دیگر موسسه بلاتکلیفی وجود ندارد

به گزارش ایرنا، ولی الله سیف  در حاشیه نخستین جلسه هیات دولت افزود: در طول دوره دولت یازدهم اقداماتی را شروع کردیم که طبیعتا آن اقدامات را دنبال خواهیم کرد.وی اظهار کرد: یکی از بحث های جدی ما در ساماندهی بازار پولی کشور حل و فصل مسائل موسسات غیرمجاز بود که خوشبختانه هم اکنون موسسه غیرمجاز بلاتکلیفی نداریم و تقریبا همه آنها تعیین تکلیف شده اند.سیف بیان داشت: اقدام بعدی که نه تنها بانک مرکزی، بلکه بایستی با کمک دولت و دستگاه های اقتصادی انجام گیرد، اصلاح نظام بانکی خواهد بود، زیرا بانک مرکزی به تنهایی نمی تواند در این باره اقدام جدی بکند.رئیس کل بانک مرکزی بیان کرد: نظام بانکی ظرفیت های خیلی بالایی دارد و می تواند درحمایت ازتولید، رشد اقتصادی، توسعه صادرات، ایجاد اشتغال، نقش خیلی طبیعی تری را ایفا کند. سیف تصریح کرد: البته این در گرو، رفع مشکلات خود نظام بانکی کشور است، که انشالله با طرح اصلاح نظام بانکی عملیاتی می شود.


منبع: بهارنیوز

جذب سرمایه خارجی ۶۵درصد رشد کرد

 سرمایه های جذب شده شامل سرمایه های اعلام شده توسط سیستم بانکی کشور، گمرک، وزارت نفت، سازمان بورس و مناطق آزاد است.البته پیش بینی می شود حجم سرمایه های وارد شده به کشور که به دلایلی به منابع رسمی کشور مانند سازمان سرمایه گذاری اعلام نشد یا ورود آن از سایر راه ها محقق شد، بیش از رقم اعلام شده است که احصای همه موارد در سراسر کشور بر عهده سازمان سرمایه گذاری و کمک های اقتصادی و فنی ایران قرار دارد.بر اساس گزارش رسمی کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل (آنکتاد) میزان سرمایه خارجی وارد شده به کشور در سال ۲۰۱۵ میلادی ۲ میلیارد و ۵۰ میلیون دلار و در سال ۲۰۱۶ سه میلیارد و ۳۷۲ میلیون دلار بود که نشاندهنده رشد ۶۵ درصدی است.بر این پایه، سرمایه خارجی وارد شده به کشور در سال ۱۳۹۲ چهار میلیارد و ۹۱۱ میلیون دلار بود. این میزان در سال های ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ با روند نزولی به یک میلیارد و ۸۷۱ و همچنین یک میلیارد و ۲۱ میلیون دلار رسید. در سال ۱۳۹۵ این میزان به سه میلیارد و ۲۲۳میلیون دلار رسید و در پنج ماهه امسال نیز ۲۳۷ میلیون دلار بود.

بنابراین در مجموع ۱۱ میلیارد و ۲۶۳ میلیون دلار سرمایه خارجی در دولت یازدهم جذب کشور شد.سازمان سرمایه گذاری و کمک های اقتصادی و فنی ایران همچنین با اعلام رقم ۱۸ میلیارد و ۶۹۹ میلیون و ۴۶۱ هزار دلار سرمایه گذاری مصوب و معتبر در دولت یازدهم، آمار این سرمایه گذاری ها را به تفکیک بخش های مختلف اقتصادی منتشر کرد.از سال ۱۳۹۲ تا پنج ماهه نخست ۱۳۹۶ در بخش صنعت در مجموع یک میلیارد و ۱۳۴ میلیون و ۱۲۷ هزار دلار سرمایه خارجی جذب شد و بخش های تامین آب، برق و گاز با ۸۹۷ میلیون و ۸۶۵ هزار دلار و بخش حمل و نقل و ارتباطات با ۴۰۳ میلیون و ۸۴۹ هزار دلار در جایگاه های بعدی قرار گرفتند. بیش از سه میلیارد دلار طرح های سرمایه گذاری خارجی (غیرفاینانس) ارائه شده توسط ۴۶ سرمایه گذار خارجی، توسط سازمان سرمایه گذاری و کمک های اقتصادی و فنی ایران در دست اقدام، بررسی و مذاکره است تا پس از نهایی شدن در هفته های آتی به تصویب هیات سرمایه گذاری خارجی برسد.بر پایه اطلاعات طرح های سرمایه گذاری خارجی مصوب از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۵، بالاترین میزان سرمایه گذاری خارجی از نظر تعداد و رقم سرمایه گذاری، مربوط به سال ۱۳۹۵ بود که به ۱۳۷ طرح سرمایه گذاری خارجی مصوب به مبلغ ۱۰ میلیارد و ۱۴۵ میلیون و ۹۴۱ هزار دلار در کشور مربوط می شود.

** سرمایه گذاری در پسابرجام
وزارت امور اقتصادی و دارایی میزان مجموع حجم سرمایه گذاری مصوب خارجی کشور در دوران پس از توافق هسته ای برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) را ۱۳ میلیارد و ۲۴۲ میلیون دلار اعلام کرد.بر پایه گزارش آماری از سرمایه گذاری خارجی در ایران در دوره پسابرجام (یکم دی ماه ۱۳۹۴ تا بیستم مرداد ماه ۱۳۹۶)، حجم سرمایه خارجی مصوب برای ۲۱۱ طرح جدید مصوب، ۱۲ میلیارد و ۷۱۲ میلیون دلار بود. ۶ میلیارد و ۹۵۹ میلیون دلار از آن برای ۷۰ طرح جدید در بخش تامین آب، برق و گاز و ۲ میلیارد و ۷۱۵ میلیون دلار برای ۹۰ طرح بخش صنعت اختصاص یافت. ۲۹ طرح جدید بخش خدمات نیز یک میلیارد و ۹۲۱ میلیون دلار را جذب کرد. همچنین در این مدت ۵۳۰ میلیون دلار در طرح های موجود افزایش سرمایه صورت گرفت و حجم سرمایه گذاری در آنها افزایش یافت.بنابراین مجموع حجم سرمایه طرح های جدید و کنونی در دوره پسابرجام به ۱۳ میلیارد و ۲۴۲ میلیون دلار رسید.

** رتبه ایران از نظر جذب سرمایه خارجی
گزارش دیگری از سازمان سرمایه گذاری و کمک های اقتصادی و فنی ایران حاکی است رتبه جمهوری اسلامی ایران در جذب سرمایه خارجی بین ۲۰۱ کشور در سال ۲۰۱۶ میلادی، ۵۱ بود.بر اساس این گزارش، رتبه تجمعی جمهوری اسلامی ایران در جذب سرمایه گذاری خارجی از سال ۱۹۹۴ تاکنون نیز به ۵۰ رسید.در منطقه منا (غرب آسیا و شمال آفریقا) نیزجمهوری اسلامی ایران از نظر نرخ رشد، رتبه نخست را دارد.همچنین در سال ۲۰۱۶ جمهوری اسلامی ایران بین کشورهای آسیایی جایگاه هجدهم را کسب کرد. بیست و ششم مردادماه بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران میزان جذب و تجهیز منابع مالی خارجی برای طرح های سرمایه ای در ایران در طول دولت یازدهم را ۱۱ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار اعلام کرد و نوشت: این میزان سرمایه گذاری خارجی در قالب ۳۶ طرح در کشور اجرایی می شود.


منبع: بهارنیوز

نوسانات سکه در یک ماه گذشته

به گزارش ایسنا، سکه تمام طرح جدید در روزهای نخست مردادماه یک میلیون و ۱۹۹ هزار تومان عرضه شد که پایین‌ترین نرخ سکه در یک ماه اخیر بوده است.در روزهای بعد سکه تمام روند افزایشی پیدا کرد و یک میلیون و ۲۰۲ هزار تومان و در ادامه به یک میلیون و ۲۱۲ هزار تومان عرضه می‌شود. حرکت افزایشی سکه تمام در روزهای بعد ادامه پیدا کرد قیمت این نوع سکه یک میلیون و ۲۱۷ هزار تومان و تا نیمه ماه به یک میلیون و ۲۲۰ هزار تومان رسید.
در ۱۰ روز پایانی ماه حرکت سکه سمت و سوی کاهشی پیدا کرد و مجددا به یک میلیون و ۲۱۲ و در انتهای ماه به یک میلیون و ۲۰۷ هزار تومان رسید. در مجموع روند نرخ سکه تمام در طول یک ماه اخیر نشان می‌دهد که این نوع سکه ۲۴ هزار تومان نوسان قیمت داشته است.همچنین نیم سکه در شروع ماه با نرخ ۶۱۷ هزار تومان فروخته شد و در ادامه به ۶۲۲ هزار تومان و بعد به ۶۳۳ هزار تومان رسید. در میانه‌های ماه نیم سکه ۶۳۷ هزار تومان فروخته شد که بالاترین نرخ نیم سکه در یک ماه اخیر بوده است. در روزهای پایانی ماه روند نیم سکه کاهشی شد و به ۶۲۸ هزار تومان رسید. در مجموع نیم سکه در این بازه زمانی ۲۰ هزار تومان نوسان قیمت را پشت سر گذاشت.همین روند برای ربع سکه نیز در یک ماه اخیر وجود داشت ربع سکه در پایین ترین نرخ خود ۳۵۹ هزار تومان و در بالاترین قیمت ۳۷۹ هزار تومان در مرداد ماه عرضه شد که در مجموع ۲۰ هزار تومان نوسان قیمت داشته است.


منبع: بهارنیوز

دلیل عدم اعتماد به وزیر پیشنهادی نیرو

روزنامه بهار:وزیر نیروی پیشنهادی کابینه دوازدهم یکی از پر بحث‌ترین کسانی که از سوی رئیس جمهور معرفی شده بود، ‌از همراهی با هیات وزیران جا ماند، حبیب الله بیطرف؛ نامی است که در استان‌های جنوبی و غربی با موضوع انتقال آب گره خورده است، روز گذشته در پاسخ به سیاست‌هایی آبی که در دوران وزارتش در دوره اصلاحات اجرایی کرده بود، رای اعتماد نمایندگان را کسب نکرد تا تنها وزیر پیشنهادی باشد که به پاستور نرسید.بیطرف که در روزهای گذشته و پس از معرفی مجددش عملکرد گذشته اش در حوضه آب به شدت مورد انتقاد کارشناسان و فعالان محیط زیست واقع شده بود، نتوانست مجلس را برای همراهی با دولت قانع کند.  گنبدهای نمکی عظیم پشت سد گتوند که به شوری شدید آب کارون انجامیده و همچنین آبگیری و ساخت سدهایی در استان چهارمحال و بختیاری که با دستور مستقیم بیطرف به عنوان وزیر نیرو کلید خورده بود، دیروز در مجلس سد راه بیطرف شد و نمایندگان با ۱۳۳ رای موافق، ۱۳۲ رای مخالف، ۱۷ رای ممتنع و ۶ رای باطل از  تصدی وزارت نیرو حبیب الله بیطرف باز ماند. این رای را می‌توان به نوعی انتقام سدها از بیطرف خواند.سد گتوند که با صرف هزاران میلیارد احداث شده، توسط بیطرف، طراحی و پیگیری شد و اکنون به بزرگترین معضل زیست محیطی استان خوزستان تبدیل  شده و نابودی نخلستان‌ها و زمین‌های کشاورزی از عواقب احداث این سد در خوزستان است. امروز همه مصائب استان از ریزگردها گرفته تا نابودی نخلستان‌ها و زمین‌های کشاورزی و. . . به سیاست‌های وزارت نیرو در انتقال آب و تلاش برخی افراد از جمله حبیب الله بی طرف وزیر اسبق وزارت نیرو برای آباد کردن فلات مرکزی و اصفهان به بهای نابودی خوزستان، بر می‌گردد.  آنگونه که گفته می‌شود، سیاست‌های بیطرف وزیر پیشنهادی وزارت نیرو در انتقال آب هیچ تغییری نکرده است و در نشست هایی که اخیرا با نمایندگان داشته نیز گفته است که در وزارت نیرو به برنامه‌های خودش عمل خواهد کرد! این یعنی ادامه و استمرار انتقال آب و نابودی استان خوزستان.

سوابق کاری منفی
رئیس مجمع نمایندگان استان خوزستان علت رأی عدم اعتماد به وزیر نیرو را سوابق کاری وی به ویژه در استان‌های جنوبی کشور عنوان کرد.عباس پاپی زاده درباره رأی اعتماد نمایندگان به وزرای پیشنهادی دولت دوازدهم گفت: مجلس رأی کارشناسی به تمام وزرا داد و تنها به دلیل سوابق مدیریتی در گذشته و آسیب‌های جدی که به منابع آبی کشور تحت مدیریت حبیب الله بیطرف وارد شد به وزیر پیشنهادی نیرو رأی منفی داد. وی با یادآوری اینکه عمده آسیب‌های وارده در زمان مدیریت بیطرف در استان‌های جنوبی به ویژه  خوزستان  بود، تصریح کرد: روش مدیریتی منابع آب وزیر پیشنهادی نیرو طرح اشتباهی در سطح جهانی به شمار می‌آید که این روش مدیریت عملا در علم روز دنیا طرد شده است؛ نمایندگان نیز به همین دلیل و به دلیل سابقه دو دوره وزارت آقای بیطرف به این نتیجه رسیدند که در شرایط فعلی رأی عدم اعتماد به وزیر پیشنهادی نیرو بدهند. اگر چنین روشی در آینده ادامه پیدا می‌کرد قطعا کشور با بحران بی آبی مواجه می‌شد بنابراین تشخیص مجلس در این زمینه کاملا کارشناسی بود.وی با بیان اینکه مجلس زمینه را برای ورود یک تیم کارشناسی به وزارت نیرو فراهم کرده است، افزود: امیدواریم اشتباهات گذشته در مدیریت منابع آبی کشور تکرار نشود و رأی اعتماد مجلس نشان داد که فضای خوبی میان دولت و مجلس برای تعامل بیشتر فراهم شده است. پاپی زاده برخی شهرهای جنوبی کشور به ویژه در استان خوزستان را قربانی تصمیمات غلط وزیر پیشنهادی نیرو در زمان مدیریت وی در گذشته عنوان و اظهار کرد: توسعه پایدار، مدیریت صحیح منابع آبی و مدیریت جهادی مدنظر نمایندگان است که امیدواریم با معرفی وزیر جدید این مسئله محقق شود.

 گورستان سدها
 نماینده ارومیه  هم در مخالفت با وزیر پیشنهادی نیرو گفت: مشکلات آبی در کشور ما به دلیل مدیریت ناکارآمد است و در زمان وزارت بیطرف اقدامی در مورد بسته شدن حق‌آبه‌ رودخانه هیرمند نشد و سیستان و بلوچستان به این روز افتاد.نادر قاضی پور با بیان این که در زمان مدیریت شما در وزارت نیرو چندین دریاچه خشک شد و سطح آب دریاچه ارومیه که آقای رئیس‌جمهور در برنامه‌های خود به آن اشاره می‌کنند و زندگی چندین میلیون نفر به آن بستگی دارد، ۴ متر کاهش پیدا کرد، خطاب به وزیر پیشنهادی نیرو اظهار داشت: سهم شما در قتل دریاچه ارومیه حداکثری است. امروز پساب‌های صنعتی به دریاچه ارومیه ریخته می‌شود، آیا برنامه‌ای برای حل این مشکل دارید؟ آقای بیطرف شما با سد زدن ایران را به جای گلستان به گورستان تبدیل کردید و به جای استفاده از تکنولوژی قنات، قنات‌های کشور را خشک کردید.

فجایع سد‌سازی
در ساعات پایانی روز شنبه هم که بررسی صلاحیت بیطرف در مجلس آغاز شده بود، نماینده آبادان در مخالفت با او نطقی تند کرد.جلیل مختار در صحن علنی مجلس گفت: با احترام به وزیر پیشنهادی وزارت نیرو، میزان سنجش وزرای پیشنهادی بر اساس عملکرد و سوابق گذشته، برنامه‌های پیشنهادی و تطبیق این برنامه پیشنهادی با برنامه توسعه ششم و اقتصاد مقاومتی صورت می‌گیرد.وی ادامه داد: بیطرف در مطالعات و تحقیقات مهندسی طرح‌ها و پروژه‌های سد‌سازی، انتقال آب در سطح کشور به عنوان مسئول بلند پایه در امور آب و وزارت نیرو در دولت‌های پنجم و ششم مسئولیت داشتند. سپس در اجرایی کردن طرح‌های مطالعاتی به عنوان وزیر نیرو در دولت‌های هفتم و هشتم حضور داشته‌اند که منجر به پروژه‌های ناموفق و مخرب زیست محیطی شده است. نماینده آبادان نمونه‌هایی از پروژه‌های مخرب زیست محیطی را بدین شرح عنوان کرد: مشکلات فنی بخشی از پروژه‌های سد‌سازی سد سیوند، تهدید اساسی آثار تاریخی در استان فارس، سد ۱۵ خرداد که تاکنون نشت آن مهار نشده است. سد زرینه که دریاچه ارومیه را خشکانیده است، سد بناب مرند در کوتاه‌ترین زمان تخلیه شده و سد قنود مرند در مدت سه سال ۳/۵ میلیون متر مکعب رسوب گرفته است. همچنین پروژه قم رود مظلومیت مردم لرستان به خصوص الیگودرز از آب شرب و کشاورزی را موجب گردیده است و سد گتوند معروف به سد کوه‌های نمکی که جزو فجایع زیست محیطی جهانی است.

وی ادامه داد: آقای بیطرف! در دیدار با فراکسیون امید صادق نبوده اید، فاجعه سد گتوند را بر گردن دیگری انداختید و گفتید که پتوی رسی اجرا نشده و رئیس جمهور قبل، آن پروژه را زود افتتاح کرده است. البته در کار نادرست رئیس جمهور قبل در افتتاح سد فاجعه بار گتوند شکی نیست، ولی آقای بیطرف! احداث سد از نظر فرآیندی به چند مرحله تقسیم می‌گردد: مرحله اول مطالعات پروژه سد است، مرحله دوم احداث و اجرای پروژه سد است و در مرحله آخر آبگیری سد است. جنابعالی در مرحله اول به عنوان مسئول بلند پایه در امور آب وزارت نیرو و در مرحله دوم، وزیر نیرو بوده اید.مختار اضافه کرد: اولا سد گتوند تنها یک اشکال دارد و آن جانمایی اشتباه آن است که در دوران وزارت شما انجام گرفته است. ثانیا پتوی رسی در زمانی که پروژه سد شکست خورده و ناموفق معرفی شده بود برای حل مشکل مذکور پیشنهاد شد و با بودجه ۸۰ میلیارد تومانی از بیت المال اجرا گردید و دو روز بیشتر دوام نیاورد و این ایده حایلی، بین دریاچه آب سد و کوه‌های نمک موفق نبوده است. آیا در شأن انسان مومن و متعهد است که برای وزیر شدن به گفتار خلاف واقع متوسل شود؟ اساس رای اعتماد صداقت شما و اعتماد نمایندگان به صداقت جنابعالی است، که متاسفانه صداقت به اعتماد را زیر سؤال برده اید.

خشک شدن ارومیه، مغان، هورالعظیم
وی گفت: آسیب ریزگردها، بحران‌های خشک شدن ارومیه، مغان، هورالعظیم، شادگان، هامون، گاوخونی، زاینده رود و بیابانی شدن بیش از حد استان‌های مرکزی مانند، سمنان، کرمان، فارس. اکثر این مشکلات فرابحران آب را وزیر پیشنهادی نیرو در کشور ایجاد کرده است و حاصل آن ریزگردهایی است که اکنون ۱۴ استان گسترش یافته است و غلظت این ریزگردها بیش از ۹ هزار و سیصد میکرو گرم بر متر مکعب افزایش یافته است.

چالش‌های انتقال آب
مختار یکی دیگر از چالش‌های انتقال آب را تغییر مرزهای جغرافیای انسانی عنوان کرد و افزود: در آخر مهمترین چالش‌هایی که از انتقال آب به وجود آمده است تغییر مرز جغرافیای انسانی به دلیل مهاجرت‌های اجباری، نابودی نخیلات آبادان، خرمشهر و شادگان و سایر شهرهای دیگر که میلیاردها دلار به کشاورزان آسیب رسانده است. از بین رفتن کیفیت رودخانه‌ها، به دلیل انتقال آب بین حوضه‌ای بدون توجه به پیوست‌های زیست محیطی و مسائل اجتماعی است.

چرخش معنادار نمایندگان
روز گذشته یک منبع پارلمانی گزارش داده است که رای نیاوردن حبیب الله بیطرف جدا از خط و خطوط سیاسی، نتیجه تصمیم سران دو کمیسیون پرتعداد مجلس بود.وی تصریح کرده است که نمایندگان استان های زاگرس نشین وروسای دوکمیسیون مربوط به انرژی،خواستار هماهنگی  بیطرف با نمایندگان در عزل نصب مدیران حوزه آب و برق استانها بودند اما چون ایشان(بیطرف) چنین شرطیی را نپذیرفته است ، تصمیم به دادن رای عدم اعتماد گرفتند..عدم رای اعتماد به بیطرف در حالی بود که پیش از بررسی صلاحیت وی در مجلس ۱۴۲ نمایده برای ابراز موافقت با او ثبت نام کرده بودند اما روز گذشته ۱۳۲ نفر به او رای منفی دادند و این بدان معناست که در همین دو سه روز گذشته انتشار گسترده مخالفت ها و انتقادها با وزارت بیطرف بر رای نمایندگان اثر گذاشته است . از سوی دیگر محمود صادقی نماینده تهران و عضو فراکسیون امید در این باره توئیت کرد:‌ بیطرف چون وعده خلاف نداد رای نیاورد.در نهایت روز گذشته تنها بیطرف بود که از مجلس رای نگرفت و وزارت نیرو در بلاتکلیفی ماند اما آنچه مهم است اینکه روحانی پس از بیطرف چه کسی را به عنوان وزیر نیرو به مجلس معرفی خواهد کرد؟
 


منبع: بهارنیوز

سخنان روحانی در اولین جلسه دولت

حجت الاسلام دکتر حسن روحانی همچنین در این جلسه که عصر یکشنبه برگزار شد، هماهنگی و هم‌افزایی دستگاه‌ها و وزارتخانه‌های مختلف و استفاده از همه ظرفیت‌های کشور به منظور ایجاد تحول در مسیر خدمت به مردم و پیشرفت و تعالی کشور را مورد تأکید قرار داد. روحانی با بیان اینکه دولت دوازدهم از ۲۹ اردیبهشت تا ۲۹ مرداد مراحل مختلفی را سپری کرده است، اظهار داشت: در ۲۹ اردیبهشت مردم با حضور خود حماسه عظیم و بزرگی را خلق کردند که افتخاری برای تاریخ و ملت ایران محسوب می‌شود. البته مردم در همه انتخابات گذشته، وفاداری خود را نشان داده و حضور باشکوهی داشتند اما اینبار حضور مردم بسیار پرشورتر و باشکوه‌تر بود.


رییس جمهور اضافه کرد: در انتخابات اخیر همه جناح‌ها و گروه‌ها، آزادانه حرف‌ها و مطالبات خود را با صدای رسا و بلند و در برخی از شهرستان‌ها در قالب اجتماعات عظیم چند ده هزار نفری اعلام کردند. روحانی گفت: مرحله بعد از انتخابات مراسم تنفیذ و تحلیف بود که بسیار جلسه شکوهمندی شد و می‌توان گفت که در تاریخ تحلیف‌های کشورمان بی‌نظیر بوده است و در تاریخ سیاسی کشور نظیر نداشته که ۱۰۵ کشور و سازمان بین‌المللی در سطح بسیار بالا در مراسم تحلیف شرکت کرده باشند.

رییس جمهور تصریح کرد: در شرایطی که دشمنان قصد داشتند ما را منزوی نشان دهند هم مردم و هم مسئولین کشورهای جهان با حضور گسترده خود این حرف ناصحیح انزوا را رد کردند. روحانی اضافه کرد: در آخرین مرحله برای تشکیل دولت دوازدهم نیز موضوع بررسی صلاحیت وزرا در مجلس شورای اسلامی انجام گرفت که در این مرحله مجلس به طور تمام و کمال وارد عمل شد و نطق‌های موافقین و مخالفین در فضای بسیار مناسبی ایراد گردید و چنانچه گفته شد این مراسم اینبار در محیط بهتر، صمیمانه‌تر و برادرانه‌تری برگزار شد که بسیار ارزشمند و مهم است.

رییس جمهور تأکید کرد: مجلس شورای اسلامی با رأی اعتماد بسیار بالای خود به وزرای پیشنهادی، هماهنگی خود را با دولت نشان داد که این موضوع هم بسیار حائز اهمیت است و رأی اعتماد بالای آنها به وزرا نشان می‌دهد که نمایندگان مجلس به مسیر دولت یازدهم اعتماد دارند، چرا که سرمایه ما بعد از لطف خدا و حمایت‌های مردم و هدایت‌های مقام معظم رهبری، کار و تلاش وزرا و مسئولین اجرایی در سطح کشور است و آراء نمایندگان نشان داد که به مسیر طی شده در دولت یازدهم اعتماد دارند. البته تردیدی نیست که فعالیت‌ها و کارهای انجام شده کاملاً بی‌عیب و نقص نیست و همه باید تلاش کنیم که اشکالات موجود را هر چه بیشتر کم کنیم.

روحانی خاطر نشان کرد: اینکه نمایندگان مجلس بعد از سخنان مختلفی که در خصوص سیاست خارجی زده شده به وزیر امور خارجه رأی بالایی می‌دهند، نشان می‌دهد که مسیر سیاست خارجی دولت را قبول دارند و اینکه به وزیر کشور و وزرای اقتصادی و اجتماعی، فرهنگی و آموزشی نیز رأی بالایی می‌دهند نشان دهنده آن است که سیاست‌ها و برنامه‌های دولت را در این عرصه‌ها تأیید می‌کنند. البته همه مردم از ما خواهان تلاش و کوشش بالاتری هستند و در دولت دوازدهم این تلاش‌ها به طور گسترده انجام خواهد گرفت.رییس جمهور با بیان اینکه برای دولت دوازدهم به پیشگاه ولی عصر(عج) توسل و تبرک می‌جوییم، گفت: از امام عصر ارواحنا فداه استمداد می‌طلبیم که دولت دوازدهم را مورد لطف و عنایات خویش قرار دهند. همانطور که در دولت دوازدهم نیز با لطف و توجهات ائمه اطهار(ع)  توانستیم از بسیاری از مشکلات عبور کنیم و اگر این عنایات و توجهات نبود، چه بسا نمی‌توانستیم در این راه سخت به منزلگاه برسیم.

روحانی در بخش دیگری از سخنان خود با قدردانی از رییس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در روند بررسی صلاحیت وزرای کابینه دوازدهم، گفت: قوای مجریه و مقننه هر دو برآمده از اراده و رأی مردم هستند و مشروعیت سیاسی و حقوقی خود را از آراء مردم اخذ می‌کنند و سایر مقامات رده بالا نیز به طور مستقیم و غیرمستقیم از این مشروعیت برخوردار هستند، ضمن اینکه مشروعیت دینی ما هم به این است که در مسیر حق و اجرای فرامین خدا و خدمت به مردم حرکت کنیم. رییس جمهور با تأکید بر لزوم خدمت به مردم و جلب رضایت آنان، تصریح کرد: سعادت بسیار بزرگی است که خداوند از امروز برای خدمت به مردم بر دوش ما قرار داده است و اگر بتوانیم حتی گرفتاری یک نفر را حل کنیم بسیار ارزشمند است، چه برسد به اینکه تصمیماتی اتخاذ کنیم که میلیون‌ها نفر از مردم احساس آرامش، رفاه و راحتی کنند.


منبع: بهارنیوز

چرا با درخواست محاکمه علنی محصوران مخالفت می‌شود؟

به گزارش ایسنا، در نامه علی مطهری خطاب به محسنی اژه‌ای، معاون اول قوه‌ قضائیه آمده است:
«با اهداء سلام، در مصاحبه اخیرتان با اشاره به حوادث سال ۸۸ گفته‌اید «یک اقدامی شورای عالی امنیت ملی در سال ۸۹ نسبت به برخی که در رأس قضایا بودند گرفت و این تصمیم منجر به محصور شدن برخی افراد شد و همچنان آن مصوبه به قوت خود باقی است.»
به عرض می‌رسانم آن مصوبه حداکثر در شرایط اضطرار و آشوب موجه بوده و ادامه حصر خانگی پس از آن نیاز به حکم قضائی داشته و الاّ مخالف اصول سی و دوم تا سی و هفتم قانون اساسی است. هیچ گاه شورای عالی امنیت ملی نمی‌تواند جای قوه قضائیه را بگیرد و بدون محاکمه و شنیدن دفاعیات متهم برای او مجازات حصر خانگی تا زمان مرگ تعیین کند. نباید بهانه‌های حقوق بشری به دست آمریکا و سایر دشمنان انقلاب اسلامی داد.
گفته‌اید «نسبت به برخی که در رأس قضایا بودند این تصمیم گرفته شد.» آیا کسان دیگری در رأس قضایا نبودند؟ چرا برای آنها که زمینه فتنه را فراهم کردند و آنها که عکس‌العمل مناسب نشان ندادند چنین تصمیماتی گرفته نشده است؟ اگر بعد از آن مناظره کذایی عکس‌العمل مناسب از طرف‌ نهادهای مسئول نشان داده می‌شد یا بعد از اعتراضات مردمی به جای آنکه از رئیس جمهور ۲۴ میلیونی سخن گفته شود و به جشن ملی توصیه گردد، موضوع را موکول به نظر شورای نگهبان می‌کردند تا به تدریج هیجانات فروکش کند آیا اساساً چنین فتنه‌ای رخ می‌داد؟
مشکل این است که شما یک طرف قضیه را گرفته‌اید و طرف دیگر را رها کرده‌اید و تا چنین است و انصاف دیده نمی‌شود وجدان جامعه آرام نمی‌گیرد. اکنون یکی از محصوران طبق قانون اساسی درخواست محاکمه علنی در دادگاه صالح کرده است، چرا با آن مخالفت می‌کنید؟ آیا این امر شائبه هراس از روشن شدن حقایق را ایجاد نمی‌کند؟
بهتر است به قانون تمکین شود و سنت غلط حصر خانگی در جمهوری اسلامی برچیده شود.»


منبع: بهارنیوز

واکنش روحانی به بازداشت برادرش

گروه سیاسی: سفیر اسبق جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد و فرانسه و موسس حزب ندای ایرانیان از واکنش حسن روحانی به دستگیری حسین فریدون گفت.


 

سید محمدصادق خرازی گفت: اصلاح طلبان، آقای روحانی، آقای خاتمی و دیگران توانستند روی فرکانس مردم بیایند اما این موضوع الزاما هر دوره ای تکرار نمی‌شود. مردم هوشمند هستند، زندگی‌ها و رفتارها را می‌بینند. مثلا برادر آقای روحانی را گرفتند، اما هیچ دخالتی نکرد. من همان روز پیش آقای روحانی بودم. یک نفر سوال کرد که چه کار می‌خواهید بکنید؟ ایشان گفت که من کاری نمی‌کنم، کشور قانون دارد، برود وکیل بگیرد و کارهایش را بکند.

دبیر کل حزب ندای ایرانیان ادامه داد: این یک نوع برخورد است، نوع برخورد دیگر هم این است که آقای روحانی به وزرای خود بگوید حق ندارید سر کار بروید، خودش هم تا اطلاع ثانوی برود کرج خوش بگذراند و دولت را اداره نکند. مردم کدام یک از این رویکردها را می‌پسندند؟ عده ای دیوانه شاید دومی را بپسندند و بگویند که خوب شد و حالشان را گرفت اما آحاد مردم رویکرد اول را انتخاب می‌کنند.


منبع: بهارنیوز

اعتماد به اعتدال

روزنامه بهار
روز گذشته ماراتن رای گیری به وزرای پیشنهادی به خط پایان خود رسید و در نهایت تمامی وزرای پیشنهادی رییس جمهور روحانی به استثنا وزیر پیشنهادی نیرو موفق شدند رای اعتماد بهارستان نشینان را از آن خود کنند. شاید بتوان به جرات گفت که بخش قابل توجهی از رای مثبت برخی وزرای پیشنهادی که در روزهای اخیر به وزرای لب مرزی مشهور شده بودند مدیون نطق پایانی حسن روحانی در دفاع از کابینه بود که به خوبی توانست جوّ غالب مجلس را با دولت همراه کند.

رای منفی به حبیب‌الله بیطرف نیز بیشتر از آنکه از جنس رقابت‌های سیاسی و جناحی تلقی شود به دو مسئله رقابت‌های آبی بین استان‌ها و نقاط ضعف کارنامه گذشته این وزیر پیشنهادی در دولت‌های گذشته برمی‌گشت. واقعیت آن است که بیطرف به درستی برای کسب چند رای بیشتر وعده‌های غیرحقیقی و غیرکارشناسی به نمایندگان مردم در مجلس نداد و تلاش کرد آنچه می‌گوید بر اساس نگاه کارشناسی و نه عوام‌گرایانه باشد. از همین رو طبیعی بود که برخی نمایندگان مجلس که به دنبال وعده‌های آبی از سوی وزیر پیشنهادی برای حوزه‌های انتخابیه خود بودند و اتفاقا نفوذ قابل توجهی هم در مجلس دارند در کنار وزیر پیشنهادی نیرو قرار نگیرند و حتی برای عدم دریافت رای اعتماد او از مجلس تلاش کنند.

از طرف دیگر واکنش بیطرف نیز در برابر انتقادات و اعتراضات نسبت به نقاط ضعف کارنامه خود در گذشته به خصوص در حوزه سدسازی بیشتر با سکوت و توجیه همراه بود و همین امر و عدم پذیرش صریح برخی خطاها در دوران مدیریتش سبب آن شد که نمایندگان آن چنان نگاه مثبتی را به او نداشته باشند. اعتماد بهارستان به اعتدال و همینطور نوع مواجهه مجلس با کابینه پیشنهادی را می‌توان از زوایای گوناگون مورد کنکاش قرار داد که در ادامه به بخشی از آن خواهیم پرداخت.

۱- نمایندگان مردم در خانه ملت در این دوره از مجلس برخلاف مجلس نهم مبنای کار را همراهی با منتخب اکثریت قرار داده بودند. همان‌طور که از رای اعتماد قابل توجه وزرای پیشنهادی مشخص است مجلس دهم هم مانند مردم به برنامه‌های رییس‌جمهور روحانی آری گفته است و با اینکه در برخی موضوعات اختلافات و انتقادات غیرقابل انکاری وجود دارد اما مجلس به اصطلاح «چوب لای چرخ حرکت دولت نگذاشته است» این تعامل مجلس و دولت اگر به سایر نهادها و مراکز تصمیم‌گیر نیز تعمیم یابد می‌توانیم امیدوار باشیم که بتوان همه با هم در برابر اَبَر چالش‌هایی که ایران دچار آن است بایستیم و به مقابله با آن‌ها برخیزیم.

۲- جنبه منفی این شکل از تعامل مجلس با دولت سبب آن شده بود که از نطق‌های قوی و موشکافانه کمتر اثری دیده شود و بیشتر مطالب مطرح شده پشت‌تریبون مجلس یا به تعارفات مرسوم می‌گذشت یا در خصوص کلیاتی بود که می‌شد درباره هر مسئله‌‌ای از آن سخن گفت. شاید به همین خاطر هم بود که جلسات این چند روز مجلس برای رای اعتماد به کابینه به نسبت چنین جلساتی در دوره‌های گذشته خسته کننده و ملال آورتر شده بود.

۳- شاید بتوان مهمترین تفاوت مجلس دهم با مجلس نهم را در مواجهه با دولت اعتدال ‌دوری گزیدن نمایندگان مردم از اتهام‌زنی‌های مرسوم در مجلس گذشته که از سوی تندروها انجام می‌گرفت دانست. تنها کافی است دقایقی از جلسه رای اعتماد به وزرای پیشنهادی دولت اول روحانی را با جلسات مجلس در این چند روز مقایسه کنید تا تفاوت‌ها برایتان ملموس شود. دیگر خبری از اتهام‌زنی‌های سنگین اقتصادی آن هم بدون ارائه هیچ سند و مدرکی نیست و وزیران پیشنهادی با اسم رمز «فتنه» از دولت حذف نمی‌شوند. این تفاوت آشکار و ملموس حاصل رای ما مردم در انتخابات۹۴ است که نباید به سادگی از کنارش عبور کرد.

۴- پس از اعلام نتیجه نهایی رای اعتماد مجلس به وزرای پیشنهادی برخی رسانه‌ها و سیاسیون از معامله مجلس با دولت سخن گفتند و یا به فراکسیون امید تاختند که چرا فلان وزیر رای آورده است. در پاسخ به چنین نقدهایی که ناشی از عدم شناخت کافی از بافت مجلس دهم است ابتدا باید این مسئله را روشن کرد که منتخبان اکثریت در انتخابات۹۴ به انتخاب‌های منتخب مردم در انتخابات۹۶ آری گفته‌اند و هیچ دلیل منطقی برای این حجم از یأس پراکنی علیه جریان میانه‌رو آن هم از سوی حامیان این جریان وجود ندارد. نکته دیگر آن است که فراکسیون امید هیچگاه به طور رسمی در خصوص آنکه می‌خواهد درباره کابینه پیشنهادی چگونه رفتار کند مطلبی را مطرح نکرده است در نتیجه این پرسش که چرا اصلاح‌طلبان به برخی وزرا رای دادند ناشی از توهم تعمیم سخن چند نماینده به تصمیم فراکسیون است.

آن‌چه اهمیت دارد این است که نباید فراموش کنیم که در سیاست‌ورزی به سبک ایرانی کار تیمی هنوز جایگاه خود را پیدا نکرده است در نتیجه اگر فراکسیونی هم به تصمیمی رسیده باشد امکان اینکه همه اعضا آن تصمیم را اجرایی نکنند کم نیست.


منبع: بهارنیوز

اصلاح‌طلب‌نماهای مجلس دهم

گروه سیاسی: سایت خرداد در نقدی نوشت: به هنگامی که لیست وزرای پیشنهادی کابینه دوازدهم از سوی رئیس جمهوری اعلام رسمی شد، بسیاری از کنش گران جریان حامی روحانی به انتقاد از آن پرداخته و در وجه ایجابی عدم حضور زنان، فقدان جوان گرایی و کارآمدی را  مورد تذکر قرار داده و ابراز نارضایتی کردند و در وجه سلبی بکارگیری وزرای ناهمسو با مشی اعلامی روحانی و ناهمخوانی وزرای معرفی شده با وعده های داده شده را مورد توجه قرار دادند، انتظار همگانی از جوانان تا نخبگان سیاسی آن بود که فراکسیون امید خودی نشان داده و جبران مافات کرده و آب رفته را به جوی بازگردانده  و با استفاده از حضور خود در مجلس نقاط ضعف و قوت کابینه معرفی شده را در راستای مطالبات عمومی تعدیل و تقویت کنند اما نه تنها اینگونه نشد که یک عقب گرد جالب و محسوس را نیز شاهد بودیم که می توان خطاب به بزرگواران فراکسیون امید، گفت: از طلا گشتن پشیمان گشته ایم مرحمت فرموده ما را مس کنید!!

با اعلام نتایج رسمی رای اعتماد به وزرای کابینه دوازدهم مشخص شد، جملگی وزرایی که بدنه حامی جریان اصلاحات بدانها اعتراض داشته و نکاتی را در نقد آنان مبذول می داشتند، با رای بالا و مطلوب انتخاب شده اند؛ رحمانی فضلی وزیر اصولگرای دولت یازدهم و دوازدهم نماد شاخص این وزراست. در مقابل می توان گفت شاخص ترین وزیر اصلاح طلب (از منظر تشکیلاتی و جناحی) نتوانست حایز اکثریت آرا شده و به عنوان وزیر نیرو به کابینه دوازدهم راه یابد. در اینجا بیان چند نکته و پرسش از محمدرضا عارف و اعضای فراکسیون امید لازم و ضروری است. 
 

اول- اگر از اساس هیچ یک از نمایندگان اصلاح طلب! فراکسیون امید به مجلس راه نیافته و چنین فراکسیونی نداشتیم، آیا تغییری در ترکیب و صورت بندی وزرای کابینه، جامه عمل می پوشید؟ دوستان در پاسخ نفرمایند که ظریف و زنگنه و آخوندی و حجتی رای آورده اند! آنان از مجلس تمام اصولگرای نهم نیز حایز رای اعتماد شده بودند. 

 

دوم- دوستان در ایفای نقش اصلاح طلبی و پیگیری مطالبات مردمی در خصوص وزرای کابینه، چه نقش ملموس و مطلوبی ایفا کرده اند؟ مانع رای آوری کدام وزیر مورد اعتراض شده و به رای آوری کدام وزیر کمک کرده اند؟ (با ذکر مثال ملموس مرحمت فرمایید) 

 

سوم- فضای لابی گری و رایزنی و بده و بستان های بین فراکسیونی، بخش لاینفک و گریز ناپذیر  هر جلسه رای اعتماد به دولت های مختلف در ادوار متفاوت بوده است، دوستان فراکسیون امید بفرمایند که دقیقا آنان از این رایزنی ها چه نتایجی حاصل و چه دستاوردی داشته اند، به عنوان مثال رحمانی فضلی با ۲۵۰ رای برگزیده شده که رای اعضای فراکسیون امید هم پشتوانه آن بوده ( که در ابتدا مخالف او بودند) در ازای آن چرا حبیب الله بیطرف که وزیر تبلو دار و شناسنامه دار جریان اصلاحات بوده، چنین رایی اخذ کرده است؟ 

 

چهارم- مع الاسف و شوربختانه باید گفت، که عده ای اصلاح طلب نما بیش از منتقدان اصلاحات به این اردوگاه آسیب می زنند و از اساس فراکسیون امید هم از حداقل قدرت لابی گری و چانه زنی و ایفای نقش فراکسیونی عاجز است، آنچنان که ۱۴۲ نماینده در اقدامی بی سابقه در اعلام موافقت از بیطرف نام نویسی می کنند و آنگاه در لحظه رای اعتماد، تنها ۱۳۲ نفر به او رای می دهند و این یعنی بازی نا سالم و ناجوانمردانه علیه وزیری که لابی گری نمی دانست!

 

پنجم- حبیب الله بیطرف در هر موضع و جایگاهی بوده، توانمند و کاربلد نشان داده ، مدیری که سلامت اقتصادی او زبانزد است و البته تنها یک نقطه ضعف داشت، او در سخنان خود جانب احتیاط و ملاحظه کاری و انعطاف در برابر مخالفان برای عبور بارش از گردنه کابینه را وقعی ننهاد، ایستاد و از کارنامه و عملکردش در دوران اصلاحات دفاع کرد و گوشه چشم برای لابی گران نازک نکرد و معاون پارلمانی لابی گر و تیم پر و پیمان رسانه ای و هیئت همراه نداشت که برای وزیر پیشنهادی سینه سپر کنند و به میدان بیایند. 

 

او البته حساب یک جای کار را هم نکرد، او گمان نمی برد، مجلسیانی که برای موافقت با وی رکورد زده و چنین ثبت نام خیرکننده ای داشته اند به یکباره خط عوض کنند و وزیر بی پشتوانه و آرام آچمز کنند. 

 

هر چه هست این رای اعتماد نشان داد که برای اردوگاه اصلاحات از این فراکسیون امید، هیچ آبی گرم نشده و در هیچ بزنگاه و گلوگاهی نمی توان روی آنان حساب باز کرده و انتظار اتفاق مطلوب و تحولی سترگ از آنان داشت، همین تک نطق های شخصی و گاه و بیگاه شماری اندک از نمایندگان فراکسیون امید تنها انتظار معقولانه و کارایی این بزرگوران است که باید به آن دلخوش کنیم. 


منبع: بهارنیوز

توانایی حیرت‌انگیز صداوسیما!

صادق صدرایی
با نگاهی به آن چه در فضای رسانه ای، فرهنگی کشور می‌گذرد مشاهده می‌کنیم که در چهار دهه پس از انقلاب برخی از مفاهیم و موضوعات از سوی جریان رسمی حمایت و تبلیغ می‌شود و تصور بر آن است که با چنین رانت‌هایی می‌توان این مفاهیم که اصطلاحا ‌مفاهیم ارزشی‌خوانده می‌شوند را به متن جامعه منتقل کرد.

هنگامی که به تاریخ ایران نگاهی گذرا می‌کنیم شاهد آنیم که اتفاقا ایرانیان چندان توجهی به تبلیغ قدرت رسمی ندارند و خود به خوبی تشخیص می‌دهند که به چه مفاهیمی باید تکیه کنند و به کدام نه. این شکل مواجهه جریان رسمی با برخی مفاهیم سبب آن شده است که بازوی رسانه‌ای آن یعنی سازمان سیاسی، رسانه‌ای و البته انحصاری صداوسیما نیز در راه تبلیغ مفاهیمی که مورد تایید قرار بگیرد در صف اول بایستد. شاید تا اینجای کار با وجود همه اشکالاتی که به آن وارد است با توجه به نوع تفکر حاکم بر تصمیم گیران کشور قابل درک باشد اما مشکل از جایی شروع می‌شود که این بازوی رسانه‌ای توانایی حیرت انگیزی در تبدیل تبلیغ برای‌مفاهیم ارزشی‌ به ضد تبلیغ دارد!

بخشی از این موضوع به اشکال ساختاری باز می‌گردد که اساسا این نوع ایجاد رانت رسانه‌ای و فرهنگی نادرست است و به هدف مورد نظر نمی‌رسد اما بخش دیگری از ماجرا هم به کارنابلدی مدیران همیشه در صحنه این رسانه مربوط می‌شود. برای روشن‌تر شدن موضوع با یک مثال ادامه می‌دهیم. درباره خبر شهادت یکی از نظامیان ایرانی حاضر در سوریه در روزهای اخیر سخنان بسیاری گفته شده است و طبیعتا صداوسیما تلاش خود را به کار بسته است که این موضوع را به عنوان یکی از ماموریت‌های خود برجسته‌سازی کند. اصل موضوع مسئله‌ای غم بار و شایسته توجه است اما نوع مواجهه صداوسیما با این مسئله چگونه بوده است؟

حتما، اشتباه‌های پیاپی گزارشگر پر اشتباه فوتبال در زمانی که داشت از این موضوع سخن می‌گفت را دیده‌اید. آیا واقعا این اشتباه‌های پی در پی تنها به ضعیف بودن این فرد که ظاهرا اشتباه جزو لاینفکی از فعالیتش شده است برمی‌گردد؟ به نظر می‌آید که این اشتباه کمی متفاوت از گذشته است و باید ریشه‌اش را در اجباری جستجو کرد که هر فردی در صدا و سیما را در چنین موضوعاتی در کلیشه‌ای خاص قرار می‌دهد. به واقع اگر این گزارشگر فوتبال در خصوص این شهید بزرگوار سخنی نمی‌گفت اتفاقی می‌افتاد؟

یک نمونه دیگر از این دست غیر‌حرفه‌ای‌گری‌های صداوسیما؛ قاعده بخش‌های خبری آن است که خبرها به‌ترتیب اهمیت چینش می‌شوند و تلاش می‌شود که تنوع در آن‌ها رعایت شود. این قاعده بدیهی به واسطه همان تلاش برای برجسته‌سازی و پررنگ کردن یک موضوع خاص نادیده گرفته می‌شود و شاهد آن هستیم که در یک بخش خبری سی دقیقه‌ای در ده دقیقه ابتدایی چهار خبر پیاپی در خصوص مراسم‌ بزرگداشت این شهیداختصاص پیدا می‌کند. آیا این تبلیغ فرهنگ شهادت است یا ضعف رسانه‌ای و جهل نسبت به ابتدایی‌ترین مفاهیم مرتبط با رسانه؟


منبع: بهارنیوز

«لئون تروتسکی»؛ مغز متفکر ارتش سرخ در شوروی

وب سایت تاریخ یک: در ۲۰ اوت ۱۹۴۰ خبر مرگ لئون تروتسکی – از بنیان گذاران شوروی و مغز متفکر ارتش سرخ- در رسانه‌های دنیا منتشر شد. سالها بود که اختلافات شدید او با استالین -رهبر وقت شوروی- برای خودش و اطرافیان او دردسرساز شده بود.

ترورتشکی ۶۰ ساله در بعد از ظهر ۲۰ اوت ۱۹۴۰ بعد از غذا دادن به خرگوش‌های خانگی محبوبش ، در اتاق کار توسط یکی از نزدیک‌ترین همراهانش – که بعدها مشخص شد از سوی استالین مامور به قتل تروتسکی شده است – کشته شد.

75  سال پس از مرگ تروتسکی؛ او چرا و چگونه کشته شد؟

تروتسکی از همان ابتدای فعالیت سیاسی ، دشمنان زیادی داشت. دولت تزاری روسیه او را به خاطر عقاید مارکسیستی‌اش، دوبار به سیبری تبعید نمود. نام اصلی او لئو داویدویچ برونشتاین (Lev Davidovich Bronshtein) بود اما هنگامی که برای فرار به لندن ، از پاسپورت جعلی بریتانیایی تحت عنوان لئون تروتسکی استفاده کرد، بدین نام مشهور شد. او در انگلستان با ولادیمیر لنین دیدار کرد و مرید و پیرو او شد.

در جریان انقلاب روسیه (سال ۱۹۱۷)، تروتسکی کودتایی را در سن پترزبورگ طراحی کرد که به سقوط دولت موقت و روی کار آمدن کمونیست‌ها منجر شد. همچنین او با تشکیل ارتش سرخ – که متشکل از نیروهای وفادار به آرمان‌های مارکسیسم بود – به تاسیس نظام شوروی کمک شایانی نمود.

75  سال پس از مرگ تروتسکی؛ او چرا و چگونه کشته شد؟

ارتش سرخ؛ یادگار تروتسکی

بسیاری از سیاستمداران حزب کمونیست، تروتسکی را جانشین حتمی لنین می دانستند اما با مرگ رهبر نخست شوروی در ۱۹۲۴ ، ورق به سود استالین برگشت. استالین از اهالی گرجستان، عضو مهم حزب کمونیست و صاحب نظریات برجسته در حوزه‌ی سوسیالیسم سیاسی بود. اختلافات استالین و تروتسکی کاملاً مشهود بود. لئون تروتسکی به صدور انقلاب به خارج از مرزهای شوروی اعتقاد داشت اما استالین بر این باور بود که باید کمونیسم را در داخل شوروی تقویت کرد.

استالین در اواسط دهه ۱۹۲۰ شروع به تصفیه بزرگ در میان سران حزب کمونیست نمود. تروتسکی هدف نخست او بود. لئون تروتسکی ابتدا از حزب کمونیست اخراج شد ، سپس به قزاقستان تبعید و در ۱۹۲۹ از کشور بیرون رانده شد. تروتسکی پس از ۴ سال اقامت در ترکیه ، مدتی به فرانسه و نروژ رفت و سرانجام در سال ۱۹۳۶ درخواست پناهندگی او از سوی دولت مکزیک پذیرفته شد.

تروتسکی به محض ورود به مکزیکو سیتی، فعالیت سیاسی خود را علیه سرمایه‌داری و حکومت خودکامه‌ی استالین آغاز شد. در مقابل نیز دادگاه عالی شوروی ، تروتسکی را به اتهام خیانت به کشور به مرگ محکوم کرد.

سوءقصد نخست

در ۲۴ مه ۱۹۴۰ یک گروه بیست نفره از افراد مسلح به خانه‌ی تروتسکی در مکزیکو سیتی حمله کردند. محافظت از خانه‌ی تروتسکی را گروهی از جوانان کمونیست حامی او بر عهده داشتند. مهاجمین که نتوانسته بودند تروتسکی را به قتل برسانند، به سرعت عقب نشینی کردند. گارد نگهبان تروتسکی بر این باور بودند که حمله‌ی بعدی با بمباران منطقه همراه خواهد بود؛ به همین جهت، پنجره‌ها را با آجر پوشاندند و چندین برج مراقبت در اطراف خانه مستقر کردند.

حدود سه ماه بعد، فردی به نام فرانک جکسون که خود را از آشنایان سیلویا آگلوف – یکی از همراهان تروتسکی – معرفی کرده بود، از تروتسکی درخواست ملاقات کرد. در بعد از ظهر ۲۰ اوت ۱۹۴۰ لئون تروتسکی در اتاق کار منتظر حضور جکسون بود.

هنگامی که تروتسکی غفلتاً از مهمانش روی برگرداند، جکسون یخ‌شکنی از کت بارانی‌اش بیرون آورد و بر سر تروتسکی کوبید. با صدای شنیدن صدای فریاد، نگهبانان به اتاق آمدند ، جکسون را دستگیر کرده و او را کتک زدند. تروتسکی که نیمه‌جان بر زمین افتاده بود از آنان خواست که او را زنده نگه دارند تا اعتراف کند از چه کسی دستور گرفته.

75  سال پس از مرگ تروتسکی؛ او چرا و چگونه کشته شد؟

تروتسکی را به بیمارستان رساندند. بعد از عمل جراحی، وضعیت جسمانی او امیدوار کننده بود. اما روز بعد تروتسکی ناگهان به کما رفت و سرانجام در غروب ۲۱ اوت ۱۹۴۰ درگذشت. مدتی بعد اقرارنامه‌ی جکسون منتشر شد. او اعتراف کرده بود که جوانی از اهالی بلژیک به نام ژاک مورنارد و طرفدار تروتسکی بوده است اما به دلیل این که تروتسکی از او خواسته که استالین را بکشد ، از رهبر سابق خود رویگردان شده است.

مدتی بعد سیلویا آگلوف اذعان کرد که این هویت واقعی قاتل نیست. نقشه‌ی قتل تروتسکی طی چندین سال با دقت طراحی شده بود. نام واقعی مورنارد، رامون مرکادر (Ramon Mercader) بود؛ یک کمونیست اسپانیایی که از سوی سازمان امنیت شوروی (NKVD) مامور به کشتن تروتسکی شده است. او از پاسپورت فردی به نام فرانک جکسون استفاده کرده که در جنگ داخلی اسپانیا کشته شده بود. او سپس به تروتسکی نزدیک شده و اعتماد وی را بدست آورده بود.

75  سال پس از مرگ تروتسکی؛ او چرا و چگونه کشته شد؟

مقامات مکزیکی مرکادر را به ۲۰ سال حبس محکوم کردند. اگرچه دولت شوروی هرگونه دخالت در این ترور را انکار کرده بود پس از آزادی مرکادر در سال ۱۹۶۰ ، مدال افتخار اتحاد شوروی را به او اعطا نمود. مرکادر تا زمان مرگش در ۱۹۷۸، همچنان در خدمت سازمان امنیت شوروی مشغول به کار بود.

پیکر لئون تروتسکی در باغ خانه‌اش در مکزیکو سیتی دفن شد. او تنها یکی از میلیون‌ها قربانی حکومت استالین بود اما مرگ وی نشان داد که دیکتاتوری همچون استالین برای پیش‌برد اهداف سیاسی و افزایش قدرت خود، هیچ رقیبی را برنمی‌تابد.


منبع: برترینها

جری لوئیس، «سلطان کمدی» عالم سینما

جری لوییس کمدین، صبح دیروز، در سن ۹۱ سالگی در خانه‌اش در لاس وگاس آمریکا به مرگ طبیعی درگذشت. برای بسیاری از بچه‌های دهه ۶۰، او از معدود بهانه‌های خنده بود و فیلم‌های او مخصوصا در آن دهه به مناسبت خاص مثلا اعیاد مذهبی پخش می‌شد و البته همین جا باید یادی بکنیم از دوبلور صدای جری لوییس، یعنی حمید قنبری که اگر صدای او نبود، مسلما ما اینقدر جری لوییس را سرزنده و نشاط انگیز، نمی‌یافتیم.

جری لوئیس از زندگی تا مرگ 

«جری لوییس» کمدین، تهیه‌کننده، نویسنده و کارگردان سرشناس آمریکایی، بـه خـاطر شـوخی‌های خنده‌آور، ژست‌های بامزه و بنیاد خیریه‌اش معروف بود. لوییس در طول مدت عمر حرفه‌‌ای خود جوایز مـتعددی را از جشنواره‌های فیلم کمدی آمریکا و فیلم ونیز، دوربین طلایی و اتحادیهٔ منتقدان فیلم لس‌آنجلس از آن خود کرد و در مـنطقهٔ یـادبود مشاهیر هالیوود دو ستاره برای خود دارد. او در آخر عمردر لاس‌وگاس و نوادا زندگی می‌کرد.

جری لوییس در سال ۱۹۴۶ با «دین مارتین» زوجی موفق تشکیل دادند. این دو در کنار برنامه‌های شبانه‌شان که بسیار محبوب مردم بـود، در چندین فیلم کمدی ظاهر شدند که از موفقیت بالایی برخوردار شد. این گروه دو نفره ۱۰ سال بعد منحل گردید.

جری لوییس شهرت اولیهٔ خود را در کنار دین مارتین خواننده به دست آورد. گروه کمدین «مارتین لوییس» با تعداد زیادی از نمایش‌های متنوع در دههٔ ۱۹۴۰ معروف شد. شاید شهرت و محبوبیت لوییس به این خـاطر بـود که بیش‌تر اوقات فی‌البداهه از کلمات و حالات خنده‌آور استفاده می‌کرد و زیاد پای‌بند متن نبود. در اواخر همین دهه آن دو با برنامه‌های شبانه‌شان کاملاً شناخته شدند. منتقدان اغلب قادر به توصیف حـالات بـی‌نظم و شلوغ آن‌ها نبودند و فقط به یک جمله بسنده می‌کردند: «مارتین آواز می‌خواند و لوییس دلقک بازی در می‌آورد»، ولی تماشاگران از انرژی و هیجان این گروه دو نفره لذت می‌بردند و همیشه برنامهٔ آنها را از تلویزیون و استودیو پارامـونت پیـکچرز دنـبال می‌کردند.

جری لوئیس از زندگی تا مرگ 

کم‌کم نقش مارتین در فـیلمنامه‌ها کـمرنگ شـد و توجهات بیش‌تر به لوییس معطوف گردید، به طوری که یک بار looK عکسی بزرگ از این زوج را در مجله چاپ کرد که در حقیقت تصویر لویـیس را نـشان مـی‌داد و تنها گوشه‌‌ای از صورت مارتین دیده می‌شد؛ این کـار عملاً مارتین را از لوییس دور کرد و سرانجام در سال ۱۹۵۴ این زوج حرفه‌‌ای از یکدیگر جدا شدند. اما پس از جدایی، هر دوی آن‌ها به شهرتی انفرادی دست یـافتند. مـارتین و لویـیس در سال ۱۹۷۶ در فیلمی به کارگردانی «فرانک سیناترا» بار دیگر در کنار هـم ظاهر شدند که بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت. جری لوییس در سال ۲۰۰۵ در کتاب «دین و من، یک داستان عـاشقانه» احـساس خـود را نسبت به همکار قدیمی‌اش دین مارتین را اظهار کرد.

پس از انـحلال گروه مارتین و لوییس، جری در استودیو پارامونت پیکچرز به کار خود ادامه داد و یک ستارهٔ کمدی بزرگ شـد. نـخستین فـیلم سینمایی لوییس «مجرم ظریف» (۱۹۵۷) نام دارد. او بعد از آن در پنج فیلم سینمایی دیگر نیز ظـاهر شـد.

لویـیس در دههٔ ۱۹۵۰ استعداد خود را در زمینهٔ آوازخوانی به نمایش گذاشت و در این زمینه هم موفق گردید. آهـنگ مـعروف او در آن زمـان «فقط به تو بستگی دارد» نام داشت که در سال ۱۹۵۸ اجرا شد.

در سال ۱۹۶۰جری لوییس در فـیلم «پادو» بـازی کرد؛ فیلمی که نخستین تجربهٔ کاری‌اش در زمینهٔ تهیه‌کنندگی و کارگردانی بود. لوییس این فـیلم را در هـتل فـونتن‌بلو در میامی و با بودجه‌‌ای بسیار کم ساخت. او روزها در هتل فیلم بازی می‌کرد و شب‌ها در آن برنامه اجـرا مـی‌نمود. لوییس برای ساخت فیلم پادو از دوربین‌های ویدیویی و مدار بسته استفاده می‌کرد تا بتواند در هـنگام بـازی صـحنه‌ها را ببیند؛ بعد از آن بود که این شیوه یک روش استاندارد برای ضبط فیلم‌های هالیوود شد. از دیگر فـیلم‌هایی کـه در آن‌ها لوییس هم بازیگر و هم کارگردان بود می‌توان به «مرد خانم‌ها»، «پسـر پیـغام‌رسان» و فـیلم معروف «پروفسور دیوانه» اشاره کرد.

لوییس از سال ۱۹۶۶، یعنی وقتی ۴۰ سال داشت، دیگر آن جوان لاغـر و چـابک نـبود. او کندتر کار می‌کرد و بازی برایش سخت‌تر شده بود. از همان سال فروش فـیلم‌های جـری لوییس رو به کاهش نهاد تا جایی که شرکت فیلمسازی پارامونت پیکچرز احساس کرد دیگر به فـیلم‌های کـمدی او نیازی ندارد. از آن پس لوییس به فکر ساخت فیلم‌های شخصی افتاد. او در سال ۱۹۷۲ فـیلم اکـران نشدهٔ «روزی که دلقک گریه کرد» را ساخت. ایـن فـیلم داسـتانی درام دارد که در اردوگاه نازی‌ها اتفاق می‌افتد. لویـیس دلیـل اکران نشدن فیلم را مشکلات در امور مالی ذکر کرد، ولی به تازگی در کتاب «مارتین و مـن» نـوشته است که علت اصلی اکـران نـشدن آن فـیلم ایـن بـود که خود از کارش راضی نبود. از فـیلم‌های بـعدی جری لوییس «کار سخت»(۱۹۸۱) به کارگردانی خودش، «سلطان کمدی»(۱۹۸۳) اثر «مارتین اسـکورسیزی»- کـه در آن با «رابرت دنیرو» همبازی بود، «رؤیـای آریزونا» (۱۹۹۴) و آخرین کارش «اسـتخوان‌های خـنده‌دار»(۱۹۹۵) هستند.

جری لوئیس از زندگی تا مرگ 

اما لوییس در اروپا محبوب بـاقی مـاند. منتقدان اروپایی همواره او را بازیگری تحسین‌برانگیز دانسته‌اند که روی تـک‌تک حرکاتش تسلط کامل دارد و از این زاویـه جـری لویـیس را قابل قیاس بـا «هـاوارد هاکس» و «آلفرد هیچکاک» مـی‌دانند. در دهه آخر عمر، بـا وجود اینکه لوییس دیگر در فیلم‌های کمدی ظاهر نمی‌شد، ولی هنوز هم مردم او را دوست داشتند و حـرف‌های بـامزهٔ او به صورت تکیه کلام‌هایی درآمـده کـه در فرهنگ مـحاورهٔ آمـریکا جـا باز کرده است.

امـور خیریه و کارهای لوییس

در سال ۱۹۵۲ جری لوییس «بنیاد ضعف عضلانی» را تأسیس نمود و پس از آن در مناسبت‌های مختلف سعی کـرد بـرای کمک به بیماران این بنیاد پول جـمع کـند. تـلاش‌های او تـاکنون سـبب جمع‌آوری بیش از ۲ مـیلیارد دلار گـشته که همه صرف مراقبت از بیماران عصبی-عضلانی و تحقیقات علمی دربارهٔ این بیماری شده است. در ابتدا مـارتین و لویـیس در کـنار هم این امر خیر را انجام می‌دادند، ولی بـعدها وقـتی ایـن دو از یـکدیگر جـدا شدند لوییس به تنهایی آن را ادامه داد. لوییس از سال ۱۹۶۲ رییس این بنیاد بوده است. در سال ۱۹۷۷ جری لوییس تنها شخصیت سرشناسی بود که نامزد و برندهٔ جایزهٔ صلح نوبل شد و در سـال ۱۹۵۸ نیز از طرف سازمان دفاع آمریکا به خاطر خدمات عمومی قابل توجهش نشان افتخار دریافت کرد.

زندگی خصوصی

جری لوییس در روز ۱۶ مارس سال ۱۹۲۶ در نوارک واقع در نیوجرسی چشم به جهان گشود. نام او را «جـوزف لویـچ» یا بنا به قولی «ژروم لویچ» گذاشتند. پدر و مادر او «دنی و رائه لوییس» هر دو به‌طور حرفه‌‌ای در زمینهٔ هنر فعالیت می‌کردند؛ پدر واریته (نمایش متنوع همراه با ساز و آواز) اجرا می‌کرد و مادرش در رادیو پیانو می‌نواخت. وقـتی جـری فقط ۵ سال داشت در رادیو آواز خواند و وقتی ۱۵ ساله شد کاملاً به اجرای پانتومیم و برنامه‌های کمیک تسلط داشت.

جری لوئیس از زندگی تا مرگ 

او کت و شلوار گشاد و آویزانی را بر تن کـرده و نـمایش اجرا می‌کرد و با همین تـجهیزات سـاده همه را می‌خنداند. در آن زمان بود که مکس کولمن، همکار پیشکسوت پدرش، به وی توصیه کرد کار لوییس را جدی بگیرد، چون حتماً موفق خواهد بود که البته هـمین‌طور هـم شد و شهرت او جهانی گـردید. لویـیس از سال ۱۹۴۲ بازی در نمایش‌های کمدی را آغاز کرد.

او در سال ۱۹۴۴ با «پتی پالمر» ازدواج کرد و سی و شش سال با وی زندگی مشترک داشت. آنها پنج پسر به نام‌های «گاری، ران، اسکات، کریس و آنتونی» و هفت نوه و یـک نـتیجه دارند. لوییس در سال ۱۹۸۳ با «سم پیت‌نیک» ازدواج نمود و حاصل زندگی مشترکشان دختری به نام «دانیلا سارا» متولد سال ۱۹۹۲ است که به گفتهٔ جری، چراغ زندگی و هوای ریه‌های آنها بود.

لوییس در سال ۱۹۶۷ اسـتاد دانـشگاه کالیفرنیای جـنوبی شد و سلسله سخنرانی‌هایش در آن دانشگاه در کتابی به نام «فیلمساز مطلق» به چاپ رسید. موضوعی که شاید کـم‌تر کسی از آن اطلاع داشته باشد این است که لوییس ۸ بار برندهٔ جـایزهٔ بـهترین کـارگردان سال در اروپا شد.

«ژان لوک‌گدار» کارگردان فرانسوی دربارهٔ لوییس می‌گوید: «جری لوییس تنها کارگردان آمریکایی بوده که فـیلم‌های ‌ مـترقی ساخته است. او بسیار بهتر از چاپلین و کیتون است».

وقتی نامزد دریافت جایزهٔ صلح نـوبل شـد، مـجری مراسم دربارهٔ او گفت: «جری لوییس مردی برای تمام فصول، تمام مردم و تمام اعصار است و نـام او در قلب میلیون‌ها نفر از مردم دنیا برابر با صلح، عشق و برادری است».

جری لویـیس یک شعار همیشگی داشت:

«من فقط یک بار زندگی می‌کنم، بنابراین بگذارید هر خوبی که می‌توانم بکنم و هر محبتی که مایلم نسبت به دیگران ابراز دارم؛ بگذارید نه این احساس را سرکوب کـنم و نه آن را به تأخیر بیندازم، چون دیگر به دنیا نخواهم آمد»


منبع: برترینها

خلق آثار هنری در جلسات احضار روح

خلق آثار هنری در جلسات احضار روح به قرن ۱۹ میلادی بر می گردد. زمانی که در یک اتاق نشیمن کم‌نور، تلاش شد روح تیتان و کرگیو به دنیای فانی بازگردد تا دستان جورجیانا هافتون هنرمند را یاری کنند تا به او در خلق آثاری جدیدی کمک کند. در این میان هافتون با ادعای اینکه تحت تاثیر مرشدان روحی خود بوده است، شروع به کشیدن تصاویری رنگارنگ و فوق‌العاده درخشان انتزاعی کرد که برخلاف هرچیزی بود که پیش از آن در هنر دیده می‌شد. در ادامه با ما همراه شوید.

نقاشی‌های هافتون –  در جلسات احضار روح  – نمونه‌های پیشگام در هنر انتزاعی به‌شمار می‌رود و منتخبی از آنها در لندن به نمایش گذاشته شده‌ است. این نمایشگاه به عرصه در حال ظهور هنر و ارزیابی مجدد تاریخی این دوره می‌پردازد که قصد دارد درک ما از هنر قرن ۱۹ را تغییر دهد.

این در حالی بود که روح‌گرایی مدرن با جنبشی در آمریکا در دهه ۱۸۴۰ آغاز گشت و منشاء آن اغلب به خواهران فاکس از هیدزویل نسبت داده می‌شود. طرفدارن این سبک باور دارند که روح انسان از مرگ نجات می‌یابد و علاقه جدی به جهان فانی دارد. در مرکز این گرایش «واسطه روحی» وجود دارد.

خلق آثار هنری در جلسات احضار روح
عکسی نایاب از جورجیانا هافتون هنرمند نقاش

به هنگام خلق آثار هنری در جلسات احضار روح یک واسطه وجود داشت که این واسطه به شخصی گفته می شد که حساسیت‌های ویژه‌ای برای برقراری ارتباط روحی داشته و اعتقاد بر این است که از طریق چنین شخصی برقراری ارتباط بین دو جهان ممکن شده است.

اعتقاد به عالم ارواح در اوایل دهه ۱۸۵۰ به بریتانیا راه یافت، جایی که خیلی زود محبوبیت گسترده پیدا کرد و منجر به تاثیر فرهنگی قابل‌توجهی نیز شد. این امر شامل صورتی از واسطه‌گرایی خلاق شد که در آن نقاشی‌ها و طراحی‌ها در طی جلسات احضار ارواح کشیده می‌شدند. جورجیانا هافتون (۱۸۸۴-۱۸۱۴) یکی از واسطه‌های بی‌شمار انگلیسی بود.

خلق آثار هنری در جلسات احضار روح

جورجیانا هافتون در سن ۴۵ سالگی و پس از مرگ خواهر کوچکترش به عالم ارواح علاقه‌مند شد. در سال ۱۸۶۱، وی مهارت‌های خود را به عنوان یک واسطه هنری پروش داد و در طی دهه ۱۸۶۰ و ۱۸۷۰ صدها آثار هنری نمادین خلق کرد که امروزه تنها ۴۰ مورد از آنها باقی مانده است.

به دنبال خلق آثار هنری در جلسات احضار روح در ۱۸۷۱، هافتون نمایشگاهی از آثار خود به راه انداخت. این امر نشان می‌دهد که وی قصد داشته است نقاشی‌های روح‌گرایی‌اش در مرتبه هنری نیز شایستگی کسب کنند. هافتون همچنین از نمایشگاه به عنوان راهی برای نشان دادن ایده‎های روح‌گرایی به عموم مردم استفاده می‌کرده است.

جالب است بدانید که واسطه‌های بریتانیایی که در خلسه یا طی جلسات احضار روح و تحت تاثیر ارواح به نقاشی یا طراحی می‌پرداختند، می‌توان به آن‌ماری هویت، باربارا هانیوود، کثرین بری، دیوید دوگاید، جین استورات اسمیث و الیزابت و ویلیام ویکنسن اشاره کرد.

خلق آثار هنری در جلسات احضار روح

با این اوضاع و احوال آثار این هنرمندان از اشکال انتزاعی تا اشکال نمادین رده‌بندی می‌شود و با وجود سبک‌های متفاوتشان، همگی آنها با هدفی مشابه باهم پیوند خورده‌اند: استفاده از واسطه‌های هنری برای اینکه تماشاگران «حقیقت» را بپذیرند؛ این حقیقت که جهان ارواح وجود دارد و ارواح قادر به تعامل با زندگان هستند.

نکته قابل توجه اینجاست که به اعتقاد ارواح‌گرایان، نقاشی‌ها و طراحی‌های این سبک جزو آثار روحی محسوب می‌شود. برای درک زبان بصری چنین آثاری تاکیدی بر روشی که آنها خلق شده‌اند، وجود داشت. معمولا واسطه به نوعی خلسه فرومی‌رفت که در طی آن ادعا می‌شد به نیروی یک روح دسترسی می‌یابد که آن روح بانی و ابداع‌گر اثر هنری می‌شود.

ادعا شده است کارهای هنری واسطه‌ها توسط طرفداران ارواح‌گرایی، که دارای دانش معنوی از جهان ارواح بودند، درک می‌شد و برای افرادی هم که دارای چنین دانشی نبودند، وجود فرد واسطه ضروری بود تا مفاهیم والاتر آثار را به ببیننده بفهماند. بنابراین آثار هنری را که در طی جلسه احضار ارواح خلق می‌شد به عنوان مدرکی از تعاملات روحی با جهان فانی در نظر می‌گرفتند.

در ادامه این کار و سه دهه پس از این که هافتون آثار خود را خلق کرد، هیلما اف کلیمت، یک روح‌گرای سوئدی، نیز تحت تاثیر نیروهایی مشابه شروع به کشیدن نقاشی‌های بزرگ انتزاعی کرد که تا حدودی مورد توجه قرار رفت.


منبع: برترینها

طرز تهیه پیراشکی به شکل گل

مجله سرآشپز – بهار اسدی: پیشنهاد میکنیم این پیراشکی خوش طعم و  زیبا را حتما امتحان کنید.

مواد مورد نیاز

  • آرد: ۴ پیمانه
  • کره: ۱۲۵ گرم
  • شیر: یک دوم پیمانه
  • روغن مایع: ۴ ق س
  • پودر خمیرمایه: ۱ ق س
  • شکر: ۱ ق چ
  • تخم مرغ: ۱ عدد
  • نمک: ۱ ق چ
  • زرده تخم مرغ: ۱ عدد
  • زعفران: ۱ ق چ

 
مواد مورد نیاز درونی

  • سیب زمینی (پخته و رنده شده): ۴ عدد
  • فلفل دلمه ای قرمز (نگینی خرد شده): ۱ عدد
  • جعفری (ساطوری خرد شده): یک دوم پیمانه
  • نمک، فلفل و زردچوبه: به میزان لازم
  • کره: ۲۵ گرم
 طرز تهیه پیراشکی به شکل گل

روش پخت

۱٫    پودر خمیر مایه، شکر و یک چهارم پیمانه آب ولرم را داخل کاسه ای ریخته و با هم مخلوط کنید. سپس به مدت ۱۰ دقیقه در محیط گرم بگذارید تا مایه خمیر عمل آید.

۲٫    آرد و نمک را داخل کاسه ای الک کرده و وسط آن را گود کنید. سپس شیر، تخم مرغ، روغن مایع و کره (به دمای محیط رسیده) را به آن اضافه کرده و با همزن دستی مخلوط کنید. بعد خمیرمایه را به آن اضافه کرده و با دست خوب ورز دهید. تا به صورت خمیری نرم درآید. بعد آن را داخل کاسه ای که با مقداری روغن مایع چرب شده، قرار دهید. سپس روی آن را با حوله ای تمیز بپوشانید و به مدت ۴۵ دقیقه  در دمای محیط بگذارید تا استراحت کند.

۳٫    برای تهیه مواد درونی؛ سیب زمینی، فلفل دلمه ای، جعفری، نمک، فلفل قرمز، زردچوبه و کره را داخل کاسه ای ریخته و با دست ورز داده تا کاملا مخلوط شود. بعد کنار بگذارید.

۴٫    از خمیر آماده شده به اندازه یک نارنگی کوچک برداشته و مقداری از مواد درونی را وسط آن قرار دهید. بعد آن را گرد کرده و با استفاده از وردنه ای روی سطح صافی پهن کنید. بعد به وسیله چاقویی ۵ تا ۶ برش (نرسیده به نقطه وسط) ایجاد کرده و هرکدام از برش ها را به سمت برعکس آن بپیچانید.

۵٫    خمیر آماده شده را داخل سینی فر که از قبل با کاغذ روغنی پوشیده شده، با فاصله بچینید.

۶٫    زرده تخم مرغ، زعفران و ۱ قاشق سوپخوری آب را داخل کاسه ای ریخته و با استفاده از قاشقی مخلوط کنید. بعد آن را به وسیله قلم مویی روی خمیر بمالید.

۷٫    سینی را در طبقه وسط فر از قبل با دمای ۱۸۰ درجه سانتی گراد گرم شده، به مدت ۲۵ دقیقه قرار دهید تا روی آن طلایی رنگ شود.


منبع: برترینها

مهار سکته مغزی با برخی ترفندهای ساده

اگر می خواهید از بروزسکته مغزی پیشگیری کنید بهتر است برخی تغییرات اساسی در سبک زندگیتان  را آغاز کنید. با در پیش گرفتن چند راهکار ساده قادر خواهید بود این عارضه مرگبار را از خود دور کنید. سالانه افراد زیادی در اثر سکته مغزی جان خود را از دست میدهند یا دچار عوارض ناشی از سکته مغزی از جمله فلج و بی حسی در اندام ها می شوند.

سکته مغزی دومین عامل مرگ و میر در ایران است. محققان این عارضه را قابل پیشگیری می دانند و معتقدند با چند راهکار ساده می توان از آن اجتناب کرد.

 هر پنج دقیقه ای که می گذرد، یک تن در کشور دچار سکته مغزی می شود.به عبارت دیگر هر روز ۲۸۸ تن از هموطنان سکته مغزی می کنند که شمار آنان را اگر جمع ببندیم از صد هزار تن در سال بیشتر می شود.

سکته مغزی به دلیل وقفه ای کوچک در جریان خون مغز یا انسداد رگ ها بوجود می آید. در این حالت جریان اکسیژن و مواد غذایی به مغز محدود می شود و بخشی از بافت مغز آسیب می بیند.

در ادامه چند راهکار ساده برای کاهش احتمال سکته مغزی ارایه شده است

-شکلات تلخ بخورید

شکلات تلخ حاوی ترکیباتی به نام فلاونوئید است که سبب انعطاف پذیری رگ ها می شود و از ایجاد لخته جلوگیری می کند.

-با ویتامین های گروه B آشتی کنید

نتیجه مطالعات نشان می دهد ویتامین های گروه B به ویژه اسید فولیک و ویتامین های B6 و B12 به باز شدن شریان ها کمک می کنند و احتمال ابتلا به بیماری های مربوط به عروق خونی را کاهش می دهند.

-خروپف علامت خوبی نیست

خروپف می تواند علامت آپنه یا قطع موقت تنفس در خواب باشد؛ آپنه خواب با افزایش احتمال سکته مغزی و حمله قلبی مرتبط است.

-کمتر از هفت ساعت نخوابید

مطالعات نشان می دهد خواب کمتر از هفت ساعت با افزایش هورمون های استرس، فشار و قند خون، احتمال حمله قلبی و سکته را افزایش می دهد.

-روزانه هشت لیوان آب بنوشید

آب رسانی به بدن به بهبود گردش خون کمک کرده و از فشار خون جلوگیری می کند.

-از زنجبیل و زردچوبه در غذاهای خود استفاده کنید؛ زیرا خواص ضد التهابی دارند.

-به مسافرت بروید

مطالعات نشان می دهد سفر و استفاده از تعطیلات، یکی از مهمترین روش های غلبه بر استرس است و استرس یکی از عوامل تاثیرگذار بر بیماری های قلبی و سکته محسوب می شود.

-در هوای آلوده از منزل خارج نشوید

-مولتی ویتامین بخورید

-وزن خود را کاهش دهید

-ادرار خود را نگه ندارید

مقابله با سکته مغزی سکته مغزی حمله قلبی و سکته پیشگیری از سکته مغزی انسداد رگ های مغزی   مقابله با سکته مغزی سکته مغزی حمله قلبی و سکته پیشگیری از سکته مغزی انسداد رگ های مغزی

مطالعات محققان دانشگاه تایوان نشان می دهد پرشدن مثانه سبب تحریک عروق کرونر می شود.

-تحت نظر پزشک روزی یک قرض آسپرین بچه بخورید

-نوشابه را با آبمیوه طبیعی جایگزین کنید

-سیگار نکشید

-روزی ۲۰ دقیقه پیاره روی کنید

-حداقل هفته ای یک بار ماهی بخورید

-از غذاهای فیبردار غافل نشوید

-بذر کتان در کاهش احتمال بیماری های عروقی موثر است

-حبوبات را در وعده های غذایی بگنجانید

انجمن سکته آمریکا به هشت نکته اساسی اشاره کرده است که احتمال بروز سکته مغزی را کاهش می دهد. این عوامل عبارتند از:

-اندازه گیری مرتب فشار خون و درمان فشار خون بالا

-کنترل ضربان قلب نامنظم

-پرهیز از استعمال دخانیات

-اندازه گیری مستمر کلسترول خون و جلوگیری از افزایش آن

-اجتناب از مصرف الکل

-کنترل قند خون

-درمان اختلالات گردش خون

منبع: آفتاب‌‌نیوز


منبع: دکتر سلام

اشک‌های خواننده رپ در دادسرای جنایی

نزاع با ناپدری همه آن چیزی است که خواننده رپ را به قتل متهم کرده است. ترانه‌سرا و خواننده رپی که خبر بازداشتش در غروب شنبه همه را شوکه کرد، صبح دیروز به دادسرای جنایی تهران منتقل شد.

نزاع با ناپدری همه آن چیزی است که خواننده رپ را به قتل متهم کرده است. ترانه‌سرا و خواننده رپی که خبر بازداشتش در غروب شنبه همه را شوکه کرد، صبح دیروز به دادسرای جنایی تهران منتقل شد.

 اشک‌های خواننده رپ در دادسرای جنایی

به گزارش شهروند، شعبه سوم دادسرای جنایی جایی بود که بار دیگر یکی از خبرساز‌ترین پرونده‌های جنایی تهران در آن به جریان افتاد. حمیدرضا صفت به اتهام قتل ناپدری‌اش در برابر بازپرس منافی آذر قرار گرفت تا از واقعیت این حادثه پرده بردارد.

حمیدرضا همه چیز را تعریف کرد، او از ١١‌سال زندگی با ناپدری مقتولش گفت؛ از عصبانیت‌ها و پرخاشگری‌های گاه‌و‌بی‌گاه تا کتک‌خوردن‌های مادرش از ناپدری که چندین ‌سال است رفتارش همه اطرافیان را کلافه کرده بود. حمید جزء به ‌جزء روز حادثه را برای بازپرس بازگو کرد، از فحاشی‌ها و ضرب‌وجرح مادرش تا درگیری با هوشنگ و بردن مادر از خانه ناپدری تندخوی‌اش در خیابان شیخ بهایی؛ اما علت مرگ پیرمرد سوالی بود که پاسخ قانع‌کننده‌ای برای آن نداشت.

او مدعی بود که ضربه محکمی به سر او نزده و مادر و همسایه‌ها هم شاهد درگیری و نزاع او با ناپدری‌اش بوده‌اند. با این حال بازپرس اتهام قتل عمد را به حمید اعلام کرد. او در برابر این اتهام فقط این چند جمله را تکرار می‌کرد: «قصد کشتن کسی را نداشتم، فقط می‌خواستم او را بترسانم تا فکر نکند مادرم بی‌کس‌وکار است. من رابطه بدی با هوشنگ نداشتم. نمی‌خواستم او را بکشم.»

رسیدگی سریع به پرونده حمید صفت
این پرونده حدود ساعت ١۵ شنبه با مرگ مشکوکی در بیمارستان فیروزگر تهران کلید خورد. با حضور ماموران در بیمارستان و انجام تحقیقات نخست مشخص شد پیرمردی ۶۶ ساله به علت اصابت جسم سخت به ناحیه سر و شکستگی جمجمه فوت کرده است. با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع مرگ مشکوک و به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای ناحیه ٢٧تهران، این پرونده در اختیار اداره دهم قرار گرفت.

همزمان با آغاز تحقیقات پلیس مشخص شد که پیرمرد قبل از مرگش با پسر همسرش درگیر شده و از سوی او مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. حمید مظنون اصلی این پرونده، همان روز برای پیگیری جواز دفن به کلانتری ١۴۵ ونک مراجعه و خودش را معرفی کرد.

او با هماهنگی‌های قضائی به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل شد و در اظهاراتش به ماموران گفت: «۴روز پیش از طریق تماس تلفنی برادرم متوجه شدم که مادرم با همسرش درگیر شده است. من هم برای بررسی موضوع به خانه آنها در خیابان شیخ بهایی رفتم. اما سماجت و پرخاشگری‌های ناپدری من ادامه داشت تا این‌که من هم مجبور شدم برای آرام‌کردن او خودی نشان بدهم؛ با او درگیر شدم و چند ضربه‌ای بین ما رد و بدل شد، اما من با شیء یا وسیله‌ای به سر او ضربه‌ای وارد نکردم.»

اظهاراتی که با جزییات بیشتر صبح دیروز هم بار دیگر از سوی حمید در شعبه سوم دادسرای جنایی تهران بازگو شد. این خواننده رپ در پاسخ به گزارش بالینی بیمارستان که علت مرگ را خون‌ریزی مغزی به علت برخورد جسم سخت به آهیانه جمجمه عنوان کرده بود، برای چندمین بار به بازپرس این پرونده گفت: «نیت من فقط پایان‌دادن به نزاع‌های او با مادرم بود؛ بارها و بارها هم تلاش کردم تا رفتار او تغییر کند. هر چند صحبت‌های آن روزش من را حسابی کلافه و عصبی کرد ولی با این حال در آن شرایط هم فقط به ترساندن هوشنگ فکر می‌کردم، نه کشتن او.»

در پایان جلسه بازپرس منافی آذر دستور بازداشت موقت حمید و ادامه تحقیقات را صادر کرد. در همین حال محمد شهریاری، سرپرست دادسرای جنایی تهران هم از رسیدگی سریع به این پرونده و بازداشت موقت متهم به رسانه‌ها خبر داده است.

مرگ هوشنگ برایم سخت است
نخستین جلسه بازپرسی حمید صفت به اتهام قتل هوشنگ اسدزاده پس از دو ساعت در شعبه دادسرای ناحیه ٢٧ تهران به پایان رسید. در آخرین دقایق این جلسه متهم در برابر آخرین سوال بازپرس قدری سکوت کرد و در حالی ‌که سعی داشت اشک‌هایش را پنهان کند، باز هم این جمله را تکرار کرد: «من نمی‌خواستم هوشنگ را بکشم، او مثل پدرم بود، اما همیشه عصبی بود.»

او در حالی‌که مشغول بازخوانی اظهاراتش و انجام تشریفات قضائی بود، برای دقایقی با ما همکلام شد که در ادامه می‌خوانید.

چرا هوشنگ را به قتل رساندی؟
من قتلی مرتکب نشدم.

 
ولی بیمارستان علت مرگ ناپدری شما را خونریزی مغزی به دلیل برخورد جسم سخت به جمجمه اعلام کرده است.
این را نمی‌دانم. اما درگیری من با هوشنگ در حدی نبود که بخواهد به او چنین آسیبی برسد. من فقط با دست یک ضربه به صورت او زدم. آن هم نه با همه توانم؛ واقعا نمی‌دانم چرا جمجمه‌اش خونریزی کرده است.

هوشنگ بیماری خاصی داشت؟
قند داشت. هپاتیت c هم داشت. ضمن این‌که قلبش هم ضعیف بود.

با وجود همه این بیماری‌ها باز هم با او درگیر شدی؟
خودش مقصر بود. من حتی برای درگیری هم به خانه نرفتم، فقط می‌خواستم مادرم آسیب بیشتری نبیند، اما رفتار او باعث شد تا من هم عصبی شوم؛ با این حال سعی کردم خودم را کنترل کنم.

روز حادثه دقیقا چه اتفاقی افتاد؟
سه‌شنبه ساعت ٧ صبح برادرم از آمریکا با من تماس گرفت و گفت که دوباره هوشنگ مادر را کتک زده. او از پشت تلفن داشت گریه می‌کرد، خیلی نگران بود، من هم به او گفتم، موضوع را پیگیری می‌کنم. می‌دانستم مادرم بیدار است.

چون شب قبل از حادثه با من تماس گرفت که یکی از دوستانش را به فرودگاه ببرم. زری خانم یکی از همسایه‌های مادرم در برلین است و آن طور که مادرم می‌گفت، می‌خواست به آلمان برگردد اما من خودرو نداشتم و به مادرم گفتم نمی‌توانم او را به فرودگاه ببرم.

بعدش چه شد؟
سه‌شنبه صبح اول وقت با مادرم تماس گرفتم. او هنوز از فرودگاه به خانه نرسیده بود. از او خواستم هرزمانی که به خانه رسید، با من تماس بگیرد تا به خانه آنها بروم. حدود ظهر بود که پس از تماس مادرم از دفترم در خیابان دیباجی به خانه آنها در شیخ بهایی رفتم. وقتی درِ خانه را باز کردم، هوشنگ روی کاناپه نشسته بود، به طرف او رفتم و کنارش نشستم، خیلی آرام به او گفتم، چرا دوباره با مادرم درگیر شدی، از او سوال کردم که چرا مادرم را کتک زدی؟ اما او در جواب به من گفت: «زدم که زدم، خوب کردم او را کتک زدم.» من هم خیلی عصبی شدم، گلدان شیشه‌ای را که روی سنگ آشپزخانه بود، برداشتم و به سمت دیوار پرتاب کردم.

نمی‌خواستم او را بزنم، فقط می‌خواستم او را بترسانم. او به طرف من حمله‌ور شد، من هم به سمت او رفتم، اما مادرم بین ما قرار گرفت تا با هم درگیر نشویم، با این حال او فحاشی می‌کرد و سعی داشت به من ضربه بزند، من هم با دست بینی و جلوی چشم او را گرفتم، یک ضربه هم به صورت او زدم، او هم سعی داشت به من حمله کند. میز جلوی کاناپه را هم برعکس کردم، شیشه‌های آن هم شکست. در همین هنگام همسایه‌ها از صدای داد و فریاد ما پشت درِ خانه آمدند. مادرم که دید نمی‌تواند جلوی درگیری را بگیرد، در را باز کرد تا شاید همسایه‌ها این دعوا را خاتمه دهند.

در همین لحظه هوشنگ به آشپزخانه رفت تا چاقو بردارد، اما من جلوی او را گرفتم. باز با هم درگیر شدیم. او لیوانی برداشت تا با آن به من ضربه بزند، اما من لیوان را از دست او گرفتم و به زمین انداختم تا بشکند. درنهایت هم همسایه‌ها ما را از هم جدا کردند، اما هوشنگ همچنان فحاشی می‌کرد. من هم مادرم را با خودم بردم. تا این‌که خبر بستری شدن هوشنگ را شنیدم و پس از سه روز هم از مرگ او مطلع شدم.

از کجا می‌دانستی هوشنگ می‌خواهد از آشپزخانه چاقو بردارد؟
او خیلی عصبی بود. پیش از این چندین‌بار مادر را کتک زده بود. خواهر هم از دست او عذاب می‌کشید، حتی یک‌بار با چاقو به سمت آنها حمله کرده بود. به همین دلایل مطمئن بودم او از آشپزخانه چاقو برمی‌دارد.

پس با این حساب انگیزه کافی برای درگیری و قتل او داشتی؟
نه، این‌گونه نیست. اتفاقا من او را با همه این بدخلقی‌ها و پرخاشگری‌هایش دوست داشتم. ١١‌سال است که با مادرم ازدواج کرده، از همان ابتدا هم عصبی و تندخو بود. او حتی یک‌بار با پسرش هم درگیر شد. با این همه من همیشه سعی می‌کردم او را آرام کنم. با خودم او را به باشگاه می‌بردم، هر هفته با هم شام بیرون می‌رفتیم. حتی روز قبل از درگیری متوجه شدم که گوشی تلفن همراهش شکسته.

با یکی از دوستانم در پاساژ پایتخت هماهنگ کردم تا یک گوشی مناسب به او بدهد. با این‌که خودم از لحاظ مالی تحت فشار بودم، یک سامسونگ ٧ برای او خریدم. گاهی اوقات که پول نداشت، بدون این‌که متوجه شود، برای خانه خرید می‌کردم تا غرور او شکسته نشود. من او را خیلی دوست داشتم و نمی‌خواستم به او آسیبی برسد.

مادر شما آلمان زندگی می‌کند؟
نه، هوشنگ مقیم آن‌جا بود. یک مغازه عتیقه‌فروشی هم آن‌جا دارد، اما کار و کاسبی‌اش نگرفت. در ایران هم بیکار بود. همین بیکاری اخلاق او را بدتر کرده بود. این اواخر فحاشی و توهین به مادرم و خانواده او را علنی کرده بود. چندبار به او پیشنهاد دادم چند ساعت در روز در بنگاه املاک یا نمایشگاه اتومبیل دوستانم مشغول باشد، اما قبول نکرد. مادرم هم چندبار آلمان رفت تا کارهای اقامتش را انجام دهد.

ناپدری شما قبلا هم ازدواج کرده است؟
بله، در فنلاند ازدواج کرده بود. زن اولش هم به دلیل همین رفتار هوشنگ دچار ناراحتی اعصاب شده و در آن‌جا تحت درمان است. یک دختر و یک پسر هم دارد. سهیل پسر هوشنگ پس از اطلاع از این حادثه به ایران آمده است.

با این شرایط چرا مادر شما سعی نکرد از هوشنگ طلاق بگیرد؟
مادر من زن آبروداری است. او پیش از این یک تجربه ناموفق در ازدواج داشته است. هر وقت صحبت رفتارهای هوشنگ می‌شد، مادرم می‌گفت او بیمار است و باید با او مدارا کرد. مادرم هیچ وقت همه رفتارهای زشت و کتک‌کاری او را برای ما تعریف نمی‌کرد تا ما ناراحت نشویم، اما من و خواهر و برادرم از صدای مادر متوجه غم و ناراحتی او بودیم. چندبار هم از او خواستم تا از هوشنگ جدا شود، اما مادرم دلش راضی نبود تا هوشنگ را تنها بگذارد.

چند‌سال داری؟
چند روزی است که ٢۴سالم تمام شده است. من متولد ١٨مرداد ١٣٧٢ هستم.

فرزند چندم خانواده هستی؟
من یک برادر و یک خواهر بزرگتر از خودم دارم.

از پدرت خبر داری؟
حدود ۶‌سال است که هیچ خبری از او نداریم. فکر می‌کنم ازدواج کرده و یک برادر ناتنی هم دارم. تا جایی که از مادرم شنیده‌ام، پدرم قبلا در صداوسیما کار می‌کرده و یک درجه‌دار نظامی بوده است.

پدر و مادرت چرا از هم جدا شدند؟
من خیلی کوچک بودم و علت طلاق آنها را نمی‌دانم. من وقتی ۵سالم شد تازه فهمیدم که مادر و پدرم از هم جدا شده‌اند. درواقع او مادرم و ما سه تا بچه را ول کرد و رفت.

و حرف آخر؟
حرف آخر این‌که از این اتفاق خیلی ناراحتم. با همه اذیت‌های هوشنگ، مرگش برای من خیلی سخت است.


منبع: فرادید

تصاویر/ افتتاح هتلی شبیه زندان

نخستین هتل شبیه زندان در شهر بانکوک تایلند در حالی افتتاح شد که به گفته مدیران آن، این هتل توانسته است مسافرانی دائمی نیز جذب کند.

فرادید| نخستین هتل شبیه زندان در شهر بانکوک تایلند در حالی افتتاح شد که به گفته مدیران آن، این هتل توانسته است مسافرانی دائمی نیز جذب کند. 

به گزارش فرادید، این هتل با هدف شبیه سازی زندان در تایلند ساخته شده است و تماما شرایط یک زندان واقعی را دارد. اتاق های این هتل تنگ و کوچک است و با طراحی میله های فلزی، تخت های دو طبقه، دیوارهای قدیمی و نمایی ترسناک کاملا شرایط زندان را شبیه سازی کرده است. در آغاز، تصور مدیران این هتل این بود که مشتریان آنها فقط از بین افراد خاص خواهد بود اما استقبال از این هتل بیش از حد انتظار بود و اکنون این هتل پذیرای مشتریانی دائمی است. گفته شده است که هزینه اقامت در این هتل بسته به نوع اتاق بین ۲۴ تا ۵۰ دلار است.

برچسب ها: ، ، ، ،


منبع: فرادید

واشنگتن‌پست: سیاست ترامپ در قبال برجام احمقانه است

یک روزنامه آمریکایی در سرمقاله روز دوشنبه خود سیاست فعلی رئیس‌جمهور آمریکا در قبال توافق هسته‌ای ایران را «احمقانه» توصیف کرده است.

به گزارش تسنیم، یک روزنامه آمریکایی سرمقاله روز دوشنبه خود را به موضوع توافق هسته‌ای ایران و گروه ۱+۵ (برجام) اختصاص داده و نوشته «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا احتمالاً در حال برنامه‌ریزی برای اتخاذ «بدترین تصمیم» در قبال آن است.

واشنگتن‌پست با اشاره به پایبندی ایران به مفاد توافق هسته‌ای نوشته است که دولت ترامپ علی‌رغم لفاظی‌ها هنوز اقدامی برای مهار نفوذ ایران در منطقه صورت نداده است. 

در این سرمقاله با اشاره به اظهارات ترامپ درباره عدم پایبندی ایران به برجام و تصمیم‌گیری برای اعلام این مورد در گزارش بعدی به کنگره آمده است: «چگونه می‌توان به چنین نتیجه‌ای رسید، وقتی که جامعه اطلاعاتی قضاوت دیگری دارد؟»

واشنگتن‌پست نوشته است: «آیا آقای ترامپ می‌تواند همزمان با تهدید کره شمالی به استفاده از زور نظامی ایران را به نحو باورپذیر تهدید به اقدام نظامی کند؟»

رسانه آمریکایی، انقضای مفاد برجام با گذشت زمان را مهم‌ترین محدودیت آن خوانده و نوشته آمریکا بایستی با مشارکت طرف‌های دیگر برای دائمی‌ کردن این محدودیت‌ها گام بردارد. 

واشنگتن‌پست در ادامه با بیان این ادعا که ترامپ، اقدامی برای مهار «رفتارهای خطرناک» ایران در منطقه انجام نداده،  سیاست لغو برجام که وی در حال حاضر مشغول گام برداشتن به سمت آن است را «احمقانه» خوانده است.

روزنامه آمریکایی می‌نویسد: «اما هیچ دلیلی وجود ندارد که انتظار حمایت از اقدام احمقانه‌ای را داشته باشیم که یک تهدید فرونشانده‌شده ایران را دوباره شعله‌ور می‌کند، در حالی که رفتارهای کاملاً خطرناک فعلی آن را تحمل می‌کند.» 


منبع: عصرایران

مفقود شدن ۱۰ ملوان آمریکایی در برخورد ناوشکن این کشور با یک نفتکش

یک ناوشکن آمریکایی امروز (دوشنبه) با یک نفتکش حامل حدود ۱۲ هزار تن نفت در شرق سنگاپور برخورد کرد که در این حادثه ۱۰ ملوان آمریکایی مفقود و تعدادی دیگر زخمی شدند.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری رویترز، طبق بیانیه نیروی دریایی آمریکا ۱۰ ملوان ناپدید و پنج تن هم زخمی شده‌اند. ناوگان هفتم نیروی دریایی آمریکا که در پایگاه یوکوسوکای ژاپن مستقر است، می‌گوید ناو جان اس. مک‌کین در شرق تنگه مالاکا و سنگاپور با تانکر نفتکش آلنیک ام‌سی برخورد کرده است.

این حادثه حدود ساعت ۶:۲۴ دقیقه صبح به وقت ژاپن در حالی رخ داد که ناو مذکور عازم سنگاپور بود. بنا بر گزارش‌های اولیه، خسارت‌هایی به ناو وارد آمده است اما ناو به سمت بندر سنگاپور در حرکت است و از نفتکش مذکور هم نشت نفت گزارش نشده است.

نیروی دریایی آمریکا می‌گوید، عملیات تجسس و امداد با هماهنگی نیروی دریایی سنگاپور و کشتی‌های آمریکایی ادامه دارد.

این دومین سانحه یک کشتی ناوگان هفتم نیروی دریایی آمریکا در چند هفته اخیر است. حدود دو ماه پیش نیز ناو فیتزجرالد در حالی که با پایگاه خود در ژاپن حدود ۱۰۰ کیلومتر فاصله داشت، با یک کشتی باربری غول‌پیکر که پرچم فیلیپین را برافراشته بود برخورد کرد و از پهلو دچار آسیب جدی شد. در آن سانحه هفت ملوان آمریکایی کشته شدند.


منبع: عصرایران