رئال مادرید فاتح ال‌کلاسیکو در سوپرجام‌ها

به گزارش ایسنا و به نقل از آس، رئال مادرید قهرمان لالیگا و بارسلونا قهرمان کوپا دل‌ری در دو بازی رفت و برگشت سوپرجام اسپانیا را برگزار می‌کنند؛ دیدار رفت بامداد دوشنبه در نوکمپ برگزار می‌شود.در تقابل‌های دو تیم در این بازی‌ها مادرید توانست پنج بار جام قهرمانی را بالای سر ببرد. سفیدپوشان فرصت دارند که دومین جام خود از شش‌گانه را به دست آورند. آن‌ها نخستین جام فصل را با شکست منچستریونایتد در سوپرجام اروپا بالای سر بردند.
سفیدپوشان کار آسانی برای فتح دومین جام این فصل نخواهند داشت چون باید برابر رقیب دیرینه‌شان قرار بگیرند. دیدار بامداد دوشنبه هفتمین تقابل دو تیم بارسلونا و مادرید (رفت و برگشت) در سوپرجام‌ها است.بارسلونا تنها توانست در یک دوره (بازی رفت و برگشت) مادرید را از پیش رو بردارد. در آن بازی خاطره‌انگیز (۲۰۱۱) ژوزه مورینیو انگشتانش را در چشم‌های تیتو ویلانووا فرو کرد. در دیگر بازی‌ها (۲۰۱۲، ۱۹۹۷، ۱۹۹۳، ۱۹۹۵ و ۱۹۹۸) سفیدپوشان توانستند بارسا را شکست دهند و فاتح این بازی‌ها شوند.آبی‌اناری‌ها قربانی اصلی مادرید در این بازی‌ها هستند چون بیش از نیمی از جام‌های مادرید برابر تیم کاتالانی به دست آمد. در ویترین سانتیاگو برنابئو ۹ جام قهرمانی دیده می‌شود. دیگر جام‌ها برابر رئال ساراگوسا (۲۰۰۱)، مایورکا (۲۰۰۳) و والنسیا (۲۰۰۸) به دست آمد. در سال ۱۹۸۹ نیز به صورت مستقیم، این جام به خاطر قهرمانی در لالیگا و کوپادل‌ری به مادرید رسید.اگر سفیدپوشان بتوانند قهرمان این دوره شوند به دهمین عنوان دست می‌یابند و می‌توانند فاصله‌شان را با بارسلونا کمتر کنند. آبی‌اناری‌ها ۱۲ بار قهرمان این رقابت‌ها شده‌اند.


منبع: بهارنیوز

چرا ارزش دلار در حال کاهش است؟

به گزارش بی‌بی‌سی، دلار نماد سلطه اقتصادی آمریکاست و این ارز از ابتدای سال جاری به طور مداوم در حال از دست دادن ارزش خود در بازار است.شاخص ارزش دلار که برابری آن را با ۶ ارز مطرح بین‌المللی دیگر مورد ارزیابی قرار می‌دهد از ابتدای سال جاری تاکنون ۱۰ درصد افت داشته است. ارزش دلار حتی در مبادلات روز گذشته کاهش یافت.دلار در سال ۲۰۱۴ افزایش ارزش را تجربه کرد و هم‌اکنون در ارزشی نسبتاً کمتر نسبت به مدت مشابه سال گذشته قرار دارد. به‌طورکلی یکی از دلایل پایین آمدن شاخص ارزش دلار تقویت یورو در بازار جهانی بود. در سال ۲۰۱۴ ارزش یورو در برابر دلار کاهش یافت و این زمانی بود که بانک مرکزی اتحادیه اروپا تلاش می‌کردند تا با اجرای سیاست‌ محرک اقتصادی اوضاع اقتصادی اتحادیه را بهبود بخشند.

 

در عین حال بانک مرکزی آمریکا به طور همزمان در حال کنار گذاشتن سیاست‌های محرک اقتصادی بود. در نتیجه اوضاع اقتصادی منطقه یورو بهبود یافت و هم‌اکنون بانک مرکزی اتحادیه اروپا به دنبال کنار گذاشتن سیاست محرک اقتصادی است.از سوی دیگر پیروزی امانوئل مکرون، نامزد انتخابات ریاست جمهوری فرانسه با گرایش مثبت به اتحادیه اروپا به افزایش ارزش یورو منجر شد. به طور کلی با پایین آمدن ارزش دلار‌، ارزش یورو افزایش یافت و هم‌اکنون یورو به ۱٫۱۷ دلار رسیده است که عملاً نسبت به اواخر سال گذشته بیش از ۸ درصد افزایش داشته است.اما همه این اتفاقات مربوط به حوزه یورو نیست، ارزش دلار در برابر دیگر ارزهای بین‌المللی نظیر ین ژاپن، پزوی مکزیک و پرون سوئیس نیز کاهش داشته است حتی ارزش پوند انگلیس نیز طی ماه‌های اخیر در برابر دلار افزایش داشته است.

 

سمیر سامانا کارشناس مؤسسه ولز فارگو آمریکا معتقد است این کاهش ارزش فراگیر نشان می‌دهد که واقعاً سرمایه‌گذاران در حال بیرون کشیدن دارایی‌های خود از دلار هستند.به‌طورکلی کارشناسان معتقدند در ماه پایانی سال گذشته میلادی و با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ارزش دلار با توجه به وعده‌های انتخاباتی این مقام اروپایی و در نتیجه هجوم سرمایه‌گذاران بالا رفت. در حال حاضر سرمایه‌گذارانی که در آن زمان به بالا رفتن ارزش دلار کمک کردند در حال عقب‌نشینی و فروش دارایی‌های دلاری خود هستند؛ چراکه ترامپ تاکنون در عمل به وعده‌های انتخاباتی خود عملکرد قابل قبولی نداشته است، از سوی دیگر روند تحقیقات رابطه روس‌ها با ترامپ که هم‌اکنون در آمریکا در جریان است، سایه سیاهی را بر کاخ سفید انداخته است.

 

از سوی دیگر طی هفته‌های گذشته سیاست خارجی کاخ سفید روند خصمانه‌ای را به خصوص علیه کره شمالی در پیش گرفته است که همین امر شرایط را برای دلار سخت‌تر کرده است.سامانا معتقد است اگر مردم احساس کنند بی‌ثباتی سیاسی بیشتری در جریان است، آنها با دلار خود نظر خود را اعلام خواهند کرد.یکی دیگر از عوامل تغییر در ارزش دلار، بالا رفتن نرخ بهره بانکی در آمریکا از سوی بانک مرکزی فدرال این کشور است. بالا رفتن نرخ بهره بانکی باعث جذب بیشتر سرمایه‌گذاران و در نتیجه افزایش ارزش دلار در بازار جهانی می‌شود.

 

بانک مرکزی فدرال آمریکا از ماه دسامبر سال ۲۰۱۵ تاکنون ۴ بار نرخ بهره را افزایش داده‌ است و به صورت منطقی می‌توان انتظار داشت که در دسامبر سال جاری نیز شاهد افزایش مجدد نرخ بهره دلار باشیم، اما اخیراً جنت یلن رئیس کل بانک مرکزی فدرال آمریکا اعلام کرده است علی‌رغم برنامه این بانک برای افزایش تدریجی بهره دلار نرخ بهره در آمریکا فعلاً در سطوح پایین نگه داشته خواهد شد.سخنان وی نشان‌دهنده نگرانی‌ها نسبت به روند کنونی رشد اقتصادی آمریکا که پایین‌تر از انتظارات قرار دارد و همچنین اوضاع نامطلوب تورم و دستمزدها در این کشور است.

 

جفری گریدن استاد دانشگاه هاروارد معتقد است آنچه هم‌اکنون در حال رخ دادن است ناشی از انتظارات موجود نسبت به تسهیل سیاست‌های پولی در آمریکا و تشدید آنها در اروپاست که به زودی توسط بانک مرکزی این اتحادیه اجرا خواهد شد.جفری سرنکل استاد مؤسسه آموزشی هاروارد کندی معتقد است پیش‌بینی اینکه چه اتفاقی در آینده برای دلار رخ خواهد داد، بسیار سخت است؛ چراکه در شرایط کنونی ارزش دلار نسبت به ارزش واقعی آن نه بسیار بالاست و نه بسیار پایین است.

 

فریدن معتقد است ریسک سقوط آزاد دلار وجود دارد؛ چراکه در کنار بحران سیاسی در کاخ سفید طی ماه‌های آینده دوره ریاست جنت یلن بر بانک مرکزی فدرال آمریکا پایان یافته و عملاً مشخص نیست که ترامپ چه کسی را به عنوان رئیس کل جدید بانک مرکزی آمریکا برخواهد گزید.فریدن ادامه داد:‌ اگر دلار یک کاهش ارزش مداوم و قابل توجه را رقم بزند، نشان‌دهنده کاهش اطمینان در اقتصاد آمریکا و همچنین کاهش اعتماد به نفس اقتصادی در دولت آمریکا خواهد بود.وی معتقد است اگر چنین مسئله‌ای اتفاق بیفتد بسیار بد خواهد بود و دولت آمریکا باید نسبت به آن پاسخگو باشد.فرنکل پیش‌تر کاهش ارزش دلار ناشی از افزایش بدهی‌های ملی آمریکا و دیگر شاخص‌های اقتصادی آمریکا را پیش‌بینی کرده بود.


منبع: بهارنیوز

معجزه سپرده گذاری در بانک‌های ایران!

حسین عبده تبریزی ادامه داد:در حالی که در دولت نهم و دهم روند ورود افراد به بازار کار بسیار محدود بود،  دردولت یازدهم شاهدیم که سالانه بیش از یک میلیون نفر تقاضای اشتغال دارند که ایجاد اشتغال برای این جمعیت، امر بسیار دشواری است.عبده تبریزی با اشاره به اینکه تامین مالی به منظور رونق اشتغال از اهمیت بالایی برخوردار است، اضافه کرد: تامین مالی یا از نظام بانکی یا از بازار سرمایه صورت می گیرد این در حالی است که مشکلات اساسی بازار پول  گریبان بازار سرمایه را نیز گرفته است و این بازار نمی تواند عملکرد لازم را  داشته باشد.
 

این اقتصاددان با بیان اینکه متاسفانه نظام بانکی ایران، امروز گرفتار معضلات اساسی است، خاطرنشان کرد:وزیر پیشنهادی اقتصاد، در کنار سایر نهادها از جمله بانک مرکزی باید تلاش کند این معضل را حل کند، به ویژه در مورد نرخ سود بانکی که اکنون مشکلاتی را ایجاد کرده است.وی ادامه داد:این در شرایطی است که هیچگاه این تجربه را نداشته ایم که نرخ سود بانکی بالاتر از تورم باشد ، اکنون نرخ سود بانکی به سپر تورمی تبدیل شده است.

 

عبده تبریزی در ادامه تاکید کرد:مردم ایران اکنون با معجزه جدیدی روبه رو شده و به آن اعتقاد دارند که می توانند پول را در بانک بگذارند و بانک نیز سودی بدهد که خودش در تامین آن مشکل دارد، پس این معجزه یک جایی متوقف خواهد شد.وی افزود: نرخ سود٢٠- ۲۵ درصد است و بازدهی کسب و کارهای ما هم این میزان نیست، و پرداخت این نرخ سود مشکل ساز است.

 

رییس اسبق سازمان بورس خاطرنشان کرد: اصلاح این مشکل نیز می تواند به ما صدمه تورمی بزند بنابراین در یک تله تورمی قرارداریم و اگر طی دوسه سال آینده این روند ادامه یابد هیچ اشتغالی ایجاد نمی شود.عبده تبریزی با بیان اینکه با ادامه روند فعلی، کش تورم یک جایی رها خواهد شد، تاکید کرد: نرخ نامتعادل در اقتصاد مشکل ساز شده است و با توجه به اینکه بودجه نیز مشکلات اساسی دارد دولت نیز وارد بازی نرخ سود بانکی شده است.

 

مشاور وزیر راه و شهرسازی خاطرنشان کرد: قرار بود بازار بدهی کمک کند که تاریخ بدهی ها مشخص شود اما اکنون بازار بدهی از کارکرد خود خارج شده است.عبده تبریزی در پایان اظهار کرد: درخواست ما این بود که بازار بدهی کمک کند که دولت بازار بدهی خود را تاریخ دار کند، اما دولت به عنوان یک منبع درآمد به این بازار نگاه کرده است و وارد بازی شده است، اکنون با شرایط بسیار دشواری روبه رو هستیم.


منبع: بهارنیوز

این بوگاتی ویژه به حراج گذاشته شد

 


 

دهه‌ی ۹۰ میلادی اوج دوران خودروهای اسپرت و سوپراسپرت بود. گویا تمام خودروسازها دست به دست هم داده بودند که فصلی عجیب و تکرارنشدنی در تاریخ صنعت خودروسازی ورق بزنند. نتیجه تولید خودروهایی مثل فراری F40 و F50، پورشه ۹۵۹ و لامبورگینی دیابلو شد. از جمله خودروهای کم‌یاب این دوره EB110 است. از این اتومبیل تنها ۱۴۰ دستگاه تولید شد.

 


 

حالا خودرویی که در تصویر می‌بینید مربوط به یکی از همین مدل بوگاتی است که بین سال‌های ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۵ میلادی تولید شد. خودرویی که به حراجی رفته، توسط شرکت Dauer Sportwagen تیون شده است.

 


 


 

این شرکت از سال ۱۹۸۷ تا ۲۰۰۸ فعالیت داشته و در سال ۱۹۹۷ میلادی ۵ دستگاه بوگاتی EB110 را خریداری و تقویت کرده است. نتیجه‌ی این تلاش باعث شده تا این خودرو حدود ۲۰۰ کیلوگرم نسبت به نمونه استاندارد سبک‌تر شود و از قدرت موتوری بیشتری بهره ببرد.

 


 

به لطف پیشرانه‌ی قدرتمند ۱۲ سیلندر خورجینی با حجم ۳٫۵ لیتر، شاهد تولید حداکثر قدرت بین ۶۰۰ تا ۶۱۱ اسب‌بخار هستیم. نمونه‌های استاندارد توانی معادل ۵۵۰ اسب‌بخار داشتند. حداکثر سرعت بوگاتی EB110 SS Dauer حدود ۳۵۰ کیلومتر بر ساعت اعلام شده است.

 

 

 

هم‌چنین گفته می‌شود که تنها ۳٫۲ ثانیه زمان لازم است تا با این خودرو از حال سکون به سرعت ۹۷ کیلومتر بر ساعت رسید. این اتومبیل تنها ۱۰۵۰ کیلومتر راه رفته و به همین دلیل تقریبا نو تلقی می‌شود؛ خودرویی که قیمت تبدیل‌شده‌ی آن به پول ما حدود ۴ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان می‌شود.

 
 


منبع: بهارنیوز

واردات خودروی خارجی فعلا ممنوع است

وزارت صنعت، معدن و تجارت طبق قانون لیست خودروهای مجاز برای ورود به کشور را همواره در سایت “ثبتارش” منتشر و به‌روزسانی می‌کند.
 
در یکی از آخرین به‌روزرسانی‌های این سایت در اوایل ماه جاری، ثبت سفارش خودروهای غیر آمریکایی مونتاژی در آمریکا ممنوع و لیست خودروهای مربوطه از سایت ثبت سفارش حذف شده بود.

 


 

 

اما نگاهی به این سایت در روز جاری (دوشنبه) نشان می‌دهد که ثبت سفارش تمام خودروهای سواری وارداتی متوقف شده و نام تمام خودروهای سواری وارداتی مجاز برای ورود به کشور از لیست مربوطه حذف شده است.
اگرچه وزارت صنعت، معدن و تجارت تاکنون اطلاع‌رسانی رسمی در این رابطه نداشته است، اما شنیده می‌شود که دلیل این موضوع دستورالعمل ابلاغی از سوی معاون اول رئیس‌جمهوری به دستگاه‌های اجرایی در راستای ساماندهی واردات و بازار ارز بوده است.

در این دستورالعمل از وزارت صنعت، معدن و تجارت خواسته شده که از واردات خودرو و دیگر کالاهای سرمایه‌ای با دوام از سوی شرکت‌هایی که فاقد نمایندگی مجاز و خدمات پس از فروش هستند، جلوگیری کند. در این شرایط گفته می‌شود که با این دستورالعمل از این پس واردات خودرو و دیگر کالاهای سرمایه‌ای با دوام تنها از سوی شرکت‌هایی که موفق به اخذ نمایندگی رسمی و مستقیم خودروسازان و دیگر شرکت‌های خارجی شده‌اند، مجاز خواهد بود و اقدام صورت گرفته در توقف ثبت سفارش تمام خودروهای وارداتی نیز برای ایجاد تغییرات لازم در فرایند این سایت برای جلوگیری از ثبت سفارش از سوی شرکت‌های فاقد نمایندگی رسمی و مستقیم، صورت گرفته است.


منبع: بهارنیوز

وزارت علوم ژنرال می‌خواهد

احسان انجیدانی
ژنرال‌ها در کابینه یازدهم وزیرانی باتجربه، متخصص و دارای قدرت مدیریتی و اجرایی فوق‌العاده بودند که پشتیبانی قاطع رئیس‌جمهور و دولت در کلیه ابعاد را در پیشبرد اهداف همراه داشتند.در سویی دیگر، وزارت‌خانه‌هایی هر چند کلیدی و مهم وجود داشتند که به نظر می‌رسد متناسب با عدم توجه و حمایت کافی دولت، وزرایی ناموفق را تجربه کردند. مهمترین وزارتخانه در این ردیف، وزارت علوم بود که با عدم حمایت دولت، تاکید بر نقشش در راستای توسعه همه جانبه تنها به شعار بدل شد. البته چالش عمده‌ای که در دولت نخست روحانی بر سر انتخاب وزیر علوم به وجود آمد؛ در این امر بی‌تاثیر نبود. در واقع؛ پس از استیضاح سیاسی فرجی دانا (که می‌توانست از ژنرال‌های کابینه باشد) و پس از عدم رای آوری چند چهره نزدیک به اصلاح‌طلبان در مجلس اصولگرای نهم، سرانجام شخصیتی خارج از وزارت علوم بر وزارت نشست. فرهادی که انتخابی از سر اجبار و ناچاری برای وزارت علوم بود؛ با کمترین دغدغه و انگیزه برای ایجاد اصلاحات ساختاری مشغول به کار شد. توجه و تمرکز شدید دولت بر سیاست خارجی و رفع تحریم‌ها نیز مزید بر علت شد تا اصلاح ساختار معیوب و روندهای مخرب شکل گرفته در وزارت علوم، در اولویت تغییر و تصحیح قرار نگیرد.

اکنون در آستانه شروع به کار دولت دوازدهم، درک اهمیت وزارت علوم و دانشگاه‌ها در پیشرفت و توسعه از سویی و شناخت و پذیرش بحران‌ها و مشکلات ساختاری در این وزارتخانه از سوی دیگر، کمترین انتظار از دولتی است که بر توسعه همه جانبه تاکید دارد. باید در نظر گرفت که نقش دانشگاه‌ها علاوه بر آموزش و پژوهش و تولید دانش و معرفت، در تبیین و ریشه‌یابی مسائل جامعه در جهت توسعه سیاسی و مدنی، کلیدی و مهم است. اما اگر بپذیریم اساس و آغاز توسعه همه جانبه، توسعه علمی است؛ به این معنی که اگر علم توسعه یابد، فرهنگ و سیاست نیز توسعه خواهد یافت؛ آنگاه ریشه یابی و رفع موانع توسعه علمی در درجه اول اهمیت قرار می‌گیرد.
موانعی که عمدتا غیرسیاسی به نظر می‌آید و باید عزم جدی برای شناخت و برطرف نمودن آنها در دولت و وزارت علوم به وجود آید. مشکلاتی که بارها توسط جامعه دانشگاهی توصیف و تبیین گشته است. از افزایش قارچ گونه و بدون مطالعه دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی و افزایش بی رویه و نامتناسب پذیرش دانشجو در بسیاری از رشته‌ها و مقاطع تحصیلی و در مقابل کاهش و تعطیلی غیرمنصفانه و غیرعلمی برخی از رشته‌های علوم انسانی گرفته تا رویکردهای کمی گرا نسبت به آموزش و پژوهش که در آیین نامه‌های جذب، تبدیل وضعیت و ارتقا اعضای هیات علمی تبلور یافته و مشوقی برای تولیدات انبوه و زودبازده گردیده و پدیده‌های شومی همچون مقاله و رساله فروشی و زیر پا گذاشتن اخلاق علمی را رواج داده است.

با توجه به این موارد، به نظر می‌رسد وزارت علوم، وزیری عالم و مدیر با تیمی کارآمد و با رویکردی کیفی گرا می‌خواهد تا بتواند با حمایت قاطع دولت و مجلس و در ارتباطی دائمی و دوسویه با جامعه دانشگاهی، در جهت اصلاح روندهای ویرانگر که مانع پیشرفت و توسعه واقعی علم گشته‌اند؛ گام بردارد.وزیری که ضمن شناخت و تعامل با لایه‌های قدرت بتواند در مقابل فشارها و دخالت‌های بیرونی نهادهای مختلف، استقلال وزارت را حفظ کند و در برابر لابی گری‌ها جهت عزل و نصب‌ها و مجوزگیری‌ها و ابطال‌های خارج از قاعده بایستد و در جهت اصلاح ساختار اداری پیچیده و بیمار وزارت اقدام نماید. اکنون دیگر نوبت وزارت علوم است که وزیرش از ژنرال‌های کابینه باشد.


منبع: بهارنیوز

اینها «زاکربرگ‌»های ایرانی نیستند

مهدی دادویی‌نژاد

معرفی وزیری از دهه شصت به زعم برخی امری پسندیده انگاشته شده، در بدو امر تهور و شجاعتی در کار بوده تا رییس جمهوری بتواند از قالب کهنه در بیاید و به جوانان اعتماد کند اما با نگاهی به چینش کابینه مشخص می‌شود این رویکرد در چینش کل کابینه اتفاق نیفتاده و تنها در یک مورد اتفاق افتاده و این نشان می‌دهد این مدل از استفاده از جوانان تنها یک استثنا بوده، استثنایی که تنها نقطه اشتراکش هم با هم نسلان، همان تولد بعد از انقلاب است و بس، بودن و نبودنش فرقی به حال هم نسلانش نمی کند و آمدنش و حضورش در مناصب کلان نشانه‌ای از تغییر رویه ندارد.

این جوانگرایی، گویی بیشتر به دنبال تخریب جوانان است تا فراهم کردن زمینه‌های تغییر نسلی مدیران، احمدی نژاد تمام این تابوها را قبلا و به دلایلی خاص شکسته، استفاده از جوانان و وزیر زن، جوان ۲۸ ساله بدون کوچکترین سابقه‌ای، مدیر عامل یکی از بزرگترین خودروسازی‌های ایران شد (و ایضا چندین مسوولیت دیگر!)، چیزی شبیه امری که برای  یکی از گزینه‌های مطرح شده کابینه دوازدهم هم روی داد، آیا بضاعت کاری و رفتاری و گرایشات سیاسی جوانان ایرانی افرادی مانند ایشان است برای معرفی و سکانداری وزارت و مدیر عاملی صنایع و سازمان‌‌های بزرگ کشور؟ آیا کسی از کانال دستیابی ایشان به این جایگاه خبری دارد؟

یک شبه ره صد ساله پیمودن در ایران در حال توسعه، چیزی از جنس آنچه برای مارک زاکربرگ اتفاق افتاده نیست، زاکربرگ‌های ایران یا در حال کار و تحصیل و ارتقا در کشورهای توسعه یافته هستند و یا در ایران در بهترین حالت مستخدم دولتند و یا همچنان در جستجوی کار، شاید حرف‌های فرزند عارف در مورد ژن خوب بودن مورد تمسخر قرار بگیرد اما او مردانه و بدون واهمه واقعیت عینی امروز جامعه ما را به شکلی عریان نشان داد، باید از او تقدیر می‌شد بابت صداقتش، مگر در اکثر موارد غیر از این در ایران دیده ایم که از حرف او ناراحت شویم؟ ژن‌های خوب اصولا در ایران دو دسته اند، دسته اول ژن‌هایی که طبق یک توالی وراثتی ظهور و بروز می‌کنند یا به اصطلاح علم ژنتیک بیان می‌شوند مانند اغلب آقازاده‌ها و دسته دوم ژن‌هایی که به صورت جهش یافته و ناگهانی بروز پیدا می‌کنند و توالی ژنی و توارث نوینی را ارائه می‌کنند!

این نوع از به کارگیری جوانان نه تنها اصیل و واقعی نیست که چه بسا برای بسیاری از هم‌نسلان این گونه جوانان خاص! آسیب و خطر باشد، بسط و گسترش روابط پشت پرده و ظهور چنین جوانانی از گذار روابط نه چندان عرفی که در دسترس همگان باشد، تیشه به ریشه جوانان می‌زند. چند درصد از جوانان می‌توانند وارد کانالی بشوند که امثال ایشان طی کرده تا به عنوان وزیر و مدیرعامل و …معرفی شود؟ اینجا ایران است و همگان می‌دانند رابطه‌های خاص برای اشغال یک جایگاه خدمتی بر تمام قواعد مرسوم در کشور‌های توسعه یافته می‌چربد.

واقعیت تلخ این است که جوانان ایرانی با دیدن امثال ایشان دچار افسردگی‌های کلان تر می‌شوند، جوانانی که بسیار توانمندتر بوده‌اند و اما به سیستم وابسته نبوده، گرچه هیچ‌گونه عداوتی هم با آن ندارند اما زندگی کاملا مستقل و خارج از «روابط رانتی» را پیشه زندگی خود کرده‌اند. لذا هر جوانی که قرار است.به اسم تحول و جوانگرایی وارد کابینه شود بهتر است دارای روحیه‌ای مشابه هم نسلان خود باشد تا باورپذیر شود و اگر قرار بر این منوال است که با روابطی غیر معمول به اسم جوان‌گرایی به جامعه قالب شوند همان بهتر که پیران میدان دیده همچنان میدان دار باشند .

تحول نقش‌ها و نهادها باید رویه خود را طی کند و صرفا برخی از کار آمدان به واسطه کار آمدی خود جایگاه خدمتی را اشغال کنند، منظور از جوان کردن و چابک کردن کابینه ظهور یک فرد دهه شصتی در جمع پا به سن گذاشته‌ها نیست، همین که میانگین سنی کابینه با حفظ کار امدی به زیر ۵۰ سال می‌رسید قطعا نیروی تجربه و جوانی با هم به کار می‌آمد، برای جوان ایرانی مس ماندن و مس نمایاندن بهتر از زر شدن‌های اینچنینی است که به دنبال قالب کردن رویه‌ای غلط به جای رویه منطقی و توسعه یافته است.


منبع: بهارنیوز

روشی جدید جهت تشخیص سریع برخی جرائم

پژوهشگران روشی تازه جهت تشخیص وجود داروی تجاوز در افراد موردِ تجاوز کشف کردند. داروی GHB یا همان گاما هیدروکسی بوتیریک اسید می تواند موجب خوآب آلودگی افراد شده و سبب فراموشی (Amnesia) شود. از همین روست که به معروف ترین داروی تجاوز تبدیل گشته است. (به دارویی که شخص را منفعل کرده و او را مستعد تجاوز و آزار جنسی می کند، داروی تجاوز گفته می شود. شایع ترین داروهای تجاوز، مواد مخدر تفریحی هستند.)

گویا آی تی – مقامات قانونی قادر هستند چند ساعت پس از مصرف، داروی GHB را شناسایی کنند. اما پژوهش های جدید نشان می دهد که روشی دیگر نیز برای تشخیص وجود GHB در بدن فرد مورد تجاوز قرار گرفته شده وجود دارد.
رهبر این پژوهش میریام پرز گویلو از دانشگاه خودگردان بارسلونا بود. روند پژوهش به این صورت بود که ابتدا افراد مقدار بسیار کمی از GHB را دریافت کردند. سپس در طی ۳۰ ساعت از آن ها نمونه خون و ادرار گرفته شد. پس از تجزیه و تحلیل نمونه های گرفته شده با طیف سنج رزونانس مغناطیسی، GHB فقط تا دو ساعت تشخیص داده شد، پس از آن بدن آن را به طور کامل متابولیزه می کرد. نشانگر زیستی GHB یعی گلیکولات، به وسیله ی بدن و در پاسخ به GHB تولید شده و در پژوهش مورد نظر سطح آن تا ۲۰ ساعت در نمونه ادرار داوطلبان وجود داشت.
از مزایای مهم این روش یکی این است که این روش تأثیری روی نمونه ی گرفته شده ندارد. اما روش های قبلی تنها برای تشخیص وجود GHB به کار می رفتند و پس از انجام آزمایش، موجب تخریب نمونه می شدند و راه را برای انجام آزمایش های دیگر می بستند.


منبع: گویا آی‌تی

رکورد سریع ترین پالس نور شکست

یک تیم پژوهشی از دانشگاه فلوریدای مرکزی موفق شد سریع ترین پالس نور در تاریخ جهان را ثبت کند. همین تیم پژوهشی در سال ۲۰۱۲ نیز موفق شده بود یک پالس نور دیگر را در ۶۷ اتوثانیه از نور فرابنفش ثبت کند. (اتو ثانیه یکی از واحدهای اس آی بوده و برابر با ۱۰-۱۸ ثانیه است. یعنی یک اتو ثانیه در برابر یک ثانیه مانند یک ثانیه در برابر ۳۱٫۷۱ میلیارد سال است.)

گویا آی تی – یک تیم پژوهشی از دانشگاه فلوریدای مرکزی موفق شد سریع ترین پالس نور در تاریخ جهان را ثبت کند. همین تیم پژوهشی در سال ۲۰۱۲ نیز موفق شده بود یک پالس نور دیگر را در ۶۷ اتوثانیه از نور فرابنفش ثبت کند. (اتو ثانیه یکی از واحدهای اس آی بوده و برابر با ۱۰-۱۸ ثانیه است. یعنی یک اتو ثانیه در برابر یک ثانیه مانند یک ثانیه در برابر ۳۱٫۷۱ میلیارد سال است.)
به گفته ی زنگو چانگ، رهبر این تیم پژوهشی، در فیلمبرداری از حرکت آهسته ی الکترون ها و یا اتم های مولکول های بیولوژیکی در سلول های زنده می توان از چنین اشعه هایی استفاده کرد. همچنین این کشف جدید می تواند موجب بهبود بهروه وری از پنل های خورشیدی و درک بهتر ساز و کار فتوسنتز شود.
در آخر ذکر این نکته لازم است که پالس نوری تازه ثبت شده، افزون بر آن که زمان کوتاهی داشته، از طول موج کوتاهی نیز برخوردار بوده است.


منبع: گویا آی‌تی

«فدریکا موگرینی»؛ خانم دیپلماتی که مجلس ایران را به هم ریخت!

روزنامه هفت صبح: هفت نکته درباره فدریکا موگرینی که با حضور در مجلس شورای اسلامی، چند روزی سپهر سیاسی و رسانه ای ایران را به هم ریخت.

فدریکا موگرینی در حال حاضر مسئول سیاست خارجی و سیاست گذاری امنیتی است؛ در هفته گذشته بیش از هر زمان دیگری در ایران مورد توجه قرار گرفت. تا به حال ما او را بیش از هر چیز با حضورش در مذاکرات هسته ای و نیز پوشش خاصش در هنگام سفر به ایران می شناختیم ولی نام او این روزها به دلیل تلاش برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای سلفی گرفتن با او، بر سر زبان ها افتاده است. موضوعی که باعث شد؛ انتقادات زیادی به این نمایندگان بابت عدم رعایت شان نمایندگی صورت گیرد. با این حال، جالب خواهدبود اگر زندگی خانم موگرینی را با هم مروری کنیم.

خانم دیپلمات

۱٫    فدریکا موگرینی متولد ۱۶ ژوئن سال ۱۹۷۳ است یعنی ۲۶ خرداد سال ۱۳۵۲٫ با این وصف او در حال حاضر، ۴۴ سال سن دارد. او در شهر رم ایتالیا متولد شده است.

۲٫    پدر موگرینی فلاویو نام دارد. او که در سال ۱۹۹۴ یعنی ۱۳ سال پیش درگذشته است؛ یک شخصیت هنری در ایتالیا بوده است و تهیه کننده فیلم های سینمایی مختلفی بوده است.

۳٫    او فارغ التحصیل رشته علوم سیاسی از دانشگاه اسپینزای رم است. گرایش تخصصی او در این رشته، فلسفه سیاسی بوده است. او پایان نامه خود را با عنوان ارتباط بین دین و سیاست در اسلام نوشته است.

۴٫    موگرینی فعالیت سیاسی خود را از سال ۱۹۸۸ یعنی در سن ۱۵ سالگی آغاز کرده است. او در این هنگام عضو بخش جوانان حزب کمونیست ایتالیا بوده است. او در این بخش، حدود ۱۱ سال فعالیت حزبی می کند و بعد از تبدیل حزب کمونیست ایتالیا به حزب سوسیال دموکراتیک به حزب جوانان چپ می پیوندد. در سال ۲۰۰۱ یعنی ۱۶ سال پیش او به شور ای ملی دموکرات های چپ در ایتالیا می پیوندد و در این گروه به عنوان هیات اجرایی ملی و نیز عضوی از کمیته سیاسی فعالیت می کند.

دو سال بعد او کار خود را در بخش سیاست خارجی این گروه سیاسی آغاز می کند. او بعدها به عنوان مسئول بخش سیاست خارجی و روابط بین الملل این حزب مشغول به فعالیت می شود و در این سمت با احزاب دموکراتیک دارای گرایش چپ در جهان من جمله حزب دموکرات در آمریکا ارتباط برقرار می کند. بعد از تاسیس حزب دموکراتیک در سال ۲۰۰۷ در ایتالیا، او به این حزب می پیوندد.

 خانم دیپلمات

۵٫    بعد از حدود ۲۰ سال فعالیت حزبی و در آستانه ۳۵ سالگی، موگرینی وارد پارلمان می شود و نماینده یکی از مناطق ایتالیا به نام ونتو می شود. او شش سال در پارلمان حضور دارد و در این مدت، در کمیته دفاعی و نیز روابط خارجی فعالیت می کند و در این مدت، دوره ای را هم به عنوان عضو هیات نمایندگی ایتالیا در شورای اروپا می گذراند.

۶٫    موگرینی در کابینه متیو رنزی که در سال ۲۰۱۴ به عنوان نخست وزیر ایتالیا انتخاب شد؛ پست وزیر امور خارجه را به عهده گرفت. او در این دوره، دو بحران بزرگ داشت که تقریبا از هر دو به سلامت بیرون آمد. مسئله دخالت نظامی روسیه در شبه جزیره کریمه و مسئله برنامه هسته ای ایران.

۷٫    همسر فدریکا موگرینی متیو ربسانی نام دارد. آن ها دو دختر به نام مارتا و کارتینا دارند که ۶ و ۱۲ سال سن دارند. آن ها در یک کنفرانس اروپایی در استراسبورگ با هم آشنا شدند. جالب است بدانید او که در یک موسسه مربوط به کودکان کار می کرده، کار خود را رها کرده و مشغول نگه داری از کودکان شده است چرا که موگرینی به این کار نمی رسیده و او معتقد بوده که باید یکی از والدین، از کودکان نگه داری کند. برای همین است که مردم عموما می گویند او خوش شانس است. با این حال موگرینی در یک مصاحبه گفته که صبح ها از ساعت ۶ تا ۸ صبح وقت دارد که به کارهای خانواده رسیدگی کند.

خانم دیپلمات

چگونه می توان موگرینی شد؟

مصطفی آرانی: درست در همان روزهایی که ایران، در تب و تاب انتخاب وزیر زن برای کابینه دوازدهم بود، حضور فدریکا موگرینی در مجلس شورای اسلامی، باعث حرف و حدیث هایی شد که قطعا در جریان آن هستید. حالا که اسامی کابینه مشخص شده و به نظر می رسد که قطعا وزیر زن در کابینه نخواهیم داشت این سوال وجود دارد که رمز و راز پیشرفت فردی مثل موگرینی در سیاست ایتالیا و اتحادیه اروپا چیست. این ۷ درسی است که می توان از زندگی سیاسی خانم موگرینی برداشت کرد.

۱٫ نداشتن ژن خوب: پدر خانم موگرینی یک تهیه کننده سینما بوده است. درست است که احتمالا در جامعه ایتالیا شناخته می شده اما موگرینی روی شانه های پدرش، از نردبان سیاست ایتالیا بالا نرفته است. موگرینی، همان طور که بعدا خواهیم دید، موفقیت خود را محصول پیشرفت فردی است و نه چیزهایی مثل ژن خوب. برای حضور در سیاست و نقش آفرینی در آن، نخستین گام این است که مستقل باشیم. در این زمینه، سرگذشت فردی مثل مرضیه دباغ در ایران جالب توجه است.

۲٫ درس خواندن: موگرینی در رشته علوم سیاسی فعالیت کرده و علاوه بر تحصیلات دانشگاهی در ایتالیا، در یک برنامه تبادل دانشجو، به فرانسه هم رفته است. توجه داشته باشید که موگرینی در دانشگاه اسپینزا یا همان دانشگاه رم تحصیل کرده که جزو ۳۰ دانشگاه برتر در اروپا است.

۳٫ فعالیت حزبی: موگرینی سال ها قبل از آنکه وارد عرصه سیاست شود در احزاب ایتالیایی فعال بوده است. به طور مشخص باید گفت که او از ۱۵ تا ۳۵ سالگی خود را در احزاب چپ ایتالیا به فعالیت سیاسی گذرانده است.

خانم دیپلمات

۴٫ قاعده تدریج: قاعده تدریج به زبان ساده یعنی همان آهسته و پیوسته خودمان. خانم موگرینی در ۳۵ سالگی و بعد از ۲۰ سال فعالیت حزبی، تازه می تواند نماینده مجلس شود و بعد از ۶ سال که در این زمینه فعالیت کرده، وزیر امور خارج شده است. او کسی نبوده که یک شبه، راه صدساله را بپیماید و بتواند با قرار گرفتن در یک فهرست، نماینده مجلس شود.

۵٫ فعالیت مستمر: راز موفقیت در یک فعالیت مستمر است. بررسی کارنامه فدریکا موگرینی نشان می دهد او چه زمانی که درس خوانده، چه وقتی که فعالیت حزبی کرده و چه زمانی که به مجلس آمده در یک راستا یعنی سیاست خارجی فعالیت کرده و تلاش کرده علم و تجربه کاری خود را در این عرصه عمیق کند. او کسی نبوده که یک روز فعالیت اقتصادی کند، روز دیگر به محیط زیست فکر کند و فردا به حقوق بشر.

۶٫ شجاعت: موگرینی در دوره مهمی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا می شود. توافق هسته ای در آستانه شکل گیری است و روسیه، ادعای ارضی بر سر جزایر کریمه دارد و در شرق اروپا، جنگی واقعی درگرفته است. با این حال و با وجود مخالفت هایی که با او بر سر مواضعش درباره روسیه صورت گرفته، او با شجاعت، خود را در معرض انتخاب برای این مسئولیت قرار می دهد.

۷٫ همسر خوب: بدون شک نقش همسر موگرینی در موفقیت او قابل توجه است. همسری که کار خود را رها کند و مهاجرت کند تا از فرزندان مراقبت کند؛ یقینا نمونه ای است که کمتر شاهد آن هستیم.


منبع: برترینها

گفت و گو با «محمدعلی ابطحی» از روزگار دشوار اصلاحات

ابطحی بیشتر از اینکه به‌واسطه اقدامات اصلاح‌طلبانه و حضورش در کابینه اصلاحات شناخته شده باشد، نامش با حواشی و شایعات کوچک و بزرگی نقل محافل غیررسمی است؛ چه ایامی که ریاست دفتر رئیس‌جمهور را در دولت هفتم برعهده داشت و چه زمانی که در حوادث انتخابات سال ٨٨ پس از ۴٠ روز حبس انفرادی مصاحبه و اعترافات تلویزیونی می‌کند؛ شایعاتی که بیشتر از اینکه رزومه سیاسی او را تهدید کنند، جایگاه خانوادگی و زندگی شخصی‌اش را هدف قرار داده‌اند.

او پس از قریب به سه دهه از دست‌به‌دست‌شدن این شایعات، این گفت‌وگو را مجالی برای پاسخ‌گویی به این شایعات دانست. مصاحبه با ابطحی دو بخش دارد که در تمام طول مصاحبه تفکیک‌ناپذیر بود؛ بخشی که به اهمیت جایگاه ریاست دفتر رؤسای‌ جمهور و چگونگی نقش‌آفرینی او در این سمت در چهار سال اول دولت اصلاحات و چرایی برکناری‌اش از این سمت در دولت هشتم می‌پردازد و بخش دیگر بررسی شخصیت و سبک زندگی او به‌عنوان یک روحانی است که در قالب معمول حوزه نمی‌گنجد.

 محمدعلی ابطحی: می‌خواستند زندگی‌ شخصی‌ام را به هم بریزند

‌ از محمدعلی ابطحی چهره‌های متناقضی می‌شناسیم؛ محمدعلی ابطحی اصلاح‌طلب است و پای کار خرداد ٧۶ بوده است، ابطحی‌ای که در سال  ٨٨ بازداشت و با تلویزیون مصاحبه و اعترافاتی می‌کند. ابطحی‌ای که خواهرزاده روحانی مبارزی چون شهید هاشمی‌نژاد است، ابطحی‌‌ای که می‌گوید برای روحانی‌شدن به درگاه امام رضا نذر و نیاز کرده است، محمدعلی ابطحی کیست؟

 فکر نمی‌کنم همه اینها در کنار هم تعارضی داشته باشد. اگر بحث بیشتری راجع ‌به یک نفر طرح می‌شود لزوما آدم متضادی نیست. من علاوه‌بر اینها که شما گفتید، ابطحی در حوزه هنر و حوزه کتاب و رمان را هم می‌شناسم.

اگر الان بخواهم خودم را تعریف کنم می‌گویم ابطحیِ فرهنگ و هنر را بیشتر از آنهایی که شما ذکر کردید می‌شناسم. من قبل و بعد از ورود به عالم سیاست، یک فرد فرهنگی بوده‌ام، به‌همین‌دلیل هم اوایل انقلاب و در زمان جنگ من را به رادیو فرستادند. همه این حوزه‌ها می‌تواند معرف من باشد به این معنا که من مجموعه‌ای از این حوزه‌ها هستم، خوب است اشاره کنم که من سخنرانی و منبررفتن را از سنین ١۶، ١٧ سالگی آغاز کردم و سخنران مراسم‌های مهمی هم بوده‌ام، البته سخنرانی‌ها و منبر‌رفتن‌هایم مربوط به قبل و اوایل انقلاب است. آن روزها من یک چهره منبری بودم که متأسفانه الان فرصت آن را به دست نمی‌آورم.

‌ دیگر به شما منبر نمی‌دهند؟

خیلی دلم برای منبررفتن تنگ شده، اما این روزها اداره مساجد بیشتر دست جناح راست است. به‌همین‌دلیل فرصت به ما نمی‌رسد.

‌ اما محمدعلی ابطحی خیلی با چارچوب معمول و مرسوم حوزه و روحانیون همگون نیست.

معتقدم این تفاوت‌ها باید باشد. چرایی‌اش هم به تفاوت در جامعه برمی‌گردد. وقتی پیام‌هایی را از طریق شبکه‌های مجازی دریافت می‌کنم که به من می‌گویند: «وجود روحانی‌ای مثل تو توانسته من را هنوز پایبند روحانیت و معتقد به اسلام نگه دارد» خیلی لذت می‌برم. حس می‌کنم مبنای سنتی دینی یک مقدار جابه‌جا شده است، البته هنوز مبنای سنتی روحانیت به معنای افراد روحانی که محترم و دیندار بوده‌اند نزد مردم محترم است.

‌ خودتان را روحانی سنتی نمی‌دانید؟

 من برای اینکه طلبه شوم، کلی رازونیاز کردم. ورودم به حوزه از روی علاقه بود. روحانیون سنتی برای من و بخشی از جامعه محترم‌اند. برخی اما نه سنتی هستند، نه امروزی. همان‌ها هستند که موجب نگرانی‌اند. متأسفانه الان بزرگان حوزه هم از وضعیت حوزه گلایه‌مندند، چون متأسفانه برخی با انگیزه‌های ناخالص وارد می‌شوند. این در حالی است که زمانی که ما طلبه شدیم، هیچ‌یک از این مزایا مطرح نبود و صرفا کار دل بود.

انگیزه‌های دنیوی، تبعات منفی فراوانی داشته که یکی از آنها ایجاد شکاف با مردم است. من معتقدم این شکاف باید پر شود. از سوی دیگر روحانیون و حتی مدیران ما به‌ندرت ادبیات نسل جوان را درک می‌کنند و در مقابل، جوان‌ها هم به‌ندرت ادبیات و دغدغه‌های مدیران را می‌فهمند.

این فاصله سبب شده که هرکدام زندگی‌های جداگانه‌ای داشته باشند. در این فاصله کسی که سبک زندگی جوانان را بفهمد و بتواند با آنها ارتباط بگیرد مهم است و من دنبال این ارتباط هستم. البته فکر می‌کنم به دلیل ارتباطات بی‌پرده‌ای که از طریق شبکه‌های مجازی با جوانان ایجاد کرده‌ام، در این وادی موفق بوده‌ام، چراکه هرکسی می‌تواند به‌راحتی با من حرف بزند؛ تمجید کند یا فحش و ناسزا بگوید.

‌ شما از نخستین چهره‌های سیاسی بودید که از طریق شبکه مجازی با مردم ارتباط برقرار کردید. وبلاگتان در اواسط دهه ٧٠ از پربیننده‌ترین وبلاگ‌ها بود، این یعنی شما از همان سال‌ها به دنبال ارتباط با نسل جوان بودید؟

اوایل سال ٧٢ بود که تازه اینترنت به ایران آمده بود، دنیای مجازی خیلی فضای فانتزی‌ای بود و ورود به آن خیلی هم ساده نبود. یادم می‌آید برای ورود به اینترنت ٩ پسورد لازم بود. از همان ایام من به دنبال سردرآوردن از اینترنت بودم.

بعد در اولین ماه‌هایی که وبلاگ‌نویسی به حوزه وبلاگ فارسی آمد، من جزء اولین افرادی بودم که وبلاگ شخصی داشتم. آن زمان من معاون رئیس‌جمهور بودم و وبلاگ من به مرجع اخبار و ارتباطات دولت و اطلاعات بدل شده بود. بعد از پایان دولت اصلاحات تا سال ٨٨ وبلاگ من اصلی‌ترین کانال ارتباطی اصلاح‌طلبان با مردم بود؛ چون مسیر‌های دیگر عمدتا بسته شده بودند. خیلی‌ها فضای مجازی سیاسی را بعد  سال ٨٨ دیده و تجربه کرده‌اند اما باید بگویم پیش از آن هم فضای مجازی به مدد اصلاح‌طلبان آمده بود.

‌حضور در شبکه‌های مجازی و انتشار اخبار و عکس‌های غیررسمی از مقامات تا حالا برایتان دردسرساز هم شده است؟

دردسرهای حضور مجازی من اصل ماجرا بوده است. معتقدم دولت و مسئولان باید از خارج از چارچوب‌ها با مردم ارتباط بگیرند و بر این مسئله از همان دولت‌های آقای خاتمی اصرار داشتم همواره عکس‌ها و اخبار غیررسمی را منتشر کنم تا شکاف بین مردم و مسئولان را کمتر کنم. معتقدم یکی از مشکلات دولت فعلی این است که اصرار دارد در قاب و چارچوب‌های مرسوم خودش را به مردم معرفی کند و با همان چارچوب‌ها ارتباط بگیرد.

من در دولت اصلاحات اصرار داشتم این قاب‌ها و چارچوب‌ها را کنار بزنم و با همان گوشی موبایلم عکس‌های غیررسمی بسیاری از هیئت دولت منتشر می‌کردم و همین هم شد که فاصله میان دولت و مردم کمتر شد. من معتقدم باید با نسل جدید و ادبیات جدید آن ارتباط بر قرار کرد، به‌ویژه اینکه من، کمی روحیه «فان» دارم و توییت‌ها و مطالب فان هم بازتاب خوبی در عالم مجازی دارد. از سوی دیگر بی‌ادبی در شبکه‌های مجازی خیلی زیاد است. مهم این است که این ادبیات را بپذیری و با آن ارتباط برقرار کنی.

 محمدعلی ابطحی: می‌خواستند زندگی‌ شخصی‌ام را به هم بریزند

‌ در مصاحبه‌ای گفته بودید برای اینکه لباس روحانیت بپوشید به درگاه امام رضا(ع) نذر و نیاز کرده و گریه ‌و زاری می‌کردید که هرچه زودتر روحانی شوید، اگر باز هم به سال‌های نوجوانی برگردید، همین‌قدر مشتاق طلبگی هستید؟

من روحانی‌بودن را دوست دارم؛ چون معتقدم دین در ایران یکی از نهادهای انکارناشدنی است و در همه سنت‌های ما، مراسم دینی دیده می‌شود. مثلا در مراسم عاشورا و تاسوعا، مراسم عقد شرعی، مراسم زیارت از بارگاه ائمه و… سنت‌های دینی همواره دیده می‌شود. من اصرار دارم در این جامعه بتوانم یک ادبیات مبتنی بر سنت‌های جامعه داشته باشم که به جامعه حق حیات شیرین بدهد.

‌از ابتدا هم نگاهتان به دین همین‌قدر لطیف بود یا می‌خواستید مثل دایی‌تان یک روحانی مبارز شوید؟

ما باید فضاها را در دوران خودشان ببینیم. ایام انقلاب هم‌زمان با اوج قدرت کمونیسم بود و به‌همین‌دلیل هم هیچ روشنفکری نبود که چپ نباشد. در روشنفکری چپ، مبارزه هم یکی از عناوین جاذبه‌دار بود. دکتر شریعتی یک مبارز چپ بود اما دیدگاه‌های مذهبی‌اش تند و انقلابی بود. من معتقدم انقلابیگری قبل انقلاب در همین لطافت روحی بعد از انقلاب است.

‌ من جواب سؤالم را نگرفتم اما به سؤال بعدی می‌پردازیم. کارنامه سیاسی – اجرائی شما پرعنوان است، اما نقطه اوج کارنامه شما ریاست‌ شما بر دفتر ریاست‌جمهوری در دولت هفتم است، چه شد که رئیس دفتر رئیس‌جمهور شدید؟

من از سال ۶٢ تا ۶٧ مدیر رادیو ایران بودم. آن ایام خیلی برنامه داشتم و به‌واسطه گفت‌وگوهایم شناخته شده بودم. بعد از آن هم زمانی که ٢٧، ٢٨ساله بودم معاون بین‌الملل وزیر ارشاد شدم. اما آشنایی من با آقای خاتمی به همان زمان مدیریتم در رادیو ایران برمی‌گردد که آقای خاتمی وزیر بود. چند سال بعد معاون امور بین‌الملل آقای خاتمی در وزارت ارشاد شدم. در این سمت ارتباطات خارجی خوبی به ‌دست آوردم و تا آخر دوره وزارت ایشان من معاون بین‌الملل او بودم.

با استعفای آقای خاتمی من هم استعفا دادم. در تمام این سال‌ها با آقای خاتمی دوست بودم و هستم. زمستان ٧۵ بود که در لبنان اقامت داشتم و آقای خاتمی هم مدتی به منزل ما آمد. همان ایام بحث ریاست‌جمهوری‌اش مطرح شده بود و او مشغول بررسی شرایط بود.

بعد از نوروز ٧۶ که کاندیداتوری او در انتخابات هفتمین دوره ریاست‌جمهوری قطعی شد، من جدی‌تر او را همراهی کردم و با وجود اقامت خانواده‌ام در بیروت، به تهران آمدم و تا صبح روز رأی‌گیری هم در تهران ماندم، صبح دوم خرداد من و آقای خاتمی با هم رفتیم و رأی دادیم و بعد از رأی‌گیری به بیروت بازگشتم. بعد از ریاست‌جمهوری ایشان به دلیل سابقه رسانه‌ای و ارتباطاتی که داشتم من ‌را به‌عنوان ریاست دفترشان منصوب کردند.

‌افرادی که به ریاست دفتر رئیس‌جمهور منصوب شده‌اند، اغلب افرادی نزدیک و معتمد رئیس دولت بوده‌اند، چرا این کرسی آن‌قدر مهم است؟

طبیعتا رئیس دفتر رئیس‌جمهور فردی است که بیشترین همراهی و ساعت حضور را در کنار رئیس‌جمهور دارد و امور مربوط به رئیس‌جمهور را رتق و فتق می‌کند. اهمیت جایگاه رئیس دفتر هم در این است که برنامه‌ریزی و مدیریت ارتباطات ریاست‌جمهوری را برعهده دارد. مقدمه‌سازی‌ها و زیرساخت‌های مربوط به  برنامه و اقدامات ریاست‌جمهوری همه در اختیار رئیس دفتر است، پس طبیعی است که رئیس دفتر باید دوست، همراه و معتمد رئیس‌جمهور باشد.

البته رئیس‌دفتری من به‌شدت مورد مخالفت برخی از جریان‌های سیاسی کشور بود، چون آنها با علم به اهمیت این جایگاه نگران سازماندهی عمیق اطراف رئیس‌جمهور بودند. حتی می‌توانم بگویم بیشترین مخالفت‌هایشان با رئیس‌جمهور به دلیل حضور من در این جایگاه بود.

‌ علت این مخالفت‌ها چه بود؟

 آنها حس می‌کردند من در سازماندهی اصلاحات خیلی مؤثر بودم

‌ دفتر رئیس‌جمهور چند نفر پرسنل دارد؟

 الان باید خیلی تغییر کرده باشد اما در زمان ما دفتر رئیس‌جمهور حوزه‌های متفاوتی داشت. معاونت تبلیغات که مسئول اطلاع‌رسانی برنامه‌های رئیس‌جمهور بود، معاونت سیاسی که مسئول خلاصه‌نویسی و پیوست نامه‌های دریافتی به شخص رئیس‌جمهور و در ارائه دیدگاه‌ها به رئیس‌جمهور نقش‌آفرین بود. حوزه پاسخ‌گویی که جواب‌های رئیس‌جمهور را تایپ می‌کردند و به رئیس دفتر ارائه می‌دادند. در نهایت اما باز هم رئیس دفتر بود که تصمیم می‌گرفت پاسخ‌ها چگونه ارسال شوند.

حوزه دیگر، حوزه تشریفات بود که بیشتر ملاقات‌های بین‌المللی، دیدار سفرا و مدیریت برگزاری و تأمین امنیت مراسم سخنرانی و سفرهای استانی را نظم و امنیت می‌داد. بخش دیگر هم بخش بررسی درخواست ملاقات‌هاست. حوزه تأمین امنیت و چک‌و‌خنثی هم که جمعی مسئول تأمین امنیت محل سخنرانی و برنامه‌های ریاست‌جمهوری بودند، جمعی هم مسئول پاسخ‌گویی به نامه‌های مردمی.

 محمدعلی ابطحی: می‌خواستند زندگی‌ شخصی‌ام را به هم بریزند

‌ سخت‌ترین و زمان‌گیر‌ترین کار دفتر ریاست‌جمهوری چیست؟

 بخش سنگین این ماجرا مربوط به جمع‌آوری نامه‌های مردمی است که بعضا با کامیون به دفتر ریاست‌جمهوری می‌رسیدند. البته بعد از مدتی برنامه‌ریزی کرده بودیم که گروه‌هایی از دفتر ریاست‌جمهوری به شهرستان‌ها عازم شوند و به نامه‌ها همان‌جا پاسخ دهند و دیگر نامه‌ای مستقیم از شهرستان‌ها به دفتر ارسال نشود.

‌ این نامه‌ها از کجا می‌آمدند؟

متأسفانه بسیاری از نامه‌های مردمی خیلی نامه‌های قابلی نیست. برخی می‌گویند چون رئیس‌جمهور آمده به او نامه بدهیم که شاید در امور مالی گشایشی حاصل شود به‌همین‌دلیل هم تقریبا همه نامه‌های مردمی درخواست کمک مالی است. کاروان رئیس‌جمهور که وارد شهرها می‌شد، دو ماشین پشت سر ماشین رئیس‌جمهور نامه جمع‌آوری می‌کرد و در نهایت حجم انبوهی نامه روی دست کارمندان دفتر ریاست‌جمهوری باقی می‌ماند.

‌ جمع‌آوری نامه از چه زمانی مرسوم شد؟

 جمع‌آوری نامه‌های مردمی به مسئولان قبل از انقلاب هم مرسوم بود و مردم همواره عادت داشتند به مسئولان نامه بدهند. این سیستم که دو ماشین مسئول جمع‌آوری نامه‌های مردمی شوند، در زمان آقای هاشمی باب شد و به ما هم رسید. در دوران احمدی‌نژاد با شدت بیشتری ادامه یافت. با وجود این جمعی از مردم اصرار داشتند شخصا نامه را به رئیس‌جمهور بدهند و به ماشین حامل رئیس‌جمهور هجوم می‌آوردند اما باز هم فرقی نمی‌کرد و ما نامه‌ها را از رئیس‌جمهور می‌گرفتیم و در یک جا جمع‌آوری می‌کردیم و پاسخ می‌دادیم.

‌ سرنوشت نامه‌ها چه می‌شد؟

نامه‌های درخواست کمک مالی به سازمان‌های مربوطه ارجاع می‌شد، چون رئیس‌جمهور هم نمی‌توانست از جیب خودش بپردازد. در بین نامه‌ها اما نامه‌هایی پیدا می‌شد که خیلی احساسی بود. ما آنها را از نامه‌های مالی جدا می‌کردیم و به رئیس‌جمهور ارائه می‌دادیم. آقای خاتمی هم برایشان پاسخ می‌نوشت. همان موقع کتابی هم با عنوان «پی‌نوشت‌های رئیس‌جمهور» منتشر کردیم.

‌ صبحِ یک رئیس‌جمهور چگونه شروع و برنامه‌ریزی می‌شود؟

ما برنامه‌های روزانه رئیس‌جمهور را به‌گونه‌ای تنظیم می‌کردیم که از منزل به مراسم، سخنرانی‌ها یا بازدیدها برود و بعد به دفتر بازگردد. برنامه‌ریزی این برنامه‌ها و اولویت‌دادن به آنها هم برعهده تیم رئیس دفتر است. گاهی هم ملاقات‌هایی در دفتر رئیس‌جمهور برگزار می‌شد. در این بین بیشتر زمان یک رئیس‌جمهور به بررسی کارتابلش و پاسخ‌گویی و دستوردادن به نامه‌های ارجاع‌شده به او می‌گذرد. در زمان ما رئیس‌جمهور یک ساعت مشخص برای رسیدگی به کارتابلش داشت.

‌ پس یک رئیس‌جمهور بیشترین زمانش را در دفترش می‌گذراند؟

بله. همین‌طور است. رئیس‌جمهور در تمام زمان حضور در دفترش یا به مکاتبات پاسخ می‌دهد یا ملاقات حضوری با وزرا، مسئولان و رؤسای سازمان‌ها دارد. الان هم به آقای روحانی گلایه می‌کنند که خیلی کم ملاقات می‌پذیرد اما انصافا هم زمان‌دادن و تنظیم ملاقات در دفتر رئیس‌جمهور خیلی دشوار است.

‌ خود رئیس دفتر رئیس‌جمهور فرد پرمشغله‌ای است؟

دوران ریاست دفتری، پرکارترین زمان کاری من بود. آن روزها دوران خیلی سختی بود. ما دولت را از آقای هاشمی تحویل گرفته بودیم، آیت‌الله یک سیستم جزء‌بینانه و دقیق داشت و رویه‌اش جا افتاده بود اما آقای خاتمی یک مدیر فرهنگی بودند و روحیات و رویه مدیریتی او متفاوت بود. همگون‌سازی این تفاوت، زمان‌بر بود. من علاوه بر تمام زمانی که رئیس‌جمهور در دفترش حضور داشت، در آنجا بودم و زمانی را هم علاوه بر آن برای پرداختن و هماهنگی امور در دفتر می‌ماندم.

 محمدعلی ابطحی: می‌خواستند زندگی‌ شخصی‌ام را به هم بریزند

‌ می‌شود گفت یک رئیس دفتر این توانایی را دارد که شخص رئیس‌جمهور را نسبت به برخی جریان‌ها و افراد ایزوله کند؟

 ایزوله که نه اما می‌تواند تعیین‌کننده باشد. رئیس‌جمهور راه‌های ارتباطی زیادی با بیرون از دفترش دارد؛ دیدارها، سخنرانی‌ها و جلسات هیئت دولت مسیرهایی است که جریان‌ها و افراد می‌توانند با رئیس‌جمهور ارتباط برقرار کنند. اما رئیس دفتر تأثیر زیادی بر سبک و نحوه ارتباطات رئیس‌جمهور دارد.

‌ چه شد که با وجود ارتباط دوستانه و تسلطتان بر امور دفتر رئیس‌جمهوری در دوره دوم از این سمت کنار گذاشته شدید؟

دلایل مختلفی داشت. مثلا خود این تغییر و جابه‌جایی مهم بود و باعث نوآوری می‌شد. دلیل دیگر هم فشار‌های سیاسی بود که بر من وارد می‌شد.

‌ تغییر شما را نرنجاند؟

نه، من همیشه موافق تغییر بودم و هستم. در زمان حضورم در دفتر ریاست‌جمهوری حجم کار خیلی زیاد بود. همه فشار‌ها روی من بود، خیلی دوران سختی بود، اصلا نمی‌شد زندگی کرد. من هرگز ناراحت نشدم، چراکه همچنان از دوستان آقای خاتمی بودم و بعد هم معاون پارلمانی رئیس‌جمهور شدم و پس از آن فشارها روی من کمتر می‌شد.

‌ این فشارها چه بودند؟

آن زمان چندتا سایت بودند که علیه چهره‌های اصلاح‌طلب خبر می‌نوشتند. فضاسازی‌هایی که علیه من می‌شد و اکنون هم می‌شود، همه از این داده‌هاست؛ مثلا می‌گویند اعترافات من در دادگاه سال ٨٨ به‌خاطر مسائل شخصی بوده است، درحالی‌که باوجود این‌همه شایعات، من در زمان زندانی‌بودنم در سال ٨٨ یک‌بار هم درباره مسائل شخصی بازجویی نشدم و اتهام اخلاقی هم نداشتم، اما بیرون زندان می‌گفتند که مسائل شخصی داشته و پرونده‌ها را جلویش گذاشتند و او به هرچه آنها خواسته‌اند اعتراف کرده است.

  آن ایام سایتی بود به نام «گویا آ/ goyaa» که به‌همراه روزنامه‌های تندرو، تیتر زدند، «دختر ابطحی دنبال کلاس رقص»… آن روز که به خانه رفتم دخترم شوکه شده بود و دائم دیالوگ‌هایش با دوستش را که تلفنی با هم صحبت کرده بودند برایم تعریف می‌کرد و سعی داشت برایم توضیح دهد اصل ماجرا چه بوده است و مطلب سایت‌ها و روزنامه‌ها صحبت‌های دوست او بوده است، نه خود او یا اینکه یک مرتبه پخش می‌کردند من در استخر مختلط در خارج از کشور بوده‌ام. یک مورد دیگر این بود که فردی در روزنامه… علیه من ادعا کرد من را با شلوارک کنار ساحل بیروت دیده‌اند.

بگذریم که من اصلا دریارفتن را دوست ندارم و در بیشتر از سه‌سالی که بیروت بودم، هرگز به دریا نرفتم. اگر بخواهم دریا بروم هم با عبا و عمامه که نمی‌روم یا عکسی دیگر از من به‌همراه چند روحانی دیگر منتشر شد که در ساحلی بودیم که خانم‌ها با بیکینی حاضر بودند، نکته جالب این عکس فتوشاپی، شلوارک‌پوشیدن ما با عمامه بود (می‌خندد). در این عکس ما لخت بودیم و عمامه بر سر داشتیم…، این موضوعات روی آرامش ما خیلی تأثیر می‌گذاشت. البته الان نگاه جامعه و سبک زندگی جامعه به این موضوع تغییر کرده است، اما این دست موضوعات در آن روزها خیلی اذیت‌کننده بود.

‌ برخورد خانواده‌تان با این موضوعات چگونه بود؟

خوشبختانه من خانواده منسجمی دارم که همواره و باوجود این شایعات همراه و همدلم بوده‌اند. همان سال‌ها خیلی سعی کردند زندگی شخصی من را به‌هم بریزند که نتوانستند.

‌ آنها با این شگرد موفق شدند خانواده برخی دوستان را به هم بریزند و فرزندان را علیه پدرانشان بشورانند، اما در مورد خانواده من نتوانستند و من خدا را از این بابت شکر می‌کنم.

 چرا این دست فشارها نسبت به دیگر سیاست‌مداران درمورد شما شدت بیشتری دارد؟

من کمی شاد هستم. این را قبول دارم و نسبت به دیگران کمی خارج از عرف‌تر عمل می‌کنم، اما خانواده من می‌دانند که من همین هستم، ضمن اینکه مرزهای شرعی باز است که نیازی به تخلف از شرع نباشد. ضمن اینکه انسان‌ها آفریده شده‌اند و ممکن است گناه کنند و اشتباه‌کردن اجتناب‌ناپذیر است، اما مجموع برداشت من این است که قطعا عملکرد من در سیاست خیلی خوب بوده است که اینها فقط در تلاشند اتهام‌های شخصی بزنند.

محمدعلی ابطحی: می‌خواستند زندگی‌ شخصی‌ام را به هم بریزند 

‌ موضوع دیگری که برایتان حاشیه‌ساز شد، صحبت‌های همسرتان پس از دوران انفرادی شما در تابستان ٨٨ بود. همسرتان بعد از اولین ملاقات با شما خبر داد که محمدعلی ابطحی در قریب به ۴٠ روز انفرادی ١٨ کیلو وزن کم کرده و می‌گوید قرص‌هایی به او می‌دهند که از دنیا بی‌خبر می‌شود؟

من گفتم به من قرص می‌دهند، اما الان نمی‌دانم تأثیرش چه بوده است، شاید این موضوعات برداشت همسرم از حال‌وروز من بوده است. اما انصافا یادم نمی‌آید در اولین ملاقاتم بعد از سی‌وچندروز انفرادی با همسرم چه گفته‌ام.

‌ می‌گفتند ابطحی به‌خاطر موضوعات شخصی و اتهامات اخلاقی اعتراف کرده است… .

به خاطر همین است که من می‌گویم من یک بازجویی شخصی هم پس نداده‌ام و همه مباحث سیاسی بوده است. ما را دو روز بعد از انتخابات بازداشت کرده بودند. خوب است یادآوری کنم که من عضو ستاد میرحسین هم نبودم. من در ستاد مهدی کروبی فعال بودم.

‌ پس موضوع بازجویی‌های شما چه بود؟

٧٠، ٨٠ درصد بازجویی‌هایی که من پس می‌دادم، بازجویی در مورد دولت اصلاحات بود، نه شخص خودم. بیشتر مسائل درباره موضوعات دوران اصلاحات بود.


منبع: برترینها

ماجرای کانال چنگال جنجالی چه بود؟

بعضی گفتند شکست عاشقی است، برخی دیگر موضوعات فلسفی را پیش کشیدند و کسانی هم گفتند فاز طرف را نمی‌دانند! ماجرا درباره یک کانال تلگرامی است، کانالی که تقریبا ۹ ماهی می‌شود راه افتاده، البته این تاریخ تخمینی را از بررسی پست‌های این کانال بدست آوردیم.

مدتی است که یک چنگال گوی رقابت توجه را در فضای مجازی به خودش اختصاص داده است! عکسی از این چنگال هر روز در یک کانال تلگرامی پست می‌شود. اما داستان این چنگال مشهور چیست؟

بعضی گفتند شکست عاشقی است، برخی دیگر موضوعات فلسفی را پیش کشیدند و کسانی هم گفتند فاز طرف را نمی‌دانند! ماجرا درباره یک کانال تلگرامی است، کانالی که تقریبا ۹ ماهی می‌شود راه افتاده، البته این تاریخ تخمینی را از بررسی پست‌های این کانال بدست آوردیم.

ماجرای کانال چنگال جنجالی چه بود؟

۱۲ نوامبر ۲۰۱۵ عکسی از یک «چنگال» که اتفاقا کیفیت بالایی هم ندارد، روی کانالی با نام «عکسی یکسان از یک چنگال برای هر روز» آپلود می‌شود! بعد از آن هر روز، روزی یک بار همین عکسِ بی‌کیفیت بدون هیچ یادداشتی منتشر شده است تا همین امروز که همچنان این روند ادامه دارد و تا امروز در حدود ۵۹۰ عکس چنگال د کانال قرار گرفته است.

تا دو هفته قبل که کانال را ایرانی‌ها کشف کنند، بیشتر از ۶ تا هفت هزار عضو نداشت، اما این دیکتاتوری دیدن عکس چنگال در نظر ایرانی‌ها تا حدی خوش آمده که خیلی‌ها دنبال ماجرای چنگال را گرفته‌اند و حتی عضو کانال شده‌اند! عضویتی که خودشان هم دلیلش را نمی‌دانند و شاید حتی به این امید هستند که تغییری در روند کاری گرداننده یا گردانندگان کانال ایجاد شود.

ماجرای کانال چنگال جنجالی چه بود؟

البته حالا که بیشتر از ۴۲ هزار نفر عضو آن شده‌اند و این افزایش چشمگیر در مدت زمان چند هفته را تنها می‌توان به پای ایرانی‌های که آن را کشف کرده‌اند، نوشت؛ اظهار نظرهای مختلفی هم درباره چرایی این تصاویر می‌توان دید.

اینکه این چنگال متعلق به عشق صاحب کانال است و آخرین چزی بوده که به آن دست زده و بعد هم از دنیا رفته، یکی از اصلی‌ترین نظریه‌هاست! تا جایی‌که برایش ابراز همدردی می‌کردند! البته این صحبت هم از جایی شروع  ش که یک ایرانی با استفاده از همین عکس صفحه اینستاگرام ساخته و در جواب یکی از کسانی که دلیل کارش را پرسیده از شکست عشقی حرف زده است.

ماجرای کانال چنگال جنجالی چه بود؟

مباحث فلسفی را هم اضافه کنید، اینکه بعضی‌ها از فیلم «باشگاه مشت‌زنی» دیوید فینیچر و دیالوگی که در فیلم گفته می‌شود، یاد می‌کنند؛ «همه‌چیز یک کپی از یک کپی از یک کپی است.»  و می‌گویند منظور از اینکه یک عکس را هر روز تکرا می‌کنند، این است که به ادامه دادن ادامه می‌دهند، به این معنی که زندگی یک تکرار است و فقط ادامه می‌دهند. احتمالا هم یک مفهوم تکراری و کسالت‌بار را با راه‌اندازی این کانال و انتشار عکس‌ها دنبال می‌کنند.

در جست‌وجوی حقیقت

اما واقعیت چیست؟ برای جواب این سوال باید منشا کانال را پیدا می‌کردیم، در جست‌وجوها به صفحه فیس‌بوکی با همین نام رسییدیم که از دوم نوامبر ۲۰۱۴ تا ۲۰ نوامبر ۲۰۱۶ در آن پست وجود داشت. دقیقا همین چنگال حاضر در کانال!

از ظاهر کلی صفحه فیس‌بوک این تصور به وجود می‌آمد که توسط یک فرد خارجی ادراره می‌شود و برخی از عکس‌هایی که طی سال‌های اول در صفحه قرار می‌گرفتند، نوشته‌هایی همراهشان ضمیمه شده، مانند اینکه «نزدیک سال نو میلادی است و هدیه کریسمس چه می‌خواهید؟» یا سال جدید را تبریک گفته بودند.

در همین یادداشت‌ها متنی وجود داشت که صاحب صفحه اعلام کرده بود به زودی قصدش از راه‌اندازی این صفحه را اعلام می‌کند و در یکی از پست‌های بعدی که در تاریخ ۲۴ دسامبر ۲۰۱۴ منتشر کرده، متن بلندی با عنوان «داستان کریسمس» را برای مخاطبان صفحه نوشته بود و توضیح داده بود که « خانمها و آقایان، دختران و پسران، حول آتش گرد آیید تا داستان شگفت انگیز کریسمس را برایتان تعریف کنم.

ماجرای کانال چنگال جنجالی چه بود؟

روزی روزگاری پسر جوانی به نام دِین در حال تدارک جشن تولدش بود. من هم تصمیم گرفتم از طریق فیس بوک تولدش را تبریک بگویم، چون آنچنان دوست صمیمی او نیستم. او از من تشکر کرد و از آنجایی که می‌دانست چند صفحه را مدیریت می‌کنم، عکس این چنگال را فرستاد واز من پرسید «شکلکم چطور است؟» و من هم پاسخ دادم «شگفت‌اور است» و تصمیم گرفتم به او نشان دهم چقدر چنگالش واقعا زیباست؛ بنابر این یک صفحه اختصاصی برای این چنگال درست کردم و الان شاهد وضعیتی هستیم که بیش از سه هزار طرفدار دارد و حتی چنگال محبوبی هستیم.»

با خواندن این جملات به نظر می‌رسد تمام نظریه‌های قبلی را باید رد کنیم و این‌طور به قضیه نگاه کنیم که ما ایرانی‌ها از داستان ساختن برای اتفاقات لذت می‌بریم!

امروز اگر در شبکه‌های مجازی عبارت «عکس یکسان از …» را جست و جو کنید به صفحه‌های مختلف و متفاوتی می‌رسید که هرکدام یک عکس را هر روز بازنشر می دهند و مطمئن باشید هیچ نکته و ماجرای خاصی برای این کار وجود ندارد! شاید برخی افراد فقط از اینکه دست به کار سوال برانگیز بزنند، لذت می‌برند و بدتر از عده‌ای که از این تکرارهای بی‌معنی لذت می‌برند، کسانی هستند که این تکرار پوچ را دنبال می‌کنند و به دنبال پیدا کردن فلسفه‌ای برای آن هستند!


منبع: برترینها

طرز تهیه جوجه کباب زعفرانی

در تهیه جوجه کباب، استفاده از ماست چکیده باعث میشود تا جوجه کباب‌ها نرم و آبدار بشوند.

مواد لازم:

  •     ماست چکیده ۳/۴ پیمانه
  •     روغن زیتون ۱/۴ پیمانه
  •     لیمو ۱ عدد
  •     برگ آویشن ۲ قاشق غذاخوری
  •     سیر ۲ حبه
  •     زعفران ۱/۲ قاشق چای خوری
  •     فلفل پاپریکا ۱/۲ قاشق چای خوری
  •     زردچوبه ۱/۴ قاشق چای خوری
  •     فلفل قرمز ۱/۸ قاشق چای خوری
  •     نمک به میزان لازم
  •     فلفل سیاه به میزان لازم
  •     مرغ ۹۰۰ گرم

جوجه کباب با زعفران و ماست 
 

آماده کردن مواد برای تهیه جوجه کباب با زعفران و ماست:

۱- پوست لیمو رو رنده و آب اون رو بگیرید.
۲- برگ‌های آویشن رو ریز خرد کنید.
۳- سیر‌ها رو پوست گرفته و ریز خرد کنید.
۴- از فیله مرغ استفاده کنید. اون‌ها رو به شکل مکعب های ۲ سانتی متری خرد کنید.

 طرز تهیه:

  ۱٫  در کاسه ای متوسط، ماست رو با روغن زیتون، رنده پوست و آب لیمو، برگ‌های آویشن، سیر، زعفران، فلفل پاپریکا، زردچوبه، فلفل قرمز، ۲ قاشق چای خوری نمک و یک چهارم قاشق چای خوری فلفل سیاه ترکیب کنید.

۲٫ تکه‌های مرغ رو به ترکیب ماست اضافه کنید و هم بزنید تا مرغ‌ها خوب به ماست آغشته بشن. روی کاسه رو با سلفون بپوشونید و حداقل برای ۲ ساعت تا ۱ شب در یخچال بذارید.

۳٫ زمانی که قصد پختن داشتید، گریل رو روشن کنید یا ماهیتابه گریل رو روی گاز گرم کنید. مرغ‌ها رو در سیخ بزنید و کمی نمک و فلفل روی اون ها بپاشید. اون‌ها رو برای حدود ۶ تا ۸ دقیقه از هر طرف، تا مغزپخت بشن، بپزید.

 ۴٫   کمی روغن زیتون روی اون‌ها بپاشید و در کنار برش‌های لیمو میل کنید.


منبع: برترینها

مسمومیت با گاز کلر از علائم تا عوارض و درمان

مسمومیت با گاز کلر چه علائمی دارد و در این مواقع چه راهکارهایی برای کم کردن عارضه ی مسمومیت می شناسید؟ خانم های خانه دار، برای نظافت خانه ی خود از شوینده های کلردار زیاد استفاده می کنند بخصوص نزدیک عید و موقع خانه تکانی. در این مقاله به بررسی علائم و روش های درمان مسمومیت با گاز کلر پرداخته ایم.

● منابع و نحوه مسمومیت با کلر:

کلر در طبیعت به علت میل زیاد آن به واکنش‌پذیری به صورت آزاد یافت نمی‌شود و بیشتر به حالت ترکیب با سایر عناصر وجود دارد. کلر در شرایط متعارفی به صورت گازی به رنگ زرد مایل به سبز، محرک و با بوی نافذ می‌باشد. از کلر در صنعت برای ساخت بسیاری از مواد شیمیایی مانند حلال‌های آلی کلره (نظیر کلروفرم، تری کلرواتان و تتراکلریدکربن) و سایر هیدروکربن‌های کلرینه آلیفاتیک و آروماتیک، آفت کش‌ها، مواد پلاستیکی و پلیمرها (مانند پلی وینیل کلراید و پلی کلروپرن)، کاغذ، سنتز اسید کلریدریک و هیپوکلریدریک، فسژن و کلریدهای فلزی استفاده می‌شود.
از گاز کلر در صنایع باتری‌سازی، آرایشی و بهداشتی، نساجی و برودتی نیز استفاده می‌شود. علاوه بر اینکه کلر در ساخت بلیچ (یا هیپوکلریت سدیم) که یکی از اجزای اصلی فرآورده‌های سفیدکننده‌ی خانگی است مصرف دارد، جهت ضدعفونی آب آشامیدنی، تصفیه‌ی آب استخرهای شنا و فاضلاب‌ها نیز از آن استفاده می‌شود.
یکی دیگر از موارد مصرف گاز کلر به دلیل ماهیت سمی آن، در مقاصد نظامی و به عنوان سلاح شیمیایی است. اولین بار در جریان جنگ جهانی اول در تاریخ ۲۲ آوریل ۱۹۱۵ آلمانی‌ها از این گاز علیه نیروهای انگلیسی استفاده نمودند. این حمله منجر به کشته شدن ۵۰۰۰ نفر و مصدوم شدن ۱۵۰۰۰ نفر از نیروهای متحدین گردید. از آن تاریخ گاز کلر به عنوان یک سلاح شیمیایی از دسته عوامل خفه‌کننده (Chocking Agents) طبقه‌بندی شد.
امروزه مسمومیت با گاز کلر بیشتر به صورت مسمومیت‌های تصادفی و صنعتی مشاهده می‌شود. نشت گاز کلر از لوله‌ها و مخازن‌ حاوی این ماده یکی از علل بروز مسمومیت‌های تصادفی و شغلی در صنایع می‌باشد. یکی دیگر از علل بروز مسمومیت با این گاز در محیط‌های غیر صنعتی مانند منازل، مخلوط کردن ترکیبات اسیدی (لوله بازکن و جرم بر) با فرآورده‌های سفیدکننده‌ی خانگی که حاوی هیپوکلریت می‌باشند، به ویژه در محیط‌های در بسته و فاقد تهویه‌ی مناسب می‌باشد. افزودن اسید به محلول حاوی هیپوکلریت موجب متصاعد شدن گاز کلر می‌گردد. افزودن آمونیاک به این نوع فرآورده‌ها ممکن است سبب ایجاد گونه‌های فعال کلر مانند کلرآمین شود.

نحوه مسمومیت با کلر نحوه برخورد با بیمار مسموم مسمومیت با گاز کلر عوارض گاز کلر علایم مسمومیت با کلر درمان مسمومیت با کلر   نحوه مسمومیت با کلر نحوه برخورد با بیمار مسموم مسمومیت با گاز کلر عوارض گاز کلر علایم مسمومیت با کلر درمان مسمومیت با کلر

● علایم مسمومیت با کلر و نحوه تشخیص آن:

علایم و نشانه‌های مسمومیت با گاز کلر بسته به غلظت و زمان تماس با آن به اشکال مختلف ظاهر می‌شود. در غلظت‌های زیر ppm۱، علایم و نشانه‌ها به صورت خفیف و جزیی می‌باشند. در غلظت‌های ppm۵-۱ تحریک خفیف غشاهای مخاطی به وجود می‌آید. غلظت‌های ppm۱۵-۵ ممکن است منجر به تحریک متوسط راه‌های هوایی فوقانی گردد. غلظت‌های بیشتر از ppm۳۰ ممکن است سبب ایجاد تنگی نفس، تهوع، درد قفسه‌ی صدری و سرفه به صورت فوری گردد. نتایج بررسی‌ها نشان داده‌اند مواجهه با گاز کلر با غلظت‌های ppm۵۱-۳۴ به مدت یک ساعت ممکن است کشنده باشد. استنشاق غلظت ppm۱۰۰۰ از گاز کلر ممکن است به مدت چند دقیقه مرگ‌آور باشد.
گاز کلر در غلظت‌های بالا (مانند آنچه که در حوادث صنعتی اتفاق می‌افتد) ممکن است سبب تخریب بافت‌های مخاطی راههای تنفسی گردد. این امر به علت تولید گونه‌های فعال اکسیژن موسوم به «اکسیژن نوزاد» در اثر واکنش کلر با آب موجود در بافت‌ها می‌باشد. اسید کلریدریک تولید شده در اثر واکنش کلر با آب نیز به صورت ثانویه ممکن است سبب بروز آسیب بافتی گردد. در تماس با غلظت‌های پایین کلر (مانند آزاد شدن گاز کلر در اثر اضافه کردن اسید به فرآورده‌های پاک‌کننده‌ی خانگی) سوزش در راه‌های تنفسی ایجاد می‌شود.
علایم بالینی در مسمومیت حاد ناشی از تماس با گاز کلر ممکن است به صورت علایم و نشانه‌های چشمی (مانند احساس سوزش در چشم‌ها، اشک ریزش، فتوفوبی و ورم ملتحمه)، تظاهرات ریوی (مانند سوزش گلو، بینی و مخاط دستگاه تنفسی فوقانی، آب ریزش از بینی، سرفه، تنگی نفس، تاکی پنه، برونکواسپاسم، لارنگواسپاسم، پنومونی، آسیب حاد ریوی، برونشیت، برونشیولیت حاد، هیپوکسی، خفگی و ایست تنفسی)، تظاهرات قلبی (تپش قلب، تاکیکاردی، کاهش اولیه و سپس افزایش فشار خون، دیس ریتمی و کلاپس قلب و عروق)، تظاهرات عصبی (سردرد، گیجی، بیقراری و سنکوپ)، علایم گوارشی (تهوع، استفراغ، سیلان بزاق و دردهای شکمی)، تظاهرات پوستی (سوزش، درد، اریتم، درماتیت و سوختگی شیمیایی) و اختلالات اسید- باز (اسیدوز متابولیک ثانویه به هیپوکسمی) باشند. این علایم ممکن است به صورت فوری و یا به صورت تاخیری (تا چند ساعت بعد از تماس با کلر و بسته به غلظت و زمان تماس) ظاهر شوند.
در اثر مواجهه‌ی حاد با کلر آزاد شده در اثر اختلاط عوامل اسیدی با فرآورده‌های سفیدکننده‌ی خانگی محتوی هیپوکلریت، علایم و نشانه‌های بالینی اغلب به صورت سرفه، اشک ریزش، کونژنکتیویت، احساس سوزش در قفسه‌ی سینه، پنومونی و تاکیکاردی ظاهر می‌شود. در تعداد کمی از بیماران تهوع، تعریق و سردرد بروز می‌نماید. آسیب حاد ریه در موارد شدید نیز گزارش شده است.
تشخیص مسمومیت بر پایه‌ی تاریخچه، اخذ شرح حال بیمار و علایم و نشانه‌های بالینی استوار است. آزمون‌های آزمایشگاهی اختصاصی مانند اندازه‌گیری غلظت خونی کلر به علت تبدیل آن به اسید کلریدریک در بافت ریه، فاقد ارزش بالینی می‌باشد. سایر آزمون‌های عمومی مانند شمارش کامل سلول‌های خونی (CBC)، بررسی الکترولیت‌های سرم، آنالیز کامل ادرار، پالس اکسی‌متری، اندازه‌گیری گازهای خون شریانی، رادیوگرافی قفسه‌ی سینه و آزمون‌های بررسی عملکرد ریه در صورت پایداری علایم و نشانه‌های مسمومیت توصیه می‌شوند.

نحوه مسمومیت با کلر نحوه برخورد با بیمار مسموم مسمومیت با گاز کلر عوارض گاز کلر علایم مسمومیت با کلر درمان مسمومیت با کلر   نحوه مسمومیت با کلر نحوه برخورد با بیمار مسموم مسمومیت با گاز کلر عوارض گاز کلر علایم مسمومیت با کلر درمان مسمومیت با کلر   نحوه مسمومیت با کلر نحوه برخورد با بیمار مسموم مسمومیت با گاز کلر عوارض گاز کلر علایم مسمومیت با کلر درمان مسمومیت با کلر

● نحوه برخورد با بیمار مسموم:

در موارد برخورد با بیماران دچار مسمومیت‌های شدید، انجام اقدامات درمانی اورژانس، تثبیت بیمار و انجام حمایت‌های قلبی و تنفسی الزامی است. در صورت تماس استنشاقی، خروج سریع بیمار از محیط آلوده و انتقال وی به محلی با هوای آزاد و تازه توصیه می‌شود.
در صورت وجود آلودگی لباس‌های بیمار با کلر، خارج ساختن لباس‌های بیمار از تن و شستشوی پوست بدن با مقادیر کافی آب و یا آب و صابون ضروری است. در صورت تماس چشمی، باید چشم‌ها را با مقادیر کافی از نرمال سالین و یا آب به مدت حداقل ۱۵دقیقه شستشو داد. در صورتی که بیمار از لنزهای تماسی استفاده می‌کند، خارج سازی‌ این لنزها از چشم الزامی است. در صورت دوام سوزش، درد، تورم، اشک ریزش و فتوفوبی بعد از ۱۵ دقیقه شستشو، معاینه‌ی بیمار توسط چشم پزشک توصیه می‌شود.
در موارد تماس از راه تنفسی، بعد از انتقال و خروج بیمار از محیط آلوده، بیمار باید از نظر بروز علایم و نشانه‌های دیسترس تنفسی تحت نظر باشد. در صورت تشدید سرفه و سختی تنفس، بیمار باید از نظر بروز هیپوکسی، تحریک راه‌های تنفسی، برونشیت و پنومونی ارزیابی شود.

نحوه مسمومیت با کلر نحوه برخورد با بیمار مسموم مسمومیت با گاز کلر عوارض گاز کلر علایم مسمومیت با کلر درمان مسمومیت با کلر   نحوه مسمومیت با کلر نحوه برخورد با بیمار مسموم مسمومیت با گاز کلر عوارض گاز کلر علایم مسمومیت با کلر درمان مسمومیت با کلر   نحوه مسمومیت با کلر نحوه برخورد با بیمار مسموم مسمومیت با گاز کلر عوارض گاز کلر علایم مسمومیت با کلر درمان مسمومیت با کلر   نحوه مسمومیت با کلر نحوه برخورد با بیمار مسموم مسمومیت با گاز کلر عوارض گاز کلر علایم مسمومیت با کلر درمان مسمومیت با کلر

● درمان مسمومیت با کلر:

درمان اولیه شامل تجویز اکسیژن ۱۰۰% و مرطوب برای مدت کوتاهی به بیمار می‌باشد. سپس براساس میزان راحتی در تنفس بیمار، باید غلظت اکسیژن را تنظیم نمود. هدف اصلی درمان، ایجاد درصد اشباع اکسیژن (Oxygen Saturation) ۱۰% و یا بالاتر در بیمار است. در صورت بروز برونکواسپاسم و لارنگواسپاسم در بیمار مسموم، استفاده از عوامل برونکودیلاتور از دسته آگونیست‌های گیرنده‌های بتا آدرنرژیک (مانند سالبوتامول) به صورت استنشاقی توصیه می‌شود. نتایج بررسی‌ها نشان داده‌اند که تجویز توام اکسیژن مرطوب با آگونیست‌های بتا آدرنرژیک دارای نقش موثری در درمان برونکواسپاسم در بیماران مسموم با گاز کلر می‌باشند.
هر چند از نظر تئوری و تجربیات حیوانی استفاده از نبولایزر بیکربنات سدیم و تجویز کورتیکواستروئیدها به صورت استنشاقی ممکن است در درمان عوارض ریوی ناشی از کلر موثر واقع شوند، با این وجود شواهد و بررسی‌های انسانی در خصوص تجویز این عوامل در درمان بیماران مسموم کافی نیست و در مورد به کارگیری این عوامل بین محققان اتفاق نظر وجود ندارد.
در صورت وجود شواهدی از بروز آسیب حاد ریوی، برقراری تهویه و اکسیژناسیون کافی (با پایش مداوم پالس اکسی متری و گازهای خون شریانی)، تجویز مایعات کریستالوئیدی (با پایش مداوم برون ‌ده قلبی و ادراری و فشار خون گوه‌ای شریان پولمونر) ضروری است. در صورت وجود عفونت‌ ریوی، تجویز آنتی بیوتیک‌های مناسب الزامی است. سایر عوارض در بیماران (مانند دیس ریتمی‌های بطنی، اختلالات اسید- باز و سوختگی‌های شیمیایی) در صورت وجود باید به صورت علامتی- حمایتی درمان شوند.
بیماران دچار دیسترس شدید تنفسی که به درمان چندین ساعته با اکسیژن مرطوب و برونکودیلاتورها پاسخ مناسبی نداده‌اند و دارای شواهدی از هیپوکسی و آسیب حاد ریوی، ناپایداری در وضعیت همودینامیک و یا سوختگی‌ های شدید می‌باشند باید در بیمارستان بستری شوند.

در بسیاری از بررسی‌ها مشخص گردید بیمارانی که در مواجهه با کلر آزاد شده از اختلاط اسیدها با فرآورده‌های پاک‌کننده‌ی خانگی قرار گرفته‌اند، دارای درجات خفیفی از مسمومیت می‌باشند. در این بیماران، در صورت نیاز به درمان، می‌توان بعد از اینکه بیمار حداقل به مدت ۶ ساعت در یک مرکز درمانی تحت نظر بوده و دارای پالس اکسی متری و رادیوگرافی طبیعی قفسه‌ی صدری باشد، وی را مرخص نمود و درمان را در منزل ادامه داد. کلیه‌ی بیماران دچار مسمومیت‌های شدید ناشی از کلر بعد از ترخیص از بیمارستان باید از نظر وضعیت تنفسی و عوارض درازمدت ریوی پایش شوند.

لازم به ذکر است، چندی پیش در یکی از بیمارستان‌های تهران به دلیل عدم آگاهی نیروهای خدماتی و نظافتچی، اختلاط مواد سفیدکننده و جرم بر (در مقادیر بالا و برای نظافت کف بیمارستان) سبب آزادسازی حجم بالایی از گاز کلر و انتشار آن در بخش‌های بستری گردید. این امر ضمن آن که سبب بروز اختلال در امور جاری بیمارستان شد، موجب گردید تا بیماران بستری با کمک پرسنل بیمارستان از بخش‌های در معرض خطر که بوی کلر در آنها استنشاق می‌شد، به دیگر بخش‌ها و یا فضای آزاد منتقل شوند. صدمات جبران ‌ناپذیری نیز به سلامت نیروی خدماتی سهل‌انگار به دلیل استنشاق گاز کلر وارد شد.
علاوه بر این مورد، DPIC همه ساله خصوصا در روزهای پایانی سال و همزمان با نظافت منازل، با موارد متعددی از مسمومیت با گاز کلر به دلیل عدم استفاده صحیح از مواد شوینده و پاک‌کننده روبروست.

دکتر کامبیز سلطانی‌نژاد/سم‌شناس دکتر یسنا به‌منش/داروساز


منبع: دکتر سلام

ارزش سهام اپل رکورد زد

سهام اپل در حال حاضر بین ۱۶۱ تا ۱۶۲ دلار به فروش می رسد. برای اولین بار است که ارزش هر سهم شرکت اپل به بیش از ۱۶۰ دلار می رسد.

ارزش سهام اپل رکورد زدپول‌نیوز – ارزش سهام اپل بار دیگر رکوردی از خود بر جای گذاشت و از مرز ۱۶۰ دلار گذشت.
سهام اپل در حال حاضر بین ۱۶۱ تا ۱۶۲ دلار به فروش می رسد. برای اولین بار است که ارزش هر سهم شرکت اپل به بیش از ۱۶۰ دلار می رسد. افزایش تقریبی ۲ درصد ارزش سهام اپل، این شرکت را به ارزش کل ۸۳۵ میلیارد دلاری رسانده و در چند قدمی ۱ تریلیون دلاری شدن قرار داده است.

اپل تا قبل از این، پس از گزارش نتایج غیر قابل پیش بینی سود مالی سه ماهه سوم شرکت بود که ارزش سهامش به ۱۵۹٫۷۵ دلار برای هر سهم رسید. در بهترین حالت، ارزش هر سهم اپل ۱۵۷٫۱۴ دلار بود که پس از کمتر از یک هفته، امروز به بالاترین سطح خود رسید. در بدترین حالت، شرکت اپل در ۲۲ شهریور ماه سال قبل و پنج روز مانده به رونمایی از آیفون ۷، ارزش هر سهمش به ۱۰۲٫۵۳ دلار رسید و این پایین ترین قیمت سهامی است که شرکت اپل به خود دیده است.

احتمال دارد ارزش سهام این شرکت، با رونمایی از آیفون ۸ به میزان ۲۰۸ دلار برای هر سهم برسد.


منبع: پول نیوز

سفر ماجراجویانه به دور دنیا بدون قطب نما (+عکس)

در سال ۱۹۷۶ آن‌ها برای اثبات اینکه می‌توانند بدون هیچ تجهیزات دریایی به جزایر دیگه بروند پروژه خود را شروع کردند و بعد از یک ماه سفر دریایی به سلامت به مقصد خود رسیدند.

پول‌نیوز -تجربه سفر به دور دنیا همیشه در آرزوی بسیاری از گردشگران بوده است و سفری پر هیجان را در ذهن ماجراجویان ایجاد می‌کند. در این مقاله قصد داریم سفری به دور دنیا، بدون هیچ قطب نمایی با قایقی خاص داشته باشیم؛ پس با ما همراه باشید.

سفر ماجراجویانه به دور دنیا بدون قطب نما (+عکس)

خود را در اقیانوسی بی‌انتها تصور کنید که تا چشم کار می‌کند دور شما را آب احاطه کرده است و بر روی قایقی زیبا در این کرانه آبی رنگ شناور هستید و تنها آسمانی بالای سر شما قرار دارد که در شب با درخشش ستارگانش قصد دارد شما را هدایت کند.

سفر ماجراجویانه به دور دنیا بدون قطب نما (+عکس)

 آیا تصور اینکه در چنین شرایطی باشید و همانند مردمان کهن با قایق مخصوص خود به سفر بروید و تنها قطب نمای شما ستارگان پر تلالو باشند پر هیجان نیست؟ در این مقاله قصد داریم با قایق ویژه‌ای که قایق مردمان اهل هاوایی است بدون هیچ قطب‌نمایی دل به اقیانوس پر رمز و راز بزنیم و تجربه جدیدی از سفر را داشته باشیم؛ دوستانِ جان با ما همراه باشید.

سفر ماجراجویانه به دور دنیا بدون قطب نما (+عکس)

داستان سفر با Hōkūleʻa (قایقی در سرزمین هاوایی) به سال‌های دور و نزدیک به ۲۰۰۰ سال پیش باز می‌گردد.

 زمانی که مردمان برای سفرهای دریایی خود و کشف مناطق ناشناخته یا برای صید و امرار معاش، دل به اقیانوس می‌سپردند و تنها راه هدایت آن‌ها زمانی که هیچ تکنولوژی، GPS یا قطب نمایی وجود نداشت در اقیانوس بی‌انتها، موقعیت خورشید و ستارگان و رفتارهای حیوانات پیرامون آن‌ها، بوده است و همچنان این روش کارایی خود را تا به اکنون از دست نداده است.

دریانوردان این قایق، بدون بهره‌وری از هیچ گونه امکانات صنعت دریایی و بعد از ساخت اولین قایق در این سبک نزدیک به ۱۲ سفر موفق را پشت سر گذاشته‌اند.

در ساخت این قایق زیبا از طناب‌های بسیاری برای اتصال بخش‌هایش و از دو مکعب چوبی برای بخش اصلیش استفاده شده و همچنین بادبان V شکلی دارد که با وزیدن باد در آن، شکوهش را دو برابر می‌کند.

این قایق زیبا همچون دختر ماجراجویی است که تنها با دانش گذشتگان قصد سفر به سرزمین‌های مختلف را دارد.

Nainoa Thompson برنامه ریز تورهای جهانی و نماینده سفرهای دریایی Polynesian می‌گوید:
به عنوان هدایت‌گر کشتی وظیفه شما توجه به حرکات اقیانوس در زمان‌های مختلف است و باید هر ماجراجویی در این قایق یاد بگیرد که روی پای خود بایستد و با هر موجی نحوه عملکرد خود را بسنجد.

سفر با این کشتی با ۱۲ خدمه متشکل از راهنما و کارآموزان جوان و مربیان علاقه‌مند به این حوزه انجام می‌گیرد و شاید هفته‌ها را در این قایق سپری کنند. بسیاری از مردم این سرزمین علاقه‌مندند که راه‌های زندگی گذشتگان خود را به این طریق زنده کنند و یاد بگیرند.

نزدیک به ۴۰ سال پیش گروهی از مردمان بومی هاوایی تصمیم گرفتند که برای احیای باستانی زندگی گذشتگان خود قایقرانی به سبک اجداد خود را شروع کنند. آن‌ها نمی‌دانستند که چگونه باید به روش آنان قایقرانی کنند بنابراین تصمیم به جمع‌آوری اطلاعات گرفتند.

در سال ۱۹۷۶ آن‌ها برای اثبات اینکه می‌توانند بدون هیچ تجهیزات دریایی به جزایر دیگه بروند پروژه خود را شروع کردند و بعد از یک ماه سفر دریایی به سلامت به مقصد خود رسیدند.

آن‌ها در این راه برای قایقرانی خود از فردی به نام Mau Piailug کمک گرفتند که بر این عقیده بود که با همه عناصر طبیعی پیرامون خود چه ستارگان و خورشید و چه حرکت حیوانات می‌توان به قایقرانی پرداخت.

زمانی که برای اولین بار قدم در این سفر می‌گذارید احساس ماورایی بسیاری به شما دست می‌دهد و این منجر به افزایش حس اعتماد به نفس در شما می‌شود.

سفر با این قایق و با راهنمایی عناصر طبیعی، سفری با شرایط سخت را برای شما ایجاد می‌کند که گاهی در آغوش امواجی قرار می‌گیرید که ترس را در وجود شما می‌پروراند اما آرامش بعد از طوفان و هیجانی که از این سفر به دست می‌آورید حسی وصف نشدنی است و این سفر متفاوت با آغوش باز به همه علاقه‌مندان به دریانوردی و ماجراجویان دریایی خوشامد می‌گوید.

منبع:کجارو


منبع: پول نیوز

در سفر به گچساران، از کجا دیدن کنیم؟ (+عکس)

گچساران، شهری است در جنوب غربی استان کهگیلویه و بویراحمد که با طبیعت بکر و فوق‌العاده، دیدنی‌های تاریخی و جاذبه‌های گردشگری ارزشمند، بسیاری از گردشگران و توریست‌های سراسر ایران و جهان را در ایام مختلفی از سال، بویژه روزهای نوروز، میزبان است.

پول‌نیوز – گچساران، شهری است تاریخی با دیدنی‌های طبیعی و آثار باستانی ارزشمند که در استان کهگیلویه و بویراحمد قرار دارد. در سفر به این شهر، همراه ما باشید.

در سفر به گچساران، از کجا دیدن کنیم؟ (+عکس)

گچساران، شهری است در جنوب غربی استان کهگیلویه و بویراحمد که با طبیعت بکر و فوق‌العاده، دیدنی‌های تاریخی و جاذبه‌های گردشگری ارزشمند، بسیاری از گردشگران و توریست‌های سراسر ایران و جهان را در ایام مختلفی از سال، بویژه روزهای نوروز، میزبان است. «گنبد ملغان» یا «گنبد ملجان»، نام‌هایی است کهن که در متون تاریخی، به شهر گچساران که مادر هاکی ایران لقب گرفته است، اشاره دارد.

در سفر به گچساران، از کجا دیدن کنیم؟ (+عکس)

همچنین این شهر، بزرگ‌ترین میدان نفتی ایران و سومین میدان نفتی جهان شناخته شده است. «دوگنبدان» نام امروزی گچساران (گچساران جدید)، است که تا پیش از سال ۱۳۰۶ هجری شمسی، بدون سکنه بود.

در سفر به گچساران، از کجا دیدن کنیم؟ (+عکس)

 اما با توجه به فعالیت‌های نفتی که در گچساران قدیم (گچ کوراوعلی)، انجام می‌شد، مسئولان وقت در سال‌های ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۰، تصمیم به تخریب و تخلیه‌ی شهر گچساران قدیم و انتقال واحدهای کارمندی و کارگری به شهر دوگنبدان امروزی گرفته و همین امر سبب شد تا این شهر با رونق قابل توجهی روبه‌رو شود. با توجه به کاوش‌های انجام شده در بخش‌های شرقی و غربی دوگنبدان، آثاری از دو گنبد کهن مشاهده و همین امر سبب شد تا این شهر به «دو گنبدان» شهرت یابد.

۱. چهارطاقی خیرآباد
یکی از جاذبه‌های گردشگری تاریخی در شهرستان گچساران، بنایی است تاریخی که در فاصله‌ی ۵۰ کیلومتری از این شهرستان قرار گرفته و به نظر می‌رسد که دارای قدمتی متعلق به دوران حکومت ساسانیان است.

این بنای کهن که به نام «چهارطاقی خیرآباد» شهرت یافته است، بهره‌مند از معماری اصیل و کاملا ایرانی است که می‌توان آن را نمادی از سیاست، مذهب و نوع حکومت دوران خویش در نظر گرفت. اثری کهن که در روستای «ده ناصر» استان کهگیلویه و بویراحمد واقع شده و همانند سندی ارزشمند، از تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران زمین است.

۲. منطقه حفاظت شده کوه خامین
قطعا یکی از زیباترین و محبوب‌ترین جاذبه‌های گردشگری طبیعی در گچساران، «منطقه‌ی حفاظت شده‌ی کوه خامین» است که در فاصله‌ی ۳۰ کیلومتری از ضلع شرقی شهرستان «دو گنبدان» در گچساران، قرار دارد.

وسعت این منطقه‌ی سرسبز، بالغ بر ۲۵ هزار و ۶۷۱ هکتار است که با پوشش گیاهی و جنگلی مانند بلوط، ارژن، کیکم، گون، زالزالک، کلخنگ و انجیر وحشی، منظره‌ای ناب و تحسین‌برانگیز را برای تماشا و طبیعت‌گردی ایجاد کرده است. همچنین این منطقه زیستگاه جانوران مختلفی همچون بز، پازن، قوچ، میش، کبک، خرگوش، جغد، شاهین و نیز حیات وحش برخی از گونه‌های جانوری مانند پلنگ، خوک وحشی، سمور وحشی و گرگ است.

 این ناحیه از استان کهگیلویه و بویراحمد در سال ۱۳۷۸ با هدف حمایت از حیواناتی همچون پلنگ، بز، پازن، قوچ، میش و کبک دری به عنوان منطقه‌ی تحت حفاظت، به فعالیت خود ادامه داده است.

۳. روستای مارین
روستا، یکی از مناطق زیبا با دیدنی‌های طبیعی چشم‌نواز و تماشایی کشور است که در بین بسیاری از گردشگران و عاشقان سفرهای سبز و پاک، محبوب است. اگر علاقه‌مند به طبیعت‌گردی، دوستدار هوای پاک و طرفدار سرسبزی و مناطقی با چشم‌اندازهای منحصربه‌فرد هستید، «روستای مارین»، یکی از این مکان‌های فوق‌العاده‌ با طبیعتی سرسبز و مناظری بی‌نظیر است که در ۳۶ کیلومتری از شمال گچساران قرار دارد. از ویژگی‌های جالب و مطلوب این روستا، اتصال آن از دو سمت شمال و جنوب غربی به دو کوه «ولی گنج» و «کوه کاردی» است.

 همچنین قرار گیری آن در میان دره‌ای که اطراف آن را ارتفاعات بلند احاطه کرده است، در کنار تاریخی بودن آن، خود از دلایل زیبایی و محبوبیت روستا در بین طبیعت‌گردان و مسافران است.

۴. پل خیری و محمد خان
یکی دیگر از جاذبه‌های تاریخی در شهرستان گچساران، سازه‌ای است کهن و تاریخی که باستان‌شناسان قدمت آن را متعلق به دوره‌ی حکومت ساسانیان، تخمین زده‌اند. «پل خیری و محمدخان» نام این اثر ملی است که در مجاورت راه موصلاتی به «دهدشت» و در ۵۰ کیلومتری شمال غرب گچساران قرار گرفته است.

پیشینه‌ی پل خیری و محمدخان، متعلق به دوران ساسانیان است که بیشتر آن در خاک خوزستان قرار دارد.

به نظر می‌رسد که این پل عظیم، اثری است برجای مانده از دوران اسلامی که بر «رودخانه‌ خیرآباد» و احتمالا بعد از تخریب پل در دوران ساسانی، با طولی برابر با ۱۳۰ متر و متشکل از ۷ دهانه که بخش زیادی از آن در بخش غربی رودخانه و در خاک خوزستان قرار دارد، احداث شده است.

۵. روستای دیل
یکی از روستاهای تاریخی در استان کهگیلویه و بویراحمد، «روستای تاریخی دیل» است که با ارتفاعی بالغ بر ۸۵۰ متر از سطح دریا، دارای آب و هوایی بسیار دوست‌داشتنی و مطبوع در فصل بهار، و معتدل و بارانی در زمستان است.

همین امر سبب شده است که این دو فصل، بهترین زمان برای حضور گردشگران و مسافران به این سرزمین درنظر گرفته شود. «گنبدان گبر در چرزو»، «تنگ آسیاب»، «قلعه برج»، «ده بزرگ» و «قلعه‌ی شاه بهمن»، از جمله آثار تاریخی و جاذبه‌های گردشگری این روستای زیبا و سرسبز است که گردشگران و توریست‌ها برای مشاهده‌ی آن‌ها به این روستا سفر می‌کنند.

۶. آرامگاه حکیمه خاتون (س)
یکی از جاذبه‌های محبوب مذهبی در شهرستان گچساران، بارگاهی است مطهر که به «آرامگاه بی بی حکیمه خاتون (س)» شهرت یافته است. این بارگاه ملکوتی، در بین مردم از ارزش و اهمیت والایی برخوردار است و سالانه میزبان جمع زیادی از علاقه‌مندان به خاندان اهل بیت (ع) است. به گونه‌ای که جمع زیادی از سراسر کشور و کشورهای همسایه برای زیارت این مکان مقدس، به گچساران سفر می‌کنند.

آرامگاه بی بی حکیمه خاتون (س)، در دل کوه ساخته شده که این بارگاه مقدس را نسبت به سایر مکان‌ها، متمایز ساخته است.

به نظر می‌رسد که بی بی حکیمه خاتون (س)، دختر امام موسی کاظم (ع) و خواهر تنی حضرت شاه چراغ (ع) است. جالب است بدانید که شکل گنبد «آرامگاه بی بی حکیمه خاتون»، به دلیل قرارگیری آن در دل کوه، نوعی خاص و ویژه طراحی و ساخته شده و همین امر، باعث شده است که این مکان مذهبی، در بین دیگر اماکن مذهبی ایران، منحصربه‌فرد جلوه کند.

۷. آبشار گنج بنار
از دیگر زیبایی‌های طبیعی در شهرستان گچساران، «آبشار گنج بنار» است که در ۳۰ کیلومتری از این شهرستان و در دامنه‌ی کوه «خاییز» قرار گرفته است. ارتفاع این آبشار برابر با ۳۰ متر است و آب آن نیز از چشمه‌های متعددی تامین می‌شود. حضور این پدیده‌ی طبیعی باعث شده است که حتی در فصل گرم سال، آب و هوای این منطقه بسیار دلنشین و خنک باشد و جمع زیادی از گردشگران و مسافران از این آبشار زیبا دیدن کنند.

۸. گنبد لیشتر
یکی از بناهای تاریخی گچساران، در فاصله‌ی ۳۰ کیلومتری از این شهرستان قرار دارد که به «گنبد لیشتر» شهرت یافته است. این اثر کهن که دارای پیشینه‌ای متعلق به قرن هفتم هجری و متعلق به دوران حکومت سلجوقیان است، متشکل از یک گنبد با پلانی به شکل مربع است که با استفاده از فیلپوش‌ها به شکل هندسی هشت‌ ضلعی و سپس به صورت یک گنبد مخروطی شکل، تبدیل می‌شود. از ویژگی‌های جالب و قابل توجه در معماری این اثر، می‌توان به نوع چینش سنگ‌ها و چگونگی ساخت گنبد اشاره کرد که آن را همانند بنایی ارزشمند در اعصار مختلف، جلوه می‌دهد. امروزه نیز این بنای کهن، مورد توجه گردشگران و توریست‌های مختلف قرار گرفته و یکی از جاذبه‌های گردشگری تاریخی کشور محسوب می‌شود.

۹. دژ سلیمان
از دیگر جاذبه‌های تاریخی در گچساران، ساختمانی است بسیار کهن که در ۲۰ کیلومتری از جنوب غرب این شهرستان و در ارتفاعات «کوه دژ سلیمان»، قرار گرفته است. «دژ سلیمان»، نام این میراث ایران کهن است که برای بازدید از آن باید مسیری سخت و دشوار را طی کرد. به نظر می‌رسد که دژ سلیمان، روزگاری مقر «سلیمان‌بن طاهر گناوه‌ای»، یکی از رهبران فرقه‌ی قرامطه بوده است و به همین دلیل به این نام نیز شهرت یافته است. دژ سلیمان، یکی از سه قلعه‌های مهم و غیرقابل نفوذ اسماعیلیان در بخش جنوبی کشور است که به دلیل همین دسترسی دشوار، در دوران‌ مختلف، بسیار مهم و ارزشمند بوده است.

۱۰. تنگ باشتک
در ۷ کیلومتری شمال شرقی گچساران، یکی دیگر از جاذبه‌های طبیعی و دیدنی استان کهگیلویه و بویراحمد قرار گرفته است که از آن به «تنگ باشتک» یاد می‌شود. تنگ باشتک دارای عرضی وسیع و بسیار دیدنی است و همچون یک مسیر مارپیچ‌گونه‌ی سنگی، با گذشتن از هر پیچ از آن، می‌توان چشم‌اندازهای تماشایی از صخره‌هایی تنگ را مشاهده کرد. در قسمت‌های مختلفی از عرض تنگ باشتک، نور خورشید روی سر گردشگران می‌تابد و همین امر زیبایی خارق‌العاده‌ای را ایجاد می‌کند که در بین تماشاگران، بسیار محبوب و دوست‌داشتنی است.

۱۱. آبشار کیوان لیشتر
در ۲۵ کیلومتری شهرستان گچساران در منطقه‌ی لیشتر از توابع این شهرستان و در نزدیکی روستایی به نام «هفت چشمه»، یکی دیگر از جاذبه‌های طبیعی و بسیار زیبا قرار گرفته است که در بسیاری از ایام سال، پذیرای جمع زیادی از گردشگران و علاقه‌مندان به طبیعت‌گردی است.

«آبشار صخره‌ای کیوان لیشتر» نام این پدیده‌ی زیبای طبیعی است که با شکل پلکانی از ۷ آبشار کوچک تشکیل شده و در محل اتصال دو رودخانه‌ی «دره تنگ درک» و «دره سور»، ایجاد می‌شود. ساختار پلکانی بودن این آبشار تماشایی، استخرها و برکه‌هایی بسیار زیبا را ایجاد کرده است که زیبایی دو چندانی به این منطقه بخشیده است.


منبع: پول نیوز

بازپرس پرونده "مداخله روسیه" به ترامپ نزدیک‌تر شد!

نیویورک تایمز در گزارشی نوشت، شورای ویژه‌ای که درباره احتمال مداخله روسیه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و احتمال همدستی میان مسکو و کارزار ترامپ تحقیق می‌کند، قصد دارد با مقام‌های کنونی و سابق کاخ سفید گفت‌وگو کند.

به گزارش ایسنا، روزنامه نیویورک تایمز به نقل سه منبع مطلع گزارش داد، رابرت مولر، رئیس شورای ویژه تحقیقات در حال مذاکره با کاخ سفید درباره مصاحبه‌های بالقوه از جمله با راینس پریبس، رئیس دفتر سابق کاخ سفید (در دوره ترامپ) است.  

به گزارش خبرگزاری رویترز، سخنگوی مولر و کاخ سفید درباره این مساله اظهار نظر نکردند.

نیویورک تایمز به نقل از منابع نوشت: مولر از کاخ سفید درباره دیدارهای خاصی سوال کرده است؛ اینکه چه کسانی در آنها حضور داشتند و اینکه یادداشت، مدرک و یا نسخه‌ای از گفت‌وگوهای آن وجود دارد یا خیر.

براساس این گزارش، مولر که سابقا رئیس اداره تحقیقات فدرال آمریکا (اف‌بی‌آی) بوده می‌خواهد این مساله را کشف کند که چرا دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا تصمیم گرفت جیمز کومی را ما مه از ریاست اف‌بی‌آی اخراج کند. با این حال هنوز هیچ مصاحبه‌ای مشخص نشده است.

ترامپ تحقیقات مولر را “شکار ساحره” می‌خواند. اتهام همدستی میان وابستگان ترامپ و مسکو این رئیس‌جمهوری جمهوری‌خواه آمریکا را از زمان روی کار آمدن در ماه ژانویه درگیر و او را از دستورکار اصلی دور کرده است.

روسیه مکررا مداخله در انتخابات آمریکا را رد می‌کند و ترامپ می‌گوید، با روس‌ها همدستی نداشته است. واشنگتن پست اوایل همین هفته گزارش داد، اف‌بی‌آی ماه گذشته به منزل پل مانافورت، رئیس ستاد سابق ترامپ یورش برد و مدارکی را جمع‌آوری کرد.  


منبع: عصرایران

توان ارتش کره شمالی چقدر است؟

در حالی که تنش و جنگ لفظی میان آمریکا و کره شمالی بالا گرفته است، شبکه خبری دویچه‌وله نگاهی انداخته است به توان نظامی کره شمالی.

به گزارش ایسنا، در این مطلب آمده است:

یکی از بزرگترین ارتش‌های جهان

۷۰۰ هزار سرباز و نزدیک به ۵/ ۴ میلیون نیروی ذخیره؛ حدود یک‌پنجم از جمعیت کره شمالی در خدمت ارتش این کشور است. همه مردان در کره شمالی باید به نوعی آموزش نظامی دیده باشند. با این حساب نیروی نظامی کره شمالی از نظر نفرات دو برابر نیروی نظامی کره‌ جنوبی است.

سامانه‌های تسلیحاتی گوناگون

بنا بر فهرست جهانی توان نظامی (Global Firepower Index) در سال ۲۰۱۷، کره شمالی ۷۶ زیردریایی، ۵ هزار و ۲۵ تانک و ۴۵۸ هواپیمای جنگنده دارد.

نمایش تسلیحاتی

حکومت کمونیستی کره شمالی هر سال با رژه‌ نظامی در پیونگ‌یانگ، پایتخت، “توان نظامی” خود را به رخ جهان می‌کشد. این رژه‌ سالانه معمولا در سالروزی ملی یا سالروزی در ارتباط با خانواده‌ کیم برپا می‌شود.

موشک‌های قاره‌پیما

ایالات متحده اخیرا آزمایش موفقیت‌آمیز یک موشک بالیستیک قاره‌پیما در کره‌ شمالی را تأیید کرد. به گفته‌ رکس تیلرسون، وزیر خارجه‌ آمریکا، این آزمایش “بعد تازه‌ای از تهدید” برای ایالات متحده، هم‌پیمانانش و جهان محسوب می‌شود. بنا بر اعلام خبرگزاری دولتی کره شمالی (KCNA)، با این موشک که از نوع “هوسانگ ۱۴” بوده، “می‌توان هر نقطه‌ از جهان را هدف قرار داد”.

آزمایش‌های اتمی بی‌اعتنا ادامه می‌یابند

کره شمالی با وجود تحریم‌های شدید بین‌المللی به برنامه هسته‌ای خود ادامه می‌دهد. این کشور تاکنون پنج بار انفجار اتمی را آزمایش کرده که دو مورد آن در سال ۲۰۱۶ بوده‌اند.

تهدید صلح جهانی

تنها چین و روسیه متحدان کره‌ شمالی برشمرده می‌شوند. پیونگ‌یانگ “آمریکای امپریالیستی” را دشمن اصلی خود می‌داند؛ ژاپن و کره‌ جنوبی هم دشمنان بعدی هستند. کره‌ شمالی روی رزمایش مشترک آمریکا و کره‌ی جنوبی حساسیت ویژه‌ای دارد که سالانه در منطقه برگزار می‌شود.

پایان صبر؟

با توجه به واکنش‌های ایالات متحده پس از آزمایش اخیر موشک قاره‌پیما به نظر می‌رسد صبر واشنگتن به سر آمده باشد. در این میان روسیه و چین تلاش می‌کنند مانع شوند آمریکا آغازگر جنگ احتمالی با کره‌ شمالی باشد.


منبع: عصرایران