پوری‌ بنایی؛ بازخوانی یک عشق

نیمانوربخش
۱-اینکه ستاره بی رقیب سینما باشی و چهار دهه دور از صحنه، رنج بزرگی ست. بماند که دیگر خودت هم باورت می شود سرنوشت همین را برایت رقم زده و تلاشی برای تغییرش نمی کنی.حتی پیشنهادهای آنور آبی را رد می کنی و در تهران می مانی .چک و چانه نمی زنم؛ پوری بنایی ستاره فراموش نشدنی سینمای ایران است.چه برخی خوششان بیاید چه نیاید.تاریخ را نمی شود لای زرورق پیچاند و به خورد مردم داد.
۲- داستان مثلث عشقی سه هنرمند مشهور ایرانی می تواند برای هر فیلمسازی دستمایه یک درام تراژیک باشد.سرنوشت صدیقه دختری اهل اراک با خلیل پسری اهل خوی در تهران به هم گره می خورد اما با ورود فائقه دختر پایتخت نشین به ماجرا این گره پاره می شود و باقی ماجرا.جالب اینجاست که هر سه آنان پیش از رسیدن به شهرت نام اصلی خود را تغییر می دهند.صدیقه نام هنری پوران را برمی گزیند و به مرور پوری می شود.خلیل نام هنری بهروز را برمی گزیند و فائقه هم نام گوگوش را.نقش اول این داستان ۱۰ سال بزرگتر از رقیب است و سه سال کوچکتر از معشوق.
۳- پوری بنایی داستان آغاز این عشق را اینگونه تعریف می کند :« ساموئل خاچیکیان کارگردان معروف برای بازی در فیلم خداحافظ تهران از من دعوت کرد. در این فیلم نقش مقابل بهروز وثوقی را بازی می کردم .همبازی شدن همان و علاقه شدید بین من و او همان! این فیلم در حقیقت سرآغازی بود برای بازی در فیلم های بعدی به اتفاق بهروز. به تدریج یک زوج سینمایی موفق شدیم که با استقبال مردم هم رو به رو شد. بعد هم عشق ما به یک نامزدی طولانی کشید»جالبتر آنکه داستان نامزدی این زوج در فیلم قیصر هم به ازدواج نمی کشد.گویی مسعود کیمیایی در مقام نویسنده فیلمنامه،نوسترآداموس وار پیش بینی بی سرانجامی عشق آن دو را کرده بود.هرچند بعید است کیمیایی پیش بینی ازدواج خودش با همسر دوم رل اول فیلمش را هم کرده باشد.
۴- بعد از چند سال کم کم رابطه این زوج بازیگر سرد شد. همبازی شدن چندباره گوگوش و بهروز در فیلم های مختلف از رابطه پنهان آنها خبر می داد.حتی کار به جایی رسید که روزنامه های کیهان و اطلاعات و مجلات زن روز و تهران مصور خبرنگار به شهرستان ها می فرستادند تا شاید عکسی و خبری از سفرهای آن دو بگیرند و زودتر منتشر کنند.از طرف دیگر داستان طلاق گوگوش از محمود قربانی کاباره دار معروف هم به جاهای باریک کشیده شده بود.شوهر گانگسترش طلاق بده نبود که نبود تا اینکه ظاهرا گوگوش از بهروز که مرد بانفوذی در دستگاه حکومتی بود درخواست کمک می کند.بهروز هم تلفن را برمی دارد و مستقیم به هویدا زنگ می زند و تقاضا می کند تا نخست وزیر شخصا گوش محمود قربانی را بپیچد؛همان تلفن کار طلاق را یکسره می کند.
۵- فیلم ممل آمریکایی فرصتی بود تا گوگوش خودش را به بهروز نزدیکتر کند.او طوری هنرپیشه سرکش را خام می کند که عشق پوری کاملا از سرش بیفتد.پوری هم که نامزدش را همراه دیگری می بیند به کنج خلوتش پناه می برد.اصلا انگار نه انگار که ۶ سال نامزد بودند.با خودش فکر می کند اگر مرا دوست داشته باشد حتما برمی گردد. وقتی خبرنگار مجله اطلاعات بانوان از او درباره ارتباط نامزدش با گوگوش می پرسد با بغضی آشکار می گوید: «گوگوش و بهروز مرا غافلگیر کردند.من ۱۲ سال برای گوگوش خواهر،دوست و همه چیز بودم حالا که او اینطور کرد جز سکوت چه می توانم انجام دهم»حالا بماند که پای هنرپیشه زن دیگری به نام نوری کسرایی هم به ماجرا باز می شود و پوری او را مقصر می داند.اما کسرایی به مطبوعات می گوید اگرچه بهروز را دوست دارد اما با او رابطه ای نداشته و عامل آن جدایی فقط گوگوش است و بس.
۶- بالاخره در سال ۱۳۵۵ بهروز با گوگوش ازدواج کرد و دو سالی هم پیوندشان به درازا کشید.انقلاب که شد بهروز ایران را ترک کرد.پوری ماند و گوگوش. وقتی به عقب برمی گردیم می بینیم رابطه این دو زن پیش از اینها چقدر صمیمی و دوستانه بود. خود پوری در این باره می گوید:«در حین فیلمبرداری در فیلم عروس فرنگی با گوگوش آشنا شدم ، کنار استخر.از آن روز باهم دوست های صمیمی شدیم . بطوری که تمام سیسمونی کامبیز را من برایش خریدم» از تعجب شاخ درنیاورید! بله، سیسمونی فرزند اول گوگوش را خود خانم پوری خریده بود منتها بعدتر همین خانم حق دوستش را کف دستش می گذارد و با نامزد او ازدواج می کند.به همین سادگی!

۷- ۴۰ سال از آن روزها می گذرد و پوری بنایی هنوز هم که هنوزه ازدواج نکرده.او دیگر هرگز نتوانست عشق دیگری غیر از بهروز را به قلبش راه دهد. شش هفت سال پیش در مصاحبه ای رادیویی گفته بود :«من فکر می کنم قسمت من با آقای وثوقی نبود…با خاطرات خوبی که با ایشان داشتم زنده ام و زندگی می کنم و هیچ وقت نمی گویم مقصر گوگوش بود یا بهروز.خواست خدا این بود» او همچنان در ۷۷ سالگی با همین خاطرات عاشقانه اش زندگی می کند.پیش از انقلاب عضو بنیاد خیریه فرح پهلوی بود و پس از انقلاب هم آستین بالا زد و دنبال کارهای عام المنفعه را گرفت.از جهیزیه جمع کردن برای دختران بی بضاعت گرفته تا آزاد کردن زندانیان جرایم غیرعمد. او تنها ستاره زن پیش از انقلاب ست که حتی برخی سیاسیون انقلابی هم با او عکس یادگاری می گیرند.این قدرت زنانگی اوست آن هم بعد از ۴۰ سال دوری از صحنه.دمش گرم.


منبع: بهارنیوز

ناگفته‌های میلانی از مشکل «همیشگی»

این کارگردان سینما در گفت‌وگو با ایسنا، درباره مشکلی که اخیرا در پخش تیزرهای تلوزیونی فیلم جدیدش “ملی و راه‌های نرفته‌اش” ایجاد شده است، بیان کرد: ابتدا با همه فیلم‌ها برای پخش ٣۵ تیزر توافق می‌کنند تا برنامه‌هایشان را تنظیم کنند و بعد تعداد را افزایش می‌دهند اما در مورد فیلم “ملی و راه‌های نرفته‌اش”  بعد از پخش ٣۵ تیزر حتی با پادرمیانی یکی از مدیران ارشد کانال تلویزیون هم ادامه پخش تیزرها نتیجه نداد. فعلا مدیرکل ارشاد قصد پا درمیانی دارد تا نتیجه چه شود!میلانی با اشاره به اینکه “تقریبا همه فیلم‌های ما با مشکل پخش تیزرهای تلوزیونی روبرو بوده‌اند و گرفتن تعهد محضری برای نداشتن تبلیغات در شبکه‌های خارجی ربطی به تعداد تیزرها ندارد”  گفت: با آنکه اقای مهندس ضرغامی در میان مدیران رفتار فردی  مناسب‌تری با من و همسرم داشته‌اند، اما حتی در دوره ایشان هم با چنین مشکلاتی روبرو بوده‌ایم. جالب است بدانید آخرین باری که من به تلویزیون رفتم، خودم، خودم را دعوت کردم.

او ادامه داد: هفته اخر اکران فیلم ” آتش بس ٢” بود و هنوز برنامه هفت که آقای گبرلو مجری آن بودند از من دعوت نکرده بود تا در برنامه شرکت کنم! در حالیکه تمامی کارگردانانی که فیلمشان روی پرده بود، دعوت شده بودند. برای همین به آقای  مهندس ضرغامی که فقط دو  روز از دوره مدیریت ایشان باقی مانده بود زنگ زدم و گفتم: اگر این رسانه ملی است، حق من است که در تنها برنامه سینمایی تلویزیون با مردم ارتباط داشته باشم. ایشان از شنیدن  این موضوع ناراحت شدند و دستور دادند فردای آن روز مرا به برنامه دعوت کنند! هر چند کسانی که مخالف حضور من در برنامه بودند، بعد از پخش برنامه بلایی به سرم آوردند که یک سال و نیم درگیر دادگاه رسانه شدم.کارگردان فیلم‌‍‌های سینمایی “سوپر استار” و “تسویه حساب”در پاسخ به اینکه آیا علت این اتفاقات، سوژه و موضوعات فیلم‌هایش است، گفت: بهتر است بفرمایید سلیقه مدیران که موضوع فیلم‌ها و تحلیل علمی و جامعه شناختی فیلم‌های مارا نمی‌پسندد و اصلا به اینکه این رسانه ملی است و به همه گروه‌های فکری تعلق دارد، اعتقادی ندارند. مگر می‌شود یک رسانه ملی باشد و برای فیلم‌های  ایدئولوژیک و تبلیغاتی هزاران تیزر تبلیغاتی پخش کند و برای فیلم‌های ما گاه حتی یک تیزر پخش نکند و در مورد فیلم ” ملی و راه‌های نرفته‌اش”  فقط ٣۵ تا!

میلانی با انتقاد از زمان اکران فیلم سینمایی “ملی و راه‌های نرفته‌اش” در سینماها، اظهار کرد: فیلم ما قرار بود مرداد ماه اکران شود، اما فصل خوب اکران را به خودی‌ها دادند و فیلم ما ماه محرم اکران شد. از شروع اکران هم شورای صنفی بدون اجازه و سوال از تهیه کننده فیلم، بلیط سینماها را نیم‌بها کردند. شش روز هم برای عاشورا و تاسوعا تعطیل کردند و حتی تصاویر  بیلبوردهای تبلیغاتی ما را پایین آوردند تا فضا سیاهپوش و مناسب عزاداری شود.کارگردان فیلم سینمایی “آتش بس ۱و ۲” در ادامه صحبت‌هایش خاطرنشان کرد: با وجود همه این اتفاقات، فیلم ما با تبلیغ دهان به دهان به شدت مورد توجه مردم قرار گرفت و سه روز پیش آمار فروش آن میلیاردی شد. البته باید چهار و نیم میلیارد بفروشد تا فقط هزینه ساخت آن در بیاید، چون با پرداخت سهم سینما، تبلیغات و درصد پخش‌کننده یک سوم فروش به دست تهیه‌کننده می‌رسد.میلانی در پایان گفت که این فیلم تا دو هفته دیگر اکرانش ادامه خواهد داشت ولی اگر بتواند کف فروش را حفظ کند، نمایش‌اش در سینماها ادامه خواهد داشت.


منبع: بهارنیوز

شهرداری ۶۸هزارنیرو دارد۱۳۰هزارحقوق‌بگیر!

مجید فراهانی، در گفت‌وگو با ایلنا با اشاره به معضل جدی انبوه نیروی انسانی در شهرداری تهران، گفت: مشکل منابع انسانی در شهرداری بسیار حاد است، اگرچه به شکل رسمی اعلام می‌شود که شهرداری ۶۸ هزار نفر نیرو دارد، اما براساس آمار بیش از ۱۳۰ هزار نفر از شهرداری تهران حقوق می‌گیرند و باید شرایط آنها تعیین‌تکلیف شود. او ادامه داد: شهرداری تهران هر ماه نزدیک به ۵۵۰ میلیارد تومان به عنوان حقوق پرداخت می‌کند و این عدد بار بسیار سنگینی را به لحاظ هزینه‌های جاری بر دوش تهران گذاشته است. فکر و ذکر، شهردار تهران، معاون مالی و اقتصادی و مدیران ارشد شهرداری همواره از اول ماه این است که چگونه حقوق این جمعیت عظیم را پرداخت کنند.

عضو کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران با اشاره به جلسات متعددی که با معاونت توسعه و منابع انسانی شهرداری داشته است، گفت: در کمیسیون برنامه و بودجه وضعیت منابع انسانی را بررسی کرده‌ایم و به این نتیجه رسیده‌ایم که وضعیت اصلا بسامان نیست، به همین دلیل در جلساتی که با معاون توسعه منابع انسانی داشتیم، ایشان وعده دادند؛ طرحی را برای ساماندهی نیروی انسانی تهیه کنند و این موضوع در دستور کار شورای شهر تهران نیز قرار دارد. فراهانی افزود: در حال حاضر بخش عمده‌ای از نیروهای شهرداری بخصوص مدیران از نیروهای بازنشسته هستند. بخشی از نیروها نیز از بخش‌های دولتی دیگر در شهرداری به خدمت گرفته شده‌اند، این افراد باید به محل کار خود برگردند و دیگر نباید از نیروهای بازنشسته استفاده شود.

او در پاسخ به این سوال که آیا در حال حاضر کسی در شهرداری وجود دارد که کار نکند، اما حقوق بگیرد، گفت: وضعیت در برخی از شرکت‌ها و سازمان‌های وابسته به شهرداری بسیار اسفناک‌ است. برای مثال در شرکت بهره‌برداری مترو بیش از چهار هزار نفر بلاپست هستند. اصطلاحا به کارمندان بیکار معروف شده‌اند. وضعیت شرکت به گونه‌ای شده‌است که اساسا فرهنگ کار از میان رفته است، به همین دلیل به نظر می‌رسد؛ کار کردن دیگر ارزش محسوب نمی‌شود که باید به این وضعیت خاتمه داد. عضو کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران در تشریح راهکار شرایط موجود گفت: باید برای بدنه کار جدید تعریف شود و با توجه به شرایطی که در حال حاضر در شهرداری داریم، لزومی ندارد همه کارها برونسپاری شود.

وی خاطرنشان کرد: بدنه شهرداری و نیروهای مازاد باید به نوعی ساماندهی شوند که در قالب سازمان‌ها و شرکت‌های جدید کارهایی که قبلا توسط شهرداری برونسپاری می‌شد را انجام دهند. این یکی از راهکارهایی است که می‌توان بدون تعدیل نیرو از نیروهای مازاد کار کشید. مدیریت، ساماندهی و برنامه‌ریزی برای بالا بردن بهره‌وری نیروی کار از اهم مسائلی است که امروز باید در اولویت قرار گیرد.


منبع: بهارنیوز

بوی نامطبوع معضلی آزار دهنده در خاش

به گزارش ایسنا- این بوی نامطبوع از آن زمان تاکنون هر از گاهی در هفته‌ای دو و سه بار در نیمه‌های شب و اوایل بامداد در نقاط مختلف شهر خاش منتشر می‌شود و از این بابت شهروندان در این شهر به شدت نارضایتی دارند.رئیس شورای اسلامی شهرستان خاش در نامه‌ای به فرماندار خاش گلایه مندی شهروندان را متذکر شده است.عید محمد قلندرزهی در متن نامه خود آورده است: انتشار بوی نامطبوع در برخی اوقات پایانی و نیمه‌های شب در محدوده هواشناسی، ریگ آباد، اردوگاه قدیم، خیابان جمهوری، فردوسی، انقلاب، رودکی، سعدی و غیره که موجب نارضایتی و گلایه مندی شهروندان و تماس‌های مکرر آنها با شورای شهرستان شده است.وی ادامه داد: احتمال دارد کانون انتشار این پدیده بوی نا مطبوع کشتارگاه طیور، مرغداری‌ها، شهرک صنعتی، سپتیک مرکز آموزشی ۰۸ و تیپ مستقل ۲۸۸ زرهی ارتش، آشپزخانه‌های تولید مواد مخدر صنعتی و غیره باشد که انتظار می رود بررسی و پیگیری‌های لازم صورت بپذیرد و با یافتن منشاء این پدیده زمینه رضایتمندی شهروندان فراهم شود.شب گذشته به دنبال استشمام بوی بد و نا مطبوع و موج شکایات مردمی با دستور ویژه فرماندار خاش اکیپی متشکل از مدیران جهاد کشاورزی، شبکه و مرکز بهداشت، نیروهای امنیتی و انتظامی و غیره برای ریشه یابی آن ماموریت پیدا کردند ولی تاکنون نتیجه اقدامات انجام شده گزارش نگردیده و شهروندان خاش به دنبال پاسخ مسئولان هستند.محمداکبر چاکرزهی فرماندار خاش بیان کرد: بوی نامطبوعی که در نقاط مختلف این شهر استشمام می شود منشاء آن فعل و انفعالات شیمیایی و ناشی از فعالیت واحدهای تولیدی غیر استاندارد بوده که در هر چند مدت یکبار لحظاتی شهروندان را آزرده خاطر می‌سازد.وی اظهار کرد: دستگاههای مختلف در حال بررسی و پیگیری موضوع هستند که امیدواریم در کمترین زمان بتوانیم نتایج اقدامات را به مردم گزارش کنیم.


منبع: بهارنیوز

آسمان تهران بارانی می‌شود

به گزارش ایسنا، براساس بررسی و تحلیل آخرین داده ها و نقشه های پیش یابی هواشناسی، وضعیت جوی استان تهران در ۲ روز آینده صاف تا کمی ابری گاهی همراه با وزش باد پیش بینی می شود.براساس اعلام اداره کل هواشناسی استان تهران، در بعدازظهر یکشنبه گاهی افزایش ابر و در مناطق غربی و جنوبی استان گاهی وزش باد شدید انتظار می رود.براساس این گزارش، کمینه و بیشینه دمای هوای تهران در روزهای شنبه، یکشنبه و دوشنبه به ترتیب (۱۴ و ۲۴)، (۱۴ و ۲۵) و (۱۲ و ۲۵) درجه سانتیگراد پیش بینی شده است.برهمین اساس، ورامین با ۲۸ درجه سانتیگراد و فیروزکوه با ۲ درجه سانتیگراد به ترتیب گرمترین و سردترین نقاط استان در ۲۴ ساعت گذشته بودند.


منبع: بهارنیوز

زورگیری خشن دو جوان۱۸ساله در شهرری

به گزارش میزان، دوازدهم مهر  دو نوجوان  ۱۶ ساله با مراجعه به واحد گشت کلانتری ۱۳۱ شهرری به مأموران اعلام کردند که توسط دو جوان و به صورت پیاده، مورد زورگیری و ضرب و شتم قرار گرفتند.با اظهارات دو نوجوان مبنی بر سرقت وجوه نقد و گوشی های تلفن همراهشان توسط دو جوان به صورت پیاده  مشخصات ظاهری سارقان از مالباختگان اخذ و در اختیار سایر واحد های گشت کلانتری ۱۳۱ قرار گرفت. با اجرای طرح مهار، سرانجام مأموران در محدوده شهرک گل ها موفق به شناسایی دو جوانی شدند که در حال زورگیری یک گوشی تلفن همراه از یک جوان رهگذر بودند. در بازرسی اولیه از این دو نفر تعداد ۵ دستگاه گوشی تلفن همراه نیز کشف شد.

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع زورگیری و به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای شهرری، پرونده  در اختیار پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.دو تن از مالباختگان پس از حضور در پایگاه نهم پلیس آگاهی در اظهارات خود عنوان داشتند: این دو سارق با گذاشتن چاقو در زیر گلویمان اقدام به سرقت وجه نقد و گوش تلفن همراهمان کردند؛ یکی دیگر از مالباختگان نیز در اظهاراتش به کارآگاهان گفت:با دوستم در حال بازگشت از مدرسه بودیم که دو پسر جوان در حالی که روی صورتی یکی از آنها آثار جراحت شدید مشهود بود، دست مرا گرفتند و یک لگد به من زدند. آنها در ادامه اقدام به سرقت گوشی تلفن همراهم کرده و در ادامه با چاقو ضربه ای به دستم زدند که باعث جراحت آن شد.مالباخته ای دیگر نیز در اظهاراتش به کارآگاهان گفت:متهمان باچاقو و شیشه به طرفم حمله کردند؛ یکی از آنها قصد خالی کردن جیب مرا داشت که ناگهان گشت پلس رسید و آنها را بازداشت کرد.

متهمان بنام های شایان و امیرمحمد  ۱۸ ساله )در شرایطی منکر هرگونه زورگیری و سرقت شده بودند که تمامی مالباختگان این دو نفر را مورد شناسایی کامل قرار داده بودند. در تحقیقات میدانی از محل سکونت متهمان نیز مشخص شد که هر دو نفر آنها دارای سوء شهرت و سابقه شرارت در محل سکونتشان بوده ؛ همچنین در بررسی این دو متهم ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که “شایان” به اتهام سرقت مقرون به آزار با سلاح سرد ، دارای یک حبس تعلیقی از شعبه ۱۰۲ دادگاه کیفری ۲ دادگاه شهرستان شهرری است اما با این وجود اقدام به زورگیری از مالباختگان کرده و دقیقا دوره یک ساله  این حکم در روز دستگیری اش به پایان می رسیده که دستگیر شده است.سرهنگ کارآگاه حسین زارع ، رئیس پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت : از  مالباختگان به ویژه در محدوده شهرری که بدین شیوه و شگرد ، توسط دو سارق زورگیر جوان ۱۸ ساله مورد زورگیری و تهدید با سلاح سرد قرار گرفتند دعوت می شود تا برای شناسایی متهمان به نشانی پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در شهرری – خیابان آستانه مراجعه کنند.


منبع: بهارنیوز

تنظیم هوای ادارات به دلخواه کارمندان!

به گزارش ایسنا و به نقل از دیلی‌میل، این سیستم شرایط محیطی در محیط داخلی از جمله کیفیت هوا، درجه حرارت و روشنایی را براساس ترجیح هر کارمند بهینه‌سازی می‌کند.”هاشم اکبری”، استاد دپارتمان مهندسی ساختمان، مهندسی عمران و محیط زیست دانشگاه کنکوردیا که این پژوهش را با کمک “فرهاد مفیدی”، یکی از فارغ التحصیلان در مقطع دکترا در رشته مهندسی ساختمان، انجام داد، می‌گوید: “بهبود کیفیت ساختمان اداری بر راحتی کارکنان تأثیر می‌گذارد، که این امر به نوبه خود بر بهره وری آنها اثر خواهد گذاشت.”این محققان روش جدید خود را در یک ساختمان اداری در فضای باز در مونترال که دارای پنج قسمت و چهار ساکن در هر کدام از این قسمت ها بود، آزمایش کردند.آنها سناریوهای مختلف دفاتر اداری و شرایط آب و هوایی در فضای باز را مورد آزمایش قرار داده و به بررسی تحمل دما در کارکنان پرداختند.

این محققان سپس یک مدل ریاضی از ترجیح هر یک از کارکنان برای شبیه‌سازی درجه حرارت دلخواه محیط، تهویه، نور طبیعی و روشنایی مصنوعی را بر اساس حسگرهای نصب شده در سراسر دفتر ایجاد کردند.مفیدی گفت: “ما چندین پارامتر شامل فرآیندهای تبادل انرژی در سراسر ساختمان، مجموعه‌ای از پارامترهای محیطی در محیط داخلی و خارجی، هزینه‌های مرتبط با انرژی، کیفیت هوا در محیط داخلی، فعالیت‌های کارمندان و ترجیح حرارتی و بصری شخصی” را در نظر گرفتیم.این روش پیشنهادی می‌تواند همانند یک مغز در پشت سیستم یک پلتفرم برای تصمیم‌گیری در جهت مدیریت انرژی مبتنی بر فضای ابری عمل کند.محققان با استفاده از این مدل توانستند هزینه‌های انرژی را کاهش داده و بهره‌وری کارکنان را نیز افزایش دهند.

با این فرض که میزان بهره‌وری هر فرد ۲۰ دلار در هر ساعت باشد، روش این محققان می‌تواند بهره‌وری کارکنان را تا ۱۰۰۰ دلار در سال به ازای هر نفر افزایش دهد.


منبع: بهارنیوز

سکه رکورد پنج ساله را شکست

محمد کشتی آرای در گفت و گو با ایسنا، گفت: در طول هفته گذشته برخلاف هفته قبل از آن که قیمت جهانی طلا آرام و ثابت بود، مسائل سیاسی در دنیا باعث شد که قیمت جهانی طلا در طول هفته حدود ۱۸ دلار نوسان داشته باشد که این نوسان به سمت افزایش بوده است.وی ادامه داد: در حالی که در هر اونس ۱۲۷۵ دلار بود تا ۱۲۹۸ دلار افزایش قیمت داشته است یعنی به طور متوسط حدود ۱۸ دلار افزایش قیمت پیدا کرده است. در یک هفته گذشته برخلاف تصورات و پیشبینی ها که در ماه محرم داد و ستد ها کاهش پیدا می کند و هم قیمت ها تعدیل پیدا می کند ولی با توجه به افزایش قیمت جهانی در چند روز گذشته و از طرفی افزایش قیمت ارز باعث شد که قیمت سکه بعد از پنج سال به بالاترین رقم یعنی به بالای یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان برسد.رئیس اتحادیه طلا و جواهر ادامه داد: این درحالی است که رکورد قیمت هر گرم طلای ۱۸ عیار در هفته های گذشته که به بالای ۱۲۵ هزار تومان رسیده بود شکسته شده بود. در مجموع آنچه مسلم است این قیمت ها با این افزایش مجددا نگاه خیلی از مردم به ارز و سکه معطوف شده است که دلیل این اتفاق افزایش قیمت بوده است و مجددا توجه ها به اسین سمت جلب شده است.کشتی آرای افزود: از طرفی هم در بازار طلا و سکه اتفاق خاصی پیش نیامده و تقاضای اضافی ایجاد نشده است ولی افزایش قیمت ها ناشی از افزایش قیمت جهانی و نرخ ارز بوده است.  


منبع: بهارنیوز

باج‌گیری از سپرده‌گذاران یک موسسه مالی

به گزارش ایسنا، موضوعی که در جریان ساماندهی موسسات غیرمجاز به طور ویژه‌ای مشهود بوده و برای تمامی آنها تکرار شده است به جریان پرداخت وجوه و تعیین تکلیف سپرده گذاران بر می‌گردد. به هر صورت به دلایل مختلفی زمانی که قرار است چندین هزار سپرده گذار تعیین تکلیف و به طور همزمان وجوه آنها پرداخت شود طبیعی خواهد بود که منابع نقد و در جریان پاسخگویی به طور همزمان را نخواهد داشت. در چنین شرایطی سپرده گذاران مضطرب و نگران از بین رفتن سرمایه خود تلاش کرده تا بتوانند آن را به هر صورتی زنده کنند. حال با تجمع و اعتراض در مقابل موسسه و یا رفتن سراغ افرادی که می‌توانند به هر طریقی برای آنها کمکی باشند، چرا که این تصور برایشان وجود دارد که ممکن است وجوه آنها دیگر قابل برگشت نبوده و در شرایط فعلی بتواند حداقل آن نیز به دست آورد.بازار پول طی دو تا سه سال اخیر از این موارد کم تجربه نکرده، چرا که در این مدت چندین تعاونی‌ و موسسه اعتباری در جریان ساماندهی قرار گرفته و فعالیت آنها متوقف شده است. البته در این بین سپرده‌گذاران از زیان دیدگان اصلی بودند، چرا که در نهایت با توجه به غیرقانونی بودن فعالیت آنها دارایی‌های موسسات قدرت پاسخگویی به وجوه مشتریان را نداشته است.

در ماه‌های اخیر ایجاد حواشی برای چند موسسه و از جمله یکی از آنها به طور خاص موجب شد تا با توجه به سپرده‌های هنگفتی که در این موسسه وجود داشت و از سویی شرایط بلاتکلیفی که در آن قرار دارد و معلوم نیست چه زمانی در مورد آن تصمیم گیری می شود، سپرده‌گذاران آن با مشکلات زیادی مواجه شدند. در این مدت سپرده‌های این موسسه در فروشگاه‌های اینترنتی به دست افرادی افتاده که برای خرید و فروش اقدام می‌کنند و البته با ارقامی حتی تا بیش از تا ۲۵ درصد پایین تر از مبلغ اصلی حاضرند سپرده‌های این افراد را بخرند، موضوعی که خود تامل برانگیز است، چرا که در اوضاع نامعلوم آینده این تعاونی پذیرش ریسک بالای خرید سپرده‌ها تنها می‌تواند از سوی کسانی اتفاق بیفتد که کاملا به وضعیت آینده آگاه بوده و یا به گونه‌ای به سپرده‌ها دسترسی دارند. البته برخی از این افراد در هنگام خرید سپرده به وضوح اعلام می‌کنند که از اخباری مطلع هستند که خرید را برای آنها کم ریسک می‌کند!

گرچه با وجود آشکار شدن دلالی سپرده در این موسسه تاکنون اقدامی عملی برای ممانعت از چنین سوء استفاده‌ای از سپرده گذاران اتفاق نیفتاده و تنها در حد طرح موضوع در شورای پول و اعتبار است، ولی جریانی دیگر گریبانگیر سپرده‌گذاران شده است.آن طور که سپرده‌گذاران این موسسه گزارش می‌دهند برخی کارکنان به طور پنهانی از آنها می‌خواهند که با کسر مبلغی از سپرده‌ها وجوه را در اختیارشان قرار دهند. یکی از مشتریان عنوان می‌کند که کارمند موسسه به او پیشنهاد داده تا برای ۱۲۰ میلیون تومانی که سپرده‌گذاری کرده حدود ۳۰ میلیون تومان را به او پرداخت و ۹۰ میلیون دیگر را در ازای آن دریافت کند و یا برخی سپرده‌گذاران دیگر گزارش داده‌اند مبالغ آنها از طریق کارکنان به طور مرحله‌ای ولی هر بار با دریافت وجهی از حساب‌شان خارج شده و در اختیارشان قرار گرفته است. این در حالی است که  با توجه به اوضاع نامطلوبی که وجود دارد، پرداخت وجوه کلان به طور یک جا ممکن نیست و در این حالت سپرده گذارانی که به مبالغ خود نیاز فوری دارند ناچارند برای نقد شدن آن حتی به قول خودشان به برخی از این کارکنان باج دهند.در مجموع اکنون فضای مناسبی برای سپرده‌گذاران این موسسات وجود نداشته و عدم تعیین تکلیف وضعیت آن موجب شده تا از نگرانی‌های حاکم بر سپرده‌گذاران سوء استفاده شود. جریانی که به طور حتم مسئولان مربوطه از آن مطلع هستند، ولی تاکنون اقدامی برای پیشگیری از آن اتفاق نیفتاده است.
انتهای پیام


منبع: بهارنیوز

ابراز امیدواری برای فرار از رجیستری!

یک وارد کننده غیر رسمی موبایل و لوازم جانبی موبایل (یا همان قاچاقچی موبایل) که در حوزه موبایل‌های آیفون، شیائومی و نوکیا فعالیت می‌کند در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا در رابطه با طرح رجیستری موبایل گفت: طرح رجیستری موبایل به دنبال ساماندهی بازار موبایل‌هایی است که به صورت غیر رسمی یا همان قاچاق وارد بازار کشور می‌شوند، این طرح برای اقتصاد کشور طرحی کاملا ایده‌آل است چرا که با اجرای طرح رجیستری جلوی قاچاق موبایل گرفته می‌شود و درآمد دولت با استفاده از چرخش مالی بالای تعرفه گمرکی موبایل بالا می‌رود اما در حال حاضر با توجه به زیر ساخت‌ها، تعرفه واردات موبایل و بخش ترخیص گمرک، اجرای طرح رجیستری یک شوخی است چرا که واردات موبایل به صورت رسمی به یک خیابان شبیه است که عبور از آن هزینه بالایی دارد در حالی که واردات موبایل به صورت قاچاق مانند یک بزرگراه است که فقط ۱۰ درصد از هزینه واردات رسمی را دارد؛ در حقیقت واردات رسمی به هیچ وجه نمی‌تواند بازار تشنه موبایل ایران را آنهم با سلایق مختلف و سطح پرداختی متفاوت مردم سیراب کند.

این وارد کننده  غیر رسمی با بیان این که تدوین تعرفه واردات موبایل و کالاهای کامپیوتری می‌تواند عاملی برای تشویق قاچاقچی‌ها به منظور واردات رسمی و پرداخت هزینه گمرک باشد، گفت: در دولت نهم به ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد  یعنی دقیقا ۱۱ سال گذشته تعرفه واردات موبایل تدوین و روند صعودی تعرفه موبایل از آن زمان تا به امروز که به ۱۸ درصد رسیده است افزایش یافت که سبب شد تا قاچاق موبایل به منظور حمایت از تولید داخلی ( آن هم تولیدی که طرفداری ندارد ) به رقمی نجومی برسد.

وی با اشاره به مشکلات واردات رسمی گفت: اولین مسئله در واردات رسمی از طریق گمرک، هزینه و تعرفه واردات ۱۸ درصد است که رقمی بالا محسوب می‌شود و باعث شده تا وارد کننده برای یک موبایل ۶۰۰ هزارتومنی مبلغ ۱۰۸ هزار تومان بابت هزینه واردات قانونی پرداخت کند اما این هزینه اتمام کار نیست. هزینه بالای ارسال،  دریافت هزینه بابت اشغال فضای کالا در انبارهای گمرک در کنار تاخیر بسیار زیاد در ترخیص کالا و هزینه‌های سنگین برای تست، بازرسی و آزمایش کالا باعث می‌شود تا با واردات رسمی قیمت موبایل به صورت کاملا محسوس افزایش پیدا کند و به همین دلیل قاچاق، ارزان‌ترین، سریع‌ترین و بهترین گزینه برای واردات هر نوع کالایی از جمله موبایل است که فروش بسیار بالایی در بازار دارد و تقاضا به شدت برای آن بالا است.

وارد کننده غیر رسمی تلفن همراه با اشاره به هزینه قاچاق گفت: قاچاق تنها ۳۰ تا ۴۰ هزار تومان برای هر دستگاه تلفن هوشمند هزینه دارد در حالی که هزینه واردات قانونی گوشی حدود ۲۵ درصد از نرخ قیمت آن موبایل است و باعث می‌شود تا وارد کنندگان به سمت واردات غیر رسمی یا قاچاق بروند. هیچ وارد کننده‌ و فروشنده‌ای دوست ندارد قاچاق داشته باشد اما در بازار موبایل که تقاضا و رقابت زیادی وجود دارد باید سریع، ارزان و با کیفیت کار کرد تا بتوان رقابت کرد در غیر این صورت به هیچ عنوان این بازار سود خوبی ندارد. این وارد کننده غیر رسمی موبایل در پاسخ به این پرسش که وضعیت موبایل‌های موجود در انبارهای دپو موبایل قاچاق چگونه رقم می‌خورد گفت: در حال حاضر آخرین محموله موبایل، سفارش داده شده و از امارات به صورت غیر رسمی وارد کشور شده است. با توجه به قطعی شدن اجرای طرح رجسیتری و حرف‌های وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در این رابطه، تمامی همکاران وارد کننده غیر رسمی موبایل تصمیم گرفته‌اند تا جعبه‌های موبایل را باز کنند، سیم کارت داخل آن بیندازند تا قبل از اجرای طرح موبایل‌های قاچاق در شبکه رجیستر شود و بتوانند بعد از روز ۲۸ مهر ماه با اجرای طرح رجیستری موبایل را به فروش برسانند.

این وارد کننده در پاسخ به این پرسش که آیا به مشتری گفته می‌شود که جعبه موبایل باز شده است و برای فعالسازی سیم کارت داخل آن گذاشته شده است، گفت: باز شدن جعبه موبایل و روشن شدن آن برای چند ثانیه برای موبایل هیچ مشکلی پیش نمی‌آورد و موبایل کاملا نو است و دست دوم یا کارکرده نیست و قطعا این مسئله به مشتری گفته نمی‌شود چرا که به احتمال زیاد می‌تواند در انتخاب او تاثیر داشته باشد اما در هر صورت در حال حاضر تنها راه حل موجود برای موبایل‌های قاچاق راه اندازی موبایل با سیم کارت است و امیدواریم در آینده وضعیت تعرفه گمرکی موبایل حل شود یا راهی برای فرار از طرح رجیستری پیدا کنیم.

وی در رابطه با آینده بازار موبایل ایران تاکید کرد: متاسفانه از همان ابتدا تا به امروز طرح رجیستری التهاب زیادی را به دلیل عدم شفاف سازی مسئولان از همه نکات آن در بازار ایجاد کرده که در بازار خرده فروشی، کلاهبرداری فروشندگان را به دنبال داشته است و هم چنان ادامه دارد. با اجرای طرح رجیستری موبایل با توجه به زیر ساخت‌های فنی آن قطعا باعث خداحافظی چند برند مطرح بازار از جمله نوکیا، شیائومی، وان پلاس، زد تی ای و بسیاری از برندهای دیگر می‌شود که با موبایل‌های ارزان قیمت یا حتی حرفه‌ای نیاز گسترده‌ای از تقاضای بازار را پاسخ می‌دادند و حالا با اجرای طرح رجیستری باید دید آینده این برندها که در هاله‌ای از ابهام است چگونه رقم می‌خورد.

این وارد کننده با اشاره به افزایش قیمت موبایل در طی روزهای اخیر گفت: افزایش نرخ دلار در کنار التهاب و صحبت‌ها و شایعات ضد و نقیض طرح رجیستری موبایل باعث شده است تا قیمت موبایل از ۵ تا ۱۰درصد افزایش داشته باشد و فروش موبایل‌ها کاهش یافت. مردم فعلا خرید نمی‌کنند و منتظر اجرای طرح رجیستری هستند تا شاید وضع بازار بهتر شود یا بتوانند بدون استرس تلفن همراه خریداری کنند که این مسئله نگرانی فعالان بازار موبایل از کاهش فروش و افزایش هزینه‌های جاری را در پی داشته است.


منبع: بهارنیوز

حسگر اثرانگشت از آیفون‌ها حذف می‌شود

به گزارش ایسنا و به نقل از دیلی‌میل، به ادعای “مینگ‌چی کو” آنالیزور امنیتی “KGI”، شرکت اپل قصد دارد از سال آینده سیستم شناسایی اثر انگشت را به طور کلی از آیفون‌های خود برچیده و سیستم تشخیص چهره را جایگزین آن کند.به ادعای وی، همه گوشی‌های اپل از سال ۲۰۱۸ تنها دارای فناوری تشخیص چهره خواهند بود. طبق گفته وی، اپل منتظر واکنش مردم از سیستم تشخیص چهره به کار گرفته شده در آیفون X است و آینده این فناوری به نظرات مردم و بازخوردی که دارند وابسته است.به اعتقاد وی بر گ برنده اپل در به دست گرفتن بازار سال آینده، حسگرهای ۳بعدی، فناوری عمق واقعی دوربین‌ها و تشخیص چهره خواهد بود.مینگ‌چی همچنین پیش‌بینی کرد که “آیپد پرو” نیز سال آینده از فناوری تشخیص چهره بهره خواهد برد.

با این حال اما فناوری تشخیص چهره چند هفته قبل از معرفی آیفون X، اپل را دچار مشکلات بزرگی کرد. سیستم تشخیص چهره در آیفون X از یک دوربین جلوی دارای عمق واقعی استفاده می‌کند که دارای چندین جزء است. یک پروژکتور نقطه‌ای بیش از ۳۰ هزار نقطه نامرئی را روی چهره شما طرح‌ریزی می‌کند تا نقشه ساختار آن را داشته باشد.سپس نقطه نقطه توسط یک دوربین مادون قرمز خوانده می‌شود و ساختار چهره شما در تراشه Bionic A11 در آیفون X، که در آن به یک مدل ریاضی تبدیل شده است، تداعی می‌شود.تراشه A11 سپس ساختار چهره شما را با اسکن چهره ذخیره شده در آیفون X در طول فرآیند نصب، مقایسه می‌کند. تشخیص چهره از مادون قرمز برای اسکن چهره شما استفاده می‌کند، بنابراین در شرایط کم نور و در تاریکی نیز کار می‌کند.
قفل آیفون X تنها هنگامی باز می‌شود که شما با چشمان باز به گوشی نگاه کنید.

فناوری تشخیص چهره هر دو تصویر ۳ بعدی و ۲ بعدی از چهره شما را با استفاده از نور مادون قرمز در حالی که شما به طور مستقیم در دوربین نگاه کنید، ثبت و ذخیره می‌کند.پنج تلاش ناموفق شما را مجبور به وارد کردن کد عبور می‌کند.این امر به شما این امکان را می‌دهد که یک رشته ایمن از ارقام یا برای امنیت بیشتر، یک رشته از حروف و اعداد را برای حفظ حریم خصوصی خود داشته باشید.فناوری تشخیص چهره نیز با تغییرات ظاهر شما در طول زمان سازگار است، بنابراین همچنان شما را وقتی که ریش‌تان رشد می‌کند یا موهای خود را بلندتر می‌کنید، می‌شناسد.

گزارش‌های متعدد ادعا کرده‌اند که زمان زیادی برای مونتاژ سیستم عمق واقعی ماژول “رومئو” از ماژول “ژولیت” صرف شده است.ماژول “رومئو” شامل پروژکتور نقطه‌ای است که بیش از ۳۰ هزار نقطه نامرئی را روی صورت می‌اندازد تا یک نقشه عمق دقیق از صورت ایجاد شود.ماژول “ژولیت” شامل دوربین مادون قرمز است که این الگو را آنالیز می‌کند.این دو ماژول با هم، به تحقق ویژگی‌های جدید آیفون X مانند تشخیص چهره و “آنیموجی”(Animoji) کمک می‌کنند.بروکراسی اداری در چین موجب شده تا اطلاعات تازه‌ای از جمله عمر باتری و سرعت رم و پردازنده پرچمدار جدید اپل افشا شود.اطلاعات درز کرده حاکی از این است که آیفون X با یک باتری ۲۷۱۵ میلی‌آمپرساعتی و رم ۳ گیگابایتی عرضه شود.این در حالی است که ظرفیت باتری آیفون ۸، ۱۸۲۱ میلی‌آمپرساعت و باتری آیفون ۸ پلاس ۲۶۷۵ میلی‌آمپرساعت است.تصور بر این است که ظرفیت بیشتر آیفون X به منظور تامین نیروی فناوری تشخیص چهره در نظر گرفته شده است.


منبع: بهارنیوز

زمان واریز یارانه مهرماه مشخص شد

به گزارش باشگاه خبرنگاران، لازم به ذکر است که مبلغ یارانه دریافتی هر یک از مشمولان دریافت یارانه نقدی همانند ماه‌های گذشته ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان است. براساس این گزارش دولت در ۷ ماه سپری شده از سال جاری برنامه‌ای برای حذف سری جدیدی از دهک‌های پر درآمد نداشته و در ۵ ماه ابتدایی سال حدود ۱۱ هزار میلیارد تومان یارانه پرداخت کرده است.

 


منبع: بهارنیوز

حصر را بی‌خیال، خلیج‌فارس را بچسب!

محمدرضا تابش در گفت‌وگو با ایلنا، درباره اظهارات سخنگوی قوه قضائیه درباره محدودیت‌های سید محمد خاتمی مبنی بر این که این محدودیت‌ها وجود داشته است و هر چند وقت یکبار تمدید می‌شود، گفت: نوع محدودیت‌ها فرق کرده است، خود ایشان هم گفتند که گاهی برای بعضی از مراسم و مجالس ممنوعیت ایجاد کرده بودند. وی ادامه داد: اما در حال حاضر این محدودیت‌ها معنای عام‌تری پیدا کرده است و برایشان یک زمانی گذاشته شده است. تابش خاطرنشان کرد: در این موقعیت که قدرت‌های اسکتباری و مخصوصا آمریکا بسیج شده‌اند با بهانه‌جویی‌هایی مانند حقوق بشر و مسائل مختلف قدرت موشکی ایران را که به آن متکی است و تقویت می‌کند، زیر سوال ببرند، این جور رفتارها دست بدخواهان و دشمنان را باز می‌گذارد و این کار  مسلما یک نوع بدسلیقگی سیاسی است
 


منبع: بهارنیوز

این مصاحبه را بخوانید؛ بله خودسر بودیم!

گروه سیاسی- رسانه ها: روزنامه شرق در ابتدای متن مصاحبه با علی‌اکبر حیدری‌فرد قاضی بازداشتگاه کهریزک در حوادث سال ۸۸ نوشته است: نامش با «سعید مرتضوی» و «کهریزک» گره خورده و سایه این دو پدیده بر زندگی شغلی و شخصی او چنان سنگین شده که بعید است به این زودی از آنها رها شود. حاشیه‌های پرونده بازداشتگاه کهریزک همین‌طور دنبالش می‌دوند، مانند ماجرای اسلحه‌کشی در اصفهان یا دیگر پرونده‌های قضائی‌اش که به‌عنوان متهم یا محکوم، منجر به حضورش در زندان شده است. حکایت نخستین مصاحبه مطبوعاتی‌اش هم در نوع خود جالب است: اسفند ٩۵ برای پیگیری موضوعی به دفتر یکی از علمای قم رفته بودم و چهره او برایم آشنا آمد، همکلام شدیم و از ترفندهای خاص برای ترغیب به انجام یک گفت‌وگوی مفصل درباره حوادث سال ٨٨، ماجرای بازداشتگاه کهریزک، قاضی مرتضوی، احمدی‌نژاد و… استفاده کردم. از رسانه‌ا‌ی‌شدن بسیار هراس داشت و معتقد بود هر مصاحبه‌ای ممکن است منجر به بغرنج‌تر‌شدن وضعیت پرونده‌های بازمانده‌اش شود. اطمینان دادم پرسش‌ها آن‌طور نخواهد بود که آسیبی متوجه‌اش شود. قرار مصاحبه را گذاشتیم و روز موعود، پیش از آغاز شرط‌هایی داشت مثل اینکه اگر نخواهد به پرسشی پاسخ دهد اصرار نکنم، درباره پرونده‌های فعلی او نپرسم و گیر ندهم که از سال ٩٣ تاکنون در کدام نهاد مشغول به کار است. علاقه‌ای به پرداختن به محرمانه‌ها نداشت و زیر بار بسیاری از مسائل نمی‌رفت و همین محافظه‌کاری‌ها ادامه گفت‌وگو را سخت می‌کرد. هرچه باشد بیش از دو سال حضور در دادیاری شعبه اول دادسرای امنیت پایتخت که محل رجوع روزانه کارشناسان و متهمان سیاسی- امنیتی است، رفتار و کلامش را شبیه امنیتی‌ها کرده تا قضات. اجزا و اصول تحلیل‌های اطلاعاتی را می‌داند و هنگام پاسخ‌گویی درباره مسائل امنیتی سال ٨٨ شبیه کارشناسان امنیتی پاسخ می‌دهد تا یک دانش‌آموخته حقوق. علی‌رغم اینکه در تیم مرتضوی و مدیران سابق در قوه قضائیه تعریف می‌شد ؛ اماعلاقه‌ای به جدل با تیم مدیریتی جدید نداشت و اگر وارد چالش با او می‌شدم خیلی جدی می‌گفت «پاسخ من این است و نمی‌توانم غیر از این بگویم، پس اصرار نکنید». دلش از دکتر (پدر محسن روح‌الامینی) پر بود و اسمش را که می‌آورد دستش می‌لرزید. علی‌اکبر حیدری‌فرد که در ٢٨سالگی دادیار شعبه اول دادسرای امنیت تهران و اندکی پس از دو سال متهم پرونده بازداشتگاه کهریزک می‌شود، ناگفته‌های بسیاری دارد و شاید زمان بازگویی کامل آنها هنوز نرسیده است. سوژه‌ای که همچنان پس از هشت سال تازه و پرمخاطب است. این گفت‌وگو زمانی انجام شد که سعید مرتضوی هنوز در آن بیانیه معروف از خانواده جان‌باختگان کهریزک عذرخواهی نکرده بود اما زمان چاپ مصادف شد با حضور حیدری‌فرد در بند ٨ بازداشتگاه اوین؛ جایی که بسیاری از متهمان سابق او در آنجا دوران محکومیت خود را می‌گذرانند. 
 
آقای حیدری‌فرد! بسیاری شما را با پرونده جنجالی کهریزک و به نام قاضی کهریزک می‌شناسند اما از سوابق و فعالیت‌های قبلی شما اطلاعی در دست نیست؛ از خودتان بگویید. 

علی‌اکبر حیدری‌فرد هستم در ١/٩/۵٨ در شهرستان مرودشت استان فارس در خانواده متوسط و مذهبی متولد شدم و فرزند اول خانواده هستم. دوران دبیرستان را در مدرسه سیدجمال‌الدین‌اسدآبادی مرودشت گذراندم، دانش‌آموزی ممتاز  بودم و مسئولیت بسیج دبیرستان هم با من بود. آن سال‌ها با چند همکلاسی گروهی به نام ناصحون برای امربه‌معروف در مرودشت تشکیل دادیم. 

 براساس چه ضرورتی قصد امربه‌معروف داشتید؟

چون در آن مقطع دختران راهنمایی و دبیرستان به دلیل فقر فرهنگی و اجتماعی مورد مزاحمت خیابانی برخی جوانان بودند. گروه خودخوانده ناصحون تصمیم گرفت با شناسایی مزاحمین نوامیس اول به صورت امربه‌معروف و در صورت لزوم برخورد فیزیکی انجام دهد؛ اما برخورد فیزیکی در اولویت بود. 

یعنی یک گروه به‌اصطلاح «خودسر» راه‌‌اندازی کردید؟

بله خودسر بودیم.

 مؤسس این گروه چه کسی بود؟

خودم.

 برخورد فیزیکی هم داشتید؟

در چند مورد با افراد متجاهر به صورت گروهی از سوی ناصحون برخورد فیزیکی شدیدی شد. از ما شکایت هم کردند اما به جایی نرسید.

 چرا؟

چون اعضای گروه ما همگی عضو خانواده‌های وابسته به نهادها بودند و اینکه افرادمضروب‌شده وجهه اجتماعی خوبی نداشتند. 

 خانواده شما هم وابستگی به نهادها دارند؟

برخی اعضای خانواده ما عضو سپاه هستند. پدرم سال‌هاست که عضو بسیج است؛ هرچند کشاورزی می‌کند. دو نفر از برادران همسرم شهید شدند. یکی از آنها شهید علی بختیاری معاون تسلیحاتی لشکر ١۴ امام حسین(ع) اصفهان بود. یعنی معاون تسلیحات شهید خرازی بود.

 تحصیلات شما تا چه مقطعی است؟

پس از پایان دبیرستان تصمیم گرفتم به حوزه علمیه بروم و براساس همین انگیزه در مدرسه یا همان حوزه علمیه حقانی قم ثبت‌نام کردم و به دلایلی انصراف دادم.

 چرا انصراف دادید؟

تصمیم گرفتم به دانشگاه بروم. در کنکور سال ١٣٧٧ جزء رتبه‌های اول شدم و رشته حقوق دانشگاه تهران را انتخاب کردم. پس از شش ماه در دو نهاد بورسیه شدم، اول دانشکده وزارت اطلاعات (امام باقر) در رشته ضدجاسوسی و دوم هم دانشکده علوم قضائی. از تحصیل در دانشکده وزارت اطلاعات منصرف شدم.

 این‌بار چرا انصراف دادید؟

چون هم‌زمان شد با دستگیری سعید امامی و مصطفی کاظمی به اتهام پرونده قتل‌های زنجیره‌ای که از هم‌محلی‌ها و هم‌استانی‌های ما بود.

 انصراف شما چه ارتباطی با آنها داشت؟

یکی از آنها سفارش قبولی مرا به صورت تلفنی در دانشکده وزارت اطلاعات کرده بود.

 کدام یک؟

سعید امامی سفارش کرده بود.

 بنابراین در دانشکده علوم قضائی ادامه تحصیل دادید؟

بله از همان سال ٧٧ وارد دانشکده علوم قضائی شدم و با پایه ٢ قضائی بورسیه قوه قضائیه شدم. آن زمان با آقای [علیرضا] زاکانی در بسیج دانشگاه تهران هم همکاری می‌کردم. در سال ١٣٨١ هم فارغ‌التحصیل شدم.

  ١٨ تیر ٧٨ هم با آقای زاکانی رابطه داشتید؟

در ١٨ تیر ٧٨ من از افرادی بودم که با دانشجویان دانشگاه تهران مقابله کردم. در ٢١ تیر آن سال علیه دانشجویان اغتشاش‌گر فعالیت می‌کردم.

 از سال ٨١ که فارغ‌التحصیل شدید مشغول چه کاری بودید؟

پس از فارغ‌التحصیلی حقوق خصوصی دانشگاه علامه طباطبایی با رتبه ٢٠ در مقطع کارشناسی ارشد پذیرفته شدم و هم‌زمان دوره کارآموزی قضائی یک‌ساله را شروع کردم. در طول این دوره در پژوهشکده مطالعات راهبردی با مدیریت دکتر «ره‌پیک» از اعضای کنونی شورای نگهبان یک دوره مطالعات امنیتی و امنیت ملی را آموزش دیدم. همکلاسی‌های من اکثرا از کارشناسان وزارتخانه‌های اطلاعات، امور خارجه و دفاع بودند.

 این پژوهشکده به کدام نهاد وابستگی داشت؟

وابسته به وزارت اطلاعات بود. از جمله استادان ما آقایان محسن رضایی، حسام‌الدین آشنا، علی ربیعی، ملکی و… بودند. پایان‌نامه‌ام در این دوره «بررسی سازمان‌های مبارزه با فساد در دستگاه قضا» نام داشت. این دوره که تمام شد از طرف آقای الیاس محمودی، رئیس وقت مرکز حفاظت و اطلاعات قوه قضائیه دعوت به کار شدم و پس از گزینش آن مرکز از قوه قضائیه درخواست کردم آنجا مستقر شوم.

 الیاس محمودی شما را چگونه می‌شناخت؟

تعدادی از کارشناسان آن مرکز که از همکلاسی‌ها بودند مرا معرفی کردند. البته موضوع پایان‌نامه هم مورد توجه قرار گرفت. 

 چرا چنین موضوعی را برای پایان‌نامه انتخاب کردید؟ آن زمان بحث فساد چندان مطرح نبود.

چون برنامه داشتم در حفاظت و اطلاعات قوه قضائیه مشغول شوم.

 بالاخره مشغول شدید؟ 

خیر. چون گفتند نیرو کم داریم. رئیس نهاد قوه قضائیه که آن زمان آقای «شیرج» بود نظر مخالف داشت؛ چون قاضی کم داشتند.

 پس اطلاعاتی نشدید و دادیار شدید.

بله. اولین ابلاغ قضائی من دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب اردبیل بود. حدود دو ماه در اردبیل کار کردم اما به دلیل عدم آشنایی با زبان ترکی به استان فارس شهرستان فسا منتقل شدم. در آنجا قاضی تحقیق بودم. دادیار شعبه اول و جانشین دادستان فسا شدم و با حفظ سمت رئیس ستاد حفاظت اجتماعی شهرستان بودم. رئیس هیئت تخلفات صنفی فسا هم شدم که مقام اول را در کشور کسب کردم. 

 تا چه زمانی فسا بودید؟

تا سال ٨۶ پس از آنکه در آزمون دکترای حقوق خصوصی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد پذیرفته شدم. در واقع شش ماه طول کشید تا با توصیه حضرت آیت‌الله بهشتی عضو مجلس خبرگان رهبری فارس که در آن دوره از انتخابات در ستاد ایشان فعال بودم، به تهران منتقل شدم.

 در تهران چه مسئولیت قضائی‌ای داشتید؟

حدود دو ماه قاضی اظهارنظر دادسرای ناحیه ٢ بودم و سپس به شعبه اول دادسرای امنیت معاونت امنیت دادستانی تهران منتقل شدم.

 چه شد که سر از دادسرای امنیت درآوردید؟

به‌هرحال در فسا بازپرس انقلاب بودم و در پژوهشکده مطالعات راهبردی هم‌ دوره امنیتی دیده بودم و در دوره مبارزه با تروریسم که توسط وزارت خارجه با همکاری سازمان ملل برگزار شد، شرکت کردم. مهم‌تر اینکه علاقه شخصی داشتم و آقای مرتضوی مرا به آنجا فرستاد. 

 اولین‌بار چه زمانی با آقای مرتضوی آشنا شدید؟

از همان زمان کارآموزی آشنا بودم. در زمان دانشجویی هم به لحاظ شخصی به ایشان علاقه‌مند بودم و حتی درخواست دادم در دادسرای کارکنان دولت کارآموز قاضی مرتضوی شوم اما گفتند چون آن ناحیه امنیتی است، مخالفت می‌شود. 

 چرا به شخصی مثل قاضی مرتضوی علاقه داشتید؟

به‌ لحاظ فکری و روحی هم‌تیپ فکری‌ام بود. حتی در دوران دانشجویی هم عکس قاضی مرتضوی را بالای تخت چسبانده بودم. 

 ظاهرا آن ‌موقع دادسرای امنیت پرونده‌های زیادی نداشت. 

پرونده داشت. آن‌موقع با اجرای طرح ارتقای امنیت اجتماعی متهمان شرور را در تهران به سه دسته تقسیم کردیم.

 چه کسی این طرح را داد؟

به پیشنهاد مرتضوی، رادان و موافقت شورای تأمین تهران. در آن طرح پرونده متهمان درجه دو و سه که از اهمیت کمتری برخوردار بودند، در نواحی قضائی مربوطه توسط دادیاران و بازپرسان همان ناحیه بررسی می‌شد و پرونده متهمان درجه یک به‌لحاظ اهمیت کار صرفا به شعبه اول دادسرای امنیت ارجاع می‌شد. ما برای نگهداری آنها از بازداشتگاه امنیتی کهریزک که با درخواست ناجا و بودجه وزارت کشور دوره‌ آقای موسوی‌لاری تأسیس شده بود، استفاده می‌کردیم. در واقع کهریزک در زمان آقای موسوی‌لاری تأسیس شد و هیچ ارتباطی با آیت‌الله هاشمی‌شاهرودی و قاضی مرتضوی ندارد.

 یعنی آقای موسوی‌لاری از اهداف ثانویه و احتمالی که از بازداشتگاه کهریزک استفاده خواهد شد، اطلاع داشت؟

هدف اولیه استفاده از کهریزک برای متهمان پرونده محله خاک‌سفید تهران بود. بعدها تغییر برنامه ایجاد شد که مربوط به دوره اجرای طرح امنیت اجتماعی به‌عنوان یک طرح ملی بود.

 اما در دوره اجرای این طرح آقای موسوی‌لاری دیگر وزیر کشور نبود و آقای پورمحمدی این مسئولیت را در دولت احمدی‌نژاد برعهده داشت.

بله درست است.

 می‌خواهم بدانم پرونده‌های سیاسی- امنیتی چگونه در آن دادسرا بررسی می‌شد؟ 

در دوره‌ای که در دادسرای امنیت بودم، پرونده‌های برخورد با عناصر سازمان منافقین خلق، حادثه تروریستی حسینیه رهپویان شیراز، پرونده پروژه نفوذ برادران اعلایی، فعالان حقوق زنان از جمله خانم شیرین عبادی، پرونده هیئت‌مدیره یاران یا همان بهائیان ایران را بررسی کردم.

 همه این پرونده‌ها را در کمتر از دو سال رسیدگی کردید؟

باز هم بودند. مثل پرونده‌های مربوط به فرقه‌های ضاله و گروه‌های عرفانی رام‌الله و انجمن پادشاهی ایران. بخش اقتصادی پرونده کرسنت را هم من رسیدگی می‌کردم. این پرونده کلا چهار بخش داشت که بخشی از آن در دادسرای امنیت، بخشی در دادسرای ویژه اقتصادی و دیگری هم در کارکنان دولت رسیدگی می‌شد که در نهایت با تصویب معاونت اقتصادی دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی تجمیع شدند.

 ارتباط دادسرای امنیت با نهادهای امنیتی چگونه بود؟

در تمام دوران خدمتم ارتباط صمیمانه، برادرانه و تنگاتنگی با نهادهای اطلاعاتی و امنیتی داشتم. این ارتباط نه به‌معنای تبعیت بلکه به‌معنای مبارزه مشترک در جهت منافع انقلاب بود.

 آنها چقدر در دادسرای امنیت صاحب اثر بودند؟

تمام نهادهای امنیتی، ضابط قضائی هستند و گزارش آنها در صورتی مبنا واقع می‌شود که مورد توثیق قاضی باشد. نهادهای امنیتی به لحاظ اینکه در تهیه گزارش‌ها اعم از جمع‌آوری، تجزیه و تحلیل، برآوردهای اطلاعاتی و منابعی که استفاده می‌کنند، متکی به سازوکارهای دقیق، موثق و کارآمد هستند. به طور قطع و حتم ضریب اطمینان و اعتماد به گزارش‌های آنها و به لحاظ سلامت نفس نیروهایی که در این نهادها عمل می‌کنند در بالاترین حد ممکن است تا جایی که هیچ‌گونه شبهه‌ای ایجاد نمی‌شود. اگر اختلافی هم هست بر سر تفسیر رفتار منتسب به متهم از حیث انطباق با عمل مجرمانه است نه اختلاف بر سر اقدام‌کردن یا نکردن یا وقوع یا عدم وقوع عمل انتسابی.

 از جایی سفارش کیفرخواست هم داشتید؟

من هر کاری کردم با بررسی، تحقیق، ادله و مستندات بود؛ منتها مبانی استدلال‌های سازمان‌های اطلاعاتی به‌لحاظ ضریب بالای کارشناسی و صحت نفس نیروهای عمل‌کننده به‌طور حتم مورد قبول واقع می‌شود.

 اگر متهمی اعلام می‌کرد تحت شکنجه یا فشار جسمی- روحی قرار گرفته تا اعتراف کند، چگونه صحت یا عدم صحت آن را بررسی می‌کردید؟ 

ادعاهای اقرار تحت فشار تاکتیک معمول همه متهمان است اما اگر دلایلی بود چون در برابر وجدان خودم مسئول بودم، می‌پذیرفتم و بارها سر همین موضوع با کارشناس مربوطه به اختلاف خوردیم و متهم را برخلاف نظر کارشناس اطلاعاتی آزاد کردم چون احساس می‌کردم به او اجحاف شده است.

 ناگهان شما پس از این پرونده‌ها در برابر حوادث سال ٨٨ قرار گرفتید.

اول بگویم بنده در سال ٨٨ عضو ستاد انتخاباتی هیچ نامزدی نبودم و حتی قاضی ناظر بر انتخابات هم نبودم. در بعدازظهر ٢٣ خرداد ٨٨ به اتفاق مجتبی علم‌الهدی که از دوستان بنده است و روحانی، در حال عبور از حوالی میدان ونک بودیم که مشاهده کردم همه مغازه‌ها و تأسیسات عمومی توسط عده‌ای نزدیک به‌هزار نفر در حال تخریب است. برحسب وظیفه به‌عنوان قاضی کشیک وقت و دادیار شعبه اول دادسرای امنیت در کنار مأموران سعی در آرام‌کردن فضا کردم؛ چون از علت وقوع درگیری بی‌خبر بودم. در نهایت حدود ۵٠ نفر دستگیر شدند که بلافاصله پس از آرامش آن منطقه آنها را آزاد کردیم.

 قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ٨٨ آماده‌باش نبودید؟

بودیم، این رویه معمول هر انتخاباتی است که قبل از آن، شعب اخذ رأی، دستگاه قضائی، ناجا و نیروهای اطلاعاتی آمادگی مقابله با اغتشاش و ناآرامی را داشته باشند.

 می‌خواهید بگویید دستور بازداشت فعالان و اعضای ستادها بعدا صادر شد؟

نه! اما در ٢۴ خرداد ٨٨ درگیری‌ها شروع شد و حکم دستگیری بسیاری از فعالان سیاسی را بنا بر درخواست مراجع امنیتی صادر کردیم. 

 چرا؟

چون به‌جای آرام‌کردن فضا با صدور بیانیه سعی در تشکیک در نتیجه انتخابات و دعوت مردم به اردوکشی خیابانی کردند.

 مصداق بیاورید.

مصداقش همان بیانیه‌های صادرشده توسط شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب و حزب مشارکت بود که از واژه «کودتای سفید» در مقابل عمل نیروهای انتظامی و اطلاعاتی در حفظ امنیت عمومی استفاده کردند.

 در همه جای دنیا حتی کشورهای دموکراتیک غربی، نتیجه انتخابات در مواقعی مورد اعتراض قرار می‌گیرد؛ اما اقدام علیه امنیت ملی تلقی نمی‌شود.

ببینید در تاریخ ٢۴ خرداد مقام معظم رهبری نتیجه انتخابات را تأیید و معترضان را دعوت به پیگیری مطالبات از طریق قانونی کردند؛ همچنین براساس مصوبه شورای‌عالی امنیت ملی وضعیت امنیتی تهران به دلیل اقدامات مخرب معترضان قرمز شد. از طرفی شبکه‌های ماهواره‌ای و رسانه‌های معاند به‌صورت هدفمند در مقابل خواست مسئولان کشور درباره تأیید انتخابات به میدان آمدند. در نتیجه تغییرات ایجادشده در فضای امنیتی کشور، تعریف ما از رفتار معترضان و افرادی که دست به خشونت‌های خیابانی می‌زدند تغییر و اقدامات آنها اقدام علیه امنیت ملی تلقی شد.

 واقعا نظر شخصی خود شما در آن زمان چه بود؟

به اعتقاد شخصی من نظر مقام معظم رهبری در هر زمینه‌ای فصل‌الخطاب و در عین عمل به دستور رسول اکرم(ص) و امام معصوم است و مخالفت با آن مخالفت با امام معصوم و مشمول مجازات مقرر شرعی در قبال آن است.

 به یاد می‌آورم گفته شد تاریخ صدور بازداشت برخی فعالان سیاسی مربوط به ١٩ خرداد ٨٨ بوده است؛ چرا احکام بازداشت‌ها پیش از شروع اعتراضات صادر شدند؟

چون این موضوع یک عقبه دارد؛ با توجه به اینکه طرفداران موسوی و اصلاح‌طلبان و حتی اپوزیسیون داخل کشور که در پوشش اصلاح‌طلبی فعال هستند شش ماه قبل از انتخابات با تشکیل کمیته صیانت از آرا، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها و سخنرانی‌ها و جلسات محفلی به هر قیمت ممکن با سوءاستفاده از انتخابات نه به‌عنوان ابزار پیروزی دموکراتیک بلکه به‌عنوان ابزار ایجاد فشار و تغییرات در راستای تغییر ماهیت نظام تلاش می‌کردند. در محافل خصوصی خود نهادهای رسمی و اصول بنیادین نظام در زمینه‌های مختلف از جمله سیاست خارجی را مورد هجمه گسترده قرار داده بودند.

می‌خواهید بگویید انتقاد اصلاح‌طلبان در آن سال‌ها از سیاست خارجی دولت و رفتار انتخاباتی اعضای برخی نهادهای رسمی در حمایت از یک کاندیدای خاص نزدیک به جریان اصولگرا جرم تلقی شد؟

آنها دنبال جریان‌سازی بودند و نهادهای اطلاعاتی ایران عملکرد این افراد را قبل از انتخابات رصد می‌کردند. از جمله همین افراد تأثیرگذار آقای تاج‌زاده بود که در سخنرانی‌های رسمی خود به نهادهای حاکمیتی حمله و آنها را تخطئه می‌کرد.

  به‌همین‌دلیل حکم بازداشت او صادر شد؟

کنترل امنیتی آقای تاج‌زاده قبل انتخابات به‌لحاظ اقدامات ضدامنیتی درست بوده اما حکم دستگیری بعد از انتخابات سال ٨٨ صادر شد.

  اما این موضوع آن زمان تکذیب نشد…

می‌توانم بگویم تنها حکم بازداشت قبل از انتخابات که آقای مرتضوی داده بود، حکم دستگیری عام‌ خطاب به نیروی انتظامی بود.

 

 تا همه را بگیرند؟

نه! درواقع مبنی بر اینکه در صورت مشاهده اقدامات مخرب و ضدامنیتی در مقابل ستادهای انتخاباتی و مراکز رأی‌گیری با توجه به مشهودبودن جرم، ضابطین به وظیفه خود عمل کنند.
 این یعنی حکم سفیدامضا؟
نه، کلی است. در همه انتخابات‌ها معمول است و به مأموران اختیار می‌دهند اگر کسی تجمع کرد طبق قانون عمل کنند.
  همان حکم سفید امضاست؟
خیر! اصلا وجود ندارد.
 فعالان ستاد مهندس موسوی در ستاد قیطریه چرا بازداشت شدند؟
اعضای ستاد قیطریه به علت اقدامات مخرب عبدالله رمضان‌زاده بازداشت شدند.
 کدام اقدامات؟
رمضان‌زاده اقدام به جمع‌آوری افراد مشکوک و مخل امنیت در داخل آن ستاد کرده بود و دست به تحریکات امنیتی زده بود.
  مثلا چه تحریکاتی؟
از جمله طرح شعارهای تشکیک در سلامت انتخابات که اطلاعات ناجا خواستار بازرسی از آن محل شد. آقای رمضان‌زاده مقاومت کرد و پس از برخورد فیزیکی، ایشان دستگیر و محل هم بازرسی شد.
 چرا پرونده افرادی چون تاج‌زاده، بهزاد نبوی، رمضان‌زاده و… در اختیار وزارت قرار نگرفت؟
زیرا افراد شاخصی که قبل از انتخابات از طریق سخنرانی، جلسه، محافل خصوصی یا ارتباط با خارج کشور درصدد اقدامات ضدامنیتی در دوره انتخابات بودند، بنا بر صلاحیت‌های ذاتی و اختیارات قانونی توسط سازمان اطلاعات سپاه رصد می‌شدند و پس از انتخابات وقتی که برخوردها ضرورت یافت به دلیل سابقه تحقیقات قبلی در سازمان اطلاعات سپاه بازداشت‌ها توسط آن نهاد صورت گرفت.
 سابقه تحقیقات قبلی یعنی چه؟
کلیه اقدامات اطلاعاتی و رصدهای امنیتی.
 برویم سراغ پرونده معروف کهریزک که شما قاضی آن بودید. از کهریزک بگویید…
بنده طبق گزارش سازمان بازرسی کشور که در پرونده کهریزک ضمیمه است، پس از بررسی دو‌هزار و ٧٠٠ پرونده که به‌طور مشخص توسط بنده رسیدگی شده بود تأیید شد که ٨٠ درصد آنها پس از چند روز دستگیری و پالایش امنیتی با قرار کفالت، کمتر از بیست درصد با وثیقه و مابقی که متهمان امنیتی بودند، بازداشت موقت شدند. در تمام طول سال ٨٨ که مسئولیت قضائی داشتم، متهمان بازداشت‌شده توسط اطلاعات ناجا، اطلاعات سپاه یا وزارت اطلاعات را بازجویی می‌کردم و به هیچ متهمی توهین نکردم و برخورد توأم با خشونت نداشتم. کرامت انسانی آنها را رعایت می‌کردم و همواره سعی داشتم با ارشاد متهمان آنها را قانع و  به عدم تکرار اقدامات خود مجاب کنم.
 ظاهرا قبل از کهریزک هم سابقه صدور دستور بازداشت دسته‌جمعی را داشته‌اید؛ مثلا در دانشگاه تهران.
سال ٨٨ پس از سخنرانی ٢٣ خرداد احمدی‌نژاد، افراد غیر دانشجو در دانشگاه تهران تجمع و با سوءاستفاده از وضعیت خوابگاه اقدام به طرح شعارهای ضدنظام و کتک‌کاری چند نفر از پرسنل ناجا کرده بودند. در همین اثنا افرادی که پس از سخنرانی احمدی‌نژاد به سمت دانشگاه تهران می‌آمدند و عده‌ای از پرسنل ناجا در اثر تحریک انجام‌شده توسط افراد دانشجونمای داخل دانشگاه تهران با هدف آزادی سربازان در حال کتک‌خوردن به داخل دانشگاه هجوم بردند اما متهمان اصلی متواری و متأسفانه حدود یکصد نفر از دانشجویان که در خوابگاه مشغول مطالعه بودند و عموما هم شهرستانی بودند به اشتباه کتک خوردند و دستگیر شدند.
 افراد غیر دانشجو چگونه وارد دانشگاه شده بودند؟ مگر می‌شود؟! 
نمی‌دانم اما دانشجویان دستگیر‌شده که وضعیت بغرنجی داشتند به آگاهی شاپور منتقل شدند. بنده ساعت ١٧ همان روز آنجا حاضر شدم آقای [علیرضا] زاکانی و دکتر [فرهاد] رهبر هم آمدند. با بررسی وضعیت ظاهر دانشجویان متوجه شدم آنها دخالتی در درگیری نداشتند.
 چطور از ظاهر آنها متوجه شدید؟
همه شهرستانی بودند و با لباس زیر بازداشت شده بودند و در خوابگاه مشغول مطالعه یا آشپزی بودند. آقای زاکانی تقاضای رسیدگی به وضعیت آنها را داشت و آقای رهبر هم برای وساطت آمده بود. 
 در نهایت با آنها چه برخوردی شد؟
بنده حدود ١٠ دقیقه برای دانشجویان سخنرانی کردم و گفتم شما اشتباهی دستگیر شده‌اید و من عذرخواهی می‌کنم. توضیح دادم آقای رهبر هم حضور دارند و با توجه به وساطت ایشان و حضور آقای زاکانی همه شما آزاد می‌شوید.
همه هم خونین بودند. برای آنکه با آن وضع به خوابگاه نروند و علیه نظام تبلیغ نشود، برای همه آنها لباس، آب معدنی و ساندویچ کالباس خریدیم. همه لباس‌ها تکه‌پاره بود. آب و غذا دادیم و با دو اتوبوس، از زیر قرآن آنها را رد کردیم.
  به همین راحتی؟
بله. البته پس از آنکه اوراق بازجویی را تکمیل و مشخصات آنها پر شده بود. برای حفظ آبروی نظام از همه آنها خواهش کردم به هیچ کسی چیزی نگویید.
 البته فیلمی که از آن غائله پخش شد، نشان می‌داد عده‌ای از دانشجویان توسط برخی عوامل و لباس شخصی‌ها به‌شدت کتک می‌خورند.
مردم دانشجویان را زده بودند و هیچ‌کدام از عوامل ناجا و بسیج دخالت نداشتند.
 پس فیلم چه می‌گوید؟
پس از این قضیه حفاظت اطلاعات سپاه چهار نفر از مسئولان پایگاه‌های بسیج اطراف دانشگاه تهران را بازداشت کرد. من همه آنها را یک شب بازداشت کردم و پس از تحقیق متوجه شدم بی‌گناه هستند و آنها را آزاد کردم.
 با خانم‌های بازداشت‌شده در سال ٨٨ چگونه رفتار می‌شد؟ 
زنانی که در طول اغتشاشات بازداشت شده بودند را آزاد کردم. چون به من اعتماد داشتند بازجویی و تحقیق از آنها برعهده من بود. آنهایی را که کنکور داشتند به درخواست آقای آوایی ظرف یک شب بدون ضمانت در شب کنکور آزاد کردم که حدود ۶٠ خانم بودند. جناب آقای آوایی در طول ایام اغتشاشات همواره تأیید و اصرار داشتند حقوق شهروندی دستگیرشدگان رعایت شود. دغدغه رعایت حقوق متهمان را به‌صورت جدی داشتند و پیگیر این امر بود.
 ظاهرا روزهای پرکاری داشتید…
راستش سخت‌ترین روز کاری‌ام ٢٩ خرداد سال ٨٨ بود که تا فردای آن‌ هزاروصد نفر بازداشت شدند که حدود ٢٠٠ تا ٣٠٠ نفر را به‌تنهایی آزاد کردم و ٧٠٠ تا ٨٠٠ نفر را با صدور قرار، بازداشت کردم که در اوین، بازداشتگاه پلیس پیشگیری و چند بازداشتگاه امنیتی دیگر که نمی‌توانم بگویم، نگهداری می‌شدند.
 کسی هم بود که حاشیه امنیت داشته باشد و بازداشت نشود؟
بله؛ براساس توافقی که با قاضی مرتضوی داشتم و شرطی که برایش گذاشته بودم، در دوران دستگیری‌های سال ٨٨ هیچ فرزند شهیدی را بازداشت نکردم.
  برگردیم به پرونده کهریزک، درباره شروع و  منشأ بازداشت‌های تیر ٨٨ که منجر به بازداشت معترضان و انتقال ‌گروهی از آنها به بازداشتگاه کهریزک شد، بگویید.
سه روز قبل از ١٨ تیر ٨٨ هیچ اغتشاش ضدامنیتی در تهران نداشتیم. به بهانه آلودگی هوا تهران تعطیل بود و همه مسیرهای تهران به شمال برای تخلیه جمعیت یک‌طرفه شد. همه تدابیر امنیتی اعم از حضور پلیس، عملیات روانی صداوسیما، مذاکره‌ سیاسی در سطح نخبگان و… حول محور یک اصل بود و آن هم عدم تکرار مطلق اغتشاش.
 چرا عدم تکرار مطلق اغتشاش این‌قدر اهمیت داشت؟
چون پس از یک ماه از زمان اغتشاشات تداوم آن باعث عمیق‌ترشدن لایه‌های این اقدامات ضدامنیتی و گسترش آن به لایه‌های دیگر بود و کشور را در آستانه یک چالش گسترده امنیتی قرار می‌داد.
  به نظرتان تمهیدات دستگاه‌های امنیتی و حاکمیتی مؤثر افتاد؟
در طرف مقابل در طول یک هفته منتهی به ١٨ تیر همه شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان و شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی که به‌عنوان ستاد عملیات روانی فتنه عمل می‌کردند، تمرکز خود را بر انجام حتمی اغتشاش در ١٨ تیر ٨٨ با هدف تکرار دوباره آن قرار داده بودند. مجاهدین خلق، ربع پهلوی، وزارت خارجه‌های اسرائیل و آمریکا و تمام معاندان در بیانیه‌هایی فراخوان حضور در ١٨ تیر ٨٨ دادند و مردم را تحریک به حضور کردند. همه مسئولان امنیتی مانند وزیر اطلاعات، دادستان کل کشور، فرماندهان ناجا و سپاه و دادستان تهران و حتی رسانه‌ها ضمن روشنگری خواستار عدم تکرار اغتشاش در ١٨ تیر بودند.
 پس چرا در ١٨ تیر ٨٨ آن حوادث روی داد؟
حدود ٣٠‌ هزار نفر از نیروهای امنیتی محوطه‌های قرمز و محیط‌های احتمالی را پوشش دادند، اما بعدازظهر آن روز گروهی که حدود چهار یا پنج ‌هزار نفر مجهز به کوله‌پشتی، سنگ، چفیه، وسایل آتش‌زا برای مقابله با گاز اشک‌آور، دهان‌بند، وسایل فیلم‌برداری و بعضا چوب یا سلاح سرد بودند، ظاهر شدند، آنها در خیابان‌های منتهی به دانشگاه تهران با نیروهای امنیتی درگیر شدند. شرایط پیرامونی دانشگاه تهران به شکلی بود که در آن ساعت‌ها هیچ‌گونه حرکت عادی از قبیل خانه عمه یا خاله را توجیه نمی‌کرد و هرگونه حضور به معنای حمایت و حضور در اغتشاش بود که در نهایت درگیری ایجاد شد و ١٢ مأمور ناجا مجروح و ٧٠٠ نفر دستگیر شدند.
 می‌خواهید بگویید چهار، پنج ‌هزار نفر سازماندهی شده بودند؟!
به‌هرحال به قصد درگیری آمده بودند.
 چه نیرویی می‌تواند در پایتخت ایران این جمعیت را برای اغتشاش ساماندهی و هدایت کند؟!
شبکه‌های اجتماعی مجازی و کا‌نال‌های ماهواره‌ای.
 می‌توانم از صحبت‌های شما استنتاج کنم که دستگیری لیدرهای اصلاح‌طلب تأثیری در ادامه اعتراض‌های مردم در مواقعی مثل ١٨ تیر ٨٨ یا پس از آن نداشت.
با توجه به دستگیری اکثر شخصیت‌های سیاسی مؤثر اصلاح‌طلب و شورای مرکزی احزاب آنها این حضور در ١٨ تیر ٨٨ ناشی از یک برنامه‌ریزی ساختاری و ستادی قدرتمند درون نظام نبود و شبکه‌های اجتماعی نقش اول را داشتند.
 سرنوشت آن ٧٠٠ نفر بازداشت‌شده ١٨ تیر ٨٨ چه شد؟
بنده تا ساعت ١٢ شب حدود ۴٠٠ نفر را پس از پالایش اولیه آزاد کردم و در ١٩ تیر از ٢٧٠ نفر باقی‌مانده بنا به تشخیص شخصی خودم به آن دلیل که در اوین فضای مناسب برای نگهداری آنها موجود نبود، پس از رایزنی با مسئولان کهریزک و تهیه فضای مناسب، ١۴٠ نفر به بازداشتگاه کهریزک و ١۴٠ نفر را به اوین اعزام کردم که متأسفانه پس از پنج روز سه نفر از آنها به علت شرایط نگهداری و بدرفتاری‌های انجام‌شده فوت کردند.
  ادعا می‌کنید خودتان دستور اعزام آن ١۴٠ نفر را به کهریزک داده‌اید. از گوشه‌وکنار شنیده می‌شود آقای مرتضوی به‌صورت شفاهی از خانواده کشته‌شدگان طلب حلالیت کرده و ممکن است به‌صورت سرگشاده هم نامه‌ای برای عذرخواهی منتشر کند.
من عذرخواهی احتمالی مرتضوی از باب توبه درباره عملکرد خودم را بدون نتیجه و فاقد آثار حقوقی‌ می‌دانم.
 چرا؟
واضح است؛ چنانچه ایشان بنا بر اظهارات خود در تاریخ‌های ١٨ و ١٩ تیر در مرخصی بوده و با تأیید بنده و اظهارات خودش هیچ نقشی در اعزام متهمان دستگیر‌شده به کهریزک نداشته، پس توبه یا عذرخواهی درباره عملکرد دیگران فاقد معنی و آثار شرعی و حقوقی است، بنده تمامی مسئولیت‌های اعزام آن افراد به کهریزک را پذیرفته و می‌پذیرم که آقای مرتضوی هیچ نقشی در آن نداشته است.
 حاضر به اعلام توبه از آن دستور اعزام هستید؟
من به وظیفه خودم در دفاع از نظام و حریم ولایت عمل کرده‌ام، البته ضمن ابراز همدردی دوباره با خانواده‌ داغ‌دیدگان بازداشتگاه کهریزک و اظهار تأسف از اقدام انجام‌شده و عذرخواهی از محضر مقام معظم رهبری و طلب بخشش از ایشان به‌دلیل آنکه معتقدم به وظیفه‌ام عمل کرده‌ام و خطایی از من سر نزده است، نه‌تنها خودم اعلام توبه نمی‌کنم، بلکه توبه احتمالی آقای مرتضوی را هم فاقد آثار حقوقی و شرعی می‌دانم
 گفته می‌شود گزارشی  هم از وضعیت آن بازداشتگاه تهیه شده بود که اصرار داشته اعلام کند وضعیت آنجا چندان هم بغرنج نبوده است.
آن گزارش را خودم تهیه کردم، از ١۶ متهم کهریزک که آزاد شده بودند بازجویی کردم، همگی گفتند هیچ مشکلی نبوده و مورد ضرب‌وشتم قرار نگرفته‌اند. در نهایت گزارش را به آقای مرتضوی دادم.
 آقای حیدری فردا به نظرتان اگر فرزند آقای روح‌الامینی در جمع کشته‌های بازداشتگاه کهریزک نبود این پرونده چنین ابعاد گسترده و دامنه‌داری پیدا می‌کرد؟
خیر؛ اگر می‌دانستم پسر آقای روح‌الامینی در آن جمع است بی بروبرگشت او را به احترام پدرش آزاد می‌کردم، هرچند این حرفم به‌لحاظ حقوقی درست نیست، معتقدم روح‌الامینی فردی انقلابی است که به‌لحاظ سوابق و خدماتی که داشته مستحق این بود که درباره فرزندش به او کمک و آبرویش حفظ شود. اما فرزندش زمان بازجویی هویت خود را کتمان کرده بود، با وجود دانشجوبودن در برگه بازجویی نوشته بود دیپلم دارم و بی‌کار هستم.
 چرا؟
برای حفظ آبروی پدرش. من به‌شخصه برای پدرش احترام قائلم و خودم را مانند محسن روح‌الامینی فرزند معنوی ایشان می‌دانم، اما رفتار آقای روح‌الامینی را در پیگیری پرونده کهریزک و شکایت علیه ما به این دلیل که پرونده به ابزار تبلیغ علیه نظام تبدیل شده بود ،برخلاف منافع نظام می‌دانم.
 یعنی چه؟! می‌فرمایید کسی که فرزندش کشته شده از خون او بگذرد؟!
اجازه بدهید توضیح دهم. به‌عنوان نمونه دکتر روح‌الامینی در همان سال تعدادی از اعضای خانواده دیگر کشته‌های کهریزک را نزد آیت‌الله جوادی‌آملی برد تا جلسه‌ای داشته باشند. آیت‌الله جوادی‌آملی پیشنهاد گذشت و رضایت دادند، اما آقای روح‌الامینی محتوای جلسه را مطبوعاتی کرد و به نقل از آقای جوادی‌آملی گفت: «از عاملین و مباشرین بگذرید اما از آمرین نگذرید…». همین مسئله نشان‌دهنده پیگیری سیاسی و  جهت‌دار پرونده از سوی ایشان بود.
 کجای این مسئله تبلیغ علیه نظام است؟!
بگذارید بگویم؛ خب ایشان از همان ابتدای اطلاع از فوت فرزندش همراه آقایان احمد توکلی و امیدوار رضایی که آن زمان رئیس کمیسیون بهداشت مجلس بود، به محل سردخانه رفتند و جسد را معاینه کردند. در آن شرایط فتنه که انتشار اخبار کشته‌شدن مردم یا زندانیان از سوی مأموران باعث تحریک مردم و تبلیغ علیه نظام بود با استفاده از رابطه دوستی خود با آقای عزت‌الله ضرغامی، خبر فوت فرزندش را رسانه‌ای کرد و به‌طور مکرر موضوع کهریزک را در رسانه‌ها زنده نگه داشت و زمینه طرح مسائل مختلف و پروپاگاندای رسانه‌ای در سطح وسیع فراهم شد.
 یعنی هر موضوعی که ارزش خبری داشته باشد و به نوعی تلخ باشد تبلیغ علیه نظام محسوب می‌شود؟
ایشان به این موضوع علم داشتند که پرونده کهریزک یکی از دلایل صدور قطع‌نامه علیه جمهوری اسلامی ایران به اتهام نقض حقوق ‌بشر در سازمان ملل شده است.
 آیا پس از رسانه‌ای‌شدن موضوع بازداشتگاه کهریزک و آغاز واکنش‌ها اضطراب پیدا کردید؟
بله؛ اما چون خودم را مقصر نمی‌دانستم و حس می‌کردم انجام وظیفه کرده‌ام، نگران نتیجه نبودم.
  ظاهرا در مراحل اولیه رسیدگی قضائی به پرونده کهریزک همه‌چیز به نفع متهمان بود.
در شعبه ١٣ دادسرای کارکنان دولت پس از حدود یک سال و نیم بررسی پرونده، درباره ما قرار منع تعقیب صادر شد. بازپرس آن شعبه حجت‌الاسلام مقدم یکی از قضات متدین، انقلابی و شناخته‌شده دستگاه قضا بود، اما پرونده با اعتراض آقای روح‌الامینی به شعبه ١٠۶٠ کارکنان دولت ارجاع داده شد. پس از شش ماه قاضی پرونده تغییر کرد و فردی به نام «آزمایش» به ریاست شعبه ١٠۶٠ رسید که در اولین جلسه رسیدگی به پرونده حتی مطلع نبود آقای سعید مرتضوی زمانی دادستان تهران بوده است! 
 مگر می‌شود؟
بله! پس از اینکه از او درخواست تعیین‌تکلیف کردیم اعلام کرد «من محسن روح‌الامینی را احضار و درباره پرونده از او تحقیق می‌کنم». پاسخ دادم این سه نفر فوت کرده‌اند و تازه متوجه شد معترضان به این پرونده اولیای دم هستند و در نهایت با صدور یک دادنامه ٣۶ صفحه‌ای پر از الفاظ موهن و غیرحقوقی که بریده اخبار جراید بود، قرار منع تعقیب ما را نقض کرد و پرونده به شعبه ٧۶ کارکنان دولت ارجاع داده شد.
 علت نقض قرار قبلی چه بود؟ اعمال نفوذ شده بود؟
نقض قرار منع تعقیب ما ناشی از هیچ‌گونه اعمال نفوذی نبوده، بلکه صرفا متکی به بی‌تدبیری و ضعف دانش آقای آزمایش، رئیس شعبه ١٠۶٠ کارکنان دولت بود که پس از صدور آن قرار هم فوری خود را بازخرید کرد.
 پس از اظهار تأسف مقام معظم رهبری نسبت به بازداشتگاه کهریزک و حواشی آن شما که خود را مدافع حریم ولایت می‌دانید چه حسی داشتید؟
مجددا تأکید می‌کنم قول، فعل و نظر مقام معظم رهبری در حکم قول و فعل معصوم است و ایشان هرگونه نظر و تصمیمی که درباره این پرونده داشته باشند، به دیده منت می‌پذیریم، اما توجه کنید مقام معظم رهبری نگفتند متهمان پرونده را محکوم کنید، بلکه گفتند اگر کسی تخلف کرده به آن رسیدگی شود که همین‌طور هم شد و متهمان نظامی و قضائی پرونده کهریزک محاکمه و مجازات شدند.
 خود را مقصر می‌دانید اما نمی‌دانم چرا حاضر به اعلام توبه نیستید.
 بنده حکم صادرشده از دستگاه قضا را قبول دارم، چون به عدالت،‌ استقلال و سلامت قوه قضائیه اعتقاد دارم. در واقع با توجه به اینکه احکام قضائی فصل‌الخطاب است، صرف‌نظر از اینکه منطبق با حقیقت باشد یا نباشد باید مطیع قانون بود، اما بنده درباره پرونده کهریزک خودم را بی‌گناه می‌دانم، اما به حکم قانون تمکین می‌کنم. 
  می‌خواهم بدانم رفتار خانواده کشته‌شدگان کهریزک با شما در طول روند رسیدگی به پرونده چگونه بود؟
بنده برای جلب‌ رضایت خانواده روح‌الامینی دو نفر از سرداران سپاه و مسئولان سازمان اطلاعات سپاه را واسطه کردم. 
  واسطه‌ها چه کسانی بودند؟
آقای سردار مجید حسینی که آن زمان جانشین آقای طائب در سازمان اطلاعات سپاه و سردار رحیمی، معاون آقای محسن رضایی در دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت و جانشین ناجا در دوره آقای قالیباف واسطه‌های بنده بودند. آقای سالک که اکنون نماینده اصفهان در مجلس هستند هم محبت کردند و صحبت کردند.
 نتیجه چه شد؟
آقای روح‌الامینی این وساطت‌ها را نپذیرفتند. پدر و مادرم را یک هفته با دردست‌داشتن قرآن هر روز صبح به خانه آقای روح‌الامینی می‌فرستادم، اما باز نپذیرفت. به وکیل آقای روح‌الامینی پیشنهاد دادم با توجه به اینکه موضوع کهریزک ابزار تبلیغ علیه نظام شده، بنده حاضرم تمامی مسئولیت‌های شرعی، قانونی و حقوقی فوت فرزند ایشان را بر عهده بگیرم و مجازات و حتی در صورت لزوم قصاص شوم، اما از ادامه پیگیری در سطح رسانه‌ها برای حفظ آبروی نظام خودداری شود؛ اما آقای روح‌الامینی نپذیرفت. 
 چه شد که خانواده جوادی‌فر رضایت دادند؟
از طریق یکی از بستگانم که اهل آمل است با خانواده جوادی‌فر تماس گرفتم و همراه چند نفر به منزل آنها رفتیم، دست پدرش را بوسیدم، معذرت‌خواهی کردم و اوضاع زندگی‌ام را شرح دادم. آقای جوادی‌فر با سعید مرتضوی در تهران جلسه‌ای گذاشت و بعد در دادگاه اظهار کرد «هدف از برگزاری دادگاه، خون‌خواهی از فرزندان ما نیست، بلکه احساس می‌کنم دادگاه برای تسویه‌حساب سیاسی تشکیل می‌شود؛ بنابراین من از ادامه شکایت انصراف می‌دهم». آقای روح‌الامینی در پیگیری پرونده به‌صورت مستقل عمل نمی‌کرد، بلکه تحت تأثیر تصمیم‌های افرادی بود که آن جمع اهدافی غیر از خون‌خواهی فرزند روح‌الامینی داشتند؛ مثل برخی نمایندگان مجلس هشتم که مستندات دارم یکی از آنها درباره کهریزک بیش از ٢٠٠ مصاحبه با رسانه‌ها داشت. 
 کدام نماینده؟
مثلا آقای تجری.

 یکی از مجازات‌های شما تعلیق موقت از قضاوت است. این محرومیت برای یک قاضی چه احساسی دارد؟
من در زمان خودم از موفق‌ترین قضات بودم. دکترای حقوق داشتم و دو جلد کتاب به نام‌های «تعدیل قرارداد توسط قاضی» و «تروریست‌شناسی» چاپ کردم. تا زمان انجام وظیفه با سلامت‌نفس، تدین و پشتکار فعالیت می‌کردم. حکم تعلیق از قضاوت برای بنده به منزله نابودی زندگی شخصی و حیات اجتماعی‌ام بود و مسیر زندگی‌ام را عوض کرد. 
 فکر می‌کردید روزی قاضی مرتضوی با آن همه اسم‌ورسم و سابقه دچار چنین وضعیتی شود؟
ببینید، دادستانی تهران بعد از رئیس قوه قضائیه تأثیرگذارترین مقام قضائی کشور است و به لحاظ نوع وظایف و اختیاراتی که دارد مورد اعتماد تمام ارکان نظام است و با همه مسئولان نظام ارتباط دارد. من به‌هیچ‌عنوان تصور نمی‌کردم مرتضوی دچار چنین مخاطره‌ای شود. البته به یاد دارم در روزهای آخر حضور مرتضوی در دادستانی تهران، از طرف دولت دهم به ایشان وزارت دادگستری را پیشنهاد دادند؛ اما آقای رحیم‌مشایی با حضور مرتضوی در دولت مخالفت کرد. 
 چرا؟
معتقد بود حواشی مرتضوی زیاد است.
 قوه قضائیه در برابر خدماتی که شما، آقای مرتضوی و قاضی حداد ارائه کرده بودید، چه دفاعی از شما کرد، در موضوع پرونده کهریزک؟
اولا همه در برابر قانون برابر هستیم و مصونیتی وجود ندارد؛ اما در قضیه کهریزک به لحاظ اینکه فشار افکار عمومی، رسانه‌ای و پیگیری‌های سیاسی خارج از دستگاه قضا که عمدتا در مخالفت با مرتضوی بود، باعث شد از هرگونه حمایت قضائی محروم شویم. دوم اینکه مزید بر این قضیه مأمور به خدمت‌شدن آقای مرتضوی به دولت بود که بزرگ‌ترین مانع در حمایت دستگاه قضا از ما شد. 
 وقتی پرونده و روند رسیدگی به آن آغاز شد، لابی هم کردید؟
(مکث زیاد). لابی نکردیم به این دلیل که تصور نمی‌کردیم نتیجه پرونده به این شکل رقم بخورد. درواقع آن اوایل برایم اهمیت چندانی نداشت. 
 به نظر می‌رسد پس از پایان دوره آقای شاهرودی در قوه قضائیه در سال ٨٨ و آغاز ریاست آقای لاریجانی بر قوه قضائیه، تیم جدید قوه چندان بی‌تمایل به همکاری‌نکردن با تیم مرتضوی نبود… .
به‌طور قطع با تغییر مدیریت دستگاه قضا و حساسیت جایگاه دادستانی تهران لازم بود شخص دیگری که با رئیس قوه هماهنگ است، مسئولیت دادستانی را عهده‌دار شود. البته مرتضوی پس از آن معاون دادستان کل کشور شد؛ اما خودش مایل به ماندن در دستگاه قضا نبود. 
 شما در جریان فیلمی که آقای مرتضوی به صورت مخفیانه ضبط کرد و احمدی‌نژاد در مجلس نهم در جریان استیضاح وزیر رفاه وقت پخش کرد، بودید؟
من دم در ایستاده بودم و آن فیلم واقعیت ندارد. در آن زمان در اتاق آقای مرتضوی حضور داشتم و اطلاع دارم فیلم مورد اشاره غیرواقعی و ساختگی است و شاهد آن بودم. 
 چطور واقعیت ندارد؟ همه‌چیز آنجا طبیعی است.
به آن نحوی که احمدی‌نژاد منعکس کرد و مسائلی که به فاضل لاریجانی منتسب شد، واقعیت ندارد و کذب محض است و این موضوع صحت ندارد. 
 پس واقعیت چیست؟
فاضل در این زمینه مرتکب هیچ عمل مجرمانه و سوئی نشد. 
 ماجرای تیراندازی شما در پمپ‌بنزین در شهر اصفهان چه بود؟
فروردین سال ١٣٩١ به همراه سه نفر مشغول عبور از اصفهان بودیم. من در سمت شاگرد خواب بودم. راننده مشغول رانندگی بود که در صحنه‌ای برای جلوگیری از برخورد با ماشین جلو ترمز می‌کند. خودروی پشت‌ سر که یک BMW با پنج سرنشین مست بود، پشت ماشین ما ترمز می‌کند و بعد هم به نشانه اعتراض خودروی ما را متوقف می‌کند. فحش ناموسی می‌دهند. من وقتی از خواب بیدار شدم، ‌دیدم خودرو تخریب شده و راننده در حال کتک‌خوردن است. چند آجر هم به سمت من پرتاب کردند و بنده هم با سلاح مجوزدار برای حفظ جان خود و همراهانم چند تیر هوایی شلیک کردم و درحال‌حاضر از آنها رضایت گرفتم. 
 پس در پمپ‌بنزین درگیر نشدید؟
نه، به‌اشتباه اعلام شد در پمپ‌بنزین بودیم. به علت انتشار هم‌زمان این خبر با استیضاح وزیر رفاه دولت دهم به دلیل انتصاب آقای مرتضوی به ریاست تأمین اجتماعی، این خبر به سطح اول رسانه‌های داخلی و خارج کشور تبدیل شد. 
 تابه‌حال با آقای مرتضوی درباره پرونده‌های جنجالی او مانند توقیف مطبوعات یا قتل زهرا کاظمی بحث داشته‌اید؟
ببینید، یکی از وظایف دادستانی، مدیریت افکار عمومی از طریق کنترل رسانه‌ها و فضای مجازی است. نوع برخورد قضائی با فضای مجازی و رسانه‌ها در هر دوره سیاسی متأثر از گرایش‌های سیاسی و اقدامات دولت‌ها، متفاوت است. در زمان اصلاحات مطبوعات ایران که در انحصار احزاب اصلاح‌طلب حامی رئیس دولت وقت بودند، با هدف عبور از مواضع سیاسی آقای خاتمی به صورت زنجیره‌ای اقدام به انتشار اخباری می‌کردند که خارج از چارچوب و موازین پذیرفته‌شده نظام و دولت اصلاحات بود. قاضی مرتضوی هم به‌عنوان مسئول شعبه ویژه رسیدگی‌کننده در صف اول مبارزه با مطبوعات اصلاح‌طلب قرار گرفت. درواقع شرایط سیاسی زمان اصلاحات باعث شد مرتضوی در صف اول برخورد قرار گیرد؛ ضمن اینکه این خود روزنامه‌نگاران بودند که مرتضوی را در موضع برخورد گسترده قرار دادند. آن شرایط اگر دوباره تکرار شود به همان شیوه سابق از موضع قانون با آنها برخورد می‌شود. البته این را هم بگویم که آن توقیف‌ها به معنای سرکوب مطبوعات نبود. 
 درباره قتل زهرا کاظمی چطور؟
درباره این پرونده بی‌اطلاع هستم.
 تابستان سال ٨٨ شاهد برگزاری دادگاه علنی چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب بودیم که پس از انتخابات ریاست‌جمهوری بازداشت شده بودند. برگزاری آن دادگاه‌ها به آن شکل به پیشنهاد چه کسی بود؟
تصمیم دادسرای تهران بود. هدف این بود که چون تحرکات ضدامنیتی سال ٨٨ به صورت زنجیره‌ای از اقدامات غیرقانونی اشخاص مؤثر سیاسی، رسانه‌ها و افراد عادی که در سطح میدانی و تحت تأثیر مواضع اشخاص سیاسی اقدام به فعالیت علیه امنیت ملی می‌کردند، به صورت یکجا محاکمه شوند تا تأثیر اقدام هر‌یک از این حلقه‌های زنجیر بر روی یکدیگر به اثبات برسد. 
  آقای حیدری‌فرد! فکر نمی‌کنید سپر بلای قاضی مرتضوی شده‌اید؟
نه! برخلاف آنچه تصور عمومی است، در دفاع از خود در پرونده بازداشتگاه کهریزک به بیان واقعیت پرداختم و آقای مرتضوی هیچ‌گونه نقشی در حوادث کهریزک نداشت. تصمیم‌گیری درباره اعزام افراد به آن بازداشتگاه از سوی شخص بنده انجام شد. 
 اصلا نظر شخصی شما درباره سعید مرتضوی چیست؟
به نظرم او فردی انقلابی، ولایت‌مدار و خدوم است که نباید کشور از خدمات او محروم شود. درباره پرونده کهریزک به ایشان اجحاف شده و بنده صرف‌نظر از حکمی که در پرونده کهریزک صادر شد، به او ارادت ویژه دارم. 
 در پرونده شما و آقای مرتضوی نفر سومی به نام قاضی حداد هم وجود دارد؛ اما بسیار کم‌رنگ است و ایشان آن‌چنان رسانه‌ای نشده است. چرا؟
آقای حداد بازنشسته است. از همان زمان صدور حکم تعلیق از قضاوت بازنشسته شد و اکنون کار قضائی یا دولتی نمی‌کند. به یاد دارم ایشان برای آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی احترام ویژه‌ای قائل بود. 
برای مثال در پرونده حسین موسویان به‌شدت مخالف محکومیت او بود.
 پس از تعلیق از قضاوت کجا مشغول شدید؟
بعد از حادثه کهریزک حدود یک سال در معاونت حقوقی قوه قضائیه به‌عنوان رئیس اداره تدوین برنامه واحدهای قضائی مأمور به خدمت شدم. در خدمت آیت‌الله رازینی بودم. ایشان را ازجمله قضات مجتهد، مدیر و مدبر و ولایت‌مدار کشور می‌دانم که در عین شجاعت، بسیار مردم‌دار است و شایسته جایگاهی بالاتر از جایگاه فعلی است. 
 تا آن زمان هنوز حکم تعلیق صادر نشده بود، پس از تعلیق کجا رفتید؟ 
جاهای زیادی مشغول بودم؛ چاپ می‌کنید؟
 بله، حتما.
پس از تعلیق مشاور نماینده ویژه رئیس‌جمهور و رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز (آقای سعید مرتضوی) و مسئول هماهنگی امور اطلاعاتی آن ستاد شدم. مشاور مدیرعامل و معاون حقوقی – قضائی بنیاد صبح قریب با مدیرعاملی علی طهرانی‌مقدم، رئیس‌ محکمه حکمیت فدراسیون فوتبال در دوره کفاشیان، عضو کمیته انضباطی باشگاه پرسپولیس، مشاور مبارزه با پول‌شویی هیئت‌مدیره پست‌بانک، مشاور نظارت و بازرسی مدیرعامل بانک مسکن، مشاور حقوقی- قضائی مدیرعامل خانه مطبوعات آقای کاظم‌پور، معاون قضائی مجتمع حل اختلاف اصناف تهران، معاون اجرائی مجتمع حل اختلاف تهران، مشاور امنیتی – انتظامی معاون استاندار وقت تهران (سردار براتلو)، مشاور عالی دبیر کل شورای‌عالی ایرانیان خارج کشور (آقای ملک‌زاده)، مشاور راهبردی اتحادیه تاکسی‌رانی کشور و در نهایت مشاور امنیتی- اقتصادی کانون بانوان بازرگان ایران و معاون حراست فرماندار شیراز. البته هم‌زمان در دانشگاه آزاد و دانشکده پلیس هم تدریس می‌کردم. 
 ظاهرا وضعیت شما بعد از تعلیق شلوغ‌تر شد!
بله، همین‌طور است. 
 حقوق‌های خوبی هم احتمالا می‌گرفتید.
نه، از تنها جایی که حقوق می‌گرفتم، همان ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز بود. 
 تا چه زمانی حقوق‌بگیر دولت بودید؟
تا بعد از آغاز به کار دولت روحانی هم حقوق می‌گرفتم. تا سال ٩٣ هم مشاور مدیرعامل بانک رفاه بودم. در عید ٩٣ آقای ربیعی وزیر رفاه دستور داد از فعالیت بنده در بانک رفاه جلوگیری شود. 
 به نظرتان به‌عنوان قاضی سابق و نزدیک به مرتضوی، دادستان سابق تهران با دادستان فعلی یعنی جعفری‌دولت‌آبادی چقدر با هم تفاوت دارند؟
مرتضوی به این دلیل که در سن پایین به مقام دادستانی تهران رسید، در ابتدا تجربه لازم برای این جایگاه را نداشت؛ اما قدرت مدیریت ذاتی، شجاعت، تلاش و پشتکار شبانه‌روزی ایشان باعث شد در طول هفت سال دادستانی تهران بتواند با دریافت یک برگ ابلاغ انتساب، نزدیک به ٣٠ مجتمع دادسرا با حدود ٧٠٠ بازپرس و دادیار را تشکیل دهد. درواقع در آن هفت سال ضمن مقابله با بحران‌های مختلف و در دوره انتقال سیستم قضائی از محاکم عمومی به دادسرا به نحو مناسبی دادسرای تهران را احیا و اداره کرد. 
 جعفری‌دولت‌آبادی چطور؟
آقای دولت‌آبادی در زمان انتساب یک مدیر باتجربه در زمینه حقوق کیفری بود و به دلیل ویژگی‌های شخصیتی خود از استقلال عمل مثال‌زدنی برخوردار است. در مدیریت و نظارت بر دادسرای تهران و همچنین پرونده‌های کلان اقتصادی خوب عمل کرده است. انسانی جدی و دارای سلامت نفس است. 
 آقای حیدری‌فرد! سرنوشت سیاسی افرادی که در جریان حوادث و اعتراضات سال ٨٨ فعال بودند، مثل آقایان احمدی‌مقدم، رادان، مرتضوی، قاضی‌ حداد و خود شما جالب و تلخ است. همگی به نوعی به حاشیه رفتند. علت چیست؟
در فرایند فتنه سال ٨٨ حدود ١٢٠ دستور از ١۵٠ دستور جین‌شارپ در کتاب براندازی نرم بعینه اجرا شد. از‌جمله محورهای براندازی نرم، بدنام‌کردن، مقابله، محاکمه و حذف عناصر مقابل‌کننده با براندازی است. من احساس می‌کنم به صورت ناخواسته و بر اثر تعلل برخی تصمیم‌گیران امر، فشار رسانه‌ای و جریان‌سازی رسانه‌ای که نقش عمده را در سال ٨٨ داشت، تمام افراد فعال علیه فتنه درگیر حواشی سیاسی و قضائی و در نهایت حذف شدند. از طرفی تمام مسئولیت‌ها عمری دارند و علی‌الدوام نیستند و قرار نیست همه تا آخر عمر مدیر باشند. 
 اما برخی پرونده‌ها اقتصادی است. 
به نظرم جریان فتنه و عقبه آن که در بخش‌هایی از مدیریت‌ها حضور داشتند، با توسل به ابزارهای رسانه‌ای در اختیارشان موفق شدند عناصر کلیدی مقابله با فتنه را با سازوکار اتهامات اقتصادی بدنام و حذف کنند. 
  به نظرتان همین آقای احمدی‌‌مقدم اگر موفق بود، چرا حدود ٢٠ ماه شاهد تداوم اعتراض‌ها بودیم؟
برادران ناجا در آن زمان خیلی زحمت کشیدند؛ اما شخص احمدی‌مقدم فاقد قدرت مدیریت راهبردی در مقابله با بحران بود. اگر افرادی مثل سردار رادان یا سردار اشتری در کنار احمدی‌مقدم مدیریت مقابله با بحران را برعهده نمی‌گرفتند، کارنامه ناجا در مقابله با فتنه مطلوب نبود.
 فاقد توانایی مدیریت راهبردی بود، یعنی چه؟
احمدی‌مقدم در ایجاد انسجام نیروها،‌ اشراف بر محیط میدانی فتنه، هماهنگی نیروها در شیوه برخورد، توجیه نیروها در به‌کارگیری تکنیک‌های مقابله انتظامی با بحران‌های خیابانی و تحلیل میدانی بحران بسیار ضعیف بود. به‌عنوان مثال در روزهای بعد از هر دستگیری در سال ٨٨ حتی از تعداد دستگیرشدگان روز قبل که در مراکز انتظامی خودشان نگهداری می‌شدند، اطلاع نداشت و در کل فاقد شجاعت لازم بود. 
 بسیاری معتقدند تیم قاضی مرتضوی چوب حمایت از احمدی‌نژاد را می‌خورند. به نظرتان احمدی‌نژاد فعلی که حتی اصولگرایان هم از او تبری می‌جویند، ارزش آن را داشت که تیم شما دچار چنین روزهایی شود؟
اتفاقات سال ٨٨ برای دفاع از احمدی‌نژاد نبود. تمام اقدامات ما و نیروهای امنیتی برای دفاع از مواضع نظام بود. رهبری به‌عنوان ولی‌امر، نتیجه انتخابات را تأیید و مسیر اعتراض‌ها را به سمت روش‌های قانونی هدایت کردند و در واقع احمدی‌نژاد دیگر موضوعیتی نداشت؛ اما برای دفاع از کیان نظام و امنیت اجتماعی مردم اقدام کردیم. 
  با این تحلیل موافق هستید که احمدی‌نژاد در افزایش درگیری‌ها و اعتراض‌ها نقش مؤثری ایفا کرد؟
او به‌عنوان مجری قانون اساسی و کسی که در برابر ملت سوگند خورده تا حافظ و مجری قانون اساسی باشد، اولا وظیفه داشت در عمل به قانون اساسی در موضوع انتخابات آن مرحله را به شکلی اداره کند که محل ایراد از سوی هیچ معاندی باقی نماند. از سوی دیگر به‌عنوان مجری قانون اساسی مکلف بود پس از اغتشاشات، تمام تلاش خود را برای حفظ امنیت کشور حتی به قیمت مایه‌گذاشتن از اعتبار، حیثیت، شخصیت و … به کار گیرد؛ اما در عوض با بی‌اعتنایی به حوادث ایجاد‌شده و بی‌مسئولیتی دراین‌باره نه‌تنها اقدام مؤثری در حفظ امنیت نکرد؛ بلکه با طرح سخنرانی تحریک‌آمیز، عزل دسته‌جمعی وزرا، اعلام مواضع دوگانه و ورود‌نکردن به مصالحه و بی‌اعتنایی به جلب رضایت مخالفان، باعث تشدید شرایط بحران شد. 
 پس موضع شما هم مانند سایر اصولگرایان در نقد احمدی‌نژاد است.
به‌هرحال او بعد از انتخابات، رئیس‌جمهور همه ملت ایران بود و نباید در برابر جمعیت معترض پرچم مقابله و برخورد دست می‌گرفت و در زمان بحران از معرکه خارج می‌شد. احمدی‌نژاد از همان شروع بحران در سال ٨٨ با در‌پیش‌گرفتن موضع بی‌طرفی در فکر تصاحب آرای مخالفان برای انتخابات سال ٩٢ بود. دعوا به خاطر احمدی‌نژاد بود؛ اما او دنبال مخالفان بود!
  علت حمایت او از مرتضوی چه بود؟
پس از قضائی‌شدن پرونده کهریزک از مرتضوی و بنده حمایت کرد. 
 چرا؟
برای مخالفت از موضع سیاسی با منتقدان خود.
 دنبال چه بود؟
جذب رأی برای مشایی در انتخابات ٩٢.
 آقای حیدری‌فرد! در جریان اصولگرا هنوز برخی هستند که همچنان اعتقاد دارند حفظ نظام با برخی از این روش‌ها میسر است. علت وجود این نگاه چیست؟
«امنیت» یک مقوله چندوجهی و انتزاعی است که هر تعریفی را می‌توان در قالب این مفهوم گنجاند. از یک منظر امنیت با جلب رضایت مردم محقق می‌شود؛ اما امنیت علاوه بر شقوق نرم دارای وجوه سخت و فیزیکی است و در جایی برای حفظ امنیت نیازمند اقدامات امنیتی، اطلاعاتی و انتظامی هستیم. 
 اکنون که بیش از هشت سال از آغاز آن حوادث گذشته، فکر می‌کنید علت اصلی حوادث سال‌های ٨٨ و ٨٩ چیست؟
معتقدم علت اصلی بروز آن مسائل که در پی آن نظام دچار لطمه‌های امنیتی، اقتصادی و سیاسی شد که حادثه کهریزک هم از‌جمله نتایج زیان‌بار آن است، غفلت استراتژیک برخی نهادهای مسئول در برآورد وضعیت پیش‌رو بود. عدم‌اتخاذ تدابیر امنیتی لازم برای مدیریت بحران قبل از وقوع آن و در نهایت حمایت درونی بخش عمده‌ای از نخبگان سیاسی و خواص نظام به علت برخی نارضایتی‌ها دست‌به‌دست هم داد تا آن حادثه ایجاد شود. 
 وقتی آن مسائل مانند تعلیق برای شما اتفاق افتاد، واکنش خانواده و به‌ویژه همسرتان نسبت به آن چگونه بود؟
همسرم قاضی دادگستری است و فوق‌لیسانس حقوق دارد و خواهر دو شهید است. خواهر او هم قاضی است و دکترای حقوق دارد. برادر او قاضی و سه برادر دیگرش دکترای مدیریت دارند. پدر همسرم «حاج‌عباس» فردی مؤمن، متدین و ولایت‌مدار در اصفهان و از خانواده آبرومندی است. همسرم یک قاضی امین، متدین و با‌لیاقت است؛ اما اقدامات بنده و حواشی‌ام باعث لطمه به حیثیت آنها شد و از دستم ناراحت هستند؛ اما من او را بسیار عاشقانه دوست دارم. 
 وقتی بحث کشته‌شدن شهروندان در کهریزک پیش آمد، در خانه شما چه گذشت؟
همسرم بسیار ناراحت بود… . من نفر هشتم فهرست تحریم‌ها در ماه می سال ٢٠١٢ از طرف اتحادیه اروپا بودم و همسرم از این موضوع بسیار اندوهگین شد.
 درباره محاکمه شما چه نظری به‌عنوان یک قاضی داشت؟
چون از واقعیت ماجرا اطلاع داشت، با محاکمه‌ام مخالف بود؛ اما هم من و هم ایشان تابع قانون هستیم. 
 ازدواج شما سنتی بود؟
ما همکلاسی بودیم. هر دو در بسیج دانشجویی دانشکده علوم قضائی فعالیت داشتیم. یک دختر به نام «ریحانه» داریم که متولد سال ٨۶ است. 
 آقای حیدری‌فرد! شما بابت ماجرای تلخ کهریزک نمی‌خواهید از مردم عذرخواهی کنید؟
(سکوت). از مقام معظم رهبری و ملت ایران طلب عفو و بخشودگی دارم.


منبع: بهارنیوز

«فشار» جایگزین «خروج از برجام»

فائزه طاهری- روزنامه بهار: اما و اگرها پیرامون برجام در روزهای اخیر به نهایت خود رسیده است. به نظر می‌رسد رئیس‌جمهور کاسب‌کار آمریکا که تا چندی پیش قصد داشت برجام را پاره کند، از عواقب بین‌المللی این موضوع آگاه شده و به همین دلیل اعمال فشارهای جدید علیه کشورمان را جایگزین کرده است. بر اساس اعلام کاخ سفید، دونالد‌ترامپ پس از رایزنی با تیم امنیت ملی خود، استراتژی جدیدش در قبال ایران را مشخص کرد که شامل تشدید نظارت بر اجرای توافق هسته‌ای و رویکردی سخت‌تر در قبال تهران است، بنابراین ظاهرا دیگر خبری از کنار گذاشتن این توافق نیست. اتحادیه اروپا نیز آمریکا را از لغو برجام بر حذر می‌دارد و دیگر کشورهای ۵+۱،‌ترامپ را همچون خود دعوت به وفاداری به این تعهد می‌کنند. از فریدون مجلسی دیپلمات سابق و تحلیل‌گر مسائل بین‌المللی تاثیر تصمیمات جدید ‌ترامپ را جویا شدیم. او معتقد است در هر صورت خصومت ایران و آمریکا  همچنان بر جای خود باقی است اما نکته جدید این است که ‌ترامپ که تا پیش از این ایران را به پاره کردن برجام تهدید می‌کرد، اکنون با تحریم‌های غیرهسته‌ای و یک سری اقدامات دیگر سعی در تحت فشار قرار دادن ایران خواهد داشت. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

***
* با توجه به استراتژی جدید آمریکا علیه جمهوری اسلامی که روز گذشته اعلام شد و تصمیمی که‌ترامپ در ارتباط با ایران گرفته است، اوضاع را چطور ارزیابی می‌کنید و اینکه برجام با این وضعیت چطور پیش خواهد رفت؟
به نظر نمی‌رسد که در حال حاظر نزدیک آمریکا بتواند به تهدیدهای قبلی‌ترامپ در ارتباط با برجام عمل کند و این موضوعی است که شخص وی و دولتمردان آمریکایی به آن رسیدند. یعنی مساله تنها این نیست که آنها با ایران مخالفت دارند و می‌خواهند ایران را تحت فشار قرار دهند. این موضوع مشخص است که چنین تمایلی در آنها وجود دارد. اما یک مساله حیثیتی حتی برای تندروترین دولتمردان، سناتورها، نمایندگان مجلس آمریکا و کارشناسان سیاسی این کشور مطرح است و آن اینکه کشوری که تعهدی را امضا کرده، آن هم نه در زمان‌های خیلی دور، و کشور دیگر را به اقدامات و عملیاتی بر مبنای آن تعهد وادار کرده، اگر بخواهد به این راحتی تعهداتش را منکر شده و زیرش بزند، در هیچ یک از مذاکرات و توافقات دیگر برایش اعتباری باقی نمی‌ماند. این موضوع بسیار مهم است.‌ترامپ هم به عنوان یک انسان کاسب هرچند بسیار ثروتمند، زمانی که این تهدیدها را مطرح می‌کرد، این مسائل به فکرش نمی‌رسید و به ‌آن نمی‌اندیشید، اما در طول زمان و با فشارهای داخلی از سوی سناتورها و نمایندگان آمریکایی خواه تندرو و یا غیرتندور و همچنین هم پیمانان خارجی آمریکا برای عدم پیروی از این کشور در صورت لغو یکسویه برجام سبب شد‌ترامپ به این نتیجه برسد که نفی یکسویه قرارداد برجام امکان‌پذیر نیست و باید فشارهای دیگری به ایران وارد کند.

* جدای از برجام، ارزیابی شما از فشارها و تحریم‌های دیگری که آمریکایی‌ها از آنها حرف می‌زند چیست؟
اینکه آنها بخواهند با روش‌های دیگری ایران را تحت فشار قرار دهند بسیار طبیعی است. اولا برجام قرارداد دوستی ایران و آمریکا نبوده است و از طرف ایران هم هرگز درباره شعارها و دشمن‌پنداری‌های آمریکا کاهشی رخ نداده است. بنابراین رابطه خصمانه تنها موردی است که هر دو طرف با هم توافق دارند. توافق دارند که ما دشمن هستیم و با هم رابطه خصمانه داریم و از رابطه خصمانه دو دشمن هم نمی‌توان انتظاری داشت که بخواهد نرمشی نشان دهد. مشکل آنجا پیدا می‌شود که آمریکا کشورهای دیگر جهان را نیز تحت فشار قرار دهد که روابط خود را با ایران محدود کنند، به خصوص روابط اقتصادی و اینکه به شرکت‌ها و بانک‌هایشان که قانونا حق دارند با ایران معامله کنند، از این حق قانونی خود استفاده نکنند و این یکی از موضوعاتی است که موجب فشار به ایران خواهد شد. مساله نهایی این است، تا زمانی که این گروه دست راستی در آمریکا روی کار است و تا زمانی که خصومت اصلاح‌ناپذیر ایران و اسرائیل ادامه دارد، این خواسته و تمایل اسرائیل است که پشت تمام فشارهای آمریکا قرار دارد و آن هم قابل کاهش نیست.

* تصمیم‌ترامپ برای مقابله با سپاه پاسداران و اینکه پیش از این هم مطرح شده بود قصد دارند سپاه را در لیست گروه‌های ‌تروریستی قرار دهد چه تاثیری در معادلات میان دو کشور دارد؟
این تصمیم بسیار خصومت‌آمیز است. مشخص نیست چه آثاری بر جای بگذارد اما به نوعی اعلام جنگ به شمار می‌رود. هم‌اکنون هم سپاه پاسداران عملا و در بسیاری موارد رسما مورد تحریم است اما‌تروریستی اعلام کردن رسمی یک سازمان رسمی نظامی توسط آمریکایی‌ها درون خودش این تهدید را نهفته دارد که به خود اجازه دهند نسبت به مکان‌ها، برنامه‌ها و حتی اشخاص اقداماتی انجام دهند که جنگی تلقی می‌شود و با این کار برای کشتار و تخریب خود مشروعیت می‌بخشند. اینجاست که طبیعتا با واکنش و مقابله مواجه خواهند شد و معلوم نیست که کار به کجا بی‌انجامد.

* با توجه به نظر اتحادیه اروپا و تمامی طرف‌های ۵+۱ به جز آمریکا مبنی بر حفظ و تحکیم برجام، ایران چه بهره‌ای می‌تواند از این موضوع بگیرد؟
از همراهی اروپاییان با برجام قطعا بهره خواهیم برد اما این بهره در شرایطی که آمریکا را در مقابل داشته باشد چندان قابل توجه نخواهد بود و از تأثیرات مثبت آن کاسته خواهد شد. اتحادیه اروپا به تعهد خود وفادار است و این وفاداری را رسما اعلام کرده است. فدریکا موگرینی پیامش را فرستاده و روسای کشورها نیز هر کدام پیام‌هایی فرستادند. منتهی در برخی از پیام‌ها به بعضی از اقدامات ایران هم ضمنا هشدار دادند که برای مثال می‌توان به رئیس‌جمهور فرانسه اشاره کرد. یکی از مواردی که باید از سوی داخلی موضوع به آن توجه کنیم این است که باید در حوزه سیاست خارجی وقتی دستگاه رسمی دیپلماسی موضعی می‌گیرد برخی در برابر این موضع رفتار دیگر گونه‌ای نداشته باشند. برخی در داخل بدون توجه به نکات دیپلماتیک و سیاسی، چه به صورت تبلیغاتی و شفاهی و چه با نوشتن برخی شعارها بر سطح موشک‌ها منجر به ایجاد برخی بهانه‌ها در سوی خارجی می‌شوند، فشارهایی که حتی می‌تواند این امکان را به دیگر کشورهای هم پیمان آمریکا بدهد که آنها هم تحت تاثیر فشارهای اسرائیل اصراری به اجرای تعهدات خود نداشته باشند. یعنی ظاهرا موافقت خود را اعلام کنند اما در عمل دیگر گونه رفتار کنند. بدون شک اقدامات دفاعی ایران لازم است و مثلا موشک‌هایی که ساخته شده است در این راستا است. ما در ایران شاهد بودیم که چگونه مورد حمله بیگانگان قرار گرفتیم و منصفانه به خود حق می‌دهیم که ابزار دفاعی متقابل را داشته باشیم اما این موضوع باید به گونه‌ای باشد که منتهی به تشدید تنش‌ها و بهانه‌تراشی‌های بین المللی قرار نگیرد.

* فکر می‌کنید کنگره و سنای آمریکا با تصمیمات جدید‌ترامپ در برابر ایران چطور برخورد خواهند کرد؟
ابطال و نفی برجام در کنگره و سنا که راه به جایی نخواهد برد. زیرا کنگره به جنبه‌های حقوقی و حیثیتی و اعتبار امضای این کشور حتی در برابر ایران احترام می‌گذارد و می‌داند که منافع و مصالح آمریکا اقتضا نمی‌کند که با پشت پا زدن به تعهدی که پذیرفته است، بی‌اعتبار شود. در سوی دیگر اما درباره اینکه تحریم‌های شدیدتر غیرهسته‌ای مقرر کنند و در برابر اینکه مشکلاتی در مقابله با تهدیدهایی که از جانب ایران نسبت به اسرائیل می‌خوانند برای کشورمان ایجاد کنند وجود دارد و آنها در این حوزه‌ها به خود آزادی عمل می‌دهد و باید منتظر اقدامات آنها در این زمینه‌ها باشیم.

* ایران در چنین شرایطی باید چه برخوردی داشته باشد و با اعمال تحریم‌های غیرهسته‌ای و فشارهایی که از طرف آمریکا گذاشته می‌شود چه روندی را پیش گیرد؟
این مورد بستگی به مدیریت عالی کشور دارد، زیرا در این مورد هیچ فرد دیگری صلاحیت و توانایی تصمیم‌گیری که مورد تایید مدیریت عالی باشد را ندارد اما شکی در این نیست که ایران در شرایط فعلی باید تعهدات برجامی خود را ادامه دهد و با این کار بهانه‌ای به دست دیگران ندهد و همچنین تا جایی که امکان دارد از تشدید تنش‌ها بپرهیزد.


منبع: بهارنیوز

دو راهی برجامی

محمد توکلی

بالاخره پس از گذشت چند روز که به گمانه زنی در خصوص سیاست‌های جدید دولت‌ترامپ درباره برجام گذشت، رییس جمهور ایالات متحده برنامه خود را در این باره اعلام کرد. با نگاهی به آنچه‌ترامپ در پی آن است می‌توان به این نتیجه رسید که برجام به قدری با دقت و وسواس تدوین شده است که حتی فردی مانند‌ترامپ نیز که این توافق را بدترین توافق در دنیای سیاست و تجارت می‌داند هم نمی‌تواند خللی در آن وارد آورد. سیاست‌ترامپ در خصوص برجام را می‌توان تحریک ایران برای خروج از توافق هسته‌ای دانست. به این معنا که هیئت حاکمه ایالات متحده به این نتیجه رسیده است که خروج علنی این کشور از برجام به معنای قرار گرفتن آمریکا در دام انزوای جهانی است و از همین رو تنها راه پیش رو برای‌ترامپ تحریک ایران از طریق دیگر پرونده‌های باز میان دو کشور است تا مسئولان ایرانی خودشان از برجام عبور کرده و باعث منزوی شدن دوباره کشور خود شوند. پرونده‌های تنش زایی همچون نقش منطقه‌ای ایران، توسعه توانمندی‌های موشکی و پرونده حقوق بشر از جمله مواردی است که دولت‌ترامپ با همراهی کنگره آمریکا می‌تواند از آن‌ها جهت افزایش فشارها بر ایران برای خروج این کشور از توافق اتمی استفاده کند.

توضیح بیشتر آن که در حال حاضر تمامی کشورهای جهان از اتحادیه اروپا تا روسیه و چین خواهان ادامه اجرای دقیق تعهدات همه طرف‌ها در برجام هستند و مقامات اروپایی با صراحتی کم نظیر نسبت به اقدامات تنش زای‌ترامپ که برجام را دچار مخاطره می‌کند هشدار داده اند. همین موضوع نشان می‌دهد که برخلاف برخی تصورات در بین عده‌ای در ایران غرب یک کل یکپارچه نیست و می‌توان با تدبیر و دیپلماسی هوشمندانه حتی در بین هیئت حاکمه آمریکا نیز چندصدایی ایجاد کرد. برجام به خوبی نشان داده است که می‌توان با هوشیاری کاری کرد که حتی افرادی مانند‌ترامپ که از برجام متنفر هستند هم توان بر هم زدن آن را نداشته باشند. حال و در چنین شرایطی در موضوع برجام ایران بر سر یک دوراهی ایستاده است. راهی که مبتنی بر نگاهی براساس منطق «صفر و یک» است و راهی دیگر که نگاهی خاکستری به موضوعات حوزه سیاست خارجی را دنبال می‌کند. راه اول همان است که برخی مقامات کشور از همان روزهای ابتدایی اجرای برجام به دنبال آن بودند.

یعنی به بهانه‌های گوناگون این توافق از بین رفته و سیاست هایی تنش‌ آفرین جایگزین تعامل سازنده با جهان شود. در این مسیر با برابر قرار دادن برجام با سایر تنش‌های فی مابین ایران و غرب، تحریم‌ها و فشارهای وارده از سوی آمریکا در حوزه هایی که هنوز مذاکره‌ای درباره اش نشده است را به برجام مرتبط کرده و آن را به معنا نقض برجام از سوی طرف‌های مقابل معرفی می‌کنند. با نگاهی به آنچه از طریق‌تریبون‌های رسمی مانند صداوسیما درباره برجام و اقدامات اخیر دولت‌ترامپ مطرح می‌شود می‌توان به این نتیجه رسید که بخشی از ساختار قدرت در پی آن است که با بهانه قرار دادن پرونده‌های باز میان ایران و غرب زمینه چینی‌های لازم را برای کنار گذاشتن برجام را به انجام برساند. این شیوه را در صورتی که اجرایی شود می‌توان در یک کلام «بازی در زمین آمریکا» عنوان نهاد. کنار گذاشتن برجام از سوی ایران بهترین خبری است که می‌تواند به گوش دونالد‌ترامپ و تیم سیاست خارجی دولت او برسد. زیرا طراحی آنان دقیقا بر همین اساس است که مسئولان جمهوری اسلامی ایران به این نتیجه برسند که خودشان با دستان خود برجام را از بین ببرند.

نتیجه این اقدام بازگشت تحریم‌های گذشته و از آن مهمتر آغاز دور تازه‌ای از انزوا‌سازی جهانی علیه کشورمان خواهد بود. در همین ارتباط یکی از مهمترین دستاوردهای برجام که کمتر به آن توجه شده است تفکیک موضوعی مانند توسعه توانمندی‌های موشکی کشور از پرونده هسته‌ای بوده است. در صورتی که بخواهیم به دلیل تحریم‌های وضع شده در سایر حوزه ها،  پرونده برجام را مختومه اعلام کنیم به این معناست که کلیه تلاش‌های دیپلمات‌ها برای جلوگیری از تداخل سایر پرونده‌های تنش زا بین ایران و غرب با پرونده هسته‌ای را هدر داده‌ایم و مانند گذشته سایر پرونده‌های باز را با پرونده هسته‌ای ممزوج کرده‌ایم و همین امر می‌تواند مشکلات اساسی علاوه بر تحریم‌ها در حوزه امنیت ملی برای کشور ایجاد کند.

اما راه دوم ادامه پرقدرت‌تر از گذشته حرکت در مسیر اجرای برجام با طرف‌های دیگر این توافق است. اگر ایران بتواند همکاری‌های خود در زمینه‌هایی همچون اقتصادی، سیاسی و امنیتی را با طرف‌های دیگر برجام با سرعت بیشتری به پیش ببرد آنگاه می‌تواند خود را از طراحی‌ترامپ برای تحریک ایران کنار کشیده و شاهد آن باشد که دولت‌های اروپایی به مخالفتی حتی جدی‌تر از امروز با اقدامات و اظهارات دولت‌ترامپ برخیزند. حقیقت آن است که اجرای راه دوم در مقابله با اقدامات دولت‌ترامپ به نوعی هماهنگی بین نهادهای مختلف تصمیم گیر در حوزه سیاست خارجی نیاز دارد و این لحظه حساس از جمله مواقعی است که نمی‌توان بدون توجه به اهمیت تصمیم گیری واحد و منسجم به میدان عمل وارد شد. وجود هیئت نظارت بر اجرای برجام این امیدواری را ایجاد می‌کند که در این موضوع شاهد نوعی انسجام در اقدامات و اظهارات باشیم. موضوعی که تا به امروز چندان به آن توجهی نشان داده نشده است و در برخی زمان‌ها سبب خسارت‌هایی به کشور شده است.


منبع: بهارنیوز

انحصار در تحقق مطالبات مردمی!

دکتر علی میرزامحمدی
جناح‌های سیاسی در اینکه  نام طرح‌ها و تحقق مطالبات مردمی به نام خود آنها تمام شود رقابتی تنگاتنگ با همدیگر دارند. این رقابت به نفع جامعه است اما وقتی به مرحله‌ای برسد که در آن احزاب با مانع‌تراشی و ممانعت از تحقق طرح‌ها و مطالبات مردمی کاری کنند تا جناح رقیب نتواند برگ برنده سیاسی را کسب کند به مانعی بزرگ در توسعه تبدیل خواهد شد. در سطوح شهرستانی شواهدی وجود دارد که افتتاح یک طرح عمرانی تنها با این استدلال که جناح سیاسی مخالف ممکن است از آن به عنوان برگ برنده خود بهره بگیرد به تاخیر افتاده است! در اشکالی دیگر سعی شده است تا پیگیری یک مطالبه و تحقق آن به نام حزب یا جناح خودی تمام شود و اگر برچسب حزب دیگری بر آن باشد با وجود محاسن مورد مخالفت جدی قرار گیرد!

در سطوح کلان کشوری نیز به رغم آنکه تحقق برخی مطالبات به نفع کل نظام تمام می‌شود اما به علت طرح آنها با برچسب فلان حزب یا جناح سیاسی، فرصتی برای علمیاتی شدن آنها فراهم نمی‌شود. از اشکال مهم این نوع مطالبات، مطالباتی است که در قالب گفتمان اصلاح‌طلبی پیگیری می‌شود. مطالباتی که اگر در قالبی دیگر مطرح شده بودند تحقق آنها دور از انتظار نبود، به این معنا که دوقطبی‌سازی فضای سیاسی، تدوین سیاستگذاری کلان کشور را نیز مختل نموده است.

با اتخاذ بینشی منصفانه باید معترف بود مطالباتی که در دهه ۷۰، تحت عنوان اصلاح‌طلبی مطرح شده است همان مطالباتی است که در قالب گفتمان جمهوری اسلامی مطرح شده بود. به عبارت دیگر این مطالبات برای اکمال واقعی نظام  و ظهور واقعی آنچه به خاطر آنها انقلاب اسلامی به ثمر نشست مطرح شده است. بر این اساس اگر شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور همانند جنگ تحمیلی و محاصره اقتصادی روی نمی‌داد، چه بسا این مطالبات در همان زمان حیات امام خمینی (ره) جامه عمل می‌پوشید. در نتیجه اگر پس از رفع این شرایط و موانع، بستر تحقق مطالبات بر زمین مانده گفتمان انقلاب اسلامی فراهم شده باشد مانع‌تراشی بر سر راه آنها نوعی “مخالفت پنهان با گفتمان جمهوری اسلامی” می‌تواند تلقی بشود.

گفتمان “جمهوری اسلامی” دارای دو بال اصلی جمهوریت و اسلامیت است. کسانی که به بهانه‌های مختلف در پی تضعیف بعد جمهوریت این گفتمان هستند حتی اگر به زعم خود نیت‌های دینی خیرخواهانه نیز داشته باشند بدانند که به آرمان‌های واقعی این انقلاب خیانت می‌کنند. تحقق بعد جمهوریت نظام بیشتر به تحقق اصول قانون اساسی بستگی دارد. قانون اساسی فقط برای تفاخر و به رخ کشیدن به دیگر کشورها نیست که مدعی شویم ما پیشرفته‌ترین و انسانی‌ترین قوانین را تصویب کرده ایم؛ بلکه تفاخر واقعی در عملیاتی شدن اصول آن قرار دارد.

برای مقابله با لجاجت‌های سیاسی و  زدودن برچسب‌های سیاسی که هزینه تحقق مطالبات واقعی مردم را افزایش می‌دهد، بهتر است به جای عبارت اصلاح‌طلبی از تحقق مطالبات قانون اساسی سخن بگوییم. این تغییر ادبیات به احتمال می‌تواند مورد حمایت بسیاری از دلسوزان نظام قرار گیرد که ضرورت جامه عمل پوشاندن مطالبات بر زمین مانده گفتمان انقلاب اسلامی را احساس کرده‌اند اما در برابر تحقق آنها در زیر پرچم احزاب اصلاح‌طلب مقاومت نشان می‌دهند!

این مطلب شاید به مذاق برخی اصلاح‌طلبان خوش نیاید اما واقعیت این است که طرح و پیگیری برخی مطالبات باید از زیر پرچم انحصاری خارج شود تا فرصت تحقق برای آنها فراهم شود. در غیر این‌صورت احزاب رقیب در برابر آنها مقاومت نشان خواهند داد تا تحقق این مطالبات به عنوان برگ برنده رقبا در رقابت‌های سیاسی تلقی نشود! اجازه بدهیم و شرایطی مهیا کنیم که در تحقق مطالبات بر زمین مانده گفتمان “‌جمهوری اسلامی” مطابق اصول قانون اساسی همه احزاب معتقد به نظام مشارکت نمایند و با انحصاری نمودن طرح و پیگیری این مطالبات، قطب مخالفی را در تحقق آنها خلق نکنیم!


منبع: بهارنیوز

حضور گروه مخابرات ايران در تلکام ۲۰۱۷ با تمركز بر توسعه " تانوما"

سخنگوی شرکت مخابرات ایران افزود: در ۴ روز برپایی این نمایشگاه، نحوه اتصال اماکن و منازل به شبکه فیبرنوری تانوما، نحوه ارائه و دریافت سرویس، خدماتی که تانوما ارایه می دهد و نیز نحوه ثبت نام آن به متقاضیان و بازدیدکنندگان اعلام خواهد شد.

حضور گروه مخابرات ايران در تلکام 2017 با تمركز بر توسعه

پول‌نیوز – رئیس شورای سیاستگذاری گروه مخابرات ایران در نمایشگاه تلکام ، جزئیات حضور شرکت مخابرات ایران در این نمایشگاه را تشریح کرد.

محمدرضا بیدخام با اشاره به جایابی گروه مخابرات ایران در فضایی بالغ بر ١٨٠٠ مترمربع در سالن ۶ نمایشگاه بین المللی تلکام اظهار داشت: امسال شرکت مخابرات ایران با شعار ” همراه با مشتری، همگام با فناوری” و با رویکرد مشتری مداری، سرویس محوری و توجه به فناوریهای نوین در تلکام ٢٠١٧ حضور خواهد داشت.

وی با بیان اینکه حضور گروه مخابرات ایران در تلکام امسال با تمرکز بر برنامه پنجساله تحول و توسعه خواهد بود، گفت: موضوع معرفی و سرویس دهی طرح اتصال فیبرنوری “تانوما” از مهمترین برنامه های مخابرات برای حضور در تلکام امسال است.

سخنگوی شرکت مخابرات ایران افزود: در ۴ روز برپایی این نمایشگاه، نحوه اتصال اماکن و منازل به شبکه فیبرنوری تانوما، نحوه ارائه و دریافت سرویس، خدماتی که تانوما ارایه می دهد و نیز نحوه ثبت نام آن به متقاضیان و بازدیدکنندگان اعلام خواهد شد.

بیدخام با اشاره به اینکه ثبت نام کنندگان سرویس تانوما در نمایشگاه تله کام در اولویت دایری این سرویس قرار دارند اضافه کرد: برای ثبت نام کنندگان داخل تهران و استانها، در نمایشگاه، با توجه به ظرفیت امکانات موجود، این سرویس را در بازه زمانی یک روزه، ٣ روزه، یک هفته و یک ماهه دایر می کنیم.

رئیس شورای سیاستگذاری گروه مخابرات هدف عمده حضور در تلکام را آشنایی با پتانسیل و ظرفیت های شرکت های حاضر در این نمایشگاه عنوان کرد و ادامه داد: علاوه بر این، گروه مخابرات ایران سرویس های مرتبط با مشتریان تجاری ( B۲B ) و مصرف کنندگان خانگی (B۲C ) را ارائه خواهد کرد.

وی با اشاره به عرضه ۵ سرویس که برخی از آنها امکان دایری نیز دارند، گفت: سرویس Adsl مخابرات با شرایط ویژه در قالب ٣ کانتر، در نمایشگاه به فروش می رسد. در همین حال ارائه سرویس های ٢٠٢٠ و مرکز تماس مشتریان مخابرات، سرویس ٢٠٢١ به عنوان سرویس رسیدگی به شکایات مشتریان مخابرات و نیز خدمات الکترونیکی و خدمات پرداخت با سامانه های ١٨١٨ و ٢٠٠٠ از دیگر خدمات قابل ارائه به مشترکان است.

بیدخام راه اندازی کانتر تلویزیون اینترنتی و ارایه خدمات Iptv با همکاری آی سیما را ازدیگر سرویس های قابل ارائه در تله کام تهران عنوان کرد و افزود: ایجاد کانتر ثبت نام دیجیتال و پرتال تجاری برای مشتریان تجاری و یک کانتر برای حضور و فعالیت استارتاپ ها از دیگر برنامه های مخابرات در این نمایشگاه است. براین اساس استارتاپ ها و کسب و کارهای نوپا می توانند از این فضا برای معرفی کسب و کار خود و جذب سرمایه و مشارکت اقدام کنند.

مدیر روابط عمومی شرکت مخابرات ایران از برپایی کارگاه آموزشی در زمینه شبکه، فناوری اطلاعات و امور تجاری در سالن مخابرات خبر داد و گفت: گروه مخابرات در راستای بحث مسئولیت اجتماعی نیز موضوع بررسی تاثیر استفاده از سرویس تانوما را در کاهش هزینه ها، ایجاد امنیت، ارتقای کیفیت و رفع نیاز را در برنامه دارد. در این زمینه قرار است تفاهم نامه همکاری با سازمان محیط زیست امضا شود.

به گفته رئیس شورای سیاستگذاری مخابرات، احتمال انعقاد تفاهمنامه مخابرات با باشگاههای ورزشی پرسپولیس و استقلال در راستای موضوع مسئولیت اجتماعی و ورزش در حاشیه تلکام امسال وجود دارد.


منبع: پول نیوز

تلاش کوالکوم برای ممنوع کردن فروش آیفون در چین

تلاش کوالکوم برای ممنوع کردن فروش آیفون در چینپول‌نیوز – منازعه حقوقی کوالکوم و اپل یک بار دیگر بالا گرفته و این شرکت در تلاش است به همین بهانه جلوی فروش گوشی‌های آیفون را در چین بگیرد.
مقامات کوالکوم با طرح شکایتی بر علیه اپل در دادگاهی در کشور چین به دنبال جلوگیری از تولید و فروش هرگونه آیفون در این کشور هستند.

منازعه حقوقی دوطرف بر سر عدم رعایت حقوق مالکیت معنوی کوالکوم توسط اپل از آمریکا شروع شد و حالا به بسیاری از نقاط جهان و از جمله چین رسیده است.

کوالکوم در شکایت خود مدعی شده که اپل سه حق اختراع این شرکت را نقض کرده است که باید بابت این کار به کوالکوم خسارت بپردازد. فناوری های نقض شده مربوط به مدیریت بهینه مصرف برق و قابلیت فورس تاچ در آیفون هستند.

اپل ادعاهای کوالکوم در این زمینه را بی اساس توصیف کرده و افزوده که تلاش های این شرکت به جایی نخواهد رسید. در ادامه بیانیه اپل، کوالکوم به فرصت طلبی متهم شده و به سابقه مذاکرات دو طرف هم اشاره شده که در آنها بحثی در مورد این حق اختراعات مطرح نشده است.


منبع: پول نیوز

امانوئل ماکرون اصلاحات مالیاتی را کلید زد

«امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه در حال عمل کردن به وعده های انتخاباتی خود به منظور رونق بیشتر فضای کسب و کار اقتصادی در این کشور است.

امانوئل ماکرون اصلاحات مالیاتی را کلید زدپول‌نیوز – رئیس جمهور فرانسه در بودجه سال ۲۰۱۸ میلادی این کشور یکسری اصلاحات مالیاتی را با هدف کاهش یا حذف اخذ مالیات از برخی بنگاهای اقتصادی پیش بینی کرده است.
«امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه در حال عمل کردن به وعده های انتخاباتی خود به منظور رونق بیشتر فضای کسب و کار اقتصادی در این کشور است.

دولت «ماکرون» بودجه فرانسه را تا پایان ماه سپتامبر با ارائه اصلاحات مالیاتی قابل توجه تقدیم مجلس این کشور کرده است. اصلاحات مالیاتی که در بودجه سال ۲۰۱۸ میلادی فرانسه دیده می شود حاکی از کاهش یا حذف مالیات شماری از بنگاهای اقتصادی است.

ضمن اینکه «ماکرون» صراحتا اعلام کرده که سیستم بیمه بیکاری را از طریق گسترش آن به بیمه خود اشتغالی و کارگران بخش کشاورزی اصلاح  می کند که این افراد هم از مزایای آن بهره مند شوند و یکسری برنامه های آموزشی هم ارائه خواهد کرد.

 اجرای این اصلاحات هزینه سنگینی را برای «ماکرون» به همراه خواهد داشت و رئیس جمهور فرانسه قصد دارد این هزینه را از طریق کاهش هزینه برنامه های دولتی پرداخت کند.

 بودجه جدید فرانسه با رویکرد کاهش کسری این کشور به کمتر از ۳ درصد تولید ناخالص داخلی و همگام با قوانین کسری بودجه اتحادیه اروپا تدوین شده است.


منبع: پول نیوز