هشدار وندی شرمن درباره "اشتباه بزرگ"

به گزارش ایرنا، وی افزود: به نظر می‌‌رسد ترامپ قصد دارد با وجود این حقیقت که ایران مفاد توافق هسته‌ای را نقض نکرده است، دست به چنین اقدامی بزند. در حقیقت، اعضای کلیدی تیم امنیت ملی او به صورت علنی گفته‌اند که ایران به تعهدات خود پایبند بوده است.آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که مسئول نظارت و بررسی این توافق است، طی دو سال گذشته هشت گزارش در همین رابطه منتشر کرده است.

 

وی با طرح مجدد این اتهام واهی که ایران به دنبال دستیابی به سلاح هسته‌ای بوده است، می‌افزاید: ترامپ به جای قبول مسئولیت برای تعیین آینده برجام، می‌خواهد از زیر آن شانه خالی کند. کاخ سفید گفته که وی پس از اجرای تصمیم خود، از کنگره تحت نفوذ جمهوریخواهان خواهد خواست که تحریم‌ها برضد ایران را مجدد اعمال نکند. او به نوعی امیدوار است که کنگره قانون جدیدی را در خصوص نگرانی‌های غیرمرتبط با متن برجام تصویب کند و این اقدام یکجانبه با هدف تغییر یک توافق چندجانبه، در عمل باعث نابودی آن خواهد شد.این عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته‌ای آمریکا با هشدار نسبت به پیامدهای این تصمیم ترامپ گفت: نخست اینکه چنین اقدامی، اعتماد شرکای آمریکا را خدشه‌دار و کشور ما را منزوی خواهد کرد. این توافق مورد تایید پنج عضو دائمی شورای امنیت به همراه آلمان و اتحادیه اروپا بوده و با رای قاطع در این شورا به تصویب رسیده است. همه اعضای این توافق بجز آمریکا خواهان حفظ آن هستند.

 

وی تصریح کرد: زمانی که رئیس جمهوری در ماه آینده (میلادی) با هدف جلب حمایت چین برای توافق با کره شمالی به این کشور سفر ‌کند، شاهد کاهش رغبت پکن به همکاری خواهد بود … ما احتمالا شانس هرگونه مذاکره با کره شمالی را از دست خواهیم داد، چرا که پیونگ یانگ این چنین برداشت می‌کند که آمریکا به تعهدات خود پایبند نیست.شرمن در یادداشت خود با طرح این ادعا که تهران دست به فعالیت های شرورانه و ایجاد بی‌ثباتی در منطقه می زند، آورده است که واشنگتن از این پس اعتبار لازم برای همصدایی با همپیمانان خود در محکومیت اقدامات ایران را نخواهد داشت.

 

وی نوشته است: غیرقابل پیش‌بینی بودن، جایگاه خود را به عنوان یک تاکتیک مذاکره دارد، ولی زمانی که پای جنگ و صلح به میان می‌آید، اعتبار و اعتماد بیش از همه حائز اهمیت است.شرمن در بخش دیگری از این یادداشت آورده است: حتی اگر کنگره به سرعت تحریم‌ها علیه ایران را مجدد اعمال نکند، انتخابات کنگره نزدیک است و موضع‌گیری علیه ایران می‌‌تواند تبلیغات جذابی برای نامزدها باشد. رئیس جمهوری و جمهوریخواهان نه تنها با آتش بازی می‌کنند، که خود آن‌ها مسئول روشن کردن این آتش هستند.


منبع: بهارنیوز

سیما حداقل نام افراد را مسخره نکند

به گزارش ایسنا، شهربانو امانی در تذکر پیش از دستور خود با بیان اینکه خط هفت مترو عمیق‌ترین خط است که در تاریخ ۲۰ خردادماه سال جاری با ۷ ایستگاه از میدان صنعت تا میدان بسیج افتتاح شد، گفت: مقرر شده بود که تا پایان سال ۹۶ تمام ایستگاه‌های این خط به صورت ماهانه مورد بهره‌برداری قرار بگیرند.وی با بیان اینکه مشکلات این خط در ۷ بند احصا شده است، تصریح کرد: در یکی از بندها آمده که باید قطارها پس از طی ۱۰ هزار متر مسافت به پایانه رفته و اورهال شوند که این مهم محقق نمی‌شود و بسیار نگران هستیم.عضو کمیسیون حمل و نقل شورای شهر تهران با بیان اینکه بارها درخصوص افتتاح عجولانه این خط هشدار دادیم، گفت: لازم است که مدیرعامل جدید بهره‌برداری مترو، با حضور در صحن شورا گزارشی درخصوص وضعیت مترو و این خط ارائه کند، چراکه یا باید مشکلات این خط مرتفع شود یا برای حفظ سلامت مردم تعطیل شود.امانی با اشاره به انتصاب مدیرعامل جدید شرکت بهره‌برداری مترو از نجفی بابت این انتخاب تشکر کرد و گفت: آقای فرنوش نوبخت یکی از مدیران توانمند مترو است که باید اعلام کنم که این مدیر مرد است و لازم است متذکر شوم که اگر رسانه ملی با انتصابات زاویه دارد، حداقل نام افراد را مسخره نکند.


منبع: بهارنیوز

افراد معروف چه خرافات هایی دارند؟


خرافات چیزی است که حتی گاهی بدون آنکه بدانیم به آن مبتلا هستیم. مثلا
گاهی در زمین فوتبال بازیکنانی را می بینیم که هنگام ورود به زمین حرکات
عجیبی مانند لی لی کردن انجام می دهند و یا پس از اینکه با شوتی محکم
دروازه حریف را باز کردند توپ را می بوسند ( این به خاطر علاقه شان به توپ
نیست بلکه نوعی دلجویی از توپ است به خاطر ضربه محکمی که به آن زده اند ).
مثلا خودِ من ( حالا نمیخوام بگم معروفم غر نزنید  ) وقتی هوا ابری بود و
امتحانی داشتم مطمئن بودم اوضاع خوب پیش نمی رود و واقعا هم چنین چیزی
میشد.

 
کامرون دیاز عاشق نشانه خوش شانسی خود است

افراد معروف چه خرافات هایی دارند؟

کامرون
دیابز برای جلوگیری از پیری گردنبندی را استفاده می کند که نشانه شانسش
است اما این بازیگر معروف آنقدرها هم که فکر می کنید خرافاتی نیست. در
مصاحبه ای سعی کرد این شایعه درباره خود را کمرنگ کند. او گفت: من یک روز
کامل مرتب به چوب می زدم ( زدن به چوب برای جذب خوش شانسی استفاده می شود )
اما جمعه ۱۳ ام ( یک روز که آن را روز بدشانسی می دانند ) در حالی که یک
گربه سیاه روی دامنم بود با هواپیما پرواز کرده ام، من آنقدرها هم خرافاتی
نیستم.


کریس مارتین قبل از رفتن روی استیج دندان هایش را مسواک می زند

افراد معروف چه خرافات هایی دارند؟

مردِ
اوله گروه Coldplay برای روبراه پیش رفتن کنسرتش همیشه قبل از اینکه روی
استیج برود به نظافت دهان و دندان خود می پردازد. او می گوید: من قبل از
اینکه برای اجرا روی صحنه بروم باید ۱۸ کار را انجام دهم – گفتن خیلی از
آنها مسخره است! اما یکی از این کارها مسواک زدن دندان هایم قبل از رفتن
روی اسیتج است. اگر این کار را نکنم حس می کنم به اندازه کافی هوشمندی
ندارم.


مراسم خاص جنیفر آنیستون قبل از پرواز با هواپیما

افراد معروف چه خرافات هایی دارند؟

جنیفر
آنیستون به سادگی درگیر ترس های غیر منطقی نمی شود اما یک رسم خرافاتی قبل
از پروازهایش دارد که حتما باید انجامش دهد. این بازیگر ۴۰ ساله می گوید:
اگر بخواهم سوار یک هواپیما بشوم حتما باید با پای راست وارد شوم و به
بیرون آن ضربه بزنم این کار برایم شانس می آورد.


مایکل جوردن و شورت ورزشی خوش شانسی اش

افراد معروف چه خرافات هایی دارند؟

شاید
فکر کنید یکی از بزرگترین بازیکنان تمام ادوار NBA بودن نیازی به الهام
برای تقویت اعتماد بنفس نداشته باشد. اما این ستاره نیز برای افزایش اعتماد
بنفس خود خرافاتی را باور داشت. این ستاره زمانی که در کارولینای جنوبی
بازی می کرد و هنوز به شیکاگو بولز نیامده بود یک شورت ورزشی آبی داشت که
حتی در زمان بازی در شیکاگو بولز نیز زیر لباس های خود می پوشید چون معتقد
بود برایش شانس به همراه می آورد.


دست بند خوش شانسی جسیکا آلبا

افراد معروف چه خرافات هایی دارند؟

جسیکا
آلبا در مراسم شستشوی فرزندش به میهمان ها یک دستبند چرم داده است و از
آنها خواسته هنگام خواندن دعا آن را به دست کنند. البته این موضوع به عنوان
یک شایعه پخش شده و ما مطئن نیستیم ولی اگر جسیکا آلبا به من یک دستبند
چرم بدهد مطمئنا قبولش خواهم کرد و دعا گو نیز هستم!


تایگر وود و لباس مخصوص فینالش

افراد معروف چه خرافات هایی دارند؟

تایگر
وود گلف باز اسطوره ای آمریکا همیشه برای دور پایانی بازی هایش از لباسی
استفاده می کند که قرمز و مشکی است. او معتقد است این نوع لباس پوشیدن
برایش شانس می آورد و موجب پیروزی اش می شود.


مگان فاکس در پروازها بریتنی اسپیرز گوش می دهد

افراد معروف چه خرافات هایی دارند؟

مگان
فاکس در طول پروازهایش با هواپیما یه اعتقاد عجیب و غریب دارد که با
شنیدنش ممکن است خنده تان بگیرد. او در طول پرواز بریتنی اسپیرز گوش می دهد
چون معتقد است در حالی که به آهنگ های بریتنی گوش می دهد سرنوشتش مرگ نیست
و خطری تهدیدش نمی کند.


آمیتا باچان بازهای کریکت تیم هند را نگاه نمی کند

افراد معروف چه خرافات هایی دارند؟

آمیتا
باچان علاقه خاصی به بازی کریکت و البته تیم ملی کریکت کشورش دارد. او
همیشه قبل از شروع بازی سرود ملی هند را می خواند اما پس از آن بازی را
نگاه نمی کند چون معتقد است اگر بازی را ببیند ممکن است تیم ملی ببازد. به
نظر می رسد این بازیگر مشهور هندی خود را یک عامل بدشانسی برای تیم ملی هند
می داند.


کریستین بیل یک خرافه شکن است

افراد معروف چه خرافات هایی دارند؟

کریستین
بیل دوست دارد آنچه برایش خرافات به حساب می آید را زیر سوال ببرد. مثلا
زیر نردبان از قصد قدم می زند تا قوانین خرافات را بشکند. راه رفتن از زیر
نردبان یک عامل بد شانسی به حساب می آید و بسیاری از این کار پرهیز می
کنند. کریستین بیل اما به نظر تا به حال به مشکلی بر نخورده.


منبع: برترینها

ستاره هایی که بوی بد دهانشان آزاردهنده است

برترین ها: با وجودی که ما مایل هستیم ستاره های دلفریب و مسحورکننده را کاملا بی نقص تصور کنیم، واقعیت این است که در پایان روز آنها دقیقا مثل خود ما هستند… فقط ثروتمندتر از ما. در حالی که با داشتن ثروت آنها استطاعت داشتن خانه های زیبا، بهترین جراحان پلاستیک و مربی های شخصی گران قیمت را دارند ولی برخی از افراد مشهور همچنان با مشکل مشترک بسیار رایجی یعنی هالیتوسیس- بیماری ای که بیشتر با نام تنفس بدبو یا بوی بد دهان شناخته شده است- دست به گریبان هستند. ممکن است تصور اینکه ستاره مورد علاقه شما با هر بار صحبت کردن باعث رنجش و آزرده خاطر شدن همه اطرافیان خود شوند، برای شما غیرممکن باشد ولی این حقیقتی است که برخی از چهره های مشهور به بوی آزاردهنده نفس شان معروف هستند.

بن افلک

 چهره های مشهوری که بوی نفس شان آزاردهنده است

کریپتونایت را فراموش کن! تنها حرفی که بن افلک در فیلم “بتمن در برابر سوپرمن: طلوع عدالت” زد، کافی بود به سوپرمن بگوید تا ضربه مرگبار را بر او وارد کند. شایعاتی درباره مشکلات هالیتوسیس (تنفس بدبوی) افلک در سال های گذشته وجود داشته که ظاهرا به زمان فیلم “نیروهای طبیعت” با بازی ساندرا بولاک به عنوان نقش مقابل او، باز می گردد. طبق گزارش سایت خبری تلگراف خانم بولاک از بوی ناخوشایند نفس هنرپیشه مرد نقش اول در این فیلم اظهار ناراحتی کرده بود.

در مقاله ای از فاکس نیوز آمده است که چندین ستاره زن همکار با آقای افلک در طی این سال ها از بوی ناخوشایند نفس او شکایت کرده اند. ظاهرا وجه مشترک همه این شکایات، بازیگران زن بدشانسی بوده اند که با وجود بوی آزاردهنده نفس او، مجبور بوده اند صحنه های صمیمی فیلم را با او بازی کنند. صحبت از سختی هایی است که باید در شغل خود متحمل شوید!


 

جنیفر لارنس

 چهره های مشهوری که بوی نفس شان آزاردهنده است

جنیفر لارنس بازیگری که در لیست بهترین ستاره های سینما قرار دارد، فردی بسیار بی ملاحظه و یا فردی بسیار شوخ طبع است. زمانی که نقش اول مرد مقابل او در فیلم “عطش مبارزه”، آقای لیام همسورث شدیدا از ایفای نقش در صحنه هایی که باید در فاصله کمی با او باشد اظهار ناراحتی می کند. همسورث ادعا کرده است که در زمان حضور در تاک شوى شبانه جیمی فالون، لارنس هروقت که در نزدیکی همسورث قرار می گرفته غذاهایی می خورده که باعث ایجاد بوی بد در دهان او می شده است. ما بر این باوریم که در مواردی که لارنس با عادت های غذایی خود قصد درآوردن اشک بازیگر مرد مقابل خود را ندارد دهانی بی بو و نفسی تر و تازه دارد.

بریتنی اسپیرز

 چهره های مشهوری که بوی نفس شان آزاردهنده است

متاسفانه، تنفس بدبوی بریتنی اسپیرز ممکن است با رژیم موقت مضر او مرتبط باشد. طبق گزارش PopCrush اسپیرز در زمان حضور خود در برنامه “ایکس فاکتور” به عنوان داور این مسابقه برای اطمینان از ظاهر مناسب خود جلوی دوربین متحمل رژیم بسیار سنگینی شده است. می پرسید رژیم او چقدر سخت بوده است؟ به اندازه ای سخت که فقط ۶۰۰ کالری در روز انرژی دریافت می کرده است. این مقدار کالری برای افراد بزرگسال که حداقل می بایست روزانه بین ۱۶۰۰ تا ۲۴۰۰ کالری یعنی حدود ۲۰۰۰ کالری بعنوان میانگین معمولی کالری مصرف کنند، بسیار ناچیز است. مصرف مقدار کمتر از ۱۰۰۰ کالری بطور مداوم بسیار خطرناک است و می تواند عواقب بسیار ناخوشایندی در پی داشته باشد که یک مورد از عواقب ذکر شده تنفس بدبو می باشد.

در حالی که ممکن است بریتنی اسپیرز احساس کند داشتن کمر باریک ارزش پذیرفتن این عوارض را داشته، بنظر می رسد این اطرافیان او هستند که از عواقب این کار رنج می برند. حتی منبعی به PopCrush گفته است که نفس او تنها ۲۰ دقیقه پس از مسواک زدن نیز بسیار بدبو و آزاردهنده است.

لمار اودم

 چهره های مشهوری که بوی نفس شان آزاردهنده است

کلوئی کارداشیان، همسر لمار اودم که در حال حاضر از او جدا شده است حرفایی در مورد بوی نفس بسکتبالیست بازنشسته برای گفتن داشت که زیاد دلچسب بنظر نمى رسد. در فصل ۷ سریال “پای به پای خانواده کارداشیان”، کیم نزد خواهرش کلویی در مورد اینکه چطور نفس بد بوی اودم باعث شده که نزدیک شدن به او برایش سخت شود، اظهار ناراحتی کرد. کیم ادعا کرد که این بو چنان زننده است که هربار نزدیک او می شود، احتمال دارد بالا بیاورد. 

جیسون سیگل

 چهره های مشهوری که بوی نفس شان آزاردهنده است

بوی بد نفس جیسون سیگل ناشی از عوارض اعتیاد او به سیگار بود. تحمل این موضوع برای آلیسون هانیگان، بازیگر خانمی که در مجموعه “چگونگی آشنایی من با مادرتان” نقش همسر جیسون را ایفا می کرد، بسیار مشکل بود. ظاهرا هانیگان که خودش سیگاری نیست، صراحتا بیان کرده بود که هرگز نزدیک سیگل نخواهد شد مگر آنکه او سیگار را ترک کند. با توجه به اینکه این دو نفر در بازی خود باید یک زوج دوست داشتنى را به نمایش می گذاشتند می توانید تصور کنید که چطور چنین شرایطی همه چیز را پیچیده می کند. 

سیگل می گوید:«(آلیسون هانیگان) چاره دیگری برای من نگذاشت. پس من همان روز که کار را شروع کردیم سیگار را ترک کردم و از آن زمان به بعد لب به سیگار نزده ام». امیدواریم که علاوه بر سلامت کلی جیسون سیگل، بوی نفس او هم به طرز چشمگیری بهبود یافته باشد.

جانی دپ

 چهره های مشهوری که بوی نفس شان آزاردهنده است

جانی دپ علی رغم محبوبیت چندین دهه ای خود بنظر می رسد که هیچ علاقه ای به نظافت و بهداشت شخصی ندارد. منبعی به خبرگزاری Fox411 گفته است که جانی دپ به ندرت دوش می گیرد و رعایت بهداشت را یک اولویت نمی داند. با این اوصاف اینکه جانی دپ مکررا در دهه گذشته در نقش یک دزد دریایی با ظاهری کثیف ظاهر می شود، ناگهان معنا و مفهوم پیدا می کند. همچنین به لطف عادت قبلی سیگار کشیدنش، شایعه بوی بد نفس او نیز معنادار می شود.

مطمئنا ترکیبی از بهداشت فردی پایین و دود سیگار، این احتمال را بیشتر می کند که مشکلات بدبویی نفس جانی دپ به همان اندازه که مردم می گویند بد و وخیم است. اگرچه طبق گزارش آس ویکلى، جانی دپ در فوریه سال ۲۰۱۶ اینگونه از خود دفاع می کند: «وقتی مردم را ملاقات می کنم آنها به من می گویند که ظاهر تو شبیه به دوره گردهاست ولی بوی خیلی خوبی می دهی. بله درسته، من بوی خیلی خوبی می دهم».


 

آنجلینا جولی

 چهره های مشهوری که بوی نفس شان آزاردهنده است

آنجلینا جولی ممکن است یکی از زیباترین زنان هالیوود باشد، اما ظاهرا بوی نفس این بازیگر محبوب بسیار زننده است. برای بدست آوردن تصوری از این قضیه لازم به ذکر است که یک بار شوهر سابق او برد پیت که در حال حاضر از او جدا شده است، بعنوان هدیه روز ولنتاین به او قرص خوشبوکننده دهان هدیه داده است. یک منبع (آگاه) نزدیک به این زوج به آس ویکلى گفت که این هدیه نوعی شوخی بین آنها بوده است. زیرا برد پیت مرتب بخاطر بوی بد نفس جولی سر به سر او می گذاشت. 

در حالی که ممکن است از نظر برخی این هدیه کمی ناخوشایند و گستاخانه باشد و بی شک بخاطر درز پیداکردن اینگونه اخبار به روزنامه ها و … احساس شرمساری کنند، اما این داستان جولی یادآور این نکته خوشایند است که ممکن است کسی را بیابید که شما را بخاطر چیزی که هستید دوست داشته باشد- حتی با وجود بوی بد دهان و یا مواردی از این دست.


 

جسیکا سیمپسون

 چهره های مشهوری که بوی نفس شان آزاردهنده است

جسیکا سیمپسون نه تنها تن ماهی را با جوجه ترکیب می کند، بلکه این دختر بلوند نتوانسته اهمیت مسواک زدن منظم را درک کند. طبق گزارش خبرگزاری ABC جسیکا در دوران حضورش در برنامه “الن” نشان داد که در طول هفته تنها ۲ یا ۳ مرتبه مسواک مى زند. حال دلیل او چیست؟ ظاهرا او از احساس صافی و لیزی ای که بعد از تمیز شدن کامل دندان ها روی آنها ایجاد می شود، به شدت متنفر است. او بجای مسواک زدن روزانه و روتین، هر روز با نخ دندان، دندان های خود را تمیز کرده و همچنین از مایع دهان شویه استفاده می کند. علاوه بر این سیمپسون علی رغم سیگاری نبودن، از آدامس  نیکوتین دار استفاده می کند. 

در حالی که سیمپسون ادعا می کند این عادت او تضمین کننده داشتن نفسی خوشبو برای اوست، لازم به ذکر است که نه تنها این روش حفاظت برای مقابله با هالیتوسیس (تنفس بدبو) کافی و مناسب نیست، بلکه طبق ادعای یک پزشک، این عادت بد او می تواند خنده خیره کننده او را هم به مخاطره بیاندازد. سالی کرم، پیرادندانپزشک و سخنگوی مشاور مشتریان در انجمن دندانپزشکی آمریکا به خبرگزاری ABC گفت: «بزرگترین خطری که سیمپسون با آن مواجه است خطر از دست دادن دندان هایش است. زیرا شما باید پلاک ها و باکتری هایی که روی دندان ها و لثه شما ایجاد می شوند را حداقل هر ۲۴ ساعت یکبار پاکسازی کنید». انجام ندادن ین کار می تواند منجر به پوسیدگی دندان ها شود.


 

هیو گرانت

چهره های مشهوری که بوی نفس شان آزاردهنده است 

شب اهدای جوایز اسکار، بزرگترین شب در هالیوود است. شبی که انتظار می رود ستاره های سینما در بهترین حالت خود – و با بهترین رایحه ممکن- ظاهر شوند. با این حال روزنامه گاردین در گزارشی ادعا کرده است که هیو گرانت، براستی با بوی آزاردهنده نفس خود فضای این مراسم را متعفن کرده است. طبق این گزارش در اسکار سال ۲۰۰۲، بوی بد نفس گرانت بقدری مسئله ساز شد که همکاران برجسته و شناخته شده او از وی درخواست کردند که برای حل این مسئله کاری انجام دهد. 

ظاهرا در همان مراسم دوستان گرانت دهان شویه ای به او دادند تا قبل از رفتن روی سن از آن استفاده کند. ما فقط می توانیم امیدوار باشیم که خجالت زده شدن در چنین شب بزرگی باعث شده باشد که او  با مسئله بوی بد نفس خود کمی جدی تر برخورد کند.


منبع: برترینها

طنز؛ پارک دوبل مقامات!

شهرام شهید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی در نوشت:

در محلی که خیلی از مقامات کشور تردد می‌کنند و جای پارک کم گیر می‌آید، یک جای پارک پیدا شد، اما تا مقامات خواستند خودرویشان را آن‌جا پارک کنند، یک ماشین خیلی ریلکس و تندوتیز رفت چپید تو جای پارک. برخورد مسئولان و مقامات چطور بود؟

عارف: نشست توی ماشین خودش و سکوت کرد. هی منتظر ماند و سکوت کرد. آن‌قدر سکوت کرد که جایی که می‌خواست برود تعطیل شد. ایشان هم ماشین را روشن کرد و رفت پی کارش.

قالیباف: ایشان پیاده شد. در صندوق‌عقب را باز کرد. یک لوله از صندوق عقب درآورد گرفت دستش. بعد یک گازانبر برداشت گرفت دستش. ماشینی که توی پارک بود، از پارک خارج شد و رفت.

احمدی‌نژاد: ماشین را همان‌جا دوبله طوری پارک کرد که ماشین پارک کرده دیگر نتواند از پارک خارج شود. سپس از ماشین پیاده شد و به راننده‌ای که چپیده بود توی پارک، گفت حالا آب را بریز همان‌جایی که می‌سوزه!

علی مطهری: ابتدا از توی آینه نگاه کرد ببیند سرنشین زرنگ ماشین چه کسی است؟ اگر خانم بود، می‌رفت جای دیگری برای پارک پیدا می‌کرد. اگر یک زن و یک مرد در ماشین بودند، پیاده می‌شد نسبت آنها را جویا می‌شد و سپس تصمیم‌گیری می‌کرد. اگر راننده مرد بود اما… اوه اوه. بعدی لطفا.

محمدجواد ظریف: ١+۵ نفر از کسبه و ساکنان محل را دور ماشین جمع می‌کرد و جلسه‌ای برگزار می‌کرد که ١٧ساعت طول بکشد و سرانجام قطعنامه‌ای با امضای اعضای١+۵ و شورای امنیت در محکومیت پارک خودرو با استفاده از مرد رندبازی صادر می‌شد. قطعنامه جوری بود که آن‌طرف دنیا ترامپ می‌گفت، آخ! و ماشینش را از پارک درمی‌آورد.

شریعتمداری: طی مقاله آنلاینی که از پشت فرمان می‌نوشت و ارسال می‌کرد، یادآور می‌شد راننده مذکور از ایادی استکبار بوده و پارک او در جهت منافع آمریکاست و سرانجام متذکر می‌شد قبل از برجام کسی از این کارها نمی‌کرد و این جلف‌بازی‌ها همه نتیجه برجام است.

جهرمی- وزیر ارتباطات: از پشت فرمان بدون فیلترشکن توییت می‌کرد: یک راننده این‌جا با زرنگی پارک کرده. از این به بعد همه هزینه‌ها برای اون میشه.

قاضی زاده: ترمزدستی را می‌کشید و پیاده می‌شد. در این فاصله می‌دید جا‌ تر است و بچه نیست. شتر دیدی ندیدی. گلابی را از داشبورد برمی‌داشت و می‌خورد.

علی لاریجانی: اول با کسبه سمت راست خیابان ائتلاف می‌کرد. بعد با کسبه سمت چپ خیابان ائتلاف می‌کرد. بعد ماشین را مجاب می‌کردند محل را ترک کند. وقتی پارک کرد و خیالش راحت شد، اول ائتلافش با کسبه سمت راست خیابان را ملغی اعلام می‌کرد و بعد ائتلافش با کسبه سمت چپ خیابان را تکذیب می‌کرد.

یکی از مقامات سابق: به علت منع هرگونه حضور در سه‌ماه آینده بی‌خیال جای پارک شد و رفت.


منبع: برترینها

روش‌های دفاعی جانوران در نتیجه تهدیدات انسان (۲)

شاید همه کم و بیش در مورد نظریه تکامل شنیده باشید که بر اساس آن طبیعت از میان گونه های جانوری آن هایی که تطابق و همراهی بیشتری با محیط داشته را حفظ کرده و طرف مقابل محکوم به نابودی است. به همین دلیل همواره شاهد تغییرات ژنتیکی و جسمی در میان گونه های جانوری وحشی و حتی انسان ها بوده ایم که برای زنده ماندن مجبور بوده اند با شرایط سخت محیطی کنار بیایند.

اما در قرن های اخیر، انسان بیش از پیش شرایط را برای زندگی دیگر موجودات زنده سخت تر کرده و بسیاری از این گونه های جانوری که توانایی وفق دادن خود با شرایط جدید تحمیلی انسان را ندارند و یا دستکم در تطبیق پیدا کردن با سرعت کافی عمل نمی کنند سرنوشتی جز نابودی نداشته اند. در این میان اما، برخی از گونه ها نیز توانسته اند به خوبی با این تهدیدات مقابله کرده و روش های تدافعی نوین و جالبی را در خود به وجود آورند که در ادامه ی این مطلب، همانند قسمت  اول، قصد داریم شما را با تعدادی دیگر از آن ها آشنا کنیم.

۶- جغدهای با قابلیت تغییر رنگ

روش‌های دفاعی جانوران در نتیجه تهدیدات انسان (۲)

در میان روش های خبیثانه ای که برای نابودی حیات بر روی کره ی زمین در پیش گرفته ایم بدون شک هیچ کدام به اندازه ی روش هایی که باعث تغییرات آب و هوایی شده موثر و دردناک نبوده است. درست مانند اتفاقی که در مورد شب پره های فلفلی رخ داد، در فنلاند نیز جغدهای خاکستری رویکرد مشابهی را در پیش گرفته اند. جغدهای سبزه در فضای برفی زمستان مناطق اسکاندیناوی معمولاً به کمک پرهای خاکستری خود با محیط هماهنگ می شدند. این ترکیب رنگی به آن ها امکان می داد که خیلی ساده خود را در دل طبیعت برفی اطرافشان استتار نمایند و علاوه بر این که طعمه ها متوجه حضورشان نشوند، شانس دیده شدن جغدها توسط شکارچیان نیز به حداقل برسد.

روش‌های دفاعی جانوران در نتیجه تهدیدات انسان (۲)

رنگ پرهای جغدهای اسکاندیناوی ارثی است و در طول زندگی اش تغییر چندانی در این رنگ رخ نمی دهد و در واقع زمانی که یک جغد خاکستری با یک جغد قهوه ای جفتگیری می کند رنگ خاکستری غالب می شود. اما به دلیل تغییرات آب و هوایی، هوای فصل زمستان در این مناطق گرم تر از قبل شده که به معنای بارش برف کمتر است. به همین دلیل در طول ۵۰ سال گذشته رنگ جغدهای اسکاندیناوی قهوه ای تر از قبل شده که به عبارت ساده تر می توان گفت جغذهای قهوه ای در محیط های کم برف جدید استتار بهتری دارند به همین دلیل جغدهای خاکستری کم شده و رنگ خاکستری در میان جغدهای این منطقه غالب شده است. افزایش تعداد جغدهای قهوه ای به معنای افزایش جفتگیری میان جغدهای همرنگ (قهوه ای) است و در کمال ناباوری دیگر خاکستری بودن در میان جغذها از مد افتاده است.


۷- کرم ریشه ذرتی مقاوم به گونه های اصلاح ژنتیکی شده

روش‌های دفاعی جانوران در نتیجه تهدیدات انسان (۲)

این روزها به هر طرف که بروید با محصولات اصلاح ژنتیکی شده و آفت کش های سرطان زا مواجه خواهید شد. اما خبری که بدون شک از رسانه های خبری نخواهید شنید این است که اصلاحات ژنتیکی صورت گرفته روی ذرت که مهم ترین غله تولید شده در ایالات متحده به شمار می آید با تکامل بزرگ ترین آفت ذرت یعنی کرم ریشه ذرت مرتبط است. این حشره زیبا که می تواند تمامی تلاش های هر کشاورزی را به باد بدهد، یک حشره بسیار قدیمی است که پس از تلاش های انسان برای نابودی اش با قدرتی شگفت آور بازگشته و قدرت نمایی می کند. در سال ۱۹۹۶ گروه های تحقیق کشاورزی با تولید گونه ای خاص از ذرت اصلاح شده ژنتیکی به این باور رسیدند که مشکل کرم ریشه ذرت را برای همیشه حل کرده اند که از لحاظ ژنتیکی برای این حشره سمی به شمار می آید.

روش‌های دفاعی جانوران در نتیجه تهدیدات انسان (۲)

جالب این که در حالی که بیش از سه چهارم ذرت کاشته شده در ایالات متحده از همین نوع اصلاح شده است اما کرم ریشه ذرت توانسته خود را در برابر سمی بودن این گونه گیاهی اصلاح شده مقاوم کند. در واقع کشاورزان با کاشت بی رویه ی این گونه ی اصلاح شده باعث شده اند که کرم ریشه ذرت زودتر از آن چه که باور می شد خود را با شرایط جدید وفق دهد. امروزه برای مقابله با کرم های ریشه ذرتی که با ولع تمام ریشه ی سمی ذرت های اصلاح شده را می بلعند، کمپانی های تولید سم های گیاهی تصمیم گرفته اند با روشی جدید به نام دخالت در RNA وارد میدان شوند.


۸- ماهی غار مکزیکی مقاوم به سم

روش‌های دفاعی جانوران در نتیجه تهدیدات انسان (۲)

در گذشته در جنوب مکزیک قومی به نام «زوک» زندگی می کرد که در فصل هایی که محصولات کشاورزی شان از بین می رفت یا هنوز فصل برداشت نرسیده بود سعی می کردند با شکار بی رویه ی ماهی زنده بمانند. این قوم در گذشته های دور هر ساله برای دعا و طلب باران از خدایان خود به درون غارهای آهکی می رفتند. در این مراسم افراد قبیله زوک به درون آب های عمیق داخل این غارها رفته و با انداختن خمیرهایی حاوی مواد سمی در عمق آب باعث می شدند که ماهی ها مرده و به سطح آب بیایند. این سم که از ریشه گیاهی به نام «بارباسکو» بدست می آمد برای انسان سمی نبود اما ماهی ها را به راحتی می کشت.

بدین ترتیب این ماهی ها به منبع غذایی موقتی اما خوبی برای افراد قبیله تبدیل شده بودند. این ماهی ها که امروزه ماهی مالی اقیانوس اطلس نامیده می شوند یک قابلیت ویژه دارند و آن این است که به راحتی می توانند در درون آب های سولفوری این غارها زنده بمانند، شرایطی که برای هر ماهی دیگری کشنده است.وقتی که محققان این گونه ی جانوری را بررسی کردند در کمال ناباوری متوجه شدند که ماهی مالی در مقابل سم ریشه گیاه بارباسکو مقاوم هستند و علی رغم این که سنت کشتن ماهی ها به روش فوق دیگر از بین رفته اما این ماهی ها همچنان قابلیت ایمن بودن  در برابر سم گیاه بارباسکو را به فرزندان خود منتقل می کنند.


۹- ماهی سالمون صورتی وقت شناس

روش‌های دفاعی جانوران در نتیجه تهدیدات انسان (۲)

نگران نباشید! ماهی سالمون دوست داشتنی و لذیذ شما قرار نیست تغییر رنگ بدهد یا حتی بدنش دارای ترکیبات سمی شود اما تغییرات شدید آب و هوایی باعث شده که این گونه جانوری روشی جدید و جالب را برای زنده ماندن در شرایط جدید محیطی در پیش بگیرد. در دهه های اخیر در آلاسکا، این ماهی با افزایش دمای آب رودخانه ها مواجه شده است. این موضوع خبر بدی برای ماهی هایی بوده که با افزایش دمای آب دچار بیماری های بیشتری شده اند. اما سالمون ها به جای انتظار برای نابودی دست به کار شده و الکوی مهاجرت خود را به طور کلی تغییر داده اند. در واقع مطالعات نشان داده که این ماهی ها دو هفته زودتر از قبل مهاجرت خود را آغاز می کنند. اما قبل از این که این موضوع را یک تغییر رفتاری و نه یک تکامل کامل بنامید بهتر است کمی صبر داشته باشید.

روش‌های دفاعی جانوران در نتیجه تهدیدات انسان (۲)

مطالعات جدیدتر نشان داده که این رفتار جدید با تکامل و تغییر ژنتیکی در بدن ماهی سالمون صورتی همراه بوده است که گزینش طبیعی داروین را به خوبی به تصویر می کشد. پس در کمال ناباوری بدانید که ماهی های سالمون در گذشته بر اساس شرایط ژنتیکی خود تصمیم به مهاجرت می گرفتند و نه صرفاً بر اساس یک رویه رفتاری خاص و غیر قابل تغییر.


۱۰- بزهای کوهی شاخدار با شاخ های کوتاه تر از قبل

روش‌های دفاعی جانوران در نتیجه تهدیدات انسان (۲)

اینجا می خواهیم از حیوانی حرف بزنیم که بدون شک از روش تکاملش راضی نیست و دلیل اصلی این تکامل ناخوشایند نیز تنها حمله انسان ها بوده است. بز کوهی شاخ دراز آلبرتا در کانادا نام خود را به خاطر شاخ بلند و ترسناکشان گرفته اند. اما متاسفانه این شاخ های بلند باعث شده که بز کوهی آلبرتا نیز مانند فیل های آفریقا به هدفی برای شکارچیان سودجو تبدیل شوند که در نهایت شرایط را به نفع بزهایی که شاخ های کوتاه تری دارند تغییر داده است: باز هم انتخاب طبیعی. در حالت طبیعی بزهایی که شاخ های بزرگ تری داشتند غالب بوده و شانس بهتر و بیشتری برای زنده ماندن داشتند زیرا شاخ های بلندتر به معنای توانایی بیشتر در مبارزه و شانس بیشتر در جلب نظر بزهای ماده بود. اما شکار بی رویه بزهای شاخ بلند باعث شد که عکس این موضوع رخ دهد.

روش‌های دفاعی جانوران در نتیجه تهدیدات انسان (۲)

هر چند قوانین شکار بزهای وحشی در آلبرتا سختگیرانه تر شده و تنها می توان بزهایی را شکار کرد که شاخ هایشان به درجه رشد بسیار بالایی رسیده اما حتی بزهایی که دارای شاخ های بزرگی به اندازه مجاز برای شکار نیز  معمولاً در این زمان تنها ۵ سال سن داشته و به بیشترین مقدار جفت گیری و زاد و ولد خود نرسیده اند. این بدین معنا خواهد بود که در اغلب موارد بزهای نری که کشته می شوند هنوز نتوانسته اند جفت گیری زیادی داشته و بچه های بسیار کمی دارند. در طرف مقابل، بزهایی که شاخ های کوچک تری دارند می توانند به جفت گیری خود ادامه داده و احتمال شکار شدنشان بسیار کمتر است و با داشتن فرزندان بیشتر می توانند ژن های خود را به خوبی به فرزندانشان منتقل نمایند. بدین ترتیب در هر نسل شاهد کوچک تر شدن شاخ های بزهای کوهی آلبرتا خواهیم بود.


منبع: برترینها

فیلم: آموزش چند مدل تا کردن دستمال جیبی

برترین ها – پردیس بختیاری: در سال ۱۴۰۰ بود که قشر مرفه جامعه دستمال سینه را به عنوان یک اکسسوری پذیرفتند. بنابراین دستمال سینه تبدیل به سمبلی از قدرت و ثروت شد. حتی مردان فرانسوی عادت داشتند که به دستمال جیبی های خود عطر بزنند تا به کمک آن تا ساعت ها معطر بمانند. اما قرار دادن دستمال سینه در جیب کت نیز روش های خاص خود را دارد.

ما در این مطلب ۷ روش تا کردن دستمال سینه را به صورت تصویری برایتان آورده ایم. شما می توانید با توجه به سلیقه، تیپ و موقعیتی که در آن قرار دارید، یکی را انتخاب کنید.

تای مربعی

ویدیو: آموزش چند مدل تا کردن دستمال جیبی

 این روش تا کردن دستمال سینه یکی از راحت ترین روش هاست. برای درست کردن آن کافی است که دستمال را از وسط تا کنید، سپس یک بار دیگر آن را از وسط تا کرده و در نهایت قسمت بالایی را روی پایینی قرار دهید تا در جیب تان جا شود.

تنها نکته ای که باید به آن دقت کنید، صاف بودن تاها و مماس بودن لبه های آن است.

اگر وقت کافی برای تا کردن دستمال سینه تان ندارید، این روش که کمتر از ۱ دقیقه زمان شما را می گیرد، بهترین انتخاب برایتان خواهد بود.

برای چه موقعیتی مناسب است؟ این مدل دستمال سینه با کت و شلوار سفید بسیار جور در می آید، فقط یادتان باشد که دکمه بالایی پیراهن تان را حتما ببندید.

 در صورت پخش نشدن ویدئو بر روی تصویر زیر کلیک کنید.

ویدیو: آموزش چند مدل تا کردن دستمال جیبی 

تای مثلثی

ویدیو: آموزش چند مدل تا کردن دستمال جیبی

یکی از مدل های رایجی که اکثر آقایان از آن استقبال کرده اند، تای مثلثی است. این مدل به این دلیل که هم ساده و هم شیک است، طرفداران زیادی دارد.

برای این مدل دستمال را از وسط تا کنید، سپس آن را یک بار دیگر تا کرده و در نهایت دو گوشه  پایین را به سمت داخل بیاورید تا قسمت بالایی دستمال فرمی مثلثی به خود بگیرد.

برای چه موقعیتی مناسب است؟ خوبی این مدل آن است که می توانید آن را در موقعیت های مختلف، از میهمانی های رسمی و جلسات کاری گرفته تا مراسم غیررسمی، به کار گیرید. دقت کنید که جنس دستمال سینه تان پنبه ای یا کتان باشد.

 در صورت پخش نشدن ویدئو بر روی تصویر زیر کلیک کنید.

ویدیو: آموزش چند مدل تا کردن دستمال جیبی 

تای دو لبه ای

 ویدیو: آموزش چند مدل تا کردن دستمال جیبی

تای دو لبه ای به این صورت است که شما باید دستمال را از وسط به صورت مثلثی تا کنید، به گونه ای که لبه های آن روی هم مماس نشوند. سپس گوشه سمت راست مثلث را به سمت چپ برده، به طوری که تا لبه آن کمی فاصله داشته باشد. پس از آن دستمال را از سمت چپ به سمت راست تا کنید و اضافی آن را به پشت ببرید. فقط دقت کنید که دستمال را کاملا تخت در جیب تان قرار دهید تا فرم آن بهم نریزد. 

برای چه موقعیتی مناسب است؟ این مدل برای محیط کاری و جلسات رسمی بسیار مناسب است. شما می توانید این طرح را هم با پارچه های ساده و هم با پارچه های طرحدار تهیه کنید.

 در صورت پخش نشدن ویدئو بر روی تصویر زیر کلیک کنید.

ویدیو: آموزش چند مدل تا کردن دستمال جیبی 

تای سه لبه ای

 ویدیو: آموزش چند مدل تا کردن دستمال جیبی

برای درست کردن تای سه لبه ای، دستمال را از وسط تا کنید تا یک مثلث به دست آید. سپس دو گوشه های آن را به سمت بالا ببرید و به شکل اریب روی هم قرار دهید. حال دو لبه های راست و چپ باقی مانده را نیز به وسط تا کنید و در نهایت پایین دستمال را به سمت پشت تا کرده و آن را جیب کت تان بگذارید.

 برای چه موقعیتی مناسب است؟ یکی از بهترین مدل های تای دستمال سینه برای موقعیت های رسمی، مدل تای سه تایی است. از این جهت می توانید آن را برای مراسم خیلی شیک و رسمی مانند مراسم عروسی استفاده کنید.

 در صورت پخش نشدن ویدئو بر روی تصویر زیر کلیک کنید.

ویدیو: آموزش چند مدل تا کردن دستمال جیبی 

تای چهار لبه ای

 ویدیو: آموزش چند مدل تا کردن دستمال جیبی

برای درست کردن این مدل باید کمی در هنر اریگامی مهارت داشته باشید. کارتان را با تا کردن دستمال به دو نیمه و به شکل مثلثی آغاز کنید، به طوری که لبه های آن مماس نشوند. سپس درست مانند مدل قبل دو گوشه های دستمال را به داخل تا کنید تا به شکل اریب روی هم قرار گیرند. پس از آن دو گوشه های باقی مانده را نیز به سمت داخل بیاورید تا تای چهار لبه ای شما آماده شود.

از آنجا که این مدل تاهای زیادی دارد و احتمال دارد که پف کند، بهتر است که از دستمال سینه هایی با پارچه های نازک تر مانند کتان استفاده کنید.

برای چه موقعیتی مناسب است؟ از آنجا که این مدل، مدل خاص و منحصر بفردی است، برای مراسم فشن یا موقعیت های خاص مانند نمایشگاههای هنری، بسیار مناسب می باشد.

 در صورت پخش نشدن ویدئو بر روی تصویر زیر کلیک کنید.

ویدیو: آموزش چند مدل تا کردن دستمال جیبی 

تای بالشی

 ویدیو: آموزش چند مدل تا کردن دستمال جیبی

دستمال را به شکل مثلث تا کنید. سپس دو لبه آن را به سمت داخل بیاورید طوری که لبه های آن روی یکدیگر قرار گیرند. حال ۳ گوشه آن را به پشت ببرید و دستمال را در جیب تان قرار دهید.

برای چه موقعیتی مناسب است؟ شاید این مدل خیلی برای مراسم رسمی مناسب نباشد اما اگر دیگران از نزدیک به مدل آن دقت کنید، تلاش و مهارت شما را در درست کردن آن ستایش خواهند کرد. این مدل برای موقعیت های اداری مناسب است.

 در صورت پخش نشدن ویدئو بر روی تصویر زیر کلیک کنید.

ویدیو: آموزش چند مدل تا کردن دستمال جیبی 

تای گوش ماهی

 ویدیو: آموزش چند مدل تا کردن دستمال جیبی

در اولین مرحله دستمال سینه را از وسط به شکل مثلثی تا کنید. این کار را یک بار دیگر تکرار کنید. سپس دو طرف آن را به سمت داخل تا کنید تا روی هم قرار بگیرند. کمی گوشه های آن را به پشت ببرید تا باریک تر شود. سپس آن را در جیب تان قرار دهید و نهایت لذت را از آن ببرید. برای این مدل دستمال سینه، پارچه ای با طرح گلدار انتخاب کنید.

برای چه موقعیتی مناسب است؟  از آنجا که این مدل با پارچه های طرح دار زیبا می شود و کاملا هنری است، برای مراسم هنری مانند نمایشگاه یا تئاتر مناسب می باشد.

 در صورت پخش نشدن ویدئو بر روی تصویر زیر کلیک کنید.

ویدیو: آموزش چند مدل تا کردن دستمال جیبی


منبع: برترینها

بانداژ هوشمندی که با گوشی هوشمند کار می‌کند (+عکس)

پول‌نیوز – این بانداژ می‌تواند دوزهای تازه دارو را در طول زمان یا حتی انواع مختلف دارو را در زمان‌های خاصی به بدن برساند.

این بانداژ از الیاف رسانای الکتریکی ساخته شده که با هیدروژل پوشیده شده‌اند. این ژل به نوبه خود حاوی داروهایی نظیر آنتی بیوتیک‌ها، عوامل رشد یا مسکن می‌باشد. این بدان معنی است که داروهای مختلف می‌توانند تنها درون یک بانداژ و بر روی الیاف مختلف تعبیه شوند.

یک میکروکنترلر متصل (اندازه یک تمبر پستی) ولتاژ را از طریق الیاف انتخابی و در زمان انتخابی ارسال می کند. هنگامی که این کار را انجام می دهد، این فیبرها حرارت یافته و ژل‌هایی را که آنها را پوشش داده را نیز گرم می‌کنند. این باعث می شود که ژل، دارو را در محل زخم منتشر کند.

بانداژ هوشمندی که با گوشی هوشمند کار می‌کند (+عکس)

این میکروکنترلر می‌تواند به صورت بی‌سیم و توسط یک گوشی هوشمند یا تبلت فعال شود. در این بانداژ همچنین می‌توان سنسورهایی را تعبیه کرد تا گلوکز، pH و سایر شاخص‌های سلامت بافت پوست را اندازه‌گیری کنند.

این بانداژ همچنین می‌تواند در زمان نیاز به طور مستقل نیز خود را برای ارائه دارو فعال کند. پیش بینی شده است که این فناوری می‌تواند به طور خاص در درمان زخم بیماران دیابتی و یا دیگر زخم های مزمن و یا برای سربازانی که در میدان جنگ در معرض پاتوژن‌های مختلف هستند، مفید باشد.

دکترعلی تمایل، دانشمند ایرانی و استادیار دانشگاه نبراسکا می‌گوید: “این اولین بانداژی است که قادر به آزادسازی دوزهای مشخص و هدفمند دارو است.” “شما می‌توانید داروهای متعددی را با استفاده از این بانداژ به بدن ارائه کنید که این یک مزیت بزرگ در مقایسه با سایر سیستم ها است.”


منبع: پول نیوز

علاقه‌مندی شورون و توتال به میدان نفتی مجنون

علاقه‌مندی شورون و توتال به میدان نفتی مجنونپول‌نیوز – وزیر نفت عراق اعلام کرد که شورون و توتال در میان شرکت‌هایی هستند که برای توسعه میدان نفتی مجنون ابراز علاقه کرده‌اند.
رویال داچ شل ماه گذشته اعلام کرد که به دنبال تغییرات نامطلوب در شرایط مالی، با وزارت نفت عراق برای واگذار کردن فعالیت‌ها در میدان مجنون به دولت این کشور توافق کرده است.

جبار اللعیبی، وزیر نفت عراق اظهار کرد که بغداد مذاکرات با سایر شرکت‌های بین المللی درباره سهم شل در این میدان نفتی را آغاز نکرده زیرا هنوز تصمیم نهایی درباره برنامه شل برای خروج از این میدان گرفته نشده است.

بر اساس گزارش رویترز، وزیر نفت عراق گفت مذاکرات با شل ادامه دارد و ابراز امیدواری کرد که توافق مطلوبی برای هر دو طرف حاصل شود.


منبع: پول نیوز

واکنش اردوغان به تعلیق ویزا از سوی سفارت آمریکا: تلافی می کنیم

رئیس‌جمهوری ترکیه نسبت به افزایش تنش در روابط کشورش با آمریکا در پی توقف صدور روادید برای شهروندان ترکیه‌ای ابراز تاسف کرد.

به گزارش ایسنا، به نقل از سایت شبکه الجزیره، رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه در میان تنش دیپلماتیک روز افزون میان آمریکا و کشورش نسبت به تعلیق خدمات صدور ویزاهای غیرمهاجرتی از سوی سفارت آمریکا برای شهروندان ترکیه‌ای ابراز تاسف کرد.

وی در کنفرانس خبری مشترک با پترو پوروشنکو، همتای اوکراینی خود در کی‌یف در خصوص تصمیم واشنگتن که با اقدام مشابه ترکیه روبه‌رو شد، گفت: طبیعتا این تصمیم قبل از هر چیز حقیقتا ما را اندوهگین می‌سازد.

اردوغان تاکید کرد، کشورش در زمینه تعلیق صدور روادید با آمریکا مقابله به مثل کرد.

وی خاطرنشان کرد، مقامات وزارت خارجه ترکیه فورا در زمان صدور این تصمیم از جانب آمریکا با همتایان خود در واشنگتن تماس گرفتند.

در این راستا روز دوشنبه وزارت خارجه ترکیه فیلیپ کوسنت، معاون سفیر آمریکا در آنکارا را احضار و به وی ابلاغ کرد، واشنگتن باید از این موضع خود عقب‌نشینی کند.

در پی احضار دومین کارمند ترک‌تبار کنسولگری آمریکا در استانبول از سوی بازپرسان ترکیه‌ای آن هم چند روز بعد از بازداشت کارمند ترک‌تبار اول این کنسولگری تنش بین دو کشور شدت گرفته است.

خبرگزای آناتولی گزارش داد، کارمند مذکور برای ارائه پاره‌ای توضیحات احضار شده است.

تلویزیون ترکیه گزارش داد، این کارمند بازداشت شده اما خبرگزاری آناتولی این خبر را تایید نکرده بود

این کارمندان به اتهام وابسته بودن به جنبش فتح الله گولن روحانی مقیم آمریکا بازداشت شدند. آنکارا معتقد است جنبش گولن پشت کودتای ناکام ۲۰۱۶ قرار دارد.


منبع: عصرایران

نگاهی به سلاح آلمانی لایتگشوتز ۴۰

یکی از مشخصه های مشترکی که در تمامی سلاح های بدون لگد آلمان ها دیده می شود، این است که از گلوله های توپ معمولی با کارتریج های متفاوت استفاده می کنند.

عصرایران؛
مجله
تصویری سلاح-  لایتگشوتز ۴۰ که سلاحی بدون لگد
است (اسلحه ای که سبب به عقب رانده شدن گاز حاصل از احتراق هنگام شلیک شده و لگد
آن به طرز قابل توجهی کاهش می یابد)، توسط ارتش آلمان طی جنگ جهانی دوم ساخته شد.
تولید سلاح های بدون لگد در کمپانی راین متال به سال ۱۹۳۷ باز می گردد و هدف از
طراحی آن ها تجهیز سربازان نیروی هوایی به یک اسلحه پشتیبان سنگین بود که می
توانست توسط چتر نیز رها شود.

نگاهی به سلاح آلمانی لایتگشوتز 40

طراحی

نگاهی به سلاح آلمانی لایتگشوتز 40

یکی از مشخصه های مشترکی که در تمامی سلاح های بدون لگد
آلمان ها دیده می شود، این است که از گلوله های توپ معمولی با کارتریج های متفاوت
استفاده می کنند. این تنوع در کارتریج ها می توانست پاسخ گوی طراحی منحصر به فرد
اسلحه های مذکور باشد. لایتگشوتز ۴۰ از گلوله توپ 
۷٫۵ cm Gebirgsgeschütz
(Mountain Gun) 36 و همچنین  ۷٫۵ cm Feldkanone 16, neuer Art استفاده می کرد.  به کار گیری گلوله های مذکور منتج به صرفه جویی
بسیار در وقت و همچنین هزینه شد چرا که دیگر نیازی به راه اندازی خطوط تولید جدید
نبود.

نگاهی به سلاح آلمانی لایتگشوتز 40

اما مهم ترین مشکلاتی که در پی شکست پروژه لایتگشوتز به چشم
می خورد، بدین صورت تفسیر شد: نخست آن که گاز حاصل از احتراق خود منجر به رسوب و ایجاد
اختلال در مکانیسم شلیک سلاح می شد و دوم آن که پس از آتش ۳۰۰ دور، کل مجموعه دچار
لرزش ناگهانی شده و امکان استفاده دقیق وجود نداشت.

نگاهی به سلاح آلمانی لایتگشوتز 40

نگاهی به سلاح آلمانی لایتگشوتز 40

مشخصات تفنگ آلمانی لایتگشوتز ۴۰


نوع: سلاح بدون لگد


محل تولید: آلمان


مدت زمان خدمت: ۱۹۴۰ الی ۱۹۴۵


اپراتور اصلی: آلمان نازی


جنگ ها: جنگ جهانی دوم


تولید کننده: کمپانی راین متال


تعداد ساخته شده: ۴۵۰


وزن: ۱۴۵ کیلوگرم


طول: ۰٫۷۵ متر


طول لوله: ۴۵۸ میلی متر


وزن پرتابه: ۱۴٫۸ کیلوگرم (HE)


کالیبر: ۷۵ میلی متر


نواخت تیر: ۸ دور در دقیقه


برد موثر آتش: ۶،۸۰۰ متر

مطالب مجله تصویری سلاح
را در این لینک دنبال کنید.

 نگاهی به سلاح آلمانی لایتگشوتز 40


منبع: عصرایران

پرفروش‌ترین گوشی جهان معرفی شد

طبق فهرست منتشر شده، گوشی هوشمند آیفون ۷ اپل در نیمه نخست سال جاری میلادی ۲۰۱۷ ، عنوان پرفروش‌ترین گوشی را در جهان بنام خود ثبت کرده است.

به گزارش ایسنا، به نقل از وب سایت phonearena، موسسه IHS Markit فهرستی از پرفروش‌ترین گوشی‌های هوشمند سال ۲۰۱۷ را در وب سایت خود ارائه داده است که گوشی آیفون ۷ در صدر این فهرست قرار گرفته است.

پرفروش‌ترین گوشی جهان معرفی شد
در این رده بندی، گوشی‌های آیفون ۷ پلاس اپل، گلکسی گرند پرایم پلاس سامسونگ و آیفون ۶ اس مدل ۲۰۱۵ به ترتیب در رتبه های دوم، سوم و چهارم جای گرفته اند.

نکته جالب اینجاست که گلکسی اس ۸ و اس ۸ پلاس سامسونگ نیز به ترتیب در جایگاه پنجم و ششم این فهرست قرار گرفته اند.

البته با توجه به آنکه گوشی‌های گلکسی اس ۸ و اس ۸ پلاس سامسونگ تنها حدود یک ماه است که رونمایی و به بازار معرفی شده اند، جایگاه پنجم و ششم برای این گوشی ها خیلی دور از انتظار نیست و این دو پرچمدار سامسونگی نسبت به سایر گوشی های قرار گرفته در این فهرست، هنوز وقت دارند میزان فروش خود را در جهان بالا ببرند.

گوشی‌های آیفون ۶، آیفون ۶ اس و آیفون ۷ به ترتیب در نیمه نخست سال های ۲۰۱۵، ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ میلادی از جمله محبوب‌ترین و پرطرفدارترین گوشی هوشمند بازار بوده است.


منبع: عصرایران

شرایط وسوسه‌کننده شرکت‌های غیرمجاز لیزینگی/ گول آگهی های "3 ماه پولت را به من بسپار" را نخورید

«قرار بود ماشین را یک ماهه تحویل بدهند ولی هر وقت سری به شرکت لیزینگ زدم، دست به سرم کردند که برو تا یکی دو هفته دیگر ماشین را تحویلت می‌دهیم ولی روز از نو روزی از نو. ۲۵ میلیون پول یامفت دست‌شان بود و لازم نبود جوابم را بدهند. خلاصه اینکه بعد از ۴ ماه دوندگی فهمیدم‌؛ ای داد بی‌داد! کلی آدم مثل من فریب این شرکت را خورده‌اند و سرشان کلاه گشادی رفته‌. حالا ۶ ماهی می‌شود کفش فولادی به پا کرده‌ام و از این دادسرا به آن کلانتری و از این آگاهی به آن دادگاه می‌روم و نتیجه‌ای هم نگرفته‌ام.»

به گزارش ایسنا، «ایران» نوشت: حکایت شرکت‌های لیزینگی غیر قانونی از آن حکایت‌هایی است که انگار تمامی ندارد؛ هر روز توی اخبار و صفحات حوادث کلی توصیه و هشدار می‌خوانیم که به این شرکت‌ها اعتماد نکنید و فلان و فلان ولی گویی کسی گوشش بدهکار این حرف‌ها نیست و یکدفعه می‌بینی جلوی ساختمانی کلی آدم تجمع کرده‌اند که ایها الناس به دادمان برسید که زندگی‌مان را بردند!

هنوز چند صد نفری که درشرکت «نگین خودرو آفتاب» سرمایه گذاری کردند به پول‌شان نرسیده‌اند و رسیدگی به پرونده مدیرعامل این شرکت به پایان نرسیده‌ که اخبار دیگری منتشر می‌شود که شرکت دیگری کلاه بقیه را برداشته و طرف فراری است.

«علیرضا بستانی» یکی از کسانی است که به گفته خودش با هزار زور و زحمت پولش را از دهان شیر بیرون کشیده: «از توی آگهی یکی از روزنامه‌ها با این شرکت آشنا شدم. شرایطی که برای فروش گذاشته ‌بود خیلی معقولانه و به صرفه بود. نیمی از قیمت ماشین را نقد می‌گرفتند و بقیه را ۳۶ ماهه با سود ۱۲ درصد.

وقتی برای تشکیل پرونده رفتم و سفارش ماشین دلخواهم را دادم و پول را به حسابشان واریز کردم، برگه قراردادی برای امضا جلویم گذاشتند که اصلاً اجازه ندادند بخوانمش؛ گفتند امضایش کن! وقتی امضا کردم، مسئول تنظیم قرارداد گفت که ماشین را یکماهه تحویل می‌دهند و اگر به هر علتی موفق به این کار نشوند، حق ندارم تا ۳ ماه پول واریزی را از شرکت درخواست کنم وگرنه خسارتی را که به شرکت زده‌ام از اصل پولم کم می‌کنند.

یک ماه بعد که رفتم دنبال ماشین، گفتند هفته بعد و هفته بعد و هفته بعد… ۲ ماه گذشت و خبری از ماشین نشد. بالاخره بعد از کلی مراجعه و داد و بی‌داد و تهدید به شکایت، پولم را بعد از ۳ ماه گرفتم. وقتی برای پیگیری پول به آنجا می‌رفتم، فهمیدم کلی آدم مثل من پول داده‌اند برای خرید ماشین خارجی ولی خبری از تحویل نیست. آنها به این بهانه پول مردم را می‌گرفتند و با آن کاسبی می‌کردند و بعد از ۳ تا ۶ ماه اصل پول را برمی‌گرداندند.»

مردم به هشدارهای پلیس توجه کنند

چند سالی از پرونده شرکت «نگین خودرو آفتاب» به اتهام کلاهبرداری می‌گذرد و مدیرعامل آن در زندان به سر می‌برد و هنوز خبری از پرداخت پول به مالباختگان نیست. پلیس پس از بازداشت این مدیرعامل و پیگیری پرونده مالباختگان از مردم خواست با دقت بیشتری از شرکت‌های لیزینگی ماشین بخرند ولی انگار این توصیه‌ها آنقدرها نتیجه‌بخش نبود و به گفته سرهنگ کارآگاه محمدرضا ذاکر استقامتی، معاون مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی تهران امسال ۲ پرونده شکایت سریالی دیگر از شرکت‌های غیرمجاز لیزینگ به اداره کلاهبرداری آگاهی ارجاع شده ‌است.

سرهنگ استقامتی درباره فعالیت این شرکت‌های غیرمجاز به ما می‌گوید: «این شرکت‌ها با تبلیغات گسترده در شبکه‌های اجتماعی و درج آگهی در روزنامه‌ها و شرایط ایده‌آلی که عنوان می‌کنند، مشتریان را جذب کرده و با تنظیم قراردادهای یکطرفه پول آنها را می‌گیرند و با دست به سر کردنشان کلاهبرداری می‌کنند.

بیشتر این مالباختگان در تحقیقات عنوان می‌کنند که تعریف این شرکت را از این و آن شنیده‌ بودند و اصلاً تصور نمی‌کردند که سرشان کلاه برود. چراکه با چشم خود دیده‌ بودند که برخی از مشتری‌ها ماشین خود را از شرکت تحویل گرفته‌اند. باید بگویم که این شرکت‌ها برای اینکه مشتریان خود را فریب بدهند، صحنه‌سازی می‌کنند و با دست به دست کردن چند ماشین میان خود، طوری وانمود می‌کنند که یک شرکت معتبر هستند ولی واقعیت چنین نیست.»

شرایط وسوسه‌کننده!

«علوی»، یکی دیگر از کسانی که ۳ ماه است به‌دنبال پولی است که برای ماشین «ساندرو» به شرکت … در خیابان آزادی – بین اسکندری و دکتر قریب – پرداخته‌ است. او در آگهی یکی از روزنامه‌ها خوانده بود که این شرکت با دریافت ۱۵ میلیون تومان ماشین ساندرو تحویل می‌دهد و مابقی آن را با سود منصفانه‌ای ۳ ساله دریافت می‌کند. وعده‌ای که هیچگاه عملی نشد.

او درباره این کلاهبرداری به ما می‌گوید: «۳ ماه پیش به دفتر این شرکت رفتم. برادرم هم برای ثبت‌نام با من آمد چون گفته‌ بودند ماشین را به محض اینکه ۱۵ میلیون بپردازیم، تحویل می‌دهند. پول را تحویل دادیم و آنها ۵۳۰ هزار تومان هم بابت حق کارگزاری از هر کدام‌‌مان گرفتند و برگه‌ای هم جلوی‌مان گذاشتند که امضا کنیم. مهلت هم ندادند که بخوانیم. وقتی نوبت تحویل رسید، بهانه آوردند که کارگزارمان توی شرکت پارس خودور است و تا غروب ماشین‌ها را می‌آورد. ۱۵ روز ما را بردند و آوردند تا اینکه گفتند ۲ هفته دیگر صددرصد ماشین‌تان را تحویل می‌دهیم.

سرت را درد نیاورم ۲ ماه گذشت ولی خبری از ماشین نشد که نشد. هفته پیش به دفترشان رفتیم و تهدیدشان کردیم که اگر پول‌مان را ندهند شکایت می‌کنیم. در این رفت و آمدها فهمیدیم که خیلی‌‌های دیگر هم مشکل ما را دارند و اصلاً خبری از ماشین نیست. وقتی اصرارمان برای گرفتن پول زیاد شد، رفتار کارکنان شرکت هم تغییر کرد و با ناسزاگویی ما را بیرون کردند و چند روز بعد تماس گرفتند که به شرطی پول را برمی‌گردانند که همراهشان به محضر برویم و اعلام رضایت کنیم و اینکه هیچوقت از آنها شکایتی نمی‌کنیم. آنها حتی حاضر نشدند که آن ۵۳۰ هزار تومان حق کارگزاری را برگردانند.»

صحبت‌های علوی بهانه‌ای می‌شود که با چند شرکتی که در روزنامه … آگهی داده‌اند، تماس بگیریم. یکی از شرکت‌ها ۲۰۶ را با شرایط ۱۷ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان پیش قسط و ۱۲ چک ۲ ماهه به مبلغ یک میلیون و ۱۹۰ هزار تومان و ال ۹۰ را با پیش پرداخت ۲۰ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان و با ۱۲ چک ۲ ماهه به مبلغ ماهانه یک میلیون و ۳۳۰ هزار تومان تحویل می‌دهد.

اما شرکت دیگری با شرایط عجیب‌تری همین ۲ خودرو را تحویل می‌دهد؛ یک سوم قیمت اصلی خودرو با تحویل یک روز و بقیه پول با کارمزد ۱۲ درصد و در ازای دریافت ۶ چک ۶ ماهه!

هرکدام از شرکت‌های لیزینگی برای خودشان نرخی اعلام می‌کنند و آگهی برخی از آنها آنقدر وسوسه‌انگیز است که باید به بعضی‌ها حق داد که ناخواسته گرفتار دام شوند.

سرهنگ استقامتی درباره چنین شرکت‌هایی می‌گوید: «برخی از این شرکت‌های غیرمجاز که تحت نظر بانک مرکزی نیستند و اساسنامه‌ای هم ندارند در پوشش شرکت‌های لیزینگی فعالیت می‌کنند و با گرفتن پول مشتریان، ناپدید می‌شوند یا آنقدر مشتری را می‌برند و می‌آورند تا  از این پول کمال استفاده را ببرند. حساب کنید سود بانکی ۲۰ میلیون چقدر می‌شود؟ و این شرکت‌های غیرمجاز در ماه از چند نفر کلاهبرداری می‌کنند.»

وی به مردم توصیه می‌کند از شرکت‌هایی خریداری کنند که از بانک مرکزی مجوز گرفته‌‌اند و برای اطمینان بیشتر می‌توانند از پلیس هم استعلام بگیرند.

اما سازمان‌های دولتی برای پیشگیری از چنین کلاهبرداری‌هایی چه کرده‌اند؟ شاید تنها سازمان متولی، سازمان حمایت از حقوق مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان باشد که چندی پیش لیست شرکت‌های مجاز پیش فروش و لیزینگ خودرو را منتشر کرد.

روابط عمومی این سازمان در اطلاعیه‌ای که مردادماه منتشر کرده‌، عنوان کرده ‌است: «پیرو اطلاع‌رسانی‌های پیشین تأکید می‌شود شرکت‌های عرضه‌کننده خودرو به استناد ماده ۵ آیین‌نامه اجرایی قانون حمایت از حقوق مصرف‌کنندگان خودرو موضوع مصوبه ۲۸ دیماه سال ۹۵ هیأت محترم وزیران مکلف به اخذ مجوز پیش فروش خودرو از وزارت صنعت، معدن و تجارت هستند، بنابراین از هموطنان گرامی تقاضا می‌شود در صورت تمایل به خرید خودرو در قالب «پیش فروش» فقط شرکت‌هایی که دارای نماینده رسمی بوده و مشخصات آنها در سایت مرکز امور اصناف و بازرگانان ایران به نشانی www.gatc.ir درج شده و نسبت به اخذ مجوز پیش فروش از وزارت صنعت، معدن و تجارت اقدام کرده‌اند و در آگهی پیش‌فروش به آن اشاره شده انتخاب کنند و از ثبت‌نام در شرکت‌هایی که فاقد نمایندگی هستند هر چند تبلیغات گسترده‌ای از طریق چاپ آگهی در روزنامه‌ها و سایر رسانه‌های عمومی داشته باشند به‌دلیل جلوگیری از مشکلات آتی خودداری کنند.»

در ادامه این اطلاعیه آمده است: «لازم است متقاضیان خرید، زمان مراجعه به شرکت‌های عرضه‌کننده خودرو، مجوز پیش فروش و شماره مجوز مربوطه جهت پیش فروش خودرو که از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت صادر شده به منظور اطمینان از شرکت عرضه‌کننده درخواست کنند. لازم به توضیح است امکان ورود خودرو از سوی واردکنندگان غیر رسمی به صورت موازی، با توجه به پایان اعتبار ثبت سفارش‌های قبلی و عدم امکان ثبت سفارش جدید غیر ممکن است.»

شرکت‌های لیزینگی غیرقانونی هر روز با شکل و اسم دیگری از آگهی‌های این روزنامه و آن شبکه اجتماعی سر درمی‌آورند و با شگردهای جدیدی جیب طعمه‌هایشان را خالی می‌کنند؛ ۳ ماه پولت را به من بسپار.
منبع: عصرایران

زنجیر زدن بدل کی روش (عکس)

مرخصی اجباری عضو زرتشتی شورا جلال طالبی: بازیکن ایران تا ساعت ۴ صبح به هتل نیامده بود و پولی برای برگشتن به هتل نداشت/ حراست تیم ملی فکر می‌کرد من شراب می‌خورم زنجیر زدن بدل کی روش (عکس) سقوط متهم ۳۰ ساله از طبقه چهارم دادگستری رئیس فدراسیون جهانی بدنسازی به ایران می‌آید دختران من ۱۷ و ۲۵ ساله بود‌‌ند که به دست پدرشان کشته شدند/ شوهرم تهدید به قتل، اسیدپاشی و سوزاندن منو دخترانم کرده بود یک ایرانی و یک خارجی دستیار شفر می شوند طارمی به رای محرومیتش اعتراض کرد زمان دقیق دربی مشخص شد نشست نمایندگان مجلس با مسئولان صداوسیما/ رسانه ملی نباید تفکر و سلیقه خاصی را اعمال کند

آینده بچه هایمان در خطر است/ چه پیشنهادی برای اصلاح نظام آموزشی فشل کشور دارید؟  (۳۷۵ نظر)

خودکشی به سبک ایرانی!  (۳۵ نظر)

مدیر دبیرستان جیرفت: موی سر بچه ها را نزدم/ ضرب و شتم نبود بلکه دانش آموز از پشت سر به من حمله کرد  (۱۶ نظر)

شوخی تلخ روزگار با آقای وزیر  (۱۴ نظر)

ورود یک خانم ایرانی‌تبار به پارلمان نیوزیلند (+عکس)  (۱۰ نظر)

روحانی: نمی‌دانم چرا دیوار یک جناح همیشه کوتاه است/ اگر کسی تکرار کند که مردم بیایند پای صندوق باید تنبیه شود؟  (۱۰ نظر)

پایان یک حزب؟  (۱۰ نظر)

پیامدهای خطرناک ورود سپاه به لیست تروریستی آمریکا  (۹ نظر)


منبع: عصرایران

مرخصی اجباری عضو زرتشتی شورا

ثبت جهانی شهر یزد در فهرست یونسکو وام‌دار زیست دوستانه مردمان یزد در کنار اقلیت‌های دینی این شهر تاریخی است. حالا انتخاب دوباره سپنتا نیکنام، عضو زرتشتی شورای شهر یزد، با حاشیه همراه شده است.

به گزارش روزنامه شرق، حکم اخیر دیوان عدالت اداری از طریق فرمانداری به نیکنام ابلاغ شده و او هم حسب حکم دوهفته‌ای از فعالیت در شورای شهر یزد مرخصی گرفته است. پایان این مرخصی اجباری اما هنوز معلوم نیست، اینکه این مرخصی ١۵روزه به خداحافظی سپنتا نیکنام منجر خواهد شد یا اینکه پیگیری حقوقی نتیجه‌بخش بوده و او بار دیگر به صندلی‌اش در ریاست کمیسیون بودجه شورا باز خواهد گشت. شهیندخت مولاوردی، دستیار ویژه رئیس‌جمهوری در امور شهروندی، در همین زمینه به «شرق» گفت: «در تماس با یکی از نمایندگان استان یزد پیگیر این مسئله هستم. حکم اخیر دیوان عدالت اداری تعلیق موقت است و امیدواریم و انتظار هم این است که در حکم نهایی،‌این موضوع منتفی شود.        

 چرا که به ویژه در شرایط حاضر کشور بیش از هر زمان دیگری به همگرایی و  همبستگی و انسجام اجتماعی نیاز دارد و از سوی دیگر در چارچوب فصل سوم قانون اساسی حقوق ملت برای همه ایرانیان اعم از مقیم داخل یا خارج از کشور و فارغ از جنسیت و سن و قومیت و مذهب باید محقق شود.» مولاوردی همچنین تأکید کرده «به لحاظ حقوقی و قانونی هیچ منعی برای انتخاب و ادامه فعالیت عضو زرتشتی منتخب مردم‌ یزد در شورای آن شهر  وجود ندارد. افزون بر قوانین موجود، منشور حقوق شهروندی ابلاغی رئیس جمهور نیز بر این موضوع تأکید داشته و بر آن مهر تأیید می‌زند.»

سیدابوالفضل موسوی‌بیوکی، نماینده یزد، اما دغدغه دیگری دارد «مسلمانان و زرتشی‌ها در یزد تفکیک‌ناپذیرند. به‌جز برخی مراسم خاص، ما در اغلب مراسم کنار هم هستیم، از عزاداری سیدالشهدا گرفته تا شادی‌ها و غم‌هایمان. یادمان نرود که مسلمانان شهر یزد هم به سپنتا نیکنام رأی دادند». علیرضا رحیمی، نماینده تهران نیز، می‌گوید: «در وضعیتی که در شهرهایی مثل تهران و اصفهان و یزد به‌طور تاریخی اقلیت‌ها صاحب تاریخ و جغرافیا و ریشه و اصالت فرهنگی هستند، رویکرد محدودسازی فعالیت‌های اجتماعی آنها کج‌پنداری و انحراف آشکار از قانون اساسی است».او با تأکید بر اینکه مجلس مباحث حقوقی این پرونده را پیگیری خواهد کرد، تأکید کرده: «از همان ابتدا نظرم این بود که این پرونده تشخیص مصلحتی است و باید به مجمع برود تا تصمیم درست درباره‌اش گرفته شود. چون این تصمیم به‌واقع با مصلحت نظام سروکار دارد. در شرایط خیلی بدی هستیم.

شهر یزد در شرایطی به عنوان یک شهر جهانی در فهرست یونسکو ثبت شده که بخش عمده این ثبت جهانی ریشه در بُعد برخورد تمدن‌ها در یزد دارد. زندگی مسالمت‌آمیز با زرتشتی‌ها بخش مهمی از این زیست است که در پرونده جهانی ثبت شهر یزد در یونکسو نیز مورد تأکید قرار گرفته است».دستیار ویژه حسن روحانی در امور حقوق شهروندی نیز تأکید دارد «به لحاظ حقوقی و قانونی هیچ منعی برای انتخابات افرادی از اقلیت‌های مذهبی به‌رسمیت‌شناخته‌شده در قانون اساسی وجود ندارد. سوای قوانین موجود، منشور حقوق شهروندی نیز بر لزوم حفظ حقوق اقلیت‌های دینی و تلاش برای توسعه حضور آنها در ارکان سیاسی و اجتماعی تأکید دارد».

غلامعلی سفید، رئیس شورای شهر یزد نیز، به ایسنا گفته: «تلاش می‌کنیم در رأی قطعی مشکل حل شود.‌ فرماندار یزد با صدور ابلاغی حکم تعلیق موقت عضویت سپنتا نیکنام، عضو زرتشتی شورای اسلامی شهر یزد را صادر کرده است. این حکم روز گذشته به شورای شهر یزد ابلاغ شده و از طرفی سپنتا نیکنام هم به‌مدت ١۵ روز به مرخصی  رفته است». به گفته او «با توجه به تبعات سیاسی داخلی و خارجی که لغو عضویت عضو زرتشتی شورای شهر یزد می‌تواند برای کشور ایجاد کند، تلاش می‌کنیم در این فرصت ١۵روزه، با رایزنی با مسئولان کشور، شرایط تغییر حکم را ایجاد کنیم».

تفسیری از سخنان امام خمینی

سپنتا نیکنام مورد وثوق مردم یزد است. چه مسلمان و چه زرتشتی. هم در شورای شهر پیشین حضور داشته و هم در شورای کنونی شهر یزد. رئیس کمیسیون برنامه و بودجه است و به گفته نماینده شهر یزد، جوانی است متخصص که مردم به او اعتماد کرده‌اند و او هم در کارش درخشیده. سیدابوالفضل موسوی‌بیوکی به «شرق» می‌گوید: «مسئله را نباید سیاسی تحلیل کرد. این ماجرا کاملا یک قرائت حقوقی متفاوت از دو دیدگاه متفاوت است.

ما قانونی داریم که اگر شورای نگهبان مفاد قانونی را تصویب کرده دیگر قابل تغییر نیست. درعین‌حال در آیین‌نامه داخلی شورای نگهبان آمده که اگر شورای نگهبان در ارتباط با موازین شرعی دوباره به نتیجه رسید باید در آن قانون خاص اعلام نظر کنیم و این نظر نیز نافذ است. حضور افراد اقلیت‌های مورد تأیید قانون اساسی در مجلس برحسب قانون مشکلی ندارد.

 ولی در ارتباط با شورای اسلامی شهرها این را ایراد گرفته‌اند. برخی به فرمایش حضرت امام ارجاع داده‌اند، جایی که ایشان گفته در شهرهای اسلامی که اکثریت مردمش مسلمان‌اند، اقلیت‌های مذهبی نمی‌توانند در امور ریاستی حضور داشته باشند. در مجلس مسیر به شکلی است که شورای نگهبان قوانین را با موازین شرع تطبیق می‌دهد اما دلیل اینکه حالا شورای نگهبان با حضور اقلیت‌ها در شورا مخالفت کرده، فقدان حضور شورای نگهبان و نهاد مشابه نظارتی است. اینکه در حکومت محلی شوراهای شهر هستند که عوارض می‌گذارند و تصمیم می‌گیرند. حالا شورای شهر این  قوانین را تصویب می‌کند و نظارت و تطبقی بر آن نیست».

او درباره اینکه چرا با وجود طرح بحث درباره حضور اقلیت‌ها در بحبوحه انتخابات، مسئله تا به امروز به طول انجامیده نیز به «شرق» گفت: «خب در این موضوع رسیدگی به آن طولانی شد و موعد انتخابات برخی نقدها وارد شد. بعد، این اتفاق دقیقا زمانی افتاده که در انتخابات شوراها نتیجه صلاحیت‌ها مشخص شده بود. این موضوع به مجلس رسید و نماینده اقلیت زرتشتی –جناب اختیاری- نامه‌ای را به آقای لاریحانی نوشت و ایشان هم پاراف کردند که وفق مقررات اقدام شود. مقررات را بیشتر از این توضیح ندادند. به همین خاطر پیش از انتخابات مسئله به اینجا رسید، اما حالا تفسیر دیگری مطرح است».

عبدالله رمضان‌زاده، سخنگوی دولت اصلاحات، نیز در توییتی نوشته: «تعلیق عضویت عضو زرتشتی شورای شهر یزد با هیچ معیاری سازگار نیست». پیش از این علی مطهری‌،‌ نایب‌رئیس مجلس، حکم دیوان عدالت اداری را «خلاف قانون» خوانده بود. دیوان عدالت اداری به دنبال شکایت یکی از نامزدهای شکست‌خورده در انتخابات شوراها، در شهریورماه حکم به تعلیق عضویت سپنتا نیکنام داده است. مبنای حکم دیوان عدالت اداری نظر فقهای شورای نگهبان است. آنها بخشی از قانون انتخابات شوراها را خلاف شرع اسلام می‌دانند. سپنتا نیکنام، نامزد زرتشتی انتخابات شورای شهر یزد، به‌عنوان نفر هفتم وارد شورای شهر یزد شد.


منبع: عصرایران

رئیس فدراسیون جهانی بدنسازی به ایران می‌آید

سانتونخا سال گذشته نیز به ایران آمده بود و در مجمع عمومی سالیانه فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام شرکت کرد.

رئیس فدراسیون جهانی بدنسازی و پرورش اندام فردا به تهران خواهد آمد.

تسنیم- «رافائل سانتونخا» رئیس اسپانیایی فدراسیون جهانی بدنسازی و پرورش اندام فردا (چهارشنبه) به تهران می‌آید تا با برخی از مسئولان ورزش کشورمان دیدار کند.

وی که در یازدهمین سال حضورش در راس این فدرسیون جهانی قرار دارد، به احتمال فراوان دیداری نیز با مسعود سلطانی‌فر وزیر ورزش و جوانان خواهد داشت. البته هنوز ساعت این دیدار قطعی نشده است.

سانتونخا سال گذشته نیز به ایران آمده بود و در مجمع عمومی سالیانه فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام شرکت کرد.


منبع: عصرایران

جلال طالبی: بازیکن ایران تا ساعت ۴ صبح به هتل نیامده بود و پولی برای برگشتن به هتل نداشت/ حراست تیم ملی فکر می‌کرد من شراب می‌خورم

با تیمی قهرمان آسیا نشده و حتی مجوز جام جهانی را هم نگرفته اما کاری کرده که کی‌روش با تمام روزمه‌اش به دنبال تکرار آن است. او نتوانست تیمش را به مرحله حذفی جام جهانی ببرد اما پیروز بازی قرن شد.

به گزارش ایسنا، فوتبال به هیجانش معروف است اما او اهل جار و جنجال و بالا و پایین پریدن نیست. به قول خودش در محیط متفاوتی تربیت شده و رفتار و کردار بازیکنان فعلی، شباهتی به او ندارد. درست هم می‌گوید. کسی از جلال طالبی خاطره بدی در ذهن ندارد. جز ادب و نزاکت چیزی از او دیده نشده. او را به متانت و اخلاق خوبش می‌شناسند.

جلال طالبی، مربی تیم ملی ایران در جام جهانی ۹۸ فرانسه و جام‌ ملت‌های ۲۰۰۲ لبنان، این روزها استراحت می‌کند و بین ایران و آمریکا سفر می‌کند. حضور خانواده‌اش در آمریکا و علاقه به ایران، او را مرد سفر کرده است.

به پیشنهاد جلال طالبی، قرارمان را در یک کتاب‌فروشی که طبقه دومش یک کافه شیک و جمع و جور است، می‌گذاریم. با چند دقیقه تاخیر به کافه می‌رسیم و جلال طالبی مشغول خواندن نام کتاب‌ها است. از کودکی خود شروع می‌کند و به کم و کاستی‌های نسل جوان می‌رسد.

وقتی صحبت از جام جهانی و جام ملت‌ها می‌شود، حرف‌هایی می‌زند که هنوز هم فوتبال ایران گرفتار آن است. او از عدم تعهد برخی از فوتبالیست‌ها به ملت و کشورشان می‌گوید. صحبت از بازیکنانی می‌شود که در شب سرنوشت‌ساز برای کشورشان به دنبال خوش گذرانی هستند و به فکر مردمی نیستند که برای یک برد و باخت تیم ملی کشورشان، سکته می‌کنند.

مصاحبه ۱۲۰ دقیقه‌ای جلال طالبی را در ادامه می‌خوانید:

** به جز فوتبال چیزی نداشتیم

آن موقع چیزی دیگری به جز فوتبال نبود. به آن صورت امکانات وجود نداشت. نه من، بلکه اکثر بچه هایی که فوتبالیست شدند، در کوچه، خیابان و زمین خاکی بازی می‌کردند. اگر سالن‌های بسکتبال، والیبال و پیست اسکی بود، به سمت فوتبال نمی‌رفتیم. راحت‌ترین چیزی که در اختیار ما بود، یک توپ پلاستیکی و زمین خاکی بود. با بچه محل‌ها، تیمی تشکیل دادیم، بازی می‌کردیم، زخمی می‌شدیم و بعد هم دعوای پدر و مادر بود.

** جای زمین‌های خاکی را آپارتمان‌ها گرفتند

سن‌مان که بالاتر رفت، عضو باشگاه شدیم. در میدان فوزیه (میدان امام حسین فعلی) زندگی می‌کردیم. نزدیک‌ترین باشگاه به ما تهران‌جوان بود که در میدان ژاله (میدان شهدا فعلی) قرار داشت. من و هفت، هشت نفر از بچه‌ محل‌هایم در تیم تهران‌جوان بازی می‌کردیم. همه با هم به آن‌جا رفته بودیم. از تهران‌جوان هم به دارایی و بعد به تیم ملی رفتم. به آن صورت امکانات نبود ولی زمین خاکی زیاد بود. این زمین‌ها از نسل فعلی گرفته شده است. جای زمین‌های خاکی را آپارتمان‌ها گرفتند. در دوران ما، بچه‌ها در حیاط‌ خانه‌ها بالا و پایین می‌پریدند.

آن موقع می‌گفتند روشن‌فکران و ضد حکومتی‌ها در شاهین هستند. از آن طرف می‌گفتند تاج تیم شاهنشاهی است

** معمولا طبقه پایین جامعه به سمت فوتبال، والیبال و بسکتبال می‌رود

نه این که الان امکانات کافی باشد اما شهرداری بخشی از زمین‌ها را در اختیار نسل جوان قرار داده است. تلاش کردند در حد توان به نسل جوان کمک کنند اما اصلا کافی نیست. اگر بچه‌های ما زمان و مکان داشته باشند، می‌توانند به سراغ علایق خود بروند. متاسفانه بچه‌ها برای استخر رفتن، باید پول بپردازند. مسئولان خوب کار نکردند. هر کودکی که بخواهد هفته‌ای سه روز به سالن برود، باید ۶۰۰ هزار تومن بدهد. متاسفانه مسئولان بیشتر مسائل مالی را در نظر دارند و کمتر به پرورش و تقویت جوانان و ورزش نگاه می‌کنند. معمولا طبقه کم درآمد جامعه به سراغ چنین ورزش‌هایی می‌رود. ثروتمندها کمتر به سمت فوتبال، والیبال و بسکتبال می‌روند و در عوض به سمت اسکی، اسب سواری و … می‌روند. باید نگاه‌ ویژه‌ای به بچه‌ها و نسل جوان داشته باشند. فساد در کشور زیاد شده و خطر آلودگی به اعتیاد در کمین جوانان است. باید به جوانان توجه کنند. اگر من ۳۰۰ هزار تومان برای تفریح فرزندم نداشته باشم، بچه من کجا باید برود؟

** بازیکنان تیم ملی، از دبیرستان فوتبال خود را شروع می‌کردند

آن موقع در دبیرستان‌ها مسابقات فوتبال به صورت دوره‌ای برگزار می‌شد. تیم‌های برتر هر منطقه با هم بازی می‌کردند. اکثر بازیکنانی که در باشگاه‌ها و تیم‌ملی بودند، از دبیرستان شروع می‌کردند. نزدیک به ۷، ۸ هزار تماشاگر برای دیدن بازی‌های مدارس می‌آمدند. تیم ملی کویت برای انجام بازی دوستانه به ایران آمده بود اما به دلایلی نمی‌توانست در ورزشگاه امجدیه ( شهید شیرودی فعلی) به میدان برود. به همین دلیل برای بازی با تیم منتخب دبیرستان‌ها به زمین شماره سه پایین میدان ژاله (میدان شهدا فعلی) رفتند. منتخب دبیرستان‌ها آنقدر قوی بود که با پنج، شش گل تیم ملی کویت را شکست داد. در مدارس فوتبالیست خوب زیاد بود. تماشاگر هم می‌آمد و خیلی به فوتبال ایران کمک کرد. بعضی از روزها صبح ساعت هفت، به زمین شماره دو ورزشگاه امجدیه می‌رفتیم و بعد از فوتبال بازی کردن، به مدرسه می‌رفتیم. متاسفانه الان فضا برای دویدن هم وجود ندارد.

** از بچه محل‌ها فقط من به دارایی رفتم

مرحوم علی اکبر محب مسئول تیم دارایی بود. او تیم دیگری به اسم تهران جوان داشت که دسته دوم تیم دارایی بود. من ۱۶ سالگی در تهران‌جوان بودم و یک سال بعد جدا شدم. از بچه محل‌ها فقط من را برای بازی در دارایی انتخاب کردند. آن زمان ناصر نوآموز، داود و رضا حیدری، حاج نصرالله، غلام حسین نوریان، مصطفی عرب و … در دارایی بازی می‌کردند.

** آرزویم بازی برای تیم ملی بود

در دوران کودکی و نوجوانی من، جدیکار، پرویز کوزه کنانی، مسعود برومند، عارف قلی زاده، داود حیدری، ناصر نوآموز، جعفرزاده و … بازیکنان تیم ملی را تشکیل می‌دادند. نام خیلی‌ها در خاطرم نیست. از بین آن بازیکنان، فقط آقای دهداری یکی، دو سال همبازی ما بود. آرزوی من بود که بتوانم برای تیم ملی بازی کنم.

** پرویز کوزه‌کنانی بازیکن مورد علاقه من بود

بازی پرویز کوزه کنانی را دوست داشتم. او فیزیکی بازی می‌کرد. آقای مسعود برومند  هم فوتبالیست خوش استیلی بود. خدا بیامرزدش. توپ را خوب کنترل می‌کرد و با سر بالا بازی می‌کرد. سبک بازی او با همه فرق می‌کرد چون در مدارس آمریکایی بیروت درس خوانده بود و مربیان بهتری داشت. او فوتبال را به روزتر بازی می‌کرد. چون مهاجم بودم، آقای کوزه کنانی را دوست داشتم. هنوز هم با او در آمریکا در ارتباط هستم.

ایویچ بدون مقدمه گفت “شما به ایتالیا آمدید که به من بگویید چطور فوتبال بازی کنم؟” به او گفتم “به خودم اجازه این کار را نمی‌دهم؛ من آمدم از شما یاد بگیرم”. مجددا ایویچ گفت “شما آمدید بازیکنان بهمن را به تیم من وارد کنید”. منظور او استیلی، خاکپور و لطیفی بود. پیش خودم گفتم اگر من می‌توانستم به تیم تو بازیکن قالب کنم، که ایویچ نمی‌شدی

** بازی نویدکیا، نامجو مطلق و کریمی را دوست دارم

به سبک بازی محرم نویدکیا، مجید نامجو مطلق، علی کریمی و … علاقه مند بودم. نه این که بهترین بازیکنان بعد از ما باشند اما به آنها علاقه‌مند بودم.

** چند سال کار ناشایست کردم و آقای گل شدم

به طور کلی در دارایی مهاجم بودم اما در تیم ملی در پست هافبک نفوذی به میدان می‌رفتم. در تیم ملی هیچ وقت مهاجم نبودم. بیشتر بازیکن آزاد بودم. در باشگاه هم مهاجم بودم و چند سال کار ناشایست کردم و آقای گل شدم!

** بازیکنان تاج فوتبال بازی می‌کردند و کاری به مسائل سیاسی نداشتند

در آن دوره تحصیلات خیلی مهم بود. در بین فوتبالیست‌ها دکتر و مهندس هم داشتیم. چند باشگاه بودند که بازیکنانش تحصیلات دانشگاهی داشتند. باشگاه شاهین که از بازیکنان باسواد بهره‌مند بود، تا حدودی به مسائل سیاسی برمی‌گشت. آن موقع می‌گفتند روشن‌فکران و ضد حکومتی‌ها در شاهین هستند. از آن طرف می‌گفتند تاج تیم شاهنشاهی است. در حالی که این طور نبود. تیمسار خسروانی آجودان شاه بود و مالک باشگاه تاج هم بود و به خاطر رابطه‌های خود منابع مالی استقلال را تامین می‌کرد اما بازیکنان و مربیان ارتباطی به شاه و دولت نداشتند. شاید تیم امتیازاتی از دستگاه می‌گرفت اما بازیکن، فوتبال خود را بازی می‌کرد. آن موقع بازیکنان دو تیم علاقه داشتند، درس بخوانند. این طور نبود که تحصیلات بازیکنان شاهین بیشتر از بازیکنان تاج باشد. پرویز کوزه‌کنانی، بازیکن تاج فارغ التحصیل دانشگاه تهران بود. شاهین شعار اول درس، دوم اخلاق و سوم ورزش را داشت. البته این در شعار بود. برای مثال جاسمیان یک بازیکنی بود که از شهرستان آمده بود و در خط دفاع بسیار خوب بازی می‌کرد. آیا باید به او می‌گفتند چون سواد دانشگاهی نداری، فوتبال بازی نکن!

** برای آموزش کشاورزی به شاهرود رفتم

در فوتبال درآمدی نبود و هر کسی از طریق دیگری منبع درآمدی داشت. آن موقع سپاه دانش و سپاه بهداشت وجود داشت. ما را برای تدریس به شهرستان‌ها می‌فرستادند. به روستایی می‌رفتیم که هیچ نداشت. خودمان دو تا اتاق درست می‌کردیم، تخته سیاه می‌آوردیم و درس می‌دادیم یا مثلا نحوه درست کشاورزی را آموزش می‌دادیم. من جزوه دسته‌ای بودم که برای آموزش کشاورزی به شهرستان‌ها می‌رفتم. من تنبل بودم و فقط توانستم دیپلم کشاورزی را بگیرم. یک سال و نیم در روستای گرمه از توابع شاهرود بودم. آن‌جا برای مردم، مدرسه و حمام هم درست کردیم. بعد از آن برای ادامه تحصیل به مدرسه عالی ورزش که تازه افتتاح شده بود، رفتم. یک سال و نیم هم ادامه تحصیل دادم اما به خاطر ازدواج و مشغله‌های کاری ادامه ندادم و مسیر زندگی من عوض شد. سپس از ناحیه پا مصدوم شدم و به انگلیس رفتم و نتوانستم درسم را تمام کنم. البته آن‌جا دوره مربیگری گذراندم و به تهران برگشتم. بعد از مصدومیت، وارد عرصه مربیگری شدم.

** در اندونزی مربیگری می‌کردم که انقلاب شد

در سنگاپور کار می‌کردم که ایویچ کارش را در تهران شروع کرد. در سال اولی که  فوتبال حرفه‌ای سنگاپور راه‌اندازی شده بود، مربیان مختلفی را از کشورهای جهان به سنگاپور آورده بودند و من هم به این کشور رفتم. استیلی و خاکپور را هم به عنوان بازیکن لژیونر آورده بودم و قهرمان لیگ و مسابقات جام حذفی شدیم. بعد از اتمام قراردادم در سنگاپور، فدراسیون فوتبال اندونزی تماس گرفت و از سنگاپور به اندونزی رفتم و سرمربی تیم ملی المپیک این کشور شدم. شش ماه در اندونزی کار می‌کردیم که انقلاب شد. مردم به کوچه و خیابان ریختند که دیدم همه چیز به هم خورده و در فدراسیون را بستند. سفارت ایران هم به اتباع ایرانی دستور داد که کشور را ترک کنند. البته یک درگیری هم با فدراسیون فوتبال اندونزی داشتم؛ پولی را که باید به عنوان پیش پرداخت می‌دادند، نداده بودند. بعدا شکایت کردم و حقم را گرفتم.

تا دلتان بخواهد بی‌معرفتی و اختلاف بین بازیکنان پرسپولیس و استقلال وجود داشت بود. چشم دیدن همدیگر را نداشتند. این که می‌گویم نداشتند، یعنی نمی‌توانستند همدیگر را ببینند. از طرفی، به جای تمرکز روی تیم ملی، به فکر مسائل دیگری بود

** صفایی ‌فراهانی دورادور من را می‌شناخت و با برادرم عکس انداخته بود

از سنگاپور به آمریکا رفتم و بعد از گذشت کمتر از یک ماه از باشگاه بهمن تماس گرفتند و گفتند اگر مایل به همکاری با تیم هستید، برای مذاکره به ایران بیایید. من هم تیم نداشتم و در نهایت هدایت تیم بهمن را قبول کردم. چهار ماه از حضور در بهمن نگذشته بود که سرپرست تیم پیغام داد صفایی فراهانی، رییس فدراسیون فوتبال می‌خواهد من را ببیند. این جلسه نخستین باری بود که او را می‌دیدم. صفایی سابقه من را می‌دانست و گفت که با برادر کوچک‌تر من که در عقاب بازی می‌کرد، عکس هم انداخته است. گفت قصد داریم کمیته فنی تشکیل بدهیم و شما هم عضو شوید. مرحوم امیرآصفی هم عضو کمیته بود. بار اول عذر خواهی کردم و گفتم آقای صفایی من گرفتار بهمن هستم و هنوز شناخت خوبی از این تیم ندارم. نمی‌خواهم در کارم فاصله بیفتد. البته نقش کمیته فنی را زیاد درک نمی‌کنم.

** صفایی از من خواست عملکرد تیم ملی را در ایتالیا زیر نظر داشته باشم

هنوز تیم ملی به بروجرد نرفته بود که ایویچ سر تمرین بهمن آمد و گفت چند بازیکن خوب تیمم را به او معرفی کنم. ستار همدانی، علی لطیفی و محمد نوازی را معرفی کردم. نوازی را نگه نداشت اما لطیفی و همدانی را برای جام جهانی نگه داشت. این اولین دیدار من و ایویچ بود. قبل از آن، او را از نزدیک ندیده بودم. تیم به بروجرد رفته بود و تا اعزام تیم ملی به ایتالیا برای حضور در جام جهانی ۱۰ روز مانده بود. از فدراسیون روی تلفن خانه پیام گذاشته بودند که صفایی می‌خواهد من را ببیند. او گفت بنا به دلایلی با مرحوم امیرآصفی قصد همکاری نداریم. از شما می‌خواهم تشریف بیاورید و مسئول کمیته فنی شوید و به عنوان نماینده من و فدراسیون فوتبال، همراه تیم ملی باشید و در پایان اردو بگویید چه اتفاقی افتاده است. خودم پیشنهاد دادم اگر قرار است تمرین تیم ملی را زیر نظر داشته باشم، جزوه‌ای از تمرینات تیم ملی درست می‌کنم که به کار مربیان جوان‌تر بیاید و همه استفاده کنیم.

** ایویچ گفت چرا کنار زمین نشستی؟ برو روی سکو!

لباس فرم همه بازیکنان سفارش و دوخته شده بود. صفایی گفت فلان جا برو و لباست را سفارش بده. اولین برخوردم با تیم ملی زمانی بود که سفارت رم در تهران تیم ملی را به صرف شام دعوت کرده بود. آن‌جا بچه‌ها و ایویچ را از نزدیک دیدم. ایویچ طوری رفتار کرد که مثلا من را ندیده است. بچه‌ها می‌دانستند که من همراه تیم هستم و به این دلیل به ایتالیا می‌روم. می‌گفتند آقای طالبی چشم و گوش آقای صفایی است. روز اولی که تمرین برگزار شد، من روی نیمکت نشستم و از تمرین تیم ملی نت‌برداری می‌کردم که مثلا کارهای سرعتی، استقامتی و بازی درون تیمی انجام شد. ایویچ پیغام داد “چرا اینجا نشستی؟ برو بالا روی سکو بنشین”. این در حالی بود که من ۵۰ متر با زمین فاصله داشتم. روز بعد روی سکوها و بین همهمه هواداران نشستم و دیگر نت‌برداری هم نکردم. شب که به هتل می‌رفتیم، می‌نوشتم بازیکنان چطور تمرین می‌کردند.

** ایویچ گفت ایتالیا آمدی که به من فوتبال یاد بدهی؟

یکی، دو روز قبل از بازی با رم، احساس کردم اطرافیان چیزهایی به او می‌گویند و او ناراحت است. با من خیلی سرد برخورد می‌کند. برای صرف صبحانه به لابی رفتم و دور میز آن‌ها نشستم. آقای ذوالفقارنسب و مالکی هم بودند. از ایویچ اجازه گرفتم و نشستم. او بدون مقدمه گفت: “شما به ایتالیا آمدید که به من بگویید چطور فوتبال بازی کنم؟” به او گفتم: “به خودم اجازه این کار را نمی‌دهم؛ من آمدم از شما یاد بگیرم”. مجددا ایویچ گفت: “شما آمدید بازیکنان بهمن را به تیم من وارد کنید”. منظور او استیلی، خاکپور و لطیفی بود. پیش خودم گفتم اگر من می‌توانستم به تیم تو بازیکن قالب کنم که ایویچ نمی‌شدی. احساسم این بود که او نظر مساعدی روی من ندارد و فکر می‌کند مزاحم هستم. به نوآموز گفتم: “برای من بلیط بگیر که به تهران برگردم. اگر من این‌جا باشم برای تیم مشکل ایجاد می‌کنم.” نوآموز گفت: “نمی‌توانم اجازه دهم تو ایتالیا را ترک کنی. صفایی برای بازی با رم می‌آید و آن موقع با خودش صحبت کن.” دیگر در تمرین‌ها هم شرکت نمی‌کردم و گفتم با آمدن صفایی من ایتالیا را ترک می‌کنم. یک روز مانده به بازی با ایتالیا مادر صفایی فوت کرد و او به ایتالیا نیامد و در نتیجه از ماجرا هم خبردار نشد.

وقتی پیشنهاد هدایت تیم ملی را دادند، با خودم گفتم که تمام عمرم را در فوتبال گذاشته‌ام. مربی و بازیکن تیم ملی بودم. دوره‌های مربیگری را رفتم. اگر هدایت تیم ملی را قبول نکنم، پس برای چه هستم؟ اگر قبول نکنم، از همین اول شکست خورده‌ام

** ایویچ مقابل رم ترکیب بدی انتخاب کرد

بازی دوستانه تیم ملی با رم فرا رسید و آن اتفاق افتاد. بارها گفتم که برای هر تیمی در دنیا، روز بد وجود دارد. مساله توانایی و دانش مربی نیست. وقتی نبض بازی از دست آدم برود، بازگرداندن نتیجه کار سختی است. البته به نظر من ایویچ ترکیب را خوب نچیده بود. زرینچه را دفاع آزاد، منصوریان را مهاجم و … گذاشته بود. از طرفی ایویچ سه روز مانده به بازی با رم، فشار تمرینات را از ۹۰ درصد به ۵۰ درصد کاهش داد ولی تغذیه بازیکنان تغییری نکرد و همان کالری را به بازیکنان می‌دادند. دو جلسه تمرین به یک جلسه تمرین تبدیل شد. بچه‌ها مقداری سنگین بودند. البته این برداشت من است. رمی‌ها از هر جا زدند، وارد دروازه ایران شد. بچه‌ها کاملا به هم ریخته بودند. برزیل هم در جام جهانی هفت گل از آلمان خورد. فوتبال این مسائل را دارد.

** شکست ایران مقابل رم برای صفایی گران تمام شد

قبل از مسابقه صفایی در روزنامه‌ها گفته بود که تیم‌ملی واقعی را در ایتالیا می‌بینید. با این باخت از تلویزیون به صفایی زنگ زده بودند که از ما می‌خواهند نیمه دوم بازی با رم را نشان ندهیم. گویا به عنوان رییس فدراسیون، شکست برابر رم برای او گران تمام شده بود. تا شب قبل از بازی صفایی فراهانی می‌گفت ایویچ از بهترین مربیانی است که به ایران آمده است. او از نظر سیاسی هم دچار مشکلاتی شد و مردم ناراحت بودند.

** ایویچ عصبانی بود و بازیکنان را به هم می‌ریخت

ایویچ همیشه می‌گفت بازیکنان را محک می‌زنم. در فاصله ۲۵ روز تا جام جهانی نباید بازیکنان اصلی، سه بازی کنار هم به میدان بروند؟ بچه‌ها می‌گفتند ما نمی‌توانستیم با ترکیب او بازی کنیم. تقصیر ایویچ هم نبود. بچه‌ها آمادگی نداشتند. ایویچ تا حدوی هم عصبانی بود و همین رفتار، بازیکنان را به هم ریخته بود. البته بچه‌ها از نظر فیزیکی و آمادگی جسمانی بی‌نظیر بودند و هیچ مشکلی برای ادامه کار نبود و ما فقط ترکیب را عوض کردیم.

برخی‌ها دوست داشتند سرمربی تیم از کانال آن‌ها انتخاب شود که هر کسی را وارد تیم ملی کنند و با قراردادهای سنگین به باشگاه‌ها بفروشند. این افراد الان هم هستند

** صفایی گفت سفارت ایران با ایویچ تسویه حساب می‌کند و تو سرمربی می‌شوی

بعد از بازی به خاطر هفت گلی که دریافت کرده بودیم، تا سه صبح بیدار بودیم. همه بازیکنان عصبی بودند. صفایی با من تماس گرفت و گفت “تصمیم به قطع همکاری با ایویچ گرفتیم و او از این لحظه سرمربی نیست و به او گفتیم با سفارت ایران در ایتالیا تسویه حساب کند. با توجه به شناخت‌تان از تیم، شما مسئولیت تیم را برای جام جهانی دارید. قبول می کنید؟” به صفایی گفتم پنج دقیقه وقت بدهید تا فکر کنم.

** اگر هدایت تیم ملی را قبول نمی‌کردم، شکست می‌خوردم

با خودم فکر کردم، من تمام عمرم را در فوتبال گذاشته‌ام. مربی و بازیکن تیم ملی بودم. دوره‌های مربیگری را رفتم. اگر الان قبول نکنم، پس برای چه هستم؟ اگر قبول نکنم، از همین اول شکست خورده‌ام. به اضافه این که، قابلیت بچه‌های خودمان را می‌دانستم و به آن‌ها ایمان داشتم. هنوز پنج دقیقه نشده بود که صفایی مجددا زنگ زد و گفتم اگر شما حمایت می‌کنید، هدایت تیم ملی را قبول می‌کنم.

** خیلی‌ها دوست داشتند به جای من آدم خودشان در تیم ملی باشد

خیلی‌ کارشکنی‌ها شد. برخی دوست داشتند سرمربی تیم ملی از کانال آن‌ها انتخاب شود که هر کسی را وارد تیم ملی کنند و با قراردادهای سنگین به باشگاه‌ها بفروشند. این افراد الان هم هستند. با انتخاب من، مخالفت‌ها شروع شد اما خوشبختانه، بعد از شروع جام جهانی، یواش یواش اختلاف‌ها و انتقادها کمتر شد. بازی‌های بدی را در جام جهانی انجام ندادیم.

** بعد از جام جهانی به خاطر فشار زیاد از تیم رفتم

به خاطر فشار روحی و روانی موجود، درباره برخی مسائل نگران بودم. من در محیط دیگری تربیت شده بودم. رفتار من با مربی و بازیکنان بزرگ‌تر به شکل دیگری بود. از جام جهانی که برگشتم، گفتم اجازه دهید مرخص شوم و بروم و همین طور هم شد.

** با درخواست صفایی، پورحیدری را برای سرمربیگری پیشنهاد کردم

بعد از مسابقات به آمریکا رفتم و قصد استراحت داشتم. صفایی از من خواست یک نفر را به او معرفی کنم. من هم از میان مربیانی که از نظر اخلاقی سالم بودند، پورحیدری را معرفی کردم و پورحیدری سرمربی تیم ملی شد.

شب می‌آمدم لابی هتل، می‌دیدم برخی از بازیکنان به دنبال مسائل دیگری بودند و به جای استراحت، به سر و وضع خود می‌رسیدند. به موهایشان ژل زده‌اند. می‌رفتم بالا و نیم ساعت بعد می‌آمدم، می دیدم دو نفر دیگر در لابی نشستند.

** به جای مربی آلمانی، مدیرفنی تیم‌های پایه شدم

تیم ملی برای دو بازی دوستانه به کانادا آمده بود. وقتی با پورحیدری صحبت می‌کردم، صفایی متوجه صدای من شد و گفت که برای من اتاق گرفته و اگر می‌توانم خودم را به کانادا برسانم. من هم روز بعد به کانادا رفتم. صفایی گفت که می‌خواهد با یک مربی آلمانی برای مدیریت تیم‌های ملی صحبت کند و خواست که من هم در جلسه باشم. ساعت شش یا هشت همان روز به لابی رفتم که جلسه را برگزار کنیم اما صفایی گفت: “با توجه به صحبت‌ها و رفتارهایی که از او دیدم و شنیدم، احساس می‌کنم نمی‌توانیم با او کار کنیم. شما مسئولیت فنی تیم‌های ملی را قبول می‌کنید؟” به صفایی گفتم: “من از شما چیزی جز مدیریت خوب و منصفانه ندیدم. من در خدمتم.”

** با رفتن پورحیدری به استقلال، صفایی گفت تو او را به من معرفی کردی!

دقیقا دو هفته به شروع جام ملت‌های فوتبال آسیا مانده بود. منصور پورحیدری آمد و گفت که با استقلال قرارداد بسته و به این تیم می‌رود. به منصور گفتم حتما از صفایی اجازه بگیر. او هم گفت با صفایی صحبت می‌کنم. وقتی صفایی از این موضوع با خبر شد، گفت منصور را تو به من معرفی کردی. به او گفتم: “پورحیدری تیم را قهرمان بازی‌های آسیایی کرد. من آدم بدی را به تو معرفی نکردم اما نمی‌دانم چرا به استقلال رفت”. البته منصور به صفایی زنگ نزد و به استقلال رفت. همین موضوع، صفایی را عصبانی کرده بود. او می‌گفت حالا ۲۰ روز مانده به مسابقات، مربی خارجی از کجا می‌تواند تیم را آماده کند؟

** دنبال مربیگری نبودم اما مجبور به پذیرفتن هدایت ایران شدم

صفایی از من خواست هدایت تیم را قبول کنم تا بعد از مسابقات مربی جدیدی انتخاب کنند اما من اصلا نمی‌خواستم در تیم ملی باشم. در هفته اولی که تمرینات شروع شد، بازیکنان استقلال نبودند. آن‌ها که آمدند، پرسپولیسی‌ها رفتند. هر دو تیم درگیر جام باشگاه‌های آسیا بودند. آن موقع تیم ملی را بازیکنان استقلال و پرسپولیس تشکیل می‌دادند و مثل الان نبود که سه بازیکن از سپاهان و دو تا از تراکتورسازی بیاوری. لژیونرها هم مثل کریم باقری، علی دایی، مهدوی‌کیا و خداداد عزیزی در تیم‌های خود بودند. ما با دو دروازه‌بان، نهایتا ۱۳ نفر شدیم. نمی‌توانستیم با خودمان هم بازی کنیم.

اولین بازی دوستانه را که با قطر برگزار کردیم، فقط علی دایی به تیم ملی پیوست و بازی را یک هیچ بردیم. دو بازی دوستانه هم در آلمان داشتیم و با هامبورگ بازی کردیم. البته لیگ آلمان آن موقع به پایان رسیده بود. نهایتا پنج روز مانده به بازی‌ها، لژیونرها که ۷۰ درصد تیم را تشکیل می‌دادند، به تیم ملی آمدند.

** بازیکنان استقلال و پرسپولیس چشم دیدن هم را نداشتند

تا دلتان بخواهد بی‌معرفتی و اختلاف بین بازیکنان پرسپولیس و استقلال وجود داشت بود. چشم دیدن همدیگر را نداشتند. این که می‌گویم نداشتند، یعنی نمی‌توانستند همدیگر را ببینند. از طرفی، به جای تمرکز روی تیم ملی، به فکر مسائل دیگری بودند.

بعد از تساوی با تایلند، یکی از خبرنگاران اماراتی گفت که چندتا از بازیکنان ایران، ساعت چهار صبح به اشتباه به هتل خبرنگاران آمده بودند و پولی برای برگشتن به هتل نداشتند و ما برای آن‌ها تاکسی گرفتیم. من که دستم را بو نکرده بودم و همان بازیکنان را در بازی با تایلند در ترکیب گذاشتم. نمی‌دانستم که آن‌ها استراحت نکرده‌اند

** برخی بازیکنان به جای استراحت، در پذیرش هتل به موهایشان ژل می‌زدند

من شب می‌آمدم لابی هتل، می‌دیدم برخی از بازیکنان به دنبال مسائل دیگری بودند و به جای استراحت، به سر و وضع خود می‌رسیدند. به موهایشان ژل زده‌اند. می‌رفتم بالا و نیم ساعت بعد می‌آمدم، می‌دیدم دو نفر دیگر در لابی نشسته‌اند. ماموران حراست هم که کنار تیم بودند، شب‌ها بیرون بودند و دیر به هتل می‌آمدند. به آن‌ها می‌گفتم کجا بودید؟ می‌گفتند رفتیم سراغ بازیکنان که در خیابان بازیکنی نباشد!

** مردم برای تیم ملی سکته می‌کردند اما بازیکنان بی‌اهمیت بودند

جای تاسف بود که یک ملت این طور برای تیم ملی سکته می‌کنند اما برخی از بازیکنان این قدر بی‌اهمیت هستند. نه به خاطر من و فدراسیون، بلکه به خاطر خودشان و ملتی که عاشقان هستند، باید به تیم ملی اهمیت بدهند.

** خیلی چیزها پشت پرده مساوی با تایلند بود

مسابقات شروع شد و ما در گروه اول شدیم. فقط یک مساوی با تایلند داشتیم که خیلی چیزها کنارش است. بازیکنانی که به ظاهر ساکت بودند، چه زیرآبی‌هایی که می‌رفتند.

** بازیکن ایران تا ساعت چهار صبح به هتل نیامده بود

دو سال بعد از انقلاب، من مدتی در امارات کار می‌کردم و به همین خاطر من را می‌شناختند. بعد از تساوی با تایلند، یکی از خبرنگاران اماراتی گفت که چندتا از بازیکنان ایران، ساعت چهار صبح به اشتباه به هتل خبرنگاران آمده بودند و پولی برای برگشتن به هتل نداشتند و ما برای آن‌ها تاکسی گرفتیم. من که دستم را بو نکرده بودم و همان بازیکنان را در بازی با تایلند در ترکیب گذاشتم. نمی‌دانستم که آن‌ها استراحت نکرده‌اند.

** مجموع اتفاقات این شد که من بی‌لیاقت هستم

همه این اتفاقات منجر به این می‌شود که من بی‌لیاقت هستم. بازیکنی از من می‌خواست برای خرید به او اجازه خروج از هتل بدهم و من هم چون بازی نداشتیم به او اجازه می‌دادم اما من نمی‌دانم که او به خرید می‌رفت یا نه. این‌جا بحث شرف و جوانمردی آن بازیکن در میان است. او به ملت و مملکت خود تعهدی دارد. می‌گویند تو باید پاسبان می‌شدی اما اگر من پاسبان هم می‌شدم، دنبال دو، سه نفر می‌رفتم نه ۲۲ نفر.

** حراست تیم ملی فکر می‌کرد من شراب می‌خورم و از من حلالیت خواست

من که خلاف نکردم. در آلمان، یک شب با قهوه‌ای که در دستم داشتم به لابی آمدم. ماموران حراست آمدند سراغ من و گفتند آقای طالبی ما آمدیم از شما طلب حلالیت کنیم. ما فکر می‌کردیم شما در داخل بار مشروبات الکلی می‌خورید. یک قهوه فروشی کنار بار هتل بود. برای رفتن به قهوه فروشی باید از داخل بار عبور می‌کردید. من هم معمولا قهوه خودم را آن داخل می‌خوردم اما این بار به لابی آمدم و ماموران متوجه شدند که اشتباه کرده‌اند. منظورم این است که این ذهنیت را چه کسانی به وجود آورده‌اند؟ می‌خواستند جلال طالبی در تیم ملی نباشد و آدم خودشان باشد.

** اگر دایی قیچی برگردان نمی‌زد، کره‌جنوبی گل نمی‌زد

ما فکر می کردیم، چین در گروهش دوم می‌شود ولی کره‌جنوبی دوم شد و به این تیم خوردیم. بعد هم که آن قیچی برگردان علی دایی پیش آمد. معتقدم اگر ۱۰ بار هم آن توپ زمین می‌خورد، اتفاقی نمی‌افتاد. البته علی دایی بارها تیم ملی را نجات داده است. در همان بازی‌ها عراق را بعد از ۱۵ سال بردیم که علی دایی گل را زد. برای هر بازیکنی این اتفاق می‌افتد.

** بعد از حذف ایران از جام ملت‌ها، گفتند تو مقصر هستی و من رفتم

گفتند تو مقصر شکست تیم هستی و من هم همان جا گفتم آقا صفایی فراهانی ممنون. شش ماه بعد بلاژویچ را آوردند و سپس نوبت به مربیان دیگر رسید. مشکل ما برد و باخت نیست، مشکل ما عدم صداقت است.

** جوان‌های باکیفیت و با تجربه‌ای در تیم ملی داریم

تعدادی بازیکن خیلی خوب داریم. جوان‌های تیم ملی جدا از این که با کیفیت هستند، تجربه خوبی هم به دست آوردند. ۱۲ بازیکن بسیار خوب داریم که شاید در تیم‌های خوب اروپایی نباشند اما در اروپا بازی می‌کنند. شاید از باشگاه‌های داخلی خودمان سه، چهار نفر به این لژیونرها اضافه شود.

** مشکل عمده تیم ملی در نیمه زمین حریف است

تیم ملی ما یک مشکل عمده دارد. البته این مشکل مربوط به این دوره نیست و همیشه وجود داشته است. سال‌ها است که در ۵۰ متر زمین خودمان خوب هستیم. اگر زمین را به ۱۰۰ متر تقسیم کنیم، در فاز تدافعی خوب کار می‌کنیم و در ۵۰ متر تیم حریف مشکل داریم. باید آن منطقه را هم کنترل کنیم. نزدیک به ۸۰ درصد در نیمه زمین خودمان کار می‌کنیم و ۲۰ درصد در نیمه حریف هستیم که روی ضربات ایستگاهی و کرنرها است. شش سال است که کی‌روش تیم را هدایت می‌کند و در این مدت مشکلات هجومی آن‌چنان به چشم نیامده است اما در جام جهانی مشکل‌ساز می‌شود.

** مردم فوتبال هجومی می‌خواهند نه بازی تدافعی

مردم هیجان می‌خواهند. بازی ایران با استرالیا و آمریکا تا ابد در خاطر مردم می‌ماند چون هجومی بازی کردیم و گل زدیم. اگر بازی گل نداشته باشد، در خاطر کسی نمی‌ماند. تمام کارهایی که کی‌روش انجام می‌دهد بی‌نظیر است. او در منچستر هم برای بازی‌های خارج خانه روی مسائل تدافعی برنامه‌ریزی می‌کرد. مگر ممکن است در جام جهانی با سه امتیاز صعود کنیم؟ حداقل باید یک بازی را ببریم. سه مساوی را هم به دست بیاوریم، بالا نمی‌رویم. در جام جهانی ۹۸ یک تیم با سه تساوی به مرحله بعد رفت اما این کار سخت است. او با ابزارهایی که در اختیار دارد کار می کند و او حتما برای جام جهانی روی بردن هم طرح و برنامه دارد.


منبع: عصرایران

دختران من ۱۷ و ۲۵ ساله بود‌‌ند که به دست پدرشان کشته شدند/ شوهرم تهدید به قتل، اسیدپاشی و سوزاندن منو دخترانم کرده بود

همسر مردی که پس از قتل دو دخترش اقدام به خودکشی کرده، با حضور در دادسرای جنایی تهران جزئیات جدیدی از زندگی خود و همسرش را برای بازپرس جنایی پرونده شرح داد.

به گزارش روزنامه شرق، این زن جوان صبح دیروز از زندگی ٢۶ساله خود با این مرد گفت و ادامه داد: از همان اول که با این مرد ازدواج کردم با هم اختلاف داشتیم، دختران من ١٧ و ٢۵ساله بود‌‌ند که به دست پدرشان کشته شدند. البته شوهرم پیش از این نیز بارها من و دخترانم را تهدید به قتل، اسیدپاشی و سوزاندن با آب جوش کرده بود.

شوهرم چند شب قبل از قتل نیمه‌شب قصد داشت من را از خانه بیرون کند که دختر بزرگم مانع شد و من صبح وسایلم را جمع کردم و به خانه برادرم رفتم، این اواخر که از خانه می‌رفتم به خانه پدرم نمی‌رفتم، چون پدرم پیر بود و وقتی شوهرم به آنجا می‌آمد دادوفریاد می‌کرد و من را کتک‌ می‌زد و این موضوع پدرم را اذیت می‌کرد، آخرین‌بار هم به خانه برادرم رفته بودم که این اتفاق افتاد.

چند بار هم که شوهرم من را کتک زده بود، از او شکایت کردم، ولی برادرانش برای او سند گذاشتند و هر بار وساطت می‌کردند و ماجرا تمام می‌شد. او رفتار ثابتی نداشت و حتی با برادرهایش هم دعوا می‌کرد، با وجود این برادرانش هوای او را داشتند و هزینه عمل جراحی کمرش را دادند. البته او از برادرانش ٢٠‌ میلیون تومان پول طلب داشت. هر بار که با من دعوا می‌کرد زنگ می‌زد به برادرهایش که باید همین امروز پول من را بدهید و بعد که آشتی می‌کردند  فراموش می‌کرد.

فقط شوهرم در خانواده‌اش نبود که رفتار عجیبی داشت، دو برادر دیگرش هم پنج و ١٢سال پیش خودکشی کرده بودند.

این زن همچنین گفت: مدتی قبل که من را از خانه بیرون کرد، برای گرفتن مهریه شکایت کردم و او هم فوری به‌دلیل عدم تمکین از من شکایت کرد، او به تریاک معتاد بود و صلاحیت نگهداری از بچه‌ها را نداشت و آخر هم که این کار را با بچه‌ها و خودش کرد.
منبع: عصرایران

سقوط متهم ۳۰ ساله از طبقه چهارم دادگستری

رئیس کل دادگستری استان اصفهان گفت: روز گذشته جوانی ۳۰ ساله که به دلیل پرونده کیفری در دادگستری کهندژ حضور یافت خود را از طبقه چهارم این مرکز به پایین پرتاب کرد.

احمد خسروی وفا در گفت‌وگو با مهر با اشاره به حادثه سقوط متهمی در دادگاه ناحیه چهار شهر اصفهان اظهار داشت : این متهم روز گذشته خود را از طبقه چهارم دادگستری کهندژ به پایین پرتاب کرده است.

وی با اشاره به اینکه علت این حادثه در دست بررسی است،  تصریح کرد: متهم به دلیل پرونده کیفری به در دادگاه حضور یافته و پرونده وی نیز در مرحله تحقیقات مقدماتی قرار دارد.

رئیس کل دادگستری استان اصفهان با اشاره به اینکه اورژانس به موقع حضور یافته و این متهم مجروح را به مرکز درمانی انتقال داده‌اند،  افزود: هنوز خبر قطعی از آخرین وضعیت سلامت وی در دست نداریم.


منبع: عصرایران

رابطه کمبود خواب و دیابت

تصور پیوند بین کمبود خواب و ابتلا به بیماری دیابت می تواند دشوار باشد. اما دلیل اصلی این که کمبود خواب می تواند خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ را افزایش دهد از کنترل خارج شدن سطوح هورمونی انسان است.

 می دانیم که سابقه
خانوادگی، به همراه رژیم غذایی و میزان وزن، می توانند بر خطر ابتلا به دیابت نوع
۲ تاثیرگذار باشند.

اما آیا می دانستید که عادات خواب شما نیز می توانند در این
زمینه موثر باشند؟
بله این مساله درست است. در حقیقت، کمبود خواب اغلب نادیده گرفته
می شود، اما یک عامل خطرآفرین بزرگ برای ابتلا به دیابت نوع ۲ محسوب می شود. دیابت
نوع ۲ به واسطه سطوح بیش از اندازه زیاد گلوکز (یا قند) در خون شکل می گیرد و خطر
ابتلا به بیماری قلبی را افزایش می دهد.

پیوند بین کمبود خواب و دیابت نوع 2

به گزارش گروه سلامت عصر ایران
به نقل از “اسلیپ فاندیشین”، تصور پیوند بین کمبود خواب و ابتلا به
بیماری دیابت می تواند دشوار باشد. اما دلیل اصلی این که کمبود خواب می تواند خطر
ابتلا به دیابت نوع ۲ را افزایش دهد از کنترل خارج شدن سطوح هورمونی انسان است.

کمبود خواب مزمن موجب کاهش ترشح انسولین (هورمونی که قند خون را تنظیم می کند) پس
از غذا خوردن در بدن می شود. در همین حال، ترشح هورمون های استرس، مانند کورتیزول،
در بدن افزایش می یابند، که به بیدار ماندن شما کمک کرده، اما شرایط را برای
انسولین به منظور انجام وظیفه موثر دشوار می سازند.
بر همین اساس، مقدار بیش از
اندازه ای از گلوکز در جریان خون باقی می ماند، که می تواند خطر ابتلا به دیابت
نوع ۲ را افزایش دهد.

این آثار در افرادی که بین
چهار و نیم تا شش ساعت در هر شب می خوابند، مشاهده شده اند. به طور ویژه، میزان
خواب عمیق – که به عنوان بهترین مرحله خواب برای احیا و ترمیم بدن شناخته می شود -
به نظر می رسد نقش مهمی در حفظ حساسیت به انسولین و کنترل قند خون ایفا می کند.

افزون بر این، کمبود خواب می
تواند اشتها را افزایش داده و سطح سیری شما را کاهش دهد، که هوس برای غذاهای
کربوهیدارتی و شیرین را افزایش می دهد. با گذشت زمان، غرق شدن در این هوس های
غذایی یا به طور کلی، پرخوری می تواند اختلال در سطوح انسولین و قند خون و همچنین
وزن بدن را موجب شود. به خاطر داشته باشید که چاقی یکی از عوامل خطرآفرین اصلی
برای ابتلا به دیابت نوع ۲ است. هنگامی که با کمبود خواب مواجه هستید، بیشتر احساس
خستگی می کنید و کمتر تمایل دارید ورزش کنید، که این شرایط نیز مشکل آفرین است،
زیرا ورزش منظم به مدیریت وزن و کنترل قند خون کمک می کند.

خوشبختانه، اگر کمبود خواب
شما تنها چند روز ادامه داشته باشد، با دو شب خواب کامل و خوب (نزدیک به ۱۰ ساعت
در هر شب) این آثار معکوس خواهند شد و سطوح انسولین می توانند بهبود یابند.

زمانی که برای انجام وظایف
کاری خود پیش از به پایان رسیدن مهلت مقرر یا موقعیت های اضطراری خانوادگی مجبور
هستید چند شب را تا دیر وقت بیدار بمانید، این خبر خوبی است. اما این کار را به یک
عادت تبدیل نکنید. در بلند مدت، بهترین گزینه خواب شبانه به میزان هفت تا نه ساعت
است تا توانایی ارائه عملکرد مطلوب را داشته و خطر ابتلا به بیماری دیابت نوع ۲ و
دیگر مشکلات سلامت را کاهش دهید.


منبع: عصرایران