دخترِ "ننه دلاور" و آموزش مدرن مسوولیت اجتماعی

بابک خطی
“ننه دلاور”نام نمایشنامه‌ای از برتولت برشت است که قصه یک مادر و سه فرزندش را در میانه جنگ‌های سی ساله قرن شانزدهم اروپا به تصویر می‌کشد مادری که در شرایط نابسامان جنگ سعی می‌کند از خانواده اش به هر قیمت حفاظت کند و در بستر این قصه برشت تعاملات اجتماعی متفاوت انسان‌ها را در زمان‌های بحران و سختی روایت می‌کند. فعالیت اجتماعی منجر به نتیجه و دور از  تظاهر  به عنوان یک وظیفه  مطرح است و باید از تاویل آن به عنوان اقدامی خاص یا بزرگمنشانه پرهیز کرد. در مرحله بعد گاهی مشکل این است که این افراد با توجه به شرایط و محدودیت‌های  زندگی مصداق یا محملی برای اجرای آن نمی‌یابند.
در صورتی که در مورد کار اجتماعی هر قدم کوچک هم غنیمت است.

فعالین اجتماعی شاخص و پردغدغه ممکن است بتوانند در ارائه راهکارها، جریان‌سازی و اقدامات موثر، الهام بخش باشند اما چیزی که باعث استقرار  عملی  عدالت اجتماعی می‌شود مشارکت کل جامعه در فرآیند فعالیت اجتماعی است و هر کسی براساس دغدغه خود قطعا موثر خواهد بود. ضمن تاکید بر وظیفه ذاتی حکومت‌ها در ریشه کنی اساسی فقر مجاری اجرای این وظیفه مردمی را به طور مجمل بررسی می‌کنیم:

حساس ماندن:
شرط لازم فعالیت اجتماعی حساس ماندن جامعه در مورد مسائل اجتماعی است. گاهی نابهنجاری‌ها به سبب تکرار علیرغم  نیازمندی به توجه، به صورت عادتی در آمده، اهمیت خود را از دست می‌دهند. مثلا دیدن یک کودک کار، اتفاقی دردناک و نیازمند توجه است اما وقتی چشم ‌ها تعداد زیادی از کودکان کار را در چهار راه‌ها، مترو و. . . می‌بیند، به این تصویر ظالمانه عادت می‌کند و حساسیتش را از دست می‌دهد.

مایوس نشدن:
حجم مشکلات اجتماعی واقعا زیاد است و گاهی باعث می‌شود این فکر  به ذهن برسد: “هیچ کاری فایده ندارد”
در ظاهر شاید این یک تفکر فقط یک  استدلال نظری به نظر برسد اما اگر کمی بیشتر دقت کنیم نتیجه عملی آن پرهیز از انجام کمترین حرکت و توجیه بی عملی است. بنابراین باید دقت شود مبادا توجیه گری منطقی ظاهری دلیلی برای فرار کردن از مساله و رها شدن از عذاب وجدان باشد. پیشگیری ساده است؛ هر جا نتیجه استدلال هدایت به سمت سکون و غیرپویایی بود یعنی یک پای کار می‌لنگد.

اقدام‌های کوچک موثر:
اقدام موثر یعنی اقدامی که صرف توانمندسازی طبقات آسیب پذیر شود و رفع تکلیفی و صرفا نمایشی نباشد.
در واقع روش کمک  مهم است نه الزاما نوع آن مثلا کمک مالی به هر مقدار به تشکلی مردم نهاد که به آموزش و مهارت آموزی کودکان کار  یا زنان سرپرست خانوار آسیب پذیر اهتمام دارد موثر است اما اختصاص همان مبلغ در خدمت رواج تکدی گری روش موثری نیست و در این راستا هر اقدامی هرچند کوچک مغتنم است. زنان و مردان زیادی هستند که خودخوانده یا در قالب یک سازمان مردم نهاد به آموزش و حرفه آموزی آنان مشغولند.

شاید این‌اندازه دغدغه و اختصاص زمان در کلیت جامعه نداشته باشیم اما مهمتر از کمیت، همه گیری انجام این اقدامات موثر به هر میزان ممکن است و اینکه باور داشته باشیم هر کس می‌تواند موثر باشد و اقدامات بزرگ ویژه جرگه خاصی نیست. کاترین دخترِ ننه دلاور توانایی حرف زدن  ندارد و در ظاهر شاید آسیب پذیرترین و غیرموثرترین شخصیت نمایش در جنگ خونینی که چخوف روایت می‌کند باشد. او در بسیاری از صحنه‌ها حتی باری بر دوش ننه دلاور به نظر می‌رسد.

اما وقتی سربازان می‌خواهند شبانه و بی صدا به شهری بی دفاع حمله کنند و قتل عام راه بیندازند و همه کسانی که شاهد ماجرا هستند به جای کمترین تحرک، مایوسانه آن را به عنوان سرنوشتی محتوم برای مردم شهر می‌پذیرند و سکوت می‌کنند کاترین به واسطه وجود روح حمایتگر و دغدغه زندگی دیگران به بالای ساختمانی می‌رود و جان بر کف نهاده آنقدر طبل می‌زند تا مردم خوابیده شهر هشیار شوند و سایه‌ی کشتار  از سرشان دور گردد. دختر “ننه دلاور” منجی جان مردم یک شهر می‌شود.
منبع: بهارنیوز

عرضه خوشبو کننده هوا با "رایحه شهدا"!

 

رئیس اداره آرایشی و بهداشتی سازمان غذا و دارو ضمن هشدار نسبت به سوء استفاده از احساسات مردم به ویژه در محصولات سلامت گفت: هیچ مجوزی برای خوشبو کننده هوا به نام”رایحه شهدا” صادر نشده است.به گزارش میزان، مصطفی اسماعیلی، رئیس اداره آرایشی و بهداشتی سازمان غذا و دارو در خصوص صحت و سقم عرضه خوشبو کننده هوا با “رایحه شهدا” اظهار داشت: سازمان غذا و دارو و معاونت‌های تابعه هیچ مجوزی برای خوشبو کننده هوا، تحت عنوان”رایحه شهدا” صادر نکرده اند.وی اضافه کرد: از آنجا که افراد سود جو ممکن است با سوء استفاده از احساسات معنوی مردم، هر موضوعی را به ویژه در ایام سفر و آستانه راه پیمایی بزرگ اربعین حسینی، دستاویز سوء استفاده قرار داده و چنین محصولات مجهول و بی اصالتی را به آن‌ها غالب کنند؛ از مردم می‌خواهیم هر فراورده آرایشی و بهداشتی را صرفا با نشان سازمان غذا و دارو و پس از دقت در پروانه بهداشتی آن خریداری کنند.رئیس اداره آرایشی و بهداشتی سازمان غذا و دارو با تاکید بر اینکه برچسب اصالت و کد ۱۶ رقمی ردیابی و رهگیری کالای سلامت محور درج شده برآن، تمام اطلاعات فرآورده را در اختیار مصرف کننده می‌گذارد همچنین به آن‌ها توصیه کرد: فریب قیمت‌های بظاهر اندک فروشندگان محصولات تقلبی و قاچاق را نخورند و محصولات مورد نیاز آرایشی و بهداشتی خود را از فروشگاه‌ها و دارو خانه‌های مجاز خریداری کنند.
منبع: بهارنیوز

جداسازی دوقلوهای هندی

به گزارش سلامت نیوز، پدر و مادر «کالیا» و «جاگا» ساکن روستایی به نام میلیپادا در اودیشای هندند و مشکلات مالی بسیاری دارند. وقتی دوقلویشان به دنیا آمد آنها دو فرزندشان را در وضعیتی دیدند که مجابشان می‌کرد از چشم دیگر روستاییان مخفی نگاهشان دارند؛ هرچند در این کار چندان هم موفق نبودند.اکنون این کودکان که از ناحیه سر به یکدیگر متصلند، به دو و نیم سالگی رسیده‌اند و تا پیش از این نیز یک مرحله جراحی را پشت سر گذاشته‌اند. در این مرحله چند متخصص ژاپنی هم حضور داشتند.با توجه به وضعیت مالی و شرایط کودکان علاوه بر کمکهای دیگر، دولت هم دست به کار شد و حالا گروهی ۳۰ نفره از جمله متخصصان جراحی مغز و اعصاب، بی‌حسی، اطفال و… دومین مرحله عمل جراحی جداسازی این کودکان را کلید زد که ۱۱ ساعت به طول انجامید اما نهایتا اعلام شد که هر دو به گونه‌ای موفقیت‌آمیز از یکدیگر جدا شده‌اند.

 

در حالی که حدود ۲۰۰ هزار دوقلوی به هم چسبیده به دنیا می‌آید، وضعیت موسوم به craniopagus که نوعی اتصال در ناحیه سر نوزادان دوقلوست بسیار نادر تلقی شده و بنا به برخی آمارها، تنها در میان دو درصد از نوزادان به‌هم‌چسبیده دیده می‌شود.این دوقلوهای هندی پیشتر در کالج پزشکی SCB و یکی از بیمارستان‌های کوتاک تحت بررسی پزشکی قرار داشتند.



 



 
منبع: بهارنیوز

مافیا در لیگ به روایت یک کشتی‌گیر

محمد نادری در گفت‌وگو با ایسنا، با انتقاد شدید از اتفاقات پشت پرده لیگ کشتی آزاد اظهار کرد: علیرضا کریمی، گنو پتریاشویلی و سعید داداش پور همگی آماده بودند تا برای تیم ایزی پایپ مقابل بیمه رازی در فینال لیگ کشتی آزاد به روی تشک بروند اما متاسفانه در لحظات پایانی اتفاقاتی رخ داد که منجر شد به این نفرات اجازه ندهند برای تیم ایزی پایپ مبارزه کنند.دارنده مدال برنز آسیا افزود: به عنوان مثال پتریاشویلی خیلی دوست داشت در دیدار فینال کشتی بگیرد و زمانی که به او گفتند نمی‌توانی کشتی بگیری خیلی ناراحت شد و گفت من یک ماه دیگر باید در رقابت‌های امیدهای جهان کشتی بگیرم و به همین علت به لیگ ایران آمدم تا خودم را به خوبی محک بزنم.
آزادکار وزن ۷۰ کیلوگرم تیم ایزی پایپ کاشان با اشاره به مصاف این تیم مقابل بیمه رازی در دیدار فینال گفت: اگر در دیدار فینال کریمی، پتریاشویلی و داداش‌پور کشتی می‌گرفتند ما خیلی راحت بیمه رازی را شکست می‌دادیم و به عنوان قهرمانی می‌رسیدیم. چرا باید برای دیدار حساس فینال به این شکل تیم ما را خالی کنند؟

وی درباره این اظهارنظر مصطفی علیزاده سرمربی تیم ایزی پایپ که پتریاشویلی قرارداد حضور در دیدار فینال را نداشته است، گفت: وقتی کشتی‌گیر از آن سر دنیا به ایران می‌آید تا در لیگ کشتی بگیرد مگر می‌شود دلش نخواهد در دیدار نهایی حاضر شود. مهم فینال است مگر می‌شود او نخواهد در فینال کشتی بگیرد؟ اصلا چرا باید به گونه‌ای با او قرارداد بسته شود که در دیدار حساس و سرنوشت ساز فینال حاضر نباشد؟ مگر چقدر به پول قرارداد او اضافه می شد که برای ما در فینال هم کشتی بگیرد؟ او خیلی دوست داشت در فینال مقابل بیمه رازی حاضر شود چرا باید این فرصت از او، کریمی و داداش‌پور گرفته شود؟

قهرمان رقابت‌های کشتی ساحلی جهان افزود: سرمربی تیم ما صددرصد تحت فشار بوده که اینگونه موضع گیری کرده است. او هم به اجبار تن به اینکار داده است. همه برای قهرمانی می‌جنگند. مگر می‌شود در فینال تیم را ضعیف کنند؟ من اصلا نمی خواستم کشتی بگیرم چون وقتی دیدم تیم را خالی کرده‌اند تا ببازیم من هم گفتم خوب دیگر چه نیازی به کشتی گرفتن من هست. برای چه باید خودم را خراب کنم؟به سرمربی تیم گفتم آقا مصطفی یعنی چی؟ تو تیم را خالی کرده‌ای که ببازیم. خب من روی تشک نمی‌روم تا راحت‌تر اینکار انجام شود که گفتند جان بچه‌ات کشتی بگیر و من مجبور شدم قبول کنم.

وی افزود: ما در اوزن پایین اصلا روی برد حساب نمی‌کردیم و از اوزان ۷۴ به بعد بردمان قطعی بود. قبل از مسابقات وقتی به من زنگ زدند و پیشنهاد دادند اصلا نمی‌خواستم قبول کنم اما به من گفتند تو را به خدا به تیم کمک کن ما برای قهرمانی می‌جنگیم و می‌خواهیم عنوان قهرمانی را بدست بیاوریم. خدا شاهد است به همین خاطر پیشنهادشان را قبول کردم.نادری در ادامه با طرح این سوال که چرا نباید برخی کشتی‌گیران شاخص در لیگ کشتی بگیرند، مدعی شد: متاسفانه به برخی از کشتی‌گیران پول می‌دهند تا کلا در لیگ حضور پیدا نکنند. مثلا به آن‌ها می‌گویند تیم‌های دیگر برای حضور در یک یا ۲ کشتی به شما ۲۰ میلیون تومان پول می‌دهند؟ ما ۲۵ میلیون تومان می‌دهیم، شما در لیگ کشتی نگیرید و با تیمی قرارداد نبندید!وی خاطرنشان کرد: متاسفانه این مافیا به لیگ کشتی گند زده است. چند سال پیش سالن‌های لیگ کشتی مملو از جمعیت بود اما الان چند نفر در سالن حاضر شدند تا فینال را ببینند؟ برای اینکه مردم ما فهیم هستند و می‌دانند قرار است همیشه قهرمانی به یک تیم خاص برسد. خود ما کشتی‌گیران هم می‌دانیم ما فقط باید تا دیدار فینال بجنگیم اما در فینال حکایت متفاوت است.
منبع: بهارنیوز

انتظار محو دلار ۴۰۰۰ تومانی!

به گزارش ایسنا، نوسان بازار ارز در نیمه دوم سال به ویژه در فاصله ماه‌های آذر و دی اتفاق عجیبی برای بازار ایران طی چند سال اخیر نبوده و اغلب در این زمان با توجه به دلایل مختلفی که وجود دارد، دچار نوسانی متفاوت نسبت به سایر ایام سال شده و نرخ‌ها دستخوش تغییراتی می‌شوند که گاها رکوردهای بی‌سابقه‌ای را در بازار ارز ایران رقم می‌زند. همان طور که در سال گذشته و از آبان ماه جریان رشد نرخ دلار آغاز و در دی ماه دلار ۴۰۰۰ تومانی بعد از چند سال بار دیگر به بازار ارز برگشت. به هر صورت افزایش تقاضای فصلی با توجه به فرا رسیدن ایام ژانویه، تقاضای ارز اربعین، زمان تسویه‌حساب‌های بدهی‌های خارجی و کاهش عرضه ارز از سوی پتروشیمی‌ها از جمله دلایلی است که بانک مرکزی همواره تاکید داشته عامل مستقیم در افزایش نرخ دلار در این زمان است.
با این وجود در سال جاری روند رشد نرخ دلار کمی زودتر آغاز و از شهریورماه کلید خورد. قیمت‌ها از کانال ۳۸۰۰ به مرور عبور کرده و در فاصله‌ای اندک در نیمه مهرماه ۴۰۰۰ تومانی شد. این در حالی است که قیمت دلار در ابتدای مهرماه سال جاری حدود ۳۸۹۵ تومان بود که با رشد به فاصله‌ای کوتاه به کانال ۳۹۰۰ و در ۱۷ مهرماه زمانی بود که بازار ارز دلار ۴۰۰۰ تومانی را در خود معامله کرد. به هر حال رشد دلار تا جایی ادامه پیدا کرد که هنوز تقاضای فصلی برای آن آغاز نشده بود و یا سایر دلایلی که می‌تواند در آذرماه و یا دی ماه موجب افزایش قیمت دلار و نوسان در بازار ارز باشد چندان وجود نداشت، اما نکته‌ای بود که در این میان انتظارات را تغییر داده بود که البته رئیس کل بانک مرکزی بر آن تاکید داشت.

سیف، در کنار اینکه معتقد بود عوامل فصلی موجب افزایش قیمت دلار شده، موضوع دیگری را مورد توجه قرار داد آن هم انتظارات ناشی از تحولات روابط بین‌الملل بود. به هر صورت مهرماه زمانی بود که در حوزه بین‌الملل و به ویژه مسائل مربوط به برجام برای ایران از اهمیت خاصی برخوردار بود. قرار بر این بود تا ترامپ -رئیس جمهور آمریکا- در ادامه واکنش‌های متفاوت خود به برجام نظر رسمی خود را در این باره اعلام کند و حتی برخی پیش بینی‌ها در رابطه با احتمال اعمال تحریم‌های جدیدی که می‌توانست شرایط ارزی و روابط بین‌الملل را تحت تاثیر قرار دهد، وجود داشت. در عین حال که برخی کارشناسان و فعالان بازار  نیز با وی در این باره هم‌نظر بودند. به فاصله کمتر از یک هفته از اعلام نظر ترامپ بازار ارز با دلار ۴۰۰۰ تومانی و نرخ‌های بالاتر از آن نیز مواجه شد، ولی سخنرانی رئیس جمهور آمریکا نتوانست نتیجه منفی بر بازار ارز ایران داشته باشد. به گونه‌ای که روز بعد از این سخنرانی روند قیمت‌ها در بازار معکوس شده و دلار از نرخ بیش از ۴۰۵۰ تومان که حتی تا مرز ۴۱۰۰ تومان هم پیش رفته بود، برگشت و حتی در یکی از نرخ‌گذاری‌ها به کانال ۳۹۰۰  عقبگرد داشت. با این حال بار دیگر در ادامه به کانال ۴۰۰۰ تومان برگشته و مهرماه با نرخی حدود ۴۰۲۵ تومان به پایان رسید.

به هر صورت دلار در حالی حدود سه هفته است که با نرخ بالای ۴۰۰۰ تومان معامله می‌شود و ظاهرا این نرخ برای بازار عادی شده که تاکنون مقامات بانک مرکزی اظهارنظری درباره ادامه روند قیمت و اینکه قرار است در چه نرخی متعادل شوند، نداشته‌اند ولی کرباسیان -وزیر اقتصاد- در اظهارات خود از ارقام سخن گفته است. وی در این مدت بارها تاکید کرده که دلار قرار نیست در نرخ بالای ۴۰۰۰ تومان ماندگار شود و اظهاراتی در این باره را تکذیب کرده است. این اعلام وزیر اقتصاد هر چند می‌تواند تا حدی موجب کاهش نوسان و کم شدن انتظارات برای افزایش قیمت دلار باشد، ولی فعلا اتفاتی در این رابطه نیفتاده است. از سوی دیگر طی دو تا سه ماه آینده با توجه به افزایش تقاضاهای فصلی و سایر عواملی که در سال‌های گذشته موجب افزایش قیمت دلار شده است، این انتظار برای تغییرات جدید در نرخ دلار طی ماه‌های پیش‌رو وجود دارد ولی اینکه چگونه قرار است در این شرایط دلار بالای ۴۰۰۰ تومان ماندگار نبوده و به کانال پایین‌تر برگردد موضوعی است که به عملکرد سیاستگذار ارزی برخواهد گشت.

در سوی دیگر باید یادآور شد در حال حاضر با توجه به بازنگری که در مجموعه مقررات ارزی انجام و ارز مبادله‌ای از برخی از بخش‌ها از جمله مسافرت و یا اعلان‌ها حذف شده است، خود می‌تواند عاملی تشدیدکننده برای افزایش تقاضا در بازار آزاد باشد دلیلی که در سال گذشته وجود نداشته است.در کنار نوساناتی که در بازار ارز در مهرماه سال جاری ثبت و روزهای پرهیجانی را برای دلار رقم زد، در مرکز مبادلات ارزی و جایی که بانک مرکزی قیمت‌گذاری را بر عهده دارد نیز روند  سریعی برای رشد دلار وجود  داشت. این در حالی است که دلار مبادله‌ای از اول مهرماه تا پایان این ماه حدود ۱۰۰ تومان گران و از نرخ ۳۳۶۰ تا بیش از ۳۴۳۰ تومان پیش رفت و اوایل آبان‌ماه ۳۴۴۰ تومان را نیز پشت سر گذاشت. دلار آزاد نیز طی مهرماه از حدود ۳۸۹۰ تا ۴۰۲۰ تومان تا پایان آن قیمت خورد که نشان از رشد ۱۳۰ تومانی آن دارد. در مجموع اکنون تفاوت نرخ دلار آزاد و مبادله‌ای به بیش از ۶۰۰ تومان می‌رسد که نسبت به شکاف ارزی در چند ماه گذشته با رشد همراه بوده است.
تغییرات قیمت دو دلار در مهرماه




دوره زمانی
نرخ دلار آزاد
نرخ دلار مبادله‌ای


۱ مهر
۳۸۹۴
۳۳۶۰


۵ مهر
۳۹۰۵
۳۳۷۵


۱۰ مهر
۳۹۲۷
۳۳۸۳


۱۵ مهر
۳۹۵۷
۳۴۰۴


۲۰ مهر
۴۰۳۴
۳۴۱۴


۲۵ مهر
۴۰۲۵
۳۴۲۴


۳۰ مهر
۴۰۱۴
۳۴۳۲


۱ آبان
۴۰۲۰
۳۴۳۴


۵ آبان
۴۰۲۵
۳۴۴۸
منبع: بهارنیوز

عضویت سپنتا یکدفعه خلاف شد؟

عبدالرضا هاشم زایی با تاکید بر این‌که رأی مردم در جایگاه مردم سالاری نقش اساسی داشته و تاثیرات بین المللی هم دارد، اظهار داشت: در مورد مساله ای که برای عضو زرتشتی شورای شهر یزد پیش آمده و با توجه به این که اکثریت مردم مسلمان هستند و حکومت ایران مردم سالار است نباید این گونه موضوعات را بهانه‌ای در دست دیگران قرار داده و جوسازی علیه کشور ایجاد کنیم.

نماینده مردم تهران در مجلس همچنین بیان کرد: معتقدم برای این که بیش‌تر ثابت کنیم که رأی مردم تاثیرگذار است نباید به این حواشی بپردازیم که در دنیا می‌تواند اثر سوء علیه ما داشته باشد.

وی با اعتقاد به این که «هیئت رئیسه مجلس و شخص آقای لاریجانی و همچنین نمایندگان مجلس باید در مقابل این مصوبه محکم  بایستند» گفت: به نظر می‌رسد «هیئت حل اختلاف شوراها» باید نسبت به این موضوع رسیدگی کند زیرا اختلافی بین قوا وجود ندارد که در «هیئت حل اختلاف قوا» این موضوع مطرح و بررسی شود.

این نماینده مجلس یادآور شد: در رابطه با این مساله، شورای شهر قانونی برای اعضاء و منتخبین خود دارد که این قانون توسط مجلس تصویب و شورای نگهبان هم با آن موافقت کرده است و بر همین اساس انتخاباتی انجام شده و فردی با رأی مردم انتخاب شده است، البته ۴ سال قبل هم همین اتفاق افتاد اما یکباره شورای نگهبان با استناد به یکی از سخنرانی‌های امام (ره) در سال ۵۸  اعلام کرده که چون اکثریت مردم شهر یزد مسلمان هستند یک زرتشتی نمی‌تواند در سرنوشت این ها و تصمیم گیری دخالت داشته باشد.

هاشم زائی خاطرنشان کرد: چطور ۴ سال قبل خلاف نبود، یکدفعه خلاف شد؟ ضمن این که شورای شهر برای سرنوشت کشور تصمیم‌گیری نمی‌کند بلکه در رابطه با اداره شهر تصمیم می گیرد چنین استنباطی خلاف قانون است و با توجه به شرایطی که در حال حاضر در پیرامون و در دنیا وجود دارد و بسیاری علیه ما فضاسازی می کنند این مصوبه می تواند به این فضاسازی ها کمک کند. 

وی با اعتقاد به این که «این تشخیص، سلیقه‌ای است نه شرعی و قانونی» گفت: ادیان رسمی در مجلس نماینده دارند، آن هم مجلس که یکی از قوای مهم کشور است که حتی گاهی رأی یک نفر هم می‌تواند تاثیرگذار باشد اگر غیر از این باشد باید بگوییم حضور این آقایان در مجلس خلاف شرع است بنابراین مجلس باید در رابطه با این مساله محکم بایستد.
منبع: بهارنیوز

ماندگاری به کاشی نیست

محمد توکلی
خبر نصب «کاشی ماندگار» بر سر در منزل پدری رییس جمهور موجب حیرت بسیاری از حامیان و مخالفان روحانی شده است. حامیان روحانی تصور نمی‌کردند منصوبان منتخبشان در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری تملق و چاپلوسی را به این حد برسانند که یکی از کاشی‌های ماندگار را بر سر در منزل پدری رییس جمهور در شهرستان سرخه، محل تولد حسن روحانی نصب کنند و مخالفان رییس جمهور نیز فکرش را هم نمی‌کردند که در دولت  روحانی که جمع با تجربه‌ها جمع است هم همچنان شاهد چنین اشتباه‌های بزرگی باشیم.

در تارنمای سازمان میراث فرهنگی درباره تعریف «کاشی ماندگار» می‌خوانیم: «بر اساس وظایف سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری جهت حفظ میراث فرهنگی ناملموس و معنوی ایران، وظیفه شناسایی و معرفی محل سکونت هنرمندان، اهالی فرهنگ، علم و دین را بر عهده دارد. شخصیت‌هایی که در قالب این طرح قرار می‌گیرند شامل چهره‌های ماندگار، شاخص و تاثیر گذار در یک رسته فرهنگی و هنری هستند که در دوره فعالیت خود مرزهای جدیدی در فرهنگ کشور‌ترسیم کرده یا در جهت حفظ و حراست از یک یا چند حوزه میراث هنری،  فرهنگی و معنوی ایران تلاش کرده‌اند»

بر مبنای این تعریف احتمالا از نگاه کارشناسان میراث فرهنگی آقای رییس جمهور جز میراث فرهنگی ناملموس و معنوی ایران هستند که از جمله چهره‌های ماندگار، شاخص و تاثیرگذار در یک رسته فرهنگی و هنری هستند! بیاییم فرض کنیم که نگاه کارشناسان این سازمان دولتی در این موضوع کاملا منطبق بر دیدگاه کارشناسی و بدون سوگیری سیاسی بوده است و اگر جناب روحانی، در جایگاه رییس جمهور هم نبودند همین اتفاق رخ می‌داد. پرسش اساسی این است که آیا در آن سازمان عریض و طویل فردی حضور نداشته است که جنبه منفی این اقدامات که سبب تخریب چهره رییس دولت خواهد شد را به حضرات تصمیم گیر یادآوری کند؟ 

بر اساس یکی از نکاتی که ذیل تعریف «کاشی ماندگار» آمده است می‌خوانیم: «با توجه به ضرورت رضایت شخصیت یا بستگان و یا مالکان محل سکونت قبلی شخصیت، تنها در صورت رضایت مالکان محل، کاشی ماندگار امکان نصب را پیدا خواهد کرد»  بر این اساس نمی‌توان این توجیه را پذیرفت که روحانی از چنین رویدادی بی خبر بوده است و همین موضوع نقد و ابهام را نسبت به این اتفاق دوچندان می‌کند که چطور ممکن است که آقای روحانی با این میزان از سوابق سیاسی نسبت به تاثیر سوء چنین رخدادی ناآگاه باشند؟!

کمی که به گذشته بازمی‌گردیم شاهد آن هستیم که در دولت سازندگی نیز چنین وقایعی که از جنس تملق بود کم نبود و به دفعات رخ می‌داد و در نهایت نیز سبب خدشه دار شدن شخصیت رییس جمهور وقت شد. با نگاهی به چنین اتفاقاتی این نگرانی وجود دارد که شباهت‌های حسن روحانی با مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی جنبه‌های منفی شخصیت هاشمی در دوران سازندگی از جمله ایجاد فضا برای متملقان را هم شامل باشد و این «کاشی ماندگار» آغازی باشد بر اشتباهات ماندگار دیگر!
منبع: بهارنیوز

مجلس به وزیرعلوم رای مصلحتی می‌دهد

روزنامه بهار: در حالی که تا پیش از معرفی کابینه دولت دوازدهم به مجلس نام علی خاکی‌صدیق برای سمت وزارت علوم به چشم می‌خورد، حسن روحانی علی‌رغم حرف و حدیث‌ها در حالی وزرای خود را اعم از اصلاح‌طلب و اصولگرا برای رای اعتماد راهی مجلس کرد که ظاهر انصراف خاکی‌صدیق موجب شد وزارت آموزش عالی تا زمان معرفی گزینه نهایی خود با سرپرست کار خود را در دولت دوم روحانی آغاز کند. وزارت‌خانه‌ای که در دولت اول روحانی هم با جنجالی‌ترین حواشی همراه بوده و عدم رای اعتماد به جعفر میلی‌منفرد، فخرالدین احمدی دانش‌آشتیانی و محمود نیلی احمد‌آبادی از یک سو و استیضاح رضا فرجی‌دانا از سوی دیگر، کار را برای انتخاب بهترین گزینه در این سمت در دولت دوازدهم برای روحانی سخت کرد تا در نهایت منصور غلامی را پس از بیش از دو ماه از آغاز به کار کابینه به مجلس معرفی کند.
 
با وجود این، به نظر می‌رسد غلامی که ریاست دانشگاه همدان را از سال ۹۳ بر عهده دارد و اتفاقا توسط فرجی‌دانای استیضاح‌شده به این منصب گماشته شده، نه تنها به ایده‌آل دانشگاهیان نزدیک نیست بلکه از زمان پیچیدن زمزمه‌های معرفی او به عنوان وزیر علوم، صدای دانشجویان را درآورده و قلم‌ها و بیانیه‌هایی در اعتراض به این تصمیم افراشته و صادر شده است. نشریات دانشجویی برای رساندن اعتراض خود نسبت به این انتخاب، در نامه‌ای خطاب به رئیس‌جمهوریکارنامه غلامی را در زمینه آزادی بیان و مطبوعات و یا نحوه تعامل با نشریات دانشجویی سیاه دانسته و معتقدند این انتخاب جایی برای‌تردید در وادادگی دولت در برابر اشخاص غیرمسئول غیرپاسخگویی که کمر به شکست ایده دانشگاه امن و آزاد و مستقل بسته‌اند، باقی نمی‌گذارد. در بخشی از بیانیه فعالان دانشجویی استان همدان نیز آمده است: دلایل تنزل رتبه و جایگاه علمی دانشگاه بوعلی سینا نتیجه مدیریت آقای دکتر غلامی است که با اهداف عالی نظام و دولت تدبیر و امید همخوانی ندارد و جای بسی نگرانی است که این سبک مدیریت در جایگاه وزارتخانه به چه‌اندازه جایگاه علمی ایران را در دنیا تنزل خواهد داد. اما برخلاف جامعه دانشگاهی، رسانه‌های اصولگرا به نوعی از انتخاب غلامی حمایت کرده‌اند و همین حمایت تلویحی نیز مشخص می‌کند که انتخاب منصور غلامی در ابتدای امر و صرف‌نظر از عملکردی که خواهد داشت، تا چه‌اندازه با مشی و خواست اصلاح‌طلبان متفاوت است. درباره زوایای پیشنهاد منصور غلامی به عنوان وزیر علوم با شهربانو امانی به گفت‌وگو نشستیم. این فعال سیاسی اصلاح‌طلب با بیان اینکه حسن روحانی برای هماهنگی بیشتر با نظام و نهادهای مختلف تلاش کرده تا دولت معتدل‌تری را معرفی کند و به همین دلیل گرایش وزرا و کابینه به سمت و سوی اصولگرایی است، می‌گویدوزیر پیشنهادی علوم از مجلس به این دلیل رای خواهد آورد که نمایندگان بیش از این علاقه‌مند نیستند که وزارتخانه مهمی مانند وزارت علوم با سرپرستی اداره شود. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

***
* انتقاداتی که درخصوص پیشنهاد آقای غلامی به عنوان وزارت علوموجود داشته چه از طرف جبهه اصلاحات و چه از طرف تشکل‌های دانشجویی را چطور تفسیر می‌کنید؟
متاسفم که آقای روحانی در دولت‌های یازدهم و دوازدهم بنا به دلایل مشهود و نامشهود بازگشایی دانشگاه‌ها را با سرپرست اداره کرد و علی‌‌رغم انتظاری که بسیاری از دانشجویان و دانشگاهیان از چهره‌‌های شناخته‌شده داشتند، به هر دلیلی آقای روحانی آقای غلامی را به مجلس معرفی کردند. طبیعتا هم در فضای رسانه و هم در شبکه‌های اجتماعی موافقین و مخالفین در ارتباط با رئیس وزارت آموزش عالی اظهار نظر کردند. اظهار نظر متفاوتی که بود این است که ایشان از نظر سیاسی یک چهره‌ شناخته‌شده در حوزه خاص سیاسی نیستند و اردوگاه خاص سیاسی را نمایندگی نکردند، درواقع گرایش سیاسی ایشان مشخص نیست.

* اما خود ایشان ادعا می‌کنند که خاستگاه اصلاح‌طلبی دارند.
شاید ما نمی‌شناسیم. در هر صورت، توضیحات آقای غلامی و دیدارها با فراکسیون‌ها و تاثیرگذاران مجلس می‌تواند در جلب اعتماد و نظر نماینده‌ها تاثیرگذار باشد.

* با وجود این حواشی، آیا آقای غلامی از مجلس رای می‌آورد؟
معتقدم آقای غلامی از مجلس به این دلیل رای خواهد آورد که نمایندگان بیش از این علاقه‌مند نیستند که وزارتخانه مهمی مانند وزارت علوم با سرپرستی اداره شود. زیرا سه ماه سرپرستی دولت دوازدهم هم به پایان می‌رسد. به همین دلیل انتظار می‌رود که آقای غلامی شرایطی را ایجاد کند که دانشجو و دانشگاه آن شرایط پویا و نشاط سیاسی و علمی خود را داشته باشد. توضیحات و دفاع آقای رئیس جمهور در روز رای‌گیری در روز یکشنبه و همین‌طور برنامه و پاسخگویی آقای غلامی هم می‌تواند در جلب نظر نمایندگان و رای نهایی آنها به برنامه‌ها و شخص ایشان تاثیرگذار باشد. در نهایت به نظر نمی‌رسد آقای غلامی رای بالایی را از مجلس بیاورد اما رای خواهد آورد. هم آقای اردکانیان وزیر پیشنهادی نیرو و هم آقای غلامی از مجلس دهم به عنوان دولتمردان باقی‌مانده از دولت دوازدهم رای خواهند گرفت.

* با وجود این فکر می‌کنید که این انتخاب خیلی با نظر و مطالبات اصلاح‌طلبان همسو نیست؟
به هر حال همه اصلاح‌طلبانبه خاطر ایران دولتی را روی کار آوردند و از ابتدا هم اعلام کردند که کاندیدایشان بدون قید و شرط آقای روحانی است. فرصتی ایجاد شد تا آقای روحانی بتواند برنامه‌های اجرانشده دولت یازدهم با شرایط سختی که کشور داشت و زحماتی که دولت در چهار سال گذشته کشیده بود پیش ببرد و اصلاح‌طلبان هم اعلام کردند که از آقای روحانی حمایت خواهند کرد. ضمن اینکه نقد منصفانه خود را خواهند داشت. بنابراین انتظار اصلاح‌طلبان این است که وعده‌های داده‌شده در ایام انتخابات، برنامه‌ ارائه‌شده از طرف رئیس‌جمهور که در سخنرانی‌های اصلاح‌ طلبان مطرح شده و در واقع میثاق‌نامه‌ای است بین مردم و دولت دوازدهم، با پشتیبانی اصلاح‌طلبان اجرایی شود.

* در دولت یازدهم هم در خصوص وزیر علوم مشکلات زیادی وجود داشت. از جمله وزایی که رای اعتماد نگرفتند و یا بعد از دوره‌ای استیضاح شدند. در نهایت با تاخیر ایجادشده و پیشنهاد آقای غلامی، آیا آقای روحانی می‌توانست گزینه نزدیک‌تری را با توجه به مطالبات اصلاح‌طلبان و مردم پیشنهاد کنند؟
آقای روحانی برای هماهنگی بیشتر با نظام و نهادهای مختلف تلاش کردند دولت معتدل‌تری را معرفی کنند. به همین دلیل گرایش وزرا و کابینه به سمت و سوی اصولگرایی است. اما اگر نیروها کارآمدتر باشند، مهم خروجی و اجرای برنامه و پاسخگویی به مطالبات است. بنابراین مهم رویکرد آقای غلامی بادولت دوازدهم است که در وزارت علوم ساحت علم محترم شمرده شود. اینکه کم‌هزینه‌ترین فعالیت علاوه بر تحصیل کردن برای دانشجویان فعالیت سیاسی باشد و این جوانان که آینده‌سازان و مدیران و رئیس‌جمهوران و وزرا وکلای آینده هستند در جایی مانند دانشگاه تمرین به تعادل رسیدن و تحمل همدیگر را تجربه کنند. امیدواریم با وعده‌هایی که آقای روحانی به مردم دادند این مطالبات تحقق پذیرد.

* این مطالباتی که در این برهه از وزیر علوم وجود دارد چیست؟
آقای روحانی در دولت یازدهم به مردم گفت که دانشجویی ستاره‌دار نخواهد شد و دانشجویان خواهد توانست انجمن‌های اسلامی خود را احیا کنند. اینکه از نهادهای صنفی و سیاسی حمایت می‌شود. می‌توان گفت فعالیت‌ها در دولت یازدهم تا حدودی قابل قبول بوده و از یک شرایط بسیار سخت رو به بهبود بوده است. اکنون هم در بعضی از دانشگاه‌ها بخشی از دانشجویان از جمله دانشجویانی که تفکر اصلاح‌طلبی دارند و در انتخابات دور دوم آقای روحانی بسیار تلاش کردند، امیدوار هستند که با آزادی‌های مدنی و سیاسی و صنفی در دانشگاه‌ها آقای غلامی بتواند این نقد بسیار مهم را پاسخ بگوید که دانشجویان علاوه بر تحصیلات بتوانند تمرین و مشق با هم زیستن و تجارب مهم دولت‌داری و خانواده‌داری یعنی آموزش‌های مهم عمومی را در دانشگاه‌ها کسب کنند و مهم‌تر از همه این فعالیت‌ها تحمل سیاسی همدیگر است. درواقع سیاسی کردن دانشگاه و نه سیاس کردن و سیاست‌زدگی دانشگاه‌ها مد نظر است. سیاسی کردن دانشجو یعنی فعالیت سیاسی و تفکر سیاسی که یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های جوانان امروز کشور است و امیدواریم آقای غلامی در عمل نشان دهد و حتما آقای رئیس‌جمهور به این وعده خود در این چهار سال عمل خواهد کرد.

* در این شرایط انتظارات از شخص وزیر علوم چیست؟
آقای غلامی می‌تواند با انتصاب زنان و مردان باتجربه به عنوان معاونین وزارت علوم و همچنین روسای دانشگاه نشان دهد که می‌تواند اصلاح‌طلب باشد. اصلاح‌طلبی غیر از اصلاح امور نیست. اصلاح‌طلبی غیر از پاسخگویی به مطالبات جامعه مخصوصا در دانشگاه، به اساتید دانشگاه و دانشجویان نیست. به اضافه اعتماد خانواده‌ها از اینکه فرزندانشان در دانشگاه به دلیل فعالیت‌های متعدد دچار مشکلات و مصائب نخواهند شد.
منبع: بهارنیوز

باهنر: روحانی حق اصلاح‌ طلبان را داد!

آقای مهندس، شورای هماهنگی نیروهای انقلاب چندی پیش از انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ به ریاست آقای ناطق نوری شکل گرفت، به چه دلیل آن شورا عملا نتوانست موفق شود؟
اگر به گذشته برگردیم در هر دوره‌ای از انتخابات مشکلات و مسائلی وجود داشته که در روند حرکت‌های بعدی سعی کردیم آنها را اصلاح کنیم، قبل از انتخابات سال ،۸۴ در سال ۷۶ وحدت کاملی میان نیروهای اصولگرا شکل گرفت اما در نهایت رقیب پیروز شد. از آن دوره به بعد روی ادبیات و بعضی از رفتارهایمان تجدیدنظر کردیم بر همین اساس در شورای شهر دوم و مجلس هفتم موفق شدیم. باید بگویم که در انتخابات ۸۴ در شورای هماهنگی نیروهای انقلاب نتوانستیم به تفاهم برسیم و عملا آقای احمدی‌‌نژاد تفاهم کلی را نپذیرفت و خارج از آن وارد میدان انتخابات شد.

به چه دلیل محمود احمدی نژاد به تفاهم شورای هماهنگی نیروهای انقلاب عمل نکرد؟
اگر بخواهیم خودمان را جای احمدی نژاد بگذاریم شاید برای او از این نظر که می‌خواست پیروز شود، کار درستی بود. اگر احمدی‌نژاد آن مجموعه را می‌پذیرفت، کاندیدای نهایی نمی‌شد و فرد دیگری انتخاب می‌شد و او از انتخابات باز می‌ماند. احمدی نژاد برای خود برنامه‌هایی داشت و تصور می‌کرد می‌تواند در انتخابات پیروز شود. بررسی این موضوع به بحث‌های سنگین‌تر و ریشه‌ای‌تری نیاز دارد باید ببینیم که تفاهم‌ها و ائتلاف‌های احزاب و جناح‌ها مبتنی بر مواضع ایدئولوژیک، اقتصادی و سیاسی است یا اینکه عده‌ای دور هم جمع می‌شوند و برای پیروزی تلاش می‌کنند، اگر ائتلاف از نوع دوم باشد هر کس که احساس کند در مجموعه رأی لازم را ندارد و کُلاهش پس معرکه است، نظر نهایی را نمی‌پذیرد و خارج می‌شود.

رابطه اصولگرایان با آقای ناطق نوری این روزها چگونه است؟
خاستگاه ناطق نوری از اصولگرایی است و هیچگاه از اصولگرایان جدا نمی‌شود اما در جریان دولت‌های نهم و دهم دلخوری‌هایی از مجموعه نیروهای فعال اصولگرا پیدا کرد و عملا پایش را از میدان سیاست کنار کشید. بنده همواره گفته‌ام که تلاشمان این است ناطق به میدان سیاست بازگردد، برخی برای او شرط می‌گذارند که اگر برگردد باید در جناح ما قرار گیرد، ما از این شرط و شروط‌ها نداریم. اگر وی به جریان سیاسی برگردد، از ظرفیت اصولگرایی است البته بعضی از تندروی‌ها را قبول ندارند و معتقد است کشور باید معتدل‌تر اداره شود، اما اینکه کسی فکر کند ناطق اصلاح طلب شده خیر، ‌اشتباه فکر می‌کند این را ما اصلا قبول نداریم.

رایزنی‌هایی در این زمینه با ناطق‌نوری انجام داده‌اید؟
بله مرتبا با او در تماس هستیم، آقای ناطق نوری مدت زیادی است که می‌گوید من برای ورود به میدان سیاست احساس تکلیف نمی‌کنم، تلاش ما این است که او احساس تکلیف کند و فعال سیاسی شود.

 مهم‌ترین نقد شما به آقای احمدی نژاد چیست؟
 با آ‌قای احمدی نژاد سابقه کاری زیادی داشتیم، فکر می‌کنم اشتباه استراتژیک او این بود که فکر می‌کرد به تنهایی و با تفکرات، تخصص‌ها و مواضعی که دارد، می‌تواند مملکت را اداره کند. در حالی که کشوری با جمعیتی بیشتر از ۷۰ میلیون و با این همه مسائل و دشمنان خارجی باید توسط یک سیستم اداره شود، نه اینکه کسی فکر کند انفرادی می‌تواند همه چیز را تشخیص دهد و بفهمد. فکر می‌کنم عمده اشکال او این بود که از خرد جمعی استفاده نمی‌کرد و وقتی از خرد جمعی استفاده نشود نتیجه کارها گاهی خوب و گاهی اشتباه از آب درمی‌آید و اشتباههای کوچک افرادی که در پست‌های بزرگ قرار می‌گیرند، آثار زیادی دارد، اگر در اداره یک کشور فردی کاری انجام دهد که به بن‌بست برسد کلی منابع، نیروی انسانی و وقت هدر می‌رود این موارد را از اشتباهات اصلی احمدی نژاد می‌دانم.

 به نظرتان احمدی نژاد همان پایگاه اجتماعی گذشته را دارد؟
طرفداران احمدی نژاد به طیف‌های متنوعی تقسیم می‌شوند، عده‌ای احمدی نژاد را به خاطر شعارها، رفتارهای انقلابی و تبعیت از رهبری قبول داشتند، زمانی که این‌ها زیر سوال برود، طبیعی است که بسیاری از این طرفداران ریزش پیدا می‌کنند. همین الان هم که از من می‌پرسند طرفداران احمدی نژاد وضعشان چگونه است؛ می‌گویم عده‌ای در دولت نهم با احمدی نژاد همراه بودند اما بعد از دولت نهم راهشان را جدا کردند. عده‌ای دیگر نیز تا پایان دولت دهم همراه او بودند بعد راهشان را جدا کردند و گروهی هم بعد از دولت دهم همراهش بودند اما بعضی از رفتارهایش و یا برخوردهای وی موجب ریزش تعداد زیادی از طرفدارانش شد مثل کاندیداتوری یک دفعه‌ای در انتخابات ریاست جمهوری با وجود مشورتی که با رهبری انجام داده بود و ایشان هم فرموده بودند “من مصلحت نمی‌دانم”، بعید می‌دانم او دوباره بتواند همان پایگاه اجتماعی گذشته را برای خود به وجود بیاورد.

 اخیرا چند نماینده مجلس بحث نظام پارلمانی را مطرح کردند، آیا ایجاد نظام پارلمانی ضرورت دارد؟
تکلیف نظام ریاستی و پارلمانی را قانون اساسی مشخص می‌کند. قانون اساسی به عنوان معاهده‌ای ملی‌ است که همه به آن متعهدند و تجدیدنظر در آن فرآیندی دارد که در اصل ۱۷۷ به روشنی و شفاف بیان شده است. اگر دوستانی بیایند و بحث‌هایی کنند اینها می‌توانند نظرات کارشناسی دهند اما هیچکدام از آنان تصمیم گیر نیستند، حتی مجلس، دولت و سران قوا هم در این مورد تصمیم‌گیرنده نیستند؛ اگر قرار باشد تصمیمی گرفته شود باید فرآیند اصل ۱۷۷ قانون اساسی طی شود.
مقام معظم رهبری چند سال پیش در سفر به کرمانشاه در بیاناتشان اشاره‌ای به این مقوله داشتند البته بحث این بود که قانون اساسی اصولی غیرقابل تغییر دارد و یک سری اصول هم قابل تجدیدنظر است، ایشان مثالی زدند و فرمودند کشور ما ریاستی است و یک زمانی می‌تواند پارلمانی شود. بعضی‌ها این تلقی را کردند که رهبری گرایششان به سمت نظام پارلمانی است که ایشان بعدا توضیح دادند و تبیین فرمودند و گفتند که من به عنوان یک مثالی عرض کردم، اینکه رهبری موافق یا مخالف این موضوع باشند را هنوز اظهارنظر نکرده‌اند.

بحث تشکیل مجلس دوم در کشور از سوی برخی صاحب نظران مطح شده است، نظرتان چیست؟
بنده هم موافق این هستم و معتقدم باید در کشور دو مجلس داشته باشیم، مجلسی که اکنون وجود دارد برخاسته از آ‌رای مردم در مناطق مختلف است، اصولا نمایندگان در این مجلس نمی‌توانند خیلی برای منافع ملی وقت بگذارند، بیشتر به دنبال حل مسائل منطقه‌ای، صنفی، جریانی و… هستند، به همین دلیل بخش زیادی از سیاست‌های راهبردی ملی زمین می‌ماند. مثلا در بحث اقتصاد مقاومتی اگر بخواهیم آن را به صورت دقیق و جزء به جزء اجرا کنیم، به نفع کلان مملکت است اما ممکن است در برخی از مواقع با منافع منطقه‌ای، قشری و صنفی مغایر باشد، نمایندگان اصولا چون خاستگاه‌شان آرای منطقه‌ای است و به اصطلاح دستشان زیر ساطور رأی مردم است، منافع منطقه‌ای، قشری، صنفی و حزبی در ذهنشان برجسته‌تر است. تصورم این است که مملکت حتما باید دو مجلس داشته باشد. در مورد این دو مجلس هم باید بحث صورت گیرد و نظام کشور حزبی شود. اگر قرار باشد مجلس دیگری شکل بگیرد و بدون پشتوانه‌های فکری و ذهنی عمل کند، آنگاه زیگزاگ‌های زیادی در حرکت‌ها ایجاد می‌شود.

 آقای مهندس، ۲۸ سال در مجلس فعالیت کرده‌اید، مهم ترین تفاوت این مجلس با مجلس قبلی چیست؟
فکر می‌کنم اصولا مجالس خیلی با یکدیگر فرقی نمی‌کنند، نمایندگان عموما کارهای مشخصی همچون بررسی لوایح دولت، تدوین طرح‌ و یا پیگیری مشکلات حوزه انتخابیه را انجام می‌دهند.

اخیرا آقای نوبخت اعلام کرده که سال آینده بودجه‌ها را بر اساس عملکرد دستگاه‌ها قرار می‌دهند، نظر شما در این مورد چیست؟
کار خیلی خوبی است این موضوع از مدت‌ها قبل مطرح بود اما برای اجرایش به چالش‌هایی برخوردیم. معنای بودجه عملیاتی این است که از دستگاه سوال می‌کنند که امسال با بودجه‌هایی که گرفته، چه کارهایی انجام داده است. دستگاه اعلام می‌کند که این چند کار را انجام دادم و و برای سال بعد براساس اولویت بندی‌ها به دستگاه بودجه می‌دهند، البته دستگاه‌ها زیر بار این نمی‌روند، چراکه ۹۰ درصد منابع خود را صرف پرداخت حقوق کارمندان می‌کنند، بنابراین مقاومتی صورت می‌گیرد. یکی از راه‌ حل‌های خوب برای کاهش هزینه‌های جاری همین است که بودجه عملیاتی باشد برای روشن‌تر شدن این موضوع مثالی می‌زنم فرض کنید بودجه قطاری است که چند ایستگاه دارد در یک ایستگاه می‌ایستد سه ردیف بودجه سوار می‌شوند، هر ساله این قطار از آن ایستگاه می‌گذرد اما آن سه ردیف بودجه پیاده نمی شوند با این اقدام دائم تورم بودجه‌های جاری افزایش می‌یابد و چیزی برای بودجه‌های عمرانی باقی نمی‌ماند.
 
به نظرتان آقای لاریجانی در مجلس دهم همچون دوره‌های گذشته نقش موثری دارد؟
شخصیت رئیس مجلس منهای اینکه چه کسی باشد، تاثیر گذار است. در مجلس هر نماینده‌ای از نظر حقوقی یک رأی بیشتر ندارد اما هرکسی یک حوزه نفوذ رأی دارد، این حوزه نفوذ رأی در مواقع حساس به کار گرفته می‌شود. ممکن است یک فردی حوزه نفوذ رأیش ۱۰ باشد و فرد دیگری حوزه نفوذ رأیش ۵۰ باشد، مثلا فرض کنیم یک وزیری ۹۰ درصد رأی مجلس را دارد آن زمان اگر کسی بخواهد تلاش کند این۹۰ درصد را به ۵۰ درصد برساند، معلوم نیست که موفق می‌شود یا نه. اما یک زمانی فردی ۵۵ درصد رأی دارد آن ۵ درصد را شخص رئیس مجلس با یک اشاره می‌تواند بالا ببرد یا پایین بیاورد. آقای لاریجانی نه در معرفی وزرا اما در اینکه چه کسی رأی بیاورد و چه کسی رأی نیاورد نقش و رأیش موثر بوده است.

جناب عالی همواره طرفدار تشکیل حزبی فراگیر در جریان اصولگرایی بوده‌اید، با توجه به اینکه چندین سال از این موضوع می‌گذرد، چرا هنوز حزب فراگیری در جریان اصولگرایی تشکیل نشده است؟
 تشکیل حزب لوازم خاص خود را دارد، بنده بارها گفته‌ام که به تشکیل حزب فراگیر علاقه‌مندم و تصورم این است که نظام مردم سالاری دینی در غیبت چند حزب قدرتمند آینده مبهمی دارد و مشکل پیدا می‌کند البته برای تشکیل حزب موانعی قانونی و فرهنگی نیز وجود دارد. برای روشن شدن این موضوع مثالی می‌زنم تا موانع تشکیل حزب قدتمند در بعد فرهنگی را بیشتر متوجه شوید، بسیاری از فعالان سیاسی در کشورمان می‌خواهند از منافع حزب استفاده کنند اما هزینه‌هایش را نمی‌پردازند. مثلا محمدرضا باهنر نوعی می‌خواهد در یک حوزه انتخابیه کاندیدا شود اگر اصولگرایان به کاندیداتوری باهنر برسند، خوشحال می‌شود اما اگر به کاندیداتوری فرد دیگری برسند، بنده در مقابل آن تصمیم می‌ایستم و حاضر نیستم، نظر جمع را بپذیرم این یکی از مشکلات اساسی شکل‌ گیری حزب در کشور ماست. وقتی یک نامزد انتخاباتی از طریق یک لیست وارد مجلس می‌شود بعد از آن هیچ الزامی ندارد که از نظرات آن حزب دفاع کند یا همسو شود مثلا بنا بر گفته آقای عارف ۱۴۰ نماینده از نردبان لیست امید بالا آمدند و وارد مجلس شدند اما وقتی عارف برای ریاست مجلس کاندیدا می شود ۱۰۴ نفر بیشتر به او رأی نمی‌دهند، بقیه این نماینده‌ها کجا هستند؟ این‌ها مشکلات پیش روی احزاب است.

آیا جمنا می‌تواند نقش این حزب فراگیر را بازی کند؟
جمنا حرکت خیلی خوبی است و توانست وحدت خوبی میان نیروهای اصول گرا و انقلابی به وجود آورد و خود جمنا هم ادعا ندارد که می‌خواهد حزب شود البته اشکالاتی در جمنا وجود دارد که روی آنها بحث می‌کنیم و در حال رفع شدن هستند. جمنا مدعی است که من می‌خواهم طیف اصولگرایی را دور هم جمع کنم اما تا زمانی که بحث طیفی باشد و ضابطه‌ای وجود نداشته باشد در مواردی با مشکل روبرو می‌شویم ، مثلا در همین جمنا گفتند که کاندیدای نهایی با رأی بدنه انتخاب می‌شود روز اول اسم ۲۰ کاندیدا مطرح شد رأی گیری کردند به ۱۰ نفر رسیدند، رأی گیری دیگری هم انجام شد و ۵ نفر بالا آمدند، عملا ۱۵ نفر حذف شدند.

از همان ۱۵ نفر سه نفر برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کردند در حالی که تفاهم این بود کسانی که در بدنه جمنا بالا نمی‌آیند، دیگر ثبت نام نکنند، منظورم از گفتن این مثال این بود که تا مقررات حزبی و تحکم وجود نداشته باشد کار به درستی پیش نمی‌رود با جبهه‌ای حرکت کردن کارها بیشتر رفاقتی، اخلاقی و کدخدا منشی است. اما انتخابات آمریکا را در نظر بگیرید از دو سال مانده به برگزاری انتخابات درون دو حزب دموکرات و جمهوری خواه رقابت‌هایی شکل می‌گیرد در نهایت هر حزب به یک کاندیدا می‌رسد و نفر دوم یا سوم نمی‌تواند زیرآبی برود و بگوید من کاندیدا می‌شوم، یعنی مقررات و قوانین مشخص دارند اما تا وقتی جبهه‌ای باشد رفاقت گونه رفتار می‌شود مثلا به دو نفر می‌گویند شما ثبت نام نکنید اما ثبت نام می‌کنند.

فعالیت‌های جبهه پیران این روزها چگونه پیش می‌رود؟
جبهه پیروان و احزاب دیگر در آستانه تحول‌اند، قانون جدیدی برای احزاب تصویب و از سوی وزارت کشور هم ابلاغ شده است. خلاصه این قانون این است که هرکسی بخواهند حزب تأسیس کند باید مجوز موقت بگیرد و شش ماه فرصت دارد که به حدی از تحزب برسد، مثلا ۳۰۰ عضو و در یک سوم استان‌ها هم دفتر داشته باشد. بعد از شش ماه اگر توانست به این حد نصاب‌ها برسد مجوز فعالیت دائم می‌گیرد اگر نتوانست منتفی می‌شود. برداشتم این است از این ۴۰۰ حزبی که وزارت کشور مجوز داده و تعداد زیادی از این مجوز‌ها کاغذی در جیب یک نفر برای روز مباداست، به نظرم از این تعداد ۳۵۰ حزب منتفی می‌شوند و نمی‌توانند شرایط قانون جدید را کسب کنند، این حرکت خوبی است. جبهه پیروان هم ۱۶ عضو دارد ممکن است برخی از این احزاب نتوانند خود را تطبیق دهند بنابراین ساختارها مقداری تغییر می‌کند.

بحث‌های انتخابات مجلس آینده چه زمانی در جبهه پیروان آغاز می‌شود؟
هنوز زود است اما آرام آرام بحث‌هایمان شکل می‌گیرند، بنده یک موضع عمومی دارم و معتقدم که در رسانه‌ها و محافل عمومی به مصلحت نیست که انتخابات از الان کلید بخورد اما در درون احزاب محافل و تشکیلات اشکالی ندارد که بحث‌ها شروع شود. ایجاد فضای زودهنگام انتخاباتی را به ضرر کشور می‌دانم چرا که ما کارهای زمین مانده زیادی داریم.

اصلاح طلبان در دوران انتخابات روحانی را از خود می‌دانستند اما اکنون به دلیل تحت تاثیر قرار نگرفتن عملکرد دولت بر آینده جریان سیاسی‌شان، خود را از دولت جدا و گاهی انتقادهایی به دولت می‌کنند، این موضوع را چگونه می‌بینید؟
توقعات آقایان اصلاح‌طلب از روحانی بسیار زیاد بود و همه توقعاتی که آنان از روحانی داشتند به کرسی ننشست، روحانی هم با مواضعی که اعلام کرد خودش را متعهد به احزاب و جریان‌های سیاسی نمی‌داند، البته گفت که مدیران را از آن ۲۴میلیون انتخاب می‌کنم که تعداد زیادی را هم از آنها منصوب کرد و بهای نسبتا خوبی به اصلاح طلبان داد. به اصلاح طلبان توصیه می‌کنم خیلی گلایه‌مند نباشند که روحانی هم توقعات ما را اجرا نکرد اصولا خاستگاه روحانی در سابقه سیاسی اصولگرایی است اما در رقابت‌ها روحانی رأی بیشتر اصلاح طلبان را به خود اختصاص داد، حق آنان را هم داده است و توقع اضافی داشتن خوب نیست.
منبع: بهارنیوز

علی اشرف درویشیان، هرگز بیهوده قلم نمی‌زد!

غروب چهارمین روز آبان‌ماه دیگر همه می‌دانستند رنج و درد مرد «سال‌های ابری» به سر رسیده است. همسر و دوستانش تایید کرده بودند که مرد نویسنده آرام گرفته است و یک مرگ پاییزی دیگر رقم خورده بود و این‌بار فرشته مرگ بر شانه‌های علی اشرف درویشیان نشسته بود. سال‌ها با درد و رنج دمخور بود و شاید عصر آن روز پاییزی دلخوش داشت به آرامش مرگ و با همه کودکان تهیدستی را که سال‌ها برای‌شان نوشته بود، خداحافظی کرد و راهی جهانی دیگر شد، جهانی که می‌گویند جهانی است بهتر و شاید کودکان آن جهان دیگر، غم و رنج نداشته باشند و روزگارشان شیرین و سبز باشد و او در اندیشه چنین جهانی رفت تا لب هیچ.

مرگ «داشي» در پاييز 

خبر خیلی زود پخش شد و از همان ساعات اولیه دوستان نویسنده و شاعرش دست به قلم شدند تا از نویسنده‌ای بگویند که‌زاده سوم شهریور سال ١٣٢٠ در کرمانشاه بود.

در تمام آن سال‌های کودکی پدرش که آهنگر بود و مشغول کار در کارگاه، قصه‌گوی بدی هم نبود و با اندک سوادی که داشت، برای پسرکش شعرهای حافظ و باباطاهر را می‌خواند ولی خودش هم می‌دانست مادربزرگ قصه‌گوی بهتری است پس پسر کوچکش را به مادر سپرد و مادربزرگ بود که روزهای کودکی او را با قصه‌ها و افسانه‌هایی از دنیاهای دیر و دور رنگین می‌کرد و چه کودک قدرشناسی بود که بعدها همه آن افسانه‌ها را در کتاب فرهنگ افسانه‌ها و متل‌ها گردآوری کرد تا بماند برای آیندگان.

به جز مادربزرگ، دیگرانی هم بودند که داستان می‌گفتند اما تنها قهرمان کودکی‌اش مادربزرگ بود که قصه می‌گفت و افسانه نقل می‌کرد و پسرک داستان‌های مادربزرگ را بیشتر از همه دوست می‌داشت؛ قصه‌ها را آب و تاب می‌داد. آرام بود و بی‌عجله سر دل راحت قصه می‌گفت، مثل و اصطلاحات محلی را هم چاشنی قصه می‌کرد و عقیده داشت که گفتن متل در روز سبب کسالت و خستگی می‌شود و همیشه شب‌ها و به ویژه پیش از خواب برای بچه‌ها قصه می‌گفت‌.

چه کسی می‌دانست که پسربچه خود خیلی زود تبدیل می‌شود به قصه‌گوی دیگر خانواده و برای خانواده‌اش «امیر ارسلان نامدار» می‌خواند. ٩ ساله بود و شوق قصه گفتن و قصه شنیدن داشت و کتاب «امیر ارسلان نامدار» نخستین کتابی بود که به خانه‌شان رسید و بهترین دلگرمی بود در شب‌های بلند و سرد زمستان آن هم زمستان کرمانشاه.

مانند تعدادی از همسالانش بعد از گذراندن دوره دانشسرای مقدماتی، آموزگاری پیشه کرد و شد معلم کودکان روستاهای کرمانشاه، همان کودکانی که هرگز رهایش نکردند، همیشه در ذهن مرد جوان جایی برای خود باز می‌کردند و حاضر و ناظر بودند. او را از آن کودکان رهایی نبود، نمی‌توانست بغض‌های‌شان، اندوه‌شان، فقر و نداری‌شان و آرزوهای کوچک پرپرشده‌شان را از یاد ببرد.، صورت‌های رنج‌کشیده‌شان مدام جلوی چشمش بود و صداهای معصوم‌شان در گوش‌هایش.

و نوشت از همه این کودکان چه بسیار داستان‌ها نوشت برای کودکانی دیگر تا بدانند زندگی روی دیگری هم دارد. و درس خواند تا مقطع کارشناسی ارشد که در سال‌های پیش از انقلاب، مقطع بالایی بود، در دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی ادبیات دانش‌آموخته بود و تا کارشناسی ارشد رشته علوم تربیتی پیش رفت. سال‌های عجیبی بود. او که همواره شوق خواندن داشت و ذوق مطالعه، در تهران بیش از پیش خواند از تاریخ بیهقی، سعدی و دوباره حافظ.

اما آن کودکان با آن نگاه بی‌قرارشان باز هم بودند و او را به دنیای سیاست سوق دادند و دنباله ناگزیر سیاست، زندان بود و او اما باز هم نوشت. نخستین داستانش را در زندان نوشت در سال ١٣۵٢ و این داستان هرگز رنگ انتشار به خود ندید.

او اما باز هم می‌نوشت و نوشت. اشتیاق برای نوشتن از دوره نوجوانی در او آغاز شده بود، همان دوره‌ای که دولت دکتر مصدق روی کار بود و مطبوعات از نعمت آزادی بهره‌مند شده بودند تا موضوعات مهم روز را مطرح کنند و دامنه این اشتیاق به معلمان مدرسه هم رسید و موضوعات روز را به عنوان موضوع انشای دانش‌آموزان انتخاب می‌کردند و نویسنده مورد نظر ما هم که عاشق خواندن و نوشتن بود.

می‌نوشت و کار سیاسی می‌کرد، «از این ولایت» را که نوشت، مهمان زندان شد. در فاصله ٧ سال سه بار راهی زندان شد. همین زندان رفتن‌های پیاپی او را از شغلش محروم کرد و مشکلاتی فراوان پیش رویش گذاشت آن هم در روزهایی که تازه زندگی مشترک را آغاز کرده بود با بانویی که نامش شهناز دارابیان که تا سال‌های سال در کنارش ماند و شریک شیرین‌ترین و تلخ‌ترین لحظه‌هایش. در سال‌های دشوار بیکاری و زندان، ماند به انتظار همسرش که هم نویسنده بود و هم پژوهشگر ادبیات عامه، هم برای بزرگسالان می‌نوشت و هم برای کودکان. بانو در کنار همسرش ماند و گلرنگ و بهرنگ و گلبرگ را پروراند.

سال‌های واپسین به بیماری گذشت و دشواری‌های دیگرگونه بر سر راهش بود. اما او که همواره بر عقاید خود ثابت قدم بود، این سختی‌ها را هم تاب آورد و خم نشد تا سرانجام چهارمین روز ماه آبان، فرشته مرگ، دیگر بی‌تاب شد و رنج بیشتر را بر او طاقت نیاورد. دستش را گرفت تا کوچه‌های رهایی تا جایی که دیگر کودکانش محتاج نانی و لبخندی نباشند و آفتاب بی‌مضایقه بر آنان بتابد و روزگارشان را روشن سازد.

هرگز بیهوده قلم‌ نمی‌زد

جمال میرصادقی: امروز بسیار غمز‌ده‌ام. پیش از این درباره ویژگی‌های داستان‌های علی اشرف درویشان در کتاب نویسندگان تاثیرگذار ایران نوشته‌ام اما در این مجال که این اندازه غمزده‌ام، تنها می‌توانم درباره او به بیان این نکات بسنده کنم: علی اشرف درویشیان نویسنده‌ای بود با فضیلت و شجاع که بیشتر آثارش از میان مردم برخاسته بود. او مخاطبش را خودش انتخاب کرده بود.

 مرگ «داشي» در پاييز

درحالی که بسیاری از نویسندگان، شیوه‌ای معکوس دارند و بیشتر به مخاطب و خوشامد او توجه می‌کنند. اما درویشیان تلاش می‌کرد داستان‌هایش را به گونه‌ای بنویسد که برای عموم مردم قابل درک و دریافت باشد نه اینکه با به کار‌گیری تکنیک‌های دشوار و ساختارهای پیچیده، تحسین و ستایش مخاطبان خاص را برانگیزد. او در قید و بند این مسائل نبود و به همین دلیل آثارش بیشتر معنایی بود و نه ساختاری و تکنیکی.

نویسنده‌ای نبود که تنها در قید و بند امور فنی داستان باشد یا مانند برخی نویسندگان دیگر نبود که بیشتر به آثار نویسندگان خارجی توجه دارند و عموما نویسندگان فرانسوی را مد نظر قرار می‌دهند؛ نویسندگانی که بشریت در آثارشان جایی ندارد و انسان و مسائلش را نادیده می‌گیرند، درویشیان هرگز چنین نویسنده‌ای نبود. او انسان‌گرا بود و به همه ابعاد زندگی بشر توجه داشت و حال، درگذشت نویسنده‌ای با این ویژگی‌ها مایه تاسف است.

علی اشرف درویشیان نویسنده‌ای متعهد بود و در کارهایش تعهد انسانی و رسالت را رعایت می‌کرد و به توده‌های مردم توجه داشت. او نمی‌نوشت تنها به این دلیل که نوشته باشد و هرگز بیهوده قلم نمی‌زد. شجاع بود، چون از مردم می‌نوشت و از واقعیات روزگار و مسائل اجتماعی. و هزینه شجاعت و مردم‌گرایی‌اش را هم داد و در دوره شاه بارها روانه زندان شد.

یادم می‌آید در یکی از شب‌های بخارا که دوستان لطف داشتند و برای من برنامه‌ای را برگزار کردند، علی اشرف درویشیان با چه سختی و مشقتی همراه همسرش به برنامه آمد و لطف کرد و درباره من سخن گفت.

بعد از پایان برنامه با هم گپ و گفتی داشتیم و او اندوهگین بود و گله می‌کرد که برخی از نویسندگان، آثارش را قبول ندارند و به او گفتم هرگز بابت این موضوع غمگین نباش! چرا که داستان‌های تو می‌مانند و مردم همچنان آنها را می‌خوانند ولی آن نویسندگان با گذر زمان می‌روند و آنچه پایدار و ماندنی است، انسان است.

بازی‌های تکنیکی و فنی داستان‌نویسی هرگز ماندگار نیستند چراکه در هر دوره‌ای تکنیک نوشتن تغییر می‌کند و ساختار داستان‌ها عوض می‌شود اما چیزی که همواره ماندگار است، انسان است؛ با تمام ویژگی‌هایش، دغدغه‌هایش و خوشی‌ها و ناخوشی‌هایش و آثار علی اشرف درویشیان هم به همین اعتبار پایدار است و جایگاهش در ادبیات ما ماندنی است.

صریح‌اللهجه دردسرساز

ضیا موحد: علی اشرف درویشیان، نویسنده‌ای بود بسیار سیاسی و نسبت به مسائل اجتماعی حساسیت بسیار بالایی داشت و با قلم تند و تیزی که داشت، به صراحت انتقادهایش را می‌نوشت. باید بگویم که ما یکدیگر را می‌شناختیم ولی ایشان را فقط چند بار دیدم اما در همین دیدارهای اندک، او را انسانی دوست داشتنی یافتم و مردی بسیار رک و صریح‌اللهجه که همین ویژگی هم برایش دردسر آفرین شد.

 مرگ «داشي» در پاييز

خاطره‌ای از ایشان دارم که به سال‌های گذشته برمی‌گردد؛ در یکی از وقایع اجتماعی که در دوره آقای سید محمد خاتمی رخ داده بود، مرثیه گونه‌ای نوشته بودم و به نوعی با نگارش آن نظرات خود را درباره آن اتفاق خاص بیان کرده بودم، بعد از انتشار آن مرثیه، آقای درویشیان مقاله‌ای نوشت و مطلب خود را با بخشی از همان مرثیه من آغاز کرد؛ و این تنها زمانی بود که ایشان مستقیما مطلبی از مرا نقل کرد.
در سال‌های بعد از آن هم که بیمار شد و کمتر در مجامع حضور پیدا می‌کرد و بندرت او را می‌دیدیم تا اینکه حدود دو سال پیش او را در مراسم اهدای جایزه گلشیری دیدیم که به سختی و با حالی ناخوش به برنامه آمده بود.

او علاوه بر آثاری که برای مخاطبان بزرگسالان نوشته است، در زمینه ادبیات کودک و نوجوان نیز فعال بود و این‌گونه نیز خود مقوله دیگری است که استعداد خاص خود را می‌خواهد و هر کسی نمی‌تواند در این زمینه قلم بزند.

یاد شریف علی‌اشرف درویشیان

فرزانه طاهری: از آن نام‌هایی دارد که بامسماتر از آن نمی‌شود. این روزها می‌توانم به اطمینان بگویم که هر که به بزرگداشت یاد او می‌نویسد به این خصالش اشاره خواهد کرد. شرافت و تواضع و افتادگی. از آن وصف‌ها نیست که چون کسی رخت از این جهان برمی‌بندد، برمی‌شمارند. همین بسامد در یادداشت‌های آدم‌ها اثبات می‌کند که چنین نیست. از تجربه شخصی یا شناخت از او برمی‌آید. من هم مثل خیلی از همنسلانم با او در دوره دانشجویی آشنا شدم. کتاب‌هایش از آنها بود که می‌خریدم و گاه در روستاها و گاه در محلات پایین شهر بین بچه‌ها پخش می‌کردم. آن موقع به این واقف نبودم که خیلی از این توصیفات فقر و فلاکت و کار کودکان و… تجربه‌های شخصی اوست. او برای من و ما نماد عدالتخواهی و آزادی‌طلبی شده بود، مثل صمد بهرنگی و خسرو گلسرخی.

 مرگ «داشي» در پاييز

سال‌هایی گذشت و برایم ادبیاتی از جنس دیگر اهمیت یافت، اما تصویر درویشیان در ذهنم دست‌نخورده ماند تا اینکه او را در جلسات کانون نویسندگان، در جمع مشورتی دیدم. از نزدیک‌تر وجه دیگری از او برایم آشکار شد که شاید با تصویر ذهنی‌ای که ساخته بودم چندان سازگار نبود: طنزش.

در تلخ‌ترین وقت‌ها چنان‌که در تلخ‌ترین داستان‌هایش هم طنز جای خود را داشت، و خنده آمیخته با صدایش وقتی از ماجراهای خود در کودکی و جوانی یا زندان می‌گفت. برای جلسات ‌از کرج می‌آمد، با ماشین کرایه. چند شبی هم در آن ایام در خانه‌مان ماند، سرشار از شرمندگی که معذب‌مان می‌کرد و هر بار هم که می‌آمد تحفه‌ای می‌آورد، حال آنکه آن روزها بودن او هم کنار ما غنیمتی بود. همین چیزهای ساده را هر بار می‌گفت و از گلشیری یاد می‌کرد با بغضی در گلو که گاه می‌شکست و تا بر سر پا بود، پررنگ‌ترین یاد گلشیری را در کانون همو زنده می‌داشت. که بگذریم. بنیاد و جایزه را راه انداختیم و او از اعضای هیات امنا بود.

در داوری کوشاترین یارمان بود، به ویژه در ارزیابی مرحله اول که گاه شصت، هفتاد کتاب را می‌خواند و با سعه صدری تمام، امتیاز می‌داد بی‌آنکه پسند خود یا نوع ادبیات منتخب خود را دخالت بدهد. از اقصی نقاط کشور برایش کتاب‌های‌شان را می‌فرستادند و او بود که کمک می‌کرد که فهرست آثار در دست بررسی را کامل کنیم.

اندکی، خیلی اندک، تسلا می‌یابم که هفت سال پیش، سال ٨٩، در دهمین دوره جایزه هوشنگ گلشیری از او تقدیر کردیم. در مراسمی خصوصی، با همان بضاعت اندک، که بی‌تردید می‌شد اگر می‌گذاشتند مراسمی بیشتر در خور او برپا داشت؛ اویی که در این سال‌ها که غیرمنصفانه‌ترین درد به جانش افتاده بود، با هر سختی‌ای که بود، به مدد و همراهی یار و غمخوار زندگی‌اش، شهناز دارابیان نازنین، در تمام مراسم جایزه حضور می‌یافت. شهناز عزیز، می‌دانم:

 در دلم بود که بی‌دوست نمانم هرگز/چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود

 به شهناز خانم و فرزندانش و یاران وفادارش که تمام این سال‌ها از او غافل نماندند، تسلیت می‌گویم.

زادنش به دیر خواهد انجامید

قاسم آهنین جان: به قطع و یقین برای علی اشرف می‌توانم بگویم: زادنش به دیرخواهد انجامید/خود اگر‌زاده تواند شد. علی اشرف به یقین و به زعم این قلم یگانه بود، چه به رفتار و چه در نوشتن‌هاش او را نمی‌توان در تذکره‌ها و یادنامه‌ها کنار خیلی‌ها نشاند الا معدودی چون احمد محمود و قطعا برادرش، برادر بزرگش صمد بهرنگی. از نویسندگان مهم روزگار ما بود.

بخش بزرگی از ادبیات داستانی را معلمی کرد بی‌ادعا و هیاهو و کارگاه و عکس و مصاحبه‌ها. هرگز هراس آن نداشت که او را داستان نویس سنتی بدانند. هرگز سودای آن نداشت که به روز بنویسد و… مثلا از غافله عقب نماند و پست مدرن بخوانندش. راه و روش خود را در ادبیات تبدیل به آیینی شخصی کرده بود. اگرچه ویرجینیا ولف را می‌شناخت و جویس را، اما اعتقادش بر این بود که ماکسیم گورکی و جک لندن و جان اشتاین بک هم نویسندگانی بزرگند و خود سلیقه‌ای منفرد داشت و چهره‌های مستقل که همین او را برجسته می‌کرد از دیگران.

 مرگ «داشي» در پاييز

دوستی از دوران کودکی داشتم حمید جوانمرد؛ استعدادی خوب بود در سینما و ادبیات، دو داستان بلند نوشت به نام بیکاران و چکش. سال پنجاه و نه داستان‌ها را دادیم علی اشرف خواند و تشویق کرد و از انتشارات نگاه خواست حمایت کند. دو کتاب دوستم حمید جوانمرد چاپ شد. حمید دیگر ننوشت، خودش را مبتلا کرده بود عاقبت به دست خود تلف شد در شبی سرد و زمستانی به کنج کوچه‌ای بن‌بست و به خاک شد بی‌نام و بی‌نشان. علی اشرف به شور می‌نوشت و در این شور بود که عرصه‌ای آفرید به نام «سال‌های ابری» که همیشه می‌توان خواندش. به هرحال قلم او از خانه روشنان ادبیات ما است. او رفته امروز، برادرش دولت‌آبادی را تنها گذاشته و ما را. او رفته امروز و جهان تهی‌تر شده و خالی‌تر.

وتنها این کلام می‌توانم بگویم که: علی اشرف جان، من نگرانم که مبادا خانه‌ات سرد باشد
تنها چراغ را روشن کن
من هم در راهم.

 ما با ‌اشرف درویشیان کودکی کردیم

ندا انتظامی: دوران کودکی همنسلان ما شاد نبود. طبیعی هم بود، شرایط اجتماعی آن روزگار، آغاز انقلاب اسلامی، دوران جنگ تحمیلی و تحریم‌ها جایی برای شادی نگذاشته‌ بود.
تلویزیون هم دو کانال بیشتر نداشت. سینما رفتن هم برای خودش آداب و قانونی داشت. اما خواندن کتاب خصوصا در تابستان عرف آن روزگار بود… خصوصا به مدد کتابخانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، پارک شفق و البته کتابخانه پدر.

نسل من برخلاف کودکان امروز با کتاب‌های جدی بزرگ شده‌اند. حتی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم در همان سال تاسیس خود در سال ١٣۴۴ با انتشار «ماهی سیاه کوچولو» ادبیات کودک و نوجوان را سیاسی کرد.

«پسرک چشم آبی» اثر جواد مجابی، دنیا برخلاف دیگران آبی می‌دید و بزرگ‌ترها خطی بر چشم او انداختند و او از آن به بعد دنیا را سیاه دید. محمود اعتمادزاده (م. ا. به آذین) «خورشید خانم» را نوشت تا همه به دنبال خورشیدی باشند که در ته چاه گیر است. «توکا در قفس» نیما یوشیج هم داستان تلخی داشت، توکا در قفس اسیر است. غلامحسین ساعدی هم کتاب «گمشده لب دریا» را نوشت تا از داستان پسری عجیب بگوید که رنگ چشم‌هایش هم با یکدیگر متفاوت بود…

این کتاب‌ها را کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان منتشر کرده بود و به دلیل اعتماد خانواده‌ها به کانون، این کتاب‌ها راحت به دل خانواده راه پیدا می‌کرد و حتی از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شد.
ادبیات قبل از انقلاب این‌گونه بود، کودکی هم این‌گونه طی شد، جدی، آرمانگرا، خبری از «چی‌چیل جان» و «می‌می‌نی» امروزه نبود. کتاب کتابخانه پدر، هم بیشتر تاریخی، سیاسی بود… اما در لابه‌لای کتاب‌های قطور نه چندان دلچسب تاریخی، کتاب داستان و رمان هم پیدا می‌شد، یکی از این کتاب‌ها «فصل نان» از نوشته‌های علی‌اشرف درویشیان بود.

کتاب داستان زندگی پسری نوجوان از طبقه پایین جامعه بود که برای گذران تحصیل و کمک به خانواده در تابستان به کارگری می‌پردازد. چقدر قصه این کتاب تلخ بود، درست مثل رفتن ناگهانی علی‌اشرف درویشیان.

علی اشرف درویشیان به دلیل گرایش و تفکری که داشت، در بیشتر کتاب‌هایش قشر کارگر و طبقه ضعیف را انتخاب کرده بود، با خواندن کتاب‌های او کودکان و نوجوانان ایرانی شناختی از زندگی کودکان و نوجوانان طبقه محروم پیدا می‌کردند؛ امری که این روزها در در ادبیات کودکان و نوجوانان کم‌تر شاهد آن هستیم، کتاب‌های خوش رنگ و لعاب این روزها، دوران کودکی و نوجوانی را شادتر از گذشته کرده است. اما جای ادبیات کودکان که واقع‌گرایانه به زندگی این روزها بپردازد، بسیار خالی است.

اما خواندن «فصل نان» بخش دیگری از زندگی را به مخاطب و ما نشان داد. کودکان و نوجوانان کار در این قصه‌ها هرگز کودکی نمی‌کردند. قصه ساده اما اثرگذار بود. هنوز بعد از گذشت این همه سال، دیدن تکه‌ای نان بیات سنگک یاد مادر داستان را زنده می‌کند که نان تازه را به پسرها می‌داد و می‌گفت نان بیات رو بیشتر دوست دارد.

دیدن ته خیار همچنان تلخ است، چرا که یادآور خوشی ناچیز خانواده‌ای فقیر «فصل نان» است. امری که باعث می‌شود که به یاد بیاوریم میزان گرسنگی پسرها تا چه اندازه بوده که برای خوردن ته خیار بین برادرها جنگ می‌شد؛ جنگی که با توسری خوردن یکی از برادرها توسط پدر به پایان می‌رسید. آبگوشت آلو با اینکه در سفره‌خانه ما نبود، اما مزه خاک و دعوای سه برادر می‌داد.
قصه تلخ بود، اما جذاب بود. نگاه درویشیان به زندگی ساده و واقعی بود. مخاطب را به خوبی با خود همراه می‌کرد؛ امری که حتی چندباره خواندن کتاب را به دنبال داشت.

هرچند که این روزها نویسندگان کمتری اینگونه برای رده سنی کودک و نوجوان قلم می‌زنند، طبیعی هم هست مخاطب کودک و نوجوان امروز با دیروز فرق کرده‌اند؛ خواندن کتاب‌های ترجمه که مربوط به طبقه متوسط رو به بالای امریکا و نویسندگان اروپایی است، سلیقه مخاطب کودک و نوجوان ایرانی را تغییر داده است، اما اغراق‌آمیز نیست اگر بگویم کتاب‌های این نویسنده و پژوهشگر ادبیات عامه نسل ما را کتاب‌خوان کرد و سطح سلیقه نسل ما را بالا برد، از همه مهم‌تر ما را به وقایع اجتماعی و اطراف‌مان حساس کرد. بعد از خواندن «فصل نان» بود که کودکان کار دیگر مزاحم نبودند؛ کودکانی بودند که ناگهان بزرگ شده بودند.
در انتها یک حسرت می‌ماند برای ما که شما نتوانستید بیشتر بنویسید تا لذت بیشتری از خواندن ادبیات حس کنیم. زندگی را تلخ تحویل گرفتید اما شاعرانه تحویل دادید.

 در مقابل ستم‌ها و کجروی‌ها سکوت نمی‌کرد

علیرضا زرگر، دبیر جایزه مهرگان ادب نیز به مناسبت درگذشت علی‌اشرف درویشیان متنی با عنوان «در سوگ علی‌اشرف درویشیان» منتشر کرد. مدیر جایزه مهرگان ادب درگذشت این نویسنده برجسته را از سوی خود، هیأت داوران و دبیرخانه جایزه مهرگان به خانواده درویشیان و جامعه ادبی ایران تسلیت گفت و در نوشتار کوتاهی از قلم موثر و صفات انسانی علی‌اشرف درویشیان تجلیل کرده است.

علیرضا زرگر در نوشتار خود آورده است: «در آذرماه ١٣٨۶ هیأت داوران مهرگان ادب به اتفاق آرا تندیس جایزه مهرگان «یک عمر تلاش در عرصه نوشتن» را به علی‌اشرف درویشیان نویسنده و پژوهشگر فرهنگ عامه اهدا کرد.»

زرگر با انتشار بخش‌هایی از بیانیه ١٠ سال پیش هیأت داوران مهرگان ادب (آذر‌ماه ١٣٨۶) نوشته است:

«بی‌تردید ادبیات ایران یکی از چهره‌های شجاع، شریف و خستگی‌ناپذیر خود را از دست داد، انسان بزرگی که هر‌چند بیماری سختی در یک دهه اخیر تن او را رنجور و ناتوان کرده بود اما وجودش همواره مایه دلگرمی و امید نویسندگان بود. نخستین کتاب درویشیان مجموعه داستان «از این ولایت» که در دهه چهل منتشر شد حضور نویسنده‌ای توانا را نوید داد که از غم‌ها و رنج‌های انسانی بر می‌آشفت و در مقابل ستم‌ها و کجروی‌ها سکوت نمی‌کرد، درویشیان از سرسخت‌ترین مخالفان سانسور در ایران بود .

 
 نابودم کردی روله جان…

بنفشه سام‌گیس: تابستان ١٣۶١ با داستان‌های صمد بهرنگی به پایان رسیده بود که پاییز ۶١ با علی اشرف درویشیان آغاز شد. ١٠ ساله بودم و هنوز، معنای خیلی از کلمات را نمی‌دانستم. خیلی چیزها را نمی‌فهمیدم. اینکه چرا «اشرف»، مدرسه نمی‌رود ولی کار می‌کند، چرا مثل بقیه بچه‌ها، اسباب بازی ندارد و چرا پدرش سواد ندارد. چرا آن بچه‌ها، حسرت زده یک لقمه از آن نان سنگک داغ تازه از تنور رسته دست زن همسایه هستند و چرا مادرشان، زبان هر سه بچه می‌شود و به دروغ می‌گوید «همین الان ناهار خوردیم.» چرا برای خرید لباس عید که می‌روند بازار، کت و شلوارشان را دو سه شماره بزرگ‌تر از قد و قامت شان می‌گیرند. وقتی «کی برمی‌گردی داداش‌جان» را می‌خواندم، دخترک داستان هم مثل من، لنین را نمی‌شناخت که به مامور ساواک که آمده بود تفتیش آلونکشان پی برادرش، جواب داد: «من نمی‌دونم لنین کیه اما وازلین می‌زنیم به دستمون، ترک‌های دستمون هم بیاد.»

همین که نمی‌دانستم «اشرف» اسم پسر است یا دختر، یک علامت سوال حل نشده بود در تمام صفحات زرد رنگ آن کتاب‌های لاغر کم ورق که از کتابخانه خاله‌ام برمی‌داشتم و طفلک‌های کاهی باریک و قابل انعطاف، انگار به جبر تحدیدهای آن ایام تن داده بودند که اگر گیر و‌بندی شد، قابل انهدام باشند در برشی از ثانیه.

امروز، این جمله‌ها را در ۴۵ سالگی‌ام می‌نویسم. ٣۵ سال قبل، مردی با ساده‌ترین کلمات، یک کودک ١٠ ساله را با معنای فقر، با واقعیت نداری و با نکبت سفره خالی آشنا کرد. همان پاییز و روزهای بعدش، ورق به ورق که جلو می‌رفتم، «اشرف» به من یاد داد که کلاش چیست و روله کیست و ترخینه چه طعمی دارد و آبشوران کجاست. و چقدر دلم برای عاشقی به سنگ خورده‌اش می‌سوخت همان وقت که هم سن بودیم و رفته بود عملگی و دستش با تریشه چوب هم خورده با گچ برید و رگه سرخ دوید در سفیدی گچ ماسیده در استانبولی و چطور برای آن یک الف دختر هم سن و قامت، هر روز بعد از ساعت‌ها حمالی، موی سرش را تربانتین می‌زد و می‌چسباند کف سر که دختر عاشقش بشود. چقدر دلم می‌خواست «اشرف» عاشق من می‌شد. وقتی از حکایت آن حمام‌های سالی یک‌بار می‌گفت که تن سه پسر بچه به ضرب و زور مشت و لگد و نیشگون پدر و کیسه دلاک بخت بر بند، چطور مثل پوست هلوی نارس تابستان، تاول می‌زد و ور می‌آمد، بازوهایم خارش می‌گرفت که بروم کیسه حمام را گم و گور کنم مبادا مادر به فکر کیسه کشیدن، تنم را ناسور کند.

«اشرف» هیچ‌وقت نگفت آخر و عاقبت «خر نفتی» به کجا رسید اما وقتی کارنامه‌اش را برده بود «بابا» ببیند آن نمره‌های همیشه ١٩ و ٢٠ که برای آن آلونک محقر با سقف آب‌چکان، خیلی خیلی زیاد و هنر بود، این همه سال دیرتر، این همه راه دورتر، همزبان با «بابا» وقتی اسم خودش را پای کارنامه تکرار می‌کرد و از ضرباهنگش لذت می‌برد، تکرار می‌کردم.

« علی اشرف، فرزند سیف‌الله… . فرزند سیف‌الله…»

سینما، اکران جدید دارد. تابلوهای پزشک‌نیا را آورده‌اند برای نمایش. ترجمه محمد قاضی بعد از ٢٠ سال تجدید چاپ شده… علی اشرف درویشیان رفت.

نوشتن در عمق طبقات محروم

صمد بهرنگی، بنیانگذار داستان‌نویسی درباره کودکان زجر کشیده روستایی و تنهایی‌ها و دشواری‌های زندگی آنان بود و درویشیان هم تجربه‌های عملی و زیستی خود را در قالب داستان‌ها و واقعیات اجتماعی با قلمی شیرین، ساده و روان ماندگار کرد.

 مرگ «داشي» در پاييز

من هرچند دنباله‌رو ایشان نیستم، اما به شخصه از آقای درویشیان بسیار آموختم و ویژگی مشترک همه نویسندگانی مانند ما پرداختن و تمرکز بر کودکان طبقات محروم و تهیدست است. همه ما به این کودکان و دردها و رنج‌های آنان، رویاها و ناکامی‌هایشان، آرزوهای کوچک و بزرگ‌شان فکر می‌کنیم و از آنان می‌نویسیم؛ اما هر یک به شیوه خود. حرف و سخن‌مان شبیه یکدیگر است ولی ظرف و قالب‌مان با یکدیگر متفاوت است و شیوه نوشتن‌مان متفاوت است.

به هر روی علی‌اشرف درویشیان نویسنده‌ای است بسیار‌بسیار قابل احترام؛ نویسنده‌ای که در کارش بسیار جدی بود و کاملا شجاعانه قلم زد. او همواره بر سر عقایدش ماند و تاوانی سنگین داد اما هرگز و با وجود همه سختی‌ها و مصایبی که دچار شد، از افکار و عقایدش کوتاه ننشست. بسیار مقاوم بود و محکم مانند همان کودکانی که در کتاب‌هایش و داستان‌هایش از آنان می‌نوشت.


منبع: برترینها

«شریعتی» و «حسین‌زاده»، قهرمان‌های کوچک فوتبال ایران

افتخارآفرینی در جام جهانی نوجوانان هنوز قهرمان‌های کوچک فوتبال ایران را ارضا نکرده و به رویای خود فکر می‌کنند. حضور در تیم ملی بزرگسالان و قهرمانی جهان آرزویی است که نسل مستعد فوتبال ایران می‌گویند می‌توانند به آن جامه عمل بپوشانند.

 قهرمان‌های کوچک فوتبال ایران: شکست مقابل اسپانیا مقدمه‌ افتخارآفرینی ما در آینده شد

هنوز از درخشش تیم ملی فوتبال نوجوانان چند روز بیشتر نگذشته که دو بازیکن نوجوانان این تیم مهمان ایسنا شدند. دو روز بعد از بازگشت به تهران به ایسنا آمدند و در حدود یک ساعتی که کنار ما بودند، از برنامه‌ها و اهداف خود گفتند. طاها شریعتی و امیرحسین حسین‌زاده، بازیکنان شماره ۶ و ۷ تیم ملی ایران از زندگی حرفه‌ای خود در نوجوانی صحبت کردند.

اگر به گذشته نگاه کنیم، باید چند بازیکن از این تیم به تیم ملی بزرگسالان راه پیدا کنند اما از صحبت‌هایشان معلوم است که علاوه بر فوتبال راه و رسم زندگی خوب و حرفه‌ای را هم یاد گرفتند.

مدافع و هافبک تیم ملی نوجوانان در مدت زمانی که کنار ما بودند، از نخستین روزهای حضور در تیم ملی و دوری بلند مدت از خانواده و حتی کنار گذاشتن موبایل در اردوها گفتند اما تاکید کردند هیچ‌گاه به خاطر هدف بزرگ خود، به این مسائل اهمیت ندادند. شکست مقابل اسپانیا نه تنها پایان راه نبوده بلکه مقدمه‌ای برای داستان بلند این ستاره‌های نوجوان شده تا در سطح اول جهان فوتبال بازی کنند و بتوانند پرچم کشورشان ایران را در جام جهانی به اهتزار در بیاورند.

در ادامه صحبت‌های این دو فوتبالیست نوجوانان تیم ملی را که می‌خوانیم که خواندنی است:  

شریعتی: حدود ۳-۴ سال قبل به تیم ملی زیر ۱۴ سال دعوت شدم. چند نفر از بازیکنان فعلی تیم نوجوانان در تیم ملی نونهالان حضور داشتند. هدایت تیم ملی نونهالان بر عهده حیدر شریفی بود که در مسابقات آسیایی چهارم شدیم و نتیجه خوبی نگرفتیم. وقتی به رده نوجوانان آمدیم، آقای حمید علیدوستی سرمربی تیم شد. حدود هفت، هشت ماه زیر نظر او کار کردیم که بنا به دلایلی جای خود را به آقای چمنیان داد. از وقتی آقای چمنیان سرمربی مان شد، تغییرات زیادی در ترکیب تیم به وجود آمد.

 قهرمان‌های کوچک فوتبال ایران: شکست مقابل اسپانیا مقدمه‌ افتخارآفرینی ما در آینده شد

توانستیم در مسابقات قهرمانی آسیا به فینال صعود کنیم و در فینال در ضربات پنالتی به عراق باختیم. در بازی با عراق مشخص شد توانایی ما از آنها کمتر است، اما بعد از آن بازیکنان خیلی خوبی به جمع مان اضافه شدند. همچنین تلاش‌مان را نسبت به گذشته بیشتر کردیم. هدف ما در مسابقات آسیایی رسیدن به فینال و قهرمانی بود اما در پنالتی باختیم. در جام جهانی هم می‌خواستیم به نیمه نهایی برسیم و حتی به حضور در فینال و قهرمانی هم فکر می کردیم.

خیلی‌ها گفتند در جام جهانی زنگ تفریح می‌شوید

شریعتی: خیلی ها به ما گفتند که شاید تیم خوبی باشید اما در جام جهانی موفق نخواهید شد. به یاد دارم یک نفر در مصاحبه‌ای به شوخی به الله‌یار صیادمنش گفته بود شما در جام جهانی زنگ تفریح می شوید که او هم در جواب گفته بود ما سایر تیم‌ها را به زنگ تفریح تبدیل می‌کنیم.

حسین‌زاده: اولین بار، روز نخست فرودین سال ۹۶ به اردوی تیم ملی دعوت شدم و با نظر کادر فنی در باقی اردو ها و تورنمنت های مختلف همراه تیم ملی بودم.در تورنمنت چین، با اینکه بازیکنان تیم‌های حاضر دو سال بزرگتر بودند، ولی ما عملکرد خوبی داشتیم. بعد از تورنمنت چین چند بازیکن از تیم ملی جدا شدند و به جای آن ها بازیکنان جدیدی را به تیم ملی اضافه کردند و به این ترتیب برای جام جهانی آماده شدیم.

شاید می توانستیم با ترکیبی از بازیکنان نیمکت نشین  مقابل کاستاریکا بازی کنیم. کاپیتان ما در آن بازی ۲ اخطاره شد و یونس دلفی هم اخطار اولش را مقابل کاستاریکا گرفت، ولی می‌خواستیم با یک نتیجه فوق العاده و با ۹ امتیاز کامل که در ۹۰ سال اخیر بی سابقه بوده، صعود کنیم.

شریعتی: در این دو سال علاوه بر تمرینات فیزیکی، تمرینات ذهنی بسیاری انجام دادیم و توانستیم اهدافمان را باور کنیم. آقای چمنیان با جلسات انگیزشی خیلی زیاد، باورهای ذهنی ما را تقویت کرد. این تمرینات در کسب نتایج خوب تیم ملی تاثیر زیادی داشتند. باید از آقای مرادی، سرپرست‌مان هم تشکر کنم که شرایط حضور در تورنمنت اسپانیا را فراهم کرد. این مسابقات در ایجاد باور موفقیت در ذهنمان بسیار تاثیرگذار بود.

بعد از بازی با سایپا و پیکان باور موفقیت را کسب کردیم

حسین‌زاده: بعد از نتایج قابل قبولی که مقابل بزرگسالان پیکان و سایپا کسب کردیم، به این باور رسیدیم که می توانیم از گروه مان صعود کنیم و حتی به نیمه نهایی هم برسیم اما متاسفانه به یکی از قدرتمندترین تیم های جهان برخوردیم و حذف شدیم.

حسین‌زاده: در روزهای پایانی تا جام جهانی، در اردوهای ۱۰ روزه حضور داشتیم و نهایتا سه، چهار روز استراحت می کردیم. فشار اردوها در دو، سه ماه آخر خیلی زیاد شده بود.

دلتنگ خانواده می‌شدیم اما به هدفمان فکر می‌کردیم

شریعتی: شرایط استقلال برای من مساعد نبود. از من خواستند که قرارداد طولانی‌مدت ببندم. با مدیر برنامه‌هایم صحبت کردم ولی استقلال به صورت خیلی جدی پیگیر قراردادم نشد و سایپا را انتخاب کردم. به طور صددرصد دوست داشتم در استقلال بازی کنم. الان هم خودم را استقلالی می‌دانم. فکر نکنم روزی که پرسپولیس به من پیشنهاد بدهد، به این تیم بروم.

شریعتی: ما نوجوان هستیم و قطعا دوری از خانواده و حضور در اردوهای بلند مدت روی بازیکنان تاثیر می‌گذارد. ما دلتنگ می‌شدیم اما جام جهانی میدانی بزرگ است و موفقیت در آن تنها هدف ما بود به همین علت تمام تمرکزمان را روی این مسئله گذاشته بودیم.

شریعتی: شانس خوب ما این بود که تقریبا ۷۰ درصد بازی های ما در مسابقات آسیایی در گوا برگزار شد. به همین علت به شرایط آب و هوایی آنجا عادت داشتیم. بازی های ما در زمینی برگزار شد که پیش تر در مسابقات آسیایی سه بار در آن به مصاف حریفان رفته بودیم.

حسین‌زاده: من چون در مسابقات آسیایی نبودم شرایطم کمی فرق داشت. اولین بازی در جام جهانی از لحاظ آب و هوا و شرایط بازی برای من خیلی سخت بود اما خوشبختانه رفته، رفته عادت کردم.

در مسابقات پله‌،پله پیش می‌رفتیم

شریعتی: ما پله، پله در مسابقات جلو رفتیم. یعنی قبل از بازی با گینه فقط به پیروزی در آن بازی فکر می کردیم. بعد از برد اول، تمرکزمان را فقط روی پله بعدی یعنی آلمان گذاشتیم. جلسات متعددی برای آنالیز آنها داشتیم و به نقاط ضعف شان پی بردیم. فهمیدیم که آنها دفاع فشرده‌ای ندارند و ما می توانیم در ضد حمله به آنها ضربه بزنیم که این کار را هم به خوبی در بازی انجام دادیم و حتی می توانستیم بیشتر از چهار گل به آنها بزنیم.

آلمان از شکست برابر ایران درس گرفت

حسین‌زاده: آلمان از شکست برابر ما خیلی درس گرفتند و ترکیب و سبک بازی شان را عوض کردند.

 «طاها شریعتی» و «امیرحسین حسین‌زاده»، قهرمان‌های کوچک فوتبال ایران

می‌خواستیم بهترین نتیجه ۹۰ سال اخیر را بگیریم

شریعتی: شاید می توانستیم با ترکیبی از بازیکنان نیمکت نشین مقابل کاستاریکا بازی کنیم. کاپیتان ما در آن بازی ۲ اخطاره شد و یونس دلفی هم اخطار اولش را مقابل کاستاریکا گرفت، ولی می‌خواستیم با یک نتیجه فوق العاده و با ۹ امتیاز کامل که در ۹۰ سال اخیر بی سابقه بوده، صعود کنیم.

حضور بازیکنان اصلی مقابل کاستاریکا باعث خستگی تیم نشد

به یاد دارم یک نفر در مصاحبه‌ای به شوخی به الله‌یار صیادمنش گفته بود شما در جام جهانی زنگ تفریح می شوید که او هم در جواب گفته بود ما سایر تیم‌ها را به زنگ تفریح تبدیل می‌کنیم.

حسین‌زاده: به نظر حضور بازیکنان اصلی مقابل کاستاریکا در شرایط تیم تاثیرگذار نبود چون ما بعد از بازی با کاستاریکا چهار روز برای ریکاوری فرصت داشتیم. علاوه بر این در بازی با کاستاریکا دو، سه از بازیکنان اصلی از جمله محمد قادری و محمد شریفی استراحت کردند.

شریعتی: خوشبختانه قبل از شروع جام جهانی در بازی دوستانه مقابل مکزیک نتیجه خیلی خوبی کسب کرده بودیم. در کنفرانس قبل از بازی با مکزیک، سرمربی شان گفته بود خیلی خوشحال هستیم که ایران حریف ما است و این قرعه ای است که ما خودمان آن را انتخاب می کردیم. این صحبت ها، انگیزه ما را زیاد کرد به همین علت توانستیم در دقایق اولیه بازی دو گل بزنیم. آنها رفته، رفته بهتر شدند و در دقایقی، بازی را کاملا در اختیار داشتند اما خوشبختانه در نهایت توانستیم آنها را شکست بدهیم.

مکزیک به دنبال انتقام گرفتن از ایران بود

حسین‌زاده: مکزیک تیم خوبی بود؛ آنها در گذشته قهرمان جهان شده بودند.با شکستی هم که در بازی دوستانه از ما خورده بودند، می خواستند هر طور شده ما را شکست بدهند و به نوعی انتقام بگیرند که خوشبختانه اینگونه نشد.

حسین‌زاده: من پرسپولیسی هستم اما برای من فرقی ندارد که در استقلال بازی کنم یا پرسپولیس چون فوتبال حرفه‌ای جدای از این مسائل است (می‌خندد). اگر در استقلال بازی کنم به پرسپولیس گل می‌زنم.

شریعتی: برای بازی با ‌اسپانیا به  شهر کوچی سفر کردیم که از شرایط آب و هوایی بهتری برخوردار بود، اما باید در یک زمین جدید بازی می کردیم که حریفمان بازی قبلی‌اش را در آن انجام داده بود.

اسپانیا به زمین کوچی مسلط‌تر بود

حسین‌زاده: اولین بار بود که در ورزشگاه شهر کوچی بازی می‌کردیم اما ‌اسپانیایی‌ها در آن زمین بازی کرده بود و به آن زمین تسلط بیشتری داشتند.

تاج گفت تا نیمه نهایی هم کار بزرگی کردید

شریعتی: نسبت به هدفمان پیش می رفتیم. می‌خواستیم ‌اسپانیا را شکست دهیم و به نیمه نهایی برویم. آقای تاج از ما تشکر کرد و گفت‌ که تا همین جا هم خوب کار کردیم. جلسات زیادی برای آنالیز ‌اسپانیا داشتیم ولی آنها هم به خوبی ما را آنالیز کرده بودند.

اسپانیا خیلی خوب ایران را آنالیز کرده بود

آقای چمنیان فقط راجع به مسائل فنی با ما صحبت نمی کرد بلکه در مورد نظم تیمی و درست زندگی کردن در اردوها با ما بحث و گفت‌وگو کرد. قطعاً می توانیم از تجربیات بازیکنان گذشته کمک بگیریم و از کسانی که دچار این اتفاقات شدند درس عبرت بگیریم.

حسین‌زاده: اصلا به این مسائل فکر نمی‌کنیم و می خواستیم به نیمه نهایی برسیم. همان طور که طاها گفت‌ ‌اسپانیایی‌ها هم ما را خیلی خوب آنالیز کرده بودند و راه‌های رسیدن به گل ما را بسته بودند.

اسپانیایی‌ها قبل از بازی در اتاق آنالیز می‌خندید

شریعتی: دو روز قبل از بازی در جلسات مختلف اسپانیا را آنالیز کردیم و نسبت به شرایط دفاعی و تهاجمی شان آگاه بودیم. دو شب قبل از بازی با ‌اسپانیا جلسه  آنالیز هر دو تیم همزمان بود. آنها در اتاق روبرو با صدای بلند می خندیدند. آقای چمنیان به ما گفت‌ که خنده‌های آنها از دو حالت خارج نیست. یا این که تیم ما را کوچک می دانند که این برای ما فرصت خوبی است و ما می‌توانیم آنها را شکست دهیم و یا این که از ما ترسیده اند و سعی می‌کنند انگیزه خود را بالا ببرند که این هم برای ما خوب است. برنامه ما ضد حمله بود و تمرینات زیادی هم در این فاز انجام داده بودیم. حتی فیفا تیم ما را به خاطر تاکتیک انتقال از حمله به دفاع و از حمله به دفاع تحسین کرده بود، اما در بازی نتوانستیم خوب موقعیت سازی کنیم. آنها تا توپ را از دست می دادند، سریع در نیمه خودشان جمع می‌شدند و فضاهای پشت سرشان را کاملا می بستند.

 «طاها شریعتی» و «امیرحسین حسین‌زاده»، قهرمان‌های کوچک فوتبال ایران

حسین‌زاده: در بازی‌های قبلی از جلو بودن دفاع‌های کناری حریفان استفاده می کردیم و ضد حمله می زدیم، اما در مقابل ‌اسپانیا دفاع‌های کناری شان خیلی جلو نمی آمدند و همین باعث شد نتوانیم از ضد حملاتشان استفاده کنیم.

شریعتی: خوشبختانه در تورنمنت‌های زیادی قبل از جام جهانی شرکت کردیم و این موضوع تجربه ما را بالا برد و به همین دلیل بدون استرس در بازی‌ها به میدان می‌رفتیم.

مقابل اسپانیا استرس داشتم

حسین‌زاده: من به شخصه در اوایل بازی با اسپانیا استرس داشتم و گلی که خوردیم این استرس را بیشتر کرد. حتی بعد از گل دوم می‌توانستیم به بازی بگردیم، اما متاسفانه گل سوم را در ۱۵ ‌دقیقه پایانی خوردیم.

شریعتی: من فکر می‌کنم سفر ما به شهر جدید کمی کار را  سخت تر کرده بود. می خواستیم مثل بازی‌های قبلی با دادن مالکیت توپ به حریف از فضاهای به دست آمده استفاده کنیم، اما با گلی که در ابتدای بازی خوردیم، کار سخت شد.

برنامه ما استفاده از حملات سریع بود اما اسپانیا این موضوع را می‌دانست

شریعتی: برنامه ما بر این بود که با بیشترین سرعت و کمترین زمان به دروازه‌ حریف برسیم، ولی در آن بازی به علت پوشش خوب ‌اسپانیا، کار کمی گره خورد. با صحبت‌های آقای چمنیان و مرادی انگیزه‌مان برای برگشت به بازی بیشتر شد و در نیمه دوم بهتر عمل کردیم و توانستیم بهتر از نیمه اول بازی را کنترل کنیم حتی گل هم زدیم، اما متاسفانه گل سوم را دریافت کردیم.

دو شب قبل از بازی با ‌اسپانیا جلسه  آنالیز هر دو تیم همزمان بود. آنها در اتاق روبرو با صدای بلند می خندیدند. آقای چمنیان به ما گفت‌ که خنده‌های آنها از دو حالت خارج نیست. یا این که تیم ما را کوچک می دانند که این برای ما فرصت خوبی است و ما می‌توانیم آنها را شکست دهیم و یا این که از ما ترسیده اند و سعی می‌کنند انگیزه خود را بالا ببرند

حسین‌زاده: اشتباه خودمان بود. همه ما در حمله بودیم و روی یک ضد حمله گل سوم را دریافت کردیم.

بعد از باخت مقابل اسپانیا انگیزه‌مان برای موفقیت در آینده زیاد شد

شریعتی: بعد از باخت از اسپانیا، انگیزه ما برای موفقیت در آینده و در رده جوانان زیاد شد. سنی که داریم سن خوبی است. این سن خیلی از استعدادها را نابود کرد اما می‌توانیم نسبت به کسانی که این اتفاق برای شان افتاده، موفق‌تر شویم و این سن را بگذرانیم و به نتیجه‌های خوبی در آینده برسیم.

شریعتی: ما در این مسابقات فهمیدیم که می‌توانیم تیم‌های بزرگ را شکست دهیم. این نکته خیلی بزرگی بود. به احتمال صددرصد در جام جهانی ۲۰۲۲ پنج نفر از بازیکن های آلمان در تیم بزرگسالان شان بازی می کنند.

شریعتی: فدراسیون باید به فکر ما باشد. نباید این تیم را از دست بدهد. فدراسیون با تدارک اردو، می‌تواند بچه ها را دور هم جمع کند و روی آنها نظارت داشته باشد. البته بچه‌ها باید تلاش خود را هم بکنند. بازیکن های خیلی خوبی داریم. خوشبختانه ما با افراد خوبی کار می‌کنیم. آقای چمنیان فقط راجع به مسائل فنی با ما صحبت نمی کرد بلکه در مورد نظم تیمی و درست زندگی کردن در اردوها با ما بحث و گفت‌وگو کرد. قطعاً می توانیم از تجربیات بازیکنان گذشته کمک بگیریم و از کسانی که دچار این اتفاقات شدند درس عبرت بگیریم.

حسین‌زاده: در این هشت ماه که با تیم ملی بودم، خیلی چیزها از آقای چمنیان یاد گرفتم واقعاً یک مربی خوب و تاثیرگذار است در کار،زندگی و برنامه فوتبال ما و از همه نظر و همه چیز روی ما تاثیر گذار بود. چمنیان واقعاً مربی فوق العاده‌ای است.

در جام جهانی به پیشنهادهای خارجی فکر نکردیم

شریعتی: در جام جهانی صحبت‌های زیادی شد که پیشنهاد خارجی وجود دارد. سرپرست تیم با ما صحبت کرد و گفت که الان وقت این کارها نیست و باید صددرصد تمرکزمان را روی مسابقات متمرکز کنیم و آماده شویم چون می‌دانستیم یک درصد فکر کردن به این چیزها شاید به تیم آسیب برساند.

شریعتی: فدراسیون فوتبال باید از امثال آقای چمنیان در تیم‌های ملی استفاده کند. کادرفنی خوبی داشتیم پنج شش ماه قبل از مسابقات آقای کیانوش رحمتی به تیم ما اضافه شد که خیلی روی کارهای دفاعی به ما کمک کردند. تا قبل از بازی با اسپانیا فقط دو گل خورده داشتیم.

حسین‌زاده: در تورنمنت چین شش گل خورده و شش گل زده داشتیم اما با حضور آقای رحمتی روی کارهای دفاعی کار کردیم و بهتر شدیم.

افتخار می‌کنم شاگرد علی دایی هستم

شریعتی: در حال حاضر در تیم سایپا شاگرد علی دایی هستم و خیلی افتخار می کنم که زیر نظر او کار می‌کنم. البته به دلیل حضور در اردوهای تیم ملی کمتر توانستم در تمرینات سایپا شرکت کنم ولی در تمرین‌های محدودی که با تیم سایپا بودم خیلی چیزها یاد گرفتم و حالا که از جام جهانی برگشتیم تمام تمرکزم را به روی تیم سایپا گذاشته‌ام و در تمرینات حاضر می شوم. الان هم متوجه شدم که به تیم ملی نوجوانان دعوت شده‌ایم.

 «طاها شریعتی» و «امیرحسین حسین‌زاده»، قهرمان‌های کوچک فوتبال ایران

حسین‌زاده: چمنیان اصلا عصبی نمی‌شود. او مربی ریلکسی است. به موقع شوخی می‌کند و به موقع جدی است. خبرنگاران از چمنیان پرسیده بودند که چرا هیچ وقت خنده بر روی لب هایتان نیست؟ آقای چمنیان گفتند که ما کار خاصی نکرده ایم که بخواهیم خوشحال باشیم و بخندیم. وقتی توانستیم به فینال برسیم تازه کمی خوشحال می‌شویم. خوشحالی کامل ما زمانی است که قهرمان بشویم. تا به هدفمان نمی‌رسیدیم خوشحال نمی‌شدیم.

استقلالی هستم و به فکر نمی کنم در آینده به پرسپولیس بروم

شریعتی: شرایط استقلال برای من مساعد نبود. از من خواستند که قرارداد طولانی‌مدت ببندم. با مدیر برنامه‌هایم صحبت کردم ولی استقلال به صورت خیلی جدی پیگیر قراردادم نشد و سایپا را انتخاب کردم. به طور صددرصد دوست داشتم در استقلال بازی کنم. الان هم خودم را استقلالی می‌دانم. فکر نکنم روزی که پرسپولیس به من پیشنهاد بدهد، به این تیم بروم.

حسین‌زاده: شش، هفت سال است که در تیم مقاومت تهران هستم. من همه چیزم را از مقاومت دارم. سرمربی‌مان محمود انصاری که از او خیلی تشکر می کنم، من را به تیم ملی معرفی کرد. مقاومت خروجی های خوبی داشته مثل محمد نادری که الان در تراکتور بازی می کند. مرتضی پورعلی گنجی هم در مقاومت بازی کرده است.

پرسپولیسی هستم اما اگر در استقلال بازی کنم به پرسپولیس گل می‌زنم

حسین‌زاده: من پرسپولیسی هستم اما برای من فرقی ندارد که در استقلال بازی کنم یا پرسپولیس چون فوتبال حرفه‌ای جدای از این مسائل است (می‌خندد). اگر در استقلال بازی کنم به پرسپولیس گل می‌زنم.

امیدوارم برای تیم ملی بزرگسالان بازی کنم

شریعتی: کی‌روش در صفحه اجتماعی خود به ما تبریک گفت. کی‌روش با آقای چمنیان صحبت کرده بود و تیم ما را تحسین کردند. هدف‌مان این است که در تیم ملی بزرگسالان بازی کنیم. با ما هم صحبت کردند و گفتند که اگر این راه را ادامه بدهید به تیم ملی بزرگسالان می‌رسید. امیدواریم برای تیم ملی بزرگسالان هم بازی کنم.

فدراسیون گفت این تیم را به جام جهانی ۲۰۲۲ می‌بریم

حسین‌زاده: آنطور که فدراسیون قول داده است، گفتند که تیم‌ملی نوجوانان را نگه می‌داریم و روی این تیم برنامه‌ریزی کرده‌ایم. گفتند می‌خواهیم در سال ۲۰۲۲ با این تیم در جام جهانی قطر شرکت کنیم. امیدوارم پای قول‌هایی که داده‌اند بماند و البته ما باید حداکثر تلاشمان را بکنیم.

حسین‌زاده: تاکنون در لیگ برتر بازی نکردم.

شریعتی: با سایپا دو بازی روی نیمکت بودم ولی دو بازیکن ما یعنی دلفی و شریفی در لیگ برتر بازی کردند. دلفی در لیگ برتر گل زده و شریفی سابقه بازی در لیگ قهرمانان آسیا را هم دارد. این سابقه به یونس دلفی خیلی کمک کرد و اعتماد به نفس او بالا رفت.

شریعتی: اگر تعداد بیشتری از بازیکن‌های ما در لیگ برتر بازی می کردند می‌توانستند خیلی بیشتر به تیم ما کمک کنند. یک سری از بازیکن‌ها که در تیم خاصی نبودند وبه طور شخصی تمرین می‌کردند. مثلا الله یار صیادمنش در آمل به طور اختصاصی تمرین می‌کرد.

«طاها شریعتی» و «امیرحسین حسین‌زاده»، قهرمان‌های کوچک فوتبال ایران 

اگر کسی اشتباه می‌کرد، همه جورش را می‌کشیدیم

حسین‌زاده: خوشبختانه یک تیم کامل بودیم. همه پشت هم بودیم. اگر کسی اشتباه می‌کرد همه جور او را می‌کشیدیم.

شریعتی: همه با هم بودیم. همه با هم حمله و دفاع می‌کردیم.

بازی پژمان منتظری را دوست دارم

شریعتی: بازیکنان خاصی الگوی من نیست ولی بازی پژمان منتظری را دوست  دارم

حسین‌زاده: الگوی خاصی در فوتبال ندارم.

چمنیان اصلا عصبانی نمی‌شود

حسین‌زاده: چمنیان اصلا عصبی نمی‌شود. او مربی ریلکسی است. به موقع شوخی می‌کند و به موقع جدی است. خبرنگاران از چمنیان پرسیده بودند که چرا هیچ وقت خنده بر روی لب هایتان نیست؟ آقای چمنیان گفتند که ما کار خاصی نکرده ایم که بخواهیم خوشحال باشیم و بخندیم. وقتی توانستیم به فینال برسیم تازه کمی خوشحال می‌شویم. خوشحالی کامل ما زمانی است که قهرمان بشویم. تا به هدفمان نمی‌رسیدیم خوشحال نمی‌شدیم.

شریعتی: من سال سوم دبیرستان هستم در رشته تربیت بدنی تحصیل می کنم. یکی از امتحاناتم را هنوز نداده‌ام. چون در تورنمنت چین بودم و در امتحان حاضر نشدم.

پنج تا از درس‌هایم را پاس نکردم

 حسین‌زاده: دوم دبیرستان هستم و رشته انسانی می خوانم. پنج‌ تا از درس هایم را پاس نکردم.

شریعتی: واقعا کار دشواری است که هم در تمرینات و اردوها شرکت کنیم و هم درس بخوانیم.

حسین‌زاده: واقعا نمی شود هم روی درس خواندن و هم روی فوتبال گذاشت.

شریعتی: وقتی در تیم ملی نونهالان بودیم، صحبت‌هایی شد که برای بازیکنان تیم ملی کلاس زبان بگذارند ولی اتفاقی نیافتاد. الان در تیم ملی چند بازیکن دست و پا شکسته می‌توانند انگلیسی صحبت کنند.

در مسابقات تفریحی نداشتیم و موبایل‌هایمان خاموش بود

شریعتی: ما در مسابقات تلفن همراه نداشتیم. هیچ تفریحی در هند نکردیم و تمام فکر و ذکرمان روی مسابقات بود.

پاداش‌مان را از مردم گرفتیم

شریعتی: در هند پاداش گرفتیم ولی پاداش اصلی مان را از محبت مردم گرفتیم که ما را حمایت کردند و ما را خیلی خوشحال کردند.


منبع: برترینها

۶۰ درصد از کاربران به وای‌فای دسترسی دارند

چرا اینترنت نسل ۲ طرفدار ندارد؟ درصد خطای بالا در نسل دو، می‌تواند پاسخ به این سوال باشد. درصد خطا در دانلود کاربران از شبکه نسل دو نزدیک ۸۰ درصد است. در شبکه نسل ۳ این درصد خطا کمی کمتر از ۱۰ درصد، در شبکه نسل چهار حدود ۳ درصد اعلام شده است. این در حالی است که شبکه وای‌فای ۱۵ درصد خطا را تجربه کرده است.

60 درصد کاربران به وای‌فای دستری دارندپول‌نیوز- ایرانی‌های دوست دارند با وای‌فای به اینترنت وصل شوند یا با اینترنت اپراتورها؟ گزارش‌های میدانی پر از تناقض است. تا همین چند سال پیش دسترسی اکثر ایرانی ها به فضای مجازی و دهکده جهانی صرفا از طریق وای‌فای بود. اینترنتی که از طریق شرکت‌های محدودی با هزار اما و اگر و قیمت‌های گزاف ارائه می‌شد. اپراتورها اما کم کم به میدان آمدند و بازار اینترنت را قبضه کردند. قیمت‌ها وارد فضای رقابتی شد و حالا ارائه آمار برای میزان محبوبیت اینترنت وای‌فای یا اپراتور مشکل شده است.

عده‌ای به هیچ عنوان حاضر به استفاده از وای‌فای نیستند و می‌گویند سرعت پایین کلافه‌شان کرده است. عده دیگر معتقدند اینترنتی که اپراتورها ارائه می‌دهند به درد استفاده مدام نمی‌خورد و مقطعی کار راه انداز است.

فروشگاه های اینترنی می‌توانند درگاه خوبی برای آماردهی باشند. حالا بخشی از گزارش سال ۹۵ یک صنعت اینترنتی در کشور به دنبال کشف حقیقت است. نتایج این گزارش نشان می‌دهد که بیشترین دسترسی ایرانی‌ها به اینترنت از طریق شبکه وای‌فای است و بیشترین میزان دانلودشان هم ابتدا روی وای فای و سپس نسل ۳ موبایل انجام شده است.

بررسی آمار منتشر شده توسط یک بازار برنامه‌های اندرویدی ایرانی نشان می‌دهد که در سال ۹۵ بیشترین میزان دانلود از این فروشگاه از طریق شبکه وای‌فای انجام شده است.

در نیمه دوم سال ۹۵ بیش از ۶۰ درصد کاربران حداقل یکبار از اینترنت وای‌فای برای دانلود از این فروشگاه اپلیکیشن استفاده کرده‌اند.

میزان درصد دسترسی کاربران به شبکه نسل دو ۱۰ درصد، نسل سه ۴۰ درصد، نسل چهار کمتر از ۱۰ درصد و وای‌فای ۶۰ درصد بوده است. جمع درصد دسترسی کاربران به دلیل اینکه بخشی از کاربران از چند نوع شبکه استفاده کرده‌اند بیش از ۱۰۰ درصد است.

همچنین حجم دانلود از شبکه نسل دو کمی بیشتر از صفر درصد، از شبکه نسل سه کمی بیشتر از ۳۰ درصد، از شبکه نسل چهار ۶ درصد و از شبکه وای‌فای کمی کمتر از ۶۰ درصد بوده است.

اما چرا نسل دو، با توجه به پایین بود قیمتش طرفدار آنچنانی ندارد؟ درصد خطای بالا در نسل دو، می‌تواند پاسخ به این سوال باشد. درصد خطا در دانلود کاربران از شبکه نسل دو نزدیک ۸۰ درصد است. در شبکه نسل ۳ این درصد خطا کمی کمتر از ۱۰ درصد، در شبکه نسل چهار حدود ۳ درصد اعلام شده است. این در حالی است که شبکه وای‌فای ۱۵ درصد خطا را تجربه کرده است.

براساس این اطلاعات در اسفند ۹۵ متوسط سرعت دانلود در شبکه نسل چهار حدود ۳٫۴ برابر متوسط سرعت در شبکه نسل سه و ۱٫۲ برابر متوسط سرعت در شبکه وای‌فای بوده است.

بررسی‌های پول نیوز نشان می‌دهد که بیشتر کاربران بر این واقفند که اینترنتی که از اپراتور خود دریافت می‌کنند سرعت بیشتری از وای فای دارد اما با این حال تمایل بیشتری برای استفاده از وای‌فای در آن‌ها دیده می‌شود.

«فرشته» می‌گوید: من بدون اینترنت خط نمی‌توان در اتاقم وصل شوم چرا که امواج وا‌ی‌فای خانه ما از دیوارهای بتنی به خوبی عبور نمی‌کند.
«فاطمه» اما معتقد است که استفاده زیاد از اینترنت خط، باطری گوشی‌اش را خراب می‌کند و تمایلی به این کار ندارد.
از طرفی اکثر کاربران معتقدند که هنگام استفاده از اینترنت گوشی، ترافیک خریداری‌شده‌شان زودتر از موعد تمام می‌شود و اعتماد بیشتری به شرکت‌های ارائه دهنده وای‌فای دارند.


منبع: پول نیوز

مخالفت لاگارد با نقض «پیمان آب و هوایی» پاریس توسط ترامپ

کریستین لاگارد رئیس صندوق بین‌المللی پول هشدار داده است که اگر جهان درباره مقابله با تغییرات آب و هوایی و نابرابری شکست بخورد جهان به دردسر بزرگی گرفتار خواهد شد.

مخالفت لاگارد با نقض «پیمان آب و هوایی» پاریس توسط ترامپپول‌نیوز – لاگارد با مخالفت ترامپ درباره نقض «پیمان آب و هوایی» پاریس گفت:اگر دنیا نتواند برای مقابله با تغییرات آب و هوایی تصمیم درستی بگیرد انسان‌ها از شدت گرما برشته و بریان خواهند شد وآینده‌ای تاریک در پیش خواهیم داشت.»
کریستین لاگارد رئیس صندوق بین‌المللی پول هشدار داده است که اگر جهان درباره مقابله با تغییرات آب و هوایی و نابرابری شکست بخورد جهان به دردسر بزرگی گرفتار خواهد شد.

خانم لاگارد در کنفرانسی در ریاض گفته است:«ما اگر نتوانیم این مسائل را حل کنیم در ۵۰ سال آینده آینده‌ای تاریک در پیش خواهیم داشت».

وی گفت: اگر دنیا نتواند برای مقابله با تغییرات آب و هوایی تصمیم درستی بگیرد انسان‌ها از شدت گرما برشته و بریان خواهند شد.

در سال ۲۰۱۵ حدود ۱۹۵ کشور جهان توافق‌نامه آب و هوایی پاریس را امضا کردند که اهدافی را برای کاهش میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای معین کرده بود و از افزایش دمای کره زمین جلوگیری کند، طی ۵۰ سال گذشته دمای کره زمین ۲ درجه افزایش یافته است اما دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در ماه ژوئن اعلام کرده است که طی فرایند ۳ ساله از این توافق عقب خواهد کشید.

ترامپ معتقد است که شرکت در توافق آب و هوایی پاریس می‌تواند بر اقتصاد این کشور تأثیر منفی بگذارد. این اقدام ترامپ با انتقاداتی از سوی رهبران جهانی و فعالان محیط زیست مواجه شد به طوری که بان‌کی‌مون دبیرکل سابق ملل متحد با متهم کردن ترامپ گفته است ترامپ در نقطه اشتباره تاریخ ایستاده است.

رئیس صندوق بین‌المللی پول همچنین به رفع نابرابری زن و مرد در کشورها تأکید کرد چه آنهایی که این نابرابری را دارند و چه آنهایی که هنوز این نابرابری را ندارند. در صورتی که دنیا بخواهد آینده‌ای روشن برای خود ترسیم کند لازم است که نگرانی‌ها در برابر نابرابری زن و مرد را برطرف کند.

وی پیش‌بینی کرد که طی ۵۰ سال آینده نفت جهان به جایگاه دوم کالایی تبدیل نزول کند.

در بیانیه‌ای که صندوق بین‌المللی پول صادر کرده بود از تلاش عربستان برای اصلاحات تمجید کرده و این اقدام را به عنوان اقدام اقتصادی مناسب در برابر کاهش قیمت نفت مطرح کرد.

لاگارد همچنین در بیانیه‌ای با اشاره به تصمیم اخیر عربستان درباره اجازه به زنان برای رانندگی اعلام کرد: عربستان اصلاحاتی را برای کاهش مقاومت‌ها برای ورود زنان به بازار در دستورکار دارد.

وی افزود: بخش‌های خصوصی زنان هم می‌توانند با محرک‌های مالی تقویت شوند.


منبع: پول نیوز

تماشای طبیعت بی نظیر پاییزی «رودبار» (+عکس)

پول‌نیوز- شهر کوهستانی بره سر در فاصله ۵۵کیلومتری مرکز شهرستان رودبار واقع شده است. بره سر مرکز بخش خورگام در ارتفاع ۱۲۵۰متری از سطح دریاهای آزاد قرار گرفته است و این شهر در دل جنگلها، مرتع‌ها و استخر زیبای ویستان واقع شده است و پاییز مانند فصول دیگر یکی از زیبایی های منحصر به فرد این منطقه است.


منبع: پول نیوز

معماری سنگی عجیبی در ایرلندی! (+عکس)

پول‌نیوز – دیوار‌های سنگی ایرلند، معماری عجیب ساکنین محلی این کشور است که جاذبه گردشگری متفاوت و دیدنی نیز به شمار می رود که همواره مورد توجه خاص جهانگردان قرار دارد که هزاران مایل در سرتاسر ایرلند امتداد یافته است. این دیوارها بدون ملات روی هم قرار گرفتند تا مرز زمین‌ها را از هم مشخص کنند.
منبع:خانه عکس
منبع: پول نیوز

صدور دستور توقف فروش نقش برجسته سرباز هخامنشی در نیویورک

از فروش نقش‌برجسته‌ای که در دهه‌های پیش از انقلاب از تخت‌جمشید به‌سرقت رفته بود، در حراج روز جمعه نیویورک جلوگیری به‌عمل آمد.

به گزارش میزان، ابراهیم شقاقی مدیر‌کل حقوقی سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری گفت: با تلاش و پیگیری اداره‌کل حقوقی سازمان میراث‌فرهنگی، همکاری معاونت میراث‌فرهنگی سازمان میراث‌فرهنگی و از طریق دفتر لاهه (مرکز خدمات حقوقی بین‌المللی) دستور دادستان نیویورک برای توقیف نقش‌برجسته ارزشمند سرباز هخامنشی تخت‌جمشید که دهه‌ها پیش از ایران ربوده شده بود صادر شد.

وی افزود: این اثر قرار بود دیروز جمعه ۵ آبان ۹۶ برابر با ۲۷ اکتبر ۲۰۱۷ در حراجی Rupert wace ancient art در نیویورک به‌ فروش برسد که خوشبختانه از این مسئله جلوگیری به‌عمل آمد.

مدیر‌کل حقوقی سازمان میراث‌فرهنگی تأکید کرد: پیگیری‌های حقوقی برای اثبات تعلق اثر به ایران و خروج غیر قانونی آن از کشور و نهایتا استرداد آن، از سوی اداره‌کل حقوقی سازمان و از طریق دفتر مرکز خدمات حقوقی بین‌الملل ریاست‌جمهوری در حال انجام است.


منبع: عصرایران

حجاب بازیگر ترکیه ای در سریال ایرانی (+عکس)

مهرداد فرید در تازه‌ترین پروژه سینمایی‌اش از بازیگر سریال‌های ترکیه‌ای استفاده کرده است.

به گزارش تسنیم، مهرداد فرید در تازه‌ترین فیلم سینمایی‌اش «جن زیبا» که کارگردانی آن را بایرام فضلی بر عهده دارد از نورگل یشیلچای بازیگر سریال‌های ترکیه‌ای استفاده کرده است.

حجاب بازیگر ترکیه ای در سریال ایرانی (+عکس)

بنابراین گزارش، مهرداد فرید درباره این اتفاق صفحه اینستاگرام خود نوشت:«در پست قبلی ترکیب نورگل یشیل‌چای با پرویز پرستویی را برای بازی در فیلم «جن زیبا» تکذیب کردم و گفتم رسانه‌های زرد در این باره طبق معمول جلو جلو دویده‌اند. الان می‌توانم با افتخار اعلام کنم که بازیگران اصلی این فیلم نورگل یشیل‌چای و فرهاد اصلانی هستند»


منبع: عصرایران

دستگیری سارق طلافروشی های بازار تهران/ متهم را شناسایی کنید

سارق‌ حرفه‌ای که با چرب زبانی زنان را فریب می‌داد تا از آنها برای انجام سرقت‌هایش استفاده کند در بازار بزرگ تهران شناسایی و دستگیر شد.

به گزارش ایلنا به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی پلیس، سارق حرفه‌ای که با چرب زبانی زنان را فریب می‌داد تا از آنها جهت انجام سرقت‌هایش استفاده کند، در بازار بزرگ تهران شناسایی و دستگیر شد.

متهم با همراه کردن خانم‌های جوان و در حالی که وانمود می‌کرد همسر آنان است، وارد مغازه‌های طلافروشی بویژه در محدوده بازار تهران می‌شد؛ سرقت‌های میلیونی خود را انجام می‌داد و زنان جوان بی‌خبر از ماجرا را گرفتار می کرد.

دستگیری سارق طلافروشی های بازار تهران/ متهم را شناسایی کنید

شکات و مالباختگانی که موفق به شناسایی تصویر وی شدند می‌توانند به پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ در میدان ۱۵ خرداد مراجعه نمایند.


منبع: عصرایران

تصادف مرگبار در جاده قدیم تهران – ساوه (+عکس)

فرمانده انتظامی شهرستان زرندیه گفت: براثربرخورد سواری پراید با یک دستگاه زانتیا در محور قدیم تهران – ساوه، ۲ نفر کشته و ۲ نفر دیگر نیز مصدوم شدند.

سرهنگ محمد رضا روشن دل روز شنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: این سانحه رانندگی در ساعت ۱۲ظهر روز جاری در محور قدیم تهران – ساوه، محدوده شهر مامونیه به وقوع پیوست که دو سرنشین پراید جان باختند.

تصادف مرگبار در جاده قدیم تهران - ساوه (+عکس)

فرمانده انتظامی زرندیه تصریح کرد: در لحظات اولیه حادثه مامورین کلانتری ۱۱مامونیه و واحد آتش نشانی شهرداری مامونیه درمحل حادثه حاضر شدند که مصدومان توسط اورژانس ۱۱۵به مراکز درمانی زرندیه منتقل شدند.

سرهنگ روشن دل اظهار کرد: علت حادثه از سوی کارشناسان پلیس راهنمایی ورانندگی در دست بررسی است.


منبع: عصرایران

کمالوندی: پرونده بازرسی از مراکز نظامی برای همیشه بسته و به مُهر شورای حکام مهمور شده

سخنگو و معاون امور بین الملل سازمان انرژی اتمی تاکید کرد: موضوع بازرسی از مراکز نظامی کشورمان یک بار برای همیشه بسته و به مُهر شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی ممهور شده است.

بهروز کمالوندی در مصاحبه با خبرگزاری صدا و سیما، در پاسخ به این پرسش که آیا آقای آمانو زمینه ساز مطالبات غیرقانونی آمریکا برای بازرسی از مناطق نظامی ایران است، گفت: متأسفانه رویترز در این باره خبرسازی کرد و اصلاً این طور نبود که مواضع آقای آمانو اینگونه باشد، او اعلام کرد: « موضوعی به عنوان بازرسی از مراکز نظامی در برجام وجود ندارد.»

وی افزود: این موضوع نه فقط در برجام، بلکه در پروتکل الحاقی و پادمان نیز مطرح نیست،آنچه اهمیت دارد این است که در مراکزی که فعالیت های هسته ای صورت می گیرد، آژانس می تواند در خواست کند و دسترسی داشته باشد و طبعاً اگر جایی فعالیت هسته ای وجود ندارد خودبخود از موضع درخواست های آژانس خارج می شود و نه فقط، درخواست دسترسی به حوزه نظامی بلکه بسیاری حوزه های دیگر نیز شامل این رویه می شود.

کمالوندی ادامه داد: وقتی در جایی هیچگونه فعالیت هسته ای صورت نمی گیرد، دلیلی بر ورود به آنجا وجود ندارد، در سال های گذشته در رسانه های بین المللی با تبلیغات بی پایه، وانمود کردند در سایت پارچین فعالیت هایی صورت می گیرد ودر نهایت مجبور شدیم، یک بار برای همیشه به این موضوع پایان دهیم که چنین اتفاقی هم افتاد و این پرونده بسته شد و شورای حکام نیز آن را تایید کرد.

معاون سازمان انرژی اتمی افزود: برا این اساس در آن مقطع دسترسی مدیریت شده ای در حد نمونه برداری دادیم و این پرونده بسته شد پس موضوع ورود به سایت های نظامی، موضوعی انحرافی است تا بتوانند صداهای مخالفی در ایران ایجاد کنند و با مبنا قرار دادن همان صداهای مخالف، درخواستی را روی میز قرار دهند.

وی تاکید کرد: باید بسیار مراقب باشیم که گرفتار اینگونه فضاسازی های رسانه ای نشویم چون اکنون در آژانس چیزی به نام بازرسی از سایت های نظامی مطرح نیست و هیچ‌گاه نیز نخواهد بود زیرا فعالیت های هسته ای ما متمرکز بر سایت های اعلام شده است که اطلاعتش را به آژانس داده ایم.

وی گفت: بر این اساس هیچ دلیلی وجود ندارد که بخواهند به جاهای دیگر اعم از نظامی و غیر نظامی دسترسی داشته باشند.

آژانس وظایفش را بدون پذیرش فشارهای سیاسی انجام دهد

سخنگو و معاون امور بین الملل سازمان انرژی اتمی تاکید کرد: آژانس بین المللی انرژی اتمی وظایفش را حرفه ای، مستقل و بدون پذیرش فشارهای سیاسی به درستی انجام دهد.

بهروز کمالوندی تصریح کرد: آژانس به علت ساختارش به طور مستمر تحت فشار قرار دارد؛ شورای حکام آژانس مانند شورای امنیت سازمان ملل متحد اعضای دائم دارد که بخش مهمی از بودجه این نهاد را تأمین می کند و ممکن است از طرق مختلف به آن فشار بیاورند همچنانکه امریکا با فشارهای فراوان به یونسکو، کمک هایش را به این نهاد بین المللی قطع کرد و از آن بیرون آمد.

وی این فشارها به آژانس را سیاسی دانست و افزود: انتظار ما این است که این نهاد بین المللی وظایفش را حرفه ای و مستقل به درستی انجام دهد همچنانکه به طور مستمر در جلسه با مسئولان آژانس بر این موضوع تاکید کرده ایم.

کمالوندی همچنین درباره اهداف و برنامه سفر امشب مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی به تهران گفت: ما به طور دوره ای با مسئولان آژانس دیدار و گفتگو می کنیم همچنانکه اخیراً آقای صالحی با وی دیدار داشت و در مناسبت های مختلف با مسئولان این نهاد درباره موضوعات مختلف مانند مسائل مرتبط با برجام، موضوعات پادمانی و مسائل پروتکلی دیدار و گفتگو می کنیم.
معاون سازمان انرژی اتمی با اشاره به طرح مباحث مخالف برجام از جانب هیأت حاکمه امریکا و رویدادهای مرتبط با آن افزود: سفر امشب آقای آمانو می تواند تلاشی برای تقویت برجام و بااهمیت باشد.

وی در پاسخ به اینکه مقامات کشورمان از آقای آمانو برای دفاع از حقوق هسته ای کشورمان در برابر هجمه های امریکا چه انتظاری دارند اظهار داشت: انتظار ما این است که آژانس وظایف حرفه ای اش را انجام دهد کما اینکه تاکنون انجام داده و در هشت گزارش، پایبندی کشورمان را به برجام اعلام کرده است.

کمالوندی افزود: تعهداتی را که پذیرفته ایم انجام می دهیم گرچه اجرای این تعهدات منوط به این است که طرف های مقابل هم تعهداتشان را تمام و کمال انجام دهند.

وی گفت: پس از روی کار آمدن آقای ترامپ به علت مواضعی که او اتخاذ کرد، برخی مخالفت ها در داخل امریکا و حتی در عرصه بین الملل با مواضع او و در حمایت از برجام در کشورهای مختلف و حتی در اتحادیه اروپا شکل گرفت؛ البته ما سیاست های خود را بر این اساس تنظیم نمی کنیم؛ سیاست های ما صرف نظر از حمایت های دیگر کشورها مستقل است و آنچه فکر می کنیم اصولی است انجام می دهیم.

سخنگوی سازمان انرژی اتمی افزود: خوشبختانه می بینیم که اقبال بسیار خوبی در حمایت از برجام در سطح جهانی شکل گرفته و این سبب اقدامات متناقض هیأت حاکمه امریکا شده است و مواضعشان قطعاً به خودشان نیز کمکی نمی کند.

کمالوندی با اشاره به اجرای کامل تعهدات کشورمان و تأیید هشت باره آن از جانب آژانس تاکید کرد: از طرف های مقابل، آژانس، اتحادیه اروپا و کشورهای مختلف انتظار داریم که آنها نیز تعهداتشان را انجام دهند.

وی همچنین درباره مطالبه تشدید بازرسی های هسته ای از کشورمان از جانب شماری از سناتورهای امریکایی گفت: ۱۳ سناتور چنین درخواستی را مطرح کردند، آنان ممکن است خواسته هایشان را به ذهن یا به زبان بیاورند و در این مورد ممکن است حتی آن را در قالب قطعنامه یا قانون تصویب کنند، اما آنچه اهمیت دارد این است که جمهوری اسلامی ایران سیاست های خودش را دارد.

کمالوندی افزود: در مبانی ما هیچ گاه مسأله سلاح هسته ای مطرح نبوده و نیست و ما در این خصوص فتوا داریم بنابراین، این مطالبی که بیان می شود برای فضاسازی در عرصه بین المللی است زیرا عملاً در وضعی قرار گرفته اند که نمی توانند از تبلیغات ۱۰ – ۱۲ ساله ای که روی آن کار کردند استفاده کنند.

معاون سازمان انرژی اتمی اضافه کرد: آنان سعی می کنند که فضای تبلیغاتی علیه کشورمان را در سطح رسانه ای و بین المللی احیا کنند اما تلاش بیهوده ای است.

وی اینگونه ادعاها را غیرقابل اعتنا دانست و در عین حال توصیه کرد: رسانه های ما در این خصوص روشنگری کنند که این پرونده چه مسیری را طی کرده است و اکنون در چه وضعی قرار داریم. همچنین باید بیان کنیم که بسیاری از این اتهاماتی که قبلاً مطرح بود پاک شده و کشورمان به تعهداتش پایبند بوده است همچنانکه آژانس با بازرسی های بسیار از مراکز هسته ای کشورمان هر سه ماه یک بار در هشت گزارش این پایبندی را تأیید کرده است.

مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی امشب وارد تهران می شود و صبح فردا با رئیس سازمان انرژی اتمی و برخی مقامات کشورمان دیدار و گفتگو می کند.


منبع: عصرایران