هشدار پلیس به رانندگانی که قانون عصای سفید را رعایت نکنند: جریمه ۱۰۰ هزارتومانی

رئیس پلیس راهور ناجا با اعلام اینکه قانونگذار برای رانندگانی که قانون عصای سفید را رعایت نمی کنند ۱۰۰هزارتومان جریمه در نظر گرفته است، گفت: معلولان ویلچری وعصای سفید به منزله عابرپیاده هستند.

به گزارش مهر، سردار تقی مهری در حاشیه مراسم بهار دانش و اجرایی شدن قانون عصای سفید که صبح امروز در مدرسه نابینایان موفقیان و در جمع خبرنگاران به عمل آمد، گفت: یکی از خلاهایی که در سال های گذشته وجود داشت برای افراد معلولی بود که به دلیل عدم توانایی مناسب از ویلچر استفاده می کردند این افراد در هنگام وقوع تصادفات راهنمایی و رانندگی حق شان ضایع می شد از این رو با بازبینی قوانین مربوط به تصادفات و راهنمایی و رانندگی موفق به الحاق قانونی شدیم که از این پس افراد ناتوان و دارای ویلچر و همچنین افرادی که از عصای سفید استفاده می کنند به عنوان عابر پیاده محسوب می شوند و در تصادفات حقوقی برای آنها در نظر گرفته می شود.

وی با اشاره به اینکه قانون مربوط به معمولان و افراد کم توان در مقررات راهنمایی و رانندگی وجود داشت اما کمتر به آن پرداخته می شد، افزود: با پیشنهاد پلیس راهور و عنایت ویژه کمیسیون اجتماعی مجلس و همچنین هیات وزیران خوشبختانه قانون الحاقی تصویب شد و از این پس افراد معلول دارای ویلچر و همچنین نابینایان دارای عصای سفید به عنوان عابر پیاده محسوب می شوند و عصای سفید به منزله تابلوی ایست برای رانندگان است به صورتی که اگر نابینایی عصای خود را به صورت افقی نشان دهد راننده موظف به توقف و اعطای حق تقدم عبور به فرد نابینا است.

رئیس پلیس راهور ناجا با اعلام اینکه برای رانندگانی که این حق را رعایت نکنند از سوی قانون ۱۰۰ هزارتومان جریمه در نظر گرفته شده است، افزود: در حال حاضر این قانون ابلاغ شده و اجرا می شود ما به دنبال تشدید جرایم برای افرادی هستیم که این مهم را رعایت نمی کنند. برابر مقرراتی که از سوی راهور برای معمولان و افراد نابینا و همچنین کم توان درنظر گرفته شده است از این پس این افراد در صورت حادثه دیدن در حوادث راهنمایی و رانندگی به اندازه یک فرد سالم شناخته شده و به آنها برابر قانون دیه قانونی تعلق می گیرد.


منبع: عصرایران

روحانی در دانشگاه تهران (عکس)

ظریف چهارشنبه به مجلس می‌رود سخنگوی شورا: نام شورای شهر تهران تغییر نمی کند ریخت و پاش ملک سلمان در سفر به مسکو/ از پله برقی طلایی پادشاه تا ۱۵۰۰ همراه (+عکس) کمند امیرسلیمانی در مقابل دیوار آرزوها! (عکس) مشاور روحانی: وضعیت وزارت علوم تا چند روز آینده تعیین تکلیف می‌شود/ همه گزینه‌های تصدی وزارت وضعیت مشابه دارند سرپرست وزارت علوم: زمان دقیق انتخاب وزیر علوم مشخص نیست شرط پرداخت تسهیلات مسکن به خانه‌اولی‌ها تیلرسون در دیدار با ظریف و لاوروف اذعان کرد بینش دیپلماتیک ندارد! ارزان‌ترین خودروی برقی جهان فقط ۲۰ میلیون تومان (+عکس) روحانی در دانشگاه تهران (عکس)

رانندگی زنان در عربستان؛ سنت مقاومت می‌کند  (۱۸ نظر)

آقایان اصلاح‌طلب؛ الان وقت مرزبندی نیست  (۱۰ نظر)

حساسیت رسانه های ترکیه به حضور ظریف در سلیمانیه عراق/ رفتار متفاوت تهران و آنکارا در قبال مراسم تشییع طالبانی  (۸ نظر)

کشف لباس های منقوش به نام “الله ” و “علی” از مقبره وایکینگ ها در سوئد  (۶ نظر)

فاطمه هاشمی: بعد از فوت پدرم سریعا گاوصندوقش را خالی کردند/ مشتاقیم بدانیم که وصیت نامه آیت الله کجاست؟  (۴ نظر)

تبلیغ علیه دولت و برجام در شب عاشورا در دانشگاه امام صادق  (۴ نظر)

نفوذی ها کجا هستند؟!  (۴ نظر)

ترامپ: مهاجم لاس وگاس بیمار بود/ اکنون آمریکا به واقع عزادار است  (۴ نظر)


منبع: عصرایران

بازاریابی جهانی برای صنایع‌دستی ایرانی

معاون صنایع‌دستی کشور گفت: باید یک موسسه بین‌المللی تجارت الکترونیک به شورای جهانی صنایع‌دستی معرفی کنیم تا به معرفی و فروش آثاری که مهر اصالت دارند بپردازد.

بهمن نامورمطلق معاون صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی در گفتگو با مهر با اشاره به این که یکی از مشکلات اساسی در زمینه صنایع دستی، بازاریابی جهانی و تجاری سازی است، گفت: در اجلاس اخیر آسیا و اقیانوسیه که در کویت برگزار شد، اعضا به این نتیجه رسیدند که موسسات بین‌المللی را در ارتباط با تجارت الکترونیک معرفی کنند تا آثاری که موفق به دریافت مهر اصالت شورای جهانی صنایع دستی شده‌اند، معرفی و به فروش برسند. هند، چین و ایران، موسساتی را معرفی کرده‌اند تا به ارائه و فروش آنلاین آثار فاخری بپردازند که در غرب آسیا و اقیانوسیه تولید می‌شود.

معاون صنایع‌دستی با اشاره به این که فاصله زیادی بین نمایندگان ایران در بخش دولتی با بخش خصوصی وجود دارد، ‌ گفت: ما یک زمان، غایب بزرگ نشست‌ها و فعالیت‌های شورای جهانی صنایع دستی بودیم و امروز حاضر بزرگ این شورا هستیم اما هنوز نمایندگان ما در بخش خصوصی به ویژه در زمینه موسسات بین‌المللی فروش الکترونیک و تجاری‌سازی، نمی‌توانند با برخی اعضای شورا چون هند و چین رقابت کنند. برای مثال گردش مالی سایتی چون «علی بابا» در یک روز با همه فروش سالانه ما برابری می‌کند.

نامور مطلق همچنین بیان کرد: هندی‌ها تعجب کرده بودند که ما محمل‌های قانونی درست کرده‌ایم که موجب توسعه شهرهای جهانی شود و زیرساخت‌های لازم توسعه این شهرها را در برنامه ششم توسعه پیش‌بینی کرده‌ایم. به عبارتی این که مجلس به اهمیت توسعه زیرساخت ها در شهرهای جهانی پی برده و آن را مصوب کرده برایشان جالب بود.

معاون صنایع‌دستی ارائه طرح مادر جهانی صنایع‌دستی از سوی ایران به شورای جهانی صنایع‌دستی خبر داد و افزود: معاونت صنایع دستی طی یک فراخوان از  استان‌ها خواست مسن‌ترین هنرمند صنایع‌دستی را که سال‌ها در این حوزه فعالیت کرده و حداقل ۹۰ سال دارد، معرفی کنند. در نتیجه متوجه حضور بانویی ۱۰۷ ساله در سیرجان کرمان شدیم که گلیم شیریکی‌پیچ می‌بافت؛ از ماه‌نسا شهسواری‌پور در بیست‌وهشتمین نمایشگاه صنایع‌دستی به‌عنوان مادر صنایع‌دستی ایران تجلیل و از سوی معاونت صنایع‌دستی و هنرهای سنتی به او گواهی اعطا شد.

نامور مطلق با بیان اینکه همه‌ اعضای شورای جهانی صنایع دستی در بخش غرب آسیا و اقیانوسیه از طرح مادر جهانی صنایع دستی استقبال کردند، گفت: چینی‌ها و هندی‌ها اعلام کردند در این زمینه تحقیق می‌کنند تا بتوانند مسن‌ترین هنرمند صنایع‌دستی خود را معرفی کنند. شورای جهانی هم از این موضوع استقبال کرد و قرار شد اعضای آسیا و اقیانوسیه نیز این موضوع را در کشورشان مطرح کنند. آن‌ها درباره نحوه گزینش مشکل داشتند که ما نحوه گزینش خودمان را ارائه دادیم. درصدد هستیم هر استان یک مادر صنایع‌دستی داشته باشد و مسن‌ترین فرد به عنوان پدر یا مادر صنایع دستی جهان معرفی شود.

معاون صنایع‌دستی کشور در پاسخ به این که قرار است چه تسهیلاتی برای مادر صنایع دستی در ایران فراهم شود گفت: من پیگیری پرداخت مستمری مادر صنایع‌دستی بوده و نامه‌ای نوشته‌ام تا حمایت‌هایی هم از طریق معاونت صنایع‌دستی کشور صورت گیرد و تنها به نام‌گذاری اکتفا نشود و اگر فردی حداقل افتخاری برای ما به همراه می‌آورد ما نیز حداقل وظایف خود را در این زمینه انجام دهیم. معاونت صنایع‌دستی نمی‌تواند اقدامی برای بیمه هنرمندان بالای ۵۰ سال انجام دهد اما می‌تواند ماهانه مبلغی را که به‌عنوان مستمری از سوی وزارت ارشاد به هنرمندان پیشکسوت داده می‌شود برای آنها نیز در نظر بگیرد.


منبع: عصرایران

«دستم را بگیر» پخش می شود

مسابقه «دستم را بگیر» به تهیه کنندگی و کارگردانی سعید ابوطالب با شعار  «یک نفر را به زندگی برگردانیم» از شبکه افق پخش خواهد شد.

به گزارش روابط عمومی برنامه، مجموعه تلویزیونی «دستم را بگیر» به کارگردانی و تهیه کنندگی سعید ابوطالب، یک رئالیتی شو در قالب مستند – مسابقه است که  به موضوع یافتن راه حل‌های ساده برای حل آسیب‌ها و مشکلات اجتماعی می‌پردازد.

هدف از مستند – مسابقۀ «دستم را بگیر» به تصویر کشیدن فعالیت افراد معمولی جامعه است که با انگیزه های شخصی سعی در شناخت موضوعاتی مثل بچه‌های کار ، کولبران ، بازماندگان از تحصیل در مناطق دور دست  ، بیماران خاص و  دیگر نیازمندان و آسیب دیدگان  اجتماعی دارند و قصد یاری رساندن به آنها بدون استفاده از نهادها و امکانات دولتی را دارند.

 تصویر برداری از رقابت ۷ گروه حاضر در این  پروژه بزرگ همزمان در استان‌های مختلف و نقاط مرزی همچون کردستان ، جنوب کرمان ،  جزیره میتو در خرمشهر ، حاشیه‌های تهران و  شهر مشهد و …. انجام شده است.

در این مسابقه بینندگان تلویزیونی، گروهی که روش و اقدامش را در کمک به دیگران می‌پسندند را بعنوان گروه برتر انتخاب می‌کنند و به آنها با توجه به روششان در کمک رسانی و ارتباطشان با موضوع و کمک به همنوعان رای می‌دهند.

شعار این مجموعه تلویزیونی « یک نفر را به زندگی برگردانیم » است  و بدین منظور از فعالان اجتماعی ، دانشجویان ،خبرنگاران و مستندسازان دعوت شده  تا به‌عنوان گروه‌های خیر شرکت داشته باشند . گروه‌های دو تا سه نفره موضوعشان را انتخاب کردند تا در یک بازه زمانی دو ماهه بتوانند مشکل یک فرد یا یک خانواده را حل کنند ، شرایط بهتری برای او ایجاد کنند و امید به زندگی را در او ایجاد کنند. در این مسیر طولانی بعضی از گروه‌ها کاملا موفق می‌شوند و بعضی از گروه‌ها نمی‌توانند به وعده خود عمل کنند و در نهایت بینندگان برنامه از طریق تلویزیون به این گروه‌ها رای می‌دهند.

این گروه برنامه ساز اولین بار رئالیتی شو را با مجموعه مستند – مسابقه  سرزمین دانایی به تلویزیون آوردند و سپس قالب یا گونه «رئالیتی شو» را در مجموعه پرطرفدار «رالی ایرانی» در نمایش خانگی نیز تجربه کردند.

عوامل اصلی این برنامه عبارتند از: تهیه کننده و کارگردان : سعید ابوطالب ، مدیر تولید :احمد مرادی،دستیاران تهیه کننده: محمد هادی شیرازی ، علیرضا تهرانی ،محمد جواد کربلایی ، دستیار کارگردان : یاسر سنایی ، اعضای گروه طراحی:سید محس حسینی ، محمود کریمی ، دکتر سهیل عظیمی و یاسر سنایی .


منبع: عصرایران

آیا چای سیاه لاغرمان می کند؟!

در مطالعات متعددی به خاصیت چای سبز در لاغری اشاره شده درحالیکه محققان در این بررسی جدید به تاثیر چای سیاه در کاهش وزن پرداختند.

با شیوع روز افزون معضل چاقی، شناسایی راهکارهای جدید برای مقابله با آن به اولویت کلیدی محققان تبدیل شده‌ است.  

در مطالعات متعددی به خاصیت چای سبز در لاغری اشاره شده درحالیکه محققان در این بررسی جدید به تاثیر چای سیاه در کاهش وزن پرداختند.

به گفته محققان آمریکایی چای سبز و سیاه هر دو دارای پلی‌فنول‌ها هستند. پلی‌فنول‌ها آنتی اکسیدان‌هایی به حساب می‌آیند که ساختارهای سلولی همچون DNA و غشای سلولی را در برابر رادیکال‌های آزاد حفظ می‌کنند.

پلی‌فنول‌های موجود در چای سبز به اندازه‌ای کوچک هستند که در جریان خون و بافت‌های بدن جذب می‌شوند و طبق بررسی‌ها می‌توانند متابولیسم انرژی کبد را به گونه‌ای تغییر دهند که موجب کاهش وزن شوند.

به نقل از مدیکال نیوز تودی، این درحالیست که چای سیاه به شیوه‌ای متفاوت و مکانیزمی خاص و از طریق میکروبیوم روده و تقویت میکروب‌های مفید روده به سلامت بدن و کاهش وزن کمک می‌کند.

منبع: ایسنا


منبع: عصرایران

با این روش در خانه کرم ضدچروک درست کنید

در این مطلب، نحوه ساخت یک نوع «کرم ضد چین و چروک صورت» خانگی را آموزش داده‌ایم.

به گزارش تسنیم، چین و چروک دور لب، بین دو ابرو، بالای خط پیشانی، چیزی نیست که هر بانویی از کنار آن راحت عبور کند، پول هنگفت دادن برای حذف این مزاحم‌ها نیز فکر خوبی نیست.

اما در ادامه نحوه ساخت یک نوع «کرم ضد چین و چروک» خانگی را آموزش داده‌ایم؛ برای تهیه این کرم، این مواد را نیاز داریم:

دو قاشق روغن بادام تلخ

یک عدد سفیده تخم مرغ

نصف قاشف عسل طبیعی

دو قاشق چایخوری وازلین

برای درست کردن این کرم، ابتدا باید وازلین را روی حرارت غیر مستقیم آب کنید بعد سفیده، عسل و روغن بادام را به وازلین اضافه کرده و خوب بهم بزنید تا یک ماده کرم مانند به شما بدهد.

دو ساعت قبل از خواب شب‌ها، این کرم را به تمام نقاط صورت که چروک دارند بزنید و خوب ماساژ دهید؛ بعد از دو ساعت با پنبه‌ای مازاد کرم را برداشته صورت را با آب ولرم بشویید.

مازاد کرم را در یخچال نگهدارید.

هفت روز استفاده مستمر به این شکل، می‌تواند تاثیر خود را بر روی پوست صورت نشان دهد.


منبع: عصرایران

سرپرست وزارت علوم: زمان دقیق انتخاب وزیر علوم مشخص نیست

سرپرست وزارت علوم با تاکید بر اینکه زمان دقیق انتخاب وزیر علوم مشخص نیست، گفت: امیدوارم تا پایان مهرماه وزیر علوم به مجلس معرفی شود.

به گزارش ایسنا، دکتر ضیا هاشمی در حاشیه مراسم آغاز سال تحصیلی جدید که با حضور رئیس جمهور در دانشگاه تهران برگزار شد، در جمع خبرنگاران با تاکید بر اینکه زمان دقیق انتخاب وزیر علوم مشخص نیست، گفت: بالاخره رئیس‌جمهور وزیر علوم را معرفی می‌کند اما زمان دقیق آن مشخص نیست. من امیدوار هستم هر چه زودتر این اتفاق بیفتد.

وی در ادامه با تاکید بر اینکه گزینه‌های مختلفی برای تصدی وزارت علوم مدنظر رئیس‌جمهور است، تصریح کرد: رئیس‌جمهور انتخاب وزیر علوم را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار می‌دهند و این موضوع برای دولت بسیار مهم است که وزیر علوم زودتر معرفی بشود ولی در عین حال حساسیت و پیچیدگی این مسئله به گونه‌ای است گزینه وزارت علوم از همان ابتدا همراه با وزرای دیگر معرفی نشد و قرار شد این موضوع در فرصت مناسب و با بررسی کامل انجام شود.

سرپرست وزارت علوم در پایان تاکید کرد: امیدوار هستم در طول مهرماه وزیر علوم به مجلس معرفی شود.


منبع: عصرایران

مشاور روحانی: وضعیت وزارت علوم تا چند روز آینده تعیین تکلیف می‌شود/ همه گزینه‌های تصدی وزارت وضعیت مشابه دارند

مشاور رئیس‌جمهور با تاکید بر اینکه همه گزینه‌ها برای تصدی وزارت علوم وضعیت مشابه دارند، گفت از هیچ گزینه‌ای برای وزارت علوم برنامه‌ای دریافت نشده است. امیدواریم وضعیت وزارت علوم تا چند روز آینده تعیین تکلیف شود.

به گزارش ایسنا، دکتر الهام امین‌زاده در حاشیه مراسم آغاز سال تحصیلی جدید که امروز با حضور رئیس‌جمهور در دانشگاه تهران برگزار شد، در خصوص انتخاب خود به عنوان یکی از گزینه‌های وزارت علوم گفت: چند گزینه برای معرفی به عنوان وزیر علوم مطرح است که در این زمینه آقای رئیس‌جمهور باید تصمیم بگیرند و در این راستا تا چند روز آینده وضعیت وزارت علوم تعیین تکلیف می‌شود.

وی در ادامه تصریح کرد: همه گزینه‌ها برای انتخاب وزیر علوم وضعیت مشابهی دارند اما به طور کلی از هیچ گزینه‌ای به طور جدی برنامه برای تصدی وزارت علوم گرفته نشده است.

دکتر امین زاده تاکید کرد: رئیس جمهور برای وزارت علوم دنبال گزینه‌ای هستند که سوابق علمی، آموزشی و قانونگذاری نیز داشته باشند و در عین حال مطالبات زنان را نیز پاسخ بدهند که این مطالبات به صورت کمپین نیز درآمده، اما من معتقد هستم مسئله کمپین نباید پیگیری شود.

وی در پایان خاطرنشان کرد: موضوع انتخاب وزیر علوم برای رئیس جمهور بسیار مهم است و بنده نیز چون در دولت حضور داشته‌ام می‌توانم در حوزه آموزش عالی نیز کمک کنم.


منبع: عصرایران

درباره «فلسفه خرافات»؛ روشنفکرانی که وظایف‌شان را انجام ندادند!

هفته نامه کرگدن – مریم گودرزی: گفت و گو با سید یحیی یثربی درباره کتاب «فلسفه خرافات»، باورهای غلط مردم و روشنفکرانی که می توانستند با خرافات مقابله کنند اما وظایف روشنفکرانه خود را انجام ندادند.

اکثر ما کتابه های فلسفی را به زبان دشوار و غیرقابل فهم شان می شناسیم. مخصوصا اگر نام یکی از اساتید فلسفه روی جلد آن ها باشد. فلسفه برای ما مفاهیم غیرقابل دسترسی است که گاهی حکم پیراهن پادشاه را پیدا می کنند و همه وانمود می کنیم آن ها را فهمیده ایم ولی واقعیت چیز دیگری است. اما کتاب های سید یحیی یثربی این گونه نیستند.

یثربی می خواهد روشنگری را به واسطه بازگوکردن فلسفه زیرساخت های اجتماعی ما گسترش دهد، برای همین کتاب هایش را به چنان زبان ساده ای می نویسد که هر کسی بدون نیاز به فرهنگ واژه های فلسفی بتواند بخواند و در زندگی روزمره اش از دانش آن بهره بگیرد. یکی از کتاب های بسیار کاربردی یثربی «فلسفه خرابات» است که موضوع گفت و گوی ما با او شد.

روشنفکر نداریم

وقتی کتاب فلسفه خرافات را مطالعه می کنیم، «زبان ساده» اولین ویژگی ای است که جلب توجه می کند. ویژگی ای که معمولا در کتاب های فلسفی دیده نمی شود. مخاطب شما چه کسانی هستند؟

زبان معمولا ساده است، ولی بعضی وقت ها راجع به مطالبی صحبت می شود که ذهن مردم عادی آن را نمی فهمد و این کار را مشکل می کند؛ مثلا می گویند «تشکیک در وجود»؛ در این جا هم زبان ساده است. دو کلمه است، نه بیشتر. ولی این دو کلمه به چیزهایی دلالت می کنند که واقعیت ندارند. اگر هم واقعیت داشته باشند، قابل فهم نیستند. بنابراین من همیشه سعی می کنم از مسائلی قابل فهم نیستند. بنابراین من همیشه سعی می کنم از مسائلی حرف بزنم که مردم آن ها را بفهمند.

بنابراین کلمات بی معنا و قلنبه سلنبه را کنار می گذارم. فلسفه چیزی جز فهم نیست. تفکر فلسفی در آشپزی هم اجرا می شود. می توانید بنویسید فلسفه آشپزی. فلسفه یک چیز معین نیست، مثل چیزی که الان در جامعه ما رسم کرده اند؛ مثلا می گویند «فلسفه وجود عالی»، یا «وجود مطلق» یا «مطلق وجود». این ها هم مفاهیم ذهنی هستند و هیچ گونه معرفتی برای مخاطب ایجاد نمی کنند.

مگر مردم عادی چقدر نیاز دارند که از جریانات فکری- فلسفی روز اطلاع یا در آن حضور داشته باشند؟

من از وضع جامعه شدیدا گله مندم و به آن نقد دارم. تفکر روشن و روشنفکری وضعیتی دارد که من از آن راضی نیستم. روشنفکری ماجرای غم انگیزی در ایران دارد. به این شکل که تفکر عمیق و درست و دور از خرافه ترویج نمی شود، بلکه آن چیزی که الان درجامعه ما ترویج می شود خرافات است. مردم ما طوری شده اند که با کوچک ترین ترفندی فریب می خورند. یکی از انرژی درمانی می کند، یکی طالع بینی می کند، یکی درویش تربیت می کند، یکی از راه دور شفا دادن یاد می دهد و آن ها را به عرفان کیهانی و حلقه وصل می کند و بالاخره هر کسی از هر طرف که بتواند مردم را دست می اندازد.

ذهن مردم ما افسانه ای است، به خاطر همین هر افسانه ای گفته شود در جامعه خریدار دارد. ذهن مردم عقلانی نیست و عادت به خردورزی نداریم. مثلا من به جای «فلسفه خرافات» بنویسم «من فلان شب خوابیده بودم، ساعت چهار نصب شب پاشنه پای من به زبان آمد و با من حرف زد» بیشتر مشتری پیدا می کند. جامعه ما از عقلانیت خیلی دور شده و برای همین من لازم دیدم این کتاب را بنویسم.

برخی از این خرافات که به آن اشاره کردید در جامعه کارکرد دارد و جواب می دهد. اگر سیستم خرافات بتواند در جامعه ای کار کند وجودش چه اشکالی دارد؟

سوال خوبی است. ولی مسئله این جاست که کار بی اساس جواب نمی دهد. مثلا کسانی که انرژی درمانی می روند، شفا پیدا نمی کنند. همچنین در این میان هستند کسانی که اگر آن جا نمی رفتند، خوب می شدند؛ این ها همان کسانی هستند که می گویند «ما انرژی درمانی رفتیم و خوب شدیم» و به این ترتیب امثال این پدیده ها را میان مردم ترویج می کنند.

من خودم در بچگی چند سالی چیزهایی به اسم دعا می نوشتم؛ از هشت سالگی تا شانزده سالگی. در این مدت مثلا چهل نفر می آمدند من برای بچه های شان دعای آبله می نوشتم. خب آبله که همه را نمی کشد. از این بچه ها ده نفر خوب می شدند و بقیه می مردند. آن مرده ها هیچ وقت نمی گفتند فلانی چیز نوشت ولی اثر نکرد اما این ده نفر می شدند مبلغ من.

این ها نتیجه واقعی نیست. الان در هندوستان بیشتر از یک میلیون مرکز شنفادهنده داریم. این ها مردم را شفا نمی دهند. کسانی که خوب می شوند به حساب این مراکز می گذارند و کسانی که می میرند به حساب این مراکز نمی گذارند و می گویند شاید عقیده مان خراب بوده یا شک داشتیم و نشد.

مثالی که از کودکی تان آوردید مربوط به خیلی سال پیش است. در طول این سال ها که بیش از نیم قرن است، تحصیلات جایگاه ویژه ای یافته و رشد کرده. آیا نسبت به این رشد خرافات کمتر نشده است؟

نه، من روشن اندیشی را در حال عقبگرد می بینم. نه تنها مردم ما روشنفکرتر نشده اند که خرافی تر هم شده اند.

روشنفکر نداریم

شما خرافه پرستی را نقطه مقابل روشنفکری گرفته اید. صد سال است روشنفکری در ایران پا گرفته ولی هنوز خرافات بین مردم رواج دارد.

چون در ایران روشنفکری وجود ندارد. در غرب روشنفکری درست به معنی دقیق کلمه به وجود آمد. در صد سال از فیزیک ارسطو رسیدند به فیزیک نیوتن. در صد سال از استبداد رسیدند به دموکراسی. اما در جامعه ما چون روشنفکری به معنای دقیق کلمه نیست در این صد سال پیشرفت هم نداشته ایم. ما در هیچ زمینه ای یک نظریه قابل قبول جهانی از طرف روشنفکران نداریم، چون فکری در کار نبوده.

مثلا میرزا ملکم خان عمقی نداشت مثل هیوم نبود، مثل فرانسیسی بیکن و کانت نبود. مثلا آخوندزاده ذهن بسیار عوامانه و سطحی داشت. از آن ها بگیرید تا این معاصران، درست است لیسانس و دکترا دارند ولی ذهنشان، ذهن روشنی نیست. به خاطر همین نتوانستند در جامعه تحولی ایجاد کنند. حتی یک مقدار عقبگرد هم شده است.

یعنی این تقصیر روشنفکران است؟

تقصیر کل مردم است. در غرب یک عده روشنفکر پیدا شدند و روی دیگران هم تاثیر گذاشتند. در جامعه ما هیچ وقت چنین گروهی پیدا نشد. من دولت و حکومت را مقصر نمی دانم. ما روشنفکر نداریم، معترض داریم. مخالف سیاسی داریم. ما عادت داریم مخالف سیاسی را روشنفکر بدانیم. مثلا اگر یک نفر رییس جمهور یا نخست وزیر باشد و قدرت داشته باشد، ما به او روشنفکر نمی گوییم ولی اگر او را زندانی کنند می شود روشنفکر.

بنابراین تحول جامعه ما براساس اعتراض است، نه بر اساس تفکر. مثلا تحول جامعه لیبی براساس اعتراض بود. مردم بیدار نشده بودند، بلکه از قذافی بیزار شده بودند. در نتیجه اعتراض کردند، جامعه به هم خورد و درست شدنش مانده با خدا.

شما به بازار خرافه اعتراض دارید و آن را باعث عقب ماندن ما می دانید. گیریم روشنفکر آن گونه که مد نظر شماست نداریم، فلسفه که داشته ایم.

نه، روشنفکر یعنی فیلسوف. فیلسوف یعنی روشن اندیش. ما در جامعه فلسفه را به صورت قصه می گوییم. الان در دانشکده های ما در هزار جا «شک» دکارت را تدریس می کنند اما نه استاد مزه شک را می فهمد و نه دانشجو.  چرا؟ چون این ها را به صورت داستان می گوییم. وارد عمل نمی شود. چطور دانشجو شک را بفهمد وقتی استاد هم مزه آن را نچشیده؟ به قول عین القضات، روزی هزاران جنازه به گورستان می برند و یکی از آن ها مزه شک را نچشیده.

پس پیشینه فلسفی ما هیچ کمکی نکرده است؟

بله، ما پیشینه فلسفی خوبی داریم. فیلسوفانی مثل ابوعلی سینا، ابوبرکات بغدادی و ابن رشد داشته ایم. اصولا چراغ روشن اندیشی در غرب به وسیله این ها روشن شد. یعنی وقتی آثار ابن رشد و ابن سینا ترجمه شد، غرب از خواب غفلت بیدار شد، اما ما این چراغ را خاموش کردیم.

ولی در زمان همین فیلسوفان بزرگ هم اوضاع ایران- از این نظر که شما می گویید- چندان تعریفی نداشته.

چون آن ها نهایت کار نبودند. ما باید ابن سینا را گاماول می گرفتیم و صدها گام بعد از او بر می داشتیم ولی در همان گام اول میخکوب شدیم. اما غرب این گام اول را از ما گرفت و هزاران گام پیش رفت.

دلیل این پیشرفت نکردن در ایران این نبوده که همین گام اول هم تقلید بوده؟

من معتقد نیستم که یک نژادی بتواند فکر کند و نژاد دیگری نتواند. این درست نیست که هیچ علمی هم آن را تایید نمی کند. ولی قبول دارم که بیداری ای که در یونان باستان پیداشد، در جامعه عصر عباسی واقعا رخ نداد و به نوعی تقلید بود، اما چون اسلام یک دین عقلانی بود و معتزله هم خیلی عقلانیت را ترویج کرد به موفقیت های خوبی دست یافت و می توانست پیشرفت کند.

مشکل این جا بود که موجی از عرفان و اشعریت این عقلانیت را سرکوب کرد و گرنه شاید چراغ روشن اندیشی به وسیله ما به سراسر جهان می رفت و همه جا را روشن می کرد. الان هم من از شما خواهش می کنم تاریخ فلسفه برتراند راسل را ببینید، جلد دوم فصل دهم می گوید ابن رشد و ابن سینا در شرق اسلامی نقطه پایان بودند ولی در غرب مسیحی نقطه آغاز. یعنی این ها در آن جا حرکت را آغاز کردند ولی در این جا دفن شدند.

روشنفکر نداریم

در بخشی از کتاب نوشته اید مشکل اصلی ما این است که روش یا نقشه راه داریم. مظنور از این روش یا نقشه راه چیست و چگونه به دست می آید؟

ما یک معرفت شناسی بازدارنده داریم. ما می گوییم ذهن حکیم (ذهن ملاصدرا و ابن سینا) منطبق با واقعیت جامعه است و خلاف نظر حکما هم محال است. این معرفت شناسی به ما می گوید که ما هرچه باید داشته باشیم در گذشته داشته ایم و در آینده هم نباید چیزی تولید کنیم، چون خلاف نظر آن ها حرف زدن غیرممکن است.

اول باید به این نتیجه برسیم که ما در گذشته چیزهای خوبی داشته ایم ولی هزاران چیز خوب هم نداشته ایم. این نداشته ها را باید به ابتکار ایجاد کنیم. اگر ما بتوانیم این در را باز و کار کنیم امکان حرکت داریم. ولی اگر معتقد باشیم که هر چه می خواهیم داریم و تلاش کنیم که حتی مسائل امروز را با نظریات ملاصدرا حل کنیم، آن وقت همیشه رو به عقب خواهیم بود و به جلو حرکت نخواهیم کرد.

روش درست تفکر هم این است که ما با واقعیت درگیر شویم و جشممان را نبندیم؛ «چشم بسته از جهان سخن نگو». ما باید اول این جهان را بشناسیم و با شناخت همین آب و خاک و مسائل مربوط به فیزیک و شیمی ترقی کنیم و یک جهان بینی کامل با یک فلسفه و اندیشه درست داشته باشیم. ما اگر بخواهیم انتزاعی فکر کنیم، یعنی ذهن خود را فعال کنیم ولی چشممان را ببندیم، دچار خرافات خواهیم شد.

برای مثال اگر چشم خود را ببندیم، ذهن به ما می گوید اسب دو نوع است، یکی بالدار و دیگری بی بال. بعد از اوصاف آن ها می گوییم اما وقتی چشممان را باز کنیم می بینیم که اسب بالدار اصلا وجود خارجی ندارد. ما چشم بسته سخن می گوییم. ما وجود را موضوع فلسفه قرار می دهیم. وجود به خودی خود چیزی نیست و فقط یک مفهوم انتزاعی است. ما باید موجودات جهان را بشناسیم. قرآن کریم هرچه از ما می خواهد به نشانه های خدا در زمین و آسمان دقت کنیم و با ذهن خشک و خالی خودمان به سراغ خداشناسی نرویم.

ما باید- به اصطلاح اهل کلام- از شاهد به مقصود برویم. از جهان محسوس به نامحسوس برویم. بنابراین اگر ما توانستیم چشممان را باز کنیم و پیرامونمان را ببینیم و نشناسیم امکان دارد کل جهان را هم بشناسیم.

در جایی دیگر از کتاب نوشته اید که روشن بینی باید در اختیار مردم قرار گیرد و خودشان انتخاب کنند و نباید روشنفکران برای مردم تصمیم بگیرند.

فقهای ما مسئله می گویند مردم هم می دانند که این ها رفته اند و در منابع اسلامی تحقیق کرده اند و در نتیجه حرف آن ها را قبول می کنند، اما دانشمندان ما نباید نظر بدهند، بلکه مردم را باید با واقعیت رو به رو کنند. مثلا استاد فیزیک نباید یک نظریه را به دانشجو بگوید و برود. او باید دست دانشجو را بگیرد و ببرد آزمایشگاه و بگوید بیا آزمایش کن ببین واقعا این نظریه درست است یا نیست. ما باید در فلسفه هم دست مردم را بگیریم و با واقعیت رو به رو کنیم.

واقعا چنین چیزی امکان پذیر است؟ همه مردم که نمی توانند روشنفکر شوند.

همه روشنفکر نمی شوند ولی روشنفکری در یک درصد محدودی جریان پیدا می کند. بعد یک عده واسطه می شوند، مثل فیلمسازان و داستان نویسان و نمایشنامه نویسان و شاغران؛ آن ها این ایده ها را میان مردم می برند. در اروپا همه کانت را نمی فهمند ولی یک عده نظریه او را با این امکانات می برند میان مردم. ما فیلسوفانی می خواهیم که نظریه بدهند. بعد هنرمندان آن نظیه ها را میان مردم ببرند.

الان این روش را در جامعه نداریم و ایده های فلسفی به مردم نمی دهیم. سریال های ما بازتابی است. یعنی اگر در جامعه کلک هست و همه سر هم کلاه می گذارند و همدیگر را فریب می دهند، سریال های ما همین را بازتاب می دهند.

هنرمان آینه ای است، ایده نمی توانند بدهند. ولی در جوامع روشنفکری هنرمندان ایده های فلسفی نیست. مثلا مردم اگزیستانسیالیسم را نمی فهمند ولی به وسیله هنر به مردم گفته می شود.

الان در جامعه ما نظریه نیست و به جای این که جامعه تفکرمحور باشد اعتراض محور است. ذهن جامعه ما فقط درگیر این است که با این دولت و آن دولت مخالفت کند و از دزدی ها بگوید. یعنی رابطه دولت و اپوزیسیون دارم. روشنفکران ما اپوزیسیون هستند، یعنی مخالف محور روشنفکری ماست. در حالی که روشنفکران باید بیایند نظریه بدهند چنان که کانت و هیوم و دکارت و خیل عظیمی از دانشمندان نظریه دادند. ما یک خیل عظیم معترض داریم که مشت بلند کرده اند و با هر حکومت و دولتی که سر کار آمده درافتاده اند، اما ذهن شما را با تفکری مشغول نمی کنند.


منبع: برترینها

چگونه جذاب جلوه کنیم؟

۶ روش فوری برای جذاب بودن در جمع


راههای جذاب بودن در جمع

به گزارش آلامتو به نقل از بیزینس اینسادر ؛ از دیدگاه تکاملی ،ما جذب افرادی می‌شویم که آنها را زیبا می‌دانیم مانند کسانی که صورت متقارن یا چشمان درشت دارند ،چون نشان‌دهنده ژنتیک خوب است و ژن خوب یعنی بچه‌های سالم.اما این‌که شما به جذابیت یک مدل خلق نشده‌اید به معنای این نیست که محکوم به شکست هستید. علم به ما می‌گوید که با تکنیک‌هایی می‌توانیم جذابیت‌های‌مان را افزایش دهیم ؛ تکنیک‌هایی که لزوما به بیولوژی مربوط نیستند.

بیشتر در گروه‌ها ظاهر شوید

دانشمندان علم روانشناسی دریافته‌اند که در میان دوستان‌تان جلوه بهتری خواهید داشت تا اینکه تنها باشید. دلیل این اتفاق که به آن ” تاثیر معرکه گیر ” می‌گویند این است که مغز انسان بیشتر تمایل دارد از صورت افرادی که در گروه هستند میانگین بگیرد تا این‌که آنها را به‌صورت تک به تک نگاه کند و این به نفع آنهایی است که ویژگی‌های جذاب فیزیکی کمتری دارند.

در زمان صمیمیت ، فاصله خود را حفظ کنید

محققان دانشگاه ویرجینیا مطالعات زیادی انجام دادند که نشان می‌داد افراد در نظر جنس مخالف زمانی جذاب‌تر بودند که احتمال رابطه متقابل‌شان کمتر بوده است. تحقیقی دیگر هم این نکته را تائید می‌کند که موقعیت‌های رمانتیک در زمان صمیمیت افراد زمانی واقعا جذاب‌تر هستند که میان این افراد رابطه خاصی برقرار نباشد.

بیشتر لبخند بزنید

بخشی از مغز به‌نام قشر اوربیتوفرونتال است که زمانی‌که از چیزی خوشمان می‌آید فعال می‌شود و همچنین با دیدن یک صورت زیبا هم واکنش نشان می‌دهد.تیمی از پژوهشگران با استفاده از اسکن‌ مغز دریافتند این واکنش با دیدن یک قیافه خندان بسیار شدیدتر است.مطالعات نشان می‌دهد دندان های سفید و حتی بزرگ باعث جذاب‌تر شدن افراد می‌شود و دلیلش هم احتمالا این است که چنین دندان‌هایی نشانه سلامتی و در زنان نشانه باروری است.

بیشتر قرمز بپوشید

قرمز،رنگ قلب‌ و رُز و نشان‌گر عشق است. مطالعات نشان می‌دهد هم مردان و هم زنان به جنس مخالف که قرمز پوشیده جذب می‌شوند.قرمز همیشه رنگ سلطنت و جلوه و شکوه بوده و آن‌را معادل قدرت خلق و تولید دانسته‌اند و به‌همین دلیل تاثیر این رنگ برای زنان ، بیشتر علت بیولوژیکی دارد.

زیروبم صدای‌تان را تغییر دهید

نحوه حرف زدن‌ نقشی اساسی درجذابیت مردان و زنان دارد. محققان دانشگاه لندن دریافتند که در مورد زنان ،صدای زیرتر جذاب‌تر است زیرا نشان‌دهنده ریزاندام بودن فرد است. اما برای مردان ، صدای عمیق و کمی توام با صدای تنفس ، نشان‌دهنده اندام درشت‌تر اما روحیه تهاجمی و پرخاشگری کمتر می‌باشد.

شوخ طبعی را تمرین کنید

تحقیقات نشان می‌دهد ، هم مردها و هم زن‌ها برقراری ارتباط با فرد شوخ طبع را ترجیح داده و می‌پسندند اما هرکدام ارزش متفاوتی برای آن قائل هستند.زن‌ها ، مردهایی را می‌پسندند که آن‌ها را بخنداند اما مردها ،زن‌هایی را می‌پسندند که به جوک‌های‌شان بخندد.مطالعات نشان داده مردهایی که جوک تعریف می‌کنند نسبت به سایرین ،درجذب توجه جنس مخالف سه برابر موفق‌ترند.تاثیر شوخ طبعی در جلب نظر زنان ،این‌گونه توجیه می‌شود که در حقیقت مردهای شوخ طبع اجتماعی‌تر و زیرک‌تر محسوب می‌شوند و این دو ویژگی ،مطلوب زنان است.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:

رپورتاژ آگهی ویژه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : اختصاصی, بیزینس اینسایدر, جذابیت


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


تیک بان
بلیط هواپیما


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما

ارسال نظر


منبع: آلامتو

ورزش چگونه به سلامت مغز کمک می کند؟

فواید تمرینات ورزشی برای مغز؛

ورزش یکی از فعالیت های ثابت در سبک زندگی سالم است و برای داشتن یک زندگی سالم همواره توصیه های پزشکی بر آن تاکید دارد.
به گزارش آلامتو به نقل از سالم زی؛ دائما در رسانه ها فواید ورزش و تمرینات بدنی به گوش شما می رسد و همه ورزش را برای تضمین سلامتی به یکدیگر سفارش می کنند. اما تحقیقات به تازگی نشان داده که ورزش و فعالیت بدنی، علاوه بر بهبود سلامتی جسمانی، می تواند به سلامت مغز نیز کمک شایانی کند. در این مطلب قصد داریم تا شما را با این دسته از فواید آشنا کنیم.
۱. سرعت رشد مغز بهبود می یابد.
مادامی که ما پیر می شویم، سرعت رشد و تولید سلول های جدید مغز کند شده و پرده های موجود بر روی مغز کوچکتر می گردند. اما ورزش کردن این وضعیت را برعکس می کند. نتایج تحقیق بر روی یک دسته از افراد مسن ۶۰ تا ۷۹ سال نشان می دهد که آن دسته از افرادی که طی شش ماه مشغول انجام حرکات ایروبیک بوده اند، با افزایش چشمگیر حجم بافت های مغز مواجه شده اند. محققان به این نتیجه رسیدند که حرکات ایروبیک به سبب تاثیر گذاری مثبت بر روی قلب و عروق و بهبود کارکرد آنها، منجر به خون رسانی بهتر به مغز در این دسته از افراد شده است و همین امر سبب گشته تا اکسیژن بیشتری به مغز برسد و روند رشد آن را بهبود بخشد.
مقاله مرتبط: تقویت حافظه با ورزش ایروبیک
۲. هورمون های سازنده مغز بیشتری تولید می شود.
همانطور که غذای گیاهان سبب می شود تا آنها بهتر رشد کنند، ورزش و تمرینات ورزشی سبب می شود تا بدن شما میزان بیشتری از BDNF تولید کند که در نتیجه آن سرعت رشد سلول های مغزی افزایش می یابد. این موضوع بیشتر در ناحیه Hippocampus مغز تاثیرگذار خواهد بود. همان واحدی که مسئولیت حافظه را بر عهده دارد. این واحد در مقابل تغییرات سنی آسیب پذیر است.
۳. با افسردگی مبارزه می کند.
افسردگی سرعت مغز را در پردازش اطلاعات کند می کند و این موضوع کار فرد را در تصمیم گیری های سریع، مشکل می سازد و در نتیجه منجر به بروز مشکلات حافظه ای جدی خواهد شد. برای موارد شدید افسردگی، دکتر شما برایتان داروی ضد افسردگی تجویز خواهد کرد و برای افسردگی های عادی ورزش و تمرینات بدنی می تواند راه حل خوبی باشد.
ورزش می تواند منجر به تولید سروتونین و dopamine در بدن شما شود و پس از آن ماده خوشحال کننده اندروفین در خون شما جاری خواهد شد.
۴. تاثیرات استرس را کاهش می دهد.
همانطور که هورمونی همچون BDNF سبب می شود تا مغز شما جوانتر شود، هورمون های دیگری هم موجب پیر شدن آن می گردد. هورمونی با نام کورتیزول موجب می شود تا شما فراموشکار شوید و به کندی قادر به فکر کردن باشید. تمرینات بدنی مناسب، باعث کاهش سطح این هورمون در خون می شود. علاوه بر این، تحقیقات نشان می دهد که کاهش سطح این هورمون موجب تولید سلول های جدید عصبی در مغز می گردد.
۵. فعالیت اجرایی مغز بهبود می یابد.
قابلیت اجرایی مغز به معنی توانایی های شناختی است. توانایی که شما به کمک آن می توانید اعمال پیچیده را انجام دهید و برای آنها برنامه ریزی کنید. به خاطر سپردن شماره تلفن در حین گرفتن شماره را می توان جزو این دسته از توانایی های مغز برشمرد. نتیجه تحقیقات انجام شده بر روی افراد بزرگسال ۵۵ تا ۸۰ سال که بین ۳۰ تا ۴۰ دقیقه در روز در مدت شش ماه تمرینات ورزشی انجام داده اند، نشان داد که این دسته از افراد، تا چهار برابر بیشتر و بهتر از سایر افراد در انجام فعالیت اجرای مغز موفق بوده اند.
۶. حساسیت به انسولین افزایش می یابد.
وقتی که شما غذایی را میل می کنید بدن شما آن را به گلوکز، -که سوخت مورد نیاز بدن است،- تبدیل می کند. به منظور اینکه گلوکز وارد سلول های شما شود نیازمند وجود هورمونی به نام انسولین است. متاسفانه سلول های موجود در بدن بعضی از افراد به انسولین مقاوم می شوند و بدن به صورت مداوم شروع به تولید انسولین به منظور جذب قند می کند و این موضوع سبب افزایش سطح قند خون و همچنین دیابت نوع دوم می شود. حتی اگر شما به دیابت مبتلا نشوید، مقاومت بدن در برابر انسولین سبب می شود تا سلول های مغز، از گلوکز اشباع شوند که این مساله منجر به کاهش شدید راندمان حافظه خواهد شد.
تمرینات ورزشی موجب افزایش حساسیت بدن به انسولین می گردند و یک جلسه تمرین، قند خون شما را برای ۱۶ ساعت تنظیم می کند. هر چه شما بتوانید قند خونتان را بهتر کنترل کنید، در مقابل تغییرات منفی افزایش سن، مقاوم تر خواهید بود.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها
برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

مطالب مشابه:
رپورتاژ آگهی ویژه:

تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : سالم زی, سلامت مغز


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا


مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری


انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


تیک بان
بلیط هواپیما


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما

ارسال نظر


منبع: آلامتو

دانمارک هم برقع و نقاب را ممنوع می‌کند

به گزارش ایسنا به نقل از شبکه خبری دویچه وله، دولت اتریش حدود شش ماه پیش در روز سه‌شنبه ۱۶ مه (۲۶ اردیبهشت)  برقع و نقاب را در این کشور ممنوع اعلام کرد. مطابق این قانون، از اکتبر ۲۰۱۷ پلیس از کسانی که صورتشان را می‌پوشانند جریمه نقدی دریافت خواهد کرد.جریمه پوشش برقع و نقاب بالغ بر ۱۵۰ یورو (۱۶۶ دلار) است و برای زنانی وضع می‌شود که در دانشگاه‌ها، دادگاه‌ها یا در وسایل نقلیه عمومی برقع یا نقاب می‌پوشند.به نظر می‌رسد که اکنون دولت دانمارک نیز در نظر دارد به همان راهی برود که اتریش رفته است. آندرس ساموئلسن، رئیس اتحاد لیبرال در دولت این کشور در صفحه فیسبوک خود نوشت که دولت دانمارک در نظر دارد پوشش چهره شهروندان را ممنوع اعلام کند.

ساموئلسن در ادامه نوشته است که حزب او نیز مخالفتی با تصویب چنین قانونی ندارد. پیشتر حزب لیبرال دانمارک موافقت کرده بود که از تصویب قانون ممنوعیت برقع و نقاب حمایت کند. موافقت حزب لیبرال دانمارک با این قانون در حالی است که حزب محافظه کار حکومتی دانمارک نیز با این قانون موافقت دارد.به گزارش خبرگزاری آلمان برمبنای طرح دولت دانمارک قرار است نه تنها برقع و نقاب، بلکه هرگونه پوششی که چهره را پنهان می‌کند در دانشگاه‌ها، دادگاه‌ها، نهادها و وسایل نقلیه عمومی این کشور ممنوع شود.در اتریش نیز قانون منع پوشش چهره تنها به برقع و نقاب محدود نمی‌شود. برمبنای این قانون حتی استفاده از ماسک‌های تنفسی نیز بدون مجوز پزشک ممنوع است. در این کشور حتی استفاده از ماسک‌های تفننی و تفریحی نیز در خارج از ایام کارناوال ممنوع شده است.این دستورالعمل‌های جدید بخشی از مجموعه دستورالعمل‌های همپیوندی در جامعه اتریش است. یکی از بخش‌های این بسته همپیوندی هم ممنوعیت توزیع قرآن به شهروندان این کشور است.دولت های بلژیک و فرانسه نیز پیشتر قوانین منع برقع و نقاب را تصویب کرده‌ بودند.


منبع: بهارنیوز

«ایشی‌گورو» نوبل را به مسیرش برگرداند

به گزارش ایسنا، «هافینگتون پست» هم مانند بسیاری از رسانه‌های جهان از انتخاب امسال آکادمی سوئدی نوبل ابراز خوشحالی کرده و نوشته است: آکادمی نوبل نمی‌توانست با انتخابی بهتر از این، خاطره جایزه ناشیانه و خجالت‌آور سال گذشته را بشوید و ببرد.روز پنجشنبه (پنجم اکتبر) نام «کازوئو ایشی‌گورو» به عنوان برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۷ اعلام شد. او که بیشتر برای نگارش رمان‌های «بازمانده روز» و «هرگز رهایم مکن» شناخته شده است، به خاطر نثر نافذ و ملایم و اکتشافات کاملا ماهرانه‌اش در زمینه احساسات فردی و فرهنگی، خاطرات و بقا هم شهرت دارد.تعلق گرفتن جایزه نوبل به او، حداقل به گرمی از سوی طرفداران ادبیات انگلیسی پذیرفته شد. «نیل گیمن» داستان‌نویس انگلیسی از او به عنوان «نویسنده‌ای شگفت‌انگیز و فردی فوق‌العاده» یاد کرد و «جویس کرول اوتس» نویسنده مطرح آمریکایی توییتی درباره «کارهای غم‌انگیز و زیبا»ی او پست کرد.

این واکنش‌ها در تناقضی فاحش با سال گذشته قرار دارد.  آکادمی نوبل ۱۳ اکتبر ۲۰۱۶ با اعلام نام «باب دیلن» ـ خواننده، ترانه‌سرا و (ما فرض می‌کنیم) شاعر ـ‌ به عنوان برنده، بسیاری از اهل دنیای ادبیات را خشمگین کردند.
برای مثال «پروچیستا خاکپور» نویسنده ایرانی ـ آمریکایی در توییتر خود نوشت: احساسات من درباره نوبل ادبیات را می‌شود در یک ایموجی خلاصه کرد: برای برادران سفیدپوستی که سواد خواندن ندارند، چه روز خوبی است!
«گری اشتینگارت» هم نوشت: کمیته نوبل را کاملا درک می‌کنم؛ ‌کتاب خواندن سخت است.«لینکلن میچل» هم در توییترش نوشت: می‌دانید بیشتر باید چه چیزی را در فرهنگ‌مان تجلیل کنیم؟ موسیقی که خیلی طرفدار دارد!

تصویر «کازوئو ایشی‌گورو» در سایت جایزه نوبل
بسیاری از منتقدان از کمیته نوبل انتقاد کردند و گفتند این آکادمی سعی داشته مخاطبان گسترده‌تر و کمتر ادبی را از خود راضی کند و از مسیر منحرف شده است. برخی دیگر گفتند این یک کم‌محلی تعمدی به نویسندگان آمریکایی دیگری همچون «فیلیپ راث» بوده که زیاد درباره‌شان حرف زده می‌شود. وقتی سال ۲۰۱۶ جایزه نوبل را به یک آمریکایی می‌دهند، نفر بعدی به این زودی آمریکایی نخواهد بود.اما حالا همه این اتهامات در مه لذت‌بخش نوبلیست شدن «ایشی‌گورو» بخشیده و حتی به نظر می‌رسد فراموش شده است. آکادمی نوبل نمی‌توانست با انتخابی بهتر از این خاطره جایزه ناشیانه و خجالت‌آور سال گذشته را بشوید و ببرد.

«ایشی‌گورو» هم مثل «باب دیلن»، در آمریکا شهرت دارد (‌البته او مثل «دیلن»، آمریکایی نیست). جایزه نوبل ادبیات جهان را دربرمی‌گیرد و به همین دلیل گاهی سراغ نویسندگان و شاعرانی می‌رود که برای خوانندگان آمریکایی شناخته‌شده نیستند. اما بدنامی انتخاب شدن «دیلن» نمی‌توانست جز با گزینه‌ای همان‌قدر آشنا اما از لحاظ ادبی متفاوت، جبران شود. «ایشی‌گورو» که کتاب‌هایش به بیش از ۴۰ زبان دنیا ترجمه شده و اقتباس‌های خوبی از آن‌ها ساخته شده، دقیقا چنین انتخابی است.علاوه بر این، برگزیدن «ایشی‌گورو» نشان از این داشت که جایزه نوبل را به محبوبیت نمی‌دهند. گرچه نوبلیست شدن «باب دیلن» غافلگیرکننده بود،‌ او یکی از گزینه‌های همیشگی شرط‌بندی‌ها بود، درست مثل «هاروکی موراکامی» رمان‌نویس ژاپنی که این را مدیون طرفداران پروپاقرصش است. امسال لیستی از محبوب‌ترین نویسنده‌ها در سایت‌های شرط‌بندی منتشر کردند و از چهره‌هایی چون «مارگارت اتوود»، «موراکامی» و «نگوگی وا تیونگو» نویسنده کنیایی نام بردند.

«ایشی‌گورو» که در ناگازاکی به دنیا آمده و بیشتر عمرش را در انگلیس سپری کرده، به ندرت جزو گزینه‌های شرط‌بندی‌های ادبی بود. «ایشی‌گورو» به خوبی تعادل را برقرار کرد؛ او گزینه‌ای غیرقابل پیش‌بینی بود اما در عین حال، ناآشنا هم نبود و مهارت ادبی او کاملا ثابت شده است. «موراکامی» یا «اتوود» اما مورد علاقه تعداد بیشتری بودند ولی انتخاب آن‌ها به‌ویژه در زمان کنونی که حال و هوای سیاسی و سوررئال دارد، ریسک راضی کردن سلیقه عمومی را به همراه داشت. نویسنده‌ای به نسبت ناشناخته‌تر ـ حداقل از دید آمریکایی‌ها ـ مسلما می‌توانست تعهد آکادمی نوبل به ادبیات حرفه‌ای را نشان دهد. نوبل «ایشی‌گورو» حداقل سه پیام دارد: نوبل به ادبیات اهمیت می‌دهد، نوبل مرتبط است و نوبل تصمیمات خودش را دارد، خیلی ممنون.با این‌که همیشه افراد مخالفی هم وجود دارند، تا این‌جا نوبل «ایشی‌گورو» با اشتیاق و نفسی آسوده از سوی جامعه ادبیات مواجه شده است. بخشی از این خوشی، به دلیل آشنایی منتقدان انگلیسی و آمریکایی با کارهای این نویسنده و اشتیاق برای نوشتن درباره اوست. روی دیگر این هیجان هم مسلما برمی‌گردد به این‌که جایزه نوبل پتانسیل کشاندن مخاطبان جدید به سمت نویسندگان کمتر شناخته‌شده را دارد. سال ۲۰۱۴ معرفی «پاتریک مودیانو» رمان‌نویس فرانسوی به عنوان برنده نوبل موجب آشفتگی جهان انگلیسی‌زبان شد، اما این جایزه کارنامه او را ارتقا بخشید و تقاضا برای ترجمه کارهای او به زبان انگلیسی افزایش پیدا کرد.
همان‌طور که رویه آکادمی نوبل در مورد «دیلن» نشان داد، آن‌ها اهمیت نمی‌دهند که چه کسی بیشترین سود را از این جایزه خواهد برد. روش‌های آکادمی رازآلود است و فرآیند این انتخاب هم باید پنهانی باشد و همین باعث جذابیت خاص جایزه نوبل در مقابل شفافیت دیگر جایزه‌های همچون «من بوکر» می‌شود.به احتمال زیاد آکادمی نوبل در سال ۲۰۱۸ نویسنده‌ای غیرانگلیسی‌زبان را به ما معرفی می‌کند، شاید یکی از کمتر شناخته‌شده‌ها را. امروز به «ایشی‌گورو» تعلق دارد؛ داستان‌سرایی متفکر و دقیق. برای نوبل هم این یک شروع دوباره بی‌نقص است.


منبع: بهارنیوز

گزارشی از معرفی برنده جایزه نوبل ادبیات

روزنامه بهار: نوبل ادبیات در بین نویسندگان جهان از اهمیتی ویژه برخوردار است زیرا ضمن ارج نهادن به فعالیت‌های سالیانه یک نویسنده آن هم از سوی متخصصین و کارشناسان ادب شناس، این موفقیت جهانی به دیده شدن آن نویسنده کمک می‌کند و همچنین دوباره دیده و خوانده شدن دیگر آثار او را به همراه خواهد داشت. علاوه بر این بسیاری از علاقه مندان دنیای ادبیات و ناشران فعال در جهان به این انتخاب چشم دوخته‌اند زیرا پیروز این جایزه مهم جهانی، راهنمایی برای آن‌ها نیز هست و جستجو خواهند کرد که دلیل این انتخاب چه بوده است و خواهان و خواننده آثار نویسنده مطرح پیروز خواهند شد. در حالی که به نظر می‌رسید هاروکی موراکامی بیشترین اقبال را برای انتخاب شدن در این جشن ادبی را داشت، دیگر نویسنده ژاپنی‌تبار یعنی کازوئو ایشی‌گورو موفق به کسب نوبل ادبیات شد.
***
انتخابی دور از احتمالات اما بدون ایجاد شوک
برنده جایزه ادبی نوبل در حالی معرفی شد که به نظر می‌رسید در لیست نهایی این نگوگی وا تیونگو، نویسنده کنیایی و هاروکی موراکامی، نویسنده ژاپنی هستند که از شانس بالاتری برای بردن جایزه ادبی نوبل برخوردارند اما این آکادمی نویسنده ژاپنی تبار دیگری را به عنوان برنده سال ۲۰۱۷ معرفی کرد اما این انتخاب موجب بروز شوک در دنیای ادبیات نشد. سال پیش با انتخاب خواننده و‌ترانه سرای آمریکایی جنجال زیادی به پا شد و این وقتی شدت گرفت که باب دیلن هیچ احساساتی بروز نداد و برای این رفتار حتی از سوی یکی از اعضای آکادمی بی‌ادب و متکبر خوانده شد. او در مراسم اهدای جایزه نیز شرکت نکرد و به جای آن چهار ماه بعد به سوئد رفت تا جایزه‌اش را در مراسمی خصوصی بگیرد. او گفت متن سخنرانی نوبل را برای این نوشته تا بتواند پول جایزه را دریافت کند و آن را دقیقا در آخرین لحظه به آکادمی ارائه کرد و بدتر از همه بعدا این ادعا مطرح شد که او بخش‌های مهمی از متن سخنرانی‌اش را از وبسایتی با عنوان اسپارک‌نوتز برداشته که متون تاثیرگذار نویسندگان مختلف را گرد می‌آورد.

 امسال نیز از چهره‌های متفاوت و عجیب و غریبی برای دریافت این جایزه یاد شد از جورج‌آرآرمارتین نویسنده رمان‌های بازی تاج و تخت گرفته تا کنیا وست خواننده جنجالی اما انتظار می‌رفت آکادمی امسال دست به انتخابی منطقی‌تر بزند. امسال داوران آکادمی نوبل ادبیات متشکل از ۱۸ سوئدی بودند و در نهایت از میان همه حدس و گمان ها، نام کازوئو ایشی‌گورو به عنوان برنده مهم‌ترین جایزه ادبی جهان اعلام شد؛ نویسنده‌ای که تا کنون چهار بار نامزد من بوکر شده و یک‌بار این جایزه را به خانه برده است.

لحظه اعلام نام برنده نوبل ادبیات
 ‌سارا دانیوس، سخنگوی هیات داوران آکادمی نوبل ـ رمان بازمانده روز برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۷ را یک شاهکار واقعی خواند. به گزارش گاردین، سخنگوی هیات داوران آکادمی نوبل هنگام اعلام نام ایشی‌گورو به عنوان برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۷، سبک او را‌ترکیبی از جین آستین و فرانتس کافکا توصیف کرد و افزود: اما باید کمی از مارسل پروست را هم به این‌ترکیب اضافه کنیم، بعد کمی تکان می‌خوریم، نه خیلی زیاد و بعد به نوشتار او می‌رسیم. او نویسنده‌ای بی‌عیب و کامل است.  ‌دانیوس سپس رمان غول مدفون این نویسنده انگلیسی را رمان محبوب خود از میان آثار او معرفی کرد اما بازمانده روز را یک شاهکار واقعی توصیف کرد که شبیه به رمانی از پی. چی. وودهاوس شروع می‌شود و شبیه به آثار کافکا پایان می‌پذیرد.سخنگوی اعضای آکادمی نوبل در ادامه با اشاره به انتخاب حاشیه‌برانگیز سال گذشته آکادمی سوئدی و اعطای جایزه نوبل ادبیات به باب دیلن، خواننده و‌ترانه‌سرای آمریکایی گفت که امیدوار است انتخاب امسال دنیا را خوشحال کند. ما فردی را برگزیدیم که فکر می‌کنیم واقعا یک رمان‌نویس درخشان است.

یک نویسنده ژاپنی تبار، برنده جایزه نوبل ادبیات
 ‌کازوئو ایشی‌گورو، رمان‌نویس انگلیسی ژاپنی‌تبار صدوچهاردهمین برنده جایزه نوبل ادبیات است که پا جای پای نام‌هایی همچون شیموس هینی، تونی موریسون، گابریل گارسیا مارکز، مو یان و پابلو نرودا گذاشته است.  ‌ایشی‌گورو در اولین مصاحبه خود درباره نوبلیست شدنش گفت: کسب جایزه نوبل افتخاری بزرگ و به معنای آن است که من پا جای پای بزرگترین نویسندگانی که تاکنون زیسته‌اند، گذاشته‌ام. نویسنده بازمانده روز ادامه داد: جهان در وضعیتی بسیار ناپایدار است و من امیدوارم تمام جوایز نوبل، نیرویی باشند برای پیش بردن دنیا به سمتی مثبت. عمیقا تحت تاثیر قرار می‌گیرم اگر به نحوی بخشی از این جَو باشم و به مثبت‌ شدن فضا در این زمان بی‌ثبات کمکی کنم. ‌کازوئو ایشی‌گورو، نویسنده انگلیسی ژاپنی‌تبار متولد ۸ نوامبر ۱۹۵۴ ناگازاکی است اما در پنج‌سالگی همراه با خانواده، وطنش را به مقصد انگلیس‌ترک کرد. او مدرک کارشناسی رشته انگلیسی و فلسفه را از دانشگاه کنت دریافت کرد و بعد از یک سال مشغولیت به داستان‌نویسی، دوباره به تحصیل روی آورد و مدرک کارشناسی ارشد نویسندگی خلاق را از دانشگاه ایست انگلیکا کسب کرد. او از سال ۱۹۸۲ شهروند انگلیسی محسوب می‌شود.

او هنگام بحث درباره میراث ژاپنی و تأثیر آن بر‌تربیتش می‌گوید: من کاملا مثل انگلیسی‌ها نیستم، چون پدر و مادری ژاپنی در خانه‌ای ژاپنی‌زبان مرا بزرگ کرده‌اند. پدر و مادرم فکر نمی‌کردند که قرار است مدتی به این بلندی در این کشور زندگی کنیم. آن‌ها احساس مسئولیت می‌کردند که ارتباط من را با ارزش‌های ژاپنی حفظ کنند. من پیشینه‌ای متمایز دارم. جور دیگری فکر می‌کنم و دیدگاه‌هایم اندکی با بقیه فرق دارد.هر چند دو رمان اول او در ژاپن اتفاق می‌افتند، با این حال خود او در مصاحبه‌های متعدد تأکید کرده که با ادبیات ژاپن آشنایی چندانی ندارد و آثارش شباهتی به ادبیات ژاپن ندارند. هرچند بعضی نویسندگان ژاپنی تأثیری دورادور بر کار او داشته‌اند، ایشی‌گورو خود تأثیر سینماگران ژاپنی مانند یاسوجیرو ازو و میکیو ناروسه را بیش‌تر می‌داند. برنده نوبل ادبیات امسال، یکی از مطرح‌ترین نویسندگان انگلیسی‌زبان ادبیات داستانی است و تاکنون چهار بار نامزد جایزه من بوکر شده است. رمان بازمانده روز او که در ایران توسط نجف دریابندری ترجمه شده است، جایزه من بوکر سال ۱۹۸۹ را برایش به ارمغان آورد. همچنین رمان‌های بازمانده روز و هرگز رهایم مکن او به صورت فیلم سینمایی درآمده‌اند. تایم در سال ۲۰۰۸، این رمان‌نویس را در رتبه ۳۲ از لیست ۵۰ نویسنده بزرگ انگلیسی از سال ۱۹۴۵ به بعد قرار داد.

جشن هواداران موراکامی برای نوبل ایشی‌گورو
مردم ژاپن که در انتظار اعطای جایزه نوبل ادبیات به هاروکی موارکامی گرد هم آمده بودند، تعلق گرفتن مهم‌ترین جایزه ادبی جهان به کازوئو ایشی‌گورو دیگر هموطنشان را جشن گرفتند. کمتر از یک ساعت از اعلام نام برنده نوبل ادبیات گذشته و عکسی منتشر می‌شود که جمعی ژاپنی را در حال جشن و خوشحالی نزدیک یک معبد در توکیو نشان می‌دهد. اما این مردم در اصل برای جشن گرفتن نوبلیست شدن ایشی‌گورو گردهم جمع نشده‌اند؛ آن‌ها از طرفداران هاروکی موراکامی، نویسنده مشهور ژاپنی هستند که تصور می‌کردند نوبل امسال بالاخره به رمان‌نویس محبوب‌شان می‌رسد. با این حال این مردم، از شنیدن خبر اعطای جایزه به ایشی‌گورو هم خوشحال شدند و جشن گرفتند. با این که ایشی‌گورو در پنج سالگی زادگاهش را به مقصد انگلیس‌ترک کرد، هنوز هم هموطنانش او را ژاپنی می‌دانند.

احمد پوری: آکادمی درست انتخاب کرده است
احمد پوری ایشی گورو را مستحق گرفتن نوبل ادبیات دانست و از این انتخاب آکادمی نوبل دفاع کرد. این نویسنده و مترجم درباره کازوئو ایشی‌گورو، برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۷ گفت: گورو به نظر من کسی است که حق گرفتن نوبل را دارد. او نویسنده بزرگی است. هر رمان او را که می‌خوانید فکر می‌کنید، نویسنده دیگری آن را نوشته است. این مساله یکی از برجستگی‌های آثار این نویسنده است. این نویسنده و مترجم ادامه داد: چیزی که در رابطه با گورو بی‌نظیر است، لایه لایه بودن آثار اوست. این یکی از شاخصه‌های هنری این نویسنده است که ابتدا لایه‌های عشقی، بعد لایه‌های سیاسی و بعد شخصیت‌ها را بازنمایی می‌کند.این مترجم ادبیات درباره  انتقاد برخی از نویسندگان که چرا بیشترین برندگان جایزه نوبل از اروپا انتخاب شده است؟ گفت: به نظر من نباید این مساله را زیاد به حساب پارتی‌بازی بگذاریم. طبیعی است وقتی رشد فرهنگی در جایی زیاد است، نویسندگان و هنرمندانش بیشتر هستند. اگر به شما هم بگویم نویسندگان را بشمارید، ناخودآگاه نام تعداد زیادی از نویسندگان اروپایی را برخواهید شمرد.

اسداله امرایی: گورو شایسته نوبل بود
اسداله امرایی با بیان اینکه برندگان نوبل قابل پیش‌بینی نیستند، ایشی‌گورو را شایسته برنده شدن نوبل ادبیات دانست.اسداله امرایی درباره ایشی گورو و برگزیده شدن او در جایزه نوبل ادبیات گفت: فکر می‌کنم برگزیده شدن این نویسنده در نوبل امسال از مواردی است که کسی بابت آن دلخور نخواهد شد. ایشی‌گورو به عنوان کسی که کار کرده و خوب کار کرده از نظر من شایستگی این را داشت که نوبل بگیرد. با این حال نقدهای آکادمی نوبل وجود دارد مبنی بر اینکه چرا کسانی که شایسته‌تر بودند، جایزه نمی‌گیرند؛ مثلاً فونتس که جایزه نگرفت و مرد یا کَرول اوتس.این مترجم درباره مقایسه موراکامی و ایشی‌گورو با توجه به ژاپنی بودن هر دو این نویسندگان، ادامه کرد: موراکامی را باید در سنت ادبیات آمریکایی طبقه‌بندی کرد. او به شدت تحت تاثیر رئالیسم یقه چرک‌ها است؛ رئالیسم چرک که در اینجا به اسم رئالیسم کثیف‌ترجمه شده است، گرایش موراکامی به ادبیات آمریکایی است. او به شدت تحت تاثیر ریموند کارور است. اما ایشی‌گورو در سنت ادبیات انگلیسی جای می‌گیرد.

فاصله گرفتن نوبل از خاص‌نویس‌ها
به عقیده سهیل سُمی، مترجم چندین اثر کازوئو ایشی گورو، انتخاب این نویسنده به عنوان برنده جایزه ادبی نوبل، نوعی واکنش آکادمی نوبل به انتخاب سال گذشته و فاصله گرفتن از خاص‌نویس ها بوده است. سهیل سمی درباره جهان داستانی این نویسنده، گفت: ایشی گورو از لحاظ تماتیک، روی ژانرهای مختلفی در حوزه روایت داستانی کار کرده است از جمله ژانر علمی – تخیلی در کتاب هرگز رهایم مکن یا ژانر روانشناختی در رمان تسلی‌ناپذیر و یا ژانرهای دیگر از جمله آخر الزمانی.


منبع: بهارنیوز

فریدون فروغی؛ تنهایی و خودکشی

نیما نوربخش
۱- دو روز بزرگتر از داریوش اقبالی بود و سه سال کوچکتر از شهرام شبپره. اگر نمی‌شکست حالا همسن محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت روحانی بود با یکی دوماه اختلاف. اکنون اما ۱۶ پاییز از آن صبح لعنتی بودار می‌گذرد. ۱۸ ساله بودم که پر کشید. درست سال ۱۳۸۰٫ در رشت دانشجو بودم. درست همان شهری که قرار بود اولین کنسرت بزرگش آنجا برگزار شود. به شریکش علی فومنی گفته بود: می‌خواهم تمام عواید این کنسرت را به تیم فوتبال سپیدرود بدهم. بی‌خود نبود که فرهاد مهراد قهرمان ملی می‌دانستش و پرویز قلیچ خانی او را بسان تختی و دلاور موسیقی می‌نامیدش. قلب صحنه برای دوباره دیدنش تند می‌تپید اما روزهای آخر دستور از تهران رسید که مرغ ما یک پا دارد. مجور نمی‌دهیم که نمی‌دهیم. دستش بشکند آنکه فریدون‌ترانه خوان را ناامید کرد. به دوستدارانش بر نخورد اما تاریخ را نمی‌شود لای زرورق پیچاند؛ فریدون فروغی دق نکرد در ۵۱ سالگی خودکشی کرد. قرص‌ها کار خودشان را کردند؛ قلبش ایستاد و تمام. درست بسان تختی.

۲٫ هم پیش از انقلاب ممنوع الفعالیت شده بود و هم پس از انقلاب. از آن طنزهای تلخ تاریخ است. او با آن حجم صدای منحصربفرد و معترض و با تمام اعتقادش‌ترانه هایی سیاسی می‌خواند. سال ۵۴ مسعود امینی‌ترانه ضد حکومتی سال قحطی را به او می‌دهد و فریدون هم می‌خواند. چندی بعد در لاهیجان همین‌ترانه را در میان دانشجویان منتقد حکومت اجرا می‌کند. غافل از اینکه ساواک خبردار شده. همین می‌شود که مهر دو سال ممنوع‌الفعالیتی بر کارنامه اش می‌خورد. البته فریدون معتقد بود مسعود امینی خودش ساواکی بوده و با آنها سر بازداشتش ساخت و پاخت کرده. جالب آنکه سال ۵۶ و با اعلام فضای باز سیاسی، فریدون همین قطعه سال قحطی را منتشر می‌کند و آب از آب تکان نمی‌خورد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی سرود معروفی می‌سازد با‌ترجیع بند: اله اله تو پناهی بر ضعیفان یا اله… که علاوه بر خودش بعدتر هاتف آن را می‌خواند و تا همین چند سال پیش هم از صداوسیما پخش می‌شد. هاتف که با این سرود معروف شد به جبهه‌ها رفت و حوالی سال ۶۲ به تهران برگشت، نارضایتی اش را چمدان کرد و رفت به لس آنجلس. فریدون اما همین جا ماند. همچنان تنها همچنان افسرده.

۳- خیلی درد دارد فریدون فروغی باشی، برای گرفتن مجوز حتی سیگار را‌ترک کنی و مجبور باشی برگه عدم اعتیادت را زیربغل بزنی و پله‌های وزارت ارشاد را بالا و پایین بروی. تازه بعدش هم برگردند بگویند این هیچ، شنیده‌ایم بهایی هستی نمی‌توانیم به تو مجوز بدهیم. اینجاست که دنیا روی سرت خراب می‌شود. هرچه قسم و آیه هم می‌آوری کسی حرفت را باور نمی‌کند. مخبرها آمار غلط داده اند. ظاهرا دوست دختر دوران نوجوانی در شیراز، بهایی بوده و رفت و آمدهای چند ساله فریدون به آن حوالی این شک را پررنگ کرده که نکند او هم بهایی است. خودش هم با شنیدن این حرف‌ها از کوره در می‌رفت و می‌گفت: به من می‌گویند که اگر مجوز می‌خواهی، باید در رسانه‌ها اطلاعیه بدهی که بهایی نیستی. آخر من چرا باید برای چیزی که نیستم، اطلاعیه بدهم؟!

۴- نمی‌دانم دهه ۵۰ چه خبر بود که این اعتیاد لعنتی دست از سر ابرستاره‌ها برنمی داشت. فرهاد که به خیابان‌ها افتاد و داریوش منزوی شد و فریدون هم آلوده. همین زهرماری باعث شد دو بار در دهه شصت به زندان بیفتد. یکبار زندان کچویی و یکبار هم قزل حصار. نمی‌دانم اگر پدرش کارمند اداره دخانیات نبود آیا بازهم روزی یکی دو پاکت سیگار دود می‌کرد؟ چقدر هر سه خواهرش این برادر ته تغاری را ناز دادند که اگر دود را کنار بگذاری برایت فلان می‌کنیم و بیسار. اما گوشش یدهکار این حرف‌ها نبود. ازدواج هایش هم دوامی نداشت و روح سرکش فریدون را پناهگاه نمی‌بود. سال ۵۱ با گلی فتوره چی ازدواج کرد که به دوسال هم نکشید و فکر می‌کنم سال ۷۳ با سوسن معادلیان که این یکی هم بیشتر از سه سال به درازا نکشید. برای فریدون تنها همدم همیشگی، مادرش بود و بس. هم او که با مستمری بازنشستگی و اجاره طبقه پایین منزلش در تهران پارس خرج او را هم می‌داد. هم او که سه دختر زایید و نذر کرد بچه چهارمش پسر شود که شد. هم او که ۱۰ صبح ۱۳ مهر۸۰ زار می‌زد فریدونم رفت، پسرم مرد… و هم او که بعد از این مرگ، دوام نیاورد، آنقدر غصه خورد تا دق کرد و رفت پیش تنها پسرش. مادر است دیگر، مادر.


منبع: بهارنیوز

نخستین کبریت چگونه وارد ایران شد؟

گروه جامعه_رسانه ها: ماهنامه ایران‌شناسی سرزمین من در شماره ۹۵ خود درباره چگونگی ورود نخستین کبریت به ایران و ساخت اولین کارخانه کبریت‌سازی در تهران نوشت: «کبریت یا به قول ناظم‌الاطبا «چوبی باریک که نوکش گوگرد باشد»، در قدیم با چوب شاهدانه ساخته می‌شد و یک یا دو سرش آغشته به گوگرد مذاب بود و هنگام برخورد با جسم مشتعل روشن می‌شد. البته این نوع کبریت‌ها اصطلاحا از نوع سایشی نبودند و اگر نوکشان که آغشته به گوگرد بود، در درون آتش یا تلی از خاکستر قرار می‌گرفت، روشن می‌شد.کبریت‌های معروف به سایشی در سال ۱۸۲۸ میلادی (۱۲۰۵ خورشیدی) اختراع و شش سال بعد به ایران آورده شدند. نخستین کبریت‌های فرنگی با تام تجاری «لوسیفر» در استرآباد گرگان و توسط «سر جیمز فریزر»، سیاح اسکاتلندی، رویت شده‌اند. «ممتحن‌الدوله» از رجال ناصری می‌نویسد: «اولین دفعه که کبریت به ایران آمد، شخصی به نام «اسماعیل آتش» کبریت‌ها را در دست می‌گرفت و فریاد می‌کشید با آتش، آتش درست می‌کنم.»

در ابتدا که کبریت به ایران وارد شد، کالایی منحصر به فرد بود که عموم مردم به آن دسترسی نداشتند و فقط مختص خانواده‌های اعیان و اشراف بود. در قسمتی از سفرنامه «جورج پاسمان‌ تیت» آمده که وی هنگام سفرش به ایران بهترین هدیه ممکن را یعنی یک قوطی کبریت به گله‌داران سیستانی داده است؛ چرا که کبریت فقط در یکی دو ناحیه کشور یافت می‌شود و اگر آتش گله‌داری خاموش شود، وی مجبور است برای آوردن آتش به نزدیک‌ترین روستا برود.مهم‌ترین کبریت‌های وارداتی به ایران، کبریت‌های اتریشی، سوئدی با اسامی «گلوب»، «روپی»، و «کی» بودند. کبریت‌های اتریشی از مرزهای غربی و ترکیه وارد ایران می‌شد و کبریت‌های سوئدی از مرزهای جنوبی و بوشهر. کبریت‌های اتریشی که از نوع سولفوری بودند، در قوطی‌های گوگردی فروخته می‌شدند که روی آنها تصاویری از اپرا نقاشی شده بود. اکثر دهقانان و رعایا خریدار کبریت‌های سولفوری بودند و کبریت‌های بی‌خطر به دست مشتریان مرفه‌تر خریداری می‌شد. روی قوطی کبریت‌های سوئدی، که از نوع بی‌خطر بودند، نقشی از یک کشتی دیده می‌شد. خریداران این کبریت‌ها را به صورت ۵۰تایی و ۲۷۰ قران می‌خریدند. تقریبا تا سال ۱۲۸۴ خورشیدی بازار کبریت ایران در انحصار اتریش، سوئد و روسیه بود اما با گذشت زمان کبریت‌های مومی ایتالیایی با نام «چرینی» نیز وارد بازار ایران شد. ارزش واردات کبریت در ایران تا سال ۱۲۹۲ خورشیدی، بالغ بر ۳.۵ میلیون قران برآورد می‌شد که ۷۰ درصد آن سهم روسیه بود.

نخستین کارخانه کبریت‌سازی در ایران در سال ۱۲۷۶ خورشیدی و با کمک سرمایه‌گذار روسی در ایران تاسیس شد. یکی از نخستین کبریت‌سازان ایران را «میرزا علی‌خان امین‌الدوله» معرفی می‌کنند که برای نخستین بار کبریتی معروف به کبریت تهران را درست کرد.رشد تدریجی صنایع ایرانی با توسعه کارخانه‌های کبریت‌سازی همراه بود. چنانچه در سال ۱۳۰۴ خورشیدی وقتی‌ فقط هشت کارخانه مدرن در ایران فعالت می‌کرد، تنها دو کارخانه آن مربوط به صنعت کبریت‌سازی بودند. این کارخانه در «خرازین» بود اما برچسب این کبریت‌ها در روسیه چاپ می‌شدند که اوایل نقش پرچم ایران و روسیه و بعدها منقوش به نقش شیر و خورشید بودند. ورود کبریت‌های فرنگی و قیمت ارزان‌ترشان باعث ورشکستگی کارخانه‌های ایرانی شد. بعدها و در دوران قاجار کبریتی به نام «الهیه» در تبریز و زنجان ساخته شد که کیفیتی بهتر از کبریت تهران داشت. پس از احداث کارخانه‌های کبریت‌سازی دکان‌های سیگارفروشی رایج شد که در خیابان‌های منتهی به بازار یا لاله‌زار، نادری (بخشی از خیابان جمهوری)، بوذرجمهری (خیابان ۱۵ خرداد) سعدی و فردوسی عرضه می‌شدند.در ۱۹ اسفند ۱۳۱۰ دولت قانونی مبنی بر انحصار کبریت تصویب کرد که در اختیار دولت قرار می‌گرفت و از دست بیگانگان بیرون می‌رفت.
از جمله مهم‌ترین کارخانه‌های کبریت‌سازی می‌توان به کارخانجات توکلی، ممتاز، زنجان و همدان اشاره کرد که بعدها و با افزایش کارخانجات کبریت‌سازی سندیکای کبریت‌سازان نیز در سال ۱۳۳۰ خورشیدی شکل گرفت.»


منبع: بهارنیوز

ناگفته‌های هولناک یک عروس داعشی

به گزارش العربیه، درباره لیندا وینسل، دختر آلمانی که در ماه ژوئیه گذشته پس از آزادسازی موصل از داعش توسط نیروهای عراقی زیر آواره خانه‌ای در موصل پیدا شد، روایت‌های زیادی نقل شد. اما لیندا که هنگام ملحق شدنش به داعش کمتر از ۱۶ سال سن داشت، اکنون برای اولین بار طی مصاحبه‌ای با مجله «القضاء» وابسته به قوه قضائیه عراق، از چگونگی پیوستن خود به «گروه تروریستی» داعش و سفر از آلمان به ترکیه وسپس به سوریه و عراق سخن می‌گوید.

 



 

مجله «القضاء» در مصاحبه‌ای تحت عنوان «حور آلمانی داعش»، جزئیات سفر لیندا وینسل از آلمان و التحاق او به داعش را منتشر کرده است.لیندا که دو روز پیش در دادگاه عراق حاضر شد در این مصاحبه گفته است که در ابتدا با دختری اردنی به نام فاطمه آشنا شد.فاطمه پس از دوستی با لیندا او را به اسلام دعوت می‌کند و سپس او را با واعظی به نام «ابوخالد» که خطیب و امام مسجدی در شهر پلشتنس در جنوب آلمان بود، معرفی می‌کند. این واعظ به لیندا گفته بود که نمی‌تواند او را برای چند بار ببیند به این دلیل که او مرد است و لیندا دختر است و از نظر اسلام جایز نیست اما این واعظ چند کتاب در باره اسلام به زبان المانی به لیندا هدیه کرد. لیندا گفته است که بعدها مشخص شد که این واعظ به دلیل اینکه تحت کنترل امنیتی پلیس آلمان بود، نمی خواست او را ملاقات کند. طی این مدت فاطمه لیندا را به انجمن‌ها و کنفرانس‌های تندروهای اسلامی در آلمان دعوت می‌کرد.

 

لیندا اکنون ۱۷ سال سن دارد او که در دادگاه با روسری ظاهر شده بود به قاضی گفت از کرده خود بسیار پشیمان است و دوست دارد به کشورش برگردد.لیندا سپس ادامه داد که از طریق این انجمن‌های اسلامگرایان با شخصی به نام محمد ویکنی ملقب به “ابو اسامه الشیشانی” (چچنی) آشنا شد. ابو اسامه لیندا را قانع کرد که به سرزمین «خلافت اسلامی» سفر کند تا در آنجا با او ازدواج کند.لیندا در این مصاحبه افزود، دگرگونی در رفتار و کردار وی باعث شد که مدرسه‌اش به مادرش پیام بفرستد و او را از تغییرات مشکوک که در رفتار دخترش ایجاد شده با خبر کند، وقتی مادر لیندا از تغییرات دختر خود آگاه شد با صدای بلند بر او داد و او را کتک کاری کرد رفتار مادر و تغییرات دختر باعث کدورت رابطه میان آنها شد رابطه‌ای که گویی از اول هم خیلی خوب نبود.

 

خواندن خطبه عقد ازدواج از طریق تلفن

پس از آنکه رابطه لیندا با خانواده‌اش تیره شد، لیندا ابو اسامه الشیشانی را از موضوع آگاه کرد ابو اسامه دستورات و راهنمایی‌های لازم به او داد و از لیندا خواست تا به ترکیه سفر کند تا او را در ترکیه ملاقات کند و با هم ازدواج کنند.لیندا چون سن قانونی نداشت برای سفر به موافقت مادرش نیاز داشت لذا او امضای مادرش را در فرم رضایت‌نامه جعل می کند و به ترکیه سفر می‌کند تا با ابواسامه داماد در انتظار ملاقات کند اما لیندا وقتی به ترکیه رسید ابو اسامه تلفنی به او خبر داد که برای یک ماموریت ویژه به سوریه سفر کرده است بنابرین او ناچارا خطبه عقد را از طریق تلفن برایش خواند ن و رسما همسر ابو اسامه شد. ابو اسامه که دیگر همسر لیندا شده بود به او دستور داد به منطقه مرزی ترکیه سوریه بیاید تا بوسیله شماری از دوستان چچنی‌اش لیندا را به سوریه برسانند. لیندا می‌گوید سپس بعد از سه ساعت پیاده روی در مرز ترکیه و سوریه در نهایت ابو اسامه را دید.

 

از سوریه به موصل عراق

عروس داعشی پس از اینکه ابواسامه را در نزدیکی یک خانه بزرگ در سوریه که دقیقا نمی داند کجا بوده، ملاقات کرد، یک روز در سوریه باقی ماند و سپس به همراه دیگر زنان متأهل و فرزندانشان به موصل مهمترین قلعه “خلافت” منتقل شدند.در موصل لیندا ابتدا در یک اردوگاه نظامی بزرگ برای مدت سه ماه باقی ماند و سپس به همراه همسرش ابو اسامه به خانه خصوصی خودشان در موصل منتقل شدند. در موصل همیشه تنها بود تنها در روز یکبار یک زن از هیئت اداری داعش که مسئول توزیع غذا بود او را ملاقات می‌کرد.

 



 

کشته شدن ابواسامه باقی ماندن لیندا در موصل

لیندا می‌گوید تنها سه ماه با ابواسامه بود و پس از سه ماه خبر کشته شدن ابو اسامه به او رسید این دختر آلمانی می گوید پس از قتل ابواسامه و نزدیک شدن نیروهای عراق به موصل او از می خواست به کشورش برگردد اما گروه از او و همه کسانی که در موصل بودند جلوگیری کرد.سپس داعش ۲۰۰ دلار برای جبران مرگ شوهرش به او دادند. لیندا ادامه داد که پس از محاصر موصل توسط نیروهای عراقی داعش همه زنان را در بیمارستان جمع کرد با آزادسازی شهر موصل او خود را در قبضه نیروهای پلیس ضد تروریستی عراق دید.لیندا الان در دادگاه عراق محاکمه می‌شود.


منبع: بهارنیوز

روزانه۴۳نفردرحوادث‌رانندگی جان می‌دهند

به گزارش ایرنا، سردار تقی مهری گفت: با تدابیر ویژه سردارفرماندهی انتظامی کشور پلیس با تمام ظرفیت در مواقع مختلف مانند نوروز، تابستان، بازگشایی مدارس و حتی فواصل مختلف درصحنه حاضر است تا تلفات رانندگی کاهش یابد.وی خاطرنشان کرد: یکی از هدف های مهم نیروی انتظامی و راهنمایی و رانندگی ارتقاء فرهنگ ترافیکی درسطح جامعه است و برنامه های متنوعی دراین زمینه درسطح جامعه تدوین و اجراکرده است.وی اضافه کرد: یکی از برنامه های مهم آموزشی که در دهه اخیر به ویژه برای دانش آموزان اجراشده موجب شده فرهنگ ترافیکی درسطح جامعه نهادینه و تخلفات رانندگی کاهش یابد.مهری گفت: استان البرز درزمینه آموزش یکی ازاستان های پیشگام بوده که شاهد کاهش تصادفات و تخلفات در مقاطع مختلف بوده ایم.وی تاکید کرد: هرچه برای آموزش برنامه ریزی شود نتایج بسیارخوبی درارتقای سطح رانندگی و نحوه عبور ومرور بدست می آوریم.

وی به وضعیت ترافیک در استان البرزاشاره کرد وافزود: استان البرز یکی از استان های برتر کشور در زمینه کاهش تصادفات است و در ۵ ماهه اول سال جاری شاهد کاهش ۳۵ درصدی در این استان بوده ایم.وی گفت: استان البرز پرتردد ترین استان کشور است و شاهراه ارتباطی استان های غربی، شمالی و شمال غرب و همچنین نزدیک به پایتخت سبب شده روزانه حجم تردد دراین مسیر بسیار گسترده شود.این مسئول افزود: یکی ازمسیرهای پرتردد محور کرج – چالوس است که به عنوان معبر مهم گردشگری به شمار می رود و با توجه به تردد بسیار شرایط خوبی دارد.وی  خاطرنشان کردکه با توجه به اینکه معبر به سمت تهران کم عرض است، سبب ترافیک سنگین تری دراین مسیر می شود که امیدواریم با افزایش زیرساخت مناسب درالبرز این بار ترافیکی کاسته شود.وی بیان کرد: برای اینکه یک رفت و آمد مناسب درمعابر شهری برقرارشود باید اصلاح معابر و برنامه ریزی برای معماری جدید شهری صورت گیرد چرا که جامعه باید انسان محور باشد نباید به سمت خودرو محوری برویم و باید در برنامه های جامع شهری دقت بیشتری شود.


منبع: بهارنیوز

قتل ۴سرباز آمریکایی توسط تروریست‌ها

به گزارش ایرنا، جسد این نظامی آمریکایی در محلی پیدا شدکه تروریست‌ها در مرز نیجر و مالی کمین گذاشته بودند. سرهنگ مارک چیدل، سخنگوی فرماندهی نیروهای آمریکا در آفریقا در این باره گفت: جسد یک سرباز آمریکایی دیگر در محل حمله پیدا شده است. این مقام آمریکایی گفت: واشنگتن به خاطر آن که شاید احساس پیروزی به عاملان این حمله، دست دهد، از ذکر نام این گروه خودداری می کند. یک مقام آمریکایی پنجشنبه (۱۳ مهرماه) اعلام کرده بود که سه عضو نیروهای ویژه ارتش آمریکا و پنج سرباز نیجر در حمله افراد مسلح کشته شدند. این گشت نیروهای نیجر و آمریکایی متشکل از چهل نظامی، بدون پشتیبانی هوایی در حال گشت زنی بودند که هدف قرار گرفتند.

چیدل تصریح کرد: نیروها از حمایت هوایی برخوردار نبودند، اما همپیمانان فرانسوی ما سریع وارد عمل شده و به محض کسب اطلاع، درصدد کمک رسانی برآمدند.این مقام آمریکایی البته به جزیئات دقیق از محل کمین گذاری عاملان اشاره نکرد، اما گفت که شماری از نیروهای دشمن نیز در جریان این کمین کشته شدند.وزارت دفاع نیجر اعلام کرد که گشت مشترک نیروهای این کشور به همراه آمریکایی ها در کمینی کشته شدند که در جریان آن ۱۰ خودرو و ۲۰ موتورسیکلت منفجر شدند.براساس گزارش مرکز فرماندهی نیروهای آمریکایی و نیجر، حمله در ۲۰۰ کیلومتری شمال «نیامی» در جنوب غرب نیجر رخ داده است.


منبع: بهارنیوز

استفاده از میکروربات برای بخیه زدن رگ‌ها

به گزارش ایسنا و به نقل از لینکف، پزشکان از یک سیستم جدید که توسط کمپانی Microsure در هلند توسعه یافته برای بخیه زدن عروق “زیر میلیمتری” در بازوی بیمار مبتلا به لنفدوم استفاده کرده‌اند.لنفدوم یا انسداد لنفاوی، وضعیتی طولانی مدت است که مایع اضافی در بافت‌ها باعث تورم می‌شود.این دستگاه رباتیک حرکات دست جراح را به اقدامات دقیق اما کوچک ربات تبدیل کرده و به پزشکان سطح بی‌سابقه‌ای از مهارت را اعطا می‌کند که به تنهایی قدر به انجام آن نیستند.در طی عمل جراحی، عروق لنفاوی که قطری بین ۳ و ۸ میلی متر داشتند به رگ‌های خونی متصل شدند، که باعث شد مایع لنفاوی از منطقه خارج شده و تورم دردناک و خطرناک کاهش یابد.در حالی که این نوع جراحی یک ایده جدید نبوده و چند جراح در سراسر جهان قادر به انجام آن بدون کمک رباتیک هستند، باز هم این کار به طرز باورنکردنی دشوار است زیرا به تمرکز بسیار زیادی نیاز دارد.
همین دلیل باعث شده تا انجام آن برای اکثر جراحان تقریبا غیر ممکن باشد.


منبع: بهارنیوز