تولید «نانو رنگ» از بذر گل همیشه‌بهار

یوسف امراللهی، مجری طرح در گفت‌وگو با  ایسنا اظهار کرد: نانو رنگ‌های تصفیه کننده هوا قبلا توسط یکی از شرکت‌های آلمانی تولید شده بود و ما در این مطالعات با ارتقا این محصول اقدام به تولید نانو رنگ‌هایی کردیم که به ۳ ویژگی را به طور همزمان دارد.وی یکی از خواص نانو رنگ‌های تولید شده را خاصیت فتوکاتالیستی (خود تمیزشوندگی) آن دانست و خاطر نشان کرد: در نمونه‌های خارجی با استفاده از نور خورشید نانو ذرات تیتانیم فعال می‌شود و با فعال شدن این نانو ذرات، خاصیت خود تمیزشوندگی رنگ نیز فعال خواهد شد.یوسفی ادامه داد: در نمونه رنگ‌ فتوکاتالیستی تولید شده در کشور خاصیت فتوکاتالیستی با استفاده از نور خورشید فعال می‌شود و به این ترتیب این خاصیت خود تمیزشوندگی در اتاق هم ایجاد خواهد شد.
مجری طرح تصفیه هوا را از دیگر ویژگی‌های این نانو رنگ نام برد و یادآور شد: این پوشش قادر است جیوه و سرب معلق در هوا را جذب و تجزیه و تبدیل به اکسیژن کند.وی ادامه داد: سومین خاصیت این نانو پوشش، آنتی باکتریال بودن آن است؛ به این معنی که ۴ نوع باکتری شناسایی شده در ساختمان‌ها با نشستن بر روی این پوشش از بین می‌روند.یوسفی پایه اصلی این پوشش را نانو ذرات کلوئیدی نقره دانست و یادآور شد: نانو ذرات نقره به دلیلی ایجاد سمیت، آلودگی‌های زیست محیطی زیادی را به همراه دارد؛ ولی در این پروژه تحقیقاتی ما با استفاده از یک نوع گیاه آن را سنتز کردیم.
وی ادامه داد: در این تحقیقات از بذر «گل همیشه بهار» برای سنتز نانو ذرات کلوئیدی نقره بهره بردیم و از این رو حتی از این ماده می‌توان برای آنتی باکتریال کردن نوشیدنی‌ها استفاده کرد.وی، «آجر آب گریز» را از دیگر دستاوردهای شرکت مستقر در پارک علم و فناوری فارس دانست و گفت: با استفاده از نانو ذرات بر روی سطح و داخل آجرها، مصالح آب گریزی را تولید کردیم که مانع از نفوذ آب به دیوارهای داخل ساختمان خواهد شد.این محقق با اشاره به شرایط رطوبتی شهرهای شمالی کشور، خاطر نشان کرد: استفاده از این آجر مانع از نفوذ رطوبت به دیوارها خواهد شد.مجری طرح با بیان اینکه در این آجر نانو ذرات ارگانو سیلان استفاده شده است، گفت: ارگانو سیلان‌ها به عنوان سبزترین ساختارهایی هستند که در دنیا تولید می‌شوند.


منبع: بهارنیوز

امباپه با قیمتی نجومی رئالی شد

به گزارش تسنیم، نشریه اسپانیایی «مارکا» خبر داد دو باشگاه رئال مادرید و موناکو بر سر انتقال کایلیان امباپه به سانتیاگو برنابئو در ازای ۱۸۰ میلیون یورو  (۱۶۰ میلیون یورو + ۲۰ میلیون یورو پاداش نقدی) به توافق نهایی رسیده‌اند. نشریه «سان» انگلیس هم مدعی شد پدیده فوتبال فرانسه با قراردادی ۶ ساله رئالی شده و در فصل پیش‌رو به طور قرضی در موناکو می‌ماند و در پایان فصل ۱۸-۲۰۱۷ به جمع کهکشانی‌ها اضافه خواهد شد.
 

 

 
«سان» خبر داد این انتقال در ازای ۱۶۱ میلیون پوند عملی شده که از این رقم ۱۷٫۵ میلیون پوند به عنوان پاداش در صورت قهرمانی در لیگ قهرمانان و لالیگا است. این نشریه انگلیسی دستمزد این بازیکن فرانسوی را ۱۲۰ هزار پوند در هفته عنوان کرده است.امباپه در فصل اخیر در ۴۴ بازی از رقابت‌های مختلف برای موناکو به میدان رفت و ۲۶ گل هم به ثمر رساند.در صورت رسمی شدن این انتقال و امضای قرارداد توسط طرفین، امپابه تبدیل به گران‌قیمت‌ترین بازیکن تاریخ فوتبال جهان می‌شود.


منبع: بهارنیوز

تورم تیرماه ۷٫۶ درصد شد

به گزارش مهر، مرکز آمار ایران جزئیات تورم تیرماه را منتشر کرد. بر این اساس،   شاخص کل (بر مبنای۱۰۰=۱۳۹۰) در تیر ماه سال ۱۳۹۶ عدد ۲۴۸.۲ را نشان می‌دهد که نسبت به ماه قبل ۱.۲ درصد افزایش داشته است. افزایش شاخص کل نسبت به ماه مشابه سال قبل (تورم نقطه به نقطه) ۸.۹ درصد می‌باشد که نسبت به همین اطلاع در ماه قبل (۹.۴ درصد)، ۰.۵ واحد درصد کاهش یافته است.

 ۱- شاخص کل (بر مبنای۱۰۰=۱۳۹۰) در تیر ماه سال ۱۳۹۶ عدد ۲۴۸.۲ را نشان می‌دهد که نسبت به ماه قبل ۱.۲ درصد افزایش داشته است. افزایش شاخص کل نسبت به ماه مشابه سال قبل (تورم نقطه به نقطه) ۸.۹ درصد می‌باشد که نسبت به همین اطلاع در ماه قبل (۹.۴ درصد)، ۰.۵ واحد درصد کاهش یافته است. درصد تغییرات شاخص کل (نرخ تورم کالاها و خدمات مصرفی خانوارهای شهری) در دوازده ماه منتهی به تیر ماه سال ۹۶ نسبت به دوره مشابه سال قبل ۷.۶ درصد است که نسبت به همین اطلاع در خرداد ماه ۱۳۹۶ (۷.۴ درصد)، ۰.۲ واحد درصد افزایش یافته است.

 ۲- شاخص گروه عمده «خوراکی‌ها، آشامیدنی‌ها و دخانیات» در این ماه به رقم ۳۰۳.۱ رسید که نسبت به ماه قبل ۱.۲ درصد افزایش نشان می‌دهد. شاخص گروه عمده “خوراکی‌ها، آشامیدنی‌ها و دخانیات ” نسبت به ماه مشابه سال قبل ۱۳.۵ درصد افزایش نشان می‌دهد و درصد تغییرات این گروه در دوازده ماه منتهی به تیر ماه ۱۳۹۶ نسبت به دوره مشابه سال قبل ۱۱.۰ درصد است که نسبت به تورم دوازده ماهه منتهی به خرداد ماه ۱۳۹۶ (۱۰.۴ درصد)، ۰.۶ واحد درصد افزایش یافته است. شاخص گروه اصلی «خوراکی‌ها» در ماه مورد بررسی به عدد ۳۰۱.۳ رسید که نسبت به ماه قبل ۱.۲ درصد افزایش نشان می‌دهد. شاخص گروه اصلی «خوراکی‌ها» نسبت به ماه مشابه سال قبل ۱۳.۹ درصد افزایش نشان می‌دهد و نرخ تورم دوازده ماهه این گروه ۱۱.۱ درصد است.

 ۳- شاخص گروه عمده «کالاهای غیر خوراکی و خدمات» در تیر ماه ۱۳۹۶ به رقم ۲۲۹.۳ رسید که نسبت به ماه قبل ۱.۳ درصد افزایش داشته است. میزان افزایش شاخص گروه عمده «کالاهای غیرخوراکی و خدمات» نسبت به ماه مشابه سال قبل ۷.۰ درصد بوده است و نرخ تورم دوازده ماه منتهی به تیر ماه ۱۳۹۶ نسبت به دوره مشابه سال قبل این گروه ۶.۲ درصد است که نسبت به تورم دوازده ماهه منتهی به خرداد ماه ۱۳۹۶ (۶.۲ درصد)، تغییری نداشته است.


منبع: بهارنیوز

قرارداد خرید ۱۲ سوخو امضا شد

به گزارش ایرنا، الکساندر نوواک وزیر انرژی روسیه و رئیس روسی کمیسیون مشترک همکاری های اقتصادی دو کشور خبر امضای این قرارداد را در حاشیه برگزاری نمایشگاه هوافضای مکس -۲۰۱۷ اعلام کرد که ۷۶۰ شرکت از ۴۰ کشور از جمله ایران در آن شرکت داشتند و روز یکشنبه پایان یافت.خبرگزاری اسپوتنیک امروز (چهارشنبه) در این باره گزارش داد: روسیه و ایران برای فروش ۱۲ هواپیمای سوخوسوپرجت ۱۰۰ توافق کردند و احتمال دارد که در آینده نیز قراردادی برای فروش ۳۰ هواپیمای دیگر امضا کنند.پیشتر نیز ولادیسلاو ماسالوف یک مقام روسی در امور هواپیماهای مسافربری گفته بود که فروش این هواپیما به ایران نیازمند موافقت تولیدکنندگان آمریکایی قطعات هواپیما است.

روسیه دو روز پیش بدون نیز نام بردن از اسامی کشورها اعلام کرده بود که قرارداد فروش ۲۰ فروند هواپیمای سوخو سوپرجت ۱۰۰ را با خریداران مختلف امضا کرده است.آلکساندر نوواک وزیر انرژی روسیه چندی پیش از برنامه جمهوری اسلامی برای خرید ۱۲ فروند هواپیمای مسافربری سوخو سوپرجت-۱۰۰ خبر داده بود. نوواک در گفت وگو با شبکه تلویزیونی روسیه اظهار کرد: مسکو علاقه مند به راه اندازی خط تولید قطعات و تجهیزات هواپیماهای روسی در ایران است و اگر پیشنهاد طرف ایرانی را دریافت کنیم، آماده بررسی هستیم.وی افزود: شرکت های روسی با شرکای ایرانی برای تنظیم پیشنهادها و توافق های معین همکاری می کنند.
 

دنیس مانتوروف وزیر صنعت و تجارت روسیه نیز گفته است: ما به تحویل هواپیمای مسافربری SSJ-100 علاقه مندیم. براساس گزارش های فنی و تخصصی ارائه شده، سوپر جت ۱۰۰، نخستین هواپیمای صد نفره دنیاست که به صورت «FLY-BY-WIRE» هدایت می شود که هیچ تفاوتی با هواپیماهای مدرن «ایر باس» ندارد و سطوح فرامین آن توسط فرمان های الکترونیکی هدایت می شود و در نتیجه با کمترین میزان فشار بر خلبان، بیشترین دقت را دارد.این هواپیما محصول همکاری مجموعه ای از صنایع هواپیمایی غرب و شرق است و تمامی سازندگان قطعات اصلی آن مانند موتور، سامانه های فرود، الکترونیکی و دیگر قطعات کمپانی های معروف آمریکایی و اروپایی مانند Goodrich, Sutton و… هستند.

 
براساس مشخصات اعلام شده، این هواپیما هیچ تفاوتی با دیگر هواپیماهای ساخته شده در غرب ندارد و با توجه به تعداد صندلی ها، قدرت موتور و همچنین فرکانس های مختلف می تواند در فرودگاه های کشورهای مختلف از جمله ایران با وضعیت جغرافیایی متفاوت تا سقف شش پرواز در روز فعالیت کند.روسیه هفت سال پیش بهره برداری از این نوع هواپیما را آغاز کرده و شرکت سوخو نیز تا کنون سفارش ساخت ۱۹۷ فروند را دریافت کرده که ۴۹ فروند آن در اختیار شرکت های هوایی روسی و کشورهایی مانند اندونزی و ارمنستان قرار گرفته است.مسکو متکی به طرح فروش هواپیمای پیشرفته سوپرجت ۱۰۰ می خواهد در چارچوب راهبرد افزایش سطح روابط اقتصادی با تهران، بخشی از نیازهای بازار هوایی ایران را تامین و همچنین درآمد ارزی بیشتری جذب کند تا بتواند منابع مالی لازم را برای افزایش تولید آن به دست آورد.از سوی دیگر، افزایش پرواز این نوع هواپیما در ایران می تواند برای دیگر مشتریان بازار جهانی سوخو سوپرجت نیز تبلیغات خوبی باشد و برداشت قبلی تفاوت کیفیت هواپیماهای روسی با غربی را کمرنگ تر کند.


منبع: بهارنیوز

دست رئیس‌جمهور بسته نیست

محمد کیانوش راد در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به اینکه مجلس حق دارد نسبت به مخالفت و یا موافقت با وزرا سخن بگوید اظهار کرد: تا اینجای مسئله امر جدیدی رخ نداده و در همه دوره های قبل نیز چنین تعاملات یا کش و قوس هایی وجود داشته است اما روشن است رئیس‌جمهور باید بر مبنای گفتگوی جریان های سیاسی و توجه به کارآمدی وزرا و بدون در نظر گرفتن فشارهای مختلف کابینه خود را معرفی کند. مجلس هم باید به صورت منطقی نسبت به مطالبات خود اقدام کند. به هر حال روشن است هر گونه تهدید یا فشار یا کارشکنی از طرف هر جریان و یا نهادی بر دولت کاری ناپسند است اما تلاش جهت اینکه نمایندگان مجلس یا گروه های سیاسی پیشنهادات خودرا برای رئیس‌جمهور به اثبات برسانند ، امری نا موجه نیست.

این عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها با بیان اینکه نباید از مفهوم سهم خواهی لزوما یک مفهوم منفی را تبلیغ کرد، تصریح کرد: سهم خواهی اگر مبنای لجاجت یا پیگیری منافع خاص شخصی یا گروهی باشد قاعدتا با خواسته هایی که مردم بر اساس آن به روحانی رای داده اند تفاوت دارد زیرا مردم خواستار تحقق شعارها و برنامه های رئیس‌جمهور و پیگیری مشی اعتدالی هستند. رئیس‌جمهور هم قاعدتا با معدل گیری از خواسته های منطقی و مشروح جریان های سیاسی باید قاطعانه تصمیم خود را برای معرفی کابینه کارآمد و شایسته و وفادار به برنامه های خود اعلام کند.این نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی همچنین با بیان اینکه شخصیت روحانی نشان داده که زیر فشارها و تهدیدات نمی رود ، گفت:‌ در عین حال روحانی تلاش کرده به گونه ای عمل کند که نظرات گروه های مختلف خصوصا حامیان خود را تا حد زیادی برآورده سازد که در این مسیر با گروه های مختلف سیاسی، و اجتماعی و سازمان های مردم نهاد تعامل داشته است.
کیانوش راد تاکید کرد:‌ نباید مخالفت با یک یا دو وزیر به عنوان مخالفت با رئیس‌جمهور یا آرای مردم تعریف شود. این گونه مسائل در دوره های گوناگون وجودداشته و اکنون هم مطرح است. آنچه که رای جمعی مردم دنبال آن است معرفی کابینه کارآمد و وفادار به شعارهای روحانی است. کابینه جوان تر و استفاده از زنان اکنون نه خواست یک گروه خاص سیاسی بلکه یک خواست اجتماعی است. بنابراین مطرح شدن این خواسته ها به معنای فشار بر رئیس‌جمهور نیست. رئیس‌جمهور پس از بررسی های خود و مشورت با افراد صاحب نظر باید کابینه خود را معرفی کرده و مجلس هم براساس برداشت های خود از مجموعه شرایط رای خودرا به وزرا بدهد.این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه با اشاره به اینکه اگر دو یا سه وزیر رای هم نیاورند اتفاق خاصی رخ نمی دهد ، ادامه داد: در جریان اصلاح‌طلبان و اعتدال گرا قحط الرجال وجود ندارد و افراد شایسته زیادی حضور دارند بنابراین دست رئیس‌جمهور هم بسته نیست و روحانی می‌تواند نهایتا کابینه قابل دفاع را پیشنهاد بدهد.


منبع: بهارنیوز

هریت بیچر استو؛ زنی کوچک که جنگی بزرگ افروخت

برترین ها: هریت بیچر استو زنی با روحیه‌ای حساس و جثه‌ای ضعیف بود که قدرت قلمش در قرن نوزدهم یکی از مهم‌ترین جنگ‌های تاریخ بشریت را رقم زد. از منظر منتقدان و نویسندگان، داستانی که هریت در این رمان به تصویر می‌کشد، یکی از جرقه‌های آغاز جنگ داخلی امریکا بین شمال و جنوب را زد که منجر به لغو قانون برده داری شد.

هریت بیچر استو؛ زنی کوچک که جنگی بزرگ افروخت

هریت طی عمر هشتاد و پنج ساله‌اش بیش از ۲۰ کتاب، رمان، خاطرات، نامه و مقالات نگاشت.اما او صرفا نویسنده‌ای توانا با قلمی گیرا نبود. قدرت نویسندگی هریت در خدمت تغییرات سیاسی-اجتماعی قرار گرفت. «کلبه عمو تم» شاهکاری ادبی قلمداد می‌شود که تصویری از زندگی بسیار ظالمانه و غیر انسانی افریقایی-امریکایی‌ها ترسیم می‌کند. او پس از چاپ این رمان در روزنامه‌ای امریکایی به اسم «عصر ملی»، به شهرتی جهانی دست یافت و آتشی در میان مردم برای تقویت مبارزه‌های ضدبرده داری سیاهان برافروخت.

هریت در ۱۴ ژوئن ۱۸۱۱ در روستای لیچفیلد، ایالت کنتیکت به دنیا آمد. او فرزند هفتم از خانواده‌ای پر جمعیت و تنگدست با ۱۳‌ بچه بود. پدرش روحانی مذهبی به نام «لیمن میچر» بود و مادرش را هم زمانی که پنج سال داشت از دست داده بود. در مدرسه ای که توسط خواهرش کاترین اداره می شد، درس خواند و وقتی که ۲۱ ساله بود از کنتیکت به اوهایو رفت.

در آنجا با پروفسور «کالوین الیس استو» که مدرس دروس دینی بود آشنا شد و در سال ۱۸۳۶ با او  ازدواج کرد. در اوهایو به محافلی راه یافت که بحث و جدل درباره برده‌داری در جریان بود. همسر او نیز ضد قانون برده‌داری بود و از «راه آهن زیرزمینی» که گروهی بود برای فراری دادن بردگان به ایالت‌های آزاد و پناه دادن آنها در خانه‌های امن حمایت می کرد.

 هریت و همسرش صاحب هفت فرزند شدند. مرگ یکی از فرزندانش بر اثر وبا تاثیر عمیق روحی بر او گذاشت و او را با درد مادران سیاه‌پوست که فرزندانشان را به خاطر فقر و زندگی به عنوان برده از دست می‌دهند آشنا ساخت. یک پسر دیگر او هم بعدتر در دریا غرق شد.

 هریت زمانی که با همسرش در برونزویک ایالت مین زندگی می‌کرد، شاهد مرگ مردی سیاه‌پوست بود که منبع الهام وی برای نوشتن رمان کلبه عمو تم شد. در سال ۱۸۵۰ قانون فرار بردگان به تصویب رسید که طبق آن کسانی که سیاه‌پوستان را پناه داده یا فراری می‌دهند با مجازات شدید مواجه خواهند شد.

پس از آن او نامه‌ای به ویراستار «هفته‌نامه ضد برده داری عصر ملی» نوشت و ایده‌اش را برای نوشتن داستانی درباره برده‌داری مطرح کرد: «فکر می کنم زمان آن فرا رسیده تا حتی زنان و بچه‌هایی هم که می‌توانند حرف بزنند برای خاطر انسانیت و آزادی به صدا در آیند.

هریت بیچر استو؛ زنی کوچک که جنگی بزرگ افروخت 

امیدوارم که هر زنی که می‌تواند بنویسد، سکوت نکند.» در ژوئن ۱۸۵۱ وقتی ۴۰ سال داشت، اولین قسمت از داستانش را به مجله فرستاد. این کتاب سری داستانی  بود که یک سال هر هفته ابتدا با نام «مردی که کالا بود» و بعدتر با نام دیگر «زندگی در لولی»  چاپ می‌شد. اما سال ۱۸۵۲ کتاب به شکل رمان تنها در پنج هزار نسخه به چاپ رسید. رمان کلبه عمو تم با چنان استقبالی مواجه شد که کمتر از یک سال سیصد‌هزار نسخه آن به فروش رسید. این کتاب در انگلیس در همان سال یک میلیون نسخه فروخت.

هریت در کتاب کلبه عمو تم با روایت دانای کل نزدیک به پنجاه شخصیت می‌آفریند و داستان‌هایی بسیار رنج‌آور از سال‌ها برده داری انسان‌ها روایت می کند. کتاب صحنه‌های دردناک و عاطفی دارد که گاه اشک به چشمان خواننده می آورد و مخاطب را از نزدیک با زندگی اسفناک و غیرقابل باور سیاهان آشنا می سازد. داستان‌هایی که اکثرا واقعیت دارند و از مشاهدات و شنیده‌های هریت استخراج شده اند.

 هریت موفق شد با انتشار داستانش بحثی جنجالی در محافل امریکا در مورد لغو برده‌داری ایجاد کند و زمینه مخالفت‌جویی را میان جنوبیان امریکا تقویت سازد. او پس از آغاز جنگ داخلی در سال ۱۸۶۲ طی سفر به شهر واشنگتن دی.سی با رئیس جمهور آبراهام لینکلن ملاقات کرد. پسر او بعدها  گفت که لینکن با گرمی از هریت استقبال کردو به وی گفت:‌ «پس تو همان زن کوچکی هستی که با کتابش جنگی بزرگ به راه انداخته است.»

 خانواده‌های بیچر و استو از مشهورترین خاندان‌های قرن نوزدهم امریکا بودند که در جنبش‌های اجتماعی نقش فراوان داشتند. برادر هریت نیز با نام هنری «وارد بیچر» وزیر پروتستان محبوبی بود و از جمله رهبران اولیه جنبش حق رای زنان در امریکا محسوب می‌شد. هریت در زمان حیات هم مورد تقدیر فراوانی قرار گرفت به طوری که در سال ۱۸۸۱ جشنی ملی به مناسبت تولد هفتاد سالگی‌اش برگزار شد.

 هریت بیچر استو در سال ۱۸۹۶ پس از ابتلا به بیماری آلزایمر در هارت‌فورد ایالت کنتیکت درگذشت. ماجرا‌های  تلاش او دست‌مایه نوشتن زندگی‌نامه‌های فراوانی بوده و چندین فیلم نیز با اقتباس‌های متفاوت براساس رمان کلبه عمو تم ساخته شده است. کارهای این نویسنده مشهور به ده‌ها زبان از جمله فارسی برگردانده شده و مخاطبان بسیاری را جذب کرده است.


منبع: برترینها

المپیک هنوز بوی «عطاالله بهمنش» را می‌دهد

فیلم «خط پایان» محمدرضا طالبی در سال ۶۴ را همه به یاد دارند. در روزهای جنگ و منهای ورزش و منهای فوتبال، هنوز ورزش آن‌قدر جذاب بود که فیلمی سینمایی درباره ساخته‌اش شود و بینندگان را به سینماها بکشاند. ایرج طهماسب و حمید جبلی آن روزها هم زوج بودند و در این فیلم بازی کردند. داستان فیلم ماجرای یک دوچرخه سوار است که با نقش اول طهماسب در یک فیلم که تصاویری آرشیوی از بازی‌های آسیایی تهران را دارد، فضای ورزش ایران را پیش از انقلاب نشان می‌دهد.

المپیک هنوز بوی تو را می‌دهد 
در این فیلم گزارشگری هست که صحنه‌های بازی‌های آسیایی و مسابقات دوچرخه‌سواری را آن‌قدر زیبا گزارش می‌کند که از چند بار شنیدنش سیر نمی‌شوید. او کسی نیست جز عطاءالله بهمنش، که حتی در همان سال هم برای حضور در فیلم مشکلاتی داشت. گزارشگر و مفسر بزرگ ورزش ایران هفته پیش دارفانی را وداع گفت. استاد بهمنش در اواخر عمر آلزایمرش شدت یافته بود و دیگر هیچ چیز را به یاد نمی‌آورد.

استاد دیگر کسی را نمی‌شناخت

حدود شش سال پیش و پیش از این وخامتی که برای بهمنش پیش آمد، با خانه استاد تماس گرفتیم تا بلکه بتوانیم روی استاد را ببینیم. همسرش گوشی را برداشت: «الو، شما اصلا خبر دارید حال عطا چطور است؟ اصلا کسی از او سراغ می‌گیرد؟ وقتی همه عطا را فراموش کرده اند، او هم همه را فراموش می‌کند!» صدای ضجه بار همسر عطاءالله بهمنش، بغض را در گلو شکل می‌داد. می‌گفت همه او را فراموش کرده اند. همسر بهمنش از ما هم گله می‌کند:«شما رسانه ای‌ها ما را فراموش کرده اید، هیچ کس نیامد خبری از ما بپرسد. »

صدایش پر از گلایه بود: «برای چی زنگ زدید؟چیکارمان دارید؟» چه داشتیم بگوییم؟ همیشه حوالی المپیک همه یاد بهمنش می‌افتادند و ما فقط می‌گفتیم المپیک بوی استاد را می‌دهد. همان زمان وقتی گفتیم ما در بیمارستان عیادت استاد هم آمدیم و دوربین‌هایی هم آمده بودند و عکس و فیلم گرفتند.

صدایش بلندتر هم می‌شود: «به‌خاطر المپیک زنگ زدید نه به خاطر عطا. کدام دوربین؟ مگر پخش شد؟ ما که ندیدیم. » گوش همسر پر گلایه استاد بدهکار نبود:«عطا دیگر حافظه ندارد، خودش دیگر خودش را نمی‌شناسد، من را هم نمی‌شناسد، الان دو پرستار دارد. شما اصلا به فکر عطا نیستید. اگر بودید الان سراغش نمی‌آمدید. روزگاری که در رادیو گزارش می‌کرد را فراموش کرده‌اید. اصلا شما آن زمان نبودید. بودید؟ کجا بودید؟ با گزارشگر نمی‌توانید حرف بزنید.

او کسی را نمی‌شناسد. مثل این‌که شما هم او را نمی‌شناسید.» سکوت پشت گوشی تلفن آزاردهنده بود. اما با دل پر درد چه می‌توان کرد؟ آن زمان احتمالا پاسخ دادن ما سوهان روح بود و خراش دهنده دل. با همه وجودمان می‌خواستیم از بودن استاد لذت ببریم. او را تاریخ زنده ورزش ایران می‌دانستیم. تاریخی که همیشه جاودان است.

خداحافظ آقای توصیفگر

می‌گویند بهمنش آنقدر در توصیف کردن استاد بود که شنوندگان گزارش‌های کشتی و فوتبال و هر رشته‌ای که در رادیو گزارش می‌کردی، چشم‌هایشان را می‌بستند و خودشان را در میدان تصور می‌کردند و انگار همه چیز را با جزییات می‌دیدند! همانطور که گفتیم شش سال پیش می‌خواستیم با مرحوم بهمنش مصاحبه کنیم، اما به دلیل کسالت شدید آن زمان مرحوم بهمنش، رویمان نشد از همسر مرحوم بهمنش بپرسیم که آیا ماجرای جلوی آینه ایستادن استاد و تکرار دو سوال از سوی او: «چرا؟ چرا من؟» درست است یا نه؟

المپیک هنوز بوی تو را می‌دهد 
می‌گویند در روزهایی که به ناحق از رادیو تلویزیون کنارش گذاشتند و دیگر اجازه گزارشگری و فعالیت نداشت و به نوعی اخراج شده بود، هر روز صبح مقابل آینه می‌ایستاد و ساعت‌ها به خودش نگاه می‌کرد و از خودش می‌پرسید: «چرا؟ چرا من؟» ناگفته‌ها درباره استاد بهمنش زیاد است و البته هم نسلان و همکارانش خیلی خوب می‌دادند بر بهمنش چه گذشت و ای کاش بازگو کنند. روحت شاد آقای توصیفگر، یادت گرامی آقای گزارشگر! حتی تاریخ رفتنت با روز جهانی ورزشی نویسان یکی بود تا هر سال در این روز یادت زنده بماند.

جملات ماندگار بهمنش

– من کار گزارشگری را به دلیل علاقه‌ام انجام می‌دادم و بحث مالی برایم مهم نبود. ابتدا که کار خود را آغاز کردم ماهانه ۱۲ تومان حقوقم بود و بعد سال‌ها به هزار تومان رسید. تلاش می‌کردم همواره حقیقت را بگویم و بازتاب دهم. همین علاقه باعث شد مورد توجه مسئولان قرار بگیرم و این امر گسترش پیدا کرد.

– تختی که وارد عرصه کشتی شد، از همان اول نشان داد که استخوان‌بندی این ورزش را دارد. تختی کار بلد بود و همین امر باعث شد که سال‌های سال در تیم ملی باشد.

– در مسابقات المپیک ۵۲ هلسینگ تختی در فینال مسابقات با حریف روسی رقابت داشت و پس از شکست برابر وی رئیس فدراسیون جهانی اعلام کرد چرا حق این جوان را می‌خورید؟

– با قوانین رشته‌هایی که گزارش می‌کردم آشنا بودم، هر کس آشنا نباشد و گزارش کند دیوانه است!قوانین هر رشته ای که گزارش می‌کردم را می‌دانستم، مخصوصا در کشتی با فن و فنون آشنا بودم. از خواسته مخاطبان آگاه بودم و مواردی را عنوان می‌کردم که برای شنونده و بیننده مهم و مفید باشد.

– گزارشگر باید به ادبیات مسلط باشد.

– یک گزارشگر باید به ادبیات تسلط داشته باشد. من به جز کتاب‌های ورزشی کتاب‌های حافظ، مولانا، سعدی و ادبیات خارجی را نیز مطالعه می‌کردم. گزارشگر باید به ادبیات مسلط باشد و از دامنه لغات گسترده استفاده کند.


منبع: برترینها

گران ترین کفش های دنیا؛ کفش هایی با نگین الماس

ماهنامه آینده روشن: بارها شنیده اید پا قلب دوم بدن است و باید در مراقبت از آن ها کوشید، اما آیا واقعا به این موضوع توجه کرده اید که استفاده از کفش مناسب می تواند بر سلامت شما چه تاثیری داشته باشد؟ چون اگر برای مدت طولانی از کفش نامناسب استفاده کنید، بدون تردید مشکلاتی همچون دردهای کمر، انحراف انگشتان پا یا مشکلات پوستی در ناحیه پا برای شما به وجود خواهدآمد.

به طور کلی، با توجه به فصول مختلف، کفش های گوناگونی در بازار وجود دارد. در دنیای امروزی بسیاری از افراد، مخصوصا قشر جوان، به مدگرایی و خاص بودن تمایل بیشتری پیدا کرده اند و برخی از آن ها هزینه های گزافی را برای پوشاک خود پرداخت می کنند. برای بسیاری از افراد که کاربردپذیری و اولویت در زندگی آن ها اهمیت دارد کفش وسیله ای است که از آن برای محافظت از پا در مقابل گرما و سرما و جلوگیری از آسیب رسیدن به پا استفاده می شود.

از مریلین مونرو نقل می کنند که گفته است: «به هر دختر کفشی مناسب بدهید تا دنیا را فتح کند!» شاید فکر کنید مریلین غلو می کند، اما سبک پردازان و طراحان معروف دنیا هم تاکید کرده اند که می توان یک فرد شیک و متفاوت را در درجه اول از روی مدل موهایش و در درجه دوم از روی کفش او شناخت.

وقتی کفشی مرغوب، با ساده ترین لباس هماهنگ می شود، حال و هوای تیپ شما را دگرگون می کند و به آن کیفیتی و جلوه ای مرغوب و اعلا می بخشد، در حالی که فاخرترین و گرانترین لباس ها، اگر با کفشی کهنه یا نامناسب هماهنگ شوند، در دید بیننده چیزی بیش از یک دست لباس کهنه و مندرس به نظر نخواهدآمد.

برخی روان شناسان معتقدند حس شیرین پوشیدن یک جفت کفش تخت مرغوب «ویس» به همراه شلوار جین، یک جفت کفش پاشنه بلند کرم رنگ «ناین وست» برای استفاده روزمره و یک جفت بوت بلند مشکی «چارلز اند کیت» برای میهمانی را با کمتر لذتی در جهان می توان مقایسه کرد.

ستاره های سینما یا دیگر اشخاص مشهور در مراسم های مختلف با کفش های گرانبهایشان هوش از سر می ربایند، اما چنین نیست که پیدا کردن این کفش ها برای یک شخص عادی مانند قیمت شان افسانه ای باشد. هر فردی می تواند صاحب یک جفت یا چندین جفت از این کفش های رویایی باشد؛ لزومی هم ندارد. مریلین مونرو یا ملکه باشد، کافی است فقط بتواند قیمت نجومی این کفش ها را بپردازد.

معمولا در تهران اغلب افراد برای خرید کفش های مرغوب و نسبتا گران به بازار سپهسالار می روند. معمولا قیمت گران ترین کفش ها در سپهسالار از چندصد هزار تومان تجاوز نمی کند، اما مراکز خرید انگشت شماری هم در تهران هستند که می توان در آن ها کفش های چندمیلیون تومانی را پشت ویترین مغازه ها مشاهده کرد؛ از جمله چنین مراکزی مرکز خرید «سام سنتر»، در خیابان فرشته، است. البته برخی مشتریان هم با این کفش ها راضی نمی شوند و نمونه های گران تر را از روی کاتالوگ سفارش می دهند که در ایتالیا یا فرانسه مخصوص او دوخته و ارسال شود.

قطعا همان طور که هی ارزانی ای بی حکمت نیست، هیچ گرانی ای هم بی علت نیست. وقتی یک جفت کفش با کیفیت و مرغوب می پوشید، نه تنها در چشم دیگران شیک پوش به نظر می رسید در آن کفش ها راحت خواهیدبود!

کفش مرغوب و گران قیمت، به پاهای شما احساس راحتی می دهد؛ مثلا خانم هایی که در کفش پاشنه بلند پاهایشان اذیت می شود، اگر کفش های پاشنه ده سانتی «ناین وست» را بپوشند، پاشنه های ده سانتی این کفش به آن ها حس امنیت و راحتی پاشنه پنج سانتی را می دهد. این کفش را می توانید به مبلغ پنج میلیون تومان خریداری کنید و از پوشیدنش احساس راحتی کنید و لذت ببرید.

همین طور اگر اهل ورزش هستید و می خواهید یک کتانی عالی بپوشید، کتانی های «دانک پاریس» برند «نایک» («Nike Dunk Paris Editio») به قیمت ۱۰ میلیون تومان برای خرید وجود دارد. معمولا قیمت کفش های زنانه در بازار لاکچری، در مقایسه با کفش های مردانه، به دلیل ساختارشان چند برابر است. در ادامه گران ترین کفش های جهان را که اغلب زنانه هستند معرفی می کنیم.

این کفش های زنانه در رده گران قیمت ترین به شمار می آیند و این گرانی به دلیل سنگ یا الماس گران قیمتی است که در ساخت آن ها به کار رفته است.

Diamond Dream Stilettos by Stuart Weitzman- $500,000

 گران ترین کفش های دنیا

یکی از گران قیمت ترین کفش های زنانه «Diamond Dream Stilettos» است که طراح مشهور استورات وِیتس من آن را ساخته استو آنیکا نانی رُز مشهور آن را برای مراسم اسکار استفاده کرد. این کفش ارزشی به مبلغ ۵۰۰ هزار دلار دارد. در نوک این الماسی ۱۴۲۰ عیار با قاب پلاتین به کار رفته که آن را بسیار شیک و زیبا کرده است. دونوار الماس مانند در بالای کفش قرار دارد و در سرتاسر انگشتان پا دو بند نقره ای رنگ قرار گرفته که آن را به کفشی زیبا و جذاب برای خانم ها تبدیل کرده است.


Ruby Slippers by the ‘Wizard of OZ’- $۶۱۲,۰۰۰

 گران ترین کفش های دنیا

این کفش به «کفش جادوگر شهر اُز» معروف است. در طراحی این نوع کفش از الماس یا سنگ های گران قیمت خاصی استفاده نشده و تنها پولک های قرمزی در سرتاسر کفش و سه مهره براق و درخشان بر رویه آن به کار رفته است. اساسا تهیه این نوع کفش راحتی مقرون به صرفه نیست و تنها دلیل گران بودن این نوع کفش آن است که شخصیت های محبوب در فیلم ها معمولا از این نوع کفش استفاده می کنند.. این کفش ارزشی به مبلغ ۶۱۲ هزار دلار دارد.


Marilyn Monroe by Stuart Weitzman- $1 Million

 گران ترین کفش های دنیا

این کفش را هم استوارت وِیتس من طراحی کرده است و با ارزشی به مبلغ یک میلیون دلار جزو کفش های لوکس و گران قیمت جهان است. کفش «مریلین مونرو» برای اولین بار روی فرشی قرمزرنگ به مبلغ یک میلیون دلار به حراج گذاشته شد و رجینا کینگ در سال ۲۰۰۵ در مراسم اسکار از این نوع کفش استفاده کرد. این نوع کفش با پارچه ساتن گل رز مانند، به همراه یک دسته سنگ کریستال درخشان، به صورتی ظریف و زیبا تریین شده است.


Retro Rose Pumps by Stuart Weitzman- $1 Million

 گران ترین کفش های دنیا

کفش «Retro Rose Pimps» را هم استوارت وِیتس من مشهور طراحی کرده است. این کفش جزو باکیفیت ترین و مشهورترین کفش هاست که از آن می توان در همه جا استفاده کرد. آنچه این کفش ها را جذاب و زیبا کرده الماس زیبای ۱۰۰ عیاری است که در آن به کار رفته است. بانوی زیبای هالیوودی دیابلو کُدی برای دریافت اسکار ۲۰۰۸ خود ازاین کفش روی فرش قرمز استفاده کرد.


Ruby Stilettos by Stuart Weitzman- 1.6 Million

 گران ترین کفش های دنیا

طراح این کفش هم استوارت ویتس من است. این کفش ارزشی به مبلغ یک میلیون و ۶۰۰ هزار دلار دارد. طرح به کار رفته در این کفش ساتن قرمز رنگ در کف آن و ۶۰۰ یاقوت قرمز رنگ است که وزنی حدود یک پوند دارند. جذابیت و زیبایی و گران قیمت بودن این نوع کفش بسیار آشکار است. هنوز هیچ فرد مشهوری این کفش را نپوشیده است.


Platinum Guild Stiletto by Stuart Weitzman- $1.09 Million

 گران ترین کفش های دنیا

این کفش بسیار زیبا و شیک و پرزرق و برق است که آن را هم استوارت ویست من طراحی کرده است. «Platinum guild stilettos» برند تجاری کمیابی است که در کفش هایش تسمه های چرمی پلاتین و الماس های روکش دارد ۴۶۴ عیار روی تسمه ها استفاده شده است. تسمه های پلاتینی به کار رفته این کفش ها را به گران قیمت ترین کفش های جهان تبدیل کرده است که ارزشی به مبلغ یک میلیون و ۹۰ هزار دلار دارند.

به راحتی می توان از الماس به کار رفته در این کفش ها استفاده کرد و در صورتی که تمایل نداشتید برای مجالس غیررسمی از آن ها استفاده کنید، می توانید آن ها را از روی کفش ها بردارید. پلاتین های به کاررفته در کفش ها هم طرحی خاص دارند. لورا هِیرینگ در شب اسکار خود این کفش را استفاده کرد.


Cinderella Slippers by Stuart Weitzman- $2 Million

 گران ترین کفش های دنیا

کفش Cinderella Slippers از جنس پلاتین نقره ای رنگ است و ۵۶۵ گرم طلای ۵۵ عیار دارد که به صورت نواری در اطراف کفش قرار گرفته اند. این کفش جزو جدیدترین و حیرت انگیز ترین کفش هایی است که استوارت ویتس من طراحی کرده است. این کفش ارزشی به مبلغ دو میلیون دلار دارد. آلیسون کراوس در سال ۲۰۰۴ برای دریافت جایزه اسکار خود از این کفش استفاده کرد.


Tanzanite Heels by Stuart Weitzman- $2 Million

 گران ترین کفش های دنیا

این مدل کفش چشمگیر کاری گروهی از ویتس من و اِدی لِ وی، طراح شهور جواهر، است. این کفش از چرم نقره ای رنگ است و مچ  بند مخصوص پا در پشت کفش دارد که طرح آن شبیه گردنبند است. پابند این کفش با الماس ۲۸ عیار و سنگ زیبای آبی رنگ ۱۸۵ عیار پوشیده شده است و قیمت آن ارزشی به مبلغ دو میلیون دلار دارد.


Ruby Slippers by Harry Winston- $3 Million

 گران ترین کفش های دنیا

طرح این کفش برگرفته از طرح دوروتی رابی است. در این کفش از جواهرات سنگین استفاده شده و هنرمندانمشهور نیز از این کفش استفاده می کنند. وینستون این کفش را به یکی از هنرمندان مشهور تقدیم کرد. شایان ذکر است که بگوییم در طرح این کفش یاقوت هایی به ارزش ۱۳۵۰ عیار و الماس ۵۰ عیار، همراه با سنگ های زیبا به کار رفته است.


Rita Hayworth heels by Stuart Weitzman- $3 Million

 گران ترین کفش های دنیا

این کفش طرح منحصر به فردی دارد که در ساخت آن از سنگ هایی مانند یاقوت سرخ و الماس استفاده شده است. قسمت پنج پای این کفش به صورت باز و باقی قسمت های انگشتان پوشیده ساخته شده است. این کفش را نخستین بار ریتا های ورث در فیل «رستگاری در شاوشنگ»، به همراه دختر شاهزاده بانو یاسمین آقاخان استفاده کرد.


منبع: برترینها

سوفله مرغ و لوبیا غذایی خوشمزه که سریع آماده میشه

در این مطلب طرز تهیه سوفله مرغ و لوبیا را به شما آموزش میدهیم.

مواد لازم:

  • نان  (تورتیلا،لواش یا تافتون) به میزان لازم
  • فلفل سیاه ۱/۸ قاشق چای خوری
  • نمک ۱/۸ قاشق چای خوری
  • آبلیمو ۴٫۵ قاشق چای خوری
  • مرغ (مرغ کنتاکی خرد شده) مرغ ۲ و ۱/۴ لیوان
  • زیره ۱/۴ قاشق چای خوری
  • پونه (خشک شده) ۱ قاشق چای خوری
  • سیر (رنده شده) سیر ۱ قاشق چای خوری
  • کنسرو لوبیا (بدون آب) ۱ عدد(یا ۱ونیم لیوان لوبیا پخته شده)
  • روغن به میزان لازم
  • فلفل دلمه ای (متوسط – خرد شده) ۱ عدد
  • فلفل قرمز (فلفل شیرین متوسط – خرد شده) ۲ عدد
  • پنیر پیتزا (رنده شده) به میزان لازم
  • پیازچه (خرد شده) ۱/۴ لیوان
  • گشنیز (خرد شده) ۱/۲ لیوان
  • خامه ترش (یا پنیر پیتزا) ۲۰۰ گرم
 طرز تهیه سوفله مرغ و لوبیا(بسیار خوشمزه و شیک)

طرز تهیه:

۱-ابتدا مرغ را با مواد دلخواه پخته و ریش ریش کنید و کنار بگذارید.داخل تابه مقداری رووغن گرم کرده و فلفل دلمه ای را ریز کنید و در روغن تفت دهید.فلفل قرمز را نیز اضافه کرده آن را کمی تفت دهید.سیر رنده شده،لوبیا پخته شده و همه مواد به جز پیازچه و گشنیز را به فلفل ها اضافه کرده و به خوبی تفت دهید و در انتها مرغ ریش شده را به آن اضافه کنید.

طرز تهیه سوفله مرغ و لوبیا(بسیار خوشمزه و شیک)

۲-نان را به شکل دلخواه برش داده و هر قطعه را داخل روغن سرخ کنید.ظرفی مناسب انتخاب کرده و آن را چرب کنید یا از کاغذ روغنی استفاده کنید.

۳-ته و کناره های ظرف مقداری نان سرخ شده چیده و روی آن را از مواد پر کنید.روی مواد را با خامه ترش و پنیر پیتزا(یا فقط پنیر پیتزا)پوشانده و گشنیز و پیازچه ساطوری شده بریزید .(میتوانید لایه لایه این کار را انجام دهید یا فقط در یک لایه)
سپس به مدت ۱۵ الی ۲۰ دقیقه داخل فر با دمای ۱۸۰ درجه سانتیگراد (۳۵۰ درجه فارنهایت) قرار دهید .

نکات:

۱-میتوانید لوبیا پخته را حذف کرده و به جای آن از ذرت پخته شده استفاده کنید.

۲- در صورت تمایل مرغ را سرخ کرده یا کبابی کنید.

۳-مواد غذا را میتوانید با هر نوع ماده دلخواه(مثل زیتون،ژامبون،گوشت و …)جا به جا کنید.


منبع: برترینها

نفت به کانال ۵۰ دلار بازگشت

میزان ذخایر نفت خام در هفته منتهی به ۲۱ جولای با ۱۰٫۲ میلیون بشکه کاهش به ۴۸۷ میلیون بشکه رسیده، در حالی که انتظار می رفت تنها ۲٫۶ میلیون بشکه کاهش داشته باشد.

قیمت نفت به 50 دلار و 56 سنت رسید.پول‌نیوز – قیمت هر بشکه نفت برنت امروز با ۳۶ سنت، معادل ۰.۷ درصد افزایش به ۵۰ دلار و ۵۶ سنت رسید.
به گزارش رویترز، گمانه زنی ها در مورد کاهش ذخایر نفت آمریکا و کند شدن میزان رشد تولید نفت شیل موجب شد تا قیمت نفت امروز با افزایش مواجه شود و در نزدیکی بالاترین رقم ۸ هفته اخیر که دیروز به ثبت رسیده بود باقی بماند.

بر اساس این گزارش، قیمت هر بشکه نفت برنت امروز با ۳۶ سنت، معادل ۰٫۷ درصد افزایش به ۵۰ دلار و ۵۶ سنت رسید. قیمت نفت برنت دیروز بیش از ۳ درصد رشد را تجربه کرد.

قیمت نفت وست تگزاس اینترمدییت آمریکا هم امروز با ۴۶ سنت، معادل یک درصد افزایش به ۴۸ دلار و ۳۵ سنت رسید.

بر اساس آمارهای انستیتوی نفت آمریکا، میزان ذخایر نفت خام این کشور در هفته گذشته و همزمان با افزایش تولید پالایشگاه ها به شدت کاهش یافت، در حالی که میزان ذخایر بنزین آمریکا افزایش داشت.

میزان ذخایر نفت خام در هفته منتهی به ۲۱ جولای با ۱۰٫۲ میلیون بشکه کاهش به ۴۸۷ میلیون بشکه رسیده، در حالی که انتظار می رفت تنها ۲٫۶ میلیون بشکه کاهش داشته باشد.

دیگر عامل تقویت قیمت نفت، اعلام عربستان مبنی بر محدود کردن صادرات نفت خود به ۶٫۶ میلیون بشکه در روز در ماه آینده میلادی است که در صورت تحقق، حدود یک میلیون بشکه نسبت به یک سال قبل کاهش خواهد داشت.

نیجریه نیز موافقت کرده تا با محدود کردن یا کاهش تولید خود از ۱٫۸ میلیون بشکه، به محض اینکه تولیدش در این سطح به ثبات برسد، به توافق کاهش تولید بپیوندد.

اما به عقیده ریک اسپونر، تحلیلگر موسسه سی ام سی مارکتس، روند افزایش فعلی قیمت نفت احتمالا در اوایل کانال ۵۰ دلار متوقف خواهد شد. وی افزود: «در حالی که ما داریم به ۵۰ دلار نزدیک می شویم و در اوایل کانال ۵۰ دلار قرار داریم، این سطح قیمتی است که در صورت تداوم می تواند موجب افزایش بیشتر تولید نفت شیل آمریکا شود.»


منبع: پول نیوز

۱۳ خاندانی که دنیا را اداره می‌کنند

طبق اصل تئوری توطئه، جمعیتی قلیل در جهان وجود دارند که بر اکثریت مردم حکومت می‌کنند. ردپای آن‌ها همه جا به چشم می‌خورد؛ از اقتصاد گرفته تا صنعت موسیقی. این قشر از جامعه عروسک‌گردان‌هایی حرفه‌ای هستند که سایرین را عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی خود می‌دانند و آن‌ها را به هر حالتی که مایل باشند، می‌رقصانند.

شایعات حاکی از آن است که این گروه‌ها با مکاتب و فرقه‌های مرموز در ارتباط هستند و پیمان‌‌نامه‌های تجاری طلایی و مخفیانه‌ای داشته و برنامه‌های پنهانی را برای ایجاد نظم نو جهانی در سر دارند؛ این‌ها گروه اقلیت، ثروتمند‌ترین خاندان‌های جهان هستند.

سایه‌های سیاه قدرت بر نظم نوی جهانی

توده مردم تقریبا از این حقیقت نا‌آگاه‌اند که آزادی‌شان توسط عده قلیلی، روز‌به‌روز از آن‌ها گرفته شده و به قدرت این اقلیت حاکم افزوده می‌شود.

در رأس هرم نخبگان، ۱۳ خاندان به چشم می‌خورد که به انجمن ۱۳ معروف‌ هستند. این انجمن عامل پشت پرده بزرگ‌ترین وقایعی است که در دنیا اتفاق می‌افتد. با گذشت زمان، دنیا کم‌کم به این حقیقت پی می‌برد که ۹۹ درصد از جمعیت جهان، تحت نظارت و کنترل این یک درصد نخبه اداره می‌شوند. انجمن ۱۳، کمتر از یک درصد از جمعیت دنیا را به خود اختصاص داده و هیچ عضو خارجی را قبول نمی‌کند.

 برده داری مدرن

براساس گفته‌ها، این خانواده‌های ممتاز به دلیل این‌که خود را از نوادگان خدایان باستان می‌دانند و جزو خانواده‌های سلطنتی به‌شمار می‌روند، حق سلطه بر جهان را به خود داده‌اند. این ۱۳ خاندان بد‌نام شامل خاندان‌های: روتشیلد، بروس، کوندیش (کندی)، مِدیچی، هانوفر، هابسبورگ، کروپ، پلانتاژنت، راکفلر، رومانوف، سینکلر (سنت کلر)، واربرگ و ویندسور هستند.

به جز این ۱۳ سلسله، خانواده‌های قدرتمند دیگری نیز وجود دارند که نام آن‌ها فعلا برای ما ناشناخته است. بی‌شک سلسله روتشیلد، قدرتمند‌ترین خاندان این فهرست محسوب می‌شود و ارزش دارایی‌های این خانواده حدود ۵۰۰ تریلیون دلار برآورد شده‌ است. این خاندان بیشتر قدرت خود را از راه امپراتوری بر سیستم بانک‌داری جهانی کسب کرده. موسسات مهمی که به‌سختی در تلاش‌ هستند تا نظام جدیدی را بر دنیا حاکم کرده و نسل بشر را برده خود کنند، شامل این موارد هستند:

۱٫ موسسه شهر لندن (The City of London Corporation) (موسسه‌ای مالی که توسط روتشیلد اداره می‌شود) – این موسسه هیچ‌گونه وابستگی به دولت بریتانیا ندارد.

۲٫ صندوق ذخیره فدرال ایالات متحده (The US Federal Reserve) (موسسه مالی، بانک خصوصی و متعلق به روتشیلد‌ها) – این نهاد هیچ‌گونه وابستگی به دولت ایالات متحده ندارد.

۳٫ شهر واتیکان (آموزش تعالیم مذهبی و فریب‌دهی مردم با استفاده از استراتژی ایجاد رعب و وحشت در میان آن‌ها) – این نهاد هیچ‌گونه وابستگی به دولت ایتالیا ندارد.

۴٫ واشنگن دی.سی (استراتژی‌های نظامی، برنامه‌ریزی ذهن، مغز‌شویی و برنامه‌های کاهش جمعیت) – این نهاد هیچ‌گونه وابستگی به دولت ایالات متحده ندارد.

هر‌یک از این چهار موسسه‌ای که پیش‌تر نام برده شد، به‌‌عنوان نهاد‌هایی مستقل مشغول به کارند و تابع هیچ‌ قانونی جز قانون خود نیستند. بنابراین هیچ دادگاهی وجود ندارد که بتواند به تخلفات آن‌ها رسیدگی کند.
انجمن‌های مخفی متعددی در دنیا وجود دارد که زیر‌شاخه‌ این موسسات عظیم بوده و هر یک تحت نظارت یا متعلق به انجمن ۱۳ خاندان هستند. به تمام اعضای این انجمن‌های مخفی، به پاس خدماتشان، پاداش ارزشمندی اهدا می‌شود، اما این اعضا هیچ‌وقت به‌عنوان عضوی از ۱۳ خاندان محسوب نمی‌شوند. این افراد حتی نمی‌دانند چه‌کسی رئیس آن‌هاست یا برنامه کلی این نهاد‌ها چیست، تنها وظیفه‌ای که دارند، پیروی از دستوراتی است که از بالا به آن‌ها داده می‌شود.

شست‌و‌شوی مغزی

آن‌ها چطور مغز ما را شست‌و‌شو می‌دهند؟ چگونه بدون‌ آن‌که متوجه باشیم، ذهن تک‌تک ما را تحت کنترل خود می‌گیرند؟

بزرگ‌ترین اسارتی که انجمن ۱۳ برای انسان‌ها ایجاد کرده‌اند، نظام آموزشی است. نظام آموزشی مدارس کاملا نسبت به گذشته تغییر کرده است، سیستم جدید به دانش‌آموزان دیکته می‌کند که بدون تفکر و به شکل طوطی‌وار، هر ‌آن‌چه را به آن‌ها آموزش داده می‌شود، به‌خاطر بسپارند، و بدون طرح هیچ‌گونه سوالی، تنها به دستورات عمل کنند.

حقیقت این است که اداره این سیستم آموزشی بسیار هزینه‌بر بوده و در عصر اینترنت، نظامی منسوخ‌شده به حساب می‌آید. چرا منسوخ‌شده؟ همه ما هر جا که باشیم، به‌راحتی به اینترنت دسترسی داریم و هر آن‌چه را بخواهیم بدانیم، خیلی راحت از طریق این شبکه جهانی خواهیم آموخت.

بااین‌حال، هم‌چنان هزینه‌های هنگفتی را صرف نظام آموزش و پرورش می‌کنیم، اما چرا؟ کاملا ساده است؛ نخبگان جهان به نسل آینده نیاز دارند، آن‌ها می‌خواهند فرزندان ما دنبال‌رو عقاید مشخصی بوده و چهار‌چوب ذهنی از پیش تعریف‌شده‌ای داشته باشند.

آیا می‌توان جلوی سلطه آ‌ن‌ها را گرفت؟

تا زمانی‌که نظم جدید جهانی در حال قوی‌تر شدن است، آینده نا‌مشخصی پیش روی ما خواهد بود. ما یا باید تسلیم و برده این نظام سلطه‌گر باشیم، یا با اتحاد و یکپارچگی علیه آن قیام کرده و این هرم قدرت را نابود کنیم. سوالی که همیشه در رابطه با سیستم برده‌داری آموزشی این انجمن مطرح بوده، این است که آیا این نظام، نظامی سست و بر پایه مجموعه‌ای از برنامه‌های آموزشی است، یا نظامی است که با ایجاد ترس از مجازات و حبس، مردم را مجبور می‌کند تا از آن پیروی کنند. البته تمام این پیش‌فرض‌ها درست به‌نظر می‌رسند، اما آن‌چه انجمن ۱۳ را حاکم جهان کرده، سیستم مالی آن است.

 برده داری مدرن

بردگان پول

نظام مالی بدون آن‌که متوجه باشیم، ما را برده پول کرده است. طی یک روند همیشگی هر روز از ساعت هشت صبح تا شش بعدازظهر، بدون انگیزه سر کار خود حاضر می‌شویم و در محیط‌هایی یکنواخت و کسالت‌آور، وظایف تکراری خود را انجام می‌دهیم. تنها انگیزه‌ای که اکثر ما را مجبور می‌کند یک روز خسته‌کننده دیگر را آغاز کنیم، فیش حقوقی است که آخر هر ماه دریافت می‌کنیم. با‌وجود حجم زیاد کار، باز هم احساس می‌کنیم پول کافی نداریم، چون این سیستم ما را مصرف‌گرا و حریص‌تر کرده.

مشکلات و شرایط نا به‌سامان جوامع، در‌نتیجه ثروت‌اندوزی‌ این گروه اقلیت حاصل شده: آن‌ها از جنگ، بیماری‌، منابع کره زمین، برده‌داری و شرایط غیر‌انسانی محیط‌های کار، سود‌های کلانی به جیب می‌زنند. پول، رهبران ما را فاسد کرده و نظام سلطه‌گر، انسانیت را از طریق پول به قهقرا برده است.

آیا ما دیگر به این سیستم مالی وابسته هستیم؟ خیر، مادر زمین بابت استفاده از منابعش پولی از ما دریافت نمی‌کند، در عین حال نیز به فناوری‌هایی دست‌ پیدا کرده‌ایم که روزانه و بدون زحمت، این منابع را از دل زمین استخراج می‌کنیم.

راه‌حل چیست؟

حتما راه‌حل‌هایی وجود دارد، اما هنوز به‌طور قاطع راه‌کار ثابتی در‌نظر گرفته نشده. ذهن بی‌نظیر ما هم‌چنان به دنبال بررسی راه‌حل‌های احتمالی برای غلبه بر اقتصاد منابع‌محور است. این مسئله، برای چندین دهه موضوع بحث دوست‌داران محیط زیست بوده است. آقای ژاک فرسکو از‌جمله افرادی است که به‌طور جدی به این مسئله پرداخته. او طراح و مهندس فوق‌العاده‌ای است که بیشتر عمر خود را صرف طراحی سازه‌هایی کرده که برای آینده بشر و محیط زیست به‌صرفه‌تر هستند. او پیشنهاد ساخت اِکوسیتی‌ یا بوم شهر‌هایی را داده که بر اساس اصول پایه بوم‌شناسی (اکولوژی) ساخته می‌شوند. دغدغه ساکنان اکوسیتی‌ها، به حداقل رساندن مصرف انرژی است.

اشخاص دیگری نیز وجود دارند که در پی راه‌کاری هستند تا به کمک آن، سلطه پول بر اقتصاد را از بین ببرند و شرایطی را مهیا کنند که انسان بتواند از نهایت پتانسیلش بهره ببرد.

حال باید دید که آیا انسان‌ها حاضرند برای آینده و آزادی خود به پا خیزند، یا ترجیح می‌دهند تنها نظاره‌گر سایه‌افکنی نظم جدید جهانی باقی بمانند.


منبع: برترینها

بهزاد فراهانی: فرزانگی در کلام «شاملو» هویدا بود

– معصومه دیودار: بیشتر ما کتاب شازده کوچولو را خوانده‌ایم. کتابی که از آن به عنوان پرفروش‌ترین کتاب تک جلد تاریخ نام برده می‌شود. کتابی که نوشته آنتوان‌دو‌سنت‌اگزوپری، نویسنده و خلبان فرانسوی است و توسط احمد شاملو ترجمه و سپس در قالب کتاب صوتی با همکاری گروهی از مفاخر دوبله و تئاتر ایران، روانه بازار شد.

شاید این روزها صحبت درباره کتاب‌های صوتی امری عادی باشد، اما در آن زمان کتاب‌های صوتی رونق چندانی نداشتند. البته این جمله تا قبل از ورود کتاب صوتی شازده کوچولو به بازار صدق می‌کرد چراکه پس از آن شاهد استقبال عموم جامعه از این طرح بودیم. بهزاد فراهانی در آن پروژه در کنار احمد شاملو، از زبان یکی از شخصیت‌های اصلی داستان (روباه)، قصه را روایت می‌کرد. این امر بهانه‌ای شد تا در سالروز فوت شاملو، به سراغ فراهانی برویم و با او به گپ و گفت بنشینیم.

فرزانگی در کلام او هويدا بود

چه طور شد در پروژه کتاب صوتی شازده کوچولو حضور پیدا کردید و با احمد شاملو در این پروژه همکاری داشتید؟

توسط مسئول پروژه دعوت شدم و کار را آغاز کردیم. شاملو مدیریت پروژه را بر عهده داشت و قبل از شروع پروژه، کاراکترها و شخصیت‌‌هایی که قرار بود به جای آن‌ها صحبت شود را مشخص کرده‌بود. البته شاملو همه افرادی که قرار بود در پروژه کتاب صوتی حضور داشته باشند را نمی‌شناخت و فقط با زنده‌یاد«عزت‌ا..‌مقبلی» از قبل آشنا بود، از این رو چند روز تمرین کردیم و سپس با راهنمایی‌هایی که درخصوص طرح داشت، کم‌کم با گروه آشنا شد و شناختی نسبی پیدا کرد.

شخصیت‌ها و گویندگان چگونه انتخاب شدند؟

قبل از آغاز پروژه، افرادی که قرار بود به جای شخصیت‌های داستان صحبت کنند، انتخاب شده بودند و شاملو نیز به مسئول پروژه و شخصی که گویندگان را انتخاب کرده‌بود اعتماد داشت. آن شخص نیز بر اساس توانایی‌هایی که شاملو از قبل مشخص کرده‌بود، افراد مورد نظر را انتخاب کرد. همه آن افراد از نخبگان صدا، رادیو و تئاتر انتخاب شده‌بودند. تمام افراد گروه بسیار خوب بودند به‌ویژه مهدی‌فتحی که بسیار خوب کار می‌کرد.

کار ضبط کتاب صوتی شازده کوچولو چگونه پیش رفت؟

از صبح تا عصر برای تمرین کار می‌رفتیم و آن‌قدر ضبط ادامه پیدا می‌کرد تا نظر شاملو جلب شود و تا او رضایت نمی‌داد، نقش تمام نمی‌شد. شاملو نیز برای دستخوش، شعرهای ممنوعه خود را برای‌مان می‌خواند که بسیار خوشحال‌مان می‌کرد. چراکه این اشعار هنوز منتشر نشده‌بودند و اجازه نشر نیز نداشتند و از اینکه مورد اعتماد شاملو قرار گرفته بودیم، به خود می‌بالیدیم و خوشحال بودیم.

شاملو بعد از آنکه احساس کرد گروه آمادگی آغاز ضبط را دارد کار را شروع کرد و زنده یاد« زالزالی» کار ضبط را شروع کرد و در پایان نیز دستور داد تا دستمزد ما در قالب چک پرداخت شود. زالزالی نیز دستمزدهای مارا طبق آنچه صحبت شده بود پرداخت کرد.

البته تجربه این کار سبب شد تا همین گروه در کار بعدی شاملو که همان «یل و اژدها» بود نیز حضور داشته باشند.

شاملو هنگام کار چگونه بود؟ آیا سخت‌گیر بود؟

سخت‌گیر نبود بلکه درک درستی از کار خود داشت و به دنبال آن درک می‌گشت و تا زمانی که رضایت خاطرش برآورده نمی‌شد دست از کار نمی‌کشید. هنگام کار شوخی و بحث می‌کردیم. امور را کالبدشکافی ومعانی را تحلیل می‌کرد. کار را بسیار دقیق انجام می‌داد.

با توجه به آنکه گروه با مدیریت شاملو، از صبح تا عصر برای ضبط این کتاب صوتی در کنار یکدیگر تلاش می‌کردند، از خاطرات آن روزها برای‌مان بگویید.

یکی از خاطرات به یادماندنی از آن روزها به زمان پرداخت دستمزدها باز می‌گردد. زمانی که زالزاله چک‌های دستمزد را پرداخت کرد، مقبلی با دیدن مبلغ چک، آن مبلغ را شایسته خود ندید. به شاملو رو کرد و گفت: اگر قرار است برای شما افتخاری کار کنم که می‌کنم و افتخار هم می‌کنم؛ اما اگر قرار است به من دستمزد بدهید، این دستمزد من نیست.

شاملو نیز زالزاله را صدا کرد و گفت دستمزد مقبلی را درست پرداخت کنید و او نیز گفت، دستمزد فراهانی را که از بزرگان رادیو است و در نقش اصلی صداگذاری کرده‌،فلان مبلغ است ،دستمزد مقبلی را هم از دستمزد فراهانی بیشتر داده‌ایم این درحالی است که مقبلی یک روز کار کرده‌است و دستمزد او همان مبلغ می‌شود.

مقبلی هم خیلی قشنگ برگشت و گفت: اقای شاملو، دستمزد یک روز و چهل سال من را بدهید. شاملو هم خندید و گفت: آقای زالزالی دستمزد آقای مقبلی را درست بدهید. سپس زالزالی رفت و چکی دیگر با مبلغی دیگر برای مقبلی آورد. این خاطره هیچ‌گاه از ذهن من نمی‌رود.

فرزانگی در کلام او هويدا بود

کتاب شازده کوچولو ابعاد گسترده‌ای به لحاظ مفاهیم فلسفی دارد با این وجود از جمله کتاب‌هایی است که در زمره ادبیات کودک و نوجوان از آن یاد می‌شود، نظر شاملو دراین خصوص چگونه بود؟

برای پاسخ به این سوال، به جمله‌ای از شاملو اشاره می‌کنم. یکی از دوستان از شاملو پرسیده بود که استاد شما فکر نمی‌کنید که این داستان از آن بچه‌ها نیست و برای بزرگسالان است؟ شاملو به او لبخند زد و گفت: شنوندگان این قصه، بچه‌هایی از ۵ تا ۸۰ ساله هستند. اگر این جمله خوب تحلیل شود به پاسخ این سوال پی خواهید برد.

شاید این پاسخ را بتوانیم به این مهم پیوند دهیم که می‌گویند درون هر بزرگسالی، کودکی وجود دارد. به نظر شما حال و احوال کودک درون شاملو چگونه بود؟

آن زمان که کار می‌کردیم با شاملویی خسته اما طناز روبه رو بودیم. فرزانگی ای در کلام او می‌دیدیم که برای‌مان جالب بود. لبخند، نگاه و گاه توضیح و توجیه او ، نو و جدید بود و این برای‌مان کافی بود.

حال و احوال کودک درون شما چطور است؟

فکر می‌کنم غیر از کودکی فعال درونم، چیز دیگری ندارم.

برای کودک درون‌تان چکار می‌کنید و چه خواسته‌هایی دارد؟

بسیار شطرنج بازی می‌کنم. کوشش می‌کنم با دوستانم شوخی داشته باشم. این شوخی‌ها بیشتر در عرصه ادبیات، کلام، واژه و ترکیب آن‌ها رقم می‌خورد. طنز و شعر نیز چاشنی این امر است. همه زندگی را صحنه می‌بینم و خیلی حوصله می‌کنم. هرچند به بزرگ‌ترین آرزویم نرسیدم اما کم و کسری هم ندارم.

بزرگ‌ترین آرزوی‌تان چیست؟

سوسیالیزم بزرگ‌ترین آرزوی من است.

فرزانگی در کلام او هويدا بود

نظرتان درخصوص کتاب شازده کوچولو چیست؟

هر کسی بر اساس بضاعت خود در خصوص این کتاب صحبت می‌کند و من هنوز به همسایگی شازده کوچولو هم نرسیده‌ام که بتوانم درباره آن صحبت کنم. به اعتقاد من شازده کوچولو انسانی است که به جامعه‌ای می‌اندیشد که در آن شور و نشاط، انسانیت، خلق و عشق جریان دارد. چیزهایی که در جامعه ما خبری از آن نیست.

کدام بخش از ترجمه شاملو در کتاب شازده کوچولو برای‌تان جذاب است؟

تلفیق اندیشه در کلام که کار بسیار سختی است برایم جذاب است. هر کسی هم از عهده این کار بر نمی‌آید. اینکه بتوان محتوا را به زیباترین شکل ممکن به مخاطب منتقل کرد بسیار دشوار است. موسیقی شاملو خیلی خاص است و فراتر از کشور ما پرواز می‌کند.

شاملو را چگونه می‌توان برای نسل جدید معرفی کرد؟

نسل کهن باید فرصت داشته باشد تا با نسل جدید رابطه برقرار کند. این درحالی است که نه به نسل جدید و نه به نسل کهن، فرصت صحبت کردن داده نمی‌شود. این امر سبب شده تا نام بسیاری از شعرا برای نسل جدید ناشناخته باقی بماند. مردم شعرای خود را فراموش می‌کنند و دولت‌ها نیز بسترهای لازم را برای معرفی مفاخر به نسل‌های جدید فراهم نمی‌کنند.

نظر شاملو درخصوص نسل جدید چگونه بود؟

پاسخ این سوال را می‌توان از آثارش دریافت کرد. «خروس زری، پیرهن پری»، «یل و اژدها» زیباترین بخش حرف‌های شاملوست. در یل و اژدها حرف‌هایی زده می‌شود که نسل جوان کمتر این حرف‌ها را شنیده است. این کتاب حرف آخر شاملوست.

چه پیشنهادی برای معرفی شاملو و شاملوها به نسل جدید دارید؟

زمانی که در دهه ۲۰ و ۳۰ با صادق هدایت می‌جنگیدیم نمی‌دانستیم که این مرد بزرگ، پایه گذار رئالیسم جادویی و مدرنیته قصه است. اکنون که در همه جای دنیا شناخته شده است کمی کوتاه می‌آییم. شاملو نیز چنین وضعیتی دارد. در کشوری زندگی می‌کنیم که هیچ‌گاه داشته‌های‌مان را ارج نمی‌نهیم و صبر می‌کنیم تا نابود شوند و درخاک بروند بعد شاید به او گفتیم که توهم هستی، تو هم بودی!!! اکنون نمی‌توانیم شاملو، سعدی و … را بازگردانیم.


منبع: برترینها

پنج سریال متفاوت و پرطرفدار پلیسی-جنایی

– محمد صادق شایسته: از ابتدای هزاره سوم تحول عمیقی در صنعت سریال‌سازی‌ به‌وجود آمد و اهمیت و تأثیرگذاری این صنعت روزبه‌روز بیشتر شد. به اندازه‌ای که امروز بسیاری از مهم‌ترین چهره‌های سینمایی جهان که تا پیش از این جسته گریخته و با احتیاط وارد دنیای سریال‌سازی‌ می‌شدند حالا به راحتی و فراغ بال و بدون واهمه به‌عنوان خالق، تهیه کننده، بازیگر یا کارگردان به سریال‌سازی‌ مشغول می‌شوند. ضمن اینکه این تحول، نقش چشمگیری در بالاتر رفتن کیفیت و البته تنوع محصولات تلویزیونی داشته و سریال‌هایی که امروز در سراسر دنیا ساخته می‌شوند گاهی حتی هم‌ردیف بهترین آثار سینمایی در ژانرهای مختلف قرار می‌گیرند و آثار ماندگاری می‌شوند که تا سال‌ها مخاطبین نسل‌های جدید می‌توانند به دیدن آنها بنشینند بدون اینکه احساس کند داستان یا موضوع‌شان کهنه شده است.

در بین ژانرهای سینمایی آثار پلیسی-معمایی- جنایی همیشه از محبوبیت بالایی برخوردار بوده‌اند و طرفداران پر و پاقرصی در سراسر جهان داشته‌اند. صنعت سریال‌سازی‌ هم از این قاعده مستثنا نیست و سال به سال سریال‌هایی که با این محوریت ساخته شده‌اند از نظر کیفیت و کمیت پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای داشته‌اند و مخاطبان آنها مدام در حال افزایش هستند. البته هنوز هم تعداد سریال‌هایی که فرامرزی باشند و مخاطبان سراسر جهان با آن ارتباط برقرار کنند چندان زیاد نیست.سریال‌هایی که فراتر از داستان‌های جنایی- پلیسی معمولی ساخته شوند و کیفیت ساختاری و موضوعی آنها بالاتر از استانداردهای معمول آثار تلویزیونی باشد.

در سال‌های اخیر نمونه‌های موفق در این زمینه آنهایی بوده‌اند که علاوه بر داشتن موضوعی جذاب و داستانی پرکشش، شخصیت‌های ماندگاری هم خلق کرده‌اند. به تازگی پخش سومین فصل از سریال محبوب و پرطرفدار «فارگو» تمام شده‌ است؛ سریالی که یکی از بهترین‌ها در ژانر پلیسی-جنایی است و هر فصل آن پر از شخصیت‌های درجه یک و کمتر دیده شده است.

فصل سوم «فارگو» همانند دو فصل قبلی‌اش توانسته اقبال بالای منتقدان و مخاطبان را به‌دست آورد. به بهانه اتمام این سریال به سراغ معرفی پنج سریال متفاوت و پرطرفدار پلیسی-جنایی تولید شده در سال‌های اخیر رفته‌ایم‌؛ سریال‌هایی که شخصیت‌های اصلی آن پلیس‌ها و کارآگاهانی هستند که نمونه‌های مشابه آنها را کمتر دیده‌اید و این شخصیت‌های متفاوت و جذاب لذت تماشای این سریال‌ها را چندین برابر کرده است.

شرلوک (Sherlock)

تا قبل از سال ۲۰۱۰ کمتر کسی تصور می‌کرد روزی برسد که بازیگری بتواند در ایفای نقش «شرلوک هلمز» به گرد پای جرمی برت افسانه‌ای برسد‌ اما بندیکت کامبربچ با بازی در سریال «شرلوک» به یک غافلگیری تمام عیار برای طرفداران این شخصیت ماندگار آثار آرتور کونان دویل تبدیل شد. یک شرلوک هلمز مدرن، بانمک، اعصاب خرد کن و بسیار ریزبین و تیزهوش که گاهی تیزهوشی‌اش به اغراق‌های دوست داشتنی هم کشیده می‌شود. بدون شک طی سال‌های اخیر سریال «شرلوک» مهم‌ترین و پرمخاطب‌ترین سریال شبکه BBC One بوده است.

سریالی که در آن کامبربچ در نقش شرلوک هلمز و مارتین فریمن در نقش دکتر جان واتسن به ایفای نقش پرداخته‌اند‌ و جذابیت اصلی اینجاست که هر دو شخصیت هیچ شباهتی با نمونه‌های گذشته خود ندارند. مارک گاتیس و استیون موفات که پیش از این در یکی از مطرح‌ترین سریال‌های تاریخ تلویزیون انگلستان یعنی «دکتر هو» به‌عنوان نویسنده همکاری کرده‌اند یک روز سر لوکیشن این سریال از علاقه مشترک‌شان به شخصیت شرلوک هلمز صحبت می‌کنند و به این نتیجه می‌رسند وقت آن رسیده شده که اقتباس مدرن از این شخصیت دوست داشتنی به تصویر کشیده شود.

جنایت‌های بزرگ در قاب كوچك 

شخصیتی که در دنیای امروز زندگی می‌کند، به استفاده از ابزارآلات مدرن تسلط دارد، در شبکه‌های اجتماعی فعال است و حتی دکتر واتسن را زمانی پیدا می‌کند که از جنگ افغانستان بازگشته و یک پایش می‌لنگد و یک دکتر واتسن با نمک و جذاب که به جای استفاده از دفترچه یادداشت برای ثبت خاطراتش، از وبلاگ استفاده می‌کند. شرلوک هلمز مدرن باید یک دیوانه باهوش با چهره‌ای کاریزماتیک می‌بود و آنها پس از دیدن بازی کوتاه کامبربچ در فیلم «تاوان» به این نتیجه رسیدند که این بازیگر سرشناس تئاتر همان شرلوک هلمزی است که به‌دنبالش بودند؛ انتخابی که صد‌ در‌صد درست و بجا بود.

نخستین فصل سریال در سه اپیزود ۹۰ دقیقه‌ای سال ۲۰۱۰ ساخته و پخش شد که مخاطبان در سراسر دنیا استقبال کم نظیری از آن کردند تا چراغ سبز تولید فصل‌های بعدی خیلی سریع روشن شود. تا امروز و در سال‌های ۲۰۱۲، ۲۰۱۴و ۲۰۱۷سه فصل دیگر دیگر از این سریال ساخته شده که هر کدام سه اپیزود دارند و ساخت فصل پنجم سریال هم قرار است به‌زودی آغاز شود. این وسط یک قسمت هیجان‌انگیز و غافلگیر‌کننده به نام «عروس نفرت‌انگیز» هم ویژه کریسمس ۲۰۱۶ ساخته شد که هلمز و دکتر واتسن در آن برای نخستین و آخرین بار به گذشته سفر می‌کنند.

 سریال شرلوک علاوه بر مدرن شدن یک ویژگی ممتاز دیگر هم دارد. این سریال از ارائه هرگونه خرق عادت و روش‌های عجیب و غریب کارآگاهی برای جلو بردن داستان هایش ابایی ندارد و این ویژگی، سریال را بسیار غافلگیر‌کننده و جذاب کرده است. ضمن اینکه سازندگان سریال کاملا به داستان‌های اصلی شرلوک هلمز وفادار بوده و فقط اقتباس‌هایی مدرن از آن انجام داده‌اند. این وفاداری به اندازه‌ای است که حتی شخصیت‌های اصلی که نقشی اساسی در داستان‌ها دارند به شکل هوشمندانه‌ای مدرن و امروزی شده‌اند. هر اپیزود سریال داستان مخصوص به‌خود را دارد و در کنار آن یک داستان اصلی هم برای هر فصل طراحی شده که آرام آرام و در حاشیه هر پرونده به آن پرداخته می‌شود. «شرلوک» یکی از موفق‌ترین، پرمخاطب‌ترین و پرجایزه‌ترین سریال‌های چند سال اخیر تلویزیون انگلستان بوده است.


برودچرچ (Broadchurch)

کریس چینبال یکی از نویسندگان نه چندان مطرح تلویزیونی انگلستان تصمیم جدی گرفت که پس از شکست در پروژه تلویزیونی «کملوت» که حسابی او را افسرده و مریض کرده بود یک بازگشت درست و حسابی به صنعت سریال‌سازی‌ داشته باشد. نتیجه این امر شد سریال «برودچرچ» که نخستین فصل آن در سال ۲۰۱۳ از شبکه ITV روی آنتن رفت و بلافاصله تبدیل به پرمخاطب‌ترین سریال تلویزیونی انگلستان شد. ماجرا در ظاهر بسیار ساده است، در شهری کوچک به نام «برودچرچ» همه‌‌چیز در امن و امان است. خلاف خاصی آنجا صورت نمی‌گیرد جز خرده دزدی و معدود دعواهای خیابانی.

جنایت‌های بزرگ در قاب كوچك 

در این شهر تقریبا همه یکدیگر را می‌شناسند و روابط صاف و شفافی بین اهالی شهر برقرار است‌ اما یک روز صبح با پیدا شدن جسد پسری به نام «دنی لتمیر» همه‌‌ چیز به هم می‌ریزد. اداره پلیس برودچرچ کارآگاه آلک هاردی(دیوید تاننت) را از لندن به‌عنوان مأمور رسیدگی به پرونده تعیین می‌کند. کارآگاه الی میلر(اولیویا کلمن) هم در این راه او را همراهی می‌کند. الی که مدتی برای زایمان مرخصی گرفته پس از بازگشت به محل کار و درحالی‌که انتظار داشت با توجه به سابقه‌اش همه کاره اداره پلیس شود، ناگهان خود را زیر دست آلک هاردی می‌بیند. کارآگاهی کم حرف، بد عنق و عاری از هرگونه صمیمیتی که هیچ شباهتی با آدم‌های شهر «برودچرچ» ندارد و برخلاف الی که حس همذات پنداری قوی دارد، بدون هیچ‌گونه رحم و انعطافی با اهالی شهر تنها به‌دنبال پیدا کردن قاتل است.

شاید مهم‌ترین ویژگی سریال «برودچرچ» که آن را تبدیل به سریالی عمیق، تامل برانگیز و تکان‌دهنده کرده تلاش خالق اثر برای کشیدن خط بطلان بر هرگونه قضاوت از پیش تعیین درباره انسان‌هاست. با تکیه بر همین اصل شخصیت‌ها عموما از کلیتی مشخص شده برخوردارند ولی انگار ناگفته‌های غافلگیرکننده‌ای دارند و تنها زمانی که تحت فشار قرار بگیرند آنها را بروز می‌دهند. همه آدم‌های داستان «برودچرچ» یک نقطه کور و تاریک دارند؛ یکی از همان نقاطی که همه دارند و بهتر است بی‌آن که زمانی صدایش درآید با خود به آن دنیا ببرند‌ اما در این سریال از بد حادثه با اتفاق غیرمنتظره‌ای آن نقاط کور ناگهان دیده می‌شوند و بعد هم: «بنگ» همه‌‌ چیز به هم می‌ریزد و ذهنیت‌ها از هم می‌پاشد.

دیگر کسی به چشم سابق به شخص نگاه نمی‌کند و هر آدمی بهترین گزینه برای متهم شدن است. بازی‌های سریال کم نقص و تماشایی است، خصوصا بازی دیوید تاننت و الیویا کولمن. تا به حال سه فصل هشت قسمتی از این سریال ساخته شده که داستان دو فصل در ارتباط با هم است و فصل سوم، که در دست ساخت است، سرآغاز داستان جدیدی است که البته چندان بی‌ربط به دو فصل قبلی هم نیست.


فارگو (Fargo)

در سال ۱۹۹۶جوئل و اتان کوئن یکی از مهم‌ترین شاهکارهای معاصر تاریخ سینما یعنی کمدی-سیاه «فارگو» را ساختند. فیلمی که خیلی زود به جدول مهم‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما اضافه شد و از کن تا اسکار جایزه درو کرد. حدود دو دهه بعد یعنی در سال ۲۰۱۴ نوآ هارلی نویسنده و تهیه کننده نه‌چندان سرشناس تلویزیونی تصمیم گرفت به سبک و سیاق فیلم «فارگو» سریالی به همین نام کارگردانی کند و برادران کوئن هم تصمیم گرفتند تهیه ‌کننده نخستین فصل آن باشند. نتیجه؟ هارلی یک شبه ره صد ساله پیمود. تا امروز سه فصل از این سریال ساخته شده و فصل سوم هم‌اکنون در حال پخش است. هر سه فصل این سریال با استقبال بسیار خوبی از سوی منتقدان و مخاطبان مواجه شده و جوایز متعددی ازجمله امی و گلدن گلوب به‌دست آورده است.

جنایت‌های بزرگ در قاب كوچك

از مهم‌ترین ویژگی‌های «فارگو» این است که هر فصل پرونده جدایی را دنبال می‌کند و شخصیت‌ها جز در یکی دو مورد کاملا متفاوتند و داستان‌ها نیز هیچ شباهتی با هم ندارند. هر سه سری سریال در شهرهای مختلف ایالت مینه‌سوتا روایت می‌شود. هر فصل با یک قتل اتفاقی آغاز می‌شود، یک آدم عادی در یک موقعیت اشتباهی فردی را به قتل می‌رساند و پس از آن اتفاقات زنجیروار آغاز می‌شود و کار به بحران‌های اساسی کشیده می‌شود. در فصل اول وقایع سال ۲۰۰۶ می‌گذرد. لستر نیگارد(مارتین فریمن) که یک مأمور بیمه ساده است زن پرتوقع و همیشه روی اعصابش را اشتباهی به قتل می‌رساند و پس از مواجه شدن با یک قاتل حرفه‌ای به نام لورن مالوو (بیلی باب تورنتون) و گفتن یک جمله اشتباه، زندگی‌اش دستخوش تغییری اساسی می‌شود.

مالی سولورسون(آلیسون تولمن) ماموری است که در این فصل به‌دنبال پرونده این قتل و البته قتل‌های پس از آن می‌رود. در فصل دوم که اتفاقاتش سال ۱۹۷۹ روایت می‌شود پگی بلومکوییست (کریستین دانست) زن بلندپرواز قصاب شهر به اشتباه پسر کوچک و احمق یک خانواده گنگستر را به قتل می‌رساند و باعث سو‌ءتفاهم بزرگی می‌شود که نتایج فاجعه‌باری به همراه دارد، این بار لو سولورسون (پاتریک ویلسون) پلیسی است که به‌دنبال حل پرونده می‌رود.

در فصل سوم نیز که اتفاقاتش در سال ۱۹۸۸ رخ می‌دهد، برادران دوقلوی استاسی، ری و امیت (هر دو با بازی اوان مک گرگور) دو مسیر متفاوت در زندگی را پیش گرفته‌اند. ری با وسوسه همسر آینده‌اش تصمیم می‌گیرد یکی از مهم‌ترین دارایی‌های برادرش را بدزدد‌ اما در فعل و انفعالی غافلگیرکننده پدرخوانده افسر پلیسی به نام نیکی سوانگو (ماری الیزابت وینستید) که هم نام برادران استاسی است کشته می‌شود و نیکی تصمیم می‌گیرد هرطور شده قاتل را پیدا کند. در هر فصل سریال فارگو چند داستان موازی با هم پیش برده می‌شود که در نهایت یک نتیجه مشترک دارد. «فارگو» پر از جزئیات است و کمدی سیاه و جذابی دارد که اگر نبود سریال بسیار تلخ و گزنده‌ای می‌شد. فیلمبرداری‌اش عالی است و البته همه بازی‌ها درخشان. ضمنا گول این جمله اول هر قسمت سریال را که نوشته:«این داستان واقعی است.» نخورید، این هم یک ترفند کمدی جذاب است که از فیلم برادران کوئن به ارث رسیده است. هر فصل این سریال ۱۰ قسمت است. فصل اول «فارگو» سال ۲۰۱۴، فصل دوم ۲۰۱۵ و فصل سوم سال ۲۰۱۷ روی آنتن شبکه FX رفته‌اند.


سیگنال (Signal)

بدون شک «سیگنال» یکی از بهترین و پیچیده‌ترین سریال‌های پلیسی-جنایی سال‌های اخیر و از بهترین محصولات تلویزیونی کشور کره‌جنوبی است. سریالی که با فیلمنامه کیم ایون هی و به کارگردانی کیم وون سئوک در سال ۲۰۱۶در قالب  ۱۶ قسمت یک ساعته از شبکهtvN کره پخش شد و بلافاصله مورد توجه بسیاری از شبکه‌های تلویزیونی سراسر جهان قرار گرفت. «سینگال» یک سریال پلیسی پیچیده و با جزئیات است که شرط اصلی لذت بردن از آن قبول یک ویژگی خاص و متفاوت است. در این سریال یک کارآگاه خرده پا و جوان و یک افسر پلیس باتجربه در دو مقطع زمانی مختلف از طریق یک بیسیم خاص با هم ارتباط برقرار می‌کنند و این ارتباط در ابتدا بی‌معنی و مضحک در طول داستان به مهم‌ترین دلیل جذابیت داستان تبدیل می‌شود. اگر بتوانید این پرش زمانی را باور کنید آن وقت سیگنال به‌عنوان یک سریال جذاب پلیسی جنایی شما را با خود تا انتهای داستان می‌کشاند.

جنایت‌های بزرگ در قاب كوچك

شخصیت اصلی این سریال افسر جوان و بسیار باهوشی به نام پارک هائه یانگ(لی جه هون) است که از قدرت تجزیه و تحلیل بالایی برخوردار است و به شکل حیرت‌آوری می‌تواند با در کنار هم قرار دادن جزئیات مسائل مختلف را حل و فصل کند‌ اما او به‌دلیل اینکه پلیس کره را فاسد می‌داند خارج از محدوده فعالیت‌های پلیس کار می‌کند و بیشتر به‌عنوان یک کارآگاه خرده پا حل معماها و افشاگری درباره رازهای زندگی خصوصی سلبیریتی‌ها را در دستور کار خود قرار داده و خوراک مناسب به نشریات زرد می‌دهد. زندگی پارک از همین راه در حال گذشتن است که ناگهان یک شب با بیسیمی قدیمی و عجیب مواجه می‌شود؛ بیسیمی که یک افسر پلیس دیگر به نام لی جائه هان(چو جین وون) در آن طرف با صدا زدن نام پارک از او کمک می‌خواهد.

در همین حین او با چاسوهیون(کیم هیه سو) که یک کارآگاه زن خبره، بی‌اعصاب و البته سالم است و چندان هم به پارک اعتماد ندارد آشنا می‌شود. تماس‌های بیسیمی لی جائه با پارک چند شب یک‌بار راس ساعت ۲۳:۲۳دقیقه شب و تنها به‌مدت یک دقیقه برقرار می‌شود. در این ارتباط که ابتدا برای هر دو طرف گنگ و باور نکردنی است، اطلاعات مهمی از پرونده‌های قتل حل نشده به هم می‌دهند که در نتیجه آن، پارک یک شبه تبدیل به متخصص پرونده‌های حل شده پلیسی کره می‌شود.

البته شهرت پارک چندان به نفع او نیست؛ چرا که او مجبور است همزمان با حل پرونده‌ها حواسش به توطئه‌های پلیس‌های فاسدی باشد که بنا به دلایلی چندان تمایلی برای حل پرونده‌های مجهول ندارند که البته در این راه چا سو هیون کمک فراوانی به او می‌کند.پارک در سال ۲۰۱۶ است اما لی جائه مدام بین سال‌های ۱۹۸۹ تا ۲۰۰۲ در حال رفت‌وآمد است.

پس از مدتی پارک متوجه می‌شود که لی جائه در سال ۲۰۰۲ ناگهان ناپدید شده و از آن موقع تا امروز از او خبری نیست. کمی بعدتر هم او به نکته جالب دیگری پی می‌برد و آن اینکه چا سو هیون در دوران جوانی به افسر مافوقش که همان لی جائه بوده علاقه‌مند بوده و حتی قصد ازدواج با هم را داشته‌اند‌ اما از سال ۲۰۰۲ که لی جائه ناگهان ناپدید می‌شود زندگی چا سو هیون نابود می‌شود و با وجود گذشت ۱۴ سال او هنوز هم در پی پیدا کردن لی جائه است. همانطور که اشاره شد این سریال پر از جزئیات است.

داستان در هر قسمت مدام بین زمان حال و گذشته در حال رفت و برگشت است. تک تک اتفاقات نقش مستقیمی در سرنوشت هر سه شخصیت ماجرا دارد و مخاطب از میانه‌های داستان متوجه می‌شود که زندگی این سه نفر به شکل قو جذابی به هم مرتبط است و هر اتفاقی که در دو زمان گذشته و حال رخ می‌دهد بر کوچک‌ترین بخش زندگی آنها تأثیر دارد. خلاصه اگر حوصله دیدن یک سریال پلیسی پر هیجان، جذاب ولی بسیار پیچیده را دارید «سینگال» یکی از بهترین انتخاب‌های ممکن است.


کارآگاه حقیقی (True Detective)

هر چند متیو مک کانهی به واسطه بازی کم نقص‌اش در «باشگاه خریداران دالاس» جایزه اسکار برد و یک نقش به یاد ماندنی از خودش به یادگار گذاشت‌ اما اگر قرار باشد یک نقش او تا ابد در تاریخ بازیگری دنیا بدرخشد بی‌تردید نقش کارآگاه «راس کول» در فصل اول «کار‌آگاه حقیقی» است. سریالی که نیک پیزولا خالق و نویسنده‌اش است و کری فوکوناگا کارگردانش. البته این سریال یک شاه نقش دیگر هم دارد و آن هم همکار کارآگاه راس کول، مأمور پلیس مارتی هارت است که وودی هارلسون هم با بازی در آن یکی از درخشان‌ترین نقش‌آفرینی‌های کارنامه سینمایی‌اش را به معرض نمایش گذاشته است. راس کول و مارتی هارت از سر تقدیر به تور هم می‌خورند؛ دو آدم که در دو دنیای کاملا متفاوت به‌سرمی‌برند و هیچ شباهتی از نظر شخصیتی با هم ندارند. کول و هارت نخستین بار در سال ۱۹۹۵ سر پرونده یک سری قتل مشکوک در لوییزیانا همکار می‌شوند.

جنایت‌های بزرگ در قاب كوچك 

هر دو زندگی تقریبا نا بسامانی دارند و این تنها وجه مشترک آنهاست. کول که دخترش را در دو سالگی از دست داده تلخ مزاج و ساکت است. او کارآگاهی ریز‌بین، سرد و بی‌روح و البته بسیار باهوش است و از آن طرف مارتی یک پلیس معمولی با یک زندگی عادی است که ورود کول و درگیر شدنش با آن پرونده قتل زندگی او را عوض می‌کند. تحقیقات کول و هارت در میانه راه با دخالت یکسری دست‌های قدرتمند پشت پرده که چندان تمایلی به حل پرونده این قتل‌ها ندارند، روبه‌رو می‌شود.البته اختلاف شدیدی که بین این دو نفر به‌وجود می‌آید به بن‌بست می‌خورد  اما در سال ۲۰۰۲ بار دیگر با اصرار کول که هیچ‌گاه تحقیقات خودش را متوقف نکرده بود مارتی هارت دوباره به پرونده اضافه می‌شود تا این پرونده پیچیده و خطرناک را به هر قیمتی شده تمام کنند. همه‌‌چیز در فصل اول «کارآگاه حقیقی» کم نقص است. بازی‌ها، فیلمنامه، دیالوگ‌ها، شخصیت‌پردازی، فیلمبرداری، گریم و…. بی‌خودی نیست که بسیاری از منتقدان این سریال را «برلیان» سریال‌های جنایی جهان می‌دانند.

فصل اول آنقدر با تحسین و تمجید مواجه شد که مدتی بعد خبر رسید فصل دوم آن نیز ساخته خواهد شد. فصل دوم با اینکه سریال خوش ساختی بود و بازیگران سرشناسی هم در آن بازی می‌کردند‌ اما به‌شدت زیر سایه فصل اول قرار گرفت و چندان تحویل گرفته نشد. در فصل دوم باز هم در یک پرونده قتل این بار سرنوشت کارآگاه فاسدی به نام ری ولکورو(کالین فارل) با دو افسر پلیس به نام‌های آنی بزریتز(ریچل مک آدامز) و پال وودرو(تیلور کیتچ) گره می‌خورد و در حل این پرونده هر سه نفر سرنوشت محتومی پیدا می‌کنند. چند هفته است زمزمه‌هایی مبنی بر ساخت فصل سوم این سریال به گوش می‌رسد. هر فصل «کارآگاه حقیقی» هشت قسمت است. فصل اول سال ۲۰۱۴ و فصل دوم سال ۲۰۱۵ از شبکه HBO روی آنتن رفتند.


منبع: برترینها

مشاغل جذاب، برای آنهایی که به دنبال پول هستند

روزنامه هفت صبح: بیزینس اینسایدر فهرستی از شغل هایی را منتشر کرده که رقابت بر سرشان زیاد است.

احتیاج به گفتن نیست که مشاغل پردرآمد همیشه محبوب ترند اما برخی مشاغل هستند که به نسبت بقیه رقابت بر سرشان بیشتر است. به گزارش بیزینس اینسایدر، یک تحلیلگر داده در مطالعات اخیرش متوجه شده مشاغلی وجود دارند که تعداد داوطلبان برای حضور در آنها خیلی بیشتر از موقعیت های شغلی آزاد است. برای پیدا کردن این مشاغل، آنها پایگاه های اطلاعاتی مربوط به همه مشاغل را بررسی کرده اند و به هزار شغل فعال رسیده اند که می توانید متقاضی استخدام در آنها باشید.

مشاغل زیر بیشترین رقابت بر سرشان بود چون عایدی شان در یک سال از ۱۰۰ هزار دلار هم بیشتر می شود.

۱) مدیر نوآوری و خلاقیت (Creative Manager)

 مشاغل جذاب، برای آنهایی که به دنبال پول هستند

مدیران نوآوری تیم هایی متشکل از طراحان خلاق را راهنمایی و هدایت می کنند.

میانگین پایه درآمد: سالانه ۱۱۲ هزار و ۲۰۰ دلار؛ تعداد جایگاه های آزاد: ۱۲۴۳

۲) مدیر تکنولوژی اطلاعات (IT Manager)

آنها بخش تکنولوژی اطلاعات سازمان ها را راه اندازی و مدیریت می کنند.

میانگین پایه درآمد: ۱۱۸ هزار دلار؛ تعداد جایگاه های آزاد: ۲۷۱۸

۳) پژوهشگر داده ها (Data Scientist)

آنها در علم داده ها به درجه استادی رسیده اند و داده های پیچیده دیجیتال را تحلیل و تفسیر می کنند. شبیه استفاده آماری از داده های یک سایت بخصوص در مواردی که به یک کسب و کار در تصمیم گیری هایش کمک می کند.

میانگین پایه درآمد: ۱۱۰ هزار دلار؛ تعداد جایگاه های آزاد: ۶۸۷۵

۴) مدیر زنجیره تامین (Supply Chain Manager)

مدیریت زنجیره تامین عبارت از فرآیند برنامه ریزی، اجرا و کنترل عملیات مرتبط با زنجیره تامین در بهینه ترین حالت ممکن، مدیریت زنجیره تامین دربرگیرنده تمامی جابجایی ها و ذخیره مواد اولیه، موجودی در حین کار و محصول تمام شده از نقطه شروع اولیه تا نقطه پایان مصرف است. آنها همگی با مدیریت تولیدات، خرید، انبار، پخش و خدمات پیش بینی مالی یا فعالیت هایی برای کم کردن هزینه ها و بهبود میزان دقت، مشتری، خدمات و امنیت را بر عهده دارند.

 مشاغل جذاب، برای آنهایی که به دنبال پول هستند
میانگین پایه درآمد: ۱۰۲ هزار دلار؛ تعداد جایگاه های آزاد: ۱۶۶۸

۵) داروفروش (Pharmacist)

نکته اینجاست که توضیحات نشان می دهد منظور اینجا کسی است که در داروخانه کار می کند و نه لزوما دکتر داروساز. به گزارش بیزینس اینسایدر، آنها داروهایی را که توسط پزشک یا انواع و اقسام طبیبان در نسخه ها تجویز شده توزیع می کنند و اطلاعات لازم را به بیماران درباره داروهای شان و نحوه مصرف آن می دهند.

میانگین پایه درآمد: ۱۲۰ هزار دلار؛ تعداد جایگاه های آزاد: ۴۲۱۳

۶) مدیر تدارکات (Procurement Manager)

مدیر تدارکات فعالیت های کارگران را برنامه ریزی، مدیریت و هماهنگ می کند و اطلاعات مربوط به آنها را ضبط می کند تا بتواند دستورهای خرید را برای تامین مصالح و خدمات صادر کند.

میانگین پایه درآمد: ۱۰۵ هزار دلار؛ تعداد جایگاه های آزاد: ۱۲۰۵

۷) مدیر مالی (Finance Manager)

مدیر مالی هدایت و هماهنگی بودجه های شرکت یا دپارتمان های آن را بر عهده دارد.

میانگین پایه درآمد: ۱۱۸ هزار دلار؛ تعداد جایگاه های آزاد: ۶۴۴۵

۸) متخصص علوم طبی (Medical Science Liaison)

متخصص علوم طبی با عموم مردم ارتباط برقرار می کند تا درباره فواید علمی محصولات دارویی به آنها اطلاعات بدهد.

 مشاغل جذاب، برای آنهایی که به دنبال پول هستند
میانگین پایه درآمد: ۱۴۰ هزار دلار؛ جایگاه های آزاد: ۱۳۷۳

۹) مدیر تولید (Product Manager)

مدیران تولید روی مراحل تولید محصولات نظارت و بازبینی دارند.

میانگین پایه درآمد: ۱۱۱ هزار دلار؛ جایگاه آزاد: ۱۷۷۳۱

۱۰) مدیریت مهندسی: (Engineering Manager)

آنها علم مهندسی و علم مدیریت را باید با هم ترکیب کنند. مدیران مهندسی سرپرست تیم های مهندسی هستند و هدایت و هماهنگی آنها را با هم بر عهده دارند.

پایه درآمد: ۱۴۵ هزار دلار؛ تعداد جایگاه های آزاد: ۵۲۶۳


منبع: برترینها

چگونه اعتماد دیگران را جلب کنیم؟

همه ما در زندگی‌مان با آدم‌هایی روبه‌رو شده‌ایم که واقعا غیرقابل اطمینان بوده‌اند. همچنان که سن‌مان بیشتر می‌شود توانایی‌مان برای تمرکز روی روابط سالم‌تر افزایش می‌یابد و ارمغان این آگاهی برای ما شادی بیشتر و به عقب راندن ناملایمت‌هاست.

در عین اینکه می‌توانید تا سر حد ممکن به بیرون کردن آدم‌های غیرقابل اعتماد از زمین زندگی‌تان ادامه بدهید، هنوز ممکن است با فردی رو‌به‌رو باشید که در مسیر مثبت‌اندیشی و رشدتان سنگ‌اندازی می‌کند و آن فرد کسی نیست جز خودتان.حاضر به اقرار آن باشید یا نه، ممکن است به اندازه‌ای که دوست دارید آدم قابل اعتمادی نباشید، اما قابل اعتماد بودن یکی از مهم‌ترین ارزش‌هایی است که می‌توانیم روی آن کار کنیم.

گرچه نمی‌توان یک‌شبه به این ویژگی دست پیدا کرد، اما کارهایی هست که می‌توانیم از امروز به شکلی متفاوت انجام بدهیم تا به مرور به آدمی قابل اعتماد، قابل اطمینان و پایبند به اصول تبدیل شویم.

جلب اعتماد دیگران 
قابل اتکا باشید

به حرف‌هایی که می‌زنید عمل کنید. کار ساده‌ای به نظر می‌رسد اما هنوز آدم‌های بسیاری هستند که انگار نمی‌توانند سر حرف‌شان بمانند.دوستی دارم که بارها قرار ملاقات‌هایی را تنظیم می‌کند که ظرف چند روز آنها را بر هم می‌زند و یا اصلا پیگیرشان نمی‌شود. از طرف دیگر تا به حال قرار ملاقات‌های فراوان ناکامی با دوستان دبیرستانمان گذاشته‌ایم که برخلاف توافق همگی آنها برای آمدن، هرگز همگی سر قرار حاضر نشده‌اند.برای من آزاردهنده است که هر بار بخواهم حدس بزنم آیا کسی قرار را بر هم خواهد زد یا نه.

مساله باید به این سادگی باشد که قراری گذاشته‌ایم پس همدیگر را ملاقات خواهیم کرد اما اغلب در رابطه با آدم‌های غیرقابل اتکا، ماجرا به این شکل پایان نمی‌گیرد.حالا می‌دانم که به تمام قرارهای این دوستم باید با دیده تردید نگاه کنم و به جای آن اگر قرار است برنامه‌ای واقعا عملی شود باید تکیه‌ام روی برنامه لحظه آخر باشد.اما این وضعیت بسیار ناکام‌کننده است. خیلی آسان‌تر بود اگر او به حرفی که گفته بود عمل می‌کرد. برای اینکه قابل اعتماد باشید باید به آنچه می‌گویید عمل کنید و قابل اتکا باشید.

صادق باشید

گاهی گفتن حقیقت و روراست بودن کار دشواری است. اما اگر قرار است آدم قابل اعتمادی باشید ضروری است که این‌طور رفتار کنید.

به قول‌ها، هرچند کوچک، وفا کنید

وقتی به کسی قولی می‌دهید، لازم است برای آن حرمت قائل شوید، مهم نیست که از نظر شما آن قول چقدر ناچیز بوده است. اگر قول داده‌اید که مسابقه ورزشی دوست‌تان را تماشا خواهید کرد، این کار را بکنید. حتی اگر حدس می‌زنید این کار به معنی تماشای دو ساعت از کسل‌کننده‌ترین بازی‌های ممکن باشد. باید به قولی که داده‌اید وفا کنید. فراموش نکنید که ممکن است همراهی شما بیش از آنچه فکر می‌کنید برای دوست‌تان مهم باشد.اگر کسی مساله محرمانه‌ای را با شما در میان گذاشت آن را برای دیگران آشکار نکنید.

به قول‌هایتان وفادار بمانید و اطلاعاتی را که با شما در میان گذاشته‌اند پیش خودتان نگه دارید. اگر عادت نداشته باشید که به محض دریافت اطلاعاتی که به شما سفارش کرده‌اند محرمانه نگهشان دارید، آنها را پخش نکنید آدم‌ها احترام فوق‌العاده‌ای برایتان قائل خواهند بود.اغلب اوقات آدم‌ها تنها می‌خواهند اطلاعات را به عنوان امانت به دیگری بسپرند تا احساس کنند با او ارتباط برقرار کرده‌اند. برای اینکه آدم قابل اعتمادتری باشید همان فرد قابل اطمینان و صادقی باشید که می‌تواند رازها را نگه دارد.

جلب اعتماد دیگران 
به اصولی پایبند باشید

آدم‌های قابل اعتماد اصول اخلاقی سفت‌وسختی دارند و پای این اصول می‌ایستند. اگر بین ارزش‌هایی که برایتان اهمیت دارند و ارزش‌هایی که اهمیت ندارند نوسان‌ کنید، به چشم دیگران آدم متقلب و غیرقابل ‌اعتمادی خواهید بود.برای مثال اگر از نظر شما وفاداری ارزش اخلاقی بسیار مهمی در یک انسان است، پس خودتان باید در عمل این وفاداری را نشان بدهید. اساسا، شما باید به اصولی که برای خود دارید عمل هم بکنید.

سخن‌چینی را کنار بگذارید

این پیشنهاد به قدر کافی شفاف است، اگر می‌خواهید آدم قابل اعتمادتری باشید بدگویی پشت سر آدم‌ها را متوقف کنید. ما دیگر کودکانی کم سن و سال نیستیم، اگر با کسی مشکلی دارید به اندازه کافی با فکر رفتار کنید که بتوانید رودررو هم با آنها صحبت کنید. اگر موضوع به آن مهمی نیست که بخواهید مستقیما با خود او صحبت کنید پس احتمالا از همان اول هم نباید با فرد دیگری این مساله را در میان می‌گذاشتید.سخن‌چینی منحصر به بدگویی پشت سر آدم‌ها نیست.

به طور کلی سخن‌چینی یعنی حرف زدن از اطلاعات بی‌فایده. چه اهمیتی دارد که همکارتان چند نوع رژیم را امتحان کرده و لاغر نشده است؟ این موضوعی نیست که بخواهید هنگام صرف ناهار به آن بپردازید. راستش را بخواهید عادت‌های غذایی همکار‌تان اصلا به شما ربطی ندارد.در عوض سعی کنید درباره موضوعی هوشمندانه صحبت کنید.

جلب اعتماد دیگران 
راهکارهای دیگر

علاوه بر موارد کلی‌تر که پیش‌تر به آن پرداختیم و می‌توان با تمرین آنها به آدم قابل اعتمادتری تبدیل شد راهکارهای جزئی‌تری نیز برای رسیدن به این منظور وجود دارد. برای مثال، اگر با آدم‌های خوب، زمان بیشتری بگذرانید احتمالش کمتر است که بخواهید کارهای آدم‌های غیرقابل اعتماد مانند سخن‌چینی یا شکستن قول‌هایتان را انجام بدهید، زیرا آدم‌هایی شما را احاطه کرده‌اند که این رفتارها را تحمل نمی‌کنند.

اگر با آدم‌های مثبتی رفت‌و‌آمد داشته باشید که آنها نیز قابل اعتماد و صادقند، با احتمال بیشتری رفتار شما به بازتابی از رفتار آنها تبدیل خواهد شد. مضاف بر این بفهمید که دیگران واقعا درباره شما چطور فکر می‌کنند. می‌توانید رک و راست از آدم‌های زندگی‌تان بپرسید شما را تا چه اندازه قابل اعتماد ارزیابی می‌کنند.

مراقب باشید چون ممکن است پاسخی صادقانه و در عین حال تند دریافت کنید. اما حتی اگر این اتفاق افتاد این بازخوردها را بپذیرید و با آن مخالفت نکنید. بهترین کاری که می‌توانیم انجام بدهیم درس‌گرفتن از اشتباهاتمان و تلاش برای ارتقای فردی است. با اینکه قابل اعتماد بودن به تلاش فراوان احتیاج دارد اما همان ویژگی‌ای است که آدم‌ها می‌خواهند در دیگری ببینند و تلاش می‌کنند که خودشان به آن دست پیدا کنند.ممکن است برای تبدیل شدن به آدمی قابل اعتماد و اطمینان به کمی زمان احتیاج داشته باشیم، اما وقتی آگاهانه در این راه قدم برداریم و ویژگی‌های آدم‌های قابل اعتماد را به خاطربسپاریم، به زودی به آدمی تبدیل خواهیم شد که برای همه افرادی که ما را می‌شناسند مورد احترام و اعتماد خواهیم بود.


منبع: برترینها

طنز؛ چشم‌ها را باید شُست… جور دیگر باید ببینید ببم‌‌‌جان

شهرام شهید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی در نوشت:

حالا معلوم شد چرا محمدرضا عارف معمولا به چپ می‌زند و نمی‌تواند برود در جبهه راست قرار بگیرد و حدادعادل هم آبش با چپ‌ها اصلا توی یک جوی نمی‌رود و کلا چپ‌ها را خوب نمی‌بیند. من تازه فهمیدم مشکل از بینایی این دو فعال سیاسی است. این را وزیر بهداشت لو داده و گفته؛ «طی روزهای اخیر چشم‌های دو دوست قدیمی، دکتر عارف و دکتر حدادعادل را همزمان معاینه کردم؛ مشخص شد چشم راست دکتر عارف و چشم چپ دکتر حداد تار می‌بیند و هر دو به جراحی نیاز دارند.» حالا بعد از جراحی‌شان خدا به خیر کند. ممکن است یکهو بینایی چشم راست دکتر عارف چنان از بینایی چشم چپش بهتر بشود که تخته گاز سمت راست براند. اگر این اتفاق برای حدادعادل هم بیفتد و دکتر‌ هاشمی چنان عملش کند که بینایی چشم چپش بیشتر شود و سوی بهتری داشته باشد، آن‌وقت ناغافل دیدید یکهو در انتخابات بعدی بدون راهنمازدن نام حدادعادل در سرلیست فهرست امید بدرخشد.

راستش نمی‌دانم اگر این اتفاق بیفتد، باید نامش را چه گذاشت؟ تبحر پزشک معالج یا قصور پزشکی؟

اصلا این ماجرای نزدیک‌بینی و دوربینی و مشکلات چشمی بدجور ما را گرفتار کرده است. طوری که دیروز علی لاریجانی اعتراف کرد؛ «آقای ‌هاشمی چشم‌پزشک هستند و معمولا چشم سیاسیون را جراحی می‌کنند.» منتها خود علی لاریجانی هم احتمالا چشم چپ یا راستش خوب نمی‌بیند که راه را درست تشخیص نداده و به جای این‌که به کار خودش بپردازد، پایش را توی کفش ما طنزنویس‌ها کرده و به جای بحث لایحه و تبصره و ماده قانونی می‌گوید؛ «فکر کنم به دلیل همین هم باشد که سیاسیون جایی را خوب نمی‌بینند.»

راستش من فکر می‌کنم اتفاقا سیاسیون ما، جاها و اماکن را خوب می‌بینند. معمولا مشکلات چشمی‌شان هنگام دیدن مردم بروز می‌کند و شهروندان را نمی‌بینند یا بهتر بگویم ریز می‌بینند. یا اصلا بگویم همه را مجرم و خلافکار می‌بینند. ما فکر می‌کردیم اگر عینک بدبینی را از چشم‌شان بردارند، مشکل حل می‌شود، اما حالا با این حرف‌ها می‌فهمیم که نه‌تنها مشکل از داشتن عینک نیست بلکه نداشتن عینک و مشکلات دوربینی و نزدیک‌بینی مشکل اصلی است. یعنی بعضی‌هاشان فقط جلو پایشان را می‌بینند و برخی‌شان فقط بلدند خیره شوند به افق‌های دور.

راستش حالا که فکر می‌کنم، باز هم خوب است یک چشم‌پزشک در دولت است که چشم سیاسیون را معاینه و در صورت لزوم عمل می‌کند که از ندیدن به کم‌دیدن و از کم‌دیدن به درست‌دیدن برسند اما این‌طور که از جنات امر پیداست، برای بهترشدن اوضاع کشور و درست‌ترشدن تصمیمات سیاسی به حضور تخصص‌های دیگر هم در دولت نیاز داریم. مثلا متخصص گوش و حلق و بینی. طوری که مدام سیاستمداران ما را معاینه کنند و ببینند اینها اصلا خوب می‌شنوند؟ گوش‌شان سنگین نیست؟ وجود متخصص روانشناس هم که دیگر نگو. اصلا چشم‌پزشک و گوش‌پزشک هم نباشد، این تخصص اما باید باشد. ولی اگر فکر می‌کنید ما منظورمان این است که سیاستمداران به مراجعه به همه متخصصان علوم پزشکی نیاز دارند، سخت در اشتباه هستید. به نظر من، سیاستمداران ما به هر تخصصی نیاز داشته باشند، در زمینه ارولوژی هیچ نیازی احساس نمی‌کنند.


منبع: برترنها

گران ترین هتل های جهان را بشناسید

برترین ها – ترجمه از پردیس بختیاری: چه چیزی بهتر و هیجان انگیزتر از ساکن شدن در اتاقی زیبا و مجلل، با تمام امکانات، که منظره ای رو به بهشت داشته باشد؟ اما به راستی سفر به مکانی که تمام انتظارات ما را از یک هتل ایده آل برآورده می کند، چقدر هزینه دارد؟ اگر دوست دارید با گران ترین اتاق هایی که در مجلل ترین هتل های جهان قرار دارند آشنا شوید، با ما همراه باشید.

Royal Penthouse Suite, Hotel President Wilson

ژنو، سوئیس

قیمت هر اتاق برای یک شب: ۷۰۰۰۰ یورو

این اتاق که در پنت هاوس یک هتل زیبا قرار دارد، با منظره بی نظیرش شما را به وجد خواهد آورد. مساحت کلی این هتل ۱۸۰۰ متر مربع است که ۱۲ اتاق خواب و ۱۲ سرویس بهداشتی دارد.

 گران ترین هتل های جهان را بشناسید


 

Maharajah Pavilion, Raj Palace

جایپور، هند

قیمت هر اتاق برای یک شب: ۵۶۷۰۰ یورو

این اتاق ۴ طبقه دارد که با کریستال ها و دکوری های طلایی تزیین شده است. مساحت آن۱۵۰۰ متر مربع می باشد که شامل آسانسور خصوصی، موزه اختصاصی، استخر خصوصی، کتابخانه و تراسی با دیدی پانوراما است.

 گران ترین هتل های جهان را بشناسید

Ty Warner Penthouse, Four Seasons

نیویورک، آمریکا

قیمت هر اتاق برای یک شب: ۴۳۸۰۰ یورو

اتاقی را تصور کنید که دیدی ۳۶۰ درجه به نیویورک دارد. مساحت این هتل ۴۰۰ متر مربع است و از امکانات آن می توان به کتابخانه و بالکن شیشه ای با منظره ای رو به شهری مرمری اشاره کرد. 

 گران ترین هتل های جهان را بشناسید


 

Hilltop Villa

جزیره لوکالا، فیجی

قیمت هر اتاق برای یک شب: ۳۹۵۰۰ یورو

این هتل در جزیره ای رویایی و زیبا واقع شده است. کافی است که روی تراس آن قدم بگذارید و از منظره آب های آرامی که در مقابل تان قرار دارد، نهایت لذت را ببرید. مساحت این اتاق ۱۱۰ متر مربع و مساحت فضای سبز آن ۱۰۰۰ متر مربع است. این مکان ۵ اتاق خواب و چندین سرویس بهداشتی دارد.

 گران ترین هتل های جهان را بشناسید

 Penthouse Suite, Grand Hyatt Cannes Hotel Martinez

کن، فرانسه

قیمت هر اتاق برای یک شب: ۳۶۷۰۰ یورو

مطمئنا هر فردی اتاقی که منظره ای از یک سو به کوههای آلپ و از سوی دیگر به دریای مدیترانه داشته باشد را می پسندد. صاحبان معروف ترین برندها مانند اورئال یا شوپارد در طول جشنواره کن در این هتل اقامت داشته اند. مساحت این هتل ۱۷۰۰ متر مربع است که شامل آثار هنری پابلو پیکاسو و حمام ترکی است.

 گران ترین هتل های جهان را بشناسید

Penthouse Suite, Hotel Cala di Volpe

پورتو کرو، ایتالیا

قیمت هر اتاق برای یک شب: ۳۵۹۰۰ یورو

منظره نفس گیر این هتل از برترین جاذبه های آن است. این هتل شامل ۳ اتاق خواب و یک استخر خصوصی است که مساحتی حدود ۲۵۰ متر مربع دارد.

گران ترین هتل های جهان را بشناسید 

Suite 5000, Mandarin Oriental

نیویورک، آمریکا

قیمت هر اتاق برای یک شب: ۳۱۵۰۰ یورو

شاید این هتل به اندازه هتل های دیگر بزرگ نباشد اما امکاناتی که دارد را در هیچ کجای جهان نخواهید یافت.  این هتل با مساحت ۳۰۰ متر مربع دارای کلکسیون موسیقی، هنر و فیلم است که از بهترین جاذبه های آن می باشد. 

گران ترین هتل های جهان را بشناسید 

Sky Villa, Palms Casino Resort

لاس وگاس، آمریکا

قیمت هر اتاق برای یک شب: ۳۰۶۰۰ یورو

این هتل دارای آسانسور اختصاصی شیشه ای، استخری با دیوارهای شیشه ای، تراسی اختصاصی، اتاق ماساژ و باشگاه ورزشی است. مساحت کلی آن ۸۰۰ متر مربع و دارای ۶ اتاق خواب است.

گران ترین هتل های جهان را بشناسید 

The Royal Suite, Hôtel Plaza Athénée

پاریس، فرانسه

قیمت هر اتاق برای یک شب: ۲۷۰۰۰ یورو

از تراس این اتاق می توانید زیباترین منظره پاریس، برج ایفل، را مشاهد کنید. مساحت این اتاق ۴۵۰ متر مربع است که ۴ اتاق خواب، جکوزی، سونای بخار دارد. از آنجا که اتاق های آن با گلهای زیبا و تازه تزیین شده، همیشه در آن احساس شادابی خواهید کرد.

گران ترین هتل های جهان را بشناسید


منبع: برترینها

هشدار تند وزیر خارجه چین به هند

به گزارش ایرنا، این نخستین بار پس از شکل گیری منازعات مرزی جدید میان دو کشور در هفته های اخیر است که وزیر خارجه چین مستقیما به موضوع اشاره می کند و تهدید هند برای امنیت کشورش را مد نظر قرار می دهد.او در جریان سفر به آسیای جنوب شرقی گفت که هند نباید در مورد توان چین دچار خطا شود. هند باید مرزهای چین را در منطقه بر اساس توافقات گذشته به رسمیت بشناسد و اجازه ندهد مناسبات بیش از این تیره شود.در شرایطی که گفته می شود چین نیروهایش را در مرز با تبت مستقر کرده و تمریناتی هم برگزار نموده است ، وزیر خارجه چین تاکید کرد که هند باید بسرعت نظامیان خود را از مرز سیکیم و دوکلام خارج کند.وی در اظهاراتی که وزارت خارجه چین به صورت بیانیه منتشر کرده است ، گفت که حق و باطل در این جریان مشخص است. منازعات مرزی با حضور نظامیان هندی در داخل خاک چین شروع شده و حتی دهلی نو این را پذیرفته است.

وزیر خارجه چین تصریح کرد که نیروهای نظامی چین از مرز با هند عبور نکرده و وارد خاک آن کشور نشده اند و نباید اجازه داد این منازعات مرزی جدی میان دو کشور به یک بحران تبدیل شود.او سعی کرد این بحران را کم اهمیت جلوه دهد اما روزنامه مورنینگ پست هنگ کنگ می نویسد که مناقشات مرزی جدید میان دو کشور شدیدترین بحران در نوع خود در چند دهه گذشته میان دو قدرت اتمی محسوب می شود.وزیر خارجه چین در حاشیه سفر خود به تایلند گفت که ما می توانیم این منازعات را با گفت و گو برطرف کنیم اما شرط این است که فعلا نظامیان هندی از مرز خارج شوند و به خاک آن کشور بازگردند.هند و بوتان دو کشوری هستند که می گویند چین مقصر این قضایا است و ساخت یک جاده در هیمالیا توسط پکن خلاف توافقاتی است که طرفین داشته اند .اظهارات وزیر خارجه چین نشان می دهد که این کشور هنوز خویشتنداری نشان می دهد و امیدوار است مساله با گفت و گو حل شود اگرچه روزنامه گلوبال تایمز از ارگان های حزب حاکم این کشور نوشته است که پکن برای رویارویی نظامی با دهلی نو در صورتی که دیپلماسی جواب ندهد ، آماده می شود.


منبع: بهارنیوز

تولید «نانو رنگ» ضدباکتری از بذر گل همیشه‌بهار/عرضه آجر سبز آب‌گریز

محققان پارک علم و فناوری فارس با استفاده از ذرات نانو موفق به ارائه پوشش‌هایی با سه خاصیت آنتی‌باکتریال، تصفیه‌کننده هوا و خود تمیزشوندگی شدند که به گفته آن‌ها نانوذرات استفاده شده در این پوشش با استفاده از بذر یک گیاه دارویی تولید شده است.

یوسف امراللهی، مجری طرح در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: نانو رنگ‌های تصفیه کننده هوا قبلا توسط یکی از شرکت‌های آلمانی تولید شده بود و ما در این مطالعات با ارتقا این محصول اقدام به تولید نانو رنگ‌هایی کردیم که به ۳ ویژگی را به طور همزمان دارد.

وی یکی از خواص نانو رنگ‌های تولید شده را خاصیت فتوکاتالیستی (خود تمیزشوندگی) آن دانست و خاطر نشان کرد: در نمونه‌های خارجی با استفاده از نور خورشید نانو ذرات تیتانیم فعال می‌شود و با فعال شدن این نانو ذرات، خاصیت خود تمیزشوندگی رنگ نیز فعال خواهد شد.

یوسفی ادامه داد: در نمونه رنگ‌ فتوکاتالیستی تولید شده در کشور خاصیت فتوکاتالیستی با استفاده از نور خورشید فعال می‌شود و به این ترتیب این خاصیت خود تمیزشوندگی در اتاق هم ایجاد خواهد شد.

مجری طرح تصفیه هوا را از دیگر ویژگی‌های این نانو رنگ نام برد و یادآور شد: این پوشش قادر است جیوه و سرب معلق در هوا را جذب و تجزیه و تبدیل به اکسیژن کند.

وی ادامه داد: سومین خاصیت این نانو پوشش، آنتی باکتریال بودن آن است؛ به این معنی که ۴ نوع باکتری شناسایی شده در ساختمان‌ها با نشستن بر روی این پوشش از بین می‌روند.

یوسفی پایه اصلی این پوشش را نانو ذرات کلوئیدی نقره دانست و یادآور شد: نانو ذرات نقره به دلیلی ایجاد سمیت، آلودگی‌های زیست محیطی زیادی را به همراه دارد؛ ولی در این پروژه تحقیقاتی ما با استفاده از یک نوع گیاه آن را سنتز کردیم.

وی ادامه داد: در این تحقیقات از بذر «گل همیشه بهار» برای سنتز نانو ذرات کلوئیدی نقره بهره بردیم و از این رو حتی از این ماده می‌توان برای آنتی باکتریال کردن نوشیدنی‌ها استفاده کرد.

وی، «آجر آب گریز» را از دیگر دستاوردهای شرکت مستقر در پارک علم و فناوری فارس دانست و گفت: با استفاده از نانو ذرات بر روی سطح و داخل آجرها، مصالح آب گریزی را تولید کردیم که مانع از نفوذ آب به دیوارهای داخل ساختمان خواهد شد.

این محقق با اشاره به شرایط رطوبتی شهرهای شمالی کشور، خاطر نشان کرد: استفاده از این آجر مانع از نفوذ رطوبت به دیوارها خواهد شد.

مجری طرح با بیان اینکه در این آجر نانو ذرات ارگانو سیلان استفاده شده است، گفت: ارگانو سیلان‌ها به عنوان سبزترین ساختارهایی هستند که در دنیا تولید می‌شوند.


منبع: الف

سخنگوی کمیسیون قضایی: مجلس مصوبه‌ای به‌معنای کوپنی‌شدن مواد مخدر نداشته است

سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس با تاکید بر اینکه «بحث توزیع موادمخدر به شکل دولتی و برگشت به قبل از انقلاب موضوع درستی نیست» گفت: در واقع مصوبه کمیسیون به منظور تامین نیاز معتادان “به نحو صحیح” برای درمان و قطع رابطه قاچاقچی و معتاد است.

حجت‌الاسلام والمسلمین حسن نوروزی در گفت‌وگو با ایسنا، در پاسخ به اینکه آیا راهکار قانونی برای مصوبه کمیسیون قضایی -مربوط به درمان معتادان و تامین نیاز آنها به نحو صحیح- پیش‌بینی شده که این افراد پس از درمان مجددا به اعتیاد رو نیاورند؟ گفت: این مسائل مربوط به آیین نامه‌ای است که ستاد مبارزه با مواد مخدر تهیه خواهد کرد. در واقع چگونگی کار و اجرای آن براساس این آیین نامه صورت می‌گیرد.

وی افزود: علت این مصوبه قطع رابطه میان قاچاقچی و افراد معتاد است. اما متاسفانه اخیراً به ظرافت، اظهارنظرها و انتقاداتی را مطرح کردند که ماده واحده الحاقی به ماده ۴۵ قانون مبارزه با مواد مخدر را ملغی کنند.

این عضو هیئت رئیسه کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس خاطرنشان کرد: مصوبه کمیسیون به معنای کوپنی شدن مواد یا برگشت به قبل از انقلاب و آزاد شدن تریاک نیست. بلکه از طریق شناسایی و تامین نیاز معتادان به نحو صحیح با استفاده از موادی رقیق‌تر درمان و معالجه آنها انجام می‌شود.

وی در پایان خاطرنشان کرد: بنابراین این که می‌گویند قرار است مواد به صورت دولتی توزیع شود، صحیح نیست بلکه دولت موظف شده است به گونه‌ای صحیح نسبت به تامین نیاز معتادان اقدام کند تا هم معتادان درمان شوند و هم مصرف مواد کاهش یابد و رابطه بین قاچاقچی و مصرف‌کننده قطع شود. البته نحوه اجراء مربوط به آیین نامه‌ای است که ستاد مبارزه با مواد مخدر تهیه می‌کند و به تصویب هیات وزیران می‌رسد.


منبع: الف