ظریف: همه‌پرسی منطقه کردستان عراق خطرناک است

وزیر خارجه ایران در مصاحبه‌ای روز چهارشنبه برگزاری همه‌پرسی جدایی منطقه کردستان عراق را برای ثبات منطقه خطرناک خواند.

به گزارش خبرگزاری فارس، «محمد جواد ظریف»، وزیر خارجه ایران در مصاحبه‌ای روز چهارشنبه همه‌پرسی جدایی منطقه کردستان عراق را برای ثبات منطقه «خطرناک» خواند.

آقای ظریف در مصاحبه با خبرگزاری آسوشیتدپرس از توئیت «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا درباره آزمایش موشکی ایران انتقاد کرده است.

ترامپ روز شنبه در صفحه توئیتر خود نوشت: «ایران به تازگی موشک بالستیکی را آزمایش کرد که قادر است به اسرائیل است برسد. آنها (ایران) همچنین با کره شمالی همکاری می‌کنند. توافقی که (با ایران) داریم چندان مناسب نیست.»

برخی مقام‌های آمریکایی مدعی شده‌اند آزمایشی که ترامپ درباره آن توئیت کرده هرگز انجام نشده است.

ظریف گفت: «لازم است ما قبل از اظهارنظر، واقعیت‌ها را چک کنیم.»

وزیر خارجه ایران در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا نگران است اظهارنظر ترامپ درباره آزمایش موشکی ایران- که معلوم نیست انجام شده باشد- تلاشی برای اثرگذاری بر توافق هسته‌ای برجام باشد، گفت: «اینکه افراد با حقایق بازی کنند و حقایق دیگری ایجاد کنند من را نگران می‌کند.»

آقای ظریف همچنین به فرمان جدید منع سفر ترامپ علیه هشت کشور از جمله ایران هم واکنش نشان داد.

وی گفت: «مایه تأسف است که رئیس‌جمهور آمریکا بنا به دلایل سیاسی نامربوط تصمیم می‌گیرد کل یک ملت را منزوی کرده و با ملتی که آسیبی به کسی وارد نکرده‌اند، خصومت‌ورزی کند.»

ظریف گفت: «معتقدم لازم است برای حفظ شأن شهروندانمان به اقدامات ایالات متحده پاسخ دهیم. اما اینکه چطور پاسخ می‌دهیم چیزی است که درباره آن تصمیم خواهیم گرفت.»

از جمله دیگر محورهای این مصاحبه، واکنش وزیر خارجه ایران به لفاظی‌های مقام‌های دولت آمریکا برای مذاکره مجدد بر سر توافق هسته‌ای ایران و گروه ۱+۵ (برجام) بود.

او تصریح کرد: «تنها ایران نیست که مذاکره مجدد را رد می‌کند. فکر می‌کنم، این دیدگاه یکپارچه تمامی طرف‌‌های دخیل در مذاکره توافق هسته‌ای است که بازمذاکره درباره این توافق غیرممکن است و جعبه پاندورا را بازخواهد کرد (باعث ایجاد مصیبت‌های لاعلاج خواهد شد).»

ظریف گفت: «پیامی که آمریکا به دنیا ارسال می‌کند این است که وقتی با آمریکا مذاکره می‌کنید، آنها آنچه که بر سر آن در جریان مذاکرات توافق کرده‌اید را بدیهی فرض کرده و بعداً – پنج ماه یا شش ماه یا یک سال، دو سال بعد- سمت شما می‌آیند تا آنچه نتوانسته‌اند در دور اول به دست بیاورند را مطالبه کنند.»

وزیر خارجه ایران تصریح کرد: «این پیام خوبی به دنیا نیست و اثبات خواهد کرد که ایالات متحده شریکی قابل اعتماد برای مذاکره نیست. اینکه قدرتی مانند ایالات متحده به دنیا ثابت کند که شریکی قابل اتکا برای مذاکره نیست، برای صلح و امنیت بین‌المللی خوب نیست.»

محمد جواد ظریف با یادآوری اینکه مذاکره بر سر توافق هسته‌ای فعلی ده سال زمان برده گفت انتظار ندارد که دور جدیدی از مذاکرات به حصول نتایج بهتری ختم شود. وی گفت: «در واقع، دور جدید [مذاکرات] ما را وارد باتلاقی خواهد کرد که هیچ کس قادر به خروج از آن نخواهد بود.»

ظریف همچنین گفت در صورت لغو برجام، ایران گزینه‌های متعددی در اختیار خواهد داشت.

وی گفت: «چیزی که مهم است این است که اگر این توافق بر هم بخورد، ایران گزینه‌های زیادی در اختیار خواهد داشت که یکی از آنها داشتن یک برنامه هسته‌ای نامحدود، اما همچنان صلح‌آمیز است.»


منبع: عصرایران

نماینده مجلس: تقدیر از علمای اهل سنت برای جلوگیری از ازدواج کودکان

سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس با ابراز خرسندی از پیش قدمی علمای اهل سنت سیستان و بلوچستان برای جلوگیری از ازدواج کودکان، تغییر و افزایش سن ازدواج را نیازمند اجماع علما دانست.

زهرا ساعی درگفت وگو با خبرگزاری خانه ملت، پیش قدمی علمای اهل سنت برای جلوگیری از ازدواج کودکان را گامی موثر و مثبت در کاهش تعداد کودک بیوه ها در این استان دانست و با بیان اینکه طرح اصلاح سن ازدواج دختران در فراکسیون زنان در حال بررسی و پیگیری است، افزود: در طرح مذکور به دنبال جلوگیری از ازدواج کودکان زیر ۱۳ سال هستیم تا دختران بتوانند درک درستی از مقوله ازدواج داشته باشند و تبعات و آسیب های بعد از آن کاهش یابد البته افزایش و تغییر سن ازدواج موضوعی است که ابعاد فرهنگی، فقهی و اجتماعی گسترده ای داشته و در حقیقت نیازمند اجماع علما است.

طلاق پیامد ازدواج های زودهنگام است

نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در مجلس شورای اسلامی، با یادآوری اینکه طلاق پیامد ازدواج های زودهنگام است فقر اقتصادی، فرهنگی و وجود برخی رسومات در برخی مناطق را در بروز چنین ازدواج هایی موثر دانست و تصریح کرد: متاسفانه ازدواج زودهنگام مشکلات زیادی را برای کودکان به وجود می آورد که عمده آن محروم بودن از تحصیل و طلاق در سنین پایین است.

اصلاح قانون تنها راهکار جلوگیری از ازدواج کودکان نیست/ ضرورت فرهنگ سازی

ساعی با بیان اینکه اصلاح قانون تنها راهکار جلوگیری از ازدواج کودکان نیست بلکه در کنار آن باید فرهنگ سازی مناسبی انجام شود، گفت: در مناطقی که میزان چنین ازدواج هایی بیشتر است باید فرهنگ سازی مناسبی از سوی رسانه های جمعی انجام شود تا آگاهی مردم نسبت به تبعات چنین ازدواج هایی افزایش یابد.

نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در مجلس دهم، با بیان اینکه  میزان ازدواج ها در سنین پایین نسبت به دو دهه قبل کاهش یافته است، تصریح کرد: با توجه به اینکه آگاهی مردم نسبت به گذشته افزایش یافته بنابراین تعداد این ازدواج ها نسبت به گذشته کاهش یافته است.

 لزوم اعزام مبلغ های فرهنگی و دینی به مناطق محروم برای جلوگیری از ازدواج کودکان

سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، با تاکید بر لزوم اعزام مبلغ های فرهنگی و دینی به مناطق محروم برای جلوگیری از ازدواج کودکان، ادامه داد: به صورت جدی می طلبد مبلغانی به مناطق محروم و مناطقی که با چنین ازدواج هایی روبرو هستیم اعزام شوند تا شاهد کاهش چنین ازدواج هایی و تعداد کودک بیوه ها باشیم.


منبع: عصرایران

واران: انتقادات از رونالدو بی معنا هستند

ورزش سه: رافائل واران روز گذشته رسما قراردادش با رئال را تمدید کرد و تا ۲۰۲۲ در این تیم ماندنی خواهد بود.

 واران سال ۲۰۱۱ به رئال پیوست و حالا در ۲۴ سالگی از باتجربه های این تیم محسوب می شود.

واران: انتقادات از رونالدو بی معنا هستند

او در نشست خبری امروز خود گفت:« از تمدید قراردادم خوشحالم و امروز، روز بسیار خوبی برای من است. ۲۴ سال دارم و تاریخچه حضورم در رئال بسیار خوب و فوق العاده است. اینجا روزهای بسیار خوبی داشته ام و انگیزه بالایی هم برای کسب جام های بیشتر دارم.

البته که زیدان نقش مهمی در تمدید قراردادم داشت و به لطف او بود که الان برای رئال بازی می کنم. در این ۶ سال گذشته روزهای خوب و همچنین سختی را پشت سر گذاشته ام؛ ولی هرگز به جدایی فکر نکردم. روزهای سخت به محکم تر شدن شخصیتم کمک کردند و سعی کردم بیشتر و بیشتر تلاش کنم.»

واران: انتقادات از رونالدو بی معنا هستند

انتقادات به رونالدو:« نظر من در مورد او همیشه این بوده است که اگر کسی حتی اندک علاقه ای به فوتبال دارد، باید رونالدو را تحسین کند.

او یک بازیکن فوق العاده است و کارهایی که تاکنون در فوتبال انجام داده، فقط و فقط شایسته تمجید هستند. آمار و ارقام رونالدو به تنهایی در مورد او سخن می گویند. او در رئال تاریخ ساز شده و انتقاداتی که به وی وارد می کنند، بی معنا هستند. به سختی می توان مورد انتقادی از رونالدو پیدا کرد.»


منبع: برترینها

ترکیب پارس جنوبی و پدیده اعلام شد

ورزش سه: در حساس‌ترین بازی هفته هشتم لیگ برتر تیم‌های پارس جنوبی جم و پدیده مشهد که به ترتیب جایگاه‌های اول و دوم جدول را در اختیار دارند از ساعت ۱۸:۳۰ امروز در ورزشگاه تختی جم مقابل هم قرار می‌گیرند.

پارس جنوبی جم در این بازی با ترکیب محسن فروزان، حامد نورمحمدی، مایکل اومانیا، فرشاد محمدی‌مهر، میثم تیموری، میثم نقی‌زاده، حسین پورامینی، مهدی زبیدی، علی دشتی، ابراهیم صالحی و آلویس نانگ به میدان می‌رود.

شهاب گردان، عبدالله حسینی، محمدحسین مرادمند، مرتضی منصوری، رضا ناصحی، اکبر صادقی، محمداسماعیل نظر، میلاد کمندانی، معین عباسیان، امین قاسمی‌نژاد و محمد قاضی هم ۱۱ بازیکن منتخب پدیده در این دیدار هستند.

شاگردان تارتار ۱۷ امتیازی هستند که حتی در صورت تساوی صدرنشین می‌مانند ولی پدیده ۱۴ امتیاز دارد و می‌تواند با کسب پیروزی جای پارس جنوبی را در رده اول بگیرد.


منبع: برترینها

«تعزیه» را بهتر بشناسیم

تقریبا برای همه ما نام تعزیه و دهه اول محرم باهم گره خورده است، یکی علت است و دیگری معلول، هرجور حساب کنیم باید با هم بیایند و غیر از این انتظار نداریم. تعزیه در لغت به معنای سوگواری و عزاداری است و در تعریف عام‌تر به تئاترهای مذهبی که درباره واقع کربلا هستند، گفته می‌شود. نام اصلی تعزیه، شبیه خوانی یا شبیه‌گردانی است، یعنی اینکه افراد اجرا کننده، شبیه و بازی کننده نقش شخصیت‌های اصلی هستند.

 همه آنچه باید از تعزیه بدانیم

نکته‌ای که در این میان باید به آن اشاره کرد این است که تعزیه لزوما درباره امام حسین (ع) و واقعه کربلا نیست، نمایشنامه‌های تعزیه درباره موضوعات دینی و حماسی است مثل تعزیه حضرت ابراهیم، تعزیه امامان مختلف و حتی تعزیه خنده‌دار هم داریم.

تعزیه که مجموعه‌ای از رنگ،شعر و موسیقی است؛ بیشتر برای مرگ اولیا و عزیزان از دست رفته اجرا می‌شود. نمایشی مذهبی که خیر و شر در آن مبارزه می‌کنند.

هنری برخاسته از ایران

تعزیه در سال ۲۰۱۰ در میراث فرهنگی و معنوی یونسکو ثبت شده است و با اینکه در نقاط دیگر جهان از جمله جزیره ترینیداد در دریای کارائیب تا جزایر اندونزی اجرا می‌شود، اما تعزیه از ایران برآمده است. سابقه آن به سال‌ها قبل از عاشورا و ورود اسلام به ایران برمی‌گردد که به آن «سووشون‌خوانی» می‌گفتند و نمایش در آتش رفتن سیاوش اجرا می‌شد که وقتی سیاوش، سالم از میان آتش رد می شد، نشانی از بی‌گناهی او بود.

همه آنچه باید از تعزیه بدانیم 
کارگردان تعزیه را «معین‌البکا» می‌نامند

تعزیه، تئاتر مذهبی است که نمایشنامه آن به صورت شعر است و همراه با موسیقی اجرا می شود بنابراین با تئاتری مذهبی متداول فرق دارد. البته قواعد تئاتر در آن رعایت می‌شود، کارگردان، بازیگر و نمایشنامه دارد و روی صحنه هم اجرا می‌شود، البته لباس، تجهیزات و گریم هم دارد.

به هر اجرای تعزیه، «مجلس» می‌گویند؛ بازیگران آن را «شبیه خوان» می‌نامند، کارگردان تعزیه، «معین البکا» و نویسنده آن «مقتل‌نویس» است. همچنین به نمایشنامه تعزیه، «جُنگ» می‌گویند. تهیه‌کننده تعزیه، «بانی» و مابقی عوامل را هم «عمله تعزیه» می‌نامند.

همه آنچه باید از تعزیه بدانیم 
بخش‌های مختلف تعزیه را بهتر بشناسید

مجلس یا دستگاه: به هر اجرای کامل یک مجموعه تعزیه می‌گویند. اگر در تعزیه، نقش مثبت با شمشیر شهید شود به آن «مجلس شهادت» می‌گویند که در روز خوانده می‌شود مثل مجلس شهادت امام حسین. اما اگر نقش مثبت با زهر شهید شود به آن «مجلس وفات» می‌گویند که در شب خوانده می‌شود مثل مجلس وفات امام موسی کاظم.

مجلس‌ها هم چند بخش دارند؛

الف. پیش خوانی: همان ورود گروه تعزیه به صحنه است. آن‌ها دسته جمعی درباره شخصیتی که قرار است، تعزیه‌اش را بخوانند، نوحه خوانی می‌کنند. بعد از آن همه به جز کارگردان می‌روند، او هم خلاصه داستان را می‌گوید، دعا می‌کند و می‌رود.

ب. پیش واقعه: قصه‌ای جانبی که با مجلس اصلی در ارتباط است و نهایتا یک ساعت طول می‌کشد. به این داستان جانبی، گوشه هم می‌گویند که نقش مقدمه را دارد مثل گوشه زائر امام رضا در مجلس امام رضا.

ج. واقعه: بدنه اصلی تعزیه که حدودا ۳-۴ ساعتی زمان می‌برد.

همه آنچه باید از تعزیه بدانیم 
شبیه خوان یا بازیگران: نام دیگر تعزیه شبیه خوانی‌ است، چون بازیگران شبیه شخصیت‌های تاریخی بازی می‌کنند و تاکید دارند شبیه آن‌ها شوند و این، یک نمایش هم شبیه ماجراست. شبیه خوانان در تعزیه به دو گروه عمده تقسیم می‌شوند؛   

-موافق‌خوان یا مظلوم‌خوان: نقش‌های مثبت تعزیه که عموما لباس‌های سبز، مشکی و سفید دارند. از دستگاه دشتی و آواز برای خواندن ابیات استفاده می‌کنند. صوتی‏ خوش و آوازی گیرا هم دارند. به خواندن آن‌ها تحریرخوانی می‌گویند. البته موافق خوان‌ها هم به چند گروه تقسیم می‌شوند؛

الف: امام خوان: کارکشته‌ترین و خوش صداترین شبیه خوان. بازی در این نقش، ‌نهایت بازی یک شبیه خوان و اوج استادی اوست. بازیگر نقش امام معمولا زره به تن نمی‌کند. او باید صورتی متین و زیبا داشته باشد و در زندگی روزمره هم مردم دوستش داشته باشند.

ب. شهادت خوان: موافق خوانی که درپایان مجلس تعزیه توسط اشقیا شهید می‌شود. مجلس تعزیه به نام اوست و مسیر قصه او را دنبال می‌کند.

همه آنچه باید از تعزیه بدانیم 
ج. بچه خوان: اولین حضور یک شبیه خوان با بازی در نقش بچه‌خوان آغاز می‌شود. با توجه به اینکه معمولا شبیه خوانی، نسل به نسل و پدر به پسر است، بچه خوان‌ها اکثرا فرزند تعزیه خوان‌ها هستند و به آن‌ها نقش‌هایی مثل طفلان مسلم، سکینه یا عبدالله داده می‌شود. بعدا و بعد از سن بلوغ، بسته به نوع صدا، بچه خوان‌ها تبدیل به موافق خوان یا مخالف خوان می‌شوند.

د. حر خوان: شبیه‌خوان خاکستری. نماد این خاکستری بودن و مردد ماندن، حر بن یزید ریاحی از فرماندهان سپاه کوفه است که عاشورا به امام پیوست. رنگ لباس او معمولا نارنجی یا صورتی است.

ه. زنانه‌خوان: در هنرهای نمایش سنتی ایران اعم از تعزیه، روحوضی و… زنان بازی نمی‌کنند و از زن پوش استفاده می‌کنند، این نقش در تعزیه، زنانه‌خوان نام دارد. شبیه‌خوانانی که صدای زیر و ظریف دارند، چادر و برقعی به سر می‌کنند و نقش‌های زنان را بازی می‌کنند مانند حضرت زهرا، حضرت زینب و…

همه آنچه باید از تعزیه بدانیم 
-مخالف‌خوان یا اشقیاخوان: نقش‌های منفی تعزیه که عموما لباس‌های سرخ‌ و صورتی می‌پوشند. آن‌ها با نوعی آینده‌بینی دارند، از ظالم بودن خودشان آگاهند و خودشان و بقیه اشقیا را لعنت می‌کنند. صدای زمخت و صورتی گرفته دارند. با پرخاش‌گری که به آن اشتلم‌خوانی می‌گویند حرف می‌زنند و موقع ورودشان به سکو، موسیقی تندی نواخته می‌شود. مخالف خوان‌ها به چند گروه تقسیم می‌شوند؛

الف. شمرخوان: متبحرترین مخالف خوان، شمر خوان است. شبیه خوان شمر از نظر سابقه و کسوت هم تراز با امام خوان در موافق خوان‌هاست. فعال‌ترین شبیه خوان از نظر بازی با شمشیر و خنجر و جست و خیز و پر دیالوگ‌ترین‌ها به خصوص در تعزیه حضرت عباس. او همیشه کلاه خود و زره به تن دارد و محور شرارت است. نقش فعال شمر در تعزیه، برعکس واقعیت تاریخی است چون شمر در کربلا، دور از میدان نبرد بود و تا وقتی کسی زمین نمی‌افتاد به او نزدیک نمی‌شد.

ب. تخت‌خوان: شبیه خوان‌هایی که سن و سالی ازشان گذشته و نمی‌توانند روی سکو حرکت کنند، روی تخت می‌نشینند و می‌خوانند. تخت ‌شین‌ها که اکثرا مخالف خوانند شامل شبیه خوان یزید، ابن زیاد، مامون و…‌ می‌شوند. آن‌ها لباس جنگ به تن نمی‌کنند و دستور می‌دهند.

ج. نعش: سیاهی لشگرند. نمی‌شود به آن‌ها شبیه خوان گفت چون دیالوگی ندارند و فقط در صحنه حاضرند. معمولا نعش‌ها، افراد همان روستا یا از نزدیکان بانی هستند.

همه آنچه باید از تعزیه بدانیم 
معین البکا یا کارگردان: مسلط‌ترین شبیه‌خوان و پیشکسوتی که مجالس تعزیه و دیگر شبیه خوانان را به خوبی می‌شناسد. معین البکا براساس محل برگزاری، نوع و فضای تعزیه، شبیه خوان‌ها را دعوت به همکاری می‌کند. او وظیفه تقسیم نقش‌ها را دارد و باید با شبیه خوان‌ها تمرین کند. معمولا هم بازی نمی‌کند. در گوشه‌ای می‌نشیند تا اگرکسی دیالوگ‌هایش را فراموش کرد به کمکش برود. معین البکا، علاوه بر بازیگران، جامه‌دار (مسئول لباس) و گریمورهم می‌آورد که به آن‌ها «عمله تعزیه» می‌گویند.

نسخه یا فیلمنامه: کل مکتوبات تعزیه را نسخه می‌گویند. متن تعزیه‌ها هم مسجع و شعر است. بیشتر اشعار نسخه‌ها هم از نوع مثنوی‌اند و علمی نیستند. به نویسنده اشعار، مقتل‌نویس می‌گویند. خود نسخه‌ها هم بخش‌ها و نام‌های گوناگونی دارند؛

الف. جُنگ: نمایشنامه کل یک مراسم تعزیه را جنگ می‌نامند، یک کتابچه کوچک با ابعادی نصف یک دفتر مشق است. در انتهای هر جنگ، تعداد بازیگران هر مجلس و وسایل مورد نیاز آن نوشته می‌شود. جنگ در حقیقت دفترچه‌ای قدیمی است که در اختیار کارگردان یا معین البکا قرار می‌گیرد.

ب. فرد: دفترچه‌ای با ابعاد حدود ۱۵ در ۵ سانتی‌متر که به راحتی در دست جا می‌شود. در این دفترچه‌ها، دیالوگ‌های هر شبیه خوان نوشته شده است. در این نسخه‌ها قسمت‌هایی که شبیه خوان‌ها باید سکوت کنند، خط کشیده شده است.

ج. کتاب تعزیه: دفترچه‌ای که چیدمان و ترتیب و تأخر دیالوگ‌گویی را معلوم می‌کند. به این نحو که زیر اسم هر شبیه خوان، اولین کلمه مصراعی که باید بخواند دیده می‌شود. ترتیب اسامی هم ترتیب خواندن آن‌ها را مشخص می‌کند. البته شبیه خوان‌ها همراه معین البکا شب قبل از اجرا دورهم جمع می‌شوند و مدام دوره خوانی می‌کنند.

همه آنچه باید از تعزیه بدانیم 

موسیقی: گروهی ۷ نفره که طبل، دهل، سنج، سرنا و شیپور می‌زنند. این گروه با اجرایشان تلاش می‌کنند، فضای صحنه را عوض کنند. هر وسیله در زمان خاصی نواخته می‌شود مثلا طبل، موقع ورود افراد و سنج هم ضربات شمشیر در میدان جنگ را همراهی می‌کند. این موسیقی هیچ وقت همراه با آواز و خواندن شبیه خوان‌ها همراه نمی‌شود. هر کدام از شبیه خوان‌ها هم دستگاه آوازی خاصی دارند مثلا امام خوان در دستگاه پنجگاه و رهاوی می‌خواند. شبیه خوان عباس در چهارگاه می‌خواند. مخالف خوان‌ها، سه‌گاه می‌خوانند حتی بازیگر نقش عبدالله فرزند امام حسین (ع) در گوشه راک می‌خواند که برای همین این گوشه به راک عبدالله معروف شده است.

همه آنچه باید از تعزیه بدانیم 
آموزش تعزیه

تعزیه مثل خیلی از هنرهای بومی این کشور، چندان آموزش کلاسیک ندارد. تعزیه‌خوان‌ها معتقدند این هنر را باید مرحله به مرحله یاد گرفت و با سرکلاس نشستن نمی‌شود، تعزیه‌خوان شد. اما تعزیه خوانی مثل تئاتر و سینما احتیاج به استعداد بازیگری و البته حافظه خوب برای حفظ کردن دیالوگ‌ها دارد. تعزیه خوان نباید خجالتی باشد و بتواند راحت داد و فریاد کند.

برای تعزیه‌خوان شدن به روش سنتی باید از کودکی مراحل را طی کرد؛ اول «بچه خوانی» است یعنی بازی در نقش طفلان مسلم. بعد در نوجوانی، قاسم خوانی می‌کنند که همان بازی در نقش قاسم است. در این مرحله چون صدا بالغ می‌شود،آنها که صدای کلفت تری دارند وارد جمع منفی خوان‌ها می‌شوند و آنها که صدای بهتری دارند نقش‌های مثبت را بازی می‌کنند. اگر هم صدای تعزیه‌خوان، زیر باشد نقش زن به او می‌دهند (درتعزیه، زنان بازی نمی‌کنند).

در پایان اینکه تعزیه خوانی صیر وحوصله زیادی می‌خواهد.


منبع: برترینها

الکسا وون توبل کیست و چه کرده؟

استارت‌آپ لرن‌وست و بنیانگذار ۲۷ ساله‌اش را بشناسید. او چگونه به یک میلیون زن کمک کرد.

در سال ۲۰۰۶، الکسا وون توبل که مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه هاروارد اخذ کرده بود، متوجه شد که نحوه مدیریت پول امر بسیار مهمی است که او اطلاعات زیادی درباره آن ندارد. هیچ‌یک از کتاب‌ها درک این موضوع را برایش آسان‌تر نکرد و برنامه‌ریزان مالی نیز پول هنگفتی می‌گرفتند …

الکساوون توبل کیست و چه کرده؟ 
الکسا وون توبل کیست و چه کرده؟

در سال ۲۰۰۶، الکسا وون توبل که مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه هاروارد اخذ کرده بود، متوجه شد که نحوه مدیریت پول امر بسیار مهمی است که او اطلاعات زیادی درباره آن ندارد. هیچ‌یک از کتاب‌ها درک این موضوع را برایش آسان‌تر نکرد و برنامه‌ریزان مالی نیز پول هنگفتی می‌گرفتند. خیلی زود الکسا متوجه شد که زنان یک مخاطب محروم در دنیای امور مالی شخصی هستند و ایده راه‌اندازی یک استارت‌آپ به ذهنش رسید.

پس از اینکه به مدت دو سال به عنوان تاجر در شرکت مورگان استنلی مشغول به کار بود، دوباره به دانشگاه هاروارد بازگشت تا در رشته بازرگانی تحصیل کند. او مصمم شده بود تا اطلاعات مربوط به امور مالی شخصی را در اختیار زنان قرار داده و به آنها آموزش دهد. امروز الکسا وون توبل، در سن ۲۷ سالگی، بنیانگذار و مدیرعامل استارت‌آپ دوساله LearnVest است. این استارت‌آپ یک وب‌سایت مالی برای زنان است.

تاکنون لرن‌وست به بیش از یک میلیون زن کمک کرده است تا امور مالی خود را کنترل و مدیریت کنند. الکسا می‌گوید زنان در آمریکا ۸۳ درصد از تصمیمات مربوط به مخارج و هزینه‌ها را می‌گیرند. او می‌خواست با راه‌اندازی لرن‌وست یک منبع سرگرم‌کننده ایجاد کند که به طور مستقیم درباره تمام تصمیماتی که می‌گیرند با آنها صحبت کند و مرحله به مرحله آنها را راهنمایی نماید. سایت او، که عضویت در آن برای کاربران رایگان است، به زنان در هر مرحله از زندگی‌شان محتوای مالی، ابزارها و پشتیبانی مالی ارائه می‌دهد: بازگشت به مدرسه، از دست دادن شغل، تغییر شغل، بچه‌دار شدن، اجاره یا خرید خانه، دریافت وام و غیره.

بنابراین اگر شما در تمام امور مالی خود به کمی آموزش نیاز دارید، از تفاوت بین حساب پس‌انداز و جاری گرفته تا موارد مالی پیچیده‌تر یا نحوه گرفتن وام یا پیدا کردن بهترین کارت اعتباری، گرفتن کمک از زن جوانی که وقتی دیگران پول خود را زیر تشک‌هایشان مخفی می‌کردند، با مدیریت سرمایه خطرپذیر ۱.۱ میلیون دلاری استارت‌آپ لرن‌وست را راه‌اندازی کرد، ایده بدی به نظر نمی‌رسد.

علاوه بر اینکه او تنها بنیانگذار ایده نوآورانه لرن‌وست است، الکسا تاثیر چشمگیری روی گروهی از مشاوران متخصص و هیات مدیران گذاشته است به طوری‌که این افراد با کمال میل از او حمایت می‌کنند. این افراد شامل لی باربا (مدیرعامل سابق لرن‌وست) و بتسی مورگان (مدیرعامل سابق هافینگتون پست) می‌شوند. این تیم طرفدار لرن‌وست موجب افزایش ارزش این سایت شد و به اعتبار الکسا افزود.

 الکساوون توبل کیست و چه کرده؟

پس از تزریق اولین سرمایه ۱.۱ میلیون دلاری، الکسا نمونه اولیه سایت خود را اصلاح کرد. سپس در سال ۲۰۰۹ در کنفرانس تک‌کرانچ ۵۰ شرکت کرده و به طور رسمی لرن‌وست را راه‌اندازی کرد. این کنفرانس با هدف پیدا کردن بهترین استارت‌آپ‌های وب۲  و راه‌اندازی آنها جلوی چشمان تاثیرگذارترین سرمایه‌داران خطرپذیر در این صنعت، شرکت‌ها و مطبوعات برگزار می‌شد. حضور الکسا در این کنفرانس موجب شد لرن‌وست در صحنه دیجیتال و جلوی چشم همه معرفی شود.

در آن سال او یکی از دو مدیرعاملی بود که یک شرکت مخصوص به زنان را در صنعت وب معرفی کرد. پس از این کنفرانس، از اواخر پاییز ۲۰۰۹ تا اوایل سال ۲۰۱۰، لرن‌وست به طور آزمایشی به فعالیت آنلاین خود ادامه داد. در طول این مدت، کاربران می‌توانستند در سایت بگردند و همین موجب شد که داده‌های اولیه‌ای جمع‌آوری شود تا برای ورود به مرحله دوم از روند تامین بودجه این استارت‌آپ، در اختیار سرمایه‌گذاران قرار گیرد.

در یکم ژانویه یک آیتم خبری کوچک در سایت DailyCandy قرار گرفت که داده‌های کاربری لرن‌وست را به استراتوسفر «ثروت اطلاعات» ارسال کرد. این سایت مطلبی را درباره آغاز کار اولین برنامه ایمیل مالی لرن‌وست منتشر کرد. در عرض ۲۴ ساعت از انتشار این مطلب، بیش از ۱۰هزار نفر در لرن‌وست ثبت نام کردند. این میزان مشارکت و اینکه این تعداد کاربر داشتند رفتار مالی خود را تغییر می‌دادند، داده‌های بیشتری را به لرن‌وست ارائه می‌داد و این استارت‌آپ نیز آنها را در اختیار سرمایه‌گذاران قرار داد.

در نتیجه، در آوریل ۲۰۱۰، الکسا توانست با وجود رکود اقتصادی یک‌بار دیگر بودجه زیادی را تامین کند. این‌بار در عرض ۴ هفته در کل ۴.۵ میلیون دلار از Accel Venture Partners بودجه دریافت کرد. اخیرا‌ نیز الکسا دور دوم تامین بودجه را با ۱۹ میلیون دلار به پایان رساند.
الکسا با راه‌اندازی این استارت‌آپ توانست به موفقیت چشمگیری دست یابد. او در لیست سیلیکون‌ولی به عنوان یکی از بهترین کارآفرینان جوان معرفی شده است.


منبع: برترینها

«عادت‌های خوب» خانواده موفق

وب سایت فرادید: شما می‌توانید با انجام برخی کارها و خوردن مواد غذایی سالم استحکام خانوادگی خود را بالا ببرید.

 «هر خانواده‌ای بنا بر تعریفی که اعضای آن دارند شکل و شمایل متفاوتی دارد. بعضی‌ها به دلیل نوع شغلشان ساعات زیادی از روز نمی‌توانند در کنار هم باشند بنابراین شب‌ها برای این خانواده حکم بخش اصلی ارتباطی را دارد. بعضی دیگر صبح یا ظهر را در کنار هم سپری می‌کنند. شما می‌توانید با انجام برخی کارها و خوردن مواد غذایی سالم استحکام خانوادگی خود را بالا ببرید. جالب است بدانید که داشتن یک زندگی خانوادگی سالم می‌تواند خطر ابتلا به حمله قلبی را کاهش و شانس زنده ماندن شما را افزایش دهد.

در اینجا به چند نمونه از این عادت‌های خوب خانوادگی اشاره می‌کنیم.

اسنک‌های هوشمند

 «عادت‌های خوب» خانواده موفق

والدین می‌توانند تنظیمات غذایی فرزندان خود را تحت تأثیر قرار داده و مغز آنها را با انتخاب غذاهای سالم پرورش دهند. در تحقیقات ثابت شده که بچه‌ها از طریق والدین خود با غذاهای فرآوری شده که عامل سرطان هستند، آشنا می‌شوند. مادران و پدران می‌توانند به جای این غذاهای ناسالم مثل کوکی، کراکر یا سوداها میان‌وعده‌های غذایی سالم در اختیار بچه‌ها قرار دهند مثل میوه و سبزی‌های تازه. سیب، کره، کرفس، انگور، موز، اسفناج، آووکادو و خوراکی‌های سالمی مثل اینها می‌توانند جزو انتخاب والدین برای بچه‌ها باشند.

به آرامی میل کنید

خانواده‌های سالم همراه با فشار و استرس و عجله غذا نمی‌خورند. آنها سعی می‌کنند از صداهای آرام و موزیک ملایم زمان صرف غذا در کنار خانواده استفاده کنند. در زمان غذا خوردن فقط روی این کار تمرکز می‌کنند. این زمان خوبی است که شما بتوانید در کنار خانواده از طعم و زنگ و بوی غذا لذت ببرید. سعی کنید این کار را یکی از عادت‌های خانوادگی خود کنید و از بودن در کنار خانواده و خوردن غذا به‌ خوبی استفاده کنید.

از بزرگ‌ترهای خانواده مراقبت کنید

مراقبت از یکی از عزیزان سالخورده راهی شگفت‌انگیز برای نشان دادن محبت است و این به معنی این نیست که شما باید همه چیز را قربانی کنید. خانواده‌های سالم در کنار پدر و مادر، پدربزرگ و مادربزرگ را هم دارند، تأثیر حضور والد پیر در خانه و گاهی مراقبت کردن از آنها در کل خانواده دیده می‌شود. درست است که این‌ کار عواقب مثبت و منفی را با هم دارد و گاهی ممکن است برای خانواده ایجاد گرفتاری و حتی درگیری بکند اما حضور یک بزرگ‌تر و گاهی همراهی آنها در جمع خانوادگی برای گردش و پیاده‌روی به خصوص برای بچه‌ها کوچک، بسیار مفید و جذاب است.

به روابط زناشویی خود اهمیت دهید

همیشه سعی کنید با وجود همه کارها و گرفتاری‌ها و داشتن فرزند، زندگی زناشویی و روابط خود را با همسرتان در اولویت قرار دهید. در کنار همه دغدغه‌ها زمانی را برای بودن با همسرتان بگذارید، بچه‌ها را به کسی سپرده و با هم به تفریحات دو نفره بروید. گاهی بعد از خوابیدن بچه‌ها با هم فیلم ببینید و وقت خود را بیشتر از هر کس با همسرتان سپری کنید. بعد از چند وقت تأثیر آن را در شاد و سرزنده شدن کل خانواده می‌بینید.

موبایل‌ها را خاموش کنید

 «عادت‌های خوب» خانواده موفق

غیر از این که خیره شدن زیاد به موبایل و لپ‌تاپ به بینایی شما لطمه می‌زند، می‌تواند به روابط خانوادگی شما هم ضربه وارد کند. سعی کنید وقتی کنار خانواده هستید همه وسایل الکترونیکی را خاموش کنید. مثلاً تماشای تلویزیون در کنار خانواده نه تنها باعث ارتباط و هم‌کلامی بیشتر اعضای خانواده می‌شود بلکه در آینده فرزندان خاطرات شیرینی از با هم بودن‌تان بر جای می‌گذارد. برای این کار می‌توانید یک سبد ابزار داشته باشید. در کنار در ورودی یا هر جایی دور از دسترس یک سبد بگذارید و به همه یاد بدهید قبل از ورود به خانه وسایل الکترونیکی خود را آنجا بگذارند.پیروزی‌های همدیگر را جشن بگیرید

اهمیت دادن به اتفاقات و شادی‌های اعضای خانواده حتی کوچک‌ترین فرد، خیلی در استحکام روابط و ایجاد صمیمیت تأثیر دارد. همیشه استعدادهای خود و اعضای خانواده را شناسایی کنید، برای هر موفقیت هرچند کوچک یک جشن ساده در کنار هم برگزار کنید. این شادی‌های کوچک در کنار خانواده از بهترین خاطرات سال‌های آینده می‌شود.

در آشپزی همکاری کنید

غذا خوردن با خانواده فقط به بخش پختن و خوردن ختم نمی‌شود. تهیه غذا فرآیندی است که می‌تواند همه افراد خانواده را درگیر کند. از خرید کردن تا انتخاب غذا و بعد تهیه کردن آن می‌تواند یک برنامه همگانی در خانواده باشد. با این کار هم شما حس مشارکت در خانواده را تقویت کرده‌اید و هم از خوردن غذایی که با کمک هم درست کردید لذت بیشتری می‌برید.

زمان شام حرف بزنید

«عادت‌های خوب» خانواده موفق 

زمان صرف شام موقعیت خوبی است تا با اعضای خانواده خود گفت‌وگو کنید. انتخاب موضوعاتی که برای همه جالب باشد گزینه خوبی است. در زمان صرف شام وقت خوبی دارید که در کنار خانواده‌تان باشید و راجع به اتفاقات روزانه و علایق و برنامه‌های فردا حرف بزنید. پس این موقعیت خوب را از دست ندهید.با هم پیاده‌روی کنید

یکی از سبک‌ترین و راحت‌ترین ورزش‌هایی که می‌توانید با خانواده انجام دهید، رفتن به پیاده‌روی است. این کار را شاید نتوانید هر روز صبح با توجه به مشغله زیاد اجرا کنید ولی سعی کنید برنامه روزهای تعطیل را جوری هماهنگ کنید که چند ساعتی در کنار هم راه بروید و با هم از هوای صبحگاهی برای یک هفته آینده انرژی بگیرید. چند بار در هفته می‌توانید بعد از شام به پیاده‌روی بروید و ادامه صحبت‌های میز شام را داشته باشید. این کار به سلامت جسمی و روحی شما هم کمک می‌کند.

قدردانی کردن را پرورش دهید

یکی از عادت‌های خوب یک خانواده سالم تشکر و قدرانی از همدیگر است. اگر والدین برای کارهای خوب از همدیگر تشکر و قدردانی کنند، خود به خود فرزندان این کار را یاد می‌گیرند. تلاش کنید این کار را در خانواده جا بیندازید تا همیشه یادتان باشد برای هر کار خوب اعضای خانواده از آنها قدردانی کنید.

باغچه خانوادگی داشته باشید

برای فرار از دنیای دیجیتال و حبس شدن در خانه یک راه ساده وجود دارد، ایجاد یک باغچه کوچک خانوادگی و پرورش گل و گیاه به همراه هم. اگر این کار برای شما در فضای زندگی شهری مقدور نیست با کاشت گل و پرورش گلدان‌های خانگی زمانی را در کنار هم صرف کنید و به بچه‌ها دوست شدن با گیاهان را آموزش دهید.

محیط خانه را ایمن کنید

اگر فرزند خردسال دارید برای این که خیال خودتان راحت شود و مجبور نباشید مدام دنبال فرزندتان با دلهره حرکت کنید، یک محیط سالم و امن ایجاد کنید. این ایجاد ایمنی کردن از خردسالی با دور نگه‌ داشتن وسایل خطرناک شروع می‌شود و در بزرگسالی به دور کردن بچه‌ها از مواد مخدر و فعالیت‌های خطرناک می‌رسد. اگر محیط روانی خانه سالم باشد فرزندان در امنیت و سلامت رشد می‌کنند.

با هم بازی کنید

بازی کردن فقط برای بچه‌ها نیست. والدین هم می‌توانند با شرکت در بازی‌های گروهی خانوادگی فضای شادی در خانه ایجاد و با این کار حس همدلی و همراهی را به فرزندان منتقل کنند.

موبایل را از اتاق خواب دور کنید

 «عادت‌های خوب» خانواده موفق

بودن موبایل در اتاق خواب یکی از ۲۱ نشانه وابستگی شدید به دنیای الکترونیک است. به بچه‌ها یاد بدهید صبح‌ها به جای زنگ موبایل با یک ساعت زنگ‌دار بیدار شوند و هر بهانه‌ای برای بودن موبایل در اتاق خواب را از آنها بگیرید.

سنت‌های خانوادگی داشته باشید

یکی از جالب‌ترین فعالیت‌های خانواده داشتن سنت‌های مخصوص است. جدا از سنت‌های ملی و مذهبی هر کشوری می‌توانید یکی سری سنت برای خانواده خود بگذارید، آن را روی یک تخته مخصوص جلوی دید همه بنویسید و سر موقع این سنت‌ها را اجرا کنید. مثلاً یک شام مخصوص در یک شب خاص، یک تفریح ویژه و کارهایی مثل این.
استرس‌ها را با هم حل کنید

مشکلات و نگرانی‌ها خود را با خانواده در میان بگذارید و با انجام فعالیت‌هایی مثل پیاده‌روی و یوگا و ورزش‌های ذهنی دیگر با هم بر مشکلات غلبه کنید. حل کردن فشار و استرس به کمک خانواده خیلی مفیدتر است.

روزهای تعطیل تفریح کنید

 علاوه بر استراحت کردن در روزهای تعطیل، سعی کنید برنامه‌های ویژه‌ای برای تعطیلات داشته باشید. این تنها روز بی‌دغدغه کاری در هفته است پس قدر آن را بدانید و با هم تفریحات جالب و سرگرم کننده داشته باشید.

درباره پول صادق باشید

 «عادت‌های خوب» خانواده موفق

پول مثل یک خط راه‌آهن در وسط خانواده‌ها حضور دارد و این‌ جور به نظر می‌رسد که همه مشکلات با آن حل می‌شود اما نباید اجازه دهید این باور در بچه‌ها شکل بگیرد که بدون پول زندگی شادی نخواهند داشت. شاید کمی سخت باشد اما بودن در کنار خانواده و سلامتی و شادی و تفریح با آنها می‌تواند خیلی از پول و ثروت باارزش‌تر باشد.
جلسات مالی برگزار کنید

یکی از کارهایی که خانواده‌ها می‌توانند برای مسائل مالی انجام دهند، گذاشتن جلسات مالی است. با هم در پایان هر ماه جمع شوید و حساب و کتاب مالی را بررسی کنید.

تجربه‌های جدید داشته باشید

برای بیشتر با هم بودن یک راه، پیدا کردن تجربه‌های جدید است. مثلاً یک غذای خاص و جدید در یک رستوران تازه را امتحان کنید. با هم به تفریحات جدید بروید، سفرهای تازه را برنامه‌ریزی کنید و از کشف جدیدترین‌ها باهم لذت ببرید.

آرزوهای بزرگ داشته باشید

یک دفتر خانوادگی بردارید و در آن آرزوهای خانواده را بنویسید. مثلاً تصور کنید ۱۰۰ میلیون پول دارید و می‌خواهید با خانواده آن را خرج کنید. در این کار از بچه‌های بالای سه سال خود کمک بگیرید آنها آرزوهای قشنگی دارند.

از هم سؤال کنید

در یک خانواده سالم هیچ وقت حرف یا سؤالی نگفته نمی‌ماند. از هم درباره اتفاقات روزمره و شرایط کاری و برنامه‌ها سؤال کنید اما هرگز در یک خانواده سؤالات با چرا شروع نمی‌شود. با این روش همدیگر را مواخذه نکنید.

عادلانه دعوا کنید

به هر حال در هر خانواده‌ای بحث و جدل پیش می‌آید مخصوصاً اگر بچه‌های کوچک در خانه باشند. هنگامی که درگیری ناگزیر به وجود می‌آید، نباید با یکدیگر همدست شوید، باید احساسات یکدیگر را تشخیص دهید. وقتی درگیری ایجاد می‌شود افراد خانواده باید بدانند که نظرشان ارزش دارد. بعد تلاش کنید ابزارهایی را برای حل منازعات پیدا کنید. هیچ‌کس نباید از محیط دور شود یا برخورد خشنی بکند زمانی که اختلاف نظر وجود دارد.

 کنترل‌گر نباشید

در یک خانواده سالم والدین مأمور کنترل جزییات زندگی بچه‌ها نیستند. آنها به جای کنترل کردن فرزندان راه‌های نه گفتن به خطرات را به آنها آموزش می‌دهند. مثلاً فرزندان باید آموزش ببینند که برای سلامتی خودشان به مخدر نه بگویند، نه از ترس والدین. پس یاد بگیرید پدر و مادر کنترل‌گری نباشید.

با بچه‌ها حرف بزنید

هیچ وقت فکر نکنید بچه‌ها نباید در مسائل خانواده شرکت کنند. بلکه آنها یکی از مهم‌ترین اعضای خانواده هستند، نظرات آنها را در مورد مسائل خانه بپرسید و اجازه دهید با شما در تقسیم افکار شریک شوند. با این کار فرزندان سالم و متکی به نفسی تربیت می‌کنید

به سلامتی خانواده اهمیت دهید

«عادت‌های خوب» خانواده موفق 

باید همه افراد خانواده از مسائل پزشکی هم باخبر باشند. اگر فرصت ندارید با هم به دکتر بروید حتماً از پرونده پزشکی همسرتان مطلع شوید. در صورت نیاز خوردن داروها را به هم یادآوری کنید و زمان ویزیت سالیانه را از یاد نبرید.
قرار شام با فرزندان بگذارید

فارغ از زمانی که همه خانواده دور هم جمع می‌شوید برای صرف غذا، بعضی وقت‌ها با فرزند خود به تنهایی برای شام وقت بگذارید. او را به رستوران ببرید و یک برنامه خصوصی با پسر یا دخترتان داشته باشید. می‌بینید که این کار چقدر در تحکیم روابط والدین با فرزند به خصوص فرزند هم‌جنس تأثیر دارد.

عذرخواهی کنید

ما به بچه ها یاد می‌دهیم که در صورت انجام کار غلط عذرخواهی کنند اما این کار یک اجبار و تنبیه حساب می‌شود. به‌ جای این رفتار بهتر است خودتان در صورت بروز هر کار اشتباهی سریع از خانواده و فرزندانتان عذرخواهی کنید. به مرور این رفتار در فرزندتان نهادینه می‌شود و نیازی به‌ زور نیست.»


منبع: برترینها

یک هفته و چند چهره؛ خیریت طارمی و همه پرسی کُردی

برترین ها – ایمان عبدلی:

رضا کیانیان یا (توهین هفته)

حضور رضا کیانیان در یک نشست زیست محیطی و واکنش او نسبت به یکی از فعالان محیط زیست واکنش های زیادی را در فضای مجازی به همراه داشت. به طور خاص رسانه های اصولگرا جملات کیانیان را در آن جدل زیست محیطی توهین آمیز قلمداد کردند و اصلا صرف حضور او و هدیه تهرانی و دیگران را در چنین کمپین هایی را تبلیغاتی و بی ثمر دانسته اند! اما آیا واقعا کیانیان و دیگران نباید در چنین نشست هایی حضور پیدا کنند؟

واقعیت داستان این است که رسانه هایی که نسبت به حضور کیانیان واکنش نشان داده اند و در واقع غلو نمایی کرده اند. بیشتر به خاطر سوابق و موضع گیری های کیانیان خیلی او و امثال هدیه تهرانی را قبول ندارند. کما این که غالب هنرمندان در تمام مقاطع سیاسی طرف اصلاحاتی ها را می گیرند و البته که ورای ژست های رسانه ای برای عموم رسانه ها آن موضع گیری ها مهم تر از هر چیز دیگری است، یعنی می توانند کارنامه ی درخشان یک بازیگر غیر همسو را زیر سئوال ببرند، چون موافق آن ها نبوده و یا برعکس. این واقعیت را که بپذیرم بهتر می توانیم شرایط را تحلیل کنیم. کیانیان با کوچکترین اشتباه و یا تندی سوژه می شود، چون قبل تر در هنگامه ی فلان انتخابات طرف کاندیدای ما بوده پس به زعم آن ها باید از فرصت ها استفاده کرد و لهش کرد!

یک هفته و چند چهره؛ خیریت طارمی و همه پرسی کُردی 

البته این ها ما را از اصل موضوع دور نمی کند. همین ستون کمتر از دو ماه پیش کیانیان را به خاطر حضور در بیلبورد ها سوژه کرده بود. آن روز نوشته بودیم که حضور کیانیان در بیلبورد فلان دمنوش متناسب با شان او نیست و این که پاسخ می دهد من مال مردم نیستم، کمی متناقض است، اما این بار انصافا حضور او و امثال او را در نشست های زیست محیطی را باید قدر بدانیم حتی اگر عده ای چشم بر واقعیت ببندند و درگیر تعلقات جناحی شده باشند.  فرض کنید او در آن نشست حضور نداشت؟ چند نفر از ما متوجه می شدیم، چند نفر جمع شده اند و دغدغه‌ی آب دارند؟

 در واقع امثال کیانیان و سلبریتی هایی که در چنین جمع هایی حاضر می شوند از اسم خودشان به نفع محیط زیست خرج می کنند و این که گمان کنیم مثلا هدیه تهرانی با یوزپلنگ ایرانی قصد خودنمایی دارد، بدبینانه و کینه توزانه است. بله! فعالان زیست محیطی زیادی هستند که گمنام اند و سال ها در جهت حفظ اندک فضای جنگلی و اندک منابع و آبی تلاش می کنند و کار اصلی را آنها کرده اند، اما تا چهره ها وارد چنین حوزه هایی نشوند، در فضای رسانه زده امروز شناخته نمی شوند و اصلا حرفشان به گوش مردم نمی رسد. در مورد این داستان هم حاشیه سازی و کاور کردن اصل موضوع که دغدغه حفظ منابع طبیعی غیر قابل تکرار است از هر چیزی مهم تر است. صرف چند جمله را بزرگنمایی کردن نه به درد دنیای ما می خورد، نه به درد آخرت آیندگان. مصداق بحث های ژورنالیستی بیهوده و فرسایشی همین ماجرای کیانیان است. کاش حداقل درخت و آب را سیاسی نکنیم و برای چهره هایمان، مساله مشارکت اجتماعی را هزینه ساز نکنیم.


مهدی طارمی یا (خیریت هفته)

ناشی گری؛ از بازیکن تا مدیر

برخلاف آن چه که هواداران افراطی آبی و قرمز فکر می کنند، باید دست عادل را بوسید که در افشاگری رحم ندارد و حتی شب قبل از بازی با الهلال دست طارمی را رو می کند. این که بازی ملی داریم و آرامش تیم مهم است و این حرف ها بیشتر مصداق کلاغ را جای قناری رنگ کردن و از احساسات مردم برای پوشاندن اشتباهات خودمان استفاده کردن است. اتفاقا عادل خوب موقعی دست طارمی را رو کرد تا بدانیم اگر پرسپولیس در حساس ترین مقطع فصل درگیر حاشیه می شود، ضربه را از کجا می خورد؟ ستاره ی نابالغی که همه چیز را شُل می گیرد و اصلا ظرفیت روانی چنین موقعیتی را ندارد. کاری با پرسپولیس کرد، کارستان!

حالا بهتر می فهمیم حرفه ای بودن یک بازیکن فقط در بدنسازی مناسب و عدم اعتراض به داور نیست. این ها گزاره های ساده ای از حرفه ای گری بازیکن فوتبال است، که از لا به لای گزارش های فوتبال دریافت کرده ایم. حرفه ای بودن یک بازیکن اما ابعاد بزرگتری دارد. طارمی و امثال او شاید فکر می کنند هنوز در کوچه های خاکی بازی می کنند که چنین فارغ و رها فقط به منفعت شخصی فکر می کنند. البته یک چیزهایی هم شنیده اند که با چهار تا پُست مجازی و موضع گیری جسته گریخته سیاسی حاشیه امنیت هم خواهند دشت. فکرش را کنید طرف پولی که میشد رضایت ریزه اسپور را بگیرد به جیب زده و…

یک هفته و چند چهره؛ خیریت طارمی و همه پرسی کُردی 

ناشی گری؛ از مردم تا مردم

با چنین شرایطی چرا باید پرسپولیس از پسِ الهلال بر بیاید؟ برانکو تا کجا می تواند این درخت کم جان را هرس کند و جان ببخشد؟ بر مبنای همین واقعیت است که کی روش چراغ دست می گیرد در لیگ های درجه دوم اروپایی و دنبال بازیکن دو رگه می گردد. اصلا بازیکنان را رها کنید! ما در فرهنگ هواداری هم حرفه ای نیستیم. هر شکستی را به عوامل بیرونی ربط می دهیم و ذهن متوهم داریم. با همه‌ی حواشی تاثیر گذار هفته ی گذشته در واقع این کیفیت فنی الهلال بود که پرسپولیس را شکست داد؛ به همین سادگی!

پرسپولیس چهار تا خورد. استقلال شش تا خورده بود. قرمز و آبی نه برای موقعیت های همدیگر بلکه برای ناکامی ها همدیگر کری می خوانند. یعنی روی شوربختی هایشان مسابقه می دهند. فوتبال تبدیل به دیگی از فرصت ها شده که در آن فقط هواداران هیزم می شوند تا چرخه ی مالی سود آور برای بازیکن مدیر و…را تامین کنند. هیچ نشانی از پیشرفت و مسئولیت پذیری مشاهده نمی شود. با کی روش و برانکو هم موقتا خوش خواهیم بود و به محض این که داستان از حوزه مسئولیت آن ها خارج می شود شکست خورده محض هستیم. طارمی بیشتر به اوضاع ما می آید! برانکو و کی روش که اجنبی هستند! راست می گفت قلعه نویی این اجنبی ها این جا چه می کنند؟ الکی امیدوارمان می کنند و گاهی یادمان می رود تا چه حد تنزل کرده ایم. ما را هنوز به خیریت و حکمت و این عناوین آرامش ساز خوش است.


کردهای عراق یا (قومیت هفته)

همه پرسی کردستان عراق انجام شد و خب نتیجه غیر منتظره نیست. مساله ی عراق مساله غامضی است. مساله قومیتی که به سمت ملت حرکت می کند. نژاد و زبان پیشینه و.. کردها ظاهرا همه چیز برای ملت شدن را دارند، اما برای حرکت تاریخی یک ناسیونالیسم قومی به سمت یک ناسیونالیسم مرزبندی و قراردادی شده این ها کافیست؟

 ناسیونالیسم قومی بیش از هر چیز به عواطف و احساست نژادی تاکید دارد. یعنی کردها مثل یک فامیل و خانواده احساس تعلق خاطر به هم می کنند این جنس همبستگی موجود در میان آن ها را هر کدام از ما در میان اطرافیان مان داریم. منتهی این حس را به یک جمعیت بزرگ که تعمیم بدهید می شود حساب همین کردهای عراق. همان ها که با رژیم بعثی صدام مشکل داشتند و پس از قدرت گرفتن اهل تشیع در عراق نتوانستند سهم مورد دلخواهشان را بگیرند و دوباره با حکومت مرکزی به مشکل برخوردند و حتی بی میل به داعش هم نبودند. در هر صورت وجود منابع سرشار نفتی در استان های کرد نشین عراق این توان را به آن ها داده که در موقعیت ملت و دولت قرار بگیرند. هر چند که دولت – ملت سازی در ذات خودش نوعی دیگر گریزی دارد اما ظاهرا این تنها راه رستگاری در اذهان کرده ها بوده و در این میان اگر اردوغان حس خوبی نسبت به داستان ندارد از با پ.ک.ک است و می ترسد که قدرت گرفتن کردها به تمامیت ارضی ترکیه خدشه وارد کند.

یک هفته و چند چهره؛ خیریت طارمی و همه پرسی کُردی 

 کردها به هر حال در ایران، ترکیه و سوریه و عراق جمعیت قابل ملاحظه ای دارند و دولت سازی آن ها پس لرزه هایی در تمام منطقه خواهد داشت. از همین جهت هم هست که له یا علیه این حکایت حرف زدن کار دشواری است. تنها چیزی که می تواند حسی از بی طرفی را در قضاوت چنین حکایت هایی بدهد مرور روند های تاریخی است. در طول تاریخ کجا و کدام تبارها هوس ناسیونالیسم قومی کرده اند و سمت ملت سازی رفته اند؟ مثل پاکستان و هند و همین هفتاد سال پیش که نگاهی به حال و روز پاکستان نشان می دهد که اقدام موفقیت آمیزی نبود و همین بنگلادشی که از کنار این جدایی پدید آمد هم کشور قابل ملاحظه ای در مناسبات سیاسی نیست. خلاصه که هر جای تاریخ را که نگاه بیاندازید؛ حرکت از سمت ناسیونالیسم قومی به سمت ملت سازی عاقبت خوشی نداشته است، انگار بهتر است آن ناسیونالیسم توان توشه اش را در جلب نظر حکومت داخلی که که در آن زیست می کند بگذارد و به مرور سهم خودش را مطالبه کند. می دانیم که فوق العاده دشوار و صعب العبور است این مسیر و البته نیاز به حکومت هایی پذیرنده دارد اما صرف قومیت نمی تواند دلیل کافی برای ملت سازی باشد. گاه مثل ایتالیای سده ها پیش بدون قومیت هم می شود ملت سازی کرد و موفق بود و یا حتی مثل آلمان می شود دوک نشین ها را زیر یک پرچم آورد، اما در مورد نمونه هایی مثل کردها تاریخ جواب مثبتی ندارد.


عزاداران حسینی یا (درک متقابل هفته)

از خوشبختی ماست که این ده روز خیابان ها مثل روزهای قبل، صرفا محل گذر و شتاب نیست. حالا در این روزها و شب ها خیلی ها در خیابان سکونت دارند و زندگی شکل دیگری به خود می گیرد. افراد در قالب های مختلف (ایستگاه ها صلواتی، دسته های عزاداری و…) ساکن خیابان می شوند و محرم از «معابر»، فرصتی برای تماشا کردن و تماشا شدن می سازد. در واقع نسبت ها عوض می شوند (نسبت مردم و خیابان) و خب برای خیابان ها و مردمی که به این شکل از زیستن عادت ندارند و هیچ گاه به آن خو نکرده اند، اتفاق تازه ای است که باید آسیب شناسی شود تا سوهاضمه ی روانی ایجاد نکند.
 
جمعیت با ادوات موسیقی صدا ایجاد می کنند و با لیوان های چای مشارکت می طلبند و از همه مهم تر برخی هاشان با حضور در خیابان پی کسب هویت هستند. همان چیزی که برخی خودنمایی قلمداد می کنند. در کنار جمعیت غالب این شب ها عده ای دیگر هم هستند دنیا برایشان همان رنگ روزهای گذشته را دارد و تقویم تاثیری در زندگی شان نگذاشته! و در نگاهی انتقادی (به هر دلیل) همراه و همگام عزاداران نیستند. داعیه این عده منطق مداری است که البته طی سال های گذشته همراه با مُد جامعه ایرانی پر رنگ تر هم شده است. آن ها نقد می کنند، دلیل علمی می آورند و از نقض حقوق شهروندی می گویند و اصلا خیل عزاداران حسینی را زیر سئوال می برند، حرف هایی که حداقل در تاکسی و پیاده رو سرانجام مشخصی نخواهد داشت.

یک هفته و چند چهره؛ خیریت طارمی و همه پرسی کُردی 

 تضاد ها زیاد است و هر سال بیشتر هم می شود. بعضی افراد با شمایلی عزاداری می کنند که ارتباطی با نهضت امام حسین(ع) ندارد،اما همه ی این حرف ها بماند برای وقتی دیگر! فعلا باید به امکانی که داریم فکر کنیم و شکاف امکان و ایده آل را با بردباری و گفت و گو پر کنیم. امکان ما یا تقویت دو قطبی و نزاع و این بحث های بیهوده است و یا همراهی و احترام. انتخاب همراهی و گفت و گو بهانه خوبی برای درک متقابل است، اصلا همان پز و افه ی منطق و عقلانیت هم توصیه به گفت و گو می کند نه خصم، این گونه شاید آرام تر و مدنی تر کنار هم زندگی کنیم. مقصود این که؛ پرستیز از هویت آدم هایی می آید که به تمام تکه های سازنده‌ی پازل ذهنی خودشان احترام می گذارند و هیچ بخشی از وجودشان را حذف نمی کنند و با تمام خودشان در صلح هستند.


منبع: برترینها

اصلاح افتادگی پلک با روش های خانگی

نازیبایی پلک پایین درمان افتادگی پلک پیشگیری از افتادگی پلک افتادگی پلک از بین رفتن بخش‌های زائد پلک

با افزایش سن افتادگی پلک ها نمایان می شوند، برخی افراد برای درمان افتادگی پلک، خود را به تیغ جراحی میسپارند که عوارض جانبی مخصوص به خود را دارد. می توان با روش های ساده و خانگی نیز این عارضه را درمان کرد و به جوانسازی پلک ها و اطراف چشم خود پرداخت.

بی شک افزایش سن باعث تغییراتی در بدن می‌شود. نشانه‌های این تغییرات گاه براحتی قابل تشخیص نیست اما گاهی هم نشانه‌های قدم گذاشتن به سنین سالمندی به وضوح در ظاهر آدمی نمایان می‌شود.

شل شدن پوست یکی از این تغییرات است که با نشانه‌هایی مانند افتادگی پلک و چین و چروک اطراف چشم براحتی قابل تشخیص است. این عارضه که زیبایی چهره فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد قابل اصلاح است اما بهتر است قبل از اینکه صورت خود را به دست جراحان بسپارید با راه‌های جوان سازی پلک‌ها و اطراف چشم آشنا شوید.
دکتر اکبر بیات  می‌گوید: افتادگی پلک به دلایل مختلفی اتفاق می‌افتد. گاهی این عارضه مادرزادی است و گاهی هم آسیب عصب‌های پلک براثر حوادث به افتادگی پلک منجر می‌شود. اما یکی از رایج‌ترین دلایل افتادگی پلک افزایش سن و پیری است که در بیشتر افراد با شل شدن پوست صورت و به‌دنبال آن شل شدن پوست پلک و ایجاد چین‌های زیاد در اطراف چشم همراه است.

این جراح سر و گردن با اشاره به سایر نشانه‌های شل شدن پوست صورت می‌افزاید: افتادگی ابروها، کم شدن چربی زیرچشم و افتادگی گونه نیز از دیگر نشانه‌های پیری صورت است که می‌توان آنها را اصلاح کرد.

نازیبایی پلک پایین درمان افتادگی پلک پیشگیری از افتادگی پلک افتادگی پلک از بین رفتن بخش‌های زائد پلک

وی تأکید می‌کند: افتادگی پلک درجات مختلفی دارد گاهی افتادگی آن قدر کم است که با دقت زیاد قابل تشخیص است اما گاهی هم مشکل آن قدر جدی است که پلک مردمک چشم را می‌پوشاند و علاوه بر تغییر در ظاهر، برای دید بیمار هم مشکل ایجاد می‌کند.
دکتر بیات بر این باور است که برداشتن پوست اضافه بهترین راه اصلاح افتادگی پلک است اما باید دانست که مشکل در چه درجه‌ای از جدیت قرار دارد. متأسفانه بسیاری از افرادی که برای انجام عمل جراحی اصرار می‌کنند مشکل بسیار جدی ندارند و می‌توانند با درمان‌های دیگر از جراحی‌های غیرضروری اجتناب کنند.
عضو آکادمی جراحی پلاستیک صورت اروپا در ادامه خاطرنشان می‌کند: تشخیص درست دلیل افتادگی پلک بسیار اهمیت دارد. برای مثال گاهی در یک معاینه ساده مشخص می‌شود که افتادگی پلک بیمار واقعی نیست و عامل دیگری مانند افتادگی ابرو باعث شده که بیمار احساس کند دچار افتادگی پلک شده است.

در چنین موردی با راهکاری به مراتب ساده‌تر می‌توان به نتیجه مطلوب و مورد نظر بیمار رسید. گاهی هم مشاهده می‌شود چین و چروک‌های عمیق و حتی خفیف اطراف چشم شرایطی را ایجاد می‌کنند که افتادگی ناچیز پلک بسیار شدید‌تر به نظر برسد. در چنین مواردی می‌توان با روش‌های غیرتهاجمی مانند استفاده از بوتاکس عمل جوان سازی اطراف چشم را به گونه‌ای انجام داد که بیمار بی‌نیاز از عمل جراحی تهاجمی، زیبایی خود را به دست بیاورد.

دکتر بیات معتقد است قبل از جوان سازی پلک پایین هم بهتر است امکان اصلاح این عارضه را از راه‌های غیرجراحی بررسی کرد. برای مثال افزایش گودی زیر چشم یا همان ناودان اشکی در نازیبایی پلک پایین مؤثر است. از این‌رو می‌توان با تزریق چربی یا ژل، گودی زیر چشم‌ها را کم کرده و زیبایی و جوانی را به پلک‌های پایین چشم بازگرداند. از سوی دیگر بهتر است قبل از انجام برخی درمان‌های زیبایی همه جوانب را درنظر بگیرید.
برای مثال اگر تمایل به برجسته‌سازی گونه هایتان دارید، بهتر است در این کار افراط نکنید زیرا هرگونه افراط در این زمینه می‌تواند چشم‌ها را نازیبا نشان دهد. وی در خاتمه توصیه می‌کند: هرگز برای انجام عمل‌های جراحی زیبایی اصرار نکنید و به پیشنهادهای غیرجراحی پزشک حاذقی که انتخاب کرده اید
اعتماد کنید.

ایران


#از بین رفتن بخش‌های زائد پلک#افتادگی پلک#پیشگیری از افتادگی پلک#درمان افتادگی پلک#نازیبایی پلک پایین

ارسال شده در ۶ مهر ۱۳۹۶ توسط خانم فردوس فرد با موضوع پزشکی


منبع: دکتر سلام

راهنمایی های پزشکی برای درمان سریع سرماخوردگی

ویروس سرما خوردگی گلو درد گرفتگی در سینوس‌ها گرفتگی بینی سرماخوردگی سرفه و درد خستگی اضطراب آلرژی های بینی

با تغییر فصل و سرد شدن هوا سرماخوردگی در بسیاری از افراد دیده می شود برای مقابله با این بیماری باید یک سری نکات مهم را رعایت کنید تا بتوانید این بیماری را به سرعت درمان کنید. برای طولانی نشدن دوره این بیماری و درمان سریع تر می توانید از خواب کافی، سوپ مرغ، پرهیز از مصرف الکل و قهوه ، مصرف ماست و ادویه های مختلف بهره بگیرید.

با اینکه سرما فاکتور مستقیم بروز سرماخوردگی نیست، اما شما را مستعد بیماری می کند. عواملی مانند خستگی، اضطراب و استرس روحی، آلرژی های بینی و گلو نیز از مواردی هستند که به بروز سرماخوردگی کمک می کنند.

به نقل  ازreadersdigestمعمولا درمان کامل سرما خوردگی حدود ۵ روز طول می کشد اما اگر رژیم غذایی و روش زندگیمان را تغییر دهیم می توانیم سیر بهبود این بیماری ویروسی را سریع تر کنیم:

به اندازه کافی بخوابید: وقتی می خوابید و یا استراحت می کنید، در واقع به بدنتان اجازه می دهید که همه انرژی خود را برای مبارزه با سرماخوردگی بکار گیرد. خوابیدن و استراحت کردن باعث می شود عملکرد سیستم ایمنی بدن شما افزایش یابد و همه توانایی خود را برای مبارزه با ویروس سرما خوردگی استفاده کند. بنابراین حداقل۸ ساعت در شب بخوابید و علاوه بر آن در طول روز هم حتما چند خواب کوتاه داشته باشید.

قهوه ننوشید: مصرف نوشیدنیهایی مثل قهوه و چای سیاه غلیظ خودداری کنید. زیرا این نوشیدنی ها به جای آنکه به بدن شما آبرسانی کنند، آب بدن شما را کم می کنند. در عوض نوشیدن آب زیاد به بدن شما کمک می کند که سموم و مواد زائد را سریعتر دفع کند و باعث می شود که خون و سلولهای شما به خوبی کار کنند.

سوپ مرغ بخورید: این نوع سوپ حاوی ماده‌ای به نام سیستئین است که می ‌تواند به بهبود مخاط و گرفتگی گلو کمک کند. همچنین خوردن آن می ‌تواند از التهاب ریه‌ ها بکاهد.

  1. ویروس سرما خوردگی گلو درد گرفتگی در سینوس‌ها گرفتگی بینی سرماخوردگی سرفه و درد خستگی اضطراب آلرژی های بینی

ماست را فراموش نکنید: ماست و همچنین دیگر مواد لبنی، سرشار از روی، هستند که به بهبود عملکرد سیستم دفاعی بدن کمک می ‌کنند.

مرکبات و توت‌ها را به رژیم غذایی بیفزایید: این را بدانید که ویتامین ث، جلوی سرماخوردگی را نمی ‌گیرد، اما خوردن میوه ‌هایی که سرشار از این ویتامین هستند، به شما کمک می‌کند تا هر چه سریعتر بهبود یابید. همچنین این دست از میوه‌ ها اندکی خاصیت ضد حساسیت دارند که به کاهش ناراحتی‌ های تنفسی نیز کمک می ‌کنند.

از ادویه‌ جات بهره ببرید: سیر، زردچوبه، فلفل تند و سایر ادویه‌ جات طعم دهنده می‌ توانند منجر به باز شدن مجراهای تنفسی و سینوسی شوند.

گوشت قرمز و غذاهای دریایی مصرف کنید: این دسته از موادغذایی را به خاطر میزان پروتئین موجود در آنها انتخاب کنید و به خاطر داشته باشید که آنها منابع غنی روی هستند.

الکل ننوشید: زمانی که شما سرماخورده هستید، بهتر است با نوشیدن زیاد مایعات به مبارزه بیماری بروید. اما نوشیدن مشروبات الکلی تنها وضع را بدتر و رگهای کوچک را گشاد می ‌کند. این موضوع منجر به ایجاد حس گرفتگی در سینوس‌ها می ‌شود و توان بدن برای مبارزه با عفونت کم می گردد.

آوای سلامت


منبع: دکتر سلام

محاصره هوایی کردستان عراق از جمعه / بازگشت پرواز ممنوع بعد از ۱۴ سال

علاوه بر شرکت های هواپیمایی ایرانی، ترکیه و عراق، شرکت های هواپیمایی متعددی از جمله امارات، اردن، قطر، مصر، لبنان و فلای دبی نیز از توقف پرواز به فرودگاه های کردستان عراق از روز جمعه خبر داده اند.

همه پروازها به کردستان عراق از عصر جمعه (فردا) متوقف می شود.

به گزارش عصرایران، با این اقدام، کردستان عراق در محاصره کامل هوایی قرار می گیرد.

براساس خبرهای منتشر شده از عصر جمعه (فردا) دیگر هیچ پروازی به دو فرودگاه کردستان عراق یعنی سلیمانیه و اربیل انجام نخواهد شد.

قبل از این، کردستان عراق درخواست نخست وزیر این کشور برای سپردن کنترل فرودگاه ها و گذرگاه های مرزی کردستان به دولت مرکزی را رد کرده بود.

محاصره هوایی کردستان عراق از جمعه / بازگشت پرواز ممنوع بعد از 14 سال

حیدر العبادی نخست وزیر عراق به مقامات کردستان عراق ۳ روز مهلت داده بود در صورتی که کنترل فرودگاه ها و گذرگاه های این منطقه را تحویل دولت مرکزی ندهند جلوهای پروازها به کردستان را خواهد گرفت.

کردستان عراق با ۳ کشور ایران، ترکیه و سوریه همسایه هستند.

هم اکنون آسمان سوریه ناامن است و از سوی شرکت های هواپیمایی مورد استفاده قرار نمی گیرد.

قبل از این دولت های ایران و ترکیه اعلام کرده بودند به درخواست دولت مرکزی عراق، پروازها به کردستان عراق را متوقف می کنند. ایران و ترکیه گفته اند آسمان خود را در مقابل پروازهای دیگر به  مقصد کردستان عراق می بندند.

تاکنون علاوه بر شرکت های هواپیمایی ایرانی، ترکیه و عراق، شرکت های هواپیمایی متعددی از جمله امارات، اردن، قطر، مصر، لبنان و فلای دبی نیز از توقف پرواز به فرودگاه های کردستان عراق از روز جمعه خبر داده اند.

فرودگاه بین المللی اربیل – کردستان عراق

محاصره هوایی کردستان عراق از جمعه / بازگشت پرواز ممنوع بعد از 14 سال

این اقدام تاثیر منفی زیادی را بر کردستان عراق خواهد داشت.
علاوه بر شهروندان کردستان عراق، شمار زیادی از نظامیان، شهروندان خارجی و دیپلمات های خارجی نیز در کردستان عراق مستقر هستند و توقف پروازهای خارجی، اخلال جدی در زندگی آنها ایجاد می کند.

قبل از این بین سال های ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۳ شمال عراق یعنی منطقه کردستان عراق، شامل منطقه پرواز ممنوع بود که ائتلاف نظامی به رهبری آمریکا آن را اعمال می کرد.

ایران، ترکیه و دولت مرکزی عراق هنوز درباره بستن مرزهای زمینی با کردستان عراق مطلبی را نگفته اند اما بارها در این باره تهدید کرده اند.

فرودگاه بین المللی سلیمانیه – کردستان عراق

محاصره هوایی کردستان عراق از جمعه / بازگشت پرواز ممنوع بعد از 14 سال


منبع: عصرایران

اردوغان: موساد با کردستان عراق همکاری می‌کند اما این بار موفق نمی‌شود

رییس‌جمهور ترکیه با اشاره به رفراندوم کردستان عراق، گفت: این مساله چالشی نیست که نتوانیم بر آن غلبه کنیم.

به گزارش ایسنا، به نقل از سایت خبری هابرتک، رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه اعلام کرد: کردستان عراق با آغاز روند بی‌معنای رفراندوم استقلال خود را به میان آتش انداخت.

وی ادامه داد: این آتش نیز همانند آتش‌های دیگر منطقه در نهایت خاموش می‌شود، اما جان بسیاری را خواهد سوزاند.

به گفته او، در آن منطقه به ترکمن‌ها ظلم می‌شود، هرگز حقوق آنها مدنظر قرار نمی‌گیرد. اگر ما امروز در برابر این اتفاق واکنش تندی از خود نشان می‌دهیم، این مساله به این دلیل است که ما خواهان خوبی ترکمن‌ها، اعراب و کردها هستیم.

او درباره حمایت اسرائیل از استقلال کردستان عراق، گفت: موساد با کردستان عراق همکاری می‌کند اما این بار موفق نخواهد شد.

اردوغان در بخش دیرگی از اظهارات‌اش با اشاره به مبارزات دولت علیه پ ک ک گفت: از ماه ژوییه ۲۰۱۵، ۱۰۰۰ نفر در کشور شهید شدند، اما در مقابل ۱۰ هزار تروریست کشته‌ایم.


منبع: عصرایران

۷۱ درصد اهداف بانک صادرات در پرداخت وام ازدواج محقق شد

71 درصد اهداف بانک صادرات در پرداخت وام ازدواج محقق شد

تازه ترین آمارها از تحقق بیش از ٧١ درصد تعهدات بانک صادرات ایران در پرداخت ضربتی وام قرض الحسنه ازدواج و جهیزیه حکایت دارد.

به گزارش عصرایران به نقل از روابط عمومی بانک صادرات ایران، بررسی میزان وام های قرض الحسنه ازدواج و جهیزیه از ابتدای مرداد ماه تا پنجم مهرماه امسال، نشان می دهد که از مجموع ٧٠ هزار فقره وام تعهد شده در قالب طرح ضربتی بانک مرکزی، ۵٠ هزار و ٢٢ فقره وام قرض الحسنه ازدواج و جهیزیه توسط بانک صادرات ایران اعطا شده و از این رو بیش از  ٧١ درصد اهداف بانک در این زمینه محقق شده است.

بنا براین گزارش، پرونده  ٢٩ درصد مابقی متقاضیان این وام، در مرحله تکمیل مدارک بوده که با تمدید زمان طرح ضربتی مذکور تا نیمه مهر ماه، پرداخت وام قرض الحسنه ازدواج و جهیزیه توسط بانک صادرات ایران به ١٠٠درصد میزان تعهد شده، خواهد رسید.

لازم به یادآوری است، بانک مرکزی در اطلاعیه ای اعلام کرد: با توجه به اینکه برخی از متقاضیان وام قرض الحسنه ازدواج و جهیزیه تعیین شعبه شده، تا کنون نسبت به تکمیل پرونده خود اقدام نکرده اند، طرح ضربتی پرداخت این وام تا ١۵ مهر ماه تمدید می شود.

شایان ذکر است، پرداخت یک روزه وام قرض الحسنه ازدواج و جهیزیه در شعب بانک صادرات ایران به شرط تکمیل پرونده فراهم است و در برخی شعب صف انتظاری وجود ندارد.


منبع: عصرایران

نصف تعاونی ها در ایران غیرفعال هستند/ سهم بخش تعاون از اقتصاد ۵ درصد است

الان حدود ۲۰۰ هزار تعاونی ثبت شده است… نیمی از این تعاونی ها، فقط ثبت شده یا بعدا غیر فعال شده اند.

عصر ایران؛ یوسف ناصری- یک بخش از بخش های سه گانه اقتصاد ایران، بخش تعاون است. در برنامه های پنج ساله پنجم(۱۳۹۴ -۱۳۸۹ ) و ششم(۱۴۰۰ – ۱۳۹۶) توسعگفت و گو با فضل الله نصیری؛ فعال بخش تعاونسهم بخش تعاون از اقتصاد 5 درصد است/ه مصوب شد که سهم بخش تعاون از تولید ناخالص داخلی افزایش یافته و به ۲۵ درصد برسد.

اما عملا این هدف تحقق  پیدا نکرد. همچنان سهم عمده اقتصاد را بیش از همه، بخش دولتی دارد و با فاصله زیاد، بخش خصوصی در رتبه دوم قرار دارد.
عصر ایران در گفت و گو با فضل الله نصیری(رئیس کمیسیون توسعه تجارت و صادرات اتاق تعاون) درباره سهم بخش تعاون از کل اقتصاد ایران گفت و گو کرد.

نصیری، تحصیل در مقطع لیسانس اقتصاد را نیمه کاره گذاشت و لیسانس ریاضی محض گرفت. او سال ها رئیس هیات مدیره و مدیر عامل اتحادیه ملامین و پلاستیک بود و بعد از تفکیک فعالیت این بخش ها، مدیر عامل اتحادیه تعاونی های سازنده ملامین است.

مدتی است که نصیری به عنوان رئیس کمیسیون توسعه تجارت و صادرات اتاق تعاون نیز فعالیت می کند. گفت و گوی ما با این تعاون گر و فعال بخش تعاون را می خوانید.

***

 *آمار مختلفی در مورد سهم بخش تعاون از اقتصاد کشور ارائه می شود. چرا آمار مشخصی وجود ندارد که بالاخره چه درصدی از اقتصاد کشور مربوط به سهم تعاون است؟

– آمار سهم بخش تعاون از اقتصاد هم مختلف است. بعضی ها می گویند ۱۰ درصد. بعضی ها درصد بیشتری می گویند. تعداد بیشتری می گویند ۷ درصد. یک عده هم می گویند ۵ درصد. به نظر من، کل بخش تعاون توان حداکثر و اگر خیلی خوشبینانه نگاه کنیم ۵ درصد است.

*اتاق تعاون بررسی نکرده است که دقیقا سهم بخش تعاون از اقتصاد مشخص شود؟

-بررسی می کنند ولی این بررسی عمدتا با استفاده از آمار صادرات است. از مرکز آمار و از گمرک استعلام می کنند. یک آمار می گوید فرضا در سال ۹۵ یک میلیارد و ۱۳۰ میلیون دلار از بخش تعاون صادر شد.

خیلی از کالاهای تولیدی بخش تعاون، توسط شرکت های بخش خصوصی، صادر می شود. در خروجی گمرک، صادرات این نوع کالاها به نام شرکت خصوصی ثبت می شود.

*اخیرا وزیر کار و تعاون اعلام کردند که سهم بخش تعاون ۶ درصد است. مدتی قبل یکی از مسئولان بخش تعاون استان آذربایجان غربی اعلام کرده بود که سهم بخش تعاون کمتر از ۷ درصد. در نهایت همین اعداد ۶ درصد یا ۷ درصد است؟

-به نظر من ۶ درصد هم نیست و حداکثر ۵ درصد است. البته فقط تلاش فعالان بخش تعاون فایده ندارد. از بخش تعاون باید حمایت شود.

گفت و گو با فضل الله نصیری؛ فعال بخش تعاونسهم بخش تعاون از اقتصاد 5 درصد است/
از حدود ۱۵ یا ۱۶ سال اخیر یعنی از دهه ۸۰، کلا نگاه دولت ها به بخش تعاون، نگاه کمرنگی بوده است. در صورتی که بخش تعاون در دهه ۶۰ و حتی دهه ۷۰، در دوران دفاع مقدس بحث تمام تنظیم بازار و رفع کمبودها چه از لحاظ کمّی و چه از لحاظ کیفی و چه از لحاظ قیمت ها، همه اینها توسط بخش تعاون مدیریت می شد و بسیار هم خوب و فعال و عادلانه بود.

*یعنی در آن سال ها سهم بخش تعاون در اقتصاد، بیشتر از این ۵ درصدی است که الان اعتقاد دارید؟

-شاید بیش تر نبوده. چون آن موقع بخش اعظم اقتصاد، دولتی بود. الان هم دولتی است. واگذاری هایی هم که شده، این واگذاری ها کامل نیست.

*آقای ربیعی وزیر کار و تعاون در روز ۲۱ مرداد گفته اند که طی ۴ سال گذشته سهم بخش تعاونی از ۴ درصد به ۶ درصد رسیده است. در چند سال گذشته آیا تغییر و تحولی اتفاق افتاده و این ۲ درصد به چه صورت تاثیر گذاشته است؟

-به ۶ درصد نرسیده است ولی در دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ به دلیل واردات بی رویّه و واردات کالاهایی که مشابه آنها در بخش خصوصی یا بخش تعاون تولید می شد، برخی واحدهای تولیدی بخش تعاون از چرخه تولید خارج شدند.

بعضی واحدها حتی با زیر ۳۰ درصد ظرفیت کار می کردند. یعنی به ۲۷ یا ۲۸ درصد رسید. همه اینها تاثیرگذار بوده است.

فرض کنید در سال ۹۰ و سال ۹۱ اگر بررسی می کردیم آن موقع، ما خودمان اعلام می کردیم این ۲۵ درصد و ۱۰ درصد و ۱۵ درصدی که می گویند درست نیست و آمار حقیقی می تواند چیزی حول و حوش ۳٫۵ درصد باشد. الان بخش تعاون، یک مقدار جزئی رشد کرده و به ۵ درصد رسیده است

*آقای ابوالحسن فیروز آبادی، قائم مقام وزیر کار و تعاون در شهریور ۱۳۹۳ گفته بود سهم فعلی بخش تعاون از اقتصاد ۶ درصد است. در خصوص آن ۶ درصد و این رقمی که اخیرا وزیر اعلام کرده و گفته اند سهم بخش تعاون الان ۶ درصد است، تفاوتی ایجاد شده یا عددها مشخص نیست؟

-تفاوت ایجاد شده ولی من فکر می کنم آن ۶ درصد که در سال ۹۳ اعلام شده، صحیح نبوده است. آن موقع شاید ۴ درصد بود.

با استفاده از اطلاعاتی که در زمینه صادرات داریم یا واحدهایی که در بخش تعاون فعالیت دارند این موضوع را مطرح می کنم. چون من در اتحادیه سراسری تعاونی  های تولیدی کشور هم هستم و آمارش را داریم.
الان خیلی از واحدهای ما با زیر ۳۰ درصد ظرفیت کار می کنند. بعضی واحدها حتی در شُرف تعطیل شدن بودند. اگر این واحدها حمایت شوند می توانند فعالیت خود را ادامه بدهند.

ما حمایت کامل دولت و بخش بانکی کشور را لازم داریم. اگر از ما حمایت کنند ما به راحتی می توانیم تا پایان برنامه ششم توسعه، سهم بخش تعاون را حداقل به ۱۰ درصد برسانیم. اگر وضع به همین منوال باشد، نه.

گفت و گو با فضل الله نصیری؛ فعال بخش تعاونسهم بخش تعاون از اقتصاد 5 درصد است/
اگر حمایت از بخش تعاون، طبق روال گذشته باشد بخش تعاون حتی اگر خیلی فعالیت کند سهم آن می تواند حداکثر به ۷ درصد برسد.

*برنامه پنج ساله ششم از امسال شروع شده و تا پایان سال ۱۴۰۴ شمسی اجرا می شود. بر چه مبنا با قاطعیت می گویید سهم بخش تعاون می تواند به ۱۰ درصد از کل اقتصاد برسد؟

-به خاطر این که پتانسیل هایی وجود دارد. فقط می طلبد یک مقدار درباره واردات کالاهای مشابه که ما توان تولید آنها را با کیفیت بسیار بالاتر داریم بهتر عمل شود و حمایت در بحث تسهیلات بانکی هم اهمیت دارد.

الان تسهیلات بانکی با نرخ های خیلی بالا داده می شود. ظاهرا می گویند ۲۴ درصد و ۲۶ درصد. اما در توافقاتی که می شود نرخ سود به ۲۸ درصد یا ۳۰ درصد می رسد. این نرخ سود ۳۰ یا ۳۲ درصد باعث بالا رفتن قیمت تمام شده کالای تولیدی می شود.  

تولید کننده قدرت رقابت خود را در بازارهای جهانی از دست می دهد. در نتیجه یا باید از کیفیت کالا کم کند یا اگر کیفیت را کاهش بدهد قابلیت رقابت با کالاهای مشابه آن در بازارهای جهانی مثل کالای چین نخواهد داشت.

*تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۱۶ معادل ۴۱۲ میلیارد دلار بوده است. اگر سهم درصدی بخش تعاون را ۵ درصد مبنا بگیریم می شود ۲۰ میلیارد دلار. تولید ناخالص بخش تعاون ایران می تواند در حد ۲۰ میلیارد دلار باشد؟

-این ۵ درصد فقط در بخش تولید نیست. بعضی تعاونی ها تولیدی هستند و بعضی توزیعی و بعضی هم خدماتی. سهم همه اینها ۵ درصد است.
همین الان با توجه به همه واگذاری های شرکت های دولتی که شعارش را می دهند و انجام شده، باز قسمت اعظم اقتصاد ما، دولتی است. بالای ۷۵ درصد و به عبارتی ۸۰ درصد از اقتصاد ما، دولتی است.

*به نظرتان ۲۰ میلیارد دلار یا کمی بیش از ۶۰ هزار میلیراد تومان، تولید توسط بخش تعاون در سال گذشته اتفاق افتاده است؟

– کل صادرات ما در بخش تعاون حدود یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار بوده است.البته آمارهای متفاوت وجود دارد. بعضی آمارها می گوید ۲ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار ولی آمار گمرک می گوید یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار.
این یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار، فقط کالاهایی است که به طور مستقیم از بخش تعاون و توسط خود فعالان این بخش صادر شده است.

*جدا از مقدار صادرات بخش تعاون، چقدر از تولید و خدماتی که توسط بخش تعاون انجام شده در داخل کشور و در بازار داخلی فروخته شده؟

-کل تولید و خدمات بخش تعاون همان ۲۰ میلیارد دلار می شود. چیزی حول و حوش ۶۴ هزار میلیارد تومان می شود.

گفت و گو با فضل الله نصیری؛ فعال بخش تعاونسهم بخش تعاون از اقتصاد 5 درصد است/
*برنامه پنجم توسعه از سال ۸۹ شروع شد تا سال ۹۴ و برای سال ۹۵ هم به مدت یک سال تمدید شد. در کشور ما هدفگذاری شد که سهم بخش تعاون از اقتصاد به ۲۵ درصد برسد. در حالی که رئیس اداره توسعه تعاونی های استان گیلان گفته است که سهم تعاونی ها در اقتصاد کشورها بین ۱۵ تا ۱۹ درصد است.
چرا در کشور ما سهم ۲۵ درصدی در نظر گرفتند و هدفگذاری شد؟

-این هدفگذاری بر اساس یک معیار مشخص، علمی و برنامه ریزی شده نبوده و بیش تر جنبه شعاری داشته است.

*ما به چه علت حتی بیش تر از میانگین سهم بخش تعاون در دنیا برای خودمان هدفگذاری کرده و عملا محقق نشده؟

-من یادم هست که حدود ۶ سال پیش در یک جلسه که در فروردین ماه برگزار شد، چند نفر از مسئولان بخش تعاون اعلام کردند که ما می خواهیم امسال صادرات بخش تعاون را به ۷٫۵ میلیارد دلار برسانیم.

ما در آن جلسه گفتیم در سال ۹۰ صادرات بخش تعاون یک میلیارد دلار بوده است شما چگونه و با چه زیرساختی می خواهید در سال ۹۱ صادرات بخش تعاون را به ۷٫۵ میلیارد دلار برسانید؟

صادرات ۷ میلیارد دلاری یعنی ۵ برابر. ما در آن جلسه گفتیم که با شعار نمی شود. ما گفتیم شما زیرساخت های آن را فراهم کنید و اول صادرات بخش تعاون را به ۳ میلیارد دلار برسانید. اگر این اتفاق بیفتد پیشرفت خوبی اتفاق افتاده است یعنی دو برابر شده. قرار شد جلسات بیشتری و هر ماه یک جلسه برگزار شود تا راهکارها را ارائه بدهیم.

اما جلسه بعدی ۶ ماه بعد برگزار شد. در همان جلسه ای که در ماه فروردین سال ۱۳۹۱ برگزار شد گفتم که شما تا بخواهید جلسه بعدی را برگزار کنید ۴ ماه طول می کشد. گفتند نه، حتما هر ۱۵ روز یک دفعه، جلسه برگزار می کنیم.

گفتند همین راهکارهایی را که شما می گویید برنامه ریزی می کنیم و زیرساخت های افزایش صادرات بخش تعاون را فراهم می کنیم. اما در کل سال ۱۳۹۱ فقط دو بار جلسه برگزار شد و ادامه هم پیدا نکرد.

*در برنامه ششم توسعه، باز متصویب شده که تا پایان این برنامه، سهم بخش تعاون از اقتصاد به ۲۵ درصد برسد یعنی در پایان سال ۱۴۰۰ شمسی.
اما شما اعتقاد دارید که اگر به طور جدی به بخش تعاون توجه شود سهم بخش تعاون می تواند حداکثر به ۱۰ درصد برسد.

-اگر خوب توجه شود سهم بخش تعاون به ۱۰ درصد می رسد. در حالی که الان ۵ درصد است. دو برابر شدن سهم بخش تعاون طی یک برنامه پنج ساله، خیلی خوب است و ما آن را پیشرفت می دانیم.

ما اگر بتوانیم تا پایان برنامه ششم توسعه، سهم بخش تعاون را به ۱۰ درصد برسانیم، در برنامه بعد از آن، از ۱۰ درصد به ۱۵ درصد رساندن، خیلی راحت و زودتر و با استفاده از تجربیات قبلی و ایجاد بازارهای جدید، محقق می شود.

*پس آن هدف ۲۵ درصدی برای بخش تعاون یک هدفگذاری غیر واقعی است در برنامه ششم توسعه که اجرای آن از امسال شروع شده؟

-به نظر من به هدف ۲۵ درصد نمی رسیم. حتی اگر تمام زیرساخت ها و برنامه های حمایتی فراهم شود و با برنامه ریزی خوب و مدون، توان رقابت در بازارهای جهانی ایجاد شود، سهم بخش تعاون به بیش تر از ۱۰ درصد نمی رسد.

*آقای احمد نصیری رئیس اتاق تعاون زنجان گفته اند که بهره وری تعاونی ها به خاطر ضعف بازاریابی است. همچنین گفته اند از ۴ هزار تعاونی استان زنجان فقط نیمی از آنها فعال است.
سهم ۵ درصدی یا ۶ درصدی بخش تعاون از اقتصاد کشور شامل این واحدهای غیر فعال هم می شود یا فقط واحدهای فعال را در بر می گیرد؟

-فقط واحدهای فعال. ما اگر بخواهیم غیر فعال ها را در نظر بگیریم این رقم افزایش می باید. الان حدود ۲۰۰ هزار تعاونی در کل کشور ثبت شده است. وقتی از ما می پرسند که چند تا تعاونی داریم، می گوییم ۱۰۰ هزار واحد.

چون نیمی از این تعاونی ها، فقط ثبت شده ولی در عمل تاسیس اتفاق نیفتاده یا غیر فعال شده. تعاونی ها، از لحاظ تعداد در دهه ۶۰ رشد داشتند ولی تا سال ۱۳۸۵ تعاونی های ما در کل کشور حدود ۹۳ هزار تعاونی بود.

در جریان بنگاه های زودبازده، هر فردی با اعضای خانواده و خواهر و برادر خودش، یک تعاونی ثبت کردند که بتوانند تسهیلات بانکی دریافت کنند. این وضع فقط تعداد تعاونی های ثبت شده را بالا برد و نه تعاونی های فعال را.

علاوه بر این، برخی از کسانی هم که توانستند از این وام و تسهیلات بانک های زودبازده استفاده کنند اصلا این پول را به بخش تعاون نیاوردند. یک تعاونی تشکیل دادند و رفتند با استفاده از رانت یا استفاده از اشخاصی خاص، تسهیلات بانکی گرفتند و پول را در یک رشته دیگر به کار گرفتند.

*همان آقای اسماعیل زاده رئیس اداره توسعه تعاونی ها استان گیلان در شهریور ۱۳۹۴ گفته اند که سهم تعاون در اقتصاد ما حدود ۵ درصد است.

-برای سال ۹۴ من فکر می کنم یک ذره خوشبینانه نگاه کرده اند ولی الان به راحتی ۵ درصد است. در سال ۹۴ من فکر می کنم حداکثر ۴ یا ۴٫۵ درصد بوده است.

*این که برای سال ۹۴ رقم دقیق ۴٫۵ درصد و با رقم اعشاری را اعلام می کنید با محاسبه بوده است؟

-بله. ما برخی آمارها داشتیم و بر اساس آنها برآورد کردیم ولی صحبت برخی مسئولان، یک مقدار خوشبینانه است.

*اعلام شده که ۷۰ درصد جا به جایی مسافر توسط تعادونی ها انجام می شود. از طرفی این بحث مطرح است که علت ضعف تعاونی ها هجوم افراد غیر متخصص برای تشکیل تعاونی است.
اگر افراد غیر متخصص می آیند آیا وام دادن و تسهیلات به این افراد می تواند به توسعه بخش تعاون کمک کند یا این طور نخواهد شد و اعتبار و آبروی بخش تعاون را زیر سوال می برند؟

-در سال ۱۳۸۵ بحث بنگاه های زودبازده مطرح شد و برخی افراد غیر متخصص تسهیلاتی گرفتند. یا الان برخی افراد، تسهیلات خاص می گیرند یا مثلا معافیت های مالیاتی جزئی که چند درصد است برای بخش تعاون در نظر گرفته اند.

قانون داریم که تعاونی ها ۲۵ درصد تخفیف مالیاتی دارند. به خاطر این وضع، افرادی وارد بخش تعاون می شوند که نه تعاون گر هستند و نه تخصص تعاونی دارند. یک تعاونی تشکیل می دهند برای استفاده از فرصت های پیش آمده و مقطعی و کوتاه مدت.

به نظر من، فردی که تعاونی تشکیل می دهد یا مسئولیتی را به عهده می گیرد باید روحیه تعاون گرانه داشته باشد. روحیه تعاون گرانه یعنی با جمع کار کردن و به منافع جمع، اندیشیدن. در دهه ۶۰ اکثر تعاونی ها با این روحیه کار می کردند.

*طبق قانون برنامه ششم توسعه، مصوب شده در سال ۱۳۹۶ و بعد از آن اموال مازاد وزارت کار و تعاون فروخته شود و درآمد حاصله برای افزایش سرمایه بانک توسعه تعاون استفاده به کار گرفته شود.
این فروش دارایی های مازاد شروع شده که از آن طریق وام بیشتری به بخش تعاون داده شود؟

-چشم امید تعاونی ها به بانک تعاون است. درصورتی که اگر بررسی کنید اکثریت تعاونی ها، کمترین تسهیلات را از بانک تعاون گرفته اند. بانک تعاون با توجه به امکاناتی که دارد وام می دهد.

از جزئیات فروش آن دارایی ها اطلاع ندارم ولی مثلا تفاهم نامه ای نوشته شده برای خرید دین و قرار است بانک تعاون این خرید دین را برای شرکت های تعاونی انجام بدهد. فرضا تعاونی چک هایی دارد که مدت دار است.
طبق آن تفاهم نامه، این چک ها را به بانک توسعه تعاون واگذار می کنند و بانک به آنها پول نقد می دهد. این خرید دین است.

*در قبال چند درصد کاهش ارزش چک، بانک پول نقد به شرکت تعاونی می دهد؟

– صحبت ۱۵ درصد بود. بخش تعاون و تعاون گران می گویند ۱۰ درصد کاهش داشته باشد ولی هنوز عملیاتی نشده. همین ۱۵ درصد هم خوب است. چون صحبت ۱۸ درصد هم هست.

*دولت الان نسبت به بخش تعاون چگونه رفتار می کند و چه رویکردی دارد؟

– در همایش ها، صحبت هایی مطرح می شود ولی این صحبت ها عمدتا در حد سخنرانی است تا عملیاتی. با این حال الان نگاه دولت به بخش تعاون بهتر از گذشته است. واقعیت این است که دولت اول آقای روحانی، بهتر از قبل بود اما در حد انتظار ما نیست.

*در دولت آقای روحانی چه تغییری کرد نسبت به دولت آقای احمدی نژاد؟

-یک مقدار نگاه شان نسبت به بخش تعاون، لااقل بهتر بود. شاید قبل از آن در حد شعار بود. اما در دولت آقای روحانی، یک مقدار توجه بیشتری به بخش تعاون شد. البته نه آنچنان که بگویم چشمگیر باشد.

حمایت های جزئی از بخش تعاون اتفاق افتاد. برای مثال در بحث مالیات بر ارزش افزوده صحبت هایی با سازمان امور مالیاتی مطرح شد. حدود ۶ ماه پیش جلسه ای در اتاق تعاون با آقای تقوی نژاد(رئیس سازمان امور مالیاتی) برگزار شد.

قرار شد بخشودگی جرائم مربوط به مالیات ارزش افزوده بعضی تعاونی ها عملی شود. همچنین استمهال تسهیلاتی که بخش تعاون دریافت کرده است. حرکت های اولیه ای به این صورت انجام شده ولی انتظار ما این است که در دولت دوم آقای روحانی، بخش تعاون به شایستگی و حقی که دارد، برسد و بیش تر به بخش تعاون توجه شود.

*با این حال در برنامه ششم توسعه مصوب شده که سهم بخش تعاون از کل اقتصاد به ۲۵ درصد برسد اما شما می گویید ممکن است حداکثر به ۱۰ درصد برسد.

-من می گویم اگر به ۱۰ درصد برسد باز خوب است. البته ۱۰ درصد واقعی و نه در حد شعار. در زمانی که سهم بخش تعاون، به نظر ما بین ۳٫۵ تا ۳٫۸ درصد بود. اما در بعضی آمارها می گفتند الان سهم بخش تعاون ۱۵ درصد است.

این صحبت مربوط به سال ۹۰ است. می دیدم بعضی از مسئولان اعلام می کردند که ۱۵ درصد است. اما به نظر من و بخش تعاون و فعالان بخش تعاون، واقعیت زیر ۴ درصد بود.

*آن ۱۵ درصد سهم تعاون را چه کسانی اعلام می کردند؟

-خیلی از مسئولان در صحبت های خود این موضوع را اعلام می کردند. چه مسئولان وقت وزارتخانه و چه در بعضی قسمت های اتاق تعاون. دقیقا من ۱۵ درصد را در سال ۹۰ از یکی از مسئولان بلند پایه شنیدم.

می گفت این صحبتی که برخی ها می گویند سهم بخش تعاون از اقتصاد کشورمان ۴ درصد یا ۵ درصد است، بیخود می گویند ما به ۲۵ درصد نرسیدیم ولی همین الان ۱۵ درصد است.


منبع: عصرایران

تعطیلی مرز خسروی در تاسوعا و عاشورا

فرماندار قصرشیرین گفت: زوار عتبات عالیات فعلا برای عبور از مرز خسروی به این مرز مراجعه نکند، زیرا امکان خروج زوار در ایام تاسوعا و عاشورا از این مرز وجود ندارد.

فرامرز اکبری در گفت و گو با خبرنگار ایسنا با بیان اینکه بر اساس توافقی که با مسئولین کشور عراقی صورت گرفته قرار است مرز خسروی از اول ماه صفر(اواخر مهر) برای تردد زوار ایرانی باز شود، اظهار کرد: در ایام تاسوعا و عاشورا امکان تردد زوار عتبات عالیات از این مرز وجود ندارد.

وی از مردم خواست در این ایام به مرز خسروی مراجعه نکنند، زیرا به هیچ عنوان امکان عبور  برای آنها فراهم نیست.

فرماندار قصرشیرین با اشاره به اینکه اکنون امکان تردد مسافر از سمت عراق به کشور ما از طریق مرز خسروی فراهم است، عنوان کرد: ابتدا قرار بود تردد مسافر ایرانی به سمت عراق از طریق مرز خسروی هم از ۱۰ روز قبل از اربعین اغاز شود که ما زمان این تردد را مقداری جلو انداختیم و امیدواریم برای همیشه ادامه خواهد داشت.

اکبری یادآوری کرد: در شرایط کنونی افرادی که بخواهند در این ایام به عتبات عالیات بروند باید از مرزهای دیگر از جمله مرز مهران عبور کنند و حتما گذرنامه و ویزا همراه داشته باشند، زیرا امسال هیچکس بدون گذرنامه و ویزا از هیچ مرزی نمی تواند خارج شود.

وی خاطرنشان کرد: در ایام تاسوعا و عاشورا مبادلات تجاری از مرز خسروی برقرار خواهد بود و محدودیتی هم برای تردد ماشین های سنگین نداریم.

به گفته این مسئول، قرار است در ایام اربعین که تردد زوار از مرز خسروی برقرار می شود، مبادلات تجاری این مرز متوقف و عمدتا به مرز سومار منتقل شود.


منبع: عصرایران

گذران زندگی با دستفروشی؛ ۱۷ ساعت کار با درآمد روزانه ۶۰ تا ۷۰ هزارتومان

از ۶ صبح تا ٩ شب. گاهی هم حتی تا ساعت ١١ شب، روزی که کار و کاسبی‌ خوب باشد، ۷۰ هزار تومان و روزی هم که فروشم بد باشد، ۴۰ تومان. میانگین فروش روزانه‌اش ۵٠ تا ۶٠هزار تومان است و فقط جمعه‌ها کار نمی‌کند.

میانگین فروش روزانه‌اش ۵٠ تا ۶٠هزار تومان است و فقط جمعه‌ها کار نمی‌کند.
روزهای تعطیل وسط هفته هم می‌آید و بساط کوچکش را در گوشه‌ای از مترو پهن
می‌کند. اینکه روزی پانزده تا هفده ساعت کار کنی و حداکثر ٧٠هزار تومان
درآمد داشته باشی، قطعا روزگارت باید رنگ خستگی و ملال ‌به خودش بگیرد

به گزارش عصرایران به نقل از روزنامه اعتماد، وقتی وارد مترو می‌شوی تا گپ‌وگفتی با زنان فروشنده در مترو داشته باشی، کمتر ایستگاهی را خالی از حضور آنها می‌بینی. تقریبا در همه ایستگاه‌ها، در داخل یا خارج از قطارهایی که به سرعت می‌آیند و به کندی می‌روند، زنان دستفروش مشغول فروش خرده‌ریزهایی هستند برای چرخیدن چرخ زندگی‌شان. با این حال بعضی ایستگاه‌های مترو، مشتری و رونق بیشتری دارند.

ایستگاه امام خمینی، یکی از همین ایستگاه‌هاست. در قسمت پرجمعیت‌‌تر شهر قرار دارد و احتمالا شلوغ‌ترین ایستگاه خط ١ مترو است و شاید هم شلوغ‌ترین ایستگاه مترو تهران باشد.

زنان فروشنده در مترو به سه گروه تقسیم می‌شوند: ١. زنان غرفه‌دار که با مجوز شهرداری، فروشندگی می‌کنند و بخش زیادی از آنها، فروشندگان مقطعی هستند. یعنی اجناس و کالاهای‌شان را در قالب نمایشگاه‌هایی که با مجوز شهرداری تهران در ایستگاه‌های مترو برپا می‌شود، به مدت یک ماه در این یا آن ایستگاه می‌فروشند. ٢. زنانی که در ازای فروشندگی‌شان در یک غرفه یا مغازه، از صاحب آن غرفه یا مغازه حقوق ثابت می‌گیرند. ٣. زنان دستفروش که آزادی عمل بیشتری دارند و حضورشان در یک ایستگاه، نه دایمی است نه ماهانه؛ بلکه ممکن است در طول یک روز، چند بار ایستگاه عوض کنند.

گذران زندگی با دستفروشی؛ 17 ساعت کار با درآمد روزانه 60 هزارتومان
مترو برایم مثل زندان است

عصر روز چهارشنبه ٢٩ شهریور، وقتی که با قطار خط ٢ به ایستگاه امام خمینی رسیدم، در انتهای ایستگاه، خانم مسنی توجهم را جلب کرد. بساط دستفروشی‌اش را پیش پایش روی زمین چیده بود. با اینکه خسته و بی‌حوصله به نظر می‌رسید و تیپ و چهره‌اش هم چندان «امروزی» نبود، وقتی گفتم از روزنامه اعتماد آمده‌ام برای تهیه یک گزارش درباره زنان دستفروش مترو، خیلی راحت پذیرفت که به سوالاتم جواب دهد و صدایش را هم ضبط کنم.

اندکی پیش‌تر در ایستگاه مدنی، می‌خواستم با یک زن دستفروش حرف بزنم ولی همین که موبایلم را درآوردم تا صدایش را ضبط کنم، فرار را بر قرار ترجیح داد! اما این خانم خسته و نسبتا شکسته در انتهای یکی از سکوهای ایستگاه امام خمینی، از حرف زدن درباره خودش و کارش ابایی نداشت. اسمش شهین بود و گفت که ۵٠ سالش است.

هر چند که به نظر ۶٠ ساله می‌آمد. آب معدنی و پفک و پیراشکی و چیزهایی از این دست می‌فروخت. گفت که روزی پانزده ساعت در مترو دستفروشی می‌کند. از ۶ صبح تا ٩ شب. گاهی هم حتی تا ساعت ١١ شب. اهل کرج است و هر روز با قطار مترو، مسیر تهران-کرج را می‌آید و می‌رود. پرسیدم هر روز تقریبا چقدر می‌فروشی؟ گفت روزی که کار و کاسبی‌ام خوب باشد، ٧٠ هزار تومان و روزی هم که فروشم بد باشد، ۴٠ هزار تومان.

میانگین فروش روزانه‌اش ۵٠ تا ۶٠هزار تومان است و فقط جمعه‌ها کار نمی‌کند. روزهای تعطیل وسط هفته هم می‌آید و بساط کوچکش را در گوشه‌ای از مترو پهن می‌کند. اینکه روزی پانزده تا هفده ساعت کار کنی و حداکثر ٧٠هزار تومان درآمد داشته باشی، قطعا روزگارت باید رنگ خستگی و ملال ‌به خودش بگیرد اما شهین شاکر بود و می‌گفت «شکر خدا، درآمدم تقریبا ماهی یک و نیم میلیون تومان است.» با این مبلغ باید خرج خودش و یکی از دو پسرش را بدهد.

آن یکی پسرش ازدواج کرده و رفته پی کارش. درباره شوهرش هم توضیحی نداد. فقط گفت که شوهری در زندگی‌اش نیست. از نحوه برخورد ماموران شهرداری پرسیدم. گفت: «هر چند وقت یک‌بار می‌آیند و تا به حال دو سه بار جنس‌هایم را گرفته‌اند. آخرین بار چند روز پیش آب‌معدنی‌هایم را گرفتند و بعد از سه، چهار روز موفق شدم بطری‌هایم را پس بگیرم.»

پرسیدم اگر جنس‌های بساطت را بگیرند و پس ندهند چقدر ضرر می‌کنی؟ گفت: «معلوم نیست. دقیق نمی‌دانم. همین که پس بدهند خوب است. البته پیراشکی‌ها را دور می‌ریزند چون سه، چهار روز طول می‌کشد تا جنس‌هایم را پس بگیرم.

ولی آب معدنی‌ها را نگه می‌دارند.» ماموران شهرداری جنس‌هایش را در انبار مترو می‌گذارند و او هم تتمه بساطش را باید از انبار مترو پس بگیرد.

درباره ماموران شهرداری این نکته را هم اضافه کرد که «هر روز به ما می‌گویند اینجا چیزی نفروشید و بروید بیرون ولی عملا بیرون‌مان نمی‌کنند. » با اینکه می‌گفت هفته‌ای دو بار جنس‌هایش را می‌گیرند، اما همین که از مترو بیرونش نمی‌کنند و بالاخره بخشی از جنس‌هایش را به او پس می‌دهند، مایه رضایتش بود.

حرف آخرش درباره ماموران شهرداری این جمله بود: «خدا از آنها راضی باشد!» پرسیدم در خانه‌ات هم پفک و پیراشکی و آب معدنی داری؟ جوابش منفی بود. هر روز صبح این چیزها را می‌خرد و به مترو می‌آید. درباره قیمت کالاهایش این طور توضیح داد: «پیراشکی‌ها را ١٠٠٠ تومان می‌خرم و ٢٠٠٠ تومان می‌فروشم، آب معدنی را ٧٠٠ تومان می‌خرم و ١٠٠٠ تومان می‌فروشم. » از اینکه بیشتر ساعات روز را در زیر زمین سپری می‌کند، ناراضی بود. می‌گفت: «اینجا عین زندان است.

روی صندلی‌ها هم حق ندارم بنشینم. صندلی‌ها برای مسافران است. ولی چاره‌ای نیست. دستفروشی می‌کنم تا محتاج نامرد نباشم.» نظرش این بود که «امام خمینی» بهترین ایستگاه مترو برای دستفروشی است. شهین پنجاه ساله ساکن کرج، تبریزی بود. اهل بستان‌آباد.

خواستم از او عکس بگیرم، گفت: «عکسم را نگیر؛ فامیل‌هایم می‌بینند، آبرویم می‌رود. » خیالش راحت بود که هیچ یک از اعضای خاندان بستان‌آبادی‌اش را در متروی تهران نمی‌بیند. فقط نگران بود مبادا عکسش را در روزنامه ببینند. گفتم مگر کار عار است؟ دستفروشی که شرافتمندانه‌تر از دکل‌فروشی است! فکر کنم متوجه اشاره‌ام نشد. فقط گفت: «دلم نمی‌خواهد دوست و دشمن بفهمند در مترو دستفروشی می‌کنم. قبلا در بستان‌آباد خونه، ‌زندگی خوبی داشتم.»

مترو مکمل تلگرام!

کمی آن‌سوتر از شهین تبریزی، سمیرای همدانی نشسته بود. خانمی متاهل و ٢٧ ساله. دو سال است که به مترو می‌آید، ولی هفته‌ای یکی، دو روز. گوشواره و زیورآلات زنانه بدلی می‌فروشد و البته انگشترهای جورواجور.

پرسیدم چرا فقط هفته‌ای دو روز؟ گفت: «کالاهایم را در اصل از طریق کانالم در تلگرام می‌فروشم ولی دو روز در هفته هم می‌آیم مترو برای تحویل حضوری جنس‌هایی که در کانال تلگرامم فروخته‌ام یا برای پیدا کردن مشتری‌های تازه.» در ایستگاه‌های مترو، فروشش خوب نیست ولی در کانال تلگرامش، خوب می‌فروشد.

پرسیدم روزهایی که می‌آیی، چند ساعت در مترو می‌مانی؟ گفت: «از قبل معلوم نیست. گاهی دو ساعت، گاهی پنج ساعت.» کانالش در تلگرام ۵٠٠ عضو دارد. از سبک فروشندگی‌اش به خوبی پیدا بود که تحصیلکرده است.

از تحصیلاتش پرسیدم، گفت لیسانس روانشناسی دارد از دانشگاه آزاد همدان. میانگین درآمد ماهانه‌اش، حدود یک و نیم میلیون تومان است. شوهرش هم همدانی است و او هم تقریبا ماهی یک‌و نیم میلیون تومان کار می‌کند. پرسیدم نمی‌خواهی فوق‌لیسانس روانشناسی را هم بگیری؟ گفت: «باید کار کنم. با درآمد شوهرم چرخ زندگی‌مان نمی‌چرخد.»

در کنار سمیرا، یک خانم دستفروش مسن ایستاده بود. حواسش به حرف‌های ما بود. تا بحث رسید به لیسانس و فوق لیسانس، گفت: «خانم‌های زیادی اینجا کار می‌کنند که تحصیلکرده هم هستند.»

از سمیرا هم درباره مواجهه‌اش با ماموران شهرداری پرسیدم. گفت: «وقتی طرح جمع‌آوری دستفروش‌ها اجرا می‌شود، نمی‌آیم. کانال ٢ اعلام می‌کند و بچه‌های مترو هم معمولا خبر دارند. تا حالا چند بار بساطم را گرفته‌اند؛ پس گرفتنش سخت بود، بی‌خیال شدم.» پرسیدم اگر همین بساط فعلی‌ات را بگیرند چقدر ضرر می‌کنی؟ گفت: «یک‌ونیم میلیون تومان بابت گوشواره‌ها ضرر می‌کنم، ٧ میلیون تومان هم بابت انگشترها.»

گذران زندگی با دستفروشی؛ 17 ساعت کار با درآمد روزانه 60 هزارتومان
شوهرم کارخانه‌دار بود

نزدیک سمیرا، خانم دیگری مشغول دستفروشی بود. به شرط اینکه عکسی از او نگیرم، حاضر به مصاحبه بود. سارا، ۵۴ ساله، با سابقه ١٢ سال کار در مترو. قبلا لوازم آرایش و جوراب زنانه و چیزهایی از این قبیل می‌فروخته و الان هم، راستش هر چه بساطش را نگاه کردم، متوجه نشدم کالای فروشش چیست! هر روز پنج، شش ساعت در مترو دستفروشی می‌کند؛ هر وقت که بیرون از مترو کار خاصی نداشته باشد. متاهل است با سه فرزند. دو پسر و یک دختر. بچه‌هایش ٣١، ٢٣ و ٢١ ساله‌اند. کوچک‌ترها، دانشجو هستند.

درآمد خانم سارا هم تقریبا ماهی یک‌ونیم میلیون تومان است. متولد تهران است، اما تبریزی‌الاصل. ٣۵ سال است که به تهران آمده. به او می‌گویم تیپ و گفتارتان به دستفروش‌ها نمی‌خورد.

می‌گوید: «من قبلا کارهای دیگری انجام می‌دادم. چند سال در آموزش و پرورش دفتردار بودم. فوق دیپلم دارم و شوهرم قبلا کارخانه‌دار بود و وضع مالی ما خیلی خوب بود. درآمد شوهرم در سال‌های ۶٨-۶٧، گاهی ماهی ۵ میلیون هم می‌شد چون شوهرم کارخانه چرم‌سازی داشت اما بعدا ورشکست شد و سکته کرد و من هم رفتم آموزش و پرورش. اما چون قراردادی بودم و حقوقم کم بود، از آموزش و پرورش خارج شدم و به کارهای دیگری پرداختم تا اینکه از سال ٨۴، دستفروشی در مترو را انتخاب کردم.»

سارا همچنان مشغول گفتن بود که یک گروهبان بسیار فربه از راه رسید و با لحن تندی، به زنان دستفروش تشر زد که از آنجا بروند.

سارا گفت: «برخوردش را می‌بینید؟ با ما خیلی بدرفتاری می‌شود. جای دیگری نیست برویم کار کنیم. بیمه هم نیستیم. چه کار کنیم؟ یک زن در چنین شرایطی، اگر بخواهد تن به هر کاری ندهد، باید بیاید در مترو یا جاهایی شبیه اینجا، دستفروشی کند دیگر.» موقعی که سارا مشغول حرف زدن بود، دو تا دختر دستفروش جوان هم آمدند تا مصاحبه کنند. می‌گفتند هر روز از ساعت ٨ صبح کارشان را در مترو شروع می‌کنند. بعد از رفتن سارا، خواستم با این دو تا دختر جوان حرف بزنم. به نظر می‌آمد که دانشگاه‌رفته باشند.

اول پرسیدند روزنامه اعتماد کدام طرفی است؟ گفتم اصلاح‌طلبیم ما. یکی‌شان گفت: «همین که اصولگرا نباشید خوب است!» چشم‌غره‌های گروهبان‌گارسیا مخل مصاحبه بود. قرار شد بعد از رفتن سرگروهبان با آنها مصاحبه کنم اما گروهبان‌یک مذکور نرفت که نرفت! حتی آمد تذکر داد که مصاحبه با دستفروش‌ها مجوز می‌خواهد. با تعجب پرسیدم: وقتی دستفروشی در مترو مجوز نمی‌خواهد، مصاحبه با دستفروش‌های مترو مجوز می‌خواهد؟ گفت: «دستفروش‌ها مجوز ندارند ولی شما باید مجوز داشته باشی!» چاره‌ای نبود. ترجیح دادم در بحث را درز بگیرم و بروم جای دیگری از ایستگاه.

دستفروشی مایه ننگ است!

یک طبقه بالاتر، روبه‌روی محل بلیت‌فروشی ایستگاه امام‌خمینی، زنان فروشنده‌ای حضور داشتند که کارشان مجوز داشت. یعنی فروشنده بودند و دستفروش نبودند.

یکی از آنها در مغازه‌مانند کوچکش، پیراشکی و چند جور خوراکی شیرین دیگر می‌فروشد. اسمش مریم است و از سه ماه قبل، مشغول فروشندگی در مترو است. قبلا در اسباب‌بازی‌فروشی کار می‌کرده. البته روی زمین نه زیر زمین! در مترو از ٩ونیم صبح تا ١٠ شب کار می‌کند. خانه‌اش نزدیک افسریه است و شام را در خانه می‌خورد. ٣۵ ساله، متاهل با یک فرزند، دارای دیپلم ادبیات. از درآمدش می‌پرسم. می‌گوید «حقوق فروشنده نیمه‌وقت ٧٠٠هزار تومان و حقوق فروشنده تمام‌وقت ١ میلیون تومان است.» فروشنده تمام‌وقت یعنی کسی که ١٢ ساعت کار می‌کند.

می‌گوید فروشنده‌هایی که «روی میز» می‌فروشند، روزی ۶٠هزار تومان می‌گیرند. خانم فروشنده‌ای را کمی آن‌سوتر نشان می‌دهد که مشغول فروختن لباس است. می‌گوید: «آن خانم دو ماه است اینجا لباس می‌فروشد و صاحب‌کارش روزی ۶٠ تومان به او می‌دهد و حقوقش ماهی ١ میلیون و ٨٠٠هزار تومان است. » منظورش از فروختن «روی میز»، فروختن در غرفه‌هاست؛

غرفه‌های نمایشگاه‌های شهرداری در مترو. تفاوت کار مریم با زنانی که در غرفه‌ها مشغول فروشندگی‌اند، ثبات و استمرار است. فروشنده‌ای مثل مریم می‌تواند کل سال را در مترو با حقوق ثابت کار کند اما زنانی که در غرفه‌ها مشغول کارند، ممکن است همه ماه‌های سال مشغول فروشندگی در مترو نباشند چراکه غرفه‌های نمایشگاه‌های شهرداری در مترو، مدت‌دارند.

یعنی نمایشگاه بعد از یکی، دو ماه جمع می‌شود و صاحب آن غرفه باید برود در نمایشگاه دیگری در یک ایستگاه دیگر و هیچ تضمینی نیست که فروشنده‌اش را هم با خودش ببرد به غرفه جدیدش در ایستگاه بعدی.

با این حال زنانی مثل مریم اگرچه حقوق ثابت دارند، ولی بیمه نیستند و در پایان سال عیدی و پاداش هم به آنها تعلق نمی‌گیرد. می‌گوید حتی دستفروش‌هایی که آدامس می‌فروشند، درآمدشان از من بیشتر است. ولی قبول دارد که کارش استمرار و به خصوص امنیت دارد. یعنی شهرداری مزاحمش نمی‌شود.

دستفروشی را کسر شأن خودش می‌داند و می‌گوید «من هیچ‌وقت حاضر نیستم دستفروشی کنم. دستفروشی مایه ننگ است!»

می‌پرسم چرا؟ می‌گوید: «دارم می‌بینم دیگر. یک خانم دونات‌فروش در ایستگاه صادقیه بود که مامور شهرداری دایما اذیتش می‌کرد. » می‌گویم چه اذیتی؟ جواب می‌دهد: «آن مامور شهرداری یک مرد جوان بود و به آن خانم دستفروش اصرار می‌کرد که با هم دوست شوند. می‌گفت باید با من دوست باشی تا اجازه بدهم در مترو دونات بفروشی. آن خانم ۴٠ سالش بود و هنوز ازدواج نکرده بود. پیشنهاد آن مامور شهرداری را قبول نمی‌کرد و آن آقای مامور هم هر روز دونات‌هایش را له می‌کرد!» در یک کلام معتقد بود دستفروشی «افتضاح» است.

غم نان اگر بگذارد

در ایستگاه امام خمینی، کمی پله‌برقی‌سواری می‌کنم و دوباره عده‌ای فروشنده «میزدار» را می‌بینم. به سراغ نخستین میز می‌روم. خانم جوانی، با چهره‌ای پخته، پشت میز نشسته است.

از بخت خوش، صرفا فروشنده نیست، بلکه صاحب آن میز یا غرفه است. اسمش هنگامه است.

٣٢ ساله، مجرد، تحصیلات: فوق لیسانس روانشناسی. یک ماه است که در ایستگاه امام خمینی کار می‌کند ولی می‌گوید تقریبا هر ماه در یکی از ایستگاه‌های مترو، غرفه دارم. کار کردنش در این یا آن ایستگاه، بستگی دارد به نمایشگاه‌های شهرداری در متروی تهران.

در این نمایشگاه‌ها همه جور کالایی فروخته می‌شود. از خوراکی تا لباس زنانه و مردانه و… خانم هنگامه در ایستگاه امام خمینی پسته و خرما و رب شیراز و چای خشک و لواشک و… می‌فروشد ولی ممکن است ماه آینده در یک ایستگاه دیگر، چیزهای دیگری بفروشد. هنگامه حرف مریم را تایید می‌کند که فروشنده‌های غرفه‌ها روزمزد هستند ولی می‌گوید فروشنده‌ای که تمام‌وقت یعنی دوازده ساعت کار کند، روزی ۵٠هزار تومان می‌گیرد و روزهای تعطیل هم بساطی برپا نیست و از پول هم خبری نیست.

بنابراین حرف مریم درباره حقوق ١ میلیون و ٨٠٠هزار تومانی فروشنده‌های روزمزد، کمی اغراق‌آمیز و نادقیق بود. از دانشگاه آزاد، واحد تهران مرکز، فارغ‌التحصیل شده است.

می‌پرسم چرا در رشته دانشگاهی‌ات کار نمی‌کنی؟ می‌گوید: «هیچ کاری نبود.» علاوه بر خودش، یک فروشنده دیگر هم در غرفه‌اش کار می‌کند که خانم جوانی است حدودا ٢۶ ساله. می‌گوید «کار ما قانونی است و امنیت داریم ولی شهرداری پول زیادی از ما می‌گیرد. اجاره هر میز در روز ١٧٠هزار تومان است.

در بعضی از نمایشگاه‌ها هم روزانه ٢٠٠هزار تومان می‌گیرند بابت میز. اما در نمایشگاه متروی مصلی، غرفه‌دار باید روزی ١ میلیون تومان بابت غرفه‌اش پرداخت کند.» می‌گوید کار کردن در ایستگاه امام خمینی «کلا ضرر است.» البته ضرر برای غرفه‌دار چون فروشنده حقوق ثابتش را می‌گیرد و آخر ماه می‌رود دنبال زندگی‌اش. اما غرفه‌دار ممکن است در یک ایستگاه ضرر کند و در ایستگاه دیگری سود کند.

هنگامه در این ایستگاه امام خمینی غرفه‌دار و فروشنده است اما گاهی در یک ایستگاه فقط فروشنده است. ممکن است در یک ایستگاه دیگر هم فقط غرفه‌دار باشد. یعنی همزمان دو یا حتی چند غرفه در چند ایستگاه داشته باشد. اینکه کی و در کدام ایستگاه غرفه باید زد، بستگی به تجربه غرفه‌دار دارد.

هنگامه می‌گوید بی‌تجربه‌ها، معمولا بعد از سود بردن در یک ایستگاه، جوگیر می‌شوند و ماه بعد در چند نمایشگاه غرفه می‌گیرند و ضرر می‌کنند. می‌گوید «الان روزانه ١٧٠هزار تومان بابت این میز به شهرداری می‌پردازم و ۵٠هزار تومان هم به فروشنده‌ام. روزی دو تا ناهار هم اضافه کنید، می‌شود ٢٠هزار تومان. با این شرایط، اگر سود کارم را پنجاه درصد هم در نظر بگیریم (که البته این مقدار نمی‌شود)، حداقل باید روزی یک میلیون تومان فروش داشته باشم که صدهزار تومان برایم باقی بماند. اما از صبح تا الان {٧ بعدازظهر} فروش ما ٢٠٠هزار تومان بوده. در این نمایشگاه خوب نفروخته‌ایم اما در نمایشگاه قبلی فروش خوبی داشتیم. یعنی فروش‌مان روزی ٨٠٠هزار تا ١ میلیون و ٢٠٠هزار تومان بود.» روزی ١٠٠هزار تومان یعنی ماهی ٣ میلیون تومان. با کنار گذاشتن روزهای تعطیل ماه، تقریبا می‌شود ماهی دو و نیم میلیون تومان.

پس از این جمع و تفریق، ناچار می‌شوم از هنگامه روانشناس بپرسم در طول سال، درآمد ماهانه‌ات چقدر است؟ کلی توضیحات مالی ریز می‌دهد و نهایتا می‌گوید «مشکل کار ما این است که در یک نمایشگاه سود می‌کنیم و در یک نمایشگاه دیگر، ضرر. ولی با احتساب همه سود و ضررها در نمایشگاه‌های گوناگون و متعدد در طول سال، آخرش ماهانه به اندازه یک حقوق کارمندی نصیبم می‌شود. یعنی ماهی یک‌ونیم میلیون تومان.»

می‌گویم این کار بهتر است یا اینکه با استفاده از مدرکت مشاور خانواده باشی؟ می‌گوید: «آن کار اصلا فایده ندارد. شما می‌توانی با ماهی یک‌ونیم میلیون تومان زندگی کنی؟» جواب می‌دهم همین کار فعلی‌ات هم که گفتی ماهی یک‌ونیم میلیون تومان درآمد دارد. ذهنش پیچیده است و از پاسخ درنمی‌ماند! می‌گوید: «ولی خوبی این کار این است که گاهی ممکن است پول قابل توجهی از یک نمایشگاه نصیبت شود و همیشه امیدواری که در نمایشگاه بعدی هم سود کنی. اما اگر مشاور خانواده باشی با حقوق ثابت، چنین امیدی نداری.» شش ماه آخر سال را بهتر از شش ماه اول سال می‌داند. شش ماه اول پارسال را هم بهتر از شش ماه اول امسال.

در توضیح تفاوت امسال و پارسال می‌گوید: «مردم اصلا قدرت خرید ندارند. الان سه روز است که فروش ما زیر ٢٠٠هزار تومان بوده.» محرم و صفر و ماه رمضان و سه ماه بهار را ماه‌های مضر به حال کارش می‌داند. بهمن و اسفند هم گُلِ فروش‌شان است. در مجموع در ماه‌های سرد سال درآمدش بهتر است و به همین دلیل باید سرما را تحمل کند. می‌گویم نشستن در ایستگاه مترو که سرماکشیدن ندارد. می‌گوید: «همیشه در فضای مسقف نیستیم. در ایستگاه‌های بوستان گفت‌وگو، مصلی، حکیمیه و… باید در فضای آزاد غرفه بزنیم و سیستم گرمایشی هم ندارند و باران هم بیاید، به جنس‌های روی میز آسیب می‌زند.» سوال‌هایم تمام شده و به هنگامه می‌گویم گزارشم که منتشر شد، خبرت می‌کنم. می‌گوید خودش هم تجربه خبرنگاری دارد؛ در رادیو جوان. از حرف زدنش پیداست که یک «شهروند آگاه» است. شعر هم می‌گوید و داستان هم می‌نویسد. می‌گوید با فاضل نظری و ناصر فیض هم رابطه کاری و دوستانه داشته در انجمن‌های شعر. بی‌اختیار شعر مشهور شاملو از ذهنم می‌گذرد: «… سخن‌ها می‌توانم گفت/ غم نان اگر بگذارد.»

فال می‌فروشم تا کیف و کفش مدرسه‌ام را بخرم

با دررسیدن شب، سوار قطار شدم و در ایستگاه امام حسین از مترو خارج شدم. درست لب پله‌های ورودی ایستگاه امام حسین، دخترک دستفروشی نشسته بود که فال و دستمال و… می‌فروخت. برگشتم تا با او به عنوان آخرین دستفروش مونث مترو گفت‌وگوی کوتاهی داشته باشم. فاطمه، ده ساله، ساکن خیابان مولوی. یک ماه است در مترو دستفروشی می‌کند و در همین روزهای اخیر همراه سایر کودکان کار، به زور از مترو به «جایی که متعلق به بهزیستی بود» برده بودند ولی مادرش بعد از چند روز، با آوردن شناسنامه‌اش موفق می‌شود فاطمه را از بهزیستی پس بگیرد. می‌گویم الان اینجا نشسته‌ای، ممکن است باز دستگیر شوی که.

فاطمه می‌گوید «آنها از ساعت ٣ تا ۶ در مترو هستند. من ۶ به بعد می‌آیم و ۵٠هزار تومان که کار کنم، زود می‌روم خانه.» هر روز از ۶ تا ٩ شب در مترو کار می‌کند. برایم عجیب است که او با سه ساعت دستفروشی ۵٠هزار تومان کار می‌کند و شهین باید ١۵ ساعت در مترو بماند تا کارکردش به رقم ۵٠هزار تومان برسد.

یک جای کار شهین می‌لنگد یا رقم اعلامی فاطمه دقیق نیست؟ به هر حال جای شکرش باقی است که فاطمه فقط تابستان‌ها دستفروشی می‌کند و از مهر تا آخر خرداد درگیر درس و مدرسه‌اش است. می‌گوید: «تا جمعه ١۵٠ تومان کار می‌کنم و با پولم کیف مدرسه و کفش و دفتر و مدادرنگی می‌خرم. روپوش مدرسه را قبلا خریده‌ام.» امسال دانش‌آموز کلاس چهارم دبستان است و الان که این گزارش منتشر می‌شود، فاطمه دیگر در مترو فال و دستمال نمی‌فروشد. پدر و مادرش با هم زندگی می‌کنند و دو تا خواهر دارد. سیزده ساله و هفده ساله. خواهر بزرگ‌ترش عروسی کرده و خواهر سیزده ساله‌اش بالای پل میدان امام حسین کار می‌کند. ترازو دارد و مردم را وزن می‌کند.

از فاطمه می‌پرسم مردم که اذیتت نمی‌کنند؟ جوابش منفی است. کسی مزاحمش نمی‌شود در مترو. فقط نگران مامور مترو است که بیرونش نکند و مامور شهرداری که بیرون مترو «وسایلش» را نگیرد. ترجیح می‌دهد همان دم در مترو دستفروشی کند نه داخل قطار. می‌گوید: «داخل قطار ممکن است خودم یا وسایلم را بگیرند.» این‌ جمله را با آن نگاه بی‌گناهش می‌گوید و غم چنگ می‌زند به قلبت.


منبع: عصرایران

غمگین، اندوه‌‌زده و کلافه؛ برانکوی تنهای تنها

با همان سبکی بازی می کنم که همیشه بازی می کردم.” همان سبکی که پرسپولیس را در دیدار برابر الاهلی در ابوظبی برنده کرد. اما این بار تیمی قدرتمندتر، مخوف تر و حیله گرتر پیش روی پرسپولیس بود. تیمی که با قدرتی عجیب و غریب در ضدحملات از فضاهای خالی پشت هافبک ها و اشتباهات مدافعان فرصت های گل بسیاری خلق کرد.

برانکو ایوانکوویچ سرمربی پرسپولیس در شرایطی در نشست مطبوعاتی دیدار تیمش مقابل الهلال در نشست مطبوعاتی حاضر شد که شدت ناراحتی، صورت او را به رنگ ارغوانی درآورده بود. 

به گزارش “ورزش سه”، این مربی کروات پس از دو سال و چند هفته کار مداوم در فوتبال ایران با تیمی در سطح مدعیان آسیا باختی غیرمنتظره را در ابوظبی تجربه کرد. باختی با نتیجه ای سنگین که تقریبا هیچ منتقدی حتی بدبین ترین آنها تصورش را نمی کرد. برانکو که با تی شرت مشکی گرمای ابوظبی را تحمل کرده بود، در شرایطی از پشت رختکن وارد سالن نشست مطبوعاتی شد که کلمه اولش سلام و علیکم به خبرنگاران ایرانی و عربستانی بود. 

او در شرایطی به سوالات پاسخ می داد که برخلاف همیشه چشمان خود را از نگاه به خبرنگاران می دزدید، رفتاری که کمتر از وی  به خاطر داریم. او با  عصبانیت و شرمی ناشی از این شکست حالا بار مسئولیتی بزرگ را به تنهایی به دوش می کشید. مسئولیتی که با صعود پرسپولیس به جمع ۴ تیم برتر آسیا ابعاد بزرگتری یافته و فرو ریختنش هزینه بیشتری برای برانکو در پی خواهد داشت.

او که بدون ۴ بازیکن (که در میان آنها بهترین بازیکن تیم نیز به چشم می خورد) در دیدار الهلال حاضر شده بود، برخلاف پیش بینی ها به جای انجام بازی دفاعی و خشن مثل مسابقات قبلی با دو مهاجم و ترکیبی تهاجمی وارد زمین شد و بهای این ریسک را پرداخت، ریسکی که قبلا مربیان نامدار دیگری را نیز تسلیم کرده است. در پایان بازی و در صحبت های بین کارشناس ها این حرف مطرح بود که برانکو باید در این مسابقه با یک استراتژی دفاعی به میدان می رفت و تیم را برای بازی برگشت حفظ می کرد. جایی که با بازگشت ۳ نفر از ۴ محروم فعلی خود، می توانست در مجموع نتیجه بهتری بگیرد یا حداقل شکست سبک تری را برای تیم به ارمغان بیاورد. 

برانکو که حتی از دستیارانش با پیشنهاد بازی با یک مهاجم مواجه شده بود، به این مشورت توجهی نکرد و در پاسخ گفت:”با همان سبکی بازی می کنم که همیشه بازی می کردم.” همان سبکی که پرسپولیس را در دیدار برابر الاهلی در ابوظبی برنده کرد. اما این بار تیمی قدرتمندتر، مخوف تر و حیله گرتر پیش روی پرسپولیس بود. تیمی که با قدرتی عجیب و غریب در ضدحملات از فضاهای خالی پشت هافبک ها و اشتباهات مدافعان فرصت های گل بسیاری خلق کرد.

برانکو دیروز بعد از گل اول و حتی پس از دومین گل خورده امیدوار به بازگشت بود و به همین دلیل در بین دو نیمه احمد نوراللهی را جانشین محسن مسلمان کرد؛ تعویضی که شاید عجیب ترین تصمیم او در این مسابقه بود. نوراللهی که مدت ها دور از میدان به سر می برد، در این بازی هم نمایش چندان خوبی نداشت و نتوانست با وجود ده نفره شدن حریف شرایط لازم را در میانه میدان برای تسلط هافبک های حریف ایجاد کند. قرمزها که در نیمه دوم رو به بازی انتحاری آورده بودند، با گذشت زمان فضای بیشتری به ضدحملات الهلال دادند تا این تیم با نفوذهای سالم الدوساری از جناح راست و ضربات تمام کننده عمر الخریبین کار پرسپولیس را یکسره کند. گلی که خریبین از پشت محوطه جریمه وارد دروازه بیرانوند کرد لحظه ای بود که برانکو برای اولین بار در دوران پس از حضورش در ایران تسلیم شد. لحظه ای که دست خود را به پشتش حلقه کرد سرش را پایین برد و به شادی الهلالی ها خیره شد.

او که در پایان مسابقه نای دست دادن با رامون دیاز را نداشت به تنهایی از زمین چمن وارد تونل ورزشگاه شد تا خود را برای نشست مطبوعاتی کم سروصدایش آماده کند. جایی که در آنجا از احتمال رخ دادن حوادث فوتبالی در بازی برگشت صحبت کرد و سعی کرد کمی به خود تسکین بدهد اما نکته مهم در این بین همان چیزی بود که برانکو گفت اینکه الهلال در تمام نقاط زمین برتر از پرسپولیسی بود که او برای این بازی آماده کرده بود. تیمی که شاید محرومیت مهدی طارمی تیر خلاص را پیش از مسابقه به پیکر آن وارد کرد. آنها در بازی دیروز یک جمع خسته، بی روحیه بودند. چیزی که هرگز از پرسپولیس برانکو ندیده بودیم.

برانکو دیشب در بازگشت از ابوظبی به دبی در حالی که تنها در صندلی جلوی اتوبوس نشسته بود، حتی المکان با هیچ کدام از دستیاران یا بازیکنان صحبتی نکرد و به مرور اتفاقات بازی پرداخت. اتفاقاتی که یکی از مهمترین آرزوهای مربیگری اش را تا حد زیادی غیرقابل دسترسی کرده است. اینکه پرسپولیس در بازی برگشت بتواند این نتیجه را تکرار کند، بسیار دشوار است اما شاید در فصل جدید و در دوره تازه لیگ قهرمانان آسیا اتفاقات بهتری برای برانکو و تیمش رخ بدهد. تیمی که باید به بازی در بالاترین سطح آسیا و رقابت در جام های مختلف عادت کند و ظرفیت حضور و پیشروی را بیش از آن چیزی که در این یکی، دو هفته نشان داده داشته باشد.

او که ۵ صبح دیروز با همسر و دخترش به کرواسی بازگشت، ۴ روز برای ریکاوری فرصت دارد ؛ فرصتی برای یک نقشه جدید: زندگی ادامه دارد.


منبع: عصرایران

چمپیونزلیگ؛ از رکورد رونالدو تا تیره روزی بایرن

نیمار، کاوانی و امباپه نشان دادند که این فصل اهداف بزرگی در چمپیونزلیگ در سر دارند. تنها پس از ۹۰ ثانیه از شروع بازی، آلوس گل اول تیمش که توسط نیمار پایه گذاری شد را به ثمر رساند، سپس کاوانی گل دوم را به زیبایی زد و گل سوم نیز روی حرکت فوق العاده امباپه و پاس او برای نیمار وارد دروازه باواریایی ها شد.

در طول دو شب گذشته نتایج و دیدارهای مهمی در سراسر اروپا رقم خورد، از همکاری فوق العاده کاوانی و نیمار مقابل بایرن تا رکورد استثنایی رونالدو.

به گزارش “ورزش سه”، پاری سن ژرمن با درخشش مثلث نیمار-کاوانی-امباپه توانست ۳-۰ بایرن مونیخ را شکست دهد و نتیجه ای عجیب رقم بزند. زوج نیمار – کاوانی به خاطر درگیری قبلی برای زدن ضربه پنالتی زیر تیغ انتقادات بودند؛ ولی به نظر آنها توانسته اند مشکلات را کنار گذاشته و همکاری خوبی با هم داشتند تا پیروزی ۳-۰ مقابل شاگردان کارلو آنچلوتی رقم بزنند.

در دیگر بازی مهم شب گذشته منچستریونایتد در روسیه به مصاف زسکا مسکو رفت و موفق شد ۴-۱ حریفش را شکست دهد. همچنین چلسی نیز در واندا متروپولیتانو مهمان اتلتیکو بود و آنها نیز موفق به شکست حریف شدند و اولین باخت اتلتیکو در اولین بازی اروپایی اش در این ورزشگاه را رقم زدند. در زیر به بررسی ۱۰ نکته از دیدارهای مهم شب گذشته پرداخته ایم.

۱- یونایتد قدرت تطبیق پذیری اش را به رخ کشید

بار دیگر مورینیو توانایی فوق العاده اش برای هماهنگ کردن تیمش در تقابل با رقبای مختلف را نشان داد. او با سیستم ۳-۴-۳ تیمش را به میدان فرستاد و از ابتدای بازی کنترل کامل توپ و میدان را در اختیار داشت. این ترکیب، اشلی یانگ و دیلی بلیند را به عنوان بال چپ و راست در دو سمت خط میانی قرار داد که وظایف دفاعی کمتری نسبت به وظایف هجومی داشتند و فشار زیادی به زسکا می‌آوردند. ۶۸ درصد مالکیت توپ در بین دو نیمه نشان دهنده دیکته بازی یونایتد به حریف است.

۲- کونته در مدیریت بازی باهوش است

چلسی در تقابل با اتلتیکو، کاملا برتر از حریف بود و این برتری را به حریف غلبه کرده بود. دیگو سیمئونه تیمش را با ترکیب ۲-۴-۴ به زمین فرستاد؛ ولی در نهایت سیستم را به ۳-۳-۴ تغییر داد. این باعث شد که آنجل کورئال و یانیک کاراسکو به گوشه ها حرکت کنند تا در پشت دفاع چلسی قرار بگیرند و به سائول و کوکه اجازه داد تلاش کنند هازارد را که خطر مهمی مقابل دروازه اتلتیکو محسوب می‌شود، متوقف کنند.

۳- کوتینیو به اوج برگشته است

خیلی از هواداران لیورپول منتظر بودند که کوتینیو پس از ناکامی در انتقال به بارسا، واکنشی به این انتقال نشان دهد، آیا او به اوج برمی‌گردد یا سقوط می‌کند. در دو بازی اخیر، مطمئنا نشانه هایی از بازگشت او به اوج به چشم می‌خورد. ستاره برزیلی مقابل لستر خوب کار کرد و گلزنی کرد و گل دومش را نیز در مسکو به ثمر رساند، هر چند که بازی با تساوی ۱-۱ به پایان رسید.

۴- ادامه درخشش هری کین، این بار در چمپیونزلیگ

هری کین، نیز در این هفته موفق شد اولین هت تریک اروپایی خود را به ثبت برساند و تعداد گل‌هایش در چمپیونزلیگ را به عدد ۴ برساند. تنها بازیکن انگلیسی که توانسته به چنین دستاوردی برسد، استیون جرارد بود و به نظر هری کین به اندازه جرارد برای تیمش مهم است.

۵- حضور فرناندینیو برای خط میانی سیتی الزامی است

فرناندینیو، ستاره خط میانی سیتی است که با وجود عملکرد عالی، توجهات زیادی را به خود جلب نکرده است. او این کیفیت را دارد که در سطحی بالاتر از آنچه هست بازی کند؛ ولی در پست هافبک دفاعی بازی کرد تا دی بروین و سیلوا بتوانند به درخشش خود ادامه دهند. او بار دیگر وظایفش را به خوبی انجام داد و به خوبی از دفاع تیمش محافظت کرد. چندین تکل مهم رفت و مانع حرکت رقبا در یک سوم دفاعی سیتی شد. او فوق العاده کار کرد و به بازیکنان با استعداد خط حمله سیتی فضای درخشش لازم را داد و همین باعث پیروزی سیتی شد.

۶- اینیستا در ترکیب بارسا گم شده است.

ارنستو والورده در تابستان، جدایی نیمار به مقصد پاریس را بدون اینکه کاری از دستش بر بیاید تماشا کرد و عثمان دمبله، جانشین نیمار نیز جایی در ترکیب اصلی او ندارد. اقدام اخیر سرمربی بارسا برای جبران غیبت دمبله؟ استفاده از ترکیبی عجیب و باز. همین باعث شد که اینیستا به گوشه ترین نقطه زمین برود و نتواند مهاجمان تیمش را تغذیه کند. نتیجه این شد که یکی از بهترین هافبک‌های نسل خودش، کاملا از بازی محو شده بود و نمی‌توانست تاثیری در زمین داشته باشد.

۷- رونالدو و درخشش در بازی چهارصدم

هشت سال و چهارصد بازی برای رونالدو پس از حضور در رئال. حالا او به جایگاهی رسیده که بعید است کسی بتواند نزدیکش شود. برای رونالدو رکوردشکنی چیزی طبیعی و عادی شده؛ ولی رسیدن به ۴۰۰ بازی و ۴۱۱ گل، آماری باورنکردنی است. رونالدو حالا تقریبا ۱۰۰ گل بیشتر از رائول به ثمر رسانده است! اسطوره ای که این مقدار گل را در ۷۴۱ بازی به ثمر رسانده بود.

۸- مثلث پاری سن ژرمن ارزش اش را به رخ کشید.

نیمار، کاوانی و امباپه نشان دادند که این فصل اهداف بزرگی در چمپیونزلیگ در سر دارند. تنها پس از ۹۰ ثانیه از شروع بازی، آلوس گل اول تیمش که توسط نیمار پایه گذاری شد را به ثمر رساند، سپس کاوانی گل دوم را به زیبایی زد و گل سوم نیز روی حرکت فوق العاده امباپه و پاس او برای نیمار وارد دروازه باواریایی ها شد.

۹- بایرن و تاکتیک‌های اشتباه

کارلو آنچلوتی، سرمربی بایرن، آرین روبن و فرانک ریبری را از ابتدا روی نیمکت قرارداد و حالا با سوالات بسیاری از سوی خبرنگاران منتقدش روبرو خواهد شد. باواریایی ها شب گذشته تاثیرگذاری مهم خود را در زمین از دست داده بودند؛ ولی مهاجمان این تیم می‌توانستند روی ضد حملات نتیجه ی بهتری رقم بزنند. نیمار، کاوانی و امباپه طوری درخشیدند که انگار کاری از دست بایرنی ها بر نمی‌آمد. پس از گل زودهنگام آلوس، قهرمان آلمان دیگر نتوانست به بازی برگردد و تماما بازی توسط پاریسی ها کنترل شد.

۱۰- بازگشت سلتیک به روند پیروزی

شاگردان برندن راجرز در دیدار هفته قبلشان در چمپیونزلیگ مقابل پاری سن ژرمن، ۵-۰ تحقیر شده بودند. قهرمان اسکاتلند پس از دو هفته از آن شکست، توانست اولین پیروزی اروپایی اش در رقابت های امسال را کسب کند. بدون شک آنها با استرس فراوان به بلژیک سفر کردند؛ ولی توانستند ۳-۰ اندرلخت را شکست دهند و قدرت خود را به رخ بکشند.

منبع: میرر

مترجم: روزبه مهری


منبع: عصرایران

تکذیب درگذشت ناصر ملک مطیعی

فرزند ناصر ملک‌مطیعی شایعه های منتشر شده در فضای مجازی مبنی بر فوت پدرش را رد کرد.

امیرعلی ملک‌‌مطیعی، فرزند ناصر ملک‌مطیعی روز پنجشنبه در گفت‌وگو با ایرنا با رد شایعه درگذشت پدرش، گفت: پدرم به دلیل ناراحتی که در ناحیه پا داشته به بیمارستان «دی» مراجه کرد و چند روزی در آنجا بستری است.

 
وی افزود: احتمالا تا چند روز آینده با بهتر شدن وضعیت جسمی و درمان پا، پدرم از بیمارستان مرخص خواهد شد.
 
فرزند ناصر ملک‌مطیعی ادامه داد: نمی دانم این شایعه ها از کجا و با چه نیتی در فضای مجازی منتشر شده است.
 
ناصر ملک‌مطیعی کارگردان و بازیگر سینما و تلویزیون متولد ۱۳۰۹ در تهران است.

وی پس از ۳۵ سال دوری از سینما سال ۹۴ با بازی در فیلم «نقش نگار» به کارگردانی علی عطشانی بار دیگر سینما بازگشت.


منبع: عصرایران

دیدار فرمانده ناوگروه قزاقستان با فرماندار انزلی (+عکس)

ناخدا یکم نیاز بیک اف فرمانده ناو گروه صلح و دوستی قزاقستان با میرشمس مومنی زاده فرماندار بندرانزلی دیدار کرد.

به گزارش روز پنجشنبه روابط عمومی فرمانداری بندرانزلی به ایرنا ، فرماندار بندرانزلی در این دیدار با اشاره به اشتراکات تاریخی ، فرهنگی و مناسبات خوب دو کشور خواستار همکاری های بیشتر شد .

دیدار فرمانده ناوگروه قزاقستان با فرماندار انزلی (+عکس)

وی خاطرنشان کرد: این همکاری ها می تواند هم بین دو ملت باشد و هم بین دو دولت و ضرورت دارد که در این ارتباطات سرمایه گذاران بخش خصوصی دو کشور بیشتر با هم مراوده و معامله نمایند، زیرا بغیر از توسعه در بخش ملی ، در توسعه این شهرستان هم این روابط تاثیر بسزائی دارد.

مومنی زاده با اشاره به قدمت فرهنگی و موقعیت اقتصادی بندرانزلی افزود: بسیاری از مصادیق تمدن در شمال کشور از انزلی شروع شده است و مردم ، انزلی را دروازه اروپا می دانند.

فرماندار بندرانزلی با اشاره به توانمندی های این شهرستان در حوزه های گردشگری ، کشاورزی و بویژه تجارت خارجی گفت: این شهرستان استعداد بیشتری برای توسعه دارد و تلاش ما این است که این فرصت ها را با روابط دوستانه با همسایگان بیشتر کنیم.

فرمانده ناوگروه اعزامی قزاقستان نیز حضور این ناوگروه در ایران را به دعوت ناوگان شمال و در پاسخ به حضور ناوگروه ایرانی در بندر آکتائو عنوان کرد.

ناخدا یکم نیاز بیک اف اظهار داشت : این سفر با پیام توسعه صلح و دوستی و تداوم امنیت در دریای خزر صورت گرفته است.

وی افزود: رئیس جمهوری قزاقستان برنامه های مختلفی را در زمینه توسعه روابط تجاری و اقتصادی در دستور کار قرار داده و ما نیز به تبعیت از ایشان، در حوزه امور نظامی برای دستیابی به اهداف مورد نظر کشورمان همکاری می کنیم .

به گزارش ایرنا ، برای اولین بار در تاریخ روابط ایران و قزاقستان ، نخستین ناوگروه صلح و دوستی از کشور قزاقستان شامل دو رزم ناو ساری آرکا و اورال ، به فرماندهی ناخدا یکم نیاز بیک اف، در چارچوب ماموریت دوستانه و با هدف تحکیم همکاری های بین المللی بین کشورهای حاشیه دریای خزر صبح روز(چهارشنبه) وارد ایران شد و در بندرگاه انزلی پهلو گرفت.

این ششمین سفر ناوگروه های صلح و دوستی کشورهای حاشیه خزر به ایران است و پیش از این نیز ناوگروه های روسی در سال های ۱۳۸۶، ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴، مهرماه سال ۹۵ و تیرماه امسال به بندرانزلی آمده بودند.

تاکنون از ناوگان شمال نیروی دریایی نیز پنج ناوگروه با هدف ابلاغ پیام صلح و دوستی ایران به کشورهای حاشیه خزر و تحکیم روابط و توسعه امنیت پایدار منطقه به این کشوها سفر کرده است.
منطقه چهارم دریایی امام رضا (ع) و ناوگان شمال در شهر ساحلی بندرانزلی مستقر است. انزلی در ۴۰ کیلومتری شمال غرب مرکز استان گیلان واقع است.
منبع: عصرایران