آغاز سیزدهمین جلسه دادگاه ۲ متهم پرونده فساد نفتی

سیزدهمین جلسه رسیدگی به اتهامات دو متهم پرونده موسوم به فساد نفتی صبح امروز (دوشنبه) – ۱۳ شهریور ماه – در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه آغاز شد.

به گزارش ایسنا، دوازدهمین جلسه رسیدگی به اتهامات دو متهم پرونده موسوم به فساد نفتی ۲۴ مرداد ماه در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد و در آن جلسه حمید فلاح هروی متهم ردیف سوم این پرونده به بیان ادامه دفاعیات خود پرداخت. در سیزدهمین جلسه دادگاه قرار است ادامه دفاعیات متهمان ارائه شود.

در جلسات اول، دوم، سوم، چهارم، پنجم و ششم دادگاه دو متهم نفتی، کیفرخواست «مهدی شمس» متهم ردیف دوم پرونده از سوی نماینده دادستان قرائت شد و در ادامه این متهم در جایگاه قرار گرفت و به ارائه دفاعیات خود پرداخت و وکیل‌ مدافع متهم نیز دفاعیات خود را مطرح کرد.

در جلسه هفتم نیز افشار وکیل مدافع مهدی شمس دفاعیات خود را ارائه کرد و نماینده دادستان و وکلای شرکت نفت به اظهارات و دفاعیات وکیل مدافع متهم ردیف دوم پاسخ دادند و در پایان جلسه هفتم کیفرخواست حمید فلاح هروی متهم ردیف سوم توسط نماینده دادستان قرائت شد.

در جلسه هشتم نیز قاضی مقیسه پیش از آغاز دفاعیات حمید فلاح هروی متهم ردیف سوم پرونده از وکلای شکات خواست شکایات خود را مطرح کنند و بر همین اساس وکلای شرکت نفت و وکیل بانک مسکن به بیان شکایات خود پرداختند و در ادامه جلسه هشتم نیز حمید فلاح هروی متهم ردیف سوم پرونده به ارایه دفاعیات خود پرداخت.

در جلسه نهم دادگاه حمید فلاح هروی به ادامه دفاعیات خود پرداخت و نماینده دادستان و وکیل شرکت نفت به اظهارات و ادعاهای او در طول جلسه پاسخ دادند. در دهمین و یازدهمین جلسه دادگاه نیز فلاح هروی متهم ردیف سوم دفاعیات خود را ادامه داد.


منبع: عصرایران

کاج آدونیس ۱۰۰۰ ساله پیرترین درخت اروپا در یونان (+عکس)

این درختان هزار ساله طی تحقیقات اکتشافی توسط رصدخانه محیط زیست ماوارینو کشف شدند. این رصدخانه به بررسی تغییرات آب‌وهوایی و تاثیرات آن بر محیط زیست و ساکنان اطراف دریای مدیترانه می‌پردازد.

میهن پست – کاج آدونیس ۱۰۰۰ ساله پیرترین درخت اروپا در یونان کشف شده است که تیمی از دانشمندان دانشگاه استکهلم در سوئد، دانشگاه ماینتس آلمان و دانشگاه آریزونا در آمریکا دریافته‌اند که درخت کاج بوسنی با نام علمی Pinus heldreichii و ملقب به «آدونیس» از زمان وایکینگ‌ها در کوهستان پیندوس در شمال یونان زندگی می‌کرده است. در ادامه با میهن پست همراه شوید.

تحقیقات انجام گرفته بر روی پیرترین درخت اروپا و با بررسی حلقه‌های کاج آدونیس که در واقع علم گاه‌شماری درخت نام دارد ، مشخص شده است که آدونیس، پیرترین درخت زنده اروپاست.

دانشمندان امیدوارند که تغییرات سالیانه حلقه‌های درختانی مانند این کاج و درختانی که در قرن‌های پیشین روی زمین افتاده‌اند اما همچنان روی زمین حفظ شده‌اند، بتواند تاریخ آموزنده‌ای از وضع آب‌وهوایی و زیست محیطی مرتبط با چند هزار سال قبل را ارائه کند.

این درختان هزار ساله طی تحقیقات اکتشافی توسط رصدخانه محیط زیست ماوارینو کشف شدند. این رصدخانه به بررسی تغییرات آب‌وهوایی و تاثیرات آن بر محیط زیست و ساکنان اطراف دریای مدیترانه می‌پردازد.

آدونیس در دوران زندگی خود، امپراتوری بیزانس و حمله وایکینگ‌ها در سال ۹۴۱ پس از میلاد و غلبه عثمانیان بر یونان را در سال ۱۴۴۱ میلادی تجربه کرده است. همچنین این درخت جنگ جهانی دوم را نیز که در آن یونان توسط نازی‌های آلمان اشغال شده بود، به چشم دیده است.

کوهستان محل رویش پیرترین درخت اروپا

کاج آدونیس 1000 ساله پیرترین درخت اروپا در یونان (+عکس)
کاج آدونیس 1000 ساله پیرترین درخت اروپا در یونان (+عکس)


منبع: عصرایران

عجیب‌ترین جمجمه هایی که کشف شده اند (+عکس)

تابناک با تو –
یکی از متداول ترین بقایای به جای مانده از گذشتگان جمجمه ی پیشینیان و
انسان های دیرباز بر روی زمین است. این جمجمه ها می توانند اطلاعات خوبی
درباره ی سبک زندگی و فرهنگ انسان های پیشین را برای ما فراهم کنند و
درباره ی گذشته ی بشر ما را آگاه تر نمایند. از جمله عجیب ترین جمجمه های
کشف شده در طول تاریخ می توان به موارد زیر اشاره کرد:

جمجمه های قرون وسطا

عجیب
است، اما اغلب جمجمه های یافت شده که به قرون وسطا تعلق داشتند در آن ها
نشانه هایی از شکستگی به چشم می خورد. همین موضوع باعث شد تا دانشمندان دست
به مطالعات گسترده ای بزنند، آن ها متوجه شدند که در زمان قرون وسطا
پزشکان برای درمان امراض روحی و روانی با شدت بر سر بیماران ضربه وارد می
کردند که منجر به شکستگی استخوان جمجمه می شد.
 

عجیب‌ترین جمجمه هایی که کشف شده اند (+عکس)

جمجمه ی ۹۰۰ ساله با ظاهری عجیب

این
جمجمه که نهصد سال قدمت دارد و در سال ۱۹۳۰ میلادی کشف شده است. مشخص است
که این جمجمه ی یک انسان است، اما حجم و شکل آن بسیار عجیب و متفاوت است،
که باعث می شود به این نتیجه برسیم که هنوز اسرار زیادی از تاریخ برای ما
ناشناخته باقی مانده است.
 

عجیب‌ترین جمجمه هایی که کشف شده اند (+عکس)

جمجمه های کریستالی

جمجمه‌های
کریستالی آثار حکاکی شده از جنس کوارتز شفاف یا شیری رنگ به شکل جمجمه
انسان هستند که ادعا می‌شود در آمریکای میانه در دوره پیش از کشف آمریکا
توسط کریستف کلمب ساخته شده‌اند. با این حال بررسی‌های علمی نشان می‌دهد
این جمجمه‌ها در میانه یا انتهای قرن نوزدهم میلادی و به احتمال زیاد در
اروپا ساخته شده‌اند.

در بعضی منابع ادعا شده
که این جمجمه‌ها دارای قدرت‌های فراطبیعی هستند و در داستان‌های مختلف،
فیلم‌های سینمایی، سریال‌های علمی-تخیلی و بازی‌های کامپیوتری مختلفی به
این قدرت‌ها اشاره شده است.
 

عجیب‌ترین جمجمه هایی که کشف شده اند (+عکس)

جمجمه ی بشری مدرن

در
سال ۲۰۰۸ میلادی در منطقه ی مانوت در شمال فلسطین یک غار پیدا کردند که در
آن مجموعه ای استخوان پیدا شد و جمجمه ای در آن میان به چشم میخورد. عمر
این جمجمه به ۶۰ هزار تا ۵۰ هزار سال می رسید و تنها جمجمه ی بشری مدرن بود
که خارج از آفریقا پیدا شد. این جمجمه که به انسانی ۵۵ هزار ساله تعلق
دارد، نخستین مدرک و اثر به دست آمده از زندگی انسان هوشمند در این منطقه
از خاور میانه است که مطالعات ژنتیکی انجام شده بر روی آن نشان دهنده زندگی
و همزیستی این گونه انسان با نوع منقرض شده انسان نئاندرتال Neanderthals 
در یک دوره زمانی در این منطقه است.

عجیب‌ترین جمجمه هایی که کشف شده اند (+عکس)

گفتنی
است پیش از این فسیل انسان های نئاندرتال در این منطقه کشف شده بود که
عموما به دوره زمانی ۴۹ هزار سال پیش تعلق داشتند در حالی که اسکلت انسان
های مدرن یافت شده در این بخش از خاور میانه عموما به بازه زمانی میان ۸۰
هزار سال پیش تا ۱۲۰ هزار سال پیش تعلق داشته و نشانه ای از حضور همزمان
این دو گونه انسان در این منطقه دیده نمی شد .


منبع: عصرایران

چرا آمریکا، هیروشیما را با خاک یکسان کرد؟

هفته نامه صدا: هفتاد و دو سال از زمانی که ایالات متحده بمب های اتمی اش را بر فراز هیروشیما و سه روز بعد سر ناکازاکی فرو ریخت، می گذرد. این بمباران ها سرنوشت جنگ جهانی دوم را رقم زد و زمینه را برای پایان این جنگ فراگیر فراهم کرد. این تصمیم سرنوشت ساز همچنان یکی از مهم ترین و مناقشه برانگیزترین حوادث یک قرن گذشته است، چرا که این سلاح هسته ای برای اولین بار در جریان یک نبرد مورد استفاده قرار گرفت و هزاران نفر را در چشم به هم زدنی محو کرد.

در آن برهه زمانی ژاپن وادار به تسلیم شد و جنگ خاتمه یافت؛ رویدادی که ۶ سال هیچ راهکار و قدرتی نتوانسته بود آن را به انجام برساند. تولد این ابزار زمینه را برای رقابت هسته ای فراهم کرد. هیروشیما و ناکازاکی، قربانی خاتمه جنگی شدند که طول عمر شش ساله آن شهرها و آبادی های بسیاری را ویران کرد و جان بیش از ۵۰ میلیون انسان در گوشه و کنار دنیا را گرفت. شاید قربانی شدن این دو شهر پیشکشی هایی گزاف برای فرو نشاندن خشم الهه جنگی بود که ابتدا در آدولف هیتلر، دیکتاتور آلمان نازی، متجلی شده بود.

چرا آمریکا، هیروشیما را با خاک یکسان کرد؟

پیشینه

در ۲۴ آوریل، ۱۹۴۵، کمتر از ۲ هفته بعد از آن که هری ترومن ریاست جمهوری آمریکا را در پی مرگ فرانکلین روزولت به ارث برد، وزیر جنگ ایالات متحده هری استیمسون در نامه ای به رئیس جمهور نوشت که باید در رابطه با موضوعی مهم و سری با وی صحبت کند و در این راستا هیچ تاخیری را جایز نمی داند.

استیمسون در واقع می خواست خبر تولد بمب اتمی را به رئیس جمهور بدهد؛ بمب تازه متولد شده ای که آماده شدنش برای پوشیدن ردای جنگ کمتر از ۴ ماه طول کشید. ترومن تصمیم گرفت تا از این بمب مرگبار استفاده کند؛ تصمیمی که شاید مهم ترین تصمیم تاریخ ایالات متحده بوده و هست. در ۶ آگوست ۱۹۹۵، ساعت ۸:۱۵ به وقت محلی، اسکادران انزلاگی بمبی اتمی موسوم به «پسرک» را بر شهر هیروشیما رها کرد. بمب در فاصله ۶۰۰ متری در آسمان هیروشیما منفجر شد. ۶۰ درصد از شهر را به کلی نابود کرد و بین ۷۰ تا ۱۰۰ هزار نفر را در دم کشت.

بعد از این حمله، ترومن به ژاپن اعلام کرد که این تنها یک هشدار بوده است، هشداری که تنها سه روز بعد رویداد تلخ دیگری را رقم زد. این بار شهر ناکازاکی قربانی بمب اتمی دیگری به نام «مرد چاق» شد. نتیجه این بمباران اتمی هم ۴۰ هزار کشته و تخریب بخش قابل توجهی از شهر بود. افراد بسیاری در روزهای بعد و در نتیجه تبعات تشعشعات رادیواکتیو در این دو شهر جان باختند. به طور کلی ۲۴۲۰۰۰ نفر در نتیجه دو حمله جان خود را از دست دادند. روز بعد، ۱۰ آگوست، ژاپن رسما شکست را پذیرفت و تسلیم شد و در ۱۴ آگوست ترومن به مردم آمریکا اعلام کرد که ژاپن تن به تسلیم داده است.

ضرورت حمله

اکنون این مسئله به شکل گسترده ای میان عام و خاص پذیرفته شده که اقدام آمریکا در بمباران اتمی دو شهر ژاپن امری ضروری بوده است که به جنگ جهانی دوم خاتمه داده تا از کشته شدن انسان های بیشتری جلوگیری کند. درهمان سال، بر اساس نظرسنجی نشریه فورچون از مردم آمریکا درباره ضرورت و درستی اقدام کشورشان تنها ۵ درصد با تصمیم ایالات متحده مخالفت کردند، بیش از ۵۴ درصد این اقدام را تایید کردند و ۲۳ درصد هم دل شان می خواست ایالات متحده بمب های بیشتری را سر ژاپن فرو می ریخت. اما بودند کسانی که این اقدام را غیر ضروری می دانستند و راه را برای اعمال گزینه های دیگر باز می دیدند.

برخی مقامات ارتش آمریکا راه هایی چون محاصره دریایی ژاپن، ادامه بمباران این شکور با بمب های متعارف و حملات گسترده زمینی به این کشور را گزینه های بهتری می دیدند. مورخین طی دهه های اخیر هر کدام به بررسی ابعاد  این موضوع پرداخته اند و برخی از آنها معتقدند که این اقدام آمریکا ضرورتی نداشته است. به باورشان کشتار غیرنظامیان به هر بهانه ای امری نکوهیده است. همچنین این افراد بر این باورند که قبل از وقوع این حملات مرگبار، ژاپن خود را برای تسلیم آماده کرده بود. در همین راستا ضرورتی برای وقوع این تراژدی نبود.

با این حال حامیان ماجراجویی ایالات متحده در خاک هیروشیما و ناکازاکی معتقدند که ژاپن قصد داشت تا آخرین لحظه بجنگد و هیچ نشانه ای از تسلیم شدن در سیاست های رهبران این کشور به چشم نمی خورد؛ بنابراین تنها راه به زانو در آوردن آن حمله اتمی بوده است. آنها با اشاره به تلفات سنگین آمریکا در ماه های منتهی به خاتمه جنگ می گویند که این کشور باید از جان مردمش حفاظت می کرد.

این گروه همچنین تسلیم شدن ژاپن را امری غیرمحتمل در نظر می گیرند چرا که متفقین خواستار تسلیم بی قید و شرط ژاپن – شامل عزل امپراتور هیروهیتو از قدرت – شده بودند؛ امپراتوری که در نظر مردم ژاپن به مثابه خدایی لایق پرستش بود.

چرا آمریکا، هیروشیما را با خاک یکسان کرد؟

آغاز تلاش ها برای صلحی پایدار

بمباران اتمی برای نخستین و آخرین بار در هیروشیما و ناکازاکی رخ داد. همین رویداد تلخ موجب شد تا جامعه جهانی از تمام توانش برای جلوگیری از وقوع دوباره این تراژدی تلخ و برقراری صلح پایدار استفاده کند. با این حال نباید این حقیقت را هم نادیده انگاشت که وقوع دو حمله اتمی در ژاپن زمینه را برای گسترش زرادخانه های هسته ای و به تبع آن رقابت هایی از این جنس فراهم کرد.

اکنون قدرت های هسته ای دنیا کم نیستند، تلاش ها برای کاهش زرادخانه های هسته ای نیز تاثیری در موج رقابت ها نداشته است. با این حال تاریخ می تواند تکرار شود و از همین رو جامعه جهانی از هر تاکتیکی برای جلوگیری از گسترش تسلیحات هسته ای و اتمی استفاده می کند. به باور بسیاری از تحلیلگران از جمله رابرت آدام اسمیت، تحقق صلحی پایدار نیازمند توسل به راهکارهای جدی است؛ نهادهایی که بتوانند قوانین سختگیرانه ای را در این زمینه وضع کرده و برای اجرای این قوانین ضمانت های اجرایی تعریف کنند.

رسیدن به صلحی پایدار نیازمند همکاری، و جلوگیری از زیاده خواهی های بشر است. فرو نشاندن آتش یک جنگ نیازمند گفتگو و تعامل و دیپلماسی است، نه جنگنده های غران. شاید حق با ساداکو ساماکی (یکی از قربانیان خردسال حمله اتمی به هیروشیما که در زمان حمله دو سال داشت و ده سال بعد در اثر سرطان ناشی از تشعشعات رادیواکتیو درگذشت) باشد که روی درناهای کاغذی اش می نوشت: «من «صلح» را روی بال تو می نویسم تا تو به همه جهان پرواز کنی».

دیلپماسی اتمی، آمریکا می خواست به جنگ جهانی دوم پایان دهد

دکتر کازوو یاگامی – استاد تاریخ در دانشگاه ایالتی ساوانا، ترجمه احسان پناه بر: مورخین به طور کلی بر سر این موضوع که حمله اتمی آمریکا علیه ژاپن چندین دلیل داشته است، توافق نظر دارند. برخی از این دلایل شامل هر چه سریع تر پایان دادن به جنگ جهانی دوم به منظور نجات جان میلیون ها نفر، مهار استالین، توجیه هزینه ۲ میلیارد دلاری پروژه منهتن، و تکامل بخشیدن به آزمایشات علمی خود در زمینه هسته ای است. دانشمندان هم بر سر این که دیگر دیپلماسی لفظی نمی توانست راه به جایی ببرد و گزینه نظامی و استفاده از بمب اتمی تنها راه چاره ایالات متحده بود نیز کم و بیش توافق نظر دارند.

در سال ۱۹۶۵، دکتر گار آلپرویتز، مورخ و اقتصاددان سیاسی، کتابی تحت عنوان «دیپلماسی اتمی: هیروشیما و پوتسدام» منتشر کرد که تاثیری شگرف بر مباحث و استدلال های پیرامون چرایی حمله اتمی ایالات متحده علیه ژاپن داشته است. آلپرویتز که در کتابش دیپلماسی را علت اصلی ایالات متحده برای حمله اتمی علیه ژاپن مطرح می کند، این عقیده را به چالش می کشد که ایالات متحده از بمب اتمی صرفا به دلایل نظامی استفاده کرد تا جنگ را هر چه سریع تر به پایان برساند و جان میلیون ها انسان را نجات دهد.

از زمان انتشار این کتاب، بحث ها و جدل ها به دو جریان مجزا تبدیل شد؛ برخی نویسندگان از نگاه آلپرویتز حمایت کردند، در حالی که برخی دیگر رویکردی انتقادی به دیدگاه وی داشته اند.

آلپرویتز مدعی است که ژاپن در تابستان سال ۱۹۴۵ قبل از حمله اتمی نیز شکست را پذیرفته بود. در واقع مقامات ژاپنی بعد از آن که تشخیص دادند ادامه جنگ بی فایده است، تلاش داشتند تا راهی برای پایان جنگ بیابند. در ۱۲ و ۱۳ ژولای ۱۹۴۵، ایالات متحده تمامی راه های تماس را بسته بود که این امر نشان می داد که امپراطور ژاپن تلاش داشت تا به جنگ پایان دهد و بدین منظور حتی هیئتی را برای مذاکره به مسکو گسیل داشته بود.

به علاوه افسران بلندپایه ارتش ایالات متحده نیز به این اجماع رسیده بودند که ژاپن در تابستان ۱۹۴۵ عملا شکست را پذیرفته بود. در نتیجه این موضوع که رئیس جمهور ترومن از تلاش های ژاپن برای اتمام جنگ قبل از حمله اتمی بی خبر بوده است، قابل قبول نیست.

در این میان آلپرویتز پرسش هایی مطرح می کند: چرا هری ترومن تصمیم گرفت تا در اوایل ماه آگوست از بمب اتمی علیه ژاپن استفاده کند؟ چرا حمله ای که قرار بود در ۹ نوامبر علیه شهر کیوشو ژاپن به اجرا در آید، سه ماه زودتر علیه هیروشیما و ناکازاکی به وقوع پیوست؟ چرا ایالات متحده انگیزه لازم برای بررسی عزم جدی ژاپن برای خاتمه جنگ را در خود نمی دید؟ چرا ترومن منتظر ورود شوروی به جنگ علیه ژاپن نماند؟

آلپرویتز معتقد است که تاثیر ورود شوروی به جنگ علیه ژاپن و تغییر در تسلیم شدن بدون قید و شرط این کشور سرانجام ژاپن را از ادامه جنگ بازداشت. حالا این پرسش که چرا ترومن از گزینه های دیگری به غیر از حمله اتمی استفاده نکرد، خود جای بحث دارد. از نظر آلپرویتز، پاسخ به این پرسش مبرهن است، چرا که وقتی بمب اتمی موجود است، طبیعتا ایالات متحده ترجیح می دهد جنگ را بدون مداخله شوروی – رقیب سرسخت کمونیستی اش – به پایان برساند تا با ورود آن در نتیجه جنگ بدون به خطر افتادن جام مردم آمریکا به نفع این کشور به پایان رسید.

 چرا آمریکا، هیروشیما را با خاک یکسان کرد؟
بنابراین، ورود شوروی به جنگ برای نجات جان مردم آمریکا عملا لازم نبود. به جای استفاده از ابزار نظامی پر هزینه برای خاتمه جنگ، بمب اتمی تبدیل شد به ابزاری برای اهرم دیپلماتیک ایالات متحده برای کشیدن ترمز استالین در اروپای شرقی در دوران بعد از جنگ.

آلپرویتز نتیجه می گیرد که این امر در واقع شروع دوره «دیپلماسی اتمی» بود که د-وران ابتدایی جنگ سرد بین ایالات متحده و شوروی را شکل می داد. دیوید هالووَی در کتاب خود با عنوان «اتحاد جماهیر شوروی و انرژی هسته ای در سال های ۱۹۵۶-۱۹۳۹»، استدلال آلپرویتز را به نوعی تایید می کند.

وی معتقد است بمب اتمی از همان ابتدا نیز به طور مشخص برای اهداف نظامی طراحی و ساخته شده بود اما چه زمانی باید از آن استفاده می شد، نامعلوم بود. در واقع آزمایشات موفقت آمیز این بمب در ۱۶ ژولای ۱۹۴۵ در نیومکزیکو، هدف استفاده از آن را به کلی تغییر داد. ورود شوروی به جنگ برای ایالات متحده خوشایند نبود و در عین حال غیر ضروری به نظر می رسید. بنابراین ایالات متحده در سیاست هایش به منظور استفاده از بمب اتمی تغییراتی آنی داد.

از ماه جولای تا روز واقعه حمله اتمی به ژاپن، ایالات متحده و شوروی درگیر رقابتی دیپلماتیک به منظور چگونگی و زمان تسلیم ژاپن بودند. اگرچه ایالات متحده می خواست جنگ را قبل از ورود شوروی خاتمه دهد، شوروی در نظر داشت نگذارد جنگ قبل از ورودش به عرصه خاتمه پیدا کند. بنابراین ترومن سعی می کرد نشست پوستدام را به تعویق بیندازد، در حالی که استالیان تمام تلاشش را برای سرعت بخشیدن به آماده سازی نیروهایش برای ورود به جنگ ژاپن مهیا می کرد.

از نظر هالووَی، تا زمان حمله اتمی به هیروشیما در ۶ آگوست، پایه استدلال استفاده نظامی از بمب اتمی را سست می کرد. اما این استفاده از آن به منظور پیشبرد دیپلماسی بسیار قوی تلقی می شد. از سوی دیگر، مارتین شروین، نویسنده کتاب «جهان ویران شده» (۱۹۷۵)، تفسیر آلپرویتز از وجود جنبه دیپلماتیک را تایید می کند. اما معتقد است که استفاده دیپلماتیک از گزینه بمب اتمی در درجه دوم اهمیت بعد از جنبه نظامی آن قرار داشت. از نگاه شروین، فرانکلین روزولت پروژه منهتن را برای طراحی و توسعه سلاحی نوین به منظور اهداف صرفا نظامی به راه انداخته بود.

اگرچه شروین تایید می کند که چانه زنی هایی میان مقامات آمریکا با حضور ترومن مبنی بر تبعات استفاده از بمب اتمی وجود داشت، اما این نکته را خاطرنشان می سازد که چنین مذاکراتی هرگز در رأس تصمیم گیری ها نبود. در عوض، مقامات ایالات متحده به محض این که به بمب اتمی دست یافتند، در استفاده نظامی از آن شکی به دل راه ندادند.

استفاده نظامی ترومن از بمب اتمی به چند دلیل بود؛ نخست این که استفاده از این سلاح در شرایط جنگ جهانی دوم قانونی بوده چرا که اگر آلمان قبل از همه بدان دست می یافت، حتما از آن استفاده می کرد. دوم این که استفاده از بمب اتمی ضربه سختی بر رهبران ژاپن بود و آنها را وادار به تسلیم می کرد. سوم این که حمایت عمومی قوی برای استفاده از این سلاح در میان مردم وجود داشت و سرانجام این که باید بهانه ای برای هزینه ۲ میلیارد دلاری که دولت بر سر پروژه منهتن از مردم مالیات گرفته بود، پیدا می شد.

در نتیجه، ترومن متقاعد شد تا به جای بررسی گزینه های دیگر، از این سلاح استفاده کند. مثلا یکی از گزینه ها می توانست تغییراتی در الزام ژاپن به تسلیم شدن بی قید و شرط باشد. بارتون برنشتاین نیز با نظر شروین مبنی بر چرایی استفاده از بمب اتمی علیه ژاپن موافق است. وی معتقد است که در آن زمان برای هر کشوری استفاده از بمب اتمی علیه دشمنانش قانونی بود.

در نتیجه ترومن از آن به نفع خود بهره برد و حتی استفاده از آن را راضی کننده توصیف کرد. از نظر برنشتاین، دلایل تصمیم ترومن برای استفاده از این صلاح به شرح ذیل است: پایان دادن به جنگ، جلوگیری از حملات مرگبار ژاپن، تنبیه ژاپن به خاطر حمله به پرل هاربر، انتقام از ژاپن به خاطر بدرفتاری با اسرای جنگی آمریکایی، اقناع نیازهای دولتی، پاسخ به درخواست های مردم آمریکا، و جلوگیری از توسعه قدرت شوروی و استالین در اروپای شرقی در دوران بعد از جنگ.

بنابراین برنشتاین نتیجه می گیرد که استفاده از بمب اتمی – حتی اگر بلشویک ها هرگز قدرت را به دست نگرفته بودند و دولت شوروی هم وجود نداشت – غیر قابل اجتناب بود. وی تاکید می کند که مقامات آمریکایی دلیلی نمی دیدند تا در حمله اتمی به ژاپن تردیدی به دل راه دهند اما اولویت اول آنها خاتمه دادن به جنگ بود. از نظر برنشتاین، اگرچه آمریکا می خواست از این حمله بهره برداری دیپلماتیک کند تا جلوی قدرت بیشتر شوروی را بگیرد، برای ایالات متحده این استفاده بیشتر حالت امتیاز داشت. همچنین از نظر برنشتاین، اگرچه این حمله باعث تشدید جنگ سرد شد، هرگز دلیل شروع آن نبود.

برنشتاین، برخلاف شروین، معتقد است که دولت ترومن بهترین گزینه را از میان گزینه های دیگر انتخاب کرده بود. استدلال وی این است که نکته کلیدی در مورد گزینه های دیگری به جز استفاده از بمب اتمی پافشاری بر ایده استفاده از آن گزینه ها برای تسلیم کردن ژاپن قبل از اول نوامبر بود؛ در دوره قبل از حمله اتمی، آن گزینه ها در واقع استراتژی هایی بودند تا قبل از حمله اول نوامبر، ژاپن را وادار به تسلیم کند.

چرا آمریکا، هیروشیما را با خاک یکسان کرد؟

برنشتاین می افزاید که اجتناب از استفاده از بمب هرگز به طور جدی مد نظر مقامات آمریکایی نبود. وی معتقد است که القای این که قبل از بمباران اتمی هیروشیما، مقامات آمریکایی آن رویکردها را به مثابه گزینه هایی برای استفاده از سلاح اتمی می دیدند در واقع جعل تاریخ است!

حال پرسش اینجاست که ریشه این تفاوت دیدگاه ها بین آلپرویتز و کسانی که دیدگاه استفاده دیپلماتیک ایالات متحده از بمباران اتمی ژاپن را زیر سوال می بردند در چیست؟ می توان پاسخ را در ارزیابی متفاوت آنان از موضوع استفاده از گزینه بمب اتمی یافت. همانطور که ذکر آن رفت، برنشتاین معتقد است که ترومن این ایده را که بمب اتمی برای استفاده علیه دشمن قانونی است، از سلف خود روزولت به ارث برده بود. بنابراین هرگز در استفاده از آن شکی به دل راه نداد.

آنچه پذیرش این عقیده برنشتاین را کمی مشکل می کند این است که وی شرایط بسیار متفاوت ترومن را در دیپلماسی اش با شوروی نادیده می گیرد؛ زمانی که ترومن به رئیس جمهوری رسید، ژاپن به کلی توانایی اش را برای ادامه جنگ از دست داده بود. وی فقط باید منتظر تسلیم شدن ژاپن می ماند.

دوم این که همانگونه که آلپرویتز نیز عنوان می دارد، ژاپن در تلاش برای یافتن راهی برای خلاص شدن از جنگ بود. ترومن و دیگر مقامات ایالات متحده از طریق جاسوسان خود در ژاپن از این موضوع اطلاع یافته بودند. بنابراین می توان گفت که اگر ژاپن در تابستان سال ۱۹۴۵، یعنی قبل از بمباران اتمی اش شکست را پذیرفته بود، دیگر نمی توان ادعا کرد که استفاده از بمب اتمی می توانست به جنگ خاتمه دهد و جان میلیون ها انسان را نجات دهد!

از نظر آلپرویتز، تنها پاسخ به چرایی استفاده از بمب اتمی را می توان در پیشبرد دیپلماسی یافت و تحلیل دقیق شرایط زمان ترومن نیز این امر را نشان می دهد. از کنفرانس تهران (نوامبر تا دسامبر ۱۹۴۳) تا کنفرانس یلتا (فوریه ۱۹۴۵)، شوروی مدام از قصدش برای ورود به جنگ ژاپن گفته بود. شکست آلمان در ۹ می ۱۹۴۵ این قصد را در استالین قوی تر کرد اما آزمایشات موفقیت آمیز بمب اتمی در ۱۶ ژولای ۱۹۴۵، آتش این عزم راسخ را در استالین خاموش کرد.

در واقع تا قبل از این آزمایشات ایالات متحده قصد داشت پای شوروی را به این جنگ بکشاند تا از تلفات بیشتر مردم آمریکا جلوگیری کند اما این آزمایشات ترومن را متقاعد کرد که بدون ورود شوروی هم می تواند قضیه را فیصله دهد. بنابراین دو هفته کافی بود تا بمب را برای عملیات آماده کنند و اوایل آگوست زمان مناسبی برای این عملیات بود؛ بمب در ۶ آگوست بر هیروشیما فرود آمد.

مورخین معتقدند که دیگر نیازی به استفاده از دومین بمب اتمی، که بر سر شهر ناکازاکی منفجر شد نبود اما به همان دلیل دیپلماتیک، استفاده از بمب دوم را برای ترومن توجیه پذیر می کرد. در ۸ آگوست، دو روز بعد از بمباران هیروشیما، شوروی منچوری را اشغال کرد؛ و هیچ نشانه ای از تسلیم شدن ژاپن نیز وجود نداشت. بنابراین، مقامات آمریکایی از ترس ورود شوروی به جنگ ژاپن تصمیم گرفتند تا در ۹ آگوست دومین بمب اتمی را این بار بر ناکازاکی بیندازند.

در نتیجه ژاپن در ۱۰ آگوست رسما تسلیم شد. هولوکاست نازی ها تحت فرمان هیتلر و کشتار نانجینگ توسط افسران نظامی ژاپنی نه به خاطر این که قتل عام تلقی می شوند، بلکه به خاطر این که بدون هیچ هدف نظامی به وقوع پیوستند، به عنوان جنایات جنگی محکوم شده اند. درست به همین دلیل، آلپرویتز نیز استفاده از بمب اتمی علیه ژاپن را نه به خاطر تلفات جانی بسیار بالای آن بلکه به خاطر این که اهدافی غیر نظامی را دنبال می کرد، محکوم می کند. بنابراین نباید این کشتار دسته جمعی را با موارد دیگر در تاریخ که ممکن است به دلایل دفاعی و نظامی به وقوع پیوسته باشند، یک کاسه کرد، چرا که این امر «تحریف» تاریخ جنگ جهانی دوم محسوب می شود.


منبع: برترینها

شکم‌شان گرسنه نیست؛ آنها شادی می‌خواهند

هفته نامه جامعه پویا: «کسی امروز از گرسنگی نمی‌میرد، به جای شکم‌ها روح‌ها گرسنه‌اند. وقتی می‌خواستم با پول خیرین، بچه‌ها را به شهربازی ببرم، فکر می‌کردند می‌خواهم پولشان را بدزدم. یخچال‌ بسیاری از خیریه‌ها پر از گوشت و مواد غذایی است اما کسی حاضر نمی‌شود برای بچه‌ها کتابخانه تدارک ببیند».

اینها جملات همراه با بغض یک فعال اجتماعی در کرمان است. او به دلیل همکاری مستمر با مراکز خیریه نگهداری از کودکان و نوجوانان، با مشکلات این مراکز به‌خوبی آشناست. پژوهش، مدل فعلی کمک‌رسانی مردمی به این مراکز را معیوب می‌داند زیرا این کمک‌ها به اهدای اجناسی مانند مواد غذایی، لوازم‌التحریر یا پوشاک محدود شده است. او می‌گوید: «غم این کودکان تنهایی و فقدان شادی است». همین احساس نیاز موجب شده پریسا پژوهش و همسرش یک مرکز بازی در مرکز خیریه فیاض‌بخش کرمان راه‌اندازی کنند. این مرکز مخصوص نگهداری از کودکان معلول است. به اعتقاد پژوهش، نگاه مردم به نیازهای کودکانی که در مراکز خیریه زندگی می‌کنند باید متحول شود. سخنان مسئولانه او تأمل‌برانگیز است.

شکم‌شان گرسنه نیست؛ آنها شادی می‌خواهند

‌فعالیت اجتماعی شما از کجا آغاز شد؟

اوایل با گروهی از دوستانم بستنی یا شیرینی می‌خریدیم و به خیریه‌ها می‌بردیم و مانند بیشتر مردم نذرمان را ادا می‌کردیم. اولین باری که متفاوت عمل کردم، این‌طور بود که به خیریه کرمانیان که بچه‌های سه تا شش سال را نگهداری می‌کند، رفتم و پرسیدم این بچه‌ها به چه چیزی نیاز دارند و آنها گفتند کاپشن، زمستان بود؛ با خودم فکر کردم کاپشن و خوراکی را که همه می‌دهند، چطور می‌شود متفاوت‌ رفتار کرد. می‌دانیم که خریدکردن ذوق زیادی دارد و این بچه‌ها این ذوق را تجربه نمی‌کنند و حدس زدم اگر بچه‌ها خودشان به خرید بروند و انتخاب کنند، کار خیلی خوبی است. هماهنگ کردیم و بچه‌ها را به خرید بردیم، بعضی‌ها استقلال بیشتری داشتند و می‌خواستند خودشان انتخاب کنند. این اولین حرکت من بود و بعد کم‌کم در محل زندگی بچه‌ها رفت‌وآمد کردم و می‌دیدم که اوضاع‌شان ظاهرا خوب است و متوجه واقعیت‌های زیادی شدم.

‌چه واقعیت‌هایی؟

اینکه بسیاری از آنها از بچه‌های ما بیشتر می‌خورند و بیشتر لوازم‌التحریر تحویل می‌گیرند و خیلی‌هایشان غیرانتفاعی می‌روند و لباس بیشتری دارند. اما همین که وارد می‌شوی، می‌بینی همه لباس‌ها پاره است. من یک فراخوان لباس دادم، خیلی لباس نو و خوب به دستمان رسید. خدا شاهد است که بسته‌های لباس را باز می‌کردم و اگر می‌دیدم حاضر نیستم لباسی را تن بچه‌ خودم بکنم، تحویل خیریه نمی‌دادم. لباس‌های نو و عالی می‌بردیم اما باز می‌دیدیم که لباس‌های کهنه و پاره تن بچه‌هاست. برایم سؤال پیش می‌آمد که چرا این‌طور است. کم‌کم متوجه شدم این سیاست برخی مراکز است که ظاهر بچه‌ها این‌قدر خراب باشد تا کمک بیشتری جذب شود. ترحم‌طلبی در این مراکز بیداد می‌کند. ‌

شهروندان بسیاری هستند که در برابر افراد کم‌توان یا بی‌سرپرست احساس مسئولیت می‌کنند. شما چه پیشنهادی برای شیوه کمک‌رسانیِ آنها دارید؟

خواهش می‌کنم کمک غذایی برای این مراکز نبرند چون به این کمک‌ها نیاز ندارند. باید دستی به صورت احساس این بچه‌ها کشید. اگر می‌خواهند کاری انجام دهند، برای بعد از ۱۸ سالگی آنها برایشان کار ایجاد کنند. مردم ما در خرج‌کردنِ پولشان عجله دارند، اگر این ماه صد تومان برای کمک کنار گذاشتند، عجله دارند که این پول همین ماه مصرف شود، صبور نیستند شاید این صد تومان شش ماه دیگر مفیدتر بود.

بهترین کار برای معلولان، ساختن مدرسه ویژه آنهاست. برایشان سرویس معلولان بگیرد که سر کار بروند. این همه آدم تحصیل‌کرده در جامعه داریم اما هنوز وقتی به یک فرد خیر می‌گویی اشکالی ندارد با این پول بچه‌ها را شهربازی ببریم؟ فکر می‌کنند می‌خواهیم پولشان را بدزدیم. کسی از گرسنگی نمرده ولی آدم‌ها از فقرِ محبت آسیب می‌بینند. شکم‌ها در جامعه ما گرسنه نیست، روح‌ها گرسنه است. باور کنید در برخی مراکز نان‌های درجه یک دانه‌ای دو هزار تومان را دور می‌ریزند و آدم‌هایی که کمک می‌کنند هم خبر ندارند.

به این بچه‌ها یاد می‌دهند طلبکار جامعه باشند، وقتی یک خیر وارد می‌شود، هرگز با لبخند نگاه نمی‌کنند. خشمی که از چهره‌شان می‌بارد، می‌تواند آدم را له کند اگر حاضر باشند به چشم‌هایشان نگاه کنند. من بارها دیده‌ام آدم‌هایی را که می‌خواستند یک قدم از خیرین دیگر فراتر بروند و فقط خرج دو تا کودک را ندهند، بلکه می‌آمدند در دفتر خیریه و می‌خواستند بچه‌ها را ببینند، اما حتی حاضر نیستند به این بچه‌ها نگاه کنند. خیران باید یاد بگیرند به چشم‌های این بچه‌ها نگاه کنند. اینها در این مراکز کمبود است نه گوشت و مرغ.

‌رابطه عاطفی مربیان این مراکز با معلولان چگونه است؟

به خانم‌هایی که از بچه‌ها مراقبت می‌کنند، می‌گویند مادریار. اگر التماس مادریار را کنید و بگویید این بچه را بغل کن، حاضر نیست. مادریاران واقعا کار سختی دارند، فرض کنید یک پسر ۱۸ساله نمی‌تواند دستشویی برود و باید تمیزش کنند، این کار واقعا سخت است اما خود این مادریاران عمدتا از طبقات آسیب‌دیده‌ جامعه هستند و از لحاظ روحی شرایط مناسبی ندارند.

در یکی از این مراکز برای بچه‌ها ماهی یک جشن تولد می‌گرفتم، بغلشان می‌کردم، آهنگ می‌گذاشتیم. خیلی‌ها به من زنگ می‌زدند و می‌گفتند ما هم این کارها را دوست داریم اما قرار که می‌گذاشتیم، نمی‌آمدند. وقتی می‌گفتم می‌خواهم تولد بگیرم، همه می‌گفتند یعنی خرج دیگری نیست که بکنی؟ این‌قدر بی‌نیاز شدیم که تولد بگیریم؟ بهشان می‌گفتم کی می‌خواهید این پنبه‌ها را از گوشتان دربیاورید که این بچه‌ها نه گرسنه‌اند نه برهنه، این بچه‌ها محبت ندیده‌اند.

این بچه‌ها برای آینده‌ جامعه خطرناک‌اند زیرا به آنها آموزش می‌دهند که جامعه حق تو را خورده است و باید از جامعه حقت را بگیری. باید یک مرحله از شکم بالاتر برویم. بچه‌ها تمام مدت و سال‌های متمادی در این مراکز می‌مانند و هیچ جایی برای تفریح ندارند. یک تلویزیون هم دارند که بالا به دیوار نصب است، هرچه یک کانال از تلویزیون پخش کند، مجبورند ببینند، نه اینکه فکر کنید دو تا سی‌دی برای این بچه‌ها گذاشته می‌شود.

گفتم بیایید برای این بچه‌ها مرکز بازی درست کنیم، همه گفتند یعنی ما این‌قدر در این کشور وضع‌مان خوب شده که مرکز بازی بزنیم؟ گاهی شب‌ها خواب می‌دیدم که این بچه‌ها دست‌هایم را گرفته‌اند و می‌گویند مامان! خاله! شهربازی‌مان چه شد؟! هیچ‌وقت غم این بچه‌ها را فراموش نمی‌کنم. شب‌های تاریک و روزهای تاریک، این‌قدر این موضوع آزارم داد که همسرم با هزینه خودش این مرکز بازی را تأمین کرد. احداث این مرکز بازی بزرگ‌ترین کاری‌ است که در عمرم کردم.

‌به نظر شما در حال حاضر بزرگ‌ترین مشکل این بچه‌ها به غیر از ایجاد مرکز بازی و نیاز به تفریح چه چیزی است؟

این بچه‌ها هیچ فضای خصوصی‌ای ندارند. همه‌چیز را همه می‌بینند. کجای دنیا در یک اتاق کوچک ۱۰ کودک زندگی می‌کنند؟ باید برای جداکردن این بچه‌ها فضا ساخت. در هر اتاقی دو نفر کودک هم‌سن باشند تا خیلی از معادلات اجتماعی را یاد بگیرند. برای همین فکر می‌کنم نیاز اساسی و فوری‌شان احداث ساختمان و فضاست. فکر نکنید ساختن یک ساختمان هزینه زیادی دارد؛ چرا که در این مؤسسات خیلی بیشتر از اینها هدر می‌رود و کسی متوجه نمی‌شود.


منبع: برترینها

چرا تصمیمات بزرگ با شکست مواجه می شوند؟

برترین ها – پلاد ناصری: چرا اکثر روش هایی که برای ایجاد تغییرات بزرگ در خودمان در پیش می گیریم با شکست مواجه می شوند و در بسیاری از موارد تبعات منفی نیز با خود به دنبال دارند؟ چرا فقط با خودمان عهد نمی کنیم که رفتارمان را تغییر دهیم، و سپس همان کاری که لازم است را انجام دهیم؟ ما اغلب خودمان را وادار به ایجاد تغییرات بزرگی می کنیم. اما این تاکتیک تصمیم گیری برای ایجاد تغییر، اثرات کوتاه مدتی دارد و نمی تواند به یک هدف ماندگار و بزرگ منتج شود.

یکی از بزرگ ترین تجربه هایی که در این زمینه داریم، تصمیمات دلسرد کننده و تکرار شونده ای است که با شروع سال جدید می گیریم و با تله های روانی که علیه خودمان به وجود می آوریم، همراه می شود، و در نهایت نیز همان موفقیتی که به دنبالش هستیم نتیجه نمی شود.

 چرا تصمیمات بزرگ با شکست مواجه می شوند؟

بنا به یک دلیل ساده اما مهم، تصمیماتی که با شروع سال جدید یا با شروع هفته گرفته می شوند، بسیار بلند پروازانه هستند. تعیین اهداف بزرگ و کلی، مثل موفق شدن در تحصیل یا کار، از نظر تئوری گام مثبت و خوبی است، اما این اهداف به صورتی در نظر گرفته نشده اند که واقعا به ما اجازه‌ی حرکت به سمت آن ها را بدهند.

این نوع روش رسیدن به موفقیت متکی بر انجام صحیح صدها تغییر کوچک‌تر و به عبارتی مجموعه ای از موفقیت های کوچک است، و با دستورالعمل‌های مرحله به مرحله‌ای که به ما نشان می‌دهند چگونه به آن‌ها دست یابیم، محقق می شوند.

در واقع نتایجی که در ذهن خود تصور می کنیم، در زمانی که تصمیماتی کلی گرفته می شوند، بسیار از ما دور هستند. نمی توانیم به درستی با آن ها ارتباط برقرار کنیم یا به طور واقعی و حقیقی آن ها را در ذهن خود مجسم کنیم. به این ترتیب، فاصله زیادی که بین ما و اهدافمان به وجود می آید، باعث به وجود آمدن فرصت های زیادی برای شکست در طول راهمان و برای رسیدن به موفقیت می شود. این امر به معنای فرصت های بیشتری برای رها کردن و تسلیم شدن در مسیر دست یافتن به اهدافمان است.

اگر به یک باره و به طور ناگهانی تصمیم بگیریم که هفته ای سه بار به باشگاه ورزشی برویم، احتمالا بعد از چند هفته رهایش می کنیم، که این امر نیز خود کارآمدی، اعتماد بنفس، روحیه، و میل و اشتیاق ما را تضعیف می کند و تبعاتی منفی هم به دنبال خواهد داشت.

پژوهش هایی که در این زمینه انجام گرفته است نشان می دهد که تمرکز بر فرایند، ما را تشویق به ادامه کار می کند، و ترغیبمان می کند که بر تلاشمان پافشاری کنیم، و چالش ها را به صورت فرصت هایی برای رشد ببینیم، نه این‌که آن ها را تهدیدی به شکست قلمداد کنیم.

تصمیماتی که با شروع سال جدید گرفته می شوند، نتیجه محور هستند، و اغلب آن ها به جای تشویقمان، به شکل تهدیدی ما را در خود غرق می کنند و به این ترتیبی موفقیتی در پی ندارند. از سوی دیگر، تلنگرهای کوچکی که برای ایجاد تغییرات خرد بر خودمان وارد می کنیم، از آن جهت موثر واقع می شوند که فقط بر روش و چگونگی انجام کار متمرکز می شوند، نه آنچه که در پی آن ها نتیجه می شود.

همچنین تصمیمات بزرگ، بیشتر بر جنبه های منفی، و چیزهای بدی که می خواهیم از شرشان خلاص شویم، تمرکز دارند، تا بر جنبه های مثبت، و چیزهای خوبی که می توانیم بر مبنای آن‌ها پیشرفت نماییم. مطمئنا هیچ گاه نمی خواهیم که هر روز، در مورد چیزهایی که دوست نداریم فکر کنیم. این مسئله بسیار ناخوشایند است و می تواند ناامید کننده باشد؛ اما فکر کردن به تغییرات خوبی که می توانیم ایجاد کنیم، حتی قادرند ما را هیجان زده و آماده حرکت رو به جلو هم بکنند.

به همین دلیل است که در این شرایط با انگیزه بیشتری به سمت موفقیت گام بر می داریم. در نهایت، تصمیمات بزرگی که البته اغلب با شروع سال جدید یا با شروع هفته اتخاذ می‌کنیم، می‌تواند انگیزه درونی ما را تخریب کند، و تمایل شخصی، و میل درونی ما برای انجام دادن کارها را از بین ببرد؛ و به جای آن، انگیزه های خارجی را جایگزینشان کند.

 چرا تصمیمات بزرگ با شکست مواجه می شوند؟

برای مثال، فردی که همیشه خواسته است برای ورزش کردن، دویدن را انتخاب کند را در نظر بگیرید. او وقار و زیبایی دویدن را دوست دارد و آن را با حرکات تکرار شونده ای که هنگام دویدن انجام می دهد، کاری دلپذیر می داند. همچنین دویدن احتیاج به امکانات زیاد، و رفتن به باشگاه ورزشی هم ندارد، و می‌تواند در بیرون از خانه یا در هر جایی انجام شود. شاید با شروع هر سال جدید، این فرد تصمیم بگیرد که تبدیل به یک دونده حرفه ای شود.

در ذهن خودش، یک دونده‌ را به گونه ای تصور کند که به حرکات خودش نظم می دهد، سریع است، و قادر است ماراتن های طولانی را به اتمام برساند. پس هر بار این تفکرات را با خودش مرور می کند انگیزه زیادی برای موفقیت کسب می کند. اما اگر از ابتدا بخواهد شروع کند، بدون شک زمان زیادی طول می کشد تا به آن معیارهای پیشرفته دست یابد، و تصور این راه سخت باعث می شود که دلسرد شود. به همین دلیل با تمرکز بر نتیجه دونده شدن به صورتی که توصیف شد، و با توجه به این واقعیت که مراحل زیادی برای رسیدن به هدف نهایی وجود دارد، از آن صرف نظر می‌کند.

شاید هر بار که برای دویدن بیرون می رود، این مدت برایش سخت و طاقت فرسا باشد. هر مرحله از دویدن برایش احساسی همچون شکست را به همراه خواهد داشت، و از همان ابتدا از این کار لذتی نمی برد. در حقیقت هر بار که این فرد که تصمیم می گیرد تا دونده شود، بلافاصله از دویدن متنفر می شود. این مسئله می تواند واقعا مشکل باشد و هر انگیزه ذاتی و درونی را برای رسیدن به موفقیت از بین ببرد.

زیرا انگیزه های خارجی بسیار اندک برای این فرد باقی می ماند و هدفی که تعیین کرده است برایش خیلی دور به نظر می رسد. به این ترتیب با تمرکز بر انگیزه های خارجی غیرقابل دسترس، از شانس شناخت و گسترش برخی انگیزه های درونی صرف نظر می کند. پس در شروع هر راهی که برای دست یافتن به موفقیت آغاز می کند، ناکام می ماند.

اما می توانید کار متفاوتی را امتحان کنید. به عنوان مثال تصمیم بگیرید که فقط یک بار دیگر کاری که می خواهید در آن موفق شوید را انجام دهید، و اگر آن را دوست داشتید، بار دیگر هم آن را انجام دهید و به این ترتیب تا رسیدن به موفقیت آن را ادامه دهید.

به این ترتیب، به جای آن که روی کارهایی که از عهده انجامشان بر نمی آیید تمرکز کنید، بر چیزی که می توانید واقعا انجام دهید و از عهده اش برآیید متمرکز خواهید شد. در نتیجه تمام جنبه‌های مربوط به تصمیماتی که به یک هدف دوردست منتهی می شوند را کنار خواهید گذاشت. این گونه است که می توانید موفقیت خود را تضمین کنید. زیرا با هدف های کوچک تر و رسیدن به این اهداف در مسیری بلند به اهداف بزرگتری خواهید رسید و دیگر موفقیت برایتان دور از دسترس نخواهد بود.


منبع: برترینها

طنز؛ حادثه خبر می‌کند!

سوشیانس شجاعی‌فرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ در نوشت:

۵ دقیقه قبل از تصادف- راننده: اه… این پیچ‌ها نمیذارند ما دو دقیقه بخوابیم! هی جاده بپیچ من بپیچ، جاده بپیچ من بپیچ! خب یهو جاده می‌پیچه، منم که خوابم! خب همین دیگه! همه مشکلات مملکت رو حل کردند؛ فقط مونده همین حبی که ما بالا مینداختیم که بیدار بمونیم؟! الان خوب شد؟! همه جا بنگی و خمار رو ترجیح میدید به بیدار! به راننده جماعت که میرسه بیدار رو ترجیح میدید به خمار؟! چرا توی چرخه طبیعت انگشت می‌برید؟! حالا بذار پلیس راه بعدی رو هم بگذرونم، جاده مستقیم میشه، می‌تونم وسط رانندگی یه چرتی بزنم!

یک ساعت قبل از تصادف- پلیس راهور: حیدری، کلیپ جدید نداری برام بفرستی؟! پوسیدیم توی این جاده! واقعا ما چی میخوایم توی این جاده‌ها! مردم که خودشون دارن میرن و میان! همون ماکت ماشین پلیس رو میذاشتن، ما هم می‌رفتیم به کار و زندگی‌مون برسیم! خب خب، دیگه داره هوا تاریک میشه، بریم که به اهل و عیال برسیم، چه قورمه‌سبزی‌ای درست کرده عزیزم! راه بیفت بریم… با شمام! هی سرت توی گوشیته! روشن کن بریم! شبا که آقا پلیسه و آقا راهداره و آقا راننده خوابه، معلوم نیست کی بیداره!

دو روز قبل از تصادف- مدیرکل اردوهای جداگانه دانش‌آموزی: بفرستید اردو آقا، بفرستید! یعنی چی امکانات نداریم! بچه‌ها رو اردو نفرستیم که اداره ما رو باید تعطیل کرد! بچه هرمزگانی امکانات میخواد چیکار! فقط حواستون باشه، چشم پسر توی چشمشون میفته! وضع لباسشون هم درست و پوشیده باشه! بقیه‌اش مهم نیست! انگار اونجا توی اردو میخوایم چه گلی به روسریشون بزنیم!

یک ماه قبل از تصادف- نماینده محترم: جاده‌ها خوبن، پول بدیم راهداری که چی بشه؟ سد بسازیم آقا! سد! سد هم آب توشه، هم نون! این سوسول بازیا که جاده رو باید درست کنیم و استاندارد کنیم، مال غربی‌هاست!

 آب مهمتره! ما آب نداشته باشیم چه جوری جنازه‌های ناشی از تصادف رو میخوایم بشوریم؟! اصلا ببینم، شما که مخالف سدسازی هستی، توی خونه‌تون آکواریوم داری؟!

یک ‌سال و دو ماه و هفت روز پیش- عضو کمیته تحقیق تصادف قبلی: بابا حالا اتوبوس سربازها چپه شد که شد! سرباز شغلش مردنه! جاش فرقی نمیکنه! چه صحنه نبرد، چه جاده مرخصی! حالا شماها میخواید واسه یه اتوبوس چپه‌شده مسئولان مملکت رو بفرستید روی هوا؟! ما چشم‌مون به این شلوغ‌بازی‌های شما و شیطنت‌های رسانه‌ای‌تون عادت داره! الانم شروع می‌کنیم به تحقیق و تفحص و احضار و شیوه‌نامه نوشتن و اینها! تا آب‌ها از آسیاب بیفته! از این تصادف تا اون تصادف فرجه! فقط خدا کنه فاجعه بعدی خیلی عقب نیفته. دیگه گذران امورات ما هم از عضویت توی این کمیته تحقیق‌های فست‌فودیه!

تن سالم و عقل سالم، در مملکت سالم است! – همسایه دکتر حسابی!


منبع: برترنها

بازیکن اماراتى به استقلال پیوست!

مسئولان تیم استقلال از عضویت بازیکن ایرانى -اماراتی این تیم اظهار بى اطلاعى کردند.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، در حالى خبر از جذب على ناصر مدافع چپ پاى ایرانى -اماراتى در استقلال شنیده مى شود که مسئولان آبى پوش از این مساله بى خبر هستند.

این طور که گفته مى شود على ناصر بازیکن ایرانى در چند نوبت در تمرین آبى ها حضور پیدا کرده و  به گوش مى رسد که او به عضویت استقلالى ها در آمده است اما مسئولان استقلال هیچ گونه قراردادى را با او منعقد نکرده اند.

این بازیکن سابقه حضور در تیم هاى جوانان الاهلى، بزرگسالان الوصل و بنى یاس ابوطبى را دارد.

یکى از اعضاى کادر فنى استقلال هم در این باره گفت :این بازیکن تنها مدتى پیش در تمرین ها حضور پیدا مى کرد و قرارادى با او منعقد نشده است.
 


منبع: الف

آمریکا، کره‌شمالی را به «واکنشی عظیم» تهدید کرد

وزیر دفاع آمریکا هشدار داد که واشنگتن به تهدیدهای پیونگ‌یانگ «پاسخ نظامی عظیمی» خواهد داد.

به گزارش تسنیم به نقل از «اسکای‌نیوز»، دولت آمریکا، یکشنبه به کره‌شمالی هشدار داد که در صورت تهدید سرزمین‌های ایالات متحده یا هر کدام از متحدان آن، با واکنش نظامی عظیم آمریکا مواجه خواهد شد.

براین اساس، «جیمز ماتیس» وزیر دفاع آمریکا پس از نشست «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهوری با مشاوران امینت ملی‌اش در کاخ سفید، به خبرنگاران گفت: «هر تهدیدی به ایالات متحده و سرزمین‌هایش از جمله گوآم یا متحدان ما با پاسخ نظامی عظیمی روبه‌رو خواهد شد… این واکنش، موثر و مقامت‌ناپذیر خواهد بود.»

ماتیس افزود: «واشنگتن به دنبال نابودی کامل کشوری یعنی کره‌شمالی نیست اما همانطور که گفتم ما گزینه‌های زیادی برای این کار داریم… رئیس‌جمهور ترامپ نیز تمامی این گزینه‌ها را برای همگان اعلام خواهد کرد.»

کره‌شمالی، بامداد دیروز ششمین و قوی‌ترین آزمایش موشکی خود را انجام داد و اعلام کرد که آن یک بمب هیدورژنی پیشرفته بوده که قابلیت حمل بر روی موشک دوربرد را دارد.

این اقدام کره‌شمالی واکنش جهانی را به همراه داشت و شورای امنیت سازمان ملل متحد اعلام کرد به درخواست آمریکا، بریتانیا، ژاپن، فرانسه و کره‌جنوبی، دوشنبه( امروز) برای بررسی برنامه هسته‌ای کره‌شمالی تشکیل جلسه خواهد داد.


منبع: الف

دست برتر دمشق و متحدانش در نبرد سوریه/ مخالفان راهی جز تجدیدنظر ندارند

مجموعه تحولات سوریه موجب شد دولت بشار اسد و متحدان سوریه در دو سطح سیاسی و میدانی به دست برتر تبدیل شده و شمارش معکوس برای پایان جنگ در این کشور آغاز شود.

به گزارش تسنیم به نقل از روزنامه رای الیوم، عبدالباری عطوان سردبیر این روزنامه نوشت: مجموعه تحولات میدانی و سیاسی سوریه موجب شد دولت بشار اسد و متحدانش به دست برتر تبدیل شوند و در این میان همزمان با آغاز شمارش معکوس جنگ در این کشور مخالفان سوری چاره ای جز تجدید نظر در دیدگاههای خود ندارند.

وی در عین حال تاکید کرد هرچند جنگ سوریه به پایان خود نزدیک می شود اما خطراتی نیز وجود دارد که مهم ترین آن نبود یک راه حل سیاسی برای مرحله بعد از جنگ است.

به هر حال صحنه تحولات سوریه در شرایط کنونی  دو نکته اصلی و قابل تامل دارد که اگر در صدد ارزیابی تحولات آینده این کشورو تاثیر آن بر امنیت و ثبات آن هستیم، باید در مورد این دو نکته دقت کنیم.

الرقه و دیرالزور صحنه شکست قریب الوقوع داعش

این دو نکته اصلی تحولات سوریه عبارتند از:

اول: اظهارات چند روز پیش  استفان دیمستورا نماینده سازمان ملل در سوریه در گفت وگو با شبکه بی.بی.سی و تاکید بر اینکه  داعش در الرقه و دیرالزور تا چند هفته دیگر شکست را تجربه خواهد کرد و این به معنی پایان جنگ سوریه است اما مرحله پس از پایان جنگ هنوز پرخطر است زیرا راه حل سیاسی برای این مرحله ارائه نشده است.

دوم: بیانیه روز شنبه حزب الله که در آن حمله آمریکا به اتوبوس های حامل عناصر داعش و خانواده هایشان را اقدامی منافقانه و حاکی از معیارهای دوگانه آمریکا برشمرد.

تاکید حزب الله بر پایبندی به توافق قلمون

این بیانیه علاوه بر اینکه نشان داد اظهارات آمریکا مبنی بر مبارزه با تروریسم دروغ آمریکایی است بیانگر موضع منطقی و عقلانی حزب الله است زیرا این حزب در آن تاکید کرد در کنار مسولان سوری به توافق قلمون پایبند است.

حزب الله همچنین در بیانیه خود یادآور شد که آمریکا پیش از این به بیش از یک هزار داعشی اجازه داد از تلعفر به مناطق کُردنشین در شمال منتقل شوند.

شمارش معکوس پایان جنگ در سوریه

در این میان باید اظهارات دیمستورا را کاملا جدی گرفت زیرا او بهتر از هرشخص دیگری از رونده سوریه و جزییات آن اطلاع دارد و تاکید او بر نزدیک شدن روزهای پایانی جنگ در سوریه جای هیچ بحث و تردیدی ندارد زیرا فقط سه مناطق شامل دیرالزور، رقه و ادلب در سوریه باقی مانده است که در کنترل ارتش سوریه قرار ندارد.

این در حالی است که نیروهای ارتش سوریه در حال پیشروی به سمت دیرالروز هستند و نیروهای دموکراتیک که اغلب کُرد بوده و تحت پشتیبانی آمریکا قرار دارند وارد رقه شده اند و در مورد  ادلب نیز گفت وگوهایی در مورد چگونگی تسلط بر آن و  جلوگیری از وقوع کشتار در آنجا در جریان است.

راه حل سیاسی ضامن ثبات سوریه

با این توضیحات راه حل سیاسی که دیمستورا از نبود آن برای حل و فصل بحران سوریه خبر داده است، عامل اساسی ثبات و اسقرار این کشور خواهد بود و تشکیل دولت فراگیر در سوریه و برگزاری انتخابات سراسری را به دنبال خواهد داشت به گونه ای که پرونده جنگ بسته شود.

وی یادآور شد که به حاشیه راندن بخش بزرگی از مردم عراق موجب شد القاعده پس از شکست در سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ با قدرت بیشتری به عراق بازگردد واین وضعیت ممکن است در سوریه و نیز عراق بار دیگر تکرار شود.

اختلاف و شکاف بین مخالفان سوری

در این میان مسئولان سوری در فواصل زمانی مختلف از آمادگی برای اصلاحات سیاسی فراگیر در کشور و گفت وگو در خصوص راه حل سیاسی سخن می گویند اما تاکید دارند شریکی که طرف مقابل آنان باشد وجود ندارد و اگر حضور داشته باشد نیز دچار دسته بندی شده است که شاهد آن نیز ناکامی تمام تلاش ها برای یکپارچه کردن مخالفان سوری از جمله هیئت عالی و هیئت هماهنگی مخالفان است.

در همین ارتباط می توان یادآور شد، ریاض حجاب هماهنگ کننده هیئت عالی گفت وگوهای مخالفان به تنهایی در واشنگتن اظهاراتی دارد که بیانگر مواضع تند و افراطی او است از جمله اینکه تاکید دارد هیچ گونه نقش بشار اسد در دوره انتقالی را نمی پذیرد.

این موضع با اظهارات عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان مبنی براینکه هیئت مخالفان سوری باید بقای بشار اسد را پذیرفته و دیدگاهای جدیدی را ارائه کند، در تعارض است.

مخالفان سوری باید در افکار خود تجدید نظر کنند

معلوم نیست آیا بیماری ریاض حجاب که موجب شد ریاض را به مقصد واشنگتن ترک کند، یک بیماری واقعی است یا خیر اما آنچه تردیدی در آن نیست اینکه مخالفان سوریه برای تعامل با تحولات و تغییرات میدانی این کشور و شمارش معکوس برای پایان جنگ ، نیازمند افکار جدیدی هستند.

در این میان دو فرصت برای نمود یافتن این دیدگاه‌ها وجود دارد:

اول: نشست آستانه که نیمه ماه جاری میلادی برگزار خواهد شد و در آن هیئتی از گروههای مخالف سوریه و نیز هیئت رسمی دولت این کشور حضور خواهند د اشت.

دوم: نشست ژنو که احتمالا نیمه ماه اکتبر آینده برگزار شود.

آنچه مخالفان نظامی و سیاسی سوریه باید بپذیرند همانطور که نماینده سازمان ملل به آن اشاره داشت، این است که دولت سوریه و متحدانش در دو سطح میدانی و سیاسی به دست برتر تبدیل شده اند و به دلیل تغییر موازنه قدرت آنچه روزهای نخست بحران یعنی شش سال پیش مطرح بود اکنون دیگر تغییر کرده است.


منبع: الف

نقشه جدید ترامپ برای پایان برجام چیست؟

علیرضا سلطانی، عضو هیات علمی دانشگاه و کارشناس اقتصاد سیاسی بین الملل در گفت و گو با نامه نیوز، به چالشهای دیپلماسی اقتصادی کشورمان با توجه به حضور ترامپ پرداخته است.

محمد جواد ظریف در تشریح برنامه های جدید وزارت امور خارجه بر روی فعالیتهای اقتصادی و تعامل با همسایگان تاکید زیادی داشته است. این روند قرار است با تغییرات ساختاری در وزارت خارجه و ایجاد معاونت اقتصادی نیز دنبال شود. اما این روند با چالشهایی از جمله حضور ترامپ که قصد خروج از برجام و منزوی کردن ایران را دارد روبروست.

پرسش این است که سیاست خارجی اقتصاد محوری که از سوی وزارت خارجه دنبال می شود تا چه حدی تحت تاثیر ترامپ و تصمیم های او خواهد بود؟ اگر امریکا از برجام خارج شود، این خروج می تواند روی قراردادها و توافقات اقتصادی هم تاثیر بگذارد؟ در این باره با علیرضا سلطانی، عضو هیات علمی دانشگاه و کارشناس اقتصاد سیاسی بین الملل گفت و گو کرده ایم که از نظر می گذرانید.

با توجه به اینکه ترامپ بنا دارد ایران را منزوی کند و احتمال خروج از برجام از سمت او وجود دارد آیا  ایران می تواند راهکاری برای برون رفت از این فضا و پیشبرد اهداف اقتصادی خود در زمینه بین المللی پیدا کند؟

در شرایط فعلی ، مهمترین سیاست، تلاش برای حفظ برجام است . ترامپ قصد دارد برجام را برهم زند اما نه به هزینه خود بلکه به هزینه ایران . ایران باید با تعاملی که با قدرتهای دیگر امضاکننده برجام به خصوص اروپایی ها دارد ، عملا نقشه ترامپ را بر هم زند. علاوه براین گسترش تعاملات و همکاری های اقتصادی و تعجیل در این امر ، راهکار دیگری است که برنامه های ترامپ را در مورد برجام و حتی تحریم های احتمالی بر هم می زند. لذا در شرایط کنونی ، فعال کردن ظرفیت های اقتصادی و تجاری کشور در عرصه بین المللی ، بسیار حائز اهمیت است که خوشبختانه در حوزه نفت و گاز این سیاست آغاز شده و با سرعت بیشتری در ماه های آینده با انعقاد قراردادهای نفتی بزرگ تداوم پیدا می کند. 

به نظر شما با توجه به این شرایط و روحیه تاجرمابانه ترامپ، او میتواند مسائل اقتصادی را از مسائل سیاسی جدا کند یا در برجام میتواند قراردادهای بویینگ و توتال را هم  متاثر کند؟

برجام یک توافق نامه بین المللی است . اما باید اذعان داشت که این توافق نامه با توجه به حساسیت های بالا و جایگاهی که در تحولات روابط بین المللی داشته و در عین حال رکوردهایی را در حوزه تعاملات بین المللی ایجاد کرده ، از یک توافق نامه بسیار بالاتر است  چه اینکه برجام را باید یک دستاورد بزرگ بین المللی به شمار آورد که حاصل خرد جمعی بین المللی است .در عین حال با توجه به اینکه یکی از مهمترین چالش های بین المللی یعنی پرونده هسته ای ایران را به نقطه حل رساند و زمینه حال دیگر چالش ها از جمله چالش ۴۰ساله ایران و آمریکا را فراهم ساخت ، نقطه عطفی در روابط بین المللی به شمار می آید. برجام آغاز گر یک روند جدید در مناسبات بین المللی و تثبیت راهکار دیپلماسی در حل و فصل اختلافات بین المللی است . بنابراین حراست و حفاظت از این دستاورد بزرگ بین المللی ، تعهد همه کشورهای تاثیرگذار از جمله آمریکا می باشد. اگرچه ترامپ در تلاش برای برهم زدن برجام می باشد اما تاکنون نه تنها به این مهم دست نیافته است بلکه با گذشت زمان زمینه برهم زدن آن از سوی آمریکا کمتر فراهم شده است. در این راستا دولت آمریکا تلاش دارد به صورت غیر مستقیم اثر گذاری برجام را برای ایران کاهش دهد اما در این رابطه هم به نظر نمی رسد توفیق بالایی داشته باشند ‌.

اقتصاد امریکا مسیری منحصربفرد و مستقل را دنبال می کند و می تواند روی ترامپ تاثیر بگذارد یا عملکرد ترامپ روی آن تاثیر زیادی دارد؟

دولت ترامپ هنوز نتوانسته انرژی مثبتی به اقتصاد آمریکا وارد سازد. رشد اقتصادی مداوم و دامنه دار آمریکا و ثبت یک رکورد جدید در رشد اقتصادی این کشور نیز محصول سیاست ها و برنامه های دولت اوباما می باشد. این نشان از این واقعیت دارد که اقتصاد آمریکا تلاش دارد خود را از حواشی و بازی های سیاسی ترامپ دور نگه دارد و به عبارتی هزینه ای بابت حاشیه سازی های سیاسی ترامپ ندهد. بنابراین تحرکات سیاسی ترامپ به خصوص در مورد برجام با وجود اینکه مناسباتی بین ایران و  شرکت های امریکایی شکل نگرفته اما حمایت آنها را در پی ندارد و چه بسا با واکنش بخش های شاخص نیز مواجه شود.

این تاثیر روی اروپایی ها چگونه است؟ شرکت های اروپایی تحت تاثیر ترامپ  و تصمیمهای ساختارشکنانه اوخواهند بود؟

این شرایط در مورد شرکت ها و بنگاه های غیرامریکایی به خصوص اروپایی به مراتب قوی تر است. در واقع شرکت های اروپایی که به طور طبیعی سهام انها در بازارهای بورس آمریکا خرید و فروش می شود به تبع سیاست دولتهای متبوع خود در قبال برجام ، از رویکرد ضد برجامی دولت ترامپ حمایت نکرده و در صدد گشایش راه هایی در همکاری اقتصادی با ایران می باشند که نمونه آن قرارداد با توتال در فاز ۱۱ پارس جنوبی و انعقاد قراردادهایی دیگر در آینده با دیگر شرکت های نفتی اروپایی مانند شل  می باشد. قرارداد همکاری در صنعت خودرو را نیز باید به این مهم اضافه کرد.

به نظر شما روند تعامل گونه ایران بعد از برجام توانسته است در نظام بین الملل جذابیت ایجاد کند و آیا روند تعاملی و جذب سرمایه میتواند در ۴ سال آینده محقق شود؟

ایران اگرچه از جذابیت های اقتصادی خوبی برای سرمایه گذاری خارجی برخوردار است و بعد از چند سال تحریم و محدودیت ، زمینه لازم برای جذب سرمایه گذاری خارجی با اجرای برجام فراهم شد ، اما در عمل با گذشت نزدیک به ۲ سال از اجرای برجام ، جهش قابل توجهی در جذب سرمایه گذاری خارجی و همکاری با شرکت های خارجی صورت نگرفته است. بخشی به دلیل شدت و حدت تحریم ها ، کاهش اعتماد به اقتصاد ایران ، گسست همکاری های قبلی و زمانبر بودن بازگشت اعتماد به اقتصاد ایران طبیعی است . بخشی نیز به دلیل تحرکات دولت جدید آمریکا و ایجاد فضای تردید نسبت به برجام ، طبیعی به نظر می رسد اما واقعیت این است که در داخل کشور نیز اجماع و هماهنگی لازم میان دستگاه های مختلف تاثیرگذار بر روندهای سیاسی و اقتصادی کشور وجود ندارد. چه بسا در این میان باید شاهد حرکت ها و رفتارهای متناقض میان این دستگاه ها بود که پیام های متناقض ، منفی و ناامید کننده به شرکت ها و فعالان اقتصادی خارجی ارسال می کنند. 

همچنین حرکت های صورت گرفته برای جذب شرکت های خارجی با محدودیت و موانع مختلف و بعضا مواجه با کارشکنی هایی است که سرعت به نتیجه رسیدن آنها بسیار کند می باشد. 

این کندی و رفتارهای جزیره ای و متناقض به طور طبیعی روندهای و موانع خارجی در حضور شرکت های خارجی در ایران را دچار وقفه می کند و عملا به سیاست و برنامه آمریکا و دیگر مخالفان برجام در داخل وخارج کمک می کند.استفاده اقتصادی کمتر ایران از برجام ، بیش از پیش روح و جسم برجام را ضعیف و بی ارزش می کند.


منبع: الف

حاجی‌بابایی: دیوان محاسبات بگوید چقدر از نجومی‌ها برگشت؟

عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس با بیان اینکه ریشه مشکل تبرئه نجومی بگیران به خود مجلس برمیگردد، گفت: دیوان محاسبات و بازرسی کل کشور بگویند چقدر از حقوق های نجومی پس گرفته شده است؟

حمیدرضا حاجی‌بابایی در گفتگو با مهر، با بیان اینکه موضوع تبرئه مدیران نجومی‌بگیر از سوی دیوان محاسبات به صورت جسته و گریخته به گوش ما رسیده است، اظهار داشت: ریشه این مشکل به خود مجلس و ضعف نظارت آن برمی‌گردد.

وی با اشاره به ماده ۲۹ قانون برنامه ششم توسعه گفت: در این ماده، علاوه بر ضرورت ایجاد سامانه ثبت حقوق و مزایا، در تبصره یک تأکید شده است که «کلیه اشخاص حقوقی مشمول این ماده مکلف هستند از تاریخ اول فروردین ۱۳۸۸ اطلاعات مربوط به مقامات، رؤسا، مدیران موضوع این ماده را به دیوان محاسبات کشور و سازمان بازرسی کل کشور ارائه دهند».

عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: طبق همین ماده کسی که از این حکم استنکاف کند، به انفصال موقت از خدمات دولتی و عمومی از سه ماه تا یک سال محکوم می‌شود.

حاجی‌بابایی تصریح کرد: طبق این حکم، سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات مکلفند دریافتی های غیرمتعارف را پس بگیرند؛ این دو نهاد الان با ارائه اسناد، اعلام کنند که دقیقا چه میزان از این مبالغ را پس گرفته‌اند و چه زمانی آن را اعلام عمومی کرده‌اند؟

وی افزود: در ماده ۳۹ همچنین تاکید شده که باید سامانه ای برای ثبت و شفافیت پرداخت‌ها ایجاد شود؛ الان که حدود شش ماه از تصویب قانون برنامه ششم گذشته است، دولت اعلام کند که این سامانه در کدام دستگاهها ایجاد شده است؟


منبع: الف

هیئت پارلمانی انگلیس به تهران می‌ آید

نماینده مردم تهران در مجلس از سفر برخی اعضای گروه دوستی انگلیس با ایران به تهران خبر داد.

علیرضا رحیمی رئیس گروه دوستی و پارلمانی ایران و انگلیس در مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با تسنیم، از سفر اعضای هیئت پارلمانی انگلیس به تهران خبر داد و گفت‌: رایزنی‌هایی در جهت انجام این سفر انجام شده و در ماه‌های آینده و با تنظیم تاریخ این سفر، این هیئت به تهران می‌آید.

وی تصریح کرد: آخرین بار برخی از اعضای گروه دوستی پارلمانی ایران و انگلیس در مجلس نهم به انگلیس سفر کرده بودند که براساس عرف مراودات پارلمانی این بار نوبت هیئت پارلمانی انگلیس است که به تهران سفر کند.

نماینده مردم تهران در مجلس از سفر تیمی از وزارت‌ امورخارجه انگلیس به تهران خبر داد و افزود: این هیئت برای مذاکرات کنسولی در مهرماه به تهران سفر می‌کند.


منبع: الف

ترامپ: آماده استفاده از «توان هسته‌ای» علیه کره شمالی هستیم

رئیس‌جمهور آمریکا در تماس تلفنی با نخست‌وزیر ژاپن گفت که واشنگتن آماده استفاده از توان هسته‌ای علیه کره شمالی است.

به گزارش تسنیم، «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا در گفت‌وگوی تلفنی با «شینزو آبه»، نخست‌وزیر ژاپن گفته واشنگتن آماده استفاده از توان هسته‌ای برای مقابله با «تهدید کره شمالی» است.

در بیانیه‌ای که روی وب‌سایت کاخ سفید قرار گرفته آمده است: «رئیس‌جمهور دونالد ترامپ با نخست‌وزیر ژاپن شینزو آبه درباره ادعاهای آزمایش بمب هیدروژنی توسط کره شمالی گفت‌وگو کرد.»

این بیانیه می‌افزاید: «سران دو کشور تداوم اقدامات  تحریک‌آمیز و بی‌ثبات‌کننده توسط کره شمالی را محکوم و بر تعهدات دفاعی استوار فیمابین تأکید کردند و متعهد شدند همکاری‌های نزدیک را ادامه دهند.»

کاخ سفید تصریح کرده است: «رئیس‌جمهور ترامپ بر تعهد ایالات متحده برای استفاده از طیف کاملی از توانمندی‌های دیپلماتیک، هسته‌ای و (تسلیحات) متعارف جهت دفاع از سرزمین‌ها و اراضی ما و متحدانمان تأکید کردند.»

دونالد ترامپ، پیش از آن هم در چند توئیت از کره شمالی به عنوان «کشوری سرکش» یاد کرده و مدعی شده بود اقدامات این کشور، برای آمریکا تهدید به شمار می‌آیند. 

منابع خبری روز یکشنبه پس از اعلام وقوع دست‌کم دو زمین‌لرزه در نزدیکی سایت هسته‌ای کره شمالی واقع در شمال شرق این کشور، از اقدام پیونگ‌یانگ برای انجام ششمین آزمایش هسته‌ای خود خبر دادند.  

 تلویزیون رسمی کره شمالی ساعاتی بعد اعلام کرد این کشور یک بمب هیدروژنی را با موفقیت آزمایش کرده است. مطابق این بیانیه، این بمب می‌تواند به صورت کلاهک روی موشک‌های قاره‌پیما (ICBM) نصب شود.
 


منبع: الف

اقلیم کردستان عراق موعد تبلیغات انتخاباتی همه‌پرسی را اعلام کرد

کمیته عالی انتخابات اقلیم کردستان عراق که مسئول برگزاری همه‌پرسی استقلال این اقلیم است، موعد آغاز تبلیغاتی پیش از همه‌پرسی را اعلام کرد.

به گزارش ایسنا، به نقل از شبکه خبری سومریه نیوز، کمیته عالی انتخابات کردستان عراق در بیانیه‌ای، موعد آغاز تبلیغات برای همه‌پرسی را روز سه‌شنبه مصادف با پنجم سپتامبر اعلام کرده که تا ۲۲ سپتامبر به مدت ۱۸ روز ادامه خواهد داشت.

در این بیانیه آمده است: کسانی که تبلیغات را قبل از موعد مشخص شده آغاز کنند مورد، تحت پیگرد قضایی قرار خواهند گرفت.

قرار است همه‌پرسی اقلیم کردستان عراق ۲۵ سپتامبر برگزار شود. همسایگان عراق و نیز آمریکا و اروپا با برگزاری این همه پرسی مخالفت کرده‌اند.


منبع: الف

شینزو آبه: ژاپن دفاع موشکی خود را تقویت می کند

نخست وزیر ژاپن می گوید لازم است دفاع موشکی این کشور برای مقابله با تهدید های کره شمالی تقویت شود.

به گزارش مهر به نقل از رویترز، «شینزو آبه» نخست وزیری ژاپن می گوید این کشور نهایت تلاش خود را برای همکاری با آمریکا به خرج می دهد تا از خود در برابر موشک های شلیک شده از سوی کره شمالی دفاع کند و توانمندی های دفاع موشکی خود را افزایش دهد.

وی این سخنان را امروز دوشنبه در آغاز نشستی با حضور نمایندگان احزاب ائتلاف حاکم و در واکنش به ششمین آزمایش هسته ای پیونگ یانگ مطرح کرد که یک روز پیش انجام شد.

کره شمالی می گوید بمبی که دیروز آزمایش کرده از نوعی هیدروژنی بوده است و قابلیت نصب بر روی موشک های بالستیک قاره پیما را دارد.


منبع: الف

آمادگی اروپا برای افزایش تحریم‌ها علیه کره شمالی

اتحادیه اروپا آماده است تا تحریم‌ها علیه کره شمالی را پس از انجام ششمین آزمایش هسته‌ای این کشور افزایش دهد.

به گزارش تسنیم به نقل از رویترز، دونالد تاسک رئیس شورای اروپایی روز یکشنبه تاکید کرد: اتحادیه اروپا آماده است تا تحریم‌ها علیه کره شمالی را افزایش دهد.

اظهارات تاسک در شرایطی است که کره شمالی روز یکشنبه از انجام ششمین آزمایش اتمی خود خبر داد.

وی با انتشار بیانیه‌ای تصریح کرد: اتحادیه اروپا آماده است تا سیاست تحریم را تشدید کند و کره شمالی را برای از سرگیری مذاکره بر سر برنامه های هسته ای و موشکی بدون پیش شرط، دعوت نماید.

تاسک افزود: ما از شورای امنیت سازمان ملل می خواهیم تا تحریم‌های بیشتری را تصویب کند و عزم قاطع تر خود را برای دستیابی به خلع سلاح اتمی در شبه جزیره کره نشان دهد.


منبع: الف

دیدار وزیران خارجه قطر و فرانسه درباره بحران دوحه

وزیران خارجه قطر و فرانسه با محوریت تحولات بحران میان کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس با دوحه و تقویت روابط دوجانبه و پیشرفت آن به بحث و تبادل نظر پرداختند.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری رسمی قطر “قنا”، محمد بن عبدالرحمان آل ثانی، وزیر امور خارجه قطر طی نشستی با ژان ایو لودریان، همتای فرانسوی‌اش به بررسی تحولات بحران میان کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس با دوحه، تلاش‌های میانجیگری کویت، تحولات منطقه‌ای به ویژه در لیبی و سوریه و نیز تقویت روابط دوجانبه پرداخت.

وزیر امورخارجه قطر ضمن حمایت از میانجیگری‌های کویت بر ضرورت گفت‌وگو میان همه طرف‌های درگیر جهت حل بحران کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس تاکید کرد.

عبدالرحمان آل ثانی نسبت به هماهنگی امنیتی کشورش با مقامات فرانسه در زمینه تبادل اطلاعات امنیتی و دیدارهای مسؤولان هر دو کشور ابراز خرسندی کرد.

پیشتر وزیر امور خارجه قطر در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت که دولت قطر و فرانسه روابط دو جانبه قوی‌شان را به سطح روابط استراتژیک ارتقا داده‌اند.

وی در ادامه افزود که فرانسه و قطر دیدگاه‌های مشترکی در راستای تعدادی از پرونده‌های سیاسی مختلف دارند.

لودریان پانزدهم ژوئیه به دوحه سفر و تاکید کرده بود که کشورش از گفت‌وگوی طرف‌های بحران کشورهای حاشیه خلیج فارس و میانجیگری کویت حمایت می‌کند.

پنجم ژوئن عربستان، امارات، بحرین و مصر روابط دیپلماتیک خود با قطر را قطع و دوحه را متهم به “حمایت از تروریسم” کردند این در حالی است که قطر این اتهامات را رد کرد.


منبع: الف

فرار ۹۶ نفر از زندانی در ساحل عاج

به گزارش خبرگزاری فرانسه، یک مقام ساحل عاج که خواست نامش محفوظ بماند، در این باره تاکید کرد که زندانیان بین ساعت پنج تا ۶ صبح از زندان فرار کرده اند.براساس گفته های یک مقام قضایی کاتیولا، در پشت پرده عملیات فرار دسته جمعی زندانیان، همدستان لیوکو چینی قرار دارند، زندانی مشهوری که سال ها پیش در زندان ساحل عاج به قتل رسید.در ادامه مسئولان زندان گفتند: زندانیان به پشت بام سلول های خود رفته و با شکستن’در’ اصلی زندان اقدام به فرار کرده اند.این نخستین بار نیست که گروهی از زندانیان از زندان های ساحل عاج فرار می کنند، ششم آگوست گذشته نیز پنج زندانی همزمان با جشن استقلال این کشور از زندان گوگونا در مرکز این کشور فرار کردند که در نتیجه آن چهار نگهبان و یک شهروند ساحل عاج به اتهام همدستی با زندانیان فراری بازداشت شدند.هشتم آگوست گذشته نیز ۲۰ زندانی، پس از ضرب و شتم نگهبانان «زندان عدل» در ابیجان پایتخت این کشور، از این زندان فرار کردند.شهر کاتیولا در ۴۵ کیلومتری شمال «بواکیه» دومین شهر بزرگ ساحل عاج قرار دارد.


منبع: بهارنیوز

ارتباط بافت چربی بدن با ابتلا به سرطان

به گزارش ایرنا از پایگاه اینترنتی یورک الرت، چاقی در سراسر جهان رو به افزایش است و اکنون به عنوان یکی از عوامل اصلی خطرساز برای ابتلا به سرطان در نظر گرفته می شود؛ ۱۶ نوع مختلف سرطان با چاقی ارتباط دارد. بنابراین شناسایی مکانیزم های خاصی که چاقی را با ابتلا به سرطان ارتباط می دهند، ضرورت دارند.تحقیقات نشان داده اند که چربی از چه راه هایی به سرطان زایی کمک می کند. برای مثال خطر بروز التهاب را که با ابتلا به سرطان ارتباط دارد، افزایش می دهد. همچنین گمان می رود که چاقی به سوخت و ساز سلولی سرطان و ترخیص سیستم ایمنی کمک می کند که تمامی آنها با رشد و گسترش تومورها ارتباط دارند.از سوی دیگر ارتباط میان چاقی و سرطان زایی همچنین به ‘کراس تاک'(crosstalk) یا روش واکنش سلول ها در زمانی که یک سیگنال مشابه توسط بیش از یک مسیر سیگنالینگ در دو نوع مختلف سلولی به اشتراک گذاشته می شود، بستگی دارد.
شناسایی روش هایی که موجب قطع کراس تاک می شوند، می تواند به محققان در شناسایی راهکارهای جدید برای پیشگیری از ابتلا به سرطان کمک کند.

محققان دانشگاه یوتا با همکاری محققان دانشگاه نورث کارولینا در این مطالعه با بررسی نشریاتی که از فاصله زمانی ژانویه ۱۹۴۶ تا مارس ۲۰۱۷ چاپ شده بودند، در جستجوی مطالعاتی برآمدند که تداخل میان بافت های چربی و سرطان زایی را مورد بررسی قرار داده بودند. آنها در نهایت ۲۰ نشریه تحقیقاتی پیدا کردند که بطور خاص به این موضوع پرداخته بودند.محققان خاطرنشان کردند که این بررسی نگاه عمیق تری به مکانیزم های سرطان زایی دارد. برای مثال چند مطالعه نشان داده اند که سلول های چربی استرومایی (adipose stromal cells)این قدرت را دارند که به ضایعات سرطانی نفوذ کنند و موجب رشد تومورها شوند. مطالعات نشان دادند که شمار این سلول ها در بیماران چاق مبتلا به سرطان پروستات و سینه بیشتر است.

محققان گفتند: این بررسی همچنین نشان داد که برخی انواع چربی از لحاظ سوخت و سازی فعال ترند و مواد بیشتری ترشح می کنند که به ایجاد و رشد سرطان منجر می شود.سه نوع چربی سفید، قهوه ای و بژ در بدن وجود دارد که هر یک عملکرد متفاوتی دارد و میزان اثرگذاری آنها بسته به محل قرارگیری چربی، متفاوت است.
برای مثال این بررسی نشان داد که بافت چربی سفید با بروز التهاب ارتباط داده شده است و در بیماران مبتلا به سرطان سینه با وخیم تر شدن این بیماری مرتبط است. در این مطالعه همچنین اثرات چربی بر سینه، راست روده، مری، اندومتر، پروستات و سرطان گوش ، حلق و بینی نیز تجزیه و تحلیل شد. برای مثال محققان توضیح دادند که در سرطان راست روده بافت چربی معمولا در کنار تومورها قرار دارند در حالی که در سرطان سینه بافت چربی قسمتی از محیط مستقیم میکروسکوپی تومور است.با این حال محققان خاطرنشان کردند که تحقیقات بیشتر برای ارزیابی نقش فاصله بافت در ارتباط میان چاقی و سرطان و بررسی روش هایی برای از بین بردن رویه هایی که باعث رشد تومور می شوند، مفید خواهد بود.آنها خاطر نشان کردند که این مطالعه بر اهمیت حفظ وزن سالم بدن تاکید دارد.آنها ادامه دادند: چربی هم زیر پوست و هم در سطوح عمیق تر در بدن وجود دارد به طوری که حتی افراد لاغر نیز می توانند اطراف ارگان های داخلی خود، چربی اضافی داشته باشند. از سوی دیگر رژیم های غذایی و ورزش سالم از جمله ورزش های استقامتی برای ساخت توده عضلاتی بدون چربی می توانند به مبارزه با گسترش چربی اضافی کمک کنند.


منبع: بهارنیوز