گوشواره هایی که تابستان ۹۶ مد شده‌اند

در این مطلب جدیدترین مدل های زیبای گوشواره را که در تابستان ۹۶ مد شده اند، برایتان آورده ایم. این مدل گوشواره هایی که به تازگی مد شده اند، در طرح ها و رنگ های متنوع موجودند و شما می توانید آنها را با لباس های اسپورت و مجلسی خود به سادگی ست کنید.

برترین ها: اکسسوری ها تاثیر زیادی بر ظاهر ما می گذارند. به عنوان مثال شما می توانید با گذاشتن یک گوشواره زیبا، تمام نگاه ها را به سمت تان جذب کنید. اما چه کنیم که در این تابستان پیش رو جذاب تر و منحصر بفردتر از همیشه باشیم؟ اگر شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که دوست دارند با مد روز پیش روند، با ما همراه باشید.  

در این مطلب جدیدترین مدل های زیبای گوشواره را که در تابستان ۹۶ مد شده اند، برایتان آورده ایم. این مدل گوشواره هایی که به تازگی مد شده اند، در طرح ها و رنگ های متنوع موجودند و شما می توانید آنها را با لباس های اسپورت و مجلسی خود به سادگی ست کنید.

گوشواره های جذابی که در تابستان 96 مد شده اند 

۱۳ یورو

گوشواره های جذابی که در تابستان 96 مد شده اند 

۱۲ یورو

گوشواره های جذابی که در تابستان 96 مد شده اند 

۲۴ یورو

گوشواره های جذابی که در تابستان 96 مد شده اند 

۱۳ یورو


 

گوشواره های جذابی که در تابستان 96 مد شده اند 

۲۳ یورو

گوشواره های جذابی که در تابستان 96 مد شده اند 

۴۸ یورو

گوشواره های جذابی که در تابستان 96 مد شده اند 

۵۴ یورو

گوشواره های جذابی که در تابستان 96 مد شده اند 

۱۳ یورو

گوشواره های جذابی که در تابستان 96 مد شده اند 

۱۰ یورو

گوشواره های جذابی که در تابستان 96 مد شده اند 

۱۳ یورو


 

گوشواره های جذابی که در تابستان 96 مد شده اند 

۹۸ یورو

گوشواره های جذابی که در تابستان 96 مد شده اند 

۴۰ یورو

گوشواره های جذابی که در تابستان 96 مد شده اند 

۴۸ یورو

گوشواره های جذابی که در تابستان 96 مد شده اند 

۸ یورو

گوشواره های جذابی که در تابستان 96 مد شده اند 

۱۲ یورو

گوشواره های جذابی که در تابستان 96 مد شده اند 

۲۴ یورو

گوشواره های جذابی که در تابستان 96 مد شده اند

۳۲ یورو

گوشواره های جذابی که در تابستان 96 مد شده اند 

۶۴ یورو

گوشواره های جذابی که در تابستان 96 مد شده اند 

۵۴ یورو

گوشواره های جذابی که در تابستان 96 مد شده اند 

۱۳ یورو

گوشواره های جذابی که در تابستان 96 مد شده اند 

۱۲ یورو

گوشواره های جذابی که در تابستان 96 مد شده اند 

۱۳ یورو

گوشواره های جذابی که در تابستان 96 مد شده اند 

۱۳ یورو

گوشواره های جذابی که در تابستان 96 مد شده اند 

۲۴ یورو

گوشواره های جذابی که در تابستان 96 مد شده اند 

۱۲ یورو


 

گوشواره های جذابی که در تابستان 96 مد شده اند 

۱۳ یورو


منبع: برترینها

چرا سریال «پنچری» پنچر است؟

روزنامه هفت صبح – احمد رنجبر: سریال کمدی شبکه سه در حالی دو هفته دیگر تمام می شود که پس از بیست و شش قسمت نتوانسته موج ایجاد کند و عنوان سریال کمدی موفق را بگیرد. در این گزارش دلایل ناکامی «پنچری» واکاوی شده است.

پیش درآمد

سریال های طنز معمولا با اقبال بیشتری از سوی بیننده مواجه میش وند و نیاز به تشریح چرایی آن نیست منتها یک اصل ثابت شده وجود دارد که مخاطب هر سریالی را نمی پسندد و مثل چند دهه پیش با هر اثری همراه نمی شود. طرح سلیقه ها بالا آمده و کار کمدی سازها سخت تر شده است. یکی از دلایل مهم که جز معدودی، مابقی سریال های طنز در سال های اخیر موج ایجاد نکرده اند را باید در همین نکته جست و جو کرد.

چرا سریال «پنچری» پنچر است؟

برزو نیک نژاد با علم به سخت پسندی مردم سراغ «پنچری» رفته ولی متاسفانه تلاشش بعد از بیست و شش قسمت به بار ننشسته. پخش سریال او روزی از شبکه سه شروع شد که سریال طنز جدیدی روی آنتن نبود و شانس یکه تازی داشت. «پنچری» اما به رغم داشتن مخاطب ثابت، جزو سریال های کمدی موفق دسته بندی نمی شود و به دلایل متعدد نامش سر زبان ها نیفتاده. در این گزارش دلایل ناکامی «پنچری» و به عبارت دیگر ضعف هایی که ناکامی سریال را باعث شده مرور کرده ایم.

کارگردان

برزو نیک نژاد جزو سریال سازهایی است که پیش از کارگردانی تجربه نویسندگی داشته و چند فیلم سینمایی ساخته. پس حالا می توان عیار او را سنجید و خوب یا بد «پنچری» را به پای او گذاشت. نیک نژاد فیلمنامه سریال های «دودکش» و «روزهای بد بدر» را نوشته و فیلم های «ناخواسته» و «زاپاس» را کارگردانی کرده است.

در این میان «دودکش» و «زاپاس» جزو کارهای قابل دفاع او به حساب می ایند. «دردسرهای عظیم ۱ و ۲» و «قرعه» سریال هایی هستند که پیش از «پنچری» در مقام کارگردان ساخته که سری اول «دردسرهای عظیم» چند پله بالاتر از دیگر سریال های او قرار می گیرد.

برزو نیک نژاد در مجموع کارگردان متوسطی است که سعی کرده در خلق موقعیت های کمدی به تعریفی منحصر به فرد برسد اما «همیشه» موفق نبوده. تلاش او در «دردسرهای عظیم ۱» و «زاپاس» جواب داده و در مابقی نه. سری دوم «دردسرهای عظیم» به دلیل تکراری بودن موفقیت فصل قبل را به دست نیاورد. و «قرعه» از ابتدا مورد پسند قاطبه مخاطبان قرار نگرفت.

قصه

نیک نژاد در نگارش فیلمنامه همکاری داشته. پس سهم او از خوب یا بد بودن این سریال محدود به کارگردانی نمی شد. «پنچری» در قسمت های اول بلاتکلیف بود و قصه ای منسجم نداشت. محور داستان بر مقدمات ازدواج کاراکتر یوسف تیموری، سولماز غنی و موانع ازدواج رضا داوودنژاد و زهره فکور صبور می گذشت.

چرا سریال «پنچری» پنچر است؟

کمی بعد پای دیگر شخصیت ها ازجمله شهره سلطانی به داستان باز شد که قصد تعطیلی شرکت پدرش را دارد و حسابدار آن یعنی یوسف تیموری دنبال نقشه برای جلوگیری از این اتفاق است. همچنان داستان موش و گربه وار او ادامه دارد و گره ها باز نمی شود.

چندی پیش تهیه کننده سریال به انتقاد هفت صبح این طور پاسخ داده بود: «اساسا این سریال موقعیت محور است و براساس داستانک ها پیش می رود.» اگر موقعیت ها قدرت ایجاد خنده داشتند می شد برهان مهام را پذیرفت اما داستان بر روایت چند اتفاق بنا نهاده شده و گرفتار دور تسلسل شده و پیش نمی رود و در نتیجه مخاطب با اشتیاق آن را دنبال نمی کند.

شوخی ها

سریال «پنچری» طنز است و طبعا باید برای ایجاد خنده از موقعیت های کمیک و دیالوگ های طنز بهره ببرد. سریال اتفاقا به اندازه کافی از این دو فاکتور برخوردار است اما چه می شود که به کارش نیامده؟ دلیل اصلی بکر نبودن شوخی ها و موقعیت هاست. نویسندگان و کارگردان روی شوخی های کلامی بیش از حد مانور داده اند بدون آنکه دست به خلاقیت بزنند. مثلا کاراکتر مهران غفوریان و اشکان اشتیاق علاقه زیادی به جمله های معروف که نمونه اش را در فضای مجازی و روی کامیون ها می بینیم، دارند.

مدام تکرار می شود این جمله کجا نوشته شده بود؟ بازی با کلمات دیگر ابزار ایجاد شوخی است که بعد از چند قسمت خاصیت خود را از دست داد. موقعیت ها نیز کارکرد قدرتمندی برای خلق لحظات ناب کمدی ندارند؛ چند بار می توان به شرایط قادر که عمو توی ذوق او می زند، خندید؟ تا کجا پرخاشگری و شوخی همزمان مریم سعادت جذابیت دارد؟ موقعیت ها در قسمت های ابتدایی کشش داشتند و امید می رفت تقویت شوند ولی رنگ تکرار گرفت.

کاراکترهای کلیشه ای

این پاراگراف ارتباط تماتیک با پاراگراف قبلی و بعدی دارد. یعنی همان طور که شوخی های کلامی و موقعیت ها تکراری هستند، کاراکترهای «پنچری» هم براساس الگوی آشنا طراحی شده اند. اگر کارگردان استفاده بهینه ای از آنها می کرد حالا به عنوان پاشنه آشیل از آن یاد نمی کردیم. حمید لولایی به عنوان یادآور خشایار «زیر آسمان شهر» است؛ او همان خساست و رفتارهای دوگانه و اغراق شده را دارد. اکت های این چنین رضا داوودنژاد را ابتدا در «پشت کنکوری ها» دیده بودیم.

چرا سریال «پنچری» پنچر است؟ 
رفتارهای غلامرضا نیکخواه ذهن را به سمت سریال های طنز مهران مدیری و نیز «بزنگاه» می برد. مریم سعادت سال هاست نقش زن های قلدر مآب و غرغرو داده می شود حال که استعداد این بازیگر فراتر از چنین کلیشه هایی است. شرط انصاف نیست به بازی متفاوت یوسف تیموری اشاره نکنیم. کاراکتر حمید نشانی از اکت های همیشگی این بازیگر ندارد و همین برگ برنده کارنامه او در سریال «پنچری» شده.

بازیگران کلیشه ای

وقتی برای طراحی کاراکترها خلاقیت وجود نداشته باشد، انتخاب بازیگر هم کار چندان سختی نیست. درحالی که کارگردان می توانست برای شخصیت های آشنا، بازیگرانی گزینش کند که پیش تر تجربه بازی در چنین نقش هایی را نداشته باشند. در سطور بالا به برخی اشاره کردیم و گفتیم کجاها شخصیت های شان را دیده ایم. به این جمع می توان مهران غفوریان را اضافه کرد که کلی فیلم و سریال بازی کرده و در نقش آدم های خالی بند و آسمان جل. او در نقش جمشید «پنچری» الگوهای پیشین را به خدمت گرفته و کاراکتر را بیش از پیش کاریکاتوری کرده.

زهره فکور صبور از سریال «روزگار جوانی» نقش دختری دم بخت را بازی می کند و در «پنچری» هم چشم مان را نبسته ایم تا خوبی سریال را نبینیم اما ایده مرکزی سریال به خاطر دلایلی که ذکرش رفت، مانع از موفقیت آن شده. کارگردان خواسته فضایی فانتزی خلق کند و در دل این اتمسفر هم بخنداند و حرف های مهم بزند. متاسفانه این تلاش ثمر نداده و با سریال ناموفقی رو به رو هستیم.


منبع: برترینها

بررسی بوتیک سینمایی حمید نعمت الله

ماهنامه همشهری ۲۴ – نیما حسنی نسب: نوشتن درباره کارهای سینمایی حمید نعمت الله منتقد پیگیر و علاقه مند به تحلیل حال و روز و شرایط پیچیده و بغرنج سینمای امروز ایران را در وضعیت دشواری قرار می دهد؛ وضعیتی که محصول تناقضی بنیادین و کمی غیرقابل توضیح میان شباهت و اشتراکات تماتیک و اجرایی و از آن سو تفاوت و تمایز ماهوی میان این آثار است. منظورم مشخصا فیلم هایی است که در دو دهه اخیر و پس از مقطع اصلاحات ساخته شد و جریان و مسیر سینمای پس از انقلاب را یک بار دیگر – پس از یک تقسیم غیرقابل چشم پوشی به دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامی – تغییر داد.

دورانی که تعبیر مشکوک و نامشخصی به نام «فیلم اجتماعی» چنان محبوب و معتبر و مقبول شد که حتی بی توجه به همه تاریخ سینما و صد سال پیشینه مطالعات سینمایی به آن عنوان موهوم ژانر اجتماعی هم دادند. روزگاری که پسوند اجتماعی قرار بود حتی به ژانرهای مهم و کلیدی تاریخ هم اعتبار و وجاهت بدهد و مثلا فیلمسازان ترجیح می دادند (و می دهند) که از ملودرام اجتماعی و کمدی اجتماعی برای توضیح و توصیف فیلم شان استفاده کنند تا خود این ژانرهای مادر و خودبسنده و جامع.

بررسی بوتیک سینمایی حمید نعمت الله

از این منظر فیلم های حمید نعمت الله اصلی ترین و بهترین نمونه ها برای توضیح (یا شرح توضیح ناپذیری) همان تناقض های اساسی است که ارزیابی فیلم اجتماعی را دچار چالش های جدی می کند. او در هر چهار فیلمش تناقض ظاهری میان داستان گویی و سرگرمی با رئالیسم و واقع نمایی و تلقی اجتماعی از فیلم ها به عیان ترین شکل نمود داد و هیچ وقت خودش را پشت ادعاهای فریبنده، تریبون شدن برای این گروه و آن جناح حرف های خطیر و به ظاهر تند و تیز و شعارهای پرمشتری و خلاصه در یک کلام کسب و کار با این عبارت پنهان نکرد.

فیلم هایش – فارغ از ارزش گذاری کیفی – عیان ترین و واقعی ترین جلوه های تصویر اجتماع شد و شاید اصلا به همین دلیل به آن درجه از اهمیت و اعتباری که شایسته اش بود نرسید؛ در سطح جهانی به اقبال همتایان به اصطلاح «مدرن» تر و زبل تر خود دست پیدا نکرد و در سطح داخلی هم به رغم تعریف و تمجیدهای مختلف هرگز به قله ها نرسید و برند نشد. منتقدان اغلب سر بزنگاه فیلم های او را فراموش کردند و آن چنان که باید به زیر و بم های تلاش او برای ساخت و پرداخت سینمایی مقولات اجتماعی نپرداختند.

تماشاگران عام هم فیلم هایش را اغلب بیشتر از حد تحمل و علاقه شان تلخ و جدی و واقعی یافتند که برای تماشایش سر و دست بشکنند و گیشه های آثارش را رکوردشکن کنند (حتی وقتی سعی کرد کمدی بسازد). با این حال با کسب اجازه از دوستان و همکاران دقیق و نکته سنج (و احیانا جوگیر) خودم همین ابتدا می خواهم بگویم که چند ساخته نعمت الله در این دو دهه از اصیل ترین و پرثمرترین تولیدات سینمایی است که با نام اجتماعی به آن ارج می نهند و جسارتا گمان می کنم در بلندمدت بیش از سایر همکاران و همتایان این روزگارش شاخص و ماندگار خواهد شد.

یکی از ویژگی های مهم و حیاتی فیلم های نعمت الله (با در نظر گرفتن سهم موثر همراه و همکار و رفیق همیشگی اش هادی مقدم دوست) اصلا همین بوده که گاهی چنان آینه وار بازتاب حال و روز واقعی و بی پیرایه و بی بزک و دوزک زندگی و اوضاع بخشی از تماشاگران شده که آنها چندان تمایلی به این همه صراحت و بی تعارفی نداشتند و شاید دوست نداشتند کسی این جور رک و پوست کنده حال و روزشان را ترسیم و تعریف کند یا به نمایش عمومی بگذارد. به نظرم این صراحت و اصالت (گاه آزار دهنده و نامطبوع برای تماشاگر) از اینجا می آید که او بیشتر از سینماگران هم سنش از تجربه زیسته و عمری که گذرانده برای نوشتن و ساختن و خلق شخصیت ها و موقعیت های آثارش استفاده کرد.

ساخته های نعمت الله جوری است که به سادگی می شود سِیر تجربه های یک شهروند معمولی اما خوش قریحه و خوش سلیقه در روزگار معاصر فرض شان کرد که سازنده از تمام یا بخشی از لایه ها و مفاهیم و دلالت های آثارش آگاه است. با این حال خرافه «نیت و خودآگاه سینماگر/ مؤلف» سال هاست که دچار تشکیک اساسی شده و حالا دیگر می شود به راحتی فرض کرد که طیف وسیعی از پیش فرض ها، تنش ها و تضادهای فرهنگی از خلال کدها و قراردادها و الگوهایی که شاید از کنترل فیلمساز بیرون اند عمل می کنند و روی پرده نقش می بندد.

بنابراین جلوه های مختلف واقعیت اجتماعی زیست شهری در فیلم های او هم می توانند بازنمایی و دوباره سازی دقیق واقعیاتی باشند که از سر گذرانده، هم تماما ساخته و پرداخته نگاه و ذهن جستجوگرش به نظر بیایند. بی تردید من اولی را انتخاب می کنم و عمیقا باور دارم که لااقل موقعیت ها و کاراکترهای دو تجربه سینمایی اول و دوم نعمت الله، «بوتیک» و «بی پولی» چیزهای زیادی را وامدار تجربه های شخصی فیلمساز هستند؛ از تصویر آن خانه مجردی شلوغ و بی در و پیکر و جوان های درب و داغان و سرگشته و جورواجور در «بوتیک» تا ترسیم ماهرانه و ظریف جزئیات بحران و نابودی قدم به قدم یک زندگی متوسط الحال به واسطه کمبود و سپس فقدان مقطعی نقدینگی در «بی پولی» و نیز حال و روز دورهمی های ملنگانه و کلبی مسلکی شخصیت های جذاب و به شدت واقعی در آن خانه/دفتر کذایی در «بی پولی» از سوی دیگر، همین ویژگی مسبب اشکالات و ایرادهای اصلی و کلیدی در دو فیلم اول و دوم شده و بخشی از ضعف های این دو فیلم به همین توجه و تمرکز فیلمساز روی واقعیت های از سر گذرانده بر می گردد.

بررسی بوتیک سینمایی حمید نعمت الله

میل به ارائه تصویر دقیق از واقعیت در تقابل و عدم تناسب با تمایل برای قصه گویی منسجم و روایت دراماتیک باعث تشتت و چندلحنی شدن فیلم ها شده است. چیزی که می شود برای توضیح آن از تغییر کاربردی و به دردبخور را بین وود با عنوان «متن ناهمساز» استفاده کرد.

به تعبیر وود، سامان دادن به تجربه و کوشش برای خلق همسازی هدف مهم هنر و سینما بوده و همسازی هم چیزی جز تلاش برای درک و مسلط شدن بر تجربه نیست. به تعبیر وود، «دریافت هنرمند از واقعیت ممکن است چنان باشد که آن را ناهمساز، آشفته، پوچ و بی معنا بیابد؛ شق دیگر این است که هنرمند در حال مبارزه با چیزی باشد که آن را تجربه نادرست می داند و ممکن است تعمدا متن هایی بیافریند که شکسته و پاره – پاره باشند. در این حالت ها، پاره – پارگی و ناهمسازی آگاهانه بدل به یک اصل ساختاربخش می شود.»

او سپس توضیح می دهد که منظورش در این بحث اتفاقا فیلم هایی اند که نمی خواهند ناهمساز باشند یا ناهمساز جلوه کنند، اما چنین اند. آثاری که در آنها میل یا کوشش برای سامان بخشی آشکارا به شکست انجامیده است. این ناهمسازی گرچه از اهمیت و اعتبار و امتیاز چنین فیلم هایی کم می کند، ولی نمی شود کتمان کرد که نکته «جالب و جذاب» این قبیل آثار همین است!

چون به رغم ناهمسازی توانسته اند به سطح معینی از اهمیت و کیفیت و جذابیت برسند، هوشمندی و ذوق مشهودی در آنها قابل رصد کردن است و نشان از کوشش و مشارکت و علاقه مندی بالای سازندگانش دارد.

رابین وود حتی پا را از این هم فراتر می گذارد و تیر خلاص این بحث متناقض را این طور شلیک می کند که «این فیلم ها نه کاملا موفق اند و نه می شود نادیده شان گرفت. طبیعت آنها چنان است که اگر موفق تر از این می بودند (دست کم در تحقق چیزی که هدف آگاهانه آنها برشمرده می شود)، به مقدار معتنابهی از جذابیت آنها کاسته می شد. و سرانجام اینها آثاری هستند که خود نمی دانند چه می خواهند بگویند.» شاید این توصیف و این ذم نزدیک به مدح، به علاقه مندان فیلم هایی مثل «بوتیک» و «بی پولی» بر بخورد و بیش از آنها به فیلمساز، پس لازم است یادآوری کنم این مقدمه برای توصیف «راننده تاکسی» اسکورسیزی نوشته شده است (اومانیسم در نقد فیلم»، ترجمه روبرت صافاریان).

در اغلب اظهارنظرهای رایج در فضای عمومی نقد فیلم مشخصا درباره دو فیلم اول و دوم نعمت الله از واژه های بی انسجام و متشتت و پراکنده و آشفته و چندپاره استفاده می شود، بی آن که برای توضیح و تبیین دلایل آن کوشش کنند. این که تصویر دقیق و کامل و قابل استناد روزگاری که «بوتیک» ساخته شد یا «بی پولی» به نمایش در آمد، چقدر با این فرم نامتناسب و پراکندگی و تشتت همخوانی داشت و اصلا این به هم ریختگی و عدم یکدستی چقدر به کارِ شرح حال آدم های آشفته و به هم ریخته و نامعقول این فیلم ها می آمد. کوششی که البته همیشه جواب نمی دهد و نمی تواند گرهی از مشکلات و خامی های این دو فیلم باز کند، اما اقلا از محدوده گفتن حرف های معمولی درباره فیلم هایی که آشکارا غیرمعمولی اند فراتر می رود و خب نقش و کاربرد نقد و تحلیل فیلم مگر چیزی غیر از این تلاش ها و جستجوهای گاه ناکام است؟

بررسی بوتیک سینمایی حمید نعمت الله
 
همه این تجربه ها و تلاش ها و توفیق و ناکامی ها در مواجهه با دو تجربه اول و دوم فیلمساز وقتی ارزش قیمت پیدا می کند که محصولش را در اثری پیراسته و همساز و متوازن و متناسب چون سریال «وضعیت سفید» می بینیم. جایی که تلفیق واقعیت و تجربه زیسته با درام و قصه گویی به ترکیب موزون و دلچسبی بدل می شود که ناگهان حمید نعمت الله را به خالق یکی از مهم ترین محصولات تصویری دوران ما تبدیل می کند.

«وضعیت سفید» در کنار «دایی جان ناپلئون»، «هزاردستان»، «روزی روزگاری» و «روزگار قریب» مهم ترین سریال تاریخ تلویزیون ایران است و در کمال تعجب و در یک هم نشینی جذاب و قابل تحلیل، این پنج سریال کنار هم تمام چیزی است که از ایرانی بودن و فرهنگ و تاریخ و پیشینه و رفتارشناسی و خلق و خو و خصایص ایرانی در ذهن دارم. چیزی که در کمال تعجب و به رغم بسته بودن فضای ممیزی و الزامات کار تلویزیونی محقق شده و سینمای ایران هیچ وقت (به جز استثنای مهمی چون آثار علی حاتمی) نتوانسته به این کیفیت و دقت و ظرافت در ترسیم و توصیف «طبع و تاریخ ایران و ایرانی» برسد.

در دل تناقضات بنیادین زمانه جدید، «وضعیت سفید» یک جور نوستالژی مطبوع برای روزگاری بود که گرچه شاید سخت تر از این روزگار، ولی دست کم صادقانه تر، کم مسئله تر، خودمانی تر و آرمانی تر بود؛ دورانی که برخورد و مواجهه با مفاهیم مهمی چون خانواده و عشق و اعتقاد هنوز به پیچیدگی و تناقض و بن بست کنونی نریده بود. او به جای فرار از واقعیت تلخ و خاطره نه چندان دلپذیر آن دوران، با حذف یا به حاشیه بردن پس زمینه های اجتماعی – سیاسی دهه ملتهب ۱۳۶۰ موفق می شود جوهره واقعی و فراموش شده خصلت هایی را بازیابی کند که اتفاقا تنها دلیل تاب آوردن و گذار از آن همه دشواری و معضلات بود و «وضعیت سفید» تصویر فشرده و چشمگیر تمام این مفاهیم را در یک قاب آشنای خانوادگی جمع کرد. خانواده ای که دور بودن شان از شهر و اتفاقات و حواشی اش و پناه بردن شان به باغ، هم بهانه ای به شدت واقعی و ملموس دارد (فرار از موشک باران) و هم به آن لوکیشن وجه نمادین جذابی می دهد.

نعمت الله با این تمهید هوشمندانه از آسیب های گریزناپذیری مانند پراکندگی و شلوغی و آشفتگی عبور می کند و به خلق یک کلیت همگون می رسد. ارزش و اهمیت «وضعیت سفید» اصلا در تعادل و توازن ظریف و دقیقی است که در دل آن همه موقعیت و شخصیت متنوع شکل می دهد. انتخاب این فضای غیر شهری و عبور از مشکلات و دردسرهای اجرایی بازنمایی شرایط جغرافیایی آن دوره به او امکان داد دست به تجربه های درجه یک و ماندگاری در فرم و ساختار بصری بزند که تا پیش از این به دلیل توجهش به واقعیت های اجتماعی چرک و نافرم دشوار می نمود.

بررسی بوتیک سینمایی حمید نعمت الله 
نعمت الله در «وضعیت سفید» بیش از هر مرجعی به علی حاتمی نگاه کرد و انتزاع و اصالت کارهای او را برای ترسیم ایرانی ترین موقعیت های نمایشی الگو قرار داد تا از نوستالژی بی ریشه و خام عبور کند و به توصیف و آسیب شناسی خصلت ها و خلق و خویی برسد که همه مان در تمام دوران ها با آن دست به گریبان بوده و هستیم و احتمالا خواهیم بود. شاخصه ای که بهترین آثار علی حاتمی فقید و داریوش مهرجویی از آن جان و جلا می گیرد و هنوز هم انتقادی ترین تصاویر از بحران ایرانی بودن را در آثارشان می شود ردیابی کرد. این نکته از این نظر جالب و قابل تحلیل است که بعضی ها می کوشند نعمت الله را به دلیل همکاری و دستیاری در دو – سه فیلم مسعود کیمیایی به او و آثارش منتسب کنند یا بی جهت دنبال نشانه ها و مؤلفه ها و کدهایی باشند که این فیلم ها را به هم ربط بدهند. (کوششی نافرجام که به ارتباط بی معنی و نامربوط «بوتیک» با آثار خیابانی دهه ۱۳۴۰ می انجامد.)

آموزه های نعمت الله از کیمیایی به نظرم ریشه ای تر و عمیق تر از نشانه های موجود در فیلم هاست و به سازوکار ساخت فیلم و تداوم حرفه ای در این سینمای فاقد نظم و نظام مرتبط است. آداب و قواعد حرفه ای بودن در سینما و کار با بخش خصوصی و سرمایه محدود و رسیدن به ترکیبی مشخص از سرگرمی سازی در کنار بیان و سلیقه شخصی، چیزی که در مقطعی به استفاده، بازنگری و بازتولید شخصی و متفاوت این دو فیلمساز از مایه ها و الگوهای کلاسیک و حتی کلیشه ای سینمای عامه پسند ایران می رسد. (تعمدا از آوردن تعبیر «فیلمفارسی» پرهیز می کنم، چون این تعبیر چنان طنین غلطی پیدا کرده که استفاده از آن می تواند باعث اشتباهات اساسی در تحلیل و تفسیر این سینما شود و ما را دچار همان بلایایی کند که نقد فیلم در نیم قرن اخیر به آن مبتلا بوده و متاسفانه هست.)

تشخیص مایه ها و الگوهای سینمای عامه پسند ایران در «بوتیک» کار چندان دشواری نیست؛ دختر معصوم حاشیه نشین در مناسبات کثیف شهری، بازتولید هوشمندانه بدمن تیپیک آن سینما در قالب کاراکتر درجه یک شاپوری، قرار دادن جوان مردد به جای قهرمان که منجر به خلق دوگانه قابل تفسیر گلزار – فردین شده و در نهایت شباهت میان فرجام و عاقبت هر کدام از کاراکترهای «بوتیک» با الگوهای آشنا و مکرر آن نوع فیلم ها.

نعمت الله باهوش تر از آن است که نداند سینمای کیمیایی قابل تقلید نیست. (برخلاف برادرش که ورسیون های کاریکاتوری و مغلوط و سطحی از حس و حال و لحن و گویش و جنس قهرمان ها و روایت های کیمیایی وار را سریال به سریال تکرار می کند.) در عوض از حضور کنار کیمیایی چیزهای بهتری آموخته؛ مثل رابطه پیچیده بین سرگرمی سازی و بیان شخصی، میان قصه گویی کلاسیک و به کارگیری کلیشه ها با خلق هنری، تلاش برای بقا در جریان اصلی حتی به قیمت کوتاه آمدن و کنار آمدن، دوری از توهم سینمای شخصی و تلقی کهنه و غلط از فیلم هنری، حفظ فردیت و تشخص در تقابل با سینمای مردمی و سرمایه محور و تعامل با تهیه کننده و نظام تولید که آثار برجسته کیمیایی از دل آنها سر بر آورد.

دستیاری در سینمایی نزدیک به تعاریف حرفه ای به نعمت الله آموخت که ایده آلیسم و کوتاه نیامدن همیشه راهکار فیلمسازی نیست. به همین دلیل هم (به جز استثنای «وضعیت سفید» که به دلیل شرایط خاص تولیدش یگانه و بی تکرار به نظر می رسد.) همیشه جایی میان جاه طلبی و بلندپروازی با ملزومات و مقدورات تولید حرفه ای ایستاده است. نمونه مشخص و قابل اشاره این توازن هم ساخت «آرایش غلیظ» است که روی کاغذ پروژه ای بزرگ و دور از تحمل و امکان تولید در فضای بخش خصوصی به نظر می رسید. یک پروداکشن بزرگ در مقیاس سینمای فقیر و حقیر آپارتمانی ما که ساخت و به سرانجام رساندنش با بودجه و امکانات محدود بخش خصوصی فقط از کسی مثل او بر می آمد. ویژگی مهم و امتیاز بزرگی که متاسفانه در آشفته بازار تولید و سرمایه های مشکوک و بی حساب و کتاب سینمای این سال ها کمتر به چشم آمده است.

«آرایش غلیظ» فارغ از جذابیت های روایت و اجرا و کیفیت و لحن منحصر به فردش، از این نظر هم فیلم یکه و بی مانندی است و بعید است بشود مشابهی برایش یافت یا حتی در آینده نزدیک متصور شد. انگار شور و دیوانگی موجود در فیلم و آدم هایش به شکل عجیب و دلچسبی در جریان تولیدش هم جاری شده و باید این جاه طلبی و حسابگری توأمان نعمت الله را در میان انبوه فیلمسازان تنبل یا مفت خور این سال ها ستود.

بررسی بوتیک سینمایی حمید نعمت الله

 

«آرایش غلیظ» تلفیق تجربه های فیلمساز در دو فیلم اول و دوم با سریال «وضعیت سفید» است، همان طور که سریال هم از ترکیب تجربه های دو فیلم قبلی بر آمده بود؛ حاصل همراهی و همگامی میان وضعیت معاصر اجتماعی و روایت فانتزی، تلفیق تلخی واقع گرایانه و شیرینی مشنگانه شخصیت های فیلم به قصد برپا کردن یک سیرک بامزه و تماشایی در روزگاری که در زندگی دور و برمان بیش از هر زمانی اتفاقات سیرک گونه رخ می دهد.

نعمت الله در «آرایش غلیظ» کوشید (و موفق شد) آتش بازی مختصری در سکون و شرایط اجتماعی و سینمایی زمان ساختش برپا کند. اگر آدم های «بوتیک» و «بی پولی» مصداق های دقیق و عینی دوران خودشان بودند، موجودات رنگارنگ «آرایش غلیظ» هم انگ روزگار ساخت و نمایشش خواهند ماند. بعید می دانم سال های سال بعد از این، برای تشریح و توصیف اوضاع و احوال این زمانه – از میان بی شمار فیلم داعیه دار واقع گرایی و تلقی اجتماعی – بشود نمونه و مرجع بصری بهتری از «آرایش غلیظ» پیدا کرد که این شرایط را گواهی دهد؛ کلکسیونی از دوز و کلک و حقه های حقیر بین چندتا خلافکار گنگسترنمای درب و داغان و ابله و حرص بی پایان شان به پول کثیف در کنار بالا زدن دوز تمایلات بیمارگونه از نوع کاراکتر برقی و رواج توهم زاهای جورواجور به امید لحظه ای فرار از این همه پلشتی و حضور در قلعه پرتقالی!

این فیلم به رغم کم و کاستی ها و شتاب زدگی هایش کماکان سند تصویری مهمی است برای دورانی که زیر سوال رفتن اقتدار به شکلی طبیعی و ناگزیر منجر به چون و چرا و تشکیک در تمام ساختارهای اجتماعی شد که به آن اعتبار می داد: نهادهای اجتماعی، کسب و کار و تجارت، خانواده، تصویر نمادین پدر با تبلورهای مختلفش و عشق. روزگاری که ناگهان این امکان پیش آمد که شاید بشود تمام وضعیت های پیشین را بازآفرینی و بازتعریف کرد. حاصل این وضعیت حسی از سرگشتگی و افسردگی بود که فیلم می کوشید از ورای ظاهر شوخ و شنگ و پُزِ فقدان مضمون و محتوا تصویر و ترسیم کند. وضعیت و شرایطی که در ادامه نمی شد راهی جز شکست محتوم رؤیاهای عاشقانه شخصیت زن «رگ خواب» برایش متصور شد. زنی که در توهم همراهی و حمایت و عشق به ویرانی رسید؛ ورسیون دیگری از شخصیت های زن «بوتیک» و «آرایش غلیظ» که این بار تمام فیلم به دلواپسی ها و پرسه هایش اختصاص پیدا کرد.

بررسی بوتیک سینمایی حمید نعمت الله

چهارمین فیلم حمید نعمت الله اگر نه بهترین، ولی پخته ترین و قوام یافته ترین فیلم او در پی سه تجربه ای است که در بیش از یک دهه فیلمسازی به دست آورده است. سنجیدگی و انسجامش بیش از آثار قبلی و فرم و ساختارش سینمایی تر و هنرمندانه تر و تاثیرگذاری اش هم به تبع بیشتر از آنهاست. نقطه اوجی در پرداخت و ترسیم و دقیق و گام به گام و متمرکز یک شخصیت در کارنامه فیلمساز است که پیش از این هم توانایی های پراکنده اش را در خلق کاراکترهای جذاب و انتخاب هوشمندانه بازیگر/ ستاره متناسب با آن نشان داده بود (تبحری که شاید از آموزه های دیگر کمیابی باشد.)

چندتا از بهترین بازی های چند بایگر/ ستاره سال های اخیر و رسیدن به بهترین خروجی ممکن از بازیگر و پرسونای بازیگر را در فیلم های او دیدیم؛ فهرستی شامل رضا گلزار و رضا رویگری در «بوتیک»، همه نقش مکمل های جذاب «بی پولی»، حامد بهداد و اطرافیان عجیبش در «آرایش غلیظ» و سرآمد تمام اینها درخشش چشمگیر لیلا حاتمی در بهترین نقش سینمایی کارنامه اش تا امروز. شخصیتی که هم از دل افسانه و فانتزی و ملودرام آمده و هم معادلش را می توانیم هر روز اطراف مان ببینیم و به جا بیاوریم. بار دیگر نقطه بازگشت نعمت الله به توانایی خاصش در تلفیق واقعیت و درام و ترکیب تجربه زندگی اجتماعی با فیکشن.

داستان و کاراکترهای «رگ خواب» در نگاه اول انگ یک قصه و فیلم بازاری و عامه پسند بی کیفیت به سیاق مرسوم به نظر می رسند، ولی اینجا به کمک کارگردانی متبحرانه به موقعیت خاص و متفاوت رسیده اند؛ وضعیت انسان (و نه الزاما زن) در گیرودار انتخاب میان واقعیت تلخ بیرون و رؤیای مطبوع ذهن، پا در هوا در شرایطی که زیر سقف و در چهاردیواری می شود خیال بافت و عشق ورزید، ولی شهر را طوفان سیاهی دربر گرفته و بین شاعرانگی خیال و زمختی واقعیت جنگ نابرابری در گرفته. از این منظر، «رگ خواب» با تمام ارجاعات پرشمار اجتماعی و رئالیستی اش، جلوه های دلپذیری از منظومه فروغ هم هست. در کوچه ها باد می آمد/ این ابتدای ویرانی ست/ آن روز هم که دست های تو ویران شد/ باد می آمد.


منبع: برترینها

۸ درسی که کارآفرینان می‌توانند از کشاورزان بگیرند

مجله پنجره خلاقیت – ترجمه شادی حسن پور: در دنیای کشاورزی و باغ داری جمله مشهوری وجود دارد: «هیچ وقت با کشاورز جماعت شرط بندی نکن!» کشاورزان همواره با حاشیه سود پایین، رقبای قدرتمندتر بازار و مشکلات روزمره آب و هوا و ماشین آلات دست و پنجه نرم می کنند و کسب و کارشان را پیش می برند.

کشاورزان از جهات بسیاری کارآفرینان حرفه ای به حساب می آیند؛ زیرا همواره در حال نوآوری، توسعه کسب و کار و پذیرش کامل مسئولیت هایی هستند که به دوششان است. درس های زیادی وجود دارد که کارآفرینان می توانند از مزرعه داران بیاموزند. این شما و این هشت آموزه از دنیای مزرعه داری که هر استارت آپی باید از آن باخبر باشد.

8 درسی که کارآفرینان می توانند از کشاورزان بگیرند

۱٫ ماموریتی پراهمیت داشته باشد

آیا کاری که انجام می دهید، مهم و ضروری است؟ اگر کارآفرینی در جست و جوی موفقیت هستید، باید هدفی مهم داشته باشید. کشاورزان حرفه ای را دنبال می کنند که در جامعه از اهمیت حیاتی و بالایی برخوردار است. حتی این هدف با رشد جمعیت اهمیتی چند برابر پیدا می کند.

۲٫  کسی که بیشترین اطلاعات را داشته باشد، برنده است.

دومین نکته ای که استارت آپ ها می توانند از کشاورزان بیاموزند، این است که تحلیل داده ها کلید موفقیت هستند. کشاورزانی که بیشترین میزان تحلیل اطلاعات مربوط به خاک، بذر و نحوه آبیاری را دارند، نرخ موفقیت بالاتری به دست می آورند. شرایط جهان همواره در حال تغییر و تحول است؛ پس نباید اینطور فرض کنید چیزی که یک بار کارساز بوده، تا ابد هم همین طور باقی خواهدماند. در دنیای مزرعه داری، مانند هر کسب و کار دیگری، باید آنقدری اطلاعات داشته باشید که بتوانید با اعتماد به نفس دست به نوآوری بزنید.

۳٫ قول دادن و دست یکدیگر را فشردن به اندازه نوشتن قرارداد مهم است.

ممکن است فکر کنید در این دوره و زمانه نوشتن قرارداد از هر چیز دیگری مهم تر است. اما حقیقت این است که شهرت و اعتبارتان در دنیای کسب و کار به حرف ها و رفتاری است که از خود نشان می دهید؛ نه قراردادهای مکتوب. دنیای کشاورزی دنیای نسبتا کوچکی است و مزرعه داران تا پای جان پای حرف هایشان می ایستند تا اعتمادی که بین خود و همکارانشان ایجاد شده را از بین نبرند. من فکر می کنم این موضوع در میان کارآفرینان صنایع دیگر کمرنگ شده است، اما باید بدانید ک اهمیت آن از بین نرفته است. اگر مسائل اخلاقی را رعایت و به قول هایتان عمل کنید، تاثیر مرکب آن را خواهید دید.

۴٫ هرچه بکارید، درو خواهید کرد.

چهارمین نکته هم در معنای مجازی و هم واقعی صدق می کند. هر آنچه بکارید را برداشت خواهید کرد. اگر به مزرعه ها نگاهی بیندازید، متوجه می شوید که آنها مانند شرکت های چندنسلی هستند. حقیقت این است که شرکت های بسیار موفق در زمینه تکنولوژی، مانند اپل، گوگل و آمازون، ده ها سال است که مشغول فعالیت هستند.

به جای اینکه به یک باره جرقه بزنید و پس از مدتی خاموش شوید، سعی کنید روی اهداف بلندمدت متمرکز شوید. کشاورزان معمولا بازه زمانی ده ساله را در نظر می گیرند، نه ده روزه. به عنوان مثال، افزودن میزان زیادی کود و مواد شیمیایی ممکن است یکی دو سال بیشترین بازدهی را برای کشاورز به ارمغان بیاورد. اما با این کار حاصلخیزی خاک از بین می رود و در آینده مشکلات دیگری پدید می آید. کشاورزان باید به دقت در مورد تصمیماتشان و عواقب احتمالی آنها فکر کرده و کسب و کارشان را مدیریت کنند.

8 درسی که کارآفرینان می توانند از کشاورزان بگیرند

۵٫ روی چیزهایی متمرکز شوید که می توانید کنترلشان کنید.

کارآفرینی به معنای این است که باید به طور ذاتی فردی زبر و زرنگ باشید. باید وقت کافی برای برنامه ریزی زمانی بگذارید و برنامه دقیقی تدارک ببینید، اما باید آنقدر هم باهوش باشید که بدانید ممکن است برنامه شماره یکتان دچار تغییر شود. کشاورزان نمی توانند آب و هوا یا وضع بازار را تحت کنترل خود بگیرند. اما در عوض، می توانند روی تولید محصولات مرغوب، پیدا کردن بازارهای جدید، بهبود سلامت خاک و مدیریت هزینه هایشان متمرکز شوند. کارآفرینان باید در مورد نحوه گذراندن وقتشان بسیار بادقت عمل کنند و با تمرکز روی حیطه های تحت کنترل زندگی شان، ارزش خلق کنند؛ نه اینکه با تلاش بیهوده روی مسائل کنترل ناشدنی وقت خود را هدر دهند، این چیزی است که در مسیر کارآفرینی به دردتان خواهدخورد.

۶٫ به شکلی دقیق به پیش بینی ریسک بپردازید.

ششمین درسی که استارت آپ ها می توانند از کشاورزان بیاموزند، این است که روش هایی برای کاهش ریسک پیدا کنند. ریسک برای کارآفرینان بخش غیرقابل اجتنابی از مسیر کارآفرینی است.

از همان لحظه ای که تصمیم می گیرید کسب و کاری راه اندازی کنید، باید به طور سیستماتیک به فکر کاهش ریسک هایی باشید که بر سر راهتان قرار خواهند گرفت. کشاورزان با خطرات بزرگی دست و پنجه نرم می کنند که بیشتر آنها از کنترلشان خارج است. آنها مانند بنیانگذاران کسب و کار باید استراتژی های مختلفی برای مدیریت ریسک داشته باشند؛ مثل اجاره دادن زمین، فروش محصولات به افراد مختلف و پیدا کردن بازارهای جدید. هرچه سریع تر بتوانید ریسک ها را کنترل کنید، زودتر می توانید به کسب و کارتان رونق ببخشید.

۷٫ هوشمندی نکته مهمی است؛ سخت کوشی نیز همین طور.

بسیاری از کارآفرینان باهوش فکر می کنند که می توانند چیزی خارق العاده خلق کنند و سپس به جزایر قناری بروند و از دور شاهد رشد و موفقیت روزافزون برندشان باشند. متاسفانه کسب و کار اینطور پیش نمی رود. مزرعه داری نمونه بارزی از هوشمندی و سخت کوشی در آن واحد است. باید آنقدر باهوش باشید تا بتوانید ارزش محصولات خود را بالا ببرید، اما وقتی به اندازه کافی فکر کردید و برنامه مورد نیاز را ترتیب دادید، با سخت کوشی می توانید به آن برنامه جامه عمل بپوشانید. تمام  کارآفرینان باید این نکته را از دنیای کشاورزی بیاموزند.

۸٫ نوآوری متداوم مانند یک عضله است؛ از آن کار بکشید.

هشتمین و آخرین نکته این است که همیشه در کسب و کارتان به نوآوری بپردازید. بسیاری از مردم فکر می کنند کشاورزی کار به روزی نیست. اما آنهایی که از نزدیک با کشاورزان در ارتباط هستند. دقیقا برعکس فکر می کنند. کشاورزان عاشق نوآوری هستند. باید اینطور باشد، چون در حیطه کار بسیار رقابتی ای کار می کنند. اگر بتوانند خیلی زود نوآوری های لازم را به کار بگیرند، مزیتی را به دست خواهندآورد.


منبع: برترینها

طنز؛ گردشگرِ سلامت در ایران

علیرضا کاردار در نوشت:

وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفته است: «ایران می‌تواند سالانه پذیرای یک میلیون گردشگر سلامت با هفت میلیارد دلار ارزآوری باشد.» هرچند درست نمی‌دانیم گردشگر سلامت چیست ولی همین که هفت میلیارد دلار ارز می‌آورند خیلی شیرین است. شاید منظور گردشگرانی است که برای چاق سلامتی وارد کشور می‌شوند و میلیارد میلیارد دلار با خودشان می‌آورند، فقط محض رضای مسئولان؟ شاید هم گردشگرانی هستند که می‌آیند سلامت‌شان را با دلارهایشان به باد بدهند و شاد و شنگول خودشان یا جنازه‌شان به کشورشان برگردد؟ یا منظور همان گردشگرانی است که برای عمل جراحی بینی و چانه و پروتز و پک و پوز می‌آیند و کرور کرور ارز خرج می‌کنند و خودشان را شبیه «باربی و کن» می‌کنند و برمی‌گردند سر خانه و زندگی‌شان.

هرچه هستند، قدم خودشان و کیف پول‌شان روی چشم ما جا دارد. حالا که گردشگری جهانی پیشرفت کرده و به شاخه‌های متنوعی تقسیم شده است، بد نیست خودمان هم دست به کار شده و چند مدل گردشگری جدید بسازیم تا از قافله عقب نمانیم. مثلا می‌توانیم در کنار گردشگری سلامت، یک «گردشگری سلافت» هم راه بیندازیم. به این صورت که گردشگران بیایند در کشور گردش‌شان را بکنند و خوش بگذرانند، بعد جایگاه‌های مخصوصی برایشان در نظر بگیریم که با پرداخت هزینه تپل بروند آنجا سلفی بگیرند. ما هم در پشت جایگاه بایستیم و از آنها سلفی بگیریم. این طوری هم ارزآوری کرده‌ایم و هم لایک‌آوری، وقتی عکس‌هایمان با خارجی‌ها را در شبکه‌های اجتماعی‌مان می‌گذاریم. یک نوع هم می‌شود «گردشگری استقامت» به این صورت که گردشگران را از دم گیت فرودگاه تحویل بگیریم و فقط در شهر بگردانیم. ارزآوری‌اش هم این طوری می‌شود که اول خوب با سیستم حمل و نقل ما آشنا می‌شوند. از دست فرمان راننده‌ها گرفته تا تجربه پستی بلندی‌های خیابان‌های شهرمان و دیگر جاذبه‌های سیستم حمل و نقل عمومی مانند فشاردرمانی و بوتراپی و خرید زورکی انواع اجناس بنجل در آنها و بازدید از ایستگاه‌های متروی تازه تأسیس که خودش قطار وحشتی است برای خودش.

بعد هم اگر هنوز استقامت داشته باشند به تماشای اراضی تغییر کاربری داده شده و آثار باقی نمانده از فضای سبز و معماری زلم زیمبوی سطح شهر می‌نشینند یا می‌ایستند. تا فردا صبح می‌توانیم انواع گردشگری را پیشنهاد بدهیم تا علاقه‌مندان دنبالش را بگیرند. حیف جا نیست و از آن مهمتر قانون کپی رایت هنوز خوب جا نیفتاده و پیشنهادهایش را ما می‌دهیم و ارزش می‌رود توی کیسه دیگران. پس همین قدر بس است. اینم از این!


منبع: برترنها

ایده هایی برای نورپردازی آشپزخانه

در طراحی دکوراسیون آشپزخانه نورپردازی مناسب از اهمیت بالایی برخوردار است . چرا که تمام فعالیت های پخت و پز و گاها صرف غذا در این مکان صورت می گیرد . با توجه به اهمیت این موضوع به سراغ آشپزخانه هایی رفتیم که ایده های جالبی داشتند. این آشپزخانه ها اولویت اول خود را در بخش استفاده از نور طبیعی و در درجه دوم استفاده از نور های مصنوعی قرار داده بودند. با ما در معرفی این ایده های خلاقانه از سری دکوراسیون آشپزخانه همراه باشید.

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۱- در اینجا نمونه خوبی از نورپردازی قابل توجه در فضای آشپزی و غذاخوری وجود دارد. این نوع لوستر به تنهایی جذاب به نظر می رسد ولی در قالب چندتایی جذابیت بیشتری نیز پیدا می کند .

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۲- در این آشپزخانه تعادل نوری جالبی به چشم می خورد. این تعادل از طریق دو پنجره که در ۲ سمت کابینت ها تعبیه شده است تامین نور آشپزخانه را بر عهده دارند .

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۳- آویزهای طبلی شکل بسیار بزرگ بخش مرکزی این آشپزخانه را غرق در نور کرده اند و این موضوع موجب نمایش بیش از پیش دکوری های زیر نور است .

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۴- هود آشپزخانه نیز خود به عنوان یک سیستم نورپردازی می تواند عمل کنند .

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۵- یک آباژور عجیب و غیر معمول در یک آشپزخانه ساده به رنگ سفید می تواند حرفی برای گفتن داشته باشد.

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۶- استفاده از کف سازی روشن و براق نور را به خوبی در فضا تقسیم کرده است .

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۷- طراحی دکوراسیون آشپزخانه به شکلی متفاوت انجام شده است . یک صندلی متحرک قرمز رنگ را مشاهده می کنیم در حالیکه منظره بیرون نیز می تواند برای سرآشپز در حالیکه در آشپزخانه در انتظار است لذت بخش باشد. در ظرفشویی، یک شیر آب زیبا از جنس کروم انعکاس دهنده خطوط منحنی صندلی است.

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه
۸- روشنایی خطی که در سقف به کار رفته باعث شده این آشپزخانه درخشان و ساده باقی بماند و تحت تاثیر آن، اجزای فلزی بدرخشند.

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۹- این سبک از طراحی کابینت،  یک روش زاویه دار برای ارتباط میان آشپزخانه با میز غذاخوری ایجاد می کند و چیدمان کابینت ها به شکلیست که فضای ذخیره سازی به سمت آشپزخانه متمایل می شود.

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۱۰- یک دیوار با پوسته ای از MDF چوبی، دیوار پذیرایی را با دیوارآشپزخانه ارتباط می دهد در حالیکه از همان نوع ماده به کار رفته در دیوار برای دیواره ی پشت ظرفشویی و اجاق گاز استفاده شده است.

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۱۱- استفاده از پنجره های بزرگ و سرتاسری نور بسیار خوبی را روانه فضای داخلی کرده است . نکته ریز طراحی این آشپزخانه ، پنجره کوچکتر سمت راست تصویر است . طراح به هیچ وقت تمایلی به خلق دیوارهایی یا گوشه های تاریک ندارد !!!

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۱۲- ایجاد پنجره در فضای مابین کابینت ها ، یک راهکار برای نورگیری از فضای داخلی است .

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۱۳- درب های شیشه ای نور بسیار خوبی برای آشپزخانه تامین می کنند .

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۱۴- نورپردازی آشپزخانه برای یک هنرمند آهنگساز به این شکل بود .

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۱۵- این چینش ویژه بین اجزای دیوار و کابینت ها ، جذابیت ایجاد کرده است.

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۱۶- استفاده از یک لوستر خاص به جذابیت دکوراسیون می افزاید .

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۱۷- بسیار هوشمندانه !!! ایجاد یک فضا به شکل تراس که در آن گیاهان وظیفه ی تهویه هوای درون منزل را بر عهده دارند و از طرفی انعکاس نور بر روی بدنه فلزی کابینت ، که نمای لوکسی به این دکوراسیون بخشیده است .

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۱۸- یک ایده بسیار خاص و ارگانیک را مشاهده می کنیم .

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۱۹- استفاده از سنگ های تزئینی براق باعث انعکاس نور در فضای داخلی می شود .

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۲۰- کف سازی و مبلمان سفید تاثیر مثبتی در بازتاب نور در محیط داشته اند .

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۲۱- گاهی اوقات لازم است از سقف ها نیز در جهت تامین نور آشپزخانه استفاده نماییم .

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۲۲- استفاده از ۴ لوستر در بخش کانتر ، این فضا را پیش از پیش جلوه می دهد .

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۲۳- روشی مدرن در تامین نور های مصنوعی را در بخش هود و زیر کابینت ها مشاهده می کنیم .

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۲۴- اگر امکان بهره گیری زیاد از نورپردازی طبیعی را ندارید تا حد ممکن بدنه آشپزخانه را سفید در نظر بگیرید . رنگ های روشن و براق بازتاب فوق العاده ای دارند .

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۲۵- تلفیق چند سطحی نیمکت ها ، یک انتهای موج دار خلق کرده است که کاملا متفاوت از طراحی سنتی سرراست آشپزخانه است. چراغ های آویز در ارتفاع های مختلف آویزان شده اند تا ادامه دهنده این سنت شکنی باشد و کابینتهای پایه شناور نیز سنت شکنی کرده اند و با ظاهرساختن مساحت بیشتری از کف اتاق باعث می شوند اتاق جادارتر به نظر برسند.

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۲۶- در بخش ناهارخوری بهترین نور ممکن در نظر گرفته شده است .

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۲۷- کیست که دلش بخواهد پشت اجاق گاز ، یک دیواره وجود داشته باشد وقتی چنین منظره ای برای تماشا وجود دارد.

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۲۸- نگاهی به طراحی غیرمعمول ساخته شده برای ناهارخوری این آشپزخانه بیندازید.

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۲۹- یک ایده خاص برای تامین نور طبیعی

30 ایده برای نورپردازی دکوراسیون آشپزخانه

۳۰- استفاده از نورپردازی خطی در بالای کابینت ها تا در شب جلوه بیشتری پیدا کنند .


منبع: برترینها

منوچهر آذری؛ صدایی که هر صبح جمعه منتظرش بودیم

منوچهر آذری می‌گوید در ایران کمدین‌های خیلی خوبی هستند اما متأسفانه کسی سراغ آن‌ها نمی‌رود.

 با صدایش سال‌های سال خاطره بازی کرده‌ایم و هر جمعه منتظر بودیم تا صدایش از رادیو پخش شود.”صبح جمعه با شما” جزو آن دسته از برنامه‌هایی بود که سال‌ها مخاطبان بسیاری را هر جمعه پای رادیو نگه می‌داشت و لحظات شاد و خاطره‌انگیزی را برای مخاطبانش رقم می‌زد. بعدها به تلویزیون هم آمد، هنوز باگذشت سال‌ها از اجرای برنامه‌هایش مردم او را به‌خوبی می‌شناسند و هر جا که باشد شادی و خنده را با خود به همراه دارد.

خنداندن ایرانی‌ها کار ساده‌ای نیست

منوچهر آذری جزو آن دسته از هنرمندانی است که همواره لبخندهایش به یاد مخاطب است و بس،  او دوست دارد لبخند را مهمان لبان مخاطبانش کند، هرچند که این کار به گفته او کار بسیار سختی است. البته ناگفته نماند که سوت‌های معروفش را هم مخاطبان رادیو به خاطر دارند. شوت زاده و آقای کارمندیان تیپ‌هایی بودند که در رادیو خلق کرد و ماندگار شد. در یکی از روزهای گرم تابستان میزبان منوچهر آذری شدیم و با او درباره سال‌های دور و نزدیک رادیو به گفت‌وگو نشستیم.

آقای آذری چه شد که به هنر علاقه‌مند شدید و سعی کردید وارد این عرصه شوید؟

هنر از بچگی در ذات و خون من وجود داشت. در آن زمان فضای خانواده‌ برای آن‌که من به سمت هنر بروم فراهم نبود ولی من خودم دودستی هنر را چسبیدم و رها نکردم. از دوره دبستان در مدرسه بچه‌ها را می‌خنداندم و همه مرا دوست داشتند. گاهی معلممان غیبت می‌کرد و مدیر مدرسه به من می‌گفت بچه‌ها را سرگرم کن. من سیاه‌بازی و نمایش‌های تخت حوضی آدم‌های مشهوری چون مهدی مصری و سعدی افشار را دیده بودم و کمدی لورل و هاردی هم تأثیر زیادی رویم گذاشته بود. چارلی چاپلین نابغه عالم سینمای آن دوره بود و من دیگر هیچ‌وقت نمونه او را در سینمای جهان ندیدم. چاپلین مخاطب را به‌صورت صامت و بدون دیالوگ می‌خنداند. این کار خیلی سختی است. کمدی دو نوع است. یکی کمدی‌هایی که آدم‌ها با صحبت کردن دیگران را می‌خندانند و دیگری کمدی‌های صامت که باید با پانتومیم و حالت اشاره مخاطب را خنداند.

خنداندن مخاطب با نوع دوم کمدی خیلی سخت‌تر است. هنر باید در خون آدم‌ها باشد. ای‌کاش می‌شد مثل آزمایش‌های کلسترول و تری گلیسیرید خون، یک آزمایش هم می‌گرفتند که ببینند در خون آدم‌ها هنر هست یا نه. در خون بعضی از آدم‌ها هنر هست و در خون بعضی‌ها نیست. درصد هنری که در خون آدم‌های هنرمند وجود دارد هم یکسان نیست. من شخصاً معتقدم که هنریک استعداد ذاتی است که خداوند در وجود بعضی از انسان‌ها گذاشته است. کلاس، دانشگاه و استاد در پرورش هنر مهم هستند اما هنر ذاتی است و باید در خون آدم باشد. یک نفر اگر صدای خوبی نداشته باشد، پیش هزار استاد هم برود، خواننده خوبی نمی‌شود. تارهای صوتی و حنجره که دیگر دست استاد نیست. این چیزها را خدا باید به آدم بدهد.

شما بافرهنگ مهرپرور خاطرات بسیار زیادی دارید و زوج هنری آن زمان را شکل داده بودید…

من دیپلمم را از هنرستان ادیب گرفتم و بعد برای ادامه تحصیل به هنرکده هنرهای دراماتیک رفتم. در آنجا لیسانس بازیگری، فن بیان و کارگردانی گرفتم. مهدی فروغ رئیس دانشکده هنرهای دراماتیک استاد من بود. من به کلاس‌های گریم آقای نصرت کریمی هم می‌رفتم. یادم است در آن سال‌ها به مدارس می‌رفتم و دانش‌آموزهایی که تئاتر دانش‌آموزی اجرا می‌کردند را گریم می‌کردم. الآن هم یک جعبه گریم در خانه‌ دارم. در سال ۴۲ در یک جشن بزرگ در تالار فرهنگ با فرهنگ مهرپرور آشنا شدم. در آن جشن که روز ۴ آبان سال ۴۲ برگزار شد، از هر مدرسه‌ای یک گروه نمایش در تالار فرهنگ جمع شده بود و نمایش اجرا می‌کرد.

من در آنجا بازی فرهنگ مهرپرور را دیدم و با خودم گفتم چقدر خوب کار می‌کند. جشن که تمام شد، در پشت‌صحنه جشن بافرهنگ مهرپرور صحبت کردم و قرار شد با همدیگر کارکنیم. فرهنگ خط خیلی خوبی داشت و فکر نویسندگی‌اش هم عالی بود. خط فکری ما دو نفر طنز و کمدی بود و همین موضوع یک دوستی بسیار خوب میان من و فرهنگ مهرپرور به وجود آورد. به دنبال کار هنری بودیم که یک روز در یک روزنامه‌ای آگهی مربوط به مجموعه تلویزیونی “خارج از محدوده” به کارگردانی آقای حسن خیاط‌باشی را دیدیم. ما به آنجا رفتیم و هر دوی‌مان را برای آن برنامه انتخاب کردند. در برنامه “خارج از محدوده” قرار شد که ما خارج از محدوده صحبت کنیم تا برای مردم جذاب باشد. خوشبختانه آن برنامه خیلی خوب از آب درآمد. فرهنگ مهرپرور هنرمند بسیار فرهیخته‌ای بود، ما در آن زمان برنامه‌های بسیار زیادی برای کودکان و نوجوان کارکردیم که هم رادیویی بود و هم تلویزیونی، سال‌های سال در رادیو باهم همکاری داشتیم و خاطرات بسیار زیادی از او دارم. متاسفم که فرهنگ در عنفوان جوانی به دیار باقی شتافت.

اشاره کردید به مجموعه تلویزیونی “خارج از محدوده “، چقدر این برنامه به شما کمک کرد که شناخته شوید؟

“خارج از محدوده ” شروع بسیار خوبی بود اما من‌ بعد از آن برنامه هنوز به آن صورت شناخته‌شده نبودم. بعد از برنامه “خارج از محدوده”، آقای خیاط‌باشی یک گروهی جمع کرد که علاوه بر من، رضا ژیان، محسن یوسف بیک، ایرج رحمانی، علیرضا جاوید نیا و فرهنگ مهرپرور نیز عضو آن بودند. حول‌وحوش سال‌های ۴۵-۴۶ بود که یک روز آقای خیاط‌باشی آمد و گفت که به ایشان پیشنهاد شده در رادیو کار کند. آقای خیاط‌باشی هم همه ما را با خودش به رادیو برد. آن موقع رادیو برای خودش عظمت و ابهت زیادی داشت و مثل امروز نبود. در رادیو آدم‌هایی مثل نصرت‌الله محتشم، اکبر مشکین، مهین دیهیم، توران مهرزاد، ژاله علو، شمسی فضل‌اللهی، مینا جعفرزاده، رامین فرزاد، صدرالدین شجره، بهزاد فراهانی، علی‌اصغر عسگریان کار می‌کردند و هرکدام از این‌ها برنامه‌های بسیار خوبی را اجرا می‌کردند. آن موقع برنامه جمعه رادیو را آقای شاهرخ نادری تهیه‌کنندگی می‌کرد که امروز به ایشان فرصت کار کردن نمی‌دهند. برنامه داستان‌های شب رادیو در آن زمان  کولاک به پا کرده بود. آقای مانی از گویندگان خوب آن زمان، گویندگی برنامه را بر عهده داشت و آقای مهدی شرفی تهیه‌کننده برنامه بود.

آقای مهدی سهیلی هم برنامه مشاعره داشت. در آن سال‌ها یک آقایی به نام عبدالکریم اصفهانی بود که خیلی حرفه‌ای‌تر از آقای حمید ماهی صفت تقلید صدای تمام گوینده‌های رادیو را انجام می‌داد. آقای مهدی علی‌محمدی که الآن در کار دوبله است، نقش‌های عاشقانه نمایش‌ها را بازی می‌کرد. تمام آدم‌های تئاتری آن سال‌ها ازجمله پرویز خطیبی، منوچهر نوذری، مرتضی احمدی و احمد قدکچیان هم در رادیو فعالیت می‌کردند. خانم ثریا قاسمی هم یکی از بهترین بازیگرهای رادیو بود. من قبل از آن‌که وارد رادیو ملی شوم، کارم را در رادیو باخانم قاسمی در رادیو ارتش شروع کرده بودم. زمانی که ما به همراه آقای خیاط‌باشی وارد رادیو شدیم، به ما گفتند هرماه ۴ جمعه دارد که اجرای برنامه یکی از جمعه‌های هرماه بر عهده آقای خیاط‌باشی است. اجرای سه برنامه دیگر را آقای فرخزاد، آقای نادری و آقای واثقی بر عهده داشتند. آقای خیاط‌باشی به همراهی ما یک برنامه ضبط کرد و اسمش را گذاشت “دوخت و دوز “. برنامه متنوعی بود و شنونده‌های زیادی هم داشت.

خنداندن ایرانی‌ها کار ساده‌ای نیست

متن‌هایی که اجرا می‌کردید را خودتان می‌نوشتید یا نویسنده داشتند؟

متن‌ها را نویسنده‌های حرفه‌ای آن سال‌ها ازجمله آقای عباس پهلوان، ابوالقاسم صادقی و صادق عبدالهی بودند که به‌عنوان طنزنویس در روزنامه‌های مختلف ازجمله روزنامه پرتیراژ “توفیق” کار می‌کردند. آن روزنامه عالی بود و همیشه هم رویکردی انتقادی داشت. حتی خاطرم هست که عکس طنز  امیرعباس هویدا را هم‌روی جلد زدند. فضای انتقاد در آن سال‌ها خیلی باز بود.

در آن سال‌ها تئاترهای لاله‌زار رونق زیادی داشتند و خیلی از علاقه‌مندان به هنرکارشان را در تئاترهای لاله‌زار آغاز ‌کردند. شما علاقه‌ای به حضور در تئاترهای لاله‌زار نداشتید یا فرصت اجرا در آن تئاترها برایتان پیش نیامد؟

در آن سال‌ها لاله‌زار مرکز علم و هنر تهران بود و علاوه‌ بر سالن‌های تئاتر، حدود ۱۰ سالن سینما هم داشت. من در تئاتر لاله‌زار نبودم چون کارم را از رادیو شروع کرده بودم و سطح کیفی رادیو بالاتر بود. چند سالی در خدمت آقای خیاط‌باشی بودم و در رادیو اجرای زنده می‌کردم. در همان سال‌ها آقای انوشیروان گروه کُر دختران را رهبری می‌کرد و یک آهنگ هم به من داد و من خواندم. من علم موسیقی نداشتم اما ارکستر را در اختیارم می‌گذاشتند و من می‌خواندم. بیشتر هم به سبک پاپ می‌خواندم. آقای شاهرخ نادری می‌گفت من از دست‌تو مانده‌ام که چطور در یک برداشت و بدون وقفه آن‌قدر خوب می‌خوانی. یک‌بار در حضور آقای نادری داشتم می‌خواندم که دیدم یک نفر سرش را آورد داخل اتاق. آقای حمید قنبری کارگردان برنامه “صبح جمعه ” بود. مرا صدا کرد و گفت بیا تا ببینمت.

آن زمان بال درآورده بودم چون او یکی از بزرگ‌ترین کارگردان‌های رادیو بود. آقای قنبری به من گفت تو موسیقی خوانده‌ای؟ گفتم نه. گفت پس چطور آن‌قدر در موسیقی بااستعدادی؟ من جوابی ندادم تا این‌که ادامه داد و گفت تو خیلی خوب تماشاچی را با خودت همراه می‌کنی و سالن را می‌چرخانی، سه‌شنبه هفته بعد دعوت من هستی! خیلی اتفاق عجیب و شگفت‌انگیزی بود. آقای قنبری مرا برای اجرا با آقای غلامحسین بهمنیار، علی تابش، مرتضی احمدی، احمد قدکچیان، مهین بزرگی و تاجی احمدی دعوت کرده بود. مگر همچنین چیزی می‌شود؟ ضربان قلبم تا روز سه‌شنبه دو برابر شده بود. خیلی خوشحال بودم که قرار است با این بزرگان همکاری کنم. خودم را روز سه‌شنبه آماده کردم و به استودیو رساندم. آقای قنبری مرا به همه معرفی کرد و گفت آقای منوچهر آذری از امروز به بعد همکار ما می‌شود.

اولین متنی که آقای قنبری به من داد، گفت تو نقش یک شاگرد تعمیرکار راداری و اسمت هم غضنفر است. من متن را نگاه کردم و دیدم چقدر متن سنگین و زیادی است. متنی نبود که بشود آن را راحت خواند، اما حافظه آن زمان من خیلی قوی‌تر از امروز بود و خیلی خوب تداعی معانی می‌کردم. به همین خاطر من متن را برداشتم و با زنده‌یاد امید بیداریان که ضربی زن بود تمرین کردم و در اجرا هم بسیار موفق بودم. از بداهه هم خیلی زیاد استفاده می‌کردم. اسم برنامه آقای قنبری ابتدا “شما و رادیو” بود و بعد از انقلاب به “صبح جمعه با شما ” تغییر کرد. درنهایت هم‌تغییر عنوان داد و نامش شد “جمعه ایرانی”. بعدازآن برنامه کار من دیده شد و از برنامه “داستان‌های شب” و همچنین از گروه کودک به سراغ من آمدند و من کارهای متعددی در رادیو انجام دادم.

در حال حاضر اکثر همکاران پیشکسوت و جوان شما می‌گویند که به خاطر عشق و علاقه‌ای که دارند در رادیو مانده‌اند و کار می‌کنند چون در رادیو نمی‌شود کسب درآمد کرد. آیا در دوره جوانی شما هم شرایط همین‌طور بود یا آن موقع راحت می‌شد از کار در رادیو ارتزاق کرد و به درآمد خوب و دهان‌پرکنی رسید؟

آن موقع هم شرایط مالی برای کارکنان رادیو همین‌طور بود، اما شرایط معنوی‌شان فرق می‌کرد. چون رادیو در آن سال‌ها جایگاه ویژه‌ای داشت و همه برایش ارزش قائل می‌شدند. من یک رادیو خریدم به قیمت ۳۰۰ تومان. آن رادیو را با سلام‌وصلوات به خانه بردیم و گذاشتیمش روی طاقچه. اگر آن ۳۰۰ تومان را خرج خرید یک زمین می‌کردم، الآن میلیاردر بودم. آن موقع هم در رادیو پول نبود ولی عشق زیادی در آن جریان داشت. من ساعت‌ها در دفتر رادیو می‌نشستم و کار می‌کردم و هیچ‌وقت هم پول رادیو مدنظرم نبود. عاشق رادیو بود و هستم اما الآن اشتیاقی برای کار کردن در رادیو ندارم. الآن خیلی پیشنهادها برای کار کردن در رادیو دارم اما وقتی آن‌ها برای من ارزشی قائل نمی‌شوند، دلیلی ندارد به رادیو بروم.

تلویزیون به خاطر این‌که هم صوت دارد و هم تصویر، مخاطبان بیشتری را جذب خودکرده و رادیو برای آن‌که مخاطبانش را از دست ندهد، باید تلاش بیشتری انجام بدهد. شما در زمان اوج فعالیتتان در رادیو چقدر نیازسنجی می‌کردید و آیتم‌هایتان را از مشکلات مردم درمی‌آوردید و به آن‌ها ارائه می‌دادید؟

آقای احمد شیشه‌گران و آقای حسین توکل که مشترکاً برنامه “صبح جمعه با شما ” (جمعه ایرانی) را تهیه می‌کردند، این کار را خیلی خوب انجام می‌دادند. آن‌ها با عشق و علاقه کار می‌کردند و خودشان هم‌متن می‌نوشتند. من برنامه‌های “لبخند پیروزی”، “لبخند نوروزی” و “سلطان سران” را با آقای شیشه‌گران کارکردم. آقای شیشه‌گران یکی از کسانی بود که نیازهای جامعه را موبه‌مو می‌دانست و همیشه نظر ما را هم قبول می‌کرد. برنامه “صبح جمعه با شما” را در ۳ روز ضبط می‌کردیم. آقای جاوید نیا، آقای نوذری و چند نفر دیگر هم در آن برنامه حضور داشتند و آقای محمد حاج حسینی اکثر ترانه‌ها را می‌نوشت و من هم موسیقی می‌خواندم. آقای حسین توکل قلم‌به‌دست بود و نگارش متن کل برنامه و ویرایش آن را انجام می‌داد. در حال حاضر آقای توکل بزرگ‌ترین تهیه‌کننده رادیو است، اما هم او و هم آقای شیشه‌گران کنار گذاشته‌شده‌اند.

خنداندن ایرانی‌ها کار ساده‌ای نیست

چند نفر از دوبلورها ازجمله آقایان والی زاده، عرفانی و افضلی و خانم‌ها ناظریان، بهروان و حجت هم همراه ما بودند و گویندگی برنامه را انجام می‌دادند. در طول ۱۲ سالی که آقای ضرغامی رئیس صداوسیما بود، خیلی از برنامه حمایت کرد. آقایان خجسته و حسینی هم موضع حمایتی نسبت به برنامه داشتند اما آقای سرافراز بدون آن‌که جلسه‌ای با ما بگذارد، ضبط برنامه “جمعه ایرانی” را قطع کرد. بعدها گفته بود که ما برنامه‌ای می‌خواهیم که انتقادی نباشد و آهنگ‌های آن‌ور آبی را تغییر ندهند و روی ملودی‌های آن‌ها نخوانند. ما یک اکیپ ۶۰-۷۰ نفرِ بودیم که در آن برنامه کار می‌کردیم، همه‌ ما را کنار گذاشتند. یک عده در برنامه‌های دیگر کارکردند و یک عده هم دیگر هیچ‌وقت به رادیو برنگشتند. خانم پاکروان، آقای جمشید مقدم، آقای حسین توکل، آقای عباس محبی، آقای احسان کرمی، آقای رضا عبدی، آقای عباس محبی، آقای جاوید نیا و خیلی‌های دیگر در برنامه “صبح جمعه با شما” (جمعه ایرانی) حضور داشتند. گروهمان نوازنده‌های گیتار، سنتور، تار و ضرب داشت و آقای امیر مدرس هم در برنامه برای ما خوانندگی می‌کرد. یک‌بار در یک جشنواره‌ای به نام “طنز و تبسم ” از مردم نظرخواهی شد که میان ۵۵ شخصیت رادیویی، کدام‌یک را محبوب‌تر می‌دانند، من در آنجا رتبه اول را آوردم و آقایان مدرس، جاوید نیا و محبی رتبه‌های بعد را کسب کردند.. من چنین شرایطی در رادیو داشتم و آن‌وقت قدر ما را ندانستند.

کاراکترهای شوت زاده و کارمندیان از کاراکترهای محبوبی هستند که شما در رادیو بازی کردید. مردم شمارا بیشتر با کدام‌یک از این کاراکترها می‌شناسند؟

مردم مرا با هیچ کاراکتری نمی‌شناسند و به‌عنوان منوچهر آذری که خدمت گذار همه ایرانیان است و می‌خواهد آن‌ها را بخنداند می‌شناسند. من ۴۰ سال در رادیو کارکرده‌ام و آن‌قدری سابقه کاری دارم که مردم صرفاً روی یکی از کاراکترهای من متمرکز نشده باشند. در برهه‌های زمانی مختلف با کاراکترهای متفاوت شناخته‌شده‌ام و همین باعث شده که مردم درنهایت مرا با عنوان منوچهر آذری بشناسند. تشخیص مردم بسیار درست است و نمی‌شود به راحتی آن‌ها را گول زد. ممکن است نتوانند به خاطر مشغله‌ها و گرفتاری‌هایشان از ما حمایت کنند ولی مردم ما هنردوست و فهیم هستند و به آن‌هایی که بر ای‌شان کارکرده‌اند، علاقه شدیدی دارند.

مردم از آقایان محمدعلی کشاورز، عزت‌الله انتظامی و جمشید مشایخی خاطره‌های خوب دارند و آن‌ها را دوست دارند. مرا هم به خاطر شادابی و بشاشیتی که در چهره و در باطنم هست دوست دارند و من هم بنده خداوند و نوکر مردم این سرزمین هستم و دوستشان دارم. من از حق توفیق خدمت خواستم و حق گفت چه توفیقی بهتر از این‌که مردم را بخندانی؟ واقعیت این است که خنداندن مردم ایران کار ساده‌ای نیست. در خارج از کشور کمدین‌ها ممکن است با جملات بی‌مزه هم از مردم خنده بگیرند، اما مردم ما سخت می‌خندند و یک کمدین باید خیلی حرفه‌ای و کاربلد باشد که بتواند آن‌ها را بخنداند. این حرفه‌ای بودن هم  با ۱۰ سال سابقه کار به دست نمی‌آید و باید ۴۰ سال صادقانه و با دقت کارکرد تا به آن رسید.

بعد از ۴۰ سال فعالیت در عرصه‌های مختلف هنری، وقتی امروز مردم شمارا در کوچه و خیابان‌ می‌بینند چه واکنشی نشان می‌دهند؟

واکنش مردم عالی است. من به بازار تبریز رفتم و در آنجا آن‌قدر عکس از من گرفتند که به‌زور توانستم از آن جمع بیرون بیایم. چهره من برای مردم آشنا است و مردم با من خاطره دارند. هر کسی مرا می‌بیند سریعاً می‌گوید منوچهر آذری اینجاست. الآن چه بازی کنم و چه نکنم، مردم مرا می‌شناسند و خدا را شکر دوستم دارند. من هم همین‌که روی صحنه می‌روم و مردمی که صبح تا شب سختی‌های زیادی کشیده‌اند و چهره‌شان عبوس شده را می‌خندانم، خودش افتخار بزرگی است. دیگر چه می‌خواهم؟ این به خاطر محبتی است که مردم به من دارند. تا زمانی که من زنده‌ام، کسی نباید توقع غم از من داشته باشد.

من دوست دارم مردم را شاد کنم و تا به امروز به هر برنامه‌ای که رفته‌ام، برای بار دوم و سوم هم از من دعوت به عمل‌آورده‌اند. من معتقدم در ایران کمدین‌های خیلی خوبی وجود دارند اما متأسفانه کسی به سراغ این‌ها نمی‌رود. الآن چند سالی است که در مورد مکس امینی صحبت می‌شود و می‌گویند آقای امینی در آمریکا خوب مردم را می‌خنداند اما من برنامه‌های ایشان را دیده‌ام و به نظرم کار خیلی خاصی انجام نمی‌دهد. الآن آقای مهران غفوریان خیلی کمدین خوبی است و فقط باید ایشان را به کار گرفت. من با مهران در یک فیلم به نام “من پلیس نیستم” هم‌بازی هم بوده‌ام و می‌دانم چقدر کارش خوب است. آقای مهران مدیری هم کار بلد است و خیلی حرفه‌ای کارگردانی می‌کند اما من از این‌ها گله‌ دارم که چرا سراغ ما نمی‌آیند. نمی‌دانم حسادت می‌کنند و می‌ترسند روی دستشان بزنیم یا مرا دوست ندارند.

فیلم سینمایی “ساعت ۵ عصر” را تماشا کرده‌اید؟ نظرتان درباره نخستین ساخته سینمایی مهران مدیری چیست؟

آقای مدیری واقعاً کارگردان توانایی است. من فیلم “ساعت ۵ عصر” را هم دیدم و به نظرم به لحاظ ساخت خیلی عالی بود. گرچه صحنه‌های بهشت‌ زهرای آن کمی مرا اذیت می‌کرد. البته همه‌اش واقعیت بود و الآن خیلی‌ها بدون حضور بستگانشان دفن می‌شوند ولی این صحنه‌ها برای من ناراحت‌کننده بود. من در برنامه “دورهمی” از آقای مدیری خواهش کردم و گفتم در کارت به من هم یک نقش بده. ایشان به من قول داد این کار را بکند ولی هیچ خبری نشد. بااین‌حال هیچ‌وقت نمی‌شود کتمان کرد که مهران مدیری کارگردان فوق‌العاده‌ای است و دوربین، زاویه، پلان و سکانس را خیلی خوب می‌شناسد. گرچه آقای مدیری به رادیو آمد و در آنجا موفق نشد. من این را در “دورهمی” هم به خود ایشان گفتم.

خنداندن ایرانی‌ها کار ساده‌ای نیست

شما چند نوار قصه هم برای بچه‌ها ضبط کردید. آن کارها چقدر موفق بودند؟

تعداد نوار قصه‌هایی که من برای بچه‌ها کارکرده‌ام خیلی زیاد است. آقای حمید عاملی یک مؤسسه‌ای به نام “سلام بچه‌ها ” داشت و در آن برای بچه‌ها نوار قصه ضبط می‌کرد. من یک نوار قصه ماندگار برای بچه‌های این مملکت خواندم و نقش روباه قصه “خروس زری پیرهن پری” نوشته احمد شاملو را اجرا کردم. با فرهنگ مهرپرور هم قصه‌های زیادی خواندم. اوایل انقلاب برنامه‌های کودک زیادی ضبط می‌کردم و هم‌زمان در کار بزرگ‌سال هم مشغول بودم. من بچه‌ها را خیلی دوست دارم و هر کاری از دستم بربیاید برای آن‌ها انجام می‌دهم. چند وقت پیش برای کمک به بچه‌های معلول به مشهد رفتم و در آنجا برای آن‌ها ۹۰ میلیون تومان جمع کردم، بدون آن‌که خودم بخواهم یک قران از آن‌ها بگیرم. حتی همسرم تأکید کرد که من غذایم را هم با خودم ببرم تا از پولی که قرار است برای بچه‌ها جمع شود، حتی یک قران هم استفاده نشود. من انجام‌وظیفه کردم و به همین خاطر مردم مشهد مرا خیلی دوست دارند. تمام مردم ایران مرا دوست دارند و امیدوارم این مردم همیشه شاد باشند.

در این سال‌ها هیچ‌وقت نخواستید وارد کار دوبله شوید؟

من کارت عضویت انجمن دوبله را دارم و آقایان ممدوح و اسماعیلی کارت دوبله‌ام را امضاء کرده‌اند. افتخار می‌کنم که عضو کوچکی از جامعه بزرگ دوبله هستم. دوبلورها مرا به دوبله دعوت می‌کنند اما من نمی‌روم چون وقتی وارد کاری بشوم که کار من نیست، خیلی زود پشیمان می‌شوم. دوست دارم کاری را انجام بدهم که می‌دانم در آن می‌توانم نهایت توانایی‌هایم را به کار بگیرم و موفق شوم.

جلوی دوربین بودن برای شما سخت‌تر است یا قرار گرفتن در پشت میکروفن رادیو؟

هیچ‌کدام. برای من هیچ‌کدام از این کارها سخت نیست چون در هر دوی‌شان مهارت دارم. من تئاتر هم کار کرده‌ام و با دوستان دوبلور ازجمله آقایان عرفانی، جاوید نیا و ناظریان در گلریز روی صحنه رفته‌ام که نمایش‌های ما خیلی هم شلوغ بود اما ازآنجایی‌که نصف درآمد تئاتر را سالن می‌برد، دیدم نمی‌صرفد و هیچ پولی برای من نمی‌ماند. البته من هیچ‌وقت به مادیات فکر نکرده‌ام اما آن کاری که در گلریز انجام می‌دادم، حتی نیازهای ضروری مرا هم نمی‌توانست تأمین کند. مرا الآن به تماشای خیلی از تئاترها دعوت می‌کنند اما خیلی زیاد به دیدن تئاتر نمی‌روم چون خنداندن من کار سختی است و وقتی بعضی از تئاترها را می‌بینم، یاد اجراهای خودم می‌افتم و در مقایسه این اجراها متوجه می‌شوم که تئاترهای امروزی خیلی نمی‌تواند مرا راضی کند.

کار کدام‌ یک از هنرمندهای ایرانی باعث می‌شود خنده روی لب‌هایتان بیاید؟

من بازیگرهای زیادی همچون آقای انتظامی و آقای مشایخی را دوست دارم اما اگر بخواهم از کمدین‌ها مثال بزنم، از کار آقای اکبر عبدی خیلی خوشم می‌آید. من در فیلم “سایه خیال” با آقای انتظامی هم‌بازی بودم و از حضور در کنار آقای انتظامی خیلی لذت بردم. بعد از انقلاب حدوداً ۱۰-۱۲ فیلم بازی کردم. در چند سریال هم ازجمله سریال “آشپزباشی” بازی کردم و در آن سریال با آقای پرویز پرستویی هم‌بازی بودم که ایشان را هم خیلی دوست دارم.

چرا در حوزه تصویر حضور خیلی پررنگی نداشتید؟

باید از من بخواهند که بروم. نمی‌دانم چرا پیشنهادات زیادی به من ندادند. به‌هرحال روزی دست خدا است و من بلد هستم پول دربیاورم. من باید برای خانواده‌ام کسب درآمد کنم و لازم است کارکنم. درنتیجه نمی‌توانستم منتظر بمانم تا به من پیشنهاد سینمایی و تلویزیونی بدهند. در رادیو کار کردم و بعد هم کارهای صحنه‌ای انجام دادم. به خیلی جاها هم مرا دعوت کردند اما هیچ‌وقت به آنجاها نرفتم. مثلاً به من می‌گفتند بیا در مراسم قرعه‌کشی حضورداشته باش، یا می‌گویند بیا در ردیف اول شب‌شعر بنشین اما من نمی‌روم و می‌گویم شاعر نیستم و بروید شاعر بیاورید.

شما در سریال “هزاردستان” زنده‌یاد علی حاتمی به ایفای نقش پرداختید. چه خاطره‌ای از آن زمان در ذهن دارید؟

خدا رحمتش کند. او هم مانند نوذری، از آن هنرمندانی بود که تاریخ دیگر به خود نمی‏ بیند. او به دنبال بازیگر بود، حتی برای سیاه لشگرهایش نیز می‌خواست که از بازیگر بهره بگیرد. او مرا دعوت به کارکرد و به زبان خودمانی گفت که آذری، جلوی گراند هتل خلوت است، می‏خواهم آنجا را زنده کنی. آیا نقش این دربان را که کوتاه است بازی می‏ کنی؟ چون دیالوگ ندارد. من گفتم: این افتخار من است که با شما همکاری کنم. رل کوچک و بزرگ ندارد و از آرزوهای من است که در کار شما بازی کنم. خلاصه، نقش را بازی کردم و ایشان بعد از اولین برداشت، خیلی مرا تحسین کردند و گفتند که: چطور توانستی آن لحظه، این کار را بکنی؟ خلاصه، کاری که قرار بود من دو یا سه قسمت بازی کنم تبدیل شد به بیست‌وشش قسمت! حتی دستور دادند که برای من دودست لباس بدوزند، چون می‏گفتند که تحرک آذری زیاد است و ممکن است که لباس پاره شود. این فیلم در زمان جنگ و بمباران‌ها ساخته شد و زمانی که صدام بمب می‌انداخت ما در این فضا که آن موقع بیابانی بیش نبود فیلم را ساختیم.

شما پیش‌ازاین از تشکیل یک کمیته برای حضور اعضای هنر و مراودات آن‌ها گفته بودید و امروز مؤسسه هنرمندان پیشکسوت تقریباً همین کار را انجام می‌دهد تا چه اندازه فعالیت‌های این موسسه را پیگیر هستید؟

مؤسسه هنرمندان پیشکسوت‌ را معاونت ریاست جمهوری راه‌اندازی کرده و الآن سید عباس عظیمی مدیرعامل این مؤسسه است. مؤسسه هنرمندان پیشکسوت، امثال ما را دعوت می‌کند و پرونده‌ای برای ما تشکیل داده و برنامه‌هایی بر ای‌مان تدارک می‌بینند. همین ماه قبل جشن تولد هنرمندان پیشکسوت متولد تیرماه را گرفتند که من هم همراه چند نقاش، تهیه‌کننده، کارگردان و موسیقیدان جزو آن‌ها بودم. یک عده از پیشکسوت‌ها در سن و سال‌های بزرگ‌تر از من بودند و حتی راه رفتن هم بر ای‌شان به‌سختی امکان‌پذیر بود. این خیلی کار قشنگ و جالبی بود که مؤسسه هنرمندان پیشکسوت انجام داد. یکی دیگر از کارهای جالب مؤسسه هنرمندان پیشکسوت این است که محلی را به وجود آورده تا هنرمندان پیشکسوت بتوانند بعدازظهرها به آنجا بروند و در آنجا چای بنوشند و دورهم باشند. همچنین قرار شده این مؤسسه به هنرمندان پیشکسوت زمین هم بدهد که این کار جنبه حمایتی دارد و بسیار ارزشمند است. کمک دیگر مؤسسه هنرمندان پیشکسوت این است که اگر خدایی نکرده یک هنرمندی فوت کند، کارهای تشییع پیکر او را انجام می‌دهد و یا در زمان بیماری، از هنرمندان پیشکسوت حمایت می‌کند. مؤسسه هنرمندان پیشکسوت مؤسسه خوبی است ولی عده زیادی از هنرمندان هنوز عضو آن نیستند چون این مؤسسه در حال حاضر ۸۰۰ عضو دارد و بودجه‌اش برای پذیرفتن عضوهای جدید کم است. آقای نوبخت سخنگوی دولت از حامیان این مؤسسه هستند که امیدوارم در کابینه جدید آقای روحانی هم باشند و از این نوع همایش‌ها حمایت کنند.

در حال حاضر مشغول کار جدیدی نیستید؟

خیر. همان‌طور که قبلاً هم گفتم، دوست دارم درجایی باشم که متعلق به من است. نمی‌خواهم کارهایی را انجام بدهم که به من ربطی ندارد. بعد از آن‌که برنامه “جمعه ایرانی” را تعطیل کردند، من دیگر در رادیو کار نکردم و فقط یک برنامه اینترنتی با آقای سعید توکل کارکردم. من ۷۲ سال دارم و در این ۷۲ سال با خیلی از هنرمندان برجسته‌کار کرده‌ام که بعضی‌هایشان الآن در قید حیات نیستند. این‌ها هنرمندانی بودند که برای حوزه‌های مختلف تئاتر، سینما، دوبله و رادیوی کشور زحمت کشیدند. من سال‌ها در تلویزیون، رادیو، سینما و تئاتر برای بچه‌ها، جوان‌ها و بزرگ‌سال‌ها کارکردم و الآن به کارهای صحنه‌ای رسیده‌ام. مدیران هنری کم‌وبیش بااخلاق و روحیه من آشنا هستند و متأسفانه نمی‌دانم چرا خاطری از من ندارند. من با آقای رضا عطاران در این مورد صحبت کردم و به رضا گفتم چرا مرا برای فیلمت انتخاب نکردی؟ گفت باور کن اصلاً در ذهنم نبودی. به رضا حق می‌دهم چون الآن مشغله‌ آدم‌ها زیاد است و مشغله‌ آدمی چون رضا عطاران بیشتر از بقیه هم می‌تواند باشد. به همین خاطر شاید فقط افرادی که اطراف خودش هستند را یادش بیاید. الآن کار هنری رابطه‌ای است، نه ضابطه‌ای.

برنامه اینترنتی که اشاره کردید با آقای توکل کار می‌کنید چه برنامه‌ای است؟

آقای توکل با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد یک پایگاه اینترنتی بانام “شاد شو” به آدرس shadshow.ir راه‌اندازی کرده و برنامه‌های تصویری می‌سازد. خیلی‌ها با آقای توکل کار می‌کنند و من هم با ایشان در آن برنامه‌ها همکاری دارم. آقای توکل طبقه اول خانه خودش را به استودیو تبدیل کرده و ۴۰۰ میلیون تومان هم به شهرداری داده که اجازه بدهد در آنجا کاربری بشود. خدا را شکر استقبال از این برنامه خوب است و هر ویدئویی که در تلگرام این پایگاه اینترنتی آپلود می‌شود، ۲ تا ۵ هزار بازدید می‌خورد که در این گستردگی حجم اطلاعات در تلگرام، آمار خوبی است. آقای احسان کرمی، آقای امامی، آقای اصغر حسین زاده، آقای عبدی و خانم الهام صفری زاده ازجمله کسانی هستند که در این برنامه‌ها حضور دارند.


منبع: برترینها

راهنمای سفر به ماکائو

برترین ها: منطقه کوچک و خودمختار ماکائو با ۱۵ موزه، بیش از ۲۰ سایت میراث جهانی یونسکو و بیشترین رستوران‌های میشلین نسبت به هر شهر دیگری در جهان به جز پاریس یکی از مقاصد گردشگری محبوب است.

بلندترین پل جهان که ماکائو را به هنگ کنگ متصل می‌کند؛ دسترسی به این منطقه ساحلی با تاریخچه غنی، صنایع دستی، معماری‌های در سطح جهانی و غذاهای خلاقانه آسان‌تر می‌کند. علاقمندان به هنر و طراحی می‌توانند از مکان‌های زیر در ماکائو دیدن کنند.

هتل مورفیس در شهر رویا‌ها

این هتل که توسط زا‌ها حدید طراحی شده در سال ۲۰۱۸ افتتاح می‌شود و پرچمدار مجموعه هتل‌های شهر رویا‌ها خواهد بود. این هتل در نوع خود یک مجسمه است و حدود ۸۰۰ اتاق دارد.

 راهنمای دوستداران طراحی در سفر به ماکائو

درخت بانیان (هتل)

کسانی که به دنبال واحه شهری پر امکانات می‌گردند باید باید در هتل شیک و لوکس درخت بانیان اقامت کنند. این هتل دارای استخر، کلبه‌های مدرن فضای باز و استخر آرام و سرپوشیده با منظره این دلپذیر از شهر است.
راهنمای دوستداران طراحی در سفر به ماکائو 
 هتل ماندارین ارینتال

این هتل فوق العاده معاصر ساحلی در مجموعه ساختمانی مشهور One Central قرار دارد و با فروشگاه‌های مثل تام فورد، هرمس و گوچی شناخته می‌شود. همه اتاق‌های این هتل پنجره‌های از سقف تا کف دارند و مهمانان دسترسی به استخر و امکانات چشمه آبگرم دارند.

 راهنمای دوستداران طراحی در سفر به ماکائو

 هتل کارل لگرفلد

سال گذشته، طراح مد آلمانی، کارل لگرفلد طرح خود را برای زنجیره هتل‌های لوکس، مناطق تفریحی و کلوب‌های شبانه اعلام کرد. اولین بخش طرح او سال آینده افتتاح می‌شود و از معماری اروپایی و نقوش سنتی چینی الهام گرفته شده است.

 راهنمای دوستداران طراحی در سفر به ماکائو

 

موزه مرکز علوم ماکائو

این مرکز شبیه یک فضاپیما طراحی شده و شامل یک مرکز گردهمایی، فضای نمایشگاه و افلاک نماست که رکورد جهانی گینس را برای واضح‌ترین تصاویر سه بعدی کسب کرده است.

 راهنمای دوستداران طراحی در سفر به ماکائو
موزه خانه فرهنگ چای ماکائو

این موزه همان طور که از نامش پیداست به تاریخ و سنت فرهنگ چای در چین اختصاص دارد. این ساختمان توسط کارلوس آلبرتو طراحی شده و محل برگزاری نمایشگاه‌های کوتاه و بلندمردت در ارتباط با فعالیت‌های مربوط به چای است.

 راهنمای دوستداران طراحی در سفر به ماکائو
موزه هدایای ماکائو

وضعیت غیرمعمول ماکائو به عنوان یک منطقه خودمختار که تا سال ۱۹۹۹ کلونی پرتغالی بود در موزه هدایای ماکائو برجسته است. در این موزه اشیایی نگهداری می‌شود که پس از بازگشت ماکائو به سرزمین اصلی توسط هریک از استان‌های چین به آن هدیه داده شد. هدایا شامل مجسمه، پرده، سرامیک و نقاشی می‌شود.

 راهنمای دوستداران طراحی در سفر به ماکائو

 

موزه ماکائو

این موزه در یک قلعه تاریخی قرار دارد که در قرن هفدهم ساخته شده و یک سایت خیره کننده میراث جهانی یونسکو است. قبل از تبدیل آن به موزه تاریخ و فرهنگ، به عنوان محل دفاعی اصلی شهر به کار می‌رفت.

  راهنمای دوستداران طراحی در سفر به ماکائو

 

ویرانه‌های سنت پل

یکی از مشهورترین مکان‌های ماکائو، ویرانه‌های سنت پل است که از کلیسای کاتولیک قرن هفدهمی باقی مانده در طوفان سال ۱۸۳۵ فروریخت. نمای کلیسا که شامل ستون ها، مجسمه‌ها و کتیبه‌ها و نقوش چینی می‌شود ترکیبی از فرهنگ‌های چینی و پرتغالی است.

 راهنمای دوستداران طراحی در سفر به ماکائو

 

فستیوال و مسابقه قایق اژد‌ها

این سنت بهاری سالانه هزاران ورزشکار و تماشاچی را از سراسر جهان به مرکز دریایی دریاچه نام وان می‌کشاند.
 راهنمای دوستداران طراحی در سفر به ماکائو

 

روآ دی سائوپائولو

ماکائویی‌ها برای تولید سرامیک و ظروف مرغوب شناخته شده هستند. برای خرید قطعات با قیمت مناسب و با سبک‌های خاص به فروشگاه‌های این معبر تاریخی در مرکز شهر سری بزنید.

راهنمای دوستداران طراحی در سفر به ماکائو 


منبع: برترینها

قرائت دعای کمیل امشب در مدینه منوره

دعای روح‎بخش کمیل امشب با حضور نماینده ولی فقیه و سرپرست زائران ایرانی در مدینه منوره برگزار می شود.

به گزارش تسنیم، دومین دعای کمیل زائران ایرانی در موسم حج، امشب با حضور گسترده زائران کشورمان در هتل های مختلف مدینه منوره برگزار می شود و در مراسم اصلی آن حجت الاسلام و المسلمین سید علی قاضی عسکر نماینده ولی فقیه و سرپرست حجاج کشورمان سخنرانی خواهد کرد.

با توجه به اینکه امسال مراسم دعای کمیل در هتل های مختلف برگزار می شود ، آیین های مشابهی در سایر هتل های این شهر با حضور پرشور زائرن کشورمان برگزار خواهد شد.

نخستین دعای کمیل در موسم حج ۹۶، هفته گذشته با حضور گسترده زائرن کشورمان در مدینه منوره برگزار شد و هموطنانمان در فضایی آکنده از معنویت،  ضمن قرائت دعای کمیل در مظلومیت ائمه بقیع اشک ماتم ریختند.

هم اکنون بیش از ۱۱ هزار ایرانی در شهر مدینه حضور دارند و زائران به تدریج پس از اقامت شش روزه در مدینه منوره عازم مکه مکرمه می شوند.

زائران کشورمان در ۲۳ هتل که همه در نزدیکی مسجدالنبی واقع است، اسکان داده شده اند.


منبع: الف

حمله «دراکولا» به مناطق شمالی ایران

دبیر ستاد مرکزی اطلاع‌رسانی داروها و سموم گفت: حشره دراکولا در مناطق شمالی ایران بسیار شایع است و سم ناشی از ترشحات این حشره می‌تواند عوارض جداناشدنی را در فرد ایجاد کند.

به گزارش میزان، یسنا به‌منش در خصوص خطرات گزش حشره دراکولا در ایران گفت: حشره دراکولا کاملاً شبیه مورچه و کمی بلندتر و کشیده‌تر است و بدنش به‌طور یک درمیان به رنگ سیاه و مایل به قهوه‌ای است.

حشره دراکولا نه نیش می‌زند و نه گاز می‌گیرد بلکه ترکیبات سمی و محرکی را ترشح می‌کند که باعث ایجاد زخم در محل عبور خود از روی پوست شده و منجر به صدمات بافتی، زخم و تاول می‌شود.

وی درخصوص علائم ترشح ناشی از حشره دراکولا بر روی بدن افزود: ترکیبات سمی و محرک ترشحات این حشره به‌صورت قرمزی به همراه تاول و یا جوش‌های کوچک همراه با خارش و در انتها ورقه شدن و پوسته‌پوسته شدن پوست است. با وجود آنکه این حشره فاقد نیش زدن و گزیدگی است ولی به‌راحتی همان کار گزیدگی را انجام می‌دهد.

دبیر ستاد مرکزی اطلاع‌رسانی داروها و سموم خاطرنشان کرد: این حشره در نقاط شمالی ایران و در فصل تابستان با شروع گرمی هوا شیوع پیدا می‌کند. نام محلی حشره بند است و مسیر حرکت حشره یا موضعی که آغشته به سم و ترشحات حشره می‌شود اغلب در نواحی سر، صورت و یا دست است بنابراین تأکید می‌شود از کشتن حشره بر روی پوست جداً خودداری شود. همچنین زخم ناشی از سموم این حشره خودبخود بهبود می‌یابد ولی می‌تواند بسیار آزادهنده و همراه با درد باشد.

وی در خصوص اقدامات و کمک‌های اولیه در گزارش دراکولا بیان کرد: درمان قطعی برای سم حشره دراکولا وجود ندارد و عارضه بعد از مدتی خودبخود خوب می‌شود. له شدن حشره دراکولا روی پوست و یا خاراندن پوست سبب انتشار سم و تشدید زخم‌های روی پوست خواهد شد. برای تخفیف عارضه پوستی سم حشره دارکولا، می‌توان در ساعات ابتدایی با آب و صابون معمولی محل عارضه را شستشو داد و با الکل سفید ضدعفونی کرد. با تمیز نگه داشتن محل عارضه می‌توان از بروز مشکلات ثانویه از جمله عفونت‌های باکتریایی جلوگیری کرد همچنین هرچه پوست مرطوب‌تر باشد شدت عارضه بیشتر است.


منبع: الف

شکایت کارگران از "کارورزی" بزودی

عضو شورای عالی کار با اشاره به اینکه دولت باید اجرای برنامه‌های مهارت آموزی را از محیط کار به محیط تحصیل و آموزش منتقل کند گفت:نسبت به طرح کاروزی اعتراضاتمان کماکان به جاست و سرجایش است. در اولین فرصت نسبت به ثبت شکایت اقدام می کنیم.

علی خدایی، عضو شورای عالی کار در گفت وگو با تسنیم، درباره طرح کارورزی گفت:دولت باید اجرای برنامه‌های مهارت آموزی را از محیط کار به محیط تحصیل و آموزش منتقل کند تا امکان سوءاستفاده از نیروکار به کمترین سطح خود برسد.

 خدایی بیان کرد: برخلاف گفتمان تازه رواج یافته‌ای که تلاش دارد به جامعه القا کند که نیروی کار به دو دسته بیکاران و کارگران تقسیم شده و تضاد منافع آن‌ها را در مقابل هم قرار داده‌ است، جامعه کارگری ایران از بیکاران و شاغلانی تشکیل شده که تحت شرایط نامناسب اقتصادی، امنیت معاش آن‌ها به یک‌اندازه متزلزل و شکننده است. به مدد قراردادهای موقت کار اکنون سالهاست که هیچ کارگری نمی‌تواند برای خود آینده شغلی ۳۰ ساله متصور شود.

 عضو شورای عالی کار اظهار داشت: مرز میان کارگران شاغل و نمایندگان صنفی آن‌ها با بیکاران به اندازه یک تار مو باریک و شکننده است، قراردادهای کار در بهترین حالت برای یک سال تمدید می‌شوند بنابراین در چنین شرایطی تمامی کارگران شاغل و بیکار توقع و انتظار مشترکی از نمایندگان صنفی خود دارند.

 وی افزود: اگر هدف، کارآموزی نیروی انسانی است باید مطابق ذیل فصل پنجم قانون کار که به مهارت آموزی و کارورزی اشاره دارد، عمل کنیم؛ یعنی فرد از زمانی که وارد محیط کار شد ذیل قانون کار باشد. منتها در آنجا قید شرط سنی داریم و حداقل سن ۱۵ سال و حداکثر سن ۱۸ سال است ولی وقتی قید شرط سنی برداشته می‌شود با ناهنجاری مواجه می‌شویم.

 خدایی ادامه داد:نسبت به طرح کاروزی اعتراضاتمان کماکان به جاست و سرجایش است. با حقوق دان های مختلف صحبت کرده ایم و در اولین فرصت نسبت به ثبت شکایت اقدام می کنیم. با وجود اینکه تمرکز بر طرح کاروزی بیشتر از مهارت آموزی است، اما اعتقاد داریم از ناحیه مهارت آموزی  ضربه به بازار کار بیشتر از طرح کاروزی است.


منبع: الف

یک شرکت اماراتی سوآپ نفت از ایران را بعد ۷ سال کلید زد

شرکت Dragon oil که وابسته به شرکت ENOC امارات است در روزهای اخیر با ارسال ۶ هزار تن نفت تولیدی ترکمنستان به بندر نکای ایران توسط یک کشتی نفتکش با پرچم روسیه، سوآپ نفت از ایران را بعد از ۷ سال دوباره کلید زد.

به گزارش تسنیم، با آغاز دولت یازدهم عمده صحبت های مسئولین دولت جدید (در سال ۹۲) به جای تشریح برنامه ها، انتقاد از دولت گذشته بود. این انتقادات در حوزه نفت بسیار گسترده بود و از سیاست های توسعه ای پارس جنوبی گرفته تا سیاست های اعمالی ایران در اوپک را در برمی گرفت. یکی از مسائلی که مسئولان وزارت نفت در دولت یازدهم از آن به عنوان انتقادی مهم از دولت دهم مطرح می کردند، توقف سوآپ نفت خام بود.

مسئولان وزارت نفت در دولت یازدهم معتقد بودند که نباید سوآپ نفت متوقف می شد و از آغاز دوباره آن با عنوان تجارت سودآور برای ایران در دولت یازدهم خبر می دادند. اما با گذشت ۴ سال از فعالیت دولت یازدهم جز چند نوبت مذاکره، خبر خاصی در خصوص آغاز سوآپ نفت نشد.

خبر آغاز دوباره سوآپ نفت خام به سال ۹۴ باز می گردد. «بیژن زنگنه» وزیر نفت کشورمان آذرماه این سال از احتمال آغاز سوآپ نفت روسیه توسط ایران و انجام مذاکرات دو کشور در این خصوص خبر داده بود. این موضوع در دیدار اسفندماه سال ۹۴ زنگنه و همتای روس خود مورد طرح و بررسی قرار گرفت و طرف روس، تمایل خود را برای سوآپ نفت خام از طریق ایران اعلام کرده بود.

اردیبهشت ماه سال ۹۵ مذاکرات ایران با روسیه و ۳ کشور قزاقستان، آذربایجان و ترکمنستان در خصوص سوآپ نفت خام از خاک ایران آغاز شد و بعد از حدود ۳ ماه مذاکره با مسئولان نفتی و شرکت‌های مختلف فعال در خرید و فروش نفت در این ۴ کشور، هفته ابتدایی شهریور ۹۵، مسئولانی از دو کشور قزاقستان و روسیه به ایران آمدند تا با بازدید از تأسیسات تخلیه و ذخیره سازی نفت خام در شمال کشور (پایانه نفتی نکا) و سنجش میزان آمادگی ایران، مذاکرات نهایی را برای آغاز سوآپ نفت خام با ایران انجام دهند.

«سید پیروز موسوی» مدیرعامل شرکت پایانه‌های نفتی ایران نیز هفته پایانی مردادماه همین سال از احتمال آغاز سوآپ نفت خام تا یک ماه آینده خبر داده و گفته بود که “در صورت آغاز این عملیات، حجم نفت خامی که در مراحل اول سوآپ می‌شود، چیزی در حدود ۵۰ تا ۱۰۰ هزار بشکه در روز خواهد بود که این میزان بستگی به قراردادی دارد که بین شرکت ملی نفت ایران و شرکتهای نفتی متقاضی سوآپ امضا می‌شود”. اما این مهم محقق نشد.

در واقع تا سه ماه بعد از شروع دور جدید مذاکرات ایران و کشورهای آسیای میانه برای آغاز سوآپ نفت خام، خبری از اجرایی شدن توافقات نشد؛ تا اینکه آبان ماه سال ۹۵ «سید پیروز موسوی» مدیرعامل شرکت پایانه های نفتی ایران در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم با اشاره به اینکه “سوآپ نفت خام هنوز آغاز نشده است”، گفت: مذاکراتی در طی ماههای گذشته با کشورهای آسیای میانه در خصوص سوآپ نفت خام از ایران داشته ایم و برخی کشورها در این خصوص ابراز تمایل کرده اند اما به علت اینکه قرار شد تغییراتی در یکی از بندهای قراردادی در نوع قراردادهای سوآپ انجام شود، هنوز سوآپ نفت خام آغاز نشده است.

مدیرعامل پایانه های نفتی ایران تصریح کرد: قرار شد تغییراتی در یکی از بندهای مصوبه قبلی در خصوص سوآپ داده شود و تا قراردادهای سوآپ یک محوریت کلی داشته باشد، از اینرو مصوبه قبلی را شرکت نیکو به هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران تحویل داد تا بعد از اعمال تغییراتی در یکی از بندهای آن، دوباره در هیئت مدیره مطرح شده و مصوبه هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران را بگیرد.

با این حال با وجود گذشت ماهها از ارسال مصوبه قبلی سوآپ نفت خام به هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران و با گذشت بیش از یک سال از آغاز دور جدید مذاکرات ایران و کشورهای آسیای میانه برای آغاز سوآپ نفت خام، و در حالی که دولت یازدهم به پایان خود می رسد خبری از آغاز سوآپ نفت نشد تا اینکه «بیژن زنگنه» وزیر نفت در روزهای اخیر خبر از دستور آغاز سوآپ نفت خام داد و گفت: “دستور سوآپ نفت صادر شده است اما از آنجا که مسیری باز بوده و اکنون متوقف شده است، اندکی طول می کشد تا دوباره برقرار شود، اما این مشکلات از طرف ایران نیست.”

حدود یک هفته پیش هم خبرگزاری روسی Tass با انتشار گزارشی اعلام کرد که ایران آماده است تا عملیات سوآپ نفت خام را که از سال ۲۰۱۰ متوقف شده بود، دوباره با کشورهای روسیه، ترکمنستان و قزاقستان از سر بگیرد.

همچنین دو روز پیش سایت خبری news آذربایجان از انجام یک عملیات سوآپ نفت خام با تخلیه ۶ هزار تن نفت ترکمنستان در بندر نکای ایران خبر داد.  طبق این گزارش،  سوم اوت امسال (حدود یک هفته پیش) نفتکشی با نام VF Tanker-20 با پرچم روسیه در بندر نکای شمال ایران پهلو گرفته و ۶ هزار تن نفتی که توسط شرکت Dragon oil در ترکمنستان تولید شده را در این بندر ایرانی به منظور سوآپ از خاک ایران و تحویل به مشتریان خود از بنادر جنوبی ایران تخلیه کرده است.

شرکت Dragon oil متعلق به شرکت ENOC امارات است و دفتر مرکزی این شرکت در دبی واقع شده است.


منبع: الف

بیم‌هاوامیدهای شیخ الوزراء/زنگنه صنعت نفت را به کدام سوخواهد برد؟

شیخ الوزراء برای سکانداری صنعت نفت در دولت دوازدهم به مجلس معرفی شده است؛ همین بهانه‌ای است تا نگاهی گذرا به عملکرد وی در این حوزه داشته باشیم.

به گزارش مهر، بیژن زنگنه، برای چهارمین مرتبه به عنوان وزیر نفت به مجلس شورای اسلامی معرفی شده است. کسی که به دلیل حضور مستمرش در دولت های مختلف شیخ الوزرا نام گرفته است. فارغ از پرداختن به ابعاد حاشیه ای فعالیت ۱۲ ساله او در صنعت نفت کشور، به جرات می توان گفت که با توجه به روحیه ریسک پذیرش توانسته در بسیاری حوزه‌ها موفق عمل کند و طبیعتا در برخی حوزه ها نیز دچار خلل‌هایی بوده است.

البته برخی از تحلیلگران سیاسی و اقتصادی معتقدند که برای منسب وزارت نفت، شخصی مناسب که هم در داخل کشور و هم در عرصه های بین المللی بتواند با نرمشی برخورد کند که برگ های برنده بیشتری در دست داشته باشد، وجود ندارد و از این مقوله به عنوان زنگ خطری تحت عنوان ضعف در جانشین پروری یاد می کنند. البته این نقیصه خاص وزارت نفت نیست و دامنه گسترده ای را در بر می گیرد.

اما در زمینه عملکرد چهار سال اخیر زنگنه، نخستین اقدامی که به لحاظ استراتژیکی از درجه اهمیت بالایی برخوردار است، بازگشت میزان تولید نفت کشور به سطوح قبل از تحریم است. یعنی رسیدن حجم تولید نفت به رقمی معادل٣/٩میلیون بشکه در روز.البته وعده زنگنه رسیدن به تولید ۴میلیون بشکه درروز بود. گفتنی است این میزان تولید با محاسبه تولید نفت میادین غرب کارون و لایه نفتی پارس جنوبی محاسبه شده است.

در بخش پروژه ای نیز تکمیل بخش عمده ای از فازهای نیمه تمام پارس جنوبی، افتتاح طرح های جدید پتروشیمی تکمیل بخش عمده فاز نخست پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس، انجام نخستین مزایده فروش گازهای همراه نفت اشاره کرد. این در حالی است که در بخش تولید نفت، شاهد افزایش تولید نفت در مناطق مرکزی و اروندان بودیم.

از سویی دیگر  وی در زمینه جایگزینی گاز طبیعی به جای سوخت مایع در بخش های صنعتی و نیروگاهی و در نتیجه افزایش صادرات گازوییل  و همچنین نقش آفرینی موثر در اوپک موفق عمل کرده که قابل تقدیر است.این نقش آفرینی موثر موجب شد بتوانیم سهم تولید ایران را به سطح پیش از تحریم ها برسانیم.

اما علیرغم عملکردهای موفقی که اشاره شد، صنعت نفت کشور طی چهار سال اخیر با چالش های مهمی در هر سه حوزه نفت، گاز و پتروشیمی مواجه بود که انتقاداتی را متوجه زنگنه کرد؛ یکی از  انتقادات اصلی که همواره به وزارت نفت دولت یازدهم وارد بود، تاخیر در تدوین و اصلاح قراردادهای جدید نفتی است که البته دلایل این تاخیر محدود به حوزه اقتصادی نمی شد. اما به عقیده بسیاری از کارشناسان وزارت نفت می شد روند رسیدگی و اصلاح این قراردادهارا با سرعت بیشتری به پیش برد؛ حتی این امکان وجود داشت که مدل قبلی قراردادها را برای جذب سرمایه خارجی به کار برد. 

از طرفی عدم تلاش برای تاثیرگذاری بر قیمت نفت دربازار با استفاده از بورس نفت یکی از سیاست هایی است که طی چهار سال اخیر فعالیت زنگنه به آن کم توجهی شده است. همچنین لزوم بکارگیری دیپلماسی فعال انرژی در انعقاد قراردادهای جدید گازی و لزوم اتخاذ استراتژی تخصیص بهینه گاز در کشور نیز در این صنعت احساس می شود که در این وزارت خانه کمتر به آن پرداخته شد؛ به این صورت که انتظار می رفت با توسعه صادرات گاز کشور با اولویت احداث خط لوله، میزان وابستگی همسایگان را به خود افزایش داده و علاوه بر ارز آوری، نقش استراتژیک ایران را پررنگ تر کنیم.

در بالادستی و پائین دستی نفت چه گذشت؟
 افزایش حجم گاز همراه سوزانده شده، حلقه محدود تصمیم سازی در حوزه نفت و گاز، تداوم کاهش تولید در شرکت نفت فلات قاره، نابسامانی بزرگترین شرکت فراساحل کشور(شرکت تاسیسات دریایی) را می توان از جمله چالش های موجود در بخش بالادستی صنعت نفت بر شمرد.

از جمله چالش های موجود در حوزه پایین دستی صنعت نفت و گاز هم می توان به سرعت پایین تکمیل پالایشگاه ستاره خلیج فارس، مدیریت نامناسب مصرف بنزین، بهره گیری ناکافی از سوخت های جایگزین در حمل و نقل و همچنین تعریف نادرست پروژه سیراف اشاره کرد.

در بخش پتروشیمی هم با وجود اینکه بخش عمده ای از این صنعت خصوصی سازی شده و مستقل از تصدی گری دولتی اداره می شود، اما نمی توان منکر نقش وزارت نفت در سیاست گذاری های لازم در این زمینه شد؛ عدم تامین خوراک گازی به میزان کافی، عدم توجه کافی به تمام مولفه های قیمت گذاری خوراک، واگذاری نادرست پتروشیمی ها به سازمان ها و نهادهای غیرمرتبط، قیمت گذاری ناعادلانه فروش داخلی محصولات پتروشیمی و در نهایت توسعه کُند زنجیره پایین دستی پتروشیمی از جمله چالش ها و نواقص موجود در این صنعت است است که طی چهار سال اخیر وجود داشت.

کارشناسان صنعت نفت انتظار دارند دولت دوازدهم با توجه کافی به چالش های مذکور، اقدامات اصلاحی کارشناسانه ای برای حل این چالش ها انجام دهد.


منبع: الف

تعمیرگاه بنز و بی ام و تارک خودرو

تعمیرگاه های انگشت شماری در کشور هستند که امکانات لازم برای تعمیر و سرویس خودروهای روز دنیا را دارا می باشند. تعمیرگاه تخصصی تارک خودرو با مدیریت و سرپرستی فنی مهندس میرزایی، یکی از این محدود تعمیرگاه ها می باشد. تنها گوشه ای از سرویس هایی که در این تعمیرگاه عرضه می شود در زیر بیان شده است.
 


تعمیرگاه گیربکس اتوماتیک:
در سال های آتی با پیشرفت علم و آمدن تکنولوژی های جدید مدام جعبه دنده های اتوماتیک در حال بهبود و کامل تر شدن هستند. در مواردی چند قطعه مکانیکی، الکترونیکی و یا هیدرولیکی اضافه شده اند و در مواردی هم کاملا متفاوت می باشند.
خدمات تعمیرگاه گیربکس اتوماتیک تارک خودرو:


تاب گیریه گاردون ( جنسیس کوپه، سورنتو، سانتافه و … )
تعمیر کمک گیربکس
تعویض روغن گیربکس
سرویس ساعت گیربکس
فروش گیربکس استوک
تعمیرات گیربکس اتوماتیک انواع خودروهای پورشه، آئودی، مازراتی، ازرا، سوناتا، سانتافه، توسان، وراکوروز ix۵۵، سورنتو، گرنجور، جنسیس کوپه، جنسیس سدان، سوناتا وای اف، توسان ic۴۵، ix۳۵، اپتیما، اسپورتج، اوپیروس و دیگر خودروها

 

تعمیرگاه نیسان:
تعمیرگاه تخصصی نیسان و هیوندای با دستگاه های الکترونیکی جهت عیب یابی کامپیوتری (دیاگ) و همچنین با بهره گیری از سابقه درخشان و دانش فنی زیر نظر تکنیسین های زبده  در زمینه تعمیر، سرویس دوره ای و تیونینگ انواع خودرو های نیسان و هیوندای آماده ارائه خدمات زیر به شما می باشد .
خدمات تعمیرگاه نیسان تارک خودرو:


تعمیرات تخصصی مورانو، تیانا، ماکسیما
تعمیرات سیم کشی با نقشه های کمپانی
سرویس کولر شامل نشتی کولر، شارژ گاز، تعمیر کمپرسور
تعمیرات موتور و گیربکس های اتوماتیک و  Cvt
نصب رادیاتور اضافه به منظور تقویت خنک کاری روغن گیربکس در مورانو و تیانا و افزایش دوام گیربکس
تعمیرات جلوبندی و اکسل شامل میزان فرمان و رفع لاستیک سابی صداگیری و تنظیم زوایای چهارچرخ 
تعمیر جعبه فرمان و رفع روغن ریزی جعبه فرمان با ضمانت
سرویس های دوره ای شامل روغن گیربکس، ضد یخ، بازدید شمع ها، فیلتر بنزین، بازدید چهار چرخ
دیاگ و عیب یابی یونیت های مختلف خودرو، ECM ( کامپیوتر موتور )، TCM ( کامپیوتر گیربکس )، IPDM ( جعبه فیوز هوشمند )، BCM ( کامپیوتر بدنه )، ایربگ، قفل مرکزی، سوییچ
تعمیرات انواع مدل نیسان: نیسان ایکس تریل، نیسان جوک اسپرت، نیسان مورانو، نیسان تینا، نیسان جوک، نیسان قشقایی، نیسان ماکسیما ( اتوماتیک )، نیسان رونیز، نیسان پیکاپ دوکابین





تعمیرگاه کیا:
کلیه خدمات فنی خودرو های وارداتی همراه با تهیه بهترین قطعات شرکتی وابسته با نیروی کار بسیار قوی و دوره دیده.
خدمات تعمیرگاه کیا تارک خودرو:


تعمیرات و عیب یابی و تامین قطعات گیربکس اتوماتیک
تعمیرات تخصصی اتومبیل های ۶ و ۸ سیلندر
تعمیرات تخصصی موتور گیربکس اتوماتیک سرویس های دوره ای تعویض روغن دیاگ، باطری سازی و فعال سازی آپشن ها
تعمیرات و تهیه لوازم الکترونیکی و یونیت های کامپیوتری خودروهای ۲۰۰۵ به بالا
تعمیرات و تهیه لوازم استوک موتور و سیستم های تعلیق و جلوبندی بادی و هیدرولیک
تعمیرات و تهیه لوازم سیستم های ایربگ و عیب یابی و تعمیرات آپشن های داخلی و خارجی فابریک خودرو
تعمیرات انواع مدل کیا: کیا کادنزا، کیا سورنتو، کیا موهاوی V۸، کیا اپتیما، کیا اسپورتیج SL، کیا سورنتو XM، کیا ریو، کیا اپیروس

 

تعمیرگاه تویوتا:
انجام کلیه سرویس های دوره ای خودروهای تویوتا و لکسوس مطابق با استانداردهای ذکر شده در دفترچه سرویس و نگهداری خودرو
خدمات تعمیرگاه تویوتا تارک خودرو


عیب یابی تخصصی خودروهای هیبرید تویوتا و لکسوس گام به گام مطابق با راهنمای تعمیراتی شرکت تویوتا با دستگاه تخصصی عیب یاب تویوتا
عیب یابی تخصصی با دستگاه عیب یاب تویوتا مطابق با نقشه های برقی و راهنمای عیب یابی شرکت تویوتا ژاپن
سرویس شستشوی انژکتور و دریچه گاز، سوپاپ ها، محفظه احتراق و باک
تعمیر تخصصی موتور و گیربکس اتوماتیک مطابق با دستورات و راهنمای تعمیراتی شرکت تویوتا ژاپن
شارژ گاز کولر و رفع نشتی مدار کولر خودروهای تویوتا و لکسوس توسط تکنسین های دوره
تعمیرات تخصصی و عیب یابی موتورهای دیزل سواری تویوتا
تعمیرات انواع مدل تویوتا: پریوس ۲۰۱۷، روفور RAV4، تویوتا لندکروزر، تویوتا کمری، تویوتا کرولا، هایلوکس، ون هایس، یاریس هاچ بک، یاریس صندوق دار

 

تعمیرگاه بنز:
تعمیرات و عیب یابی تخصصی همراه با دیاگ های تخصصی و ابزار تخصصی و تعمیرکاران متخصص بنز. همچنین دستگاه های تخصصی تعویض روغن گیربکس, موتور,ترمز, هیدرولیک فرمان, آب رادیاتور, تنظیم موتور آمریکایی BG
خدمات تعمیرگاه بنز تارک خودرو:


تعمیرات و تهیه لوازم گیربکس بنز
تعمیرات و تامین لوازم الکترونیکی و یونیت های کامپیوتری بنز
تعمیرات و تهیه لوازم استوک موتور و سیستم های تعلیق و جلوبندی بادی و هیدرولیک
تعمیرات و تهیه لوازم سیستم های ایربگ و عیب یابی و تعمیرات آپشن های داخلی و خارجی
آرشیو اطلاعات فنی و نقشه های برقی
دستگاه عیب یاب تخصصی نمایندگی های بنز SD CNNECT
تعمیرات انواع مدل های بنز: مرسدس بنز SL500 AMG، مرسدس بنز SL500، مرسدس بنز S500، مرسدس بنز CLS500، مرسدس بنز CL500، مرسدس بنز C200، مرسدس بنز E250، مرسدس بنز CLS350 و دیگر مدل ها




تعمیرگاه لکسوس:
انجام کلیه سرویس های دوره ای خودروهای تویوتا و لکسوس مطابق با استانداردهای ذکر شده در دفترچه سرویس و نگهداری خودرو .
خدمات تعمیرگاه لکسوس تارک خودرو:


تعمیرات سیستم های ایربگ لکسوس
تعمیرات سیستم های تعلیق و جلوبندی بادی و هیدرولیک لکسوس
تعمیرات الکترونیکی و یونیت های کامپیوتری لکسوس
تعمیرات گیربکس لکسوس
تعمیرات موتور لکسوس
تعمیرات انواع مدل لکسوس: NX200 T, NX300 H, RX350, LX570, ES250, ES350, GS250, IS250, CT200 H

 

تعمیرگاه تارک خودرو: با مدیریت و سرپرست فنی مهندس میرزایی آماده ارائه خدمات به شما مشتریان گرامی می باشد .
آدرس: کیلومتر ۱۳ جاده مخصوص کرج، نرسیده به چهارراه ایران خودرو، خ امید، دوم شرقی پلاک ۹
تلفن تماس: ۰۲۱۴۴۹۰۵۶۲۰
پست الکترونیکی: info[at]tarakkhodro.com
تلفن همراه: ۰۹۱۰۳۰۰۳۰۰۴
 


منبع: الف

مشکل قلبی، علت عدم حضور طیب‌نیا در کابینه دوازدهم نیست

یک مقام آگاه در وزارت اقتصاد مشکل قلبی طیب نیا را تکذیب و تاکید کرد: علت عدم حضور طیب نیا در لیست پیشنهادی کابینه دوازدهم، مشکل قلبی وزیر اقتصاد نیست.

این مقام آگاه که خواست نامش ذکر نشود، در گفتگو با مهر با اشاره به اظهارات چهارشنبه شب مشاور رئیس جمهوری گفت: علت اینکه آقای روحانی، دکتر طیب نیا را در لیست پیشنهادی کابینه دوازدهم بعنوان وزیر اقتصاد قرار نداند، مشکل جسمی ایشان نبوده است.

وی ادامه داد: طیب نیا در دیداری که مدتی قبل با رئیس جمهور داشتند، درخواست هایی را جهت هماهنگی بیشتر تیم اقتصادی در دولت دوازدهم مطرح کردند که گویا تحقق این خواسته ها از نظر رئیس جمهور امکان پذیر نبوده یا به مذاق ایشان خوش نیامده است.  

اکبر ترکان، مشاور رئیس جمهوری و و دبیر شورای عالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی چهارشنبه شب در برنامه چوب‌خط شبکه افق در مورد علت عدم حضور طیب‌نیا در کابینه دوازدهم گفت: دکتر طیب‌نیا  علم بسیار زیادی در علوم اقتصادی دارد و از کرباسیان، وزیر پیشنهادی کابینه دوازدهم نیز سواد بیشتری دارد، اما مشکل قلبی طیب‌نیا باعث شد که وی از حضور در کابینه دوازده انصراف دهد و معاون او جایگزینش شود.

لازم به یادآوری است رئیس جمهور در لیست پیشنهادی خود به مجلس، مسعود کرباسیان را بعنوان گزینه وزارت امور اقتصادی و دارایی معرفی کرده است. مسعود کرباسیان هم اکنون بعنوان معاون طیب نیا، رئیس کل گمرک ایران است.


منبع: الف

نگاه مجلس به تیم اقتصادی پیشنهادی دولت دوازدهم

سه نماینده مجلس با حضور در یک برنامه تلویزیونی، تیم اقتصادی پیشنهادی دولت دوازدهم را مورد بحث و تبادنظر قرار دادند.

به گزارش خبرگزاری صداوسیما، کاتب عضو فراکسیون مستقلین مجلس شورای اسلامی، زارع عضو فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس شورای اسلامی و موسوی عضو فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی با حضور در برنامه گفتگوی ویژه خبری پنجشنبه شب شبکه دو سیما تیم اقتصادی پیشنهادی دولت دوازدهم را کارشناسی و درباره آن بحث و تبادل نظر کردند.

غلامرضا کاتب عضو فراکسیون مستقلین مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این پرسش که مهمترین مشکلات تیم اقتصادی یازدهم چیست؟ افزود: در نگاه کارآمدی دولت، دو عامل نقش بسیار اساسی دارد یکی ساختار منسجم و یکپارچه دولت است که باید کارهای موازی کاری در درون دولت شکل نگیرد و یک ساختار تیمی دولت است که اعضای کابینه دولت می باید تیم منسجم، متعهد و دلسوز، هم گرا و هم افزا باشند.

وی با اشاره به اینکه در دولت یازدهم در هر دوی این بخش با مشکل مواجه بودیم، ادامه داد: دولت پیش از معرفی کابینه بنا داشت در بخش ساختار خود تغییراتی دهد و لایحه ای را هم درباره اصلاح ساختار دولت به مجلس شورای اسلامی تقدیم کرد که تعداد وزارتخانه ها را افزایش می داد و برخی ها را اصلاح می کرد. 

کاتب افزود: احساس مجلس این بود که این لایحه به علت اینکه از کارشناسی مستحکمی برخوردار نیست اگر دولت می خواهد این نقیصه را حل کند باید همه بخش های دولت را ببیند تا این موازی کاری ها حل شود به همین علت اکثر کمیسیون های مجلس موافق نبودند واین لایحه رأی نیاورد.

وی اضافه کرد: امیدواریم دولت در آینده نزدیک پس از آغاز به کار خود این مشکل را حل کند زیرا یکی از بحث های اساسی ما در کشور چالش های ساختاری است به عنوان مثال در بیمه، بهداشت و درمان همیشه درگیری های ساختاری داشتیم و این موضوع وقت زیادی را در تدوین برنامه ششم صرف کرد.

عضو فراکسیون مستقلین مجلس شورای اسلامی گفت: در همه دولت ها بخشی نگری و خودمحوری حاکم بود. 

تداخل در وظایف وزارت اقتصاد و سازمان برنامه 
در ادامه رحیم زارع عضو فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه یک اصل بنیادی در هر دولتی وجود دارد و آن اصل هماهنگی است، گفت: وظایف سازمان برنامه و بودجه و وزارت اقتصاد تداخل دارند.

وی افزود: هماهنگی سیاست های پولی، ارزی، تجاری ، سرمایه گذاری و کنترل تورم وجود نداشت برای مثال روالی که سازمان مدیریت در پیش گرفته روال فرسوده ای است. 

زارع اضافه کرد: سازمان برنامه و بودجه برای جبران کاهش بودجه، بودجه های عمرانی و اوراق را در تراز سرمایه ای و تراز عمرانی آورد در حالی که باید آن را در تراز مالی دولت می آورد.

وی افزود: اوراق در تراز سرمایه ای آمده در حالی که یک سوم آن مربوط به بدهی های گذشته است و پیمانکاران حوزه های عمرانی با نرخ تنزیل ۴۰ درصد کار می کنند در حالی که از یک طرف نرخ سود سپرده ها را ۱۵ درصد و نرخ سود تسهیلات را ۱۸ درصد قرار دادیم و این موضوع در بازار سرمایه وسیستم بانکی اثر گذاشت.

زارع ادامه داد: در دولت یازدهم وزیر امور اقتصادی و دارایی در کنترل موفق بوده امّا از آن جایی که تیم اقتصادی هماهنگ نبود و جزیره ای عمل شد ، خروجی و اثربخشی لازم را نداشت البته این دولت نکات مثبتی هم داشت.

ناهماهنگی در سیاست‌های مالی و پولی کشور
در ادامه سیدفرید موسوی عضو فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی درباره ناهماهنگی دولت یازدهم گفت: تقریباً در همه دولت ها پس از انقلاب، این ناهماهنگی ها را می بینیم و بخشی از منشاء آن به نگرش و تفکرات اقتصادی اعضای تیم اقتصادی دولت و بخش دیگری از آن به ساختارهای اداری و تشکیلاتی نظام اقتصادی کشورمان مربوط است.

وی افزود: هر قدر بخواهیم در خصوص هماهنگی تفکر و نگرش اعضای تیم اقتصادی عمل کنیم تا زمانی که بحث های تشکیلاتی اداری باقی بماند این تعارض ها و ناهماهنگی ها را خواهیم داشت. 

موسوی اضافه کرد: اگر بخواهیم به صورت مصداقی درباره اختلاف هایی که در دولت یازدهم وجود داشت صحبت کنیم بحث ناهماهنگی ها میان سیاست های پولی و سیاست های مالی در برخی موارد مشکلاتی را ایجاد می کرد.

وی گفت: دستاوردهای اقتصادی دولت یازدهم ناشی از ستاد هماهنگی اقتصادی دولت بود که شکل گرفته بود و تبعات و آثار مثبتی را در دولت یازدهم شاهد بودیم و امیدواریم ضمن تقویت ساز و کارهای اجرایی این ستاد هماهنگی در دولت دوازدهم نسبت به همسوسازی نگرش ها و تفکرات و اصلاح برخی از ساختارها و تشکیلات اداری اقدام شود.

در ادامه کاتب عضو فراکسیون مستقلین مجلس شورای اسلامی گفت: ساختار تشکیلاتی در ایجاد هماهنگی و همگرایی و هم خود افراد نقش دارند.

وی افزود: بار سنگینی بر دوش دولت وجود دارد اولویت اقتصادی است که هم خود رئیس جمهور در روز تنفیذ به چند نکته اساسی از جمله رشد شتابان تولید و اشتغال کشور اشاره کرد و ریشه کن کردن کامل فقر در جامعه ایران و تیم اقتصادی در این زمینه بیشترین نقش را دارند.

کاتب گفت: تیم اقتصادی کابینه پیشنهادی کشور می تواند ناهماهنگی میان افراد را حل کند.

وی افزود: حضور آقای کرباسیان برای تصدی وزارت امور اقتصادی و دارایی از آن جایی که تعاملات کاری، اداری و اجرایی میان آقایان سیف و شریعتمداری و وی وجود دارد می تواند بخشی از مشکلات را حل کند.

در ادامه زارع عضو فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس شورای اسلامی گفت: نبود نگاه سیستمی در تیم اقتصادی دولت و ترجیح منافع سازمانی بر منافع ملی از جمله مشکلات بود.

وی افزود: با بحران های جدی تری در دولت دوازدهم مواجه هستیم. 

در ادامه موسوی عضو فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی گفت: در دولت دوازدهم مشکلات ساختاری را خواهیم داشت بنابراین نمایندگان مجبورند سئوالات خود را از وزیر امور اقتصادی و دارایی بپرسند حتی اگر سئوال مربوط به بانک مرکزی و یا عملکرد سازمان مدیریت و برنامه و بودجه باشد.

وی ادامه داد : آقای کرباسیان گزینه پیشنهادی رئیس جمهور برای تصدی وزارت امور اقتصادی و دارایی دولت دوازدهم کارنامه موفقی را در مدیریت بنگاه های اقتصادی دارد.

عضو فراکسیون مستقلین مجلس گفت: طیب نیا ایده پرداز بود اما کرباسیان یک مدیر خوب است .

گزینه وزارت اقتصاد نباید در دقیقه ۹۰ انتخاب می شد
زارع در استودیو گفتگوی ویژه خبری شبکه دو سیما ادامه داد: تیم اقتصادی تغییر چندانی پیدا نکرده است، وزیر اقتصاد باید برنامه ششم توسعه و سیاست اقتصاد مقاومتی را به عنوان راهبرد در نظر بگیرد .

او با اشاره به اینکه دوران سعی و خطا گذشته است ادامه داد: انتظار این بود که دولت وزیر اقتصاد را در دقیقه۹۰ انتخاب نمی کرد .

عضو فراکسیون مستقلین مجلس با اشاره به اینکه بازار سرمایه، یکسان سازی نرخ ارز، بازار پول و مالی از بحران های آینده به حساب می آیند افزود: در سال ۹۲ شاخص بورس ۹۵ هزار بود اما تا یک سال گذشته این رقم به۶۰ هزار رسید یعنی در شاخص بورس ۳۵ هزار تزلزل داشتیم و اکنون این شاخص ۸۲ هزار شده است.

زارع با اشاره به اینکه بازار سرمایه اشتغال زا و بازاری حلال است گفت: در ساختارهای تولید و توسعه- اقتصادی و زیربنایی مشکلاتی وجود دارد.

او با اشاره به اینکه کاهش اتکای بودجه به نفت از حسن های این دولت بود عنوان کرد: دولت به تنهایی و به صورت جزیره ای عمل می کند لذا، ستاد اقتصاد مقاومتی باید به صورت فراقوه ای تشکیل شود.

این عضو فراکسیون مستقلین مجلس با تاکید بر ضرورت توجه به معیشت مردم و اشتغال جوانان ادامه داد: سیاست اقتصاد مقاومتی به دلیل اینکه دیدگاه سیستمی وجود ندارد روند کندی را در پیش گرفته است.

کاتب در ادامه برنامه با اشاره به اینکه اولویت اول وزرا باید اقتصاد باشد افزود: رتبه ما در بحث فضای کسب و کار۱۵۰ بود که الان این رتبه به حدود۱۱۸ رسیده است.

او با اشاره به اینکه باید قدرت رقابت پذیری را افزایش داد گفت: رتبه ما در بحث شفافیت در ابتدای دولت نزدیک به ۱۳۱ بود.

کاتب با بیان اینکه فساد در اقتصاد برای کشور ما آسیب جدی است گفت: یکی از چالش های جدی ما رسیدن به کاهش نرخ بیکاری است ، معمولا نرخ بیکاری۱۱.۹، ۱۲ و یا ۱۲.۳ درصد بوده است لذا میانگین افزایش و کاهش نرخ بیکاری یک درصد را نشان می دهد.

او با بیان اینکه همه دولت ها بخشی نگر بودند گفت: نگاه باید اشتغال محور باشد ، لذا باید تا پایان برنامه ششم نرخ بیکاری ۴ درصد کاهش یابد.

این عضو فراکسیون مستقلین مجلس با تاکید بر اینکه باید اشتغال محور بخش تولیدی و خدماتی کشور باشد ادامه داد: باید در راستای سیاست های اقتصاد مقاومتی حرکت کرد و از ظرفیت بخش خصوصی بهره گرفت.


منبع: الف

۴ روش ارزان برای جلوگیری از مشکلات هزینه‌بر

آیا شما از دیدن اینکه پس‌انداز شما سریع‌تر از بنزین باک خودرویتان دود شده و به هوا می‌رود لذت می‌برید؟ آیا با دیدن اینکه پول بی‌زبانی که با زحمت به دست آمده به جیب مکانیک یا نمایندگی می‌رود خوشحال می‌شوید؟

پدال: اگر پاسخ شما به سؤال‌های بالا “نه” است پس حتماً توصیه‌های زیر را در نظر داشته باشید چراکه با رعایت آن‌ها می‌توانید از هزینه‌های زیاد جلوگیری کنید. در کل حفظ پول باعث شاد شدن شما خواهد شد و صرفه‌جویی در هنگام تعمیر خودرو گاهی اوقات کار آسانی است.

در این نوشتار ۴ روشی را آورده‌ایم که اندکی هزینه در ابتدا برای شما در بر خواهند داشت اما بعدها از اینکه پول زیادی را برای رفع مشکلات بزرگ‌تر خودرو نپرداخته‌اید خوشحال خواهید شد.

استفاده از شارژر باتری
خودروی جدید شما پر از قطعات الکترونیکی خیال‌انگیز است و همین امر باتری را تحت‌فشار می‌گذارد. علاوه بر این، قطعات الکترونیکی تشنه به شارژ باتری به ولتاژ بالایی نیاز دارند تا کار خود را به‌طور کامل انجام دهند.

سیستم‌های زیادی مثل هشدار، ECU، کلید هوشمند و اینترفیس چندرسانه‌ای می‌توانند از باتری تغذیه شوند حتی وقتی‌که خودرو خاموش باشد. مشکلات الکترونیکی زیادی می‌تواند به علت شارژ پایین باتری به وجود آید. اگر خودرو را با وقفه‌های طولانی استفاده می‌کنید و یا از آن برای طی مسافت‌های کوتاه که خودرو زمان کافی برای شارژ کامل باتری را ندارد بهره می‌برید احتمال ایجاد این‌گونه مشکلات وجود دارد.

با خرید وسیله‌ی کوچکی که ۳۰ دلار قیمت دارد و می‌توانید مشکلات را به حداقل برسانید. این شارژر توانایی شارژ باتری خودرو در هنگام خاموش بودن آن را دارد.

سرمایه‌گذاری شما روی شارژر باتری باعث صرفه‌جویی و حفظ پول به خاطر هزینه‌های احتمالی مشکلات الکترونیکی خودرو خواهد شد. اگر باتری خودرو از کار بیفتد هزینه‌ی ریست کردن سیستم‌هایی چون ریموت کلید، سیستم‌های ایمنی، کدهای هشدار رادیویی و حتی کل ECU نیز بر گردنتان خواهد افتاد.

تعویض فیلتر هوای کابین
اگر نمی‌دانید که خودرویتان فیلتر هوای کابین دارد یا نه و یا اگر نمی‌دانید که کی آن را تعویض کرده‌اید احتمالاً این فیلتر پر از گردوخاک و آلودگی و حشرات و… است.

فیلتر هوای کابینی که کثیف باشد می‌تواند هزینه‌های زیادی روش دوش مالک بگذارد. اول اینکه باعث می‌شود شرایط هوای کابین بد باشد. مورد بعدی اینکه کار کردن زیاد سیستم تهویه مطبوع باعث هدر رفت پول و سوخت بیشتر خواهد شد. مورد بعدی این است که فیلتر هوای کثیف جریان هوای اطراف قطعات سیستم تهویه مطبوع را محدود می‌کند و این امر باعث افزایش دمای بیش‌ازحد قطعات خواهد شد و باعث خواهد شد که یخ‌زدگی بیشتری در کولر ایجاد شود که همین امر می‌تواند نشتی و نقص سیستم را در پی داشته باشد.

عموماً فیلترهای هوا نسبتاً کوچک هستند بنابراین نصب آن‌ها سریع بوده و شاید در یک سال یک‌بار آن‌ها را تعویض بکنید. همچنین فیلترهای هوا بهای چندانی ندارند و اکثر راننده‌ها در عرض چند دقیقه آن‌ها را عوض می‌کنند.

یک مکانیک می‌گوید فیلترهای هوای کابین اولین قطعه‌ای هستند که زمان شکایت مصرف‌کننده از عملکرد ضعیف سیستم تهویه مطبوع بازرسی می‌شود. از هر ۱۰ نفر ۸ نفر از وجود چنین فیلتر بی‌اطلاع بوده و یا نمی‌داند که باید آن را تعویض کرد.

تعویض شمع‌ها
این یک کار ساده و ارزان در اکثر پیشرانه‌های ۴ سیلندر است اما هنوز هم مکانیک‌های زیادی مشکلات زیاد ناشی از شمع‌های قدیمی را در خودروها مشاهده می‌کنند. در بسیاری از خودروها شمع‌ها نسبتاً ارزان بوده و دسترسی آسانی دارند و اگر محل آن‌ها را بدانید احتمالاً خودتان نیز خواهید توانست آن‌ها را عوض کنید. البته این روزها شمع‌ها عمر بالایی دارند اما هنوز هم به منظور حفظ عملکرد عالی خودرو باید اقدام به تعویض آن‌ها نمود. باید گفت خودروهایی با تزریق مستقیم سوخت نظیر GDI ،TSI ،TFSI و اسکای اکتیو نسبت به تغییر شمع‌ها حساس‌تر هستند.

چرا؟ چون این نوع از پیشرانه‌ها فرایند احتراق کنترل شده و بسیار دقیقی در داخل سیلندرها دارند و باید شرایط نگهداری آن‌ها در مراحل مخصوصی باشد.

در پیشرانه‌های مدرن شمع‌های قدیمی و با عملکرد پایین می‌توانند به زودی معیوب شوند و فشار بیشتری را بر کویل‌ها وارد آورده و باعث افزایش دمای بیش از حد آن‌ها و در نهایت باعث از کار افتادنشان شوند. این کار اغلب باعث روشن شدن چراغ چک و حتی آسیب به تزریق کننده‌ی سوخت خواهد شد.

در پیشرانه‌های مدرن شمع‌های کثیف به سرعت روی دیگر قطعات و دستگاه‌ها تأثیر می‌گذارند بنابراین تعویض کردن آن‌ها مخصوصاً در خودروهای ۶ یا ۸ سیلندر توصیه می‌شود؛ و البته با تعویض شمع‌ها خودرو مصرف سوخت کمتری خواهد داشت.

استفاده از کدخوان
خودروی شما شبکه‌ی پیچیده‌ای از حسگرهای الکترونیکی، مدول ها، کامپیوترها و دیگر قطعات الکترونیکی را دارد که پیشرانه، گیربکس و سیستم‌های بی‌شمار دیگری را تحلیل می‌کنند. اگر این شبکه‌ی حسگر با مشکل مواجه شود احتمالاً چراغ چک خودرو روشن خواهد شد. این نماد کوچک به خاطر دلایل زیادی می‌تواند دیده شود.

بنابراین اگر خودرویتان به تازگی با افت قدرت مواجه شده یا سوخت بیشتری می‌سوزاند یا چراغ چک روشن شده یک کدخوان که به شبکه حسگر پیشرانه وصل می‌شود خواهد توانست وضعیت کنونی خودرو را نشان دهد.

این کدخوان که بصورت یک مدول متصل شونده به گوشی هوشمند و با قیمت ۳۰ دلاری در دسترس است به سرعت مشکلات را اسکن کرده و به شما نشان می‌دهد. به علاوه این کدخوان در هنگام خرید خودروی دست‌دوم نیز بسیار بکار می‌آید.


منبع: الف

بررسی مدل‌های مختلف «رنو ال ۹۰»

یکی از دوستان، به من خبر داد که ایران خودرو، ساندرو هم تولید می‌کند! برای من که اخبار بازار خودرو را کمابیش تعقیب می‌کردم، کمی عجیب آمد. به نمایندگی ایران خودرو سر زدم، آن‌ها هم این موضوع را تکذیب کردند. منتهی در بین پرس و جویم، یکی از فعالان بازار گفت شاید منظور، ال ۹۰ بوده است. چرا که موتور ال ۹۰ با ساندرو یکی است و فقط اتاق آن فرق می‌کند.

به گزارش صبحانه آنلاین، وقتی با تعجب من مواجه شد، ادعا کرد که هم اکنون ۳ خودرو یا شاید بهتر باشد بگوییم ۷ خودروی تولیدی ایران خودرو و سایپا که با آرم رنو تولید می‌شوند، موتور یکسان دارند! همین موضوع سبب شد تا پرس و جوی بیشتری بکنم. نتیجه تقریباً همان بود که او گفته بود. در حال حاضر، خودروهای ال ۹۰ معمولی و پلاس که در ایران خودرو با دو نوع گیربکس معمولی و اتوماتیک تولید می‌شوند و هم چنین خودروهای پارس تندر و ساندرو (با دو نوع معمولی و استپ وی) همگی موتورهای یکسان (K4M) اما اتاق‌های متفاوتی دارند. البته موتور ساندرو تفاوت‌های اندکی با ال ۹۰ دارد. در مجموع این گروه از خودروها توانسته اند به خوبی، سلیقه‌های مختلف مشتریان بازار را با یک تفاوت قیمتی حدوداً ۱۰ میلیون تومانی به خود جلب کنند. در این شماره، نگاهی به تفاوت‌ها و شباهت‌های خانواده ال ۹۰ در ایران خودرو و سایپا که شامل تندر ۹۰ و پارس تندر است، خواهیم داشت.

 

 

ال ۹۰ مشترک بین ایران خودرو و پارس خودرو
ال ۹۰ یا همان تندر ۹۰ که از سال‌ها قبل پا به ایران گذاشته است، ساخت داچیای رومانی است که یکی از زیرمجموعه‌های رنو به شمار می‌رود. این شرکت، از اقتصادی بودن به عنوان یکی از خصوصیات اصلی ال ۹۰ یاد و هدف از تولید آن را کم مصرف و در عین حال ارزان بودن عنوان کرده بود. با این حال، کارشناسان از ظاهر نه چندان جذاب به عنوان یکی از ویژگی‌های منفی آن یاد می‌کنند. این خودرو هم اکنون در دو کارخانه ایران خودرو و پارس خودرو تولید می‌شود. ویژگی بارز فنی این خودرو و خودروهای مشابه آن، برخورداری از موتور (K4M) است. اگر چه این دو شرکت نسخه‌های دیگری از این خودرو را هم تولید می‌کنند، اما به گفته فعالان بازار، نسخه معمولی آن در دو کارخانه که موسوم به E2 است، تفاوت چندانی با هم ندارد. جدول روبه‌رو، شرایط خرید این دو خودرو را نشان می‌دهد.
 
هم خانواده‌های ال ۹۰ «E2» که فقط در ایران خودرو تولید می‌شود
اما از گروه ال ۹۰‌های E2، دو نوع خودروی دیگر در ایران خودرو تولید می‌شود که عبارتند از: ال ۹۰ با گیربکس اتوماتیک و همین طور ال ۹۰ با گیربکس معمولی و اتوماتیک، منتهی با ظاهر جدید تحت عنوان پلاس. به طور خلاصه تغییرات ظاهری ال ۹۰ پلاس نسبت به ال ۹۰‌های معمولی به صورت زیر است:

 

 

ال ۹۰ پلاس
طراحی جدید چراغ‌های جلو و عقب در تندر ۹۰ پلاس نسبت به تندر ۹۰ معمولی
طراحی جدید سپر جلو و عقب و جلو پنجره و همرنگ شدن آن با رنگ بدنه در تندر ۹۰ پلاس
استفاده از آینه‌های جانبی جدید در تندر ۹۰ پلاس که همرنگ بدنه بوده و بزرگتر هستند.

اضافه کردن یک نوار کرومی به پایین در صندوق عقب به همراه تغییر در قفل در صندوق عقب در تندر ۹۰ پلاس


 

همرنگ شدن زه و دستگیره‌ها با رنگ بدنه در تندر ۹۰ پلاس
تغییر در چراغ مه شکن جلو به همراه تغییر در ظاهر سپر جلو
اضافه شدن دو عدد شبرنگ در سپرهای عقب
اضافه شدن ۴ سانتی متری طول خودرو در نسخه پلاس نسبت به معمولی

اگر چه ایران خودرو، جزئیات تندر ۹۰ پلاس معمولی را هم منتشر کرده است، با این حال هم اکنون، تنها تندر ۹۰ پلاس اتوماتیک در لیست “پیش فروش” این شرکت قرار دارد.

پارس تندر، هم خانواده ال ۹۰ «E2» در پارس خودرو

 

اما همان گونه که ایران خودرو، ال ۹۰ پلاس را به عنوان نسخه سرو شکل یافته تر ال ۹۰ معمولی معرفی کرده، پارس خودرو هم تغییراتی در ال ۹۰ معمولی داده و نسخه به روز شده آن را با نام پارس تندر عرضه کرده است. به طور کلی، می‌توان گفت پارس تندر غیر از دو مورد مشخص، تفاوت عمده دیگری با ال ۹۰ معمولی ندارد. بر این اساس، پارس خودرو روی نقطه ضعف بزرگ این خودرو یعنی قسمت عقبش که نسبتاً برای تازه راننده‌ها غیر عادی و بلند بود، کار کرده است. هم چنین پیگیری‌های ما از بازار نشان می‌دهد که در پارس تندرهای جدید و به خصوص تولید ۹۶، نمایشگر دیجیتال مولتی مدیا نیز به آپشن‌های این خودرو افزوده شده است.شرایط خرید این محصول نیز اعتباری بوده و موعد صدور دعوتنامه، برای نرخ‌های سود مشارکت متفاوت، آبان و آذرماه ۹۶ عنوان شده است.


جدول زیر، جزئیات این شرایط را با فرض صدور دعوتنامه ۱۰۰ روزه نشان می‌دهد.

 




 



وضعیت ایمنی ال ۹۰

 یکی از ویژگی‌های بارز ال ۹۰، ایمنی این خودروست. طبق گزارش رسمی مرکز پژوهش‌های مجلس که خردادماه امسال منتشر شده، این خودرو با کسب سه ستاره از ۵ ستاره ایمنی توانسته است، لقب خودروی ایمن را به خود بگیرد. طبق این گزارش کارشناسی، قطعات داخلی تندر ۹۰، طوری طراحی شده که هنگام تصادف فشرده شود. بنابراین می‌توان گفت که این قطعات به طور جاذب ضربه طراحی و ساخته شده اند. هم چنین از آن جایی که مخزن سوخت در کف خودرو و به دور از کمک فنرها قرار گرفته، اگر تصادف از عقب رخ بدهد کمترین احتمال برای سوراخ شدن آن توسط اجزای کمک فنر وجود دارد. ضمن این که وجود یک لایه عرضی در پشت صندلی عقب، خطر ورود اشیا از صندوق عقب به کابین را محدود می‌کند. ساختار لانه زنبوری داشبورد هم که از پلی پرولین جاذب نیرو ساخته شده در اثر ضربه از جلو، خطر آسیب به زانو را کاهش می‌دهد.

وضعیت کیفی خودروهای هم‌خانواده ال ۹۰

 

آخرین گزارش شرکت بازرسی و کیفیت استاندارد ایران از خودروهای تولید شده در تیرماه نشان می‌دهد که خودروهای گروه ال ۹۰ و همین طور ساندرو که موتوری مشابه با ال ۹۰ داشته و محصول رنو است، در بین خودروهای با کیفیت محدوده قیمتی ۲۵ تا ۵۰ میلیون تومان قرار گرفته اند. در این میان تندر ۹۰ و پارس تندر سه ستاره کیفی را از آن خود کرده اند و خودروهای تندر ۹۰ اتوماتیک پلاس، ساندرو، تندر ۹۰ اتوماتیک و پارس تندر توانسته اند ۴ ستاره کیفی را از آن خود کنند.


منبع: الف

درآمد ۱۲میلیونی از سیب ۳۰۰ تومانی

یک کارآفرین سمیرمی درباره نوع فعالیتش می گوید: سیب های سایرین را به قیمت هرکیلو ۳۰۰ تومان خریداری کرده و در کنار سیب های باغ ۱۰ هکتاری خود فرآیند تولید سرکه را شروع کردم.درآمد زایی ماهانه ۱۲ میلیون تومان را دارم.

به گزارش تسنیم، در فضای کنونی کشور که اقتصاد دچار رکود نسبی شده است و اشتغالزایی در حد کارمندی و چند شغل دیگر محدود شده است،تکیه بر ظرفیت های موجود در کشور و هر منطقه می تواند اقتصاد منطقه را پویا کرده و گره بیکاری را بازکند.

شهرستان سمیرم با مساحت ۵ هزار کیلومتر مربع در جنوب غربی استان اصفهان واقع است. سمیرم منطقه ای کوهستانی با آب و هوای معتدل است و ۶۵ هزار نفر جمعیت دارد. سمیرم از نظر منابع آبی بهترین شهرستان اصفهان محسوب می شود و به همین دلیل رتبه اول تولید سیب درختی در کشور را در اختیار دارد. با این وجود فقدان فراگیری استفاده از صنایع تبدیلی و اکتفا کردن به فروش سیب به صورت سنتی، یکی از چالش های صنعت کشاورزی در سمیرم است که ضایعات ۲۰ درصدی محصولات باغات را به همراه داشته است.

در سال ۱۳۹۴ در سمیرم ۲۳۰ هزار تن سیب از باغات برداشت شد که ۵۰ هزار تن آن (۲۰ درصد) به صورت ضایعات از بین رفت. در سال ۹۵، ۲۶۰ هزار تن سیب از باغات سمیرم بدست آمد و با کاهش ۵ درصدی، میزان ضایعات به رقم ۴۰ هزار تن رسید.

تهیه سرکه سیب از سیب های درجه ۲ و ۳ یکی از راه کارهایی است که می تواند علاوه بر کاهش ضایعات محصولات باغات تا زیر ۵ درصد، با خلق ارزش افزوده، اشتغال زایی مضاعف را هم در سمیرم در پی داشته باشد. تولید سرکه سیب از سیب های با کیفیت پایین و مصرف آن اگرچه به صورت سنتی از دیرباز در سمیرم رواج داشته اما امروز بسیاری از مردم با آن آشنایی ندارند. در روش سنتی، سیب ها را به ۴ قسمت تقسیم می کنند و به همراه کمی نمک و مخمر داخل دبه می ریزند و پس از یک سال محتویات دبه را از صافی می گذرانند و به این ترتیب سرکه سیب حاصل می شود.

یاسر ساعدی فارغ التحصیل رشته مکانیک خودرو در مقطع کارشناسی بوده که در کنار کشاورزی و باغداری به دامداری نیز مشغول است. به منظور جلوگیری از تخریب سیب های باغ خود و منطقه اقدام به راه اندازی کارگاه صنایع تبدیلی در فضای ۵۰ متری کردم. سیب های سایرین  را به قیمت هرکیلو ۳۰۰ تومان خریداری کرده و در کنار سیب های باغ ۱۰ هکتاری خود فرآیند تولید سرکه را شروع کردم.دستگاه های خردکن و فشاری و تشت های بزرگ صافی در این کارگاه وجود دارند.

یاسر ساعدی،یک تولید کننده نمونه است که با استفاده از سیب هایی که قابلیت دور ریختن دارند موفق به تولید سرکه سیب شده است. از طریق کلاس های بسیج سازندگی با مقوله تولید سرکه سیب آشنا و متوجه شدم خیلی راحت می شود با سیبی که در سمیرم خیلی زیاد و است دور ریخته می شود، درآمدزایی و ایجاد اشتغال کرد. در شهرستان ما به دلیل فراوانی زیاد، سیب را می توان به قیمت مناسب و ارزان تهیه کرد کرد و به همین دلیل تولید فرآورده های سیب مقرون به صرفه است. سرمایه اولیه تاسیس کارگاه و خرید دستگاه خرد کن با حمایت بسیج سازندگی فراهم شد.

وی درباره نحوه تولید سرکه سیب، گفت: بعد از مرحله خُرد کردن سیب با دستگاه، هسته و دم سیب را جدا می کنیم. برای این کار سیب های خُرد شده را داخل آب می ریزیم تا هسته و دم آنها ته نشین شود. سپس با صافی سیب خُرد شده داخل سبد می ریزیم تا آبش گرفته شود و سپس داخل دبه می ریزیم. خداروشکر درآمد خوبی داریم و در اولین برداشت محصول، با سود حاصله از فروش همه هزینه های راه اندازی کارگاه برگشت. در حال حاضر نیز تولید چیپس سیب و رب سیب را در دستور کار داریم.

ساعدی افزود: همچنین قیمت عرضه مستقیم این کارگاه به ازای هر لیتر سرکه سیب ۸۰۰۰ تومان می باشد که  درآمد زایی ماهانه ۱۲ میلیون تومان را دارم. سالانه ۷۰ تن سرکه سیب در سمیرم اصفهان تولید و ۵ تن آن به کشورهای خارجی صادر می‌شود.برای تولید هر لیتر سرکه ۳ یا ۴ کیلو سیب لازم است. در واقع سرکه سیب حداقل ۶ برابر فروش سیب به صورت معمولی درآمد و ارزش افزوده دارد.


منبع: الف

پرونده بنیتا به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد

رئیس کل دادگستری استان تهران گفت: پرونده بنیتا پس از صدور کیفرخواست متهمان پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد.

به گزارش میزان، غلامحسین اسماعیلی گفت: پرونده بینتا پس از صدور کیفرخواست متهمان،  به دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد.
 
وی تاکید کرد: این پرونده در اسرع وقت با رعایت ضوابط و مقررات قانونی به صورت ویژه و فوق العاده مورد رسیدگی قرار می‌گیرد.

 ٢٩ تیرماه خبر گم شدن کودک هشت ماه به نام بنیتا و صدای لرزان مادری که از مردم تقاضای کمک می‌کرد در فضای مجازی دست به دست شد. هشت روز از این ماجرا گذشت در حالی که تلاش‌های پدر و مادر و اعضای فامیل و پلیس آگاهی بی نتیجه مانده بود، خبری تلخ مبنی بر فوت کودک هشت ماه در رسانه‌ها پیچید.

کودک هشت ماهه قربانی بی دفاعی بود که در جریان یک سرقت برای همیشه به خواب ابدی رفت.

پس از اعلام موضوع به پلیس، در جریان تحقیقات ماموران پلیس آگاهی تهران متوجه رد پای دو سارق حرفه‌ای لوازم داخل خودرو شدند.

با شناسایی مخفیگاه یکی از این سارقان، او اعتراف کرد که خودرو و بچه در اختیار همدستش است. با دستگیری سارق دوم او در بازجویی‌ها منکر هرگونه سرقت شد تا اینکه پس از روبرو شدن با همدستش لب به اعتراف گشود.

سارق در بازجویی‌ها اعتراف کرد پس از سرقت خودرو از مشیریه به همراه کودک، آن را همان روز در یکی از خیابان‌های پاکدشت آورده و پس از بالا کشیدن شیشه‌ها آن را ر‌ها کرده است.

ماموران بلافاصله به محل ر‌ها کردن خودرو در محله‌ای خلوت رفته و با جسد بنیتای هشت ماهه که به دلیل گرما، تشنگی و گرسنگی دچار جمود نعشی شده بود، روبرو شدند.

پس از آن با درخواست دادستان عمومی و انقلاب پاکدشت و موافقت شعبه اول دادگاه تجدید نظر استان تهران که ریاست آن بعهده رئیس کل دادگستری استان تهران است پرونده مربوط به فوت بنیتا از دادسرای پاکدشت به دادسرای عمومی و انقلاب تهران احاله شد و هفته گذشته دادستان تهران از صدور کیفرخواست دائر بر قتل عمد در این پرونده خبر داد.


منبع: الف