مسعود کیمیایی؛ مسلم سینمای داستان‌گوی ایران

وقتی فیلم‌های خاطره‌ساز را در ذهن مرور می‌کنیم، یک نام بیشتر از دیگر نام‌ها در ذهن تکرار می‌شود. او کسی نیست جز مسعود کیمیایی. سازنده شماری از بهترین، محبوب‌ترین و تأثیرگذارترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران…

در سالروز تولد این استاد مسلم سینمای داستان‌گوی ایران بد ندیدم صحبت‌های او را درباره نوع نگاهش به سینما با خوانندگان شریک شویم. در گفت‌وگویی که در اتاق کوچکی از خانه کوچکم در محله‌ای قدیمی به انجام رسید. در کنار نگار باباخانی و سعید مروتی… 

 مسعود کیمیایی به روایت مسعود کیمیایی

خسته از اضطراب و التهاب و غیرمنتظره‌ها…

  تاکنون در مورد خیلی چیزها با هم حرف زده‌ایم و گاه این حرف‌ها با این هدف بوده برایم که پاسخ شما را به انتقاداتی که وجود دارد، بدانم. حال می‌خواهم این گفت‌وگو را از این‌جا آغاز کنم که مسعود کیمیایی در پاسخ کسانی که می‌گویند او فقط درباره آدم‌های طبقه پایین اجتماع فیلم می‌سازد، چه می‌گوید؟

اول این‌که چه ایرادی دارد یک نفر درباره آدم‌های این طبقه حرف بزند و فیلم بسازد؛ این از این، اما حقیقتش این است ‌که ماجرا این شکلی هم نیست. من هر وقت می‌خواهم فیلم‌نوشتی بنویسم، آدمم را انتخاب می‌کنم، نه که خواسته باشم طبقه‌اش را برگزینم. آدمی را با خصایل و خصوصیاتی که می‌پسندم؛ یعنی قهرمانم را انتخاب می‌کنم این برایم مهم است، نه طبقه.

  این آدم، این قهرمان را با چه خصایلی می‌پسندید؟

برای من مهم این است که آدم فیلمم درست زندگی کند. درست با تمام چیزهایی که با خود آن واژه به ذهن‌تان می‌آید. درست یعنی که در لحظه لازم که البته این لزوم را هر آدمی خودش تشخیص می‌دهد و همین تشخیص هم هست که موقعیت و جایگاه او را در دنیای داستان‌های من مشخص می‌کند، کم نیاورد. بی‌خودی کوتاه نیاید. بجنگد، برای این‌که درست باشد و درست بماند.

خاطره‌ساز نسل‌هایی دل‌سپرده به فریاد و عصیان... 

  و این جنگیدن ظاهرا خیلی خیلی برای‌تان مهم است.

این روزها خیلی چیزها عوض شده است. درست و غلط‌ها جابه‌جا شده‌اند؛ مثلا جنگ. امروز جنگ را بد می‌دانند؛ اما من، نه. جنگ بد است، اما برای من هر جنگی بد نیست، خطا نیست، غلط نیست. یک جایی است که تو با دور و اطرافت رفیقی و یک جایی هم هست که باید بجنگی. جای این دو اگر با هم عوض شود، خطاست؛ اما تمام جنگ‌ها نه. این هم هست که هر جنگی هم خون‌آلود نیست که. برای من این جنگیدن به معنای حرکت کردن است. به معنای زنده بودن.

  خب این جنگیدن و یا زنده‌بودن و زندگی‌کردن را آن آدم طبقه بالا نمی‌تواند انجام دهد؟

چرا نمی‌تواند؟ اما مسأله این است که شاید آن زمان که داشتم قیصر را می‌ساختم، رضا موتوری را می‌نوشتم یا گوزن‌ها و خاک را، آن آدم‌ها را می‌شناختم. با تمام شناختم، اما، باز هم تکرار می‌کنم که خصایل قهرمانان من ربط چندانی به طبقه‌شان ندارد.

این‌جا بیشتر از طبقه و مفهومی که با خود می‌آورد، نوع فکر‌کردن آن آدم‌هاست که برای من اهمیت دارد. به این جهت که فکر خودم است. همیشه از من پرسیده‌اند که من خودم را شبیه کدام یک از قهرمانانم می‌بینم؛ این‌جا می‌گویم که شبیه فیلم‌هایم هستم، نه یک قهرمان خاص. چون این فکر من است که آن فیلم‌ها را ساخته.

  و احتمالا به این دلیل هم هست که دنیای فیلم‌های‌تان شباهت زیادی با هم دارند. درست است؟

جز این نمی‌تواند باشد. فیلمساز مگر می‌تواند چیزی بنویسد و بسازد که ریشه در درون خودش نداشته باشد؟ حداقل من که نمی‌توانم. همین چند وقت پیش بود که به خودت گفتم آدم‌ها مثل خودشان دنیا را نگاه می‌کنند. من با زندگیم زبان خودم و اجرای خودم را پیدا می‌کنم و شما هم با زندگی خودتان؛ یعنی که اجرای شما را زندگی شما می‌سازد که چه دیده‌اید، شنیده‌اید، رفاقت‌هایی که کرده‌اید و یا زده‌اید و خورده‌اید. من که در خیابان رفاقت‌ها کرده‌ام، حتما نگاهم و اجرایم با کسی که با نوکرشان مدرسه می‌آمده، فرق دارد.

  فکر نمی‌کنید که دنیا در این نزدیک پنجاه سالی که شما دارید فیلم می‌سازید، عوض شده؛ و این‌که در این مدت زمان مدید شما دارید اعتراضی را ادامه می‌دهید که توسط تماشاگر امروز، آدم امروز، درک نشود؟

شاید مد عوض شود، ظاهر عوض شود، اما دنیا عوض نمی‌شود؛ یعنی منظورم این است که خیلی چیزها عوض نمی‌شود. اعتراض عوض نمی‌شود. جنگ، رفاقت، آدم و زندگی‌های درست عوض نمی‌شوند. مد هم که نمی‌تواند فکر و راه مرا عوض کند. فکر کنید امروز اعتراض مد نیست. خب، نباشد.

اگر مورد و مسأله‌ای باشد که باید اعتراض کنیم بهش؛ و آن وقت بیاییم و به خاطر این‌که الان چیز دیگری مد است، از این اعتراض بگذریم که نمی‌شود. حتی در آن اوایل که خیلی‌ها آمدند خط قیصر را گرفتند و کشیدند و ادامه دادند، یک جوری بود که می‌شد گفت در سینما اعتراض مد شده بود. آن وقت هم این قضیه راه مرا عوض نکرد. نمی‌شد به این دلیل که اعتراض تبدیل شده به مد؛ من به بهانه دوری از مد بیایم دوری کنم از این موضوع. آن وقت به این معنا بود که من دارم چیزی را خودم از دست می‌دهم. در شکل درستش فقط کسی اعتراض نمی‌کند که یا از شرایط رضایت دارد، و یا کسی که به تمام کاستی‌ها و کمبودها عادت کرده است.

  و البته کسی که می‌ترسد…

داستان این آدم جداست. همه می‌ترسند. کسی نیست که از چیزی ترس نداشته باشد. این‌جا اما پای یک‌سری چیزهای دیگر وسط می‌آید. یکیش همان زندگی و فکر درست است که چقدر بهش باور دارد و دنبال می‌کند. یکی اخلاق است که به چه بهانه‌ای و با چه توجیهی چشمش را روی بعضی چیزها می‌بندد.

  داشتیم درباره خصیصه جنگاوری قهرمانان شما حرف می‌زدیم. جنگ و نبردی که گاه در مواردی چون قیصر فردی است، در خاک معنای استعمار را به ذهن می‌آورد، در گوزن‌ها استثمار و تحمیق است و… می‌آییم و می‌رسیم به امروز.

خب، گفتم که خودم این گونه فکر می‌کنم؛ و زندگی کرده‌ام یا حداقل این‌که تلاش کرده‌ام این شکلی زندگی کنم؛ اما از راه معنای زندگی هم می‌شود با این قضیه طرف شد. مگر نه این است که خود زندگی، در تمام لحظاتش یک‌جور درگیری و جنگ و ستیز است؟ تا دنیا دنیاست و تا آدم آدم است، این درگیری‌ها هست؛ و چیزی که اینها را در لحظه‌ها از هم جدا می‌کند که در این بحث احتمالا منظور شما فیلم‌های من است، آن‌چه اینها را از هم تفکیک می‌کند، شکل‌شان است و زمان و مکان‌شان. با تمام پیشرفت‌هایی که انسان کرده، اما هنوز بدویتی همیشگی در رفتارهایش دارد؛ و این بدویت در قالب زندگی و جنگ در انسان بوده، هست و خواهد بود.

 
خاطره‌ساز نسل‌هایی دل‌سپرده به فریاد و عصیان... 

  این را فیلم به فیلم، یا دوره به دوره می‌شود با هم مرور کنیم؟

من این‌جا داشتم کلی حرف می‌زدم. چه فایده‌ای دارد بیاییم راجع به دلیل ستیزه‌جویی قیصر و قدرت و رضا بگوییم. تازه، خیلی چیزها هم هست که از فیلم‌های قبلی‌ام، من الان به یاد ندارم. یعنی دقیق به یاد ندارم که ریشه جنگ رضا موتوری یا مصیب چه بوده. الان در موقعیت سنی و تجربه‌ای که من هستم، با فیلم‌هایم عواطفم را به یاد می‌آورم. رفاقت‌هایم را. عشق‌هایم را که همه‌شان روی هم جمع شده و شده‌اند تجربه. تجربه در زمان. به این دلیل هم هست که می‌گویم این‌جور بحث‌ها در همان شکل کلی‌اش است که می‌تواند دنیای یک آدم را، دنیای فکری فیلمساز را روشن کند.

تک تک گفتن از این مورد معنای کلی همان چیزی را که تو جنگاوری گفتی، محدود می‌کند. اما شکل درستش این است که بگویم این خصیصه از آدم‌ها جدا نیست. از گذشته بوده و تا ابد خواهد بود. ابن خلدون گفته که این خصیصه اصل و اساس و هسته زندگی آدم‌های شرق است. آدم شرقی از همان دم اول، برای آب، سرپناه، عشق، جنگ و تمام اینها جنگیده؛ و این سرشتش بوده.

  نکته مهم اما در فیلم‌های شما فرجام تلخ این جنگ آدم با آدم یا آدم با شرایط و معناست؛ که انگار جوری برنامه‌ریزی شده که انجامی فاجعه‌بار داشته باشد.

فاجعه را نمی‌شود برنامه‌ریزی کرد. اتفاق نیست که بسازیمش. فاجعه محصول اتفاق است، نه خود اتفاق. فاجعه را من به چشم دیده‌ام. خیلی دیده‌ام. اما اول‌بار در ده- یازده سالگی‌ام بود که پدرم ورشکست شده بود. خانه و خواهر و مادر و برادرم را یادم است و پدر را که نشسته بود و به مادرم گفت که ورشکست شده. وقتی مادر از اتاق رفت و حواس ما که پرت شد، ناگهان لرزیدن شانه‌های پدرم را دیدم. فاجعه آن بود. فاجعه گریه آن مرد بود؛ و از آن بود که فهمیدم در زندگی‌ام باید پول در بیاورم؛ از این است که من خیلی برایم آن لحظه‌ای که مرد گریه می‌کند، مهم است.

 … و فاجعه پایانی فیلم‌های‌تان؟

وقتی دارم روی فیلم‌نوشت کار می‌کنم، فکرم آزاد است. قهرمانم آزاد است. او است که حرکت بعدی‌اش را انتخاب می‌کند. انتخابی آزادانه براساس تجربه‌های من نویسنده. در شکل‌گیری درام برای من این است که اهمیت دارد. بقیه چیزها بعد اضافه می‌شوند. درواقع من در داستان‌گویی قاعده رعایت نمی‌کنم. چارچوب ندارم که این بهانه‌ای باشد برای آن. آدم است که زندگی می‌کند. بقیه چیزها، خوانده‌ها، دانسته‌ها، علم و… همه بعد می‌آیند تا آن حرکت را هموار کنند، نه این‌که حرکت از آنها آغاز شده باشد.

  این نکته که جنگاوری قهرمانان‌تان به انجامی چنین فاجعه‌بار ختم می‌شود، بیش از حد ناامیدانه نیست؟ می‌خواستم بپرسم نقض غرض نیست که ناامیدانه را جایگزین کردم.

نمی‌دانم؛ اما این را می‌دانم که من هر زمان در حال ساخت فیلم هستم، سرشار از عشق و امیدم. این را هم می‌دانم که اگر منصفانه به کلیت فیلم‌های من نگاه کنید، متوجه خواهید شد که کلیت چیزی که منتقل می‌شود، ناامیدی نیست.

  از فیلم‌های اول‌تان مثال بیاورم: قیصر زخم خورده به جا می‌ماند، رضا موتوری می‌میرد، داش آکل و سید و قدرت گوزن‌ها هم. تا این آخر‌ها که می‌رسیم به قهرمان اعتراض که ایستاده می‌میرد و محسن حکم و…

قیصر شکست خورده، اما فیلم با امید تمام شده. آن لبخند آخر فیلم یادت است؟ گوزن‌ها هم که چه در نسخه اصلی و چه در نسخه سانسوری با امید تمام می‌شود. در نسخه اصلی انفجار با صدای موسیقی پیوند می‌خورد و در سانسوری هم دوربین گلدان را در کادر می‌گیرد. گروهبان هم امیدوار است. در کل فیلم‌های من امیدوار بوده‌اند. رضا موتوری و اعتراض و اینها هم که در فیلم به آن‌جا رسیده‌ایم که مرگ برای‌شان آرامشی خواستنی‌تر از هر چیز دیگر است.

  آقای کیمیایی می‌خواهم سوالی بپرسم و امیدوارم صادقانه به آن جواب دهید. حرف شما را هم قبول دارم که نمی‌شود فکر را با مد پیش برد و روز‌به‌روز عوض شد؛ اما همیشه این پرسش را از خودم داشته‌ام که اگر امروز قرار بود به‌عنوان یک فیلمساز بیست‌و‌پنج- شش ساله قیصر را بسازید، آیا آن را همین شکلی می‌ساختید؟

باید شرایطش پیش بیاید. نمی‌دانم؛ اما نگاهم به آدم‌ها و خصایل‌شان تفاوت زیادی نکرده. در اصول را می‌گویم.

خاطره‌ساز نسل‌هایی دل‌سپرده به فریاد و عصیان... 

  قیصر به نظرتان امروز از نظر جامعه‌شناختی حرف قابل‌ قبولی دارد؟

حدود پنجاه‌ سال از ساخته‌شدن آن می‌گذرد؛ اما شما حتی با آن جوانان بالاشهری هم اگر حرف بزنید، می‌بینید که قیصر را دیده‌اند؛ یعنی که فیلم تا امروز عمر کرده و در جامعه حضور دارد. حضور زنده هم دارد. آن هم فیلمی که سی‌وچند‌ سال است روی پرده نیامده؛ و هر که ویدیوی‌اش را دیده، با کیفیت عالی ندیده. این‌که فیلمی با این شرایط چنین حضوری داشته باشد، به این معنا نیست که به قول تو از نظر جامعه‌شناختی حرفش قابل‌قبول است؟ مگر این‌که منظور دیگری از پرسشت داشته باشی.

  منظورم آن فردگرایی غالب آن دوران است که امروزه روز چندان حضور موثری در افکار و اذهان ندارد. آن فردگرایی عملگرایانه که می‌توان آن را محل تولد قهرمان نامید.

این‌که یک تفکر در دوره‌ای پررنگ است و در دوره‌ای رنگ‌باخته‌تر شده، الزاما به این معنا نیست که آن تفکر دیگر نیست. ممکن است مصداق آن، روش آن و یا عمل به آن تغییر کرده باشد، اما خود آن تفکر که نمرده. تفکر که نمی‌میرد. عمل‌گرایی در حال حاضر این‌گونه حضوری دارد؛ چیزی ریشه‌دار در ذهن و قلب انسان است و حالا ممکن است این روزها تغییر جهت داده باشد و بخواهد از مسیر دیگری جاری شود. اما به ‌هر حال آن رودخانه جاری است. گاهی سیل می‌شود و صخره را می‌برد و گاهی هم سنگی را دور می‌زند. به همین دلیل هم هست که این نوع تفکر مانده و خواهد ماند؛ چون در قلب و ذهن آدم است و به این دلیل هم دلپذیر است، خواستنی است.

  نکته جالب این‌که همین اما امروزه بهانه‌ای شده برای زیرسوال بردن شما. شما گفتید که فیلم‌های‌تان در درون شما ریشه دارند و به این دلیل هم به خالق‌شان شبیهند که طبیعی هم هست؛ اما این بهانه‌ای شده برای شماری از منتقدان که انگ تکرار بزنند به شما و آثارتان.

اهمیتی هم ندارد البته؛ اما این را به جرأت می‌گویم بیشتر آنهایی که امروز می‌گویند فیلم‌های مرا دوست ندارند، یک زمانی خواهد رسید که اینها را دوست خواهند داشت. منتقد جوانی که امروز با بهانه این‌که رفاقت و انتقام و چاقو و… دوره‌اش گذشته، فیلم من را زیر سوال می‌برد، در اصل خودش را درگیر ظواهر کرده است و می‌دانی که در نگاه یک جوان کم‌تجربه همواره اولین چیزی که دیده می‌شود، همین ظواهر است. اما همین منتقد زمانی که در یافته‌ها و دانسته‌هایش تغییر ایجاد شد، عمق و گستردگی پیدا شد، آن وقت با این فیلم‌ها ارتباط خواهد گرفت.

ارتباط گرفتن با فیلم صریح و سرراست راحت نیست. زمانی که هنرمند در هوایی مه‌آلود خودش را پشت مفاهیمی ناپیدا قایم می‌کند و این اجازه را به منتقد می‌دهد که درک خودش را از فیلم-‌در هر سطحی از درک باشد- به معنای کلی اثر بگیرد، طبیعی است که آن منتقد در ارتباط با آن اثر عکس‌العمل بهتری نشان می‌دهد؛ چون که آن اثر به او نوعی اعتمادبه‌نفس می‌دهد. اما طرف‌شدن با اثر صریح و رک راحت نیست. سواد می‌خواهد. درک اجتماعی می‌خواهد. شناخت طبقاتی می‌خواهد. روان‌شناسی می‌خواهد. تحلیل جامعه‌شناختی می‌خواهد.

  یعنی دستش را می‌بندد و ناچار است در زمین فیلمساز بازی کند…

دقیقا. آثار اجتماعی که به نحو عریانی با جامعه سر و کار دارند، کمتر به منتقد این اجازه را می‌دهند که اصول خودش را روی اثر پیاده کند؛ و چاره‌ای ندارد مگر نگاه‌کردن از پنجره‌ای که فیلمساز ساخته است. چون فیلمساز چیز مشخص و روشنی را گفته است. و همین هم موجب می‌شود که منتقد ناگهان در مواجهه با فیلم حس کند مثل بقیه مردم دارد با فیلم طرف می‌شود که این بهش بر می‌خورد. البته با گفتن این حرف قصد شروع دعوا ندارم. تو هم اگر حس کردی مشکلی نیست، می‌توانی این را ننویسی.

  نه؛ اتفاقا بد نیست منتقدان هم مزه مورد نقد قرارگرفتن را بچشند. بگذریم. آقای کیمیایی، نگاه به فیلم‌های شما این نکته را به ذهن می‌آورد که شما هر چه از دوران آغازین کارنامه‌تان دورتر شده‌اید، زبان سینمایی‌تان دچار تغییر شده؛ البته این را به معنای مثبت یا منفی به کار نمی‌برم. منظورم این است که فیلم به فیلم از غلظت داستان‌گویی در فیلم‌های شما کاسته شده؛ و زبان موجزتر و به‌اصطلاح امروزی مینی‌مال‌تری را به کار گرفته‌اید. شخصیت‌ها و مسائل اجتماعی پررنگ‌تر شده‌اند و… آیا این تغییر را قبول دارید و اگر جواب مثبت است، ریشه این تغییر را در چه می‌بینید؟

برای این‌جور چیزها نمی‌شود ریشه مشخص و روشنی سراغ گرفت. این تغییرها، البته اگر واقعا باشند، راه به جوابی بیرون سینما باز می‌کنند. به زندگی، جامعه، افکار و عقاید، تجربه‌ها و خیلی عناصر دیگر. عقایدی با سرنوشت‌ها و سرگذشت‌های گوناگون که درنهایت ناخودآگاه می‌شوند. این هست که یک دفعه می‌بینی چیزهایی را در دنیایت تغییر داده. مثلا همین قصه‌گویی که گفتی. درواقع من یک‌جا چشم باز کردم و دیدم که قصه تعریف‌کردن به آن معنای قدیم وقت زیادی از فیلم را می‌گیرد. چگونه تعریف‌کردن قصه را نمی‌گویم؛ نگاهم به خود تعریف‌کردن است؛ به عملی که دارد صورت می‌گیرد.

خاطره‌ساز نسل‌هایی دل‌سپرده به فریاد و عصیان... 

  اما به‌ هر حال اتفاقاتی باید باشد که این ناخودآگاه جدید را ایجاد کرده باشد دیگر…

مرجع تمام اتفاقات درونی و بیرونی ما یکی جامعه است و دیگری ذهنیت‌مان که البته این هم درنهایت به جامعه می‌رسد. به ‌هر حال اتفاقاتی که در زمان انقلاب، جنگ و بعدتر افتاد، تأثیر زیادی روی هنرمندان، روشنفکران و به ‌طور کلی روی اهل فهم داشت. یک فضای مضطربی بود که بیش از هر چیز روی هنرمند و روشنفکر موثر شد. پر از اضطراب و التهاب و غیرمنتظره‌ها…

  یعنی این التهاب‌ها و اضطراب‌ها و نادانسته‌ها روی هم‌چنین ناخودآگاهی را در شما شکل دادند که سینمای‌تان را تحت‌تأثیر قرار داد؟

در شرایطی چنین ملتهب کارکردن تبعاتی جز این نمی‌تواند داشته باشد. در موضوعی چون جنگ یا دوم خرداد مثلا؛ وقتی می‌بینی هر فعالی در اجتماع در حد نقش اول عمل می‌کند، نمی‌توانی از میان آن همه نقش اول یکی را بیاوری توی فیلمت و بقیه را خط قرمز بکشی. اگر باور و تحلیل اجتماعی داشته باشی، شاید ناخودآگاهانه می‌فهمی که به جای قصه یک نفر قصه جامعه را بگویی. به جای قصه‌گویی جامعه‌گویی کنی. تخیل من فیلمساز از باورها و عقایدم جدا نیست که یک‌جور فکر کنم و یک‌جور دیگر فیلم بسازم.

شعری از مسعود کیمیایی

اگر یک بار دیگر آزادی دست دهد
خیال را از آن بیرون خواهم کرد
آزادی می‌داند
خیال دشمنِ ماست

اگر یک بار دیگر آزادی دست دهد
به شاعر خواهم گفت
خیال دشمنِ فردا است

اگر یک بار دیگر آزادی دست دهد
به نظامی خواهم گفت
بر طبل‌ها بکوبد
خیال، دشمن سرزمین است

اگر آزادی دست ندهد
در گوشه‌ هواخوری زندان
برای زندانیان خواهم گفت
فقط به اندازه‌ خیال آزادید

خیال تنها راه زنده ماندن است

شعری از مسعود کیمیایی
این همه حسود بودم و نمی‌دانستم
به نسیمی که از کنارت
موذیانه می‌گذرد

به چشم‌های آشنا و پر آزار
که بی‌حیا نگاهت می‌کند
به آفتابی که فقط تلاش گرم‌کردن تو را دارد
حسادت می‌کنم….

من آن‌قدر عاشقم
که به طبیعت بدبینم
طبیعت پر از نفس‌های آدمی است
که مرا وادار می‌کند حسادت کنم

به تنهایی‌ام
به جهان
به خاطره‌ای دور از تو…. 

 کار و زندگی مسعود کیمیایی در یک نگاه

آوازخوان تمام سرودهای مخالف…

 ٧۶      سال پیش در روز هفتم مرداد در یکی از محلات جنوب تهران به دنیا آمد.

کیمیایی که به‌خاطر شوق و علاقه به سینما ترجیح داد به جای تحصیل در دانشگاه کار خود را به صورت عملی در نزد بزرگان سینما آغاز کند؛ در نخستین گام سینما را با دستیاری مرحوم ساموئل خاچیکیان در فیلم خداحافظ تهران آغاز کرد.

مسعود کیمیایی در‌سال ۱۳۴۷ نخستین فیلمش بیگانه بیا را کارگردانی کرد و با همین فیلم مخاطبان خاص خود را پیدا کرد. با این‌که این فیلم کمترین ارتباطی با فیلم‌های آینده‌اش نداشت.

١٣۴٨ را شاید بتوان‌ سال تولد هنری کیمیایی نامید. سالی که او با قیصر موفقیتی حیرت‌انگیز به دست آورد. قیصر، هم فروشی عالی داشت و هم محبوبیت زیادی میان منتقدان به دست آورد.

خاطره‌ساز نسل‌هایی دل‌سپرده به فریاد و عصیان...

قیصر در زمان نمایش بدل شد به محل منازعه منتقدانی که زیر پوست نقد این فیلم نگاه، نگرش و دیدگاه سینمایی‌شان را در تقابل با هم پی می‌گرفتند. نقد عجیب مرحوم هوشنگ کاوسی که مهمترین نکته انتقادش این بود که چرا قیصر موضوع تجاوز به خواهرش را به کلانتری نگفته و خود دنبال احقاق حق رفته؛ با پاسخ‌های کوبنده منتقد صاحبنام و محبوبی چون پرویز دوایی و روشنفکران آزموده و دانسته‌ای چون ابراهیم گلستان و نجف دریابندری یکی از بزرگترین و دامنه‌دارترین جنجال‌های انتقادی تمام تاریخ سینمای ایران را رقم زد. موضوعی که تا به امروز ادامه پیدا کرده است.  

کیمیایی بعد از قیصر، رضا موتوری را ساخت. بعد از آن در ‌سال۱۳۵۰ داش آکل را کارگردانی کرد و سپس تا ‌سال۱۳۵۴ خاک و بلوچ و گوزن‌ها را خلق کرد؛ که این دوره چند ساله را می‌توان موفق‌ترین دوره کاری مسعود کیمیایی نامید. دوره‌ای سرشار از موفقیت…

این سال‌ها جنجال و حاشیه نیز همچنان با کیمیایی همراه بود. اقتباس او از داستان داش آکل صادق هدایت در دنیای نقد و منتقدان کم سروصدا نکرد. بلوچ به پرده‌دری متهم شد و گوزن‌ها که پس از نمایش باشکوه در جشنواره تهران راه فراخی را پیش‌رو می‌دید، در ادامه با برداشت‌های سیاسی روبه‌رو شده و به محاق رفت. خاک نیز از این قضایا بی‌نصیب نبود و نخستین فیلمی بود که نامه‌پراکنی را در سینمای ایران مد کرد. این فیلم که براساس داستانی از محمود دولت‌آبادی ساخته شده بود، مورد انتقاد نویسنده قرار گرفت…

پسر شرقی، اسب، غزل و سفر سنگ که از ‌سال ۵۴ تا ۵۶ ساخته شدند، دوران تازه‌ای را در کارنامه کیمیایی نوید می‌دادند. دورانی که به انقلاب برخورد و ناتمام ماند…

 کیمیایی بعد از انقلاب با جنجال و توقیف همزاد بوده. او این دوره را با به محاق رفتن خط قرمز تا همیشه آغاز کرد و بعد  سانسور بی‌رحمانه تیغ و ابریشم پیش آمد؛ که این قضیه نیز تا همین اواخر در مورد تمام فیلم‌های کیمیایی تکرار شده است.

 بعد از پنج‌سال دوری از سینما، کیمیایی در ‌سال۶٧ سرب را ساخت. یکی از بهترین‌های تمام کارنامه فیلمساز که البته قدر ندید…

 دندان مار، گروهبان و رد پای گرگ از ‌سال ۶٨ تا ٧٠ دوران موفق دیگری در کارنامه استاد بودند؛ که این نیز با درگیری‌هایی که برایش پیش آمد و به ماجراهای ضیافت و سلطان انجامید، به پایان رسید.

کیمیایی بعد از رد پای گرگ سه‌سال کار نکرد. تا‌ سال٧٣ که با تجارت و‌ سال بعدش با ضیافت بازگشت ناموفقی به عرصه داشت. هر دوی این فیلم‌ها با برخورد تند منتقدان مواجه شدند. ضیافت همچنین برای نخستین بار در کارنامه کیمیایی پای یک مامور امنیتی را به‌عنوان قهرمان فیلم‌های استاد باز کرد.

نمایش تجارت و نقد تندوتیز مرحوم ایرج کریمی در شماره بعد از جشنواره می‌توانست یاد کاوسی مرحوم و دعواهای قیصر را زنده کند. اما نه تجارت قیصر بود و نه این‌که دیگر از دوایی، گلستان و دریابندری در مطبوعات سینمایی نشانی مانده بود. چنین شد که این نیز بگذشت…

خاطره‌ساز نسل‌هایی دل‌سپرده به فریاد و عصیان...

سال ١٣٧۶. سلطان عجین شده با خاطره عقده‌گشایی یک دستیار سابق؛ که به گفته کیمیایی هستی و تفکر او را زیر سوال برد. با این‌که بعد از آن مسعود کیمیایی در گفت‌وگو‌هایی چند به واگویه تمام زوایای تاریک و روشن این اتفاق پرداخت، اما جنجال به وجود آمده چنان غیرمنتظره و عظیم بود که این تعفن تا به امروز هنوز دستمایه عقده‌گشایی شماری دیگر واقع شده و می‌شود. استاد بعدتر فریاد و مرسدس را ساخت.

اعتراض و انتقادات تندوتیز سیاسی‌اش در اوج دوران اصلاحات که ۶‌سال پیش از رئیس‌جمهوری اصلاحات بن‌بست آن دولت را پیش‌بینی کرده بود، جنجال دیگری بود که مسعود کیمیایی در متن آن قرار داشت.

سال ٨٠. روزهایی که کیمیایی تازه از آمریکا بازگشته بود، جسدهای شیشه‌ای را منتشر کرد. رمانی که یکی از بهترین آثار ادبی دهه اخیر به شمار می‌آید.

بعد از سفر به کوبا برای ساخت فیلم، کیمیایی با سربازهای جمعه، حکم و رئیس به سینمای ایران بازگشت. سه فیلمی که در آن آشکارا لحن و زبان کیمیایی تغییر کرده بود.

کیمیایی در‌سال ٨٢ نخستین مجموعه شعرش را به نام زخم عقل به بازار داد و دو‌سال بعد رمان حسد بر زندگی عین‌القضات را…

محاکمه در خیابان که در‌ سال ١٣٨٧ ساخته شد، به دلیل همکاری کیمیایی با فرهادی کنجکاوی زیادی ایجاد کرده بود. فیلمی که البته امیدها را پاسخ نداد.

اواخر دهه ٨٠ و اوایل ٩٠ برای دوستداران کیمیایی به معنای سال‌های جرم و متروپل است. آثاری ساده و البته بی‌کمترین جنجال؛ که بی‌سروصدا آمدند و بی‌سروصدا رفتند.

سرودهای مخالف ارکسترهای بزرگ ندارند نام آخرین رمان مسعود کیمیایی است که در ‌سال ٩۴ بیرون آمد. رمانی که نشان داد کیمیایی در ادبیات نیز از بزرگان است. چیزی مثل جایگاهش در سینما.

و بالاخره رسیدیم به قاتل اهلی. یکی از جنجالی‌ترین فیلم‌های بعد از انقلاب کیمیایی که دعواهایش تا همین چند هفته پیش هم ادامه داشت. 


منبع: برترینها

کاناپه‌سواری؛ سفری مناسب برای افراد درونگرا

اگر هتل‌ها در تاریخ خودشان یک دشمن جدی داشته باشند، آن شخص قطعا آقای کیسی فینتون است. حالا چرا کیسی فینتون دشمن هتل‌ها شد؟ کسی نمی‌داند. ولی به هر حال شرایط طوری پیش رفت که یک بلیت هواپیمای ارزان به مقصد ایسلند گیر آقای فینتون آمد. هر آدم درست و حسابی‌ای جای آقای فینتون بود قطعا تلفن را برمی‌داشت یا با اینترنت ور می‌رفت تا یک هتلی پیدا کند و یک اتاقی رزرو کند، ولی فینتون مرد عمل بود.

۱- گوگل را باز کرد و نوشت دانشگاه ایسلند.

۲- دیتابیس دانشگاه ایسلند را هک کرد و فهرست ایمیل کل دانشجوها را به‌دست آورد.

۳- و درنهایت به هزار و پانصد نفر از دانشجویان دانشگاه ایسلند به‌طور رندم ایمیل فرستاد که «من دارم میام ایسلند. کسی هست یه کاناپه خالی داشته باشه که این چند شب روش خراب شم؟»

از آن هزار و پانصد نفر، پنجاه-صد نفر پیدا شدند که برای میزبانی از آقای فینتون اعلام آمادگی کردند. این‌طور شد که آقای فینتون به جای ماندن در یک هتلِ به قول خودش «کسل‌کننده» در یک خانه‌ی ایسلندی واقعی اقامت کرد و آن‌قدر از این حرکت خودش خوشش آمد که در همان راه برگشت، جنگش با هتل‌ها را علنی کرد. این‌طور شد که کیسی فینتون دامنه Couchsurfing.com را ثبت کرد تا دیگر برای کاناپه‌سواری لازم نباشد که به جان دیتابیس ایمیل‌های دانشگاه‌ها بیفتد.

پس شبکه اجتماعی کوچ‌سرفینگ دات کام در همان سال ۲۰۰۳ راه‌ افتاد و راهی پیدا شد تا مسافرانی که از پول دادن به هتل‌چی‌ها بیزارند میزبان‌های مفتی‌شان را در سرتاسر جهان پیدا کنند. کافی است اپلیکیشن موبایل کوچ‌سرفینگ را نصب کنید و ثبت‌نام کنید و بعد از این‌که اطلاعات پروفایل خودتان را کامل کردید، دنبال یک میزبان خوب در شهر مورد نظرتان بگردید و اگر همه چیز به نظرتان منطقی آمد درخواست مهمانی بدهید و منتظر تایید میزبان‌تان بمانید. ساده، سریع و ارزان.

کاناپه‌سواری؛ سفری مناسب برای افراد درونگرا

اقتصاد هدیه‌ای

بیاید یک ذره به اصل کار آقای کیسی فینتون فکر کنیم. کار آن ۱۰۰-۵۰ نفر دانشجوی ایسلندی خیلی عجیب غریب نبوده، ولی اساسا چرا آن دانشجوها باید حاضر باشند که یکی را به خانه‌هاشان راه بدهند؟ چرا باید صاحب‌خانه‌ها خانه‌ها‌شان را با غریبه‌ها به اشتراک بگذارند؟ خب قطعا ما دوست داریم با بقیه ارتباط بگیریم. حتی می‌شود گفت این یک جور سبک‌زندگی باحال و ماجراجویانه هست. یا یک جور نهضت مقاومت علیه جهانی که در دست کورپوریشن‌ها افتاده. انگار صدایی می‌شنویم که می‌گوید «دنیا جای بهتری می‌شد اگر ما صاحب‌خانه نبودیم و خانه‌ها هم صاحب‌ ما نبودند». «چقدر خوب می‌شد اگر هر وقت چیزی برای به اشتراک گذاشتن داشتیم، آن را برای کسانی که نیاز داشتند به اشتراک می‌گذاشتیم». نه که به همدیگر صدقه بدهیم، که «هدیه» بدهیم.

ما همیشه با همدیگر با سیستم بازار، داد و ستد نمی‌کنیم. همیشه همه‌چیز با منطق کالا به کالا قابل توجیه نیست. ما خیلی وقت‌ها به هم هدیه می‌دهیم. مثلا وقتی من به شما کادوی تولد می‌دهم، دقیقا این انتظار را ندارم که شما حتما بعدا یک چیزی با همان قیمت به خودم هدیه بدهید. وقتی کسی هدیه می‌دهد، در واقع انتظار برگشت ندارد. در واقع هدیه دادن همیشه یک اقدام داوطلبانه است. اگر من به شما هدیه بدهم و شما مجبور شوی که سریع یک چیزی با همان قیمت به من پس بدهید، خیلی مسخره و لوس می‌شود. زیبایی منطق هدیه دادن به این است که یک چرخه‌ای به وجود می‌آید که همیشه در آن یک عده مدیون یک عده دیگر هستند.

جالب این‌جاست که در جوامع ابتدایی خیلی از مسائل با همین اقتصاد هدیه‌ای حل می‌شد. در این حد که در یک‌سری از جوامع اندونزیایی اگر شما یک هدیه‌دهنده خفن بودید ممکن بود به درجه‌ای برسید که جامعه احساس کند که شما لیاقت دارید صاحب بخشی از زمین‌های عمومی بشوید. یعنی فرد هدیه‌دهنده فقط به پس گرفتن هدیه‌اش فکر نمی‌کند بلکه با دادن «چیزهایی که خودش نیاز ندارد» یا «بقیه بیشتر از خودش به آن چیزها نیاز دارند» یا «حس خوبی با گرفتن آن چیزها بهشان دست می‌دهد» منزلت اجتماعی خودش را هم بالاتر می‌برد.

این مدل از کارها شاید هرگز نتوانند جای اقتصاد واقعی را ‌بگیرند ولی حداقل مکمل خوبی برای رفع بعضی از نیازهای ما هستند. چراکه هدیه‌دهنده معمولا چیزی را از دست می‌دهد که چندان به آن نیاز نداشته است. با این منطق قابل درک است که چرا حس مشارکت در چنین شبکه‌ای شاید فراتر از یک میزبانی عادی باشد. حس اینکه بخشی از فضای خانه‌ات را به یک جامعه هدیه بدهی. حسی شبیه آرتیست‌ها، موزیسین‌ها و نویسنده‌هایی که آثارشان را در معرض عموم منتشر می‌کنند.

 کاناپه‌سواری؛ سفری مناسب برای افراد درونگرا

کاناپه‌سواری به درد چه کسانی می‌خورد؟

کاناپه‌سواری یا همان کوچ‌سرفینگ صرفا به مثابه تجربه سفری ارزان و زدن مشت محکمی به صنعت چند میلیاردی بورژوا پرور هتل‌داری نیست. از قضا ارزش افزوده سفرهای کاناپه‌ای خیلی وسیع است و بیشتر آدم‌های درگیرش هم برای خاطر این ارزش افزوده وارد جرگه کاناپه‌سوارها شده‌اند. از پذیرفتن میزبانی یک آلمانی برای یاد گرفتن زبان تا شنیدن از تجربه‌های غذایی یک اندونزیایی منحصربه‌فرد تا حتی هیجان درگیر شدن در یک موقعیت انسانی ناشناخته در همراهی با مهمانی که از کلمبیا آمده.

البته همیشه هم این تجربیات مثبت نیستند و همانقدری که می‌توانیم در مورد تجربیات مثبت مثل رفیق شدن با یک پیرزن مهربان فنلاندی و گربه‌هایش صحبت کنیم، می‌شود در مورد تجربیات خاک‌برسری صحبت کنیم که مثلا غریبه‌ای عجیب میزبانی ما را پذیرفته تا اضطراب‌های شخصی خودش را با ما شریک بشود. یا مثلا در مورد میزبان‌هایی بگوییم که مهمان‌هایشان را وسط ناکجاآباد رها کرده‌اند و وسایلشان را کف رفته‌اند و بهشان غذاهای شفته با گوشت نپز داده‌اند.

اما بگذارید در مورد این ارزش‌های افزوده با جزییات بیشتری صحبت کنیم. در نهایت الحاق شما به جرگه کاناپه‌سواران تصمیمی است هیجان‌انگیز و در ضمن شخصی.

کاناپه‌سواری خوب است اگر درون‌گرا هستید

کی گفته درون‌گراها نمی‌توانند از سفر کردن لذت ببرند؟ از قضا کاناپه‌سواری برای آدم‌های درون‌گرا ایده‌آل است. یکی از درون‌گراها توی وبلاگش اینطوری می‌نویسد که: از قضا همیشه هم قرار نیست با میزبانتان به مهمانی‌های محلی و گشت و گذار بروید. می‌توانید به درستی آدم‌ها را از روی نظرات توی سایت انتخاب کنید. مثلا آدم‌هایی را انتخاب کنید که از حرف زدن و یک‌جا نشستن و کتاب خواندن بیشتر از بیرون رفتن لذت می‌برند. ولی باید خیلی در انتخاب میزبان‌تان دقیق باشید.

ترجیحا اگر از موقعیت‌های اجتماعی اضطراب‌آور لذت نمی‌برید، میزبان‌هایی را انتخاب نکنید که توی فهرست علاقه‌مندی‌هایشان نوشته‌اند: عشق پارتی‌ و علاقه‌مند به اسکی و بانجی‌جامپینگ. واقعا می‌شود آدم‌هایی را هم پیدا کرد که باهاشان بشود ساعت‌ها در مورد تاریخ و فرهنگ و عادات غذایی صحبت کرد! یا در مورد آخرین فیلمی که دیده‌اید. حتی برای آدم‌های درون‌گرا هم کوچ‌سرفینگ می‌تواند تجربه‌ای لذت‌بخش باشد. مثلا شما از تهران هرگز فکر کرده‌اید که بوریس از تبلیسی در مورد فیلم واندرومن چه نظری دارد؟ یا در مورد پایان هری پاتر نظرش چیست؟

برخلاف تصور عمومی کاناپه‌سواری همیشه به معنی دعوت‌شدن به میهمانی‌های آن‌چنانی و فعالیت‌های بیرون‌خانه‌ای نیست. واقعیتش این است که کاناپه‌سواری بیشتر وقت‌ها یعنی لذت‌بردن از چیزهای ساده مثل غذا پختن و تلویزیون نگاه کردن توی خانه میزبان‌تان و مثلا قدم زدن در ساحل رودخانه‌ای داخل شهر یا رفتن به بازار محلی.

 کاناپه‌سواری؛ سفری مناسب برای افراد درونگرا

کاناپه‌سواری خوب است، اگر که عاشق غذا خوردن هستید

یک ژانری از آدم‌ها وجود دارند به اسم فودی‌ها. آدم‌هایی که بی‌شباهت به زائران نئوبودیست دهه ۷۰ لهاسا و بنارس و کیوتو نیستند، ولی عوض این که به جست‌وجوی نیروانا آمده باشند، دنبال مزه‌های ناب و دست‌نایافتنی هستند که فقط توی گوشه‌کنارهای مخفی دنیا بدست می‌آیند.

این آدم‌ها سفر را فقط برای تجربه غذاهای تازه می‌خواهند. فرض کنید که یک نفر حاضر باشد از آلاسکا به آفریقای جنوبی سفر کند، فقط برای این‌که یک مدل خاص کباب جوجه با سس لیمو و ادویه مخصوص بخورد یا مثلا یک خانم سانتی‌مانتال پاریسی به عشق تجربه سیب‌زمین‌های فری کثیف یا فلافل بهروز بلند کند و بیاید تهران. برای این مدل آدم‌ها خراب شدن روی کاناپه مردم خیلی به‌صرفه‌تر است. تازه شاید میزبانشان را هم به غذا خوردن دعوت کنند که در نتیجه مبادله‌های این‌طوری واقعا به نفع هر دو طرف است.

از این گذشته به نظرم غذا خوردن یک مفهوم آیینی است و بسیار فردی. نمی‌شود غذاهای یک کشور را از روی فهرست پیشنهادی هتل‌ها واقعا تجربه کرد. اگر واقعا می‌خواهید غذاهای یک کشور را تجربه کنید باید بروید با آدم‌هایش همپا و همسفره شوید و بروید آن جاهایی را پیدا کنید که پیدا کردنشان مناسک تشرف دارد و عملا برای خرده‌فرهنگ‌های آن کشور تبدیل شده به آیین معنوی! خلاصه غذا خوردن را ساده نگیرید. هر چند که اگر یک فودی واقعی باشید ممکن نیست نیازی به این مدل توصیه‌ها داشته باشید!

کاناپه‌سواری خوب است، اگر از کشف آدم‌های هم‌فکر لذت می‌برید

با یک بار بالا و پایین کردن سایت کوچ‌سرفینگ می‌توانید اطلاعات جذابی در مورد هر آدم پیدا کنید. مثلا این که نقاش هستند یا گربه دوست دارند، سیگاری‌اند یا نه. به چند زبان صحبت می‌کنند؟ چه زبان‌هایی را دارند یاد می‌گیرند؟ به عکاسی و موسیقی علاقه‌دارند یا مثلا تاریخ فلسفه و ادبیات فانتزی و کارآگاهی؟ این‌طوری می‌توانید میزبانی را انتخاب کنید که از چیزهایی لذت می‌برد که شما هم ازش لذت می‌برید. بعد مثلا یکهو می‌بینید که موقعیتش پیش می‌آید که دوستان صمیمی بشوید و از خلال همین رابطه‌های انسانی خیلی عمیق‌تر به فرهنگ یک کشور پی می‌برید. بینشی به دست می‌آورید که ممکن نیست به واسطه هتل و تور لیدر و تماشای غایب‌ذهنی آثار باستانی برایتان میسر بشود.

چه لذتی از این بهتر که با یک موسیقیدان از یک کشور دیگر دوئت اجرا کنید یا مثلا مدل نقاشی یک آدمی بشوید که قرار است شما را از زاویه‌ای منحصر به فرهنگ خودش ببیند. یا با یک عده کوچک دوستان هم‌فکر از کوه‌های کشور‌های مختلف بالا بروید.

در همه جای دنیا دوست داشتن یک فایده دیگر هم دارد. یک جورهایی ارتباط دست اول گرفتن با فرهنگ‌ها واکسن حماقت و کوته‌بینی است. بیشتر آدم‌های نژادپرست و بیگانه‌هراس، بین سایر ملیت‌ها رفیق چندانی ندارند.

 کاناپه‌سواری؛ سفری مناسب برای افراد درونگرا

هشدار!

درست است که کوچ‌سرفینگ پروفایل‌محور است و شما می‌توانید به دقت نظرات همه مهمانان قبلی یک میزبان را بخوانید و با دقت میزبانتان را انتخاب کنید و همین قضیه برای انتخاب مهمان هم صدق می‌کند، ولی یک جایی از قضیه هم باید حساب کنید که قرار است ایمانی کورکورانه به خوش‌قلبی و درست‌کاری میزبان و مهمانتان داشته باشید. هر قدر هم که پروفایل یک آدم توصیفی دقیق ازش باشد، نمی‌شود مطمئن بود شخصیت واقعی‌اش چطوری است یا اصلا آن هفته خاص حال و احوالش چطور است.

ولی جدای این‌ها یک سری ترس‌ها و تنش‌ها وجود دارد که معتادان به آدرنالین از آن‌ها لذت می‌برند مثل پریدن از لبه یک دره به درون یک دریاچه مخفی. برای من به شخصه کاناپه‌سواری چنین حسی دارد. مثل پریدن توی دریاچه‌ایست که از چند و چونش نمی‌توان مطمئن بود. ممکن است میزبانتان شما را اصلا قال بگذارد و برود. ممکن است بروید آن‌جا و ببینید که میزبانتان یک دیوانه تمام عیار است که تمام مدت با خانواده‌اش در حال کتک‌کاری است.

در نهایت این موقعیت‌های تنش‌زا شما را وادار می‌کند که با آدم‌ها سروکله بزنید و اگر در ارتباط اجتماعی خیلی موفق نیستید، موقعیت‌هایی را تجربه کنید که شما را از توی لاک محافظه‌کاری بیرون بیاورد و وادارتان کند به توانایی‌های اجتماعی‌تان متوسل شوید و اگر چیزی در چنته ندارید، ایجادش کنید.


منبع: برترینها

آزمایش موشکی جدید کره‌شمالی

به گزارش سایت شبکه روسیا الیوم، یوشید سوگا، سخنگوی دولت ژاپن با تاکید بر غیرقابل قوبل بودن این حرکت از سوی کره شمالی و نقض آشکار قطعنامه‌های سازمان ملل افزود: ژاپن به قدرتمندترین شکل ممکن اعتراض خواهد کرد. شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن نیز خواستار تشکیل جلسه شورای امنیت ملی کابینه این کشور شد.

ترامپ: آزمایش موشکی کره‌شمالی اقدامی “گستاخانه و خطرناک” بود
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا اعلام کرد، آزمایش موشکی کره‌شمالی اقدامی “گستاخانه و خطرناک” بوده که به انزوای پیونگ یانگ خواهد انجامید. وی در بیانیه‌ای تاکید کرد، آمریکا این آزمایش را محکوم می‌کند و ادعای کره‌شمالی مبنی براینکه این آزمایش‌ها و سلاح‌ها امنیت کره‌شمالی را تامین می‌کند را رد می‌کند و معتقد است این اقدامات تاثیر عکس دارد.

ترامپ افزود: این سلاح‌ها و آزمایش‌ها و تهدید آن علیه جهان پیونگ یانگ را منزوی و اقتصاد آن را ضعیف کرده و مردمش را محروم می‌سازد. وی افزود: آمریکا تدابیر لازم را برای تضمین امنیت آمریکا و هم‌پیمانانش در منطقه اتخاذ خواهد کرد.

گوترش و اتحادیه اروپا محکوم کردند
آنتیونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد در سخنرانی خود این آزمایش موشک بالستیک “با احتمال برد بین قاره‌ای توسط کره شمالی را محکوم کرد. گوترش همچنین تاکید کرد، شلیک این موشک نقض دیگر قطعنامه‌های شورای امنیت از سوی کره‌شمالی است. وی از پیونگ یانگ خواست به تعهدات بین‌المللی پایبند بوده با جامعه جهانی جهت ایجاد راه‌ حلی برای مسائل مهم در شبه جزیره کره همکاری کند.

دبیرکل سازمان ملل از کره‌شمالی همچنین خواست به پیشنهاد کره‌جنوبی در زمینه گشودن‌کانال‌های ارتباطی به ویژه از طریق کانال‌های نظامی برای کاهش خطرات ناشی از سوء برداشت‌ها و نیز در جهت کاهش تنش روی باز نشان دهد.

اتحادیه اروپا نیز این آزمایش موشکی جدیدی را محکوم کرد و آن را تهدیدی جدی برای صلح و امنیت بین‌المللی خواندند. در بیانیه اتحادیه اروپا آمده است، این شلیک موشکی نقض علنی تعهدات بین‌المللی کره‌ماشل و نقض قطعنامه‌های شورای امنیت است. اتحادیه اروپا پیونگ یانگ را به دست برداشتن از هر گونه اقدام تحریک‌آمیز جدید که موجب تنش منطقه‌ای و جهانی می‌شود، فراخواند.

پنتاگون و کره‌جنوبی انجام آزمایش را تایید کردند
ساعاتی پیش از اعلام رسمی ژاپن، سخنگوی پنتاگون از پرتاب یک موشک بالستیک توسط کره شمالی خبر داده بود. جف دیویس در این باره گفته بود: ما می‌توانیم شناسایی پرتاب یک موشک بالستیک از کره شمالی را تایید کنیم اما در حال ارزیابی وضعیت هستیم و اطلاعات بیشتر را به زودی اعلام خواهیم کرد. دیویس افزود: این موشک قاره‌پیما بوده و قبل از سقوط در آب‌های ژاپن ۱۰۰۰ کیلومتر را طی کرده است.

کره جنوبی نیز ضمن تایید این خبر اعلام کرد که این پرتاب آزمایشی ساعت ۲۳:۴۱ جمعه به وقت محلی از استان شمالی جانگانگ کره شمالی صورت گرفته است. طبق اعلام دفتر مون جائه‌ این، رئیس جمهوری کره جنوبی در پی این اتفاق جلسه اضطراری هیئت دولت با موضوع امنیت ملی در ساعت یک بامداد روز شنبه برگزار شد.

یک مقام وزارت دفاع روسیه گفته است که داده‌های مسکو نشانگر آن است که موشک آزمایش شده در شامگاه جمعه تنها یک موشک با برد متوسط بوده است. این دومین آزمایش کره‌شمالی از این نوع در کمتر از یک ماه است.


منبع: بهارنیوز

ترامپ رئیس دفتر خود را برکنار کرد

به گزارش رویترز، «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهوری آمریکا، جمعه اعلام کرد که «جان کلی» وزیر امنیت ملی را به عنوان رئیس دفتر خود منصوب کرده است. دونالد ترامپ ابتدا در توییتی خبر جایگزینی جان کلی را با «رینس پریبس» اعلام کرد.

رئیس‌جمهوری آمریکا با انتشار توییتی در شبکه اجتماعی توییتر نوشت: «خوشوقتم که به عرض همگان برسانم، ژنرال جان اف کلی رئیس دفتر جدید خواهد بود. او یک آمریکایی بزرگ است.»

بدین ترتیب، رینس پریبس، رئیس دفتر فعلی ترامپ، که در دو روز گذشته و پس از سرکار آمدن مدیر ارتباطات جدید کاخ‌سفید درگیر یک نزاع داخلی شده و از سوی «آنتونی اسکارموچی» به خبرچینی و افشا کننده اخبار داخل کاخ‌سفید متهم شده بود، بعد از تنها شش ماه حضور در کاخ سفید کنار می‌رود. طبق این گزارش رینس پریبس روز جمعه به همراه دونالد ترامپ به نیویورک رفته بود.

رینس پریبس پس از انتشار خبر انتصاب جان کلی به عنوان رئیس دفتر رئیس‌جمهوری آمریکا، در گفت‌وگو با «سی‌ان‌ان» تاکید کرد، پیشتر استعفای خود را به دونالد ترامپ ارائه کرده بود.
 


منبع: بهارنیوز

چه راهی «صراط مستقیم» است؟

راه مستقیم راه انبیاست. «إِنَّکَ لَمِنْ الْمُرْسَلِینَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ» (یس/ آیه ۳ و ۴) راه مستقیم راهی است که انسان بنده خدا باشد؛ «وَأَنْ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ»(یس/ آیه ۶۱) بنده غیر خدا باشیم کج است.

به گزارش فارس، حجت‌الاسلام «محسن قرائتی» استاد تفسیر قرآن کریم بیش از ۳۰ سال است به تدریس معارف قرآن و اهل‌بیت(ع) می‌پردازد و سال‌ها است که پنج‌شنبه‌ها در برنامه درس‌هایی از قرآن میهمان خانه‌های ایرانیان است. در ادامه بخشی از تفسیر قرآن حجت‌الاسلام قرائتی در برنامه درس‌هایی از قرآن با موضوع «صراط مستقیم» که در ۲۰ آبان‌ماه سال ۱۳۷۲ ایراد شده است، تقدیم می‌شود.

 – «الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ» صراط مستقیم راه کسانی است که به آنها نعمت دادیم. نعمت ماشین و خانه و تلفن نیست. قرآن اسم انبیاء و صالحین و صدیقین و شهدا را می‌برد و می‌فرماید: «أُوْلَئِکَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ»(مریم/۵۸) نعمت‌های معنوی است.

– «لَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا»(کهف/۲۸) کسی که دلش از یاد ما غافل است نباید رهبر باشد. کسی که از هوی و هوس تبعیت می‌کند نباید رهبر باشد. کسی که در کارهایش تندرو است نباید رهبر باشد. البته یک جاهایی تند رفتن حق است. «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ»(فتح/۲۹) آدم باید نسبت به کفار تند باشد.

 – کسانی که مسلمان هستند اما دنبال اهل بیت پیغمبر نیستند، اینها اهل نجات نیستند. روایات زیادی داریم که وقتی گفتند: «الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» امامان ما گفتند: «نحن صراط المستقیم» ما راه مستقیم هستیم. راه مستقیم راهی است که نه افراط است و نه تفریط است. راه مستقیم نه تند است و نه کند است. 

– همه فرقه‌ها هم می‌گویند: ما اهل نجات هستیم. بعد فرمود: مثال اهل بیت من مثال کشتی نوح است. «من رکبها نجاه» اینجا می‌گوید: فرقه‌ای اهل نجات هستند که دنبال اهل بیت بروند. کسانی که مسلمان هستند اما دنبال اهل بیت پیغمبر نیستند، اینها اهل نجات نیستند. 

– راه مستقیم راه انبیاست. «إِنَّکَ لَمِنْ الْمُرْسَلِینَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ»(یس/۳-۴) راه مستقیم راهی است که انسان بنده خدا باشد. «وَأَنْ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ»(یس/۶۱) بنده غیر خدا باشیم کج است. 
 
– به امام علی(ع) گفتند: خیلی می‌گویی: «اهدنا الصراط المستقیم» تو که امیرالمومنین هستی. فرمود: من الان امیرالمومنین هستم. از یک دقیقه دیگر خبر ندارم. شاید یک دقیقه دیگر از راه مستقیم پرت شدم. باید به راه مستقیم یعنی راه انبیا و آنچه خدا نشان داده، پناه برد.


منبع: الف

آموزش های جنسی؛ ضرورت یا تابو؟!

آموزش مسائل جنسی در بیشتر جوامع سنتی و اسلامی از جمله کشور ما موضوعی بسیار حساس و حتی تابو محسوب می شود.

به گزارش شفقنا، رشد و پیدایش انواع و اقسام تکنولوژی های ارتباطی و اطلاعاتی به زندگی افراد بخصوص در سال های اخیر، موجی از آگاهی ها و اطلاعات درست و نادرست جنسی و زناشویی را در اختیار افراد مختلف قرار داده است. از سوی دیگر پیچیدگی ها و گسترش روابط انسانی در دنیای معاصر، خود راه دیگری شده است تا چرخش اطلاعات میان افراد به سادگی و به سرعت، رو به افزایش رود و درواقع هرگونه اطلاعاتی که از طریق ابزارهای مدرن ارتباطاتی همچون اینترنت و ماهواره به شخص داده می شود، به سرعت از طریق افراد به یکدیگر هم منتقل گردد.

در این میان آسیب پذیرترین گروه هدف به عنوان مخاطبان این وسایل مدرن ارتباطاتی، کودکان و نوجوانان هستند که کمترین آگاهی و پیش زمینه ذهنی قبلی را در مورد مسائل جنسی داشته و خود به خود نیز دارای کنجکاوی های جنسی هستند. این در حالی است که در یک دهه پیش افراد در سنین نوجوانی و گاها در جوانی مسئله جنسی اطلاعات بسیار سطحی و اندکی داشتند. بطوریکه در بسیاری از خانواده های ایرانی نخستین تجربه صحبت های مادر- دختری به بحث “بلوغ” خلاصه می شد و مادران در سنین ۹ تا ۱۴ سالگی به این فکر می افتادند در خلوتی صحبت های به اصطلاح مادر و دخترانه خود را به آنها بگویند و توضیح دهند که آنها خیلی زود با تغییرات و اتفاقاتی در بدنشان مواجه می شوند که نباید از آن بترسند و البته سخنی هم به آشکار در مورد این تغییرات نگویند در نتیجه این صحبت ها تا همین سال های قبل و البته در حال حاضر نیز در برخی مناطق کشور معمولا نخستین مواجهه دختران با پدیده بلوغ جسمی بود و مدارس ما هیچ نوع آموزش‌هایی  در این زمینه ارائه نمی دادند.

بنابراین لازم است با اطلاع رسانی بجا و مناسب از طریق آموزش، آگاهی کودک از حد و مرزهای بدنش در مواجهه با افراد آشنا و غریبه افزایش یابد تا آنها در برابر انواع خطرات و  تعرضات که با آن مواجه هستند ایمن و در برابر بروز این خطرات احتمالی که البته میزان شیوع آن در جامعه نیز بالا است سکوت اختیار نکنند و قربانی انواع تجاوزات جنسی نشوند. ضمن اینکه ارائه این آموزش‌ها کودکا را در برابر اطلاعات نادرست واکسینه کرده و از بلوغ زود رس آنها جلوگیری کند.

اجازه ندهیم ذهنیت غلط از مسایل جنسی در کودکان شکل بگیرد
دکتر طاهره  محمدی، روانشناس اجتماعی بر نقش موثر آموزش‌های جنسی به عنوان یکی از مهم ترین فاکتورهای پیشگیری از بروز آزارهای جنسی کودکان اشاره کرد و گفت: بچه ها بطور طبیعی از سن پایین درباره مسائل جنسی کنجکاو هستند و به بررسی تفاوت‌های جنسی خود با همسن و سالان می پردازند. بنابراین زمانی که آنها از ما پرسش های جنسی می‌پرسند، به این معنی  است که خودشان به اطلاعات مقدماتی دست یافتند و نیاز است آگاهی آنها با آموزش های مفید و منطقی ساماندهی شوند تا ذهنیت غلط در مورد این مسایل دسترسی نیابند.

وی در ادامه با تاکید بر اینکه کودکان باید از همان دوران کودکی با اعضای بدن خود آشنا شوند،  تصریح کرد: اینطور نیست که آموزش های جنسی را به سنین خاصی محدود کنیم، از نظر روانی این آموزش‌ها باید از زمانی که کودکان نسبت به اعضای بدن خود حساس شدند آغاز شود و بچه ها باید بدانند بدن آنها حریم خصوصی محسوب می شود و کسی حق ندارد به شیوه های به آنها  نزدیک شوند یا به آنها تعرض کنند. البته آموزش های جنسی به کودکان باید در فضا و محیط خاص صورت بگیرد.

والدین از پرسش های جنسی کودکان شرم نکنند
این روانشناس به نقش والدین در ارائه آموزش‌های جنسی به کودکان اشاره کرد وگفت: کنجکاوی جنسی کودکان بسته به هوش و روابط اجتماعی آنها از ۳ تا ۶ سالگی شروع می‌شود. آنچه مهم است این است که بچه‌ها شوق و هیجان زیادی در کشف جنسیت خودشان دارند. دنیای ذهن کودک بسیار پاک و معصوم است و اگر سوالات جنسی می‌پرسد والدین نباید احساس شرم، ناراحتی یا عصبانیت پیدا ‌کنند. بنابراین اگر والدین دربرابر هر سؤال جنسی به هر نوعی در مقابل بچه‌ها قرار گرفتند نباید شرم و حیا نشان دهند، در غیر این صورت نمی‌توانند به او کمک کنند چرا که پاسخگویی به سؤالات  جنسی کودکان به شیوه نادرست پیامد منفی دارد.

خطر ناآگاهی جنسی در بین کودکان
به گفته دکتر محمدی، متاسفانه با رشد انواع شبکه های مجازی و الکترونیکی در جامعه و دسترسی آسان کودکان و نوجوانان به این ابزارها، با خطر ناآگاهی جنسی در بین آنها مواجه هستیم. خانواده ها ومدارس باید با ایجاد فضای مناسب،  ارئه این نوع آموزش های جنسی را جدی بگیرند تا در معرض انواع خطر تجاوزات جنسی قرار نگیرند.

مدارس از کتمان حقایق دست بردارند
این روانشناس اجتماعی با بیان اینکه مدارس از کتمان حقایق به دانش آموزان دست بردارند،‌ تاکید کرد: مدرسه ها باید از این کتمان کردن حقایق دست بردارند. سیستم آموزش و پرورش ما فکر می کند اگر این حقایق را سرپوش بگذارد، مشکلات حل می شود؟ در حالی که این مسائل ادامه می یابد و ممکن است آسیب های جدی تری به همراه داشته باشد. در واقع آنها می توانند با سازوکارهای خاص و روش های موثر تربیتی به دانش آموزان آگاهی و اطلاعات جنسی درست ارائه دهند. چرا که باید این نکته را بپذیریم اندام جنسی هم مثل سایر اندام های بدن است و کودکان باید نسبت به این بخش از بدن خود نیز آگاه باشند.

از نگاه روانشناسان و جامعه شناسان، شروع آموزش جنسی سن خاصی ندارد. هر زمانی که فرزند کنجکاوی نشان داد، باید به اندازه ی فهم و ظرفیت پذیرش او تا حدی که حس کنجکاوی وی ارضا شود توضیح داد چرا که اگر به پرسش های جنسی او پاسخی داده نشود، ممکن است سوال ها را از افراد دیگری بپرسد که قابل اعتماد نیستند.

دکتر مریم کشاورز کارشناس امور تربیتی در گفت و گو با شفقنا زندگی با تاکید بر اینکه خانواده اولین نهادی است که کودکان هویت خود را در آن درک می کنند، ‌افزود: کودکان ناخواسته در خانواده با دیدن خواهر و برادر و غیره به تفاوت جنسی میان پسر و دختر پی می برند اما این آموزش باید از دوران متوسطه ی اول شروع شود و جزو کتاب های درسی آنان باشد که بوسیله ی معلمان تعلیم داده شود. چراکه دنیای فعلی دیگر دنباله رو زمان گذشته نیست و هجوم اطلاعات، نیاز به آموزش جامع و کامل را برای کودکان ایجاب می کند.

نگذاریم کودکان پرسش های جنسی رااز منابع نادرست دریافت کنند
وی در ادامه با بیان اینکه نمی توان کودکان را در خصوص مسایل جنسی در جهل پرورش دهیم، تصریح کرد: در صورتی که پرسش های جنسی کودکان از مسیرهای درست یعنی خانواده و مدارس آموزش داده نشود آنها همسن و سالان یا منابع نامطمئن بیرونی را به عنوان منبع آگاهی قرار می‌دهند در نتیجه  بیشتر در معرض خطر قرار می‌گیرند. بطوریکه حتی والدین ومعلمان خود را در جریان اتفاقات و خطراتی که ممکن است برایشان اتفاق بیفتند قرار نمی دهند.

وی در ادامه خاطر نشان کرد: بهترین شرایط پاسخگویی و آموزش مسایل جنسی به کودکان زمانی است که والدین سطح شناختی فرزند خود را درک کنند که در چه سطحی از تفکر قرار دارند. اگر پاسخی که به پرسش فرزند داده می شود کمتر از توان شناختی او باشد، احساس می کند که والدین او را مسخره کرده اند و پاسخ سوال خود را از جاهای دیگر استخراج می کنند. عکس این قضیه هم اگر سوالی که کودک می پرسد و پاسخی که می دهند بیش از توان ذهنی او باشد، سردرگم می شود و سوال های بیشتری ایجاد می شود و در واقع مشکلات بیشتری به همراه دارد.

این کارشناس امور تربیتی با بیان اینکه آموزش جنسی در کلاس درس و در میان گروه همسال  اثر بخشی وپویایی بیشتری دارد، تاکید کرد: تحقیق علمی در این زمینه توسط  «پتریم سورکین» جامعه شناس و روانشناس مشهور بر روی ۲۷۳ نوجوان صورت گرفت و در نهایت مشخص شد که تاثیر گروه همسالان و همفکران از والدین بیشتر است؛ چرا که فرزندان بینش والدین را تحکمی می دانند که جنبه ی زور دارد؛ در حالی که وقتی جوانان با هم بحث می کنند این دید بر طرف می شود.

جای خالی آموزش های عمومی مسایل جنسی در ایران
دکتر کشاورز با تاکید براینکه آموزش عمومی مسایل جنسی در ایران مورد غفلت قرار گرفته است بر نقش مشاروان مدارس بر پاسخ به دغدغه های جنسی دانش آموزان اشاره کرد و گفت: آموزش مسایل جنسی در کشور ما به دلیل یک ترس بیهود مورد بی‌مهری قرار گرفته است. وقتی در کشوری مسایل جنسی تابو است، نخست باید به آموزش عمومی آن پرداخت و بحث پیشگیری و بعد آموزش تخصصی‌تر اما در مدرسه نقش کلیدی برعهده مشاوران است برای بیان مسایلی که آموزش‌وپرورش به طور مستقیم به آن ورود نمی‌کند ولی نیاز اساسی است.

دیدگاه اسلام نسبت به آموزش های جنسی کودکان
دکتر صدیقه مقدم، پژوهشگر دین در گفت و گو با شفقنا زندگی به بررسی نگاه اسلام به موضوع آموزش های جنسی پرداخت و افزود: اسلام، دینی است که به همه‌ی جوانب زندگی انسان توجه دارد بنابراین تربیت جنسی نیز از نظر اسلام دور نمانده است و بزرگان ائمه و قرآن راهکارهایی برای تربیت جنسی کودکان ارائه کرده اند. بنابراین هدف اصلی از تربیت جنسی قرب الهی است چرا که زمانی که فرد از فشار غریزه‌ی جنسی در امان باشد می‌تواند با خیالی آسوده به تفکر و عبادات بپردازد.

وی در ادامه با تاکید بر اینکه دین اسلام هیچ مخالتفی با آموزش جنسی کودکان ندارد،  تصریح کرد: تربیت جنسی کودکان، آموزش مسائل جنسی در حد فهم و درک آنها است به گونه ای که باعث انحراف جنسی آنها نشود. کودکان باید بدانند که روابط با همجنس و جنس مخالف چگونه است.

آموزش های مدارس تک بعدی نباشد
این پژوهشگر دین همچنین به نقش مدارس در روشنگری مسایل جنسی به کودکان و نوجوانان اشاره کرد و گفت: شکی نیست مدارس بهترین محیط برای آموزش و تربیت صحیح کودکان به شمار می رود بنابراین این آموزش ها باید همه نیازهای افراد و جنبه های واقعی اجتماعی را در بر بگیرد چرا که اگر ارزش های تعریف شده در مدارس با ارزش های جامعه در تعارض باشد کودکان دچار سردرگمی و تضاد ارزشی می‌شوند و زمینه‌ی انحطاط اخلاقی فراهم می‌شود.

دکتر مقدم در پایان تاکید کرد: اسلام دینی است که به همه‌ی جوانب زندگی بشر پرداخته و شرم و حیا را در مسائلی چون مسائل جنسی،‌ کنار گذاشته است. همیشه راهکارهای اسلامی تربیت جنسی کودکان مؤثرتر و عاقلانه تر بوده است و با هدایت صحیح غریزه‌ی جنسی و پرورش استعدادهای طبیعی همواره راه سعادت بشر را هموار کرده است. ما باید با تعالیم روح بخش اسلام عزیز به جهت دهی و نظام بخشی این غریزه و هدایت آن در چهارچوب قوانین اجتماعی، پاکدامنی، ایمان و اخلاق را برای بشریت به ارمغان بیاوریم.

 تابو بودن صحبت در مورد مسایل جنسی، ناآگاهی والدین از چگونگی صحبت در این باره، احساس شرم و ناراحتی، نگرش منفی به امور جنسی، قبیح دانستن بیان مسایل مربوط به امور جنسی، هراس از پیامدهای منفی این اطلاعات و ناتوانی آنها از پاسخ به برخی سوال های کنجکاوانه ی کودکان به برهوت آگاهی در کودکان و نوجوان در زمینه ی مسایل جنسی منجر شده است. این برهوت آگاهی، خود زمینه ساز ایجاد علاقه و انگیزه ی دو چندان در این قشر می شود تا به بلعیدن هر آنچه در منابع در دسترسشان مانند ماهواره و اینترنت به عنوان اطلاعات جنسی وجود دارد، بپردازند. بنابراین باید با جدی گرفتن آموزش عمومی این مسایل از طریق رسانه ها به ویژه تلویزیون و محیط های آموزشی بخصوص از همان دوران مدارس آگاهی ها و شناخت لازم در خصوص ویژگی های بدنی را به کودکان و نوجوانان جامعه ارائه دهیم تا از طرفی آنها بدانند بدنشان چگونه رشد  می کند و از طرف دیگر بدانند که کسی اجازه ندارد بدن آنها را لمس کند. این آگاهی آنها را در مقابل سو استفاده های جنسی احتمالی محافظت و مانع بروز بسیاری از آسیب ها در جامعه خواهد شد.


منبع: الف

بنده‌ای که با بى صبرى خود، روزى حلالش را حرام می‌کند

از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است: «بنده به سبب بى صبرى، خودش را از روزى حلال محروم می‌کند و بیشتر از روزى تقدیر شده هم نصیبش نمی‌شود.

به گزارش تسنیم، در دنیای کنونی که حزب شیطان با تمام توان خود به ارزش‌های دینی و اسلامی یورش آورده است، لزوم تجهیز مسلمانان و جهان اسلام به مسائل معرفتی و فقهی را بیش از گذشته ضروری می‌کند.

برنامه دشمن برای فروپاشی خانواده
از جمله  نهادهای ارزشمند و مقدسی که دشمن به آن هجمه آورده است، نهاد خانواده است؛ زیرا برای دستیابی به جامعه‌ای صالح نیاز است افراد آن مصلح باشند و بهترین نهاد برای تربیت چنین افرادی، محیط خانواده است و دشمن نیز با همین باور به فکر فروپاشی این نهاد کوچک و در عین حال حساس اجتماعی است، بنابراین اکثریت برنامه‌ریزی‌های دشمنان در راستای ضربه زدن به این محیط مقدس است. از این رو نیاز است تا حد امکان با تقید به مسائلی که ما را در دین سفارش بدان کرده‌اند از حریم خانواده محافظت کنیم.

 برنامه شیطان برای به فساد کشاندن اموال
 یکی از مصادیق مهم در عرصۀ خانواده پیگیری معیشت و رزق است که برای هر مؤمنی که شرایط برایش فراهم باشد ضروری و واجب است. در ضرورت کسب رزق و معیشت خانواده حدیثی از امام رضا (علیه السلام) هست که فرمودند: «مرد را سزاوار است که زندگى عیالش را توسعه دهد، تا مرگش را آرزو نکنند»؛ (وسائل‌ا‌لشیعه، ج۱۵، ص۲۴۹) اما همین کسب رزق باید از طریق شرعی و حلال صورت گیرد؛ زیرا خانواده‌‏ای که دغذغه دارد خداوند به او فرزند صالح عطا کند، باید سفرۀ خود را از هر گونه شبهه و حرامی پاک نگاه دارد. اما همان طور که مطرح شد، ابلیس به عنوان مهم‌ترین دشمن انسان‌ها از این موضوع غفلت نکرد و خداوند دست او را برای آزمون انسان‌ها در مسأله به فساد کشاندن اموال و رزق و روزی باز گذاشت؛ آنجا که در آیه‌ای از قرآن فرمود: «وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاَّ غُرُوراً؛ با سواران و پیادگانت بر آنها بتاز و با آنان در اموال و اولاد شرکت کن و به ایشان وعده بده‏»، و شیطان جز فریب به آنها وعده نمی‏‌دهد.» (إسراء۶۴)

بر اساس این آیه می‌بینیم که یکی از مقولاتی که شیطان نسبت به آن برنامه دارد، تصرف در اموال برای به فساد کشاندن آن است و عجیب است که همین مسأله را در ایادی ابلیس در آیاتی از قرآن به اینگونه مشاهده می‌کنیم: «إذاتَوَلَّى سَعى‏ فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَفیها وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ؛ چون «دشمن» برگردد سعی دارد در زمین فساد و کشت ونسل را نابود کند». با توجه به این آیه می‌بینیم که دشمنان بشریت برای به فساد کشاندن «کشت و زرع» که از مصادیق اموال است، برنامه‌ریزی کرده‌اند.

حال با توجه به این فضا نیاز است به مهم‌ترین شاخصه‎های فرد مؤمن در قبال معیشت خانواده توجه داشته باشیم تا در پرتو این شاخصه‌های تا حد ممکن بتوانیم از لطمات ابلیس و ایادی ابلیس در امان باشیم.

الف) کسب حلال
خداوند در آیه‌ای از قرآن تمام مردم را دعوت به غذای طیب و پاک می‌کند و می‌فرماید:  «یَا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلَالًا طَیِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ؛ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِین؛ ای مردم، از آنچه در زمین حلال پاکیزه است بخورید و از گام‌های شیطان پیروی نکنید؛ زیرا او دشمن آشکار شماست» (بقره۱۶۸) قرار گرفتن رزق حالال پاکیزه در کنار عدم پیروی از گام‌های شیطان به عنوان بزرگ‌ترین دشمن بشریت در این آیه، همان طور که قبلاً مطرح شد، گویای این است که شیاطین نسبت به رزق و روزی انسان‌های برنامه‌های زیادی تدارک دیده‌اند که باید نسبت به آنها هشیار بود. بنابراین باید تمام توان خود را در راستای کسب رزق حلال به کار گرفت. در این راستا امام رضا (علیهالسلام) در روایتی فرمود: «زحمتکش براى خانواده از راه حلال همانند مجاهد در راه خداست» (الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا (علیه السلام)، ص۲۵۵)

 ب) کسب حلال با رعایت تقوا
رعایت تقوا مهم‏ترین عاملی هست که مؤمنین را از دام شیاطین حفظ می‏‌کند و از افتادن به وادی هلاکت حفظ می‎کند؛ امام رضا (علیه‌السلام) در این مورد روایت قابل تأملی دارند که فرمودند: «در طلب روزی تقوا را رعایت کن و حد اعتدال را در طلب روزی در پیش‌گیر و کسب خود را از آلوده شدن به حرام حفظ کن و بدان که روزی دو گونه است: رزقی که تو در طلب آنی و رزقی که آن طالب توست. پس آن رزقی را که تو به دنبال آن می‎روی از طریق حلال دنبال کن؛ زیرا اگر آن را از حرام به دست آوری، به عنوان رزق تو محسوب می‎شود و از ارزاق حلالی که برای تو مقدر شده کسر می‎شود؛ زیرا همان رزق تو است و چاره‎ای نداری جز آن ‎که همان را مصرف کن». (فقه منسوب به امام رضا(ع)، ص۲۵۱ ) طبق این روایت زیبا، قناعت نسبت به آن مقداری که خداوند برای روزی مقرر کرده است، انسان مؤمن را از برخی خطرات و وسوسه‎های شیاطین باز می‎دارد.

 در این راستا از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است: «بنده به سبب بى صبرى، خودش را از روزى حلال محروم می‌کند و بیشتر از روزى تقدیر شده هم نصیبش نمی‌شود؛ إِنَّ العَبدَ لَیَحرُمُ نَفسَهُ الرِّزقَ الحَلالَ بِتَرکِ الصَّبرِ، وَ لا یُزادُ عَلى ما قُدِّرَ لَهُ؛ (شرح نهج البلاغه(ابن ابی الحدید) ج۳، ص۱۶۰)

 ج) دوری از حرام
هر یک از مؤمنین در شغلی که هستند باید با توجه به احکام عملی دین اسلام رزق خود را از هر گونه شبهه‎ای حفظ کنند تا خدایی نکرده دچار حرام نشوند. اما در  مورد مذمت رزق حرام روایاتی فراوانی در منابع دینی ما موجود هست که در اینجا به یک مورد اشاره می‏کنیم؛ از رسول‎الله (صلی الله علیه  و آله) نقل است که فرمودند: «هر گوشتى از حرام روید دوزخ بر آن اولویت دارد؛ وَ کُلُّ لَحْمٍ یُنْبِتُهُ الْحَرَامُ فَالنَّارُ أَوْلَى بِهِ» (بحار الأنوار ، جلد‏۶۳، صفحه ۳۱۵)


منبع: الف

دستگیری یک متهم به کلاهبرداری / تلاش برای دستگیری سایر همدستان

دادستان عمومی و انقلاب کرمانشاه گفت: یک متهم به کلاهبرداری که از اهالی پاوه اقدام به اخاذی کرده بود دستگیر شد. 

محمد حسین صادقی در گفتگو با مهر، از دستگیری متهمی خبر داد که با نفوذ در میان بازاریان و کسبه شهرستان پاوه به عنوان همکار یک شرکت عمرانی مجری برخی پروژه ها، از آنان اخاذی و کلاهبرداری کرده است.

وی گفت: فرد متهم حدود پنج سال قبل با مهاجرت به شهرستان پاوه و فعالیت در این شهر با نفوذ در میان بازاریان و کسبه، خود را همکار یک شرکت عمرانی و فعال در پروژه های منطقه معرفی و به اخذ وجوهی از افراد مختلف اقدام کرده است.

دادستان کرمانشاه افزود: این فرد با پرداخت سودهای قابل توجه در مراحل اولیه، اطمینان بیشتر مردم را جلب و مبالغ هنگفتی از آنان اخذ می کند و سپس متواری می شود.

مدعی العموم استان تاکید کرد: با انتشار شایعه خروج وی از کشور،حسب دستور دادستان پاوه و تحت نظارت قضایی، متهم در شهرستان بوکان دستگیر می شود.

دادستان کرمانشاه افزود: تاکنون با اعلام شکایت سی نفر از مالباختگان مبلغ اخذ شده از سوی متهم حدود بیست میلیارد تومان برآورد شده است.

به گفته دکتر صادقی دادستان کرمانشاه، متهم هم اکنون در بازداشت است و تحقیق درباره موضوع و شناسایی و دستگیری همدستان او ادامه دارد.


منبع: الف

آزادراه‌های کرج-تهران و قزوین-کرج پرترددترین جاده‌های کشور/ کمترین ترافیک بین ساعت ۴ تا ۵ صبح

در شبانه‌روز گذشته آزادراه‌های کرج-تهران و ‌قزوین‌-کرج، کماکان پرترافیک‌ترین جاده‌های کشور بودند؛ طبق اطلاعات ترددشمارهای جاده‌ای، بیشترین ترافیک بین ساعات ۱۹ تا ۲۰ و کمترین ترافیک بین ساعات ۴ تا ۵ صبح است.

به گزارش فارس، بر اساس‌ اطلاعات دوربین‌های نظارت تصویری و سامانه‌ هوشمند تردد شمار بر‌خط‌، ‌در حال حاضر غیر از محورهای مسدود و ممنوع ذکر شده در این گزارش، بقیه محورهای مواصلاتی کشور باز است و تردد در آنها به‌ روال عادی ‌جریان دارد.

کل تردد ثبت‌شده در شبانه‌روز گذشته‌ براساس‌ آخرین اطلاعات دریافتی از ۲۰۲۴ دستگاه تردد‌شمار فعال در محورهای برون‌ شهری، نسبت به روز قبل ۳٫۷ درصد کاهش‌ نشان می‌دهد؛ در همین مدت همچنین سهم وسایل نقلیه سنگین در ترافیک راه‌ها ۱۱٫۲ درصد‌، اوج تردد بین ساعات‌ ۱۹ الی ۲۰ و کمترین تردد بین ساعات ۴ الی ۵ صبح صورت پذیرفت؛ هموطنان با آگاهی از این موضوع می‌توانند ساعات مناسب‌تری را برای سفر انتخاب کنند‌.

پرترددترین جاده‌های کشور

آزادراه کرج-تهران، آزادراه ‌قزوین‌-کرج، ‌آزادراه‌‌ تهران-کرج‌، آزادراه ‌‌کرج‌-قزوین، ‌آزادراه‌ ‌‌‌تهران-قم‌‌‌، ‌‌آزادراه ‌قم-تهران‌‌، آزادراه زنجان – قزوین، محور تهران-شهریار و شهریار-تهران‌‌‌‌، محور تهران-پاکدشت‌‌‌‌ و پاکدشت-تهران، محور ساوه-تهران و تهران-ساوه، ‌محور اراک-قم‌‌ و جاده جاجرود-تهران در ۲۴ ساعت گذشته بیشترین ترافیک را داشته‌اند‌.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

ممنوعیت تردد به دلیل مداخلات جوی و شرایط نامناسب فیزیکی راه‌

محور رامیان -اولنگ-شاهرود ‌واقع در استان‌های گلستان و سمنان‌ به دلیل نبود ایمنی کافی، فعلاً مسدود ‌است.

‌محور فرعی رودبار – قلعه گنج، واقع در استان کرمان، از مورخ ۲۶ بهمن ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل نبود ایمنی کافی مسدود است.

‌محور فرعی رودبار – کهنوج، واقع در جنوب استان کرمان، از مورخ ۲۶ بهمن ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل نبود ایمنی کافی مسدود‌ است.

محور قدیم فسا – داراب، واقع در استان فارس از مورخ ۶ فروردین ۹۶ تا اطلاع بعدی به دلیل آب‌گرفتگی مسدود است.

محور جدید استهبان – نی‌ریز (‌مسیر رفت‌)، واقع در استان فارس، از مورخ ۷ اسفند ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل رانش زمین و نبود ایمنی کافی مسدود و تردد از مسیر جایگزین محور قدیم استهبان – نی‌ریز انجام می‌شود.

محور فرعی شمشک – دیزین، واقع در استان‌های البرز و تهران، از مورخ ۱۷ تیر ۹۶ تا اطلاع بعدی به دلیل نبود ایمنی کافی مسدود است.

محور قدیم ایلام – صالح‌آباد، واقع در استان ایلام، از مورخ ۲۶ تیر ۹۶ تا اطلاع بعدی به دلیل نبود ایمنی کافی مسدود است.

‌محدودیت تردد به دلیل عملیات کارگاهی جاده‌ای

محور گاجره – دیزین – شمشک‌، واقع در استان‌های البرز و تهران‌، از ‌۲۸ خرداد لغایت ۳۰ آبان ۹۶، روزهای شنبه تا سه‌شنبه هر هفته از ساعت ۷ الی ۱۸ ‌به غیر از ‌ایام تعطیلات رسمی و همچنین روزهای قبل و بعد از تعطیلات چند روزه به دلیل اجرای عملیات بهسازی و نوسازی‌، از کیلومتر ۰ (‌اتصال محور چالوس‌) تا کیلومتر ۲۱۱ (‌خط الراس قله‌) مسدود است تردد از محور کرج – چالوس انجام می‌شود.

محور سیرجان-بندرعباس، واقع در استان کرمان، از روز‌ ۱ تیر لغایت ۱ دی ۹۶، از ساعت ۷ الی ۱۸، به‌دلیل اجرای عملیات بهسازی و تعویض روکش آسفالت، کیلومتر ۶۵ الی ۷۱، مسدود بوده و تردد از مسیر جایگزین باند قدیم سیرجان-بندرعباس به صورت دوطرفه انجام می‌شود.

‌در آزاد‌راه قم – تهران، واقع در استان قم‌، از مورخ ۲ اردیبهشت تا ۲۰ شهریور ۹۶، روزهای شنبه، یکشنبه، دوشنبه و چهارشنبه از ساعت ۸ الی ۱۷ و روز سه‌شنبه از ساعت ۸ الی ۱۲هر هفته  به غیر از ایام تعطیلات رسمی ‌و همچنین روزهای قبل و بعد از تعطیلات چند روزه، به‌ دلیل اجرای عملیات زیرسازی و نصب نیوجرسی مفصلی در وسط آزادراه‌ از کیلومتر ۰ (عوارضی‌) تا کیلومتر ۱۲٫۵، تردد همزمان با اجرای عملیات و رعایت جوانب احتیاط با اعمال محدودیت ترافیکی در یک خط عبور (‌یک سوم مسیر) انجام می‌شود.‌

محور کرج – چالوس حدفاصل‌ تونل کندوان‌ تا میدان امیرکبیر‌ از مورخ ۲ اردیبهشت تا ۲۰ شهریور ۹۶، روزهای شنبه تا سه‌شنبه از ساعت ۸  الی‌ ۱۷ و روز چهارشنبه از ساعت ۸ الی ۱۲ هر هفته به غیر از‌ ایام تعطیلات رسمی و همچنین روزهای قبل و بعد از تعطیلات چند روزه، به دلیل اجرای عملیات بهسازی و روکش آسفالت‌، کیلومتر ۰ الی ۷۵ تردد همزمان با اجرای عملیات و رعایت جوانب احتیاط انجام می‌شود.

‌آزادراه تهران – قم‌ حد فاصل عوارضی حرم تا پل فرودگاه امام خمینی (ره)‌ واقع در استان تهران تا روز ۳۱ مرداد ۹۶، روزهای شنبه، یکشنبه، دوشنبه، چهارشنبه از ساعت ۸ الی ۱۸ و همچنین روزهای سه‌شنبه و پنج شنبه از ساعت ۸ الی ۱۴ هر هفته، به غیر از‌ ایام تعطیلات رسمی و همچنین روزهای قبل و بعد از تعطیلات چند روزه به دلیل اجرای عملیات نصب نیوجرسی مفصلی در رفوژ میانی، حدفاصل کیلومتر ۰ تا ۳۰، تردد همزمان با اجرای عملیات و رعایت جوانب احتیاط با اعمال محدودیت ترافیکی در یک خط عبور ( یک سوم مسیر ) انجام می‌شود.

‌محور کرج-بوئین زهرا از کیانمهر-ماهدشت-اشتهارد تا بوئین‌زهرا در باند جنوبی‌ واقع در استان البرز، از مورخ ۲۰ خرداد لغایت ۲۰ شهریور ۹۶، روزهای شنبه تا چهارشنبه از ساعت ۷ تا ۱۷ هر هفته، به غیر از روزهای پنجشنبه‌، جمعه و ایام تعطیلات رسمی و همچنین روزهای قبل و بعد از تعطیلات چند روزه، به‌دلیل اجرای عملیات بهسازی و روکش آسفالت‌، کیلومتر ۰ الی ۴۵ ‌تردد همزمان با اجرای عملیات و رعایت جوانب احتیاط انجام می‌شود.

 آزاد‌راه قم-تهران و بالعکس‌ از مورخ ۱۰ تیر لغایت ۱۰ شهریور ۹۶، روزهای شنبه، یکشنبه، دو شنبه و چهارشنبه از ساعت ۸ الی ۱۷ و روز سه‌شنبه از ساعت ۸ الی ۱۲ هر هفته، به غیر از ‌ایام تعطیلات رسمی  و همچنین روزهای قبل و بعد از تعطیلات چند روزه، به دلیل اجرای عملیات احداث تقاطع غیرهمسطح شهرک صنعتی شهاب (چاپ و نشر) در کیلومتر پنج، تردد همزمان با اجرای عملیات و رعایت جوانب احتیاط با اعمال محدودیت ترافیکی در یک خط عبور ( یک سوم مسیر‌) انجام می‌شود.

مسافران می‌توانند برای دریافت اطلاعات تفصیلی راه‌ها و خلاصه آخرین وضعیت جاده‌ها، عدد ۱۴۱ را به شماره ۱۰۰۰۱۴۱ پیامک کنند و یا با شماره‌های ۱۴۱ و ۸۸۹۲۵۲۵۲ تماس بگیرند.

پیام‌های آموزشی و توصیه‌‌های ایمنی در رانندگی

ایمنی رفت و آمد در جاده و خیابان‌ها یک نیاز ملی است.

با‌ افزایش سفرها در جاده‌‌های کشور، لازم است مسافران و رانندگان، به همه نکات و ریزه‌کاری‌های رانندگی و سفر در جاده‌‌ها دقیق‌تر آگاه شوند البته رعایت قوانین و مقررات رانندگی در همه روزهای سال ضروری و لازم است‌.

به رانندگان توصیه می‌شود ‌‌طول مسیر مبدأ تا مقصد را هم بخشی از سفر بدانند و عجله‌ای برای رسیدن به مقصد نداشته باشند، در طول مسیر استراحتی هر چند کوتاه داشته باشند، تا خواب‌آلودگی رفع شود، بسیاری از تصادفات رانندگی در فواصل ۳۰ کیلومتری مانده به مقصد رخ داده است.

رانندگی‌ کاری دقیق و آگاهانه است، اگر تعداد سرنشینان اتومبیل زیاد باشد، نه تنها به سیستم فنی وسیله نقلیه آسیب می‌رساند، بلکه گاهی اوقات مانع دید راننده شده و از واکنش‌های سریع و به‌ موقع جلوگیری می‌کند.

سنگ بنای مهارت و آموزش‌ ترافیکی را باید از مهد کودک گذاشت‌، مربیان‌ مهد کودک می‌توانند شخصیت ترافیکی بچه‌ها را شکل داده و خطراتی که در کمین کودکان است، را کاهش دهند.

تلاش کنیم، با آموزش صحیح فرزندان‌مان را به آگاهی و مهارت در زمینه ترافیک برسانیم و اگر از این آموزش‌ها یک آسیب‌دیده هم کمتر شود، کار بزرگی انجام شده است.

تابلوهای راهنمایی و رانندگی پیام آوران نظم و قانون هستند، رعایت قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی ‌نشانگر شخصیت و فرهنگ اجتماعی ما است.

به فرامین و توصیه‌های علائم و چراغ‌های راهنمایی توجه و از آنها پیروی کنید، توجه به این تابلوها که نشانه‌های نمادین قوانین و مقررات عبور و مرور هستند، الزامی است، این علائم‌ دستورالعمل رانندگی صحیح را نشان می‌دهند، مطمئن شوید، مفهوم همه علائم را می‌دانید.

آرامش در حین رانندگی موقعیت‌های خطرناک سانحه‌ساز را برطرف می‌سازد.

استفاده از تلفن همراه در هنگام رانندگی بسیار خطرناک است، در صـورت ضرورت پاسخ گویی، خودرو را به منتهی‌الیه سمـت راست خیابان هدایت کرده و سپس به گفت‌‌وگو بپردازید‌، طبق آخرین بررسی‌ها‌ تلفن همراه عامل بسیاری از تصادفات رانندگی است.

شما باید بتوانید شماره خودروها را از فاصله ۲۰ متری بخوانید، اگر در دید خود مشکل دارید، حتما باید در موقع رانندگی از عینک استفاده کنید.

توصیه می‌شود‌، رانندگان همیشه در داخل خودرو یک دستگاه کپسول آتش‌نشانی استاندارد به منظور خاموش کردن آتش و مـهار ابعاد آن به همراه داشته باشند.

داشتن حس مسئولیت و عدم توجه به منافع شخصی، مهمترین عامل برقراری ایمنی و جلوگیری از بروز سوانح دلخراش رانندگی است؛ اگر جاده و خودرو به گونه‌ای ایمن و صحیح ساخته شوند و در کنار آن کاربران نیز از قوانین تبعیت کنند، مشکلی در رانندگی به وجود نخواهد آمد.

‌گذشت در رانندگی اولین قدم در نظم دادن به ترافیک است

سرعت زیاد در رانندگی‌، شتاب برای رسیدن به حوادث است؛ رانندگان دقت داشته باشند که‌ کمبود زمان خود را با سرعت زیاد‌ جبران نکنند.

‌رانندگان با رعایت اصول ایمنی، سفری‌ مطمئن خواهند داشت؛ مدت زمان تردد در جاده‌ها از مبدأ تا رسیدن به مقصد هم بخشی از سفر است، بهتر است مسافران از این زمان هم برای بهره‌مندی سفر خود استفاده کنند و فقط به رسیدن به مقصد نیندیشند.

طبق آمار بسیاری از تصادفات رانندگی ‌در فاصله ۳۰ کیلومتری شهرها رخ می‌دهد، راکبان موتورسیکلت‌ در صورت الزام تردد در حاشیه راه‌‌ها، همه قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت کرده و احتیاط را در دستور کار خود قرار دهند‌.

مقررات ترافیکی فقط مخصوص رانندگان نیست، رهگذران پیاده هم باید به آن توجه کنند.

از عابران پیاده‌ در حاشیه شهرها تقاضا می‌شود، تا حد امکان در حاشیه جاده تردد نکنند و عبور عرضی از جاده نداشته باشند‌.

بیشترین تصادفات رانندگی که در ۳۰ کیلومتری شهرها رخ می‌دهد، مربوط به راکبان موتورسیکلت و عابران پیاده است؛ از رانندگان وسایل نقلیه خودرویی تقاضا می‌شود، احتیاط را بسیار بیشتر در این مسیر‌ها در دستور کار خود قرار دهند.

رانندگان عدم تخطی از سرعت مطمئنه و تردد با سرعت مجاز را همیشه در دستور کار خود قرار دهند، بیش از ۵۰ درصد تصادفات رانندگی به دلیل تخطی از سرعت مطمئنه و سبقت غیرمجاز رخ می‌دهد.

‌در بسیاری از تصادفات رانندگی که در سرعت بالای ۵۰ کیلومتر در ساعت رخ می‌دهد، بر اثر برخورد سـر راننده به شیشه جلو و قفسه سینه با فرمان اتومبیل ضربات مرگ‌آوری بر سرنشینان جلو وسیله نقلیه وارد می‌‌شود.

ضربات وارده به ناحیه سر و گردن علت اصلی بیش از ۷۰ درصد تصادفات منجر به فوت است، به همین دلیل بستن کمربند ایمنی برای راننده و سرنشینان ردیف اول وسایل نقلیه در حال حرکت در بزرگراه‌های درون شهری، کمربندی‌ها و جاده‌های بین شهری الزامی است.

طبق مطالعات انجام شده تـوسط سازمان بهداشت جهانی استفاده صحیح از کمربند ایمنی احتمال مرگ و میر ناشی از تصادفات رانندگی را تا ۶۰ درصد کاهش می‌دهد.

هنگام رانندگی در بزرگراه‌ها همواره از سمت راست حرکت کنید، مگر آنکه قصد سبقت داشته باشید‌، تغییر خط عبوری باید با احتیاط و با استفاده از چراغ راهنما انجام شود.

مسافران‌ و رانندگان طول مسیر مبدأ تا مقصد را هم بخشی از سفر بدانند و عجله‌ای برای رسیدن به مقصد نداشته باشند، در طول مسیر استراحتی هر چند کوتاه داشته باشند، تا خواب‌آلودگی رفع شود، بسیاری از تصادفات رانندگی در فواصل ۳۰ کیلومتری مانده به مقصد رخ داده است.

هنگام سفر اطمینان حاصل کنید که شیشه‌های اتومبیل و چراغ‌های جلو و عقب و همچنین چراغ‌های ترمز‌ تمیز و ‌سالم باشد؛ از نور پایین استفاده کنید و در صورتی که نمی‌توانید بیشتر از صد متر مقابل خود را ببینید، چراغ‌های مه‌شکن خود را روشن ‌کنید.

چنانچه قصد دارید، سـرعت خود را کاهـش دهید، به آرامی از تـرمزها استفاده کنید، تا با روشن شدن چراغ‌های ترمز، رانندگانی که پشت سر شما حــرکت می‌کنند، از کم شدن سرعت شما آگاه شوند.

در سفر، از وسایل هشدار دهنده خودرو نظیر‌ بوق، فلا‌شر، چـراغ‌های راهنما و غیره ‌‌بازدید کنید ‌و از سالم بودن آنها مطمئن شوید.

اگر در جاده مه غلیظ و شدید شد، به آهستگی به منتهی‌الیه سمت راست سواره‌رو رفته و توقف کنید، سپس‌ فلاشر ماشین را ‌فعال کنید.

‌به یاد داشته باشید، در روزهای بارانی و برفی باید با دقت بیشتری رانندگی کرد‌، زیرا سطح اصطکاک چرخ‌های اتومبیل با آسفالت سطح سواره‌رو در چنین مواقعی کاهش می‌یابد.


منبع: الف

کنسرت ناظری‌ها برگزار نشد

شهرام و حافظ ناظری قصد داشتند شامگاه ۶ مردادماه در شهر قوچان کنسرت “آواز پارسی” خود را برگزار کنند اما ساعاتی پیش از اجرا سالن کنسرت پلمب و از ورود ناظری ها به داخل سالن جلوگیری شد.


مارال دوستی -مدیر روابط عمومی این اجرا- اظهار کرد: در حال حاضر سالن، فک پلمب شده و مخاطبان در آنجا نشسته‌اند. احتمال برگزاری این کنسرت وجود ندارد اما حافظ ناظری برای ارائه برخی توضیحات به مخاطبانشان به داخل سالن رفته است. او ادامه داد: قرار است ضمن دلجویی به مردم توضیح بدهند که از این اتفاق‌ها بی اطلاع بوده و برگزار نشدن کنسرت تقصیر آنها نیست.


دوستی تاکید کرد: هیچ اطلاعیه رسمی درباره برگزار نشدن کنسرت به دست گروه برگزار کننده نرسیده بود و گروه ما به احترام مردم تا همین الان منتظر و آماده بود. وی همچنین گفت: استاد شهرام ناظری به علت فشار و خستگی به بیماستان منتقل شده و زیر سرم است. شهرام ناظری -خواننده- و حافظ ناظری -آهنگساز- پروژه “آواز پارسی” را با هدف حفظ و حراست از زبان پارسی در حوزه آواز ایرانی به دور از الحان عربی آغاز کرده‌اند.


منبع: بهارنیوز

جریمه ۴۳۰ هزار دلاری پرسپولیس

باشگاه پرسپولیس محکوم به پرداخت ۴٣٠ هزار دلار به دستیاران سرمربی پیشین خود شد.

به گزارش مهر، این حکم فیفا مربوط به ۳ دستیار مانوئل ژوزه است و مبلغ آن ۴۳۰ هزار یورو عنوان شده است.

مدیران پرسپولیس فرصتی سه هفته‌ای برای پرداخت مبلغ مدنظر جریمه خواهند داشت تا از هرگونه جریمه کسر امتیاز یا محرومیت جلوگیری کنند.

در این رابطه گفته می‌شود حکم مانوئل ژوزه نیز در هفته آینده به باشگاه ابلاغ خواهد شد.


منبع: الف

چه چیزی منصوریان را اینقدر آشفته کرده بود؟

محرومیت سه بازیکن جوان استقلال آنقدر برای سرمربی آبی‌ها گران تمام شد که در نشست خبری پس از بازی حسابی از خجالت مسوولان فدراسیون درآمد.

به گزارش خبرآنلاین؛پیش بینی ها بر خلاف آنچه که استقلالی ها انتظارش را داشتند از آب درآمد و داستان محرومیت سه بازیکن تیم امیدشان جدی تر از آن چیزی بود که فکرش را می کردند. روزی که کمیته انضباطی رای داد که بخششی در کار نیست شاید مثل تمام آنچه که در فوتبال ایرانی اتفاق می افتد خیلی ها منتظر یک رای قابل پیش بینی بودند تا در نهایت با جریمه ای نقدی همه چیز ختم به خیر شود اما نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه حالا کار به جاهای باریک تر هم کشیده شده است!

داستان از این قرار است که حدود یک ماه پیش منصوریان به گمان اینکه باید تیمش را برای بازی در دربی ۸۵ راهی آلمان کند اجازه نداد تا نورافکن،حسینی و قائدی تیم امید را همراهی کنند.شاید آن زمان تصور خیلی ها این بود که اتفاق مهمی نمی افتد و در نهایت  پس از چند روز بازی رسانه ای همه یادشان می رود که چه اتفاقی افتاد است، اما حذف تیم امید همه چیز را بهم ریخت و جای خیلی چیزها عوض شد.
بلافاصله کمیته انضباطی به دستور مهدی تاج وارد کارزار شد و رای به محرومیت سه بازیکن استقلال داد. منصوریان تصور می کرد که با حضور در فدارسیون فوتبلال و دفاع از این بازیکنان می تواند رای را بشکند. از این رو روز سه شنبه به دوستان خبرنگار خود گفته بود نهایتا تا آخر شب خبر لغو محرومیت را می شنوید. اما رئیس کمیته انضباطی صراحتا عنوان کرد بخششی در کار نیست. گویا مهدی تاج که نمی خواست در همین ابتدای لیگ، فدراسیون را دچار حاشیه کند، بعد از صحبت استقلالی ها از رئیس کمیته انضباطی خواسته بود محرومیت آنها را ببخشد. اما از سوی دیگر حسن زاده که نمی خواست در همین ابتدای لیگ هفدهم، احکامش وتو شود، به رئیس فدراسیون گفت مطابق قانون آنها محروم شدند و در صورت شکستن رای او ترجیح می دهد دیگر در رکن قضایی فدراسیون فعالیت نکند!

ظاهرا خود فدراسیونی ها هم با تهدیدی که حسن زاده انجام داده موافق هستند و اصلا بدشان نمی آید که این حکم پا برجا بماند. چرا که از این پس همه باشگاه ها به این نتیجه می رسند که عدم همکاری با تیم های ملی محرومیت به دنبال دارد و حتی برای باشگاه های بزرگ هم بخشش وجود ندارد.


منبع: الف

پاسخ پرسپولیسی به انتقادهای منصوریان!

حسین قدوسی سردبیر پیروزی، روزنامه هواداری پرسپولیس به انتقادهای منصوریان از فدراسیون فوتبال پاسخ داده است!

به گزارش خبرآنلاین؛ علیرضا منصوریان بعد از شکست در آبادان جملاتی گفته است که قطعا بازتاب های زیادی خواهد داشت . او فدراسیون را دیکتاتور لقب داده و اعتقاد دارد برنامه های تیمش را محرومیت های در نظر گرفته برای سه یار تیم به هم ریخته است. حرف هایی که اولین واکنش به آنها را حسین قدوسی سردبیر روزنامه پیروزی ، روزنامه هواداری تیم رقیب انجام داده است!

منصوریان:به ساکت تبریک می‌گویم و لعنت به بی سوادی و قوانین فیفا! لعنت به قوانینی که در مملکت ما رعایت نمی شود. لعنت به این میز که وقتی پشت آن می‌روی یادت می‌رود که کجا بودی!/

پاسخ:اقای مربی،وقتی به هشت نامه فدراسیون پاسخ ندادید،وقتی به اولتیماتوم و مصاحبه های ساکت و تاج و نامه های فدراسیون بی توجهی کردید یادتان هست؟قانون می گوید شما تافته جدا بافته نیستید.قانون می گوید شما بخاطز دهن کجی به تیم ملی باید سخت تر از این تنبیه شوید و یک جلسه محرومیت برای سه ملی پوش خاطی تیم شما  کم است و باید بیشتر محروم شوند و با این اظهارات شما هم برخورد قاطع کنند 

منصوریان:می‌دانم ساکت می‌داند که استقلال نیمی از هواداران فوتبال ایران را دارد؟/

پاسخ:چه ربطی دارد اقای مربی؟!تیم شما طبق امار تماشاگران حاضر در استادیوم ها در فصول اخیر یک سوم پرسپولیس هم هوادار نداشته اقای منصوریان.

 منصوریان:من تا امروز ظهر صبر کرم. کمترین توقع این بود که با ما قانونی برخورد شود/

 پاسخ:قانون یعنی چه؟یعنی همه تیم ها ملی پوشان امید خود را به اردوی تیم ملی امید و قرفیزستان بفرستند و شما تیم ملی را تحریم کنید؟

بله اقای مربی.شما با ریخت و پاش و بیش از ده بازیکن میلیاردی و بالای میلیارد ره به جایی نبرید.این باخت تیم تان محصول غیبت قایدی سکونشین و حسینی و نورافکن است؟اقای منصوریان.شما فصل قبل گرانترین تیم لیگ را دراختیار داشتید و جز ناکامی در سه جام و افتضاح باخت شش تایی مقابل تیم اماراتی ره اوردی نداشتید و این باخت هم جای توجیه ندارد و استقلال اگر بخاطر غیبت این سه ملی پوش لطمه خورده باشد نتیجه بی ندبیری شما بوده که سه ملی پوش را با دهن کجی به فدراسیون و تیم ملی امید محروم کردید.بله.مقصر این باخت فقط و فقط خودتان هستید.چه غیبت این سه نفر تاثیرگذار بوده باشد و چه بی تاثیر.شب خوش.(ح-ق)


منبع: الف

فیفا، فدراسیون فوتبال ایران را ۱۰ هزار فرانک جریمه کرد

فیفا، فدراسیون فوتبال ایران را ۱۰ هزار فرانک سوییس جریمه کرد. این جریمه برای اتفاقات دیدار برابر ازبکستان علیه فوتبال ایران اعمال شده است.

به‌ گزارش ‌ایسنا ‌و ‌به نقل از فیفا، فدراسیون بین‌المللی فوتبال (فیفا) جدیدترین تنبیهات انضباطی را برای تیم‌های حاضر در رقابت‌های انتخابی جام جهانی را اعلام کرد. فیفا با اشاره به اتفاقات دیدار ایران و ازبکستان ضمن دادن اخطار کتبی، فدراسیون فوتبال ایران را ۱۰ هزار فرانک سوئیس جریمه کرد.

معلوم نیست این جریمه به خاطر نبود پرچم‌های فیفا در ابتدای مسابقه بوده است یا مربوط به پرچم دو کشور (ایران و ازبکستان) در ابتدای بازی در ورزشگاه بوده است.

همچنین فیفا فدراسیون فوتبال قطر را نیز به دلیل اتفاقات بازی با کره‌ جنوبی نقره داغ کرد.

در این‌ راستا بعد از این که بازیکنان قطری در روی  تی شرت‌های قبل از شروع مسابقه شعارهای سیاسی داشتند، فیفا، فدراسیون فوتبال این کشور را توبیخ و ۵۰ هزار فرانک سوئیس نیز جریمه کرد.


منبع: الف

پشت پرده دلخوری دو بازیکن پرسپولیس / کامیابی‌نیا و نعمتی پیتزا نگرفتند

دو بازیکن پرسپولیس از اینکه در بازی اول به میدان نرفتند حسابی دلخور بودند.

به گزارش خبرآنلاین؛ برانکو ایوانکوویچ تصمیم گرفت تا در اولین بازی فصل محسن ربیع خواه را در پست هافبک دفاعی بازی دهد تا کمال کامیابی نیا نیمکت نشین شود. این اتفاق برای پرسپولیسی ها هم جالب بود. کمال تصور نمی کرد در اولین بازی فصل نیمکت نشین شود اما این اتفاق افتاد و برانکو از دقیقه ۷۸ این بازیکن را به میدان فرستاد. کامیابی نیا به شدت از این اتفاق ناراحت بود و می گویند حتی در پایان بازی در رختکن با کسی حرف نمی زد. بعد از بازی مسئولان تیم شام برای بازیکنان پیتزا خریده بودند ولی کامیابی نیا اینقدر ناراحت بود که شامش را نگرفت و رفت. همچنین سیامک نعمتی دیگر بازیکن قرمزها هم بسیار ناراحت به نظر می رسید. او کلی گرم کرد ولی به زمین نرفت. این مسئله باعث دلخوری شدید این بازیکن شد و به شکلی که او هم مثل کامیابی نیا شامش را نخورد و رفت چون اعتقاد داشت نیمه دوم باید به زمین می رفت. البته با توجه به بردی که پرسپولیس در هفته اول لیگ برتر داشت باید دید آیا برانکو در بازی های بعدی دست به ترکیب برنده تیمش می زند یا نه؟
 


منبع: الف

۵ خودروی پرفروش ۳۰ تا ۵۰ میلیون تومانی

بعضی از خودروها به دلایلی نمی توانند بازار مناسبی را برای فروش پیدا کنند. این دلایل می تواند شامل نبود قطعات بدنه، خدمات پس از فروش ضعیف، نبود لوازم یدکی اصلی، نبود لوازم یدکی جزئی (نظیر قطعات ریز گیربکس و یا موتور)، گران بودن خودرو نسبت به ارزش واقعی آن و یا داشتن مشتریان خاص باشد. هرچند که نباید تاثیر رنگ های پر طرفدار را نیز نادیده گرفت.

در این خبر، در بازه قیمتی بین ۳۰ تا ۵۰ میلیون تومان که حجم زیادی از خودروهای مونتاژ و تولید داخل و چین مشاهده می شود، به ۵ خودرو از خوش فروش ترین ها اشاره می کنیم و شرح قیمتی اندکی در این رابطه ارائه می کنیم: (همه خودروها از سال ۱۳۹۴ انتخاب شده اند)

پژو ۲۰۶، همواره سردمدار فروش خوب در بازار ایران است. نسخه هاچ بک این خودرو همواره مورد علاقه جوانان است و به دلیل متوسط قیمت پایین تر، تیپ ۲ این خودرو مطلوبیت بیشتری دارد. قیمت پژو ۲۰۶ تیپ ۲ سال ۹۴ با ۲۸ میلیون تومان قابل معامله است.

رنو تندر جوجه اردک زشت که البته این روزها یکی از پر فروش ها است! قیمت تندر۹۰ اتوماتیک سال ۹۴، در حدود ۴۱٫۵ میلیون تومان است که البته به نسبت قیمت آن عدد قابل قبولی است.

رنو ساندرو که نام پلتفرم آن B90 است نمونه بدون صندوق رنو تندر است که این روزها با اقبال بسیار خوبی مواجه شده است. قیمت ساندرو اتوماتیک سال ۹۴ این خودرو در حدود ۴۴٫۵ میلیون تومان است.

در رتبه چهارم این رتبه بندی، می توان مگان را مشاهده کرد. البته مگان به واسطه متوسط قیمت بالاتر آن نمی توان با سال های بالاتر تهیه کرد. تولید مگان در سال ۱۳۹۳ متوقف شد و به همین دلیل نوسان قیمتی بیشتری نسبت به سایر تولیدات دارد. قیمت خودور مگان سال ۹۰ با حدود ۵۱٫۵ میلیون تومان قابل خرید است.

رتبه پنجم متعلق به دنا است. هرچند که پس از فیس‌لیفت، قیمت این خودرو بیش از حد بالا رفت، ولی کماکان جزو خودروهای پر طرفدار است. قیمت دنا سال ۹۴ در حدود ۳۶ میلیون تومان است که با حدود ۷ میلیون افت قیمت نسبت به نمونه صفر کیلومتر آن، افت زیادی را تجربه کرده است.
منبع:پدال نیوز


منبع: الف

رابطه‌ای نامتوازن؛ وقتی رشد اقتصادی خیری برای اشتغال ندارد!

بررسی های انجام شده نشان می‌دهد طی دهه اخیر همبستگی مثبتی میان رشد اقتصادی و اشتغالزایی وجود نداشته است به طوریکه در برخی سالها علیرغم رشد اقتصادی بالا، اشتغالزایی اتفاق نیافتاده است.

به گزارش مهر، شاخص‌های بازار کار به شدت متاثر از شاخص‌های کلان اقتصادی از جمله نرخ رشد اقتصادی، نرخ سرمایه گذاری و نرخ رشد بهره وری است و به اعتقاد کارشناسان اقتصادی و صاحبنظران، تا زمانی که جذب سرمایه گذاری تسهیل نشود و نرخ رشد اقتصادی یک روند مثبت و صعودی را به خود نگیرد نباید انتظار اشتغالزایی داشت، هر چند سیاست‌های افزایش اشتغال در دستور دولت‌ها باشد.

در همین ارتباط، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نرخ رشد اقتصادی به عنوان یکی از شاخص‌های کلان اقتصادی و رابطه آن با اشتغال را مورد بررسی قرار داده است. در حالیکه طی سال ۸۸ نرخ رشد اقتصادی به ۳.۱۶ درصد افزایش یافت اما نه تنها به تبع این رشد نرخ بیکاری کاهش نیافت بلکه آمار بیکاری هم‌جهت با رشد اقتصاد روند صعودی به خود گرفت و به ۱۱.۵ درصد رسید. همچنین در سال ۸۹ به رغم دستیابی به رشد ۶.۳۸ درصدی بازهم نرخ بیکاری نسبت به سال ۸۸ با افزایش ۱.۶ درصدی به ۱۳.۵ درصد افزایش یافت.  

علاوه بر این، نرخ رشد اقتصادی در سال ۹۰ با کاهش حدود ۳ درصدی نسبت به سال ۸۹ به مثبت ۳.۲ درصد رسید و نرخ بیکاری نیز با کاهش ۱.۲ درصدی ۱۲.۳ درصد شد. در سال ۹۲ تقریبا رابطه معنا داری بین دو شاخص نرخ رشد اقتصادی و نرخ بیکاری مشاهده می شود؛ در این سال در حالی که نرخ رشد اقتصادی با ۳.۲ درصد رشد نسبت به سال ۹۱ از منفی ۶.۸ درصد به منفی ۱.۹ درصد بهبود یافت، نرخ بیکاری هم ۱.۸ درصد کاهش یافت؛ در عین حال با وجود افزایش رشد اقتصادی در سال ۹۳ به میزان ۵.۲ درصد نسبت به سال ۹۲ اما نرخ بیکاری از ۱۰.۴ درصد در سال ۹۲ به ۱۰.۶ درصد در سال  ۹۳ افزایش یافت.

طی سال ۹۴ نیز نرخ رشد اقتصادی با ۲ درصد کاهش به مثبت یک درصد و در مقابل نرخ بیکاری با ۰.۴ درصد رشد به ۱۱ درصد رسید.

براساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس طی دهه اخیر همبستگی مثبتی به این دو شاخص وجود نداشته است. به عبارت دیگر بعضا مشاهده شده است که در سال‌هایی که رشد اقتصادی منفی بوده، شاهد اشتغالزایی در کشور بودیم در عین حال در سال‌هایی که رشد اقتصادی بالایی وجود داشته، اشتغالزایی اتفاق نیافتاده است.

نتایج مطالعات مرکز پژوهش‌های حاکی از آن است که در سال‌های ۹۲، ۹۱ و ۹۴ نرخ رشد اقتصادی به ترتیب منفی ۶.۸ درصد، منفی ۱.۹ درصد و منفی ۱.۶ درصد بوده است در حالی که در همین سال‌ها به ترتیب ۱۱۸ هزار نفر، ۷۰۰ هزار نفر و ۶۷۰ هزار نفر به جمعیت شاغلان اضافه شده است. در مقابل در سال ۸۹ نرخ رشد اقتصادی در سال ۱۳۸۹ به ۶.۵ درصد رسیده است در حالی که نرخ بیکاری در این سال به ۱۳.۵ درصد افزایش و نرخ اشتغال نیز در همین سال صفر بوده است.

به گزارش خبرنگار مهر، ذکر این نکته نیز ضروری است که طی بازه زمانی ۲۰۰۷تا ۲۰۱۱ و در زمان بحران اقتصادی در اتحادیه اروپا شاهد رشد منفی اقتصادی و رشد منفی اشتغالزایی در این کشورها بودیم اما پس از پایان این بحران اقتصادی تا سالها با وجود روند صعودی نرخ رشد اقتصادی اما رشد منفی اشتغال همچنان ادامه داشت.

بنابراین با توجه به اینکه چندسالی است که نرخ رشد اقتصادی کشور مثبت شده اما با توجه به رابطه مستقیم این شاخص با شاخص‌های بازار کار طبیعتا باید به تدریج شاهد رشد اشتغالزایی در کشور باشیم. اما این که آیا این مهم محقق می‌شود یا خیر در سال‌های پیش رو باید به قضاوت نشست.


منبع: الف

علت شکست پیش‌بینی‌های بازار مسکن / آیا باسونامی قیمت مسکن مواجهیم؟

در حالی که برخی کارشناسان از آینده ای خطرناک و مبهم برای بخش مسکن سخن می‌گویند، اما برخی کارشناسان نیز اعتقاد دارند که باید اجازه داد بازار به تدریج ثبات در عرضه و تقاضای مسکن را تجربه کند.

به گزارش مهر، در طول بیش از چهار سالی که از رکود مسکن می گذرد، یکی از موضوعاتی که این بازار با آن روبه رو بوده، پیش بینی های متعدد، غیرحرفه ای و بعضا آمیخته با تمایلات درونی کارشناسان بود که همواره در دو جبهه مقابل ادامه رکود و آغاز رونق با یکدیگر در رقابت بودند.

این پیش بینی ها که اکثرا با شکست روبه رو شده اند، یا همواره بر خروج از رکود با شیبی آرام در چند ماه آینده تأکید دارند یا بر ادامه رکود در سال های آینده و سپس رهاشدگی فنر تقاضای انباشته شده بخش مسکن که به سونامی قیمت ها منجر می شود. پیش بینی هایی که عمدتا چندان علمی نیست و حتی ممکن است با اهدافی همچون جهت دهی به بازار مسکن با استفاده از ابزار رسانه طراحی شده باشد.

پیش بینی های غیر علمی

محمد سلطانی، کارشناس ارشد برنامه ریزی مسکن در گفت وگو با خبرنگار مهر درباره علت شکست بسیاری از پیش بینی های بازار مسکن در چند سال گذشته، اظهار کرد: علت عدم تحقق بسیاری از پیش بینی هایی که به اصطلاح کارشناسان اقتصاد مسکن در سال های گذشته ارائه داده بودند- و حال در زمانی که آنها گفته بودند، با هیچ گونه تغییری در وضعیت سابق، در حال ادامه همان راه هستیم-  این است که این پیش بینی ها یا قائم به تجارب سابق بازار مسکن بود یا وابسته به آمار و ارقام اعلامی دستگاه های ارائه دهنده آمار اجتماعی ـ اقتصادی مانند مرکز آمار و بانک مرکزی.

وی ادامه داد: آنهایی که بر اساس تجارب دوره های رکود و رونق گذشته، مدعی اتمام یا امتداد دوره رکود فعلی بازار مسکن بودند، هرگز متوجه این قضیه نبودند که هر دوره را باید در شرایط همان زمانی بررسی کرد؛ ضمن اینکه اگرچه مسکن قرار است به عنوان یکی از اجزای اقتصاد خرد بررسی شود، اما کاملا در شرایط کلان اقتصادی کشور هضم شده و تأثیرات فراوانی از رکود سایر بخش های اقتصادی می پذیرد.

این کارشناس برنامه ریزی مسکن افزود: از سوی دیگر آنهایی هم که بر اساس صرفا آمارهای اعلامی اقدام به پیش بینی بازار مسکن می کردند نیز شرایط اجتماعی و فرهنگی کشور را در نظر نمی گرفتند و درنتیجه پیش بینی هایشان از بازار مسکن کاملا یک طرفه بود که شکست این پیش بینی ها در حال حاضر و در پایان دوره زمانی اعلام شده از سوی این کارشناسان، کاملا نمایان شده است.

سلطانی تصریح کرد: مسکن صرفا یک موضوع اقتصادی نیست، بلکه در کشور ما مسأله ای کاملا اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است که از همه شرایط حاکم بر این فضاها تأثیر می پذیرد. بنابراین بدون در نظر گرفتن این شرایط، پیش بینی از آینده وضعیت مسکن از پیش محکوم به شکست است.

وی مسائلی همچون اشتغال و کاهش یا افزایش موالید به عنوان مسائل اجتماعی، تغییر سبک زندگی و علاقه مندی ایرانیان به زندگی در خانه هایی با فضاهای لوکس را به عنوان نمونه ای از مسائل فرهنگی و تأثیر انتخابات ریاست جمهوری را به عنوان یکی از مسائل سیاسی مؤثر بر بازار مسکن نام برد و گفت: همین موارد به عنوان نمونه هایی کاملا ساده و ملموس برای همه مردم نشان می دهد حاشیه ها تا چه اندازه بر متن بازار مسکن اثر دارند ولی کارشناسان آنها را در نظر نمی گیرند.

اثر تغییر سبک زندگی بر شکست پیش بینی های بازار مسکن

سیدمهدی معتمدی،جامعه شناس  نیز در گفت وگو با خبرنگار مهر معتقد است مسکن به عنوان یک پدیده اجتماعی «زنده» و پویا باید در نظر گرفته شود نه یک کالای خشک و بی روح اقتصادی که با چند ضرب و تقسیم و حساب و کتاب به این نتیجه رسید که مسکن در یک دوره زمانی مشخص از رکود خارج می شود یا خیر.

این مدرس دانشگاه با بیان اینکه مسکن با پدیده هایی چون ازدواج و حتی طلاق، افزایش یا کاهش جمعیت، تغییرات نرخ رشد جعیتی، تغییرات آماری در تعداد اعضای خانوارها، رشد افقی یا عمودی بعد خانوارها، تغییرات سبک زندگی مردم، تغییر دیدگاه مردم به مسکن به عنوان سکونتگاه موقت یک نفره و دو نفره یا محل زندگی خانوادگی طولانی مدت و … گره خورده، اظهار کرد: به هیچ عنوان نمی توان بازار مسکن را بدون در نظر گرفتن این چارچوب ها پیش بینی کرد. برخی می گفتند بازار مسکن به قدرت خرید خانوارها وابسته است و چون در حال حاضر قدرت خرید مسکن خانوارها پایین است، باید سقف تسهیلات مسکن افزایش یابد؛ در حالی که دیدیم علی رغم افزایش ۵ برابری سقف تسهیلات مسکن نسبت به دوره های رونق سابق، اما مردم تمایلی به خرید مسکن از خود نشان ندادند؛ در حالی که همین خانواده ها برایشان خرید خودروهای خاص که در جامعه رشک برانگیز باشد را در اولویت برنامه های خود قرار می دهند. حتی خانواده هایی هم که جزء اقشار متوسط هستند نیز برایشان خرید خودروهای گران قیمت در درجه اهمیت بالاتری از مسکن قرار دارد و بسیار دیده شده که تمام توان اقتصادی خود را برای خرید خودروهایی هم قیمت با واحد مسکونی هم شأن زندگی خود مصروف داشته اند.

وی به تغییر فرهنگ ملّاکی و فئودالی در طول سه دهه گذشته اشاره و بیان کرد: در دهه های شصت و هفتاد که هنوز هم نسل های باقی مانده از فرهنگ مایل به ملّاکی، زمین داری و بهره مند بودن از املاک متعدد بر فرزندان خود حاکمیت داشتند، خرید واحد مسکونی اولیه و اصلی و سپس خرید واحدهای مسکونی دوم و سوم را در دستور کار زندگی خود قرار می دادند؛ اما از زمانی که فرزندان و موالید دهه های شصت و هفتاد مستقل شده و خودشان برای خود تصمیم گیری می کنند، دیگر خرید مسکن اولویت ندارد؛ بلکه رفتن به سفرهای خارجی، خرید خودروهای گران قیمت، پوشیدن لباس های با برندهای مشهور جهانی و مسائلی از این دست در اولویت زندگی آنهاست و با توجه به اینکه تمایل به فرزندآوری نیز عمدتا به تک فرزندی ختم می شود، زندگی در یک واحد مسکونی کوچک هم برای آنها کفایت می کند.

عرضه و تقاضا با ثبات است

محمد شجاعی، کارشناس ارشد مدیریت ساخت و ساز نیز در گفت وگو با خبرنگار مهر درباره صحت و سقم برخی پیش بینی ها از آینده ساخت و ساز مسکن مبنی بر کمبود عرضه و انباشت تقاضایی که به سونای قیمتی می انجامد گفت: بسیاری از سازندگان مسکن عنوان می کنند که نه تنها بازار مسکن با رکود مواجه است بلکه ساخت و ساز نیز دچار رکود شده و این کاهش ناگهانی آمار خانه های ساخته شده، در آینده به دلیل بالا بودن تقاضای مسکن به جهش قیمتی منجر می شود. این در حالی است که در طول چهار سال گذشته بارها این هشدار داده شده بود اما می بینیم که چهار سال از رکود مسکن می گذرد و هیچ سونامی قیمتی اتفاق نیفتاد.

وی با بیان اینکه قبول دارم که آمار ساخت و سازها کاهش یافته، اما اگر منظور هشداردهندگان این است که به دوره اوج ساخت و ساز برگردیم، باید گفت که آن دوره دیگر تکرار نمی شود؛ اصلا همان موقع هم این حجم ساخت و ساز اشتباه بود و سبب شد چند سال فرآیند مسکن سازی متوقف شود چون در حالی که تقاضایی برای خرید مسکن به صورت واقعی وجود نداشت و دلالان بودند که بازار مسکن را به صورت غیر واقعی، داغ نشان می دادند، سازندگان روز به روز بر حجم ساخت و ساز خود می افزودند؛ در حالی که تعداد خانواده هایی که برای سکونت و استفاده واقعی اقدام به خرید کرده باشند، بسیار کمتر بود و عده ای به امید افزایش قیمت این واحدها در ماه های بعد، اقدام به خرید انبوه مسکن می کردند.

شجاعی ادامه داد: بنابران نه زمانی که کل کشور به صورت یک کارگاه عمرانی بزرگ درآمده بود عرضه و تقاضا با هم همخوانی داشتند و نه حالا که به دلیل کاهش ساخت و سازها، برخی مدام هشدار می دهند که جهش قیمتی در پیش رو داریم، نگاه صحیحی به الگوی عرضه و تقاضا وجود ندارد؛ البته قبول دارم که مسکن کالایی زمان بر است و فاصله زمانی تمایل برای خرید واحد نوساز با فرآیند اتمام ساخت و ساز نسبت به سایر کالاها بالاست، اما این مشکل در تمام دنیا با استفاده از فناوری های مدرن صنعت ساختمان برطرف شده و دیگر نیازی نیست که برای یک پروژه ساختمانی ۵ سال زمان هدر داد؛ بنابراین باید اجازه داد تا جریان عرضه و تقاضا خود دوره زمانی اصلاح بازار مسکن را تعیین کنند. اصلاح بازار مسکن به معنی رکود و رونق نیست، بلکه به معنی تمایل مردم به خرید واحد مسکونی مورد نیاز خود در هر زمان است؛ اتفاقی که در همه دنیا رخ داده و جریان ساخت و ساز مسکن و فروش واحدهای مسکونی ساخته شده با یک روند کاملا باثبات در جریان است.


منبع: الف

خودرو دوو در بازار،چند؟ + جدول قیمت

میزان نوشت: برای خرید خودرو دوو در بازار باید از ۶ میلیون تومان تا ۲۰ میلیون تومان هزینه کرد.
 
در حالی که تولید خودرو دوو متوقف شده است که قیمت کارکرده این خودرو در بازار از ۶ میلیون تومان شروع می‌شود.

قیمت برخی از مدل‎های خودرو دوو در بازار به شرح جدول زیر است:

 


منبع: الف