تایید حکم ۵ سال حبس «دری‌اصفهانی»

سخنگوی قوه قضاییه گفت: دادگاه تجدیدنظر حکم ۵ سال حبس عبدالرسول دری‌ اصفهانی را تایید کرده است.

به گزارش ایسنا، حجت الاسلام و المسلمین محسنی‌اژه‌ای در ادامه نشست خبری سخنگوی قوه قضائیه در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر اینکه با توجه به تایید حکم پرونده یکی از اعضای تیم مذاکره کننده هسته‌ای، توضیحات لازم را ارائه دهید که آیا موضوع جاسوسی مطرح بوده یا خیر؟ گفت: آقای عبدالرسول دری‌اصفهانی دارای دو تابعیت ایرانی و کانادایی بوده و از کسانی بوده که به جاسوسی متهم بوده است و اطلاعاتی را به بیگانگان می‌داده و با دو سرویس مرتبط بوده است. دادگاه موضوع را بررسی کرده و ایشان را به ۵ سال حبس محکوم کرده بود، نسبت به حکم اعتراض می‌شود و دادگاه تجدید نظر هم حکم دادگاه بدوی را تایید می‌کند. حال حکم قطعی شده و این فرد باید محکومیت خود را تحمل کند. این فرد پرونده دیگری را درباره فساد مالی دارد. در آنجا قرار وثیقه صادر شده و در مرحله رسیدگی است و هنوز کیفرخواست صادر نشده است.

سخنگوی دستگاه قضا در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر اینکه با توجه به اینکه پرونده‌های زیادی از جمله پرونده رئیس جمهور سابق و خیلی دیگر از پرونده‌ها به کندی رسیدگی می‌شود، آیا نباید در این باره اطلاع رسانی صورت گیرد؟ گفت: قبول داریم، پرونده‌ها زمان‌بر است و قوه قضائیه در این باره با سه مشکل مواجه است. قضات ما از نظر مکان و دادگاه‌ها در فشار هستند، بودجه اختصاص یافته کفاف انجام ماموریت ها را نمی‌دهد و مساله سوم منابع انسانی است. مگر یک قاضی یا یک بازپرس در روز به چند پرونده می‌تواند رسیدگی کند. تمام تلاش ما این است که پرونده‌ها به نتیجه برسد،‌اما بخشی از آنها در دست ما نیست.

وی افزود: در طول این سال‌ها چند تصادف و ضرب و جرح داشتیم؟ همه را تا پزشک نظر ندهد، قاضی هم نمی تواند نظر دهد. قوه قضائیه به نسبت بودجه، تجهیزات،‌ امکانات و منابع انسانی خود کار شاق و سنگینی را انجام می‌دهد. ما گاهی اوقات به قضات التماس می‌کنیم که بعد از ۳۰ سال کار خود و بازنشستگی مدت بیشتری بمانند. آنها می‌گویند فشار کار زیاد است و حق هم دارند. پرونده‌هایی وجود دارد که وقتی انسان آنها را می‌خواند فکرش مشغول می‌شود مثل موضوع مهاباد که خیلی دردناک است، چگونه می‌شود ۴ جوان رفیق خود را اینگونه بکشند.


منبع: عصرایران

خانه‌های حلقوی در مسکو (+عکس)

برترین ها – در اوایل دهه ۱۹۷۰ معمار روسی «اوگنی استمو» و مهندس «الکساندر مارکلوف» تصمیم گرفتند خانه غیرمعمولی در مسکو بسازند. قرار بود خانه به شکل یک حلقه باشد که حدود ۱۵۰ متر قطر دارد و یک حیاط داخلی بزرگ با زمین‌های بازی و فضاهای سبز داشته باشد. 

این ساختمان بیش از ۹۰۰ آپارتمان و همه خدمات و امکانات لازم از جمله مغازه، داروخانه، رختشویی، استودیو، دفتر پستی و … را دارا بود. وقتی این خانه در سال ۱۹۷۲ تکمیل شد، مسئولین چنان تحت تاثیر قرار گرفتند که تصمیم گرفتند خانه‌های دیگری با این طرح در سراسر مسکو بسازند.

در آن زمان، شوروی میزبان بازی‌های المپیک تابستانی ۱۹۸۰ بود و شهر تصمیم گرفت پنج خانه حلقوی مشابه بسازد که نماد این رویداد باشد. بااین حال زمانی که خانه دوم در سال ۱۹۷۹ ساخته شد پروژه متوقف شد. شوروی در معرض فروپاشی اقتصادی قرار داشت و ساختمان‌ها بسیار گران بودند. هم چنین بسیار بزرگ و نامناسب بودند. علاوه بر این، مکان‌های پیشنهادی برای ساخت آن‌ها بسیار دور از هم بود که ارتباط معناداری با حلقه‌های المپیک ایجاد کند. حتی اگر نزدیک هم بود یک عابر پیاده هرگز نمی‌توانست ارتباط و ترکیب حلقه‌ها را از سطح خیابان درک کند. 

امروزه هر دو ساختمان مسکونی هستند. هر کدام ۹ طبقه و ۲۰ ورودی دارند. برخی می‌گویند پیدا کردن ورودی و آپارتمان مورد نظر در این ساختمان‌ها واقعا دشوار است.


منبع: عصرایران

باغی که در یک گودال آتشفشانی قرار دارد

به روز – منطقه‌ای در جنوب شرقی استرالیا دارای بسیاری از ویژگی‌های آتشفشانی مثل دهانه‌های آتشفشان، دریاچه ها، غارهای آهکی، غارهای پر از آب و گودال هاست. یکی از این گودال‌های خاص ارزش دیدن را دارد. چیزی که زمانی یک غار آهکی معمولی بود که از فرسایش سنگ‌های آهکی توسط آب دریا ایجاد و بعد از فروپاشی سقف به یک گودال عظیم تبدیل شده بود اکنون یک باغ زیباست. این باغ توسط جیمز آمفرستون در دهه ۱۸۸۰ ساخته شد.

جیمز پس از بازنشستگی تصمیم گرفت جایی بسازد که مردم بتوانند در آن استراحت کنند و از گرمای تابستان فرار کنند. او یک جاده و چند پله چوبی ساخت که مردم بتوانند وارد گودال و باغ غرق شده او شوند. باغی که در آن انواع سرخس ها، درختچه‌ها و گل‌ها را کاشته بود. این گودال حتی یک برکه کوچک داشت که بازدیدکنندگان می‌توانستند در آن قایق سواری کنند. این باغ به سرعت موفق و در میان مردم بسیار محبوب شد. بعد از درگذشت جیمز در سال ۱۹۰۰ باغش رو به نابودی رفت و حدود ۴۰ سال پیش بود که دوباره نجات یافت و توسط کارکنان سازمان جنگلبان استرالیا در سال ۱۹۷۶ بازسازی شد. این باغ در سال ۱۹۹۵ در فهرست میراث استرالیای جنوبی ثبت شد.


منبع: عصرایران

خروج ستاره چلسی از اردوی تیم ملی فرانسه

ورزش سه: انگولو کانته، ستاره باشگاه چلسی و تیم ملی فرانسه بازی برابر بلاروس را از دست داد.

 فرانسه شب گذشته در دیداری حساس از مرحله مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸ میهمان بلغارستان بود و در دقیقه ۳۴ این دیدار بود که کانته از ناحیه همسترینگ دچار آسیب دیدگی شد و از بازی بیرون رفت. هنوز میزان دوری کانته از میادین و شدت مصدومیت او مشخص نیست ولی دیدیه دشان، سرمربی خروس ها تایید کرد که کانته به بازی بلاروس نمی رسد.

خروج ستاره چلسی از اردوی تیم ملی فرانسه

او در همین رابطه گفت:« کانته تا زمانی که در زمین بود بازی خوبی از خود ارائه داد ولی متاسفانه مصدومیت از ناحیه عضلانی باعث شد تا او از زمین خارج شود. چنین مصدومیتی من را مجاب می کند تا کانته را در فهرست بازیکنان برای بازی بلاروس قرار ندهم چون قصد ندارم روی او ریسک کنم.»

به این ترتیب کانته به لندن بازخواهد گشت تا زیر نظر پزشکان چلسی قرار بگیرد.

فرانسه در بازی آخر خود باید بلاروس را در پاریس شکست دهد تا به طور مستقیم راهی جام جهانی شود.


منبع: برترینها

جنگ گلرهای قرن؛ محمد الدعیع علیه الیور کان!

ورزش سه: با تصمیم فدراسیون فوتبال عربستان تاسیس، مدیریت و نظارت بر آکادمی بین المللی دروازه بانی در این کشور طی قراردادی به اولیور کان سپرده شد. این تصمیم با حمایت وزیر ورزش عربستان به انجام رسید و موافقان و مخالفان فراوانی را در این کشور دارد. 

یکی از این مخالفان اسطوره فوتبال عربستان یعنی محمد الدعیع است. پس از قرارداد با اولیور کان جهت تاسیس، مدیریت و نظارت بر آکادمی بین المللی دروازه بانی، گلر قرن آسیا در اکانت رسمی خود در یکی از صفحات اجتماعی با انتشار پستی به تندی با مسئولان تصمیم گیرنده در این باره برخورد کرد. محمد الدعیع می نویسد: “خطاب به افرادی که برایشان مهم است: ای کاش تاریخ را می فهمیدید. ای جاهل، همیشه جاهل باقی خواهی ماند.”

جنگ گلرهای قرن؛ محمد الدعیع علیه الیور کان!

این اتفاق در حالی افتاد که هواداران فوتبال عربستان نیز به حمایت از اسطوره خود پرداختند و با نامه نگاری های مختلف امور قراردادی فدراسیون فوتبال کشورشان را هدف قرار دادند که چرا از کان استفاده خواهد شد اما از اسطوره عربستانی ها خیر. 

جنگ گلرهای قرن؛ محمد الدعیع علیه الیور کان!

فدراسیون فوتبال عربستان در حالی هفته گذشته قرارداد با کان را به امضا رساند که اغلب کارشناسان فوتبال این کشور انتظار داشتند محمد الدعیع این پست را در اختیار بگیرد. پس از این اتفاق و عملی نشدن تصور آنها، کارشناسان و هواداران فوتبال با #الدعیع_اسطور_فوتبال_عربستان صفحات اجتماعی به ایجاد هجمه علیه تصمیم گیرندگان پرداختند و مطالبی را علیه فدراسیون فوتبال عربستان منتشر کردند. 

رئیس فدراسیون فوتبال عربستان در این باره می گوید: ما علاقه مند هستیم با اسطوره کشورمان کار کنیم اما باید توجه داشته باشیم این آکادمی یک مرکز بین المللی برای تربیت دروازه بان ها، چه در رده ملی و چه در رده باشگاهی است و ما باید از بهترین های دنیا استفاده می کردیم. 

این آکادمی که در ریاض قرار دارد به موجب توافقات انجام شده کلیه اختیاراتش به اولیور کان سپرده شده است و وی می تواند با تدابیر و برنامه های خود به تربیت دروازه بان های مختلف از سراسر دنیا بپردازد. 

جنگ گلرهای قرن؛ محمد الدعیع علیه الیور کان!

رویارویی محمد الدعیع و اولیور کان را می توان دومین رقابت آنها پس از ۱۵ سال دانست. اولین بار این دو دروازه بان بزرگ در جریان جام جهانی ۲۰۰۲ و در دیدار بین تیم های عربستان و آلمان روبروی یکدیگر قرار گرفتند. دیدار که با نتیجه سنگین ۸ بر ۱ به سود آلمان ها به پایان رسید و محمد الدعیع با گل هایی که در آن دیدار پذیرفت کمک بزرگی به میروسلاو کلوزه برای رسیدن به عنوان آقای گلی کرد.


منبع: برترینها

داستان گم شده‌هایی که دهه‌ها بعد پیدا شدند (۲)

در زندگی چیزهای زیادی وجود دارند که انسان از آن ها وحشت دارد و بدون شک یکی از آن ها مرگ است. از آن جایی که کسی تجربه ای در این مورد ندارد و نمی داند پس از مرگ چه چیزی در انتظار وی خواهد بود، مردن به چیزی فراتر از یک کابوس موقتی تبدیل شده است. اما گاه آن چیزی که یک شخص را آزار می دهد مرگ خودش نیست بلکه مرگ عزیزانی است که با مرگشان، والدین و اطرافیان به این نظر می رسند که آن ها را برای همیشه از دست داده و دیگر هیچوقت با او همراه نخواهند شد. بدون شک چنین حسی دردناک تر از هر حس ناامیدی و استیصال دیگری است و هر یک از ما دستکم یک بار چنین حس ناخوشایندی را در پی از دست دادن عزیزانمان تجربه کرده ایم.

اما این پایان ماجرا نیست و گاهی شرایط از این نیز غیرقابل تحمل تر می شود و آن وقتی است که یکی از اطرافیانمان به ناگاه غیب شده و دیگر اثری از او نمی بینیم. بدون شک دستکم در روزها و هفته های ابتدایی بدترین شرایط روحی برای اطرافیان این شخص در راه خواهد بود. در برخی از موارد فرد گم شده برای همیشه غیب می شود، بعضی اوقات نیز پس از مدت نسبتاً کوتاهی شخص بازمی گردد. اما گاهی نیز پیش می آید که غیبت شخص دهه ها به طول می انجامد و ناگهان در کمال ناباوری بازگشت او را می بینیم. در قسمت اول این مطلب شما را با تعدادی از افرادی که سال ها و دهه ها غیب شده و سپس پیدا شدند آشنا کردیم. از شما دعوت می کنیم که با تعداد دیگری از این مواد جالب آشنا شوید.

۹- ریچارد هاگلند (۲۳ سال)

داستان گم شده‌هایی که دهه‌ها بعد پیدا شدند (2)

ریچارد هاگلند و لیندا آیزلر زندگی خوبی همراه با دو فرزند خود در ایندیاناپولیس داشتند. لیندا دومین زن هاگلند بوده و این دو پس از جدایی ریچارد از همسر اول خود با هم ازدواج کردند. درآمد خوب هاگلند باعث شده بود که آن ها بتوانند خانه ای بزرگ و چندین خودرو برای خود بخرند و هر از چندگاهی به سفرهای تفریحی طولانی بروند. به همین دلیل غیب شدن ریچارد برای خانواده اش شوکه کننده به نظر می رسید. روزی که وی غیب شد، با همسرش تماس گرفته و به او گفت که حالش خوب نبوده و به اورژانس مراجعه کرده است. همسرش تمامی بیمارستان های منطقه را گشت اما اثری از شوهرش پیدا نکرد. پلیس ماشین ریچارد را در فرودگاه پیدا نمود اما به نظر می رسید که وی سوار هواپیما نشده است زیرا هیچ مدرکی دال بر این که وی بلیت هواپیما گرفته باشد وجود نداشت.

داستان گم شده‌هایی که دهه‌ها بعد پیدا شدند (2)

با این وجود پس از ۲۳ سال، ریچارد هاگلند پیدا شد و مشخص گردید که در تمام این مدت وی تحت نام تری سیمانسکی زندگی کرده است. ظاهراً وی مدارک سیمانسکی را پس از مرگش ربوده بود. وی حتی با زن دیگری به نام ماری ازدواج کرده، خانه ای نیز در فلوریدا خریده و صاحب فرزند نیز شده بودند. در واقع پس از این که برادرزاده سیمانسکی متوجه شده بود که مدارکی دال بر ازدواج عمویش دو سال پس از مرگش وجود دارد به این موضوع مشکوک شده و آن را با پلیس در میان گذاشته بود.


۱۰- گابریل ناگی (۲۳ سال)

داستان گم شده‌هایی که دهه‌ها بعد پیدا شدند (2)

در ۲۱ ژانویه سال ۱۹۸۷، گابریل ناگی به همسرش زندگ زد و گفت که برای ناهار به خانه خواهد رفت، اما این آخرین باری بود که همسر آقای ناگی صدای شوهرش را می شنید. ناگی که پدر دو بچه بود،بعد از غیبت در سر میز ناهار، شب را نیز به خانه بازنگشت. از آن جایی که وی همیشه از آن دسته مردهایی بود که هر جا می رفت موضوع را با همسرش در میان می گذاشت و در صورتی که قرار بود شب را خانه نیاید حتما از قبل اعلام می کرد، همسرش به غیبت ناگهانی او مشکوک شد. روز بعد ماشین او که کاملاً سوخته بود در کنار جاده  پیدا شده و این موضوع نشان می داد که اتفاقی برای آقای ناگی رخ داده است. بعد از دو هفته مشخص شد که ناگی مقداری از حساب بانکی خود پول برداشت کرده و در یک فروشگاه مقداری وسایل کمپ زدن خریداری کرده است.

اما از آن جایی که دیگر خبری از او نشد خانواده اش رفته رفته با مرگ او کنار آمدند. قبل از آن که مرگ وی به طور رسمی اعلام شد یکی از افسران اداره پلیس متوجه سابقه ی بیمه پزشکی با نام ناگی شد. در واقع بعد از سال ها کارهای عجیب و غریب و خوابیدن در خیابان ها برای مدت های طولانی، در نهایت یک کشیش به او اعتماد کرده و او را به شغل سرایداری در کلیسا گماشته بود. این کشیش به ناگی کمک کرد که با نام اصلی خودش یک کارت بیمه پزشکی دریافت کند که از همین طریق افراد پلیس موفق شدند او را پیدا کنند. در واقع ناگی به علت ضربه ی شدیدی که به پشت سرش خورده بود دچار فراموشی شده و چیزی را به یاد نمی آورد. خوشبختانه در سال ۲۰۱۲ ناگی نزد خانواده اش برگشت.


۱۱- کارلوس سانچز اورتیز دِ سالازار (بعد از ۲۰ سال هنوز پیدا نشده است)

داستان گم شده‌هایی که دهه‌ها بعد پیدا شدند (2)

کارلوس سانچز اورتیز دِ سالازار قبلاً پزشکی اهل اسپانیا بود که در سال ۱۹۹۶ از خانه اش خارج شده و دیگر بازنگشت. در سال ۲۰۱۰ مقامات پلیس به طور رسمی مرگ او را اعلام کردند. اما در سال ۲۰۱۵ گروهی از افرادی که در جنگل های توسکانی مشغول جمع کردن قارچ بودند به طور اتفاقی او را پیدا کردند. وی به تنهایی در این جنگل زندگی می کرد و پس از به زبان آوردن داستان زندگی اش، به این افراد اجازه داد که از مدارک شناسایی رنگ و رو رفته ی او از جمله کارت ورود به کتابخانه دانشگاه محل تحصیلش عکس بگیرند که ادعاهای او را تایید می کرد. این افراد خیلی سریع موضوع را با پلیس درمیان گذاشتند و یک سازمان خیریه با خانواده ی او تماس گرفت. اما وقتی که والدین سالازار به نقطه ای که در آن جا پسرشان مشاهده شده بود رفتند دیدند که سالازار از آن مکان رفته است. اگر چه والدینش بعد از این همه سال نتوانستند او را در آغوش بگیرند یا با وی صحبت کنند اما دستکم از زنده بودن او خوشنود شدند.


۱۲- ریچارد وین لندرز جونیور (۱۹ سال)

داستان گم شده‌هایی که دهه‌ها بعد پیدا شدند (2)

گم شدن ریچارد وین لندرز جونیور از بقیه موارد موجود در این لیست جالبتر است زیرا در حالی که برخی آن را آدم ربایی می نامند برخی دیگر آن را محافظت از خون خود می دانند. از زمانی که وی به دنیا آمد والدینش همواره با هم دعوا داشتند و حتی ریچارد مجبور شد مدتی را در یک مرکز نگهداری از کودکان بی سرپرست بماند. با توجه به مشکلات روانی مادرش، مرکز حمایت از کودکان وارد ماجرا شده و از آن جایی که پدرش پس از طلاق دیگر وجود خارجی نداشت، پدربزرگ و مادربزرگش حضانت موقت او را به عهده گرفتند. بعد از مدتی دادگاه حضانت ریچارد را بار دیگر به مادرش سپرد اما مادربزرگ و پدربزرگ او با این ایده مخالف بودند.

از این رو تمامی حساب بانکی خود را خالی کرده و همراه با نوه ی خود فرار کردند. برای ۱۹ سال آینده، مادر ریچارد و کارآگاهان برای یافتن او تلاش می کردند تا این که پس از نزدیک به دو دهه او را در یک خانه ی بزرگ در شهری در مینه سوتا پیدا کردند. در آن زمان وی ازدواج کرده بود و بچه داشت. وین اگر جه مادرش را با آغوش باز پذیرفت اما از کار پدربزرگ و مادربزرگش نیز دفاع کرد.


۱۳- جودیت بلو (۱۸ سال)

داستان گم شده‌هایی که دهه‌ها بعد پیدا شدند (2)

در سال ۱۹۹۳، وقتی که جودیت بلو ۲۸ ساله بود، ازدواج کرده و دو فرزند داشت. با این وجود یک روز که قرار بود وی به مهد کودک رفته و فرزندش را به خانه ببرد، خبری از او نشده و خانواده و دوستانش در ۱۸ سال آینده هیچ اطلاعی از او نداشتند. والدین و اطرافیانش به این نتیجه رسیده بودند که جودیت به دلیل بدرفتاری های همسرش از خانه فرار کرده است. یک روز جودیت با اعلامیه هایی مواجه شد که عکس افراد گمشده روی آن ها چاپ شده بود و عکس خود را در میان آن ها دید. وی بلافاصله با مقامات پلیس تماس گرفته و اعلام کرده که او زنده بوده و پرونده ی او حل شده است. وی با یک هویت جدید در شهر فونتانا زندگی می کرد و البته ازدواج کرده و سه فرزند نیز داشت.


۱۴- دنیس باسلر (۱۷ سال)

داستان گم شده‌هایی که دهه‌ها بعد پیدا شدند (2)

دنیس دسرویسیوکس باسلر در ژانویه سال ۱۹۸۵ غیب شد و از آن جایی که یک پیام کوتاه مبنی بر این که گروهی او را دزدیده اند در خانه اش پیدا شد همه به این باور رسیده بودند که اتفاق بدی برای دنیس رخ داده است. اتومبیل شوهرش در فرودگاه لوگان در بوستون پیدا شد در حالی که شناسنامه، کارت امنیت اجتماعی و دیگر کارت های اعتباری وی به ترتیب خاصی روی صندلی قرار داده شده بود. حتی دوستان و خانواده ی او نیز به این نتیجه رسیده بودند که دنیس دزدیده شده و به قتل رسیده است. اما ماموران پلیس فکر می کردند که وی از موضوعی هراس داشته و در حال فرار است.

سال بعد وی به جرم دزدیدن ۱۲٫۰۰۰ دلار از یک شرکت که در آن به عنوان حسابدار کار می کرد تحت تعقیب قرار گرفت. در سال ۱۹۹۳ پرونده ی وی مختومه اعلام شد اما یکی از افسران پلیس که دوست خانوادگی دنیس بود دست از تلاش برای پیدا کردن وی برنداشت. در ادامه یک کارآگاه خصوصی توانست نشانه هایی از دنیس را در فلوریدا پیدا کند. وی یافته هایش را با پلیس در میان گذاشته و در نهایت پلیس توانست او را در فلوریدا پیدا کند. علت فرار او این بود که یکی از دوستات رییس سابقش در یک معامله ۱۰۰٫۰۰۰ دلار اختلاس کرده و دنیس که از این ماجرا اطلاع داشت را تهدید کرده بود که در دو روز آینده او را خواهد کشت.


۱۵- راشل الکایام (۶۸ سال)

داستان گم شده‌هایی که دهه‌ها بعد پیدا شدند (2)

راشل الکایام در سال ۱۹۴۷ و زمانی که تنها ۱۶ سال سن داشت خانواده اش را ترک کرد و در ۶۸ سال آینده هیچ کس از او خبری نداشت. قبل از این موضوع او همراه خانواده اش در شهر حیفا زندگی می کرد و سپس به تل آویو نقل مکان کرده بودند. راشل عاشق یک مرد عرب به نام فواد شده و از او باردار بود. پس از این ماجرا، خانواده ی فواد به تل آویو آمده و این دو در یک مراسم رسمی به عقد هم درآمدند اما خانواده ی راشل هیچ اطلاعی از این اتفاقات نداشتند. بعد از مراسم وی برای همیشه خانواده اش را ترک کرد و در ۶۸ سال آینده هیچ تماسی با آن ها برقرار نکرد. قبل از بدنیا آمدن فرزندشان، فواد در یک تیراندازی کشته می شود و راشل همراه با خانواده شوهرش به سوریه نقل مکان کردند.

بعد از این که وی پسرش را به دنیا آورد خانواده ی شوهرش به او گفتند که می تواند آن ها را ترک کند و نزد خانواده اش برگردد به شرطی که پسرش را با خود نبرد. اما وی پسرش را بسیار دوست داشت و راضی به این کار نشد. بعدها وی با یکی از برادرهای فواد ازدواج کرده و همراه با او صاحب ۷ فرزند دیگر شد. والدین راشل قبل از اینکه بتوانند بار دیگر دخترشان را ببینند درگذشتند. وی به سختی تلاش می کرد که نزد خانواده اش در تل آویو برگردد اما به دلیل درگیری های سیاسی بین سوریه و اسرائیل موفق به این کار نشد. در سال ۲۰۱۵، وی بالاخره توانست با بازماندگان خانواده ی پدری اش ملاقات کند.


منبع: برترنها

طرز تهیه مافین اسموتی موز

مافین های اسموتی اسفناج و موز، یک راه سالم برای ایجاد تنوع هستند.


banana-smoothie-muffinمافین اسموتی موز

به گزارش آلامتو و به نقل از مجله تناسبب اندام؛ در حالی که یکی دیگر از اسموتی های مورد علاقه ام را درست می کردم، دیدن یک دسته موز رسیده در آشپزخانه، باعث شد که مقداری نان موز درست کنم. سپس جرقه ای در ذهنم زده شد. چرا برای دست کردن مافین اسموتی موز، یک دستور تهیه اسموتی را با نان موز ترکیب نکنم؟

از آنجا که این اسموتی ها با موز له شده، اسفناج و توت فرنگی آماده شدند، خوش طعم تر و آبدارتر از چیزی شدند که انتظار داشتم. بعضی ها ممکن است به خاطر رنگ مایل به سبز آن، از این مافین خوششان نیاید اما درست مانند: تخم مرغ سبز و ژامبون، « آنها را امتحان کنید ». ممکن است این دستور، به نان موز مورد علاقه شما تبدیل شود.

مواد لازم

  • ۳ عدد موز رسیده
  • ۲ فنجان اسفناج بسته بندی شده
  • ۸ عدد توت فرنگی
  • ۱٫۵ فنجان آرد گندم کامل
  • ۳/۴ فنجان شکر
  • ۱ عدد تخم مرغ
  • ۱/۴ فنجان روغن کانولا
  • ۱ قاشق چایخوری جوش شیرین
  • ۱ قاشق چایخوری دارچین
  • ۱/۸ قاشق چایخوری نمک

روش تهیه

  1. فر را از قبل تا ۳۵۰ درجه فارنهایت گرم کنید.
  2. موزها، اسفناج و توت فرنگی ها را در یک مخلوط کن به شکل پوره در آورید.
  3. آرد، شکر، تخم مرغ، روغن، جوش شیرین، دارچین و نمک را در یک کاسه سایز متوسط با هم ترکیب کنید.
  4. مخلوط اسموتی را در یک کاسه بریزید و به خوبی مخلوط کنید.
  5. در سینی مافین، فنجان های مافین سیلیکونی یا کاغذی قرار دهید (برای ۱۴ مافین، به ۲ سینی مافین نیاز خواهید داشت).
  6. خمیر را با قاشق بردارید و هر فنجان کاغذی را تا سه چهارم پر کنید.
  7. به مدت ۲۰ تا ۳۰ دقیقه یا تا زمانی که خلال دندانی که در مافین فرو می برید، تمیز بیرون بیاید، آنها را بپزید.
  8. اجازه دهید مافین ها خنک شوند و سپس نوش جان کنید.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

مطالب مشابه:

رپورتاژ آگهی ویژه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : طرز تهیه انواع شیرینی, مجله تناسب اندام


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


تیک بان
بلیط هواپیما


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما

ارسال نظر


منبع: آلامتو

گریم متفاوت پژمان جمشیدی در تگزاس

گروه فرهنگی: «تگزاس» که چندی پیش فیلمبرداری‌اش در سائوپائولوی برزیل آغاز شد، به روزهای پایانی خود رسیده و از جمله بازیگرانی که نقششان تمام شده و به تهران بازگشته‌اند حمید فرخ‌نژاد است.


تاریخ انتشار: ۱۳:۲۷ – ۱۶ مهر ۱۳۹۶


 

 
پ

 


 

 

«تگزاسِ» مسعود اطیابی با حضور پژمان جمشیدی، سام درخشانی و… به پایان رسید.
 سام درخشانی در صفحه اینستاگرامش عکسی از خود و پژمان جمشیدی با کپشن «پاپان سینمایی تگزاس» منتشر کرد.   
 «تگزاس» که چندی پیش فیلمبرداری‌اش در سائوپائولوی برزیل آغاز شد، به روزهای پایانی خود رسیده و از جمله بازیگرانی که نقششان تمام شده و به تهران بازگشته‌اند حمید فرخ‌نژاد است.
 کارگردانی «تگزاس» را که اثری کمدی- اجتماعی است مسعود اطیابی بر عهده دارد و از جمله بازیگرانش می‌توان به پژمان جمشیدی، حمید فرخ‌نژاد و سام درخشانی اشاره کرد.


منبع: بهارنیوز

آثار مولانا و شمس در اختیار فرزندان‌مان قرار گیرد

به گزارش ایسنا، این مولاناشناس در پنل تخصصی شمس تبریزی در دومین روز کنگره بین‌المللی شمس و مولانا در خوی، با اشاره به اندیشه‌های شمس تبریزی اظهار کرد: باید تلاش شود که از دوره دبستان افکار و آثار مولانا و شمس در اختیار و دسترس فرزندان‌مان قرار گیرد تا در بزرگسالی بتوانند در برابر فرهنگ وارداتی غربی‌ها مقاومت کنند.او افزود: شمس تبریزی برای یافتن حقیقت وجودش راهی قونیه شد و آتش عشقی در دل مولانای جوان زد و وی را شیفته خودش کرد.سبحانی در ادامه بیان کرد: مولانا نمی‌خواسته که امروز ما برای مثنوی همایش و کنگره بگذاریم بلکه مولانا حرف‌هایی می‌زد که احساس می‌کرد مردمان هم‌دوره‌اش آن‌ها را نمی‌دانند. در این نشست دکتر سبحانی به سوال‌های علاقه‌مندان درباره افکار و اندیشه‌های شمس و مولانا پاسخ داد. همچنین بررسی گمانه‌های موجود درباره مزار شمس در خوی از دیگر بحث‌های صورت‌گرفته در این نشست تخصصی بود.

در دومین روز همایش بین‌المللی شمس و مولانا، ایرج شهبازی، میرباقری، علی محمدی، رقیه همتی، یاسمین اک کوش، ابوالقاسم رادفر و فاطمه مدرسی نیز به ارائه مقالات خودشان پرداختند. ایرج شهبازی در مقاله‌اش با عنوان «بخت از نگاه مولانا» اظهار کرد: شهودهای هرروزه ما نشان می‌دهند که چیزی به‌نام بخت وجود دارد و گاهی اوقات بخت دقیقا در تقابل با دانش و تلاش بشری قرار می‌گیرد. او اظهار کرد: مولانا می‌پذیرد چیزی به‌نام بخت وجود دارد و نمی‌توان آن را انکار کرد، ولی به نظر او بخت نوعی استثنا و نادر است و انسان عاقل به هیچ روی زندگی خود را بر روی استثناها استوار نمی‌سازد.همایش بین‌المللی شمس و مولانا به مدت دو روز به میزبانی شهر خوی در حال برگزاری است و مراسم پایانی این همایش امروز عصر برگزار می‌شود.


منبع: بهارنیوز

محمدرضا گلزار مجری تلویزیون می شود!

به گزارش خبرگذاری صبا، شبکه نسیم با استفاده از محبوبیت برخی از بازیگران سینما و تلویزیون،برنامه هایی را طراحی و در دست تولید دارد تا دوباره مخاطبان را پای گیرنده های تلویزیون نشانده و برای ساعاتی هم که شده از ماهواره دور نگه دارد.محمدرضا گلزار از بازیگرانی است که طرفداران زیادی بین مردم دارد،به خصوص نسل جوان.حضور این هنرپیشه سرشناس در برنامه های تلویزیونی،بی شک می تواند بینندگان زیادی را پای گیرنده ها بنشاند.در گذشته نیز چند نفر از تهیه کنندگان تلویزیون قصد داشتند پای گلزار را به سریال ها و برنامه های تلویزیونی باز کنند،اما این مهم هیچ گاه اتفاقی نیفتاد.چندی پیش نیز شایعه حضور محمد گلزار در رسانه ها دست به دست شد،ولی مدیران تلویزیون آن را رد کردند.سرانجام پای گلزار به تلویزیون باز شد و این بازیگر در یک برنامه تاک شو که در حال تولید است مقابل دوربین رفته است.


منبع: بهارنیوز

اقوام ایرانی، ظرفیت‌های قومی و …

 مهدی دادویی‌نژاد
ایران تنوع  فرهنگی بی نظیری  را در دل خود جای داده که  یک سرمایه فرهنگی بی نظیر محسوب می‌شود.  فرهنگ پدیده و کلیتی به هم پیوسته و بافته است که از باورها، ارزش ها، سمبل ها، سنت ها، آرمان‌ها و دانش‌های معنوی، تاریخی، ادبی، هنری و مذهبی‌ای که در طول تاریخ فعالیت جامعه بشری ایجاد شده اند، تشکیل می‌شود. فرهنگ، شیوه زندگی مردم و روشی است که آنها در کارها از آن بهره می‌گیرند. هر منطقه از هر کشور، می‌تواند فرهنگی متفاوت با دیگر مناطق کشور داشته باشد. بنابراین تعریف، فرهنگ مجموعه پیچیده‌ای است از دانش‌ها، باورها، هنرها، قوانین، اخلاقیات، عادات، رسوم و هرچه که فرد به عنوان عضوی از جامعه خویش فرا می‌گیرد.

فرهنگ، بوسیله آموزش، از نسلی به نسل بعدی منتقل می‌شود. صدا و سیما به عنوان رسانه‌ای که عنوان ملی را یدک می‌کشد در حفظ فرهنگ‌ها رویه‌ای به شدت غیر فرهنگی را دنبال می‌کند که گاه با اعتراضاتی رو به رو می‌شود اما با بی اعتنایی از کنار آن گذر می‌کند، اخرین نمونه این رویه به شدت فرهنگ ستیز در سریالی به نام «شکوه یک زندگی» در حال وقوع است، استفاده از لهجه و گویش و زبان هر یک از اقوام ساکن در ایران اگر باعث تثبیت و علاقه مندی به انها شود بسیار میمون و مبارک است اما دقیقا بالعکس انتظاری که از این رسالت رسانه به اصطلاح ملی می‌رود موجب تحقیر بیش از پیش خواص فرهنگی اقوام می‌شود.

در سریال مورد نظر آن‌چنان کریه و زشت از لهجه و گویش مازنی استفاده شده که به عنوان یک مازنی هجمه فرهنگی شدیدی بر علیه فرهنگ غنی مازنی که یکی از سویه‌های آن کنش زبانی می‌باشد احساس کرده‌ام که ویرانی فرهنگی سریال‌های اینچنینی را در فرهنگ پذیری و انتقال بین نسل‌ها به عینه به نظاره می‌نشینم، پاسخ به این احساس تحقیر شدگی فرهنگی را از همین الان در نوجیهات صد من یک غاز تمام عوامل سازنده و نیز مدیران را نیز قبل‌تر متصور هستم. فاجعه از جایی بیشتر خود را نمایان می‌کند که فرزندان همان افراد به اصطلاح مازنی با لهجه تمسخرآمیز در نسل بعدی با لهجه معیار صحبت می‌کنند و کار تا جایی پیش می‌رود که افرادی که در این سریال هستند حتی پلاک ماشین هایشان علی رغم زندگی در شمال کشور لهجه تهرانی به خود می‌گیرد و گویی استفاده از پلاک شمال کشور برای نسل جدید نوعی عار محسوب می‌شود.

این جفا و جفاهای پیش و پس اینچنینی چه منفعتی برای رسانه ملی دارد که همچنان بر رویه خود اصرار دارد؟ در سریال پایتخت عاقل‌ترین فرد حاضر در سریال کاملا با لهجه معیار شده امروزی حرف می‌زد و تمام طنازان آن مجموعه به لهجه مازنی تمسخرآمیزی صحبت می‌کردند که بعد از ان به عنوان یک مازنی شاهد این بودم که چه تاثیر ویران کننده‌ای بر تتمه‌ زبان و گویش و لهجه مازنی گذاشت و چطور باعث انقطاع فرهنگ‌پذیری در انتقال بین نسبی گردید. روی سخن این نوشتار تنها احساس تحقیر شدگی در یک قوم نیست بلکه این روش و رویه در احمق جلوه دادن زبان-گویش-لهجه در مورد اقوام دیگر نیز روی داده و اعتراضات نیز هیچ گاه نتیجه بخش نبوده است و یکی از مهم‌ترین وظیفه‌های رسانه ملی باید تقویت دلبستگی‌های فرهنگی اقوام باشد تا هیچ قومی احساس تحقیر شدگی نکند.

اگر بتوان از ظرفیت‌های قومی کشور در جهت احساس همدلی بیشتر استفاده شود سیستم و نظام ایران از این مورد می‌تواند از هر لحاظی منتفع شود، بحث بر روی حق قانونی اقوام برای‌ترویج زبان و لهجه و گویش خود نیست که یکی از اصول مصرح قانونی است، بحث بر روی حفظ حرمت ذخیره فرهنگی هر یک از اقوام ایرانی است که صدا و سیما باید در این مورد بیشترین اهتمام را داشته باشد اما دقیقا بالعکس عمل می‌کند که این رویه باعث تبدیل فرصت‌ها به تهدید هایی می‌شود که بیش از پیش باعث عمیق و خطرناک شدن گسل‌های اجتماعی و فرهنگی می‌شود.


منبع: بهارنیوز

جزئیات مرگ گزارشگر زن به دلیل کار زیاد!

واحد بازرسی کار در ژاپن اعلام کرده؛ مرگ گزارشگر شبکه تلویزیونی ان.اچ.کی این کشور در سال ۲۰۱۳ مربوط به بیش از ۱۵۹ ساعت اضافه کار وی در هفته و عدم موافقت کارفرما با درخواست مرخصی وی دو روز پیش از مرگ بوده است.به گزارش ایلنا، مرگ گزارشگر شبکه ان. اچ. کی به این پرسش‌ در محافل رسانه‌ای ژاپن دامن زده است، که چرا با وجود اقدمات پیشگیرانه و دیرهنگام دولت، بازهم مرگ‌های این چنینی اتفاق می‌افتد و همچنان شاهد تغییر یا تعدیل قوانین نیستیم؟وزارت کار ژاپن ماه گذشته فهرستی از کارفرمایان متخلف را منتشر کرده است به این امید که جلوی مرگ بر اثر فشار بالای کار گرفته شود. کارفرمایانی که نام آنها در این لیست آمده است؛ کارکنان خود را به بیش از ۱۰۰ ساعت اضافه کار در هفته واداشته‌اند این در حالی است که قانون کار این کشور تنها ۱۰۰ ساعت اضافه کار، را در هفته به رسمیت شناخته است.دو ماه پیش یک کارمند زن شاغل در یک شرکت تبلیغاتی در ژاپن دست به خودکشی زد. وی در نامه‌ای که پیش از مرگ به مادرش نوشته گفته بود که ای کاش می‌توانستم کمتر کار کنم.ژاپن و چین بالاترین آمار خودکشی نیروی کار را در جهان به خود اختصاص داده‌اند و تاکنون نتوانسته‌اند اقدامی جدی برای مقابله با این روند انجام دهند. 


منبع: بهارنیوز

وزیر بهداشت: حال دانشگاه‌ها خوب نیست

دکتر سیدحسن هاشمی در مراسم تودیع رییس سابق و معارفه سرپرست جدید دانشگاه علوم پزشکی تهران با بیان اینکه برایم افتخاری است در خانه خودمان در کنار هم جمع شده‌ایم، گفت: دانشگاه علوم پزشکی تهران مایه فخر ایران عزیز است و امیدواریم همچنان در مرزهای دانش حرکت کند و ثمراتش برای مردم باشد.وی افزود: امروز جلسه تکریم دکتر جعفریان و بیعت با دکتر کریمی است. من افتخار داشتم که در طول چهار سال گذشته با عزیزانی آشنا شوم که یکی از بهترین‌های آنها دکتر جعفریان هستند. اگرچه از قبل می‌شناختم‌شان اما از نزدیک با هم کار نکرده بودیم و در طی چهار سال گذشته یک دوره سخت را با هم سپری کردیم.وزیر بهداشت ادامه داد: کارنامه کاری دکتر جعفریان مشخص است؛ به ویژه در سال پایانی ریاست‌شان که با چالش‌هایی مواجه بودند و پیشنهاداتی را هم ارائه دادند که باید مورد توجه قرار گیرد. دکتر جعفریان در کسوت ریاست دانشگاه علوم پزشکی در طی این چهار سال روزانه ۱۵ ساعت کار می‌کردند و این امر جز اجر اخروی و دعای مردم سرمایه‌ای برایشان به جای نگذاشت.

از “شعار” به “عمل” برسیم
وی با بیان اینکه ۲۷ درصد مقالات ISI کشور توسط دانشگاه‌های علوم پزشکی تدوین می‌شود، گفت: در کشور ما حرف و شعار زیاد است؛ چراکه شعار دادن راحت است اما عملکرد را مردم قضاوت می‌کنند. باید توجه کرد که دانش مهم‌ترین سرمایه یک کشور است و احترام به دانشمندان وظیفه هر دولتمردی است. از قدیم هم گفته‌اند توانا بود هرکه دانا بود. در دنیای امروز نیز آنهایی که دانا هستند، توانمند هستند. بنابراین باید از شعار به عمل برسیم. در حال حاضر ۳ تا ۴ هزار میلیارد یارانه در کشور پرداخت می‌کنیم اما دریغ از ۱۰۰۰ میلیارد هزینه برای دانشگاه، همه جا هم می‌گوییم دانشگاه روی سرمان قرار دارد، اما باید بگوییم که با شعار اتفاقی نمی‌افتد. وزیر بهداشت با اشاره به حضور دکتر عباسعلی کریمی به عنوان سرپرست جدید دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: خوشبختانه آقای کریمی به تغییر باور داشتند. دلم می‌خواست در کل ساختار مدیریتی کشور این موضوع نهادینه شود. زمانی که برای تعیین سرپرست دانشگاه تهران با دکتر جعفریان صحبت می‌کردیم، در گزینه اول به آقای دکتر کریمی رسیدیم و در ملاقات اولم هم با آقای دکتر کریمی دیدم که تعصب زیادی روی دانشگاه دارند و این موضوع در عمل‌شان هم دیده می‌شود؛ چراکه ایشان در دانشگاه تمام وقت هستند.

دانشگاه‌های تهران از سهمیه‌های جدید رها شوند
وزیر بهداشت با اشاره به برخی سهمیه‌های جدیدی که برای گروه‌های خاص در دانشگاه‌ها قرار می‌دهند، گفت: در شورای عالی انقلاب هم گفته‌ام که ما باید دانشگاه‌های تهران را از سهمیه رها کنیم. با شهامت می‌گویم سهمیه‌های خاص زیادی در کلاس‌ها ایجاد کرده‌اند، اما به نظرم روش‌های دیگری هم برای تکریم مشمولان این سهمیه‌ها وجود دارد. البته جانبازان و ایثارگران بالای سر ما جا دارند و مردم باید بدانند که آنها بدون سهمیه هم رتبه‌های بالایی در دانشگاه‌ها به خود اختصاص می‌دهند. البته منظور من سهمیه خانواده‌های شهدا و جانبازان و … نیست، اما گاهی در مجلس کارهایی انجام می‌دهند که فکر می‌کنند عوام پسندانه است، اما بعد هم جسارت ندارند که بگویند اشتباه کردیم. وزارت بهداشت با سهمیه جدیدی که برای دانشگاه‌ها گذاشته‌اند، موافق نیست و مطمئنم مسئولان عالی نظام از جمله سران قوا نیز با آن موافق نیستند.

وی با بیان اینکه دانشگاه‌ها باید رقابت‌پذیر باشند، گفت: نمی‌شود رتبه ۳۰۰۰ و ۸۰ هزار در کلاس داروسازی دانشگاه تهران در کنار هم بنشینند. بنابراین باید چند دانشگاه را در وزارت علوم و وزارت بهداشت مشخص کنیم و سهمیه آنها را به سایر دانشگاه‌ها بدهیم و اجازه دهیم در چند دانشگاه نخبه‌ها با هم رقابت کنند. هاشمی با بیان اینکه این دوره‌های مسوولیت برای ما تکرار شدنی نیست، گفت: هرچند که حضور من در وزارت بهداشت در دوره جدید هم نباید تکرار می‌شد، اما بنا بر دلایلی اتفاق افتاد. در عین حال باید هرچه از دست‌مان بر می‌آید برای مردم انجام دهیم.

وی در پایان خطاب به دکتر عباسعلی کریمی سرپرست جدید دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: شما در سال‌های بعد از انقلاب اسلامی و در دفاع مقدس زحمات زیادی کشیدید و اقداماتی را که اکنون باید انجام دهید در برابر آن زحمات چیزی به حساب نمی‌آید. معتقدم که اگر در جمهوری اسلامی مسوولان جرات نه گفتن داشته باشند، شرایط بهتر می‌بود. ما باید در مواردی که لازم است تصمیمات درست بگیریم به عنوان مثال درباره بحث پرداخت یارانه‌ها حرف زیاد زدیم اما هیچ‌گاه نه نمی‌گوییم؛ چراکه دوست داریم پشت تریبون برایمان کف بزنند و برایمان صلوات بفرستند. من شهادت می‌دهم که هرکس به دنبال پست و مقام بوده، موفق نشده است. در انتخابات‌های مختلف هم دیده‌ایم که هرکس دنبال پست آمده، موفق نشده است، اما شما آبرویتان را گذاشته‌اید و حتما در این حوزه کمک کنید.


منبع: بهارنیوز

حاملگی‌های زیر۱۸سال چه‌عوارضی دارد؟

به گزارش ایلنا، ناهید خداکرمی در رابطه با ازدواج کودکان گفت: در حوزه ازدواج‌های کودکان با آسیب‌های زیادی مواجه هستیم؛ بخصوص برای دخترها چون در بحث باروری، سقط و ‎کیفیت زندگی در آینده با مشکلات و عوارض بسیاری روبرو خواهند شد.وی افزود: هر کشوری دوست دارد؛ جمعیت شاداب و سالمی داشته باشد، بخصوص مادران یک جامعه باید از نظر سلامت در وضعیت مناسبی باشند که ازدواج دختر بچه‌ها با این هدف مغایر است و متاسفانه با پدیده‌ای بنام ازدواج کودکان مواجه هستیم.
 
خداکرمی گفت: فراکسیون زنان تلاش دارد تا این مشکل بصورت منطقی و منطبق با مستندات علمی و فقهی حل و فصل شود، ما نیز نتایج مطالعات پزشکی را در این حوزه در اختیار آنها قرار داده‌ایم. پژوهش‌ها نشان داده که عوارض غیرقابل اجتنابی می‌تواند در اثر ازدواج این کودکان، بر روند باروری و زایمان آنها به وجود بیاید.خداکرمی گفت: امیدواریم بتوانیم سن قانونی ازدواج برای دختران و پسران را بالاتر ببریم؛ مهمتر از آن خانواده‌ها باید به حدی از توانایی و آگاهی برسند که خود راضی به این کار نشوند، قانون یک عامل بازدارنده است، اما اگر خانواده بداند کودک در صورتی که در این سن ازدواج کند، ممکن است با مرگ، باروری ثانویه و این قبیل بیماری‌ها مواجه شود، راضی به ازدواج کودک خود نمی‌شوند.
 
وی افزود: خانواده‌ها نمی‌خواهند کودکان خود را به استقبال بیماری بفرستند. دولتمردان و مجلس هم باید با تدوین یک قانون مدون که مسائل شرعی در آن لحاظ شود این مساله را مدیریت کنند، اما توجه اصلی باید به خانواده باشد. مطالعات پراکنده‌ای در رابطه با سقط جنین در کودک همسرها انجام شده است. در کودکان با حاملگی‌های زیر ۱۸ سال سقط و عوارض زایمان بیشتر از دیگر افراد است.خداکرمی گفت: ازدواج کودکان در سنین کم موجب افزایش ابتلا به بیماری‌هایی مثل پر اکلامپسی یا مسمومیت مادر می‌شود، همچنین مول یا بچه خوره هم در بارداری سنین نوجوانی بیشتر اتفاق می‌افتد و از همه مهمتر ناتوانی‌های آتی است. این افراد تا چندین برابر در معرض سرطان‌های دهانه رحم قرار می‌گیرند؛ چون هنوز سلول‌های داخلی رحم به طرف بیرون است و با ویروس‌هایی که از راه جنسی وارد می‌شود، ارتباط پیدا می‌کند و تغییرات سلولی می‌تواند، در طی یک بازه زمانی ١۵ ساله به سمت سرطانی شدن گسترش یابد.
 
وی ادامه داد: دهانه رحم اگر در معرض عفونت‌های منتقل شونده از راه جنسی باشد، بدلیل چسبندگی‌های لگنی و لوله‌های رحمی در معرض ناباروری ثانویه قرار می‌گیرد.وی افزود: نکته مهم این است که آسیب‌های اجتماعی نیز در کودکان بیشتر است، چون هنوز از نظر فکری بالغ نیستند و هوش عاطفی و هیحانی آنها تکامل پیدا نکرده، بنابراین اختلافات خانوادگی و طلاق حتی فرار از خانه و خودکشی هم در این افراد بیشتر است. خشونت علیه زنان و همسرآزاری هم مشکل دیگریست که شاهد آن هستیم که اغلب منجر به طلاق می‌شود و وقتی این کودک طلاق می‌گیرد در سنین نوجوانی مهر بیوگی بر پیشانی وی می‌خورد که او را در معرض روسپیگری، اعتیاد و انواع آسیب‌های اجتماعی قرار می‌دهد.
 
رئیس انجمن علمی مامایی ایران تاکید کرد: باید برای این مساله فکری اندیشیده شود تا از این افراد محافظت شود، فراکسیون زنان مجلس با مراجع صحبت‌هایی داشتند تا نظر مراجع را به تغییر در ابن حوزه جلب کنند، خوشبختانه فقهای ما بسیار روشن و مدلل در حال بررسی هستند و اعلام شده که بهتر است برای این امر شرایطی لحاظ شود، باید با نشست‌های مختلف با حضور نمایندگان حوزه، مجلس و شورا به اتفاق نظر رسید؛ در قدم اول می‌توان سن ازدواج را حداقل به ۱۵ سال رساند. تا قوانین منطبق با شرایط احتماعی اقتصادی کشور اصلاح شود.


منبع: بهارنیوز

خودروهای فاقد معاینه جریمه می‌شوند

به گزارش ایسنا، سردار محمدرضا مهماندار با اشاره به اینکه در مهرماه امسال با وجود افزایش ۳۰ درصدی تقاضای سفر حدود ۲۳ درصد زمان سفر شهروندان نسبت به هفته اول مهر ماه سال گذشته کمتر شد، گفت: امسال با تمهیداتی که پیش‌بینی شد با وجود افزایش ترافیک ،زمان معطلی در ترافیک کاهش پیدا کرد.وی که در در یک برنامه رادیویی سخن می‌گفت، در رابطه با مهمترین ارکان بهبود ترافیک در مهر ماه عنوان کرد: اولین رکن مردم است. هر موقع ما اطلاع‌رسانی درستی کردیم، مردم همکاری بسیار خوبی را داشتند و این مهمترین رکن موفقیت در این کاهش بود و نباید آن را فراموش کنیم. دومین مسئله حضور گسترده پلیس بود، ما از همه ظرفیت‌ها استفاده کردیم و پرسنل ما از صبح تا شب در خیابان‌ها و معابر حضور داشتند.

رئیس راهور راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ افزود: در کنار این‌ها اتفاقات دیگری هم افتاد از جمله اینکه دولت مساعدت کرد و اجازه داد تهرانی‌ها یک ساعت، شناور برای حضور در ادارات داشته باشند و این مسئله باعث مدیریت زمان در این امر شد. همچنین توزیع کالا در سطح شهر تهران از ۵:۳۰ تا ۱۰:۳۰ انجام نشد و در ساعات دیگری انجام شد و این امر هم به روانی ترافیک کمک کرد.وی با اشاره به اینکه در سطح شهر تهران برای کنترل ترافیک و مدیریت آن نیازمند استفاده از ITS و سیستم‌های حمل و نقل هوشمند هستیم، یادآور شد: در سال‌های اخیر اقدامات خوبی توسط شهرداری تهران انجام شده است و محدوده طرح ترافیک، زوج و فرد و معاینه فنی خودروها توسط دوربین‌ها کنترل می‌شود.

سردار مهماندار با اظهار به اینکه با وجود نصب دوربین‌های تخلف سرعت در بزرگراه‌ها، هنوز تا نقطه مطلوب فاصله زیادی را داریم، گفت: کنترل شهر از طریق این سامانه‌ها حدود ۴۰ درصد انجام شده و حدود ۶۰ درصد باقی‌مانده و امیدواریم با ارتباطاتی که شورای شهر جدید و شهردار با دولت دارند بتوانیم پیشرفت بهتری را در این زمینه داشته باشیم.وی با اشاره به جریمه‌ی نداشتن معاینه فنی اعلام کرد: مبلغ جریمه‌ برای نداشتن معاینه فنی ۵۰ هزار تومان است اما این مبلغ بابت هر ۲۴ ساعت است، یعنی هر کسی با خودروی فاقد معاینه فنی در محدوده زوج و فرد تهران تردد کند روزانه مبلغ ۵۰ هزار تومان برای آن جریمه ثبت ‌می‌شود البته ما سعی کرده‌ایم کار اطلاع رسانی را به مالکین انجام دهیم.

در ادامه مهندس سعید قیصر مدیرعامل اتحادیه سازمان‌های حمل و نقل همگانی کشور با اشاره به اتصال دوربین‌های ترافیکی به سامانه سیمفا گفت: وقتی تصمیمی در کلان‌شهری مثل تهران گرفته می‌شود شاید خیلی به مطلوبیت کامل دست پیدا نکند اما در جلسه شورای عالی ترافیک که اخیرا برگزار شد مصوب شد تا در تمام کلان‌شهرهای کشور، دوربین‌های نظارتی نصب و متصل به سامانه سیمفا شود و از جهتی هم کارگروه آلایندگی هوا در دولت مصوب کرد دوربین‌های جاده نیز به این سامانه متصل شوند. این اقدامات پیشرفت کار را ۷۰ الی ۸۰ درصد پیش خواهد برد.وی متذکر شد: اگر ما بخواهیم یک منطقه را محدود کنیم و این سامانه‌ها را متصل کنیم قطعا به مطلوب نخواهیم رسید.مدیرعامل اتحادیه سازمان‌های حمل و نقل همگانی کشور اظهار داشت: قریب به ۲۰۰ دوربین در سطح شهر تهران به سامانه سیمفا متصل است که دوربین‌های زوج و فرد محسوب می‌شوند.


منبع: بهارنیوز

ساخت آیفون ایکس ۵ سال طول کشید

به گزارش ایسنا و به نقل از بیزینس اینسایدر، آیو در کنفرانس نیویورکر تک‌فست اعلام کرد که طراحی جدید این گوشی هوشمند که در آن دکمه هوم به دلیل یک صفحه نمایش که تمام قسمت جلوی گوشی را می‌گیرد حذف شده، نتیجه یک فرآیند توسعه پر از شکست است.وی با اشاره به ویژگی جدید آیفون ایکس به نام Face ID اظهار کرد: “منظورم این است که گوشی جدید ما یعنی آیفون ایکس که چند هفته پیش معرفی شد، محصولی است که ما طی پنج سال کار موفق به توسعه آن شده‌ایم.وی خاطرنشان کرد: ما در طول این چند سال بارها و بارها و در ۹۹ درصد از مواقع با شکست مواجه شدیم اما عاملی که باعث ادامه دادن این مسیر شد انگیزه و گرایش برای اتمام این کار بود.یک سوال که توسط “دیوید رنیک” گزارشگر پرسیده شد، درباره تکنولوژی‌های جدیدی بود که او قصد دارد در محصولات بعدی از آنها بهره بگیرد.

اما آیو هیچ اطلاعاتی در مورد محصولات آینده اپل یا حتی علاقه اش برای استفاده از فناوری‌هایی مانند واقعیت افزوده ارائه نکرد.سر جاناتان پاول “جانی” آیوSir Jonathan Paul “Jony” Ive) معروف به جانی آیو) متولد ۲۷ فوریه ۱۹۶۷ در محله چینگفورد در لندن، نایب رئیس ارشد بخش طراحی صنعتی در شرکت اپل است.از مهم‌ترین محصولات این شرکت که وی در طراحی آن‌ها همکاری داشته‌است می‌توان رایانه آی‌مک، مک بوک پرو، مک بوک ایر، آی‌پاد، آی‌پاد تاچ، آی‌فون، آی‌پد و آی‌اواس ۷ را نام برد.سر جاناتان آیو ملقب به طراح طراحان، در سال ۲۰۰۶ به پاس خدماتش به طراحی صنعتی، مفتخر به دریافت “رتبه فرمانده امپراتوری بریتانیا”(CBE) و در سال ۲۰۱۲ به پاس خدمات به طراحی صنعتی و اقدامات نوآورانه‌اش، به “رتبه شوالیه امپراتوری بریتانیا”(KBE) نایل گردید.اپل در کنفرانس WWDC13 که در آن آی او اس ۷ معرفی شد، لقب او را به نایب رئیس ارشد بخش طراحی صنعتی ارتقا داد.


منبع: بهارنیوز

انتقاد نایب رییس مجلس از محدودیت‌های جدید برای خاتمی

 


به گزارش ایسنا، مسعود پزشکیان در حاشیه جلسه علنی صبح امروز (یکشنبه) مجلس در جمع خبرنگاران درباره محدودیت‌های اخیر رئیس دولت اصلاحات گفت: قابل قبول نیست به کسی که ۲۲ میلیون رای داشته و زمانی رئیس جمهور بوده بگوییم نمی‌توانی در جلسات و مجامع حاضر شوی و از سویی هم بگوییم که ما دموکراسی و آزادی داریم و کشورهای دیگر را نقد کنیم. وی افزود: نمی‌دانم با چه منطقی این کار انجام می شود. در عقل هم نمی‌گنجد. این کارها به ضرر اسلام، انقلاب و ضد وحدت است.

پزشکیان در ادامه خواستار حل این موضوع از سوی دولت و شورای عالی امنیت ملی شد و گفت: شنیدم که آقای رئیس جمهور هم به صورت کژدار و مریز چیزهایی گفتند و نمایندگان هم تذکراتی در این زمینه دادند و ما هم در هیات رئیسه مجلس بحث خواهیم کرد. واقعا آدم تعجب می کند چرا و با چه تحلیلی این کار را می کنند. نائب رئیس مجلس ادامه داد: روندی که اکنون وجود دارد و چیزی که باعث به هم زدن وحدت اجتماعی می شود به نفع نظام و انقلاب و تمامیت کشور نیست. ما باید به جای ترس از آمریکا از تفرقه درون بترسیم و به جای اینکه بترسیم کسی از بیرون جاسوسی کند، باید از این بترسیم که از درون وحدت و انسجام‌مان به هم بخورد. اگر ما متحد باشیم هیچ کس، هیچ غلطی نمی‌تواند بکند اما اگر اختلاف داشته باشیم هر بلایی می‌توانند سر کشور بیاورند.

این عضو فراکسیون امید مجلس درباره اقدامات کمیته حصر فراکسیون امید گفت: این موضوع را از سخنگوی کمیته بپرسید. قرار بود با آقای شمخانی جلسه‌ای داشته باشند اما نمی‌دانم به کجا رسیده است. وی در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا محدودیت‌های اخیر برای خاتمی مصوبه شورای عالی امنیت ملی بوده است مدعی شد: کاغذ و متنی ندارند، می‌ترسند این را نشان دهند. آنها از طرفی این کار را انجام دادند و از طرف دیگر جرات اینکه آن را مکتوب کنند ندارند، زیرا در تاریخ می‌ماند و بعد قضاوت می شود. جلوگیری از حضور فردی که رئیس جمهور بوده در مجالس عمومی آن هم در شرایطی که دم از آزادی و دموکراسی می زنیم قابل قبول نیست و البته امیدوارم این موضوع را تکذیب کنند. پزشکیان با بیان اینکه این اقدام در ذهن مردم ایجاد سوال می کند تصریح کرد: من که حاضرم در راه اسلام، انقلاب و اعتقادم همه چیزم را بدهم به سادگی نمی‌پذیرم که چنین کاری انجام شود و قطعا آن را غیر قابل قبول می‌دانم.


منبع: بهارنیوز

محسنی‌اژه‌ای: مداحان بازداشتی با قرار وثیقه آزاد شدند

حجت الاسلام محسنی اژه‌ای در نشست خبری گفت: قوه قضاییه به طور جد مصمم است که با هرگونه فساد اعم از اقتصادی و امنیتی و نفوذ بیگانه مبارزه کند و مصمم بوده و هست که از حقوق مردم دفاع کند که نمونه‌هایی را از آن شاهد هستید. وی ادامه داد: ما با این که برخی از دستگاه‌های اجرایی وظیفه شان را انجام نداده و بارشان به دوش قوه قضاییه افتاده، اما برای مقابله با مفسدین وظیفه مان را انجام دادیم. یکی مساله زمین خواری است که از قبل بوده و ادامه دارد، البته زمین خواری و تصرفات کم شده اما مبارزات ادامه دارد. از ۲۳ استان گزارش گرفتیم که در سال ۹۶  تا پایان شهریور ماه از ۲۰ هزار و ۳۴۱ هکتار زمین که در طول سال های مختلف تصرف شده بود رفع تصرف شد و بیش از ۴۷ هزار هکتار قلع و قمع داشتیم.

محسنی اژه‌ای در ادامه با بیان اینکه برخی از بانک ها وظیفه جدی خود را انجام نمی دهند، گفت: بخشی از منابع بانک ها در اختیار عده محدودی قرار می گیرد و در جای خود مصرف نمی‌شود و پول به بانک برنمی گردد که در این خصوص کوتاهی جدی از ناحیه بانک ها وجود دارد. یکی از افرادی که فساد بانکی داشته دستگیر شد و با ۱۴ بانک مرتبط بوده و بیش از ۳۰ هزار میلیارد ریال بدهی دارد که حدود ۱۶ هزار میلیارد ریال آن معوق است. ۱۴ بانک به او تسهیلات داده بودند که معوق شده است، باید ببینند که از چه رانتی استفاده کرده است. وی افزود: کسی که این مقدار بدهی دارد، قطعاً قدرت، رانت و نفوذ دارد که از ۱۴ بانک تسهیلات گرفته است. تسهیلات معوق داشته و جالب اینکه باز هم تسهیلات گرفته است. متاسفانه در این موارد تا زمانی که قوه قضاییه وارد نشود، خود بانک ها اقدام جدی نمی کنند.

محسنی اژه ای بیان کرد: در  رابطه با تعاونی‌های اعتبار که یا بدون مجوز کار کردند یا با مجوز خلاف کار کردند قوه ناچار است وارد شود و تا جایی که ممکن است پول مردم از بین نرود. قوه قضاییه کسری سایر دستگاه ها را برای دفاع از حقوق مردم تحمل می کند. در مورد این پرونده‌های اخیر مثل تعاونی فرشتگان یا کاسپین در طول ماه‌های اخیر فقط سه بار شخص رییس قوه قضاییه تشکیل جلسه داده است. وی افزود: به هیچ وجه قوه قضاییه در برخورد با مباحث برخورد سیاسی ندارد، البته امکان دارد اگر فردی وابسته به قدرت و جریان و جناح باشد رقبای آنها بخواهند بهره برداری کنند که ربطی به قوه قضاییه ندارد و قوه قضاییه طبق قانون پیش می رود.

قوه‌ قضائیه در مقابل فضاسازی‌ها کوتاه نمی‌آید
محسنی‌اژه‌ای با اشاره به ادعاهایی که اخیرا علیه قوه‌ قضاییه مطرح شده، گفت: خبرهای دروغ نسبت به قوه‌ قضائیه و مسئولان قوه‌ قضائیه از سوی شبکه‌های ضدانقلاب مطرح شده که کذب محض است. خیلی واضح است که این‌ها با سرویس های موساد و سیا همکاری دارند و در این باره در جعل مطالب بهره می برند، با این وجود بسیار ناشیانه کار می کنند.
وی افزود: این موضوع مسبوق به سابقه است، دهه اول انقلاب این موضوعات مطرح بود. بدتر از این حرف‌ها را علیه شهید بهشتی می زدند و در شب نامه ها و نشریات ضد انقلاب مطالبی علیه شهید بهشتی مطرح می کردند. کسانی این حرف ها را می زدند که در دامن انگلیس و آمریکا بودند. حتی در مقطع جنگ علیه کشور خود با صدام حسین همکاری می کردند. روزی داستان پرونده‌ای را برای شما می گویم که علیه شهید قدوسی و شهید بهشتی در روزنامه بنی‌صدر مطالبی مطرح می کردند که این افراد محاکمه شدند و برخی از این افراد که جرائمی دیگر داشتند اعدام شدند، یکی از آنها منوچهر مسعودی مشاور بنی صدر بود.
محسنی‌ اژه‌ای با بیان اینکه خدا را شکر که دشمنان از احمق ها قرار داده شده‌اند گفت: اینها وقتی بخواهند دروغی را بسازند از موساد و اینگونه سرویس ها کمک می گیرند. علت آن هم واضح است. معلوم می شود که تیغ قوه‌ قضائیه موثر است و تیغ عدالت بر گردن نفوذی‌ها و دشمنان به خوبی فرود آمده و ضربه کاری بوده است؛ اینها با این جوسازی ها فکر می کنند که قوه‌ قضائیه کوتاه می آید. من روزی در نماز جمعه مطرح کردم که فشار علیه نهادهای انقلابی و قوه‌ قضائیه زیاد خواهد شد، چون که قوه‌ قضائیه در مقابل ضد انقلاب ایستاده است.
وی افزود: به جرات می گویم که قوه‌قضائیه در مقابل این فضاسازی‌ها کوتاه نمی آید. اگر مصمم تر نشود از کار خود دست نخواهد کشید. ان شاء الله دست هر مجرمی را بر اساس موازین قانونی و شرعی کوتاه خواهد کرد.

محدودیت جدیدی برای رییس دولت اصلاحات اعمال نشده است
محسنی‌اژه‌ای در نشست خبری امروز خود در پاسخ به پرسشی درباره صحت و سقم ایجاد محدودیت‌های جدید برای رییس دولت اصلاحات، گفت: از دادسرای ویژه روحانیت پرسیدم، از جزئیات آن خبر ندارم و گفتند که دادستان ویژه روحانیت این موضوع را تکذیب نکرده، بلکه گفتند محدودیت جدیدی اعمال نشده و طبق روال گذشته توسط دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و نه خود شورا، محدودیت‌هایی که بوده همچون سابق برقرار است و طبیعتا اگر بخواهند از آن دستورات قضایی تعدی کنند، اقدام بعدی صورت خواهد گرفت. وی ادامه داد: اقدام جدیدی صورت نگرفته و همان محدودیت‌های قبلی است که هر چند وقت یکبار نامه‌ای به ضابطین داده می‌شد و الان هم مجددا نامه‌ای داده شده که همان مضمون نامه‌های سابق را دارد و چیز جدیدی و محدودیت جدیدی نبوده است و همان دستور گذشته مجددا صادر شده است.

هشدار محسنی اژه‌ای به مردم در خصوص جعل سند، نامه و عنوان
معاون اول قوه قضاییه گفت: از جمله گرفتاری‌هایی که دستگاه های دیگر ایجاد می کنند و نه به نفع مردم و نه به نفع قوه‌ قضائیه و نه به نفع خودشان است، موضوع چک است. محسنی‌اژه‌ای گفت: شما می دانید یک چک که برگشت بخورد دارنده چک به زحمت می افتد، شکایت می شود و یک پرونده هم در قوه‌ قضائیه تشکیل می شود. هم برای دارنده و هم احیانا برای صادرکننده مشکلاتی ایجاد خواهد شد. وی افزود: مدتی پیش گفتم موردی بود که در طول ۴ ماه بیش از ۲ هزار و ۸۰۰ برگ چک از یک شعبه بانک تحویل آقایی شده که این آقا در مدت کوتاهی از بانک های مختلف ۶۴۰ فقره چک برگشتی داشته است. بانک مرکزی و بانک ها باید از این موضوع مطلع شوند و دیگر برای چنین فردی چک صادر نکنند و این ۲۸۰۰ فقره که گفتم بسیاری از آن بعد از برگشت چک های قبل بوده است. اخیرا نیز به مورد مشابهی برخورد کردیم، آقایی از بانک‌های مختلف تعداد کثیری چک برگشت خورده دارد و عدد آن بالای ۴۰۰ است. اگر از هر فقره یک پرونده هم تشکیل شود در واقع ۶۴۰ فقره پرونده در قوه‌ قضائیه تشکیل شده است. باید در اینباره بانک مرکزی و بانک های دیگر توجه بیشتری کنند تا برای خود و مردم و قوه‌ قضائیه دردسر ایجاد نشود.
سخنگوی دستگاه قضا در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: افرادی هستند که سند یا نامه جعل می‌کنند و یا جعل عنوان می کنند. برای مثال می گویند من در شهرداری، قوه‌ قضائیه، بانک یا جایی کار شما را حل می کنم و پول می گیرند. کار درست نمی شود و گرفتاری ایجاد می شود یا اصلا ممکن است کار به صورت تصادفی درست شود، ولی موضوع کشف شود و آن فرد به عنوان پرداخت کننده رشوه و آن فرد دیگر به عنوان دریافت کننده وجه ناحق مورد تعقیب قرار گیرد. سه چهار مورد را اشاره خواهم کرد. برای مثال یک برگ جعل شده که ناشیانه معاون اول قوه‌ قضائیه را در آن قید کردند و نام آن را آقای رئیسی قرار دادند. این در زمانی است که آقای رئیسی دیگر معاون اول قوه‌ قضائیه نیست. نه امضای آن به امضای آقای رئیسی شباهت دارد نه مهر آن. اصلا ما چنین مهری نداریم و مثلا نوشته اند نامه محرمانه است یا نامه دیگر که باز هم از سوی آقای رئیسی به عنوان معاون اول قوه‌ قضائیه در حالیکه ایشان اصلا معاون اول قوه‌ قضائیه نیستند بود و خیلی ناشیانه درج شده و برای ریاست دیوان محاسبات کشور نوشته شده و در آن قید شده محرمانه و فوری. اگر افراد کمی آشنا باشند و توجه کنند متوجه جعلی بودن آن می شوند یا در نامه دیگری با عنوان رئیس دیوان عدالت اداری نامه ای جعل شده است.

محسنی‌ اژه‌ای افزود: این افراد می خواهند سوء استفاده کنند. اخیرا موردی در کرمان دستگیر شده به دلیل جعل عنوان و جعل نامه که اخاذی هم می کرده یا فردی که در تهران شناسایی شده یا برخی هم هنوز شناسایی نشده اند. من فکر می کنم این موضوع باید یک جریان باشد چون بعضی از آنها شبیه به هم هستند. در موردی دیگر یکی به عنوان خبرنگار به کسی گفته که باید فلان کار را برای من انجام دهی و اگر انجام ندهی علیه شما خبری کار می کنم که خبر هم کار شده و گفته من با فلانی ارتباط دارم که ما به خدمت این فرد هم می رسیم و شناسایی او را دنبال می کنیم و اگر اطلاعاتی که  در دست داریم صحیح باشد، او را دستگیر می کنیم.

مداحان بازداشتی با قرار وثیقه آزاد شدند
حجت‌الاسلام محسنی‌اژه‌ای همچنین در خصوص آخرین وضعیت پرونده مداحان گفت: آنها در حال حاضر با قرار آزاد هستند و کیفرخواست صادر نشده است. وی ادامه داد: در دادگاه ویژه روحانیت سه نوع پرونده مورد بررسی قرار می‌گیرد؛ یکی پرونده‌های مربوط به افرادی که با لباس روحانیت باشند چه روحانی و چه روحانی نما، دسته دوم افرادی که روحانی باشند، چه لباس داشته باشند و چه نداشته باشند و دسته سوم مربوط به افرادی است که با روحانیون در ارتباط باشند. سخنگوی دستگاه قضا تاکید کرد: در اینجا بستگی دارد که تشخیص قاضی دادسرای ویژه روحانیت این باشد که اتهام به کدام سمت سنگین‌تر است، اگر پرونده مربوط به روحانی،‌ جنبه روحانیتش غلیظ‌تر باشد آنجا بررسی می شود و اگر نیست به دادگستری می‌فرستد که آنجا هم مسائل شخصی بررسی می‌شود و هم به روحانی. یعنی می تواند تشخیص صلاحیت دهد که کدام یک رسیدگی کنند، علاوه بر این دادسرای ویژه روحانیت طبق ماده ۱۳ آئین نامه‌شان، اگر تشخیص دهد در مواردی به دلایلی در دادگاه ویژه روحانیت بررسی نشود و به دادسرای عمومی بفرستد، این کار را هم می‌تواند انجام دهد.
 

محسنی‌اژه‌ای تاکید کرد: در حال حاضر به دلیل اینکه در پرونده ارتباط با آن روحانی مطرح شده، مشخص نیست، دادسرای ویژه روحانیت پرونده را به دادگستری فرستاد تا ادامه رسیدگی را داشته باشد، در عین حال اتهام این افراد امنیتی نیست. محسنی اژه‌ای همچنین در پاسخ به پرسشی در خصوص آخرین وضعیت حسین فریدون نیز اظهار کرد: کیفرخواست پرونده هنوز صادر نشده و به دادگاه نرفته و فردی هم که در این پرونده فراری بود،‌ هنوز فراری است. وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا اخیرا از مسئولان ما در سفارتخانه‌های کشور اروپایی، فردی دستگیر شده یا خیر، گفت: من اخیرا نشنیدم. قبلا فردی در سفارتخانه‌ها دستگیر شده و محکوم شده بود و حکم او نیز قطعی شده که حبس، شلاق و جزای نقدی است، اما اخیرا اطلاعی در این رابطه ندارم.

وی در ادامه در پاسخ به پرسش خبرنگار دیگری درباره برگزاری دادگاه حمید بقایی و امکان حضور محمود احمدی نژاد در آن، گفت: قاضی بر اساس قانون تشخیص می دهد که دادگاه علنی باشد یا غیر علنی که اگر علنی باشد آقای احمدی‌نژاد می تواند در آن شرکت کند در غیر این صورت و اگر غیر علنی باشد، خیر. محسنی‌اژه‌ای درباره اعلام جرم صورت گرفته علیه مدیر تلگرام توسط دادستان تهران اعلام کرد: اگر یک ابزاری مسئول داشته باشد، چرا نمی‌شود علیه آن اعلام شکایت کرد؟ به خصوص این که از این ابزار جرائم متعددی خارج می شود و اگر در ماشین هم کم و کاستی فنی وجود داشته باشد می‌توان از سازنده آن شکایت کرد. سخنگوی دستگاه قضا در خصوص ادعاهای اخیر مطرح شده توسط محمود احمدی‌نژاد علیه رئیس قوه قضائیه نیز گفت: آنها در وقت خودش جواب داده می شود، اما دادستان در این خصوص ادعایی نداشته است.


منبع: بهارنیوز

واکنش فرمانده کل سپاه به تهدید آمریکا

سردار سرلشکر محمدعلی جعفری در جلسه شورای راهبردی سپاه در واکنش به برخی ادعاهای آمریکایی‌ها مبنی بر قراردادن سپاه در لیست گروه‌های تروریستی با تشریح اقدامات خصمانه آمریکایی‌ها در ماه‌های اخیر علیه ملت ایران و تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی اجرای قانون کاتسا را معادل با خروج یک‌جانبه آمریکا از برجام می‌داند، گفت: همان‌طور که در گذشته نیز اعلام کرده‌ایم؛ در صورتی که قانون تحریم‌های جدید آمریکا اجرا شود این کشور باید پایگاه‌های منطقه‌ای خود تا شعاع ۲ هزار کیلومتری برد موشک‌های ایران را منتقل کند.

وی افزود: در صورتی که اخبار پراکنده موجود درخصوص حماقت دولت آمریکا مبنی بر درنظر گرفتن سپاه به‌عنوان گروه تروریستی صحیح باشد، سپاه نیز ارتش آمریکا را در سراسر جهان به‌ویژه منطقه خاورمیانه، همسنگ داعش درنظر خواهد گرفت. سرلشکر جعفری با بیان اینکه اگر آمریکایی‌ها هدف نهایی خود از طرح این گونه مسائل را مذاکره با ایران درباره منطقه قرار داده‌اند، مسیری کاملاً اشتباه را انتخاب کرده‌اند، تصریح کرد: جمهوری اسلامی ایران در نظر دارد مسائل منطقه را در جایی غیر از میز مذاکره حل کند، نه حرفی برای مذاکره وجود دارد و نه طرفی برای آن.

وی در ارزیابی رفتار آمریکایی‌ها، با تأکید بر اینکه تحریم‌های جدید آمریکا شانس هرگونه تعامل را برای همیشه از بین خواهد برد، گفت: این تحریم‌ها تجربه برجام را برای ما کامل می‌کند و آن تجربه این است که گفت‌وگو برای آمریکا ابزار فشار و دشمنی است نه تعامل یا حل مسئله. فرمانده کل سپاه در پایان با تأکید بر اینکه “رفتار آمریکا با ایران ثابت کرد که نمی‌توانیم روابط خارجی خود را صرفاً براساس برجام تنظیم کنیم”، تصریح کرد: آمریکایی‌ها بدانند، جمهوری اسلامی ایران از فرصت رفتار احمقانه دولت ترامپ با برجام برای ایجاد جهش در برنامه‌های موشکی، منطقه‌ای و دفاعی متعارف خود استفاده خواهد کرد.


منبع: بهارنیوز

زن بودن زیر سیطره داعش

الکساندرا مورداک
برگردان: علیرضا طالب‌زاده
نواره فقط ۲۱ سالش بود که جنگجویان داعش، موصل زادگاه و شهرش را اشغال و تحت حاکمیت خود درآوردند و زندگی را برای او به کابوسی زنده و واقعی تبدیل کردند. او که اینک با دخترش در یک اردوگاه زندگی می‌کند بخشی از داستان زندگی خود را برای نویسنده گزارش تعریف می‌کند. نواره به خاطر‌ترس از انتقام داعش از عکاس درخواست کرد که تنها از زاویه پشت عکس‌های او را ثبت کند. وی گفت: وقتی مردم به عراق فکر می‌کنند تصورشان کشوری است که در باتلاق جنگ و خونریزی فرو رفته است. اما برای من عراق جایی بود شگفت انگیز که در آن بزرگ شدم. موصل به شهر‌ «ام الربیعین» یعنی شهر دو بهار (بهاران) معروف بود، دارای بزرگترین چشمه‌های طبیعی و سرسبز و پوشیده از زیباترین درختان و گیاهان بود. بهترین دانشگاه کشور در این شهر قرار داشت.

خانواده من خانه‌ای زیبا با باغی پر از بوته‌های رز مشرف به رودخانه در قسمت غربی شهر داشتند. قبل از اینکه داعش موصل شهر و محل زندگی‌ام را در سال ۱۳۹۳ اشغال کند، تنها نگرانی‌ام قبول شدن در امتحانات نهایی بود. سال آخر دبیرستان بودم و خود را به آب و آتش می‌زدم تا در یکی از رشته‌های پزشکی در دانشگاه موصل پذیرفته شوم. با بهترین دوستانم نور، فاطی و زهرا در باغ خانه ما درس می‌خواندیم. چهار نفری ساعت‌ها در میان درختان باغ مرکبات می‌نشستیم و چای می‌خوردیم و به این فکر می‌کردیم که آینده چه سرنوشتی برای برای ما رقم می‌زند. حالا فکر کردن درباره آن چیزها دردآور است. مثل اینکه به دنیای دیگری وارد شده‌ایم و این یک زندگی دیگری است.

در تابستان ۱۳۹۳ من و خانواده‌ام همیشه پای تلویزیون بودیم که گزارش‌های خبری از جنگجویان داعش را نشان می‌داد که از سوریه وارد مرز می‌شدند و حملات خود به شمال غرب عراق را آغاز می‌کردند. تصور ما از داعش این بود که اینها گروهی ناشناخته هستند که به احتمال زیاد توسط نیروهای عراقی تارومار می‌شدند. ما به زندگیمان با اندکی‌ترس ادامه می‌دادیم، مانند زمانی بود که در شرف وقوع حادثه‌ای به سر برده باشیم، اما محتاطانه امیدوار بودیم که هیچ اتفاقی نمی‌افتد. در اواسط خرداد همان سال از بدترین چیزی که می‌ترسیدیم به سرمان آمد و به واقعیت تبدیل شد. دوستی زنگ زد و با اطمینان گفت که داعش به مناطق نزدیک شهر رسیده است. دوستم گفت: «کتابهایت را کنار بگذار، نواره. داعش همین نزدیکی‌هاست.»

در عرض چند ساعت زهرا، فاطی، نور و خانواده هایشان وسایلشان را جمع کردند و برای یافتن جای امنی در شهرهای دیگر از موصل فرار کردند. من و دوستانم باورهای قلبی متفاوتی داشتیم و قبلا موردی از این حقیقت برای هیچ کدام از ما پیش نیامده بود، اما ناگهان زندگی ما سخت به چیزهایی که به آن مومن بودیم گره خورد: شیعه و یزیدی مذاهبی بودند که در مناطق تحت سلطه داعش محکوم و ممنوع بودند. اگر فاطی، نور و زهرا در شهر مانده بودند اسیر یا کشته می‌شدند. شنیده بودیم در مناطق دیگر هم همین کار را کرده بودند. بر اساس قوانین داعش سنی که مذهب من بود در مناطق تحت اشغال آنها آزاد بود و فعلا خطری مرا تهدید نمی‌کرد. اما این خوبی‌ها و بدی هایی داشت.

به پدر و مادرم التماس کردم که شهر را ‌ترک کنیم اما پدر بزرگ و مادربزرگم سنشان برای مسافرت خیلی بالا بود و پدرم اعتقاد راسخ داشت که ارتش داعش به حد کافی قوی و مجهز نیست که در مقابل نیروهای عراقی دوام بیاورد. او به من اطمینان داد که اگر در خانه بمانیم و کمتر آفتابی شویم جنگجویان داعش در عرض چند روز شکست می‌خورند و زندگی به حالت عادی بر می‌گردد. قبل از آنکه تشخیص دهیم این اتفاق نخواهد افتاد دیگر خیلی دیر شده بود. تمام مسیرها و جاده‌های بیرون موصل مسدود شده بود. در طول ۶ روز جنگجویان داعش بخش‌های وسیعی از کشور را برای برپایی خلافت دولت اسلامی به اشغال خود درآوردند و نیروهای دولت عراق قادر به متوقف ساختن آنها نبودند. پرچم‌های سیاه آنها در شب بالا می‌رفت، با بالا رفتن پرچم‌ها دانستم که زندگی دیگر تمام شده است.

تحت حاکمیت رژیم جدید و افراطی داعش زنان زیر ذره بین به زندگی خود ادامه می‌دادند. تمام حرکات و سکنات ما رصد می‌شد. تعداد قوانینی که وضع و اجرا می‌شد آن قدر زیاد بود که احساس خفگی به من دست می‌داد. ما را مجبورکردند که خیمار (چادری که بدن و چشم‌ها را می‌پوشاند) بپوشیم و خودداری از پوشیدن آن نوعی چراغ سبز برای داعش و نشانه این بود که ما برای ازدواج آماده و در دسترس هستیم. درباره نحوه رفتار آنها با زنان یزیدی در استان مجاور شنیده بودم که آنها را به اسیری به سوریه برده بودند. از اینکه این اتفاق برای من هم بیافتد بسیار واهمه داشتم. خوابم با کابوس ربوده شدن و تجاوز آشفته شده بود. این برای من از مرگ هم بدتر بود. تصمیم  داشتم اگر چنین اتفاقی برایم افتاد خودم را بکشم. در روزهای اول زهرا، فاطی و نور گاهی به من زنگ می‌زدند و درباره وضع خانه شان سوال می‌کردند می‌خواستند بدانند چه بلایی سر خانه و کاشانه شان آمده است. همیشه یک جواب داشتم که خانه شان دست نخورده باقی مانده و کسی به آنها دست نزده است. نمی‌توانستم خودم را متقاعد کنم و حقیقت را به آنها بگویم که داعش بیشتر ساختمانهای خالی از سکنه را غارت و اشغال کرده است.

تحصیل را رها کردم و در کلاس‌ها حاضر نشدم. به معلمان و مربیان گفته شد که یا باید تنها بر اساس برنامه داعش که مبتنی بر آموزه و شریعت افراطی آنها بود تدریس کنند یا بروند. بعضی دختران را می‌شناختم که به تحصیل ادامه می‌دادند اما می‌گفتند که محل تحصیلشان شبیه زندان زنان است. آنها مجبور می‌شدند که ایدئولوژی افراطی داعش را بخوانند و می‌گفتند که اعلامیه‌ها و اطلاع رسانی‌های خشن قسمتی از هر برنامه است. هنوز مصمم بودم که پزشکی بخوانم برای همین در خانه کتاب‌های درسی‌ام را مطالعه می‌کردم. می‌دانستم اگر داعش بفهمد که اصول سختگیرانه آنها را رعایت نکرده‌ام به دردسر می‌افتم اما نمی‌خواستم تسلیم شوم.

بعد از چند ماه زندگی تحت رژیم داعش، نور زنگ زد و خبر داد که اگر به طریقی بتوانم از موصل خارج شوم هنوز شانس اینکه بتوانم در امتحان ورودی دانشگاه شرکت کنم وجود دارد. در آن زمان داعش فقط برای مواقع اضطراری خانوادگی اجازه خروج از شهر می‌داد. با کمک پدرم داستانی سر هم کردیم و گفتیم که مادرم بیماری قلبی دارد و حتما باید یک متخصص او را ویزیت کند و در موصل نمی‌توانیم متخصصی در این زمینه پیدا کنیم. بالاخره موفق شدم به جلسه امتحان بروم اما نمی‌توانستم تمرکز کنم. پدر و مادرم ریسک یزرگی کرده بودند که همراه من آمده بودند و من مدام در این فکر بودم که اگر دستگیر شویم چه بلایی سرمان می‌آید. از امتحان قبول شدم اما نمره‌ام برای تحصیل در رشته پزشکی کافی نبود. رویاهای من دیگر آنجا تمام شد. زندگی تحت داعش بسیار سخت شده بود.

تا مهر آخرین چیزی که در ذهن داشتم آرزوها و نقشه هایم برای آینده شغلی‌ام بود. شکست و فروپاشی جامعه ما شروع شده بود. بیشتر مردم در عراق به نوعی برای دولت کار می‌کنند، معلمان، وکلا، مدیران یا دکترها از این گروه هستند. تحت حکومت داعش حقوق آنها قطع شده بود. بالاتر از اینها، غذا به تدریج کمیاب می‌شد چرا که مسیرهای آذوقه رسانی به شهر قطع شده بود. در بعضی مناطق بیشتر از آرد گندم چیزی نمی‌شد خرید. خانواده‌ام به پس‌انداز خود متکی بودند که آن هم داشت ته می‌کشید. تعداد زیادی از مردم در موصل درمانده و مستاصل شده بودند و فکر می‌کردند که راهی به غیر از ملحق شدن به داعش وجود ندارد، فقط به این خاطر که پولی برای سیر کردن شکم خانواده هایشان بدست بیاورند. همسایه هایی که در تمام طول عمر خود شناخته بودم به داعش ملحق می‌شدند و می‌ترسیدیم که جاسوسی ما را بکنند. تا امروز سعی کرده‌ام بفهمم که چرا این کار را کردند اما هنوز هم نمی‌توانم آنها را ببخشم. داعش استفاده از گوشی موبایل را قدغن کرد و غیرمنتظره در خانه‌های خصوصی مردم پیدایشان می‌شد و به تجسس می‌پرداختند. اگر کسی را می‌یافتند که موبایل دارد به شدت او را مجازات می‌کردند. صحبت با فاطی، زهرا و نور دیگر میسر نبود. احساس کردم که از همه جا دستم کوتاه شده و تک و تنها رها شده ام.

مرکز شهر غیرقابل تشخیص بود. نمایشگرهای بزرگ که «نقاط رسانه ای» نامیده می‌شد در مکان‌های عمومی برپا شده بود و در تمام طول روز برنامه‌های تبلیغی پخش می‌کرد. در فیلم‌هایی که از این نمایشگرها پخش می‌شد گفته می‌شد که داعش آمده که ما را از دست آخرین رژیم آزاد کند و اینکه هرکس در بمب گذاری‌های انتحاری داعش علیه دشمن شرکت داشت در آخرت پاداش بزرگی نزد خدا نصیبش می‌شد. اعدام‌ها در ملاءعام انجام می‌شد و تک تک آنها در نمایشگرهای عظیم به نمایش در می‌آمد. ما را مجبور می‌کردند که آنها را تماشا کنیم. حتی کودکان هم باید آنها را می‌دیدند. سرانجام خانواده‌ام از رفتن به بیرون از خانه کاملا منصرف شدند.

تنها چیزی که مرا امیدوار نگه می‌داشت فکر کردن به آینده بود. تصور می‌کردم تمام اینها موقتی و زودگذر است و روزی ما خواهیم توانست به زندگی خوبی که زمانی داشتیم برگردیم. آذر آن سال از طریق یکی از اعضای خانواده با همسرم آشنا شدم. مقدمات ازدواج ما فراهم شد، رسمی که در عراق خیلی معمول است. اما من خیلی خوشحال بودم. ازدواج کردن به منزله این بود که من از عروس داعش شدن در امان بودم، چیزی که برای زنان زیاد دیگری رخ داده بود. روز عروسی ما لحظه‌ای شاد در دریایی از یاس و ماتم محسوب می‌شد، اما به ما اجازه ندادند که عروسیمان را جشن بگیریم. موسیقی و رقص و آواز ممنوع شده بود. مجبور بودم برای مراسم خیمار بپوشم. وقتی به همراه همسرم برای امضای عقدنامه به محضر رفتیم، او حتی نمی‌توانست مرا ببیند.

یازده ماه بعد دخترمان متولد شد. روزی که می‌توانست شادترین روز زندگی من باشد با احساس گناه به خاطر آوردن او به دنیایی که بی ارزش و وحشتناک به نظر می‌رسید توام بود. زنان و دخترانی که از بند داعش فرار می‌کردند قربانیان خشونت جنسی و ازدواج اجباری در سنین پایین بودند و از آنها به عنوان سپر انسانی استفاده شده بود. قبل از اینکه دخترم متولد شود با همسرم به شرق موصل، جایی که خانواده همسرم در آنجا ساکن بود نقل مکان کرده بودیم. از درگیری و جنگی که در پیش بود می‌ترسیدم چرا که می‌دانستم تنها راه آزادسازی شهر از دست داعش آمدن نیروهای عراقی برای جنگ با آنها بر سر موصل بود.

 و آن روز در ۲۱ آذر سال گذشته، تنها چند روز پس از یک سالگی تولد دخترم فرا رسید. ما دو سال و شش ماه تحت حاکمیت داعش زندگی کرده بودیم. هفته‌های اول اعلامیه‌ها از آسمان بر سرمان فروریخت که به ما می‌گفت در خانه هایمان بمانیم، به این‌ترتیب فهمیدیم که اتفاقاتی در راه است. راکت‌ها از بالای سرمان رد می‌شدند و زمین به لرزه در می‌آمد. روز سوم جنگ خمپاره‌ای به خانه همسایه اصابت کرد و دختر کوچک همسایه ما را کشت. فکر به این که آن می‌توانست دختر من باشد دست از سرم بر‌نمی‌داشت. ما مجبور بودیم از شهر خارج شویم. به محض این که وضعیت اندکی برای خارج شدن آرام شد از شهر فرار کردیم و به یکی از اردوگاههایی که چند ساعت از شهر دور بود رفتیم. در آنجا در چادرهایی اسکان یافتیم که برای مردمی که از موصل فرار کرده بودند برپا بود. اولین کاری که کردم تکه پاره کردن خیمار و چادری بود که بر سر داشتم. می‌خواستم لباس‌ها و روسرهای رنگی را که داشتم بپوشم و دوباره خودم باشم. دیگر زنان دور و بر من هم همین کار را کردند. این اعتراض بی صدای ما بود.

زندگی در اردوگاه سخت است. ما همراه با هزاران نفر دیگر مثل خودمان که جایی برای رفتن ندارند در یک مکان زندگی می‌کنیم. به خاطر جنگ با داعش بیش از ۳ میلیون عراقی خانه و کاشانه خود را‌ترک کرده اند. من به همراه شوهرم و فامیل‌های او زیر یک چادر زندگی می‌کنیم. چادری که هم آشپزخانه است، هم اتاق خواب و همه چیز ما. برای شست و شو آب را روی یک چراغ نفتی گرم می‌کنیم و سطل را به نوبت پر می‌کنیم. برای سیر کردن شکم خود به نان، برنج و لوبیایی که از برنامه جهانی غذا داده می‌شود متکی هستیم. همچنین سایر آذوقه و مایحتاج ضروری زندگیمان توسط سازمان‌های غیردولتی تامین می‌شود. ما شکرگزار هستیم از اینکه سرپناهی داریم اما در مقایسه با زندگی که داشتیم این به مانند یک زندگی نصفه و ناقص است.

با همه اینها من تسلیم نخواهم شد. در حال حاضر به بچه هایی که در اردگاه زندگی می‌کنند دستورزبان و ریاضیات درس می‌دهم. آن چه که من متوجه شده‌ام این است که آنها به علت حاکمیت داعش تقریبا سه سال از تحصیلاتشان عقب مانده اند. سعی می‌کنم زندگی‌ام را از نو بسازم و امیدوارم کمک کنم که آنها هم زندگیشان را دوباره بسازند. کسی به میل و انتخاب خود خانه و کاشانه‌اش را‌ترک نمی‌کند. هر روز دچار غم و اندوه می‌شوم که این تنها شکل زندگی است که قادر هستم برای فرزندم فراهم کنم اما وقتی مجبوری زنده بمانی، چاره‌ای نیست جز اینکه دست به تصمیم بزنی. ما به خاطر‌ترس از حملات هوایی و بمب‌ها نمی‌توانستیم به زندگی روزانه خود ادامه دهیم و حتی با وجودی که نیروهای نظامی عراق شهر موصل را در تیر بازپس گرفتند چیزی برای بازگشت ما باقی نمانده بود. شهر ما به خرابه‌ای تبدیل شده است. این را برای هیچ کس آرزو نمی‌کنم که بر سرش بیاید.

رویای من هنوز پزشک شدن است. تحصیلات و دانش من قویترین اسلحه‌ای است که من در دست دارم مخصوصا وقتی که شما یک زن هستید. زیر سلطه داعش من شاهد بودم که زنان تحصیل کرده جزو کسانی بودند که توانستند قوی و شجاع بمانند. داعش می‌توانست جسم آنها را به بند بکشد اما هرگز قادر نبود که ذهن و فکر آنها را کنترل و محصور کند. لازم است که برگردم و مجددا در امتحان نهایی شرکت کنم تا اینکه بتوانم همانطور که برنامه ریزی کرده بودم پزشکی بخوانم. الان که در اینجا زندگی می‌کنم این آرزو دور و دست نیافتنی به نظر می‌رسد اما ایمان دارم روزی امکانش فراهم خواهد شد. اگر برای من میسر نشد امیدوارم برای دختر کوچکم باشد.


منبع: بهارنیوز