تشییع پیکر شهلا حبیبی با حضور ابتکار و فائزه هاشمی

پیکر مرحومه شهلا حبیبی نخستین مشاور امور زنان ریاست جمهوری، صبح جمعه از مقابل ساختمان معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری تشییع شد.

به گزارش ایرنا، در مراسم تشییع پیکر مرحومه حبیبی، معصومه ابتکار رییس سابق سازمان حفاظت محیط زیست، سهیلا جلودارزاده نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، فائزه هاشمی رفسنجانی نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی و مریم مجتهدزاده رییس سازمان نشر آثار و ارزش های مشارکت زنان در دفاع مقدس حضور داشتند.
 
در مراسم تشییع پیکر مرحوم حبیبی زیارت عاشورا قرائت شد.
 
پیکر مرحومه حبیبی برای خاکسپاری به قطعه نام آوران بهشت زهرا(س) منتقل شد.
 
شهلا حبیبی نخستین مشاور رئیس جمهور زن در جمهوری اسلامی و در دولت مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، ۱۵ شهریور دار فانی را وداع گفت.
 


منبع: الف

دانش‌آموزها باز هم زیاد می‌شوند

رئیس مرکز برنامه ریزی منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش، از افزایش یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفری دانش‌آموزان کشور تا سال ۱۳۹۹ در مقایسه با سال ۱۳۹۵ خبر داد.

به گزارش مهر، اسفندیار چهاربند، با اشاره به اینکه امسال کمبود معلم نداریم گفت: حدود ۲۵هزار معلم را در مناطق و مدارس به کار خواهیم گرفت که در این صورت هیچ کمبود معلمی نخواهیم داشت.

وی ادامه داد: از مجموع معلمانی که جذب شده‌اند حدود ۱۸هزار نفرشان ورودی سال ۹۲ دانشگاه فرهنگیان هستند و نزدیک به ۷هزار و چهارصد نفر هم پس از گذراندن دوره یکساله پودمانی آزمون۹۵ جذب شده‌اند.

رئیس مرکز برنامه ریزی منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش تاکید کرد: در حال حاضر ما هیچ نیروی نهضتی جذب نکرده‌ایم و تمام معلمان ما نیروی رسمی، پیمانی و حق التدریسی هستند.

وی اضافه کرد: امسال برای یک میلیون و ۵۰۰هزار ساعت نیروی حق‌التدریسی جذب کرده‌ایم که نسبت به سال گذشته ۱۵۰هزار ساعت افزایش داشته‌ایم.

چهاربند اظهار کرد: بخشی ازاین نیروها شاغلینی هستند که اضافه تدریس می‌گیرند و بخشی هم از لحاظ اداری حق‌التدریس شناخته می‌شوند.

رئیس مرکز برنامه ریزی منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش به افزایش دانش‌آموزان نسبت به سال گذشته هم اشاره کرد و گفت: تعداد دانش‌آموزان ما در همه مقاطع درسی در حدود سیصد و ۱۵هزار نفر افزایش پیدا کرده است.

وی ادامه داد: در سال ۱۳۹۹نیز در مقایسه با سال ۱۳۹۵ حدود ۱ میلیون و سیصد هزار نفر افزایش جمعیت دانش‌آموزی خواهیم داشت.

چهاربند گفت: از این تعداد حدود ۵۰۰هزار نفر به دلیل افزایش جمعیت، از پایه اول اضافه می‌شوند و مابقی هم شامل بازماندگان از تحصیل و کسانی که به دلیل افزایش یکسال به شاخه فنی حرفه‌ای و کاردانش در مدرسه مانده‌اند، هستند.


منبع: الف

از آستانه بحران بازگشتیم/ هنوز نابودی تالاب ها برخی شهرها را تهدید می کند

با همکاری همه جانبه و مدیریت اصولی، بحران تالاب ها قابل مدیریت است در غیر این صورت باید منتظر فاجعه باشیم.


ما سالانه ۲۰ تریلیون دلار به خودمان خسارت می زنیم! بله؛ ۲۰ تریلیون دلار. به عبارتی سالانه معادل ۷۶ میلیون میلیارد (بیلیارد) تومان (۷۶٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰) از جیب مردم جهان می رود و آن ها همچنان به این وضع ادامه می دهند. رقمی که حتی نوشتن آن دشوار است.

این رقم چیزی حدود هفت برابر بودجه سالانه کشوری مانند ایران است که اگر درصدی از آن به یک اقتصاد تزریق شود می تواند باعث تحول جدی در آن گردد. با محاسبه سهم خودمان از این خسارت متوجه می شویم چه منبع عظیمی در حال اتلاف و تخریب است.

همه این رقم عجیب تنها زیان مالی از بین رفتن تالاب ها در جهان است که متاسفانه کشور ما نیز سهم قابل توجهی از این خسران دارد. خسارات دیگر، آثار بسیار محسوس تر و ملموس تری در کیفیت زندگی ما دارند و روز به روز شرایط را برای ادامه روال عادی زندگی در نقاط بحرانی دشوار تر می کنند.

فاجعه زیان های مالی، شاید کوچکترین زیان از بین رفتن تالاب ها در نسبت با دیگر آسیب های فقدان آن ها باشد. تخریب تالاب ها می تواند باعث تغییرات آب و هوا، خشکسالی، سیلاب، تخلیه شهرها، شیوع ریزگرد، از بین رفتن فرصت های گردشگری و مشاغل و منابع معیشتی مردم گردد.

با این اوصاف هر چه زودتر از این روند جلوگیری نشود باید منتظر ویرانی بخش های بزرگی از منابع طبیعی و انقراض گونه های گیاهی و جانوری و همینطور مناطق قابل سکونت و رفاه بشر باشیم.

طبق برآوردها، زیست بوم های طبیعی سالانه ۳۳ تریلیون دلار ارزش خدماتی ایجاد می کند که ۴٫۹ تریلیون دلار آن به تالاب ها اختصاص دارد.

کشورهای پیشرفته جهان از دهه ها پیش برای جلوگیری از این روند پیش بینی هایی کرده اند که به کند شدن و در مواردی نتایج امیدوارکننده در حفاظت از تالاب ها منجر شده است تا جایی که برخی از تالاب ها از آستانه نابودی کامل بازگشته اند و امروز وضعیت نسبتا مطلوبی دارند.

در ایران نیز بیش از یک دهه است که طرح حفاظت از تالاب ها طراحی و اجرایی شده که خوشبختانه در سال های گذشته نتایج خوبی به همراه داشته است. هر چند هنوز راه بسیاری تا نقطه مطلوب داریم و این پروسه زمان بر خواهد بود و با برنامه ریزی و هماهنگی همه بخش های مربوطه باید پیگیری شود.

اهمیت این اقدام زمانی آشکارتر می شود که بدانیم از ۴۲ نوع تالاب مختلف شناسایی شده در جهان، ۴۱ نوع آن در ایران وجود دارد و این زیست بوم بخش قابل توجهی از جغرافیای کشور را به نسبت کشورهای دیگر به خود اختصاص می دهد.

متاسفانه طی دهه های گذشته وضعیت خوبی بر تالاب های کشور حاکم نبوده است و به دلایل متعددی از جمله افزایش جمعیت، توسعه اقتصادی ناپایدار و مدیریت نادرست منابع آب کشور، تالاب ها در معرض خطر قرار گرفته اند تا جایی که برخی از تالاب ها تا مرز نابودی کامل پیش رفته اند.

برای پیشگیری، کنترل و اصلاح این روند از سال ۲۰۰۵ “طرح حفاظت از تالاب های ایران” در قالب همکاری “دولت جمهوری اسلامی ایران”، “برنامه عمران ملل متحد” و ” “صندوق تسهیلات محیط زیست جهانی” کلید زده شد.

رویکرد این طرح معرفی شیوه های مدیریتی جدید به منظور حفاظت و بهره برداری خردمندانه و پایدار از تالابهای کشور می باشد.

این طرح فعالیت خود را پس از مطالعه شرایط موجود از سه سایت منتخب تالاب شادگان، تالاب پریشان و دریاچه ارومیه آغاز کرد که به نتایج موفقیت آمیزی در آن ها دست یافت. به نحوی که امروز موضوع حفاظت و احیای تالابهای کشور از اولویتهای اصلی مسئولان ارشد کشور در سطوح ملی و محلی شده و حتی تبدیل به شعارهای تبلیغاتی کاندیداهای ریاست جمهوری نیز گردیده است.

طرح حفاظت از تالاب های ایران هم اکنون با بکارگیری دستاوردها و تجارب موفق به دست آمده توانسته تلاش های خود را در تدوین برنامه مدیریت برای ۱۵ تالاب دیگر در کشور به کار گیرد.  از جمله این تجارب موفق، همکاری در احیای دریاچه ارومیه با الگوسازی مشارکت جوامع محلی در استقرار کشاورزی پایدار و حفاظت از تنوع زیستی است که با حمایت مالی دولت ژاپن اجرایی شد. این طرح، به عنوان یکی از اقدامات اولویت دار برنامه مدیریت جامع تالاب ها، با همکاری وزارت جهاد کشاورزی در ۱۱۰ روستای حوضه آبریز دریاچه ارومیه، ضمن فراهم آوردن بستر مشارکت برای بیش از ۱۰۰۰۰ نفر از کشاورزان منطقه، صرفه جویی ۴۰ درصدی مصرف آب در مزارع و کاهش ۴۰ درصدی مصرف نهاده های شیمیایی را نیز به ارمغان آورده است.

با این مقدمات، هدف طرح، معرفی تجارب موفق، رویکردها و ابزارهای مدیریتی جدید برای حفاظت و بهره برداری خردمندانه از تالابهای کشور است. دفتر طرح در گام بعدی رویکردها و ابزارهای مدیریتی معرفی شده را بر اساس شرایط و ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و سیاسی خاص کشور بومی سازی می نماید. در نهایت انتقال تجربه به نهادهای مسئول و کمک به توسعه دستاوردهای طرح در سطح ملی را در دستور کار خود قرار می دهد.

تجربه سال های گذشته نشان می دهد، بحران تالابها در صورت عزم عمومی و همکاری نهادهای مختلف و مرتبط و همچنین استفاده از شیوه های مدیریت صحیح و اصول علمی و کارشناسی،  قابل کنترل بوده و این زیست بوم های ارزشمند را می توان به چرخه طبیعی خود بازگرداند.

امیدواریم با حمایت کلیه اقشار مردم، مسئولین، مدیران و ساکنان بومی این مناطق، تهدید پیش روی تالابها را تبدیل به یک فرصت برای مشارکت مردم و ارتقای همکاریهای بین بخشی در حل مسائل و مشکلات مشابه در کشور نماییم.


منبع: الف

تشرف ۸ نفر به اسلام در حرم امام رضا

مدیر امور زائران غیر ایرانی آستان قدس رضوی گفت: از ابتدای امسال تاکنون چهار زن و چهار مرد در حرم مطهر حضرت امام رضا (ع) به دین اسلام مشرف شده اند.

به گزارش ایرنا، محمد جواد هاشمی نژاد گفت: افراد مسلمان شده ۲۰ تا ۴۰ ساله و از کشورهای آلمان، روسیه، اوکراین، آمریکا، سوئد، ایتالیا و هندوستان هستند که تحت تاثیر نزدیکان مسلمان خود یا بر اساس مطالعه دین اسلام مسلمان شده اند.

وی اظهار کرد: در پنج ماه ابتدای امسال ۶۰۰ هزار زائر غیرایرانی و گردشگر در حرم مطهر رضوی حضور یافته و از برنامه های مدیریت امور زائران غیرایرانی آستان قدس رضوی بهره مند شده اند.

وی گفت: اغلب این زائران اردو زبان، عرب زبان، آذری زبان و انگلیسی زبان هستند که برنامه های متناسب با آنان تدوین و برگزار می شود.

هاشمی نژاد افزود: در این راستا جلسات متعدد سخنرانی با موضوعات فرهنگی و مذهبی، بیان احکام، قرائت ادعیه و زیارت برگزار شده است.
وی اظهار کرد: خدماتی نیز از جمله راهنمایی زائران غیرایرانی و کمک به آنها در رفع مشکلات احتمالی به صورت حضوری و تلفنی ارائه شده است.

وی گفت: در پنج ماه امسال سه هزار و ۵۴۶ زائر غیرایرانی از موزه و اماکن حرم مطهر رضوی دیدن کردند و برای آنان جلسات پرسش و پاسخ و نمایش فیلم نیز ارائه شده است. وی ادامه داد: همچنین در این مدت ۵۰ هزار نفر از زائران غیر ایرانی در مسابقات فرهنگی متناسب با زبان خود شرکت کرده اند.

مدیر امور زائران غیرایرانی آستان قدس رضوی افزود: برگزاری کلاس های آموزشی و اعتقادی، شب شعر، ارائه خدمات به کاروان و گروه های زیارتی، عرضه محصولات فرهنگی، پاسخگویی به مسائل شرعی، کلاس های آموزشی برای کودکان و آموزش زبان فارسی برای بزرگسالان از دیگر برنامه های ارائه شده برای زائران غیر ایرانی می باشد.
وی اظهار کرد: از ابتدای امسال ۱۸ همایش و نشست تخصصی سفیران رضوان با موضوعات روز و بر اساس نیازهای جامعه با حضور نخبگان و فرهیختگان کشورهای مختلف به زبان عربی برگزار شده که سه هزار و ۵۰۰ نفر غیر ایرانی در آن شرکت کرده اند.


منبع: الف

آیا پرداخت کارانه به پزشکان عادلانه است؟

عضو شورای عالی نظام پرستاری کشور، گفت: پرداخت کارانه است یکی از عوامل اصلی بی عدالتی در نظام سلامت است و صرفا برای گروه خاصی یعنی پزشکان اجرا می شود.

به گزارش  مهر، حمیدرضا عزیزی در رابطه با برنامه های پرستاری در دولت یازدهم، اظهار داشت: دولت یازدهم سلامت را جز اولویت های اصلی سیاست های خود قرار داد و جامعه پرستاری با وجودی که در طرح تحول سلامت و بسته های مربوطه کمتر دیده شد، اما با وجود معاونت نوپای پرستاری بسیاری از برنامه های عقب مانده خود را فارغ از جناح بندی ها و اختلاف سلیقه های موجود عملیاتی و یا حداقل تدوین کرد که می توان به صلاحیت حرفه ای، ابلاغ شیوه نامه پرستاری جامعه نگر، تدوین اساسی شرح وظایف گروه های مختلف پرستاری، تعیین سطح بندی مراقبت های پرستاری، تعریف ۱۰ شاخص ملی پرستاری به طور خاص با اولویت ایمنی بیمار، انجام بازنگری محتواهای درسی دوره دکتری پرستاری و ایجاد ۱۵ گرایش برای این دوره برای تحقق DNP (دکترای پرستاری بالینی) و… اشاره کرد.

رئیس هیئت مدیره نظام پرستاری بندرعباس ادامه داد: در این میان قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری که بیش از یک دهه از تصویب آن می گذرد و در این مسیر چهار دولت نهم، دهم، یازدهم و اکنون دولت دوازدهم را دیده است، همچنان اجرایی نشده و مخاطبان این قانون که مشخصا پرستاران هستند توقع دارند هر چه زودتر این قانون جامه عمل بپوشد.

وی با اشاره به موضوع کمبود بودجه که همواره از سوی دولت ها به عنوان یکی از علل عدم اجرای این قانون یاد شده است، گفت: در این خصوص لازم است کمی عمیق تر به قضیه نگاه کنیم، در کل پنج شش نوع نظام پرداخت در دنیا داریم که یکی از آنها پرداخت کارانه است که یکی از عوامل اصلی بی عدالتی ها در نظام سلامت ما است و متاسفانه صرفا برای گروه خاصی یعنی گروه پزشکی اجرا می شود و حتی در بین خود این گروه هم سبب نارضایتی و بی عدالتی های شدید شده است.

عزیزی ادامه داد: نــظـام پـرداخـت کارانه یا همان Fee For Service بدترین و ناکارآمدترین روش پرداخت در نظام سلامت است، متاسفانه این مدل از رایج‌ترین روش‌های پرداخت است و نسبت به سایر نظام‌های پرداخت به بازار آزاد شباهت بیشتری دارد. از مزایای این روش، تشویق انجام خدمات با تعرفه مناسب است اما معایب وافری دارد: کم‌رنگ شدن سطح یک نظام سلامت یعنی پیشگیری، کاهش کیفیت و زمان ارائه خدمت و افزایش کمیت خدمات، تمایل به سمت خدمات با تعرفه بالا و فن‌آوری پیچیده‌تر و درمان های القایی، همچنین فاصله‌ها را در دسترسی افزایش می‌دهد؛ یعنی خدمات گران‌تر و بالطبع با درآمد بالاتر در مراکز بزرگ‌تر قابل وصول هستند و متخصصین برای درآمد بیشتر تمایل دارند هر چه سریع‌تر مناطق دور افتاده را ترک کنند و به مراکز بزرگ تر بیایند.

رئیس هیئت مدیره نظام پرستاری بندر عباس افزود: متاسفانه شایع‌ترین روش پرداخت در ایران هم سیستم کارانه است. همین معایب در صورت عدم اصلاح می تواند اجرای قانون تعرفه گذاری پرستاری را در صورت اجرا تهدید نماید. لذا هدف قانون  تعرفه گذاری را می توان با روش های ترکیبی پرداخت که دنیا هم به سمت آن رفته است اصلاح نمود به عنوان مثال در قالب بسته‌های خدمتی و پرداخت عملکردی. تصویب نظام پرداختی جدید در برنامه ششم توسعه برای گروه‌های شاغل در حوزه سلامت شامل پزشکان، پرستاران و پیراپزشکان در اصل نوع نظام پرداختی در بالین دی آری جی( DRG) یا خرید راهبردی خدمات می باشد یعنی نظام خرید خدمات سلامت به شیوه گروه‌بندی مرتبط با تشخیص که همه گروه‌ها در این نظام دخیل هستند و امیدواریم با اجرای آن عدالت به صورت نسبی برقرار شود که مهم‌ترین مزیت DRG ترکیبی هم رعایت عدالت است.

رئیس کمیسیون فرهنگی، رفاهی و اجتماعی شورای عالی نظام پرستاری ادامه داد: اما در عوض با  نظام پرداخت فی فور سرویس یا همان کارانه فعلی پزشکان حرکت به سمت و سوی خاص و نهایتا بی عدالتی، تبعیض ها و شکاف درآمدی و طبقاتی را عمق می بخشد، لذا نظام پرداخت باید به سمت خرید راهبردی سوق پیدا کند. آنچه در برنامه ششم توسعه در خصوص خرید راهبردی خدمات دیده شده است، باید تحقق پیدا کند.

وی تاکید کرد: در نگاه کلی حرف اصلی ما این است که اگر تمامی خدمات نظام سلامت کشور و خدمات پزشکی بر مبنای پرداخت برای هر خدمت است پس این باید برای همه گروه های نظام سلامت باشد نه صرفا گروه خاص . از آن مهم تر اینکه برای اصلاح نظام پرداخت همانند تجربه چهار دهه گذشته جهانی ما هم باید به سمت DRG برویم. کمبود بودجه در این مقوله و با این تفاصیل به یک طنز می ماند تا یک ایراد. البته اگر از این جمله استفاده رسانه ای نشود. برعکس اجرای این شیوه پرداختی عادلانه و جهان پسند سبب صرفه جویی زیاد در نظام سلامت خواهد شد.

عزیزی در پایان با اشاره به مقدمات لازم برای اجرای قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری، تصریح کرد: اصلاح اساسی و نگاه منطقی و عادلانه به نظام پرداخت، اصلاح سیاستگذاری ملی برای نظام سلامت و رهایی از چندگانگی تصمیم گیرندگان و تامین کنندگان مالی سلامت، ایجاد فضای تعامل و تفاهم بیشتر با نهادهای تاثیرگذار و مربوطه همانند شورای عالی بیمه، وزارتین بهداشت و رفاه، کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، و با عنایت به این موضوع که لایه ها و افراد خاصی در نهادهای مختلف تصمیم ساز مرتبط با نظام سلامت خواهان عدم اجرای این قانون مترقی و ام المطالبات پرستاری هستند. اما بستر اجرای این قانون هم با تصویب کلی در سال ۸۶ در مجلس و همچنین در دی ماه سال گذشته با مصوبه مجلس در برنامه ششم توسعه محیا شده است، که این به معنای آن است که هم دولت و هم مجلس اجرای آن را پذیرفته اند و از طرفی هم استانداردهای خدمتی پرستاران تدوین شده است.


منبع: الف

چطور تلگرام خود را ایمن کنیم؟

به گزارش ایسنا، با وجود ادعای توسعه‌دهندگان تلگرام مبنی بر امنیت و رمزگذاری کامل ارتباطات، داشتن آگاهی از روش‌های افزایش میزان امنیت هنگام استفاده از آن و دانستن تمامی امکانات امنیتی و روش‌های حفظ حریم خصوصی مسئله‌ای است که نه تنها در این ابزار بلکه در هر ابزار دیگری امری مهم و قابل توجه است.
 

تلگرام نرم‌افزاری مبتنی بر شبکه‌های اجتماعی است که به دلیل امنیت و امکانات بالای خود، توجه کاربران زیادی را به خود جلب کرده است. افزایش امنیت تلگرام با روش‌های متعددی قابل انجام است. ممکن است بپرسید امنیت تلگرام چقدر است و یا چگونه از هک شدن تلگرام جلوگیری کنیم.

اپلیکیشن تلگرام چت را به دو روش متفاوت ارائه کرده است. در روش استاندارد، با کلیک روی هر کاربر صفحه چت را باز کرده و می‌توانیم پیام خود را ارسال کنیم. در روش گفت‌وگوی مخفی (secret chat)، امتیازی فراهم است که امکان چت کردن به صورت Multi-Platform را محیا کرده؛ بدین ترتیب برای داشتن یک گفت‌وگوی کدشده یا رمزگذاری‌شده باید از گزینه گفت‌وگوی مخفی استفاده کرد.

امکان هک تلگرام و تلاش برای مقابله

با وجود پیام‌رسانی مانند تلگرام که در ایران تقریبا تمامی اطلاعات گفت‌وگوی کاربران را دربر می‌گیرد، شایعاتی در مورد هک شدن اکانت تلگرام و در دست افتادن تمامی اطلاعات اکانت و گوشی در اختیار هکر پخش می‌شود. این موضوع می‌تواند دلیل خوبی باشد تا از چند ترفند جزئی و کاربردی استفاده کرد تا حتی در صورت صحت این شایعات، از هک شدن تلگرام به واسطه هکرها جلوگیری شود.

روش اول جهت افزایش امنیت تلگرام، رمزگذاری روی تلگرام است. برای این کار لازم است ابتدا وارد تلگرام شوید و به قسمت تنظیمات (setting) بروید. سپس گزینه privacy and security را انتخاب و پس از آن گزینه passcode lock را انتخاب کنید. در این مرحله باید رمز مورد نظر خود را وارد کرده و عملیات رمزگذاری در این مرحله به پایان رسیده و در قسمت بالا آیکون قفل باز ظاهر شده است.


البته این امکان وجود دارد که هنگام خروج فراموش کنید روی قفل کلیک کنید که اگر بخواهید به صورت اتوماتیک این کار انجام شود، باید در قسمت password lock گزینه Auto lock را انتخاب و مقدار آن را به زمان دلخواه خود تغییر دهید تا در زمان تنظیم‌شده، به طور اتوماتیک تلگرام قفل شود. برای امنیت بیشتر بهتر است از رمز عبور ترکیبی از حروف، ارقام و علایم استفاده شود.

قسمت Passcode Lock دارای یکسری تنظیمات است. گزینه Passcode Lock که با آن می‌توانید قابلیت رمزگذاری روی تلگرام را فعال یا غیرفعال کنید. از گزینه change passcode می‌توانید برای تغییر رمز عبور استفاده کنید. گزینه Auto lock نیز برای تغییر زمان قفل خودکار برنامه مورد استفاده قرار می‌گیرد.

روش دوم افزایش امنیت تلگرام، تایید دومرحله‌ای یا two-step verification است. برای این کار ابتدا وارد برنامه تلگرام شوید، سپس به قسمت تنظیمات (setting) و پس از آن بخش privacy and security  بروید، گزینه two-step verification را انتخاب کرده و روی گزینه set additional password کلیک کنید.

در این قسمت ایمیل و پسورد خود را با دقت وارد کنید. زیرا این پسود در آینده مورد نیاز شما خواهد بود. پس از وارد کردن پسورد و ایمیل با این پیغام روبرو می‌شوید که باید ایمیل خودتان را چک کنید.


امکان افزوده شدن به گروه‌ها
به طور پیش‌فرض تنظیمات تلگرام به صورتی است که دیگران در صورت دسترسی به شماره تماس و مشخصات کاربر می‌توانند او را به هر گروه تشکیل‌شده در فضای تلگرام بیفزایند. این امر ممکن است مسائل و مشکلاتی را برای کاربران به وجود آورد و موجب ایجاد مزاحمت برای آنان شود. اما این امکان برای کاربر وجود دارد که این وضعیت را محدود کرده و اجازه افزوده شدن به گروه‌های ایجادشده توسط افراد ناشناس را ندهد.
در بخش تنظیمات اضافه شدن به گروه‌ها، گزینه Every body (حالت پیش‌فرض) امکان افزودن فرد به گروه‌ها را به همگان می‌دهد. با انتخاب گزینه My Contacts تنها افرادی که لیست در دفترچه تلفن کاربر هستند، این امکان را خواهند داشت. همچنین مشابه تنظیمات مربوط به مشاهده وضعیت فعالیت، یا استفاده از افزودن استثناها در قسمت Add Exceptions امکان اضافه شدن به گروه‌ها را می‌توان محدودتر کرد.

همچنین با انتخابAdd Users  در مقابل گزینه Always Allow می‌توان به افراد خاصی امکان افزودن کاربر به گروه‌ها را بدهیم و گزینه Never Allow این امکان را می‌دهد که از برخی افراد موجود در لیست تماس قابلیت اضافه کردن کاربر در گروه‌های مختلف را سلب کنیم.


منبع: الف

با این خانه متحرک به مسافرت بروید

به گزارش خبرگزاری مهر، طراحی خانه های کوچک و متحرک در سال های اخیر بسیار محبوب شده و بسیاری از این روش برای انجام سفرهای دور و دراز استفاده می کنند.

این خانه متحرک که Pemberley نام دارد، توسط شرکت Rocky Mountain Tiny Houses ساخته شده و یکی از بزرگترین خانه های متحرکی است که تا به حال ساخته شده است. طول این خانه ۱۱.۲ متر است و در داخل آن تمامی امکانات برای زندگی راحت یک خانواده ۵ نفره در نظر گرفته شده است.

این خانه که به راحتی در پشت یک وانت بسته شده و در جاده قابل انتقال است، ۹۵۲۵ کیلوگرم وزن دارد و سیستم تعلیق ویژه تعبیه شده در طراحی آن باعث کنترل مناسب در حین رانندگی و عدم تکان های شدید می شود. سیستم سطح بندی خودکار شش نقطه ای هم ثابت کردن این خانه در هر ارتفاعی را پس از رسیدن به مقصد به راحتی ممکن می کند.

نمای داخلی این خانه چوبی بوده و مساحت طبقه پایینی آن ۴۲.۷ مترمربع است. یک اتاق خواب در طبقه پایین و دو اتاق خواب در طبقه بالا، حمام با دوش، دستشویی و آشپزخانه با امکانات کامل در این خانه متحرک موجود است. قیمت این خانه و زمان عرضه عمومی آن هنوز اعلام نشده است.

 


منبع: الف

تاکسی های خودران ۲۰۱۹ به لندن می آیند

به گزارش خبرگزاری مهر، یک شرکت خودروی خودران در کمبریج انگلیس ۱۶.۴ میلیون دلار سرمایه جمع آوری کرده تا خدمات تاکسی های خودران را در لندن ارائه کند. این مقدار بیشترین میزان سرمایه گذاری انجام شده در یک کشور اروپایی در حوزه  استارتاپ های خودروی خودران است.

 این شرکت تصمیم دارد یک سیستم خودران مخصوص شبکه های قدیمی جاده های این قاره بسازد.

شرکت مذکور از ۲۰۱۹ میلادی فعالیت خود را از لندن آغاز می کند. در حال حاضر این شرکت که Five AIنام گرفته، مشغول کار روی فناوری جدیدی هستند که به عموم مردم اجازه می دهد فقط با کلیک یک دکمه از خودروی خودران استفاده کنند.

این شرکت به خودروهایش آموزش می دهد در جاده های انگلیس مسیر خود را ردیابی کنند.  FiveAI تصمیم دارد خدمات خود را به وسیله ۱۰ تاکسی خودران از ۲۰۱۹ میلادی در جنوب لندن ارائه کند. بنابراین ساکنان شهر می توانند با استفاده از یک اپلیکیشن این خودرو را سفارش دهند.

 


منبع: الف

آیفونی که دست شماست بوی خون می‌دهد!

گاردین|مجتمع پت‌وپهن کارخانه، همۀ آن خوابگاه‌های خاکستری و انبارهای آفتاب‌زده، در قاب حومۀ کلان‌شهر شنژن خوب می‌نشینند. کارگاه عظیم شرکت فاکس‌کان در لانگهوا یکی از تولیدکنندگان بزرگ محصولات اپل است.

اینجا شاید مشهورترین کارخانۀ دنیا باشد، ولی شاید پنهان‌کارترین هم باشد که هیچ‌کس راهی به آن ندارد. نگهبانان امنیتی در تمام نقاط ورود حضور دارند. کارکنان برای ورود باید کارت شناسایی خود را بکشند؛ اثر انگشت رانندگان کامیون‌های حمل‌ونقل چک می‌شود.

یک بار یک خبرنگارِ رویترز را به‌خاطر اینکه از بیرونِ دیوارهای کارخانه عکس گرفته بود، از ماشین بیرون کشیدند و کتک زدند. علامت‌های هشدار در فضای بیرون محوطه («این کارخانه قانوناً با تأیید دولت تأسیس شده است. ورود غیرمجاز ممنوع است. متخلفان برای پیگرد نزد پلیس فرستاده می‌شوند!») تند و تیزتر از علامت‌هایی است که بیرونِ بسیاری از مجتمع‌های نظامی چینی نصب شده‌اند.

ولی روشن شد که راهی مخفی هم به قلب این مجموعۀ عملیاتیِ بدنام وجود دارد: از دستشویی استفاده کنید. باورم نمی‌شد. به لطف دستِ تقدیر و اصرار کارچاق‌کن، دیدم که به عمق به‌اصطلاح شهر فاکس‌کان رسیده‌ام.

پشت همۀ آیفون‌ها چاپ شده است که: «طراحی‌شده توسط اپل در کالیفرنیا، مونتاژ در چین». به حکم قانون ایالات متحده، محصولات ساخته‌شده در چین باید برچسبی حاوی این اطلاعات داشته باشند، و این عبارتی که اپل استفاده کرده است آن را به مثال منحصربه‌فردی از یکی از خشن‌ترین شکاف‌های اقتصادی سیاره‌مان تبدیل کرده است: نطفۀ مرزشکنی‌های فناوری در سیلیکون‌ولی بسته و طراحی می‌شود، و [آن فناوری جدید] به‌صورت یدی در چین مونتاژ می‌شود.

اکثریت غالب کارگاه‌هایی که قطعات آیفون را تولید کرده و مونتاژ نهایی دستگاه را انجام می‌دهند در اینجا، در جمهوری خلق، مستقرند. هزینه‌های پایین کارگر و کارگران فراوان و بسیار ماهر، این کشور را به جایگاه آرمانی برای ساخت آیفون‌ها (و تقریباً هر ابزارک دیگری) تبدیل کرده‌اند.

قابلیت‌های گسترده و بی‌سابقۀ تولیدی این کشور (بنا به تخمین ادارۀ آمار کار ایالات متحده، در سال ۲۰۰۹ حدود ۹۹ میلیون کارگر کارخانه در چین بودند) به این ملت کمک کرده‌اند تا دومین اقتصاد بزرگ دنیا شود. از زمان ارسال اولین آیفون، شرکتی که سهم اصلی ساخت و تولید را داشته است شرکت تایوانی «هون‌های پریسیژن ایندستریز» است که بیشتر با نام تجاری‌اش «فاکس‌کان» شناخته می‌شود.

فاکس‌کان بزرگ‌ترین کارفرما در سرزمین چین است که ۱.۳ میلیون نفر از آن دستمزد می‌گیرند. در بین بنگاه‌های سراسر دنیا، فقط وال‌مارت و مک‌دونالد کارگران بیشتری دارند. تعداد کسانی که برای فاکس‌کان کار می‌کنند به‌اندازۀ جمعیت استونی است.

امروزه آیفون در تعدادی کارخانۀ مختلف در سراسر چین ساخته می‌شود، اما، سال‌های متمادی، آن زمانی که آیفون به پرفروش‌ترین محصول دنیا تبدیل شد، عمدتاً در کارخانۀ اصلی فاکس‌کان به مساحت ۳.۶ کیلومتر مربع در حومۀ شنژن مونتاژ می‌شد. این کارخانۀ پت و پهن روزگاری خانۀ نزدیک به ۴۵۰ هزار کارگر بود. امروز این رقم کمتر شده است، ولی اینجا همچنان یکی از بزرگ‌ترین کارگاه‌هایی از این دست در دنیاست.

اگر اسم فاکس‌کان به گوشتان خورده است، لابد به‌خاطر آن است که خبر خودکشی‌ها به شما رسیده است. در سال ۲۰۱۰، کارگران خطوط مونتاژ در لانگهوا شروع به خودکشی کردند. کارگران یکی پس از دیگری، گاهی در میانۀ روز، خود را از برج‌های خوابگاه‌ها پرت می‌کردند که نمایش حزن‌انگیزِ بیچارگی‌شان و اعتراض به شرایط کاری داخل کارخانه بود. در آن سال گزارش شد که ۱۸ نفر اقدام به خودکشی کردند و مرگ ۱۴ نفر تأیید شد. مسئولان فاکس‌کان با ۲۰ کارگر دیگر هم حرف زدند تا از این کار منصرف شوند.

همه‌گیرشدن خودکشیْ توجه رسانه‌ها را جلب کرد: خودکشی‌ها و شرایط بیگاری‌گاه‌ها در خانۀ آیفون. یادداشت‌های کسانی که خودکشی کرده بودند و آن‌هایی که جان به در بُرده بودند از استرس بی‌اندازه، ساعت‌های طولانی کار در روز، و مدیران سخت‌گیری حکایت می‌کرد که میل داشتند کارگران را به‌خاطر خطاهایشان تحقیر کنند و از جریمه‌های غیرمنصفانه و نپرداختن پاداش‌هایی که قول داده می‌شد می‌گفت.

واکنش شرکتْ پریشانی را مضاعف کرد: مدیرعامل فاکس‌کان، تری گو، دستور داد تورهای بزرگی بیرون بسیاری از ساختمان‌ها نصب شود تا افرادی را که در حال سقوط‌اند بگیرند. شرکت تعدادی مشاور استخدام کرد و کارگران را به امضای تعهدنامه‌هایی واداشت که می‌گفت اقدام به خودکشی نخواهند کرد.

در جواب سؤالی پیرامون سیل تلفات، استیو جابز نیز اعلام کرد که «ما روی ماجرا سوار شده‌ایم» و اشاره کرد که نرخ خودکشی‌ها در فاکس‌کان در محدودۀ متوسط نرخ خودکشی چینی‌هاست. منتقدان این حرف را سنگدلانه نامیدند و نکوهش کردند، هرچند که حرفش از لحاظ آماری درست بود. قلمرو فاکس‌کان در لینگهوا چنان عظیم بود که می‌توانست برای خودش یک ملت-دولت باشد، و نرخ خودکشی در آن مشابه نرخ کشور میزبانش بود.

ولی تفاوتی وجود دارد: ملت-دولتی که در شهر فاکس‌کان مستقر است به‌تمامی تحت حکومت یک بنگاه بود و نه هر بنگاهی، بلکه آنی که ازقضا یکی از پرسودترین محصولات سیاره را تولید می‌کرد.

یک رانندۀ تاکسیْ ما را روبه‌روی کارخانه پیاده می‌کند. حروف آبی به‌شکل جعبه‌های کوچک، کلمۀ فاکس‌کان را در ورودی آنجا نقش کرده‌اند. نگهبانان امنیتی، قدری بی‌حوصله و قدری مشکوک، چشم به ما دارند. کارچاق‌کُن من (یک روزنامه‌نگار اهل شانگهای که فرض کنیم اسمش ونگ ینگ است) و من تصمیم می‌گیریم ابتدا در محوطۀ بیرونی قدم بزنیم و با کارگران صحبت کنیم تا ببینیم آیا راهی برای ورود هست یا خیر.

به اولین کسانی که می‌رسیم، ازقضا کارگران سابق فاکس‌کان هستند.

یکی از این مردان جوان، که خودش را ژو معرفی می‌کند، می‌گوید: «اینجا جای خوبی برای انسان‌ها نیست». او حدود یک سال در لانگهوا کار کرده است، تا همین چند ماه پیش، و می‌گوید شرایط داخل آنجا مثل همیشه بدند. ژو می‌گوید: «از زمان پوشش رسانه‌ای، هیچ بهبودی رُخ نداده است».

فشار این کار بسیار زیاد است و او و همکارانش معمولاً شیفت‌های ۱۲ ساعته کار می‌کنند. مدیران هم پرخاش‌گر و هم دورو هستند: کارگران را علناً توبیخ می‌کنند که کُند هستند، و قول‌هایی می‌دهند که عمل نمی‌کنند. دوستش، که دو سال در کارخانه کار کرده است و ترجیح می‌دهد گمنام بماند، می‌گوید به او قول دادند برای ساعات اضافه‌کاری دو برابر دستمزد بگیرد، اما همان دستمزد معمولی را دادند. آن‌ها تصویری غم‌افزا از یک محیط کاری پرفشار ترسیم می‌کنند که بهره‌کِشی در آن رایج است و افسردگی و خودکشی متعارف شده است.

ژو می‌گوید: «اگر کسی نمی‌مُرد که آنجا فاکس‌کان نمی‌شد. هرسال کسانی خودشان را می‌کُشند. آن‌ها هم این قضیه را متعارف حساب می‌کنند».

در چندین بازدید از کارخانه‌های مختلف مونتاژ آیفون در شنژن و شانگهای، با ده بیست نفر کارگرانی از این قبیل مصاحبه کردیم. اگر بخواهیم صادق باشیم، باید بگوییم برای آنکه یک نمونۀ نماینده از زندگی در یک کارخانۀ آیفون به دست بیاید، به تلاش گسترده‌ای برای نمونه‌گیری و مصاحبۀ نظام‌مند و پنهانی با هزاران کارمند نیاز است. پس این داده‌ها را در حد خودشان بدانید: تلاش برای صحبت با کارگرانی اغلب ترسو، محتاط، و بی‌حوصله که از دروازه‌های کارخانه بیرون می‌آیند تا ناهاری بخورند یا بعد از شیفت دور هم جمع شوند.

تصویری که از زندگی داخل یک کارخانۀ آیفون به دست آمد یک‌دست نبود. کار به نظر برخی از آن‌ها تحمل‌پذیر بود، بعضی‌ها انتقادات تندی داشتند، دیگران آن بیچارگی‌ای که مایۀ شهرت فاکس‌کان شده را تجربه کرده بودند، و کسانی هم بودند که فقط کاری آنجا گرفته بودند تا دوست‌دختر پیدا کنند. اکثرشان پیش از پیوستن به کارخانه از گزارش‌های شرایط نامساعد آنجا خبردار بودند، ولی یا به کار نیاز داشتند یا برایشان مهم نبود.

تقریباً همه‌جا می‌گفتند کارگران جوان‌اند و گردش نیروی کار بالاست. یک مضمون مکرّر حرف‌ها این بود: «اکثر کارکنان فقط یک سال دوام می‌آورند». شاید علتش آن باشد که به نظر عموم آن‌ها، سرعت کار بالاست و فرهنگ مدیریتی را هم اغلب ستمگرانه می‌دانند.

چون آیفون یک ماشین فشرده و پیچیده است، سرهم‌بندی درست آن نیازمند خطوط مونتاژ گسترده‌ای متشکل از صدها کارگر است که ساخت، بازرسی، آزمایش، و بسته‌بندی هر دستگاه را انجام می‌دهند. یک کارگر می‌گفت هر روز ۱۷۰۰ آیفون از زیر دستش می‌گذرد؛ او باید یک واکس خاص را از روی صفحۀ نمایش پاک می‌کرد. این یعنی سه صفحه نمایش در دقیقه، به مدت ۱۲ ساعت در روز.

کارهای دقیق‌تر، مثل بستن صفحات تراشه‌ها و لفافۀ پشتی، کُندتر بودند: کارگران این بخش برای هر آیفون یک دقیقه وقت داشتند. این هم باز یعنی ۶۰۰ تا ۷۰۰ آیفون در روز. کسی که سهمیه‌اش را انجام ندهد یا خطایی بکند ممکن است پیش چشم دیگران توسط ارشدهایش نکوهش شود. اغلب، از کارگران انتظار می‌رود ساکت باشند و اگر اجازه بگیرند تا به دستشویی بروند، شاید توسط رئیس‌هایشان سرزنش شوند.

ژو و دوستش خودشان برای استخدام به آنجا رفته بودند، اما معنایش این نیست که حتماً مایل به این کار بوده‌اند. او می‌گوید: «فاکس‌کان را تلۀ روباه می‌نامند، چون خیلی‌ها را فریب می‌دهد». او می‌گوید فاکس‌کان به آن‌ها وعدۀ مسکن رایگان داد، اما بعد وادارشان کرد مبالغ گزافی برای برق و آب بپردازند.

در خوابگاه‌های فعلی ۸ نفر در هر اتاق می‌خوابند، و او می‌گوید این رقم قبلاً ۱۲ نفر در هر اتاق بود. اما فاکس‌کان از پرداخت بیمۀ تأمین اجتماعی شانه خالی می‌کرد و پاداش‌ها را نمی‌داد یا دیر می‌داد. بسیاری از کارگران زیر قراردادی را امضاء می‌کنند که اگر پیش از دورۀ آموزشی سه‌ماهه آنجا را ترک کنند، جریمۀ سنگینی از دستمزدشان کسر می‌کند.

در صدر همۀ این‌ها، کار در آنجا فرساینده است. ژو می‌گوید «باید مدیریت روانی داشته باشید»، وگرنه رئیس‌هایتان جلوی بقیه شما را سرزنش می‌کنند. به‌جای بحث دربارۀ عملکرد به‌صورت خصوصی یا رودررو هنگام کار، مدیران شکایت‌ها را تا بعد تل‌انبار می‌کنند. دوست ژو می‌گوید: «وقتی رئیس برای بازرسی کار می‌آید، اگر مشکلی ببیند، آنجا سرزنشتان نمی‌کند. بلکه بعداً در یک جلسه جلوی همه سرزنشتان می‌کند».

دوستش می‌گوید: «این وضعیت همیشه برای افراد توهین‌آمیز و تحقیرآمیز است». ژو اضافه می‌کند: «یعنی این اصل که یکی را تنبیه کن تا درس عبرت بقیه شود. این رویه به‌شکل نظام‌مند عمل می‌شود». در موارد خاص، اگر مدیر به این نتیجه برسد که خطای یک کارگر بسیار پرهزینه بوده است، او باید یک عذرخواهی رسمی آماده کند. «آن‌ها باید یک نامۀ عذرخواهی را برای همه بلند بخوانند که: دوباره این اشتباه را نمی‌کنم».

این فرهنگ کار پراسترس، اضطراب، و تحقیر به افسردگی فراگیر دامن می‌زند. ژو می‌گوید چند ماه پیش یک خودکشی دیگر اتفاق افتاد. خودش آن را دیده بود. آن مرد دانشجویی بود که روی خط مونتاژ آیفون کار می‌کرد. می‌گوید: «کسی که می‌شناختمش، کسی که در کافه‌تریا دیده بودمش». پس از اینکه یکی از مدیران جلو جمع او را سرزنش کرد، او به مشاجره ادامه داد. مسئولانْ پلیس را خبر کردند، گرچه آن کارگر خشونتی به خرج نداده بود، فقط عصبانی بود.

ژو می‌گوید: «او این قضیه را خیلی به خودش گرفت و نتوانست از آن بگذرد». سه روز بعد او از پنجرۀ طبقۀ نهم پرید.

پس چرا پوشش رسانه‌ای نصیب این واقعه نشد؟ این را که می‌پرسم، ژو و دوستش به هم نگاه می‌کنند و شانه‌ای تکان می‌دهند. دوستش می‌گوید: «اینجا یک نفر می‌میرد و فردا دیگر هیچ خبری از ماجرا نیست. آن را فراموش می‌کنید».

پس از انتشار خبر خودکشی‌ها، استیو جابز گفت: «ما همۀ چیزها در این شرکت‌ها را بررسی می‌کنیم. فاکس‌کان یک بیگاری‌گاه نیست. یک کارخانه است که محض رضای خدا رستوران و سالن سینما هم دارد… ولی یک کارخانه است.

اما چند مورد خودکشی و اقدام به خودکشی داشته‌اند. ۴۰۰ هزار نفر آنجایند. نرخ خودکشی آن‌ها کمتر از نرخ خودکشی در ایالات متحده است، اما باز هم نگران‌کننده است». مدیرعامل اپل، تیم کوک، در سال ۲۰۱۱ از لانگهوا بازدید کرد و بنابه گزارش‌ها با کارشناسان پیش‌گیری از خودکشی و مدیریت ارشد دیدار کرد تا دربارۀ همه‌گیری آن بحث کند.

در سال ۲۰۱۲، ۱۵۰ کارگر روی سقف یکی از ساختمان‌ها جمع شدند و تهدید کردند که پایین می‌پرند. مدیریت به آن‌ها وعدۀ بهبود شرایط داد و منصرف‌شان کرد. آن‌ها اساساً از تهدید به خودکشی به‌عنوان ابزار چانه‌زنی استفاده کرده بودند.

در سال ۲۰۱۶، یک گروه کوچک‌تر همین کار را کرد. ژو می‌گوید که یک ماه پیش از صحبت‌مان، هفت یا هشت کارگر روی یکی از سقف‌ها جمع شدند و تهدید کردند که اگر دستمزد مقررشان، که گویا معوقه مانده بود، پرداخت نشود پایین می‌پرند. ژو می‌گوید که در نهایت فاکس‌کان پذیرفت دستمزدها را بدهد و کارگران منصرف شدند.

وقتی دربارۀ اپل و آیفون از ژو می‌پرسم، چست و چابک جواب می‌دهد: «ما اپل را مقصر نمی‌دانیم. ما فاکس‌کان را مقصر می‌دانیم». از آن‌ها می‌پرسم که اگر شرایط بهبود یابد، دوباره به کار در فاکس‌کان فکر خواهند کرد؟ پاسخشان به این سؤال هم رُک است: «نمی‌توانید چیزی را تغییر دهید. وضعیت هرگز تغییر نخواهد کرد».

ونگ و من به سمت ورودی اصلی کارگران رفتیم. در محوطۀ اطراف کارخانه می‌چرخیم، که هرچه جلو می‌رویم ادامه دارد. در این مرحله، خبر نداریم که اینجا فقط یک جزء کوچک از کل کارخانه است.

پس از اینکه حدود بیست دقیقه در آنجا چرخیدیم، به یک ورودی دیگر و یک ایست بازرسی دیگر رسیدیم. این لحظه بود که فکری به سرم افتاد: باید به دستشویی بروم. عجله دارم. و ایده‌ای به ذهنم رسید.

یک دستشویی آنجاست، چند ده متر آن طرف‌تر، پایین یک راه‌پله کنار ایست بازرسی. علامت «مردانه» که همه‌جای جهان رایج است را می‌بینم و به آن اشاره می‌کنم. این ایست بازرسی خیلی کوچک‌تر و غیررسمی‌تر از آن ورودی اصلی است. فقط یک نگهبان دارد، یک مرد جوان که بی‌حوصله به نظر می‌آید. ونگ، با قدری لحن خواهش و تمنا، چیزی به چینی می‌پرسد. نگهبان آرام سرش را به علامت «نه» تکان می‌دهد و به من نگاه می‌کند. در صورتم، خیلی واقعی، می‌شود زور زدن را دید. خانم ونگ دوباره می‌پرسد، آن نگهبان مرد لحظه‌ای درنگ می‌کند، و دوباره پاسخ منفی می‌دهد.

ونگ اصرار می‌کند که ما فوری برمی‌گردیم و الآن دیگر واقعاً به ستوه آمده است. به‌ویژه از دست من. نمی‌خواهد با این مشکل سروکله بزند. او می‌گوید که زود برگردید. البته که ما چنین نمی‌کنیم.

تا جایی که اطلاع دارم، هیچ روزنامه‌نگار آمریکایی نبوده است که بدون اجازه و یک راهنما، بدون یک برنامۀ بازدید دقیق از بخش‌های منتخب کارخانه برای نمایش اینکه همه‌چیز واقعاً روبه‌راه است، به داخل یکی از کارگاه‌های فاکس‌کان پا گذاشته باشد.

از اندازۀ این مجتمع که بگذریم (تقریباً یک ساعت طول کشید تا به‌سرعت کل طول لانگهوا را طی کنیم)، شگفت‌آورترین نکته آن بود که یک سر آنجا از بیخ و بُن متفاوت از سر دیگرش بود. از این جهت، آنجا شبیه شهری است که محله‌های اصلی‌اش مهیای سکونت اعیان شده است. در یک سر، که اسمش را «حومه‌ها» بگذاریم، مواد شیمیایی این سو و آن سو ریخته‌اند، تأسیسات زنگ زده‌اند و انگار چندان نظارتی روی کارگران این کارگاه صنعتی نیست. هرچه به مرکز شهر نزدیک‌تر می‌شوید (البته یادتان باشد که اینجا یک کارخانه است)، کیفیت زندگی یا حداقل تسهیلات و زیرساخت‌ها بیشتر می‌شوند.

هرچه به عمق بیشتری وارد می‌شویم و تعداد افراد پیرامونمان بیشتر و بیشتر می‌شوند، انگار کمتر انگشت‌نما می‌شویم. رگبار نگاه‌های خیره به تک‌نظرهای سرسری تبدیل می‌شوند. نظریه‌ای دارم که برای توضیح بی‌توجهی آن افراد به درد می‌خورد: این کارخانه چنان گسترده و امنیتش چنان سخت‌گیرانه است که اگر درون آن مشغول قدم‌زنی باشیم، لابد اجازۀ این کار را گرفته‌ایم. یا این نظریه درست است یا اینکه هیچ‌کس ابداً به حضورمان اهمیت نمی‌دهد. حرکت به‌سمت بلوک G2 را آغاز می‌کنیم، همان‌جایی که شنیده‌ایم آیفون‌ها را می‌سازند. پس از عبور از «مرکز شهر»، کم‌کم بلوک‌های سربه‌فلک‌کشیده و یکپارچه را می‌بینیم: بلوک‌های C16، E7 و امثالش که جمعیت کارگران اطرافشان هستند.

نگرانم که بیش‌ازحد بی‌احتیاط نشوم و به خودم متذکر می‌شوم که زیاده‌روی نکنم. اکنون یک ساعت از حضورمان داخل فاکس‌کان گذشته است. هرچه از مرکز دورتر می‌شویم، ازدحام جمعیت کمتر می‌شود. و بالاخره رسیدیم: بلوک G2. اینجا مشابه بلوک‌هایی است که اطرافش خوشه زده‌اند، بلوک‌هایی که قله‌هایشان در مه‌دود ثابت آسمان انگار از دیدها محو می‌شوند.

ولی G2 به نظر متروکه می‌آید. یک ردیف کمد فلزیِ بسیار زنگ‌زده بیرون ساختمان است. هیچ‌کس آن دور و بر نیست. در باز است، پس داخل می‌رویم. سمت چپ، ورودی یک فضای بزرگ و تاریک قرار دارد. به‌سمت آنجا می‌رویم که کسی صدایمان می‌زند. سرپرست طبقه از پله‌ها پایین می‌آید و از ما می‌پرسد که آنجا چه کار می‌کنیم.

مترجمم مِن‌مِن‌کنان می‌گوید جلسه‌ای داریم و آن مرد انگار گیج شده است. سپس سیستم نظارت رایانه‌ای که برای سرکشی بر تولید در آن طبقه استفاده می‌کند را نشانمان می‌دهد. او می‌گوید اکنون وقت شیفت کاری نیست، اما شیوۀ نظارتشان همین است.

ولی نشانه‌ای از آیفون‌ها نیست. به قدم‌زنی ادامه می‌دهیم. بیرون بلوک G3، بسته‌هایی از ابزارک‌های سیاه‌رنگ در پوشش‌های پلاستیکی، به‌صورتی نه چندان استوار، روبه‌روی جایی قرار داده شده‌اند که انگار یک نقطۀ بارگیری است. به‌قدر کافی نزدیک می‌شویم که ابزارک‌ها را از زیر پوشش پلاستیکی ببینیم، ولی این‌ها هم آیفون نیستند. شبیه تلویزیون‌های اپل، بدون لوگوی شرکت، هستند. شاید هزاران قطعه اینجا باشند که منتظر گام بعدی در خط مونتاژند.

اگر اینجا واقعاً محل ساخت آیفون‌ها و تلویزیون‌های اپل باشد، جایی بسیار مزخرف برای گذراندن ساعات طولانی روز است، مگر اینکه شیفتۀ بتون‌های نمناک و زنگ‌زدگی باشید. بلوک‌ها پشت سر هم ردیف شده‌اند، پس به راه‌مان ادامه می‌دهیم. کم‌کم لانگهوا شبیه اواسط یک رمان ویران‌شهری می‌شود، جایی که وحشت ادامه دارد اما پی‌رنگِ قصه جلو نمی‌رود.

می‌توانستیم باز هم جلو برویم، ولی سمت چپ‌مان چیزی شبیه به مجتمع‌های مسکونی بزرگ می‌بینیم، جایی که احتمالاً خوابگاه‌هاست، با حصارهای قفس‌مانند روی سقف و پنجره‌ها، و لذا به آن سمت می‌رویم. هرچه به خوابگاه‌ها نزدیک‌تر می‌شویم، ازدحام جمعیت بیشتر می‌شود و تسمه‌ها و عینک‌های سیاه و جین‌ها و کفش‌های رنگ‌ورو رفته می‌بینیم. بچه‌هایی در سن دانشجویی جمع شده‌اند، سیگار می‌کشند، دور میزهای پیک‌نیک تجمع کرده‌اند یا روی جدول‌های کناری نشسته‌اند.

و بله، تورهای جسدگیر هنوز آنجاست. این تورهای شُل و وِل، انگار برزنت‌های محافظی‌اند که نیمی از مهماتی را که قرار بوده حفاظت کنند ترکانده‌اند. یاد ژو می‌افتم که گفت: «تورها بی‌فایده‌اند. اگر کسی بخواهد خودکشی کند، این کار را خواهد کرد».

دوباره نگاه‌های خیره به ما جلب شده‌اند. شاید آن جماعت، حالا که از خطوط تولید دور شده‌اند، فرصت و دلیل بیشتری برای کنجکاوی دارند. به هر روی، مدت یک ساعت داخل فاکس‌کان بوده‌ایم. نمی‌دانم چون از دستشویی برنگشتیم، آن نگهبان زنگ خطر را دربارۀ ما به صدا درآورده است، کسی دنبال‌مان می‌گردد، یا خیر. حس اینکه نباید زیاده‌روی کنیم غالب می‌شود، گرچه هنوز به یک خط مونتاژ فعال نرسیده‌ایم.

از همان مسیری که آمده بودیم، برمی‌گردیم. کمی که می‌گذرد، به یک خروجی می‌رسیم. از غروب گذشته است که به رودخانۀ هزاران نفر کارگر می‌پیوندیم، و با سرهایی که پایین انداخته‌ایم، از ایست بازرسی رد می‌شویم. هیچ‌کس کلمه‌ای نمی‌گوید. خروج از این کارخانۀ مهیب و فراموش‌نشدنی مایۀ آسودگی خاطر است، اما حال‌وهوایش دست از سرمان برنمی‌دارد. نه، هیچ کودک کاری ندیدیم که با دست‌های خون‌آلود پشت پنجره التماس کند.

چیزهایی بودند که بی‌تردید مغایر دستورالعمل «ادارۀ ایمنی و سلامت شغلی ایالات متحده» هستند (کارگران ساختمانی بی‌حفاظ، نشت بی‌مهار مواد شیمیایی، پوسیدگی، سازه‌های زنگ‌زده، و چیزهایی از این دست)، ولی احتمالاً چیزهای بسیاری در کارخانه‌های آمریکایی هم مغایر با آن دستورالعمل‌اند. شاید حق با اپل باشد که می‌گوید این تأسیسات بهتر از دیگر کارخانه‌هایی‌اند که آنجا احداث شده‌اند.

فاکس‌کان شباهتی به کلیشۀ ذهنی‌مان از یک بیگاری‌گاه نداشت. اما نوع دیگری از زشتی و پلشتی وجود داشت. دلیلش هرچه بود (مثلاً قانون‌هایی که سکوت را در طبقات تولیدی کارخانه اجبار می‌کنند، شهرت آنجا به وقوع تراژدی‌ها، یا حس کلیِ ناخوشایندی که آن محیط ساطع می‌کند)، یک جوّ سنگین، شاید حتی جوّ تمکین ستمگرانه، در لانگهوا حاکم بود.

وقتی به عکس‌هایی که گرفته بودم نگاه می‌کنم، هیچ‌کسی را نمی‌بینم که لبخند به لب داشته باشد. جای تعجب نیست کسانی که برای ساعت‌های طولانی کار تکراری و مدیران خشن دارند، مشکلات روان‌شناختی پیدا کنند. این پریشانی ملموس است، چنانکه در تاروپود آن محیط رخنه کرده است. به قول ژو، «اینجا جای خوبی برای انسان‌ها نیست».


منبع: الف

پخش زنده نمایشگر آیفون از طریق یوتیوب ممکن شد

به گزارش فارس، یوتیوب مدتی است که خدمات پخش زنده بازی هم ارائه می دهد و از این طریق با سرویس توییچ آمازون و همین طور خدمات میکسر مایکروسافت رقابت می کند.

پخش زنده تصاویر نمایشگر بر روی سایت یوتیوب قبلا از طریق گوشی های اندرویدی در دسترس بود و حالا کاربران آیفون هم به آن دسترسی یافته‌اند. تاخیر این تصاویر در حد ناچیزی است و لذا می توان از خدمات مذکور برای اجرای بازی‌های ویدئویی و نمایش آن در یوتیوب استفاده کرد.

یوتیوب خدمات پخش زنده را قبلا تنها در دسترس کانال‌هایی با بیش از ۱۰ هزار مشترک قرار می داد که این رقم را در ماه آوریل به هزار مشترک کاهش داد،اما حالا این نوع خدمات و همین طور خدمات جدید در دسترس کانال هایی با بیش از ۱۰۰ مشترک نیز قرار گرفته است.

پخش زنده تصاویر نمایشگر آیفون از این طریق هیچ محدودیتی ندارد و محدود به نمایش بازی یا محیط اجرای برنامه های مختلف نیست.


منبع: الف

ویروس صوتی هم از راه رسید

نتایج یک بررسی علمی نشان می دهد دستیارهای صوتی هوشمند مانند الکسای شرکت آمازون و سیری شرکت اپل در برابر صدور برخی فرامین صوتی خاص هکری، آسیب پذیر هستند.

به گزارش مهر به نقل از انگجت، با صدور برخی فرامین صوتی ویژه که البته گوش انسان قادر به شنیدن آنها نیست می توان گوشی های هوشمند سازگار با الکسا یا سیری را وادار به باز کردن برخی وب سایت های آلوده به بدافزار کرد و از این طریق به آنها خسارت وارد کرد.

در حالی که هکرها معمولا از اشتباهات و بی دقتی انسان ها برای سرقت اطلاعات کاربران استفاده می کنند، این بار سهل انگاری شرکت های فناوری موجب شده تا آنها بتوانند به گوشی های هوشمند حمله کنند.

محققان دانشگاه Zheijiang چین که این بررسی را انجام داده اند، می گویند تمامی دستیارهای صوتی هوشمند در برابر حملات فرکانس های مافوق صوت که گوش انسان قادر به شنیدن آنها نیست، آسیب پذیر هستند. در واقع میکروفون های گوشی های هوشمند قادر به دریافت این اصوات و عملیاتی کردن آنها هستند.

پژوهشگران از این روش برای صدور فرمان صوتی باز کردن یک وب سایت آلوده به ویروس و حتی باز کردن یک درب قفل شده با قفل های هوشمند با موفقیت استفاده کرده اند.

این روش ساده حمله دلفین نامیده می شود و محققان برای انجام آن ابتدا فرامین صوتی انسان را به فرکانس های مافوق صوت و بالای ۲۰ هزار هرتز تبدیل کردند و سپس با پخش آن برای یک گوشی مجهز به تقویت کننده صوت و مبدل اصوات مافوق صوت و باتری توانستند به هدف خود برسند.

تکمیل این فرایند مستلزم تنها ۳ دلار هزینه است و نکته نگران کننده امکان استفاده از این روش هکری بر روی تمامی دستیارهای صوتی هوشمند سازگار با گوشی های هوشمند و از جمله Google Assistant و Samsung S Voiceاست.


منبع: الف

احتمال خط خوردن این هافبک از تیم‌ملی وجود دارد

علی کریمی در چند بازی اخیر عملکرد خوبی در ترکیب تیم‌ملی نداشته است.

به گزارش خبرآنلاین؛ علی کریمی، هافبک جوانی که تازه دوباره به سپاهان برگشته، در چند بازی اخیر که توسط کی‌روش به بازی گرفته شده، عملکرد چندان خوبی نداشته است. سرمربی تیم‌ملی هم چندان از بازی کریمی رضایت نداشته است و این احتمال وجود دارد که کریمی از اردوهای بعدی تیم‌ملی خط بخورد و در واقع حضور این بازیکن در روسیه کمی بعید به نظر می‌رسد. مخصوصا با این وجود که هافبک‌هایی مثل امید ابراهیمی و کمال کامیابی‌نیا هم در این پست مورد علاقه کی‌روش هستند.


منبع: الف

فرار بازیکن تیم‌ملی از دست کی‌روش

محمدی جرات نمی‌کرد سمت سرمربی تیم‌ملی برود.

به گزارش خبرآنلاین؛ در بازی ایران و سوریه اتفاقی رخ داد که کمتر کسی متوجه آن شد. روی گل دوم حریف، جای میلاد محمدی به خاطر نفوذ خالی بود و عمر سوما از همین جای خالی استفاده کرد و دروازه تیم ایران را گشود. در این لحظه کی روش مثل گلوله آتش یک بطری آب را برداشت و به سمت میلاد محمدی پرت کرد. این بازیکن هم از ترس فرار کرد و در ثانیه های پایانی مسابقه هم زیاد سمت کی روش نمی رفت و تلاش می کرد همان عقب زمین بماند!


منبع: الف

سیامند رحمان برترین پارالمپین سال ۲۰۱۷ شد

سیامند رحمان به عنوان برترین ورزشکار پارالمپیکی سال ۲۰۱۷ برگزیده شد.

به گزارش ورزش سه، سیامند رحمان عضو تیم ملی وزنه‌برداری جانبازان و معلولین کشورمان برای کسب عنوان برترین ورزشکار سال با ایهار بوکی، شناگر اهل بلاروس، و مارسل هوگ، ویلچرران سوییسی، رقابت کرد و در نهایت صاحب عنوان برترین ورزشکار مرد سال ۲۰۱۷ شد.

قوی‌ترین پارالمپین جهان جایزه خود را با حضور بر روی سن از دستان رئیس شورای ورزش امارات در ابوظبی دریافت کرد.

 اعلام اسامی این سه نامزد به موفقیت‌های آنها در بازی های پارالمپیک ۲۰۱۶ ریو بازمی‌گردد. 

رحمان در ریو موفق شد وزنه ۳۱۰ کیلوگرمی را مهار کند که هرگز در تاریخ بازی‌های پارالمپیک کسی موفق به انجام این کار نشده بود. جایزه برترین‌های سال ۲۰۱۷ به بهترین ورزشکار مرد، بهترین ورزشکار زن، بهترین تیم، بهترین ورزشکار تازه کار مرد و بهترین ورزشکار تازه کار زن در ابوظبی اهدا شد.


منبع: الف

نیمکت‌نشینی بیرانوند در تیم‌ملی جدی است؟

کی‌روش قصد دارد به گلرهای دیگر هم فرصت دهد.

به گزارش خبرآنلاین؛گلر قرمزها در بازی ایران و سوریه نشان داد کلین شیت های تیم ملی بیش از اینکه به خاطر او باشد،به خاطر سازمان دفاعی تیم است. در بازی سوریه مشخص شد اگر توپ روی دروازه بیاید، اتفاقات چارچوب ایران زیاد مستحکم نیست و رقبا می توانند اینگونه آن را فرو بریزند. پس از مسابقه کی روش بسیار عصبی بود و در وسط زمین دور خود می چرخید. او قدم می زد و با کسی کاری نداشت. در آن لحظات ظاهرا او به اتفاقات بازی فکر می کرد. گویا کی روش تا پیش از این بیرانوند را به عنوان گلر اول انتخاب کرده بود ولی با اشتباه او حالا می خواهد به حقیقی و لک هم فرصت دهد. بد نیست بدانید گلرهای تیم ملی چندان رابطه خوبی با هم ندارند. مثلا لک رابطه اش با حقیقی خوب نیست، حقیقی رابطه اش با بیرانوند!


منبع: الف

حمله سعودی‌ها به مهاجم سوریه بعد از تشکر از «بشار اسد»

تشکر مهاجم سوریه‌ای تیم الاهلی عربستان از «بشار اسد» بعد از تساوی مقابل ایران، برای وی دردسرساز شده و عملکرد این مهاجم را در آستانه بازی با پرسپولیس تحت تاثیر قرار داده است.

به گزارش مهر، «عمر السومه» مهاجم تیم ملی فوتبال سوریه نقش کلیدی در صعود این تیم به مرحله پلی آف انتخابی جام جهانی ۲۰۱۸ داشت. این بازیکن در وقتهای اضافه بازی با ایران توانست گل تساوی را به ثمر برساند و سوریه را در آستانه خلق یک حماسه قرار بدهد. السومه که در تیم الاهلی عربستان هم بازی می کند، بعد از بازی با ایران، به ستاره بی بدیل سوریه و کشورهای عربی بخصوص عربستان تبدیل شد. با این حال، یک اظهار نظر و تشکر از رئیس جمهور سوریه، برای این بازیکن دردسرساز شده است.

ماجرا از این قرار است که السومه بعد از بازگشت به سوریه از ایران، در یکی از شبکه های تلویزیونی این کشور از بشار اسد به خاطر حمایتش از تیم ملی تشکر می کند. همین جمله کافی بود تا رسانه های عربستانی دست به کار شوند و هجمه سنگینی علیه السومه ایجاد کنند.

طبق گزارش روزنامه «عین الیوم» عربستان، بسیاری از طرفداران تیم الاهلی عربستان و همچنین مردم سوریه از این اقدام السومه ناراحت و ناراضی بوده و در شبکه های اجتماعی با ترند  #عمر_السومه_یشکر_بشار_الاسد نسبت به این صحبت، موضعگیری کرده اند. خیلی ها تشکر السومه را به خاطر ترس از شرایط فعلی سوریه عنوان کرده اند و بعضی ها هم آنرا بر خلاف اخلاق السومه می دانند.

این در حالی است که الاهلی عربستان با السومه باید روز سه شنبه این هفته برابر پرسپولیس هم بازی کند. این مسابقه در چارچوب دیدار برگشت مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان آسیا برگزار می شود. دیدار رفت دو تیم با تساوی ۲ به ۲ خاتمه یافته بود.


منبع: الف

واکنش جواد نکونام به اظهارات کی‌روش

کارلوس کی روش در حاشیه تمرین روز یکشنبه تیم ملی، اعلام کرد اگر جواد نکونام دستیار سابق او کنار آنها نیست، به این دلیل است که فدراسیون حقوق ۷ ماه او را نداد. 

به گزارش “ورزش سه”، کارلوس کی روش بعد از جدایی نکونام از تیم ملی یک بار هم نام او را در مصاحبه های خود به زبان نیاورد ولی درست در روزهایی که با فدراسیون فوتبال به مشکل مالی خورده، نه تنها نام دستیار و کاپیتان سابقش را به زبان آورد، بلکه از این گفت که علت جدایی اش «پول» بوده است. برداشت ها از جمله کی روش متفاوت بود. عده ای تصور می کردند او توپ را به زمین فدراسیون انداخته و آنها را مقصر جدایی نکونام دانسته. عده ای هم تصور می کردند نکونام به خاطر پول، قید تیم ملی را زده است. 


کاپیتان سابق تیم ملی و مربی خونه به خونه اما با اظهارات خود، تکلیف را مشخص می کند. او در واکنش به حرف های کارلوس کی روش می گوید: دوست ندارم جواب کسى را بدهم  ولى براى منافع کشورم نیاز هست که بگویم  تمام تمرکزم را روی تیم خونه به خونه و موفقیت آن گذاشته ام. قصد نداشتم درباره بعضی مسایل حرف بزنم و این بار هم می خواستم سکوت کنم ولی از آنجا که خیلی ها در این باره از من سوال کردند، تصمیم گرفتم یک بار به طور شفاف در این باره حرف بزنم.»


نکونام ادامه می دهد: «از روز اول تاکید کردم به عشق تیم ملی و با نیت یادگیری و آموزش به تیم ملی ملحق شده ام. روزی که صحبت از مسایل مالی با فدراسیون شد، مبلغ قراردادم خیلی پایین بود به شکلی که من گفتم سفید امضا می کنم شما هر چه دوست داشتید، بنویسید.» 


او در پاسخ به این سوال که چرا مثل دیگر مربیان به دنبال پول نبودید، می گوید: «همانطور که گفتم هدفم یادگیری بود. بعدها با توجه به صحبت هایی که آقای کی روش با فدراسیون کرد، رقم قراردادم کمی بالاتر رفت.» 


نکونام وقتی با این سوال روبرو می شود که آیا واقعا به خاطر مسایل مالی از تیم ملی جدا شدید، بدون هیچ مکثی سریعا پاسخ می دهد: «مگر من برای پول به تیم ملی رفته بودم که به خاطر این مسئله جدا شوم؟ اگر دنبال پول بودم، از فوتبال خداحافظی نمی کردم چون خود آقای کی روش هم شاهد بود چه پیشنهاداتی برای بازی داشتم. می توانستم دو فصل دیگر بازی کنم و هر فصل هم یک میلیارد تومان پول بگیریم. ولی هدفم تنها پیشرفت و یادگیری بود نه پول در آوردن.» 


رکورددار بازی های ملی، اضافه می کند: «من تا روز آخر به اندازه حضورم در تیم ملی پولم را دریافت کردم. با دستور رئیس فدراسیون پیش از اخراجم از تیم ملی، پولم را به طور کامل گرفتم. در ضمن من روز اول برای اینکه رقم قرارداد پایین بود، به مسئولان فدراسیون گفتم تمام پول قراردادم را صرف امور خیریه کنید و تنها رسید هزینه ها را به من بدهید که قبول نکردند و گفتند ما پول را به خودت می دهیم و هر کاری علاقمند بودی، انجام بده.»


منبع: الف

همه سود سهام عدالت دریافت می کنند

پرداخت یا عدم پرداخت سود سهام عدالت منوط به زنده یا مرده بودن فرد نیست بلکه بسته به این است که شماره شبای صحیحی از شخص فوت شده در سامانه سهام عدالت ثبت شده است یا خیر.

به گزارش ایسنا، مشمولان سهام عدالت که فوت شده اند به دو گروه دسته بندی می شوند دسته اول کسانی هستند که از شروع طرح (سال ۱۳۸۵ ) تا آذر ماه سال ۱۳۹۵ فوت شده اند، تعداد این افراد از کل ۴۹ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر مشمول سهام عدالت، به کمتر از دو میلیون نفر می رسد. طبق اعلام سازمان خصوصی سازی فعلا به این دسته از فوت شدگان سود سهام عدالت تعلق نمی گیرد تا زمانی که سازمان خصوصی سازی اعلام کرده وراث آن ها برای تعین تکلیف سهام عدالت متوفی به این سازمان مراجعه کنند.

اما دسته دوم فوت شدگان مربوط به مشمولانی می شود که از آذر ماه سال ۱۳۹۵ به بعد، یعنی بعد از بسته شدن بانک اطلاعاتی سازمان خصوصی سازی فوت شده اند. آن طور که سازمان خصوصی سازی اعلام کرده اگر این افراد قبل از فوت، شماره شبای حساب بانکی خود را در سامانه سهام عدالت ثبت کرده باشند یا بازماندگانشان شماره شبای حساب بانکی آن ها را در سیستم وارد کرده باشند سود سهام عدالت شان همزمان با مشمولانی که در قید حیات به سر می برند واریز خواهد شد.

دقت شود که پرداخت یا عدم پرداخت سود سهام عدالت منوط به زنده یا مرده بودن فرد نیست بلکه بستگی به این دارد که شماره شبای صحیحی از شخص فوت شده در سیستم سامانه سهام عدالت ثبت شده است یا خیر. در مورد گروه اول باید دقت کرد که تا اواخر سال ۱۳۹۵ اصلا ساماندهی سهام عدالت شروع نشده و شماره شبایی از مشمولان خواسته نشده بود که سودی به حساب فوت شدگان واریز شود یا نشود. در نتیجه بدیهی است تا زمانی که ساماندهی این دسته از مشمولان آغاز نشده به وراث آن ها فعلا سودی بابت سهام عدالت متوفی پرداخت نمی شود.

نکته مهم اینجاست که در صورتی که فرد فوت شده جزو گروه دوم باشد وراث آن با در دست داشتن مدارک قانونی لازم و برگه انحصار وراثت می توانند آن مبلغ را از بانک مذکور بگیرند که این موضوعات خارج از حیطه سازمان خصوصی سازی است و مراحل قانونی خود را دارد.

 اما سود سهام عدالت چه زمانی پرداخت می شود؟

سازمان خصوصی سازی اعلام کرده که برای پرداخت سود سال ۱۳۹۵ مربوط به سهام عدالت منتظر مصوبه از شورای عالی اصل ۴۴ است. اگر این مصوبه ابلاغ شود با توجه به وجود سیستم نرم افزاری و سخت افزاری مورد نیاز، سود سال ۱۳۹۵ در اواخر شهریور ماه ( ماه جاری) پرداخت خواهد شد.


منبع: الف

ماراتن ۱۷ شرکت خارجی برای رسیدن به آزادگان

شمارش معکوس برگزاری مناقصه میدان نفتی آزادگان با حضور ۱۷ شرکت بین المللی آغاز شده است.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، میدان آزادگان با حدود ۳۴ میلیارد بشکه ذخیره نفت درجا، بزرگترین میدان مشترک نفت ایران به شمار می رود، این توسعه اصولی و بهینه آن می تواند منافع سرشاری برای اقتصاد ایران همراه داشته باشد.

میدان های آزادگان شمالی و جنوبی قرار است به صورت یک پارچه در قالب مدل جدید قراردادهای نفتی IPC توسعه یابد. حالا شمارش معکوس برای برگزاری مناقصه آزادگان آغاز شده وامید می رود این میدان به نقطه عطفی برای انتقال و فناوری های ازدیاد برداشت به داخل کشور بدل شود.

تا کنون شرکت ملی نفت ایران باشرکت های بین المللی داخلی متعددی به منظور مطالعه این میدان مشترک نفتی تفاهم نامه همکاری امضا کرده است و باتوجه به ارائه نتایج مطالعاتی از سوی شرکت های بین المللی هم اکنون این نتایج برای سنجش شاخص های فنی ارائه شده و ۱۷ شرکت برای حضور در مناقصه حائز صلاحیت شدند.

شرکت های مطالعه کننده موظفند به طور مستند در طرح های پیشنهادی خود برآورد کنند که با پیاده سازی روشهای ازدیاد برداشت، چه میزان برداشت ثانویه از این میدان ممکن خواهد بود، چراکه توجه به آثار و تبعات اقتصادی فراوان حاصل از ازدیاد برداشت نفت و به تبع آن ریسک های همراه با این پروسه بسیار قابل اهمیت است. به طوریکه در فعالیت های سطح العرضی صحبت چندمیلیارد دلار هزینه است اما در ازدیاد برداشت هزینه ها و ریسک کار به شدت افزایش پیدا می‌کند و متقابلاً یک درصد افزایش ضریب بازیافت می‌تواند صدها میلیارد دلار درآمد زایی به همراه داشته باشد.

این موضوع نشان دهنده حساسیت و اهمیت کار است، به ویژه در میدان‌های غرب کارون که بر عکس میدان های شرق کارون ایران از پیچیدگی های مخزنی بسیاری برخوردار است و پیمانکار باید ریسک فعالیت در چنین میدانهایی را تقبل کند. عاملی که می تواند در چنین شرایطی به موفقیت در اجرای این پروژه بیانجامد، فناوری است که در قالب قراردادهای جدید نفتی جامع عمل خواهد گرفت.

در طرح جامعه توسعه میدان نفتی آزادگان جنوبی دو فاز تعریف شده که بر مبنای آن تولید در فاز نخست توسعه به ۳۲۰ هزار بشکه در روز و در فاز دوم توسعه به ۶۰۰ هزار بشکه در روز افزایش می یابد.

در آزادگان شمالی هم برای تحقق دو فاز توسعه ای هر یک به ظرفیت تولید ۷۵ هزار بشکه نفت در روز برنامه ریزی شده که فاز نخست آن سال ۹۵ به بهره برداری رسمی رسیده است.
حضور ۱۷ شرکت خارجی درمناقصه آزادگان

نورالدین شهنازی زاده مدیر عامل شرکت مهندسی و توسعه نفت با بیان اینکه به طور کلی ۵۱ شرکت بین المللی برای حضور در مناقصه های نفت ایران انتخاب شده اند، اظهار کرد: از این تعداد ۱۷ شرکت برای حضور در مناقصه میدان نفتی آزادگان اعلام آمادگی کردند.

به گفته شهنازی زاده شرکت های رُس نفت از روسیه، CNPC و ساینوپک از چین، اِنی از ایتالیا، مِرسِک از دانمارک، OMV از اتریش، ONGC از هند، پِرتامیتا از اندونزی، پتروناس از مالزی، شل از هلند، وینترشال از آلمان، توتال از فرانسه و یک شرکت تایلندی، شرکتهای ایرانی تَنکو و نفت و گاز پرشیا از جمله شرکت های بین المللی و داخلی حاضر در مناقصه میدان نفتی آزادگان هستند.
صفر تا صد توسعه میدان نفتی آزادگان

کشف میدان آزادگان به سال ۵۶ برمی‌گردد. حفاری نخستین چاه آن در سال ۵۷ آغاز و با وقوع جنگ تحمیلی درعمق ۸۸۱ متری متروکه شد. با این حال در سال ۷۴ عملیات لرزه نگاری تکمیلی انجام و در سال ۷۷ وجود نفت در این میدان اثبات شد.

قرارداد توسعه میدان آزادگان در سال ۸۲ با اینپکس امضا و سرانجام این شرکت ژاپنی در سال ۸۵ از توسعه میدان کنار گذاشته شد. پس از آن در سال ۸۶ هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران تصمیم گرفت تا بخش شمالی میدان را به صورت بیع متقابل توسعه دهد. در حالیکه تحریم‌ها علیه ایران هر روز سختتر می‌شد، شرکتهای بین المللی تمایل چندانی به سرمایه گذاری در ایران نداشتند، با این حال چینی ها خارج از قواعد بین المللی خواستار توسعه میدان آزادگان شدند و شرکت CNPCI هم برای توسعه بخش شمالی و جنوبی آزادگان با شرکت ملی نفت ایران وارد مذاکره و سپس قرارداد شد.

آزادگان جنوبی از جمله میدانهای مشترک نفتی ایران در غرب کارون است که در نزدیکی مرز عراق در ٨٠ کیلومتری غرب اهواز قرار دارد. مهرماه سال ٨٨ ،قرارداد توسعه میدان آزادگان جنوبی در قالب بیع متقابل بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت ملی نفت چین امضا شد و با توجه به تغییرهای اعمال شده در طرح جامع توسعه میدان (MDP )، عملیات اجرایی این طرح از شهریورماه سال ٩١ کلید خورد. اما این قرارداد به نتیجه نرسید و وقت کشی چینی‌ها کار را به جایی رساند که ۹ اردیبهشت ماه سال ۹۳ حکم خلع ید CNPCI از طرح توسعه میدان نفتی آزادگان جنوبی به‌طور رسمی به این شرکت ابلاغ و تصمیم گرفته شد پیمانکاران ایرانی فعالیتهای توسعه ای این میدان در دست گیرند.

اکنون در حالیکه حدود سه سال از حضور پررنگ شرکتهای داخلی در این طرح توسعهای عظیم می‌گذرد، آزادگان جنوبی تولید روزانه بیش از ۸۰ هزار بشکه نفت را تجربه می‌کند. میدانی که طی تمام سالهایی که از تولیدی شدن آن می‌گذشت، هیچگاه تولیدش از ۵۰ هزار بشکه نفت در روز تجاوز نکرده بود. هدفگذاری تولید زودهنگام میدان آزادگان جنوبی، ۱۱۰ هزار بشکه در روز است و بر اساس برنامه‌ریزی انجام شده در شرکت متن، نه تنها این میزان تولید طی ماههای آتی محقق می‌شود، بلکه افزایش ظرفیت تولید این میدان تا ۱۴۰ هزار بشکه در روز در پایان سال ۹۶ نیز امکان‌پذیر خواهد بود.

میدان آزادگان شمالی در حدود ١٢٠ کیلومتری غرب اهواز و بیشتر در تالاب هورالهویزه قرار گرفته و با میدان مجنون عراق مشترک است. قرارداد توسعه میدان آزادگان شمالی ۱۵ تیرماه سال ۸۸ در قالب بیع متقابل به ارزش ۲ میلیارد و ۵۵۰ میلیون دلار بین طرفین تنفیذ شد.

ظرفیت روزانه تولید نفت میدان آزادگان شمالی با افتتاح رسمی فاز نخست این طرح در آبان ماه سال ۹۵ ، به ۷۵ هزار بشکه در روز رسید. توسعه میدان آزادگان شمالی که در قالب قرارداد بیع متقابل به شاخه بین المللی شرکت ملی نفت چین CNPCI واگذار شده بود، با روی کار آمدن دولت یازدهم و گشایشهای برجام سرعت بیشتری گرفت تا سرانجام و پس از هفت سال، برداشت روزانه ۷۵ هزار بشکه از این میدان محقق شد.

میدان نفتی آزادگان شمالی که با میدان مجنون عراق مشترک است، در ۲ فاز با حفاری ۵۸ حلقه چاه توسعه می‌یابد. در فاز نخست تولید میدان باید به ۷۵ هزار بشکه در روز می‌رسید که محقق شد و در فاز دوم نیز تولید روزانه ۷۵ هزار بشکه پیش بینی شده است. به این ترتیب با توسعه فاز دوم این میدان، ایران روزانه ۱۵۰ هزار بشکه نفت از آزادگان شمالی برداشت می‌کند.

برآوردهای اولیه از میزان ذخایر درجای نفت این میدان، ۶۸٫۵ میلیارد بشکه و ضریب برداشت آن هم ۶ عنوان شده است. سازندهای گدوان و گژدمی حدود سه درصد از نفت درجای میدان آزادگان را در خود جای داده اند که نفت آنها سبک و درجه API بین ۳۰ تا ۳۴ درصد است. سازند سَروَک این میدان هم ۹۷ درصد از نفت درجای میدان را در خود جای داده و از نوع سنگین با درجه API ۱۷ تا ۲۰ درصد است.

شروع توسعه آزادگان شمالی همزمان با تشدید تحریم ها علیه صنعت نفت بود، از سوی دیگر سازمان حفاظت محیط زیست برای صدور مجوزهای لازم، مدتی اجرای پروژه را متوقف کرد. اما با همه تاخیرها و محدودیتها، جلسه های پی در پی با پیمانکاران مؤثر واقع شد و سرانجام کمتر از سه سال پس از روی کار آمدن دولت یازدهم، فروردین ماه ۹۵ ،ایران توانست روزانه ۷۵ هزار بشکه نفت از آزادگان شمالی برداشت کند. این طرح در آبان ماه همان سال به طور رسمی بهره برداری شد.

مطالعات انجام شده درباره توسعه فاز دوم میدان آزادگان شمالی حاکی از این است که نفت درجای این میدان ۳۰ درصد بیش از برآوردهای اولیه انجام شده در مطالعات اولیه برنامه جامع توسعه میدان MDP در سال ٨٧ است. این مطالعات حجم ذخایر نهایی میدان را حدود ۳,۶ میلیارد بشکه نشان می دهد. بی تردید متناسب با افزایش ذخایر نفت درجا، هدفگذاری های تولید از این میدان نیز تغییر خواهد کرد.

در فاز نخست این طرح توسعه ای، ۶٧ درصد قراردادهای حفاری به شرکتهای ایرانی و به ویژه به شرکت ملی حفاری ایران واگذار شد در صورتیکه الزام بر ۵۱ درصد بود. همچنین همه قراردادهای مربوط به اجرای پروژه در بخش تحت الارضی، شامل قراردادهای خدماتی، سرویس دهی به چاه ها و… هم با رعایت سهم شرکتهای ایرانی، امضا و همزمان با حفاری اجرا شدند.


منبع: الف

رویاهای انرژی که با توفان بر باد رفت

خرابی‌هایی که توفان گرمسیری هاروی در منطقه خلیج مکزیک آمریکا در قلب صنعت نفت و گاز این کشور به بار آورد، یادآور خاطرات توفان کاترینا و ویرانیهای بر جای مانده از آن در نیواورلئان و این منطقه در ۱۲ سال پیش است.

به گزارش ایسنا، هاروی هم مانند کاترینا نشان داد بخش انرژی آمریکا در برابر اختلالات جوی تا چه حد آسیب پذیر است. همچنانکه گرمایش جهانی، تهدید رویدادهای هوایی فاجعه بار را افزایش می‌دهد، این آسیب پذیری نیز ممکن است افزایش پیدا کند.

از نظر ظاهری، وضعیت انرژی آمریکا در حال حاضر نمی‌توانست متفاوت‌تر از سال ۲۰۰۵ باشد. از آن زمان انقلاب شیل، سریع‌ترین رونق تولید را در تاریخ نفت به ارمغان آورده و آمریکا را از بزرگترین واردکننده، به صادرکننده بزرگ محصولات پالایش شده تبدیل کرده است. تاثیر شیل در سراسر جهان گسترش یافته است. قیمت‌های نفت در شرایطی که نگرانی‌های قدیمی نسبت به کمبود عرضه، جای خود را به حس وفور نفت داده‌اند ریزش کرده است. ذخایر نفت جهانی افزایش پیدا کرده‌اند و علاوه بر آن، عرضه کنندگان گاز طبیعی و انرژی تجدیدپذیر آمریکایی نیز پیشرفت سریعی داشته‌اند.

اگرچه برای برآورد کامل ابعاد خسارت هاروی هنوز زود است اما روشن است که انعطاف پذیری انرژی آمریکا نه تنها قوی‌تر نشده بلکه از جهاتی ضعیف‌تر هم شده است.

تمرکز زیرساخت نفت و گاز در بخش‌های در معرض سیل منطقه گلف کاست آمریکا طی یک دهه گذشته به سطح کم سابقه‌ای رسیده است. به عنوان مثال تولید نفت خام این منطقه از سال ۲۰۰۵ بیش از دو برابر شده و به افزایش ۷۵ درصدی تولید ملی منجر شده و اکنون دو سوم از کل تولید نفت خام آمریکا در مقایسه با ۵۴ درصد در سال ۲۰۰۵ را تشکیل می‌دهد.

با کاهش اندک مصرف داخلی و افزایش صادرات، اتکای آمریکا به واردات نفت از ۶۰ درصد در سال ۲۰۰۵، به ۲۵ درصد در سال گذشته کاهش یافت. بر روی کاغذ، چنین رقمی گام بزرگی برای امنیت انرژی محسوب می‌شود اما روی دیگر سکه، اتکای بیشتر به زیرساخت آسیب پذیر گلف کاست است. در بخش پایین دستی، ظرفیت پالایش عملیاتی در تگزاس و لوئیزیانا حدود یک چهارم افزایش یافته و از حدود ۷ میلیون بشکه در روز پیش از کاترینا به ۹.۷ میلیون بشکه در روز طبق آخرین آمار، رسیده در حالی که ظرفیت مناطق دیگر کاهش یافته و سهم گلف کاست از فعالیت پالایش آمریکا را به حدود نیمی از کل افزایش داده است.

اتکای مشابه به منطقه گلف کاست برای لجستیک مشاهده می‌شود. صادرات رو به رشد و کاهش واردات، آمریکا را سال گذشته به صادرکننده بزرگ بنزین تبدیل کرد. حدود ۹۰ درصد از صادرات آمریکا از منطقه خلیج مکزیک انجام می‌گیرد و این منطقه بزرگترین سهم را در همه نوع صادرات نفتی دارد. تا سال ۲۰۱۶ این منطقه ۵۴ درصد از صادرات نفت، ۶۸ درصد از صادرات گاز طبیعی مایع، ۸۶ درصد از صادرات دیزل و ۷۵ درصد از صادرات سوخت دیزل را به خود اختصاص داد که سهم بالاتری از کل صادرات بود.

یکی از پیامدهای غیرمنتظره رونق شیل آمریکا، آسیب پذیری فزاینده سیستم انرژی یکپارچه و پیچیده آن بوده است. حتی تولیدکنندگان شیل مانند پرمیان که در خشکی فعالیت می‌کنند، در معرض ریسک اختلالات جوی در پالایشگاه‌های ساحلی، خطوط لوله و تاسیسات صادراتی قرار دارند که برای دسترسی به بازار به آنها متکی هستند.

با وجود اینکه خودکفایی آمریکا در بخش انرژی طی یک دهه گذشته بهبود چشمگیر پیدا کرده است، اکنون که توفان هاروی به قطع عرضه منجر شده، محصولات نفتی اکنون به سوی آمریکا سرازیر شده‌اند.

خرابی‌های اخیر نشان داد آمریکا هر اندازه هم یک تولیدکننده بزرگ باشد، یک جزیره انرژی است. و ذخایر نفت استراتژیک آمریکا اگر نتوانند پس از یک اختلال داخلی مانند آنچه در زمان وقوع کاترینا روی داد، به راحتی مورد دسترسی قرار گیرند، فایده چندانی نخواهند نداشت.

بر اساس گزارش فایننشیال تایمز، در حالی که در واشنگتن درخواست‌هایی برای کاهش میزان ذخایر نفت استراتژیک به دلیل افزایش تولید داخلی و استفاده از درآمد فروش آنها برای رفع کسری بودجه وجود دارد، هاروی ابهاماتی که در تولید نفت وجود دارد را یادآوری کرد.


منبع: الف