گریس کلی؛ وداع با سینما برای ملکه شدن!

برترین ها: گریس کلی که در سن ۲۷ سالگی سینما را وداع گفت و ملکه موناکو شد، در همان فعالیت سینمایی کوتاه‌اش به اوج شهرت و محبوبیت رسید و در فیلم‌هایی به‌یادماندنی نقش‌آفرینی کرد. در این آلبوم تصویری بخشی از زندگی و موفقیت های او رابرایتان به تصویر کشیده ایم.

بازیگر و ملکه

آلفرد هیچکاک، کارگردان پرآوازه بریتانیایی نسبتا سریع پی برد که چه شور و حرارتی در درون گریس کلی و ظاهر نسبتا سرد او نهفته است. هیچکاک برخلاف کارگردانان آمریکایی به گریس کلی نقش‌های مهمی داد و از او ستاره‌ای جادوانی ساخت. این ستاره برجسته در ۲۷ سالگی و اوج موفقیت، کار در هالیوود را کنار گذاشت تا “ملکه موناکو” شود.

عضوی از طبقه‌ی بالای جامعه

گریس کلی به قشر بالای و ثروتمند جامعه تعلق داشت. او سومین فرزد جان برندن کلی، میلیونر ایرلندی‌تبار بود. گریس در فیلادلفیا به دنیا آمد و بزرگ شد. پدرش بازرگانی بسیار موفق بود و مادرش نیز دختری مهاجر از آلمان. گریس کلی در حین فیلمبرداری “جامعه اعیان” در کنار لوئی آرمسترانگ. این فیلم که در سال ۱۹۵۶ به نمایش درآمد، آخرین فیلم کلی پیش از ازدواج با شاهزاده موناکو بود.

گریس کلی؛ وداع با سینما برای ملکه شدن

کارنامه‌ای درخشان

گریس کلی در طول تنها پنج سال یعنی از سال ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۶ با بازی در تنها ۱۱ فیلم سینمایی در اوج شهرت و افتخار قرار گرفت. کارنامه گریس کلی در سینما کوتاه اما درخشان بود. او در این دوره کوتاه با برخی از مهمترین کارگردان‌های سینما کار کرد، از جان فورد (در فیلم موگامبو) تا فرد زینه‌مان (در فیلم ماجرای نیمروز). اما سینماگری که از او چهره‌ای بی همتا ساخت، بی‌تردید آلفرد هیچکاک بود.

گریس کلی؛ وداع با سینما برای ملکه شدن

سه اثر فراموش‌نشدنی

گریس کلی در سه فیلم هیچکاک ظاهر شد: “ام را برای قتل بگیر!”، “پنجره عقبی” یا “پنجره رو به حیاط” و سرانجام فیلم “دستگیری یک دزد”. هر سه فیلمی که حاصل همکاری آلفرد هیچکاک و گریس کلی بوده‌اند، از آثار فراموش‌نشدنی سینما به شمار می‌روند. گریس کلی در صحنه‌ای از فیلم “ام را برای قتل بگیر!” که نخستین تجربه همکاری با هیچکاک بود.

پنجره عقبی

یکی دیگر از این سه ‌فیلم “پنجره عقبی” است که گریس در آن در کنار جیمز استوارت ایفای نقش کرده. “پنجره عقبی” در سینما‌های ایران با نام “پنجره رو به حیاط” به نمایش درآمد. بسیاری از منتقدان آن را از بهترین فیلم‌های هیچکاک و بهترین فیلم‌های دلهره‌آور تاریخ سینما می‌دانند.این فیلم در سال ۱۹۵۵ به نمایش درآمد.

در کنار کری گرانت

فیلم “دستگیری یک دزد” نیز موفقیت زیادی کسب کرد. گریس کلی با موهای بلوند، نگاه سرد و رفتار باوقار اما بی‌تفاوت همان زن دلخواه هیچکاک بود، که ظاهری خاموش و آرام دارد، اما در درون او جوشش و نیرویی هست که او را به بی‌باک‌ترین کارها توانا می‌سازد.کلی پس از تهیه فیلم در اروپا ماند.

وداع با سینما

گریس کلی در سال ۱۹۵۶ به تقاضای خواستگاری شاهزاده رنیه سوم، حکمران موناکو، پاسخ مثبت داد و ملکه دربار افسانه‌ای “سواحل لاجوردی” شد. وداع او با سینما، دوستدارانش را به اندوه فرو برد و تا مدتها سوژه داغی برای رسانه‌ها بود.

گریس کلی؛ وداع با سینما برای ملکه شدن

عروسی رویایی

در روز ۱۸ آوریل ۱۹۵۶ مراسم ازدواج گریس کلی و شاهزاده رنیه سوم برگزار شد. ۳۰ میلیون نفر این مراسم را از طریق پخش تلویزیونی دنبال کردند.

گریس کلی؛ وداع با سینما برای ملکه شدن

الگوی مد و آرایش

گریس کلی پس از آغاز زندگی شاهانه باید همواره به شیوه برخورد و رفتار خود توجهی دقیق می‌کرد؛ امری که او را گاه زیر فشار قرار می‌داد. تنها در حین خرید و گردشگری بود که او می‌توانست نفسی بکشد. او از لحاظ زیبایی، آرایش و مد لباس الگوی بسیاری از زنان آن دوره بود. تصویر: گریس کلی با کیفی از شرکت “ارمس” که تولید‌کننده‌ی محصولات لوکس به ویژه کیف و لوازم چرمی است. این کیف به “کیف کلی” (Kelly Bag) شهرت یافت.

گریس کلی؛ وداع با سینما برای ملکه شدن

زندگی کلی بر پرده‌ی سینما

تهیه فیلمی از سرگذشت گریس کلی امری طبیعی است، چون زندگی این ستاره به افسانه پریان بی‌شباهت نیست و سینما همیشه به افسانه‌گویی نزدیک بوده است. دوره امسال جشنواره سینمایی کن با نمایش فیلم “گریس موناکو” گشایش یافت، که برداشتی از زندگی ستاره مشهور سینماست. در این فیلم نیکول کیدمن در نقش “پرنسس گریس” ظاهر شده است.

گریس کلی؛ وداع با سینما برای ملکه شدن

زنی باتدبیر و مادری فداکار

داستان فیلم درباره روزهای بحرانی در زناشویی گریس است، یعنی همان دوراهی و پرسش همیشگی که تصمیم او مبنی بر کنار گذاشتن سینما و ازدواج با حکمران موناکو تا چه حد درست بوده. فیلم به همان تصویر “رسمی” تکیه دارد؛ به این معنی که گریس را زنی باتدبیر و تیزهوش نشان می‌دهد که نه از روی هوا و هوس، بلکه آگاهانه به دربار موناکو می‌رود، همسری باوفا و مادری فداکار می‌شود و با سرنوشت خود به خوبی کنار می‌آید.

خرده‌گیری منتقدان

فیلم روی هم رفته تصویری سطحی و ساده‌نگرانه از دربار موناکو و سرگذشت گریس کلی ارائه می‌دهد و از ژرف‌نگری در جوانب تیره و تار آن باز می‌ماند. بیشتر منتقدان سینمایی فیلم را تکرار کلیشه‌های بازاری رایج ارزیابی کردند. منتقدان از فیلم خرده می‌گیرند که تصویری ساده‌لوحانه از مناسبات درونی دربار موناکو ارائه می‌دهد و تماشاگر ناآگاه را با القای جلال و شکوه “دودمان پادشاهی” گیج می‌کند.

تحریم فیلم

شاهزادگان کنونی موناکو، یعنی فرزندان شاهزاده گریس کلی، گفتند که در مراسم جشنواره کن شرکت نمی‌کنند، زیرا به نظر آنها زندگی گریس کلی “به خاطر منافع صرفا مالی” تحریف شده است. بهانه‌ای که البته زیاد موجه نیست، آن هم از سلطنتی که یکپارچه به خاطر “منافع مالی” شکل گرفته و تا امروز سرپا مانده است.

ستاره‌ای جاودانی

گریس کلی جوش و خروش‌ای درونی‌ای خود را معمولا پنهان نگاه می‌داشت. رفتار او در دیدارها و مناسبت‌های غیررسمی متفاوت بود و به حاضران می‌گفت: «گریس صدایم کنید!». گریس کلی در روز ۱۴ سپتامبر سال ۱۹۸۲ در ۵۲ سالگی در تصادف اتومبیل درگذشت. تا به امروز از معمای این سانحه بطور کامل پرده برداشته نشده است؛ سرنوشتی که دایانا، شاهدخت ولز نیز به آن دچار شد.

گریس کلی؛ وداع با سینما برای ملکه شدن


منبع: برترینها

طنز؛ ایرانی های جبر و احتمالات

ماهنامه خط خطی – پری سا شمس: ایرانی ها مردمانی ریاضی دان هستند. آن ها به اعداد بزرگ خیلی خیلی علاقه دارند. اگر در زبان فرانسه یک حروفی است که نوشته می شود، اما خوانده نمی شود، در فارسی هم یک صفرهایی است که نوشته می شود، ولی خوانده نمی شود. ایرانی ها این صفر بی مصرف را مقابل همه قیمت ها می گذارند تا هوش مخاطب را به چالش دربیاورند؛ مثلا، یک بار برای نغمه اس ام اس بانک آمد و او از خوشحالی مثل اسب شیهه کشید که چهارصد و پنجاه هزار تومان به حسابش واریز شده است و او می تواند از پس مخارج لیزر موهای زایدش بربیاید، اما بعد که ما صفر اضافه را حذف کردیم، فهمیدیم این همان چهل و پنج هزار تومان یارانه است.

هر چند که نغمه بعد از فهمیدن این موضوع دچار ریزش ناگهانی شد و نیازش به لیزر به کل از بین رفت، ولی خب اعصابش هم بهم ریخت و چند صدای کش دار از خودش بیرون داد.

یک بار هم بابابزرگ نغمه که به استفاده از گیاهان دارویی سنتی خصوصا گیاه خشخاش علاقه دارد، زنگ زد برایش با پیک مقداری گیاه داروی بفرستند. در ایران، به خاطر وجود همین صفر اضافه، کمتر کسی اسکناش در جیبش دارد، چون با یک اسکناس صدهزار ریالی که می شود ده هزار تومان، یک تف هم کف دست شما نمی اندازند. پس شما برای گذران زندگی، ناچاری اسکناس های زیادی با خودت داشته باشی. ایرانی ها که دوست دارند سبک سفر کنند، به جای اسکناس یک دانه کارت می گذارند در جیبشان و همه جا کارت می کشند، از همین رو است که گدایان سر چهارراه هم دستگاه کارت خوان دارند. آن دلیوری گیاهان دارویی هم دستگاه پوز داشت.

پدربزرگ نغمه رفت یک لوله گیاه گرفت و بعد کارت کشید، اما حواسش نبود و یک صفر اضافه زد و کل موجودی حسابش به فنا رفت. او که از شوق خریدش سر از پا نمی شناخت، بلافاصله خودش را به پستوی خانه رساند و مشغول شد. دو سه ساعت بعد بود که فهمید بیش از دو سه میلیون تومان کارت کشیده. آن وقت بود که به حال سکته افتاد، اما از آنجا که خریدش یک خرید غیرقانونی بود، جرئت نکرد به پلیس گزارش بدهد، بنابراین ترجیح داد یک سکته بکند. به خاطر آن صفر اشتباهی، دهان پدربزرگ که مورد عنایت قرار گرفته بود، کج شد و کج ماند.

با این حال، ایرانی ها به چیزهای بزرگ خیلی علاقه دارند، برای همین هم عددهای بزرگ را خودشان گنده می کنند؛ مثلا، یک روز، من و مادر نغمه رفتیم سبزی خوردن خریدیم که شد هزار تومان و یک بسته ماست خریدیم که شد دو هزار تومان. نیم ساعت بعد، مادر نغمه به پدرش می گفت تو از خرج و مخارج خبر نداری. دو پر سبزی و یک ظرف ماست و کوفت و زهر مار خریده شده پنجاه هزار تومان! من نمی دانم او کی کوفت و زهرمار را خرید، اما خوب یادم هست که فقط یک اسکناس پنج هزار تومانی خرج کرد.

یک بار هم پدر نغمه داشت به یک نفر می گفت خانه مان مشتری دارد یک میلیارد، اما ما نمی فروشیم. فردای همان روز، دیدم که به بنگاهی چاقی می گفت اگر پونصد میلیون مشتری پیدا کنی، بهت پنجاه تومان شیتیل می دهم.

در ایران، هرچه اعداد مهم اند، اما آمارها پر از رمز و رازند. به تعداد مسئولین ایران، آمارهای متفاوت وجود دارد؛ مثلا، خود من هرگز نفهمیدم چند نفر در ایران ایدز دارند و نفهمیدم چند دانه یوز ایرانی هنوز زنده است و نفهمیدم کی، کِی، چقدر اختلاس کرده، از بس که هر کی یک عددی می پراند.

اما هرچه در ایران آمار مهم نیست، نمودار مهم است. ایرانی ها قبلا یک رییس جمهور داشتند که همه چیز را با نمودار نمی نمود و از این طریق رقبای انتخاباتی اش را از میدان به در می کرد. آن قدر آن رییس جمهور را مردم دوست می داشتند که بعد از او استفاده از نمودار را به کل رها کردند تا کپی رایت نمودارها تنها برای آن بزرگوار محفوظ بماند.

در ایران، جبر هم با اینکه طرفدار چندانی ندارد، اما خیلی رایج است، هرچند که احتمالات رواج بیشتری دارد. مردم مدام درگیر احتمالات هستند. آن ها هی احتمال می دهند که نرخ ارز، مسکن، نفت و طلا یک چیزی بشود، اما چون احتمالاتشان ضعیف است، معمولا همان جبر را پاس می کنند و در احتمالات شکست می خورند و برای همین دیفرانسیل عقب همه آن ها تاب برداشته است.

خلاصه که اگر گذرتان به ایران افتاد، بدانید که با ملتی ریاضی ندان طرفید که هیچ وقت دو دوتایشان چهارتا نمی شود، اما همچنان مهمان نوازترین مردمی هستند که روی زمین می توانید پیدا کنید…


منبع: برترینها

طنز؛ لطفا دست از سر ریاضی بردارید

ماهنامه خط خطی – مهدی استاداحمد: خیلی از ماها وقتی مدرسه می رفتیم، از ریاضی بدمان می آمد، اما وقتی بزرگ شدیم، دیدیم که ریاضی بر همه چیز زندگی و در همه چیز زندگی تاثیر دارد. به این دلیل بود که بلافاصله بعد از بزرگ شدن، کوچک شدیم. از ما که گذشت، اما لازم است جوان ترهای مجلس (منظورم آن مجلس نیست) درباره تاثیر ریاضی بر امور مختلف اطلاع داشته باشند تا در آینده مثل ما نشوند، یا اگر هم مثل ما شدند، دانسته به این روز بیفتند.

نخواهد کرد حس بی نیازی
کسی از علم شیرین ریاضی

ریاضی محض سیاست

ریاضی یکی از تعیین کننده ترین مولفه ها در سیاست است. موضع گیری های سینوسی شخصیت های سیاسی می تواند مثال خوبی بر این مدعا باشد. از سویی دیگر، قوانین ریاضی در سیاست با آنچه ریاضی دانان از ریاضی می دانند فرق دارد؛ مثلا، قوانین ریاضی در سیاست به گونه ای است که تمام دولت ها می توانند با ارائه آرام و ارقام کاملا علمی ثابت کنند که در دوره شان وضعیت همه چیز از همه دولت های دیگر بسیار بهتر بوده. یا برای اینکه معلوم شود چه عددی بزرگ تر است یکان را با دهگان جمع می زنند تا به نتیجه برسند؛ مثلا، اگر بخواهند معلوم کنند که ۱۶ بزرگ تر است یا ۲۴، ۱ و ۶ را با هم جمع می زنند که می شود ۷٫ سپس ۲ و ۴ را جمع می زنند که می شود ۶٫ به این ترتیب، مشخص می شود که کدام عدد بزرگ تر از کدام عدد است.

ریاضی ای پسر مال کتاب است
ولیکن در عمل درد و عذاب است
از این رو روی کاغذ در سیاست
تمام چیزها روی حساب است

ریاضی محض عشق

شاید باورش سخت باشد، شاید هم باورش آسان باشد. در هر حال، در دنیای عشق و عاطفه نیز به شدیدترین وجه ممکن ریاضی حکم فرماست؛ مثلا، دخترخانمی از آقایی پیشنهاد ازدواج دریافت می کند که ۵۰ میلیون تومان پول نقد در حسابش دارد. از سویی دیگر، از آقای دیگری پیشنهاد ازدواج دارد که براساس لیست دارایی هایش، در یکی از حساب هایش یک میلیون و چهارصد هزار تومان دارد و در حساب دیگری سیصد و پنجاه و دو هزار تومان و در یکی دیگر از حساب هایش یازده هزار و دویست تومان.

با یک حساب کتاب سرانگشتی دختر خانم متوجه می شود که اگر با مورد دوم که سه حساب دارد ازدواج کند خوشبخت تر خواهدشد. چرا که در این گونه موارد مبلغ پول داخل حساب تعیین کننده نیست، بلکه تعدد حساب ها تعیین کننده است.

دارایی اندک عامل بی باری ست
اشک است که از چشم حسابم جاری ست
«ای عشق فقط حساب دستت باشد»
این چند هزارمین شب ییکاری ست

ریاضی محض خنده

آیا می دانید علی رغم تلاش بعضی مسئولان، ریاضی هنوز هم در اقتصاد تاثیر دارد؟ البته نقش ریاضی در اقتصاد آن قدرها پررنگ نیست که بشود درباره اش حرف زد. اما در عوض بعضی از مسئولان، به ویژه در ایام انتخابات، آن قدر حرف می زنند که حسابش را دستشان در می رود و بعدا نمی دانند چه گفته اند و چه نگفته اند، قرار بود چه کار کنند و چه کار کرده اند و چی گفته اند و چی شده است. وعده های اقتصادی نامزدها هم آن چنان بر ریاضی استوار است که کمر ریاضی می شکند. از این دسته از مسئولان خواهش می کنیم دست از سر ریاضی بردارند و کمی وعده های غیرعلمی به مردم بدهند تا ریاضی کمی استراحت کند و نفس بکشد.

می گفت اگر که دوست می دارید
یک چند به حال خود مرا بگذارید
با سوز و گداز علم ریاضی می گفت
یک ثانیه دست از سر من بردارید


منبع: برترینها

طرز تهیه نیمرو داخل گوجه فرنگی

این تخم‌مرغ‌ها خیلی راحت آماده میشن و چون آب گوجه رو جذب می‌کنن، بافت آبدار و خوشمزه ای دارن.

 مواد لازم:

 

  •     گوجه فرنگی ۶ عدد بزرگ
  •     روغن زیتون ۲ قاشق غذاخوری
  •     نمک به میزان لازم
  •     فلفل سیاه به میزان لازم
  •     برگ آویشن ۱ قاشق غذاخوری
  •     سیر ۲ حبه
  •     تخم مرغ ۶ عدد بزرگ

 نیمرو داخل گوجه فرنگی
آماده کردن مواد برای تهیه نیمرو داخل گوجه فرنگی:

۱٫ یک سوم سر گوجه فرنگی‌ها رو از بالا جدا کنید و توی اون‌ها رو با قاشق خالی کنید.

۲٫  سیرها رو پوست گرفته و ورقه‌ورقه کنید.

طرز تهیه:

   ۱٫ فر رو با حرارت ۲۰۰ درجه سانتی‌گراد گرم کنید. گوجه فرنگی‌هار و در سینی فر بچینید، به اون‌ها کمی روغن زیتون، نمک و فلفل سیاه بزنید.

   ۲٫برگ‌های آویشن و ورقه‌های سیر رو روی اون‌ها پخش کنید. اون‌ها رو برای حدود ۳۰ دقیقه تا کاراملی و نرم بشن در فر بپزید.

   ۳٫در هر گوجه یک تخم‌مرغ بشکنید و کمی نمک و فلفل به اون‌ها اضافه کنید. دوباره اون‌ها رو در فر بذارید و برای حدود ۷ تا ۹ دقیقه تا تخم‌مرغ ببنده، بپزید.


منبع: برترینها

طرز تهیه لازانیا به سبک مکزیکی

برای تهیه این لازانیا به جای ورقه‌های لازانیا از نان ترتیلا استفاده می شه. می تونید اون رو با گوشت هم بپزید.

مواد لازم:

 

  •     روغن زیتون ۳ قاشق غذاخوری
  •     سینه مرغ ۹۰۰ گرم
  •     نمک به میزان لازم
  •     پودر فلفل چیلی ۲ قاشق غذاخوری
  •     پودر زیره ۲ قاشق چای خوری
  •     پیاز قرمز ۱/۲ عدد
  •     کنسرو لوبیا سیاه ۴۲۵ گرم
  •     گوجه فرنگی ۴۰۰ گرم
  •     ذرت ۱ پیمانه
  •     نان ترتیلا ۸ عدد
  •     پنیر چدار دو و نیم پیمانه
  •     پیازچه ۲ عدد

 لازانیای مکزیکی
آماده کردن مواد برای تهیه لازانیای مکزیکی:

۱٫  گوشت مرغ رو چرخ کنید.

۲٫  پیاز رو پوست بگیرید و خرد کنید.

۳٫ کنسرو لوبیا رو آبکش کنید.

۴٫ گوجه‌ها رو روی گاز یا در فر کبابی کنید. پوستشون رو جدا کنید و اون ها رو پوره کنید.

۵٫  پنیر چدار رو رنده کنید.

۶٫  پیازچه رو ریز خرد کنید.

۷٫  برای اینکه راحت‌تر کار کنید، نان‌های ترتیلا رو نصف و یا ۴ قسمت کنید.

طرز تهیه:

   ۱٫ از قبل فر رو با حرارت ۲۲۰ درجه سانتی گراد گرم کنید.

   ۲٫ماهیتابه بزرگی رو روی حرارت متوسط رو به بالا گرم کنید. ۲ قاشق غذاخوری روغن در ماهیتابه بریزید و دو بار در ماهیتابه بچرخونید.

   ۳٫ مرغ رو اضافه کنید. کمی نمک، پودر فلفل چیلی، زیره و پیاز رو هم اضافه کنید. مواد رو برای حدود ۵ دقیقه تا قهوه‌ای بشه، تفت بدین.

   ۴٫ پوره گوجه‌های کبابی، لوبیا و ذرت رو اضافه کنید و بذارید تا برای ۲ تا ۳ دقیقه گرم بشن. به اون‌ها قدری نمک بزنید.

   ۵٫ قالب کم‌عمقی رو با بقیه روغن چرب کنید. لازانیا رو به ترتیب ترکیب مرغ و لوبیا، نان تردیلا و بعد پنیر بچینید. همین ترتیب رو تکرار کنید.

   ۶٫ لازانیا رو برای حدود ۱۲ تا ۱۵ دقیقه تا پنیر قهوه‌ای رنگ بشه و حباب بزنه، بپزید. پیازچه رو روی لازانیا بپاشید و اون رو سرو کنید.


منبع: برترینها

ترافیک سنگین در جاده کرج چالوس و آزادراه های البرز

رئیس پلیس راه البرز گفت: ترافیک درجاده – کرج – چالوس و آزادراه های این استان سنگین است.

‏‎سرهنگ رضا گودرزی عصر پنجشنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: ترافیک در خط شمالی آزادراه کرج – تهران از محدوده اتمسفر تا پل فردیس و در ازادراه کرج – قزوین از محدوده پل فردیس تا پل حصارک سنگین است.

وی افزود : ترافیک در خط جنوبی آزادراه تهران – کرج – قزوین پرحجم و روان گزارش شده است.

وی افزود : اکنون ترافیک در جاده کرج – چالوس درمسیر جنوب به شمال از میدان امیر کبیر تا آدران و در ادامه در محدوده تونل شماره ۵ سنگین گزارش شده است.

وی گفت : همچنین ترافیک در خط شمالی جاده کرج – چالوس از محدوده آدران به سمت میدان امیر کبیر سنگین است.

گودرزی یادآورشد: مرکز کنترل ‎ ترافیک پلیس راه ناجا با شماره تلفن ۸۸۲۵۵۵۵۵ به صورت شبانه روز پاسخگوی وضعیت راه های کشور و آماده امدادرسانی به حادثه دیدگان احتمالی است. 

‏‎استان البرز دارای یک هزار و۴۵۰ کیلومتر آزاد راه ، بزرگراه ، راه اصلی و فرعی است که ۱۸ درصد ترافیک کشور مربوط به جاده های این استان می باشد. 


منبع: عصرایران

کنسرت علیرضا قربانی در طرقبه مشهد برگزار شد

معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی گفت: کنسرت علیرضا قربانی خواننده موسیقی سنتی با بخش کلیپی درباره شهید محسن حججی عصر امروز در ابتدای جاده طرقبه برگزار شد.

افشین تحفه گر شامگاه پنجشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: برای برگزاری این کنسرت که علیرضا قربانی در یک نوبت و به مدت ۹۰ دقیقه در آن به اجرای برنامه پرداخت مجوزهای لازم دریافت شده بود. 

وی ادامه داد: این برنامه با حضور جمعی از جانبازان مشهدی در سالن ایثار هتل ثامن واقع در ابتدای جاده مشهد – طرقبه برگزار و در جریان برنامه از این عزیزان تقدیر شد. 

درهای سالن راس ساعت ۸:۳۰ بر روی مراجعه کنندگان گشوده شد و اجرای برنامه طبق برنامه ریزی با اجرای قطعه پرده نشین که به موضوع شهدا اختصاص دارد پیگیری شد. 


منبع: عصرایران

ابتکار: لزوم برنامه‌ریزی برای تصاحب ۳۰ درصدی کرسی‌های مجلس

معاون امور زنان ریاست جمهوری با تاکید بر دنبال کردن تعامل، گفت‌وگو و سیاست‌ورزی گفت: لازم است تا برای انتخابات ٩٨ برنامه‌ریزی خود را برای حضور ٣٠ درصدی زنان و جوانان در کرسی‌های مجلس آغاز کنیم.

به گزارش ایسنا، معصومه ابتکار که در نخستین همایش ” جوانان، توسعه و تعالی ایران ” صحبت می‌کرد،با بیان اینکه نرخ مشارکت سیاسی با سلامت خانواده ارتباط مستقیمی دارد ادامه داد: بحث خانواده نه تنها در کشور ما، بلکه در جهان نیز حالت بحرانی پیدا کرده است؛ درحالی که خانواده خاستگاه تعالی بشر است و بدون خانواده سالم،امکان تعالی در جامعه وجود نخواهد داشت.

وی با تاکید بر تقویت حس مطالبه گری در جوانان و زنان اظهار کرد: بعد از انتخابت سال ٩٢ ریاست جمهوری، ٩۴ مجلس و ٩۶ مطالبه گری و آرمان‌خواهی جوانان تعیین کننده بوده است.

ابتکار با اشاره به نبود حضور زنان در مقام وزیر در دور جدید ریاست جمهوری اظهار کرد: با این وجود همه وزرا و شهردار اعلام کرده‌اند که ٣٠ درصد از زنان باید در پست‌های مدیریتی حضور داشته باشند.در بخشنامه شورای عالی اداری نیز تلاش شده است تا جوانان با سهولت بیشتری بتوانند صاحب پست‌های عالی شوند.

وی با تاکید بر موانع حضور زنان در پست‌های عالی اداری ادامه داد: مشکلات بسیاری از لحاظ ساختاری، فرایندی و نگرشی وجود دارند و تصور اینکه با جا به جایی افراد این مشکلات برطرف خواهند شد تصوری ساده انگارانه است.

ابتکار با تاکید بر اینکه مفهوم توسعه باید به شکل “پایدار” دنبال شود اظهار کرد: پایداری توسعه با جوانان و حقوق نسل‌های آینده ارتباط مستقیمی دارد امیدوارم در دوره‌های آتی این همایش تحت عنوان جوانان، توسعه پایدار و تعالی ایران به کار خود ادامه دهد.

ابتکار  با تاکید بر نگاه ملی متناسب با ارزش‌ها و فرهنگ ایرانی در زمینه توسعه پایدار اظهار کرد: امروزه در دنیا چند مساله به جوانان انگیزه می بخشد. نهستین مساله مباحث مربوط به صلح و امنیت  و مساله بعدی مربوط به مسائل محیط زیست و آینده کره زمین هستند و با حوانان گره خورده‌اند. چرا که مباحثی همچون تروریسم ناامنی و جنگ آینده جوانان را تهدید خواهد کرد.


منبع: عصرایران

فرمانده سپاه شهریار: تکذیب اقدامات احتمالی یک تروریست بازداشت‌شده را تکذیب کرد

سرهنگ پاسدار امین الله یامینی فرمانده سپاه شهریار خبرهای منتشره درباره اقدامات احتمالی یک تروریست بازداشت‌شده را تکذیب کرد.

به گزارش پنجشنبه شب ایرنا از سپاه نیوز، فرمانده سپاه شهریار در گفت ‌وگویی با اشاره به اخبار منتشره به نقل از وی در برخی رسانه‌های داخلی و خارجی گفت: بنده روز گذشته اعلام کردم که یک فرد توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) دستگیر شده که «گفته می‌شود، ارتباطاتی با تروریست‌های تکفیری داشته است اما متاسفانه رسانه‌ها سخنان بنده را طور دیگری منعکس کردند».

وی با تکذیب اظهاراتی که به نقل از وی در رسانه‌ها منتشر شده است، اظهارکرد: فردی در شهریار دستگیر شده و این درست است اما اینکه به نقل از بنده گفته شده که این فرد قرار است ۳۰۰ عملیات تروریستی در ایام محرم انجام دهد، صحت ندارد و متاسفانه رسانه‌ها در نقل قول اظهاراتم دچار اشتباه شده‌اند و بنده این موضوع را به این رسانه‌ها تذکر داده‌ام.


منبع: عصرایران

در برابر آدم‌های عصبانی، چه واکنشی نشان دهیم؟

برترین ها – ترجمه از هدی بانکی: داد زدن، چیزی است که برای هر کسی روی این کره‌ی این خاکی پیش می‌آید، چون همه‌ی آدم‌ها در طول زندگی‌شان، صدای‌شان را هنگام عصبانیت بالا می‌برند. برخی از افراد، انگار عادت دارند داد و بیداد کنند، اما همه‌ی ما گاهی این کار را می‌کنیم. راههایی برای واکنش نشان دادن به کسی که فریاد می‌زند وجود دارد که به جای اینکه شرایط را تشدید کند، خشم آدم عصبانی را فرو بنشاند.

داد زدن، به سلامت روابط آسیب می‌زند و عواقب منفی در بلند مدت خواهد داشت. شاید شما بتوانید با فریاد زدن سر کسی، او را وادار و تسلیم کنید، اما به محض اینکه شرایط به حالت طبیعی برگردد، او دوباره کار خودش را خواهد کرد، زیرا داد زدن باعث نمی‌شود رفتار بد کسی یا نگرش او در بلند مدت تغییر کند.

مثلا، مادری که بر سر فرزندانش فریاد می‌زند تا اسباب بازی‌های‌شان را جمع کنند، ممکن است در همان لحظه جواب بگیرد و بچه‌ها از دستور مادر اطاعت کنند، اما طرز رفتار بچه‌ها تغییری نکرده است که بار ِ بعد، بازهم تکرار خواهد شد. بچه‌ها، زمانی از یک دستور اطاعت می‌کنند که نسبت به سیستم پاداش و تنبیه، شرطی شده باشند و اهمیت و ارزش یک رفتار و عادت خوب را درک کنند.

بهترین واکنش در برابر آدم عصبانی که فریاد می‌زند 

داد و بیداد کردن،دشمن رابطه‌هاست و راهی است مخرب برای مواجهه با شرایط سخت. شما باید نسبت به رفتارهای خود آگاه باشید و بررسی کنید که چرا بعضی از افراد، مدام فریاد می‌زنند و البته باید بدانید با این طور آدم‌ها چگونه برخورد کنید.

وقتی کسی در اطراف‌تان هست که مدام داد و فریاد می‌کند، در واقع نوعی خشونت و استبداد نسبت به شما نشان می‌دهد. هدف این فرد، رسیدن به یک برتری نسبت به شماست و داد زدن، وسیله‌ای است که او کنترل شما را در دست بگیرد. داد زدن، نوعی تهدید است و شاید موقتا جواب بدهد، اما در بلند مدت، نتیجه‌ای که از فریاد زدن گرفته می‌شود، اصلا خوب نیستند، زیرا کسی که فریاد می‌زند، به کسی زورگویی می‌کند تا کاری را که دوست دارد برایش انجام دهد. داد زدن باعث تخریب روابط سالم، صمیمیت و اعتبار می‌شود.

چرا آدم‌ها فریاد می‌زنند؟

مارک تواین می‌گوید: «خشم، اسیدی است که اگر انباشته شود، بیشتر ضرر می‌زند تا اینکه بروز داده شود.»

وقتی کسی عصبانی است و داد و بیداد می‌کند، دلایل گوناگونی وجود دارد. بیشتر این دلایل، خوب و قانع کننده نیستند، بنابراین خیلی مهم است که فرد مقابل، واکنش درستی نشان دهد، که بیشتر به معنی مقابله به مثل نکردن است. باید علت فریاد زدن را پیدا کنید، زیرا بیشتر اوقات، داد زدن نشاندهنده‌ی مشکلی روانی در فرد است که هیچ ارتباطی با طرف مقابل ندارد. در اینگونه موارد، داد و بیداد کردن، انعکاسی از تزلزل هیجانی است، حتی اگر در همین لحظه به نظر برسد هدف او از فریاد زدن، نشان دادن قدرت و تسلط است. در ادامه به برخی از دلایل داد زدن هنگام عصبانیت اشاره می‌کنیم:

ضعف در مهارت‌های کنترل خشم

خیلی‌ها فریاد می‌زنند چون فریاد زدن، مکانیسم همیشگی‌شان در روبرویی با شرایط دشوار است. اما این مکانیسم، در درازمدت نتیجه‌ی مطلوبی ندارد. اگر دلیل فریاد زدن یک نفر این است که یاد گرفته با چالش‌های زندگی اینطور برخورد کند، پس لازم است برای پیدا کردن روش‌های بهتر و کنترل خشم و هیجانات خود، کمک حرفه‌ای دریافت کند.

احساس از دست دادن کنترل

ممکن است دلیل داد و بیداد کردن کسی این باشد که احساس می‌کند کنترل امور از دستش خارج شده و دچار افکار پریشان و احساسات نامطلوب شده و تصور کند کنترلش را نسبت به تمام چیزها به یکباره از دست داده است. این اتفاق، یک نابسامانی و آشفتگی بزرگ برای این جور افراد است، بنابراین داد می‌زنند تا کنترل شرایط را در دست بگیرند. این افراد هم مهارت کنترل امور و پیرامون خود را ندارند، بنابراین متوسل به فریاد زدن می‌شوند تا احساس کنند مسلط هستند.

شاید به این احساس تسلط هم دست پیدا کنند اما اغلب بسیار کوتاه مدت است زیرا بیشتر مشکلات با داد و فریاد، برطرف شدنی نیستند. ممکن است فرد مقابل تنها به خاطر آرام کردن و فرونشاندن خشم فرد عصبانی، ظاهرا تسلیم شود و تائیدش کند، اما در واقع هیچ چیزی حل نشده است.

احساس ترس و تهدید

زورگوها معمولا آدم‌هایی هستند که روان هیجانی غالب‌شان، بسیار حساس بوده و سعی دارند از آن محاظت و دفاع کنند. هر زمان که فکر کنند این روان ِ آسیب پذیر، توسط رفتار یا اتفاقی مورد تهدید قرار گرفته، از فریاد زدن به عنوان ابزاری جهت دفاع استفاده می‌کنند.

تمایلات تهاجمی

بعضی از اشخاص، ویژگی‌های تهاجمی دارند و ممکن است داد و بیدادشان به تهاجم‌های فیزیکی هم تبدیل شود. شما ندرتا کتک‌کاری‌هایی را می‌بینید که با داد و بیداد شروع نشده باشد. اگر کسی سرتان داد بزند و شما او را نشناسید، باید حالت دفاعی بگیرید چون داد زدن می‌تواند منجر به برخوردهای فیزیک بشود.

خیلی مهم است که نسبت به کسی که فریا می‌زند و حالت تهاجمی دارد، واکنش تهاجمی نشان ندهید، چون درست مانند سوخت رسانی به آتش خشم او بوده و داد و بیدادش، بیشتر جنبه‌ی فیزیکی پیدا خواهد کرد. اگر کسی که فریاد می‌زند، گرایش‌های تهاجمی داشته باشد و شما هم با او مقابله به مثل کنید، احتمال برخوردهای فیزیکی، خیلی بیشتر خواهد شد.

بهترین واکنش در برابر آدم عصبانی که فریاد می‌زند

 

فریاد زدن؛ رفتاری فراگرفته شده

برخی از افراد داد می‌زنند زیرا در محیطی بزرگ شده‌اند که والدین مدام داد و بیداد می‌کردند. آنها یاد گرفته‌اند وقتی اختلافی بوجود می‌آید، داد و بیداد کنند و صدای‌شان را بالا ببرند. این اشخاص رفتارهای خود کنترلی مناسب را یاد نگرفته‌اند تا در شرایط ناخوشایند از آنها استفاده کنند، و فریاد زدن همیشه واکنش عادی‌شان در هر گونه آشفتگی و هیاهو بوده است.

احساس نادیده گرفته شدن

بعضی از آدم‌ها صدای‌شان را هنگام عصبانیت بالا می‌برند چون احساس می‌کنند طرف مقابل، به آنها گوش نمی‌دهد، حتی شاید حرف‌شان را بارها تکرار کنند و در نهایت متوسل به داد و فریاد شوند زیرا فرد مقابل با صدای بلند، جواب‌شان را نداده است. این اتفاقی است که به ویژه در مورد والدین زیاد روی می‌دهد؛ پدر و مادرها احساس می‌کنند بچه‌ها به آنها گوش نمی‌دهند، بنابراین به جای اینکه به حرف‌های خود ادامه دهند و تکرا کنند، سر بچه‌ها فریاد می‌زنند. مشکل اینجاست که این رفتار، بچه‌ها را می‌ترساند. فریاد زدن هنگام خشم، مخصوصا برای بچه‌ها بسیار آسیب زننده است و تحقیقات نشان داده حتی می‌تواند به اندازه‌ی تجاوز جنسی برای‌شان مضر باشد.

واکنش‌های مناسب برای اجتناب از فریاد زدن

بدترین واکنش ممکنی که می‌توانید نسبت به کسی که فریاد می‌زند انجام دهید، تقلید از رفتار اوست! اگر بر سر کسی که بر سر شما فریاد می‌زند، فریاد بزنید، شرایط وخیم‌‌تر می‌شود چون حالا دیگر هر دوی شما، درگیر خشم شده‌اید! واکنش‌های دیگری هم هستند که می‌توانند اوضاع را بدتر کنند: حمله کردن به فریاد زننده، به چالش کشیدن حرف‌های او، تدافعی عمل کردن و انتقاد از او در همین لحظه. راههای بهتری برای مقابله با داد و بیداد وجود دارد که در ادامه برای‌تان می‌گوییم چطور باید عمل کنید تا شرایط را بهبود دهید.

۱. خونسردی خود را حفظ کنید و خشم او را تغذیه نکنید

یادتان باشد که وقتی کسی فریاد می‌زند، مشکل از شما نیست، بلکه از جانب اوست. این فرد مهارت کنترل خشم را به خوبی یاد نگرفته یا دلیل دیگری برای فریاد زدن دارد که به شما مربوط نمی‌شود. اگر واکنش تند نشان دهید، او هم می خواهد تندی شما را جواب بدهد و وارد یک چرخه‌ی معیوب خواهید شد. پس خونسرد باشید، حتی اگر از درون برآشفته‌اید. اگر تن صدای‌تان آرام باشد، احتمال اینکه به راه حلی برسید خیلی بیشتر است. بهتر است بخشی از راه حل باشید نه بخشی از مشکل!

 
۲. در ذهن خود یک قدم به عقب برگردید و موقعیت را ارزیابی کنید

قبل از اقدام به هرگونه عملی، یک لحظه مکث کنید و شرایط را بسنجید. این کار به شما اجازه می‌دهد ارزیابی کنید که آیا ارزش این را دارد که صبر کنید یا آن موقعیت را ترک کنید. اگر برای‌تان مهم نیست فرد عصبانی با رفتن شما برنجد یا دلخور شود، پس صحنه را زودتر ترک کنید (مثلا در مواجهه با یک فرد کاملا غریبه)، چون شما نباید خودتان را در معرض تعدی و بدرفتاری کسی قرار دهید که هیچ اهمیت و جایگاهی در زندگی شما ندارد. اگر رئیس‌تان سرتان فریاد زده و شما می‌دانید ترک ماجرا وقتی که او در حال داد و بیداد کردن است ممکن است به قیمت از دست دادن کارتان تمام شود، پس لازم است صبر کنید و اگر فریاد زدن رئیس‌تان تبدیل به رفتاری مکرر شد، بهتر است دلیلش را پیدا کنید چون ادامه‌ی این اتفاق می‌تواند روی کارآمدی و توانایی کاری شما، تاثیر بدی گذاشته و شرایط حرفه‌ای‌تان را مختل کند.

۳. برای آرام کردن کسی که فریاد می‌زند با او موافقت نکنید، چون تشویق می‌شود دفعات بعد هم فریاد بزند

اگر با کسی که داد و بیداد می‌کند موافقت کنید یا کاری را که می‌خواهد انجام دهید تا آرام شود و خشمش فروکش کند، یعنی از داد و بیدادش چشم پوشی کرده‌اید. با موافقت کردن با کسی که فریاد می‌زند، فقط تشویقش می‌کنید که در آینده هم برای رسیدن به هدفش، بر سرتان داد بزند. این روش ابدا استفاده نکنید تا بعدها خودتان را در معرض داد و بیدادهای بیشتر قرار ندهید. با پذیرفتن زورگویی، به فرد زوگو قدرت می‌دهید که به رفتارش ادامه دهد.

 بهترین واکنش در برابر آدم عصبانی که فریاد می‌زند

۴. با خونسردی، علت فریاد زدن را پیدا کنید

در بیشتر موارد وقتی کسی سرتان داد می‌زند، هیجانات شما هم برانگیخته شده و احساس می‌کنید باید کاری انجام دهید. واکنش نشان دادن با داد زدن، انتقاد کردن و یا جواب‌های منفی، شرایط را پیچیده‌تر می‌کند، شما باید با تمام قدرت تفکر و تمرکزتان به دنبال مشکل اصلی بگردید، مشکلی که پشت فریادها پنهان شده است. بگذارید فرد مقابل‌تان بداند مشکل هر چه که باشد، شما اجازه نمی‌دهید سرتان داد بزند. این نکته را مودبانه و با خونسردی بیان کنید تا احتمال بازخوردهای مثبت بیشتر شود، مانند عذرخواهی. یا اینکه حداقل او بفهمد که دارد داد و بیداد می‌کند، چون برخی از افراد حتی خودشان هم نمی‌دانند که دارند فریاد می‌زنند!

۵. از فرد عصبانی فرصتی برای فکر کردن بخواهید

بعد از اینکه علت داد زدن فرد را پیدا کردید، قدم بعدی این است که از او فرصتی برای فکر کردن بخواهید. شاید هم به برای آرام کردن خودتان به زمان نیاز داشته باشید، چون فریاد زدن او باعث می‌شود آدرنالین شما بالا رفته و نمی‌دانید چقدر دیگر می‌توانید خشم را در درون‌تان نگه دارید. وقتی از فرد عصبانی درخواست می‌کنید کمی زمان بدهد، باید کلام‌تان فراتر از یک سوال باشد، مخصوصا اگر طرف مقابل، رئیس‌تان نیست. اگر فرد عصبانی، همسرتان، دوست‌تان و یا کس دیگری است، کاملا قابل قبول است که بگویید به زمان نیاز دارید (چند دقیقه، یک روز و یا هرچقدر که نیاز دارید) تا فکر کنید و واکنش درست و مناسب را با آرامش نشان دهید.

۶. هر وقت احساس کردید هیجان‌تان آرام گرفته و دلیل داد و بیداد کردن را پیدا کرده‌اید، حالا می‌توانید نزد او برگردید و گفتگو کنید

به خودتان فرصت بدهید تا شرایط، حرف‌هایی که گفته شده و اینکه چطور می‌خواهید واکنش نشان بدهید را پردازش کنید. در برخی موارد ممکن است به چند روز زمان نیاز داشته باشید. اگر طرف مقابل‌تان رئیس‌تان است و می‌دانید که نمی‌توانید طولانی‌اش کنید (چون ضرب العجل‌هایی وجود دارد یا کارتان به خطر می‌افتد)، پس از تکنیک‌های آرامشبخش مانند تنفس عمیق کمک بگیرید تا شرایط را زودتر ارزیابی کرده و بتوانید در فاصله‌ی کمتری به او مراجعه کنید.

الان چون رفتارتان جوری بوده که فرد مقابل‌تان فهمیده فریاد زدن قابل قبول نیست و شما هم فرصت و فاصله‌ای ایجاد کرده‌اید، احتمال اینکه او دوباره داد و بیداد کند خیلی کم است. او می‌داند که اگر قرار است در مورد موضوع، به نتیجه برسد لازم است آرام باشد تا بتواند با شما بحث کند.

با این روش شما نه تنها از ارزش خودتان دفاع کرده‌اید و نشان داده‌اید کسی هستید که اجازه نمی‌دهید به احساسات‌تان تجاوز شود، پس می‌توانید به او هم نشان دهید که رفتارش قابل قبول نیست. اگر بیشتر افراد بتوانند در مقابل کسی که داد و فریاد می‌کند چینن روشی در پیش بگیرند، همه‌ی ما شرطی شده و از داد زدن پرهیز خواهیم کرد تا حداقل زودتر و بهتر به نتیجه برسیم.

اگر داد و فریاد زدن فرد مقابل‌تان تبدیل به یک رفتار عادتی شده و روش جدید شما هم تغییری در رفتار او ایجاد نکرد، شاید وقت آن باشد به طور جدی با او به گفتگو بنشینید. اگر به او بفهمانید که داد زدنش چه تاثیری روی شما دارد (مثلا: آنقدر از دستت دلخور می‌شوم که تا مدتها دوست ندارم تو را ببینم!)، شاید بتوانید او را به فکر فرو ببرید.

برخی از افراد نمی‌دانند چطور رفتارشان را تغییر بدهند. مشاوره، روش‌های درمانی و کلاس‌های مدیریت خشم برای افرادی که این مشکل را دارند، وجود دارد. آنهایی که عادت به فریاد زدن دارند و روش تغییر کردن را هم بلد نیستند باید بدانند که مشکل‌شان تا چه حد روی روابط شان تاثیرگزار است و برای حفظ سلامت روابط هم که شده باید تصمیمی هوشمندانه بگیرند. لطفا با تحمل کسی که مدام سرتان داد می‌زند، به خود و روابط‌ تان آسیب نزنید!


منبع: برترینها

«مارکسیسم و فلسفه»؛ کتابی برای بازگشت به مارکس

هفته نامه کرگدن – پیام حیدرقزوینی: گفت و گو با اکبر معصوم بیگی درباره کتاب «مارکسیسم و فلسفه» الکس کالینیکوس که نشر بوتیمار به تازگی ویراست تازه ای از آن منتشر کرده است.

در بین آثاری که به فلسفه مارکسیستی پرداخته اند، «مارکسیسم و فلسفه» الکس کالینیکوس از چند جهت اثری مهم و متمایز به شمار می رود. این کتاب بیشتر به عنوان درآمدی بر فلسفه مارکسیستی مطرح است و شرحی فشرده از رابطه مارکسیسم و فلسفه به دست می دهد، اما از این حیث که کالینیکوس به پیوند فلسفه تحلیلی و فلسفه زبان با مارکسیسم پرداخته است، اثری حائز اهمیت محسوب می شود. جز این، کالینیکوس از چهره های مارکسیست معاصری است که در آثارش به بنیان های تفکر مارکس و خاصه اقتصاد سیاسی و پیوند نظریه و عمل توجه کرده و خودش نیز به عنوان فعالی سیاسی شناخته شده است.

اکبر معصوم بیگی سال ها پیش «مارکسیسم و فلسفه» را ترجمه کرده بود و نشر بوتیمار به تازگی ویراست تازه ای از ترجمه او منتشر کرده است. همچنین او یکی دیگر از آثار کالینیکوس با نام «درآمدی تاریخی بر نظریه اجتماعی» را هم به فارسی برگردانده است. به مناسبت انتشار دوباره «مارکسیسم و فلسفه» با اکبر معصوم بیگی گفت و گو کرده ایم و از او درباره ویژگی های کلی آثار کالینیکوس و مشخصا «مارکسیسم و فلسفه» پرسیده ایم.

«مارکسیسم و فلسفه»؛ کتابی برای بازگشت به مارکس

تاکنون دو کتاب از کالینیکوس با ترجمه شما منتشر شده که یکی از آن ها، «مارکسیسم و فلسفه»، به تازگی تجدید چاپ شده است. آشنایی تان با کالینیکوس چگونه بود و چرا به سراغ ترجمه آثاری از او رفتید؟

آشنایی اولیه من با کالینیکوس به واسطه کتابی بود که او درباره آلتوسر نوشته است. این کتاب به مجموعه ای تعلق دارد که در آن به چهره های دیگری هم پرداخته شده و از کالینیکوس هم خواسته بودند که اثری درباره آلتوسر بنویسد. علتش هم این است که در میان انگلیسی زبان هایی که در حوزه نظریه اجتماعی کار کرده اند، کالینیکوس متفاوت از دیگران است و با فلسفه قاره ای آشناست و با آن انس دارد.

مکتب های بریتانیایی فلسفه و علوم اجتماعی تا حدی به سنت های کلی فلسفه شان وفادارند و مثلا هگل در انگلستان جزو آخرین فیلسوفانی است که محبوبیت پیدا می کند. آن ها سنت های پوزیتیویستی قدرتمندی دارند و هگل جایی در این سنت ندارد. حالا در این شرایط عجیب است که فیلسوفی انگلیسی به سراغ فلسفه قاره ای برود. کالینیکوس یونانی الاصل است، اما یک فیلسوف انگلیسی مارکسیست به شمار می رود که هم سنت انگلیسی فلسفه را می داند و هم با فلسفه قاره ای پیوند دارد.

جذابیت اصلی کالینیکوس برای من در این است که او فقط یک فیلسوف صرف نیست و وجوه دیگری هم دارد. یکی از ویژگی های مهم  کالینیکوس این است که او از یک سو فعالی سیاسی و اجتماعی است و از سوی دیگر فعالی حزبی است اما استقلال خودش را حفظ کرده است. از این نظر کالینیکوس برخلاف غالب کسانی است که در احزاب فعالیت می کنند و معمولا تابع ساختارهای حزبی میش وند و از این ساختارها پیروی می کنند.

مثلا در نسل قبل ترِ حزب کارگران سوسیالیست انگلستان، کسی مثل تونی کلیف درست مطابق آموزه ها و تعالیم حزبی کار می کند، اما کالینیکوس در همان حزب برای خودش استقلالی نسبی قائل است. من همیشه این را به عنوان یکی از ارزش های زندگی در نظر داشته ام که ما به فعالیت های اجتماعی و سیاسی می پردازیم اما هرگز نباید استقلال فکریمان را از دست بدهیم.

کالینیکوس همچنین فیلسوفی است که با دیگر فیلسوفان تعامل دارد و با آثار آن ها دیالوگ برقرار می کند. با توجه به این ویژگی ها بود که من به سراغ «مارکسیسم و فلسفه» و «درآمدی تاریخی بر نظریه اجتماعی» رفتم و چاپ اول این دو کتاب هم تقریبا همزمان منتشر شد.

در میان آثار کالینیکوس «مارکسیسم و فلسفه» جزو آثار اولیه او به شمار می رود، این طور نیست؟

بله، این کتاب از کارهای متقدم کالینیکوس است و خودش گفته که «مارکسیسم و فلسفه» را با کتاب مشهور «ساختن تاریخ» که به فارسی ترجمه شده، تکامل بخشیدم. همان طور که اشاره کردم کالینیکوس در هیچ یک از آثارش فقط برای اندیشه ورزی به سراغ نظریه نمی رود و به عبارتی نظریه به ماهو نظریه برایش اهمیتی ندارد بلکه آن را برای تغییر و تحول در نظر دارد.

او نظریه را برای این می خواهد که کمک کند انسان ها در زندگی خوشبخت تر باشند و رفاه بیشتری داشته باشند و بتوانند استعدادهایشان را بپرورانند و به علایقشان برسند. کالینیکوس نظریه را به عنوان یک ساختار دانشگاهی که بتواند از قِبلش درآمد کسب کند و با این ساختارها خودنمایی کند نمی خواهد.

یکی از دیگر ویژگی های کالینیکوس توجهی است که او به اقتصاد سیاسی دارد و انگار به بینان های تفکر مارکسی رجوع می کند. این ویژگی کالینیکوس چقدر در آثار او مشهود است؟

اقتصاد سیاسی ذات پروزه مارکس است. نمی توان کار مارکس را به دو شاخه تقسیم کرد ولی واقعیت قضیه این است که اوج کار مارکس «کاپیتال» است. مارکس از نقطه ای آغاز می کند و در انتها و در زمان پختگی اش به کاپیتال می رسد. اساس کار مارکس مبتنی بر شیوه تولید است و از نظر او اقتصاد سیاسی شالوده و زیرساخت جامعه است. اقتصاد سیاسی نیز در برابر تدبیر منزل مطرح است.

در دوران فئودالیسم اقتصاد به تدبیر منزل محدود می شد در حالی که اصطلاح اقتصادی سیاسی به این معناست که حالا ما با یک اقتصاد کلی و عمومی رو به روییم که سراسر جامعه را در بر می گیرد.

کار مارکس هم به اقتصاد کلی، یعنی به شیوه تولید و روابط تولید و نیروهای تولید، مربوط است. در این میان دور شدن برخی جریان های چپ از اقتصاد سیاسی تاریخچه ای دارد که در طول زمان، مارکسیسم را به یک رشته دانشگاهی تبدیل می کند و به مارکسیسم فلسفی می انجامد. مارکسیسم فلسفی جریانی است که خودش را فقط در دانشگاه ها محدود می کند و از سیاست به طور کامل کنار می کشد.

سیر تحولات مارکسیسم فراز و نشیب های مختلفی داشته و با شکست بزرگ انقلاب در اروپا بعد از انقلاب اکتبر گرایش هایی سر برآوردند که اساس کمتر سیاسی اند و کمتر به اقتصاد سیاسی گرایش دارند و بیشتر به جنبه های فرهنگی توجه می کنند. نقطه اوج این گرایش، مارکسیسم غربی است که طیف های مختلفی را شامل می شود و از لوکاچ فعال در احزاب- که به عنوان پدر مارکسیسم غربی شناخته می شود- تا کسانی مثل کارل کُرش و مکتب فرانکفورت ذیل این جریان طبقه بندی می شوند. مکتب فرانکفورت درواقع حاصل شکست انقلاب در اروپاست. بعد از این شکست ما دیگر با یک طبقه انقلابی که در اتحادیه های سرخ متمرکز شود و بخواهد انقلاب کند مواجه نیستیم.

در نتیجه جریان های چپ که به دنبال چاره ای برای این وضعیت بودند به قلمرو فرهنگ رو آوردند و از اقتصاد سیاسی دور شدند. حتی در کار کسی مثل آنتونیو گرامشی که در همین مارکسیسم غربی می گنجد، توجه به فرهنگ بسیار پررنگ تر دیده می شود و برای او مفهوم هژمونی به معانی هژمونی فرهنگی است، گرچه این هژمونی فرهنگی خود را اساسا در کارکردهای سیاسی دولت نشان می دهد.

 «مارکسیسم و فلسفه»؛ کتابی برای بازگشت به مارکس

این سیر را می توان ادامه داد اما به هر حال میخواهم بگویم دوری جریان ها یچپ از اقتصاد سیاسی و روی آوردن به فرهنگ تاریخچه ای دارد که باید در نظر گرفته شود و بر جدایی دو اصل جدانشدنی اندیشه مارکس استوار است و آن هم انتقادی بودن و هم انقلابی بودن تفکر مارکس است؛ اما یکی از ویژگی های مشترک این جریان های فرهنگی این است که آن ها غالبا به دانشگاه ها و محیط های آکادمیک و نظریه پردازان محدود بوده اند. در مقابل، جریان هایی هم وجود دارند که همچنان به اقتصاد سیاسی و بر بنیان ها تاکید دارند و معمولا باید آن ها را در میان احزاب چپ یافت که تکیه شان بر نوعی تفکر ارتدوکسی است و تاکیدشان بر طبقه تحول خواه است.

حالا برخی مثل کالینیکوس این طبقه تحول خواه را طبقه کارگر می دانند و برخی دیگر مثل آلتوسر این عامل تغییر را مبارزه طبقاتی می دانند. در این میان اساس کار کالینیکوس بر اقتصاد سیاسی است و به اعتقاد من، از عهده این کار هم خیلی خوب برآمده است. این اصلا به این معنا نیست که او عنصر فرهنگ را نادیده گرفته است. چنانچه در هر دو کتابی که من از او ترجمه کرده ام می بینیم که او عنصر فرهنگ را هم در نظر دارد. خود او توضیح می دهد در دوره ای که جامعه شناسی را به نظریه اجتماعی تبدیل کردند، او از جمله کسانی بوده که به تجدید حیات اقتصاد سیاسی پرداخته و خودش را کسی می داند که می خواهد تفکر مارکسی را بر این بافتار قرار دهد.

کالینیکوس تحت تاثیر چه جریان ها یا چهره هایی در سنت مارکسیستی است؟

فکر می کنم او بیش از همه تحت تاثیر لویی آلتوسر بوده است. برای توضیح این تاثیرپذیری توجه به کاری که آلتوسر کرده ضروری است. در اواخر دهه شصت میلادی پروژه مکتب فرانکفورت با فلسفه آلتوسری درهم می شکند. آلتوسر اساس دو چیز را نفی می کند؛ نخست اومانیسم مارکسیستی و سپس دیالتکتیک هگلی. آلتوسر معتقد است اومانیسم مارکسیستی از بازمانده های ذهن جوانی است که هنوز پالایش نیافته و از زواید فلسفه ایده آلیستی پاک نشده است. او استدلال می کند انسان ذاتی ندارد که بخواهد از آن بیگانه شود یا به عبارتی خودی وجود ندارد که از خود بیگانه شود.

به اعتقاد او، این باور برآمده از ساختاری ایده آلیستی و بازمانده میراث هگل است. به عبارتی، به اعتقاد آلتوسر، این باور که ایده ای وجود دارد که وقتی شکل عینی پیدا کند از خودش بیگانه می شود یا وقتی ذهن تجسد عینی پیدا کند از خودش بیگانه می شود، اصلا مارکسیستی نیست. او دیالکتیک هگل را هم باطل اعلام می کند و می گوید دیالکتیک هم مارکسی نیست. آلتوسر نقل قولی از «ایدئولوژی نظام آلمانی» می آورد و می گوید ما تنها یک علم را به رسمیت می شناسیم و آن هم تاریخ است.

بعد این قضیه را پیش می کشد که هیچ عامل یا کنشگر جمعی در تاریخ وجود ندارد و به عبارتی سوژه ای وجود ندارد بلکه آنچه در تاریخ عمل می کند، مبارزه طبقاتی است. یعنی قهرمان تاریخ مبارزه طبقاتی است، نه طبقه کارگر به ماهو طبقه کارگر. البته طبقه کارگر می تواند در این مبارزه طبقاتی عاملی برای پیشبرد تاریخ باشد.

با در نظر داشتن این موارد می توان گفت کالینیکوس در میان چهره های چپ بیش از همه تحت تاثیر آلتوسر بوده است. حالا چرا آلتوسر؟ به خاطر این که آلتوسر درست در مقابل مارکسیسم فرهنگی قرار می گیرد. مارکسیسم فرهنگی بیش از هر چیزی با مارکس جوان سر و کار دارد؛ یعنی با مارکس «دست نوشته های اقتصادی و فلسفی ۱۸۴۴»، مارکس منعطفی که مخالف از خود بیگانگی است و حتی مارکس شاعری که به دنیا شاعرانه نگاه می کند. غافل از آن که بعدتر ما با مارکسِ پیرِ «کاپیتال» مواجهیم که فقط به ساختارهای اقتصادی محض فکر می کند و معتقد است که با دگرگونی ساختارهای اقتصادی ساختارهای فرهنگی هم دگرگون می شود.

آلتوسر فکر می کند یک شکاف معرفت شناختی بین مارکس «دست نوشته ها» و مارکس «کاپیتال» وجود دارد. او معتقد است مارکس کمال یافته و مارکسی را که مارکسیست است باید در کاپیتال جست و جو کرد. در نتیجه اگر آلتوسر به همراه بالیبار کتاب «Reading Capital» را می نویسد درواقع می خواهد خوانش جدیدی از «کاپیتال» داشته باشد و در کتاب «برای مارکس» نیز می خواهد این را ثابت کند که مارکس در برابر تمام جریان های مارکسیسم فرهنگی و کسانی که می خواهند مارکسیسم را فقط در دانشگاه و محافل دانشگاهی محدود کنند قرار دارد.

حتی از این فراتر، کسی مثل لوچو کولتی معتقد بود که می توان مارکسیسم را جدا از زمینه اقتصاد سیاسی و حتی جدا از سیاست در نظر گرفت و درواقع می خواست مارکسیسم را به عنوان یک روش به کار ببرد. چنانچه کارل کرش هم مارکسیسم را نوعی روش کشفی می دانست.

می خواهم بگویم آلتوسر در مقابل تمام این برداشت ها قرار دارد و در دهه های شصت و هفتاد جنبه ای فراگیر در اروپا پیدا می کند. این را هم در نظر داشته باشیم که دهه شصت دهه تاثیر بسیار سنگین مائو تسه تونگ هم هست و او در مقابل ارتدوکس بودن حزب کمونیست شوروی قرار می گیرد. مائو بر انقلاب فرهنگی تکیه می کند و به پیروی از لنین و حتی خیلی غلیظ تر از او بر امر سیاسی تاکید دارد و معتقد است آدم ها باید سوسیالیست بار بیایند و بر انگیزه های معنوی انگشت می گذارد.

همان زمان مائو دو، سه کار فلسفی مثلا درباره عمل، و درباره تضاد هم منتشر می کند. این ها در یک دوره ای در اروپا و خاصه فرانسه مطرح شدند و در کل مائو بر محافل روشنفکری چپ رادیکال تاثیرگذار بود و انقلاب فرهنگی اش با استقبال فراوان مواجه شد. حتی در بین فیلمسازان می بینیم که کسی مثل ژان لوک گدار گرایش عمیقی به مائو دارد. خود آلتوسر هم از کسانی بود که مائو را خوانده بود و خیلی جاها می توان تاثیر او را در کارهایش دید. پس در کنار آن کسانی که به عنصر فرهنگ  اهمیت می دهند باید مائو را هم درنظر گرفت که به امر سیاسی تکیه می کرد.

«مارکسیسم و فلسفه»؛ کتابی برای بازگشت به مارکس

مهم ترین ویژگی ای که «مارکسیسم و فلسفه» را از دیگر کتاب های مشابه متمایز می کند، چیست؟

برجسته ترین ویژگی این کتاب که شاید درنظر هر مارکسیستی عجیب هم بیاید، این است که کالینیکوس مارکسیسم را بر اساس نوعی فلسفه متمایز معنا می کند و می خواهد دست به تجربه ای جدید بزند و به واسطه فلسفه تحلیلی به سراغ مارکسیسم برود. یعنی چیزی که کسی تا آن زمان به سراغش نرفته بود.

اساس فلسفه تحلیلی بر این است که هر پدیده ای را به عناصر ساده اش فرو می کاهد. وقتی قرار است پدیده ای را در جمله به عناصر ساده فروبکاهیم بلافاصله با مسئله زبان و معنا سر و کار خواهیم داشت. همان چیزی که بعدها پوزیتویست های منطقی بر آن تاکید می کردند و می گفتند باید ببینیم که آیا یک جمله اعتبار دارد و تحقیر پذیر است یا نه. مثلا می گفتند بسیاری از گزاره های اخلاقی نه درستند و نه غلط بلکه پرت و یاوه اند.

آن ها معتقد بودند که می توانیم به واسطه تجزیه گزاره ها به پایه هایشان، آن ها را تجزیه و تحلیل کنیم و نشان دهیم که آیا مبهم گویی های فلان فیلسوف اصلا معنایی دارد یا نه. کاری که کالینیکوس هم به تبعیت از آلتوسر انجام می دهد همین است. کار آلتوسر هم مبتنی بر نوعی تحلیل بود و آن قدر کار تحلیلی اش گسترده شد که به گرایشی در مارکسیسم به نام مارکسیسم تحلیلی منجر شد. گزارش کالینیکوس به این نوع فلسفه تحلیلی است و اساسش مبتنی بر این است که پیوندی میان مارکسیسم با فلسفه ای که در بریتانیا بیشترین هوادار را دارد برقرار کند.

با توجه به مواضع مارکس درباره فلسفه در آثار مختلفش و از جمله در تز یازدهم «تزهای فویرباخ»، به طور کلی چه نسبتی می توان میان فلسفه و تفکر مارکسی برقرار کرد؟

کالینیکوس در همان ابتدای کتاب نقل قولی از مارکس می آورد و می نویسد: «مارکس و انگلس در ایدئولوژی آلمانی حتی از این هم بی تعارف تر بودند. فلسفه و مطالعه جهان واقعی همان نسبتی را با یکدیگر دارند که استمناء و عشق جنسی.» استمناء چیزی است که در ذهن می گذرد اما عشق دو جنس به یکدیگر و تحقق آن امری کاملا مادی است که در ذهن رخ نمی دهد، امری کاملا عینی است. کار مارکس روشن است. او قصد فلسفه روزی نداشت و به دنبال دستگاهی متافیزیکی نبود. متافیزیکی به معنای امر استعلایی که از مور درون مانا و درون ذاتی فراتر می رود و کلیت هایی را به یک مقوله می بخشد که کلیت بردار نیست.

مارکس معتقد نبود که مارکسیسم و ماتریالیسم تاریخی در زمینه ذهن و جامعه به طور یکسان عمل می کند و همه این ها را در بر می گیرد. مارکس حتی صراحتا می گفت راه حل ها یا مباحثی که مطرح می کنم همه شمول نیست و برای تمام جوامع نسخه ای یکسان نمی نویسد. به اعتقاد من مارکس مراقب بود که از تفکرش یک فلسفه متافیزیکی بیرون نیاید.

در این جا دو نکته حیاتی وجود دارد.

یکی این که بی تردید مارکسیسم دیالکتیکی است و از دیالکتیک هگل بهره برده و این دیالکتیک را در همه جا به کار بسته است. چنان که خود مارکس می گوید اگر فرصت کنم درباره دیالکتیک چند صفحه ای خواهم نوشت که البته این فرصت را پیدا نمی کند ولی نشان می دهد دیالکتیک هگل را ارج می نهد. دیگر این که مارکسیسم بی شک ماتریالیستی هم هست. یعنی همه چیز را به بُن و پایه مادی اش بر می گرداند. تفکر مارکس دوآلیستی هم نیست که هم امر معنوی را درست بداند و هم امر مادی را.

مارکس برای ذهن بشری هم به دنبال مبناها و شالوده های مادی بیولوژیکش می گردد. بنابراین مارکسیسم هم ماتریالیستی است و هم دیالکتیکی ولی مطلقا در یک ساختار بسته سیستماتیک به اسم ماتریالیسم دیالکتیک جا نمی گیرد. به هر حال ما یادمان نرود که این ترم را پلخانف ساخت و خیلی فرق می کند که تفکر شما هم ماتریالیستی باشد و هم دیالکتیکی، اما در چارچوب ماتریالیسم دیالکتیک نگنجد.

ماتریالیسم ماکس چنان که در یازده تز فویرباخ هم شرح می دهد، ماتریالیسم عملی است. مارکس می گوید من نه با ابژه یا شیء بلکه با ابژه در ارتباط با انسان سر و کار دارم. مارکس تفکر به شدت همتافته ای دارد که نمی توان از آن یک تفکر مکانیکی بیرون کشید. تز یازدهم می گوید فیلسوفان هم یک به نحوی جهان را تفسیر یا تعبیر کرده اند اما حاق مطلب در تغییر آن است. حالا ممکن است از این تز این برداشت غلط صورت گیرد که نیازی به فلسفه یا تعبیر جهان وجود ندارد، اما تز یازدهم به این معنا نیست که فیلسوفان نباید تعبیر کنند و فقط باید تغییر بدهند.

من در جهان هیچ مفسری بالاتر از مارکس نمی شناسم. کسی که کاپیتال می نویسد برای این که قانون ارزش و استثمار و ارزش اضافه را توضیح دهد، درواقع در حال توضیح جهان است. ولی این نکته مهم است که آیا ما دنیا را فقط محل اندیشه و اندیشه ورزیدن می بینیم، یا اندیشه ورزی را برای تغییر دادن می خواهیم. در آن صورت دیگر ذهن و عین از هم جدا نیست و یک پیوند دیالکتیکی بین اندیشه و عمل برقرار است؛ همان چیزی که خود مارکس به درستی نام پراکسیس، یعنی همتافتگی جدایی ناپذیر نظر و عمل، بر آن می گذارد. پس تناقضی در کار نیست. اساس کار مارکس این بود که دنیا را برای تغییر توضیح می دهد.


منبع: برترینها

دکوراسیون محل کار، در منزل

امروزه تعداد افرادی که در خانه کار می‌‌کنند بسیار زیاد است که گاهی بیشتر روزشان را در برابر کامپیوتر می‌‌گذرانند.

اگر شما از این دسته افراد هستید که البته روز به روز هم به تعدادشان افزوده می‌‌شود، اتاق کارتان در خانه باید به گونه‌ای باشد که در آن احساس آرامش و راحتی نمایید.

۵ توصیه زیر در این خصوص به کارتان خواهد آمد:

۱- بدانید “چرا”

دکوراسیون محل کار 
برای رسیدن به موفقیت در هر چیزی اولین گام روشن کردن این است که به چه دلیل چیزی را می‌‌خواهید.

بنابراین هنگام چیدمان اتاق تان به اینکه چه چیزی انگیزه کار کردن‌تان را بالا می‌‌برد، توجه نشان دهید. از جمله این موارد می‌‌تواند نصب پوسترهای زیبا و یا رنگ مناسب برای اتاق کارتان باشد.

بنابراین با توجه به روحیه خود بهترین کار را انجام دهید.

۲- مرزبندی کنید

تعادل برقرار کردن بین کار و زندگی شخصی در خانه بسیار سخت است.

بنابراین ویژگی های بصری اتاق کارتان را به گونه‌ای ترتیب دهید که تا به محض ورود به اتاق کار، به سرعت حس و حال کار کردن پیدا کنید و خود را در منطقه کار ببینید و از زندگی شخصی‌تان فاصله بگیرید.

۳- مرتب باشید

 دکوراسیون محل کار
بهم ریختگی اتاق کار بدترین اتفاقی است که می‌‌تواند برای زندگی کاری‌تان رخ دهد. بنابراین تا می‌‌توانید به این موضوع توجه نشان دهید.

وقتی برای هر چیز، مکانی اختصاص دهید، خیلی زود و آسان مرتب می‌‌شوید. بنابراین برای وسایل کاری‌تان، راه حل های هوشمندانه در نظر بگیرید.

وقتی همه اقلام مربوط به کارتان مرتب باشد، چیزی گم نمی‌شود و مجبور نمی‌شوید، دوباره خرید کنید و پول تان را هدر دهید.

در ضمن وقتی هرچیزی سرجایش باشد، برای پیدا کردن آنها وقت تان بیهوده از دست نمی رود.

۴- تا جایی که می‌‌توانید اتاق کارتان را سبز کنید

منظور رنگ سبز نیست، بلکه استفاده از وسایل کار به گونه ای است که کمترین ضرر را به محیط زیست بزند.

مثلا تا جایی که می‌‌توانید از کاغذ کمتر استفاده کنید و البته چه بهتر که با جمع کردن کاغذهای باطله که دیگر لازم ندارید، آنها را به دست کسانی که به بازیافت کاغذ مشغول‌اند برسانید.

۵- طبیعت را به اتاق بیاورید

 دکوراسیون محل کار
طبیعت اثر آرام بخشی روی انسان دارد. مثلا یک گیاه ساده و یا یک دسته گل می‌‌تواند در محیط تفاوت بی نظیری ایجاد کند. گیاهان، نه تنها احساس خوبی به شما می‌‌دهند، بلکه برای سلامت تان نیز مفید هستند.

بسیاری از گیاهان مواد سمی مضر موجود در هوا را از بین می‌‌برند.

اگر نمی‌توانید در اتاق‌تان از گیاهان استفاده کنید، استفاده از رایحه های خوشبو مانند نعناع، اکلیل کوهی (رزماری) و لیمو در تمرکز، وضوح ذهن و حافظه به شما کمک می‌‌کند.

از طرفی ساعت ها بی حرکت نشستن پشت میز، مشکلی است که پزشکان امروزه آنها را نوعی سیگار کشیدن جدید می‌‌نامند.

این سبک زندگی به تدریج سلامت بدن را به خطر می‌‌اندازد و فرد را گرفتار چاقی، فشار خون بالا، افسردگی و مشکلات دیگر می‌‌کند.

حداقل هر ساعت، ۵ دقیقه از پشت میزتان بلند شوید یا اینکه اتاق کارتان را به میزهایی با پایه‌های بلند مجهز کنید که بتوانید هرازگاهی ایستاده کار کنید.


منبع: برترینها

اسباب کشی آسان، ترفندهای بسته بندی در کمترین زمان

بسته بندی کردن وسایل برای جا به جایی لزوما نیاز به ماه ها زمان ندارد. ممکن است به نظرتان عجیب برسد، اما بسیاری از افراد حتی در کمتر از یک ماه از پس این کار برآمده اند، چراکه بستگی به تجربه و تمرین شما دارد؛ برای مثال من در جا به جایی خانه تنها زمانی که به این کار اختصاص دادم روزهای آخر هفته بود. بعد از آن هم بارها و بارها به افراد کمک کردم تا از این چالش، موفق و سربلند بیرون آیند. در این مطلب با ما همراه باشید تا با رازهایی آشنا شویم که به کمک آنها بتوانیم به بسته بندی سریع تر وسایل و سختی کمتر در حین انجام آن برسیم.

۱- از اسباب کشی منزل خود نترسید!

اسباب کشی آسان، ترفندهای بسته بندی در کمترین زمان

اگر نگران باشید و بترسید قطعا به موفقیت دست نخواهید یافت، پس نفس عمیقی بکشید و کار خود را شروع کنید. بعد از این کار به دنبال تهیه لیستی باشید که در طول بسته بندی وسایل خود به چه چیزهایی احتیاج دارید؛ از جعبه گرفته تا چسب و… . قطعا وجود چنین لیستی در افزایش سرعت شما در عملیات بسته بندی بسیار کارآمد خواهد بود. اینکه لیستی کامل و جامع ترتیب دهید به شما کمک می کند تا ذهن خود را مدیریت کرده و دقیقا بدانید که به دنبال چه چیزهایی هستید؛ بنابراین خیال راحت تری نیز خواهید داشت.

۲- وسایل خود در اسباب کشی را پاکسازی کنید

اسباب کشی آسان، ترفندهای بسته بندی در کمترین زمان

بعد از تهیه کردن فهرست از لوازم و کارهایی که به آنها احتیاج دارید، نوبت به پاکسازی وسایل و لوازم می رسد. از تمام وسایل اضافه، قبل از بسته بندی کردن آنها خلاص شوید! کیسه زباله ای به دست بگیرید و در تمام خانه بچرخید و از شر تمام وسایلی که به آنها احتیاجی ندارید راحت شوید. چراغ قوه های خراب، اسباب بازی های شکسته، پازل هایی که تکه هایشان گم شده و هر آن چیزی که دیگر به دردتان نمی خورد. به این نکته هم دقت کنید که باید حواستان باشد که بعد از انجام این کار، هیچ وسیله ای ناقص نماند.

۳- در جا به جایی منزل خود ظروف شکستنی را دسته بندی کنید

اسباب کشی آسان، ترفندهای بسته بندی در کمترین زمان

ظروف شکستنی در دکوراسیون آشپزخانه احتیاج به توجه بیشتری دارند، تا حدی که توصیه می کنیم کار بسته بندی خود را از این قسمت آغاز کنید. با این کار یک تیر و چند نشان زده اید، علاوه بر اینکه سامان و ترتیبی به کار خود می دهید و مانع شکستن ظروف می شوید از صرف هزینه های اضافی در این خصوص نیز جلوگیری نموده اید.

برای جلوگیری از ضربه به جعبه های ظروف شکستنی خود، از حوله های بزرگ استفاده کرده و آنها را در کف و دیواره های جعبه قرار دهید. بعد از آن هم می توانید از یک لباس یا حوله دیگری بر روی ظروف در جعبه استفاده نمایید.

نکته: پیشنهاد مفید دیگری که برایتان داریم این است که بر روی جعبه هایی که مربوط به ظروف شکستنی هستند یادداشتی بزنید که یادتان نرود. این کار به شما کمک می کند تا در زمانی که به منزل جدید خود رفتید و خواستید جعبه ها را باز کنید، بتوانید با سرعت بیشتری جعبه مورد نظر خود را باز نمایید.

۴- در اسباب کشی کمد لباس های خود را خالی نکنید

اسباب کشی آسان، ترفندهای بسته بندی در کمترین زمان

زمان خود را هدر ندهید و لباس ها را در کمد نگه دارید. شما می توانید کشوهای خود را از کمد جدا کرده و روی آنها را بپوشانید. با این کار هم از سنگین تر شدن کمد خود جلوگیری کرده اید و هم زمانی اضافی صرف خالی کردن کشوها نمی کنید.

۵- در اسباب کشی کمد خود را پاکسازی نمایید

اسباب کشی آسان، ترفندهای بسته بندی در کمترین زمان

شما می توانید به راحتی لباس های خود را از کمد درآورده و آنها را درون جعبه قرار داده یا از میله ای بیاویزید. با این کار می توانید حمل و نقل و جا به جایی کمد لباس خود را آسان تر کنید.

اگر هم قفسه هایی از ژاکت، کت، کفش و لوازمی از این دست دارید نیز می توانید باز هم از جعبه هایی برای تفکیک و طبقه بندی وسایل خود استفاده کنید. اطمینان خاطر حاصل کنید که روی تک تک این جعبه ها اسم بخورد و هیچ چیزی از لیست شما از قلم نیوفتد.

نکته: این مرحله از کار شما با استفاده از یک جعبه خالی برای قرار دادن وسایل ریزی مانند دکمه های لباس، گیره و… که در کمد لباس هایتان قرار داشت، به آسانی به پایان خواهد رسید.

۶- مراقب اشیاء باارزش خود باشید

اسباب کشی آسان، ترفندهای بسته بندی در کمترین زمان

بسته بندی جواهرات و لوازم باارزش از دیگر نکات مهمی است که حتما باید به آن توجه کنید و از آن غافل نشوید! چراکه این وسایل شکننده و حساس هستند. شما می توانید از کیسه های میان وعده و یا طبقه های کوچکی برای نگهداشتن امن طلا و جواهرات خود استفاده کنید.

نکته: این وسایل را به دست کامیون نسپارید، بلکه آنها را همراه خود داشته باشید و با وسیله نقلیه خودتان، آنها را به خانه جدید خود ببرید.

۷- در جا به جایی منزل خود اسباب بازی ها را دسته بندی نمایید

اسباب کشی آسان، ترفندهای بسته بندی در کمترین زمان

اکثر اسباب بازی ها از جنسی هستند که معمولا به راحتی شکسته نمی شوند. یا این حال شما می توانید آنها را دسته بندی کرده و در جعبه هایی قرار دهید و آنها را درون یک کمد بگذارید. به شما قول می دهیم که دسته بندی کردن وسایل کودکانتان به آنها این حس را می بخشد که در حال کمک کردن به پدر و مادرشان هستند.

این روش، خیال شما را از سالم ماندن اسباب بازی های فرزندانتان راحت نگه می دارد. علاوه بر تمام اینها، بیرون آوردن تک تک اسباب بازی ها از جعبه در خانه جدید قطعا برای فرزندانتان کار هیجان انگیز و جذابی به نظر می رسد.

۸- وسایل اتاق خواب خود را جعبه جعبه کنید

اسباب کشی آسان، ترفندهای بسته بندی در کمترین زمان

در این مرحله می توانید بر روی لوازم شخصی و وسایل جانبی خودتان تمرکز کنید. سعی کنید اقلام مشابه را درون یک جعبه قرار دهید. یک جعبه مخصوص کفش ها، یک جعبه کتاب و به همین ترتیب تمامی وسایل را طبقه بندی نمایید.

نکته: اگر هرکدام از این وسایل شکننده هستند از لباس های خود برای پوشش دادن و کاهش احتمال ضربه بر آنها استفاده کنید.

۹- دیوار خانه خود را خالی کنید

اسباب کشی آسان، ترفندهای بسته بندی در کمترین زمان

بهترین کار برای جمع کردن تابلوهای هنری از روی دیوار، استفاده از حوله و یا مقواهایی محکم برای بسته بندی و پوشش دهی آنهاست. بعد از این کار می توانید تمام آنها را درون یک جعبه قرار داده و از ایمنی آنها اطمینان خاطر حاصل نمایید.

اگر اندازه تابلوهای شما به اندازه نیست که بتوانید در جعبه ای قرار دهید، آنها را به دیواره های داخلی کامیون تکیه داده و مقوایی را در بینشان قرار دهید.

نکته: دکوری ها و لوازم هنری کوچک را هم می توانید با همان شکل وسایل آشپزخانه، بسته بندی نمایید.

۱۰- تا زمانی که به طور کامل جا به جا شوید، وسایل را در جعبه نگه دارید

اسباب کشی آسان، ترفندهای بسته بندی در کمترین زمان

اگر تمامی این مراحل را به خوبی انجام داده اید، بسیار خوب پیش رفته اید. فقط کافی است آن را به پایان برسانید. برای به پایان بردن کار خود به خودتان روحیه و انرژی بدهید. به موسیقی گوش کنید و غذای خوبی میل کنید.

این را به خاطر داشته باشید که سخت ترین و بزرگ ترین مراحل به پایان رسیده اند. حالا فقط کافی است به هر اتاق رفته و وسایل مربوط به هرکدام را درون آنها قرار دهید.

۱۱- چک کردن نهایی را فراموش نکنید

اسباب کشی آسان، ترفندهای بسته بندی در کمترین زمان

بعد از تمام شدن کارتان، کمی استراحت کنید. بعد از آن گشت دیگری در خانه بزنید تا اطمینان خاطر پیدا کنید که چیزی جانمانده باشد. گاهی مرور و نگاهی دوباره، نکات مهمی را به یادتان خواهد آورد. اگر چیزی را پیدا کردید آن را درون یک جعبه قرار داده و با برچسب بر روی آن یادداشت نمایید.

اطمینان خاطر پیدا کنید که بر روی تمامی جعبه ها نوشته ای وجود داشته باشد. لیست خود را دوباره چک نمایید.

۱۲- در هنگام اسباب کشی اگر لازم شد نیروی کمکی استخدام کنید

اسباب کشی آسان، ترفندهای بسته بندی در کمترین زمان

ممکن است نتوانید زمان کافی برای انجام این روند داشته باشید؛ بنابراین اگر واقعا در تنگنای زمانی هستید، می توانید از نیروی کار برای جا به جایی خود استفاده نمایید.


منبع: برترینها

با خواص زنجبیل برای زیبایی آشنا شوید

کاهش ریزش مو با زنجبیل درمان موخوره با زنجبیل درمان آکنه با زنجبیل جلوگیری از شوره سر با زنجبیل

زنجبیل یکی از گیاهانی می باشد که دارای فواید درمانی بسیاری است و همچنین از آن برای زیبایی استفاده می شود. با استفاده از زنجبیل می توانید پوست خود را درخشان کنید و همچنین پوست را با طراوات و شاداب می کند. در این مقاله از دکتر سلام به خواص زیبایی زنجبیل پرداخته ایم. پیشنهاد می کنیم که حتما این مقاله را مطالعه کنید.

بدون شک شما نیز با فواید زنجبیل برای لاغری و کاهش وزن آشنا هستید و روزانه در مقالات مختلف می خوانید که چای زنجبیل و لیمو نیز برای بدن بسیار مفید است، اما آیا می دانستید زنجبیل خاصیت های شگفت انگیزی برای پوست و موی صورت شما نیز دارد؟

زنجبیل (به انگلیسی : ginger) می تواند درخشندگی پوست شما را بیشتر کند و التهابات پوستی که ممکن است منجر به بروز مشکلات پوستی مثل پسوریازیس و آکنه شوند را کاهش دهد. زنجبیل در واقع یک آنتی اکسیدان است ، بنابراین می تواند رادیکال های آزادی که به پوست ما صدمه می زنند را از بین ببرد.

در ادامه با برخی از خواص زنجبیل برای پوست و مو، رفع جای زخم و لکه های جوش صورت بر روی پوست آشنا خواهید شد :

ضد پیری است

خوردن زنجبیل می‌تواند کمک‌تان کند با چین و چروک مبارزه کنید! این خوراکی سرشار از آنتی اکسیدان‌ است، موادی که سموم را در سلول های پوست کاهش می‌دهند و در عین حال گردش خون را افزایش می‌دهد و ظهور پیری را به تعویق می‌اندازند.

به رفع لکه‌ها و آکنه صورت کمک می‌کند

زنجبیل نه تنها به عنوان یک خوراکی ضد پیری فوق‌العاده است، بلکه می‌تواند به رفع لکه‌ها و عیوب کمک کند. زنجبیل ضد عفونی‌کننده و پاک‌کننده‌ی قدرتمندی است، و با کشتن فعالانه‌ی باکتری‌ها در سطح پوست سرعت شکل‌گیری لکه‌ها و آکنه را روی صورت و در عمق منافذ به حداقل می‌رساند.

افراد مو قرمزی که دارای پوست حساس هستند خوشحال خواهندشد اگر بدانند که زنجبیل بهترین راه‌حل طبیعی مبارزه با آکنه است، بنابراین برای کسانی که پوست حساسی دارند، عالی است.

آنتی‌اکسیدان فوق‌العاده نیرومند زنجبیل بهترین چیز برای از بین بردن آسیب‌های پوستی، جای زخم و لکه‌های ناشی از افزایش سن است. کمی زنجبیل تازه‌ی رنده شده را با یخ خُرد شده مخلوط کرده و یک بار در هفته روی پوست‌تان بگذارید.

سوختگی و تاول را تسکین می‌دهد

احتمالا عاقلانه نیست که بلافاصله پس از یک سوختگی تازه آن را استعمال کنید، اما گفته می‌شود که بعد از سرد شدن پوست، آب زنجبیل تازه، تاول پوستی که سوخته‌ است و یا آفتاب سوختگی را تسکین می‌دهد.

پوست را درخشان می‌کند

عجیب به نظر می‌رسد، اما اگر برش‌های ریشه‌ی زنجبیل را روی صورت‌تان بگذارید، پوست‌تان شاداب و درخشان می‌شود. ما فکر می‌کنیم این کار چندان جذاب به نظر نمی‌رسد، بنابراین زمانی که در خانه تنها هستید آن را امتحان کنید.

پوست را پر طراوت و شاداب می‌کند

زنجبیل در عین حال که پوست را تمیز و درخشان می‌کند، و با لکه‌ها مبارزه می‌کند، می‌تواند به پوست‌تان طراوت نیز بدهد.

ماسک صورت روش ایده‌ آلی برای این کار است. زنجبیل رنده شده را با یک ماسک طبیعی (یا خریداری شده) ترکیب کنید. این ترکیب باعث مرطوب و نرم شدن پوست می‌شود، و آن را انعطاف‌پذیر و درخشان می‌کند.

یکی از خواص زنجبیل لایه برداری پوست است. خیلی راحت می‌توانید برای خودتان در خانه اسکراب صورت و بدن تهیه کنید. بافت دانه دانه‌ی زنجفیل شما را از سلول‌های مرده‌ی پوست خلاص می‌کند. آن را با عسل موم‌دار مخلوط کنید و از بوی فوق‌العاده‌اش لذت ببرید.

اسکارهایی که همراه با کاهش رنگدانه‌های پوستی هستند را درمان می‌کند

برای این‌که به نتیجه برسید، یک تکه زنجبیل تازه را به مدت ۳۰-۴۰ دقیقه روی اسکار سفیدتان نگه دارید. این کار را باید هر روز به مدت حداقل یک هفته انجام بدهید، تا جایی که ببینید کم‌کم رنگ، به آن قسمت از پوست‌تان برمی‌گردد.

کاهش ریزش مو با زنجبیل درمان موخوره با زنجبیل درمان آکنه با زنجبیل جلوگیری از شوره سر با زنجبیل

ریزش مو را کاهش می‌دهد

ریشه‌ی زنجبیل ریشه‌ی موهای‌تان را قوی‌تر می‌کند! و در نتیجه ریزش موهای‌تان، چیزی که هر کسی مسلما می‌خواهد از آن جلوگیری کند، کاهش می‌یابد- زنده باشی رویای زنجبیلی!

رشد مو را تحریک می‌کند

زنجبیل نه تنها ریزش مو را کاهش می‌دهد، بلکه گردش خون را در پوست سر افزایش می‌دهد، و درعین حال کمک می‌کند موهایی ابریشمی و براق داشته باشید.

با شوره‌ سر مبارزه می‌کند

شامپوهای موضعی شیمیایی را دیگر لازم ندارید چون خواص ضدعفونی‌کننده‌ی زنجبیل برای مبارزه با قارچی که باعث شوره می‌شود عالی است. کمی زنجبیل رنده شده را با آب مخلوط کرده و در یک بطری اسپری بریزید. مخلوط را مستقیم روی کف سر اسپری کنید.

مو خوره را درمان می‌کند

زنجبیل با آنتی اکسیدان‌هایی که دارد، به طور جدی می‌تواند به درمان مشکل موخوره و خشکی مو کمک کند.
کمی روغن زنجبیل را با شامپوی‌تان مخلوط کنید و ببینید که چگونه قدرت مرطوب‌کنندگی طبیعی آن به رفع هر گونه خشکی مو کمک می‌کند.

معجونی با زنجبیل برای محرک رشد مو
۱ قاشق غذا خوری زنجبیل سابیده شده
۱ قاشق غذا خوری روغن جوجوبا

این دو را با هم مخلوط کنید و به صورت مستقیم روی پوست سر به کار ببرید. به آرامی ماساژ دهید و اجازه دهید این مخلوط به مدت نیم ساعت روی سر بنشیند. اگر احساس گرم شدن داشتید، کاملا نرمال است. بعد از آن مانند همیشه از نرم کننده‎ها و شامپوها برای شستن موهای تان استفاده کنید.

اسپری طبیعی مو با زنجبیل

این اسپری مو که بوی بسیار خوبی دارد، باعث می‎شود موی شما طبق پتانسیل واقعی خود رشد کند و با موهای شکسته مبارزه کرده و رشد مو را افزایش می دهید. این اسپری طبیعی همچنین رطوبت را به مو اضافه کرده و باعث دوباره جوان شدن موهای مجعد و فر می‎شود.

نصف قاشق چای خوری زنجبیل تازه‎ سابیده شده
یک قاشق غذاخوری روغن نارگیل (شکل مایع آن)
نصف فنجان پالپ خیار
یک قاشق چای خوری روغن ریحان
دو سوم فنجان آب

خیلی راحت این مواد را در یک بطری اسپری ریخته و به خوبی تکان دهید. از این اسپری زمانی که موهای شما دارای شکستگی است، استفاده کنید. روغن استفاده شده در این اسپری طبیعی باعث افزایش خاصیت ترکیبی زنجبیل شده و ظاهر موها را به بهترین شکل خود بر می‎گرداند.

روغن ماساژ با زنجبیل

شما می‎توانید با زنجبیل روغن ماساژی درست کنید که به موهای ضعیف و نازک شده و قسمت های کم پشت سرتان کمک کند. به آسانی مقدار مساوی از روغن زنجبیل و جوجوبا، روغن زیتون، یا روغن آووکادو (بستگی به میل شخصی و نوع موی شما دارد) را با هم ترکیب کنید، به آرامی روی پوست سر خود و جاهایی که ریزش مو بیشتر است، به شکل حرکات کوچک دایره‎ای، آن را ماساژ دهید. استفاده‎ منظم از این مخلوط روغنی باعث افزایش رشد مو در نواحی کم پشت می‎شود.

منبع: بی باک


منبع: دکتر سلام

لباس هایی که هنگام مسافرت با هواپیما نباید بپوشیم

برترین ها – ترجمه از پلاد ناصری: شاید برایتان جالب باشد بدانید که نوع پوشش و لباسی که برای گردش و سفرهای خود انتخاب می کنیم، می تواند به طور مستقیم روی کیفیت زمانی که به مسافرت می پردازیم و در حال لذت بردن از اوقات خوش سفر هستیم، اثر بگذارد.

 چه لباس هایی را هنگام مسافرت با هواپیما نپوشیم؟

اگر برای مسافرت بعدی خودتان برنامه ریزی می کنید و قرار است سفرتان را با هواپیما انجام دهید، کمی بیشتر در فرودگاه به ظاهر افراد توجه کنید و ببینید چه لباس هایی را برای سفرشان انتخاب کرده اند. مطمئنا لباسی که برای مسافرت خود و داخل هواپیما انتخاب می کنید بسیار مهم است و شما تنها افرادی نیستید که به راحتی لباستان در زمان پرواز اهمیت می دهید. در ادامه چند مدل از لباس هایی که بهتر است در هنگام مسافرت با هواپیما نپوشیم را با هم مرور خواهیم کرد.

پیش از این که لباس مورد انتظار خودتان برای سوار شدن به هواپیما را انتخاب کنید، به کارهایی که در آن روز انجام خواهید داد خوب فکر کنید. حتما در طول پرواز، برای مدت زمانی مشخص، روی یک صندلی تنگ با فضای محدود می نشینید، و برای استفاده از دستشویی هم چندان کار راحتی در پیش نخواهید داشت. بنابراین باید برای چنین شرایطی برنامه ریزی کنید. سعی کنید لباسی را انتخاب کنید که برای درآوردن و پوشیدن مجدد آن در این وضعیت، چندان به دردسر نیفتید.

 چه لباس هایی را هنگام مسافرت با هواپیما نپوشیم؟

لباس های سرهمی برای چنین مواقعی به هیچ وجه مناسب نیستند. همچنین لباس هایی با برش های کوتاه مثل دامن های کوتاه را هم از دایره انتخاب خود کنار بگذارید. به طور کل هر چه تعداد زیپ و دکمه های به کار رفته در لباستان کمتر باشد برایتان بهتر خواهد بود. تا می توانید به راحتی خودتان اهمیت دهید!

در زمان سوار شدن به هواپیما، به جای توجه به لباس های شیک و مورد علاقه خود، باید به فاکتورهای دیگری مثل سادگی بیشتر اهمیت قائل شوید. پس لباس های خاص خودتان با برندهای جذابی که دارند را برای گردش و تفریحاتی که در طول سفر خواهید داشت نگاه دارید، نه داخل هواپیما. از آنجایی که ممکن است داخل هواپیما لباس هایتان در اثر برخورد با صندلی ها و یا ریختن نوشیدنی و غذا، و همچنین قرار گرفتن در فضاهای محدود، دچار لک و آلودگی شود، باید از لباسهایی بهره ببرید که به راحتی قابل تعویض باشند و چندان از لحاظ شستشو شما را به دردسر نیندازند.

 
ممکن است گاهی دمای هوای مبدا یا هیجان سفر به یک مکان گرمسیر، شما را به اشتباه بیندازد، و لباس های تابستانه ای که به تن دارید را برای هواپیما هم مناسب بدانید. سعی کنید در هنگام مسافرت با هواپیما چند لایه لباس به تن داشته باشید تا اگر داخل هواپیما، سردتان شد، به مشکل برنخورید. همچنین در این صورت اگر دمای داخل هواپیما از چیزی که تصور کرده اید گرم تر باشد، می توانید به راحتی از لایه های رویی لباستان کم کنید و خنک شوید. مطئمنا این انتخاب از پوشیدن لباس های تابستانه، هوشمندانه تر خواهد بود.

اگر در سفری که انجام می دهید، قصد رفتن به کنار دریا را دارید و می خواهید از آرامش مناظر ساحلی لذت ببرید، حتما دمپایی های انگشتی و صندل های خود را فراموش نکنید. اما یادتان باشد که این صندل ها را در چمدان هایتان جاسازی کنید و به فکر پوشیدن آنها داخل هواپیما نیفتید.

 چه لباس هایی را هنگام مسافرت با هواپیما نپوشیم؟

با اینکه ممکن است دمای هوای داخل هواپیما به اندازه کافی گرم باشد، اما مطمئنا نمی خواهید از ابتدای سفر چند ساعته خود بوی نامطبوع پاهای خودتان را تحمل کنید و دیگران را هم مجبور به این کار نمایید، و در عین حال هیچ راهی برای پوشاندنشان هم نداشته باشید. بهترین کفش هایی که می توانید در هنگام مسافرت با هواپیما به پا کنید، کفش های کتانی ورزشی است. پوشیدن این کفش ها علاوه بر اینکه احساس راحتی مناسبی برای پاهایتان فراهم می کند، می تواند فضای چمدانتان را هم خالی کند.

تردد در فرودگاه ها می تواند سختی های خودش را داشته باشد و گاهی لازم است مسافت بسیار طولانی را تا گیت پرواز طی کنید. در نتیجه باید اطمینان حاصل کنید که با کفش هایی که می پوشید می توانید به راحتی پیاده روی نمایید یا خیر. اگر خیلی به کفش های پاشنه دار علاقه دارید، یک جفت از این کفش ها را در کیف دستی یا چمدانتان به همراه داشته باشید، اما در فرودگاه و هنگام پرواز حتما کفش های راحتی به پا کنید.

پیش از انتخاب لباس هایتان در شروع سفر به نوع بافت و جنس پارچه آنها هم توجه کنید. برخی لباس های زمستانی و پشمی ممکن است موجب ایجاد خارش و حساسیت پوستی، به ویژه هنگام تعریق شوند. مطمئنا نمی خواهید داخل هواپیما به چنین مشکلاتی دچار شوید. همچنین نوسانات دمایی که در هنگام پرواز ممکن است رخ دهد را هم مد نظر قرار دهید. باز هم تاکید می کنیم که استفاده از چند لایه لباس نازک بسیار بهتر است و کارایی مناسب تری برایتان خواهد داشت.

حتما برای شما هم پیش آمده است که هنگام سفر با هواپیما، وقتی به پوشیدن لباس های راحت فکر کرده اید، به یاد پیژامه ها و لباس های خانگی خودتان افتاده اید. به ویژه اگر زمان پروازتان در زمان های نیمه شب یا در نزدیکی ساعت های صبح باشد، فکر کردن به پیژامه های راحت و فراخ خانگی وسوسه کننده است. پس سعی کنید لباسی که در نهایت می پوشید هم در عین حال که برای محیط های عمومی مناسب است، به همان اندازه برایتان راحت باشد.

 چه لباس هایی را هنگام مسافرت با هواپیما نپوشیم؟

گاهی اوقات ممکن است در مکان های عمومی و هنگام گردش های شهری، با افرادی برخورد کرده باشید که انگار یک شیشه ادوکلن را روی خودشان خالی کرده اند و از خانه بیرون آمده اند. حالا تصور کنید با چنین فردی داخل هواپیما همسفر باشید و مجبور شوید بوی عطر و ادوکلن او را برای ساعت ها تحمل کنید.

برای اینکه دیگران چنین احساس انزجاری از شما نداشته باشند، سعی کنید هنگام مسافرت با هواپیما از عطر و ادوکلن های خودتان بیش از حد استفاده نکنید. ما که نمی دانیم فردی که در کنارمان می نشیند به عطر و ادوکلن ما حساسیت خواهد داشت یا خیر. به علاوه اگر همسفر شما دچار آلرژی شود، مطمئنا تا حد زیادی خودتان را هم به دردسر خواهد انداخت.


منبع: برترینها

نکاتی درباره ی بیماری گریوز

بیماری گریوز یک بیماری خود ایمن است که به اسم رابرت گریوز که برای اولین بار آن را شرح داده نامگذاری شده است. پروسه ای که موجب بیماری می شود، در برگیرنده سیستم ایمنی است. سیستم ایمنی پروتئین هایی به نام آنتی بادی (پادتن) می سازد که مهاجمین خارجی نظیر باکتری ها و ویروس ها را غیر فعال و نابود می سازد. در بیماری گریوز چیزی می شود که سیستم ایمنی آنتی بادی که عملکرد هورمون محرک تیروئید (TSH) را تقلید می کند تولید نماید و غده تیروئید شما را تحریک کند.
زنان حدود ۷۰ بار بیشتر از مردان به بیماری گریوز دچار می شوند. محققین تصور می کنند در بعضی افراد حادثه ای با استرس زیاد در زندگی نظیر طلاق یا مرگ شخص مورد علاقه ممکن است، سیستم ایمنی را جهت تولید این آنتی بادی تحریک نماید. اما بسیاری افرادی که به بیماری گرفتار می شوند، استرس قابل ملاحظه ای در زندگی نداشته اند.
بیماری گریوز شایع ترین علت هیپرتیروئیدی است.اختلالات سیستم ایمنی که تولید هورمون بیش از حد را تحریک می نمایند ممکن است موجب حالت ناشایعی به اسم افتالموپاتی گریوز نیز شوند. در این اختلال کره چشم از کاسه محافظت کننده چشم بیرون می زند علت این حالت این است که عضلات و بافت های پشت چشم متورم می شوند. همچنین چشمان شما ممکن است قرمز و تحریک شوند. بعضی افراد دچار دوبینی می شوند. گروه کمی از افراد دارای بیماری گریوز، پوستتان اغلب در نواحی روی پاها دچار قرمزی و تورم می شود.
درمانی وجود ندارد که سیستم ایمنی شما را از ادامه تولید آنتی بادی های موجب بیماری گریوز متوقف سازد، اما داروهایی وجود دارند که می توانند با کاهش تولید تیروکسین نشانه ها را تخفیف دهند.
منبع: مه شو

نکاتی درباره ی تیروئیدیت (التهاب تیروئید)

تیروئیدیت التهابی در غده تیروئید است و می تواند موجب بزرگی غده شود. انواع متعددی از تیروئیدیت وجود دارند.
شایع ترین نوع تیروئیدیت لنفوستیک مزمن است که تیروئیدیت هاشیماتو نامیده می شود. این یک بیماری خود ایمن است که در آن سیستم ایمنی آنتی بادی هایی (پادتن هایی) می سازد که غده تیروئید را تخریب می سازند و موجب تولید کم هورمون های تیروئید می شوند. این بیماری بیشتر در زنان مسن دیده می شود و تمایل به بروز به صورت خانوادگی دارد.
تیروئیدیت بعداز حاملگی، تیروئیدیت بعداز زایمان نیز نامیده می شود. این بیماری یک التهاب بدون درد تیروئید است که حدوداً در ۶ درصد زنان در طی ۴ تا ۱۲ ماه بعد از زایمان ایجاد می شود.
دوره ای کوتاه از هیپرتیروئیدیسم (پرکاری تیروئید) ممکن است پدید آید ولی معمولاً بعد از چند ماه فعالیت تیروئید نرمال می شود. بعضی زنان نیز دچار هیپوتیروئیدیسم (کم کاری تیروئید) شدید یا طولانی مدت می شوند. این زنان عموماً احتیاج به درمان با داروهای جایگزین کننده هورمون تیروئید دارند.
فرم کمتر شایع دیگر این بیماری تیروئیدیت تحت حاد گرانولوماتوز است. این بیماری، احتمالاً توسط ویروسی ایجاد می شود و سریع تر از تیروئیدیت هاشیماتو بروز می کند و موجب بزرگی و درد غده تیروئید می شود. احتمال ایجاد هم هیپوتیروئیدی (کم کاری تیروئید) و هم هیپوتیروئیدی (پرکاری تیروئید) وجود دارد. این فرم از هیپوتیروئیدی معمولاً ظرف چند ماه به خودی خود خوب می شود.
درمان
اگر شما احساس ناراحتی یا تورم در اطراف غده تیروئید داشته باشید یا اینکه دچار نشانه های هیپوتیروئیدی یا هیپرتیروئیدی باشید، پزشک شما تیروئیدتان را معاینه خواهد کرد و آزمایش های خون جهت اندازه گیری سطوح هورمونی و آنتی بادی ها درخواست می نماید.
اکثر افراد دارای تیروئیدیت هاشیماتو باید برای ادامه زندگی درمان با دارویی جایگزین شوند. در انواع دیگر تیروئیدیت (التهاب تیروئید) غده تیروئید ظرف چند ماه به حالت نرمال بر می گردد.
آسپیرین یا سایر داروهای ضدالتهاب غیراستروئیدی می توانند درد و التهاب تیروئیدیت تحت حاد را کاهش دهند. در موارد و خیم تر، پزشک احتمالاً از داروهای کورتیکواستروئیدی استفاده می نماید.
منبع: مه شو

نکاتی درباره ی ندول های تیروئید

ندول تیروئید توده ای در داخل غده تیروئید است. ممکن است شما یک یا چندین ندول تیروئیدی داشته باشید. ندول تیروئید نسبتاً شایع است و ندرتاً سرطانی (بد خیم) می شود.
یک نوع غیرسرطانی (خوش خیم) ندول تیروئیدی آدنوم می باشدکه در آن بخشی از تیروئید با دیواره ای از سایر قسمت ها جدا می گردد. این بخش توده ای تشکیل می دهد که اغلب تیم اینج یا بیشتر قطر دارد و قابل لمس و گاهی اوقات دیدن است.
اکثر ادنوم های تیروئید هورمون بسیارکمی تولید می کنند یا اصلاً هورمونی تولید نمی نمایند، اما گهگاه یک آدنوم مقادیر بیش از حد هورمون تولید می نماید که این حالت ندول پرکار تیروئید می گویند و موجب هیپرتیروئیدی می گردد.
درمان
اکثر ندول های تیروئید در طی معاینه فیزیکی روتین کشف می شوند برای مشخص ساختن اینکه چه نوعی از ندول می باشد و آیا سرطانی است ممکن است پزشک یک عکس برداری با سونوگرافی برای داشتن تصویری از ندول درخواست کند. همچنین ممکن است پزشک از بیوپسی بهره گیرد که در آن از یک سوزن ظریف استفاده می شود تا نمونه ای بافتی برای آزمایش بدست آید. (آسپیراسیون یا سوزن نازک). معمولاً از شما آزمایش خون جهت اندازه گیری هورمون های تیروئیدی به عمل می آید.
در اغلب موارد ندول احتیاج به درمان اختصاصی نیاز ندارد و اکثرا موجب نشانه ای نمی شوند. آدنوم هایی که موجب تولید مقادیر بیش از حد هورمونی می شوند با ید رادیواکتیو درمان می شوند. ید رادیواکتیو ندول را تخریب می نماید. این ندول های پرکار ممکن است با جراحی خارج شوند.
منبع: مه شو

نکاتی درباره ی بیماری گواتر

گواتر
گواتر اصطلاح کلی برای توصیف غده تیروئید بزرگ شده است. این لغت از معادل لاتین گلو گرفته شده است. بزرگی می تواند به صورت توده ای کوچک و محدود باشد یا اینکه از تورم هر دو لوب غده تیروئید ناشی شود. گواتر معمولاً بدون درد است.
غده بزرگ تیروئید می تواند مقادیر نرمال پایین یا بیش از حد هورمونی ترشح نماید. در موارد نادر که غده بزرگ شده اطراف نای را می پوشاند، بزرگی می تواند با بلع یا تنفس تداخل نماید.
بزرگی تیروئید علل مختلفی دارد. در گذشته شایع ترین علت گواتر کمبود ید در رژیم غذایی بود. گواتر در حال حاضر در ایالات متحده نادر است به این علت که به نمک مکمل ید اضافه می شود و مکمل های غذایی نیز معمولاً از ید غنی است. در بعضی نواحی جهان که ید رژیم غذایی کم است، گواتر هنوز شایع است. سایر علل گواتر از این قرارند :
بزرگی ساده
بزرگی شدگی نرم و منتشر غده تیروئید گواتر ساده نامیده می شود. اگرچه این حالت ناشایع است. ولی بیشتر در حاملگی یا نوجوانی دیده می شود. در بیشتر مواقع، علت ناشناخته است، اگر چه در بعضی نمونه ها فاکتور ژنتیکی دخیل است.
تیروئیدیت ( التهاب تیروئید)
تیروئیدیت التهاب غده تیروئید است، که می تواند موجب بزرگ شدن آن گردد، غده ممکن است قوام الاستیک پیدا نماید و یا حساس شود و در هنگام بلع موجب احساس درد گردد. تیروئیدیت لنفوستیک مزمن که تیروئیدیت هاشیماتو نامیده می شود، شایع ترین علت بزرگ شدن تیروئید در ایالات متحده است. این بیماری از یک اختلال خود ایمن ناشی می شود.
بیماری گریوز
بیماری گریوز موجب پرکاری تیروئید می شود. این بیماری معمولاً باعث بزرگی خفیف ولی منتشر در تیروئید می شود، اگرچه ممکن است غده تیروئید کاملاً بزرگ شود.
منبع: مه شو

سرطان تیروئید و نحوه ی درمان آن

سرطان تیروئید نادر است و کمتر از یک درصد تمام سرطان ها را تشکیل می دهد و بسته به اینکه سلول های سرطانی زیر میکروسکوپ چگونه به نظر می رسند، چهار نوع عمده از سرطان تیروئید وجود دارد. دو تا از شایع ترین این سرطان ها انواع پاپیلای و فولیکولار می باشد.
نوع پاپیلاری تمایل دارد به غدد لنفاوی گردن گسترش یابد نوع فولیکولار می تواند به ریه ها و سایر بخش های دورتر بدن گسترش یابد. بیشتر سرطان های تیروئید به کندی رشد می یابند.
در فرم ناشایعی از سرطان تیروئید با نام کانسر (سرطان) مدولاری (بخش مرکزی) سلول های سرطانی هورمون کلسی تونین ترشح می نمایند، پیشرفت این سرطان با اندازه گیری کلسی تونین در خون قابل ارزیابی است. سرطان مدولاری به فور در سایر اعضای خانواده نیز رخ می دهد. سرطان مدولاری تیروئید می تواند با یک اختلال ارثی تحت عنوان نئوپلاسم چندین غده درون ریز (نوع ۲ آن) همراهی داشته باشید.
سرطان تیروئید در زنان شایع تر از مردان است. ریسک ایجاد سرطان تیروئید در این موارد در شما بیشتر خواهد بود: اگر در معرض مقادیر بالای اشعه قرار گرفته باشید، اگر درمان پرتو درمانی در نواحی سرو گردن دریافت کرده باشید یا اگر شخصی در خانواده شما سرطان مدولاری تیروئید یا فئوکروموسیتوم (تومور نادری که از سلول های بخش مرکزی غده فوق کلیه منشاء می گیرد) داشته باشد.
درمان
اگر توده تیروئید بدخیم باشد، احتمالاً تومور و تمام بافت غده توسط جراحی خارج می شوند. به این علت که ممکن است سرطان تیروئید به غدد لنفاوی مجاور گسترش یافته باشد، این غده نیز ممکن است خارج شوند.
در بعضی موارد از ید رادیواکتیو نیز به عنوان مکمل درمان جراحی استفاده می شود. این کار بافت هایی را که با جراحی قابل خارج ساختن نیستند از بین می برد.
غده تیروئید و تومور این ید رادیواکتیو را جذب می کنند و این ماده باعث تخریب بافت تیروئید و سرطان می شود بدون آنکه به سایر بافت های بدن آسیبی بزند.
اگر تیروئید شما خارج شود، بدن شما دیگر قادر نخواهد بود هورمون تیروئیدی تولید نماید، بنابراین شما باید به صورت روزانه از قرص های هورمون تیروئید استفاده نمایید تا جایگزین هورمونی که بدنتان دیگر نمی سازد شود. هورمون تیروئیدی همچنین می تواند رشد سلول های احتمالی سرطانی باقیمانده را متوقف سازد. این کار را با سرکوب ترشح هورمون تحریک کننده تیروئید انجام می دهد.
اگر شما سرطان مدولاری تیروئید دارید، راجع به مشاوره و آزمایش ژنتیکی از پزشک خود سوال نمایید. اعضای خانواده می توانند مورد آزمایش قرار گیرند تا مشخص شود آیا آنها ناقل نقص ژنتیکی که موجب انواع ارثی سرطان می شود هستند یا خیر، جراحی تیروئید می تواند از سرطان در ناقلینی که هنوز دچار سرطان نشده اند پیشگیری نماید.
منبع: مه شو