فیلم هایی که با یکبار دیدن، چیزی از آن سر در نمی آورید

: شاید همه ی ما به دیدن فیلم هایی با داستان های سرراست و بدون پیچیدگی عادت کرده و این فیلم ها را ترجیح می دهیم زیرا اغلب هدف از تماشای فیلم لذت بردن و سرگرم شدن برای یک یا چند ساعت است. اما برخی فیلم ها درست برخلاف این خواسته و میل ذاتی افراد ساخته شده و با داستان پردازی پیچیده خود فرد را چنان درگیر خود کرده که تماشاگر برای درک کامل فیلم مجبور می شود دستکم یک بار دیگر آن را از اول تماشا کند.

برخی از فیلمسازان معروف مانند کریستوفر نولان در ساخت و پرداخت چنین داستان های گیج کننده ای تبحر خاصی دارند به طوری که شما مجبور می شوید در حین تماشای فیلم چندین بار به عقب برگردید یا حتی بعد از پایان فیلم ترجیح دهید دستکم یک بار دیگر ان را از اول تماشا کنید. البته معمولاً در هر فیلمی با تماشای دوباره می توان جزییات بیشتری را از آن درک کرد.

در ادامه ی این مطلب قصد داریم شما را با فیلم هایی آشنا کنیم که به خاطر پیچیدگی های داستان و تدوین های ماهرانه باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید تا متوجه داستان فیلم شوید.

۱- پی (۱۹۹۸)

فیلم ترسناک و فلسفی «Pi» ساخته دارن آرونوفسکی را باید یکی از بهترین فیلم های این کارگردان سرشناس و صاحب سبک دانست. داستان فیلم در مورد یک ریاضیدان وسواسی است که خود را درگیر عدد مرموز پی می کند. فیلم «پی» در اصل به موضوعاتی مانند دین، افسانه و ارتباط دنیا با ریاضی می پردازد. فیلم دو موجودیت ظاهراً سازش ناپذیر یعنی طبیعت ناکامل و غیرمنطقی انسان و قاعده مندی و خشک و انعطاف ناپذیر بودن ریاضی به ویژه تئوری اعداد را به تصویر می کشد.مکس یک ریاضیدان بیکار و متخصص در حوزه ی تئوری اعداد است که در یک آپارتمان در شهر نیویورک زندگی می کند و به این اصل باور دارد که هر چیزی در طبیعت را می توان از طریق اعداد درک کرد. او می تواند محاسبات پیچیده ای را در درون مغز خود انجام دهد.

11 فیلم پیچیده ای که برای درک کامل داستان باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید

ریاضیدان جوان در کنار این استعداد خارق العاده ی خود از سردردهای متوالی، پارانویا، توهم و اضطراب اجتماعی رنج می برد. به خاطر مهارت خود در محاسبات پیچیده، مکس به کمک کامپیوتر خود تغییرات بازار بورس را پیش بینی می کند.یک روز در حین این کار کامپیوتر وی دچار نقص شده و اعدادی نامفهوم را از پرینتر خود بیرون می دهد. مکس برگه ای که از کامپیوتر خارج شده را در سطل زباله می اندازد اما صبح روز بعد در می یابد که محاسبات کامپیوترش کاملاً درست بوده اند. مکس هر چه تلاش می کند برگه را پیدا نمی کند و در صحبت با استاد ظاهراً خل و چل خود در می یابد که او نیز قبلاً با این اعداد مواجه شده است.

در نهایت محاسبات و درگیری های ذهنی مکس را به مرز دیوانگی می کشاند. اگر چه این فیلم و دیالوگ های آن مربوط به دنیای ریاضی و اعداد است اما این ویژگی بدین معنا نخواهد بود که اگر به دنیای ریاضی علاقمند نیستید از دیدن فیلم لذت نخواهید برد. در کنار این موضوع باید اعتراف کرد که محاسبات فیلم شما را گیج خواهد کرد حتی اگر وسیله ی پیشرفته ای برای محاسبات نیز در دسترس داشته باشید.


۲- ممنتو (۲۰۰۰)

تریلر روانشناسانه ی نئونوآر «ممنتو» (Memento) یکی از شاهکارهای بی نقص کریستوفر نولان داستان مردی را روایت می کند که به دلیل ضربه ی شدید در یک حادثه ذهنش دیگر توانایی شکل دادن به خاطرات جدید را ندارد از این رو تقریباً هر ۵ دقیقه یک بار آن چه که در ذهن او ثبت شده است پاک می شود و او چیزی را به یاد نمی آورد. با این شرایط نامناسب ذهنی وی تلاش می کند افرادی که به او حمله کرده و همسرش را کشته اند پیدا کند و برای این که تحقیقاتش را فراموش نکند هر چند دقیقه یک بار عکس گرفته و چیزهایی را روی آن یادداشت می کند.

11 فیلم پیچیده ای که برای درک کامل داستان باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید

در واقع داستان فیلم به دو صورت نقل می شود: یکی سیاه و سفید که به صورت عادی و با نظم زمانی درست روایت شده و دیگری رنگی که به صورت عقب گرد در زمان که شرایط ذهنی ناجور شخصیت اصلی داستان را برای بیننده تداعی می کند. این دو روایت داستانی موازی در انتهای فیلم با هم تلاقی پیدا می کنند که باعث می شود بعد از گذراندن لحظاتی مملو از گیجی و سردرگمی تنها در انتهای فیلم متوجه داستان شوید. اما این شیوه ی داستان پردازی باعث می شود که برای درک فیلم مجبور شوید دستکم یک بار دیگر فیلم را از اول تا آخر تماشا کنید.


 

۳- آغازگر (۲۰۰۴)

فیلم هایی که قبل از فیلم «آغازگر» (Primer) و در مورد سفر در زمان ساخته شده بودند معمولاً همه چیز را ساده بیان می کردند اما این فیلم فلسفی که با هزینه ای ناچیز ساخته شده بود باعث شد که برای فهم برخی از صحنه ها و مفاهیم آن به دنبال کتاب های آموزشی فیزیک برویم. مهم نیست که چند بار این فیلم را تماشا کرده باشید زیرا با هر بار تماشای آن نکات جدیدی را در مورد داستان فیلم متوجه شده و از معماهایی که در ذهنتان ایجاد شده کاسته خواهد شد.

11 فیلم پیچیده ای که برای درک کامل داستان باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید

سازنده فیلم که خود یک ریاضیدان و مهندس تحصیلکرده است سعی نکرده برای فهم داستان فیلم دیالوگ های فیلمش را ساده کند. فیلم داستان دو مهندس جوان را روایت می کند که در حین آزمایشات خود برای کاهش وزن اشیاء در می یابند که سفر در زمان ممکن است. در ابتدا آن ها خود را به ساعاتی قبل بازگردانده و از این طریق پول زیادی را در بازار بورس به جیب می زنند زیرا از قدرت خود در بازگشت به گذشته بهره می برند. اما این تنها آغاز ماجراست.

۴- جاده مالهالند (۲۰۰۱)

فیلم نئونوآر و معمایی «جاده مالهالند» (Mulholland Drive) به کارگردانی دیوید لینچ از فیلم هایی است که تماشاگر به راحتی آن را درک نخواهد کرد و با هر بار تماشا کردن آن درک و دیدگاه جدیدی نسبت به آن پیدا خواهید کرد. فیلم «جاده مالهالند» مانند یک پیاز لایه لایه دارای جزییات بسیار ریزی است که هر کدام نقش مهمی در درک داستان فیلم دارند.

11 فیلم پیچیده ای که برای درک کامل داستان باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید

فیلم داستان یک بازیگر جوان به نام بتی را روایت می کند که با سفر به شهر لس آنجلس برای رسیدن به رویاهایش و ورود به خانه عمه اش با زنی به نام بتی روبرو می شود که ادعا می کند حافظه اش را در اثر یک حادثه تصادف اتومبیل از دست داده است. در ادامه داستان های ظاهراً نامربوط متفاوتی نیز نقل می شود که در نهایت مشخص می شود همه به داستان اصلی فیلم مربوط می شوند. هر دو شخصیت اصلی داستان در تلاش برای بازیابی حافظه بتی با حقایق آزاردهنده ای روبرو می شوند.


 

۵- ۲۰۰۱: یک اودیسه فضایی (۱۹۶۸)

بسیاری از دوستداران سینما بر این نکته توافق دارند که استنلی کوبریک یک نابغه ی به تمام معنا بود اما داستان های داخل سفینه ی فضایی ۲۰۰۱ بیننده را گیج خواهد کرد. فیلم «۲۰۰۱: یک اودیسه فضایی» (۲۰۰۱: A Space Odyssey) داستان سفر یک گروه اکتشافی به سیاره مشتری و روبرو شدن آن ها با سنگی است که توانایی برقراری ارتباط داشته و مشخص می شود که در تکامل انسان ها نقش داشته است.

11 فیلم پیچیده ای که برای درک کامل داستان باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید

در این سفر تمامی ماموریت ها در کنترل یک روبات به نام هال بوده و همه بر این باورند که این روبات نه اشتباه می کند و نه دچار نقص می شود. اما در ابتدای ماموریت نقصی فنی رخ داده و هال دچار اشتباه می شود در نتیجه دو فضانورد و دانشمند حاضر در سفینه تصمیم می گیرند که علی رغم بهانه های هال او را کنار بگذراند. درگیری های بین این دو و روبات برنامه ریزی شده اتفاقات ناگواری را برای آن ها به وجود می آورد.

۶- اطلس ابر (۲۰۱۲)

فیلم علمی تخیلی «اطلس ابر» (Cloud Atlas) که بر اساس رمانی نوشته دیوید میچل با همین نام ساخته شده است داستان های موازی را روایت می کند که نشان می دهد اعمال انسان در گذشته و آینده زندگی اطرافیانش را تغییر داده و یا به نحوی تحت تاثیر قرار می دهد. به عبارت دیگر فیلم به نحوی نظریه ی تناسخ را به تصویر می کشد که چگونه روح یک انسان شرور می تواند در آینده در یک قهرمان حلول کند و یا مهربانی شخصی در آینده انقلابی را موجب شود.

11 فیلم پیچیده ای که برای درک کامل داستان باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید

داستان پردازی متقاطع و ترکیبی، پرش از زمانی به زمانی دیگر در طول تاریخ و ارتباطات پیچیده و گیج کننده شخصیت های فیلم با هم باعث شده که فیلم به یک معما تبدیل شود که بیننده باید سعی کند آن را حل نماید. هر یک از بازیگران فیلم در هر دوره زمانی نقش متفاوتی را بازی می کنند که روایت همزمان داستان های مختلف آن ها در اعصار مختلف بیننده را گیج می کند و برای درک آن ها باید چند بار فیلم را تماشا کند.


 

۷- حیثیت (۲۰۰۶)

همه می دانیم که هدف شعبده بازان و جادوگران این است که بیننده را گیج کنند اما این تریلر رازآلود که یکی دیگر از شاهکارهای کریستوفر نولان به شمار می آید چنان با مهارت ساخته شده است که برای درک اتفاقات آن باید با دقت بارها آن را تماشا کنید. بنابراین تماشای فیلم «حیثیت» (The Prestige) برای کسانی که به دنبال فیلم هایی با داستان های سرراست و ساده هستند توصیه نمی شود. شیوه داستان پردازی فیلم طوری است که با تماشای چند باره آن نیز هنوز سوالاتی در ذهن شما در مورد داستان فیلم و شخصیت های آن باقی خواهد ماند.

11 فیلم پیچیده ای که برای درک کامل داستان باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید

فیلم داستان دو شعبده باز لندنی را روایت می کند که در سال های پایانی قرن نوزدهم سعی دارند هر یک روش های خلاقانه ی جدیدی را برای متحیر کردن بینندگان خود کشف کنند و در این مورد با هم رقابت شدیدی دارند. رقابت های آنان پیامدهای ناگواری برای هر دو در پی دارد.


 

۸- دانی دارکو (۲۰۰۱)

فیلم «دانی دارکو» (Donnie Darko) در ظاهر در مورد جوانی است که همواره یک خرگوش غول پیکر را در کنار خود می بیند اما با کمی دقت در می یابید که داستان به همین سرراستی و سادگی نیست. درام علمی تخیلی «دانی دارکو» در مورد یک پسر جوان است که یک روز صبح با دیدن یک موجود بزرگ شبیه خرگوش از خواب بیدار شده و به او گفته می شود که دنیا در ۲۸ روز آینده به پایان خواهد رسید. رفتارها و سوالات عجیب دانی باعث می شود که همه فکر کنند ارتباط وی با واقعیت قطع شده و وی در توهم به سر برده و دچار پارانویا شده است.

11 فیلم پیچیده ای که برای درک کامل داستان باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید

بر اساس دستورات خرگوش مرموز که فرانک نام دارد دانی دست به کارهای عجیب و غریب و خطرناکی می زند. در نهایت اتفاقات ۲۶ روز گذشته به صورت برعکس در برابر چشمان دانی تکرار می شوند. اتفاقاتی که در انتهای فیلم می افتد بیننده را به طور کلی گیج خواهند کرد به طوری که مجبور خواهد شد فیلم را از اول تماشا کند.


 

۹- چشمه (۲۰۰۶)

فیلم درام عاشقانه «چشمه» (The Fountain) ساخته دارن آرونوفسکی دارای ماهیت افسانه ای جادویی بوده و با تماشای آن چنان سر در گم خواهید شد که ساعت ها و ساعت ها برای درک آن باید فکر کنید. فیلم دارای سه خط داستانی در مورد فناناپذیری و از دست دادن عشق و تلاش یک مرد برای جلوگیری از این سرنوشت ناخوشایند در زندگی دنیوی یا دنیای بعد از آن است.

11 فیلم پیچیده ای که برای درک کامل داستان باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید

هیو جکمن و راشل ویز نقش زن و مردی را بازی می کنند که با وجود تفاوت زمانی و فضایی، عشق آن ها را به هم مرتبط می کند. هر یک مشکلات خاص خود را دارند. زن یک ملکه ی اسپانیایی قرن شانزدهمی با سرنوشتی تلخ و مرد یک دانشمند امروزی است که همسرش به بیماری سرطان دچار شده و برای فرار از سرنوشت تلخ خود دست به هر کاری می زند. در واقع این دو نقش دو زن و شوهر را در دو زمان متفاوت اما مرتبط بازی می کنند که بسیار سوررئالیستی بیان می شود. با دیدن فیلم بدون شک دچار سرگیجه خواهید شد.


۱۰- تلقین (۲۰۱۰)

باز هم هر وقت پای ذهن، مغز و داستان های اوهامی پیچیده به میان می آید شاهد حضور کریستوفر نولان هستیم. فیلم «تلقین» (Inception) بدون شک از آن دسته فیلم هایی است که با دیدن آن از اطرافیان خود در مورد معنا و مفهوم فیلم و داستان آن سوال خواهید کرد. اما باید بدانید که دوست شما نیز اگر فیلم را قبلاً ندیده باشد چیزی بیشتر از شما نمی داند پس بهتر است چند بار فیلم را از ابتدا تماشا کنید. این فیلم علمی تخیلی داستان یک دزد حرفه ای با بازی لئوناردو دی کاپریو را روایت می کند که با نفوذ در ناخودآگاه قربانیان اطلاعات موجود در مغز آن ها را به سرقت می برد.

11 فیلم پیچیده ای که برای درک کامل داستان باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید

در نهایت به وی ماموریتی تقریباً غیر ممکن محول می گردد که در صورت انجام موفقیت آمیز آن سابقه ی نامناسب وی به طور کلی پاک خواهد شد. شخصیت اصلی داستان نیز که با اتهامات بسیاری مواجه شده و نمی تواند نزد خانواده اش برگردد با این ماموریت خطرناک و غیرممکن موافقت می کند که در نهایت با تشکیل یک گروه حرفه ای موفق به انجام آن می شود.


 

۱۱- سینکدوکی، نیویورک (۲۰۰۸)

فیلم درام و پست مدرن «سینکدوکی، نیویورک» (Synecdoche, New York) اولین فیلم ساخته چارلی کافمن با بازی فیلیپ سیمور هافمن یک کارگردان نمایشی مریض احوال به نام کادن را روایت می کند که در حال کار بر روی یک پروژه نمایشی است و وسواس او در ساخت و پرداخت این نمایش به واقعی ترین شکل ممکن باعث می شود که مرز بین واقعیت و داستان برای وی نامشخص شود. همزمان با روش های غیرمعمول او در کارگردانی شخصیت اصلی مجبور می شود راه حل هایی برای برون رفت از مشکلات خانوادگی و روحی و بهبود اوضاع جسمانی خود پیدا کند.

11 فیلم پیچیده ای که برای درک کامل داستان باید بیش از یک بار آن ها را تماشا کنید

با گذشت سریع سال ها زندگی وی دستخوش تغییرات شدیدی می شود و او سعی می کند بیش از پیش خود را از فضای شهری بیرون از خانه و محل کارش دور نگه دارد. در ادامه اتفاقاتی رخ می دهد که کادن از درک آن ها عاجز بوده و دیگر مرز بین واقعیت و توهم را درک نمی کند. این سرگیجه ی ذهنی شخصیت اصلی داستان، بیننده را نیز درگیر خود می کند به طوری که مجبور می شود فیلم را دستکم یک بار دیگر از ابتدا تماشا کند.


منبع: برترینها

خوش منظره‌ترین سفرهای ریلی جهان

برترین ها: برای بسیاری از مردم سفر رسیدن به مقصد است. با چنین ذهنیتی، آن‌ها احتمالا با هواپیما یا اتومبیلشان سفر می‌کنند و توجهی به مناظری که از دست خواهند داد ندارند، زیرا روی مقصدشان تمرکز کرده اند. نشنال جئوگرافیک به امید اینکه چشم این افراد را به روی راه‌های دیگر سفر نیز باز کند مجموعه تصاویری از بهترین سفرهای با قطار در جهان را گردآوری کرده است. این تصاویر نگاه متفاوتی به سفرهای ریلی ارائه می‌دهد. برخی مثل Orient Express در اروپا، منظره خیره کننده از کلانشهرهای مختلف از جمله لندن، پاریس و ونیز نمایش می‌دهند. برخی مثل Shongololo Express در آفریقا زیبایی طبیعت وحشی را به نمایش می‌گذارند. علاوه بر محیط‌ها و نواحی مختلف، این مجموعه سفر‌ها با مدت‌های مختلف هم معرفی می‌کند، از سفر روزانه مثل مسیر ۸ ساعته Glacier Express در سوئیس تا سفرهای هفت روزه Royal Rajasthan در هند.

Glacier Express، سوئیس، تجربه هشت ساعت سفر در قله‌های پوشیده از برف، مراتع کوهستانی و روستاهای داستانی آلپ در سوئیس

 خوش منظره‌ترین سفرهای ریلی جهان

TranzAlpine، نیوزیلند، این قطار از کنار رود وایماکاریری عبور و کوه‌های آلپ جنوبی در یک سفر ۹ ساعته عبور می‌کند.

خوش منظره‌ترین سفرهای ریلی جهان 

بلگراد به سمت بار، صربستان و مونته نگرو، این قطار از ۲۵۴ تونل و ۴۳۵ پل در یک مسیر ۵۰۰ کیلومتری عبور می‌کند.

خوش منظره‌ترین سفرهای ریلی جهان 

Orient Express، اروپا، این قطار از لندن به ونیز می‌رود و از پاریس عبور می‌کند.

 خوش منظره‌ترین سفرهای ریلی جهان

Shongololo Express، آفریقا، این قطار یک سفر ریلی مجلل در نامیبیا، آفریقای جنوبی و زیمبابوه به شما ارائه می‌دهد.

خوش منظره‌ترین سفرهای ریلی جهان 

Ghan، استرالیا، دوربین دو چشمی خود را در این سفر بردارید و چشمه‌های آلیس را در این قطار تماشا کنید که از شمال به جنوب از داروین تا آدلاید می‌رود.

 خوش منظره‌ترین سفرهای ریلی جهان

Royal Rajasthan، هند، این قطار یک قصر متحرک است و می‌توانید در یک سفر هفت روزه معابد، قلعه‌ها و تاج محل را ببینید

خوش منظره‌ترین سفرهای ریلی جهان 

Golden Eagle، روسیه، این قطار یک سفر ۱۶ روزه از ولادیوستوک تا مسکو در روسیه را به شما ارائه می‌دهد.

خوش منظره‌ترین سفرهای ریلی جهان 

California Zephyr، کالیفرنیا، این قطار از ویندی سیتی تا سانفرانسیسکو می‌رود و از کوه‌های راکی و سیرا نوادا می‌گذرد و به ساحل اقیانوس آرام می‌رسد.

خوش منظره‌ترین سفرهای ریلی جهان 

سفر روی ابرها، آرژانتین، این قطار در مسیر خود از سالتا، آرژانتین تا مرزهای شیلی، ۴ هزار متر ارتفاع می‌گیرد و از کوه‌های آند می‌گذرد.

خوش منظره‌ترین سفرهای ریلی جهان
 


منبع: برترنها

۱۰ دکوراسیون داخلی برای آشپزخانه‌ی رنگارنگ

اگر شما هم جزء آن دسته از افرادی هستید که دوست دارید دکوراسیون داخلی آشپزخانه تان مدرن و منحصر به فرد باشد و یا اینکه از آشپزخانه هایی با رنگ کرم – قهوه ای خسته شده اید ، خبر خوبی برایتان داریم . در این بخش قصد داریم سری به آشپزخانه های رنگی مدرن بزنیم و تا حدی از طراحی آشپزخانه های روتین کرم و قهوه ای فاصله بگیریم . در این زمینه ، ۱۰ مدل طراحی آشپزخانه مدرن با رنگ بندی های مختلف را آماده کردیم. با خانه طرح همراه باشید .

۱- به طور قطع در طراحی آشپزخانه های رنگی ، طراح آرشیتکت می بایست جسارت بیشتری در بکارگیری و استفاده از رنگ ها را به خرج دهد . گاهی اوقات رنگ بندی کابینت ها می تواند خنثی باشد و در عوض پس زمینه ( فاصله میانی کابینت بالا و پایین ) با رنگ های شاد و مهیج رنگامیزی شود . در تصویر بالا شاهد استفاده از این تکنیک رنگ آمیزی هستیم .

10 مدل دکوراسیون داخلی آشپزخانه رنگارنگ

۲- یکی از ویژگی های رنگ بنفش عمق گرایی و حس کنجکاوی درونی آن است و شاید بسیاری از کاربران بخواهند سری به داخل کشوی کابینت ها بزنند !!! جهت استفاده از رنگ بنفش ، یک کف سازی روشن می تواند به هرچه بهتر دیده شدن کابینت ها کمک کند . در تصویر بالا ، ترکیب کابینت های با رنگ بندی سفید و بنفش ، تعادل رنگی قابل قبولی را نمایش می دهد . کابینت سفید در پس زمینه تیره و کابینت بنفش در پس زمینه سفید خودنمایی می کنند .

10 مدل دکوراسیون داخلی آشپزخانه رنگارنگ

۳- یک ایده خاص و تحسین برانگیز !!! فضای داخلی آشپزخانه با رنگ بندی زرد از سایر فضاهای داخی متمایز شده است . نکته قابل توجه هماهنگی هارمونی کف پوش چوبی با رنگ آشپزخانه (زرد) است که هر دو به هامورنی گرم اشاره می کنند .

10 مدل دکوراسیون داخلی آشپزخانه رنگارنگ

۴- رنگ قرمز یکی از چالش برانگیزترین و ریسک پذیرترین رنگ هایی است که در دکوراسیون داخلی آشپزخانه می تواند مورد استفاده قرآر گیرد . همانطور که در تصویر نیز مشاهده می کند از ترکیب ۲ رنگ سفید و قرمز برای دیزاین داخلی آشپزخانه استفاده شده که نتیجه آن ، آشپزخانه ای مدرن پویا و شاد است .

10 مدل دکوراسیون داخلی آشپزخانه رنگارنگ

۵- در طراحی دکوراسیون داخلی آشپزخانه فوق از ترکیب رنگی سفید و نارنجی استفاده شده که حس فضایی پویا و نشاط آور را به کاربر منتقل می کند .

10 مدل دکوراسیون داخلی آشپزخانه رنگارنگ

۶- در طراحی دکوراسیون داخلی آشپزخانه از کابینت هایی با رنگ سبز روشن و سفید استفاده شده . همچنین در جهت تعادل رنگی ، کف سازی استفاده شده دارای رنگ تیره است .

10 مدل دکوراسیون داخلی آشپزخانه رنگارنگ

۷- باز هم رنگ سبز اما این بار به شکلی متفاوت از رنگ سبز در طراحی دکوراسیون آشپزخانه انجام شده است . در این آشپزخانه شاهد استفاده از رنگ سبز در فاصله بین کابینت ها و روی کابینتی هستیم . در مقابل رنگ استفاده شده برای خود کابینت ها سفید است تا استفاده از رنگ سبز نمایه مثبت خود را ایفا کند .

10 مدل دکوراسیون داخلی آشپزخانه رنگارنگ

۸- در فواصل بین ۲ کابینت از رنگ قرمز استفاده شده که دارای انعکاس زیادی نیز هست . استفاده از لامپ های هالوژن به این خودنمایی افزوده است و حس یک کابینت مدرن را دوچندان کرده است .

10 مدل دکوراسیون داخلی آشپزخانه رنگارنگ

۹- در آشپزخانه بعدی از کابینت هایگلاس با تم آبی آسمانی و کف و بدنه سفید استفاده شده و حس یک آشپزخانه جزیره مدرن را به کاربرانش منتقل می کند .

10 مدل دکوراسیون داخلی آشپزخانه رنگارنگ

۱۰- در آخرین طرح سری به آشپزخانه چوبی زدیم که از رنگ زرد در فواصل کابینت ها استفاده شده . تعادل هارمونی رنگ ها در این آشپزخانه به خوبی رعایت شده است . در پایان منتظر نظرات شما کاربران گرامی هستیم در خصوص طراحی داخلی آشپزخانه هستیم .
منبع: برترینها

سیمین فمنیست نبود

هفته نامه کرگدن – مجتبا پورمحسن: گفت و گو با کامیار عابدی درباره شعرهای سیمین بهبهانی؛ عابدی کتابی هم درباره زندگی و شعر سیمین بهبهانی با نام «ترنم غزل» نوشته است.

بیست و هشتم تیر، نودمین سالروز تولد سیمین بهبهانی، یکی از غزل سرایان مطرح شعر معاصر بود. بهبهانی با شعرهایش، روحی تازه به جان شعر کلاسیک دمید و تلاش کرد با تجربه اوزان عروضی مهجور، فضای تازه ای برای غزل معاصر ایجاد کند. از سوی دیگر، بهبهانی همیشه در شعرهایش به اتفاقات سیاسی و اجتماعی پیرامونش واکنش نشان داد. با کامیار عابدی، نویسنده و منتقد و پژوهشگری که کتابی درباره زندگی و شعر سیمین بهبهانی با نام «ترنم غزل» نگاشته، گفت و گو کردیم.

سیمین فمنیست نبود

آقای عابدی، چرا سیمین بهبهانی در شعر معاصر ایران یک نام مهم است؟

به نظر من سیمین بهبهانی به این خاطر در شعر معاصر ایران مهم است که حدود هشت دهه در ادبیات زندگی کرد و حدود شش دهه یعنی بیش از شصت سال شعر گفت و عمده شعرهایش غزل بود. او چه در غزل هایی که سنتی بود و چه در غزل هایی که نیمه سنتی بود و چه در غزل های دیگرش، خیلی به غزل نو نزدیک شده بود، درواقع یک جور نگاه مدرن داشت و در همه آن ها تلاش کرد تجربه های روحی و حس خود را به شکل مطلوبی بیان کند و در شمار نسبتا قابل توجهی در این غزل ها توانست به عنوان یک شاعر برجسته مطرح شود.

سیمین بهبهانی نوآوری هایی را در اوزان عروضی داشته و خودش نیز در ابتدا و انتهای یکی از کتاب هایش توضیح داده است؛ این نوآوری ها در چه حدی بوده است؟

همان طور که می دانید در دهه چهل نوآوری هایی در غزل شروع شد که شاید قدیمی ترین نوآوری برای فروغ فرخزاد بود. در سال ۱۳۳۸ فروغ در غزل معروفش که به استقبال از غزل سایه گفت، نوآوری داشت. بعدا در دهه چهل شاعرانی مثل منوچهر نیستانی و اواخر دهه چهل حسین منزوی و دیگران شروع به نوآوری کردند.

سیمین هم در همان اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه این نوآوری ها را شروع کرد. ابتدا مثل بیشتر شاعرانی که غزل نو می گفتند، بیشتر هم و غمش متمرکز بود بر اینکه زبان غزل سنتی را به نوعی زبان که در همسایگی شعر نیمایی قرار دارد یا تاحدی نزدیکی دارد، برساند. وقتی به غزل نیستانی، منزوی و بعدها بهمنی و سیمین بهبهانی در دهه پنجاه نگاه کنید، این دو موضوع کاملا دیده می شود.

به تدریج سیمین بهبهانی علاوه بر این که زبان شعرهایش را مدرن کرد، روی وزن ها هم کار کرد و برخلاف دیگر شاعرانی که در این حوزه کمتر نوآوری داشتند به طرف وزن های خاصی رفت و عده ای از مخاطبان عام و خاص را به طرف خودش جذب کرد و عده ای را که  البته نگاهشان سنتی تر بود یا در نگاهشان شعر، در حد شعرهای سعدی و حافظ بود و در آن چارچوب قرار می گرفت، از غزل خودش دور کرد.

به هر حال از نیمه دهه پنجاه نوآوری های سیمین در حوزه غزل شروع شد. ابوالحسن نجفی اولین کسی بود که متوجه این نوآوری ها شد. او در سال ۱۳۵۹ در مقاله ای در مجله «آشنایی با دانش» به شماری از این وزن ها اشاره کرد و نوآوری های سیمین در حوزه اوزان عروضی خیلی وسیع تر از آن مقداری شد که مرحوم نجفی تهیه کرد و نوشته بود. بعدها خود سیمین تمام این وزن های نو را در مجموعه دیوانش مورد توجه قرار داد و فهرست کاملی از آن ها را در جلد اول دیوانی که «نگاه» چاپ کرد، آورده است.

سیمین فمنیست نبود

البته دیگر غزل سرایان معاصری که خواستند نوآوری کنند کمتر مثل سیمین سراغ اوزان عروضی رفتند. دلیل این که سیمین به نوع از اوزان عروضی روی آورد، چه بود؟

سیمین در چند جا در دهه شصت به این موضوع اشاره کرد. آن موقع به نظرم می آمد خیلی در مورد این موضوع و کارش قطعیت نداشت. اما در دهه هفتاد خیلی با قاطعیت در این مورد صحبت می کرد. اشاره سیمین این بود که من شعرم را با یک پاره وزنی شروع می کنم. آن پاره وزنی اول که ممکن است یک عبارت باشد.

شما می دانید که بخش اعظمی از شعرهای سیمین روی وزن های دوری است، یعنی در یک مصراع دو قسمت یا لت وجود دارد و تکرار می شود. سیمین می گفت این قسمت اول به من می گوید که قسمت های بعدی را به چه وزنی پیش ببرم و این قسمت اول خیلی اوقات در وزن های سنتی ما وجود ندارد.

بنابراین من براساس همان ریتم و آهنگی که آن لت اول یا قسمت اول در اختیار من قرار می دهد- یا همان طور خودش می گفت، این پاره اول- به طرف آن می رفتم. سیمین می گفت از نیمه دهه پنجاه در این فضا قرار گرفته است که شاید بتوان قدیمی ترین وزنش را در مجله های نیمه دوم دهه پنجاه پیدا کنیم و این را ادامه داد، به هر حال این نوآوری ضرباهنگ خاصی بود که او در شعرهایش پیدا کرد. گاهی این وزن ها به وزن هایی که در زمان قدیم وجود داشت، نزدیک بود.

من فکر می کنم- البته این موضوع را سیمین ننوشته- که سمینی از دهه چهل یا پنجا حرکت کرده بود که از غزل به سمت شعر نو بیاید و در نیمه راه در آستانه شعر نو یک خانه ای برای خودش ساخت؛ آن خانه، وزن های غیرمتعارف در غزل بود. حالتی بین شعر نیمایی و وزن های غزل سنتی. در این خانه با آرامش خاص خودش نوآوری می کرد که این کار سه دهه و نیم طول کشید.

آیا نوآوری های سیمین صرفا در حد اوزان عروضی بود یا در صورت و محتوای شعر نیز نسبت به بقیه تغییراتی ایجاد شد؟

 
بله، حتما ایجاد شد. خود موسیقی یک قسمت از محتوا را تغییر می دهد. چنان که موسیقی ای که نیما در شعر ایجاد کرد، روی محتوای شعر نیمایی تاثیر گذاشت و به تدریج فضاهای خاصی را برایش آفرید. حتی از خود افسانه هم می بینیم که وارد فضای سوررئالیستی شده و بعد وارد فضای سمبولیستی شده و بعدا هرچه موسیقی شعر نیمایی گسترش پیدا می کند، از فضای سنتی عبور می کند. در شعر سیمین هم، همین موضوع دیده می شود.

نکته ای که در شعر سیمین باید به آن توجه کرد، این است: این نوع موسیقی و ریتم به سیمین کمک می کرد که بتواند فضای مضمونی در شعر ایجاد کند. یعنی این که در هر بیتی فقط یک مضمون نیست و بیت دوم همان مضمون به انحای مختلف دارد، تکرار می شود. درواقع سیمین توانست- حالا اگر نگوییم داستانی- جنبه روایی را در شعرش قدرتمندتر کند، چون می دانید در شعر نو جنبه روایی قدرتمندتر است و سیمین هم با این فضای موسیقایی که در شعر می آفرید، این جنبه روایی را در دسترس ما قرار می داد.

سیمین فمنیست نبود

آقای عابدی در شعر سنتی ایران، این روایتگری بیشتر در مثنوی یا گونه های دیگر شعر رخ می داد. غزل ها معمولا مجموعه ای از تک ابیاتی بود که تقریبا یک مضمون در آن ها تکرار می شد؛ اما ترکیب در شعر سیمین بهبهانی تصویرگری و روایتگری توأمان بوده است. این را چطور ارزیابی می کنید؟

این موضوع یکی از ویزگی های خیلی خاص سیمین است که باعث می شود غزل هایش خواندنی شود و آدم هم بتواند با یک علاقه و رغبتی که از فضای سنتی دور شده این وحدت روایی را در یک شعر ببیند.

یکی از ویژگی های بیشتر شعرهای سیمین این است که شما می توانید شعر را از اول تا آخر دنبال کنید و احساس نکنید شاعر در مصراع سوم همان چیزی را که در مصراع اول گفته است، دارد تکرار می کند. یعنی فضا، فضای سیالی است هر کسی ساز خودش را نمی زند و همه در خدمت یک وحدت اندام وار و ارگانیک قرار دارند.

در مورد این که در ایران یا شاید در بسیاری از کشورهای مشابه ایران گاهی شاعر یا نویسنده وظیفه ای بیش از شاعری و نویسندگی پیدا می کند و در قالب یک روشنفکر ظاهر می شود، روشنفکری که یک مسئولیت اجتماعی برای خودش قائل است. سیمین بهبهانی هم چنین جایگاهی داشت. چقدر این موضوع بر شعرش تاثیر گذاشت؟

در دهه های بعد از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه، کم کم این موضوع تشدید شد و در سال ۱۹۴۷ که کتاب معروف «ادبیات چیست؟» ژان پل سارتر منتشر شد، این موضوع اهمیت پیدا کرد و شاعر دیگر فقط شاعر نبود. نویسنده فقط نویسنده نبود، بلکه یک منتقد اجتماعی یا یک فعال سیاسی بود. کسی که باید به فرهنگ مترقی جامعه خدمت کند. سارتر شعر را به دلیل جایگاه خاص زیبایی شناسی استثنا کرد.

سیمین بهبهانی در شعرهای اولیه اش- یعنی شعرهایی که در دهه های بیست و سی سروده، متاثر از آن فضای سوسیالیستی است و می توان گفت از یک جهانی دارد به این فضا کمک می کند. البته نه در همه غزل هایش؛ بخشی از غزل هایش جنبه عاشقانه دارد، ولی در بخشی از غزل هایش این فضای چپ گرایانه کاملا دیده می شود.

از اواخر دهه پنجاه به بعد فضای شعرهای سیمین به تدریج در دو وجه ادامه پیدا می کند؛ یکی مسائل شخصی و عاشقانه و احساس فردی به لحظه هایی که هر شاعر دارد، طبیعت گرایی و غیره و غیره است و و جه دیگر شعر سیمین بهبهانی هم به سمتی می رود که در ابتدای کارسیمین وجود داشته، ولی سیمین بهبهانی در این دوره به کلی با نگاه خیلی عمیق تری به آن نگاه می کند.

نکته جالب این است که از دهه پنجاه با این که کشور در کوران حوادث سیاسی هم قرار داشته، چه حوادث قبل و چه بعد از انقلاب، دیگر نمی توانیم بگوییم شعر سیمین بهبهانی، شعر سیاسی است. هرچند شاید در مجموع تعدادی از شعرهای سیمین را می توانیم ببینیم که در وارد مسائل سیاسی می شود. خود سیمین به نظرم در مجموع به عنوان یک فعال اجتماعی و فرهنگی کار می کند، اما او را در هیچ کدام از ایسم هایی که ما در جهان سیاست و اجتماع می شنویم نمی توان طبقه بندی کرد. یعنی نه می توانیم بگوییم سوسیالیستی است، نه مارکسیستی، نه هیچ ایسم دیگری.

ولی شعرهای اجتماعی دارد.

بله، شعرهای اجتماعی دارد، ولی او را داخل هیچ کدام از این ایسم ها نمی توانیم طبقه بندی کنیم. یعنی از دهه پنجاه تا پایان عمرش نمی توانیم بگوییم سیمین مثل شاملو افکار سوسیالیستی داشت. کاملا از این دسته بندی متمایز است.

سیمین فمنیست نبود

جواد مجابی در جایی گفته بود شعر سیمین، به نوعی شعر فرهنگ ملی است و بر طبقه ای بی هویت طغیان می کند که این طبقه نه به فرهنگ اهمیت می دهد، نه به ملیت و نه به هیچ چیز دیگر. چنین چیزی را در شعر سیمین بهبهانی می توان دید؟

دقیق یادم نیست که آقای مجابی چه گفته است، ولی این که سیمین یک نگاه انسانی و یک نگاه ملی داشت نکته درستی است. نمی توانیم حتی بگوییم نگاه سیمین سوسیالیستی بوده است. نگاهش انسانی و ملی بود. نگاهش ملی بود، بدون این که ناسیونالیستی شود. همه این ها در نگاه سیمین وجودداشت که موجب می شد همه افراد، گروه ها و اندیشه ها سیمین را چه به لحاظ توانایی ادبی و چه به لحاظ تفکر قبول داشته باشند، اما داخل هیچ کدام از چارچوب ها و قراردادهای سیاسی- اجتماعی قرار نمی گرفت. درواقع سیمین یک فکر خیلی متوسطی داشت که می توانست خیلی ها را به خودش جذب کند.

حتی نگاهش به زن فمنیستی نبود.

نه نبود، من هم با شما هم عقیده هستم. من بارها در این زمینه حضوری هم با او صحبت کرده بودم. او با کلمه فمنیسم مخالف بود. نگاهش به زن یک نگاه انسانی بود.

فکر می کنید سیمین بهبهانی در ایران ماندگار خواهدشد؟

بله، بی شک یکی از چهره های ماندگار شعر ماست. به یک نکته هم اشاره کنم بد نیست. ما سه چهره متمایز زن در حوزه شعر در کشور خودمان داریم که اولی پروپن، دومی فروغ و سومی بی شک سیمین است. این ها سه گرایش مختلف هستند. نگاه پروین بیشتر نگاه مادرانه است و خیلی هم جالب است که خودش هیچ وقت مادر نشد و بچه ای نداشت.

 سیمین فمنیست نبود

فروغ نگاهش زنانه است و حتی ممکن است یکی، دو شعر برای فرزندش سروده باشد، اما نگاهش زنانه است. به نظرم سیمین این موقعیت را پیدا کرد که شعرش هم زنانه باشد، هم مادرانه؛ گاهی زنانه- مادرانه گاهی مادرانه- زنانه، نقش هر دو گرایش را در شعرش می توانیم ببینیم. ولی نمی توانیم امتیازی بدهیم و آن طور که بعضی ها علاقه دارند بگویند فروغ بالاتر از سیمین بود، سیمین بالاتر از فروغ بود یا پروین بالاتر از همه بود، درجه بندی کنیم.

به نظرم این ها گرایش های مختلفی بود؛ چون ما یک نوع شعر نداریم، بلکه یک نفر مثل فروغ ممکن است شعرش صد در صد مدرن باشد، چه به لحاظ زبان، چه به لحاظ فکر، چه به لحاظ هایی که در ادبیات ما پنهان بودند و فروغ آن ها را هویدا می کند. یک فکر هم مثل فکر سیمین است که نگاه و شخصیت خاص خودش را که هم زنانه و هم مادرانه است و هم انسانی و هم ایرانی است، در شعرش مجموع می کند.


منبع: برترینها

موسیقی ایرانی مرد زنده‌اش کنید!

– علی نامجو، مهدی فیضی‌صفت: یکی از روزهای بهمن‌ماه ‌سال ١٣١٢ بود که صدای گریه نوزاد پسری در تکیه زرگرهای تهران پیچید. وقتی مادر و پدرش به صدای گریه فرزندشان گوش می‌دادند، شاید تصور نمی‌کردند روزی صدای او قلب میلیون‌ها ایرانی را به تسخیر درآورد. گلپایگانی خیلی زود به‌عنوان قاری قرآن در کلاسش برگزیده شد. یک‌سال بعد خراز و تعزیه‌خوان محل، به استعداد درخشان اکبر پی بردند و اصول اولیه موسیقی را به او آموختند. گلپا تحصیلاتش را ادامه می‌داد اما از موسیقی جدا نبود تا این‌که در پانزده سالگی با حسین خواجه‌امیری (ایرج) در مدرسه نظام همکلاس شد تا سرنوشت دو چهره فراموش‌نشدنی موسیقی ایرانی به یکدیگر گره بخورد.

موسیقی ایرانی مرد زنده‌اش کنید!

اکبر گلپایگانی پله‌های شهرت و محبوبیت را چند تا یکی بالا رفت و به یکی از ستاره‌های درخشان موسیقی ایران تبدیل شد. او راه خود را می‌رفت و به مسیرش اعتقاد راسخ داشت و البته توانست در این راه، جای خود را در میان قلب مردم سرزمینش باز کند. دیگر کسی از تحریرهای موسیقی سنتی ایران صحبت نمی‌کرد بلکه حرف از «چه چه»های گلپا بود. آثارش، هم رنگ‌وبوی موسیقی اصیل ایرانی و هم رگه‌هایی از موسیقی پاپ را داشتند که هم توجه نسل گذشته و هم جوانان را جلب می‌کرد. هر چند برخی از منتقدان، سبک گلپا را کوچه‌بازاری می‌دانستند، اما اساتید موسیقی ایرانی به این موضوع واقف بودند که نمی‌توان ایرادی از حنجره طلایی‌اش گرفت. البته نمی‌شد ایرادی هم پیدا کرد.

گلپا نزدیک به ١٠‌سال نزد نورعلی خان برومند تلمذ کرده بود؛ مردی که هر کسی را به شاگردی نمی‌پذیرفت، اما بسیاری بودند که ادعای شاگردی‌اش را داشتند. البته گلپا قاطعانه معتقد است نورعلی خان برومند شاگرد دیگری نداشت و اساتیدی که امروز از حضور در مکتب نورعلی خان صحبت می‌کنند، گزافه می‌گویند.

گلپایگانی علاقه‌ای به تحریرهای طولانی نداشت و می‌خواست لذت را از نخستین ثانیه تا آخرین نت قطعه به مخاطب منتقل کند. استعداد و نبوغش به‌حدی بود که در نخستین اجرا، اشک مرد سخت‌گیر رادیو را هم جاری کرد. وقتی گلپا به استودیوی رادیو رفت تا آواز بخواند، داوود پیرنیا، بنیانگذار برنامه «گل‌ها» تحت‌تاثیر صدای دلنشین او قرار گرفت. از آن روز گلپا به مرد شماره یک رادیو تبدیل شد. مردم روی صندلی‌های گهواره‌ای لم‌می‌دادند و لحظه‌شماری می‌کردند تا ببینند بالاخره چه زمانی صدای او از رادیو پخش می‌شود. گلپا را می‌توان به معنای واقعی کلمه، «آوازه‌خوان»های موسیقی ایران دانست. اویی که در روز تحویل ‌سال نوی ١٣٣٨ بدون ساز، شعری از حافظ را آواز کرد تا مخاطبانش انگشت حیرت بر دهان بمانند.

دیگر چه در داخل ایران و چه در آن سوی مرزها برایش سرودست می‌شکستند، اما تغییر و تحولات سیاسی به یکباره او را به خاطره‌ای در ذهن دوستدارانش تبدیل کرد که البته هیچ‌گاه محو نشد. در روزهایی که بسیاری از خوانندگان، آهنگسازان و شاعران نامدار ایران راهی آن سوی مرزها می‌شدند، گلپا در ایران ماند و خاموشی را به غربت ترجیح داد. نزدیک به چهار دهه بی‌صدایی را تحمل کرد، ولی قدم‌زدن در کوچه‌پس‌کوچه‌های تهران را به زرق و برق جهان غرب نفروخت. به چشم می‌دید که همدوره‌ای‌هایش یک‌به‌یک می‌روند و به او هم توصیه می‌کنند که بیاید تا بتواند آواز بخواند، اما او ماند.

خودش می‌گوید: «به جهانی ندهم ذره خاک وطنم.» می‌دانست که نمی‌تواند بخواند، اما بی‌آن‌که لب به اعتراض باز کند، به سراغ نوشتن رفت تا یادگارهای مکتوبی هم برای آیندگان بگذارد. جدیدترین اثر او هم‌ سال گذشته منتشر شد که مورد استقبال هم قرار گرفت. صحبت‌های بزرگان موسیقی مانند محمدرضا شجریان، محمدرضا لطفی و شاهین فرهت در این کتاب گردآوری شده و توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به چاپ رسیده است.

موسیقی ایرانی مرد زنده‌اش کنید! 

شاید کمتر کسی بداند گلپایگانی نزدیک به ۵٠ جلد کتاب به رشته تالیف درآورده و بسیاری از این کتاب‌ها در خارج از کشور به چاپ رسیده‌اند. شاید کمتر کسی بداند گلپایگانی پنج مدرک دکترای افتخاری از کشورهایی نظیر آمریکا، مجارستان و… دریافت کرده است. شاید کمتر کسی بداند تجربه ایفای نقش در نمایش را دارد و حتی به صورت حرفه‌ای، فوتبال بازی کرده است. مرد مغرور موسیقی ایران هیچ‌گاه نخواست که جنبه‌های دیگر زندگی‌اش را فریاد بزند.

وقتی پای صحبتش می‌نشینید، خودش هم تمایل زیادی ندارد که بگوید چون نگران مسائل دیگری است. نگران سرنوشت موسیقی در زادگاهش، نگران کسانی که به تعبیر او چونان بختک بر سر موسیقی افتاده‌اند و راه درست را به جوانان نشان نمی‌دهند. حتی در ٨۴سالگی برای جوانان سرزمینش نگران است. گلپا به شهادت دوستان و همنسلانش همیشه زبانی سرخ داشته و بی‌پروا سخن گفته است. البته دیگرانی هستند که اعتقاد دارند او هیچ‌گاه در مورد مسائل مهمی مانند اتفاقات سیاسی ایران صحبت نکرده است. این‌جاست که گلپا از تنفری که نسبت به سیاست دارد، می‌گوید و نت سکوت را بهترین واکنش قلمداد می‌کند.

در ٨۴سالگی هنوز سرحال و سرپاست، چراکه به گفته خودش سالم زندگی کرده و همیشه مراقب خودش بوده است. شهرت و محبوبیت او را اسیر لذت‌های زودگذر نکرد. او دو فرزند دارد که پزشک هستند و در خارج از کشور زندگی می‌کنند. خوشحال است، خوشحال است و به فرزندانش افتخار می‌کند. معتقد است دیگر چیزی نمانده که بخواهد در زندگی به آن برسد. قله‌های افتخار را در موسیقی فتح کرده و آرزوهای جوانان امروز موسیقی برایش خاطره‌ای کمرنگ و دور محسوب می‌شوند، اما از صمیم قلب آرزو می‌کند شرایطی فراهم شود تا جوانان علاقه‌مند به موسیقی بتوانند در مسیر صحیح گام بردارند و به جای تقلید از گذشتگان، خود به بزرگانی خلاق در موسیقی تبدیل شوند.

پیرمردها دور هم نشسته بودند از خاطرات قدیم می‌گفتند. از خیابان‌هایی که وقتی باران می‌بارید بوی کاهگل، مثل عطر گل یاس، تمام خیابان را پر می‌کرد. از اورسی‌هایی که رنگ‌هایش به اتاق‌ها جان می‌داد و از رادیو‌های ترانزیستوری غول‌پیکر که مثل یک میز یا کمد گوشه اتاق را می‌گرفتند و از موسیقی! از موسیقی‌هایی که یک دنیا خاطره برایشان رقم زده که تا حال پس از ۶ یا ٧دهه، هنوز هم در ذهنشان مانده است. توی این جمع با این پیشینه و این سبقه، «صم‌بکم» نشسته بودیم و داشتیم گوش می‌کردیم، کار دیگری نمی‌شد کرد! یکی‌شان می‌گفت: دهه٣٠ بود به گمانم آن زمان‌هایی که به جایی چی‌چی استارو و چی‌چی مارکت هنوز کارها در حجره انجام می‌شد. من هم که بچه بودم و آن زمان‌ها آقاجان مرا به زور می‌برد حجره! آقاجان نشسته بود و چپقش را چاق کرده بود.

موسیقی ایرانی مرد زنده‌اش کنید!
 

دم‌دمای غروب بود. انگار توی راسته بازار همهمه‌ای به راه افتاده بود. هر کسی به دیگری می‌رسید یکی دودقیقه انگار پچ‌پچی می‌کردند و راهی می‌شدند. دوست آقاجان آمد دم حجره! آن وسط‌ها یک کلمه شنیدم «گلپا»! آقاجان را انگار برق گرفته ‌باشد! خوب حالت‌هایش یادم هست. چند ‌سال بعد که بزرگتر شده بودم ماجرای آن روز را از آقاجان پرسیدم. می‌گفت: چقدر خوب یادت مانده! می‌گفت: آن زمان همین‌طور بود. وقتی گلپا در رادیو برنامه داشت، مردم دهان به دهان به هم خبر می‌دادند که فی‌المثل امشب گلپا در رادیو برنامه دارد! خبر برنامه‌هایش مثل بمب بود. می‌ترکید و کل بازار صدایش را می‌شنیدند. حالا از آن زمان، زمان زیادی می‌گذرد. زمان زیادی از آغاز به کار «اکبر گلپا» در موسیقی ایران.

گلپایی که برخی می‌گویند ساختارهای موسیقی ایرانی و قالب‌بندی‌اش را شکسته است. خودش بارها گفته است که «ترانه‌ها و تصنیف‌هایش با شعر شروع می‌شوند، چون اهل «دل ‌ای دل ای» نبوده و نیست. این روزها اکبر گلپا از هر زمان دیگری بیشتر آماده رفتن است. دیگر ریسمانی نیست که بخواهد او را به دنیای فانی متصل نگه دارد. چشمان گلپا همانند صدایش گیرا هستند و به روح و جان آدم نفوذ می‌کنند. شخصیت کاریزماتیکی دارد، به‌طوری که وقتی می‌خواهید روبه‌رویش بنشینید، باید تمام هوش و حواس خود را جمع کنید. با رویی گشاده پذیرای ما بود اما وقتی از حال و روز موسیقی صحبت می‌کرد، گویی آتشفشانی در درونش شروع به فوران می‌کرد. سعی داشت تمام حس و حالش را به واژه تبدیل کند و بر زبان بیاورد. به سراغ او رفتیم تا برایمان از موسیقی بگوید. ماحصل گفت‌وگوی مفصل ما با او را در ادامه می‌خوانید:

  اکبر گلپا بدون ‌شک یکی از بزرگان موسیقی ایران است. برخی از هم‌نسلان شما از یک دوره تاریخی به بعد دیگر نتوانستند آن‌طور که باید و شاید در فضای حرفه‌ای موسیقی فعالیت کنند. در ابتدا برای ما بگویید که به نظر شما چه اتفاقی باعث دوری آنها از موسیقی شد؟

عده‌ای نگذاشتند این آدم‌ها کار کنند. آدم‌هایی چون نورعلی‌خان برومند، اسدالله ملک، حبیب‌الله بدیعی، پرویز یاحقی، مرتضی محجوبی، حسین تهرانی، فرامرز پایور و رضا ورزنده در موسیقی ایرانی ستاره بودند اما مانع کارشان شدند و در عوض فضا را برای یک‌سری از توده‌ای‌ها باز کردند که هم در جشن شیراز حاضر شدند و هم بعدها برای امام خمینی شعر و موسیقی ساختند. این دو موضوع مگر کنار هم می‌گنجد؟ باید یکی از آنها را انتخاب می‌کردند. فروغی بسطامی می‌گوید: «من نمی‌گویم سمندر باش یا پروانه باش/ گر به فکر سوختن افتاده‌ای مردانه باش». هنوز هم باورم نمی‌شود که چطور می‌شود هر دوی این کارها را با هم انجام داد.

هیچ اجباری هم در کار نبود که بگویند مجبور بوده‌اند هم آن‌طرفی باشند و هم این‌طرفی. حسین کسائی و جلیل شهناز هم نوازندگان برجسته‌ای بودند اما چرا آنها وارد این جریانات نشدند؟ یکی از شاعران معروف تاریخ ادبیات ایران یکی از همان توده‌ای‌ها بود که کارش را بعد از انقلاب هم ادامه داد. معروف‌ترین شعر او به نامی اشاره دارد که اصلا حقیقی نیست. معشوقه این شاعر، خانمی بود که الان در لندن زندگی می‌کند. اصلا شخصیت ذکرشده در شعر او که یکی از قطعات معروف موسیقی ایران محسوب می‌شود، وجود خارجی ندارد. آقای محمدرضا لطفی در کلاس‌های آقای نورعلی برومند دو‌سال هم‌شاگردی من بود. خوب هم ساز می‌زد و کارش بد نبود اما چه ایشان و چه آقای حسین علیزاده، چه چیزی ساختند که به درد موسیقی ملی کشور بخورد؟ باور کنید هیچ!

 
در گذشته چه اتفاقی می‌افتاد که چهره‌های سرشناسی در حوزه موسیقی ایرانی در مقام استاد فعالیت می‌کردند اما درحال حاضر نمونه آنها کمتر پیدا می‌شود؟

موسیقی ایران یک زمان آدم‌ سرشناسی مثل زنده‌یاد یحیی تارساز را داشت که تارش را به قیمت ٣٠٠‌میلیون تومان می‌خریدند. تار یحیی بسیار معروف است. یحیی تارساز آدم تحصیلکرده‌ای هم نبود و تا کلاس ششم ابتدایی سواد داشت. یحیی تارش را با پوست گردو می‌ساخت. او آکوستیک و ‌هارمونی نخوانده بود اما تارش هنوز هم در آمریکا خریدار دارد. الان هم آقای ارژنگ ناجی، تار می‌سازد و اتفاقا همیشه هم با سه‌تار سر کلاس‌هایش می‌رود اما آیا واقعا تار ایشان را ۵٠٠‌هزار تومان هم خریداری می‌کنند؟ آقای ابراهیم قنبری‌مهر نمونه برجسته دیگری از آدم‌های موفق در عرصه ساخت‌ ساز است. یک زمان آقای «یهودی منوهین»، ویولن‌نواز و رهبر ارکستر برجسته آمریکایی برای برگزاری کنسرت و حضور در جشن هنر شیراز به ایران آمده بود. ایشان در مجلسی حضور یافت که من، آقای روح‌الله خالقی، اسدالله ملک و… هم در آن بودیم.

موسیقی ایرانی مرد زنده‌اش کنید! 

 گلپا و اسدالله ملک در حال تمرین

آقای ملک می‌خواست در آن مجلس ساز بنوازد. ملک شروع کرد به کوک‌کردن سازش که دیدیم آقای منوهین توجه عجیبی به ساز آقای ملک دارد. «منوهین»، بعد که صدای ساز را شنید، ویولن اسدالله ملک را گرفت و گفت که این ویولن حتی از ویولن من که شناسنامه دارد و در فرانسه معروفیتی دارد هم، بهتر است. این حرف را کسی می‌زد که از او به‌عنوان بهترین نوازنده ویولن در سده بیستم یاد می‌شد. «منوهین» بعد این را هم پرسید که این ویولن را چه کسی ساخته است؟ ما هم گفتیم که ابراهیم قنبری‌مهر سازنده این ویولن است. آقای قنبری‌مهر فقط یک سازنده بنام ویولن نیست. او تار، سه‌تار، کمانچه، سنتور و بربط هم می‌سازد و در ساخت ساز یک‌سری نوآوری‌ها ایجاد کرده است. امثال قنبری‌مهر یا یحیی تارساز، هنوز هم در ایران زیاد هستند اما نمی‌گذارند این آدم‌ها کارشان را به درستی انجام دهند. الان وزارت فرهنگ و ارشاد پولی از جوان‌های سازنده ساز می‌گیرد و بعد می‌گوید؛ بروید نجاری و صداسازی یاد بگیرید! این‌طوری باعث می‌شود جوان‌هایی که به این کار علاقه‌مند هستند، انرژی‌شان را از دست بدهند و دست از کار بکشند. الان همه فقط به دنبال یک لقمه نان هستند و کسی قصد حمایت‌کردن ندارد. آنهایی که لازم است آموزش صحیح به جوان‌ها بدهند، این کار را انجام نمی‌دهند، چون می‌ترسند دکان خودشان تعطیل شود. ما منتظر هستیم که جوان‌ها وارد این عرصه بشوند، چون اگر جوان‌ها نیایند، همین‌ آش است و همین کاسه، اما وقتی انگیزه در جوان کُشته می‌شود، چه امیدی می‌توان به آینده موسیقی این
سرزمین داشت.

  شما در مکتب‌های کهن موسیقی ایرانی نزد اساتیدی چون نورعلی‌خان برومند شاگردی کردید و این اساتید هم در گذشته نزد اساتید خودشان تلمذ کرده بودند. این مسیر طی شد تا آن‌که گنجینه‌ای به نام موسیقی ایرانی به وجود آمد اما گویا امروز این گنجینه دچار تکرار شده است. به نظرتان چرا این مسأله رخ داده و در موسیقی ایرانی اتفاق تازه‌ای نمی‌افتد؟

به خاطر این است که عده‌ای می‌خواهند از هر سوراخی وارد شوند و پولی به دست بیاورند. یک عده دیگر هم چشم دیدن آدم‌های جدید را ندارند، چون حس می‌کنند دکان خودشان بسته می‌شود، به همین دلیل اجازه ورود نفس تازه به موسیقی را نمی‌دهند. بخش عمده‌ای از این مشکل به خاطر نگرشی است که در فضای آکادمیک موسیقی ایجاد شده است. عده‌ای از همان آدم‌هایی که به آنها بها داده شد و بقیه را حذف کردند، به جوان‌ها گفتند که مثل فلان خواننده و فلان نوازنده بخوانند و بنوازند. این توصیه‌هایی بود که به جوان‌ها شد و موسیقی ایران را به ‌هم ریخت. موسیقی به آدم‌های جدید احتیاج دارد اما نه کسی که بخواهد گذشتگانش را تقلید کند. این درست نیست که بخواهیم نمونه‌ای مثل قبلی‌ها را تربیت کنیم و بگوییم که مانند فلانی شوید. کارهایی که این آدم‌ها می‌کنند، ذات نوآوری و زنده‌بودن موسیقی را از بین می‌برد.

از طرفی شما باید ببینید که چه کسانی دارند ردیف می‌نوازند و ردیف آموزش می‌دهند. اصلا خود این آدم‌ها چیزی از ردیف می‌دانند؟ ردیف‌نوازی و آموزش‌دادن آنها مثل بچه‌ای است که نتواند دیکته بنویسد اما بخواهد به سراغ انشا‌نویسی برود. مگر چنین چیزی می‌شود؟ شما دیکته و انشا را باید توأمان یاد بگیرید. ردیف مثل ۴ عمل اصلی ریاضی است. کسی که ۴ عمل را یاد می‌گیرد، تازه باید مسأله حل کند. آدم‌هایی که ردیف را یاد می‌گیرند، هم تازه شروع کارشان است و بعد از آن باید مکتب‌ها را گسترش بدهند اما همان‌طور که گفتم، اینها یک عده آدم ابن‌الوقت هستند که می‌خواهند از سفره‌ای که برایشان پهن شده، به نان و نوایی برسند. مهندس همایون خرم به من می‌گفت که این آدم‌ها حتی دو دو تایشان هم ۴ تا نیست، بعد این آدم‌ها می‌خواهند آیندگان موسیقی را تربیت کنند. به نظر من ادامه روند موجود موسیقی ایران را به سراشیبی سقوط هدایت می‌کند.

  چگونه به کسانی که در ردیف‌نوازی متبحر نیستند، این فرصت داده می‌شود که خودشان را ردیف‌نواز حرفه‌ای و استاد معرفی کنند؟ در این بین چرا اساتید برجسته ردیف‌نوازی ساکت می‌مانند؟

من خودم در مجموعه ردیف‌آوازی «فراز و فرود» به ۶٩۵ گوشه‌ آوازی اشاره کرده و همه اینها را خوانده‌ام. مجموعه «فراز و فرود» حاصل ١١‌سال تلاش من و برادرم، حسین گلپایگانی است. این مجموعه توسط حوزه هنری منتشر شد تا چراغ راهی برای جوان‌هایی باشد که می‌خواهند در مسیر موسیقی حرکت کنند و راه خود را گم نکنند. یک زمانی در دانشگاه تهران برنامه‌ای گذاشتم و همه کسانی که در ردیف‌ مدعی بودند را به اسم به آن‌جا دعوت کردم. همه‌شان هم با من رفیق بودند و هیچ مشکلی هم بین ما وجود نداشته و ندارد. قصدم این بود که فقط مطمئن شوند خیلی هم چیزی از ردیف نمی‌دانند. به آنها گفتم که شما اگر چیزی از ردیف می‌دانید، ٢ گوشه از این گوشه‌ها را بخوانید یا بنوازید. گفتم اگر این کار را بکنید، یک‌میلیون تومان از جیب خودم به شما می‌دهم! یک عده که ترسیدند و نیامدند و مابقی که آمدند هم نتوانستند این کار را انجام دهند.

موسیقی ایرانی مرد زنده‌اش کنید! 

گلپا در کنار میلاد کیایی نوازنده و آهنگساز سنتور

فقط می‌خواستم روشن شوند که چیزی از ردیف نمی‌دانند. شب‌پره که نمی‌تواند بحث آفتاب کند! شب‌پره از ترس آفتاب‌، روزها قایم می‌شود و شب‌ها بیرون می‌آید. این آدم‌ها مثل شب‌پره هستند. من یک قطعه در گوشه راست پنج‌گاه خواندم که آن را دوبله کردند و در جشن هنر شیراز گذاشتند. یک آقایی آمد همان قطعه را با ساز نواخت اما انگار که به پیکره اثر من آتش زد، چون آن آدم اصلا محیر، خجسته و گاه و بی‌گاه نمی‌دانست. آدمی باید این کار را انجام بدهد که چیزی از آن می‌داند. الان آقای برومند خیلی خوب ساز می‌زند اما ایشان کنار نشسته و عده‌ای روی کار هستند که مهارت لازم را ندارند. خوشبختانه الان جوان‌های مستعدی در موسیقی پا گرفته‌اند اما این جوان‌ها باید حمایت شوند. هنوز هم آدم‌هایی امثال یحیی تارساز، فرهنگ شریف و پرویز یاحقی وجود دارند. آنها اگر با سیاست غلط آدم‌ها مواجه نشوند، می‌توانند به درد موسیقی کشور بخورند اما اگر قرار باشد از جوانان پولی گرفته شود و کسی هم کمک‌شان نکند، به بیراهه می‌روند و نتیجه چیزی می‌شود که هم‌اکنون می‌بینیم.

  بسیاری از هم‌نسلان شما تصمیم به جلای وطن گرفتند و سعی کردند فعالیت خود را در فراسوی مرزهای ایران ادامه دهند. اکبر گلپا هیچ‌گاه به ترک وطن فکر نکرد؟

من نمی‌توانم از خاک وطنم دل بکنم، حتی فکر دوری از ایران به ذهنم خطور هم نکرده است. من یک وطن‌پرست هستم و در عمل نیز این موضوع را ثابت کرده‌ام. حتی اگر تا پایان عمر هم آواز نخوانم، خاکم را ترک نمی‌کنم. همچنین کسی که آواز من را گوش می‌دهد، مخاطبی که صدای گلپا را دوست دارد و با عشق و علاقه کارهایم را دنبال می‌کند، در این سرزمین و روی این خاک زندگی می‌کند. چگونه می‌توانم رهایش کنم و از او دور شوم تا صدایم را از هزاران کیلومتر آن‌سوتر به گوشش برسانم؟ من در این مدت سعی کرده‌ام به قوانین احترام بگذارم.

حتی اگر خوشایندم نبوده و باعث شده در کارم وقفه ایجاد شود، اعتراضی نکرده‌ام و نمی‌کنم؛ چراکه معتقدم درنهایت مردم هستند که انتخاب می‌کنند. اگر مردم بخواهند، تا زمانی که جهان باقی است هنرمند با وجود خاموشی از خاطره‌ها پاک نخواهد شد. از سوی دیگر اگر خواننده‌ای تمام امکانات در اختیارش باشد و مورد حمایت هم قرار بگیرد ولی نتواند جای خود را در قلب مردم باز کند، به هیچ طریقی ماندگار نمی‌شود. به همین دلیل همیشه تأکید کرده‌ام که هنر از سیاست جداست. به هیچ طریقی نمی‌توان هنرمند محبوبی را از قلب و ذهن مردم محو کرد.

  دقیقا شما جزو هنرمندانی هستید که هیچ‌گاه در بزنگاه‌های سیاسی ورود نکرده‌اید اما امروزه به‌کرات می‌بینیم هنرمندان، موضع‌گیری سیاسی می‌کنند. این عده معتقدند هنرمند باید موضع سیاسی خود را اعلام کند. شما دراین‌باره چه فکر می‌کنید؟

به‌زعم همه هفت نت در موسیقی وجود دارد اما من معتقدم نت هشتمی نیز هست که «سکوت» نام دارد. من نه به سیاست علاقه‌مندم و نه از آن سررشته‌ای دارم. همان‌طور که من به‌عنوان یک خواننده آواز ایرانی، ورود غیرمتخصصان به موسیقی را برنمی‌تابم، طبیعتا نمی‌توانم در مورد حوزه‌ای اظهارنظر کنم که در موردش مطالعه نکرده‌ام. از سوی دیگر، من واقعا از سیاست تنفر دارم. ترجیح می‌دهم نت سکوت را انتخاب کنم و بیرون از گود بنشینم و ببینم که دست سرنوشت ما را به کجا می‌برد.

من نزدیک به چهار دهه است که در رادیو برنامه‌ای اجرا نکرده‌ام. شاید هر خواننده دیگری در این شرایط مصاحبه‌های تند و تیزی انجام می‌داد و با انتقاد از شرایط موجود سعی می‌کرد فضا را به نفع خود تغییر دهد اما من همان زمان هم به دوستان گفتم بهتر است مدتی آواز نخوانم تا جو کمی تلطیف شود. از طرف دیگر درِسیاست همیشه روی یک پاشنه نمی‌چرخد که بخواهیم از آمدن یک نفر خوشحال شویم یا از رفتن دیگری زانوی غم بغل بگیریم.

  چندی پیش آقای محمدجلیل عندلیبی در بخشی از یک گفت‌وگوی رسانه‌ای درباره شما حرف‌های تازه‌ای زد که خیلی بی‌پرده و صریح بود. نظرتان درخصوص این صحبت‌ها چیست؟ این آهنگساز شناخته شده با انتقاد از تک‌صدایی که در حوزه آواز سال‌هاست بر دیگر داشته‌های این هنر سایه افکنده اعلام کرد اگر شرایط به نحوی بود که شما و استاد ایرج می‌توانستید بعد از انقلاب کار کنید احتمال ایجاد این مشکلات و مطرح شدن تعداد معدودی از افراد فراهم نمی‌شد.

آقای عندلیبی حقایق را گفت. خیلی خوشم آمد که ایشان بسیار باز صحبت کرد و از چیزی نترسید. آقای عندلیبی گفته بود که وقتی آقای شجریان به تهران آمد، گلپا او را برد و جا و مکان داد. آن وقت این خواننده به همراه یک شاعر برجسته در مورد گلپا آن حرف‌ها را زد. خوشبختانه ابرها کنار رفت و خورشید حقیقت تابیدن گرفت. من به همراه آقای عندلیبی در یک قطعه جدید هم همکاری کردیم که آن آهنگ ساخته شد اما به خاطر این‌که ایشان درگیر یک‌سری مشکلات شد، نیمه‌کاره ماند. اخیرا ایشان به من تلفن زد و یک‌سری صحبت‌ها در مورد آن اثر شد که ببینیم نتیجه‌اش به چه می‌انجامد.

آقای عندلیبی کارش را برای موسیقی این مملکت انجام داده و کارنامه‌اش گواه همه چیز است. ایشان که نرفته بگوید من دکتر هستم. مگر بتهوون گفت من دکترم؟ ایشان کاری را که باید می‌کرد، انجام داد. موسیقی ایران مردان بزرگی داشته‌ است. آقایان مرتضی خان محجوبی، فرهنگ شریف، جلیل شهناز و خیلی‌های دیگر برای این موسیقی زحمت کشیده‌اند. البته آقای شریف این اواخر یک‌سری اشتباهات داشت که نباید آن کارها را انجام می‌داد. خانمش چند وقت پیش می‌گفت که فرهنگ شریف حتی یک قِران هم از من نگرفت. واقعا احتیاج هم نداشت که بخواهد کارش را بفروشد و پول مریض‌خانه بدهد.

 موسیقی ایرانی مرد زنده‌اش کنید!

گلپا و ایرج در سال های جوانی

این اواخر یک عده به فرهنگ شریف نزدیک شدند و خرابش کردند. به همین خاطر الان آن کسانی که در وزارت ارشاد درجه و مقامی دارند، از این بابت خوشحال هستند. من چند هفته پیش در خانه خودم مراسمی برای سالگرد آقای شریف گرفتم که بسیاری از خوانندگان و نوازندگان برجسته و جوان در این مراسم حضور پیدا کردند. خیلی برایم لذت‌بخش بود که این مراسم را در خانه خودم برگزار کردم. از این قبیل مراسم‌ها به صورت رسمی هم برگزار می‌شود، اما تمایلی به حضور در آنها ندارم چون در آن محافل، آدم‌هایی را می‌بینم که اگر نبینم‌شان، بهتر است. من اهل تظاهر نیستم که رو در رو با کسی بگو و بخند کنم اما پشت سرش، بد بگویم و از او متنفر باشم. وقتی از کسی خوشم نمی‌آید، ترجیح می‌دهم او را نبینم، به همین دلیل در مجالسی که این دست آدم‌ها حضور دارند، شرکت نمی‌کنم.

  بگذریم، دوباره به آواز ایرانی برگردیم. حال و هوای آواز ایرانی را چطور ارزیابی می‌کنید و چه آینده‌ای برای آن متصور هستید؟

متأسفانه درحال حاضر آواز ایرانی دوباره مُرده و باید آن را زنده کرد. جوان‌ها باید این کار را انجام بدهند که جلوی آنها گرفته می‌شود و یک عده جوانان را به بهانه صداسازی و یاد گرفتن نجاری به این طرف و آن طرف می‌فرستند و درنهایت به جوان برمی‌خورد و انگیزه‌اش گرفته می‌شود. پول‌های درشتی از جوان‌ها می‌گیرند و به آنها وعده‌های الکی می‌دهند اما هیچ خبری نمی‌شود. یک نفر به من می‌گفت که خودروام را فروختم و پولش را به اینها دادم! آن‌وقت یک عده می‌گویند که از شاگردهای‌شان پول هم نمی‌گیرند، اینها دروغ می‌گویند، نه‌تنها پول می‌گیرند، بلکه جوانان را دست به سر هم می‌کنند و می‌گویند بروید صداسازی و نجاری یاد بگیرید. درنهایت هم می‌گویند شبیه فلانی بخوانید. نمی‌گذارند جوان‌ها هر چه دل‌شان می‌خواهد بخوانند. ۴، ۵ نفر هستند که مثل اختاپوس روی موسیقی این مملکت افتاده‌اند!

چندی پیش بچه‌های دانشگاه برای من یک بنیادی تحت عنوان «بنیاد گلپا» درست کردند و ما فرصتی را ایجاد کردیم که در آن به جوان‌ها برسند و نسل نو بتواند چیزی در این بنیاد یاد بگیرد. کسی نباید مانع پیشرفت جوانان علاقه‌مند به موسیقی ایرانی بشود. موسیقی ایرانی جایگاه ویژه خودش را دارد. یک زمانی رئیس سازمان یونسکو به ایران آمد و در یک مجلس گفت که موسیقی ایرانی در برابر موسیقی‌های بزرگ مثل یک قطره می‌ماند. بعد ما گفتیم که موسیقی ایرانی مثل قطره اشک است که آدم را می‌سوزاند. هیچ موسیقی دیگری نمی‌تواند چنین کاری را مثل موسیقی ایرانی انجام بدهد.

این موسیقی نیازمند نگاه دلسوزانه است که متاسفانه عده‌ای این نگاه را ندارند. به همین خاطر موسیقی ایرانی مُرده و لازم است که دوباره احیا شود. البته من به تنهایی نمی‌توانم احیای موسیقی را انجام دهم یا مسیر را برای جوانان هموار کنم. تنها کاری که از دستم برمی‌آید راهنمایی و آموزش است. تاریخ گواهی می‌دهد که درِ خانه‌ام همیشه به روی جوانان و علاقه‌مندان به موسیقی باز بوده و هیچ‌گاه مثل برخی‌ سعی نکرده‌ام دانشم را در صندوقچه نگه دارم و از دیگران پنهان کنم چرا که موسیقی باید به نسل‌های دیگر به درستی انتقال پیدا کند.

  آواز ایرانی در دهه‌های اخیر روندی صعودی طی کرده یا عقبگرد داشته است؟

اول باید تکلیف آواز را مشخص کنیم و تفکیکی میان اجزای موسیقی ایرانی قایل شویم تا اشتباهی پیش نیاید. باید تاریخ موسیقی ایران را ورق بزنید تا متوجه شوید کدام خواننده با آواز معروف شده است. من زمانی به آوازخوانی پرداختم که خیلی‌ها معتقد بودند دیگر کسی علاقه ندارد به آواز گوش دهد، اما وقتی که به برنامه «گل‌ها» در رادیو رفتم و در استودیو آواز خواندم، مشیر همایون شهردار و داوود پیرنیا را دیدم که هنگام گوش دادن به آوازم اشک می‌ریزند. ضمنا من کار ساده‌تر را انجام نمی‌دادم و نمی‌آمدم در ابتدای قطعات، چند دقیقه مقدمه بگذارم و بعد تحریر بزنم. تمام آوازهای من با شعر آغاز می‌شود. این کار بسیار سخت است و هر خواننده‌ای نمی‌تواند ادعا کند چنین کاری را انجام داده است. درواقع از «دل‌ ای دل ای» کردن در ابتدای قطعاتم پرهیز می‌کردم چون معتقد بودم باید آواز را به شکلی دیگر به مردم ارایه داد.

موسیقی ایرانی مرد زنده‌اش کنید!

گلپا به عنوان یک پرسپولیسی پرو پاقرص در کنار اکبر افتخاری
 

البته من از آن دست خوانندگانی نیستم که بگویم چون در آن زمان، مردم سبک من را دوست داشته‌اند پس باید تا ابد این‌طور بخوانم. باید بپذیریم دوره و زمانه عوض شده و طبیعتا سلیقه مردم هم تغییر کرده است. آن روزها مردم سبک آوازی من را می‌پسندیدند و به گواه دوستان، زمانی که صدایم را از رادیو پخش می‌کردند، خیابان‌ها خلوت می‌شد اما شاید نسل امروز دیگر علاقه‌ای نداشته باشد به این سبک گوش دهد. موسیقی مانند هر پدیده دیگری مدام درحال تغییر است و ما هم ناگزیریم که با جریان هماهنگ شویم. البته این کار باید با دانش و به صورت اصولی انجام شود. حرف من این است که عده‌ای بدون داشتن علم کافی یا در نظر گرفتن جمیع شرایط دست به تغییر ذائقه مخاطب موسیقی ایرانی می‌زنند.

  در آخرین گفت‌وگویی که با هم داشتیم، از تولید ٢، ٣ قطعه جدید خبر دادید. سرنوشت آن قطعات چه شد و درحال حاضر مشغول چه فعالیت‌هایی هستید؟

الان ٢، ٣ اثر خوب دست من است اما تا زمانی که ارکستر و نوازنده‌های خوب پیدا نکنم، آن آثار را تولید و منتشر نخواهم کرد. ارکستر خیلی اهمیت دارد. همان‌طور که کارلوس کی‌روش توانست فوتبال از دست رفته ایران را خیلی راحت به جام‌جهانی برساند، در موسیقی هم آدم‌هایی مثل آقای فریدون شهبازیان باید پیدا شوند که بتوانند یک عده نوازنده خوب را هدایت کنند. البته نوازنده‌ها نباید نوازنده‌های «بزن در رویی» باشند. آقای شهبازیان گوش بسیار خوبی دارد. چنین آدم‌هایی می‌توانند به موسیقی کمک کنند. اگر یک‌سری نوازنده خوب دور هم جمع شوند اما کسی نتواند آنها را رهبری کند، هر کسی ساز خودش را می‌زند، یا اگر شعر و موسیقی یک قطعه خوب و آواز آن هم کاملا درست و منطقی باشد ولی اثر تنظیم و نوازندگی خوبی نداشته باشد، از ارزش‌هایش کاسته می‌شود. به دنبال آن هستم که همه چیز آن‌طور که دلم می‌خواهد انجام بشود و بعد آن سه قطعه را منتشر کنم.

  شما با وجود آن‌که جزو بزرگان و پیشکسوت‌های عرصه آواز و موسیقی کشور محسوب می‌شوید اما در صحبت‌های‌تان مدام از شاگرد بودن‌تان نزد اساتید دیگر می‌گویید، درحالی‌که خیلی از پیشکسوت‌های موسیقی از دوره شاگردی‌شان گذر می‌کنند و چیزی در این مورد نمی‌گویند. ارادت‌تان به اساتیدی که داشته‌اید از کجا ناشی می‌شود؟

من هم تعجب می‌کنم که عده‌ای می‌خواهند طوری نشان دهند که انگار از همان بدو کارشان استاد بوده‌اند! این حرف‌ها برای من قابل درک نیست و بیشتر از غرور و خودستایی آدم‌ها برمی‌آید. البته همان‌طور که گفتم خیلی از این آدم‌ها حتی ردیف هم نمی‌دانند و به خودشان می‌گویند استاد! من آوازی در گوشه خجسته اجرا کرده‌ام که با قاطعیت می‌گویم خیلی از کسانی که مدعی ردیف‌خوانی هستند، حتی نمی‌توانند گوشه‌ای که خوانده‌ام را تشخیص دهند. من ٩‌سال و نیم شاگرد آقای نورعلی خان برومند بودم. باعث افتخار من است که از ایشان می‌گویم.

نورعلی خان برومند اصلا شاگرد دیگری نداشت اما الان هر کسی از راه می‌رسد، می‌گوید شاگرد این آدم بوده است. این حرف‌ها برای من که خودم آدم آن نسل هستم خیلی تعجب‌آور است. من همیشه به حرف اساتیدم توجه داشتم و رسیدن به جایگاه مناسبی در آواز و ردیف را مدیون آنها هستم. یادم می‌آید یک روزی مرتضی خان محجوبی به من گفت که اگر می‌خواهی آواز بخوانی، آواز را پشت مُرده بخوان! من حتی این کار را هم امتحان کردم. رفتم و پشت مُرده آواز «مستم مستم» را خواندم و واقعا از آن کار درس گرفتم. حرف اساتید است که باعث می‌شود آدم درس بگیرد و در کار خودش تبحر پیدا کند. به همین خاطر من از نورعلی خان برومند می‌گویم چون از او تأثیر گرفته‌ام و نه‌تنها پنهان نمی‌کنم که شاگردش بوده‌ام، بلکه این موضوع را با افتخار در همه جا اعلام می‌کنم.

موسیقی ایرانی مرد زنده‌اش کنید! 

  بعد از سال‌ها فعالیت در عرصه موسیقی، به آنچه از این هنر می‌خواستید، رسیده‌اید؟

بله، من در مدرسه نظام و دانشکده افسری درس خواندم و بعدها هم مهندس نقشه‌برداری شدم اما همه اینها را رها کردم و به سراغ موسیقی رفتم. در موسیقی هم هر آنچه یک جوان انتظارش را دارد، به دست آوردم. از این طریق به خانه، باغ، زندگی، همسر و فرزندان خوب رسیدم. بچه‌های خوبی دارم و از این بابت خیلی خوشحالم. یکی از بچه‌های من نابغه است. دخترم در آمریکا زندگی می‌کند و رئیس‌جمهوری آمریکا به او گفته که تو تا آخر عمر نور چشمی ما هستی و هرچه که بخواهی به تو خواهیم داد. یکی از دامادهایم نیز به درجه پروفسوری رسیده و یک زمانی رئیس بیمارستان اورلند بود. اینها برای من مهم است. من در این دنیا به صفا و صمیمیت رسیدم و همه چیز را به دست آوردم. الان به هیچ چیزی احتیاج ندارم و منتظر مرگ هستم.

  بیایید در پایان به بحث تألیفات شما هم گریزی بزنیم. ‌سال گذشته کتابی با عنوان «گنجینه گلپا» از شما منتشر شد. محتوای کتاب را به چه موضوعاتی اختصاص دادید؟

در کتاب «گنجینه گلپا» که ‌سال گذشته به کوشش مسیح سام خانیان درآمد، حتی یک کلمه هم در مورد خودم صحبت نکرده‌ام. این کتاب حدود ٣٠٠ و چند صفحه دارد و در آن صحبت‌های دیگران ازجمله شاهین فرهت، نورعلی برومند، روح‌الله خالقی، لوریس چکناواریان، مرتضی محجوبی، حسن کسائی، محمدرضا لطفی، محمدرضا شجریان، جلیل شهناز و… در مورد من وجود دارد. من اعتقاد دارم زمانی مردم شما را باور می‌کنند که دیگران بگویند شما چه کسی هستید، نه این‌که خودتان بگویید که هستید و چه کرده‌اید؟ سه سی‌دی ضمیمه این کتاب شده که در این سه سی‌دی صحبت همه این افراد به صورت مستند وجود دارد.

آقای فرهت در این سی‌دی نقش مرا در آواز ایرانی بررسی کرده یا آقای لطفی می‌گوید که وقتی گلپا می‌خواند، مردم مغازه‌های‌شان را می‌بستند و به خانه می‌رفتند تا پای رادیو و صدای گلپا بنشینند. در این سی‌دی‌ها همه می‌گویند که وقتی گلپا شروع به کار کرد، مردم را دوباره با آواز ایرانی آشتی داد. کتاب «گنجینه گلپا» را الان وزارت فرهنگ و ارشاد به قیمت ١۵٠‌هزار تومان به فروش می‌رساند که فروش خوبی هم داشته و چاپ اول و دوم آن تمام شده است. خدا را شکر مردم هنوز هم که هنوز است گلپا را فراموش نکرده‌اند.

  چه شد که به فکر تألیف کتاب افتادید؟

من از دوران جوانی اهل کتاب و مطالعه بودم. شاید خیلی از جوانان امروز نمی‌دانند که نزدیک به پنجاه جلد کتاب از من در داخل و خارج از کشور به چاپ رسیده است. البته خودم هم اصراری ندارم که جار بزنم چندین و چند جلد کتاب نوشته‌ام. من کارم را انجام داده‌ام و نقش خود را در موسیقی ایفا کرده‌ام. هر چند وقتی شرایط کنونی را می‌بینم از ته دل غصه می‌خورم. با وجود این، علاقه‌ای ندارم فعالیت‌هایم را در بوق و کرنا کنم. پنج کشور بزرگ دنیا به من مدرک دکترا اعطا کرده‌اند و دو مجسمه‌ام را ساخته‌اند اما نسل کنونی در ایران آن‌طور که باید و شاید با افتخاراتم آشنا نیست.


منبع: برترینها

با پاسپورت های معتبر و قدرتمند جهان آشنا شوید

این فقط جلد پاسپورت ها نیست که در رنگ های گوناگون ارائه می گردد، بلکه اعتبار و قدرت روادید در کشورهای مختلف جهان نیز با هم فرق دارد.

در همین راستا، موسسه «پاسپورت ایندکس» که هر سال به رده بندی قدرتمندترین پاسپورت های جهان می پردازد، در ابتدای سال ۲۰۱۷ نیز گزارشی در این رابطه منتشر نمود که در آن خواهید دید معتبرترین پاسپورت امسال به شهروندان کشور آلمان تعلق دارد.

 با ۲۵ پاسپورت معتبر و قدرتمند در جهان آشنا شوید
به دنبال رده بندی قدرتمندترین پاسپورت های جهان گفته شده که شهروندان آلمان به لحاظ برخورداری از امکان سفری آسان و ارزان به دیگر کشورها بدون نیاز به ویزا، قویترین پاسپورت جهان را دارند.

شهروندان آلمانی همچنین امکان سفر بدون ویزا به بحرین و لبنان را نیز دارا هستند. این امتیازی است که ۶۳ کشور دیگر از جمله آمریکا از آن برخودار نیستند. البته لازم به ذکر است که آلمانی ها برای سفر به کشورهایی همچون چین و استرالیا به ویزا نیاز دارند.

این در حالیست که بر اساس گزارشات منتشر شده در سال گذشته میلادی، کشورهای افغانستان، پاکستان و عراق به ترتیب نازل ترین جایگاه را در بین دیگر کشورهای جهان از این حیث به خود اختصاص داده اند. دارندگان پاسپورت افغانستان تنها می توانند به ۲۴ کشور بدون ویزا سفر کنند.

با این تفاسیر، در ادامه این مطلب، ۶ پاسپورت قدرتمند و معتبر جهان که ۲۵ کشور گوناگون را شامل می شود، برایتان انتخاب و معرفی کرده ایم. برای آشنایی با آن ها همراهمان باشید.

 
استرالیا: سفر به ۱۵۳ کشور بدون نیاز به ویزا
 با ۲۵ پاسپورت معتبر و قدرتمند در جهان آشنا شوید


کره جنوبی: سفر به ۱۵۷ کشور بدون نیاز به ویزا

 

با ۲۵ پاسپورت معتبر و قدرتمند در جهان آشنا شوید


یونان: سفر به ۱۵۳ کشور بدون نیاز به ویزا

با ۲۵ پاسپورت معتبر و قدرتمند در جهان آشنا شوید


نیوزیلند: سفر به ۱۵۳ کشور بدون نیاز به ویزا

با ۲۵ پاسپورت معتبر و قدرتمند در جهان آشنا شوید 


کانادا: سفر به ۱۵۴ کشور بدون نیاز به ویزا

با ۲۵ پاسپورت معتبر و قدرتمند در جهان آشنا شوید


ایرلند: سفر به ۱۵۴ کشور بدون نیاز به ویزا

با ۲۵ پاسپورت معتبر و قدرتمند در جهان آشنا شوید 

ژاپن: سفر به ۱۵۶ کشور بدون نیاز به ویزا

با ۲۵ پاسپورت معتبر و قدرتمند در جهان آشنا شوید

پرتغال: سفر به ۱۵۵ کشور بدون نیاز به ویزا

با ۲۵ پاسپورت معتبر و قدرتمند در جهان آشنا شوید


لوکزامبورگ: سفر به ۱۵۵ کشور بدون نیاز به ویزا

 با ۲۵ پاسپورت معتبر و قدرتمند در جهان آشنا شوید


اتریش: سفر به ۱۵۵ کشور بدون نیاز به ویزا

با ۲۵ پاسپورت معتبر و قدرتمند در جهان آشنا شوید

بلژیک: سفر به ۱۵۵ کشور بدون نیاز به ویزا

با ۲۵ پاسپورت معتبر و قدرتمند در جهان آشنا شوید

هلند: سفر به ۱۵۵ کشور بدون نیاز به ویزا

با ۲۵ پاسپورت معتبر و قدرتمند در جهان آشنا شوید

ایتالیا: سفر به ۱۵۶ کشور بدون نیاز به ویزا

با ۲۵ پاسپورت معتبر و قدرتمند در جهان آشنا شوید

ایالت متحده آمریکا: سفر به ۱۵۶ کشور بدون نیاز به ویزا

با ۲۵ پاسپورت معتبر و قدرتمند در جهان آشنا شوید

انگلستان: سفر به ۱۵۶ کشور بدون نیاز به ویزا

با ۲۵ پاسپورت معتبر و قدرتمند در جهان آشنا شوید

نروژ: سفر به ۱۵۶ کشور بدون نیاز به ویزا

با ۲۵ پاسپورت معتبر و قدرتمند در جهان آشنا شوید

سوئیس: سفر به ۱۵۶ کشور بدون نیاز به ویزا

با ۲۵ پاسپورت معتبر و قدرتمند در جهان آشنا شوید

اسپانیا: سفر به ۱۵۶ کشور بدون نیاز به ویزا

با ۲۵ پاسپورت معتبر و قدرتمند در جهان آشنا شوید

فرانسه: سفر به ۱۵۶ کشور بدون نیاز به ویزا

با ۲۵ پاسپورت معتبر و قدرتمند در جهان آشنا شوید

فنلاند: سفر به ۱۵۶ کشور بدون نیاز به ویزا

با ۲۵ پاسپورت معتبر و قدرتمند در جهان آشنا شوید

دانمارک: سفر به ۱۵۶ کشور بدون نیاز به ویزا

با ۲۵ پاسپورت معتبر و قدرتمند در جهان آشنا شوید

سنگاپور سفر به ۱۵۷ کشور بدون نیاز به ویزا

با ۲۵ پاسپورت معتبر و قدرتمند در جهان آشنا شوید

سوئد: سفر به ۱۵۷ کشور بدون نیاز به ویزا

با ۲۵ پاسپورت معتبر و قدرتمند در جهان آشنا شوید

آلمان: سفر به ۱۵۸ کشور بدون نیاز به ویزا

با ۲۵ پاسپورت معتبر و قدرتمند در جهان آشنا شوید


منبع: برترینها

نوکیا ۸ چه دارد که آیفون، سامسونگ و هوآوی ندارند؟

نیروهای قدیمی نوکیا در کشور فنلاند پشت سر کمپانی HMD قرص و مجکم ایستاده و با عرضه رسمی نوکیا ۸ قصد دارند بزرگان قوم گوشی را شکست دهند.

به گزارش خبرآنلاین، فنلاندی‌ها هنوز از کودتای آمریکایی علیه برند محبوب نوکیا عصبانی هستند و هرچند برخی کوتاهی‌های خود از جمله نپیوستن به کمپ اندروید را فراموش نکرده‌اند، اما حالا با گنجاندن ویژگی‌های متفاوت در پرچمدار ۲۰۱۷ قصد دارند رقبا را از میدان به در کنند.

نوکیا ۸ مهمترین گوشی فنلاندی-چینی است که ادعای مبارزه با آیفون، گلکسی و گوشی‌های هواوی را دارد و با بدنه آلومینیومی، دوربین مجهز به لنز زایس، فناوری صوتی منحصربفرد، ضبط  ۳۶۰ درجه و برخی ویژگی‌های نرم افزاری مانند Bothie می‌خواهد بخشی از کیک بزرگ بازار گوشی را از آن خود کند.

اما به چه قیمتی؟

۵۹۹ یورو / ۵۴۶ پوند / ۷۰۰ دلار / یا حدود ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان قیمتی است که برای بازارهای برگزیده تعیین شده است و از سپتامبر به دست مصرف کننده می‌رسد اما واقعا کاربران حاضرند چنین پولی را آن‌هم در حالی که قرار است آیفون ۸، نوت ۸ و گوگل پیکسل ۲ رونمایی و عرضه شود؛ آن را جایگزین کنند؟

نوکیا از دهه ۱۹۹۰ سال‌ها بدون رقیب بود تا اینکه آیفون در سال ۲۰۰۷ آمد و سامسونگ توانست با بستن قرارداد با گوگل برای اندروید، بازار را از آنِ خود کند. نوکیای ورشکسته را در سال ۲۰۱۳ به مایکروسافت فروختند که همان موقع فنلاندی‌ها آن را کودتای آمریکایی نامیدند و تا امروز و با سرِپا شُدنِ نوکیا با کمک تیم چینی-فنلاندی روی حرف خود ایستاده‌اند. ریختن ویندوز روی گوشی‌های نوکیا با نام لومیا نیز نتوانست کمکی به آنها کند و  سرانجام تیم جدید HMD Global تصمیم به پذیرش اندروید گرفته و حالا با گوشی نوکیا ۸ به عنوان پرچم‌دار قصد دارد با همه رقبا یک جا بجنگد.

اما آیا واقعا قدرت آن را دارند که هم زمان در چند جبهه بجنگند؟


منبع: الف

طنز؛ تابستان خود را چگونه بگذرانیم؟

ماهنامه خط خطی – شهاب نبوی: طرف صحبت امروز من پول دارها نیستند. آن ها از من و شما بهتر می دانند چطور باید اوقات فراغتشان را بگذرانند. مخاطب امروز من آن نود و شش درصد باقیمانده است. ما کلی فکر کردیم تا برای گذراندن باقی تعطیلات تابستانی، پیشنهاداتی را به شما ارائه دهیم.

یک. نشستن پای برنامه های جذاب صدا و سیما. اصولا سیاست صدا و سیما بر روی نشاط اجتماعی قرار گرفته است. اصلا همه برنامه سازان آن «خنداننده برتر» هستند. خود من یک روز در حالی که داشتم مرغ بریان، از این دوازده هزار تومانی ها می خوردم، هم زمان تلویزیون هم نگاه می کردم. ناگهان، دیدم مرغ بریانم، در حالی که سینه اش در دهان من بود، بلند شده است و دارد توی اتاق می دود و غش غش می خندد. نگو تلویزیون داشته اخبار بیست و سی را پخش می کرده است.

دو. صفحات مجازی. یکی دیگر از پرکاربردترین سرگرمی های این فصل ولو شدن کنار پریز برق و غرق شدن در صفحات مجازی است. این مورد بسیار پرطرفدار است. شما اولش فقط می خواهی صفحه ات را چک کنی، اما این چک کردن از اوایل تیرماه شروع می شود و معمولا سی و یک شهریور به پایان می رسد. لایک کردن صفحات ببرها و پلنگ های مجازی و همچنین عضویت در تیم ملی فحش گذاری از دیگر سرگرمی های جذاب این دسته است.

سه. قلیان. مورد شایع دیگر در این فصل کشیدن قلیان است. اصلا تابستان است و دو سیب آلبالویش. اصولا زیر اجاق گاز در این مدت نباید خاموش شود. باید زغال شما همیشه سرخ و گل انداخته باشد. توصیه می شود همیشه قلیان را به همراه داشته باشید. هر آن ممکن است فرصت کشیدنش مهیا شود.

چهار. دیدار با شوهرعمه و شنیدن تحلیل های عمیق سیاسی اش. خیلی از تئوریسین ها و تحلیل گران بزرگ امروز، در تابستان و از روی بیکاری، به این سمت کشیده شدند. همان هایی که اگر همین متن را بخوانند، از درونش لااقل سی، چهل نماد انحرافی پیدا می کنند!

پنج. وسیله نقلیه عمومی گردی: این یکی تجربه بسیار کم خرج و شخصی خودم است. صبح ها سوار بی آرتی یا مترو می شوم. تا شب، همه ش خطوط را عوض می کنم و وقتم را می گذرانم. فقط در این مورد، برای اینکه بیشتر به شما خوش بگذرد. سعی کنید اول خط سوار شوید تا هم جای خنک گیر بیاورید، هم زیر دست و پا له نشوید.

شش. پیاده روی. اگر حس و حال راه رفتن دارید، غروب های تابستان وقت خوبی برای پیاده روی است، فقط حواستان باشد به خاطر گرم بودن هوا، لباس هایتان آب نرفته باشد؛ آن وقت مجبور می شوید، در انتها، مسیر پیاده روی تان را به سمت خیابان وزرا کج کنید.

هفت. مطالعه. این پیشنهاد مفت نمی ارزد. الکی و فقط برای اینکه آخرش را فرهنگی تمام کنم، مطرح کردم. زبانم لال، خدایی نکرده اگر وقت کردید، دو خطی هم کتاب مطالعه بفرمایید.


منبع: برترینها

طرز تهیه حمص کلاسیک و حمص فلفل قرمز

حمص یک پیش غذای عربی است که ماده اصلی آن را نخود تشکیل داده است. به همین خاطر خواص بسیاری دارد. در همین راستا، در ادامه دستور پخت دو طعم گوناگون از این غذا را انتخاب کرده ایم. برای یادگیری آن ها با ما همراه باشید.

حمص یک پیش غذای عربی است که ماده اصلی آن را نخود تشکیل داده است. به همین خاطر خواص بسیاری دارد. در همین راستا، در ادامه دستور پخت دو طعم گوناگون از این غذا را انتخاب کرده ایم. برای یادگیری آن ها با ما همراه باشید.

مواد لازم

  •     ۴۰۰ گرم نخود پخته شده
  •     ۲ حبه سیر
  •     ¼ پیمانه سس تاهینی
  •     ۲ قاشق غذاخوری اب لیموترش
  •     ۱ قاشق چایخوری زیره
  •     ½ قاشق چایخوری پرک فلفل قرمز
  •     ½ قاشق چایخوری نمک
  •     ½ قاشق چایخوری فلفل سیاه
  •     ۲ قاشق غذاخوری روغن زیتون
  •     ۲ تا ۴ قاشق غذاخوری آب
  •     جعفری خرد شده

خوشمزه روز: حمص کلاسیک و حمص فلفل قرمز 
طرز تهیه

              ۱٫  سیر، نخود، تاهینی، سس لیموترش و ادویه ها را درون غذاساز بریزید. هم بزنید تا نرم شوند.

              ۲٫ در طول مخلوط شدن، به تدریج روغن زیتون و آب را بیفزایید و هم بزنید تا نرم و خامه ای شود.

              ۳٫  روی آن را با پرک فلفل قرمز و جعفری خرد شده تزئین کنید.

              ۴٫  در آخر با روغن زیتون تزئین و سرو کنید.


حمص فلفل قرمز کبابی

 
مواد لازم

  •     ۲ عدد فلفل دلمه ای قرمز
  •     ۴۰۰ گرم نخود پخته شده
  •     ۱ حبه سیر
  •     ۳ قاشق غذاخوری سس تاهینی
  •     ۲ قاشق غذاخوری آب لیموترش
  •     ۱ قاشق چایخوری پاپریکای دودی
  •     ½ قاشق چایخوری پرک فلفل سیاه
  •     ½ قاشق چایخوری نمک
  •     ½ قاشق چایخوری فلفل سیاه
  •     ۲ قاشق غذاخوری روغن زیتون

 خوشمزه روز: حمص کلاسیک و حمص فلفل قرمز

طرز تهیه
             

۱٫  فر را با دمای ۲۰۰ درجه سانتی گراد روشن کنید.

   ۲٫ فلفل های دلمه ای را تمیز کرده و چهار قسمت کنید. سپس در سینی فر چیده و بپزید تا نرم و برشته شوند. پس از سرد شدن، پوست فلفل ها را بگیرید و درون غذاساز بریزید.

۳٫سیر، نخود، تاهینی، سس لیموترش و ادویه ها را نیز به آن ها اضافه کنید. هم بزنید تا نرم شوند.

۴٫ در طول مخلوط شدن، به تدریج روغن زیتون و آب را بیفزایید و هم بزنید تا نرم و خامه ای شود.

۵٫ روی آن را با فلفل دلمه ای و جعفری خرد شده تزئین کنید.

۶٫ در آخر با روغن زیتون تزئین و سرو کنید.


منبع: برترینها

ترفندهای موثر برای از بین بردن بوهای ناخوشایند

وقتی وارد منزل می شوید با برخی بوهای ناخوشایند مواجه می شوید، باید منشا این بوها را پیدا کرده و آن ها را از بین ببرید. از جمله این بوها می توانیم به بوی چاه فاضلاب در آشپزخانه، بوی توالت، بوی یخچال، بوی حمام، بوی رنگ یا بوی سیگار اشاره کنیم. با برخی ترفندهای ساده و خانگی به راحتی می توانید این بوها را از بین ببرید؛ در ادامه به برخی از آن ها اشاره خواهیم کرد.

بوی بد فاضلاب در آپارتمان

یکی از مواردی که در فضای داخلی خانه می تواند آزار دهنده باشد استشمام بوی نامطبوع فاضلاب است که نشان دهنده نشت گاز سمی سولفید هیدروژن یا گاز فاضلاب به داخل منزل است. با چند روش می توانید برای رفع بوی بد فاضلاب اقدام کنید:

  • جوش شیرین + سرکه سفید را در فاضلاب بریزید و درب آن را بپوشانید.
  • یک کیلو آهک + ۱۰ لیتر آب را بعد از چند ساعت از صافی بگذرانید و در چاه تخلیه نمایید.
  • یک لیوان ترکیب نمک + یک لیوان جوش شیرین + یک کتری آب‌ جوش را داخل چاه فاضلاب بریزید.
  • یک یا چند کبریت را روشن و سپس خاموش کنید. گوگرد بوهای ناخوشایند را جذب و از بین می برد.
  • اسپری خوشبو کننده هوا و بوگیر

از بین بردن بوی سرویس بهداشتی

بوی فاضلاب در خانه می تواند آنقدر آزار دهنده باشد که آسایش و آرامش را از شما سلب کند. برای از بین بردن بوی سرویس بهداشتی علاوه بر پاراگراف قبلی ترجیح دادیم این اقدامات را هم معرفی کنیم:

  • گیاهان معطری مثل وانیل، پرتقال، لیمو، اکالیپتوس، گل رز، دارچین، میخک، ترنج و… را در دستگاه بخور بریزید.
  • می‌ توانید این گیاهان را در ظرفی پر از آب ریخته و روی حرارت قرار دهید.
  • از گل‌ و گیاهان تازه و خوشبو در نقاط مختلف خانه‌ تان برای از بین بردن بوی بد توالت استفاده کنید.
  • دستمال گردگیری را به اسانس مورد علاقه‌ تان آغشته کنید.
  • منزل‌ تان عود روشن کنید.
  • یک ظرف سرکه سفید در گوشه‌ ای از اتاق قرار داده و هر چند وقت یک‌ بار سرکه را عوض کنید.
  • از شمع‌ های معطر هم در جای‌ جای خانه‌ استفاده کنید.
  • مقدار یکسان آب، سرکه و آبلیمو را داخل بطری اسپری ریخته و محلول به دست آمده را در محیط خانه‌تان اسپری کنید.
  • گلوله‌ های پنبه را داخل مخلوط وانیل یا اسانس دلخواه‌ تان فرو ببرید. بعد آنها را داخل ظرف زیبایی قرار داده و در سرویس بهداشتی بگذارید.
  • عطر و اسانس مورد علاقه‌ تان را روی لامپ زمانی که خاموش است، بچکانید.

رفع بوی بد فاضلاب آشپزخانه

حتما این جریان برای شما هم بارها اتفاق افتاده که کل آشپزخانه ی خود را تمیز کرده اید و آلودگی ها را از هر گوشه و کنار آن زدوده اید، اما باز هم وقتی از کنار سینک رد می شوید، بوی ناخوشایندی به مشام تان می رسد. این بو احتمالا از بقایای مواد غذایی ناشی می شود که در سیستم لوله و فاضلاب سینک تان گیر کرده و فاسد شده است. با سه راه حل ساده و کار ساز از شر بوی نامطبوع فاضلاب آشپزخانه خلاص شوید:

  • رفع بو با راه حل آسان و غیر سمی: آبلیمو و جوش شیرین
  • راه حل طبیعی دیگر: سرکه و جوش شیرین
  • قالب های مکعب یخ با مقدار کمی سرکه و لیمو

ساخت خوشبوکننده خانگی بوی بد ماشین لباسشویی از بین بردن بوی غذا از بین بردن بوی سیگار از بین بردن بوی رنگ از بین بردن بوی بد رختخواب از بین بردن بوی بد در خانه   ساخت خوشبوکننده خانگی بوی بد ماشین لباسشویی از بین بردن بوی غذا از بین بردن بوی سیگار از بین بردن بوی رنگ از بین بردن بوی بد رختخواب از بین بردن بوی بد در خانه

رفع بوی بد در آشپزخانه

بوهای ناخوشایند گاهی اوقات به دلایل متعدد در فضای خانه ایجاد می شود که استشمام آن می تواند بسیار آزار دهنده باشد. از بین بردن بوی بد با توجه به منشا آن و دانستن اینکه چه ماده ای در حذف آن می تواند کاربرد داشته باشد، ممکن می شود.

  • برطرف کردن بوی یخچال و فریزر با جوش شیرین
  • برطرف کردن بوی قوری قهوه با سرکه و آب
  • برطرف کردن بوی بد زباله با سرکه سفید
  • برطرف کردن بوی داخل کشوها با جوش شیرین
  • برطرف کردن بوی سیگار با جوش شیرین
  • برطرف کردن بوی ماشین ظرف شویی با سرکه سفید

از بین بردن بوی نامطبوع فرش

بوی فرش ممکن است به علت های مختلفی از جمله رطوبت، حیوانات خانگی و باقی مانده مواد غذایی و … ایجاد شود. اگر مدتی است فرش شما بوی نامطبوعی می دهد و قصد شستن فرش را ندارید، با این مواد بوی نامطبوع آن را از بین ببرید:

  • از بین برنده بو: اسطوخودوس
  • از بین برنده بو: روغن ضروری
  • از بین برنده بو: بوراکس

از بین بردن بوی غذا

بعد از پخت غذا در آشپزخانه برای از بین بردن بوی آن،  می توانید اقداماتی را انجام دهید تا بتوانید بوی سوختگی یا چربی و غذا را از بین ببری:

  • پنجره ها را باز کنید و هود و هواکش را روشن کنید.
  • حوله نمناکی را درون فضای خانه بچرخانید تا مقداری بوی سوختگی را جذب کند.
  • مقداری سرکه سفید را در ظرفی ریخته و آن را کنار اجاق گاز قرار دهید.
  • قابلمه حاوی آب را روی اجاق گاز قرار دهید و چند برش لیمو ترش درون آب بیندازید.
  • قابلمه کوچک حاوی آب، چوب دارچین و وانیل هم مفید است.
  • دارچین و وانیل را کمی درون ماهی تابه تف دهید تا بوی آن فضای خانه را پر کند.

ساخت خوشبوکننده خانگی بوی بد ماشین لباسشویی از بین بردن بوی غذا از بین بردن بوی سیگار از بین بردن بوی رنگ از بین بردن بوی بد رختخواب از بین بردن بوی بد در خانه   ساخت خوشبوکننده خانگی بوی بد ماشین لباسشویی از بین بردن بوی غذا از بین بردن بوی سیگار از بین بردن بوی رنگ از بین بردن بوی بد رختخواب از بین بردن بوی بد در خانه   ساخت خوشبوکننده خانگی بوی بد ماشین لباسشویی از بین بردن بوی غذا از بین بردن بوی سیگار از بین بردن بوی رنگ از بین بردن بوی بد رختخواب از بین بردن بوی بد در خانه

از بین بردن بوی رنگ

با توجه به نوع رنگی که برای نقاشی دیوار خانه خود انتخاب کرده اید، مدت زمان از رفع بوی رنگ در خانه متفاوت است. اگر در این فصل گرم خانه خود را رنگ آمیزی می کنید که کار راحت تر است. پنجره ها را باز کنید! ولی اگر در فصل زمستان دیوار را رنگ می کنید، روش های دیگری وجود دارد.

  • مواد جاذب بو مانند را در گوشه هایی از اتاق قرار دهید و آنها را در طی چند ساعت نو کنید.
  • مقداری آب سرد درون ظرفی ریخته و یک قاشق غذاخوری آمونیاک به آن اضافه کنید.
  • یک ظرف بردارید و پیازهای حلقه شده را درون مقداری آب قرار داده و درون اتاق تازه رنگ شده بگذارید.

از بین بردن بوی سیگار

قبل از هر اقدامی برای رفع بوی بد خانه پنجره ها را باز بگذارید و هود را روشن کنید تا دود از بین برود. اگر دیدید همچنان بوی دود سیگار در خانه حس می شود این کارها را انجام دهید:

  • یک حوله را درون ترکیب آب گرم و سرکه فرو کرده و پس از آغشته شدن، آن را بچلانید و آن را در بالای سر خود و در ارتفاع بالاتر فضای خانه بچرخانید.
  • روشن کردن شمع در فضای خانه باعث خنثی شدن بوی سیگار و از بین رفتن بوی آن می شود.
  • مقداری سرکه سفید را درون کاسه ای بریزید و آن را روی اپن آشپزخانه قرار دهید تا بوی سیگار را جذب کند.
  • چند زغال گداخته و روشن را در ظرف فلزی و در قسمتی از فضای خانه قرار دهید که دیده نشود، ولی در عین حال در نزدیکی منبع سیگار باشد.

بوی بد ماشین لباسشویی

شاید برای شما پیش آمده است که بعد از مدتی با استفاده مستمر از ماشین لباسشویی بوی نامطبوع نم و رطوبت زننده از داخل ماشین لباسشویی تان متصاعد شود. علت امر عدم نظافت و تمیز کردن فضای داخلی ماشین لباس شویی شماست. با این روش های منحصر به فرد، روش های جرم گیری ماشین لباسشویی را یاد بگیرید:

  • از پاک سازی محفظه مواد شوینده شروع کنید.
  • درب فیلتر پایین کابین ماشین لباسشویی را باز کنید و با مسواک جرم گیری نمایید.
  • جرم های داخلی حلقه ی لاستیکی را با استفاده از اسفنج کفی و دستمال تمیز کنید.
  • برای تمیز کردن محفظه دیگ ماشین لباسشویی ار جوش شیرین یا قرص های تمیز کننده مخصوص استفاده کنید.
  • پس از اضافه کردن نصف پیمانه جوش شیرین به محفظه دیگ، نصف پیمانه سرکه سفید را داخل محفظه ماده شوینده بریزید.

از بین بردن بوی بد رختخواب

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که کمد رختخواب خود را باز کنید و با بوی نامطبوعی در آن مواجه شوید. این بوی ناخوشایند می تواند ناشی از کثیفی و یا بوی نم رختخواب ها باشد که با چند ترفند ساده به سادگی می توانید این بوی بد رختخواب خواب های خود را از بین ببرید و به راحتی رختخوابی خوشبو داشته باشید. روش های از بین بردن بوی بد رختخواب را بشناسید:

  • از کیسه های پارچه ای معطر استفاده کنید. در مطلب منشر شده می توانید نحوه ساخت این کیسه معطر را آمورش ببینید.
  • جوش شیرین یکی از قدرتمندترین حلال های بوی بد در تمام بخش های دکوراسیون منزل شماست.

ساخت خوشبوکننده خانگی

در انتهای این مطلب و بعد از موفق شدن برای از بین بردن بوی بد در خانه، حالا آن را خوشبو کنید. هر فصل عطر خوش آیند خود را به همراه دارد. اگر شما هم دوست دارید در دکوراسیون منزل خود، عطر فصول مختلف را استشمام کنید روش ساخت خوشبو کننده های خانگی مناسب هر فصل بخوانید:

  •  مواد لازم برای ساخت خوشبو کننده هوا گیاهی را تهیه کنید: بطری شیشه ای یا آبپاش/ آب مقطر/ روغن بی بو/ الکل/ اسانس خوشبو کننده هوا/ برچسب/ قطره چکان
  • فصل پاییز: ۱۵ قطره اسانس لیمو + ۲۵ قطره اسانس اسطوخودوس
  • فصل زمستان: ۲ قطره اسانس پرتقال + ۱۵ قطره عرق نعناع + ۱۰ قطره اسانس لیمو + ۵ قطره اسانس اکالیپتوس
  • فصل تابستان: نصف کمتر بطری الکل + یک چهارم بطری اسانس درخت فندق و آب مقطر + باقی مانده بطری روغن بی بو
  • فصل بهار: خوشبو کننده تابستانی (به جای استفاده از اسانس درخت فندق، از اسانس گل های بهاری یا گل های خشک معطر استفاده نمایید.)

استفاده از وسایل معطر

گذاشتن ظرفی معطر که از خود رایحه ای آرامش بخش ساطع کند می تواند فضای داخلی خانه را تحت تاثیر قرار دهد و به آن لطافت ببخشد. می توانید این ظرف را خودتان بر اساس فصل و سلیقه شخصی تان از گیاهان معطر تهیه کنید. با چند مرحله این وسیله را بسازید:

  • گل های خشک شده تهیه کنید.
  • گلبرگ های مختلف را با یکدیگر ترکیب کنید.
  • سری به حیاط خانه تان بزنید.
  • به سراغ حیاط و باغچه کوچک خودتان بروید و پوست و ساقه گیاهان مختلف و معطر را جمع کنید.
  • از اشیایی مثل صدف ها یا ستاره های دریایی، کلیدهایی که نمایی قدیمی دارند یا هر چیز جذاب دیگری استفاده کنید.
  • اسانس مورد علاقه تان را اضافه کنید.
  •  به کمک یک آبپاش عطر و اسانس را تثبیت کنید.

منبع:چیدانه


منبع: دکتر سلام

از بین بردن درد مفاصل با روش های خانگی

بیماری آرتروز انواع مختلفی دارد؛ اما برخی از نشانه‌ها و علائم در همه انواع این بیماری مشترک هستند؛ از جمله علائم مشترک انواع آرتروز می‌توان التهاب، سفتی، خشکی و درد در مفاصل نام برد.

برای کاهش درد و نرم شدن مفاصل باید از برخی مواد غذایی و مکمل‌های خاص بیشتر استفاده کنید و از مصرف برخی مواد غذایی نیز بپرهیزید. این غذاها عبارتند از:

میگو

میگو حاوی مقدار زیادی گلوکزآمین است و گلوکزآمین ماده‌ای مناسب برای کاهش التهاب مفاصل می‌باشد. در ضمن میگو مقدار زیادی سلنیوم داشته و چربی اندکی دارد.

سالمون

اگر از خوردن میگو امتناع می‌‌کنید و طعم آن را دوست ندارید، می‌توانید غذای دریایی دیگری را انتخاب کنید. سالمون بهترین منبع تأمین اسیدهای چرب امگا۳ است و این اسیدهای چرب در تعدیل وزن بدن، سلامت قلب و البته بهبود سلامتی مفاصل تأثیر بسزایی دارد.

چربی موجود در سالمون نه تنها به علت سرشار بودن از اسید چرب امگا ۳ فوق‌العاده است، بلکه به خاطر نسبت بالای اسید چرب امگا ۳ به امگا ۶ در آن و محتوی پایین چربی‌های اشباع‌شده، حائز اهمیت‌‌ است.

بادام

اگر واقعاً درصدد یافتن راهی برای افزایش سلامت مفاصل‌تان هستید، بهتر است حتماً بادام مصرف کنید. بادام نیز حاوی اسیدهای چرب امگا ۳ است،

(همانند سالمون) و از سوی دیگر منبع غنی ویتامین E و منگنز نیز می‌باشد. دریافت بیشتر منگنز در رژیم غذایی به افزایش تولید گلوکزآمین در بدن منجر می‌شود. شما حتی می‌توانید برای بهره بردن از خواص بادام زمینی و بادام، کره بادام‌زمینی و کره بادام را نیز در رژیم غذایی خود بگنجانید.

نرم شدن مفاصل کاهش درد مفاصل کاهش التهاب مفاصل درمان آرتروز بهبود آرتروز انواع آرتروز   نرم شدن مفاصل کاهش درد مفاصل کاهش التهاب مفاصل درمان آرتروز بهبود آرتروز انواع آرتروز

آناناس

این میوه گرمسیری از گذشته دور تا به حال برای بهبود سریع‌تر زخم‌ها و جراحات مورد استفاده قرار گرفته است؛ زیرا حاوی ماده‌ای به نام «بروملین» است و بروملین تأثیر زیادی در بهبود زخم‌ها دارد. بروملین خاصیت ضدالتهابی نیز داشته و به طور کلی خاصیت دارویی دارد؛ دارویی که التهاب مفاصل را کاهش می‌دهد و روند بهبود جراحات را تسریع می‌کند.

روغن زیتون کاملا طبیعی

از آنجایی که روغن زیتون بکر در مرحله نخست فشردن زیتون به دست می‌آید، خواص آنتی‌اکسیدانی فراوانی دارد و این آنتی‌اکسیدان‌ها با رادیکال‌های آزاد مقابله می‌کنند. رادیکال‌های آزاد باعث افزایش التهابات و درد مفاصل می‌شوند. روغن زیتون یک چاشنی مناسب است و می‌توان از آن برای مزه‌دار کردن سالاد و انواع سبزیجات پخته نیز استفاده کرد.

فلفل

تمام فلفل‌ها حاوی ویتامین A، C و K هستند؛ اما فلفل قرمز بهترین آنهاست؛ چرا که به طور طبیعی با درد مفاصل مقابله می‌کند. آنتی‌اکسیدان‌های موجود در فلفل، از آسیب‌دیدگی سلول‌ها در اثر پیری و افزایش سن، و نیز بیماری‌ و سرطان جلوگیری می‌کنند.

در ضمن فلفل قرمز باعث کاهش التهاب مفاصل می‌شود. فلفل‌ها حاوی فیبر بالا هستند و به کنترل وزن بدن نیز کمک می‌کنند.

موز

اگر می‌‌خواهید با کاهش وزن، سلامت بیشتری به مفاصل خود ببخشید، از موز کمک بگیرید. موز یکی از بهترین منابع طبیعی برای تأمین پتاسیم مورد نیاز بدن است و بخوبی به شما احساس سیری می‌دهد.

آووکادو

آووکادو برای سلامت مفاصل بسیار مفید است. در واقع آووکادو مغذی‌ترین میوه دنیا محسوب می‌شود؛ زیرا سرشار از آنتی‌اکسیدان‌هاست و با سرطان، بیماری‌های قلبی، آرتروز و حتی آب مروارید مبارزه می‌کند.

زردچوبه

چاشنی فوق‌العاده از طبیعت؛ رنگ آن نارنجی است و معمولاً در تمام غذاهای ایرانی و هندی یافت می‌شود. زردچوبه خاصیت ضدالتهابی دارد و می‌تواند با آرتروز مقابله کند. این چاشنی حاوی موادی است که از سرطان جلوگیری می‌کنند و مصرف آنها باعث بهبود روحیه و خلق و خو نیز می‌شود.

زنجفیل

شاید تا به حال نمی‌دانستید، ولی چای زنجبیلی و غذاهای حاوی زنجفیل، به سلامت مفاصل کمک می‌کند. چرا که زنجفیـل می‌توانـد مانـع از تولیـد پروستاگلاندین‌ها شود. پروستاگلاندین‌ها موادی هستند که باعث التهاب رگ‌های خونی و مفاصل می‌شوند. تنها یک قاشق چایخوری زنجفیل در چای می‌تواند درد مفاصل را کاهش دهد.

بدترین غذاها برای سلامت مفاصل

گوشت قرمز

همه ما کباب کوبیده و کباب برگ را دوست داریم، اما اغلب نمی‌دانیم که این غذاها می‌توانند به مفاصل آسیب برسانند و باعث بروز درد شوند. مصرف گوشت قرمز به مقدار زیاد می‌تواند به التهاب مفاصل منجر شود. سایر گوشت‌ها و مصرف بیش از حد منابع پروتئین حیوانی نیز همین تأثیر را دارد.

محصولات لبنی

پروتئین موجود در محصولات لبنی در برخی افراد می‌تواند باعث درد مفاصل ‌شود. اگر شما نیز مشاهده کر‌دید که با مصرف محصولات لبنی درد مفاصل‌تان افزایش می‌یابد، سعی کنید برای مدتی آنها را از برنامه غذاییتان حذف کرده و از شیر سویا و یا سایر جایگزین‌ها استفاده کنید.

چربی‌های اشباع‌شده

چربی‌های اشباع‌شده عامل اصلی افزایش وزن هستند و باعث ایجاد التهاب می‌شوند. مصرف چربی‌های اشباع‌شده برای کسانی که از درد مفاصل رنج می‌برند، انتخاب نادرستی است. کره، پنیر، گوشت‌های چرب و تمام موادی که حاوی چربی‌های اشباع‌شده فراوان هستند، باعث افزایش کلسترول خون و خطر بروز بیماری‌های قلبی عروقی می‌شوند.

آشنایی با انواع چربی‌ها و مضرات آنها به شما کمک می‌کند تا بدانید در شرایطی که دارید، چه موادغذایی را بهتر است مصرف کنید.

کافئین

شاید نوشیدن یک فنجان قهوه هر روز صبح شما را سرحال کند؛ اما زیاده‌روی در مصرف آن اثرات منفی به همراه دارد و یکی از آسیب‌های ناشی از آن درد مفاصل است. در ضمن کافئین موجود در قهوه باعث از بین رفتن اثر داروهای دیگر می‌شود. کافئین علاوه بر قهوه در نوشابه، نوشیدنی‌های انرژی‌زا، شکلات و کاکائو نیز وجود دارد.

بلاغ نیوز


منبع: دکتر سلام

منع فروش خودروهای بنزینی و گازوئیلی در اروپا

پول‌نیوز – بریتانیا از سال ۲۰۴۰ میلادی فروش خودروهای بنزینی و گازوئیلی را ممنوع می کند.

 این تصمیم دولت محافظه کار بریتانیا که توسط مایکل گوو، وزیر محیط زیست این کشور اعلام شد، 

در چارچوب طرح مبارزه با آلودگی هوا به اجرا گذاشته خواهد شد. براساس این طرح پس از ممنوعیت فروش خودروهای بنزین سوز و گازوئیل سوز، عبور و مرور آنها نیز از سال ۲۰۵۰ به طور کامل ممنوع خواهد شد.

دولت فرانسه نیز اوایل ماه جاری از قصد خود برای ممنوعیت فروش خودورهای گازوئیلی و بنزینی تا سال ۲۰۴۰ خبر داده بود. شهرهای اشتوتگارت و مونیخ در آلمان نیز در حال بررسی ممنوعیت برخی خودروهای گازوئیلی هستند.

بریتانیا، فرانسه و آلمان از جمله کشورهایی بودند که کمیسیون اروپا اوایل سال جاری نسبت به کیفیت هوای آنها هشدار داده بود. بنا به آمار رسمی آلودگی هوا در بریتانیا سالانه ۴۰ هزار قربانی می گیرد و منجر به شیوع بیماری های تنفسی به ویژه در میان کودکان می شود.

دولت بریتانیا رقمی معادل سه میلیارد و ۴۰۰ میلیون یورو به طرح بهبود کیفیت هوا اختصاص داده است. از این رقم ۲۵۵ میلیون یورو به شهرداری ها اختصاص می یابد تا آلودگی خودروها (به ویژه وسایل نقلیه گازوئیل سوز) را محدود نمایند.

حزب محافظه کار بریتانیا در جریان کارزار انتخاباتی اخیر این کشور وعده داده بود که «تقریبا تمام خودروها و واگن های باری» این کشور از سال ۲۰۵۰ میلادی به وسایل نقلیه پاک (بدون نشر آلودگی) تبدیل شوند.

در حالی که کشورهای بزرگ اروپایی برای حذف کامل خودروهای گازوئیلی و بنزینی آماده می شوند، دولت هند با استفاده از خودروهای بدون سرنشین در این کشور مخالفت کرده است. نیتین گادکاری، وزیر راه هند اعلام کرده است که به دلیل آمار بالای بیکاری در این کشور نمی توان اجازه داد که فن آوری نوین جایگزین مشاغل افراد شود.


منبع: پول نیوز

نیکی هیلی در وین درباره ایران رایزنی می‌کند

نماینده آمریکا در سازمان ملل چهارشنبه هفته آینده در وین، پایتخت اتریش با مقام‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره ایران گفت‌وگو خواهد کرد.

به گزارش میزان، منابع خبری می‌گویند «نیکی هیلی»، نماینده آمریکا در سازمان ملل، روز چهارشنبه هفته آینده در وین، پایتخت اتریش با مقام‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره ایران گفت‌وگو خواهد کرد.

یک مقام آمریکایی هفته گذشته گفته بود «نیکی هیلی» در روزهای آینده برای رایزنی‌ درباره فعالیت‌های هسته‌ای ایران به وین، پایتخت اتریش سفر خواهد کرد. وی به تاریخ مشخصی درباره سفر دیپلمات آمریکایی اشاره نکرده بود.

«هیلی» قرار است در این سفر با مقام‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دیدار و میزان فعالیت‌های هسته‌ای ایران را مورد بررسی قرار دهد.

خبرگزاری رویترز گزارش داده بود این سفر بخشی از بررسی‌های درون‌سازنی دولت «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا برای تعیین پایبندی ایران به توافق هسته‌ای ایران و گروه ۱+۵ است.

ترامپ در ماه آوریل سال جاری به چند نهاد دولتی دستور بررسی سیاست‌‌های دولت خود در قبال ایران و توافق هسته‌ای را داد. نتایج این بررسی، پایبندی دولت آمریکا به این توافق یا خروج از آن را تعیین خواهد کرد.

دولت آمریکا اعلام کرده در این بررسی آنچه به ادعای مقام‌های آمریکایی «رفتار تهران در خاورمیانه» است نیز در نظر گرفته خواهد شد.


منبع: عصرایران

وقوع یک حمله دیگر در بارسلون

پلیس اسپانیا اعلام کرد که پس از حمله تروریستی امروز، یک خودرو در پست ایست و بازرسی پلیس، دو مأمور را زیر گرفته و متواری شده است.

به گزارش میزان، راننده خودرویی که مأموران پلیس را زیر گرفته بود، در حومه بارسلون ردیابی شد. 

یگان خنثی‌سازی بمب پلیس به منطقه اعزام شده است.

راننده خودرو با آتش نیروهای امنیتی کشته شد.

این حمله با یک خودروی فورد سفید رنگ انجام شده است.


منبع: عصرایران

افزایش ۱۸ درصدی تولید خودرو

سخنگوی شورای سیاستگذاری صنعت خودرو با اشاره به آمار تولید انواع خودرو، گفت: در ۴ ماهه امسال ۴۳۵ هزار و ۹۹ دستگاه انواع خودرو تولید شده است که نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۱۸ درصد افزایش یافته است.

به گزارش ایرنا از روابط عمومی وزارت صنعت، معدن و تجارت، امیرحسین قناتی در نشست شورای سیاستگذاری صنعت خودرو با اشاره به برنامه تولید خودرو تصریح کرد: با توجه به برنامه تولید یک میلیون و ۶۰۰ هزار دستگاه تا پایان سال جاری ۹۱٫۴ درصد از برنامه تولید خودرو محقق شده است.

سخنگوی شورای سیاست گذاری خودرو با بیان میزان تولید خودرو در ۲۵ روزه مرداد ماه امسال اظهارکرد: ۱۰۵ هزارو ۵۰۰ دستگاه انواع خودرو به مجموع میزان تولید اضافه شده است که نسبت به مدت مشابه در سال گذشته ۱۶٫۶ درصد افزایش یافته است.

در ادامه این نشست ، گزارشی ازعملکرد شورای سیاست گذاری و نظارت بر صنعت خودرو از سال ۱۳۹۲ تا مرداد ماه امسال و اهم تصمیمات و اقدامات انجام شده در ۵۲ نشست این شورا ارائه شد.

همچنین شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد ایران ،آخرین وضعیت کیفی صنعت خودرو را بر اساس نتایج فرآیندهای نظارتی وزارت صنعت، معدن و تجارت کشور ارائه کرد که در برگیرنده اهم اهداف، عملکرد و شاخص های کیفی بود.

بر اساس این گزارش ، کلیات نتایج اقدامات کیفی وزارت صنعت، معدن و تجارت در صنعت خودرو طی دولت یازدهم بر اساس ۶ شاخص بوده است.چنانکه براساس شاخص ‘ مطالعه IQS ‘ ازسال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ ایرادات خودرو با کاهش ۲۸ درصدی روبرو بوده است.

همچنین در این مدت رضایت مشتریان از کیفیت محصول به میزان ۴٫۶ درصد افزایش داشته و درصد رضایت مشتریان از فرآیند فروش ۱۱٫۷ درصد افزایش را نشان می دهد.

در ادامه پنجاه و دومین نشست شورای سیاستگذاری و نظارت بر صنعت خودرو عنوان شد که درصد رضایت مشتریان از خدمات پس از فروش در فاصله سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶ از میزان ۶۸٫۵ به ۷۱٫۲ رسیده و ۱۱٫۷ درصد افزایش داشته است.

ارزیابی خدمات پس از فروش از ۵۹ به ۶۵٫۵ رسیده و با ۱۱٫۱ درصد افزایش ارزشیابی کیفی خودرو از ۲۱۷ به ۱۶۲ رسیده و با کاهش ۲۵ درصدی نمرات منفی و به تبع آن افزایش کیفیت در این زمینه بدست آمده است.


منبع: عصرایران

تفاهم نامه همکاری مناطق آزاد ایران و ارمنستان (+عکس)

مقامات ایران و ارمنستان تفاهم نامه همکاری در خصوص توسعه همکاری میان مناطق آزاد تجاری اقتصادی دو کشور امضا کردند.

به گزارش خبرگزاری صداوسیما، اکبر ترکان، دبیر شورای هماهنگی مناطق آزاد تجاری و ویژه اقتصادی ایران و سورن کارایان، وزیر توسعه اقتصادی و سرمایه گذاری ارمنستان در ایروان تفاهم نامه همکاری در خصوص توسعه همکاری مناطق آزاد تجاری دو کشور به ویژه مناطق آزاد هم مرز ارس در ایران و مری در ارمنستان امضا کردند.

معرفی  فرصت های کسب و کار در مناطق آزاد تجاری ایران و ارمنستان و توسعه همکاری میان شرکت های فعال در مطقه آزاد ارس در ایران و مقری در ارمنستان از جمله موضوعات این تفاهم نامه است.

طرفین در مذاکرات خود با اشاره به اهمیت ساخت کارخانه های مشترک در مناطق آزاد پیشنهاد کردند که گفتگو در خصوص تاسیس کارخانه مشترک مس آغاز شود، امری که به گفته مقامات دو کشور، نه تنها باعث ایجاد اشتغال و شکوفایی صنعتی خواهد شد،بلکه زمینه های لازم برای صدور کالاهای تولیدی مشترک به حوزه اورآسیا و اروپا  را فراهم خواهد کرد.

تفاهم نامه همکاری مناطق آزاد ایران و ارمنستان (+عکس)
تفاهم نامه همکاری مناطق آزاد ایران و ارمنستان (+عکس)


منبع: عصرایران

خالدی: غفوری در نیمه دوم، کم آوردد

خبرگزاری تسنیم: امید خالدی، بازیکن تیم سایپا با ابراز شادی از برد یک بر صفر تیمش مقابل استقلال گفت: در نیمه اول هر دوتیم موقعیت‌های زیادی برای گلزنی داشتند. ما ۴ فرصت گل‌زنی در نیمه اول از دست دادیم، بازیکنانی چون قلی‌زاده، ترابی، می‌توانستند در این نیمه گلزنی کنند که قدر این موقعیت‌ها را ندانستند. 

وی افزود: استقلالی‌ها هم در نیمه اول فرصت‌های خوبی نصیب‌شان شد اما در نیمه دوم این ما بودیم که از فرصت‌ها بهتر استفاده کردیم و خدا را شکر با یک پنالتی بازی را بردیم.

خالدی درباره داور بازی عنوان کرد: داور هم مانند بازیکن است، او هم یک روز خوب قضاوت می‌کند و یک روز بد، اما فکر نمی‌کنم امروز داور بد قضاوت کرده باشد.

بازیکن سایپا در مورد رویارویی‌اش با وریا غفوری تصریح کرد: رقابت خوبی با هم داشتیم اما او در نیمه دوم کم آورد و خسته شده بود.

وی در پایان درباره آینده سایپا و هدف این تیم در لیگ گفت: تیم ما بازی به بازی بهتر می‌شود و الان زود است که در مورد مدعی بودن‌مان صحبت کنیم. ضمن اینکه اعتقاد دارم همه تیم‌های لیگ شانس قهرمانی دارند و برای آن تلاش می‌کنند.


منبع: برترینها

شکورزاده: جباری اصلاً حال دویدن ندارد

خبرگزاری فارس: پیشکسوت تیم فوتبال استقلال گفت: این تیم استقلال نیست، این تیم با این روش مطمئن باشید اگر حمایت تماشاچی و رسانه نباشد دهم هم نمی‌شود.

محمدرضا شکورزاده در مورد عملکرد تیم استقلال مقابل تیم سایپا گفت: نتیجه برای تیم سایپا عالی بود. هدف آنها گرفتن یک امتیاز بود که در پایان بازی ۳ امتیاز را گرفتند. استقلال هم که در این یکی دو سال یک بازی خوب می‌کند و بازی‌های بعدی هیچ برنامه‌ای در فوتبال ندارد. فقط با نفر گرفتن که کار درست نمی‌شود، باید کار فنی تیم را بالا ببرند. هیچکدام به همدیگر نمی‌خورند. هافبک‌ها ۴ تا پاس به هم نمی‌دهند. مجتبی جباری اصلاً حال دویدن ندارد، معلوم نیست از کجا آمده است. یکی به من بگوید تاکتیک تیم استقلال چیست؟ چرا از لب خط هیچ حرکتی انجام نمی‌دهند؟

وی در ادامه صحبت‌های خود عنوان کرد: اگر فشار تماشاچی نباشد مطمئن باشید این تیم دهم هم نمی‌شود حداقل صدقه‌سری تماشاگران است می‌آیند و تیم را تشویق می‌کنند. اگر این طرفداران تیم استقلال طرفدار تیم سایپا باشند مطمئن باشید خیلی بهتر نتیجه می‌گیرند. ۴ تا بازیکن جوان و با انگیزه آمدند حداقل دوندگی می‌کنند. آقایان اصلاً حال دویدن ندارند. 

پیشکسوت تیم استقلال در ادامه صحبت‌های خود خاطرنشان کرد: آقای منصوریان این تیم، تیم بزرگ مملکت است، جوانگرایی زمانی است که یک بازیکن در سطح ملی است اما جوان است. یک زمان ۱۱ بازیکن ملی داخل زمین بودند و ۷ تا ۱۰ بازیکن ملی هم روی نیمکت بودند. قائدی بازیکن خیلی خوب و با استعدادی است، زمانی از او باید استفاده کنند که خراب نشود، البته خراب که نمی‌شود، می‌آید به شهرت می‌رسد و می‌رود با یک تیم دیگر قرارداد می‌بندد. 

شکورزاده در ادامه گلایه‌های خود از تیم استقلال خاطرنشان کرد: کلاً مدیریت سیستم ورزش ما باند و باندبازی شده است. روی نیمکت تیم استقلال باید آدم‌های بزرگ بنشینند. کمک‌های مربی در رده‌های پایه مربی‌گری نکرده‌اند، منصوریان هم فعلاً در سطح استقلال و پرسپولیس باید برود به عنوان کمک کار کند، از نظر من او بازیکن بزرگ و بچه خوبی است اما اینقدر لب خط نمایش ندهد. هنرپیشه که نیست، سوت می‌زند و حرکت می‌کند. او بیشتر از بازیکنان کنار خط حرکت می‌کند. شما هماهنگی تیم را نگاه کنید، در تعویض‌ها هیچ هماهنگی وجود نداشت. جباری را تعویض کردند او می‌گوید جباری را چه کسی تعویض کرده است.

وی در ادامه صحبت‌های خود گفت: خودمان را گول نزنیم، پرسپولیس را نگاه کنیم، می‌آید نتیجه نمی‌گیرد و مساوی می‌کند اما ۵۰ تا گل هم نمی‌زند. بازی قبل را نگاه کنید پرسپولیس ۲ سال است بهترین فوتبال را به نمایش می‌گذارد، این تیم رقیب اصلی ما است اما باید واقعیت را بگوییم.

پیشکسوت استقلال در ادامه صحبت‌های خود خاطرنشان کرد: شجاعیان در تیم استقلال چه کاره است؟ اصلاً او را برای چه آوردند؟ یک دفاع روبروی خود را دور نزده است، در کل تیم دفاع راست سرحال بود اما در کنار او کسی نبود او را راه بیاندازد اما با قدرت فیزیکی خود حرکت می‌کرد. هافبک نباید کار دفاعی کند؟ تمام زور کار دفاعی تیم روی شانه‌های چشمی افتاده است. البته اول یک نفر باید دفاع کردن را به او یاد بدهد. دفاع کردن نه اینکه پا شکستن و آدم زدن. منتظری اصلاً کجا بوده است؟ او کشورهای عربی بوده است. چندتا دفع توپ کرد؟ او دفاع وسط است؟ دفاع وسط تیم ملی؟! هرکاری که بازیکن سایپا دوست داشت با او کرد. اگر علی دایی ۲ بازیکن فوروارد سرعتی داشت به خدا هر دقیقه یک گل می‌خوردیم، اصلاً بازیکنان حال دویدن ندارند، دفاع‌ها خیلی سنگین هستند.

وی در ادامه انتقادهای خود عنوان کرد: این تیم هیچ برنامه‌ای ندارد، اگر تراکتورسازی را برده روی فشار تماشاچیان بوده است، چند تا بازی را باخته است؟ پارسال هم همین حالت بود اما آخرها تیم شکل گرفت. این تیم استقلال نیست، این تیم با این روش مطمئن باشید اگر حمایت تماشاچی و رسانه نباشد دهم هم نمی‌شود. من استقلالی هستم و عمرم را برای این تیم گذاشتم، امیدوارم که این تیم موفق باشد اما با این روش موفق نخواهد شد.

وی در ادامه صحبت‌های خود گفت: تمرینات این تیم اختصاصی نیست باید تمرین اختصاصی با دفاع و هافبک‌ها برگزار کنند، بلد نیستند حداقل بروند یاد بگیرند، باشگاه حداقل آنها را ۴ تا کلاس بفرستد، بازیکنانی که آورده‌اند در حد استقلال نیستند، حالا یک بازیکن در شهرستان چند گل زده اینکه دلیل نمی‌شود او را به تیم استقلال بیاورند. من اگر تیم دسته ۳ داشته باشم نصف بازیکنان این تیم را می‌گذارم بیرون. نصف بازیکنان تیم استقلال در حد این تیم نیستند.

پیشکسوت باشگاه استقلال در پایان صحبت‌های خود گفت: با آوردن ۴ بازیکن اسمی سر مردم را نمی‌شود کلاه گذاشت و یک روز آدم‌ها با دروغ‌گفتن به مردم رسوا می‌شوند. پول که فوتبال نمی‌آورد. بازیکن باید ریاضت بکشد تا پول به آن بدهند، اینها در کل به نظر من ۱۰۰ هزار تومان هم قراردادشان نیست.


منبع: برترینها

افت شنوایی عاملی برای بروز آلزایمر

دکتر حمید جلیلوند در گفت‌و‌گو با «ایران» به توضیح این اختلال می‌پردازد: به طور کلی دستگاه شنوایی از سه قسمت گوش خارجی، گوش میانی و گوش داخلی تشکیل شده است. اختلال در هریک از این قسمت‌ها باعث ایجاد افت شنوایی خاص آن قسمت می‌شود. به عبارت دیگر اگر در گوش خارجی و میانی اختلالی رخ دهد، افت شنوایی رخ داده را «افت شنوایی انتقالی» می‌نامند، چون در مسیر انتقال صدا افت ایجاد شده است. ولی اگر در گوش داخلی که متشکل از حلزون و عصب شنوایی است، اختلالی رخ دهد، به آن «افت شنوایی حسی – عصبی» می‌گویند، چون در زمینه حس و تشخیص صداها و نیز در زمینه انتقال عصبی صداها اختلال ایجاد شده است.
دبیر علمی انجمن شنوایی شناسی ایران می‌افزاید: دانش بشر تاکنون نتوانسته با درمان‌های ژنتیکی یا سلولی، اختلالاتی را که درون حلزون و عصب شنوایی رخ می‌دهد درمان کند و همه چیز در سطح مقدماتی و آزمایشگاهی است.
وی ادامه می‌دهد: از میان چندین نوع سلول موجود در درون حلزون گوش دو نوع اصلی به نام‌های سلول مویی خارجی و سلول مویی داخلی وظیفه تشخیص صداها و تبدیل آنها با تکانه‌های عصبی را انجام می‌دهند. وظیفه سلول مویی داخلی تشخیص صداها و تبدیل آنها از حالت مکانیکی به حالت الکتریکی و همچنین تکانه‌های عصبی است که به عصب شنوایی تحویل می‌دهد. پس کار اصلی شنیدن را سلول مویی داخلی انجام می‌دهد و آسیب کامل آن باعث ناشنوایی مطلق می‌شود، ولی وظیفه سلول مویی خارجی تشخیص صداهای ضعیف و تقویت آنها و کمک به سلول مویی داخلی برای تفسیر این صداها است. به عبارت دیگر سلول‌های مویی خارجی نوعی تقویت‌کننده زنده هستند که امواج صوتی ضعیف را شناسایی کرده و تقویت می‌کنند تا بدین وسیله سلول مویی داخلی بتواند براحتی وجود آنها را تشخیص دهد.
وقتی فردی دچار افت شنوایی حسی – عصبی است، ممکن است یکی از این دو نوع سلول مویی آسیب دیده باشد. وقتی سلول مویی خارجی آسیب ببیند، فرد کم شنوا می‌شود و صداهای ضعیف و متوسط را نخواهد شنید، ولی با آسیب سلول‌های مویی داخلی، کم شنوایی بیشتری رخ می‌دهد به گونه‌ای که فرد علاوه بر صداهای ضعیف و متوسط، صداهای بلند را نیز نخواهد شنید و حتی نوع آسیب ممکن است به گونه‌ای باشد که فرد کاملاً ناشنوا شود و هیچ صدایی را نشنود.
این ادیولوژیست خاطرنشان می‌کند: معمولاً عوامل مختلفی موجب افت شنوایی می‌شوند که از میان آنها می‌توان علل ژنتیکی و وراثتی، عوامل خطر در هنگام بارداری و تولد، بیماری‌ها، ضربه صوتی ناشی از تیراندازی و انفجار، پیر گوشی، داروهای آسیب رسان به گوش (داروهای سمیت زای گوش یا اتوتوکسیک) و قرارگیری در معرض سر و صدای بلند را برشمرد.
دکتر جلیلوند تأکید می‌کند: شدت افت شنوایی حسی – عصبی متفاوت است، اما می‌توان گفت کم شنوایی متوسط شایع‌تر است. بیشتر افراد مبتلا به این میزان کم شنوایی هنگام گوش دادن به صداها در مکان‌های شلوغ و هنگام گوش دادن به صداها از فواصل دور دچار مشکل می‌شوند. به اعتقاد دبیر علمی انجمن شنوایی شناسی ایران، تنها راه چاره و درمان اصلی بیشتر افت‌های شنوایی حسی – عصبی، استفاده از سمعک است، چراکه سمعک یک نوع تقویت‌کننده یا بلندگویی است که باعث تقویت و بلندتر شدن صدا برای فرد کم شنوا می‌شود به گونه‌ای که بیمار قادر به شنیدن صداها خواهد بود.

عوارض افت شنوایی زوال عقل دلایل ابتلا به آلزایمر افت شنوایی انتقالی افت شنوایی   عوارض افت شنوایی زوال عقل دلایل ابتلا به آلزایمر افت شنوایی انتقالی افت شنوایی
این استادیار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی می‌گوید: افت شنوایی در همه سنین ناخوشایند است و علاوه بر مشکلاتی که در زندگی روزمره ایجاد می‌کند زمینه بسیاری از بیماری‌های دیگر را هم فراهم می‌کند. اما این مشکل در بدو تولد می‌تواند زندگی و آینده نوزاد را کاملاً تحت تأثیر قرار دهد،چراکه اگر نوزادی دچار افت شنوایی باشد و درمان نشود، قادر به آموختن زبان و گفتار نخواهد بود. چنین فردی نه تنها در زمینه زبان و گفتار رشد نخواهد کرد بلکه مهارت‌های اجتماعی او نیز گسترش نخواهد یافت. تحصیلات موفقی را نخواهد داشت و به معلولی تبدیل می‌شود که برای رفع نیازهای خود نیازمند دیگران است. این امر آسیب‌های اجتماعی زیادی را نه تنها به او و خانواده‌اش خواهد رساند، بلکه هزینه‌های گزافی را به دولت و جامعه اعمال خواهد کرد.
خوشبختانه در حال حاضر، علم ادیولوژی(Audiolgy) این امکان را دارد که در همان بدو تولد، با استفاده از آزمایش‌های پیشرفته‌ای همچون OAE و ABR دستگاه شنوایی نوزاد را بررسی کند و وجود افت شنوایی یا هر گونه اختلالی را تشخیص دهد. در حقیقت ادیولوژیست می‌تواند هرگونه اختلالی را از همان بدو تولد تشخیص داده و به کمک دیگر متخصصان پزشکی به درمان مناسب آن کمک کند. از این‌رو توصیه می‌کنم والدین نه تنها آزمایش‌های در بدو تولد فرزندان‌شان را جدی بگیرند بلکه از کنار تغییر در میزان شنوایی آنها نیز به سادگی نگذرند.

منبع: شفقنا


منبع: دکتر سلام

بدبینی به همسر چه دلایلی دارد؟

۲- علت بعدی میتواند شخصیت بدبین یا پارانویید باشد .این افراد نسبت به همه احساس بدبینی دارد و اغلب بااین جمله که جامعه بد است رفتار خود را توجیه می کنند .دربعضی موارد کار به هذیان حسادت می رسد یعنی فرد معتقد است که همسرش به او خیانت می کند و دلایل مختلفی هم ذکر می کند .بسیاری از دلایل این افراد با تجسس کاراگاهی و پلیسی انها در رفتار همسرشان پیدا شده است.حتی اعمال خشونت با همسر هم بعید نیست و در مواردی برخوردهای شدید با فردی که به او مضنون هستند هم پیش می اید.

۳- در کسانی که سابقه خیانت به همسرشان را دارند یا روابط جنسی متعددی قبل از ازدواج داشته اند یا در ازدواجهای قبلی همسرشان به انها خیانت کرده است نیز این بدبینی ممکن است دیده شود چون این افرادقبول نمی کنند که همه این طور نیستند.

۴- اختلالاتی مثل بیماری اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی و افسردگی یا وسواس شدید هم میتواند منشا ایجاد بدبینی باشد البته در این موارد سایر علایم بیماری واضحتر از بدبینی وجود دارد.

۵- مشکلات جنسی مثل ناتوانی جنسی زودانزالی و … هم میتوتند باعث بدبینی به همسر شود.

۶- مشکل شایع جامعه امروز ما یعنی اعتیاد به شبکه های اجتماعی و موبایل و اعتیاد به پورنوگرافی از علل مهم این مشکل است.

راه حل این مشکل چیست؟

علت بدبینی به همسر دلایل بدبینی به همسر درمان بدبینی به همسر بدبینی به همسر   علت بدبینی به همسر دلایل بدبینی به همسر درمان بدبینی به همسر بدبینی به همسر

اول از هر چیز متخصص روانپزشک هم زن و هم شوهر را باید بررسی کند . در مواردی که افسردگی یا اضطراب یا اختلافات زناشویی باعث این علایم شده باشد با درمان انها چه با دارو و یا با مشاوره و رواندرمانی مشکل حل میشود .مشکلات جنسی باید درمان شود و اعتیاد به موبایل هم باید درمان شود.

اما نکته مهم که باید مد نظر باشد اهمیت درمان دارویی طولانی مدت در مورد افرادی است که مبتلا به هذیان حسادت هستند که تشخیص ان با روانپزشک است .بدیهی است که درمانهای غیر دارویی و مشاوره در این موارد کمکی نمی کند .پس قبل از هر چیز بررسی توسط متخصص را فراموش نکنید.بیماریهای مهمی مثل اسکیزوفرنی ,وسواس و … نیز نیاز به درمان جدی با دارو دارد.

برای جمع بندی:

قبل از ازدواج مشاوره و بررسی دقیق را فراموش نکنید .و بعد از ازدواج به جای دعوا و برخوردهای بی سرانجام یا تصمیم عجولانه برای طلاق به متخصص مراجعه کنید و درمانها و راه حلهای اصولی و علمی را دریافت کنید.


منبع: دکتر سلام