علت سفر هاشمی‌شاهرودی به عراق

گروه سیاسی: روزنامه لبنانی الحیات نوشت: اختلافات بین نیروهای سیاسی شیعه در عراق طی ماههای گذشته موجب شد که ایران به فکر وساطت بین آنها بیفتد؛ از این رو، دو مسئول بلند پایه خود یعنی هاشمی شاهرودی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و دبیر این مجمع، محسن رضایی را به بغداد فرستاد. شاهرودی در دیدارهایی که با مقامات عراق داشت، بر این مساله تاکید کرد که نباید اجازه بدهیم مسائل سیاسی و اختلافات احتمالی بین سیاستمداران تاثیر منفی بر روحیه ملت عراق بگذارد؛ عراق در صورتی که از تجارب ایران استفاده کند، می تواند موفقیت‎های بیشتری در زمینه های مختلف فرهنگی و سیاسی داشته باشد. اعتبار شخصیت شاهرودی باعث شد که وی برای مذاکره با نیروهای شیعه انتخاب شود؛ وی از موسسین اولیه حزب«الدعوه» است که مالکی آن را رهبری می کند. علاوه بر این، شاهرودی از مراجع دینی است که دفاتر زیادی در نجف و کربلا دارد.


منبع: بهارنیوز

آزادی برای زن سوری آری، زن ایرانی نه!

گروه سیاسی: روزنامه شرق درباره اتفاق دیروز ورزشگاه آزادی نوشت: از ماه‌ها پیش گفته بودند می‌کوشند زنان را برای جشن صعود ایران به جام جهانی و همچنین بازی ایران و سوریه به استادیوم راه بدهند. گفته بودند تلاششان را می‌کنند زنان وارد استادیوم شوند و کم‌کم این مانع فروبریزد. حالا این اتفاق نیفتاده، عمدی یا سهوی به عده‌ای از دختران بلیت فروخته‌اند و آنها پشت درهای بسته ایستاده‌اند، مردان سلفی‌هایشان را در جایگاه منتشر می‌کنند، اما از زنان خواسته‌اند حتی در چمن‌های اطراف استادیوم آزادی نیز تجمع نکنند.



 

پروانه سلحشوری، رئیس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی که برای حضور در استادیوم دعوت شده بود، با وجود این دعوت در گفت‌وگو با «شرق» خواست به گوش زنانی که پشت درهای استادیوم ایستاده‌اند برسانیم در کنارشان ایستاده است و تا زمانی که درها به روی زنان باز نشود، او نیز به استادیوم وارد نخواهد شد، حتی اگر این ماجرا تا پایان بودنش در این کره خاکی زمان ببرد، ترجیح می‌دهد از پشت درهای بسته با زنانی که حسرت برابری می‌خورند، تیم ملی کشورش را تشویق کند.

 

اشتباه نبود، دستور عوض شد

ساعت پنج روز شنبه، دهم شهریور، برخلاف همیشه، این‌بار سایت تهیه بلیت استادیوم آزادی، برای خرید بلیت، دو گزینه زن و مرد را در کنار هم قرار داد. زنان که باور نمی‌کردند قرار است اتفاق جدیدی بیفتد، باز هم اقدام به خرید بلیت کردند، از یک بلیت تا چندین بلیت؛ خبرنگاران ورزشی به زنان با قاطعیت می‌گفتند اصلا چنین اتفاقی شدنی نیست و قطعا یک اشتباه است، اما  زنان زیادی بلیت خریدند.

 

این شادی مدت زیادی ادامه پیدا نکرد، کمی بعد فدراسیون و استادیوم آزادی از زنان بابت اشتباه پیش‌آمده «صمیمانه» ‌عذرخواهی کردند و گفتند یک اشتباه کوچک رخ داده بود. ٢۴ ساعت بعد با عده‌ای برای پس‌گرفتن بلیت‌ها تماس گرفته شد و دخترانی که برای پس‌گرفتن پولشان اقدام کرده بودند، در پاسخ به سؤالشان مبنی بر اینکه آیا همه‌چیز ناشی از یک اتفاق بود؟‌ پاسخ جالبی دریافت کردند: نه! اشتباه نبود، اما دقایقی بعد، شاید به‌دلیل خبری‌شدن داستان، دوباره دستور عوض شد.

 

با عده‌ای برای پس‌دادن پول تماس گرفته نشد و آنها بلیت داشتند، بلیت‌هایی که از سامانه اینترنتی تهیه شده بود و شماره ملی‌شان نیز ثبت شده بود، پس عملا نباید جلوی ورودشان گرفته شود، آنها باز هم مثل همه سال‌ها و روزهای قبل با امید به سمت استادیوم آزادی روانه می‌شوند، آن‌هم در شرایطی که خبر می‌رسد دو نفر از نمایندگان فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی نیز برای ورود به استادیوم آماده هستند.

 

پروانه سلحشوری که به‌صورت مستقیم برای حضور دعوت شده و طیبه سیاوشی، نماینده کمیسیون فرهنگی که خودش درخواست ورود داده و با حضورش موافقت شده است. دختران به پشتوانه نمایندگانشان به استادیوم می‌روند شاید این‌بار بتوانند وارد استادیوم شوند. سعی می‌کنند در پاسخ به آنهایی که مدام درِ گوششان می‌گویند: «حالا بازی مهمی هم نیست. اون ورزشگاه به‌خاطر این بازی اصلا پر نمی‌شه، بابا ایران صعود کرده دنبال چی‌ هستید؟»، ‌آرام و منطقی به نظر برسند. وارد صف می‌شوند و با خونسردی، در برابر چشم‌های پرسشگر مردان هم‌سن‌وسالشان که با بلیت و بدون بلیت، بدون هیچ مشکلی، گروهی وارد استادیوم می‌شوند هم سعی می‌کنند عادی باشند. آنها عادی هستند اما غیرعادی به نظر می‌رسند، چون از سال‌ها پیش رفتن به استادیوم و تشویق‌کردن از سوی زنان بنا بر تصمیم‌ها غیرعادی شد. بلیت‌هایشان را نشان می‌دهند، اما باز هم مثل همیشه از ورودشان جلوگیری می‌شود.


سیاوشی: منفعل عمل نمی‌کنم

جلوی استادیوم ایستاده‌اند، عده‌ای فعالان حوزه زنان هستند و عده‌ای هم مشتریان درهای همیشه‌بسته استادیوم. یکی از دخترها که ما افسون خطابش می‌کنیم، تا‌به‌حال چندین‌بار با لباس‌های پسرانه به استادیوم آمده است و بعد وحشت‌زده از داخل‌رفتن بازمانده است. او به «شرق» می‌گوید: «برای دربی‌ها به استادیوم رفته‌ام، اما میانه راه ترسیده‌ام.

 

اگر دوباره نگذارند، این‌بار هر طور شده و با لباس پسرانه وارد می‌شوم. اگر نگذارند حتما می‌روم، زمستان که لباس ضخیم می‌پوشیم، صورتمان را هم رنگ می‌کنیم و وارد می‌شویم. الان هم خیلی‌ از دخترها می‌آیند. یکی از اقواممان اینجا کار می‌کند و می‌گوید حداقل در هر بازی سه، چهار دختر می‌آیند».

 

افسون می‌گوید دوستانش همراه با برادرهایش وارد ورزشگاه شده‌اند. او دلش می‌خواهد بازی‌های پرسپولیس و استقلال را از نزدیک ببیند. افسون عاشق تیم پرسپولیس است. می‌گوید: «فوتبال همه زندگی‌ام است و نمی‌توانم از آن بگذرم… البته من شنیده‌ام که بعد از این بازی قرار است یک بازی تدارکاتی برگزار شود و همه زنان می‌توانند در‌ استادیوم حاضر شوند. اگر این اتفاق نیفتد، این‌بار حتما لباس پسرانه می‌پوشم».

 

سلحشوری:‌ حداقل در کنارتان می‌مانم

 

ساعاتی پیش از شروع بازی طیبه سیاوشی اعلام کرد به ورزشگاه آزادی می‌رود، او در اعتراض به عده‌ای از دخترانی که می‌گفتند به خاطر ما، در کنار ما بمان و وارد ورزشگاه نشو، گفت که نمی‌شود این مسئله را با انفعال حل کرد؛ اما پروانه سلحشوری گفت تا زمانی که به دختران اجازه ورود ندهند، وارد استادیوم نخواهد شد. او به «شرق» می‌گوید: «من و خانم سیاوشی هر دو یک هدف داریم، اما رویکردمان متفاوت است؛ یعنی هرکدام از ما برای رسیدن به هدف روش متفاوتی را برگزیده‌ایم، من شاید حس درونی‌تری به این ماجرا دارم، چون از ابتدای امر شخصیت فوتبالی داشتم، آن حس فوتبالی‌بودن و درکم از فوتبال متفاوت است. من از بچگی با فوتبال بزرگ شده‌ام و عادت کرده‌ام که نگاه جدی‌تری به آن داشته باشم. برای همین درک متفاوتی هم از دخترانی که دلشان می‌خواهد در استادیوم حضور داشته باشند دارم». وی افزود: «به‌هرحال در شرایطی که دخترانی هستند که به هزار بدبختی متوسل می‌شوند و تلاش می‌کنند وارد استادیوم شوند و از ورود محروم هستند، من با توجه به اینکه حتی به‌عنوان یک بازدید و سنجش شرایط، به خودم اجازه نمی‌دهم بروم و بتوانم این بازی را ببینم و بدانم که پشت در صدها و هزاران چشم منتظر بازشدن این درها هستند.

 

اما نمی‌توان گفت این حرکت همکارم برای ورود به استادیوم، استفاده از رانت است. او می‌خواهد به نمایندگی از زنان وارد شود تا شاید فردا زنان دیگری هم پایشان به استادیوم باز شود». سلحشوری در ادامه تأکید کرد: «خود اینکه دختران بلیت خریده‌اند و بعد اعلام می‌‌شود اشتباهی رخ داده، اتفاق خیلی تلخی است. وقتی این برخورد را می‌بینم، احساسم غلبه می‌کند. البته این را هم بگویم که خانم سیاوشی از طرف کمیسیون فرهنگی درخواست ورود به ورزشگاه را برای بررسی شرایط داده‌اند. من حتی برای دیدن مسابقات والیبال هم به ورزشگاه نرفتم و گفتم تا زمانی که دختران نتوانند وارد شوند، من هم وارد نمی‌شوم و الان هم سر حرفم ایستادم. اصلا تصور اینکه من وارد ورزشگاهی شوم که جز من چهار زن ایرانی دیگر هم هستند برایم دشوار است».

 

رئیس فراکسیون زنان مجلس در پاسخ به این سؤال که چه توقعی از معاونت زنان و خانواده ریاست‌جمهوری و همچنین دستیار ویژه حقوق شهروندی دارد، تصریح کرد: «انتظار این است که قبل از واکنش من و خانم سیاوشی، وارد این ماجرا شوند. آنها باید زودتر از ما این مسئله را مطرح کنند. پیش از این خانم مولاوردی درباره این مسئله صحبت کرده بود و شاید الان باید خانم ابتکار هم وارد عمل شوند.

 

امشب که می‌گذرد، از حالا باید برای دربی بعدی تلاش‌های جدی انجام شود تا بتوانیم حضور زن‌ها را در این دربی داشته باشیم. اصلا یک بار این بازی‌ها را برای زنان برگزار کنند و بگذارند استادیوم در اختیار زنان باشد». او در پایان در پاسخ به اینکه چه پیغامی برای زنانی که پشت درهای بسته استادیوم مانده‌اند، دارد گفت: «به آنها می‌گویم من در کنار شما هستم و این حداقل کاری است که می‌توانم انجام دهم. بلیتی را نمی‌خواهم که به من اجازه داخل‌شدن به استادیوم می‌دهد و آنها پشت در باشند. زمانی وارد می‌شوم که آنها هم وارد شوند، اگر هیچ‌وقت وارد نشوند، من هم به استادیوم نخواهم رفت، مثل همه این سال‌هایی که به استادیوم نرفتم».

 

در بازی روز گذشته، به‌جز طیبه سیاوشی، زنان سوریه‌ای هم برای تشویق تیمشان وارد استادیوم شدند. این حضور با حضور زنان طرفدار دیگر تیم‌های خارجی کمی متفاوت بود. زنان سوریه‌ای هم مثل ما مسلمان هستند و فرهنگی نزدیک به ما دارند، اما باز هم حضور آنها در ورزشگاه منعی نداشت. دختران ایرانی پرچم روی دوش به درخت‌های جلو استادیوم تکیه داده بودند و زنان سوریه‌ای با نشان‌دادن بلیت، وارد استادیوم می‌شدند. همچنین تعدادی از زنان ایرانی با پرچم سوریه وارد ورزشگاه آزادی شدند که زنان حراست ورزشگاه آنها را در گوشه‌ای نگه‌داشته و از پراکنده شدن آنها جلوگیری کردند.

 

حالا که این گزارش را می‌خوانید بازی ایران و سوریه انجام شده، جشن قهرمانی را هم عده زیادی از شما دیده‌اید. دختران زیادی هم پشت درهای بسته استادیوم درباره این اتفاقات فکر کرده‌اند. احتمالا می‌گویید چرا فوتبال زنان را دنبال نمی‌کنند، شاید پاسخ این باشد: لااقل بگذارید فوتبال را دوست داشته باشند، آنها حق دارند هیجان ملی را تجربه کنند، آنها قطعا برای ورزش زنان هم تلاش می‌کنند، اما قبول کنید که شور و هیجان تیم ملی، زن و مرد نمی‌شناسد.


منبع: بهارنیوز

ماموریت بهشت و جهنم مردم برای شما !

صادق صدرایی
بار دیگر بحث ماموریت داشتن یا نداشتن دولت در خصوص بهشت و جهنم مردم مطرح شده است و رییس‌جمهور در گفتگوی اخیر تلویزیونی‌اش همان عقیده گذشته‌اش را تکرار کرد که نمی‌توان با زور مردم را به بهشت برد. در مقابل دیگرانی که نگاهی مخالف روحانی دارند این نظر او را مورد انتقاد قرار داده و ظاهرا بر این عقیده‌اند که ماموریت بهشت و جهنم مردم بر دوش حکومت است.

واقعیت آن است که این بحث اساساً در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی مطرح می‌شود و فی‌المثل هیچکس دلواپس اینکه نکند بی‌ توجهی به معیشت مردم سبب به گناه افتادن آنان و حرکتشان به سوی جهنم شود نیست و کل بحث‌ها هنگامی که مصداقی می‌شود حول محور موضوعاتی می‌چرخد که از اساس یا ذیل فرهنگ و هنر تعریف می‌شود و یا به روابط انسانی در جامعه گره می‌خورد.

با نگاهی به بودجه و اختیارات در بخش‌های فرهنگی و اجتماعی می‌توان به این نتیجه رسید که کسر قابل توجهی از منابع مالی و اختیارات موجود در این بخش‌ها در اختیار روحانی و همکارانش در قوه مجریه نیست و در عمل نباید بعضی‌ها آن چنان دلواپس این نکته باشند که دیدگاه رییس‌جمهور منتخب اکثریت در عمل هم محقق شود. احتمالا این توقع، انتظار بیش از حدی نباشد که حداقل آن بخشی از اختیارات و منابع مالی بخش‌های فرهنگی، اجتماعی که در اختیار دولت است مطابق نظر رییس دولت اعمال شده و مسئولان دولتی خود را مامور بهشت و جهنم مردم ندانند!

دیگرانی که اختیارات و منابع فراوانی را دهه‌هاست در بخش‌های فرهنگی و اجتماعی در اختیار دارند همان نگاه «بهشت اجباری» را مبنای اقدامات و اظهارات خود قرار دهند و اجازه بدهند که حداقل دولت منتخب اکثریت به برنامه‌هایی که مردم به آن رای داده‌اند در حد اختیارات اندکش عمل کند.

اگر بخواهیم بی تعارف باشیم نتیجه عملکرد نگاه دلواپسانه به فرهنگ و هنر و موضوعات اجتماعی کاملا مشخص و عیان است و هیچ نیازی به تحقیقات میدانی هم ندارد، تنها کافی‌ست با چشم‌ها و گوش‌های باز در سطح جامعه حرکت کرده و به آن‌چه در متن جامعه می‌گذرد توجه کنیم، آن گاه شاید آنان که قدرت و اختیار تصمیم‌گیری و منابع مالی حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی را در ید قدرت خود دارند به روحانی حق دهند که بر نظر خودش درباره نشدنی بودن به بهشت بردن اجباری مردم پافشاری می‌کند و با وجود همه هجمه‌ها همان نظر چند سال پیشش را تکرار کرده است.

او به خوبی فهمیده است که دیگر نگاه‌های بسته و متکی بر سانسور و تک صدایی شکست خورده و نمی‌توان با شلاق کسی را اهل بهشت کرد. موضوعی که دیر یا زود مخالفان روحانی هم آن را خواهند فهمید.


منبع: بهارنیوز

چرا هنوز پیکر شهید حججی به ایران منتقل نشده است؟

گروه سیاسی: در حالیکه حدود ده روز است از اعلام خبر معاوضه پیکر شهید حججی با تعدادی از اسیران گروه تروریستی داعش در سوریه می گذرد، اما هنوز پیکر این شهید به ایران منتقل نشده و  تاریخ تشییع نیز  هنوز  معلوم نیست.

این در حالیست که هفته پیش یک اطلاعیه صادره از سوی نیروی زمینی سپاه حکایت از تشییع پیکر شهید حججی در روز شنبه گذشته داشت اما بعدا این تاریخ به تعویق افتاد که تاکنون نیز ادامه دارد و هنوز هیچ منبع رسمی خبری در باره علت تاخیر در ورود پیکر و تشییع آن به رسانه‌ها نداده است.

گفتنی اینکه طی روزهای اخیر فقط اظهارات شخصی به نام تولایی به عنوان رئیس مرکز تحقیقات ژنتیک نور  در رسانه ها منتشر شده که گفته است: با بازپس گیری پیکر مطهر شهید حججی از دست تروریست‌های داعش, نمونه DNA و پروفایل ژنتیکی خانواده این شهید در مرکز ما تهیه شد و نمونه ژنتیکی پیکر مطهر شهید حججی در لبنان تهیه و برای ما  ارسال شد. پس از تطابق این دو نمونه ژنتیکی, پروفایل ارسالی با پروفایل خانواده ها ۱۰۰ درصد منطبق بود و هیچ ابهامی در تشخیص هویت پیکر مطهر شهید حججی وجود نداشت. با توجه به اینکه وقتی چند روزی از زنده بودن انسان می‌گذرد سلول ها از بین می‌رود و دچار تجزیه و تخریب می‌شود و آن چیزی که پای برجا می ماند نمونه های استخوانی است, بر همین اساس نمونه ژنتیکی استخوانی از پیکر شهید حججی انجام شده است.

 


منبع: بهارنیوز

مقابله با سرطان مغز با استفاده از ویروس هاری

دانشمندان کره ای توانسته اند با استفاده از ویروس هاری، ابعاد تومور مغزی در موش های آزمایشگاهی را کاهش دهند. ویروس هاری، ویروسی است که در صورت وارد شدن به بدن انسان و مبتلا ساختن او به بیماری هاری، در نهایت بدون هیچ تردیدی باعث مرگ می شود.

گویا آی تی – محققان کره ای توانسته اند با استفاده از قابلیت ویروس هاری در عبور از سد خونی مغز، تومور مغزی در موش های آزمایشگاهی مبتلا به سرطان مغز را کوچکتر کنند. در این روش از ویروس هاری برای انتقال نانوذرات از بین برنده ی تومور سرطانی در مغز این موش ها استفاده شده است. این نانوذرات بدون آسیب رساندن به سلول های سالم وارد تومور سرطانی می شوند.
در این روش ویروس هاری پس از وارد شدن به بدن، از طریق عضلات به مغز می رسد و پس از عبور از سد خونی مغز به تومورهای سرطانی وارد می شود. پیش از این داروهایی حاوی نانوذرات مخرب برای سلول های سرطانی ابداع شده بودند اما این داروها قادر به عبور از سد خونی مغز و ورود به سلول های سرطانی نبودند.
دانشمندان دانشگاه سوان در کره ی جنوبی، از نانوذرات طلا با ساختاری مشابه ویروس هاری استفاده کردند و در نتیجه توانستند مساحت سطحی نانودارو را بیشتر کرده و امکان قرار دادن میزان بیشتری پروتئین را روی سطح این دارو میسر سازند. نانوداروهای جدید با احتمال بیشتری به گیرنده های سطح سلول عصبی متصل می شوند. نانوذراتی که در این داروها به کار رفته اند، با استفاده از لیزر گرم می شوند و همین گرما می تواند باعث تخریب سلول های سرطانی شود.
گفتنی است که تا تجاری شدن این روش راه بسیار درازی در پیش است. در حقیقت این روش در حال حاضر در مرحله ی پژوهش بوده و بسیاری از ابعاد آن مورد بررسی تخصصی قرار نگرفته اند. به عنوان نمونه یکی از عوارض جانبی این روش امکان تجمع نانوذرات در کبد در درازمدت است که قطعاً بایستی مورد بررسی کارشناسانه قرار گیرد.


منبع: گویا آی‌تی

«جری لوئیس»؛ یک کمدین و هنرمند تکرار نشدنی

دو هفته پیش بود که خبر آمد «جری لوئیس درگذشت»؛ به ظاهر شبیه همه خبرهای مرگ روزانه دنیا بود. وقتی پای سن ۹۱سالگی هم به میان آمد، این اتفاق خیلی معمولی‌تر به‌نظر رسید اما برای آن‌هایی که جری لوئیس را به‌عنوان یک بازیگر می‌شناختند ماجرا به همین سادگی‌ها نبود. آنها می‌دانستند یکی از مهم‌ترین کمدین‌های دنیا برای همیشه رفته و دیگر جهان سینما صدای خنده‌های او را نخواهد شنید. مردی که به قول خودش تنها زمان حضور روی صحنه بود که هیچ‌یک از دردهای زندگی را حس نمی‌کرد.

 خداحافظ سلطان كمدی

آن‌هایی هم که لوئیس را بیش از کارنامه بازیگری‌اش می‌شناختند به خوبی می‌دانستند علاوه بر یک کمدین و هنرمند تکرار نشدنی چه انسان نوع دوست و دلسوزی از دنیا رفته است. مردی که خیلی‌ها بعد از دیدن ویدئوی کوتاه آخرین مصاحبه جنجالی‌اش با «هالیوود ریپورتر» به خوبی فهمیدند آن مرد همیشه شاد و خندان زیر فشار زندگی خیلی خسته شده است. مشکلات، سختی‌ها، بیماری‌ها و یک اتفاق هولناک در زندگی خصوصی‌اش، روحیه او را حسابی شکننده کرده بود و این را به خوبی می‌شد در گفت‌وگوی پر از اخم و «نه» گفتن‌های مداومش با معتبرترین رسانه سینمایی آمریکا فهمید.

با این حال لوئیس با همه اخم و دلخوری‌هایی که از دنیا و آدم هایش داشت برای نیم قرن یکی از دوست داشتنی‌ترین چهره‌های کمدی در سراسر دنیا بود. کمدینی که مثل چارلی چاپلین، برادران مارکس، لورل و هاردی، هارولد لوید و چند نفر دیگر گنجینه‌ای ارزشمند برای همه مردم دنیا بود و با خبر درگذشت او بسیاری در دنیا غمگین و متاثر شدند. درگذشت این کمدین بهانه‌ای شد تا به مرور مسیر کاری او و البته بخش‌های کمتر شنیده شده‌ای از زندگی خصوصی‌اش بپردازیم. مردی که معتقد بود:«من فقط یک بارزندگی می‌کنم. بنابراین بگذاریدهرخوبی که می‌توانم بکنم وهرمحبتی که مایلم نسبت به دیگران ابرازدارم. بگذارید نه این احساس را سرکوب کـنم و نه آن رابه تأخیربیندازم چون دیگربه دنیا نخواهم آمد» روحش شاد!

آقای کمدین:تاریخ تولد:پنج سالگی

جوزف لویچ که بعدها به جری لوئیس شهرت پیدا کرد در بهار ۱۹۲۶در نیوجرسی آمریکا به دنیا آمد. پدر و مادر او شغل‌های جالبی داشتند. پدرش مجری و مدیر تشریفات برنامه‌های رسمی بود و گاهی نمایش اجرا می‌کرد و آواز می‌خواند و مادرش هم نوازنده پیانو بود در ایستگاه‌های رادیویی. جوزف هنوز پنج سالش تمام نشده بود بارقه‌های استعداد بازیگری در او هویدا شد. او بین فامیل بسیار محبوب بود؛ چرا که می‌توانست نمایش‌های بامزه و کوتاه تک نفره اجرا کند و همه را بخنداند. این استعداد باعث شد والدین اش استعداد او را جدی بگیرند. جوزف نوجوان در سن ۱۵سالگی برای نخستین بار توانست شوخی‌ها و بامزه بازی هایش را در قالب یک برنامه ضبط کند.

برنامه‌های او هر چند شهرت چندانی برایش به ارمغان نیاورد اما به محل تمرین بسیار مناسبی برای او تبدیل شدند. او در همان برنامه‌ها بود که اسم خود را به جویی لوئیس تغییر داد، اما مدتی بعد وقتی فهمید کمدین دیگری به همین نام مشغول به‌کار است ترجیح داد کمی تغییر در نامش دهد و اسم‌اش را جری لوئیس بگذارد. لوئیس در نمایش‌های آن دوران خود نقش پسر نوجوانی را بازی می‌کرد که هر جا می‌رود دست به خرابکاری می‌زند و همه‌‌چیز را به هم می‌ریزد؛ نقشی که بعدها در آن تبدیل به یک شمایل ماندگار شد. با آغاز جنگ جهانی دوم جری جوان تصمیم گرفت به ارتش بپیوندد اما به‌دلیل داشتن بیماری قلبی نتوانست راهی جنگ شود. لوئیس ۱۹ساله شاید حتی فکرش را هم نمی‌کرد که داشتن این بیماری مسیر زندگی او و تاریخ سینما را تا چه حد تحت‌تأثیر قرار خواهد داد.

با طعم انسان دوستی

با این همه شهرت جری لوئیس تنها به بازیگری و دنیای سینما بازنمی‌گردد. او در طول دوران زندگی‌اش تلاش‌های انسان دوستانه زیادی کرد. البته نه از این مدل تلاش‌ کردن‌های تبلیغی و نمایشی، تلاش به معنی عرق ریختن و حرص خوردن. لوئیس سال‌ها رئیس ملی انجمن بیماری تحلیل عضلانی در آمریکا بود و آمار می‌گوید در طول فعالیت خود در این زمینه بیش از ۲ میلیارددلاربرای حمایت از بیماران تحلیل عضلانی پول جمع کرد. عمده تمرکز او برای درمان این بیماری در حوزه کودکان بود. لوئیس در تلویزیون و هر جایی که در توانش بود به اجرای برنامه‌های خیریه می‌پرداخت و با استفاده از هنر طنازی خود تمام تلاشش را می‌کرد تا برای کامل‌تر شدن تحقیقات در این زمینه پول بیشتری از مردم جمع کند.

مهم‌ترین کاری که انجام داد ساخت برنامه تلویزیونی«روزکارگر» بود که هنوز هم پردرآمدترین برنامه خیریه برای جمع‌آوری کمک مالی درتاریخ تلویزیون آ مریکاست. فعالیت‌های خیرخواهانه لوئیس، او را یک‌بار نامزد جایزه نوبل نیز کرد. یکی از آخرین اقدامات خیرخواهانه او که حدود شش سال پیش انجام شد ساخت مؤسسه خیریه «خانه جری لوئیس» در ملبورن استرالیا بود که امروز به مرکز مهمی برای تحقیقات و درمان بیماری‌های مختلف کودکان تبدیل شده است. او تا آخر عمر و با وجود همه بیماری‌ها و ناخوشی‌هایش دست از تلاش در این زمینه برنداشت.

سلام دنیا به زوج مارتین و لوئیس

 خداحافظ سلطان كمدی

در سال ۱۹۴۵یک خواننده ۲۸ساله لاغر و نسبتا مشهور به نام دین مارتین که مشغول خوانندگی و کارهای موزیکال در مهمانی‌ها و هتل‌ها بود در یکی از اجراهایش با کمدین جوان، بامزه و پر هیجانی مواجه شد که استعداد عجیبی در استفاده توامان از بدن و صدایش برای خنداندن مردم داشت. مارتین به‌شدت از سبک بازی، جوک ساختن‌ها و بذله گویی‌های لوئیس خوشش آمد و ارتباط دوستانه‌ای را با او آغاز کرد. یک سال بعد هم وقتی برای یک اجرای دو نفره، لوئیس را به مارتین پیشنهاد دادند او بلافاصله پذیرفت.

دیدار و همکاری با مارتین برای لوئیس هم بسیار جذاب و لذتبخش از کار درآمد و به این ترتیب یکی از مهم‌ترین زوج‌های کمدی تاریخ سینما شکل گرفت. سه سال بعد از آغاز این همکاری آنها به رادیو و تلویزیون و سینما راه یافتند و به اجراهای دو نفره مشغول شدند. دو کاراکتری که تضاد بین شخصیت آنها دستمایه خلق شوخی‌ها و موقعیت‌های کمدی کم نظیری شد. دین مارتین یک آدم اتو کشیده، محترم، معقول و اصطلاحا با وجنات و جذاب بود و جری لوئیس ۱۸۰درجه متفاوت؛ جوانی ویرانگر، ساده دل، گاهی احمق و زبان نفهم، پرانرژی، خرابکار، بی‌پروا ولی مهربان که بازی‌اش آتشفشانی از شوخی‌های حرکتی و کلامی بود. او لباسی گله گشاد می‌پوشید و شوخی‌های خطرناکی را اجرا می‌کرد که گاهی در خلال آن آسیب‌های جسمی جدی هم می‌دید. 

نخستین فیلم مشترک لوئیس و مارتین در سال ۱۹۴۹و با نام «دوست من ایرما» ساخته شد؛ فیلمی کمدی متشکل از چند کمدین سرشناس و گمنام که لوئیس و مارتین هم بخشی از کمدین‌ها بودند، اما آنها می‌دانستند ظرفیت‌شان بیشتر از حضور در نقش‌های فرعی است. موفقیت فوق العاده آنها در برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی نیز سینمای هالیوود را خیلی زود متوجه استعداد آنها کرد و به این ترتیب تنها یک سال بعد، اول فیلم مشترک این دو که درآن نقش‌های اصلی‌اش را بر عهده داشتند با نام «در جنگ با ارتش» و به کارگردانی هال واکر ساخته شد.

استقبال زیاد از این فیلم همه‌‌چیز را برای زوج کمدی تازه به شهرت رسیده تغییر داد. آنها به قدری محبوب شدند که جدا از ده‌ها برنامه مشترک رادیویی و تلویزیونی، تا سال ۱۹۵۶در ۱۴فیلم مختلف زوج هنری بودند. فیلم‌هایی که اکثر قریب به اتفاق آنها جزو پرفروش‌ترین آثار زمان خود شدند. لوئیس و مارتین در حال تبدیل شدن به یک افسانه بودند، بعدها با هم دچار اختلاف شدند. روایتی که تا امروز گفته شده و کسی هم آن را تکذیب نکرده این است که برخلاف تصور مارتین، او کم کم تحت‌‌الشعاع هنرنمایی‌های دیوانه وار لوئیس قرار گرفت. این را می‌شد به راحتی از مقایسه تعداد مصاحبه، عکس روی جلد مجله و میزان محبوبیت مردمی آنها فهمید.

محبوبیت لوئیس چندان به مذاق مارتین که ۹سال از او بزرگ‌تر بود و حتی زودتر به شهرت رسیده بود خوش نیامد و آن قدر او را آزار داد تا اینکه بالاخره مسیر همکاری‌شان به بن بست رسید و در سال ۱۹۵۶در میان ناباوری همه این زوج خلاق و دوست داشتنی از هم جدا شدند. این قهر ۲۰ سال ادامه داشت و آنها تا سال ۱۹۷۶حتی با هم حرف هم نمی‌زدند تا اینکه در یک برنامه تلویزیونی لوئیس و مارتین بالاخره آشتی کردند، اما این آشتی هیچ‌گاه حسرت از بین رفتن آن زوج استثنایی را از بین نبرد و آنها نیز دیگر هرگز در کنار هم بازی نکردند. هر چند لوئیس پس از مرگ مارتین در سال ۱۹۹۵تا آخر عمر خود، هر بار صحبت از همکار قدیمی‌اش می‌شد با کلی احساسات از او صحبت می‌کرد و هیچ‌گاه حاضر نشد اختلافاتی را که در گذشته با هم داشتند دوباره تکرار کند.

دوران بلوغ تا افول

 خداحافظ سلطان كمدی

شاید خیلی‌ها تصور می‌کردند با جدایی لوئیس و مارتین از هم عمر هنری آنها نیز به سر آمده اما هر دو نفر در ادامه مسیر خود نیز چهره‌های موفقی بودند. البته مارتین به سمت بازی در کارهای جدی رفت، اما جری همچنان در کمدی تاخت و تاز می‌کرد. لوئیس تا اواخر دهه ۶۰ همچنان موفق بود، با ورود توامان به عرصه نویسندگی و کارگردانی موفق‌تر هم شد. او در سال ۱۹۶۰نخستین فیلمش با عنوان «پادوی هتل» را کارگردانی کرد که اثری بسیار پرفروش و تحسین شده لقب گرفت. لوئیس در طول دوران کاری‌اش ۱۳فیلم کارگردانی کرد که مهم‌ترین آنها «پروفسور دیوانه» نام دارد.

در دوران پس از مارتین و تقریبا از نیمه‌های دهه ۷۰ به بعد لوئیس هر چه جلوتر رفت شوخی‌های کلامی خود را بیشتر کرد. شخصیت‌هایی که بازی می‌کرد هم تند و تیزتر و گزنده‌تر شدند و در سال‌های پایانی کارش تقریبا نشانی از آن جری لوئیس پرجنب و جوش دهه‌های چهل تا ۶۰نبود. کاراکتر او در بازیگری هم مثل خودش گرد پیری را احساس می‌کرد.

  آخرین کار مهم لوئیس در سینما که شخصیت اش در آن فیلم هیچ شباهتی با جری لوئیس همیشه و شاد خندان نداشت فیلم «سلطان کمدی» به کارگردانی مارتین اسکورسیزی بود. فیلمی که لوئیس در آن نقش یک کمدین سرشناس و پیر و بداخلاق را داشت که با یک کمدین جوان و پرانرژی و بلندپرواز با بازی رابرت دنیرو آشنا می‌شود. نقشی که بسیاری معتقدند شباهت عجیبی با خود واقعی لوئیس در آن سال‌ها داشته است. او تا سال ۱۹۹۵سخت مشغول کار بود و با وجود بالا رفتن سنش و کمتر شدن محبوبیتش که بیشتر به واسطه از بین رفتن توانایی‌های فیزیکی‌اش بود، حتی سالی سه فیلم سینمایی هم بازی کرد که تک و توک آثار پرفروشی هم بین آنها یافت می‌شد، اما پس از مرگ رفیق سابق‌اش، دین مارتین انگار دل و دماغ او هم از بین رفت و خود را بازنشسته کرد.

لوئیس نزدیک به دو دهه جز در بعضی اجراهای تلویزیونی آن هم نه برای بازیگری و شهرت، تمایلی برای حضور جلوی دوربین از خودش نشان نداد با این حال در محافل جمع و جورتر به اجرای برنامه و خلق لحظات کمدی می‌پرداخت چون به قول خودش بازیگری تنها راهی بود که او در زندگی احساس خوشبختی کند. البته در اواخر عمر انگار فیل این کمدین کهنه کار یاد هندوستان کرده بود و دو فیلم سینمایی بازی کرد که آثار چندان مهمی هم نشدند ولی قرار بود یک‌بار دیگر کارگردانی را تجربه کند که عمرش برای این یک کار کفاف نداد.

 

پر درد در زندگی خصوصی

جری لوئیس در زندگی خصوصی‌اش آدم وفاداری بود. او دو بار ازدواج کرد. با همسر اولش ۳۶سال و بعد از مرگ او با همسر دومش ۳۴سال. شش پسر و یک دختر حاصل زندگی اوست. تلخ‌ترین اتفاق زندگی او خودکشی کوچکترین پسرش جوزف در سال ۲۰۰۹و در سن ۴۵سالگی بود که تأثیر بسیار بدی بر روحیه او گذاشت.

خودش در این‌باره گفته: «تابه امروز حقیقت خودکشی جوزف را نفهمیدم، چون حقیقتا انصاف نبود نه برای من، برای خود او، او به طرز احمقانه‌ای زندگی‌‌اش را ازدست داد، اوپسرمن بود، او رفت درحالی‌که من نتوانستم کار زیادی برایش انجام دهم، تاکنون هزاران بارخودم را درغم فراق او مورد ضرب و شتم قرارداده‌ام. هربارهمسرم پیشم می‌آید و می‌گوید: تو نمی‌توانی چیزی را به عقب برگردانی، تو او را زمانی‌که ۲۵سال داشت تحویل دنیای بیرون دادی، با این فکرکه او یک انسان بالغ و بی‌عیب ونقص است و او زمانی‌که دور ازتو بود دست به کارهایی زد که نتیجه‌اش این شدکه دیدیم.» البته لوئیس از بیماری‌های جسمی فراوانی نیز رنج می‌برد.

او به سرطان پروستات مبتلا بود، دوحمله قلبی وحشتناک را با خوش شانسی تمام پشت سر گذاشت. از بیماری‌های ریه و دیابت هم رنج می‌برد و از اواسط دهه شصت زندگی هم آثار حرکات دیوانه وار و خطرناکی که در دوران جوانی برای به تصویر کشیدن شوخی‌هایش انجام می‌داد، کم کم گریبان او را گرفت و به بیماری جدی ستون فقرات مبتلا شد.

با این حال هیچ‌گاه دست از فعالیت نکشید. شاید برای‌تان جالب باشد بدانید که این کمدین قهار در دهه ۷۰استاد دانشگاه شد و حتی در مورد سینما کتابی هم تالیف کرد. ضمن اینکه او به‌شدت از تکنولوژی گریزان بود مثلا از موبایل استفاده نمی‌کرد و ای‌میل شخصی نداشت. او همه‌‌چیز را در همان سبک و سیاق قدیمی دهه ۴۰تا ۷۰دوست داشت، از نوع زندگی و ارتباط آدم‌ها با هم تا سینمای مورد علاقه اش.

بالاخره جری لوئیس کشف کردم

خداحافظ سلطان كمدی 

نمی شود در ایران از جری لوئیس صحبت کرد، اما نامی از زنده یاد حمید قنبری نبرد؛ دوبلوری که با وجود فعالیت‌های زیاد در حوزه‌های مختلف ازجمله بازیگری تئاتر و سینما اما به‌نظر، آمده بود که سرنوشتش با نام جری لوئیس گره بخورد. قنبری نخستین بار به شکل حرفه‌ای در سال ۱۳۳۷کار دوبله را آغاز کرد و همان زمان در نخستین تجربه هایش در این عرصه با کاراکتر جری لوئیس آشنا شد و از همان ابتدا از جنس بازی لوئیس و توانایی‌های او حیرت زده شد.

وقتی از قنبری خواستند دوبله این بازیگر را بر عهده بگیرد شروع کرد به دیدن فیلم‌های او، خودش می‌گفت در ابتدا سخت می‌توانست باور کند بتواند برای آن کاراکتر پر جنب و جوش که به‌نظرش حتی صدای عجیب و غریبی هم داشت لحن و صدای مناسبی پیدا کند اما چالشی که با آن مواجه شده بود آن قدر برایش جذابیت داشت که تصمیم گرفت هر طور شده این دوبله را انجام دهد. روایت زنده یاد قنبری از پیدا کردن صدای مخصوص جری لوئیس خواندنی است: «در میان تماشا کردن یکی از فیلم‌هایش، یک دفعه یک جمله ۴سیلابی توجه مرا جلب کرد، جمله‌ای شبیه راستی می‌فرمایید؛ یا مثلا درست گفتید؛ دقت کردم، متوجه شدم این جملات را جور دیگری ادا می‌کند.

من هم در همان حدود بیان گفتم: من بمیرم ؛ قدری قوی تر، دوباره گفتم: من بمیرم و باز هم تکرار کردم: من بمیرم. متوجه شدم این همان است که می‌خواهم، درست به چهره می‌خورد. من با تکنیک شروع کردم، گفتم یک ضبط صوت برایم بیاورید؛ مثل کوک ویولن باید صدایم را ضبط و تنظیم کنم که وقتی روزهای دیگر آمدم، یادم باشد چگونه صحبت کرده‌ام.

ضبط صوت را گذاشتند و من همان بخش را چندبار تکرار کردم و چند دفعه گفتم: من بمیرم ؛ و غلیظ‌تر گفتم: من بمیرم و بالاخره جری لوئیس را کشف کردم.» زنده یاد حمید قنبری مهم‌ترین فیلم‌های لوئیس را دوبله کرد و صدای بی‌نظیر او باعث شد فیلم‌های این بازیگر آن قدر بین مردم محبوب شود که بیشتر آنها تبدیل به آثار پرفروش گیشه آن سال‌های سینمای ایران شوند. روح حمید قنبری هم شاد.

از ربان جری لوئیس

سه روز اولی که در کمپانی پارامونت بودم، آنها نتوانستند من را پیدا کنند. در اتاق تدوین بودم، در اتاق دوربین بودم، میان کمدها بودم، میان ماکت‌ها. همه جا می‌رفتم. همه‌‌چیز را درباره کسانی که آن‌جا کار می‌کردند فهمیدم.

من خودم را کامل در اختیار فیلم می‌‌گذاشتم. آن قدر زخم روی بدنم دارم که فکر می‌‌کنید شاید بازیکن فوتبال بوده‌ام! یک‌بار از داخل پنجره روی کابینت‌هایی پریدم که قرار بود من را نجات دهند، اما کنار آنها فرود آمدم.

تحت دردناک‌ترین شرایطی که یک انسان ممکن است در زندگی‌اش با آن روبه‌رو شود، کار کرده‌ام ولی زمانی‌ که از صحنه بیرون آمده‌ام، دیگر از آن درد و رنج خبری نبوده است.

هیچ‌چیز ساختگی بین من و دین مارتین وجود نداشت. او را می‌دیدم که در اتاق قدم می‌زد و چشمانم پر از اشک می‌شد. از عشق و محبتی صحبت می‌کنم که بین ما عمیق بود آن قدر که نه من می‌توانستم آن را انکار کنم نه او.

جدایی ما خیلی احمقانه بود. می‌خواستم که در کارمان کمدی بیشتری داشته باشیم.دین معتقد بود همین قدر کافی است و در عوض باید آوازخوانی بیشتری در کار داشته باشیم. خوب این اشکالی نداشت، ولی رسیدیم به نقطه‌ای که دیگر با هم صحبت نکردیم. خیلی کار احمقانه‌ای بود.

به همه می‌گویم عشق آن چیزی است که هر صبح شما را از خواب بیدار می‌کند و باعث راه رفتن شما می‌شود. عشق باعث امید است. چیزی است که‌ رؤیای شما را می‌سازد و آن چیزی است که شما می‌خواهید بخشی از آن باشید؛ زیرا عشق از شما موجود بهتری می‌سازد.

در زندگی به‌خاطر مسائلی افسوس می‌خورید، ولی بعد به راه‌تان ادامه می‌دهید. همیشه نمی‌توانید به آنها بیندیشید و همیشه نمی‌خواهید آنها همراه‌تان باشند.شما باید چیز‌های منفی را ببینید و بفهمید چرا به‌وجود آمدند و مطمئن شوید که دوباره رخ نخواهند داد. من چیزهای منفی را از زندگی‌ام دور می‌ریزم.

قبل از اینکه ۹۰ ساله شوم می‌توانستم راه بروم، خوب ببینم و گوش‌های تیزی داشتم. الان نمی‌توانم بشنوم یا ببینم یا راه بروم اما به‌خاطر اینکه ۹۰ ساله شده‌ام هیجان زده‌ام.
منبع: برترینها

مردان خوش پوش لباس های یکنواخت نمی پوشند

هفته نامه امید جوان: شاید برای شما هم پیش آمده باشد که با وجود این که همواره طرز لباس پوشیدن تان مورد تحسین اطرافیان قرار می گیرد خودتان احساس کرده اید که باید به ظاهرتان تنوع ببخشید.

در این روند دانستن چند نکته ساده می تواند تحول چشم گیری در لباس پوشیدن به وجود بیاورد. آراستگی اصل اول خوش پوشی است اما همیشه کافی نیست گاهی باید کمی چاشنی به آن اضافه کرد و قوانینی را مد نظر قرار داد.

آقایان به خاطر تنوع کمتری که در ظاهر و لباس هایشان دارند، معمولا بیشتر دچار یکنواختی در ظاهر می شوند و ممکن است فکر کنند که با گزینه های محدودی که پیش روی آنها قرار دارد نمی توانند تغییر چندانی در ظاهر خود ایجاد کنند، در ادامه پیشنهادهای ساده و کاربردی ما را بخوانید:

هیچ گاه به تنهایی برای خرید نروید، معمولا آقایان نسبت به خانم ها کمتر خرید می کنند و برای آن وقت و انرژی محدودی می گذارند بنابراین بد نیست که همسرتان یا دوستی شما را همراهی کند و از همه مهم تر این که هرگز به خاطر نام برندها، دست به خرید نزنید.

مردان خوش پوش لباس های یکنواخت نمی پوشند 

 لازم نیست از مد روز پیروی کنید تا به روز باشید از طرفی هم اشکالی ندارد گاهی قوانین اولیه را تغییر دهید بنابراین می توانید به جای پیراهن آکسفورد سفید، پیراهن یقه دیپلمات سفید بپوشید. باور غلطی که در میان برخی مردان وجود دارد این است که فکر می کنند در تمام موقعیت های کاری و رسمی باید پیراهن سفید بپوشند.

 کمی رنگ به کمد لباس تان اضافه کنید. معمولا آسان ترین ترکیب ها برای مردان با رنگ های آبی، بژ، سفید و خاکستری ساخته می شود، اگر در ترکیب رنگ های زنده و تند مهارت ندارید بهتر است از میان رنگ هایی همچون نارنجی، صورتی، بنفش، روشن ترین تنالیته را انتخاب کنید.

 چند شلوار رنگی کتان و پارچه ای بخرید. مطمئنا هیچ چیز به راحتی پوشیدن جین آبی و هماهنگ کردن آن با همه پیراهن ها و تی شرت هایتان نیست اما اگر خواهان تغییر در سبک پوشش هستید حتما در این زمینه تجدیدنظر کنید.

 اندازه بودن و تناسب لباس از هر گزینه ای مهم تر است. بنابراین اگر هنگام خرید لباس آماده با سایزها مشکل دارید به شما توصیه می شود با یک خیاط ماهر دوست شده تا اختصاصی برایتان لباس دوخته شود آن وقت خواهید دید که لباس بهتر بر تن می نشیند.

 لایه لایه لباس بپوشید تا امکان ترکیب رنگ های بیشتری برایتان فراهم شود. با این روش خلاقیت شما در ترکیب رنگ ها و ساختن سبک های جدید تقویت خواهدشد. علاوه بر لباس برای بیشتر کردن تکه های پوشیدنی تان می توانید به سراغ زیورآلات و لوازم جانبی مثل کلاه، شال  گردن و عینک آفتابی بروید.

مردان خوش پوش لباس های یکنواخت نمی پوشند 

شاید باورتان نشود اما کفش های شما یکی از نقاط جالب توجه در کل ظاهرتان هستند به خصوص در برخورد با خانم ها؛ حتما پیش آمده که اولین نگاه به کفش های شما باشد تمیزی و خوش قالب بودن کفش همیشه اهمیت دارد اما علاوه بر این انتخاب، کفش مناسب در هر موقعیت در کلیت پوشش شما تاثیرگذار است. اگر قرار است برای یک جلسه کاری کفش چرم رسمی بپوشید حتما کمی درخشش آن را بیشتر کنید. در این حالت هم قدم هایتان محکم تر به نظر می رسد و هم ظاهری گیراتر خواهیدداشت.

 کمربندها، لوازم جانبی همیشگی لباس آقایان هستند پس در انتخاب آنها دقت کنید. پهنای کمربند شما باید براساس لیفه و جنس شلوار انتخاب شود. علاوه بر این بهتر است اگر کمربند چرم را در ترکیبی رسمی یا نیمه رسمی به کار می برید رنگ آن را با کیف دستی یا کفش تان هماهنگ سازید و بهتر است هر دو مات و براق باشند. در مورد سگک کمربند، سلیقه تاثیر زیادی دارد اگر سگکی ساده و کلاسیک انتخاب کنید هم برای شلوار جین و هم برای شلوار پارچه ای مناسب خواهدبود.

در بسیاری از کدهای استاندارد، لباس پوشیدن توصیه می شود که رنگ جوراب را براساس رنگ شلوار یا کفش در نظر بگیرید اما از آنجایی که هیچ قانونی در دنیای مد، مطلق نیست برای تنوع بخشیدن به لباس هایتان می توانید رنگ جوراب ها را با رنگ پیراهن و کت هماهنگ کنید.

شبیه پسرهای نوجوان لباس نپوشید. اگر به تی شرت های گرافیکی و طرح دار علاقه دارید، بهتر است سراغ طرح های سمبلیک بروید. مد روز مردانه یک قانون مهم دارد. این که در هر سنی باید لباس و تیپ مردان مناسب داشته باشید.

یک نکته دیگر: اگرچه بهترین قانونی برای انتخاب لباس این است که هر آنچه دوست دارید و در آن احساس راحتی می کنید بپوشید، اما برای آن که پخته تر و باتجربه تر دیده شوید، بهتر است برخی لباس ها را کنار بگذارید و انتخاب های بهتری داشته باشید.


منبع: برترینها

املت ایتالیایی؛ یک صبحانه کامل

صبحانه وعده بسیار مهمی است. نمی توانید هر غذایی را در این وعده وارد بدن کنید چون انتخاب اشتباه ممکن است تاثیری منفی روی باقی روزتان بگذارد. صبحانه کامل یعنی غذایی که بتواند برای شروع روز انرژی پایداری وارد بدن کند طوری که تا وعده ناهار بدون هیچ مشکلی پیش بروید.

املتی که امروز دستور پختش را می خوانید تمام ویژگی های یک غذای کامل را دارد: پروتئین، فیبر و چربی سالم. اگر غذایی که می خورید حاوی این موارد باشد یعنی راه را درست رفته اید.

همه این موارد باعث می شوند سرعت هضم کاهش بیابد و قند خون به آرامی بالا برود. درست کردن این املت آنچنان زمان بر نیست و می توانید با هر سطحی از آشپزی آن را برای خود درست کنید. همچنین اگر خواستید تعداد نفراتی که املت پوشش می دهد را افزایش دهید فقط کافی است تخم مرغ اضافه کنید.

مواد لازم:

  • ۲ قاشق غذا خوری روغن زیتون اکسترا ویرجین
  • یک فنجان پیاز زرد خرد شده
  • یک فنجان فلفل دلمه ای قرمز رنگ
  • ۳ حبه سیر، خرد شده
  • یک چهارم فنجان آب
  • ۲ قاشق چای خوری سرکه قرمز
  • یک قاشق چای خوری پونه کوهی تازه، خرد شده
  • سه چهارم قاشق چای خوری نمک
  • ۸۰۰ گرم گوجه فرنگی له شده
  • ۲۸ گرم پنیر فتا، خرد شده
  • ۴ عدد تخم مرغ بزرگ
  • یک چهارم قاشق چای خوری فلفل سیاه
  • ۲ قاشق غذا خوری پیازچه تازه، خرد دشه
  • یک قاشق غذا خوری برگ تازه پونه کوهی
املت ایتالیایی؛ یک صبحانه کامل 
روش پخت:

۱٫ فر را تا دمای ۳۷۵ درجه فارنهایت ( ۱۹۰ درجه سانتی گراد ) گرم کنید.

۲٫ روغن را در یک ماهی تابه بزرگ روی شعله متوسط گرم کنید. پیاز و فلفل دلمه ای را اضافه کنید، ۱۰ دقیقه تفت دهید. سیر را اضافه کنید، ۲ دقیقه بپزید، محتویات ماهی تابه را مرتب بهم بزنید. یک چهارم فنجان آب و چهار مورد بعدی از لیست مواد اولیه را اضافه کنید ( تا گوجه فرنگی ).

۳٫ اجازه دهید محتویات ماهی تابه به مدت ۱۰ دقیقه به جوش بیایند یا تا زمانی که سس مقداری حجیم شود به پختن ادامه دهید. پنیر فتا را اضافه کنید.

۴٫ با پشت قاشق سسی را که درست کردید روی ماهی تابه پهن کنید و چهار گودی ایجاد کنید. تخم مرغ ها را در گودی هایی که ایجاد کرده اید بشکنید. سعی کنید تخم مرغ ها سر جای خود بمانند.

۵٫ سپس روی تخم مرغ ها فلفل سیاه بریزید. ماهی تابه را در فر قرار دهید و به مدت ۱۲ دقیقه یا تا زمانی که سفیده ها پخته شوند در دمای ۳۷۵ درجه فارنهایت ( ۱۹۰ درجه سانتی گراد ) بپزید. سپس روی آن پیازچه و برگ پونه کوهی بریزید. سس و تخم مرغ ها را بین چهار کاسه به صورت مساوی تقسیم کنید.


منبع: برترینها

تاکو با فلفل هالوپینو؛ غذایی برای درمان آلرژی فصلی

مجله سرآشپز – نگین نورخدایی: هالاپینو، یک نوع فلفل تند سبزرنگ مکزیکی است، ولی گاهی می گذارند تا قرمز رنگ شود. آب هالاپینو داروی آلرژی های فصلی و دیگر مشکلات تنفسی است.

مواد مورد نیاز

  • راسته گوساله: ۲۰۰ گرم
  • پیاز (مکعبی خردشده): ۱ عدد
  • سیر (خردشده): ۲ حبه
  • گوجه فرنگی (مکعبی خردشده): ۱ عدد
  • فلفل دلمه ای سبز (خلالی خردشده): ۱ عدد
  • کاهو (برگ برگ یا خردشده): ۲ برگ
  • فلفل هالوپینو: (ریز خردشده): ۵ گرم
  • نمک و فلفل سیاه: به میزان لازم
  • روغن زیتون: به میزان لازم
  • آرد: ۱ پیمانه
  • بیکینگ پودر: یک دوم ق چ
  • آب: یک چهارم پیمانه
  • کره (به دمای محیط رسیده): ۵ گرم
  • روغن مایع: به میزان لازم
 تاکو با فلفل هالوپینو: غذایی برای درمان آلرژی فصلی

روش پخت

۱٫    گوشت را به نمک و فلفل آغشته کرده و به مدت ۲۰ دقیقه داخل یخچال قرار دهید تا مزه دار شود.

۲٫    برای تهیه نان ترتیلا: آرد و بیکینگ پودر را داخل کاسه ای ریخته و با هم الک کنید. بعد آب و کره را به مخلوط آرد اضافه کنید و با دست ورز دهید تا خمیر یکدستی حاصل شود که حالت چسبندگی نداشته باشد. خمیر را درون ظرفی قرار دهید و روی آن را با دستمال آشپزخانه (یا حوله ای) بپوشانید و به مدت ۱ ساعت در دمای محیط استراحت دهید. خمیر را به ۴ قسمت مساوی تقسیم کرده و هر قسمت را به کمک مقداری آرد و وردنه به شکل دایره ای با قطر ۱۵ سانتی متر باز کنید. تابه ای را که با مقداری روغن مایع چرب شده، روی حرارت قرار دهید و دو طرف هر خمیر را درون آن سرخ کنید. نان های ترتیلا را از وسط روی یکدیگر قرار دهید و در سینی فر

چیده و در طبقه وسط فر از قبل با دمای ۲۰۰ درجه سانتی گراد گرم شده، به مدت ۵ دقیقه قرار دهید تا خشک شود.

۳٫    برای تهیه سس سالسا؛ پیاز، سیر، گوجه فرنگی، فلفل هالوپینو و فلفل دلمه ای را همراه با نمک، فلفل و روغن زیتون درون ظرف نسوزی بریزید. سپس آن را در سینی فر بریزید و در طبقه وسط فر از قبل با دمای ۲۰۰

درجه سانتی گراد گرم شده، به مدت ۱۵ دقیقه بپزید.

۴٫    تابه چدنی را روی حرارت بالا قرار داده و مقداری روغن مایع درون آن بریزید. بعد گوشت را به آن افزوده و به مدت ۵ دقیقه گریل کنید.

۵٫    استیک آماده شده را در خلاف جهت خط های گوشت برش دهید.

۶٫    نان ترتیلا را درون ظرفی قرار دهید و روی آن کاهو، برش های استیک و سس سالسا را بریزید.


منبع: برترینها

طرز تهیه دلمه ها؛ قارچ، گوجه فرنگی و بادمجان

ماهنامه سفره ایرانی: دلمه یک غذای خوشمزه و سنتی است که معمولا در کنار غذاهای دیگر در مهمانی
ها تهیه می شود. در اینجا طرز تهیه سه نوع دلمه خوشمزه را آموزش داده ایم.

بادمجان شکم پر

راضیه عمادی

مواد لازم:

  • بادنجان دلمه ای: ۲ عدد
  • سیر (ریز خرد شده): ۱ حبه
  • آب لیمو سنگی: نصف یک عدد
  • بلغور گندم (پخته): ۱ پیمانه
  • گوجه فرنگی: ۳ عدد
  • زیتون (خرد شده): ۱۰ عدد
  • برگ جعفری (خرد شده): ۲ قاشق سوپ خوری
  • برگ نعناع (خرد شده): ۵ عدد
  • پوست رنده شده لیمو سنگی: ۱ قاشق چای خوری
  • رب انار: ۱ قاشق سوپ خوری
  • سرکه سیب: ۱ قاشق سوپ خوری
  • روغن زیتون: یک چهارم پیمانه
  • نمک: به مقدار لازم
  • فلفل قرمز (پودر شده): به مقدار لازم
  • زیره (پودر شده): به مقدار لازم
  • ماست: ۲ قاشق سوپ خوری
 طرز تهیه دلمه ها؛ قارچ، گوجه فرنگی و بادمجان
طرز تهیه:

۱٫ بادنجان ها را بدون این که پوست آنها را جدا کنید حدود ۳۰ دقیقه در فر از قبل گرم شده با دمای ۲۰۰ درجه سانتی گراد (۴۰۰ درجه فارنهایت) قرار دهید.

۲٫ سیر، آب لیمو سنگی و نمک را با هم مخلوط کنید. بادنجان های کباب شده را از فر خارج کرده و پوست و مقداری از گوشت یک طرف هر یک از آنها را جدا کنید.

۳٫ مخلوط سیر را به روی قسمت پوست کنده بادنجان ها بمالید. یک عدد از گوجه فرنگی ها را رنده کرده و با بلغور پخته مخلوط کنید و حدود ۲۰ دقیقه کنار بگذارید.

۴٫ ۲ عدد گوجه فرنگی باقیمانده را پوست کنده و نگینی خرد کنید.

۵٫ زیتون، برگ جعفری، برگ نعناع، پوست رنده شده لیمو ترش را به آن اضافه و مخلوط کنید. رب انار، سرکه سیب، روغن زیتون، نمک، فلفل قرمز و زمره را اضافه و مخلوط کنید.

۶٫ مخلوط بلغور و گوجه فرنگی را نیز به مواد اضافه کنید. این مخلوط را روی بادنجان ها بریزید.

۷٫ یک قاشق سوپ خوری ماست روی هر بادنجان قرار دهید و سرو کنید.


دلمه گوجه فرنگی

غزاله خالدی

میزان سرو: ۸ الی ۱۰ نفر

مواد لازم:

  • گوجه فرنگی درشت: ۸ الی ۱۰ عدد
  • بادنجان (نگینی خرد شده): ۴ عدد
  • روغن زیتون: یک دوم پیمانه + ۲ قاشق سوپ خوری
  • پیاز (ریز خرد شده): ۱ عدد
  • سیر (ریز خرد شده): ۴ حبه
  • فلفل قرمز (ریز خرد شده): ۲ عدد
  • نمک: ۱ قاشق چای خوری
 طرز تهیه دلمه ها؛ قارچ، گوجه فرنگی و بادمجان
طرز تهیه:

۱٫ بادنجان ها را نگینی خرد کنید و در یک دوم پیمانه روغن زیتون تفت دهید تا سرخ شوند.

۲٫ سپس آنها را روی دستمال کاغذی ویژه آشپزی قرار دهید تا روغن اضافی شان کشیده شود.

۳٫ قسمت بالای گوجه فرنگی ها را برش دهید و داخل آنها را با دقت با قاشق خالی کنید کنار بگذارید.

۴٫ ظرف فر را با یک قاشق سوپ خوری روغن زیتون چرب کنید و گوجه فرنگی ها را در داخل آن بچینید.

۵٫ یک قاشق سوپ خوری روغن زیتون را در ظرف مناسبی روی حرارت گرم کنید و پیاز، سیر، فلفل قرمز و فلفل سبز ریز خرد شده را در حدود ۵ دقیقه در آن تفت دهید.

۶٫ نمک و گوشت داخل گوجه فرنگی را اضافه کنید.

۷٫ پس از چند دقیقه بادنجان سرخ شده را اضافه کنید و حدود ۵ دقیقه دیگر مواد را تفت دهید. ظرف را از روی حرارت بردارید.

۸٫ اجازه دهید مواد خنک شود.

۹٫ داخل گوجه فرنگی ها را با این مخلوط پر کنید و قسمت های رویی گوجه فرنگی ها را روی آنها بگذارید. ظرف را حدود ۳۰ دقیقه در فر از قبل گرم شده با دمای ۱۸۰ درجه سانتی گراد (۳۵۰ درجه فارنهایت) قرار دهید تا گوجه فرنگی ها بپزند. سپس سرو کنید.


دلمه قارچ و سیب زمینی

ستایش پاکدل

میزان سرو: ۴ الی ۶ نفر

مواد لازم:

  • سیب زمینی: ۱ کیلوگرم
  • تخم مرغ: ۱ عدد
  • آرد: یک دوم پیمانه
  • نمک: به مقدار لازم
  • فلفل سیاه (پودر شده): ۱ قاشق چای خوری
  • زردچوبه: به مقدار لازم
  • روغن: به مقدار لازم

مواد لازم میانی:

  • قارچ (خرد شده): ۳۰۰ گرم
  • روغن: ۳ قاشق سوپ خوری
  • پیاز (ریز خرد شده): ۱ عدد
  • شبت (خرد شده): به مقدار لازم
  • نمک: به مقدار لازم
  • فلفل سیاه (پودر شده): به مقدار لازم
 طرز تهیه دلمه ها؛ قارچ، گوجه فرنگی و بادمجان
طرز تهیه:

۱٫ ابتدا برای تهیه مواد میانی، روغن را در ظرف مناسبی روی حرارت گرم کنید و پیاز ریز خرد شده را در آن تفت دهید تا تغییر رنگ دهد. قارچ را اضافه کرده و تفت دهید تا آب قارچ بخار شود. نمک، فلفل سیاه و مقداری شبت خرد شده اضافه و مخلوط کنید.

۲٫ سیب زمینی ها را در آب بپزید، سپس پوست آنها را بگیرید، له کنید.

۳٫ تخم مرغ، آرد، نمک، فلفل سیاه و زردچوبه اضافه و مخلوط کنید. گلوله هایی از مخلوط به دست آمده جدا کنید و وسط هر یک مقداری از مواد میانی قرار دهید و دوباره آنها را ببندید آنها را کف دست خود کمی پهن کرده و سپس در روغن داغ سرخ کنید تا طلایی و برشته شوند. سپس سرو کنید.


منبع: برترینها

طرز تهیه آش دوغ اردبیل

یک آش دوغ محلی و اصیل را با این دستور بچشید.

اگر از ماست پاستوریزه استفاده می‌کنید، در صورت دسترسی کمی کره محلی به آش اضافه کنید تا طعم آن خوشمزه‌تر شود.

اگر برگ سیر در دسترس دارید به سبزیجات این آش اضافه کنید تا طعم آن بهشتی شود, در مناطق اردبیل و سرعین سیر خام را له کرده و همراه آش سرو می کنند تا کسانی که دوست دارند با آش خود مخلوط کنند.

برخی به سبزیجات این آش شوید و نعناع اضافه می کنند, نعناع بیشتر برای تزئین آش در زمان سرو بکار می رود.

  •     مناسب برای :۸ نفر
  •     زمان آماده سازی : کمتر از ۱ ساعت

مواد لازم:

  •     ماست پرچرب: ۲ لیتر
  •     دوغ محلی: ۲ لیتر
  •     برنج: ۱ پیمانه
  •     نخود پخته: ۱٫۵ پیمانه
  •     تره و گشنیز پاک شده: نیم کیلو
طرز تهیه آش دوغ اردبیل

طرز تهیه:

۱٫ ابتدا ماست را با همزن آنقدر هم بزنید تا کاملا شل شود، به مدت ۵ تا ۱۰ دقیقه با همزن برقی یا دستی.

۲٫ سپس کم کم دوغ را به آن اضافه کرده و باز هم می‌زنیم تا کاملا شل و یکدست شود.

۳٫  تخم مرغ را داخل مخلوط دوغ شکسته و باز هم هم می‌زنیم تا کاملا تخم‌مرغ باز شود. تخم‌مرغ از بریدن دوغ در زمان پخت جلوگیری می‌کند.

۴٫ مخلوط دوغ و تخم‌مرغ را که کاملا یکدست شده روی حرارت زیاد اجاق قرار می‌دهیم و با قاشق چوبی هم می‌زنیم. استفاده از قاشق چوبی به این دلیل پیشنهاد می‌شود که این آش نیاز به هم زدن طولانی مدت روی شعله دارد و چون دسته قاشق چوبی کمتر داغ می‌شود دستتان نمی‌سوزد.

۵٫ در همین زمان یک پیمانه برنج خام را شسته و داخل مخلوط دوغ روی حرارت می ریزیم. دائم هم می‌زنیم تا دوغ نبرد و شعله را هم روی زیاد نگه می‌داریم.

۶٫ آنقدر هم می‌زنیم تا برنج نسبتا بپزد و غلظت دوغ طوری باشد که رد آن روی قاشق چوبی بماند و کم کم آش شروع به قل قل کند. حدودا ۲۰ دقیقه تا رسیدن به این مرحله طول می‌کشد.

۷٫ در این زمان برای جلوگیری از سر رفتن آش کمی و تنها کمی شعله را ملایم می‌کنیم، توجه داشته باشید که اگر زیادی شعله را کم کنید دوغ می‌برد.

۸٫ وقتی آش شروع به قل‌قل کرد تره و گشنیز خردشده را به آن اضافه می‌کنیم. توجه داشته باشید که جعفری اضافه نکنید که طعم آش را به کلی عوض می‌کند. برخی کمی شوید هم به سبزیجات اضافه می‌کنند. اما اگر برگ سیر دم دستتان دارید کوتاهی نکنید و با سبزیجات همراه کنید تا آش طعم بهشتی بگیرد. وقتی رنگ سبزی آش کمی تیره شد و در واقع پخت نخود پخته را اضافه می‌کنیم.

۹٫ نمک را در این مرحله به آش اضافه می‌کنیم. اگر از ابتدا نمک را اضافه کنیم باعث می‌شود دوغ ببرد. ۱۵ تا ۲۰ دقیقه پس از این مرحله آش شما آماده است. پس از اضافه کردن سبزی و نخود دیگر لازم نیست دائم آش را هم بزنید. در نهایت توجه داشته باشید که آش دوغ رقیق است پس اجازه نکنید آنقدر قل بخورد تا برنج آن را غلیظ کند.

۱۰٫ برخی دوست دارند آش را با کوفته قل قلی بخورند. گوشت چرخ‌کرده را با کمی پیاز و نمک و بدون زردچوبه ورز داده و بصورت کوفته‌های ریز سرخ کنید و همراه با آش سرو کنید.

۱۱٫ توجه داشته باشید که در نهایت رنگ آش بایستی سفید باشد به همین دلیل از اضافه کردن زردچوبه و هر ماده رنگ‌دهنده دیگر خودداری کنید.


منبع: برترینها

وقتی سخنگوی کاخ سفید هم هنوز باور نداره ترامپ رئیس‌جمهوره و می‌گه پرزیدنت اوباما (فیلم)

بمب‌های هیدروژنی کره‌شمالی در حمله به سئول چند قربانی می‌‌گیرد؟ وقتی سخنگوی کاخ سفید هم هنوز باور نداره ترامپ رئیس‌جمهوره و می‌گه پرزیدنت اوباما (فیلم) واکنش همسر اسد پس از تساوی تیم ملی سوریه با ایران (+ عکس) دختران سوری و دختران ایران؛ «آزادی» بیشتر حق کدام یک بود؟ احتمال نشست در محل آزمایش‌های هسته‌ای کره شمالی و هشدار درباره خطرات آن شادمانی اهالی حسکه از شکستن محاصره دیرالزور (فیلم) تراژدی مسلمانان در میانمار (+عکس) ناسزاگویی بازیکنان سوری پس از تساوی/ ایرانی‌ها را بدبخت کردیم! چرا آیت‌الله هاشمی‌شاهرودی اخیرا به عراق سفر کرد؟ کدام نجومی‌بگیران تبرئه شده‌اند؟

شهر عصبانی، قاتل عصبانی  (۵۵ نظر)

تاکتیک زیرکانه رهبر جوان کره شمالی/ ۳ گزینه آمریکا در برابر کیم جونگ اون  (۵۰ نظر)

بیوه ژنرال، صدای آمریکا و کینه یزدی  (۳۱ نظر)

کدام اعضای شورای نگهبان از احمدی نژاد حمایت کردند؟  (۲۴ نظر)

«همه» علیه تیم ملی  (۲۳ نظر)

پایان “بُت خود ساخته” از آنگ سان سوچی!  (۱۵ نظر)

بفرما داخل گول بخور!  (۱۰ نظر)

رونمایی از هجدهمین ترکیب جادویی CQ  (۹ نظر)


منبع: عصرایران

بمب‌های هیدروژنی کره‌شمالی در حمله به سئول چند قربانی می‌‌گیرد؟

روزنامه تلگراف در مطلبی به بررسی پیامدهای حمله احتمالی هسته‌ای کره شمالی علیه کره جنوبی پرداخت.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، روزنامه تلگراف با انتشار مطلبی در پایگاه اینترنتی خود نوشت: پیش‌بینی کارشناسان نشان می‌دهد در صورتی که کره شمالی با یک سلاح اتمی (با قدرت تخریبی معادل بمب هیدروژنی اخیراً آزمایش‌شده بود) سئول، پایتخت کره جنوبی، را هدف قرار دهد، حدود ۲ میلیون نفر از ساکنان این شهر جان خود را از دست خواهند داد.

با افزایش آزمایش‌ سلاح‌های هسته‌ای از سوی کره شمالی، واشنگتن و سئول نیز چندین آزمایش‌ شبیه‌سازی شده را برای تخمین پیامدهای حمله احتمالی پیونگ‌یانگ علیه کره جنوبی انجام داده‌اند. وزارت دفاع آمریکا سال ۱۹۹۸ میلادی یعنی ۸ سال پیش از نخستین آزمایش هسته‌ای کره شمالی، انفجار شبیه‌سازی شده‌ای را در پایگاه نظامی خود در «یونگ سان» کره جنوبی انجام داد. این انفجار دارای قدرت تخریبی معادل ۱۵ کیلوتُن کلاهک هسته‌ای بود. بمبی که آمریکا اوت ۱۹۴۵ علیه هیروشیما به کار برد نیز دارای همین میزان قدرت تخریب بود و باعث کشته شدن حدود ۱۳۵ هزار نفر شد.

مقامات کره جنوبی می‌گویند در صورت حمله اتمی کره شمالی به سئول، همه ساختمان‌ها تا شعاع چند صد متری محل فرود بمب تخریب و همه افرادی که در فاصله حدودا ۲ کیلومتری این محل حضور داشته باشند بلافاصله دچار سوختگی درجه ۳ خواهند شد. براساس این برآورد، حدود ۶۲۰ هزار نفر در همان لحظه اول در این حمله کشته خواهند شد. شماری از مردم نیز پس از چندین هفته یا چندین ماه به دلیل آنکه در معرض کامل پرتوهای رادیواکتیو قرار گرفته‌اند، جان خود را از دست خواهند داد.

کارشناسان کره جنوبی شدت انفجار بمبی را که کره شمالی بامداد یکشنبه (۱۲ شهریور) در ۴ هزار فوت زیر زمین آزمایش کرد، ۵۰ کیلوتُن تخمین زده‌اند. براساس گزارش «چوسان ایبو»، یکی از مهم‌ترین روزنامه‌های چاپ کره جنوبی، انفجاری با این شدت در سئول حدود ۲ میلیون نفر تلفات برجای خواهد گذاشت. امواج الکترومغناطیس نیز باعث از کار افتادن همه وسایل الکترونیک در این شهر خواهد شد. 

به نوشته این روزنامه، مقامات کره جنوبی پیوسته تلاش می‌کنند قدرت سلاح‌های هسته‌ای کره شمالی را کمتر از میزان واقعی آن‌ها نشان دهند. این در حالی است که آمریکا، چین و ژاپن همگی اذعان کرده‌اند شدت انفجار اتمی روز یک‌شنبه کره شمالی بیش از ۵۰ کیلوتُن بوده است و برخی حتی شدت این انفجار را یکصد کیلوتُن تخمین زده‌اند.


منبع: عصرایران

عملکرد ۶ ساله خیریه همت (اینفوگرافی)

بمب‌های هیدروژنی کره‌شمالی در حمله به سئول چند قربانی می‌‌گیرد؟ وقتی سخنگوی کاخ سفید هم هنوز باور نداره ترامپ رئیس‌جمهوره و می‌گه پرزیدنت اوباما (فیلم) واکنش همسر اسد پس از تساوی تیم ملی سوریه با ایران (+ عکس) دختران سوری و دختران ایران؛ «آزادی» بیشتر حق کدام یک بود؟ احتمال نشست در محل آزمایش‌های هسته‌ای کره شمالی و هشدار درباره خطرات آن شادمانی اهالی حسکه از شکستن محاصره دیرالزور (فیلم) تراژدی مسلمانان در میانمار (+عکس) ناسزاگویی بازیکنان سوری پس از تساوی/ ایرانی‌ها را بدبخت کردیم! چرا آیت‌الله هاشمی‌شاهرودی اخیرا به عراق سفر کرد؟ کدام نجومی‌بگیران تبرئه شده‌اند؟

شهر عصبانی، قاتل عصبانی  (۵۵ نظر)

تاکتیک زیرکانه رهبر جوان کره شمالی/ ۳ گزینه آمریکا در برابر کیم جونگ اون  (۵۰ نظر)

بیوه ژنرال، صدای آمریکا و کینه یزدی  (۳۱ نظر)

کدام اعضای شورای نگهبان از احمدی نژاد حمایت کردند؟  (۲۴ نظر)

«همه» علیه تیم ملی  (۲۳ نظر)

پایان “بُت خود ساخته” از آنگ سان سوچی!  (۱۵ نظر)

بفرما داخل گول بخور!  (۱۰ نظر)

رونمایی از هجدهمین ترکیب جادویی CQ  (۹ نظر)


منبع: عصرایران

ناسزاگویی بازیکنان سوری پس از تساوی/ ایرانی‌ها را بدبخت کردیم!

ناسزاگویی بازیکنان سوری پس از تساوی/ ایرانی‌ها را بدبخت کردیم!بازیکنان تیم‌ ‌ملی فوتبال سوریه بعد از بازی برابر ایران جملات زشت و توهین‌آمیزی را بر زبان آوردند.

به‌ گزارش ‌ایسنا ‌و ‌به نقل از abarahpress، تیم‌ ‌ملی فوتبال سوریه توانست تساوی ارزشمندی را در آزادی به دست آورد و در حالی که تا دقایق پایانی با نتیجه‌ دو بر یک عقب بود بازی را به تساوی کشاند و به پلی آف راه پیدا کند.

بازیکنان تیم‌ ‌ملی فوتبال سوریه بعد از این پیروزی غرق در شادی بودند و سر از پا نمی‌شناختند.

علاء الشلبی و محمود المواس، دو بازیکن سوریه بعد از بازی ویدئوهای را از خود منتشر کردند که در آن بازیکنان سوریه داخل اتوبوس این جمله توهین‌آمیز را فریاد می کشند “ها ها هی هی ایرانی‌ها را بدبخت کردیم”.

سایت abarahpress نوشت که بازیکنان سوریه‌ای در کنار سر دادن این شعار به بازیکنان ایرانی دشنام هم دادند.


منبع: عصرایران

خاطره محمود دولت آبادی از هم سلول بودن با آیت الله طالقانی

روزنامه شهروند با مهدی طالقانی فرزند مرحوم آیت الله طالقانی مصاحبه کرده است.

وی در بخشی از این مصاحبه گفته است:

 محمود دولت‌آبادی با ایشان(پدرم) در اوین هم‌سلول بوده است. محمود دولت‌آبادی اتهامش این بوده که چپ بوده ولی می‌گوید من هر غصه و گرفتاری‌ای که داشتم، می‌آمدم و به آقای طالقانی می‌گفتم. صبح‌ها با آقای طالقانی در حیاط زندان قدم می‌زدیم، یک سیگار او می‌کشید و یک سیگار هم دست من می‌داد و با هم صحبت می‌کردیم. 

می‌گفت مرا تهدیدات بسیار بدی کرده بودند که به زندگی‌ات فشار می‌آوریم و همسرت را دستگیر می‌کنیم و… می‌گفت من واقعا از این قضایا می‌ترسیدم، بعد با آقای طالقانی که صحبت می‌کردم، ایشان آنچنان به من دلداری می‌داد که انگارنه‌انگار که مرا چنین تهدیدی کرده‌اند. می‌گفت که آقای طالقانی به من آرامش می‌داد.


منبع: عصرایران

دو عامل برای کاهش خطر سکته مغزی

سکته مغزی شاید ترسناک‌ترین گزینه در میان بیماری های عروقی باشد، زیرا می تواند به صورت غیر منتظره رخ دهد.

دو دلیل اصلی وجود دارند که
بیماری قلبی و مشکلات قلبی عروقی را برای بیشتر ما به شرایطی ترسناک تبدیل می
کنند.

دو عامل برای کاهش خطر سکته مغزی

به گزارش گروه سلامت عصر ایران
به نقل از “ایزی هلث اپشنز”، دلیل اول شایع بودن آنها است. و دلیل دوم
این است که یکی از عوامل اصلی بستری شدن در بیمارستان، ناتوانی و مرگ محسوب می
شوند که همه ما ترجیح می دهیم با این پیامدها مواجه نشویم.

سکته مغزی شاید ترسناک‌ترین
گزینه در میان بیماری های عروقی باشد، زیرا می تواند به صورت غیر منتظره رخ دهد.
از آنجایی که سکته مغزی به تخریب بافت مغزی منجر می شود، در برخی موارد، پیامدهای
آن می توانند شدید و ناتوان کننده باشند.

حقیقت تلخ این است که از هر
شش نفر، یکی از آنها در معرض خطر تجربه سکته مغزی در برهه ای از زندگی خود قرار
دارد. در نتیجه، شانس مواجهه شما با این شرایط نسبتا زیاد است.

این قبیل آمار و ارقام
پژوهشگران را به بررسی این که آیا عوامل غذایی می توانند دیواری محافظتی در برابر
سکته مغزی ایجاد کنند، تشویق کرده است. در همین راستا، مشخص شده است که دو عنصر
ویژه در رژیم غذایی وجود دارند که نه تنها از تجربه سکته مغزی پیشگیری می کنند،
بلکه می توانند شدت سکته مغزی را نیز کاهش دهند.

رژیم غذایی کلی شما اهمیت
دارد

دو عامل برای کاهش خطر سکته مغزی

رژیم غذایی یکی از عوامل
اصلی در ابتلا به بیماری عصبی‌عضلانی محسوب می شود. یک رژیم غذایی غربی از محتوای
بالای غذاهای فرآوری شده، قند افزوده، نمک و چربی های هیدروژنه برخوردار است و یکی
از سریع‌ترین مسیرها برای تجربه بیماری قلبی و سکته مغزی محسوب می شود.

این در شرایطی است که رژیم
غذایی مدیترانه ای یک الگوی تغذیه ای است که دوستدار قلب بودن آن بارها و بارها مشخص
شده است.

عامل کلیدی که این دو الگوی
غذایی را از یکدیگر جدا می کند، منابع غذایی مورد استفاده در آنها هستند.

یک رژیم غذایی که از شما در
برابر سکته مغزی محافظت می کند شامل منابع غذایی کامل طبیعی، به ویژه مواد غذایی
با محتوای فیبر بالا و کربوهیدارت کم می شود.

به عنوان مثال، رژیم
مدیترانه ای میوه ها، حبوبات، سبزیجات، غلات کامل، ماهی، غذای دریایی، گوشت
ماکیان، تخم مرغ، شیر، مغزهای خوراکی و روغن زیتون در بر می گیرد.

این مواد غذایی از غذاهای با
شاخص گلیسمی پایین و سرشار از ترکیبات زیست فعال، مانند اسیدهای چرب، ویتامین ها،
مواد معدنی، پلی فنول ها و آنتی اکسیدان ها هستند.

اگر این رژیم غذایی را با یک
رژیم غذایی غربی مقایسه کنید، که سرشار از غذاهای فرآوری شده است، به سادگی در می
یابید که هیچ یک از این ترکیبات مفید در رژیم غربی جایی ندارند.

مغز را با چربی های سالم تغذیه
کنید

دو عامل برای کاهش خطر سکته مغزی

هنگامی که یک رژیم غذایی
کامل طبیعی را دنبال می کنید، در مسیر مصرف چربی های سالم و مفید گام بر می دارید
و با در نظر گرفتن این نکته که حدود ۶۰ درصد مغز از چربی تشکیل شده است، این مساله
اهمیت خود را هرچه بیشتر نشان می دهد.

دو نوع اصلی چربی که از سکته
مغزی پیشگیری می کنند شامل اسیدهای چرب امگا-۳ و اسید اولئیک می شوند.

اسید اولئیک یک چربی تک غیر
اشباع است که در روغن زیتون، آووکادو و بادام یافت می شود. این ماده نشان داده است
که توانایی کاهش خطر سکته مغزی، محافظت از سلول های عصبی در مغز، و کاهش اثرات پس
از سکته مغزی را دارد.

اسیدهای چرب امگا-۳ در ماهی
های چرب مانند سالمون، ساردین، تن، روغن ماهی و همچنین دانه های چیا، دانه های
کتان و گردو یافت می شوند. این چربی ها از عملکرد مطلوب سیستم عصبی پشتیبانی می
کنند و بخش بزرگی از غشا سلول های عصبی در مغز را شکل می دهند.

کمبود اسیدهای چرب امگا-۳ می
تواند به شکل گیری اختلالات سیناپسی بین سلول های مغزی و تغییرات در سلول های عصبی
منجر شود.

با مصرف هرچه بیشتر اسیدهای
چرب امگا-۳ شما می توانید عملکرد بهینه غشا سلولی را بازگردانده و از شکل گیری
سکته مغزی پیشگیری کنید.

افزون بر این، اثرات ترکیبی
اسید اولئیک، اسیدهای چرب امگا-۳ و ترکیبات زیست فعال دیواری محافظتی برای سلول
های عصبی در مغز ایجاد می کند، از این رو، در صورت وقوع سکته مغزی نیز شدت آن
احتمالا کمتر خواهد بود.


منبع: عصرایران

چرا برخی مواد غذایی موجب سرطان می شوند؟

مطالعات نشان داده اند که برخی مواد غذایی با کاهش خطر ابتلا به سرطان پیوند خورده اند، که از آن جمله می توان به توت فرنگی، گوجه فرنگی، و سبزیجات چلیپایی اشاره کرد.

ما می دانیم که رژیم غذایی
یکی از عوامل اصلی تاثیرگذار در خطر ابتلا به سرطان محسوب می شود. در حقیقت،
دانشمندان بر این باورند که ابتلا به ۳۰ درصد از تمام سرطان ها می تواند از طریق
تغذیه مناسب قابل پیشگیری باشد.

چرا برخی مواد غذایی موجب سرطان می شوند؟

به گزارش گروه سلامت عصر ایران
به نقل از “ایزی هلث اپشنز”، نتایج پژوهش های بسیاری می توانند به شما
در تشخیص عادات تغذیه ای نامناسب که به سرطان منجر می شوند، کمک کنند. مطالعات
نشان داده اند که برخی مواد غذایی با کاهش خطر ابتلا به سرطان پیوند خورده اند، که
از آن جمله می توان به توت فرنگی، گوجه فرنگی، و سبزیجات چلیپایی اشاره کرد. در
مقابل، برخی مواد غذایی مانند گوشت های فرآوری شده خطر ابتلا به سرطان را افزایش می
دهند. برخی رژیم های غذایی نیز با کاهش خطر ابتلا به سرطان پیوند خورده اند که
رژیم مدیترانه ای یکی از شناخته شده‌ترین نمونه ها است.

اما اگر تهیه فهرستی از هر
ماده غذایی مرتبط با سرطان دلهره آور به نظر می رسد، روش موثر دیگری برای دنبال
کردن یک رژیم غذایی ضد سرطان وجود دارد که تراکم انرژی هر چیز موجود در بشقاب شما
را در نظر می گیرد.

مواد غذایی با تراکم انرژی
پایین در برابر سرطان

تراکم انرژی مقیاسی از میزان
کالری های موجود در هر گرم از غذای شما است. اگر گیج کننده به نظر می رسد این گونه
آن را مد نظر قرار دهید…

غذاهایی که حاوی کالری زیادی
در هر لقمه هستند، اما چندان مغذی محسوب نمی شوند (مانند پیتزا، سیب زمینی سرخ
شده، بستنی، غیره) مواد غذایی با تراکم انرژی بالا بوده، در شرایطی که غذاهایی با
محتوای مواد مغذی زیاد در هر لقمه و کالری کم (مانند سبزیجات، میوه ها، لوبیاها،
غیره) مواد غذایی با تراکم انرژی پایین هستند.

برای ارائه تعریفی ساده‌تر،
مواد غذایی با تراکم انرژی بالا به طور معمول غذاهای فرآوری شده هستند و مواد
غذایی با تراکم انرژی کم به طور عمده مواد غذایی کامل هستند. تراکم انرژی غذای شما
می تواند بر خطر ابتلا به سرطان تاثیرگذار باشد.

پژوهشگران دانشگاه آریزونا
به تازگی مطالعه ای را در زمینه چگونگی تاثیر مصرف مواد غذایی با تراکم انرژی بالا
بر خطر سرطان در زنان یائسه انجام داده و دریافتند که خطر سرطان تا ۱۰ درصد افزایش
می یابد. در شرایطی که ۱۰ درصد ممکن است چندان زیاد به نظر نرسد، اما زمانی که
موضوع سرطان مطرح می شود، کمترین مقادیر که خطر ابتلا به این بیماری را کاهش می
دهند، مهم هستند.

پژوهشگران طی این مطالعه که
تجزیه و تحلیل داده های ۹۰ هزار زن یائسه در دستور کار ان قرار داشت، دریافتند
آنهایی که مواد غذایی با تراکم انرژی بالای بیشتری مصرف کرده اند ۱۰ درصد احتمال
بیشتری دارد به سرطان مرتبط با چاقی، مانند سرطان پستان، سرطان لوزالمعده، سرطان آندومتر،
سرطان کبد، سرطان معده، غیره مبتلا شوند.

در نگاه نخست، ممکن است فکر
کنید که منطقی به نظر می رسد، زیرا افرادی که مواد غذایی با تراکم انرژی بالا مصرف
می کنند، احتمال بیشتری دارد اضافه وزن داشته یا چاق باشند. اما باید به این نکته
توجه داشت که خطر افزایش یافته سرطان با وزن در ارتباط نبوده است و این شرایط تنها
برای زنانی با وزن عادی که مواد غذایی با تراکم انرژی بالای بسیاری مصرف کرده
بودند، صدق می کرد.

از این رو، شما الزاما نباید
دارای اضافه وزن باشید تا در معرض خطر سرطان های مرتبط با چاقی قرار بگیرید، بلکه
تنها باید یک رژیم غذایی ضعیف را دنبال کنید. این رژیم غذایی به عدم تعادل های متابولیک
منجر می شود که خطر بالاتر ابتلا به سرطان را در پی دارد. حداقل، این چیزی است که
پژوهشگران به آن مشکوک هستند.

دنبال کردن یک رژیم غذایی با
تراکم انرژی پایین

اگر قصد دارید یک رژیم غذایی
با تراکم انرژی پایین را برنامه ریزی کنید، در اینجا برخی از بهترین گزینه ها که
به طور منظم باید مصرف شوند، ارائه شده اند:

سبزیجات برگدار تیره

مارچوبه

لوبیا سبز

بروکلی

کدو سبز

هویج

گوجه فرنگی

قارچ

خیار

فلفل دلمه ای

تربچه

میوه های خانواده مرکبات

ملون ها

توت ها

انگورها

سوپ های مبتنی بر آب گوشت

ماهی

سینه مرغ یا بوقلمون

لبنیات کم چرب

حبوبات

برنج قهوه ای

گندم کامل

جو دوسر

پرهیز همیشگی از مصرف مواد
غذایی فرآوری شده با تراکم انرژی بالا می تواند دشوار باشد. گاهی اوقات ممکن است
از خوردن یک تکه پیتزا یا مقداری بستنی لذت ببرید. اگر این گونه است، تلاش کنید از
قانون ۸۰/۲۰ پیروی کنید که به معنای
مصرف مواد غذایی کامل در ۸۰ درصد مواقع و مصرف غذاهای کم ارزش در باقی مواقع است.

همچنین، هنگامی که عادات غذا
خوردن کمتر سالم را دنبال می کنید، پس از خوشگذرانی خود نوشیدن یک فنجان چای سبز
را فراموش نکنید. مطالعه ای جدید نشان داده است که این کار می تواند مقداری از
اثرات منفی غذا خوردن ناسالم، مانند مغز مه آلود و مقاومت به انسولین، را خنثی
سازد.


منبع: عصرایران

پیشنهاد روزنامه جمهوری اسلامی:مسئولان مکانی را برای اعتراضات مدنی مردم تهیه کنند تا …

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:پس از اعلام ممنوعیت تجمع‌های صنفی و اداری در مقابل مجلس شورای اسلامی، دامنه این اعتراضات و گردهم آیی‌ها به ایستگاه‌های مترو و واگن‌های قطار کشیده شده است و معلوم نیست اگر با این امر برخورد سنجیده و عاقلانه‌ای صورت نگیرد، به کجا ختم می‌شود!

 دیروز ایستگاه مترو بهارستان صحنه تجمع تعداد قابل توجهی از زنان و مردان بود که با مشت‌های گره کرده در حمایت از فردی که مدعی بودند به جرم دفاع از حقوق کارگران، مدت هاست زندانی می‌باشد، فریاد می‌زدند و مسافران از همه جا بی‌خبر هم مات و مبهوت به این صحنه نگاه می‌کردند و طبق معمول گوشی‌های همراه نیز فیلم و عکس می‌گرفت و بازتاب آن در رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی داخل و خارج باز موجب تحمیل هزینه‌های جبران ناپذیری برای نظام خواهد بود.

در اینجا اصولاً قصد ورود به ماهیت این گونه وقایع و چون و چرایی آن نیست، بلکه انتقاد از سلیقه و روشی است که در برخورد با اجتماعات اعتراضی صورت می‌گیرد. قاعدتاً در یک کشور ۷۰ میلیون نفری و بویژه در مرکز آن، مردم مطالبات شخصی و صنفی و گروهی و حتی سیاسی دارند و اتفاقاً نشانه سلامت یک نظام مردمی است.

باید راهی پیدا کرد تا مردم بتوانند حرف بزنند. قطعاً اینگونه اجتماعات اگر توسط احزاب و گروه‌های صنفی سازماندهی و هماهنگ شوند خیلی بهتر از آن است که به شکل خودسر و کنترل نشده شکل بگیرند و مسلماً عناصر و جریاناتی در قالب خودسرها راحت‌تر به اهداف ناسالم خود می‌رسند که مصادیق بسیاری برای آن در سال‌های اخیر قابل ذکر است.

چرا متولیان امر در نظام جمهوری اسلامی، راهکاری نمی‌یابند؟ برای گردهم آیی افرادی که به هر دلیل اعتراضی به عملکرد دستگاه‌های نظام دارند، باید دری باز کنند وگرنه اگر همه راه‌ها بسته شود. آخر و عاقبت خوبی نخواهد داشت، هم نظام متهم به استبداد و نقض حقوق بشر می‌شود و هم میان شهروندان و جامعه با حکومت فاصله ایجاد خواهد شد. آیا اجتماع آرام و منظم در محلی خاص بهتر نیست؟ 

که البته روبروی ساختمان مجلس شورای اسلامی به عنوان مظهر اراده و انتخاب مردم و جایگاه دفاع از حقوق آنان، بهترین گزینه بود ولی اگر هنوز از خطرات امنیتی هراسی وجود دارد، گزینه دیگری تعیین شود. این حالت خیلی مناسب‌تر از این است که ایستگاه‌های مترو و قطارهای آن شاهد حضور جماعتی باشند که هم آرامش را از مسافران عادی سلب می‌کنند هم زمینه سوءاستفاده دشمن فراهم می‌شود و هم خوراک مناسبی برای رسانه‌های بیگانه است و تازه اگر باز غفلت و بی‌توجهی شود به همه جا سرایت می‌کند.


منبع: عصرایران

کدام نجومی‌بگیران تبرئه شده‌اند؟

مستشار دیوان محاسبات چگونگی رسیدگی به پرونده حقوق‌های نجومی در این دیوان را تشریح کرد.

اسماعیل جلیلی مستشار دیوان محاسبات کل کشور در گفت‌وگو با تسنیم، با اشاره به اظهارات یکی از اعضای کمیسیون برنامه و بودجه مجلس مبنی بر تبرئه نجومی‌بگیران در این دیوان، گفت: این موضوع به درستی در نزد افکارعمومی گسترش پیدا نکرده است.

وی افزود:‌ این طور نبوده که همه آنهایی که حقوق‌های نجومی دریافت کرده‌اند، تبرئه شده باشند، بلکه آنهایی تبرئه شده‌اند که این حقوق‌ها را بازگردانده‌اند.

مستشار دیوان محاسبات کل کشور تصریح کرد: به استناد آرایی که از سوی دیوان محاسبات صادر شده، آنهایی که پول‌ها را بازگردانده‌اند، تبرئه شده‌اند، اما رسیدگی به پرونده آن دسته از نجومی‌بگیرانی که تمایلی به پرداخت پول‌ها ندارند، ادامه دارد.


منبع: عصرایران