صندوق بیمه‌ ۴۳درصد افراد مسن را در قالب افراد بیمه شده پوشش می‌دهد

شهروند نوشت: طرح خصوصی‌سازی صندوق‌های بازنشستگی به مجلس رفت. صندوق بیمه‌ای کشور ۴٣ درصد از افراد ۶۵ سال به بالا را در قالب افراد بیمه شده پوشش می‌دهد.

دهم مردادماه امسال، طرحی به مجلس ارایه شد که ٨٧ نماینده آن را امضا کردند. طرحی که از حدود ٣٠‌سال قبل در کشورهای آمریکای لاتین و اروپای شرقی، آزمایشگاه‌های اجتماعی و اقتصادی دنیا، به اجرا درآمد و شکست خورد. طرحی برای خصوصی‌سازی بازنشستگی و جایگزینی صندوق‌های انفرادی به جای صندوق‌های عمومی یا به اصطلاح بیمه‌ای‌ها: از DB به DC از مزایای معین به سمت سهم معین. مهمترین وجه تفاوت این دو صندوق پذیرش ریسک است. در اولی ریسک را کارگر و کارفرما و دولت با هم می‌پذیرند ولی در دومی همه ریسک به دوش کارگر است. یعنی هر کارگر دارای حسابی انفرادی است که حق بیمه پرداختی از سوی او در این حساب‌ها پس‌انداز و سرمایه‌گذاری می‌شود و موجودی یا سرمایه اندوخته‌شده در زمان بازنشستگی او، به درآمد بازنشستگی (مستمری) او تبدیل می‌شود. ٢٣کشوری که این طرح را به پیشنهاد بانک جهانی اجرا کردند، همگی یا از آن نظام برگشتند یا مجبور به اصلاحات ساختاری عمیق شدند. بانک جهانی به اشتباه خود درباره این طرح اعتراف نکرد، ولی خودش این اصلاحات را پیشنهاد داد. نام‌هایی چون جلودارزاده و محجوب، نمایندگان خانه کارگر نیز در بین نمایندگان امضا‌کننده این طرح به چشم می‌خورد. آیا نمایندگان از سرنوشت آن ٢٣کشور مطلع‌اند؟ آیا نتیجه خصوصی‌سازی یکی از عواملی که همبستگی و انسجام اجتماعی را تضمین می‌کنند، می‌دانند؟

در جلسه‌ای که به منظور معرفی تجربه این کشورها و بررسی این طرح در موسسه عالی پژوهش سازمان تامین‌اجتماعی برگزار شده، جای مهمانانی که از مرکز پژوهش‌های مجلس دعوت شده بودند، خالی است. حدودا ١۵ نفر دور میز نشسته‌اند، پژوهشگران، نماینده صندوق بازنشستگی و بازنشستگان قدیمی تامین اجتماعی.

حسام نیکوپور، پژوهشگر سازمان قرار است درباره مشکلات آن ٢٣ کشور صحبت کند و پس از او بحث درباره مشکلات و مسائل این طرح درمی‌گیرد.

در طرح مجلس با عنوان «کارآمدسازی و ارتقای صندوق‌های بازنشستگی»، به بحران صندوق‌ها در کنار دو بحران دیگر محیط‌زیست و آب اشاره شده و گفته‌اند در چند‌سال آینده ۵٠‌درصد هزینه‌های جاری دولت صرف کسری صندوق‌های بیمه‌ای می‌شود. با این استدلال ادعا شده در کشورهای پیشرفته برای حل این موضوع از سیستم‌های DB به سیستم‌های DC رفتند و از آن‌جا که این سیاست در راستای رعایت اصول اقتصاد مقاومتی هم هست، اصلاح ساختاری در صندوق‌های بیمه‌ای پیشنهاد می‌شود.

هزینه انتقال بیشتر از هزینه تامین کسری صندوق‌ها بود

در متن طرح به حساب‌های انفرادی یا DC اشاره نشده، بلکه بیشتر به تغییر ساختاری و تقویت واحد ناظر صندوق‌ها تاکید شده است. نیکوپور به نقل از طرح می‌گوید قرار است این افراد اعضای هیأت نظارت را تشکیل دهند: معاون اول رئیس‌جمهوری، وزیر تعاون، وزیر امور اقتصادی، وزیر بهداشت، رئیس سازمان برنامه و رئیس سازمان امور اداری استخدامی، یک نفر از مدیران‌عامل صندوق‌ها، سه نفر از نماینده‌های مجلس و یک معاون نظارت صندوق‌های بازنشستگی که به پیشنهاد وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی تشکیل می‌شود. هیچ نماینده کارگری و کافرمایی در این هیأت پیشنهاد نشده. ماده آخر طرح می‌گوید بازنشستگان سازمان‌های لشکری و وزارت اطلاعات شامل این طرح نیستند.

به گفته نیکوپور نظام حمایت اجتماعی برای پوشش ریسک یک نوع تثبیت‌کننده خودکار است که در زمان بحران اقتصادی می‌توانند وضع اقتصادی- اجتماعی را تثبیت کند، درحالی‌که تبدیل نظام‌های DB به DC خودش به عاملی برای عدم تعادل در فضای اقتصادی و اجتماعی تبدیل می‌شود. «در سه دهه اخیر، معنای اصلاحات ساختاری خصوصی‌سازی شده، یعنی رفتن از نظام‌های DB که مدیریت دولتی دارند و عمومی هستند و با مشارکت کارگر و کارفرما انجام می‌شود و در آن ریسک را کارفرما می‌پذیرد به سمت DC که ریسک را به کارگر می‌دهند، حساب‌ها انفرادی می‌شود و مدیریت خصوصی دارند. حساب‌های انفرادی اصل و فرع اندوخته فرد و مزایا را مشخص نمی‌کند و فقط حق بیمه در آن مشخص است. از‌ سال ١٩٨١ تا ٢٠٠٨، ٢٣ کشور نظام بیمه اجتماعی پایه‌شان را خصوصی کردند.» اصلاحات از‌ سال ١٩٨١ با شیلی شروع شد، کشوری که دیکتاتوری چون پینوشه در آن بر سر کار بود، بعد پرو، آرژانتین، کلمبیا، اوروگوئه و مکزیک و از‌ سال ١٩٩٨ کشورهای شرق اروپا شروع به انجام این اصلاحات کردند که با مجارستان شروع شد. به دنبال آن لهستان، دومنیکن، روسیه سفید، بلغارستان و درنهایت رومانی در ‌سال٢٠٠٨ به این طرح پیوستند: «به‌طورکلی ١٣ کشور آمریکای جنوبی و ١٠ کشور اروپای شرقی و همان‌طور که می‌بینیم، هیچ کشور توسعه‌یافته دموکراتیکی در دنیا این اصلاحات ساختاری در سیستم بیمه پایه‌ بازنشستگی‌اش را انجام نداده است.»

٣٣‌سال از زمانی که شیلی با رادیکال‌ترین اصلاحات، این طرح را انجام داد، می‌گذرد: «سیستم DC موفقیت‌هایی داشت، مثلا رابطه بیمه‌پردازی و سطح مزایا را تقویت کردند، چون حساب انفرادی بود، فرد خودش سرمایه‌گذاری می‌کرد و متناسب با اندوخته و مشارکتی که داشت، مستمری دریافت می‌کرد. همچنین افراد می‌توانستند به‌طور شفاف و دوره‌ای عملکرد حساب‌شان را داشته باشند. خدمات در زمان کمتری دریافت می‌شد و یک پس‌انداز انباشته به وجود آمد که به بازارهای مالی این کشورها کمک کرد. در سال‌های شروع، نرخ بازگشت سرمایه‌گذاری خیلی خوب بود، در نتیجه افراد تشویق شدند در این حساب‌های انفرادی سرمایه‌گذاری کنند. اما عدم موفقیتش در چند مورد بود؛ برنده‌ها و بازنده‌های اعمال این سیاست‌ها می‌توانستند روی قوانین مختلف تاثیر بگذارند، در همه کشورها با یک کیفیت اجرا نشد، نظام خصوصی فقط می‌توانست برای بازار کار رسمی کار کند و تجربه نشان داده که پوشش برای آنها که درآمد و تحصیلات بالاتر داشتند و در مناطق شهری و بخش دولتی کار می‌کردند، بیشتر بود. در کشورهایی که بخش غیررسمی بیشتری داشتند (مثل بولیوی) یا این‌که سهم خویش‌فرما یا کارفرما در آنها بیشتر بود، این سیستم‌ها موفق نشد.» در ایران ۴۵‌درصد شاغلان، غیرمزد و حقوق‌بگیر هستند، یعنی جمعیت هدف بخش اختیاری‌اند. همچنین در مورد جمعیتی که در روستاها کار می‌کنند، اجرای این سیستم نمی‌تواند پوشش بیمه‌ای را بیشتر کند. پوشش بیمه‌ای در این کشورها عملا یا ثابت ماند یا کاهش پیدا کرد و در مقابل «هزینه اداری‌شان بالا رفت. در بعضی از کشورها ۵٠ شرکت مختلف این‌ حساب‌ها را مدیریت می‌کردند.» هزینه اداره طرح بازنشستگی در دنیا ٢,۵ تا ٣‌درصد است اما ایران بین ٧-۶‌درصد هزینه اداره طرح دارد: «همچنین برابری جنسیتی تضعیف شد، همبستگی اجتماعی کمتر شد و مساعدت‌ها و حمایت‌های اجتماعی مغفول ماند، زیرا هزینه‌های انتقال به نظام خصوصی به‌قدری بالا بود که درآمدهای حاصل از مالیات دولت برای حمایت از فقرا را به خود اختصاص داد. فقرا مغفول ماندند. وقتی آرژانتین در‌ سال‌های ٢٠٠١ و ٢٠٠٢ دچار رکود شد، دولت مانده سرمایه‌گذاری این حساب‌های خصوصی را برای رفع رکود و پوشش کسری بودجه خود مصادره کرد. مدیریت این صندوق‌های خصوصی به افراد دولتی سپرده شده بود و بخش خصوصی آنها را مدیریت نمی‌کرد. به استثنای مجارستان تصمیم‌گیری در مدیریت این صندوق‌ها در هیچ‌کدام از این ٢٣ کشور مستقل نبود.»

هزینه انتقالی که برای تغییر نظام از DBبه DC انجام شد، در کشوری مانند شیلی آن‌قدر زیاد شد که محققان می‌گویند تامین هزینه‌های کسری سیستم DB کمتر از این مقدار می‌شد. نیکوپور می‌پرسد آیا کشور ما می‌تواند این هزینه‌های انتقال را پوشش دهد و اگر می‌تواند چرا بدهی صندوق‌ها را پرداخت نمی‌کند؟

کاهش همبستگی اجتماعی با خصوصی‌سازی صندوق‌ها

وقتی صحبت از حساب انفرادی است، یعنی هر اتفاقی بیفتد، فرد با حساب خودش تنهاست. اتفاقاتی مثل بحران مالی دنیا در سال‌های ٢٠٠٧ تا ٢٠٠٩ که دارایی‌های این صندوق‌ها را کاهش داد، زیرا سبد سرمایه‌گذاری به سمت سرمایه‌گذاری‌های خارجی رفته بود و باعث شد پولی که قرار بود به مستمری‌بگیران پرداخت شود، کاهش پیدا کند: «مجموع اینها، این ٢٣ کشور را ترغیب کرد که اصلاحات دوباره انجام دهند. از‌ سال ٢٠٠٩ به بعد ادبیات REREFORM به وجود آمد که برگشت از خصوصی‌سازی بود. حالا ٣٣‌سال بعد از این تجربه، این طرح در مجلس ما ارایه شده است.»

این کشورها ابتدا اصلاحات جزیی انجام دادند، مثلا سن و مزایا را تغییر دادند، اما جواب نداد. سال ٢٠٠٨ آرژانتین و بعدها بولیوی و مجارستان کل نظام خصوصی‌شان را ملی اعلام کردند: «به این شکل که سرمایه‌ها را ادغام کردند و حداقلی را در نظر گرفتند و گفتند این مقدار را تضمین می‌کنیم و بیایید و حق بیمه‌های‌تان را در صندوق عمومی ارایه دهید.»

گفت‌وگوی اجتماعی، همبستگی، مشارکت، پوشش فراگیر، پایداری مالی و مزایای مکفی، برابری جنسیتی، برخورد برابر، کارایی منطقی و نقش دولت و نحوه نظارت روی صندوق‌ها، ١٠اصلی هستند که از صندوق‌های بیمه‌ای انتظار می‌رود. بعد از اصلاحات چه اتفاقی برای این کشورها افتاد؟ «گفت‌وگوی اجتماعی یعنی مشورت با شرکای اجتماعی. در کشوری مثل شیلی، پینوشه از قدرت نظامی‌اش برای اعمال اصلاحات خصوصی‌سازی استفاده کرد. در هیچ‌کدام از این ٢٣ کشور اصلاحات در مشورت با شرکای اجتماعی نبود. در اکثر کشورها برای اصلاحات مجدد شورای مشورتی به وجود آمد که نمایندگان کارگری و کارفرمایی در آن حاضر بودند. در آرژانتین ٩٠‌درصد نظرات این شورا که زیر نظر مستقیم رئیس‌جمهوری بود، اعمال شد. نمایندگان مجلس فعلی ما طرح‌شان را در کدام گفت‌وگو با کدام نماینده شرکای صندوق‌ها انجام دادند؟»

صندوق بیمه‌ای کشور ۴٣‌درصد از افراد ۶۵‌سال به بالا را یا در قالب افراد بیمه‌شده یا تبعه آنها پوشش می‌دهد. ضریبی که در مقیاس جهانی خیلی پایین است و سوال این‌جاست که سهم سالمندان چقدر می‌تواند باشد؟ «در خیلی از کشورها این پوشش ۶٠ تا ۶۵‌درصد است. ضریب پوشش بیمه ما در بخش مزد و حقوق‌بگیر، بالای ٩٨‌درصد ولی برای غیرمزدبگیر حدود ۴٠‌درصد است. یعنی اگر ٢٢ونیم‌میلیون نفر شاغل در کشور باشد، ۶‌میلیون نفر از این شاغلان بیمه ندارند. تجربه جهانی نشان داده که با اصلاحات به سمت DC پوشش بیمه کمتر می‌شود.»

چرا بخش نظامی و اطلاعاتی در طرح نمایندگان از خصوصی‌سازی مستثنا شده است؟ این مخالف یکی دیگر از اصول صندوق‌های بیمه‌ای یعنی برخورد برابر است: «صندوق‌های متفاوت مخصوصا برای نیروهای نظامی در همه این کشورها وجود داشته و تجربه نشان داده که رفتار نابرابر نمی‌تواند اصلاحات کارایی به وجود بیاورد. در این کشورها فرصت‌های سرمایه‌گذاری با بازدهی بالاتر نصیب افراد قدرتمند و ذینفوذ در این کشورها می‌شد.»

صندوق‌های بیمه‌ای یعنی افراد در بحران‌ها و ریسک‌های زندگی با یکدیگر شریک‌اند. کسی که امروز حق بیمه خود را پرداخت می‌کند، مستمری سالمندان و بازنشستگان را تامین می‌کند و همان فرد وقتی به سن بازنشستگی رسید، مستمری‌اش از حق بیمه‌ای که افراد شاغل جوان می‌دهند، تامین می‌شود. یعنی یک ارتباط بین‌نسلی به وجود می‌آید و همبستگی اجتماعی ایجاد می‌شود. حساب‌های خصوصی و سیستم‌های DC از چیزی به این اسم بی‌بهره‌اند: «این حساب‌ها دیگر ریسک درمان، حوادث و بیکاری را در جامعه تقسیم نمی‌کنند. در نتیجه همبستگی اجتماعی درون‌زا که هدف هر جامعه درخصوص حمایت اجتماعی است، با این سیستم تحقق نمی‌یابد. در همه این کشورها افراد بخش غیررسمی از این سیستم خارج ‌شدند، اما مالیاتی که در جامعه پرداخت کردند، صرف انتقال این سیستم‌ها شد. یعنی پولی که باید صرف فقرزدایی شود، عملا صرف ١٨‌میلیون بیمه‌شده می‌کنیم و ۶‌میلیون دیگر که تحت پوشش بیمه نیستند هم باید هزینه‌های انتقال را پرداخت کنند.»

در حساب‌های انفرادی سطح درآمد زنان پایین‌تر می‌آید، چون اندوخته کمتری دارند: «آنها در دوره‌های زمانی به واسطه بارداری شاغل نمی‌شوند، اندوخته‌شان کمتر است و میانگین مستمری‌شان در این سیستم پایین‌تر است. در اغلب این سیستم‌ها زنان فقط درخصوص بازماندگی از خدمات استفاده می‌کنند. همچنین تمایل در این سیستم‌ها به سمت پرداخت حداقلی بود، چون افراد آن‌قدر ریسک‌پذیر نبودند که سبد سرمایه‌گذاری با ریسک بالا را بگیرند و اندوخته‌های‌شان در اوراق قرضه با حداقل بازدهی سرمایه‌گذاری می‌شد، در نتیجه کفایت مستمری را نداشتیم.» در این کشورها اگر مانده حساب انفرادی و سودش به مرحله مستمری می‌رسید، فرد می‌توانست فارغ از سنش بازنشسته شود. این اتفاق فلسفه تامین‌اجتماعی را زیر سوال می‌برد: «یکی از اهداف ارایه خدمات بیمه اجتماعی توزیع درآمدی بین گروه‌های مختلف درآمدی است، اما در کشورهایی که نابرابری درآمدی وجود داشت، این حساب‌ها به نفع افراد با درآمد بالا بود.»
در نهایت در همه این کشورها شاخص‌های سالمندی و ترکیبی برای خدمات بیشتر وارد شدند و ارایه بازنشستگی پیش از موعد به کل ممنوع شد. آنها بعد از اصلاحات به این نتیجه رسیدند که تازه باید مردم‌شان را برای این‌که در چه سبدی بیشتر سرمایه‌گذاری کنند، آموزش دهند. کشورهای محدودی توانستند نظارت مستقل و حرفه‌ای روی صندوق‌ها داشته باشند و بازدهی سرمایه‌گذاری در آرژانتین منفی ٣‌درصد و در مجارستان منفی نیم‌درصد شد.

تامین‌اجتماعی حمایت جبرانی است

پس از صحبت‌های نیکوپور که داده‌های آن از پژوهشی که به همراه نرگس اکبرپور انجام داده، ارایه شدند، حاضران بحث را آغاز می‌کنند. نعمت‌اله علیپور، معاون توسعه و منابع انسانی موسسه عالی پژوهش پیشنهاد می‌کند رویکردمان را نسبت به این طرح تغییر دهیم: «می‌توانیم بگوییم هزینه اداره این طرح‌ها زیادند و مزایای درستی نمی‌دهند و در زمینه بانک جهانی صحبت کنیم و رویکرد دیگر این است که کانتکست آنها را نقد کنیم و بگوییم هیچ‌کدام از این متون دغدغه عدالت ندارند. کارکرد تامین‌اجتماعی تعادل‌بخشی است. تامین‌اجتماعی جلوی این را می‌گیرد که بحران‌ها به لایه اجتماعی نفوذ کنند. ضربه‌گیر می‌شود و از نظام سیاسی حمایت می‌کند. اما اگر سیستم خیلی بد عمل کند، فشاری که به سیستم تامین‌اجتماعی می‌آید باعث می‌شود صدای شکستن استخوان‌های ستون‌فقراتش را بشنوید، چیزی که در کشور ما اتفاق افتاده است. دوستانی که در عرصه سیاست و اقتصاد کار می‌کنند نمی‌گویند که عملکرد بدشان چه بلایی سر صندوق‌های تامین‌اجتماعی آورده است. تامین‌اجتماعی متکی به بازار کار است، وقتی گستره‌ وسیع بازار کار ما غیررسمی است و اقتصاد ما به اندازه سهم جمعیتی‌مان در اقتصاد جهان نیست، تامین‌اجتماعی چطور می‌خواهد کار کند؟ بحرانی که گریبانگیر تامین‌اجتماعی شده به سیستم اقتصادی و سیاسی ما برمی‌گردد. نمایندگان مجلس دارند نعل وارونه می‌زنند. بحران را می‌بینند، ولی فکر می‌کنند ناشی از بحران صندوق‌هاست، درحالی‌که باید نظام اقتصادی را درست و نگاه‌شان را عادلانه کنند.»

فرخ ملک‌وند مشاور مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی، بر مهمترین پیامد تامین‌اجتماعی که حمایت جبرانی است، تاکید دارد که در قلمرو بازتوزیعی است: «برای جبران یک حالت مثل اعاده سلامتی، دستمزد، جایگزینی برای سالمندی، حمایت‌هایی را برقرار کردیم. DC در کشوری می‌تواند اجرا شود که حداقل سود سرمایه یا سود سپرده آن مثبت باشد، یعنی آورده شخصی یا سرمایه شخص ارزش افزوده به خود بگیرد، اگرنه مجبور به برگشت از این نظام هستند.» ملک‌وند می‌گوید ما یادمان رفت که در قلمرو بازتوزیعی فعالیت می‌کنیم و باید به نیازها پاسخ دهیم، نه به خواسته‌ها: «یادمان رفت که نظام تامین‌اجتماعی با بیمه‌ها شروع شد و یک حمایت جبرانی است، یعنی باید اتفاقی در قلمرو اقتصادی یا فرهنگی بیفتد تا نیازمند حضور تامین‌اجتماعی شویم. ما فراتر رفتیم و طرح‌هایی مثل بازنشستگی پیش از موعد را تصویب کردیم. یادمان رفت که قرار است پاسخ به نیازها باشد، نه این‌که امتیازآور شود. فراموش کردیم که تعداد مشترکان و برخورداران حجیم است. افرادی را می‌بینیم که هنوز توان کار دارند، اما بازنشسته شده‌اند.»

ملک‌وند می‌گوید ذخایر سازمان اندک است، هرچند آن را به منابع عمومی جهت داده‌ و گفته‌اند هرجا کسری آوردی از محل دولت تامین کن: «سازمان تامین‌اجتماعی در سال‌های ۵٨ -۵٧ می‌توانست تا ٢‌سال با ذخایرش خود را اداره کند، اما الان یک ماه هم نمی‌تواند. تغییرات جمعیتی و شاخص‌های اقتصادی برای‌مان محلی از اعراب پیدا نکرد و حتی سن بازنشستگی و نرخ حق بیمه کاهش پیدا کرد، فرار بیمه‌ای افزایش یافت و دستمزدها هم واقعی اعلام نمی‌شود. سازمان تامین‌اجتماعی به تحمیل‌هایی مانند آنچه در حوزه سلامت به آن شد، پاسخ داده است.»

او بیمه‌های اختیاری را جزو پوشش بیمه‌ای حساب نمی‌کند، زیرا تداوم ١٢ ماهه ندارند یا هم‌عرض با سایر بیمه‌شده‌ها نیستند. با تحت پوشش نبودن خانواده‌های روستایی، طبق آمار فقط یک‌ونیم‌میلیون خانوار تحت پوشش‌اند، درحالی‌که باید ۴ونیم‌میلیون خانوار باشند.
ملک‌وند می‌گوید تامین‌اجتماعی غولی است که اگر بخوابد هیچ جرثقیلی نمی‌تواند بیدارش کند و نگران است که چطور این وضع را ترسیم کنیم تا تصمیماتی در راستای تجربه شکست‌خورده دنیای پیشرفته‌تر از خودمان تکرار نکنیم.

هزینه انتقال ۶٠٠‌هزار ‌میلیارد تومان

قربانعلی هم بازنشسته شده و در این جلسه برای همفکری حضور پیدا کرده است. به حافظه خود رجوع می‌کند و شروع بحث‌های خصوصی‌شدن بازنشستگی را به یاد می‌آورد. می‌گوید انگار دغدغه مجلس بیشتر بحث نظارت است، درحالی‌که ساختارهای نظارتی به اندازه کافی وجود دارد. باوجود این‌که بارها وضع مالی تامین‌اجتماعی منعکس شده، ولی تصمیمات مجلس و دولت، فشار بیشتری بر صندوق‌ها آورده: «مسأله خصوصی‌شدن صندوق‌های بیمه‌ای در سال‌های ٧١-٧٠ مطرح شد. ما همان زمان گزارش‌هایی تهیه کردیم و منافع و معایب آن را به اطلاع رساندیم. هنوز هم مطرح می‌شود. بحث این است که در تامین‌اجتماعی چه هدفی را دنبال می‌کنیم و آیا می‌خواهیم دولت را از هزینه‌ها رها کنیم یا این‌که او را مشارکت دهیم. آن زمان گفته می‌شد دولت محدودیت منابع دارد و می‌خواهد نظام بازنشستگی را به مردم واگذار کند. این نگاه کمی خام است، چون هزینه انتقال و بحث‌های دیگری که ابتدای جلسه در مورد تجربه دیگر کشورها گفته شد در آن در نظر گرفته نشده است. اگر نگاه‌مان عدالت اجتماعی است، داریم به بیراهه می‌رویم، ولی اگر نگاه‌مان عدالت انفرادی است، باید تبعاتش را بپذیریم که با رویکرد کلان کشور مغایر است که در آن سیاست‌ها باید مبتنی بر عدالت اجتماعی باشد.»
مشکل از نظر او جایی است که نماینده کارگران هم طرح را امضا می‌کند و این نشان می‌دهد که نظرات تخصصی به نظام تصمیم‌گیر منتقل نشده‌اند: «این بزرگواران شناختی نسبت به این مسائل ندارند و دارند براساس تصویر مبهم‌شان تصمیم می‌گیرند.»

DC یک پیش‌نیازی دارد و ساختار اقتصادی باید شرایطی داشته باشد که این نظام‌ها تا حدودی بتوانند پاسخگو باشند. نرخ تورم باید پایین و نرخ سود سرمایه‌گذاری بالا باشد، اشتغال پویا و پایدار در جامعه باشد: «نه این‌که افراد با متوسط ١۵-١٠‌سال به سن بازنشستگی برسند، زیرا با این تعداد سال‌ها، اندوخته‌ای برای مستمری در حساب‌های‌شان نمی‌ماند. همچنین نمی‌توانیم به صندوق‌های خصوصی اعتماد کنیم، معلوم نیست فرد صاحب آن از یک کشور دیگر سردرنیاورد و پول‌ها از بین نروند. از آن طرف هم سازمان از نقطه بحران گذشته و الان وارد مرحله فاجعه شدیم. کسری صندوق ١٠‌هزار میلیاردی است و بودجه دولت ٣٠٠‌هزار‌میلیارد است که ۴٠‌هزار ‌میلیارد آن را به تامین‌اجتماعی دو ساختار می‌دهد.»

نماینده موسسه بازنشستگی سبا درباره مشکلات این صندوق می‌گوید: «حق بیمه جواب حق بازنشستگی را نمی‌دهد و کسری بودجه داریم. این حق عموم است که به حق خصوصی تبدیل می‌شود و این پولی که پس‌انداز می‌شود با سود بالا نهایتا ٨-٧‌سال بتواند حقوق بازنشستگی فرد را بدهد، درحالی‌که متوسط سال‌هایی که افراد حقوق بازنشستگی می‌گیرند، ٢٧‌سال است.»

پژوهشگران هزینه انتقال را حدودا ۶٠٠‌هزار‌ میلیارد تومان اعلام می‌کنند. کاشف قربان پور، مدیر کل روابط بین الملل سازمان یکی دیگر از افراد حاضر در جلسه می‌گوید این مبلغ باید سالانه حساب شود: «مثلا امسال ۴۴‌هزار ‌میلیارد تومان حق بیمه را می‌گیریم و به مستمری‌بگیرها می‌دهیم، ولی با انتقال، این عدد‌ را باید سرمایه‌گذاری کنیم. یعنی دولت الان ۴٠‌هزار ‌میلیارد می‌دهد، ‌سال بعد باید ۴٠‌هزار‌ میلیارد دیگر اضافه کند تا سیستم تامین‌اجتماعی DC شود.» او می‌گوید باید کمک‌حال کسب‌وکار باشیم و تفکر توسعه‌ای داشته باشیم و به تجربه‌های جدیدتر مثل هند اشاره می‌کند که برای ٢٠‌میلیون کارمند دولت نظام DC را در نظر گرفت: «پیش‌بینی‌شان از نرخ بازده ٩‌درصد بود، درحالی‌که ۶‌درصد شد و پیش‌بینی‌شان از تورم ۵‌درصد بود، ولی به ٩‌درصد رسید.»

جلسه به پایان می‌رسد، پژوهشگران و مسئولان سازمان می‌خواهند در جلسه‌ای حضوری با نمایندگان، این مشکلات را به اطلاع آنها برسانند. شاید بعضی‌ها امضای‌شان را پس بگیرند. سوال این است که آیا آنها می‌خواهند دولت وظیفه رسیدگی به بازنشستگان را رها کند یا در آن مشارکت کند.


منبع: الف

تنها زن رفتگر ایران هستم/ اوقات فراغت در غسالخانه کار می‌​کنم!+عکس

جام جم آنلاین نوشت: صغری خانی شهرآباد را حالا خیلی​ها با عنوان تنها بانوی رفتگر در کشور می​شناسند، برای دیدن او باید ۶۸۸ کیلومتر راه را برویم تا شهرستان مانه و سقلمان در استان خراسان شمالی و بنشینم پای حرف های زنی که نان آور چند خانواده است.
 


خانم خانی شهرآباد، چند ساله هستید؟
تازه ۶۱ ساله شده ​ام.
چند سال است که به این شغل مشغولید؟
الان دیگر ۱۳-۱۴ سالی می​شود.

چطور شد این کار را انتخاب کردید؟
به خاطر شرایط اقتصادی ای که داشتیم مجبور بودم که کار کنم و درآمد داشته باشم، چون شوهرم از کار افتاده شده و درآمدی ندارد. بعد چون ما نه زمینی داریم نه سرمایه ای ، به فکرم رسید که این کار را انجام بدهم. آن موقع شهرداری برای نظافت خیابان ها به رفتگر نیاز داشت. من دیدم این کار از من برمی آید رفتم و از مسئولان خواستم اجازه بدهند من این کار را انجام بدهم. اولش مخالف بودند اما وقتی شرایط زندگی و نیازمالی ام را دیدند موافقت کردند.

شوهرتان چرا از کار افتاده شده؟
سکته کرده. تقریبا یک طرف بدنش فلج است.

قبل از اینکه رفتگر بشوید هم کار می کردید؟
بله آن سال هایی که شوهرم سالم بود ، باز هم هردوتا با هم کار می​کردیم. آن موقع من می رفتم سرِ زمین​های کشاورزی برای مردم کار می​کردم ، پنبه جمع می​کردم . اما درآمد ثابت نداشتم. به خاطر همین آمدم سراغ این کار.

بچه هم دارید؟
بله شش تا پسر دارم. پسر کوچکم الان ۲۳ سالش است.

ازدواج کرده اند؟
همگی ازدواج کرده اند، اما من خرج دو تا ازآنها را هم می​دهم.

چرا؟
چون بیکارند . چون کار نیست. من هم بعنوان مادر وظیفه دارم کمک شان کنم.



یعنی الان سرپرست چند تا خانواده هستید؟
سرپرست سه خانواده. خرجی خانواده خودم و دوتا از پسرهایم را با همین حقوق می​دهم.
چقدر حقوق می گیرید؟
من برای جارو کردن و کار در غسالخانه ماهی ۸۰۰ هزارتومان حقوق می​گیرم.

در غسالخانه چکار می کنید؟
مسئولیت نظافت با من است. اگر متوفی زن بود من هم در شستشویش کمک می​کنم و اگر مرد بود، بعد از شستشو و کفن و دفن او ، من می​روم داخل غسالخانه و همه جا را تمیز و مرتب می​کنم.

از حقوق تان راضی هستید؟
خدارا شکر …همین که دستم جلوی کسی دراز نیست راضی​ ام؛ البته بیمه نیستم.

سیزده سال پیش که کار رفتگری را شروع کردید ماهی چقدر حقوق می​گرفتید؟
حدود ۳۰ هزارتومان. فکر کنم روزی هزارتومان مزدم بود.



صبح ها چه ساعتی کار را شروع می​کنید؟
یک بار از هفت صبح تا یازده و نیم می ​روم و کوچه ها را تمیز می​کنم. بعد برمی ​گردم خانه تا ساعت یک استراحت می​ کنم و باز دوباره می​ روم تا ساعت چهار.
هر روز کار می​کنید؟
از شنبه تا پنج شنبه. جمعه ها هم تعطیلم.

بقیه همکارهایتان آقا هستند؟
بله اینجا در پیش قلعه که بقیه رفتگرها مرد هستند. البته به من گفته اند که کلا در ایران هیچ زنی جز من رفتگر نیست.

بجز جارو که ابزار کار همه رفتگرهاست، دیگر چه وسایلی برای کار دارید؟
بیل و فرغون.
شنیده ایم که مردم پیش قلعه خیلی از کار شما راضی هستند.
بله همین طور است. مسئولیت جارو کردن یک خیابان و با کوچه هایش مال من است ، اما مردم می گویند ای کاش رفتگر محله ما بودی.

چرا این را می گویند؟
چون من خیلی تمیز جارو می کنم. با اخلاق خوش با آنها حرف می زنم همه دوستم هستند. بعد اهالی می آیند به من می گویند کاش رفتگرهای مرد هم مثل تو تمیز جارو می زدند.



لباس شما با بقیه رفتگرها فرق دارد؟
خب چون رفتگر زنی در شهرداری ها نیست، من لباسم را داده ام برایم دوخته اند. لباس من یک دست مانتو شلوار نارنجی است.

موقعی که برای تمیز کردن خیابان های پیش قلعه داوطلب شدید، بچه ها مخالفتی نکردند؟
نه اصلا. کار که عار نیست. اینکه دستت جلوی کسی دراز باشد خجالت دارد. خدارا شکر که دست ما جلوی غریبه ها دراز نیست. من از وقتی که یادم می آید کار می​کردم. بچه هایم را با نان و نمک بزرگ کردم. یک بار رفته بودم سر ِزمین وقتی برگشتم دیدم پسر کوچکم آنقدر گریه کرده از گریه سیاه شده…زندگی ام راحت نبوده ؛ من ۱۲ ساله بودم که با شوهرم ازدواج کردم، او چند سال از من بزرگتر بود. من خودم را شناختم خانه شوهر بودم. همسرم کشاورز بود، همیشه پابه ​پای هم کار کردیم؛ الان او دیگر نمی تواند کار کند به خاطر همین من مسئولیت خانه را قبول کرده ام و باز هم خدا را شکر می کنم که هنوز تنم سالم است می​توانم کار کنم.

چه آرزویی دارید؟
ما از دار دنیا همین خانه را داریم که کمیته امداد به ما داده. اما اینجا حمام ندارد. حمام عمومی پیش قلعه هم هفته ای یک بار جمعه ها باز است و این موضوع خیلی برای ما سخت است.دوست داشتم در خانه مان یک حمام داشته باشیم.

از نظر کاری چطور؟
به من می گویند تو سن ات بالای شصت سال است نمی توانی بیمه بشوی. کاش مسئولان یک جوری کمک می کردند بیمه شامل حال من هم بشود. من از کار کردن خسته نمی شوم. تا وقتی که تنم سالم باشد کار می کنم اما می ترسم یک روزی دیگر نتوانم کار کنم آن موقع همین پول هم که تنها منبع درآمدمان است قطع می شود.


منبع: الف

ترافیک سنگین در آزادراه کرج- چالوس و جاده هراز

مهر نوشت: رئیس مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک پلیس راهور با تشریح آخرین وضعیت راه های مواصلاتی، از ترافیک سنگین در آزادراه کرج-چالوس و محور هراز خبر داد.

سرهنگ نادر رحمانی گفت: براساس آخرین گزارش‌های دریافتی از مرکز کنترل ترافیک راه‌های کشور در حال حاضر ترافیک در آزادراه کرج – قزوین (از پل استاندارد تا پل فردیس) و باند جنوبی آزادراه تهران کرج (محدوده پل استاندارد تا پل کلاک) نیمه سنگین گزارش شده است.

وی افزود: همچنین ترافیک در محور جنوب به شمال محور کرج _چالوس (از بیلقان تا کیلومتر ۵ و طول محور پر حجم) و جنوب به شمال محور هراز (محدوده لاسم، آب اسک، گزنک و شنگلده) نیز سنگین گزارش شده است.

سایر محورهای مواصلاتی کشور جوی آرام وترافیکی روان دارند.


منبع: الف

تایید مجوز ۴۰۰ رشته محل جدید دانشگاه آزاد/ همه زیرنظام‌های آموزش عالی باید تابع قانون باشند

معاون آموزشی وزارت علوم با تاکید بر این که بیش از ۸۰ درصد رشته محل‌های دانشگاه آزاد مورد تصویب این وزارتخانه قرار گرفته اند، گفت: در چند روز اخیر تعداد ۴۰۰ رشته محل دیگر نیز که در محاسبات لحاظ نشده بود به رشته محل‌های دانشگاه آزاد اضافه شده بنابراین تعامل و همکاری خوبی بین مسئولین وزارت علوم و دانشگاه آزاد وجود دارد و تاکید ما هم این است که همه زیرنظام‌های آموزشی باید تابع قوانین و مقررات باشند.

به گزارش ایسنا، دکتر مجتبی شریعتی نیاسر در حاشیه سیزدهمین همایش سراسری مدیران آموزشی دانشگاه آزاد که امروز در ساختمان مرکزی این دانشگاه برگزار شد، تاکید کرد: به نظر می‌رسد این دوره از مدیریت دانشگاه آزاد دوره‌ای خواهد بود که آینده خوبی را بتوان برای این دانشگاه پیش‌بینی کرد و دانشگاه آزاد برای آموزش عالی در بخش خصوصی وضعیت خوبی رقم خواهد زد.

وی در ادامه گفت: تعامل بین دانشگاه آزاد و نهاد بالادستی آموزش عالی رمز موفقیت آموزش عالی در این حوزه است و این به تعامل بین مسئولین حوزه آموزش دانشگاه آزاد با دفتر شورای گسترش آموزش عالی وزارت علوم بر می‌گردد. به همین دلیل است علی‌رغم این که ما بر این باور هستیم که دانشگاه آزاد یک رشد کمی بی‌رویه‌ای در دوران مدیریت گذشته داشته است ولی با تدبیر مدیریت فعلی دانشگاه تعدیلی بر ظرفیت سال تحصیلی ۹۷-۹۶ صورت خواهد گرفت.

معاون آموزشی وزارت علوم همچنین خاطرنشان کرد: خوشبختانه با همفکری و همراهی همکاران دانشگاه آزاد بیش از ۸۰ درصد رشته محل‌های این دانشگاه مورد تصویب وزارت علوم قرار گرفت و تصور می‌کنم با این رویکرد وضعیت مطلوب‌تری را در آینده داشته باشیم.

دکتر شریعتی در ادامه گفت: یقینا ذهنیت ما از افرادی که مدیریت دانشگاه آزاد را بر عهده دارند این است که آینده خوب و کیفی را برای این دانشگاه رقم بزنند.

وی در خصوص اینکه آیا برای تایید رشته محل‌های دانشگاه آزاد از سوی وزارت علوم مسئولان دوطرف به تفاهم رسیده‌اند گفت: هیچ تفاهم جدیدی بین رییس دانشگاه آزاد و سرپرست وزارت علوم صورت نگرفته در واقع ما در زمینه‌ کد رشته محل‌های دانشگاه آزاد هیچ اختلافی با یکدیگر نداریم و با دوستان در این زمینه کاملا هماهنگ هستیم و کد رشته های دانشگاه آزاد هم طبق برنامه بررسی و در صورت لزوم تایید می‌ شوند .

معاون آموزشی وزارت علوم همچنین خاطرنشان کرد: براساس بررسی‌های صورت گرفته در همین چند روز گذشته نزدیک ۴۰۰ مورد از رشته محل‌های دانشگاه آزاد که در محاسبات لحاظ نشده بود مجددا اضافه شده است و مشکل خاصی در این زمینه وجود ندارد. داوطلبان هم براساس آنچه که سازمان سنجش آموزش کشور اعلام خواهد کرد رشته محل‌ها را انتخاب می‌کنند.

شریعتی در پاسخ به سئوالی در مورد قانونی و اجرایی بودن مصوبه سال ۶۷ مجلس شورای اسلامی نیز گفت: ما تابع ضوابط و قوانینی هستیم که نهادهای بالادستی می‌گویند که براساس همین مقررات و ضوابط نهاد بالادستی، یک نهاد سیاست‌گذار برای همه زیرنظام‌های آموزش عالی است و دانشگاه آزاد اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نیست. تصور می‌کنم این هماهنگی و صمیمیتی که بین دو مجموعه وزارت علوم و دانشگاه آزاد وجود دارد این مساله را کاملا به جریان خواهد انداخت که همه باید تابع ضوابط و قانون باشیم.


منبع: الف

گوشی بلک‌بری جدید ۲۶ ساعت باتری می‌دهد +عکس

بلک بری اعلام کرد اکتبر یک گوشی تمام لمسی را عرضه می کند تا بتواند کاربران آیفون و گلکسی را با آن اغوا کند.

به گزارش خبرآنلاین، این اولین گوشی ضد آب (استاندارد IP67) تمام لمسی بلک بری است که ساخته می شود.

فرانسیس ماهیو مدیر TCL(شریک چینی بلک بری کانادایی و سازنده حال حاضر گوشی‌های بلک بری) اعلام کرد گوشی جدید ۲۶ ساعت هم باتری می دهد و با یک بار شارژ می توان ۲ روز پیاپی مکالمه کرد.

وی ادعا کرد به زودی کاربران آیفون و گلکسی گوشی های خود را رها کرده و بلک بری خواهند خرید.

قرار است در ایفا ۲۰۱۷ جزییات بیشتری به اشتراک گذاشته شود.


منبع: الف

دانلود اینستاگرام ۱۳٫۰٫۰٫۱٫۹۱ Instagram

 باشگاه خبرنگاران جوان؛ اینستاگرام نرم افزاری محبوب و بی نظیر برای گوشی هایی با سیستم عامل هوشمند است که می توانید با آن عکس‌هایی با جلوه‌های زیبا ایجاد کنید و آنها را با دیگر کاربران شبکه اینستاگرام به اشتراک بگذارید. همچنین قادر خواهید بود هر روز عکس‌های ارسالی دیگر کاربران را تماشا کنید و از آن لذت ببرید.

با نرم افزار اینستاگرام می توانید جلوه قدیمی یا Sepia و عجیب و غریب مانند Earlybird ،Hudson یا Sutro را روی عکس هایتان اعمال و با یک دکمه عکستان را شبیه به عکس‌های دهه ۵۰ کنید. یکی از جالب ترین جلوه های اینستاگرام ایجاد محوری در اطراف کادر عکس می باشد که می‌تواند فوکوس بیشتری را روی سوژه میان تصویر ایجاد کرده و عکس را زیباتر کند.

برخی از ویژگی های اپلیکیشن Instagram:

    امکان اشتراک گذاری تصاویر خود و یا دوستان
    لایک کردن عکس های شما توسط دیگران
    اعمال جلوه های عالی و شگفت انگیز بر روی عکس‌ها
    قابلیت ویرایش تصاویر و فیلم ها با استفاده از فیلترهای سفارشی
    قابلیت بهبود تصاویر با استفاده از تنظیم نور، کنتراست، سایه و …
    جستجو و یافتن افراد و اکانت آنها در سایت ایسنتاگرام
    قابلیت به اشتراک گذاری سریع فیلم و تصویر در فیس بوک، توئیتر و دیگر شبکه های اجتماعی
    برقراری ارتباط با کاربران اینستاگرام در سراسر جهان
    قابلیت ارسال فیلم و عکس به صورت امن در حالت مستقیم برای دوستان
    ساخت گروه های خصوصی با دوستان
    قابلیت سوئیچ کردن بین اکانت های مختلف
    ارسال عکس و فیلم یکبار مصرف برای دوستان
    ارسال تصاویر زنده
    ویرایش تصاویر و ویدئوها با فیلترهای رایگان
    ده ابزار مختلف نظیر روشنایی و … برای بهبود تصاویر
    امکان به اشتراک گذاری سریع در شبکه های اجتماعی دیگر
    اتصال به اینستاگرام جهانی برای ذخیره تصاویر و ویدئوها
    امکان ارسال تصاویر و ویدئوهای خصوصی برای دوستان

 
برای دریافت اندروید اینجا را کلیک کنید

برای دریافت آی او اس اینجا را کلیک کنید


منبع: الف

دانلود Google Street View 2.0.0.1663 ؛ اشتراک تصاویر مناظر مختلف در نقشه گوگل

باشگاه خبرنگاران جوان؛ نرم افزار Google Street View یکی از برنامه های شرکت گوگل است که به کاربرانش این امکان را می دهد که تصاویری از مکان های مورد نظر خود را در این برنامه مشاهده کنند. شما هم می توانید در این برنامه سهیم باشید به این طریق که از مکان های شهر عکاسی کنید و در نرم افزار به اشتراک بگذارید. دیگر کاربران با جست و جوی آن مکان می توانند تصاویر شما را مشاهده کنند.
این نرم افزار قابلیت نمایش تصاویر ۳۶۰ درجه را نیز داراست. با استفاده از Google Street View می توانید مکان هایی که برای شما جذاب هستند را جست و جو کنید و تصاویری که دیگر کاربران از آنجا ثبت کرده اند را مشاهده کنید. این نرم افزار به نوعی مکمل Google Map نیز به حساب می آید. می توانید با ورود به نقشه گوگل مسیر خود جست و جو و تصاویر واقعی از آن محیط را مشاهده کنید.

ویژگی های نرم افزار Google Street View:

    مرور محبوب ترین کلکسیون های ویژه گوگل
    کاوش تمام Street View (از جمله کمک از دیگران)
    مرور پروفایل عمومی خود از حوزه های عکس منتشر شده
    استفاده از دوربین گوشی خود (بدون نیاز به لوازم جانبی دوربین)
    اتصال به یک دوربین کروی برای گرفتن در یک لمس
    به اشتراک گذاری در Google Maps به عنوان حوزه های عکس همه جانبه

 
برای دریافت اندروید اینجا را کلیک کنید

برای دریافت آی او اس اینجا را کلیک کنید


منبع: الف

بازگشت پالم به دنیای موبایل

به گزارش خبرآنلاین، نسل جدیدی‌ها پالم را نمی شناسند اما این کمپانی که روزگاری شماره یک دستیار شخصی دیجیتال (پی دی ای/PDA) بود و در سال ۲۰۱۰ به قیمت ۱٫۲ میلیارد دلار به اچ پی فروخته شد؛ اینک قصد دارد در سال ۲۰۱۸ دوباره به بازار موبایل بازگردد.
 
جالب اینجاست که مالک این برند کسی نیست جز TCL چین(معامله مالکیت برند به سال ۲۰۱۵ برمی‌گردد)، که اخیرا برند بلک بری را نیز از آنِ خود کرد و حالا تی سی ال زباله تاریخ نام‌های موبایل شده است چرا که اول آلکاتل را تصاحب کرد، سپس بلک بری و حالا پالم! و ما نمی دانیم بعدی کیست؟ ممکن است Sagem باشد!

«استفان استریت» مدیر بازاریابی در تی سی ال حرف زیادی در این باره نزده اما برند پالم به زودی با شکل و شمایل یک گوشی هوشمند جدید در سال ۲۰۱۸ راهی بازار می‌شود تا کاربران قدیمی علاقه‌مند به جدیدترین فناوری‌ها را به خود جذب کند.
 
پالم تریو ۷۰۰ پی/ عکس زیر


منبع: الف

اجرای رجیستری موبایل از پایان مهر ماه

حمیدرضا دهقانی نیا د در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: طی روزهای گذشته با حضور تمام بخش‌های فعال و مرتبط در این حوزه جلسات متعددی برگزار شده و در قالب این جلسات تصمیم گرفته شد طرح رجیستری تلفن همراه از پایان مهرماه اجرایی شود.

وی در عین حال عنوان کرد: یکی از ضرورت‌های اجرای این طرح آن بود که بیش از ۹۰ درصد واردات این حوزه از مجاری غیرقانونی و قاچاق تامین می‌شد، حال اگر قیمت هر گوشی را به طور متوسط ۱۳۰ تا ۱۶۵ دلار در نظر بگیریم، رقمی معادل ۱.۸ میلیارد دلار ارزش این بازار می‌شود.

مدیرکل فناوری اطلاعات ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز در عین حال عنوان کرد: اکنون در طول سال ۱۲ تا ۱۴ میلیون گوشی تلفن همراه مورد نیاز کشور است که از این عدد حدود یک میلیون آن به واسطه تولید کنندگان داخلی تامین می‌شود و حدود دو میلیون دستگاه به صورت رسمی و از مبادی قانونی وارد کشور می‌شود، اما همچنان حدود ۱۱ تا ۱۲ میلیون گوشی تلفن همراه به صورت قاچاق وارد می‌شود که باید برای ساماندهی این بخش تصمیمی گرفته می‌شد.

دهقانی نیا در پاسخ به این سوال که آیا همزمان با اجرای رجیستری در تعرفه‌های گمرکی نیز تغییری صورت خواهد گرفت؟ اظهار کرد: تعرفه‌های گمرکی تغییری نکرده و در حد همان پنج درصد قبلی باقی می‌ماند.

وی همچنین عنوان کرد: در طول مدت باقی مانده قرار بر آن است که بخش‌های مرتبط بحث اطلاع‌رسانی این طرح را برعهده بگیرند تا اجرای این طرح به گونه‌ای باشد که کمترین اصطکاک را به همراه داشته باشد و مردم دچار مشکلی نشوند.

دهقان نژاد در عین حال از اعلام آمادگی کامل وزارت ارتباطات برای اجرای این طرح خبر داد.

به گزارش ایسنا، رجیستری گوشی‌های همراه، طرحی است که در قالب آن شماره سریال‌ موبایل توسط واردکنندگان قانونی در گمرک و سازمان تنظیم مقررات ارتباطات رادیویی ثبت می‌شود،این طرح راهی برای کاهش قاچاق عنوان شده که پیش از این هم دو بار در دولت‌های گذشته به صورت ناموفق اجرایی شده و افراد سودجو موفق به کپی کردن کد IMEI  گوشی‌های قاچاق شده بودند.در دولت قبل نیز تاریخ‌های متعددی برای اجرایی شدن این طرح اعلام شد اما در نهایت محمود واعظی_وزیر ارتباطات دولت یازدهم- اجرای طرح رجیستری موبایل را به دولت دوازدهم موکول کرد.حال باید دید آیا پس از اینکه چندین بار با وجود وعده‌های داده شده اجرای این طرح در دقیقه ۹۰ به تعویق افتاده، آیا این بار شاهد اجرای رجیستری خواهیم بود یا خیر؟

نکته دیگر آنکه ضروری است پیش از اجرای این طرح اطلاعات کاملی در این زمینه منتشر شده و افراد به طور شفاف بدانند که تکلیف گوشی‌های موجود در بازار یا آنچه مردم پیش از آن خریداری کرده‌اند چه خواهد شد.


منبع: الف

هدف اپل از حذف دکمه هوم از آیفون ۸

امروز گزارشی از خبرگزاری بلومبرگ منتشر شده که جزئیات تازه ای را از جایگزینی دکمه فیزیکی با جسچرهای حرکتی و عناصر پیمایشی جدید مطرح می کند.

در پایین نمایشگر و در راستای دکمه هوم سابق، نوار باریکی نمایش داده می شود. زمانی که موبایل قفل باشد، کاربر با بالا کشیدن این نوار قفل دستگاه را باز می کند و در زمان استفاده از دستگاه، بالا کشیدن این نوار، منوی چند وظیفگی جدیدی را نشان می دهد که عملکرد آن به همین منو در آیپد شباهت زیادی دارد.

در واقع کاربران بجای اینکه از تمامی قسمت های سیستم به داک کنترلی دسترسی داشته باشند، با یک بار کشیدن نوار جدید به بالا، وارد منوی چند وظیفگی شده و با تکرار همین کار، وارد صفحه هوم می شوند.
اپل منوی چند وظیفگی و داک صفحه هوم را دوباره طراحی کرده است

بلومبرگ می گوید منوی چندوظیفگی هم از نو طراحی شده و به جای اینکه اپلیکیشن ها به صورت فشرده روی هم قرار بگیرند، کارت های مجزا با قابلیت پیمایش افقی نمایش داده می شوند. داک هوم اسکرین آیفون ۸ هم شباهت زیادی به داک آیپد در iOS 11 خواهد داشت؛ یعنی نواری مستطیلی و شناور که به گوشه های صفحه متصل نیست.

اگرچه صفحه هوم این موبایل تا حدودی درازتر از مدل های قبلیست، اما طراحی اصلی صفحه هوم تغییری نکرده و شش ردیف اپلیکیشن را در هر صفحه خواهیم دید.

طبق گفته بلومبرگ، اپل هیچ تلاشی برای پنهان کردن بریدگی بالای صفحه انجام نداده و در اکثر برنامه های استاندارد اپل که زمینه سفید دارند، قسمت بالای نمایشگر کاملاً مشخص است.

با این حال، نوار وضعیت بالای دستگاه با شرایط مختلف سازگار می شود و اطلاعات مورد نیاز را در سمت چپ و راست بریدگی نمایشگر نشان می دهد. در حالت عادی، تاریخ و ساعت در سمت چپ و اطلاعات سیگنال، باتری و ارتباط داده در سمت راست به نمایش در می آیند.

در میان تمام موارد فوق، نکته مهم این است که اپل روش جدیدی را برای تعامل با دستگاه بر اساس ژست های حرکتی تدارک دیده و صرفاً به حذف دکمه هوم و قرار دادن دکمه مجازی با همان کارکردها اکتفا نکرده است.


منبع: الف

استاد شجریان: راه همایون،بی‌راه نیست

محمدرضا شجریان در ویدئویی کمتر دیده شده که زمان دقیق آن مشخص نیست اما هر چه هست مربوط به پیش از شروع دوره درمان برای بیماری فعلی‌اش است (قبل از نوروز ۱۳۹۵)، در مورد وضعیت موسیقی و کار همایون شجریان می‌گوید: «یعنی الان سطح جامعه ما از نظر موسیقی و هنر آن قدر آمده پایین که وحشتناک است ولی آن نوع موسیقی که الان همایون و این‌ها می‌خوانند، آن حق‌شان است. موسیقی‌ای است که از همین سنت گرفته شده و شکلی جدید برای خود پیدا کرده و این حق جوان‌هاست که آن راه را بروند.»

او در این ویدئو دو دقیقه‌ای که در فضای مجازی در حال دست به دست شدن است ادامه می‌دهد: «یعنی کسانی که آن نوع موسیقی را کار می‌کنند که همایون هم یکی از آن‌هاست و جزو بهترین‌هایشان است، این‌ها حق‌شان است. یعنی زمان خودشان و نسل خودشان این نوع موسیقی را دوست دارند. نسل من گذشته است دیگر. من برای دو نسل قبل بودم، نه یک نسل، دو نسل قبل. حالا تا یک نسل قبل هم مرا پذیرفتند ولی جوان امروزی دیگر، بیشتر می‌خواهد سراغ چیزی جدید برود و حرکت هایی نو که به عقیده من همایون، علی‌رغم آن که ممکن است کسانی که طرفدار سنت هستند اعتراضی داشته باشند، بی‌راه نیست و تقریبا راهش را درست می‌رود.»

شجریان در پایان می‌گوید: «ولی آدم در هر راهی که می‌رود و درست هم می‌رود، باز باید خیلی مواظب باشد که انحرافاتی برایش پیش نیاید. مسیر درست را برود و براساس فرهنگ جامعه حرکت کند و دیگر خیلی نرود سراغ مدرنیته و آن را بگذارد برای نسل بعد. ولی نسل به نسل، هر نسل سنت نسل قبلی‌اش را می‌شکند، نه این که بشکند، از آن سنت بیرون می‌آید و یک سنت دیگر برای خودش درست می‌کند. بعد نسل بعدی آن سنت را یاد می‌گیرد و یک سنت و عادت دیگر برای خودش درست می‌کند و همین طور نسل‌ها جابه‌جا می‌شوند.»

  همایون شجریان خواننده آواز اصیل ایرانی این روزها همراه با سهراب پورناظری، نوازنده تنبور، در کنسرت- نمایشی به نام «پروژه سی» در کاخ نیاورانِ تهران روی صحنه است. 


منبع: بهارنیوز

عبدی: فیلم مهران مدیری زشت و بد بود

گروه هنری: در حالی که این روزها مهران مدیری سعی دارد برخی از رسانه‌ها را به داشتن خصومت شخصی با خود متهم و دلیل نقدهای منفی که به اولین ساخته‌اش وارد شده را نشانه این موضوع عنوان کند، اکبر عبدی کمدین باسابقه سینما و تلویزیون با حضور در برنامه «فرمول یک» به تندی از اولین ساخته مهران مدیری انتقاد کرد و از «ساعت پنج عصر» به عنوان فیلم فوق العاده زشت، بد و غیر قابل باور یاد کرد.

 

اکبر عبدی بازیگر فیلم‌های کمدی به مناسبت روز تولدش به برنامه آمد و صحبت‌های جنجالی را در مورد فیلم «ساعت پنج عصر» مهران مدیری مطرح کرد و با بیان این‌که مهران مدیری در برنامه‌های تلویزیونی بسیار موفق است، درباره اولین فیلم سینمایی او گفت: «فیلم آخر مهران مدیری فوق العاده زشت و بد بود و متاسفانه من فکر می‌کردم فیلم عجیب و غریبی قرار است ببینم ولی اصلا فیلم خوبی نبود.» این بازیگر در ادامه به انتقاد از موضوع این فیلم و نگاهی که مهران مدیری نسبت به مردم جامعه دارد پرداخت و گفت: « اینکه مردم ما قاط زدند و هیچکس هیچی را متوجه نیست و همه از روی هم رد می‌شوند و از آن طرف یک عده آدم خیلی شیک می‌آیند و می‌ایستند برای من قابل باور نبود.»


منبع: بهارنیوز

کمال‌الملک سینما چرا آزرده است؟

به گزارش ایرنا، یازدهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران، شامگاه پنج شنبه در سالن حجاب برگزار شد. اهدای جوایز برگزیدگان و بزرگداشت «جمشید هاشم‌ پور»، «گوهر خیراندیش»، «فرید مصطفوی»، «جمال امید» و نکوداشت زنده‌یاد «علی معلم»، بخش‌های اصلی این مراسم بود. «فرزاد حسنی» اجرای مراسم را برعهده داشت و «حجت اشرف ‌زاده» نیز قطعاتی را در این جشن اجرا کرد.این مراسم که به مسوولیت خانه سینما به مدیریت «منوچهر شاهسواری» برگزار شد البته با حاشیه هایی همراه بود. در این مراسم «جمشید مشایخی» بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون ایران روی سِن آمد و انتقاداتی را در خصوص تفاوت در نوع برخورد مسوولان فرهنگی و سینمایی با اهالی سینما به ویژه پیشکسوتان مطرح کرد؛ انتقاداتی که گروهی آن را بجا و قابل تامل می دانند.

مشایخی در اعتراض به پخش یک تیزر در جشن منتقدان و نویسندگان سینمایی که در آن بیش از همه چهره «عزت الله انتظامی» دیگر پیشکسوتِ برجسته بازیگری سینما و تئاتر نمایش داده می شد، گفت: یاد گرفتم که مانند زنده یاد علی معلم رک باشم و حرف هایم را بزنم. اگر من می دانستم که فقط یک هنرپیشه برای منتقدین مطرح است سال ها پیش این کار را رها می کردم. این مساله را جدی می گویم. گویا سایرین در تئاتر و سینما زحمت نکشیده اند که فقط یک نفر را نشان می دهند. این بازیگر پیشکسوت در ادامه سالن یازدهمین جشن منتقدان و نویسندگان سینمایی را ترک کرد.صحبت های انتقادآمیز مشایخی، از لحظه نخست، واکنش های بسیاری را برانگیخت. به دنبال این سخنان برخی از بازیگران جوان که چندسالی است وارد فضای سینمایی کشور شده اند، روی سِن آمدند و به داوری و نقدِ تند گلایه های مشایخی پرداختند؛ موضوعی که بسیاری را به تعجب واداشت!

رسانه ها و فضای مجازی هم بلافاصله پس از انتقادات مشایخی به ارایه نگاه و تحلیل هایی بعضا ناپخته پرداختند. از جمله آنکه مدعی اختلافات دیرین شخصی میان جمشید مشایخی و عزت الله انتظامی شدند وموضوع رقابت و حتی حسادت های حرفه ای را مطرح کردند!این در حالی است که «پوران درخشنده» کارگردان و «غلامعباس فاضلی» منتقد سینما و سردبیر سایت «پرده سینما» در گفت وگو با گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا، انتقادات مشایخی در جشن منتقدان و نویسندگان را نقد برخی ساختارها و رویکردهای غلط حاکم بر عرصه سینما و بسیار قابل تامل دانستند.به گفته آنان فعالان عرصه سینما باید بتوانند حرف بزنند و مدیران و دست اندرکاران این عرصه نیز باید گوش شنوای انتقادات و گلایه هایشان بوده و مطالبات برحق آنان را پاسخگو باشند.

** سینما متعلق به همه هنرمندان است
درخشنده در تحلیل انتقاد مشایخی در جشن منتقدان و حاشیه های بعد از آن گفت: هر کسی می تواند نظر خود را بدهد. اینکه تا یک نفر شروع به صحبت می کند که نظر خود را بیان کند بقیه علیه او گارد می گیرند، اشتباه است. وی با اشاره به جایگاه برجسته مشایخی در سینمای ایران، افزود: نظر و انتقاد آقای مشایخی در جشن منتقدان، معطوف به منافع شخصی ایشان نبود. ایشان می خواستند از حق همه همکارانشان که برای سینما زحمت کشیده اند اما هیچ کجا به آنان توجه نشده و از آنان قدردانی نمی شود دفاع کنند.
درخشنده در ادامه با تاکید بر اینکه توجه ویژه به گروه و افراد خاص در سینما واقعیتی تلخی است افزود: این رویکرد که بر سینمای ایران حاکم شده، رویکرد درستی نیست. در سینمای ما افراد با ظرفیت های متفاوتی حضور دارند و کار می کنند که باید درخور شان آنان، مورد توجه قرار گیرند. سینما متعلق به همه هنرمندان است و مربوط به گروه خاصی نیست. اگر غیر از این باشد فعالان این حوزه حق دارند انتقاد و اعتراض کنند و کسی هم نمی تواند به آنها بگوید که چرا انتقاد می کنید.به باور درخشنده، همه هنرمندان سینمایی، حق دیده شدن و شنیده شدن دارند و نباید عرصه را تا جایی بر آنان تنگ کرد که مجبور به ابراز واکنش های تند شوند.

این کارگردان برجسته، تفاوت قایل شدن بین هنرمندان و کم توجهی به هنرمندانی را که در سینما زحمت بسیار کشیده اند موجب دلسردی و از بین رفتن انگیزه در آنان توصیف کرد و افزود: اینکه هنرمندان احساس کنند گروهی خاص حاکمیت مطلق را در سینما در دست گرفته اند، همه کارها را هدایت می کنند و فقط به گروه خاصی از نویسندگان، بازیگران، کارگردانان و تهیه کنندگان توجه می کنند، موجب دلسردی آنان می شود. مدیران، برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان سینمایی نباید اجازه دهند که چنین فضایی در سینما احساس شود.وی اضافه کرد: سینما و رویدادهای سینمایی از جمله جشنواره و گردهمایی ها برای همه است. خانواده سینما در تمام خوب و بد سینما باید سهیم باشند و عدالت باید بین همه اعضای این خانواده برقرار باشد. همه باید بتوانند در این عرصه فعال بوده و دیده شوند و نظر خود را ابراز دارند. با احترام به همه هنرمندان پیشکسوت، به نظر من آقای مشایخی دیدگاهی را مطرح کردند که دیدگاه من و بسیاری دیگر از هنرمندان نیز هست.

** برخی سینماگران از امکانات زندگی بی بهره اند/ بزرگان سینما افتادگی و مناعت طبع را به جوانترها بیاموزند
درخشنده کم توجهی به برخی هنرمندان به خصوص پیشکسوتان را مورد انتقاد قرار داد و گفت: کم توجهی به هنرمندان سینما تاکنون موجب آزردگی بسیاری از آنان شده و بسیاری از هنرمندان را خانه نشین کرده است. هنرمندان انگشت شماری هستند که می توانند در این شرایط دوام بیاورند، به کار خود ادامه دهند و همه زندگیشان را وقف عشق به مردم و هنر کنند. کم توجهی مسوولان و متولیان هنری گاهی هنرمندان سینما را به جایی می رساند که مجبور می شوند لب به سخن باز کنند. شمار زیادی از هنرمندان این عرصه از اندک امکانات مادی و معنوی برخوردار نیستند.کارگردان آثار سینمایی ماندگاری چون «پرنده کوک خوشبختی» و «هیس دخترها فریاد نمی زنند» در انتقاد از تخصیص ناعادلانه امکانات مادی در سینما افزود: باید بودجه، منابع مالی، جایزه ها و سالن های سینما برای اکران فیلم ها، به صورت عادلانه به همه سینماگران و نه فقط به یک عده خاص تخصیص یابد.

درخشنده با بیان اینکه سِمَت ها و صندلی ها برای هیچ کس و در هیچ مدیریتی ماندگار نخواهد بود، اضافه کرد: ما باید یاد بگیریم که به یکدیگر احترام بگذاریم. خودبزرگ بینی برخی که اجازه اظهار نظر به دیگران را نمی دهند، تا جایی است که در بسیاری موارد موجب نادیده گرفتن حقوق دیگران می شود. وی با انتقاد از واکنش برخی سینماگران جوان در جشن منتقدان سیینما به سخنان مشایخی اضافه کرد: مدیران و بزرگان سینمایی باید تلاش کنند که رفتارهای غلط حاکم بر فضای سینما را اصلاح کنند. از این طریق، کوچکترها نیز از آنان افتادگی و مناعت طبع را خواهند آموخت و یاد خواهند گرفت که نظر همه را بشنوند و به دیگران امکان ابراز وجود دهند.

** دلخوری مشایخی به جا بود/ مسوولان خانه سینما عذرخواهی و دلجویی کنند
فاضلی  در خصوص انتقادات مطرح شده از سوی مشایخی در جشن منتقدان و نویسندگان سینما گفت: از نظر من ناراحتی ایشان صد درصد به جا بود. ایشان هر چه در خصوص کم توجهی به پیشکسوتان گفتند درست گفتند. من اعتقاد دارم که صحبت های ایشان حاکی از کدورت با هیچ شخصی نبود بلکه به معنای مطالبات فرهنگی ایشان بود. وی افزود: ما خیلی وقت ها دیده ایم که یک بازیگر روی تخت بیمارستان است و بیمه درمانی می خواهد و بازیگر دیگری از بیکاری رنج می برد. همین هفته پیش بود که یکی از بازیگران در گفت وگو با رسانه ها در سخنانی گلایه آمیز گفته بود که کسی به داد او و بسیاری از همکارانش نمی رسد. جامعه فرهنگی نباید چنین بازیگری را به خاطر انتقادی که مطرح کرده محکوم کند، بلکه باید به خواسته هایش گوش داده و در جهت رفع آنها اقدام کند.
فاضلی که روی سِن یازدهمین جشن منتقدان و نویسندگان سینمایی نیز از مشایخی حمایت به عمل آورد، در ادامه گفت و گو با ما افزود: آقای مشایخی در راستای مطالبه فرهنگی خود مطرح کردند که اگر قرار است احترام و تکریم و بزرگداشتی برگزار شود، باید در آن از همه پیشکسوتان و کسانی که برای سینما زحمت کشیده اند قدردانی شود. ایشان در واقع جامعه سینمایی را نقد کردند و چه جایی بهتر از جشن منتقدان سینمایی برای طرح این نقد وجود دارد.

این منتقد در ادامه یادآور شد: کار ایشان به نظر من درست بوده و من خیلی متاسفم که چرا در آن جمع جز بنده کسی از ایشان حمایت نکرد. به نظر من در وهله اول مشکل اصلی در مدیریت خانه سینما است. برخورد مدیریت این نهاد برخورد مناسبی نبود.فاضلی با انتقاد از واکنش مدیریت خانه سینما، به دنبال گلایه های مشایخی در جشن منتقدان سینما، گفت: ایشان در صحبت های خود گفتند که می خواستند جلسه را ترک کنند و از سخنان آقای مشایخی به عنوان نفرت پراکنی یاد کردند اما به نظر من آقای شاهسواری به عنوان فردی که بر مسند ریاست خانه سینما تکیه زده است و به لحاظ حقوقی نماینده یک صنف محسوب می شود، باید به جای این حرف ها از آقای مشایخی به خاطر دلخوری که برای ایشان ایجاد شده بود رسما عذرخواهی و دلجویی می کرد و می گفت ما به عنوان متولیان خانه سینما جبران مافات خواهیم کرد.سردبیر سایت پرده سینما افزود: باید از همه پیشکسوتان سینما به یک میزان قدردانی شود. نباید در قدردانی از هنرمندان پیشکسوت در همه رشته های هنری کاهلی و کوتاهی کنیم. باید قدر هنرمندان را در زمان حیات آنان بدانیم. فرقی نمی کند که این هنرمند آقای جمشید مشایخی باشد یا آقای عزت الله انتظامی یا آقای علی نصیریان. احترام همه این بزرگواران به یک میزان بر همه ما واجب است. اینکه ما با استناد به یک جمله از صحبت های آقای مشایخی، خواسته های واقعی ایشان را نادیده بگیریم و صحبت های ایشان را مغشوش جلوه دهیم کار درستی نیست. باید نگاه های انحصاری و تک ساحتی در سینما برداشته شود و به همه هنرمندان در هر سن و سال و جایگاهی که هستند توجه و رسیدگی مادی و معنوی شود.


منبع: بهارنیوز

تابلوها یا دزدی‌اند یا از دزد خریده شدند

گروه هنری- رسانه‌ها: روزنامه ایران در مقدمه گفتگو با علی معلم نوشت: علی معلم در فرهنگستان هنر چه می‌کند؟ این پرسشی است که خیلی‌ها از خود می‌پرسند. از همان هشت سال پیش وقتی خبر انتساب او به ریاست فرهنگستان هنر منتشر شد تا امروز که غائله تابلوهای نقاشی بانک پاسارگاد که به امانت در فرهنگستان هنر گذاشته شده بود، به دادگاه و دادگستری کشیده است.  توی اتاقی با صندلی‌های نارنجی، علی معلم با کت و شلواری مرتب روی صندلی نشسته است تا به پرسش‌های من جواب دهد. اینکه چرا قبول کرد بر صندلی ریاست فرهنگستان بنشیند و اصلاً در این هشت سال چه کار کرده است؟ بعضی پرسش‌ها را با شیوه‌ای ادیبانه جواب داد و بعضی را همان طور ادیبانه پاسخ نداد. گفت که رئیس پیشین فرهنگستان نقاش نیست ولی خودش در زمینه تئوری می‌تواند با هر نقاشی مسابقه بگذارد! تعجب نکردم. مصاحبه که تمام شد، ترجیح دادم از علی معلم فقط صدای شجریان را با شعری از او به خاطر بسپارم، آنجا که با مویه کمانچه کلهر، صدای آسمانی‌اش را رها می‌کند که ببار ای باران ببار… به داغ عاشقای بی‌مزار…
 


شما در دوره‌ای ریاست فرهنگستان‌هنر را به عهده گرفتید که دوره بسیار پرتنشی بود. انتصاب شما به ریاست فرهنگستان هنر برای خیلی‌ها از جمله هنرمندان تجسمی عجیب بود چون شما یکی از چهره‌های شناخته شده در حوزه ادبیات انقلاب هستید و سابقه‌ای در حوزه هنرهای تجسمی نداشتید. شما چرا این سمت را پذیرفتید؟ این پرسشی است که هنوز هم که هنوز است مطرح است.
سؤال خوبی است. واکنش بعضی از دوستان به تنقید یا نقد من از همان اول آغاز شد اما بعضی وقت‌ها آدم باید آنقدر انصاف داشته باشد که از خودش بپرسد این آدم، این سمت را انتخاب کرده یا سمت، این آدم را انتخاب کرده است. اگر من انتخاب کرده باشم من باید جواب دهم، اما اگر فرهنگستان من را انتخاب کرده باشد فرهنگستان باید جواب بدهد ولی چون الان سرپرست فرهنگستان منم ناچارم وکیل خودم باشم و از طرف فرهنگستان جواب دهم. برادرانی که در زمینه هنرهای دیگر کار می‌کنند و مدعی هستند ممکن است از جهت عمل بر من رجحان داشته باشند یعنی مثلاً معمار بتواند طاق ضربی بزند، من نتوانم اما در تئوری می‌توانیم با هم مسابقه دهیم. در نقاشی یک جایی عمل است که مسلماً من کم می‌آورم اما در تئوری و حرف، نه. در واقع در عرصه تئوری معمار و نقاش هم شاعر هستند. چون اگر شاعر نباشند و تخیل نداشته باشند هیچ کاری از آنها برنمی‌آید. فرق شاعر با آنها در کدگذاری است. من با کلمه کدگذاری می‌کنم، نقاش با رنگ، خطاط هم با حروف، پس ما همه شاعریم، کلَّنا شاعر! و فقط کدگذاری‌مان با هم متفاوت است، در نتیجه این حرف‌ها ان‌شاءالله ازروی غرض و مرض نیست ولی خیلی تحقیق شده هم نیست، یعنی با دقت این حرف‌ها زده نشده، این حرف‌ها را عوامانه زدند یا با مقاصدی غیر مقاصد فرهنگی.
شاید علتش حضور رئیس گذشته فرهنگستان است که به خاطر اتفاقاتی که افتاد مجبور شد از اینجا برود. خب هر کس دیگری هم جای شما بود احتمالاً با این انتقادها روبه‌رو می‌شد. به هر صورت شما هم ناچار بودید در برابر انتقادها سینه سپر کنید.
من سینه سپر نکردم، گردن ما از مو باریکتر است اما همین منتقدان چرا زمانی که خود مهندس موسوی بود به او ایراد نگرفتند؟ او که مهندس بوده، در حاشیه گاهی نقاشی هم می‌کرده. نقاشی هم صفت واقعی او نبوده، کسی که بیشتر نقاش بود، خانمش بود ایشان هم حالا به‌عنوان قرینه خانمش یک ارادتی با هنر به هم زده بود اما برای ریاست فرهنگستان از من باید بیشتر زیر سؤال می‌رفت اما اینکه بنده آمده‌ام جای مهندس موسوی نشسته‌ام، اراده من نبود و اگر هم بود تا بزرگتر از من اراده نمی‌کرد نمی‌توانستم اینجا باشم، پس آمدن من به اینجا و تحمیلم به اینجا به عهده خود من نیست، کسی را سرزنش کنند که مرا اینجا آورده است.
طی ماه‌های اخیر محصور کردن رواق هنر هم خیلی برای فرهنگستان حاشیه‌ساز شد؟ چرا این شیشه‌ها را دور رواق کشیدید؟
روزگار عجیبی است ما تا حالا نشنیدیم شیشه حصار باشد جز برای ماهی شب عید که توی تنگ بلور است چون وقتی بتوانیم از بیرون تماشا کنیم، دیگر حصار نیست. حصار باید جلوی دید آدم را بگیرد. اینجا یک سری رفت و آمد افراطی می‌شد. یک محیطی وسط شهر وابسته به فرهنگستان هنر وجود دارد که گاهی بعضی آدم‌هایی که خودشان به خودشان ستم کرده بودند و اعتیاد داشتند یا مسائل دیگر، از اینجا سوءاستفاده می‌کردند و پیوسته نمی‌شد دست به گریبان بود. تازه این دست به گریبان بودن هم به عهده ما نبود، خیابان پلیس دارد و باید مانع می‌شد و چون نشد ما چاره‌ای نداشتیم، چون حراست ما نه باتوم دارد نه هفت تیر، حراست ما اگر یک کلمه زیادتر بگوید کتک می‌خورد و این است که ما چاره‌ای نداشتیم جز اینکه حصاری که حصاری نیست را دور اینجا بکشیم تا حداقل مورد سرزنش واقع نشویم. در اینجا هم بسته نیست و به ضرورت اگر کسی کاری داشته باشد می‌تواند وارد شود اما این ضرورت را چه کسی باید تشخیص دهد؟ فرهنگستان یا آن شخص؟ این سؤالاتی است که ایرادکننده‌ها باید به آن جواب دهند.
دستاوردتان در این هشت سال چه بوده؟ خودتان کارنامه کاری‌تان را چطور ارزیابی می‌کنید؟
والله اگر به من باشد که خب عرض می‌کنم ماست ما ترش نیست اما باید دیگران هم داوری کنند و دیگران بی‌اطلاع نمی‌توانند داوری کنند. ما کارنامه‌هایی داریم که دائم چاپ و منتشر می‌شود. بعضی از کارها هم در سطح طرح و تئوری است. مثلاً کاری که در مورد شاهنامه انجام می‌شود، یا کاری که در مورد آثار ادبی ایران به‌عنوان کتاب گویا دارد انجام می‌شود یا کارهایی در زمینه هنر قرآن و قرآن هنری در حال انجام شدن است، در زمینه انیمیشن هم فعالیت داریم و همچنین در موسیقی. در واقع بخش مستند و انیمیشن ما بسیار فعال است و دربخش نشر که مطبعه ماست تصحیح و ترجمه و تألیف کتاب در دستور کار است. یک کتابخانه بزرگ هنری داریم و یک استودیوی مجهز. این است که در همه این زمینه‌ها فعالیت می‌کنیم همین الان آثاری داریم مثل انیمیشن که در حد فیلم است و اکران می‌شود.
علت اینکه چنین سؤالی را پرسیدم به خاطر این است که بخشی ازانتقادها مبنی بر این موضوع است که فرهنگستان طی هشت سال گذشته کاملاً متوقف شده وحتی حرکت رو به عقب داشته است.
من این انتقاد را می‌پذیرم ولی نمی‌دانم انتقاد‌کنندگان تا چه اندازه از دوره گذشته خبر دارند و می‌دانند تغییراتی که اتفاق افتاده آیا در جهت کمال است یا عکس آن؟ به‌هرحال جهان تغییر می‌کند. خیلی چیزها تغییر کرده اما ممکن است بسیاری از تغییرات در جهت کمال باشد و چون این سؤال روشن نیست جواب روشن نمی‌توان به آن داد.
این روزها بحث بر سر تابلوهایی که بانک پاسارگاد به فرهنگستان هنر سپرده، بالا گرفته است. این ماجرا به زعم شما از کجا شروع شد؟
این تابلوها الان در فرهنگستان وجود دارند. یعنی هر دوی ما می‌توانیم برویم و ۵۰۰ تابلو را ببینیم و مطمئناً برای هر دوی ما این پرسش به وجود می‌آید که پانصد تابلو چطور یک جا انبار شده؟ مگر ما در ایران مزرعه‌ای داریم که از آن تابلو می‌چینند؟ هنرمندان اندک‌اند و یک کار هنری ماه‌ها، گاهی سال‌ها طول می‌کشد تا خلق شود.
بالاخره ما در این مملکت زندگی می‌کنیم، بسیاری‌مان دوره شاه را هم به خاطر می‌آوریم این است که از آن وقت تا به حال چه اتفاقی افتاده که این همه تابلو جمع شده و نه از انبار آدمی که مدعی مال من است، از نمایشگاه فرهنگستان سر درآورده؟ در واقع اینجا دو سؤال مطرح است یکی اینکه این تابلوها در فرهنگستان چه کار می‌کند و دیگر اینکه اصلاً از کجا آمده است؟ این تعداد تابلو نمی‌تواند حاصل خرید یک جای موجه از هنرمند باشد. ما چنین جایی را نداریم که هنرمند تابلویش را در اختیار او قرار دهد، او نمایشگاهی تشکیل دهد، کارشناس قیمت بگذارد، خریدار شناسنامه برایش بگیرد و قیمت‌گذاری عادلانه انجام شود. یک جریان وحشتناک وجود دارد و این کارها تابع قانون قاچاق است نه حتی تابع قانون وجدان سالم.
عده‌ای ادعا دارند که این تابلوها مال ماست، ما هم نمی‌گوییم نیست اما الان اینجاست و ما مسئولیم که از آنها محافظت کنیم، اگر می‌گویید مال شماست شناسنامه و کاغذ خرید را بیاورید و ببرید دادگستری تا دادگاه بررسی کند و حکم کند. من صاحب حکم نیستم من الان مالی یافته‌ام که به نظرم یا سرقت شده به وسیله آدم‌هایی که می‌گویند مال ماست یا از سارق خریداری شده، از این دو صورت بیرون نیست.
خب خیلی از صاحبان اثر اعلام کردند که بانک پاسارگاد آثارشان را از آنها خریده…
ببینید ۱۰ نفر آدم حرف‌هایی زدند که آنها هم هیچ مدرکی ندارند اما بسیاری از این تابلوها مال آدم‌هایی است که دیگر روی این زمین نیستند. مثلاً تابلوهای سهراب سپهری که یکی‌شان به مبلغ سیصد میلیون فروش رفته، اینها از کی سند دارند؟ اولاً از کجا ثابت می‌کنند که تابلوی ارائه شده جعلی نبوده؟ یا تابلویی که اینجا هست جعلی نیست؟ با کدام کارشناسی این را ثابت می‌کنند؟ هنرمندی که خودش جزو باند قاچاق است که حرمت ندارد. ثانیاً اینها ۱۰ نفر که بیشتر نیستند یعنی باید بروند ۴۹۰نفر دیگر را پیدا کنند و بیاورند تا این حرف کودکانه فقط ارزش بررسی پیدا کند. تازه آن ۱۰ نفر شریک دزدند و این را می‌شود براحتی کشف کرد وگرنه چه دلیلی داشت که گالری دارها و بعضی از هنرمندان بلافاصله برانگیخته شوند و علیه فرهنگستان سخن بگویند و هیچ کس هم از شرکت مدعی مالکیت تابلوها نپرسد که تو این ۵۰۰ تابلو را از کجا آورده‌ای؟ یا باید از دزد خریده باشی یا خودت از موزه‌ها دزدیده باشی. وقتش رسیده  است که قوه قضائیه، سازمان اطلاعات و آگاهی را مأمور کند که بفهمند این تابلوها از کجا آمده اند؟ چه جاهایی تابلو بوده که الان نیست و به جایش در فرهنگستان است.
اما طبق روایت بانک، این قرارداد با مؤسسه صبا در زمان مهندس موسوی بسته شده و در آن مدت مشکلی هم وجود نداشته است.
این قرارداد با شخصی به نام زارع بسته شده که اخراجی اینجاست که جزو همین باندها بوده. در آن موزه ۱۳۰ تابلو است که بنا بوده نمایشگاه موقت باشد و بعد برود، این ۱۳۰ تابلو ناگهان زاییده‌اند و شده‌اند پانصد تابلو و ما یک لشکر تابلو داریم که آن ۱۳۰ تا در اینها گم است…
شرایط نگهداری‌شان چطور است؟ در وضعیت مناسبی به سر می‌برند؟
شرایط نگهداری سؤال ثانوی است. ما که اینها را حبس کردیم نگهداری از نوع دیگر است یعنی از دست دلال و دزد گرفتیم که اینجا نگهبانی و نگهداری کنیم و فعلاً از دست دزد اگر گرفته شده هر کسی می‌خواهد بپرسد این سالم است یا نه باید ثابت کند مالکیت دارد یا نه؟ شما مالکیت دارید؟
من مالک نیستم ولی به‌عنوان یک روزنامه نگار وظیفه دارم که بپرسم چون شما می‌گویید آثاری مثل آثار سهراب سپهری در میان اینهاست که قاعدتاً اهمیت ملی دارند و طبیعی است که آدم‌ها نگران وضعیت نگهداری‌شان باشند.
بله این ارزش ملی دارد و فرهنگستان بنده نیستم، منم که می‌توانم شوخی کنم، فرهنگستان شوخی ندارد. اصلاً شوخی هم بلد نیست. فرهنگستان اگر اینها را ضبط کرده نگهبان و حافظ آنهاست ولی بنده به‌عنوان سرپرست فرهنگستان اگر اتفاقی برای تابلو بیفتد مسلماً مسئولم. این است که من خودم این مسئولیت را قبول دارم اما آن چیزی که تابلوها را ضبط کرده یک قوه حقوقی است به نام فرهنگستان هنر که در پناه قانون است. هیچ بیزینسمن درست یا نادرستی هم نمی‌تواند نسبت به آن اجحافی کند. بنده هم که اینجا هستم می‌توانم تا حدودی زبان فرهنگستان باشم و بگویم این چرا هست و آیا وضعش خوب است یا نه؟ به شما اطمینان خاطر می‌دهم که تابلوها در سلامت کامل به سر می‌برند اما آنها سالمند برای مردم و برای اینکه قانون تکلیفش را معلوم کند. بعد از آن می‌خواهد اینجا بماند، می‌خواهد برود ارشاد یا موزه‌ای که از آنجا سرقت شده به من مربوط نیست من فقط این را می‌دانم که مسئولیت این تابلوها را فعلاً فرهنگستان قبول کرده پس من هم مسئولم و کوشش می‌کنم که سالم باشد، از همه امکانات فرهنگستان دارم استفاده می‌کنم که تابلوها محفوظ بماند،  نه دست سارق به آنها برسد نه دست آدم خرابکار.
شما اصلاً چطور از ماجرای تابلوها مطلع شدید؟ و چطور در این ۸ سال نمی‌دانستید که این تابلوها وجود دارد؟
از سراسیمگی کسانی که خیال می‌کنند مالک تابلوها هستند و کارهای خلافی که نسبت به کارمندان ما انجام دادند. الان من دبیر فرهنگستان و رئیس گذشته مؤسسه صبا را تقلیل مرتبه به یک کارمند ساده دادم و در آستانه اخراج هم هستند چون اینها با آقای امین تفرشی رئیس شرکت مدعی تابلوها و آدم‌های او ارتباط داشتند و چند مرتبه از اینجا تابلو خارج و وارد کردند که مهر و امضا و فهرست چیزی که بیرون برده و آورده‌اند دست من است و امین تفرشی نامه‌ای به آقای امانی مدیر قبلی من نوشته و مستقیماً دستور داده که چند تابلو تحویل بدهد و اینکه یک شرکت تجاری به فرهنگستان هنر و مدیران ارشدش دستور بدهد که این کار را بکنند یا نکنند قابل تحمل نیست.
اگر به گمان شما این افراد دزد یا دلال هستند چرا باید تابلوها را در جایی مثل فرهنگستان هنر بگذارند که به قول شما شخصیت حقوقی دارد؟ تازه مدام هم تابلوها را ببرند و بیاورند؟
سؤال بسیار خوبی است. اگر یک نفر به‌عنوان مالخر برود اموال دزدی را بخرد و در انبار خودش نگه دارد و بعد بخواهد بفروشد نصف قیمت هم از او نمی‌خرند چون می‌فهمند مال دزدی است. پولشویی که می‌دانید هست، این کار هم تابلوشویی است برای بازارهای دروغین‌شان تا حیثیت فرهنگستان پشتوانه بیزینس آقایان باشد اما حیثیت ملی فرهنگستان به هیچ گرفته شود. این مسأله بسیار روشنی است اما باید نسبت به آن عنایت شود و همه در این مورد باید ملی فکر کنند چون سود چند نفر با سود یک ملت قابل مقایسه نیست. آنها آنقدر عزیز نیستند که سودشان بر همه ملت ترجیح داده شود./ روزنامه ایران 


منبع: بهارنیوز

رگ خواب پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی

با آغاز اکران فیلم سینمایی «رگ خواب» این فیلم سینمایی به فروش قابل قبولی در سینماهای کشور دست یافته و امروز بالاخره توانست با عبور از «ماجرای نیمروز» به پر فروش‌ترین فیلم غیر کمدی سال ۹۶ تبدیل شود.
 




«ماجرای نیمروز» نوروز امسال در سینماهای کشور به نمایش درآمد. این فیلم سینمایی همراه با دو فیلم «گشت ۲» و «خوب، بد، جلف» اکران شد و در پایان توانست بیش از ۴ میلیارد تومان فروش کند. با توجه به موضوع این فیلم سینمایی و همزمانی اکران آن با فیلم‌های سعید سهیلی و پیمان قاسم‌خانی که در آن زمان پرفروش ترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران لقب گرفته بودند، بسیاری از کارشناسان مسائل اکران، فروش ۴ میلیارد تومانی فیلم «ماجرای نیمروز» را موفق ارزیابی کردند.

اما با آغاز اکران فیلم «رگ خواب» به کارگردانی حمید نعمت الله که در آن لیلا حاتمی به ایفای نقش می‌پردازد، این فیلم هم با استقبال خوبی روبه رو و رفته رفته به رکورد «ماجرای نیمروز» به عنوان پر فروش ترین فیلم غیر کمدی امسال نزدیک شد. به نظر می‌رسد موفقیت در جوایز انجمن منتقدان در هفته‌های آخر اکران باعث شد «رگ خواب» مخاطبان خود را حفظ کند.در حالی که از امروز اکران گسترده «رگ خواب» در سینماهای تهران به پایان رسید، این فیلم با احتساب فروش روز سه شنبه که سینماها بلیت‌های نیم بها عرضه می‌کردند، توانست از فروش فیلم محمد حسین مهدویان عبور کند و در جدول فروش سایت سینما تیکت عنوان پرفروش ترین غیر کمدی سال ۹۶ را به خود اختصاص دهد.در آخرین به روز رسانی سایت سینما تیکت، فروش «رگ خواب» به رقم ۴ میلیارد و ۳۴۳ میلیون رسیده است.


منبع: بهارنیوز

اولین روز جشنواره فیلم ونیز ۷۴

کمدی سیاه “کوچک کردن” به کارگردانی الکساندر پین کارگردان آمریکایی روز گذشته به عنوان فیلم افتتاحیه جشنواره ونیز روی پرده رفت و با استقبال گرم منتقدان و تماشاگران روبرو شد.این فیلم درباره مردی با بازی مت دیمن در آینده نه چندان دور است که به این فکر می‌کند اگر اندازه بدن خودش را کوچک کند، زندگی‌اش چگونه خواهد شد. لورا درن، کرستن ویگ، کریستوف والتس و جیسن سودکیس دیگر بازیگران این فیلم هستند.
 



 

دیمن در نشست مطبوعاتی “کوچک کردن” این فیلم را “خوش‌بینانه” نامید و گفت جنبه‌ای “آخرالزمانی” دارد.امسال در بخش مسابقه بین‌الملل جشنواره ونیز ۲۱ فیلم برای دریافت جایزه شیر طلای جشنواره ونیز رقابت می‌کنند که “کوچک کردن” یکی از آن‌هاست.  “Suburbicon” به کارگردانی جرج کلونی، “مادر!” تازه‌ترین ساخته دارن آرونوفسکی و “شکل آب” ساخته گی‌یرمو دل تورو، از دیگر رقبای آمریکایی جایزه شیر طلای در بخش مسابقه بین‌الملل جشنواره ونیز هستند.


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 


منبع: بهارنیوز

قسمت آخر «بازی تاج و تخت» و …

 
خطر لو رفتن داستان
در آخرین قسمت از هفتمین فصل “بازی تاج و تخت” برن و سم تارلی باهم ملاقات می‌کنند و در آن دیدار برن به سم می‌گوید جان اسنو پسر ریگار تارگریان و عمه‌اش لیانا استارک است و فامیلی او سَند است؛ یک فرزند نامشروع که اهالی دورن به آن سند می‌گویند نه اسنو. اما سم به برن می‌گوید که اشتباه می‌کند و زمانی که در سیتادل بوده است فهمیده که ریگار با لیانا ازدواج کرده و ازدواج ریگار با الیا مارتل باطل شده بود. برن با قدرت جادویی خود سر صحنه ازدواج آن دو حاضر می‌شود و واقعیت را می‌فهمد: اینکه جان اسنو همان آئگون تارگارین و فرزند واقعی ریگار است.به گزارش ایندپندنت؛ در اپیزود آخر فصل هفتم “بازی تاج و تخت” برن استارک در نهایت می‌گوید که عمه‌اش لیانا چه چیز در گوش پدرش نجوا می‌کند: “نام او آئگون تارگارین است.” کسانی که با کتاب جی.آر.آر مارتین آشنایی دارند می‌دانند نام آئگون محبوب‌ترین نام در میان سلسله تارگارین است. ایندپندنت نوشته است: آئگون تارگارین (موسوم به آئگون اول) سرسلسله و نخستین پادشاه دودمان تارگارین‌ها در سرزمین وستروس است. آئگون اول پادشاهی مقتدر و چیره و همین طور فرمانروای هفت اقلیم است.جان اسنو نام نخستین پادشاه تارگارین‌ها، سرسلسله این دودمان و فرمانروای سرزمین‌های هفت‌گانه داستان را دارد.


منبع: بهارنیوز

توصیه کی‌روش به بازیکنان که نشان می‌دهد بازی با کره خیلی مهم است

به گزارش خبرآنلاین؛ تیم‌ملی ایران امروز در یکی دیگر از دیدارهای حساس خودش در مقدماتی جام‌جهانی به مصاف کره‌جنوبی خواهد رفت. اگرچه تکلیف صعود ایران در آستانه دو هفته مانده به پایان دور مقدمانی مشخص شده، اما از حرف‌های کی‌روش مشخص است که شاگردان او امروز فقط برای برد به میدان خواهند رفت. سرمربی تیم‌ملی در آخرین تمرین پیش از بازی مقابل کره به بازیکنان توصیه مهمی داشته که به این بازی به جنبه تشریفاتی نگاه نکنند و فقط برای برد به میدان بروند. تیم ایران چهار بازی است که مقابل کره رکورد صد درصد برد و نخوردن گل را ثبت کرده و مطمئنا کی‌روش می‌خواهد در پنجمین بازی نیز همین اتفاق تکرار شود.


منبع: الف

برنامه‌های ربروف برای شکست دادن پرسپولیس

به گزارش ایسنا و به نقل از الریاضیه، در یکی از حساس‌ترین دیدارهای دور برگشت یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان آسیا ۲۱ شهریور ماه الاهلی باید در امارات از پرسپولیس پذیرایی کند.

این دیدار درحالی برگزار می‌شود که جدال رفت دو تیم در عمان با تساوی ۲ بر ۲ به پایان رسید.

الاهلی عربستان با هدایت سرمربی اوکراینی خود تمریناتش را در غیاب ملی‌پوشانش آغاز کرده است.

روزنامه الریاضیه عربستان نوشت: سرگئی ربروف سرمربی الاهلی تاکید کرد که که تمرینات این تیم تنها یک روز به مناسبت عید قربان تعطیل خواهد بود و بعد از آن بلافاصله باید بازیکنان در تمرین شرکت کنند. او به سران باشگاه تاکید کرده است که باید تیم او چند روز قبل از بازی برابر پرسپولیس به امارات سفر کند تا بازیکنان با آب و هوای آنجا سازگار شوند.

سرمربی الاهلی همچنین از باشگاه خواسته تا یک دیدار دوستانه قبل از بازی با پرسپولیس برگزار شود. او اصرار دارد که با وجود مخالفت باشگاه با باقی ماندن ابوابونا، این بازیکن نیجریه‌ای را حفظ کند که این باعث خشم مدیران الاهلی شده است چون آنها بر این باورند که این بازیکن کیفیت لازم را برای ماندن در الاهلی ندارد اما ربروف اصرار دارد که این بازیکن نیجریه‌ای باید حفظ و به او زمان داده شود.

سرمربی اوکراینی الاهلی، این مدافع نیجریه‌ای را با وجود کیفیت پایینی که در تمرینات از خود نشان داده در فهرست تیمش برای دیدار برابر پرسپولیس قرار می‌دهد و اگر او اشتباهی در این دیدار انجام دهد به احتمال خیلی زیاد شغلش را از دست می‌دهد.

لئوناردوی برزیلی که در دیدار رفت برابر پرسپولیس هم موفق به گلزنی شد آسیب دیدگی جزئی خود را پشت سر گذاشته و مشکلی برای دیدار برابر سرخ پوشان نخواهد داشت.


منبع: الف

۸ بیماری که با ورزش قدرتی بهبود می‌یابند

برخی بیماران تصور می‌کنند که با فعالیت نداشتن و نشستن می‌توانند کارایی بهتری پیدا کنند. این تصور درست نیست و ورزش می‌تواند برای مشکلات و بیماری‌های جسمی مفید باشد.

به گزارش ایسنا و به نقل از ریدرز دایجست، ورزش‌های قدرتی برای ۸ بیماری و مشکل جسمی مختلف مفید هستند. این ۸ مشکل عبارتند از:

۱- کم کردن خستگی در بیماران MS:

یکی از نشانه‌های بیماری MS خستگی زیاد است. ۸۰ درصد بیماران MS این مشکل را تجربه می‌کنند. در کنار خستگی، کم شدن تعادل، مشکل کنترل و خواب رفتن بدن نیز وجود دارد. ورزش‌های قدرتی این نشانه‌ها را کم‌تر می‌کنند.

بیمارانی که به مدت ۶ ماه ورزش قدرتی انجام می‌دهند نسبت به دیگر بیماران تغییراتی را در مغز تجربه می‌کنند که این تغییرات منجر به کاهش روند پیشرفت بیماری می‌شود. افرادی که مبتلا به MS هستند زودتر از دیگران دچار زوال مغزی می‌شوند که ورزش می‌تواند به آن‌ها در مقابله با این اتفاق کمک کند.

۲- کاهش کمر درد:

دلایل زیادی برای کمر درد وجود دارد. آمارها نشان داده است که ۸۰ درصد افراد به نوعی در زندگی خود کمردرد را تجربه می‌کنند به جای این که برای درمان کمر درد استراحت کنید، ورزش قدرتی انجام دهید.

اگر سه بار در طول هفته ورزش قدرتی انجام شود ۷۶ درصد احتمال درد کاهش پیدا می‌کند. ضمنا کیفیت زندگی افرادی که مبتلا به کمر درد هستند با ورزش افزایش می‌یابد.

۳- افزایش تحرک در بیماران پارکینسون:

بیمارانی که مبتلا به پارکینسون هستند دچار زوال در موتور حرکتی بدن می‌شوند. آن‌ها همچنین کم شدن حس بویایی و مشکل افسردگی را نیز تجربه می‌کنند.

انجام ورزش قدرتی می‌تواند کیفیت زندگی این افراد را افزایش دهد و توانایی حرکتی آن‌ها را افزایش دهد.

۴- کاهش روند پوکی استخوان:

برای این که از پوکی استخوان جلوگیری شود انجام ورزش‌های قدرتی کارساز است. به زنانی که پوکی استخوان در آن‌ها تشخیص داده می‌شود، پیشنهاد شده تا علاوه بر افزایش دریافت کلسیم، ورزش قدرتی انجام دهند. این افراد باید حداقل ۲ بار در هفته ورزش قدرتی در برنامه خود داشته باشند.

۵- افزایش توانایی جسمی در بیماران قلبی:

برای جلوگیری از بیماران قلبی به افراد پیشنهاد شده است که حداقل ۵ بار در هفته و هر بار نیم ساعت ورزش کنند.

۶- تنفس بهتر در بیماران مبتلا به مشکل تنفس حاد:

بیماران مبتلا به COPD یا مشکل تنفسی حاد می‌توانند با انجام ورزش‌های قدرتی توانایی تنفسی خود را افزایش دهند. این بیماران غالبا با کاهش قدرت و حجم عضلات مواجه می‌شوند.

بهتر است این بیماران سه بار در هفته و هر بار ۳۰ دقیقه ورزش قدرتی انجام دهند.

۷- تنظیم قند در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲:

ورزش قدرتی می‌تواند برای بیماران دیابتی نوع ۲ مفید باشد. ورزش قدرتی باعث می‌شود که عضلات گلوکز خون را مصرف کنند و از آن به عنوان انرژی استفاده کنند. بدین شکل قند خون تنظیم می‌شود. هر چقدر حجم عضلات بیش‌تر شود قند خون بیش‌تری مصرف می‌شود.

۸- کاهش میزان اضطراب:

ورزش تاثیر زیادی در کاهش اضطراب و افسردگی دارد. انجام ورزش‌های قدرتی در هر جلسه باعث کاهش اضطراب می‌شود. ورزش قدرتی میزان هرمون کرتیزول را که در ایجاد استرس نقش دارد کم‌تر می‌کند.


منبع: الف