رییس قضا: مراسم تنفیذ و تحلیف، تشریفاتی نیست

رییس قوه قضاییه گفت: مراسم تنفیذ و تحلیف برخلاف تصور برخی از افراد، یک مراسم سوری و تشریفاتی نیست.
 
به گزارش صداوسیما، آیت الله صادق آملی لاریجانی در جلسه مسئولان عالی قضایی افزود: پایان هفته گذشته و ابتدای این هفته مراسم تنفیذ و تحلیف ریاست جمهوری به انجام رسید و آنچه که برحسب  قانون اساسی برای اتمام امر ریاست جمهوری لازم بود و رسمی شدن ریاست جمهوری انجام پذیرفت مراسم تنفیذ و تحلیف بود.
 
وی با اشاره به مسئولیت های عظیم ریاست جمهوری براساس قانون اساسی ادامه داد: امروز رییس جمهور با مجموعه عظیمی از مسئولیت هایی که در قانون اساسی برای او ترسیم شده است مواجه است و باید بار این مسئولیت را بدوش بکشد و با معرفی به موقع دولت جدید بتواند دل مشغولی های مردم، مطالبات مردم و رهبری را استجابت و در این دولت به مشکلات مردم رسیدگی کند و آنچه که ممکن است در اجرای قانون اساسی و انجام مسئولیت هایی که برحسب قانون برعهده رییس جمهور است موفق باشد .
 
آیت الله آملی لاریجانی افزود: بحث تنفیذ و تحلیف برخلاف تصور برخی از افراد یک مراسم سوری و تشریفاتی نیست و برحسب ظاهر قانون اساسی و آنچه که در شرع ، فقه و نظام ولایت فقیه مطرح است و در قانون اساسی در اصل ۱۱۰ جزو وظایف رهبری ، امضا حکم ریاست جمهوری بعد از انتخابات است .
 
وی گفت: ظهور این امضاء یک حکم وضعی است و این که امضا یک کار تشریفاتی باشد مسلما خلاف ظاهر است گرچه ممکن است در برخی موارد و قوانین امضاها تشریفاتی باشد وآن برحسب یک قرائن، ادله و یا قوانین دیگری است که حکایت از این جهت می کند اما ظاهر خود امضا این است که دخیل در حصول آن نتیجه است .
 
رییس قوه قضاییه تصریح کرد: امضایی که در قانون اساسی جزو وظایف رهبری است برای رهبری یک وظیفه است و برای ریاست جمهوری یک حکم وضعی است و آن جهتی است که پس از تعیین، ریاست جمهوری مشروعیت و مسئولیت پیدا می کند و این مسئله در نظام ولایت فقیه روشن است.
 
آیت الله آملی لاریجانی گفت: براساس نظام ولایت فقیه مشروعیت نظام با حکومت به امضاء و تایید ولی فقیه است و این مسئله در قانون اساسی ما روشن است.
 
وی افزود: مسئله ای که می خواهم عرض کنم این است که عده ای نگویند این امضا گرفتن مسئله تشریفاتی است و اگر این امضا نشود چه می شود؟ می خواهم بگویم اگر این امضا نباشد نظام ولایت فقیه و قانون اساسی محقق نشده است و اگر این امضا نباشد اساسی که در قانون اساسی برای ریاست جمهوری دیده شده محقق نشده و به تعبیر طلبگی ما این امضاها شرط و یک امر وضعی است نه صرف تکلیف؛ و بدون این امضاء امری محقق نمی شود.


منبع: الف

سردار حاجی‌زاده: اجازه بازرسی از مراکز نظامی را به غربی‌ها نمی‌دهیم

فرمانده نیروی هوافضای سپاه گفت: به غربی‌ها اجازه بازرسی از مراکز نظامی کشورمان را نخواهیم داد.

به گزارش تسنیم، سردار امیر علی حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه در پاسخ به سوالی مبنی بر درخواست غربی‌ها برای بازرسی از مراکز نظامی کشور گفت: پاسخ واضح است، ما چنین اجازه ای به آنها نخواهیم داد.

وی افزود: سپاه به عنوان قدرت برتر نظامی منطقه از دولت حمایت می‌کند که انشاالله بتواند در برابر زیاده خواهی دشمنان به‌ویژه آمریکا بایستد. ما باید اینها (دشمنان) را به عقب برانیم، آنها از ابتدای انقلاب با نظام ما مخالف بودند و کاملا طبیعی است که به‌صورت رو در رو نه تنها برابر ایران بلکه در برابر تمام ملت‌هایی که در برابرشان ایستادگی کنند، شکست می‌خورند.

فرمانده نیروی هوافضای سپاه تصریح کرد: آنها با ترفندهایی مثل تحریم و فشار و عملیات روانی بدنبال خلع سلاح ما هستند و قصد اعمال نسخه لیبی برای کشور ما را دارند اما همچنین اجازه ای به آنها نخواهیم داد.

سردار حاجی‌زاده ادامه داد: ما گوشه کوچکی از توانمندی موشکی را آشکار کردیم و هم صهیونیست‌ها و هم رژیم‌های مرتجع منطقه فهمیدند که ما خطوط قرمزی داریم و برای حفظ انقلاب ایستادگی خواهیم کرد و کوتاه نخواهیم امد.


منبع: الف

چرا داعش شگفتی‌ساز است؟

داعش به زبان آینده‌پژوهی «امری نوپدید و شگفتی‌ساز» است؛ به این معنا که در عین اینکه کمترین احتمال را برای بروزش می‌دادیم، بیشترین تأثیر را بر دنیای ما گذاشته است. از این رو، به نظر می‌رسد با فهم پدیده داعش، بتوان نااطمینانی‌های زندگی را بهتر مدیریت کرد و کمتر به آینده‌هایی که از آن درکی نداشته و برای آن آمادگی نداشته‌ایم، پرتاب شویم.

در این راستا، برای فهم داعش، مدلی چهار سطحی را مرور خواهم کرد؛ سطح نخست؛ راه‌اندازها، سطح دوم؛ پیشران‌ها، سطح سوم؛ شتاب دهنده‌ها و در نهایت سطح چهارم؛ آشوب‌ها هستند.

معتقدم، سطح نخست یا همان «راه‌اندازهای داعش» زمینه‌ها و آسیب‌های اجتماعی است و فرضیه من این است که هر جامعه و موقعیت جهان اجتماعی که واجد آسیب‌های اجتماعی باشد، مستعد واگرایی، تعارض و خشونت است. این مقدار از خشم و عصبیت که در داعش ظاهر می‌شود، حاصل آسیب‌های به هم انباشته اجتماعی است. حس حاشیه‌ای شدن برای افراد و گروه‌های اجتماعی، تلخ است؛ چه برای گروه‌هایی که در عراق و سوریه سکنی گزیده‌اند و چه در محله‌های حاشیه‌ای نرماندی فرانسه. اینها گسل‌های شهروندی در اروپا هستند.

 اگر از اروپا به سوی سوریه و عراق بیاییم با تله‌های فضایی و جمعیتی فقر مواجه می‌شویم که در زبان علوم‌ اجتماعی از این وضعیت، با عنوان «بیگانگی اجتماعی» یاد می‌شود و اگر آسیب‌های اجتماعی با عوامل روانشناختی ترکیب شوند، به آسیب‌ها، درهم تنیدگی‌ها و شکنندگی‌های روانی و ناامیدی‌های اجتماعی می‌انجامند.

در چنین شرایطی مهاجران حس شورش حاشیه بر متن پیدا کرده و احساس «دیگری» بودن، می‌کنند. امروزه کل دنیا حتی کشورهای غربی هم در مدل توسعه مشکل دارند. بحران معنا، حس پوچی، هرزه‌نگاری، ضعف نهاد خانواده، فساد مالی، بیکاری و بحران اقتصاد و… مجموعه اینها باعث شده تا غرور سکولار در دنیای پساسکولار شکسته شود و زندگی برای فرزندان پساسکولار بی‌معنا جلوه کند، افرادی که با برخی از گرفتاری‌های اجتماعی، روانی و اضطراب هویتی مواجه می‌شوند، می‌کوشند تا در هویت جدیدی احساس «کیستی» کنند.

بر این اساس، امر اجتماعی تحت عنوان راه‌اندازها، زمینه‌های پیدایش داعش را فراهم کرد اما در سطح دوم «پیشران داعش» امر گفتمانی است. هر جامعه‌ای که زمینه‌های آسیب‌مندی دارد، مستعد خشونت است. اما پیشران، زمینه‌های تبارشناسی، تکوین گفتمانی و کرداری داعش است و آن «گفتمان تکفیر» است.

بر این اساس، در گفتمان تکفیر ما با دو مقوله‌ «دارالاسلام» و «دارالکفر» مواجهیم و تکفیر، به این معنا است که وقتی کسی در جامعه الهی نیست باید به دارالایمان هجرت کند و تنها راه هجرت به دارالایمان، تمکین است.

داعشی‌ها معتقدند باید دارالاسلام را تأسیس کرد و کسانی را که از آمدن به آن سر باز می‌زنند، مرتد دانست و در برخورد با آنان از کتاب‌های ابن تیمیه و تفسیر آیات استفاده می‌کنند تا برنامه‌های خود را پیش ببرند و در این زمینه، تفسیرهای خشونت‌بار و غیرعقلانی ارائه می‌کنند.

«گفتمان» تنها اراده به دانستن و فهمیدن اسلام نیست بلکه در پس آن، اراده به قدرت هم وجود دارد. اینها با گفتمان بنیادگرا در پی قدرت هستند. دال‌های سرگردان در گفتمان اسلامی وجود دارد که پراکنده‌اند ما در تاریخیت اسلامی‌مان هم دارالایمان داشتیم هم دارالکفر، هم امر به معروف، جهاد، تکفیر، ارتداد و… اما این دال‌های پراکنده برای منسجم شدن، یک دال مرکزی می‌خواهند؛ «دولت اسلامی عراق و شام» دال مرکزی‌ای بود که به دال‌های سرگردان انسجام بخشید.

سطح سوم «شتاب‌دهنده‌های داعش» هستند. شتاب‌دهنده‌ها فضاهای سایبری هستند. وقتی گفتمان روی آن بافت اجتماعی قرار می‌گیرد، در مرحله بعد این شتاب‌دهنده‌ها هستند که به داعش قدرت می‌دهند. شتاب‌دهنده‌ها امری تکنیکی هستند و از این طریق، به جهانی شدن جنایت داعش کمک می‌کنند.

صنعت خشونت داعش، بازاری را به وجود آورده است و جهاد داعش همان‌طور که جهاد عقیده، نکاح، غارت، نفت و غنیمت است، «جهاد رسانه» هم هست و درصد بالایی از جذب داعش از طریق توئیتر و فیس‌بوک و… صورت گرفته است و صد هزار حساب کاربری دارد. اینها از طریق تکنیک و رسانه، صنعت خشونت را ترویج می‌دهند و متأسفانه باید گفت که ما با توزیع تولیدات آنان، مصرف‌کننده داعش هستیم.

سطح چهارم، «آشوب» است و مسأله اصلی است. داعش امر «اجتماعی»، «گفتمانی» و «تکنیکی» است اما چرا شگفتی‌ساز است؟ چون آشوبناک است. آشوب مجموعه عوامل کوچک، بزرگ، بی‌قاعده و مرز ناشناس است که به وضعیتی می‌انجامد که ما از رفتار اجزا سردرنمی‌آوریم و هم‌کنشی‌ها، صورتی غیرخطی یافته و زنجیره‌ای از اتفاقات رخ می‌دهد بدون اینکه از الگو و مدل خاصی تبعیت کند.

علت آشوب، درهم ریختگی سرزمینی، سیاسی و اجتماعی است و به تعبیری، در نتیجه گسل‌های شهری، داعش سربرمی‌آورد و آشوبناک می‌شود؛ چراکه ساختار دولت – ملت از هم پاشیده است و واقعیت‌هایی از داعش را به نمایش می‌گذارد که برخاسته از خشونت و عصبیت است.
 
*******************

*جامعه‌شناس و عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهش آموزش عالی
**مکتوب حاضر متن ویرایش و تلخیص شده «ایران» از سخنرانی دکتر فراستخواه است که ۱۰ مرداد ماه در محل پژوهشکده فرهنگ، هنر و ارتباطات ارائه شد.
 


منبع: الف

قتل عمو به دست برادرزاده ۱۵ ساله

به گزارش تسنیم از جیرفت، حسین سلامی  در تشریح جزئیات قتل  روستای هیشین از توابع شهرستان جیرفت اظهارداشت: این قتل با یک قبضه اسلحه شکاری صورت گرفته‌ است.وی با بیان اینکه مقتول فردی ۵۵ ساله به‌نام عبدالمجید بهره‌مند است، تصریح کرد: قاتل ۱۵ ساله به‌نام (س – ب ) برادرزاده مقتول است.دادستان عمومی و انقلاب شهرستان جیرفت عنوان کرد: قاتل کمتر از ۵ ساعت  به همراه اسلحه‌ای که با آن قتل را انجام داده بود دستگیر شد.وی خاطرنشان کرد: پروند برای ادامه تحقیقات به بازپرس شعبه دوم ارجاع و درحال تکمیل تحقیقات است.سلامی با اشاره به علت قتل، اظهار داشت: این قتل در پی اختلاف و درگیری لفظی در حالی که مقتول در خواب بوده است صورت گرفته‌است.وی با بیان اینکه قاتل سن پایینی دارد، عنوان کرد: اصلحه و دیگر صلاح‌های سرد وگرم نباید به‌راحتی در اختیار هر کسی قراربگیرد چرا که باعث چنین حوادث جبران ناپذیری می‌شود.


منبع: بهارنیوز

وقوع دو قتل به خاطر رابطه شیطانی

گروه حوادث_رسانه‌ها: روزنامه ایران نوشت: مردی که برای پایان دادن به رابطه شوم برادر معتادش با یک زن شوهردار، هر دو را دریک باغ به قتل رسانده بود، با رضایت اولیای دم از قصاص گریخت و با حکم قضات شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به زندان محکوم شد. رسیدگی به این پرونده از نهم آذر سال ۸۹ و با گزارش قتل یک زن و مرد به کلانتری رودهن آغاز شد. با حضور بازپرس کشیک قتل وکارآگاهان در صحنه جنایت، تحقیقات در این باره در دستور کار مأموران قرار گرفت و پس از آن «داوود» -برادر مرد کشته شده- به‌عنوان تنها مظنون، تحت بازجویی قرار گرفت اما او از موضوع اظهار بی‌اطلاعی کرد و مدعی شد پس از قتل به باغ رسیده وبا اجساد قربانیان روبه‌روشده است.
 

کارآگاهان در ادامه تحقیقات با بررسی تماس‌های زن جوان کشته شده، به تحقیق از راننده آژانسی پرداختند که آخرین تماس گیرنده با قربانی بود.با اظهارات این راننده حقایق تازه‌ای درباره جنایت فاش شد.او گفت: من این زن را از مدتی قبل می‌شناختم. او شوهر داشت اما به بدنامی در محل معروف بود. اما من به این حرف‌ها کاری نداشتم و گاهی ازسر خیرخواهی به او کمک می‌کردم.تا آنجا که من می‌دانم او این اواخر با دو برادر رفت و آمد داشت که یکی از آنها «داوود» بود.به این ترتیب کارآگاهان بار دیگر داوود را احضار کردند و این بار او مجبور به اعتراف شد وگفت: «صبح روز حادثه در حال رفتن به محل کار بودم که برادرم با من تماس گرفت و گفت می‌خواهد به باغ برود و از من نیز خواست به دیدنش بروم. من این موضوع را تا عصر از یاد برده بودم و می‌دانستم که او مثل همیشه می‌رود مواد مصرف کند.

 

تصمیم گرفتم به سراغش بروم که در آنجا او را با این زن شوهردار دیدم که در حال مصرف مواد بودند. با آنها صحبت کردم و نصیحت‌شان کردم که از این کارهایشان دست بردارند اما آنها گوش نکردند و به جای این موضوع با چاقویی که همراه‌شان بود به من حمله کردند. من هم ترسیدم و با یک چاقو که روی زمین افتاده بود ابتدا برادرم را زدم و بعد گلوی زن جوان را بریدم. اما نمی‌خواستم آنها را بکشم و فقط برای دفاع از خودم آنها را با چاقو زدم.»با اعترافات متهم و تکمیل تحقیقات، پرونده به دادگاه ارسال و متهم به قصاص محکوم شد. اما با رضایت اولیای دم قاتل از قصاص رهایی یافت. به این ترتیب صبح دیروز رسیدگی به این پرونده از جنبه عمومی جرم در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران انجام شد و با رأی قضات، متهم به نه سال زندان محکوم شد.


منبع: بهارنیوز

اسپینرهای لاکچری با قیمت‌های نجومی

گروه جامعه: تب جدید این روزهاست؛ همین روزهای گرم تابستانی. تبی که ویترین تمام مغازه‌ها را گرفته و حتی در بساط دستفروش‌های خیابانی هم رد و نشانش دیده می شود. حتی داخل واگن‌های شلوغ و پر ازدحام مترو هم ، کسی نمانده که صدای بلند دستفروش‌ها را نشنیده باشد که می‌گویند:« وسیله آرامش اعصاب ۱۰ تومان…فقط ۱۰ تومان!»  این وسیله‌ای که قرار است آرامش اعصاب بیاورد و این روزها همه‌جا از آن صحبت می‌شود و دست کوچک و بزرگ و زن و مرد و پیر و جوان به‌وفور دیده می‌شود، چیزی نیست جز فیجت اسپینر. یک اسباب‌بازی ساده‌ که می‌گویند بطور اختصاصی برای افراد مبتلا به بیش فعالی و همچنین اوتیسم ساخته شده اما حالا ، در هر خانه و دست هرکسی می‌توان یک نمونه ازآن را دید. وسیله‌ای که می‌گویند تبش نه فقط در ایران که در دنیا هم بالاست؛ آنقدر که عنوان پرفروش‌ترین اسباب‌بازی جهان در ماه‌گذشته را به خودش اختصاص داده است.
 
همین اقبال دسته‌جمعی مخاطبان به فیجت اسپینرها ، توجه شرکت‌های مختلف سازنده اسباب بازی و حتی برندهای معروف را هم به این وسیله جلب کرده و باعث شده انواع و اقسام اسپینرها در شکل و جنس و رنگ و با قابلیت‌های مختلف به بازار بیایند؛ تا جاییکه تب خرید اسپینر آنقدر همه‌گیر شود که بعضی‌ها کلکسیونی از اسپینر دور خود جمع کنند؛ اما آیا واقعا چرخیدن این وسیله بین انگشت‌های دست این جماعتی که تب اسپینر تمام وجودشان را گرفته کوچکترین کمکی به آرام‌تر شدن اعصاب شان کرده‌است؟!  ما برای رسیدن به جواب این سوال راه خیلی دوری نمی‌رویم؛ اسپینربازها را همه جا و درهمه مناسبات روزمره می‌توان دید؛ شماهم با کمی دقت می‌توانید به آنها برسید:
 
– هلیا دختربچه ۶ساله ای است که اولین بار اسپینر را دست مربی مهدکودکش دیده؛ یک وسیله رنگی چرخان و چراغ‌دار که توجه‌اش را به‌شدت جلب کرده، نتیجه این بوده که حالا هفت مدل اسپینر متفاوت دارد! اسپینرهایی که هرکدام را یکی از اقوام به او هدیه داده‌است و البته هلیا از هیچ‌کدام از آنها برای آرامش اعصاب استفاده نمی‌کند! او فقط به این اسپینرهای رنگی به چشم یک اسباب‌بازی جدید نگاه می‌کند.
 
– احسان، جوان ۲۰ساله ای است دریک مغازه لوازم‌التحریر فروشی کار می‌کند؛ پشت ویترین مغازه‌ او، بین انواع دفترها و مدادها و خودکارها، اسپینرهای رنگی هم در مدل‌ها و اشکال مختلف خودنمایی می‌کنند؛ احسان البته برای خودش در کشوی مغازه، ۴ تا اسپینر خاص و ویژه دارد. از همان‌مدل‌هایی که نمونه شان کمتر در بازار دیده می‌شود. احسان هم مثل خیلی های دیگر اسپینر را فقط‌ به خاطر اینکه در جامعه مد شده خریده و نگهداری می‌کند.
 
– سادنا دختر نوجوان ۱۴ ساله‌ای است که اولین بار اسپینر را در جمع دوستانش در مدرسه دیده؛ موقع امتحانات خرداد. ازهمان موقع به فکرخرید اسپینر افتاده و حالا بیشتراز ۱۰ مدل اسپینرمختلف دارد؛اسپینرهایی که از قیمت‌شان از ۱۰ هزارتومان شروع شده تا ۱۲۰هزارتومان هم رسیده‌اند.برای این دختر نوجوان هم ، داشتن اسپینر فقط همراه شدن با موجی است که درجامعه راه افتاده است.
 
 
موجی که نشانه‌هایش را همه‌جا می‌توان دید، از جمع‌های خانوادگی و مهمانی‌های فامیلی ، تا صندلی‌های تاکسی و مترو ، کلاس‌های درس و سایر فضاهای عمومی از پارک و پیاده‌رو و سینما گرفته تا مراکز خرید و تفریح. جایی نیست که یک نفر اسپنر به‌دست از جلوی شما رد نشود و این وسیله چرخان بین انگشت‌هایش توجه‌ها را به خودش جلب نکند!

 


 

 
ذات اسپینرها اعتیادآور است
تسکین اعصاب و کاهش استرس! شنیدن این شعار دردنیای پر از استرس و هیجان این روزها مثل یک برگ برنده عمل کرده و همین شعار ساده فروشی رویایی را برای فیجت ‌اسپینرها به ارمغان آورده؛ اما آیا واقعا فیجت اسپینرها آرامش اعصاب به ارمغان ‌می‌آورند؟
 
ما این سوال را از دکتر علیرضا شوقی روان‌شناس و استاد دانشگاه می‌پرسیم و او درجواب می‌گوید :« شیوه عملکرد این اسباب‌بازی های جدید برای به آرامش رساندن افراد ،دقیقا شبیه همان حرکت های تکراری و کوچکی است که بسیاری از ما با وسیله‌های دیگر انجام می‌دهیم؛ همانطور که دیده اید خیلی ها موقع قرار گرفتن درشرایط استرس‌زا و بحرانی، مدام یکی از پاهای خود را تکان می‌دهند، یا اینکه ناخن یا گوشه لب خود را می‌جوند، یا حتی تسبیح دردست‌شان می‌گیرند و تکان می‌دهند یا با خودکار روی کاغذ اشکال نامفهوم می‌کشند. همه اینها در اصل واکنش‌هایی است که برای به آرامش رسیدن انجام می‌دهند که به همه اینها در مجموع لقب فیجتینگ داده شده‌است. فیجت اسپینر هم با تکیه بر همین اصل ساخته شده است به خاطر همین به آن لقب فرفره بی‌قراری داده اند؛‌یعنی هدف از ساخت آن از ابتدا گذاشتن تاثیر روانی مثبت بریک موقعیت استرس‌زا برای افراد خاصی بوده است؛ افرادی که یا بیش فعال یا مبتلا به اوتیسم هستند و از طریق این وسیله به تمرکز اعصاب می‌رسند. »
 
با این حال دکتر شوقی می‌گوید:« البته حتی همین ادعا هم درمورد فیجت اسپینرها اثبات نشده‌است، یعنی تحقیق علمی مستندی وجود ندارد که نشان بدهد استفاده از فیجت اسپینرهابرای تمام متبلایان به اوتیسم یا بیش‌فعال ها می‌تواند مفید باشد وجای سوال دارد که چطور از سوی سایر افراد جامعه نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد.»
 
این روانشناس درادامه درباره دلایل این اتفاق می‌گوید:« ما امروز اسپینرها را در دست مخاطبان زیادی با سن و‌ سال‌های مختلف می‌بینیم،حتی بچه های خیلی کم سن و سال. درحالیکه عملا آنها از اسپینر فقط به عنوان یک وسیله سرگرمی استفاده می‌کنند نه وسیله‌ای برای تسکین اعصاب و البته درخیلی از موارد دیده شده که همین وسیله باعث حواس پرتی آنها هم شده‌است، مخصوصا وقتی که ازآن درمکانی استفاده‌کرده‌اند که احتیاج به تمرک حواس دارد؛ مثلا کلاس‌های درس.»
 
دکتر شوقی در ادامه هشدار می‌دهد:« باید دقت کنیم که اسپینر ذاتا طوری طراحی شده که اعتیاد آور است، اعتیاد آور از این جهت که این تمایل در فرد استفاده کننده بوجود می‌آید که مدام آن را بین انگشتانش بچرخاند و خود این حرکت ، می‌تواند وابسته کننده باشد.»

 

 


 


 

رواج اسپینر؛ مد جدید جامعه
فیجت‌اسپینرها، خوب یا بد، با رشدی عجیب و قارچ‌گونه خودشان را هم در دنیای مجازی و هم در دنیای واقعی به زندگی ما تحمیل کرده‌اند؛ حالا چه در اینستاگرام و تلگرام و چه در فضاهای عمومی داخل شهرها ، ردپایی از عرضه فیجت اسپینرها دیده‌می‌شود و حکایت از رواج یک پدیده جدید در اجتماع دارد. دکتر عباس گلدوست تهرانی، جامعه شناس و استاد دانشگاه با اشاره به همین موضوع به ما می‌گوید:« مد، بوجود آمدن تغییر در هر بخشی از سبک زندگی ما انسان هاست که شامل پوشش، خوراک، رفتار و….می‌شود. در این میان حتی وسیله‌ها و ابزارهایی که مورد استفاده قرار می‌گیرند هم می‌توانند از مد پیروی کنند. اتفاقی که درحال حاضر درباره اسپینرها رخ داده‌است.»
 
این جامعه‌شناس ادامه‌می‌دهد:« البته نکته مهم درباره مد، موقتی بودن آن است، یعنی وقتی پدیده یا رفتاری براساس تغییر سلیقه ناگهانی در جامعه مد می‌شود، طول عمرزیادی ندارد و بصورت مقطعی مورد استفاده قرار می‌گیرد.»  گلدوست درباره دلایل استقبال افراد مختلف جامعه از این وسیله می‌گوید:« دلایل زیادی باعث رواج استفاده از فیجت‌اسپینر بین مردم مخصوصا قشر جوان شده‌است، یکی از این عوامل، همانندسازی است. طی فرآیند همانندسازی اعمال ،‌رفتار و … بقیه افراد جامعه برای فرد الگو وسرمشق می‌شود، درحقیقت با تقلید از سبک زندگی دیگران این احساس در فرد بوجود می‌آید که به همان سطح از کفایت و مقبولیت آنها رسیده‌است. دلیل بعدی ، رقابت و چشم‌وهم چشمی است؛ این عامل هم باعث می‌شود که افراد صرفا برای عقب نماندن از دیگران، به انجام رفتاری مشابه به آنها دست بزنند.»
 
سرعتی‌ها؛ برنده مسابقات شرط‌بندی
فیجت اسپینرها‌ با اینکه از اول با هدف دیگری ساخته شدند ،اما حالا از آنها برای اهداف گوناگونی استفاده می‌شود؛ مسابقه و شرط‌ بندی روی زمان چرخش این اسباب بازی‌های به ظاهر ساده، پدیده جدیدی است که چند وقتی است بین جوانان پایتخت دیده ‌می‌شود.


جوانانی که یک گوشه یکی از پارک‌های بزرگ را برای این کار انتخاب می‌کنند و هرکدام با فیجت اسپینری سرعتی قدم به میدان می‌گذارند. اینجا زمان چرخش بلبرینگ ها حرف اول را می‌زند و برنده نهایی کسی است که فیجت‌اسپینرش مدت زمان بیشتری نسبت به بقیه بچرخد.مسابقه از لحظه شروع چرخش استارت می‌خورد، چشم‌ها همزمان چرخش اسپینر و عقربه ثانیه شمار را دنبال می‌کنند، این مسابقه تا وقتی که اسپینر ازحرکت بایستد ادامه دارد.همین بهانه باعث شده، فیجت اسپینرهای سرعتی با قیمتی بالاتر ازبقیه در بازار معامله شوند.


تا جایی که رد و نشان‌شان در دنیای مجازی هم دیده شود؛ قیمت‌های بالای ۱۰۰ هزارتومان در این میان نصیب اسپینرهایی می‌شود که زمان چرخش طولانی‌تری دارند. اسپینرهایی که برخلاف بقیه همنوعان‌شان، لحظات پر از استرسی را برای صاحبان‌شان به ارمغان می‌آورند؛ چرا که باخت در این شرط‌بندی‌ها خیلی وقت‌ها هزینه‌های گزافی را به آنها تحمیل می‌کند!


منبع: بهارنیوز

قتل بر سر گوشی تلفن‌ همراه

به گزارش ایلنا، علی‌اصغر خرم‌روی درباره حادثه بیان داشت: در پی دریافت خبری مبنی بر یک فقره قتل در حوزه کلانتری۱۱ شهرستان بندرعباس مراتب در دستور کار قرار گرفت. با هماهنگی با مقام قضایی از محل بازرسی و با بررسی آثار موجود درمحل، جسد واقع در اطراف منزلی ویلایی شناسایی و کشف شد.این مقام انتظامی تصریح کرد: ماموران در بررسی از منزل دو فرد را که اعتیاد شدیدی به مواد مخدر داشتند دستگیر که فردی به نا “ع-ت” بیان کرد متوفی به‌دلیل مصرف مواد مخدر به منزل اینجانب تردد داشت. دو شب قبل بعد از مصرف مواد مخدر خوابید و دیگر بلند نشد و من از ترس او را داخل فرش قرار داده و به بیرون از منزل منتقل کردم.سرهنگ خرم‌روی افزود: با توجه به تناقض گویی‌های متهم و استفاده از فنون بازجویی و شگردهای خاص پلیسی و مواجهه با دلایل و مدارک موجود، متهم لب به اعتراف گشود و به قتل اعتراف کرد.

جانشین فرمانده انتظامی استان اذعان داشت: متهم در بازجویی‌ها ادامه داد مقتول طبق معمول برای مصرف مواد مخدر به منزل اینجانب آمده بود که پس از مصرف مواد مخدر به‌دلیل اینکه گوشی موبایلم را سرقت کرده بود با هم بحث و جدل کردیم که در نهایت با استفاده از یک عدد چوب دستی که از قبل در اتاقم داشتم تعداد چهار ضربه به سرش کوبیدم که از بینی‌اش خون جاری شد و زمین افتاد.متهم بیان داشت: از ترس درب منزل را بسته و به بیرون رفتم. چند ساعت بعد که برگشتم مشاهده کردم بدنش خشک و فوت کرده به‌همین دلیل اواخر شب با یکی از دوستانم جسد وی را داخل فرش پیچیده و پس از قرار دادن روی نردبان او را به داخل کوچه‌ای در همان محل انتقال دادیم. در ادامه با توجه به اعترافات متهم دستگیر شده در یک عملیات ضربتی متهم دیگر بنام “غ-ف” دستگیر و برای سیر مراحل قانونی به مقام قضایی معرفی شدند.


منبع: بهارنیوز

درخواست اولیای دم بنیتا از قاضی

گروه حوادث: والدین بنیتای هشت ماهه که قربانی خودرو سرقتی دو جوان معتاد شده بود، دیروز با حضوردر دادسرای جنایی تهران خواستار قصاص هرچه سریع‌تر قاتل فرزندشان شدند. بنیتای هشت ماهه ۲۹ تیر امسال زمانی که درصندلی عقب خودروی پراید پدرش مقابل خانه‌شان در منطقه مشیریه قرار داشت، از سوی دو سارق معتاد همراه خودرو ربوده شد.سارقان ساعاتی بعد خودرو را در مامازند رها کردند که همین باعث شد دختر بی‌گناه داخل خودرو بماند و فوت کند.با دستگیری متهمان، یکی از آنها اعتراف کرد که در سرقت نقش داشته و دیگری مدعی بود خودرو را با بچه رها کرده که منجر به مرگ او شده است. آنها بعد از بازسازی صحنه قتل روانه بازداشتگاه پلیس شدند.درحالی که تحقیقات از این دو متهم سابقه‌دار ادامه داشت، دیروز والدین داغدیده بنیتا در دادسرای جنایی تهران حاضر شدند.آنها نزد قاضی پرونده به تشریح ماجرای سرقت خودرو، وسایل داخل آن و نحوه ربوده شدن دخترشان پرداختند و برای سارقان که در اقدامی هولناک باعث مرگ فرزندشان شده بودند، درخواست قصاص کردند و خواستند هرچه سریع‌تر متهمان قصاص شوند.با ثبت اظهارات والدین دختر هشت ماهه، تحقیقات قضایی همچنان از متهمان ادامه دارد تا با پایان یافتن تحقیقات پرونده به دادگاه ارسال و متهمان پای میز محاکمه بنشینند.


منبع: بهارنیوز

کشف جسد با دست و پای بسته

گروه حوادث_رسانه‌ها: روزنامه خراسان نوشت: جسد مردی که با دست و پاهای بسته زیر میز کار تعمیرگاه لوازم الکترونیکی قرار داشت، پس از اطفای شعله های آتش در تعمیرگاه نمایان شد و بدین ترتیب پرونده جنایی دیگری مقابل قاضی ویژه قتل عمد قرار گرفت.صبح روز گذشته هنگامی که قاضی ویژه قتل عمد مشهد برای رسیدگی به پرونده جنایی به منطقه آبروان عزیمت کرده بود، ماموران انتظامی با وی تماس گرفتند و به نقل از آتش نشانان مشهد، از وجود جسدی در زیر شعله های آتش خبر دادند.
 

به دنبال دریافت این خبر و با توجه به اهمیت و حساسیت ماجرا، بلافاصله قاضی «کاظم میرزایی» رسیدگی به پرونده جنایی در آبروان را نیمه تمام رها کرد و به همراه کارآگاهان اداره جنایی عازم خیابان رسالت مشهد شد. نیروهای آتش نشان که در محل حضور داشتند در تشریح ماجرا به مقام قضایی گفتند: باگزارش حادثه آتش سوزی در تعمیرگاه لوازم صوتی و تصویری به محل وقوع آتش سوزی عزیمت کردیم. شعله های آتش هنوز گسترش نیافته بود اما دود زیادی از مغازه بیرون می زد که بلافاصله عملیات اطفا را آغاز کردیم.در همین هنگام وقتی به دنبال کانون وقوع آتش سوزی بودیم تا علت عمدی و یا غیرعمدی بودن حریق را مشخص کنیم ناگهان در زیر میز کار تعمیرگاه با پیکر بی جان مردی روبه رو شدیم که دست و پاهایش با کابل برق بسته شده و آثاری از جراحت روی بدنش نمایان بود به همین دلیل بلافاصله موضوع را به کلانتری محل اطلاع دادیم.

 

لحظاتی بعد و با صدور دستوری از سوی قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد تحقیقات در این باره آغاز و مشخص شد که عامل یا عاملان جنایت با ۳ ضربه چاقو مرد ۴۲ ساله تعمیرکار را مجروح کرده اند اما پزشکی قانونی در بررسی های مقدماتی عنوان کرد که احتمالا مرد مذکور هنگام وقوع آتش سوزی زنده بوده و بر اثر دود گرفتگی جان خود را از دست داده است.این درحالی بود که آثار ۳ ضربه چاقو بر پشت و شکم مقتول دیده می شد بنابراین به  دستور قاضی میرزایی، جسد این مرد برای تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی انتقال یافت و تحقیقات درباره چگونگی وقوع حادثه آغاز شد.


منبع: بهارنیوز

معلولان؛ خسته از نگاه‌ها

می‌گل هشترودی- روزنامه بهار
همه ما بار‌ها و بار‌ها معلول یا ناتوان جسمی را در خیابان دیده‌ایم. بارها متوجه نگاه‌های خیره اطرافیان روی آن شخص بوده‌ایم و بار‌ها متوجه شده‌ایم برخوردی که با شخص معلول صورت می‌گیرد برخورد درستی نیست، ‌ترحم‌های بی‌جا، دلسوزی‌های بی‌مورد و یا حتی نگاه‌های خیره‌ای که لحظه به لحظه این افراد را می‌کاود از همان نوع برخوردهایی است که هر کسی را آزار می‌دهد. اما به طور قطع این برخورد‌ها حاصل از یک چیز است و آن هم نگاه جامعه به معلولیت است.
***
نگاه غالب به معلولیت در سریال‌ها تلخ بوده است
وقتی در سریال‌های تلویزیونی جزای همه‌‌ آدم بد‌های سریال‌ها معلولیت است و در انتها همه‌‌ شخصیت‌های منفی روی ویلچر می‌نشینند، همین موضوع باعث تغییر در نگرش جامعه نسبت به معلولیت می‌شود. مهیار خسروانی تهرانی مشاور شبکه مستند در امور جانبازان و معلولان در این باره گفته بود: تا امروز نگاه غالب به مساله معلولیت به خصوص در سریال‌ها و فیلم‌ها نگاهی تلخ بوده و معمولا جهت افزایش بار دراماتیک داستان رویکردی کاملا ابزاری و‌ ترحم‌برانگیز به این حوزه شده است.‌ با تولید برنامه‌هایی جهت بازنمایی توانایی نهفته در معلولان نگاه مردم عادی نسبت به این افراد تصحیح می‌شود و از نگاه دیگر با بازنمایی نیازهای خاص معلولان مانند امکانات شهری مناسب‌سازی شده مثل خودروهای عمومی، مترو، مراکز درمانی، مراکز اداری و تجاری، اماکن تحصیلی، سینماها و غیره  راهکارهای مناسب از طرف مدیران کلان شهری و کشوری اندیشیده می‌شود.

معلولان در صداوسیما هویت مشخصی ندارند
فریده حلمی، پژوهشگر امور معلولان معتقد است: هنگامی که معلولان برای رسانه ملی نقش سوژه را دارند، اکثرا تداعی‌کننده افراد ناتوان و ناقص و نه افرادی با هویت مشخص و توانمندند. او که خود دارای معلولیت ضایعه نخایی است با بیان اینکه اغلب سریال‌ها و برنامه‌هایی که درخصوص معلولان ساخته می‌شود جنبه کلیشه‌ای دارد، افزود: گاهی بودجه‌ای را به تهیه‌کنندگان فیلم‌ها یا مجموعه‌های تلویزیونی می‌دهند و می‌گویند درخصوص معلولان کار کنید که آنها نیز بدون برخورداری از اطلاعات کافی یا صرفا با تکیه بر اطلاعات ناقص از معلولان، درخصوص این قشر به ساخت سریال‌ها یا فیلم‌های کلیشه‌ای و کسالت‌آور می‌پردازند. نمره‌‌ من به صداوسیما را متوسط رو به ضعیف  است، از حق نگذریم فرهنگ‌ سازی‌هایی در زمینه عبور و مرور به‌خصوص در برنامه «در شهر» انجام می‌شود که البته موردی و گذراست؛ انتظار ما این است که افرادی چون ما را در جامعه به رسمیت بشناسند و حقوق ما برای استیفا توسط دستگاه‌های دولتی از طریق رسانه ملی بیان شود. نمایاندن معلولان در رسانه‌ها نباید متفاوت از دیگر افراد جامعه باشد؛ بیشتر اوقات رسانه‌ها آگاهانه یا ناآگاهانه این موضوع را به مخاطب القا می‌کنند که این گروه به دنبال امتیازات متمایزند یا خواسته‌های ویژه‌ای دارند حال آنکه اگر هم خواهان امتیاز یا خواسته خاصند در واقع به هدف برابری با سایر آحاد جامعه است، اینجاست که امتیازدهی به معلولان یا توجه مضاعف به آنها نه تنها تمایز نیست بلکه وظیفه است. برخلاف تصور همگان دنیای واقعی و پر از رمز و راز سخت و دشوار معلولین از فیلم‌های منتسب یا مرتبط به معلولین خیلی فاصله دارد؛ سخت باور داریم اگر شرایط مساعد وضعیت جسمانی معلولین فراهم شود اگر نه تمامی آنها حتما بیشترشان در عرصه‌های گوناگون فعال و پویا خواهند بود.

صداوسیما می‌تواند در حمایت از معلولان پیشگام باشد
کامران عاروان، عضو هیات مدیره جامعه معلولین ایران درباره تصویر معلولان در قاب تلویزیون معتقد است: رسانه ملی می‌تواند موجی عظیم ایجاد کند، که حتی منجر به این امر شود که جامعه خود پیشگام و عهده‌دار حل و فصل مسائل معلولان و رسیدگی و التفات خاص به امور آنها شود و با رخ دادن این مهم، انجام و اجرای برنامه‌های مدون و مصوب دولت تسریع و تسهیل می‌شود و نتیجه‌ای ایده‌آل نصیب جامعه دیندار و انسانمدار ایران اسلامی خواهد شد. اولین اصل برای رسیدن به هر هدف و آرمانی را آماده‌سازی فکری و فرهنگی جامعه است و درخصوص معلولان سه طیف را می‌توان مورد نظر قرار داد؛ طیف اول، خانواده‌هایی که دارای فرد معلول هستند که در شرایط دشواری زندگی می‌کنند و باید برای این وضعیت، آمادگی‌هایی را پذیرا باشند؛ طیف دوم، طیف مسئولان و متولیان دولتی و غیردولتی امور معلولان است که باید فرهنگ رسیدگی و پیگیری امور معلولان را بیاموزند و توجه به این امر اولویت اولشان باشد و برنامه‌های آگاهانه و عاقلانه‌ای را معین، مدون و اعمال کنند. همه افراد و گروه‌ها که باید از لحاظ فرهنگی آماده پذیرش مسائل مرتبط با معلولان و مسائل آنها شوند تا در نتیجه طیف اول و دوم در مسیر زندگی و کاری خویش بتوانند با سرعت بیشتر و همراه با پذیرش اجتماعی شایسته‌تری امور معلولان را به سمت بهبودی پیش برند؛ صداوسیما به عنوان رسانه‌ای گسترده، همه‌گیر و تأثیرگذار، قادر است با برنامه‌های متعدد و متنوع در قالب‌های هنری مناسب به این سه طیف جهت ارتقاء و اعتلای سطح فکری و فرهنگی‌شان در مواجهه با امر معلولیت و معلولان کمک بسیاری کند. گروه معلولان کشور جمعیت قابل توجهی هستند که مشکلات متنابهی به خود اختصاص داده‌اند، مناسب‌سازی، اشتغال، تحصیل، مسکن و ازدواج، توانبخشی، تدوین و اجرای قوانین و مقررات متناسب و فرهنگ‌سازی همه مواردی هستند که در زمره این وظایف می‌گنجد تا منجر به تسهیل در زندگی فردی و اجتماعی و برابرسازی فرصت برای ظهور توانمندی‌ها و استعدادهای معلولان کوشا شود.

نگاه‌ ترحم آمیز به معلولان
معلولان سال‌هاست که نگاه‌ترحم‌آمیز مردم را تحمل می‌کنند. آن‌ها افرادی مثل من و شما هستند با ویژگی‌های رفتاری منحصر به فرد و علایق و خواسته‌های مخصوص به خود، این‌که فکر کنیم آنها احساساتی ورای احساسات ما دارند، کاری اشتباه و بزرگترین ظلم به این افراد است. تنها تفاوت افراد عادی با معلولان در ویژگی‌های جسمانی آنهاست، فرد معلول به علت داشتن نقصی در عضو یا اعضای بدن خود معلول خوانده می‌شود و همین نقیصه سبب می‌شود که وی نتواند بخشی از کارهای روزمره را چون افراد عادی انجام دهد. برای یک فرد معلول که هم‌چون دیگر انسان‌ها، ویژگی‌های شخصیتی چون عزت نفس، غرور و مهربانی دارد، پذیرفتن این‌که افراد به چشم فردی ناتوان و وابسته به دیگران به او نگاه کنند بسیار سخت است. کمک کردن به فرد معلول وظیفه‌ای همگانی است اما نباید فراموش کنیم که غرور و شخصیت این افراد مهم‌تر از هر چیزی است و وقتی به آنها در هر کاری یاری می‌رسانیم مراقب‌ترک نخوردن چینی نازک وجودشان باشیم!


منبع: بهارنیوز

بازنمایی معلولیت؛ زبان طرد

مجتبی گلستانی- روزنامه بهار
نکته‌ تلخ اما معنادار درباره‌  بازنمایی معلولیت این است که هرگونه نوشتن و سخن گفتن انتقادی درباره‌  این مبحث پیشاپیش با مساله  طرد و کنارگذاری پیوند می‌خورد؛ بدین معنا که در جامعه‌  مدرن، بدن معلول را بدنی می‌پندارند که به واسطه‌  تفاوت داشتن و دیگرگونه بودنش باید کنار گذاشته شود. در اینجا تفاوت داشتن و دیگرگونه بودن را نباید در معنای ایجابیِ متمایز و خاص بودن برداشت کرد، بلکه این نوع تمایزگذاری همواره حاوی نوعی غیریت رفع‌ناشدنی و بیگانگی ذاتی میان انسانی است که خود را سالم و کامل و توان‌مند قلمداد می‌کند و دیگری‌اش را ناسالم و ناکامل و ناتوان‌مند می‌پندارد.

آن‌چه در بطن تمایز بدن معلول «به معنای بدن ناقص و ناکامل» بدن سالم و کامل نهفته است، گرایش به تعیین حدود و مرزهای سخن گفتن از بدن‌هاست: آن‌چه می‌توان درباره‌  بدن و معلولیت گفت و نیز نحوه و شکل سخن گفتن از این موضوعات پیشاپیش از طریق برخی مکانیسم‌ها نظم و سامان یافته است و این مساله‌ای است که نه فقط در زبان زندگی روزمره، بلکه در برخی از متون پیشروی ادبی نیز حاکم است. به دونمونه اشاره کنیم. سطرهایی که در پی می‌آید، روایت راوی داستان کوتاه «خواهران» ، اولین داستان کتاب «دوبلینی‌ها» نوشته‌ی جیمز جویس از رابطه‌  مهراکین خود با یک پیرمرد کشیش است: «هر شب وقتی سر برمی‌داشتم و پنجره را نگاه می‌کردم کلمه‌  فلج را آهسته به خودم می‌گفتم. کلمه‌ای که همواره به گوشم عجیب می‌آمد، مثل کلمه  «نومون» در هندسه‌  اقلیدسی و کلمه  «شمعونی» در شرعیات. اما حالا به نظرم مانند اسم موجودی بدکار و گناهکار می‌آمد. مرا از‌ترس می‌انباشت، با این‌همه دلم می‌خواست به آن نزدیک‌تر شوم و اثر کشنده‌اش را ببینم» .

اکنون کشیش، پدر فلین، اکنون مرده است و راوی نوجوان داستان در خلوتش «صورت کبود کریه مرد افلیج» را می‌بیند، آن «صورت فرتوت و عبوس» که دائم دنبال او می‌آید و گویی «می‌خواهد چیزی را اعتراف کند». سرانجام راوی درمی‌یابد که از زمانی که جام مقدس بی‌اختیار از دست کشیش افتاده است، وی به فلجی جسمی دچار شده بوده که نهایتاً به مرگ وی انجامیده است. ادوارد براندابور در تاویلی که درباره‌ی این داستان کوتاه نوشته است، «خواهران» را تصویر و‌ ترسیم جست‌وجوهای «جوانان حساس دوبلینی» می‌داند که هنوز کاملاً «تسلیم فلجی که دامن‌گیر بزرگ‌ترهاست، نشده‌اند». از نظر براندابور، مسیر پیرنگ این داستان کوتاه به شیوه‌ای ارسطویی از ناآگاهی به سوی شناختی حرکت می‌کند که «مقصود کلّ اثر است» و «اوج داستان مبتنی بر این شناخت است» و مساله‌  (راوی) داستان صرفاً این پرسش است که پدر فلین چرا و چگونه به بیماری فلج مبتلا شده بوده است؟ و پاسخی که راوی به آن می‌رسد، یک «جواب کاملاً درونی است» .

بدین‌ترتیب، چنان‌که از تاویل براندابور برمی‌آید، تصویری که در «خواهران» از کشیش مرده‌  افلیج ارائه شده است، «مظهر جنبه‌های فاسد کاتولیسم ایرلند» است و «رابطه‌  اسارت‌آمیز دوبلینی‌ها را با آبای کلیسا» برملا می‌سازد، «فلجی که کشیش را از انسانیت دور انداخته است» ؛ و بر این منوال، راوی جوان به شناخت «چشم‌انداز فلج کشیش» می‌رسد. مساله‌  اصلی من در خوانش داستان کوتاه خواهران بیشتر از آن‌که معطوف به چرایی و چگونگی رابطه‌ی کشیش و راوی باشد، معطوف به این پرسش است که چرا تباهی و فساد در ایرلند اوایل قرن بیستم در داستان جویس با کمک استعاره‌های مربوط به معلولیت بازنمایی می‌شود؟ به سخن دیگر، چه سنخیتی میان معلولیت و فساد برقرار است که بر حسب تفسیر براندابور، «فلج کشیش تصویری است از وضع و حال روحی‌اش و به طور مجازی، تصویری است از کیفیت کل دوبلین. جویس خودش آن را hemiplegia (فلج ناقص) خوانده است. . . کشیش مانند بسیاری از دوبلینی‌ها «نومون»  است. وی به کمال فردی نرسیده است»؟ چه نسبتی میان نرسیدن به کمال فردی و معلولیت برقرار است؟ آیا معلولیت یک مقوله‌ی متافیزیکی ـ الاهیاتی و حتی اخلاقی است که با بدکارگی و گناهکاری در رابطه‌ای تنگاتنگ قرار دارد؟ چرا نتیجه‌  مستقیم گناه و کردار بد همچون ناتوانی جسمی بازنمایی می‌شود؟

آیا این تصویر، بازنمایی معلولیت به‌مثابه تاوان و جبران مافات نیست یا بالعکس،‌ترسیم تاوان گناه و کردار بد به‌مثابه معلولیت نیست؟ و آیا شناختی که راوی جوان دائم در تقلاست که به شیوه  درون‌نگرانه به آن برسد، همان فهم دلیل فلج شدن کشیش پیر با آن «صورت فرتوت و عبوس» نیست؟ در رمان «کوری» نوشته‌ی ژوزه ساراماگو نیز چنین تصویری از معلولیت بازتولید شده و روایت این رمان که شخصیت‌هایش هیچ نامی ندارند، از استعاره‌  نابینایی شکل یافته است: کوری به‌مثابه یک آفت ناگهان به تن و سلامت شهر هجوم می‌آورد. رمان چنین آغاز می‌شود که راننده‌  اتومبیلی در پشت چراغ قرمز چهارراهی بدون هیچ پیش‌زمینه و سابقه‌ای احساس می‌کند که توانایی دیدن را  از دست داده است. با مراجعه‌  وی به یک چشم‌پزشک مجموعه‌ای از نابینایی‌ها در شهر آغاز می‌شود.

معاینه  پزشکی هیچ مشکل یا بیماری معینی را، آن‌گونه که در گفتمان پزشکی طبقه‌بندی‌شده یا تشخیص‌پذیر باشد، در چشم‌ها نمی‌یابد؛ پس چشم‌ها سالمند و در این نوع کوری برخلاف تصویر غالب از نابینایی افراد با سیاهی مطلق مواجه نیستند، بلکه در نظر آنان همه چیز سفید است، کوری به‌مثابه هیولای سفید. پس این نوع کوری ظاهراً به چشم و بدن بیماران ربط پیدا نمی‌کند. دولت و پلیس، از‌ترس شیوع بیماری، نابینایان جدید را تحت تدابیر شدید امنیتی و پزشکی و قوانینی بسیار سختگیرانه در آسایشگاهی قرنطینه می‌کنند. نابینایان در آسایشگاه بر سر مسائلی چون تقسیم غذا درگیر انواع فساد و فلاکت انسانی یا ـ به عبارت دقیق‌تری که در داستان جلوه داده شده است ـ حیوانی می‌شوند.

عاقبت زندانیان نابینا از آسایشگاه می‌گریزند و درمی‌یابند که حتی چشم‌های مجسمه‌های مقدس کلیسا نیز دچار بیماری کوری شده است و همسر چشم‌پزشک ـ تنها کسی که در آسایشگاه توان دیدن دارد و کسی از آن خبر ندارد ـ درمی‌یابد که مشکل نابینایی شهر از فساد در کلیسا بنیاد گرفته بوده است. بر حسب تفسیرهای ایده‌ئولوژیک، از جمله تفسیر عباس پژمان در مقدمه‌  یکی از چندین‌ترجمه‌  فارسی «کوری» ، مساله  نابینایی را نباید با «کوری حقیقی» یکی دانست، نابینایی در این رمان «مجازی» است. با این‌همه، «کوری سفید» داستان مستقیماً با «ساختار استعاری کتاب» پیوند دارد، زیرا قرار است «کثافتی» را بازنمایی کند که «زندگی را در کوری فرا می‌گیرد». کوری بر حسب این گونه خوانش‌ها، به‌ویژه با توجه به صحنه‌  گشایش رمان در پشت چراغ قرمز، داستانی «درباره‌  رعایت نکردن حقوق دیگران است» و «وضعیتی که شهر بی‌نام ساراماگو به آن دچار می‌شود، تقاص سرپیچی‌های مردم آن از اصول انسانی است». باری، «کوری در واقع دشنامی است که نویسنده نثار جوامع بشری می‌کند».

پرسش‌هایی که پیش‌تر درباره‌  داستان کوتاه جویس مطرح شد، درباره‌ رمان ساراماگو نیز صدق می‌کند. نخست این‌که چه در رمان و چه در تفسیرهای ایده‌ئولوژیک، استعاره‌  نابینایی نوعی استعاره‌  اخلاقی ـ سیاسی محسوب می‌شود که شهری تباه و فاسد را دور از شناخت راستین و «حقیقت»‌ترسیم می‌کند. دوم این‌که اگرچه نابینایی در متن رمان از مولفه‌های پزشکی‌اش جدا شده است، همچنان از اتحاد و همبستگی اخلاق و پزشکی خبر می‌دهد. در واقع، الگوهای پزشکی و اخلاقی معلولیت بر الگوی عام‌تر فردگرایانه مبتنی هستند: معلولیت عیب و نقصی است که از گناه یا نقصان و انحراف اخلاقی حاصل شده است، آن‌سان که نظام فیزیکی شخص بیمار دچار ایراداتی در کارکرد و نبود تعادل می‌شود.

از این جهت، الگوی فردگرایانه بر حسب ساختارهای معرفتی نهفته در آن نوعی نگاه خیره  پزشکی ـ اخلاقی را پدید می‌آورد که نیروی پنهان تشخیص و درمان بیماری و آن چیزی است که فوکو «سراسربینی» می‌نامد. بدن دیگری در این الگو لزوماً از جامعه بیرون انداخته یا به زندان افکنده نمی‌شود، بلکه به بدنی تبدیل می‌شود که اطاعت و فرمان‌برداری را پیشایش تعلیم دیده است.


منبع: بهارنیوز

تصویری زیبا در قابی زشت

امیر راعی فرد – روزنامه بهار
مراسم تحلیف دوازدهمین رئیس دولت  با حواشی زیادی  دست به گریبان بود. از غیبت برخی از چهره‌های سیاسی، مذهبی و اجتماعی موثر، تا گلایه مندی برخی از جریانات سیاسی و افراد از عدم اشاره رئیس جمهور به آنها.اما شاید بتوان مهمترین چالش ایجاد شده در مراسم مذکور را در پوشش وسیع سلفی گرفتن‌های نمایندگان با بانوی سیاسی اتحادیه اروپایی دانست.در همین ارتباط چند نکته لازم می‌نماید. ایران، به‌عنوان کشوری که سالیان سال درگیر خشونت‌های کلامی و رفتاری با دنیای اطراف خود بوده است، اینک و به مدد حسن انتخاب ملت، راه خود را از گزینش‌های خشن دولت‌های نهم و دهم جدا کرده است.

با بازگشت به تاریخ نه چندان دور گذشته و با مطالعه رفتارهای سازمانی دولت در دوره‌های نهم و دهم به سادگی می‌توان به میزان « جهان گریزی» دولت رسمی در آن دوران پی برد.باید توجه داشت که میزان آرامش یا تلاطم‌های سیاسی یک دولت با قدرتی بیشتر در جامعه تحت مدیریت آن دولت قابل رویت می‌باشد. دولتی که با سوار شدن بر احساسات لحظه‌ای و پافشاری کردن بر عواملی که سبب طرد جهانی یک کشور می‌شود، دستاوردی به جز اغتشاش روحی و اجتماعی در لایه‌های مختلف اجتماعی نخواهد داشت و جامعه را به سمت پرتگاهی از خشم و شعار رهنمون خواهد ساخت.

با یادآوری مراسم تحلیف دو دوره نهم و دهم ریاست جمهوری و نگاه نقادانه به روال مدیریتی دو دوره مذکور، به خوبی می‌توان به ریشه دار بودن گفتمان سخت و مشت آهنین دولت و مجلس در برابر گفتمان جهانی صلح پی برد. گفتمانی که جز با ابروهای درهم کشیده و دندان‌های بهم فشرده چهره‌ای دیگر از صورت فعالان سیاسی رسمی دولتی و حکومتی را به خاطر متبادر نمی‌سازد. حال  که با بازگشت عقلانیت و استقرار اعتدال در سیاست خارجی  ، کشور در مسیر آشتی جهانی گام بر میدارد، اتفاقاتی نظیر آنچه در مجلس شورای اسلامی و در مراسم تحلیف حسن روحانی شاهد آن بودیم، نه تنها از منظر سیاسی اتفاقی میمون قلمداد می‌شود بلکه در سایر کشورها نیز مسبوق به سابقه می‌باشد.

چهره خندان و روی گشاده نمایندگان مجلس در برخورد با هیات‌های خارجی و شوخی‌های ایشان در میانه یک آوردگاه سیاسی بین‌المللی پیش از آنکه نشان دهنده یک قباحت رفتاری باشد، یادآور یک تغییر اساسی در گفتمان رسمی حاکم بر سیاست خارجی کشور خواهد بود. حال اگر از نظرگاه‌های فرهنگی نقادانه  موجود، که با دید آسیب شناسانه فرهنگی به این رخداد سیاسی می‌نگرد نیز به بحث حواشی مراسم تحلیف ورود نماییم،  باز هم در کلیت بحث  تغییر نتیجه‌ای رخ نخواهد داد. بدین معنا که اگر رفتار نمایندگان را به‌صورت فردی مورد نقد قرار دهیم به آبشخور بروز این اتفاقات خواهیم رسید.

آبشخوری که ریشه در سیاست‌های فرهنگی چهل ساله کشور دارد. آنچه در مجلس شورای اسلامی اتفاق افتاد، از دیدگاه فرهنگی، یک اشتباه فردی نیست، بلکه معنایی به وسعت یک معضل فرهنگی ریشه دار در جامعه تحت‌تربیت انقلابی ما دارد. به عبارتی اگر بخواهیم پردازش اتفاق مذکور را به دو بخش سیاسی و فرهنگی تقسیم کنیم به نتایجی در ظاهر متضاد و در باطن یکسان خواهیم رسید. تغییر سازمان یافته رویکردهای  ضربتی سابق به رویکرد مدارا و اعتدال و احترام در گستره بین‌المللی نتیجه‌ای جز لبخند و همیاری در نگاه بین‌المللی نخواهد داشت. آنچه در این میان از اهمیتی ویژه برخوردار است، نگاه فرهنگی موجود در جامعه ایرانی نسبت به اتفاقات سیاسی پیرامونی است.

نگاه فرهنگی حاکم در جامعه‌ای که از ابتدا با رفتارهای سینوسی مدیران و موثران سیاسی دست به گریبان بوده است  و همواره انگشت اتهام را به دیگران متوجه ساخته است، نمی‌تواند در تحلیل درست اتفاقات به‌عنوان تنها سرفصل مورد اعتماد به کار گرفته شود.شاید به جرات بتوان گفت که متهم اصلی هرگونه رفتار فرهنگی و اجتماعی نادرست در وهله اول حاکمیتی است که با بسته نگه داشتن روزنه‌های ارتباطات بین المللی در بازه‌های متفاوت زمانی، راه را بر تعامل منصفانه و برابر شهروندان ایرانی با سایر شهروندان دیگر ملل سد نموده است.

بنابراین در شرایط مختلف و با توجه به  وجود روزنه‌های تنگ عبور از پیرایشگاه‌های سیاسی جهت در معرض رای مردم قرار گرفتن افراد که منجر به حذف جمع زیادی از متفکران و موثران اجتماعی می‌گردد، بروز رفتارهایی که ظاهرا آزاردهنده هستند، دور از ذهن نخواهد بود. کوتاه سخن اینکه ندای دوست داشتنی صلح و لبخند که در مجلس شورای اسلامی فعلی و دولت حسن روحانی نسبت به دولت احمدی نژاد و دو دوره گذشته مجلس و به گوش می‌رسد، نه تنها آزار دهنده نیست بلکه نوید بخش هم آوایی جهانی در لبخند و آرامش خواهد بود و شاید بتوان گفت که در روز تحلیف شاهد صلحی زیبا در قابی زشت بوده ایم.


منبع: بهارنیوز

سلفی با موگرینی، جهانی شد!

واکنش برخی رسانه های جهان به این موضوع در ادامه می آید:

 

دیلی تلگراف نوشت است: تعدادی از نمایندگان مجلس ایران به دلیل رفتار غیر حرفه ای و خلاف شان نمایندگی مورد انتقاد قرار گرفتند.آنها در مراسم تحلیف روحانی، برای سلفی گرفتن با یک مقام اتحادیه اروپا عجله ی بسیاری به خرج دادند. موگرینی که روسری سفید و سبز بر سر داشت، از جمعیتی که دور او در پارلمان ایران حلقه زدند، غافلگیر شده بود. این اقدام این نمایندگان مورد انتقاد بسیاری از ایرانیان و همچنین تعدادی از نمایندگان مجلس قرار گرفت.

گاردین نیز نوشت: گروهی از نمایندگان مججلس ایران به دلیل مسابقه گذاشتن بر سر گرفتن سلفی با فدریکا موگرینی مورد انتقاد قرار گفتند.البته در این میان یکی از نمایندگان که با موگرینی عکس گرفته بود، پس از مشاهده واکنش های گسترده منفی مجبور به عذرخواهی از مردم شد.

همچنین، بازفید نوشت: تعدادی از نمایندگان ایران به دلیل هجوم برای گرفتن سلفی با مقام ارشد اتحادیه اروپا به شدت مورد انتقاد قرار گرفتند.این افراد با تلاش بسیار تلاش میکردند تا بتوانند با موگرینی سلفی بگیرند.این نشریه در ادامه سخنان صادق خرازی را در لزوم اموزش پروتکل ها و تشریفات به نمایندگان مجلس را نقل قول کرد.


منبع: بهارنیوز

غایبان همیشه حاضر!

روزنامه بهار: مراسم تحلیف رئیس جمهور روحانی را می‌توان مانند هر مراسم بزرگ دیگری در این سطح، از زوایای گوناگونی مورد بررسی قرار داد. از متن صحبت‌های سران قوا که در آن شاهد درخواست رئیس مجلس برای نگاهی عقلانی به مسائل کشور در دولت دوازدهم و همراهی با منتخب اکثریت دیده می‌شد تا صحبت‌های رئیس قوه قضاییه که رنگ و بوی تعامل و همکاری با رئیس جمهور و دولت جدید داشت و حتی در بخشی از آن به صراحت از آمادگی خود به عنوان رئیس قوه قضاییه برای «هر کمکی که مقدور باشد» به منتخب اکثریت سخن گفت.

مراسم تحلیف روحانی به طور طبیعی و مانند هر مراسم دیگری با این حجم از توجه، حاشیه هم کم نداشت. از تصویربرداری و صدابرداری غیرحرفه‌ای و بسیار ضعیف صداوسیما و میزبان که باعث پخش بی کیفیت این مراسم بسیار مهم از رادیو و تلویزیون شد؛ به طوری که حتی این اشکالات فنی به نشست خبری سران سه قوه در پایان مراسم هم کشیده شد و خبرنگار صداوسیما از رئیس جمهور روحانی خواست تا همه آن چه در نشست خبری گفته است را دوباره تکرار کند! تا عدم رعایت برخی از الزامات حداقلی حضور در چنین مراسمی از سوی برخی میهمانان که بعضا در جایگاه وزارت هم هستند و سلفی جنجالی نمایندگان با خانم موگرینی؛ اما شاید بتوان پر سروصداترین نقص این مراسم را عدم دعوت از برخی افراد دانست. افرادی نظیر مولانا عبدالحمید، رئیس جمهور سابق و اسبق کشور و. . . از جمله این افراد بودند، در کنار این افراد از نام یک شخصیت نیز می‌توان به عنوان مهمترین غایب این مراسم یاد کرد؛ غایبی معنوی.

بسیاری انتظار داشتند که حسن روحانی در دو مراسم تنفیذ و تحلیف در سخنان خود یادی از مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی نیز کند. این انتظار بدیهی نه فقط به واسطه تاثیری که «آیت الله» در قرار گرفتن روحانی در جایگاه ریاست جمهوری داشت به وجود آمده بود بلکه علت اصلی چنین توقعی روابط نزدیک بین این دو شخصیت است. روابط نزدیکی که علاوه بر بعد شخصی آن سبب تاثیرپذیری رئیس جمهور از این بزرگ انقلاب شده است و حتی شاهدیم که شباهت‌های زیادی را می‌توان بین دولت اعتدال و دولت سازندگی یافت. از حسن روحانی به عنوان فردی که در تلاش است سیاست ورزی مبتنی بر اخلاق را در دستور کار خود قرار دهد این انتظار وجود دارد که نام و یاد هاشمی را مانند دوران انتخابات همواره و به هربهانه‌ای زنده نگه دارد.

دیگر چهره مهم و تاثیرگذار که در سه انتخابات اخیر ریاست جمهوری ۹۲، مجلس و ریاست جمهوری ۹۶ نقشی بی بدیل داشت و با «تَکرار» خود سبب حضور بخش اعظمی از جامعه پای صندوق‌های رای شد  بی گمان رئیس جمهور دوران اصلاحات است. عدم دعوت از این شخصیت که یکی از مهمترین شخصیت‌های سیاسی در چهار دهه اخیر بوده است و محبوبیتی فراوان در متن جامعه دارد در دو مراسم تنفیذ و تحلیف علامت سوال بزرگی را به وجود آورده است که می‌بایست تصمیم گیران این دو مراسم نسبت به آن پاسخگو باشند اما بیش و پیش از آن‌ها این توقع وجود دارد که آقای رئیس جمهور به این پرسش و ابهام پاسخ دهند که چرا در دو سخنرانی خود در این دو مراسم حتی به شکل غیرمستقیم هم ازچهر‌ه‌های تاثیرگذار حامی خود یادی نکرده اند؟

آیا اهمیت نقش این شخصیت‌ها در همراهی با روحانی چه در دوران انتخابات و چه در این روزها که شاهد انتقاداتی از سوی حامیان دولت درباره کابینه دوازدهم هستیم فراموش شده است؟ و شخصیت اثرگذار سوم مولانا عبدالحمید از بزرگان و محترمین اهل سنت ایران که نقشی بسیار اساسی در هدایت برداران و خواهران اهل سنت کشورمان به سوی حمایت از رئیس جمهور منتخب داشتند. اینکه چه کسی این شخصیت طراز اول اهل سنت ایران را به مراسم تحلیف دعوت نکرده است یک بحث است اما اینکه رئیس جمهور روحانی بر خلاف آن چه درباره کاهش فاصله‌های قومی و مذهبی سخن می‌گوید در سخنرانی خود از نام بردن از ایشان و تشکر از نقشی که در پرشور شدن انتخابات داشتن دریغ کرده‌اند بحثی دیگر و از نگاهی مهم‌تر که امید است آقای رئیس جمهور به صراحت در خصوص کم لطفی آشکاری که به این سه شخصیت داشته‌اند پاسخ قانع کننده‌ای داشته باشند.

اما در کنار نقدها به عدم توجه کافی حسن روحانی به این مسئله می‌بایست از رئیس، هیئت رئیسه و دیگر مسئولان مجلس که نقشی در دعوت از شخصیت‌ها به این مراسم داشته‌اند نیز این پرسش را مطرح کرد که به چه علت رئیس جمهور سابق، رئیس جمهور اسبق و مولانا عبدالحمید را به این مراسم مهم دعوت نکرده اند؟  این انتظار وجود دارد که اگر قصور و تقصیری در این میان رخ داده است برخورد لازم صورت گیرد و یا حداقل شاهد توضیحی شفاف در این باره به همراه عذرخواهی باشیم. از زاویه‌ای دیگر عدم حضور برخی فقهای شورای نگهبان و هم چنین دو رقیب اصلی رئیس جمهور منتخب یعنی آقایان سیدابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف در این مراسم نیز از نکات عجیب مراسم تحلیف بود.

تا آن جا که از تصاویر تلویزیونی پیدا بود آیت‌الله مدرسی یزدی و آیت الله جنتی (عضو و دبیر شورای نگهبان) و سیدمصطفی میرسلیم در این مراسم حضور داشتند در نتیجه می‌توان گفت که دعوت از این افراد صورت گرفته بود اما آنان به دلایلی که حتما خود بهتر از آن آگاهند در این مراسم شرکت نکرده اند. این انتظار وجود دارد که این آقایان نیز علت این عدم اجابت دعوت برای حضور در مراسم تحلیف منتخب مردم را بیان کنند تا از شائبه‌های احتمالی جلوگیری شود. مطلب آخر آن که مفاهیمی همچون تقریب مذاهب، اتحاد ملی و انسجام اسلامی در حرف ساده است اما آن چه اهمیت دارد این است که تلاش برای تحقق این مفاهیم بسیار مهم و ضروری برای کشورمان می‌بایست در اقدام و عمل مسئولان تصمیم گیر مشاهده شود. عدم دعوت از چهره‌های برجسته ملی و مذهبی در چنین مراسمی که نقشی اساسی در پرشور شدن انتخابات ریاست جمهوری اخیر داشته‌اند  نشان از آن دارد که بین سخن تصمیم گیران با آن چه در عمل شاهد آن هستیم فاصله‌ای عمیق وجود دارد.


منبع: بهارنیوز

سهم‌خواهی، اسم رمز مخالفت با کابینه ۲۴میلیونی

فائزه طاهری- روزنامه بهار
بالاخره با تمام فراز و نشیب‌های انتخابات و فشار بر رئیس جمهور منتخب در  روزهای پس از آن، حسن روحانی رسما دومین دور ریاست خود بر دولت را آغازو در اولین گام طی روزهای آتی کابینه خود را به مجلس معرفی خواهد کرد.  از این رو با جهانبخش خانجانی درباره احتمالات چینش کابینه و نتایج احتمالی عدم معرفی کابینه‌ همراستا با مطالبات ۲۴ میلیونی و وعده‌های رئیس جمهور  به گفت‌وگو نشستیم. این فعال سیاسی با بیان اینکه اگر خواسته‌ها از روحانی محقق نشود سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی از بین خواهد رفت و بزرگترین ضرر به اصلاح‌طلبان وارد می‌شود که حامی و مدافع اصلی روحانی بودند، می‌گوید طبیعی است که وقتی یک جریان فکری از کاندیدایی حمایت می‌کند آن کاندیدا مکلف است دیدگاه‌های حمایت‌کنندگان خود را برآورده کند و نه اینکه حامیان رقیب را بر سر کار بگمارد. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:
***

معرفی وزرا آنطور که پیش‌بینی می‌شد در مراسم تحلیف رئیس جمهور اتفاق نیفتاد. نظر شما درباره چینش کابینه برای پاسخ به مطالبات ۲۴ میلیونی و حامیان ایشان چیست؟
آن چیزی که روحانی در مراسم تحلیف فرمودند، تداوم و امتداد بیانات ایشان در ایام انتخابات بود. طبیعی بود که از روحانی انتظار این می‌رود آنچه با مردم عهد بسته را محقق کند. در عین حال ایشان اکنون کاندیدای ریاست‌جمهوری نیست، بلکه رئیس‌جمهور مستقر و منتخب است. امروز باید هم پاسخگوی کسانی باشد که او را انتخاب کردند و هم باقی کسانی که در این کشور زندگی می‌کنند زیرا او رئیس‌جمهور همه مردم است، چه کسانی که به او رای دادند و چه کسانی که رای ندادند. حتی منتقدان و مخالفان هم به عنوان یک شهروند باید از حقوق شهروندی جمهوری اسلامی برخوردار باشند و جمهوری اسلامی به عنوان یک کشور امن بتواند امکانات لازم را برای مردم و آحاد جامعه فراهم کند. این سیاست کلان و کلی است که رئیس‌جمهور باید لحاظ کند. طبیعی است کابینه‌ای باید انتخاب شود که بتواند منویات و اهداف و برنامه‌های ایشان را پوشش دهد. مشکلی که در کشور ما وجود دارد این است که نهادها و سازمان‌های حزبی از قوام و استحکام بالایی برخوردار نیستند. اگر ما احزاب قدرتمندی داشتیم می‌توانستیم بگوییم که رئیس‌جمهور باید در راستای سیاست‌های کلان حزبی و انتخاب‌کنندگان خود مسیر آینده را مشخص کند. اما در انتخابات اخیر، گروه‌های مختلف از اصلاح‌طلبان، معتدلان و حتی اصولگرایان معتدل هم به روحانی کمک کردند. اگرچه برآیند کلی پایگاه حمایتی روحانی اصلاح طلبان بودند اما چون چنین فضای سیاسی حزبی وجود ندارد طبیعی است که هر  منتخب دیگری در فرآیند انتخابات، خود را ملزم به تبعیت از دیدگاه‌های جریان سیاسی و حزبی نداند. البته امیدواریم با گسترش فعالیت‌های سیاسی و توسعه‌یافتگی و گسترش عملکرد احزاب قوی و ایجاد احزاب قدرتمند بتوانیم به سمتی پیش برویم که هم رئیس‌جمهور و هم کابینه و سایر ارکان تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز منطبق بر آرای انتخاب‌کنندگان و اکثر کسانی که یک رویه را انتخاب می‌کنند تصمیم بگیرند. اما اکنون که این گونه نیست طبیعی است که روحانی بگوید کابینه من فراجناحی است.

این کابینه فراجناحی چه تعبیری دارد؟
فراجناحی نه از این منظر که دیدگاه‌های افراد و یا برنامه کسانی که مخالف رئیس‌جمهور بودند عملیاتی شود بلکه دیدگاه کسانی که این گفتمان و دیدگاه را انتخاب کردند و این مسیر را برگزیدند مد نظر است. اگر روحانی همان‌طور که در بیانات خود در روز تنفیذ و تحلیف گفت و برنامه هایی که ارائه داد، افرادی را انتخاب کند که مردم امید به آینده را در چهره و عملکرد آنها ببینند، افرادی که کشور را به سمت پیشرفت و توسعه پیش ببرند، لاجرم مردم راضی خواهند بود.

اگر این مطالباتی که از آقای روحانی وجود دارد، از رای‌های ۲۴ میلیون و حمایت‌هایی که از ایشان شده محقق نشود، می‌تواند چه ضربه ای را به اصلاحات در انتخابات بعدی وارد کند؟
قطعا هم به خود شخص رئیس‌جمهور آسیب وارد می‌شود و هم جریان اصلاحات. رئیس‌جمهور شخص محترمی است و مردم و این سرمایه اجتماعی بر اساس اعتماد و احترام متقابل به پای صندوق‌های رای آمدند و خواسته‌های خود را در انتخاب روحانی محقق دیدند. طبیعی است که اگر آن خواسته‌ها محقق نشود هم سرمایه اجتماعی و هم اعتماد عمومی و متقابل از بین خواهد رفت. بزرگترین ضرر هم به اصلاح‌طلبان وارد می‌شود که حامی و مدافع اصلی روحانی بودند. اگرچه اصلاح‌طلبان و روحانی حتما موانعی که در این خصوص وجود دارد را مد نظر قرار می‌دهند و ان‌شاءالله تصمیم مقتضی خواهند گرفت.

با توجه به اینکه حمایت اصلی از روحانی از طرف اصلاح‌طلبان انجام شده و اکنون مطالباتی از طرف این جریان وجود دارد. تعبیر سهم‌خواهی از روحانی تا چه اندازه صحیح است؟
برخی از کسانی که این اصطلاح را به کار می‌برند دارای روح مریضی هستند. طبیعی است که وقتی یک جریان فکری از کاندیدایی حمایت می‌کند آن کاندیدا مکلف و موظف است که دیدگاه‌های حمایت‌کنندگان خود را برآورده کند. بدیهی است که افرادی باید انتخاب شوند که نماد و حامی آن جریان فکری باشند. این نوع ادبیات اساسا غلط است. کسانی که اصلاح‌طلبان و جریان حامی دولت را به سهم خواهی متهم می‌کنند از رئیس‌جمهور خواسته‌ای دارند و می‌خواهند که او ۲۴ میلیون نفری که به او رای دادند را کنار بگذارد. مثل اینکه بخواهند آرا و تفکرات منتقدان و مخالفان خود را قبول کند و عناصری را به کار بگیرد که حامی رقیب بودند و رقیبی که شکست‌خورده نیروهایش را در کابینه بگمارد.

یعنی تصور می‌کنید القای این موضوعات از طرف جریان رقیب است؟
قطعا اینطور است. در غیر این صورت فشارهایی که به رئیس‌جمهور می‌آید مبنی بر اینکه از جریانات حامی خود استفاده نکند چه معنایی دارد؟ اگر قرار بود این‌طور باشد که رئیسی و قالیباف رئیس‌جمهور می‌شدند. اصل واژه سهم‌خواهی غلط است. آیا ادبیات رئیس‌جمهور منطبق بر ادبیات کسانی که به آنها رای دادند و حمایت کردند نبوده است؟ آیا برنامه‌های او منطبق بر برنامه و آرای مردمی که به او رای دادند نبوده است؟ در نتیجه مردم هم انتظار دارند رئیس‌جمهور براساس همان برنامه‌ها کابینه خود را معرفی کند. این چه کاری است که رئیس‌جمهور را تحت فشار قرار دهیم که تابع سهم‌خواهان نباشد؟ اگر جریان سیاسی و حزبی و انجمن‌های نمایندگی مردم قوام مناسبی پیدا می‌کرد و جریانات سیاسی و احزاب رشد یافته بودند این واژه‌ها تحت عنوان سهم‌خواهی و فراجناحی واژه‌های موهوم و بی‌خاصیتی بود.

رفع حصر از مواردی بوده که روحانی در تبلیغات خود برای دولت یازدهم  به آن اشاره داشته و در این دوره نیز در پاسخ به مطالباتی که مربوط به حصر بود، به دفاع از حقوق شهروندی و آزادی‌های مدنی اشاره کرده است. با توجه به جایگاه  روحانی در شورای عالی امنیت و همچنین شخص اول اجرایی کشور، او چه اندازه می‌تواند به این وعده خود عمل کند؟
وجود روحانی و هر مسئول در جمهوری اسلامی باید مایه آرامش و امید برای مردم و آینده کشور باشد. تزاحم‌ها و تعارض‌ها ممکن است در طول زمان به وجود بیاید اما تداوم این تعارض‌ها به نفع کشور نیست و افزایش‌دهنده کینه‌های فروخفته است. روحانی اگر در مواجهه با چنین درخواست‌هایی قرار می‌گیرد باید مسیر گفت‌وگو را تسهیل کند با قرار دادن برخی از اطلاعات و دیدگاه ها در اختیار مسئولان تاثیرگذار و تصمیم‌گیر، تصمیم‌سازی مناسبی را صورت دهد. اکنون ما هرچه بتوانیم همدلی‌ها را گسترش دهیم به راحتی کشور را در مسیر توسعه و رشد قرار خواهیم داد. بر طبل تفرقه و نفاق و اختلاف کوبیدن کار ساده‌ای است، برخی از تندخویان در این کشور همین کار را می‌کنند و مجال خدمت را از مسئولان می‌گیرند. این موضوع به راحتی قابل حل است اما مقداری صبر و گذشت و دوری از کینه‌توزی می‌تواند ما را به این مسیر هدایت کند. ما با کشور عراق بیش از هشت سال در جنگ بودیم و شهدای بسیار زیادی را نثار کردیم اما امروز با دولت عراق مذاکره و همکاری می‌کنیم و حتی در مواقعی مدافع حاکمیتی عراقی‌ها شدیم و آنها را در به دست آوردن سرزمین خودشان و آرامش و امنیت کمک می‌کنیم. آیا نمی‌توانیم در داخل کشور با همنوعان خود -که اکنون مشخص می‌شود ریشه این فتنه‌ها از چه جریانی است- این مسائل را حل کنیم؟ این کار مقداری دور اندیشی می‌خواهد و روحانی می‌تواند کمک کند که این مسیر محقق شود.

آزادسازی اطلاعات نیز از مواردی بود که روحانی در زمره وعده‌های خود قرار داده بود . وی با توجه به شعارهایی که در حمایت از حقوق شهروندی می‌دهد چه اندازه می‌تواند در این مسیر گام بردارد؟
کارهای خوبی صورت گرفته اما کافی نبوده است. دیگر درون کشور نمی‌توان از محدودیت‌سازی‌های اجباری سخن گفت. در نتیجه باید بتوان روش اقناع و آگاهی بخشی را سرلوحه قرار داد. این آگاهی‌بخشی و رضایت‌مندی مردم است که به شما می‌گوید چه میزان می‌توانید با آنها ارتباط داشته باشید. هر چقدر بتوانید به مردم اعتماد کنید و مسیر اطلاع‌یابی آنها از حقایق جامعه را تسهیل کرده و از مسدودسازی و محدودسازی جلوگیری کنید آن وقت مردم همراه حاکمیت و نظام خواهند بود. اطلاعاتی که هیچ محدودیتی ندارد و سری و محرمانه نیست، اگر شفاف در اختیار مردم قرار بگیرد، جلوی فساد سیاسی و اقتصادی و فرهنگی گرفته خواهد شد. مردم وقتی در مواجهه با معضلات شفاف قرار بگیرند می‌توانند آگاهانه حضور داشته باشند و منتقد مناسبی برای رفتارهای غلط و خطاهای مسئولان و مجریان حاکمیتی باشند.


منبع: بهارنیوز

روزنامه‌های ایران را«ترس»از بین برده است

 گروه سیاسی- رسانه ها: فریدون صدیقی، استاد ارتباطات با عنوان «رسانه‌های بی‌مخاطب؛ روزنامه‌نگاران نگران» یادداشتی را در روزنامه شرق منتشر کرده که در این مطلب به مخاطب نداشتن رسانه‌های مکتوب، تاثیر آن برجامعه و ارائه راه‌حلی برای بهبود وضعیت این رسانه‌ها پرداخته و نوشته است:
«اصلی‌ترین دغدغه روزنامه‌نگاری معاصر، نداشتن یا ‌تحلیل‌رفتن مخاطب است. به بیان بهتر، به تناسب کثرت، تنوع و گوناگونی رسانه‌های مکتوبی که منتشر می‌شوند، مخاطبی همسو و هم‌سنگ موجود نیست و هم‌خوانی بین تیراژ و تعداد نشریات با مخاطب‌های آن وجود ندارد. از آنجایی که رسانه با مخاطب تعریف می‌شود، اگر مخاطبی نباشد، رسانه‌ای هم وجود ندارد و دیگر خبرنگاری هم نیست. در چنین شرایطی، بدیهی است که برای روزنامه‌نگار حرفه‌ای، تلخکامی وظیفه و رسالتی که بر دوش دارد، رو به فزونی می‌رود و به یک بحران روحی و معاشی بدل می‌شود. کار روزنامه‌نگاری، توسعه منافع و منابع ملی، توسعه رو به تزاید جامعه یا همان توسعه پایدار در تمامی حوزه‌هاست و اگر قرار باشد روزنامه‌ای منتشر شود، اما خوانده نشود یا از پیشخوان مطبوعات برگرفته نشود، تنها به این معنا نیست که روزنامه‌نگار نادیده گرفته شده، بلکه توسعه جامعه نیز دچار اختلال می‌شود. درهمین‌راستا، فضاهای علمی و دانشگاهی کشور هم که به پرورش خبرنگاران می‌پردازند، از آنجا که خواننده و مخاطبی برای رسانه‌ها نیست، جایگاه خود را از دست می‌دهند و… . بنابراین ناگزیر باید تکرار کرد که تیراژ روزنامه‌ها و نشریات کشور در برابر رقم ۴,۵ میلیونی دانشجویان، ناچیز و تأثربرانگیز است. برای چنین پیشامدی چه چاره‌ای می‌توان اندیشید؟

به گمان من، مهم‌ترین راه‌حل باید به دست کارگزاران حوزه ارتباطات کشور صورت بگیرد. نگاه دولت، مجلس و دیگر نهادهای کشوری به نقش و جایگاه رسانه‌ها بسیار مهم است. سوءتفاهم‌ها را باید کنار گذاشت تا رسانه‌ها بتوانند در چارچوب قانون، وظایف خود را عملی کنند، پرسشگر باشند و منعکس‌کننده مطالبات مخاطبان خود و در این راه به خودباوری برسند. وقتی که رسانه‌ای، نتواند صدای مخاطب خود باشد، مخاطبش را رویگردان کرده و عملا او را به سمت فضای مجازی، رادیوها و تلویزیون‌های برون‌مرزی هدایت می‌کند. بنابراین مهم‌ترین تدبیری که در این میان می‌توان به آن امیدوار بود همین است که اجازه بدهند روزنامه‌ها در چارچوب قانون فعالیت کنند و این‌قدر با ترس‌های بی‌نام‌ونشان که هر روز تبدیل به خط قرمزهای مرئی و نامرئی می‌شود، درگیر نشوند. تا این اتفاق نیفتد، ما یکی از ارکان مهم توسعه پایدار را در جامعه نخواهیم داشت، حتی اگر پیشخوان مطبوعات ما مملو از کثرت و تنوع رسانه‌ها باشد، چراکه بی‌مخاطب هستند.

به نظر می‌رسد برای عبور از این بن‌بست که تهدیدی جدی برای رسانه‌های ما (اعم از رادیو، تلویزیون و رسانه‌های مکتوب) محسوب می‌شود، چاره دیگری جز این نباشد. امروز رسانه‌های ما چنان ترس‌خورده شده‌اند که وجه کنشمندی خود را از دست داده‌اند؛ وقتی که رویدادی‌ هزاران‌ بار در شبکه‌های مجازی توزیع و تکثیر می‌شود، تازه زمان آن می‌رسد که رسانه‌های ما لنگان‌لنگان به دنبالش بروند، اما آیا راه دیگری هم برای عبور از این بحران وجود دارد؟ یک چاره‌جویی حداقلی دیگر هم وجود دارد. شاید زمان آن رسیده که انتشار روزنامه‌ها دوباره به عصرها بازگردد. در حال‌ حاضر روزنامه‌ها صبح‌ها منتشر می‌شوند و بخش عمده‌ای از اخبار را از دست می‌دهند، چراکه روز، رویدادمحور است. در شرایطی که روزنامه‌های ما عموما خبری نیستند و حتی نمی‌توانند به تحلیل رویداد هم برسند، شاید زمان آن رسیده که این از دست‌دادن زمان را از میان ببرند و لااقل راوی خبرها و رویدادهای موجود جامعه باشند.»


منبع: بهارنیوز

«مادر مذاکرات»؛ ایده دست یافتنی؟

داریوش احمدیان
رییس‌جمهور در مراسم تحلیف از «مادر مذاکرات» سخن گفت، او پیشتر از این نیز در روزهای تبلیغات انتخابات۹۶ نیز از تلاش و برنامه ریزی برای برداشتن تحریم‌های باقی مانده در سایر حوزه‌ها سخن گفته بود.روحانی و همراهانش در حوزه سیاست خارجی مدت اندکی پس از برجام هم از تلاش برای الگو گرفتن از توافق اتمی برای حل و فصل سایر پرونده‌های باقی مانده بین ایران و غرب که سبب فشارهای گوناگونی به کشورمان شده است حرف زده بودند اما تا به امروز همه آن چه روحانی و تیم سیاست خارجی دولت اعتدال گفته‌اند در حد حرف باقی مانده است و هنوز به مرحله اجرا نرسیده است. واقعیت آن است که مشکل اساسی در عدم اجرای این ایده در حوزه روابط بین الملل نه در تیم سیاست خارجی این سوی میدان است و نه در دیپلمات‌های غربی، مشکل در عدم به وجود آمدن اجماع ملی برای حل و فصل پرونده‌های تنش زای باقی مانده میان ایران و غرب در داخل کشورمان است.

با نگاهی به مسیری که به برجام ختم شد شاهد آن هستیم که مقدمه آغاز مذاکرات اتمی (به معنای واقعی کلمه و نه آن چه به «بیانیه خوانی» شهره شد و دستاوردش تحریم بود و تحریم) از زمانی آغاز شد که یک اجماع ملی در کشور برای حل این معضل پدید آمد و جز اقلیتی محدود و البته پر سروصدا که برخی‌تریبون‌های عمومی را هم در اختیار خود دارند اکثریت قاطعی از مردم و تصمیم گیران ارشد کشور با شروع مذاکراتی جدی به قصد رسیدن به توافقی واقعی موافقت کرده بودند. شاید ریشه این اجماع ملی را هم بتوان انتخابات۹۲ دانست.

آن جا که مسیر مذاکرات به شیوه سابق تنها ده درصد آرا را از آن خود کرد و نود درصد باقی مانده به کاندیداهایی اختصاص داد که چه اصولگرا و چه اصلاح طلب با آن شیوه مذاکرات (البته اگر بتوان نامش را مذاکره نهاد) همراهی نداشتند. حال و پس از انتخابات۹۶ این پرسش پیش روی همگان قرار گرفته است که آیا ایده «مادر مذاکرات» شدنی است؟ آیا تصمیم گیران نظام در حوزه سیاست خارجی همچون دولت منتخب اکثریت قائل به چنین نگاهی هستند؟

به نظر می‌رسد که «زمان» نقشی مهم و اساسی را در این زمینه ایفا می‌کند. نمی‌توان دست روی دست گذاشت و تنها نظاره گر وضع تحریم‌ها در حوزه هایی که فعلا امکان مذاکره در آن‌ها وجود ندارد نشست و می‌بایست هر چه سریع‌تر تصمیمات لازم اتخاذ و به مرحله عمل برسد. از طرف دیگر بهره مند شدن کامل کشورمان از بخشی از گشایش‌های به وجود آمده به واسطه توافق اتمی و همچنین جلوگیری از بازگشت تحریم ها (حتی در مقیاسی کوچکتر از گذشته) نیز به مذاکرات در سایر حوزه‌ها بستگی دارد. مردم نقش خود را همچون انتخابات۹۲ به خوبی ایفا کرده‌اند و آن چه می‌خواهند و نمی‌خواهند را با رساترین صدای ممکن بیان داشته اند.

دیپلمات‌های «امین، شجاع، غیور و متدین» نیز در برجام به روشن‌ترین شکل ممکن نشان داده‌اند که هم می‌توانند خطوط قرمز نظام را حفظ کنند و «در برابر حرف زور طرف مقابل به خوبی ایستادگی کنند» و هم موانع را از پیش روی مردم بردارند. از همین رو فضا برای اجرایی شدن «مادر مذاکرات» به قصد رفع تحریم‌های باقی مانده کاملا مهیاست به شرط آن که شاهد شکل گرفتن دوباره اجماع ملی باشیم.


منبع: بهارنیوز

ویتامین E و فواید آن برای مردان

ویتامینی محلول در چربی که فواید زیادی برای بدن ما دارد را همه می شناسید. بله، ویتامین E دارای اثرات آنتی اکسیدانی بوده و از تاثیرات مخرب رادیکال های آزاد بر بدن جلوگیری می کند. آلفاتوکوفرول نوعی از ویتامین E است که بدن می تواند مصرف کند.

این ویتامین در طیف گسترده ای از مواد غذایی از جمله غلات سبوس دار ، تخم مرغ و سبزیجات برگ دار یافت می شود. بهترین راه برای بدست آوردن مقادیر کافی ویتامین E دنبال کردن یک رژیم غذایی سالم است که غنی از آنتی اکسیدان ها باشد.

افزایش سیستم ایمنی بدن

آنتی اکسیدان ها مانع بروز آسیب های سلولی می شوند. ویتامین E یک آنتی اکسیدان قوی است که نقش ویتامین محلول در چربی را نیز ایفا می کند. یکی از اثرات مصرف ویتامین E تقویت سیستم ایمنی بدن است. افزایش مصرف این ویتامین بخصوص در مردان بالای ۶۵ سال کاهش ابتلا به عفونت های دستگاه تنفسی را بهمراه دارد.

سلامت قلب

پزشکان این ویتامین را برای خواص آنتی اکسیدانی آن و همچنین جهت افزایش دو نوع آنزیم که سبب آزاد شدن پروستاسیکلین از طریق سرکوب متابولیسم اسیدآرشیدونیک ، می شناسند.و این امر سبب کاهش تجمع پلاکتی که به بیماری های قلبی و عروقی می انجامد ، می شود.

عفونت ادراری در مردان به چه دلایلی رخ می دهد؟

حمله به رادیکال های آزاد

ورزش برای سلامتی شما بسیار خوب است ، اما آسیب رادیکال های آزاد به علت تمریات افزایش می یابد.آنها محصولات جانبی سمی ناشی از سوخت و ساز بدن هستند که می توانند منجر به بروز آسیب های بافتی شوند.ویتامین E یک آنتی اکسیدان قوی در پاکسازی این نوع از رادیکال های آزاد است.

افزایش باروری

کمبود ویتامین E یکی از دلایل ناباروری شناخته شده است. طبق تحقیقات صورت گرفته مصرف این ویتامین آسیب به سلول های اسپرم ناشی از گردش رادیکال های آزاد را کاهش می دهد. مطالعات نشان می دهند که کاهش قابل توجهی در استرس اکسیداتیو سلول های اسپرم مشاهده شده است

مه شو


#افزایش باروری با ویتامین E#افزایش سیستم ایمنی بدن#باروری مردان با ویتامین ای#سلامت قلب و آلفاتوکوفرول#ویتامین E#ویتامین ای برای مردان

ارسال شده در ۱۶ مرداد ۱۳۹۶ توسط خانم پاشایی با موضوع پزشکی


منبع: دکتر سلام

کرم های طبیعی و شگفت انگیز شرکت ایده آرای پیشگام

شرکت ایده آرای پیشگام با هدف تلفیق طب سنتی و علم روز داروسازی و سعی در تولید محصولات طبیعی و موثر در زمینه‌های مختلف برای بهبود کیفیت سطح زندگی مصرف کنندگان تاسیس گردید.

بیوگرافی:

شرکت ایده آرای پیشگام در سال ١٣٨۶ با هدف احیای توانمندی‌های نهفته در متون به جای مانده از طبیان حاذق این مرز و بوم همچون ابن سیناها و تلفیق و پیوند آن‌ها با علم روز داروسازی و هر آنچه امروزه در دنیا به عنوان فراورده‌های طبیعی خوانده می‌شود، بنا نهاده شد و در راه رسیدن به اهداف و چشم اندازهای تدوین شده خود سعی در تولید محصولات طبیعی و موثر در زمینه‌های مختلف برای بهبود کیفیت سطح زندگی مصرف کنندگان را دارد. در این راه شرکت ایده آرای پیشگام در تیم R&D خود از داروسازان و متخصصین علوم دارویی و همچنین طب سنتی استفاده کرده و قصد و هدف ارائه محصولات با کیفیت و مفیدی را دارد که جای آن‌ها در بازار دارویی ما خالی است.

آشنایی بیشتر با کرم سوختگی و درمان جای زخم کلاسنت:

کرم سوختگی و درمان جای زخم کلاسنت کرم حاوی یک ماده طبیعی قوی به نام سنتلا برای جای زخم و سوختگی است. در شرکت ایدهآرای پیشگام تصمیم گرفته می شود که چه کالا و چه محصولی در حال حاضر نیاز بازار است که تولید شود که این کار  در واحد R&D (تحقیق و توسعه) مورد بحث قرار می گیرد. به همین دلیل ما تصمیم را بر این گرفتیم که یک کرمی را تولید کنیم که با توجه به نیاز بازار مورد استقبال قرار بگیرد. این کرم سوختگی کلاسنت حاوی یک درصد عصاره سنتلا آسیاتیکا معادل ۴/۰ درصد آساتیکوزید است که با فعالتر کردن ساخت کلاژن به سرعت یافتن فرایند بازسازی پوست کمک می‌کند. برای همین توصیه می شود بلافاصله در صورت ایجاد زخم از این محصول استفاده شود. همچنین در مواردی مثل بعد از لایه برداری، لیزر و جراحی های پوستی هم کاربرد بسزایی دارد.

کاربردهای این کرم:

  • برای ترمیم سریع‌تر زخم‌ها
  • درمان جای زخم،
  • درمان سوختگی
  • درمان آفتاب سوختگی

روش مصرف:

بعد از پاک کردن پوست از این کرم استفاده کنید. صبح و شب مقدار کافی از کرم کلاسنت را روی نواحی آسیب دیده پوست به آرامی ماساژ دهید تا جذب شود (در صورت لزوم زیر کرم، روزها لوسیون بدن استفاده شود)

فرمولاسیون کرم کلاسنت بدین صورت است که می‌توان لایه ای زخیم از کرم را روی موضع قرار داد و در برخی آسیب های پوستی و در صورت لزوم با پانسمان بسته پوشاند و یا چندین بار در شبانه روز لایه نازک تری از کرم استفاده گردد.

طول مدت مصرف:

تا حداکثر ۶ ماه یا تا زمانی که جای زخم، سوختگی یا آسیب پوستی درمان شود.

رضایت مشتری، اولین هدف ما است

این محصول مورد استقبال خیلی از افراد مصرف کننده و پزشکان و داروسازان قرار گرفته است و تا به امروز مصرف کننده ای نبوده است که از این کرم شکایتی داشته باشد یا ناراضی باشد. با این حال تمام تلاش ما در این شرکت این است این رویکرد و شواهد علمی را در توسعه محصول بیاوریم و محصولاتی را که وارد بازار می کنیم بر پایه شواهد علمی باشد.

چرا محصولات شرکت ایده آرای پیشگام از نظر کیفیت برتر هستند؟

تیم تحقیق و توسعه شرکت ایده آرای پیشگام متشکل شده از ۵ داروساز مجرب که هرکدام سابقه زیادی در زمینه علوم دارویی و صنعت داروسازی دارند. تمام تلاش ما بر این بوده است با وجود داروهای با ادعای مشابه در بازار، داروهایی را به دست مصرف کنندگان برسانیم که از نظر کیفیت و اثربخشی و هزینه درمان حرف اول را می زنند.  در تامین کالا، تامین مواد اولیه و فرآیند کنترل کیفیت روی همه این مراحل بررسی های لازم صورت می گیرد  و به علاوه کاملاً تولید علم روز دنیا هستند.

چند محصول دارید؟

حدود یازده محصول بهداشتی، غذایی و دارویی وجود دارد که اخیرا نیز دو IRC  جدید از سازمان غذا و دارو دریافت کرده ایم. البته چند داروی گیاهی دیگر هم درحال تکمیل شدن هستند که بعد از اتمام و اخذ  IRC وارد بازار خواهند شد. IRC  شماره مجوزی است که سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت جمهوری اسلامی ایران به داروها و فرآورده های حوزه سلامت و پزشکی اعطا می کند و فرآورده هایی که دارای کد IRC منقضی یا باطل نشده هستند یعنی توسط این معاونت وزارت بهداشت مورد تایید قرار گرفته اند.

در مورد قطره های خوراکی توضیح می دهید؟

اسطوخودوس:

قطره خوراکی اسطوخودوس ضد اضطراب و خواب آور است. قطره خوراکی دیگر قطره لیمو است که در کاهش وزن و تثبیت وزن نقش بسزایی دارد.

قطره اسطوخودوس:

این قطره حدود سه سال پیش وارد بازار شد که پزشکان متخصص و روانپزشکانی که توسط نمایندگان علمی شرکت مورد ویزیت علمی قرار گرفتند، از مصرف این دارو نتیجه های مثبتی را دریافت کردند.  به علاوه یکی از مهم ترین مزیت های این قطره عدم تداخل دارویی است. به عنوان مثال گیاه علف چای که از این خاصیت یعنی ضداضطراب و خواب آور، برخوردار است اما در مقابل تداخل دارویی زیادی دارد؛ در حالی که اسطوخودوس این گونه نیست.

موارد مصرف:

جهت درمان موارد خفیف اضطراب و کم‌خوابی، کمک به درمان زود انزالی که ناشی از استرس باشد.

طرز مصرف:

در شبانه روز بین ۱۷ تا ۸۰ قطره خوراکی الیس اسطوخودوس معادل ۲۰ تا ۸۰ میلی گرم اسانس لاوندر در آب یا نوشیدنی حل شود که می‌تواند در یک وعده مصرف گردد. مصرف در کودکان زیر ۱۲ سال توصیه نمی‌شود.

برای درمان انزال زودرس ناشی از استرس، به مدت ۱۴ روز غروب ۲۰ تا ۷۰ قطره در یک لیوان آب یا نوشیدنی حل کرده و میل شود.

توصیه :

در صورت حساسیت به مواد موثره یا هر یک از مواد جانبی یا گیاه اسطوخودوس و یا حین حاملگی، مصرف اسانس اسطوخودوس ممنوع است. مصرف در کودکان زیر ۱۲ سال بررسی نشده و کلا توصیه می‌شود که مصرف خوراکی اسانس اسطوخودوس تحت نظارت پزشک یا داروساز باشد. اگر در طول مصرف قطره خوراکی الیس اسطوخودوس، علائم بدتر شد حتما با پزشک مشورت کنید. دور از دسترس اطفال نگهداری شود. نباید بیش از ۲ قطره به ازای هر کیلوگرم وزن بدن قطره الیس اسطوخودوس را مصرف نمود. مصرف این فرآورده ممکن است بر توانایی رانندگی و کار با ماشین ‌آلات اثر بگذارد لذا افرادی که تحت تاثیر قرار گرفته‌اند نباید رانندگی کنند یا با ماشین‌آلات کار کنند.

آیا برای همه قابل استفاده است؟

به طور کلی اختلالات اضطرابی دسته جداگانه ای است و دارو درمانی یا روان درمانی خاصی می خواهد. در مورد اضطراب هایی که پیش می آید و موقتی است این قطره خوراکی اسطوخودوس  می تواند خیلی کمک کننده باشد. به علاوه مصرف داروهای خواب آور بعد از مدتی وابستگی ایجاد می کنند برای همین قطع ناگهانی آن ها می تواند مشکل ساز باشد. اما در مقابل قطره خوراکی اسطوخودوس با این عوارض همراه نیست و وابستگی برای فرد به همراه ندارد.

از دیگر مزیت های این گیاه:

اسطوخودوس جزو داروهای گیاهی است که برای درمان اضطراب تجویز می شود. این داروی گیاهی در کشور آمریکا و اروپا به خصوص اروپای شمالی جزء داروهای پرفروش است. به علاوه اسطوخودوس در درمان و رفع بی‌خوابی بسیار موثر است. در فرهنگ کشورهای مختلف آسیایی و اروپایی از رایحه اسطوخودوس جهت ایجاد آرامش قبل از خواب استفاده می شود. با توجه به کنترل و کاهش محسوس اضطراب و استرس، در درمان زود انزالی با منشاء استرس، که دلیل اصلی این مشکل است نیز تاثیر زیادی خواهد داشت.

قطره خوراکی لیمو:

نوشیدن افشره لیمو ترش به همراه آب بعد از غذا به کاهش وزن کمک می‌کند. این کار هم باعث کاهش اشتها در وعده‌های دیگر و هم باعث افزایش متابولیسم بدن در هضم غذا می‌شود، همچنین چربی‌های اضافه بدن را می‌سوزاند. استفاده از این روش در کاهش وزن معجره می‌کند. در صورت استفاده همزمان از افشره زیره و افشره لیمو ترش الیس این اثر بسیار چشمگیرتر خواهد بود. بکاربردن عصاره چای سبز به همراه اسانس لیمو در افشره لیموی الیس، باعث کارایی و تاثیر دوچندان این محصول در مقایسه با سایر افشره‌های لیموی موجود در بازار گردیده است.

موارد مصرف:

کمک به کاهش اشتها، کاهش وزن و تثبیت آن

طرز مصرف:

روزی ۳ بار هر بار ۲۰ قطره در نصف استکان آب یا سایر نوشیدنی‌ها ریخته و بعد از غذا میل شود.

مواد موجود در مرکبات می‌توانند باعث کاهش وزن بدن و حتی افزایش توده عضلانی بدون چربی شوند که این امر عمدتاً از طریق افزایش متابولیسم و تسهیل لیپولیز (تجزیه چربی‌ها) صورت می‌گیرد.

برای چه افرادی منع مصرف دارد؟

بیماران دارای فشار خون پایین و نوزادان

احتمال بروز اختلال خواب در دوران شیردهی

کاهش جذب آهن و احتمال مهار وارفارین به خاطروجود مقادیر قابل توجه ویتامین کا و کاهش جذب کلسیم

محلول موضعی مورد ( درمان آفت دهان – ضد عفونی کننده دهان):

افشره گیاهی مورد الیس برای درمان آفت دهان بسیار موثر و مفید است.

آفت دهان یکی از زخم‌هایی دهانی است که بسیار دردناک بوده و فعالیت‌های روزمره همچون خوردن و آشامیدن را مختل می‌کند. علت دقیق آفت دهان مشخص نیست ولی سیستم ایمنی بدن در ایجاد آن موثر است. برای درمان ضایعاتی مانند آفت که هنوز علت قطعی آن مشخص نیست، استفاده از گیاهان دارویی بسیار مناسب‌تر از داروهای شیمیایی است. جهت رهایی از درد ملال آور آفت دهان و درمان آن محلول موضعی مورد الیس را در محل زخم بریزید و یا ۲۰ الی ۲۵ قطره از آن را در یک لیوان آب سرد بریزید و در دهان قرقره کنید.

تفاوت این محصول با سایر محصولات دیگر در بازار چیست؟

با درمان های گیاهی می توان آفت را درمان کرد  که در این زمینه تحقیقات دانشگاهی انجام شده است. در بازار برای درمان این مشکل محصولات متعددی وجود دارد با این حال تمام سعی ما بر این بوده است تا محصولی را در این زمینه وارد بازار کنیم که طبق استانداردهای داروسازی در دنیا باشد. این محصول به صورت موضعی مورد استفاده قرار می گیرد.

برای چه افرادی منع مصرف دارد؟

دوران بارداری، شیردهی، کودکان، بیماران سرطانی، افراد حساس به اسانس مورد

با مقادیر توصیه شده هیچ عارضه‌ای مشاهده نگردید.

نکته!

  • شروع مصرف محلول مورد همزمان با شروع آفت دهان، تاثیر بهتری خواهد داشت
  • از قراردادن پنبه یا گوش پاک کن روی آفت دهان بیش از زمان توصیه شده خودداری شود.
  • مصرف محلول موردممکن است باعث سوزش شود.
  • محلول درمان آفت دهان مورد را دور از دستر س کودکان قرار دهید.
  • پس از هر بار مصرف، در محلول را بسته و در دمای ۳۰-۱۵ و دور از نور نگهداری شود.

در مورد لوسیون ها توضیح می دهید؟

یکی از پرفروش ترین لوسیون ها، لوسیون تقویت مو و ابرو رزماری است. تا به امروز شاید تعداد داروهای شیمیایی که برخی از آن ها هورمونی هستند از داروهای گیاهی برای درمان ریزش مو بیشتر بوده است اما این دارو رزماری توانسته در درمن این مشکل چه در خانم ها چه در آقایان نقش بسزایی داشته باشد.

موارد مصرف:

تقویت کننده موی سر و ابرو و جلوگیری از ریزش آن

کمک به درمان شوره سر

طرز مصرف:

برای تقویت موی سر و جلوگیری از ریزش آن، صبح و شب هر بار به مدت حداقل ۲ دقیقه ۱۵ تا ۲۰ قطره برای آقایان و ۲۵ تا ۳۰ قطره برای خانم‌ها از لوسیون رزماری را با نوک انگشتان روی ناحیه مورد نظر ماساژ دهید.

برای تقویت ابرو و جلوگیری از ریزش آن، صبح و شب هربار به مدت حداقل ۲ دقیقه ؛ ۱ تا ۳ قطره از لوسیون رزماری را با نوک انگشتان روی ابرها بمالید (نیاز به ماساژ‌نیست).

برای درمان شوره سر کف سر را به میزان مورد نیاز از لوسیون آغشته نموده و به آرامی ماساژ دهید.

منع مصرف دارد؟

  • دوران بارداری
  • مبتلایان به فشار خون بالا
  • سردردهای میگرنی
  • احتمال حساسیت پوستی در مصرف بیش از حد این فرآورده و یا در افراد حساس وجود دارد
  • این لوسیون خوراکی نیست

این نکات را رعایت کنید!

  • لوسیون تقویت کننده مو و ابرو رزماری را از دید و دسترس اطفا ل دور نگه دارید.
  • بلافاصله پس از مصرف لوسیون رزماری، در شیشه را محکم ببندید و دور از نور، در دمای ۳۰-۱۵ درجه سانتیگراد نگهداری نمایید.
  • بعد از ۵-۴ هفته استفاده درست و منظم معمولا قطع ریزش مو مشخص می‌شود و با ادامه مصرف رشد موهای جدید تحریک خواهد شد.
  • لوسیون رزماری موجب ضخیم شدن موهای کرکی و نازک می‌شود.
  • از تماس لوسیون رزماری با چشم خودداری شود در صورت تماس این لوسیون با چشم و بروز سوزش چشم و ریزش اشک؛ ابتدا در حالیکه پلک‌ها بسته اند با یک پارچه تمیز یا پنبه آغشته به روغن زیتون یا روغن کنجد با دقت روی پلک‌ها و اطراف چشم را تمیز نمایید سپس حداقل به مدت ۱۵ دقیقه چشم را با اب سالم بشویید.
  • حداقل تا ۲ ساعت بعد از مصرف لوسیون رزماری از شستن محل خودداری نمایید تا جذب فراورده به خوبی صورت گیرد.
  • ازتحت فشار قرار دادن موها(مانند بستن با کش، تل گیره سر و وسایلی از این قبیل) و استفاده از وسایل خشک کن و سشوار در طول دوره مصرف خودداری نمایید.
  • درصورت بروز حساسیت پوستی با پزشک یا داروساز مشورت کنید.

تا چه اندازه این لوسیون در درمان ریزش مو تاثیرگذار است؟

علل ریزش مو متفاوت است و چندین حالت مختلف وجود دارد. بااین حال از این محلول نباید انتاری غیرواقع بینانه داشته باشیم. فراموش نکنیم از زمانی که به دنیا می آییم تا زمانی که از دینا می رویم موها در حال ریز هستند. بااین حال این محلول کمک  می کند تا شدت ریزش کاهش پیدا کند.

تماس با ما:

تهران : انتهای بلوار کشاورز – خیابان دکتر قریب بین طوسی و فرصت ، پلاک ۹ ، طبقه اول – واحد ۳

تلفن های تماس:

۰۲۱-۶۶۵۷۰۴۶۷
۰۲۱-۶۶۹۲۵۲۴۱


#داروهای گیاهی برای درمان ریزش مو#قطره خوراکی اسطوخودوس#قطره خوراکی لیمو#کرم سوختکی کلاسنت#محصولات شرکت ایده آرای پیشگام


منبع: دکتر سلام

نرخ طلای جهانی ثابت ماند

هر اونس طلا برای تحویل فوری در معاملات روز جاری بازار سنگاپور ۰.۱ درصد افزایش یافت و به ۱۲۵۸.۶۹ دلار رسید.

نرخ طلای جهانی ثابت ماندپول‌نیوز – طلا در معاملات روز دوشنبه بازار جهانی که دلار از انتظارات برای تحکیم سیاست پولی آمریکا مورد حمایت قرار گرفت، نزدیک به پایین‌ترین قیمت دو هفته گذشته ثابت ماند.
هر اونس طلا برای تحویل فوری در معاملات روز جاری بازار سنگاپور ۰.۱ درصد افزایش یافت و به ۱۲۵۸.۶۹ دلار رسید. بهای معاملات این بازار روز جمعه به ۱۲۵۴ دلار نزول کرده بود که پایین‌ترین قیمت در دو هفته گذشته بود و نخستین کاهش هفتگی در چهار هفته گذشته را ثبت کرد.

در بازار نیویورک، هر اونس طلا برای تحویل در دسامبر ۰.۰۲ درصد کاهش یافت و در ۱۲۶۴.۳۰ دلار ایستاد.

به گفته ریچارد شو، یک مدیر سرمایه‌گذاری در صندوق سرمایه‌گذاری “هوآن گولد” چین، طلا از آمار اشتغال قوی آمریکا تحت فشار قرار گرفته است و ابهام ژئوپلیتیکی چندانی در جهان و همچنین رویداد فوق‌العاده‌ای وجود ندارد. به همین دلیل ریسک‌گریزی کاهش پیدا کرده و طلا مجال چندانی برای افزایش نیافته است.

طلا به عنوان یک سرمایه‌گذاری جایگزین در شرایط ابهام سیاسی و مالی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

بر اساس گزارش رویترز، بازارهای سهام آسیا روز دوشنبه با دنبال کردن وال استریت صعود کردند در حالی که دلار رشد ملایمی داشت اما عمده رشدی که پس از انتشار آمار اشتغال ژوئیه یافته بود، حفظ کرد. دلار قوی‌تر معاملات طلا که به این ارز قیمت‌گذاری می‌شود را برای دارندگان سایر واحدهای ارزی گران‌تر می‌کند در حالی که نرخ‌های بهره بالاتر به افزایش بازده اوراق  قرضه منتهی شده و به تقاضا برای طلا که بازدهی ندارد لطمه می‌زند.

در بازار سایر فلزات ارزشمند، هر اونس نقره برای تحویل فوری ثابت بود و در ۱۶.۲۳ دلار ایستاد. این فلز روز جمعه به ۱۶.۱۷ دلار سقوط کرده بود که پایین‌ترین قیمت در دو هفته گذشته بود. هر اونس پلاتین برای تحویل فوری ۰.۱ درصد رشد کرد و به ۹۶۰.۲۰ دلار رسید. این فلز هفته گذشته بیش از ۳.۲ درصد رشد قیمت داشت. هر اونس پالادیوم برای تحویل فوری با ۰.۱ درصد کاهش، ۸۷۶.۶۰ دلار معامله شد.


منبع: پول نیوز