سوخت نقدینگی تورمی شد

بر مبنای آمارهای بانک مرکزی، عدم تجانس بین انبساط نقدینگی و تورم سطوح قیمتی که از میانه سال ۱۳۹۲ در اقتصاد کشور آغاز شده و تا پایان سال ۱۳۹۴ استمرار داشت، در سال گذشته تا حدودی از بین رفته است. منشا انبساط نقدینگی طی سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۴، به‌گونه‌ای بود که افزایش حجم نقدینگی لااقل در کوتاه‌مدت اثر معناداری بر سطح تورم نداشت. اما برررسی آمارهای بانک مرکزی نشان می‌دهد که با تغییر منشا انبساط نقدینگی در سال ۱۳۹۵ از دارایی خارجی به بدهی بانک‌ها، همبستگی تورم و نقدینگی افزایش یافته است.

دنیای اقتصاد: بررسی اطلاعات منتشر شده از سوی بانک‌مرکزی، حکایت از تغییر ترکیب پایه پولی به سود ترکیب تورم-محور در سال ۱۳۹۵ دارد. بر مبنای اطلاعات منتشر شده از سوی بانک‌مرکزی در سال‌گذشته، میزان رشد پایه پولی با افزایش ۴/ ۰ درصد نسبت به سال ۱۳۹۴به رقم ۳/ ۱۷ درصد رسیده است. آمارها نشان می‌دهد که بدهی بانک‌ها به بانک‌مرکزی با رشد ۲/ ۱۹ درصدی در سال ۱۳۹۵، با ثبت سهم ۵/ ۱۰ واحدی، بیشترین اثر فزاینده را بر پایه پولی در سال مذکور داشته است. سهم «بدهی بانک‌های غیر‌دولتی و موسسات غیر‌تجاری» که در پایان نیمه نخست سال گذشته ۱۷ درصد کل بدهی بانک‌ها به بانک‌مرکزی را شامل می‌شد، در پایان سال گذشته با افزایش بیش از ۱۰۰درصدی به ۳۸ درصد رسیده است. خالص دارایی‌های بانک‌مرکزی که در سال ۱۳۹۴ بیشترین سهم را در افزایش پایه پولی داشت، در سال پیشین تنها بخشی از ترازنامه بانک‌مرکزی بود که روی رشد پایه پولی اثر کاهنده داشت. با این اوصاف پایه پولی که در سال ۱۳۹۴ با یک ترکیب غیر‌تورمی منتشر شده بود در سال ۱۳۹۵ به سمت ترکیب تورم-محور جهش یافت. به‌نظر می‌آید مهم‌ترین عامل فشار تورمی که در ماه‌های ابتدایی سال‌جاری شاهد آن بودیم، همین تغییر ترکیب باشد. البته در آخرین ماه سال پیشین، مجموع بدهی بانک‌ها به بانک‌مرکزی بیش از ۱۳‌درصد کاهش داشته است که می‌تواند سیگنالی از تغییر مجدد ترکیب پایه پولی باشد.

 پول غیر‌تورمی
مجموع تولید در یک سال مالی مشخص به یکی از صورت‌های «خرید‌های مصرفی خانوار به‌عنوان مصرف»، «خرید‌های دولتی به‌عنوان مخارج دولت» و «خرید‌های کالایی بنگاه‌ها» به‌عنوان «سرمایه‌گذاری»تبدیل به تقاضا می‌شود. از سوی دیگر این تقاضای شکل‌گرفته مبنای معاملاتی و بنابراین معادل پولی دارد؛ بنابراین ارزش اسمی کل تولیدات صورت گرفته در یک سال مالی مشخص باید با ارزش حجم پول در گردش برابر باشد. مبنای این برابری در علم اقتصاد نظریه مقداری پول است که نقطه اتصال بخش حقیقی و اسمی اقتصاد است. ارزش اسمی کل تولیدات صورت گرفته در مرحله اول متاثر از ارزش حقیقی (فیزیکی) کالاها و خدمات و در مرحله دوم از افزایش قیمت آنها نشات می‌گیرد. با لحاظ این حقیقت، می‌توان نظریه مقداری پول را از زاویه دیگری اینگونه مطرح کرد که تزریق پول به اقتصاد در مرحله اول معاملات معادل با کالاهای حقیقی را پوشش می‌دهد. تزریق پول بیش از این مقدار، جنبه اسمی تولیدات یعنی افزایش قیمت‌ها را به‌دنبال خواهد داشت. زمانی که پول بیش از معاملات معادل با رشد ارزش حقیقی مجموع تولیدات، افزایش یابد، قدرت خرید آن کاهش یافته و در نهایت منجر به تورم خواهد شد. بنابراین در شرایط معمول در هر سال مالی، رشد پول در گردش متجانس با مجموع رشد اقتصادی و تورم است. بر اساس اطلاعات منتشر شده از سوی بانک‌مرکزی، در سال ۱۳۹۴ تورم رقم تقریبی ۱۲ درصد و رشد اقتصادی تقریبا رقم منفی۲ درصد را به ثبت رسانید؛ یعنی تولیدات اسمی در سال مذکور نسبت به سال قبل رشدی معادل ۱۰ درصد داشت. این در حالی است که حجم پول منتشر شده به‌طور تقریبی ۱۴ درصد رشد داشت. با توجه به نظریه مقداری پول، ۴ درصد از حجم پول رشد یافته منجر به تورم نشده است. بنابراین نقض نظریه مقداری و عدم پیروی تورم از افزایش حجم پول، حکایت از تفاوت مکانیزم اثرگذاری ترکیب‌های مختلف حجم پول روی تورم دارد. حجم پول منتشر شده دو منشأ متفاوت دارد. نقطه شروع تزریق پول به اقتصاد، انتشار پول پر قدرت از سوی بانک‌مرکزی است.

نمود افزایش پول پرقدرت، افزایش خالص دارایی‌های بانک‌مرکزی (به‌عنوان منابع پایه پولی) است که براساس دسته‌بندی بانک‌مرکزی در چهار دسته خالص دارایی‌های خارجی، خالص بدهی‌های دولت از بانک‌مرکزی، بدهی بانک‌ها به بانک‌مرکزی و خالص سایر دارایی‌ها تقسیم می‌شوند. اگر کل پول پر قدرت منتشر شده در قالب سکه و اسکناس بود، حجم پول به سادگی معادل انباره این سکه و اسکناس‌ها بود. اما از آنجا که آحاد اقتصادی فقط بخشی از پول مورد نیاز را در قالب سکه و اسکناس تقاضا می‌کنند و بقیه را به‌عنوان سپرده دیداری نزد بانک نگه می‌دارند؛ بنابراین دومین منبع تزریق پول به اقتصاد، جریان خلق اعتبار از این سپرده‌ها ازسوی بانک است. به عقیده کارشناسان هر یک از دسته‌های ۴ گانه مذکور به‌عنوان نقطه شروع تزریق پول به اقتصاد، رفتار مشابهی در مکانیزم خلق مجدد پول ندارند. در واقع می‌توان چنین فرض کرد که بار تورمی ناشی از افزایش هریک از اجزای نقدینگی با توجه به ماهیت سرچشمه نقدینگی ایجاد شده متفاوت خواهد بود.

اطلاعات منتشر شده از سوی بانک‌مرکزی در سال ۱۳۹۴، حکایت از رشد ۹/ ۱۶ درصدی پول پر قدرت دارد. در سال گذشته در میان اجزای پایه پولی خالص دارایی‌های خارجی، خالص بدهی‌های دولت به بانک‌مرکزی با ثبت ارقام ۲۲ و ۳۳ درصد بخش منبسط شده پایه پولی بودند. این در حالی است که در این سال بدهی بانک‌ها به بانک‌مرکزی حدود ۲درصد و خالص سایر دارایی‌ها حدود ۲۲درصد کاهش یافته است. با توجه به وزن متفاوت این اقلام در پایه پولی، محاسبه سهم هر کدام از اقلام در رشد ۱۷ درصدی پایه پولی اهمیت مقایسه‌ای دو چندانی دارد. محاسبات حاکی از آن است که خالص دارایی‌های خارجی بانک‌مرکزی با ثبت سهم ۸/ ۲۶ درصدی بیشترین تاثیر را در رشد ۱۷ درصدی پایه پولی داشته است. سهم خالص بدهی‌های دولت از بانک‌مرکزی نیز با اثر فزاینده ۱۱ درصدی دیگر نیروی فزاینده نقدینگی بود. بدهی بانک‌ها به بانک‌مرکزی نیز اثر کاهنده ۶/ ۱ درصدی و خالص سایر دارایی‌ها نیز تاثیر کاهنده‌ای معادل ۵/ ۱۹ بر انبساط پایه پولی داشته‌اند؛ بنابراین درصد قابل توجهی از رشد پایه پولی در سال ۱۳۹۴ به علت افزایش خالص دارایی‌های خارجی بانک‌مرکزی بوده است.

به‌خاطر ماهیت غیر‌تورمی این نوع دارایی، افزایش وزن آنها در سبد دارایی‌های بانک‌مرکزی، منجر به افزایش تورم نشد و همین پاسخی به تناقض ذکر شده است. بیشترین اثر کاهشی پایه پولی متاثر از کاهش ۲۲ درصدی خالص سایر اقلام بوده که سهمی کاهنده معادل ۵/ ۱۹ واحدی در تغییرات پایه پولی داشته است. بدهی بانک‌ها با منفی ۶/ ۲ درصد رشد نسبت به سال قبل و سهم کاهنده ۶/ ۱ واحدی در تغییرات پایه پولی، دومین عامل کاهنده پایه پولی در سال ۱۳۹۵ بوده است؛ بنابراین می‌توان گفت در سال گذشته تغییر ترکیب نقدینگی، به سمت تحریک تورم بوده است.

تغییر تورم محور
بر مبنای اطلاعات منتشرشده از سوی بانک‌مرکزی در سال ۱۳۹۵، تورم در حدود ۹ درصد و رشد اقتصادی در حدود ۱۱ درصد بوده است. رشد پایه پولی در سال مذکور ۳/ ۱۷ درصد و ۴/ ۰ درصد بیشتر از سال پیشین بوده است. از یک‌طرف پایه پولی نسبت به سال ۱۳۹۴ تغییر قابل‌توجهی نداشته و از طرف دیگر خلأ ۴ درصدی که حجم پول در مکانیزم تبدیل به تورم در سال ۱۳۹۴ داشته، در سال ۱۳۹۵ کاهش یافته است. پدیده‌ای که احتمال صحت فرضیه تورمی بودن تغییر ترکیب در نقدینگی را افزایش می‌دهد. با توجه به اطلاعات منتشر شده از سوی بانک‌مرکزی، در سال گذشته دارایی‌های خارجی اثر کاهنده معادل با ۷/ ۰ درصد بر رشد نقدینگی داشته است، این در حالی است که بدهی بانک سهم فزاینده ۵/ ۱۰ درصدی و خالص بدهی دولت نیز سهم فزاینده ۳/ ۱ درصدی بر انبساط نقدینگی داشته است، سهم سایر دارایی‌ها در انبساط نقدینگی نیز حدود ۶ درصد بوده‌است. بانک‌ها که در سال ۱۳۹۴ بدهی خالص خود را کاهش داده بودند، اما در سال ۱۳۹۵ رقم بدهی شبکه بانکی به بانک‌مرکزی با افزایش سالانه ۱۹ درصدی بیشترین اثر را بر افزایش نقدینگی داشته است. خالص دارایی‌های خارجی بانک‌مرکزی که در سال ۱۳۹۴ رشد قابل‌توجهی را به ثبت رسانده بود، در سال پیشین منفی ۶/ ۰ درصد کاهش یافته است. تغییراتی که تورم‌محور بودن آنها در دو سازوکار قابل‌توضیح است. نخست به‌خاطر سرعت بانک‌ها در به جریان انداختن پول و به‌دنبال آن تشدید سرعت گردش پول، افزایش پایه پولی از مجرای انبساط بدهی بانک‌ها با شدت بیشتری به رشد پول کمک می‌کند.

افزون بر این استقراض از بانک‌مرکزی معمولا آخرین ابزاری است که بانک‌ها در زمان تنگنای مالی به آن متوسل می‌شوند؛ چراکه در چنین شرایطی وضعیت بانک‌ها ایجاب می‌کند که ذخایر احتیاطی و مازاد خود نزد بانک‌مرکزی را کاهش دهند. کاهش این ذخایر با این ساز و کار که سپرده‌هایی که بانک دریافت می‌کند با نسبت بیشتری به تسهیلات تبدیل می‌شوند، منجر به تسریع چرخه انتشار پول می‌شود؛ چراکه در چنین حالتی ذخایری که قبلا از مجرای انتشار پول خارج می‌شد، وارد این مجرا شده‌اند. خالص سایر اقلام با رشد ۷/ ۶ درصدی نسبت با سال ۱۳۹۴، به ثبت سهم ۲/ ۶ واحدی، بعد از بدهی بانک‌ها، بیشترین سهم را در افزایش پایه پولی داشته است. بدهی دولت نیز با سهم ۳/ ۱ واحدی، سومین عاملی بوده که نقش مثبت در رشد پایه پولی داشته است؛ بنابراین بر خلاف سال ۱۳۹۴ که ترکیب پایه پولی به سود یک عامل حقیقی‌محور یعنی خالص دارایی‌های خارجی بانک‌مرکزی تغییر کرده بود، در سال ۱۳۹۵ ترکیب وزنی پول پرقدرت منتشر شده از سوی بانک‌مرکزی به سمت یک ترکیب تورم-محور تغییر کرده است. به‌نظر می‌آید انبساط تورمی که در ماه‌های ابتدایی سال‌جاری مشاهده شد و در ماه اخیر تورم میانگین را به محدوده دو رقمی اعداد رسانده است را می‌توان به تاخیر اثرگذاری این تغییر وزن نسبت داد.

 سیگنال کاهشی از تغییرات بدهی
بر مبنای آمارهای بانک‌مرکزی، بدهی «بانک‌های تخصصی» به بانک‌مرکزی که در فروردین‌ماه ۱۳۹۴ معادل ۵۴۹ هزار میلیارد ریال بود در بهمن‌ماه سال ۱۳۹۵ به مقدار قابل‌توجه ۵/ ۶۰۲ هزار میلیارد رسید. اما در اسفندماه سال پیشین پس از کاهش قابل‌توجه ۱۸ درصدی به مقدار ۴/ ۴۹۴ هزار میلیارد ریال رسید. همچنین در سه ماه اول بازه مورد بررسی، بدهی بانک‌های تجاری روند کاهشی و بدهی بانک‌های غیر‌دولتی و موسسات غیر‌تجاری یک روند صعودی را طی کرده‌اند تا رقم بدهی آنها به ترتیب به مقدار نزدیک ۱۳۹ و ۱۳۴ هزار میلیارد ریال برسد.

از این ماه به بعد به مدت ۱۲ماه رقم بدهی «بانک‌های غیر‌دولتی و موسسات غیر‌تجاری» با اختلاف کم از بدهی «بانک‌های تجاری» روند ثابتی را طی کرده است. از تیر ماه سال گذشته بدهی «بانک‌های غیر‌دولتی و موسسات غیر‌تجاری» با میانگین رشد ۱۵ درصد وارد مسیر صعودی شد و این روند به مدت ۸ ماه به طول انجامید. نکته جالب‌توجه این است که در این ۸ ماه میزان بدهی «بانک‌های غیر‌دولتی و موسسات غیر‌تجاری» با افزایش ۳ برابری از مقدار ۴/ ۱۳۶ هزار میلیارد ریال در ماه اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۵ به مقدار ۳/ ۴۰۵ هزار میلیارد ریال در بهمن‌ماه سال مذکور رسیده است.

البته رقم مذکور در آخرین ماه سال‌جاری با یک سقوط ۲۳ هزار میلیارد ریالی به حدود ۳۸۰ هزار میلیارد ریال کاهش یافت. رشد ملایم بدهی «بانک‌های تجاری» نیز تا آذرماه سال ۱۳۹۵ ادامه داشت و از این ماه بدهی بانک‌های تجاری وارد یک مسیر نزولی شد و با سقوط ۸۰ هزار میلیارد ریالی به مقدار ۱۲۰ هزار میلیارد ریال در اسفندماه سال گذشته کاهش یافت. نکته جالب توجه این است که در ۱۸ ماه اول بازه مورد بررسی یعنی تا پایان نیمه اول سال گذشته به‌طور میانگین فقط ۱۷ درصد بدهی کل بانک‌ها به بانک‌مرکزی مربوط به بانک‌های غیر‌دولتی و موسسات غیر‌تجاری بود اما این نسبت با افزایش قابل‌ملاحظه در پایان سال مذکور به بیش از ۳۸ درصد رسید.

نکته جالب‌توجه دیگر کاهش بیش از ۱۳ درصدی مجموع بدهی همه بانک‌ها و موسسات به بانک‌مرکزی در اسفندماه سال گذشته است؛ بنابراین با توجه با کاهش قابل‌توجه بدهی بانک‌ها به بانک‌مرکزی در این ماه می‌توان گفت که جریان خلق اعتبار ایجاد شده از این طریق که تورم را در ماه‌های اخیر وارد محدوده دو رقمی کرده بود، متوقف خواهد شد، عاملی که می‌تواند در انحراف تورم به سمت دور برگردان کاهش مجدد اثرگذار باشد.


منبع: الف

مصیبت درهای بسته بورس

بورس اوراق بهادار تهران هفته گذشته با ثبت کاهش کل ۲۴۳واحدی شاخص کل شاهد جو آرامی بود. در هفته گذشته معامله‌گران مانند هفته منتهی به معاملات ۴ مرداد شاهد کمبود نقدینگی در بازار بودند.

بخش عمده این کاهش نقدینگی به سیطره احتیاط در فضای معاملات سهام برمی‌گشت. بخشی دیگر نیز ناشی از فروش‌های سنگین معامله‌گران حقوقی در هفته اول مرداد ماه بود. این دو موضوع سبب شد تا خریدهای گسترده در بازار شکل نگیرد و عرضه‌ها در بازار پر‌رنگ‌تر باشد. در همین حال بازار در انتهای هفته تحت تاثیر نوسانات منفی هر چندک اندک در بازار‌های جهانی و اعلام تعطیلی روز شنبه در تهران قرار گرفتند. بر همین اساس روز چهارشنبه بازار شاهد کاهش حضور معامله‌گران در بازار و افت بیشتر نماگر اصلی بازار سهام بود. به‌طوری که از افت ۲۴۳واحدی کل هفته ۱۵۰واحد آن روز چهارشنبه رقم خورد.

به گزارش دنیای اقتصاد، در بازار سهام البته معامله‌گران امیدوارند در هفته آینده بتوانند با اعلام ترکیب نهایی دولت دوازدهم و برگزاری مراسم تحلیف شاهد تقویت نقدینگی در بازار و رفع ابهام این موضوع در بازار باشند. در شرایط کنونی بازار بدهی بیرون بورس بر مشکلات معاملات سهام افزوده است. در بازار سهام به دنبال نزدیک به ۶ماه توقف پذیرش اوراق بدهی به ویژه اوراق بدهی دولتی مشکلات شدید جدیدی پیش روی تالار شیشه قرار گرفته است. با عدم پذیرش اوراق خزانه دولتی در بورس و نبود خریداران قوی و بدون یک بازار روان و رقابتی در خارج بازار سرمایه بازار بدهی غیر‌رسمی شکل گرفته است که با نرخ‌های تنزیل بیش از بازار سهام، موجب شده است بخش اعظمی از نقدینگی راه این بازار را پیش بگیرند.

براساس خبرهای غیر‌رسمی نرخ تنزیل بدهی دولت در قالب اوراق سخاب (خزانه جدید) بین ۳۰تا ۴۰ درصد در حال انجام است که همین امر مشوق شرکت‌های سرمایه‌گذاری برای خارج کردن نقدینگی از بازار سهام و انتقال آن به خرید سخاب شده است. این امر در سایه ابهامات مقرراتی موجب شده است، حتی برخی از تامین سرمایه و صندوق‌های بزرگ نیز با فروش سهام و اوراق بازار بدهی در حال انتقال نقدینگی به خرید سخاب باشند. این امر به تضعیف روز‌افزون نقدینگی بازار منجر شده است. این مشکلات در زمانی رقم می‌خورد که در ابتدای دوره مدیریت جدید بازار سرمایه توسعه بازار بدهی از جمله اهداف بازار سرمایه تقلی می‌شد. در حال حاضر نه تنها بازار بدهی در بورس تقویت نشده است، بلکه بازار سیاه بدهی با آثار تخریبی تمامی بازار سیاه‌های اقتصادی شکل گرفته است.

در کنار این تحولات در حوزه بازار جهانی بهای فلزات اندکی تقویت را شاهد بود. در آخرین معاملات بهای هر بشکه نفت برنت در عصر روز جمعه در کانال ۵۱تا ۵۲دلار در هر بشکه در حال نوسان بوده است. بهای سه فلز رنگی مس، روی و سرب به ترتیب ۶۳۴۴دلار، ۲۸۲۵ دلار و ۳۷۱دلار رقم خورده است. در بازار سنگ‌آهن نیز باوجود رشد قیمت نقدی سنگ‌آهن در بازار چین، صادر‌کننده‌های سنگ‌آهن هند در فروش محصول خود به چین مشکل دارند. فعالان بازار دلایل مختلفی را عامل اصلی می‌دانند از جمله حاشیه سود بالای کارخانه ها. ظاهرا فولادسازان چینی نمی‌خواهند به جز خرید از منابع همیشگی از محموله‌های جدید خرید کنند و تنها دنبال به حداکثر رساندن تولید هستند. چند ماه اخیر فولاد در چین رشد قیمت زیادی داشته است و کارخانه‌ها سود خوبی می‌برند. هیچ کس نمی‌خواهد با خرید از محموله‌های سنگ‌آهن با کیفیت پایین‌تر از این قافله عقب بماند. علت دیگر نیز افزایش مصرف قراضه فولادسازان چینی است. چند ماه اخیر مصرف قراضه کارخانه‌های چینی بالاتر رفته است که به دلیل افزایش عرضه داخلی بوده است. اخیرا هند نتوانسته به چین محموله سنگ‌آهن جدیدی بفروشد، ولی سنگ‌آهن خلوص ۵۷/ ۵۸ درصد هند ۴۱ تا ۴۲ دلار هر تن سی اف آر چین است. در حالی که خلوص ۶۲ درصد استرالیا ۷۴ دلار هر تن سی‌اف‌آر چین است.

در بازار چه خبر بود؟
بازار روز چهارشنبه بازاری ضعیف بود که به دلیل اعلام تعطیلی روز شنبه از حضور معامله‌گران در آن کاسته شده بود. در این شرایط شاخص کل معامله‌گران بورس تهران دیروز شاهد معاملات کم‌حجم و عرضه فراوان در معدنی‌ها و فولادی‌ها بودند، ولی با وجود افزایش انتظار سودآوری، محتاط و دست به عصا حرکت کردند. شاخص کل بازار سهام هم با افت ۱۵۰ واحدی رو به رو شد و در سطح ۸۱ هزار و ۲۶۶ واحد ایستاد. نمادهای معاملاتی شرکت‌های پتروشیمی پردیس، فولاد خوزستان و فولاد مبارکه و معدنی و صنعتی گل گهر کاهش بیشترین تاثیر منفی را بر شاخص داشتند. در بازار روز چهارشنبه نمادهای معاملاتی شرکت‌های قند قزوین پس از تعدیل مثبت، قند شیروان قوچان و بجنورد، گسترش تجارت و سرمایه ایرانیان، پالایش نفت لاوان، سرمایه‌گذاری ساختمانی بین‌المللی نام‌آوران مهندسی، توسعه خدمات دریایی و بندری سینا از سوی ناظر بازار سهام بازگشایی و در مقابل نماد معاملاتی شرکت‌های سبحان‌دارو، سرمایه‌گذاری و توسعه صنایع سیمان، حق‌تقدم خرید سهام سایپا شیشه، اوراق گواهی سپرده عام بانک رفاه کارگران متوقف شدند.

روز چهارشنبه روابط عمومی شرکت بورس جزئیات تقسیم سود نقدی طی چهار ماه ابتدای سال جاری را منتشر کرد. میزان سود تقسیم شده شرکت‌ها به تفکیک صنعت از ابتدای سال جاری تا پایان تیر ماه، برابر با ۱۶۵ هزار میلیارد ریال بود و متوسط سود نقدی برای هر سهم معادل ۳۳۴ ریال را نشان می‌دهد. تطبیق سود (زیان) پیش‌بینی شده شرکت‌ها در این ماه نسبت به خرداد ۹۶ نشان می‌دهد تعداد ۷۱ شرکت با افزایش، تعداد ۳۸ شرکت با کاهش و مابقی شرکت‌ها برابر با ۱۹۹ شرکت، تغییری در سود (زیان) پیش‌بینی شده نداشته‌اند. در پایان تیر ماه ۹۶ متوسط سود(زیان) خالص شرکت‌های بورسی به ازای هر سهم برابر با ۳۱۵ ریال بوده است. در ضمن میزان سود تقسیم شده شرکت‌ها به تفکیک صنعت- انباشته از ابتدای سال تا پایان تیر ماه، برابر با ۱۶۵ هزار میلیارد ریال بوده که ۷۵درصد درآمد (زیان) واقعی شرکت‌ها بوده است. همچنین متوسط سود نقدی برای هر سهم معادل ۳۳۴ ریال را نشان می‌دهد.

در گروه سیمانی شرکت سیمان اصفهان در دوره ۳ ماهه منتهی به ۳۱ خرداد ۹۶ (حسابرسی نشده) به ازای هر سهم ۱۰۱ ریال سود شناسایی کرد که نسبت به مدت مشابه در سال ۹۵ معادل ۱۸۱ درصد رشد داشته است. این شرکت در دوره مشابه در سال ۹۵، مبلغ ۳۶ ریال سود به ازای هر سهم شناسایی کرده بود. در گروه فلزی مدیرعامل شرکت فولاد مبارکه اصفهان گفت: در دولت یازدهم ۱۰ پروژه با سرمایه‌گذاری ۵۳ هزار و ۵۷۵ میلیارد ریال در بخش‌های مختلف برای افزایش ظرفیت تولید در این شرکت اجرا شد که پیشرفت فیزیکی همه آنها به جز یک مورد، ۱۰۰ درصد است. به گزارش «ایرنا» بهرام سبحانی، سه‌شنبه در مراسم بهره‌برداری از بزرگ‌ترین‌ و اولین گندله‌سازی شرق کشور در شرکت صنایع فولاد سنگان خواف افزود: برخی از این پروژه‌ها درخصوص افزایش ظرفیت تولید فولاد خام، تحقیقاتی، گاززدایی از فولاد، سولفورزدایی از فولاد، احیای مستقیم فولاد، توسعه ذوب و ریخته‌گری، ورق خودرو چهارمحال و بختیاری، فولاد سبا، کنسانتره و گندله‌سازی سنگان بوده است.

وی بیان کرد: دو پروژه گندله‌سازی سنگان با تولید سالانه پنج میلیون تن برای تامین گندله مورد نیاز شرکت فولاد مبارکه به‌طور کامل اجرا و به بهره‌برداری رسید. پروژه کنسانتره سنگ‌آهن سنگان با ظرفیت سالانه پنج میلیون تن ۵۲ درصد پیشرفت اجرایی دارد. وی افزود: پروژه گندله‌سازی سنگان با هدف تامین گندله مورد نیاز شرکت فولاد مبارکه در زمینی به مساحت ۲۴ هکتار با سرمایه‌گذاری یک هزار میلیارد تومان در مدت ۳۶ ماه از سال ۱۳۹۲ تاکنون اجرا شد که این طرح برای ۳ هزار و ۳۰۰ نفر در دوران ساخت و بهره‌برداری اشتغال‌زایی کرده است. مدیرعامل شرکت فولاد مبارکه گفت: ظرفیت کنونی تولید در این شرکت سالانه ۳/ ۱۰ میلیون تن فولاد خام و ۸/ ۱۱ میلیون تن آهن اسفنجی است که برای تولید آنها به ۵/ ۱۷ میلیون تن گندله نیاز دارد. وی افزود: مبادی تامین گندله مورد نیاز گروه فولاد مبارکه از خارج کشور به میزان ۳/ ۵ میلیون تن در سال، در سنگان به میزان پنج میلیون تن در سال و در خود کارخانه فولاد مبارکه ۲/ ۷ میلیون تن در سال است.

در گروه مخابرات مدیرعامل همراه اول در مراسم رونمایی از اپلیکیشن ورزش اول با اشاره به اینکه هفته آینده همراه اول ۲۳ ساله می‌شود، گفت: این اپراتور در ۵ سال اخیر۱۰ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان برای نوسازی و توسعه شبکه سرمایه‌گذاری کرده است. در گروه خودرویی نوسازی ناوگان حمل و نقل بار در سراسر کشور شروع شده است. در همین رابطه معاون امور اقتصادی و توسعه منابع استان تهران از آغاز نوسازی ناوگان حمل و نقل بار در سراسر کشور خبر داد. وی با بیان اینکه مجوزهای لازم برای نوسازی خودروهای حمل و نقل بار شامل خودروهای سنگین، نیمه سنگین و سبک از جانب دولت، شهرداری‌ها و اتحادیه اتوبوسرانی صادر شده است، افزود: در این طرح ۱۳ هزار خودرو، نوسازی و بازسازی می‌شوند.

در گروه پتروشیمی هلدینگ نفت و گاز پارسیان پس از آنکه نتوانست در مجمع انتخاب هیات‌مدیره مارون دو عضو خود را حفظ کند از برنامه خروج خود از این شرکت پرده برداشت. این شرکت ۷درصد پتروشیمی مارون را با قیمت تمام شده ۴۱۱تومان و قیمت پایه ۳هزار و ۳۰۰تومان عرضه خواهد کرد. در گروه پتروشیمی صادرات محصولات پتروشیمی به ترکیه به روال سابق بازگشت. رئیس کنفدراسیون صادرات ایران با بیان اینکه موضوع توقف صادرات کالاهای پتروشیمی ایران به ترکیه حل شده است، گفت: از امروز صادرات تمامی کالاهای ایرانی از جمله محصولات پتروشیمی به حالت سابق برگشته است. در مجموع بازار روز چهارشنبه بازاری منفی بود که در آن ارزش معاملات ( با احتساب معاملات بلوکی و اوراق مشارکت) در بورس به ۱۹۸میلیارد تومان و در فرابورس به ۱۸۸میلیاردتومان بالغ شد.


منبع: الف

چشم‌انداز مسکن در اقتصاد ایران چطور است؟

روزنامه اعتماد نوشت؛

اعلام اولیه سرشماری سال ١٣٩۵ جمعیت و مسکن در ایران که نشان‌دهنده ۶٠٧،۵٨٧،٢ واحد (معادل ۵٨/٢ میلیون واحد) و نشانگر یکی از مصادیق شاخص‌های کلان اقتصاد ایران است.

١- ۵/٢ میلیون واحد مسکونی خالی در کشور در حالی است که ایران به ١ تا ۵/١ میلیون واحد مسکونی برای پاسخگویی به تقاضای موثر برای خانوارهایی که جدیدا تشکیل یافته‌اند و کسانی که باید مسکن خود را تغییر دهند و استهلاک مسکن در ایران احتیاج دارد.

٢- تحقیقات دقیقی نشده است ولی به قرینه سایر بررسی‌ها اغلب این واحدهای مسکونی برای پاسخگویی به تقاضای موثر جامعه نیست و به عنوان کالای مبادله‌ای عمل می‌کند و عملا اقتصاد مسکن را به سوی اقتصاد سوداگرانه و صرفا سودآوری بدون تولید مولد که نتایج سرمایه‌گذاری در این حالت موجد توسعه اقتصادی نمی‌شود،سوق می‌دهد.

٣- با احتساب متوسط صد متر زیربنا و ٧٠٠ هزار تومان قیمت هر مترمربع و دلار ٣٧٠٠ هزار تومان کل قیمت خانه‌های خالی به مبلغ ١٨١ هزار میلیارد تومان خواهد شد که معادل تقریبی شش برابر عملکرد بودجه عمرانی کشور در یک سال است و معادل حدودی ۵٠ میلیارد دلار خواهد بود و اگر تولید ناخالص ملی کشور را حدود ۴٠٠ میلیارد دلار فرض کنیم این خانه‌ها معادل ١٢ درصد GDP کشور خواهد شد.

۴- اغلب این واحدها به خصوص در شهر تهران با وام‌های سنگین بانکی در مجتمع‌های بزرگ ساخته شده است و یکی از مصادیق حبس سرمایه و عاملی برای ضرر و زیان بانک‌های وام‌دهنده تلقی می‌شود. (طبق گزارش‌های  رسمی بانک‌ها بین ۵٠ تا ٨٠ درصد از منابع خود را نمی‌توانند به گردش درآورند و عملا راکد مانده است که یکی از دلایل آن حبس سرمایه در مسکن ناتمام یا غیرقابل فروش است.)

۵- مسکن در طول ساخت به اقتصاد کشور کمک می‌کند ولی بعد از ساخت برخلاف ساخت کارخانجات واحدهای  تولیدی که ایجاد کالا و منافع اقتصادی به جامعه می‌کنند، صرفا تولید منافع اجتماعی داشته و غیرمولدند.

به همین خاطر در اقتصادهای سالم پرداختن به مسکن بسیار محدود است و سهم آن در سرمایه‌گذاری ثابت نباید از ٢٠ درصد تجاوز کند مگر زمانی که در حالت رکود به عنوان محرک اقتصاد آن هم به طور موقتی عمل می‌کند. متاسفانه در ایران مسکن بخش مهمی از سرمایه ثابت کشور را به خود اختصاص داده است که چندین برابر سهم لازم است.

بنابراین وجود خانه‌های خالی به مقدار ۵/٢ میلیون واحد و ١٢ درصد GDP کشور نشان می‌دهد که ورود نقدیندگی عظیم کشور در بخش‌های مولد مثل کشاورزی و صنعت و خدمات صرفه‌های لازم اقتصادی را نداشته و به سوی بخش غیرمولد مسکن سرازیر شده است و با اشباع این بخش و از سوی دیگر پایین آمدن قدرت خرید مردم به خاطر مشکلات  رکود اقتصادی مازاد عرضه خود را به شکل خانه‌های خالی نشان داده است.

البته همه ماجرا این نیست، عرضه‌کنندگان دچار اشتباه بزرگی در تشخیص تقاضای مسکن در شرایط تحولات اقتصادی ایران شده‌اند و کالایی را برای قشری از جامعه که طبقات متوسط به بالا را شامل می‌‌شوند تولید کرده‌اند که قادر به خرید این کالا نیستند ولی این در حالی است که تقاضاکنندگان موثر و واقعی جامعه نمی‌توانند این کالای گران و نامناسب با قدرت خرید خود را بخرند و عملا گروه‌های هدف تقاضا به اشتباه تشخیص داده شده و تغییرات اقتصادی نیز به آن کمک کرده‌ است. البته شاید بتوان گفت که هم کشش تقاضا و هم کشش عرضه در اثر علامت قیمت در این میان به خاطر تحولات اقتصادی دچار خلل شده‌اند.

۶- سیاستگذاران اقتصادی کشور، بانک‌ها و مسوولان بخش مسکن باید به این امر توجه کنند که روند مسکن‌سازی در کشور نشان‌دهنده انحراف بزرگی در سرمایه‌گذاری ملی در بخش غیرمولد و اتلاف سرمایه‌های ملی و منابع بانکی است و باید با اتخاذ سیاست‌های مناسب جهت‌گیری آن به سمت اقتصاد مولد آن هم با ابزارهای پویا و سیاست‌های تشویقی اصلاح شود.

٧- بخش مسکن، بخش مستقلی نیست و عمدتا متاثر از اقتصاد کلان کشور است و عملیات بخش تاثیر تامی در سرنوشت این بخش ندارد. بنابراین رسیدگی به امر مسکن در کشور تنها نمی‌تواند دریک وزارتخانه مورد رسیدگی قرار گیرد و مستلزم سیاستگذاری در ستاد عالی دولت یعنی وزارت اقتصاد و دارایی، سازمان برنامه و بودجه و بانک مرکزی و نهایتا شورای اقتصاد است.

٨- در ایران بیش از ١۵ نوع سیاست مسکن که بعضا در یک راستا نبوده‌اند از سال ١٣۵٧تا به حال به اجرا درآمده است یعنی به طور متوسط هر ۵/٢ سال یک نوع سیاست از سوی دولت‌ها تدوین و به اجرا گذاشته شده است.

بسیاری از نارسایی‌هایی که حداقل به بخش مسکن مربوط است، ناشی از آشفتگی در درون بخش مسکن است، مسکن مهر یکی از نارساترین  انواع سیاستگذاری مسکن بوده که علاوه بر اینکه طبق تحقیقات انجام شده تقاضای دهک‌های اول تا پنجم کم‌درآمدها را پوشش نداده‌ است بلکه دارای نارسایی‌های جدی برنامه‌ریزی شهری و مسکن بوده و با استقراض از منابع بانک مرکزی ٣٠درصد از تورم ایجاد‌شده در دولت دهم را به خود اختصاص داده است.

مشکلات و نارسایی‌های ناشی از اجرای مسکن مهر حتی در دولت‌های بعدی نیز ادامه دارد. دولت یازدهم اگرچه اخیرا بحث مسکن اجتماعی را مطرح می‌کند ولی عملا به جز سیاست‌های اجرایی در بخش مسکن مهر و تقویت و تجهیز منابع بخش مسکن کار دیگری نمی‌کند و به تکمیل مسکن مهر و تقویت مسکن به طور عمومی می‌پردازد.

به نظر من این کار یک سیاست خوب و شجاعانه‌ای بود والا سیاست جدید به مشکلات بخش مسکن می‌افزود. بعضی وقت‌ها انجام ندادن یک کار بهترین اقدام است و در اینجا اینجانب به عنوان معلم برنامه‌ریزی و اقتصاد مسکن از ایشان تشکر می‌کنم.

٩- در عین حال دلیل نمی‌شود که سیاست مسکن کارآمدی در کشور به خصوص برای گروه‌های کم‌درآمد وجود نداشته باشد البته ایران فاقد چنین سیاست عملی کارآمد قابل تدامی است؛ که دولت‌های بعدی با توجه به استحکام برنامه‌ای و قانونی آن ناچار به ادامه آن باشند.

در کشوری که ٢٠ میلیون  نفر به شکل اسکان غیررسمی در حاشیه شهرها زندگی می‌کنند و ٣٣ درصد خانوارهای شهری و ۴١ درصد از خانوارهای روستایی آن زیر خط فقرند باید دولت سیاست مدون و روشنی برای تامین مسکن گروه‌های کم‌درآمد جامعه که قادر به مشارکت و رقابت در تامین مسکن و حتی دریافت وام بانکی و بانک‌پذیری نیستند داشته باشد. این کار یکی از اصلی‌ترین وظایف دولت‌های مدرن به شمار می‌رود.


منبع: الف

اولین قطار وارد کرمانشاه شد

اولین قطار‌ وارد ایستگاه کرمانشاه شد.

‌به گزارش ایسنا، اسدالله رازانی استاندار کرمانشاه با صدور پیامی‌ با اعلام خبر ورود اولین قطار به کرمانشاه، این موضوع را به مردم کرمانشاه تبریک گفت.

متن پیام استاندار کرمانشاه بدین شرح است:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

با لطف و عنایت خداوند متعال نخستین قطار در تاریخ استان کرمانشاه لحظاتی قبل با موفقیت وارد ایستگاه کرمانشاه شد. این توفیق عظیم را به مقام معظم رهبری، به رئیس جمهور محبوب و به همه کرمانشاهیان سرافراز تبریک عرض می‌کنم.


منبع: الف

رئیس‌جمهور افغانستان وارد ایران شد

رئیس‌جمهور افغانستان دقایقی پیش وارد تهران شد.

به گزارش ایلنا، محمداشرف غنی دقایقی پیش وارد فرودگاه مهرآباد شد و مورد استقبال مسوولان کشورمان قرار گرفت. این مقام عالی‌رتبه افغان جهت شرکت در مراسم تحلیف حسن روحانی دوازدهمین رئیس‌جمهور ایران به تهران سفر کرده است.

مراسم تحلیف روحانی شنبه بعدازظهر در مجلس شورای اسلامی برگزار می‌شود.


منبع: الف

ناصر ایمانی: جذابیت اصولگرایان به حداقل رسیده است

«اصولگرایان برای نشان دادن چهره درستی از خود باید بخشی از آن راه‌هایی را که رفتند، برگردند. الان اصولگرایان جذابیت‌شان به حداقل رسیده است و آسیب‌هایی هم که در هر انتخابات به آنها وارد می‌شود، جذابیت‌شان را کمتر می‌کند.»
 
هفته‌نامه مثلث نوشت: ناصر ایمانی می‌گوید: «در حوزه اصولگرایی تغییر رویکرد تاکتیکی مفید است اما کافی نیست. حتما باید در حوزه استراتژیک نیز تغییراتی اتفاق بیفتد»
 
این تحلیلگر مسائل سیاسی می‌گوید: «رقیب برای آن که در انتخابات پیروز شود، اتهام‌های بسیار زشت و ناروایی را به نامزدهای اصولگرا زد ولی به اصولگراها نیز این اتهامات می‌توانست تا حدودی منتسب شود و پذیرش این حرف‌ها نزد افکار عمومی خیلی بعید نبود.»
 
 وی یادآور می‌شود: «نوع چهره‌ای که اصولگرایان در سال‌های اخیر از خودشان نشان دادند، چهره‌ای بود که اتهام وارده از سوی رقیب مقداری به اصولگرایان می‌چسبید و اصولگرایان این رفع اتهام را از خودشان نکردند یا در این سال‌های اخیر نتوانستند موفق شوند که از خودشان رفع اتهام کنند. اصولگرایان برای نشان دادن چهره درستی از خود باید بخشی از آن راه‌هایی را که رفتند، برگردند.»
 
گزیده‌ای از پاسخ‌های ایمانی را با هم می‌خوانیم:
 الان اصولگرایان جذابیت‌شان به حداقل رسیده است و آسیب‌هایی هم که در هر انتخابات به آنها وارد می‌شود، جذابیت‌شان را کمتر می‌کند.

در جریان اصولگرایی هم تغییر رویکرد استراتژیک و هم تغییر رویکرد تاکتیکی باید اتفاق بیفتد. البته تغییر رویکردهای تاکتیکی اصولگرایان در انتخابات ۹۴ و ۹۶ اتفاق افتاد اما فقدان تغییر رویکرد استراتژیک و نداشتن راهبرد مشخص در زمینه حضور در نهادهای قدرت نتوانست آن تغییر رویکردهای تاکتیکی را که اصولگرایان داشتند با موفقیت همراه کند.

 اصولگرایان جامعه را آن طور که می‌خواهند، می‌بینند نه آن ‌طور که هست. حال آن که باید جامعه را آن ‌طور که هست، ببینند.

البته اصولگرایان این طور نیستند که کاملا از جامعه پرت باشند و واقعیت‌ها را نبینند اما هنوز می‌خواهند تا حدودی آن طور که تمایل دارند، جامعه را نگاه کنند.

اگر آمار انتخابات را در مناطق مختلف کشور کالبدشکافی کنیم، می‌بینیم رویکرد آزادی‌خواهی مورد استقبال قرار گرفت؛ حتی در اقشاری که مشکلات معیشتی جدی داشتند.

بخشی از جامعه این باور را قبول کرد که یک جریان سیاسی خیلی رابطه‌ای با آزادی و آزادی‌خواهی و فضای باز مجازی و آزادی‌های فردی ندارد ضمن آن که معتقد به داشتن روابط حسنه با کشورهای خارجی و حوزه بین‌الملل نیست اما در مقابل جریان رقیب کاملا این خصایص را دارد.

نوع چهره‌ای که اصولگرایان در سال‌های اخیر از خودشان نشان دادند، چهره‌ای بود که این اتهام مقداری به آنها می‌چسبید و اصولگرایان این رفع اتهام را از خودشان نکردند یا در این سال‌ها اخیر نتوانستند موفق شوند که از خودشان رفع اتهام کنند.

 آسیبی که ۸ سال دولت احمدی‌نژاد به اصولگرایان زد، آسیب بسیار جدی بود و اتفاقا می‌توان گفت او در هشت سال ریاست‌جمهوری خود به نفع اصلاح‌طلبان کار کرد و اصولگراها هم توجه به این نکته نداشتند و تلاش نکردند فاصله خودشان را با رفتار حکومتی و شخصی آقای احمدی‌نژاد تنظیم کنند. چون چنین کاری نکردند بنابراین خیلی بعید نبود افکارعمومی این اتهامات را بپذیرند که «رفتار اصولگرایان در عرصه سیاست خارجی، سیاست داخلی و اجتماعی خشک و غیرمنعطف است.

 اصولگرایان باید بخشی از آن راه‌هایی را که رفتند، برگردند. یکی از مهم‌ترین کارهایی که اصولگرایان باید در این مقطع فعلی انجام دهند این است که جامعه احساس نکند آنها به خاطر شکست خوردن در انتخابات به کارشکنی در کار دولت مشغولند.

 اصولگرایان تمام‌قد از عملکرد نهادهای نظامی و انتظامی، قوه قضائیه، شورای نگهبان و بنیادهای مختلف دفاع کردند. در واقع نوعی صف‌بندی در حکومت کردند که برخی نهادها و قوا به هیچ وجه قابل انتقاد نیستند ولی به برخی قوا می‌شود انتقاد کرد. این رفتار اصولگرایان از سوی جامعه قابل پذیرش نیست چون یک نگاه یک‌سویه را القا می‌کند.

اصولگرایان اگر بتوانند آن اقشاری از جامعه را که افکارشان نسبت به اصولگرایان مشوش است، جذب کنند می‌توانند قطعا در کرسی‌های قدرت به ‌طور قاطع حضور پیدا کنند.

اصولگرایان خیلی جای کار دارند تا هم آرای سفید و هم آرای مبهم و دارای نوعی‌ تردید را جذب کنند.

 اصلاح‌طلبان از سال ۷۶ که شروع کردند، ابتدا نگاه‌شان بسیار جهت دار و تند ایدئولوژیک بود. از سال ۸۸ به بعد کاملا تغییر ماهیت دادند. الان دیگر هیچ هویت قابل تعریفی به لحاظ مبانی ایدئولوژیکی ندارند و کاملا متغیر نسبت به شرایط روز عمل می‌کنند تا در قدرت حضور پیدا کنند.


منبع: الف

متحد دردسرساز آمریکا

 دو سال پیش وقتی جنگ ‌داخلی یمن آغاز شد و هشدار‌های بین‌المللی را به‌دنبال داشت، ایالات‌ متحده از نیروهای درگیر خواست به درگیری‌ها خاتمه دهند، اما تلاش‌هایش را یکی از معتمدترین متحدانش بی‌نتیجه گذاشت: امارات متحده عربی.

واشنگتن‌پست در گزارشی رابطه امارات متحده عربی با ایالات‌ متحده را بررسی کرده و مروری داشته بر منافع و ضررهای این هم‌پیمانی.

به گزارش شرق، صدها یمنی در جنگ و حملات هوایی جان‌ باختند، اما امارات که بخشی از ائتلاف تحت ‌رهبری عربستان سعودی و مورد حمایت ایالات ‌متحده بود، شرکای خود را تشویق کرد تا در برابر درخواست‌های جان‌ کری، وزیر خارجه وقت آمریکا، برای گفت‌و‌گوهای صلح یا آتش‌بس مقاومت کنند.
واشنگتن‌پست در گزارش خود نوشته است هم‌زمان با سفر جان کری به منطقه در ماه می سال ۲۰۱۵، محمد ‌بن‌زاید آل‌نهیان، یکی از رهبران ارشد اماراتی، به نخست‌وزیر یمن گفت: «یمنی‌ها باید قاطع باشند، چراکه وزیر امور خارجه آمریکا سخنگویی است که در متقاعد‌کردن طرف‌هایش مهارت دارد».

طبق چکیده نشستی که بخشی از ایمیل‌های فاش‌شده دیپلماتیک اماراتی‌هاست و واشنگتن‌پست آن را منتشر کرده، شاهزاده اماراتی همچنین گفته کشورهای عرب حاشیه خلیج‌فارس هم باید قاطع باشند.  این نشست گویای این بود که امارات تلاش می‌کند از قدرت نظامی، دیپلماسی و ابزارهای مخفی برای تقویت متحدان و مقابله با رقبایش و نفوذ در سراسر خاورمیانه استفاده کند.

نقش این کشور در یمن و اقدامات اخیرش به اختلاف‌نظر با ایالات ‌متحده و پیچیده‌شدن روابط نظامی چندین‌ دهه‌ای دو طرف منجر شده است. تا پیش از این هم، ظهور امارات متحده به‌عنوان یکی از متحدان نظامی اصلی ایالات ‌متحده، این کشور را از دیگر کشورهای عربی جدا می‌کرد و جاه‌طلبی‌های بی‌اندازه و نفوذ منطقه‌ای این کشور را افزایش می‌داد، اما حالا در دولت ترامپ ظاهرا دو کشور برای گسترش مشارکت اعلام آمادگی کرده‌اند.

بسیاری از ژنرال‌های آمریکایی از جمله جیمز متیس، وزیر دفاع ایالات ‌متحده، این کشور را الگویی برای این می‌دانند که چگونه متحدان منطقه‌ای می‌توانند بار اضافی جنگ با تروریسم را از روی دوش ایالات ‌متحده بردارند. تنش میان این دو متحده ماه گذشته و پس از آن رو آمد که مقامات اطلاعاتی آمریکا گفتند امارات متحده در هک‌کردن وب‌سایت دولتی قطر دست داشته است، امری که شکاف دیرینه میان متحدان حاشیه خلیج فارس آمریکا را به اوج رساند و کاخ سفید را مجبور به میانجیگری کرد. امارات متحده و آمریکا درباره لیبی هم اختلاف‌نظر دارند و مقامات آمریکایی می‌گویند امارات تلاش‌ها برای برقراری صلح را خنثی می‌کند. در‌همین‌حال حمایت آمریکا از امارات متحده و دیگر متحدان منطقه‌اش در جنگ وحشیانه یمن، آمریکا را متهم به هم‌دستی در جنایات جنگی کرده است.

واشنگتن‌پست در ادامه به شرح چگونگی تقویت نیروهای نظامی و قدرت‌گرفتن شیخ‌نشین کوچک حاشیه خلیج‌فارس اشاره می‌کند و می‌نویسد: در سال ۱۹۸۱ و فقط یک دهه بعد از استقلال امارات، محمد ‌بن‌زاید آل‌نهیان که بعدها ولیعهد ابوظبی شد، با این جاه‌طلبی بزرگ به واشنگتن پرواز کرد که جنگنده‌های آمریکایی را بخرد و قابلیت نظامی این پادشاهی ثروتمند نفتی را تقویت و کشورش را به قدرتی جهانی تبدیل کند، اما به گفته یکی از دیپلمات‌های سابق ایالات ‌متحده «در آن زمان هیچ‌کس نمی‌دانست امارات کجاست و این بچه کیست». در سال‌های بعد، امارات متحده شروع کرد به ارسال نیروهای خود به جنگ‌های تحت ‌حمایت غرب، از جمله جنگ ۱۹۹۱ خلیج‌‌فارس، سومالی، بالکان و افغانستان.

دولت امارات حتی یک‌سری پایگاه نظامی در کشورهای آفریقایی تأسیس کرد که دسترسی بیشتری به ارتش این کشور می‌داد. امارات حتی ‌دنبال افزایش هزینه‌ها بود و علاوه بر خریدن جنگنده‌های اف ۱۶، اولین متحد آمریکا بود که سیستم دفاع موشکی تاد را به دست آورد. آنها حالا امیدوارند جنگنده‌های اف ۳۵ را خریداری کنند، یعنی پیشرفته‌ترین جنگنده‌های پنتاگون که هرکدام صد میلیون دلار روی دست امارات خرج می‌گذارد. مقامات اماراتی می‌گویند به‌خاطر تهدید ایران است که آنها بر آن شده‌اند نیروی نظامی مدرنی ایجاد کنند و نیروهای خود را فراتر از مرزهایشان آزمایش کنند. آنها همچنین می‌گویند مدرن‌سازی ارتش لازمه مقابله با اخوان‌المسلمین و هر گروه سیاسی یا مسلحی است که شاخه‌ای از این گروه باشد. این موضع برای ایالات‌ متحده موجب دردسر شده، از جمله در لیبی. خلبانان اماراتی نقش مهمی در مداخله نظامی سال ۲۰۱۱ در لیبی و سرنگونی معمر قذافی بازی کردند، اما حمایت مالی و نظامی بی‌سر‌و‌صدای امارات و مصر از خلیفه حفتر موجب ناامیدی آمریکا شد. حفتر چهره قدرتمندی بود که رهبری مبارزه خشونت‌آمیز علیه نیروهای اسلام‌گرا را بر عهده داشت و حمایت امارات و مصر از او محاصره تسلیحاتی سازمان ملل را نقض می‌کرد. به باور مقامات آمریکایی حفتر یکی از موانع اصلی راه‌حل سیاسی در لیبی است.

باتلاق یمن
دو سال بعد از آغاز جنگ در یمن، هزاران نفر با حملات هوایی جنگنده‌های ائتلاف و گلوله‌ها و شلیک‌های توپخانه کشته شده‌اند. گرسنگی و بیماری از جمله بیماری همه‌گیر وبا، میلیون‌ها یمنی را تهدید می‌کند.  امارات متحده بعد از آنکه حوثی‌ها دولت یمن را سرنگون کردند، به ائتلافی به رهبری عربستان پیوست. امارات مثل عربستان سعودی، حوثی‌ها را نماینده ایران می‌داند، ادعایی که مقامات آمریکایی در آغاز جنگ آن را اغراق‌آمیز می‌خواندند. به گفته رابرت ملی، هماهنگ‌کننده سابق کاخ سفید در امور خاورمیانه، شمال ‌آفریقا و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، برخی از اعضای دولت اوباما به متحدان حاشیه خلیج‌‌فارس خود هشدار دادند که این مداخله توجیهی ندارد. آن‌طور‌که این مقام آمریکایی گفته مقام‌های دولت اوباما به‌دلیل خشم کشورهای حاشیه خلیج‌‌فارس از توافق هسته‌ای آمریکا با ایران، تصمیم گرفتند از ائتلاف به رهبری عربستان حمایت کنند، اما امیدوار بودند مداخله ایالات ‌متحده را به حداقل برسانند و به حل‌وفصل سیاسی برسند.

 با‌این‌همه واشنگتن‌پست در گزارش خود می‌گوید دولت ترامپ ظاهرا اولویت خود را فشار بر ایران قرار داده و از‌همین‌رو مداخله ایالات ‌متحده در یمن احتمالا بیشتر می‌شود. به گزارش واشنگتن‌پست حمایت ایالات ‌متحده از نیروهای خارجی در یمن حتی اگر غیرمستقیم هم باشد، خطراتی را برای آمریکا به‌ دنبال دارد. گزارش‌های ماه ژوئن آسوشیتدپرس و دیدبان حقوق بشر، گویای این بود که امارات یا نیروهای وفادار به این کشور، شبکه‌ای از زندان‌های مخفی را در جنوب یمن ایجاد کرده‌اند. شاهدان به آسوشیتدپرس گفته‌اند حداقل در یک مورد نیروهای آمریکایی در جایی که بازداشت‌شدگان شکنجه می‌شده‌اند، حضور داشته‌اند و این یعنی هم‌دستی در خشونتی تمام‌عیار.


منبع: الف

درخواست ملاقات جان کری با قاسم سلیمانی به روایت مدیر خبرگزاری عراقی

مدیر خبرگزاری نخیل عراق با ستایش نقش هوشمندانه جمهوری اسلامی ایران در تحولات عراق و منطقه، سردار سلیمانی را یک نعمت الهی برای ایران و کل منطقه خواند و گفت: اگر خدمات شهدای حرم و فرماندهی سردار سلیمانی نبود، الان داعش در کرمانشاه و زاهدان پایگاه تاسیس کرده بود.

محمد علی حکیم در گفت‌وگو با جام جم آنلاین به نقش مهم محور مقاومت در عراق پرداخت و افزود: اگر امروز مدافعان حرم ایرانی ـ سوری ـ عراق و البته حزب الله لبنان و بخشی از حماس در عراق حضور مستشاری و نظامی نداشتند، گروه تروریستی داعش تمام منطقه را فرا گرفته بود و در مرزهای داخلی ایران استقرار می‌یافت.

وی تصریح کرد: دولت مرکزی ما از هیچ کشوری برای حضور در عراق به منظور مبارزه با داعش دعوت بعمل نیاورده و تنها بطور رسمی از جمهوری اسلامی ایران درخواست کمک مستشاری و اطلاعاتی داشته است. بنابراین هر نیروی منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای که لباسی غیر از لباس محور مقاومت بر تن داشته باشد از نظر دولت و مردم عراق؛ داعش و گروه تروریستی محسوب می‌شود خواه آمریکایی باشد خواه ترکیه‌ای.

این تحلیلگر سیاسی در یک تعبیر جالب و البته به زبان خودشان(عربی) از سردار سلیمانی بعنوان «فرستاده خدا برای ایران و منطقه» یاد کرد و گفت: این ژنرال ایرانی دارای افکار باز سیاسی، نظامی است و تکنیک‌های دفاعی وی برای دفع اهداف خبیثانه آمریکا و اسراییل تمام مرزهای جغرافیایی منطقه را در نوردیده است. سردار سلیمانی به قدری در تحولات منطقه موفق و بازدارنده عمل کرده که جان کری وزیر خارجه وقت آمریکا از وی درخواست ملاقات کرد که البته مورد قبول سردار واقع نشد.
 
وی در ادامه خاطر نشان کرد: جمهوری اسلامی ایران هیچ هدفی جز مبارزه با تروریسم و جلوگیری از رخنه شوم تروریسم در دیگر نقاط منطقه ندارد و این به غایت بر مردم عراق روشن شده و بنده بعوان یک عراقی به آن شهادت می دهم، آمریکا تا به امروز نه تنها کمکی به سرزمین رنج کشیده عراق نکرده بلکه داعش را برای انجام جنایات بیشتر تجهیز کرده و این دقیقا عکس اهداف جمهوری اسلامی ایران در عراق است.

از مدیر خبرگزاری نخیل عراق در خصوص نقش رهبران شیعی این کشور بویژه مرجع عالی قدر آیت الله سیستانی در مبارزه علیه تروریسم و ایجاد جبهه مردمی سئوال کردیم که وی پاسخ داد: اگر آیت الله سیستانی فتوای تاریخی خود مبنی بر مبارزه با داعش و تشکیل حشدالشعبی اعلام نمی‌کرد، معلوم نبود الان عراق در چه شرایط فجیع‌تری قرار داشت. ایشان برای صدور فتوای جهاد ۳ روز رو به حرم مطهر امیر المومنین در حال راز و نیاز و تفکری عمیق بودند که در نهایت فرمان جهاد را صادر کردند.

حکیم در دنباله گفت‌وگو با نگاهی بر دو دهه حضور غیر قانونی نیروهای ائتلاف در عراق به سرکردگی ایالات متحده، یادآرو شد: از زمان حضور نیروهای آمریکایی در ابتدای هزاره دوم میلادی به بهانه سرنگونی صدام، نه تنها شر دیکتاتوری صدام از سر مردم عراق برداشته نشد بلکه مصائب سخت تر و رخدادهای به مراتب هولناک‌تری بر ما گذشت.

وی افزود: از سال ۲۰۰۳ تا به امروز دولت آمریکا مشغول احداث سفارتخانه خود در بغداد است و هنوز عملیات ساخت‌و ساز این به اصطلاح سفارتخانه پایان نیافته است. آیا واقعا آنها می‌خواهند یک سفارتخانه و یک مرکز دیپلماسی در عراق تاسیس کنند؟!

حیکم پس از طرح این سئوال ادامه داد: بزرگترین سفارتخانه دنیا متعلق به کشور آمریکاست که امروز در خاک عراق مستقر است. این مرکز به ظاهر دیپلماتیک دارای ۱۷ هزار کارمند و امکاناتی همچون ۹ استخر شنا و دیوارهای حفاظتی به قطر ۱٫۲۰متر است. تردیدی نداریم که این بنا یک سفارتخانه نیست بلکه یک مرکز جاسوسی و استخباراتی (اطلاعاتی) است. واقعا برای مردم عراق این سئوال بوجود آمده که یک سفارتخانه با چه توجیهی ۱۷ هزار پرسنل استخدام کرده است؟ قواعد دیپلماتیک حکم می‌کند برای یک ماموریت دایم برون مرزی در خاک کشوری دیگر تنها چند نفر کافی است. لذا در باطن کاملا مشخص است، ماموران اطلاعاتی موساد و سی آی ای در قالب کارمند سفارتخانه بکار گرفته شده‌اند.

وی از فعالیت گسترده سرویس جاسوسی موساد و مستشاران امنیتی تل‌آویو در این مرکز پرده برداشت و گفت: اساسا سفارتخانه فعلی آمریکا بعنوان یک مرکز خرابکاری استفاده شده و عملا تحولات منطقه و جنگ و جنایت علیه مردم عراق در این مرکز فرماندهی می‌شود باید اضافه کنم جاسوسان رژیم صهیونیستی در حال حاضر در اقلیم کردستان بسیار فعال بوده و کردها را به سمت گرایشات تجزیه طلبانه بشدت سوق می‌دهند.

مدیر خبرگزاری نخیل عراق، ایران را امن‌ترین نقطه در منطقه و جهان برشمرد و خاطر نشان کرد: به جرات می‌توان اذعان کرد تهران حتی از پاریس هم امن‌تر است چرا که تاکنون چند کشور اروپایی مورد آماج حملات تروریستی داعش قرار گرفته‌اند ولی ایران همچون یک جزیره امن امواج پر تلاطم دریا را در پیرامون خود کنترل می‌کند.

وی افزود: رفاه و امنیت امروز ایران مرهون ریخته شدن خون‌هایی است که در صیانت از مرزهای خود جان فشانی کرده‌اند، بعلاوه رهبری معظم انقلاب و مسئولین جمهوری اسلامی ایران بر خلاف برخی سران عرب مرتجع و خیانت کار منطقه، با هوشمندی و آگاهی کامل نسبت به تحولات خاورمیانه رفتار کرده و سه محور اسراییل- آمریکا و عربستان سعودی را در تجزیه و از بین بردن منطقه ناکام گذاشتند.


منبع: الف

ترامپ، فرزندان و نزدیکانش در یک قدمی احضار قضایی

یک سال پیش، در بحبوحه رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری امریکا زمانی که پلیس فدرال امریکا پرونده‌ای تحت عنوان بررسی ارتباط احتمالی دونالد ترامپ و اطرافیانش با روسیه گشود، نه جمهوریخواهان و نه شخص رئیس جمهوری امریکا تصور نمی‌کردند ابعاد این پرونده آنقدر گسترده شود که رابرت مولر، بازرس مسئول پرونده به این جمع‌بندی برسد که به احتمال قوی جرمی رخ داده و با هدف احضار نزدیکان و حتی شخص رئیس جمهوری و بازجویی از آنها هیأت منصفه عالی تشکیل دهد.به گزارش روزنامه یو اس ای تودی، در امریکا هیأت منصفه عالی زمانی تشکیل می‌شود که ابعاد گسترده تری از یک پرونده مهم و ملی برملا شود و احتمال وقوع جرم در آن پرونده قوت بگیرد.


به گزارش روزنامه ایران، هیأت منصفه عالی اختیارات مسئول پرونده را برای احضار افراد مظنون و اجبار آنها به ادای شهادت افزایش می‌دهد و از آنجا که در پرونده ارتباط احتمالی ترامپ و نزدیکانش با روسیه، جایگاه رئیس جمهوری امریکا ملاحظاتی را برای احضار نزدیکان ترامپ و حتی شخص ترامپ به وجود آورده بود، رابرت مولر با تشکیل هیأت منصفه عالی درصدد حذف این ملاحظات برآمده است. بنابراین در روزهای آینده نه تنها برای پسر، داماد و دیگر نزدیکان ترامپ که مظنون ارتباط داشتن با روس‌ها هستند احضاریه‌های قضایی صادر خواهد شد بلکه این احتمال وجود دارد که با رئیس جمهوری امریکا نیز مانند یک مجرم برخورد شود و برای او نیز احضاریه قضایی صادر شود.

به گزارش شبکه خبری سی‌ان‌ان، «جیم گورول»، معاون دادستان کل امریکا در دولت جورج بوش در مصاحبه با رسانه‌های امریکایی درباره تشکیل هیأت منصفه عالی برای پرونده ترامپ – روسیه گفت، تشکیل این هیأت حاکی از آن است که احتمالاً وقوع جرم قطعی شده و رابرت مولر، مسئول پرونده به اختیارات بیشتری برای تحقیق در این زمینه نیاز داشته است.

اگرچه پرونده ارتباط احتمالی فراخوان انتخاباتی ترامپ با روسیه در جریان رقابت‌های انتخاباتی ۲۰۱۶ از سال گذشته و در پی سخنان افشاگرانه هیلاری کلینتون، رقیب دموکرات ترامپ در مناظره‌های انتخاباتی تشکیل شد و پس از پیروزی ترامپ در انتخابات نیز به پاشنه آشیل رئیس جمهوری امریکا تبدیل شد اما نقطه اوج این پرونده فاش شدن دیدار دونالد جونیور ترامپ، پسر ارشد رئیس جمهوری امریکا با یک وکیل زن روس مرتبط با کاخ کرملین بود. دیداری که به گفته پسر ترامپ با هدف کسب اطلاعات مخرب علیه هیلاری انجام شده بود و در این دیدار جراد کوشنر، داماد و مشاور ارشد ترامپ و پاول مانافورت، رئیس ستاد انتخاباتی او نیز حضور داشتند.

اما رئیس جمهوری امریکا نه تنها تمام این شواهد را به شیوه خودش توجیه و تمام اتهام‌ها را رد می‌کند بلکه به عقیده مخالفانش، مانع  اجرای عدالت در این پرونده حساس ملی می‌شود. گواه این مسأله نیز برکناری جیمز کومی، مسئول سابق پرونده ترامپ – روسیه و رئیس وقت پلیس فدرال امریکا (اف بی‌آی) است.پس از کومی، جف سشنز، وزیر دادگستری منصوب ترامپ مسئول پرونده دخالت احتمالی روسیه در انتخابات امریکا شد اما در پی افشای اسنادی که نشان می‌داد شخص سشنز نیز مظنون پرونده است و با روس‌ها ارتباط داشته، قانونگذاران امریکایی سشنز را به سنا برای ادای شهادت احضار کردند و از او خواستند از سرپرستی پرونده ترامپ – روسیه کناره‌گیری کند. سشنز پس از کناره گیری، معاون خود رابرت مولر را که پیشتر رئیس اف بی‌ آی بود مسئول این پرونده کرد. اتفاقی که به مذاق ترامپ خوش نیامد و اکنون آقای رئیس جمهوری با «ضعیف و ناکارآمد» خواندن سشنز می‌کوشد او را از مقام وزارت دادگستری برکنار کند تا در مرحله بعد بتواند پرونده را از دست رابرت مولر نیز خارج کند و مانع پیشرفت تحقیقات شود. ترامپ پیشتر به رسانه‌ها گفته بود، اگر می‌دانسته سشنز قصد کناره‌گیری از پرونده دخالت روسیه در انتخابات امریکا را دارد، هرگز او را برای سمت وزارت دادگستری انتخاب نمی‌کرد. تلاش ترامپ برای عزل وزیر دادگستری امریکا در حالی است که سناتورهای هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات با برکناری سشنز مخالف هستند.نکته جالب توجه دیگر در روابط احتمالی ترامپ و روسیه این است که رئیس جمهوری امریکا نه تنها تمام اسناد و مدارک و شواهد در این زمینه را انکار می‌کند و درصدد منحرف یا متوقف کردن تحقیقات است بلکه حاضر نیست ذره‌ای از ابراز علاقه علنی خود به دوستی با روسیه کم کند. او روز پنجشنبه گذشته در یک پیام توئیتری کنگره امریکا را به خاطر تحریم‌هایی که اخیراً علیه روسیه تصویب کرده سرزنش کرد و نوشت، مناسبات امریکا و روسیه به «خطرناک‌ترین سطح خود در همه دوران‌ها» رسیده است.

افشای مکالمه‌های خصوصی ترامپ با سران کشورها
اگرچه روسیه، پاشنه آشیل رئیس جمهوری امریکا است اما چالش‌های ترامپ تنها به این موضوع ختم نمی‌شود و یکی دیگر از مهم‌ترین چالش‌های او رسانه‌ها هستند. رسانه‌هایی که برای افشاگری درباره رئیس جمهوری کشورشان بشدت با هم رقابت می‌کنند و در تازه‌ترین افشاگری‌ها نیز روزنامه واشنگتن پست محتوای گفت‌و‌گوهای تلفنی ترامپ با سران دو کشور مکزیک و استرالیا را منتشر کرده است.

براساس گزارش واشنگتن پست، ترامپ در گفت‌و‌گو با انریکه پنیا نیتو، رئیس جمهوری مکزیک از او خواسته در ظاهر با پرداخت پول برای ساخت دیوار مکزیک مخالفت نکند و در عوض ترامپ به طور پنهانی سعی خواهد کرد هزینه ساخت دیوار را خودش به دولت مکزیک بدهد.براساس این گزارش؛ ترامپ همچنین رئیس جمهوری مکزیک را تهدید کرده است که اگر بر موضع خود مبنی بر نپرداختن هزینه ساخت دیوار مکزیک پافشاری کند، او با مقام‌های مکزیکی دیدار نخواهد کرد.

واشنگتن پست همچنین به گفت‌و‌گوهای ترامپ با ملکوم ترنبول، نخست‌وزیر استرالیا اشاره کرده است که طی آن ترامپ توافق میان امریکا و استرالیا در زمان باراک اوباما، رئیس جمهوری سابق امریکا برای پذیرش پناهجویان بیشتر را احمقانه خوانده و گفته است: این برای من طاقت فرسا است. من بزرگترین شخصیت جهانی هستم و می‌خواهم نگذارم مردم وارد کشورم شوند ولی حالا باید با ورود ۲ هزار نفر از آنها [ پناهجویان بازداشتی در استرالیا ] موافقت کنم.طبق این گزارش؛ ترامپ ضمن ابراز نفرت از پذیرش پناهندگان به کشورش همه مهاجران را آدم‌های بدی خوانده و گفته است، همه آنها ظرف چند سال به یک مشت تروریست تبدیل خواهند شد. در آخر هم ترامپ گفت‌و‌گوی نیم ساعته تلفنی با ترنبول را نامطبوع‌ترین مکالمه تلفنی آن روز خود خوانده و گوشی را روی نخست‌وزیر استرالیا قطع کرده است.

تنفر ترامپ از مهاجران و پناهجویان تا جایی است که در دوران ۶ ماهه حضورش در کاخ سفید دو فرمان ضد مهاجرتی جنجالی صادر کرده و اخیراً نیز از طرح پیشنهادی در کنگره مبنی بر «پذیرش پناهجویان براساس مهارت» حمایت کرده است. اگر این پیشنهاد تصویب شود، بزرگ‌ترین تغییر عمده در قوانین مهاجرتی امریکا در نیم‌قرن اخیر رخ خواهد داد و تعداد پناهجویانی که می‌توانند در امریکا اقامت دائمی (کارت سبز) بگیرند، خیلی کمتر می‌شود. وعده تغییرات در نظام مهاجرپذیری امریکا یکی از اصلی‌ترین وعده‌های انتخاباتی ترامپ بود. همان طور که ساخت دیوار مرزی بین مکزیک و امریکا با هزینه مکزیک نیز از جمله این وعده انتخاباتی به شمار می‌رفت. اما دولت ترامپ تاکنون دستاورد قابل توجهی در زمینه این شعارها نداشته است.


منبع: الف

جان بولتون: توافق هسته ای با ایران شکست خورده است

‘جان بولتون’، نماینده پیشین آمریکا در سازمان ملل متحد گفت برجام در رسیدن به اهدافش ناکام بوده و ‏نه برنامه هسته ای ایران را متوقف کرده و نه سیاست آن را در منطقه تغییر داده است.

‏به گزارش ایرنا، بولتون که با تلویزیون فاکس نیوز آمریکا گفت وگو می کرد خواستار اعمال تحریم های شدید علیه ایران شد و گفت: ‏دولت اوباما می خواست که با توافق هسته ای، نه تنها تهدید هسته ای ایران را مهار کند، بلکه در یک سطح گسترده تر، رفتار تهران را تغییر دهد. اما به روشنی در هر دو زمینه شکست خورده است.‏

این چهره تندرو جمهوریخواه اضافه کرد: اگر ایران در خصوص تروریسم اینگونه رفتار می کند، تصور کنید رفتار آنها پس از ‏دستیابی به جنگ افزار هسته ای چگونه خواهد شد.‏

وی مدعی شد که ایران، مسیر کره شمالی را می رود و آمریکا باید به فکر اقدام فوری و قاطع باشد.‏

بولتون افزود: درباره کره شمالی و ایران ما ۳۰ سال وقت تلف کردیم و اکنون به این مرحله رسیده ایم که کره شمالی خاک آمریکا ‏را تهدید به حمله موشکی می کند. ما نمی توانیم تصور کنیم که جنگ افزار هسته ای در دست کره شمالی و ایران باشد که ‏شهروندان بی گناه ما را تهدید کنند.‏

توافق هسته ای موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) حاصل مذاکراتی دشوار و طولانی بود که بدون درنظرگرفتن ‏سوابق بحث با تروییکای اروپایی، دست کم از توافق نوامبر ۲۰۱۳ ژنو، به مدت حدود ۲۰ ماه ادامه داشت تا سرانجام در ۱۴ ‏ژوییه ‏‏۲۰۱۵ (۲۳ تیر ۹۴) در وین به سرانجام رسید‎


منبع: الف

آمریکا: داعش ۷۸ درصد از سرزمین‌های تحت اشغال خود در عراق را از دست داد

نماینده ویژه رئیس جمهور آمریکا در ائتلاف بین‌المللی موسوم به ضدداعش آخرین وضعیت تروریست‌های داعشی در سوریه و عراق را اعلام کرد.

به گزارش تسنیم به نقل از روسیاالیوم، “برت مک گورگ” نماینده ویژه رئیس جمهور آمریکا در ائتلاف بین‌المللی موسوم به ضدداعش به سرکردگی آمریکا روز جمعه گفت که حدود ۲۰۰۰ تروریست داعشی همچنان در شهر رقه سوریه هستند. وی در جمع خبرنگاران گفت که عناصر داعش به منظور زنده ماندن در برابر حملاتی که نیروهای دموکراتیک سوریه از ژوئن گذشته آغاز کرده‌اند، می‌جنگند.

نیروهای دموکراتیک سوریه تحت حمایت ائتلاف آمریکایی، اوایل ماه جاری میلادی یورش به الرقه، پایتخت خودخوانده گروه تروریستی داعش را آغاز کردند.

وی با اشاره به آتش‌بس در جنوب غرب سوریه که جولای گذشته بر اساس توافق سه جانبه روسیه، آمریکا و اردن محقق شد گفت: این توافق به آمر یکا کمک کرد که به داعش در رقه فشار بیاورد. وی تاکید کرد: با وجود بحران‌ در روابط واشنگتن و مسکن، هر دو طرف به دنبال زمینه‌هایی برای هماهنگ شدن در سوریه هستند.

 مک گورگ افزود: داعش طی شش ماه گذشته ۷۸ درصد از سرزمین‌های تحت اشغال خود در عراق و ۵۸ درصد از سرزمین‌های تحت اشغال خود در سوریه را از دست داده است.

وی گفت: در طول این مدت حدود ۴۰۴ هزار آواره و ۳۱ هزار پناهنده سوری به منازلشان بازگشتند.


منبع: الف

درخواست مقتدی صدر از حیدر العبادی

مقتدی صدر از حیدر العبادی خواست تا نیروهای حشد شعبی را در نیروهای مسلح عراق ادغام کند.

به گزارش ایسنا، به نقل از سایت خبری المصری الیوم، مقتدی صدر، رهبر جریان صدر در سخنان خود در تجمع طرفدارانش در میدان التحریر بغداد در اعتراض به قانون انتخابات شوراهای استانی تاکید کرد: ما از حیدرالعبادی (نخست وزیر عراق) می‌خواهیم تا نیروهای حشد شعبی را در نیروهای دولتی ادغام کرده و سلاح‌های تمام گروه‌ها موجود را جمع آوری کنند تا سایه تروریسم از کشور دور شده و روند اصلاحات ادامه یابد.

وی در ادامه افزود: نخست وزیر موظف است تا روند اصلاحات را به صورت ملموسی در کشور ادامه دهد تا سایه تروریسم از عراق دور شود. نخست باید نیروهای قانونمند حشد شعبی در نیروهای مسلح رسمی ادغام شده و امور نیروهای حشد شعبی که به قانون پایبند هستند تنها زیر نظر حاکمیت و بدون هیچ شرطی قرار گیرد.

صدر همچنین تاکید کرد: باید سلاح‌های موجود در دست تمام گروه‌ها با احترام به جایگاه مجاهدان و مبارزین جمع آوری شود. ما از حیدر العبادی می‌خواهیم تا تلاش کند نیروهای مسلح در مناطق آزاد شده و همچنین مرزهای عراق مستقر شوند.


منبع: الف

گره کور بر بحران های بی پایان «ترامپ»

 «امیرعلی ابوالفتح» در یادداشت روزنامه «خراسان» نوشت:

حدود شش ماه از آغاز ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» جمهوری‌خواه می‌گذرد،اما او هر روز با بحران‌های شدیدتری مواجه می‌شود. تاکنون سابقه نداشته در طول شش ماه اول هیچ دولتی در آمریکا، این همه ناهماهنگی، برکناری، استعفا  وجنجال در سطح مردان رده اول اجرایی وجود داشته باشد.حالا رابرت مولر بازرس ویژه در بررسی پرونده دخالت احتمالی روسیه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، یک «هیئت عالی منصفه» تشکیل داده است. بازرس ویژه قصد دارد به تحقیقات خود در این باره وسعت و سرعت دهد.

اقدام جدید مولر، را می‌توان قدمی بزرگ برای تحقق استیضاح دونالدترامپ دانست. در قانون قضایی آمریکا، یک هیئت عالی منصفه معمولا با این هدف تشکیل می‌شود که شواهد و مدارک گردآوری شده در جریان یک تحقیقات را سنجیده و بگوید آیا این یافته‌ها برای به جریان انداختن یک روند قضایی رسمی به اندازه کافی «محکمه‌پسند» هستند یا نه.

چنین هیئتی به دنبال گناهکار یا بی‌گناه شناختن افراد نیست اما درباره قابل پیگیری بودن اعلام جرم علیه اشخاص یا نهادها قضاوت خواهد کرد. تشکیل این هیئت عالی منصفه می‌تواند نشان از پیشرفت تحقیقات بازرس ویژه داشته باشد و این که ممکن است به زودی نتایجی از آن رسما علنی شود. پل کالن، یکی از دادستان‌های سابق آمریکا به رویترز گفته است:«این تحول مهمی در روند تحقیقات مولر است،تشکیل هیئت منصفه نشان می‌دهد با توجه به تحقیقاتی که رابرت مولر از ماه‌های گذشته آغاز کرده است، او اکنون به اطلاعاتی دست یافته که احتمالا می‌تواند علیه برخی از افراد ایراد اتهام کند».

پوست خربزه پسرترامپ زیر پای پدر
البته درحال حاضر اتهامات صرفا متوجه اعضای تیم انتخاباتی ونزدیکان شخص رئیس جمهور آمریکا است وهنوز نشانه ای  از دخالت شخص دونالد ترامپ در ماجرای «روس گیت» دیده نمی‌شود.

هرچند که مداخله شخصی ترامپ در تدوین پیش‌نویس یک بیانیه درباره دیدار پسر ارشدش با یک وکیل مرتبط با کرملین  که اولین بار توسط روزنامه واشنگتن پست گزارش شد، تردیدهایی را درباره این ادعا که او هیچ چیز درباره این دیدار سال ۲۰۱۶ حین کارزارهای انتخاباتی نمی‌دانسته ایجاد کرده است.

این مسئله اکنون در کانون تحقیقات قرار دارد. ماجرای دیدارپسرارشد ترامپ همچنین تصویری از یک رئیس‌جمهور را ترسیم کرده است که کاملا از این رسوایی اطلاع داشته و تلاش کرده تا آن را مدیریت کند.

متحدان ترامپ نگران هستند که چنین سطح از مداخله‌ای، اگر تایید شود، رئیس جمهورمیلیاردر جمهوری‌خواه را با خطرات قانونی مواجه کند.بر اساس ایمیل‌های منتشر شده،‌ دونالد ترامپ جونیور (پسر رئیس‌جمهور آمریکا)، جرد کوشنر (داماد ترامپ) و پل منافورت (رئیس وقت ستاد ترامپ) با مقام‌های مرتبط با کرملین در تاریخ ژوئن ۲۰۱۶ دیدار کردند به امید این که اطلاعاتی علیه هیلاری کلینتون، نامزد دموکرات‌ها در انتخابات به دست آورند.

اما اگر دست داشتن ترامپ در این ماجرا به اثبات نرسد فعلا اتهامی علیه شخص ترامپ مطرح نیست.

بی میلی هم حزبی‌های ترامپ برای استیضاح 
ازسوی دیگردر حالی که جمهوری خواهان تاکید دارند که تحقیقات پرونده ترامپ- روسیه جدی و کار آمد است و احضار افرادی نظیر جرد کوشنر را دلیلی بر این مدعا می‌دانند، با این حال به نظر نمی‌رسد کنگره تحت کنترل جمهوری خواهان میلی جدی برای طرح شکایت قضایی علیه رئیس جمهوری آمریکا که می‌تواند مسیر استیضاح وی را فراهم کند،  داشته باشد . مگر این که تحقیقات  رابرت مولر،  در هیئت منصفه‌ای که تشکیل داده است، نکات جدیدی را فاش کند .

مولر بر خلاف اعضای کنگره از اختیارات وسیعی برای مشاهده اسناد و مدارک و همچنین احضار مقامات و بازجویی از آنان برخوردار است و احضار شوندگان نیز اجازه نخواهند داشت همچون سشنز،وزیردادگستری آمریکا در جمع گروهی از سناتورها،  از پاسخگویی به پرسش‌های دادستان ویژه طفره روند .به همین دلیل از چند روز پیش شایعه تلاش ترامپ برای برکناری مولر از طریق سشنز در رسانه‌های آمریکایی مطرح شده بود. اما به تازگی،سنا در اقدامی یکپارچه ترامپ را از انتصاب مقامات در طول تعطیلات کنگره محروم کرد .

همه ۱۰۰ عضو مجلس سنا موافقت کردند که ۹ جلسه تشریفاتی در طول یک ماه آینده برگزار شود که با این کار،  سنا عملا در تعطیلات نخواهد بود. این جلسات که معمولا بیش از یک دقیقه طول نمی‌کشد،  هیچ مصوبه‌ای دربر ندارد و سنا با این اقدام از عزل احتمالی جف سشنز توسط ترامپ پیشگیری کرد .

واقعیت این است که جف سشنز به عنوان دادستان کل آمریکا،  تنها مقامی است که می‌تواند رابرت مولر را از دادستانی ویژه پرونده برکنار کند ؛ اقدامی که در صورت تحقق،  نشان می‌دهد که ترامپ به سیم آخر زده است.

 ۲۰۱۸،سالی مهم برای دوحزب آمریکا
باید گفت درحال‌حاضر حاکمیت در ایالات متحده یکدست شده است و همه نهادها را جمهوری‌خواهان در اختیار خود می‌بینند و به همین دلیل تا انتخابات ٢٠١٨ دولت تحت‌ حمایت قرار خواهد گرفت و نقدهای احتمالی هم باعث نخواهد شد تا جمهوری‌خواهان پشت ترامپ را خالی کنند؛ اما اگر وعده‌های ترامپ تحقق پیدا نکند و آمریکایِ ترامپ آمریکایی مشکل‌دار باشد، طبیعی است که دو سال بعد کنگره با اکثریتی دموکرات تشکیل خواهد شد و ترامپ این فرصت را در اختیار خود نخواهد دید که نگاهش به موضوعات مختلف را به‌راحتی پیاده کند و دموکرات‌ها دولت ترامپ را مجبور به عقب‌نشینی خواهند کرد؛ همان‌طور‌که در سال ٢٠١٠ کنگره جمهوری‌خواه یک صدا علیه اوباما و طرح‌هایش ایستادگی کردند و کار به جایی رسید که برای مدت ١۶ روز، فعالیت دولت فدرال متوقف شد.

به همین دلیل حزب دموکرات درصدد است در ٢٠١٨ کرسی‌های کنگره را از آن خود کند و از آن طریق این امکان را برای خود فراهم آورد که دولت ترامپ را به تجدیدنظر در بسیاری از برنامه‌هایش وادار کند. پس باید ٢٠١٨ را سال مهمی هم برای دموکرات‌ها بدانیم و هم برای جمهوری‌خواهانی که نمی‌خواهند سلطه خود بر عرصه تصمیم‌گیری آمریکا را از دست بدهند؛این در حالی است که علاوه بر اختلافات در ستاد کارکنان کاخ سفید و در میان اعضای ارشد کابینه ترامپ،  درحزب حاکم آمریکا یعنی حزب جمهوری خواه شکاف‌های عمیقی بروز کرده است.

به تازگی مخالفت تعدادی از سناتورهای جمهوری خواه با پیشنهاد ترامپ برای تصویب طرح جایگزین «اوباماکر»،  شکست سنگینی را برای کاخ سفید رقم زد. در مقابل نیز ترامپ تهدید کرد، سناتورهای ناراضی با خطر از دست دادن کرسی‌های خود در انتخابات میان دوره‌ای کنگره در سال آینده مواجه خواهند شد . این تهدید رئیس قوه مجریه علیه قوه مقننه آمریکا می‌تواند آتش اختلافات موجود را که بر سر موضوع تبانی تیم انتخاباتی ترامپ با روس‌ها  روشن شده است،  شعله ورتر سازد .


منبع: الف

لغو مجوز کابینه احمدی نژاد توسط روحانی پس از ۱۰ سال

خراسان در ویژه های خود نوشت:

در حالی که طبق تصویب نامه شماره ۷۷۸۴۴ دولت نهم در مردادماه سال ۱۳۸۶ مقرر شده بود نهاد بهره بردار بیش از ۲۰۰ هزار متر مربع از اراضی استان کهگیلویه و بویراحمد تغییر کرده و برای اجرای یک طرح مصوب کابینه اسبق اختصاص یابد، بر اساس مجوز جدید، حجت الاسلام روحانی رییس جمهور، ضمن لغو تصمیم قبلی، اراضی مذکور از وزارت صنعت، معدن و تجارت گرفته شده و صرف احداث یک نمایشگاه بین المللی شود.


منبع: الف

جغرافیای خندوانه ایرانی!؟

دکتر علی میرزامحمدی (جامعه شناس)
خندیدن و خنداندن پدیده‌ای اجتماعی است. این پدیده همانند دیگر پدیده‌های اجتماعی متاثر از متغیرهای مختلف همانند جنسیت، قومیت و زبان، سن، پایگاه اجتماعی، شغل، محل سکونت، دین و مذهب و حتی گرایش سیاسی است. برای مثال خندیدن و خندان در زنان متفاوت از زنان است اما در میان متغیرهای اجتماعی موثر بر خندیدن و خندان هیچ مقوله‌ای نمی‌تواند به‌اندازه “قومیت و زبان” در برنامه‌سازی‌های فرهنگی اهمیت داشته باشد. متاسفانه این نکته مهم به فراموشی سپرده می‌شود که “ذائقه خندیدن و خنداندن” در اقوام و متکلمان به زبانهای مختلف متفاوت است.

از نگاهی پدیدار شناسانه مردم مناطق مختلف قومی ایران در تماشای برنامه‌های تلویزیونی همانند “خندوانه” درکی متفاوت دارند اما برنامه سازان فرهنگی به این تفاوت‌ها یا آنچه ما آن را “جغرافیای خندیدن و خنداندن” می‌نامیم اهمیت چندانی نمی‌دهند. یکی از فعالان مشهور طنز در آذربایجان به این تفاوت ذائقه قومی خندیدن و خنداندن در ایران تاکید می‌کند. او معتقد است خنداندن آذربایجانی‌ها بسیار مشکل‌تر از اقوام فارس زبان است.

او این تفاوت ذائقه را به تفاوت ظرفیت گرمایی متفاوت فلزات تشبیه می‌کند. نکته دیگر در درک این تفاوت ذائقه آن است که حلاوت طنز می‌تواند از طرق مختلف همانند زبان تکلمی (گفتاری و شفاهی) یا زبان بدن (حرکات و اشارات بدنی) منتقل شود. ادبیات طنز شفاهی همانند شعر قابل‌ترجمه نیست. بر این اساس در برنامه‌های استندآپ کمدی همانند “خنداونه صدا و سیما” که بیشتر بر پایه طنز زبانی و شفاهی ساخته می‌شود اقوام ایرانی متکلم به زبان‌های غیر ملی، توان لذت بردن هم‌اندازه با فارس‌زبان‌ها ندارند.

درک این تفاوتها می‌تواند در سیاستگذاری‌های فرهنگی به ویژه در عرصه برنامه‌سازی طنز و کمدی مد نظر قرار گیرد. این تغییر نگرش در این سیاستگذاری‌ها در موارد زیر می‌تواند مد نظر قرار گیرد:

– اگر ذائقه خنده را در میان هر قوم ایرانی با یک دایره نمایش دهیم، نقاط مشترک این دوایر قابل شناسایی است. با شناسایی این نقاط مشترک می‌توان برنامه هایی مطابق با ذائقه مشترک اقوام ایرانی تهیه نمود.

– در دستیابی به یک زبان مشترک در طنز می‌توان از الگوهای موفق جهانی نیز بهره گرفت. بسیاری از طنزپیشگان جهانی همانند چارلی چاپلین از زبان بدن (حرکات و اشارات بدنی) و طنز موقعیت در جذب مخاطب بهره گرفته اند. برای درک این زبان نیازی به‌ترجمه نیست.

– در برنامه خنداونه فرصتی برای ارایه برنامه به لهجه‌ها و گویش زبان فارسی همانند لهجه یزدی و اصفهانی و جنوبی داده شده است. برای زبان‌هایی همانند‌ ترکی آذربایجانی و کردی نیز می‌توان اینچنین فرصتهایی فراهم نمود. با این تفاوت که چون خنده باید به تماشاگر انتشار یابد از تماشاگرانی با همان زبانها دعوت شود. برای نیم ساعت هم که شده فرصتی فراهم کنیم اقوام ایرانی به جغرافیای خنده دیگر اقوام وارد شوند. همه ما نیازمند درک زیبایی‌های خنده دیگر اقوام ایرانی هستیم.


منبع: بهارنیوز

مراسم روز ملی ایران در اکسپوی قزاقستان برگزار شد

مراسم روز ملی جمهوری اسلامی ایران در اکسپوی ٢٠١٧ قزاقستان جمعه با حضور تنی چند از مسئولان إیرانی و اکسپو و برخی از سفرای کشورهای مختلف برگزار شد.

مراسم روز ملی ایران با پخش سرودهای ملی جمهوری اسلامی ایران و کشور قزاقستان و تلاوت آیاتی از قران کریم آغاز شد.

به گزارش ایرنا، در ابتدای مراسم، کمیسر ژنرال اکسپوی قزاقستان طی سخنانی به میهمانان مراسم خیر مقدم گفت و سپس حسین اسفهبدی مدیرعامل شرکت سهامی نمایشگاه های بین المللی جمهوری اسلامی ایران به ایراد سخنرانی پرداخت.

اسفهبدی در این مراسم إظهار داشت: فضای برگزاری اکسپو ۲۰۱۷ قزاقستان جدای از اینکه کاملا حرفه ای و کارآمد طراحی شده است، جذابیت های بصری خوبی برای جذب بازدیدکنندگان دارد و باید از همه مسئولان و دست اندرکاران برگزاری تشکر و قدردانی کرد.

مدیر عامل شرکت سهامی نمایشگاه های بین المللی ایران إظهار داشت: یکی از مهمترین کارکردهای حضور در این اکسپو دیدار و آشنایی با کارشناسان و متخصصان حوزه انرژی است که می تواند در نهایت به تبادل اندیشه در تولید انرژی های نو و روش های جدید صرفه جویی در مصرف انرژی منجر شود.

در ادامه این مراسم گروه های هنری همچون گروه موسیقی رستاک و نیز گروه موسیقی محلی آذری برنامه های شاد و متنوعی برگزار کردند که با استقبال میهمانان مراسم مواجه شد.

پس از اتمام برنامه میهمانان برای پذیرایی به غرفه جمهوری اسلامی ایران آمدند و سپس از پاویون کشور قزاقستان نیز دیدن کردند.

سفیر جمهوری اسلامی ایران در کشور قزاقستان، سفرای برخی از کشورها و کمیسر ژنرال کشورهای مستقر در اکسپو از جمله میهمانان مراسم روز ملی ایران بودند.

بر اساس این گزارش، اکسپو ۲۰۱۷ قزاقستان ۲۰ خرداد ماه به طور رسمی فعالیت خود را در شهر آستانه شروع کرد.

در این رویداد مهم ۳ ماهه، کشورها بی‌هیچ مرزبندی می‌توانند به مذاکره و گفت‌وگو برای همکاری‌های بیشتر بپردازند و بازدیدهایی از دستاوردهای هر کشور داشته باشند.

محور فعالیت اکسپو این دوره «انرژی» است که سه رنگ لوگوی اکسپو ۲۰۱۷ نشان‌دهنده ۳ منبع انرژی تجدیدپذیر، یعنی آب، طبیعت و نور خورشید و طرح آن یادآور منبع چهارم، یعنی باد است؛ جمهوری اسلامی ایران نیز به واسطه برخورداری از تجربه های مفید در این حوزه، می‌تواند در این رویداد مهم به خوبی بدرخشد.


منبع: عصرایران

معرفی نماینده سوییس در اسکار ۲۰۱۸

سوییس فیلم «نظم الهی» را برای شرکت در رقابت‌های نودمین دوره اسکار به آکادمی علوم و هنرهای سینما معرفی کرد.

فیلم «نظم الهی»‌ اثری کمدی درام درباره مبارزه زنان برای حق رای در سوییس که جایزه تماشاگران جشنواره ترایبکا را از آن خود کرد، نماینده سوییس در بخش فیلم‌های غیرانگلیسی‌زبان اسکار ۲۰۱۸ شد.

به گزارش خبرآنلاین، در این فیلم تاریخچه مبارزه طولانی زنان برای رسیدن به حق رای در سوییس روایت می‌شود و ماری لویینبرگر نقش اصلی را در آن بازی می‌کند. او در فیلم زنی روستایی و خانه‌دار است که در کمپین اعتراضی برای رسیدن به حق رای شرکت می‌کند.

«نظم الهی» به کارگردانی پترا ولپه نخستین بار در جشنواره ترایبکا به نمایش درآمد و در این جشنواره چند جایزه گرفت. فیلم در سوییس مخاطبان بسیاری داشت و در مجموع ۳۰۰ هزار نفر برای تماشای آن به سینما رفتند که حاصل آن فروش ۴ میلیون و ۵۰۰ هزاری دلاری فیلم بود.

سوییس پیش از این پنج بار نامزد دریافت اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی‌زبان شده و دو بار در سال‌های ۱۹۸۴ برای فیلم «حرکات خطرناک» به کارگردانی ریشار دمبو و سال ۱۹۹۰ برای فیلم «سفر امید» به کارگردانی زاویه کولر برنده این جایزه سینمایی شده است. «زندگی من به عنوان یک کدو سبز» نماینده سوییس در دور پیشین اسکار بود.

آکادمی علوم و هنرهای سینما فهرست کوتاه نامزدهای اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی‌زبان را در ماه دسامبر اعلام می‌کند. نامزدهای نهایی نیز روز ۲۳ ژانویه سال آینده معرفی می‌شوند.

نودمین دوره مراسم اهدای جوایز اسکار، چهارم مارس سال ۲۰۱۸ در لس‌آنجلس برگزار می‌شود.

منبع: هالیوودریپورتر


منبع: عصرایران

پیشنهادی که «جادوگر» نپذیرفت اما نیمار قبول کرد

ایسنا: مهاجم برزیلی پیشنهاد میلیونی پاری سن ژرمن را در حالی پذیرفت که سال ها پیش جادوگر ال سالوادوری آن را قبول نکرد.

این روزها همه مردم جهان درباره قضیه نیمار صحبت می‌کنند. مهاجم برزیلی بامداد جمعه توسط باشگاه پاری‌سن‌ژرمن به عنوان بازیکن جدید این تیم معرفی شد. باشگاه فرانسوی تنها برای فسخ قرارداد نیمار ۲۲۲ میلیون یورو هزینه کرد که این رقم با دستمزد و … افزایش پیدا خواهد کرد و به ۵۰۰ میلیون یورو خواهد رسید. پیشنهادی که به نظر می‌رسد نپذیرفتن آن غیرممکن بود.

با این حال همیشه این چنین نبوده است. اتفاقی که پس از جام جهانی سال ۸۲ اسپانیا رخ داد را می‌توان با قضیه نیمار مقایسه کرد. در آن زمان یک بازیکن ناشناخته برای اروپایی‌ها، امید تیم ملی کشورش ال‌سالوادور بود. این تیم در جام جهانی عملکرد ضعیفی داشت و حتی نتوانست یک بازی را با پیروزی پشت سر بگذارد. با این حال خورخه آلبرتو گونسالس بریاس با عملکردش جهان فوتبال را تحت تاثیر قرار دارد. او پایش را به شبه جزیره گذاشت و دوران بازیگری‌اش را با پیراهن زرد رنگ شروع کرد و تا یک اسطوره پیش رفت.

پیشنهادی که «جادوگر» نپذیرفت اما نیمار قبول کرد

در نهایت جام جهانی با قهرمانی ایتالیا به پایان رسید اما یک چیز برای ال‌سالوادور تغییر کرد. آنها جادوگر خود را پیدا کرده بودند. گونسالس پس از عملکرد فوق‌العاده‌اش در این رقابت‌ها لقب “گونسالس جادوگر” را گرفت. نیمی از اروپا علاقه مند به جذب این بازیکن شدند و می‌خواستند با شماره ۱۱ تیم ملی ال‌سالوادور قرارداد امضا کنند. در میان تیم‌های خواهان، نام پاری‌سن‌ژرمن هم دیده می‌شد. تیم FAS  ال‌سالوادور برای جذب گونسالس از آنتل  ۶۰ هزار کولون (یک میلیون پسو) هزینه کرد. او فوتبال حرفه‌ای را در این تیم شروع کرده بود.

 بازیکن اهل ال‌سالوادور پس از انجام یک بازی دوستانه برابر پاری سن ژرمن با پیشنهاد میلیونی این تیم رو به رو شد. مذاکرات دو باشگاه تقریبا به پایان رسیده بود و همه چیز برای این انتقال میلیونی آماده بود اما “جادوگر” تصمیم گرفت قرارداد را امضا نکند. پیشنهاد تیم پایتخت نشین فرانسوی به ۸۰ میلیون پسو افزایش یافت. باشگاه FAS  نمی‌توانست آن را قبول نکند اما گونسالس این پیشنهاد را نپذیرفت.

اظهارات بازیکن ال سالوادوری همه چیز را مشخص کرد. او اعلام کرد اگر این پیشنهاد را می‌پذیرفت نمی‌دانست در پاریس چه کاری انجام دهد چون آنجا شهر خیلی بزرگی بود که با زبان‌شان آشنایی نداشت. علاوه بر این زندگی در این شهر کاملا با شیوه زندگی مورد علاقه‌اش تفاوت داشت. در این زمان نام کادیس برای نخستین بار شنیده شد. این تیم تنها ۷ میلیون پسو پیشنهاد داد. در آن زمان تیم زردپوش اسپانیایی در دسته دو بازی می کرد و به علت سقوط به دسته پایین‌تر بیشتر از بازیکنان شهر خود بهره می برد. امضای قرارداد با این تیم کاملا غیر قابل درک بود اما نام گونسالس برای همیشه در تاریخ باشگاه ثبت شد. می توان گفت جادوگر شمال را از دست داد تا از بودن در جنوب لذت ببرد.

داستان مردی که پیشنهاد میلیونی پاری سن ژرمن را رد کرد به این شرح بود. گونسالس به تیمی رفت که شهر و هوادارانش او را ستایش می کردند. پول برای جادوگر اهمیت نداشت. او در این باره در یک مصاحبه گفت: من یک انسان مقدس نیستم. شب را دوست دارم و علاقه مند به حضور در جشن‌ها هستم. حتی مادرم نتوانست این عادت مرا از بین ببرد. می‌دانم انسان بی‌مسئولیتی هستم و یک بازیکن حرفه‌ای بد هستم. ممکن است به همین خاطر نتوانم از زندگی بهره کامل را ببرم. این موضوع را می‌دانم اما دوست ندارم فوتبال را همچون یک شغل ببینم. اگر این کار را انجام دهم خودم نیستم. تنها برای سرگرم شدن بازی می‌کنم.

درست است زندگی ورزشی نیمار از جنبه های مختلف شرایط کاملا متفاوتی با زندگی گونسالس دارد و تکنولوژی‌های جدید باعث شدند او در حالی که در سانتوس بازی می‌کرد تیم‌های بارسلونا و رئال مادرید برای جذب او در حال رقابت باشند. همچنین نباید فراموش کرد که تبلیغات نقش مهمی در فوتبال کنونی دارند. البته در توانایی‌های نیمار شکی وجود ندارد اما جادوگر به عنوان یکی از بهترین فوتبالیست‌های زمان خود اگر در این عصر بازی می‌کرد همچون سال ۱۹۸۲ می‌درخشید.  


منبع: برترینها

به روزرسانی اندروید ۷٫۱ بزودی برای خانواده گلکسی اس ۸

تصمیم سامسونگ برای عرضه دو موبایل گلکسی اس ۸ و اس ۸ پلاس به همراه اندروید ۷٫۰، بسیاری را متعجب ساخت؛ زیرا آخرین نسخه از سیستم عامل موبایل گوگل به هنگام عرضه این پرچمداران، اندروید ۷٫۱ نوقا بود. بنابراین منطقی به نظر می رسید که سامسونگ دو موبایل جدیدش را با آخرین نسخه اندروید به دست مشتریان برساند، اما بهرحال این اتفاق نیفتاد.



به گزارش دیجاتو،البته اینطور نیست که اندروید ۷٫۱ قابلیت های چندان شگرفی به موبایل های هوشمند بیاورد و دارندگان گلکسی اس ۸ از آنها بی بهره مانده باشند. این نسخه از اندروید، اموجی های جدید، لانچر اکشن هایی برای پیکسل لانچر و چند تغییر جزئی دیگر را به همراه می آورد. و لانچر و اموجی ها چندان برای گلکسی اس ۸ اهمیت ندارند، زیرا سامسونگ از نسخه مخصوص خودش برای هر دوی این ها استفاده می کند.

در هر صورت، به روزرسانی اندروید ۷٫۱ به زودی برای گلکسی اس ۸ و گلکسی اس ۸ پلاس عرضه خواهد شد. این خبر از آنجا مشخص شد که اپراتور استرالیایی Vodafone، اخیراً وب سایت خود را به روزرسانی کرده و فرمور اندروید ۷٫۱ نوقا برای خانواده اس ۸ را برای نقد ثبت کرده است. این موضوع نشان می دهد که سیستم عامل مورد اشاره، در مراحل پایانی پیش از عرضه به سر می برد.

گفتنی است که این به روزرسانی باعث «ثبات و بهبود چند باگ» می شود و کاربران نباید منتظر قابلیت های جدیدی باشند. در حالی که این اپراتور استرالیایی به عرضه اندروید ۷٫۱ برای گلکسی اس ۸ نزدیک شده، می توان با قطعیت گفت که دارندگان اس ۸ و اس ۸ پلاس در اقصی نقاط جهان نیز به زودی قادر به دریافت به روزرسانی تازه خواهند بود.


 


منبع: الف

ترکیه: درمورد صدور کالا از مسیر زمینی ایران به قطر مذاکره می‌کنیم

وزیر اقتصاد ترکیه گفت که در سفر خود و همتای قطری‌اش به تهران، درباره استفاده از مسیر زمینی ایران برای صدور کالا به قطر مذاکره خواهد کرد.

به گزارش ایسنا ️به نقل از آناتولی، نهاد زیبکچی با اشاره به سفر خود و همتای قطری‌اش به ایران برای شرکت در مراسم تحلیف دوازدهمین دوره ریاست جمهوری ایران گفت: در حاشیه دیدارهای خود با مقامات ایران، مساله ترانزیت بین ترکیه، ایران و قطر را مطرح خواهم کرد.

زیبکچی رویکرد ترکیه برای مساله تحریم قطر توسط برخی کشورهای عربی را برادرانه و در راستای برطرف کردن نیازهای مردم قطر ارزیابی کرد و افزود: علاقه داریم تمام تولیدکنندگان ترکیه‌ای کالاهای خود را در قطر بفروشند؛ چراکه قطر اگر چه دارای ۲.۵ میلیون جمعیت است اما کشوری قدرتمند و دارای بیشترین درآمد سرانه در دنیا است.

وزیر اقتصاد ترکیه ترانزیت کالا از ترکیه به قطر از مسیر هوایی را راهی ناپایدار ارزیابی کرد، افزود: ترانزیت دریایی در این بین اهمیت می‌یابد و پیش‌بینی می‌کنیم ماهانه چهار کشتی با ظرفیت  بالا به قطر بارگیری کند. راه‌های مختلف را ارزیابی خواهیم کرد ولی اولویت ما راه زمینی ترکیه، ایران و قطر است.


منبع: الف