آمریکای ترامپ و افزایش درگیری‌های نژادی

نژادپرستی به‌عنوان معضلی عمیق و ریشه‌دار در فرهنگ آمریکا همواره موجب نگرانی مردم این کشور بوده و در دولت جمهوریخواه کنونی به دلیل نوع نگاه و رویکرد خاص رییس‌جمهوری، مجال برای تحرک فزون‌تر راستگرایان افراطی فراهم آمده است.

به گزارش ایرنا، چند روز از حادثه خشونت بار نژادپرستان در در شهر شارلوتزویل ایالت ویرجینیای آمریکا می گذرد و هر روز بر دامنه و پیامدهای آن افزوده می شود تا جایی که دامن «دونالد ترامپ» رییس جمهوری این کشور را گرفته است.

قضیه به درگیری های خشونت بار بیست و یکم مردادماه بازمی گردد که یک فعال راست‌گرا با خودرو مخالفان نژادپرستی را زیر گرفت که به کشته شدن یک زن ۳۲ ساله و جراحت ۱۹ نفر انجامید.

ناآرامی های زمانی بالا گرفت که صدها سفیدپوست ملی ‌گرا در مخالفت با برداشته شدن مجسمه ژنرال «رابرت لی» فرمانده ارتش در جنگ های داخلی آمریکا گرد هم آمدند. رابرت لی به عنوان فردی که طرفدار ابقای برده ‌داری بوده، نزد نژادپرستان از جایگاه ویژه ای برخوردار است.

** نوک پیکان حملات به سوی ترامپ
به طور معمول پس از وقوع رویدادهایی از این دست، مواضع رهبران و نوع نگاه آنها اهمیت فزاینده ای می یابد. میزان فاصله بین وقوع یک رویداد تا اعلام مواضع رییس جمهوری یا هر فردی در صدر هرم قدرت، مبین درجه اهمیت آن حادثه است ضمن این که تحلیل محتوای متن و سخنان هم می تواند نوع نگرش آنها را به رویدادها مشخص کند.

مواضع ترامپ در ارتباط با درگیری های شارلوتزویل جالب توجه بود. او پس از اینکه مردم و رسانه ها خواستار محکوم کردن خشونت های نژادپرستان و ملی گرایان افراطی شدند هر دو طرف (نژادپرستان و مخالفان تبعیض نژادی) را محکوم کرد؛ موضوعی که نشان می داد ترامپ به طور غیرمستقیم از افراطی ها حمایت می کند.
این موضع آشکار ترامپ، اعتراض هایی را در شهرهای مختلف این کشور علیه رییس جمهوری آمریکا برانگیخت و باعث شد تا ترامپ در سطح بیان هم که شده از مواضع خود عقب نشسته و آن را تعدیل نماید. بنابراین، وی چند روز بعد ضمن محکوم کردن اقدامات تندروها، نژادپرستی را شیطانی دانست.

دامنه اعتراض ها به رییس جمهوری آمریکا تنها در سطح عمومی و رسانه ها محدود نماند و مقامات عالی رتبه این کشور به ویژه در میان عضای حزب دموکرات به جمع مخالفان پیوستند که دراین میان نام «نانسی پلوسی» رهبر اقلیت دموکرات در مجلس نمایندگان و «چاک شومر» رهبر این جناح سیاسی در سنا برجسته است.

به باور نانسی پلوسی، ترامپ از همان ابتدا نیروهای تعصب و تبعیض را پناه داده و تشویق کرده. او در این باره افزود: ما در استخدام کارکنان کاخ سفید و همچنین رفتار عیان دولت در برخورد با مهاجران، مسلمانان و جوامع رنگین پوست شاهد این موضوع بوده ایم. وقتی اوباش برتری جوی سفیدپوست دست به بی رحمی و قتل در آمریکا می زنند فقط یک طرف هست که باید جانب آن را گرفت. مردم آمریکا مستحق رئیس جمهوری هستند که این مساله را درک می کند.

چاک شومر نیز با انتقاد از مواضع ترامپ تاکید کرد که «روسای جمهور بزرگ و خوب آمریکا به دنبال متحد کردن هستند نه شکاف انداختن. اظهارات دونالد ترامپ به روشنی نشان می دهد او در میان آنها نیست.» این اقدام ترامپ از سوی جمهوریخواهان هم بی جواب نماند.

«میت رامنی» هم حزبی ترامپ و نامزد این طیف در جریان انتخابات دوره گذشته ریاست جمهوری (سال ۲۰۱۲) اظهار کرد که «یک طرف نژادپرست، متعصب و نازی است و طرف مقابل، مخالف نژادپرستی و تعصب؛ پس هر دو طرف یکی نیستند». سخنان وی به مواضع ترامپ اشاره دارد که هر دو طرف را در درگیری های شارلوتزویل مقصر شناخته و محکوم کرد بود.

کناره گیری همزمان برخی روسای شرکت های بزرگ آمریکایی هم گفته می شود در پاسخ به مواضع نژادپرستانه اخیر ترامپ صورت گرفته که روسای شرکت های «مِرِک»، «اینتل» و «شورای صاحبان صنایع» آمریکا از آن جمله اند.

** سنت نژادپرستی در ایلات متحده
انتظار آن می رفت که با شعارهای نژادپرستانه ترامپ و حمایت این گروه ها از وی در جریان رقابت های انتخاباتی، شاهد گسترش تحرکات آنها در فضای پس از انتخابات باشیم. برخلاف «باراک اوباما» رییس جمهوری قبلی که خواستار برچیده شدن نمادهای نژادپرستی شد، در دولت جمهوریخواه کنونی اوضاع تغییر پیدا کرده است.

تجمع اعضای جنبش «راستگرایان جایگزین» متشکل از ملی گرایان نژادپرست سفیدپوست و اعضای نئونازی با افکاری تندروانه و همچنین دیگر جریان های افراط گرا در حمایت از پیروزی رییس جمهوری آمریکا از رضایت و امیدواری آنها در دولت ترامپ نشان داشت. سخنان و اقدام های نژادپرستانه ترامپ هم در این مدت بارها مسبب شکل گیری تجمع های اعتراضی شده است.

مردم آمریکا حتی در زمان رقابت های انتخاباتی نیز با حمل پلاکاردهایی با محتوای «اسلام تروریسم نیست»، «ما علیه نژادپرستی هستیم»، «به تبعیض و فاشیسم نه می‌گوییم»، «گروه‌های تبعیض و خشونت را نفی کنید» و … در مقابل برج ترامپ به افکار و مواضع وی واکنش نشان می دادند.

امروز نیز رویکرد تبعیض قومی و نژادی در سیاست های ترامپ برجسته است همانند فرمان مهاجرتی او مبنی بر منع صدور روادید برای مسلمانان.

هر چند در دولت جمهوریخواه ترامپ، جریان های نژادپرست مجالی برای عرض اندام یافته اند اما نژادپرستی معضلی است که در تاریخ و فرهنگ این کشور ریشه دارد و جامعه آمریکا به رغم گذشت بیش از دو سده از عمر استقلال خود، از آن رهایی نیافته اند. در این میان، جریان های راست افراطی مسبب بیشترین حملات تروریستی در این کشور بوده اند.

بر پایه گزارش نهاد محاسب دولت آمریکا (جی.‌ای.‌او) از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ تا ابتدای سال ۲۰۱۷، این جریان مسوول ۷۳ درصد از حملات تروریستی مرگبار در خاک آمریکا بوده که بیشتر قربانیان را مسلمانان، سیاه پوستان و اقلیت های قومی نژادی شامل می شوند.

مردم ایالات متحده هم خطر گسترش اندیشه ملی گرایی افراطی را درک کرده اند و نظرسنجی ها نیز از این موضوع حکایت می کنند. بر پایه نظرسنجی مشترک خبرگزاری «سی ان ان» و بنیاد «کیسر» که در اواخر سال ۲۰۱۵ انتشار یافت نزدیک به نیمی از مردم (۴۹ درصد)، نژادپرستی را مشکل بزرگ آمریکا دانسته بودند در حالیکه در سال ۲۰۱۱ این میزان تنها ۲۱ درصد بود.

** نقد خشونت دولتی
در کنار اقدامات مخرب گروه های تندرو، شدیدترین رفتارهای نژادپرستانه در دهه گذشته از جانب نیروهای امنیتی آمریکا علیه مردم رنگین پوست این کشور اعمال شده است.

«اریک گارنر» و «مایکل براون» در سال ۲۰۱۴، «جامار کلارک» در سال ۲۰۱۵، «کیت لامونت اسکات» در اواخر سال ۲۰۱۶ به دست پلیس کشته شدند؛ شهروندانی که همگی سیاه پوست بودند.

بنابراین مشاهده می کنیم که خشونت نژادی تنها به جریان های راستگرای افراطی محدود نمی شود و نقض حقوق بشر از طرف نیروهای امنیتی و حتی رهبران ایالات متحده تجویز و اعمال می شود؛ موضوعی که مورد توجه نمایندگان مجلس شورای اسلامی قرار گرفته و آنها چند روز پیش در جریان تصویب طرح «مقابله با اقدامات ماجرا جویانه و تروریستی آمریکا در منطقه» بخش پنجم آن را به موضوع «نقض حقوق بشر توسط آمریکا» اختصاص دادند.
در ذیل ماده پنج این طرح آمده بود «نظر به اینکه دولت آمریکا همواره از طریق نیروهای نظامی و اطلاعاتی خود مرتکب نقض حقوق بشر در صحنه جهانی و منطقه‌ای و حتی در ایالات متحده آمریکا نسبت به شهروندان خویش نظیر نابود کردن گروه دیویدیان شده و از ناقضان حقوق بشر به خصوص حکومت‌های دیکتاتور و خشن حمایت می‌کند، اشخاص ذیل مشمول مجازات‌های مندرج در بخش ششم این قانون قرار می‌گیرند».

اشاره نمایندگان مجلس به گروه دیویدیان یا داوودیه به ماجرای کشتار گسترده پیروان این فرقه در سال ۱۹۹۳ مربوط می شود که در جریان هجوم تانک ‌ها و ماموران ویژه‌ نظامی آمریکا، بیش از ۸۰ نفر از آنان در کلیسای خود زنده سوزانده شدند.


منبع: الف

شرایط تکنیکی کودتای ٢٨مرداد

«حدود ساعت ٩ صبح تظاهرات شروع شد که به‌ نظر من برای شروع تظاهرات خیلی زود بود». در گزارش او دقت خاصی بر زمان تسخیر رادیو دیده می‌شود: «[رادیو] حدود ساعت دو شروع کرد به پخش موسیقی [برنامه خود را قطع کرد]… حدود ۲:۳۰ موسیقی کاملا قطع شد و ما از هیچ طریقی نمی‌توانستیم خودمان را به رادیو تهران برسانیم یا از وضعیت آنجا خبر بگیریم… تنها نگرانی‌ام این بود که نکند ساختمان رادیو را چنان ویران کنند که دیگر نتوان آن را دوباه راه انداخت… حدود ساعت ۳:۳۰ دوباره پخشش را از سرگفت ولی حالا دیگر با لحنی مضطرب و آشفته هوادار زاهدی شده بود. راستش را بخواهید نمایش بی‌مسئولیت و احمقانه‌ای بود ولی خب هرچه بود در هواداری از زاهدی بود. حتی کسی را آورده بودند که ادعا می‌کرد زاهدی است و چشم‌های ما از حدقه بیرون زده بود [آن زمان زاهدی در مخفیگاهی پنهان شده بود]…». در ادامه روزولت توضیح می‌دهد که او شخصی (سند نام او را فاش نکرده است) را به‌دنبال یک تانک یا کامیون پر از سرباز فرستاد. در آن ماجرا بخت با آن شخص یار بود و اتفاقات با کمی تفاوت از اصل نقشه پیش رفت. روزولت درباره این اتفاق گفت: «خوشبختانه آن شب آن‌قدر اتفاقات عجیب و غریب رخ داده بود که این یکی در میان آنها گم شد و چندان بیشتر از اتفاقات دیگر توجه برنینگیخت».

 عکس‌های منتشر نشده از کودتای 28 مرداد

حسین جلالی| «ستون‌های
نظامی که برای تصرف پایتخت در حرکت‌اند، تانک‌هایی که میدان و چهارراه‌ها
را بسته‌اند، حمله نیروی زرهی و نظامیان به مقر رئیس دولت و گاه پروازها و
بمباران هوایی کاخ رئیس دولت. به‌این‌ترتیب، ماشین نظامی به راه می‌افتد،
موانع را در هم می‌شکند، دولتی را به ‌زور اسلحه سرنگون می‌کند و دولتی
دیگر را به گزینش رهبران پیروزمند، بر سرکار می‌آورد». شاید بتوان
تصویرسازی بالا را نمونه آرمانی (نمونه کامل) یک کودتا دانست؛ اما کودتا
چیست و آیا همه‌جا به همین صورت اتفاق می‌افتد؟ به‌ لحاظ تکنیکی، کودتای ۲۸
مرداد ۱۳۳۲ چگونه صورت گرفت؟ ابتدا نگاهی می‌اندازیم به اولین گزارش
نماینده سازمان سیا در ایران در روز‌های پرتلاطم مرداد ۱۳۳۲.

کرمیت روزولت گزارش می‌دهد: روزهای ۲۵ تا ۲۸ مرداد/ نمای داخلی، کودتاگران
بخشی از گزارش جلسه سازمان اطلاعات مرکزی/ واشنگتن، بیست‌و‌هشتم اوت ۱۹۵۳
[ششم شهریور ۱۳۳۲]*

این
سند مکتوب، اولین گزارش کرمیت روزولت ـ رئیس شعبه خاورمیانه سازمان مرکزی
جاسوسی آمریکا ـ در سازمان سیا است. بخش عمده آن در خرداد سال جاری در کنار
اسنادی دیگر از وضعیت محرمانه خارج و در اختیار عموم قرار گفتند. البته
خیلی‌ها این سند را حاصل خیال‌پردازی و خودبزرگ‌بینی روزولت دانستند و در
صدق بسیاری از نکات آن، تشکیک کرده‌اند. روزولت شروع کرد: «ما شنبه‌شب [۲۴
مرداد] همه نشانه‌هایی را که نشان می‌داد طرح‌مان به بیراهه رفته، گزارش
کردیم. جیپ‌های بی‌سیم‌دار نرسیده بودند، خط تلفن قطع نشده بود، تانک‌ها در
شهر بودند؛ اما نمی‌شد فهمید به فرمان چه‌کسی هستند. به وضوح پیدا بود که
یک‌جای کار اشتباهی رخ داده. تیراندازی‌هایی هم می‌شد؛ اما نه زیاد…».
رئیس شعبه خاورمیانه سازمان مرکزی جاسوسی آمریکا گزارش خود را این‌گونه
ادامه داد: «مصدق در ساعت هفت [صبح ۲۵ مرداد]، بیانیه‌ای در رادیو منتشر
کرد که تلویحا می‌گفت آمریکا دستی در این کار نداشته… که کودتا را گارد
شاهی ترتیب داده و شکست خورده است. در بیانیه مصدق، هیچ اشاره‌ای به فرمان
شاه، تلاش برای برکناری مصدق و انتصاب زاهدی هم نشده بود». کودتای ۲۵ مرداد
شکست خورد؛ اما کودتای ۲۸ مرداد پیروزمندانه دولت مصدق را سرنگون کرد.‌
روزولت وضعیت بین دو کودتا را این‌گونه توضیح داد: «بر آن شدیم بر این
مسئله متمرکز شویم که به ارتش و مردم ثابت کنیم این کودتا نبوده، بلکه
تغییر مشروع دولت بوده؛ ولی مصدق آن را در لفافه کودتا پیچیده است.

در
همین راستا، در نخستین گام، ترتیب مصاحبه‌ای را با خبرنگاران خارجی
دادیم… جلسه را ترتیب دادیم و زاهدی پسر آنجا بود و با خودش اصل «فرمان
شاه» مبنی بر انتصاب زاهدی به نخست‌وزیری و نیز چند نسخه فوتواستاتیک از آن
را هم آورده بود… بعد ما فرمان را از زاهدی پسر گرفتیم و پس از تهیه
نسخه‌ای فوتواستاتیک از آن، در گاوصندوق سفارت گذاشتیم… نسخه‌ای که بیشتر
پخش شد و بیشتر در روزنامه‌ها چاپ شد، نسخه ما بود. سپس بلافاصله دست به
کار تهیه بیانیه‌ای برای زاهدی خطاب به خبرنگاران و مردم شدیم. او با
خبرنگاران خارجی دیدار کرده بود حالا باید با مردم خودش حرف می‌زد… این
بیانیه صبح روز دوشنبه [۲۶ مرداد] چاپ شد». 

هندرسون،
سفیر آمریکا در ایران که یکی، دو ماهی محل خدمت خود را به قصد سفر ترک
کرده بود، بعد از شکست کودتای ۲۵ مرداد، به‌سرعت به ایران بازگشت و با مصدق
دیدار کرد. درباره محتوا و تأثیر این دیدار، اختلاف نظر وجود دارد؛ اما در
این سند روزولت تأکید می‌کند هندرسون به مصدق اطمینان داد که «هیچ
ایرانی‌ای را در مجموعه سفارت مخفی نکرده‌ایم».

 (تصاویر) کودتا علیه دولت مصدق

نوه
تئودور روزولت، رئیس‌جمهور سابق آمریکا، درباره کار تبلیغاتی سیا که از
چند سال پیش آغاز شده بود، گفت: «محتوایی که فراهم شد؛ یعنی کاریکاتورها و
یادداشت‌های روزنامه‌ها و از این قبیل، تا این زمان تأثیر فزاینده خودشان
را بر جای گذاشته بودند. منظور این است که بذری که پاشیدیم، روی خاک بایر
پاشیده نشده بود». ایران در سال‌های بعد از جنگ‌ جهانی دوم، شاهد اضافه‌شدن
بازیگر خارجی دیگری در سیاست خود بود؛ ایالات متحده آمریکا با قراردادهای
اقتصادی، رابطه خود را آغاز کرد و تا سال ۱۳۲۹، پنج قرارداد نظامی بین
ایران و آمریکا امضا شده بود. کم‌کم مستشارهای آمریکایی در ایران حضور پیدا
کرده و با افسران ایرانی رابطه‌ غیررسمی و دوستانه برقرار ‌کردند. در
زمستان ۱۳۲۵، شعبه سازمان نوبنیاد سیا در سفارت آمریکا به راه افتاد. از
سال ۱۳۲۷ این شعبه برنامه‌ای با نام عملیات «لعنت به حزب توده» را آغاز کرد
که کارشناس آن، دانلد ویلبر بود؛ فردی که در پوشش باستان‌شناس و کارشناس
تاریخ هنر وارد ایران شده بود. برنامه «لعنت» بر کار تبلیغاتی متمرکز بود؛
اما دایره فعالیت‌های آن به اینجا محدود نماند. در آن برنامه، عملیات دیگری
هم تعریف شد؛ «عملیات سیاه». این عملیات گردهم‌آوردن اوباش و چاقوکش‌ها
برای حمله به مراکز کارگری و حزب توده، بر‌هم‌زدن راهپیمایی‌های آنان و
همچنین حمله به اماکن مذهبی به اسم توده را در دستور کار قرار داده بود.

روزولت
در ادامه گزارش خود گفت: «حدود ساعت ٩ صبح تظاهرات شروع شد که به‌ نظر من
برای شروع تظاهرات خیلی زود بود». در گزارش او دقت خاصی بر زمان تسخیر
رادیو دیده می‌شود: «[رادیو] حدود ساعت دو شروع کرد به پخش موسیقی [برنامه
خود را قطع کرد]… حدود ۲:۳۰ موسیقی کاملا قطع شد و ما از هیچ طریقی
نمی‌توانستیم خودمان را به رادیو تهران برسانیم یا از وضعیت آنجا خبر
بگیریم… تنها نگرانی‌ام این بود که نکند ساختمان رادیو را چنان ویران
کنند که دیگر نتوان آن را دوباه راه انداخت… حدود ساعت ۳:۳۰ دوباره پخشش
را از سرگفت ولی حالا دیگر با لحنی مضطرب و آشفته هوادار زاهدی شده بود.
راستش را بخواهید نمایش بی‌مسئولیت و احمقانه‌ای بود ولی خب هرچه بود در
هواداری از زاهدی بود. حتی کسی را آورده بودند که ادعا می‌کرد زاهدی است و
چشم‌های ما از حدقه بیرون زده بود [آن زمان زاهدی در مخفیگاهی پنهان شده
بود]…». در ادامه روزولت توضیح می‌دهد که او شخصی (سند نام او را فاش
نکرده است) را به‌دنبال یک تانک یا کامیون پر از سرباز فرستاد. در آن ماجرا
بخت با آن شخص یار بود و اتفاقات با کمی تفاوت از اصل نقشه پیش رفت.
روزولت درباره این اتفاق گفت: «خوشبختانه آن شب آن‌قدر اتفاقات عجیب و غریب
رخ داده بود که این یکی در میان آنها گم شد و چندان بیشتر از اتفاقات دیگر
توجه برنینگیخت».

محکمات و متشابهات کودتا

واژه
کودتا مانند بیشتر واژگان علوم سیاسی به علت استفاده مکرر و مهم‌تر از آن
استفاده جانب‌دارانه سیاسیون از آن به سرنوشت بیشتر کلمات تخصصی علوم سیاسی
دچار شده است و باید قبل از هرچیز آن را روشن کرد: «اصطلاح فرانسوی
«کودتا» به معنی «ضربه بر دولت» است. مفهوم آن سرنگونی سریع دولت به دست
گروهی توطئه‌گر است که به‌طور معمول نظامی هستند». کودتا اگر نه همواره،
غالبا توسط نظامیان انجام می‌شود؛ بنابراین نمی‌توان آن را خالی از ابزار و
فنون نظامی در نظر گرفت. سرعت بالای انجام کودتا بخشی از ذات تکنیکی آن
است؛ سرعتی خیره‌کننده که به رقیب اجازه سازماندهی و مقاومت را نمی‌دهد.
توطئه‌گران همیشه بخشی از بدنه سازمان دولت هستند. کودتا با «عملیات‌های
کثیف» مثل رشوه‌دادن، دروغ‌پردازی، جاسوسی، قتل و… گره خورده است.

کودتا
انواع متفاوتی دارد. سهراب یزدانی در کتاب «کودتاهای ایرانی» از سه قسم
کودتای «سرنگونی دولت»، «پادگانی» و «درون حکومتی» نام می‌برد. کودتای
«درون‌حکومتی» به کودتایی اطلاق می‌شود که در آن رئیس قوه مجریه به‌منظور
افزایش و گسترش قدرت خود به‌صورت غیرقانونی کودتا کند، رقیبان خود را حذف
کند و قدرتش را افزایش ‌دهد. مارکس در «هیجدهم برومر لوئی بناپارت»، خواسته
یا ناخواسته به مسئله کودتا می‌پردازد و بین زمینه‌های اجتماعی و ابزار
کودتا فاصله‌گذاری می‌کند. کورتسیو مالاپارته در کتاب «تکنیک کودتا» بر این
باور است که کودتا مسئله‌ای ا‌ست کاملا فنی که در صورت رعایت تاکتیک درست،
می‌توان آن را در هر کشوری به کار بست. به‌عبارت دیگر او لزوما شرایط
اجتماعی را برای محقق‌شدن یک کودتا لازم نمی‌داند. شرایطی که از نظر
مالاپارته برای انجام کودتا واجب است بیشتر به ملاحظات تاکتیکی بستگی دارد.
برخلاف انقلاب که حاصل قیام، اعتصاب سراسری و تظاهرات‌های پی‌درپی است،
کودتا حتی با جمع کوچک اما سازمان‌یافته ممکن است.

دراین‌باره
می‌توان به کودتای کره جنوبی اشاره کرد؛ «در سال ۱۹۶۱، گروه ۲۵۰نفره
افسران کره جنوبی، با عده‌ای که از سه‌هزارو ۶٠٠ نفر بیشتر نبودند، مناطق
حساس سئول را در اختیار گرفتند. کره از ارتش مجهز و ورزیده‌ ۶٠٠ هزار نفری
برخوردار بود، نیروی عظیمی در کنار مرزهای کره شمالی داشت و یگان‌های نظامی
آمریکایی نیز در این سرزمین حاضر بوند که به‌ظاهر در آن ماجرا بی‌طرف
ماندند؛ بنابراین شورشیان در برابر مجموعه نیروهای دولتی ارزش رزمی
نداشتند. اما فرماندهان نمی‌خواستند با کودتاچیان درگیر شوند. آنها بهانه
آوردند که نبرد داخلی در صف نظامیان شکاف می‌اندازد؛ بنابراین ارتش از جایش
نجنبید و گروه کوچک توطئه‌گر حکومت را سرنگون کرد. چنان‌که پیداست، تعداد
کمّی کودتاگران همیشه تعیین‌کننده نیست. آنچه سرانجام به حساب می‌آید
موضع‌گیری پیکره اصلی ارتش است».

مالاپارته
با نگاهی به انقلاب اکتبر روسیه، که از دیدگاه او یک کودتا بوده، نشان
می‌دهد چطور با نیرویی منسجم (و نه پرتعداد) و با شناسایی درست نقاط کلیدی
می‌توان دولت مستقر را از پا درآورد. او با بررسی نقشه تروتسکی ـ‌ به‌عنوان
«تاکتیک‌پرداز» کودتای اکتبر ـ قبضه‌کردن بخش‌های خدماتی را بر بخش‌های
دولتی و اداری رجحان می‌دهد؛ بخش‌هایی مانند راه‌آهن، مراکز ارتباطی مانند
تلگراف و تلفن، بانک‌ها، سازمان آب، برق، گاز و… با این کار تروتسکی دولت
را کاملا فلج و عملا بی‌اثر کرد. با توجه به نکات گفته‌شده کودتا امری است
نوین که در دولت‌های جدید صورت می‌گیرد. باتوجه به افزایش مشارکت مردمی در
سیاست و فراگیرشدن راه‌های ارتباطی کودتاگران در قرن ۲۱ راه بسیار
دشوار‌تری از کودتاگران قرن بیستم دارند. تکثر نهادهای قدرت و شهروندان
سیاسی تاکتیک مدنظر تروتسکی را در جهان امروز بسیار سخت می‌کند. در بیشتر
کشورها سازمان‌های نظامی از هر گروه غیرنظامی دیگری متشکل‌تر و قدرتمندتر
هستند. این وضعیت در کشورهای توسعه‌نیافته که غالبا از نبود نهادهای
کار‌آمد سیاسی و همچنین از شکاف‌های اجتماعی- تاریخی عمیقی رنج می‌برند،
شدیدتر است. افسران تحت آموزش‌های خود عملا به یک نیروی حرفه‌ای و
سازمان‌یافته تبدیل می‌شوند. در کنار نظم و قدرت ارتش باید مؤلفه
حرفه‌ای‌بودن آن را نیز در نظر داشت.

یکی
از عوامل تشدید احتمال کودتا بی‌ثباتی و هرج‌ومرج سیاسی است. یعنی زمانی
که کشور با بحران سیاسی روبه‌رو باشد یا هنگامی که بحران‌های اجتماعی و
اقتصادی به بحران‌ سیاسی تبدیل شوند و سیاسیون در علاج آن ناکارآمد ظاهر
شوند، بستر برای کودتای ارتش مهیا می‌شود. معدود کودتاهای کشورهای
توسعه‌یافته نیز در هنگامه بحران رخ داده است. بعضی از پژوهشگران روحیه
نظامیان را نیز از عوامل مؤثر بر کودتا می‌دانند. آنان ارتشی‌ها را ذاتا
حامیان ثبات و امنیت می‌دانند به ‌نحوی که حتی تحرکات متعارف
اجتماعی‌ـ‌سیاسی نیز از منظر نظامیان عامل بی‌ثباتی قلمداد می‌شود. از نظر
«گودسپید» کودتا سه مرحله دارد: آماده‌سازی، حمله و تثبیت. آماده‌سازی
غالبا به دست هسته اولیه که متشکل از تعداد معدودی است، تشکیل می‌شود. هسته
اولیه مخالفان حکومت را شناسایی و با آنها ارتباط برقرار می‌کنند. بعد از
بررسی اولیه باید برنامه‌ریزی صورت گیرد. «کودتا مانند هر عمل نظامی دیگر
است، به این ترتیب که شرح عملیات باید به‌طور دقیق طراحی شود».مرحله دوم
حمله است. بعد از آغاز حمله، کودتاگران باید سریعا گروه‌ها، سازمان‌ها و
شخصیت‌های کلیدی را در وضعیتی قرار دهند که نتوانند سازماندهی و تحرکی از
خود نشان دهند. کودتاگران بر سرکوب و ارعاب مردمی که قصد مقاومت دارند یا
بر نارضایتی آنها از حاکمان مستقر حساب باز می‌کنند. کودتاچیان با تسخیر
مراکز ارتباطی اول دولت مستقر را مختل و از آن برای شروع پروپاگاندای خود
استفاده می‌کنند؛ به‌ نحوی که مردم و سازمان‌های پراکنده و سردرگم را در
بی‌ارتباطی‌شان با یکدیگر برای مقاومت دلسرد کنند. اهمیت این سازمان‌ها
باعث شده در کودتا و انقلاب، رادیو و تلویزیون جایگاهی نمادین داشته باشد.
دلیل شباهت‌ کودتاهای سراسر جهان، شباهت ارتش‌ها، سازوکار و سازمان‌های
دولت در عصر جدید است. استفاده از اوباش در کودتا قاعده‌ای ‌کلی نیست اما
می‌توان آن را در کودتاهای متعددی دید.

در
صورتی که کودتاچیان بتوانند دو مرحله اول ـ برنامه‌ریزی و حمله ـ را با
موفقیت پشت ‌سر بگذارند نوبت به مرحله آخر، یعنی «تثبیت» می‌رسد. اول باید
همه افراد و گروه‌هایی که می‌توانند برای پیروزی کودتا خطرآفرین باشند،
دستگیر یا حذف شوند. سپس کودتاچیان با بسیج طرفداران خود خیابان‌ها را
تسخیر کرده و هم‌زمان که کار را تمام‌شده نشان می‌دهند، نمایشی از مشروعیت
عمومی نیز برای خود برپا می‌کنند. در صورت شکست‌خوردن دولتمردان در مقابل
کودتاگران تنها عنصری که برای مقاومت باقی می‌ماند، سازمان‌های سیاسی
غیردولتی و مردم هستند که در اکثر مواقع توان ایستادگی در مقابل کودتا را
ندارند.

ممکن است کودتا در گام اول شکست بخورد
اما گاهی به فاصله کمی حمله دوم ترتیب داده می‌شود که بعضا به پیروزی نیز
می‌رسد. افراد و تشکیلاتی که از مقاومت و برخورد دولت جان سالم به ‌در
برده‌اند، زمان زیادی برای استفاده از ظرفیت‌های باقی‌مانده ندارند. از طرف
دیگر بعد از آغاز حمله کودتاگران در نقطه بی‌بازگشت قرار می‌گیرند و در
صورتی که هنوز فرصتی برای خود ببینند، از آن استفاده خواهند کرد.

(تصاویر) کودتا علیه دولت مصدق 

کودتای ایرانی

پژوهشگران
کودتا نظریات متعددی را در خصوص چرایی صورت‌گرفتن این پدیده، مطرح
کرده‌اند. در نظریه «نظامیان پرتورین» عامل کودتا مستقل‌شدن ارتش از دولت
است. این نظریه نمی‌تواند کودتای ۲۸ مرداد را توضیح دهد. در کودتای مرداد
ماه سال ۱۳۳۲ ارتش ماهیت مستقلی نداشت. حتی با این نظریه کودتای سوم اسفند
۱۲۹۹ را نیز نمی‌توان توضیح داد؛ چراکه «آنان [قزاق‌هایی که به فرماندهی
رضاشاه کودتا کردند] حتی از هدف واقعی حرکت خود ناآگاه بودند و از رهبر
نظامی‌شان پیروی می‌کردند».

اساسا یکی از تفاوت‌های نیروهای نظامی
ایران عصر پهلوی با کشور کودتاخیزی مانند ترکیه در همین است؛ ارتش ترکیه
حول ارزش‌های جدید و سکولاریسم و در ارتباط با طبقه متوسط تکوین یافته و
هویتی مستقل از دولتمردان برای خود قائل است، اما در ایران عصر پهلوی
نیروهای نظامی وابسته به شاه بودند. منطق حاکم بر ارتش ایران -نه حول
ملی‌گرایی و ارزش‌های مدرن – بلکه بر مبنای روابط حامی‌پرورانه شکل گرفته
بود. به همین علت هم ارتش در نبود رأس خود بلاتکلیف می‌شود، چه در ورود
کامل به کودتای ۱۳۳۲ و چه در سرکوب کامل مخالفان نظام شاهنشاهی در سال ۵۷.

در
صورتی که ارتش مبتنی بر روابط حامی‌پرورانه دست به کودتا بزند، باید
انتظار کودتای «درون‌حکومتی» را داشت. یعنی بخشی از حاکمیت با استفاده از
نیروهای نظامی دست به کودتا، حذف رقیب و افزایش قدرت خود بزند. مالاپارته
بر این باور است؛ اگر در یک سلطنت مشروطه، کودتایی رخ دهد «کودتاکننده حتما
یک درباری است، آن هم یک درباری صددرصد درباری‌صفت».

وضعیت
بحرانی رابطه نخست‌وزیر (مصدق) و شاه (محمدرضا پهلوی) را می‌توان در
ناکارآمدی نهادها از جمله قانون اساسی جست. «هر کدام از آنها قانون اساسی
را به سود خود تفسیر می‌کرد. آن قانون هم دارای چند نکته مبهم بود که زمینه
تفسیرهای گوناگون را فراهم می‌آورد… مسئله دایره مسئولیت و وظایف عملی
شاه هرگز در نظام مشروطه ایران حل نشد… یکی از دو هماورد باید در هم
می‌شکست و از صحنه سیاست بیرون می‌رفت. این همان مقطع بروز کودتا بود».

فهم
همه‌جانبه زمینه‌ها و کودتای ۲۸ مرداد کار پژوهشگران تاریخ است اما
نمی‌توان از نقش نیروهای خارجی در سقوط دولت مصدق چشم‌پوشی کرد. برنامه
کودتا را انگلستان آغاز کرد و آمریکا به سرانجام رساند. در بررسی نقش
نیروهای خارجی هر محقق در جایی از طیفِ زیاد تا کم ایستاده است.

بخش
درخور‌توجهی از سرمایه‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های این دو دولت بلوک غرب،
خرج تخریب چهره مصدق و نگران‌کردن نیروهای محافظه‌کار و مذهبی از حزب توده
شد. این تبلیغات همان‌طور که کرمیت روزولت هم اشاره می‌کند، بعد از مدتی به
ثمر نشست؛ اما آیا نباید پرسید که طرح انگلیسی چکمه و تکمیل‌شده آمریکایی
آن ـ آژاکس ـ برای سرنگونی دکتر مصدق و جبهه ملی در روز ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ چرا
به‌راحتی شکست خورد؟با گذشتن از کنار این نکات می‌توان در پشت آنها نوعی
هرج‌ومرج و بی‌برنامگی دید:اول، روزولت در حال توضیح‌دادنِ «شورا»‌یی است
که عصر دوشنبه، ۲۶ مرداد، در سفارت آمریکا برگزار شد و قرار بود تصمیمی
برای ادامه راه گرفته شود: «از آن دست بحث‌و‌جدل‌های معروف ایرانی بود.
چهار ساعتی از هر دری حرف زدند. هیچ پشیمان نیستم که بارها از جلسه بیرون
رفتم…». دوم جایی که روزولت در جواب به این سؤال که آیا بعد از اتمام
غارت خانه مصدق به آنجا خمپاره شلیک شد، گفت: «احتمالا  قبل از اینکه کسی
وارد ساختمان شود، خمپاره زدند؛ اما فکر نمی‌کنم اهمیتی می‌دادند که کسی در
ساختمان باشد یا نه. آن زمان بی‌مسئولیتی خاصی آنجا حاکم بود».

سوم،
وقتی روزولت از نگرانی‌اش در روز ۲۸ مرداد گفت: «نگرانی ما این بود که این
بار هم مثل تظاهرات‌های قبلیِ ایرانی‌ها، مردم برای ناهار و چرت قیلوله
دست از تظاهرات بردارند و به خانه‌هایشان بروند که این اتفاق در این مملکت
معمول است. حدود ساعت یک یا یک‌ونیم هر کاری داشته باشند، زمین می‌گذارند و
تا ساعت پنج عصر به ‌دنبال استراحت‌شان می‌روند». چهارم و در آخر، هنگامی
که روزولت تصویری از لحظه دیدار خود با زاهدی در مخفیگاه را شرح می‌دهد:
«حدود ساعت ١۶:١٠ به خانه‌ای که زاهدی در زیرزمین آن مخفی بود رفتم [رادیو
ساعت ١۵:٣٠ به صورت قطعی سقوط کرده بود] و دیدم زاهدی با زیرشلواری و
زیرپوش نشسته و با [نام محرمانه باقی مانده است] ناهار می‌خورد که او هم
لباس کثیف ورزشی و شلوار پاره‌ای به تن داشت. زاهدی یونیفرمش را با خودش به
زیرزمین برده بود… متأسفانه باتری رادیویی که به آنها داده بودند، تمام
شده بود و خبر نداشتند رادیو تهران را گرفته‌ایم».

*ترجمه بابک واحدی، شماره ۴۴ مجله اندیشه پویا


منبع: فرادید

زندگی خصوصی مصدق

قهرمان ملی‌شدن نفت در سال‌های پرآشوب جنگ دوم جهانی، موقعیتی مناسب برای مطرح‌شدن به‌عنوان نماد ناسیونالیسم ایرانی داشت. او که از یک خانواده اعیان قدیمی بود و وابسته به خاندان قاجار، از اوایل سده بیستم چهره‌ای برجسته در عالم سیاست به شمار می‌رفت. نجم‌السلطنه خواست مصدق با ضیاءالسلطنه، نوه ناصرالدین‌شاه نامزد شود و درنهایت این نامزدی به هم خورد؛ بعدها در ١٩سالگی با زهرا، دختر میرسید زین‌العابدین ظهیرالاسلام که سومین امام‌جمعه تهران بود، ازدواج کرد که حاصل آن دو پسر به نام‌های احمد و غلامحسین و سه دختر به نام‌های منصوره و ضیااشرف و خدیجه بود. می‌گویند زهرا زیبارویی دلربا بود: بلندبالا، لاغراندام با چهره‌ای روشن، مصدق چهره زهرا را تا وقتی ‌که زن و شوهر می‌شدند، ندیده بود. بعد از پایان مراسم وقتی آن دو تنها شده بودند، زهرا چهره‌اش را به شوهر نشان داد. چهره او را آراسته بودند به هفت ‌قلم، مصدق از این موضوع دلگیر شد. به همسرش گفت: «خانم این چه وضعی است، لطفا بروید و صورت خود را بشویید». آن دو هرگز همدیگر را ترک نکردند؛ زمانی که در کودتای ٢٨ مرداد اوباش نزدیک می‌شدند تا خانه آنها را ویران کنند، با سختی بسیار زهرا را قانع کردند تا مصدق را ترک کند و از خانه شماره ١٠٩ خیابان کاخ به ‌جایی امن بگریزد. او اعتراض می‌کرد: «اگر آنها می‌خواهند شوهرم را بکشند، باید مرا هم بکشند». مصدق در شهریور ١٣۴۴ در جواب نامه‌ای که دختردایی‌اش برای تسلیت‌گویی مرگ زهرا به او فرستاده بود، نوشت: «بسیار از این مصیبت رنج می‌کشم. چون‌ که متجاوز از ۶۴ سال همسر عزیزم با من زندگی کرد و هر پیشامد که برایم رسید تحمل نمود و با من دارای یک فکر و یک عقیده بود و هر وقت که احمدآباد می‌آمد مرا تسلی می‌داد، در من تأثیر بسیار می‌کرد و آرزویم این بود که قبل از او من از این دنیا بروم و اکنون برخلاف میل، من مانده‌ام و او رفته است و چاره‌ای ندارم غیر از اینکه از خدا بخواهم که مرا هم هرچه زودتر ببرد و از این زندگی رقت‌بار خلاص شوم.
اکنون در حدود ١٠ سال است که از این قلعه نتوانسته‌ام خارج شوم و از روی حقیقت از این زندگی سیر شده‌ام… گاه می‌شود که در روز چند کلمه هم ‌صحبت نمی‌کنم… این است وضع زندگی اشخاصی که یک عقیده‌ای دارند و تسلیم هوا و هوس دیگران نمی‌شوند».

 «سرود به پایان رسیده است، فریاد شیرین اشتیاق، بر لب فسرده است» (فردریش نیچه).

(تصاویر) مصدق در دادگاه 

لیلا ابراهیمیان|
عاقبتِ سال‌های حصر و تبعید، پایان یک تراژدی است؛ مالک تبعیدی قلعه
احمدآباد، در آخرین روزهای زمستان سال ١٣۴۵، درگذشت. او سال‌های انزوا و
تنهایی را پشت‌ سر گذاشته، مثل همیشه دور از خانواده و همسرش. دیدار
خانواده تنها به ‌روزهای جمعه محدود می‌شود. نامه‌هایش طعم تلخ تنهایی و
ناامیدی می‌دهد: «از تنهایی رنج می‌کشم، فصل تابستان اغلب در خارج از عمارت
بودم و هر کس می‌آمد چند کلمه با او حرف می‌زدم ولی در این فصل زمستان که
هوا سرد است، در اتاق می‌مانم و بسیار بد می‌گذرد. کسی را هم نتوانستم پیدا
کنم که مورد اعتماد باشد و با او حرف بزنم. از روی حقیقت، دیگر نمی‌خواهم
زنده باشم».

محمد مصدق، این نامه را در بیستم بهمن
١٣۴٠ به پسرش محمود نوشته است. حرف‌هایش تلخ است و هرروز تلخ‌تر می‌شود.
سال‌ها برای آقای نخست‌وزیر سخت جانکاه می‌گذرد: «اکنون در حدود ١٠سال است
که از این قلعه نتوانسته‌ام خارج شوم و از روی حقیقت از این زندگی سیر
شده‌ام. باری یقین دارم که به شما هم بد گذشته است ولی چون محبوس نبوده‌اید
و کسی مانع ملاقات شما نبوده و از این بابت آزاد بوده‌اید، با زندگی بنده
که در یک اتاق زندگی می‌کنم و گاه می‌شود که در روز، چند کلمه هم ‌صحبت
نمی‌کنم بسیار فرق دارد. این است وضع زندگی اشخاصی که یک عقیده‌ای دارند و
تسلیم هوا و هوس دیگران نمی‌شوند». این را مصدق هشتم شهریور ۱۳۴۴ نوشت، در
پاسخ به نامه مریم فیروز، دختردایی‌اش و از اعضای حزب توده ایران. شش سال
قبل هم به پسرش، احمد شکوه کرد: «شما نمی‌دانید از تنهایی و حرف نزدن با
کسی چقدر به من بد می‌گذرد». (۲۳ بهمن ۱۳۳۸) نامه‌هایی که از قلعه به‌در
آمد حکایت پیرِ در حصری بود که آنجا را «زندان ثانوی» می‌نامید.


«کماکان در این زندان ثانوی به‌سر می‌برم. با کسی حق ملاقات ندارم و از
این محوطه قلعه نمی‌توانم پای به خارج گذارم و بر این طریق می‌گذرانم تا
ببینم چه وقت خداوند به این زندگی خاتمه می‌دهد». او قبلا هم محصور
احمدآباد بود. در دوران سال‌های حکومت رضاشاه؛ در سال ١٣٢٠ به خراسان تبعید
شد به مدت ١۵ روز. «ارنست پرون»، دوست دوران کودکی ولیعهد که از قضا
پزشکش، پسر مصدق بود، در این ماجرا دخالت کرد و شاه متقاعد شد که مصدق به
احمدآباد بازگردد. چند ماه بعد هم تهاجم روس و انگلیس و آمریکا به سلطنت
رضاشاه پایان داد، اما این‌بار او پیر و دل‌شکسته‌تر بود. روز عید سال ١٣۴١
آرزویش همین بود: «روزی نیست که از خدا مرگ نخواهم، آن‌هم چون مقدر نیست
به سراغم نمی‌آید و مرا در این زندان ثانوی واله و حیران گذاشته است».

مرگ
همسرش در ١٣۴۴ ضربه‌ای دیگر بر روح آزرده او بود، اما این غم یک‌سال بیشتر
‌طول نکشید. سرطانِ کام دهان و بی‌احتیاطی پزشک درمانگر در استفاده از
اشعه، سوختگی مخاط و خون‌ریزی دستگاه گوارش مجال زندگی را از او گرفت. در
ساعت شش صبح روز یکشنبه، ١۴ اسفند ١٣۴۵؛ همان زمان که روز رنگابه‌ای بر
سیاهیِ افق شرق می‌کشید، پس از دو بار عمل جراحی، درحالی‌که با انتقال خود
به خارج از کشور برای مداوا مخالفت کرده بود، در بیمارستان نجمیه و در میان
جمعی کوچک چشم بر دنیایی که چندان آن را دوست نمی‌داشت، فروبست؛ این آخرین
سکانس زندگی پیر محصور در قلعه احمدآباد است. او تا آخرین روزهای حیاتش
زندگی‌نامه نوشت و از احوالاتش گفت.

(تصاویر) مصدق در دادگاه 

پرده آخر

بیمار
اتاق شماره ۶٢ بیمارستان نجمیه تهران، بار دیگر به احمدآباد بازگشت؛ وصیت
کرده بود که در ابن‌بابویه کنار شهدای ٣٠ تیر دفن شود، اما شاه وصیتش را
نپذیرفت و بعد از نیم‌قرن از زمان فوتش هنوز آن ایرانی پرآوازه، نه در قبر
دائمش آرمیده و نه سنگ‌قبری دارد؛ هنوز زمان اجرای وصیتش نرسیده است. عصر
روز یکشنبه، روزنامه اطلاعات در خبری کوتاه، فوت دکتر مصدق را در چند خط
اعلام کرد. سهم رهبر ملی‌شدن صنعت نفت و نخست‌وزیر ۲۸‌ماهه ایران که با
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ برکنار و سپس محاکمه و زندانی و دست‌آخر به احمدآباد
تبعید شد، همین چند خط نوشته از مطبوعات رسمی کشور بود. ساعت ١١:۴۵ آن روز
جنازه‌اش را به قلعه احمدآباد منتقل کردند در میان تنی چند از دوستانش و
خانواده. مهندس کاظم حسیبی که پس‌ از انتقال جنازه به احمدآباد رسیده بود
در یادداشت‌های خود می‌نویسد: «در راه دو ستون نظامی با ٢٠ دستگاه جیپ که
١٢ دستگاه مجهز به وسایل مخابراتی بودند و ١٠ ماشین با سرباز و اسلحه و
وسایل دیدم… در احمدآباد اتومبیل پلیس و ژاندارمری در داخل باغ بودند».
در آن روز سرد نیمه اسفند ١٣۴۵ پیکر دکتر مصدق، توسط یدالله سحابی غسل داده
شد و آیت‌الله سیدرضا زنجانی بر او نماز خواند. پس ‌از آن جنازه را در
صندوقی قرار داده و در اتاق دکتر به امانت به خاک سپردند. با مرگ مصدق،
رژیم برآمده از کودتا نفس به‌راحتی کشید، مصدق رفته بود.

در حبس مجرد

اگر
سکانس پایانی زندگی محمد مصدق، نخست‌وزیر ایران، تراژیک بود، سقوط دولت
ملی با کودتای بیگانه، شوکرانی برای مصدق بود؛ شاید رمز ماندگاری‌اش در
تاریخ. دولتش نه با استیضاح و رأی مخالف مجلس که با کودتای بیگانه سرنگون
شد تا حماسه‌اش تکمیل شود در نهضت ملی ایران. چند ماه بعد، او در محکمه
نظامی با غرور و افتخار خود را تنها پیروز میدان کودتا و دادگاه خواند و به
آنچه کرده بود مباهات داشت. (جلیل بزرگمهر، مصدق در دادگاه تجدیدنظر
نظامی، ص ١٩۴). او سال‌ها بعد در مرور آن روزهای زندگی خود گفته است: «از
آنچه کرده‌ام و یکی از آنها عدم‌تسلیم بود تا هدف ملت ایران از بین نرود،
بسیار راضی و خشنودم والا من هم مثل دیگران می‌شدم که نه از خود اسمی و نه
از هدف ملت ایران سخنی در میان بگذارند».

برای
سیاست‌مداری چون او، وداعی نمادین‌تر از این ممکن نبود. دفاعش از خود در
دادگاه نظامی شاه ماندگار شد، بعد از آن سه سال حبس مجرد را تحمل کرد و عفو
شاهانه را نپذیرفت. در بخشی از «خاطرات و تألمات» نوشته است: «کسانی که
زندان مجرد را دیده و با آن سروکار داشته‌اند، می‌دانند که در این مکان،
آن‌هم به یک بی‌گناه و بی‌تقصیر چقدر سخت و بد می‌گذرد. در روزهای اول
زندان آن‌قدر خسته و ناتوان بودم که هیچ‌چیز، جز یک استراحت کامل چاره دردم
نمی‌کرد: مبارزه انتخاباتی دوره تقنینیه، مبارزه با شرکت نفت ایران و
انگلیس، کارهای کمیسیون نفت در مجلس شانزدهم، قبول مسئولیت اداره مملکت،
دفاع در شورای امنیت و دیوان بین‌المللی دادگستری، مخالفت‌های مغرضانه
داخلی، غائله ٩ اسفند و اشتهار پیش‌آمد غائله‌های دیگر تمام سبب شده بود که
با نگرانی بسیاری از هر پیشامد انجام‌وظیفه کنم…». او چند روز اول زندان
را استراحتی برای خود می‌دانست تا زمان دادگاه نظامی در دادگاه بدوی و
تجدیدنظر نظامی؛ نتیجه دادگاه سه‌ سال حبس برای او بود: «نه‌تنها شخص خودم
بلکه دستوردهندگان صدور رأی هم باور نمی‌کردند که من از این زندان جان
سلامت به در برم». بعد از آزادی از زندان لشکر ۲ زرهی در روز ۱۲ مرداد ۱۳۳۵
به احمدآباد تبعید شد، در میان عده‌ای سرباز و گروهبان که مأمور حفاظتش
بودند.

 (تصاویر) مصدق در دادگاه

اشرافی دموکرات

نجم‌السلطنه
ریزنقش و پریده‌رنگ بود؛ او برای بقا و حفظ موقعیتش می‌جنگید و از
فرصت‌های اندک موجود بهره می‌گرفت تا اینکه دارای نفوذی زیاد بر شاهزاده‌ها
و وزیران شد. او سواد چندانی نداشت اما فوق‌العاده باهوش بود. شهره به‌
صراحت و تندی زبان، خواهر شاهزاده عبدالحسین میرزای فرمانفرما، از گرمی و
صراحت طبع برخوردار بود. سه ‌بار، هر بار با مردانی سالخورده و ثروتمند
ازدواج کرد. سه ‌بار بیوه شد و با بی‌ثباتی مالی ملازم آن مقابله کرد. همسر
اول نجم‌السلطنه در ١٢۵٩ درگذشت. او به دنبال یک حکمرانی ایالتی
نابودکننده بسیار بدهکار شد. تازه‌بیوه، فقط ٢٧ سال داشت با دو دختر.
ازدواج دومش با میرزا هدایت‌الله وزیر دفتر، پدر مصدق دو سال بعد اتفاق
افتاد. میرزا هدایت‌الله از آخرین ازدواجش فقط صاحب دو فرزند شد؛ محمد و
آمنه. محمد در ۲۹ اردیبهشت ۱۲۶۱ در تهران و به روایتی در روستای آهو از
توابع آشتیان، به دنیا آمد.

وزیر دفتر ۴٠
سال از همسرش بزرگ‌تر بود و از ازدواج‌های قبلی‌اش چندین فرزند داشت. او
مرد قلم بود نه شمشیر. بعدها مصدق مقام پدرش را به ارث برد. بیهودگی این
نظام و بی‌ثمری دفاع از این شغل را در خاطرات و تألماتش چنین نوشت: «لفظ
مستوفی و دزد مترادف شده بود». مصدق نقل می‌کند: «یکی از مستوفیان فاسد، سه
چلچراغ بلور و یک جعبه‌سازی که دو عروسک رقاص داشت برای مادرم فرستاد،
پدرم بی‌اندازه ناراحت شده بود اما مادرم بی‌اختیار گفت: خودت که از
هیچ‌کسی چیزی قبول نمی‌کنی، این هدیه‌ای را هم که برای من آورده‌اند،
می‌خواهی رد کنی؟!» بعدها خود نیز چنین کرد؛ بار کامیون خربزه ارسالی
امیرتیمور کلالی، از مشهد را قبول نکرد و به دارالمجانین فرستاد. بعد از آن
مصدق، نریمان شهردار تهران را احضار کرد و گفت: «مطالعه کن و ببین چه محل
درآمدی پیدا می‌کنی که جیره مریض‌های آنجا را بالا ببری که مریض‌هایی که
آنجا می‌خوابند از لحاظ غذا و پرستار و دوا در مضیقه نباشند. بعد از آن بود
که جیره هر مریض از سه تومان به ١٠ تومان افزایش یافت». عشق مصدق به مادرش
به علاقه‌اش نسبت به پدر می‌چربید، اما این مشی پدر بود که او در پیش
گرفت.

در سال ١٢٧۴ پس از مرگ پدرش لقب
«مصدق‌السلطنه» را به ارث برد. او در این زمان تنها ١٣ سال داشت. مصدق چهار
سال را به‌عنوان مستوفی دربار نزد برادرش به شاگردی سپری کرد و سپس به سمت
مستوفی ولایت خراسان منصوب شد. مصدق به‌عنوان یک آریستوکرات جوانِ هوادارِ
آرمان مشروطه و عضو مخفی انجمن «آزادی‌خواه انسانیت» که عمدتا متشکل از
افراد خانواده آشتیانی بود، در ٢۵سالگی در اولین انتخابات مجلس در دوره
مشروطیت به وکالت «اعیان» اصفهان انتخاب شد ولی اعتبارنامه او به ‌دلیل سنش
که به ٣٠ سال تمام نرسیده بود، رد شد. اعتبارنامه او مورد اعتراض قرار
می‌گیرد: «میرزا داودخان مؤتمن‌الممالک، نماینده کرمان و عضو شعبه که تاریخ
وفات مرحوم مرتضی قلی‌خان وکیل‌الممالک والی کرمان و شوهر اول مادرم را
می‌دانست چنین استدلال نمود: اگر مادرم بلافاصله پس از چهار ماه و ١٠ روز
عده قانونی با پدر ازدواج‌ کرده بود و من هم ٩ ‌ماه بعد از آن متولد شده
بودم، باز ٣٠ سال نداشتم. چون این حرف جواب نداشت صرف‌نظر کردم». اما در
مجلس شانزدهم این اعتراض به سودش تمام می‌شود: «در کابینه وثوق‌الدوله که
هنوز قرارداد تصویب نشده ولی رویه کار دولت معلوم بود و من می‌خواستم از
ایران بروم و در یکی از ممالک اروپا اقامت کنم، احتیاج به گذرنامه داشتم که
طبق تصویب‌نامه هیئت وزیران گذرنامه به کسانی داده می‌شد که دارای سجل
‌احوال باشند. نظر به اینکه سال ولادتم در پشت قرآنی نوشته ‌شده بود که در
دست نبود آن را بدون تحقیق و تشخیص اختلاف سال قمری با شمسی در کلانتری ٣
شهر تهران نوشتم که شناسنامه صادر شد و موقع انتخابات دوره ١۶ تقنینیه طبق
آن شناسنامه از ٧٠ تجاوز می‌کرد. این بود عکس سنگ ‌قبر مرحوم وکیل‌الملک
کرمانی را که تاریخ وفاتش با تمام حروف روی آن منقوش است از نجف خواستم و
آن را به وزارت کشور فرستادم و با همان دلیل که مؤتمن‌الممالک ثابت کرده
بود ٣٠سال نداشتم، ثابت کردم که سالم از ٧٠ کمتر است که مورد تصدیق انجمن
مرکزی انتخابات قرار گرفت و اعتبارنامه‌ام را صادر کرد». (خاطرات و تألمات،
صفحه ۶١).

 (تصاویر) مصدق در دادگاه

راهی برای زندگی

رد
اعتبارنامه‌اش برای وکالت اصفهان سبب شد تا در سال ۱۲۸۷ خورشیدی برای
ادامه تحصیلات خود به فرانسه و سپس سوئیس برود؛ برای اخذ درجه دکترای حقوق
در دانشگاه نوشاتل نائل شد. در سفر دوم، خانواده‌اش او را همراهی می‌کردند؛
مادر، زهرا، ضیااشرف، احمد و غلامحسین.

در
آنجا دو فرزند بزرگ خود را به خانواده‌ای فرانسوی سپرد تا زبان بیاموزند
ولی غلامحسین خیلی کوچک‌تر از آن بود که به دیگران سپرده شود. زمانی که در
سوئیس بود از دو پسربچه محلی به دلیل دزدیدن میوه در دادگاه دفاع کرد، ولی
عیوب فرزندان خود را سخت می‌بخشید. یک‌ بار غلامحسین و احمد از باغ همسایه
مقداری انگور چیده بودند. وقتی این را فهمید فریاد زد: «هردوتان را
می‌کشم!» سال‌ها بعد وقتی نخست‌وزیر بود، ماجرای گرفتن نابحق تصدیق رانندگی
موتور‌سیکلتش را در نوشاتل که با خامی و سادگی سوئیسی‌ها همراه بود و نیز
ناشی‌گری خودش را به‌خاطر داشت. ظاهرا ممتحن مربوط به‌جای آنکه با داوطلب
همراه شود، او را فرستاده بود که به‌طرف دریاچه نوشاتل براند و بازگردد.
مصدق با خیال راحت تا دریاچه می‌راند، ولی در آنجا چون نمی‌تواند
موتورسیکلت را متوقف کند با یک کیوسک میوه‌فروشی تصادف و آن را سرنگون
می‌کند. فریاد میوه‌فروش بلند می‌شود: «خوک! خوک!» مصدق خسارت او را
می‌دهد، موتورش را مرتب می‌کند و به‌طرف ممتحن برمی‌گردد. او می‌گوید: مسیو
مصدق، مدت زیادی طول دادید. معلوم است که خیلی بااحتیاط می‌رانید. تبریک
می‌گویم. این هم گواهینامه شما». (میهن‌پرست ایرانی؛ صفحه ١١۵).

(تصاویر) مصدق در دادگاه 

مصدق در فرنگ

این
سال‌ها به مستوفی‌گری در ایالات و تحصیل در اروپا – نخست تحصیلات مالیه در
مدرسه علوم سیاسی پاریس، مقر فُکلی‌های زمان و سپس حقوق در دانشگاه نوشاتل
سوئیس- گذشت. در پاریس ترکیبی از جدیت، خجولی، زندگی ساده و اسرارآمیز از
خود بر جای گذاشت و شاید همین صفات او بود که دل از «رنه وی‌یه‌یار» دختر
٢١ساله یکی از صاحب‌منصبان مستعمراتی فرانسه ربود. آنها رابطه خود را
معاشرتی معنوی و متعالی توصیف کرده‌اند. تز دکترای مصدق در زمینه وضعیت ارث
در قوانین شیعه بود. مصدق در مدت اقامت در اروپا دچار بیماری مزمن زخم
معده و دل‌درد شد که تا پایان زندگی همراهش بود. همچنین حالت اغمای
گاه‌و‌بیگاهش نیز که به خاطرش معروف شد، ناشی از ناتوانی او در خوردن غذای
کامل بود. او بسیار معاشرتی، خوش‌قریحه و دلنشین بود؛ اما احتمالا همان
بیماری‌اش باعث بی‌میلی به معاشرت اجتماعی شده بود. در جنگ جهانی اول
به‌عنوان روشنفکری اصلاح‌طلب شهرت یافت. هنگام تدریس حقوق در مدرسه علوم
سیاسی تهران، سه کتاب پایه نوشت که عبارت‌اند از: «کاپیتولاسیون و ایران»،
«دستور در محاکم حقوقی» و «شرکت‌های سهامی در اروپا». او مقالاتی در مجلات
علمی -ادبی هوادار اصلاحات و «صدای ایران»، نشریات ملی‌گرای مخالف اشغالگری
روس و انگلیس می‌نوشت. هنگامی‌ که نوشته‌ای را درباره پذیرش مفهوم غربی
قاعده مرور زمان منتشر کرد، مورد انتقاد برخی قرار گرفت که آن را مخالف
شریعت قلمداد کرده بودند. در خاطرات خود نوشته است: «پریشان شدم از اینکه
پس از دیدن آن آموزش‌ها قادر به بیان عقایدم نبودم و در معرض انتقادات
نابجا و غیرمنصفانه قرار داشتیم. در شگفت بودم که چگونه و به چه نحوی
می‌توانستم از دانش خود برای خدمت به مملکت استفاده نمایم». در سال‌های
بعد، دو کتاب دیگر منتشر کرد: «مختصری از حقوق پارلمانی در ایران و اروپا» و
«اصول قواعد و قوانین مالیه در ممالک خارجه و ایران قبل از مشروطیت و دوره
مشروطه». کشوری که بعدها او لقب «وطن ثانوی» خود را به آن داد، سوئیس بود.
در خاطراتش درباره سوئیس می‌نویسد: «در آنجا بودم که قرارداد وثوق‌الدوله
بین ایران و انگلیس منعقد گردید… تصمیم گرفتم در سوئیس اقامت کنم و به
کار تجارت پردازم. مقدار قلیلی هم کالا که در ایران کمیاب شده بود خریده و
به ایران فرستادم؛ و بعد چنین صلاح دیدم که با پسر و دختر بزرگم که ۱۰ سال
بود وطن خود را ندیده بودند به ایران بیایم و بعد از تسویه کارهایم از
ایران مهاجرت نمایم. این بود که همان راهی که رفته بودم به‌قصد مراجعت به
ایران حرکت نمودم…».

 (تصاویر) مصدق در دادگاه

در پیِ نام
قهرمان
ملی‌شدن نفت در سال‌های پرآشوب جنگ دوم جهانی، موقعیتی مناسب برای
مطرح‌شدن به‌عنوان نماد ناسیونالیسم ایرانی داشت. او که از یک خانواده
اعیان قدیمی بود و وابسته به خاندان قاجار، از اوایل سده بیستم چهره‌ای
برجسته در عالم سیاست به شمار می‌رفت. نجم‌السلطنه خواست مصدق با
ضیاءالسلطنه، نوه ناصرالدین‌شاه نامزد شود و درنهایت این نامزدی به هم
خورد؛ بعدها در ١٩سالگی با زهرا، دختر میرسید زین‌العابدین ظهیرالاسلام که
سومین امام‌جمعه تهران بود، ازدواج کرد که حاصل آن دو پسر به نام‌های احمد و
غلامحسین و سه دختر به نام‌های منصوره و ضیااشرف و خدیجه بود. می‌گویند
زهرا زیبارویی دلربا بود: بلندبالا، لاغراندام با چهره‌ای روشن، مصدق چهره
زهرا را تا وقتی ‌که زن و شوهر می‌شدند، ندیده بود. بعد از پایان مراسم
وقتی آن دو تنها شده بودند، زهرا چهره‌اش را به شوهر نشان داد. چهره او را
آراسته بودند به هفت ‌قلم، مصدق از این موضوع دلگیر شد. به همسرش گفت:
«خانم این چه وضعی است، لطفا بروید و صورت خود را بشویید». آن دو هرگز
همدیگر را ترک نکردند؛ زمانی که در کودتای ٢٨ مرداد اوباش نزدیک می‌شدند تا
خانه آنها را ویران کنند، با سختی بسیار زهرا را قانع کردند تا مصدق را
ترک کند و از خانه شماره ١٠٩ خیابان کاخ به ‌جایی امن بگریزد. او اعتراض
می‌کرد: «اگر آنها می‌خواهند شوهرم را بکشند، باید مرا هم بکشند». مصدق در
شهریور ١٣۴۴ در جواب نامه‌ای که دختردایی‌اش برای تسلیت‌گویی مرگ زهرا به
او فرستاده بود، نوشت: «بسیار از این مصیبت رنج می‌کشم. چون‌ که متجاوز از
۶۴ سال همسر عزیزم با من زندگی کرد و هر پیشامد که برایم رسید تحمل نمود و
با من دارای یک فکر و یک عقیده بود و هر وقت که احمدآباد می‌آمد مرا تسلی
می‌داد، در من تأثیر بسیار می‌کرد و آرزویم این بود که قبل از او من از این
دنیا بروم و اکنون برخلاف میل، من مانده‌ام و او رفته است و چاره‌ای ندارم
غیر از اینکه از خدا بخواهم که مرا هم هرچه زودتر ببرد و از این زندگی
رقت‌بار خلاص شوم.  

اکنون در حدود ١٠ سال است که از این قلعه
نتوانسته‌ام خارج شوم و از روی حقیقت از این زندگی سیر شده‌ام… گاه
می‌شود که در روز چند کلمه هم ‌صحبت نمی‌کنم… این است وضع زندگی اشخاصی
که یک عقیده‌ای دارند و تسلیم هوا و هوس دیگران نمی‌شوند».

کودکی‌ای که گذشت

 عکس‌هایش
از دوران کودکی، چهره او را نشان می‌دهد با دهانی گشاد، جسمی کوچک و
بیمارگونه؛ به تقلید از پدر، پشت میز کوچکی نشسته و عصایش را در میان دو پا
گرفته است.

دستان خود را حلقه کرده بر
دور میز؛ درست مثل صاحب‌منصبی در انتظار. اما عکس‌های بعد از فوت پدر، محمد
١٠ساله را نگران نشان می‌دهد. پدر که فوت کرد همه اموالش به فرزند ذکور
بزرگش رسید؛ مادر ناراحت از این وضعیت با منشی خصوصی مظفرالدین میرزای
ولیعهد ازدواج کرد و دو فرزند خود محمد و آمنه را برداشت و راهی تبریز شد.
مصدق بعدها «پس‌انداختن اولاد متعدد از همسران مختلف» را به‌عنوان سرچشمه
کشمکش‌های خانوادگی توصیف کرد. او در ٩‌سالگی به‌اندازه کافی جاافتاده بود
که به دیدار بزرگان قوم برود. عشق مادر به فرزندش هم بسیار فوق‌العاده بود.

 در
کتاب «زندگی ملک‌تاج‌خانم نجم‌السلطنه» آمده است: «محمد به زیبایی رشد
می‌کند. نوعی معجزه است؛ چون پسران بی‌پدر معمولا نباید به این خوبی رشد
کنند». چند سال بعد که مصدق کار سیاسی را آغاز کرد و در معرض حمله بود به
تختخواب پناه برد. او به‌جای تسلی‌دادن فرزند با عصا به جانش افتاد: «بلند
شو… مگر تو نمی‌دانی که هرکس تحصیل حقوق کرد و در سیاست وارد شد باید خود
را برای هرگونه افترا و ناسزا حاضر کند… باید بدانی که وزن اشخاص در
جامعه به‌قدر شدایدی است که در راه مردم تحمل می‌کنند». گاهی با مادر به
تماشای تئاتر می‌رفت، در مجلس چای و شیرینی شرکت می‌کرد؛ کاری که بعدها آن
را ترک کرد و چنان که گاه به منزوی‌بودن شهره می‌شد.

داستان دو خانه

دو
خانه مصدق، هر دو خانه تاریخ شد، یکی زیر یوغ تانک‌ها و دیگری محبسی برای
او. در آهنی خانه ١٠٩ خیابان کاخ را در قلعه احمدآباد به یادگار حفظ کرده
بود؛ همیشه فریادهای اوباش و آن ماشینی که با سرعت به در خانه نخست‌وزیر
کوبیده بود، در مقابل چشمانش بود؛ چه بخت سیاهی داشت این در آهنی سفید.
روزهای بعد از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ خیابان کاخ، ویرانه‌های سوخته خانه شماره ۱۰۹
را نمایش می‌داد؛ ستاد و خانه معنوی نهضت ملی ایران که ویران‌ شده بود.
دفترهای کار و اتاق‌خواب محمد مصدق را غارت کرده بودند، از ده‌ها هزار سند و
نامه تا قرآن ‌خانه به یغما رفته بود. کاشی‌ها را از دیوار کندند و
سیم‌های وسایل برقی را از قرنیزها بیرون کشیدند. در گاوصندوق نخست‌وزیر را
از لولا درآوردند و فرش خانه را به چند تکه تقسیم کردند. مدتی بعد مصدق در
زندان لشکر ۲ زرهی، یکی از چیزهایی را به دست آورد که از خانه شماره ۱۰۹
خیابان کاخ به تاراج رفته بود، عینک مطالعه‌ای که در سفرش به آمریکا سفارش
داده بود. در باشگاه افسران، یکی از نگهبان‌ها به او گفت: «من می‌دونم
عینکتون کجاست»؛ چند دقیقه بعد عینک در دستان مصدق بود. چند هفته بعد که
غلامحسین مصدق دستگیر شد، یکی از فرش‌های خانه ١٠٩ را زیر پای دادستان
نظامی شناخت.

او مالک احمدآباد، دهکده‌ای
در ١٣۶کیلومتری تهران و دو منزل مسکونی در تهران بود. با قناعت زندگی
می‌کرد. می‌گفتند فقط دو دست کت‌وشلوار دارد و مازاد درآمد خود را صرف
بیمارستان خیریه‌ای می‌کرد که مادرش در تهران ساخته بود. مزرعه کشاورزی‌اش
در احمدآباد نمونه بود. پس از جنگ دوم جهانی، برای تأمین برق منزل خود یک
دستگاه ژنراتور خرید که تنها عصرها و تا ساعت ٩ شب از آن استفاده می‌کرد.
روشنایی منزل او عمدا با نور شمع تأمین می‌شد. مظفرالدین شاه یک‌ بار از
املاک او دیدن کرد تا شبکه آبیاری او را از نزدیک ببیند.

 (تصاویر) مصدق در دادگاه

 بار دیگر احمدآباد
مصدق
نام‌آشنا، در خلوت بی‌آشنا ١٠ سال‌ در حصر ماند؛ در سال‌های حکومت محمدرضا
پهلوی برگزاری مراسم بزرگداشت او از سوی حکومت وقت ممنوع بود تا تاریخ ۱۵
اسفند ١٣۵٧ که یکی از بزرگ‌ترین گردهمایی‌های سیاسی در سالروز درگذشت رهبر
نهضت ملی نفت بر مزار وی در احمدآباد برگزار شد. آیت‌الله سید محمود
طالقانی سخنران این مراسم بود. «دکتر مصدق مجموعه‌ای است از سلسله حوادث و
موج‌های قبل از خود و بعد از خود ما و شخص مخلص شما، با این وضع حال و
مزاجم که اینجا نشسته‌ام، اگر هر چه بگویم و هر چه به یادم هست با همه ضعف
حافظه کافی نیست، شاید اگر هم سکوت کنیم و در اندیشه فرو برویم و تذکرات
گذشته را به یاد آریم، این سکوت بیش از هزاران زبان‌ گویا باشد و گذشته و
وضع کنونی و آینده ما را ترسیم کند». به نوشته روزنامه اطلاعات یک ‌میلیون
نفر به احمدآباد رفتند.


منبع: فرادید

سقوط پهپاد آمریکایی در ترکیه ( + عکس)

  خبرگزاری آناتولی ترکیه به نقل از فرمانده پایگاه هوایی شماره ۳۹ آمریکا اعلام کرد که یک فروند پهپاد این کشور در استان آدانای ترکیه سقوط کرده، اما کسی آسیب ندیده است.
 
به گزارش روز جمعه ایرنا، این رسانه همچنین نوشت: سرهنگ دیوید ایگلین فرمانده پایگاه هوایی شماره ۳۹ آمریکا در ترکیه طی بیانیه ای در وبسایت خود اعلام کرده است که یک فروند هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی از نوع MQ-1 Predator شب گذشته در شهرستان جیلان استان آدانا سقوط کرده است.

سقوط پهپاد آمریکایی در  ترکیه

به نوشته این رسانه، سقوط این پهپاد هنگام برخاستن از پایگاه نظامی اینجرلیک اتفاق افتاده و به هیچ فرد نظامی یا غیرنظامی آسیبی نرسیده و کارشناسان نظامی ترکیه و آمریکا با حضور در محل حادثه به بررسی علل حادثه پرداخته اند.

آناتولی به نقل از این فرمانده آمریکایی نوشته است: ‘امنیت غیرنظامیان بر انتقال بقایای هواپیما و امنیت آن برای ما اولویت دارد و کارشناسان ما برای چنین مواقعی آموزش دیده اند و در این خصوص با مقامات ترکیه همکاری نزدیکی داریم.’

به گزارش ایرنا، پایگاه هوایی اینجرلیک در استان آدانا در جنوب ترکیه از سال ۱۹۵۵ فعال شده و هم اکنون تعدادی از کشورهای عضو ناتو و نیز برخی کشورهای عضو ائتلاف ضد داعش در این پایگاه نظامی نیروی مسلح مستقر کرده اند.

دولت ترکیه هفته گذشته اعلام کرد که یک نفر عضو گروه داعش تبعه کشور روسیه را که قصد حمله به هواپیماهای در حال پرواز آمریکا در این پایگاه هوایی را داشت، در اطراف این منطقه نظامی دستگیر کرده است.


منبع: عصرایران

برکناری جدید توسط ترامپ/ استراتژیست افراطی هم اخراج شد

همزمان بسیاری از رسانه ها یکی از دلایل قدرت گرفتن گروههای نژادپرست در آمریکای بعد از ترامپ را استیو بنن عنوان می کردند.

استیو بنن، استراتژیست ارشد کاخ سفید از کار برکنار شد.

به گزارش عصرایران، جان کلی، رییس کارکنان کاخ سفید، اعلام کرد که با استیو بنن، استراتژیست ارشد رییس جمهوری ایالات متحده آمریکا به توافق رسیده است تا وی کاخ سفید را ترک کند.

به نوشته یورونیوز، بسیاری از رسانه ها استیو بنن را استراتژیست مهم راست های افراطی آمریکا می خوانند اما او می گوید که تنها یک ناسیونالیست واقعی است و می خواهد که کارآفرینان در آمریکا بمانند تا کشورش شاهد بیکاری کارگران نباشد.

برکناری جدید توسط ترامپ/ استراتژیست افراطی هم اخراج شد

 استیو بنن مهاجران را مسبب اصلی مشکلات آمریکا می داند و برای او مهاجر قانونی و غیرقانونی فرقی ندارند.

بنن در آخرین واکنش خود در مقام استراتژیست دونالد ترامپ هفته گذشته در گفتگو با یک هفته نامه آمریکایی سفیدپوستان برتری جو در شهر شارلوتزویل را گروهی «دلقک» خواند که بسیار از واقعیتهای امروز جامعه آمریکا عقب هستند.

هفته گذشته در پی درگیریها و تنشها در شهر شارلوتزویل که به مرگ یک فعال ضدنژادپرستی انجامید، واکنشهای متناقض دونالد ترامپ،‌ انتقادها از رییس جمهوری را تشدید کرد. 

همزمان بسیاری از رسانه ها یکی از دلایل قدرت گرفتن گروههای نژادپرست در آمریکای بعد از ترامپ را استیو بنن عنوان می کردند که نفوذ زیادی در میان گروههای نژادپرست دارد. او مدیر یک سایت خبری حامی ملی گرایان افراطی امریکایی است.

برکناری جدید توسط ترامپ/ استراتژیست افراطی هم اخراج شد

با این حال، ترامپ در آخرین واکنشها درباره اتفاقات شارلوتزیل از استیو بنن تمجید کرده و گفته بود سخنانی که در رسانه ها علیه او می شود واقعیت ندارد. این اظهارات نیز انتقادهای بیشتری را نسبت به رییس جمهوری در پی داشت.


منبع: عصرایران

رحمتی، بهترین دروازه بان چهار هفته ابتدایی لیگ

خبرگزاری مهر: آبی پوشان تهران در هفته چهارم رقابت‌های لیگ برتر هم مثل هفته نخست با یک ضربه پنالتی نتیجه را به میزبان خود واگذار کردند تا شکستی مشابه با شکست هفته اول در کارنامه شان ثبت شود. 

آبی پوشان با ۲ گل خورده در چهار بازی همراه با پرسپولیس بهترین خطوط دفاعی لیگ برتر را در اختیار دارند. اما می‌توان سید مهدی رحمتی را به لحاظ آماری بهترین دروازه‌بان لیگ تا به اینجای کار دانست چرا که وی تنها دروازه‌بانی است که تاکنون در جریان بازی گل نخورده و هر دو گل خورده استقلال از روی نقطه پنالتی بوده است.

رحمتی یکبار در هفته نخست و در جدالی تک به تک با کرار جاسم هافبک تیم صنعت نفت از روی نقطه پنالتی مغلوب شد و در هفته چهارم هم از روی نقطه پنالتی مغلوب محمد عباس زاده مهاجم تیم سایپا شد.

استقلال تهران با دو شکست، یک مساوی و یک پیروزی و کسب چهار امتیاز تا قبل از برگزاری آخرین دیدارها از هفته چهارم لیگ برتر در جایگاه یازدهم جدول قرار دارد. این تیم شب گذشته و در هفته چهارم لیگ برتر با گل مغلوب تیم سایپا شد و در هفته پنجم نیز از ساعت ۱۸ روز سه شنبه ۳۱ مرداد در ورزشگاه آزادی میزبان پدیده مشهد خواهد بود. 


منبع: برترینها

زلزله ۴٫۵ ریشتری در نزدیکی مرز ایران-عراق

زمین لرزه ای با قدرت ۴٫۵ درجه در مقیاس امواج درونی زمین (ریشتر) امروز جمعه، ۱۳۲ کیلومتری مرز ایران در عراق را لرزاند.

 به گزارش ایرنا، شبکه لرزه نگاری وابسته به موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران اعلام کرد: این زمین لرزه ساعت ۱۴ و ۱۸ دقیقه و ۴۲ ثانیه امروز جمعه رخ داد. 

کانون این زلزله در موقعیت ۳۱٫۶۹ درجه عرض شمالی و ۴۶٫۰۳ درجه طول شرقی ثبت شده است. 

هنوز از خسارات احتمالی این زمین لرزه گزارشی مخابره نشده است. 


منبع: الف

انتقاد تاجگردون از هجمه‌ها به وزیر پیشنهادی ارتباطات

رییس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی ضمن دفاع از وزیر پیشنهادی ارتباطات از برخی از هجمه ها در روزهای گذشته انتقاد کرد.

به گزارش ایسنا، غلامرضا تاجگردون در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشت:

«آقای روحانی در کنار وزرای کارکشته و بعضا خسته و یکی دو تا بی انگیزه، یک جوان به مجلس معرفی کرد. این روزها مورد حمله جدی قرار گرفته و اطلاعاتی از برخی از سایت‌ها به جامعه منتقل می‌شود. بازجو، مدیرکل شنود، تفتیش کننده منازل، عامل حصر، عامل لغو قرارداداپراتور دوم، مسئول شنود دفتر مطهری، عامل ممنوع‌التصویری خاتمی و ده‌ها موضوع دیگر. در صحن هم که با برخی از افراد صحبت می‌کنم می‌گویند خیلی توانمند و زبل است و هر کسی با او صحبت می‌کند قانعش می‌کند و این چهره خطرناک است و شاید یک احمدی‌نژاد دیگر شود. در این چند روز چندین بار با ایشان صحبت داشتم و در صحن هم بسیار توانمند ظاهر شد. به نظر من انسان توانمندی است که می‌تواند در این حوزه موفق شود. از مراجع رسمی هم به شکل دوستانه سوال کردم چیزی دریافت نکردم و اگر بخواهیم تمام حرف‌ها را بپذیریم باید حرف هایی که در مورد خیلی از دوستان من جمله دکتر عارف هم زده میشود، بپذیریم. به نظر من حیف است که او رای نیاورد. باید این ریسک را بپذیریم و ضمن مراقبت، از توانش استفاده کنیم وگرنه اتفاقی نمی افتد؛ یک خسته دیگر به ما معرفی می‌شود و باید به او رای دهیم. او جوان است و توانمند و مطابق شعارهای روحانی و فراموش نکنیم اگر مقاومت‌های واعظی و ایشان نبود شاید امروز من نمیتوانستم از این فضا این حرف را با شما بزنم.»


منبع: الف

پاسخ نماینده ایران در سازمان ملل به اظهارات اخیر «نیکی هیلی» علیه ایران

نماینده ایران در سازمان ملل اظهارات همتای آمریکایی‌اش را عاری از هرگونه حقیقت و ناسازگار با بند ۲۸ توافق هسته‌ای توصیف کرد.

به گزارش فارس، «غلامعلی خوشرو» نماینده ایران در سازمان ملل روز جمعه در بیانیه‌ای به اظهارات اخیر «نیکی هیلی» نماینده آمریکا در سازمان ملل علیه ایران، پاسخ داد.

ترجمه متن کامل بیانیه در ادامه آمده است: 

بیانیه مطبوعاتی ۱۵ آگوست نماینده ایالات متحده در سازمان ملل در مورد ایران تهی از هرگونه حقیقتی است. اظهارات و اتهامات بی‌پایه‌ طرح‌شده [در این بیانیه] علیه ایران تازه‌ترین نمونه از مجموعه گفته‌های تحریک‌آمیز، تهدیدات آشکار و اقدامات غیرمسئولانه شماری از مقامات ارشد دولت ایالات متحده در جهت تخریب وجهه ایران و تضعیف برجام در مغایرت با تعهدات ایالات متحده ذیل بند ۲۸ توافق هسته‌ای است.

نماینده ایالات متحده باید به جای تحریف اظهارات اخیر رئیس‌جمهور [حسن] روحانی، به درس‌های تاریخ توجه کرده و به برخی مقامات دولت ایالات متحده توصیه کند که از تکرار اشتباهات گذشته خودداری کنند. رئیس‌جمهور روحانی در اظهارات روز ۱۵ آگوست خود تأکید کرد که «ایران به تعهدات خود پایبند است و هر تخلفی را از جانب دیگران به جد پیگیری خواهد کرد و به تناسب پاسخ خواهد داد. آن‌ها که تلاش می‌کنند مجدداً به زبان تحریم و تهدید بازگردند، زندانی اوهام گذشته خود هستند و با دشمن‌تراشی و هراس‌افکنی تنها خود را از مزایای صلح محروم می‌کنند.»

اشتباهات و مداخلات نظامی دو دهه گذشته ایالات متحده در خاورمیانه، منطقه را بی‌ثبات کرده و به افراط‌گرایی خشن، تروریسم و تنش دامن زده است. مواضع افراطی و کوته‌نظرانه‌ای که از سوی برخی مقامات ارشد ایالات متحده علیه ایران اتخاذ شده، می‌تواند به تشدید بی‌ثباتی در منطقه منجر شود. ایران به عنوان یک نیروی ثبات‌آور در منطقه به نحوی مسئولانه در حال ریشه‌کن‌ کردن داعش در سوریه و عراق است و همچنان مصمم به رسیدن به خاورمیانه‌ای آرام، باثبات و مرفه و عاری از افراط‌گرایی، تروریسم، مداخلات فرامنطقه‌ای و تسلیحات کشتار جمعی است. ایران برای ادامه همکاری با دولت‌های منطقه جهت دستیابی به اهداف مشترک و پاسخ به چالش‌های موجود در منطقه، آماده است.


منبع: الف

ترامپ بدون داشتن اطلاعات، درباره برجام تصمیم گرفته است

معاون سابق رئیس سازمان سیا گفت رئیس جمهور آمریکا بدون داشتن اطلاعات کافی، درباره برجام تصمیم گرفته است.

به گزارش فارس، «دیوید کوهن» معاون پیشین سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا «سیا» اظهار داشت: «دونالد ترامپ» رئیس جمهور این کشور بدون داشتن پشتوانه اطلاعاتی، درباره توافق هسته‌ای ایران تصمیم خود را گرفته است.

کوهن طی مصاحبه با «فرید زکریا» مجری شبکه «سی‌ان‌ان» با اشاره اینکه سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی مختلف آمریکا، مشغول جمع‌آوری گزارش‌های مختلف محرمانه برای ارزیابی پایبندی ایران به توافق هسته‌ای هستند گفت اما ترامپ از آنها استفاده نکرده است.

وی افزود: «(اما) اگر دستگاه اطلاعاتی ما به دلیل سیاسی‌کاری رئیس جمهور مورد تخریب قرار گرفت، آنگاه بهره‌وری اطلاعاتی ما در خارج تضعیف خواهد شد.»

این مقام سابق آمریکایی تاکید کرد جامعه جهانی، حتی اگر آمریکا، تهران را به عدم پایبندی متهم کند، با تحریم‌های علیه ایران همراهی نخواهند کرد.

کوهن توضیح داد: «در واقع او حمایت دیگر کشورهای جهان و متحدانمان در اروپا را نخواهد داشت. همچنین قطعا روس‌ها و چینی‌ها ما را در وارد کردن مجدد فشارها به ایرانیان همراهی نخواهند کرد.»

وی در خاتمه تصریح کرد: «از طرف دیگر، با خارج شدن آمریکا از توافق، ایران خود را بی‌نیاز از پایبندی به تعهداتش تحت توافق هسته‌ای می‌بیند. پس شاید تصمیم بگیرند سانتریفیوژهای بیشتری را بچرخانند.»


منبع: الف

سیفلیس نوزادان چیست؟

نشانه های زگیل تناسلی میزان شیوع سیفلیس مادرزادی کودک مبتلا به سیفلیس سیفلیس نوزادان سرطان سرویکال ارتباط HIV و سیفلیس

سیفلیس، یک بیماری قدیمی که تقریبا در ایالات متحده از بین رفته بود، حالا دوباره برگشته است. این بیماری به میزان هشدار دهنده ای در میان نوزادان همه مناطق کشور دیده شده است. دکتر نیل میسن متخصص بیماریهای عفونی کودکان در بیمارستان کودکان والی میگوید: بسیار سخت است که ببینیم نوزادان با مشکلات قابل توجهی که ناشی از یک بیماری که ۵۰۰ سال پیش کشف شده، روبرو هستند.

۱- میزان شیوع سیفلیس مادرزادی

مقامات بهداشتی عمومی، در مورد ایجاد این اپیدمی، فقدان آموزش- فقر- مصرف مواد مخدرو فحشاء را باعث و مولد آن می دانند. بر اساس داده های مرکز پیشگیری از بیماریها در بین سالهای۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ میزان شیوع سیفلیس مادرزادی ۴۶ درصد از ۳۳۴ تا ۴۸۷ مورد بوده است . این یعنی ۱۲٫۴ مورد از هر صد هزار نوزاد زنده است که بیشترین تعداد از سال ۲۰۰۱ بوده است.

۲- زگیل تناسلی

برای دریافت این بیماری، نیازی به داشتن ارتباط جنسی نیست؛ تماس با پوست فرد مبتلا نیز برای دریافت و گسترش HPV که از خانواده ویروسهاست، کافی است و باعث ابتلای فرد به زگیل تناسلی میشود. برخی از انواع آن باعث زگیل شده و معمولا بی ضرر هستند، اما برخی دیگر نیز ممکن است به سرطان سرویکال یا مقعد منجر شوند. واکسن میتواند در برابر برخی از انواع خطرناک آن، فرد را محافظت کند.

نشانه های زگیل تناسلی میزان شیوع سیفلیس مادرزادی کودک مبتلا به سیفلیس سیفلیس نوزادان سرطان سرویکال ارتباط HIV و سیفلیس   نشانه های زگیل تناسلی میزان شیوع سیفلیس مادرزادی کودک مبتلا به سیفلیس سیفلیس نوزادان سرطان سرویکال ارتباط HIV و سیفلیس

نشانه های زگیل تناسلی

زگیل های صورتی یا گوشتی براق، صاف و مانند شکل گل کلم هستند. در اغلب موارد علامتی وجود ندارد. در سال ۲۰۱۵ ایالتهای لوئیزیانا با(۹/۸۳ از هر صد هزار نوزاد زنده)، کالیفرنیا با ۵/۲۸ و مریلند با ۲۵ درصد دارای بالاترین میزان ابتلا در میان نوزادان بودند. مادران افریقایی- امریکایی و مادران لاتین تبار در مقایسه با مادران سفید، به شدت تحت تاثیر بوده و میزان بیماری در بین آنها به ترتیب ۸ درصد و ۵/۳ درصد بود.

دکتر بنی آدنجی متخصص پزشکی مادروجنین در بیمارستان کودکان والی در مرکز کالیفرنیا میگوید: این یک مقادیر حماسه ای است و ما با این واقعیت روبرو هستیم. سیفلیس بسیار مسری است. این بیماری توسط یک باکتری ایجاد میشود و از طریق واژن، مقعد و یا رابطه جنسی دهانی محافظت نشده، سرایت میکند. این بیماری میتواند از طریق مادر آلوده به جنین منتقل شود یک دوز تزریقی پنی سیلین بلافاصله پس از تشخیص مادر به بیماری، به او داده میشود.

ظرف سی روز پس از تزریق، در بیشتر موارد میتواند باعث کاهش احتمال انتقال هم در مادر و هم در جنین شود. اگر نوزادی با این بیماری متولد شود، پزشکان میتوانند با یک دوره ۱۰ روزه از آنتی بیوتیک و یا یک دوز تزریق آن را درمان کنند. مطالعات CDC نشان می دهد که در تمامی ۴۵۸ مادر نوزادان مبتلا به بیماری در سال ۲۰۱۴ ، در حدود ۱۰۰ نفر از مادران، مراققبتهای قبل از زایمان را دریافت نکرده و ۴۴ نفر نیز در مورد بیماری اطلاعی را دریافت نکرده بودند.

دکتر سارا کید اپیدمیولوژیست در بخش پیشگیری از سیفلیس میگوید: زمانی که ما فرصتهای نمایش و درمان زنان باردار را برای سیفلیس از دست می دهیم، نتایج نیز، همانند نوزادان مبتلا به سیفلیس از بین می روند. CDCتوصیه میکند که همه زنان باردار در طی اولین بازدید با پزشک باید از نظر سیفلیس، HIV و نیز هپاتیت B مورد آزمایش قرار گیرند. افرادی که در نواحی با ریسک بالا مثل کالیفرنیا زندگی میکنند، باید دوباره در حدود ۲۸ هفتگی در سه ماهه سوم آزمایش شوند. زنان مبتلا، پس از درمان نیز هنوز میتوانند دوباره مبتلا شوند، پس پزشک باید در مورد آزمایش دوباره آنها اطمینان حاصل کند.

اولین علامت سیفلیس شامل یک زخم بدون درد در خارج از ناحیه تناسلی، درد در قفسه سینه و یا رکتوم می باشد. این زخم همچنین میتواند بر روی لبها و یا داخل دهان نیز ظاهر شود. البته در بسیاری از موارد، بخصوص در زنان مبتلا هیچ نشانه ای وجود ندارد. افرادی که بدون نشانه هستند، متوجه بیماری خود نشده و به راحتی آن را به دیگر افراد انتقال می دهند.

نشانه های زگیل تناسلی میزان شیوع سیفلیس مادرزادی کودک مبتلا به سیفلیس سیفلیس نوزادان سرطان سرویکال ارتباط HIV و سیفلیس   نشانه های زگیل تناسلی میزان شیوع سیفلیس مادرزادی کودک مبتلا به سیفلیس سیفلیس نوزادان سرطان سرویکال ارتباط HIV و سیفلیس   نشانه های زگیل تناسلی میزان شیوع سیفلیس مادرزادی کودک مبتلا به سیفلیس سیفلیس نوزادان سرطان سرویکال ارتباط HIV و سیفلیس

۳- آینده ای نامعلوم

شانتال (که به دلیل حفظ حریم خصوصی، خود را فقط با نام کوچکش معرفی میکند) تا هفته های قبل از تولد پسرش درمان نشده بود؛ که البته برای او و نوزادش بسیار دیر بود. درمان آنتی بیوتیک میتوانست این بیماری را درمان کند؛ اما نمیتوانست آسیب ناشی از بیماری را به زمان قبل برگرداند. بر طبق گزارش CDC چنانچه درمان صورت نگیرد، ۴۰ درصد نوزادان مبتلا به سیفلیس متولد شده و یا در اثر عفونت ناشی از بیماری می میرند. آن دسته از نوزادانی که زنده به دنیا می آیند، میتوانند فلج مادام العمر، کم شنوایی، کوری، انحرافات اسکلتی عمیق و آسیب مغزی داشته باشند.

سیفلیس تا سال ۲۰۰۰ تقریبا در ایالات متحده ناپدید شده بود؛ اما پس از رکود سال ۲۰۰۸، در حدود ۶۹ درصد از برنامه های پیشگیری از STD دچار کاهش بودجه شده و بر طبق بررسی ائتلاف ملی مدیران STD، در سال ۲۰۰۹ تعداد کلینیک های بهداشتی ۱۰ درصد کاهش یافت. دکتر جفری کلازنر مدرس دانشگاه و استاد پزشکی و بهداشت عمومی در دانشکده پزشکی دیوید گفن میگوید: این روند کاهش ادامه داشته و برنامه های آموزش جنسی نیز به طور مداوم در سراسر کشور کاهش یافت. وی میگوید: از آنجا که سیفلیس مادرزادی یکی از شرایط قابل پیشگیری است، باید به آن توجه ویژه داشته باشیم؛ چنانچه این توجه صورت نگرفته و فکری به حال آن نکنیم، سیفلیس میتواند بازگردد. مقامات ایالت لوئیزیانا، بعد از اینکه میزان آلودگی در منطقه نیواورلئان سه برابر شد، در سال ۲۰۱۶ به تمامی پزشکان و کارکنان بهداشتی در مورد افزایش آگاهی در مورد این بحران، هشدار داد.

دکتر نیکلاس ون سیکلز متخصص بیماریهای عفونی که به همراه دانشکده پزشکی دانشگاه تولان، بیماران مبتلا به HIV را درمان میکند افزود: ما واقعا برای سال ۲۰۱۷ امیدواریم. آزمایش یک مورد از هر پنج بیمار برای سیفلیس مثبت است. وی افزود: در جنوب غربی، ما بالاترین میزان عفونت های جدید HIV کشور را داریم؛ در آنجاست که HIV به سیفلیس می رسد. وقتی ما این میزان بالا را مشاهده میکنیم، پس رویکرد و روش ما باید وجود داشته باشد. ما اکنون همه را آزمایش میکنیم؛ حتی مادربزرگ ها را در آسایشگاههای سالمندان، کارگران خیابانی، همه …وی افزود: من حتی از مادرم خواستم تا آزمایش بدهد.

نشانه های زگیل تناسلی میزان شیوع سیفلیس مادرزادی کودک مبتلا به سیفلیس سیفلیس نوزادان سرطان سرویکال ارتباط HIV و سیفلیس   نشانه های زگیل تناسلی میزان شیوع سیفلیس مادرزادی کودک مبتلا به سیفلیس سیفلیس نوزادان سرطان سرویکال ارتباط HIV و سیفلیس   نشانه های زگیل تناسلی میزان شیوع سیفلیس مادرزادی کودک مبتلا به سیفلیس سیفلیس نوزادان سرطان سرویکال ارتباط HIV و سیفلیس   نشانه های زگیل تناسلی میزان شیوع سیفلیس مادرزادی کودک مبتلا به سیفلیس سیفلیس نوزادان سرطان سرویکال ارتباط HIV و سیفلیس

دکتر برایان باریکمایر پزشک کودکان و متخصص نوزادان در دانشکده پزشکی دانشگاه ایالتی لوئیزیانا میگوید: سوء مصرف مواد در مادر نیز به این مشکل کمک میکند. در کالیفرنیا و لوئیزیانا مقامات بهداشت عمومی تلاش میکنند تا مادران را دوبار در طی دوران بارداری برای سیفلیس آزمایش کنند تا مطمئن شوند که زنان آلوده به همسران خود نیز اطلاع داده و شوهران نیز همزمان با همسران خود برای مداوا و درمان حاضر شوند.

اما اغلب اگر زنانی مثل شانتال وجود داشته باشند که دارای ارتباط جنسی بدون مرز بوده و یا به عنوان کارگران جنسی از آنها استفاده شود، این فرصت را از دست می دهند، چون در واقع هویت شریک جنسی خود را نمی دانند. شانتال میگوید: من میخواهم مردم این بیماری را بشناسند، همیشه از وسایل محافظتی استفاده کنند.

مهم نیست که شریک جنسی خود را چند سال است که می شناسید، آزمایش بدهید و دوباره آزمایش بدهید. شما هیچگاه نمی دانید چه پیش خواهد آمد. آیا در مورد این آزمایش در کشور خودمان آگاه هستید؟ آیا شما نیز برای مراقبتهای بهداشتی در مورد خود و همسرتان به پزشک متخصص مراجعه میکنید؟ آیا موردی از ابتلا به سیفلیس نوزادی را اخیرا در بین آشنایان خود مشاهده کرده اید؟ به نظر شما در جامعه امروزی ما برای جلوگیری از ورود دوباره اینگونه  بیماریهای مقاربتی که باعث آسیب به مادر و فرزند میشود، چه باید کرد؟ نقش شما در این باره چیست؟

برگردان: سیما آزادفلاح

هرگونه کپی برداری با نام دکتر سلام و لینک دهی مستقیم مجاز است.


منبع: دکتر سلام

فواید انجیر برای سلامتی

انجیر
گرم وتر و خلط آور و برای درد سینه و سرفه و بیماری اسیرزو کبد مفید و لی برای چشم و معده مضر می باشد. مصلح آن کرفس است. انجیر سرشار از ویتامین های «آ» و «ب» بوده دارای موادچربی، ازت، قند، آهن و کلسیم نیز می باشد.
«لئونس کارلیه»در کتاب سبزیها و میوه های شفا بخش می نویسد: «اگر چهل تا صد و بیست گرم انجیر خشک را با یک لیتر آب بجوشانند، جوشانده ای بدست می آید که برای زکامهای شدید، تورم حنجره و برنشیت های کهنه مفید است»
«همو» می نویسد: «اگر یک مشت انجیرخشک را در یک لیتر آب، یا بهتر از آن، در یک لیتر شیر بجوشانید داروئی موثری بدست می آید که در مورد تحریک گلو و تورم لثه های دندان می توان آن را غرغره و مضمضه کرد و نتایج موثری گرفت»
«انجیربا خرما و کشمش و عناب ترکیب چهارمیوه مخصوص سینه را می دهد که اگر آنها را به طور مساوی ترکیب کنند و در یک لیتر آب بجوشانند برای عفونت های ریوی و غرغره کردن در درمان آنژین مصرف می گردد»
اگر انجیر را بپزند و بشکل کمپوت و یا مربا در آورند. برای اشخاصی که سوء هاضمه یا یبوست دارند مفید است.
«برای درمان یبوست با انجیر می توانید این طور رفتار کنید: در ظرفی که شیر دارد سه انجیرخشک را که چهار قسمت شده با دوازده کشمش بیاندازید و بجوشانید و صیح ناشتا آن را بخورید»
انجیر علاوه بر این که ملین است قوه باه را زیاد می کند و برای اشخاص ضعیف فوق العاده نافع است.
د
چه بسیار کسانی هستند که در زمستان انجیر را خیسانده و برای اشتها به کودکان می خورانند.
دانش پزشکی به همه این مطالب صحه می گذارد و این واقعیت را از نظر علمی تأیید می کند که انجیر میوه با ارزش و از لحاظ تأمین سلامتی برای همه ضروری است.
منبع: مه شو

تاثیر انجیر در درمان بیماری های

وجود مقدار زیادی فسفر این حقیقت را نشان می دهد که انجیر در پرورش هوش و حافظه بسیار موثر است.
سرشار بودن انجیر از پتاسیم تءمین کننده سلامتی کودکان ضعیف و کم خون و بی اشتها می باشد.
داشتن مقدار قابل توجهی آهن و کلسیم نشان می دهد این میوه بهشتی چقدر غنی است و می تواند در وجود آدمی ثمر بخش باشد. وقتی بدانیم که گذشته از مواد زندگی و حیاتی به مقدار کافی دارای ویتامین آ- ب۱- پ-ب۶ و ویتامین ث می باشد، آن وقت قبول خواهیم کرد که چرا در کتاب آسمانی ما این میوه این قدر مورد تجلیل قرار گرفته است.
انجیر به واسطه دارا بودن این همه موارد حیاتی گذشته از تأمین نیازمندی های بدن به مواد معدنی و ویتامینی به واسطه دارا بودن اسید مالیک که با پتاسیم موجود در انجیر ترکیب شده موجب لینت مزاج می شود و نیز پتاسیم موجود می تواند درجه قلیائیت بدن را بالا برده و در رفع اوره و چربی خون موثر باشد و نیز انجیرمی تواند در بیماران مبتلا به نقرس و عدم کفایت کبد و رماتسیم مزمن موثر باشد.و نیز باید دانست که انجیر دارای ۱۹تا ۲۰ درصد از مواد قندی از گلوکز می باشد که به خوبی جذب بدن می گردد: داشتن مقدار متناسبی مواد ازت دار می تواند در حفظ و تأمین تعادل بدن به مواد پروتئینی نقش موثری داشته باشد خوشبختانه همه کس می تواند از این میوه بهشتی استفاده نمیاد حتی بیماران مبتلا به دیابت و مرض قند.
انجیر در درمان بواسیر
انجیر در ردمان بواسیر بسیار موثر است.
برای این منظور باید دو الی چهار دانه انجیر خشک شیرازی را در آب (ویا شیر) گرم ریخته و یک شب تمام کنار بگذارید و صبح روز بعد قبل از ناشتا آن را میل نمایید.
عصرها هم باید همین عمل را تکرار کنید.چنان چه مدت یک ماه طبق دستور فوق عمل شود، بواسیر درمان می یابد.
ضمناً بیمار باید غذای سهل الهضم و ساده و طبیعی میل کند تا مدفوع بآسانی دفع گردد.
برای این منظور غذای ساده طبیعی نامبرده زیر مفید خواهد بود:
صبحانه : سالاد، دو دانه انجیر و چند دانه خرما
ناهار: سالاد، نان سبوس دار با مختصری کره
شام : سیب زمینی پخته، کلم، یا هویچ پخته در کره یک دانه موز تازه.
چون انجیر بسیار مقوی و مغذی است لذا برای افرادی که کارهای درمانی می کنند و برای افرادی که کارهای عملی و بدنی انجام می دهند مفید است . بی سبب نیست که گفته اند «انجیربخور، زنجیر بشکن».
منبع: مه شو

فواید انار برای سلامتی

انار
خداوند مهربان در طبیعت بخشنده خود در هر فصل و زمان نعمت ها و میوه هایی در دسترس ما گذارده است. که سلامتی ما را تأمین و قدرت دفاعی بدن را در مقابل بیماری ها افزون می سازد در زمستان که به علت تغییر هوا و عوامل دیگر مانند باد و باران سرماخوردگی و بیماری هایی نظیر آن زیاد می شود وجود انار و لیمو ترش می تواند برای ما نه تنها شفابخش بوده، بلکه در حفظ سلامتی و جلوگیری از این گونه بیماری ها موثر باشد این خاصیت شفا بخش انار به خاطر وجود مقدار زیادی ویتامین ث و ویتامین های دیگر است.
مانند ویتامین ب۱-ب۲-پ-ب۶ از طرفی انار دارای مواد حافظ سلامتی و زندگی می باشد. از قدیم همه شنیده بودیم که انار در شستشوی خون موثر است این خاصیت به خاطر وجود پتاسیم و منیزیم است و نیز چون فعالیت سلول های کبدی را زیاد می کند در ناراحتی های کبدی و احتقان کبد بسیار مفید می باشد و این یک حقیقت مسلم است که انار می تواند در رفع اوره و کلسترول و دفع سموم بدن موثر باشد.
اگرچه این خواص انار از روی تجربه گذشتگان ما بدست آورده اند ولی علم پزشکی و بیوشیمی برآن صحه می گذارد انار همچنین دارای کلسیم می باشد وجود این ماده دفاع بدن را در مقابل میکروب ها و بیماری افزون می نماید. به غیر از کلسیم و پتاسیم و منیزیم انار دارای فسفر- آهن و منگننز می باشد که عمل تنظیم کننده و تعادل دهنده مایعات بدن به خصوص خون را دارد .
دانستن خواص این میوه جفت و نعمت های خداداد راهی است به سوی سلامتی و نشاط.
منبع: مه شو

فواید انبه برای سلامتی

انبه
دو نوع انبه وجود دارد: ۱- انبه ای که عصاره اش مکیده می شود ۲-انبه ی که قطعه قطعه شده و بعد به مصرف می رسد.
انبه نارس دارای مواد زیر می باشد : آب: ۵/۸۱ درصد، املاح معدنی (قابل حل) ۵/۱ درصد املاح غیر قابل حل ۹/۱ درصد و سایر عناصر. املاح قابل حل موجود در انبه عبارتنداز :پتاسیم، اسید تارتاریک و اسید سیتریک.
انبه رسیده دارای مواد زیر می باشد :
بیلیروبین زرد- کاربن بی سلفاید، بنزوئت، اسید سیتریک، اسید گالیک و صمغ.
پوست انبه رسیده حاوی مواد زیر است :
اسید سیتریک، مخلوطی از اسید گالیک، صمغ، گالا کتوز و پانتوز. انبه هم روی درخت می رسد و هم در سبد، البته انبه ای گه روی درخت می رسد برای سلامتی مفیدتر است اگرچه انبه ای که در سبد می رسد شیرین تر می باشد.
انبه نارس معوق، قابض و خنک کننده است، لذا شربت آن در تابستان بسیار مفید است انبه رسیده مشهی، ملین، مدر و مقوی است.
انبه نارس برای بیماری اسقربوط مفید است. پوست درخت انبه قابض و مقوی است، صمغ آن نیز قابض می باشد مغز هسته اش ضد عفونی کننده و درد نشان است. گل آن قابض و خنک کننده است. انبه برای افراد گرم مزاج (به خصوص در صورتی که مبتلی به بواسیر و اسهال باشند مضر است.
خوردن آن روی شکم خالی شخص را مبتلا به نفخ شکم و با اسسقای طبلی می کند. ولی کسانی که کرم روده دارند چنان چه صبح اول وقت قبل از خوردن ناشتا چند دانه انبه رسیده میل کنند، کرم روده دفع می شود.
نباید در خوردن انبه افراط کرد، زیرا سوء هاضمه و بیماری چشم تولید می کند و خون را فاسد می سازد. و بچه ها، مبتلی به امراض پوستی می شوند.
بنابراین در خوردن انبه باید زیاده روی نشود و ضمناً نکات زیر باید رعایت شود :
۱- پس از خوردن انبه، به فاصله کم شیر، با آب زنجبیل بنوشید.
۲- شربت عصاره لیمو ترش بعداز تناول انبه شما را از عوارض سوء آن باز می دارد.
انبه مولد منی، مقوی باه، تجدید کننده جوانی و مشهی است به شرطی که در خوردن ان افراط نشود.
منبع: مه شو

فواید آلبالو ، آلو و تمشک برای سلامتی

آلبالو
در تحفه حکیم مومن چنین آمده است : « … آلبالو سرد و خشک و قابض و مسکن تشنگی وحدت خون و فرو نشاننده و برنده صفرا و مقوی معده و دافع غشیان و التهاب است. دانه آلبالو را چون شیره بگیرند با ده یک رازیانه اضافه کنند و بنوشند جهت سنگ مثانه و حرقت البول و سوزش مجرای بول بی عدیل است. آلبالو خشک قابض تر، یعنی بند آورنده تر است و چون مغز دانه آن را با پنبه فتیله های باریک ساخته در اهلیل بگذارند راحت جراحت مجاری بول و باز کننده شاش بند و حرقت البول است … »
آلو بخارا
سرد و تروملین، مسکن حرارت و رافع تشنگی، برای تب های حاره، خارش بدن و سرگیجه نافع است. اگر چند دانه آن را بخیسانند و آب آن را بنوشند حکم مسهل را خواهد داشت و التهاب و حرارت داخلی بدن را رفع خواهد کرد.
آلوبخارا کرم کش نیز می باشد و اگر در گلاب پخته شود قابض ی شود آلو بخارا برای دماغ و اعصاب و معده مفید است. و چون مقدار زیاد قند و هیدرات دوکربن دارد، برای بیماران رماتیسم و تصلب شرابین و ورم کلیه مفید و برای مبتلایان به بیماری قند مضر است. آلو بخارا، دافع صفرا است.خون را صاف و خارش را برطرف می کند. اگر آب آن را با گل بنفشه مخلوط کنند و بر پیشانی بمالند، سردرد را دفع می کند.
اسید سالیسیلیک تو فرنگی برای کبد و کیسه مثانه، کلیه ها و مفاصل مفید است بههمین جهت برای بیماران مبتلی به درد مفاصل، رماتیسم، نقرس، سنگ کلیه، درد کبد، خوردن توت فرنگی تجویز شده است.
تمشک
تمشک برای بیماران مبتلی به رماتیسم و مرض قند و اسکوربوت نافع است. تمشک به مقدار زیاد قند و اسید سیتریک و اسید سالیسیلیک و اسید مالیک دارد.تمشک، ضد صفرا و تصفیه کننده خون است.شربت تمشک برای بیماران مبتلی به فشارخون و سرخک و مخملک تجویز شده و دان های تمشک برای درمان یبوست و خشکی مزاج نافع است.
تمشک خون را قلیایی می کند. و دارای ویتامین های ث و ک است تمشک برای مبتلایان به بیماری قند و زیادی اوره در خون نیز مفید است.
منبع: مه شو

فواید بادام شیرین برای سلامتی

بادام شیرین
یک ضرب المثل می گوید : «هرکس می تواند بدون خوردن غذایی هر مسافتی را که بخواهد راه برود مشروط به این که جیب هایش پر از بادام باشد.»
بادام برای تقویت حافظه و قوه باصره نافع است. بادام ملین بوده و برای سینه مفید است. بادام برای سرفه خشک و مثانه سودمند بوده و برای درمان زخم روده مورد استفاده قرار می گیرد و دارای مواد ازته، چربی، مواد هیدرو دو کربن و املاح معدنی است.بادام گرم و تر بوده و مصلح آن شکر است.برای بیماران مبتلی به بیماری قند، از آرد نان درست می کنند. بادام دارای ویتامین آ و ب و قند و سقز و چربی و روغن مایع و مواد سفیده ای و آهک و فسفر می باشد. نظر به این که بادام به مقدار زیاد مواد سفیده ای دارد نباید در خوردن آن افراط کرد.
از بادام شیرین، شیره بادام تهیه می کنند که برای سرفه تجویز می شود. در کتاب «سبزیها و میوه های شفا بخش» لئونس کارلیه ذکر شده است که از بادام شیرین شربتی تهیه می کنند که در مورد التهاب و تورم اعضاء تناسلی و ادرار مفید است، شربت مزبور را به طریق ذیل بدست می آورند :
«دیگ کیلوگرم بادام را باید پوست کند و آن را در هاونی که کمی آب دارد کوبید تا خمیری بدست آید و آن خمیر را در یک لیتر آب و پانصد گرم شکر حل کرد. بعد آن را در صافی با فشار صاف کرده و هفتصد گرم قند و دویست و پنجاه گرم عرق بهار نارنج را به آن اضافه کرد.»
تقویت قوه باصره
میوه های خشک و تاز، در عین حال که اعصاب و دماغ را تقویت و سلامتی جسم را تأمین می کنند برای تقویت قوه باصره نیز مفیدند در بین میوه های خشک بادام (اگر بتوان آن را میوه خواند!) از مغذی ترین و بهترین میوه ها برای چشم و اعصاب است برای تقویت چشم باید هر شب هفت دانه بادام خام پوست گرفته مخلوط با مختصری نبات میل کرد.
خوردن چند دانه بادام خام پوست کنده به طور مداوم، بیماری آبریزش چشم را درمان می کند.
اگر چشم شما احتیاج به عینک دارد، عینک نگذارید به جای عینک از معجون نامبرده زیر استفاده کنید :
۷ دانه بدام پوست گرفته را با تخم رازیانه (۶ نخود) و نبات (۶ نخود) مخلوط کرده و ان را بکوبید. سپس آن را در مقداری شیر خالص تازه (نه شیر پاستوریزه ) ریخته با قاشق بهم بزنید و شب، قبل از خواب، میل کنید ولی پس از نوشیدن شربت خوشمزه فوق مواظب باشید آب ننوشید.
شربت فوق برای تقویت دماغ نیز مفید است.
منبع: مه شو

فواید شاه بلوط و ازگیل برای سلامتی

شاه بلوط
کثیر الغذا، ولی دیر هضم است. برای معالجه اسهال نافع است. بریان شده آن برای دردهای روده و اسهال مفید است.
شاه بلوط سرشار از ویتامین های ب و ث بوده و به مقدار زیاد سلولز و مواد چربی و نشاسته و پروتئین و منزیم و سدیم دارد. شاه بلوط برای بیماران مبتلی به بیماری قند مضر است و نباید با غذای کامل دیگری از قبیل سیب زمینی، برنج، حبوبات و بقولات مصرف شود.
بادام تلخ
بادام تلخ دارای سم مهلکی است به نام اسید اوریک که در طب برای درمان بعضی بیماری ها مورد استفاده قرار می گیرد. بادام تلخ ورم را فرو می نشاند، نزله و سرفه خشک و یرقان را دفع می کند و سنگ مثانه کلیه را می شکند و لی نباید بیش از سه دانه آن را خورد، زیرا بادام تلخ همان طور که گفتیم سم است و مصرف زیاد آن سرگیجه می آورد و تشنج ایجاد می کند.
بادام زمینی
پرونید و مواد ازته و روغن آن فوق العاده زیاد است. بادام زمینی به مقدار زیاد ویتامین ب و پروتئین دارد.
ازگیل
برای درمان اسهال و اختلالات روده نافع است. برای تنظیم عمل روده ها و رفع التهاب آنها نیز مفید می باشد و از این رو خوردن آن برای بیماران مبتلا به ورم روده بزرگ تجویز شده.
ازگیل به مقدار زیاد ویتامین ب و ث دارد و دارای قند، سلولز و اسیدسیتریک نیز هست. اسهال را بدون ایجاد عوارض ناگوار بعدی درمان می کند.
منبع: مه شو

فواید پرتغال برای سلامتی

پرتقال
مرکبات اصولاً همه مفیدند و نیروی الکتریکی بدن را زیاد می کنند و مانع رسوب خون در جدار رگها می گردند و تصلب شرائین را برطرف و از ابتلاء به این بیماری جلوگیری می نمایند.
در بین مرکبات از همه مفیدتر پرتقال و نارنگی است پرتقال رنگ روی را باز نموده، و خون را تصفیه می کند و هنگام پیری از بالا رفتن ترشی خون جلوگیری می کند.
پرتقال به وسیله املاح زیاد خود موجب قلیایی شدن خون می شود و ترشی آن اثر ضد ترشی دارد.
پرتقال بزرگترین عامل تصفیه خون است و برای کلیه امراض به خصوص اسکربوت و خونریزی های شدید و تشنجات فوق العاده مفید می باشد. با این که پرتقال دارای مواد قندی است برای مبتلایان به بیماری قند مفید است.
پرتقال به مقدار زیاد ویتامین ث و کاروتن دارد . ماده ای است در معده که با حصیر کبد مخلوط شده و ویتامین «آ» تولید می کند.
پرتقال دارای اسیدمالیک و اسید تارتریک و اسید سیتریک می باشد که هرکدام دارای خواصی می باشند.
عصاره پوست پرتقال دارای خاصیت ضد یبوست است و گاهی در کیک سازی مصرف می شود.
آب پرتقال گذشته از طعم مطبوع و لذت بخش آن به واسطه وجود اسانس های مختلف محرک شیمیایی و روحی خوبی برای ترشحات دستگاه گوارش بوده و به واسطه خاصیتی که دارد یک عمل شستشویی در بدن انجام می دهد و موجب دفع سموم بدن می شود، گذشته از آن آب پرتقال پر از مواد معدنی و ویتامین بوده و در تأمین سلامتی بدن نقش موثری دارد.
مواد غذایی مورد احتیاج بدن موجود در یک لیوان آب پرتقال که (۲۵۰) گرم عبارتست املاح ۱۲۵/۱ گرم مواد ازت دار ۵۰/۱ گرم چربی ۲۵/۰ هیدرات دوکربن یا مواد قندی ۲۲-تا ۳۰
پرتقال و آب پرتقال سرشار از ویتامین های زندگی بخش می باشد. ویتامین های موجود در یک لیوان آب پرتقال یا ۲۵۰ گرم عبارتست :
ویتامین A 150 واحد
ویتامین B1 17/0 میلی گرم
ویتامین B2 5% میلی گرم
ویتامین PP 5% میلی گرم
ویتامین C 118 میلی گرم
عصاره پرتقال
اگر می خواهید اطفالتان در زمستان مریض نشوند به آنها هر روز مقداری آب پرتقال تازه بدهید.آب پرتقال علاوه بر خاصیت غذایی، خیلی هضم آن آسان است و خاصیت دارویی هم دارد به همین جهت چنان چه مرتب به اطفال خورانیده شود آنها را از امراض مصون خواهد داشت.
به عقیده متخصصین آمریکایی با دادن یک لیوان شیر مخلوط با آب پرتقال می توان سلامتی اطفال را بیمه کرد.مشروط بر این که روزانه نصفش شیر نصفش پرتقال باشد.
منبع: مه شو

فواید توت فرنگی برای سلامتی

توت
گرم وتر است و برای معده مضر، مصلح آن سکنجبین است.مجرای خون را باز می کند و مولد خون است توت ملین و مدر است و برای بیماران مرض قند نافع می باشد. توت دارای ویتامین های «ب» و «ث» است. شربت توت برای گلو درد مفید است و تن را فربه می کند. غرغره جوشانده برگ توت برای لثه ها مفید است.
توت فرنگی
مدر، مشهی و مقوی است- برای درمان نقرس و بیماری سنگ مثانه و دفع تب نافع است. توت فرنگی برای مبتلایان به بیماری کبد و بیماری قند و رماتیسم مفید است.
همچنین برای بیماران تصلب شرابین و سرطان نفع دارد و چون به مقدار زیاد دارای آهک و آهن و ید و ویتامین های ب و ث است، برای تقویت اشخاص ضعیف نیز مفید می باشد. به عقیده بعضی توت فرنگی عمر را طولانی می کند.«فونتنل» دانشمند فرانسوی که صد سال عمر کرد تصور می کرد برای طول عمر خویش مدیون توت فرنگی است !
توت فرنگی مواد چربی و آلبومی نوئید و سلولز و قند و آهن و فسفر و آهک و منیزیوم و پتاسیم و سدیم و سیلیس و ید و برم نیز دارد. با این که توت فرنگی دارای قند است برای بیماران مرض قند مضر نیست، زیرا قند آن از نوع قند لولوز است. و به نظر به این که دارای املاح معدنی است خوردن آن برای مسلولین توصیه شده است. و چون به مقدار زیاد سیلیس دارد، برای جلوگیری از سرطان و تصلب شاربین مفید است. توت فرنگی خون را قلیایی می کند.
منبع: مه شو