۳ کشته و ۳۵ مصدوم در واژگونی اتوبوس در شاهرود

معاون اورژانس ۱۱۵ شاهرود گفت: براثر واژگونی یک دستگاه اتوبوس در کمربندی بیرون شهر شاهرود، ۳ تن کشته و ۳۶ تن از هموطنان مصدوم شدند.

به گزارش ایرنا، ناصر سلمانپور بامداد جمعه زمان بروز این رویداد را ساعت سه و ۲۸ دقیقه اعلام کرد و گفت: در ابتدا کشته شدگان این اتوبوس راننده و شاگرد راننده بودند. ۲تن از مصدومان دچار قطع پا شده و حال سه تن نیز نامناسب است.

۳ کشته و ۳۵ مصدوم در واژگونی اتوبوس در شاهرود

او گفت: با کشته شدن یکی از مصدومان قطع پا حادثه واژگونی اتوبوس در کمربندی شاهرود، تلفات این حادثه به سه تن افزایش یافت.

سلمانپور گفت: مصدومان با ۹ دستگاه آمبولانس اورژانس به بیمارستان امام حسین(ع) شاهرود اعزام شدند. ۱۵ تن از مصدومان به صورت سرپایی مداوا شده و ترخیص شدند.


منبع: عصرایران

گل سپاهان را ساسان انصاری زد

خبرگزاری مهر: هافبک تیم فوتبال فولاد مبارکه سپاهان با اشاره به گل نخست این تیم و ضربه ساسان انصاری گفت: ضربه اولیه را من زدم ولی گل را ساسان با ضربه سر به ثمر رساند.

مهرداد محمدی پس از پیروزی تیمش در شهرآورد نصف‌جهان در خصوص روند بازی، اظهار داشت: خوش‌بختانه هر ۲ تیم بازی بسیار خوبی را ارائه کردند و شهرآورد بسیار جذاب و دیدنی را پشت سر گذاشتیم که توانستیم پیروز میدان باشیم.

وی با اشاره به گل نخست تیم سپاهان، گفت: آن گل را ساسان انصاری روی ضربه من به ثمر رساند و هیچ آفسایدی هم در کار نبود.

هافبک تیم فوتبال فولاد مبارکه سپاهان با تشکر از هواداران بیان کرد: از همه هواداران که سنگ تمام گذاشتند تشکر می‌کنم و خوشحالم که توانستیم با این برد ارزشمند دل آن‌ها را شاد کنیم و امیدوارم که این روند همچنان ادامه داشته باشد.

به گزارش مهر، تیم فوتبال سپاهان پنجشنبه شب به دیدار تیم همشهری ‌خود ذوب‌آهن رفت و موفق شد با نتیجه ۲ بر صفر پیروز شهرآورد نصف‌جهان باشد.


منبع: برترینها

۵۰ نکته برای شروع یک کسب و کار (۱)

برترین ها – ترجمه از محمدرضا مرتضایی: شروع
یک کسب و کار برای افرادی که قلب ضعیفی دارند، مناسب نیست. این کار، پر
استرس است و نیاز به تمرکز بسیار بالایی دارد. از این گذشته، در حین این
پروسه ممکن است تجربیات حرفه ای و شخصی مختلفی را تجربه کنید که تا قبل از
این هرگز آنها را تجربه نکرده بودید.

در ادامه به بیان ۵۰ نکته ای که می تواند کسب و کار شما را به همه زندگی تان تبدیل کند، می پردازیم:

۱٫  
 همه افراد آنچه برای شروع یک کسب و کار نیاز است را در ابتدای کار در
اختیار ندارند. اما این بدان معنا نیست که ایده هایی که در سر دارید، خوب
نیستند. شما باید به این نکته توجه کنید که برای اجرایی کردن ایده هایتان
همه امکانات لازم را در اختیار دارید؟ مثلا آیا به این فکر کرده اید که تا
زمانی که به در آمد برسید و مشتری جذب نمایید، چگونه از عهده پرداخت مسائل
مالی شرکت بر خواهید آمد؟ اگر به این موارد فکر نکرده اید، احتمالا شخصیت
شما به شکلی است که به درد مدیریت یک شرکت یا راه اندازی یک کسب و کار جدید
نمی خورد.

پس قبل از هرگونه سرمایه گذاری و
یا صرف منابع، بهتر است خودتان را ارزیابی کنید و از خود بپرسید که آیا
ویژگی های یک کارآفرین را در خود دارید یا خیر؟ آیا برای راه اندازی کسب و
کار جدید به اندازه کافی انگیزه دارید؟ به اندازه کافی اعتماد به نفس برای
اجرای کار دارید؟ آیا فردی مرتجع هستید؟

 50 نکته برای شروع یک کسب و کار( ترجمه مرتضایی)

۲٫    توسعه یک ایده

هیچ
کسب و کاری را به خاطر اینکه اکنون بسیار رواج دارد و یا بقیه با اجرای آن
به ثروت فراوان رسیده اند، شروع نکنید. ایده کسب و کاری را در ذهن پرورش
دهید که شما به انجام آن علاقه دارید و یا به نوعی با خود مفهوم یا موارد
وابسته به کسب و کار، قبلا در ارتباط بوده اید و یا آنها را تجربه کرده
اید. سپس به این موضوع بیاندیشید که آیا محصول یا خدماتی که قرار است کسب و
کار شما ارائه دهد باعث ارتقا سطح زندگی مردم می شود یا خیر؟

۳٫    آزمایش قابل اتکا بودن ایده

وقتی
ایده ای به ذهن شما می رسد، به این موضوع فکر کنید که تبدیل آن به واقعیت و
اجرایی کردن آن تا چه حد امکان پذیر است.آیا آن محصول یا خدمت همان چیزی
است که نیاز فعلی مردم به شمار می رود؟ آیا از فروش آن می توانید به
سودآوری برسید؟ آیا محصول مورد نظرتان کار می کند؟

۴٫    یک طرح کسب و کار بنویسید

یک
طرح کسب و کار قوی می تواند شما را به خوبی به جلو هدایت کند. حتی در
مواقعی که طرح شما یک طرح ساده کارآفرینی انفرادی یا فریلنسر باشد، نیز می
تواند بسیار مفید باشد. البته ارائه طرح خود برای سرمایه گذاران بالقوه نیز
بسیار مهم است. طرح کسب و کار شما باید شامل مواردی چون بیان ماموریت
شرکت،خلاصه ای از موضوع فعالیت شرکت،خلاصه ای از نحوه اجرایی کردن طرح،
محصول یا خدمتی که قرار است عرضه شود، تشریح بازار هدف،بیان مسائل مالی و
هزینه اجرای طرح باشد.

۵٫    بازار هدف خود را مشخص کنید

حتی
اگر شما برخی مزیت ها و جذابیت ها را در طرح کسب و کار خود شناسایی کرده
اید، اما همچنان نیاز به کار بیشتری برای پرورش ایده خود دارید. بازار هدف
خود را تعیین کنید، محصولاتی که احتمال خریدشان توسط مشتریان بیشتر است را
مشخص کنید و در نهایت یک ارزیابی رقابتی با دیگر رقبای حاضر در بازار انجام
دهید.

۶٫    هزینه ها را برآورد کنید

با
انجام تحقیقات بیشتر، فاکتورهای هزینه زایی که در این صنعت وجود دارند را
شناسایی کنید. این کار نه تنها باعث مدیریت بهتر و موثر تر کسب و کار شما
می شود بلکه قطعا در این تحقیق مالی مواردی وجود دارد که سرمایه گذار،
خواهان دانستن آنها است.

۷٫    بودجه ای را برای شروع کار تخصیص دهید

پس
از اینکه سرمایه مورد نیاز برای انجام کار را محاسبه کردید، به بررسی
اینکه چه مقدار از آن برای شروع کار و ساخت محصول و یا خدمت به بازار نیاز
است، بپردازید و در نهایت یک طرح بازاریابی مناسب برای ارائه محصول یا خدمت
خود به بازار تهیه کنید.

۸٫    سرمایه گذار مناسب خود را پیدا کنید

شما
به سرمایه گذاری اولیه برای شروع کار نیاز دارید؛ حال این مبلغ می تواند
از پس انداز یا کارت اعتباری یا وام یا بورسیه و یا سرمایه گذار خارجی
تامین شود. سرمایه گذاری پیدا کنید که همراه با دیدگاه های شما است و به
کار شما اعتقاد دارد.

 50 نکته برای شروع یک کسب و کار( ترجمه مرتضایی)

۹٫    به صحبت های سرمایه گذار گوش دهید

چه
دوست داشته باشید و چه نداشته باشید، سرمایه گذار همیشه خود را محق می
داند که در بخش هایی از کار دخالت کند و نظرات خود را اعمال نماید؛ پس شما
همواره باید آماده شنیدن صحبت ها و نظرات و پیشنهادات او باشید اما این
بدان معنا نیست که شما دقیقاً همان چیزی را انجام دهید که او می گوید.

۱۰٫     سیستم پشتیبانی مناسبی برای کسب و کار خود ایجاد کنید

شما
در حال سرمایه گذاری زمانی و مالی عظیمی هستید، پس نیاز به پشتیبانی و
حمایت دارید. قبل از انجام هر کاری، با خانواده خود در مورد شروع این کسب و
کار مشورت کنید چرا که آنها هم باید در جریان کار قرار گیرند تا در صورت
لزوم پشتیبانی احساسی و مالی از شما به عمل آورند چرا که هر گونه موفقیت یا
شکست طرح شما مستقیماً خانواده تان را به چالش می کشد.

۱۱٫     ساختار مناسب برای اجرای طرح را تعیین کنید

تعیین
نوع ساختار کاری قبل از شروع به کار بسیار مهم است: کسب و کار با مالکیت
انفرادی، یک شراکت دو نفره، شرکتی با مسئولیت محدود، یک شرکت سهامی خاص، یک
شرکت سهامی عام، موسسه انتفاعی یا غیرانتفاعی.

۱۲٫    یک نام برای کسب و کار خود انتخاب کنید

اسمی
برای کسب و کار خود انتخاب کنید که به بهترین نحو بیانگر کسب و کار شما
است. پس از تعیین نام مناسب برای کسب و کار خود، به سراغ انتخاب دامنه
اینترنتی مناسب در کشور خود بروید.

۱۳٫     نام کسب و کار خود را ثبت کنید

اگر
مشکلی برای ثبت اسم شرکت و کسب و کار شما وجود نداشت، فوراً آن را ثبت
کنید و برای ثبت علامت تجاری و دیگر مراحل حقوق معنوی شرکت خود در کشور و
استان خود اقدام کنید و دامنه اینترنتی خود را از گزند سواستفاده های
احتمای مصون نگه دارید.

۱۴٫    از منابع مجانی، حداکثر استفاده را ببرید

بسیاری از منابع در حال حاضر وجود دارند که مشاوره و یا راهنمایی های مجانی در اختیار شما قرار می دهند.

۱۵٫     قانون مالیاتی را که مشمومل آن هستید را بشناسید

اکنون
زمان سر و کله زدن با قوانین مالیاتی است. در ایالات متحده آمریکا، چهار
مالیات برای کسب و کارهای مختلف وضع شده است:  درآمد، خویش فرمایی،مالیات
برای کارمندان، ارزش افزوده

۱۶٫    مجوزهای لازم را برای شروع کار اخد کنید

بر
اساس قانون NOLO، شما می بایست شماره شناسه کارمندی فدرال خود را از مراجع
ذی صلاح اخذ کنید(مگر اینکه شرکت به صورت انفرادی توسط خود شما اداره شود و
یا اینکه هیچ کارمندی نداشته باشید).برای اخد مجوزهای لازم ثبت نام کنید و
یک شناسه مالیاتی برای شرکت خود دریافت کنید و در صورت نیاز نیز مجوزهای
لازم برای کار در نقاط خاص یا ایالات خاص را از ایالت یا استان مربوطه
دریافت نمایید.

۱۷٫    شرکت خود را بیمه کنید

با
تحقیقاتی که انجام می دهید، مناسب ترین بیمه را برای کسب و کار خود انتخاب
کنید که این مورد بسته به نوع کسب و کار شما متفاوت است. مثلا اگر شما
مشغول انجام کارهای خود از خانه هستید، مطمئن شوید که پوشش این نوع بیمه ها
شامل دزدی و هر گونه زیان و خسارت به دارایی های شرکت می شود.

۱۸٫    دفاتر مالی شرکت را تنظیم کنید

اگر در حال استفاده از یک سیستم حسابداری هستید، حتما صورت وضعیت سال مالی خود را تنظیم کنید.

۱۹٫     بهترین مکان را برای شروع کسب و کار انتخاب کنید

برای
شروع کسب و کار خود، سعی کنید بهترین مکانی را که نیاز های کسب و کار شما
را مرتفع می کند، انتخاب کنید. مثلا به مواردی همچون احتمال رشد ارزش شرکت و
زمینی که در آن مستقر است، توجه به احتمال رقابت با دیگر رقبا و تامین
کنندگان بازار، در دسترس بودن برای مشتریان، دقت کنید.

 50 نکته برای شروع یک کسب و کار( ترجمه مرتضایی)

۲۰٫     نگران دفتر کار نباشید

اگر هنوز شرکت شما به درآمد نرسیده است، به فکر تهیه یک دفتر نباشید و نگرانی از این بابت نداشته باشید.

۲۱٫     به گواهی ثبت اختراع دقت کنید

پتنت
ها یا گواهی ثبت اختراع ممکن است هزاران دلار ارزش داشته باشند. پس برای
ثبت اختراع خود زمان بگذارید. وقتی نتوانید از یک پتنت استفاده کنید و به
موقع آن را ثبت نکنید، آن گواهی ارزش زیادی ندارد چرا که دیگران زودتر از
شما اینکار را کرده اند.

۲۲٫    انعطاف پذیر باشید

شاید
اهداف اولیه شما در طول زمان با تغییراتی مواجه شود؛ پس هر لحظه آماده
سازگاری با شرایط جدید  و براورده کردن نیازهای تازه مشتریان باشید که توجه
یا عدم توجه به همین عامل ممکن است باعث موفقیت یا شکست کسب و کار شما
شود.

۲۳٫    ایده های خود را با خانواده و دوستان در میان بگذارید

نزدیک
ترین  و قابل اعتماد ترین افراد به شما، دوستان و خانواده شما محسوب می
شوند؛ پس از در میان گذاشتن ایده های خود با آنها و شنیدن پیشنهادات آنها
نهراسید.

۲۴٫     از افراد منفی نگر و بدبین دوری کنید

بین
انتقاد سازنده و و افرادی که همواره سعی در به سخره گرفتن کار شما و یا
اشاره به پایان مایوس کننده کسب و کار شما دارند، تفاوت زیادی وجود دارد.
از این افراد دوری کنید.

۲۵٫    هرگز عصبانی نشوید

اگر
ایده شما توسط مشتری و یا سرمایه گذار نادیده گرفته شد و یا رد شد، عصبانی
نشوید. به دنبال یافتن این مورد بروید که آنها چه چیزی را در طرح شما دوست
نداشته اند و با اعمال تغییرات در آن مجدداً به سراغ آنها رفته و تغییرات
اعمال شده را به آنها یادآوری نمایید. در زمان ارائه طرح خود به سرمایه
گذار نیز دقت کنید و در فرصت مناسب به سراغ او بروید.

ادامه دارد…


منبع: برترینها

رییس سازمان حج و زیارت: کاروان ها مجاز نیستند زودتر از موعد به جمرات بروند

رییس سازمان حج و زیارت گفت: طبق برنامه وزارت حج عربستان و بر اساس جدول زمانبندی مصوب، هیچ یک از کاروان های ایرانی مجاز نیستند زودتر از ساعت ۱۰:۳۰ روز دهم ذی حجه به جمرات بروند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، حمید محمدی روز گذشته در نشست با مدیران مجموعه منطقه ۴ مکه مکرمه با تاکید بر لزوم استقرار همه کاروان ها در چادرها و استراحت کافی در صبح روز دهم، افزود: عزیمت حجاج ایرانی به جمرات برای رمی ، بر اساس جدول زمانبندی بسیار دقیقی انجام می شود که طی بخشنامه‌ای به مدیران مجموعه ها و مدیران کاروان ها ابلاغ خواهد شد.

وی با اشاره به گرمای هوا در عرفات و لزوم آسایش حجاج در روز عرفه که نقطه آغاز ایام تشریق است، افزود: با توجه به بزرگی فضای داخلی چادرهای جدید در عرفات، برای بهره گیری بهتر از فضای خنک چادرها، تمامی حجاج بصورت مجموعه ای در چادرها مستقر می شوند.

محمدی اضافه کرد: برنامه ریزی های بسیار خوبی برای تسهیل امور اجرایی در ایام تشریق انجام شده که قطعا انضباط تشکیلاتی و توجه و جدیت مدیران مجموعه ها و مدیران کاروان ها به دستورالعمل های اجرایی، و از همه مهمتر اطلاع رسانی به حجاج عزیز در خصوص برنامه های عرفات، مزدلفه و منا کارها را روان تر می کند.

وی همچنین با اشاره به ازدحام جمعیت در منا، تاکیدکرد: برنامه زمانبندی که شامل ممنوعیت عزیمت به جمرات در ساعاتی خاص می شود، برای روزهای ۱۱ و ۱۲ ذی حجه نیز وجود دارد.
شمار زائران ایرانی در مکه مکرمه امروز با احتساب پروازهای فرودگاه جده و کاروان های اعزامی از مدینه منوره امروز به بیش از ۴۵ هزار نفر می رسد.

عملیات انتقال ۸۶هزار ۵۰۰ زائر ایرانی به سرزمین وحی که از ۸مردادماه از طریق ۲۰ ایستگاه پروازی آغاز شده است، تا سوم شهریور ماه ادامه خواهد یافت.


منبع: الف

تک گونه‌ای شدن درختان تهران عامل بروز و طغیان سفیدبالک‌ها

رئیس بخش تحقیقات حفاظت و حمایت جنگلها و مراتع کشور گفت: سفید بالک در تهران وجود داشته است و تغییرات اکولوژیک و اقلیمی و وجود بستر مناسب جهت فعالیت این آفت از جمله تعداد بسیار زیاد درختان توت از گونه های مختلف به ویژه توت کاکوزا در سطح شهر باعث طغیان این آفت شده است.

محمد ابراهیم فرآشیانی در گفت و گو با ایسنا افزود: در سال‌های اخیر مطالعاتی  در خصوص علل بروز و طغیان آفت سفید بالک در تهران انجام شده است.

وی در ادامه گفت: در مطالعات حشره‌شناسی مبحثی به نام رفتارشناسی حشرات وجود دارد که توضیح مبسوطی در مورد جلب حشرات به رنگ می‌دهد. به طور کلی می توان گفت که هر حشره‌ای می‌تواند جذب رنگ خاصی شود و علاقه‌مندی به رنگ زرد تقریبا در حشرات عمومیت دارد که آفت سفید بالک نیز جزو همین حشرات است و علاقه شدیدی به این رنگ دارد. در نتیجه در برخی مواقع جهت کنترل جمعیت آفت از چسب‌های رول زرد استفاده می شود.

فرآشیانی در پاسخ به این پرسش که آیا سفیدبالک زنگ خطر برای تهران محسوب می‌شود،اظهارکرد: شهر تهران مشکلات بسیار بزرگتری از این حشره دارد و از سوی خطرات زیست محیطی بزرگتری تهدید می شود. بنابراین نمی توان گفت که این آفت، خطربزرگی  برای تهران محسوب می‌شود.

وی درباره وجود سفیدبالک در شهرهای دیگر کشور گفت: علت عمده طغیان سفیدبالک وجود تعداد فراوان درختان توت در سطح شهر تهران است که بستر مناسبی برای تغذیه و فعالیت این آفت ایجاد کرده است بنابراین برای جلوگیری از بروز این مشکل در شهرهای مختلف می‌توان از تنوع زیستی در فضای سبز شهری استفاده کرد  و گونه‌های مختلف درختی کاشته شود.  کاشت تک گونه در سطح شهرها توصیه نمی‌شود چون زمینه را برای طغیان آفات فراهم می‌کند و فضای سبز شهر در مقابل آفات بسیار آسیب پذیر خواهد بود بنابراین ضرورت دارد که فضای سبز شهری از تنوع گونه ای بالایی برخوردار باشد

رئیس بخش تحقیقات حفاظت و حمایت جنگلها و مراتع کشور افزود:در شهرهای دیگر اطلاعات زیادی در مورد طغیان سفیدبالک در دسترس نیست ولی در برخی از  شهرها که باغ مرکبات از جمله نارنج در آن وجود دارد، به نظر می رسد که جمعیت سفیدبالک بیشتر باشد.

فرآشیانی درباره بهترین روش برای مقابله با سفیدبالک گفت:برای کنترل آفت سفید بالک می توان از راه‌های زراعی و کنترلی استفاده کرد. در فضاهای سبزی که درختان توت زیادی وجود دارد، هرس سبز درختان توت یکی از راه‌های کنترل آفت است. در این روش در مواقعی که در  پشت برگ‌ها در سرشاخه های توت، علائم تخم‌ریزی شدید مشاهده شود می توان این قسمتها را حذف کرد و از این روش از درختان توت به عنوان تله استفاده  و با حذف آثار تخم ریزی و مقابله با مرحله تخم ریزی شدید از بروز مراحل دیگر زیستی آفت جلوگیری کرد.

وی افزود: استفاده از تله‌های رول زرد و نصب کارت زرد روی درختان توت نیز از دیگر روش‌های کنترل حشره است همچنین آبشویی با صابون حشره‌کش پالیزین روشی دیگر برای کنترل سفیدبالک است.در این میان مبارزه بیولوژیک نیز حائز اهمیت است و به نظر می‌رسد حشرات مفیدی مثل کفشدوزک و بالتوری  پتانسیل کنترل این آفت را دارند و ضرورت دارد که مطالعات بیشتری در این خصوص انجام شود.

فرآشیانی در پایان گفت: در نقاطی که زیتون وجود دارد، هرس درختچه‌های زیتون و حذف پاجوش و تنه جوش زیتون در زمستان، روغن‌پاشی درختان زیتون با روغن و لک زمستانه در بهمن ماه جهت کنترل و از بین بردن نسل زمستان گذران این آفت روی درختان زیتون از اقدامات موثر برای کنترل آفت به حساب می آیند. در نهایت اگر این راه‌ها منجر به کنترل موثر آفت سفیدبالک نشد می‌توان از سموم گیاهی یا شمییایی کم خطر استفاده کرد.


منبع: الف

هیچ زائر ایرانی از جده با اتوبوس روباز به مکه عزیمت نمی کند

رییس سازمان حج و زیارت گفت: از این به بعد هیچ زائر ایرانی از جده با اتوبوس روباز به مکه مکرمه عزیمت نمی کند.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین و به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حج، حمید محمدی در جمع مسئولان ستادی، مدیران مجموعه و مدیران کاروان های مستقر در منطقه یک شهر مکه، گفت: به دلیل گرمای هوا از امروز تمهیداتی اندیشیده شده که ضمن رعایت جوانب مسائل شرعی زائران ورودی جده، به هیچ وجه از اتوبوس های روباز یا اصطلاحا “مکشوف” برای انتقال هموطنان به میقات جحفه و سپس مکه مکرمه استفاده نشود.

شمار زائران ایرانی در مکه مکرمه روز گذشته با احتساب پروازهای فرودگاه جده و کاروان های اعزامی از مدینه منوره به بیش از ۴۵ هزار نفر رسید.

عملیات انتقال ۸۶هزار ۵۰۰ زائر ایرانی به سرزمین وحی که از ۸مردادماه از طریق ۲۰ ایستگاه پروازی آغاز شده است، تا سوم شهریور ماه ادامه خواهد یافت.


منبع: الف

جنبه‌های مثبت و منفی حذف «طلاق» از شناسنامه/ برای برخی زنان مطلقه نمی‌توان حذف کرد

ایسنا نوشت: عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه یزد با اشاره به پیشنهاد حذف ثبت «طلاق» از شناسنامه گفت: افزایش اعتماد به نفس در افرادی که در زندگی گذشته خود شکست خورده‌اند با حذف کلمه «طلاق» از شناسنامه افزایش می‌یابد و این امر از نقاط قوت اجرای این طرح می‌تواند باشد.ملیحه مندگاری با اشاره به جنبه‌های مثبت و منفی این طرح هم برای زنان و مردان افزود: از طرف دیگر اگر طرفین صداقت را در بیان زندگی گذشته خود رعایت نکنند، این وضعیت چندان مطلوب نخواهد بود. در زندگی مشترک هر دو طرف حق دارند که اطلاع داشته باشند که شخص در زندگی گذشته‌اش چه وضعیتی داشته و اصلا چه اتفاقی برای او افتاده است که زندگی مشترک او منجر به طلاق شده است.

عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه یزد گفت: ممکن است فردی برای دفعه سوم یا چهارم نیز ازدواج منجر به طلاق داشته باشد. البته برای مردان نیز ثبت نشدن طلاق در شناسنامه زنان می‌تواند پیامدهای مثبتی داشته باشد. برای مثال شاید برای مردان چندان خوشایند نباشد که در شناسنامه همسرشان اثری از زندگی گذشته و نامی از فرد طلاق گرفته ببینند. ثبت نشدن این اطلاعات می‌تواند شرایط را برای شروع دوباره در زندگی زناشویی فراهم کند و برای هر دو طرف مثبت تر باشد.

وی گفت: اجرای این طرح درباره خانواده‌هایی که دارای فرزند هستند امکان پذیر نخواهد بود. این طرح صرفا می‌تواند برای زنانی اجرا شود که از زندگی گذشته‌شان فرزندی ندارند در غیر اینصورت نمی‌توان نام پدر فرزند را از شناسنامه مادر حذف کرد.

ملیحه مندگاری پذیرش اجتماعی نسبت به طرح حذف ثبت طلاق از شناسنامه را مثبت پیش بینی کرد و گفت: از آنجایی که زنان در بحث طلاق به لحاظ اجتماعی بیشتر متضرر می‌شوند و آسیب می‌بینند؛ به نظر می‌رسد از این طرح استقبال کنند. با این وجود این طرح در صورتی می‌تواند موفق باشد که زنان نسبت به زندگی گذشته خود «صداقت» را رعایت کنند.


منبع: الف

موتور برق عتقیه مرسدس بنز در آرامگاه نادرشاه (+عکس)

این موتور برق ساخت شرکت مرسدس بنز و متعلق به اوایل دهه ۱۹۶۰ میلادی(۱۳۳۹ شمسی) است که دیزلی بوده و با ۳ سیلند قدرت تولید برق ۳ فاز را دارا بود.
 وجود یک دستگاه موتور برق عتیقه ساخت شرکت آلمانی مرسدس بنز در مقبره نادرشاه نکته جالبی است که توجه بازدیدکنندگان را به خود جلب می کند.

به گزارش عصر ایران این دستگاه با بازسازی هایی که بر روی آن صورت گرفته است هم اکنون به شکل بسیار سالمی در معرض نمایش قرار گرفته است.

این موتور برق ساخت شرکت مرسدس بنز و متعلق به اوایل دهه ۱۹۶۰ میلادی(۱۳۳۹ شمسی) است که دیزلی بوده و با ۳ سیلند قدرت تولید برق ۳ فاز را دارا بود.

این موتور برق مرسدس بنز در زمانی که هنوز برق سراسری وجود نداشت در این مکان استفاده می شد که با ورود برق سراسری عملا کارایی خود را از دست داده و به عنوان یک اثر قدیمی در معرض نمایش قرار گرفت.


 
 













منبع: الف

خبر خوش برای افراد کم بینا

استاد چشم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، با اشاره به استفاده از حسگرهای بینایی برای افراد کم بینا، گفت: بزودی این روش که مدتی است در اروپا و آمریکا ابداع شده است، در ایران نیز انجام می شود.

به گزارش مهر، دکتر احمد میرشاهی از شبکیه به عنوان حساس ترین رکن چشم و موتور محرکه چشم برای تشکیل تصویر نام برد و اظهارداشت: شبکیه از قسمت های حساس چشم است که خیلی زود آسیب می بیند.

این فوق تخصص شبکیه با عنوان این مطلب که ترمیم شبکیه چشم پروسه پیچیده ای دارد، افزود: تکنولوژی هایی که می آید روز به روز در حال تکامل است، بطوریکه کار گذاشتن سنسورهای بینایی برای بهبود بینایی افراد کم بینا و نابینا، از جمله روش هایی است که اخیرا در اروپا و آمریکا انجام می شود.

میرشاهی در توضیح این روش، گفت: با کار گذاشتن حسگرهایی روی شبکیه، امواج الکترونیکی به مغز فرد کم بینا ارسال و تصویری از اجسام مقابل چشمان او ساخته می شود که می تواند به بهبود بینایی فرد کمک کند.

وی با اشاره به استفاده از جراحی شبکیه و کار گذاشتن میکروچیپس، افزود: در حال حاضر این روش در اروپا و آمریکا انجام می شود و قرار است بزودی در کشورمان از این روش استفاده کنیم.

این استاد چشم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران با عنوان این مطلب که هزینه انجام این روش در خارج از کشور بسیار بالا است، تاکید کرد: قطعا، انجام این روش در داخل کشور به مراتب کمتر خواهد بود.

میرشاهی با عنوان این مطلب که کارهای هماهنگی برای واردات این وسیله با وزارت بهداشت انجام شده است، افزود: قرار است این وسیله آمریکایی از طریق نمایندگی که در اروپا دارد، تهیه شود.

وی ادامه داد: با توجه به همین موضوع، روند اعزام بیماران به خارج از کشور را کم کرده ایم تا بتوانیم در آینده نزدیک، این روش درمانی را در داخل انجام دهیم.

بیست و هفتمین کنگره سالیانه چشم پزشکی ایران، در روزهای ۱۳ تا ۱۶ آذر ۹۶ در مرکز همایش های رازی تهران برگزار می شود.


منبع: الف

شکورزاده: دایی ۲ مهاجم سرعتی داشت هر دقیقه یک گل می‌خوردیم/ استقلال با این روش دهم هم نمی‌شود

پیشکسوت تیم فوتبال استقلال گفت: این تیم استقلال نیست، این تیم با این روش مطمئن باشید اگر حمایت تماشاچی و رسانه نباشد دهم هم نمی‌شود.

محمدرضا شکورزاده در مورد عملکرد تیم استقلال مقابل تیم سایپا گفت: نتیجه برای تیم سایپا عالی بود. هدف آنها گرفتن یک امتیاز بود که در پایان بازی ۳ امتیاز را گرفتند. استقلال هم که در این یکی دو سال یک بازی خوب می‌کند و بازی‌های بعدی هیچ برنامه‌ای در فوتبال ندارد. فقط با نفر گرفتن که کار درست نمی‌شود، باید کار فنی تیم را بالا ببرند. هیچکدام به همدیگر نمی‌خورند. هافبک‌ها ۴ تا پاس به هم نمی‌دهند. مجتبی جباری اصلاً حال دویدن ندارد، معلوم نیست از کجا آمده است. یکی به من بگوید تاکتیک تیم استقلال چیست؟ چرا از لب خط هیچ حرکتی انجام نمی‌دهند؟

وی در ادامه صحبت‌های خود عنوان کرد: اگر فشار تماشاچی نباشد مطمئن باشید این تیم دهم هم نمی‌شود حداقل صدقه‌سری تماشاگران است می‌آیند و تیم را تشویق می‌کنند. اگر این طرفداران تیم استقلال طرفدار تیم سایپا باشند مطمئن باشید خیلی بهتر نتیجه می‌گیرند. ۴ تا بازیکن جوان و با انگیزه آمدند حداقل دوندگی می‌کنند. آقایان اصلاً حال دویدن ندارند. 

پیشکسوت تیم استقلال در ادامه صحبت‌های خود خاطرنشان کرد: آقای منصوریان این تیم، تیم بزرگ مملکت است، جوانگرایی زمانی است که یک بازیکن در سطح ملی است اما جوان است. یک زمان ۱۱ بازیکن ملی داخل زمین بودند و ۷ تا ۱۰ بازیکن ملی هم روی نیمکت بودند. قائدی بازیکن خیلی خوب و با استعدادی است، زمانی از او باید استفاده کنند که خراب نشود، البته خراب که نمی‌شود، می‌آید به شهرت می‌رسد و می‌رود با یک تیم دیگر قرارداد می‌بندد. 

شکورزاده در ادامه گلایه‌های خود از تیم استقلال خاطرنشان کرد: کلاً مدیریت سیستم ورزش ما باند و باندبازی شده است. روی نیمکت تیم استقلال باید آدم‌های بزرگ بنشینند. کمک‌های مربی در رده‌های پایه مربی‌گری نکرده‌اند، منصوریان هم فعلاً در سطح استقلال و پرسپولیس باید برود به عنوان کمک کار کند، از نظر من او بازیکن بزرگ و بچه خوبی است اما اینقدر لب خط نمایش ندهد. هنرپیشه که نیست، سوت می‌زند و حرکت می‌کند. او بیشتر از بازیکنان کنار خط حرکت می‌کند. شما هماهنگی تیم را نگاه کنید، در تعویض‌ها هیچ هماهنگی وجود نداشت. جباری را تعویض کردند او می‌گوید جباری را چه کسی تعویض کرده است.

وی در ادامه صحبت‌های خود گفت: خودمان را گول نزنیم، پرسپولیس را نگاه کنیم، می‌آید نتیجه نمی‌گیرد و مساوی می‌کند اما ۵۰ تا گل هم نمی‌زند. بازی قبل را نگاه کنید پرسپولیس ۲ سال است بهترین فوتبال را به نمایش می‌گذارد، این تیم رقیب اصلی ما است اما باید واقعیت را بگوییم.

پیشکسوت استقلال در ادامه صحبت‌های خود خاطرنشان کرد: شجاعیان در تیم استقلال چه کاره است؟ اصلاً او را برای چه آوردند؟ یک دفاع روبروی خود را دور نزده است، در کل تیم دفاع راست سرحال بود اما در کنار او کسی نبود او را راه بیاندازد اما با قدرت فیزیکی خود حرکت می‌کرد. هافبک نباید کار دفاعی کند؟ تمام زور کار دفاعی تیم روی شانه‌های چشمی افتاده است. البته اول یک نفر باید دفاع کردن را به او یاد بدهد. دفاع کردن نه اینکه پا شکستن و آدم زدن. منتظری اصلاً کجا بوده است؟ او کشورهای عربی بوده است. چندتا دفع توپ کرد؟ او دفاع وسط است؟ دفاع وسط تیم ملی؟! هرکاری که بازیکن سایپا دوست داشت با او کرد. اگر علی دایی ۲ بازیکن فوروارد سرعتی داشت به خدا هر دقیقه یک گل می‌خوردیم، اصلاً بازیکنان حال دویدن ندارند، دفاع‌ها خیلی سنگین هستند.

وی در ادامه انتقادهای خود عنوان کرد: این تیم هیچ برنامه‌ای ندارد، اگر تراکتورسازی را برده روی فشار تماشاچیان بوده است، چند تا بازی را باخته است؟ پارسال هم همین حالت بود اما آخرها تیم شکل گرفت. این تیم استقلال نیست، این تیم با این روش مطمئن باشید اگر حمایت تماشاچی و رسانه نباشد دهم هم نمی‌شود. من استقلالی هستم و عمرم را برای این تیم گذاشتم، امیدوارم که این تیم موفق باشد اما با این روش موفق نخواهد شد.

وی در ادامه صحبت‌های خود گفت: تمرینات این تیم اختصاصی نیست باید تمرین اختصاصی با دفاع و هافبک‌ها برگزار کنند، بلد نیستند حداقل بروند یاد بگیرند، باشگاه حداقل آنها را ۴ تا کلاس بفرستد، بازیکنانی که آورده‌اند در حد استقلال نیستند، حالا یک بازیکن در شهرستان چند گل زده اینکه دلیل نمی‌شود او را به تیم استقلال بیاورند. من اگر تیم دسته ۳ داشته باشم نصف بازیکنان این تیم را می‌گذارم بیرون. نصف بازیکنان تیم استقلال در حد این تیم نیستند.

پیشکسوت باشگاه استقلال در پایان صحبت‌های خود گفت: با آوردن ۴ بازیکن اسمی سر مردم را نمی‌شود کلاه گذاشت و یک روز آدم‌ها با دروغ‌گفتن به مردم رسوا می‌شوند. پول که فوتبال نمی‌آورد. بازیکن باید ریاضت بکشد تا پول به آن بدهند، اینها در کل به نظر من ۱۰۰ هزار تومان هم قراردادشان نیست.


منبع: الف

الاغ انتحاری داعش جان سه تروریست را گرفت!

انفجار الاغ انتحاری که تروریست‌های داعشی می‌کوشیدند برای حمله به نیروهای امنیتی از آن استفاده کنند، باعث هلاکت سه عنصر این گروه شد.

به گزارش خبرنگاران جوان به نقل از پایگاه خبری شبکه العالم، تروریست‌های داعشی در شیوه ای جدید برای حمله به مردم و نیروهای امنیتی عراق، از چهارپایان به عنوان سلاح جنگی و اجرای حملات تروریستی خود استفاده می کنند.

بر این اساس، روزنامه انگلیسی دیلی میل نوشت: اقدام تروریست ها در کارگذاشتن مواد منفجره در خورجین یک الاغ درمنطقه الرشاد واقع در جنوب غرب کرکوک در شمال عراق به انفجار و کشته شدن سه نفر از آنان منجر شد.

براساس این گزارش، دراین حمله پنج نفر دیگر نیز از عناصر این گروه مجروح شدند.

تروریست ها قصد داشتند این الاغ را برای هدف قرار دادن نیروهای امنیتی عراق به منطقه جبال حمرین در شمال شرق عراق بفرستند.


منبع: الف

درباره اعتصاب غذا/ پیشنهادی درباره حصر

آقای کروبی اعتصاب غذا کردند و به بهانه نگرانی از سلامت وی، مباحثی هم درباره رفع حصر مطرح شد. 

ضدانقلاب داخلی و خارجی مخاطب ما نیستند. اما اگر برایتان کشور و نظام اهمیت دارد و از طرفی درباره حصر ابهام دارید و نگران هستید چند نکته را باید مرور کنیم.

یکم. آقای کروبی ممکن بود با این اعتصاب غذا از دنیا بروند. ایشان آخوند هستند و می دانند این یعنی خودکشی. بعدها در تاریخ خواهند نوشت یک روحانی مسلط به شرع، برای مخالفت با قانون نظام، قانون خدا را زیر پا گذاشت. 

البته سابقه ای هم از این جنس وجود دارد؛ وی برای اعتراض به نتیجه انتخابات، قانون اساسی کشور را زیر پا گذاشت. 

دوم. حصر برای چه چیز است؟ یک منطق خیلی ساده وجود دارد. 
محاکمه آقای کروبی حق ایشان است. حق هم دارند چنین مطالبه ای داشته باشند. مطالبه ما نیز چنین است. 
اما چرا نظام دادگاه علنی برگزار نمی کند؟ خیلی ساده است. نگران امنیت مردم است. 
از آنجائیکه سابقه قانون شکنی سال ۸۸ وجود دارد، اگر قرار باشد برگزاری یک دادگاه به آشوب در کشور منتهی شود کدام حق ارجح است؟ حفظ امنیت مردم یا برگزاری دادگاه برای یک نفر؟ 
 
اقای مطهری و دیگران به همین سوال ساده جواب دهند. ممکن است گفته شود که ما پیش بینی می کنیم آشوب نشود. چرا باید حافظان امنیت مردم باور کنند؟ مگر نهاد قانونی برای فهم این موضوع وجود ندارد؟ نهادی که در تصمیم دیروز و امروزش برای حصر، آقای رئیس جمهور حضور داشتند، قابل اتکاتر ست.

سوم . آقای مطهری از جناب کروبی نقل کرده اند که به او گفته شده برای برداشتن حصر باید توبه کند. احتمال می دهم سوء تفاهم شده باشد. توبه از چه چیز؟ 

اشتباه بزرگی است که تصور می شود حصر به جهت ادعای تقلب است. حصر یک سال بعد انتخابات اجرا شد و به جهت حفظ امنیت کشور بود نه ادعای تقلب. حصر واکنش به آتش افکنی در کشور است؛ نه نتیجه ادعای تقلب و یا محاکمه.

نباید آدرس غلط داد. البته احتمال می رود منظورشان از توبه، اعلام برائت از قانون شکنی ها باشد؛ اگر چنین بوده پیشنهاد خوبی است. بهتر بود ایشان می پذیرفتند.
پیشنهادی که به این فهم می رسد؛ همین است.

چهارم و پیشنهاد؛
آقای خاتمی و مطهری و باقی دوستان شان، به این موضوع فکر کنند که چطور می شود به مردم تضمین دهند که با رفع حصر و برگزاری دادگاه، امنیت کشور بهم نریزد.
شور بگیرند و پیشنهاد دهند. مثلا محصورین تضمین کتبی دهند یا هرچیز دیگر. با این تضمین سیاسی حصر برداشته شود و بعد هم در انتظار دادگاه باشیم.

پنجم. یک نکته درباره دادگاه باقی مانده است. 
فراموش نشود که این دادگاه درباره اتهام “اقدام علیه امنیت ملی” است. ساده تر اینکه اگر اقای کروبی حتا بتواند ثابت کند احمدی نژاد صد هزار رای و موسوی ۳۰ میلیون رای داشته است، بازهم به جرم اعتراض خارج از ساختار قانونی و دعوت مردم برای ریختن به خیابان ها “باغی” محسوب می شود و حکم شان روشن است.


منبع: الف

نشریه خط حزب‌الله: شهید حججی مصداق یک جوان حزب‌اللهی «آتش به اختیار» بود

نشریه خط حزب‌الله در مطلبی درباره شهید حججی نوشته است که محسن حججی خود مصداق تام و تمام یک جوان مؤمن و انقلابی و یک جوان حزب‌اللهی «آتش به اختیار» بود.

به گزارش خبرآنلاین، نشریه خط حزب الله در تازه‎ترین شماره خود در مطلبی درباره شهید حججی نوشت: همه‌ چیز از انتشار یک عکس شروع شد. عکسی که نشان می‌داد جوانی ایرانی در چنگال یک داعشی اسیر شده بود. عکسی که در آن، جوان ایرانی، که بعدها مشخص شد اسمش محسن حججی است و رسمش، پاسدار لشگر ۸ نجف اشرف سپاه اصفهان، با صلابت و بدون هیچ ردی از ترس و واهمه به دوربین عکاس داعشی خیره شده است. هنوز چندساعتی از انتشار این عکس در رسانه‌ها و خبر شهادت مظلومانه‌اش به‌دست داعشی‌ها نگذشته بود که به یکباره ایران منقلب شد و به‌سرعت این جوان پاسدار، به قهرمان شماره‌ یک عموم ملت ایران تبدیل شد. محبوبیتی که حد و مرز و سلیقه و سیاست نشناخت و همه‌ طیف‌ها و چهره‌های سیاسی و فرهنگی و هنری و اجتماعی را در برگرفت. محسن موفق شده بود با حماسه آفرینی مظلومانه و خون خود «چهره‌ی درخشانی را از اسلام» نشان بدهد.

همه‌ این محبوبیت و گستردگی احساسات و عواطف مردم نسبت به این جوان حزب‌اللهی اما در حالی بود که در همه‌ی سال‌های اخیر، دستگاه تبلیغاتی دشمن و غر‌ب‌گرایان داخلی آن به‌دنبال ساخت یک تصویر غلط و انحرافی از جوانان مؤمن و انقلابی بودند: تصویر افرادی تندرو و افراطی. «آنهایی که می‌گویند تندرو، منظورشان کسانی است که در راه انقلاب مصمّم‌تر و پایدارترند؛ حزب‌اللّهی‌ها را می‌گویند تندرو. میانه‌رو [هم] کسی است که در مقابل آنها تسلیم باشد. در ادبیات سیاسی آمریکا و انگلیس و امثال اینها، معنای تندرو و میانه‌رو این است.»(۱۳۹۴/۱۲/۰۵) کار به‌جایی رسیده بود که حتی برخی از مسئولین و کارگزاران کشور و برخی از رسانه‌ها و اشخاص غافل نیز در این دام افتاده و کار را به‌جایی رساندند که مخاطب نهیب رهبر انقلاب واقع شدند: «مسئولین کشور جوان‌های انقلابی را گرامی بدارند؛ این همه جوان‌های حزب‌اللّهی و انقلابی را برخی از گویندگان و نویسندگان نکوبند به اسم افراطی و امثال اینها. جوان انقلابی را باید گرامی داشت، باید به روحیه‌ی انقلابی‌گری تشویق کرد؛ این روحیه است که کشور را حفظ می‌کند، از کشور دفاع می‌کند؛ این روحیه است که در هنگام خطر به داد کشور می‌رسد.»(۱۳۹۴/۰۶/۱۸)

شاید خون محسن حججی و حججی‌ها به روشنی و در آشکارترین حالت ممکن باید بر خاک سوریه و عراق ریخته می‌شد تا همگان معنای این عبارت رهبر انقلاب را درک کنند که «واقعاً باید قدر جوانان مؤمن و انقلابی را همه بدانند، همه؛ این جوانان مؤمن و انقلابی‌اند که روز خطر سینه سپر می‌کنند، هشت سال جنگ تحمیلی می‌روند توی میدان؛ اینها هستند. افرادی که نسبت به این جوان‌ها با چشم بدبینی نگاه می‌کنند یا مردم را بدبین می‌کنند، خدمت نمی‌کنند به کشور؛ به استقلال کشور، به پیشرفت کشور، به انقلاب اسلامی خدمت نمی‌کنند.»(۱۳۹۲/۱۲/۱۵)

محسن حججی اما خود مصداق تام و تمام یک جوان مؤمن و انقلابی و یک جوان حزب‌اللهی «آتش به اختیار» بود. نگاهی به کارنامه‌ کوتاه اما پُربار عمر بیست‌وپنج ساله‌ی این شهید بزرگ به‌خوبی این ادعا را اثبات می‌کند. آنجا که او در سه حوزه‌ی مهم کار فرهنگی به‌خصوص در حوزه‌ی کتاب، کار جهادی و خدمات‌رسانی به مردم در اردوهای جهادی، و همزمان کمک به امنیت کشور در قالب لباس پاسداری و حضور در مناطق عملیاتی عراق و سوریه، شاخص و نمونه است. در حقیقت، حججی زمان‌شناسانه هر جا که به او نیاز بود، بسیجی‌وار در عرصه حضور داشت، هر جا مردم در تنگنا بودند، اوست که سینه سپر کرده و به یاری آنان شتافته است. این را می‌توان مهم‌ترین ویژگی جریان “حزب‌الله” دانست. همان خاصیتی که، رهبر انقلاب در دیدار با مسئولان نظام، درباره‌ی آن چنین فرمودند: «من این را به شما عرض بکنم، آنکه سینه سپر می‌کند، در مقابل دشمن در بخش‌های مختلف می‌ایستد، شرایط سخت را تحمّل می‌کند، او همان عنصر مؤمن و انقلابی و اصطلاحاً حزب‌اللّهی است»(۱۳۹۶/۰۳/۲۲) چه کسی باور می‌کرد، کمتر از ۲ ماه بعد از سخنان رهبر انقلاب، مردم ایران (همگان) تنها با یک عکس خبری این واقعیت را نه‌تنها درک کنند که از عمق جان آن را باور کنند که تصویر واقعی از حزب‌الله، همان محسن حججی و حججی‌هاست. سال‌ها پیش شهید مرتضی آوینی که خود از قبیله‌ی شهیدان است چه زیبا گفته بود: “حزب‌الله اهل اطاعت و ولایت است و قدر نعمت می‌شناسد، فداکار است و از مرگ نمی‌ترسد و گوش به فرمان “اطیعواالله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم” سپرده است و اینچنین، تو گویی خداوند وظیفه‌ی تحقق اهداف الهی همه‌ انبیا را بر گرده‌ی صبور و پرقدرت آنان نهاده است، و چه شرفی از این بالاتر؟” آری حقیقتا «حزب‌الله» این است.


منبع: الف

خنثی شدن حمله دوم در پی حمله مرگبار بارسلونا

در پی حمله بارسلونا، پلیس اسپانیا می‌گوید حداقل پنج مظنون دارای کمربند انفجاری را که قصد تکرار حمله مرگبار عصر پنجشنبه را داشتند، در شهر ساحلی کمبریلز کشته است.

به گزارش ایسنا، پلیس در کمبریلز، واقع در ۱۲۰ کیلومتری جنوب بارسلونا، به مردم هشدار داده است که به خیابان‌ها نروند.

رسانه‌های اسپانیا گزارش داده‌اند که مهاجمان چند نفر را با یک خودروی ون زیر گرفتند و زخمی کردند. مقامات می‌گویند که یک مامور پلیس و شش غیرنظامی مجروح شده‌اند.

خبرگزاری رویترز به نقل از منابع پلیس گزارش می‌دهد که مهاجمان دارای کمربندهای انفجاری بودند، به همین خاطر نیروهای امنیتی در نظر دارند چند مورد انفجار کنترل شده انجام بدهند تا از نابودی بمب‌های احتمالی اطمینان حاصل کنند.

مقامات پلیس معتقدند که واقعه کمبریلز با حمله روز پنجشنبه بارسلونا که حداقل ۱۳ کشته و ۱۰۰ زخمی برجای گذاشت ارتباط داشته است. عامل آن حمله موفق به فرار شد.

مقامات اسپانیا همچنین حملات بارسلونا و کمبریلز را با انفجاری که چهارشنبه گذشته در خانه‌ای در شهر الکانار رخ داد مرتبط می‌دانند. آن واقعه یک کشته برجای گذاشت.

پلیس اسپانیا معتقد است که ساکنان آن خانه در حال بمب درست کردن بودند.

روز پنجشنبه یک خودروی ون در مرکز شهر بارسلونا اسپانیا در محله گردشگری و پرازدحام رامبلا به مردم کوبید. پلیس کشته شدن ۱۳ نفر در معروف ترین خیابان اسپانیا را تایید کرده است.

حدود ۱۰۰ نفر هم در این حمله مجروح شده‌اند که پلیس می‌گوید حال ۱۰ نفر از آنها وخیم است. به گفته مقامات، این اتفاق “حمله‌ای با انگیزه تروریستی” بوده است.

گروه موسوم به داعش مسئولیت این حمله را به عهده گرفته و گفته است که “سربازان دولت اسلامی” آن را انجام داده‌اند.

طبق گزارش‌ها راننده خودرو بعد از آن که به سرعت به جمعیت کوبید، پیاده شد و فرار کرد. ماموران امنیتی در حال جستجو برای پیدا کردن این فرد هستند.

بنا به گزارش‌ها دو مظنون در این رابطه بازداشت شده‌اند. رویترز می‌گوید یک مظنون دیگر طی درگیری مسلحانه با پلیس در حومه بارسلونا کشته شد.

پلیس اسپانیا تصویر مظنونی به نام دریس اوکبیر (زاده مراکش) را منتشر کرده است. با مدارک این جوان که ظاهرا سابقه کیفری و زندان داشته، خودرویی که به مردم کوبید اجاره شده بود.ادریس اوکبیربنا بر آخرین گزارش‌ها، دریس اوکبیر به پلیس گفته است که در این واقعه نقشی نداشته و مدارکی که برای اجاره خودروی فیات سفیدی از آن استفاده شده بود، از وی به سرقت رفته است.

بلوار رامبلا از پر ازدحام ترین مناطق بارسلون است و در سراسر روز و در طول شب مملو از شهروندان، جمعیت گردشگر و هنرمندان خیابانی است و مغازه و رستوران‌های فراوانی در آن قرار دارند.

گفته شده ون دومی هم هست که پلیس درباره ارتباط احتمالی آن با حادثه امروز مشغول تحقیق است.

رسانه‌های اسپانیایی می‌گویند در حادثه‌ای دیگر راننده‌ای دو مامور پلیس را در ایست بازرسی زیر گرفته است. هنوز روشن نیست که آیا این حادثه با حمله رامبلا ارتباط داشته باشد.

ماریانو راخوی، نخست وزیر اسپانیا در توییتر خود نوشت رسیدگی به مجروحین در اولویت قرار دارد. راخوی شخصا راهی بارسلون شده است.

از مردم خواسته شده تا به میدان کاتالونیا نزدیک نشوند.

حمله روز پنجشنبه یادآور حمله‌هایی است که از ژوئیه سال پیش در نقاط مختلف اروپا انجام شده است.

یک خبرنگار بی‌بی‌سی به نقل از رسانه‌های اسپانیا می‌گوید که ظاهرا سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) حدود دو ماه پیش به مقامات اسپانیا هشدار داده بود که احتمالا حمله‌ای از این دست در خیابان رامبلا اتفاق خواهد افتاد.

دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، گفته است: “آمریکا حمله تروریستی در بارسلون اسپانیا را محکوم می‌کند و هر آنچه را برای کمک لازم باشد انجام می‌دهد. سرسخت و قوی باشید. ما دوستتان داریم.”

رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا، گفته است: “تروریست‌ها در سراسر جهان باید بدانند که ایالات متحده و متحدان ما مصمم هستند که شما را پیدا و عدالت را در مورد شما اجرا کنند.”

ترزا می، نخست وزیر انگلیس نیز ضمن همدردی با خانواده‌های قربانیان گفت: “بریتانیا دوشادوش اسپانیا در برابر تروریسم می‌ایستد.”

امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه، هم طی بیانیه‌ای گفت: “ما متحد و مصمم باقی می‌مانیم.”

ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه هم گفته است که حمله بارسلونا حاکی از نیاز به اتحاد جهانی برای مبارزه با تروریسم است.

خبرگزاری رویترز از بسته شدن ایستگاه متروی محل و سایر ایستگاه‌ها خبر داد. مردم در کافه‌ها و مغازه‌های اطراف پناه گرفته‌اند.

استیون ترنر که در این محله کار می‌کند، گفت: “کارمندان ما دیدند که یک ون به میان جمعیت رفت. من سه نفر را دیدم که پخش زمین شدند.”

او در ادامه گفت: ” تعداد زیادی آمبولانس و پلیس مسلح در این محل مستقر شده‌اند.”

عمار انوار که در زمان حمله در رامبلا در حال قدم زدن بود به اسکای نیوز گفت که ناگهان صدای اصابت محکمی به گوشش رسید.

مارک اسپارسیا، یک دانشجوی ۲۰ ساله که در بارسلون زندگی می‎کند، به بی‌بی‌سی گفت: “یک صدای بلند آمد و همه فرار کردند. جمعیت زیاد بود، خانواده‌های زیادی بودند. خیلی‎ها برای بازدید از این محله می‌آیند.” او گفت که در کافه استارباکس پناه گرفته است.

پس از این حادثه گزارش شد که دو مرد مسلح وارد رستورانی در این محل شده و چند نفر را گروگان گرفتند، اما مقام‌های کاتالونیایی این گزارش را تکذیب کرده‌اند.


منبع: الف

واکنش دبیرکل سازمان ملل به حادثه بارسلون

دبیر کل سازمان ملل متحد حمله تروریستی اسپانیا را محکوم کرد

به گزارش العالم، آنتونیو گوترش حمله تروریستی در بارسلون در اسپانیا را که به کشته شدن ۱۳ نفر و زخمی شدن دستکم ۱۰۰تن دیگر منجر شد، محکوم کرد.

به گزارش خبرگزاری شینهوا از سازمان ملل متحد، فرحان حق معاون سخنگوی سازمان ملل متحد در بیانیه ای اعلام کرد: دبیر کل سازمان ملل متحد از صمیم قلب به خانواده ها و دوستان آنهایی که در این حمله کشته شدند و دولت و مردم اسپانیا تسلیت می گوید.

وی بهبود سریع آنهایی را که زخمی شده اند، آرزو کرد و امیدوار است افرادی که عامل این خشونت مهیب هستند به سرعت سزای اعمال خود برسند.

فرحان حق خاطر نشان کرد: سازمان ملل متحد با دولت اسپانیا در مبارزه با تروریسم و افراط گرایی خشن ابراز همبستگی می کند.


منبع: الف

طنز؛ بیست و دو دقیقه‌ ناقابل کار روزانه مفید!

ماهنامه خط خطی – داوود قنبری:

مرکز پژوهش های مجلس:

متوسط ساعات کار روزانه مفید در بخش دولتی تنها ۲۲ دقیقه است.

[در یک اداره دولتی]

ارباب رجوع وارد اتاقی در یک اداره دولتی می شود. جلوی میز اول می ایستد. کارمندی مشغول مطالعه روزنامه است. از پشت روزنامه، چهره اش قابل دیدن نیست.

ارباب رجوع: سلام قربان! این پرونده من بالاخره بعد از سه ماه کامل شد، لطف بفرمایید یک امضا و مهر زیرش بزنید، تا من برم.

کارمند شماره یک با آرامش، روزنامه اش را کناری می زند.

ارباب رجوع [خوشحال]: سلام مجدد عرض می کنم. این پرونده ما رو یک نگاه می اندازین؟

فقط یک دونه مهر و امضا می خواد. سه ماهه که اسیر این کاریم.

کارمند شماره یک جرعه ای از قهوه اش می نوشد. دوباره روزنامه اش را باز می کند و شروع می کند به حل جدول.

ارباب رجوع [متعجب]: چی شد؟ الو داداش، با شمام. (تلاش می کند با سرفه و سر و صدا توجه کارمند شماره یک را جلب کند، اما موفق نمی شود.)

کارمند شماره یک، بدون توجه به ارباب رجوع، روزنامه را تا می کند. خمیازه ای می کشد و می گوید: آقا، پس این چای ما چی شد؟ گوش کن! سه حرفیه، رودی در کویر لوت.

ارباب رجوع: قربان، سلام مجدد عرض می کنم.

کارمند شماره یک: مخترع واشر سرسیلندر، شونزده حرفه!

ارباب رجوع: جااان؟ شونزده حرف؟!

کارمند شماره دو: به گمانم ناپلئون بناپارت.

کارمند شماره سه: بیشتر به ارنست همینگوی می خوره.

ارباب رجوع: اینجا چه خبره؟

به سمت میز کارمند شماره دو می رود.

ارباب رجوع: سلام قربان، ارادت دارم. این کار ما رو راه می ندازین بریم؟

کارمند شماره دو: آخه نمی شه…

کارمند شماره سه: صد دفعه گفتم با ارباب رجوع جماعت حرف نزن. ای بابا! عجب گیری کردیم ها.

ارباب رجوع: یعنی چی آقا؟ این کارها چیه می کنید؟ ببین با کیا شدیم هشتاد میلیون نفر.

کارمند شماره دو به کارمند شماره سه: بذار بهش بگم. داره مخمون رو می خوره.

کارمند شماره سه: باشه، ولی خیلی مختصر و مفید.

کارمند شماره دو: ببین ارباب رجوع گرامی، مگه اخبار رو نمی خونی؟

ارباب رجوع: اخبار؟ بله، گاهی اوقات.

کارمند شماره دو: همینه دیگه. از دنیا عقبی. مگه نشنیدی که مرکز پژوهش های مجلس اعلام کرده متوسط ساعات کار روزانه مفید در بخش دولتی تنها ۲۲ دقیقه است؟

ارباب رجوع: خوب حالا که چی؟

کارمند شماره دو: هیچی دیگه، ما امروز همه ۲۲ دقیقه کار مفیدمون رو انجام دادیم.

ارباب رجوع: حالا می گی چی کار کنم؟

کارمند شماره دو: هیچی، برو فردا با امیدواری بیا.

ارباب رجوع: امید؟ دیگه چه امیدی؟

کارمند شماره دو: با این امیدواری که وسط اون ۲۲ دقیقه فعالیت مفید ماها برسی.

ارباب رجوع: یعنی… آخه… من…

کارمند شماره دو: آقاجون، من رو بیشتر از این به حرف نگیر. برو به سلامت.

ارباب رجوع سلانه سلانه می رود.

کارمند شماره یک: اسم کوهی در موگادیشو! چهار حرفیه!


منبع: برترینها

طرز تهیه خورش سیب و آلبالو

مجله سرآشپز – نگین نورخدایی: خورش سیب و آلبالو یکی از غذاهای سنتی کرمانشاه است که طرز تهیه آن را برایتان آورده ایم.

مواد مورد نیاز

  • مغز ران گوسفند: ۲۰۰ گرم
  • سیب سبز: ۱ عدد
  • کنسرو گوجه فرنگی: یک دوم عدد
  • آب آلبالو: ۲۰۰ میلی لیتر
  • شکر: ۲۰ گرم
  • آلبالو (بدون هسته) ۲۰۰ گرم
  • لیمو ترش (آب گرفته شده): ۱ عدد
  • پیاز داغ: ۱۰ گرم
  • قرص عصاره گوشت: ۱ عدد
  • زردچوبه: یک دوم ق چ
  • نمک و فلفل سیاه: به میزان لازم
  • روغن مایع: به میزان لازم
 طرز تهیه خورش سیب و آلبالو

روش پخت

۱٫    پوست سیب را جدا کرده و آن را به اندازه مکعب های ۱٫۵ در ۱٫۵ سانتی متری برش دهید و داخل ظرفی به آب لیموترش آغشته کنید تا سیاه نشود.

۲٫    شکر را روی آلبالو داخل کاسه ای بریزید و به مدت ۳۰ دقیقه در یخچال قرار دهید.

۳٫    گوشت را همراه با مقداری روغن  داخل تابه ای تفت دهید تا رنگ آن تغییر کند. بعد پیازداغ را به گوشت افزوده و بعد از ۱ یک دقیقه تفت دادن، مقداری آب جوش، عصاره گوشت و کنسرو گوجه فرنگی را به گوشت اضافه

کنید و به مدت ۶۰ دقیقه روی حرارت متوسط با در بسته بپزید.

۴٫    آلبالو را از یخچال بیرون آورده، داخل شیرجوشی ریخته و به آن آب آلبالو اضافه کنید و به مدت ۳۰ دقیقه روی حرارت متوسط بپزید تا کمی غلظت پیدا کند. بعد آن را به مخلوط گوشت اضافه کنید.

۵٫    تکه های سیب را به مدت ۵ دقیقه در مقداری روغن داغ تفت دهید.

۶٫    ۲۰ دقیقه بعد از افزودن آلبالو، سیب تفت داده شده را به خورش اضافه کنید و بعد از حدود ۵ دقیقه که خورش به غلظت رسید، نمک و فلفل آن را اندازه کرده و از روی حرارت بردارید و همراه با چلو زعفرانی سرو کنید.


منبع: برترینها

خلیلی: اسم این روزهای طارمی، بحران نیست

خبرگزاری فارس: محسن خلیلی، مهاجم سابق پرسپولیس در خصوص اتفاقات رخ داده در بازی این تیم و سیاه جامگان و شعاردادن برخی هواداران علیه مهدی طارمی گفت: فشار از روی سکوها بسیار زیاد است، یک روز امکان دارد شما را تشویق کنند و یک روز شاید شما هو شوید. یک فوتبالیست حرفه‌ای باید این مسائل را به جان بخرد ، مهدی طارمی نه اولین نفری است که این اتفاق برایش می‌افتد و نه آخرین نفر اما هواداران باید صبورتر باشند. آنها باید بدانند اگر طارمی را کنار بگذاریم مگر چند بازیکن در تیم باقی خواهد ماند که بخواهد به تیم کمک کند؟ طارمی و سایر بازیکنان همان کسانی هستند که پرسپولیس را قهرمان کردند و باید قدردان آنها باشیم. لیگ ما فرسایشی است و هنوز تا پایان بازی‌ها زمان زیادی باقی مانده و ما به همه بازیکنانمان نیاز داریم.

وی ادامه داد: باید بگویم واقعاً شرایط سختی برای طارمی حاکم است و این فشار زیاد روی بازیکن اثر می‌گذارد. امیدوارم که طارمی زودتر بتواند خودش را جمع و جور کند و از نظر روحی و روانی به شرایط ایده‌آل برسد. به هر حال او بازیکنی است که ۲ سال آقای گل شده و به عنوان بهترین بازیکن ایران انتخاب شده است. به هرحال روی طارمی همیشه فشار بوده و در این سالها همواره فشار زیادی روی این بازیکن بوده اما خود طارمی باعث شده که انتظارات از او زیاد شود. او گاهی ناممکن‌ترین توپ‌ها را گل می‌کند و به همین دلیل انتظارات هواداران را بالا برده. این روزها برای هر بازیکنی در سطح دنیا وجود دارد. کسی نمی‌تواند اسم این روزها را برای طارمی بحران بگذارد. به هر حال این مسائل برای هر فوتبالیستی پیش می‌آید.

خلیلی تصریح کرد: من خودم به عنوان یک مهاجم این روزها را پشت سر گذاشته‌ام و شرایط بازیکنان را درک می‌کنم اما هواداران هم باید حرفه‌ای فکر کنند و صبورتر باشند چون این موضوع فشار زیادی به بازیکنان وارد می‌کند. ما به بازیکنانمان در لیگ نیاز داریم و نباید با فشار بیش از اندازه روی آنها کار را سخت کنیم.

مهاجم اسبق تیم پرسپولیس تصریح کرد: پرسپولیس فوتبال با مالکیت خوبی انجام می‌دهد و از این بابت فوتبالش در ایران سرآمد است. در بازی با سیاه‌جامگان بدشانسی گریبان پرسپولیس را گرفت و اینطور نبود که بگوییم پرسپولیس نتوانست این بازی را ببرد. شاید کمی سیاه‌جامگان را دست‌کم گرفته بودند و بازیکنان فکر نمی‌کردند که این تیم اینقدر سخت باشد. در حال حاضر پرسپولیس باید خودش را آماده بازی با الاهلی کند و دیگر به بازی با سیاه جامگان فکر نکند.

وی در پایان درباره ترکیب پرسپولیس هم در این بازی افزود: باید بگویم بازگشت سید جلال حسینی اتفاق خیلی خوبی بود چرا که او به عنوان یک بزرگتر و کاپیتان شخصیت بالایی به تیم داد اما چیزی که مشهود بود این بود که شجاع خلیل‌زاده هنوز با سایر بازیکنان هماهنگ نیست و نتوانست آن هماهنگی لازم را داشته باشد. کمی هم بدشانسی و عدم تمرکز باعث شد تا پرسپولیس مقابل سیاه‌جامگان برنده نشود اما نباید آن رفتارها با طارمی صورت می‌گرفت چرا که او مهاجم زیرک و خوبی است که خیلی خوب بلد است خودش را در موقعیت گل قرار دهد.


منبع: برترینها

راه های درست بحث کردن با همسر!

برترین ها – ترجمه از هدی بانکی: یک ازدواج موفق نیازمند کار و تلاش است و ناچارا جر و بحث‌هایی با همسرتان خواهید داشت. جر و بحث بخشی طبیعی از هر رابطه‌ای است، اینکه چطور با همسرتان بحث کنید می‌تواند تعیین کند رابطه‌تان دوام خواهد داشت یا در دراز مدت به جدایی خواهد انجامید. درست بحث کردن به شما و همسرتان کمک می‌کند مشکلات‌تان را راحت‌تر حل کنید و به عنوان یک زوج، رشد کرده و کامل‌تر شوید.

برای گفتگوهای‌تان برنامه ریزی کنید

دکتر بتی فیلیپس، روانشناس بالینی و درمانگر در کتابش به نام «چطور هم بحث کنیم و هم رابطه‌مان را حفظ کنیم» می‌نویسد: شما باید سعی کنید زمانی را برای بحث و گفتگو با همسرتان پیرامون مشکلی که دارید تعیین کنید، زمانی که هر دوی شما وقت داشته باشید تا بنشینید و در خلوت خودتان، در مورد مسائل‌تان حرف بزنید.

 با همسرتان چطور جر و بحث کنید

قبل از اینکه پای بحث با همسرتان بنشینید، راه حل‌ها را بررسی کنید

 به این فکر کنید که دوست دارید چه اتفاقی بیفتد و تصمیم بگیرید چه نتیجه‌ای مطلوب شماست. به راه حل‌های گوناگون فکر کنید، ابتکار به خرج بدهید، جوانب را بررسی کنید و مشخص کنید کدام‌ راه حل، برای‌تان قابل قبول است.

خوب به حرف‌های همسرتان گوش دهید

وقتی همسرتان نظرش را می‌گوید، اجازه دهید کاملا حرفش را بزند و کلامش را قطع نکنید. واقعا و با تمام توجه به حرف‌هایش گوش بسپارید. خیلی از روانشاسان عقیده دارند، بسیاری از افراد واقعا به حرف‌های همسرشان گوش نمی‌دهند و درک نمی‌کنند او درباره‌ی چه چیزی حرف می‌زند.

بلکه بیشتر مشغول تدوین یک واکنش به حرف‌های همسرشان هستند. بعد از اینکه همسرتان احساسات و افکارش را کاملا بیان کرد و نگرانی‌ها و دل مشغولی‌هایش را برای‌تان روشن کرد، گفته‌های او را با کلمات خودتان خلاصه و بازگو کنید تا خودتان هم مطمئن شوید او چه منظوری دارد و چه گفته است.

 با همسرتان چطور جر و بحث کنید

افکار، احساسات و نیازهای‌تان را ابراز کنید

وقتی احساسات خود را بیان می‌کنید به جای اینکه جملات خود را با «تو» شروع کنید، آنها را با «من» آغاز کنید؛ یعنی در مورد احساسات خودتان حرف بزنید. معمولا جملاتی که با تو شروع می‌شوند ممکن است این احساس را به همسرتان بدهند که دارید او را سرزنش می‌کنید در حالیکه جملاتی که با من شروع می‌شوند، به همسرتان این امکان را می‌دهند که بفهمد و درک کند شما در مورد مشکل پیش آمده چه حسی دارید.

مثلا اگر دلگیر هستید چون احساس می‌کنید همسرتان به شما توجه ندارد، نگویید: تو هرگز به من توجه نمی‌کنی؛ این جمله سرزنش‌بار و اتهام آمیز است. در عوض بگویید: تو نسبت به خواسته‌های من واکنشی نشان نمی‌دهی و برای همین من احساس می‌کنم نادیده گرفته می‌شوم. اگر با کلامت به من نشان بدهی حرف‌هایم را شنیده‌ای یا خواسته‌ام را درک کرده‌ای، از تو ممنون خواهم بود.

یادتان نرود که روی موضوع مورد بحث‌تان متمرکز بمانید و از اصل موضوع منحرف نشوید و با به یاد آوردن گذشته، بحث جدید و بی‌ربطی را پیش نکشید.

مشکل را حل کنید

راه‌ حل‌های گوناگون را ارائه دهید و فکرهای‌تان را روی هم بریزید. سعی کنید ذهن‌تان را باز نگه دارید و به طور اتوماتیک نظرات و پیشنهادهای همسرتان را رد نکنید. هر کدام از شما ممکن است نیاز به مدارا و سازش داشته باشد تا بتوانید به یک راه ‌حل قابل قبول در مورد مسئله‌تان برسید.

 با همسرتان چطور جر و بحث کنید

راه ‌حل‌تان را ارزیابی کنید

با هم قرار دیگری بگذارید تا راه حل بکار گرفته شده را بسنجید و تاثیرات آن را ارزیابی کنید. اگر دیدید راه حل بکار گرفته شده، جواب نمی‌دهد و آنطوری که پیش بینی کرده بودید کارآمد نیست، در همین جلسه‌ی بررسی، راه دیگری پیدا کنید که ایردهای راه حل اول در آن برطرف شده باشد.

نکته

اگر احساسات و هیجانات‌تان حین جر و بحث، شدید شد و احساس کردید کنترل خوبی ندارید، بحث را متوقف کنید. بهتر است حداقل ۲۴ ساعت دیگر، جلسه‌ی دیگری برای ادامه‌ی بحث‌تان در نظر بگیرید. ضمنا زمان بحث را قبل از خواب یا قبل از رفتن به محل کار، نگذارید. این را هم فراموش نکنید که بد خطاب کردن، تهمت زدن و یا تهدید کردن باعث می‌شود فرد مقابل‌تان موضع دفاعی بگیرد و بحث‌تان بی‌نتیجه و حتی اختلاف برانگیزتر بشود.


منبع: برترینها

درباره کتاب «خاطره‌یی فراموش‌شده از فردا»ی مدیا کاشیگر

– علی شروقی: اگر نگوییم همه، دست‌کم قصه‌های بهترِ مجموعه «خاطره‌یی فراموش‌شده از فردا»ی مدیا کاشیگر قصه‌هایی هستند که در آن‌ها با تداخلِ متن‌ها و جدالِ گاه پنهان و گاه آشکارِ مولف و شخصیت‌های مخلوقِ مولف‌ بر سرِ مالکیتِ قصه‌ مواجه می‌شویم و با خود روایت به منزله شی‌ئی که مالکیت آن محل تردید و نزاع است. این مولفه‌ها در قصه‌های کاشیگر هم آشنا به چشم می‌آیند و هم غریب می‌نمایند. اگر از آشنابودن‌شان سخن می‌گوییم به این دلیل است که در نگاهی کلی این مولفه‌ها را در قصه‌های ایرانی دیگری هم که تحت‌تاثیر بحث‌‌های نظری مبتنی بر مرگ مولف و استقلال متن از نویسنده و نوشته‌شدن نویسنده توسط متن و مانند آن نوشته شده‌اند، دیده‌ایم. قصه‌هایی که در یک‌ دسته‌بندی عام و کلی «پست‌مدرن» خوانده می‌شوند. اما اگر این مولفه‌ها، در عین آشنایی، در قصه‌های کاشیگر غریب می‌نماید، دلیلش تبدیل‌شدن‌شان به یک وسواس ذهنی و گره‌خوردنِ آن‌ها با چیزی در بیرون از دنیای متن است.

«خاطره‌یی فراموش‌شده از فردا»ی مدیا کاشیگر 

از این میان به ویژه روی جدالِ مولف و شخصیت‌های مخلوقِ او بر سرِ مالکیت متن تاکید می‌کنم که در قصه‌های کاشیگر جدالی است گره‌خورده با تمامی آن نبردهای تاریخی که بر سرِ مالکیت در گرفته و در می‌گیرد، هرچند در این قصه‌ها اشاره‌ای واضح و مستقیم به این موضوع نیابیم. به بیانِ ساده‌تر و مصطلح‌تر، «جنگِ قدرت» اگر نگوییم مضمون تمامِ قصه‌های این کتاب، دستِ‌کم مضمون چند قصه بهترِ آن است. به همین دلیل است که این قصه‌ها در عین اینکه در نگاه اول شاید بازی‌های بی‌خطر با بی‌نهایت امکانِ خیالی بنمایند، یک هراس واقعی را از عمقِ خود باز می‌تابانند؛ هراسِ مولف از مرگِ خود و از همین رو حک‌کردنِ مدامِ خود در قصه‌ها به قصدِ اعلامِ حضور، هراس از این‌که پذیرش مرگِ مولف و میدان‌دادن به آن، مالکان موهومِ بس خطرناک‌تری را به جای او بنشاند که با نامرئی‌کردن خود نه حق انتخاب که وهمی از حق انتخاب را برای مخاطب بسازند که عملا نه تنها آزادی را برای او به ارمغان نمی‌آورد بلکه او را در ازدحام بی‌نهایت امکان، گیج و گول رها می‌کند و به صورتی نامرئی او را به سمتی دلخواه هدایت می‌کند بی‌آنکه مخاطب ذوق‌زده از امکان‌ها و حق انتخاب‌های بی‌شمار و روایت‌های متعدد از یک ماجرا، بداند که دارد به سمتِ دلخواه آن مالکانِ موهومِ متن که جای مولفِ کلاسیک را گرفته‌اند هُل داده می‌شود.

از این منظر قصه‌های کاشیگر در مجموعه «خاطره‌یی فراموش‌شده از فردا» قصه‌هایی هستند که با ابزارِ پست‌مدرنیسم به جنگ با پست‌مدرنیسم می‌روند و درواقع به جنگ با آن‌چه توهم آزادی‌اش می‌توان خواند. از همین روست که در این قصه‌ها با ضد آرمانشهری برآمده از دنیای مجازی و نسبیت‌گرایی افراطی پست‌مدرنیستی روبه‌رو هستیم و با نبرد بر سرِ بازپس‌گیری حق مالکیتِ متن توسط مولف. به بیانی مولف در این قصه‌ها دن‌‌کیشوتی است که به جنگ با ماشین‌های روایت‌ساز رفته است. ماشین‌هایی که روزانه بی‌شمار روایت را از یک موضوع روانه بازار می‌کنند و در نهایت مخاطب بمباران‌شده با این بی‌شمار روایت را در پوچی و خلاء و انفعالی جانکاه به حالِ خود می‌گذارند و گفتن ندارد که این بی‌شمار روایت سرپوشی است بر حقیقتی که نباید فاش شود و باید در این ازدحام و تعدد روایت گم و محو شود.

برای تحقق این خواست نخست مولف باید دک شود تا چیزی به نام ماشینِ خودکارِ روایت‌ساز جای او را بگیرد. در داستان‌های کاشیگر اما در عین تعدد و تداخل متن‌ها و روایت‌ها و مولف‌ها، یک مولف بر وجود و حضور خود به‌عنوان پدیدآورنده متن پافشاری می‌کند، هرچند خود این مولف زاده تخیلِ نویسنده‌ای به نام مدیا کاشیگر است و البته در بعضی قصه‌ها هم‌نامِ او. پس او هم وجود خارجی ندارد اما اصرار دارد با حک‌کردن خود در داستان بگوید که وجود دارد و آن‌چه خوانده‌ایم ساخته و پرداخته ذهن اوست و او مُهرِ خود را بر هر روایتی، حتی روایت‌های پیش از این گفته و نوشته شده، می‌زند و آن روایت‌ها را از آن خود می‌کند و تأکید می‌کند که شخصیت‌های داستانی هرگز بر مولف‌شان پیشی نمی‌گیرند و در نهایت این مولف است که سرنوشت آن‌ها را رقم می‌زند. نمود این رویکرد را در داستان «خاطره‌یی فراموش‌شده از فردا» می‌بینیم که روایت آن بر پایه گفت‌وگو و جدل مولف و شخصیت داستان بر سرِ قصه‌ای در حالِ نوشته‌شدن شکل گرفته است. شخصیت داستان مدام می‌ترسد که مبادا مولف جایی خسته شود و کل داستان را نابود و محو کند. از طرفی این شخصیت هنوز نه جنسیتی دارد و نه هویتی و هویت و موجودیتش بسته به اراده مولف است. در پایان داستان مولف می‌گوید: «این قصه پراکنده‌تر از آن است که قصه شود.» شخصیت داستان که قرار است در داستانِ نویسنده نوع بشر را نابود کند، دستِ آخر عاجزانه از نویسنده می‌خواهد که لااقل هویت و جنسیت او را مشخص کند.

بنابراین داستانی که قرار است به نابودی نوع بشر بینجامد در پایان شخصیتی را که به واسطه او این نابودی باید اتفاق بیافتد بی‌هویت به‌جا می‌گذارد و اقتدار مولف را در جهانی که کمر به قتل او بسته است تثبیت می‌کند، گویی مرگ مولف معادلِ نابودی نوع بشر است و برای جلوگیری از این نابودی باید مولف را به جایگاه مقتدرانه‌اش در متن بازگرداند و بر ضرورت حضور او پافشاری کرد. در داستانِ دیگری از کتاب با عنوان «اتاق تاریک»، نویسنده به شیوه‌ای بورخس‌وار خلاصه‌ای از «کتاب اوهام» پل اوستر را نقل می‌کند و آن‌گاه روایت خود را در لابه‌لای متن اوستر جاسازی می‌کند. آن را به داستان «تقرب به درگاه المعتصم» بورخس پیوند می‌زند و از زبان خواننده چنین فکری را پیش می‌کشد که «اگر در کار بورخس، هم کتاب تقریب فرضی است و هم میربهادر علی، یعنی نویسنده آن، اما در قصه کاشیگر هم رمان وجود خارجی دارد، هم نویسنده و هم حتا ناشر و سال انتشار.

«خاطره‌یی فراموش‌شده از فردا»ی مدیا کاشیگر 

و این، داده‌یی است تغییرناپذیر، مگر آن‌که کتاب‌سوزانی هنوز نامحقق اما قطعا در راه، سبب شود خوانندگان آتی، وجود کتاب اوهام و شخص پل اوستر را همان‌طور انکار کنند که امروزه ما منکر مآخذ بورخس شده‌ایم.» راوی که نویسنده این داستان است، آن‌گاه کتاب اوهامِ خود را روایت می‌کند و این را که اگر او به‌جای اوستر بود با هکتور مان – قهرمان رمان اوستر – چه می‌کرد. سطرهای آخر داستان حامل اضطرابی هستند که راوی – نویسنده می‌کوشد با حذف عوامل شکل‌گیری قصه آن را فرونشاند؛ اضطراب حذف و مرگِ مولف که البته آشکارا سخنی از آن نیست اما حضور مقتدرانه راوی – نویسنده در پایان داستان و وسوسه کشتن شخصیت‌های داستان گواه حضور پنهان آن است: «شاید خودم وارد داستان می‌شدم تا بکشم‌شان و راز سر به‌مهر بماند یا هم‌چنان بیرونِ داستان می‌ماندم تا زندگی کنند و راز را سربه‌مهر نگه دارند.»

در داستان «روایت پنجم از خون‌های رقیق‌تر از آب» نیز، که یکی از بهترین داستان‌های کتاب است، با زنی مواجهیم که همسر یک مامور سازمان سیا بوده و به‌واسطه او به توطئه‌های امپریالیستی در خاورمیانه کشیده شده و اکنون به خواب نویسنده‌ای به نام مدیا کاشیگر آمده و داستانش را برای او بازمی‌گوید. همچنین است داستان «ماوقع» که در پایان آن از زبان یکی از شخصیت‌های داستان اعلام می‌شود که او و دیگر قهرمانان داستان و آن‌چه از سر گذرانده‌اند جزء داستانی از مدیا کاشیگر است. به همین گونه است داستان «یک داستان کوتاه عاشقانه» که نویسنده‌ای آن را می‌نویسد و ماجرای زن و شوهری است به نام نسرین و عباس که یک زوجِ دیگر را واسطه آشنایی با هم معرفی کرده‌اند اما نویسنده – راوی هرچه جستجو می‌کند نشانی از این زوج نمی‌یابد. گویی این زوج نیز خود مخلوقِ مولفانی به نام عباس و نسرین‌اند که به طرز مشکوکی حذف شده‌اند و رد و نشانی ازشان نیست.

اما وجه تناقض‌آمیزِ حضور مقتدرانه مولف در این قصه‌ها این‌جاست که میلِ احیاء مولف در آن‌ها، خود به‌واسطه‌ خلقِ مولفی خیالی می‌تواند تحقق بیابد. یعنی مولفی که فقط روی صفحه کاغذ وجود دارد. اضطراب و هراس از همین‌جا نشات می‌گیرد. آیا واقعا چیزی جز بی‌شمار متن وجود دارد؟ نویسنده پسامرگِ مولفی از دچارشدن به این اضطراب ناگزیر است. او می‌تواند گاه شتابزده و ناگهانی و گاه با تمهیداتی پیچیده‌تر در متن اعلام حضور کند اما این اعلامِ حضور اضطرابِ او را فرونمی‌نشاند. گویی گفتنِ این‌که این متن مالِ من است متن را واقعا مالِ او نمی‌کند. این مالکیت اگر هم محقق شود سخت شکننده و در معرض تهدید است، به‌نحوی‌که گاه این اعلامِ حضور ممکن است اصلا در یاد خواننده نماند و او تنها قصه‌ای را به یاد بیاورد که آن مولفِ خیالیِ مخلوقِ مدیا کاشیگر بازگفته است.

قصه‌ای که در عینِ تاکید بر قصه‌بودنش سخت با واقعیت‌های بیرون از قصه و وضعیت جهان معاصر که در تسخیر دنیای مجازی است گره خورده است. رویکرد ضد پست‌مدرنیستی کاشیگر از همین‌جا آب می‌خورد. در قصه‌های او با همه متن‌گونه‌گی نقطه‌ای هست که در آن متن با واقعیت تلاقی می‌کند و جالب این‌که هرچه واقعیت به‌واسطه تعدد روایات و درآمیختن با دنیای مجازی دست‌نیافتنی‌تر می‌نماید، بیشتر به تسخیر نویسنده درمی‌آید چراکه نویسنده به مدد فرم به جوهر واقعیت دست یافته است و برخلاف برخی نویسندگان دیگر که تمهیدات پست‌مدرن به کار می‌برند، این تمهیدات را نه با هدف خیالی‌نمایی واقعیت و گریز از آن و اثبات این‌که همه‌چیز قصه‌ای بیش نیست بلکه با این هدف به خدمت می‌گیرد که از وجه ریاکارانه این متن‌نماییِ واقعیت در دنیای معاصر پرده بردارد و نشان دهد که جوهر سلطه و مالکیت در جهانِ معاصر همین متن‌نمایی ریاکارانه و تکثیر مکانیکی انبوه روایت‌هایی است که مخاطب را به وهمی از نسبیت و آزادی انتخاب دچار می‌کند.

«خاطره‌یی فراموش‌شده از فردا»ی مدیا کاشیگر

اما اگر بپذیریم که حضور مولف در برخی از این قصه‌ها به نحوی است که زائدبودن این حضور و فراموشی‌پذیری آن را به ذهن می‌آورد، آن‌وقت این پرسش به جا می‌ماند که پس تکلیفِ آن نویسنده‌ای که مدام در قصه‌ها ظاهر می‌شود و می‌گوید من هستم که این‌ها را نوشته‌ام چیست؟ آیا او زائده‌ای بر فرم و آرایش درونی قصه‌ها و بنابراین یک وجود مخل است که اگر نباشد هم قصه به راه خودش می‌رود؟ اگر چنین است پس چرا هست و آیا بودن او را باید یک ایرادی شکلی و ساختاری به حساب آورد؟ راستش چیزی وسوسه‌مان می‌کند که بگوییم بله، اما از طرفی این مولفِ حاضر، طوری – ولو به‌عنوان یک زائده – در قصه‌ها حک شده که می‌ترسیم با کندنش از متن چیزهای دیگری هم از دست برود.

یعنی به‌رغم وسوسه حکم به حذف او، می‌ترسیم با نبودنش جایی از داستان لطمه ببیند. این ترس زاده همان اضطرابِ بزرگ‌تری است که جدال بر سرِ مالکیتِ متن را از حیطه مباحث نظری ادبیات فراتر می‌برد و به ساحتِ زندگی می‌کشاند و جدالی را که در آغاز شاید صرفا ادبی بنماید، از سویه‌هایی خطرناک برخوردار می‌کند. با درکِ این سویه‌های خطرناک است که مولف در متن جا می‌افتد و وجودش به بخشی نازدودنی از متن بدل می‌شود. حالا می‌توان با خیالِ راحت به پرسشِ چند سطر بالاتر در باب مخل‌بودنِ حضورِ نویسنده در قصه‌های مجموعه «خاطره‌یی فراموش‌شده از فردا» پاسخِ مثبت داد: بله او مخل سیرِ عادی قصه است و زائده‌ای است بر آن، اما او دقیقا به همین دلیل که مخل است باید در قصه حضور داشته باشد. او باید باشد تا اخلال کند و همین بودن است که نه‌فقط ترفندهای ادبی را از حیطه ادبیات بیرون می‌کشد و به ساحتی وسیع‌تر می‌کشاند، بلکه به مفهوم «مرگ مولف» نیز سویه‌ای متفاوت می‌دهد.

اضطراب و هراس از همین سویه متفاوت است که سر بر می‌کند و با درک حضور مولف در این داستان‌ها به‌عنوان مولفی ایستاده در برابر ماشین‌های روایت‌سازِ دست‌به‌کارِ نسبی‌سازی و بمباران مخاطب با روایت‌های موازی و ضدونقیض و لاپوشانی حقیقت در پسِ پشت این روایت‌هاست که مدیا کاشیگرِ نویسنده قصه‌های این مجموعه را، در عین تفاوت‌های ظاهری، همان مدیا کاشیگری می‌یابیم که «ابر شلوارپوش» مایاکوفسکی، «تکنیک کودتا»ی مالاپارته و «زنده‌باد مرگ» فرناندو آرابال را ترجمه کرده است. نویسنده‌ای حساس به جهانی که در آن قدرت‌هایی می‌کوشند مجاز را به‌جای واقعیت بنشانند، آشوب‌هایی در نقاط مختلف جهان، از جمله خاورمیانه، به‌پا کنند و از آب گل‌آلود ماهی بگیرند و با تولید روایت‌های ضدونقیض از آشوب، منشاء آن را پنهان سازند و درعین‌حال به انسان‌ها وهمی از آزادی و قدرت انتخاب بدهند.


منبع: برترینها