صدا و سیما باید تفاوت‌ها را بپذیرد

مرجان یگانه پرست- روزنامه بهار
در هفته‌ای که گذشت، یکی از اعضای  کمیسیون فرهنگی مجلس  از عملکرد صدا و سیما انتقاد کرد، انتقادی که لازم بود و از منظر دیگران پنهان مانده بود. «طیبه سیاوشی عنایتی»  در انتقادش به عمکلرد انتخابی صدا و سیما در حضور محمد علی عبداله زاده، معاون حقوقی و امور مجلس سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران اظهار داشت: فیلم‌های سینمایی تولید داخل دارای شأنیت برای نمایش نیستند اما فیلم‌های درجه ۳ کره‌ای از چنین جایگاهی برخوردارند؟ این انتقاد، نکته‌ای کلیدی و اساسی را در خود دارد و آن تقابلی است که این رسانه سراسری با بخش دیگر فرهنگی یعنی سینما اتخاذ کرده است. این تقابل راه به جایی نمی‌برد و اینکه دو وجهه فرهنگی و سلیقه‌ای جامعه را به خودی و غیر خودی بدل کند، ثمره‌ای ندارد. طیبه سیاوشی شاه عنایتی، چهره سیاسی اصلاح‌طلب و نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در دهمین دوره مجلس شورای اسلامی است. با او در این زمینه گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:
***
*شما در جلسه اخیر کمیسیون فرهنگی با معاون حقوقی تلویزیون از عملکرد صدا و سیما نسبت به عدم پخش فیلم‌های سینمایی داخلی انتقاد کردید که تا به حال کسی به آن اشاره نکرده بود. همچنین شما رویکرد دیگر تلویزیون و خرید سریال‌های درجه سه کره‌ای را هم زیر سئوال برده بودید. بفرمایید چرا این انتقاد را مطرح کردید؟
راستش عرصه فرهنگی ما عرصه یک بام و دو هوا است و همه هم در این باره به خوبی اشراف داریم. یک قاعده را دستگاهی قبول دارد و در مقابل دستگاه دیگری قبول ندارد. چطور می‌شود محصولی که در سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مهر تایید گرفته و اکران شده است و در تمام سینما‌های سراسر کشور، مردم رفته‌اند و آن را تماشا کرده‌اند ولی این فیلم حایز شرایط پخش در رسانه ملی نیست؟ این عملکرد برای کم هوش‌ترین افراد جامعه هم جا نمی‌افتد. این چه رویکردی است که این سازمان اتخاذ کرده است؟ از طرفی این سازمان از کره جنوبی یک سری سریال هایی که درجه چندم هستند، خریداری می‌کند و هزینه‌ای که می‌تواند در کشور باقی بماند را صرف این سریال‌های بی‌کیفیت و بی ثمر می‌کند. حتی اگر هزینه صرف شده حداقلی هم باشد، هزینه بی موردی است چون محصولاتی تهیه می‌شوند که در خود آن کشور هم مخاطب ندارند. تولیداتی هستند که فقط زمان را پر می‌کنند مثل همان مجموعه هایی امثال خانواده که برای پر کردن آنتن پخش بعد از ظهر تهیه می‌شوند و مخاطب جدی ندارند؛ آن سریال‌ها هم از همان نوع هستند. فراموش نکنیم که آن قشر فعال و پویای جامعه که لازم است با این برنامه‌ها اوقاتش پر شود، طالب این رسانه و برنامه‌هایش نیست. یک سئوال بزرگ مطرح می‌شود که چرا؟ این یک معضل جدی است واین در حالی که این رسانه ادعا می‌کند هفتاد درصد از مردم ایران بیننده آن هستند.

*در واقع به نظر می‌رسد این نوعی آمار‌سازی است تا واقعیت ملموس؟
بله. من نماینده مردم هستم و در این نظام مشغول به فعالیتم و دوست دارم به این جامعه خدمت کنم؛ به همین جهت معتقدم نباید این معضل را انکار کنم و بی تفاوت باشم. لازم است که من ادعای رسانه‌ای که خود را ملی می‌داند و صدا و سیمای نظام جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود را انکار کنم و بگویم که واقعا هفتاد درصد از مردم، بیننده تلویزیون نیستند.

*به نظرتان این آمار از کجا می‌آید؟ آیا آماری که اعلام می‌کنند تبلیغاتی است؟
من به آقای عبداله زاده هم گفتم که تلویزیون بارها اعلام کرده است زمان پخش برنامه هایی مثل‌خندوانه‌یا‌دورهمی‌، تماشاگرانش سه برابر شده است. اینجا بود که پرسیدم آن هفتاد درصد با این آمار همخوانی ندارد. چطور می‌شود هفتاد درصد مردم بیننده صدا و سیما باشند بعد در زمان پخش آن برنامه‌ها آمار جابه جا شود و بینندگان تلویزیون سه برابر شود؟

*در واقع این نوع آمارها ناقض ادعایی است که دارند؟
دقیقا. کسی مثل دکتر مطهری همچنان بر گفته حضرت امام خمینی‌«ره» ‌تاکید دارند که گفته‌اند رادیو و تلویزیون، دانشگاه هستند. من هم به عنوان یک ایده آل این نکته را قبول دارم و معتقدم باید برای رسیدن به این مهم تلاش کنیم اما نباید نادیده بگیریم که این مردم خسته، درمانده، از سر کار برگشته و گرفتار در مشکلات به این مدیوم که رسانه ملی و بومی کشورش است، رو می‌آورد تا لحظاتی آرامش پیدا کند و اوقاتش خوش شود اما این اتفاق نمی‌افتد. فراموش هم نکنیم که همه آحاد جامعه روشنفکر و نخبه نیستند که عرصه دیجیتال و کتاب را بشناسند. بسیاری به این رسانه پناه می‌برند تا ساعاتی استراحت کنند، تاکید من این است که این امکان را نباید از مردم دریغ کرد. فکر می‌کنم که این سازمان و مسئولین آن باید به عقاید این جمعیت قابل توجه کشور احترام بگذارند و این مردم را ببینند. در آن جلسه من به آقای عبداله زاده گفتم که در برنامه‌خندوانه‌چند خانم در مسابقه‌خنداننده شو‌حضور پیدا کردند که به خوبی از سمت بانوان استقبال شد. من البته برنامه را ندیده بودم و دوستانی بخش‌هایی از آن را برایم ارسال کردند و دیدم. این برنامه بازخورد خوبی داشت و نشان داد که زنان همیشه نباید در میان تماشاگران بمانند و می‌توانند کنشگر باشند. از مسئله دور نشویم، مسئله این است که بهتر است سلیقه مردم را بشناسیم و به این سلیقه احترام بگذاریم. غافل نشویم که مردم همان طور که به شدت طالب هستند که‌ایستاده در غبار‌را ببینند، همان مردم به سینماها می‌روند و‌سلام بمبئی‌را هم می‌بینند. این سازمان باید تفاوت‌ها را بپذیرد.

*سئوال من هم این است که انگار صدا و سیما نمی‌خواهد به این پذیرش برسد و قبول کند که واقعیت جامعه چیست؟
بله از درک تفاوت‌ها یا عاجزند یا می‌خواهند برخلاف آن پیش بروند و این چیزی جز دوری از واقعیت در جریان جامعه نیست. من شاید اهل سریال دیدن نباشم اما نمی‌آیم بگویم که سریال دیدن کار مزخرفی است. همان طور که باید احترام گذاشت به جمعیتی که سریال بین است و آنها را دنبال می‌کند، باید به آن افرادی که فیلم‌های روز را دنبال می‌کنند هم احترام گذاشت. همه این سلیقه‌ها باید در کنار هم تامین شوند و به آنها توجه شود.

*به نظر می‌رسد تلویزیون به عمد از جریان اصلی جامعه فاصله می‌گیرد، این طور نیست؟
شاید به این دلیل است که در جامعه ما، یک چهره پنهان و یک چهره رو وجود دارد. لازم است که آنچه در زیر پوست شهر در جریان است را بپذیریم و در مقابل آن نایستیم و بدانیم که این‌ترویج فساد نیست. فیلمی که در این نظام مجوز‌های ساخت و پخش را گرفته است، چطور ممکن است که شرایط لازم برای پخش در صدا و سیما را ندارد؟ این نکته جای سئوال است.

*این فاصله و دافعه نسبت به تولیدات سینمایی در سال‌های اخیر حتی بیشتر هم شده است و به حدی پیش رفته است که فیلم‌های دهه هشتاد هم در تلویزیون جایی ندارند. فیلم‌های سینمای جهان هم که به ندرت راه به تلویزیون پیدا می‌کنند و این رسانه عقب‌تر از روند جامعه پیش می‌رود. راهکار چیست؟
بله، همین طور است. این تقابل از بین صدا و سیما و سازمان سینمایی به تقابل بین انجمن صنفی سینمایی و حوزه هنری رسیده است. به گونه‌ای که سازمان حوزه هنری هم با فیلم‌هایی که مخالف معیارهایش می‌داند، برخورد می‌کند و سالن‌های سینمایی اش را در اختیار آنها نمی‌گذارد. این معضل فقط در این بخش‌ها نیست و مدام در حال تسری است. این مسئله اصلا به نفع نظام نیست. دائما این نهادها درخواست می‌کنند که کمیسیون فرهنگی باید وارد شود ولی من فکر می‌کنم این مسئله وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد است و وزارت خانه باید با ساز و کاری که دارد باید به تفاهمی برسند. نباید که همه جا مجلس و کمیسیون فرهنگی وارد شوند که اگر بشوند مصداق مداخله خواهد بود. نباید این کمیسیون مثل دوره‌های قبل بین اختلافات عرصه‌ها و سازمان‌های مختلف باشد. راهکار اصلی این است که عرصه هنر، متولی مشخصی دارد مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین صدا و سیما که هر دو نهاد باید این مشکل را بررسی کنند و تفاهم نامه‌ای امضا کنند تا این مسائل به بخش‌های دیگر جامعه تسری پیدا نکند.

*صدا و سیما نه تنها از پخش آثار سینمایی داخلی که حتی از پخش تیزرها و حمایت معنوی این آثار هم دریغ می‌کند. این داستان سر دراز دارد انگار…!
بله، حتی فیلم ارزشی‌ای مثل‌ویلایی ها‌هم از حداقل حمایت‌ها برخوردار نشد،  تا زمانی که اعتراض کردیم و درخواست هایی پیگیری شد تا صدا و سیما وارد عمل شود و سالن‌های اکران فیلم ادامه پیدا کرد. به هر حال تبلیغ و حمایت از فیلم‌های سینمایی برای کسانی که در این عرصه هستند و سرمایه شان را گذاشته اند، بسیار اهمیت دارد. بهتر است که به این عرصه کمک کنند تا مردم به سینما و برنامه‌های ضد ارزش و ضد فرهنگ پناه نبرند.

*در حالی که دم از تهاجم فرهنگی می‌زنیم، چطور این دو نهاد مهم فرهنگی به یک زبان مشترک نمی‌رسند تا مسائل این چنینی حل شود؟
تنها راهکار این است که این دو نهاد به تفاهم برسند و از قبل تفاهم آنها، جامعه را هم آشتی بدهند و عرصه فرهنگ و هنر را حمایت کنند. این مسائل برآمده از اختلافات سلیقه‌ای است و این اختلافات را وارد یک عرصه بزرگ ملی کرده‌اند که متاسفانه آسیب آن به مردم و فرهنگی که این نظام تاکید بر اولویت آن دارد، می‌رسد.


منبع: بهارنیوز

نسخه منصوریان برای استقلال بعد از اولتیماتوم هیات مدیره باشگاه

به گزارش مهر، حالا علیرضا منصوریان تنها دو بازی فرصت دارد تا با تغییر روند در نتیجه گیری با استقلال خودش را تثبیت کند. اتفاقی که تاکنون برای منصوریان نیفتاده بود و هیچوقت چنین شرایطی در استقلال برای هیچ مربی حادث نشده بود. 

فرصت دو هفته‌ای برای سرمربی استقلال پیامد پیام‌های زیادی برای او می‌باشد. منصوریان که بعد از شکست مقابل العین روزهای خوبی را سپری نکرد، در ۵ بازی نخست در لیگ برتر تنها یک پیروزی به دست آورد و تیمش تنها یکبار موفق به گلزنی شد. 

نخستین بازی آبی پوشان بعد از نشست هیات مدیره و تصمیم آنها مبنی بر فرصت دو هفته‌ای برای سرمربی استقلال، دیدار این تیم در جام حذفی مقابل گل گهر سیرجان است. 

اتفاقات اخیر در باشگاه استقلال منصوریان را به این فکر واداشته همان نسخه‌ای که در روزهای سخت فصل گذشته استقلال برای خروج از بحران پیچید و جواب گرفت را بار دیگر تکرار کند. از همین رو احتمال اینکه در بازی این تیم با گل گهر بار دیگر استفاده از جوانترها در دستور کار قرار خواهد گرفت. لذا ایجاد یکسری تغییرات در ترکیب اصلی استقلال در سیرجان و نیمکت نشینی بعضی از بازیکنانی که در ۵ بازی این تیم در لیگ بیشتر مورد استفاده قرار می‌گرفتند قابل پیش بینی است.

آبی پوشان در نخستین بازی خود در جام حذفی میهمان تیم لیگ یکی گل گهر سیرجان هستند. تاریخ این بازی هنوز قطعی نشده است. 


منبع: الف

صادقیان: در ترکیه برعکس ایران به من احترام می‌گذراند

پیام صادقیان، بازیکن جدید تیم فوتبال عثمانلی اسپور ترکیه می گوید که در فوتبال این کشور دنبال هدف های جدید خودش می گردد.

صادقیان که با تیم فوتبال عثمانلی اسپور ترکیه به توافق رسیده است، درمورد پیوستن به این تیم به سوالات خبرنگار ورزش سه پاسخ می دهد.

چه شد که به ترکیه رفتی؟
چند ماه پیش که در ماشین سازی بازی می کردم با یک نفر صحبت کردم. او یک ایجنت قوی است که با چند فوق ستاره در دنیای فوتبال کار می کند. من اطلاع نداشتم؛ ولی او از همان زمان من را به مسئولان عثمانلی اسپور ترکیه پیشنهاد داد و آن ها هم مرا زیر ذره بین قرار دادند. در نهایت بازی های من نظر آنها را جلب کرد و به ترکیه رفتم.
 
قرار داد یک ساله امضا کردی؟
خیر؛ قرارداد من سه ساله است که البته هنوز آن را امضا نکرده ام. به خاطر تعطیلات عید قربان شرایط انجام تست پزشکی و امضای قرارداد وجود نداشت.
 
تیم جدید تو برای خیلی ها ناشناخته است؛ این طور نیست؟
عثمانلی اسپور ترکیه فصل گذشته در لیگ اروپا حضور داشت و نتایج بدی هم نگرفت. واقعا امکانات این باشگاه در سطح بالایی قرار دارد و خوشحالم که به لیگ ترکیه آمدم. از طرفی زبان استانبولی را به صورت کامل بلد هستم و این مرا جلو می اندازد. این جا هم بازیکنانی که این زبان را بلد هستند، مورد حمایت قرار می گیرند و من این را حس می کنم. اینجا برعکس ایران به فوتبالیست عزت و احترام می گذارند.
 
این تیم را با چه هدفی انتخاب کردی؟
خیلی ها فکر می کردند فوتبال من تمام شده است؛ ولی خدا باز هم کمک کرد. تصور خیلی ها این است که من حاشیه دارم؛ ولی اصلا اینطور نیست. من در حال به دست آوردن تجربیات جدید هستم و در یک لیگ معتبر بازی خواهم کرد. شما می بینید که چقدر فوتبالیست های معروف دنیا به لیگ ترکیه می آیند. تمام تلاش من این است که بتوانم بهترین عملکرد را داشته باشم و در سال جام جهانی به تیم ملی دعوت شوم.
 
خیلی از بازیکنان پشت خط تیم ملی هستند و دعوت نمی شوند. واقعا فکر می کنی توسط کی روش دعوت شوی؟
من اصلا نگران این موضوع نیستم و اگر خوب باشم کی روش دعوتم می کند. این مربی واقعا کارش را خوب بلد است و شما می بینید که به عنوان مثال از محمد انصاری در یک بازی حساس چگونه در قلب دفاع تیم ملی استفاده کرد. اگر بازیکنی خوب باشد، قطعا توسط کی روش دعوت می شود.

چرا در سپیدرود نماندی؟
قرار بود باشگاه پولی را به حساب من واریز کند؛ ولی این اتفاق نیفتاد. من هم در نهایت خیلی دوستانه جدا شدم.
 
در ایران از تیم دیگری پیشنهاد نداشتی؟
خیر؛ من نمی توانم در این زمین دروغ بگویم. متاسفانه وقتی حرف پول به میان می آید خیلی ها از فوتبالیست ها انتقاد می کنند. فوتبال شغل من است و از چه راهی می توانم درآمد داشته باشم؟ آیا کارمندان محترم در ایران می توانند یک سال بدون گرفتن دستمزد کار کنند؟ من معتقدم باید در این زمینه منطقی باشیم.
 
امسال شماره چند را می پوشی؟
اکثر شماره ها در اختیار بازیکنان مختلف بود و من هم شماره ۶۶ را بر تن می کنم.


منبع: الف

اتفاق عجیب در تیم‌ملی کشتی فرنگی نوجوانان

سرمربی تیم‌ملی کشتی فرنگی نوجوانان در آستانه رقابت‌های جهانی برکنار شد.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ به دلیل مسئله انضباطی پیش آمده میان علیرضا لرستانی سرمربی و سید موسی طباطبایی سرپرست تیم ملی کشتی فرنگی نوجوانان، و عدم امکان رفع مشکل مذکور در زمان اعزام تیم به مسابقات، شورای فنی تیم های ملی کشتی فرنگی تشخیص داد، به منظور حفظ آرامش تیم، هیچ کدام از دو نفر یادشده، راهی رقابت های جهانی یونان نشوند.

همچنین مقرر گردید حسن بابک مدیر تیم های ملی کشتی فرنگی، به دلیل تسلط کامل بر وضعیت فنی تیم، و چند سال حضور پی در پی در مسابقات جهانی نوجوانان، مسئولیت فنی تیم ملی فرنگی نوجوانان را در مسابقات جهانی برعهده داشته باشد.


منبع: الف

کی‌روش: بازیکنان ایران با کمترین دریافتی بالاترین خروجی را دارند !

به گزارش فارس، کارلوس کی‌روش سرمربی موفق تیم ملی فوتبال ایران در مصاحبه با جمع خبرنگاران حاضر در مقر خبری تحت کنترل کنفدراسیون فوتبال آسیا گفت: مردان من فوق العاده بودند، ده نفره شدند و باز هم دروازه ما باز نشده باقی ماند. من نمی‌دانم این بازی یک بازی فوق العاده و بزرگ بوده یا خیر اما می‌دانم که یک مبارزه شگفت انگیز و زیبا بود.

وی ادامه داد: به خصوص در نیمه دوم وقتی یکی از مردانم تیم ملی از زمین خارج شد، وضعیت ما به شدت سخت بود و من افتخار می کنم که چنین مردانی در اختیار دارم. این رشد تیمی رویایی و باورنکردنی است. ما باهم بودن را تجربه کردیم.

کی‌روش در پاسخ به سوال خبرنگاران درباره رکورد گل نخوردن نیز گفت: چندان نگران آن نیستیم و در اولویت ما نیست، این بخشی از راه روشن و حرفه‌ای ما است که شکل گرفته و البته مهم و ارزشمند است. ما تلاش می‌کنیم دفاع خوبی داشته باشیم، حمله خوبی داشته باشیم و اگر به شخصیت بازیکنان من خوب نگاه کنید درک منظور من هم ساده‌تر خواهد بود.

کی روش ادامه داد: بازیکنان برای زندگی خود می‌جنگیدند، آنها برای تاریخ‌ساز بودن جنگیدند، برای اعتبار و شهرت ملی و این چیزها بسیار ارزشمند است. به نظر من حق داریم توقع داشته باشیم جهان به این مردان ایرانی توجه بیشتری داشته باشد، آنها بدون امکانات خوب و بدون توانایی مالی، بدون حمایت کار بزرگی را انجام داده‌اند.

وی افزود: بازیکنان من با پایین ترین میزان  دریافتی و کمترین امکانات می توانند بالاترین میزان خروجی را داشته باشند.
 


منبع: الف

بازتاب بیانیه ملی‌پوشان فوتبال در رویترز

رویترز در گزارشی به بیانیه بازیکنان تیم ملی فوتبال در خصوص عدم حمایت ایران اشاره کرد.

به گزارش فارس و به نقل از رویترز، اعضای تیم ملی فوتبال ایران بعد از تساوی مقابل کره جنوبی و راهیابی به جام جهانی به دلیل عدم حمایت اعتراض خود را با انتشار بیانیه‌ای نشان دادند.

اشکان دژاگه بازیکن سابق فولام که دربازی مقابل کره جنوبی حضور داشت، یکی از ۷ بازیکنی بود که بیانیه‌ای را در اینستاگرام خود منتشر و این سوال را مطرح کرد که چرا مقامات فوتبال ایران به تعهد خود عمل نکرده‌اند.

وی در این خصوص نوشت: به نظر می‌رسد اینجا (در ایران) کسی تشخیص نداد که ما مسافر جام جهانی هستیم.

دژاگه در ادامه بیانیه خود نوشت: همه ما خسته هستیم؛ این روزها پیروزی‌ها ارزشی ندارد و موفقیت ما اینجا یتیم است.

رویترز در ادامه گزارش خود به این موضوع اشاره کرده که فدراسیون فوتبال ایران به تماس آنها پاسخی نداده است.

این پست همچنین توسط علیرضا حقیقی، وریا غفوری، جلال حسینی، رضا قوچان‌نژاد، کریم انصاری‌فرد و احسان حاج‌صفی منتشر شده است.

این در حالی است که کره جنوبی حمایت‌های خود را از این تیم برای صعود به جام جهانی نشان داده و گفته جوی که در ورزشگاه جام جهانی کره جنوبی توسط هواداران ایجاد شد مانند “تنور” بود.


منبع: الف

سفر رئیس فدراسیون جهانی تیراندازی به ایران

علی دادگر در دیدار با رئیس فدراسیون جهانی، از وی برای حضور در ایران و بازدید از امکانات تیراندازی کشورمان دعوت کرد.

به گزارش روابط عمومی فدراسیون تیراندازی، علی دادگر که برای حضور در رقابت‌های جهانی تیراندازی به اهداف پروازی راهی مسکو شده بود ساعتی پیش با اولگاریو وازگزرانا رئیس فدراسیون جهانی دیدار و گفت‌وگو کرد. 

در این دیدار علی دادگر از رئیس فدراسیون جهانی دعوت کرد برای حضور در ایران و بازدید از امکانات این رشته ورزشی سفری به تهران داشته باشد. وازگزرانا ضمن قبول این دعوت اعلام کرد در برنامه سفر خود به قاره آسیا که به زودی انجام خواهد شد سفر به تهران را در برنامه کاری خود قرار می دهد.

در این دیدار همچنین در خصوص تعاملات میان فدراسیون تیراندازی ایران و کشورهای صاحب سبک، بستر سازی به منظور ارتقای سطح فنی و دانش مربیان و ورزشکاران کشورمان بحث و تبادل نظر شد.


منبع: الف

آیا نرخ تورم رسمی قابل قبول است؟ / ملاک سیاست‌گذاری حمایتی، توجه به نرخ واقعی تورم باشد

مردم معمولاً نرخ‌های رسمی تورم و بیکاری را باور ندارند  و ارقام واقعی را بیشتر می‌دانند.

رهبر انقلاب خطاب به رئیس‌جمهور و وزیران فرمودند: «آمارهای ارائه شده در بخش اقتصاد بر اساس مبانی علمی مطرح می‌شود، اما این آمارها به طور کامل و در همه جا نشان دهنده وضع واقعی کشور و زندگی مردم نیست؛ بنابراین در این میان مشکلی وجود دارد که باید آن را شناخت و حل کرد. بر اساس این آمارها، تورم از چند ده درصد به زیر ده درصد رسیده، اما آیا قدرت خرید مردم و ارزش پول ملی نیز در همین مقیاس بالا رفته است؟» (۰۴/۰۶/۱۳۹۶)

پاسخ علمی به پرسش‌ مذکور نشان خواهد داد که چرا  به درستی مطرح شده است.

۱- بین کاهش قیمت‌ها و کم شدن نرخ تورم تفاوت ماهوی وجود دارد. وقتی می‌گوییم تورم از نزدیک ۴۰ درصد به ۹٫۹ درصد رسیده است مقصودمان ارزان‌تر شدن قیمت کالاها و خدمات نیست. بلکه سرعت گران شدن کم شده است؛ به عبارت دیگر سال آخر دولت دهم قیمت‌ها نسبت به سال قبل از آن حدود ۴۰ درصد اضافه شد. این گران شدن هر سال مقدار کمتری اتفاق افتاد تا سال آخر دولت یازدهم اجناس به طور متوسط زیر ۱۰ درصد گران‌تر شده است. این گران‌تر شدن همچنان ادامه دارد ولی با سرعت کمتری. متأسفانه مسئولان ذیربط چنان از کاهش نرخ سخن می‌گویند که مردم تصور می‌کنند آنان مدعی‌اند اجناس ارزان شده‌اند. این باعث ناباوری می‌شود.

۲- نکته دیگری که باور مردم را نسبت به آمارهای رسمی که با شیوه‌های علمی هم حاصل می‌شود کم می‌کند، بی‌توجهی به تفاوت بین نرخ تورمی است که ثروتمندان با آن روبرو هستند و نرخ تورم مقابل مستضعفان. نرخ تورمی که اعلام می‌شود نرخ تورم متوسط است. متوسط گیری گر چه فهم برخی جنبه‌ها را آسان می‌سازد، ولی حقایقی را هم می‌پوشاند. وقتی ما می‌گوییم درآمد یک کارگر دولت و یک مقام دولتی به طور متوسط پنج میلیون است، این متوسط که از جمع حقوق آن دو تقسیم بر دو به دست می‌آید نشان نمی‌دهد که اختلاف دو حقوق چقدر است. می‌شود کارگر ۳ میلیون و مقام ذیربط ۷ میلیون بگیرند. ممکن است کارگر ۱ میلیون و مقام ۹ میلیون دریافتی داشته باشد. در حالت اول مقام کمتر از ۲٫۵ برابر کارگر و در حالت دوم مقام دولتی ۹ برابر کارگر دریافتی دارد!

برای به دست آوردن نرخ تورم یک سبد فرضی تعریف می‌شود که متوسط سبدهای مصرفی مردم است. در این سبد همه کالاها و خدماتی که مردم می‌خرند وجود دارد ولی با اهمیت و وزن متفاوت. نرخ تورم از مقایسه افزایش قیمت این سبد در هر سال نسبت به قیمت همان سبد در سال پیش به وجود می‌آید؛ مثلاً اگر ارزش این سبد پارسال ۱۰۰ هزار تومان بود ولی امسال همان سبد با همان کالاها و خدمات ۱۲۰ هزار تومان است نرخ تورم ۲۰ درصد است؛ یعنی سرجمع کل کالاها و خدمات داخل سبد به طور متوسط ۲۰ درصد گران‌تر شده است. مانند هر متوسط گیریِ دیگری اینجا هم اختلاف سبد مصرفی ثروتمندان و تهیدستان پنهان می‌شود. در سبد اغنیا اتومبیل خارجی، استفاده از خانه مجلل، مسافرت‌های متعدد داخلی و خارجی، خرید زیورآلات و لباس‌های گران‌قیمت، گوشت و میوه فراوان و اعلا و مشابه آن وجود دارد، اما در سبد فقرا هزینه اتوبوس، اطاقی برای زندگی در یک خانه اجاره‌ای، نان، هفته‌ای یا ماهی اندکی گوشت نامرغوب و لباس دست دوم هست. اغنیا با اینکه پول زیادی برای غذاهای دلچسب می‌دهند، خیلی بیشتر از آن برای لباس و تشریفات و سفر و میهمانی صرف می‌کنند؛ یعنی، سهم خوراک در مخارج آنها کم است ولی فقرا بیشتر پول اندکشان را برای تهیه خوراک هزینه می‌کنند و اگر چیزی ماند دارو و درمان و لباس خریده می‌شود؛ یعنی سهم خوراک در هزینه فقرا بالاست.

حالا سری به بازار بزنیم. مشاهده خواهیم کرد که در بازار، خوراکی‌ها به طور نسبی سریع‌تر از سایر کالاها گران می‌شوند؛ به بیانی دیگر، نرخ تورمشان بالاتر از نرخ تورم مثلاً گروه خودرو است. در نتیجه چون فقرا سهم بیشتری از درامد خود را صرف خوراک می‌نمایند با نرخ‌های تورمی بالاتر از متوسط و اغنیا با نرخ تورمی پایین‌تر از متوسط روبرو هستند.

بی‌توجهی به این واقعیت و تأکید بر نرخ متوسط تورم، دو زیان دارد. نخست آنکه اکثریت مردم که با نرخ بالاتر روبرو هستند اعتمادشان به مسئولان کم می‌شود و آنان را خلاف گو و یا لااقل ناوارد می‌دانند و احساس بدبینی، سرمایه اجتماعی را کاهش می دهد و از همکاری و سیاست پذیری اکثریت مردم می‌کاهد. دوم آنکه مسئولان که روی نرخ متوسط اصرار دارند، سیاست‌گذاری‌های دیگرشان با همین فرض اتخاذ می‌شود و در نتیجه سنگینی بار دوش مستضعفان را درک نمی‌کنند و این بار برای آنان کمرشکن می‌شود؛ مثلاً وقتی می‌خواهند با افزایش حقوق و دستمزد اثر تورم را خنثی کنند نرخ متوسط را ملاک می‌گیرند، مثلاً نرخ تورم متوسط ۱۵ درصد و نرخ تورم فقرا ۲۰ درصد است. دولت حقوق و دستمزد را بجای ۲۰ درصد، ۱۵ درصد افزایش می دهد. نتیجه آنکه قدرت خرید مردم فقیر ۵ درصد کم می‌شود و فقرا هر سال فقیرتر می‌شوند.

راه‌حلی که خواست رهبری و مردم است این است که ملاک سیاست‌گذاری حمایتی، توجه به نرخ واقعی تورمی باشد که مردم متوسط و ضعیف با آن روبرویند. نرخ تورم اغنیا نیز، مبنای سیاست‌گذاری‌های معطوف به تمکن آنان باشد.

پس چنانچه رهبری فرمودند، گرچه محاسبات علمی باشد، «اما همین آمارها به طور کامل در همه جا نشان دهنده وضع واقعی کشور و زندگی مردم نیست»

با هر نرخ تورمی که روبرو باشیم تا وقتی که نرخ تورم کشور طرف تجاری کمتر باشد، ارزش پول ملی در برابر پول آن کشور کم می‌شود و قدرت رقابت خارجی ما را کاهش می‌دهد. ولی در این مورد هم برخی مسئولان وقتی نرخ تورم کم می‌شود، از تقویت پول ملی سخن میگویند که ضرورتاً درست نیست و بستگی به تغییرات نرخ تورم طرف تجاری ما دارد. درباره ارقام رکود و بیکاری هم مطالب گفتنی هست که به بعد موکول می‌کنیم.
 


منبع: الف

فروش اقساطی خودرو ۱۰ درصد پایین‌تر از لیزینگ

مدیرعامل هلدینگ بانک، بیمه و سهام وابسته به صندوق بازنشستگی کشوری از فروش قسطی خودروهای داخلی به بازنشستگان کشوری ۱۰ درصد پایین تر از نرخ لیزینگ در کشور خبر داد.

به گزارش روابط عمومی صندوق بازنشستگی کشوری، محمود طهماسبی در خصوص طرح فروش خودروی قسطی به بازنشستگان کشوری، اظهار داشت: ثبت نام اولیه بازنشستگان کشوری برای خرید خودروی قسطی و با نرخ سود پایین تر از بازار لیزینگ، از ۱۴ شهریور به مدت یک هفته آغاز می شود.

وی گفت: نرخ فروش لیزینگی خودرو در بازار ۲۱ درصد است که با توجه به طرح صندوق بازنشستگی کشوری با حق انتخاب ۱۰ و ۱۲ درصد (میانگین ۱۱ درصد) امید می رود بازنشستگان از این طرح استقبال کنند.

طهماسبی افزود: بازنشستگان متقاضی می توانند از ۱۴ شهریور با مراجعه به سایت صندوق بازنشستگی کشوری به نشانی cspf.ir نسبت به ثبت نام اولیه اقدام کنند. همچنین در صورت نیاز به دریافت اطلاعات بیشتر می توانند با شماره های ۸۸۵۴۰۱۴۵، ۸۸۵۴۰۱۴۶ ، ۸۸۵۴۰۱۴۷ و ۸۸۵۴۰۱۴۸ تماس بگیرند.

وی با بیان اینکه در این طرح انواع خودروهای موجود در طرح های فروش اقساطی شرکت ایران خودرو شامل خانواده پژو ۲۰۶، خانواد سمند و همچنین پژو ۴۰۵ عرضه می شود، گفت: تعداد خودروهای قابل عرضه در اولین مرحله اجرای این طرح، یک هزار دستگاه است که در صورت استقبال بازنشستگان مراحل بعدی نیز اجرایی می شود.

طهماسبی تصریح کرد: میزان تسهیلات خرید خودرو معادل ۵۰ درصد بهای خودروها تا سقف ۱۷۵ میلیون ریال است. همچنین بازپرداخت تسهیلات، به دو صورت ۳۶ ماهه و ۴۸ ماهه پیش بینی شده است.

وی ادامه داد: نرخ تسهیلات برای بازپرداخت ۳۶ ماهه سالانه ۱۰ درصد، طی ۶ فقره چک و نرخ تسهیلات برای بازپرداخت ۴۸ ماهه سالانه ۱۲ درصد طی ۸ فقره چک است که به هر بازنشسته فقط یک دستگاه خودور واگذار می شود.

مدیرعامل هلدینگ بانک، بیمه و سهام صندوق بازنشستگی کشوری همچنین تاکید کرد: این طرح به گونه ای اجرا می شود که میانگین اقساط ماهانه برای خرید خودرو کمتر از ۶۰۰ هزار تومان باشد.


منبع: الف

نیلی: سالانه به ۸۰۰ هزار شغل نیاز داریم

دستیار ویژه رییس جمهور با اشاره به افزایش اشتغال زنان بالای ۳۰ سال، از نیاز کشور به ایجاد سالیانه ۸۰۰ هزار شغل خبر داد.

به گزارش ایلنا؛ مسعود نیلی امروز در نخستین کارگاه بین المللی مطالعات بازار کار با بیان اینکه ما نیاز به رشد فراگیر و تطابق رشد و اشتغال داریم، گفت: مسئله زنانه شدن ویژگی های بازار کار، افزایش تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی و جوان تر شدن بازار کار سه مسئله اصلی بازار کار ایران است که در سال های آینده با آن مواجهیم.

رییس موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی افزود: جمعیت جوان کشورهای منطقه، افزایش تحصیلات مستقل از نرخ رشد و افزایش تعداد زنان در بازار کار از ویژگی های مشترک بازار کار ایران و کشورهای منطقه است.

نیلی با اشاره به اینکه برای دستیابی به ۱۰۰ هزار شغل به ازاء هر یک درصد رشد اقتصادی باید به رشدهای بالا و با کیفیت برسیم، افزود: با وجود کاهش سهم دانشجویان در دانشگاه ها، ورود به بازار کار افزایش یافته است.

وی با اشاره به اینکه بسیاری از جوانان تمایلی به دانشگاه رفتن ندارند، افزود: طی ۳ سال اخیر، ورود زنان نسبت به مردان به بازار کار افزایش یافته است. در عین حال، با وجود اینکه نرخ مشارکت زنان در سال های اخیر به حدود ١٧ درصد رسیده، اما ورودی بازار کار زنان بالاتر از ۵٠ درصد است.

دستیار ویژه رییس جمهور در امور اقتصادی افزود: جوانان تحصیل کرده و زنان در حال ورود به بازار کار هستند ولی نرخ مشارکت اقتصادی زنان در دیگر کشورها، بسیار بالاتر از ایران است.

نیلی به افزایش حضور زنان بالای ۳۰ سال در بازار کار اشاره کرد و اظهارداشت: باید سالیانه ۸۰۰ هزار شغل جدید در کشور ایجاد شود. همچنین لازم است تا ۳ میلیون بیکار را مدیریت کنیم.


منبع: الف

خودداری سازمان حمایت از پاسخگویی در قبال گرانفروشی مرغ

در حالی که قیمت گوشت مرغ طی هفته‌های گذشته با افزایش غیرمنطقی و نوسان قیمت مواجه بوده و اکنون هم بیش از کیلویی ۸۰۰۰ تومان فروخته می‌شود، سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان به عنوان حامی مصرف‌کننده از پاسخگویی در قبال علت گرانی و برخورد با گرانفروشان خودداری کرد.

به گزارش ایسنا، تقریبا از نیمه اردیبهشت ماه امسال گوشت مرغ که روندی نزولی پیدا کرده بود، رو به افزایش قیمت آورد و روز به روز گران‌تر از دیروز شد. تا جایی که قیمت این محصول در سطح شهر از کیلویی ۸۰۰۰ تومان نیز عبور کرد و همچنان روند افزایش قیمت خود را طی می‌کند و اگر در هفته ای با کاهش قیمت مواجه می‌شود کمتر از یک درصد و لاک‌پشتی است.

بر اساس آمارهای رسمی منتشر شده بانک مرکزی از متوسط قیمت گوشت مرغ در سطح شهر هر کیلوگرم از این محصول در هفته منتهی به سوم شهریورماه امسال ۸۱۰۸ تومان فروخته شده که نسبت به هفته قبل ۴۱ تومان یعنی ۰.۵ درصد کاهش قیمت داشته و این میزان نسبت به هفته مشابه ماه قبل ۹ درصد معادل ۷۶ تومان بوده است. حال آنکه نسبت به هفته مشابه سال گذشته حدود هشت درصد گران تر است.

این قیمت بیش از ۸۰۰۰  تومانی گوشت مرغ در حالی است که میانگین قیمت مرغ زنده در مرغداری مرغ کشتار شده در مراکز عمده‌فروشی و مرغ قطعه‌بندی شده نیز همین روند را طی ماه‌های گذشته داشتند و این مسئله نشان می‌دهد که در فرآیند تولید و عرضه این محصول از مبدأ تولید مشکلاتی وجود دارد.

البته همین روند تا نیمه اردیبهشت ماه امسال کاهشی بود و به عنوان مثال میانگین قیمت مرغ کشتار شده در مراکز عمده‌فروشی ۶۳۶۸ تومان بود که امروز به ۷۷۹۷ رسیده است و تا به دست مصرف‌کنندگان برسد قطعا گران‌تر می‌شود.

اما به گفته مرغداران یکی از عوامل اصلی افزایش قیمت گوشت مرغ، گرانی جوجه یکروزه بوده است که آنها در مذاکرات خود با تولیدکنندگان جوجه یکروزه به تفاهمات جدیدی برای عرضه بورسی و غیربورسی جوجه یکروزه به قیمت حدود ۱۸۰۰ تومان شده‌اند تا هزینه‌های تولید برایشان کاهش پیدا کند.

گرچه مسئولان سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان که خود برای قیمت محصولات مختلف وظیفه نظارت، پیگیری و برخورد با گرانفروشی را دارند باید پاسخگوی این مسئله باشند که چرا تولیدکنندگان گوشت مرغ باید ماه‌ها درگیر تخلفات متعدد و گرانفروشی تولیدکنندگان جوجه یکروزه باشند و کسی به این معضل که عاملی برای افزایش قیمت گوشت مرغ شده است، کاری ندارد.

گرچه با وجود پیگیری‌های متعدد خبرنگار ایسنا، کسی در سازمان حمایت پاسخگوی مشکلات و معضلات به وجود آمده نشد؛ اما به نظر می‌رسد پرونده تخلفات و گران فروشی‌های تولیدکنندگان جوجه یک روزه از سازمان حمایت خارج شده و به وزارت جهاد کشاورزی برای تعیین تکلیف و ارسال به سازمان تعزیرات حکومتی رفته است.

به نظر می‌رسد همه دستگاه‌های متولی از وزارت جهاد کشاورزی به عنوان متولی تولید، تامین و تنظیم بازار محصولات کشاورزی تا سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان، سازمان تعزیزات حکومتی و … به عنوان ناظران بازار باید پاسخگوی مشکلات به وجود آمده در بازار گوشت مرغ باشند و با متخلفان و عوامل گرانی گوشت مرغ برخورد کنند و اگر مسئله با گرانفروشی و سودجویی عده‌ای به عنوان دلال متفاوت است و علت افزایش قیمت گوشت مرغ را باید در جای دیگری جستجو کرد، آن را با شفافیت به رسانه‌ها و مردم اعلام کرد. 


منبع: الف

دلایل افزایش قیمت طلا/ نمی‌توان روزهای آینده را پیش‌بینی کرد

ایسنا به نقل از رئیس اتحادیه طلا و جواهر تهران دلایل این افزایش قیمت را تشریح کرد و نوشت: روند افزایشی یا کاهشی قیمت طلا در روزهای آینده مشخص نیست.

محمد کشتی آرای گفت: هفته گذشته چند اتفاق همزمان رخ داد که باعث شد به یکباره قیمت جهانی طلا سیر صعودی پیدا کند.

وی افزود: یکی از عوامل تاثیر گذار طوفان “هاروی” بود که بر روی قیمت نفت تاثیر مستقیم گذاشته چرا که ایالتی که در آن طوفان اتفاق افتاده یعنی ایالت تگزاس در نفت و شاخص های اقتصادی دیگر مطرح است، همین موضوع باعث شد ارزش دلار کاهش پیدا کند.

رئیس اتحادیه طلا و جواهر ادامه داد: این طوفان بسیاری از شاخص های اقتصادی و همچنین ارزش سهام در آمریکا را با کاهش روبرو کرد و کاهش ارزش سهام نیز باعث شد قیمت دلار با کاهش بیشتری همراه شود. این عوامل در مجموع باعث شد در روزهای گذشته قیمت جهانی طلا ۳۴ دلار افزایش پیدا کند که این رقم افزایش برای طلا بسیار قابل توجه است.

کشتی آرای عنوان کرد: همچنین در بازار داخلی با توجه به تقاضایی که برای ارز وجود دارد قیمت ارز نیز افزایش پیدا کرده است. این اتفاق باعث شد که قیمت سکه امروز نسبت به هفته گذشته ۲۱ هزار تومان افزایش پیدا کند و هرگرم طلای ۱۸ عیار هم حدود ۵۰۰۰ تومان نسبت به هفته گذشته افزایش قیمت پیدا کرده است. این موارد همگی باعث افزایش قیمت در بازار طلا شده است.

وی اضافه کرد: افزایش قیمتی که امروز اتفاق افتاده ناشی از افزایش قیمت جهانی است و ارتباط مستقیمی به طوفان تگزاس ندارد، بلکه طوفان باعث افزایش قیمت جهانی شده است و بازار داخلی ما هم از این افزایش تاثیر پذیرفته است.

رئیس اتحادیه طلا و جواهر تصریح کرد که نمی توان پیش‌بینی برای روزهای آینده داشت چرا که هیچ کس قادر به پیش‌بینی نیست و هر اتفاقی ممکن است در جهت بالا رفتن و یا پایین آمدن قیمت ها در روزهای آینده رخ دهد.


منبع: الف

معاملات بورس با طعم اعتراض

در حالی که تعدادی از سهامداران شرکت کنتورسازی امروز در اعتراض به آنچه فساد و تبانی در سازمان بورس می‌نامیدند در مقابل تالار حافظ تجمع کردند که معاملات امروز بورس با افزایش شاخص کل همراه بوده و تا نیمه کانال ۸۳ هزار واحدی بالا رفت.

به گزارش ایسنا، امروز شنبه شاخص کل بازده نقدی و قیمتی بورس اوراق بهادار تهران ۱۵۵ واحد رشد کرد و به رقم ۸۳ هزار و ۴۲۸ واحدی رسید، اما شاخص کل هم وزن با ۴۶ واحد افت تا  ۱۷ هزار و ۸۴۸ واحدی پایین رفت.

همچنین شاخص آزاد شناور با ۴۵ واحد رشد،  مواجه شد و تا عدد ۹۱ هزار و ۸۱۸ واحدی بالا رفت. شاخص بازار دوم نیز بیش از ۱۰۰۰ واحد رشد کرد و تا آستانه کانال ۱۸۱ هزار واحدی بالا رفت.

امروز نماد معاملاتی شرکت‌های صنایع پتروشیمی خلیج فارس، پالایش نفت اصفهان و فولاد خوزستان بیشترین تاثیر مثبت را روی دماسنج بازار داشتند و در طرف مقابل فولاد مبارکه اصفهان، معدنی و صنعتی گل گهر و نفت پارس در نوسان های نزولی دماسنج بازار تاثیر داشتند.

امروز در گروه استخراج کانه‌های فلزی قیمت پایانی بیشتر سهم ها کمتر از یک درصد در قیمت پایانی افت داشت و تعدادی نیز تا نزدیک ۳ درصد رشد کردند. در گروه فلزات اساسی روند تغییرات قیمت پایانی عمدتا حدود یک واحد به سمت بالا یا پایین بود.

ارزش معاملات بورس تهران امروز به حدود ۲۳۹ میلیارد تومان بالغ شد و حجم معاملات به ۴۳۳ میلیون سهم و اوراق مالی رسید. در فرابورس نیز آیفکس ۰.۶ واحد رشد کرد و به رقم ۹۵۴.۱ رسید. ارزش معاملات این بازار ۸۹ میلیارد تومان بود که این رقم ناشی از دست به دست شدن ۳۵ هزار و ۸۹۵ نوبت بود.

به گزارش ایسنا، امروز تعدادی از سهامداران شرکت کنتور سازی در اعتراض به آنچه که آنها فساد و تبانی در سازمان بورس، شرکت بورس، حسابرس و شرکت کنتور سازی می‌دانند در مقابل تالار حافظ تجمع کردند.

در این تجمع درب های تالار حافظ بسته شد و اجازه ورود و خروج به کسی داده نمی‌شد حضور گسترده ماموران نیروی انتظامی در جلوی درب شرکت بورس کاملا مشهود بود. تجمع کنندگان حاضر در تالار شیشه‌ای امروز با حمل پلاکاردهایی سازمان و شرکت بورس را به فساد متهم کردند و از مسعود کرباسیان خواستند که به وضع سهامداران این شرکت رسیدگی کند و جلوی ادامه فساد را بگیرد. آن ها سازمان بورس و اتاق اصناف ایران را مقصر می دانستند و معتقد بودند اگر گزارش حسابرسی سازمان بورس و حمایت اتاق اصناف ایران نبود هیچ گاه اقدام به خرید سهام کارخانه کنتورسازی نمی کردند.

این معترضان معتقد بودند که سازمان بورس برای رسیدگی به این پرونده عزمی جدی ندارد و  در پلاکارهایی که حمل میکردند سازمان بورس و حسابرس را به تبانی در مورد این پرونده متهم کردند.


منبع: الف

سکه ۲۰ هزار تومان گران شد/ افزایش قیمت سکه و دلار

امروز سکه تمام بهار آزادی با افزایش ۲۰ هزار تومان به قیمت یک میلیون و ۲۲۷ هزار تومان رسید.
 
به گزارش خبرآنلاین، بازار سکه در نخستین روز هفته با روندی صعودی رو به رو شد.

سکه امامی با افزایش ۲۵ هزار و ۵۰۰ توان نسبت به هفته گذشته با قیمت یک میلیون و ۲۵۱ هزار و ۸۰۰ تومان در بازار به فروش رسید.
نیم سکه و ربع سکه به ترتیب با افزایش ۱۳هزار تومان و ۶ تومان به قمیت ۶۶۱ هزار تومان و ۳۸۴ تومان رسیدند.



بازار ارز همسو با بازار سکه با روندی افزایشی رو به رو شد.

دلار آمریکا با افزایش ۸ تومان به قیمت ۳ هزار و ۸۸۲ تومان رسید. یورو اروپا ۴ هزار و ۷۲۰ تومان، پوند انگلیس ۵ هزار و ۳۰ تومان و لیر ترکیه هزار و ۱۶۳ تومان است.


منبع: الف

ظریف: چهار سال آینده، چهار سال گسترش روابط همه‌جانبه‌ ایران با جهان است

محمدجواد ظریف در گفت‌وگویی که به مناسبت هفته دولت با پایگاه اطلاع رسانی دولت انجام داده است درباره مباحث مربوط به برجام، وضعیت منطقه، رابطه با عربستان و تحولات سوریه و سیاست‌های اقتصادی به اظهار نظر پرداخته است.

 سوالات مطرح شده و پاسخ وزیر امور خارجه کشورمان به این سوالات را در زیر می‌خوانید:

همانگونه که می دانید در ایام بزرگداشت هفته دولت هستیم و بهانه این مصاحبه هم سخن گفتن درباره دستاوردهای دولت یازدهم و چشم انداز پیش روی دولت دوازدهم است و خصوصا امیدهایی که در این خصوص به دستگاه دیپلماسی بسته شده است. از سوی دیگر چون در ایام حج ابراهیمی هستیم و بحمدلله با تلاش هایی که از سوی دولت صورت گرفت اخبار خوبی از برگزاری مراسم حج امسال می رسد، اولین سوال را در خصوص روابط ایران و عربستان مطرح می کنم؛ آیا این می‌تواند پیش درآمدی برای بهبود روابط با عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی همسو با ریاض باشد؟

بسم الله الرحمن الرحیم. بنده هفته دولت را خدمت همه‌ مردم، همکارانم در هیئت دولت و تمام عزیزانی که برای این مردم خوب در سراسر کشور زحمت می‌کشند و عنوان کارمند دولت را دارند، تبریک عرض می‌کنم. یاد و خاطره‌ شهدای بزرگ دولت، شهید رجایی و شهید باهنر را گرامی می‌داریم. فکر می‌کنم مهم‌ترین افتخار همه‌ ما به‌عنوان اعضای دولت، به‌عنوان کارمندانی که مستخدم این مردم هستند آن است که به مردم خدمت کنیم و امیدوارم که خداوند کمک کند که از این امتحان بزرگ موفق بیرون بیاییم.
در پاسخ به سوال تان در مورد عربستان و حج امسال خیلی خوشحال هستیم با تلاشی که برادران خوب ما در بعثه‌ مقام معظم رهبری و در سازمان حج به عمل آوردند  و مذاکرات بسیار خوبی که در طول یک سال گذشته با مسئولین عربستان سعودی داشتند، توافقات خوبی برای برگزاری حج انجام‌شد و تاکنون هم با سربلندی و باعزت این مراسم برگزار شده و امیدواریم حجاج عزیز کشور ما و سایر حجاج کشورهای اسلامی از این مراسم معنوی و از این گردهمایی بزرگ مسلمانان جهان با معنویت و با بهره‌برداری کامل از این مراسم به کشورمان و کشورهایشان برگردند. جمهوری اسلامی همواره خواهان روابط حسن هم‌جواری و همکاری در منطقه بوده است. سیاست ما، سیاست مبتنی بر گفتمان همسایگی است. گفتمان همسایگی بدین معنا است که شما باهمسایگانتان ضرورتاً باید روابط مبتنی بر احترام متقابل داشته باشید. به خاطر اینکه در یک محله شما نمی‌توانید در کنار ناامنی، امنیت داشته باشید. ما نیاز داریم منطقه‌ای امن و قدرتمند داشته باشیم. ما معتقد هستیم که قدرت منطقه‌ ما با اتکای به مردم منطقه، با اتکای به ارتباطات و هماهنگی‌های بین کشورهای منطقه تأمین می شود. خارجی‌ها نمی‌توانند برای منطقه‌ ما قدرت و امنیت ایجاد کنند. اعتقاد داریم که هر زمان ‌که همسایگان ما آمادگی داشته باشند، جمهوری اسلامی را یک همکار و یک همسایه قدرتمند و خواهان تعامل و همکاری خواهند دید.
 
آنگونه که اعلام شده است ساختار وزارت خارجه با تغییراتی مواجه خواهد شد و  دو معاونت جدید اقتصادی و سیاسی به این ساختار اضافه می‌شود، جدا از اینکه اقتصاد، اولویت اصلی کشور ماست و اینکه وزارت خارجه می‌خواهد نقش بیشتری را در مسائل اقتصادی بازی کند آیا این تغییرات حاوی پیام خاصی  هم برای دنیا هست؟ آیا برجام از اولویت اصلی وزارت خارجه کنار گذاشته می شود؟

در دولت دوازدهم ما در وزارت خارجه دو ابر اولویت خواهیم داشت یکی بحث اقتصاد است و دیگری بحث همسایگان و این دو ابر اولویت در دو معاونتی که ما ایجاد کردیم یعنی معاونت های سیاسی و معاونت اقتصادی برجسته شده است. یعنی ما در معاونت سیاسی یک تمرکز ویژه داریم بر ابتکارهای منطقه‌ای و در معاونت اقتصادی که خب یک معاونتی است با تمرکز هم اقتصاد مقاومتی و هم هماهنگی داخلی برای پیشبرد اهداف اقتصادی. برجام کماکان یک اولویت جمهوری اسلامی ایران است و فکر می‌کنم همان‌طور که در بیانات مقامات مختلف خارجی هم این دیده می شود. ازجمله صحبتی که خانم موگرینی و آقای مَکرون داشتند و گفتند برجام اولویتی بین‌المللی است. برجام یکی از مهم‌ترین دستاوردهای دیپلماتیک شاید در دهه‌های گذشته باشد و به همین دلیل اهمیت ویژه‌ای دارد. آنچه برای ما در وزارت خارجه مهم بوده این است که بتوانیم اولویت‌هایمان را از طریق کارشناس محوری پیگیری کنیم و به همین دلیل در ساختار وزارت خارجه هم تغییراتی دادیم. یعنی در واقع معاونت جدیدی اضافه نشده بلکه ما در ساختار معاونتی را هم کم کردیم و سه معاونت منطقه‌ای را تبدیل به دو معاونت اقتصادی و سیاسی کردیم و در واقع کوچک‌سازی رخ داده است. از طرف دیگر در ساختار عمودی وزارت امور خارجه لایه‌های مدیریتی را کاهش دادیم تا فاصله‌ی کارشناس و تصمیم گیر در وزارت امور خارجه کمتر شود و کارشناسان وزارت خارجه که بزرگ‌ترین سرمایه‌های ما در دستگاه سیاست خارجی هستند بتوانند از نزدیک ثمره‌ کار خودشان را در حوزه‌ تصمیم‌گیری مشاهده کنند و همین‌طور نزدیک‌تر با مسئولین، مقامات ارشد وزارت امور خارجه ارتباط داشته باشند که هم این تبادل اطلاعات باعث بشود که تجربیات منتقل شود به نسل جوان‌تر در وزارت امور خارجه و هم مدیران بتوانند از دیدگاه‌ها و نظرات کارشناسی مخصوصاً ابتکارهایی که خاصیت جوان‌ترهاست بهره‌مند شوند و جوانان بتوانند فکر تازه و نگاه تازه و تحرکی جدید را به وزارت امور خارجه ببخشند. امیدوارم که این تجربه که حاصل سال‌ها مطالعه است و سال‌ها تجربه‌ انباشته‌شده‌ی همه‌همکاران من در شورای معاونین و در سایر مسئولیت‌های وزارت امور خارجه است بتواند برای این وزارتخانه تجربه‌ مفیدی باشد.

برخی منتقدین می‌گویند این ساختار معاونت اقتصادی و سیاسی درگذشته هم در دستگاه وزارت خارجه وجود داشته و سودمند نبوده است.  چه تمهیداتی اتخاذشده است که ناکارآمدی‌های گذشته از بین برود و در عین حال این ساختارجدید کارآمد باشد؟

ساختار معاونت سیاسی و اقتصادی به این شکلی که ما داریم طراحی می‌کنیم هیچ‌گاه وجود نداشته است. ما در یک دوره‌ای ساختار معاونت‌های منطقه‌ای و معاونت اقتصادی داشتیم و در یک دوره هم یک معاونت سیاسی داشتیم که درواقع همان تجمیع معاونت‌های منطقه‌ای بود. الان این‌طور نیست؛ الان معاونت سیاسی ما مثل معاونت اقتصادی ما دو معاونت موضوعی هستند و بعد ادارات کل منطقه‌ای زیر نظر وزیر هستند که مستقیماً با هر دو معاونت کار می‌کنند. هیچ‌گاه در گذشته چنین شکلی را نداشتیم و به همین دلیل بوده است که همیشه بین مدیریت منطقه‌ای محور و مدیریت موضوعی محور می‌توانسته برخی اختلافات در حوزه‌های کاری پیدا شود که امیدوار هستیم با این طراحی که بعد از بررسی فراوان صورت گرفته است ان‌شاءالله بتوانند هم‌افزایی داشته باشند و درواقع مدیریت سیاسی و مدیریت اقتصادی و همین‌طور مدیریت‌های دیگر وزارت خارجه مثل معاونت کنسولی و پارلمانی، معاونت بین‌المللی، مرکز دیپلماسی رسانه‌ای این‌ها بتوانند از سفارت‌خانه‌های ما و همین‌طور از ادارات کل منطقه‌ای ما برای پیشبرد اهداف کشور استفاده کنند.

متأسفانه عده‌ای در داخل مدعی بودند که سیاست خارجه در دولت یازدهم غرب محور است و  به کشورهای اروپایی و غربی توجه دارد، اما وقتی‌ میزان ملاقات  ها در سطوح مختلف  را با سران و وزاری خارجه کشورهای دیگر می بینیم در می یابیم که بیشترین میزان متعلق به کشورهای اسیایی و شرقی است و حتی نسبت دیدارها با مقامات چین و روسیه نیز نسبت به گذشته بیشتر شده است. آیا در دوره جدید هم همین رویه ادامه خواهد داشت؟

همانگونه که گفتید، در دولت یازدهم ما بیشترین رفت‌وآمدهایمان با همسایگان و کشورهای آسیایی بوده و درواقع یک روابط خارجی متوازن داشتیم. شاید علتی که این تصور ایجادشده که در دولت یازدهم تمرکزش روی اروپا و آمریکا بوده این است که در دوره‌های قبل تنها رفت‌وآمد ایران با کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین و در حد بسیار کمی با کشورهای منطقه‌ای و آسیایی بوده و تقریباً هیچ رفت‌وآمدی با کشورهای اروپایی نبوده است و در دولت یازدهم که این ارتباطات فراگیر شده، برای برخی تصورات اشتباه ایجاد شده است. ما همان تمرکزی که بر همسایگان و آسیا و آمریکای لاتین داشتیم همان تمرکز را هم بر کشورهای صنعتی و اروپایی داشتیم. اگر به مراسم تحلیف ریاست جمهوری نگاه کنید می‌بینید که تعداد شرکت‌کنندگان از دو گروه تقریباً برابر است. بله در سال ۹۲ تقریباً ما هیچ نماینده‌ای از اروپا نداشتیم این بار تعداد نمایندگانی که از اروپا داشتیم معادل تعداد نمایندگانی بود که از آسیا داشتیم. خب بعضی از دوستان ما این آمار را نگاه می‌کنند آن‌که بیشتر برایشان جلب‌توجه می‌کند حضور بیشتر اروپایی‌های است و فراموش می‌کنند که آن حضور آسیایی‌ها و آفریقایی‌ها تداوم پیداکرده حتی من معتقد هستم که تقویت هم شده. تعداد سفرهای بنده و سفرهای ریاست محترم جمهوری و همچنین تعداد سفرهایی که به ایران شده نشان‌دهنده‌ی این واقعیت است که ما یک روابط خارجی متوازن داشتیم. بنده معتقد هستم که در دنیای امروز ما نمی‌توانیم یک نگرش به یک قسمت از دنیا داشته باشیم و باقی را فراموش کنیم. واقعاً سیاست بین‌المللی سیاست جهانی شده است. ارتباطات و تحولات هم جهانی است. شما برای اینکه بتوانید یک سیاست خارجی موفق داشته باشید ناگزیر هستید که باهمه‌ی دنیا ارتباط داشته باشید. به نفع کشور است که باهمه‌ی دنیا ارتباط داشته باشید البته باید یک مبانی بر این ارتباط حاکم باشد. مقام معظم رهبری در سخنانشان در مراسم تنفیذ فرمودند که تعامل گسترده با جهان؛ باهمه‌ی جهان را در جلسه‌ای که با هیئت دولت در محضر ایشان بودیم تأکید فرمودند که نباید به یک منطقه محدود بشود. دقیقاً این سیاستی است که ما دنبال کردیم و همین سیاست را ادامه خواهیم داد. تعامل گسترده باهمه‌ی دنیا موردنظر ما است و ان‌شاءالله با توجه به اینکه برجام توانسته موانع این تعامل را هم تا حد زیادی رفع بکند امیدواریم که چهار سال آینده، چهار سال گسترش روابط همه‌جانبه‌ی ایران با بقیه‌ی جهان باشد.

یکی از بحران‌های منطقه‌ای بحث سوریه است. ما پیشرفت‌های خوبی در این راستا در مذاکرات آستانه داشته ایم اما به نظر می رسد هنوز تا حل بحران  فاصله زیادی باقی مانده باشد. آینده تحولات را چگونه می‌بینید؟

 بحمدالله با مقاومت مردم سوریه و مجموعه نیروهای مقاومت که به کمک دولت و مردم سوریه آمدند، امروز وضعیت میدانی دولت و مردم سوریه بسیار بهبود پیداکرده و درواقع گروه‌های تکفیری و افراطی در شرایط نامساعدی در میدان قرار گرفتند که خب این‌یک فرصت تاریخی برای پیگیری یک‌راه‌حل سیاسی ایجاد می‌کند.  چون ما همواره معتقد بودیم که بحران‌های منطقه ما به‌ویژه بحران سوریه و یمن و بحران‌های بحرین و سایر کشورهای در منطقه ما، راه‌حل نظامی ندارد. تنها راه‌حل، راه‌حل سیاسی است مبتنی بر فراگیری و مشارکت مردم در آینده خودشان و در تعیین سرنوشت خودشان و این‌که دولت‌های خارجی حداکثر می‌تواند این مشارکت را تصریح بکنند، نمی‌توانند دیدگاه‌هایشان را تحمیل کنند. دولت‌های خارجی در موضعی نیستند که خط قرمز تعیین کنند، دولت‌های خارجی می‌باید ازیک‌طرف هماهنگی داشته باشند و برای مبارزه با افراط و تروریسم مبارزه بکنند به خاطر این‌که افراط و ترور دو یا حتی یک معضل مشترک جهانی هستند و محدود به یک کشور هم نیستند نخواهند بود، همان‌طور که ما در سال‌های گذشته دیدیم افراطی گردی در سرتاسر جهان جنایت آفریده است. متأسفانه کشور ما هم باهمه تلاش‌هایی که مسئولین امنیتی و نظامی کشور داشتند از این بلیه و خطر مصون نبوده و آثارش را در حمله تروریستی به خانه ملت و حرم حضرت امام (ره) مشاهده کردید، لذا یک معضل جهانی است که نیاز به همکاری و پاسخ جهانی دارد. بنابراین کشورهای خارجی چه از منطقه و چه از بیرون منطقه یک وظیفه مشترک دارند و آن مبارزه با تروریسم و افراط‌گرایی است و وظیفه دومشان تسهیل رسیدن به راه‌حل سیاسی است با این باور که راه‌حل سیاسی را فقط مردم سوریه می‌توانند بهش برسند. دیگران حق ندارند برای مردم سوریه تعیین و تکلیف کنند، ما معتقدیم که امروز ما نزدیک‌تر به این واقعیت شدیم با شکست‌هایی که داعش و بقیه گروه‌های تکفیری در سوریه متحمل شدند، امکان رسیدن به راه‌حل سیاسی بیشتر است. ما در آستانه، تلاش‌های خوبی کردیم و این تلاش‌ها در اجلاس‌های آینده ادامه خواهیم داد و امیدواریم که همگام با تلاش‌ها برای کاهش تنش، تلاش‌های جدی‌تری برای کمک‌رسانی انسانی در سوریه شکل بگیرد و بتوانیم شاهد کمک‌رسانی گسترده تر و فراگیر در سوریه برای همه شهروندانی که در محاصره هستند باشیم و هم‌زمان هم یک‌روند سیاسی برای رسیدن به یک حکومت فراگیر و مبتنی برا آراء مردم باشد که فکر می‌کنم با تغییراتی که در جهت‌گیری‌های سیاسی کشورهای مختلف هم کشورهای منطقه و هم کشورهای غربی شکل‌گرفته و پذیرش این واقعیت که انتخاب مردم سوریه را آن‌ها نمی‌توانند از بیرون تغییر بدهند، ما به این سمت ان‌شاءالله حرکت خواهیم کرد.
 
امروز که با شما گفت‌وگو می کنیم به طور همزمان دو موضع گیری خیلی تند و عجیب از آمریکا و اسرائیل در رسانه ها منتشر شده است.  یک مقام عالی‌رتبه اسرائیل گفته  اگر ایران به توسعه‌طلبی‌هایش در سوریه ادامه دهد؛ کاخ بشار اسد را بمباران خواهد کرد و هم‌زمان جان بولتون هم که یکی از اصلی ترین مخالفان برجام و یک سیاستمدار ضد ایرانی است، اعلام کرده که یک طرح جامعی برای ترامپ فرستاده که راه‌های خروج از برجام و برهم زدن معاهده با ایران در آن ذکر شده است. اولا شما ارتباطی بین این دو موضع‌گیری‌ها می‌بینید؟ و ثانیا پاسخ شما به این دو موضع گیری چیست؟

البته بی‌عقلی و تندروی حتماً یک ارتباط منطقی باهم دارد؛ و این دو نمونه برجسته سیاست مبتنی بر بی‌عقلی و درواقع منطق زور که شکستش بارها ثابت‌شده است، تلقی می‌شود. حتماً مردم سوریه از خودشان دفاع کردند و از خودشان دفاع می‌کنند، چهل سال است که این مردم در برابر فجیع‌ترین حملات گروها های افراطی مقاومت کردند و اگر خاطرتان باشد در ابتدا بسیاری فکر می‌کردند، از ظرف چند هفته این حرکت می‌تواند به شکست مردم سوریه بیانجامد که می‌بینیم که شش سال گذشت و الان این تروریسم‌ها و افراطیون هستند که در سوریه شکست خوردند، فکر می‌کنم سایر سیاست‌های تهاجمی و درواقع تجاوزکارانه که متأسفانه در منطقه ما رژیم صهیونیستی نمونه بارزش است و اصلاً سیاستش بر اساس تجاوز و اشغالگری در طول هفت دهه گذشته شکل‌گرفته، حتماً نتیجه‌ای جز آنچه درگذشته با آن مواجهه بوده را ندارد و آقای بولتون چون ظاهراً نتوانستند طرحشان را مستقیم برای کاخ سفید ارسال کنند، آن را منتشر کرده اند. من این طرح را خواندم و حتماً این طرح یک شکست بزرگی برای ایالات متحده آمریکا خواهد بود و باعث انزوای بیشتر این کشور درصحنه بین‌المللی خواهد شد. البته آقای بولتون هم اولین بار نیست که چنین مواضعی اتخاذ می کند، بار قبل هم سیاست‌های آقای بولتون که در ابتدای دهه هشتاد شمسی ما دنبال شد نتیجه‌اش را آمریکایی‌ها دیدند. آقای بولتون باید یادش باشد که اگر سیاست ایشان موفق می‌بود ایالات متحده نیازی پیدا نمی‌کرد که ۱۰ سال بعد از پیگیری آن سیاست، نهایتاً به‌پای میز مذاکره بیاید و با ایران مذاکره کند و به تفاهم برسد.

آقای بولتون سیاست نفی غنی‌سازی ایران را برای ۱۰ سال پیگیری کرد و نتیجه‌اش این شد که ایالات متحده بعد از ۱۰ سال نفی غنی‌سازی در ایران، کاری کرد که تعداد سانتریفیوژهای ایران از ۲۰۰ عدد به ۲۰هزار عدد برسد. یعنی دستاورد آقای بولتون ۱۹هزار و هشتصد سانتریفیوژ بیشتر برای ایران شد و این که نهایتا آمریکا بعد از این‌که مردم در انتخابات سال ۹۲ نشان دادند که فشار و تحریم بر اراده سیاسی مردم ما تأثیری نگذاشته است، به‌پای میز مذاکره آمد.

فکر می‌کنم مردم آمریکا هم شکست این‌گونه سیاست‌هایی را که توسط آقای بولتون و افرادی مثل ایشان دنبال می‌شود را به‌خوبی اطلاع دارند و برای همین هم است که گوش شنوای زیادی هم برای این پیشنهاد ها در امریکا وجود ندارد و حتماً جامعه بین‌المللی هم به آمریکایی‌ها نشان داده و بیشتر هم نشان خواهد داد که پیگیری این سیاست‌ها فقط به انزوای ایالت متحده می‌انجامد و نتیجه خوبی برای آن‌ها نخواهد داشت.

در مورد دیدار اخیر نیکی هیلی با آمانو بحث‌هایی مطرح شده؛ از جمله اینکه آمریکا به آژانس انرژی اتمی برای بازرسی های بیشترو فراتر از تعهد ما فشار بیورد؟ آیا در برجام بازرسی‌هایی از نوع مطرح شده توسط نیکی هیلی پیش بینی شده است؟ برجام در این خصوص چه می گوید؟

ببینید برجام چارچوب کاملی است و در همه زمینه‌ها هم راه‌کارهای خودش را مشخص کرده و بسیار هم دقیق مذاکره و نوشته‌شده و حالا ممکن است که همه خواسته‌های یک‌طرف را نداشته باشد و طبیعی هم است، هیچ توافقی همه خواسته‌های، همه طرف‌ها را ندارد وگرنه اسم آن توافق نمی‌شد، بلکه اسم آن را دستورالعمل می‌گذاشتند. این‌که این توافق بوده نشان‌دهنده این است که همه در حوزه خواسته‌هایشان به یک حد میانی رسیدند لذا آنچه خانم هیلی مطرح کرده بودند بیشتر نشان‌دهنده بی‌اطلاعی ایشان از متن توافق در همه حوزه‌هایی که در آن اظهارنظر کردند، است. برجام کاملاً صریح و کاملاً روشن است و میزان نظارت در برجام هم در آن مشخص است. این‌که ایشان ادعا کرده است که درواقع میزان راستی آزمایی ممکن برای آژانس و تائید توسط آژانس بستگی به میزان نظارت دارد از اصل حرف غلطی است. به خاطر این‌که برجام کاملاً این راستی آزمایی را و چارچوب راستی آزمایی و مبنایش را تعیین کرده است. لذا آنچه برجام خواسته، دارد عمل می‌شود و آنچه خانم هیلی می‌خواهند، ممکن است متفاوت باشد. ولی ایشان نمی‌توانند خواسته‌های خودشان را و آمال و آرزوهای خودشان را به‌عنوان ایراد برجام مطرح بکنند. حتماً ایشان هم اگر مثل اسلافشان در جلسه مذاکره حضور می‌داشتند، می‌دانستند که آنچه در برجام مورد توافق قرارگرفته یک حد متوازنی است که برای همه شرکت‌کنندگان قابل‌قبول بوده نه این‌که صرفاً خواسته‌ها و امیال یکی یا چند تا از طرفه‌ای برجام باشد. این بالاخره یک واقعیتی است که ما در اظهارنظرهایی که از طرف سایر مقامات اروپایی و متحدین آمریکا در این زمینه هم شده کاملاً شاهدش بودیم.

شما  یکی از پیشگامان و پیشروان عرصه استفاده از دیپلماسی دیجیتال، خصوصاً در ایام مذاکرات هسته‌ای بودید. شما به خوبی می دانید که ابرازهای نوین در دیپلماسی کاربرد بسیاری پیداکرده است از جمله اینکه شبکه های اجتماعی امروزه در پیشبرد دیپلماسی نقش بازی می کند. یکی از این ابزارها در دیپلماسی دیجیتال، استفاده صحیح و به جا از توئیتر است به گونه ای که واژه «توئیپلماسی» در دنیای امروز برای این منظور رایج شده است. اما باوجود این‌که توییتر نقش مهمی در دیپلماسی عمومی دارد، متاسفانه استفاده از آن در ایران هنوز با مشکلاتی مواجه است. اولا شما برنامه‌ای برای توسعه استفاده از دیپلماسی دیجیتال برای پیشبرد سیاست  خارجی دارید و ثانیا چه اقداماتی می توان برای توسعه استفاده از این ابزار برای نشان دادن چهره واقعی کشور به جهانیان انجام داد؟

معتقدم که توئیتر و سایر امکانات فضای مجازی ابزارهایی هستند که می‌باید به‌صورت بهینه مورداستفاده قرار بگیرند و هم درصحنه داخلی و هم بین‌المللی می‌توانند مؤثر باشند. این دیدگاه شخصی بنده است.
من از توییتر فعلاً با توجه به مقررات داخلی به‌عنوان ابزار پیام‌رسانی، صرفا در سطح بین‌المللی استفاده کرده و به همین دلیل هم هیچ‌گاه توییت فارسی نداشته ام و توییت هایم را به انگلیسی و عربی ارائه کردم تا در فضای بین‌المللی با این رسانه که بسیار هم در فضای دیپلماسی رسانه‌ای مؤثر است مورد استفاده قرار بگیرد. البته معتقد هستم که می‌تواند یک وسیله مؤثر هم برای داخل باشد. برای پیام داخلی تلاش کردم از اینستاگرام استفاده کنم؛ گرچه من در اینستاگرام تازه وارد هستم و مدت‌ها بیشتر در آن توییتر تمرکز داشتم ولی از اول سال ۹۶ در اینستاگرام حضور پیدا کردم که امیدوارم از آن مسیر هم بتوانم با استفاده از یک روشی که در ایران مورد قبول است و مورد استفاده است از این طریق ارتباط خوبی با دوستان عزیز در داخل کشور هم داشته باشم.
 معتقد هستم که امروز استفاده از فضای مجازی در واقع یک تحول اساسی در دنیا ایجاد کرده است و یک تحول بسیار مبارکی است به خاطر این‌که امروز امپراتوری‌های رسانه‌ای دیگر خیلی معنا نمی‌دهند، هر فرد می‌تواند با تولید پیام خوب و مناسب در صحنه جهانی تأثیرگذار باشد و این هم امکان حضور افراد به‌عنوان کنشگران اصلی در جامعه بین‌المللی را افزایش داده و هم مسئولیت افراد را بالابرده است که یک پیام می‌تواند خیلی سریع درصحنه بین‌المللی و یا درصحنه داخلی تبدیل به یک‌روند شود و این مسئولیت را هم ایجاد می‌کند که هر پیام‌رسان و هر تولیدکننده پیام با احساس مسئولیتی که ناشی از پدید آمدن قدرت جدید است، درواقع پیام را تولید کند و پیام را منتشر کند. امیدواریم که همه ما از این فضا بهترین استفاده را داشته باشیم.


منبع: الف

حمید روحانی: خوشبینان به آمریکا از سرنوشت ابراهیم یزدی درس بگیرند

تسنیم نوشت: رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی گفت: مرحوم آقای یزدی یک نمونه و مثال است برای اینکه بگویم آمریکا به همه نگاه ابرازی دارد.

حجت‌الاسلام سیدحمید روحانی با بیان اینکه مرحوم ابراهیم یزدی در دوران حیات سیاسی خود شیفته آمریکا بود، گفت: آقای یزدی در همان دورانی که وزیر خارجه بود خوشبینی خاصی به آمریکا داشت و حتی برای آزادی گروگان‌های آمریکا تمام تلاش خود را کرد.

وی با بیان اینکه دولت آمریکا به ابراهیم یزدی ویزا نداد تا برای معالجه به آمریکا برود، تصریح کرد: دولت آمریکا حاضر نشد به آقای ابراهیم یزدی که مصداق خوشبینی به آمریکا بود، ویزای معالجه بدهد؛ آمریکایی‌ها وقتی دیدند شاه در حال سقوط است و امیدی به ابقایش نیست، پشت شاه را خالی کردند و امروز همان برخوردی را با ابراهیم یزدی کردند که پیش از این با شاه کرده بودند.

روحانی گفت: متاسفانه امروز برخی‌ها در داخل کشور همانند آقای ابراهیم یزدی به آمریکا نگاه می‌کنند و تصور می‌کنند که آمریکایی به اعتماد و خوشبینی پاسخ متقابل می‌دهد، در حالی که تاریخ ثابت کرده چنین نیست و آمریکا با تخاصم و بی‌اعتمادی مطلق به خوشبینی‌ها پاسخ می‌دهد و آقای ابراهیم یزدی تنها نمونه یا مصداق برای گفته ما نیست و تاریخ از این موارد زیاد دارد.

رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی در پایان با بیان اینکه نحوه برخورد آمریکا با مرحوم ابراهیم یزدی باید درس عبرتی برای کسانی که همچنان به آمریکا خوشبین هستند، شود، تصریح کرد: برخی از تاریخ درس نگرفته‌اند و همچنان فکر می‌کنند باید به آمریکا خوشبین بود و به آنها لبخند زد؛ اینها همان کسانی هستند که امروز باید سرنوشت آقای ابراهیم یزدی درس بگیرند و بدانند که آمریکا حتی برای کسانی که به آمریکا خوشبین هستند هم رحم نخواهد کرد.


منبع: الف

امیدواری اردوغان به حمایت تهران از مواضع آنکارا

تسنیم نوشت: روزنامه روس نوشت: سفر رئیس جمهوری ترکیه به ایران در شرایطی صورت می‌گیرد که مواضع دو کشور در قبال بحران سوریه، قطر، استقلال کردستان و یمن، به یکدیگر بسیار نزدیک است.

روزنامه «نیزاویسیمایا گازیتا» در تحلیلی نوشته است: مقامات تهران بزودی در انتظار سفر “رجب طیب اردوغان” رئیس جمهوری ترکیه هستند. این سفر در شرایط دشواری برای منطقه خاورمیانه صورت می گیرد و بحران در روابط برخی کشورهای عربی منطقه خلیج فارس با قطر، ترکیه و ایران را نیز در بر گرفته است. 

مقامات کشورهای عرب خلیج فارس تهران و آنکارا را متهم می کنند که برای تامین منافع خویش در سوریه حضور نظامی داشته و باید دست از دخالت در این کشور بردارند. البته اصلی ترین بهانه برای طرح این اتهامات، بحران در روابط دیپلماتیک این کشورها با قطر شده که در شرایط محاصره اقتصادی و سیاسی از سوی همسایگانش، مورد حمایت ایران و ترکیه قرار گرفته است.

به نوشته این روزنامه، در عرصه مناسبات دوجانبه، روابط ترکیه و ایران این اواخر واقعا به یکدیگر نزدیک شده است. همچنین تهران و آنکارا، به همراه روسیه تضمین کنندگان آتش بس در چارچوب توافقات آستانه هستند.

در جریان سفر اردوغان به تهران، مهمترین مشکلی که باید بین مقامات دو کشور مورد بررسی قرار بگیرد، مسئله تلاش کردها برای استقلال یافتن است. مسئله این است که در پاییز امسال کردستان عراق قصد دارد همه پرسی در خصوص اعلام استقلال برگزار کند. این رای گیری ممکن است به تشکیل نخستین دولت مستقل کرد منجر شود که چنین وضعیتی مسلما برای ترکیه و ایران که در مناطق همجوار با عراق دارای جمعیت کردنشین هستند، نگران کننده خواهد بود.

“کریل سیمونوف” رئیس مرکز تحقیقات اسلامی موسسه توسعه تمدنها در روسیه، به این روزنامه گفته است: «در رابطه با همه پرسی استقلال کردستان، مواضع ترکیه و ایران کاملا مشابه بوده و دو کشور درک مشترکی در این رابطه دارند. اردوغان بوجود آمدن دولت مستقل کردستان و جدا شدن آن از عراق را تهدیدی برای استقلال ترکیه می داند. وضعیت برای ایران نیز به همین شکل است. بنابراین ضروری است تا مقامات تهران و آنکارا مواضع خویش در این رابطه را کاملا هماهنگ کنند.» 

این کارشناس یادآور شده است: «در رابطه با بحران پیرامون قطر هم باید بگویم که مقامات امارات متحده عربی، بیش از دیگر کشورهای عربی از مواضع ترکیه در خصوص قطر انتقاد می کند و در همین رابطه ادعای حمایت از کردهای سوریه در برابر تجاوز ترکیه را دارد. حتی دقیقا این امارات بود که بعد از تصمیم ائتلاف بین المللی برای کمک نظامی به کردهای سوریه، برای آنها زره پوش نظامی ارسال کرد. که این اقدام ارسال علامت واضحی برای ترکبه بود.»

به گفته سیمونوف، ضمن اینکه با وجود تناقض، اگر عربستان سعودی از گروه‌های مسلح سلفی در سوریه حمایت می کند، امارات برعکس، حامی گروه‌های مسلح غیرمذهبی در این کشور است که از جمله آنها “نیروهای دموکراتیک سوریه” هستند که بخش اعظم آنها را شبه نظامیان کرد تشکیل می دهند.

این تحلیلگر یادآور شده که نقطه اوج تیرگی روابط بین ترکیه و امارات در زمان تلاش برای کودتای نظامی در ترکیه در سال ۲۰۱۶ بود که ظاهرا امارات هم در آن نقش داشته است. در واقع امارات به اندازه‌ای که در مورد قطر سیاست سخت گیرانه‌ای در پیش گرفته، در برخورد با ترکیه نیز مواضعی شدیدالحن دارد. 

وی افزود: «این در حالی است که برخلاف ترکیه و ایران که به همراه روسیه، فعالانه در چارچوب مذاکرات آستانه به دنبال حل و فصل بحران سوریه هستند، امارات متحده به همراه عربستان سعودی بیشترین نفوذ را بر روند درگیری‌های نظامی در این کشور داشته و به گروه‌های مسلح مخالف دمشق کمک سیاسی و نظامی می کنند. ضمن اینکه این دو کشور (امارات و عربستان) برخلاف سوریه، در مناقشه نظامی در یمن دخالت مستقیم دارند. و در این مورد هم مواضع تهران و آنکارا با آنها مغایرت دارد.»


منبع: الف

الشرق الاوسط: دولت سوریه اموال نخست‌وزیر لبنان را مصادره می‌کند

وزارت دادگستری سوریه اموال نخست وزیر لبنان، یک نماینده حزب المستقبل لبنان و یکی از معارضان سوری را مصادره کرد.

به گزارش فارس، روزنامه سعودی الشرق الاوسط اعلام کرد که دولت سوریه اموال چند شخصیت سیاسی را مصادره کرده است.

به گزارش این روزنامه، وزارت دادگستری سوریه تأکید کرد که قصد دارد اموال «سعد الحریری» نخست وزیر لبنان، «عقاب صقر» نماینده حزب «تیار المستقبل» این کشور و «لؤی مقداد» معارض سوری را مصادره کند و آن را به مالکیت حکومت سوریه درآورد.

قرار است که اموال منقول و غیر منقول این افراد مصادره شود.

در واقع جرم این افراد، مربوط به حمایت از تروریسم، تهدید امنیت سوریه و کمک مالی و تسلیحاتی به تروریست‌ها اعلام شده است.

البته مشخص نیست که آیا سعد الحریری در سوریه دارایی دارد یا خیر، ولی شاید مالکیت بخشی از منزل پدر خود «رفیق الحریری» را در اختیار داشته باشد که در محله «الروضه» دمشق واقع شده است.


منبع: الف

آمریکا در پس انتقاد دولت عراق از توافق حزب الله و داعش بود

روزنامه رای الیوم به بررسی دلایل واقعی انتقاد دولت عراق از توافق میان حزب الله و داعش جهت انتقال نیروهای داعش به شهر البوکمال در دیرالزور در مجاورت مرز سوریه با عراق پرداخت.

به گزارش ایسنا، عبد الباری عطوان، تحلیل نویس مشهور عرب در تحلیلی در روزنامه مستقل رای الیوم نوشت: اختلاف میان حیدر العبادی، نخست وزیر عراق و سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله در پی توافق قلمون غربی که اجازه انتقال ۳۱۰ نیروی داعش و نیز ده‌ها تن از خانواده‌هایشان به البوکمال سوریه در مرزهای عراق را داد، اختلافی بی‌سابقه است و ایالات متحده به یک نحوی در  پشت این اختلافات قرار دارد.

رایان دیلون، سخنگوی ائتلاف بین‌المللی ضد داعش زمانی که گفت “جنگنده‌های آمریکایی برای ممانعت از عبور کاروان داعش مسیر و پل کوچکی را بمباران کردند” به صراحت این حمایت آمریکا را اعلام کرد و گفت که “ممکن است هر گونه بمباران دیگری در هر لحظه صورت بگیرد، چراکه آمریکا اجازه ایجاد پناهگاه‌های امن برای تروریست‌ها را نخواهد داد و انتقال آنها از یک مکانی به مکان دیگر یک راه حل نیست”!

مشکل آمریکایی‌ها این است که حزب الله لبنان و با نظارت دولت سوریه به این توافق دست یافته است. مشکل آمریکایی‌ها انتقال تروریست‌های داعش از یک مکان به مکان دیگر نیست، چراکه تعداد زیادی از این اعضای این گروه پس از نبرد موصل به اقلیم کردستان پناه بردند و خود را تحویل دولت اقلیم دادند و نیروهای دموکراتیک سوریه نیز با اجازه به تروریست‌های داعش برای خروج از منطقه منبج در شمال غرب سوریه به شهر الباب و حومه حلب همین کار را کردند و در آن هنگام آمریکا به هیچ وجه به این اقدامات اعتراض نکرد و خواهان جنگ با تروریست‌های داعش تا پای مرگ آنها نشد.

آنچه که بر این نظریه صحه می‌گذارد دودستگی به وجود آمده در رویکردهای مقامات عراقی در قبال توافق میان حزب الله و داعش است، چراکه حیدر العبادی به شدت با این توافق مخالفت کرده اما نوری مالکی، رئیس ائتلاف فراکسیون دولت قانون و معاون رئیس‌جمهوری این کشور رویکرد متفاوتی را در مقایسه با موضع حیدر العبادی در پیش گرفت و گفت: “این توافق کاملا مربوط به سوریه است و عراق ارتباطی با آن ندارد. کمپین سیستماتیکی که حزب الله و سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله و تصمیمات درست آن را هدف قرار داده است یک کمپین مغرضانه است و کسانی که در پشت این کمپین قرار دارند از لحاظ عقلی دچار اختلال هستند”.

نوری مالکی بدین ترتیب حمایت آشکار خود را از دبیرکل حزب الله و دولت سوریه اعلام کرد و در جبهه مقابلِ حیدر العبادی و هم‌پیمانان آمریکایی وی و برخی از عراقی‌ها ایستاد. مساله مهم‌تر و خطیرتری که مالکی گفت این بود چرا پس از اینکه صدها تن از نیروهای داعش سلاح‌های خود را به نیروهای پیشمرگ تحویل دادند به آنها اجازه داده شد از تلعفر عقب نشینی کنند. شهر تلعفر با نبرد آزاد نشد بلکه براساس یک توافق آزاد شد. نوری مالکی این سوال را مطرح کرد که آیا دستیابی به توافق در عراق جایز بوده اما در سوریه غیرمجاز است.

این اختلافات از نظر ما حکایت از سناریوها و اختلافات قابل پیش‌بینی در مرحله پسا داعش در سوریه و عراق دارد و برجسته‌ترین مشکلات، جنگ هم‌پیمانان دیروز است که طرح جنگ آنها را یکپارچه کرده و باعث شده که اختلافات خود را کنار بگذارند. حیدر العبادی این گزینه را انتخاب کرد که در جبهه هم‌پیمان آمریکایی خود بایستد اما رقیب سرسخت او یعنی نوری مالکی قویا در اردوگاه ایران ایستاده است و از حزب الله و سوریه حمایت می‌کند و سفر العبادی به عربستان یک شاخص مهم در این چارچوب به حساب می‌آید و این کشاکش‌ها در انتخابات پارلمانی آتی عراق نیز منعکس خواهد شد.

زمانی که کاروان‌های داعش حدود چهار سال قبل از مرکز صحرایی از رقه به سمت موصل در حرکت بودند ایالات متحده به هیچ وجه به این کاروان‌های داعش حمله نکرد در حالی که حریم هوایی سوریه و عراق شاهد حضور هواپیماهای شناسایی و ماهواره‌های این ائتلاف بود که این ماهواره‌ها حتی حرکت مورچه‌ها در زمین را نیز رصد می‌کنند و علت این موضع‌گیری آمریکا را به سادگی هرچه تمام‌تر باید اینگونه خلاصه کرد که می‌خواست دولت مالکی که حامی ایران بود، سقوط کند.

آیا دولت آمریکا خاستگاه مناسبی را در عراق برای داعش ایجاد نکرد و هم‌پیمانان آمریکا در آغاز بحران سوریه از داعش حمایت مالی و نظامی به عمل نیاوردند تا سقوط نظام در سوریه تسریع شود؟ آیا مسؤولان سوریه‌ای از مقاومت عراق علیه اشغالگر آمریکایی حمایت نکردند و هرگونه حمایت را به آنها ارائه نداده و تحرکات آنها را از طریق مرزها تسهیل نبخشیدند؟

دو رویکرد در چگونگی تعامل میدانی با داعش و نیروهای آن و دیگر گروه‌های تروریستی در سایه نزاع علنی کنونی مطرح است: نخست اینکه سوریه، حزب الله و ایران با حمایت روسیه بگویند که با این گروه‌ها مذاکره می‌کنند و پس از شکست این گروه‌ها در میدان‌های نبرد، برای آنها در مناطق تحت کنترل خودشان گذرگاه‌های امن ایجاد کنند تا آنها در یک منطقه جمع شوند و در صورتی که با زمین گذاشتن سلاح و تسلیم شدن و منحل کردن خود مخالفت کردند آنها را از بین ببرند. وضعیت در ادلب بهترین نمونه برای این امر است. رویکرد دوم مربوط به موضع‌گیری‌های‌ عراقی است که براساس آن باید با این گروه‌ها بالاخص داعش تا فرارسیدن مرگ یا تسلیم شدنشان جنگید و نباید هیچ مذاکرات “علنی” با آنها داشت و سخنان العبادی و بسیج مردمی در این زمینه کاملا شفاف است.

ما در حال حاضر در مقابل مرحله جدیدی از تقابل‌ها در داخل ائتلاف سوریه، عراق و ایران هستیم که محور اصلی آن دو جناح است. جناح نخست که در آن حیدر العبادی و جریان صدر و برخی از گروه‌های سنی حضور دارند که این جناح مورد حمایت ایالات متحده و هم‌پیمانانش در کشورهای عرب حوزه خلیج فارس است و در جناح دوم حزب الله لبنان، نوری مالکی و بسیج مردمی در عراق حضور دارند که این جناح از حمایت ایران، سوریه و روسیه برخوردار است.

ما بعید نمی‌دانیم که ترکیه به دلیل نابسامان بودن روابطش با ایالات متحده و همچنین به دلیل حمایت واشنگتن از طرح تشکیل نظام فدرالیسم کردها در طول مرزهای جنوبی ترکیه با سوریه و عراق و در شمال غرب ایران به محور دوم یعنی سوریه، ایران و روسیه ملحق شود و چه بسا این رویکرد شاخص اصلی جنگ منطقه‌ای آتی باشد.

رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه پس از تعطیلات عید قربان یک سفر بسیار مهم استراتژیک و نظامی به تهران دارد و ما پیش بینی می‌کنیم که این سفر به شکل‌گیری یک نقشه سیاسی جدید و ایجاد یک ائتلاف جدید بینجامد که در آن، کشورهای مذکور نقش محوری را در رویارویی با ائتلاف آمریکایی، کردی و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس ایفا می‌کنند که این ائتلاف کاملا مورد حمایت ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه است.


منبع: الف

داعشی‌ها تهدید ائتلاف را نادیده گرفتند؛ ده‌ها تروریست وارد دیرالزور شدند

ایسنا نوشت: امروز (شنبه) بیش از ۱۰۰ تن از عناصر داعش پس از خروجشان از مرزهای سوریه – لبنان به صورت انفرادی وارد دیرالزور شدند.

به گزارش سایت شبکه اسکای نیوز عربی، بیش از ۱۰۰ تن از عناصر گروه تروریستی داعش پس از خروجشان از مرزهای سوریه با لبنان به  استان دیرالزور رسیدند.

منابع مطلع به این شبکه خبری گفتند، طی ۷۲ ساعت گذشته بیش از ۱۰۰ فرد مسلح داعش که در کاروان شامل صدها افراد مسلح و خانواده‌هایشان بودند به مناطق تحت تسلط داعش در دیر الزور رسیده‌اند.

منابع تاکید کردند، این افراد مسلح داعش به طور قاچاقی از نقطه تبادل مورد توافق میان حزب‌الله لبنان و داعش در نزدیکی شهرک حمیمه در منطقه السخنه وارد مناطق تحت نفوذ داعش شده‌اند.

افراد مسلح داعش سلاح‌های خود را در اتوبوس‌ها گذاشته و از راه‌های فرعی در منطقه به آنجا رفته‌اند. در حالی که عناصر داعش در انتظار آنها در این منطقه هستند تا آنها را به سمت شهرهای المیادین و البوکمال در حومه دیر الزور در شرق سوریه ببرند.

این منابع درباره سرنوشت بقیه اتوبوس‌ها گفتند، حدود ۱۰ اتوبوس در منطقه حمیمه باقی مانده‌اند و افراد مسلح و خانواده‌هایشان همچنان در داخل اتوبوس‌ها منتظرند، در حالی که اعضای هلال احمر سوریه، گروه‌های نظامی ارتش سوریه و نیروهای حزب‌الله لبنان همراه آنها هستند.

اتوبوس‌های مذکور در نقطه تبادل مورد توافق متوقف هستند در حالی که افراد مسلح داعش به طور انفرادی به دیر الزور می‌روند.

ائتلاف آمریکایی ضد داعش اخیرا گفته بود، اجازه نمی‌دهد کاروان داعش به مناطق تحت سیطره داعشی‌ها در البوکمال در مرزهای سوریه و عراق برسد.


منبع: الف