نوستالژیک ترین تیتراژهای سریال های تلویزیون

روزنامه آسمان آبی – سوسن سیرجانی: صحبت درباره ماندگاری یک اثر بسیار سخت است؛ به ویژه اگر پای تیتراژها در میان باشد که از موسیقی و تصویر تشکیل می شود. در این جا ۱۱ تیتراژ از سریال های مختلف تلویزیونی را بررسی کردیم؛ تیتراژهایی که صرفا به دلیل خلاقیت بصری و گاه موسیقی استفاده شده جایگاه متفاوتی در میان دیگران دارند.

بعضی از این سریال ها بیش از هر چیز با تیتراژهای شان شناخته می شوند و ممکن است روایت آن سریال توان ماندگاری تا به امروز را نداشته باشد. بی شک، جای نام سریال های بسیاری در فهرست ما خالی است.

۱٫ هزاردستان

کارگردان: علی حاتمی

سازنده تیتراژ: علی حاتمی

سال ساخت: ۶۶-۱۳۵۹

 نوستالژیک ترین تیتراژهای سریال های تلویزیون

ساختار تیتراژ: سریال «هزاردستان»، داستان زندگی فردی به نام رضا خوشنویس است که با بازگشت به گذشته متوجه می شویم پیش از این، نام او رضا تفنگچی بود. علی حاتمی با بهره گیری از این مضمون تیتراژ را طراحی کرده است. در ابتدا، تصویر رضا در روزگار خوشنویس بودن در حوض آب می افتد، اما آماده خطاطی می شود. روی این تصاویر موسیقی استفاده نشده است. در ادامه، تصاویری از میز کار رضا خوشنویس می بینیم. او قلم را می تراشد و خط نوشتن را آغاز می کند. ناگهان تصاویری از تعداد فشنگ دیده می شود و صدای شلیک می آید. قطره ها و رد خون روی وسایل و عکس ها می افتد. از این جا موسیقی آغاز می شود.

در ادامه، عکس هایی از همه شخصیت های سریال در قاب های کوچک روی یک میز دیده می شود. حاتمی بار دیگر به تصاویر خطاطی بر می گردد و حال از نوک قلم خون می چکد.

تصاویر گل و مرغ بر قلمدان بر یک نقاشی گل و مرغ دیزالو می شود که نام عوامل روی آن می آید. با آمدن نام عوامل، موسیقی اوج می گیرد. تنظیم تاثیرگذار مرتضی حنانه روی ملودی ماندگار مرتضی خان نی داوود، از جمله مهم ترین عوامل تاثیرگذاری این تیتراژ است.


۲٫ آرایشگاه زیبا

کارگردان: مرضیه برومند

سازنده تیتراژ: امیر اثباتی

سال ساخت: ۱۳۶۹

 نوستالژیک ترین تیتراژهای سریال های تلویزیون

ساختار تیتراژ: اسد با وجود بالارفتن سن به دلیل سختگیری های مادر، نمی تواند ازدواج کند؛ این خلاصه داستان سریال «آرایشگاه زیبا» است. مادر اسد مدام به او تلفن می زند و یکی از صداهای غالب سریال زنگ تلفن است؛ بنابراین فریبرز لاچینی، موسیقی جالبی که تلفیقی از یک ریتم شاد و زنگ تلفن های قدیمی است، برای تیتراژ سریال می سازد. در کنار آن، امیر اثباتی، با ترکیب عکس و نقاشی، شخصیت های سریال را در کنار عناوین شان در تیتراژ قرار می دهد؛ مثلا برای طراحی لباس عکسی از یک کلاه، برای طراح گریم عکسی از یک شانه شکسته و… در کنار تصویر شخصیت ها می گذارد. این ترکیب نتیجه بسیار خلاقانه و نویی به وجود آورد که بعد از آن، در کارهای دیگری از آن استفاده شد.


۳٫ گل پامچال

کارگردان: محمدعلی طالبی

سازنده تیتراژ: محمدعلی طالبی

سال ساخت: ۱۳۷۰

 نوستالژیک ترین تیتراژهای سریال های تلویزیون

ساختار تیتراژ: «گل پامچال» داستان زندگی لیلاست؛ دختری از روستاهای خوزستان که جنگ او را آواره کرده و سر از استان گیلان درآورده است. محمدعلی طالبی سختی و رنج لیلا را مبنای ساخت تیتراژ قرار داده است. تیتراژ شروع می شود و لیلا را می بینیم که با لباس جنوبی و ساکی در دست، از دوردست در طوفان حرکت می کند تا به جاده برسد.

زمین می خورد، از مسیرش خارج می شود، گرد و خاک جلوی دید او را می گیرد، اما با هر سختی خودش را به جاده می رساند. موسیقی زیبای محمدرضا علیقلی با تم جنوبی، روی راه رفتن لیلا، حس حرکت در مسیر  تندباد را به خوبی القا می کند و یکی دیگر از ویژگی های این تیتراژ ماندگار است.


۴٫ همسران

کارگردان: بیژن بیرنگ و مسعود رسام

سازنده تیتراژ: بیژن بیرنگ و مسعود رسام

سال ساخت: ۱۳۷۳

 نوستالژیک ترین تیتراژهای سریال های تلویزیون

 
ساختار تیتراژ: این سریال یکی از موفق ترین و پرمخاطب ترین سریال های ایرانی در چند دهه اخیر بوده است. «همسران» درباره دو زوج است که در همسایگی هم زندگی می کنند، اما علاوه بر همه ویژگی های ماندگار این مجموعه، تیتراژ آن نیز بسیار خلاقانه و نو بوده و سال ها در ذهن مخاطب باقی مانده است. پاهای مردی با کفش اسپورت و پاهای مردی با کفش رسمی که مسیر سر کار تا خانه را به صورت جداگانه طی می کنند.

سوار اتوبوس و تاکسی می شوند، از پله ها بالا می روند، در کنار خیابان قدم می زنند تا به خانه می رسند و با یکدیگر در آپارتمان های شان را باز می کنند و همسرانشان با سینی چای در انتظارشان هستند؛ تصویری از زندگی شهری در دهه ۷۰ و حتی ترغیب به استفاده از وسایل نقلیه عمومی از ویژگی های این اثر بود.


۵٫ روزگار قریب

کارگردان: کیانوش عیاری

سازنده تیتراژ: کیانوش عیاری

سال ساخت: ۱۳۸۶

 نوستالژیک ترین تیتراژهای سریال های تلویزیون

ساختار تیتراژ: کیانوش عیاری تیتراژی منحصر به فرد را برای سریالش طراحی و اجرا کرد. «روزگار قریب» راوی زندگینامه دکتر محمد قریب از هفت سالگی تا لحظه درگذشت اوست. عیاری برای نشان دادن گذر زمان در قالب تیتراژ دو دقیقه ای، تصمیم می گیرد از بازیگرانی که برای بازی در نقش دکتر قریب در نظر گرفته استفاده کند و از هفت سالگی شروع کند و با ترکیب تصویر بازیگران، کم کم شخصیت محمد بزرگ و بزرگتر می شود.

از کودکی به کاوه آهنگر نوجوان، بعد از آن به شهاب کسرایی جوان، ناصر هاشمی میانسال و در آخر مهدی هاشمی ۵۰ تا ۶۰ ساله می رسد. پشت این تغییر چهره ها هم اتفاقاتی از جنگ جهانی اول، دوم، کودتا، قحطی و فعالیت های دکتر قریب را می بینیم.


۶٫ ترش و شیرین

کارگردان: رضا عطاران

سازنده تیتراژ: ساسان توکلی فارسانی

خواننده تیتراژ: رضا عطاران و محسن نامجو

سال ساخت: ۱۳۸۶

نوستالژیک ترین تیتراژهای سریال های تلویزیون 

ساختار تیتراژ: تیتراژ سریال «ترش و شیرین» چند ویژگی مهم دارد؛ مهمترین آن همکاری مجدد رضا عطاران با ساسان توکلی فارسانی بعد از تجربه موفق تیتراژ «خانه به دوش» است. شاید یکی از غایبان اصلی فهرست تیتراژهای ما هم تیتراژ سریال «خانه به دوش» باشد، اما ویژگی دیگری که از میان کارهای مشترک توکلی و عطاران «ترش و شیرین» را انتخاب کردیم، موسیقی جالب و ماندگار تیتراژ این سریال است.

برای اولین بار استفاده از موسیقی رپ در تیتراژ یک مجموعه تلویزیونی که در آن محسن نامجو و رضا عطاران همخوانی کرده اند، در سریال «ترش و شیرین» اتفاق افتاد. ریتم تند موسیقی، تلفیقی با کلام رپ و تصاویر ابرهایی که با سرعت در آسمان حرکت می کنند، تیتراژی به یادماندنی برای این سریال به وجود آورد.


۷٫ نقطه سر خط

کارگردان: سعید آقاخانی

سازنده تیتراژ: ساسان توکلی فارسانی

سال ساخت: ۱۳۹۰

 نوستالژیک ترین تیتراژهای سریال های تلویزیون

ساختار تیتراژ: بعد از ۳۰ سال زندگی کارمندی، بالاخره با وامی که صمدآقا ۳۰ سال به دنبال آن بوده، موافقت می شود، اما او به زودی بازنشسته شده و ممکن است وام به او تعلق نگیرد. ساسان توکلی فارسانی برای نشان دادن زندگی کارمندی و تلاش این قشر برای زندگی، سراغ مورچه ها رفته و دانه کشیدن آنها را به نمادی برای این تلاش قرار داده است.

توکلی از تکنیک استفاده از زندگی حیوانات در سریال «خانه به دوش» هم استفاده کرده، با این تفاوت که در انتها سراغ زندگی جغدها و پرندگان رفته است. همچنین موسیقی ساخته مجید اخشابی روی حرکت و دانه کشیدن مورچه ها به خوبی نشسته و تیتراژ این سریال را به نقطه آغازی خوب تبدیل کرده است.


۸٫ مسیر انحرافی

کارگردان: بهرنگ توفیقی

سازنده تیتراژ: نوید توحیدی

خواننده تیتراژ: سینا حجازی

سال ساخت: ۱۳۹۱

 نوستالژیک ترین تیتراژهای سریال های تلویزیون

ساختار تیتراژ: سریال آمریکایی «لاست» زمانی به صورت فراگیر در میان مخاطبان ایرانی با استقبال مواجه شده بود. با پایان یافتن آن، بهرنگ توفیقی با همکاری با نوید توحیدی گوشه چشمی به «لاست»، سریال کمدی «مسیر انحرافی» را برای شبکه سه تولید کرد. داستان درباره عده ای بود که در یک جزیره ناشناخته گم می شوند.

به دلیل فضای فانتزی «مسیر انحرافی» و همچنین موسیقی متفاوتی که سینا حجازی برای تیتراژ ابتدایی سریال ساخته بود، نوید توحیدی، طراح تیتراژ، تصمیم می گیرد با شوخی میان شخصیت های سریال و عناوین آن ها، بر فضای فانتزی سریال بیفزاید؛ مثلا نام بهنوش طباطبایی را می نویسد شقایق طباطیایی و شقایق دهقان را بهنوش طباطبایی و این دو بازیگر اسم های یکدیگر را با پا به سمت پرت می کنند.


۹٫ لیسانسه ها

کارگردان: سروش صحت

سازنده تیتراژ: علیرضا ایوبی

سال ساخت: ۱۳۹۵

نوستالژیک ترین تیتراژهای سریال های تلویزیون 

ساختار تیتراژ: حبیب، مسعود و مازیار سه دوست صمیمی هستند که هر سه لیسانس گرفته اند، اما بیکار و پر از آرزوها و برنامه ریزی هستند. دغدغه ها و اتفاقاتی که برای این سه نفر می افتد، داستان سریال «لیسانسه ها» را شکل می دهد. علیرضا ایوبی، طراح تیتراژ سریال، با استفاده از عکس های آلبوم خصوصی هوتن شکیبا، امیرحسین رستمی و امیر کاظمی، سیر بزرگ شدن این سه بازیگر را با عکس های واقعی در تیتراژ سریال به نمایش گذاشته است. با این روش به نوعی بیننده با گذشته شخصیت ها تا زمانی که وارد داستان سریال می شوند، آشنا می شود.

استفاده از عکس های واقعی بازیگران اتفاق جدید در ساخت تیتراژ بود و با اقبال مخاطبان مواجه شد. برای قسمت آخر این سریال هم تیتراژ متفاوتی با اجرای امید نعمتی به عنوان خواننده ساخته شد. در این تیتراژ، نعمتی به عنوان خواننده رو به دوربین در نمایی بدون کات حرکت می کند. شکل ایستادن آدم های دیگر متاثر از چالش مانکن است. در انتها نیز همه حاضران روی پله ها می نشینند و بعد از پایان موسیقی برای مخاطب دست تکان می دهند.


۱۰٫ پنچری

کارگردان: برزو نیک نژاد

سازنده تیتراژ: امیر ولی خانی

سال ساخت: ۱۳۹۶

نوستالژیک ترین تیتراژهای سریال های تلویزیون 

ساختار تیتراژ: «پنچری» یک درام اجتماعی با درون مایه طنز است، اما قرابت معنایی مشخصی بین نام سریال و خط داستانی آن وجود ندارد. امیر ولی خانی مبنای طراحی تیتراژ را اتفاقات روزمره ای قرار داده است که در تهران می افتند. موسیقی تیتراژ با صدای تلمبه ای شروع می شود که لاستیک را باد می کند یا باد آن را خالی می کند، ولی خانی با تکنیک های نرم افزاری تصویر درخت ها و باغ های تهران را در حالی که انگار بادشان خالی می شود در تیتراژ قرار داده و بلافاصله پس از آن برج ها و ساختمان هایی را می بینیم که انگار باد می شوند و رشد می کنند.

از جایی به بعد، فاز تصاویر وارد فضای شهری می شود و با ماکت هایی اوضاع شهر را می بینیم و در آخر هم با ریتم موسیقی بازی با علایم راهنمایی و رانندگی به تیتراژ اضافه می شود. «پنچری» سریالی کم رمق از کار درآمده است و شاید تنها نقطه تاثیرگذار همین طراحی تیتراژ آن باشد.


۱۱٫ سربداران

کارگردان: محمدعلی نجفی

سازنده تیتراژ: اکبر عالمی

سال ساخت: ۱۳۶۲- ۱۳۶۱

نوستالژیک ترین تیتراژهای سریال های تلویزیون 

ساختار تیتراژ: سربداران عده ای از شیعیان بودند که ضد حکومت مغول ها قیام کردند. سریال «سربداران» داستان این قیام را به تصویر می کشید. اکبر عالمی، کارشناس ظهور و چاپ، مجری و کارشناس قدیمی تلویزیون، براساس ایده ای از محمدعلی نجفی، تصویر شخصیت ها را به صورت سنگواره در تیتراژ به نمایش در می آورد که گویای تاریخی بودن داستان باشد.

تیتراژ به این صورت شکل می گیرد که پس از تصویرهای سنگی، یک تصویر واقعی از شخصیت های سریال به نمایش در می آید. این تکنیک برای فناوری آن روزگار بسیار خلاقانه و نوآور محسوب می شد. علاوه بر این، قرار گرفتن موسیقی ساخته فرهاد فخرالدینی روی این تصاویر سنگی، فضای عجیب و ماندگاری را برای تیتراژ این سریال به وجود آورد. محمدعلی نجفی در گفت و گویی در شماره ۵۰۰ مجله «فیلم» درباره چگونگی ساخته شدن تیتراژ این سریال گفته است: «آقای عالمی زحمت زیادی کشید. در میانه گفت و گویی با او بیان کردم دلم می خواهد چهره ها سنگواره شوند. گفت موسیقی اش را بده. بعد از این که موسیقی را دادیم، چند ماه در لابراتوار وقت گذاشت تا چهره ها را بسازد. وقتی نتیجه کار را دیدم، اشکم سرازیر شد.»

حرف های نوید توحیدی، طراح تیتراژ سریال های تلویزیونی

تیتراژ، کارت دعوت سریال

سریال «مسیر انحرافی» به کارگردانی بهرنگ توفیقی با برداشتی آزاد از سریال آمریکایی «لاست» در سال ۹۱ ساخته شد. نکته مهم این سریال تیتراژ ابتدایی آن بود که با آهنگی از سینا حجازی ترکیب شده و فضای جالبی را به وجود آورده بود. نوید توحیدی ماجرای ساخت آن را این گونه شرح می دهد: «در زمان ساخت آن سریال، دفتر تبلیغاتی ای بود به نام لمون، که در آن جا ایده های مختلفی مطرح می شد که هیچ کدام مورد طبع آقای هاشمی، تهیه کننده، و آقای توفیقی، کارگردان آن کار، قرار نگرفت تا این که بهرنگ توفیقی موسیقی سریال را که سینا حجازی خوانده بود، آورد و پس از این که آن را گوش دادیم، با موسیقی به ایده اصلی ساخت تیتراژ وصل شدیم.

از آن جا تصمیم گرفتیم که با این موسیقی، کاراکترها را هم به تیتراژ اضافه کنیم و یک بده بستان فانتزی و طنز میان آن ها و عنوان ها به وجود بیاید.» او همچنین درباره اهمیت تیتراژ در جذب مخاطب اضافه می کند: «چون فرم کلی کار هم فانتزی بود، فکر می کردم با این تیتراژ می توان بیننده را دعوت کرد تا سریال را ببیند. من معتقدم این یکی از کارکردهای اصلی عنوان بندی است.»

تهیه کنندگان، مسببان اصلی

نوید توحیدی که تجربه ساخت تیتراژ سریال های « مسیر انحراف»، «خداحافظ بچه»، «آوای باران» و… را در کارنامه اش دارد، می گوید: «به نظرم کاری تصویر ماندگارتری نسبت به بقیه دارد که تهیه کننده سریال برایشان هزینه کرده باشد و مفهوم اصلی و کارایی تیتراژ را بداند. مثلا سریال «مسیر انحرافی» پیش تولید پرهزینه ای داشت و خوشبختانه تهیه کننده، کار خوبی می خواست و برای همین حاضر بود این هزینه را بپردازد.»

او به بودجه های عجیبی که این روزها تهیه کننده ها برای سریال ها در نظر می گیرند اشاره و اضافه کرد: «پیشنهادی از سمت شبکه نمایش خانگی برای یکی از سریال های این شبکه داشتیم، اما زمانی که به بحث مالی رسید آن قدر مبلغ ناچیزی بود که تمام ایده ها را از بین می برد.»

او به وضعیت بد تیتراژسازی در این سال های اخیر هم اشاره کرد: «تازگی مد شده مانند سریال های قدیمی فقط اسم ها را با چند تصویر ترکیب می کنند یا با استفاده از پلان های آرشیوی تیتراژ ساخته می شود. اما مثلا سریال هایی که ساسان توکلی فارسانی برای آنها تیتراژ می ساخت این ویژگی را داشت که تیتراژ گاهی بیشتر از خود سریال در ذهن می ماند. اما الان خیلی این دغدغه مندی کم شده است. در ایران مدتی انگار رقابت ایجاد شده بود و خیلی بها داده می شود به ساخت تیتراژ، اما مدتی است که دوباره افول کرده است.»

آن قدر یک تیتراژ اهمیت دارد که باید برای آن فیلمنامه نوشت، توحیدی با تاکید بر این نکته می گوید: «تیتراژهایی موفق هستند که مانند یک فیلم کوتاه با آن ها برخورد شود، داستانک داشته باشد، فرم بصری خوبی داشته باشد و… وقتی توجه ویژه ای به تیتراژ نشود انگار سازندگان سریال از همان ابتدا بیننده را دست کم گرفته اند.»

حرف های امیر ولی خانی، طراح تیتراژ سریال «پنچری»:

موسیقی فیلمنامه تیتراژ است

بهانه پرونده ما پرداختن به سریال «پنچری» است. بنابراین به سراغ امیر ولی خانی، سازنده تیتراژ این سریال، رفتیم او تا به حال تیتراژ نزدیک به ۳۰ سریال را ساخته و معتقد است موسیقی سریال می تواند بهترین ایده را به سازنده تیتراژ بدهد و می گوید: «چون کار من تیتراژسازی است، سعی می کنم برای خودم یک روش داشته باشم. مهم ترین نکته همیشه موسیقی سریال است، چون آهنگساز تصاویر سریال را دیده و براساس آن ها موسیقی را طراحی می کند و از من یک قدم جلوتر است و بیشتر با کار ارتباط برقرار کرده است. در سریال «پنچری» صدای غالب در موسیقی تیتراژ، صدای تلمبه ای است که لاستیک را باد می کند. بنابراین باید طوری تیتراژ ساخته شود که موسیقی را کاور کند.»

ولی خانی همچنین با اشاره به این که برای ایجاد تفاوت و جذب مخاطب می شود روی تیتراژ حساب باز کرد، می گوید: «البته بیشتر سریال هایی که تیتراژشان را ساخته ام درام های اجتماعی بوده اند که خیلی تفاوت چندانی در کلیت موضوعات با هم نداشتند برای همین باید سراغ ایده های برویم که به بیشتر دیده شدن سریال کمک می کند.»

یکی از ویژگی های مهم و جالب توجه تیتراژ سریال «پنچری» بازی با علایم راهنمایی و رانندگی است، او در ادامه درباره پرداختن به این ایده توضیح می دهد: «وقتی براساس موسیقی پیش می رفتیم، به جایی رسیدیم که به نوعی از موسیقی حس شادی و پایکوبی گرفته می شد و به این نتیجه رسیدیم که این حالت را با بازی روی علائم رانندگی جذاب تر کنیم. علاوه بر این با وجود کارهایی که روی آدمک ها، ساختمان ها و درختان انجام شد یکی از پیچیده ترین تکنیک ها را برای ساخت آن به کار گرفتیم.»

ساخت تیتراژ پرهزینه است: این روزها کسی برایش هزینه نمی کند

ولی خانی برای بررسی کاهش کیفیت و خلاقیت در ساخت سریال ها سه دلیل اصلی را بیان می کند، او ابتدا به تغییر سبک زندگی و ورود اینترنت به زندگی اشاره می کند و می گوید: «یکی از مهم ترین آن ها بالارفتن تعداد رسانه هایی است که در اختیار مردم است، وقتی هر کدام از ما یک تلویزیون در دست مان داریم که با دنیا مرتبط هستیم دیگر کسی به تیتراژ یک سریال تلویزیونی توجه نمی کند. زمانی که تلویزیون دو شبکه داشت و دو سریال پخش می شد، همه توجه ها به سمت همان تعداد محدودی بود که در اختیار داشتیم.»

دلیل دوم این کمبود ایده های خلاق از نظر او بر می گردد به بحث همیشگی بودجه، هزینه و اضافه می کند: «کار تیتراژسازی کر پرهزینه ای است اما برای ساخت سریال، دقیقه ای تعرفه قیمتی تعیین می کنند و تیتراژ فقط دو دقیقه از یک سریال را تشکیل می دهد، نمی توان و صرف نمی کند با بودجه آن دو دقیقه تیتراژ ماندگار و خلاقانه ای ساخت. بنابراین همه آدم های متخصص از این کار فاصله گرفته اند.»

همچنین آخرین دلیل که می تواند تاثیر زیادی در کاهش کیفیت تیتراژها داشته باشد از نظر امیر ولی خانی بر می گردد به کاهش سطح کیفی موسیقی که با کمترین خلاقیت برای سریال ها ساخته می شود.

امیر اثباتی از تجربه های تیتراژ سازی اش می گوید

کمیت جایی برای کیفیت نمی گذارد

این شب ها سریال «پنچری» از شبکه سه روی آنتن می رود. موفقیت با بی اقبالی این سریال در میان مخاطبان موضوع بحث ما نیست؛ مسئله ای که نظرها را به سمت این مجموعه تلویزیونی جلب کرده تیتراژ خلاقانه این سریال است. ساخت تیتراژ برای یک مجموعه تلویزیونی که مدتی طولانی قرار است روی آنتن باشد یکی از اصول مهمی است که گاهی به ماندگاری یک کار کمک شایانی می کند.

در بیشتر سریال های فاخر تلویزیونی در این چند دهه، توجه ویژه ای به این مهم شده تا جایی که تیتراژ سریال هایی مثل «سربداران»، «هزاردستان»، «آرایشگاه زیبا» و… به اندازه خود این مجموعه ها در ذهن مخاطب ماندگار شده اند. در گفت و گویی با امیر ثابتی، طراح تیتراژ خاطره انگیز سریال «آرایشگاه زیبا»، درباره اهمیت تیتراژ، کاهش خلاقیت در این زمینه در سال های اخیر و نقش تعیین کننده منابع مالی صحبت کرده ایم.

امیر اثباتی گرافیست و طراح صحنه سینماست. او ۲۷ سال پیش تیتراژ سریال «آرایشگاه زیبا» را ساخت. این مجموعه تلویزیونی یکی از سریال های ماندگار و نوستالژیک دهه ۶۰ بود که در آخرین سال این دهه روی آنتن رفت. زنگ تلفنی که در تیتراژ آن مدام تکرار می شد در ذهن بسیاری از مخاطبان آن سال باقی مانده است.

او درباره ایده شکل گیری این تیتراژ می گوید: «من پیش از این که کارم را در سینما شروع کنم، حرفه اصلی ام گرافیک بود. در نتیجه وقتی به عنوان طراح صحنه وارد کارهای هنری می شدم، گاهی پیش می آمد که کارهای گرافیکی تیتراژ و طراحی آن را برعهده بگیرم.

به واسطه آشنایی که با خانم مرضیه برومند داشتم و تا حدی هم در جریان تولید «آرایشگاه زیبا بودم، از من خواسته شد که تیتراژ آن را بسازم. به دلیل حال و هوای طنزی که در این مجموعه وجود داشت، به نظرم رسید می توان براساس همین طنز و کمدی تیتراژ را هم پیش برد. از طرف من به دلیل سابقه کار در زمینه انیمیشن و تجربه ساخت مجموعه «علی کوچولو»، تصمیم گرفتم تکنیک کات آوت را که برای آن کار استفاده کردم در «آرایشگاه زیبا» هم به کار ببرم».

اثباتی در توضیح این تکنیک اضافه می کند: «این کار درواقع انیمیشن کامل نیست و با عکس های مختلف حرکت ایجاد می کنیم. با در نظر گرفتن زمان و بودجه در آن زمان، این روش مناسبی بود که می شد با موسیقی ای که برای شروع سریال ساخته شده بود هماهنگ شد.»

بیماری کمیت گرایی

این که هنوز هم با وجود تولیداتی با کیفیت پایین، شاهد سریال هایی هستیم که برای آن ها زحمت کشیده می شود و به تیتراژشان اهمیت داده می شود از نظر امیر اثباتی باعث خوشحالی است و می گوید: «نمی خواهم بگویم که دیگر مطلقا خلاقیتی در ساخت تیراژ نیست؛ چون گه گاهی کارهای ویژه ای در تلویزیون و به ویژه در کارهای سینمای می بینیم که قابل اتکا هستند».

او با اشاره به این که کمیت گرایی آفت تولیدات هنری است و کیفیت را کاهش می دهد، معتقد است: «تیتراژ هم قربانی سیاستی شده که این روزها بر همه تولیدات فرهنگی و هنری ما، به خصوص در تلویزیون سایه انداخته، سیاست کمیت گرایی، سازندگان سریال ها و مجموعه ها می خواهند با سرعت بیشتر و هزینه کمتر به نتیجه و سود بیشتر برسند و کیفیت و اصول هنری قربانی می شوند».

زمانی استفاده از خلاقیت و هوش مصنوعی می تواند نتیجه شگفت انگیزی به جا بگذارد که در کنار آن خلاقیت و ایده پردازی های نو انسانی هم وجود داشته باشد؛ اثباتی با تاکید به این موضوع می گوید: «به دلیل وابسته شدن بیش از اندازه به نرم افزارهای بیشتر، ذهن خلاق کامپیوتر در ساخت تیتراژها دخیل است تا خلاقیت هنرمند.».

از هیچکاک تا «آقای هالو»

اثباتی با سابقه طولانی که در سینما دارد، تیتراژ سازی را یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین فعالیت های هنری وابسته به یک اثر نمایشی می داند و می گوید: «در سینمای دنیا با تیتراژهای بسیار ماندگاری رو به رو هستیم، مگر می شود کسی با سینما آشنا باشد و اسم «سال باس» را نشنیده باشد. کسی که طراح تیتراژ آثار شاخص سینمای جهان و مخصوصا کارهای هیچکاک است، یا حتی تیتراژ پلنگ صورتی که امکان ندارد کسی آن را در ذهن نداشته باشد.»

اثباتی خودش را وام دار گرافیست های پیش از خودش می داند و با اشاره به این که سینمای ایران هم از گذشته به ساخت تیتراژ اهمیت می داده، اضافه می کند: «در سینمای خودمان هم کسانی مثل فرشید مثالی را داشته ایم که پیش از انقلاب کارهای بسیار ارزشمندی ارائه داده اند و شاید این مقایسه جدی باشد که من در زمینه ساخت تیتراژ «آرایشگاه زیبا» وام دار تیتراژ فیلم سینمایی «آقای هالو» هستم که از هنرهای ماندگار مثقالی به حساب می آید.»


منبع: برترینها

فیلم های ایرانی که قسمت دوم آنها ساخته شد

هفته نامه همشهری جوان: در هفت تجربه ای که سینمای ما در زمینه سری سازی پشت سر گذاشته این قاعده برقرار بوده و همواره دومی ها بیشتر مخاطب داشته اند؛ اما آیا واقعا فیلم های بهتری هم بوده اند؟ چقدر از توفیق فیلم های قسمت دوم در واقع خرج از کیسه اعتبار نسخه های اول هستند و چقدر از میزان فروش شان را می توان به پای خود فیلم ها نوشت؟

کلاه قرمزی و سروناز / ایرج طهماسب

 فیلم های سینمایی ایرانی که قسمت دوم آنها ساخته شد

* چند سال بعد از نسخه اول ساخته شد؟ ۹ سال

* تغییرات و شباهت ها: مهم ترین وجه تشابه سه گانه «کلاه قرمزی» بر پرده سینما را می توان حضور مشترک دو عروسک کلاه قرمزی و پسرخاله و نیز ایرج طهماسب در جایگاه «آقای مجری» دانست؛ به تعبیری در این سه اثر شاهد داستان های متفاوت و غیر وابسته از کاراکترهایی ثابت بودیم.

* گزارش گیشه: هم «کلاه قرمزی و سروناز» و هم «کلاه قرمزی و بچه ننه» هر چند جزء پرفروش های سال اکران شان بودند اما نتوانستند موفقیت رویایی نسخه اول را در گیشه تکرار کنند.


اخراجی ها / مسعود ده نمکی

 فیلم های سینمایی ایرانی که قسمت دوم آنها ساخته شد

* چند سال بعد از نسخه اول ساخته شد؟ ۲ سال

* تغییرات و شباهت ها: وجه اشتراک سه نسخه سینمایی «اخراجی ها» حضور کاراکترهای اصلی بود و نکته مهم درباره این فیلم پیگیری سرنوشت این کاراکترها در مقاطع مختلف تاریخ معاصر از جنگ و اسارت تا مجادلات سیاسی روز بود. ده نمکی هر چه پیش تر آمد از داستانش کاست و سراغ موضع گیری صریح رفت.

* گزارش گیشه: اجراهای ۲ با فروش خیره کننده ۸٫۵ میلیارد در سال ۸۸ یک رکورد به ظاهر دست نیافتنی از خود به جا گذاشت. رکوردی که حتی فیلم های بعدی ده نمکی هم هنوز نتوانسته است به آن دست پیدا کند.


آتش بس / تهمینه میلانی

 فیلم های سینمایی ایرانی که قسمت دوم آنها ساخته شد

* چند سال بعد از نسخه اول ساخته شد؟ ۷ سال

* تغییرات و شباهت ها: مهم ترین تغییر در آتش بس ۲ تغییر ترکیب بازیگران اصلی بود. این بار به جای محمدرضا گلزار و مهناز افشار، بهرام رادان و میترا حجار مقابل دوربین میلانی رفتند. کلیت داستان اما شباهت های بسیاری با ماجرای نسخه اولیه فیلم داشت؛ آن هم با حضور یک روانشناس مشترک با بازی آتیلا پسیانی.

* گزارش گیشه: نسخه دوم اگرچه به لحاظ عددی با فروش چهار میلیارد تومانی چیزی حدود چهار برابر نسخه اول فروش کرد اما با احتساب قیمت متوسط بلیت در سینماها، فیلم به اندازه قسمت اول موفق نبود.


رسوایی / مسعود ده نمکی

 فیلم های سینمایی ایرانی که قسمت دوم آنها ساخته شد

 
* چند سال بعد از نسخه اول ساخته شد؟ ۲ سال

* تغییرات و شباهت ها: رسوایی ۲ به راحتی می توانست با هر نام دیگری ساخته شود، چرا که از نظر موقعیت کاراکترها و داستان فیلم حداقل مزیت هایی را نسبت به قسمت اول دارد. تنها وجه اشتراک حضور کاراکتر روحانی با بازی اکبر عبدی در هر دو فیلم است. به خصوص که «رسوایی ۲» با تکیه بر جلوه های ویژه بصری فضایی تخیلی و فانتزی داشت.

* گزارش گیشه: برخلاف انتظارها «رسوایی ۲» نتوانست در گیشه توفیقی به دست بیاورد و نزدیک به ۲٫۵ میلیارد تومان فروشی را که داشت هم می توان حاصل خاطره مخاطب از قسمت اول آن دانست.


گشت ارشاد / سعید سهیلی

 فیلم های سینمایی ایرانی که قسمت دوم آنها ساخته شد

 
* چند سال بعد از نسخه اول ساخته شد؟ ۵ سال

* تغییرات و شباهت ها: سه کاراکتر محوری «گشت ارشاد» عینا در نسخه دوم هم حضور دارند و ویژگی های تیپیکال و داستانی خود را حفظ کرده اند اما ماجراهای جنبی و داستان های فرعی فیلم رنگ و بویی کاملا متفاوت از نسخه قبلی دارد.

* گزارش گیشه: «پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران» عنوانی است که گشت ۲ با گیشه ۲۰ میلیارد تومانی از آن خود کرده است.

* جدی ترین انتقادات: «گشت ۲» به شدت از فقر داستان رنج می برد.


نهنگ عنبر / سامان مقدم

 فیلم های سینمایی ایرانی که قسمت دوم آنها ساخته شد

* چند سال بعد از نسخه اول ساخته شد؟ ۲ سال

* تغییرات و شباهت ها: داستان محوری فیلم همان سرگذشت دو کاراکتر اصلی با بازی مهناز افشار و رضا عطاران است و از این نظر فیلم تغییر قابل توجهی نسبت به نسخه اول نداشته است. حتی بازیگران فرعی آن روایت هم اینجا حضور دارند. شاید مهم ترین تغییر در نسخه جدید هم کمرنگ شدن سهم داستان به نفع موقعیت های طنز باشد.

* گزارش گیشه: هنوز نمی توان درباره مجموع فروش «نهنگ عنبر ۲» قضاوتی داشت اما در همان هفته اول اکران بود که رسانه ها خبر دادند فیلم، رکورد فروش نسخه اول را شکسته است.


منبع: برترینها

قدیمی‌ترین عکس‌های جهان (۲)

در این مطلب ۱۹ مورد از قدیمی ترین عکس های جهان که هرکدام به نوبه خود
بخشی از تاریخ بشریت را به تصویر می‌کشند، بررسی خواهیم کرد؛ با ما همراه
باشید.

گاهی اوقات می‌توان به کمک یک تصویر هزاران حرف و سخن را به
بیننده منتقل کرد و پیامی که در چند صفحه نوشته جا می‌شود را در یک فریم جا
داد. از زمان اختراع تصویربرداری تاکنون هم تاثیر عمیق تصاویر مختلف با
پیشرفت دوربین‌های عکاسی و تکنیک‌های مختلف شکار لحظه‌ها، کمتر نشده است.

در
ادامه ۱۹ تصویر تاریخی را که در بین دهه‌های ۲۰ و ۶۰ قرن نوزدهم ثبت
شده‌اند، خواهیم دید؛ این تصاویر جز قدیمی ترین عکس های دنیا هستند و در
میان آن‌ها اولین عکس جهان هم که در نگاه اول آنچنان قابل‌توجه نیست هم به
چشم می‌خورد؛ عکس‌های این مجموعه به احتمال قوی، ‌تصورات ما در مورد گذشته
را دستخوش تغییر خواهند کرد.

۱۱٫ تصویر لینکلن در سال ۱۲۴۳

قدیمی‌ترین عکس‌های جهان (۲)

در
این عکس که در بحبوحه جنگ داخلی آمریکا در سال ۱۲۴۳ گرفته شده است، استرس و
فشار جنگ به خوبی در چهره لینکلن نمایان است. این رئیس جمهور برجسته در
بیست و پنجم فروردین ۱۲۴۴ توسط جان ویلکس بوث (John Wilkes Booth)‏، در
تئاتری در واشینگتن ترور شد؛ کمی پس از این حادثه جنگ داخلی به پایان رسید.


۱۲٫ نبرد آنتیتام

قدیمی‌ترین عکس‌های جهان (۲)

نبرد
آنتیتام (Battle of Antietam) یکی از کشتارهای جنگ داخلی آمریکا در اواخر
تابستان سال ۱۲۴۱ بود که تلفات زیادی را از دو طرف به جا گذاشت. در این
تصویر جسد سربازان ارتش ایالات مؤتلفه را می‌بینید که به عنوان تلاشی برای
نشان دادن آثار مخرب جنگ به افرادی که از میدان نبرد دور بودند، تهیه شده
است. قبل از توسعه‌ی روش‌های عکس‌برداری، اخبار جنگ و تلفات تنها در قالب
گزارش‌های نوشتاری به دست سایرین می‌رسید.


۱۳٫ سقوط فورت سامر

قدیمی‌ترین عکس‌های جهان (۲)

در
خلال جنگ داخلی آمریکا تکنیک داگرئوتایپ جای خود را به روش‌های جدیدی
همچون عکاسی استریوسکوپی (stereoscopy) داد. در تصویر بالا هم که یکی از
قدیمی ترین عکس های جهان است، عکاس دو تصویر را از زاویه‌هایی که با هم به
میزان اندکی تفاوت داشته‌اند، ثبت کرده و تصور سه بعدی بودن را در بیننده
ایجاد کرده است. این تصویر که بر روی کاغذ‌ البومین نقره چاپ شده است، تصرف
فورت سامر (Fort Sumter) را توسط ارتش ایالات مؤتلفه نشان می‌دهد. این
اتفاق یکی از اقداماتی بود که باعث افروختن آتش جنگ داخلی در آمریکا شد.


۱۴٫ انقلاب فرانسه

قدیمی‌ترین عکس‌های جهان (۲)

در
این تصویر قدیمی سنگرهای ساخته شده‌ی یکی از خیابان‌های پاریس را در اوایل
تابستان سال ۱۲۲۷ می‌بینید. این حرکت که توسط کارگران بر علیه حکومت
فرانسه سازمان‌دهی شده بود، باعث مرگ هزاران نفر شد.


۱۵٫ تصویری از جنگ

قدیمی‌ترین عکس‌های جهان (۲)

مورد
بعدی از لیست قدیمی ترین عکس های جهان به ژنرالی آمریکایی با نام جان ای
وول (John E. Wool) در جریان جنگ آمریکا و مکزیک مربوط می‌شود؛ این تصویر
تصرف شهر سالتیلو (Saltillo) در کشور مکزیک را در اوایل سال ۱۲۲۵، نشان
می‌دهد. جنگ رخ داده دو سال به طول انجامید و عکس‌های آن جزو قدیمی ترین
تصاویر موجود از درگیری‌های میان کشورها است. آمریکا در جریان این جنگ
پایتخت مکزیک را تصرف کرد و در معاهده‌ای که بین دو کشور امضا شد، مکزیک
توافق کرد که ایالت کالیفرنیا و بخشی از جنوب غربی آمریکا را بدون هیچ شرط و
تعللی تخلیه کند.


۱۶٫ اولین تصویر خورشیدگرفتگی

قدیمی‌ترین عکس‌های جهان (۲)

تصویر
بالا به اعتقاد بسیاری قدیمی ترین عکس موجود از خورشیدگرفتگی است که در
ششم مرداد ماه سال ۱۲۳۰ توسط فردی به نام فردریک برکوسکی (Friedrich
Berkowski)، از رصدخانه سلطنتی پروس، به ثبت رسیده است. قبل از این اقدام
عکاسان سراسر جهان در تهیه‌ی تصویر کسوف به روش داگرئوتایپ با مشکلاتی
مواجه بودند، اما بر اساس مقاله‌ای که در سال ۱۳۸۴ در ژورنال Acta
Historica Astronomiae به چاپ رسید، عکس قدیمی برکوسکی اولین تصویری در
جهان است که تاج خورشید را به درستی نشان می‌دهد.


۱۷٫ جلسه بزرگ منشورگرایان

قدیمی‌ترین عکس‌های جهان (۲)

در
این تصویر قدیمی که مربوط به بیست و یکم فروردین سال ۱۲۲۷ می‌شود، جلسه‌ای
بزرگ از طرفداران جنبش سیاسی منشورگرایی یا چارتسیم را می‌بینیم که در
لندن برگزار شده است. در این جنبشِ بریتانیا معترضان خواهان تغییر ساختار
پارلمان کشور برای اعطای حق رای به کارگران بودند. در همین سال جنبش‌های
مشابهی در سراسر اروپا شکل گرفتند که خواسته‌ی اصلی آن‌ها بهبود شرایط
زندگی طبقه کارگر جامعه بود.


۱۸٫ معبد زئوس

قدیمی‌ترین عکس‌های جهان (۲)

تصویر
بالا معبد زئوس (Temple of Zeus) در آتن یونان را در سال ۱۲۲۱ نشان
می‌دهد. همزمان با اوایل توسعه روش‌های عکس‌برداری، ثبت تصاویر مکان‌های
باستانی در مرکز توجه‌ بود؛ در عصر حاضر دانشمندان تصاویر قرن نوزدهم که از
خرابه‌های باستانی تهیه شده‌اند را برای بررسی تغییرات حاصل از گذر زمان
بر روی این مکان‌ها و فضای اطراف آن‌ها، موردمطالعه قرار می‌دهند. این معبد
برای یکی از خدایان باستان به نام زئوس، در قرن پنجم قبل از میلاد، ساخته
شده بود.


۱۹٫ ابتدایی‌ترین روش‌های بیهوشی

قدیمی‌ترین عکس‌های جهان (۲)

آخرین
مورد از لیست قدیمی ترین عکس های جهان تصویری داگرئوتایپی، مربوط به سال
۱۲۲۶ است که گروهی از پزشکان بوستون آمریکا را در حال بیهوش کردن بیماری با
نام ادوارد گیلبرت ابوت، با استفاده از اتر، نشان می‌دهد. توسعه تکنیک
بیهوشی در قرن نوزدهم فرصت‌های بیشماری را برای اجرای عمل‌های جراحی مختلف
فراهم کرد و وضعیت درمانی افراد جامعه را به میزان چشم‌گیری بهبود بخشید. 


منبع: برترنها

طنز؛ دانشگاه مشترک

مهرداد صدقی در نوشت:

بابا به افتخار دفاعِ من از پایان‌نامه همه را به رستوران دعوت کرده. البته می‌خواهد از خبر قبولی خودش در دانشگاه‌مان هم برای آقای عطاری و طوبی خانم رونمایی کند. منوی رستوران که می‌آید، بابا می‌گوید: «به قیمت‌هاش کاری نداشته باشین هرچی دوست دارین سفارش بدین».

دایی بلافاصله شیشلیک سفارش می‌دهد و به بقیه می‌گوید: «از این فرصت باید استفاده کرد چون مثل ستاره دنباله‌دار هالی هر ۷۵ سال یک‌بار پیش میاد».

بابا موقع گرفتن سفارشِ مامان، مثل تعرفه پیشنهادی اینترنت مخابرات که گزینه‌ با سرعت لامبورگینی و حجم هرکول افسانه‌ای سفارش می‌دهی اما سرعتِ تیلر و حجم مجسمه واقعی هرکول نصیبت می‌شود، آن‌قدر اما و اگر در می‌آورد که آخرش مامان به کوبیده رضایت می‌دهد. من اما تعارف بابا را جدی می‌گیرم و ماهی سفارش می‌دهم.

آقای عطاری و طوبی خانم که تازه از کیش برگشته‌اند هرجور هست خودشان را به شام مفتی رسانده‌اند. سرشام هر کسی آخرین شایعات تلگرامی را که بقیه هم شنیده‌اند به عنوان خبرهای داغ می‌گوید. طوبی خانم مثل همه زن‌هایی که از هیچی هم برای همدیگر استرس و نگرانی تولید می‌کنند، برای مامان راجع به «نهنگ آبی» حرف می‌زند و می‌گوید باید مراقب من باشد. همین که بابا خبر قبولی‌اش را به آقای عطاری می‌گوید، آقای عطاری به جای تشویق و دلگرمی می‌زند زیر خنده و به بابا متلک می‌گوید: «سرِ پیری و معرکه گیری؟ لابد بعدشم میخوای ادامه تحصیل بدی و ازدواج کنی».

هنوز بابا جوابی نداده که آقای عطاری با لحنی جدی به بابا می‌گوید: «ولی به نظرم تو دانشگاه اگه یه خواستگار خوب برات پیدا شد، ادامه تحصیل نده. بهش جواب بده شاید با خودش ببرَدت خارج».

تنها کسی که به این به شوخی‌ آقای عطاری می‌خندد دایی است. بابا جوری به او نگاه می‌کند که الان است شیشلیکش به یک سیخ گوجه خالی تبدیل شود. آقای عطاری که می‌بیند شوخی‌هایش نگرفته، با دیدن ماهی من موضوع را عوض می‌کند و به بابا می‌گوید: «ولی جات خالی توی کیش یه رستوران رفتم ماهیا میومدن پاهای آدمو میخوردن. البته فقط ۲۵ تومن بابت ماهیا پول دادم».

حالا نوبت انتقام باباست و به آقای عطاری می‌گوید: «برای پاهای تو ۲۵ تومن مفت بوده ولی در حق اون ماهیا اجحاف شده. خداییش برای این پاها اگه ۲۰۰تومنم به اون ماهیای بدبخت می‌دادی کم بود».

قبل از اینکه آقای عطاری جواب بدهد، بابا به طوبی خانم می‌گوید: «احتمالا برای اون ماهی که پاهای شوهر شما رو خورده به قول خودتون آخرین مرحله چالش نهنگ آبی بوده».

تا می‌خواهم ماهی‌ام را بخورم، بابا زیر لب با لبخند می‌گوید: «نمیخوام اشتهات کور بشه ولی تصور کن همین ماهیه پاهای عطاری رو خورده».

آقای عطاری با خنده می‌گوید: بابا اصلا کار خوبی کردی دانشگاه قبول شدی… .

شب وقتی به خانه برمی‌گردیم، بابا از مامان می‌خواهد برایش اسپند دود کند: «حاج خانوم یه دود واسه این پسر که داره دکتراشو شروع میکنه، یه دودم واسه خودم».

مامان اسپند دود می‌کند و توی خانه می‌گرداند. بابا اسپند دود کن را از مامان می‌گیرد و سعی می‌کند دود به همه‌جایش برسد. مامان می‌گوید: «قراره فقط یه دود بهت بخوره، قرار نیست با دود غسل کنی که».

بابا هم می‌گوید: «ندیدی عطاری و داداشت چطوری بهم نگاه میکردن؟»

روز بعد بابا از صبح زود بیدار شده و عین خانم‌هایی که می‌خواهند بروند عروسی، از سه ساعت قبلش دارد آماده می‌شود. مدام لباس‌های مختلفش را امتحان می‌کند و حتی دنبال شکم بند مامان می‌گردد. صورتش را جوری اصلاح کرده که مورچه روی آن نمی‌تواند راه برود و بوکس و باد می‌کند. مامان نگاه معناداری به بابا می‌اندازد و می‌گوید: «مطمئنی داری می‌ری دانشگاه؟»

بابا هم می‌گوید: اینجور که داری نگاهم می‌کنی فکر کنم بازم اسپند لازم بشم.

مامان می‌گوید: اسپندهای دیشب برای یه سال تحصیلیت کفایت میکنه.

وقتی می‌خواهیم از خانه بیرون برویم، بابا به طرف مامان برمی‌گردد و عاشقانه می‌گوید: «خانوم! خدا شاهده من همه موفقیت‌هامو توی زندگی مدیون توام».

مامان هم در حالی که خمیازه می‌کشد و لباس‌های کثیف را توی لباس‌شویی می‌ریزد، به طور معناداری می‌گوید: «منم همین‌طور!»

دم در و قبل از خروج از خانه، رنگ و روی بابا یکدفعه می‌پرد. به طرف مامان برمی‌گردد و می‌گوید: «خانوم! یه دفه‌ای استرس منو گرفت… راستی راضی هستی دیگه ها؟»

مامان عین دیالوگ‌های فیلم‌های اصغر فرهادی، سوال را با سوال جواب می‌دهد و یکدفعه می‌گوید: «پس حلقه‌ات کو؟»

بابا دست و پایش را گم می‌کند و می‌گوید: به‌خدا یادم رفت. گفتم که استرس دارم.

بابا حلقه‌اش را توی دستش می‌کند و دم در به طور منشوری از مامان خداحافظی می‌کند. همین که با هم سوار ماشین می‌شویم، بابا می‌گوید: «خب دکترجان، پیش به سوی یک زندگی جدید».


منبع: برترنها

گرافیست روحانی با فوتوشاپ، تبلیغ دین می‌کند

شاید تصور خیلی از شما مثل ما از طلبه‌ها یا روحانی‌ها این باشد که آن‌ها را در حوزه و مسجد خیلی بها بدهیم، اما بعضی‌ها هستند که این تعریف را در ذهن مخاطب و مردم تغییر داده‌اند. از جمله این افراد به طلبه‌ای که از حیوان‌های بی‌سرپرست نگهداری می‌کرد، یا طلبه‌ای که در فضای مجازی به سوالات دیگران پاسخ می‌داد، اشاره کرد.

گرافیست روحانی با فوتوشاپ، تبلیغ دین می‌کند 
اما این‌بار ما  با روحانی آشنا شدیم که گرافیست است و با فعالیت در فضای مجازی گوشه‌ای از زندگی طلبه‌ها در زندگی واقعی را به تصویر می‌کشد و در حوزه سبک زندگی نیز فعالیت می‌کند.

مرتضی حاجیانی ۱۲ سالی می‌شود که در حوزه علمیه قم درس می‌خواند و یک سالی است که درگیر درس خارج از حوزه است. او در دوره‌ای که سیکل داشته وارد حوزه می‌شود و حالا بعد از شرکت در آزمون ورودی موسسه امام خمینی قم، تحصیلاتش را در علوم انسانی ادامه داده و لیسانس گرفته است. از سال ۸۸ وارد فضای هنری شده و با اینکه فعالیت‌هایش در ابتدا بیشتر تجربی بوده، اما بعدتر در ورک‌شاپ‌های اساتید مختلف شرکت کرده و اطلاعاتش را بالا برده است.  ادامه ماجرای زندگی‌اش را از زبان خودش و در گفت و گو با ما بخوانید:

 این منبر فوتوشاپی است!
فوتوشاپ را تجربی یاد گرفتم!

اولین نکته‌ای که می‌خواهیم برایمان توضیح دهد، این است که چطور وارد این فضای هنری شده است و می‌گوید:«سال‌ ۸۸ که جوان‌تر بودم و وقت آزاد بیشتری هم داشتم، کنجکاوی و علاقه را هم اضافه کنید که کار هنری دوستان دیگر را می‌دیدم و خوشم می‌آمد.

در آن زمان از ترکیب‌کردن تصاویر باهم لذت می‌بردم و همین موضوع باعث شد خودم وارد این راه شوم و با استفاده از نرم‌افزارهایی که وجود داشت این کارها را انجام دادم. البته با اینکه کار کردن با نرم‌افزارهایی مثل فوتوشاپ برایم سخت بود، اما جرات کردم و با توجه به اینکه زمان هم داشتم خودم با برنامه‌ها کار کردم و یاد گرفتم. البته ذهنیتی درباره کارها و فضاهای هنری نداشتم و در آن زمان هم بیشتر درگیری ذهنی من نسبت به درس بود.»

بازار داغ وبلاگ‌نویسی

در آن زمانی‌که خبری از شبکه‌های اجتماعی به شکل امروزی نبود، بسیاری در وبلاگ‌ها فعال بودند، آقای حاجیان هم از قاعدع مستثنی نبوده است. «در آن زمان با توجه به اینکه بازار وبلاگ نویسی خیلی داغ بود، برای مطالبی که می‌نوشتم، خودم تصویر می‌ساختم و ترکیب می‌کردم و همین تصاویر با اینکه خیلی هم ابتدایی بود، اما برای مخاطب جذابیت داشت و هنوز هم در اینترنت به همان تصاویر برمی‌خورم. در آن زمان برای اشخاصی که در فضای وب‌لاگ نویسی معروف بودند، طراحی‌های ساده‌ای را انجام می‌دادم و آن‌ها منتشر می‌کردند و بهتر دیده می‌شد؛ همین بازنشرها برای کسی مثل من که خیلی هم وقت نمی‌گذاشت و با تجربه کردن طرح‌هایی را می‌کشید، در آن سن جذابیت داشت.»

«علوی‌لایف» محصولی برای شبکه اجتماعی

این منبر فوتوشاپی است! 
این گرافیست روحانی که امروز صفحه اینستاگرام «علوی‌لایف» را اداره می‌کند، درباره شکل‌گیری این صفحه و دغدغه‌های آن توضیح می‌دهد: «اینستاگرامی که امروز راه افتاده است در ادامه همان وبلاگ‌نویسی‌ها اتفاق افتاد،‌همان دغدغه‌های دینی و مذهبی که بتوانیم پاسخ‌هایی را به شبهات و سوالات دینی بدهیم. در ابتدا این شکل از فعالیت در وبلاگ‌ها بود، بعد در یاهو مسنجر، بعدتر در شبکه‌های اجتماعی مختلف مانند گوکل پلاس و فیس‌بوک ادامه پیدا کرد. به هر حال این فضای اجتماعی شبکه گسترده‌تری از مخاطبان را شامل می‌شد و حضور ما هم باعث می‌شد بهتر و بیشتر بتوانیم ارتباط برقرار کنیم.»

البته آقای حاجیانی می‌گوید که این شبکه‌های اجتماعی باعث شده ‌آن‌ها بیشتر به روزمره نویسی روی بیاورند «حضور در شبکه‌های اجتماعی باعث شد روزمره نویس‌تر شویم و بیشتر در این فضا صحبت کنیم. در زمان وبلاگ‌نویسی بحث‌ها بیشتر تحلیلی بود و ما هم به شکل جدی وارد بحث سبک زندگی نمی‌شدیم. البته سبک زندگی هم در آن دوران دغدغه شفافی در جامعه نبود، اما با ورودمان به شبکه‌های اجتماعی وارد فضای روزمره‌نویسی شدیم.

روزمره‌هایی که دغدغه و رنگ دینی هم به خودش گرفته بود و توانستیم وارد فضای خانوادگی و رفاقتی شویم، همین روند باعث شد کم‌کم وجهی از زندگی طلبگی به تصویر کشیده شود. همین روزمرگی طلبگی برای بعضی از مردم جذابیت داشت، از اهداف و نحوه زندگی آن‌ها اطلاعات کسب می‌کردند و برای مخاطب هم جذابیت داشت که طلبه در خانه چه رفتاری دارد.»

ارتباط بهتر با مخاطب

 این منبر فوتوشاپی است!
 
آقای حاجیانی توضیح می‌دهد فعالیت‌های آن‌ها در فضای سبک زندگی باعث ارتباط بهتر با مخاطب شده است. «وقتی فضای سبک زندگی و دغدغه‌های آن در فضای فرهنگی جامعه مطرح شد و دیدیم که مخاطب با اموری که بیشتر در زندگی با آن درگیر می‌شود، ارتباط بهتری می‌گیرد، ما هم در این فضا کار کردیم. به هر حال گاهی بحث‌های مبنایی را مطرح می‌کنیم که برای مخاطب در زندگی روزمره‌اش هیچ مصداقی ندارد و اینکه چقدر از آن مبنا بتواند در زندگی استفاده کند، بحث‌های مختلفی را شامل می‌شود، اما وقتی به شکلی ملموس وارد سبک زندگی می‌شویم و امور مختلف را به صورت مصداقی به او نشان می‌دهیم، ارتباط بهتری می‌گیرد و به می‌تواند الگویی را پیش پای مخاطب بگذارد. نکته‌های جزیی در کنار همدیگر می‌تواند به مخاطب مفهوم کلی بدهد که برای مثال قناعت خوب است و این قناعت هم باید در مصرف اینترنت باشد، هم در وقت و هم در زندگی.»

برخوردهای متفاوتی از مخاطب می‌بینیم

این روحانی می‌گوید مردم برخوردهای مختلفی با روزمره‌نویسی و کلا کاری که در این سال‌ها شروع کرده‌اند، داشته‌اند. «بازخوردها خیلی متفاوت است، وقتی ما روزمره‌نویسی می‌کنیم یعنی پشت صحنه‌ای از زندگی خودمان را برای مخاطب بازگو می‌کنیم، در این صورت مخاطب هم ارتباط نزدیک‌تری برقرار می‌کند. در حقیقت مخاطب دیگر شما را کسی که معمم است و بالا منبر صحبت می‌کند، نمی‌بیند. در خیابان و در خانه و بدون لباس روحانیت در حالیکه در خانه با بچه‌ها بازی می‌کنید، می‌بیند. جنبه‌های مختلف زندگی را چه در تصویر و چه در متن می‌بیند و حتی در پیغام‌های خصوصی که می‌فرستد، ما را با اسم کوچک صدا می‌کند، مانند اینکه خیلی وقت است با یکدیگر آشنا هستیم.همین فضا باعث می‌شود که سوال‌های درونی خودش را هم مطرح کند، سوال‌هایی که شاید نمی‌توانسته از یک روحانی بپرسد، اما در این شرایط ارتباط نزدیکی ایجاد می‌شود و می‌تواند دغدغه‌های خودش را بپرسد. از این سبک برخوردها بسیار داشته‌ایم و حتی افرادی از ادیان دیگر و از کشورهای دیگر طرح سوال می‌کنند.

 این منبر فوتوشاپی است!
ما همچنین مخاطب‌هایی داشتیم که در شهرستان بودند و شاید شناخت‌های متفاوتی از روحانی‌ها داشته باشند، اما حالا و از طریق ما وجهه دیگری از این فضا را دیده و آشنا شده‌اند. مواردی داریم مانند اینکه جوانی در جامعه ما به سمت زرتشتی‌گری رفته است، از طریق شبکه‌های اجتماعی با فضای متفاوتی از روحانیت آشنا شده و وقتی جواب سوال‌هایش را گرفته، حالا از روحانیت دفاع هم می‌کند، چون برایش روشن شده که روحانیت شیعه چه فضا و دیدگاه‌هایی دارد. چون متاسفانه در نگاه کلی ضعف‌های زندگی ما را به آن‌ها معرفی می‌کنند.»

ارائه دستورالعمل‌های ائمه به زبان کاربردی

 این منبر فوتوشاپی است!

آقای حاجیان در بخشی از صحبت‌هایش تاکید می‌کند که آن‌ها از گفتمان‌های امام علی (ع) در نهج‌البلاغه در تصاویرشان استفاده می‌کنند. «در سبک زندگی علوی در اصل منطق امیرالمونین درباره مسائل مختلف را می‌نویسیم و با اینکه این‌ها دستورالعمل‌های زندگی هستند، اما به زبان کاملا خودمانی گفته می‌شوند تا مخاطب هم با آن‌ها ارتباط بگیرد. از قابلیت تصویری برای رساندن مفاهیم استفاده می‌کنیم.

به هر حال حرف‌های ادیبانه زیادی از بزرگان شرق و غرب را در اینترنت می‌خوانیم، در حالیکه بسیاری از آن‌ها قرن‌ها پس از ائمه این حرف‌ها را گفته‌اند، با این‌که حرف‌های درست و خوبی هستند، اما ما می‌خواهیم بگوییم که شخصیت‌های زیادی داریم که حرف‌های پخته‌تر و معنادارتری متناسب با فرهنگمان دارند و چون خیلی به آن‌ها بها نداده‌ایم و دیده نشده، فراموششان کرده‌ایم و خودمان هم از یک فرهنگ دیگر تبعیت می‌کنیم و از دیگران بدون اینکه بررسی و تحقیق داشته باشیم، تقلید می‌کنیم.»

پایه‌گذاری یک فعالیت گروهی

از راه‌اندازی صفحه اینستاگرام آن‌ها هنوز سه ماه نگذشته، ولی در همین مدت توانسته‌اند مخاطبان خودشان را پیدا کنند. «ما این کار را از صفر شروع کردیم و طلبه‌هایی بودند که ذوق انجام این کار را داشتند، اما از شرایط و نحوه کار در این زمینه با خبر نبودند. امروز  با حضور طلبه‌هایی که منطق امیرالمونین را مطالعه کرده و اشراف دارند، طلبه‌هایی که به کارهای هنری آشنا هستند  طلبه‌هایی که پیگری کارها را انجام می‌دهند؛

توانسته‌ایم تیم خوبی را گرد هم بیاوریم و کار را جلو ببریم. خوشحال هشستیم در همین مدت کارها هم مورد استقبال قرار گرفته و امروز نسبت به هدفی که برای خودمان در این بازه زمانی متصور می‌شدیم، جلوتر هستیم. البته این نقطه هم مطلوب و صد در صدی ما نیست و برنامه‌های زیادی داریم!همچنین ما به جز حضور در فضاهای مجازی، نمایشگاه‌هایی را در مدارس و مساجد در شهرهای مختلف برپا کرده‌ایم. نهضت نهج‌البلاغه‌خوانی را دنبال می‌کنیم که توجه مردم را به این موضوع جلب کنیم. نکته‌ای که وجود دارد به این موضوع برمی‌گردد که برخی خواندن نهج‌البلاغه را کار سختی می‌دانند و می‌گویند نثر سنگینی دارد، اما وقتی به این شکل و در قالب جمله‌های کابردی در اختیار آن‌ها قرار می‌گیرد، اتفاقا خیلی هم ارتباط خوبی می‌گیرند.»

مستقل کار می‌کنیم

 این منبر فوتوشاپی است!
آقای حاجیانی در پاسخ به این سوال که درآمدهای این صفحه و فعالیت‌های آن‌ها چطور و از کجا تامین می‌شود هم توضیحاتی داد: «درآمد طلبه‌ها مشخص است و بسیاری هم می‌دانند. اما در این مسیر یک مجموعه فرهنگی در مدت زمان تابستان فضایی را در اختیار ما قرار داد که خیلی خوب بود و بچه‌های تیم از ایده‌پردازی تا اجرای کارها را در آن جا انجام می‌دادند، اما دیگر این امکان نیست و فضا را خود مجموعه نیاز داشت. در این مدت هم بیشتر بچه‌های گروه به صورت غیرحضوری همکاری‌های‌شان را ادامه داده‌اند و با اینکه کمی راه کند شده، اما همه‌چیز جلو می‌رود. با توجه به اینکه ما مستقل فعالیت می‌کنیم و بودجه خاصر هم ندارین، با مجموعه‌های فرهنگی مختلفی صحبت کردیم اما هنوز به نتیجه‌ای نرسیدیم.»

برخی حوزه را فقط فضایی علمی می‌دانند

نکته دیگری که با این روحانی گرافیست مطرح می‌کنیم، به نگاه عموم مردم نسبت به فعالیت‌های این‌چنین طلبه‌ها مربوط م‌شود؛ اینکه چرا برای مردم عجیب است یک روحانی چنین کارهایی انجام دهد: «در نظر خیلی‌ها حوزه فضای علمی است و البته باید این فضای علمی هم حفظ شود. به هر حال درس‌های آن خیلی سنگین است و باور کنید سخت‌ترین درس‌های دانشگاهی قابل مقایسه با درس‌های حوزه نیست!

از فردی که در این فضا حضور دارد، انتظار حضور در عرصه‌های مختلف نمی‌رود، چون به هر حال درگیر درس است. از طرفی طلبه‌ای که تازه وارد مسیر شده، هنوز آنقدر به موضوعات تسلط پیدا نکرده که بتواند دقیق صحبت کند و باید به سطح بالاتری برسد تا بتواند وارد حوزه‌های دیگر شود و برای مثال نکته‌های دینی را در مسایل سبک زندگی پیاده کند. پس بعد از آن در عرصه‌های هنری یا فرهنگی حضور پیدا کند و فعال شود.

نقطه ضعفی که در این میان وجود دارد، این است که وقتی طلبه به نقطه‌ای از درک می‌رسد که می‌تواند اطلاعاتش را در اختیار دیگران قرار دهد، تازه به این نقطه می‌رسد که چه کاری بلد است؟ حکم در مسائل مختلف دینی را شناخته و راه‌های زندگی خوب را یاد گرفته و باید آن‌ها را به مردم منتقل کند، ولی قرار است با چه ابزاری این کار را انجام دهد؟؟ فضاهای تبلیغی مثل نوشتن کتاب و مقاله، حضور در خیابان و میان مردم و برگزاری کلاس و مسجد رفتن کارهایی است که می‌تواند انجام دهد.

اما چیزی که این وسط برای طلبه غریب است و در فضای حوزه هم خیلی به آن نمی‌پردازند، شیوه نوین و هنری برای انتقال این اطلاعات است، در حوزه خیلی این فضا وجود ندارد و به همین دلیل طلبه‌ای که می‌خواهد انتقال مفهوم را از طریق رسانه انجام دهد، چندان فضای انجام آن را ندارد، چون هنوز در دل حوزه جا نیفتاده و این روش را در کنار روش‌های دیگری که موثر هستند، قبول ندارد؛ البته این روند کم‌کم شکسته شده و این نگاه که روش‌های نوین هم می‌توانند کاربردی باشند در حوزه به وجود آمده است.»


منبع: برترینها

ناگفته‌های «علی جنتی» درباره‌ی کنسرت‌ها، احمدی‌نژاد و پدر (۲)

سؤالات اصلی را که پرسیده بودم، باز هم با همان حوصله می‌گوید، خب چه سؤالات دیگری باقی مانده؟ و من اجازه پیدا کردم بیشتر از روابط خصوصی و خانوادگی جنتی‌ها از علی جنتی سؤال کنم. در این بخش از گفت‌وگو، ادامه سؤالاتم از آستان قدس را پی گرفتم و اینکه جنتی به نقل از مردم مشهد می‌گفت آنها معتقدند اگر امام رضا بود، با این مردم محروم و مستضعف چه کار می‌کرد؟ جنتی از نزدیکی دیدگاهش به علی لاریجانی و عطاالله مهاجرانی در زمان حضورش در وزارت فرهنگ و ارشاد دهه ٧٠ سخن گفت. وارد دهه ٨٠ که شدیم، کمی به اعتدال و توسعه پرداختیم و البته حضورش در دولت احمدی‌نژاد؛ درحالی‌که قبل از آن انتخابات، در ستاد مرحوم هاشمی فعال بوده است. از سنگ‌اندازی‌ها و مقاومت‌های پورمحمدی، وزیر کشور وقت، گفت که در نهایت با پیشنهاد پورمحمدی به‌عنوان سفیر راهی کویت می‌شود.

 دیگر بحث سیاسی نمی‌کنیم تا احترام‌ها حفظ شود

او البته سابقه سفارت در دولت سیدمحمد خاتمی را هم دارد. از آشنایی و رفت‌وآمدش با رئیس دولت اصلاحات گفت و اینکه هنوز هم گاه‌گاهی به دیدنش می‌رود. به استعفا از ارشاد رسیدیم. بحث اصلی را بعد از خاموشی ضبط گفت؛ اما در مصاحبه اشاره کرد این‌طور نیست که در مشهد کنسرت برگزار نشود، بلکه افراد به صورت محدود دعوت می‌شوند.

به کابینه دوازدهم که رسیدیم، درباره نقش‌آفرینی اصلی واعظی و نوبخت گفت: روحانی به این چهره‌ها اعتماد دارد، آنها یاران دوران غربت روحانی هستند. از اینجا به بعد، بیشتر درباره روابط پدر و فرزندی حرف زدیم. علی جنتی گفت بعد از فوت مادرش از آنجا که ناگزیر بوده‌اند شب‌ها به نوبت همراه برادرش از پدر مراقبت کنند، شرایط منجر به ازدواج مجدد آیت‌الله احمد جنتی شده است. علی جنتی گفت: تا زمان احمدی‌نژاد، با پدرش در موضوعات سیاسی بحث می‌کرده است؛ اما چند سالی است این مباحث را رها کرده و سعی دارند روابط عاطفی پدر و فرزندی را حفظ کنند.

جنتی این روزها فعالیت اقتصادی ندارد. در بخش اول گفت‌وگو، از زندگی قبل از انقلاب خود تا زمان حضورش در استانداری خراسان سخن گفت. از برادرش که عضو سازمان مجاهدین خلق بود و کشته شد و اینکه نمی‌دانند مزارش کجاست. از برادر ناتنی خود حسن که از همان ابتدا در اصفهان نزد پدربزرگشان زندگی کرده است.

از حضور در صداوسیما و استانداری خوزستان و پاک‌سازی‌هایی که در صداوسیما انجام داده است؛ جنتی گفت پاک‌سازی‌ها دستوری بود. او همچنین درباره شورش‌های مشهد به تفصیل سخن گفت؛ روایتی که کمتر به آن اشاره شده است. از اینکه برخی معتقد بودند تحرک حاشیه‌نشین‌ها از سوی منافقین صورت گرفته؛ درحالی‌که دو ماه بازجویی وزارت اطلاعات، خلاف این را ثابت کرده بود؛ آنها مردم عادی و حتی از خانواده شهدا و ایثارگران بوده‌اند. از آستان قدس و آیت‌الله طبسی گفت؛ اینکه ۵٠ درصد شهر مشهد موقوفه است و از انتقاداتش به مرحوم طبسی و اصلاحاتی که رئیسی در حال انجام آن است. متن مقابل شما بخش دوم و آخر از گفت‌وگوی «شرق» با علی جنتی است.

‌ وقتی شما در استانداری شاهد رشد حاشیه‌نشینی بودید، کار خاصی نمی‌توانستید بکنید، مثلا آنها را تحت پوشش قرار دهید؟

بحثی که آن زمان داشتیم، این بود که آستان قدس به واسطه امکاناتی که داشت، باید به وضعیت این محرومان بیشتر رسیدگی کند. زمان مسئولیت من در خراسان، ۸۵ درصد اراضی مشهد، موقوفه آستان قدس بود.

 

‌الان چطور؟

الان نمی‌دانم؛ اما با رشد و توسعه‌ای که اتفاق افتاده، احتمالا این درصد تغییر کرده است. به‌عنوان نمونه، همه اراضی شهر سرخس، موقوفه آستان قدس رضوی بود. همچنین ۵٠ درصد اراضی شهر چناران به صورت مشاع موقوفه آستان قدس رضوی بود. البته در این دوره، گویا آقای رئیسی رسیدگی‌هایی را در این زمینه انجام داده است؛ اما در گذشته بین مردم مطرح بود که اگر امام ‌رضا(ع) الان خودشان حضور داشتند، با این مردم محروم و مستضعف چه‌کار می‌کردند؟

‌ بعد از آن، شما وارد وزارت ارشاد شدید؛ از سال ۷۱ در معاونت امور بین‌الملل. در دوره کدام وزرا کار کردید؟

دوره آقایان لاریجانی، میرسلیم و مهاجرانی.

‌ دیدگاه شما به کدام‌یک از وزرایی که نام بردید، نزدیک‌تر بود؟

به آقای لاریجانی و آقای مهاجرانی.

‌ در مقطعی که در وزارت ارشاد کار می‌کردید، به مشکل خاصی برنخوردید؟ مثلا در دوران آقای مهاجرانی فشار و نقد به ایشان خیلی زیاد بود؛ در این رابطه با ایشان صحبت می‌کردید؟

نه؛ حوزه کاری من امور بین‌الملل بود و رایزنی‌های فرهنگی خارج از کشور.

‌ این نزدیکی دیدگاهی که گفتید (با آقای لاریجانی و آقای مهاجرانی) بیشتر در چه بخشی بود؟

ببینید! بعد از انقلاب در کشور دو نظر وجود داشته است؛ یک نظر این است که ما باید فضا را برای فعالیت‌های فرهنگی باز کنیم؛ برای چاپ کتاب، ساخت فیلم، اجرای نمایش‌ها و تئاترها و برگزاری کنسرت‌ها البته در چارچوب قانون. یک‌ نظر هم این است که چون ما مدعی حکومت اسلامی هستیم و قدرت هم به دست ماست، باید آنچه را به‌عنوان ارزش‌های اسلامی تشخیص می‌دهیم، حاکم کنیم که در برخی موارد، ارزش‌های اسلامی در واقع با سلیقه افراد تعیین می‌شود و نه بر اساس آنچه در قانون آمده است. در دوره آقای مهاجرانی، فضا برای طرح این مسائل باز شد. آقای لاریجانی هم دیدگاه باز و روشنی داشتند؛ ولی دوره آقای میرسلیم این‌طور نبود.

‌رابطه شما با آقای دکتر کمال خرازی چطور بود که پیشنهاد سفارت کویت را به شما دادند؟

زمانی که ایشان مسئول ستاد تبلیغات جنگ و خبرگزاری جمهوری اسلامی بودند. من هم در خوزستان بودم و گاهی خبرنگاران خارجی را برای بازدید از مناطق جنگی می‌آوردند. در حوزه تبلیغات جنگ همکاری داشتیم.

‌شما در دوره آقای خاتمی سفیر بودید. علاقه‌ای داشتید که سفارتتان در دوره ایشان ثبت شود؟

بله، من با ‌آقای خاتمی رفاقت دیرینه دارم.

‌چطور؟ یعنی خانوادگی؟ هنوز هم با یکدیگر ملاقات دارید؟

هنوز هم هرازچندگاهی ایشان را ملاقات می‌کنم. من در دهه ۴٠ با ایشان آشنا شدم. ایشان در دانشگاه اصفهان درس می‌خواندند و در کنار تحصیلات دانشگاهی، دروس حوزوی هم می‌خواندند. ایشان یکی از دروس فقهی خود را نزد پدربزرگ من در مدرسه چهارباغ اصفهان گذراندند. از آن زمان من با ایشان آشنا شدم و ارادت پیدا کردم که تا امروز ادامه پیدا کرده است.

‌ در این سال‌ها حزب اعتدال و توسعه هم راه‌اندازی شده بود. شما عضو هیئت مؤسس بودید. چرا این حزب فعالیت خود را محدود نگه داشت؟ قرائتی هست که اعتدال و توسعه را بال راست آقای هاشمی می‌دانست و کارگزاران را بال چپ، این قرائت را قبول دارید؟

حزب اعتدال و توسعه در مجموع پایه‌گذاری خیلی خوبی داشت؛ ما و جمعی از دوستان به این نتیجه رسیده بودیم که نه تفکر اصولگرایان و نه تفکر برخی از اصلاح‌طلبان که آن زمان خیلی افراطی عمل می‌کردند به‌نحوی‌که مرتب به آقای هاشمی توهین می‌کردند و علیه او می‌نوشتند نمی‌تواند ما را قانع کند؛ بنابراین با راهنمایی آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی حزب اعتدال و توسعه را تأسیس کردیم. در آن زمان ۳۰ نفر عضو شورای مرکزی بودند که همگی عناصر باتجربه و کارآمد بودند. ما از مرحوم دکتر حسن حبیبی نیز در زمینه آگاهی‌های سیاسی خیلی بهره بردیم، ایشان بخش عظیمی از تجربیات سیاسی خود را به حزب منتقل کرد.

افراد دیگر نیز مثل آقای دکتر روحانی تجربیاتشان را منتقل می‌کردند. کار به نحو مطلوبی پیش می‌رفت تا سال ۸۴ که آقای احمدی‌نژاد آمد و تصمیم داشت حزب را منحل کند. شاید دلیلش حضور آقای دکتر نوبخت، دبیر کل حزب، در مناظره‌های تلویزیونی‌ انتخابات ٨۴ بود که خیلی تند علیه ایشان صحبت کرد و خب این حرف‌ها در ذهن آقای احمدی‌نژاد مانده بود و می‌خواست حزب را محدود یا منحل کند، بنابراین تصمیم گرفته شد به‌اصطلاح فتیله حزب را پایین بکشیم.

البته عناصر فرصت‌طلبی هم در حزب وجود داشتند که یک‌مرتبه به سمت آقای احمدی‌نژاد سوق پیدا کردند، در آن هشت سال جلسات حزب به‌طور سالانه تشکیل می‌شد و اعضای حزب از سراسر کشور می‌آمدند. ما هم در تهران جلساتی را هر چندوقت یک‌بار برگزار می‌کردیم تا اینکه در سال ۹۱ تصمیم گرفته شد حزب را فعال کنیم.

ستاد آقای روحانی را در سال ٩٢ بیشتر عناصر اصلی حزب اعتدال و توسعه تشکیل دادند. در سه‌، چهار سال گذشته کم‌و‌بیش حزب رونق گرفت، اما به‌دلیل حضور عناصر پیش‌کسوت حزب در دولت، وقت کمتری صرف فعالیت حزب می‌کردند. حزب مجدد در آستانه سال ۹۶ فعال شد و به نظر من در انتخابات ریاست‌جمهوری، حزب اعتدال و توسعه فعال‌ترین تشکیلات سیاسی بود.

 ناگفته‌های «علی جنتی» درباره‌ی کنسرت‌ها، احمدی‌نژاد و پدر (2)

‌ اینکه فرمودید احمدی‌نژاد می‌خواست حزب را منحل کند، یعنی کار خاصی می‌کرد؟

بله، مثلا ما یک سایت خبری به اسم آفتاب داشتیم که هنوز هم وجود دارد. وزارت اطلاعات سه بار این سایت را فیلتر کرد. چرا؟! فقط به این دلیل که برخی کامنت‌های ذیل خبرها را نمی‌پسندیدند. به این بهانه سه بار سایت را بستند. حتی فردی که مسئول آن سایت بود، هنوز هم برای پاسخ‌گویی به دادگاه می‌رود!

‌ سال ۸۴ وارد ستادهای آقای هاشمی می‌شوید، اما بعد شما به‌عنوان معاون سیاسی وزارت کشور توسط آقای پورمحمدی معرفی می‌شوید. ابایی از کارکردن در دولت احمدی‌نژاد نداشتید؟

خیر، برای اینکه برای من اصل نظام مطرح بود. با اینکه آقای احمدی‌نژاد را اصلا قبول نداشتم و رقیب آقای هاشمی بود، ولی چون آقای پورمحمدی که از دوستان قدیمی دوران تحصیل من بود از من خواست کمک کنم، من پذیرفتم. ایشان هم با آقای احمدی‌نژاد هماهنگ کرده بود.

احمدی‌نژاد، به‌طور نسبی من را می‌شناخت، ولی وقتی حکم من را صادر کردند و جلسه معارفه برگزار شد، بعدها شنیدم که آقای احمدی‌نژاد از همان موقع به آقای پورمحمدی فشار آورده بود که باید او را تغییر دهید. به ایشان گفته بودند کسی معاون سیاسی وزارت کشور شده که در ستاد آقای هاشمی بوده است! از همان زمان فشار آوردند که من را بردارند. آقای پورمحمدی هم مقاومت می‌کرد و به احمدی‌نژاد گفته بود من با موافقت شما او را منصوب کردم و با آبروی افراد بازی نمی‌کنم و ایشان باید حضورش ادامه پیدا کند! بنابراین ایشان تا یک سال مقاومت کرد.

‌در مسیر فعالیت شما مانع‌تراشی هم می‌کردند؟

من آن‌موقع خبر نداشتم. درست است که من آقای احمدی‌نژاد را قبول نداشتم، ولی هیچ‌‌جا برخلاف سیاست‌های ایشان صحبتی نمی‌کردم.

‌ در بحث چینش نیرو در استان‌ها، چقدر توانستید بر اعتدالی‌شدن نیروها تأثیر بگذارید؟

خیلی کم، برای اینکه آقای احمدی‌نژاد نه‌تنها در استانداری‌ها و فرمانداری‌ها دخالت می‌کرد، بلکه برخی از استانداران را هم از بالای سر وزیر کشور خودش منصوب می‌کرد.

‌یعنی اصلا فرصت نمی‌داد که وزیر کشور انتخاب کند؟

خیر، خیلی وقت‌ها به وزیر کشور می‌گفت فردا پرونده فلان آقا را به جلسه هیئت دولت بیاورید، می‌خواهیم او را به یک استانداری منصوب کنیم!

‌دست وزیر کشور هم برای مقاومت باز نبود؟

با حمایت‌هایی که از آقای احمدی‌نژاد می‌شد وزیر نمی‌خواست مخالفت کند. آقای احمدی‌نژاد در انتصاب معاونان سیاسی استانداری‌ها و حتی فرمانداری‌ها هم دخالت می‌کرد. او عموما عناصری را که در سراسر کشور در ستاد ایشان بودند یا ادعا می‌کردند در ستاد ایشان بوده‌اند، در پست‌هایی منصوب می‌کرد.

‌ درنهایت آقای پورمحمدی تسلیم شد یا شما استعفا دادید؟

من استعفا دادم. چون تا هفت، هشت ماه از بحث‌های ایشان با آقای احمدی‌نژاد خبر نداشتم. بعدا بعضی از رسانه‌ها نوشتند که پورمحمدی به‌خاطر فلانی تحت فشار است. من به ایشان گفتم که من آمده‌ام به شما کمک کنم، الان کمک من این است که استعفا بدهم و شما را از زیر فشار خارج کنم. ایشان نهایتا استعفای من را پذیرفت ولی به آقای احمدی‌نژاد گفت من در صورتی موافقت می‌کنم که ایشان بتواند پست دیگری بگیرد. آقای احمدی‌نژاد نهایتا پذیرفت که من برای بار دوم به‌عنوان سفیر به کویت بروم.

‌احیانا از طرف آقای هاشمی یا جریان این طرف به شما خرده نمی‌گرفتند که با دولت همکاری می‌کنید؟

خیر، اتفاقا توصیه آقای هاشمی این بود هرجا که از شما دعوت به کار کردند، بروید و کمک کنید. توصیه آقای هاشمی به من و دیگران این بود که در دولت حضور داشته باشید. برای اینکه فکر می‌کرد هر قدر از عناصر معتدل‌تر در دولت باشند به‌نفع جریان اعتدال است.

‌شما سال ۸۸ کویت بودید، آیا دورادور فعالیتی برای انتخابات سال ۸۸ انجام دادید؟

نه هیچ تحرکی نداشتم.

‌یعنی یک ناظر بی‌طرف بودید؟

بله، من در هر موقعیتی بودم سعی می‌کردم بی‌طرفی خود را حفظ کرده و وظایف قانونی‌ام را درست انجام دهم. سال ٨٠ هم که انتخابات دور دوم آقای خاتمی برگزار شد، اعضای سفارت هم نمی‌دانستند که من به چه کسی رأی می‌دهم. بعدا که آرا را شمردند بعضی از دوستان گفتند ما فهمیدیم که شما به آقای خاتمی رأی دادید. خط من را شناخته بودند. در دوران احمدی‌نژاد هم همین‌طور بود، نه در داخل سفارت و نه جای دیگر تبلیغ نمی‌کردم که به آقای احمدی‌نژاد یا آقای موسوی رأی دهید.

‌ولی گفته بودید که تعداد آرای احمدی‌نژاد خیلی بیشتر بود.

بله، بیشتر بود. کل آرا، حدود ١٩ هزار بود. ۱۱ هزار نفر به آقای احمدی‌نژاد رأی دادند و هفت هزار نفر هم به آقای موسوی، مابقی هم به دیگران رأی دادند.

‌چرا آرای احمدی‌نژاد بیشتر بود؟

آنجا محیط کارگری بود و بیشتر ایرانیان چون کارگر بودند گرایش بیشتری به احمدی‌نژاد داشتند.

‌گفته بودید که مقابل سفارت اعتراضاتی هم انجام شد.

بله، بعد از انتخابات که اعلام شد آقای احمدی‌نژاد برنده انتخاب بوده مثل خیلی کشورهای دیگر آنجا هم ایرانیانی که حضور داشتند؛ ازجمله دانش‌آموزان ایرانی مقابل سفارت تجمع می‌کردند. ما هم از پلیس کویت خواستیم که مراقبت کنند کسی به سفارت حمله نکند و فقط شعارشان را بدهند.

‌تا چند وقت ادامه داشت؟

فکر می‌کنم یک‌هفته‌ای ادامه داشت.

‌ در جریان اتفاقاتی که افتاد از دوستان شما هم کسی را بازداشت کردند؟ که بعد از شما کمک بخواهند؟

نه، به خاطر ندارم. البته برخی از افراد که در ایران دستگیر شدند با من آشنا بودند و ایشان را می‌شناختم‌ ولی ارتباط ویژه‌ای با من نداشتند.

‌ نظر آیت‌الله جنتی درباره احمدی‌نژاد چه بود؟

قبل از انتخابات بسیاری به آقای احمدی‌نژاد توصیه کردند شما کاندیدا نشوید ازجمله پدر من که دو جلسه با ایشان صحبت کرده بودند و آقای احمدی‌نژاد را ترغیب کردند که نامزد نشود چون افراد دیگری بودند که مناسب احراز این پست بودند. ولی نپذیرفت. بعد از انتخاب او به‌عنوان رئیس‌جمهوری و پذیرفتن آن از سوی مقام معظم رهبری، پدرم به‌طور جدی از آقای احمدی‌‌نژاد حمایت می‌کرد. این حمایت‌ها ادامه داشت تا زمانی که احمدی‌نژاد خانه‌نشینی کرد و پدرم جلسه دو، سه‌ساعته‌ای با احمدی‌نژاد داشت که ایشان را قانع کند به محل کار خود بازگردد ولی احمدی‌نژاد قانع نشد و حرف‌هایی زد که نگاه ایشان کاملا عوض شد.

‌ از سال  ۸۹ تا انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۲ در مرکز تحقیقات استراتژیک بودید؟

بله و بیشتر در حوزه سیاست خارجی، کار پژوهشی می‌کردم.

‌ قبل از انتخابات ۹۲ با آقای روحانی ارتباط داشتید، می‌دانستید که می‌خواهند نامزد ریاست‌جمهوری شوند؟

بله، ولی به‌طور رسمی خیلی دیر اعلام کردند که نامزد می‌شوند. دوستانی که با ایشان در ارتباط بودند از مدت‌ها قبل می‌دانستند که چنین قصدی دارند. از اواخر سال ۹۱ ستاد ایشان تشکیل شد.

‌وقتی آقای هاشمی ثبت‌نام کردند شما از او حمایت کردید. تصمیم حزب هم همین بود؟

بله، آقای دکتر جهانگیری و جمعی از دوستان اصلاح‌طلب ستادی را برای آقای هاشمی تشکیل دادند که در میدان هفت‌تیر بود. من هم به اتفاق آقای علی مطهری و جمعی از دوستان به فکر افتادیم که برای جذب اصولگرایان ستادی را فعال کنیم. یکی، دو روز بیشتر از این داستان نگذشته بود که اعلام شد ایشان رد صلاحیت شدند و ما هم آن قضیه را رها کردیم و آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی هم از دکتر روحانی حمایت کردند.

‌ تا زمانی که آقای روحانی به شما پیشنهاد وزارت را بدهند، در تمام این سال‌ها ارتباط شما با آقای روحانی چطور بود؟ به تناسب پست‌ها و مقامات با هم ارتباط داشتید یا رفاقتی هم بین شما برقرار بود؟

هم رفاقت بود و هم رابطه کاری بود. من در دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی مسئول کمیته فرهنگی-اجتماعی بودم؛ ولی در بسیاری از سفرهایی که آقای روحانی برای پیگیری مسئله هسته‌ای داشتند، ایشان را همراهی می‌کردم؛ از‌جمله در سفر به استرالیا، تونس، فرانسه – دیداری که با آقای ژاک ‌شیراک داشتند – و آلمان.

‌ شما آقای روحانی را در این سال‌ها می‌شناختید و بعدا هم در دولت ایشان وزیر شدید. چه شد که به وزارت رسیدید؟ آقای روحانی چه رویکردی در قبال وزرا داشتند؟ آیا از شما حمایت کردند؟ درباره استعفایی که دادید، از آقای روحانی دلگیر شدید؟

رفاقت ما از سال ۴۳ شروع شد؛ یعنی ۵۳ سال قبل. در مقاطع مختلفی هم با هم همکار بودیم؛ در شورای سرپرستی صداوسیما، دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی و مرکز تحقیقات استراتژیک، از نزدیک با ایشان کار کرده‌ام. ایشان کاملا من را می‌شناسند و دیدگاه‌های من را قبول دارند. من هم دیدگاه‌های ایشان را قبول دارم. به‌هرحال درباره استعفا از وزارت ارشاد با آقای دکتر روحانی مشکلی نداشتم.

‌ روحانی بعد از ریاست‌جمهوری فرقی کرده است؟

از نظر فکری نه، نظرات‌شان همان نظرات گذشته است؛ اما از نظر عملکرد بالاخره وقتی رئیس‌جمهور می‌شوید، باید ملاحظه خیلی جاها را داشته باشید. مثلا در همین دوره، خودشان گفتند که «من سه خانم را برای سه وزارتخانه کاندیدا کردم؛ ولی نشد». نگفتند چرا نشد، حتما ملاحظاتی بود یا فشاری در کار بود.
خیلی کارهای دیگر هم ایشان می‌خواست انجام دهد که نشد. حتما ملاحظاتی در کار بوده است؛ اما ایشان از نظر دیدگاه تفاوتی نکرده‌اند.

‌در دوره جدید پیشنهادی به شما داشتند؟

تاکنون خیر.

‌چطور شد که رئیس ستاد انتخابات شدید؟ پیشنهاد خودتان بود یا پیشنهاد دکتر روحانی؟

پیشنهاد ایشان که نبود. از اوایل اسفند سال گذشته در حزب اعتدال و توسعه تصمیم گرفتیم که فعالیت انتخاباتی را شروع کنیم و ستاد تشکیل دهیم. آن زمان بقیه دوستان مسئولیت دولتی داشتند؛ مثل آقای دکتر نوبخت، آقای دکتر واعظی و دیگران. آنها نمی‌توانستند رسما مسئولیت ستاد را برعهده بگیرند؛ به‌همین‌دلیل از من خواستند که مسئولیت ستاد را برعهده بگیرم. بعدا که آقای شریعتمداری به‌عنوان رئیس ستاد آقای روحانی منصوب شد، از من خواست که مسئولیت تبلیغات و اطلاع‌رسانی ستاد را عهده‌دار شوم؛ اما به ‌خاطر تعهداتی که در حزب اعتدال و توسعه داشتم، نپذیرفتم؛ اما نهایتا برای همکاری با ستاد مرکزی دوستان حزب از من خواستند که بیشترین وقت خود را صرف تبلیغات ستاد کنم.

‌ دوره معرفی کابینه بحث‌های بسیاری درباره نقش آقای واعظی، نوبخت و نهاوندیان مطرح شد. به جز آقای نهاوندیان، آقای نوبخت و آقای واعظی عضو حزب اعتدال و توسعه هستند. ‌آقای روحانی چقدر تحت تأثیر این چهره‌ها هستند؟

نمی‌توان گفت که آقای روحانی تحت تأثیر است. آقای دکتر روحانی کلا تحت تأثیر قرار نمی‌گیرند؛ ولی به اشخاصی که شما اشاره کردید، خیلی اعتماد دارند. طبیعتا با این چهره‌ها بیشتر از همه مشورت کرده‌اند. آقای روحانی پیشنهادهای همه گروه‌ها را برای کابینه گرفتند. از آقای دکتر جهانگیری تا فراکسیون‌های مجلس و حتی افراد عادی که پیشنهادهایی داشتند. خودشان بعضی‌ها را می‌شناختند یا قبول می‌کردند یا رد می‌کردند. درباره بعضی از گزینه‌ها مشورت می‌گرفتند. دو، سه نفری که شما نام بردید، جزء کسانی بودند که با آنها مشورت می‌کردند.

‌ آقای روحانی چه قدر افراد را طرف مشورت قرار می‌دهند و چه قدر به این مشورت‌ها توجه می‌کنند؟ آیا ایشان اساسا خود‌رأی هستند؟

خیر، ایشان مشورت می‌کنند و در مسائل خیلی با احتیاط رفتار می‌کنند. این‌طور نیست که شتاب‌زده تصمیم بگیرند. مثل احمدی‌نژاد نیست که صبح بیدار می‌شد و تصمیمات خلق‌الساعه می‌گرفت. کاری را که می‌خواهد انجام دهد، با افرادی که می‌داند در آن کار صاحب‌نظر هستند، مشورت می‌کند.

‌در بحث انتصابات کابینه گفتید که آقای روحانی به دکتر واعظی و دکتر نوبخت و آقای نهاوندیان خیلی اعتماد دارد… . آیا به آنها گفتید که چرا در این دوره تا این اندازه محل اثرگذاری واقع شده‌اید؟

اتفاقی که نیفتاده است! این چهره‌ها در زمان غربت آقای روحانی، با ایشان کار کردند. آقای دکتر نوبخت معاونت امور اقتصادی و آقای دکتر واعظی معاونت سیاست خارجی را در مرکز تحقیقات بر‌عهده داشتند. آقای دکتر روحانی با اینها از نزدیک کار کرده است و این اعتماد در طول زمان به وجود آمده است.

‌خب شما را هم از خیلی سال‌های گذشته می‌شناسند.

بله، ممکن است ایشان ملاحظاتی داشته باشند که من در کابینه نباشم؛ ولی با من هم اگر خصوصی جلسه‌ای داشته باشند، شاید مورد مشورت قرار گیرم.

‌ شما این انتقادات را به آقای نوبخت و واعظی منتقل کردید؟

انتقاد کنیم که چرا شما مورد اعتماد روحانی هستید؟!

‌ نه، اینکه چرا مهره‌چینی‌های اصلی را این دو نفر انجام دادند؟

خیر، این دو نفر مهره‌چینی نکرده‌اند. گروه‌های مختلف افرادی را معرفی می‌کردند برای یک وزارتخانه، آقای دکتر روحانی که به‌تنهایی نمی‌توانست درباره افراد تحقیق کند. این مسئله را باید واگذار می‌کرد به عده‌ای که بتوانند این تحقیقات را انجام دهند. این چهره‌ها تصمیم‌گیر نبودند، اما ممکن است در تصمیم‌سازی مؤثر باشند.

‌ اما تصمیم‌سازی مهم‌تر از تصمیم‌گیری است! دلخور نیستید که با توجه به آن سابقه و آشنایی دیرینه با دکتر روحانی، برخی از چهره‌های حزب اعتدال و توسعه بیشتر مورد وثوق آقای روحانی هستند و شما بیشتر متمرکز بر فعالیت‌های حزبی هستید.

خیر، من به آقای دکتر روحانی ارادت دارم ولی حمایت من از ایشان چه در انتخابات و چه اکنون بر اساس منافع ملی کشور است نه بر اساس رفاقت شخصی. کشور با مشکلات زیادی روبه‌رو است و من اعتقاد دارم که ایشان توانایی حل‌وفصل این مشکلات را دارد.

‌ در ماجرای استعفا با پدرتان مشورت کردید؟ یا نظر استمزاجی از ایشان گرفتید؟!

من فقط به ایشان اطلاع دادم.

‌ به‌نظر می‌رسید ماجرای اجرای موسیقی در مشهد و انتقاد آقای روحانی برای استعفای شما جرقه‌ای بود.

بعضی فکر می‌کردند، ایشان وقتی تذکر دادند که وزیر نباید عقب‌نشینی بکند، تعریض به من بوده، درحالی‌که ایشان می‌خواستند تأکید کنند وزارت ارشاد باید وظیفه خود را عمل کند و کاری نداشته باشد که دیگران چه می‌گویند. ایشان اخیرا هم در مجلس گفتند که وزارت ارشاد وظایفی دارد یا این وظایف را از آن بگیرید یا اگر این وظایف را دارد دیگر کسی نمی‌تواند در آن دخالت کند.

‌ از طرف کسانی که در مشهد بودند آیا پیغامی برای شما فرستادند؟

خیر.

‌ خودتان وقتی با آن مقاومتی که در مشهد بود روبه‌رو می‌شدید، یا در ماجرای قم، واکنش‌تان چه بود؟

من از همکارانم حمایت می‌کردم. در طول سه سالی هم که در وزارت ارشاد بودم این‌طور نبود که در مشهد مطلقا کنسرت برگزار نشود. در همان زمان هم در منطقه قاسم‌آباد مشهد در یک سالن ۲۰۰، ۳۰۰نفره هر هفته کنسرت برگزار می‌شد ولی افراد محدودی دعوت می‌شدند.

‌ نرفتید آقای علم‌الهدی را ببینید؟

در سفرهایی که به مشهد داشتم با ایشان هم صحبت می‌کردم، منتها ایشان عقاید خاص خودش را داشت و از اهرم‌های خاص هم استفاده می‌کرد. دادستان مشهد هر کنسرتی که نمی‌خواست برگزار شود را لغو می‌کرد. این اواخر در سایر شهرهای استان خراسان هم مثل سبزوار کنسرت سالار عقیلی و در نیشابور کنسرت آقای شهرام‌ ناظری و کیهان کلهر را لغو کردند. حتی آقای قربانی خواست در چناران کنسرت برگزار کند باز هم مانع شدند.

‌آقای جنتی، پدر شما عضو شورای نگهبان شدند و بعد هم دبیری آن را بر عهده گرفتند. از یک مقطعی به بعد اتفاقاتی می‌افتد که خیلی‌ها خودآگاه و ناخودآگاه مرجع آن را پدر شما می‌دانند؛ مثل ردصلاحیت‌ها از مجلس چهارم به این‌سو. کسانی که در این سال‌ها ردصلاحیت می‌شدند آیا به شما مراجعه می‌کردند تا این موارد حل‌وفصل شود؟

به‌کرات! در طول سه دهه گذشته افرادی که ردصلاحیت می‌شدند به من مراجعه می‌کردند و من هم گاهی مسائل را منتقل می‌کردم یا برای آنان درخواست ملاقات می‌کردم.

 دیگر بحث سیاسی نمی‌کنیم تا احترام‌ها حفظ شود

‌به نتیجه‌ای منتج می‌شد؟

 

خیلی کم.

‌دوباره هم مراجعه می‌کردند؟

بله، بارها پیش آمده بود برخی افراد ردصلاحیت‌شده سال‌ها بعد هم در جایی من را می‌دیدند ابراز گله‌مندی می‌کردند. بااین‌حال پدرم بارها گفته‌اند شورای نگهبان ۱۲ عضو دارد و برای اینکه صلاحیت کسی تأیید شود، حداقل هفت عضو باید صلاحیت او را تأیید کنند. البته ایشان در بین اعضای شورای نگهبان صاحب نفوذ بیشتری هستند و خیلی‌ها به نظر ایشان احترام می‌گذارند و از این نظر، تأثیرگذاری بیشتری دارند. اما درهرحال نظر اکثریت شورا ملاک است.

‌شما درباره حرف‌هایی که در مورد ایشان و درباره نقششان در بررسی صلاحیت‌ها مطرح می‌شود ناراحت می‌شوید؟ اصلا شده تابه‌حال این حرف‌ها را منتقل کنید؟

روندی که در شورای نگهبان وجود دارد این احساس را به وجود آورده که گرایش‌های سیاسی اعضا در تأیید و ردصلاحیت‌ها دخالت دارد. شورای نگهبان در انتخابات حکم داور را دارد و داور باید کاملا بی‌طرف باشد، نمی‌تواند یک‌طرفه عمل کند. وقتی یک یا دو عضو شورای نگهبان رسما و صریحا از یک کاندیدا حمایت می‌کنند؛ این خلاف رویه ‌داوری است که انتظار می‌رود شورای نگهبان داشته باشد. در همین انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری دو نفر از اعضای محترم شورای نگهبان در قم رسما با آقای رئیسی بیعت کردند. خب، یک‌وقت رأی مخفی می‌دهند اشکالی ندارد به هر کسی تشخیص می‌دهند رأی بدهند، اما اینکه به‌طور رسمی از یک کاندیدا حمایت کنند، خلاف رویه‌ای است که از شورای نگهبان به‌عنوان یک داور انتظار می‌رود.

‌راجع به این مسئله با پدر صحبت می‌کنید؟

زیاد صحبت کرده‌ام.

‌مراودات خانوادگی شما به چه صورت است؟ چه‌قدر همدیگر را می‌بینید؟

بسیار خوب است. مجموعه خانواده ما؛ یعنی من به‌همراه فرزندان، نوه‌ها و همسرانشان، تا یک‌سال‌ونیم قبل که مادرم در قید حیات بودند، هر هفته به منزل پدر سر می‌زدیم. بعد از فوت مادرم، فاصله رفت‌وآمدهای ما بیشتر شد. به دلیل اینکه پدر یک هفته‌درمیان به قم می‌روند، به‌ویژه بعد از انتخاب ایشان به‌عنوان رئیس مجلس خبرگان بیشتر به قم سر می‌زنند بنابراین ما هم هر دو هفته یک‌بار به ایشان سر می‌زنیم.

‌سایر برادران هم همین قاعده را رعایت می‌کنند؟

برادرم، محمد که در تهران هست، بیش از من به پدر سر می‌زند.

‌ پدر در تهران کجا زندگی می‌کنند؟

از ابتدا که ایشان به تهران آمدند و عضو شورای نگهبان شدند، در منزلی کنار ساختمان شورای نگهبان اسکان پیدا کردند. در اوایل دهه ۶٠ چندسالی با مرحوم آیت‌الله خزعلی به‌طور مشترک آنجا زندگی می‌کردند. بعدا مرحوم خزعلی منزل دیگری تهیه کردند، اما پدر از آن زمان همان‌جا سکونت دارند.

‌ بعد از فوت مادر، حاج‌آقا تنها زندگی می‌کنند؟

خیر، ازدواج کرده‌اند. چون سن ایشان بالاست و نیاز به مراقبت دارند. بعد از فوت والده، من یا برادرم باید شب‌ها در کنار ایشان می‌ماندیم یا ایشان را به منزل خودمان دعوت می‌کردیم که شب‌ها تنها نباشند و امکان مراقبت از ایشان فراهم شود. این وضعیت نمی‌توانست ادامه پیدا کند. باید فردی دائما از ایشان مراقبت می‌کرد. از این منظر معتقدم کار درستی انجام دادند.

‌چقدر بین شما و پدرتان بحث سیاسی درمی‌گیرد؟ یا اینکه این‌قدر بحث کرده‌اید، دیگر منصرف شده‌اید و به مباحث خانوادگی می‌پردازید؟

بیشتر بحث‌های ما خانوادگی است. در دوره آقای احمدی‌نژاد، خیلی بحث سیاسی داشتیم و همیشه هم در دو جبهه بودیم. بعد از آن، من دیگر بحث نمی‌کنم، چون ممکن است به جدال بینجامد و احترام ایشان خدشه‌دار شود. به‌همین‌دلیل بیشتر به مباحث خانوادگی می‌پردازیم.

‌هنوز هم به شما سفارشی می‌شود که به پدر منتقل کنید؟ یا چون از اختلاف سلیقه شما اطلاع دارند، حجم این سفارشات کمتر شده است؟

بعضی‌ها که کاری دارند، به من متوسل می‌شوند تا از ایشان وقت ملاقات بگیرم.

‌در انتخابات خبرگان و ماجرای فهرست‌هایی که پیش آمد، آقای جنتی جزء آخرین نفراتی بودند که وارد خبرگان شدند، خودشان حس خاصی نسبت به این نتیجه نداشتند؟

حقیقتا من اصلا با ایشان وارد این بحث نشدم.

‌خودشان چطور؟

نه ایشان هم با من دراین‌باره صحبتی نداشتند.

‌در کارها با شما مشورتی می‌کنند؟

در برخی موارد در امور خانوادگی اگر موضوعی پیش بیاید مشورت می‌کنند.

‌با توجه به اینکه در بالاترین جایگاه خبرگان هستند، پیش آمده مطلبی را دراین‌باره با ایشان مطرح کنید؟

خیر.

‌پس ظاهرا رابطه را در همان حد پدر و فرزندی حفظ کرده‌اید.

سعی من این است که احترام ایشان را کاملا حفظ کنم و ایشان هم البته نسبت به همه ما محبت دارند و احترام ما را حفظ می‌کنند. من بسیار تلاش دارم که این رابطه عاطفی بین ما محفوظ بماند.

از فوت آقای هاشمی چه احساسی داشتند؟ آیا ناراحت شدند؟

خب بله، ایشان در اولین جلسه شورای نگهبان هم ابراز تأسف کردند که در رسانه‌ها هم پخش شد.

‌ با توجه به سابقه حضور شما در مشهد، با آقای رئیسی یا قالیباف سابقه آشنایی دارید؟

بله، با آقای رئیسی بعد از انقلاب آشنایی پیدا کردم. ایشان بیشتر در قوه قضائیه بودند، با هم ارتباط داشتیم. در دوره وزارت من هم، زمانی که ایشان دادستان بودند، جلسات مشترکی داشتیم. با آقای قالیباف هم در دوره وزارت همکاری خوبی داشتیم. البته ایشان را از سال ١٣۶٨ که استاندار خراسان بودم به‌خوبی می‌شناختم.

 دیگر بحث سیاسی نمی‌کنیم تا احترام‌ها حفظ شود

‌الان چه می‌کنید؟

استراحت می‌کنیم. مصاحبه می‌کنیم! ملاقات می‌کنیم، فعالیت‌های حزبی داریم و بعضی‌وقت‌ها هم مطالبی می‌نویسیم!

‌چه فعالیت اقتصادی‌ای انجام می‌دهید؟

هیچ فعالیت اقتصادی‌ای ندارم. 


منبع: برترینها

راهنمای تاریخ گردی در شهرستان سلماس

ماهنامه همشهری سرزمین من – رضا یوسفی: شهرستان سلماس یکی از شهرهای استان آذربایجان غربی است که از یک سو به سواحل شمالی دریاچه ارومیه راه دارد و از سوی  دیگر به مرکز ترکیه کنونی یا همان عثمانی و روم در سده های کهن تر؛ شهری که سابقه سکونت طولانی در آن وجود دارد.

آثار تاریخی به جا مانده از سده های پیش از میلاد مسیح تا دوره ساسانیان و سپس دوران اسلامی و حتی قرن معاصر، گواهی بر این مدعاست. به نحوی که آثار مختلفی در این شهر و اطرافش می توان دید؛ از تمدن دوران ماد و هخامنشی که در تپه های باستانی سلماس و اطرافش کشف شده گرفته تا سنگ نگاره معروف «خان تختی» در دوره ساسانی و چندین کلیسای تاریخی در سده های بعدی به دست توانای اهل فن، بنا شده است.

حتی پس از زلزله معروف سال ۱۳۰۹ خورشیدی هم یک حمام سنتی و زیبا در این شهر ساخته شده است. سفر به سلماس، سفری است که از کنار ساحل آرام دریاچه ارومیه شروع می شود و تا عمق تاریخ پیش می رود؛ سفری که در آن می توانید به دیدار بناهای تاریخی زیبایی بروید.

راهنمای تاریخ گردی در شهرستان سلماس

کلیسای تاریخی

این کلیسای تاریخی که در اواخر دوره صفوی بنا شده، «گئورگ مقدس» نام دارد و از آن جا که در روستای «هفتوان» قرار گرفته، به نام همین روستا مشهور شده است. این کلیسا یک بار در سال ۱۳۰۱ خورشیدی و بار دیگر پس از زمین لرزه ۱۳۰۹ خورشیدی آسیب دید و دوباره بازسازی شد ه است. کلیسای هفتوان به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

کجا بمانیم؟

انتخاب های مختلف: در شهر سلماس علاوه بر یک هتل و یک مهمانپذیر، از اتاق های «خانه معلم» هم می توانید استفاده کنید.

راهنمای تاریخ گردی در شهرستان سلماس

چطور برسیم؟

گذر از ساحل دریاچه: سلماس در ۸۰۰کیلومتری تهران، ۱۷۵ کیلومتری تبریز و ۹۵ کیلومتری ارومیه است و برای رسیدن به آن باید از کنار دریاچه ارومیه بگذرید.

از تهران و مرکز: ابتدا خود را به تبریز برسانید. سپس وارد جاده مرند شوید، اما قبل از مرند و در شهر کوچک «صوفیان» مسیر سمت چپ را انتخاب کنید تا به «شبستر» و «تسوج» رفته، بعد از آن ها به سلماس برسید.

از غرب: ابتدا از مسیر مهاباد خود را به ارومیه برسانید و از کمربندی شمالی ارومیه با بزرگراه خاتم الانبیا وارد جاده سلماس شوید.

وسایل نقلیه عمومی: از سایت های payaneh.ir و safar724.com برای خرید بلیت اتوبوس برون شهری و از سایت raja.ir برای خرید بلیت قطار به مقصد سلماس استفاده کنید. ایستگاه را آهن سلماس در ۱۵ کیلومتری شمال این شهر است.

کجا بگردیم؟

از کلیسا تا کتیبه و حمام: جاذبه های تاریخی سلماس، هم در داخل و هم در اطراف شهر پراکنده اند و برای دیدن شان باید وقت بگذارید.

مشهورترین دیدنی ها را در روستاهای اطراف سلماس ببینید.

حمام شیخ: این حمام در خیابان امام (ره)، در داخل شهر سلماس بین میدان انقلاب و مدرس، نبش خیابان سوره ای (پشت شعبه پست بانک) قرار دارد. پس از زلزله سال ۱۳۰۹ عملیات ساخت این حمام در بخش های نوساز شهر آغاز شد.

 راهنمای تاریخ گردی در شهرستان سلماس
ساخت این حمام سه سال طول کشید و اگرچه مصالح نسبتا جدید در آن به کار رفته، اما سبک معماری اش سنتی و در بخش هایی هم الهام گرفته از معماری گرجی است. برای ساخت دیوارها از سنگ و آجر استفاده شده و رج های آجر در مجاورت دیوار سنگی، با هدف جلوگیری از نفوذ نم بوده است. گنبد اصلی سربینه حمام هم روی هشت ستون سنگی و تراشکاری شده، استوار است. این حمام حالا موزه مردم شناسی سلماس و برای بازدید از آن باید بلیت تهیه کنید.

کتبه خان تختی: از سلماس که بیرون بزنید و وارد جاده ارومیه شوید، ۱۲ کیلومتر بعد از سلماس، درست رو به روی سه راه «سِرُو» کتیبه خان تختی را در سمت چپ تان خواهیددید که به جاده هم بسیار نزدیک است. این سنگ نگاره که بیش از یک هزار و ۷۰۰ سال قدمت دارد، مربوط به دوره ساسانیان است و اردشیر بابکان و پسرش شاپور یکم را نشان می دهد که سوار بر اسب هستند و جلوی هر کدام هم پیاده ای ایستاده است.

 راهنمای تاریخ گردی در شهرستان سلماس
سلماس در دوره اشکانیان، یکی از مناطق مورد مناقشه بین ایران و رومیان بوده و نهایتا صحنه پیروزی لشکر ایران بر رومیان، روی این لوح بزرگ سنگی حکاکی شده است. دو نفر پیاده، دو نجیب زاده ارمنی اند که درحال تقدیم هدایا به اردشیر اول و ولیعهدش (پس از سلطه کامل ساسانیان بر آذربایجان) هستند.

کلیساها: در روستاهای اطراف سلماس، چندین کلیسای قدیمی و تاریخی را می توانید ببینید. در جنوب غربی سلماس که وارد خیابان ملت شوید، در همان ابتدای جاده «تازه شهر» خروجی روستای «هفتوان» را در سمت چپ تان می بینید.

در این روستا که فاصله خیلی کمی از سلماس دارد، کلیسای گئورگ مقدس یا هفتوان را خواهید دید که در سال ۱۶۵۰ میلادی (۱۰۲۸) خورشیدی بنا شده است و داخل یک باغ با درختان فراوان و کهنسال قرار دارد. این جاده فرعی را که ادامه دهید به روستای «مَلحَم» می رسید که اگرچه بخش هایی از کلیسایش خراب شده، اما دیدن سنگ قبرهای گورستان ارامنه اش خالی از لطف نیست.

 راهنمای تاریخ گردی در شهرستان سلماس
به جاده که برگردید، کمی جلوتر و باز هم در سمت چپ تان به فرعی روستای «خسروآباد» می رسید و دو کلیسای قدیمی اش؛ وانگ و مارسرکیس، را می توانید ببینید. در جاده «تازه شهر»، مسیرتان را به غرب ادامه دهید تا قبل از «تازه شهر»، خروجی روستای «پته ویر» را در سمت چپ تان ببینید که کلیسای حضرت یعقوب در آن روستاست.

قلعه ها: قلعه «پیرچاوش» بر فراز کوهی به همین نام در نزدیکی کتیبه خان تختی و هچنین قلعه و دخمه های معروف روستای «چهریق» (بعد از تازه شهر و کتبان)، نشان دهنده تمدن کهن سلماس و سکونت مردم در هزاره اول پیش از میلاد در این منطقه است.

راهنمای تاریخ گردی در شهرستان سلماس 


منبع: برترینها

​مهلت ۳ روزه بارزانی به بغداد

به گزارش روزنامه فرامنطقه‌ای القدس العربی، مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق روز سه‌شنبه در جریان کارناوالی در شهرستان سوران در حمایت از همه‌پرسی استقلال گفت: اگر جایگزین واقعی ظرف سه روز وجود نداشته باشد غیرممکن است که همه‌پرسی را به تاخیر بیندازیم و در صورت وجود جایگزین تضمین‌کننده حقوق‌مان در ۲۵ سپتامبر جشن می‌گیریم و جشن‌های مردمی برگزار می‌کنیم و اگر به جایگزین واقعی دست نیابیم همگی در همه‌پرسی رای می‌دهیم. وی افزود: تصمیم همه‌پرسی تصمیمی ملت کردستان است نه یک شخص یا حزب خاص.

بارزانی از تمام شرکت‌کنندگان در کارناوال خواست پرچم اقلیم کردستان را به دست بگیرند و پرچم احزاب کردستانی را پایین بیاورند. رئیس اقلیم کردستان عراق بار دیگر گفت: در مشارکت با بغداد موفق نشدیم و از این رو باید دو همسایه دوست و عزیز برای هم باشیم و برای ما راهی جز همه‌پرسی باقی نمانده است. از ما می‌خواهند از خطر سبز ترسیم شده در مرزهای کردستان عراق عقب‌بنشینیم اما ما به آنها می‌گوییم هرگز آماده بحث در این باره نیستیم. خط سبز همان خطی است که پل بریمر حاکم مدنی آمریکایی در عراق در دهه ۹۰ قرن گذشته ترسیم کرد که خط تماس بین نیروهای ارتش عراق و پیشمرگ‌ها را در زمان صدام تشکیل می‌داد.

بارزانی گفت: آری به همه‌پرسی به معنای اعلام استقلال نیست بلکه سرآغاز مذاکرات جدی با بغداد بر سر مسائل پیچیده است. وی تصریح کرد، قطع حقوق کارمندان اقلیم به منزله عملیات انفال دیگری است که ملت کردستان با آن روبه‌رو شدند. دولت کنونی عراق دولتی دینی است نه فدرالی و ما می‌خواهیم مستقل شویم. ما به دنبال مناصب در بغداد نیستیم.

رئیس اقلیم کردستان عراق ادامه داد: به خوبی می‌دانیم تمامی قوانین پارلمان عراق علیه اقلیم کردستان است. همچنان بعضی معتقدند ما درباره پست‌های اصلی و وزارتی با بغداد مذاکره خواهیم کرد آنها نمی‌دانند که این مرحله تمام شده است. من به تمام دوستانم می‌گویم با ما با زبان تهدید حرف نزنید چون ما تهدید هیچ کس را نمی‌پذیریم و بعد از استقلال همسایگان خوبی خواهیم بود و علیه هیچ جناحی متوسل به زور نمی‌شویم. العبادی: نه الان و نه در آینده درباره استقلال کردستان مذاکره نمی‌کنیم
 

این در حالی است که حیدر العبادی، نخست وزیر عراق نیز روز سه‌شنبه گفت، با هر گونه همه‌پرسی استقلال کردستان عراق مخالف است و این همه‌پرسی از نظر او مردود است چه الان باشد یا در آینده. چه در منطقه اقلیم باشد یا در مناطق مورد مناقشه. این موضع گیری العبادی در واکنش به اظهارات اخیر بارزانی است که گفته بود، در صورت وجود تضمین‌ مذاکرات درباره استقلال در آینده حاضر به تعلیق همه‌پرسی است. العبادی تمامی احتمالات را در قبال مداخله نظامی در کرکوک که ساکنان آن عرب، کرد و ترکمان هستند، باز گذاشت. نخست وزیر عراق تاکید کرد: در صورتی که شهروندان کرکوک در معرض خطر قرار بگیرند وظیفه شرعی ما حمایت از آنها و برقراری امنیت است.

وی افزود: ما صراحتا به پلیس کرکوک گفتیم باید به وظایفش در برقراری امنیت عمل کرده و به ابزار سیاسی تبدیل نشود. نخست وزیر عراق تصریح کرد، امنیت کرکوک منوط به نیروهای آسایش و نیروهای پلیس عراق وابسته به دولت فدرال است. العبادی در واکنش به طرح جایگزین سازمان ملل درباره همه‌پرسی گفت: بغداد با اقلیم مذاکراتی را که سه سال به طول می‌انجامد را آغاز خواهد کرد.سازمان ملل به مسعود بارزانی پیشنهاد کرده است، مقابل صرف نظر از برگزاری همه‌پرسی حاضر است به دستیابی به توافق بین بغداد و اربیل در بازه زمانی سه ساله کمک کند.

العبادی گفت: در صورتی که به راه حلی نرسیم کردها راه‌هایی طبق قانون اساسی بیابند. من مخالف درگیری مسلحانه با اقلیم کردستان هستم. وی تصریح کرد: دولت مخالف برگزاری همه‌پرسی حتی روی مرزهای مارس ۲۰۰۳ است تصمیمات سه گانه قوا در مخالفت با همه‌پرسی است که همگی طبق قانون اساسی است اگر همه‌پرسی برگزار شود باید طبق مذاکره و قانون اساسی باشد. نخست وزیر عراق تاکید کرد: اکثر کشورهای غربی از جمله آمریکا به ما گفته‌اند که از همه‌پرسی یا هر گونه منطقه‌ای تحت نظارت بغداد نباشد حمایت نمی‌کنند. وی افزود: مخالف مداخله دیگر کشورها در امور داخلی عراق هستم و کردها باید دست از همه‌پرسی بردارند و پای میز مذاکره بیایند. تشکیل دولتی قومی و مذهبی عاقلانه نیست.

نخست وزیر عراق ادامه داد: ما برای یک منطقه یا شهر یا یک قطعه زمین هرگز نخواهیم جنگید و جنگ کاملا از نظر ما مردود است. بغداد هرگز بر سنجار یا مناطق مورد مناقشه مستولی نمی‌شود چراکه ساکنان این مناطق همان کسانی هستند که بر مناطق‌شان حکومت خواهند کرد. وی اظهار داشت: به جای اینکه وارد درگیری در این مناطق شویم می‌خواهیم با هم برای حمایت و تامین امنیت این مناطق همکاری کنیم. نمی‌توان عراق را در حال حاضر به وضعیت زمان دیکتاتوری کرد که تمام جریان‌ها در معرض ظلم قرار داشتند.

العبادی تاکید کرد، طرح‌های خبیثانه پشت درخواست‌های تحریک‌های آمیز از دو طرف است و هرگز هیچ مجازات و فشاری علیه شهروندان کرد اتخاذ نخواهد شد اما احتمال اتخاذ تدابیر حقوقی علیه برخی شخصیت‌ها وجود دارد. نخست وزیر عراق فاش کرد، به نیچروان بارزانی نخست وزیر اقلیم کردستان عراق ابلاغ کرده تسلط زوری بر نفت کرکوک امری رد شده است و برای بازگرداندن آن تلاش خواهد کرد. وی افزود:‌ جناحی که مانع اجرای ماده ۱۴۰ می‌شود همان کسی است که به دنبال تسلط بر مناطق مورد مناقشه است. العبادی تاکید کرد: هیچ دولتی جز اسرائیل به استقلال کردستان کمک نمی‌کند. برخی گروه‌های کرد معتقدند تل‌آویو در راستای حمایت از همه‌پرسی در آمریکا نفوذی دارد اما لابی اسرائیلی درگیر مسائل خاص خودش است.


منبع: بهارنیوز

ناگفته‌های کمال تبریزی از یک انتخاب

این کارگردان سینمای ایران در ابتدای سخنانش با اشاره به روند انتخاب فیلم توضیح داد: از میان ۱۰۳ فیلم اکران شده در مرحله‌ی اول، ۱۰ فیلم انتخاب شد و پس از بحث‌ها و گفتگوها به چهار فیلم و سرانجام به یک فیلم رسیدیم. به گفته‌ی ‌کمال تبریزی، فیلم «نفس» با اکثریت آرا برای معرفی به آکادمی اسکار انتخاب شد و رقابت نزدیکی بین ۴ فیلم نبود و «نفس» بیشترین رای را آورد، البته فیلم‌های دیگر هم رای آوردند اما رای کمتری. او در پاسخ به اینکه آیا فیلم «نفس» می‌تواند نماینده مناسبی برای معرفی به آکادمی اسکار باشد؟ پاسخ داد: ما به‌صورت مطلق نمی‌توانیم بگوییم این فیلم قطعا مناسب است اما با توجه به موقعیت این فیلم نسبت به فیلم‌های دیگر، به نظرم انتخاب مناسب‌تری است.

تبریزی در عین حال مطرح کرد: همه فیلم‌ها واجد ارزش‌های خود بوده و فیلم‌های خوبی هستند اما فیلم «نفس» چند ویژگی دارد؛ از جمله اینکه با توجه به موضوع فیلم و نوع روایت‌اش مخاطب غیر ایرانی را بیشتر جذب می‌کند و برای آنها تازگی دارد و تصویر متفاوتی از ایران ارایه می‌دهد. وی ادامه داد: نکته‌ی بعدی این بود که برای اولین‌بار یک بانوی فیلم‌ساز ایرانی، فیلمش به آکادمی اسکار معرفی می‌شود و این ممکن است در قضاوت نهایی تاثیر داشته باشد.

این عضو هیات انتخاب فیلم ایرانی به اسکار در بخش دیگری از این‌گفت‌وگو در پاسخ به اینکه آیا از نظر پخش کننده خارجی فیلم‌ها بحث زیادی درباره‌ی انتخاب فیلم بود و رقابت نزدیک؟ توضیح داد: متاسفانه چون فیلم‌های موجود پخش‌کننده‌های خارجی قوی نداشتند، بنابراین خیلی نتوانستیم در این زمینه بحث کنیم و به قولی رقابت نزدیکی بین فیلم‌ها نبود. به نظرم در میان فیلم‌های موجود «نفس» می‌تواند نماینده بهتری برای کشورمان باشد و اگر تهیه‌کننده یا تهیه‌کنندگانش بتوانند شرایط مناسبی برای پخش خارجی آن فراهم کنند، دور از انتظار نیست که اتفاقات خوبی برای آن بی‌افتد. تبریزی درباره‌ی برخی اخبار غیر رسمی و فضاسازی‌های غیر حرفه‌ای که در چند روز اخیر درباره اسکار اتفاق افتاد،خاطرنشان کرد: متاسفانه جریانی در کشورمان به‌وجود آمده که برخی در فضای مجازی به خودشان اجازه می‌دهند حرفی را که پایه و اساسی ندارد، نقل کنند. غافل از آنکه این روند از آداب اخلاقی و حرفه‌ای رسانه‌ای به دور است. او تصریح کرد: به نظرم برخی از این اخبار قطعا می‌تواند از سوی هیات انتخاب و معرفی فیلم ایرانی به اسکار پیگیرد قانونی داشته باشد. 


منبع: بهارنیوز

​قاتل آتنا اصلانی اعدام شد

اسماعیل جعفرزاده رنگرز صبحگاه امروز به جرم تجاوز به عنف و قتل دختر هفت‌ ساله پارس‌آبادی در ملاء عام به دار آویخته شد. وی ۲۸ خرداد ۱۳۹۶ با نقشه از پیش تعیین شده آتنا اصلانی را به داخل مغازه خود کشیده و بعد از عملی کردن نقشه شوم خود، او را به قتل رساند.


منبع: بهارنیوز

​منابع آب ایران گرفتار قوانین فرسوده

 ۱۹ سپتامبر مصادف با ۲۸ شهریورماه هر سال عنوانی را با خود یدک می کشد که شاید فقط و فقط براساس دغدغه حفظ آب موجود در جهان مورد توجه قرار گرفت. وضعیت آب در جهان در شرایطی قرار دارد که جهانیان به تکاپو برای حفظ منابع موجود افتاده‌اند، اما آیا این تکاپو به معنای واقعی در ایران نیز که هر ساله بویژه در فصل تابستان وحشت کم آبی را به چشم می بیند و با تمام وجود احساس می‌کند، نیز مشهود است؟ هر سال با ادامه روند خشکسالی قطعا منابع آب موجود پسرفت می‌کنند و البته نیاز آب مصرفی افزایش می‌یابد، اما در این شرایط چه نوع مدیریتی لازم است؟ چه تدبیری باید اتخاذ کرد که علاوه بر رفع نیاز مصرف‌کننده منابع آب هر روز از دست نرود و شرایط بحرانی‌تر نشود؟

یکی از فعالان حوزه آب در استان مرکزی در گفت و گو با خبرنگار ایسنا با اشاره به این‌که فلات ایران و حوضه‌های آبریز و آبخیز آن سالانه شاهد بارش ۴۳۰ میلیارد مترمکعبی است، عنوان کرد: مسلما دسترسی و استفاده از تمامی این میزان بارش غیر ممکن است، چراکه بخشی از این آب تبخیر می‌شود، بخشی از دسترس خارج می‌شود و بخشی نیز برای تغذیه سفره‌های آب زیرزمینی وارد زمین می‌شود. احسان آخانی با اشاره به اختلاف نظرها در خصوص میزان آب قابل برداشت و تجدیدپذیر در کشور گفت: اختلاف نظرها در این خصوص از ۱۱۰ میلیارد مترمکعب تا ۹۰ میلیارد مترمکعب می رسد، اما در شرایط کنونی و طبق آخرین آمار میزان اب تجدیدپذیر کشور ۸۸ میلیارد مترمکعب است که می تواند به پایداری تولید و توسعه پایدار در کشور کمک کند.

وی تصریح کرد: براساس مطالعات جهانی استفاده از ۲۵ درصد از این آب که در امر توسعه صنعت، کشاورزی، شهرها و … کمک کننده است، امکان توسعه یک کشور تا ۷۰ سال را میسر می‌کند، اما به میزانی که استفاده از این منابع آبی بیشتر شود عمر توسعه در کشورها کاهش می یابد.

آخانی با تاکید بر این‌که میزان مصرف آب و توسعه رابطه معکوس دارند، گفت: برای مثال اگر از ۴۰ درصد منابع آب تجدیدپذیر در کشور بهره‌برداری شود به تبع آن یک کشور تا ۵۰ سال توسعه خواهد داشت و اگر مصرف ۷۵ درصدی انجام شود عمر توسعه ۲۵ سال بیشتر نخواهد بود. افزایش بهره‌برداری از منابع آب تجدیدپذیر راهی برای توسعه باز نمی‌گذارد چراکه آبی در دسترس نخواهد بود که مسیر توسعه کشورها ادامه یابد و امروز ایران در چنین شرایطی قرار دارد.

وی بیان کرد: منابع آبی در ایران محدود بوده اما مصرف این منابع بالاست، هیچ گونه اطلاعات شفاف و روشنی در کشور در خصوص مصرف آب در بخش های مختلف وجود ندارد و تقسیم بندی ها در امر مصرف نیز کارشناسی شده نیست، مصرف آب در بخش کشاورزی ۹۰ درصد عنوان می شود که غیرقابل قبول است، شاید میزان مصرف در این بخش به ۷۰ درصد برسد، اما همواره تمام فشارها به بخش کشاورزی وارد می‌شود.

این فعال حوزه آب با بیان این‌که کشاورزی در گذشته ۱۰۰ درصد منابع آبی را در اختیار داشت اما هیچ‌گاه با چنین بحرانی مواجه نبودیم، توضیح داد: اتلاف و هدررفت آب در شبکه آبرسانی کشور ۲۰ تا ۲۲ درصد است، اما نبود اطلاعات شفاف باعث شده است که شرایط مبهم و گنگی را شاهد باشیم و طرح مصرف ۷۰ درصدی آب در بخش کشاورزی نیز حاصل نبود اطلاعات و البته نبود مدیریت صحیح است.

وی با اشاره به این‌که بارش ها تامین کننده بخش اعظمی از منابع آب در ایران است، افزود: آب در ایران به دو صورت منابع آب سطحی و رودخانه که منجر به ساخت سد می‌شود و هم‌چنین آب های زیرزمینی و چاه ها استحصال می شود که این دو منبع تامین کننده آب همه بخش های صنعت کشاورزی، شهری، مسکن، فضای سبز و … است که در واقع مدیریتی در این راستا اعمال نمی شود.

آخانی تصریح کرد: شرایط امروز کشور ارتباطی به دولت‌ها و حکومت‌ها ندارد چراکه از دهه ۴۰ فرآیند توسعه در کشور به غلط دنبال شد و حرکت به سمت ایران نوین آغاز شد، البته پس از انقلاب ایران متحمل جنگ شد که پس از جنگ سازندگی در کشور دنبال شد، اما باید این روند سازندگی به نوعی دنبال می‌شد که منابع خود را از دست ندهیم.

وی با بیان این‌که حرکت به سمت ایران نوین با بی‌توجهی به منابع دنبال شد، گفت: توسعه فارغ از نگاه مدیریتی منجر به از دست رفتن منابع شد در صورتی که توسعه باید با مدیریت منابع رقم می‌خورد. مسلما جامعه به غذا، مسکن، شغل نیاز دارد اما برای تامین این نیازها تنها به منابع موجود فشار تحمیل شد و در این راستا تمرکز فشارها بر منابع طبیعی بویژه منابع آب وارد شد.

این فعال محیط زیست اظهار کرد: فشارها به نوعی بود که امروز با فعالیت بیش از ۷۶۰ هزار حلقه چاه مجاز و غیرمجاز در کشور مواجه هستیم. بخش اعظمی از مدیریت منابع مالی کشور صرف منابع سطحی می‌شد در صورتی که باید مدیریت منابع آب زیرزمینی دنبال شود.

وی مشکل اصلی مدیریت منابع آب را به روز نبودن قوانین حوزه آب دانست و با اشاره به قانون توزیع عادلانه آب در دهه ۶۰ گفت: بعد از انقلاب که هنوز کشور در شرایط نرمالی نبود قانون توزیع عادلانه آب در مجلس مطرح شد که البته با توجه به این‌که کشور در آن سال‌ها از منابع آبی مناسب و بارش‌های قابل قبولی برخوردار بود، قانون مناسبی بود که با هدف جلوگیری از هرج و مرج در این حوزه مطرح شد، اما امروز دیگر پاسخگوی شرایط کنونی منابع آبی کشور نیست.

آخانی با تاکید بر این‌که داشتن قانون بد بهتر از نداشتن قانون است، افزود: تصویب این قانون در دهه ۶۰ اثربخشی خاص خود را داشت، اما امروز با توجه به تغییر رژیم بارش‌ها، تغییر نوع برداشت‌ها و توسعه ناپایدار اثربخشی را در این حوزه شاهد نیستیم و باید بازنگری و به روز رسانی با توجه به شرایط موجود در این قانون انجام شود.

وی عنوان کرد: دنیا امروز از منابع آب سطحی، زیر زمینی و پساب خود در سایه قوانین به روز که پایداری منابع آب را بالا ببرد تبعیت می کند، اما ما چنین رویکردی نداریم. در دهه ۸۰ به جای بروزرسانی قانون موجود، قانون تعیین تکلیف چاه‌های فاقد پروانه به تصویب رسید. این قانون به واقع تیشه به ریشه آب ایران زد چراکه با برداشتن واژه غیرمجاز از چاه‌های غیرمجاز شرکت آب منطقه‌ای در استان ها امکان بستن بخش عمده‌ای از چاه‌های غیرمجاز را به منظور جلوگیری از برداشت بی رویه، از دست داد.

عضو اتاق فکر محیط زیست نماینده مردم اراک، خنداب و کمیجان در مجلس (سیدمهدی مقدسی) با بیان این‌که قوانین فرسوده، نداشتن قانون به روز و خلاء قانونی شرایط کنونی را در بحث آب کشور رقم زده است، افزود: در علم محیط زیست بروز و ظهور چهار مولفه اعم از فرونشست زمین، از بین رفتن گونه‌های گیاهی و جانوری، شوری خاک و فرسایش خاک تهدید اساسی برای تمدن ایران محسوب می شود که درحال خودنمایی در کشور است و علت بروز این شرایط عدم حفظ منابع آب و استفاده نادرست از آن است. وی اضافه کرد: حفظ منابع آب منجر به حفظ ذخایر ژنتیکی و تنوع زیستی، جلوگیری از شوری و فرسایش خاک می‌شود و اگر این منابع از دست برود هیچ راه بازگشتی وجود ندارد.

آخانی با تاکید بر اینکه مدیریت منابع آب شامل نوع برداشت و منابع مالی تخصیصی به این حوزه می‌شود، افزود: امروز بخش اعظمی از منابع مالی در حوزه آب صرف منابع آب سطحی و سد سازی‌ها می شود، در صورتی که باید منابع آب زیرزمینی مدیریت و تقویت شود.

وی گفت: در سال‌های اخیر ۳۲۰ میلیارد تومان برای تعادل بخشی سفره‌های آب زیرزمینی در کشور در نظر گرفته شد که تنها ۱۳۰ میلیارد تومان آن تخصیص یافت، اما آیا با این منابع مالی می‌توان ۷۶۰ هزار حلقه چاه را تحت کنترل در آورد. در صورتی هزاران میلیارد تومان صرف سدسازی و آب‌های سطحی می‌شود که نتیجه آن سد گتوند، دریاچه ارومیه و رودخانه خشک کارون است.

این فعال حوزه آب با اشاره به نبود متولی و دستگاهی جهت ارائه اطلاعات درست در باره وضعیت آب‌های سطحی، زیرزمینی و پساب تصریح کرد: یکی از مسائل مهمی که امروز در حال وقوع است، برداشت‌های بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی و فرونشست‌های عمیقی است که در ایران رخ داده است.

وی با تاکید بر این‌که فرونشست زمین دشمن خاموش به شمار می‌رود، بیان کرد: در اتحادیه اروپا فرونشست سه میلیمتری زمین را بحران قلمداد می کنند در صورتی امروز در جنوب تهران ما شاهد فرونشست ۳۶ سانتیمتری زمین هستیم، اما هیچ گونه بحرانی اعلام نمی‌شود. فرونشست زمین زنگ خطر و تهدیدی برای خطوط راه آهن، ساختمان‌ها، اماکن و مناطق امنیتی استراتژیک و نظامی است.

آخانی اصلاح قوانین حوزه آب توسط قوه مقننه با توجه به شرایط موجود را یکی از راهکارهای مدیریت وضعیت کنونی و منابع آب دانست و گفت: علاوه بر قوانین باید اعتبارات موجود به سمت مدیریت منابع زیرزمینی هدایت شود. باید با تکنولوژی روز دنیا آب به آبخوان ها باز گردد. هم‌چنین کشاورزی باید با آبیاری نوین و تحت شرایط خاصی دنبال شود و افراد ضمن کاهش مصرف آب و بدون توسعه اراضی، تولید خود را همچون گذشته انجام دهند.

وی تصریح کرد: فرآیند توسعه در کشور باید اصلاح شود و در کنار طبیعت حرکت کنیم. مدیریت و نگاه سازه‌ای مسائل را بغرنج کرده است در صورتی که باید با نگاه اکولوژیکی پیش رفت. اصلاح اطلاعات موجود در حوزه آب نیاز واقعی کشور است و قطعا با سلاح اطلاعات واقعی و به روز می‌توان سطح آب‌های زیرزمینی را افزایش داده و مدیریت کرد.

عضو موسسه زیست محیطی سبزگستر اراک با اشاره به این‌که استان مرکزی همچون دیگر نقاط کشور دچار بحران‌های آبی است، گفت: توسعه افسارگسیخته دامپروری سنگین در این استان اقدامی کاملا اشتباه بود، چراکه دام سنگین بهره برداری از آب را چند برابر می‌کند، علاوه بر آن توسعه بی‌حد و حصر کشاورزی نیز ضربات سنگینی را به منابع آبی این استان وارد کرده است، اما می‌توان با مدیریت درست و اصلاح روند، چالش‌های موجود را جبران و حل کرد.

وی تصریح کرد: امروز ۶۲۴ دشت در کشور وجود دارد که بیش از نیمی از آنها در شرایط بحرانی قرار دارند و باقی نیز جزو دشت‌های ممنوعه هستند که نمونه آن را می‌توان در استان مرکزی یافت، اما رفع همه این چالش‌های موجود شاید در ایجاد وزارت آب به صورت خاص باشد تا بتوان با دیدی جامع موضوع آب را در کشور حل کرد و با برنامه‌ریزی درست، توسعه را رقم زد.


منبع: بهارنیوز

روغن زیتون لذیذ ترین چربی برای لاغری و کاهش وزن

روغن زیتون و لاغری روغن زیتون و کاهش وزن روغن زیتون خواص روغن زیتون

روغن زیتون از جمله مفید ترین و سالم ترین روغن ها در دنیاست. زیتون ازجمله میوه هایی است که مصرف آن فواید بسیاری را برای بدن در پی خواهد داشت. اما تا بحال به این فکر کرده اید که با مصرف روغن و یا چربی بتوانید لاغر شوید؟ خبر خوش این است که روغن زیتون این توانایی را دارد … در ادامه با دکتر سلام همراه باشید

محققان در تازه‌ترین تحقیقات خود دریافتند که مصرف روغن زیتون باعث کاهش وزن و جلوگیری از ابتلا بهه دیابت می‌شود.

استادیار بیوشیمی کالج کشاورزی و علوم زندگی در ویرجینیا به همراه همکاران خود تحقیقات گسترده‌ای را بر روی تاثیر محصولات بر پایه زیتون بر مکانسیم بدن انسان انجام داده است.

به گفته وی، بررسی دقیق ترکیبات روغن زیتون نشان داد که این محصول، فوایدی مانند کاهش وزن و پیشگیری از دیابت نوع ۲ دارد.

بر این اساس پژوهشگران ترکیبی به نام اُلئوروپین را در روغن زیتون مورد آزمایش قرار دادند و دریافتند که این روغن در تولید انسولین بیشتر و تنظیم سوخت و ساز بدن کمک فراوانی می‌کند و اجازه می‌دهد سلول‌ها از قند برای تولید انرژی استفاده کنند.

به گفته محققان، این شرایط احتمال ذخیره و افزایش وزن را کاهش می‌دهد.

همچنین در این تحقیقات مشخص شد ترکیب اُلئوروپین به کاهش سطوح سمی هورمونی به نام آمیلین کمک می‌کند که در افراد مبتلا به دیابت وجود دارد.

پزشکان توصیه می‌کنند در سبد غذایی روزانه از روغن زیتون و هر نوع محصولی بر پایه زیتون استفاده شود.

نتایج این تحقیقات در شماره اخیر مجله Biochemistry به چاپ رسیده است.

منبع: عصر ایران


#خواص روغن زیتون#روغن زیتون#روغن زیتون و کاهش وزن#روغن زیتون و لاغری


۵
۱۰۰۰

ارسال شده در ۲۹ شهریور ۱۳۹۶ توسط آقای جوانبخت با موضوع تغذیه


منبع: دکتر سلام

وجود این علائم خبر از کمبود ویتامین B3 می دهند

ویتامین B3 و پلاگر ویتامین B3 ویتامین B کمبود ویتامین B3 فواید ویتامین B3 علائم کمبود ویتامین B3

ویتامین ها نقش مهمی را در سلامت و بطور کلی، کارایی بدن ایفا می کنند. از جمله بهترین منابع برای دستیابی به ویتامین ها می توان به میوه ها و سبزیجات اشاره کرد. ویتامین ها بسیار متنوع اند؛ از انواع مهم ترین ویتامین ها می توان به ویتامین B3 اشاره کرد. در ادامه شما را با علائم کمبود این ویتامین در بدن آشنا خواهیم کرد. با دکتر سلام همراه باشید.

پلاگر(Pellagra) یک نوع بیماریی است که در اثر کمبود نیاسین (ویتامین B3) به وجود می‌آید. اولین علامت بیماری پلاگر، قرمزی پوست است.

***ویتامین B3 چیست

ویتامین B3 که به نیاسین نیز معروف است، نقش اساسی در سلامت پوست، گوارش و روان دارد و ازز عملکرد بیش از ۲۰۰ آنزیم در بدن حمایت می کند.
ویتامین B3، ترکیب دو ماده شیمیایی اسید نیکوتینیک و نیکوتین آمید است. بدن این مواد شیمیایی راا برای تولید دو ماده شیمیایی اضافی NAD و NADP تجزیه می کند.
NAD و NADP در انواع واکنش های شیمیایی بدن نقش دارند و از متابولیسم سلولی نیز حمایت میی کنند؛ بنابراین افرادی که به اندازه کافی ویتامین B3 دریافت نمی کنند، طیفی از مشکلات جزیی تا کشنده را تجربه کنند.
ویتامین B3 یک ویتامین حلال در آب است به این معنی که بدن نمی تواند آن را ذخیره کند. از سوی دیگرر بدن قادر به تولید ویتامین B3 نیست .
گوشت و جایگزین های گوشتی مانند سویا غنی ترین منابع ویتامین B3 هستند؛ اما افراد مبتلا به کمبودد این ویتامین معمولا به مصرف مکمل این ویتامین نیاز دارند.

***بدن به چه مقدار ویتامین B3 نیاز دارد؟

میزان توصیه شده مصرف ویتامینB3 بسته به سن، جنسیت، اهداف سلامتی یا سابقه کمبود ویتامین B متفاوت است. میزان مصرف ویتامین B3 در معادل های نیاسین NE اندازه گرفته می شود.
میزان توصیه شده مصرف ویتامینB3 برای گروه های مختلف به شرح زیر است:
کودکان ۰ تا ۶ ماهه : ۲NE
کودکان ۷ تا ۱۲ ماهه:۴NE
کودکان ۱ تا ۳ ساله: ۶NE
کودکان ۴ تا ۸ ساله : ۸NE
کودکان ۹ تا ۱۳ ساله : ۱۲NE
نوجوانان ۱۴ تا ۱۸ ساله : ۱۶NE برای پسران و ۱۴NE برای دختران
بزرگسالان ۱۹ ساله و مسن تر : ۱۶NE برای مردان ؛ ۱۴NE برای زنان
زنان باردار : ۱۸NE
زنان شیرده: ۱۷NE

***منابع ویتامین B3

طیف گسترده ای از خوراکی ها حاوی نیاسین هستند که از جمله آنها می توان به قارچ Portobello، سیبب زمینی پخته شده، غلات سبوس دار، غلات گندم تست شده، بلغور جوی دو سر، پنیر خامه ای، شیر سویا، کبد، همبرگر سویا، تخم کدو تنبل و لوبیا چیتی اشاره کرد.

***علائم کمبود ویتامین B3

کمبود شدید ویتامین B3 به وضعیتی به نام پلاگر منجر می شود. پلاگر بر پوست، سیستم عصبی، سیستم گوارش و غشاهای مخاطی را مانند چشم و بینی تحت تاثیرر قرار می دهد.

علائم پلاگر عبارتند از:

-زخم های متقارن در هر دو طرف بدن. زخم ها بیشتر در نقاط فشار و در مناطقی که پوست در معرضض آفتاب قرار می گیرد، دیده می شود. همچنین برخی مردم به زخم هایی مبتلا می شوند که کل دست یا پای آنها را می پوشاند.
-درد، تورم و تحریک دهان و یا غشاهای مخاطی مانند مجاری ادرار.

ویتامین B3 و پلاگر ویتامین B3 ویتامین B کمبود ویتامین B3 فواید ویتامین B3 علائم کمبود ویتامین B3

-کمبود شدید این ویتامین همچنین ممکن است زبان را به رنگ قرمز یا متورم تبدیل کند. برخی از افراد بهه زخم هایی در زیر زبان یا لب ها مبتلا می شوند.
-درد و سوزش گلو، سینه یا معده از دیگر علائم این بیماری هستند.
– درد گوارشی، مانند تورم، استفراغ، حالت تهوع، اسهال، و یبوست. بعضی از افراد به زخم هایی در رودهه مبتلا می شوند که باعث اسهال خونی می شوند.
– تغییرات در شخصیت و سلامت روان، از جمله از دست دادن ارتباط با واقعیت (روان پریشی)، سردرگمی،، مشکلات حافظه، افسردگی و پارانویا (روان گسیختگی). گاهی اوقات این علائم ممکن است اشتباه به عنوان بیماری روحی تشخیص داده شود.
از سوی دیگر کمبود شدید موارد کمبود ویتامین B-3 ممکن است موجب ابتلا به علائم کمتر جدی درر پوست، سیستم عصبی، سیستم گوارش یا غشاهای مخاطی شود که این علائم عبارتند از :
-پوست تحریک شده یا قرمز
-سردرد
-خستگی
-مسائل مربوط به خلق و خو ، مانند اضطراب یا افسردگی
-تغییر در تفکر یا توانایی تمرکز
سرگیجه
-گردش خون ضعیف

***دلایل

کمبود ویتامین B3 دو نوع اولیه و ثانویه دارد.

کمبود اولیه ویتامین B3 زمانی رخ می دهد که فرد به اندازه کافی ویتامین B3 یا تریپتوفان مصرف نکند.. افرادی که غذای سالم و رژیم های متنوع مصرف می کنند، به طور معمول در معرض خطر ابتلا به کمبود ویتامین B3 نیستند.
اما کمبود ثانویه زمانی بروز می کند که وضعیت دیگری مانند اسهال، بیماری هارتنپ(ناهنجاری‌هایی متابولیسم اسیدهای آمینه)، بیماری کبد در توانایی بدن برای جذب ویتامین B3 اختلال ایجاد می کند.

***درمان

اساسا مصرف مکمل های ویتامین B3 عوارض جانبی بی شماری دارد که از جمله می توان به فشار خونن پایین، ضربان نامنظم قلب، وخیم تر شدن بیماری کبد، مشکلات کیسه صفرا و نقرس اشاره کرد.
در افراد مبتلا به بیماری کلیوی ممکن است به واسطه مصرف این مکمبل ها مقدار بسیار زیادی نیاسینن انباشته شود. بنابراین برای این افراد مصرف مکمل های ویتامین B3 بدون نظارت پزشک عاقلانه نیست.
همچنین زمانی که کمبود ویتامین B3 به اندازه ای زیاد می شود که بیماری پلاگر را ایجاد می کند، در اینن زمان فقط مصرف ویتامین B3 کافی نیست بلکه پزشکان ترجیح می دهند که کمبود نیاسین را با مکمل های نیکوتینامید درمان کنند.
با این حال توصیه می شود که تمام افراد مبتلا به کمبود ویتامین B3 به پزشک مراجعه کنند. با آزمایشش های خون و ادرار می توان کمبود این ویتامین را تشخیص داد.

منبع: ایران اکونومیست


منبع: دکتر سلام

امیر قطر: خواستار گفتگوی سازنده کشورهای شورای همکاری و ایران هستیم

امیر قطر گفت، حفظ صلح و امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی اولویت سیاست خارجی کشورش است.

به گزارش ایسنا، به نقل از پایگاه اینترنتی سازمان ملل متحد، شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر در سخنرانی خود در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد گفت: اکنون زمان آن رسیده که از مذاکره و گفت‌وگو به عنوان مبنایی برای حل مناقشات در عرصه بین‌المللی استفاده شود.

وی خاطرنشان کرد: از نظر ما مواضع قدرت‌های بزرگ نباید در یک گستره دوقطبی افراطی تعریف شود.

امیر قطر در بخش دیگری از اظهارات خود از دولت میانمار و جامعه بین‌المللی خواست به مسئولیت‌های حقوقی و اخلاقی خود در راستای انجام تدابیر لازم جهت توقف خشونت علیه اقلیت ساکن در روهینجا عمل کنند و امنیت این مردم را فراهم آورند.

وی افزود: من همواره در اینجا در حمایت از همکاری بین‌المللی سازنده، صلح عادلانه و تامین حقوق افراد محاصره شده سخن گفته‌ام. این بار در حالی اینجا ایستاده‌ام که کشورم و مردمم در معرض محاصره‌ای غیرعادلانه و مداوم قرار دارند که از پنجم ژوئن توسط برخی کشورهای همسایه اعمال می‌شود. این محاصره شامل تمامی ابعاد معیشتی می‌شود.

امیر قطر تأکید کرد، کشورش در حال حاضر توانسته برنامه‌های اقتصادی و توسعه‌ای خود را با موفقیت مدیریت کرده و به جهان خارج از طریق مسیرهای هوایی و دریایی که تحت کنترل کشورهای تحریم‌کننده نیستند، ارتباط برقرار کند.

وی خاطرنشان کرد: این تحریم به طور ناگهانی و بدون هشدار اعمال شد و از این رو قطری‌ها این اقدام را نوعی خیانت تلقی می‌کنند.

آل ثانی تصریح کرد: به نظر می‌رسد افرادی که این تحریم را برنامه‌ریزی و اجرا کردند، می‌خواستند اقدامشان تاثیر مستقیم و شوک‌آور داشته باشد و قطر را به زانو درآورد.

وی اضافه کرد: بدتر از آن این که طراحان این محاصره اظهاراتی تحریف‌شده را به من نسبت داده و آن را پس از هک کردن سایت خبرگزاری قطر، در این سایت منتشر کردند.

امیر قطر خاطرنشان کرد: به رغم این اقدامات، کشورهای تحریم‌کننده عقب‌نشینی نکرده و از دروغ‌پردازی‌های خود عذرخواهی نکردند و در عوض اقدامات خود را تشدید بخشیده و امید داشتند که تحریم تاثیری عمده بر اقتصاد و جامعه کشور من داشته باشد.

کشورهایی که علیه ما تحریم اعمال کردند، در امور داخلی بسیاری از کشورها مداخله می‌کنند و همه مخالفان خود را به تروریسم متهم می‌سازندوی گفت: کشورهایی که علیه ما تحریم اعمال کردند، در امور داخلی بسیاری از کشورها مداخله می‌کنند و همه مخالفان خود را به تروریسم متهم می‌سازند.

امیر قطر ادامه داد: جامعه بین‌المللی شاهد است که قطر با تروریسم مبارزه کرده و این روند را ادامه می‌دهد.

آل‌ثانی اظهار کرد: تروریسم و افراط‌گرایی چالش‌های جدی هستند که جهان با آن مواجه است. مقابله با این رویه مستلزم آن است که همه ما اقدامی منسجم علیه سازمان‌های تروریستی و ایدئولوژی افراطی آنها به عمل آوریم تا صلح و ثبات در جهان محقق شود.

وی در بخش دیگری از اظهارات خود خاطرنشان کرد: مسائل خاورمیانه همچنان تهدیدی برای صلح و امنیت بین‌المللی ایجاد می‌کند. اسرائیل همچنان بر سر راه دستیابی به صلح پایدار و همه‌جانبه قرار دارد و ابتکار عمل صلح اعراب را رد می‌کند. اسرائیل همچنان از رویکردهای نادرست خود برای تداوم شهرک‌سازی‌ها در اراضی اشغالی استفاده می‌کند.

امیر قطر افزود: جامعه بین‌المللی باید اولویت بالایی به ادامه مذاکرات صلح میان اسرائیل و فلسطین قائل باشد.

آل ثانی در بخش دیگری از سخنانش درباره عراق گفت: ما از تلاش‌های دولت بغداد در راستای دستیابی به صلح، امنیت و ثبات و یکپارچگی ارضی این کشور حمایت می‌کنیم. ما دستاوردهای عراق در مبارزه با تروریسم را مورد تحسین قرار می‌دهیم.

وی همچنین با اشاره به اختلافات در خلیج فارس گفت: خواستار گفتگوی سازنده کشورهای شورای همکاری خلیج [فارس]و ایران بر اساس منافع مشترک، اصل همجواری، احترام به حق حاکمیت و عدم مداخله در امور یکدیگر هستیم.


منبع: عصرایران

زلزله ۷٫۱ ریشتری در مکزیک/ ۴۲ کشته

مرکز زمین شناسی‌ آمریکا اعلام کرد یک زلزله ۷٫۱ ریشتری روز سه شنبه مرکز مکزیک را به لرزه در آورد .

به گزارش ایرنا و به نقل از روزنامه ال پاییس، این زمین لرزه در عمق ۵۱ کیلومتری سطح زمین به وقوع پیوست.

این در حالی‌ می‌ باشد که مرکز ملی‌ زلزله شناسی‌ مکزیک گزارش داد که شدت این زمین لرزه ۶٫۸ درجه بوده و مرکز آن در ۱۲ کیلومتری جنوب شرقی‌ ‘آکسوچیاپان’ در ایالت مرکزی ‘مورلوس’ قرار داشته است .

به گزارش این مرکز، شدت این زمین لرزه در مکزیکو سیتی پایتخت کشور احساس شده است .

زلزله روز سه شنبه مکزیک در حالی‌ رخ داده که ۱۰ روز از وقوع زلزله شدیدی که باعث کشته شدن نزدیک به یکصد نفر شد، می‌ گذرد .

همچنین وقوع این زلزله در حالی‌ می‌ باشد که دقیقا امروز ، ۳۲ سال از وقوع زلزله مهیبی می‌ گذرد که مکزیکو سیتی را ویران و ده ها هزار کشته بر جای گذاشت .

تکمیلی :

– آمار جدید کشته های زلزله ۴۲ نفر اعلام شد.


منبع: عصرایران

مبلغ عجیب پیشنهاد بارسا برای کوتینیو

بارتومئو گفت: “من نمی خواهم بگویم ما چقدر برای او پیشنهاد دادیم؛ اما لیورپول ۲۰۰ میلیون یورو می خواست و ما حتی نمی خواستیم ۱۵۰ میلیون یورو ارائه دهیم.

اگر گفته های بارتومئو حقیقت داشته باشد، آنها مبلغی بسیار پایین تر از عدد مورد نظر لیورپول را برای کوتینیو پیشنهاد داده اند.

به گزارش “ورزش سه”، در تابستان امسال بارها اخباری مبنی بر پیشنهادهای مختلف بارسا حتی تا مبلغ ۲۰۰ میلیون یورو نیز برای جذب کوتینیو شنیده شد که در نهایت مورد قبول مرسی سایدی ها قرار نگرفت.

اما بارتومئو امروز پرده از رقمی برداشت که از قرارداد دمبله نیز پایین تر بوده و احتمال پذیرش آن از سوی مدیران لیورپول ساده انگارانه بوده است.

بارتومئو گفت: “من نمی خواهم بگویم ما چقدر برای او پیشنهاد دادیم؛ اما لیورپول ۲۰۰ میلیون یورو می خواست و ما حتی نمی خواستیم ۱۵۰ میلیون یورو ارائه دهیم.

مبلغ پیشنهادی ما به کوتینیو کمتر از ۱۰۰ میلیون یورو بود که با بندهای مختلفی که قرار بود در قرارداد او گنجانده شود به ۱۲۰ میلیون یورو می رسید.

همه می خواستند بازیکنان خود را گران تر از نیمار بفروشند؛ اما ما باید به قوانین احترام گذاشته و روی سطوح پایه خود سرمایه گذاری کنیم.”


منبع: عصرایران

قلعه نویی فردا در آزادی تشویق می‌شود؟

این روزها اما شرایط استقلال فاصله زیادی حتی با روزهای افول این تیم در حضور امیرقلعه نویی دارد و صحبت های اعضای هیئت مدیره و سرمربی تیم در برنامه شب گذشته نود، جو منفی هواداران در اطراف تیم را نسبت به گذشته شدت بخشیده است.

امیرقلعه نویی در شرایطی به ورزشگاه آزادی باز می گردد که حواشی اخیر استقلال بر میزان محبوبیت او میان هواداران افزوده است.

به گزارش “ورزش سه”، امیر قلعه نویی با کسب ۵ عنوان قهرمانی در لیگ برتر (سه قهرمانی با آبی پوشان و دو قهرمانی با سپاهان) پرافتخارترین سرمربی تاریخ ۱۶ ساله این رقابت به شمار می رود.

قدرتنمایی دهه گذشته استقلال در لیگ برتر که در مقطعی با رسیدن به جمع ۴ تیم برتر آسیا هم همراه شد، دوران خوشی را برای هواداران استقلال رقم زده بود، اما کم کم اختلافات قلعه نویی با بازیکنان بزرگ تیم نظیر جواد نکونام، آندرانیک تیموریان و .. باعث شد تا حدودی از محبوبیت او تحت الشعاع این حواشی قرار بگیرد و در ادامه که تیم استقلال از قدرت میانه ‌های دهه ۸۰ فاصله گرفت، بر تعداد هوادارانی که از او رضایت نداشتند، اضافه شد و حتی در آخرین فصل حضور این مربی شاهد شعارهایی علیه او از روی سکوها بودیم. در نهایت قلعه‌نویی پس از رفت و بازگشتی کوتاه، به تبریز کوچ کرد و حالا سومین فصل پیاپی را دور از آبی پوشان تجربه می کند.

البته بازگشت قلعه نویی با تیم تراکتورسازی به ورزشگاه آزادی هم کم حاشیه نبوده و هنوز درگیری های واضح او با مهدی رحمتی از خاطره ها پاک نشده است؛ روزی که باز هم برخی سکوها علیه سرمربی سابق خود شوریدند.

این روزها اما شرایط استقلال فاصله زیادی حتی با روزهای افول این تیم در حضور امیرقلعه نویی دارد و صحبت های اعضای هیئت مدیره و سرمربی تیم در برنامه شب گذشته نود، جو منفی هواداران در اطراف تیم را نسبت به گذشته شدت بخشیده است.

بی تردید هر چه بر این حواشی که در حال حاضر در بیشترین حد ممکن قرار دارد، افزوده شود، از سوی دیگر بر محبوبیت امیرقلعه نویی میان استقلالی ها افزوده می شود؛ مربی ای که خاطرات خوشی را در اذهان هواداران استقلال رقم زده است.  حالا قلعه نویی در اوج این حواشی و در شرایطی که استقلالی ها دل خوشی از علیرضا منصوریان ندارند، به ورزشگاه آزادی بازخواهد گشت؛ اتفاقی که می تواند جوی که در گذشته وجود داشت را برای پرافتخارترین سرمربی لیگ تغییر دهد و حتی شاید بار دیگر شاهد تشویق او در ورزشگاه آزادی باشیم؛ اتفاقی که تا فهمیدن آن باید ۲۴ ساعت دیگر صبر کنیم.


منبع: عصرایران

جلسه اعضای مجلس خبرگان رهبری (عکس)

زلزله ۷٫۱ ریشتری در مکزیک/ ۴۲ کشته امیر قطر: خواستار گفتگوی سازنده کشورهای شورای همکاری و ایران هستیم حسام‌الدین آشنا: چهارشنبه روز پاسخ رسمی ایران است نتانیاهو: نمی گذاریم ایران در نزدیکی مرزهای ما پایگاه نظامی مستقر کند/ ایران بداند نور اسراییل هیچگاه خاموش نخواهد شد/ برجام یا عوض شود، یا لغو قلعه نویی فردا در آزادی تشویق می‌شود؟ مبلغ عجیب پیشنهاد بارسا برای کوتینیو سپاهان – پرسپولیس؛ به یاد پنالتی‌ جنون‌آمیز تغییرات فنی در استقلال قطعی شد خطر محرومیت در کمین مدافع پرسپولیس سیدجلال حسینی برابر سپاهان هم غایب است

ظریف برود جلیلی بیاید؟  (۵۰ نظر)

مردم نان ندارند، اینها می‌خواهند به استادیوم بروند  (۲۵ نظر)

نیویورک ۹۶؛ بی احتمال مکالمه یا مصافحه  (۲۴ نظر)

خرید یک میلیارد تومانی تبلت و پژو پارس برای اعضای شورای شهر تهران (سند) / واکنش سخنگوی شورا  (۱۶ نظر)

دخالت ناطق نوری در تایید احمدی نژاد برای شهردای تهران / درباره اتهامات احمدی نژاد: آدم با هر بچه‌ای که دعوا نمی‌کند  (۱۳ نظر)

آیا روس ها برای حمله به اروپا آماده می شوند؟  (۱۲ نظر)

اروتیسم و تبلیغات شهری در تهران  (۱۲ نظر)

سریع القلم: آنچه از رییس جمهور آلمان آموختم  (۹ نظر)


منبع: عصرایران

بهترین شروع لیونل مسی در لالیگا

ورزش سه: لیونل مسی با ۴ گلی که امشب وارد دروازه ایبار کرد تعداد گل هایش در پایان هفته پنجم لالیگا را به عدد ۹ رساند.

 بارسلونا امشب موفق شد با نتیجه ۶-۱ بر ایبار غلبه کرده و به صدرنشینی خود ادامه دهد.

دو گل از پائولینیو و دنیس سوارز همراه با ۴ گل مسی حکم به برتری آبی اناری ها دادند.

بهترین شروع لیونل مسی در لالیگا

به این ترتیب لیونل مسی با زدن ۹ گل در ۵ هفته ابتدایی لالیگا بهترین شروع خود در این رقابت ها را به ثبت رساند. او فصل ۱۲-۲۰۱۱ موفق شده بود پس از ۵ هفته ۸ گل به ثمر برساند.

البته بهترین شروع تا پایان هفته هفتم در اختیار کامپانال از اتلتیکو و امبوس از سویا در فصل ۴۲-۱۹۴۱ و پائینیو از لاکرونیا در فصل ۵۵-۱۹۵۴ است که توانسته بودند ۱۰ گل به ثمر برسانند.

 بهترین شروع لیونل مسی در لالیگا
بهترین شروع لیونل مسی در لالیگا
بهترین شروع لیونل مسی در لالیگا

مسی با این ۴ گل تعداد گل هایش در ورزشگاه نوکمپ را به عدد ۳۰۲ و تعداد گل هایش برای بارسا را به عدد ۵۵۳ رساند. 


منبع: برترینها

کشف تومورهای غدد فوق کلیوی

اکثر تورموهای غدد فوق کلیوی به طور اتفاقی و در زمان انجام عکسبرداری برای سایر علل مشخص می شوند. بنابراین ممکن است شما به علت دل درد به پزشک مراجعه کرده باشید و سونوگرافی و یا سی تی اسکن شکم صورت گیرد و پزشکتان توده ای را در یکی از غدد فوق کلیه کشف نماید. معمولاً این تومور کوچک است و ربطی به چیزی که موجب دل درد شده ندارد.
تومور غده فوق کلیه که به این طریق کشف می شود گاهی اوقات تومور اتفاقی فوق کلیه نام می گیرد بدین معنی که به طور تصادفی و بدون حضور علایم و نشانه ها کشف شده است. در ۲۰ سال اخیر توسعه تجهیزات عکس برداری یا حساسیت بیشتر موجب کشف هرچه بیشار این توده ها گردیده است.
بعد از اینکه تومور فوق کلیه کشف شد، قدم بعدی کشف سرطانی بودن یا غیر سرطانی بودن آن است. ممکن است سی تی اسکن یا MRI برای مشخص ساختن مشخصاتی نظیر اندازه و تراکم که در تشخیص سرطانی (بدخیم) بودن تومور کمک کننده اند صورت پذیرد. اکثریت تومورهای آدرنال غیرسرطانی (خوش خیم) هستند. اگر توده خوش خیم به نظر آید پزشک توده را تحت نظر می گیرد و در فواصل منظم اندازه آن را چک می کند تا متوجه هرگونه تغییر در اندازه شود.پزشک ممکن است بخواهد مشخص کند آیا تومور مقادیر بیش از حد هورمون می سازد یا خیر. برای این کار احتمالاً از آزمایشات ادرار و خون برای کشف مقادیر غیرطبیعی بالا یا پایین هورمون و غلظت های الکترولیتی استفاده می شود. الکترولیت ها نمک هایی در خون هستند که توسط هورمون ها تنظیم می گردند.
اگر جراحی موفق یا ممکن نباشد، درمان می تواند شامل رادیوتراپی و داروهایی جهت متوقف ساختن تولید هورمون های غده فوق کلیه باشد. اگر درمان باعث شود آدرنال مقدار هورمون مورد نیاز بدن را تولید نکند، شما به جایگزینی کمبود هورمونی احتیاج دارید.
منبع: مه شو