سبلان کجاست؟ (+عکس)

قله سبلان به شماره ۱۹۴۹۶/۱۲ در فهرست آثار طبیعی ملی کشور ثبت و سند مالیکت آن از ارتفاع بالای سه هزار و ۶۰۰ متری قله سبلان به وسعت شش هزار و ۲۰۰ هکتار به نام سازمان حفاظت محیط زیست صادر شده‌ است.

پول‌نیوز -سبلان سومین قله بلند ایران و یکی از زیباتربن جاذبه‌های ایران است که جاذبه‌های ارزشمند فراوانی دارد. این کوه را می‌توان به عنوان مقصدی مناسب برای سفر و پیاده گردی در نظر گرفت.

سبلان کجاست؟

ایران روی کمربندهای کوهستانی قرار گرفته است به گونه‌ای که می‌توان در هر ناحیه از این خاک کوه‌های زیبای زیادی را مشاهده کرد. منطقه شمال و شمال غربی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نمادهای خاص خود را دارند. سبلان کوه همیشه سفید ایران یکی از مناطقه کوهستانی ایران است که طیعت زیبایی دارد.

سبلان کجاست؟

معرفی
سبلان یا به ترکی آذربایجانی «ساوالان» با ارتفاع ۴۸۱۱ متر پس از قله دماوند و علم کوه سومین قله بلند ایران به شمار می‌رود. آبگرم‌های طبیعی دامنه کوه، طبیعت زیبا و منحصربه‌فرد و وجود یخچال‌ها و برف دائمی که موجب تاسیس پیست اسکی آلوارس شده، از جمله مهم‌ترین جاذبه‌های این ناحیه هستند.

به علاوه این کوه طبق باور برخی از مردم بومی محل بعثت زرتشت (پیامر ایران) محسوب می‌شود. حتی در کتاب «چنین گفت زرتشت» اثر مشهور نیچه اشاره‌ای به پایین آمدن زرتشت از کوه سبلان شده است.

به همین دلیل این مکان از تقدس خاصی در میان مردم منطقه و به خصوص بومیان و عشایر برخوردار است. حتی برخی اعتقاد دارند که محل دفن این پیامبر گرانقدر در همین کوه قرار دارد. کوه زیبای سبلان در فاصله‌ی ۳۵ کیلومتری غرب شهر اردبیل و ۲۵ کیلومتری جنوب شرقی مشگین شهر قرار دارد.

سبلان در مجموع ۳ قله مشهور دارد. بزرگ‌ترین قله به سلطان شهرت دارد. دو قله‌ی دیگر نیز هرم و کسری نامیده می‌شوند. سبلان کوهی آتشفشانی و غیر فعال است که از دره قره سو در شمال غرب اردبیل شروع شده و در سمت شرقی غربی تا کوه قوشاداغ امتداد دارد. مخروط آتشفشانی چینه‌ای سبلان را گدازه‌های سطحی به وسعت ۱۲۰۰ کیلومتر مربع اشغال کرده است. نکته جذاب در مورد این کوه وجود یک دریاچه در بالای قله‌ی آن است که گرشگران زیادی را به سوی این منطقه جذب می‌کند.

این دریاچه‌ی بیضی شکل در ارتفاع ۴۸۱۱ متری قرار گرفته و عمق حدودی ۴۰ متری دارد. این دریاچه در ماه‌های گرم دمایی در حد صفر درجه سانتی‌گراد دارد و آب آن نیز صاف و زلال است.
جلبک‌ها و جانداران سخت پوست، عمده موجودات زنده‌ی این دریاچه را تشکیل می‌دهند. یکی دیگر از جاذبه‌های این منطقه که می‌توان آن را به نوعی نماد سبلان هم دانست سنگی طبیعی به شکل یک عقاب است. ترک زبانان این کوه را ساوالان می‌نامند و تالش زبانان آن را سفلون صدا می‌زنند.

قله سبلان به شماره ۱۹۴۹۶/۱۲ در فهرست آثار طبیعی ملی کشور ثبت و سند مالیکت آن از ارتفاع بالای سه هزار و ۶۰۰ متری قله سبلان به وسعت شش هزار و ۲۰۰ هکتار به نام سازمان حفاظت محیط زیست صادر شده‌ است.

آدرس
استان اردبیل، ۳۵ کیلومتری شهر اردبیل، ۲۵ کیلومتری شهرستان مشگین شهر

دسترسی
تقریبا می‌توان گفت صعود به ارتفاعات این کوه یا استفاده از چشمه‌های آب گرم بهترین کارهایی است که در سفر به سبلان می‌توان انجام داد. رایج ترین مسیر در شمال شرقی قرار دارد که از آبگرم شابیل در جنوب شهر لاهرود در جاده اردبیل به مشگین‌شهر شروع و با عبور از پناهگاه به وسیله یال شرقی به قله منتهی می‌شود.

خوشبختانه مسیر پناهگاه تا قله پاکوب است و پرچم‌های راهنما هم در امتداد آن به چشم می‌خورند. حتی اگر کوهنوردی مبتدی باشید هم می‌توانید این مسیر را به سادکی و طی چند ساعت (در طول تابستان) طی کنید.

مسیر دیگری در سمت غربی وجود دارد. این مسیر از دریاچه‌ی قره گل شروع و پس از عبور از هرم چال و یخچال بزرگ، هرم به پناهگاه غربی و در نهایت به سبلان منتهی می‌شود.

اگر دوست دارید خودتان را کمی به چالش بکشید و از سخت‌ترین مسیر عبور کنید باید مسیر جنوبی را انتخاب کرده و از سمت جنوب قله به سوی قله صعود کنید. بهتر است بدانید که این مسیر هیچ گونه پناهگاهی ندارد و سنگ‌های بزرگی هم در سر راهتان قرار گرفته است. پیست اسکی آلوارس در این مسیر قرار دارد.


منبع: پول نیوز

بازجویی از همسر نتانیاهو به اتهام فساد مالی

منابع صهیونیستی گزارش دادند که سارا نتانیاهو همسر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی روز چهارشنبه به اتهام فساد مالی مورد بازجویی قرار گرفته است.

به گزارش ایرنا به نقل از شبکه خبری اسکای نیوز و به نقل از رادیو رژیم صهیونیستی، سارا نتانیاهو با حضور در مرکز مبارزه با فساد رژیم صهیونیستی در نزدیکی تل آویو به مدت دو ساعت مورد بازجویی قرار گرفت.

بر اساس این گزارش، همسر نخست وزیر رژیم صهیونیستی متهم است که از منابع مالی عمومی برای پرداخت هزینه های شخصی استفاده کرده است.

وی پیش تر نیز از سوی پلیس صهیونیستی به اتهام های مشابه مورد بازجویی قرار گرفته بود.

این در حالی است که نخست وزیر رژیم صهیونیستی نیز سال گذشته به اتهام دریافت مبالغ مالی غیر قانونی مورد بازجویی قرار گرفته بود.

تحقیق در خصوص پرونده فساد مالی نخست وزیر رژیم صهیونیست، باعث گمانه زنی ها در رسانه های صهیونیستی در خصوص استعفای وی شد. 


منبع: عصرایران

ترامپ: کاخ سفید "آشغالدونی" نیست!

ترامپ قرار است از فردا (جمعه)به مدت دو هفته برای تعطیلات تابستانی به باشگاه گلف خود در بدمینستر نیوجرسی برود.

دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا با نگارش توییتی نوشت؛ او هیچ گاه از واژه ” آشغالدونی” برای توصیف کاخ سفید استفاده نکرده است.

به گزارش عصر ایران به نقل از وب سایت روزنامه واشنگتن پست، ترامپ با تکذیب برخی خبرها و گزارش ها درباره آشغالدونی دانستن کاخ سفید نوشت: من کاخ سفید را دوست دارم چون یکی از زیباترین بناهایی است که تا کنون دیده ام.”

او انتشار خبر توصیف کاخ سفید به آشغالدونی از سوی خودش را به خبرسازی دروغ رسانه های دروغ پرداز نسبت داد و گفت این مساله کاملا دروغ است.

گفتنی است روز سه شنبه وب سایت ورزشی ” GOLF.COM” در خبری مدعی شده بود ترامپ هنگام  بازی گلف در باشگاه گلف خود در “بدمینستر” نیوجرسی ، به دوستانش گفته که کاخ سفید یک آشغالدونی واقعی است و برای همین او آخر هفته ها را از آن محیط فرار می کند و به آنجا می آید.

ترامپ در حالی کاخ سفید را عالی و خبرهای مربوط به آشغالدونی توصیف کردن مقر ریاست جمهوری آمریکا را تکذیب کرده که قرار است از فردا (جمعه) به مدت دو هفته برای تعطیلات تابستانی به باشگاه گلف خود در بدمینستر نیوجرسی برود.

ترامپ در ماه ژانویه سال جاری و چند روز پیش از راه یابی به کاخ سفید هم اقامتگاه کمپ دیوید در مریلند آمریکا را خسته کننده توصیف کرده و گفته بود بیشتر از نیم ساعت نمی شود در آنجا سَر کرد.

با وجود این توصیف، اما او در ژوئن گذشته و هنگامی که از نخستین و تنها سفر خود به کمپ دیوید به کاخ سفید بازگشت در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره فضای آنجا گفت: “باورکردنی نبود، زیبا و عالی.”

کمپ دیوید یک اقامتگاه تفریحی و غیر رسمی برای روسای جمهور آمریکاست که به دلیل نزدیکی به واشنگتن در دهه های گذشته هم به عنوان اقامتگاه تفریحی روسای جمهوری و هم به عنوان مکانی برای ملاقات های غیر رسمی و حتی بسیار مهم روسای جمهور آمریکا مورد استفاده قرار گرفته است.

ترامپ: کاخ سفید


منبع: عصرایران

نمایش اولین تصاویر رسمی از "تی- راک" فولکس‌واگن (+عکس)

تصاویر به نمایش درآمده نشان می‌دهد که طراحی این خودرو تحت تاثیر تیگوان است. مدل T-Roc از تیگوان کوچکتر بوده و شاسی آن در ارتفاع کمتری قرار گرفته است.

فولکس‌واگن با
انتشار تصاویری برای اولین بار به نمایش مدل
جدید T-Roc
خود پرداخت. فولکس‌واگن با این خودرو نگرش خود را به طراحی رقیب آینده نیسان
قشقایی نشان داد.

به گزارش گروه
خودروی عصر ایران  فولکس‌واگن در تلاش است تا اواخر
تابستان جاری به معرفی رسمی این خودرو بپردازد و جزئیات تصویری بیشتری را برای ان
ارائه کند.

نمایش اولین تصاویر رسمی از تی- راک فولکس‌واگن

تصاویر به نمایش
درآمده نشان می‌دهد که طراحی این خودرو تحت تاثیر تیگوان است. مدل T-Roc از
تیگوان کوچکتر بوده و شاسی آن در ارتفاع کمتری قرار گرفته است. مدل T-Roc با نسل جدید پولو که تصاویر غیر رسمی‌اش پیشتر درفضای مجازی منتشر
شده برابری می‌کند.

با توجه به
اندازه مدل T-Roc، احتمالا موتور
این خودرو نیز اشتراکات زیادی را با مدل‌های جدید پولو و گلف خواهد داشت.

نمایش اولین تصاویر رسمی از تی- راک فولکس‌واگن

گزینه‌های دیزلی
۱٫۶ و ۲ لیتری با ابلیت محرک چهارچرخ در گزینه استاندارد به کار خواهد رفت. انتظار
می رود شاهد یک سامانه انتقال قدرت دستی ۶ سرعته یا یک مدل ۷ سرعته خودکار DSG روی این خودروها باشیم. گزینه دوم به صورت اختیاری و در صورت
تمایل مشتریان در دسترس قرار خواهد گرفت.

نمایش اولین تصاویر رسمی از تی- راک فولکس‌واگن

احتمال دارد که
برخی از انواع این خودرو نیز به صورت هیبریدی و با توجه به مشخصات گلف‌هاب هیبریدی
ارائه شوند.

مدل‌های پلاگین
هیبرید GTE T-Roc   و نسخه‌های تمام الکترونیک آن نیز در خط تولید قرار
دارند. هر دوی این خودروها نیز از موتور به کار رفته در گلف بهره می‌برند.

نمایش اولین تصاویر رسمی از تی- راک فولکس‌واگن

ابعاد T-Roc نباید چندان با مدل مفهومی ۲۰۱۴ آن تفاوت زیادی داشته باشد. بنابراین
ما با طول ۴۱۷۸ میلی‌متر، عرض ۱۸۳۱و ارتفاع ۱۵۰۱ میلی‌متر در این خودرو مواجه هستیم.
با تمام این اوصاف خودرو به شکل قابل توجهی از تیگوان کوتاه‌تر است.

انتظار می‌رود
خودرو پس از معرفی در جولای با قیمت تقریبی ۱۹ هزار پوند در پائیز سال جاری به
فروش برسد.


منبع: عصرایران

کدام دیدگان از درخشش بانوان ایرانی آزرده شدند؟

زهرا حاجت پور در پاسخ به انتشار گزارشی با عنوان ” طنین ابوعطای «زنان لومپن» در «پژوهشکده ایرانی راکفلر»” در خبرگزاری تسنیم نوشت:

وقتی آوازه موفقیت زنان سرزمینم گوش اجانبی را که گاه پوستین میهن پرستی به تن دارند، کر می‌کند آن را ابوعطایی گوش‌خراش می‌خوانند. او کیست که وقتی بانوان ایرانی با چیرگی بر موانع ساخته خناسان در مسیر تعالی کشور، استوار گام بر می‌دارند بی‌شرمانه آنها را به فواحش تشبیه کرده است. هنگامی که بر این بی‌عفتی خرده گرفتند عذر خواهی کردند نه برای اتهاماتی که وارد کرده‌اند بلکه به دلیل نشر پاسخ علمی یکی از معتبرترین مراکز علمی جهان. پاسخ قله‌های علمی کشور به ترجمان مطالب صلح استعماری سبز؛ پاسخ آنان که مهندسی ژنتیک را به پیروی از اربابان خارجی خود گاه حرام و گاه خطرناک اعلام می‌کنند اگرچه رهبرمان پیش از این آن را تجلی علم و ایمان دانسته بود.

ریسمان وحدت اسلامی این بار گویا گلویشان را بیش از همیشه فشرده است. هرچه شمشیر آخته را بر آن می‌سایند محکم تر می‌شود. عجبا که ریسندگان آن را زنانی خرد می‌دیدند. از اقتدار بانوی ایرانی این چنین برآشفته شده‌اید یا این طعمه جدید جنگ سهم خواهی تان است؟

نهراسید این خاک پاک به فرزندان خود تعلق دارد اگرچه پوستین‌پوشان میهن پرستی آن را غنیمت جنگی آماده تقسیم بدانند. کاش وفادار بمانید و برای درخشش آن بکوشید که خواهید دید چگونه به شما وفا خواهد کرد. خدمت به میهن نه عرصه تقسیم غنائم است، نه مرد و زن می‌شناسد. مرد و زن از دیرباز در این خاک مبارزه کرده‌ایم برای بالندگی؛ و به این پیشینه می‌بالیم. با تلاش بی‌وقفه پله‌های ترقی کشور را ساخته‌ایم و امروز با سرافرازی بر آن گام می‌گذاریم.

چه راضی‌اند اربابان صلح سبزتان که با ادبیات سخیف بانوان پژوهشگر و مدیر را لمپن می‌خوانید.

شاید البته عجیب نباشد، بی سوادی به خود جرات دهد بانوان نخبه کشور را جنایتکار و اوباش و روسپی خطاب کند و باز هم نفهمد و پاسخ خود را علمی و متقن بنامد. درست که دلگرمی وابستگی به برخی مراکز قدرت پیش از این هم برایتان مصونیت بخش بوده است. اما شرم بر شما که مردمی را از دستاوردهای علمی همین زنان هراسانده‌اید و بر واکنش بی‌شرمانه خود نام پاسخ علمی و متقن می‌گذارید؟ شما تازه‌کاران رسانه که نه حق ادب را می‌دانید و نه رفتار حرفه‌ای آموخته‌اید، چگونه این بار مدعی علم شدید؟

پژوهشگران را به دلیل تلاش برای دستیابی به فناوری و نقد علمی جریان سیاه صلح سبز شماتت می‌کنید؟ خوابید یا خود را به خواب زده‌اید؟ یا اقتدار بانوان خواب از چشمانتان ربوده و از بی‌خوابی به هذیان گویی افتادید؟ اینها نه لمپن هستند نه هر مترادفی که حقد و کینه شما برای این واژه اقتضا دارد. بالندگی بانوی ایرانی، هر که هست و هر کجای جهان که می‌درخشد، برای میهنم تهدید نیست. تهدید، عقب ماندگی القا شده از سوی جریان‌های نفوذی است. تهدید فقری است که عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی را هم گریبانگیر کرده است. تهدید سرکوب دستاوردهای خادمان میهنم است که تکرار دیکته اربابان‌تان از ژنو و پاریس و کارتاهنا است. تهدید همان ناهنجاری اجتماعی است که آن را لمپنیزم می‌نامند و شما چه خوب چهره آن را در قالب زنی مسلح و متخاصم به نمایش گذاشتید. این چهره حاصل عقب ماندگی فکری و فرهنگی جامعه ما و البته بخل و هراس‌افکنی است که در اعماق وجود دشمنان ریشه دوانده است.

نمی‌دانم هراس‌تان از چیست! اما نه از بانوی ایرانی و نه هیچ دانشمندی انتظار سکون نداشته باشید که آن ها به تاسی از ولی خود قاطعانه گام بر می دارند و از زمین خوردن نمی هراسند.

اگر از نا آگاهی دست و پا می‌زنید بدانید آنچه بر خادمان میهن اسلامی‌مان روا داشتید همان راه آرمانشهر دشمن‌تان است. به یاد بیاورید بیانات هوشمندانه رهبر معظم انقلاب را آن هنگام که در جمع دانشمندان دانشگاهی درباره موفقیت های زیست فناوری فرمودند “مقامات آمریکایى اعلام کردند که براى علوم ژنتیک هم باید شوراى حکامى به وجود بیاید! این معنایش چیست؟ دشمن از اینکه شما در این رشته دارید حرکت می کنید، دردش آمده است.” نیاز مصاف ابرقدرت‌ها و گلادیاتورها جنگ علمی و فناوری، هوشیاری و دانایی است بدانید غفلت دیروز و امروزتان به پشیمانی فردا گره می خورد و وامدار میهن‌تان خواهید شد. باشد که آگاه شوید.

و شاید هم آگاهید از آنچه اربابان به ظاهر سبزتان در ژنو و پاریس و کارتاهنا برای هسته‌ای و صنعت و ژنتیک این مرز و بوم خواب دیده‌اند و آگاهید از تلاش‌های این خادمان میهن اسلامی. و باز این چنین برآشفته‌اید، که در این صورت، ما را با شما سخنی نیست الا اینکه بگوییم:”مُوتُوا بِغَیْظِکُمْ” ما در راه نمانده‌ایم، از گزند عناصر ناپاک نهراسیده‌ایم و با ایمان به حضرت حق قاطعانه راه پیشرفت و تعالی کشور را ادامه خواهیم داد.


منبع: عصرایران

مرگ مرموز دختر ۲۲ ساله پس از خوردن شراب

بازپرس و کارآگاهان جنایی تهران سرگرم تحقیق درباره مرگ مرموز دختری هستند که پس از پایان میهمانی شبانه جان باخته است.

روزنامه ایران نوشت: رسیدگی به این پرونده، چندی پیش و به‌ دنبال شکایت مادراین دختراز پسر جوانی در دستور کار قرار گرفت.
این زن به بازپرس جنایی گفت: «دختران دوقلویم به میهمانی شبانه‌ای رفته بودند اما چند ساعت بعد که برگشتند متوجه شدم حال یکی ازآنها بشدت وخیم است. بلافاصله او را به بیمارستان منتقل کردیم اما دخترم جانش را ازدست داد.»

خواهر دوقلویش که در میهمانی شرکت کرده بود گفت: «خواهرم سارا، ازمدتی قبل با پسر ۲۲ ساله‌ای به نام شاهین آشنا شده بود. شب حادثه هم با دعوت شاهین به خانه‌اش رفته بودیم که همین جوان با زور به خواهرم مشروبات الکلی و قرص داد.»

زن میانسال درادامه اظهارداشت: «من از این جوان شکایت دارم و او را مقصر مرگ دخترم می‌دانم.» با این شکایت، پسر ۲۲ ساله به دادسرا احضار شد و در بازجویی گفت: «دو ماه قبل از این حادثه به طور اتفاقی درخیابان با سارا آشنا شدم. در این مدت هم رابطه‌ عمیقی نداشتیم اما گاهی در میهمانی‌های دورهمی، یکدیگررا می‌دیدم. آن شب هم یک دورهمی درخانه دوستان بود و سارا و خواهرش هم آمده بودند که با هم مشروب خوردیم. بعد از مدتی سارا با پسری مشغول صحبت شد و من هم با دختری شروع به صحبت کردم. بعد از دو ساعت هم آنجا را ترک کردیم.اما همان شب خواهر دوقلویش به من پیام داد که من خواهرش را به کشتن داده ام.»درحالی که ما اصلاً رابطه دوستی با هم نداشتیم.


منبع: عصرایران

فواید آب نارگیل برای ورزشکاران

آب نارگیل نوشیدنی مناسبی برای ورزشکاران است و حاوی موادی است که می‌تواند بر ریکاوری و افزایش کارایی ورزشکاران کمک کند. آب نارگیل کمبود آب بدن ورزشکاران را نیز تامین می‌کند.

به گزارش ایسنا و به نقل از سایت MNT، آب نارگیل نوشیدنی است که ۹۵ درصد آن آب است و با شیر نارگیل متفاوت است. این نوشیدنی به هضم غذا و دفع ادرار کمک می‌کنند. این نوشیدنی به دلایل زیر به ورزشکاران توصیه می‌شود:

۱- آب نارگیل نوشیدنی طبیعی است

آب نارگیل بدون افزودنی‌هایی همچون شکر است و ضرری ندارد. بررسی‌ها نشان داده است که این نوشیدنی می‌تواند مانند نوشیدنی‌های ورزشی در زمان ورزش آب بدن را تامین کند و کارایی را افزایش دهد. بهتر است به آب نارگیل شکر اضافه نکنید زیرا از تاثیر آن کاسته می‌شود.

۲- آب نارگیل کالری کمی دارد

آب نارگیل شکر و کربوهیدرات کمتری نسبت به دیگر آب میوه‌ها دارد. ضمنا الکترولیت و مواد معدنی این نوشیدنی زیاد است. به همین دلیل این نوشیدنی برای ورزشکاران مفید است.

۳- آب نارگیل حاوی پتاسیم است

آب نارگیل ۱۰ برابر بیشتر از نوشیدنی‌های ورزشی پتاسیم دارد. یک لیوان آب نارگیل به اندازه یک موز پتاسیم دارد. پتاسیم می‌تواند تعادل الکترولیت در بدن را برقرار کند و در زمان ورزش این خاصیت بسیار مفید است.

۴- آب نارگیل حاوی کلسیم و منیزیم است

کلسیم برای حفظ استخوان‌ها موثر است. ضمنا به عضلات کمک می کند تا راحت‌تر منقبض شوند و کار کنند. در زمان ورزش، مصرف این مواد معدنی به ریکاوری کمک می‌کنند. منیزیم و کلسیم به تولید انرژی و کارایی ارگان‌های بدن نیز کمک می‌کنند.

۵- آب نارگیل حاوی آنتی‌اکسیدان است

آنتی اکسیدان‌ها موجود در آب نارگیل به آزاد شدن رادیکال‌های ایجاد  شده بر اثر ورزش کمک می‌کند. بهتر است از آب نارگیل تازه استفاده کنید که آنتی‌اکسیدان بیشتری دارد.

۶- آب نارگیل‌ حاوی آمینواسید است

آمینواسیدها به ترمیم بافت‌ها کمک می‌کنند و در پروتئین‌سازی تاثیرگذار هستند. آب نارگیل بیش از شیر آمینواسیدهایی همچون آلانین، آرگنین و سرین دارد. آرگنین آمینواسیدی است که به مقابله با فشار بر اثر ورزش کمک می‌کند. آرگنین همچنین در برقراری سلامت قلب موثر است.

۷- آب نارگیل حاوی سیتوکینین است

سیتوکینین هرمونی است که تاثیر ضدپیری و ضد سرطان دارد. به طور کلی آب نارگیل نوشیدنی مناسب برای ورزشکاران است. افرادی که تلاش می‌کنند وزن خود را به همراه  ورزش کاهش دهند می‌توانند از این نوشیدنی مصرف کنند.


منبع: عصرایران

انتقاد شدید روزنامه جمهوری اسلامی از حضور یکی از مهمانان خندوانه در این برنامه

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: برنامه خندوانه سیمای جمهوری اسلامی از یک شومن به عنوان هنرمند دعوت به حضور در برنامه کرد.

«ن.م» که با حمایت سفارتخانه‌های خارجی و علیرغم بی‌سوادی به عنوان رهبر ارکستر سمفونیک تهران انتخاب شده بود، در سال‌های گذشته تلاش‌های بسیار برای تخریب موسیقی کلاسیک ایران نمود و در پنهان، در کشورهای بیگانه به برگزاری کنسرت‌های ضد ایرانی پرداخت! حمایت بیگانگان از وی موجب ایجاد موقعیت‌های بسیار نابحق برای وی در ایران شده است.


منبع: عصرایران

جزئیات قتل خانمی که به خاطر ارثیه توسط برادرش کشته شد

ایران نوشت: اواخر اردیبهشت سال گذشته مأموران کلانتری ۱۳۴ شهرک قدس -غرب- با بازپرس کشیک قتل پایتخت تماس گرفتند و خبر از قتل زنی ۶۵ ساله در یکی از ساختمان‌های مسکونی خیابان سرو شرقی در محله سعادت‌آباد دادند.

همزمان با حضور بازپرس و تیم جنایی در محل قتل مشخص شد زن توسط برادر ۶۰ ساله‌اش به قتل رسیده است.

متهم که پس از جنایت دستگیر شده بود صبح دیروز پس از بیان کیفرخواست از سوی نماینده دادستان پای میز محاکمه ایستاد و در شرح واقعه گفت: «پدر و مادرم چند سال قبل فوت کرده‌اند. یکی از برادرانم در امریکا زندگی می‌کند و از محل زندگی خواهر دیگرم خبر ندارم.من و خواهر بزرگم هم مالک و ساکن همین ساختمان سه طبقه هستیم که از پدرمان به ارث رسیده است. ما از دیرباز بر سر ارث و میراث بجامانده از پدر مشکلات جدی و اختلافاتی داشتیم اما باور کنید کشته شدن خواهرم اصلاً عمدی و به خاطر موضوع ارثیه نبود، بلکه روز قبل ازاین حادثه، به علت بیماری در بیمارستان بودم. 

ساعت ۲ بامداد با هزار زحمت توانستم به خانه برگردم درحالی که یک سرم به دستم وصل بود. وقتی وارد راهرو طبقه اول شدم، خواهرم با سنگی که در دست داشت به من هجوم آورد و همان‌طور که در بازجویی گفته‌ام به من پرخاش کرد و دشنام داد. من هم از شدت ناراحتی او را هل دادم که بعد هم او با سنگ به طرفم حمله کرد و ضربه‌ای به دستم زد. من هم به نرده خوردم و روی زمین افتادم، بعد ازآن در حالی که عصبانی بودم سرش را به زمین کوبیدم، اما بعد از ساعتی فهمیدم خواهرم فوت شده است که کلی برایش گریه کردم.

در این جلسه دادگاه اولیای دم- برادر و خواهر مقتول و متهم پرونده-که در دادگاه بودند به نوبت در برابر قضات دادگاه قرار گرفتند. خواهر برای برادرش خواستار قصاص شد ولی برادرش نسبت به متهم اعلام گذشت کرد.

در پایان جلسه محاکمه، قاضی عبداللهی -رئیس شعبه چهارم دادگاه کیفری تهران- و قاضی کیخا- مستشار دادگاه- وارد شور شدند و رأی به قصاص متهم به قتل دادند.


منبع: عصرایران

کشف جسد ۲ نوجوان مفقود شده در گلستان

معاون امداد و نجات هلال احمر گلستان از کشف پیکرهای بی‌جان دو نوجوان گنبدی که از ۶ روز گذشته مفقود شده بودند، خبر داد.

به گزارش ایسنا، علیرضا صیاد در گفت‌وگو با خبرنگاران اظهار کرد:  بعد از ساعت‌ها جستجو توسط تیم‌های عملیاتی جمعیت هلال احمر و نیروهای مردمی، پیکرهای بی‌جان دو نوجوان گنبدی در روستای حاجی قوشان گنبد کاووس کشف شد. در ادامه کار، پیکرهای این دو نوجوان ۱۶ ساله برای طی مراحل قانونی تحویل عوامل انتظامی و قضایی شد و رسما پایان عملیات جستجو اعلام شد.

عصر روز گذشته خانواده‌ای گنبدی پس از گذشت ۶ روز خبر مفقودی دو نوجوان پسر خود را به عوامل هلال احمر اطلاع دادند. بررسی‌ها حاکی از آن داشت که این نوجوانان در ارتفاعات جنگل‌های مینودشت مفقود شده بودند. 


منبع: عصرایران

از نشانه های بروز مشکل در ریه ها

در کنار بیماری مزمن انسدادی ریه، از دیگر بیماری های شایع این اندام می توان به آسم، برونشیت، سل، آمفیزم، و فیبروز سیستیک اشاره کرد.

ریه های انسان نقشی کلیدی در
حفظ عملکرد درست اندام های دیگر بدن ایفا می کنند. از آنجایی که انسان برای ادامه
بقا به تنفس وابسته است، ریه ها در هر ثانیه مشغول فعالیت هستند و بر همین اساس،
حفظ سلامت آنها اهمیت ویژه ای دارد.

وقتی ریه‌ها با مشکل مواجه می‌شوند

به گزارش گروه سلامت عصر ایران
به نقل از “دیلی هلث”، هنگام انجام عمل دم، ریه های سالم اکسیژن را
دریافت کرده و آن را به جریان خون منتقل می کنند تا اکسیژن از طریق خون به اندام
ها و سلول های سراسر بدن ارسال شود. هنگام انجام عمل بازدم، ریه های سالم دی اکسید
کربن را از بدن خارج می کنند.

اما افراد بسیاری در سراسر
جهان از مشکلات ریوی رنج می برند. میلیون ها نفر در سراسر جهان به بیماری مزمن
انسدادی ریه (COPD) مبتلا هستند، که به عنوان گروهی از بیماری های ریوی تعریف می شود
که به واسطه باریک شدن مسیرهای هوایی تخلیه هوا از ریه ها را دشوار می سازند. این
در شرایطی است که افراد بسیاری نیز ممکن است از بیماری خود آگاه نباشند.

در کنار بیماری مزمن انسدادی
ریه، از دیگر بیماری های شایع این اندام می توان به آسم، برونشیت، سل، آمفیزم، و
فیبروز سیستیک اشاره کرد.

افرادی که سیگار می کشند یا
قبلا سیگاری بوده اند و افرادی که به طور مکرر با عوامل تحریک کننده تماس دارند،
در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به یک بیماری ریوی قرار دارند.

از دیگر عواملی که ریه های
انسان را در معرض خطر قرار می دهند می توان به عفونت ها و قرار گرفتن در معرض مواد
آلرژی‌زا (مانند پوست حیوانات خانگی و گرد و غبار)، دود سیگار، آلودگی هوا، آلودگی
های فضای کار، و خاک اره اشاره کرد.

برای سالم نگه داشتن ریه ها،
شما باید از نشانه هایی که به بروز مشکل در این اندام ها اشاره دارند، آگاه باشید.
هرچه زودتر به آنها رسیدگی کنید می توانید ریه های خود را از آسیب شدیدتر محافظت
کرده و خطر بیماری مزمن ریوی و همچنین سرطان ریه را کاهش دهید.

در ادامه با برخی از این
نشانه بیشتر آشنا می شویم.

سرفه مداوم

وقتی ریه‌ها با مشکل مواجه می‌شوند

سرفه به محافظت از مسیرهای
هوایی در برابر تحریک کننده های استنشاقی کمک می کند و همچنین در از بین بردن خلط
(مخاط) در گذرگاه های تنفسی نقش دارد.

اما سرفه مداوم نشانه ای از
عملکرد نادرست و غیر عادی ریه ها است. در حقیقت، یکی از نخستین نشانه های ریه های
ناسالم سرفه مداوم است که حتی پس از مصرف دارو نیز بهبود نمی یابد.

همچنین، هنگام سرفه کردن شما
ممکن است درد در قفسه سینه را تجربه کنید، که به شانه یا به سمت دست توسعه می
یابد.

اگر بدون دلیل مشخص با سرفه
مداوم مواجه شده یا بیشتر از گذشته سرفه می کنید، به پزشک مراجعه کنید. اگر مخاط
بیش از اندازه مشکل آفرین شده است، با نوشیدن آب و مایعات دیگر بدن خود را هیدارته
نگه دارید زیرا این کار به رقیق شدن مخاط کمک می کند و بدن می تواند از شر آن خلاص
شود.

تنگی نفس

وقتی ریه‌ها با مشکل مواجه می‌شوند

اگر حتی هنگام انجام وظایف
عادی روزانه با دشواری در تنفس مواجه می شوید، این نشانه روشن دیگری از بروز مشکل
در ریه ها است.

تنگی نفس زمانی رخ می دهد که
ریه ها باید سخت‌تر از حالت معمول کار کنند تا هوا را به داخل و خارج انتقال دهند.
این شرایط می تواند به واسطه انسداد در مسیر هوایی شکل بگیرد.

تنگی نفس را نادیده نگیرید و
به عنوان مثال، افزایش سن را مقصر این شرایط ندانید. در کوتاه‌ترین زمان ممکن برای
بررسی دقیق‌تر شرایط با پزشک خود مشورت کنید.

اگر با مشکلی پزشکی که
نیازمند درمان باشد، مواجه نیستید، ورزش روزانه می تواند به افزایش قدرت و استقامت
شما کمک کند. همچنین، تمرینات تنفس عمیق را برای تسکین تنگی نفس انجام دهید.

افزایش مخاط

وقتی ریه‌ها با مشکل مواجه می‌شوند

سرفه به طور معمول با تولید
مخاط یا خلط مرتبط است. مخاط از گیر افتادن میکروب ها، گرد و غبار، گرده و باکتری
ها در ریه ها جلوگیری می کند. اما هنگامی که تولید مخاط در نتیجه سرماخوردگی یا
بیماری های شایع دیگر شکل نگرفته باشد، نشانه خوبی محسوب نمی شود.

همچنین، ممکن است متوجه
تغییر در رنگ، غلظت، مقدار یا حتی بوی مخاط شوید. در حقیقت، اگر مخاط از حالت شفاف
به زرد یا سبز تغییر رنگ دهد یا حاوی خون باشد، نشانه ای روشن از وجود مشکل در ریه
ها است.

خون در مخاط می تواند نشانه
ای از سرطان ریه، برونشیت مزمن، یا آمفیزم باشد. با پزشک خود درباره علائمی که
دارید صحبت کنید تا دلیل دقیق آنها مشخص شود.

خس خس مداوم

وقتی ریه‌ها با مشکل مواجه می‌شوند

صدای خس خس نشانه ای از
باریک شدن مسیرهای هوایی است. به واسطه محدود شدن مسیرهای هوایی، هوا با سرعت لازم
جریان پیدا نمی کند. این شرایط به شکل گیری صدای خس خس هنگام تنفس منجر می شود.

صدای خس خس مداوم می تواند
نشان دهنده ابتلا به آسم یا آمفیزم باشد. همچنین، این شرایط می تواند نشانه ای از
سرطان ریه باشد.

بدون در نظر گرفتن دلیل، شما
باید به پزشک مراجعه کنید تا احتمال ابتلا به بیماری جدی ریوی یا آسیب شدید ریه
بررسی شود.

تورم در قسمت پایین بدن

وقتی ریه‌ها با مشکل مواجه می‌شوند

اگرچه ممکن است عجیب به نظر برسد،
اما تورم، درد و حساسیت در پاها می تواند نشان دهنده وجود مشکل در ریه ها باشد.
هنگامی که ریه ها عملکرد درستی ندارند، سیستم گردش خون اکسیژن مورد نیاز خود برای
حفظ سلامت و به گردش درآوردن مایعات در سراسر بدن را به طور کامل دریافت نمی کند.
این شرایط می تواند موجب تجمع مایع و شکل گیری تورم در پاها شود.

همچنین، به واسطه عملکرد
ضعیف ریه ها، قلب نمی تواند به میزان کافی خون مورد نیاز کبد و کلیه های را پمپاژ
کند. این به معنای آن است که این اندام ها قادر نیستند به طور موثر سموم و مواد
زائد را پالایش کنند. این شرایط نیز به ایجاد تورم در بدن منجر می شود.

برای کاهش تورم در پاها،
آنها را بالاتر از سطح بدن قرار دهید. اگر با گذشت زمان تورم شرایط وخیم‌تری پیدا
کرد به پزشک مراجعه کنید.

سردردهای صبحگاهی

وقتی ریه‌ها با مشکل مواجه می‌شوند

اگر پس از بیدار شدن از خواب
با سردرد یا سرگیجه مواجه می شوید باید به پزشک مراجعه کنید.

یک مشکل ریوی مانند بیماری
مزمن انسدادی ریه می تواند دلیل سردردهای صبحگاهی باشد. این شرایط به دلیل تنفس
عمیق ناکافی هنگام خواب شکل می گیرد، که به تجمع دی اکسید کربن در بدن منجر می
شود.

تجمع دی اکسید کربن گشاد شدن
رگ های خونی در مغز را به همراه دارد، که به شکل گیری سردرد منجر می شود.

خستگی

وقتی ریه‌ها با مشکل مواجه می‌شوند

احساس خستگی یا خستگی بیش از
اندازه حتی پس از خواب کافی یکی دیگر از نشانه های بروز مشکل در بدن است. چنین علائمی
می توانند نشان دهنده یک مشکل ریوی باشند.

هنگامی که ریه ها عملکرد
درستی ندارند، شما ممکن است راحت‌تر از گذشته خسته شوید. همچنین، به نظر نمی رسد
حتی با دنبال کردن یک سبک زندگی سالم قدرت و انرژی خود را باز یابید.

اگر ریه ها به میزان کافی
اکسیژن در اختیار بدن قرار ندهند، سیستم های دیگر بدن نیز از این شرایط رنج می
برند و کل این شرایط می تواند به قیمت افت سطح انرژی تمام شود.

سطوح پایین انرژی یک چرخه
معیوب را شکل می دهند. خستگی شما را از ورزش کردن دور می کند و ورزش نکردن روی
استقامت بدن تاثیرگذار است.

مشکلات خواب

وقتی ریه‌ها با مشکل مواجه می‌شوند

اگر به واسطه مشکلات تنفسی
در به خواب رفتن مشکل دارید یا خوابیدن روی یک صندلی برای شما راحت‌تر است، این می
تواند نشانه ای از وجود مشکل در ریه ها باشد.

دراز کشیدن روی تختخواب می
تواند موجب سخت‌تر کار کردن ریه ها شود. این می تواند روی کیفیت خواب شما
تاثیرگذار باشد. همچنین، سرفه کردن طی شب در خواب عمیق اختلال ایجاد می کند.

حتی یک شب بی خوابی اثر منفی
روی سلامت جسمانی و روانی انسان دارد. پس تصور این که بی خوابی های مداوم چه نتیجه
ای در پی خواهند داشت چندان دشوار نیست.

اگر به طور مرتب شب ها از
خواب بیدار می شوید و در تنفس با مشکل مواجه هستید یا سرفه می کنید به پزشک مراجعه
کنید.


منبع: عصرایران

آب نارگیل چه فوایدی برای ورزشکاران دارد؟

آب نارگیل نوشیدنی مناسبی برای ورزشکاران است و حاوی موادی است که می‌تواند بر ریکاوری و افزایش کارایی ورزشکاران کمک کند. آب نارگیل کمبود آب بدن ورزشکاران را نیز تامین می‌کند.

به گزارش ایسنا و به نقل از سایت MNT، آب نارگیل نوشیدنی است که ۹۵ درصد آن آب است و با شیر نارگیل متفاوت است. این نوشیدنی به هضم غذا و دفع ادرار کمک می‌کنند. این نوشیدنی به دلایل زیر به ورزشکاران توصیه می‌شود:

۱- آب نارگیل نوشیدنی طبیعی است

آب نارگیل بدون افزودنی‌هایی همچون شکر است و ضرری ندارد. بررسی‌ها نشان داده است که این نوشیدنی می‌تواند مانند نوشیدنی‌های ورزشی در زمان ورزش آب بدن را تامین کند و کارایی را افزایش دهد. بهتر است به آب نارگیل شکر اضافه نکنید زیرا از تاثیر آن کاسته می‌شود.

۲- آب نارگیل کالری کمی دارد

آب نارگیل شکر و کربوهیدرات کمتری نسبت به دیگر آب میوه‌ها دارد. ضمنا الکترولیت و مواد معدنی این نوشیدنی زیاد است. به همین دلیل این نوشیدنی برای ورزشکاران مفید است.

۳- آب نارگیل حاوی پتاسیم است

آب نارگیل ۱۰ برابر بیشتر از نوشیدنی‌های ورزشی پتاسیم دارد. یک لیوان آب نارگیل به اندازه یک موز پتاسیم دارد. پتاسیم می‌تواند تعادل الکترولیت در بدن را برقرار کند و در زمان ورزش این خاصیت بسیار مفید است.

۴- آب نارگیل حاوی کلسیم و منیزیم است

کلسیم برای حفظ استخوان‌ها موثر است. ضمنا به عضلات کمک می کند تا راحت‌تر منقبض شوند و کار کنند. در زمان ورزش، مصرف این مواد معدنی به ریکاوری کمک می‌کنند. منیزیم و کلسیم به تولید انرژی و کارایی ارگان‌های بدن نیز کمک می‌کنند.

۵- آب نارگیل حاوی آنتی‌اکسیدان است

آنتی اکسیدان‌ها موجود در آب نارگیل به آزاد شدن رادیکال‌های ایجاد  شده بر اثر ورزش کمک می‌کند. بهتر است از آب نارگیل تازه استفاده کنید که آنتی‌اکسیدان بیشتری دارد.

۶- آب نارگیل‌ حاوی آمینواسید است

آمینواسیدها به ترمیم بافت‌ها کمک می‌کنند و در پروتئین‌سازی تاثیرگذار هستند. آب نارگیل بیش از شیر آمینواسیدهایی همچون آلانین، آرگنین و سرین دارد. آرگنین آمینواسیدی است که به مقابله با فشار بر اثر ورزش کمک می‌کند. آرگنین همچنین در برقراری سلامت قلب موثر است.

۷- آب نارگیل حاوی سیتوکینین است

سیتوکینین هرمونی است که تاثیر ضدپیری و ضد سرطان دارد. به طور کلی آب نارگیل نوشیدنی مناسب برای ورزشکاران است. افرادی که تلاش می‌کنند وزن خود را به همراه  ورزش کاهش دهند می‌توانند از این نوشیدنی مصرف کنند.


منبع: عصرایران

نامه اهالی موسیقی به روحانی: وزیر ارشادی انتخاب شود که مدافع حقوق هنرمندان باشد/ پشت پرده عواملی را که باعث لغو کنسرت ها می شوند اعلام کنید

نامه سرگشاده اهالی موسیقی به روحانی: متصدی برای وزارت فرهنگ انتخاب شود که مدافع حقوق هنرمندان باشد/ پشت پرده عواملی را که باعث لغو کنسرت ها می شوند اعلام کنیدگردهمایی اهالی موسیقی در اعتراض به لغو کنسرت ها با انتشار نامه ای سرگشاده خطاب به حسن روحانی برگزار شد.

به گزارش ایلنا، گردهمایی اهالی موسیقی در اعتراض به لغو کنسرت ها عصر روز چهارشنبه ۱۱ مرداد در خانه موسیقی برگزار شد.

در ابتدای این گردهمایی محمود سراجی (تهیه کننده موسیقی) پشت تریبون قرار گرفت و گفت: ما امروز دور هم جمع شده ایم تا این حرکت نقطه آغازی برای حمایت از فعالیت های هنرمندان زحمتکش موسیقی باشد.

حمیدرضا نوربخش (مدیرعامل خانه موسیقی) نیز با قدردانی از حضور هنرمندان در این گردهمایی گفت: امروز از اعضای دیگر صنوف جامعه هنری هم علاقمند بودند در جمع ما حاضر شوند و همین نشان می دهد که همه ما یک خانواده هستیم. به قول سعدی چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار.

وی در ادامه افزود: متاسفانه عده ای می خواهند برخی از شیرینی ها را به کام مردم و هنرمندان تلخ کنند و در این راستا شاهد اتفاقات ناگواری هستیم . به هر حال همه می دانیم مشکلات کجاست. در عین حال دولت محترم تلاش کرده تا فعالیت های هنرمندان را تسهیل کند. به هر حال با توجه به حجم و گستردگی زیادی که در برگزاری کنسرت ها اتفاق افتاد شاید همین اندک لغو کنسرت ها به چشم نیاید؛ اما وقتی همین تعداد لغو کنسرت شکل پررنگی به خود می گیرد موجب ناراحتی ونگرانی تعدادی از هنرمندان می شود. این همان نگرانی بود که برای ما جدی شد تا تصمیم گرفتیم برای این موضوع چاره ای بیندیشیم. 

مدیرعامل خانه موسیقی همچنین عنوان کرد: ما در سال ۹۴ کمپینی را پیرامون لغو کنسرت ها تشکیل دادیم و در پی آن  خانه موسیقی  به نمایندگی از هنرمندان نامه های اعتراضی مختلفی را به مراجع دی ربط ارسال کرد. در آن زمان جناب آقای رئیسی به عنوان دادستان کل کشور پس از دریافت نامه ما ، دستور داد تا جلسه مشترکی را با نماینده دادستان کل کشور داشته باشیم اتقاقا در همان دوران بود که مراتب ابراز تاسف ایشان برای این موضوع اعلام شد و قرار بر این شد که دادستانی های کل کشور در جهت برگزاری کنسرت ها با ما همکاری داشته باشند و خوشبختانه در سال گذشته هم پیرو همین پیگری سال نا آرامی نداشتیم و همکاری خوبی در این زمینه شد. 

نوربخش گفت: من بر این باورم این گونه نیست که مجموعه دادستانی با کارهای فرهنگی هنری تقابل داشته باشند . اما وقتی فردی یک بی تدبیری شخصی را مرتکب می شود باعث می شود هزینه زیادی در داخل کشور اتفاق بیفتد. ما پشت پرده ماجرا را می دانیم که چرا کنسرت آقای ناظری لغو شده و این ناشی از بی تدبیری ها و ملاحظات شخصی بوده که کار را به اینجا کشاند. اینکه ساختمان برگزاری کنسرت امن نیست و در دقیقه نود می آیند سالن را با دستور دادستان پلمب می کنند موضوع بسیار مهمی است که باید دادستان محترم برای آن پاسخ لازم را بدهند. به هر صورت این اتفاق ناگواری است و ما امروز آمدیم تا ضمن پشتیبانی از مجموعه دولت و آقای روحانی بیانیه ای را به امضا برسانیم که طی آن مطالبات اهالی موسیقی به ایشان اعلام شود. 

وی در ادامه افزود: این اتفاقات نادر  که اطمینان داریم سیستماتیک نیست و بر این باوریم و مسئولان قوه قضائیه اصلا قصد تقابل با اهالی موسیقی را ندارند . اما می خواهیم بگوییم تصمیمات شخصی یک نفر نباید برای موسیقی کشور انقدر هزینه ایجاد کند. ما از تمامی مسئولان ذی ربط می خواهیم اگر خسارات معنوی ناشی از لغو کنسرت ها قابل جبران نیست اما قطعا خسارت مادی چنین اتفاقاتی را پرداخت کنند و این موضوع باید مقدمه ای برای اقدامی از این دست باشد.

تقی ضرابی عضو هیات مدیره خانه موسیقی و رئیس انجمن موسیقی تهران پس از سخنرانی نوربخش پشت تریبون قرار گرفت. ضرابی در این مراسم ضمن قرائت بخش هایی از اندیشه های امام خمینی (ره) در حوزه هنر و بیان نقطه نظرات در حوزه کم توجهی به فرهنگ و هنر ایرانی گفت: برخی از مسئولان خواسته یا ناخواسته با جدیت شریک عوامل بیگانه ای هستند که در تهاجم فرهنگی مشغول تضعیف موسیقی اصیل و عرفانی این سرزمین هستند؛ تا جایی که مداحان و قاریان از خرده فرهنگ های مبتذل بیگانه استفاده می کنند. پس اقتدار فرهنگی چه شد و چگونه می توان سکوت کرد؟ 

وی ادامه در ادامه افزود: بحران های اجتماعی و فردی معاصر بیش از اینکه ناشی از عقب ماندگی های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی باشند بخش عمده ای از انحطاط اخلاقی و فرهنگی و بی توجهی به مقدسات فرهنگ ماست.  

بعد از صحبت های نوربخش و ضرابی نامه اعتراضی هنرمندان موسیقی خطاب به رئیس جمهوری به ترتیب زیر قرائت شد:

جناب آقای دکتر حسن روحانی

ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

با سلام/ احتراما همانگونه که استحضار دارید بخش عمده ای از جامعه فرهنگی هنری ایران تحت فشار و ظلمی مضاعف قرار گرفته و روز به روز سرمایه های مادی و معنوی آنها تحلیل می رود.

لغوغیر قانونی کنسرتها در سالیان اخیر و اوج گیری این بلیه در زمان دولت یازدهم جانهای شیرین را به لب رسانده ومتاسفانه فریاد و فغان اهالی هنر موسیقی هم راه به جایی نمی برد.

جناب آقای رئیس جمهور

برپایی کنسرت همانند ساختن بنایی رفیع و توسط یک گروه چند ده نفره صورت می پذیرد که لغو آن را می توان به تخریب ساختمانی آماده سکونت تشبیه کرد! آیا قانونگذاربرای فرد یا افرادی که ساختمانی راتخریب می کنند مجازات و تاوانی در نظر نگرفته است؟

آیا بنایی را که پس از اخذ مجوزهای لازم و با خون دل های بسیار ساخته می شود می توان خراب کرد و بدون عواقب و بدون هیچگونه پرداخت خسارت کنار نشست و نظاره کرد؟

آقای دکتر روحانی شما از بدو قبول مسئولیت خطیر ریاست جمهوری خوشبختانه از حقوق شهروندی سخن به میان آوردید و از لزوم بهره مندی و دفاع تمامی شهروندان از حقوق حقه ی خودشان صحبت کردید…طرح آن مساله دلگرمی و امیدواری بسیاری بویژه در بین فعالان حوزه موسیقی پدید آورد. حال سوال اینجاست: آیا لغو کنسرت های قانونی مصداق بارز ضایع کردن حقوق شهروندی هنرمندان نیست؟ چه کسی پاسخگوی تضییع حقوق بر باد رفته ی این عزیزان است؟

جناب آقای روحانی اکثریت قابل توجه مردم ایران و بویژه اکثریت قاطع اهالی فرهنگ …و هنرمندان ایران در انتخابات به جنابعالی رای دادند چرا که به راه و دیدگاه فرهنگی شما باور داشتند و شما مشاهده کردید و دیدید که چگونه قاطبه هنرمندان در صحنه حاضر شدند و جانانه از انتخاب شما به عنوان رئیس جمهور حمایت کردند و اینک این هنرمندان پاکباخته نیازمند حمایت شما هستند.

هنرمندان و اهالی موسیقی هیچگاه افزون طلب نبوده و نیستند،آنها مطالبه زیادی ندارند؛هنرمندان عرصه موسیقی فقط می خواهند موانع فعالیت قانونی آنها برچیده شود؛ آیا این خواسته زیادی است؟!

هنرمندان و اعضای خانه موسیقی خواسته های به حق خود را بدین شرح اعلام می دارد:

۱-  در آستانه تشکیل دولت دوازدهم ما هنرمندان موسیقی تقاضا داریم برای تصدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فردی آگاه، شجاع و مدافع حقوق هنرمندان را که دلسوز فرهنگ و هنر ملی ایران باشد انتخاب نمائید تا به تبع آن، مدیران کل ارشاد در شهرها و استان های کشوربه سادگی و به سرعت تسلیم گروه های فشار و مخالفان فرهنگ و هنر نشوند.

۲-  دولت باید پشتوانه محکمی برای مجوزهای صادره خود باشد و پس از صدور مجوز برای کنسرت ها و یا هر برنامه دیگری تا پایان، پای کار بوده و از کیان و حرمت مجوزهای صادر شده دفاع نماید.

۳-  در صورت لغو هر برنامه مجوز دار دولت باید ساز و کار جبران خسارت و پرداخت تمام و کمال غرامتها را در نظر بگیرد تا از این پس هیچ هنرمندی متضرر رفتار غیرقانونی و اعمال سلیقه شخصی افراد نشود.

۴-  دولت باید به طور شفاف و روشن پشت پرده گروه های فشار و عواملی را که موجب لغو کنسرت ها می شوند، اعلام و نسبت به محکوم کردن آنها در حمایت از هنرمندان اقدام نماید.

در این گردهمایی موزیسین هایی چون سید محمد میرزمانی، میلاد کیایی، داود گنجه ای، افشین معصومی، زیدالله طلوعی، حسن ریاحی، وارطان ساهاکیان، حسین علیشاپور، مزدا انصاری، قاسم رفعتی، داریوش پیرنیاکان، شاهرخ تویسرکانی حضور داشتند. البته اکثر موزیسین هایی که طی سال های اخیر به هر نحوی درگیر ماجرای لغو کنسرت ها شده اند مانند علی رضا قربانی، سالار عقیلی، شهرام ناظری، فریدون آسرایی، حامد همایون، محمد معتمدی، وحید تاج و بسیاری دیگر در این برنامه غایب بودند. همچنین بسیاری از اعضای شورای عالی و هیئت مدیره خانه موسیقی مانند محمد سریر، هوشنگ کامکار، مسعود شعاری، هنگامه اخوان، بهداد بابایی، فرهاد فخرالدینی و محمدرضا شجریان نیز حضور نداشتند.

همچنین غیبت منتقدان خانه موسیقی، فعالان موسیقی پاپ، طیف تهیه کنندگان موسیقی، بانوان موزیسین و بسیاری از چهره های شناخته شده موسیقی کشورمان که اکثرا در بزنگاه ها انتظار حمایت صنفی دارند نیز در این گردهمایی جالب توجه بود.


منبع: عصرایران

ابطحی: باکابینه تحمیلی اعتماد مردم نسبت به روحانی کم خواهد شد/ وزرا برای تحقق شعارهای انتخاباتی روحانی انتخاب شوند

در دوران احمدی نژاد در حالیکه وعده‌هایش به شدت شعارهای روحانی در مورد “حضور زنان در مدیریت” نبود وزیر زن داشته‌ایم.

محمد علی بطحی معاون پارلمانی دولت اصلاحات در خصوص کابینه
دوازدهم گفت: وزیر زن و اهل سنت در کابینه وجود ندارد در دوران آقای احمدی نژاد در
حالیکه وعده‌هایش به شدت شعارهای آقای روحانی در مورد “حضور زنان در
مدیریت” نبود وزیر زن
داشته ایم.

عضو مجمع روحانیت مبارز در گفت‌وگو با “عصر ایران” ادامه داد: طبیعتا مشخص است که
کابینه دچار تغییرات زیادی می شود و امیدوارم که کابینه ای معرفی شود که خود اعضای
آن در چارچوب شعارهای آقای روحانی باشند. ما اصلاح طلبان هیچ کدام اهل سهم خواهی
نیستند اما آقای روحانی باید به یک نکته توجه کند که ایشان بر اساس چه شعار هایی
انتخاب شده است و در دوران انتخابات به چه موضوعاتی در شعارهایشان اشاره کرده اند.
بنابراین حداقل توقع این است؛ کسانی برای کابینه انتخاب شوند که به این شعارها
اعتقاد داشته باشند و آنها را اجرایی کنند.

وی ادامه داد: در غیر این صورت آقای روحانی از چشم مردم
خواهند افتاد و اعتماد مردم نسبت به کابینه کم خواهد شد و من فکر
نمی کنم آقای روحانی چنین چیزی را دوست داشته باشد. به همین دلیل خواست ما این است
کسانی انتخاب شوند که بتوانند؛ “شعارهای خوب آقای روحانی در زمان انتخابات را
اجرایی کنند”.

ابطحی در خصوص متحمل شدن فشار بر روی رئیس جمهور در خصوص
چینش کابینه هم خاطرنشان کرد: طبیعتا آدم ها
و جناح های مختلف حرف هایی در این راستا می زنند موضوع تعجب برانگیز فشاری است که
از سوی جبهه اصول گرایی وارد می شود. اصولگرایانی که هر کاری علیه آقای روحانی در
زمان انتخابات کردند بیش از همه توقع دارند و صحبت می کنند. من معتقدم که فشار برای
تعیین کابینه موضوع زیاد مهمی نیست بلکه مهم انتظاری است که؛ “وزرایی برای تحقق
شعارهای انتخاباتی آقای روحانی انتخاب شوند”.

این فعال سیاسی اصلاح طلب تصریح کرد: ما اعتقاد نداریم که
از بیرون فشاری برای شعارها وجود داشته است و در نتیجه توقع داریم تعهدی که اقای
روحانی به مردم داشته و تعهدی که مردم برای آن تلاش کردند پابرجا بماند و کسانی به
کابینه بیایند که این تعهد و شعارها را اجرا کنند. بنابراین ما باید شاهد کابینه
ای باشیم که هر کدام از اعضای آن یک روحانی کوچکتر هستند و در نوع خودشان این
شعارها اجرایی شود.

وی با اشاره به اینکه: متاسفانه بنابر اطلاعاتی که ما داریم
وزیر زن و وزیر غیر شیعی در کابینه وجود ندارد و امیدواریم که این اطلاعات درست
نباشد افزود: ایران یک مجموعه رنگارنگی است که همه باید در مدیریت آن شریک باشند.
وزیر زن هم برای اولین بار نیست که در صورت محقق شدن آن اتفاق عجیبی بیفتد، به هر
حال ما در دوران آقای احمدی نژاد وزیر زن داشته ایم که مجلس هم با اینکه اصول گرا
بود به این وزیر رای دادند، این درحالی بود که آنها شعارهایی به شدت آقای روحانی
در مورد “حضور زنان در مدیریت” نداده بودند.

ابطحی در پایان تاکید کرد: بنابراین مطالبه وزیر زن و یا
وزیر اهل سنت خواسته عادی برای اداره یک جامعه است و اگر چنین نباشد مدیریت جامعه
نماینده‌ای برای کابینه ندارد، یعنی در این حالت بخش های بزرگی از جامعه نماینده
ای در کابینه دولت ندارند و بر اساس اطلاعاتی که من دارم متاسفانه چنین اتفاقی خواهد
افتاد.


منبع: عصرایران

کرملاچعب: به شادی گل مقابل استقلال فکر نکردم

ورزش سه: کرملاچعب در خصوص بازی با استقلال، جدایی اش از پرسپولیس، حذف تیم ملی امید از رقابت مقدماتی قهرمانی آسیا و … به سوالات پاسخ می دهد.

از انتخاب استقلال خوزستان راضی هستی؟

خداراشکر انتخاب خوبی انجام دادم. استقلال خوزستان سال گذشته مشکلات مالی فراوانی داشت اما امسال با حضور عبدالله ویسی شرایط مالی این تیم خیلی بهتر شده است. همه بازیکنان به خاطر ویسی واقعا انگیزه بالایی دارند و می خواهیم ثابت کنیم تیم خوبی داریم. مربی با دانشی همچون ویسی سکان دار استقلال خوزستان است، به نظرم فصل گذشته عده ای برای ویسی در سپاهان مشکل و در کار او اخلال ایجاد کردند اما مطمئن باشید امسال ویسی دوباره با استقلال خوزستان نتایج درخشانی کسب خواهد کرد و مثل سالی که به همراه این تیم قهرمان لیگ برتر شد حرف های زیادی برای گفتن خواهد داشت.

چرا در بازی اول ویسی به تو بازی نداد؟

من همراه تیم امید در رقابت های مقدماتی قهرمانی آسیا حضور داشتم و دو روز قبل از بازی با تراکتور به تیم اضافه شدم و متاسفانه خستگی بازی ها همراه من بود.  کادر فنی هم صلاح دید من بازی نکنم.

برخی معتقدند تیم ملی امید مشکل فنی داشت و امیر حسین پیروانی را مقصر حذف از این رقابت ها می دانند. برخی دیگر هم عدم همکاری باشگاه ها با تیم ملی  را دلیل حذف تیم ملی می دانند. نظر تو چیست؟

ما تیم خوبی داشتیم اما اتفاقاتی افتاد که نتیجه نگرفتیم. به نظر من مشکل از آقای پیروانی نبود و تیم مشکل فنی نداشت. مشکل اساسی از سوی خود ما بازیکنان بود. شرایط خوبی نداشتیم، اصلا زورمان به عمان نرسید و شکست خوردیم. در خصوص عدم همکاری باشگاه‌ها نیز باید بگویم ممکن بود با حضور بازیکنانی همچون نوارفکن،حسینی و قائدی ۵ هیچ به عمان ببازیم، ولی این شانس هم وجود داشت با پنج گل عمان را شکست دهیم؛ اما دیگر آن بازی ها تمام شده است و باید به فکر انتخابی المپیک باشیم.

تجربه بازی در پرسپولیس را داری و به صورت قرضی راهی استقلال خوزستان شده ای. بازی جمعه با استقلال تهران را چطور پیش بینی می کنی. فکر می کنی توانایی گل زدن به استقلال را داری؟

من یک پرسپولیسی هستم و خودم را همیشه پرسپولیسی می دانم. در حال حاضر بازیکن استقلال خوزستان هستم و برای موفقیت این تیم تمام تلاشم را می کنم. امیدوارم در صورت حضورم در زمین، بازی خوبی برای تیمم انجام دهم و مطمئن باشید دنبال گل زدن هستم تا دل هواداران استقلال خوزستان و پرسپولیس را شاد کنم.(باخنده) البته هنوز به شادی گل فکر نکرده ام.

با توجه به اینکه سهمیه بزرگسال محسوب نمی‌شوی، بهتر نبود در پرسپولیس می ماندی؟

به هر حال وقتی مربی نام یک بازیکن را در لیست مازاد قرار می دهد بازیکنان باید احترام بگذارند و جدا شوند. من هم از این قائده مستثنا نیستم. برانکو گفت کرملاچعب را نمی خواهم و بهتر است او را قرضی به تیم دیگری بدهید تا فرصت بیشتری برای بازی کردن پیدا کند و تجربه بیشتری کسب کند.

بعد از جدایی از پرسپولیس حسرت نمی‌خوری؟

من یک سال خیلی خوب را در این تیم تجربه کردم، نقشی در موفقیت فصل گذشته نداشتم و در مجموع حدود ۹۰دقیقه برای این تیم به میدان رفتم اما همراه این تیم قهرمان لیگ برتر شدم و به مراحل پایانی لیگ قهرمانان آسیا راه پیدا کردم. افتخار می کنم جزوی از این تیم بوده‌ام. مطمئنا تمام تلاشم را می کنم تا دوباره به پرسپولیس برگردم و خیلی بهتر از گذشته باشم.
منبع: برترینها

استیلی: کار پرسپولیس سخت‌تر از فصل قبل است

ورزش سه: حمید استیلی در خصوص این موضوع می‌گوید: باشگاه پرسپولیس از لحاظ مالی نسبت به سال‌های گذشته شرایط خیلی بهتری دارد و مدیران این باشگاه همیشه تلاش کرده‌اند تا به تعهدات خودشان عمل کنند. من معتقدم بازیکنان باید صبورتر باشند و پرسپولیس یک تیم معمولی نیست. طبیعتا اگر اتفاقی بیفتد هواداران ضرر خواهند کرد و این اصلا نمی‌تواند درست باشد.

استیلی ادامه می‌دهد: به نظر من طارمی و مسلمان باید به خوبی شرایط را درک کنند، در ضمن معتقدم باشگاه باید با آنها صحبت کند. در حال حاضر وجود هرگونه تنشی می‌تواند به پرسپولیس ضربه بزند و موقعیت تیم را با خطر مواجه کند. این درست است که باشگاه باید حق و حقوق بازیکنان را پرداخت کند، ولی آنها باید صبور باشند چون پرسپولیس معمولا پول بازیکنان را داده است.

استیلی در قسمت دیگری از حرف‌هایش در مورد فصل جدید لیگ‌برتر می‌گوید: به نظر من برای لیگ امسال اکثر تیم‌ها به جز نفت‌تهران تدارکات خوبی دیده‌اند. امسال لیگ خوبی داریم و فکر می‌کنم نسبت به فصل گذشته جذاب‌تر باشد. در هفته اول لیگ‌برتر هم شاهد بازی های جذابی بودیم.

استیلی در مورد اینکه خیلی ها پرسپولیس را مدعی اول قهرمانی می‌دانند، می‌گوید: به نظر من قهرمان شدن از حفظ قهرمانی آسان تر است. پرسپولیس طبیعتا نسبت به فصل گذشته کار سخت‌تری در پیش دارد، چون اکثر تیم‌ها با سبک بازی این تیم آشنا شده‌اند. البته پرسپولیس برای فصل جدید هم خوب عمل کرد و توانست با جذب چند بازیکن نقاط ضعف خودش را پوشش دهد. آنها شروع خوبی در لیگ داشتند و ۳ امتیاز مهم کسب کردند که در ادامه می‌تواند روحیه تیمی پرسپولیس را بهتر کند. در مجموع باید بگویم که از الان زود است که در مورد این صحبت کنیم که چه تیمی قهرمان خواهد شد.

استیلی در خصوص بازی پرسپولیس و الاهلی در لیگ قهرمانان هم حرف می‌زند: به نظر من شرایط پرسپولیس نسبت به گذشته بهتر است و آنها به خوبی ریکاوری کرده‌اند. مشکل اصلی پرسپولیس بازی نکردن در ورزشگاه آزادی است ولی بازیکنان این تیم به چنین شرایطی عادت کرده‌اند. فکر می‌کنم پرسپولیس توانایی عبور از الاهلی را دارد.


منبع: برترینها

فواید شگفت انگیزِ با دست غذا خوردن!

برترین ها – ترجمه از هدی بانکی: اگر به گوشه و کنار آفریقا، آسیا و خاورمیانه سفر کنید، یک نکته‌ی جالب مشترک پیدا خواهید کرد؛ شما افراد زیادی را خواهید دید که به جای استفاده از قاشق و کارد و چنگال، با دست‌های‌شان غذا می‌خورند.

شاید برای‌تان عجیب باشد اما واقعیت این است که غذا خوردن با دست، برخلاف تمام آموزش‌هایی که از دوران بچگی به شما داده شده، فوایدی برای‌تان دارد.

خوردن یک فرایند حسی و ذهنی است. به کار گرفتن تمام حس‌ها، بینایی، بویایی، شنوایی، چشایی و لامسه می‌تواند تجربه‌ی خوردن را رضایت بخش‌تر کند. استفاده از دست برای خوردن غذا، باعث ایجاد یک ارتباط لمسی بین غذا و بدن و روح و ذهن‌تان می‌شود.

غذا خوردن با دست، کمی از تشریفات و رسمی بودن غذا خوردن کم می‌کند و به همین دلیل است که بسیاری از رستوران‌های سرزمین‌های غربی، تشویق به غذا خوردن با دست در یک محیط صمیمی و راحت می‌کنند. هر چند ممکن است غذا خوردن با دست به نظرتان کاری غیربهداشتی و چندش‌آور بیاید اما به هر حال شیوه‌ای راحت و گرم و دوستانه از خوردن است! که ضمنا فوایدی هم برای سلامتی‌تان دارد.

فواید شگفت انگیز با دست غذا خوردن 

 
۱. خوردن را به یک تجربه‌ی حسی تبدیل کنید

خوردن یک تجربه‌ی حسی است که می‌تواند شور و هیجان ایجاد کند. طبق فلسفه‌ی آیورودای هندی (علم زندگی و عمر طولانی)، هر انگشت هر دست به یکی از عناصر پنجگانه مربوط است:

  •  انگشت شست به فضای خالی مربوط است.
  •  انگشت اشاره به هوا مربوط است.
  •  انگشت میانی به آتش مربوط است.
  •  انگشت حلقه به آب مربوط است.
  •  انگشت کوچک به خاک مربوط است.

وقتی از طریق دست‌های‌تان از غذایی که می‌خورید لذت می‌برید، فرایند خوردن باعث تحریک این عناصر شده و غذایی را که می‌خورید انرژی بخش می‌کند. این اتفاقی است که باعث حفظ تعادل تمام عناصر شده و شما را هم سالم نگه می‌دارد. همچنین حس لامسه، بویایی، شنوایی، بینایی و چشایی نیز فعال‌تر می‌شوند. تحریک و برانگیختگی این پنج حس، شما را نسبت به طعم، بافت و بوی غذایی که می‌خورید آگاه‌تر می‌کند.

۲. دست‌ها به عنوان یک سنسور طبیعی عمل می‌کنند

وقتی با قاشق و چنگال غذا می‌خورید، غذا را مستقیما به دهان می‌برید و ذهن شما نمی‌تواند دما یا بافت غذا را پیش از خوردن حس کند. به همین دلیل است که گاهی غذای خیلی داغی را در دهان می‌گذارید و زبان‌تان می‌سوزد. اما وقتی با دست غذا می‌خورید اعصابی که در نوک انگشتان است دمای غذا را حس کرده و اگر داغ بود آن را به دهان نخواهید برد. همچنین اعصاب موجود در نوک انگشتان دست، سیگنالی به مغزتان می‌فرستند که خبر می‌دهند چه چیزی قرار است بخورید و این باعث ترشح هورمون‌ها و آنزیم‌های مناسب گوارشی شده و به شما کمک می‌کند مزه‌ی غذا را بهتر حس کنید.

فواید شگفت انگیز با دست غذا خوردن 

۳. کمک به هضم غذا

در کف دست و انگشتان آن، هم باکتری‌های خوب وجود دارد و هم باکتری‌های بد. باکتری‌های خوب از شما در برابر میکروب‌های مضر موجود در محیط محافظت می‌کنند. وقتی شما با قاشق و چنگال غذا می‌خورید این باکتری‌ها به روده‌تان نمی‌رسند.

از طرفی دیگر، وقتی شما با دست‌های‌تان غذا می‌خورید، باکتری‌های مفید موجود در انگشتان، به دهان منتقل شده، بلعیده شده و به قسمت‌های مختلف بدن می‌روند. این اتفاق باعث گوارشی سالم در روده‌ها شده و جلوی گسترش باکتر‌ی‌های مضر را در روده‌‌‌ها می‌گیرد. ضمنا وقتی شما با دست‌های خود غذا را لمس می‌کنید، سیگنالی به مغز ارسال می شود که هورمون‌‌ها و آنزیم‌های گوارشی را ترشح کند. بسته به نوع غذا، مغز متابولیسم را مدیریت می‌کند تا عملکرد مناسبی داشته باشد؛ چیزی که برای گوارش بهتر غذا ضروریست.

۴. کاهش احتمال دیابت نوع دوم

استفاده از قاشق و چنگال باعث می‌شود سریع‌تر و راحت‌تر غذا بخورید. اما این راحتی می‌تواند باعث بهم خوردن تعادل قند خون در بدن هم بشود و در نهایت شما را در معرض ابتلا به دیابت نوع دوم قرار بدهد.

مطالعه‌ای که در سال ۲۰۱۲ انجام شده و نتایج آن در نشریه‌ی انجمن درون‌ریزشناسی اروپا منتشر شد گزارش می‌دهد افرادی که غذای خود را با ولع و با سرعت می‌خورند، ۲.۵ برابر بیشتر از آنهایی که آهسته غذا می‌خورند مستعد ابتلا به دیابت نوع دوم هستند. بنابراین تند تند غذا خوردن ریسک دیابت نوع دوم را بالا می‌برد، اما شما می‌توانید با غذا خوردن با دست‌های‌تان، این خطر را کاهش بدهید. وقتی با دست‌ غذا می‌خورید، در عرض یک زمان مشخص، غذای کمتری در دهان می‌گذارید. آهسته خوردن همچنین باعث هضم بهتر غذا شده و به معده‌تان زمان می‌دهد تا بفهمد که سیر شده و دیگر نباید به خوردن ادامه بدهد.

 فواید شگفت انگیز با دست غذا خوردن

۵. هوشمندانه‌تر غذا خوردن

غذا خوردن با قاشق و چنگال، یک فرایند مکانیکی است که شما توجهی به آنچه که می‌خورید و مقدار غذا نخواهید داشت. همچنین ممکن است باعث شود هنگام غذا خوردن، کارهای دیگری هم انجام دهید، مثلا تماشای تلویزیون، چک کردن موبایل و یا خواندن روزنامه. نتیجه‌ی تمرکز نداشتن روی خوردن، این می‌شود که بیشتر غذا بخورید.

مطالعه‌ای که در سال ۲۰۰۸ صورت گرفت و نتایج آن در نشریه‌ی طب بریتانیا منتشر شد گزارش می‌دهد که خوردن تا مرز سیری و سریع خوردن، احتمال چاقی را هم بیشتر می‌کند. اما زمانی که با دست غذا می‌خورید، به چیزی که می‌خورید توجه بیشتری می‌کنید و نسبت به مقدار غذایی که می‌خورید، آگاه‌تر هستید. همچنین هنگام غذا خوردن با دست، دیگر به سختی می‌توانید کار دیگری انجام دهید چون دست‌های‌تان کاملا مشغول هستند که همین باعث کاهش ناآگاهانه غذا خوردن می‌شود که یکی از بزرگ‌ترین علت‌های افزایش وزن است.

۶. بهداشت بیشتر

هرچند احتمالا فکر می‌کنید با دست غذا خوردن، یک کار غیربهداشتی است اما واقعیت دقیقا برعکس است!

افرادی که عادت به غذا خوردن با دست دارند، همیشه قبل از نشستن پای سفره، دست‌های‌شان را می‌شویند. همچنین همه‌ی ما به طور کلی عادت داریم در طول روز چندین بار دست‌های خود را بشوییم؛ بهداشت دست‌ها، همه جا یک عادت است. اما قاشق و چنگال و سایر ظروف، معمولا سریع شسته می‌شوند و همیشه هم کاملا تمیز نیستند.

چند نکته

حتما قبل و بعد از غذا دست‌های خود را خوب بشویید. قطعات بزرگ غذا را به تکه‌های کوچک‌تر و اندازه‌های قابل جویدن تبدیل کنید تا راحت‌تر بتوانید آنها را با دست بردارید. وقتی با دست غذا می‌خورید قوز نکنید و سعی کنید صاف بنشینید و آرنج‌ها روی میز تکیه ندهید. تکه‌های کوچک در دهان بگذارید و دهان‌تان را با حجم زیاد پر نکنید تا راحت‌تر غذا را بجوید.


منبع: برترینها

۱۵ عطر خنک زنانه، برای روزهای گرم تابستان

برترین ها: تابستان از راه رسیده و گرمای طاقت فرسای آن موجب بوی بد بدن می شود، بنابراین واجب است که به فکر راه حلی برای آن باشیم. حتما می دانید که هر فصلی عطر مخصوص به خود را دارد. به عنوان مثال اگر در زمستان از عطرهای گرم استفاده می کردید، حال زمان آن است که رایحه عطرتان را به خنک تغییر دهید.

 15 عطر خنک زنانه برای روزهای گرم تابستان

در این مطلب ما بهترین عطرهای زنانه فصل تابستان را به شما معرفی کرده ایم تا در صورت علاقه آنها را خریداری و تابستان خود را پر انرژی و جذاب تر از همیشه بگذرانید.

Derek Lam 10 Crosby

قیمت: ۹۵ دلار

اسانس: گل، مشک سفید

 

15 عطر خنک زنانه برای روزهای گرم تابستان

Chloé

قیمت: ۱۰۵ دلار

اسانس: گل صد تومنی، رز، عسل، چوب سدر

 15 عطر خنک زنانه برای روزهای گرم تابستان

Jo Malone Peony & Blush Suede Cologne

قیمت: ۱۳۰ دلار

اسانس: گل صد تومنی، سیب سرخ، یاسمین، رز، چرم

15 عطر خنک زنانه برای روزهای گرم تابستان 

Chanel

قیمت: ۷۸ دلار

اسانس: مرکبات

15 عطر خنک زنانه برای روزهای گرم تابستان 

Atelier Cologne Clémentine California Cologne Absolue

قیمت: ۱۳۰ دلار

اسانس: ارس، پرتقال ماندارین، فلفل، چوب صندل، سرو

15 عطر خنک زنانه برای روزهای گرم تابستان 

Yves Saint Laurent Black Opium

قیمت: ۶۸ دلار

اسانس: قهوه، وانیل، بهار نارنج، گاردنیا

15 عطر خنک زنانه برای روزهای گرم تابستان 

Tom Ford Private Blend Cafe Rose

قیمت: ۲۲۵ دلار

اسانس: گل رز، صمغ درخت کاج، چوب صندل، نعناع هندی

15 عطر خنک زنانه برای روزهای گرم تابستان 

Commodity Rain

قیمت: ۱۰۵ دلار

اسانس: گل لوتوس، یاسمین، شاه‌پسند

15 عطر خنک زنانه برای روزهای گرم تابستان 

Kiehls

قیمت: ۴۲٫۵۰ دلار

اسانس: ترکیبی از گل ها و مرکبات، مشک سفید، نعناع هندی

15 عطر خنک زنانه برای روزهای گرم تابستان 

Escada Agua del Sol

قیمت: ۶۲ دلار

اسانس: مرکبات، پرتقال ماندارین، زردآلو، چوب صندل

15 عطر خنک زنانه برای روزهای گرم تابستان 

Hermes ’۲۴ Faubourg

قیمت: ۱۳۹ دلار

اسانس: ترکیبی از گل های سفید، وانیل، عنبر، چوب

15 عطر خنک زنانه برای روزهای گرم تابستان 

Maison Margiela Replica Fantasies Dancing On The Moon

قیمت: ۱۸۰ دلار

اسانس: گل آفتابگردان، یاسمین، پلومریا، زنبق، مشک

15 عطر خنک زنانه برای روزهای گرم تابستان 

Flowerbomb by Viktor & Rolf

قیمت: ۸۵ دلار

اسانس: گل یاسمین، رز، ارکید، نعناع هندی

15 عطر خنک زنانه برای روزهای گرم تابستان 

 Chanel No 19 

قیمت: ۱۰۰ دلار

اسانس: یاسمین، رز، زنبق، چوب صندل، درخت کانانگا

15 عطر خنک زنانه برای روزهای گرم تابستان 

Pinrose Lil’ Dipper

قیمت: ۶۵ دلار

اسانس: گل صد تومنی، چوب صندل، پرتقال ماندارین،

15 عطر خنک زنانه برای روزهای گرم تابستان


منبع: برترینها

نادر نادرپور؛ شازده یا شاعر؟!

هفته نامه کرگدن – آزاده شمس: گفت و گو با محمدعلی بهمنی درباره شعر و دنیای نادر نادرپور؛ شاعری که بعضی ها شعرش را ستایش می کنند بعضی ها هم او را نه یک شاعر پیشرو که شازده ای احساساتی و محافظه کار می دانند.

نادر نادرپور؛ در کنار شاعران برجسته ای چون نیما یوشیج، فروغ، اخوان ثالث، سهراب سپهری، فریدون مشیری، سیاوش کسرایی، شاملو و سایه جزو سردمداران شعر نوی فارسی است، حتی بسیاری او را بعد از نیما جزو اولین کسانی می دانند که مرزهای شعر نو فارسی را گستراند و به دلیل نوع نگاه فرا ایرانی اش توانست عرصه های جدیدی برای شعر نو بگشاید و همچنین به عنوان غزل سرایی با نگاهی مدرن مطرح شود. نادرپور از خاندان افشار و از نوادگان نادرشاه است.

همین نسبت با خاندان نادرشاه سبب شد در فضای آن روزگار لقب «شازدگی» به او داده شود و هر چند شعر او از سوی بسیاری چون مشیری و اخوان ستوده می شد، از سوی دیگرانی هم به احساسی بودن بیش از حد و فرم گرایی متهم می شد تا جایی که فروغ، او را محافظه کار و شازده و نه شاعر می خواند؛ اما نادرپور که درس خوانده فرانسه و با زبان های انگلیسی و ایتالیایی آشنا بود، به زعم بسیاری توانست مرزهای شعرش را از بومی گرایی به سوی نوعی نگاه جهانی در شعر سوق دهد.

نادرپور ۱۶ خرداد ۱۳۰۸ در کرمان متولد شد و بعد از اتمام تحصیلات متوسطه در مدرسه ایرانشهر به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن، زبان و ادبیات فرانسه خواند و بعد در رشته سینمای فرانسه تحصیل کرد. او همچنین به ایتالیا رفت و زبان و ادبیات ایتالیایی آموخت. او بعد از تحصیل در اروپا در بازگشت به ایران، سمت هاییرا در وزارت فرهنگ و رادیو و تلویزیون پذیرفت و همچنین در حزب توده و نیروی سوم فعالیت کرد.

 نادر نادرپور؛ شازده یا شاعر؟!
نادرپور بعد از انقلاب از ایران به فرانسه و بعد به امریکا مهاجرت کرد و در سال ۱۳۷۸ در لس آنجلس بر اثر سکته قلبی درگذشت. به بهانه این که چندی پیش سالروز تولد این شاعر بود، با محمدعلی بهمنی از شعر و سلوک او سخن گفتیم و تلاش کردیم شعر و زمانه او را بررسی کنیم.

شما سال ها از نزدیک با نادر نادرپور آشنا بودید و همچنین به دلیل علاقه تان به غزل، با شعر او هم آشنا هستید. کمی از نادرپور و سلوک شاعری اش بگویید.

ما مدت ها پیش از انقلاب در رادیو با هم همکار بودیم. او در رادیو مسئولیتی را بر عهده داشت و برنامه ای را اداره می کرد که هر روز هفته در اختیار یک نفر بود و یکی از این روزها هم دست حسین منزوی بود که «یک شعر و یک شاعر» نام داشت و من به واسطه این برنامه با او آشنا بودم؛ او بر این برنامه ها نظارت خوبی داشت، هر چند کار منزوی بی نیاز از نظارت بود.

نادرپور یکی از مهم ترین ادامه دهندگان راه نیما بود و در کنار شعر نیمایی و چهارپاره هایی که کنار شعر نیمایی می گفت، غزل سرا هم بود و غزل های خوبی هم داشت. درواقع او نوگراترین غزل سرای روزگار ما بود و ناگفته نماند که بخشی از غزل بعد از نیما مرهون او است. منوچهر نیستانی هم در این زمینه حضور پررنگی دارد، اما خود نیستانی هم از مریدان نادرپور بود. آنچه در شعر اهمیت دارد و جاذبه و ارج شعر است، شاعرانگی آن است و شعر نادرپور این شاعرانگی را در خود داشت.

او مدعی غزل سرایی نبود و بی صدا غزل می گفت، اما شعر بعد از نیما را متحول کرد. نادرپور غزلی دارد با این آغاز «پرده را پس می زنم، مرغابیان پر می کشند/ گوشه ای از آسمان آبی است در باران هنوز». یادم می آید روی همین شعر در آن زمان چیزی نوشته بودم که البته متن آن یادم نیست، اما باید بگویم این را کسی گفته که ادعای غزل ندارد، اما غزلی به این شگفتی گفته که اگر آن را با همه ویژگی هایی که برای غزل در نظر هست، مقایسه کنید، می بینید چیزی کم ندارد و نسبت به شعر و غزل پیش از نیما هم چقدر نو است.

این شعر با همه شاعرانگی اش، اجتماعی هم هست و در بیت دوم نوعی امید در خود دارد و می گوید هرگز تسلیم چیزی نباشید و همیشه چیزی هست برای ادامه دادن. تقریبا همه غزل های نادرپور برجسته و قابل تامل هستند.

نادر نادرپور؛ شازده یا شاعر؟!

چطور با وجود سروده شدن این غزل ها که به زعم شما بسیار نوگرا هم هستند، برخی در آن دوره از مرگ غزل حرف می زدند؟

جز نادرپور دیگرانی هم بودند که در آن دوره غزل می گفتند. منوچهر آتشی هم غزل های دوست داشتنی داشت که اگر نگویم همه آن ها، باید گفت در میان آن ها شعرهای زیادی هست که با خواندن آن دچار شگفتی می شوید. نصرت رحمانی هم غزل های خوبی دارد. اگر همه این ها را کنار هم بچینیم، می بینیم غزل در آن دوره زنده و پویا بوده است.

کسانی که در آن دوره غزل را پایان یافته می دانستند، به اعتبار شاملو این حرف را می زدند، چون او هم اشاره ای به این موضوع داشت؛ اما شاملو شکل غزل را رد نمی کرد، او می گفت ضرورتی برای غزلی که روزگار گذشته را تکرار می کند، وجود ندارد، ولی دیگران این را به این صورت تعبیر کرده بودند که غزل دیگر لازم نیست ادامه یابد و بعد از انقلاب هم این نگاه همچنان ادامه پیدا کرد.

باید بگویم شکل شعری که آفرینشی باشد، مهم نیست، اما اگر در شعر پیش اندیشی شده باشد و کسی بیاید بگوید می خواهم غزل بگویم، حتی اگر زیبا هم به نظر برسد، چون آفرینشی در آن نیست و برای نوشتن آن تلاش شده، شاعرانگی کافی را در بر ندارد.

شعر و هنر نمی تواند پیش اندیشی شده رخ بدهند. شاعر نمی تواند بگوید امروز در این شکل شعر می گویم و فردا در شکل دیگر؛ در هر شکل شعر، شعریتی وجود دارد که قابل احترام است. مهم این است که شاعر شکل های شعری را بشناسد و به دلیل نشناختن از یک گونه شعری صرف نظر نکند.

نادرپور به دلیل تحصیلاتش در اروپا با زبان های دیگر و به تبع آن با شعر جهان آشنا بود؛ این موضوع چقدر در شعر او تاثیر داشت؟

نادرپور نگاهی جهانی به شعر داشت و به دلیل تسلطی که به زبان های خارجی داشت و شعر را به زبان های دیگر می خواند، متوجه این موضوع بود که شعری- خصوصا شعر بعد از نیما- ماندگار خواهدبود که در کنار نگاه اقلیمی، نگاهی جهانی داشته باشد و خودش این نوع نگاه را در شعر داشت و درواقع این آموزه ای برای شاعران و دیگرانی چون من بود که می خواستند غزل بعد از نیما را ادامه بدهند.

نادرپور جزو اولین کسانی که بعد از شعر نیما، گستره ای را فراهم کرد تا بگوید نیما با تحولی که در شعر ایجاد کرده، آینده ما را به شعر جهان پیوند زده است و این اتفاق کمی نبود.

نادر نادرپور؛ شازده یا شاعر؟!

درباره شعر او دو نوع نگاه متفاوت وجود دارد؛ هم از سوی کسانی چون اخوان و مشیری ستوده شده است و هم کسانی چون فروغ او را در شعر محافظه کار خوانده اند و شعرش را تصویرسازی ای خالی از محتوا دانسته اند. از نظر شما نادرپور با کدام یک از این توصیفات بیشتر همخوانی دارد؟

شاعران زیادی بودند که به نادرپور ایمان  داشتند، به او و شعرش علاقه مند بودند. او شاعر توانمندی بود که ترانه را نیز متحول کرد. البته بخش زیادی از ترانه هایش را به اسم خودش منتشر نمی کرد؛ یدالله رویایی هم عضو شورای شعر و ترانه آن زمان بود که نادرپور در آن مسئولیت داشت و ترانه های او جلوه دیگری داشت و دیگر ترانه سرایان فرزندان او هستند.

اما  کسانی دیگری بودند چون فروغ که منتقد شعر او بودند؛ من معتقدم همه شاعرانی که دنبال تحول هستند، مورد هجوم دیگرانی قرار می گیرند که خودشان از او جان گرفته اند و گاه زخمه هایی به او می زنند که این زخمه ها بد هم نیست و موجب می شود که شاعر دچار تحول شود و تلاش کند و ادامه دهد.

البته ما نباید این گلایه های فروغ و دیگران را در مرکز توجه بدانیم. فروغ خود پرورش یافته نادرپور است. این شاعران و همه شاعران امروز مدیون نیما هستند و هر اتفاقی که بعد از نیما افتاده، برتر از او نبوده، اما هر کسی که نگاهی گسترده تر و جهانی تر داشته، ماندگارتر است، گو این که در روزگار خود مورد انتقاد هم بوده باشد.

همین حالا هم اشعار مترقی مورد انتقاد بیشتری هستند، گرچه خود این شاعران هم در آینده به این شعر مترقی تن می دهند. حتی خود نیما هم وقتی شروع کرد، مورد انتقاد بسیاری از شاعران هم نسل خود بود که او و تغییراتی را که در شعر ایجاد کرده بود، درک نمی کردند؛ ولی این زخمه هایی که هم نسلان به هم می زنند، مثل انتقاداتی که فروغ به نادرپور داشته، به معنای ضعف در بیان فروغ هم نیست و این نباید زمینه ای شود که ما آن ها را زیر سوال ببریم و این انتقادات را جدا از زمان و دوره خود نگاه کنیم.

به نظر شما این انتقادات از چه چیزی نشأت می گرفت؟

نادرپور به دلیل شرایط زندگی پیشرفته تری که داشت، در فضای متفاوتی بود و به همین دلیل او را شازده می خواندند. شاید هر کسی که فرصتی چون او نداشت، چنین نیشی را به او می زد. فروغ هم می گفت او شاعر نیست، شازده است؛ اما این شعر نادرپور را زیر سوال نمی برد، بلکه مسئله، رویارویی شاعران هم نسل است. کسان زیادی هم به شاملو زخمه می زدند که بخشی از همان ها کنار شاملو ماندگار شدند و کسان زیادی هم از یاد رفتند.

فروغ جزو دوستان نزدیک نادرپور بود و چنان تفاوت اندیشه ای هم بین آن ها نبود. بگذارید بهتر روشن کنم؛ سایه غزلی دارد با این مطلع «امشب به قصه دل من گوش می کنی/ فردا مرا چو غصه فراموش می کنی». فروغ از این شعر استفاده کرده و غزلی گفته با این آغاز «چون سنگ ها صدای مرا گوش می کنی/ سنگی و ناشنیده فراموش می کنی».

این دو غزل با هم خیلی فرق داشتند. شعر فروغ نوتر بود، اما این به این معنا نیست که فروغ با یک غزل توانست سایه را پشت سر بگذارد یا می خواست بگوید غزل روزگار ما این است و آن نیست. ما نمی توانیم این شاعران را از هم جدا بدانیم، چون همه شاگردان مکتب نیما بودند که خود را ادامه می دادند. در یک کلاس درس ممکن است یکی از شاگردان هوشمندانه تر عمل کند، اما همه در یک خط هستند و نمی توان آن ها را جدا کرد.

 نادر نادرپور؛ شازده یا شاعر؟!

برخی از انتقادات به رویکرد و علاقه نادرپور به غزل بود و می گفتند دوره غزل گذشته، اما حتی منوچهر آتشی که خودش ۳۰۰ غزل دارد که دوست داشتنی هستند و بعد به سوی شعر نو رفت، هرگز نگفت که دوره غزل تمام شده است؛ هوشمندترین شاعر کسی است که هیچ شکل شعری را دور نریزد، چون در هر دوره ای ممکن است یک قالب و شکل بروز کند و زبان حال روزگار ما باشد.

اگر شاملو شعر آزاد را برای شاعران بعد از خود گسترده تر کرد، به این معنی نیست که شعر موزون بعد از نیما را نادیده گرفته است. او اشارات تلخی دارد، ولی این نشانه های هم عصری و نشانه بودن در یک فضای مشترک است. براهنی که ایران نبود، همه را جز نیما زیر شلاق نقد کشید، اما این نقد بی رحمانه او به دلیل نبودش در فضای ایران بود و وقتی زمان طولانی را در ایران گذراند، در نقدهای خود بازبینی کرد.

چقدر مهاجرت نادرپور از ایران بین شعر او با مخاطب ایرانی و بین او با فضای ایران فاصله ایجاد کرد؟

با رفتن او گسستی بین او و شاعران دیگر رخ نداد. بعد از رفتن او از ایران، کمی ذات شعر را در آثارش نادیده گرفته بود و کمی شعرش شعاری شده بود و همین سبب شد که برخی شعر او را بسیار دوست داشته باشند و برخی هم شعر او را نپسندند، اما هرگز این گونه نبود که وطن خودش را تقبیح کند؛ فقط از شرایط ناراضی بود و این در شعرش نمود پیدا می کرد. من معتقدم ما نباید نسلی را که زاده آن هستیم، به خاطر خودنمایی کنار بگذاریم. این گذشت زمان بوده که آن ها را برجسته کرده و اگر آن ها را کنار بگذاریم، انگار خودمان را کنار گذاشته ایم. زمان میراث دار بزرگی است و می داند چه کسانی را نگه دارد.

به نظر می رسد نادرپور به نسبت جایگاهی که در شعر بعد از نیما داشته، امروز دست کم برای نسل جوان شناخته شده نیست و اشعارش آن قدر که باید خوانده نمی شود.

من فکر می کنم شعر نادرپور برای کسانی که از گذشته با او آشنا بوده اند، غریبه نیست و بسیاری هنوز با شعر او مانوس هستند. این که شعرش امروز خوانده نمی شود، برای حافظه نسل جوان امروز  است، نه در ذهن کسانی که با شعر او در زمانه خودش زیسته اند.

نادرپور در آن سال ها که ما خودمان هم در آن زیسته ایم، شهرتی را که شاملو در زمان حیاتش و بعد از آن داشت، دارا بود. حتی مشیری و کسرایی هم این شهرت را داشتند و اگر امروز از آن ها حرفی نیست، به تغییر باورها باز می گردد. کسرایی هم جزو کسانی است که امروز با وجود آن که شعرهای بسیار خوبی دارد، خوانده نمی شود؛ اما وقتی او را با زمانه خود مقایسه می کنیم، می بینیم جایگاهی را که او داشت، بسیاری از ما نتوانسته ایم کسب کنیم و نتوانسته ایم فرصتی را که او در ذهن و زبان مخاطبانش ایجاد کرده بود، ایجاد کنیم.

 نادر نادرپور؛ شازده یا شاعر؟!

امروز خوانده نشدن شعر از نظر من تنها محدود به شاعران گذشته نیست. در شعر امروز نیز یک بلاتکلیفی وجود دارد که هم درباره شکل های شعری است و هم این قدر امروز شاعران ما فراوان شده اند و بخشی دارای ضعف زبانی هستند که گویی شعر از نظر عوام دیگر وجود ندارد؛ اما در همین روزگار هم شاعرانی وجود دارند که وقتی عشری از آن ها می خوانیم، می بینیم با این که ممکن است در هر شکل شعری چند شعر محدود داشته باشند، اما همین تعداد می ارزد به تمام کارهایی که کسی چون من مدعی آن بوده ام و همه شعرهایی که گفته ام. اما به همین دلایلی که اشاره شد، دیده نمی شوند.

این شاعران در غزل و شعر آزاد معجزه می کنند، اما از یک سو هنوز شهامت قیاس آن ها با شاعران گذشته وجود ندارد و از سوی دیگر این مسئله وجود دارد که چرا خوانده و شناخته نمی شوند. گویا امروز فضا به گونه ای شده که شاعران خوب ترجیح می دهند سکوت کنند، چون جز آن در کنار انبوهی شعر قرار می گیرند که مجال دیده شدن نمی یابند.

اگر ترانه سرایی بخواهد شعری در آلبومی داشته باشد، حتما کنار او باید چند ترانه ترقصی هم باشد، چون هیچ شرکتی جز این شرایط زیر بار انتشار آلبوم نمی رود، زیرا فروشی نخواهدداشت. به همین دلیل بسیاری از ترانه سرایانی که کارهای ارزنده هم دارند، حاضر نیستند اشعارشان را به خوانندگانی بدهند که صدایشان آزاردهنده است. به نظر من در کنار نگاه به گذشته، باید به شاعران امروز هم نگاه کرد و این سوال را پرسید که چرا آن ها شنیده نمی شوند.


منبع: برترینها

یخ و آتش؛ بررسی قسمت سوم فصل هفتم «بازی تاج و تخت»

: این هفته نیز سومین قسمت از سریال بسیار محبوب و پرطرفدار بازی تاج و تخت با نام «عدالت ملکه» از شبکه‌ی HBO به روی آنتن رفت. عدالت ملکه همانطور که از هفته‌ی پیش پیش‌بینی کرده بودیم، پر بود از اتفاقات ریز و درشت که برخی توانستند به خوبی از پس انتظاراتمان بربیایند و متاسفانه برخی نیز به دلایل مختلف موفق به این کار نشدند. چیزی که می‌خواهیم باز هم به آن اشاره کنیم روند جدید سریال در فصل هفتم است که در آن دیگر خیلی جایی برای مقدمه چینی اتفاقات آینده نیست و حوادث به صورت رگباری در هر قسمت از فصل هفتم به وقوع می‌پیوندند. در بررسی قسمت قبلی سریال، دلایل این تغییر رویکرد سازندگان را شرح دادیم.

عدالت ملکه با یکی از موردانتظارترین سکانس‌های کل تاریخ سریال شروع می‌شود. جایی که پادشاه شمال جان اسنو و مادر اژدها، دنریس تارگرین بلاخره با هم رو در رو می‌شوند. البته این ملاقات خیلی هم دوستانه نیست و پر است نیش و کنایه و قدرت نمایی البته بیشتر از سوی دنی. دنریس که تا حالا هرکجا رسیده به سبک خان‌های عصر قجر، یک دو جین لقب برای خودش ردیف می‌کرد، به شخصی رسیده که نه تنها مرعوب این اسامی و القاب نمی‌شود که حتی سه اژدهای غول‌پیکر ملکه نیز او را مجاب به زانو زدن دربرابر این دختر که از ناکجاآباد آمده و به صرف نام پدرش مدعی تخت آهنین است نمی‌کنند. مکالمات جان و دنی به زیبایی پیش می‌رود و جان به طرز غیرقابل پیش‌بینی، صلابت و قدرت برتر روحی خود را به دنی دیکته می‌کند.

ما انتظار داشتیم جان برای جلب کمک دنی، هر کاری انجام دهد همانطور که در گذشته ایثار و ازخودگذشتگی‌های گاها احمقانه‌ای از او می‌دیدیم، اما در این قسمت تغییر شخصیت او به وضوح نمایان شد. جان در این قسمت در برابر شاید قدرتمندترین حکمران وستروس، در حد و اندازه‌های یک شاه واقعی ظاهر شد؛ اگر ند خدابیامرز زنده بود، حتما به پسرش (بخوانید خواهرزاده‌اش!) افتخار می‌کرد.

یخ وآتش؛ بررسی فصل هفتم «بازی تاج و تخت»

دنریس هم برای اولین بار به مردی برخورده که واقعا صلابت یک پادشاه را دارد و از طرفی حریص و طمعکار قدرت نیست. نگاه‌های مخفی ملکه به جان را دست کم نگیرید. این نگاه‌ها پیش در‌آمد یک عشق است! دنی دارد به سرعت به شاه شمال جوان ما علاقه‌مند می‌شود و این را می‌توان در تک تک رفتار او مشاهده کرد. در هر حال صلابت و ریسک‌پذیری جان، مشاوره‌های خردمندانه‌ی تیریون و شکست ناوگان دریایی مادر اژدها، در نهایت دنی را متقاعد کرد که حتی اگر شده برای اتحاد با شمال، به جان اجازه بدهد از معادن دراگون‌استون، شیشه‌ی اژدها استخراج کند. باید ببینیم در ادامه، دامنه‌ی ارتباط این دو تا کجا پیش خواهد رفت.

در سکانس‌های دراگون‌استون چند دیالوگ مهم نیز گفته شد که شاید کمتر به آن توجه کرده باشید. اول اینکه دنی به جان می‌گوید «من آخرین بازمانده‌ی تارگرین‌ها هستم». می‌دانیم که جان نیز یک تارگرین است و صد البته حقش به نشستن به تخت آهنین، بیشتر از دنریس است. دیالوگ بعدی جایی است که دنی وجه نام گذاری اژدهایانش را به جان می‌گوید و اسم ریگار برده می‌شود. این دیالوگ و دیالوگ قبلی، آماده کردن ناخود‌آگاه مخاطب برای اطلاع جان از هویت اصلی والدینش است. سومین قسمت هم، مکالمه‌ی ملیساندرا و واریس است؛ جایی که زن سرخ پوش به صورت ضمنی، وعده‌ی مرگ خودش و واریس در وستروس را می‌دهد. این دو به فصل بعد می‌رسند؟

یخ وآتش؛ بررسی فصل هفتم «بازی تاج و تخت»

اما به اردوگاه سرسی برویم، جایی که اتفاقات بسیار بسیار مهم و هیجان انگیزی در حال وقوع است. همانطور که قبلا در بررسی تریلر فصل هفتم پیش‌بینی کرده بودیم، کسی که مردم با اشتیاق و علاقه از او در خیابان‌های بارانداز پادشاه استقبال می‌کنند، یورون گریجوی است که شاد و سرمست از پیروزی به پایتخت برگشته تا هدیه‌ای که قولش را به ملکه داده بود، تقدیم کند. راستش را بخواهید من شخصیت یورون را خیلی باابهت و کاریزماتیک نمی‌بینم. بیشتر شبیه یک پسر جلف و دیوانه است تا یک ویلن قدرتمند و خاص. قطعا به هیچ وجه نمی‌تواند در حد و اندازه‌های رمزی بولتون ظاهر شود اما حتی در مقایسه با جافری نیز به مراتب پایین‌تر قرار می‌گیرد. با دیدن یورون تازه می‌توانیم به قدرت نویسندگان و شخص ایوان ریون در خلق شخصیت بسیار قدرتمندی مثل رمزی پی برد. ترکیب موفقی که فعلا برای یورون خیلی به شکل دلچسب و شایسته‌ای شکل نگرفته است. یورون فعلا دررویای ازدواج و سرسی به سر می‌برد اما با پاسخ‌های سرخرمن ملکه، بعید می‌دانم به آرزویش برسد. اگر از خشم جیمی هم جان سالم بدر ببرد، احتمالا سرسی خواب و خیال‌های دیگری برایش دیده است.

یخ وآتش؛ بررسی فصل هفتم «بازی تاج و تخت»

عدالت ملکه در این قسمت اجرا شد. سرسی دقیقا همان بلایی که سرخودش آمده بود را بر فرق سر الاریا سند کوفت البته با کمک کایبورن! حالا این زن دورنی باید در سیاه چاله‌های قصر سرسی شاهد مرگ، پوسیدن و تجزیه شدن تنها دخترش باشد. بله من هم می‌دانم مجازات وحشتناکی است اما از این بابت ناراحت که نیستم هیچ، خوشحال هم هستم! یادمن نرفته فصل پیش چه بلایی بر سر میرسلای بیچاره آورد… .

جنگ از قسمت قبل در وستروس آغاز شد و با قدرت در این قسمت ادامه پیدا کرده است. برخلاف چیزی که ابتدا تصور می‌شد، سرسی و متحدانش خیلی هم دست بسته نبوده اند. البته پیش‌بینی می‌کردیم که کار دنی بسیار بسیار سخت باشد. مادر اژدها تاکنون با حریف قدرتمندی روبروی نشده بود و حالا تازه دارد می‌فهمد جنگ واقعی یعنی چه. آنسالیدها به فرماندهی کرم خاکستری توانستند کسترلی راک را به راحتی فتح کنند اما کشتی‌هایشان توسط ناوگان یورون نابود شد. حالا قسمت بزرگی از ارتش دنی در کسترلی راک گیر کرده است.

سر جیمی نیز با استفاده از تاکتیک فریبی که راب استارک فقید با آن، خود جیمی را در جنگ شکست داده بود، به جای دفاع از کسترلی راک، به های گاردن یورش برد و قلعه‌ی بسیار ثروتمند خاندان تایرل را تصرف کرد. حالا دنی ۳ تا از متحدانش را از دست داده، قسمت اعظمی از ناوگان دریایی اش نابود شده و ارتش آنسالید‌هایش در کسترلی راک مبحوس شده اند. توازن قوا کم‌کم دارد شکل می‌گیرد اما فراموش نکنیم که دنی هنوز ارتش بسیار عظیمی از دوتراکی‌ها و همچنین سه اژدها دارد که خب البته اژدهایان دنی، به کایبورن در! تازه مادر اژدها تقریبا اتحاد شمال را نیز بدست آورده است.

یخ وآتش؛ بررسی فصل هفتم «بازی تاج و تخت»

نکته‌ی ناامید کننده‌ای که در این قسمت به شدت خود را نشان داد، نپرداختن به نبردهای کسترلی راک و های گاردن بود. در هردو مورد صرفا چند درگیری نسبتا کوچک نشان داده شد و بعد پایان نبرد و جنازه‌های روی زمین. البته می‌توان انتظار داشت مثل فصول گذشته سازندگان بیشتر بودجه‌ی خود را صرف یکی دو نبرد بسیار بزرگ و سهمگین کرده باشند که با توجه به تریلرها، خیلی دور از انتظار نیست. با این وجود، من شخصا از این بابت ناامید شدم. خیلی خیلی برای نبرد فتح کسترلی راک رویاپردازی کرده بودم. البته مکالمه‌ی نهایی اولنا تایرل و سرجیمی بسیار خوب و قدرتمند پرداخته شده بود، تا جایی که از قسمتی از ضعف پرداخت نبردها را کم کرد.

به نظر می‌رسد جیمی آرام آرام دارد احساسش به سرسی تغییر می‌کند. ین تغییر احساس به خوبی در چهره و حرکاتش قابل مشاهده است. اولنا هم که بالاخره اعتراف کرد که مرگ جافری کار او بوده، حالا باید دید سرسی با این واقعیت که مدت‌ها از برادر کوچکترش برای جرمی که مرتکب نشده نفرت داشته است، روبرو خواهد شد. در نهایت چیزی که فعلا از اوضاع برمی‌آید، دنی خسادت فراوان دیده و از طرفی سرسی با فتح های گاردن می‌تواند قرض بانک آهنین براووس را بپردازد تا مایکرافت هولمز (!!!) با خیال آسوده هزینه‌های جنگ و پشتیبانی نیروهای سرسی را فراهم کند. تا اینجا که همه چیز به نفع ملکه‌ی بارانداز پادشاه پیش رفته است.

یخ وآتش؛ بررسی فصل هفتم «بازی تاج و تخت» 

چند اتفاق پراکنده دیگر نیز در این قسمت رخ داد. اول تیون توسط نیروهای خودی نجات پیدا کرد. احتمالا تا قبل از رفتن جان، به دراگون استون برمی‌گردد و باز هم احتمالا به جان خواهد پیوست. سر جوراه نیز کاملا درمان شده و عزم سفر به دراگون استون دارد. شاید مشاوره‌های او بتواند اوضاع دنی را کمی مساعدتر کند. و بالاخره برن به وینترفل وارد شد. استارک‌ها یکی یکی دارند به خانه می‌آیند و دوباره گله‌ی گرگ دور هم جمع می‌شوند. در همین سکانس کوتاه هم می‌توانیم تغییر شخصیت برن را مشاهده کنیم. او دیر آن پسربچه‌ی قبل نیست و در قامت کلاغ سه چشم، بسیار پخته‌تر و عمیق‌تر شده است.

در قسمت بعدی به احتمال فراوان آریا و شاید حتی جان به وینترفل برمی‌گردند. شاید در همین قسمت جان از راز بزرگ گذشته‌اش باخبر شود. از طرفی بالاخره باید پس از سه قسمت، چیزی از شاه شب و ارتش وایت‌ها نشان داده شود. من که منتظر سرمای زیادی در قسمت آینده هستم.


منبع: برترینها