الجبیر: مسائل مهمتر از قطر داریم

به گزارش سایت شبکه العربیه، عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان در کنفرانس روابط بین‌الملل در انگلیس گفت: مسائل بزرگتری از جمله مسائل مربوط به ایران، سوریه و یمن وجود دارند که باید عربستان به آنها بپردازد. وی همچنین از دوحه خواست خط مشی خود را تغییر دهد و مدعی شد: اگر تغییر رفتاری از دوحه ببینیم ما نیز شورای همکاری کشورهای خلیج فارس را برای مقابله با ایران و تروریسم تقویت می‌کنیم!

الجبیر در ادامه با بیان اینکه رفتارهای دوحه همه دروغ است به ویژه آنچه که رسانه‌های طرف‌دار این کشور منتشر می‌کنند، گفت: توجیهات برخی از تریبون‌های رسانه‌ای یا عدم محکومیت قطر به انفجارهای تروریستی غیرقابل قبول است. وی گفت: قطر پیش از هر چیز باید اعتراف کند که مشکل دارد و سپس به حل آن اقدام کند. وزیر خارجه عربستان درباره ایران مدعی شد، رفتار ایران غیرقابل قبول است و عواقبی برای آن در پی خواهد داشت. الجبیر در ادامه افزود از موضع دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا درباره ایران حمایت می‌کند. وی تصریح کرد، توافق هسته‌ای کاستی‌هایی دارد و با نظر ترامپ که معتقد است “ایران ثبات را برهم می‌زند و سازمان‌های افراط‌گرا را تامین مالی می‌کند”، موافق است.
منبع: بهارنیوز

بازگشایی گذرگاه مرزی باشماق

 سامان عبدالرحمن، مدیر گمرک‌های اقلیم کردستان عراق در گفت‌وگو با شبکه رووداو اعلام کرد که امروز چهارشنبه ایران گذرگاه مرزی با شماق را بازگشایی کرد. قبل از این نیز سیروان محمد، رئیس اتاق بازرگانی سلیمانیه اعلام کرده بود که از روز چهارشنبه گذرگاه‌های مرزی ایران به منظور تجارت و عبور شهروندان بازگشایی خواهند شد. سرکنسول جمهوری اسلامی ایران در اربیل  روز سه‌شنبه در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که نظر به تقاضای شورای استانی سلیمانیه، فرهیختگان و خانواده معظم شهدای شیمیایی استان حلبچه مرز با شماق مریوان با استان سلیمانیه از صبح فردا چهارشنبه، ۳ آبان ۱۳۹۶ فعالیت عادی خود را از سر خواهد گرفت و بدین ترتیب علاوه بر انجام تردد متقابل مسافرین، کلیه عملیات گمرکی نیز به حالت عادی باز می گردد.

 
منبع: بهارنیوز

نجفی ممنوع التصویر نیست

صبح امروز (چهارشنبه – ۳ آبان ۹۶)  علی عسگری رئیس سازمان و صدا و سیما در حاشیه جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران در پاسخ به پرسش ایسنا، مبنی بر اینکه آیا محمدعلی نجفی شهردار تهران ممنوع التصویر شده است،‌با رد این موضوع گفت: نه؛ برای چه ایشان باید ممنوع التصویر باشند؟ اخیرا اخباری مبنی بر ممنوع التصویری شهردار تهران از سوی برخی رسانه‌ها منتشر شده بود، اما تاکنون هیچ کدام از مدیران رسانه ملی در این باره اظهار نظری مطرح نکرده بودند.
منبع: بهارنیوز

آخرین وضعیت بازمانده خودکشی اصفهان

کیانوش جهانپور (مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان) در خصوص آخرین وضعیت دانش‌آموز بازمانده از حادثه خودکشی در اصفهان، اظهار داشت: سطح هوشیاری بیمار کامل شده است. جا اندازی در رفتگی‌ها، صورت‌گرفته و فرآیند پیچ‌ و‌ پلاک پای راست و چپ وی نیز انجام شده است.

مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با بیان این مطلب که مصدوم کماکان در ICU بستری است و بعد از مدتی به بخش منتقل می‌شود، افزود: ضایعات به‌صورت شکستگی و خردشدگی متعدد در هر دو مچ پا و دررفتگی مفاصل مچ پای راست و چپ، شکستگی مهره‌های کمری، زخم باز، آسیب و پارگی برخی تاندون‌ها و اعصاب پای راست و چپ است.

جهانپور ادامه داد: ممکن است مصدوم حتی به پنج عمل جراحی دیگر در اندام‌ها و ستون فقرات نیاز داشته باشد. وی در ادامه تصریح کرد: این مصدوم حداقل تا شش ماه آینده به درمان و توانبخشی نیاز دارد، اما بدون نیاز به عصا از شش ماه تا یک‌سال آینده قادر به راه رفتن خواهد بود. مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با اشاره به اینکه این نوجوان با دست‌وپا سقوط‌ کرده، صدمات شدیدی به این نواحی واردشده، بیان کرد: خوشبختانه سر مصدوم احتمالا در اثر برخورد با پیکر نفر دومی که خودکشی کرده، سالم و بدون آسیب‌دیدگی است.
منبع: بهارنیوز

خُرده‌کلاهبرداری از مسافران کیش

آنچنان که اهالی جزیره کیش می‌گویند، حجم خُرده‌کلاهبرداری‌ها از مسافران غریبه رو به افزایش است، چون نظارتی حاکم نیست. برخی حتی معتقدند رها کردن منطقه آزاد کیش به حال خود پس از رفتن مدیرعامل قبلی، علت بی‌سروسامانی‌های این جزیره بوده که نزدیک به دو ماه هیچ مسؤول و سرپرستی نداشته است.

نرخ هر تفریح در کیش که اهالی‌اش خیلی اصرار دارند بگویند کم از دبی ندارد، در سراسر جزیره یکسان است؛ از ۱۰ هزار تا ۱۶۵ هزار تومان. امکان خرید بدون واسطه هم وجود ندارد، در هر شرایطی باید به واسطه‌ها در هتل‌ها، کانترهای فروش در پاساژها و دفاتر خدمات مسافرتی مراجعه کرد. حق واسطه معمولا محفوظ است، سهم اندکی هم به سازمان منطقه آزاد کیش می‌رسد. بسیاری از واسطه‌ها همین را بهانه می‌کنند که چون پول به حساب منطقه آزاد می‌رود، بازگرداندنش سخت است، اما دیده می‌شود که بیشتر این پول‌ها به حساب‌های شخصی واسطه‌ها یا دفاتر مسافرتی واریز می‌شود.

راننده یک ون که ادعا دارد راهنمای تور است و در یکی از پاساژهای جزیره کیش، دفتر خدمات گردشگری نیز دارد، وقتی مسافران‌اش را از فرودگاه به هتل می‌رساند، برگه‌ای را به آن‌ها می‌دهد که فهرست تفریحات به همراه قیمت در آن مشخص شده؛ تاکید می‌کند فقط با خودش تماس گرفته شود، چون افراد فرصت‌طلبی در جزیره هستند که از ناآگاهی مسافران سوءاستفاده می‌کنند و پول می‌گیرند و در ازای آن خدماتی نمی‌دهد و دستِ مسافر هم هیچ وقت به آن‌ها نمی‌رسد.

او به مسافران‌اش هشدار می‌دهد که از این دست کلاهبرداری‌ها در جزیره زیاد اتفاق می‌افتد و به هرکسی اعتماد نکنند و سپس مسافران‌اش را ترغیب می‌کند قبل از تحویل گرفتن اتاق‌هایشان در هتل، پکیج تفریحی خود را از طریق کانتری که در گوشه‌ای از لابی هتل مستقر شده رزرو کنند؛ چون هر لحظه امکان پُر شدن ظرفیت آن وجود دارد. مسافران اغلب تورهای دریایی را بدون آن‌که از شرایط جوی مطلع شوند می‌خرند، مسؤول فروش به ندرت آن‌ها را از وضعیت جوی جزیره و برقراری بساط تفریحات، مطلع می‌کند.

یکی از مسافران راننده‌ای که خودش را راهنمای گردشگری معرفی کرده، برای ایسنا تعریف می‌کند که با وجود همه هشدارهایی که آن راننده داد، خودش تا آخرین لحظه بدتعهدی کرد و بی‌آن‌که مسافران را از وضعیت جوی جزیره مطلع کند، به فروش تور دریایی اقدام کرد که لغو شد و تا آخرین ساعات حضور هم پول مسافران را برنگرداند.

این مسافر می‌گوید: مدیر هتلی که کانتر فروش پکیج‌های تفریحی را در لابی خود دارد، زیر بارِ مسؤولیت این اتفاق نمی‌رفت و می‌گفت درست است که این کانترها در هتل‌ها مستقر شده‌اند و فروش تورها و گشت‌های تفریحی در هتل انجام می‌شود اما این موضوع به آن‌ها ارتباطی پیدا نمی‌کند و سازمان منطقه آزاد باید روی این بحران نظارت داشته باشد.

مدیر آن هتل در توجیه جریان مال‌باختگی برخی مسافران جزیره به ایسنا می‌گوید: این بحران از زمانی در کیش شروع شده که مدیران قبلی این جزیره، هتل‌ها را از فروش تور و گشت‌های تفریحی منع کردند و این مسؤولیت را انحصارا به کانترها و دفاتر خدمات مسافرتی واگذار کردند و این مشکل از زمانی حادتر شد که سازمان منطقه آزاد می‌خواست این تورها را سامان‌دهی کند، اما پای واسطه‌ها را به این جریان باز کرد که از طریق آن‌ها و در ازای فروش هر خدمات تفریحی، دو هزار تومان هم به حساب خودش واریز می‌شود و همین مساله، بهانه‌ای شده تا بازگرداندن پول به مسافر در صورت انصراف و یا کنسل شدن به خاطر پدیده‌های جوی و یا هر شرایط دیگری با مشکل مواجه شود.

در سطح جزیره سوار هر تاکسی که شوید، راننده به سرعت تشخیص می‌دهد که غریبه هستید و اتوماتیک‌وار تمام تفریحات را فهرست می‌کند تا وسوسه شوید، همه‌ی آن‌ها هم بدون استثناء هشدار می‌دهند که گرفتار فرصت‌طلبان و سوءاستفاده‌گرها باشید، بیشتر آن‌ها با کانترهای فروش و دفاتر خدمات مسافرتی جزیره کار می‌کنند و با مهارت خاصی مسافر را به سمت یکی از مراکز رزرو و فروش خدمات تفریحی در کیش هدایت می‌کنند تا آن‌ها هم از این جریان گردشگری در کیش که روزهای کم رونقی را می‌گذارند، بهره‌ای ببرند.

در کانترها یا دفاتر خدمات مسافرتی سطح جزیره، اپراتورهایی به انتظار نشسته‌اند که تا مشتری را می‌بینند، در چشم به‌هم زدنی به کمک ویدئو کل تفریحات جزیره را با قیمت توضیح می‌دهند؛ تاکید هم می‌کنند که هتل‌ها و گذری‌ها و حتی کانترهای داخل پاساژها چندان مطمئن نیستند و معتبرتر از خودشان در کل جزیره پیدا نمی‌شود! چون آن‌ها تا از کیفیت و وضعیت خدماتشان مطمئن نشوند به مشتری خدمات نمی‌فروشند.

یکی از این اپراتورها به خبرنگار ایسنا می‌گوید: در یک سال اخیر مسافران زیادی را دیدم که به خاطر بدتعهدی واسطه‌ها و کانترهای نامعتبر، معترض بوده‌اند و بدون این‌که به مال خود برسند جزیره را ترک کرده‌اند. اگر مسافر جزیره را ترک کند، معلوم نیست به حقوق از دست رفته‌اش برسد یا نه، برای همین توصیه ما این است که تا وقتی مسافر در جزیره حضور دارد کارش را پیگیری کند.

یکی از راننده‌های گردشی در جزیره هم که یکی از کارهایش ترغیب و هدایت مسافران به سمت کانترهای فروش گشت و تفریحات جزیره است، می‌گوید: این کلاهبرداری‌ها مدتی است در جزیره زیاد شده. البته شکل کار دفاتر خدمات مسافرتی و کانترهای مرکزی با آن افراد بدون هویت خیلی فرق دارد، آن‌ها نمی‌توانند اعتبارشان را به خاطر چند هزار تومان لکه‌دار کنند. اگر کیفیت خدمات ضعیف باشد، مسافر را به هیچ وجه مجبور به خرید پکیج‌های تفریحی نمی‌کنند.

او می‌گوید، مسافران زیادی را در جزیره دیده که به خاطر بدتعهدی فروشندگان سرویس‌های تفریحی، مال باخته شده‌اند، هیچ‌کسی هم زیر بار مسؤولیت نمی‌رود. معمولا این‌طور مواقع، مسافر مقصر شمرده می‌شود، ‌چون با وجود این همه هشدار، ریسک کرده و سراغ افراد بی‌اعتبار رفته است.

یکی از سرمایه‌گذاران گردشگری در کیش نسبت به این وضع که بی‌اعتمادی مسافران جزیره را در پی خواهد داشت، هشدار می‌دهد و به ایسنا می‌گوید: همه این مشکلات برای این است که یک مسؤول دلسوز بالای سر کار نیست؛ هیچ نظارتی وجود ندارد، این نشان می‌دهد در جزیره چه مسؤول باشد چه نباشد، خیلی هم به حال گردشگران و ساکنان آن فرقی نمی‌کند. ماجرای کلاهبرداری‌ها خیلی هم جدید نیست، چند سالی است که مخصوصا در جریان برگزاری جشنواره‌های تابستانی زیاد شاهدش بوده‌ایم، اما جلوی آن را نمی‌گیرند و هر بار به یک شکلی بروز می‌کند.

کیش پس از انتصاب مدیرعامل آن به عنوان رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری حدود دو ماه سرپرست و مدیرعامل نداشت تا این‌که دهه دوم مهرماه مدیرعامل جدید آن منصوب شد. معاون گردشگری قبلی این جزیره نیز همزمان با مدیرعامل پیشین درحالی کیش را ترک کرد که بالافاصله پس از تحویل پست ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی وگردشگری به علی‌اصغر مونسان، راهی معاونت گردشگری این سازمان شد و کرسی قبلی خود را رها کرد. اکنون نیز معاون اقتصادی این جزیره همزمان سرپرستی معاونت گردشگری کیش را به عهده گرفته است، جزیره‌ای که اولویت اصلی‌اش توسعه گردشگری و جذب سرمایه در این بخش است.  

 
منبع: بهارنیوز

مراقب باشیم «نهنگ آبی» بزرگ نشود

مدتی است که نوع انعکاس اخبار مربوط به چالش «نهنگ آبی» در رسانه‌ها و به ویژه در صداوسیما با انتقادهایی همراه شده است. این انتقادات از زمانی که صداوسیما خودکشی دو دختر نوجوان در شهر اصفهان را به این چالش مرتبط دانست، شدت گرفت و این پرسش را پررنگ‌ کرد که آیا پرداختن به چنین خبرهایی در رسانه‌ها به انگیزه جذب مخاطب بیشتر و بدون همراه کردن نگاه‌های کارشناسی درست است و اصولا انعکاس چنین اخباری بیشتر باعث ترویج می‌شود یا پیشگیری از وقوع آنها؟

پدر حادثه‌نویسی مطبوعات ایران در این زمینه معتقد است که «انعکاس اخبار حوادث در رسانه‌ها لازم است و حتماً باید اطلاع‌رسانی وجود داشته باشد؛ اما این اطلاع‌رسانی‌ باید کارشناسی‌شده صورت بگیرد تا برای جامعه بدآموزی نداشته باشد.» 

محمد بلوری، روزنامه‌نگار پیشکسوت درباره نحوه انعکاس اخبار مربوط به چالش «نهنگ آبی» در رسانه‌ها، اظهار کرد: به طور کلی این موضوعات باید در رسانه‌ها اعلام شود. زیرا نمی‌شود این موضوعات کتمان یا به قول معروف زیر فرش پنهان کرد. بنابراین آنچه اهمیت دارد نحوه انعکاس این اخبار است. شیوه بیان این دست موضوعات در رسانه‌ها باید کارشناسی‌شده و صرفاً جنبه اطلاع‌رسانی نداشته باشد.

او ادامه داد: باید به این نکته توجه کنیم که امروز میان نوجوانان و خانواده‌ها گسستگی به وجود آمده است و به نوعی نوجوانان دچار یأس و ناامیدی شده‌اند و به راحتی به این چالش‌ها متصل می‌شوند. البته این فقط شامل چالش «نهنگ آبی» نمی‌شود. ما پیشتر نیز خودکشی‌های زیادی در همه سنین داشته و هنوز هم داریم و این موضوع حتی در روستاهای ما هم شایع است. بنابراین اطلاع‌رسانی و اعلام خبر کافی نیست و باید دلایل اصلی گرایش به خودکشی در اخبار حوادث ریشه‌یابی شود. به عنوان مثال در همین مساله چالش «نهنگ آبی» کارشناسان امور تربیتی باید مشکلات جونان را بررسی و آنها را از یأس و ناامیدی و سرگشتی دور کنند تا دیگر به این چالش‌ها رو نیاورند.

بلوری با بیان اینکه «انعکاس اخبار حوادث در رسانه‌ها نباید بدآموزی داشته باشد»، خاطرنشان کرد: نباید انعکاس اخبار مربوط به چالش «نهنگ آبی» به گونه‌ای باشد که به نوجوانان یاد بدهد چطور به این چالش‌ها بپیوندند یا اصلاً اصول و قوانین آنها چگونه است. نباید اطلاع‌رسانی در رسانه‌ها جنبه بدآموزی داشته باشد و به طور کلی در وسایل ارتباط جمعی نباید آموزش‌های نادرست به مخاطبان داده شود. این مرز میان اطلاع‌رسانی و بدآموزی در اخبار حوادث باریک و حساس است که باید آن را رعایت کرد.

این روزنامه‌نگار پیشکسوت در پایان اظهار کرد: در حال حاضر خودم روی این موضوع کار می‌کنم و می‌خواهم مطلبی بنویسم. اما با این مشکل مواجه هستیم که متاسفانه مسؤولان ما راهنمایی نمی‌کنند و مستقیم به سوالات روزنامه‌نگاران پاسخ نمی‌دهند. الان رسانه‌ها دچار سرگشتی شده‌اند که باید از چه کسانی جواب درست بگیرند.
منبع: بهارنیوز

فروش آیفون ۶s بیشتر از آیفون۸ است

 
محصولات ۲۰۱۵ اپل یعنی آیفون ۶اس و ۶اس پلاس به عنوان گوشی‌های محبوب، فروش بیشتری نسبت به محصولات ۲۰۱۷ این شرکت آمریکایی دارند. طبق اطلاعاتی که از فروش این‌ گوشی‌ها در سه‌ماهه‌ی اخیر منتشر شده، آیفون ۸ و ۸ پلاس ۱۶ درصد از سهم فروش گوشی‌های آیفون را در اختیار دارند. این درحالی است که آیفون ۶اس و ۶اس پلاس، ۲۴ درصد از این سهم را تصاحب کرده‌اند.

 


 
شاید بسیاری بگویند که گوشی‌‌های جدید آیفون، به تازگی وارد بازار شده‌اند و باید تا جا افتادن در بازار کمی بیشتر منتظر بمانیم. درحالی که در گزارش منتشر شده در بازه‌ زمانی دقیق سال گذشته، آیفون ۷ و ۷ پلاس ۴۳ درصد از سهم فروش آیفون‌ را در دست داشتند. این مقدار برای گوشی‌های آیفون ۶ و ۶ پلاس در سال ۲۰۱۴ حتی بیشتر بود و به عدد ۴۶ درصد رسیده بود.با کنار هم گذاشتن این اطلاعات متوجه می‌شویم که آیفون ۸ و ۸ پلاس نتوانستند آن‌چنان باید و شاید نظر مشتریان را به خود جلب کنند. برای همین چشم و امید اپل به گوشی پرچم‌دار امسال خود یعنی آیفون X (آیفون ده) است. حال باید دید که آیفون ده تا چه حد می‌تواند انتظار اپل را از فروش برآورده کند؟
منبع: بهارنیوز

تصمیمات تورم‌زای شورای رقابت خودرو

رضا شیوا گفت: در ایران سه نوع خودرو داریم، وارداتی، مونتاژی و ساخت داخل و آنچه حاشیه بازار داخلی نخواهد داشت خودروهای خانواده پراید و پژو هستند و شورای رقابت دستورالعمل تنظیم قیمت آنها را ارائه کرده است. وی گفت: حداکثر مواقع، افزایش تقاضا سبب افزایش قیمت می‌شود و این کاملاً معمولی است. ما فقط در مورد خودروهای زیر ۴۵ میلیون تومان اجازه ورود داریم. شیوا در ادامه عنوان کرد: اگر خودرو برای ارائه داشته باشیم تقاضا افزایش نمی یابد، در کشور ما هر وقت عرضه کم می شود تقاضا افزایش پیدا می کند. رئیس شورای رقابت گفت: در علم اقتصاد وقتی عرضه و تقاضا برابر نباشد نرخ منطقی هم بوجود نمی آید. در حال حاضر شرایط بگونه ای است که با کاهش واردات خودروهای خاص هرکس پولی دارد دلش می خواهد اقدام به خرید کند تا با رقم بالاتری بفروشد.  
منبع: بهارنیوز

مدیرخلاق؛بسترساز توسعه پایدارشهری

سیدچمران موسوی
امروز شهرها بار اصلی رقابت‌های اقتصادی و ژئوپولوتیک را عهده‌دار شده‌اند و به عنوان موتور متحرک اقتصادی در سطوح محلی، ملی و حتی بین‌المللی مورد توجه قرار گرفته‌اند، براین اساس مدیریت شهری نه تنها باید مسوولیت‌ها و وظایف سنتی خود را انجام دهد؛ بلکه باید بستر اصلی خلاقیت، ارتباطات و نوآوری باشد تا بتواند در راستای توسعه شهری پایدار حرکت کند. نقش مدیریت شهری در سال‌های اخیر با پیچیده‌تر شدن مسائل شهری پررنگ‌تر شده است. مدیریت شهری باید با توجه به استعدادها، انگیزه ها، مشارکت گروه‌های مختلف و‌ترکیب این گروه‌ها برای دستیابی به شهری خلاق تلاش کند.

درهر شهری همیشه ظرفیتی بسیار بیشتر از آنچه ما در وهله اول تصور می‌کنیم وجود دارد، اگر بتوانیم بسترهای مناسبی را برای ایجاد فرصت‌هایی که مردم بتوانند خلاقیت‌ها و ظرفیت‌های خود را آزاد سازند فراهم کنیم در اصل به سمت ایجاد شهرهای خلاق گام برداشته ایم. شهرهای خلاق مکان‌هایی هستند که خلاقیت‌ها در آنها پدیدار می‌شود. بنابراین مدیریت شهری که یکی از ارکان اصلی شهر خلاق می‌باشد باید دارای توانمندی ایجاد خلاقیت در شهروندان باشد. شهرها همیشه مراکزی برای ابداع نوآوری و خلاقیت هستند. به گفته «مامفورد» شهر، محل تجلی تمدن است که طی قرن ها، نوآوری‌های زیادی را پدید آورده است. ایده شهر خلاق را آقای ریچارد فلوریدا در دهه ۱۹۹۰ مطرح کرد. او با در نظرگیری زمینه‌های اقتصادی و اجتماعی خلاقیت تلاش کرد، تبلور این امر در شهر را در قالب مفهوم شهر خلاق صورت‌بندی کند. و همچنین معتقد است که شهرها ظرف بروز خلاقیت هستند که همیشه چرخ‌های حرکت، تمرکز و هدایت انرژی خلاق بشر بوده اند.

مدیریت شهری نقش تسهیل کننده و فراهم کننده زمینه بروز و استفاده از خلاقیت‌ها را بر عهده دارد. خلاقیت در مدیریت شهری که شامل‌ترکیب نظرات متخصصان و مدیران شهری مدرن با ارزش‌های بومی و سنتی می‌باشد یکی از ارکان اصلی دست یابی به شهر خلاق می‌باشد. با توجه به این نکته که شهر و کیفیت زندگی درآن، به طور مستقیم متاثر از نوع نگاه به مسایل شهری است، خلاقیت شهری به عنوان یک رویکرد راهبردی می‌تواند کیفیات زیستن در شهر را تحت تاثیر فراوان قرار دهد. مدیریت فرآیندی است که به وسیله آن کوشش‌های فردی و گروهی به منظور نیل به هدف مشترک هماهنگ می‌شود. مدیریت شهری به معنای اداره امور شهر به منظور پایداری و رضایت اجتماعات محلی با در نظر گرفتن و تبعیت از سیاست‌های ملی است. از نقطه نظر سیستمی مفهوم مدیریت شهری از نوع سیستم‌های باز و پیچیده انسانی و اجتماعی است که با عناصر و روابط بسیار متنوع و متعدد مواجه است.

به عبارت دیگر مدیریت شهری یک سازمان گسترده متشکل از عناصر و اجزای رسمی و غیر رسمی مربوط و ذیربط در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و کالبدی حیات شهری با هدف اداره، هدایت و کنترل همه جانبه و پایدار شهر مربوطه می‌باشد. سابقه علم مدیریت شهری به پیدایش شهر و ضرورت تدوین اصول و مقررات و قوانین زیستن انسان‌ها در کالبد زیستی روانی و اجتماعی باز می‌گردد ولی سطح پاسخگویی و توانایی حل مسائل شهری بسته به میزان خلاقیت و بهره مندی مدیران شهری است. خلاقیت در مدیریت شهری عبارت است از تلفیق اندیشه‌ها و رهیافت‌های صاحب نظران مدیریت شهری مدرن با مبانی و ارزش‌های بومی و روشی نو در بررسی مسائل و مشکلات شهری و راه گشایی برای آنها در روشی بدیع و تازه به گونه‌ای که به اصالت‌ها و داشته‌ها صدمه‌ای نزد، این روش در حقیقت از‌ترکیب خلاقیت و مدیریت شهری به وجود می‌آید. در چنین شرایطی می‌توان مدیریت شهری خلاق داشته و توان تجزیه و تحلیل خلاقانه مسائل شهری را به دست آورد.

به این‌ترتیب در ایده‌یابی، ایده‌پذیری و ارتباط با شهروندان خود نیز رویکردی خلاق و مبتکرانه خواهد داشت. در این میان فضاهای عمومی می‌تواند نقش بسیار مهمی در این ایده یابی و ایده پذیری و نقش واسط میان ارتباط شهروندان و مدیران شهری را بر عهده داشته باشد چرا که فضاهای عمومی سبب می‌شوند که تفکر خلاق شهروندان همگام و هماهنگ با مدیریت شهری حرکت کند و منجر به توسعه پایدار شود. برای برانگیختن حس خلاقیت در افراد باید آنها را متناسب با توانمندی هایشان در جایگاه شغلی خود قرار دهند که این لازمه شناخت دقیق افراد و داشتن اطلاعات کافی است. یکی از موثرترین عوامل در بروز خلاقیت در یک جامعه، زمینه‌سازی و بسترسازی در بین انسان‌ها جهت ایجاد فرهنگی است که در آن همگان در تلاش برای رشد دادن دیگری هستند و با تاثیر برروی یکدیگر به پیشرفت جامعه کمک می‌کنند.

 با توجه به وجود نابرابری‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به عنوان بزرگترین مانع جهت شکل گیری مناطق خلاق و اصول‌تربیت شهری در مدیریت شهری باید برنامه هایی تدوین گردد. این برنامه‌ها باید خلاقانه و جهت تشویق شهروندان برای حل مسائل و مشکلات شهری بدون در نظر گرفتن سطوح درآمدی و موقعیت زندگی آنان تهیه شوند که این امر علاوه بر توسعه و بهبود آموزش و مربیگری در زمینه مهارت‌های کسب و کار، باعث جذب و نگهداری از استعدادهای گوناگون می‌شود. در زمینه نظرخواهی از شهروندان وقتی به افراد آزادی اعطا می‌شود در اصل کلید خلاقیت برای تسلط بر ابزار و فرآیندها به دست مردم سپرده می‌شود و مردم خلاق‌تر می‌شوند که این امر باعث دست یابی به برنامه‌های فرهنگی در کلیه سطوح محلات و مشارکت اجتماعی می‌شود، البته این آزادی باید کنترل شده و دقیق باشد. از دیگر عوامل تاثیر گذار بر مدیریت شهری خلاق بعد زمان است. در برخی از مواقع فشارهای ناشی از محدودیت‌های زمانی باعث بالا بردن خلاقیت می‌شود، یعنی اگر در بخشی از شهر و زندگی شهروندان معظل یا ناهنجاری‌ای به وجود‌آید که همه جامعه شهری را در بر گرفته باشد مسلما اگر زیق وقت هم داشته باشیم، این امر باعث بالا بردن انگیزه‌های درونی افراد و ارائه طرح و پیشنهاداتی جهت حل معظل خواهد شد. شهری است که به دلیل اهمیت زیبایی شناختی و توانایی آن برای پرورش قوه ادراک و ارتباطات مورد احترام است؛ جایی که تنوع فرهنگی غنیمت شمرده شده و بیان خلاقیت در تمام اشکال آن مورد تشویق قرار می‌گیرد.

مردم می‌توانند در زندگی روزمره خود از فعالیت‌های خلاق لذت ببرند. خلاقیت یک اصل اساسی برای انسان بودن و یک منبع حیاتی برای فرد، جامعه و حیات علم اقتصاد است. جوامع خلاق پر جنب و جوش و دارای اماکن انسانی، پرورش دهنده رشد فردی، درخشان در پیشرفت‌های فرهنگی و تکنولوژیکی، تولیدکننده شغل و ثروت و پذیرای تنوع شیوه زندگی و فرهنگ هستند. شهر خلاق یک مجتمع شهری را توصیف می‌کند که فعالیت‌های فرهنگی بخش‌های مختلف آن، یکی از مؤلفه‌های اقتصاد شهر و کارکرد اجتماعی آن را تشکیل می‌دهد. چنین شهرهایی بر مبنای یک زیرساخت فرهنگی و اجتماعی محکم بنا می‌شوند و به واسطه تسهیلات و امکانات فرهنگی ممتازشان، مرکز ثقل اشتغال خلاق و سرمایه گذاری‌ها را به سمت خود جلب می‌کنند. هدف شهر خلاق، مشتمل بر جذب نهادها، افراد و شرکت‌های خلاق در فعالیت‌های مرتبط با شهر و همچنین ایجاد زمینه درک شهر و همچنین ایجاد زمینه درک شهر به عنوان یک پدیده خلاق است. این امور، از طریق تشویق سازمان‌های خلاق، برای جذب در مجموعه مدیریت شهری و تشویق و مشارکت افراد خلاق در تصمیم گیری‌ها و افزایش اثر این تصمیمات در محیط شهری است.

 حمایت از نوآوری در عرصه‌های مختلف شهری، به ویژه عرصه هنری و ایجاد فضاهای لازم برای انجام این امور از جمله سایر فعالیت‌های لازم در این محور است. یک شهر خلاق محیط مساعدی برای‌تربیت خلاقیت انسانی است و زمینه پرورش خلاقیت ساکنین خود را نیز فراهم می‌آورد. این شهرها فضای پویا و سالمی دارند و به سرعت خود را با ایده‌های جدید سازگار می‌کند. همچنین گروه‌های جدید مهاجر را به راحتی در خود جای داده و به هم‌سازی و همزیستی خلاقانه آنها کمک می‌نماید. ایده شهر خلاق بر این باور است که باید بر عنصر مکان، خارج از صنعت و به عنوان محیطی که کیفیت زندگی انسان را بالا می‌برد، تاکید کرد. ساکنان شهر نیز در دوران گذشته به طبقات کارگر و سرمایه دار تقسیم می‌شدند، اما در قالب مفهوم شهر خلاق، به طبقات خلاق و غیر خلاق تقسیم می‌شوند. طبقه خلاق حامل دانش است و بار اقتصاد دانش محور بر شانه افرادی است که در شهرها زندگی می‌کنند؛ و دارای تخصص کافی هستند.

در هم آمیختگی سرمایه گذاری، مکان و انسان ها، باید به پنج نوآوری برسد: نوآوری در حوزه مدیریت شهری، مسائل مدنی، مسائل اقتصادی، مسائل اجتماعی و مسائل فرهنگی و هنری. شهر خلاق مکانی برای رشد و نمو خلاقیت‌ها در دینامیک شهرها است. شهر خلاق منزلی برای خلاقیت‌های هنری، نوآوری‌های علمی و تکنولوژیکی و صدای رسای فرهنگ‌های رو به رشد است. شهری که همه پتانسیل‌های خلاق خود را جامه عمل می‌پوشاند و پرچم دار فعالیت‌های فرهنگی و توسعه‌ای است. یک شهر خلاق یک شهر دینامیک از لحاظ یادگیری فرهنگی و بین فرهنگی است. در این شهر، هر شهروند اطمینان خاطر به استفاده از ظرفیت‌های علمی، فنی، هنری و فرهنگی خود دارد. فلسفه شهر خلاق، آن است که در هر شهری همیشه ظرفیتی بسیار بیش‌تر از آنچه در وهله اول به تصور می‌آید، وجود دارد. شهر خلاق، از مفاهیم جدید در عرصه مدیریت شهری  است که با مفاهیم کارآفرینی نیز قرابت معنائی دارد.

شهر خلاق در قرن ۲۱ به معنای شهروندان خلاق است. شهر خلاق و نوآور  به شهر به عنوان محل شکل گیری خلاقیت، دانایی، صنایع خلاق و نوآور نگاه میکند. شهر خلاق به عنوان یکی از مهمترین اهداف مدیریت شهری باعث می‌شود، خود به شکل یک رویکرد نوین در مواجهه با محیط‌های شهری و اثرگذاری بر فرآیندها، اهداف و روشهای مدیریت و برنامه ریزی شهری مد نظر قرار بگیرد. مدیریت شهری خلاق با تلفیق اندیشه‌ها و ایده‌های مدیران شهری مدرن با ارزش‌های بومی جهت حلی مسائل و مشکلات شهری قدم برمی دارد.
افراد خلاق موجب قدرتمند شدن شهر و رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهر می‌شوند که این افراد به عنوان سرمایه‌های انسانی باید با بسترسازی مناسب در مدیریت شهری مشارکت داده شوند. سیستم شهری با بهره‌مندی از خلاقیت نخبگان شهر می‌تواند ایده‌های عملگرایانه‌تری از واقعیت‌های شهری در آینده داشته باشد.
منبع: بهارنیوز

اینجا ایران؛‌ ورود اقلیت ممنوع!

سجاد خداکرمی- روزنامه بهار
موضوع تعلیق عضویت سپنتا نیکنام عضو دور چهارم و پنجم شورای شهر یزد توسط دیوان ادالت اداری و با نظر شورای نگهبان که از چندی پیش مورد توجه قرار گرفته است کماکان ادامه دارد و روند حل این مشکل به نظر با بن بست مواجه شده است به گونه‌ای که طی مدتی که از این رخداد می‌گذرد تلاش‌ها برای رفع این مشکل جریان داشته اما روز گذشته آیت‌الله محمد یزدی، عضو فقهای شورای نگهبان، در مصاحبه‌ای مفصل با خبرگزاری اصولگرای تسنیم گفته است که اکثریت اعضای فقهای شورای نگهبان به اتفاق آرا عضویت سپنتا نیکنام در شورای شهر یزد را لغو کرده‌اند زیرا آن را خلاف شرع و قانون اساسی دانسته‌اند و تأکید کرد که: این تصمیم که با رأی قاضی دیوان عدالت اداری اعلام و ابلاغ شده کاملاً قانونی، لازم الاجرا و غیرقابل بازگشت است.

شیخ محمد یزدی در این گفت‌وگو اضافه کرده است که اصل ۴ قانون اساسی ایران تشخیص انطباق مصوبات، مقررات و تصمیم‌های کشور را در همۀ سطوح با شرع و قانون اساسی به شش فقیه شورای نگهبان واگذار کرده و بر اساس نظر فقهای این شورا هیچ یک از نمایندگان اقلیت‌های دینی در ایران اعم از زرتشتی، یهودی یا مسیحی نمی‌توانند در امور مسلمانان تصمیم بگیرند، حتا اگر نمایندگان اقلیت‌های دینی، همانند آقای نیکنام، از رأی مسلمانان نیز برخوردار باشند. به همین دلیل این عضو فقهای شورای نگهبان تأکید کرده است که نه فقط عضویت سپنتا نیکنام در شورای شهر یزد، بلکه حتی نامزدی او در انتخابات این شورا از آغاز خلاف شرع و قانون اساسی بوده و به همین خاطر فقهای شورای نگهبان به عضویت آقای سپنتا نیکنام در این شورا پایان داده و قاضی دیوان عدالت اداری نیز با رأی غیر قابل بازگشت خود تصمیم شورای نگهبان را به اجرا گذاشته است.

وی همچنین در واکنشی به پیگیری حل این موضوع در مجلس شورای اسلامی نیز اشاره کرد و گفت: مجلس اصلا حق ورود به آن را ندارد، چون جنبه شرعی مصوبات مجلس هم باید طبق نظر فقهای شورای نگهبان باشد و این فقها باید مصوبات را از جنبه شرعی تأیید کنند. بنابراین، در این موضوع بدون جهت سر و صدا راه اندختند و آن را به یک مسئله سیاسی و اجتماعی تبدیل کردند. همچنین آیت‌الله یزدی افزود: اینکه فقهای شورای نگهبان راجع‌‌به یک اقلیت مذهبی تصمیم گرفته‌اند، این تصمیم قانونی، شرعی، قطعی و غیرقابل تغییر است و بدون تعارف عرض می‌کنم که اگر کسانی دنبال این هستند که مصوبه قانونی را برگردانند، در حقیقت مقابله با اصل نظام جمهوری اسلامی ایران است و نظام قطعا در برابر آن می‌ایستد و نمی‌تواند تحمل کند که قانون زیر پا گذاشته شود؛ اصل ۴ قانون اساسی هم بر این مسئله صراحت دارد.

یزدی در برابر لاریجانی
اعتراض این عضو فقهای شورای نگهبان به کسانی که به تصمیم تعلیق عضویت سپنتا نیکنام انتقاد دارند در شرایطی است که روسای دو قوه مقننه و اجرایی کشور نیز عضو منتقدین این تصمیم هستند و حتی در اخرین واکنش اواخر هفته گذشته علی لاریجانی گفت: اختلاف نظری بین مجلس و شورای نگهبان درباره عضویت یک هموطن زرتشتی در شورای شهر یزد به وجود آمده که اگر حل نشود موضوع از طریق ارسال نامه به شورای حل اختلاف پیگیری می‌شود. وی که در جمع اعضای شورای شهر تهران سخن می‌گفت در ادامه افزوده بود: از ابتدا گفتم که این روش مورد قبول ما نیست. در گفت و گوی خود با آیت‌الله جنتی، دبیر محترم شورای نگهبان نیز صحبت کردم و تاکید داشتم که تشکیل شورا‌ها باید بر اساس مر قانون باشد. در حال حاضر نیز ورود دیوان عدالت اداری به موضوع، ورود به موقعی نبوده و این نکته را نیز به قوه قضاییه عنوان کردم.

کدخدایی نیز تایید کرد
البته روز گذشته تنها آیت‌الله یزدی از سوی شورای نگهبان در ارتباط با این موضوع سخن نگفت و سخنگوی این شورا نیز با تصدیق سخنان عضو فقهای شورای نگهبان گفت: فقهای شورای نگهبان قبل از انتخابات امسال نظر خود را اعلام و ابلاغ کردند ولی هیات نظارت بر انتخابات شوراها توجهی به آن نکرد. عباسعلی کدخدایی افزود: نظر فقهای شورای نگهبان نسبت به تبصره ماده مربوط به قانون تشکیلات شورای شهر و روستا یک نظر شرعی است و از جهت قانونی هم لازم‌الاجرا است.

وی در ادامه درباره اظهارنظر آیت‌الله یزدی مبنی بر اینکه بازگرداندن مصوبه قانونی شورای نگهبان مقابله با اصل نظام است، نیز گفت: نظر شرعی فقها همین است. شورای نگهبان اختیاراتش را از قانون اساسی دارد و از خودش اختیاری ندارد، این اختیارات هم در شرع و هم در اصل قانون اساسی در جهت تحکیم پایه‌های نظام و استحکام جمهوری اسلامی ایران است و مخالفت با اینگونه نظرات نمی‌تواند توجیهی داشته باشد. کدخدایی همچنین در پاسخ به این سئوال که رئیس مجلس گفته است این کار در حیطه اختیارات مجلس است و شورای نگهبان نمی‌تواند ورودی داشته باشد هم گفت: این اشتباهی است که غالب افراد می‌کنند و متوجه آن نیستند به هیچ عنوان شورای نگهبان نسبت به انتخابات شوراهای شهر و روستا اظهارنظر نکرده بلکه نسبت به تبصره‌ای از قانون تشکیلات شورای اسلامی شهر و روستا نظر داده است که موثر در بحث انتخابات شوراهاست، ولی در انتخابات شوراها، شورای نگهبان نه صلاحیت و نه قصد ورود دارد و اعلام کرده طبق تبصره موجود، مساله مورد بحث خلاف شرع است.

به نیکنام اجحاف شده
با تمام آن که دو تن از اعضای شورای نگهبان روز گذشته بر موضع قطعی این شورا در ارتباط با عضو شورای شهر یزد تاکید کردند اما مجلسی‌ها کماکان پیگیر حل این موضوع هستند. در همین ارتباط رئیس کمیسیون برنامه، بودجه ومحاسبات مجلس راهکاری ارائه کرد و گفت: اگر قراراست فرآیند قانونی این مسئله طی شود باید نمایندگان مجلس طرحی را ارائه دهند تا موضوع بررسی و حل شود. غلامرضا تاجگردون ادامه داد: ازنظر شخصی خود من این مسئله اجحافی است درحق یک شهروند ایرانی که باید دراین زمینه راهکاری اندیشیده شود و این محدودیت برای وی یک اشکال قانونی است. این نماینده اصلاح طلب مجلس درمورد اینکه پرداختن به این موضوع در قالب طرح در مجلس تا چه‌اندازه فوریت دارد گفت: اگر بخواهیم حق آقای سپنتا ادا شود باید با فوریت در این زمینه طرحی ارائه شود که حق وی ضایع نشود ولی اگر بخواهیم این قبیل اشکالات را رفع کنیم هنوز برای رسیدگی به چنین طرح‌های در مجلس زمان باقی است.

رئیس شورا هم استعفا می‌دهد؟
تمام این کنش‌ها و  واکنش‌ها البته یک پای دیگر هم دارد و آن هم رئیس شورای شهر یزد است که بارها به لغو عضویت نیکنام اعتراض کرده و روز گذشته نیز باز هم موکدا در این ارتباط تهدید به استعفا کرد و گفت: مجری ابلاغ حکم تعلیق عضو زرتشتی شورا نمی‌شوم و درصورت قطعی شدن این حکم از ریاست شورا استعفا می‌دهم. غلامعلی سفید روز گذشته در صحن علنی شورا افزود: این حکم با مبانی آزادگی و شرع سازگار نیست. وی خاطرنشان کرد: آقای نیکنام چهار سال است عضو شورا بوده است، کار کرده است، هیچ خلاف شرعی از وی سرنزده است، یک دفعه در این دوره، حضورش خلاف شرع خواهد شد؟ و یک دفعه ضوابط و قواعد تغییر می‌کند؟ حال باید دید با بر سر موضع ماندن شورای نگهبان در ارتباط با عضو شورای شهر یزد پیگیری‌های نمایندگان مجلس به کجا خواهد انجامید و آیا در صورت عدم موفقیت اقدامات در این زمینه آیا رئیس شورای شهر یزد نیز با صندلی نمایندگی شورا برای دفاع از عقیده اش خواهد ایستاد یا خیر.
منبع: بهارنیوز

تعارضی بین هویت‌ملی و دینی ما وجود ندارد

گروه سیاسی: «مخالفت‌ها از روی ناآگاهی است؛ تعارضی بین هویت ملی و دین ما نه وجود دارد و نه کسی باید این‌ها را مقابل هم قرار دهد؛ حتی زمانی که اسلام ظهور نکرده بود، «کوروش» یکتاپرست بوده و در چند کتاب آسمانی هم از او به نیکی یاد شده! ما قبل از اسلام تاریخی داریم که با تاریخ بعد از اسلام آمیخته است؛ نمی‌توانند بزرگان فرهنگی، ادبی، تاریخی و …که قبل از اسلام بوده‌اند را بگویند برای ما نیست! کشورها از نداشته‌هایشان برای خودشان چیزها ساخته‌اند، اما ما حتی از داشته‌هایمان هم نمی‌توانیم استفاده کنیم؛ جای تأسف دارد….» این بخشی از اظهارات بهرام پارسایی، نماینده مردم شیراز در مجلس شورای اسلامی با سعیده ساجدی‌نیا خبرنگار سایت انصاف‌نیوز در آستانه‌ی روز منتسب به «کوروش» است؛ مشروح این گفت‌وگو در ذیل می‌آید:
 


روزی که دستور نگارش منشور کوروش صادر شده، مبدأ تاریخی دارد
بهرام پارسایی در پاسخ به این پرسش که «پیگیری‌ها برای ثبت روز کوروش در تقویم ملی و حتی جهانی به کجا رسید؟»، گفت: بر روی این موضوع که روزی به نام کوروش باشد، همه انسجام دارند، اما این که مبدأ تاریخی این روز کی باشد، مهم است. شاید اگر ما بخواهیم این روز را بصورت جهانی ثبت کنیم که نه تنها در تقویم ملی بلکه در تقویم جهانی باشد و بتوانیم از این طریق فرصت گردشگری به ظرفیت‌های کشور اضافه کنیم، بهترین روز می‌تواند همان مبدأیی باشد که دستور نگارش منشور حقوق بشر صادر شده است.
جلسه‌ای بزودی با شورای فرهنگی عمومی برگزار می‌کنیم
وی با بیان این که «کوروش را در دنیا بیشتر با منشورش می‌شناسند که در سازمان ملل هم وجود دارد و آن را به تمام زبان‌های زنده دنیا ترجمه و منتشر کرده است»، گفت: بر این اساس روزی که دستور نگارش این حکم صادر شده، بهترین تاریخی است که می‌تواند روز کوروش باشد و البته در این باره جلسه‌ای هم بزودی با شورای فرهنگی عمومی برگزار کرده و به نتیجه خواهیم رساند که روزی با مبدأ تاریخی در تقویم ملی ثبت و آن روز هر ساله از سوی مردم گرامی داشته شود و به این ترتیب بتوانیم جذب گردشگر کنیم.
بیشتر همکاران مجلس از این پیشنهاد استقبال کردند
خبرنگار از پارسایی پرسید: «در مسیر پیگیری ثبت روز کوروش حامیانی دارید و یا دغدغه‌ای میان مسوولان و نمایندگان در این باره وجود دارد؟»، که این نماینده پاسخ داد: این دغدغه منحصر به من و اهالی استان فارس نمی‌شود و دوستانی در مجلس از نامگذاری چنین روزی استقبال کردند.
شما تعداد نمایندگانی که در این موضوع همراهی خواهند کرد را می‌دانید؟
آمار نگرفتم، اما مخالفی ندیدم و بیشتر همکاران از این پیشنهاد استقبال کردند؛ ضمن این که ما به این موضوع، منطقه‌ای و استانی نگاه نمی‌کنیم.
هر زمان که در آستانه‌ی روز کوروش قرار می‌گیریم اظهارنظرهای متفاوت و ضد و نقیضی منتشر می‌شود و حتی گاهی هویت کوروش را دارای سند تاریخی نمی‌دانند. نظر شما درباره‌ی این‌گونه اظهارنظرها چیست؟ که نماینده شیراز گفت: ممکن است تاریخ را تحریف کرد، اما نمی‌توان آن را حذف کرد. وجود کوروش از سوی مورخان بزرگی حتی از کشورهای مخالف ایران در آن زمان ثبت شده و جای تردید و اما و اگر ندارد؛ این یک موضوع انکارناپذیر است. بعضی مخالفت‌ها ممکن است از روی ناآگاهی باشد، اما کسانی که بخواهند به کل وجود کوروش را زیر سؤال ببرند، دیگر ناآگاهی نیست، بدنهادی است و محلی از اعراب ندارند اگر کسی کمی منطقی و منصف باشد، این را قبول نمی‌کند.
در چند کتاب آسمانی، از کوروش به نیکی یاد شده
نظرتان درباره‌ی قوانینی مانند حقوق شهروندی و حقوق کارگری که به کوروش نسبت داده می‌شود، چیست؟
مسلم است که این قوانین منافاتی با اسلام ندارد و چندهزار سال قبل و حتی زمانی که اسلام ظهور نکرده بود، کوروش یکتاپرست بوده و این، یکی از نقاط قوت کوروش است که در چند کتاب آسمانی هم از او به نیکی یاد شده.
تعارضی بین هویت ملی و دین ما وجود ندارد
یعنی کوروش همان «ذوالقرنین» است؟
این یک تفسیری است که کسانی مانند «مولانا ابوالکلام محی‌الدین احمد آزاد» – سیاست‌مدار و مفسر بزرگ قرآن – داشتند که کوروش «ذولقرنین» است، اما در کتب دیگر آسمانی از او نام برده شده و منتقدان، هیچ دلیل و سندی برای نقد او ندارند؛ و عملکردش را همه دارند؛ بویژه این که منشور حقوق بشر که از سوی فردی از سرزمین ما نگاشته شده جزو افتخاراتی است که داریم و رهبری هم بر حفظ این افتخارات تاکید دارند. باز هم می‌گویم مخالفت‌ها از روی ناآگاهی است؛ تعارضی بین هویت ملی و دین ما نه وجود دارد و نه کسی باید این‌ها را مقابل هم قرار دهد.
آیا اسلامیت ما تعارضی با ایرانیت ما دارد؟
این‌ها کسانی هستند که نمی‌خواهند واقعیت قبل از اسلام را ببینند؛ ما قبل از اسلام تاریخی داریم که با تاریخ بعد از اسلام آمیخته است؛ نمی‌توانند بزرگان فرهنگی، ادبی، تاریخی و ..قبل از اسلام را بگویند برای ما نبوده‌اند، اما بزرگان بعد از اسلام را بگویند برای ما هستند؛ این نگاه‌ها هم به دین و هم به ملیت و هویت ما لطمه می‌زند و به نفع هیچ‌یک نخواهد بود و دلیلی وجود ندارد که بخواهیم این دو را در تقابل هم قرار دهیم.
هر ساله در آستانه‌ی روز کوروش، عده‌ای فضا را امنیتی می‌کنند؛ از جمله خبر کذبی که مطرح شد مبنی بر این که از ۵ تا ۸ آبان‌ماه، پاسارگاد تعطیل است. چرا؟!
بزرگداشت کوروش، مدیریت و درایت می‌خواهد. این مساله یک مساله‌ی فرهنگی و اجتماعی است، اما بدلیل بی‌تفاوتی و بی‌درایتی مسوولان امر طی چندین سال، این موضوع تبدیل به یک موضوع امنیتی شده است؛ این مساله‌ی پیچیده و سختی نیست. درست است که این روز به نام تاریخ نامگذاری شده، اما ما بدنبال روزی هستیم که یک سندیت تاریخی داشته باشد که به جهانیان معرفی کنیم.
آیا برای معرفی کوروش به جهانیان و استفاده از ظرفیت‌های گردشگری مجموعه‌ی پاسارگاد کوتاهی شده است؟
نه تنها درباره‌ی کوروش، بلکه در مواجهه با بسیاری ظرفیت‌ها و داشته‌های خوبمان که می‌توانسته صنعت گردشگری ما را رونق بدهد، کوتاهی کرده‌ایم و برنامه‌ی خاصی نداریم و نتواسته‌ایم فرهنگ ادبی، تاریخی ومذهبی‌مان را بطور شایسته معرفی کنیم و معتقدم این‌ها در کنار هم می‌توانند جاذبه‌ی قوی باشند برای صنعت گردشگری و جذب توریست و بی‌تردید کم‌کاری شده، اما تنها در این رابطه بلکه در موارد متعدد کوتاهی شده است.
برخی می‌گویند: نام «کوروش» در هیچ یک از متون منظوم ما وجود ندارد، در حالی که نام کسی مانند اسکندر در این متون هست؛ چه پاسخی برای این نقد وجود دارد؟
این که دلیل محکمی نیست اگر نام کسی در اشعار آمد، بوده یا نبوده؛ محتوای شعر شعرای ما بیشتر ادبی است و برگرفته از فرهنگ جامعه! آنچه مربوط به تاریخ است را باید از مورخان سراغش را بگیریم؛ از شعرا که چنین خواسته‌ای نمی‌توانیم داشته باشیم.
ماجرای نامه به رییس‌جمهور؟
من در نامه‌ی دو روز پیش خود خطاب به رییس‌جمهور به سخن رهبری اشاره کردم که فرمودند برخی کشورها از نداشته‌هایشان برای خودشان چیزها ساخته‌اند، اما ما حتی از داشته‌های خودمان نمی‌توانیم استفاده کنیم.
ما نیاز داریم که منافع ملی خودمان را تأمین کنیم و در مسیری قرار بگیریم که از اقتصاد نفتی فاصله بگیریم و بتوانیم از طریق گردشگری درآمدزایی کنیم. اگر نگاهی به یادداشت‌های مهاتیر محمد که با توانمندی‌اش مالزی را از بدبختی بواسطه‌ی صنعت گردشگی نجات داده، بیندازیم، پس از سفری به ایران، گفته که «من اگر اصفهان را داشتم، درب چاه‌های نفت‌ را پلمپ می‌کردم!»، اما ما بواسطه‌ی درآمد نفتی از این ظرفیت‌ها چشم‌پوشی کردیم و نتوانستیم استفاده کنیم.
تقابل که هیچ، بی‌تفاوت هم نباید از کنارش بگذریم
باید در راستای منافع، انسجام و اتحاد ملی داشته‌هایمان را ارج دهیم و تقابل که هیچ، بی‌تفاوت هم از کنارش نگذریم و از این فرصت‌ها به نحو احسن استفاده کنیم؛ با اطمینان می‌گویم اگر همین ظرفیت‌های تنها استان فارس را در بخش تاریخی، فرهنگی و … هر کشور دیگری داشت هزاران برابر ما درآمدزایی می‌کرد؛ این درحالیست که ما نه تنها استفاده نمی‌کنیم بلکه برای نگهداری و حفاظت از میراثمان هم هیچ برنامه‌ای نداریم و آیندگان هم از ما خواهند پرسید که چرا این میراث به این روز مبتلا شد!
در حال حاضر موزه‌ی لوور پاریس که درآمدزایی کلانی برای کشور فرانسه دارد، نمای کوچکی از تمدن ماست، اما ریشه‎های همین تمدن‌ را ما در کشور داریم و نتوانستیم برای توسعه‌ی کشور و حل مشکلات بیکاری که حادترین چالش است، از آن بهره‌برداری کنیم.
امنیت را تأمین کنیم نه این که امنیتی کنیم!
از همه دعوت می‌کنم کمک کنیم نه فقط روز کوروش، بلکه تمام داشته‌های فرهنگی، ادبی، مذهبی، تاریخی و …را در کنار هم قرار بگیرند و در رابطه با هفتم آبان، نمی‌دانم که مرجع تاریخی دارد یا خیر، اما چندسالی است که مردم آن را ملاک قرار داده‌اند و تا مشخص شدن روزی که دارای سند تاریخی باشد، مراسم این روز را مدیریت و امنیت آن را تأمین کنیم، نه این که آن را امنیتی کنیم تا سودجویان نتوانند سوءاستفاده کنند.
در پی درخواستی که ارایه کرده‌ایم و ارتباط و هماهنگی اساتید تاریخ درصددیم روز مبدأ مشخص منشور کوروش را در تقویم بیاوریم تا هم مردم در امنیت کامل بتوانند این روز را گرامی بدارند و هم آنها که از تعلل مسوولان فرصت‌طلبی می‌کنند، نتوانند به اهدافشان برسند!
آیا نمایندگان استان فارس به پاسارگاد می‌روند؟
باید مدیران مربوطه برنامه‌ریزی کنند تا مشخص شود برنامه‌شان برای این روز چیست و اعلام کنند؛ باور بنده این است که خالی کردن میدان از سوی مسوولان بهانه‌ای می‌شود برای این که اقلیت سودجو بتوانند بهره‌برداری کنند؛ باید این فرصت را خودمان به دست بگیریم و اجازه ندهیم کسی سوءاستفاده کند!
منبع: بهارنیوز

ابهامات موضع شورای نگهبان درباره «سپنتا»

گروه سیاسی-رسانه ها: آیت‌الله محمد یزدی، عضو فقهای شورای نگهبان روزگذشته در مصاحبه‌ای نظر این شورا درباره لغو عضویت آقای سپنتا نیکنام در شورای شهر یزد را قانونی، شرعی و صحیح دانسته و در این رابطه گفته‌اند: «قانون انتخابات صراحت دارد که اشخاص می‌توانند برای عضویت در شورای شهر کاندیدا شوند، اگر فردی در شهری انتخاب شد که اکثر قریب به اتفاق آن مسلمان‌ هستند و وی در اقلیت‌ بود، او در شورای شهر نمی‌تواند برای شهری که اکثراً مسلمان هستند، تصمیم بگیرد.» ایشان همچنین گفته‌اند: «فعالیت عضو زرتشتی شورای شهر یزد خلاف شرع و قانون اساسی است و این اظهارنظر هم اعلام شده است.»
 

امیر حسین‌آبادی رئیس کانون وکلای مرکز در ادامه یادداشت خود در روزنامه ایران نوشت: درخصوص این موضعگیری می‌توان به چند مسأله اشاره کرد. اول اینکه آقای سپنتا نیکنام چهار سال قبل را هم به عنوان عضو شورای شهر فعالیت کرده‌اند و اگر فعالیت ایشان محل اشکال شرعی و قانونی بوده، سؤال این است که چرا شورای نگهبان چهارسال قبل در این خصوص چنین رأی و نظری را اعلام نکرده بود؟ چه می‌شود که امسال برای دور دوم عضویت ایشان در شورای شهر چنین حکمی صادر می‌شود؟ مشخصاً در این فاصله نه قانونی تغییر کرده و نه در ترکیب جمعیتی اقلیت‌های شهر یزد اتفاق خارق‌العاده‌ای افتاده که باعث ارائه چنین نظری توسط شورای نگهبان شود.

شورای محترم نگهبان با استناد به اختیارش به عنوان مرجع تفسیر قانون اساسی و تأیید قوانین چنین حکمی داده است. در این خصوص باید گفت طبق اصل ۴ و اصول ۹۰ به بعد قانون اساسی، کلیات و جزئیات وظایف شورای نگهبان مشخص و روشن هستند. قانون انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا قبلاً توسط خود شورای نگهبان تأیید شده بوده و این مرجع حق ندارد که به این موضوع ورود مجدد کرده و چنین حکمی صادر کند. در واقع هر چند شورای نگهبان مرجع تفسیر و تأیید قانون است اما این موضوع نه به این معنا است که این شورا می‌تواند ناسخ قوانین باشد و نه به این مفهوم که امکان قانونگذاری داشته باشد.

در واقع حوزه مسئولیت و اختیار شورای نگهبان به اعتبار مصوبات ماوقع است، به این معنا که وقوع مصوبه در مجلس صورت می‌گیرد و بعد از آن شورای نگهبان آن را تأیید یا رد می‌کند. حتی اگر در قوانین انتخابات ما موازین غیر شرعی وجود داشته باشد، ابتدا باید نسخ، اصلاح یا تغییر آن در مجلس تصمیم‌گیری شود و بعد شورای نگهبان به موضوع ورود کند. مضافاً اینکه این شورا اختیاری برای ورود به حوزه قوانینی که قبلاً تأیید شده بوده و مورد اجرا قرار گرفته، ندارد. اگر چنین می‌بود در هر دوره جدید از شورای نگهبان، اعضا می‌توانستند به بحث قوانین ورود کرده و به اصلاح، تغییر یا نسخ آنها بپردازند.
منبع: بهارنیوز

مریم حیدرزاده: هشت سال ناعادلانه من را حذف کردند

در ابتدای گفتگو به سراغ نقطه شروع فعالیت شما برویم، اولین حضور جدی مریم حیدرزاده به سال۷۵، ۷۶ برمی‌گردد که مردم برای اولین بار از قاب تلویزیون با شما آشنا شدند.

بله من سال ۷۴ به واسطه آنکه جزو المپیاد ادبیات بودم در برنامه «شب های تابستان» به واسطه آقای سیدرضا صفدری به عنوان مهمان شرکت کردم و آقای نادر کاشانی تهیه کننده که هر کجا هستند آرزوی موفقیت برایشان دارم. با این برنامه که از شبکه سه پخش می شد من معرفی شدم و پس از آن اجرای بخش ادبی برنامه صبحگاهی همین شبکه را با نام «با طراوت» برعهده گرفتم. قسمت ادبی یک جنگ اجتماعی فرهنگی بود که من سه روز در هفته آن را اجرا می کردم و اشعاری از خودم، حافظ و دیگر شعرا را می خواندم و به نامه های مربوط به بخش ادبی پاسخ می دادم.

پس از آن شاهد دعوت‌های متعدد و گسترده برای حضور در برنامه‌های مختلف بود؟

تقریبا، یک سال و نیم من این برنامه را داشتم و به واسطه آن اولین و دومین کتابم را سال ۷۷ منتشر کردم؛ اولین کتابم که اشعار کاملا کلاسیک از جمله غزل، مثنوی، اشعار نیمایی و چهارپاره و … را در بر می گرفت، «پروانه‌ات خواهم ماند» بود که در نمایشگاه کتاب عرضه شد و سپس آلبوم و کتاب «مثل هیچکس» را همزمان منتشر کردم.

از آلبوم «مثل هیچکس» گفتید، این اثر پس از انتشار بسیار فراگیر شد و در همه جا به وفور شنیده می‌شد، از نگاه خودتون علت موفقیت و شهرت آلبوم چه بود؟

شاید یکی از عواملش این بود که من اولین دختر پس از انقلاب بودم که با مجوز و قانونی توانستم این کار را انجام بدهم. آن زمان دکلمه زیاد مرسوم نبود، درست است که آلبوم های استاد شاملو را با آهنگسازی زنده یاد بابک بیات داشتیم اما کمتر به زبان محاوره و مردم ترانه به صورت دکلمه اجرا می شد و اگر اشتباه نکنم هر اتفاقی هم که به وجود آمد پس از آن بود، شاید هم آدم های آن دوره نسبت به الان با احساس تر بودند. به نظرم همانند یک پازل تمامی این موارد در کنار هم قرار گرفت تا این آثار شنیده شود.

نزدیکی به زبان مردم ویژگی مهمی است و افرادی که امروز ۳۰ سال و بیشتر سن دارند با آثار شما خاطره دارند، اما نسل جوان چطور؟ بازخوردی از برخورد نسل جوان امروزی با کارهایتان دارید؟

بله من در اینستاگرام می‌بینم که دوستانی از سن ۲۰ سال و پایین‌تر کاملا در جریان کارهای من هستند و آلبوم آخر من که «آبرنگ» نام داشت هم مورد توجه قرار گرفت، از آنجا که تنها صفحه ارتباطی من اینستاگرام است و کانال تلگرام و مواردی از این دست ندارم، هرشب صفحه‌ام را با دقت چک می کنم و مشاهده می‌کنم که می‌شود امیدوار بود که خیلی‌ها در هوای کسی و به هوای کسی نفس می‌کشند، کمی نگران کننده است که عشق در معرض انقراض است و این بازخوردها من را امیدوار می کند که هنوز چنین اتفاقی رخ نداده است.

پس از آلبوم انتشار «مثل هیچکس» دیگر شرایط خوبی داشتید و کتاب و آلبوم های متعددی را با همکاری اهالی موسیقی به بازار عرضه کردید، در باره آن آثار برایمان بگویید. بعد از «مثل هیچکس»، آلبوم «به خاطر تولدت» را در سال ۸۰ داشتم، سال ۸۴ «یا تو یا هیچکس» بود و پس از آن همکاری مشترکی با آقای کبیری در آلبوم «ساز مخالف» داشتیم.

با فریبرز لاچینی در کدام اثر همکاری داشتید؟

ایشان آهنگسازی آلبوم «به خاطر تولدت» را برعهده داشتند و در آن اثر باهم همکاری داشتیم.

هنوز با این هنرمند در ارتباط هستید، به تازگی در حوزه موسیقی خیلی فعال نیستند.

آقای لاچینی را در کنسرتی سال گذشته در تالار وحدت دیدم، البته ایشان خیلی موسیقی فیلم کار می کردند و می کنند و شاید به دلیل آنکه در خارج از کشور ساکن هستند فعالیت‌شان کمتر شده است.

اما پس از این دوره شاهد یک وقفه طولانی در کار شما هستیم، سرمنشا این وقفه کجاست و چرا به یکباره از فضای ادبیات و موسیقی فاصله گرفتید؟

متاسفانه هشت سال ناعادلانه من را حذف کردند، رشته دانشگاهی من حقوق قضایی بوده است و با وجود اصطلاح همه در برابر قانون یکسان هستند، در آن دوره همه در برابر قانون یکسان نبودند و آن ایرادهایی که به من گرفتند را می‌توانستند به خیلی‌های دیگر بگیرند. به من گفتند شما با خواننده‌های خارج از کشور کار کردید، خیلی‌ها با خواننده‌هایی که از نظر دوستان مطرود‌تر بودند کار کردند و اسامی‌شان در تیتراژهای سریال‌های ماه رمضانی تلویزیونی نوشته شد. اگر همه در برابر قانون یکسان هستند باید آن اتفاقی که برای من افتاد برای دیگران هم می‌افتاد که متاسفانه اینطور نشد.

همکاری با خوانندگان خارج از کشور از چه سالی شروع شد؟

از سال ۸۶، ۸۷ آغاز شد.

در این دو سال، یعنی از انتشار آخرین اثرتان که آلبوم «یا تو یا هیچکس» در سال ۸۴، کم کار تر شده بودید و تقریبا اثری از شما در مارکت موسیقی عرضه نمی‌شد.

با خوانندگان داخلی کار می‌کردم و جسته و گریخته برایشان ترانه می نوشتم، همچنین مشغول نوشتن کتاب نثرم هم بود که آنقدر طول کشید که سال ۹۲ منتشر شد.

خوانندگان ایرانی خارج از کشور خیلی از شما و آثارتان استقبال می‌کردند، همکاری‌تان را با آن‌ها چطور آغاز شد و چرا به سمت متمایل شدید؟

بله استقبال می کردند، ولی من وقتی دیدم اینجا روزنه‌ای وجود ندارد خیلی کار را قوی‌تر کردم، یعنی اگر همان موقع خیلی دوستانه و مسالمت‌آمیز پای میز مذاکره با من می‌نشستند و حق انتخاب بین داخل و خارج را به من می‌دادند بدون شک همکاری در کشورم را انتخاب می‌کردم. در واقع آن دوره من دیدم که انگار برنامه‌ریزی و چیدمانی صورت گرفته بود که همکاری با من انجام نشود.

در آن دوره البته شاهد این هستیم که برخی از هنرمندان هم به علت پخش کلیپ‌های موسیقی‌شان از شبکه های ماهواره‌ای و ممنوع الفعالیت شدند.

در مورد خوانندگان کاملا حق با شماست، ولی در مورد ترانه‌سرایان کاملا بی‌عدالتی بود، یعنی من فقط اسم نیاوردم ولی همچنان این مسئله ادامه دارد. هنوز هم حساسیت‌هایی هست. خوشبختانه در زمان دولت تدبیر و امید فرصت مذاکره و گفتگویی ایجاد شد و به نتایج خوبی هم رسیدیم و من حتی گفتم که اگر این نکات را هشت سال پیش هم به من می‌گفتند قطعا متوفقش می‌کردم. ولی متاسفانه دغدغه دوستان اصلا فرهنگ و هنر نبود و تبعیض و بی‌عدالتی موج می‌زد و به قول معروف آنکه البته به جایی نرسد فریاد است.

در دولت قبلش اصلا فرصت مذاکره به من داده نشد و من اصلا نمی‌دانستم که مشکلم چیست، مهم این است که گذشت. من از زمانیکه آقای روحانی منصوب شدند پیگیر کارهایم شدم و نامه‌ای به آقای جنتی وزیر ارشاد نوشتم و تمامی اتفاقات را از آغاز شرح داد. ایشان لطف کردند و پاسخ من را دادند و دیداری باهم داشتیم و مسایل را کاملا موشکافانه بررسی کردیم. از زمان آغاز رسمی ریاست جمهوری آقای روحانی با هیچ خواننده خارج از کشور کار نکردم.

در واقع شما فرصت فعالیت در داخل را به خارج از کشور ترجیح می‌دهید؟

بله قطعا.

این به معنای این نیست که در واقع پشت همکاری‌هایی که با هنرمندان خارجی داشتید، نمی‌ایستید؟

نه، انجام دادم و منکرش هم نیستم، چون اینجا نمی‌توانستم فعالیت کنم. کسی که کار هنری انجام می‌دهد اگر متوقف شود کاملا نابود است و اگر بستر روحی برایش فراهم نشود از دست می‌رود. وقتی ببینی حاصل زحماتت همینطور به هدر می‌رود و نه کسی از آن استفاده می‌کند و نه عرضه می‌شود باید فکری برای این وضعیت بکنی.

به زمان حال برگردیم و انتشار آلبوم دکلمه‌هایتان به نام «آبرنگ» که به تازگی هم منتشر شده است، پس از این آلبوم در حوزه نشر دیگر چه فعالیتی داشته‌اید؟

سال ۹۳ کتاب یازدهم «تو را در حضور همه دوست دارم» توسط نشر معین منتشر شد، کتابی که استارت آن را سال ۸۵ زدم و متاسفانه سال‌ها مورد بی‌عدالتی قرار گرفت و پس از آن هم یک کتاب در حوزه شعر کلاسیک دارم که مشغول ویرایش نهایی آن هستم به نام «چشمم به تو چشمم به نقاشی است» تا برای درخواست مجوز به ناشر بدهم.

وقتی به اسم «آبرنگ» نگاه می کنیم اثر علاقه شما به نقاشی کاملا مشهود است، ایده‌هایی که در نقاشی‌هایتان به آن می‌پردازید چگونه شکل می گیرند. در واقع دانش ادبی شما در حضور شعر بر نقاشی هایتان تاثیر می گذارد و ایده تازه به شما می دهد یا بالعکس؟

کاملا ایده‌ها ذهنی هستند و شاید مستقیما ادبیات در آن دخیل است، من احساسم این است شعر نقاشی آن چیزی است که ترسیم می‌کنم و تلفیقی از این دو است، در واقع در آنچه که می نویسم نقاشی و تصویر بیشتری دارد و در نقاشی‌هایم احساس شاعرانگی را به وضوح در آن می‌بینم.

در مورد فردی چون سهراب سپهری، عبارت شاعر نقاش یا بالعکس به کار رفته است و در نقاشی‌هایش اشعاری دیده می‌شد و اشعارش هم ترسیم کننده فضایی مانند نقاشی بود، شما معتقدید در همان ساحت هستید؟

البته که قابل قیاس نیست، ولی این احساس خودم است و شاید صاحب نظران و کارشناسان باید در این باره اظهارنظر کنند. من به عنوان خالق اثر این چنین فکر می‌کنم که رابطه تنگاتنگی با هم دارند، البته بین همه گونه‌های هنری اینطور است. من پیانونوازی هم در محضر استاد انوشیروان روحانی آموخته‌ام. به نظرم هر زمینه هنر که وارد آن می‌شوی یک رابطه با شاخه‌های دیگر دارد که می‌تواند نزدیک و پیچیده یا دور باشد.

۱۲ سال شما از فضای جامعه و بازار هنری دور بودید، این دوری و قطع ارتباط با جامعه زمینه‌ساز میل به تغییر رویه در شما نبود؟ تصمیمی برای در پیش گرفتن سبک و شیوه‌ای تازه و متناسب با سلایق امروز جامعه  دارید؟

نه علاقه‌ای به تغییر رویه دادن ندارم، دوست دارم که فعالیت‌هایم طوری باشد که بتواند مخاطبان خود را حفظ کند. من همیشه سعی می‌کنم آثارم بی‌نیاز از ترجمه باشد و مردم با دغدغه‌های فراوانی که دارند مشکل درک مضامین را نداشته باشند.

سلیقه مخاطبان و وضعیت ادبیات در حوزه موسیقی را در سال‌های اخیر چطور ارزیابی می‌کنید؟

سلیقه در ترانه به شدت افت کرده است و وضعیت ادبیات حاکم بر موسیقی به شدت نگران‌کننده است و دوستان قافیه و وزن را هم به امان خدا رها کرده‌اند. گاهی اوقات من یک قطعه را بارها می‌شنوم تا یک قافیه در آن پیدا کنم آن وقت می‌بینم که بسیار در جامعه فراگیر است و مورد استقبال همگان قرار گرفته است؛ این مسئله نگران کننده است و ترانه‌سرایان و آهنگسازانی که در راس این هرم هستند هوش موسیقایی مردم را تضعیف می‌کنند، وقتی که مردم بد تغذیه شوند به آن عادت می‌کنند و مقصر هم ترانه‌سرا و آهنگسازی است که این اثر را تولید می‌کند و خواننده شاید بی‌تقصیرترین فرد در این میان باشد.

من امیدوارم به جای آنکه حساسیت ممیزی روی چند کلمه به خصوص باشد، روی بخش‌های فنی باشد. آثار بسیاری دچار غلط هستند و گاهی به اسم دلنوشته مجوز می‌گیرند.

همانطور که شما هم در سخنان خود اشاره کردید، تلویزیون با پخش آهنگ های مختلف چه در قالب تیتراژ سریال و برنامه و چه در قالب برنامه هایی با محوریت موسیقی، در جهت‌دهی سلیقه مردم نقش دارد، ارزیابی‌تان از کارهایی که در تیتراژهای تلویزیون خوانده می‌شود چیست؟

من به جز برنامه «نود» و بازی‌های پرسپولیس برنامه دیگری را از تلویزیون نگاه نمی‌کنم اما کارهای آقای خواجه امیری چون معمولا خوب هستند را می‌پسندم.

پیشنهادی به خودتان برای سرودن قطعه تیتراژ فیلم یا سریال شده است؟

بله در سینما و تلویزیون پیشنهادهایی بود که به علت آن محدودیت‌ها اجازه نوشتن نام من را نداشتند و من هم گفتم که بودن اسم برایم اهمیت دارد و این کارها به سرانجام نرسید.

بار دیگر به نقاشی برگردیم، به تازگی نمایشگاه نقاشی آبرنگ خود را برپا کرده بودید، در آغاز این بحث درباره چگونگی شروع نقاشی و علاقه‌تان به این هنر بگویید، یادم هست در گفتگویی بین ترانه سرایی و نقاشی این هنر را انتخاب کرده بودید.

مشکل چشم من آب مروارید بود. از یک و نیم سالگی تا سه و نیم سالگی حدود سه بار چشم هایم را جراحی کردم. حتی خاطر هست پلنگ صورتی را با عینک ذره بینی خیلی سخت می دیدم و آن را به خوبی به یاد دارم، یا رنگ قرمز دسته گل عروسی خاله‌ام، بنابراین رنگ ها در ذهن من تعریف دارند. اما داستان آبرنگ…

سه و نیم ساله بودم. قبل از عمل جراحی که قرار بود داشته باشم یکی از دوستان پدرم برای من از کیش یک بسته آبرنگ، هدیه آوردند آن موقع عینک ذره بینی می‌زدم و به سختی می‌توانستم ببینم. خیلی علاقه‌مند بودم و ذوق و شوق داشتم که آبرنگ را باز کنم و با آن نقاشی بکنم.

اما پس از عمل و دیگر حسرت نقاشی با من قد کشید و بزرگ شد. نه هیچ نوشتنی و نه هیچ تشویقی و نه هیچ چیز دیگر نتوانست جایگزین آن بشود. آن حسرت همیشه همراهم بود.

تا سال ۸۸ و در زمان فراغت از ترانه سرایی، استادم آقای قاسمی زاده به من گفتند که به جای آنکه در مصاحبه‌هایت مدام از حسرت نقاشی بگویی، یک بار دست به کار شو و شروع به نقاشی کشیدن کن. من هم براساس آموزش‎های ایشان که کاملا هم طبیعی بود نقاشی با آبرنگ را شروع کردم و پس از مدتی آثای قاسمی‌زاده از کارم رضایت داشتند و با برپایی نمایشگاهی از آثارم موافقت کردند.

وجه مشترک تمامی پنج نمایشگاهی که شما تا به امروز برگزار کرده‌اید، آبرنگ است. علت این تداوم و علاقه به سبک نقاشی چیست؟

من در اولین نمایشگاهم جعبه آبرنگی را دیدم که رنگ‌های درونش خشک شده و در کنار وسایل افتتاحیه در کنار نقاشی‌ها قرار گرفته بود و متوجه شدم که آن جعبه آبرنگ کودکی‌ام غیب نشده و مادرم وقتی فهمیده که من دیگر می‌توانم با آبرنگ نقاشی کنم آن را برایم آورده است. بله با آبرنگ شروع کردم و ادامه دادم و بعدها اکریلیک هم درکارهایم به کار بردم.

به نمایشگاه اخیرتون که چند روز گذشته به پایان رسید بپردازیم، سادگی و شاعرانگی که در ترانه‌هایتان وجود دارد در این آثار هم عیان بود، همچنین حضور طبیعت به عنوان عنصر اصلی نقاشی‌هایتان، این تناسب را خودتان علاقه دارید ایجاد کنید؟

در زمان خلق اثر دلم می خواهد که در بخشی از آثار شاعرانگی را به نمایش بگذارم و هر دو هنر تاثیر توامانی بر یکدیگر داشتند. من از اولین نمایشگاهم تصمیم گیرفتم نام همه نمایشگاه ها را «پس از آن همه حسرت» بگذرم، من رئال کار می کنم و گاهی به اکسپرسیونیسم می پردازم و طبیعت را هم به همین شکل ترسیم می کنم و دوست دارم مانند ترانه هایم مخاطب به راحتی آنچه که مدنظر داشتم را درک کند. جا دارد از دکتر نوبخت نازنین هم که دعوت من را پذیرفتند و در افتتاحیه نمایشگاه شرکت کردند تشکر کنم.

هشت سال ناعادلانه من را حذف کردند

برنامه ریزی از الان برای فعالیت‌های هنری خود در آینده کرده‌اید؟

اصولا کار هنری از نظر من نیازمند برنامه ریزی نیست و این شکل را به نوعی سفارش می دانم و به نظرم پسندیده نیست.

و سوال آخر، به عنوان مجری یا کارشناس پیشنهادی برای حضور در برنامه های تلویزیون داشته‌اید؟

پیشنهادی برای اجرا در تلویزیون نداشته‌ام و به عنوان مهمان هم دوست داشتم ابتدا آلبوم «آبرنگ» منتشر شود و پس از آن حاضر شوم حتی آقای مدیری هم برای «دورهمی» دعوتم کردند که به همین دلیل نپذیرفتم. اما اگر برنامه، محتوای آن و تیم سازنده را دوست داشته باشم حتما اجرای آن را انجام می‌دهم.


منبع: برترینها

ست‌های فوق العاده زیبا برای پاییز ۹۶ (۲)

برترین ها: اغلب افراد در انتخاب لباسی که مناسب آنها باشد و چگونی ست کردن شان دچار سردرگمی می شوند. ست کردن لباس می تواند تبدیل به یک معضل شود از آن جهت که در انتخاب لباس، نه تنها بحث زیبایی بلکه بحث راحتی نیز اهمیت می یابد. 

پاییز فصلی است که نه گرمای تابستان را دارد و نه سرمای زمستان را، بنابراین انتخاب لباس هایی که به تن می کنیم، کمی مشکل تر از دیگر فصل هاست. ست کردن لباس های این فصل به دقت و خلاقیت بالایی احتیاج دارد. 

اگر شما هم در ست کردن لباس هایتان مشکل دارید، ما در اینجا کلکسیونی از زیباترین و به روزترین ست های پاییزه زنانه را برایتان آورده ایم تا در صورت علاقه از آنها ایده بگیرید و زیباتر از همیشه در جمع، بدرخشید. 

ست‌های فوق العاده زیبا برای پاییز ۹۶ (2) 
ست‌های فوق العاده زیبا برای پاییز ۹۶ (2) 
ست‌های فوق العاده زیبا برای پاییز ۹۶ (2) 
ست‌های فوق العاده زیبا برای پاییز ۹۶ (2) 
ست‌های فوق العاده زیبا برای پاییز ۹۶ (2) 
ست‌های فوق العاده زیبا برای پاییز ۹۶ (2) 
ست‌های فوق العاده زیبا برای پاییز ۹۶ (2) 
ست‌های فوق العاده زیبا برای پاییز ۹۶ (2) 
ست‌های فوق العاده زیبا برای پاییز ۹۶ (2) 
ست‌های فوق العاده زیبا برای پاییز ۹۶ (2) 
ست‌های فوق العاده زیبا برای پاییز ۹۶ (2) 
ست‌های فوق العاده زیبا برای پاییز ۹۶ (2) 
ست‌های فوق العاده زیبا برای پاییز ۹۶ (2) 
ست‌های فوق العاده زیبا برای پاییز ۹۶ (2) 
ست‌های فوق العاده زیبا برای پاییز ۹۶ (2) 
ست‌های فوق العاده زیبا برای پاییز ۹۶ (2) 
ست‌های فوق العاده زیبا برای پاییز ۹۶ (2) 
ست‌های فوق العاده زیبا برای پاییز ۹۶ (2) 
ست‌های فوق العاده زیبا برای پاییز ۹۶ (2) 
ست‌های فوق العاده زیبا برای پاییز ۹۶ (2) 


منبع: برترینها

آمریکا برای آرژانتین و اندونزی تعرفه‌های آنتی‌دامپینگ وضع کرد

دپارتمان تجارت آمریکا بر واردات سوخت بیودیزل از آرژانتین و اندونزی، تعرفه‌های آنتی‌دامپینگ وضع کرد.

آمریکا برای آرژانتین و اندونزی تعرفه‌های آنتی‌دامپینگ وضع کردپول‌نیوز – آمریکا بر واردات سوخت بیودیزل از آرژانتین و اندونزی تعرفه‌های آنتی‌دامپینگ وضع کرد. این اتفاق پس از آن افتاد که مقامات آمریکا دریافتند این محصول ارزان‌تر از قیمت بازار فروخته می‌شود.
دپارتمان تجارت آمریکا بر واردات سوخت بیودیزل از آرژانتین و اندونزی، تعرفه‌های آنتی‌دامپینگ وضع کرد. این اتفاق پس از آن افتاد که مقامات آمریکا دریافتند این محصول که به عنوان سوخت موتوری استفاده می‌شود، در ایالت متحده به قیمتی پایین‌تر از ارزش بازار به فروش می‌رسد.

بر این اساس، دپارتمان تجارت آمریکا در بیانیه‌ای اعلام کرد: تعرفه‌های آنتی‌دامپینگ از ۵۴.۳۶ درصد تا ۷۰.۰۵ درصد بر روی سوخت بیودیزل با پایه سویا از آرژانتین، و ۵۰.۷۱ درصد بر روی سوخت بیودیزل با پایه روغن پالم از اندونزی، وضع می‌شود.

وزیر تجارت آمریکا، ویلبور راس گفت که دولت آرژانتین، تقاضای مذاکره کرده است و دپارتمان تجاری آمریکا بر روی توافقات احتمالی تعلیق این تعرفه‌ها کار می‌کند.

وزیر خارجه آرژانتین گفت که تعرفه‌های جدید تاثیر زیادی نخواهد داشت؛ چراکه تعرفه‌ قبلی ۶۴.۱۷ درصدی‌ای که آمریکا در ماه آگوست وضع کرده، همین حالا دسترسی به بازار آمریکا را غیرممکن کرده است.

این وزارت‌خانه اعلام کرد که دولت آرژانتین برای به‌دست آوردن توافقی برای تعلیق تعرفه‌های آنتی‌دامپینگ و تعرفه‌های سوبسیدها تلاش خواهد کرد.

یک مقام تجاری ارشد وزارت تجارت اندونزی گفت که این کشور به نوبه خود، با تعرفه‌های آنتی‌دامپینگ مقابله خواهد کرد.

او گفت: ما برای لغو کردن اتهامات دامپینگ که آمریکا به ما وارد کرده است، مبارزه خواهیم کرد.

دولت دونالد ترامپ، تقویت قوانین تجاری را به یک اولویت اصلی تبدیل کرده است. از ۲۰ ژانویه که ترامپ وارد دفتر ریاست‌جمهوری شد تا ۲۳ اکتبر، طبق اعلام دپارتمان تجاری، تا ۷۳ درصد آنتی‌دامپینگ وضع شده که نسبت به سال گذشته تحقیقات مربوط به وضع تعرفه‌های جبران سوبسیدها ۵۲ درصد افزایش یافته است.

تولیدکنندگان بیودیزل آمریکا پیش‌تر به دولت شکایت کرده‌ بودند که واردات خارجی که با قیمتی پایین‌تر به بازار ایالات متحده وارد می‌شود، به تولیدکنندگان داخلی آسیب می‌زنند.

طبق آمار دپارتمان تجاری در سال ۲۰۱۶ واردات بیودیزل از آرژانتین و اندونزی به ترتیب ۱.۲ میلیارد دلار و ۲۶۸ میلیون دلار شد.

طبق داده‌های دولت آمریکا سال گذشته، آرژانتین دو سوم واردات بیودیزل آمریکا را در اختیار داشت و در کل ۳.۵ میلیارد لیتر بیودیزل به این کشور وارد کرد.


منبع: پول نیوز

بازیگر برنده جایزه امی درگذشت

بازیگر برنده جایزه امی درگذشتپول‌نیوز – رابرت گیوم بازیگر برنده دو جایزه امی در ۸۹ سالگی چشم از جهان فروبست.رابرت گیوم نخستین بازیگر سیاه‌پوستی بود که در سریال‌های تلویزیون درخشید و با بازی در سریال‌هایی چون «Benson» به شهرت رسید.

این بازیگر برنده جایزه امی سه‌شنبه دوم آبان بر اثر بیماری سرطان از دنیا رفت. او که سال ۱۹۷۹ برای بازی در سریال کمدی «Soap» جایزه امی در بخش بهترین بازیگر مرد نقش مکمل را از آن خود کرده بود، سال ۱۹۸۵ به نخستین بازیگر سیاه‌پوستی تبدیل شد که جایزه امی را در بخش بهترین بازیگر نقش اول مرد دریافت کرد.

او در رده بازیگران خوش صدا بود و سال ۱۹۹۰ در اجرای «شبح اپرا» در لس‌آنجلس نقش اصلی را بازی کرد و پس از آن در چند انیمشن از جمله مجموعه فیلم‌های «شیر شاه» صداپیشگی کرد.

گیوم سال ۱۹۹۹ سکته کرد و پس از چند هفته بستری شدن به کار بازگشت. او سال ۱۹۲۷ با نام رابرت پیتر ویلیام به دنیا آمد اما برای آنکه نامش خاص باشد فامیلش را به گیوم تغییر داد.

از جمله آثار سینمایی این بازیگر می‌توان به «به من تکیه کن» در سال ۱۹۸۹ و «حکم مرگ» در سال ۱۹۹۰ اشاره کرد. آخرین اثر سینمایی او پیش از مرگ «میدان کلمبوس» به کارگردانی جرج گالو بود.


منبع: پول نیوز

دانمارک، شادترین کشور جهان (+عکس)

کشوری که مردم آن به عنوان شادترین مردم جهان شناخته می‌شوند دانمارک است و شرایط زندگی در آن به گونه‌ای است که خیلی از افراد برای زندگی بهتر به آن مهاجرت می‌کنند.

پول‌نیوز -همه مردم جهان برای زندگی کردن به شادی و شرایط آسوده نیازمند هستند و به همین دلیل است که خیلی از افراد از کشورهای خود به کشورهای دیگر مهاجرت می‌کنند تا بتوانند زندگی شاد و آرامی را بیابند.

دانمارک، شادترین کشور جهان (+عکس)

کشوری که مردم آن به عنوان شادترین مردم جهان شناخته می‌شوند دانمارک است و شرایط زندگی در آن به گونه‌ای است که خیلی از افراد برای زندگی بهتر به آن مهاجرت می‌کنند.

دانمارک، شادترین کشور جهان (+عکس)

حداقل حقوق کارمندان در این کشور ۲۰ دلار به ازای هر ساعت است و هر کارمند حداقل باید ۳۳ ساعت در هفته کار کند. همچنین تحصیل در دانشگاه، درمان و نگهداری از کودکان رایگان است.


منبع: پول نیوز

قلعه ترسناک ارواح، مقصد توریست های شجاع (+عکس)

پول‌نیوز -داستان بعضی از این قلعه ها،با افسانه ها و روایت های متعددی آمیخته شده است.یکی از این قلعه های رازآلود،قلعه ادینبورگ واقع در اسکاتلند است که عده ای معتقدند ارواح در این مکان زندگی می کنند.

قلعه ترسناک ارواح، مقصد توریست های شجاع (+عکس)

این قلعه تاریخی شکوهمند متعلق به اواسط قرون وسطی بوده و مشرف بر شهر تاریخی ادینبورگ است.مکان این قلعه در قسمت بالایی یک پرتگاه صخره یی واقع شده و چشم انداز زیبایی از تپه های اسکاتلند را به انسان می دهد.

قلعه ترسناک ارواح، مقصد توریست های شجاع (+عکس)

در این قلعه تاریخی، سیاهچال های مخوفی وجود دارد که در قرون وسطی،ناله های بسیاری از افرادی که مورد شکنجه قرار گرفته اند در آنها دفن شده است.

قلعه ترسناک ارواح، مقصد توریست های شجاع (+عکس)

درباره این مکان تاریخی روایت های گوناگونی در رابطه با ارواح نقل شده و در حقیقت این قلعه مکان های مناسبی برای اشباح دارد، از جمله: سلول های زندان قلعه، سردابه های پل جنوبی، محوطه پادشاه ماری و یک خیابان متروکه برای قرنطینه و سرانجام قربانیان مدفون شده به خاطر ابتلا به طاعون و بیماری های دیگر.

قلعه ترسناک ارواح، مقصد توریست های شجاع (+عکس)

توریست هایی که با ترس بیگانه بوده و به دنبال دیدن مکانی هیجان انگیز هستند،به قلعه ادینبورگ می روند.
افراد زیادی دیدن ارواح را به اشکال مختلف در این مکان گزارش کرده اند.

منبع:توریسم آنلاین


منبع: پول نیوز

نهنگ آبی بـازی مرگ و جنون

وزیر ارتباطات پیرو انتشار خبر خودکشی دو دختر اصفهانی ضمن اعلام اینکه بازی « نهنگ آبی » تاکنون در ایران قربانی نداشته، در عین حال هشدار داد ممکن است چالش «نهنگ آبی» در آینده در ایران تلفاتی داشته باشد.

 نهنگ آبی بـازی مرگ و جنون

وزیر ارتباطات پیرو انتشار خبر خودکشی دو   دختر اصفهانی ضمن اعلام  اینکه بازی « نهنگ آبی » تاکنون در ایران قربانی نداشته ، در عین حال  هشدار داد ممکن است چالش «نهنگ آبی» در آینده در ایران تلفاتی داشته باشد.

محمد جواد آذری جهرمی در یک برنامه تلویزیونی گفت: «نهنگ آبی» یک چالش است، نه یک بازی که در روسیه طراحی و ساخته شده است. این چالش مسیری بی‌بازگشت است که در نهایت با خودکشی فرد به پایان می‌رسد.

وی با اشاره به اخبار منتشر شده درباره خودکشی دو دختر نوجوان اصفهانی در رابطه با بازی نهنگ آبی در ایران به شبکه اجتماعی چالش نهنگ آبی اشاره  و اعلام کرد در نهایت این شبکه مسدود و حذف شد. ضمن اینکه خودکشی‌های انجام شده در اصفهان هم به نهنگ آبی ارتباطی ندارد.

بلکه مسائل خانوادگی باعث شده این دو نوجوان اصفهانی با پریدن از روی پل عابر پیاده دست به خودکشی بزنند. آذری جهرمی گفت: تا امروز نهنگ آبی در ایران باعث خودکشی هیچ فردی نشده اما ممکن است در آینده این چالش در ایران تلفاتی داشته باشد.

با توجه به مشاهدات اطرافیان این دو دختر نوجوان از جمله استفاده زیادشان از تلفن همراه و ایجاد خط‌هایی خونین روی دستان آنها، دچار سوء تفاهم شده و دلیل اقدام به خودکشی‌شان را نهنگ آبی اعلام کرده‌اند.

به گفته آذری جهرمی فضای مجازی تسریع‌کننده است. یعنی به‌طور مثال احتمال طلاق درهرجامعه‌ای وجود دارد اما فضای مجازی درمواردی می‌تواند آن را تسریع ‌کند. همان‌طور که در موضوعاتی نیز شاهد اثرات مثبت فضای مجازی هستیم؛ در حقیقت فضای مجازی خوبی و بدی‌های خاص خود را دارد که باید مردم را آگاه کنیم.

آخرین وضعیت دختر نجات یافته
مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان نیز گفت: دختر بازمانده از حادثه سقوط از پل چمران اصفهان پس از تلاش پزشکان به هوش آمده است.کیانوش جهانگیری پیرامون آخرین وضعیت بهبودی دختر بازمانده از حادثه خودکشی روز شنبه گفت: درحال حاضر وضعیت جسمی دختر نجات یافته بسیار بهتر شده و ادامه اقدامات درمانی برای او درحال انجام است.

این دختر اکنون به هوش آمده و طبق آخرین خبرهای دریافتی به احتمال زیاد نیاز به مراقبت ویژه ندارد اما همچنان اقدامات درمانی مورد نیاز انجام می‌شود.

این دو دختر نوجوان روز شنبه با پریدن از روی پل دست به خودکشی زدند که یکی از آنها به محض برخورد با زمین هوشیاری‌اش را از دست داد و به کمای عمیق فرو رفت و در همان ساعات اولیه در بیمارستان غرضی اصفهان جان خود را از دست داد.

دختر دیگر هم با شکستگی‌های متعدد استخوانی روبه‌رو شد که به بیمارستان امین منتقل شد و اکنون نسبت به روزهای نخست در وضعیت بهتری بسر می‌برد.

چرا نهنگ آبی
نام نهنگ آبی برای این نوع بازی مرگبار اینترنتی با توجه به خودکشی دسته جمعی نهنگ‌ها انتخاب شده است. نهنگ‌هایی که در یک پدیده ناشناخته به‌طور گروهی از آبهای اقیانوس‌ها رو به ساحل می‌آورند و با افتادن روی ماسه‌ها تن به مرگ می‌سپارند و در حقیقت به نوعی خودکشی جمعی تن می‌دهند.

از چند ماه پیش کارشناسان علوم ارتباطات در کشورمان پی به این بازی مرگبار برده بودند و سرانجام وزیر ارتباطات حدود یک ماه و نیم پیش اعلام کرد که کارشناسان ارتباطات مصمم شده‌اند جلوی بازی خطرناک نهنگ آبی را بگیرند.گفته می‌شود این بازی خطرناک که سرانجام کاربران را در پایان بازی پنجاه مرحله‌ای به کام یک مرگ خود خواسته می‌کشاند توسط یک جوان روس ابداع شده که توسط مأموران امنیتی این کشور دستگیر شده و اکنون کارشناسان روس به بازجویی مداوم از او ادامه می‌دهند تا آنتی ویروس نهنگ آبی را برای قطع کامل آن در دنیای مجازی به دست بیاورند.

همانگونه که کارشناسان عنوان کرده‌اند در عارضه اینترنتی نهنگ آبی به طور معمول دختران و پسران نوجوان به دام کشیده می‌شوند. در مراحل اولیه از هر داوطلب اطلاعاتی درباره مسائل زندگی شخصی اجتماعی پرسیده می‌شود و عکس‌هایی از ارتباطات خصوصی‌اش دریافت می‌شود. در آخرین مرحله نیزبا تسخیر روحیه حساس داوطلب و بهره‌گیری از سرگشتگی روانی نوجوانان، آنان را به دام خودکشی می‌کشانند.

معمولاً برای جوانی که تحت تأثیر تلفات شیطانی بازی نهنگ آبی است یک راهنما تعیین می‌شود. راهنما بتدریج ۵۰ وظیفه برای بازیگر تعیین می‌کند که شامل آسیب زدن به خود است. این وظایف بتدریج خشن‌تر می‌شود و ممکن است در نهایت به خودکشی فرد بینجامد.
راهنماها هویت خود و ارتباطاتشان با بازیگران را که به طورعمده نوجوان و از نظر روحی آسیب‌پذیر هستند بشدت پنهان می‌کنند.

انجمن ملی مقابله با خشونت علیه کودکان بریتانیا در یکی از راهنماهای خود نشانه‌هایی را فهرست کرده است که می‌تواند به شما کمک کند که تشخیص دهید یک نوجوان در دنیای مجازی و به طور پنهانی با کسانی ارتباط دارد و تحت تأثیر آنهاست.

شایع‌ترین نشانه‌ها
نوجوان دائم تلاش می‌کند فعالیت‌های آنلاین خود را پنهان کند. بیش از گذشته در اینترنت یا در شبکه‌های مجازی وقت می‌گذراند. وقتی کسی به او نزدیک می‌شود، صفحه رایانه یا گوشی خود را تغییر می‌دهد. بعد از استفاده از اینترنت یا رد و بدل کردن پیامک، در خود فرو می‌رود یا عصبی به نظر می‌رسد. تعداد زیادی شماره تلفن یا آدرس ایمیل جدید در رایانه یا گوشی خود دارد.

و اما چه باید کرد؟
اداره مقابله با سوءاستفاده از کودکان و حفاظت آنلاین در بریتانیا می‌گوید که تغییر رفتار نوجوانان گاهی عادی است و هشدار داده که نباید به آن واکنش شدید و خارج از اندازه نشان داد.

بهترین راه، برقرار کردن گفت‌وگوی آرام و باز با نوجوانان است. از طریق چنین گفت‌وگویی می‌توان عامل تغییر رفتار نوجوانان را شناخت و نگرانی آنها را برطرف کرد. حمایت روحی و عاطفی از نوجوان و اطمینان دادن به او از سوی والدین در چنین گفت‌‍وگویی اهمیت فوق‌العاده زیادی دارد.

باید به نوجوان اطمینان داد که حرف زدن در مورد مشکلات باعث تنبیه او نخواهد شد. تحقیقات نشان داده است که نوجوانان اگر احساس کنند حرف زدن در مورد یک مشکل باعث می‌شود اجازه استفاده از اینترنت یا گوشی تلفن همراه از آنها گرفته شود، معمولاً ترجیح می‌دهند که در مورد مشکل حرفی نزنند؛ و همین پنهانکاری است که آنها را آسیب‌پذیرتر می‌کند.

یکی از کارشناسان اینترنت هم می‌گوید: این بازی همانند سایر بازی‌ها براحتی در دسترس کاربران نیست. درواقع این بازی ارتباط یک کاربر با یک راهنما یا مرشد است. ما خیلی تلاش کرده‌ایم که وارد این بازی شویم اما گویا ورود به این بازی ساده نیست و راهنما کاربرانش را انتخاب می‌کند و بیشتر به‌دنبال نوجوانانی هستند که آسیب پذیرترند و در مراحل ابتدایی این بازی کاربر باید فیلم‌های ترسناک ببیند و بعد عکسهایی با تن برهنه و غیراخلاقی از خودش بگیرد و برای راهنما ارسال کند.

یکی دیگر از کارشناسان می‌گوید در ادامه بازی مرگ، کاربر بتدریج همچون بیمار روانی مسخ شده‌ای تحت تلقیناتی قرار می‌گیرد و اگر در اواسط کار بخواهد از بازی خارج شود با تهدید به مرگ روبه‌رو می‌شود. یا هشدار می‌دهند که عکس‌ها و اعترافاتش علیه او مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

منبع: ایران 


منبع: فرادید

حضور مخفیانه زنان در یک مکان ممنوعه در تاریخ ایران

مادام کارلاسرنا، جهانگرد پرآوازه ایتالیایی که در روزگار قاجار به ایران سفر کرده است، در سفرنامه خود «آدم‌ها و آیین‌ها در ایران» هنگام توصیف وضع زنان طبقه ثروتمند جامعه ایرانی به یک پدیده جالب در زندگی آنها اشاره می‌کند «خانم‌های طبقه اعیان خیلی کم پیاده بیرون می‌آیند، مگر در اوقاتی که بخواهند برای مچ‌گیری از همسرانشان و یا دلربائی از آنان از خانه خارج شوند.

 حضور مخفیانه زنان در یک مکان ممنوعه در تاریخ ایران

مادام کارلاسرنا، جهانگرد پرآوازه ایتالیایی که در روزگار قاجار به ایران سفر کرده است، در سفرنامه خود «آدم‌ها و آیین‌ها در ایران» هنگام توصیف وضع زنان طبقه ثروتمند جامعه ایرانی به یک پدیده جالب در زندگی آنها اشاره می‌کند «خانم‌های طبقه اعیان خیلی کم پیاده بیرون می‌آیند، مگر در اوقاتی که بخواهند برای مچ‌گیری از همسرانشان و یا دلربائی از آنان از خانه خارج شوند.

بطوریکه همه می‌دانیم چنین مسائلی، گاهی پیش می‌آید همچنانکه در همه‌جا ازجمله در اروپا هم پیش می‌آید. بعضی از این نوع خانم‌ها در نشان دادن سر و صورت بی‌حجاب خود بسیار گستاخ هستند ولی در اینگونه موارد، برای آن‌که بتوانند دزدکی وارد چایخانه، رستوران و یا مسجد بشوند، با پوشیدن لباس مردانه خود را به شکل مردان درمی‌آورند و در اینگونه مکان‌های عمومی قرارهای مختلف می‌گذارند».

او نوشته‌های خود را به اطلاعاتی مستند می‌کند که «از یکی از خانم‌های متشخص که نسبت به غیبت‌های گاه‌به‌گاه همسرش مشکوک شده بود» به دست آورده است «او بمنظور کسب خبر و سر درآوردن از ته و توی قضیه به اینصورت تغییر لباس می‌داده است». اشاره بانوی ایتالیایی به مکان‌هایی که زنان دزدکی به آنجاها وارد می‌شده‌اند، ما را با یک پرسش روبه‌رو می‌کند؛ از مسجد که طبیعتا بخش زنانه داشته و نیز از رستوران که یک پدیده نوین و فرنگی در ایران به شمار می‌آمده است، اگر بگذریم، حضور زنان در قهوه‌خانه که یک مکان کاملا مردانه با مناسبت‌های ویژه بوده، چگونه ممکن می‌شده است؟

جست‌وجو برای یافتن پاسخ این پرسش، ما را هم با جزییات حضور زنان در قهوه‌خانه آشنا می‌کند، هم به آن بهانه به قلمروی یکی از پدیده‌های شگفت‌انگیز زندگی مردم ایران به‌ویژه در ۵٠٠‌سال اخیر فرامی‌خواند؛ همان پدیده‌ای که دو جهانگرد آمریکایی در سفرنامه «گشت‌وگذاری در ایران بعد از انقلاب مشروطیت»، نام «باشگاه عمومی ایرانیان» با ویژگی‌های منحصربه‌فرد بر آن گذارده‌اند «چای‌خانه یا به قول مردم ایران قهوه‌خانه، گونه‌ای باشگاه و مرکز اجتماع مردم و کانون همه فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی طبقات مختلف ایرانیان است که برکنار از تشریفات و به صورت دموکراتیک اداره می‌شود و مردم از هر صنف و دسته و طبقه‌ای معمولا ساعتی از اوقات بیکاری خود را در این محل می‌گذرانند.

ما در آمریکا نمونه این باشگاه را که توسط مردم اداره شود و به صورت طبیعی مورد استقبال مردم باشد، نداریم». پیش از جست‌وجو برای یافتن پیوند میان زنان و قهوه‌خانه، از دالان‌های تودرتوی تاریخ به روزگار گذشته می‌رویم تا دریابیم مکانی که شگفتی دو آمریکایی را یک سده پیش برانگیخته، چگونه جایی بوده است.

یک جای آزادِ آزاد اما ورود ممنوع برای زنان!
«قهوه‌خانه همان‌جایی است که انگلیسیان بدان کافی هوس ‌CoffeHeus می‌گویند. … قهوه‌خانه عبارت از اتاق بسیار وسیعی است که به صورت‌های مختلف در بهترین و پرجمعیت‌ترین نقاط شهر ساخته می‌شود. زیرا قهوه‌خانه محلی است که در آن جمعیت کثیری از طبقات مختلف مردم گرد می‌آیند.

اگر قهوه‌خانه بسیار بزرگ و وسیع باشد معمولا حوضی در میان آنست. دور این اتاق بزرگ تخت‌هایی به ارتفاع سه و به عرض سه یا چهار پا ساخته شده یا به جای تخت نیمکت‌هایی برای نشستن وجود دارد. در قهوه‌خانه‌ها از صبح پگاه تا شب به روی همگان باز است. مخصوصا هنگام غروب پر از جمعیت می‌باشد.

در قهوه‌خانه مردم چای می‌نوشند، با یکدیگر به گرمی و خوشرویی سخن می‌گویند. در این‌جاست که هرکس صاحب خبر است، و همه می‌توانند بی‌ترس و بیم درباره سیاست به آزادی صحبت بدارند. هیأت حاکمه نیز متقابلا به آنچه در قهوه‌خانه‌ها بر زبان مردم می‌رود توجه و اعتنا نمی‌کند». ژان شاردن، جهانگرد پرآوازه فرانسوی با این روایت و توصیف ویژه از قهوه‌خانه در روزگار صفوی، ما را به پدیده‌ای شگفت‌انگیز در فرهنگ و جامعه ایرانی روبه‌رو می‌کند که شاید نمونه‌ای همسان برای آن در تاریخ ایران نمی‌توان یافت.

این شرق‌شناس فرانسوی نگاه ویژه خود را این‌گونه شرح می‌دهد «در قهوه‌خانه‌ها برای مشتریان تخته نرد می‌آورند تا با بازی نرد خود را سرگرم بدارند. همچنین بازی صدف که مخصوصا میان ترک‌ها رواج دارد و این بازی به وسیله ارامنه از اروپا به ایران آمده است؛ و بازی تخم‌مرغ که در ایام عید نوروز رواج کلی دارد. … در قهوه‌خانه‌ها مردم خود را به بازی‌های مجاز و سرگرم‌کننده نظیر شطرنج و نرد مشغول می‌دارند…. درویشان، شاعران، نیز به نوبه خود در قهوه‌خانه‌ها میدان‌داری می‌کنند. سخنان … درویشان همچنان که در کشور ما جریان دارد متضمن اندرزهای اخلاقی است ولی هیچ‌کس ناچار نیست بدان‌ها گوش فرادهد، و هیچ داستان‌پردازی حق ندارد هیچیک از بازیکنان را به ترک بازی و شنیدن داستان مجبور کند. داستان‌ها و حکایات داستانسرایان گاه منظوم و گاه منثور است. در قهوه‌خانه‌ها ناگهان …

[فردی] در میان قهوه‌خانه یا در گوشه‌ای از آن برپا می‌ایستد و با صدای بلند به وعظ و خطابه می‌پردازد یا درویشی به‌ناگاه وارد می‌شود و برای مردم از بی‌وفایی دنیا و بی‌اعتباری آن، بی‌قدری دارایی و ثروت، و بی‌ارجی خوشی‌ها و لذات و افتخارات دنیوی داد سخن می‌دهد. گاه نیز چنان روی می‌دهد که دو یا سه ناطق هر کدام در گوشه‌ای سخن می‌گویند. یکی نقالی می‌کند و دیگری وعظ».

شاردن سپس از مقدمه‌ای که برای توصیف این نهاد ویژه در جامعه ایران آورده است، چنین نتیجه می‌گیرد «الجمله دامنه آزادی در این مراکز اجتماع چندان گسترده است که همانند آن در هیچ نقطه دنیا وجود ندارد. هرکس هرچه دلش می‌خواهد می‌گوید، و هر کس به سخن هر که مایل است گوش فرا می‌دهد. و آن که به جدّ سخن می‌گوید حق ندارد متعرض کسی شود که به طنز و لطیفه و کنایه حرف می‌زند.

درویشان، … شاعران، حماسه‌پردازان و داستانسرایان معمولا سخن خود را با گفتن این جمله ختم می‌کنند: پند و موعظه بس است؛ به نام و به امید خدا دنبال کارهامان برویم. سپس آنان که داستان یا حکایت گفته‌اند یا پند و اندرز داده‌اند یا نقالی کرده‌اند بی‌آن که اسباب مزاحمت و تصدیع خاطر حاضران را فراهم آورند از آنان چیزکی می‌طلبند، و اگر جز این کنند صاحب قهوه‌خانه هرگز اجازه نمی‌دهد که بار دگر پا به آن قهوه‌خانه بگذارند».

قهوه‌خانه‌ها؛ شهرفرنگی با منظومه‌ای از سرگرمی‌ها
ساختار و کارکرد ویژه نهاد قهوه‌خانه در تاریخ ایران، دست‌کم از روزگار صفوی بدین‌سو بسیار مورد توجه غیرایرانیان قرار گرفته است. آنان به روایت سفرنامه‌های‌شان با پدیده‌ای روبه‌رو شده‌اند که در فرهنگ اروپایی و غربی همسانی ندارد و در جای‌جای ایران گسترده شده است.

قهوه‌خانه‌ها در ایران روزگاران صفوی و قاجار رونقی فراوان داشتند. از آن جمله در عهد شاه سلیمان صفوی، پیرامون میدان نقش‌جهان، حضور قهوه‌خانه‌هایی متعدد را شاهدیم. انگلبرت کمپفر که به همراه یک هیأت سوئدی از ایران دوره شاه سلیمان صفوی بازدید کرده، در سفرنامه‌اش از رونق قهوه‌خانه‌ها این‌گونه سخن می‌راند «آن قسمت از میدان که به طرف مدخل بازار است، در اختیار عموم قرار دارد در این‌جا خرده‌فروشان، سمسارها، آبنبات‌فروش‌ها، پاره‌دوزها و اسلحه‌سازها جمع شده‌اند. از آنها گذشته، هنرپیشگان و دلقک‌ها و کشتی‌گیرها، شاعران و مردمی سرگردان از این قبیل گرد آمده‌اند که در قهوه‌خانه‌های متعدد و میخانه‌هایی که در این‌جا قرار دارد، می‌نشینند.

در قهوه‌خانه‌های اینجاست که حوض‌ها و نهرهای زیادی که از سنگ‌های صیقل‌یافته و با هنرمندی به اشکال گوناگون ساخته شده‌اند، وجود دارد. کنار برآمده نهرها و حوض‌ها را قهوه‌چی‌ها و صاحبان میخانه‌ها با حصیر و قالی فرش کرده‌اند، در روی این فرش‌ها، مردم بیکار با فراغ‌بال می‌نشینند تا در حین کشیدن قلیان و صرف نوشیدنی شاهد نمایش و هنرنمایی شعرا، گویندگان و نقالان باشند. فقط زمانی که هوا بسیار گرم می‌شود، اینها به اتاقک‌های خنک قهوه‌خانه‌های مقابل رخت می‌کشند».

در فضایی که هنوز از تئاتر به شیوه غربی آن و نیز سینما خبری نشده بود، قهوه‌خانه ایرانی در دوره صفویه و اوایل روزگار قاجار، فضای فرهنگی را بسط می‌داد و آن را در حیطه‌ای بیرون از خانه‌ها منتشر می‌کرد. شاید از همین‌رو باشد که هنرمندی بزرگ چون میرعماد، قهوه‌خانه را به‌عنوان مکان نشست و برخاست برگزیده بود. کالبد قهوه‌خانه ایرانی دوره صفوی البته لزوما مسقف نبوده است.

پیرامون میدان نقش‌جهان، قهوه‌خانه‌هایی بوده که در فضای باز فعالیت می‌کرده‌اند. باز بودن فضای قهوه‌خانه‌های اصفهان موجب می‌شد این نهاد اجتماعی و تفریحی، از کارکرد ساده قهوه‌خانه‌ها بیرون‌ آید و فرم‌ها و ابعادی تازه در زمینه کارکرد اجتماعی و تفریحی بیابد. در دوره قاجار نیز با چنین وضعیتی روبه‌روییم. همین مسأله موجب می‌شد فضایی مناسب برای سرگرم‌شدن افراد پدید ‌آید که لزوما با کارکرد اولیه قهوه‌خانه ارتباط مستقیم نداشته است.

احتمال می‌رود بازیگران دوره‌گرد، گونه‌ای ویژه از نمایش را در این دوران، برای کسانی که در یک قهوه‌خانه روباز نشسته بودند، اجرا می‌کرده‌اند. شعبده‌بازان و معرکه‌گیران نیز از این فرصت مناسب برای اجرای نمایش خویش بهره می‌برده‌اند. باز بودن فضا همچنین امکانی ویژه در اختیار پسران جوان می‌گذاشت، زیرا می‌توانستند لباس آراسته و زیبا پوشیده، به گونه رایج در دوره صفوی جلوه‌گر شوند. این می‌تواند کارکرد منحصربه‌فرد قهوه‌خانه ایرانی دوره صفویه برای جوانان باشد.

پسرکانی خوشگل اما در لباس دخترکان
توصیف ارنست اورسل در «سفرنامه قفقاز و ایران» بیشتر می‌تواند ما را با وضع قهوه‌خانه و حال‌وهوای آن آشنا سازد. بازرگانان معتبر [بازار] یک راست به منزل‌های خود می‌روند ولی بعضی از بازاریان معمولی روی نیمکت‌هایی که در کنار خیابان نقاره‌خانه گذاشته‌اند، می‌نشینند و شاگرد قهوه‌چی‌ها با سرعت عجیب با سینی‌هایی پر از چای دور مشتری‌ها می‌چرخند و با مهارت قابل‌تحسینی جلوی هر شخص تازه‌وارد یک استکان چای می‌گذارند. این‌جا قلیان‌ها دست‌به‌دست می‌گردد.

در گوشه‌ای نوازنده‌ها اشعار حافظ یا فردوسی را به آواز می‌خوانند و درویش‌ها سرگذشت خود و ماجراهایی را که در سفرهای دور و دراز بر سرشان آمده است، با بیانی گرم برای حاضران تعریف می‌کنند. آدام اولئاریوس در سفرنامه «ایران عصر صفوی از نگاه یک آلمانی» نیز تصویری دیگر از این مکان ویژه به دست می‌دهد «در ضمن نوشیدن چای، به بازی تخته‌ نرد و همچنین شطرنج نیز مشغولند. … در قهوه‌خانه مصرف‌کنندگان تنباکو و نوشندگان قهوه گرد می‌آیند. در سه قهوه‌خانه شهر شعرا و نقالان- که من خود آنان را میان محوطه بر صندلی بلندی نشسته دیدم و افسانه‌ها و داستان‌ها و شعرهای گوناگون آنان را شنیده‌ام – حضار را سرگرم می‌کنند. هنگام نقل داستان از چوبدستی کوچکی برای ایجاد تخیل بیشتر در شنونده استفاده می‌کنند که این کار شباهت بسیاری به عمل شعبده‌بازان و تردستان دارد».

آنتوان اولیویه در «تاریخ اجتماعی – اقتصادی ایران در دوران آغازین عصر قاجار» با اشاره به یک پدیده بامعنای دیگر در قهوه‌خانه‌ها ما را بر آن می‌دارد درنگ کنیم چرا حضور زنان با شیوه‌های گوناگون در قهوه‌خانه‌ها می‌تواند جالب و مهم باشد «قهوه‌خانه اصفهان و سایر شهرهای بزرگ ایرانیان -بنابر سیاحان قدیم که بسیار نقل کرده‌اند- محل بسیار وسیعی بود که گنبدی بزرگ و ستون‌های منقش و سقف‌های مزین داشته است. [در آن] پسران بسیار خوشگل، لباس‌های مرغوب مانند دختران ماه‌پیکر پوشیده و به خدمت مشغول بودند».

… و دگرگونی‌ها این‌گونه آغاز می‌شود
قهوه‌خانه در ایران بدین‌ترتیب محیطی مردانه داشت. حضور زنان در این مکان آن‌گونه که منابع تاریخی روایت می‌کنند، زشت شمرده می‌شد. جعفر شهری در کتاب «تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم» اشاره می‌کند در دوره قاجار تنها زنانی که نگاه منفی جامعه را بر خود پذیرفته بودند، به برخی از قهوه‌خانه‌ها می‌رفتند. پیشتر البته از قلم مادام کارلاسرنا خواندیم که ورود آنها مخفیانه و با لباس مردانه بوده است.

توصیف مرتضی راوندی در کتاب «تاریخ اجتماعی ایران» از چگونگی ورود زنان به قهوه‌خانه جالب است. او روایت می‌کند زنان گاه با رشوه‌ای که به ماموران دولت و پلیس شهر می‌دادند، آزادانه به اماکن عمومی ازجمله قهوه‌خانه وارد می‌شدند، گاه نیز پلیس از آنها به‌عنوان جاسوس در قهوه‌خانه و دیگر اماکن عمومی بهره می‌برد. بررسی منابع تاریخی بیانگر نگاه منفی حکومت به حضور زنان در قهوه‌خانه بوده است. مهدیقلی هدایت «مخبرالسلطنه» در «خاطرات و خطرات» از یک سخنرانی در عصر پهلوی اول به ‌سال ١٣١۴ یاد می‌کند که در آن در مذمت حضور زنان در قهوه‌خانه‌ها سخن رانده است.

این مسأله نشان می‌دهد حتما در آن روزگار زنانی بوده‌اند که به قهوه‌خانه می‌رفته‌اند. هدایت حتی اشاره می‌کند سال‌ها پیشتر هنگامی که مظفرالدین‌شاه قاجار و همراهانش در سفر به اروپا، خدمتکاران زن قهوه‌خانه‌ای در کارلسبارد پروس را می‌بینند، شگفت‌زده می‌شوند. منابع تاریخی گاه به زنانی اشاره می‌کنند که حتی مالک یک قهوه‌خانه بوده یا آن‌جا را اجاره و قهوه‌چی استخدام کرده‌اند.

اشرف‌الملوک فخرالدوله، یکی از دختران پرآوازه مظفرالدین‌شاه قاجار، ازجمله آن دسته زنان به شمار می‌آمده است. مریم صدیقی در کتاب «قهوه‌خانه در آیینه اسناد» از وجود اسنادی در آرشیو ملی ایران آگاهی می‌دهد که فخرالدوله، قهوه‌خانه خالصه باجخانه کهریزک را در سال‌های ١٣١٠ و ١٣١١، از اداره مالیه غار و فشافویه اجاره کرده است.

دگرگونی‌های اجتماعی ایران در روزگار پایانی حکومت قاجار و نیز سراسر دوره پهلوی اول، جامعه را با پدیده‌هایی روبه‌رو ساخت که پیش از آن پیشینه نداشت. زنان در چرخه این دگرگونی‌ها توانستند به گستره‌هایی وارد شوند که در آن زمانه، عجیب و شگفت به شمار می‌آمد. قهوه‌خانه نیز در زمره همین مکان‌ها به شمار می‌آمد.


منبع: فرادید