مرگ ملی‌پوش سابق دوچرخه‌سواری در اتوبان قزوین – کرج (+عکس)

ملی‌پوش سابق دوچرخه سواری ایران به علت تصادف دار فانی را وداع گفت‌.

به‌ گزارش ‌ایسنا، حامد ژاله از ملی‌پوشان سابق دوچرخه‌سواری ایران ساعاتی پیش در تصادف زنجیره‌ای که در آزاد راه قزوین – کرج رخ داد با دوچرخه دچار سانحه شد و درگذشت.

او که در حین تمرین فوت کرده، برادر علیرضا ژاله، رییس کمیته کوهستان فدراسیون دوچرخه سواری است.

مرگ ملی‌پوش سابق دوچرخه‌سواری در اتوبان قزوین - کرج (+عکس)


منبع: عصرایران

کلاژن سازی پوست با این خوراکی های خوشمزه

علاوه بر فلفل قرمز، شما می توانید برای کلاژن سازی موثر در بدن گریپ فروت، کیوی، فلفل سبز، کلم بروکلی، توت فرنگی و سایر مرکبات را به رژیم تان اضافه کنید.

بدن شما به طور طبیعی کلاژن سازی می کند اما هرچه سن بالاتر می رود، کاهش تولید کلاژن می تواند منجر به از دست رفتن خاصیت ارتجاعی پوست، ایجاد چین و چروک ها و پتحلیل مفاصل شود. با این حال گزینه های غذایی سالمی وجود دارند که به تولید موثر کلاژن در بدن کمک می کنند. این غذاها از شکسته شدن کلازن در اثر آسیب های محیطی نیز پیشگیری می کنند:

فلفل دلمه ای قرمز: این نوع فلفل سرشار از ویتامین ث است؛ ویتامینی که برای تولید کلاژن در بدن ضروری به نظر می رسد. علاوه بر فلفل قرمز، شما می توانید برای کلاژن سازی موثر در بدن گریپ فروت، کیوی، فلفل سبز، کلم بروکلی، توت فرنگی و سایر مرکبات را به رژیم تان اضافه کنید.

گوجه فرنگی: لیکوپن موجود در آن، نوعی آنتی اکسیدان است که در برابر آسیب های محیطی از کلاژن محافظت می کند.لیکوپن همچنین از کاهش کلاژن در اثر بالارفتن پوست جلوگیری کرده و اثرات مخرب آلودگی محیط و اشعه ماوراء بنفش خورشید که باعث تخریب کلاژن می شوند، را خنثی می کند. لیکوپن به غیر از گوجه فرنگی، در هندوانه و گریپ فروت نیز یافت می شود.

ماھی سالمون: این نوع ماهی سرشار از اسیدهای چرب امگا ۳ است. امگا ۳ ها از پوست در برابر چین و چروک های زودرس محافظت می کنند. قرار گرفتن طولانی مدت در معرض آفتاب، کلاژن سازی را مختل کرده و منجر به التھاب می شود. مصرف اسیدھای چرب امگا ۳ که بیشتر در غذاھای دریایی یافت می شوند، به از بین بردن التھاب و حفظ کلاژن در بدن، کمک می کند. سایر منابع خوب امگا ۳ عبارتند از: آووکادو، گردو و دانه چیا.

سیب زمینی شیرین: غنی از ویتامین آ است که منجر به حفظ سلامت پوست و مفاصل می شود. ویتامین آ همچنین نقش موثری در کلاژن سازی دارد و به رشد سلول ها کمک می کند. ویتامین آ در هویج، طالبی، انبه و زردآلو نیز به مقادیر زیاد وجود دارد.

گوشت بوقلمون: سرشار از اسیدهای آمینه ضروری برای تولید کلاژن است. گوشت بوقلمون یکی از منابع خوب پروتئین و نیز لیزین است؛ اسید آمینه ای که از نقش مهمی در تولید کلاژن دارد. بدن ما قادر به ساخت لیزین نیست و شما باید آن را از طریق محصولات غذایی به دست بیاورید. بوقلمون، سرشار از کولین نیز ھست. کولین به گلایسین تبدیل شده و در ساخت کلاژن مورد استفاده قرار می گیرد. اگر گیاھخوار ھستید، می توانید لیزین را از منابع غیر حیوانی مثل لوبیای سویا و به خصوص توفو دریافت نمایید.

تخم مرغ: زرده آن غنی از کولین است. کولین باتبدیل شدن به گلایسین منجر به کلاژن سازی می شود. نگران کلسترول موجود در زرده تخم مرغ نباشید. چون در صورت سلامت جسمی می توانید رزانه تا ۳۰۰ میلی گرم کلسترول مصرف کنید. تخود، لوبیا، بوقلمون، سالمون و گل کلم نیز از دیگر منابع کولین هستند.

تخم آفتابگردان: منبع خوبی از ویتامین ای است. این ویتامین نوعی آنتی اکسیدان است که از آسیب های ناشی از رادیکال های آزاد جلوگیری می کند. رادیکال های آزاد خود عامل بروز چین و چروک های پوستی هستند. سایر منابع غنی از ویتامین ای عبارتند از روغن سبوس گندم، بادام، فندق، و کره بادام زمینی.

منبع:آوای سلامت


منبع: عصرایران

این ۱۳ نوع سرطان با چاقی مرتبط است

بر اساس گزارش مقامات بهداشت آمریکا، چاقی با ۴۰ درصد از تمام سرطان‌های تشخیص داده شده در آمریکا مرتبط است.

به گزارش ایرنا، بر اساس گزارش مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها (CDC)، این آمار به این معنا نیست که چاقی عامل ایجاد تمام انواع سرطان است؛ بلکه مطالعات نشان می‌دهد چاقی با سرطان مرتبط است.

این مطالعه خبر از چاقی یا اضافه وزن حدود ۶۳۰ هزار مبتلا به سرطان در آمریکا در سال ۲۰۱۴ میلادی می‌دهد و می‌گوید سرطان‌های مغز، مالتیپل میلوما، مری، سرطان سینه پس از یائسگی، تیروئید، کیسه صفرا، معده، کبد، لوزالمعده، کلیه، تخمدان، رحم و روده، ۱۳ سرطان مرتبط با چاقی هستند. حدود دو سوم از مبتلایان، بزرگسالان ۵۰ تا ۷۴ ساله بودند.

بر اساس آمار CDC، این ۱۳ سرطان مرتبط با چاقی،‌حدود ۴۰ درصد از کل سرطان‌های تشخیص داده شده در سال ۲۰۱۴ میلادی در آمریکا را شامل می‌شود. به غیر از سرطان روده، نرخ ابتلا به سرطان‌های مرتبط با چاقی بین سال‌های ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۴ میلادی هفت درصد افزایش داشته است.
این مطالعه نشان می‌دهد از دست دادن وزن می‌تواند خطر ابتلا به برخی سرطان‌ها را کاهش دهد.

شاخص توده بدنی (BMI) مهمترین فاکتور در تعیین وزن نرمال، اضافه وزن و چاقی است. شاخص توده بدنی با تقسیم وزن (به کیلوگرم) بر توان دوم قد (به متر) به دست می آید. شاخص توده بدنی کمتر از ۱۸٫۵، نشان دهنده کم وزنی غیر طبیعی است. اگر عدد بدست آمده بین ۱۸٫۵ تا ۲۴٫۹ باشد، یعنی وزن فرد طبیعی است. عدد بزرگتر و مساوی ۲۵، نشان دهنده اضافه وزن است. عدد ۳۰ به بالا نشان دهنده چاقی است، که به ترتیب به چاقی درجه یک (بین ۳۰ تا ۳۴٫۹)، چاقی درجه دو (بین ۳۵ تا ۳۹٫۹) و چاقی درجه سه (۴۰ به بالا) تقسیم بندی می شود. آگاهی از شاخص توده بدنی برای هر فرد ضروری است.


منبع: عصرایران

درخواست نمایندگان برای تحقیق و تفحص از باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس

هفت نماینده مجلس شورای اسلامی درخواست تحقیق و تفحص از منابع و مصارف و نظام مدیریت دو باشگاه پرسپولیس و استقلال در ۱۰ سال اخیر را مطرح کردند.

سیدفرید موسوی با اعلام این خبر به ایسنا، گفت: در این تقاضای تحقیق و تفحص که از سوی من و آقایان حسن‌نژاد، حسین‌زاده، پارسایی، نجفی، امیرآبادی فراهانی و یوسف‌نژاد مطرح شده درباره چگونگی منابع و مصارف مالی و نظام مدیریت دو باشگاه پرطرفدار پایتخت در ۱۰ سال اخیر سوال شده و همچنین درآمدهای دو باشگاه در ۱۰ سال اخیر و محل درآمدها، مصارف و هزینه دو باشگاه و جریمه‌های ملی و بین‌المللی، سازوکار نظارتی و راهبری و آیین‌نامه‌های اداری و مالی و همچنین تغییرات سازمانی و انتصابات ستادی دو تیم در ۱۰ سال اخیر مورد توجه قرار گرفته است.

به گفته موسوی، این تقاضای تحقیق و تفحص پس از ارائه به هیات رییسه به کمیسیون مربوطه ارجاع خواهد شد.


منبع: عصرایران

فرمانده سپاه: داعش به مرزهای ایران نزدیک شده بود/ موشک‌های ایران بیش از ۲ هزار کیلومتر برد دارند

پایه‌گذار یگان زرهی سپاه گفت: موشک های ما بیش از دو هزار کیلومتر برد دارند در حالی که پیش از انقلاب موشک هیچ جایگاهی در ساختار نظامی ایران نداشت.

مهر نوشت: بخشی از گفتگو با سردار جعفری را در ادامه می‌خوانید؛

ارتباط سپاه و ارتش در دوران دفاع مقدس به چه شکل بود؟

در ابتدا مسئولیت جنگ با ارتش بود، این محوریت تا عملیات هویزه ادامه داشت و بعد از آن سپاه کم کم وارد عرصه شد و عملیات هایی را انجام داد. اما از زمانی که شهید صیاد شیرازی فرماندهی را برعهده گرفت یک وحدتی میان سپاه و ارتش شکل گرفت و عمده عملیات های بعد از آن به صورت مشترک انجام شد که به نظر من این دوره بسیار طلایی در عملیات های آزادسازی مناطق از تصرف دشمنان مانند عملیات های طریق القدس، ثامن الائمه و رمضان بود. اما بعد از عملیات رمضان سپاه و ارتش به صورت مستقل عملیات انجام می دادند و عملیات های فتح و خیبر کاملا به صورت جدا انجام شد که تا پایان جنگ نیز این روند ادامه داشت.

برخی فرماندهان با پذیرش قرارداد ۵۹۸ مخالف بودند، نظرشما در این باره چیست؟

فرماندهان بعد از پذیرش قطعنامه از سوی امام هیچ گونه مخالفتی نکردند و به صورت کامل از ایشان تبعیت کردند. همه فرماندهان سپاه مطیع فرمان امام خمینی(ره) بودند. اما اینکه این کار تلخ بود درست است و آن به دلیل این است که زحمات رزمندگان و خون شهدا و البته آرمان هایی که به دنبال آن بودیم محقق نشده بود. اما با این وجود سپاه خواست امام را پذیرفت و از ایشان تبعیت کرد.

شما دستاورد و نتیجه هشت سال دفاع مقدس را برای ایران در حوزه های مختلف چه می دانید؟

به نظر من آمریکایی ها از موشک ها و تجهیزات ما نمی ترسند، آمریکایی ها از روحیه مردم ایران است که هراسانند و از بسیج عمومی مردم که در زمان جنگ شاهد آن بودیم، واهمه دارند و می دانند اگر اقدامی انجام دهند این بسیج عمومی مجددا شکل گرفته و همه به مقابله با آنها می پردازند.

آقای رفیق دوست در خاطراتشان گفتند که در سفری که به کره شمالی برای خرید تجهیزات داشتند رهبر کره به او گفته بود کشوری که در جنگ است تجهیزات نظامی اش را باید خودش تولید کند. آقای رفیق دوست می گفت سخن رهبر کره جرقه ای در ذهن من بود و امروز ما به جایی رسیده ایم که همه امکانات را خودمان تولید می کنیم. موشک های ما بیش از دو هزار کیلومتر برد دارند در حالی که پیش از انقلاب موشک هیچ جایگاهی در ساختار نظامی ایران نداشت.

از سوی دیگر قبل از انقلاب حدود ۴۵ هزار مستشار نظامی آمریکایی در ارتش ایران حضور داشتند اما امروز  نیاز به هیچ کدام از آنها نیست و همه تجهیزات وزارت دفاع و صنایع خودکفایی در نیروهای مسلح تولید و به کار گرفته می شود. حتی تجهیزاتی که در داخل و توسط جوانان کشور تولید می شود، به برخی از کشورها صادر می کنیم، در حالی که قبل از انقلاب باید پول می دادیم و این تجهیزات را از خارج تهیه می کردیم. اگر جنگ نبود این توانایی ها و خودکفایی ها در حوزه های مختلف به وجود نمی آمد.

بعد از جنگ شاهد بودیم که سپاه وارد عرصه هایی از قبیل سازندگی، فرهنگی و … شد. شما دلیل حضور در این عرصه ها را چه می دانید؟

در زمان جنگ، جهاد و لشگرهای مهندسی سپاه امکانات و تجهیزات بسیاری داشتند. از طرفی مهندسین و تحصیلکرده های بسیاری در دوران دفاع مقدس مشغول خدمت بودند. با پایان جنگ این تجهیزات و امکانات و نیروهای زبده وجود داشتند که نمی شد آنها را در پادگانها مستقر کرد و از علم و تجهیزات بهره مند نشد.

تجهیزاتی که وجود داشت اگر یک ماه مورد استفاده قرار نمی گرفتند از بین می رفتند و غیر قابل استفاده می شد. از طرفی دیگر دولت فضا و شرایطی را بوجود آورد تا سپاه با استفاده از علم و تجهیزات وارد عرصه سازندگی و ساخت جاده و سدها شود. به نظر من حضور سپاه در عرصه سازندگی ضرورتی بود که از این نهاد انقلابی خواسته شد، هنوز هم این اقدامات انجام می‌شود و بسیاری از جاده ها، سدها از جمله سد کرخه با استفاده از همین امکانات موجود در سپاه و توسط فرزندان این ملت در این نهاد ساخته شده است. در خصوص دلایل دیگر و اقداماتی که در حوزه سازندگی توسط قرارگاه خاتم الانبیا انجام شده باید مسئولین امر همانند سردار عبداللهی توضیحات لازم را بدهند اما به نظر من ضرورت و نیاز جامعه دلیل حضور سپاه در این عرصه است.

در عرصه فرهنگی سپاه چندان وارد نشد. شاید بسیج وارد شده باشد اما خود سپاه چندان وارد این عرصه نشده است. بهترین اقدامی که در عرصه فرهنگی سپاه و دیگر نهادها می توانند انجام دهند انتقال تجربه گرانبهای ۸ سال دفاع مقدس است.

به نظر شما آیا حضور مستشاری سپاه در کشورهای همسایه موثر بوده و این حضور چه دستاوردهایی برای ایران می تواند در پی داشته باشد؟ 

حضور ما در سوریه و عراق حضور مستشاری و با خواست دولت های این کشورها بود. شهادت برخی از عزیزان ما در سوریه هم در ماموریت های مستشاری بوده است. مثلا سردار حسین همدانی در ماموریت مستشاری که داشت توانست با انتقال تجارب خود از ۸ سال دفاع مقدس، بسیج مردمی در سوریه تشکیل دهد و این نیروهای مردمی توانستند به مقابله با تروریسم بپردازند.

در سوریه، کشورهای همانند روسیه بسیار قوی تر و پررنگ تر از ایران حضور پیدار کردند. مثلا ارتش روسیه و نیروی هوایی این کشور با قدرت عملیات انجام می داد اما نقش ایران تنها مستشاری بوده و وظیفه ما انتقال تجربیات دفاع مقدس به مردم سوریه و عراق برای مقابله با تروریسم است. البته این حضور مستشاری نیز از ما خواسته شده و اگر خواست آنها نبود ما نمی توانستیم در این کشورها حضور پیدا کنیم.

دستاور این حضور مستشاری در سوریه و عراق برای ایران چه بوده است؟

بر اساس آموزه ها نباید در خانه با دشمن جنگید، بلکه باید بیرون رفت و به مقابله با آنها پرداخت. در مسئله تروریسم و داعش در کشورمان با آنها مقابله نکردیم بلکه با حضور مستشاری و کمک به مردم سوریه و عراق با توطئه گروههای تروریستی مقابله کردیم وگرنه با قدرتی که داعش در اوایل کار گرفته بود خطرات بسیاری متوجه منطقه و کشور ما بود. به واقع اگر سپاه وارد عمل نمی شد و نیروهای مردمی عراق و سوریه ایستادگی نمی کردند باید در مرزها به مقابله با داعش می پرداختیم.

همانطور که شما می دانید داعشی ها بخش های عظیمی از عراق از جمله قسمتی از کردستان و شهر بزرگ موصل را تصرف کرده بودند و به مرزهای ایران نزدیک شده بودند، حضور مستشاری ایران در جبهه مقابله با داعش عملی پیش دستانه بود و سازمانی که می تواند ماموریت مستشاری را به خوبی انجام دهد سپاه پاسداران است.

اگر اعلام می شد که جوانان ایران برای مقابله با داعش و تروریست ها حضور پیدا کنند میلیون ها نفر داوطلب و آماده حضور در نبرد علیه تروریسم بودند. امروز تعداد زیادی از جوانان ایران آموزش دیده اند و برای حضور در جبهه مقاومت و مقابله با تروریسم ثبت نام کردند اما همانطور که همه مسئولین تاکید دارند حضور ما در سوریه و عراق تنها به صورت مستشاری و بنا بر خواست دولتهای قانونی این کشورها است.

موضوعی که این روزها بسیار مطرح است بحث رفراندوم در اقلیم کردستان است که با مخالفت شدید دولت مرکزی عراق و کشورهای همسایه از جمله ترکیه و ایران روبرو شده است، شما آینده این رفراندوم و اتفاقات را چگونه ارزیابی می کنید؟

در اقلیم کردستان رخداد بسیار خطرناکی است و می تواند تبعات غیرقابل پیش بینی برای کشورهای منطقه و خود ساکنان اقلیت کردستان در پی داشته باشد البته اگر به پشت صحنه این حرکت نگاه کنیم حضور رژیم صهیونیستی را می بینیم که با بازگشایی سفارت در اقلیم کردستان این هدف را دنبال می کنند.

هدف آمریکا از دنبال کردن موضوع تجزیه کشورهای غرب آسیا چیست؟

آمریکایی ها از بحران در جهان بخصوص در غرب آسیا سود می برند و هر چقدر کشورهای منطقه قدرت کمتری داشته باشند به نفع آمریکا و در راستای اهداف این کشور است، اگر این کشورها تجزیه شوند قطعا در رسیدن آمریکا به اهدافش کمک بیشتری می کنند.

در پی حوادث میانمار سپاه پاسداران با صدور بیانیه ای اعلام آمادگی برای کمک رسانی به مردم آواره میانمار کرد. از طرفی برخی سخن از حضور مستشاری سپاه در میانمار را مطرح کرده اند که البته از طرف فرماندهان سپاه رد شد و گفتند که مسئله سوریه و عراق و حضور مستشاری سپاه در این کشورها با خواست دولت های این کشورها بوده و با مسئله میانمار بسیار متفاوت است. دیدگاه شما در این باره چیست؟

همانطور که فرماندهان سپاه گفتند قضیه سوریه و عراق بسیار متفاوت است. حضور مستشاری سپاه در این کشورها به خواست دولت های آنها است. بیانیه سپاه برای کمک رسانی به مردم مسلمان میانمار از بعد کمک های انسان دوستانه و نه حضور مستشاری است.

بعد از توافق برجام شاهد عهدشکنی های آمریکا و تحریم ایران به بهانه متفاوت هستیم. از طرفی شاهد هجمه ها و فشارهای مختلف  و البته تحریم ها علیه سپاه و شرکت های مرتبط با این نهاد انقلابی هستیم. شما دلیل این فشارها را چه می دانید؟

در خصوص برجام و مسائل پیرامون آن دستگاه دیپلماسی باید ابراز نظر کند اما درباره فشارها و هجمه ها به سپاه باید بگوییم دلیل ان این است که سپاه یک نقش دفاعی و پاسداری از انقلاب دارد. این نقش در زمان جنگ تحمیلی هم به همین شکل بود. اگر کشوری می خواهد از امنیت برخوردار باشد باید قدرت بازدارندگی داشته باشد و اگر ایران قوی باشد صلح نیز برقرار است از طرفی دچار ضعف شود احتمال جنگ نیز وجود دارد. بسیاری این مسئله را فراموش کردند و یادشان رفته که دلیل تجاویز صدام به ایران احساس ضعف در نیروهای ایران بود. اگر صدام می دانست و این احساس را داشت که نیروهای نظامی ایران به خوبی می توانند از کشور دفاع کنند هرگز به خود اجازه تهاجم نظامی را نمی داد.

قدرت سپاه در دفاع از انقلاب اسلامی دلیل تحریم ها و هجمه ها علیه این نهاد انقلابی است. سپاه با توانایی که دارد وظیفه دفاع از انقلاب برعهده او گذاشته شده، به همین دلیل هجمه ها از سوی دشمنان داخلی و خارجی به سپاه صورت می گیرد


منبع: عصرایران

طرز تهیه پاستا صدفی شکم پر

سفره ایرانی – این غذا یک غذای خوشمزه و شیک و مناسب مهمونی، مخصوصا جشن تولد کوچولوها است.

 میزان سرو: ۴ الی ۶ نفر

مواد لازم:

    پاستای صدفی (درشت): ۲۵ عدد
    کره: یک دوم پیمانه
    خامه پر چرب: ۱ پیمانه
    پنیر پارمزان (رنده شده): یک و سه چهارم پیمانه
    سینه مرغ پخته (بدون پوست و استخوان): ۴۵۰ گرم
    پنیر ریکوتا: یک و یک دوم پیمانه
    پنیر ماتزرلا (رنده شده): ۱ پیمانه
    تخم مرغ: ۱ عدد
    نمک: به مقدار لازم
    فلفل سیاه (پودر شده): به مقدار لازم
    برگ ریحان تازه (درشت خرد شده): به مقدار لازم
    برگ جعفری (درشت خرد شده): به مقدار لازم

طرز تهیه پاستا صدفی شکم پر
طرز تهیه:

۱٫ ابتدا پاستا را مطابق دستورالعمل روی بسته آن بپزید تا نرم شود. برای تهیه سس آلفردو، کره را در ظرف مناسبی روی حرارت گرم کنید. خامه را به آن اضافه کنید. هنگامی که خامه شروع به جوشیدن کرد، ظرف را از روی حرارت بردارید و سه چهارم پیمانه پنیر پارمزان رنده شده به آن اضافه کرده و هم بزنید و کنار بگذارید. پنیر ماتزرلا و یک پیمانه پنیر پارمزان باقیمانده را در ظرفی جداگانه با هم مخلوط کنید. یک سوم پیمانه از این مخلوط را کنار گذاشته و بقیه را با پنیر ریکوتا، تخم مرغ، نمک و فلفل سیاه در ظرف مناسبی با هم مخلوط کنید.

۲٫ سینه مرغ پخته را ریش ریش کرده و اضافه و مخلوط کنید. نیمی از سس آلفردو را کف یک ظرف فر به ابعاد ۲۲×۳۲ سانتی متری بریزید. داخل پاستاهای صدفی را با مخلوط مرغ پر کنید و به صورت یک لایه در ظرف فر بچینید. سس آلفردوی باقیمانده را روی آنها بریزید و یک سوم پیمانه مخلوط پنیر کنار گذاشته شده را روی آنها بپاشید و حدود ۱۵ الی ۲۰ دقیقه در فر از قبل گرم شده با دمای ۱۸۰ درجه سانتی گراد (۳۵۰ درجه فارنهایت) قرار دهید تا پنیر طلایی و برشته شود. در صورت تمایل روی پاستاها را با برگ ریحان و جعفری خرد شده تزیین کرده و سرو نمایید.


منبع: عصرایران

تاریخ ۵۰ سال قبل، از نگاه مطبوعات

هفته نامه صدا – لیلا ابراهیمیان: مرداد سوزان سال ۱۳۳۲ که به پایان رسید، فصل خزان آزادی، نهادهای مدنی و مطبوعات فرا رسید. تا سال های بعد باید زمان می گذشت تا برخی از نشریات جانِ دوباره بگیرند. در میان تغییر هویت، گرایش از سیاست به موضوعات روزمره و سطحی که گاه آنها از نشریات سیاسی به نشریات زرد شهره شدند.

کودتای ۲۸ مرداد اگر نشریات سیاسی – روشنفکری را به محاق برد تا زمانه دیگر، اما فضا را برای نشریات فرهنگی، سینمایی و زرد فراهم کرد. در این دوره نشریات دیگری پا به عرصه گذاشتند؛ روزنامه ها جای خود را به مجلات داده؛ مجلات ادبی، اجتماعی و سینمایی؛ مجله هایی که هر یک تاریخ خود را دارد و نقشی در روایت تاریخ مردم ایران زمین، و ما این بار تاریخ ۵۰ سال قبل را از آیینه مطبوعات با شما مرور می کنیم.

سپید و سیاه؛ مجله داری در زمانه سخت

هجدهم مرداد ۱۳۳۲ هنوز دولت ملی بر سر کار بود و دکتر مصدق درگیر با اقلیت مجلس هفدهم، که پرتره اش روی جلد مجله ای نقش بست؛ مجله «سپید و سیاه نو». مجله را علی بهزادی منتشر می کرد. دانش آموخته حقوق و علوم سیاسی از دانشگاه فرانسه. اگر شماره اول مجله به دوران شکوفایی مطبوعات نسبت می برد، در شماره بعدی، کودتای ۲۸ مرداد اولین خبر این مجله شد.

«قوای انتظامی در شب سه شنبه هر جا دستجات چپ را می دیدند مضروب می کردند و چون شعار چپی ها علیه دربار بود، سربازان و پاسبان ها له شاه شعار می دادند. این جریانات باعث می شود که سخنگوی دولت رسما اظهار بدارد که دولت خیال جمهوری ندارد و به زودی شورای سلطنتی تشکیل خواهد شد…»

فریدون مشیری و هوشنگ ابتهاج علیه براهنی

سیاه و سپید اما تنها نشریه این دوران نبود؛ «روشنفکر» رحمت مصطفوی، «امید ایران» علی اکبر صفی پور و «فردوسی» نعمت الله جهانبانویی شانه به شانه بهزادی روی دکه می نشستند. در کنار «تهران مصور»، وضعیت اینچنین پیش می رفت تا مرداد ۱۳۵۳، یعنی ۲۱ سال بعد.

شاه در دیدار با مدیران مجلات از این وضعیت به نخست وزیرش گله کرد: «این همه مطبوعه را می خواهیم چه کار؟» همان شب شصت نشریه تعطیل شد تا ایام منتهی به انقلاب که بار دیگر سپید و سیاه روی دکه بازگشت تا یک سال بعد از انقلاب مجله که تعطیل شد، بهزادی چهار سال در خانه ناصر تقوایی خود را پنهان کرد و بعد از تبرئه اش در دادگاه، امتیاز مجله دانستنیها را گرفت اما این مجله به رونق و کامروایی نرسید تا این که علی بهزادی در ششم شهریور ۱۳۸۹ غمگین از آرزوی از دست رفته در روزنامه نگاری از دنیا رفت.

در دهه ۴۰ نوشتن از سیاست و نقد سیاست جای خود را به صفحات فرهنگی – هنری و گزارش های اجتماعی داده بود و هیچ چیزی در نقد سیاست پهلوی در صفحات نشریات دیده نمی شد. سپید و سیاه در ۱۶ تیرماه ۱۳۴۶ (سال چهاردهم، شماره ۷۱۹) گزارشی درباره خیابان های تک شغلی تهران نوشته است.

این گزارش به سرای قند و شکر، راسته کتاب فروشان، خیابان سعدی، خیابان بانک و کهنه فروشان در خیابان باب همایون پرداخته است: «نزدیک به شصت سال پیش، شخصی به نام اقبال در خیابان شاه آباد، در یک مغازه کتاب و لوازم تحریرفروشی باز کرد و مشغول به کار شد. آن روزها توجه این مغازه بیشتر از همه به مدرسه سپهسالار و طلبه های آنجا بود که به کتاب و قلم و کاغذ احتیاج داشتند. بعد دبیرستان شاهدخت افتتاح شد و مدرسه های دیگر که بعدا تاسیس شدند. کسبه و تجار کتاب را متوجه اهمیت این خیابان کرد و دیری نگذشت که شاه آباد مرکز فروش کتاب و لوازم تحریر گردید…»

فردوسی در گذر ایام

به نشریه روشنفکری معروف بود؛ هفته نامه ای که گاه از شعر نو می گفت و گاه از سینما و گاه از سیاست. حیاتش در مرداد ۳۲ آغاز شد. در این دوره فردوسی در کنار مجلات متعدد و فراوانی چون امید ایران، کاویان، جهان نو، نیسان و «سپید و سیاه» از سیاست می گفتند تا دوران سر رسیدن زودهنگام خفقان، بعد از آن داستان های کوتاه جای مطالب عمیق سیاسی را گرفت.

در شماره ۱۳ تیر ماه این مجله، مقاله انتقادی رضا براهنی و جوابیه کسرایی، مشیری، نادرپور و سایه به او آمده است: «چندی پیش آقای اخباری، معاون اداری و مشاور گروه ادبی کاخ جوانان به نمایندگی از طرف هیئت مدیره از ما چهار تن دعوت کردند که برنامه های هفتگی گروه ادبی را تنظیم و اداره کنیم. پذیرفتیم و چهارشنبه ۲۴ خرداد جلسه با آقای اخباری آغاز گردید…»

رضا براهنی از این برنامه انتقاد کرده بود. اما این چهار نفر آن را به «قلب واقعیت» می دانند و به او در شماره تیر ماه فردوسی پاسخ می دهند.

فریدون مشیری و هوشنگ ابتهاج علیه براهنی

تهران مصور؛ تصویرگر تهران

هفته نامه ای با مطالب اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی که چهار دوره را در طول حیات خود می بیند. اولین دوره اش از خرداد ۱۳۲۱ با صاحب امتیازی احمد دهقان منتشر می شود تا زمان قتل دهقان در سال ۱۳۲۹ و بعد از آن محمود رجاء سردبیر مجله است.

در این دوره کسانی چون سیامک پورزند، حسین سرفراز، اسماعیل رائین، لعبت ولا، منوچهر محجوبی، اسماعیل یگانگی و صدرالدین الهی با این مجله همکاری می کنند. در اواسط دهه ۴۰ ستار لقائی سردبیری مجله را به عهده دارد تا سال ۱۳۵۳ که در مرداد ماه به دستور امیرعباس هویدا ۵۲ روزنامه و هفته نامه و ماهنامه تعطیل می شود. این تعطیلی تا زمان انقلاب ادامه دارد.

شهریور ۱۳۵۷ تهران مصور کار خود را دوباره از سر می گیرد. در شماره تیرماه (۱۶ تیرماه) این مجله در بخش «توی شهر» فیلم ها و کتاب های هفته معرفی شده است. در بخشی از اخبار روز فرهنگی آمده است: «جلسه هفتگی گروه ادبی کاخ جوانان با شرکت شهریار شاعر معاصر تشکیل گردید. در جلسه این هفته کاخ جوانان درباره ارزش ادبی آثار شهریار و تاثیر اشعار او در شعر معاصر بحث شد و ضمنان اشعاری از وی قرائت گردید.

نویسندگان و شعرا و علاقه مندان به مباحث شعر و شاعری می توانند در برنامه کاخ جوانان شرکت کنند. البته امیدواریم مغرضین و تازه کارها نمک پاش این جلسات ساده نباشند.» فیلم های هفته دوم تیرماه عبارت بودند از نیم وجبی، سندباد، کارگردان جدید، والاهه، ۷۰ میلی متری، خلیل عقاب، پابرهنه ها، پسران علاءالدین.

فریدون مشیری و هوشنگ ابتهاج علیه براهنی

یغما؛ آوای روشنفکران

فروردین ۱۳۲۷ تا اسفند ۱۳۵۷؛ مجله ادبی، تاریخی – تحقیقی است که در سال های ۱۳۲۷ تا ۱۳۵۷ با سردبیری حبیبی یغمایی به صورت ماهانه و در ۶۴ صفحه منتشر شده است. با حضور نویسندگانی چون محمود صناعی، محمد علی اسلامی ندوشن، مجتبی مینوی، جلال الدین همایی، محیط طباطبایی و دکتر محمد معین. در شماره تیر ماه ۱۳۴۶ نامه ای از ملک الشعرای بهار به محمد علی جمال زاده منتشر شده است.

بهار بعد از شرح حال خود و درد فراق از دوستان خود می نویسد: «دستخط های شما را در تهران زیارت کردم و به امید پاسخ شفاهی جواب عرض نکردم زیرا هر هفته خود را آمدنی می دانستم. بعد از وصول تلگراف هم فوری به آقای نخست وزیر پیغام داده و تلفن کردم و تلگراف جنابعالی را هم حسب الامر فراهم است اما خودم از روز حرکت نظر به دوائی که تهیه شد محتاج نشدم در عین حال اطبا را باید آگاه ساخت. در حال تب زیادتر حال مزاحمت ندارم. قربانت بهار.»

این نامه در سوئیس نوشته شده است ولی تاریخ آن مشخص نیست. همچنین در بخشی دیگر درباره انجمن قلم نوشته شده است: «انجمن قلم انجمنی است ادبی که نه سال است در ایران تشکیل شده. دبیرکل و مدیرعامل ثابت و فعال آن جناب زین العابدین رهنما نویسنده کتاب پیامبر است. این انجمن با چند انجمن از ممالک دیگر روابط دوستانه و مکاتبه دارد. رئیس انجمن قلم در سال های گذشته علی اصغر حکمت بود؛ بعد از حکمت جناب وزیر دربار سابق این سمت را یافت. اخیرا این مقام ارجمند به جناب منوچهر اقبال تعویض شد.»

کوشش؛ روزنامه ای بی تاثیر

روزنامه کوشش در چهار صفحه منتشر می شود با صاحب امتیازی و مدیرمسئولی س. رضوی. روزنامه ای با قطع بزرگ با تیترهای چند خطی. این روزنامه در روز ۱۱ تیر ماه چند موضوع را محور اصلی بحث خود قرار داده است. در سیاست خارجی روزنامه با چهل و ششمین سالروز تاسیس حزب کمونیست چین، که کودتایی در آن کشور شکل گرفت و جنگ اعراب و اسرائیل توجه دارد و در حوزه داخلی «سفر شاهنشاه و شهبانوی ایران را به باشگاه معلمان تهران» در تیتر اخبار خود قرار داده است.

در ۱۵ تیر ماه با تیتری می نویسد: «رشد ملی انتخابات به معرض آزمایش در می آید»؛ در بخشی از این مقاله آمده است: «کارت انتخابات مجلس شورا، سنا و مجلس موسسان به میزان ۱۰ میلیون توزیع می گردد و این کار تا یک ماه ادامه خواهد داشت. مابین ادوار بیست و دوگانه انتخاباتی تنها دوره گذشته و این دوره است که ملت ایران می تواند حقا به موهبت و برکات آزادی انتخابات پی ببرد.

شاید در این شصت سال حکومت مشروطه و دموکراسی ایران کمتر احتمال داده می شد که ملت ایران دارای آنچنان رشد و شخصیتی شده باشند که در صورت اعطای آزادی واقعی بتوانند از حقوق مسلم خود استفاده کنند… شاهنشاه برای اطمینان کامل از این که در این مورد کوچک ترین وقفه ای روی ندهد دستور رواج و انتشار کارت الکترال را صادر کردند. وجود این کارت ها در دوره گذشته آزمایش و محک خوبی بر میزان رشد ملی ملت ایران بود و این دوره نیز ملت ایران از آزمایش پیروز بیرون خواهد آمد…» روزنامه کیهان هم در ۱۲ تیر ماه با تیتر «کارت انتخابات توزیع می شود» این خبر را کار کرده است.

کیهان از گذشته تا به امروز

کیهان یکی از قدیمی ترین روزنامه های ایران است؛ اولین شماره آن در سوم خرداد ۱۳۲۱ در تهران منتشر شد و به جز سه بار توقیف در سال ۱۳۲۲ به طور مستمر منتشر شده است. این روزنامه در شماره (۷۱۷۱) خود در دهم تیر ماه ۱۳۴۶ چند خبر را در صفحه اول خود جای داده است: «دکتر اقبال انجمن پزشکان فارس را افتتاح کرد؛ ۲۵۰ هزار تن گندم به کشورهای همسایه صادر می شود؛ کودکان جنوب شهر در ملاقات با شهردار، پارک و میدان بازی خواستند».

 فریدون مشیری و هوشنگ ابتهاج علیه براهنی
در گزارش از وضعیت حمل و نقل و سیستم تاکسیرانی کشور هم آمده است: «کمبود تاکسی ناراحت کننده است؛ کمبود تاکسی در تهران محسوس است و مقامات تعاونی تاکسیرانان مجددا به فکر افزایش تعداد تاکسی در پایتخت افتادند. مقامات مسئول تاکسیرانی تاکنون علت کمبود تاکسی را استقبال مسافران از نرخ متعادل تاکسی مجهز به تاکسی متر اعلام کرده بودند. علاوه بر این گفته شده بود توقف روزانه به طور متوسط ۹۰۰ دستگاه تاکسی فرسوده در تعمیرگاه ها از علل کمبود تاکسی است.»

این روزنامه در گزارشی دیگر با عنوان «جنگ با درخت» می نویسد: «درخت کهن سال خیابان سپه که مانند اسرا با میله های آهنی به هم بسته شده اند ای کاش جمعیتی به نام «جمعیت حمایت از درخت» تشکیل می شد و از حقوق این موجودات زبان بسته دفاع می کرد… تهران جز خیابان های خشک و آسفالته و شلوغ و داغ و ساختمان های سنگی سر به فلک کشیده آهنی چه دارد و جز چند پارک، کدام گردشگاه مشجر و جنگل مصنوعی وجود دارد که ما اینچنین سر دشمنی و عداوت با چهارتا چنار سرسبز کنار خیابان داریم؟»

۵۵ دختربچه برای ازدواج از دادستان تهران اجازه گرفتند

در گزارش کیهان ۱۲ تیر ماه آمده است: «۵۵ دختربچه برای ازدواج از دادستان تهران اجازه گرفتند. حداکثر سن این دختران ۱۵ سال بود و به همین علت اجازه دادستان تهران برای ازدواج آنها ضرورت دارد. به موجب آماری که در دادسرای تهران موجود است، هر سال به طور متوسط ۲۵۰۰ دختر نابالغ از دادسرای تهران اجازه ازدواج می گیرند… هر روز به طور متوسط ۴۰ الی ۵۰ دختر خردسال همراه پدر و مادرشان به دادسرا می آیند تا دادستان به آنها اجازه ازدواج دهد.» سپس با چند نفر از خانواده این دختران مصاحبه ای انجام شده است که شرح آن در صفحه ۱۲ روزنامه کیهان آمده است.

در پانزدهم تیر ماه خبری از دانشگاه آمده است: «تعداد دانشجویان تا ۵ سال دیگر ۲ برابر می شود. ۵۴۰۰ نفر از دانشجویان اتومبیل سواری دارند. افزایش دانشجو در مراحل مختلف دانشگاهی خواهد بود؛ ۸۵ درصد از این ۱۰ هزار دانشجو در دوره های لیسانس و ۱۵ درصد در دوره های بالاتر خواهد بود. همچنین این افزایش دانشجو بیشتر در رشته های علوم انسانی خواهد بود چون راه اندازی این رشته به امکانات آموزشی کمتری نیاز دارد تا رشته های فنی – مهندسی.»


منبع: برترینها

گفت‌ و گو با «جرج ساندرز»، نامزد جایزه‌ی من بوکر

ویلی، پسر ١١ ‌ساله آبراهام لینکلن، در تاریخ ٢٠ فوریه ١٨۶٢ درگذشت. رییس‌جمهور که پیش‌تر از جنگ داخلی به ستوه آمده بود، آن‌چنان آشفته و پریشان بود که گفته می‌شود چند روز بعد به سردابه کلیسا، جایی که پسرش در آن به خاک سپرده شده بود، رفت و او را از تابوت خارج کرد. تسلی، عذاب روحی یا اندوه؛ هیچ‌کس دلیل این کارِ او را نمی‌دانست و حتی هیچ‌کس نمی‌دانست آیا او واقعا دست به چنین کاری زده است یا خیر. جورج ساندرز نتوانست این داستان را از ذهنش بیرون کند.

نویسنده کتاب دهم دسامبر و استاد داستانِ کوتاه چندین بار دست به قلم برد تا اینکه سرانجام توانست رمانی عجیب درباره لینکلن با نامِ «لینکلن در باردو» بنویسد. نویسنده در این کتاب از صداهای مختلفی، مانند روایات تاریخی، آشنایان لینکلن و حال و هوای گورستان در دوره‌های تاریخی و موقعیت‌های بسیاری استفاده کرده است تا بتواند روایتی شخصی و در عین حال جهانی را درباره آن شب تاریخی در سال ١٨۶٢ بازگو کند.

تاد لئوپولد در تماسی تلفنی از واتسون ویلِ کالیفرنیا، جرج ساندرز، استاد ادبیات داستانی دانشگاه سیراکیوس را به دام انداخت و با او گفت‌وگو کرد.

 من شيفته نويسنده‌هاي روس هستم

چرا در عنوان کتاب از واژه بودایی «باردو» استفاده کرده‌اید؟ چرا عنوان کتاب را «لینکلن در برزخ» یا «لینکلن در اعراف» نگذاشتید؟

من با آیین کاتولیک بزرگ شده‌ام و درک من از برزخ جایی است که به آن وارد می‌شویم و تا بخشش گناهان‌مان در آنجا می‌مانیم. فاصله و دوری ما از خدا نوعی مجازات وحشتناک است. سرانجام پس از سال‌های بسیار طولانی می‌توان از آنجا نجات یافت. برای من چنین جایی به زندان بی‌شباهت نبود.

اما تصور ذهنی من از باردو و آن گونه که دوباره آن را در ذهن خود مجسم کردم، جایی است که تا به خودشناسی نرسیده‌اید و از پریشانی و سردرگمی بیرون نیامده باشید، در آن خواهید ماند. پس هنگامی که این مسائل را به درستی درک کردید، می‌توانید در هر زمان که مایل باشید آنها را رها کنید. فقط کافی است بدانید این نوع مسائل کهنه و زودگذر هستند و می‌توان از آنها رهایی یافت.

من تحت تاثیر ساختار داستان قرار گرفته‌ام. این گونه که داستان به وسیله چند راوی بازگو می‌شود مرا به یاد تاریخ شفاهی می‌اندازد و این نوع داستان‌سرایی با نوعی هم‌سرایی یونانی نیز مقایسه شده است و حتی داستان تجربی جی آرِ ویلیام گادیس را به‌خاطرم می‌آورد. آیا موقع نوشتن، این داستان‌ها را در ذهن داشتید یا اینکه ساختار داستان به طور طبیعی شکل گرفت؟

در کمال تعجب باید گفت هر دو را مدنظر داشته‌ام. حافظه من این گونه است که هر آنچه را در جایی خوانده یا در فیلمی دیده‌ام در ذهنم می‌ماند و می‌توانم به راحتی آن را به‌کار ببرم.

گاهی یک اثر ادبی صرفا در تلاش برای حل مساله‌ای است. در این مورد چنانچه بر این باور بودم که لینکلن واقعا به سردابه کلیسا رفته است، آنگاه این مساله جالب می‌شد و به دنبال آن جزییات تخصصی دیگری نیز مطرح می‌شد. برای نمونه، لینکلن آخر شب در سردابه کلیسا… از کجا می‌دانیم چه اتفاقی افتاده است؟ چه کسی آنجا بوده که بتواند این اتفاق را برای ما روایت کند؟ در اینجاست که پای ارواح به میان می‌آید. همچنین آن لحظه خاص در سردابه کلیسا- حداقل برای من، آن گونه که در ذهنم آن را تصور کردم، با سایر رویدادهای عالم خارج و زندگی لینکلن به خوبی هماهنگ شده است- نکته اینجاست که باید آن لحظه خاص را نقطه عطفی در تاریخ درنظر بگیریم، در غیر این صورت آن لحظه معنی خاصی نخواهد داشت.

کار من تماما سختکوشی بود و البته سختکوشی همواره به پیشرفتی نسبتا منظم می‌انجامد. نوشتن داستان، پس از یادآوری و بازآفرینی آنچه رخ داده، کاری دشوار است و می‌توان گفت به مدت چهار سال دیوانه و از خود بی‌خود شده بودم.

در فصل‌های آغازین کتاب ظاهرا مطالبی را از روایات تاریخی نقل می‌کنید اما بعدها مشخص می‌شود برخی از این مطالب غیرواقعی و تخیلی هستند.

در ابتدای کار هدف من استفاده از اسناد تاریخی و گزینش و تنظیم آنها به صورت روایت بود. اما هنگامی که داستان را نوشتم متوجه نوعی ناهماهنگی میان نوشته‌هایم و روایتی که در همه آن سال‌ها در ذهنم شکل گرفته بود، شدم. از این رو چنانچه مجبور باشم با اضافه کردن برخی نکات، شبکه‌سازی را رفع و رجوع کنم، باید بگویم آنچه نوشته‌ام رمان و سوژه مناسبی برای منتقدان است.

آیا برای نوشتن کتاب «باردو» قانون و قاعده‌ای را درنظر گرفته بودید؟

در حقیقت، این اتفاقی است که موقع بازنگری کتاب رخ داد و در برخی قسمت‌های کتاب مانند صفحه ١٠ و ۶٠ برخی قواعد را مورد توجه قرار ‌دادم و از آن جا که کاربرد برخی قواعد با هم نامفهوم است، نویسنده مجبور به انتخاب است و با گزینش‌هایی که انجام می‌دهد در هر پیش‌نویس تا حدودی دست به تدوین قواعد می‌زند. نکته جالب این است، هنگامی که از قواعد پیروی می‌کنید، نتیجه دقتی را که به خرج داده‌اید، می‌بینید.

چهره و شخصیت برخی از ارواح متعارف و معمول نیست. این تصویرها را از کجا گرفته‌اید؟

نویسنده از برخی جهات همواره از اثر خود کمک می‌گیرد و آن را پیش می‌برد. من کتابی به نام «فرمانروایی کوتاه و وحشتناک فیل» دارم که به کل درباره آرایش و شکل‌بندی عناصر داستان است. در این کتاب به این مساله پرداخته‌ام که اگر شخصیتی عنصر روحی و روانی خاصی دارد، آیا این عنصر نمود فیزیکی و جسمانی دارد؟ – برای مثال اگر فردی بی‌نهایت سختگیر باشد، آیا این بدان معناست که از سنگ ساخته شده است؟

همچنین فکر می‌کنم من به عنوان نویسنده هنگام نوشتن می‌توانم ایرادهایی را که ممکن است خواننده بگیرد، پیش‌بینی کنم. برای نمونه، واژه «روح» در کتاب به‌کار نرفته است، زیرا نمی‌خواهم خواننده از این شخصیت‌ها تصور روح را داشته باشد به این دلیل که اگر فکر کنید این شخصیت‌ها روح هستند، آنگاه تصور شما از این شخصیت‌ها تصوری مبهم خواهد بود.

بخشی از بازی این است که خواننده به تدریج درگیر داستان شود ـ این شخصیت‌ها دقیقا چه هستند؟- چنانچه تصور کنید روح هستند، در طی داستان متوجه خواهید شد که در اشتباه هستید و به طور دقیق نمی‌توان اسم آنها را روح گذاشت. بخشی از این چالش نگارشی دریافتِ این مساله است: وقتی که وارد حوزه‌ای بیش از حد شناخته‌شده می‌شوید، تلاش کنید برای جذب بیشترِ خواننده به نوعی در آن حوزه تحول و تحرک ایجاد کنید.

دومین دلیل ـ که در حقیقت همان دلیل اول است ـ این است که یکی از چالش‌های این کتاب تا حدودی طنزآمیزکردنِ آن بوده است. شم من می‌گوید اگر قرار است خیلی سرراست و بدون شاخ و برگ به روایت داستان بپردازم ترجیح می‌دهم به نوعی با شوخ‌طبعی آن را بیان کنم. امتیاز این کار در این است که غرابت فیزیکی (جسمانی) شخصیت‌ها به دلایل روان‌شناختی حضور آنها در داستان مربوط است.

 من شيفته نويسنده‌هاي روس هستم
یکی دیگر از آثار شما داستان کوتاه «سرزمین جنگ داخلی در افولی ناخوشایند» است. آیا علاقه خاصی به این دوره تاریخ دارید؟

در این دوره تاریخ یک چیز فوق‌العاده‌ای وجود دارد. شاید این است که این رویدادهای افسانه‌ای که هومر پدیدآورنده آنها است در همین‌جایی که هم‌اکنون رستوران چیک ـ فیل ـ‌ای و پارکینگ پاساژ وجود دارد، اتفاق افتاده است. این قضیه همیشه برای من جالب بوده است.

من تمایل دارم به دنبال علاقه‌ام بروم، بدون آنکه هیچ تعقلی درباره آن کنم. برای داستان‌نویسی باید سخت به آن علاقه‌مند باشید. اینکه چیزی صرفا به لحاظ عقلی برایم جالب باشد، برای استمرار کار کافی نیست. اما اگر آن چیز به طرزی غیرمنطقی و غریزی برایم جالب باشد ـ مثلا اگر آن چیز برای من مایه خنده باشد یا اگر گنجینه‌ای از واژه‌های موردنیاز آن زمینه را در اختیار داشته باشم، می‌دانم که می‌توانم آن کار را ادامه دهم.

در این بخش به پرسش‌های خوانندگان می‌پردازیم. بسیاری از خوانندگان ـ مانند امیلی، جیمز، فیگی، و کیلا- می‌خواهند بدانند چه تفاوتی میان نوشتن داستان کوتاه و نوشتن رمان وجود دارد.

واقعا تصمیم گرفته بودم به هیچ‌وجه رمان ننویسم. و از اینکه رمان‌نویس نیستم خیلی به خودم می‌بالیدم و بسیار خرسند بودم که نویسنده داستان کوتاه هستم. اما این قضیه در تمام آن سال‌ها مرا آزار می‌داد، زمانی که شروع به نوشتن کردم، طولی نکشید که فهمیدم داستانم بیش از ۵٠ صفحه است. دایما به خود می‌گفتم: « این کتاب نباید خیلی حجیم باشد. می‌خواهم کتابم کوتاه باشد. اگر بشود این داستان، داستانِ کوتاه باشد، خیلی خوب می‌شود زیرا می‌دانم داستان کوتاه تا چه اندازه تاثیرگذار است. » «اما، مجبور شدم داستانم را اندکی طولانی کنم. و از اینکه دیدم تفاوت چندانی میان داستان کوتاه و رمان وجود ندارد، به هیجان آمدم. تنها تفاوت این بود که در قابی بزرگ‌تر می‌نوشتم.»

سایرا پرسیده است: مایلم بدانم آیین بودا چگونه شیوه داستان‌نویسی ساندرز را تغییر داده است.

تجربه من به این صورت بود: از همان آغازِ کار اصولی را که مایلم آنها را اصول آیین بودا بنامم در نوشته‌هایم رعایت می‌کردم. هنگامی که تازه شروع به آموختن داستان‌نویسی کرده بودم و تا حدودی در آن موفق شده بودم، از اینکه فهمیدم تنها کاری که باید انجام داد این است که آنچه قبلا نوشته‌ام را بخوانم و عملکرد خود را بررسی کنم، به شگفت آمدم. اگر کارم خیلی خوب نیست، آن را اصلاح می‌کنم. در چنین مواقعی به جای قبولاندن پیش‌بینی‌هایم و تصمیم‌گیری در مورد آنها، سعی می‌کنم تا جای ممکن بی‌هیچ گونه قضاوتی واکنش نشان بدهم.

سوال بعدی از یکی از خواننده‌ها است که خود را جورج کوچک‌تر معرفی کرده است.

اوه، او را می‌شناسم. من هم خیلی از روزها خود را جورجِ کوچک می‌نامم.

ممکن است جذبه مکاشفه و شهود را برای شخص خودتان و به طور کلی برای انسان‌ها شرح دهید؟

بله، راستش را بخواهید این مسائل حاصلِ زمانی است که در تلاش بودم خط به خط داستان‌ها را به صورت هیجان‌انگیز ادامه بدهم. این کار اساسا مایه سرگرمی من بود. شما نیز می‌توانید این شیوه را تا پایان داستان دنبال کنید. و بعد سر خود را بلند کنید و ببینید چقدر در آن پیشرفت کرده‌اید؛ اوه، این کار دودویی است. درست است من به این روش معتقدم، اما شاید نمی‌دانستم به آن ایمان دارم.

من همیشه از گفتن این مساله شرمگین می‌شوم، اما در اکثر موارد این کار در واقع تلاش برای جذاب کردن ظاهر داستان است و دریافته‌ام که اگر بر این کار متمرکز شوم، سایر بخش‌های داستان نیز به خوبی پیش خواهند رفت.

بن گریفین مایل است درباره احساس دلسوزی، که بن‌مایه داستان‌تان است، بداند. در تمام مدتی که مشغول نوشتن مقاله «این طرفداران ترامپ که هستند؟» در هفته‌نامه نیویورکر بودید، آیا دچار این حس شدید که نمی‌توانید بر این نوع رفتار و حرکات دل بسوزانید؟

منظور من رفتار نبود… بسته به اینکه تعریف شما از دلسوزی چه باشد، رفتار انسان‌ها هیچ‌وقت قابل‌ترحم نیست. گاهی اوقات معنای دلسوزی را به درستی متوجه نمی‌شویم و آن را خوبی و سر فرود آوردنِ موقر و متین تعبیر می‌کنیم: مثلا کسی با سنگ به سر شما می‌زند و شما به او می‌گویید، «ممنون که به من زمین‌شناسی یاد دادی». اما دلسوزی در فرهنگ مشرق‌زمین به مراتب ددمنشانه‌تر است. و اساسا به معنای گفتن حرف بیهوده به کسی است. در کنه آن معنای دلسوزی این گونه شفاف‌سازی شده است: بهترین کار این است که بتوانم دکمه‌ای را فشار دهم و به آن فرد شیوه رفتارش را نشان بدهم.

من فقط در تلاشم مراقب هر گونه حس منفی بی‌دلیل باشم. فکر می‌کنم موقع نوشتن این داستان مسیح، بودا، گاندی، تولستوی و مادر ترزا در اینجا حضور داشتند، همه آنها در اصل یک چیز را گفته‌اند: توانایی ما برای درک دیگری بسیار بیش از آن است که فکر می‌کنیم. درک دیگران کار ساده‌ای نیست و ما معمولا در این کار خیلی موفق نیستیم، اما می‌توانیم توانایی خود را در این زمینه افزایش دهیم و این کار همواره مفید خواهد بود. من در زندگی واقعی و در اینترنت نجواکنان گفته‌ام که این کار به نفع خود شما و به نفع دیگران است.

نویسنده‌های مورد علاقه‌تان چه کسانی هستند و در حال حاضر مشغول خواندن چه کتابی هستید؟

به تازگی کتاب «چرخش زمانِ» زادی اسمیت را خوانده‌ام و واقعا آن را دوست داشتم و کتاب «درخشش ماهِ» مایکل شیبن را خوانده‌ام که آن هم کتاب جالبی بود. در حال حاضر مشغول خواندن «بنیادگرای ناراضی» محسن حمید هستم و زادی پیشنهاد کرده است دیگر کتاب محسن حمید، «خروج از غربِ»، را نیز بخوانم که بی‌صبرانه منتظر آن هستم. بر مجموعه آثار بابی آن میسون مقدمه‌ای نوشتم و خیلی خوب بود که دوباره به سراغ کتاب‌های او رفتم و بعضی از آنها را خواندم. و بر مجموعه آثار گریس پیلی نیز مقدمه نوشتم. قرار است به زودی با کلسن وایتهد دیداری داشته باشم، بنابراین فعلا خواندن کتاب بعدی که «راه‌آهن زیرزمینی» است را به تعویق می‌اندازم.

 من شيفته نويسنده‌هاي روس هستم
آیا تاکنون پیش آمده است آنقدر تحت تاثیر کتابی قرار گرفته باشید که بازگردید و مجددا آن را بخوانید.

بله، من شیفته یک نویسنده روس به نام ایزاک بابل هستم. هرازگاهی به کتاب‌هایش سری می‌زنم، چند صفحه‌ای می‌خوانم و می‌روم. عاشق زبانی هستم که در نوشته‌هایش به‌کار می‌برد. مثل این است که گیتاری را کوک کنید و از آن نغمه‌ای زیبا بشنوید. بعد با خود بگویید: این دقیقا همان چیزی است که می‌خواهم. چیزی تا این حد تمام‌عیار و کامل می‌خواهم. کتاب‌های ایزاک بابل به گوشم خوش‌آهنگ می‌آید و اوست که تفاوت جمله خوب و جمله واقعا استادانه را به من یادآوری می‌کند.


منبع: برترینها

«اشتهای ریسک» شما چقدر است؟

ماهنامه معیشت – علی ذاکری نیری: همه ما در زندگی مالی خود برنامه هایی برای ایجاد و افزایش درآمد داریم. این برنامه ها دارای درجه های متفاوتی از ریسک هستند. برخی از آن ها بدون ریسک یا کم ریسک و برخی پرریسک. مهم است که بدانیم چقدر حاضریم ریسک بپذیریم و به عبارتی، چقدر می توانیم تحمل ریسک داشته باشیم.

اشتهای ریسک را می توان «اندازه (ریالی) و انواع ریسک هایی که یک فرد حاضر است برای رسیدن به اهداف خود بپذیرد» تعریف کرد. این مفهوم البته در ادبیات مالی حوزه بنگاه ها مطرح شده ور شد یافته است؛ ولی با درنظر گرفتن هر فرد (یا هر خانواده) به عنوان یک بنگاه، می توان آن را به این حوزه نیز بسط داد.

اشتهای ریسک لزوما در ایجاد درآمد خلاصه نمی شود و می توان آن را به تمام منافعی که فرد می تواند برای خود متصور شود، تعمیم داد. از جمله تغییر شغل، تغییر محل زندگی، تغییر شیوه زندگی و… . اما دلیل آنکه این مفهوم در حوزه مالی بیشتر رشد یافته است، دشواری اندازه گیری در موارد کیفی است. لذا ما نیز این مفهوم را در حوزه تغییرات جریان های درآمدی فرد مورد بررسی قرار می دهیم.

 «اشتهای ریسک» شما چقدر است؟

جدا از درآمدهای ثابت احتمالی مانند درآمد ناشی از کارمندی، هر فردی ممکن است بخواهد سطح درآمد خود را افزایش بدهد. در این مواقع، تله بزرگی وجود دارد که می تواند هر کسی را به کام خود فرو ببرد. و آن چیزی نیست جز «عدم توجه به اشتهای ریسک». به طور ساده می توان اشتهای ریسک را به میزان ریسک پذیری فرد تفسیر کرد.

هر فردی، در طیفی از دامنه وسیع «ریسک پذیری» و «ریسک گریزی» قرار می گیرد. افراد «ریسک پذیر» تمایل زیادی به پذیرش ریسک های بالا و کسب منافع هنگفت دارند. این افراد دوست دارند با پذیرش ریسک بالاتر، وارد ساز و کارهایی شوند که احتمال ایجاد منفعت بیشتر را برایشان فراهم می کند، هرچند این احتمال کوچک باشد.

در مقابل، افراد «ریسک گریز» تمایلی به کسب سود بیشتر در مقابل تحمل ریسک بالاتر را ندارند.

آن ها ترجیح می دهند بدون دردسر، با بازدهی اندک و بدون ریسک جریان درآمدی خود را سامان بدهند. آن ها معمولا به سمت سپرده گذاری در بانک ها و موسسات مالی جذب می شوند و از شغل کارمندی لذت می برند. مهم است که هر فردی بداند در کجای این طیف قرار دارد.

فرض کنید صحبت درباره بازار بورس اوراق بهادار داغ می شود و دوستان و اطرافیان زیادی را می بینید که در معاملات سهام، سودهایی به جیب زده اند. این موضوع باعث می شود که تمایل به سرمایه گذاری در این بازار از سوی شما افزایش یابد. بخشی از پس انداز خود را بر می دارید و به توصیه دوستان یا هر روش دیگری سهامی را خریداری می کنید. اما به دلایل مختلف، از جمله تغییر وضعیت اقتصادی، تغییر شرایط فعالیت آن شرکت، تغییر وضعیت صنعتی که شرکت در آن مشغول به فعالیت است یا هر دلیل دیگری در این معامله سود مورد انتظار را به دست نمی آورید و چه بسا زیان هم می کنید. اگر شما فرد ریسک گریزی باشید، عکس العمل هایی که در ادامه می آید، از خود بروز می دهید:

الف. فعالیت در بازار بورس اوراق بهادار را به کناری می گذارید و به قول معروف، عطایش را به لقایش می بخشید.

ب. از شدت زیان حاصل تا مدت ها خود را لعن و نفرین می کنید و دوستانتان را سرزنش.

ج. فعالیت در این بازار را به هیچ کس توصیه نمی کنید و حتی دیگران را منع می کنید.

د. به زندگی ساده و آب باریکه فعلی بیشتر دل می بندید.

این مثال ساده تعمیم پذیر به همه بازارهاست. بازار بانکی (سپرده های بانکی)، بازار ارز، بازار طلا، بازار مسکن و هر نوع دارایی که می توان به امید کسب سود در آن فعالیت کرد. اما تصمیم برای ورود به هر یک از این بازارها، به میزان ریسک پذیری (اشتهای ریسک) شما مربوط می شود.  هرچه ریسک گریزتر باشید، باید به سمت بازارهای با ریسک کمتر حرکت کنید، و بالعکس.

اما موضوع مهم تر این است که در مورد ریسک پذیر یا ریسک گریز بودن یا به عبارتی، در مورد «اشتهای ریسک» خودتان، باید صادق باشید. اگر اشتهای ریسکتان را درست برآورد نکنید، یا تخمین نزدیکی از آن در دست نداشته باشید، احتمال بروز هیجان های منفی بیشتر می شود. این موضوع، به ویژه در خصوص افراد ریسک گریزتر مشهودتر است.

در اینجا تکنیک هایی معرفی می شود که می توانید از آن ها برای برآورد میزان ریسک پذیری تان استفاده کنید. به این فکر کنید که اگر شغل فعلی تان را بخواهید تغییر دهید، چه شغلی را انتخاب می کنید. هرچه شغل جدید هیجان بیشتر و جریان درآمدی با نوسان بیشتری داشته باشد، میزان ریسک پذیری شما بیشتر است.

خود را در موقعیت پس از اتفاق منفی قرار دهید. فرض کنید که برای کسب سود بیشتر در فعالیتی شرکت می کنید. حال فرض کنید که فعالیت را انجام دادهاید و در آن شکست خورده اید یا سود حاصل، از سود انتظاری یا سود بدون ریسک فعلی کمتر است. هرچه میزان ناراحتی و اندوه تان از نتیجه فرضی بیشتر باشد، ریسک گریزتر هستید.

احتمال هایی برای موفقیت و شکست در فعالیت مورد نظر محاسبه کنید. احتمال موفقیت و احتمال شکست را به افراد خبره در این رشته نشان دهید. هرچه احتمال موفقیت محاسبه شده توسط شما، بزرگ تر از احتمال موفقیت اعلام شده توسط فرد خبره باشد، احتمالا ریسک پذیرتر هستید.

حتما راهکارهای دیگری نیز وجود دارد که می توانید استفاده کنید و میزان ریسک پذیری خودتان را تخمین بزنید. ولی فراموش نکنید که مهم است برآوردی از میزان ریسک پذیری خود داشته باشید تا بتوانید اهداف مالی صحیح تر و برنامه های مناسب تری برای رسیدن به آن اهداف تدوین کنید.


منبع: برترینها

پاییز؛ فصل سفر های ارزان و رویایی

پاییز یکی از بهترین زمان‌های ممکن برای سفر است، چرا که دیگر از ترافیک‌های سنگین چند ساعته جاده‌ها و ازدحام جمعیت خبری نیست. از‌طرف دیگر، می‌توان هتل یا اقامتگاه‌هایی با تخفیف‌های ۵۰درصد، برای اسکان انتخاب کرد.

در فصل رنگ‌های گرم پاییز، می‌توان سفرهایی رویایی به‌دور از هیاهوی و صدا و با هزینه‌های پایین را به‌راحتی تجربه کرد. در پاییز به‌کجا سفر کنیم؛ سوالی است که بسیاری از ایرانی‌ها این روزها از یکدیگر می‌پرسند. در این گزارش چندین مکان گردشگری مناسب برای فصل پاییز معرفی می‌شود که با هم می‌خوانیم.

دریاچه جنگلی چورت

 پاييز؛ فصل سفر هاي ارز ان و رويايي

دریاچه «چورت» در شمال شرقی مازندران قرار دارد. این دریاچه به‌علت زمین لرزه‌ای در حدود ۷۰ سال پیش و نیز به دلیل بسته شدن مسیر چشمه ای که در کنار دریاچه قرار دارد، ایجاد شده است. درختان پاییزی کنار آب آرام این دریاچه و درختانی که پس از زلزله در آن مستغرق باقی مانده‌اند، مناظر محسور کننده ای را ایجاد کرده اند. در سفر به این دریاچه، بازدید از چشمه های رسوبی زیبای «باداب» سورت را فراموش نکنید و قبل از سفر مطمئن شوید که دوربین‌تان را جا نگذاشته‌اید.


 

کویر ورزنه

 پاييز؛ فصل سفر هاي ارز ان و رويايي

انواع تپه های شنی، شکل گرفته از فرسایش باد، یکی از زیباترین تابلوهای طبیعت را در کویر «ورزنه» شکل داده است. تجربه سکوت کویر، استراحت دیدگان در طبیعتی فارغ از دستکاری ها و خراش‌های بشر و هیجانِ دیدن زیباترین آسمان شب، سوغات سفر شما به ورزنه خواهد بود. کویر ورزنه از اصفهان ۱۰۰ کیلومتر فاصله دارد و وسعت تپه های شنی آن، حدود ۱۷ هزار هکتار است.


 

نایبند؛ ماسوله کویر

 پاييز؛ فصل سفر هاي ارز ان و رويايي

«نایبند» را ماسوله کویر می نامند و جهانگردی نیست که زیبایی های این روستای تاریخی را نستوده باشد. نایبند که در جنوب شرقی طبس قرار دارد، بر دامنه کوهستان واقع شده و بر دشت هایی بی انتها مشرف است که چشم انداز بی‌نظیری را تشکیل داده است. فرصت سفر به این نگین کویری در فصل پاییز را از دست ندهید و در سفر خود، طبس و پدیده‌های نادر آن را هم ببینید.


 

دریاچه نمک

 پاييز؛ فصل سفر هاي ارز ان و رويايي

دیدن چند ضلعی‌های منحصربه‌فرد دریاچه نمک، جزیره سرگردان در میان دریاچه و پهنه سفیدگونِ تا افق گسترده این دریاچه، تجربه ای است که هرگز از ذهن‌تان پاک نخواهد شد. اغلب دریاچه «حوض سلطان» را -که پس از احداث اتوبان تهران،قم در کنار اتوبان قم تشکیل شده است- به اشتباه دریاچه نمک می دانند. اما دریاچه نمک در نزدیکی کاشان و در جوار کویر مرنجاب و ریگ جن قرار دارد.


 

تالاب کردخورد

 پاييز؛ فصل سفر هاي ارز ان و رويايي

تالاب «کردخورد »یا تالاب «آق‌گل» یکی از بهترین تفرجگاه های پاییزی برای شما خواهد بود. منظره زیبای این تالاب در فصل پاییز رنگ و بوی زندگی می دهد. پوشش گیاهی این تالاب که مواد مغذی زیادی برای پرندگان فراهم کرده است، این آبگیر را در فصل پاییز به اقامتگاهی دنج برای ۴۶ گونه از پرندگان ایران و همچنین پرندگان مهاجر روسیه و قفقاز تبدیل کرده است. با سفر به این تالاب در فصل پاییز، زیباترین باغ پرندگان طبیعی را خواهید دید. پرندگانی نظیر اردک، غاز، فلامینگو، مرغ باران، حواصیل، آب چلیک و کاکایی، گردهمایی زیبای پرندگان را به تصویر می کشند. برای رفتن به این تالاب می توانید بلیت قطار یا بلیت هواپیمای همدان را بخرید.


 

آب گرم لاویج

 پاييز؛ فصل سفر هاي ارز ان و رويايي

روستای زیبای «لاویج» که با قرار گرفتن در میان کوه‌های البرز، جنگل‌های رنگارنگ و طبیعت بی نظیرش را به مسافران پاییزی هدیه می‌دهد و آب گرم لاویج که از دامنه کوه‌های لاویج از زمین می‌جوشد، خنکای پاییز را به تن‌تان گرم می‌کند.

املاح و خاصیت‌های درمانی این آب گرم از چشم گردشگران دور نمانده است. اگرچه این آب‌گرم در تابستان با ازدحام مسافران روبه‌رو است، در پاییز، تمام و کمال در اختیار شما خواهد بود و شما می توانید اوقات بیشتری از این آب گرم لذت ببرید. نم نم باران و منظره ابرهای پایین کشیده شده تا میانه های کوه ها، منطقه ای بکر و زیبا برای اقامت در لاویج است. با رزروِ هتل در لاویج، اقامتی خاطرانگیز داشته باشید.


 

کویرگردی در پاییز

 پاييز؛ فصل سفر هاي ارز ان و رويايي

پاییز از بهترین زمان های کویرگردی است که در آن خبری از شب های سرد و روزهای آفتابی و سوزان نیست. خوشبختانه ما مناطق کویری زیادی در کشورمان داریم که هر کدام به نوعی عاشقان کویر را به سمت خود می‌کشاند. شب های پر ستاره کویر را در هیچ جای دیگر نمی توانید ببینید. پیشنهاد می‌کنیم با رزروِ هتل در یکی از شهرهای کویری، از جذابیت های کویر بهره ببرید.

اگر می‌خواهید کویرگردی خاطرانگیزی را شروع کنید، روستای تاریخی نایبند طبس ، جندق از توابع شهر خور و شهر میبد یزد را در اولویت قرار دهید. در این میان، روستای تاریخی نایبند، به‌عنوان نگین کویر و با لقب ماسوله کویر، میزبان جهانگردان زیادی است که با طبیعت کوهستانی و دشت های بی انتها، منطقه‌ای بکر برای سفر پاییزی شما محسوب می شود. توصیه می‌کنیم در این روستای تاریخی اقامت کنید و از شب های کویر لذت ببرید.


 

اولسبلنگاه

 پاييز؛ فصل سفر هاي ارز ان و رويايي
تخصص ما پیشنهاد جاهای عجیب و غریب، با اسامی غریب‌تر است. ییلاق «اولسبلنگاه» منطقه‌ای در ارتفاعات ماسال در مسیر راه خلخال است که وجه تسمیه نامش از دو بخش «اولسا» و« بلنگاه» تشکیل شده و به معنای جایگاه بلندی است که درخت ممرز می‌روید. این منطقه برای سفر پاییزی دونفره فوق‌العاده است.

شاید با رزرو هتل‌های لوکس و پنج ستاره، اقامتی راحت در سفرتان داشته باشید، اما اگر یک روز در کلبه های چوبی ییلاق اولسبنگاه اقامت کنید، دیگر به فکر رزرو هتل و خرید بلیت هواپیما برای سفر به کشورهای خارجی نمی افتید. در‌حالی که در خنکای پاییز در کلبه‌های چوبی خودتان را گرم می‌کنید، می توانید با باز کردن در چوبی انتهای کلبه، منظره ای زیبا از جنگل‌های انبوه را در ارتفاعات کم ولی گسترده، ببینید؛ منظر ای که همچون تابلوی نقاشی زنده، روح‌تان را نوازش می دهد. این ییلاق زیبا در ۳۰ کیلومتری ماسال، مکانی دنج برای سفر در فصل پاییز است.


 

یوش؛ زادگاه یوشیج

 پاييز؛ فصل سفر هاي ارز ان و رويايي

این پیشنهاد ما برای سفر به مقصدی خاص نیست، بلکه به یک مسیر است؛ مسیری از یوش بلده به نور. این مسیر شما را به دنیایی متفاوت می‌برد؛ جاده‌ای کوهستانی اما آسفالت که پر از تپه، دره، درخت و روستاهایی با بام‌های شیروانی است. خوبی این مسیر آن است که برای رسیدن به زادگاه نیما چند روستا را هم می‌بینید که هرکدام جاذبه خاصی دارند. یوش در فاصله ۱۰۵ کیلومتری جنوب آمل قرار دارد. بعد از گذر از این مسیر بی‌نظیر، وقتی به مقصد می‌رسید،با جاذبه اصلی سفر که دیدن خانه نیما یوشیج است، رو‌به‌رو می‌شوید. دیدن مناظر زیبای طبیعی مانند رودخانه یوش، باغ‌های میوه و چشمه‌های متعدد همگی انگیزه این سفر را بیشتر می‌کنند.


 

روستای سرخِ ابیانه

 پاييز؛ فصل سفر هاي ارز ان و رويايي
یکی از بهترین گزینه‌ها برای سفر یک‌روزه و دیدن طبیعت و تاریخ در کنارِ هم، سفر به روستای سرخ ،یعنی ابیانه است؛ روستایی که در سال ۱۳۵۴ درفهرست آثار ملی کشور جای گرفت و دسترسی به آن از تهران،قم، کاشان، اراک، شهرکرد و اصفهان آسان است و می‌توان در یک روز تعطیل از آن دیدن کرد. روستای سرخ ابیانه در عصر آهن، آجر و شیشه، روستایی منحصر به فرد است که همه خانه‌ها، مساجد، مدارس و مکان‌های عمومی ‌آن با خاک سرخ رنگ ساخته شده و برخلاف اغلب روستاهای ایران، به‌طورکامل سرپا و سالم است، شاید به همین دلیل است که از سوی یونسکو روستای نمونه گردشگری شناخته شده است. صدای جوی آب، سایه درختان و آواز گنجشک‌ها هم به جذابیت و بکر بودن این روستای آرام اضافه می‌کند.

اگر دوست دارید خانه‌ها و عمارت‌های تاریخی و منحصر‌به فرد معماری ابیانه را ببینید، آتشکده ‌«هارپاک» و مساجدی چون جامع، حاجتگاه، پرزله، یسمان، امامزاده زیارت، معبد هرشوگا را پیشنهاد می‌کنیم. معماری این مکان‌های دیدنی با آنچه در سایر شهرها و روستاها وجود دارد، به طورکامل متفاوت است. درهای چوبی منبت کاری و گره چینی شده، فقط یکی از ویژگی‌های ابنیه ‌این روستاست، اما اگر به طبیعت بیشتر علاقه‌مند ید بهتر است سری به غار «پری هل» ابیانه بزنید.

برای رفتن به ‌این غار باید از کوه‌های جنوبی مشرف به روستا عبور کنید و به کوهی برسید که غار در آن قرار دارد. این غار در زمان‌های قدیم پناهگاهی برای چوپانان و گوسفندان‌شان بوده است و دارای قسمتی است که به آن موزه‌ غار گفته می‌شود که قندیل‌های آهکی دارد و می‌توان ادعا کرد یکی از زیباترین غارهای ایران است.

قلعه‌ای هم بر فراز کوه‌های شمالی روستا قرار دارد که اگر کفش‌تان مناسب باشد و کوهنوردی را دوست داشته باشید، می‌توانید از آن دیدن کنید.اگر ناهارتان را با خود برده‌اید می‌توانید زیر سایه یکی از درختان روستا، در جایی که نهر آب از کنار آن می‌گذرد، لختی بیاسایید و غذای‌تان را میل کنید وگرنه رستوران محلی روستا را پیشنهاد می‌کنیم که دوغ، کشک بادنجان و آبگوشت‌های لذیذی دارد. این رستوران در باغچه کوچکی در میانه روستا قرار دارد.


 

پاییز هزار رنگ سمنان در جنگل ابر

 پاييز؛ فصل سفر هاي ارز ان و رويايي

سمنان از شهر های تاریخی ایران و جایی نزدیک تهران است که باید درباره‌اش بسیار گفت و شنید. جنگل ابر یکی از مقصد های اصلی پاییزگرد های رمانتیک باز بوده و برخی از آژانس‌های گردشگری، گشتن و حتی اقامت یک روزه در این جنگل را در فهرست پکیج های ویژه پاییزگردی قرار می دهند.سمنان با «ریگ جن» و «حمام پهنه» و بسیاری از آثار طبیعی و باستانی‌اش، مقصدی بکر برای عاشقان حرفه‌ای گردشگری در داخل و خارج از کشور به شمار می رود که طبیعتش در فصل پاییز، رویایی‌تر از همیشه می‌شود.

جنگل ابر در شهرستان شاهرود قرار دارد؛ جنگلی که گون‌های گیاهی و جانوری متعدد داشته و همواره خاطره انگیز ترین مناظر را برای عکس برداری در اختیار عاشقان سلفی باز و معتادان اینستاگرام می‌گذارد.

این جنگل را جنگل ابر می‌دانند و می‌نامند؛ جایی که همچون «مازیچال» و«فیلبند» و «سوباتان» گیلانی ها، فضایی رویایی را روبه‌روی دیدگان شما به تصویر می کشد. یک آخر هفته را به دیدن این جنگل اختصاص دهید. جنگل ابر در ۳۰ کیلومتری شمال شرق سمنان و در کیلومتر‌۵۰ جاده سمنان به شاهرود قرار دارد. اگر به این جنگل رفتید، از راه بلد های محلی استفاده کنید و در صورت اقامت شبانه، اصول اقامت شبانه در جنگل ها را در نظر داشته باشید.

 


پاییز گردی در ناهارخوران

 پاييز؛ فصل سفر هاي ارز ان و رويايي

ناهار خوران در استان گلستان ایران است؛ مکانی به زیبایی و نیکویی، برازنده این استان زیبا بوده و یکی از مقصدهای بکر طبیعت گردی ایران به شمار می رود.جنگل ناهار خوران، بیش از ۳۰۰ هکتار وسعت دارد و درختان تنومند و سرو قامتی دارد که پاییز هزار رنگ را به خوبی در آن می توان احساس کرد و سلفی های به یاد ماندنی گرفت.

دلیل نام گذاری جنگل به این نام، مربوط به مسیر حجاج خانه خداست که از این منطقه به سمت نقاط دیگر کشور برای عزیمت به سمت عربستان استفاده می‌کردند و گویا منزلگاهی برای استراحت و صرف نهار بوده است.پوشش گیاهی ناهارخوران گلستان، ‌فوق‌العاده است. درختان ممرز،‌ افرا پلت، نمدار، گیلاس وحشی، آزاد، خرمندی و درختچه های تمشک، کوله خاص، ازگیل و درختان تنومند بلوط، بخشی از ظرفیت های طبیعی این جنگل پاییزی به‌شمار می آید.

اگر به این جنگل رفتید،‌ چشمه سفید را نیز مشاهده خواهید کرد. البته این جنگل، حیوانانی از جمله گزار، شغال، خفاش، عقب و راسو و جغد نیز دارد که احتمالا برای جنگل‌نورد های حرفه ای، قابل مشاهده باشد.


 

پاییزگردی در درودِ لرستان

 پاييز؛ فصل سفر هاي ارز ان و رويايي

لرستان یکی از استان هایی است که در پاییز، رنگ و بوی رویایی به خود می‌گیرد و می تواند یکی از مقصد های فوق‌العاده برای گردشگران رمانتیک پاییزگرد باشد. لرستان، عروس آبشار های ایران است و گردشگری آبشاری را می توان در این اقلیم زیبا و خوش آب و هوا در فصل پاییز، در دسترس داشت. یکی از آبشار های زیبای این استان را می توان آبشار بیشه دانست که در شهرستان درود قرار دارد. در این آبشار، سقوط آب از ارتفاعی بیش از ۴۵ متر، بسیار زیبا بوده و رنگین‌کمان پاییز را شکل می دهد.

جالب است که بدانید این آبشار در سال ۸۷، به عنوان یکی از آثار طبیعی لرستان در فهرست میراث طبیعی کشور به ثبت رسید.در اطراف این آبشار،‌ جنگل های پوشیده از بلوط، زیبایی خاصی دارند که بر شکوه آن می افزاید. برای رفتن به روستای بیشه، باید ابتدا به خرم آباد بروید و پس از طی مسافت ۵۰‌کیلومتری، یعنی در کمتر از نیم ساعت، به این منطقه زیبا می رسید.


 

اسالم به خلخال، جاده رمانتیک‌ها!

پاييز؛ فصل سفر هاي ارز ان و رويايي 

شقان پاییزگردی در ایران، جاده اسالم به خلخال، یکی از رویایی‌ترین نقاط ایران‌زمین است که می‌توان در آن پاییز هزار رنگ را به تماشا نشست و گوشه‌هایی از جلوه های ایران بکر را مشاهده کرد؛ جاده‌ای ۷۰ کیلومتری، که بخشی از بهشت ایران زمین به شمار می‌رود و به نظر می‌رسد که هر چهار فصلش، فوق‌العاده دیدنی باشد.این جاده را جاده بهشتی هم می‌نامند، چرا که بهشت هزار رنگ ایران، بخشی از چهره خود را در این فضا به رخ می‌کشد.

در سرتاسر این جاده مه‌گرفته می‌توان، رنگ‌های طبیعت را با RGB های مختلف مشاهده کرد و لذت برد؛ چشم‌اندازهای رویایی که در جاده اسالم به خلخال فرا روی عاشقان طبیعت‌گردی ایران است، یکی از منحصر‌به‌فردترین چشم انداز های طبیعی نقاط شمال کشور به نظر می رسد. برای رفتن به اسالم گیلانی‌ها، کار سختی در پیش ندارید. این جاده از گیلان آغاز می شود و در خلخال، در جنوب استان سرسبز و خوش آب و هوای اردبیل به پایان می رسد. در بین راه، ‌استان‌های آذربایجان شرقی و زنجان نیز مشاهده می شوند.


منبع: برترینها

صرف ۱۹ میلیارد تومان برای دو جشنواره

سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر در دو بخش ملی و جهانی؛ بیش از ۱۹ میلیارد تومان خرج روی دست دولت گذاشته است. گرچه رضا میرکریمی (دبیر جشنواره جهانی فیلم فجر) در نشست خبری این جشنواره که بهار امسال برگزار شد، سوال خبرنگار درباره میزان بودجه این جشنواره را بی‌پاسخ گذاشته و گفته بود: من مجاز نیستم این بودجه را اعلام کنم، چون با وزارت ارشاد قرارداد بستم و آنها وظیفه دارند اگر خواستند براساس سیاست‌هایشان این بودجه را اعلام کنند، اما سرانجام رقم دقیق و کامل این بودجه به صورت کلی اعلام شد. با ثبت درخواست در سامانه دسترسی آزاد به اطلاعات در روز دوم خرداد سال ۹۶ برای دسترسی به میزان بودجه و هزینه سی و پنجمین دوره جشنواره ملی فیلم فجر که در سال ۹۵ و سی و پنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر که در بهار سال ۹۶ برگزار شده است، سرانجام این رقم به تفکیک اعلام شد. این سامانه در پاسخ به این سوال اعلام کرده است: بودجه و هزینه سی و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر در بخش ملی بیش از ۱۱ میلیارد تومان و در بخش جهانی بیش از ۸ میلیارد تومان بوده است. براساس اطلاعات ارایه شده در این سامانه، رقم دقیق بودجه و هزینه سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر در بخش ملی ۱۱۶/۷۱۴/۹۹۹/۷۳۲ ریال، معادل یازده میلیارد و ۶۷۱ میلیون و ۴۹۹ هزار و ۹۷۳تومان بوده است.


منبع: بهارنیوز

جزییات کشته‌شدن افسر و سرباز در کرج

رضا حسینی، با اعلام جزئیات تکمیلی پیرامون خبر روز گذشته مبنی بر به قتل رساندن یک نیروی کادر انتظامی توسط سرباز وظیفه، اظهار کرد: این سرباز پس از کشتن فرمانده اش، خودکشی کرد. حسینی افزود: بامداد روز گذشته یک سرباز پس از کشتن فرمانده خود در محل خدمت در کلاک استان البرز خودکشی کرد و جان سپرد. ساعت پنج بامداد روز گذشته سه‌شنبه ۱۱ مهر به علت درگیری بین یک سرباز با فرمانده اش در انبارک مواد ناریه در حوزه کلانتری ۴۰ کلاک هر دو نفر جان خود را از دست دادند.

رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح استان البرز با تشریح حادثه روز گذشته گفت: ساعت سه بامداد افسر موردنظر از سرباز می‌خواهد که برای رفتن به سر پست آماده شود که وی امتناع می‌کند. وی بابیان اینکه پس از جروبحث بالاخره سرباز سر پست خود رفته اما دو ساعت بعد با اسلحه کلاش سازمانی که جهت پست نگهبانی در اختیار داشته به‌طرف فرمانده خود تیراندازی کرده و او را به قتل می‌رساند، تصریح کرد: پس از جان باختن کادر نیروی انتظامی سرباز نیز با اسلحه خودکشی می‌کند.

حسینی بیان کرد: بلافاصله موضوع به دادسرای نظامی استان البرز گزارش‌شده و بازپرس شعبه اول دادسرای نظامی به همراه تیم بررسی صحنه جرم و کارشناسان سلاح در محل وقوع جرم حاضر شدند. وی با اشاره به اینکه اقدامات و تحقیقات مقدماتی انجام و دستورات لازم به ضابطین برای تکمیل تحقیقات و اعلام نتیجه به دادسرای نظامی البرز داده‌شده است، افزود: بررسی اولیه نشان می‌دهد که سرباز دو تیر به فرمانده اصابت کرده است. حسینی یادآور شد: سرباز مذکور که دارای ۲۱ ماه خدمت سربازی بوده با شلیک یک تیر به ناحیه سرخود خودکشی کرده است.


منبع: بهارنیوز

سلام زودهنگام زمستان به پاییز

درپی کاهش دمای هوا و بارش باران در استان اردبیل که از دو روز گذشته شروع شده، در مناطقی از استان به خصوص گردنه ها و مناطق کوهستانی برف بارید. بارش نخستین برف پاییزی در دوازدهمین روز از فصل پاییز مناطقی از شهرستانهای مشگین شهر، نمین، و سرعین و گردنه الماس در جاده خلخال – اسالم، گردنه صائین در محور نیر – سراب را سفیدپوش کرد. بارش باران که از دو روز گذشته در استان اردبیل آغاز شده و همچنان ادامه دارد علاوه بر خوشحالی کشاورزان و شستشوی چهره شهر و طبیعت، سبب آبگرفتگی معابر شده و برای اهالی مشکلاتی بوجود آورده است. همتی کارشناس هواشناسی اداره کل هواشناسی استان اردبیل هم با بیان اینکه سامانه بارشی تا فردا پنجشنبه در استان تداوم خواهد داشت گفت: انتظار می رود بارش از بعد از ظهر امروز در شهرستانهای مشگین شهر، نیر و سرعین به صورت برف باشد. همتی با بیان اینکه در دو روز گذشته بیشترین میزان بارش در استان اردبیل از شهرستان بیله سوار با ۳۹ میلیمتر گزارش شده است افزود: در  این مدت در مشگین شهر ۳۶ میلیمتر، نیر ۳۵ میلیمتر و اردبیل ۲۷ میلیمتر باران باریده است که در سایر مناطق استان نیز بارش باران بالای ۲۰ میلیمتر بوده است.

وی با اشاره اینکه دمای هوای استان اردبیل تا ۵ درجه تا فردا کاهش می یابد، گفت: این سامانه بارشی از ظهر فردا از منطقه خارج خواهد شد.
 

دمای هوای اردبیل هم اکنون ۵ درجه سانتیگراد بالای صفر است. فرمانده پلیس راه استان اردبیل هم گفت: با توجه به مه آلود بودن محورهای مواصلاتی استان که سبب کاهش دید افقی رانندگان می شود و بارش باران و خیس و لغزنده بودن سطح جاده در استان اردبیل رانندگان با سرعت مطمئنه حرکت کنند و از هرگونه شتاب و عجله در رانندگی خودداری کنند. سرهنگ فتاحی با بیان اینکه تابلوهای مربوط به سرعت که در کنار جاده ها نصب شده است مربوط به شرایط هوایی مناسب است، به رانندگان توصیه کرد در هنگام بارندگی به علت خیس و لغزنده بودن سطح جاده ها حتما با سرعت مطمئنه و با احتیاط رانندگی کنند تا از بروز هرگونه حوادث احتمالی بر اثر سرعت جلوگیری شود. مدیریت راه اداره کل راهداری و حمل و نقل جاده ای استان اردبیل نیز اعلام کرد تردد در کلیه راههای استان جریان دارد و با توجه با بارش باران و خیس و لغزنده بودن سطح جاده ها رانندگان با احتیاط رانندگی کنند. براین اساس از رانندگانی که قصد تردد از محورهای کوهستانی و گردنه های استان اردبیل را دارند خواسته شده زنجیر چرخ و تجهیزات ایمنی زمستانی به همراه داشته باشند.




 












تداوم بارش باران و آبگرفتگی معابر در اردبیل 

همچنین بارش باران که از دو روز گذشته در استان اردبیل شروع شده و همچنان ادامه دارد علاوه بر خوشحالی کشاورزان و شسشوی چهره شهر و طبیعت، سبب آبگرفتگی معابر در مناطق مختلف استان شده و مشکلاتی را برای اهالی بوجود آورد.

مدیرکل هواشناسی استان اردبیل اعلام کرد سامانه سرد بارشی تا ظهر روز پنجشنبه در استان اردبیل تداوم خواهد داشت و دمای هوا همچنان کاهش خواهد یافت. دولتی مهر افزود: بارش باران که از دو روز گذشته در استان اردبیل آغاز شده از بعد از ظهر امروز تا صبح فردا پنجشنبه به اوج خواهد رسید.

مدیرکل هواشناسی استان اردبیل اعلام کرد در این مدت مه آلود شدن آسمان باعث کاهش دید بیشتر مناطق کوهستانی استان شده و همچنین بارش برف در مناطق کوهستانی، ارتفاعات و گردنه های استان از جمله گردنه اسالم و صائین انتظار می رود این سامانه تا بعدازظهر فردا پنجشنبه در استان فعال خواهد بود.

دولتی مهر گفت: با توجه به گستردگی بارندگی ها، آب گرفتگی معابر و سیلابی شدن برخی مسیل ها و رودخانه های استان دور از انتظار نیست. مدیریت راه اداره کل راهداری و حمل و نقل و جاده ای استان اردبیل هم اعلام کرد به علت بارش باران در جاده های استان و خیس و لغزنده بودن سطح جاده ها رانندگان با احتیاط رانندگی کنند.

براین اساس همچنین در محور خلخال – اسالم به دلیل بارش برف به همراه داشتن زنجیر چرخ و سایر وسایل ایمنی به رانندگان توصیه شده است. بارش برف پائیزی روستای موئیل در شهرستان مشگین شهر و در دامنه کوه سبلان را نیز سفیدپوش کرد.

 

 

برف پاییزی در آذربایجان غربی

بارش نخستین برف پاییزی ارتفاعات شهرستانهای شمال استان آذربایجان غربی را سفیدپوش کرد.

بارش برف طی دیشب و صبح امروز ارتفاعات بخش صفائیه خوی و چالدران را سفیدپوش کرد.

کارشناسان هواشناسی پیش تر اعلام کرده بودند عبور امواج ناپایدار موجب بارش برف و باران و کاهش دما تا اواخر روز چهارشنبه هفته جاری در مناطق شمالی استان خواهد شد.



 






افت دما و بارش برف در آذربایجان شرقی

با نفوذ سامانه بارشی از روز گذشته به شمال غرب کشور، بعضی شهرهای شمالی آذربایجان شرقی از جمله ورزقان، کلیبر و اهر بارش برف را شاهد بودند.بنا به اعلام اداره کل هواشناسی استان، از برخی مناطق هم بارش باران و تگرگ گزارش شده است.بر اساس این گزارش، دمای هوا نیز در آذربایجان شرقی ۵ تا ۱۵ درجه کاهش یافته و مردم را به پوشیدن لباسهای گرم مجبور کرده است.ورزقان با یک درجه بالای صفر سردترین شهر استان در شبانه روز گذشته بوده است.اداره کل هواشناسی استان پیش بینی کرده است فعالیت سامانه مذکور امروز به اوج خود می رسد و از فردا دمای هوا در استان به صورت تدریجی افزایش می یابد.




 













بارش اولین برف پاییزی در گیلان


نخستین برف پاییزی در گیلان در کوهستان های تالش و ماسوله به زمین نشست. از فومن هم خبر رسید نخستین برف پاییزی کوهستان شاه معلم ماسوله را  سفید پوش کرد. بارش برف در این منطقه از بامداد امروز آغاز شد و همچنان ادامه دارد.

به گفته سعید یحیی زاده سرپرست شهرداری فومن بارش برف در منطقه کوهستانی ماسوله موجب کوچ دامداران به مناطق پایین دست شده است.


 


بارندگی شدید و تعطیلی مدارس رامسر

به علت بارندگی شدید، آبگرفتگی معابر و سختی تردد، مدارس شهرستان رامسر در همه مقاطع تحصیلی صبح و عصر امروز تعطیل است. آزاد فرماندار رامسر گفت: به علت تداوم بارش باران و سختی تردد، مدارس شهرستان رامسر در همه مقاطع تحصیلی صبح و عصر امروز تعطیل است. احمدی مدیرکل مدیریت بحران مازندران نیز گفت: تاکنون خسارتی از بارش شدید در رامسر گزارش نشده است. 

 

بارش های پاییزی مهمان استان قزوین

کارشناس هواشناسی از بارش باران، رعد و برق و وزش بادهای شدید طی ۲ روز آینده خبر داد.

مهدی آخوندی گفت: از امروز تا ظهر فردا با توجه به تقویت زبانه های پر فشار و همراهی آن با گذر سامانه های بارشی در بعضی ساعات بارش باران، رعد و برق و وزش بادهای شدید در استان پیش بینی شده است.وی افزود: پیش بینی می شود  طی این مدت دمای هوای استان به طور میانگین ۸ تا ۱۲ درجه کاهش یابد.آخوندی گفت: همچنین با توجه به نفوذ زبانه های پرفشار به منطقه، در ارتفاعات پدیده مه و در قلل هم احتمال بارش برف وجود دارد.  وی افزود: باتوجه به اینکه بارش ها ماهیت رگباری دارند در برخی نقاط استان آبگرفتگی معابر و سیلابی شدن رودخانه ها دور از انتظار نیست. آخوندی، برای روز جمعه و شنبه هوایی مطلوب پیش بینی کرد. دیروز آبیک‌ و قزوین با ۲۶ درجه گرمترین و بامداد امروز آوج با ۵ درجه خنک ترین منطقه استان گزارش شده است.

دمای شهر قزوین در همین مدت بین ۸ و ۲۶ درجه سانتی گراد بالای صفر در نوسان بوده است.

 

 

سلام پاییز به استان سمنان

با کاهش شش تا ۱۰ درجه ای دمای هوای مناطق مختلف استان سمنان، پاییز در این استان خودی نشان داد.

کارشناسان هواشناسی برای ۷۲ ساعت آینده پیش بینی کردند با نفوذ جریان ناپایدار خنک شمالی علاوه بر کاهش شش تا ۱۰ درجه ای دمای هوا، باران و برف هم در استان سمنان ببارد.مدیرکل هواشناسی استان سمنان گفت: بر اساس بررسی نقشه های پیش یابی و تصاویر ماهواره ای وزش باد شدید، افزایش ابر و بارش باران، رعد و برق و در نواحی کوهستانی و سردسیر احتمال بارش برف و تگرگ پیش بینی می شود. غلامرضا حسنی غربا درباره احتمال آب گرفتگی و سیلابی شدن مسیل ها و رودخانه های فصلی هم هشدار داد و گفت : احتمال یخبندان و لغزندگی در محورهای کوهستانی هم وجود دارد. وی از کشاورزان هم خواست با محافظت از گلخانه ها، برای برداشت محصول اقدام و از محلول پاشی و سم پاشی در باغ ها خودداری کنند.


منبع: بهارنیوز

افزایش قیمت دلار و ثبات سکه در بازار

به گزارش ایسنا، در بازار ارز یورو با بیشترین افزایش ۴۶۹۷ تومان و لیر ترکیه با کمترین افزایش ۱۱۳۱ تومان قیمت دارد. همچنین پوند انگلستان ارزان شده و ۵۲۴۹ تومان عرضه می‌شود. از سوی دیگر دلار مبادله‌ای ۳۳۹۴ تومان از سوی بانک مرکزی قیمت‌گذاری شده است.  در بازار سکه، سکه تمام طرح جدید بر خلاف روز گذشته که با افزایش قمت محسوسی همراه شده بود در بازار امروز با ثبات روبرو شده و یک میلیون و ۲۴۷ هزار تومان عرضه می‌شود.  همچنین انواع طلا با افزایش قیمت همراه شده و مثقال طلا ۵۲۳ هزار و ۴۰۰ تومان قیمت دارد و از طرف دیگر اونس طلا برای معاملات در بازا رجهانی نزدیک به ۱۲۷۷ دلار داد و ستد می‌شود.



نوع طلا
قیمت
تفاوت قیمت نسبت به روز گذشته


هر گرم طلای ۱۸ عیار
۱۲۰ هزار و ۸۳۵ تومان
۳۰۰ تومان افزایش


مثقال طلا
۵۲۳ هزار و ۴۰۰ تومان
۱۴۰۰ تومان افزایش


اونس طلا در بازار جهانی
۱۲۷۶ دلار و ۸۰ سنت
۶ دلار افزایش


نوع سکه
 
 


سکه تمام طرح جدید
یک میلیون و ۲۴۷ هزار تومان
بدون تغییر


نیم سکه
۶۴۵ هزار تومان
۱۸۰۰ تومان کاهش


ربع سکه
۳۶۶ هزار تومان
۲۹۰۰ تومان کاهش


سکه گرمی
۲۴۸ هزار تومان
۲۵۰۰ تومان کاهش


نوع ارز
 
 


دلار آمریکا
۳۹۲۵ تومان
۸ تومان افزایش


یورو
۴۶۹۷ تومان
۱۲ تومان افزایش


پوند انگلستان
۵۲۴۹ تومان
۹ تومان کاهش


لیر ترکیه
۱۱۳۱ تومان
۲ تومان افزایش


یوان چین
۶۱۴ تومان
۴ تومان کاهش


درهم امارات
۱۰۸۸ تومان
۳ تومان افزایش


منبع: بهارنیوز

دنبال نان از تنور آمریکاستیزی نیستیم

سؤالی که در دیدار با «انجمن وفاق و توسعه» مطرح شد این بود: «مجمع روحانیون در ابتدا مواضعی کاملاً ضدآمریکایی داشت، ولی به نظر می‌رسد این مواضع، امروز، تفاوت کرده است. آیا اینطور است؟» لازم است یادآوری کنم که این سؤال نباید این تصور اشتباه را ایجاد کند که سایرین ضدآمریکا نبوده‌اند. از میان احزاب، گروه‌ها و جمعیت‌های سیاسی که در ایران می‌شناسم هیچ‌کدام طرفدارِ دوستی با آمریکا نبوده‌اند، آمریکائیان هم هیچ زمانی دوست ملت ایران نبوده‌اند. در ماجرای نهضت بزرگ ملی شدن صنعت نفت، آمریکا هرگونه کارشکنی‌ای کرد تا این نهضت به بار ننشیند، و عاقبت با هم‌دستی انگلیسی‌ها و با کودتای نظامی، دولت قانونی مرحوم دکتر مصدق را سرنگون کرد و شاه ایران را مدیون و مرعوب خود ساخت؛ او هم، برای اینکه به سرنوشت پدرش گرفتار نشود و به تبعید بی‌بازگشت نرود، مطیع بی‌چون‌وچرای آمریکا شد.

هم‌چنین از زمانی که در پی انقلاب اسلامی، برای همیشه دودمان پهلوی و رژیم سلطنتی سقوط کرد، آمریکا حتی یک روز هم با ایران از درِ دوستی وارد نشد. امروز هم رئیس‌جمهور آمریکا در سنگ‌اندازی بر سر راه ایران و ایرانیان گوی سبقت از پیشینیان خود ربوده است. با این اشارهٔ کوتاه به عملکرد آمریکا در طول شصت سال بر ضد منافع ایران، و بر ضد مردم ایران، امروز چه کسی و کدام گروه، ضدآمریکا نیست که مجمع روحانیون نباشد؟

نهضت اسلامی ایران، که به انقلاب اسلامی منجر شد، نه‌تنها ضد رژیم پهلوی و نهایتاً ضد رژیم سلطنتی بود، که به علت خاطره‌های تلخِ دخالت‌های آمریکا در ایران، نهضتی ضدآمریکایی هم بود و یکی از نشانه‌های آشکار آن حمایت اکثریت قاطع مردم ایران از اِشغال لانهٔ جاسوسی (سفارت سابق آمریکا در ایران) در سال ۵۸ است. پس از اشغال لانه، علاوه بر حمایت گستردهٔ توده‌های مردم در سراسر کشور، تمام گروه‌ها و تشکل‌های سیاسی و حتی غیرسیاسی، از چپ‌ترین‌ها تا راست‌ترین‌ها، از این حرکت حمایت کردند؛ مرحوم دکتر یزدی -که خداوند او را مشمول رحمت خود فرماید- در دورهٔ اول مجلس شورای اسلامی، از تریبون مجلس اعلام کرد که «بله، بعد از اینکه مسئله گروگانگیرى اتفاق افتاد، من اولین کسى بودم که تایید کردم و با آقاى موسوى خوئینیها تلفنى تماس گرفتم و گفتم آقا این کار لازم بوده» (مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی، دوره اول، ۲۷ شهریور ۱۳۵۹، ص ۷۵۰).

به باور بنده، امروز هم تمام مردم ایران و تمام گروه‌ها و احزاب و تشکل‌های سیاسی، نه‌تنها مخالف آمریکا، بلکه مخالف هر دولتی هستند که منافع ملی ایران را تهدید کند، ولی این مخالفت به معنای این نیست که اگر در سال ۵۸ از اشغال لانهٔ جاسوسی آمریکا حمایت جانانه کردند، امروز هم چنین اقدامی را مقبول بدانند و آن را در جهت منافع ملی ارزیابی کنند. همگان دیدند و شاهد بودند که در حمله به سفارت انگلستان و نیز حمله به سفارت عربستان، مردم و احزاب و تشکل‌ها و شخصیت‌ها از تمام جناح‌ها، نه‌تنها این کارها را تأیید نکردند بلکه آن‌ها را در خلاف جهت منافع ملی ارزیابی کردند.

مجمع روحانیون، امروز، همان مجمع روحانیون دیروز است، ولی هرگز نمی‌پذیرد که چارچوب رفتارِ سیاسیِ او را دیگران به او دیکته‌ کنند. مجمع روحانیون نه در پی آن است که در تنور مبارزه با آمریکا نانی برای خود بپزد و نه هرگز گمان می‌برد که در دوستی با آمریکا، تا زمانی که دولت‌مردان آن کشور بر طبل خصومت می‌کوبند، برای ملت ایران خیری نهفته است.

آنچه اما در صحنهٔ عمل رخ ‌داده است و می‌دهد این است که جریانی، با توان تبلیغاتی گسترده‌ای که در اختیار گرفته است، رقیب سیاسی خود را که از مقبولیت بالایی در بدنهٔ اجتماعی برخوردار است تحت فشار خود قرار داده‌است و همزمان از فریاد مرگ بر آمریکا هم غافل نمی‌ماند. در همین حال از اصلاح‌طلبان می‌خواهند که با آنان هم‌صدا شوند و فریاد مرگ بر آمریکا سردهند! مجمع روحانیونْ همان مجمع روحانیون است و هم‌چنان ضدآمریکا است، مگر اینکه آمریکا به فرمودهٔ امام خمینی (رض) آدم بشود؛ و این خواستهٔ زیادی نیست. اگر آمریکا حقوق ملت ایران را در اندازهٔ یک ملت مستقل، دارای تمدنی دیرپا و چندهزارساله، آیینی آسمانی و دارای میلیون‌ها استعداد انسانی بپذیرد و بر این اساس با ایران رفتار کند، آدم شده است و ما هم می‌توانیم باب مخاصمه با او را ببندیم.


منبع: بهارنیوز

استقبال روحانی از رئیس‌جمهور ترکیه

روحانی و اردوغان پس از مراسم رسمی استقبال در دیداری دوجانبه درباره گسترش روابط دو کشور، مسائل منطقه ای و بین المللی گفتگو خواهند کرد و با شرکت در شورای عالی همکاری راهبردی ایران و ترکیه درباره چالش های منطقه ای، طرح ها و اقدامات تجزیه طلبانه امریکا و رژیم صهیونیستی در عراق و سوریه با یکدیگر بحث و تبادل نظر خواهند کرد. توسعه همکاری های اقتصادی و تجاری یکی از اهداف سفر رئیس جمهور ترکیه به ایران اعلام شده است و تعدادی از مقامات، وزرا، سرمایه گذاران و تجار ترکیه هم در این سفر رجب طیب اردوغان را همراهی می کنند. همچنین قرار است پس از این دیدارها چهار سند همکاری بین دو کشور امضا شود و آقایان روحانی و اردوغان با حضور در جمع خبرنگاران به سؤالات آنها پاسخ دهند. مذاکرات دوجانبه  و نشست هیات های عالیرتبه ایران و ترکیه به ریاست روسای جمهور دوکشور ، از جمله برنامه های این سفر است.




 












منبع: بهارنیوز

سفر بخیر پیشمرگ کردستان

گروه سیاسی: بهرام ولدبیگی، مدیر انستیو فرهنگی کردستان در تهران در یادداشتی در روزنامه بهار نوشت: اولین بار در سال ۱۳۶۵ در شهر پاوه، در دفتر مختصری که یکی از دفاتر اتحادیه‌ میهنی در ایران بود، پیشمرگه‌ای پارتیزان را دیدم. او کسی نبود جز «مام جلال». مردی بزرگ با آرزوها و آرمان‌هایی که بعدها بخشی از آن‌ها را در سپهر سیاست کردستان عملی کرد. ده سال بعد در تابستان ۱۳۷۵ در شهر سلیمانیه اولین مصاحبه یک روزنامه نگار ایرانی را با ایشان انجام دادم تا بعدها بارها و بارها در ایران و کردستان به دیدارش رفتم و چندین نشست و مصاحبه با این سیاست‌مدار کاریزماتیک داشتم.
در این روزهای سرنوشت ساز که اقلیم کردستان در کانون توجه جهانیان است خبر مرگ «مام جلال» دردناک است. چرا که کردها در سوگ بزرگ مردی خواهند نشست که با تکیه به ایمان، مقاومت و درایت بی‌بدیل خود مسیر پرفراز و نشیب شب‌های سرد کوهستان کردستان را تا کاخ ریاست جمهوری عراق طی کرد تا نام و یاد او همواره بر بلندای تاریخ کردستان بدرخشد. شگفت است، چرا که در این سرنوشت سازترین روزها کردستان عراق آغوش برای مردی گشود، تا پایان عصری را رقم زند که همواره با کوه و کوهستان و مبارزه و گریز عجین بوده است. مرگ «مام جلال» در این روزهای سرنوشت ساز برای مردم کردستان دردناک است چرا که او «مام جلال» همه کردها بود و در این تحولات اخیر منطقه شاید بیش از هر زمان دیگر کردستان به باورها و اندیشه‌های او نیاز داشت. در چند ماه اخیر مرگ دو رهبر جنبش کردستان «مام جلال» و «نوشیروان مصطفی» بسیار دردناک است مرگ‌هایی که با پیام هایی مملو از مقاومت و ماندگاری و آینده‌ای درخشان برای سرزمین‌تراژدی‌های حلبچه، انفال و شنگال را رقم خواهد زد. سفر بخیر «مام جلال»، سفر بخیر پیشمرگ همیشه تاریخ، سفر بخیر جناب رئیس جمهور، کردستان در ماتم تو فرو خواهد رفت اما همچنان که به کردها یاد دادی ما رهبرانمان را با احترام به خاک خواهیم سپرد و بر خواهیم خواست.
*
 


منبع: بهارنیوز

پشت‌پرده حذف ریاست‌جمهوری

روزنامه بهار: چند سال پیش و در زمانی که محمود احمدی نژاد، رییس جمهور وقت با بخش هایی از ساختار سیاسی دچار مشکلات عدیده‌ای شده بود زمزمه هایی درباره تغییر ساختار سیاسی و تبدیل آن به نظام پارلمانی مطرح شد. موضوعی که در آن زمان به گروه‌های کارشناسی ارجاع شد تا در سال‌های بعد به مرحله اجرا برسد. حالا و با گذشت شش سال از آن روزها برخی نمایندگان مجلس بار دیگر سخن از تغییر نظام انتخاباتی کشور به سمت و سوی نظام پارلمانی گفته‌اند و ظاهرا یک بار دیگر قرار است این بحث در محافل سیاسی و رسانه‌ای مطرح شود. اساس مطرح شدن نظام پارلمانی را می‌توان به قصد کاهش تنش‌ها در ساختار سیاسی و عدم تکیه زدن چهره‌های غیر قابل پیش بینی همچون رییس جمهور سابق بر کرسی قدرت دانست.
 
هنگامی که از نظام پارلمانی سخن می‌گوییم به این معناست که انتخاب مسئول ارشد اجرایی از سوی مردم در اختیار نمایندگان مجلس قرار می‌گیرد و از این جهت شاید بتوان گفت امکان انتخاب عوام فریبان کاهش یابد. این وجه مثبت نظام پارلمانی زمانی است که بخواهیم این بحث را در خلاء و بدون در نظر گرفتن واقعیات موجود در کشورمان مطرح کنیم.

 بی توجه به نوع برگزاری انتخابات در ایران و به طور کلی سیاست ورزی به سبک ایرانی، نظام پارلمانی به انتخاب هایی عقلایی‌تر خواهد انجامید و از شدت تنش‌های بلاوجه در کشورخواهد کاست. تنش هایی که در بسیاری از اوقات تنها باعث ایجاد مانع بر سر راه حل و فصل اَبَر چالش هایی است که در حوزه‌های مختلف اعم از سیاسی و اقتصادی تا فرهنگی و اجتماعی با آن درگیر هستیم.
اما آیا با توجه به شرایط واقعی و نه بر اساس تصمیم گیری در خلاء می‌توان پذیرفت که نتیجه نظام پارلمانی برگزیده شدن بهترین‌ها خواهد بود؟ بیاییم یکبار شرایطی که در آن سیاسیون مشغول فعالیت سیاسی هستند را مرور کنیم:

۱ـ دوری از فرهنگ تحزب و ایجاد مانع برای تشکیل احزاب قدرتمند
با نگاهی به نوع مواجهه اغلب سیاستمداران کشور با موضوع حزب، شاهد آن هستیم که یک نوع فرار از حزب و افتخار به عدم فعالیت حزبی در بین سیاسیون و حتی قاطبه شهروندان ایرانی دیده می‌شود! موضوعی که شاید بتوان بخشی از آن را به دلایل تاریخی شکست احزاب در ایران نسبت داد و بخش دیگرش هم به یک مشکل ریشه‌ای فرهنگی بر می‌گردد که آن هم عدم توجه به کار گروهی و الزامات آن است. مهمترین الزام نظام پارلمانی وجود احزاب قوی و نظام حزبی است که همانطور که روشن است چنین موضوعی در ایران نه تنها جدی گرفته نمی‌شود بلکه بر سر راه آنان که در پی فعالیت جدی حزبی نیز باشند موانع متنوعی قرار داده می‌شود.

۲ـ ایجاد محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های متنوع و گسترده برای بخشی از جریان‌های سیاسی
با نگاهی به سپهر سیاست در ایران شاهد آن هستیم که از دو دهه پیش به این سو بخشی از جریان‌های سیاسی کشور که رویکرد اصلاح طلبانه داشته‌اند با محدودیت و موانع گوناگونی روبرو شده اند. موانعی که با ریشه یابی بخش اعظمی از آن‌ها می‌توان  دست رقیب این جریان را در آن به عینه مشاهده کرد. علاوه بر ایجاد ممنوعیت‌های امنیتی و قضایی برای اصلاح طلبان شاهد آن هستیم که حتی در حوزه رسانه‌ای نیز آنان گرفتار نوعی بایکوت مشخص هستند و هیچ رسانه و‌تریبون رسمی در اختیار آنان قرار نمی‌گیرد. آیا با چنین شرایطی که امکان رقابت برابر وجود ندارد می‌توان از نظام پارلمانی و کمرنگ کردن نقش مردم در رای گیری سخن گفت؟ آیا در چنین شرایطی سخن از نظام پارلمانی به معنای کمرنگ کردن وجوه دموکراتیک نظام سیاسی مستقر در ایران نخواهد بود؟

۳ـ فرآیند بررسی صلاحیت‌های نامزدها در شورای نگهبان؛
اگر قرار باشد که مطابق نظام پارلمانی، مجلس نهاد تصمیم گیر برای انتخاب مسئول ارشد اجرایی کشور باشد آن گاه این پرسش پیش روی ما قرار می‌گیرد که مجلسی که کسر قابل توجهی از افرادی که خواهان حضور در آن هستند پیش از برگزاری انتخابات از سوی شورای نگهبان از صحنه رقابت حذف می‌شوند چگونه قرار است «عصاره فضائل ملت» بوده و فرد اصلح را برای سکانداری قوه مجریه برگزیند؟ نیازی به رفتن به گذشته‌های دور هم نیست و تنها کافی است وضعیت جریان  اصلاحات را در زمستان۹۴ و زمان انتخابات اخیر مجلس به خاطر بیاوریم که چگونه پس از قلع و قمع چهره‌های ارشد این جریان توسط نهاد نظارتی مجبور شدند برای تهیه فهرست کامل با رقبای اصولگرایشان ائتلاف کنند. آیا قرار است با این فرآیند بررسی صلاحیت‌ها که کاملا در آن نگاهی جناحی مشهود است به سوی نظام پارلمانی حرکت کنیم؟ 

به طور خلاصه می‌توان گفت همان طور که در صدر این مطلب آمد نظام پارلمانی وجوه مثبت بسیاری دارد اما تا زمانی که مقدمات و الزامات بدیهی آن از سوی تصمیم گیران نظام مورد توجه جدی قرار نگیرد بیشتر از آن که تلاشی برای حضور عقلا در قوه مجریه و کاهش تنش‌های سیاسی باشد شبیه تلاش برای کنار زدن جریان اصلاحات از نهادهای انتخابی و استیلای اصولگرایان بر نهادهای انتخابی و انتصابی است.


منبع: بهارنیوز

«ادوارد اسنودن»، جعبه سیاه سازمان اطلاعات آمریکا

ادوارد اسنودن، کارمند سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و افشاگر کنونی در مصاحبه‌ای از زندگی خود در روسیه، قدرت دستگاه‌های اطلاعاتی و چگونگی ادامه دادن به مبارزه خود علیه نظارت همه‌جانبه توسط دولت‌ها سخن گفته است.

کارمند ٣۴ساله اطلاعاتی سابق ایالات متحده آمریکا که سیستم نظارت جهانی مستقر در آژانس امنیت ملی (ان.اس.ای) را در معرض دید قرار داده، در مکانی در پایتخت روسیه زندگی می‌کند. از زمان انتشار اطلاعات محرمانه، او در کشور خود از سوی دولت، به‌عنوان یک دشمن تلقی می‌شود. در نگاه برخی اما او تبدیل به نمادی برای آزادی‌های مدنی شده است.

 من جاسوس نیستم

افشاگری‌های ادوارد اسنودن از عملیات عظیم «جاسوسی و مراقبت در سطح جهانی» پرده برداشت. بنا به مدارک اسنودن، این برنامه‌ها که شامل جاسوسی از مردم عادی و شخصیت‌ها در مکالمات تلفنی، ایمیل، استفاده از موتور جست‌وجوی اینترنت و غیره در تمام کشورها و بدون رعایت مرزهای سیاسی صورت می‌گیرد، در درجه نخست توسط آژانس امنیت ملی ایالات متحده آمریکا (ان.اس.ای) به اجرا درمی‌آیند. دولت‌های اروپایی و شرکت‌های تلفن نیز همکاری مستقیم و نزدیکی در این جاسوسی‌ها دارند.

در ۲۰ مه ‌۲۰۱۳ اسنودن از محل کارش که تاسیسات متعلق به «ان.اس.ای» در‌ هاوایی بود به هنگ‌کنگ پرواز کرد و در اوایل ژوئن هزاران مدرک طبقه‌بندی‌شده «ان.اس.ای» را در اختیار روزنامه‌نگاران قرار داد. هنگامی که مطالب در روزنامه گاردین و واشینگتن‌پست به چاپ رسیدند، اسنودن موضوع توجه اخبار بین‌المللی شد. مدارک بیشتری بعدا توسط اشپیگل و نیویورک‌تایمز انتشار یافتند. در ۲۱ ژوئن ۲۰۱۳ وزارت دادگستری ایالات متحده اسنودن را به دو جرم متهم کرد؛ نخست نقض قانون مربوط به جاسوسی و دوم سرقت اسناد متعلق به دولت آمریکا یا متعلق به یک دولت خارجی.

مصاحبه‌کنندگان:

«مارتین نوب» و «جورج شیندلر»

مسیری که برای مصاحبه با ادوارد اسنودن باید پیمود، بسیار طولانی است. برای هفته‌نامه اشپیگل، تقریبا از یک‌سال پیش آغاز شد، آن هم با مکالمات بسیار زیاد با وکلای او در نیویورک و برلین. این فرآیند، دو هفته پیش، در مسکو، در هتلی با نمای میدان سرخ به پایان رسید.

با تمام دشواری‌های مصاحبه با اسنودن، این مسیر، طولانی‌تر هم شد؛ آن‌هم به این دلیل که وی به خاطر سرماخوردگی شدید، در بستر بیماری بود و چیزی نمانده بود که مصاحبه را بیش از این به تاخیر بیندازد. با تمام این اوصاف، درنهایت اسنودن در مصاحبه‌ای که حدود ٣ ساعت طول کشید، حاضر شد.

آقای اسنودن، ۴‌سال پیش، شما در ویدیویی، در اتاق هتلی در هنگ‌کنگ ظاهر شدید. این آغاز بزرگترین درز داده‌های اطلاعاتی در طول تاریخ بود. امروز، ما در اتاق هتلی در مسکو نشسته‌ایم. در شرایطی که شما نمی‌توانید خاک روسیه را ترک کنید، چراکه دولت ایالات متحده آمریکا، حکم دستگیری شما را صادر کرده است. به‌اضافه این‌که دستگاه‌های نظارت جهانی سرویس‌های اطلاعاتی همچنان درحال فعالیت هستند، آن‌هم با سرعتی بیش از همیشه. آیا واقعا کاری که کردید، ارزشش را داشت؟

پاسخ شما این است: بله. به اهدافی که من داشتم نگاه کنید. من قصد نداشتم تا قوانین را تغییر دهم یا قدرت این ماشین اطلاعاتی را کم کنم. شاید باید این اهداف را می‌داشتم. منتقدانم می‌گویند که من به اندازه کافی انقلابی نبودم. اما آنها فراموش کرده‌اند که من، محصولی از این سیستم هستم. من آن کارها را انجام دادم، من آن افراد را می‌شناسم و هنوز هم به آنها کمی ایمان دارم که این سیستم را می‌توان اصلاح کرد.

 اما همان افراد، امروز شما را به‌عنوان بزرگترین دشمن خود می‌بینند.

نبرد شخصی من، براندازی ان.اس.اس یا سازمان سیا نبود. من حتی معتقدم که آنها اگر اقدامات سرزده خود را به حداقل برسانند و خود را محدود به مقابله با تهدیدات واقعی‌ای کنند که جامعه با آنها روبه‌رو است، نقش مهمی را در جامعه ایفا می‌کنند. ما قرار نیست که بر روی مگسی که روی میز شام می‌نشیند، بمب اتم بیندازیم. همه، به‌غیر از سازمان‌های اطلاعاتی، این را می‌فهمند.

 چرا تصمیم به افشاگری اطلاعات محرمانه گرفتی؟ و چرا این اطلاعات را از طریق رسانه‌ها منتشر کردی؟

وقتی من در‌ هاوایی اقامت داشتم و سال‌های قبل از آن، هنگامی که برای جامعه اطلاعاتی کار می‌کردم، چیزهای زیادی را دیدم که مرا مضطرب و ناراحت می‌کرد. ما کارهای بسیار خوبی را در جامعه اطلاعاتی انجام می‌دهیم. چیزهایی که نیاز است انجام شوند و چیزهایی که به همه کمک می‌کند.

اما در بعضی موارد هم زیاده‌روی‌هایی صورت می‌گیرد. چیزهایی که نباید انجام شوند و تصمیماتی که در خفا، بدون آگاهی جامعه، بدون رضایت جامعه و حتی بدون آگاهی نمایندگان ما در دولت از این برنامه‌ها صورت می‌گیرند. هنگامی که من با این مسأله در کشمکش بودم، با خودم فکر کردم چطور می‌توانم با بالاترین سطح مسئولیت، این کار را انجام دهم. بیشینه کردن منافع عمومی، درحالی‌که کمترین خطر را داشته باشد و از میان همه راه‌هایی که می‌توانستم بروم، مثل رفتن به کنگره، هنگامی که هیچ قانونی در این زمینه وجود ندارد، در نتیجه هیچ حمایت قانونی برای یک کارمند خصوصی وجود ندارد.

یک پیمانکار در بخش اطلاعات مثل من، خطری بود که می‌شد همراه با این اطلاعات به خاک سپرده شود و مردم نیز هرگز از آن خبردار نشوند. (یعنی ممکن بود حتی من را با این اطلاعات از بین ببرند)؛ اما نخستین متمم قانون اساسی ایالات متحده آمریکا، آزادی بیان و مطبوعات را تضمین می‌کند و این، قابلیت به چالش کشیدن دولت را به رسانه‌ها می‌دهد. بنابراین تصمیم گرفتم این اطلاعات را در اختیار رسانه‌ها قرار دهم.

 من جاسوس نیستم

 چه چیزی را به دست آوردی؟

از تابستان ‌سال ٢٠١٣، جامعه متوجه چیزی شده است که تا پیش از آن، جزو اطلاعات ممنوعه به‌شمار می‌رفت. مثلا این‌که اگر شما یک شهروند آمریکایی نباشید، – فرض کنید یک آلمانی هستید- دولت آمریکا می‌تواند هرچیزی را از جیمیل شما بیرون بکشد و برای این کار، نیاز به هیچ حکمی ندارد. شما حق ندارید آن زمان که درباره تساوی حقوق اساسی صحبت می‌کنید، میان شهروندان کشور خودتان و دیگر مردم دنیا، تمایزی قایل شوید. اما به‌طور فزاینده‌ای، کشورهای زیادی، نه‌تنها آمریکا، چنین کاری را انجام می‌دهند. من می‌خواستم به مردم این فرصت را بدهم که تصمیم بگیرند خطوط قرمز [و حریم خصوصی] کجا باید قرار بگیرد.

 شما نظارت توده‌های مردمی را نقض قانون نامیدید. اما تا جایی که ما می‌دانیم، تاکنون حتی یک نفر هم که مسئولیتی در این زمینه داشته، در زندان نیست.

برای همین هم است که من آن را قانون محرمانه می‌نامم. چنین فعالیت‌هایی که از سوی ان.اس.ای صورت می‌گیرد، غیرقانونی است. در یک جمله، افرادی که مجوز چنین فعالیت‌هایی را داده بودند، امروز باید در زندان باشند. برای مثال، ما در موارد بی‌شماری که توسط دادگاه پارلمانی، قانون جی٢٠ آلمان نام گرفته و تایید شده‌اند، صحبت می‌کنیم…

… قانونی که حق سرویس‌های اطلاعاتی را برای دسترسی به تماس‌های تلفنی یا ایمیل‌های شخصی افراد، تحت لوای قوانین محرمانه ارتباطات محدود می‌کند.

اما به جای مجازات افراد مسئول در چنین اقدامات جاسوسی، به جای استعفا و تغییر این وضعیت، آنچه به ما دادند، قانون جدیدی بود که می‌گفت هیچ‌کدام از این اقدامات جاسوسی از حریم خصوصی مردم مشکلی ندارند.

 زمانی که خبر جاسوسی آژانس اطلاعاتی آلمان (بی.ان.دی) از «دوستان‌شان»، مثل نخست‌وزیر اسراییل یا گماردن ۴هزار گزینشگر برای اهداف آمریکایی را شنیدید، متعجب شدید؟

ناامید شدم، نه متعجب. در فرانسه هم شرایط شبیه آلمان و بقیه این کشورهاست. همه دولت‌ها تا جایی که به جاسوسی اقتصادی، مهارت دیپلماتیک و نفوذ سیاسی مربوط می‌شود، فقط می‌خواهند که قدرت بیشتری داشته باشند.

 هدف اصلی نظارت این است که از حملات [تروریستی] علیه کشورمان جلوگیری کنیم. در اصل، این مسأله هیچ مشکلی ندارد.

ما هیچ دلیلی نداریم که ثابت کند این برنامه‌های نظارتی گسترده، حملات تروریستی را متوقف می‌کنند. اما اگر نمی‌توانید به ما نشان دهید که با چنین اقداماتی توانستید حمله یا خطری را کشف کنید، چرا پس همچنان اصرار دارید که چنین اقدامات نظارتی، ضروری است؟ می‌دانید چرا این‌گونه است؟ چون برای آنها سایر موضوعات جاسوسی، فوق‌العاده جذاب است. مثل شنود تماس تلفنی کوفی عنان و هیلاری کلینتون…

 … کاری که بی.ان.دی (آژانس اطلاعاتی آلمان) انجام داد.

قطعا ضبط و شنود این تماس تلفنی، کمک به توقف حملات تروریستی نکرده است.

 مقامات آلمانی ادعا می‌کنند که بدون وجود ان.اس.ای یا سی.آی.ای، کر و کور خواهند بود.

قطعا آلمان مانند آمریکا، سالانه ٧٠‌میلیارد دلار پول را بر روی برنامه‌های اطلاعاتی هدر نمی‌دهد. اما آلمان یک کشور بسیار ثروتمند است. در‌ سال ٢٠١٣، آنها حدود نیم‌میلیون یورو برای بی.ان.دی هزینه کردند. حالا اما این بودجه، چیزی حدود ٣٠٠‌میلیون یورو بیشتر است. وقتی این موضوع را در کنار این واقعیت قرار دهید که سیستم آموزش همگانی آلمان همچنان یکی از بهترین سیستم‌ها در جهان است، به وضوح دارای یک بنیاد فنی بسیار قوی در آلمان می‌شوید.

 در برلین، کمیته تحقیق ان.اس.اس در پارلمان، سه‌‌ونیم‌سال صرف بررسی ارتباط ان.اس.ای (آژانس امنیت ملی ایالات متحده آمریکا) با بی.ان.دی (آژانس اطلاعاتی آلمان) کرد. نظرتان در مورد این گزارش نهایی چه بود؟

خب همه ما بسیار امیدوار بودیم که این گزارش، یک محصول قابل اعتماد و تحقیق واقعی باشد. اما گزارش اکثریت احزاب، بسیار ناامید‌کننده بود. این گزارش، بیشتر شبیه تمرین آنها برای خلاقانه نوشتن بود.

جامعه آلمان از سیاست‌های نظارتی آنها بسیار خشمگین بود؛ بنابراین آنها نیازمند این بودند که کاری در این زمینه (برای آرام‌کردن یا اقناع افکار عمومی) انجام دهند. اما نه کاری که گمان می‌کنم مخالفان به طرز قهرآمیزی در پی انجام آن بودند، مبنی بر پی بردن به این‌که چه اتفاقی درحال رخ‌دادن است و ایجاد مسئولیت‌ها و پاسخگویی به مردم و در نهایت، شکل دادن به فعالیت‌های سرویس‌های اطلاعاتی و منطبق‌کردن آنها با قانون. در عوض، این سیاستمداران به این سو حرکت کردند که «بیایید قانون را طوری سست‌تر کنیم که دیگر با چنین فعالیت‌هایی شکسته و نقض نشود.»

 من جاسوس نیستم

 ما زیاد می‌شنویم که شما از کارتان کناره‌گیری کرده و تسلیم شده‌اید.

نه، به هیچ‌وجه. من فکر می‌کنم که تاکنون نیز، به‌عنوان یک جامعه، پیشرفت‌های زیادی کرده‌ایم. ما با استفاده از ریاضیات و علم، جلوی سوءاستفاده دولت‌ها را می‌گیریم.

 شما در مورد رمزگذاری ارتباطات سخن می‌گویید؟

ببینید، جیمز کلاپر، رئیس سابق اطلاعات ملی ایالات متحده گفته بود که من (ادوارد اسنودن)، فرآیند رمزگذاری را تا ٧‌سال سریع‌تر کرده‌ام. البته او این موضوع را به حالت توهین‌آمیز بیان می‌کرد، اما من آن را به نوعی به‌عنوان تعریف و تمجید در نظر می‌گیرم. ما این پویایی را در رمزگذاری می‌بینیم. تا پیش از ‌سال ٢٠١٣، بسیاری از سایت‌های خبری حتی نمی‌دانستند که رمزگذاری چیست. حالا تقریبا هر کارمند ویرایشگر وب‌سایتی قادر به رمزگذاری است.

 اما تروریست‌ها هم به همان ترتیب از رمزگذاری استفاده می‌کنند.

وقتی شما سه تروریست در یک شهر دارید، یکی از آنها از یک لپ‌تاپ استفاده می‌کند و گیر می‌افتد، دیگری نیز از یک گوشی موبایل استفاده می‌کند و گیر می‌افتد. اما نفر سوم، کسی که پیام‌هایش را فقط روی کاغذ می‌نویسد و از طریق پسرعمویش به‌عنوان یک حامل خبر که با موتورسیکلت حرکت می‌کند، ارسال می‌کند، هیچ‌گاه گیر نمی‌افتد. آنها (تروریست‌ها) واقعا می‌توانند دو به دو، به سرعت ارتباط برقرار کنند. آنها نیازی به اشپیگل ندارند، آنها نیازی به این ندارند که من به آنها بگویم چه چیزی کار می‌کند و چه چیزی کار نمی‌کند.

 آیا شما حداقل این را می‌پذیرید که برخی از اطلاعات منتشرشده، به جنایتکاران دولت‌های یاغی و سرکش کمک کرده تا بفهمند آژانس‌های اطلاعاتی چگونه فعالیت می‌کنند؟

نه. این، بهانه بسیار ساده‌ای برای دولت‌هاست (تا از انتشار فعالیت‌های‌شان اجتناب کنند). پایه و اساس توجیه دولت‌ها برای طبقه‌بندی این اطلاعات، به‌عنوان محرمانه این است که بگویند انتشار این اطلاعات باعث آسیب خواهد شد. باور کنید که من برنامه‌های ناهار را که به‌عنوان اسناد بسیار محرمانه طبقه‌بندی شده بود، از کافه ‌تریا فرستاده‌ام. شوخی نمی‌کنم.

 اما فایل‌هایی که شما منتشر کردید، شامل اسرار واقعی، برنامه‌ها و تکنیک‌های محرمانه هم بوده است.

من آنها را در‌ سال ٢٠١٣ منتشر کردم. اکنون ما در‌سال ٢٠١٧ هستیم و آن اسناد، منجر به بروز هیچ آسیبی نشده‌اند؛ با وجود آن‌که کنگره آمریکا، بیش از دو‌سال به آن اسناد رسیدگی کرده. حتی «مایکل رودگرز»، مدیر ان.اس.ای هم گفت: «آسمان به زمین نیامده و ما همچنان مشغول انجام کارهای‌مان هستیم.»

 چرا افشاگر دیگری مثل شما وجود ندارد؟ آیا می‌ترسند که سرانجام سر از روسیه دربیاورند؟

یک پاسخ بدبینانه به این سوال وجود دارد. مردم احساس می‌کنند که اگر گرفتار شوند، عواقب بسیار شدیدی در انتظارشان است. اما می‌توان پاسخ خوشبینانه‌ای هم به این سوال داد؛ این‌که اتفاقات ‌سال ٢٠١٣، سرویس‌های اطلاعاتی را ملتفت کرده که ممکن است آنها، هدف افشاگری بعدی باشند (بنابراین دست از اقدامات جاسوسی و نظارتی خود برداشته‌اند).

 ما معتقدیم که پاسخ بدبینانه به واقعیت نزدیک‌تر است.

اما من گمان می‌کنم که واقعیت، تلفیقی از هر دوی اینهاست. نگاه کنید به فایل‌های «والت٧» که ویکی‌لیکس در مارس ٢٠١٧ آنها را منتشر کرده. این یک افشای بی‌سابقه از اطلاعات بسیار حساس بود که به وضوح از طریق سرورهای خود سیا (آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا) منتشر شده است. ماه‌ها می‌گذرد و هنوز هیچ‌کسی در این زمینه بازداشت نشده است. دو موضوع را می‌توان از این اتفاق فهمید؛ نخست این‌که کاملا بدیهی است که همچنان بسیار ساده می‌توان اطلاعات سرویس‌های اطلاعاتی را افشا کرد و دوم این‌که از آن‌جا که افشای این اطلاعات، قطعا کار من نبوده، پس افراد دیگری هم آن‌جا هستند که مثل من دست به افشاگری می‌زنند.

 می‌دانید که برخی از افراد که تحت‌تاثیر حرف‌های دیگران هستند -ازجمله برخی از مقامات بلندپایه دولتی آلمان- تلاش دارند بگویند شما رابطه نزدیکی با روس‌ها دارید؟

بله، خصوصا آقای‌ هانس از آلمان.

 منظور شما، «هانس گئورگ ماسن»، رئیس سرویس اطلاعات داخلی آلمان است. او چندین‌بار به‌طور ضمنی گفته است که شما احتمالا جاسوس روسیه هستید. این‌طور است؟

نه، نیستم. او (هانس گئورگ ماسن) حتی توانایی بیان آنچه فکر می‌کند درست است را ندارد که بگوید، «من گمان می‌کنم که اسنودن یک جاسوس است.» در عوض می‌گوید «این‌که آقای اسنودن، عامل روسیه است یا نه، قابل اثبات نیست.» شما می‌توانید عینا این جمله را در مورد هرکسی به‌کار ببرید. من گمان می‌کردم و امیدوار بودم که در یک جامعه باز، آن روزها دیگر گذشته که این آژانس‌های مخفی پلیس، منتقدان خود را محکوم کنند. من دیگر حتی به چنین چیزی فکر نمی‌کنم؛ بلکه از آن ناامید شده‌ام.

 من جاسوس نیستم

 با این وجود، بسیاری از مردم، خصوصا در آلمان همچنان نمی‌دانند که شما چه امتیازی داده‌اید که روسیه شما را به‌عنوان مهمان پذیرفته است.

من مایلم شما از آنها (مردم) بپرسید که چون من (اسنودن) در روسیه هستم، پس قطعا امتیازی به دولت روسیه داده‌ام؟ ببینید؛ من هیچ سندی را همراه خود ندارم و هیچ دسترسی‌ای هم به هیچ سندی ندارم. روزنامه‌نگاران آنها را در اختیار دارند و به همین جهت است که چینی‌ها یا روس‌ها، زمانی که وارد مرز کشورشان می‌شوم، نمی‌توانند من را تهدید کنند. من نمی‌توانستم به آنها کمکی بکنم، حتی اگر با شکنجه، ناخن‌هایم را می‌کشیدند (چراکه هیچ سندی به نفع یا به ضرر آنها نداشتم).

 همچنان باور این مسأله دشوار است که روس‌ها، این‌گونه (و بدون هیچ امتیازی) به شما اجازه ورود و ماندن در خاک کشورشان را داده‌اند.

می‌دانم که شما چه فکری می‌کنید؛ حتما با تمسخر می‌گویید: «پوتین، آن بشر‌دوست بزرگ، اجازه ورود شما را به خاک روسیه، به صورت مجانی و بدون هیچ هزینه‌ای داده است!» هیچ‌کس این را باور نمی‌کند و همه پیش خود فکر می‌کنند که قطعا معامله‌ای در کار بوده؛ یک بده‌بستان.

اما اگر لحظه‌ای به این موضوع فکر کنید، متوجه می‌شوید که من تلاش می‌کردم به یکی از کشورهای آمریکای لاتین بروم؛ اما ایالات متحده آمریکا، پاسپورت من را باطل کرد و مرا در فرودگاه روسیه گیر انداخت. رئیس‌جمهوری آمریکا، هر روز پیام‌هایی را به طرف روس ارسال می‌کرد و خواهان استرداد من می‌شد. در مورد وضع داخلی روسیه فکر کنید؛ در مورد تصویر شخصیت پوتین در اذهان عمومی و این‌که مردم روسیه چه نگاهی به او می‌داشتند اگر رئیس‌جمهوری این کشور می‌گفت: «بله، ما او را مسترد می‌کنیم و بسیار متاسفیم از این‌که نمی‌توانیم این فرد را به کشور راه دهیم.»

شاید هم توضیح ساده‌تری وجود دارد، مثل این‌که دولت روسیه از فرصت‌های اندکی که در آن می‌تواند بگوید «نه» لذت می‌برد. تراژدی واقعی این است که من به آلمان، فرانسه و ٢١ کشور مختلف در سراسر جهان، درخواست پناهندگی دادم و تنها پس از آن‌که تمام این کشورها گفتند «نه»، درنهایت روسیه گفت: «بله». به نظر می‌رسد روس‌ها حتی تمایلی نداشتند که «بله» بگویند.

 آیا همچنان امید داری که روزی به آمریکا بازگردی؟

بله، قطعا. من قصد ندارم در مورد این احتمال، قضاوتی داشته باشم، اما با توجه به این‌که شما گفتید با گذشت هر سال، کمتر و کمتر در مورد من حرف می‌زنند، یعنی همچنان امیدی به آینده وجود دارد، حتی برای من.

 وضع کنونی اقامت شما در روسیه چگونه است؟

من دارای اقامت دایمی قانونی هستم. چیزی شبیه گرین کارت آمریکاست؛ اما به معنای پناهندگی نیست و اقامت من، هر ٣‌سال یا بیشتر، به‌طور نامحدود، قابل تمدید است، اگرچه به لحاظ فنی، تضمینی وجود ندارد. من در توییتر و بیانیه‌های خود، کاملا منتقد دولت روسیه بوده‌ام و آنها تاکنون کاری به کار من نداشته‌اند؛ اما هیچ‌کس نمی‌داند در آینده چه اتفاقی ممکن است رخ دهد.

 وقتت را چطور می‌گذرانی؟

من بسیار مسافرت می‌روم. اخیرا در سن‌پترزبورگ بودم و پدر و مادرم، مداوم به من سر می‌زنند.

 چطور از پس هزینه‌های زندگی برمی‌آیی؟

با سخنرانی. معمولا از طریق ویدیو کنفرانس، در دانشگاه‌های آمریکا سخنرانی می‌کنم؛ همچنین کارهای زیادی برای بنیاد آزادی مطبوعات انجام می‌دهم و اکنون به‌عنوان رئیس هیأت‌مدیره آن انتخاب شده‌ام.

 از این‌که توجه افکار عمومی جهان به تو کم شود، هراس داری؟

نه! عاشق چنین چیزی هستم!

 اما توجه مردم می‌تواند به مثابه قرص اعتیادآوری باشد.

بله، برای بسیاری از شخصیت‌ها این‌گونه است اما برای من؟ باید این را بدانید که زندگی برای من، به معنای واقعی کلمه توسط عشق به حریم خصوصی تعریف می‌شود. بدترین چیز در دنیا برای من این است که به فروشگاه موادغذایی بروم و کسی من را بشناسد!


منبع: برترینها

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (۱۰۳)

برترین ها – نگین فانی نام: اینستاگرام، این روزها تبدیل به دفترچه خاطرات تصویری خیلی ها شده است. بسیاری از چهره های شناخته شده دنیای هنر و ورزش هم، از این طریق با طرفداران خود در دورترین نقاط جهان در ارتباط هستند. از سوی دیگر سعی دارند با این روش هواداران بیشتری نیز برای خود دست و پا کنند که این نیز خود به یک رقابت حیثیتی میان سلبریتی های قرن ۲۱ تبدیل شده است.

حتی گاهی اوقات عکس هایی به اشتراک می گذارند که جنجال بسیاری به راه انداخته و خبرساز می شوند، توجه رسانه ها و مردم به آنها جلب می شود و شهرت بیشتری نیز برای آنها به ارمغان می آورند. در این سری مطالب ما سعی داریم به طور هفتگی گزیده ای از عکس های چهره های محبوبتان را با شما به اشتراک بگذاریم.

«لیدی گاگا» این روزها حسابی فاز مدیتیشن و از این جور چیزها برداشته و این کار را حتی به صورت لایو و همراه با هوادارانش هم انجام می دهد.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 به نظر می رسد که «راک» بازوهایش را به سختی داخل این کت جا داده باشد.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)

  اجرای «مایلی سایرس» و «آدام سندلر» برای بزرگداشت قربانیان حادثه ی تیراندازی در لاس وگاس.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «سلما هایک»، «لنی کراویتز» و «نائومی کمپبل» در هفته مد پاریس.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103) 


«مارک رافلو» هوادارانش را دعوت کرد تا با اهدای پول به هنرستانی که او در آن آموزش هنرپیشگی دیده است، به قید قرعه فرصت دعوت شدن به مراسم افتتاحیه ی فیلم «تور: راگناروک» را به دست بیاورند.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «فرگی» و «جولیان مور» در فشن شوی برند «ژیوانشی» در هفته مد پاریس.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


وقتی «جان استیموس» در سوپر مارکت به طور اتفاقی با «اشتون کوچر» برخورد می کند.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «رابرت داونی جونیور» هم هوادارانش را به خریدن این تیشرت برای کمک به مرکز بازپروری معتادان تشویق کرد.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «نینا دوبرو» در حال آماده شدن برای شرکت در مراسم افتتاحیه ی فیلم جدیدش به نام «مرگ بازان»؛ او مدل موی جدیدش را هم در این مراسم افتتاح کرد!

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 تلاش «آنا کندریک» برای شبیه شدن به این جغد زیبا قابل تحسین است، اما چندان موفقیت آمیز نیست.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «کیم کارداشیان» با نگهداری از بچه ی خواهرش در کنار دختر و پسر خودش دارد خودش را برای داشتن سه بچه به طور همزمان آماده می کند. کیم به دلیل مشکلاتی که در بارداری دومش داشت این بار از یک رحم جایگزین استفاده کرده است.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «ایان سامرهلدر» هم مثل همیشه در تلاش برای استفاده ی مثبت از اینستاگرام، این بار در جهت حفاظت از لایه ی اوزون!

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


  «جرمی رنر» روی جلد شماره ی ماه اکتبر مجله ی «اسکوایر» خاورمیانه.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «جنسن اکلس» و «جرد پادالکی» روی جلد ویژه نامه ی مجله ی «اینترتینمنت ویکلی» که پرونده ی کامل «سوپرنچرالز» را مورد بررسی قرار داده و مصاحبه ای مفصل با جنسن و جرد و میشا را در بر می گیرد.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «بیانسه» این اواخر دارد حسابی کم کاری های دوره ی بارداری اش در اینستاگرام را جبران می کند.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «جنیفر لوپز» و «الکس رودریگز» و خوش گذرانی های پایان ناپذیرشان.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «کامیلا کابیو» دختر بسیار زیبایی است، اما در مورد سبک لباس پوشیدنش داشتن چنین ادعایی بسیار دشوار است.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «جو جوناس» در حال اجرا در سنترال پارک نیویورک برای یک جمعیت انبوه و هیجان زده.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «نیک جوناس»؛ یعنی اینجا کجا می تواند باشد؟!

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «زندایا» روی جلد مجله ی «گلمور».

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «سوفی ترنر» در تبلیغات محصولات مراقبت از موی «ولا»؛ با توجه به موهای زیبای سوفی او گزینه ای فوق العاده برای این کار محسوب می شود.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «میسی ویلیامز» و جناب آقای عشقش با پس زمینه ی یک نهنگ در دوردست ها.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «کیت هرینگتون»، آقا داماد آینده، در یکی از مراسم های شبکه های تلویزیونی «بی.بی.سی».

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «لورد» که این روزها با تور کنسرت های آلبوم «ملودراما» حسابی سرش شلوغ است کمی خسته به نظر می رسد.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


خوب، بالاخره موهای «کارا دلوینیه» از حالت کچلی در آمده و چهره اش دارد به حالت عادی باز می گردد.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «لیام نیسون» در مراسم افتتاحیه فیلم جدیدش به نام «مارک فلت» در لس آنجلس.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «گرگ سالکین» هم به جمع قهرمانان مارول پیوسته و قرار است در سریال جدید کمپانی مارول نقش اصلی این سریال را بازی کند.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


باز هوا سرد شد و «اما رابرتز» کاپشن های پلنگی اش را از اعماق کمد لباس هایش بیرون آورد.

 

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «رایان گاسلینگ» همراه با «ایوا مندس» در مهمانی پس از برنامه ی زنده ی شنبه شب؛ این دو حدود شش سال است که با هم هستند اما رابطه ی خود را تا جایی که بتوانند از دنیای رسانه دور نگه می دارند.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


«لوک ایوانس» در کنار «میک جگر» خواننده ی افسانه ای گروه «رولینگ استونز».

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «رایان رینولدز» همراه با «جولیان دنیسون»، هنرپیشه ی ۱۴ ساله ای که این روزها دارد در فیلم «ددپول ۲» در کنار او ایفای نقش می کند.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «جرد لتو» این روزها با انتشار آلبوم جدیدش حتی بیشتر از قبل روی جلد مجلات ظاهر می شود، این بار مجله «جی کیو» ایتالیا.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


«دیوید بکهام» در کنار «جان بردلی وست» هنرپیشه ی سریال «بازی تاج و تخت» که احتمال دارد در فصل بعد نقش مهمی در داستان ایفا کند.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «سلنا گومز» پس از یک جراحی موفقیت آمیز پیوند کلیه در ماه گذشته، حالا دارد روی ساخت یک فیلم مستند درباره ی نبردش با بیماری لوپوس کار می کند.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «سم هیوین» که شاید هم نام او را با تلفظ اشتباه «سم هیوگان» بشناسید، در عکس های کلکسیون جدید برند «باربور».

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «داو کمرون» با یک ژست نسبتا مایکل جکسونی.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)

 
 «لوسی هیل» همراه با پدرش؛ مشخصا لوسی ابروهای پهن و زیبایش را از پدرش به ارث برده است.

در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103) 


 «جولیان هاف» در حال تمرین یوگا در طبیعت زیبای کانادا؛ خوب، بعضی ها هم ترجیح می دهند در طبیعت کارهایی بهتر از کشیدن قلیان انجام دهند.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «شکیرا» و نمایندگان دو شرکت دیگر که قرار است همراه با آنها مدرسه ای در کلمبیا تأسیس کند.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «مسی» در حال پیاده شدن از هواپیما؛ اگر اشتباه نکنیم آن آقایی که در پس زمینه می بینید هم جناب «پیکه» است.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


  همه ی فرزندان «کریس رونالدو»، البته فعلا! چون به زودی چهارتا و شاید حتی پنج تا خواهند شد. از آنجایی که آقای رونالدو خودش را خیلی دوست دارد با خودش فکر می کند باید تا می تواند نسل خودش را تکثیر کند.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «استیون جرارد»، لقب اسطوره ی فوتبال را به حق به دست آورده و به جمع ستاره هایی همچون «پله» و «دیوید بکهام» پیوست.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


«سلمان خان» در روز تولد سی سالگی «حنا خان» هنرپیشه ی پردرآمد بالیوود که هیچ نسبتی با او ندارد و در واقع خواهر «عامر خان» است.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «آنیل کاپور» همزمان با هایلایت کرد موهایش دارد برای آرایشگرش جشن تولد هم می گیرد. این آقا سی و پنج سال است که آرایشگر ثابت آقای کاپور بوده است!

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «آلیا بهات» این روزها مشغول بازی در فیلم «راضی» است، او در این فیلم نقش یک جاسوس را ایفا می کند!

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


«کریتی سانون» همراه با پدر و مادرش در برج الخلیفه ی دبی.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «هریتیک روشن» که به هر دری می زند تا پسرهای شیطانش را سرگرم نگه دارد این بار همراه با آنها در یک کلاس آشپزی شرکت کرده است.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


حضور «دیا میرزا» در یک برنامه ی تلویزیونی به منظور جلب توجه مردم به موضوع حفاظت و نظافت محیط زیست هند.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 ژست «لی جونگ سوک» شبیه کسانی است که قله ای چیزی را فتح کرده باشند، اما در ظاهر قضیه که در بهترین حالت فقط یک تپه را فتح کرده است.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «کیم سو هیون» با این عکس برای همه ی هواداران خود آرزو کرد که تعطیلات چوسوک، یا همان جشن برداشت محصول پاییزی، به آنها خوش بگذرد.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


«بائه سوزی» در کنار «لی جونگ سوک» و سایر هنرپیشگان سریال «وقتی شما خواب بودید»؛ دو قسمت اول این سریال هفته ی پیش از تلویزیون کره پخش شدند.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


«لی جون کی» با یک دسته گل بسیار زیبا که بابت آن تشکر کرده، اما نگفته از طرف چه کسی است.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «بکهیون»، «اوه سهون» و «سوهو» در استرالیا با پس زمینه ی تالار اپرای سیدنی که یکی از نمادهای این کشور است.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «سئوهیون» و «کیم جی هون» در پشت صحنه ی سریال «دزد بد، دزد خوب» که تا به حال ۴۲ قسمت از آن پخش شده است.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


«نسلیهان آتاگول» روی جلد مجله ی «مری کلر» ترکیه؛ البته حتما خودتان این را می دانید که این همه مو به خود نسلیهان تعلق ندارند و مقداری از آنها را قرض گرفته است.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 اگر دلتان برای موهای مشکی و رژ لب های قرمز و زرشکی «مروه بول اوئور» تنگ شده است کاملا حق دارید!

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «هادیسه» در حال لذت بردن از یک فنجان قهوه در یک روز تعطیل آفتابی.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


«بوراک اوزچیویت» و «کرم بورسین» در پوستر فیلم «Can Feda» که فوریه ۲۰۱۸ به روی پرده ی سینما خواهد رفت.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)

حالا که عکس «کرم بورسین» را گذاشتیم یک عکس هم از عشقش بگذاریم: «سرنای ساری کایا».

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


 «شاهین گوک باکار» همراه با پرنسس کوچولوی بابا؛ گوک باکار هفته ی گذشته به جرم توهین به مردم ترکیه در فیلم «رجب ایودیک ۵» به دادگاه احضار شده بود.

 در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (103)


منبع: برترینها