سخنرانی رؤسای قوای سه‌گانه در مراسم تحلیف

سخنگوی هیأت رئیسه مجلس با تشریح جزئیات نحوه برگزاری مراسم تحلیف رئیس‌جمهور، گفت که در این مراسم رؤسای قوای سه‌گانه سخنرانی می‌کنند.

بهروز نعمتی نماینده مردم تهران و سخنگوی هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با فارس با اشاره به جزئیات مراسم تحلیف ریاست‌جمهوری دوازدهم، اظهار داشت: مراسم تحلیف حسن روحانی رئیس‌جمهور عصر امروز شنبه ۱۴ مردادماه ۹۶ از ساعت ۱۷ الی ۲۰ با حضور رؤسای قوای سه‌گانه و مقامات عالی‌رتبه کشوری و لشکری و همچنین میهمانان خارجی برگزار می‌شود.

وی افزود: در ابتدای این مراسم سرود ملی جمهوری اسلامی ایران نواخته شده و پس از آن کریم منصوری، قاری ممتاز بین‌المللی کشورمان به قرائت آیاتی از قرآن‌کریم می‌پردازد.

سخنگوی هیأت رئیسه مجلس در ادامه تصریح کرد: پس از قرائت آیاتی از کلام‌الله مجید، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی ضمن خوش‌آمدگویی به میهمانان، مطالبی را بیان کرده و پس از آن آیت‌الله صادق آملی‌لاریجانی رئیس قوه قضاییه نیز سخنرانی می‌کند.

نعمتی خاطرنشان کرد: پس از سخنرانی رئیس قوه قضاییه، مراسم تحلیف برگزار شده و سپس حسن روحانی به سخنرانی می‌پردازد.

وی در پایان گفت: حُسن ختام مراسم تحلیف نیز قدردانی رئیس مجلس از میهمانان حاضر در جلسه علنی خواهد بود.


 


منبع: الف

راز جنایت مادر معتاد فاش شد

گروه حوادث_رسانه ها: روزنامه ایران نوشت: راز قتل هولناک دخترک ۹ ساله که قربانی جنایت پنهانی مادرمعتادش شده بود درتحقیقات پزشکی قانونی فاش شد.رسیدگی به این پرونده مرموزبا شکایت پدربزرگ دختربچه در دستورکار تیم قضایی، پلیسی کرمان قرار گرفت.این مرد به بازپرس شعبه سوم دادسرای عمومی و انقلاب شهر کرمان گفت: «پسرم و همسرش چند سال قبل به خاطرمشکلات شدید خانوادگی ازهم طلاق گرفتند. سرپرستی نوه‌ام -ساناز- تا شش سالگی به مادرش سپرده شده بود. اما پس ازآن با حکم دادگاه، حضانت نوه‌ام به من سپرده شد. اما همزمان با شروع تابستان، نوه‌ام برای مدتی نزد مادرش رفت تا اینکه چندی بعد عروس سابقم تماس گرفت و از ابتلای نوه‌ام به سرطان بدخیم خبرداد. وقتی به دیدن ساناز رفتم دیدم موهای سرش تراشیده شده و حال خوبی هم ندارد. تا اینکه پس از چند هفته خبردار شدم که اوجان سپرده است. اما با توجه به اینکه مرگ نوه‌ام مشکوک است تقاضای رسیدگی به این موضوع را دارم.»
 

دادخدا سالاری، دادستان عمومی و انقلاب کرمان دراین باره گفت: با توجه به مشکوک بودن ماجرا، بلافاصله دستور تحقیق از مادر دخترک صادر شد و در تحقیقات پلیسی مشخص شد این زن بشدت گرفتار اعتیاد است. همچنین تیم جنایی که تحت نظربازپرس شعبه سوم دادسرا سرگرم تحقیق دراین باره بودند پس از اعلام نظریه پزشکی قانونی دریافتند دخترک به هیچ عنوان بیمار نبوده و  سرطان هم نداشته است. حال آنکه مادرش برای اینکه نقشه شیطانی‌اش فاش نشود، موهای دختر را تراشیده و به وی داروهای ترامادول و متادون خورانده که موجب مسمومیت کودک و در نهایت مرگ دخترک شده است.به گفته دادستان کرمان، عامل جنایت هم‌اکنون دربازداشت است وتحقیقات تخصصی دراین باره همچنان ادامه دارد.


منبع: بهارنیوز

فرزندکشیِ مادر معتاد بعد از طلاق

گروه حوادث_رسانه ها: روزنامه ایران نوشت: راز قتل هولناک دخترک ۹ ساله که قربانی جنایت پنهانی مادرمعتادش شده بود درتحقیقات پزشکی قانونی فاش شد.رسیدگی به این پرونده مرموزبا شکایت پدربزرگ دختربچه در دستورکار تیم قضایی، پلیسی کرمان قرار گرفت.این مرد به بازپرس شعبه سوم دادسرای عمومی و انقلاب شهر کرمان گفت: «پسرم و همسرش چند سال قبل به خاطرمشکلات شدید خانوادگی ازهم طلاق گرفتند. سرپرستی نوه‌ام -ساناز- تا شش سالگی به مادرش سپرده شده بود. اما پس ازآن با حکم دادگاه، حضانت نوه‌ام به من سپرده شد. اما همزمان با شروع تابستان، نوه‌ام برای مدتی نزد مادرش رفت تا اینکه چندی بعد عروس سابقم تماس گرفت و از ابتلای نوه‌ام به سرطان بدخیم خبرداد. وقتی به دیدن ساناز رفتم دیدم موهای سرش تراشیده شده و حال خوبی هم ندارد. تا اینکه پس از چند هفته خبردار شدم که اوجان سپرده است. اما با توجه به اینکه مرگ نوه‌ام مشکوک است تقاضای رسیدگی به این موضوع را دارم.»دادخدا سالاری، دادستان عمومی و انقلاب کرمان دراین باره گفت: با توجه به مشکوک بودن ماجرا، بلافاصله دستور تحقیق از مادر دخترک صادر شد و در تحقیقات پلیسی مشخص شد این زن بشدت گرفتار اعتیاد است. همچنین تیم جنایی که تحت نظربازپرس شعبه سوم دادسرا سرگرم تحقیق دراین باره بودند پس از اعلام نظریه پزشکی قانونی دریافتند دخترک به هیچ عنوان بیمار نبوده و  سرطان هم نداشته است. حال آنکه مادرش برای اینکه نقشه شیطانی‌اش فاش نشود، موهای دختر را تراشیده و به وی داروهای ترامادول و متادون خورانده که موجب مسمومیت کودک و در نهایت مرگ دخترک شده است.به گفته دادستان کرمان، عامل جنایت هم‌اکنون دربازداشت است وتحقیقات تخصصی دراین باره همچنان ادامه دارد.


منبع: بهارنیوز

قصاص برای عامل قتل عام خانوادگی

گروه حوادث_رسانه ها: روزنامه ایران نوشت:حکم قصاص مرد جوانی که به بهانه خونخواهی پدر و برادرانش، به خانه‌ای در یکی از روستاهای شهرستان ایرانشهر هجوم برده و با شلیک گلوله ۵ کودک، دو زن و یک مرد را کشته بود، از سوی دادگاه کیفری صادر شد.راز این جنایت تکان دهنده، صبح ۲۰ دی سال گذشته هنگامی فاش شد که کارمند اداره بهداشت برای واکسیناسیون کودکان به خانه‌ای در روستای نصرآباد رفته بود اما متوجه شد در خانه به طرزمشکوکی بازاست و هیچ صدایی هم نمی‌آمد. او که با دیدن شرایط، حسابی مشکوک شده بود آرام آرام وارد خانه شد اما به محض ورود با صحنه‌ای دلخراش و باورنکردنی روبه‌رو شد. اجساد خونین ۵ کودک، دو زن و یک مرد که هدف قتل عام قرارگرفته بودند روی زمین افتاده بود. زن جوان بلافاصله موضوع را به پلیس واهالی روستا اعلام کرد و با این تماس، کارآگاهان جنایی وبازپرس کشیک دادسرا راهی روستای مورد نظر شدند.
 

در جریان تحقیقات کارآگاهان جنایی ایرانشهر مشخص شد یکی از زن‌ها- نسترن- شب گذشته همراه فرزندانش به خانه برادرش-‌محل جنایت-رفته بود که آنها وخانواده برادرش دراین جنایت انتقامجویانه با شلیک گلوله به قتل رسیده بودند.ازسوی دیگرتیم جنایی درتجسس‌های مویرگی درروستا پی بردند یکی از اهالی با شوهر نسترن اختلاف داشته و او را عامل قتل پدر و برادرانش معرفی کرده است. به همین خاطر مرد جوان به بهانه خونخواهی پدر وبرادرانش، شبانه به همراه دو همدست دیگرش وارد خانه شد و تمام ساکنان را به رگبار بست. با افشای این راز، متهمان پرونده درعملیات‌های ویژه وضربتی کارآگاهان درچند نقطه استان شناسایی و دستگیر شدند. پس ازتکمیل تحقیقات جنایی و صدورکیفرخواست، پرونده جنایتکاران برای محاکمه در وقت فوق‌العاده به دادگاه کیفری استان ارسال شد. بدین‌ترتیب متهمان هفته گذشته پای میز محاکمه ایستادند.

 

رئیس کل دادگستری سیستان و بلوچستان گفت: با توجه به اینکه پرونده قتل عام خانوادگی موجب جریحه‎دار شدن احساسات عمومی و اخلال در امنیت عمومی شده بود؛ به صورت ویژه و با سرعت و دقت مورد رسیدگی قرار گرفت و عامل اصلی با حکم دادگاه کیفری به قصاص محکوم شد.‌ حجت‎الاسلام والمسلمین ابراهیم حمیدی ادامه داد: درصورت اعتراض وکلا، پرونده به دیوان عالی کشور ارسال خواهد شد و خارج از نوبت مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت تا پس از تشریفات قانونی لازم اجرا شود.


منبع: بهارنیوز

۳۰ درصد متکدیان خارجی هستند

رضا محبوبی در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه مدیریت اجتماعی سابق شهرداری همکاری خوبی با  شورای اجتماعی وزارت کشور در اجرای طرح قرارگاه‌ آسیب‌های اجتماعی نداشت، گفت: با استقرار  مدیریت جدید و از سال گذشته این طرح اجرا و در تهران نیز راه اندازی شده است.این قرارگاه‌ها کاملا از مراکز بهاران و گرمخانه‌ها جدا هستند. در حقیقت این قرارگاه به منظور جمع آوری متکدیان، کودکان کار و…بوده و اگر بخواهیم عملکرد این قرارگاه‌ها را با وضعیت مطلوب مقایسه کنیم که دیگر بر سر چهار راه‌ها متکدیانی دیده نشوند، می توان‌گفت توفیقی نداشته است.وی در ادامه به بیان مشکلات قرارگاه آسیب‌های اجتماعی پرداخت و تصریح کرد: یکی از مشکلات جدی این قرارگاه شناسایی فاقدان هویت است که در مسیر غربالگری و ساماندهی قرار می‌گیرند، البته بیشتر افرادی که هویت آنان مشخص می‌شود اتباع ایرانی نیستند و  با توجه به اینکه ضعف در قوانین راجع به اتباع نیز وجود دارد و دارای ضوابط خاص است، در حقیقت محدودیت‌های قانونی در این مشاهده می‌شود.

محبوبی با اشاره به اینکه ۳۰ درصد متکدیان اتباع خارجی هستند، گفت: قانون شهرداری‌ها در تعریف اقدام به تکدی گری می‌گوید؛ وقتی کالایی فروخته شود دیگر تکدی‌گری نیست در حالیکه می‌دانیم این کار گونه‌ای از تکدی‌گری است. وقتی به زور کالایی به فروش می‌رسد، این نوعی تکدی‌گری است. در حقیقت نمی‌توان به لحاظ قانونی با افرادی که بر سر چهارراه‌ها کالایی می فروشند، برخورد کرد زیرا آنها جرمی مرتکب نشده‌اند.

جمع آوری متکدیان بایستی در فرآیند اجتماعی حل شود

محبوبی ادامه داد:جمع آوری متکدیان بایستی در فرآیند اجتماعی حل شود. شاید بتوان به افرادی که در قالب  باندهای سازمان یافته فعالیت می‌کنند، عنوان مجرم داد، اما بایستی از افرادی که احتیاج دارند نیز حمایت کرد. در حقیقت باید از طریق سازمان‌های مردم نهاد به آنان آموزش‌هایی داده شود تا این مسائل از صحنه شهر پاک شود. بنابراین صرفا این نیست که افراد را جمع آوری کنیم.

طرح امنیت اخلاقی ناجا هنوز به صحن شورای اجتماعی وزارت کشور نرسیده است

معاون اجتماعی  مرکز اجتماعی و فرهنگی وزارت کشور در ادامه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا شورای اجتماعی کشور همچنین در زمینه” خصوصی نبودن فضای داخل خودروها” مصوباتی داشته است؟ اظهارکرد: مباحث حقوقی و قانونی مربوط به این موضوع کاملا روشن است و استدلال‌های ناجا  بر پایه قوانین بوده و تفاسیر درستی از قانون شده است.از طرفی یکی از مطالبات ما از ناجا ورود به این مساله و آوردن طرح امنیت اخلاقی به صحن شورای اجتماعی است؛ سال گذشته که این طرح را دادند در همان وادی امر به شورای امنیت رفت و شورای امنیت تصمیم گرفت که تبعات اجتماعی طرح امنیت اخلاقی ناجا در صحن شورای اجتماعی آورده و بررسی شود. این طرح با تغییراتی در سال گذشته انجام و امسال نیز منتظریم به صحن شورا آورده شود.

به گفته وی، اصولا هر اقدامی که منجر به ایجاد تغییری در سطح جامعه شود باید در صحن شورای اجتماعی بررسی و جوانب آن سنجیده و بعد اجرایی شود. محبوبی ادامه داد: امسال نیز ناجا در حال پیگیری این طرح است ولی این موضوع مطالبه شورای اجتماعی از ناجا است. طرح امنیت اخلاقی باید از طریق ناجا پیگیری شود البته این طرح فرستاده شده اما تا کارهای کارشناسی آن در دبیرخانه شورا کامل نشود به صحن شورا برده نخواهد شد یعنی تا وقتی توافقاتی در دبیرخانه شورا وجود نداشته باشد به صحن شورای اجتماعی برده نمی‌شود، ضمن اینکه طرح اولیه امنیت اخلاقی ناجا پس از بررسی نیاز به اصلاحاتی داشت.

محبوبی در خاتمه با اشاره به تهیه گزارش آسیب‌های اجتماعی و تقدیم آن به مقام معظم رهبری، اظهارکرد: گزارشی از آسیب‌های اجتماعی سال گذشته به مقام معظم رهبری تقدیم شد که تمام و کمال آن توسط شورای اجتماعی وزارت کشور تهیه شده بود.امسال نیز قرار بود گزارش جدیدی در اردیبهشت ماه ارائه شود که چون در آستانه انتخابات ریاست جمهوری بودیم پیشنهاد شد که به تعویق بیفتد و اکنون منتظر استقرار دولت جدید و هماهنگی با دفتر مقام معظم رهبری هستیم زیرا ایشان شخصا پیگیر این موضوع هستند.


منبع: بهارنیوز

قتل اعضای خانواﺩه ﺩر حمله خواستگار

گروه حوادث_رسانه‌ها: خبر جنوب نوشت: مردی پس از شنیدن جواب منفی از خانواده دختر موردعلاقه‌‌اش به خانه آنها حمله و خون بپا کرد.چند روز قبل وقوع یک فقره جنایت هولناک در یک ساختمان مسکونی در آباده به کلانتری اعلام شد.با حضور تیم بررسی صحنه جرم در محل و پس از بررسی دقیق، مأموران متوجه جسد یک زن و مرد میانسال شدند که بنا بر اظهارات اعضای خانواده ، زن و شوهر بودند.با اعلام خبر کشف جسد متعلق به این زن و مرد و اظهارات خانواده آنها مشخص شد که این دو نفر به ضرب گلوله به قتل رسیده اند. بلافاصله مأموران در محل حاضر و پس از انجام بررسی های اولیه ، موضوع به اکیپ بررسی صحنه جرم پلیس آگاهی و قاضی کشیک ویژه قتل اعلام می شود .


با حضور قاضی ، بازپرس دادسرا، تیم بررسی صحنه جرم اداره آگاهی و عوامل تشخیص هویت پلیس آگاهی و پزشکی قانونی در محل و انجام معاینات اولیه ، علت مرگ این زن و شوهر خونریزی شدید ناشی از شلیک گلوله اعلام شد.با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد و به دستور بازپرس، رسیدگی به پرونده در دستور کار کارآگاهان ویژه قتل پلیس آگاهی قرار گرفت و تحقیقات از همان دقایق اولیه آغاز شد .

با آغاز تحقیقات ، کارآگاهان اداره اطلاع پیدا کردند که از حدود چند ماه پیش جوانی که از بستگان این خانواده بوده قصد ازدواج با دخترشان را داشته است. بنا بر اظهارات خانواده ، دختر جوان تمایلی به ازدواج نداشته اما با این وجود این جوان که پسر خاله دختر بوده همچنان اصرار به ازدواج با او داشته است . همچنین در ادامه تحقیقات ، خانواده دو قربانی در اظهارات خود عنوان داشتند که این جنایت توسط خواستگار دخترشان رخ داده است.با توجه به اطلاعات به دست آمده در خصوص احتمال وقوع جنایت از سوی وی ، کارآگاهان سرنخ هایی از دست داشتن این خواستگار شکست خورده به دست آورده و برای دستگیری وی وارد عمل شدند.

 

در حالی که چند ساعت بیشتر از وقوع این ماجرا نمی گذشت بار دیگر به ماموران خبر رسید که جوانی خودزنی کرده است. ماموران بلافاصله به محل رفته و با جسد غرق خون مردی روبه رو شدند که حکایت از آن داشت خواستگار شکست خورده است. با بررسی دقیق این ماجرا مشخص شد که عامل قتل زن و شوهر پس از قتل خاله و شوهر خاله اش به زندگی خود پایان داده است.گفتنی است تحقیقات تکمیلی جهت مشخص شدن انگیزه ارتکاب جنایت و … در دستور کار کارآگاهان قرار گرفته است.


منبع: بهارنیوز

تاثیر یوگا بر کاهش علائم افسردگی

به گزارش ایسنا، هم اکنون کارشناسان سلامت تاکید دارند که بر اساس نتایج چندین مطالعه جدید یوگا می‌تواند در کاهش علائم افسردگی نقش داشته باشد.در حالی که چندین مطالعه نشان‌دهنده نقش یوگا در بهبود افسردگی است اما بنابر اظهارات کارشناسان در نشست سالانه انجمن روانشناسی آمریکا در واشنگتن دی سی تاکید شده که این مطالعه هنوز در مراحل ابتدایی است و انجام مطالعات بیشتر در این زمینه ضروری است.”لیندزی هاپکینز”، متخصص روانشناسی در این باره می‌گوید: در حال حاضر می‌توانیم یوگا را تنها به عنوان یک تکنیک مکمل توصیه کنیم که احتمالا اگر در کنار تکنیک‌های استاندارد ارائه شده از سوی تراپیست‌های دارای مجوز به کار گرفته شود، بیشترین تاثیرگذاری را خواهد داشت.وی افزود: بدیهی است که یوگا یک شیوه درمان نیست اما قطعا قابلیت‌های زیادی برای کمک به بهبود و تسکین علائم این اختلال روانی دارد.به گزارش یونایتدپرس، مطالعاتی که در نشست‌های پزشکی ارائه می‌شوند باید به عنوان تحقیقات ابتدایی در نظر گرفته شوند مگر اینکه در مجله کارشناسی منتشر گردند.


منبع: بهارنیوز

رابطه میان مصرف قلیان و سکته مغزی

به گزارش میزان، دکتر بابک زمانی گفت: یکی از مهم ترین بیماری هایی که در کشور ما وجود دارد و مردم نسبت به آن اطلاعات کافی ندارند و همچنین می توان گفت تقریبا کشور ما در درمان این بیماری جزء یکی از قوی ترین کشورهای جهان محسوب شود، «سکته مغزی» است.وی افزود: از سال گذشته ایران مهم ترین کشور در درمان سکته مغزی شناخته شده است و موفقیت بیشتر در این زمینه را بیشتر از هر چیزی اطلاع رسانی می دانیم. درمان سکته مغزی تنها تا چهار ساعت و ۳۰ دقیقه میسر است اگر فردی بیشتر از این زمان به بیمارستان منتقل شود دیگر نمی توان گفت تحت درمان قرار گرفتند، بلکه باید گفت تحت نگهداری قرار می گیرند چرا که دیگر برای درمان بیمار اقدامی نمی توان انجام داد. حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد از بیماران اگر در زمان طلایی چهار ساعت ۳۰ دقیقه تحت درمان قرار بگیرند به بهبودی کامل دست می یابد و مابقی آسیب بسیار کمی را مشاهده می کنند.

 

زمانی متذکر شد: مردم کشور باید اطلاعات خود را در زمینه سکته مغزی بالا ببرند چرا که هر دقیقه و ثانیه در این بیماری حکم مرگ و زندگی را برای بیمار دارد. در ۲۰ تا ۴۰ سالگی که شیوع بیماری ام اس بسیار بالاست لذا چهار برابر این افراد هر سال سکته مغزی می کنند. همچنین توجه بیش از حد رسانه ها در ارتباط با برخی از بیماری ها همچون ام اس سبب بروز وحشت در میان مردم شده و نیازی نیست که مردم تا این اندازه در معرض اطلاع از این بیماری و یا آمار ابتلا آن قرار گیرند. در حالی که این مسئله در ارتباط با سکته متفاوت بوده و اطلاع رسانی به مردم بسیار حائز اهمیت است.رییس انجمن سکته مغزی ایران در رابطه با علائم هشداردهنده گفت: اختلال تکلم، فقدان هماهنگی عضلات صورت یا تعادل، بی حسی یا ضعف در یک طرف بدن باشد. برخی از افراد ممکن است نیز دچار اشکال در سخن‌گفتن، مشکلات بینایی، یا سردرد شدید بدون دلیل شوند. اطرافیان با مشاهده حتی یکی از موارد ذکر شده باید سریعا با اورژانس تماس گرفته و بیمار را به بیمارستان برسانند.

 

وی در خصوص فاکتور های خطر اظهار داشت: از جمله فاکتورهای خطرساز در این بیماری در مرحله اول سن بیمار است. عوامل دیگر در افزایش ریسک سکته مغزی شامل فشار و چربی خون بالا، بیماری‌های قلبی، بیماری‌های ارثی، مصرف سیگار و چاقی می‌ شود. علاوه بر آن هر چه فعالیت کمتر، رژیم غذایی ناسالم‌تر، استرس زیاد و اضافه وزن داشته باشیم احتمال بروز سکته مغزی را افزایش خواهیم داد. به طور کلی، رفع کمبود تحرک بدنی، عدم استعمال دخانیات و قلیان از فاکتورهای مهم پیشگیری از بروز سکته است.این متخصص مغز و اعصاب در پاسخ به این سوال که آیا ضربه به سر می تواند باعث سکته مغزی شود گفت: بله، احتمال اینکه ضربات به سر باعث بروز سکته مغزی شود، وجود دارد اما بسیار شایع نیست.

 

به گفته وی، افرادی که در خواب خروپف می کنند و دچار آپنه خواب و یا وقفه تنفسی هستند احتمال سکته مغزی در آن ها زیاد است. اما مهم ترین عاملی که امروزه می توان جوانان را تهدید کند و باعث سکته مغزی شود مصرف قلیان است. توزیع قلیان که مدتی است در اکثر رستوران و غذاخوری های سطح شهر انجام می شود خطراتش بسیار بیشتر از سیگار است و بدون شک می توان در بروز سکته های مغزی دخیل باشد علاوه بر آن در اسپاسم رگ های قلب نیز بی تاثیر نیست و متاسفانه مصرف آن روز به روز در جامعه و خانواده های ایرانی رواج پیدا می کند، حتی افرادی هم که قلیان مصرف نمی کنند و تنها در معرض دود آن قرار می گیرند نیز از این خطر در امان نیستند.رییس انجمن سکته مغزی ایران در پایان خاطرنشان کرد: کنترل فشار خون، بیماری های قلبی، عدم مصرف سیگار و قلیان، کنترل چاقی، دیابت، کاهش کلسترول خون بالا و کنترل استرس در افراد مهم ترین اقدامات پیشگیرانه از بروز سکته مغزی است. مردم کشور هرچه می توانند اطلاعات خود را در خصوص سکته مغزی و علائم هشدار دهنده بالا ببرند.


منبع: بهارنیوز

عسل؛ تیغی دولبه در درمان زخم‌های دیابتی

دکتر امیررضا معتبر در گفت و گو با  ایرنا اظهار کرد: برای درمان زخم های دیابتی با استفاده از عسل فقط می توان از عسل های درمانی تولیدشده توسط شرکت های دارویی استفاده کرد؛ البته به صورت مقطعی باید باشد و اگر زخم به درمان جواب نداد و شدیدتر شد، باید استفاده از این دارو قطع و از روش های دیگری تحت نظر پزشک معالج استفاده کرد. وی افزود: این داروها که از عسل ساخته شده اند، به صورت پماد یا پانسمان های مخصوص آغشته به عسل هستند و هنوز به طور حتم نمی توانیم بگوئیم که تاثیر درمانی شگرفی در درمان زخم دارند.
معتبر ادامه داد: به طور کلی استفاده از محصولات جدید مانند یک تیغ دولبه عمل می کند که باید در استفاده از آنها دقت و توجه کافی از سوی پزشک و بیمار صورت گیرد و در صورت مشاهده هر نوع عارضه ای درمان با استفاده از محصول مربوطه متوقف شود.

** استفاده از عسل طبیعی برای درمان زخم دیابتی ممنوع
استادیار دانشکده پزشکی دانشگاه آزاد در خصوص استفاد از عسل طبیعی و عسل هایی که در بازار وجود دارد برای درمان زخم های دیابتی گفت: استفاده از عسل به صورت سنتی، از هر نوع و به هر شکلی را توصیه نمی کنیم زیرا می تواند با خطرات و آلودگی های میکروبی زیادی همراه باشد و عوارض جبران ناپذیری را برای بیمار ایجاد کند. معتبر ادامه داد: درحال حاضر تنها عسلی که برای درمان زخم تایید شده است، عسل خاصی است که به آن ‘عسل مانوکا’ می گویند و در کشورهای استرالیا و اندونزی وجود دارد؛ در تولید این نوع عسل زنبورها از گل های خاصی تغذیه می کنند و هیچ نوع ناخالصی ندارد با این حال این عسل ها نیز قبل از توزیع به عنوان دارو با اشعه های مخصوصی استریل می شوند و سپس به عنوان عسل درمانی مورد استفاده قرار می گیرند.
وی گفت: این نوع عسل ممکن است در کشور ما نیز وجود داشته باشد اما از آنجایی که تحقیقاتی در این زمینه صورت نگرفته نمی توانیم استفاده از عسل به صورت سنتی را برای درمان زخم توصیه کنیم. فوق تخصص جراحی پلاستیک و ترمیمی، تاکید کرد: برای استفاده از عسل برای درمان زخم باید روی آن تحقیقات آزمایشگاهی صورت گیرد و با آزمایش هایی مخصوص، میزان اسیدیته (PH) عسل، میزان آب، شکر و املاح آن مشخص شود.
معتبر خاطرنشان کرد: بیش از ۳۵۰ نوع عسل در دنیا وجود دارد و اگر عسل های موجود در بازار که بیشتر آنها طبیعی نیستند و حتی عسل هایی که اطمینان به طبیعی و خالص بودن آنها وجود دارد، روی زخم گذاشته شود علاوه بر اینکه منجر به عفونت می شود، تغذیه مناسبی برای میکروارگانیسم ها و باکتری هایی که در بستر زخم هستند، محسوب می شوند و درمان را سخت تر می کند.وی گفت: پمادهای دارویی که از عسل تهیه شده اند، دارای اسیدیته لازم بوده، آب کمی دارند و به عنوان جاذب آب عمل می کنند؛ همین ویژگی ها سبب می شود که خاصیت ضدباکتریایی داشته باشند.

** کنترل قندخون اولین گام در بهبود زخم دیابتی
فوق تخصص جراحی پلاستیک و ترمیمی بهترین راه بهبود زخم دیابتی را کنترل قندخون عنوان کرد و گفت: در درمان زخم دیابتی ابتدا باید قندخون ییمار کنترل شود و اینطور نیست که در شرایط بالا بودن قندخون بتوان با استفاده از یک پانسمان، زخم را ترمیم کرد. معتبر ادامه داد: برای زخم های دیابتی درمان های موازی و متعددی وجود دارد و پزشکان و پرستاران باید از تمام این درمان ها آگاهی داشته باشند؛ اما نباید به عنوان مثال فقط به استفاده از یک پانسمان به صرف اینکه درمانی نوین است، اکتفا کنند بلکه باید یک دید کلی نگر نسبت به مساله داشته باشند و کاهش قندخون را در اولویت قرار دهند.

** افزایش جمعیت سالمندان و افزایش زخم های فشاری (بستر)
استادیار دانشکده پزشکی دانشگاه آزاد اظهار کرد: با افزایش و بهبود شاخص های سلامت، جمعیت سالمندان کشور روبه افزایش است؛ سالمندان یک جمعیت آسیب پذیر محسوب می شوند که از طرف بیماری های سیستمیک در معرض خطر هستند؛ بخشی از بیماری های سیستمیک زخم های فشاری یا زخم بستر است که بخش زیادی از جمعیت سالمند با آن مواجه هستند. معتبر افزود: علاوه بر سالمندان، جمعیت جوان زیادی نیز که در اثر تصادفات دچار آسیب های نخاعی شده اند، ممکن است به زخم های فشاری مبتلا شوند که در صورت نبود توجه به موقع می تواند عوارض شدید و مزمنی را به همراه داشته باشد. وی با بیان اینکه زخم های بستر بار روانی و مالی سنگینی را بر خانواده ها تحمیل می کند، افزود: با توجه به هزینه های زیادی که این بیماری به همراه دارد، بهترین راه برای مقابله، پیشگیری از بروز و در صورت بروز درمان به موقع آنها است.


منبع: بهارنیوز

فردا؛ اعلام نتایج اولیه کنکور ۹۶

سخنگوی سازمان سنجش آموزش کشور گفت: نتایج اولیه داوطلبان به صورت کارنامه تنظیم شده است و این کارنامه از طریق سایت اینترنتی به نشانی www.sanjesh.org منتشر می‌شود.


حسین توکلی افزود: دفترچه راهنمای انتخاب رشته نیز در این سایت اینترنتی منتشر شده است. وی گفت: دفترچه راهنمای انتخاب رشته به صورت کاغذی نیز از دوشنبه ۱۶ مرداد در باجه‌های روزنامه فروشی سراسر کشور توزیع می‌شود.



 

توکلی افزود: داوطلبانی که مجاز به انتخاب رشته می‌شوند باید از پنج شنبه ۱۹ مرداد تا دوشنبه ۲۳ مرداد برای انتخاب رشته و ثبت کدرشته محل‌های انتخابی به سایت اینترنتی یاد شده مراجعه کنند. ۹۳۰ هزار و ۲۰۸ نفر در آزمون سراسری سال ۹۶ نام نویسی کردند و با توجه به اینکه برخی از داوطلبان در دو و یا سه گروه آزمایشی نام نویسی کردند، این آزمون با حضور یک میلیون و ۹۳ هزارو ۷۱۷ داوطلب روزهای پنج شنبه و جمعه ۱۵ و ۱۶ تیر برگزار شد.


منبع: بهارنیوز

قدرتنمایی کشتی‌گیران آمریکا و روسیه

به گزارش ایسنا، رقابت های کشتی آزاد جوانان جهان ۲۰۱۷ در شهر تامپره فنلاند به پایان رسید و تیم ملی  کشتی آزاد جوانان ایران با یک مدال نقره نعیم حسن‌زاده در وزن ۱۲۰ کیلوگرم و سه مدال برنز یونس امامی، محمد متقی نیا و احمد بذری در اوزان ۶۰، ۷۴ و ۸۴ کیلوگرم و کسب ۴۹ امتیاز به عنوان سوم جهان رسید.
در حالی دست آزادکاران جوان ایران از مدال طلا کوتاه ماند که آمریکا در ۸ وزن ۶ فینالیست داشت و در نهایت با نمایشی تحسین برانگیز با ۳ طلا، ۳ نقره و یک برنز و ۶۸ امتیاز عنوان قهرمانی جهان را از آن خود کرد.
۷ مدال در ۸ وزن نشان دهنده برنامه ریزی درست و آینده نگری آمریکا با هدف کسب موفقیت در المپیک ۲۰۲۰ است و بدون شک همین نفرات در توکیو حرف های زیادی برای گفتن خواهند داشت.
روسیه نیز تنها با یک اختلاف امتیاز و با ۴ طلا، یک نقره و یک برنز باز هم نمایش خوبی داشت و بر سکوی دوم جهان ایستاد.


در این میان تیم ایران که سال گذشته ۲ مدال طلا توسط پیمان بیابانی و حسین شهبازی آزادکاران حال حاضر اردوی بزگسالان کسب کرده بود، اینبار زیر نظر تقی اکبرنژاد در رسیدن به مدال طلا ناکام بود.در جایی‌که آمریکا و روسیه ۷ مدال طلا در ۸ وزن را میان خود تقسیم کردند، ناتوانی آزادکاران ایران در رسیدن به مدال طلا و داشتن تنها یک فینالیست زنگ خطری برای آینده کشتی ایران در رقابت های بزرگ همچون المپیک ۲۰۲۰ خواهد بود و بدون شک در فرصت ۳ ساله تا المپیک تمرکز هر چه بیشتر بر روی جوانان و برنامه ریزی برای حضور آن ها در میادین مختلف با هدف کسب تجربه می تواند آینده ‌کشتی ایران به عنوان یکی از قدرت های حال حاضر جهان را تامین کند.کشتی ایران کم و بیش با مشکل ظهور کشتی گیران شش دانگ و آینده دار در اوزان مختلف روبروست. کشف استعدادهای ناب و رها نکردن چهره های جوان به حال خود مهمترین راهکار کسب موفقیت در آینده نه چندان دور خواهد بود.


منبع: بهارنیوز

گزارش آماری از هفته دوم لیگ برتر

به گزارش مهر، لیگ برتر هفته دوم خود را هم پشت سر گذاشت و رفته رفته تیم‌های حاضر در این مسابقات نمای کامل این فصل خود را به نمایش می‌گذارند. تیم شگفتی ساز پارس جنوبی جم که با یک نتیجه عجیب در هفته نخست به صدر جدول رسید، در هفته دوم هم موفقیت خود را تکرار کرد تا صدرنشینی خود را در این مسابقات تداوم بخشد. 

* تبریز، شهر بدون امتیاز
هفته دوم لیگ برتر در حالی به پایان رسید که دو تیم تبریزی هر دو دیدارشان را با شکست پشت سر گذاشتند تا دست شهر تبریز و نماینده‌هایش در پایان هفته دوم از امتیاز تهی  مانده باشد. دو تیم تبریزی تراکتورسازی و گسترش در کنار سپیدرود رشت تنها تیم‌هایی هستند که در دو هفته گذشته بازی های خود را با شکست پشت سر گذاشته‌اند.
* تازه واردها در نقطه مقابل هم
دو تیم تازه لیگ برتری شده پارس جم و سپیدرود در پایان هفته دوم درست در نقطه مقابل هم قرار گرفته‌اند. در حالی که سپیدرود یکی از سه تیم بدون امتیاز جدول است و هر دو دیدار خود را در خانه و خارج از خانه با شکست پشت سر گذاشته است، پارس جم دیگر تیمی که از به تازگی از لیگ یک به لیگ برتر صعود کرده هر دو بازی خود را با پیروزی پشت سر گذاشته و در کنار پرسپولیس تنها تیم های ۶ امتیازی مسابقات هستند.
* پدیده، پدیده هفته دوم شد
بی تردید بهترین نتیجه در هفته دوم مسابقات را تیم فوتبال پدیده مشهد گرفت. شاگردان مهاجری نه تنها تیم پر مهره و مدعی سپاهان را شکست دادند، بلکه این تیم را گلباران کرده و با ۴ گل از مشهد به اصفهان بدرقه کردند. پدیده بی‌تردید با این نتیجه پدیده هفته دوم مسابقات لیگ برتر بود.
* متوسط بیشتر از ۳ گل در هر بازی
هفته دوم لیگ برتر با رد و بدل شدن ۲۵ گل به پایان رسید که با توجه به رد و بدل شدن این تعداد گل در تنها ۸ مسابقه، می‌بینیم که متوسط رد و بدل شدن گل در هر بازی از عدد ۳ عبور کرده است و این نشان می‌دهد که هفته‌ای پرگل را پشت سر گذاشتیم.
در این هفته دو دیدار  پارس جم مقابل پیکان و سایپا مقابل صنعت نفت با تبادل ۵ گل پرگل ترین دیدار هفته بود و دیدار استقلال‌های تهران و خوزستان که تنها بازی بدون رد و بدل شدن گل بود متقابل کم گل ترین بازی هفته بود. بعد از این بازی نیز دیدار دو تیم نفت و فولاد که با نتیجه ۱-۱ به پایان رسید دومین دیدار کم گل هفته بود.
* تنها دو بازی مساوی شد
در ۸ بازی که طی پنجشنبه و جمعه برگزار شد، تنها دو دیدار استقلال مقابل استقلال خوزستان و فولاد مقابل نفت با نتیجه مساوی به پایان رسید و ۶ دیدار دیگر برنده و بازنده داشت. 
* پرسپولیس و سیاه جامگان برندگان خارج از خانه
دو تیم پرسپولیس و سیاه جامگان تیم‌هایی بودند که میزبانان خود (تراکتورسازی و سپیدرود) را شکست دادند تا تنها تیم های برنده در خانه حریف باشند. در مقابل نیز سپیدرود و تراکتورسازی تنها تیم های بازنده در خانه خود بودند.
* استقلال تنها تیم بدون گل زده
شاگردان علیرضا منصوریان در این هفته هم گل نزدند و دقایق دور از گلزنی شان را به ۱۸۰ رساندند تا تنها تیم لیگ برتری باشند که هنوز پای هیچ یک از بازیکنان شان به گل باز نشده است. البته استقلالی‌ها مدعی هستند که دو پنالتی آنها در دیدار مقابل استقلال خوزستان گم شد وگرنه دوری آنها از گل اینقدر هم طولانی نمی‌شد.
* اولین کلین شیت رحمتی
گرچه استقلال به نتیجه‌ای امیدوار کننده مقابل استقلال خوزستان نرسید و در یک دیدار خانگی برابر حریف همنام خوزستانی‌اش متوقف شد، اما نکته مثبت این دیدار این بود که مهدی رحمتی سنگربان آبی پوشان اولین کلین شیت خود در سال ۹۶ در لیگ برتر را انجام داد. 
* زودهنگام ترین و دیرهنگام ترین گل هفته
زودهنگام ترین گل هفته را رضا مرادمند بازیکن تیم پدیده در دقیقه اول بازی مقابل سپاهان به ثمر رساند و پایه گذار پیروزی پرگل این تیم برابر سپاهان در دقیقه یک شد و دیرهنگام ترین گل این هفته نیز حجت حق وردی بازیکن تیم پیکان در دقیقه ۹۰ وارد دروازه تیم پارس جنوبی جم کرد. 
* قوی ترین و ضعیف ترین حممله و دفاع
تیم فوتبال پارس جنوبی جم با ۷ گل زده در پایان هفته دوم دارای قوی ترین خط حمله لیگ برتر است و پدیده و ذوب آهن هر یک با ۵ گل پس از این تیم در رده‌های بعدی قرار گرفته‌اند. استقلال تهران هم بدون گل زده دارای ضعیف ترین خط حمله در پایان هفته دوم است و بعد از آن نیز تیم‌های گسترش، تراکتور سازی، سپاهان، فولاد و استقلال خوزستان هر یک با یک گل زده در رده‌های بعدی قرار دارند.
تیم استقلال خوزستان بدون گل خورده قوی ترین خط دفاعی این مسابقات را داشته است و در مقابل این تیم گسترش فولاد تبریز با ۷ گل خورده ضعیف ترین خط دفاعی را دارد. بعد از گسترش فولاد هم سپاهان با ۵ گل خورده دومین خط دفاعی ضعیف را به خود اختصاص داده است.  

تیم منتخب هفته دوم لیگ برتر
یازده بازیکن برتر این هفته لیگ از دل بازیهایی پرگل و جذاب بیرون آمده اند . مسابقاتی که امیدوار به ادامه آنها در همین سطح از هیجان هستیم. به گزارش “ورزش سه” ، خوبهای دومین گام لیگ با شیوه ۳-۱-۴-۲ پیش روی شما قراردارند: 
 
دروازه بان 
علیرضا بیرانوند(پرسپولیس):
بعد از عبور شوت محکم فرزاد حاتمی بازهم بحث برسر این بود که گلر ملی پوش پرسپولیس، شوت خور و نامطمئن است اما هرچه بازی به سمت آخر رفت ، همان بیرانوند مورد انتظار بیشتر به چشم آمد . گلری که با سیو ها و خروج های مطمئن سه امتیاز بازی را برای تیمش نگه داشت . جذاب ترین کار بیرانوند در بازی مقابل تراکتور سیو عابدزاده ای او در دقایق پایانی مقابل ضربه سر فرزاد حاتمی بود . 
 

 
مدافعان 
محمدحسین مرادمند(پدیده):
سرنوشت سپاهان به این جوان مستعد و خوش قامت گره خورده ؛بازیکنی که از معدود لژیونرهای این تیم اصفهانی است و البته همیشه در بازی مقابل سپاهان ثابت می کند از دست دادن اش اشتباه بوده است . مرادمند دیروز در بازی مقابل تیم سابق اش در همان ابتدای بازی توپی را که با اشتباه جانشینانش نصیبش شده بود در دقیقه ۱ وارد دروازه سپاهان کرد تا آغاز گر برد بزرگ پدیده مقابل قهرمان سابق لیگ باشد . 
 

موسی کولیبالی(استقلال خوزستان) :
بازیکن وفادار عبدالله ویسی این فصل هم کنار و عصای دست مربی جنوبی تیمی است که در دو بازی اول بالاتر از حد انتظار نتیجه گرفته و در جمع ۴ امتیازی های لیگ است . تیمی که با خوش شانسی و البته درخشش گلر و دروازه بانش گلی دریافت نکرده است . کولیبالی در بازی پرفشار مقابل مهاجمان پرتعداد و متنوع استقلال نمایش خوبی داشت و اگرچه اشتباه هایی هم کرد اما در کل یکی از بهترین های زمین و هفته بود . 
 

وحید محمدزاده (ذوب آهن):
بازی مقابل گسترش برای وحید محمدزاده یک روز خوب را رقم زد؛ روزی که با گل زیبای او در نیمه دوم کامل شد . با اینحال اوج کار این دفاع دعوت شده به تیم کی روش ، بازی خونسرد و مطمئن و بی اشتباه او در خط دفاعی ذوب آهن بود . بازیکنی که در پایان مسابقه به واسطه عملکردش مورد تشویق کادر فنی ذوب قرار گرفت تا با روحیه لیگ را ادامه بدهد . 
 

 
 هافبک دفاعی:
کمال کامیابی نیا (پرسپولیس) :
کمال کامیابی نیا که از آخرین تقابل خود با تراکتورسازی خاطره خوشی در ذهن نداشت ، تنها ثانیه‌هایی بعد از اعتماد برانکو و ورود به میدان موفق شد از روی شگرد خود در شوتزنی دروازه گروسیان را باز کند. حضور کوتاه مدت کمال برای پرسپولیس بسیار اثربخش بود چراکه قبل از این تعویض خط میانی تراکتورسازی موفق شده بود از بی نظمی خط میانی استفاده کرده و با پاس‌های خود خط دفاعی این تیم را تحت فشار قرار دهد. اما با حضور مجدد کامیابی نیا پرسپولیس دوباره نبض بازی را در اختیار گرفت؛ این نمایشی امیدوارکننده برای کمال بود که احتمالا جایش را از ربیع خواه پس می گیرد. 
 

 
هافبک ها :
پیام ملکیان(سیاه جامگان) :
او با یک گل و یک پاس گل ستاره تیمش در بازی این هفته مقابل سپیدرود بود که ناباورانه به سود تیم مشهدی به اتمام رسید . ملکیان که فصل پیش از دسته های پایین تر توسط فرهاد کاظمی به سیاه جامگان آورده شده ، در بازی دوم یکی از زیباترین گل های هفته را به ثمر رساند . گلی از گوشه محوطه جریمه که زیرتاق دروازه سپیدرود نشست و برد شاگردان میثاقیان را قطعی کرد . 
 

علی قلی زاده (سایپا) : به جز یک گل زیبا، این هافبک تیم امید ایران با دوندگی بی امان یکی از بهترین های سایپا در بازی مقابل نفت آبادان بود که با گل دقیقه نود به برد نارنجی ها ختم شد . قلی زاده در این بازی یک گل خوشگل و تمیز زد و در طول بازی هم فوق العاده بود ، آنقدر که مطمئن باشیم با وجود نیمکت نشینی در بازی اول دیگر فیکس تیم دایی است . 
 

امید سینگ(پارس جم) :
شادی گل رونالدویی در شهر جم یعنی این بازیکن دورگه ایرانی – هندی مثل همه هم وطن های سبزه رو ، بازیگری را خوب می داند! امید که بازیکنی سریع و تکنیکی است ، شخصیت جالبی هم دارد و البته پایش که بیفتد گل ناز می زند، درست مثل گلی که دیروز وارد دروازه رحمان احمدی کرد . گلی که دقیقا سه امتیاز برای تیم تارتار ارزید . سینگ وینگر چپ تیم تارتار است و در این فصل به دنبال جبران ناکامی نسبی سال اول حضور در لیگ برتر است .
 

 
مهدی رجب زاده (ذوب آهن) :
یک گل و یک پاس گل از طرف یک بازیکن تعویضی که تازه ۳۹ ساله هم باشد ، دیگر خیلی شاهکار است ، آنقدر که برویم اینستاگرام ذوب آهن ، آنجایی که برای مهدی نوشته اند : راز مانایی تو و لایک بزنیم به افتخار مهدی رجب که گل شماره ۱۱۲ خود را در لیگ برتر به ثمر رساند . او در بازی مقابل گسترش ستاره دیرهنگام تیمش بود و اشتباه بازی قبل مقابل سیاه جامگان را تلافی کرد . 
 

 
مهاجمان :
محمد قاضی(پدیده):
مثل تمام سال های گذشته در کوچ به مشهد باز هم توانست به مرد اول خط حمله پدیده تبدیل شود. محمد قاضی با آن پای چپ استثنایی خود همچنین هوش بالایی که در فرصت سازی دارد این بار در مصاف با سپاهان موفق به گلزنی شد تا در جشن گلی که این تیم در ثامن به راه انداخته بود شریک باشد. قاضی علاوه بر این که نام خود را در میان گلزنان به ثبت رساند در طول ۹۰ دقیقه نمایش دیدنی و تاثیرگذاری ارائه داد و روی ۲ گل دیگر هم نقش به سزایی ایفا کرد.
 

 
ابراهیم صالحی (پارس جم):
یکی از خریدهای خوب تابستانی توسط پارسی ها قطعا این مهاجم بوشهری است. بازیکنی که دو فصل گذشته را به دلیل پشت سرگذاشتن دوران خدمت سربازی در فجرسپاسی گذرانده بود در بازگشت به لیگ برتر پیراهن جمی ها را پوشیده و بعد از بازی خوب در هفته نخست در تبریز، این بار هنرهای خود را مقابل دیدگان طرفداران جم در اولین میزبانی لیگ برتر به نمایش گذاشت و با زدن یک گل و ساختن یک گل دیگر مرد اول پارسی ها در خط حمله معرفی شد.
 

 
 پدیده هفته: مهدی قائدی 
به عنوان جوان ترین بازیکن تاریخ باشگاه استقلال در لیگ برتر از لحظه ای که وارد زمین شود سوار بر موج احساسی حاکم بر ورزشگاه و نمایش آبی ها توانست با حرکات سرعتی و تکنیکی که ذات فوتبال بوشهری هاست به امید اصلی حاضران برای خروج از بن بست تبدیل شود. باشوی کوچک در اولین تجربه حضور در ورزشگاه آزادی توانست دل تمام طرفداران و فوتبالدوستان از ورود یک پدیده جدید به فوتبال ایران و استقلال را ببرد، بازیکنی که اگر اسیر حاشیه های کاذب نشود و با همین روند به پیشرفت خود ادامه دهد قطعا می تواند نام و آوازه خوبی برای خود رقم بزند و سر از تیم های بزرگ خارجی در بیاورد.
 


منبع: بهارنیوز

سایپا قهرمان زودهنگام شطرنج آسیا شد

 در ادامه رقابت های شطرنج قهرمانی باشگاه های آسیا که در سریلانکا جریان  دارد و در دور سوم این مسابقات، شامگاه پنجشنبه تیم سایپا در مصاف با نماینده استرالیا به برتری چهار بر صفر دست یافت.
سایپا با کسب این برتری ۶ امتیازی شد و قهرمانی خود در این مسابقات را مسجل کرد. دور چهارم و پایانی مسابقات شطرنج قهرمانی باشگاه های آسیا دوشنبه برگزار می شود. سایپا در این مرحله به مصاف تیم میزبان می رود.


منبع: بهارنیوز

رونق نفت با ۱۲ قرارداد جدید

بیژن زنگنه وزیر نفت بارها اعلام کرده  که برای توسعه میادین نفتی مشترک و پروژه های نیمه تمام صنعت نفت  ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری نیاز است.اولین قرارداد منعقد شده با کنسرسیوم ایرانی-چینی و فرانسوی برای توسعه بخش فراساحل فاز ۱۱ پارس جنوبی تنها ۴٫۸ میلیارد دلار از ۲۰۰ میلیارد دلار را پوشش می دهد.بنابراین لازم است برای رسیدن به این هدف گذاری قراردادهای دیگری به امضا برسد.قریب به اتفاق کشورهایی در حال توسعه که دارای منابع نفت فراوان هستند،با کمک شرکت های بزرگ نفتی در دنیا ذخایر نفتی خود را کشف و از آن بهره برداری می کنند،زیرا تکنولوژی و تجربه این شرکت ها در دنیا شناخته شده است.تردیدی نیست که عملیات اکتشاف و تولید نفت نیازمند سرمایه کافی و فناوری است.زیرا کشورهای نفت خیز به تنهایی نمی توانند از عهده مخارج اکتشاف و بهره برداری بربیایند. از همین رو، آنها برای ورود سرمایه و فناوری،در قالب قراردادهای مختلف با شرکت های بین المللی نفتی وارد مذاکره شده و منابع نفت و گاز خود را مورد بهره برداری قرار می دهند.البته شرایط سیاسی،اقتصادی،سطح فناوری کشورهای میزبان و شرکت های بین المللی نفتی ویژگی میادنی نفتی و قدرت چانه زنی هم بی تاثیر نیست.

اولین قرارداد نفتی ایران
ایران، اولین کشور خاورمیانه است که قرارداد نفتی با خارجی ها نوشته است.اولین قرارداد،یک قرارداد امتیازی بود منجر به کشف نفت در سال ۱۲۸۰ شد.این قرارداد در ازای دریافت ۲۰ هزار لیره به صورت نفت،۲۰ هزار لیره به صورت سهام و ۱۶ درصد سود سالیانه شرکت،به ویلیام ناکس دارسی اعطا شد.پس از آن که حفاری در منطقه قصرشیرین به دلیل دشاواری های زیاد و هزینه های بالا متوقف شد،دولت انگلستان به بهانه تغییر سوخت ناوگان جنگی خود به کمک دارسی آمد و شرکت جدیدی با عنوان سندیکای امتیازات با سهامدارانی چون دارسی،لرد استراتکونا و شرکت نفت برمه شکل گرفت.نفت خام بعد از ۷ سال کاوش در مناطق جنوبی غربی ایران، در سال ۱۲۸۷ در مسجدسلیمان کشف شد.

سال ۱۳۱۲ تغییراتی در قراردادقبلی بین ایران و شرکت نفت ایران و انگلیس ایجاد شد که براساس آن منطقه امتیاز به یک پنجم امتیاز قبلی کاهش یافت.طبق مفاد مالی این قرارداد،به جای ۱۶ درصد سود،سهم دولت ایران معادل بهره مالکانه به میزان ۴ شیلینک در هر تن نفت تولیدی صادرشده یا به مصرف داخلی رسیده به علاوه ۲۰ درصد مازاد ۶۷۱ هزار و ۲۵۰ لیره توزیع شده بین سهامداران معمولی شرکت نفت ایران و انگلیس تعیین شد که مجموع دو مبلغ فوق نمی بایست در هر صورت در هر سال مسیحی  از ۷۵۰ هزار لیره کمتر باشد. مدت زمان قرارداد اولیه برابر ۶۰ سال،از سال ۱۲۸۰ تا ۱۳۴۰ بود که براساس تغییرات جدید این مدت زمان از سال ۱۳۱۲ به مدت ۶۰ سال دیگر و تا سال ۱۳۷۲ تمدید شد.

مجلس شورای ملی ایران صنعت نفت را در پایان اسفند ماه ۱۳۲۹ ملی اعلام کرد و پس از کودتای مرداد ۱۳۳۲ ایران با کنسرسیومی از شرکت های نفتی بین المللی به توافق رسید.دو طرف اصل تقسیم مساوی سود را پذیرفتند،لذا عایدی نفت در ایران تصویب شد و براساس قانون تصویب شده ۱۲ قرارداد منعقد شده که همگی دارای ساختار نسبتا مشابهی بودند.این قراردادها که نوعی از قراردادهای مشارکت در تولید به حساب می آمدند،به قراردادهای ۲۵-۷۵ مشهور شدند که مطابق مفاد آن پس از کسر هزینه های تولید از درآمد حاصل از نفت تولیدی،نصف آن به عنوان مالیات و حقوق دولتی به دولت ایران پرداخت می شد و نصف دیگر به طور مساوری بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت نفتی خارجی تقسیم می شد.سهم دولت ایران از قرارداد کنسرسیوم در سال ۱۳۴۳ با اعمال بهره مالکانه برابر ۱۲٫۵ درصد از ارزش نفت تولید که خود به عنوان ردیفی از هزینه های تولید قلمداد می شد،افزایش یافت.ایران توافق کنسرسیوم را در سال ۱۳۵۲ لغو و قراردادخدمت را به مدت ۲۰ سال دیگر جایگزین کرد.

 قرادادهای نفتی پس از انقلاب
در دوران انقلاب اسلامی و سالهای ۵۷ و ۵۸ تولید نفت ایران از ۵۳۰۰ هزار بشکه در روز به ۳۲۲۰ هزار و سپس ۱۴۸۰ هزار بشکه در روز کاهش یافت.بعد از انثلاب اسلامی و با توجه به اینکه قانون اساسی مالکیت شرکت های خارجی بر منابع نفت و گاز ایران ار غیرقانونی اعلام کرد تا سال ۷۴ هیچ نوع قرارداد توسعه ای با شرکت های بین امللی نفتی در صنعت نفت ایران بسته نشد.تنها مشارکت خارجی ها محدود به حضور پیمانکارانی بود که با منابع مالی از داخل کشور اقدام به فعالیت می کردند.به دلیل هزینه های بالای اکتشاف و استخراج منابع هیدروکربوری،روند توسعه میادین به کندی صورت گرفت در نتیجه جهت جذب سرمایه گذاری خارجی،نوعی قرارداد خدماتی تحت عنوان قراردادهای بیع متقابل در صنعت نفت ایران متداول شد.

این قراردادها از لحاظ ماهیت،همان قراردادها خدمتی است که پس از لغو قراردادکنسرسیوم در ایران رایج شد.اولین قرارداد توسعه ایران پس از انقلا،با یک شرکت بین المللی نفتی خارجی  جهت توسعه میادین در این قالب در سال ۷۴ با توتال برای توسعه میادین سیری A و E منعقد شد.طبق قرارداهای بیع متقابل،شرکت بین المللی نفتی با سرمایه خود میدان نفتی و یا گازی را توسعه داده و به محض شروع تولید،عملیات بهره برداری و مدیریت تولید را شرکت ملی نفت ایران در دست می گرفت.در مقابل شرکت بین المللی نفتی مستحق دریافت اصل سرمایه هزینه شده،هزینه های بانکی و پاداش به نحوی بود که نرخ بازگشت وی از میزان مورد نیاز در قرارداد تجاوز نکند.جهت ایجاد انگیزه در شرکت های خارجی به منظور حضور در فعالیت های بالادستی صنعت نفت ایران و رفع ایرادات وارد بر قراردادهای بیع متقابل از جمله عدم حضور شرکت های بین المللی نفتی در فرآیند تولید و اعمال بهبود و ازدیاد برداشت قراردادهای جدید نفتی IPC منقعد شد و امروز این قراردادها به عنوان سومین نسل قراردادهای نفتی قرار است فاز سوم توسعه صنعت نفت را آغاز کند.


منبع: بهارنیوز

بازارگرایی افراطی در اقتصاد چه ثمراتی دارد؟

به گزارش ایسنا، فرشاد مومنی در نشست دین و اقتصاد اظهار کرد: شهید مطهری با جدی شدن بحث‌های توسعه در نیمه دوم قرن بیستم به سهم خود خواست تلاش کند آنچه ما امروز توسعه‌نیافتگی در جوامع اسلامی می‌خوانیم را توضیح دهد. او خلاء معرفتی و برخورد سهل‌انگارانه متفکران اسلامی را در زمینه عدالت اجتماعی مهمترین عنصر توضیح دهنده در این زمینه می‌داند. از نظر او هیچ متغییری به اندازه این پدیده قدرت توضیح دهندگی این مساله را ندارد.وی ادامه داد: از آنجایی که حتی در مصرحات قرآنی هم یکی از مهم ترین فلسفه های بعثت انبیا بر پایه از بین بردن زورگویی و بی عدالتی بوده و در حیطه مباحث نظری پیشوای دین ما به این مسئله یک جایگاه منحصر بفرد داده است باید گفت در شرایط کنونی هیچ خلاء معرفتی به اندازه عدالت اجتماعی در حیطه نظر و عمل قدرت توضیح وضعیت را ندارد.
مومنی مدعی شد: از این زاویه باید ابراز شگفتی کنیم که با وجود این همه ادله و شواهد تا این اندازه با سهل انگاری در این زمینه رو به روییم و این سهل انگاری ها به شکل پارادوکسیکال برای ایران بحران آفرینی میکند، به این معنی که در دوره هایی افرادی پیدا میشوند که دم از عدالت میزنند اما در مقام عمل افراطی ترین رویه های نابرابری ساز مثل شوک درمانی را در دستور کار قرار میدهند.این اقتصاددان در ادامه سخنانش بیان کرد: در دوره هایی بد دفاع کردن از عدالت اجتماعی هم کار را به جایی رساند که کسانی که اعتقاد به این مقوله داشتند نیز مجبور به سکوت شدند و البته در تاریخ اقتصاد ایران کسانی که کلا اعتقادی به عدالت اجتماعی نداشتند هم کم در مسند قدرت حضور نداشتند.
وی همچنین ادامه داد: این وضعیت پارادوکسیکال کانون بازتولید دوره‌های باطل توسعه نیافتگی در ایران شده است. ابعاد شگفتی آفرین این غفلت میتواند بسط پیدا کند. مطالعه های جغرافی‌دانان بزرگ نشان می دهند بخش بزرگی از مطالعات آنها مربوط به نابرابری های جغرافیایی است.مومنی بیان کرد: هم در تمام مطالعه هایی که در آستانه پایانه هزاره دوم صورت گرفته است و هم به اعتبار همه مطالعات آینده شناختی که درباره قرن ٢١ سخن گفته شده ما مشاهده میکنیم که مسئله برخورد فعال با نابرابری های ناموجه در قلب سیاستهایی است که توصیه میشود.
وی ادامه داد: حتی وقتی کار درخشان توماس پیکتی را مشاهده میکنید، پیام اصلی پیکتی این است که نابرابری های ناموجه وقتی از سطوحی فراتر رفتند، در نیمه اول قرن بیستم دو جنگ خانمان سوز جهانی را منجر شدند. پیکتی همچنین گفته است به اعتبار اینکه در ربع اول قرن ٢١ روندهای نابرابرساز و نابرابر کننده به ابعادی نگران کننده تر و فراتر از آنچه قرن بیستم رخ داد رسیده است، جهان آبستن بحران ها و جنگ‌های جهانی است.این اقتصاددان گفت: در نامه‌ای که ما اقتصاددانان در حمایت مشروط از حسن روحانی در جریان انتخابات نوشتیم، به صراحت اعلام کردیم که هیچ خطایی در دوره اول حسن روحانی به بزرگی بی‌توجهی به عدالت اجتماعی نبوده است. اکنون هم تاکید می‌کنیم اگر این بازارگرایی افراطی و فاقد پشتیبانی‌ها و بسترهای نهادی بخواهد در دولت بعد هم ادامه پیدا کند و کلید اصلی حل و فصل مسائل را دستکاری قیمت‌های کلیدی ببیند که جزو بحران سازترین و نابرابرسازترین سیاست‌های ربع آخر قرن بیستم بوده است باید انتظار داشته باشیم که راه به روی برخوردهای فرصت طلبانه هموار شود.


منبع: بهارنیوز

قادر به درک مفهوم کنسرسیوم و مشارکت نیستند

رضا صادقیان
قراردادهایی شبیه قرارداد توتال را چگونه ارزیابی می‌کنید. بحث درباره‌ ترکمان‌چای دوم و سوم چقدر با واقعیت قرارداد توتال همخوانی دارد؟
* قردادهای شبیه قرارداد توتال قبلا هم انجام شده که «قرارداد بیع متقابل» بود و کشور از آن بهره فراوان برد. قبل از قراردادهای بیع متقابل برداشت ایران از پارس جنوبی در حد صفر بود و با این نوع قراردادها و فعال شدن شرکت‌های خارجی در این منطقه گازی در دولت اصلاحات برداشت ایران با قطر برابر شد. از طریق این قراردادها ایران توانست هم سهم خود را از میدان برداشت کند و هم تکنولوژی و روش کار را از شرکت‌های خارجی به شرکتهای داخلی منتقل نماید و شرکت‌های داخلی فازهای بعدی را خودشان اجرا کردند. قرارداد توتال در مقایسه با قراردادهای مشابه پیشرفته‌تر است، قرارداد توتال قرار است در آن بخش‌هایی که ما تکنولوژی آن را در اختیار نداریم انجام شود. بطور طبیعی با توجه به مشارکت پتروپارس در این قرارداد انتقال تکنولوژی نیز انجام می‌پذیرد. علاوه بر آن سرمایه‌گذاری در چنین پروژه‌هایی در حال حاضر در توان دولت نیست، بنابراین با قراردادهای مثل توتال هم سرمایه وارد می‌شود و هم تکنولوژی و هم سرعت کار بالاتر می‌رود. زیرا در کارهایی که شرکت‌های داخلی توان انجام آن را دارند انجام آن پروژه تا چند برابر مدت قرارداد به طول می‌انجامد. علاوه بر غیراقتصادی شدن پروژه و طولانی شدن زمان پروژه به رقیب اجازه برداشت بیشتر از حوزه مشترک داده می‌شود. همچنان که در فازهای پارس جنوبی در دولت نهم و دهم این اتفاق افتاد و فازهایی که قرارداد ۳۶ ماهه داشتند تا ۹۰ ماه طول کشید و این در حالی بود که طرف مقابل ما با استفاده از تکنولوژی و امکانات خارجی پروژه‌های خود را به بهره‌برداری رساند و برداشت از سهم ایران را ادامه می‌داد.
نکته مهم اینجاست که این قراردادها به هیچ وجه با‌ترکمان چای قابل مقایسه نیست. کسانی که چنین عباراتی را به کار می‌برند قادر به درک مفهوم مشارکت و کنسرسیوم نیستند. تقسیم سهم درکنسرسیوم‌ها به چند روش انجام می‌شوند. الف: تقسیم براساس سهم آورده شرکا. ب: تقسیم براساس نوع مسئولیت و کارهایی که بر عهده شرکا قرار داده می‌شود. ج: تقسیم سود حاصل از کارکرد. به دلیل پیچیده بودن این نوع قراردادها و به خاطر اینکه سهم آورده شریک ایرانی ۱۹٫ ۹۵درصد می‌باشد گمان آنها بر این است که سهم دولت از درآمد میدان به نسبت ۱۹٫ ۹۵درصد به ایران می‌رسد و ما بقی سهم خارجی است در صورتی که چنین نیست و سهم از درآمد میدان با فرمول دیگری تقسیم می‌گردد و طرف خارجی طی قرارداد پیمانکاری مزد خود را دریافت می‌نماید و سهم آورده و سود آن را هم از محل فروش محصولات برداشت می‌کند، که مجموع این حدود ۱۱٫ ۵ میلیارد دلار است.
دستاورد قرارداد توتال را بیشتر در زمینه سیاسی و جلب اعتماد خارجی‌ها موثر می‌دانید و یا رونق اقتصادی و ایجاد اشتغال؟
* قرارداد توتال به دلیل اینکه اولین قرارداد بعد از برجام در صنعت نفت است به لحاظ سیاسی و جلب نظر سرمایه‌گذاران بین‌المللی بسیار مهم است. تمام تلاش‌های وزارت نفت ظرف ۲٫ ۵ سال بعد از برجام به نتیجه رسید و نمونه آن در قرارداد توتال قابل ذکر است. ضمن اینکه پروژه هم دارای تکنولوژی‌ پیشرفته است وسرمایه بری آن نسبت به فازهای قبلی بالاتر است. طی دو و نیم سال بعد از برجام تمام کشورهای مخالف جمهوری اسلامی ایران تلاش کردند که سرمایه‌گذاران به‌ویژه در بخش نفت و گاز پایشان به ایران باز نگردد و از این بابت هم موضوع قابل اهمیت است. پروژه‌های نفت و گاز که تکنولوژی بر هستند از لحاظ اشتغال ارزیابی نمی‌گردند. این پروژه‌ها اهمیت‌شان در انتقال تکنولوژی، درآمد و مهمتر از همه افزایش سهم برداشت ما از میادین مشترک نفت و گاز است.
چنانچه توتال و یا هر شرکت خارجی دیگر به دلیل تحریم‌های جدید و یا محاسبه افزایش ریسک تجاری در ایران از کشور برود و در میان راه کار را رها کند، آینده صنعت نفت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
 با شکل‌گیری انقلاب اسلامی و شروع جنگ ایران وعراق و بعد هم با ایجاد تحریم‌ها اتفاقی که می‌افتد این است که کشور به برنامه‌های پیش‌بینی شده نمی‌رسد یعنی تولید یا درجا می‌زند و یا حتی در دوره‌ای کاهش پیدا می‌کند. شما ببینید تولید نفت قبل از انقلاب ۶ میلیون بشکه در روز بوده است که با‌ترک شرکت‌های خارجی تا حدود ۳ میلیون بشکه کاهش پیدا می‌کند. در دوره تحریم‌ها نیز همین اتفاق افتاد. با توجه به اینکه بخش مهمی از بودجه کشوراز فروش نفت وگاز تامین می‌شود کاهش تولید و فروش نفت همه برنامه‌های داخلی وخارجی دولت را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
به لحاظ اثرگذاری بر خود صنعت نفت باید گفت که این صنعت به حدی رشد کرده است که امکان تولید و نگهداری تاسیسات و تولید و توسعه در حد متعارف را دارا می‌باشد و از این بابت خللی وارد نمی‌گردد ولی آنچه مهم است رقابت ما با همسایه‌ها و به خصوص در میادین مشترک است. در حال حاضر در اکثر ۲۶ میدان مشترک نفت و گاز از رقبا عقب هستیم و یا حداکثر برابریم. مثلا در میدان‌های مشترک با کشور عراق با اینکه آن کشور در جنگ است برداشت ما بسیار کمتر و حتی نصف می‌باشد. و یا در میدان مشترک با عربستان برداشت آنها چندین برابر ایران است. دلیل آن این است که عراق و عربستان و حتی کشورهای شمالی از سرمایه و پیمانکاران و تکنولوژی روز بین‌المللی استفاده می‌کند و ما متکی به شرکت‌ها و سرمایه داخلی هستیم.
با این حساب چرا برخی از نیروهای سیاسی در داخل کشور می‌گویند دولت روحانی در حال وابسته‌تر کردن کشور به خارجی‌هاست و ما می‌توانستیم همین پروژه‌ها را با هزینه‌ای کمتر اجرا کنیم؟
* کسانی که چنین اظهاراتی را انجام می‌دهد بیشتر جنبه سیاسی آن را لحاظ می‌کنند. اگر منصفانه بخواهند قضاوت کنند به لحاظ اقتصادی و توسعه کشور راه درستی انتخاب شده است. شما اگر به یاد بیاورید در دولت اصلاحات هم همین مخالف‌خوانی‌ها را انجام می‌دادند ولی الان بسیاری از آنان اظهار می‌کنند که در دولت‌های بعد از انقلاب دولت اصلاحات بهترین عملکرد اقتصادی را به‌ویژه در بخش نفت، گاز و پتروشیمی داشته است.
 وزیر نفت از مخالفان قراردادهای نفتی با همان عنوان «دلواپس» استفاده می‌کند. به نظرتان ارتباط معناداری میان مخالفت با برجام و قراردادهای نفتی وجود دارد؟
* دلواپسان به طور عرفی به گروهی از مخالفان دولت اتلاق می‌گردد که در مخالفت‌هایشان استدلال عقلی چندانی دیده نمی‌شود و تنها در گروه‌بندی‌های سیاسی جزء لشکر پیاده نظام اصولگرایان تندرو به حساب می‌آیند و هر چه به آنها القاء شود تکرار می‌کنند. این قراردادها به حد لازم استدلال و منطق و پیشینه عملکردی با خود دارد و با اظهارات شعاری نمی‌توان آنها را زیر سوال برد. شما تصور کنید در حال حاضر ما از لایه‌های نفتی میدان مشترک با قطر در پارس جنوبی روزانه ۵۰ هزار بشکه برداشت می‌کنیم و قطر ۵۰۰ هزار بشکه، آیا عقل سلیم و منطق حکم می‌کند این رویه به همین شکل ادامه پیدا می‌کند؟ آیا باید سال‌ها منتظر بمانیم تا تکنولوژی و ابزار لازم را خودمان به‌دست بیاوریم و بعد استخراج کنیم؟ بدون‌تردید خیر. در آن زمان دیگر چیزی از میدان باقی نمانده است. کسانی که ادعا می‌کنند می‌توانند با سرمایه و تکنولوژی خودمان این پروژه‌ها را به پایان برسانند از واقعیت‌های این حوزه خبر ندارند و یا تجاهل می‌نمایند. پروژه‌هایی را قرار بوده ۳۶ ماهه به پایان برسانند را ۹۰ ماه به پایان رسانده‌اند و هزینه‌ها را هم چند برابر کرده‌اند و فرصت را هم نا خواسته به رقیب داده‌اند.
 آقای زنگنه می‌گویند شرکت‌های داخلی ادعایی درباره صنایع بالا دستی نفت ندارند، ولی برخی از شرکت‌ها می‌گویند ما این توانایی را داریم. با توجه به تجربه خودتان در حوزه نفت سخن کدام یک به واقعیت نزدیک‌تر است؟
* در صنایع بالادستی نفت شرکت‌های داخل هم حرف برای گفتن دارند ولی درموضوع اصلی در میدان‌های مشترک مسابقه برداشت است و هر کشوری که زودتر و بیشتر برداشت کند برنده است. اینجا صرفا بحث توانایی فنی و کسب تجربه نیست، سرعت عمل در برداشت از سهم مهم است. برداشت از سهم را فقط به لحاظ اقتصادی نباید تحلیل و بررسی کرد بلکه باید اینگونه تفسیر شود که مازاد برداشت طرف مقابل را دو چندان قدرتمند می‌کند و این موجب افزایش توان سیاسی، اقتصادی، نظامی و برتری رقیب می‌شود همچنان که می‌بینید کشورکوچکی مثل قطراز محل درآمد سرشار گاز و نفت که بخشی از آنها سهم ما بوده به چه قدرت اقتصادی وحتی نظامی تبدیل شده است که توازن قدرت منطقه‌ای را می‌تواند به‌هم بزند.


منبع: بهارنیوز

آیا روحانی می تواند رفع حصر کند؟

محمدآزاد جلالی زاده
 
الف» مردمسالاری دینی در ایران، پروسه ای فارغ از سایر مردمسالاری ها بوده و به تبع پروژه هایی جدا از دیگر دموکراسی ها در آن جاری ست. در یک دموکراسی خالص معمولاً تمامی یا اکثریت قدرت مؤثر طی زمان مشخصی در دست حزب و تفکر خاصی ست و برنامه ها مطابق راه و روش و مرام و برنامه و سلیقه آن حزب و گروه پیش می رود، همانطور که بالفرض تفاوت «فلسفه» در معنای ناب آن اساساً چیزی متفاوت از آن مقوله ایست که در سرزمین ما و سرزمین هایی چون ما « فلسفه اسلامی» می خوانند، تفاوت دیگرْ مضاف و مضاف الیه ها و صفت و موصوف هایی که به «اسلامی» ختم می شوند، از بیخ و بن با آنچه در عصر کنونی در بیشتر جاهای دنیا برقرار است، متفاوت است.

ب » «مردمسالاری دینی» ظرفی است که محتویات درون آن را از دو وجه می توان مطمح نظر قرار داد، یکم آنگونه ست که  احساس کنیم فی المثل آنچه ما در رویاها و آرزوها و حتی باورهایمان برقرار است، در این ظرف قرار دارد و اعلام نماییم که «مردمسالاری دینی» آن است که ما می گوییم و می پنداریم، دوم آنکه به محتویات این ظرف به دقت نگاه کرده، مواد آن را به آزمایشگاه های گوناگون علوم انسانی و تجربی ببریم و دقیقاً محتویات آن را اعلام نماییم.

ج » دانستن دقیق محتوای مردمسالاری دینی ست که باعث می شود، افراد و گروه ها و جریانات واقع گرایانه یا ناواقعگرایانه اعلام موضع و نظر نموده و در بازی قدرت در این سرزمین سهیم شوند، واقعیت آن است که در حوزه «مردمسالاری دینی» از نوع ایرانی، غلظت بخش دینی، روایتی، نَقلی و گونه هایی از این نوع بسیار بیشتر از زیرشاخه های دموکراسی ست که اساساً و به گونه ای بنیادین «مردم» متکی ست و همین غلظت سبب شده که «جمهوریّت» ضعیف تر از «اسلامیّت» نظم مستقر سیاسی باشد و این آن موضوعی ست که ما اصلاح طلبان از بیم آنکه این اندک مردمسالاری نیم جان مستقر کامل از بین نرود، از اعلام عمومی آن سرباز می زنیم.

د » همین کمبود غلظت بخش جمهوریّت است که سبب کمینه شدن قدرت اجرایی، امنیتی، سیاسی و اجتماعی و فرهنگی بخش جمهوریّت نظام و زیرشاخه های آن است و اساساً جمهوریّت در این مُلک — بر خلاف ظاهر پر طمطراقش — نیرو و توان لازم برای فعالیت در عرصه های اساسی را چندان ندارد.

ه» نگارنده به شخصه اصلاح طلب است و مشی و مرام اصلاح طلبی دارد و نیز بخاطر نابود نشدن اندک رمق جمهوریّت و اصلاحات در این سرزمین در هر دو دور انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ و ۹۶ ریاست به شخص روحانی رأی داده است، امّا هیچگاه توقع نداشته و ندارم که روحانی مساله ای حیاتی چون «حصر» را رفع نماید ، زیرا واقع بینانه و حتی می شود گفت بدبینانه به ساخت قدرت در ایران نگاه کرده و می کنم، اصولاً غلظت و برش قدرت رییس جمهور — فارغ از آنکه که باشد و از چه سمت و سویی باشد — را بسیار کمتر از آن می دانم که علی الاصول بتواند در حل چنین قضیه ای ورود کند و حتی با فرض رای ۱۰۰ درصدی هم نمی تواند چنین مواردی را گره گشایی کند.
 
و» معتقدم کنون که محصورین در ضعیف ترین وضعیت جسمانی و ناتوانی فیزیکی قرار دارند، از نظر رحم و شفقت اسلامی، بهترین زمان برای پایان حصر است، امّا جمهوریت توان رفع حصر را ندارد و احزاب و دسته جات تحول خواه و اصلاح طلب به جای آنکه بیانیه و خطابه و اعلامیه به سوی پاستور و پاستور نشینان روانه کنند، بهتر آن است هرگونه که هست روی به سوی ساختارواقعی قدرت در ایران و مراجع تقلید آورند و آنها را قانع نمایند که ادامه ی «حصر»، چقدر برای جمهوریّت نظام زیان بخش است، چندین برابر زیان آن متوجه اسلامیّت نظام ست.
 


منبع: بهارنیوز

مشروطه؛ یک انقلاب سیاسی ناتمام

مشروطه علامت یا نشانی در تاریخ ایران است که بسیاری آن را نقطه دگرگونی جامعه ایرانی می‌دانند و فصلی که مدرنیته راه خود را به ایران باز کرد. آیا واقعا می‌توان چنین کارکرد تاریخی را برای مشروطه قائل شد؟ هرچند به نظر می‌رسد خیلی هم نمی‌توان مشروطه را نقطه آغازین تغییر سنت‌ها دانست چون بسیار پیش از مشروطه نیز ظاهرا تحرکاتی برای ایجاد تحول وجود داشته است.
ابتدا به این موضوع توجه کنیم که مشروطیت ایران را نمی‌توان تنها با تأکید بر تقابل بین سنت و مدرنیته (تجدد) شرح داد. به سخن دیگر، مشروطیت را نباید به عرصه مدرنیته محدود کرد. از زمان جنگ‌های ایران و روس در دوره سلطنت فتحعلی شاه آرزوی کارآمد ساختن سازمان‌های نظامی و اداری در میان ایرانیان جوانه زد. اما در آن دوران شرایط جامعه به گونه‌ای بود که این خواسته به گروهی کوچک از حکومت‌گران محدود ماند. با گذشت زمان آرزو‌ها و خواسته‌های دیگری هم به میان آمد و در میان طیف‌های گوناگون جامعه گسترده شد. بنا بر خاطرات چند تن از نویسندگان و حکومت‌گران قاجار، فرد ایرانی در آستانه مشروطیت با ایرانی دوره‌های گذشته، حتی میانه سلطنت ناصرالدین شاه، تفاوت داشت. ایرانیان در درجه نخست خواهان حفظ استقلال کشورشان بودند که با پیشروی فزاینده سیاسی و اقتصادی روسیه و انگلیس و ناتوانی و بی‌کفایتی دولتمردان ایرانی به خطر افتاده بود. این اندیشه که حاکمان ایران کشور را به دولت‌های بیگانه می‌فروشند، در جامعه قوت داشت. چند سال بعد بسته شدن قرارداد ۱۹۰۷ و سپس قرارداد ۱۹۱۵ بین روس و انگلیس نشان داد که هراس ایرانیان بی‌پایه هم نبود.
 اما برای حفظ اسقلال کشور باید دولتی کارآمد و توانا و پیشرفته به وجود می‌آمد. در منابع دوره مشروطه بار‌ها به نمونه اصلاحات می‌جی در ژاپن اشاره می‌شود یا از موتسوهیتو امپراتور اصلاح‌طلب ژاپن به بزرگی یاد می‌شود. این امر تنها به این علت نبود که امپراتور در ژاپن نظام مشروطه برقرار کرده بود یا روسیه را در صحنه جنگ شکست داده بود. در زمان زمامداری او ژاپن به صورت پیشرفته‌ترین کشور آسیا درآمده بود و ایرانیان آرزو داشتند که کشور خود را به چنان جایگاهی برسانند. اما چنین تحولی در ایران به سادگی صورت نمی‌گرفت. موج‌های اصلاحات ثمر نداده بود. سازمان‌های دولتی همچنان لنگان و ناکارآمد باقی مانده بودند. این موضوع را می‌دانیم که انقلاب می‌تواند در پی شکست اصلاحات رخ دهد. یعنی فشار اجتماعی از پایین جایگزین برنامه‌های اصلاحی از بالا می‌شود. به عقیده برخی از مورخان شکست برنامه‌های میرزا علی‌خان امین‌الدوله، که در در اوایل دوره سلطنت مظفرالدین شاه مقام صدارت داشت، امید به دگرگونی درونی دولت را برباد داد.
در آن میان گروه‌هایی از ایرانیان نیز به دستاوردهای مدرنیته (تجدد) اروپایی چشم دوخته بودند. آنان می‌خواستند نظام سیاسی کشور قانونمند باشد؛ قانون اساسی رابطه بین حکومت کنندگان و حکومت شوندگان را تنظیم کند؛ قدرت بی‌حد و مرز و خودکامانه شاه و حکومتگران زیردست او محدود شود؛ هیئت دولت از تعداد مشخصی وزیر تشکیل بشود؛ مردم دارای حق رأی باشند و نمایندگان خود را در مجلس گرد بیاورند؛ این مجلس از حق قانون گذاری برخوردار باشد و بر کارهای اجرایی دولت نظارت کند؛ دولت در برابر این مجلس مسئول باشد. برقراری رشته آزادی‌های سیاسی و مدنی نیز آرزوی گروهی از ایرانیان بود. آزادی‌هایی مانند حق ایجاد انجمن و جمعیت، انتشار مطبوعات آزاد، آزادی افکر و حق نشر اندیشه سرانجام به متمم قانون اساسی راه یافت. امید می‌رفت که در نتیجه برقراری این نظام سیاسی نوین، ایران در زمره کشورهای پیشرفته دنیا درآید. می‌توانیم بگوییم که تجدد تنها بخشی از خواسته ایرانیان بود. اما در حقیقت بدون دستیابی به تجدد (مدرنیته)، نظام مشروطه ناقص و آسیب‌پذیر می‌ماند و تبدیل به شیر بی‌یال و دم و اشکمی می‌شد که سرانجام به‌‌ همان جا رسید.
در دوران مشروطه مردم چندان با مقولات و مفاهیمی که روشنفکران آن را درک کرده بودند، آشنا نبوده‌اند و به لحاظ سطح آگاهی فاصله زیادی میان آن‌ها با راویان پیام مشروطه وجود داشته است. آیا این مسئله می‌تواند دلیلی باشد که از یک طرف پیروزی‌های مشروطه گسترده نشده و از طرف دیگر پیش‌رفتن به مدرنتیه ایرانی جز با تحکم و آمریت نهایی نشد؟
این پرسش دارای سه جزء است. درباره جزء نخست، اساس گفته شما درست است. بین روشنفکران ایرانی عصر مشروطه و توده مردم فاصله‌ای کمابیش زیاد وجود داشت. اما این امر تنها به ایران محدود نمی‌شد. می‌توان گفت که بین روشنفکران و عامه مردم در همه جوامع فاصله وجود داشته است. در زمانه‌ای که تعداد باسوادان اندک بود و روشنفکران در جمعیت کشورشان اقلیتی ناچیز را تشکیل می‌دادند، این فاصله چشمگیر‌تر به نظر می‌رسید. برای نمونه فرانسه پیش از انقلاب ۱۷۸۹ را درنظر بگیرید. چه نسبت فکری بین اندیشمندانی مانند دیدرو، ولتر، ژان ژاک روسو و پیروان انقلابی آن‌ها با توده‌های تنگدست پاریسی یا کشاورزان فقیر وجود داشت؟ یا به جامعه روسیه از نیمه دوم سده نوزدهم به بعد نگاه کنید. جلال آل‌احمد در کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» جمله‌ای از روشنفکران روسی سده نوزدهم را به نقل از خانم مهری آهی می‌آورد. روشنفکران روس می‌گفتند توده مردم را به زور هم که شده به دنبال خود می‌کشانیم. روشنفکری که چنین می‌گوید، از فاصله بین خود و توده مردم آگاه است و خود را رهبر آنان می‌داند. می‌خواهم نتیجه بگیرم که فاصله میان روشنفکر و توده مردم را در ایران پیش از مشروطه نباید پدیده‌ای منحصر به فرد دانست. اما می‌توان گفت که چنین فاصله‌ای در جوامع مختلف یکسان نبوده و به مؤلفه‌های متعددی بستگی داشته است، مانند میزان گستردگی سواد، درجه پیشرفت اقتصادی و فرهنگی، رشد شهر‌ها، گستردگی طبقات اجتماعی غیرممتاز مانند قشرهای متوسط، درجه آگاهی اجتماعی و چند مؤلفه دیگر. بنابراین در فرانسه پیش از انقلاب، کتاب «قرارداد اجتماعی» روسو پیاپی چاپ و خوانده می‌شد که نشانه گستردگی سطح سواد و شوق به آموزش سیاسی بود. حال آنکه در ایران عصر پیش از مشروطه، کتاب‌های سیاسی پرخواننده عبارت بودند از «سیاحت نامه ابراهیم بیگ» نوشاه حاج زین العابدین مراغه‌ای، «کتاب احمد» نوشته طالبوف تبریزی، «رساله یک کلمه» نوشته میرزا یوسف‌خان مستشارالدوله و چند کتاب و رساله از میرزا ملکم‌خان. هیچکدام از این آثار را نمی‌توان همسنگ آثار کسانی مانند روسو یا منتسکیو دانست. در ضمن دایره خوانندگان همین کتاب‌ها هم محدود بود.
درباره جزء دوم پرسش شما، می‌توانیم بگوییم که گسترده نشدن اندیشه مشروطیت تا حدی به دلیل فاصله فکری بین اندیشمندان و توده مردم بود. در این نکته تردید نیست که هرچه توده‌های مردم آگاه‌تر و بیدار‌تر باشند، امکان پیروزی جنبش‌های اجتماعی بیشتر است. اما تنها علت ناکامی مشروطیت ضعف فکری جنبش نبود. ساختار اقتصادی جامعه (نظام ارباب ـ رعیتی)، موقعیت و وزن طبقات اجتماعی، پدیدار نشدن طبقه اجتماعی به راستی انقلابی، رهبری سیاسی ضعیف، چیرگی طبقه حاکم و دیوان سالاران و زمین‌داران بزرگ بر روند مشروطیت، و برجا ماندن آن‌ها در رأس قدرت اجازه نداد که نظام مشروطه ببالد.
 اما جزء سوم پرسش، ظاهرا مقصودتان برقراری خودکامگی رضاشاهی است. من چنین برداشتی از روند مشروطیت و برقراری «تجدد آمرانه» در ایران ندارم. البته اگر نظام مشروطه به هدف‌های خود می‌رسید، جامعه دیگر زمین بارور برای حکومت خودکامه فراهم نمی‌ساخت. اما زمینه‌ها و دلایل پیدایش و رشد دیکتاتورسی رضاشاهی را باید در مسائل دیگر هم جست. چیرگی نظام رضاشاهی بر جامعه ایران به منزله پیروزی ضدانقلاب بر انقلاب بود. در ضمن نمی‌توان از «مدرنیته با تحکم» سخن گفت. مدرنیته که با تحکم صورت نمی‌گیرد. در دوره شانزده ساله ۱۳۰۴- ۱۳۲۰ «مدرنیزاسیون» محدود انجام گرفت، اما زمینه‌های بالندگی «مدرنیته» خشک شد.

اصولا چرا روشنفکران در عصر مشروطه بدون در نظرگرفتن راه‌کاری برای کم کردن وزن این آمرانگی یا تحکم آراء مشروطه در جامعه را پی‌ریزی کردند. آیا راهی وجود داشت که پیش از طراحی مسیر تجدد، تجربه فرهنگی و زیست مردم را تغییر داد؟
تصور می‌کنم که روشنفکران و گروه‌های مشروطه‌خواه در حد توان خود به بیداری مردم کمک کردند. ایجاد انجمن‌های ایالتی و ولایتی، برپا کردن انجمن‌های سیاسی و فرهنگی، انتشار روزنامه، ایجاد مدرسه، راه انداختن قرائت خانه، خواندن روزنامه در مراکز گردهمایی مردم ـ مانند قهوه خانه‌ها ـ وعظ کسانی مانند سیدجمال واعظ اصفهانی و ملک المتکلمین در تهران و واعظان مشروطه‌خواه در تبریز برخی از کارهایی بود که مشروطه‌خواهان انجام دادند تا اندیشه مشروطه را هرچه بیشتر در جامعه گسترش دهند. اما زمان کوتاه بود، مبارزه با مخالفان شدت داشت و پشتیبانان خودکامگی نیز بیکار ننشسته بودند. به این نمونه توجه کنیم: مشروطه‌خواهان شهر ساری قرائت خانه‌ای تأسیس کردند و کتاب و روزنامه در اختیار مردم گذاشتند. اما همین که استبداد صغیر حاکم شد، مخالفان به آنجا ریختند و قرائت خانه را ویران کردند. از سوی دیگر، سازمانی گسترده و کشوری ـ مانند احزاب سیاسی بزرگ ـ نیز وجود نداشتند که تلاش‌های فرهنگی و اجتماعی مشروطه‌خواهان را برنامه‌ریزی و هماهنگ کنند. بنابراین کوشش‌های مشروطه خواهان در دوره کوتاه چندان راهگشا نبود.
 در زمانه پیش از مشروطه هم تلاش‌هایی برای گستراندن آموزش جدید، بیدار کردن ایرانیان و آشنا  ساختن آن‌ها با مفاهیم جدید صورت گرفت. می‌توان به ایجاد مدرسه‌های نوین، انتشار روزنامه در خارج کشور، نگارش و ترجمه کتاب، ایجاد انجمن‌های نیمه پنهان و پنهان اشاره کرد. اما در جامعه ایران نیروهای اجتماعی بانفوذ به طور وسیع به پشتیبانی این حرکت‌ها نیامدند. در فرانسه پیش از انقلاب خود اشراف، برای به زانو درآوردن استبداد سلطنتی، به پخش اندیشه‌های فیلسوفان عصر روشنگری کمک می‌کردند. در روسیه مدارس و دانشگاه‌های دولتی دایر بودند و به صورت مراکز رشد آگاهی سیاسی درآمده بودند. اما در ایران ساختار سیاسی به جای حمایت از ایجاد و گسترش طرح‌های فرهنگی، آن‌ها را بی‌اثر می‌ساخت. در حقیقت مشروطه‌خواهان و ترقی‌خواهان ایرانی امکان، زمان و پشتیبانی کافی برای بسترسازی زمینه‌های فکری پیشرفت نداشتند و این یکی از دلایلی بود که آن‌ها را به سوی جنبش سیاسی ضددولتی و رویارویی با نظام حاکم راند.
آیا احزاب و گروه‌های سیاسی مشروطه‌طلب در جهت تثبیت و تحکیم نظام حکومتی مشروطه و مشارکت ملت در حکومت و توزیع قدرت سیاسی کارنامه مثبتی دارند؟ چرا دستاوردی مثل ایجاد احزاب هنوز در ایران در حد شعار و حرف باقی‌ مانده است؟
می‌دانید که در دوره مجلس اول حزب سیاسی قانونی و آشکار به وجود نیامد. تنها حزب فعال آن دوره، فرقه اجتماعیون عامیون بود که تعداد اعضایش محدود بود و فعالیت پنهانی داشت. در دوره مجلس دوم دو حزب نسبتا بزرگ دموکرات و اعتدالی سربرآوردند و احزاب کوچک اتفاق و ترقی و ترقی‌خواهان جنوب نیز تشکیل شدند. در میان این احزاب، حزب دموکرات فعالیت دامنه‌داری داشت و می‌کوشید از احزاب سیاسی اروپایی نمونه بگیرد. اما احزاب سیاسی، مانند هر پدیده سیاسی دیگر، یکباره شکل نمی‌گیرند. در ایران تجربه‌ای در زمینه کارکرد احزاب وجود نداشت. این موضوع درباره رهبران احزاب، اعضای آن‌ها، و نگاه نظام سیاسی به احزاب صدق می‌کرد. برای نمونه، جناح‌های نیرومند سیاسی ـ ازجمله ناصرالملک نایب السلطنه ـ کمر به نابودی حزب دموکرات بسته بودند. گروه‌هایی از ایرانیان نیز احزاب را مایه تفرقه اجتماعی می‌دانستند یا با دشمنی به برنامه آن‌ها می‌نگریستند. می‌توانیم بگوییم که احزاب ما موقعیت مناسب برای رشد قانونی نداشتند. از میان آن‌ها حزب دموکرات، و در حد کمتر اتفاق و ترقی، کوشیدند دامنه فعالیت اجتماعی خود را گسترش بدهند و به امور فرهنگی بپردازند. نمونه‌اش ایجاد باشگاه‌های فرهنگی در مناطق مختلف کشور بود. در بعضی شهر‌ها دموکرات‌ها پیشتاز تحولات فکری، آموزشی و ادبی بودند. اما برای پیشرفت در این امور، احزاب نیازمند فرصتی چند ساله بودند و این فرصت هیچ‌گاه برایشان فراهم نشد. نتیجه آنکه نتوانستند همانند احزاب سیاسی کشورهای دیگر اساس تحزب را در ایران بریزند.
عمده درخواست مشروطه را می‌توان «عدالت» دانست و تاسیس عدالت‌خانه. طلب عدالت، جرقه ابتدایی این حرکت بود و تأسیس عدالتخانه مهم‌ترین خواست اولیه ایرانیان عصر مشروطه. به همین دلیل شاید مشروطه‌خواهی را نتوان امری سیاسی تعبیر کرد کهاحتمالا هم نتوانست مناسبات قدرت در ایران را به‌طور اساسی و زیربنایی تغییر دهد و در همین خواست عدالت نیز به دستاورد چندانی نرسید. علت این مسئله کجا بود؟ اصولا سیستم قضایی و حقوقی که مشروطه محقق کرد آیا واقعا مصداق عدالت‌خانه مدنظر عامه شد؟
جنبش ایرانیان با درخواست تأسیس عدالت‌خانه آغاز شد. اما مقصود از عدالت خانه تنها ایجاد قوه قضایی جدید نبود. بلکه گزینش نمایندگانی از چند طبقه و قشر اجتماعی بود که در همه ایالات و ولایات به صورت شورایی بر کار نظام قضایی نظارت کنند و جلوی اجحافات گذشته را بگیرند. اما جنبش به سرعت گسترده شد و به درخواست تشکیل مجلس و ایجاد نظام مشروطه کشید. حتی پایه درخواست ایجاد عدالت‌خانه نیز سیاسی بود، سپس جنبش ایرانیان کاملا سیاسی شد. اما اینکه چرا مناسبات قدرت در جامعه دچار دگرگونی بنیادی نشد، معلول دلایلی متعدد بود که گمان می‌کنم در پرسش‌های پیشین به برخی از آن‌ها پاسخ داده شده است.
 این را هم فراموش نکنیم که با همه ضعف‌هایی که گریبانگیر حکومت مشروطه بود، نظام قضایی جدید را رفته رفته سامان داد. این دستگاه جدید بی‌عیب و نقص نبود. اما قابل مقایسه با نظام قضایی پر هرج و مرج پیش از مشروطه هم نبود. بنابراین، می‌توان گفت که مشروطیت در ایجاد سازمان قضایی و حقوقی جدید در طی سالیان به پیروزی نسبی رسید.

به اعتقاد شما رادیکالیسمی که افرادی مثل سیدحسن تقی‌زاده آن را نمایندگی می‌کردند به انقلاب مشروطه کمک کرد یا به آن ضربه وارد کرد؟ آیا شعار‌ها و عملکرد انقلابی تقی‌زاده و یارانش زمینه مناسب‌تری برای طرح مطالبات مشروطه ایرانی فراهم آورد؟
من با بزرگ کردن بیش از اندازه تقی‌زاده در مشروطیت ایران موافق نیستم. این موضوع درست است که او یکی از نمایندگان تأثیرگذار مجلس بود و در میان نمایندگان انگشت شمار باسواد و آگاه مجلس قرار می‌گرفت اما تصور نمی‌کنم که بتوان او را «نماینده» رادیکالیسم عصر مشروطه دانست. شاید بهتر باشد که او را «یکی از مشروطه خواهان رادیکال» بشمریم.
اما این پرسش که آیا حرکت جناح‌های تندرو (رادیکال) بر مشروطیت ضربه زد یا خیر، مبحثی پیچیده است. مورخان بر پایه دیدگاه خود پاسخ‌هایی متفاوت دارند. به طور کلی می‌توان گفت که در همه انقلاب‌ها و جنبش‌های سیاسی پدیدار شدن تندرو‌ها امری طبیعی است. به عقیده مورخی مانند کرین برینتون، در دوره‌ای از روند انقلاب، حاکمیت سیاسی نیز به دست تندرو‌ها می‌افتد. این پدیده در ایران رخ نداد. تندرو‌ها اقلیتی کوچک بودند و گروهی اندک از آن‌ها در فرقه اجتماعیون عامیون گرد آمدند که سازمانی غیرمتمرکز بود و حتی رهبری سیاسی یکپارچه‌ای نداشت. تندرو‌ها کوشیدند با تدوین برنامه، انتشار روزنامه، پشتیبانی از خواسته‌های طبقات فرودست در درون و بیرون مجلس بر روند رویداد‌ها اثر بگذارند. در چند مورد به ترور دست زدند. آن‌ها بیش از اندازه سازمانی خود بر سیر رویداد‌ها اثر گذاشتند، اما نتوانستند روند مشروطیت را به طور بنیادین دگرگون کنند. در دوره مجلس دوم حزب دموکرات تا حدی جانشین فرقه اجتماعیون شد. این بار تندرو‌ها با احتیاط بیشتر از گذشته رفتار کردند و کوشیدند از ساز و کارهای پارلمانی برای پیشبرد نفوذ خود بهره بگیرند. این بار هم نام آنان در چند ترور سیاسی به میان آمد. البته دست داشتن آن‌ها در ترور‌ها را نمی‌توان با قطعیت پذیرفت یا رد کرد. به هر حال، ترورهای دوره مجلس دوم بر حزب دموکرات ضربه زد و بهانه به دست زمام‌داران محافظه کارـ مانند ناصرالملک ـ داد که بنیادهای مشروطیت را سست کنند.
این را هم بیفزاییم که تندروی صرفا به معنی کشت و کشتار و رفتارهای تند و بی‌منطق نیست.‌‌ همان گونه که محافظه‌کاری یا میانه‌روی به معنی قانون‌گرایی و رفتارهای منطقی نیست. پشت سر این گرایش‌ها، اندیشه‌ها و علائقی وجود دارد که در برنامه‌های سیاسی آن‌ها نمود پیدا می‌کند. اگر برنامه به درستی و با صداقت تنظیم شده باشد و در اختیار افکار عمومی قرار بگیرد، ماهیت گرایش‌های سیاسی را نشان می‌دهد. برای نمونه، برنامه تقسیم زمین میان دهقانان، که اجتماعیون مطرح کردند و به صورت تعدیل یافته در برنامه دموکرات‌ها نیز آمد، در زمانه خود طرحی پیشرفته بود. در این مورد با نمونه مثبت رادیکالیسم سیاسی روبه رو می‌شویم. به هر حال، داوری من این است که مشروطیت ایران به علت تندروی گروه کوچک تندرو ضربه ندید، بلکه از محافظه‌کاری طبقه حاکم و پشتیبانان مستقیم یا غیرمستقیم این طبقه به ناکامی رسید.

آیا مشروطه را طرحی شکست خورده یا ناکام می‌دانید؟ زیرا به فاصله کمتر از دو سال، گرفتار استبداد صغیر شد و ۱۵ سال بعد به استبداد رضاخانی رسید.
کامیابی یا شکست مشروطه را نمی‌توان بر پایه این دو رویداد سنجید. ایرانیان با نبرد مسلحانه شاه خودکامه را از تخت سلطنت برداشتند، به عمر استبداد صغیر پایان دادند و نظام مشروطه را به کشور بازگرداندند. دوره رضاشاهی نیز به پایان رسید و بی‌درنگ پس از سرنگونی دیکتاتوری سلطنتی، مبارزه سیاسی جامعه را فراگرفت و سرانجام به نهضت ملی کردن صنعت نفت انجامید که یکی از هدف‌هایش احیای آزادی‌های سیاسیو مدنی بود. این مبارزه با افت و خیز ادامه پیدا کرد تا کار به سرنگونی نظام پادشاهی انجامید.
شاید داوری درست این باشد که مشروطه را انقلاب سیاسی ناتمامی بدانیم که ظرقیت تبدیل به انقلاب اجتماعی را نیافت. ایرانیان به برخی از هدف‌های خود دست یافتند. جامعه تکان سختی خورد و دیگر هرگز به دوران پیش از مشروطه برنگشت. از سوی دیگر، ایرانیان نتوانستند نظام آرمانی خود را در جامعه برقرار سازند. اما آرزوهای پیشین بر باد نرفت. آرزوی اینکه می‌توان جامعه‌ای آزاد و قانونمند داشت که در آن شهروندان از حقوق انسانی برخوردار باشند و در کشوری مستقل و پیشرفته زندگی کنند. انقلاب مشروطه گام نخستین برای رسیدن به این هدف‌ها بود. در همین حد نیز در کشوری مانند ایران، با پیشینه چند هزار ساله خودکامگی، باید بر آن انقلاب ارج گذاشت و نام و آوازه ایرانیانی را که صد و خورده‌ای سال پیش برای ایجاد جامعه‌ای پیشرفته مبارزه می‌کردند، زنده نگاه داشت.


منبع: بهارنیوز

نتیجه بی‌توجهی روحانی به مطالبات مردم

گروه سیاسی: مدیرعامل بنیاد باران تاکید کرد: اگر به وعده‌ها و مطالبات مردم پاسخ داده نشود، پایگاه اجتماعی آقای روحانی تضعیف می‌شود. جواد امام در گفت‌وگو با ایلنا، در رابطه با اشاره به چینش کابینه و انتشار برخی شایعات در مورد عدم تحقق مطالبات گفتمانی رای‌دهندگان گفت: باید منتظر ماند و دید آقای روحانی چه لیستی را درخصوص کابینه دولت دوازدهم به مجلس ارائه می‌دهند. آنچه اکنون وجود دارد، همه آنها گمانه‌زنی است و ما امیدواریم اخبار خوبی در این باره منتشر شود.

تضعیف پایگاه اجتماعی آقای روحانی به سود ایشان نیست
او در پاسخ به این سوال که اگر مطالبات گفتمانی رای‌دهندگان در کابینه دولت دوازدهم نادیده قرار گرفته شود، این مسئله چه تبعاتی را به همراه خواهد داشت؟ اظهار داشت: آقای روحانی در ایام انتخابات وعده‌هایی را دادند و رای‌شان را با توجه آن شعارها و حمایت جریان اصلاحات کسب کردند. طبیعی است اگر به این وعده‌ها و مطالبات پاسخ داده نشود، پایگاه اجتماعی آقای روحانی تضعیف می‌شود. این فعال سیاسی اصلاح‌طلب افزود: بی‌تردید تضعیف پایگاه اجتماعی آقای روحانی به سود ایشان و دولت دوازدهم نیست. 
انتظارات‌مان را منتقل کرده‌ایم
امام در رابطه با ادعاهای برخی از مشاوران روحانی و اصولگرایان مبنی بر سهم‌خواهی اصلاح‌طلبان از رئیس جمهور تصریح کرد: اصلاح‌طلبان به دنبال سهم‌خواهی نیستند ولی به دلیل آنکه اصلی‌ترین جریان حامی آقای روحانی هستند و حمایت‌هایشان نیز بی‌چشم‌داشت بوده است، انتظاراتی را دارند که ما این انتظارات را منتقل هم کرده‌ایم. او ادامه داد: ما امیدوار هستیم آقای روحانی مطالبات مردم را مورد توجه و به خواسته‌های آنها پاسخ دهد.


منبع: بهارنیوز