آیا پروسکار خطر ابتلا به سرطان پروستات را افزایش می دهد ؟

به هیچ وجه، در واقع ممکن است عکس این قضیه درست باشد. مردان با کمبود ارثی ۵-آلفاردوکتاز اغلب به سرطان پروستات مبتلا نمی شوند و همان گونه که قبلاً گفتیم پروسکار یک داروی مهار کننده ۵-الفاردوکتاز است. مؤسسه ملی سرطان تحقیقاتی را به راه انداخته است تا مشخص کند آیا فیناستراید می تواند برای پیشگیری از سرطان پروستات مورد استفاده قرار گیرد.
پس پروسکار در اصل داروی بی خطری است ؟
تاکنون این دارو برای مردان بی خطر به نظر رسیده است. اما این دارو ممکن است برای زنان کاملاً خطرناک باشد.
چرا این دارو می تواند برای زنان خطرناک باشد ؟
بررسیهای روی حیوانات نشان داده است که پروسکار می تواند به جنینهای مذکر صدمه بزند. بنابراین با اینکه تنها مقادیر کمی از این دارو در منی مردان ظاهر می شود، زنانی که حامله هستند یا ممکن است حامله شوند نباید در معرض منی مردانی که پروسکار مصرف می کنند قرار بگیرند. این به معنای آن است که هیچ عمل جنسی- لااقل بدون استفاده از کاندوم- نباید صورت گیرد. به علاوه زنانی که حامله بوده یا ممکن است حامله شوند برای اینکه دارو از راه پوستشان جذب نشود، باید از دست زدن به قرصهای خرد شده پروسکار اجتناب کنند.
قیمت این دارو چقدر است ؟
داروی پروسکار که باید روزانه پنج میلی گرم مصرف شود، برای مصرف کنندگان ۶۲۵ دلار در سال هزینه برمی دارد. بلعیدن این قرص ناگوار است مخصوصاً اگر مجبور باشید تا پایان عمر از آن استفاده کنید. هنگامی که مردان از مصرف فیناستراید دست بکشند، دهیدرو تستوسترون سرم در عرض دو هفته به سطح اولیه خود برمی گردد و علائم بزرگی خوش خیم پروستات عود می کند. شاید بتوانید از طریق برنامه ای که مرک با پروسکار به راه انداخته است کمی از هزینه خود را کم کنید. ابتدا تمام بیماران به مدت یک ماه این دارو را به طور رایگان دریافت می کنند. شش ماه پس از درمان با پروسکار می توانید یک دوره ۳۰ روزه داروی رایگان دریافت کنید. بعد از آن لااقل تا سال بعد می توانید برای هر ۱۲ ماه قرص پروسکار مصرف می کنید یک ماه قرص رایگان دریافت کنید. اگر شما علاقه مند باشید پزشک شما احتمالاً جزئیات این برنامه را در اختیار دارد.
منبع: مه شو

آیا پروسکار تحت پوشش بیمه قرار می گیرد؟

این بستگی به قرارداد مخصوص بیمه سلامتی شما دارد. داروسازان آمریکایی گزارش داده اند که در سال ۱۹۹۲ چند سازمان بزرگ حفظ تندرستی تصمیم گرفتند که پروسکار را در فهرست دستورالعملهای مجاز دارویی خود قرار ندهند. زیرا معتقد بودند که ارزش هزینه ای را که صرف می شود ندارد. البته ممکن است شما با این نظر موافق نباشید. درست است که دراز مدت برداشت پروستات از طریق پیشابراه ممکن است عملاً کم هزینه تر از پروسکار باشد. اما مردانی که با چاقو یا ریسکتوسکوپ (وسیله قطع غده پروستات) روبه رو می شوند شاید عقیده دیگری داشته باشند.
اما اگر شخص بخواهد دارویی انتخاب کند، کدام بهتر است شل کننده های عضلانی یا فیناستراید ؟
هر دو دسته مزایا و معایب خود را دارند، شل کننده ها سریع تر عمل می کنند و علائم را در عرض چند هفته تسکین می دهند. اما فیناستراید ۳ تا ۶ ماه طول می کشد تا علائم را تخفیف دهد. در مقابل فیناستراید تأثیر بیشتری در کوچک کردن پروستات دارد و می تواند برای جلوگیری از رشد بیشتر پروستات به کار رود.
پس باید هر دو دارو را مصرف کرد ؟
در واقع در مجامع پزشکی علاقه زیادی به ترکیب این دو دارو با آتامستان، مهارکننده های آروماتاز که ما قبلاً ذکر کردیم، وجود دارد. بیشترین تأثیر فیناستراید بر روی غده ای پروستات است. حال آنکه شل کننده های عضلانی عمدتاً روی عضلات و بافت همبند پروستات عمل می کنند. بنابراین پزشکان فکر می کنند ممکن است توان بالقوه ای در داروی ترکیبی موجود باشد که در هنگامی که اندازه پروستات کوچک می شود، عضلات پروستات را شل کند.
جوزف اوسترلینگ، پزشک و اورولوژیست در درمانگاه مایو، در سال ۱۹۹۲ به داروسازان گفت : من فکر می کنم سرانجام قرصهای ترکیبی ای به وجود خواهد آمد که شامل فیناستراید، تترازون و آتامستان بوده و بزرگی خوش خیم پروستات را با سه مکانیسم مختلف درمان خواهند کرد.
اما این سه دارو در حال حاضر به نظر مشکل آفرین می آیند ؟
کسانی که اطلاعات بیشتری دارند می دانند که ما تنها موج اول درمان دارویی بزرگی خوش خیم را می بینیم. مرک در حال حاضر روی تولید داروی قوی تری، به عنوان جانشین پروسکار، کار می کند. ممکن است مسدود کننده های آلفایی به وجود آیند که انتخابی تر عمل کنند. یعنی تنها به گیرنده های آلفای پروستات و مثانه متصل شده و عضلات را شل کنند. این عمل عوارض جانبی کمتری ایجاد خواهد کرد.
منبع: مه شو

شهر معدان سوریه آزاد شد

شبکه خبری المیادین گزارش داد که ارتش سوریه و نیروهای مقاومت، شهر «معدان» آخرین پایگاه گروه تروریستی داعش در استان الرقه را آزاد کردند.

به گزارش ایرنا، با پیشروی ارتش سوریه و نیروهای مقاومت به شمال غرب دیرالزور، عناصر گروه تروریستی تکفیری داعش در بخش هایی از استان های رقه و دیرالزور محاصره شدند.

با ادامه پیشروی ارتش سوریه و نیروهای مقاومت از حاشیه غربی رود فرات، انسجام و هماهنگی گروه تروریستی تکفیری داعش در این منطقه درحال فروپاشی است.

ارتش سوریه پنجشنبه گذشته (۳۰ شهریور ۹۶) در این محور مناطق حوایج ذیاب، زغیر شامیه، السعدات، تل سالم، جبل طریف، الحمد، المسراب و عنابه را آزاد کرده بود.

پیشروی های اخیر ارتش سوریه در عملیات آزادسازی الرقه و دیرالزور و شکست و عقب نشینی تروریست ها از این شهرها، از دید برخی رسانه های عربی نقطه اوج فرایند سقوط و نابودی داعش در این کشور است و برگ های برنده سوریه را برای هرگونه مذاکره افزایش خواهد داد.


منبع: عصرایران

دستگیری ۳۶ نفر در ترکیه به اتهام ارتباط با داعش

پلیس ضد ترور استانبول روز شنبه در سلسله عملیات همزمان ۳۶ فرد متهم به همکاری با داعش را دستگیر کرد.

به گزارش فارس، پلیس استانبول ترکیه روز شنبه ۳۶ نفر از ساکنین این شهر را به اتهام همکاری با داعش دستگیر کرد.

به نوشته خبرگزاری «آسوشیتدپرس»، پلیس ضد ترور استانبول روز شنبه با یورش همزمان به ۱۵ مکان مختلف در این شهر مظنونین به همکاری با داعش را که متهم به سفر به عراق و سوریه برای همکاری با داعش بودند، دستگیر کرد.

بر این اساس، سی‌ و یک نفر از مجموع سی و شش فرد دستگیر شده اتباع خارجی بودند که البته هیچ اطلاعی از ملیت آن‌ها به بیرون درز نکرده است.

در سلسله عملیات داعش در ترکیه از سال ۲۰۱۵ به این سو تا کنون بیش از سی‌صد نفر جان خود را از دست داده‌اند.


منبع: عصرایران

بازار عراق فرصتی غیرقابل تکرار برای بازرگانان ایرانی است

دبیر کل میز کشور عراق در سازمان توسعه و تجارت گفت: هم اکنون بازار صادراتی کشور عراق یک فرصت استثنایی برای بازرگانان، تجار و صادرکنندگان ایران است که این فرصت برای بازرگانان ایرانی غیرقابل تکرار است.

به گزارش  ایلنا، ابراهیم رضازاده در سمینار آموزشی آشنایی با بازار عراق که با فعالان بخش صادرات استان فارس برگزار شد، بیان کرد: فضای حضور تجار و صادرکنندگان ایران در بازار کشور عراق بسیار فراهم است که صادرکنندگان باید از این فرصت برای توسعه صادرات و حضور پایدار در بازار این کشور به خوبی استفاده کنند.

وی با بیان اینکه هم اینک ایران رقیب جدی در بازار عراق ندارد افزود: بعد از جنگ داعش در عراق، دیدگاه مردم این کشور در خصوص کشور ما بسیار تغییر پیدا کرده لذا این فرصت برای افزایش تعاملات اقتصادی بین دو کشور باید استفاده شود.

رضازاده اظهارداشت: در گذشته سهم بازرگانان ایران از صادرات به کشور قطر ۹ درصد بوده است که هم اکنون این میزان به حدود ۲۰ درصد رسیده است و این درحالی است که تجار ما باید هرگونه فعالیت اقتصادی خود را از طریق سفارت در کشور عراق دنبال کنند.

وی ادامه داد: کشور ایران و عراق به لحاظ مذهب شباهت‌هایی دارند که این مهم و تعیین کننده برای حضور موفق و پایدار بازرگانان ایران در بازار این کشور است و بر اساس بررسی های ما مشکل خاصی برای ورود بازرگانان ایرانی به بازار کشور عراق وجود ندارد.

رایزن سابق ایران در عراق ادامه داد: تجار ما باید برای ورود به بازار کشور عراق به مواردی از جمله مشخص بودن حوزه فعالیت، نوع فعالیت، انتخاب کانال معرفی و تبلیغات، تعیین حجم و میزان توانایی برای معرفی خود با اعلام به طرف تجاری، آماده کردن موارد تبلیغاتی، معرفی به اتاق های مرتبط در عراق و آماده کردن قراردادهای مورد نیاز دقت کنند.

وی افزود: توزیع و فروش کالا یک مسئله مهم برای موفقیت در بازار عراق است به طوری که در آن بازار روش های توزیع مویرگی وجود دارد و تجار و بازرگانان برای موفقیت در بازار عراق باید به بدنه مردمی این کشور نقوذ کنند.

رضازاده با بیان اینکه تبلیعات یکی از اصول مهم و موثر در حضور پایدار در بازار کشور عراق است گفت: یکی از ضعف‌های بزرگ تجار ایرانی در بازار کشور عراق عدم توجه به تبلیغات است که اگر به این مهم توجه شود تا دو برابر می تواند در فروش کالاها موثر باشد.

وی اظهارداشت: مشارکت در نمایشگاه‌های تخصصی در شهرهای بغداد- اربیل و بصره، همراهی با هیات‌های بازاریابی اعزامی به عراق، دعوت از هیات‌های عراقی برای بازدید از کارخانه‌ها و مراکز تولیدی در ایران و مذاکره رودررو، تبلیغ آگهی در روزنامه های عراقی، تماس با تجار و تولیدکنندگان عراقی و معرفی محصولات خود از راهکارهای ورود به بازار این کشور است.

او با اشاره به وجود امنیت لازم برای انجام فعالیت اقتصادی در کشور عراق اضافه کرد: وجود داعش در کشور عراق موجب آسیب هایی برای صادرات و بازرگانان ایرانی شد در حالی که داعش تنها در چهار استان عراق حضور داشت و مابقی استان‌ها مشکلی وجود نداشت.

رضازاده ادامه داد:در حال حاضر زمینه فعالیت در تمام بخش‌ها به جز خدمات فنی و مهندسی با کشور عراق فراهم است و استان‌هایی مانند بغداد، بصره، واسط، نجف، کربلا فرصت های مناسب و بدون خطر برای حضور بازرگانان ایرانی است.

رضازاده با بیان اینکه تنها چهار استان عراق شامل تکریت، موصل، کرکوک و دیاله برای حضور فعالان اقتصادی و ایرانی‌ها توصیه نمی‌شود و مابقی کشور عراق در امنیت کامل است گفت: زمینه برای انجام کشت فراسرزمینی نیز در کشور عراق بسیار مطلوب است.

وی با اشاره به برخی از سخنان در خصوص عدم وجود قوانین مشخص صادراتی در عراق افزود: در کشور عراق قوانین مشخصی در زمینه صادرات وجود دارد که در کنار این قوانین، راه‌های جانبی نیز موجود است که برخی از واردکنندگان و صادرکنندگان آن راه‌ها را برای انجام فعالیت های خود انتخاب می‌کنند.


منبع: عصرایران

نرخ تورم شهریور ۸ % شد

شاخص کل قیمت کالاها و خدمات مصرفی خانوارها در شهریورماه برای کل کشور، آنگونه که مرکز آمار ایران اعلام کرد بدون تغییر نسبت به مردادماه، روی عدد ۲۵۲٫۷ و درصد تغییرات آن در ۱۲ ماهه منتهی به این تاریخ نیز هشت درصد ماند.

به گزارش ایرنا، بررسی گزارش شاخص کل قیمت کالاها و خدمات مصرفی خانوارها در شهریورماه امسال (بر مبنای۱۰۰=۱۳۹۰) که مرکز آمار ایران امروز (شنبه) منتشر کرد نشان می دهد این شاخص در مناطق شهری و روستایی به ترتیب ۲۴۹٫۸ و ۲۶۴٫۳ بود که نسبت به مردادماه برای مناطق شهری ۰٫۱ درصد افزایش و مناطق روستایی ۰٫۶ درصد کاهش یافت. 

افزایش شاخص کل نسبت به ماه مشابه پارسال (تورم نقطه به نقطه) برای کل کشور، مناطق شهری و روستایی به ترتیب ۸٫۱، ۸٫۰ و ۸٫۳ درصد بود. 

درصد تغییرات شاخص کل (نرخ تورم کالاها و خدمات مصرفی خانوار) در ۱۲ماه منتهی به شهریور ماه امسال نسبت به دوره مشابه پارسال برای کل کشور ۸٫۰ درصد، مناطق شهری ۷٫۸ درصد و مناطق روستایی ۸٫۹ درصد بود که نسبت به مرداد ماه برای کل کشور، مناطق شهری و روستایی ۰٫۱ واحد درصد افزایش یافت.


منبع: عصرایران

برچیده شدن مدارس کانکسی خوزستان تا سال ۹۷

با حضور معاون وزیر آموزش و پرورش عملیات اجرایی ساخت ۳۰۰ کلاس درس در خوزستان آغاز شد تا زنگ برچیده شدن مدارس کانکسی استان به صدا در آید.

به گزارش ایرنا مدیر کل نوسازی ، توسعه و تجهیز مدارس خوزستان شنبه در آئین نمادین آغاز عملیات اجرایی یک مدرسه در شهرستان هفتکل خوزستان بیان کرد: ساخت ۳۰۰ کلاس درس مقاوم و استاندارد در استان به منظور جایگزین کردن کلاس های کانکسی آغاز و طبق برنامه ریزی تا پایان سال آینده تمام کلاس های کانکسی در استان برچیده خواهند شد.

رضا رضایی در ادامه افزود: در بخش غیزانیه شهرستان اهواز ۴۰ کلاس کانکسی وجود داشت که تمام این کلاس ها با ساخت مدارس جدید جمع آوری شدند.

در ادامه این مراسم استاندار خوزستان در جمع خبرنگاران اظهار کرد: باهمت آموزش و پرورش و سازمان های مردم نهاد بیش از یک هزار دانش آموز بازمانده از تحصیل شناسایی و در کلاس درس حاضر شدند.

غلامرضا شریعتی افزود: آبان ماه جشن تحصیل دانش آموزان بازمانده از تحصیل در اهواز برگزار می شود.

وی با اشاره به موفقیت های استان در بخش آموزش پیش دبستانی عنوان کرد: پارسال به مدت یک سال به طور جدی در بخش دوره پیش دبستانی کار شد و رتبه استان در شاخص پوشش پیش دبستانی از ۱۸ به یک در کشور ارتقاء یافت.

استاندار خوزستان در ادامه با اشاره به اهمیت اقتصاد مقاومتی و استفاده از این موضوع در آموزش دانش آموزان اظهار کرد: با بازنگری در محتوای کتاب درسی یا آموزشی می توان مفهوم اقتصاد مقاومتی را به دانش آموزان آموخت زیرا باید ذهن دانش آموزان را با تولید و اشتغال درگیر کرد.

شریعتی گفت: آگاه سازی معلمان و مدیران با بحث اقتصاد مقاومت نیز باید در سیستم آموزشی دانش آموزان لحاظ شود.


منبع: عصرایران

اسماعیل رها، شاعر درگذشت

اسماعیل رها – شاعر پیشکسوت – در سن هشتادو شش سالگی از دنیا رفت.

عبدالعظیم زرین‌کوب با تأیید این خبر به ایسنا گفت: اسماعیل رها روز پنجشنبه ۳۰ شهریورماه بر اثر کهولت سن درگذشت و روز گذشته (جمعه ۳۱ شهریور) به خاک سپرده شد. ما نیز که از دوستان ۵۰ ساله او بودیم از فوت او خبر نداشتیم.

او افزود: خانواده رها روز دوشنبه ساعت ۱۵-۱۷ در مسجد فخرالدوله در دروازه شمیران، مراسم یادبودی برگزار می‌کنند.

زرین‌کوب درباره این شاعر اظهار کرد: او در دوم اسفند ۱۳۱۰ در تهران به دنیا آمد. «خوشه خشم»، «لب تلخی و فنجان»، «کوتاه مانا بلند»، «بیراه خورشید»، «طلایه‌ای بر پاییز» ، «طلایه و باران»، «بیراهه خورشید (شعر بلند)»، «جرقه‌ای در باد (شعر کوتاه)» از رها منتشر شده است. سه جلد کتاب نیز آماده چاپ دارد که چاپ نشده و باید ناشری برای آن‌ها پبدا کنیم.


منبع: عصرایران

کاوه رضایی می‌توانست ناجی پرسپولیس باشد!

شاید اگر پرسپولیس در آن پنجشنبه معهود با کاوه رضایی قرارداد بسته بود، بازگشت مهدی طارمی به ایران و پرسپولیس منتفی می شد و دیگر توافق مجددی صورت نمی گرفت که به واسطه آن امروز پرسپولیس و طارمی به دلیل ترک قرارداد از سوی فیفا مجرم شناخته بشوند.

کاوه رضایی یکی از مهمترین خریدهای استقلال در یک دهه گذشته لیگ برتر تلقی می شود.

به گزارش “ورزش‌سه”، رضایی که از بازیکنان همیشه روی فرم فوتبال ایران در ۵، ۶ دوره گذشته لیگ بوده است، بعد از حضور در تیم های فولاد، سایپا و ذوب آهن در تیم اصفهانی آنچنان در قامت یک ستاره ظاهر شد که استقلال و پرسپولیس هر دو برای خرید او وارد جنگ شدند.

کاوه که در آخرین بازی با تیم فوتبال ذوب آهن در دیدار مقابل العین در لیگ قهرمانان اروپا استوک آبی به پا کرده و شایعاتی را درباره تمایل شدیدش به استقلال سر زبان ها انداخته بود، ابتدا با پرسپولیسی ها تا نزدیکی عقد قرارداد پیش رفت؛ اما در نهایت با دخالت چهره هایی مثل مهدی رحمتی و بختیار رحمانی پیراهن استقلال را پوشید و پارسال بهترین بازیکن فصل آبی پوشان بود.

جالب اینکه کاوه از بازیکنان مورد علاقه برانکو ایوانکوویچ است و تاکتیک پذیری و دوندگی بی امان او در طول مسابقات و همچنین مهارت فوق العاده وی در ضربه به توپ باعث شده برانکو و دستیارانش همیشه از کاوه به عنوان یکی از بهترین مهاجم های ایران نام ببرند. این در حالی است که شخصیت ورزشی و اجتماعی کاوه هم در جلب این علاقه بی تاثیر نبوده است؛ اما چه شد که پرسپولیس در استخدام کاوه ناتوان ماند؟ اگر به روزهای نقل و انتقالات فصل گذشته لیگ بازگردیم، ابتدا مدیربرنامه های کاوه در روز پنجشنبه ۲۴ تیر به دفتر باشگاه پرسپولیس می رود؛ اما توافق مالی بین او و باشگاه صورت نمی گیرد. این در شرایطی است که مهدی طارمی قرارداد خود را با ریزه اسپور نیمه کاره رها کرده و به ایران برگشته است. طارمی ۳ روز بعد (۲۷ تیر) برای اولین باردر تمرین پرسپولیس حاضر شد و کمی بعد با سرخپوشان توافق مجددی برای ادامه کار منعقد کرد. توافقی که حالا باعث محرومیت وی و باشگاه پرسپولیس شده است.

قرارداد رضایی با استقلال ۳ روز بعد از عقد قرارداد طارمی و باشگاه پرسپولیس نهایی شده و شاید مهاجم درخشان آبی پوشان قبل از حضور در این تیم مشغول سبک و سنگین کردن شرایط برای حضور در یکی از این دو تیم بوده و البته بازگشت طارمی نظر وی را قطعی کرده است. جالب اینکه در آن زمان برانکو نظر چندان مثبتی روی بازگشت طارمی نداشت؛ اما مهاجم بوشهری با کیفیتی که خیلی سریع از خود نشان داد دوباره سرمربی پرسپولیس را به استفاده از وی ترغیب کرد.

شاید اگر پرسپولیس در آن پنجشنبه معهود با کاوه رضایی قرارداد بسته بود، بازگشت مهدی طارمی به ایران و پرسپولیس منتفی می شد و دیگر توافق مجددی صورت نمی گرفت که به واسطه آن امروز پرسپولیس و طارمی به دلیل ترک قرارداد از سوی فیفا مجرم شناخته بشوند.


منبع: عصرایران

پشت پرده جدایی طارمی از ریزه اسپور

شرایط به شکلی بود که طارمی و رضاییان با ریزه اسپور قرارداد بسته بودند و طارمی قصد داشت به پرسپولیس بازگردد. من سوای مساله ایجنت و کار با مهدی دوستی خانوادگی و آشنایی داریم. به همین خاطر وقتی ابراهیمی(وکیل طارمی) که از دوستان نزدیکم است تماس گرفت و گفت که در این قضیه کمک کنم. ما در ترکیه با طرف های ترکیه ای جلسه گذاشتیم

شخصی که از او به عنوان مدیربرنامه مهدی طارمی در انتقال به ریزه اسپور نام برده می شود اعلام کرد که تنها برای کمک به این بازیکن به ترکیه رفته و درست از همان زمان به بعد از ماجراهای مربوط به او بی خبر است.

به گزارش “ورزش سه”، بعد از اعلام رای محرومیت مهدی طارمی و باشگاه پرسپولیس و جریمه ۸۰۰ یورویی از سوی فیفا این موضوع به بحث اول رسانه های مختلف بدل شده است. مهدی طارمی در تابستان سال ۹۵ با هدف پیوستن به تیم ریزه اسپور به ترکیه رفت، با این تیم قرارداد بست اما درست در روز کودتا در ترکیه تصمیم گرفت به ایران بازگردد.

بازگشت او در ابتدا این نگرانی را پیش آورد که پرسپولیس و این بازیکن با مشکلاتی مواجه شوند اما آنچه باشگاه و وکیل طارمی به رسانه ها می گفتند حکایت دیگری بود. وکیل مهدی طارمی که در آن دوران در فضای مجازی بشدت فعال بود با قاطعیت اعلام کرد که بر اساس مکاتباتی که با فیفا انجام شده پرونده طارمی و ریزه اسپور مختومه است. 

مسئولان باشگاه پرسپولیس هم بارها در جواب خبرنگاران اعلام کردند که هیچ خطری پرسپولیس را تهدید نمی کند اما آنچه شب گذشته اتفاق افتاد کاملا خلاف تمام وعده های مدیران پرسپولیس و وکیل مهدی طارمی بود. پرسپولیسی ها که تمام تمرکزشان برروی پرونده مانوئل ژوزه بود از جایی خوردند که فکرش را نمی کردند و یا شاید هم فکرش را می کردند. حالا که این اتفاق رخ داده این خبر نیز به گوش می رسد که مدیران پرسپولیس و وکیل طارمی از ماجرای محرومیت این بازیکن با خبر بوده اند اما فکر نمی کردند باشگاه نیز با چنین جریمه سنگینی مواجه شود.

برای کمک آمدم

اسم علیرضا نکومنش امروز نیز مانند تابستان سال ۹۵ باردیگر به گوش می رسد. می گویند او مدیربرنامه مهدی طارمی در انتقال به ریزه اسپور بوده است موضوعی که خودش را آن را رد می کند. نکومنش در این باره گفت:« من در کشور پرتغال بودم که دکترابراهیمی وکیل مهدی طارمی با من تماس گرفت و گفت برای بازگشت مهدی به ایران به کمک من نیاز دارند. من خودم را به ترکیه رساندم تا مشکل مهدی را حل کنیم.»

او درباره شرایطی که در آن زمان وجود داشت گفت:« به ترکیه رفتم و بعد از جلسه ای که داشتیم مهدی را به ایران بازگرداندیم. اما موضوعی که می دانستیم این بود که رضایت ریزه اسپور باید جلب می شد. هرچند من در این قضیه دخالتی نداشتم و تنها به خاطر دوستی ام با ابراهیمی به بازگشت طارمی کمک کردم.»

نکومنش همچنین درباره شرایط قرارداد طارمی در ترکیه گفت:« برای بهتر متوجه شدن ماجرا باید به عقب تر بازگشت و اینکه قرارداد طارمی با پرسپولیس چگونه بوده است؟ من آن زمان اصلا نمی دانستم که قرارداد مهدی با پرسپولیس چگونه است ، آیا قرارداد دارد یا نه و یا قراردادش به چه شکلی بسته شده است؟»

مدیربرنامه طارمی اضافه کرد:« ما می دانستیم این کار بدون عواقب نمی ماند. از همان روز اول هم مشخص بود که ممکن است اتفاقی شبیه به این رخ بدهد و به نظرم باشگاه پرسپولیس و آقای ابراهیمی تلاش کردند که شرایط به سمت و سویی که امروز رفته است نرود اما خب فیفا ساختارش به گونه ای است که با کسی شوخی ندارد. این را هم باید بگویم که اصلا اینگونه نیست که فیفا رای صادر کرده و دست نگه داشته باشد تا در این زمان آن را اعلام کند! این پرونده پیش زمینه داشته و حقیقت این است که باشگاه پرسپولیس کیس را باخته است.»

طارمی نباید حیف شود

علیرضا نکومنش که در ماجرای جدایی طارمی از ریزه اسپور حضور داشته است درباره مراحل بازگشت او گفت:« من فقط یک چیزی را می دانم که اگر کسی می خواهد از تیمی جدا شود باید روی یک کاغذ توافقنامه ای صورت بگیرد و رضایت طرف مقابل جلب شود. ببینید انتقال طارمی یک کار حرفه ای بوده و عده ای هم در این انتقال ذینفع بوده اند و در چنین شرایطی باید توافق صورت بگیرد و… با این وصف این اتفاق امروز رخ داده است اما مهدی طارمی نباید حیف شود. باید تصمیم درستی گرفته شود چرا که مهدی سرمایه ملی است و هم پرسپولیس و هم تیم ملی از او استفاده کرده اند. باید تلاش شود تا تفاهمی صورت بگیرد تا ضرر کمتری متوجه فوتبال ایران شود.»

مهدی نمی توانست بماند

وی درباره روند جدایی طارمی گفت:« شرایط به شکلی بود که طارمی و رضاییان با ریزه اسپور قرارداد بسته بودند و طارمی قصد داشت به پرسپولیس بازگردد. من سوای مساله ایجنت و کار با مهدی دوستی خانوادگی و آشنایی داریم. به همین خاطر وقتی ابراهیمی(وکیل طارمی) که از دوستان نزدیکم است تماس گرفت و گفت که در این قضیه کمک کنم. ما در ترکیه با طرف های ترکیه ای جلسه گذاشتیم و به آن ها گفتیم از نظر عرف بین الملل حق با شماست! طارمی با شما قرارداد دارد و باید اصول حرفه ای رعایت شود اما او به نقطه ای رسیده است که نمی تواند تحت هیچ شرایطی بماند.»

او افزود:« اگر یادتان باشد فضای ترکیه در آن روزها به دلیل کودتا به هیچ وجه عادی نبود. فیلم ها و عکس هایش موجود است فردای روزی که مهدی طارمی با ریزه اسپور قرارداد بست کودتا در ترکیه رخ داد. حتی دو بازیکن آلمانی و برزیلی که در آن زمان به فوتبال ترکیه آمده بودند به بهانه کودتا توانستند قراردادشان را فسخ کنند.»

نکته جالب این جا است که با وجود مساله کودتا و وضعیت بهم ریخته ترکیه در آن زمان طارمی و اطرافیانش نتوانستند همچون بازیکن برزیلی و آلمانی قراردادش را فسخ کند. نکومنش درباره دلیل این اتفاق گفت:« ما خیلی روی این مساله تاکید کردیم اما از زمانی که به تهران بازگشتیم دیگر من در جریان کارها نبوده و نیستم و کاملا از این که چه روندی طی شده بی خبر هستم. الان هم می گویم نمی توان گفت چه کسی واقعا مسئول است. تنها چیزی که می دانم رضایت طرف ترکیه ای جلب نشد و آن ها به صراحت گفتند که اقدام خواهند کرد. طبیعی هم بود چون اگر یک بازیکن خارجی هم به ایران می آمد و بعد از قرارداد می خواست به کشورش بازگردد ما هم مطابق قانون عمل می کردیم.»

نکومنش اضافه کرد:«ما تاکید زیادی به مساله کودتا داشتیم و دوستان ما هم همان موقع تلاش زیادی کردند. سعی داشتیم تفاهم کنیم و تخفیف بگیریم تا مهدی بتواند به راحتی بازگردد. اصلا همان روزی که طارمی به ترکیه رفت در فرودگاه استانبول بمب منفجر شد و این ها دلایل خوبی بودند که بتوان روی آن برای فسخ قرارداد مانور داد. اما حالا باید از مسئولان باشگاه پرسپولیس بپرسیم ببینیم که آیا مساله کودتا را مطرح کرده اند. شاید بهتر بود که تیمی از سوی باشگاه یک ماه بعد از آن اتفاقات به ترکیه می رفتند و با مذاکره مساله را حل می کردندو من از مفاد قرارداد طارمی با ریزه اسپور خبر ندارم نه من و نه ابراهیمی قرارداد را ندیدیم و حتی مهدی هم نسخه ای از آن نداشت.»

او در انتها گفت:« ما همان شب به تهران بازگشتیم و من از همان زمان دیگر هیچ خبری از اتفاقاتی که رخ داده است ندارم.»


منبع: عصرایران

عضو زرتشتی شورای شهر یزد: حکمی برای توقف فعالیتم ابلاغ نشده است

عضو زرتشتی شورای اسلامی شهر یزد، گفت: هنوز هیچ حکمی برای توقف فعالیتم در شورای شهر به بنده ابلاغ نشده و در حال حاضر به عنوان عضو شورای شهر و با پشتوانه رأی مردم در حال خدمت به همشهریان هستم.

«سپنتا نیکنام» در گفت‌وگو با ایسنا، در مورد صدور حکم توقف فعالیت خود به عنوان عضو شورای اسلامی شهر یزد، اظهار کرد: با وجود صدور این حکم از سوی دیوان عدالت اداری، هنوز هیچ ابلاغی به وی نرسیده است.

وی پشتوانه فعالیت خود را رأی مردمی دانست و بیان کرد: مردم شهر یزد با حضور پرشور و فعالانه و رأی قاطعانه خود در انتخابات ۲۹ اردیبهشت ماه امسال طبق قانون حمایت خود را از حضور نماینده زرتشتیان در شورای شهر اعلام کردند.

‌سپنتا نیکنام پیش از این عضو چهارمین دوره شورای اسلامی شهر یزد بوده که مسئولیت رییس کمیسیون خدمات شهری را به عهده داشته است.

گفتنی است؛ دیوان عدالت اداری به دنبال شکایت یکی از کاندیدای شورای اسلامی شهر یزد، با صدور حکمی دستور توقف موقت فعالیت سپنتا نیکنام عضو شورای شهر یزد را صادر کرده است


منبع: عصرایران

تأثیر حضور حاج صفی در عملکرد زردپوشان اصفهانی

وبسایت نود: سپاهان اصفهان در هفته های ابتدایی این فصل نتایج بسیار ضعیفی را کسب کرده و بدترین شروع در تاریخ لیگ برتر را داشته است. یکی از عوامل کسب نتایج نامطلوب سپاهان را می توان به در اختیار نداشتن بازیکن ملی پوش و ستاره این تیم یعنی احسان حاج صفی مرتبط دانست. به نظر می رسد سپاهان در سه چهار فصل اخیر وابستگی و اتکای زیادی به حاج صفی داشته و نبود این بازیکن می تواند تأثیرات منفی در عملکرد و نتیجه گیری زردپوشان اصفهانی داشته باشد. در ادامه سپاهان با احسان حاج صفی و سپاهان بدون حاج صفی را مقایسه خواهیم کرد.

حاج صفی در لیگ برتر پانزدهم تا هفته پنجم در سپاهان بود و با کسب ۴ برد و یک مساوی، ۱۳ امتیازی شد. پس از هفته پنجم این بازیکن چپ پا به بوندسلیگای دو رفت؛ سپاهان ۲۵ بازی بعدی لیگ پانزدهم را بدون حاج صفی بازی کرد و با کسب ۲۵ امتیاز، و در مجموع فصل ۳۸ امتیاز، به کار خود در لیگ برتر پانزدهم پایان داد.

سپاهان لیگ شانزدهم را هم بدون احسان حاج صفی آغاز کرد و در ۳ بازی نخست فصل او را در اختیار نداشت. یک باخت و ۲ پیروزی و کسب ۶ امتیاز حاصل کار زردپوشان در این ۳ بازی بود. با پیوستن حاج صفی به سپاهان، این تیم در ۲۷ بازی باقیمانده از لیگ شانزدهم توانست ۳۹ امتیاز دیگر کسب کند تا با مجموع ۴۵ امتیاز و قرار گرفتن در رتبه پنجم جدول فصل را به پایان برساند.

حاج صفی در این فصل با جدایی از جمع سپاهانی ها راهی یونان شد تا سال قبل از جام جهانی را در یک تیم اروپایی توپ بزند. و سپاهان هم تا پایان هفته هفتم لیگ هفدهم عملکرد ضعیفی داشت و تنها هفت امتیاز به دست آورد.

از مجموع ۶۷ بازی که سپاهان از ابتدای لیگ برتر پانزدهم انجام داده است، حاج صفی در ۳۲ بازی بازیکن سپاهان محسوب می شدکه حاصل آن کسب ۵۲ امتیاز و میانگین امتیازی ۶۲/۱ برای هر بازی بود. اما در ۳۵ بازی که زردپوشان دیار زاینده رود احسان حاج صفی را در اختیار نداشتند، تنها ۳۸ امتیاز به دست آوردند که میانگین آن برای هر بازی ۰۸/۱ است.

این آمار به خوبی تأثیر حضور احسان حاج صفی در ترکیب تیم سپاهان را نشان داده و غیبت وی به عنوان یکی از عوامل کسب نتایج ضعیف زردپوشان را آشکار می کند. سپاهان که در سال های پیش همواره به عنوان تیمی منسجم، هماهنگ و بدون وابستگی به ستاره ها در فوتبال ایران مطرح بود، در چند فصل اخیر، و پس از خداحافظی و جدایی بازیکنانی چون هادی عقیلی، محرم نویدکیا، شجاع خلیل زاده، محسن بنگر و …، وابستگی بیشتری به احسان حاج صفی پیدا کرده و متکی به این ستاره ملی پوش خود بوده است.


منبع: برترینها

گفت و گو با شبنم مقدمی، ناشناخته ای که محبوب شد

ماهنامه همشهری ۲۴ – علی سیف الهی: وقتی می پرسیم از کی با مسئله «شهرت» رو به رو شدید، ارجاع می دهد به همین سه سال پیش؛ به دیده شدن سریال های «مدینه» و «هفت سنگ» در ماه رمضان سال ۹۳ که تعداد کارهای تلویزیونی اش را در عدد ۲۹ با تعداد فیلم های سینمایی اش برابر کرد. در یکی «لیلا»ی شوخ و شنگی بود و در یکی «روحی» سنگی و تلخ با گرفتاری هایی تمام نشدنی.

«روحی» و «لیلا» به اندازه همه اشک های «مدینه» و لبخندهای «هفت سنگ» از هم دور بودند و شبنم مقدمی، تنها نقطه مشترک آنها بود. کافی بود دقت کنید به بازی او با میمیک صورت و لحنش تا بدانید با ظرافت از چشم ها و بیانش بازی می گیرد و آنها را به دو نقطه دور از هم اما دیدنی تبدیل می کند.

گفت و گو با شبنم مقدمی، ناشناخته ای که محبوب شد 

ظرافتی که آن را از همان سال های دور، از «مینا»ی «فرزند خاک» با آن لهجه غلیظ و نگاه ها و سکوت هایش در برابر «گوانا» (مهتاب نصیرپور) نشان داده بوده. خیلی ها او را از همین سریال های سه سال پیش شناختند اما سابقه کارهای او حداقل دو دهه بیشتر از شهرت اوست و به دهه ۷۰ بر می گردد. به روزهایی که او روی صحنه تئاتر دیده می شد و جلوی دوربین ابراهیم حاتمی کیا، کمال تبریزی و رضا میرکریمی رفته بود.

به تجربه هایی که او را از نقش های کوتاه در فیلم های «به نام پدر» و «فرزند خاک» در دهه ۸۰ به نقش های تحسین شده اش در «امروز»، «نفس» و «ابد و یک روز» رسانده اند. حالا او شناخته شده تر از دو دهه پیش است و دو سیمرغ جشنواره فیلم فجر را در کارنامه اش دارد. جایزه هایی برای سال ها کار و صبوری که در این گفت و گوی بلند از جزییات آنها حرف زده است. از وقتی که قرار بود پرستار شود تا حالا که بازیگر شناخته شده ای است و برای انتخاب نقش ها و فیلم هایش دقت و وسواس بیشتری دارد.

گفت و گو را با یک فلاش بک شروع کنیم. با رجوع به کارهای شما در رادیو که ظاهرا اولین کارهای حرفه ای تان است…

نه! اطلاعاتی که درباره من داده اند، غلط است و تغییرش هم نمی دهند. من در رادیو کار کرده ام اما کارم را از تئاتر شروع کرده ام و برای این اتفاق، خیلی خوشحالم این روزها مرسوم است که وقتی ما روی پرده می بینند، می گویند اینها تا دیروز «بچه تئاتری» بودند. این لفظ را برای تحقیر استفاده می کنند ولی برای من مایه سربلندی است. چه اشکالی دارد که کار را از تئاتر و از نقش های کوچک شروع کنیم؟ من هم مثل خیلی از بچه های نسل خودم، تئاتر را از دبیرستان شروع کردم. از گونه ای از تئاتر که تئاتر حرفه ای محسوب نمی شود ولی پایه تئاتر حرفه ای است.

در تهران؟

نه، من در تهران به دنیا آمده ام ولی در کرج تحصیل کرده ام. فاصله تهران- کرج زیاد نیست ولی امکانات تهران، در کرج نبود. ما برای اجرای تئاتر باید از سالن کتابخانه عمومی استفاده می کردیم وهمی الان هم کرج فقط یک سالن تئاتر حرفه ای دارد. به هرحال من سال های اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰؛ وقتی هجده- نوزده ساله بودم، در انجمن سینمای جوان دوره تئاتر دیدم. بعد در تئاتر مشغول به کار شدم و بعد هم با کارهای نگارشی و تحقیقی جذب تلویزیون شدم. سنم واقعا خیلی کم بود اما در گروه اجتماعی تلویزیونی کار تحقیقاتی انجام دادم و بعد نوشتن را شروع کردم. چون در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یک دوره داستان نویسی گذرانده بودم.

اولین گروه تئاتر حرفه ای که با آن کار کردم، گروه تئاتر «شایا» بود. گروهی که بچه هایش از کرمانشاه آمده بودند. سرپرست آن گروه شهرام کرمی که الان مدیریت می کند و نویسنده اش حمیدرضا نعیمی بود که حالا دکتر حمیدرضا نعیمی شده است و درس می دهد و کارهای خیلی خوبی مثل «سقراط» را روی صحنه برده است. من هم زمان با این کارها، در مدرسه سوره، فیلمنامه نویسی هم می خواندم. در کارگاه های فیلمنامه نویسی آن مدرسه، شاگرد آقای جیرانی و آقای فریدون فرهودی بودم.

چه سر پرشوری داشتید. تشویق های خانواده در این همه فعالیت موثر بود یا خودتان انگیزه داشتید؟

خانواده ام اصلا موافق نبودند. پدر و مادرم آدم های روشنفکر زمانه خودشان و تحصیل کرده بودند اما به اینکه یک دانه دخترشان باید در رشته های هنری درس بخواند، اعتقادی نداشتند. به همین دلیل من ادبیات خواندم. ولی چون خیلی به هنر علاقه مند بودم، هیچ کس نتوانست جلوی این موج علاقه ام را بگیرد. بعدها به ناگزیر این علاقه را پذیرفتند اما تا جایی مقابلم ایستادند و مقاومت کردند.

آن سال ها نسل من به خاطر محدودیت ها، به آرشیوهای غنی برای سینما و تماشای فیلم های خوب جهان دسترسی نداشت. اما با سختی باید بلیت جشنواره را پیدا می کردیم ولی آن قدر انگیزه داشتیم که همه سختی ها را نادیده می گرفتیم. یادم نمی رود که «مسافران» بهرام بیضایی را به چه بدبختی ای در جشنواره دیدم. توی صف گرفتن بلیت، کتک کاری شد. الان همه به این خاطرات لبخند می زنند و آن لاین بلیت می خرند. اما با وجود همه این سختی ها، حال خوب و خاطره های خوب و شیرینی در ذهنم است. اصلا این طوری نیست که فکر کنم الان چقدر خوب است و آن موقع چقدر افتضاح بود. اتفاقا برعکس است؛ فکر می کنم آن همه تلاش برای به دست آوردن، همه چیز را برای ما ارزشمندتر کرد.

گفت و گو با شبنم مقدمی، ناشناخته ای که محبوب شد

اتفاقا علی رغم آن طعنه های دیگران درباره تئاتری بودن، آن سابقه حسن های زیادی می تواند داشته باشد. حداقلش این است که تربیت و مراقبت تئاتری کمک می کند از انتخاب نقش تا اجرای تکنیک های بازیگری وسواس داشته باشید. از طرف دیگر هم  ذخیره ای غنی از انواع نقش ها و تجربه ها به دست می آورید که بعدها می تواند در تلویزیون و سینما کار بازیگر را راحت کند.

دقیقا. من به آن سابقه مثل یک گنجینه و توشه نگاه می کنم. شاید اگر از همان روزهای اول کارم را با تصویر شروع کرده بودم، الان نیمی از این توشه را نداشتم و کوله بارم خالی تر می شد. منظورم این نیست که کسانی که کارشان را با تصویر شروع می کنند، دانش کمتری دارند. اما درباره خودم احساس می کنم اگر تئاتر کار نکنم، اگر نرمش روزانه نداشته باشم، اگر روی بدن و بیانم کار نکنم، اگر به آن سیستمی که به آن عادت کرده ام عمل نکنم، جلوی دوربین هم خشک و بی کیفیت هستم.

پس تجربه های تئاتری استانداردهای بازیگری تان را ارتقا داده است.

بله. و بابت آن خیلی حال خوی دارم. پز نمی دهم ولی اگر به سینمای حرفه ای دنیا هم نگاه کنید، می بینید که رد سینمای هنری اروپا یا سینمای هالیوود در آمریکا، ریشه دارترین کسانی که روی پرده اند، همان هایی هستند که از روی صحنه به سینما آمده اند. امروز این مسئله تازه دارد درک می شود و به خاطر همین بازیگرانی از سینما به تئاتر هم می روند.

از آن بحث تایم لاین زندگی حرفه ای تان غافل نشویم. بعد از گذراندن دوره فیلمنامه نویسی و شروع تئاتر چه کردید؟

هم می نوشتم، هم بازی می کردم. منشی صحنه و دستیار کارگردان هم بوده ام ولی از جایی به بعد متمرکز شدم روی بازیگری. البته آن روزها دغدغه مالی هم داشتم. آن موقع ها گروه های جوان دانشجویی خیلی کم تماشاگر داشتند و تعداد سالن هم ناچیز بود. بنابراین وقتی بازیگر تئاتر بودم، ناچار هم بودم که کار  دیگری انجام بدهم که پول دربیاورم. آن روزها گروهی به اسم خانواده در گروه اجتماعی تلویزیون بود که من در آن کارهای مختلفی می کردم. حتی کلیپ می ساختم.

آن سال ها، ظهرها سریال های هفتگی پخش می شد که خیلی از فیلمنامه هایش را من نوشته ام! کیفیت هنری عجیبی نداشت ولی مجبور بودم برای پول درآوردن کار کنم. در رادیو هم از سال ها قبل در گروه کودک کار می کردم. از گزارشگری و اجرا تا گویندگی و مجری- بازیگر بودن. تا سال ۸۸ در رادیو مشغول بودم. این اواخر هم جمعه ها برنامه پرشنونده ای به نام «هفت شنبه» را با فرزاد حسنی اجرا می کردیم. هنوز در کامنت های فضای مجازی اسم شخصیت ها و تیپ هایی را که در آن برنامه بازی می کردم، می نویسند.

بین این همه کار، تصمیم اصلی را درباره بازیگرشدن کی گرفتید؟

ببینید، من بچه شیطان و بدی بودم [می خندد]! به خاطر همین پدر و مادرم تصمیم گرفتند برای خسته کردنم من را در کلاس بازیگری و داستان نویسی ثبت نام کنند. در آن کلاس ها داستان هایی را که می خواندیم، خلاصه می کردیم و باید در آن خلاصه، سر و ته داستان و شخصیت ها و اتفاق ها را می گنجاندیم. بعد هم شروع کردیم به تمرین بازیگری.

شاید در دوران راهنمایی بودم که گفتم من تصمیم گرفته ام بازیگر شوم. اما با واکنش هایی مواجه شدم که می گفتند: «نه، اصلا. اصلا اجازه نداری! آن داستان نویسی و بازیگری یک تفریح بود حالا همه چیز جدی شروع می شود و باید بروی مدرسه و درس بخوانی.» من هم اصلا دلم نمی خواست آن طوری ادامه بدهم و دوست داشتم بروم هنرستان که اجازه ندادند.

این مقاومت از طرف خانواده چقدر جدی بود؟

پدر و مادرم خیلی جدی می گفتند نمی توانی هنرستان بروی. پدرم قبل از انقلاب کارمند تلویزیون و بعدها مهندس برق بود و با مسئله فیلم و تلویزیون بیگانه نبودیم.  مثلا در خانه دوربین سوپرهشت و آپارات داشتیم. اما همه اینها را از دسترسم خارج کردند و حسرت آنها هنوز به دل مانده. ولی تصمیمم را گرفته بودم و مطمئن بودم هر مانعی پیش رویم باشد، باید تا آخرش بروم. اما هیچ حمایتی وجود نداشت؛ هیچ حمایتی. مثلا اگر می گفتم می خواهم زیست شناس یا پزشک شوم، حتما حمایت می شدم ولی در این مسیر هیچ حمایتی نداشتم.  

یادم است آن سال ها یک نمایش عروسکی کار می کردیم که صبح ها برای مدارس و مهد کودک ها اجرا می رفتیم و عصر ها برای مردم عادی. برای آن کار سه ماه تمرین کردیم و سه ماه اجرا داشتیم و بابت این شش ماه فقط ۱۰ هزار تومان گرفتم!  مامانم می گفت: «من نمی فهمم؛ پول تاکسی است بیشتر از این شده». اما خودم می دانستم چه راهی می روم. الان خوشحالم که مقاومت کردن چون تا اینجا خیلی سختی کشیده ام. برخلاف بعضی از هم دوره هایم تحصیلات دانشگاهی مرتبط نداشتم و مجبور بودم خودم را به آنها برسانم. باید خودم را ثابت می کردم. از طرفی بچه شهرستان هم بودم و باز باید یک جور دیگری خودم را نشان می دادم. محیط حرفه ای هم واقعا بی رحم است. الان وقتی بچه های شهرستان می گویند که ما چه کار کنیم، خودم را دقیقا می گذرم جای آنها. از این سابقه ناراضی نیستم و حالا قدر شیرینی موقعیتم را بیشتر می دانم.

گفت و گو با شبنم مقدمی، ناشناخته ای که محبوب شد

ظاهرا خانواده اصرار داشتند پرستار شوید، درست است؟

به خاطر همان فشارها، پرستاری قبول شدم اما اصلا درست را دوست نداشتم. در دبیرستان فقط وقت می کشتم که بروم دانشگاه تا رشته ای را که می خواهم، بخوانم. پدرم اهل موسیقی و شعر بود و به قلم من اعتقاد داشت. هر دو به‌م می گفتند: «چقدر خوب می نویسی». می گفتم: «خب گذارید بروم هنر بخوانم». اما می گفتند «آن رشته برای تفریح است». در نهایت اجازه دادند ادبیات بخوانم. دو ترم از رشته پرستاری مرخصی گرفتم و قول دادم که اگر سال بعد قبول نشدم، همان پرستاری را ادامه بدهم…

به هر حال در رشته ادبیات قبول شدم. بسیاری از متن های ادبیات کلاسیک مثل کارهای ابوسعید ابوالخیر، ناصرخسرو، شاهنامه و… را که در دانشگاه می خواندم، قبلا در دوران نوجوانی خوانده بودم و مدام با آنها سر و کله زده بودم. خانه ما در کرج بود و یادم است بارها رفته بودیم جلوی خانه شاملو و در زده بودیم که درباره شرع و ادبیات و هنر با او حرف بزنم!

این پشتوانه ادبیات بعدها هم خیلی کمکم کرد. زمانِ ما نه کافه بود، نه اینترنت، نه ماهواره. من هم چون درسم بد بود، اجازه نداشتم فیلم ویدئویی اجاره کنم. اگر درسم خوب می شد، حرف های پدر و مادرم را گوش می کردم و کار خوبی می کردم، اجازه می دادند دو تا فیلم ببینم! به خاطر همین خیلی داستان و رمان می خواندم. یادم است تابستان ها آن قدر داستان کوتاه و کتاب و رمان و شعر می خواندم که خیلی به‌م خوش می گذشت. مجموعه ارزشمند «کتاب هفته» را که سردبیرش آقای شاملو بود و تابستان ها می خواندمش، هنوز دارم.

بعد از دوره دبیرستان برای بازیگری دوره ای هم دیدید؟

سال های ۷۶-۷۷، وقتی بازیگر تئاتر بودم، در یکی-  دو سریال هم بازی می کردم. آن موقع ها اصطلاحاتی در مورد خودم می شنیدم مثل «بازی گل درست و تئاتری»، «بازی برای صحنه نه، بازی برای قاب تلویزیون»، «بازی برای پرده». با خودم می گفتم خب لابد نقصی وجود دارد و باید حلش کنم. به خاطر همین رفتم آموزشگاه آقای امین تارخ که بازیگری برای سینما و قاب را یاد بگیرم. در آن دوره آقای آتیلا پسیانی، خانم گلاب آدینه، آقای خمسه، خود آقای تارخ، آقای مهدی هاشمی در آنجا درس می دادند.
در آن جا دوره هایی مثل شمشیربازی، یوگا، جامعه شناسی هنر و زیبایی شناسی سینما داشتیم. دوره بسیار پرمحتوا و خوبی بود. جز آن، فقط یک دوره بازیگری سال ۸۸ در یک مدرسه بازیگری بین المللی در اسپانیا گذراندم. ما وقتی دو تا کار انجام می دهیم، فکر می کنیم همه چیز تمام شده و به ته آن رسیده ایم. اما واقعیت این نیست. هنوز باید یاد بگیریم. لحظه ای که فکر کنم تمام شد و من آخرش هستم، کارم تمام است. در آن دوره‌ی اسپانیا، با ماسک بازی می کردیم که خیلی خوب بود. بازی با ماسک، صورت را از تو می گرفت و فقط فیزیک می ماند. کاری که من اصلا تجربه نکرده بودم.

اولین تجربه حرفه ای تان در تئاتر کی اتفاق افتاد؟

سال ۶۹ یکبار با بچه های کرج تئاتری با مضمون دفاع مقدس را در جشنواره فجر در تئاتر شهر اجرا کردیم که اتفاق شگفت انگیزی بود. بعد از آن سال ۷۶ نمایش «خانه کاغذی» را اجرا کردیم که یک نمایش پنج نفره از گروه حرفه ای «شایا» بود. کم کم سالی دو- سه اجرا داشتیم و من هم در کنار انجام کارهای دیگر برای امرار معاش، در این نمایش ها بازی می کردم.

در همین سال ها بود که سریال هم بازی کردید؟

سال های ۷۶- ۷۷ بود که آقای فرهادی داشتند سریال «چشم به راه» را برای شبکه پنج می ساختند. آقای فرهادی و خانم بخت آور تئاتری بودند و طبعا بچه های تئاتر را هم می شناختند. به خاطر همین پنج- شش نفر از ما را انتخاب کردند که بازی کنیم. در دو قسمت از سریال «داستان یک شهر» بازی کردم. هر بار همین طوری انتخاب می شدم و هیچ وقت کسی سفارشم را نکرد.

الان که سال ها از آن دوران گذشته وقتی از شبنم مقدمی حرف می زنیم هیچ شمایل تثبیت شده ای به ذهن آدم نمی آید. این موضوع هم می تواند اتفاق خوبی باشد. هم اتفاق بدی. نظر خودتان چیست؟

من اصلا زیر بار تکرار نمی روم. خیلی طبیعی است که وقتی نقشی را بد بازی نکنی و تو را بپسندند، موج پیشنهادها برای بازی در نقشی به همان شکل و اندازه شروع می شود. بعد از فیلم «امروز» که نقش یک پرستار را بازی کردم، چنین بلایی سرم آمد. کار به جایی رسید که می گفتم: «آقا من پروانه طبابتم را بگیرم، شما راضی می شوید؟» مدام نقش دکتر و پرستار و روان کاو و… پیشنهاد می دادند.

اما خوب یا بد استفاده از یک شمایل ثابت به ستاره شدن خیلی از بازیگرهای سینمای ما کمک کرده. نمی ترسیدید به خاطر این تنوع کار در حاشیه بمانید؟

واقعا برایم مهم نیست. اگر نقشی خوب باشد، دوستش داشته باشم، چالش برانگیز باشد، کوتاه و بلندی اش برایم اهمیت ندارد. مثلا درباره نقشی که در «نفس» بازی کرده ام، ادعا دارم. چون واقعا برای خودم چالش داشت و سخت بود. ولی خوشحالم که وقت خودم فیلم را دیدم، گفتم «آبرویت نرفت».

وقتی برای جشنواره کودک امسال به اصفهان بودم، همه می گفتند «تو واقعا فیلم کودک با بچه ها کارکردی؟ حوصله داری ها!» گفتم: «حوصله نیست، مرض خودم است. احساس می کنم با بچه ها حالم خوب است». همان جا هم یک جایزه گرفتم که روی سن تقدمی کردم به بچه های فیلمم. گفتم این بچه ها به من کمک کردند که من همسن خودشان شوم. اگر کاری را دوست داشته باشم، انجام می دهم.

گفت و گو با شبنم مقدمی، ناشناخته ای که محبوب شد

درواقع اصلا این محاسبات و معادلات مرسوم را ندارید.

اصلا. جهان فکری ام آزادتر از این هاست. دوستی چند روز پیش می گفت: «چرا الان می خواهی در تلویزیون کار کنی؟» گفتم: «تلویزیون یا سینما فرقی نمی کند. متن و آدم ها و تیم مهم است».

شما بازیگر پرکاری هم هستید که باعث می شود…

من پرکار نیستم اما نمی دانم چرا پرکار به نظر می رسم. در ۲۵ سال ۲۴ فیلم بازی کردم. تازه «یک روز طولانی» را هم سال ۹۳ کارکردم که سال ۹۵ اکران شد. پارسال در جشنواره فقط «آباجان» را داشتم و امسال هم فقط فیلم «شکلاتی» را در جشنواره فیلم کودک و نوجوان داشتم. اما من اصلا یک جا بند نمی شوم. یک کار می کنم و در می روم و می روم مسافرت. برای اینکه احساس می کنم باید یک چیزی تازه ای داشته باشم. دوزار بخوانم و ببینم و حالم خوب شود. به خاطر همین هم هست که پولدار نیستم!

به هر حال ممکن است به خاطر این زیاد دیده شدن، تصوری دم دستی پیش بیاید که این بازیگر که همیشه هست و حضور دارد. خیلی از هم صنف های شما این محاسبات را دارند که کِی دیده شوند و کِی غایب باشند. چرا اینها برایتان مهم نیست؟
دروغ چرا؛ بلد نیستم. شاید اگر یک روز یاد بگیرم، من هم از این کارها بکنم!

هیچ وقت از این روحیه ضربه نخورده اید؟

اصلا در سینما اهل محاسبه نیستم. البته به این اتفاق افتخار نمی کنم و باید یاد بگیرم. اما تنها مشاور من، همسرم [علیرضا آرا، بازیگر تئاتر و تلویزیون] است که با همدیگر حرف می زنیم.

احتمالا در سال های اخیر نقش های زیادی برای بازی در تلویزیون و سینما پیشنهاد شده است. معمولا چطوری این پیشنهادها را غربال و انتخاب می کنید؟

اگر شبیه نقش های دیگرم باشد، ترجیح می دهم بازی نکنم. مگر اینکه پای دوستی در میان باشد. من خیلی رفیق بازم و این طوری نیست که بگویم کار خودم را انجام می دهم. اصلا بلد نیستم. گروه تئاتر «ترمینال» را دارم که مدام با هم کار می کنیم. در این گروه متن را که به من می دهند، می گویند: «این نقش ها برای شما وجود دارد. کدام را بازی می کنی؟» نمی گویند: «آیا بازی می کنی یا نه؟» طبعا اول فیلمنامه را می خوانم و بعد گروه را بررسی می کنم که ببینم چه کسانی هستند و سازندگانش چه سابقه ای دارند. همسرم هم حتما فیلمنامه را می خواند و نظرش را می گوید. اگر نقش را دوست داشته باشم، به چیزهای دیگری مثل قضایای مالی گیر نمی دهم و بازی می کنم.

من خیلی فیلمنامه می خوانم. در این فیلمنامه ها، هم نقشِ خیلی خوب هست، هم نقش هایی که از خودم می پرسم چرا این را به من پیشنهاد داده اند؟ از خواندن فیلمنامه ها به دو دلیل لذت می برم. یکی این که تجربه ام را بیشتر می کنند که بدانم الان در چه وضعیتی به لحاظ نگارش به سر می بریم. وقتی فیلمنامه خوب می خوانم، حالم هم خوب می شود. مثلا یادم است وقتی فیلمنامه آقای جلیلوند، «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» را خواندم، خیلی دوست داشتم. نقشی را که پیشنهاد کردند، دوست نداشتم اما فیلمنامه به شدت خوب بود که دیدیم براساس آن فیلم خوبی هم ساخته شد.

درمجموع این طوری نیست که بگویم الان دو تا سیمرغ گرفته ام و باید این فیلم ها را بازی کنم یا نکنم، یا حالا به ترتیب یک کمدی، یک تئاتر و یک سریال بازی کنم. اصولا در این قید و بندها نیستم.

در سال های اخیر دو سیمرغ برای بازی در نقش های مکمل گرفته اید. این جایزه ها چه تاثری در روند انتخاب و بازی تان گذاشته است؟

طبیعتا وسواسم بیشتر شده. جایزه که خیلی کیف می دهد و انگار داری نتیجه زحماتت را می گیری. من خیلی ساده به اینجا نرسیده ام. وقتی آن بالا روی سن هستی، کسی نمی گوید این با رانت رفته بالا. حالت خوب است که خودتی و قدرت خودت. بعد هم که خب حتما مسئولیتم بیشتر شده. ولی راستش این وری نیست که بگویم حالا جایگاهم تغییر کرده و نمی خواهم با خط کشی، آزادی ام را محدود کنم. مثلا کار با دانشجویان تئاتر را تعطیل نکرده ام.

می خواستم اواخر گفت و گو بپرسم «هنوز از بازیگری لذت می برید؟» اما انگار جواب از همین الان معلوم است. آن قدر آن سربالایی ای که طی کرده اید سخت بوده که حالا از همه چالش هایی که پیش می آید، لذت می برید.
خیلی. وقتی در شیب تند سربالایی بودم، انگیزه داشتم که یاد بگیرم و کار کنم. هنوز مدام فکر می کنم که چقدر نقش هست که دوست دارم بازی کنم و فرصتش پیش نیامده. کلی آدم هستند که دلم می خواهد با آنها کار کنم. نمی دانم خوب است یا بد و شاید یک جور پررویی محسوب شود و بگویند در این سن چرا این همه انگیزه دارد. اما راستش این است که من بدون رویا زندگی کردن را بلد نیستم.

گفت و گو با شبنم مقدمی، ناشناخته ای که محبوب شد

آن سربالایی ها احتمالا خیلی با دیده نشدن همراه بوده. این اتفاق اذیتتان نمی کرد؟

نه واقعا. تلخی و غم نداشت، تلاش داشت با خودش. جان کندن داشت، اما تلخی نه. شاید من اصلا تلخی را بلد نبودم. الان هم بلد نیستم. چند روز پیش یکی می گفت: «از این همه حواشی «اکسیدان» و این همه قیچی شدن نقش ناراحت نیستی؟» گفتم نه، من حاضرم کام خودم را بابتش تلخ کنم، نه تماشاگری که دارد کیف می کند. اما الان با درونم و طرف مقابل گیس و گیس کشی راه نمی اندازم. این نگاه را از همان نوجوانی و جوانی هم داشتم. این حرف را به همه بچه های تئاتر هم که با آنها کار می کنم، می گویم که «من تهش را دارم می بینم. آهسته و پیوسته بروید، مثل یک انسان متمدن. دنبال جهش و میانبر و دیده شدن نباشید. آرام و آهسته و صبور و شکیبا حرکت کنید.»

خودتان مصداق همین پله به پله بالا آمدن هستید.

به خاطر همین خودم را مثال می زنم. شاگردهایم می گویند ما هیچ کس را در سینما نداریم. می گویم من هم نداشتم. خیلی ها ندارند. مگر نوید محمدزاده کسی را در سینما داشته؟ پانته آبهرام و افشین هاشمی هم همین طور. اما الان اینها از صحنه تئاتر کنده اند و هر کدام برای خودشان ستاره اند… چقدر پز تئاتری ها را دادم!

فکر نکنم به خاطر این سختی کشیدن، تعریفتان از زندگی هم خیلی عوض شده. الان راحت می گیرید و خیلی هم پرانرژی به نظر می رسید.

آره، همه آدم ها حتما روزهای تلخی و سختی دارند. در دنیایی زندگی می کنیم که دنیای زیبایی نیست. پس نباید خودمان تلخی ها را چندین برابر کنیم. به قول حافظ «گوش کن پند ای پسر وز بهر دنیا غم مخور- گفتمت چون دُر حدیثی گر می توانی داشت هوش». می گوید تو عبور کن، کائنات هم با تو عبور می کند. من سعی می کنم این طوری باشم. در جشنواره کودک، خانم فریال بهزاد که کارگردان کودک هستند، به من گفتند: «خوش به حالت که هنوز این قدر کودک هستی که با دیدن عروسک ها این طور ذوق می کنی و از ته دل می خندی». گفتم خب اینها عروسک های بچگی من هستند تا روز آخر می گفت تو چقدر کودک درونت شکوفاست. من دارم سعی می کنم این کودک درون را نگهش دارم.

ویژگی دیگر کارنامه تان این است که علاوه بر آن ورِ جدی شخصیتتان یک ور فانتزی، کمیک و طنز هم دارید که خیلی بیرون می زند.

خیلی باید کنترلش کنم. شاید به دلیل فیزیک و شکل صورت خیلی نقش های جدی و تلخ و سخت به من پیشنهاد می دهند و خودم هم خیلی از اینها بازی کرده ام. غالبا کسانی که من را نمی شناسند، از این نوع نقش ها پیشنهاد می دهند. ولی اگر من را بشناسند، اتفاقا می فهمند که شاید در آن نقش ها بهتر جواب بدهم. خودم هم به آنها علاقه مندم. همیشه هم این روحیه را داشته ام و سعی کرده ام بگویم و بخندم. ولی به همان نسبت که مثل بچه ها راحت می خندم، سریع هم غمگین می شوم.

دوست دارید در سینما از این ویژگی شخصی تان بیشتر استفاده کنید؟

بله، این علاقه برایم جدی است. چون وجه غالب شخصیتم این است و برایم آسان تر است که این نوع نقش ها را بازی کنم. می توانم سر یک موضوع ساده دو ساعت مزخرف بگویم ولی وقتی که قرار است آن قدر جدی که مثلا در «امروز» دیده اید بازی کنم، یا آن قدر تلخ که در سریال «زیر تیغ» دیدید، باید یک آدم دیگر را بازی کنم.

بازی در «زیر تیغ» هم اتفاق مهمی در کارنامه بازیگری و دیده شدنتان بود.

بله، با این که نقش طولانی ای در این سریال نداشتم، اما آقای باشه آهنگر من را برای بازی در «فرزند خاک» از «زیر تیغ» انتخاب کردند.

در «فرزند خاک» هم آن قدر به چشم آمدید که آن سال خیلی ها معتقد بودند سیمرغ جشنواره حق شما بود. نقطه عطف مسیر بازیگری سینمایی تان بود.

چون نقش خاصی بود و خیلی از من دور بود. یک انسان را در یک کره دیگری باید کشف می کردم. خیلی هم برای آن زحمت کشیدم. سری کتاب های «نیمه پنهان ماه» انتشارات روایت فتح- که گفت و گو با همسران شهدا و فرماندهان جنگ است- را خواندم. با کلی خانواده شهید هم معاشرت کردم تا بتوانم بازی کنم. هنوز هم همین قدر برای رسیدن به نقش تلاش می کنم. اصولا بلد نیستم نقش را غیرجدی بگیرم.

علی رغم این که برای «فرزند خاک» جایزه نگرفتم اما دیده شد. کسانی که من را می شناختند، می گفتند: «غیرممکن است. این اصلا تو نیستی». کار کردن در فیلمی مثل «فرزند خاک»، مثل یک دانشگاه بود.

تجربه کار با ابراهیم حاتمی کیا در «به نام پدر» چطور بود؟

من در «گزارش یک جشن» هم با آقای حاتمی کیا کار کرده ام که هنوز اکران نشده. آن موقعی که «به نام پدر» را با ایشان کارکردم، تجربه سینمایی ام خیلی کم بود. آقای حاتمی کیا خیلی آدم بزرگی هستند. همکاری با ایشان اتفاق بزرگی برای من بود. تمام تلاشم را می کردم که نکند یک وقت به نظر بیاید یک بچه تئاتری بی عرضه وارد سینما شده. آن نقش هم خیلی دیده شد و البته باید بگویم که آقای پرستویی خیلی به من کمک کردند. آقای پرستویی باعث شدند ترس من از کارکردن با آدم های بزرگ سینما بریزید و به من به عنوان یک آدم غیرحرفه ای مکه تازه وارد سینما شده بود خیلی کمک کردند.

گفت و گو با شبنم مقدمی، ناشناخته ای که محبوب شد

کم کم می رسیم به سال های اخیر که حجم کارهای متوسط و ضعیفتان خیلی کم شده و انتخاب های نسبتا درستی داشته اید. این اتفاق تقریبا از فیلم «امروز» شروع شد که به خاطرش سیمرغ بهترین بازیگر زن نقش مکمل را گرفتید.

آقای میرکریمی خیلی تئاتر می بینند. از طرفی من برای خواندن متن فیلمنامه و تست نقش اصلی «به همین سادگی» بین چند نفر آخر، انتخاب شده بودم که باعث ملاقاتم با آقای میرکریمی شده بود. به نظرم هنگام [قاضیانی] آن نقش را خیلی خوب بازی کرده و شاید اگر من بودم به آن خوبی بازی نمی کردم. آقای میرکریمی کارگردان بسیار خوبی هستند و آن قدر اهل تعامل با نویسنده و بازیگرند که از تجربه بازی در «امروز» لذت بردم.

کاراکتر شما آن قدر خودمانی است که جایتان در بین خواهرهای «یه حبه قند» هم خالی است.

اتفاقا به آقای میرکریمی گفتم! پرسیدم چرا من نبودم، گفتند یادم رفت!

در سال های اخیر در کمدی های مثل «زاپاس» هم بازی کرده اید که از نقش های دیگرتان خیلی دور است.

تجربه بازی در «زاپاس» برایم جالب بود. چون کمدی شهری به من نزدیک است و تقریبا خودم هستم. اما «زاپاس» یک کمدی روستایی بود. به همین دلیل باید محیط را درک می کردم. مدل راه رفتن و همه چیز فرق می کرد. اصلا جای صدایم را عوض کردم و صدایم را بالا بردم. سر هر پلان می رفتم گوش می دادم که سوتی ندهم. صدابردار فیلم را دیوانه کردم!

بعد هم اتفاق ویژه «ابد و یک روز» را در کارنامه تان دارید. از همان موقع که کار را شروع کردید، می دانستید که اتفاق مهمی می افتد یا بعد به این نتیجه رسیدید که فیلم ویژه ای است؟

واقعا فیلمنامه خیلی خوبی داشت. اما سعید روستایی قبلا کرا سینمایی نکرده بود. ولی وقتی گروه کار را می بینی، مشخص می شود که قرار است چه اتفاقی بیفتد. سعید هم واقعا باهوش است و نگرش خیلی خاصی به سینما دارد. هنوز که دو سال از «ابد و یک روز» گذشته، سنی ندارد ولی هوش و نگاه خاصش به سینما از همان اول مشهود بود. فکر نمیکردیم که این قدر فیلم دیده شود ولی می دانستیم کار خوبی می شود.

اصولا در کارنامه تان تجربه کار با کارگردان جوان کم ندارید. چرا این ریسک را می پذیرید؟ این یکی را نگویید که محاسبه نمی کنید!

محاسبه داشته ام و سوتی هم داشته ام ولی یک چیزی خیلی برایم مهم است؛ همه از یک جایی شروع می کنند دیگر. مگر روزی که آقای باشه آهنگر نقش اول فیلمشان را به‌م دادند، من را چقدر می شناختند؟ یک جایی باید اعتماد کنی در کار با جوان ها فیلمنامه برایم مهم است. اگر فیلمنامه اش خوب باشد، می گویم این به عنوان سنگ بنا، می تواند اقلا پنجاه درصد کار را پیش ببرد.

در «اکسیدان» هم نقش «شهره جون» خیلی پررنگ نیست. کوتاه هم که شده. برای خودتان تجربه خوبی بود؟

از لحاظ تفاوت نقش برایم جالب است؛ این که یک شمایل دیگری بازی می کنم و طیف نقش هایم را تکمیل می کند. تصور نداشتم که این طوری می شود ولی الان هم فیدبک های خوبی از آن می گیرم. به هر حال فیلم، فیلم «شهره جون» نیست، فیلم جواد عزتی و امیر جعفری است. شهره جون نمکی است که به آن اضافه شده. ولی گروه این فیلم، ترکیب خوبی است.

در کارنامه تان نقش یک های کمی وجود دارد. این اتفاق حاصل انتخاب های شما بوده یا پیش آمده؟

نمی خواهم هر نقش یکی را بازی کنم. نقش یک بی خاصیت دوست ندارم. اصولا تعریفم از نقش اصلی و مکمل، تعریف رایج جشنواره ها نیست. نقش خوب برای من نقشی است که تاثیرگذار باشد. حالا می خواهد از اول تا آخر فیلم باشد، یا پنج تا سکانس باشد ولی این را هم دوست ندارم که این تعریف ها از بازی هایم در نقش های کوچک شبیه مدح شبیه ذم شده. به من می گویند هرچه نقش های کوتاه هست که تصوری درباره اش نداریم، تو خوب بازی می کنی. این تعریف ها را نمی خواهم [می خندد]. مدام می گویند نقش را زنده می کنی. خب یک چیز زنده هم در نظر بگیرید که بازی کنم!

این ویژگی به چشم آمدن شما در نقش هایی غیرمحوری مثل نقشتان در «نفس» از کجا می آید؟

جان می کنم! سر «نفس» برای بازی در دو- سه سکانس، یک زبان و فرهنگ و تاریخ دیگر را یاد گرفتم زبان اصفهانی آن زن، زبان اصفهانی امروز نیست. الان اصفهانی ها طور دیگری حرف می زنند. چه کسی دیگر به آپاراتچی می گوید مزقونچی؟ دستیارمان یک عمه مسن اصفهانی داشت که لحن جمله هایم را ده بار با او چک می کردم. سختی دارد ولی وقتی می بینی «شده»، کیف می کنم.

سر «آباجان» هم پدرم درآمد. چند روز پیش خانمی در سوپرمارکت به من گفت شما افتخار آذربایجانید. گفتم قربان شما. گفت ریشه ات را انکار نکن. گفتم: «باور کن من آذربایجانی نیستم». وقتی تو کار را دوست  داری و برای اجرا انگیزه داری و دلت برایش می تپد، زحمتی هم که برایش می کشی، برایت دلچسب است. می شود رنج مقدس.

گفت و گو با شبنم مقدمی، ناشناخته ای که محبوب شد

تنوع کارگردان هایی که با آنها کرا کرده اید نسبتا زیاد است. با کدام کارگردان های دیگر دوست دارید همکاری کنید؟

طبعا الان همه دنیا می گویند اصغر فرهادی. واقعا فضای کار ایشان را دوست دارم. به نظرم آقای فرهادی یک جوری نه تنها به سینما، بلکه به انسان نگاه می کند که خیلی خاص است. دوست دارم آن تجربه را داشته باشم؛ نه فقط به خاطر سینما که سینمایش قطعا جذاب است، بلکه به لحاظ انسان شناسی.

با خانم بنی اعتماد هم دوست دارم کار کنم. به شان هم گفته ام. بهرام توکلی هم همین طور. من «پرسه در مه» را خیلی دوست داشتم. فیلم عجیبی است و استانداردهای بازیگری در آن فرق می کرد. با آقای نعمت الله هم خیلی دوست دارم کار کنم. از «بوتیک» دلم می خواسته که با ایشان کار کنم.

کلا بازیگری همچنان راضی تان می کند یا دوست دارید که حوزه های دیگر را هم تجربه کنید؟

آن چیزی که در سرم می چرخد و انجامش می دهم، فیلمنامه نویسی است. چند تا فیلمنامه آماده هم دارم. کارگردانی بلدی می خواهد که راستش من ندارم. خودم را گول نمی زنم. ترجیح می دهم اگر بتوانم یک فیلمنامه خوب بنویسم و با یک کارگردان که انگیزه و تخصص دارد، همکاری کنم.

از مسیری که در بازیگری طی کرده اید، راضی هستید؟

همیشه آرزویم این بود که نقش های خوب بازی کنم. اصلا دنبال شهرت و ستاره شدن نبودم. وقتی به سینما رسیدم، سنم مناسب نقش های مادر بود. دیگر نمی توانستم نقش دختر اول بازی کنم که همه عاشقش می شوند. ولی این اصلا ناراحتم نمی کرد. وقتی رادیو کار می کردم، دستمزدم خیلی کم بود. در یک مدرسه هم تئاتر درس می دادم که زندگی ام را بگذرانم. کمبود نداشتم اما آدم همیشه دل بهترین ها را می خواهد. بهترین سفرها، بهترین جای زندگی و… ولی تربیت تئاتر به من یاد داد که در سطحی که مقدور است، بهترین استفاده و لذت را از زندگی ببرم.

اگر الان می توانم در بالکن خانه ام بنشینم، چای بخورم، شعر بخوانم، موسیقی خوب گوش کنم، شهر را نگاه کنم، گل های بالکن را آب بدهم… اگر الان امکانش را دارم، باید ازش استفاده کنم و خوشحال باشم. درباره کارم هم همین طور است. این که الان می توانم از بین پیشنهادهایم یکی را انتخاب کنم، برای آدم بی پشتوانه ای مثل من بخت بلندی است. از این موقعیت ها بهترین استفاده را می کنم و خیلی حسرت نمی خورم. به قول خیام «از دی که گذشت هیچ ازو یاد مکن- فردا که نیامده ست فریاد مکن/ برنیامده و گذشته بنیاد مکن- خالی خوش باش و عمر بر باد مکن».

ادبیات هنوز دغدغه تان هست؟ مثلا این اواخر چه کتابی خوانده اید؟

«پیرمرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد» نوشته یوناس یوناسن، «هتلی در کنج خلوت و شیرین» نوشته  جیمی فورد و «خانه داری» نوشته مریلین رابینسون.

بازیگر محبوب و الهام بخشتان کیست؟

مریل استریپ بازیگر عجیبی است. در همه نقش ها یک جور خاصی است و چیز ویژه ای برای ارائه کردن دارد.

از بازیگران ایرانی چطور؟

بازی خانم سوسن تسلیمی را خیلی دوست دارم. خانم فاطمه معتمد آریا را هم خیلی دوست دارم. سال ۷۵ مجله «گزارش فیلم» جشنی گرفت که از ما دعوت شد در آن شرکت کنیم. در آن جشن من یک سررسید به خانم معتمد آریا دادم و گفتم: «می شه برای من امضا کنید؟» گفتم من از بچه های تئاترم. گفتند: «آدم تئاتر رو ول می کنه بیاد سینما؟… کِیفش رو ببر».


منبع: برترینها

نمایش پر آب و تاب «رامبد» در قسمت آخر

روزنامه هفت صبح: نگار جواهریان در آخرین قسمت خندوانه، مهمان برنامه نود بود. رامبد جوان به جای اینکه مصاحبه را روی مسیر همیشگی پیش ببرد، آن را به یک نمایش احساسی بدل کرده و از مسیر حرفه ای خارج شد. دلایل عدم موفقیت قسمت آخر را بررسی می کنیم.

در آخرین قسمت فصل چهارم «خندوانه» رامبد جوان همانطور که از قبل هم اعلام کرده بود، نگار جواهریان را به برنامه دعوت کرد. منتها این بار جنس حضور مهمان در برنامه با سایر مواقع فرق داشت. رامبد یک جورهایی سنگ تمام گذاشت و هر کاری توانست کرد تا برنامه ای که با حضور همسرش روی آنتن می رود، خاص ترین برنامه باشد.

نقطه ضعف مهم برنامه دقیقا از همین جا شروع شد. از جایی که رامبد به عنوان یک مجری از جایگاه همیشگی اش خارج شد و به جای حرکت روی سیر همیشگی سعی کرد برنامه را به شیوه دیگری اجرا کند. نگار جواهریان بازیگر خوب سینماست، می توانست به عنوان بازیگر سینما که یک سیمرغ در کارنامه اش دارد مقابل رامبد قرار بگیرد و مثل سایرین با او گپ بزند اما رامبد به عمد، قصه را به سمت و سوی دیگری برد و مصاحبه را بیشتر به یک جور نمایش ابراز احساسات زن و شوهری تبدیل کرد.

 نمایش پرآب و تاب «رامبد» در قسمت آخر

مقدمه چینی برای ورود همسر

تا الان چهار فصل خندوانه روی آنتن رفته و تعداد خیلی زیادی مهمان به برنامه دعوت شده اند. خیلی از این مهمان ها، افتخارات زیادی در کارنامه داشتند و خیلی های شان به لحاظ جایگاه در سطح بسیار بالایی بودند اما هیچ وقت رامبد جوان برای ورودشان چنین مراسمی تدارک نمی دید.

چند دقیقه قبل از ورود نگار جواهریان، محمود کریمی، کارگردان و راوی میان برنامه های خندوانه که به خاطر لحن بامزه اش، در مرکز توجه مخاطبان قرار دارد پشت خط آمد و از رامبد خواست که مهمان برنامه را او معرفی کند. همزمان، کاراکتر خانومی هم تلفن زد و پرسید که مگر مهمان برنامه تان چه کسی است؟ او مدام اسم شخصیت های مهم تاریخ را می آورد و می پرسید که مهمان تان این است یا نه؟

خلاصه رامبد  به کریمی گفت که قسمت آخر است و می خواهد مهمان برنامه را خودش معرفی کند. آن هم در شرایطی که از مدت ها قبل اعلام شده بود در برنامه آخر نگار جواهریان مهمان برنامه است. واقعا نیاز به این همه مقدمه چینی برای مهمان برنامه بود؟

تعریف بیش از حد

منکر موفقیت نگار جواهریان در چند فیلم سینمایی نیستیم اما اینکه همسر یک بازیگر مقابل آنتن از او بپرسد: «بیشتر کارنامه تو را کارهای خوب گرفته. چطور می توانی؟»، یا خیلی بی دلیل بپرسد: «تو چرا همیشه انقدر ساده ای؟» و نصف بیشتر برنامه را از او تعریف کند زیاد طبیعی نیست.

رامبد یک مجری است و نگار جواهریان یک بازیگر سینما. نباید برای رامبد فرق داشته باشد که مقابل چه کسی نشسته. اگر اینطور باشد که هر برنامه ساز تلویزیونی می تواند همسرش را دعوت کند و یک دل سیر از او تعریف کند!

نمایش پرآب و تاب «رامبد» در قسمت آخر

اطلاعات اشتباه

رامبد گفت که نگار جواهریان هیچ وقت به هیچ برنامه تلویزیونی نمی آید. الان هم به اصرار او حاضر شده که در برنامه خندوانه مقابل دوربین بیاید و به عنوان مهمان روی صندلی بنشیند. از نگار پرسید که چطور شد قبول کردی به برنامه بیایی؟ نگار گفت: «فقط به خاطر تو آمدم» این در حالی است که نگار جواهریان پیش از این، دو بار به عنوان مهمان به برنامه «کلاه قرمزی» آمده بود. جالب اینجاست که اتفاقا یکی از آیتم هایی که نگار جواهریان با گلدان هایش در برنامه حاضر شده بود آنقدر حاشیه ساز شد که هیاهوی آن تا مجلس هم رسید. آن وقت چطور می تواند تا به حال به برنامه نیامده باشد؟

سوال رامبد چی شد؟

در بخشی از برنامه، وقتی سوالات رامبد تمام شد، نگار گفت او هم می خواهد از رامبد چند سوال بپرسد. از آنجایی که تا به حال چنین اتفاقی در برنامه نیفتاده بود فکر می کردیم رامبد خودش مخصوصا این بخش را ترتیب داده که نگار بنشیند و از او سوال کند. رامبد در جواب گفت که حتما اما بریم و بیاییم، بعد. میان برنامه پخش شد و بعد از آن یک مرتبه رفتند سراغ بازی حدس زدن ضرب المثل و دیگر هیچ وقت در هیچ جایی از برنامه، حرفی از سوال های نگار نشد. حالا معلوم نیست این سوال ها پرسیده شده و رامبد صلاح ندانسته آنها را پخش کند یا اصلا چنین اتفاقی نیفتاده!

لحن تمسخرآمیز مقابل مسعود فروتن

خرداد امسال زمانی که رامبد جوان از مسعود فروتن برای حضور در خندوانه دعوت کرده بود، فروتن از او درخواست کرد که نگار جواهریان را به برنامه دعوت کند. بعد هم پیشنهاد داد که او بیاید و به جای رامبد با نگار جواهریان مصاحبه کند. چهارشنبه شب، در پایان مصاحبه، رامبد رو به دوربین، مسعود فروتن را خطاب قرار داد و با لحن شوخی و خنده گفت: «من به مسعود فروتن قول داده بودم که او با نگار در این برنامه گفت و گو کند اما مسعود جان تو بزرگ تر مایی اما من نمی توانستم اجازه بدهم کسی در خانه خود من با همسر من مصاحبه کند.» رامبد جوان طبیعتا می توانست این مسئله را به شکل دیگری با فروتن در میان بگذارد و نیازی نبود با این لحن او را مخاطب قرار دهد.

نمایش پرآب و تاب «رامبد» در قسمت آخر

رپورتاژ آگهی فیلم نگار

زمانی که مهران مدیری همزمان با شروع اکران «ساعت پنج عصر»، یازیگران فیلم را به دورهمی دعوت کرد، همه انتقاد کردند که او برای فیلمش رپورتاژ رفته و خواسته از برنامه اش برای تبلیغ فیلمش استفاده کند. مصاحبه طولانی رامبد با نگار که بخش مهمی از آن درباره فیلم بود، چنین حسی را القا نمی کرد؟ رامبد نزدیک به ۲۰ دقیقه راجع به فیلمش با جواهریان گپ زد و حتی پای فیلمبردار فیلم را هم به میان کشید تا وجود اختلاف میان او و نگار را سر ضبط فیلم ثابت کند.

طولانی شدن برنامه

گفت و گوی رامبد و نگار جواهریان در آخرین برنامه خندوانه بیش از اندازه طولانی بود. او از هر دری با همسرش صحبت کرد. نگار جواهریان از یک جایی به بعد، راجع به فعالیت مردم در شبکه های اجتماعی گپ زد و این اظهارنظر چیزی حدود یک ربع ساعت طول کشید. درست آخر حتی وقتی رامبد از بچه های پشت صحنه خواست بیایند و کنار هم خداحافظی کنند، باز هم این مصاحبه به پایان نرسید. رامبد بدون هیچ  دلیلی یک مرتبه از همسرش پرسید که تو چرا همیشه انقد ساده لباس می پوشی؟ و دوباره سر صحبت ها باز شد! این مصاحبه آنقدر طولانی شد که…


منبع: برترینها

آسیب های عضلانی در ورزش و راه پیشگیری

اگر ورزش میکنید بروز آسیب های عضلانی یک اتفاق محتمل است اما چگونه میتوان از آن پیشگیری کرد و در صورت وقوع چطوری آنرا درمان کنیم؟
به گزارش آلامتو و به نقل از فیتامین؛ یک روز بعد از ورزشی شدید ممکن است احساس ناخوشایندی داشته باشید، مخصوصا اگر فشار زیادی وارد کرده باشید. اما این نباید روتین روزانه تان را از مسیر خود خارج کند. تجربه درد و خستگی عضلانی طبیعی است اما باید همچنان قادر به حرکت و فعالیت باشید.
اما اگر پس از بیرون آمدن از رخت خواب حس کردید تمام عضلات پایتان گرفته و یا هنگامی که برای خوردن چای یا قهوه به آشپزخانه می روید، دردی در عضلاتتان می پیچید وقتش است که منبع و علت مشکلی که دارید را شناسایی کنید.
در این مقاله می خواهیم درباره انواع مختلف آسیب های عضلانی و اینکه چگونه می توان آنها را پیشگیری و درمان کرد صحبت کنیم.
سه نوع اصلی آسیب دیدگی عضلانی
۱. درد عضلانی که با تاخیر شروع می شود.
این یکی از راه هایی است که بدنتان خودش را ترمیم می کند. درد عضلانی که ۲۴ تا ۴۸ ساعت پس از یک ورزش به سراغتان می آید. این ناراحتی می تواند شامل حساسیت به لمس، خستگی یا احساس گره در عضله باشد. بسته به اینکه ورزشتان بخشی از روتین همیشگی تان بوده، حرکت جدید ورزشی شدیدی بوده که امتحان کردید و یا بعد از اینکه مدتی ورزش نکرده اید دوباره فعالیت را از سر گرفته اید درد می تواند سطوح مختلفی داشته باشد.
۲. گرفتگی عضله
ممکن است این درد تیز که در طول ورزش یا پس از آن سر و کله اش پیدا می شود و تنها برای یک گروه عضلانی می باشد را حس کرده باشید. گرفتگی عضلانی ناگهان اتفاق می افتد و معمولا در مدت زمانی کوتاه می آید و می رود. مقصران احتمالی: کمبود آب یا مصرف بیش از حد مایعات، تغذیه نامناسب ( معمولا در طول یک ورزش طولانی قدرتی ) و خستگی عضلانی.
۳. فشار عضلانی ( یا کشیدگی عضله )
فشار عضلانی – که کشیدگی عضله نیز نامیده می شود – را متوجه می شوید چون معمولا به صورت شدید و ناگهانی در طول ورزش رخ می دهد. این اتفاق می تواند در طول یک حرکت انفجاری و یا حرکتی رو به پایین اتفاق بیفتد. معمولا یک ورزشگاه،زمانی که به حدی از یک ورزش یا فعالیت می رسد دچار چنین مشکلی می شود. متخصصان این آسیب را بسته به شدت و درصد زخم های فیبر عضلانی به سطوح مختلفی طبقه بندی می کنند ( ۱ تا ۳ ).
مقاله مرتبط: ضعف عضلانی و درمان آن
پنج دلیل اصلی آسیب های عضلانی و راه پیشگیری از آنها
چه چیزی باعث شد درگیر درد عضلانی شوید؟ علتش می تواند چند چیز باشد که در ادامه برایتان خواهیم گفت.
۱. کمبود انعطاف پذیری
انعطاف پذیری در کنار گرم کردن مناسب و سرد کردن، برای پیشگیری از انواع آسیب های عضلانی ضروری است. کارهایی که قبل از تمرین برای پیشگیری از آسیب دیدگی انجام می دهید می تواند شامل استفاده از رول فومی، توپ لاکراس برای کمک به شل کردن بافت نرم در عضله یا کشش می شود. گرم کردن عضله سرد به مدت ۵ تا ۱۰ دقیقه، جریان خون به عضله را افزایش می دهد.
۲. بالا رفتن سن
کاهش قدرت عضلانی با بالا رفتن سن می تواند خطر آسیب هایی مانند درد عضلانی تاخیری و کشیدگی عضله را افزایش دهد. با بالا رفتن سن به تقویت عضلات ضعیف کمک کنید ( ورزش های قدرتی مخصوصا با بالا رفتن سنتان اهمیت بالایی پیدا می کنند ) و اگر مشکلی وجود داشت به بدنتان گوش دهید.
۳. آسیب دیدگی پیشین یا ترمیم نشده
اگر سندرم باند IT، التهاب تاندون یا پارگی پیشین ACL را تجربه کرده اید ممکن است در صورتی رسیدگی نادرست دوباره این آسیب دیدگی ها بازگردند. عدم تعادل عضلانی و گرفتگی نیز ممکن است فشار را بالا ببرند و منجر به درد عضلانی شوند.
۴. خستگی عضلانی
دوره های تمرینی شدید یا کمپ های تمرینی ممکن است باعث بالا رفتن خستگی عضلانی و بروز آسیب هایی نظیر درد عضلانی با تاخیر، گرفتی یا کشیدگی شوند. اگر وزنه های سنگین بلند می کنید و یا حجم دویدن های سرعتی خود را افزایش داده اید، مطمئن شوید که فرمتان درست است و به محض اینکه حس بدی پیدا کردید متوقف شوید. بعلاوه این بسیار مهم است که یک عضله را بیش از حد به کار نگیرید، به روتین ورزشی خود انواع حرکات مختلف را اضافه کنید تا تمام عضلات به یک اندازه رشد کنند و برای بهبود نیز وقت داشته باشند.
۵. کمبود آب و تغذیه ضعیف
نوشیدن آب بعد از ورزش تنها باعث رفع تشنگی تان نمی شود بلکه به عضلاتتان سوخت رسانی هم می کند و از گرفتگی و درد بعد از ورزش پیشگیری می کند. برای پیشگیری از آسیب دیدگی همیشه باید قبل از ورزش، در طول و بعد از آن آب بدن خود را تامین کنید. تحقیقات نشان داده یک فرصت ۴۵ دقیقه ای مواد مغذی برای ریکاوری وجود دارد. استفاده از کربوهیدرات در کنار پروتئین به ساخت ذخایر گلیکوژن کمک می کند و ریکاوری عضلات را بهبود می دهد.
مقاله مرتبط: درمان گرفتگی عضلات
به ورزش ادامه دهم، استراحت کنم یا برای معاینه به پزشک مراجعه کنم؟
به بدن خود اعتماد کنید، بفهمید که آستانه فعالیتتان کجاست و از قضاوت صحیح خود استفاده کنید. درمان به شدت صدمه بستگی دارد ( البته یک پزشک همیشه می تواند کمکتان کند که بفهمید مشکلتان چقدر جدی است. ) اگر دردتان با الگوی معمول حرکاتتان نیز مشکل ایجاد می کند بهتر است حتما آن را مورد بررسی قرار دهید. اگر بر خلاف حالت همیشگی حرکت کنید ممکن است در نهایت آسیبی دیگر به خود بزنید، اما اگر بی مشکل می توانید حرکت کنید ایرادی ندارد.
مهم تر از همه چیز: خودتان بهتر از هرکسی بدنتان را می شناسید، بنابراین منتظر نمانید و مراقبت از آن را شروع کنید.
در برخی موارد داروهای ضد التهاب مانند تیلنول می تواند به کاهش درد ناشی از صدمات بیش از حد مانند التهاب تاندون، مخصوصا در زانوها و عضلات چهار سر ران کمک کند. اما مدرکی دال بر اینکه می تواند ریکاوری را تسریع کند وجود ندارد. دیگر راه ها برای بهبود یافتن، استفاده از این چهار مورد است: استراحت، یخ، کمپرس و بالا کشیدن عضلات. این موارد به بهبود کشیدگی ( مانند آنهایی که در همسترینگ و ساق پا اتفاق می افتد )، التهاب تاندون و رگ به رگ شدن مچ پا کمک می کند.
به بدنتان توجه کنید و اجازه دهید هر دردی که باعث می شده مدتی احساس ناراحتی کنید راهنمایتان شود تا ببینید چه کاری می توانید انجام دهید. اگر کشیدگی عضله پایتان باعث شده طور دیگری بدوید و یا در حال شنا عضله شانه تان دچار مشکل شده است باید یک قرار با پزشک خود بگذارید.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها
برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

منبع: آلامتو

شناسایی زودهنگام آلزایمر با هوش مصنوعی

کاربرد آلزایمر فراموشی مغز تشخیص مغزهای سالم تحلیل مغزی پیش بینی آلزایمر

هوش مصنوعی و کاربرد های آن این بار در آزمایش های پزشکی توسط محققان به منظور پیش بینی وقوع زود هنگام فراموشی مورد بررسی قرار گرفت و دانشمندان موفق شدند با وسیله این هوش نشانه های آلزایمر را تشخیص نمایند.
به‌تازگی دانشمندان مدعی شده‌اند که یک سیستم هوش مصنوعی ساخته‌اند که می‌تواند نزدیک به ۱۰ سال پیش از وقوع آلزایمر، نشانه‌های این بیماری را کشف کرده و مقدمات پیشگیری از آن را فراهم سازد.

به گزارش جام جم آنلاین از سیناپرس، بر اساس مطالعات ویژه و جدید انجام شده، یک الگوریتم هوش مصنوعی توانسته است تا در تشخیص مغزهای سالم و مغزهایی که با بیماری دست‌به‌گریبان هستند، دقت ۸۶ درصدی از خود برجای بگذارد.
دانشمندان معتقدند که این ابزار عیب‌یابی می‌تواند به‌زودی و در مدت‌زمانی کمتر از یک دهه آینده، به یک محصول تجاری محبوب بدل شود.
این تحقیقات توسط فردی به نام «ماریانا لا روکا» در دانشگاه باری در ایتالیا انجام شده است. هدف اصلی این کار این بوده است که دانشمندان شرایط درک نشانه‌های آلزایمر را بررسی کرده و دریابند که آیا می‌توانند این بیماری را پیش از شکل‌گیری وضعیت نهایی آن شناسایی کنند یا خیر.
«لا روکا» الگوریتم خود را بر روی ۳۸ بیمار مبتلا به آلزایمر و ۲۹ فرد دیگر که بیماری خاصی نداشتند، اعمال کرده و آن‌ها را به کمک این سیستم اسکن کرده بود. پس از فاز نخست این آزمایش‌ها نیز در فاز دوم آن شاهد آزمایش این الگوریتم بر روی ۱۴۸ فرد دیگر بودیم که ۵۲ نفر به بیماری آلزایمر مبتلا بوده و ۴۸ نفر با مشکلات اندک درزمینهٔ شناسایی روبرو بودند.
شایان‌ذکر است که نشانه‌های آلزایمر شامل مواردی مانند گم کردن اشیاء عادی و پرمصرفی مانند کلید و عینک است.
همچنین فراموش کردن لغات در میان گفتن جملات نیز در کنار فراموش کردن رخدادهای مهم و گم کردن مسیر در مکان‌هایی که فرد آن‌ها را می‌شناسد، یکی دیگر از نشانه‌های این بیماری است.
این الگوریتم توانست تا به‌خوبی از عهده شناسایی بیماران برآمده و در ۸۶ درصد از موارد، به‌درستی وجود بیماری یادشده را درک کند.

منبع/جام جم

#پیش بینی آلزایمر#تحلیل مغزی#تشخیص مغزهای سالم#فراموشی مغز#کاربرد آلزایمر

۵
۱۰۰۰

ارسال شده در ۱ مهر ۱۳۹۶ توسط آقای توکلی با موضوع مغز و اعصاب


منبع: دکتر سلام

بیماری‌های کلیوی را با هزینه کم درمان کنید

نارسایی کلیه دیالیز صفاقی دیالیز خونی تصفیه خون بیماری‌های کلیوی

روش های درمانی بیماری های کلیوی به خصوص دیالیز با هزینه های زیادی همراه است و همواره بیماران هزینه های بالایی صرف این روش درمانی می نمایند اما پزشکان ایرانی موفق شدند روش جدیدی را برای کاهش هزینه های این بیماری مورد استفاده قرار دهند.
رئیس بخش نفرولوژی بیمارستان شهید رجائی با اشاره به برخی از بیماری‌های کلیوی گفت: دیالیز صفاقی، درمان کم هزینه برای بیماران نارسائی کلیه است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به‌نقل از رسانه خبری سلامت سپید پوش، نارسائی کلیه یکی از بیماری‌هایی است که متاسفانه بدون توجه به سن و جنسیت افراد، آمار قابل توجهی از جامعه را به‌خود اختصاص داده است؛ در بیماران نارسائی کلیه حاد و غیرقابل برگشت که شرایط پیوند کلیه را به هر دلیلی ندارند، درمان دیالیز تجویز می‌شود که همراه با هزینه‌های بالا و صرف وقت زیاد در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی است. خوشبختانه در سال‌های اخیر استفاده از روش جدید دیالیز به نام دیالیز صفاقی توانسته است تا حدی مشکلات این بیماران را در حوزه صرف هزینه مالی و زمان کمتر کند.

دکتر زهرا شفیعی فوق تخصص کلیه و فشار خون در گفتگو اختصاصی با خبرنگار حوزه بهداشت و درمان پایگاه خبری سپید پوش و در حاشیه کارگاه کاربرد دیالیز صفاقی در بیماران نارسائی قلب که روز پنج‌شنبه سی‌ام شهریور در بیمارستان شهید رجایی برگزار شد، توضیحاتی را درباره این روش جدید دیالیز ایراد کرد:

دیالیز صفاقی یکی از درمان‌های جایگزینی کلیه است یعنی در کسانی که نارسائی کلیه غیر قابل برگشت دارند پزشک مجبور است از روش‌هایی استفاده کند که برخی از کارکردهای کلیه را انجام دهند، وظیفه اصلی کلیه‌ها دفع سموم و آب اضافه از کلیه‌هاست که در افراد با کلیه سالم، به شکل ادرار خارج می‌شود، اما در بیمارانی که دچار نارسائی کلیه غیرقابل برگشت هستند این عمل باید یا با کمک دیالیز انجام شود و یا با انجام عمل پیوند کلیه، توسط کلیه پیوندی انجام شود.

دبیر علمی کارگاه افزود: دو نوع روش دیالیز برای درمان بیماران نارسائی کلیه انجام می‌شود که روشی که بیشتر مردم با آن آشنا هستند و در مراکز دیالیز مرسوم است، روش دیالیز خونی است؛ در این روش بیمار در بیمارستان یا مرکز درمانی بستری می‌شود، خون بیمار توسط دستگاه کشیده می‌شود و بعد از عبور از صافی‌های دستگاه و خروج آب اضافه و سموم مجددا به بدن بیمار تزریق می‌شود؛ روش دیگر دیالیز که کمتر در جامعه شناخته شده‌است دیالیز صفاقی است که با کمک پرده صفاق عمل تصفیه خون و خروج آب اضافی انجام می‌شود، در مورد دیالیز صفاقی می‌توان اینطور اظهار نظر کرد که چون با کمک خود بدن و بدون دستگاه، عمل تصفیه خون و برداشت سموم انجام می‌شود، به نوعی یک جایگزین کلیه در بدن وجود دارد و با کمک آن می‌توان به درمان این بیماران بپردازیم.

رئیس بخش نفرولوژی بیمارستان شهید رجایی در توضیح اینکه چرا این روش در ایران کمتر مورد توجه و استفاده قرار دارد گفت: در کشور ما به دلیل اینکه زیاد اطلاعی از دیالیز صفاقی وجود ندارد، بیشتر از دیالیز خونی برای درمان کمک می‌گیرند و این عدم شناخت باعث ایجاد ترس و واهمه‌های کاذب می‌شود و بیماران بیشتر تمایل به انجام دیالیز خونی دارند، از طرفی هنوز آموززش کافی به پزشکان و مراکز درمانی مربوطه داده نشده و نبود اطلاعات و دانش باعث شده تا این روش درمانی کمتر مورد استفاده قرار گیرد.

وی در اشاره به امتیازات دیالیز صفاقی نسبت به دیالیز خونی عنوان کرد: در دیالیز صفاقی بیمار استقلال بیشتری دارد و ختی قادر است خودش به تنهایی و در منزل این کار را انجام دهد. در حال حاضر این روش به مدت یک سال است که به‌صورت جامع و با یک پروتکل مشخص و درمرکز قلب شهید رجائی و بر روی بیماران قلبی که نارسائی کلیه دارند اما کلیه به‌طور کامل از کار نیفتاده در حال انجام است (بیمارانی که علی‌رغم تولید ادرار، کلیه قادر به انجام وظیفه‌اش نیست و بیمار نیاز به دیالیز دارد)؛ خوشبختانه درمان‌های انجام شده به این روش بسیار موفقیت‌آمیز بودند به‌خصوص در مرد کیفیت زندگی بیمار، بهبود علائم بیمار و تعداد بستری‌های بیماران به‌طور قابل ملاحظه‌ای کاهش پیدا کرده است.

وی ادامه داد: در راستای فعالیتی که انجام دادیم برای اولین بار در کشور به معرفی این روش درمانی در بیماران نارسائی قلب پرداختیم و این کارگاه یک روزه با حضور پزشکان متخصص قلب، فوق تخصص نارسائی قلبی و پرستاران بخش‌های قلب و در ۲ بخش تئوری و عملی برگزار شد.

دکتر شفیعی در پایان صحبت‌های خود با ابراز امیدواری از موثر بودن این روش اظهار کرد: این روش در ایران از آذز ماه ۱۳۹۴ به صورت جامع در مرکز قلب شهید رجائی در حال انجام است و در این مدت حدود ۲۰ بیمار با این روش تحت درمان قرار گرفتند، البته باید یادآوری کنم که نباید از این روش انتظار بالایی داشت اما با اتوجه به این‌که در این روش علائم بیماری کاهش میاید و باعث بالا رفتن کیفیت زندگی بیماران می‌شودو هم‌چنین تعداد بستری بیمار کاهش پیدا می‌کند و هزینه‌های درمانی را به‌طور قابل توجه‌ای کم می‌کند، می‌توان آن را جایگزین دیالیز خونی کرد.

منبع/دانا


منبع: دکتر سلام

قابلیت به روزرسانی گوشی‌های اندرویدی واقعی می‌شود

قابلیت به روزرسانی گوشی‌های اندرویدی واقعی می‌شودپول‌نیوز – بسیاری از کاربران گوشی‌های اندرویدی می‌دانند که قابلیت به روزرسانی سیستم عامل مذکور در نسخه‌های مختلف آن تنها صوری است و کاربران عملا نمی‌توانند این به روزرسانی را انجام دهند.
گوگل معمولا به روزرسانی واقعی و عملیاتی اندروید را برای تعداد محدودی از گوشی های مورد پشتیبانی خود ممکن می کند و کاربران نسخه های قدیمی تر اندروید معمولا هیچ گاه با فشردن دکمه “چک کردن برای به روزرسانی” قادر به چنین کاری نیستند و در نهایت یا در معرض خطرات امنیتی گسترده قرار می گیرند یا مجبور می شوند گوشی تازه ای با سیستم عامل به روزتر خریداری کنند.

گوگل با تغییر این رویه اعلام کرده در صورت تلاش برای به روزکردن اندروید سیستم عامل یادشده این اقدام را به عنوان رویه ای مورد علاقه کاربر ثبت می کند و به روزرسانی را ممکن می کند.

پس از آن در صورتی که فایل به روزرسان برای نسخه اندروید مورد استفاده کاربر موجود باشد فرایند به روزرسانی صورت می گیرد. البته ممکن است در وهله اول نسخه ای به روزرسان موجود نباشد، اما با فشردن این دکمه در روزها و هفته های بعد ممکن است فایل به روزرسان آماده شده و در دسترس کاربر قرار بگیرد.

برای فعال شدن این قابلیت باید آخرین نسخه از برنامه Google Play بر روی گوشی کاربر نصب شده باشد و از هیچ ابزار جانبی برای استفاده از خدمات مذکور استفاده نشود.


منبع: پول نیوز

گوگل دیگر از برنامه گوگل درایو پشتیبانی نمی‌کند

گوگل دیگر از برنامه گوگل درایو پشتیبانی نمی‌کندپول‌نیوز – شرکت گوگل اعلام کرده است که از نسخه رایانه و مک برنامه گوگل درایو تنها تا پایان سال جاری میلادی پشتیبانی خواهد کرد.
به نقل از وب سایت theverge، گوگل اعلام کرده است که از نسخه ویندوز رایانه و مک اپلیکیشن گوگل درایو، تنها تا ۱۱ دسامبر سال جاری میلادی ۲۰۱۷پشتیبانی کرده و تا ماه مارس سال ۲۰۱۸ به طور کلی آن را ملغی خواهد کرد.

آن دسته از کاربرانی که در سیستم عامل ویندوز و یا مک رایانه خود، از برنامه گوگل درایو استفاده می‌کرده‌اند، از ماه اکتبر سال جاری، اعلان ها و نوتیفیکیشن‌هایی مبنی بر اینکه این برنامه به‌زودی ملغی می‌شود را مشاهده خواهند کرد.

در واقع، سرویس گوگل درایو حذف نخواهد شد و کاربران قادر خواهند بود از طریق وب و اپلیکیشن  گوشی‌های هوشمند به اطلاعات ذخیره شده خود در این سرویس دسترسی پیدا کنند و چیزی که گوگل قصد حذف آن را دارد، اپلیکیشن مخصوص ویندوز رایانه و یا مک این سرویس است.

گوگل دیگر از برنامه گوگل درایو پشتیبانی نمی‌کند

گوگل‌درایو Google Drive یک سرویس میزبانی فایل است که توسط گوگل ارائه می‌شود. در این سرویس کاربر می‌تواند اطلاعات خود را در  فضای ابری (cloud) قرار دهد، آنها را به اشتراک بگذارد و اسناد خود را نیز ویرایش کند.

این سرویس از ۲۴ آوریل ۲۰۱۲ (۵ اردیبهشت ۱۳۹۱) در دسترس همگان قرارگرفت  وشامل افزوده‌های گوگل داکس، گوگل شیتس و گوگل اسلایدز به همراه سری برنامه های اداری است که به کاربر توانایی ویرایش انواع فایل‌های ابری گوگل  از جمله اسناد کتبی، صفحه‌گسترده‌ها، اسلایدها، نقاشی ها و غیره را می‌دهد.

همچنین این سرویس به هر کاربر ۱۵ گیگابایت حافظه اولیه داده و کاربر در صورت نیاز بیشتر می‌تواند با پرداخت مبلغی به صورت ماهیانه، ظرفیت حافظه بیشتری از گوگل درایو را در اختیار داشته باشد


منبع: پول نیوز

ارسال پیامک تهدیدآمیز برای نظامیان آمریکایی

پول‌نیوز – ارتش آمریکا با صدور بیانیه ای از رسیدگی به پرونده ارسال پیامک های جعلی روز پنجشنبه هفته گذشته برای خانواده های نظامیان مستقر در آمریکا خبر داد.

به گفته ارتش آمریکا روز پنجشنبه پیامکی از سوی یک منبع ناشناس برای تمام نظامیان آمریکایی مستقر در شبه جزیره کره و خانواده های آنها ارسال شده و از آنها خواسته شده تا هرچه سریعتر خاک شبه جزیره را ترک کنند.

گفته می شود ارسال این پیامک تلفنی درست در روزی که تنش های میان دو کره تا سطح کم سابقه شدت گرفته بود، منجر به ایجاد پریشانی روانی شدید در میان نیروهای نظامی مستقر این کشور در کره شده است.

ارتش همچنین اعلام کرده که منبع ارسال این پیامک نامشخص بوده است، اما در عین حال پرونده ای برای تحقیق در خصوص شناسایی آن گشوده شده و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.


منبع: پول نیوز