۶ طرح اصلی برای اعزام فضانورد به مریخ

به گزارش ایسنا و به نقل از دیلی‌میل، این طرح‌ها انواع مختلفی دارند که در بعضی از آنها از ماژول‌های بادشونده گرفته تا اجزای بازیافتی استفاده شده است.این طرح‌ها از سوی شرکت‌های مختلف فعال در عرصه هوافضا نظیر”بوئینگ”، “لاکید مارتین”(Lockheed Martin)، “اوربیتال ای.تی.کی”(Orbital ATK) و چند شرکت دیگر ارائه شده‌اند.مطمئنا برای آنکه یک فضاپیما بتواند به عنوان یک محل زندگی امن و موثر فعالیت کند باید چندین عامل را به صورت همزمان با هم داشته باشد تا قابلیت استفاده در فضا را داشته باشد.

ناسا همواره برنامه‌های متعددی برای ارسال فضانورد به فضا داشته است که سفر به مریخ مهم‌ترین آنها محسوب می‌شود. برای این منظور فضاپیماها باید بتوانند در طول سفر طولانی به مریخ از جان فضانوردان به خوبی محافظت کرده و تمام امکانات مورد نیاز را برای آنها فراهم کنند.امکاناتی از قبیل امکان اتصال و فرود آمدن سالم، کنترل پروازی و لجستیکی، محافظت شدن از تشعشعات، حفاظت در برابر دمای بالا و پایین،  محافظت در برابر حریق و نظارت بر وضعیت سلامت فضانوردان باید در فضاپیماها در نظر گرفته شوند.

این فضاپیماها باید فاصله زمین تا مریخ را که به طور متوسط ۲۲۵ میلیون کیلومتر است بپیمایند.با توجه به این که سرعت چرخش زمین و مریخ به دور خورشید با یکدگیر متفاوت است فاصله بین آنها بین ۵۴٫۶ تا ۴۰۱ میلیون کیلومتر متغیر است.ناسا سال گذشته از شرکت‌های فعال در عرصه هوافضا در آمریکا درخواست کرد تا نمونه‌های اولیه و در ابعاد واقعی برای فضاپیماهای عازم به مریخ بسازند و حال پس از گذشت چند ماه از این فراخوان از این طرح‌ها رونمایی شده است.برنامه همکاری ناسا برای فناوری‌های نسل جدید فضایی، ” NextSTEP-2″ نام دارد.”جیسون کروسان”( Jason Crusan) مدیر سامانه‌های اکتشافی پیشرفته ناسا در رابطه با این برنامه گفت: این برنامه یک همکاری همه‌جانبه و بلندمدت برای توسعه اکتشافات در فضا و همچنین مدار زمین است.

در ادامه با جزئیات این شش طرح آشنا می‌شویم.

۱- طرح شرکت “بیگلو”(Bigelow): فضاپیمای متورم‌شونده

این فضاپیما که ابعاد اولیه آن ۱۶ متر مکعب است می‌تواند فضا در اختیار فضانوردان قرار دهد، بر مبنای ماژول این شرکت موسوم به “BEAM”  طراحی شده است و قبلا به ایستگاه فضایی بین‌المللی نیز فرستاده شده است.



۲- طرح شرکت لاکهید مارتین: ساخت ماژول زندگی فضانوردان با قطعات شاتل بازنشسته
سخنگوی شرکت لاکهید مارتین در مورد برخی از جزئیات این طرح عنوان کرد: این طرح با هدف تبدیل یکی از ماژول‌های تحویل بار به ایستگاه فضایی بین‌المللی به ماژول آزمایشی اقامت انسان در مدار بین ماه و زمین تنظیم شده است.



وی در ادامه افزود: ماژول باربری شاتل برای کاهش هزینه‌های ساخت و آزمایش انتخاب شده است و این انتخاب هوشمندانه زمان ساخت را از چند سال به تنها ۱۸ ماه کاهش خواهد داد.

۳- طرح شرکت بوئینگ: پنجره‌ای به اعماق فضا

طرحی که شرکت بوئینگ ارائه کرده است از سامانه‌ای مشابه با وسایل حمل و نقل فضایی که به ایستگاه فضایی بین‌المللی متصل می‌شوند استفاده می‌کند.



این طرح به سامانه حامل فضانوردان متصل می‌شود و از آنها در مقابل خطرات فضا محافظت می‌کند. تامین انرژی این وسیله با استفاده از فناوری “پیشرانش الکتریکی خورشیدی”(SEP) انجام می‌شود که ۱۰ برابر کمتر از سیستم‌های پیشرانش موشک‌های معمول انرژی مصرف می‌کند.

۴- طرح شرکت اوربیتال ای.تی.کی: الهام‌گیری از فضاپیمای “سیگنوس”(Cygnus)

طرح این شرکت براساس سیستم فضاپیمای سیگنوس پایه‌ریزی شده است که در حال سرویس‌دهی به ایستگاه فضایی بین‌المللی است.



این فضاپیما برای قرارگیری بین ماه و زمین طراحی شده است و می‌تواند چندین ماژول اضافه را به خود متصل کرده و با آنها کار کند.

۵- طرح شرکت “سیرا نوادا”( Sierra Nevada Corporation’s Space Systems): معماری انعطاف‌پذیر

ماژول اصلی این طرح “دنبال کننده رویا”(Dream Chaser) نام دارد  که یک فضاپیمای مداری سرنشین‌دار پرواز عمودی، فرود افقی ساخته شده توسط این شرکت است. این ماژول برای حمل ۷ سرنشین به مدارهای نزدیک زمین طراحی شده است.



این طرح از نوع تکمیل‌شونده در فضاست و نیاز به سه تا چهار پرتاب دارد تا تمام اجزای آن به فضا رفته و به هم متصل شوند.. تا کنون این فضاپیما به صورت عمودی با موشک “اطلس ۵” پرتاب شده و به صورت افقی توانایی فرود بروی باندهای فرود معمولی را دارد.

۶- طرح شرکت “نانورکس”(NanoRacks): طرحی با اولویت کاهش هزینه

این شرکت با تشکیل تیم همکاری همراه با شرکت “اسپیس سیستمز”(Space Systems) و اتحادیه پرتاب فضایی آمریکا”(ULA) تیمی موسوم به “ایکسیون”(Ixion)  طرح خود را با هدف طراحی سامانه‌ای کم‌هزینه ارائه کرده است.



طرح این شرکت براساس بخش بالایی موشک اطلس ۵ موسوم به “سنتور”(Centaur) پایه‌ریزی شده است که می‌تواند به ایستگاه فضایی بین‌المللی نیز متصل شود.


منبع: بهارنیوز

خواب ناکافی، افزایش وزن می‌آورد

یافته ها نشان داد افرادی که به طور میانگین۶ ساعت در شب می خوابند در مقایسه با افرادی که ۹ ساعت خواب شبانه دارند، اندازه دور کمرشان ۳ سانیمتر بیشتر است. همچنین افراد کم خواب تر وزن سنگین تری داشتند.این نتایج موکداً نشان می دهد که خواب ناکافی می تواند در ابتلا به بیماری های متابولیکی نظیر دیابت، نقش داشته باشد.این مطالعه شامل ۱۶۱۵ شرکت کننده بود که طول مدت خواب و گزارش مصرف غذایی شان را گزارش کرده بودند. نمونه خون این افراد گرفته شد و گزارش مربوط به وزن، اندازه دور کمر و فشارخون شان نیز ثبت شد.محققان به بررسی رابطه بین طول مدت خواب این افراد و پارامترهای بیولوژیکی اصلی شان پرداختند.به گفته محققان، تعداد افراد چاق در جهان از سال ۱۹۸۰ بیش از دو برابر شده است. چاقی در ابتلا به بسیاری از بیماری ها نقش دارد.یافته های این مطالعه نشان می دهد که چقدر خواب شبانه خوب برای سلامت و جلوگیری از چاقی مفید است


منبع: بهارنیوز

پیروزی بارسلونا در ال کلاسیکوی خاص

رئال مادرید و بارسلونا بامداد یکشنبه در چمپیونزکاپ آمریکا برابر هم قرار گرفتند و آبی اناری‌ها توانستند سه بر دو پیروز شوند.در لحظات نخست بازی نیمار آسیب دید اما توانست دوباره به زمین بازگردد. تنها یک دقیقه بعد لیونل مسی گل نخست بازی را به نام خود ثبت کرد و بارسلونا را با یک گل پیش انداخت. آبی اناری ها که بازی را کاملا در اختیار داشتند در دقیقه ۶ گل دوم خود را به ثمر رساندند. ایوان راکیتیچ این گل را وارد دروازه حریف کرد. تیم مادریدی دقایقی بعد توانست خود را پیدا کند و به سمت دروازه حریف حمله کند. در یکی از فرصت ها شوت کواچیچ از خط دروازه بارسا عبور کرد تا بازی یک بر ۲ شود. شاگردان ارنستو والورده پس از این گل دوباره مادرید را تحت فشار قرار دارند و مسی، نیمار و سوارس فرصت های خوبی را از دست دادند.
البته دفاع رئال‌مادرید در به وجود آمدن چنین فرصت هایی نقش داشت. سفیدپوشان برای دقایقی دوباره توانستند دروازه بارسا را تهدید کنند. در نهایت مارکو آسنسیو گل دوم و تساوی را در دقیقه ۳۶ به ثمر رساند. پس از این گل حمله های دو تیم بی نتیجه بود و بازی در نیمه نخست با تساوی دو بر دو به پایان رسید.نیمه دوم با تاخیر آغاز شد. زین الدین زیدان در ترکیب تیمش تغییر ایجاد کرد و لوکا مودریچ، مارکو آسنسیو، رافائل واران و سرخیو راموس زمین بازی را ترک کردند. در مقابل ایسکو و لوکاس واسکس فرصت بازی پیدا کردند. آندرس اینیستا نیز در شروع نیمه دوم تعویض شد. با این حال باز هم بارسلونا به گل رسید. جرارد پیکه در دقیقه ۴۹ گل سوم تیمش را به ثمر رساند. در ادامه توپی از خط درواز ها عبور نکرد و بازی به دقیقه ۶۳ رسید. سوارس و مسی تعویض شدند و ۱۰ دقیقه بعد نیمار و پیکه نیز زمین بازی را ترک کردند تا آبی اناری ها با تیم دوم خود در دقایق پایانی بازی کنند.  در ادامه توپی از خط دروازه ها عبور نکرد و بارسا پیروز دومین ال کلاسیکو خارج از مرزهای اسپانیا شد.یکی از نکات قابل توجه این بازی ناکامی نیمار در گلزنی برابر رئال‌مادرید بود. مهاجم برزیلی فرصت های خیلی خوبی برای گلزنی داشت اما بر خلاف دو دیدار گذشته بارسلونا نتوانست گلی به نام خود ثبت کند.کریستیانو رونالدو غایب بزرگ این دیدار بود. مهاجم مادرید در تعطیلات تابستانی به سر می برد و پنجم آگوست به تمرینات باز خواهد گشت.


منبع: بهارنیوز

درگیری‌های بی پایان آقای گل

محمد سررشته داری- روزنامه بهار
مهدی طارمی همان قدر که خوب گل می‌زند همانقدر هم از نظر اخلاقی غیر قابل پیشبینی است و غیر قابل مهار. او جوان است اما با وجود این درگیری‌های زیادی را تجربه کرده است و برانکو از این موضوع راضی نیست باید دید او امسال را با پرسپولیس به پایان می‌رساند یا منشا گزینه ای است که برانکو او را آلترناتیو این جوان گل زن اما بد اخلاق کرده است؟

در همان هفته اول لیگ برتر مهدی طارمی دوباره درگیر شد تا وی نشان بدهد که هم از باشگاه عصبانی است و هم همان طارمی است که همیشه بوده. او درگیری‌ها و تنش‌ها و حاشیه‌های زیادی از خود نشان داده تا کنون و اگر چه خوب گل می‌زند اما با وجود دوسال آقای گلی آن محبوبیتی را که باید داشته باشد در میان هواداران پرسپولیس ندارد. طارمی زیاد شلوغ می‌کند، او شاگرد منظمی برای برانکو نیست.او در بازی با سایپا دو فصل پیش اولین دعوا را شروع کرد او معترض بود که چرا بنگستون پنالتی زده و طارمی نزده است.بعد از آن بازی برانکو ماجرا را توضیح داد اما قصه پنالتی زدن و نزدن طارمی نه تنها هنوز ادامه دارد بلکه ضررهای زیادی هم به پرسپولیس زد.طارمی در لیگ قهرمانان آسیا جلوی ۸۰ هزار نفر توپ را چیپ زد و پنالتی را از دست داد تا با مردم درگیر شود. این اولین برخورد او با مردم بود. البته ماجراها همچنان ادامه دارد. طارمی چند روز قبل هم علیه باشگاه حرف زد تا نشان بدهد که با باشگاه رابطه خوبی ندارد.به این درگیری‌ها دقت کنید:

درگیری با مسلمان بعد از دربی
مهدی طارمی و محسن مسلمان پس از به صدا درآمدن سوت پایان بازی با یکدیگر به صورت لفظی درگیر شدند و نزدیک بود کار به جاهای باریک بکشد.ماجرا از این قرار بود که طارمی قصد داشت تیم را سمت هواداران ببرد تا از زحمات آنها تشکر کند اما مسلمان که از باخت ناراحت بود قصد داشت به رختکن برود، طارمی رفت و دست مسلمان را کشید و از تونل بیرون آورد که مسلمان باز هم مخالفت کرد.داد و بیداد طارمی سر دوست صمیمی اش با واکنش منفی او روبرو شد تا جر و بحث این دو رفیق صمیمی دقایقی ادامه پیدا کند. قطعا این دو نفر در جو باخت این چنین با یکدیگر برخورد کردند و درگیری شان به داخل رختکن نخواهد کشید.

من بزرگتر پرسپولیس هستم
درادامه سید جلال حسینی که شاهد اصرارمهدی طارمی برای شرکت بازیکنان پرسپولیس درشادی بود جلو رفت و همبازی‌اش را هل داد و گفت:” الان باختیم، تو می‌خوای شادی کنی؟!” مهدی طارمی هم جواب تندی به سید جلال حسینی داد تا درگیری بالا بگیرد اما با دخالت دیگربازیکنان این قائله خاتمه پیدا کرد.
اما این پایان کارنبود و مهدی طارمی که نامش به قید قرعه برای دادن تست دوپینگ درآمده بود خبرنگاری را که برای مصاحبه نزد او آمده بود را هل داد تا کارسید جلال حسینی را سراین بنده خدا تلافی کند!
البته مهدی طارمی پیش ازاین درسال گذشته نیزهنگام اعتصاب پرسپولیسی‌ها با خبرنگاران درگیری لفظی پیدا کرده و گفته بود: من بزرگ ترپرسپولیس هستم!

هیس!
طارمی در جریان یکی از تمرینات پرسپولیس باز هم بابت از دست دادن یک موقعیت مسلم گلزنی مورد انتقاد هواداران قرار گرفت. فرصت سوزی طارمی در تمرین با واکنش تند یک هوادار مواجه شد و با اینکه در اینگونه موارد بازیکنان سعی می‌کنند واکنش خاصی نسبت به هوادار معترض نداشته باشند، طارمی به تندی به سمت هوادار معترض برگشت و با صدای بلند گفت: «هیس. هیچی نگو!» اما بعد از دعوت این هوادار به سکوت، باز هم درگیریهای آقای گل با تماشاگران به پایان نرسید. در تمرینی که تعداد زیادی حضور داشتند طارمی یک بار دیگر هم بابت از دست دادن ضربه پنالتی با هوادار تیمش کنتاکت پیدا کرد.مهدی طارمی ابتدای فصل گذشته با کش و قوس‌های فراوان قرارداد خود را با ریزه اسپور ترکیه فسخ کرد و بار دیگر راهی پرسپولیس شد. اتفاقی که بنظر ساده می‌آمد اما تبعات آن هنوز دامن‌گیر طارمی و پرسپولیس است.

درگیری با ریزه اسپور
باشگاه ترکیه ای که پیگیر ماجرا است و ظاهرا قصد کوتاه آمدن هم ندارد، همچنان از شکایت خود صرف نظر نکرده است تا پرونده دو باشگاه پرسپولیس و ریزه اسپور در خصوص طارمی به اتاق حل اختلاف فیفا برود.هنوز حکمی در خصوص این قضیه صادر نشده و شایعه محرومیت طارمی فعلا صحیح نیست. از سوی طارمی هم مستندات و مدارکی ارسال شده و در اتاق حل اختلاف فیفا به این موضوع رسیدگی خواهد شد. او تقریبا باشگاه ریزه اسپور را رها کرد و به پرسپولیس برگشت.

درگیری با طاهری
خبری منتشر شد مبنی بر اینکه مهدی طارمی، مهاجم تیم فوتبال پرسپولیس دقایقی پیش پس از درگیری با علی اکبر طاهری، سرپرست موقت باشگاه، با عصبانیت اردوی تیم را ترک کرد. با بررسی‌هایی که صورت گرفت مشخص گردید، علی اکبر طاهری سرپرست موقت باشگاه پرسپولیس از مهدی طارمی و فرشاد احمدزاده خواسته که در پروژه تبلیغاتی مربوط به اسپانسر باشگاه حضور یابند که این امر با مخالفت این دو بازیکن مواجه شده است. پس از این اتفاق سرپرست موقت سرخ پوشان با جریمه کردن این دو بازیکن از برانکو ایوانکوویچ سرمربی تیم خواسته که طارمی و احمدزاده را در دیدار فردا بازی ندهد که این اتفاق با عکس العمل شدید طارمی همراه بوده که به درگیری و ترک اردو انجامیده است.

درگیری با بارانی
مهدی طارمی بعد از گل زیبایش مقابل پیکان در حالی که بعد از شادی گل به زمین خودی بازمی گشت رو به صادق بارانی کرد و با علامت دست او را دعوت به سکوت کرد، حرکتی که با واکنش تند این بازیکن همراه شد و وی با یک سیلی طارمی را نقش بر زمین کرد. این حرکت آنقدر عجیب و شوکه کننده بود که جنجال بزرگی را بعد از گل پرسپولیس در زمین ایجاد کرد و باعث یک کارت قرمز برای بارانی و یک کارت زرد برای طارمی شد. اخطاری که عصبانیت مهدی طارمی را دو برابر کرد تا او برای تسویه حساب با کاپیتان سابق پیکان اینچنین به سمت او هجوم ببرد. البته طارمی توسط هم تیمی‌ها دعوت به سکوت شد و در نهایت با آرامش بازی را به پایان رساند و به جمع مشوقین پرسپولیس و ایسلندی‌های سکوهای ورزشگاه پیوست.

رد پای طارمی در اخراج رضائیان
رضائیان پیش از بازی با الهلال عربستان در هفته اول لیگ قهرمانان آسیا در هتل محل اقامت سرخپوشان در مسقط، با محسن مسلمان و مهدی طارمی هم درگیری لفظی جزئی پیدا کرد که این درگیری هم از چشم برانکو پنهان نماند. سرمربی پرسپولیس حتی تا کنار گذاشتن رضائیان از ترکیب اصلی همان بازی با الهلال هم پیش رفت ولی در نهایت با وساطت و مشورت دیگران، رضائیان در ترکیب قرار گرفت. این رفتار رضائیان ادامه یافت تا در آخرین تمرین سرخپوشان در دبی مقابل چشمان تمام اعضای کادر فنی و بازیکنان با علی علیپور درگیری لفظی پیدا کرد. اگر اقدام به موقع کریم باقری نبود، ممکن بود حتی کار به زد و خورد می‌کشید.برانکو هم هنگامی که این مساله را دید، با توجه به سابقه قبلی رضائیان بی درنگ و بدون مطعلی عذر این بازیکن را خواست و او را از اردو اخراج کرد تا رضائیان به همراه علیپور به تهران برگردد.


منبع: بهارنیوز

چرا قیمت دلار در روزهای اخیر بالا رفت؟

گروه اقتصادی_رسانه ها: روزنامه جهان اقتصادی نوشت: : قیمت دلار که هفته گذشته بالاتر از ۳۸۰۰ تومان را برای مدت کوتاهی تجربه کرده بود، روز جمعه یکبار دیگر از این مرز روانی عبور کرد.به گفته فعالان بازار ارز مجموعه ای از عوامل اقتصادی مانند افزایش مسافرت های خارجی از یک سو و عوامل سیاسی مانند تصویب تحریم های جدید علیه ایران در کنگره آمریکا زمینه افزایش قیمت دلار را فراهم کرده است.اما مهمتر از ورود قیمت دلار به کانال جدید این است که آیا قیمت دلار توان ایستادن در کانال ۳۸۰۰ تومان را دارد یا خیر.

این سوالی است که به عقیده برخی صرافان، میزان عرضه آن را تعیین می کند. در حال حاضر میزان عرضه از سوی شرکت ها کاهش یافته و در صورتی که این کاهش از سوی بازارساز ارزی جبران شود می توان به کاهش قیمت دلار امیدوار بود.دکتر سید مرتضی افقه  با اشاره به این که افزایش نرخ دلار دو دلیل خارجی و داخلی دارد، گفت: دلیل داخلی افزایش نرخ دلار افزایش سفر های خارجی به دلیل قرار گرفتن در فصل تابستان است. همچنین در ایام حج قرار داریم و قرار است ۶۰ هزار جاجی به حج مشرف شوند. واین افراد تقاضای دلار را افزایش می دهند.

افقه گفت: تحولات خارجی دومین دلیل افزایش نرخ دلار است زیرا مواضع سیاست خارجی دولت امریکا و اقای ترامپ موجب نگرانی های روانی مردم شده است.عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز بیان کرد: تردید در روابط ایران و امریکا و این که آمریکا به توافق برجام عمل کند موجب شده تا مردم و سرمایه گذاران اقدام به خرید ارز کنند. این موضوع اگر در کوتاه مدت روی دهد تاثیری بر اقتصاد ایران نخواهد داشت اما گر نگرانی های روانی و تردید ها ادامه داشته باشد تاثیر بسیار بدی بر اقتصاد خواهد داشت.

وی با اشاره به این که نرخ ارز در کشور ما یک متغییر بسیار اثر گذار بر اقتصاد است گفت: از لحاظ درامد ها ایران نیاز شدیدی به درامد های نفتی دارد که از این طریق ارز وارد کشور می شود. و افزایش ارز عرضه ارز را به شدت تحت تاثیر قرار خواهد داد.این اقتصاد دان افزود: افزود اگر افزایش نرخ ارز ادامه یابد موجب اخلال اقتصادی و افزایش تورم وارداتی خواهد شد.عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت:  افزود بانک مرکزی ابزار های دارد که می تواند نرخ ارز را کنترل کند و بانک مرکزی نباید اجازه بدهد که افزایش نرخ ارز ادامه یابد.


منبع: بهارنیوز

خانه‌های گران به رونق نمی‌رسند

حسین عبده تبریزی در گفت‌وگو با ایلنا با اشاره به وضعیت بازار مسکن در شرایط کنونی اظهار داشت: بازار مسکن و ساختمان وارد یک مرحله و دوره جدیدی شده است و در حال حاضر به دلیل کاهش مهاجرت و کاهش رشد خانوار و جمعیت نیاز به مسکن، نسبت به میزانی که در گذشته وجود داشت، دیگر احساس نمی شود.وی ادامه داد: سالانه نزدیک به ۶۵۰ هزار ازدواج در سطح کشور انجام می شود که  این رقم متاسفانه رو به کاهش است. البته طلاق هم تقاضا در بازار مسکن را افزایش می دهد به طوری که هر چهار طلاق یک تقاضای جدید در بازارایجاد می کند.

مشاور وزیر راه و شهرسازی در امور مدیریت و تامین مالی با بیان اینکه در حال حاضر تقاضاهایی در بازار ایجاد می‌شود که تقاضا برای واحدهای ارزان قیمت است، گفت: مردم به دنبال واحدهای کوچک  و ارزان قیمت هستند که بتوانند با کمک بانک مسکن خانه مورد نظر خود را خریداری کنند. در واقع  در حال حاضر برای خانه اولی ها یا در بافت فرسوده و یا در حوزه بد مسکن ها تقاضا برای مسکن در بازار وجود دارد.  عبده تبریزی با اشاره به رکود موجود در بازار خانه های لوکس، ادامه داد:  به طور قطع خانه های گران قیمتی که  در سال های گذشته ساخته شده مدت ها خالی باقی  خواهد ماند. تعداد قابل توجهی واحد مسکونی و تجاری گران قیمت وجود دارد که مشتری ندارند و در حوزه  بازار واحدهای لوکس  رونق وجود نخواهد داشت.

وی تاکید کرد: امسال  واحدهای اداری  و مسکونی کوچک به رونق می رسند.مشاور وزیر راه و شهرسازی در امور مدیریت و تامین مالی همچنین درباره افزایش اجاره نشینی در کشور اظهار داشت : با توجه به اینکه عرضه مسکن در بازار افزایش یافته اینکه اجاره نشینی هم افزایش یابد، یک اتفاق منفی در بازار مسکن است .   عبده تبریزی افزود: به رغم اینکه تورم وجود داشته و مسکن هم  یک سپر تورمی بوده و  مردم هم قصد خرید مسکن را دارند اما  نتوانستند مسکن مورد نیاز خود را  بخرند معنی این رفتار در بازار این است که  که توزیع ثروت در کشور انجام نشده است و نتوانستیم بازار رهن و بازار وام های بلند مدت را توسعه دهیم که این  یک اتفاق منفی در بازار است.


منبع: بهارنیوز

صدای زنگ خطر به گوش می‌رسد!

به گزارش ایسنا، پیک مصرف برق در تیرماه سال جاری به اندازه ۲۷۰۰ مگاوات یعنی حدود پنج درصد نسبت به پیک سال گذشته افزایش داشته که چنین افزایشی بعضاً حتی بیشتر از میزان مصرف کل کشورهای همسایه است.برای تامین برق مورد نیاز کشور در یک سال گذشته ۳۰۰۰ هزار مگاوات برق وارد مدار شده و هم اکنون ضریب آمادگی نیروگاه های کشور ۹۹.۵ درصد است که یک رکورد حساب می شود.با توجه به شرایط خاص از نظر گرما و افزایش مصرف برق، شرایط ویژه‌ای را در تابستان امسال شاهد هستیم؛ به‌طوریکه پیش‌بینی می‌شود در استان‌های گرمسیری و دو استان در شمال تهران شاهد خاموشی باشیم.

در همین راستا آرش کردی – مدیرعامل توانیر – به ایسنا گفت: شرایط فعلی برای صنعت برق یک شرایط ویژه است، چرا که علاوه بر افزایش اوج مصرف باید پاسخگوی نیاز شبکه نیز باشیم، به همین دلیل اکنون در شرایط آماده‌باش کامل قرار گرفته‌ایم تا بتوانیم بدون هیچ مشکلی برق مشترکان را تامین کنیم.وی با بیان اینکه زمانی که گرما از حد معمول بالاتر رود، شبکه هم از نظر تولید و هم به لحاظ ضریب ایمنی خطوط انتقال دچار مشکل می‌شود، تصریح کرد: پیش‌بینی می‌شود در این هفته نیز میزان مصرف فراتر از ۵۴ هزار مگاوات شود که این مسئله شبکه را در شرایط مخاطره‌آمیز قرار می‌دهد.

کردی معتقد است امسال زمانی که میزان مصرف از ۵۳ هزار مگاوات فراتر رفت، شبکه دچار مشکل شد لذا با توجه به پیش‌بینی‌های صورت گرفته هفته سختی برای صنعت برق پیش رو خواهد بود و گرچه نیروگاه‌ها با تمام قوا در مدار فعالیت می‌کنند اما باز هم لازم است که مشترکان به مدیریت مصرف توجه ویژه‌ای داشته باشند.در شرایط فعلی لازم است که مشترکان در ساعت های پیک برق (فاصله ساعت های” ۱۲ تا “۱۶ و” ۱۹ تا ۲۳”)، با رعایت نکات ساده ای همچون استفاده از دور کند کولرهای آبی و یا تنظیم درجه کولرهای گازی بین ۲۳ تا ۲۵ درجه و عدم مصرف همزمان وسایل پرمصرف برقی در ساعت های پیک برق، ضمن کمک به کاهش هزینه های خود، مجموعه صنعت برق را در خدمت رسانی بهتر یاری دهند.


منبع: بهارنیوز

تعیین‌تکلیف سپرده‌گذاران ٢٠٠ میلیونی

به گزارش ایسنا، از اردیبهشت‌ماه امسال تاکنون طی چهار مرحله سپرده‌گذاران تعاونی فرشتگان که بزرگترین تعاونی زیرمجموعه موسسه کاسپین را تشکیل می‌دهد تعیین‌تکلیف شده‌اند. سپرده‌های تا سقف ١٠، ٢٠، ۵٠ و ١٠٠ میلیون تومان که همچنان نیز در جریان است.اما در تازه‌ترین تصمیم قرار بر این شده تا سپرده‌گذاران تا سقف ٢٠٠ میلیون تومان نیز در دستور کار موسسه کاسپین قرار گرفته و وضعیت حساب‌های آنها مشخص شود.البته بانک مرکزی هنوز زمان آغاز این مرحله و سازوکار آن را اعلام نکرده است اما آنچه مشخص است این که طبق روال قبل تا ٩٠ درصد اصل پول سپرده‌گذاران به طور نقد قابل پرداخت خواهد بود.به عبارتی مبالغ پرداختی به سپرده‌گذاران مانند گذشته به صورت علی‌الحساب بوده و تسویه‌حساب نهایی نیز پس از شناسایی، ارزیابی و انتقال تمام دارایی‌های تعاونی منحله فرشتگان به موسسه اعتباری کاسپین انجام خواهد شد.فرشتگان تا حدود ۵٠٠ هزار سپرده‌گذار داشته و عمده مشکلات موسسه کاسپین از وضعیت این تعاونی نشات گرفته است.


منبع: بهارنیوز

چرا پیاز ارزان نمی‌شود؟

قیمت پیاز طی دو ماه گذشته از کیلویی حدود ۱۵۰۰ تومان به بیش از کیلویی ۴۰۰۰ تومان رسید؛ به گونه ای که بر اساس آخرین آمار بانک مرکزی از متوسط قیمت خرده‌فروشی برخی مواد خوراکی در سطح شهر هر کیلوگرم از این محصول در هفته پایانی تیرماه به ۴۰۲۹ تومان رسیده بود که نسبت به هفته قبل و هفته مشابه ماه قبل افزایش قابل توجهی را نشان می‌داد.اما طی روزهای گذشته قیمت این محصول در بازار با کاهش نسبی و جزئی همراه شد و به کیلویی حدود ۳۸۰۰ تومان رسید که رئیس اتحادیه فروشندگان میوه و تره‌بار در این باره به ایسنا گفت: قیمت هر کیلوگرم پیاز نسبت به هفته گذشته حدود شش درصد کاهش داشته و در میدان میوه و تره بار مرکزی تهران کیلویی ۲۸۰۰ تا ۳۲۰۰ تومان به صورت عمده‌فروشی عرضه می‌شود.

به گفته مهاجران، با احتساب این قیمت و در نظر گرفتن هزینه‌های حمل و نقل تا سود حدود ۳۵ درصدی خرده‌ فروشی‌ها هر کیلوگرم پیاز باید حدود ۵۰۰۰ تومان در بازار عرضه شود اما با توجه به نبود کشش در بازار مغازه‌داران این محصول را با حداقل سود کیلویی حدود ۴۰۰۰ تومان به بازار عرضه می‌کنند.رئیس اتحادیه فروشندگان میوه و تره‌بار اظهار کرد که دلیل کاهش نیافتن منطقی قیمت پیاز در  بازار این است که در سال گذشته این محصول از کشاورزان به درستی و با قیمت مناسب خریداری نشد و آنها تولید خود را کاهش دادند که سبب شد امسال عرضه پیاز با پراکندگی بیشتری مواجه شود. به عنوان مثال عرضه پیاز ابتدا از چابهار و شهرهای گرمسیری مانند جیرفت، دزفول و آبادان آغاز شد و هم‌اکنون تقریبا همه بار عرضه پیاز در کشور روی دوش اصفهان قرار دارد به همین دلیل تولید و عرضه این محصول از اصفهان نمی‌تواند روی بازار تاثیر چندانی داشته باشد.

مهاجران گفت: طی روزهای آینده پیاز از مناطقی مانند بروجرد، شیراز، کرج، ورامین و فومنات به بازار وارد می‌شود که می‌تواند قیمت را تا حدود بسیاری متعادل کند. همچنین عرضه پیاز از مناطقی مانند آذربایجان در اواخر مردادماه به شدت قیمت این محصول را متعادل می‌کند، چرا که تولید آن در این استان با حجم بالا صورت می‌گیرد و بازار را می‌تواند کنترل کند.به گزارش ایسنا، چنین وضعیتی در بازار پیاز نشان می‌دهد که مسئولان عزم جدی برای مقابله با گرانی این محصول ندارند و به نظر می‌رسد کاری هم از دستشان برنمی‌آید و تنها منتظر نشسته‌اند تا تولیدات مناطق دیگر به بازار برسد تا شاید فرجی حاصل شود و پیاز ارزان‌تر شود.


منبع: بهارنیوز

اکثر ایرانی‌ها به برجام خوشبین هستند

به گزارش ایلنا، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی المانیتور، «مرکز مطالعات بین‌المللی و امنیتی» در دانشگاه مریلند و سایت نظرسنجی ایران IranPoll.com  نتایج آخرین نظرسنجی خود را منتشر کرده که بر اساس این نظرسنجی ۶۷.۱ درصد ایرانی ها امروز برجام را تایید می کنند. این رقم در برابر ۵۵.۴ درصد مردم ایران بعد از انتخاب ترامپ و ۶۲.۶ درصد در سال گذشته رقم بالاتری است.۵۵.۴٪ از مردم معتقدند که ایران باید برنامه هسته‌ای خود را که به واسطه برجام محدود شده است در صورتی که آمریکا از برجام عدول کند، از سر بگیرد. این در مقایسه با ۴۸.۴ ٪ از مردم که قبل از انتخاب ترامپ به این مساله اعتقاد داشتند، رشد قابل توجهی را نشان می‌دهد.

این تغییرات همزمان با احتمال عدم تایید برجام توسط ترامپ رخ داده است. رییس‌جمهور آمریکا دائما در اظهارات خود برجام را به چالش می‌کشد. او در مصاحبه اخیر با وال استریت ژورنال گفته بود بر این باور است که ایران به برجام پایبند نبوده و شاید ضرورتا در ماه اکتبر پایبندی ایران به برجام را تایید نکند.ابراهیم موسوی محقق مرکز مطالعات مریلند و مدرس دانشگاه تهران گفته در حالی که ایران‌ها به برجام امیدوارند و نسبت به آن خوشبین هستند، داده‌ها نشان می‌دهد که آنها برای اتفاقات بدتر هم آماده‌اند و از هرگونه اقدام انتقام‌جویانه علیه آمریکا در صورت خروجش از برجام حمایت می‌کنند.

 در ماه ژانویه در نظرسنجی دانشگاه مریلند اکثریت ایرانی‌ها پیش‌بینی کرده بودند که آمریکا در صورت انتخاب ترامپ از برجام خارج خواهد شد . با این حال ترامپ تاکنون دوبار پایبندی ایران به برجام را تایید کرده است.مقامات ایرانی از مذاکره مجدد بر سر برجام استقبال نکرده‌اند و اکثر ایرانی‌ها نیز با این مساله موافقند.  ۶۲٪ ایرانی ها با وجود اینکه اعمال محدودیت‌ها علیه برنامه هسته‌ای ایران تحریم‌های بین‌المللی را لغو کرده است با ادامه محدودیت‌ها مخالفند. همین درصد از ایرانی‌ها نیز می‌گویند ایران نباید تحت هیچ شرایطی این محدودیت‌ها را بپذیرد.

دولت ترامپ و کنگره آمریکا تحریم‌های جدیدی را به بهانه برنامه موشکی ایران اعمال کرده‌اند.در نظرسنجی اخیر، ایرانی‌ها گفته‌اند که باید در برابر فشارها مقاومت کرد. ۵۵٪ ایرانی‌ها گفته‌اند علیرغم همین تحریم‌های جدید ایران باید به آزمایشات موشکی‌اش ادامه دهد . ۳۱٪ آنها گفته‌اند که باید راه‌هایی برای مذاکره درباره ماهیت این برنامه‌ها داشته باشند چرا که ایرانی‌ها معتقدند این برنامه‌ها ماهیت صلح  آمیز دارد.حمله تروریستی به تهران در ماه  ژوئن توسط داعش مبارزات نهادهای ایران با داعش در خارج را تایید و تقویت کرد. بر اساس این نظر سنجی‌ها ۶۷.۹٪ گفته‌اند که ایران باید حمایت هایش از گروه‌های ضد داعش را تقویت کند. این در مقایسه با سال گذشته افزایش داشته است. در عین حال اکثریت شرکت کنندگان در نظرسنجی نزدیک به ۶۴.۹٪ از استقرار نیروهای ایران در سوریه برای کمک به بشار اسد حمایت کرده‌اند. سال گذشته ۶۲.۷٪ به این سوال پاسخ مشابه داده بودند.

شرکت کنندگان در این نظرسنجی در پاسخ به این سوال که چه کسی مسئول حمله به پارلمان در تهران بوده است، ۵۲٪ آمریکا را مقصر دانسته‌اند و میزان بیشتری سعودی‌ها را مقصر دانسته‌اند اما گفته‌اند آمریکا و اسرائیل به آنها اطلاعات داده‌اند.این نظر سنجی از طریق تلفن از بین ۱۰۰۴ ایرانی بین ۱۱ ژوئن تا ۱۷ ژوئن صورت گرفته است.


منبع: بهارنیوز

هشدارهایی به اصلاح‌طلبان و روحانی

محمدرضا تاجیک، استاد دانشگاه،  تحلیلگر مسائل سیاسی  از جمله فعالان سیاسی اصلاح‌طلبی است که سعی کرده فاصله انتقاداتش با قدرت را همواره حفظ کند و واقعیت‌های موجود را به بزرگان جریان اصلاح‌طلبی یادآوری کند، پیش از انتخابات ریاست جمهوری ۲۹ اردیبهشت امسال زمانی که شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان روحانی را به عنوان گزینه اصلی خود برای رقابت‌های انتخاباتی معرفی کرد، او به صراحت اعلام کرد که این جریان سیاسی جز روحانی آلترناتیوی ندارد؛ در عین حال با توجه به گرایشات فکری و عملی دولت یازدهم عقیده داشت که روحانی در نبود آلترناتیو، ضعف رقبا و نزدیکی ‌اش به جریان اصلاحات می‌تواند پیروز انتخابات باشد.
حال که چنین شده است، تاجیک تاکید دارد که جریان اصلاحات وارد یک برهه تاریخی شده که بدون شک خودش می تواند آینده این شرایط تاریخی را رقم بزند. او می گوید اصلاح‌طلبان با توجه به حضور در دولت، شوراهای شهر و روستا و فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی باید بتوانند چنان عمل کند که فرصت چهارساله خود را به پیروزی ۱۲ ساله تبدیل کنند؛ در غیر این صورت تاجیک از هم اکنون هشدار داده که مردم در نبود فعالیت‌های موثر اصلاح طلبان در جامعه مجددا به تغییر دولت و جریان سیاسی حاکم تمایل پیدا کنند و این امر ممکن است در یک روند تاریخی باعث شود قدرت هماننند سال ۱۳۸۴ در ۱۴۰۰ به رقیب جریان اصلاح طلب واگذار شود.

مردم در انتخابات سال ۹۶ از حادثه‌های سیاسی جلوگیری کردند
محمد رضا تاجیک در گفتگو با ایسنا، در پاسخ به چیستی هویت انتخابات سال ۹۶ که در پس آن پیروزی جریان اصلاحات با رای‌آوری حسن روحانی رقم خورد، اظهار کرد: شاید این شعار مدونا را شنیده باشید، “واقعیت مرا نخواهید شناخت”. به نظر من در انتخابات ۹۲ و ۹۶ ما با یک مدونای سیاسی مواجه بودیم که شناختن واقعیت آن، سخت و پیچیده است. واقعیت این دو رخداد فربه‌تر از آن است که در یک قالب نظری خاص بگنجد. وی در همین راستا توضیح داد: اگر این کار را انجام دهیم دچار یک نوع توتالیتاریسم تحلیلی می‌شویم. دچار نوعی استبداد تحلیلی یا استبداد نظری می‌شویم؛ چراکه در این حالت تلاش می‌کنیم واقعیت را به به شکل و اندازه و یا قاب و قالبِ چارچوب نظری خود در بیاوریم و مصادره‌اش کنیم، بنابراین اگر بخواهیم این واقعیت و رخدادها را تحلیل کنیم، باید از منظرهای گوناگون نظری به آن بنگریم.

این استاد دانشگاه گفت: هم در انتخابات سال ۹۲ هم در سال ۹۶ ما با شکلی از پوپولیسم مدرن روبرو شدیم. حتی می‌شود گفت شاهد یک پوپولیسم پست‌مدرن بودیم. پوپولیسم صرفا آن معنایی که ما در ادبیات سیاسی‌ سنتی خودمان فهم می‌کنیم را نمی‌دهد. پوپولیسم زمانی معنا می‌یابد که یک زنجیره‌ی هویتی میان هویت‌های متمایز شکل بگیرد که در پس و پشتش مطالبه‌ای مشترک نهفته باشد. این نوع پوپولیسم یک جنبش پست‌مدرن است. وی سپس تصریح کرد: از این منظر می‌توانیم بگوییم در دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ شاهد این نوع از پوپولیسم هستیم اما صرفا نمی‌توان از این منظر کلیت و تمامیت این رخداد را تحلیل کرد. زیرا در سال ۹۲ و چه در ۹۶ ما شاهد نوعی جنبش با سویه‌ی نفی‌کنندگی و سلبی نیز بودیم. چون مردم نمی‌خواستند رخداد از قبل تعریف و تدبیرشده‌ای در جامعه‌شان رخ دهد، رخداد دیگری را شکل دادند. آیا این رخدادی که شکل داده شد لزوما مطلوب آنها بود؟ خیر. یادمان نرود که با کارتی که در دست نیست نمی‌توان بازی کرد. باید با کارتی که روی میز است بازی کرد. بنابراین مردم با کارتی که در دست داشتند هوشیارانه بازی کردند.

 روحانی بخش عظیمی از این سرمایه اجتماعی‌اش را مدیون اصلاح‌طلبان است
تاجیک اظهار کرد: رایی که به آقای روحانی داده شد از سه منظر قابل تامل است. سلبی، ایجابی و نیز از منظری برون‌شخصیتی و برون‌جریانی. در مورد سومی باید بگویم این سرمایه‌ی اجتماعی و این اعتماد مردمی که دوباره نصیب جناب آقای روحانی شد، هدایتی بود که از سوی برخی از گروه‌های مرجع و شخصیت‌های مرجع اصلاحات به ایشان اعطا شد. من نمی‌خواهم اینجا نافی این واقعیت باشم که خود ایشان دارای سطح و گستره‌ای از مقبولیت بوده و هستند، ‌اما بخش عظیمی از این سرمایه‌ی اجتماعی و اعتمادی که به ایشان ارزانی شد هدایتی بود از سوی شخصیت‌ها و جریان‌های مقبول جامعه.
وی یادآور شد: در بعد سلبی ایشان ممکن‌ترین و مطلوب‌ترین گزینه‌ای بود که می‌شد با آن وارد بازی سیاست و قدرت شد. یعنی تنها بازی در شهر بود که نسبت به بازی‌های دیگر مقبول جلوه می‌کرد. بازی‌های دیگر رغبت،‌ شعف و جاذبه‌ای ایجاد نمی‌کردند. بنابراین در چنین فضایی که امکان بازی با کارت‌های دیگر نیست با کارتی که ممکن‌تر و مطلوب‌تر است بازی می‌شود. در مورد روحانی هم چنین اتفاقی افتاد.
این استاد دانشگاه پیش از انتخابات در مصاحبه‌ای گفته بود به دلیل فقدان گزینه‌ای دیگر در جبهه اصلاح‌طلبی، احتمال رای‌آوری روحانی در مقابل رقیبانش بالا است. وی در همین راستا توضیح داد: قبل از انتخابات گفتم یک شانس عظیم روحانی برای پیروزی، در فقدان آلترناتیو است. بازیگرانی که در مقابل ایشان صف کشیدند کارت سوخته و بازیگرانی برای بازی نکردن و شکست‌خوردن بودند. تنها کسی که از  استعداد پیروزشدن در این بازی برخوردار بود، شخص روحانی و تیمش بود.

وی ادامه داد: اما این پیروزی یک جنبه ایجابی هم دارد. مردم ما به دلیل شرایط منطقه‌ای و محیطی که دارند؛ یک نوع هراس پنهان در پس ذهن و روانشان نهفته است. این شرایط‌هراسی، آنها را به نوعی محافظه‌کاری و حفظ وضع موجود تشویق کرده است. مسلما آن‌ها در چنین شرایطی گزینه‌ای که می‌تواند حفظ وضع موجود کند را انتخاب می‌کنند. تاجیک با بیان اینکه مردم ایران نمی‌خواستند گزینه‌های رادیکال بر مسند ریاست جمهوری بنشینند، تصریح کرد: گزینه‌ای که به صورت رادیکال ایجاد تغییر کند و چه در سطح داخلی و چه در سطح خارجی تنش‌هایی را ایجاد کند مطلوب جامعه‌ی اکنون ما نیستT بنابراین در سطح خارجی،‌ دولتی را می‌خواستند که با کشورهای خارجی مذاکره کند. نفس مذاکره و نفس گفت‌وگو مهم بود. این که آیا در قالب این گفت‌وگو و قرارداد، “برجام” به موفقیت رسیده یا نه ، مبحث مجزایی است. به نظر من نفس گفت‌وگو و مذاکره در دولت کنونی با قدرت‌های بزرگ نگاه‌های مختلفی را به خود جذب کرد.

وی رای مردم به روحانی را یک کنش تاریخی دانست و گفت: در بحث اقتصادی دولت توانست تورم را تا حدودی مهار کرده، در زندگی روزمره مردم تاثیر نسبتا محسوسی بگذارد و در بعد اجتماعی و بعضا در بعد فرهنگی نیز نسبت به دولت گذشته گشوده‌تر عمل کرده است.  طبیعتا این فعالیت‌ها نگاه مردم را به خود جلب می‌کند. افزون بر این، می‌توان این رخداد را نوعی شورش موقعیت نیز تحلیل کرد.  واقعیت آنچه که در سال ۹۶ اتفاق افتاد را نخواهیم شناخت؛ اما می‌توان آن را یک شورش موقعیت فرض کرد. در شرایطی خاص، بسیاری از مردم با تمامی گوناگونی‌شان یک کنش مشابه انجام می‌دهند چرا که شرایط تاریخی موجود طلب می‌کند اینگونه رفتار کنند. غیر از آن اگر رفتار کنند تاریخشان عوض می‌َشود. برای اینکه اراده خودشان را تحمیل کنند همه با انگیزه‌ها و انگیخته‌های مختلف یک کنش واحد انجام می‌دهند. این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در همین راستا تاکید کرد: هیچگاه شما نمی‌توانید بگویید آن‌چه در دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ حادث شد توسط جمعیتی ایجاد شد که دارای رهبری،‌ منش، روش و آرمان‌های واحد بوده‌اند. این مردم به علت شرایط تاریخی کشور قیام کردند و حرکت تاریخی خود را انجام دادند و به پیروزی رسیدند. از سوی دیگر، آن سه عامل سلبی،‌ ایجابی و عامل بیرونی هم عمل کردند و ما نهایتا شاهد این بودیم که رای مردم یکبار دیگر دولت کنونی را بر سریر قدرت نشاند.

 اصلاح‌طلبان باید امروز فردای خود را بسازند
تاجیک با طرح این سوال که آیا اصلاح‌طلبان می‌خواهند طبق یک رسم قدیمی بعد از هشت سال قدرت را واگذار کنند، یا خیر ؟ گفت: بودا می‌گوید ما آنچه امروز هستیم که دیروز اراده کردیم آنچه فردا خواهیم بود که امروز اراده می‌کنیم. فردای ما موضوع اراده ما است. موضوع کشف و پیش‌بینی نیست. به قول بزرگی بعد از خراب شدن دیر یهودی‌ها امر پیش‌گویی را به احمق‌ها واگذار کردند. فقط احمق‌ها هستند که می‌گویند آینده چه حادث می‌شود. آنهایی که عقلایی فکر می‌کنند آینده را براساس تلاش‌های امروزشان می‌سازند. می‌توانیم اراده کنیم، چهار سال بعد طبق یک عادت مالوف و مرسوم تاریخی قدرت را واگذار کنیم. می‌توانیم اراده کنیم هشت سال را به ۱۶ سال یا بیشتر تبدیل کنیم. وی افزود: به هر حال مردم ما تلاش خود را انجام دادند. لزوما اینکه مردم همه تخم مرغ هایشان را درون سبد یک جریان می‌گذارند و به او رای می‌دهند یک فرصت نیست. لزوما نباید دست افشان و پای کوبان باشیم. حتی پیروزی‌های پیآپی اخیر می‌تواند تهدید هم باشد. چرا که توپ در زمین اصلاح‌طلبان است، دیگر نمی‌توان فرافکنی کرد، دیگر نمی‌توان گفت نگذاشتند،‌ دیگر نمی‌توان گفت شورا از ترکیب جناح‌های دیگر بود و تصمیمات را عقیم می‌گذاشتند.

اصلاحات چاره‌ای جز موفقیت ندارد
این استاد دانشگاه خطاب به اصلاح‌طلبان گفت: اکنون اراده مردم بر این بوده تا تمام بازیگران را از یک جنس انتخاب کنند. حالا زمان بازیگری آنان است. آنان یک راه و یک آلترناتیو بیشتر ندارند؛ باید موفق باشند. چه در شورای شهر، چه در مجلس و چه در دولت باید موفق باشند. وی ادامه داد: با هر فاصله انتقادی که به دولت داریم باید تلاش کنیم تا دولت موفق شود. باید تلاش کنیم تا دولت کارآمد باشد و بتواند در عرصه زندگی روزمره مردم نقش‌آفرینی کند. باید تلاش کنیم تا دولت مردم را به آینده امیدوار کند. باید کمک کنیم تا دولت بتواند مشکلات را مرتفع کرده و جلوی ستیزهای داخلی را بگیرد. باید به دولت کمک کنیم تا بتواند فاصله‌های جنسی،‌ طبقاتی و قومی را کاهش دهد و بتواند تنش‌هایی را که هر روز افزون‌تر می‌شود را مرتفع کند. تاجیک خطاب به منتخبان شوراهای شهر و روستا نیز گفت: از طرف دیگر شورای شهر تهران در اختیار اصلاح‌طلبان است. آنان باید تلاش کنند تا طبق شعارها و مطابق دقایق گفتمان اصلاح‌طلبی شایسته‌ها را پاس بدارند. به جای آنکه در پس پرده شورای شهر جنگ جناح ها،‌ منافع و قدرت به راه بیندازند و به دنبال این باشند که چه کسی را شهردار کنند باید به سمت و سویی که ملاک‌ها و ضوابط حکم می‌کنند بروند تا فردی شایسته شهردار شود.

وی در ارتباط با ویژگی‌های شهردار ها نیز گفت: ما نیازمند افرادی شایسته هستیم تا بتوانند حاشیه‌های سیاسی‌ را به حداقل برسانند و متن تخصصی و کارشناسی را تقویت کنند. باید شهرداری انتخاب کنیم تا به جای اینکه هر روز یک حاشیه جناحی ایجاد کند و مسائل حاشیه‌ای مختلف را وارد افکار عمومی کند بتواند نقش کارآمدی در شهرداری مریض و فرتوت امروز بازی کند. تاجیک سپس یادآوری کرد: اگر ما در این حوزه و در مجلس شورای اسلامی هم موفق باشیم نباید تردیدی داشته باشیم تا روند محتوم تاریخی‌مان را عوض کرده و هشت سال تصدی امور دولت را به شانزده سال خواهیم رساند. در غیر این صورت باید کار را تعطیل کرده و دوباره به یک تعطیلات تاریخی برویم و منتظر باشیم و ببینیم کی دوباره اقبال عمومی به سمت ما می‌چرخد.

در عوض جنگ قدرت برای منافع واحد تلاش کنیم
وی همچنین با تاکید بر ضرورت حفظ وحدت و همدلی میان اصلاح‌طلبان گفت: من تاکید می‌کنم امروز باید از حاشیه‌هایمان کم کنیم، دست به دست هم دهیم و در این فضا و جغرافیای فراخی که مردم برای ما ایجاد کردند و در اختیار ما قرار دادند نقش و نقش‌آفرینی کارآمد و موثری داشته باشیم. بدون آنکه ایجاد حاشیه کنیم همه در متن مثل ید واحده فعالیت کنیم. بدون آنکه در پس قضیه به جنگ منافع و جنگ قدرت برویم باید به پیروزی جمعی فکر کنیم. این استاد دانشگاه با بیان اینکه”متاسفانه منفعت‌طلبی و قدرت‌طلبی در برخی افراد و جریان‌های اصلاح‌طلبی هم دیده می‌شود” خاطرنشان کرد: باید بتوانیم این حاشیه‌ها را کم کنیم و نقشی را که به لحاظ تاریخی بر عهده‌مان قرار داده شده را ایفا کنیم. او با اشاره به ضرورت تلاش عمومی برای بهبود شرایط موجود جامعه، اظهار کرد: طبیعی است که هرکدام ما از یک پتانسیلی برخورداریم. هر گروهی هم یک استعدادی دارد. همه ما باید در شرایط کنونی تلاش کنیم تا جزئی از راه‌حل مشکلات کشورمان باشیم؛ نه جزئی از خود مشکلات. همیشه می‌توان از سیاهی‌ها و تاریکی‌ها گلایه کرد اما جایی هم باید شمعی برافروخت. باید تلاش کرد تا هر کسی که می‌تواند راه دولت و حکومت را روشن کند، از این کار دریغ نکند. حکومت هم باید چنین شرایطی را از مردم طلب کند و مسیر را برای آنها باز بگذارد.

اگر روحانی به وعده‌هایش عمل نکرد…
تاجیک در بخش دیگری از این گفت‌وگو ابراز عقیده کرد: اگر آقای روحانی در دور دوم به وعده‌هایش عمل نکرد، اصلاح‌طلبان باید بروند به مسجد و خانقاه و خلوت و دعا کنند؛ چراکه روحانی به لحاظ رای دیگر احتیاجی به رای اصلاح‌طلبان ندارد. صلاح دولت کنونی در این است که از نیروهای خوش‌فکر و توانمند اصلاح‌طلبی بهره ببرد و تلاش نکند تا در عمل اصلاح‌طلبان را به حاشیه بکشد و جغرافیای حیاتی‌ و فعالیتی آنان را تا دم در پاستور تعریف کند. وی ادامه داد: اینطور نشود که از حیاط تا بام خانه قدرت و سیاست از آن اصلاح‌طلبان و از بام تا ثریا برای برخی که بر دوش اصلاح طلبان سوار شدند و به پاستور رسیدند، منظور شود. فراموش نشود که اصلاح‌طلبان  تمام سرمایه انسانی و اجتماعی و نمادین خود را مصروف این پیروزی کردند. بزرگان اصلاح‌طلب وارد فضا شدند تا این حرکت مردم شکل بگیرد. فراموش نکنیم که اگر تمهید و تدبیر توسط این بزرگان انجام نمی‌شد، مردم این حرکت را در این سطح انجام نمی‌دادند.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب به وعده‌ها و سیاست‌های انتخاباتی روحانی اشاره کرد و آن‌ها را در زمره اندیشه اصلاح‌طلبی دانست و گفت: البته خود اصلاح‌طلبان آلترناتیو دیگری هم نداشتند و با آن برگی که می توانستند، بازی کردند. نباید فراموش کرد در بسیاری از موضوعات روحانی و تیمش، مواضع به شدت اصلاح‌طلبانه‌ای داشتند و تلاش کردند جزئی از این گفتمان فراخ و زنجیره هویتی باشند؛ این قسمت زیبای انتخابات امسال است که نباید فراموشش کرد. وی در همین راستا یادآور شد: توصیه عقلایی من این است که دولت کنونی برای اینکه به جریان اعتدال و اصلاح‌طلبی امتداد دهد، نباید فقط نوک بینی خود را ببیند؛ بلکه باید در زمینی بازی کند که طرفدار و خاستگاه اجتماعی دارد. نباید فراموش کنیم پتانسیل مشارکت در مردم ما وجود دارد. اگر دغدغه گفتمان و جریانی را برای نسل آینده داریم باید همه دست به دست هم بدهیم تا آن جریان به نسل بعد هم برسد. افراد می‌آیند و می‌روند، آن چیزی که باقی می‌ماند روح و وجود آن جریان است. باید برای حفظ آن تلاش کنیم.

نباید فراموش کنیم که طرف مقابل اصلاحات ۱۶ میلیون رای دارد
در ادامه این مصاحبه، تاجیک به تحلیل رای ۱۶ میلیونی رقیب روحانی یعنی سید ابراهیم رئیسی پرداخت و گفت: بی‌تردید، همانگونه که در پس رای اصلاح‌طلبان انگیزه‌ها و انگیخته‌های متفاوتی وجود داشت و گروه‌های مختلف اجتماعی با آرزوها و آمال‌های متفاوتی در انتخابات حضور پیدا کردند و به روحانی رای دادند؛ در گروه رقیب هم این تکثر وجود داشته است. وی تصریح کرد: قسمتی از سازمان رای آنها درد معاش داشتند، و در یک عالم نستالژیک بر این فرض بودند که بازگشت به دوران قبل از دولت کنونی هم ممکن است و هم مطلوب.این گرایش مسلط به طور آشکار در فضای دوقطبی که در مناظره‌ها و فعالیت‌های تبلیغاتی ایجاد شد، خود را به نمایش گذارد.

این استاد دانشگاه همچنین گفت: در این میان این ۱۶ میلیون، عده‌ای نیز تمایلات ایدئولوژیک داشتند. دغدغه اسلام و انقلاب داشتند. اقتضای طبیعت ایدئولوژی و گفتمان‌شان این بود که هر دولتی جز دولت مطلوب آنها می‌تواند سویه و محتوای انقلابی گفتمان مسلط را کمرنگ کند و می‌تواند وارد نوعی مصالحه محافظه‌کارانه با قدرت‌های بزرگ شود. بنابراین عده‌ای دغدغه ایدئولوژی و دین و انقلاب داشتند.
وی ادامه داد: برخی دیگر منافعشان را در هژمونیک‌شدن یک گفتمان خاص می‌دیدند، چراکه در آن فضا جایی برای بازیگری دارند و در چرخه قدرت قرار می‌گیرند. اگر آن چرخه وجود نداشته باشد آنها حذف می‌شوند. بنابراین می‌توان گفت آنها براساس یک انگیزه منفعت‌محور پیرامون این جریان جمع می‌شوند.

تاجیک افزود: از سوی دیگر همانطور که در جریان اصلاح‌طلبی عده‌ای از بغض طرف مقابل به این جریان رجوع می‌کنند، در آن جریان هم همین‌طور است، عده‌ای برای اینکه فرد و جناح خاصی رای نیاورد هرکس در مقابلش قرار بگیرد را پذیرفته و رای می‌دهند. این فعال سیاسی اصلاح‌طلب با بیان اینکه “در این میان، عده‌ای هم ترجیح می‌دهند به کسانی اعتماد کنند که کمتر فرصت مدیریتی در جامعه داشته‌اند” گفت، به همین دلیل این عده دور هم جمع شده و رایشان را به رقیب آقای روحانی دادند. وی تاکید کرد: اما به هر حال این موضوع را نباید فراموش کنیم که طرف مقابل ۱۶ میلیون رای دارد. عمده رای او هم در طبقات پایین جامعه بوده است؛ همانجایی که اصلاح‌طلبان ضعف و خلا دارند. همانجایی که اصلاح‌طلبان زبان توده‌های مردم را خیلی نمی‌فهمند. بسیاری از اصلاح‌طلبانی که فقط زبان نخبگان را متوجه می‌شوند و می‌توانند با طبقات متوسط رو به بالا ارتباط برقرار کنند؛ نمی‌توانند با طبقات پایین ارتباط برقرار کنند. طبیعتا بسیاری از آن فضای رای را از دست می‌دهند.

اصلاح‌طلبان بلد نیستند در ساختار رای رقیب حضور پیدا کنند
تاجیک آینده اصلاح‌طلبی را در گرو عملکرد اصلاح‌طلبان در دوره فعلی دانست و گفت: من اکنون نمی‌خواهم تحلیل کمی یا کیفی ارائه دهم، اما همین‌قدر باید بگویم که لزوما و ضرورتا یک رای جمعی در کمیتش معنا پیدا نمی‌کند بلکه با کیفیتش هم معنادار می‌شود. همانطورکه حضرت علی گفته‌اند در طول تاریخ بوده که افراد قلیلی بر افراد کثیری فائق آمده‌اند و پیروز شدند. اگر اصلاح‌طلبان می‌خواهند در چهار سال آینده دوباره موفق باشند باید از هم اکنون وارد فضایی شوند که در آن خلأ دارند. وی در تشریح عقیده‌اش گفت: اصلاح‌طلبان باید مشقشان را در ورق‌هایی از این دفتر بنویسند که سفید است. زبان توده‌های مردم را بیاموزند و اسیر مفاهیم خودساخته و پرداخته‌ای همچون پوپولیسم نشوند. همه ما باید تلاش کنیم با توده‌های مردم رابطه برقرار کنیم. خلاهای سازمان را پوشش دهیم و چهار سال آینده بتوانیم این رای را تقویت و در سازمان رای رقیب حضور جدی داشته باشیم.

این استاد دانشگاه اظهار کرد: من قبلا از دولت تقاضا کردم و الان با دگر از مسئولین تقاضا می‌کنم؛ مردم یک امانت ۲۴ میلیونی را تحویل دولت دادند که یک سرمایه اجتماعی گرانسنگ است، بعد از ۴ سال سود و ارزش اضافی‌اش پیشکش، تلاش کنند اصل این سرمایه را به مردم برگردانند. وی خطاب به اصلاح‌طلبان گفت: به عنوان کسی که چندان عاشق و واله و شیدای دولت محسوب نمی‌شود اما دوست دارد دولت موفق باشد فرضم بر این است که اصلاح‌طلبان در شرایط کنونی با حفظ فاصله انتقادی‌شان، باید به دولت کمک کنند. آن چیزی که به ما هویت می‌دهد زبان انتقادی‌مان است وگرنه ما هم توجیه‌کننده دولت به بیان دیگری می‌شویم. ما باید در هر شرایطی فاصله انتقادیمان را حفظ کنیم، اما در عین حال، باید تلاش کنیم تا دولت کنونی موفق باشد.

آیا پیمان بستن با رقیب بر اساس عقلانیت بود؟ اصلاح‌طلبان پاسخ بدهند
وی در ادامه با اشاره به مفهوم عقلانیت و مفاهیمی که طی سال‌های اخیر به عنوان عقلانیت به جای تعامل‌های یک‌جانبه از سوی اصلاح‌طلبان در مقابل رقبا به کار رفت، نیز گفت: متاسفانه تعریف عقلانیت در میان اصلاح‌طلبان تعریف واحدی نیست. در منظر و نظر بعضی از اصلاح‌طلبان این مفهوم به سوی یک نوع عقلانیت  ابزاری گرایش دارد؛ عقلانیتی که معطوف به پیروزی است و برای رسیدن به آن به هر چیزی می‌توان متوسل شد. این عقلانیت ایجاب می‌کند تا با هر گروه و هر جناحی بتوان وحدت و ائتلاف کرد، هر فردی با هر گرایش و منشی می‌توان وارد لیست کرد، می‌توان زیر سایه غول‌ها قرار گرفت، می‌توان در برابر غول‌ها تمکین داشت. می‌توان هر دگری را ضمیمه خود کرد و هم‌افزایی داشت.

این تحلیلگر مسائل سیاسی تشریح کرد: عقلانیت در یک نگاه کلی یعنی سود و زیان را محاسبه کنیم، و ببینیم با به دست آوردن چیزی چه چیزی را از دست می‌دهیم و بالعکس. اما همیشه این سود و زیان مادی نیستند و یا سود مادی می‌تواند زیانی معنوی و روحی و روانی و احساسی در پی داشته باشد. اکنون باید به این پرسش پاسخ دهیم که وقتی به نام عقلانیت سیاسی گاه بر سر هنجارها و ارزش‌ها کوتاه می‌آییم و ایستارهایمان صیقل پیدا می‌کنند، و گاه با گروه‌های غیرخودی هم‌پیمان می‌شویم، و گاه دیگر، سوپراصلاح‌طلب می‌شویم، زمانی چپ و زمان دیگر راست و میانه می‌شویم، و در نتیجه این همه تلون و عبور و مرور گفتمانی به قدرتی دست می‌یابیم، در مقابل چه و چه‌ها از دست می‌دهیم؟ آیا به باورها و اعتقادها و اعتمادها شبیخون نمی‌زنیم و سرمایه انسانی و اجتماعی خود را به پشیزی نمی‌فروشیم؟

تاجیک خاطرنشان کرد: باید نسبت به هر هر تصمیم و تدبیرمان پاسخگو باشیم و برای طرفدارانمان توجیه کنیم که آیا واقعا چنین کاری عقلانی است یا خیر؟ آیا این عقلانیت سیاسی در قاموس اصلاح‌طلبی پذیرفته شده است؟ به تعبیر یونانیان آیا چنین رفتارهایی در اتوس و لوگوس اصلاح‌طلبی پذیرفته شده است؟
وی افزود: به رغم این ملاحظات نظری و عملی، من نیز می‌پذیرم که گاه عقلانیت حکم می‌کند در بعضی مواقع و شرایط ضرورتا نباید فاصله‌ها را تشدید و فضای آنتاگونیستی ایجاد کرد و می‌توان فضای سیاست را آگوستونی کرد. این استاد دانشگاه گفت: اما با عقیده مخالفم که به نام عقلانیت سیاسی امروز با یک شخص و گروه یار غار شویم و فردا با فرد و گروه “ب” و «ج» و «د» و «ی». من فکر می‌کنم بالاخره یک جا سیاست ما باید معطوف به اخلاق باشد. جایی باید اخلاقیات ما ناظر و محاط بر سیاست باشد. ما نمی‌توانیم عقلانیت را صرفا ناظر بر منفعت بدانیم.

اصلاح‌طلبی جریانی نخبه پرور و نخبه طلب است
تاجیک در ادامه گفت: هر گروه و فردی دیگری که بخواهد در جامعه هژمونیک شود به صورت یک آلتراناتیو جلوه کند لاجرم باید زیر سایه اصلاح‌طلبی بیاید. اصلاح‌طلبی جریانی نخبه‌پرور و نخبه‌طلبی است که از استعداد تولید و بازتولید گفتمان برخوردار است، و دقیقا از آن رو که گفتمان اصلاح‌طلبی گفتمانی زمان‌پرورده و نیازپروده است مانا و پویا است و برترین آلترناتیو جامعه ما در دهه آینده نیز خواهد بود.
وی ابراز عقیده کرد: به نظر من اصلاح‌طلبی احتیاج ندارد که تغییر روش و منش دهد تا بتواند با توسل به دیگران امکان بازیگری سیاسی و کسب قدرت بیابد، برای تحقق این مهم می‌تواند به این پتانسیل و استعداد عظیمی که در پس و پشتش نهفته است نگاهی بیاندازد. در این جوان‌های خوش‌فکر و باانگیزه نیروهای آینده خود را جستجو کند. این‌ حرف‌ها ناقض این نیست که در شرایطی که لاجرم باید روابط با سایر گروه‌ها را به صورت موازی و هم‌افزا پیش ببری، دریغ و پرهیز کنی؛ اما باید دید که در آن حرکتی که انجام می‌شود چه می‌دهی و چه می‌گیری و یا چه هزینه‌ای را به کلیت و تمامیت و شخصیت جریان اصلاح‌طلبی وارد می‌کنی.

آیا زمان چابک‌ترکردن ساختارهای دولتی نرسیده است؟
در بخش دیگری از این گفت‌وگو تاجیک به تحلیل رفتار مردم در مقابل عملکرد دولت آتی پرداخت و گفت: امروز هدایت مردم، پیش از اینکه در سخن و کلام نهفته باشد در کنش، تدبیر و تصمیم نهفته است؛ اینکه عملا دولتی که بر سر کار آمده با زبان کنش و نه با زبان کلام کارآمدی خود را عرضه بدارد. مردم ما منتظر هستند تا ببینید آیا در ساختار تشکیلاتی دولت، تغییری حاصل می‌شود یا خیر؟ آیا مدیران فقط یک جابجایی صوری دارند و یا نه نیروهای باطراوت و حرفه‌ای‌تر و با انگیزه‌های بیشتر و شاداب‌تری جایگزین آنان می‌شوند.
وی در همین راستا ادامه داد: آیا این ساختار سنگین‌پا و کرخت و خسته دولتی را می‌خواهد و می‌تواند به سوی کوچک‌شدن و توزیع قدرت رهنمون کند؟ ‌آیا با کوچک‌تر شدن دولت شاهد رشد نهادهای مدنی خواهیم بود تا مردم امکان سیاست‌ورزی بیشتری داشته باشند، و یا همچون گذشته دولت در همه سطوح، در همه سرای قدرت و در همه تصمیم‌ها و تدبیرها خصوصی و عمومی حضور خواهد داشت؟

وی با اشاره به ضرورت تغیرات بنیادین در ساختار دولت خاطرنشان کرد: در شرایط فعلی این سوال پیش می‌آید آیا دولت بعد از گذشت چهار سال لازم نیست ساختار را چابک‌تر کند و یا اراده‌اش کماکان بر تداوم و نقویت تشکیلات سنگین‌پا با با بروکراسی عریض و طویل و تصمیم‌ها و تدبیرهای عقیم تعلق می‌گیرد؟
تاجیک ادامه داد: از سوی دیگر مردم منتظرند ببینند درسطح لایه‌های رفتاری و سطح سیاست‌های مدیریتی چه تغییراتی حاصل می‌شود. آیا دولتمردان ما چشم‌ها را می‌شویند و به سیاست‌ها طور دیگری نگاه می‌کنند و یا کماکان ادامه‌دهنده روند گذشته هستند. وی تصریح کرد: به نظر من زمان این گذشته که با زبان و کلام زیبا و فریبا افکار عمومی را جهت بدهیم. یکی از نشانه‌های بلوغ مردمان این است که به طور فزاینده‌ای زبان کنش را فهم می‌کنند. اگر ما بخواهیم آینده را تعیین و تدبیر کنیم دولت باید در این چند سطح حرکت‌هایی را انجام دهد تا مردم در چند سال آینده از تصمیم خود پشیمان نشوند.

اصلاحات خوب عمل نکند، در ۴ سال آینده چرخش رادیکالی خواهیم داشت
این تحلیلگر سیاسی در تشریح فضای فعلی سیاست در ایران گفت: توجه داشته باشیم که به هر علت تاریخی، فرهنگ سیاسی ما به یک فرهنگ سیاسی دیجیتالی تبدیل شده است. یک فرهنگ سیاسی صفر یا صد. کمتر تعادل دارد و بیشتر به صفر و صد گرایش دارد. یا با ما یا بر ما، یا دوست ما یا دشمن ما، یا رومی روم، یا زنگی زنگ، ‌یا سیاه یا سفید. وی سپس با اشاره به نوع رقابت‌های انتخاباتی، افزود: تجلی و ترجمان این فرهنگ سیاسی دیجیتالی را می‌توان آشکارا در مناظره‌های تبلیغات انتخاباتی اخیر دید، جایی که یکی ۹۶درصد را مقابل ۴ درصد قرار می‌دهد؛ یکی دیگر آرامش و امنیت را مقابل ناآرامی و بحران و تهدید می‌گذارد.

تاجیک خاطرنشان کرد: هیچ تردیدی نباید داشته باشیم که اگر تدبیر نکنیم چرخش و جایگزینی که در این چند دهه تجربه کردیم حادث خواهد شد. اگر دولت، شورای شهر، مجلس، شهردار و اصلاح‌طلبان نقش تاریخی خود را به خوبی و زیبایی انجام ندهند و باقدرت پیش نروند یا اسیر حاشیه‌ها شوند و متن را فراموش بکنند حتما در ۴ سال آینده چرخش رادیکال را خواهیم داشت. در آن زمان گناه به گردن کسانی است که می‌دانستند اما تمهیدی و تدبیری نکردند. وی اظهار کرد: شرایط داخلی کشورمان و شرایط بین‌المللی به ما می‌گوید که به لحاظ عقلایی ما باید در جهت استقرار یک دولت با اقتدار و باثبات تلاش کنیم. اکنون وقت حاکمیت دولت‌های ضعیف نیست. شرایط فراملی ما حکم می‌کنند تا یک دولت مقتدر داشته باشیم. این ثبات و اقتدار ایجاد نمی‌شود مگر اینکه این دولت در وظایف ذاتی که به آن مربوط است موفق شود.

در برطرف کردن شکاف‌های قومیتی موفق نبودیم
تاجیک با بیان اینکه “دولت باید در عرصه فرهنگ و اشتغال، اقتصاد و اجتماع موفق شود” گفت: زیر پوست شهرما غوغایی است. ایران امروز ما از آسیب‌ها و مشکلات زیادی رنج می‌برد؛ مشکلاتی دارد که هر روز حادتر می‌شود. فساد اخلاقی و فاصله طبقاتی جامعه را رنج می‌دهد. از طرف دیگر یک نوع نارضامندی و احساس بی‌قدرتی و نارضامندی سیاسی، انفعال سیاسی، فربه‌تر شدن قشر خاکستری و زیبای خفته در سراشیبی تشدید و تعمیق قرار گرفته‌اند. وی به مسائلی چون شکاف قومیتی و جنسیتی اشاره کرد و یادآور شد: از سوی دیگر چندان در برطرف کردن شکاف قومیتی هم موفق نبودیم تا میان قومیت‌های مختلف پلی بزنیم. این شکاف هم به اشکال گوناگون دارد تشدید می‌شود. فضای سیاسی جامعه ما متشنج است، و ساحت و سطحی دیگر، شاید در طول دوران پساانقلاب، ما چنین شرایط متحول و متشنج و ناسازگار منطقه‌ای را تجربه نکرده‌ایم. بعد از ۴ دهه روابط ما بیش از همیشه با کشورهای همسایه به ویژه عربستان خصمانه‌تر و بحرانی‌تر شده است.

تاجیک با اشاره به شرایط منطقه خاورمیانه و دخالت قدرت‌های بزرگ گفت: همچنین ما در شرایط جهانی هم با مشکلات جدی روبرو هستیم. طبیعتا آمریکا و ترامپ هم یکی از تهدیدات جدی است که هم شرایط بین‌المللی و هم شرایط منطقه‌ای را برای ما ناامن کرده‌اند. در  اثر تحریم‌های اقتصادی و تشدید فزاینده آنان وضعیت اقتصادی جامعه هم متحول شده است. در چنین شرایطی عقل سیاسی حکم می‌کند تا دولتی مقتدر داشته باشیم. این جا همان نقطه‌ای است که طرف‌داران دولت باید ظرفیت عقلایی خود را افزایش دهند. باید ببینند در فردای روزی که دولت را تضعیف می‌کنند چه می‌شود و در فقدان یک دولت مقتدر چگونه می‌شود این قدرت را تقویت کرد. البته من نقد و نقادی دولت را عین حمایت از آن می‌دانم.

چاره‌ای جز فرصت دادن به زنان،جوانان و اقلیت‌های قومی و مذهبی نیست
در بخش دیگری از این گفت‌وگو، تاجیک در پاسخ به این سوال که حضور زنان و جوانان در دولت آتی تا چه اندازه اهمیت دارد، گفت: به نظر من اقلیت‌های قومی و مذهیی را هم باید به این لیست اضافه کنیم. امیدوارم شرایطی در سیاست ما ایجاد شود که ما لازم نداشته باشیم برای زنان و جوانان و قومیت‌ها سهیمه بگذاریم. شرایطی ایجاد شود که ا گر روزی شایستگان ما برای ورود به یک شورا و یا دولت تماما زن یا جوان یا از اقلیت‌ها بودند، ‌بتوانند حضور داشته باشند. وی ادامه داد: تا این فرهنگ جا بیفتد که ما احتیاج نداشته باشیم تفکیک کمی انجام دهیم، به یک فرصت تاریخی احتیاج داریم. در شرایط کنونی طبیعتا دولت باید اقبال بیشتری به خانم‌ها نشان دهد. ما ناگزیر هستیم تا در این فرصت تاریخی به جوان‌ها و خانم‌ها مجال دهیم. تا مجال ندهیم دانش و تجربه کسب نمی‌شود. طبیعی است وقتی مجال می‌دهیم ممکن است آماتور بودن یک جوان و غیرحرفه‌ای بودن یک زن هزینه‌هایی هم داشته باشد، اما تحمل این موضوع لازمه رسیدن به توسعه است.

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: بی‌تجربه بودن زنان و جوانان مانع از این نمی‌شود که ما فضا را به روی آنها بگشاییم. ما نباید حساسیت‌های مربوط به اقلیت‌های قومی و مذهبی را افزایش دهیم. باید تلاش کنیم همه با هم به عنوان شهروندان درجه یک جامعه که حق و حقوقی متوازن و برابر شامل حالشان می‌شود، از فرصت‌های موجود در جامعه به صورت برابر استفاده کنند نه اینکه فرصت تنها به یک عده‌ای خاص داده شود.
وی با بیان اینکه “تصور من این است که دولت آینده،  تلاش دارد تا فضای بیشتری به جوان‌ها بدهد و همچنین تلاش دارد تا در فضای مدیریتی‌اش ضریب سنی را کمتر کند” گفت: بعضا از میانگین سن ۵ تا ۱۰ سال پایین‌تر نسبت به متوسط سنی دولت کنونی صحبت می‌شود که امیدواریم متحقق شود.

در حال حاضر در جریان های سیاسی چیزی به نام گفتمان وجود ندارد
این تحلیلگر مسائل سیاسی در پاسخ به پرسش‌هایی در ارتباط با مفهوم گفتمان در علوم سیاسی ایران گفت:  گفتمان در فضای سیاسی اکنون ما صرفا یک نام است،  اما به لحاظ علمی این مفهوم حیثیتی دارد. گفتمان یک زنجیره معانی است. در این منظومه معانی هر معنی باید نسبت به معانی دیگر هم‌پوشانی داشته و در یک راستا قرار بگیرد. در حال حاضر در جریان‌های سیاسی چیزی به نام گفتمان به معنای دقیق آن وجود ندارد. ما  در صحبت‌های عامیانه‌مان از گفتمان استفاده می‌کنیم. بعضا جای گفت‌وگو از واژه از گفتمان استفاده می‌کنیم یا تراوشات نظری خودمان را گفتمان می‌نامیم.

وی ادامه داد: برای تدوین و تقریر گفتمان باید بستر اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، معرفتی، تاریخی و… را درک کرد و عمل و کنش متناسب با این بستر را نیز فهم کرد. در فضای اصلاح‌طلبی تلاش‌هایی برای تدوین گفتمان صورت گرفته است، اگرچه کامل و کافی نیست. جلسات بسیار متمادی با حضور آقای خاتمی تشکیل شد،‌ اما کامل نشد. در آینده باید ببینیم نتیجه این تلاش‌ها چه خواهد شد. امیدوارم کتاب مانیفست نواصلاح‌طلبی که در دست نگارش دارم به زودی چاپ شود و کمکی باشد به تدوین و تقریر این گفتمان.

با درخواست بزرگان تلاش‌هایی در جریان است تا شکل جدیدی از تشکیلات اصلاح‌طلبی فعال شود
این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در ارتباط با شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان نیز گفت: اساس عقیده من درباره ‌شورای‌سیاستگذاری‌اصلاح‌طلبان این است که بزرگان اصلاح‌طلب،‌ به تجربه و دانش دریافتند که ما نیازمند درانداختن نوعی تشکیلات هستند و این مهم را متحقق کردند. اما طبیعی و بدیهی است که در کنار تمامی ویژگی‌های مثبت،‌ معایبی هم در ساختار و کردار این تشکیلات هست. وی خاطرنشان کرد: باید تلاش کنیم تا این معایب بر طرف شود. با درخواست بزرگان تلاش‌هایی در جریان است تا شکل جدیدی از تشکیلات ارائه شود و ان‌شاء‌الله در آینده با شکل جدیدی از تشکیلات روبرو باشیم.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب سپس گفت: باید کاری کنیم تا اگر در آینده با یک تشکیلات از نوع  شورای سیاستگذاری هم مواجه هستیم،‌ معایب گذشته را نداشته باشد. برای رسیدن به این‌جایگاه باید تا حدود زیادی توانسته باشیم معایب را برطرف کنیم. باید یک شورای سیاستگذاری دموکراتیک که بتوان تک تک اعضایش را به خاطر تصمیم‌هایی که می‌گیرند، و تدبیرهایی که می‌کنند، نقد و استیضاح کرد، سیاستگذاری آنها را براساس قوانینی تغییر دارد، آراء تمام جریان‌های اصلاح‌طلبی در قاب و قالب آن نقاشی کرد و از انحصار عده‌ای خاص ممانعت جدی کرد. وی یادآور شد:  امیدوارم که در آینده شاهد تحول این فضا باشم. دوستانی که در شورای سیاستگذاری مشغول فعالیت هستند را محترم می‌شمارم و فعالیت‌هایشان را پاس می‌دارم، اما در عین حال با آن فاصله انتقادی نیز دارم.

جریان اصلاح‌طلبی برادر بزرگ‌تر نمی خواهد
تاجیک تصریح کرد: من به عنوان یک ناظر بیرونی نمی‌پسندم برخی در یک شورای دموکراتیک نقش برادر بزرگ را بازی کنند. نمی‌پسندم عده‌ای به عنوان حزب بزرگ یا برادر بزرگتر یا ناظر بزرگ در این شورا نقش‌آفرینی کنند تا در بزنگاه‌های توزیع و تغییر قدرت، در پس پرده جنگ منافع و قدرت به راه بیندازد و تلاش کنند تا بیشترین نصیب و غنائم را از این جنگ به دست آورند. وی سپس اضافه کرد: چنین اخلاقیاتی را هر چه بدانم،‌ اصلاح‌طلبی نمی‌دانم. فرض من این است که اخلاقیات اصلاح‌طلبی، ما را به همکاری، به همدلی در عین به رسمیت شاختن تفاوت‌ها و تمایزها دعوت می‌کند. معنای عملیاتی به رسمیت شناختن تفاوت‌ها، همان اشتراک عادلانه در سود و زیان یک کنش جمعی است. قرار نیست بعد از هر واقع‌ای، مواهبش نصیب عده‌ای و معایب و هزینه‌هایش نصیب عده دیگری شود. این استاد دانشگاه همچنین گفت: به تعبیر دیگر قرار نیست بعد از هر انتخابات عده‌ای راهی پاستور و عده‌ای هم راهی اوین شوند. نمی‌شود عده‌ای تمام سود بازی را به سمت خودشان و هزینه‌ها را به سمت عده‌ای دیگر هل دهند. امیدواریم در جریان اصلاح‌طلبی اینگونه نباشد اما به هر حال تشکیک‌ها و تردیدهایی در این زمینه وجود دارد.

خاتمی نمی‌خواست از خود برای مردم بت بسازد
تاجیک در بخش پایانی این گفت‌وگو و در پاسخ به این پرسش که آیا بعد از آیت‌الله هاشمی و یا خاتمی جریان میانه‌رو و اصلاح‌طلب نیازمند لیدر و یا پیش‌رو هستند گفت: مرحوم بازرگان در دفاعیات ۴۲ خود حرف قشنگی می‌زند، ‌می‌گوید در فرهنگ سیاسی و عامه مردم ایران شاه از یک منزلت رفیع برخوردار است؛ ما حتی وقتی می‌خواهیم به کلماتمان وزن دهیم یک شاه پسوند یا پیشوندش می‌آوریم، مثل شاه‌کلید یا شاه‌بیت. حتی به حضرت امیر می‌گوییم شاه عرب. بالاخره این موضوع در فرهنگ سیاسی ما وجود دارد که دموکرات‌های ما هم به دنبال شاه هستند و بالاخره هر طوری که میسر و میسور باشد تولید شاه می‌کنند و بعد به گردش حلقه می‌زنند و به دورش طواف می‌کنند.

وی تاکید کرد: این موضوع در فضای اصلاح‌طلبی پسندیده نیست. من یادم هست دور دوم انتخابات آقای خاتمی با توجه به اینکه مشاور ایشان  و مسئول مرکز تحقیقات استراتژیک بودم، هماهنگ کردم تا افکار ایشان را به صورت کتاب‌های ساده با عناوینی مثل خاتمی و امنیت، خاتمی و گفت‌وگوی تمدن‌ها و…در ۱۵ جلد چاپ کنیم و در اختیار دانش‌آموزان قرار دهیم. می‌خواستیم با ۴۰ میلیون از خانواده‌های دانش‌آموزان رابطه برقرار شود. وقتی طرح به دست ایشان رسید دو نکته را مطرح کردند که سند این موضوع هم به ثبت کتابخانه ملی رسیده است.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب ادامه داد: با اینکه ایشان از این اقدام تشکر کردند، اما گفتند چرا می‌خواهید یک شخص را بزرگ کنید؟ چرا مردم را متوجه بزرگی‌های خودشان نمی‌کنید؟ اگر می‌توانید ایده بدهید، چرا مردم را نسبت به قهرمانی‌های خودشان آگاه نمی‌کنید؟ چرا از خاتمی قهرمان می‌سازید؟ دومین نکته این بود که ایشان به من گفتند به چه حقی می‌خواهی چنین کار بکنی؟ حتی یک ریال یا یک دقیقه از بیت‌المال یا وقت اداری‌ات را نمی‌توانی صرف این موضوع کنی.

وی افزود: یک رئیس جمهور در آستانه دور دوم انتخابات که به رای مردم احتیاج دارد، مکتوب به مشاورش می‌نویسد که چنین کاری نکنید؟ ما به این منش احتیاج داریم. منش اصلاح‌طلبی همین است. مردم به این تفکر رای داده‌اند و  جذب ایشان شدند. ایشان هیچ وقت، خودمحور نبود و در عین حال قابل نقد بود. کسی مثل من به خودش اجازه می‌داد مشاور ایشان باشد،‌ اما نقدش نسبت به دولت اصلاحات همیشه پابرجا بود. نقدش را تلویزیون نشان می‌داد و کیهان تیترش می‌کرد.

تاجیک در ادامه این خاطره تصریح کرد: خیلی‌ها به ایشان می‌گفتند که من را کنار بگذارند اما از آنجایی که منش نقدپذیری را به صورت یک فرهنگ در وجودشان رشد داده بودند، نه تنها متعرض من نمی‌شدند بلکه راه را برای انتقادات هموار می‌کردند. ما امروز به چنین شخصیت‌هایی احتیاج داریم که از خودشان بت نساخته باشند و در عین حال در معرض نقد مردم قرار بگیرند. من معتقدم در آینده باید چنین منشی به صورت فرهنگ دربیاید تا ما هم نماد آن چیزی باشیم که از آن حرف می‌زنیم.


منبع: بهارنیوز

روزنامه‌های یکشنبه ۸ مرداد

 
 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 



 


منبع: بهارنیوز

تا زمانی به برجام پایبندیم که منافعمان تامین شود

عراقچی در برنامه “نگاه یک” با بیان اینکه تحریم های جدید آمریکا هنوز منافع ما را به طور کامل به خطر نینداخته است تصریح کرد: هر وقت هزینه های ما در برجام بیشتر از منافعمان شود، دیگر به تعهداتمان پایبند نخواهیم ماند. مصوبه اخیر کنگره آمریکا قانون جدیدی است و حرف های جدیدی زده ولی موضوع جدیدی اتفاق نیفتاده است و در ادامه دشمنی های امریکاست، دشمنی های امریکا ادامه داشته و همچنان ادامه خواهد داشت.  وی افزود: کما اینکه مقابله ما با سیاست های سلطه طلبانه امریکا و خصومت ورزی های امریکا ادامه داشته و خواهد داشت. عراقچی گفت: این روندی بوده است که ما از بعد از انقلاب آغاز کرده و با افتخار در مقابل نظام سلطه ایستاده ایم و آنها هم دشمنی با جمهوری اسلامی ایران را رها نکرده اند.
 


قرار نبود برجام دشمنی امریکا با  ایران را کاهش دهد

رئیس ستاد پیگیری اجرای برجام در وزارت امور خارجه گفت: قرار نبود برجام دشمنی امریکا با جمهوری اسلامی ایران را کاهش دهد. عراقچی با اشاره به فرازهایی از سخنان مقام معظم رهبری افزود: دشمنی امریکا با اصل جمهوری اسلامی است و این دشمنی را ادامه خواهد داد و قرار هم نیست این دشمنی کاهش پیدا کند برجام هم قرار نبود این  دشمنی را کاهش دهد. وی گفت: برخی از موافقان و مخالفان برجام معمولاً این اشتباه را دارند که برجام را با یک پیمان مودت بین ایران و امریکا اشتباه می گیرند و فکر می کنند قرار بوده که برجام یک مودت و دوستی بین ایران و امریکا ایجاد کند و الان می گویند پس چرا دوباره تحریم، چرا خصومت ،چرا پول ایران را امریکا مصادره کرد. 
 

عراقچی تصریح کرد: طبیعی است برجام اصلاً چنین قصد و منظوری نداشته است برجام یک موضوع هسته ای را و آن هم نه بین ایران و امریکا بلکه بین ایران و شش کشور و ۲۸ کشور اتحادیه اروپا، شورای  امنیت و سازمان  ملل و جامعه بین المللی، مدیریت و  حل و فصل کرد. بنابراین نباید کسی توقع داشته باشد که دشمنی امریکا با ایران  کاهش پیدا کند. عراقچی گفت: حتی اگر برجام نقطه ضعفی هم نداشت و بهترین شکل و کامل ترین شکل آن بود آیا ما توقع داشتیم که دیگر آمریکا ما را تحریم و با ما دشمنی نکند حتما چنین توقعی را کسی نداشت. واکنش ما در مقابل این حرکت دشمنانه با قاطعیت و متناسب با آن خواهد بود. وی افزود: ما ۳۸ سال است که در مقابل امریکا و سیاست های سلطه طلبانه آن و دشمنی های آن ایستاده ایم و اتفاقاً این ایستادگی رمز موفقیت جمهوری اسلامی ایران است و کماکان هم خواهیم ایستاد.

عراقچی گفت: تا وقتی که امریکا، امریکا ست و تا وقتی امریکا یک نظام سلطه گر است و تا وقتی جمهوری اسلامی ایران با همه آرمان ها و ارزش های آن هست این تقابل بین دو طرف ادامه دارد. وی افزود: بنابراین کسی انتظار نداشته باشد که  دشمنی امریکا بر اثر برجام یا هر چیزی دیگر کاهش پیدا کند.
 

عراقچی گفت: کاری که امریکایی ها کردند یک حرکت خصمانه بود. علتی که خود امریکایی ها در تحلیل ها و مقالاتشان می گویند و در سخنانشان هست اینطور فکر می کنند که براثر برجام جمهوری اسلامی ایران قدرتمندتر شده و سیاستش در منطقه رو به جلوتر رفته و به تعبیر آنها تهاجمی تر شده و رفتارش هم درقبال امریکا عوض  نشده است و به همین خاطر فکر می کنند باید این وضعیت عوض شود. امریکایی ها درسخنانشان هم از سیاست (پوش بک) یا سیاست به عقب راندن ایران سخن می گویند.
 

وی افزود: آنها می گویند ایران با برجام قدرتمندتر شده، وجه خود را در جهان بازسازی کرده، توان اقتصادی خود را بالا برده، از تحریم ها خلاصی پیدا کرده، از قطعنامه های شورای امنیت کنار رفته و فروش نفت آن به زمان قبل از تحریم ها رسیده، درآمد در حال بالا رفتن است و کشتی های ایران دوباره راه افتاده و صنعت هوایی آن در حال باز سازی است و تورمش یک رقمی شده است، رشد اقتصادی آن از منفی ۶ به ۶ تا ۱۰ رسیده، این ایران دارد قدرتمند می شود و در منطقه از متحدان خودش حمایت می کند پیروزی هایی هم داشته است، با کمک دولت سوریه کمک کرد حلب آزاد شود و با کمک دولت عراق موصل را آزاد کرد .
 

عراقچی گفت: ایران اکنون با تروریسم مبارزه می کند و در منطقه  حرف، نفوذ و تاثیر دارد و در منطقه گفتمان دارد. توان دفاعی ایران رو به پیشرفت است و توان مشکی آن الان از مرحله آزمایش گذشته است و اکنون عملیات موشکی انجام می شود و ازیک امنیت و ثبات کامل برخوردار است و اقتصادش هم دارد بازسازی می شود. به همین خاطر است که می گویند باید ایران را عقب راند و یکی از راه های آن از بین بردن  برجام است این حرفی است که آقای ترامپ از روز اول زده و هنوز هم دنبال آن ایستاده و قانونی که کنگره تصویب کرد در همین راستاست و اجماع در واشنگتن بر این است که باید جلو قدرتمندتر شدن ایران را گرفت.

 

واکنش ما  هوشمندانه خواهد بود

رئیس ستاد پیگیری اجرای برجام در وزارت امور خارجه گفت: اجماعی در واشنگتن برای جلوگیری از قدرتمندتر شدن جمهوری اسلامی ایران وجود دارد. می خواهند منافع ایران از برجام را کاهش دهند و فضای سنگین روانی برضد ایران ایجاد کنند که کسی با کشور ما کار نکند. امریکایی ها می خواهند شرکای اقتصادی کشورمان در فضای منفی کار اقتصادی با ایران نداشته باشند. عراقچی افزود: در عین حال قانون اخیری که در امریکا تصویب شده است نشان می دهد برجام چقدر دست و پای کنگره را برای اعمال تحریم های جدید درباره نفت، بانک، حمل و نقل و بیمه بسته است. آنها به بهانه حقوق بشر، تروریسم، موشکی و تسلیحاتی مجموعه ای درست کردند و اشخاص بیشتری را وارد فهرست تحریم کردند زیرا نمی توانند موضوع تحریمی جدیدی ایجاد کنند. 
 

عراقچی افزود: آنها می خواهند به این وسیله اشخاص را بترسانند که با ایران کار نکنند و ما معتقدیم نقض برجام اتفاق افتاده زیرا بر اساس بندهای ۲۶ ، ۲۷ و ۲۸ برجام، امریکا متعهد شده است برجام را با حسن نیت اجرا کند، کاری انجام ندهد که عادی سازی تجارت با ایران را تحت تأثیر قرار دهد و اجرای برجام در فضای سازنده باشد. هر کاری که اجرای موفقیت آمیز برجام را به خطر بیندازد نباید انجام شود.  رئیس جمهور امریکا و دولت این کشور در پی کنار گذاشتن برجام هستند اما می خواهند هزینه این کار را بر گردن ایران بیندازند و شرایط را به گونه ای ایجاد کنند که جمهوری اسلامی ایران احساسی عمل کند، عصبانی شود یا منافع برجام آنقدر برای کشور ما کاهش یابد که مجبور شویم از آن خارج شویم. 
 

وی گفت: جمهوری اسلامی ایران تا جایی به برجام پایبند است که از منافع برجام منتفع شود و هرجا منفعت ما از برجام کمتر از هزینه ها و مضرات آن باشد جمهوری اسلامی ایران لحظه ای برای خروج از برجام تردید نمی کند. امریکایی ها تلاش می کنند که ما را به این نقطه برسانند اما ما در مقابل دشمنی آنها قطعاً واکنش هوشمندانه و حساب شده نشان می دهیم. هرگز در زمین ترامپ بازی نخواهیم کرد و اقدامی نمی کنیم که به دست خود منافع کشورمان را از برجام کاهش دهیم.  در برجام دو نوع نقض مشخص شده که اجرا نشدن و اجرا نشدن اساسی آن است. 
 

وی گفت: ممکن است اجرا نشدن در شرایطی اتفاق بیفتد اما آنقدر جدی نیست که کشورها تعهدات خود را کنار بگذارند. به عنوان نمونه ممکن است اپراتور سانتریفیوژی غفلت کند و محدودیت ۳٫۶۷ درصد غنی سازی اورانیوم به ۳٫۶۸ درصد افزایش یابد. این نقض است اما نقض جدی نیست. در جمهوری اسلامی ایران تشخیص و تصمیم نقض برجام با هیئت نظارت است و ما فقط گزارش می دهیم که این نقض ها اتفاق افتاده است. وی ادامه تصریح کرد: اینکه چه واکنشی در مقابل نقض برجام از طرف امریکایی ها انجام شود برعهده هیئت نظارت بر برجام است.  اینکه نقض اتفاق افتاده یا خیر و این نقض فاحش است یا نه، خودمان تشخیص می دهیم. وی گفت: بر اساس برجام، رئیس جمهور امریکا متعهد شده است تحریم های کنگره را هر شش ماه یا چهار ماه متوقف یا اسقاط کند و اگر رئیس جمهور امریکا این کار را نکند تحریم های هسته ای بازمی گردد و نقض فاحش برجام اتفاق می افتد. 
 

عراقچی افزود: در زمان اوباما، وی این کار را انجام می داد و در زمان ترامپ نیز وی دو بار این تحریم ها را متوقف و به تعهد خود عمل کرده است اما اینکه امریکا حرکتی انجام دهد که نقض حسن نیت باشد تصمیم و تشخیص آن با هیئت نظارت بر برجام است. وی درباره تحریم های جدید امریکا که برخی آن را مادر تحریم ها می دانند گفت: این تحریم ها جمع همه تحریم های غیرهسته ای در حوزه حقوق بشر، موشکی، تسلیحاتی و تروریسم است و این تحریم ها اکنون موجود است اما کنگره این تحریم ها را جمع، قوی تر و دست رئیس جمهور امریکا را برای اِعمال آن بازتر کرده است. تحریم کنندگان نتوانستند بر اساس برجام تحریم هایی را که با برجام از بین رفته است دوباره بازگردانند. 
 

وی گفت: اگر در آینده افراد دیگری در فهرست تحریم ها اضافه شوند که منافع ما از برجام کاهش یابد نقض برجام روی داده است اما هنوز به این مرحله نرسیده ایم.  عراقچی با اشاره به تصمیم مجلس شورای اسلامی برای مقابله با تحریم های جدید امریکا افزود: با این تحریم ها و اقدام خصمانه مقابله می کنیم. 

وی گفت: اگر به تدریج به نقطه ای برسیم که افراد و شرکت های فهرست تحریم زیاد شوند به گونه ای که منافع ما از برجام از بین برود برای خروج از برجام تردید نخواهیم کرد اما با آن زمان فاصله داریم.  عراقچی افزود: اکنون در شرایطی که امریکا ایجاد کرده است شرکت توتال قرارداد پنج میلیارد دلاری با ایران امضا می کند و این نشان می دهد اروپایی ها نمی خواهند به شرایطی که امریکایی ها ایجاد می کنند تن دهند.
 

وی گفت: با قرارداد توتال که دو هفته پیش از زمان توقف دوره ای تحریم های هسته ای به وسیله رئیس جمهور امریکا انجام شد اروپایی ها به امریکا پیام دادند که چه تحریم های هسته ای متوقف شود یا نشود، ما به سرمایه گذاری و کار با ایران ادامه می دهیم. اروپایی ها از برجام حمایت می کنند و برخلاف امریکا و ترامپ پشت آن ایستاده اند اما برجام پیمان مودت با اروپا نیز نیست. ما با اروپایی ها در زمینه موشکی، مسائل منطقه، فلسطین و رژیم صهیونیستی و حقوق بشر اختلاف نظر عمیق داریم. 
 

عراقچی افزود: به دلیل حمایت اروپایی ها از برجام، قطعنامه شورای امنیت و حمایت جامعه بین المللی از برجام و اینکه ایران هیچ بهانه ای به آنها نداده است و گزارش های آژانس بین المللی انرژی اتمی آن را تأیید می کند ترامپ نتوانسته به برجام دست بزند.یکی از موفقیت های برجام این بود که بحث موشکی را از هسته ای جدا کرد.  عراقچی افزود: پیش از برجام اروپایی ها به همراه امریکا موضوع موشکی را با موضوع هسته ای گره زده بودند و برجام این گره را باز کرد. وی گفت: نقض برجام و نقض قطعنامه دو مقوله جدا از یکدیگر است.  عراقچی افزود: بحث موشکی در قطعنامه ۲۲۳۱ کاملا با قطعنامه ۱۹۲۹ تفاوت دارد و در این قطعنامه بحث الزام آور به دعوت از ایران برای کار نکردن درباره موشک های بالستیک تغییر کرده است.

 


آنچه در برنامه تروئیکای اروپا آمده «ناسازگاری» با قطعنامه است نه نقض آن  

معاون حقوقی و بین المللی وزیر امور خارجه گفت: آنچه در برنامه تروئیکای اروپا آمده «ناسازگاری» با قطعنامه است نه نقض آن.  عراقچی افزود: گفته می شود در بیانیه تروئیکا، اروپایی ها ایران را به نقض برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ متهم کرده اند در صورتی که آنها نگفته اند نقض بلکه گفته شده ناسازگاری با قطعنامه. بعد از توافق برجام هر آزمایش موشکی ای که جمهوری اسلامی انجام داد آمریکایی ها به بهانه نقض برجام موضوع را به شورای امنیت بردند اما موفق نشدند حتی یک بیانیه مطبوعاتی بگیرند. 
 

وی افزود: در قطعنامه ۲۲۳۱ استفاده از موشک های طراحی شده برای حمل کلاهک های هسته ای را شامل نقض می دانند اما فعالیت های موشکی ما در راستای امنیت ملی ما تعریف می شود که پاسخ بیانیه تروئیکای اروپا را نیز سخنگوی وزارت امور خارجه مان داد و ما نیز اعلام می کنیم که به هیچ وجه اجازه دخالت در موضوع امنیت ملی و فعالیت های موشکی مان را نخواهیم داد و معتقدیم که فعالیت های موشکی ما مساوی با اقتدار ماست. عراقچی درباره رعایت شروط ۹ گانه تعیین شده ازجانب مقام معظم رهبری گفت: این شروط بسیار مهم هستند که تعدادی از آنها مربوط به قبل از اجرای برجام است و در صورت محقق شدن آنها برجام اجرا می شد. 
 

وی افزود: یکی از مهم ترین این شروط مربوط به بند دوی آن است که بسیار مهم و لازم الاطاعه است که در آن به مقابله در صورت وضع تحریم های جدید به هر بهانه اشاره دارد.  عراقچی گفت: چیزی که در این قانون جدید باید مورد توجه قرار گیرد این است که هیچ موضوع تحریمی جدید مانند تحریم های نفتی، بانکی و بیمه ای انجام نشده و تحریم اشخاص است و اشخاص جدیدی وارد شده اند که بر اساس قانون برای آنها روادید امریکا صادر نمی شود و مایملک آنها در امریکا مصادره می شود.  وی با اشاره به این نکته که قانون جدید شخص محور است افزود: البته اینکه اضافه شدن اشخاص به فهرست تحریم، طبق بند دوی شروط ۹ گانه وضع تحریم جدید محسوب می شود یا خیر، در حیطه تصمیمات هیئت نظارت بر اجرای برجام است و ما موضوع را به این هیئت واگذار کردیم که ظاهراً آنها چنین برداشتی نداشتند. 

 

هیچ یک از سیاست های خارجی ما به تضعیف سپاه منجر نخواهد شد


معاون حقوقی و بین المللی وزیر امور خارجه با اشاره به اینکه سپاه مظهر اقتدار و قدرت ایران است و در این تردیدی نیست گفت: هر آنچه داریم از امنیت و آرامش، مدیون همه نیروهای مسلح، البته به خصوص سپاه است و هیچ یک از سیاست های خارجی ما به تضعیف سپاه منجر نخواهد شد. عراقچی در ادامه افزود: سپاه در همه عرصه ها حاضر و ناظر بوده است و با فداکاری و ایثاری که نیروهای سپاه انجام دادند کشور از زمان جنگ تاکنون حفظ شد.  وی با اشاره به اینکه سپاه مظهر اقتدار ایران است گفت: بنده اگر افتخاری برای خودم در زندگی قائل باشم برای سال هایی است که در سپاه خدمت کردم. 
 

عراقچی افزود: همه ما در جهت تقویت سپاه کار خواهیم کرد و دشمنان ما هم می دانند آنچه انقلاب، جمهوری اسلامی ایران و خاک ما را حفظ کرده و در مقابل توطئه های دشمن ایستاده و ترفندهای آنها را خنثی کرده نیروهای سپاهی شامل بسیج است که همه ما خودمان را بسیجی می دانیم. وی گفت: بنابراین طبیعی است که نوک حملاتشان را به سمت سپاه سوق بدهند و بخواهند که سپاه را تضعیف کنند البته آنها این آرزو را به گور خواهند برد همانطور که در ۳۸ سال گذشته نتوانستند. 
 

عراقچی افزود: سپاه با پشتیبانی مردم به حیات خود ادامه داده است و الآن در نوک حمله مقابله با تروریست های تکفیری قرار دارد، امروز شاهد هستیم که سپاه در سوریه و عراق مشورت های نظامی می دهد و شاهد موفقیت های نظامی در این کشورها هستیم و همینطور شاهد مشورت دادن های سپاه به حزب الله هستیم لذا طبیعی است که امریکایی ها سپاه را در نوک حمله خود قرار دهند.  وی گفت: البته امریکایی ها الآن به سراغ سپاه نرفته اند؛ سپاه کی در فهرست تحریم های امریکا قرار نداشت؟! سپاه همین الآن هم  از دید امریکادر فهرست تحریم هاست؛ ولی تا الآن به دلیل موشکی و حقوق بشر در تحریم بوده و سپاه قدس به دلیل تروریسم، حالا کل سپاه به دلیل تروریسم.
 

عراقچی با اشاره به اینکه امریکایی ها در قانون جدید یک مقدار با علل و دلایل بازی کردند افزود: سپاه کی از تحریم ها و دشمنی های امریکا به دور بوده که الآن بخواهد اضافه بشود؟! اتفاقاً همین تحریم ها و دشمنی ها بوده که سپاه را قدرتمند کرده و سپاه توانسته است به خودش متکی باشد. هیچ چیزی دشمنی امریکا را با ما، سپاه و مردم کاهش نخواهد داد و باز تکرار می کنم که قرار نبود برجام این کار را بکند و نخواهد کرد. 

معاون وزیر امور خارجه گفت: اگر سپاه را تحریم نکرده بودند باید می آمدند و می گفتند عراقچی در برجام چه کار کردی که حالا امریکایی ها با ما دوست شدند و در آن صورت معلوم بود چیزی پشت صحنه است. وی افزود: اتفاقاً این نشان می دهد که هیچ چیزی پشت پرده نبوده است و ما تنها در موضوع هسته ای مذاکره کرده ایم و تحریم های مرتبط با هسته ای را برداشتیم. دشمنی امریکا سر جای خود هست و دشمنی ما هم با نظام سلطه و سلطه گری امریکا سر جای خودش است. 

 


تا زمانی به تعهداتمان در برجام پایبندیم که منافعمان تامین شود

رئیس ستاد پیگیری اجرای برجام در وزارت امور خارجه گفت: تا زمانی به تعهداتمان در برجام پایبندیم که منافعمان تامین شود.عراقچی با بیان اینکه تحریم های جدید امریکا هنوز منافع ما را به طور کامل به خطر نینداخته است ادامه داد: هر وقت هزینه های ما در برجام بیشتر از منافعمان شود دیگر به تعهداتمان متعهد نخواهیم ماند. این اشتباه است که امریکایی ها همه ابزارهای مقابله ما را در برجام می بینند، ایران بسیار قدرتمند است و ابزارهای گوناگونی دارد. امریکا در عرصه های مختلف ما را دیده است و باید بداند ما در مورد برجام خودزنی نمی کنیم، هر وقت تعهدات طرف مقابل انجام نشود بدان معناست که نقض فاحش صورت پذیرفته است و ما دوباره به غنی سازی خود ادامه می دهیم. 
 

عراقچی گفت: این منطقی نیست که امریکایی ها قانون به این سختی را علیه ایران وضع کنند و ندانند که ما برای حفظ ارزش های برجام، از مولفه های قدرت خود دفاع خواهیم کرد، زیرا ایران در منطقه و بین الملل قدرتمند است، این قدرت را از برجام دارد. در فهرست ۸ کشور قدرتمند دنیا ایران جایگاه هفتم را دارد، رژیم صهیونیستی هشتم و آلمان ششم است، این بدان معناست که ما مولفه های گوناگونی همچون توانمندی دفاعی و پشتیبانی مردم و همچنین برجام را داریم. 
 

عراقچی گفت: مکانیزم حل اختلاف در برجام به گونه ای تدوین شده است که اگر با طرف مقابل به مشکلی برخورد کنیم نمی توانیم به شورای امنیت و همینطور لاهه رجوع کنیم زیرا آنها صلاحیت ندارند، ما می توانیم به خودمان رجوع کنیم و اینگونه با نقض تعهدات طرف مقابل می توانیم به دوران غنی سازی اورانیوم برگردیم و از همه توانمندی های خود استفاده و تعهدات خود را متوقف کنیم.  وی ادامه داد: در بیانیه مطبوعاتی که خانم اشمیت صادر کرد آمده است که در کمیسیون مشترک، پایبندی همه اعضا به اصول لازم الاجراست، اما متاسفانه اتفاق نظر در کمیسیون وجود ندارد و به این علت است که نمی توانند بگویند همه مشکلات اخیر ازجانب عهدشکنی های امریکاست. 
 

رئیس ستاد پیگیری اجرای برجام در وزارت امور خارجه گفت: زمان برگشت به نقطه قبل و فراتر از برجام، طبق برنامه مصوب مجلس شورای اسلامی معین است و ما هم سناریوی کاملی داریم اما زمانی سراغ آن خواهیم رفت که از برجام به آن میزان که می خواهیم بهره مند نشویم. البته تا به حال برجام پاسخگوی خواسته های ما بوده است مثل فروش و افزایش فروش نفت ایران به اندازه روزانه دو و نیم میلیون بشکه و همچنین به امضا رسیدن قرارداد سرمایه گذاری میان ایران و توتال فرانسه. وی افزود: تاکنون برجام توانسته به همه تعهدات خود در قبال ایران عمل کند، برجام توانسته همه موانع بر سر راه خرید کشتی، فروش نفت و عقد قراردادهای خارجی، خرید هواپیما، تامین بیمه نفتکش ها را رفع کند و همینطور توانسته در حوزه حمل و نقل کشور را به شرایط قبل از برجام بازگرداند.با همه دستاوردهای مثبت برجام هنوز در حوزه مالی و بانکی دستخوش مشکلات و تحریم های اولیه امریکا هستیم، اما از جمله گشایش های برجام می توان به تک رقمی شدن تورم اشاره کرد، هرچند هنوز مردم موفق به مشاهده این اتفاق در زندگی خود نشده اند.

 


هنوز هیچ درخواستی برای بازرسی از تأسیسات نظامی نداشته ایم      

معاون حقوقی و بین المللی وزیر امور خارجه در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه گفته می شود امریکایی ها در ادامه بهانه جویی های خود خواسته اند از تأسیسات نظامی ایران بازدید کنند، گفت: خیر، هنوز درخواستی مبنی بر بازدید رسمی از تأسیسات نظامی ایران نشده است. عراقچی افزود: یک فردی در امریکا این پیشنهاد را کرده بود که باید برویم آژانس بین المللی انرژی اتمی را مجبور کنیم تا برای بازدید از تأسیسات نظامی ایران دسترسی بدهند و ایران این دسترسی را ندهد و مثلاً دعوا به پا شود و در این صورت ایران را به نقض برجام متهم کنند. 
 

وی در پاسخ به این سؤال که اگر چنین درخواستی بشود چگونه عمل خواهید کرد گفت: هنوز که چنین تصمیمی را اعلام نکرده اند؛ این نگرانی خیلی ها بود که اگر ما پروتکل الحاقی را اجرا کنیم دسترسی آژانس به سایت های نظامی ما چه خواهد شد؛ الآن یک سال و نیم است که برجام در حال اجراست و هنوز آژانس از ما چنین درخواستی مبنی بر بازرسی و دسترسی به سایت های نظامی را نکرده و اگر هم بکند قاعده و مکانیزم های آن در برجام به روشنی دیده شده است.  عراقچی افزود: اینطور نیست که بگویند می خواهم بروم ببینم چه می شود، نخیر اصلاً اینطور نیست باید بر اساس برجام، دلایل و مدارک بیاورند که چرا آنجا کار غیرقانونی انجام می شود و بعد خیلی مراحل دیگر دارد تا اینکه به دسترسی نظامی برسند و ما نیز در این خصوص ملاحظات خودمان را داریم و اینطور نیست که دربرابر چنین اتفاقی به آسانی اجازه دهیم.  
 

وی گفت: اینکه این حرف ها را این روزها مطرح می کنند به دلیل آن است که نتوانسته اند نقطه ضعفی از پایبندی ایران بگیرند و شکست برجامی را که به دنبالش هستند، به گردن ایران بیندازند. عراقچی افزود: همانطور که می دانید وزیر امور خارجه امریکا باید هر سه ماه یک بار پایبندی ایران به برجام را در کنگره اعلام کند و هر سه ماه یک بار نامه بنویسد که ایران آیا پایبند به برجام بوده یا نه؛ مثل ما که موظفیم هر سه ماه یک بار به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گزارش دهیم. 
 

وی گفت: زمان اوباما هم هر سه ماه یک بار این گزارش ارائه شد و زمان ترامپ این اتفاق افتاد و تیلرسون در سه ماهه اول گزارش داد که ایران به برجام پایبند بوده و در سه ماهه دوم هم در نهایت این موضوع را اعلام کرد اما ترامپ گفت برای بار سوم این کار را نخواهم کرد و اکنون یک تیمی را مأمور کرده که بنشینند عدم پایبندی ایران را کشف کنند و گزارش بدهند. عراقچی افزود: این نشان می دهد که موضع ما چقدر محکم نوشته شده است و تا حالا برجام را حفظ کرده ایم البته ترامپ می گوید اگر دست خود من بود این پایبندی ایران را تأیید نمی کردم، اوباما هم گفته بود اگر دست من بود یک پیچ و مهره از صنعت هسته ای ایران باقی نمی گذاشتم، پس معلوم می شود می توان طوری رفتار کرد که رؤسای جمهور امریکا همه چیز دستشان نباشد هم در حوزه علمی و هم در حوزه دیپلماسی.
 

وی گفت: آقای ترامپ که شعار انتخاباتی اش پاره کردن برجام بود می بینیم که شش ماه از انتخابش گذشته، می بینیم که برجام را پاره نکرده است البته دشمنی های امریکا با ما تمام نخواهد شد و البته ممکن است روزی به نقطه ای برسیم که قید همه چیز را بزنیم و از برجام خارج شویم. مقام معظم رهبری مدت ها قبل تکلیف را روشن کردند که اگر آنها برجام را پاره کنند، ما آن را آتش می زنیم و ما در حفظ منافع خودمان با کسی تعارف نداریم. وی گفت: اگر روزی برجام به نقطه ای برسد که امریکایی ها نخواهند اجرا کنند و آن را کنار بگذارند ما کاملاً آمادگی داریم و سناریوهای مربوط طراحی شده است و به آن سمت حرکت خواهیم کرد.

 


هیچ کس حق ندارد حرکت خصمانه امریکا را کوچک بشمارد

معاون حقوقی و بین المللی وزیر امور خارجه با اشاره به اینکه نمی خواهیم قانون اخیر امریکا را کوچک بشماریم گفت: هیچ کس حق ندارد این حرکت خصمانه امریکا را کوچک بشمارد و فکر کند بی ارزش است و باید در حد خودمان با آن مقابله کنیم. عراقچی در ادامه با اشاره به تصویب طرح مقابله با اقدامات ماجراجویانه امریکا در کمیسیون امنیت  ملی و سیاست خارجی مجلس افزود: طرحی که امروز به تصویب رسید دقیقاً در واکنش به قانونی است که در امریکا تصویب شد و به اصطلاح فراتر از قانون امریکایی هاست. 
 

وی گفت: در این طرح موارد تحریمی و حمایتی دیده شده و علاوه بر اینکه تحریم هایی علیه افراد ارتش امریکا در نظر گرفته شده، بسته های حمایتی نیز برای سپاه و همچنین تقویت بنیه دفاعی وزارت دفاع پیش بینی شده است. عراقچی افزود: مجلس در پیشنویس طرحی که امروز کلیاتش در کمیسیون امنیت ملی تصویب شد به خصومتی که امریکایی ها با سپاه دارند پاسخ داده است و با در نظر گرفتن بودجه خوب، حمایت قاطعی برای تقویت بنیه دفاعی کشور در نظر گرفته است. 
 

وی گفت: همچنین متقابلاً افراد امریکایی را در فهرست تحریم قرار داده، یعنی دست رئیس جمهور و دست وزارت امور خارجه را باز گذاشته تا اشخاص و افراد حقوقی امریکا را در فهرستی قرار دهند و همچنین ارتش امریکا را مشمول تحریم کرده است و همه تحریم هایی که امریکا علیه گروه های تروریستی به کار می برد، علیه ارتش امریکا به کار خواهد برد.  ممکن است بگوییم در عرصه بین المللی دست امریکایی ها در برخی جاها بازتر است که با توجه به احاطه آنها بر شبکه های مالی و بانکی حرف درستی است؛ البته اینکه امریکایی ها افراد و اشخاص را مورد تحریم قرار می دهند جنبه نمادین هم دارد و ما نیز این کار را کرده ایم؛ مثلا وقتی امریکایی ها اسامی سردارانی همچون سردار سلیمانی و سردار جعفری را در فهرست تحریم ها قرار می دهند، این در حالی است که آنان اصلاً نمی خواهند به امریکا بروند و نه در امریکا، که احتمالاً اموالی در ایران هم ندارند که بخواهد مورد تحریم قرار گیرد. 
 

وی با اشاره به اینکه وزارت امور خارجه کاملاً موافق طرح مجلس شورای اسلامی برای مقابله با رفتار مجرمانه امریکاست گفت: ویژگی جلسه امروز کمیسیون امنیت ملی این بود که همه در مقابله با دشمنی ها و خصومت های امریکا یکصدا بودیم. نکته بارز جلسه ما با نمایندگان کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس این بود که یکصدایی وجود داشت، زیرا ما عادت داریم در اینجا بحث های متفاوتی را شاهد باشیم اما امروز همه برای تصویب این طرح یکصدا بودند.  عراقچی افزود: معتقدیم برجام نقض شده است و مصادیق آن را هم آقای ظریف در نامه های متعدد به خانم موگرینی نوشته و در کمیسیون مشترک هم ثبت شده است.  وی با تأکید بر اینکه مواضع ما روشن است تصریح کرد: اینکه به این نقض چه واکنشی نشان دهیم، مشخص خواهد شد و همه در کنار هم پاسخ مناسب و عکس العمل قاطع به دشمنی های امریکا خواهیم داد.





منبع: بهارنیوز

بروجردی: حذف مولاوردی پذیرفتنی نیست

فائزه طاهری- روزنامه بهار:
وعده حضور پررنگ زنان در کابینه از وعده‌های حسن روحانی در زمان انتخابات بود و البته مطالبات اجتماعی نیز چنین حضوری را می‌طلبید. حضور زنان در دولت یازدهم در قالب معاونت‌های ریاست جمهوری، از ریاست سازمان حفاظت محیط زیست تا سازمان میراث فرهنگی و دستیار در امور حقوق شهروندی محقق شده بود. اما شاید مهم‌ترین این حضور را شهیندخت مولاوردی در جایگاه معاون امور زنان و خانواده ایفا کرد. مولاوردی مرداد ۹۲ به عنوان دبیرکل جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان، از نقش کمرنگ زنان در کابینه پیشنهادی دولت یازدهم انتقاد کرده بود و البته از مهر همان سال در سمت معاونت حضور یافت. اقدامات او و موضع‌گیری‌های جسورانه‌اش در موضوعات متعدد، از مواضعش در دفاع از حضور زنان در استادیوم تا اشاره به آسیب‌های اجتماعی و خرید و فروش کودکان، به مذاق بسیاری خوش نیامد. شاید همین جسارت مولاوردی موجب شده اکنون بقای او در هاله‌ای از ابهام قرار گیرد. صرف نظر از حضور جانشینی برای مولاوردی که بتواند این‌‌چنین بی‌مهابا از معضلات بگوید و خواسته‌های زنان را طلب کند، برکناری او مورد بحث است و البته واکنش‌های زیادی را نیز در پی خواهد داشت؛ کما اینکه زمزمه‌های این برکناری به آتش زیر خاکستر زنان فعال سیاسی و اجتماعی که مولاوردی را بهترین نماینده از جنس خود می‌دانند بدل شده است. در همین ارتباط، با اشرف بروجردی درباره احتمال حذف زنان کارآمد دولت یازدهم و تبعات این حذف، به گفت‌وگو نشستیم.
رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی، معتقد است اگر روحانی امروز در برابر فشار مخالفان کوتاه بیاید و پاسخ مثبت دهد، آنها فردا ساز دیگری کوک می‌کنند. در عین حال می‌گوید برای هیچ یک از زنان که در دوره چهار ساله اول در عرصه سیاسی و اجتماعی فعال بوده‌اند، پذیرفته نیست که روحانی از ظرفیت مولاوردی در این عرصه استفاده نکند. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:
***

*مباحثی مطرح شده درباره حذف برخی از چهره‌های شاخص و کارآمد از کابینه، از جمله شهیندخت مولاوردی از معاونت امور زنان. اگرچه قطعا پس از ایشان یک زن شایسته دیگر جانشین خواهد شد، اما با توجه به اقدامات مثبتی که از طرف ایشان صورت گرفته، این حذف چه تبعاتی در رویکرد دولت و مطالبات مردم خواهد داشت؟
حسن روحانی در دور دوم با قدرت بیشتر، اعتماد کامل‌تر، اعتماد عمومی‌تر و اعتماد به نفس بالاتری به میدان آمده است، زیرا می‌داند حامیانش نه تنها کاهش پیدا نکردند بلکه به دلیل مقاومت ایشان در ارتباط با حمایت از تفکر و اندیشه‌ای که داشتند، دو برابر شده‌اند و رقم بالایی از جامعه را همراه خود دارد. به همین دلیل بود که او با همان شعارها و رویه‌ها اصرار داشت که باقی بماند و طبعا مردم هم با اعتماد به این نگاه، به ایشان رای دادند. علاوه بر شخص آقای روحانی، کسانی بودند که همه تلاش خود را در دوران انتخابات گذاشتند تا او رای بیاورد. از جمله خانم مولاوردی که با سختی از رفتن به استان‌ها و تلاش برای بقای روحانی در دور دوم مضایقه نکرد و همواره ایستادگی داشت. این ایستادگی قابل ارج نهادن است. بنابراین طبیعی است که جامعه نیاز دارد روحانی به آن وعده‌ها عمل کند. البته این که روحانی بخواهد مولاوردی را حذف کند به دلیل فشارهای زیادی است که جناح رقیب اعمال می‌کند. این فشارها زاده تفکر و اندیشه روحانی نیست و در تقابل با اندیشه اوست. جناح رقیب بیشتر به دنبال این است که اراده خود را غالب کند و به همین دلیل فشار می‌آورند که روحانی چهره‌ای را حذف کند که جزو شاخصه‌های تفکر روحانی است. خانم مولاوردی در این مدت بسیار مورد اتهام قرار گرفته و توسط کسانی که مخالف دیدگاه‌های روحانی هستند، اذیت شده است. مردم باور ندارند که روحانی معتقد به حذف مولاوردی باشد. با وجود این، گفت‌وگو‌ها و رایزنی‌ها کدهای دیگری به ما می‌دهد که نگران‌کننده است. این کدها نشان می‌دهد که شاید روحانی به دلیل همین فشارهایی که بر او وارد شده بخواهد این کار را انجام دهد. اما ما انتظار داریم حسن روحانی مقاومت کند و مولاوردی همچنان در سمت خود باقی بماند.

*در حال حاضر ما علاوه بر یک مجلس همسو با تفکرات روحانی، حمایت اصلاح‌طلبان را داریم که همچنان از رئیس‌جمهور ادامه دارد. با وجود این، چه چیزی باعث می‌شود که احتمالا روحانی تحت این فشارها مجبور به انجام کاری شود؟
عمدتا مواضعی که مولاوردی داشته به مذاق دلواپسان و جناح رقیب خوش نمی‌آید، به همین جهت اینها مرتبا اعمال فشار می‌کنند. اگر آقای خاتمی می‌گفتند هر ۹ روز یک بحران، روحانی باید بگوید هر پنج روز یک بحران. از زمان انتخاب او تا امروز به قدری بحران‌های جدید برای او آفریده شده که جای نگرانی دارد. بالاخره این مملکت باید یک روز به جایی برسد که قانون ملاک عمل قرار گیرد، نه سلیقه اشخاص و اعمال فشار. نه اینکه افراد به واسطه جایگاهی که در آن قرار گرفتند و می‌توانند اعمال فشار کنند، بخواهند حرف اول را بزنند. روحانی رسالت سنگینی به دوش دارد و باید این معبر را طی کند. او باید این بحران را پشت سر بگذارد، بحران‌هایی که برای او می‌آفرینند. روحانی باید بداند که اگر امروز پاسخ مثبت به خواسته این حضرات داده شود، فردا خواسته دیگری مطرح خواهند کرد و ساز دیگری کوک می‌کنند. بنابراین باید حتما در جهت خواسته‌های مردمی که ساعت‌ها وقت گذاشتند تا به او رای دهند گام بردارند و نه اعمال فشار.

*پیش از این گفت‌وگوهایی مبنی بر حضور یک وزیر زن مطرح بود و اکنون ابقای معاونین زن مطرح است. در چنین شرایطی آیا همچنان می‌توان امیدوار بود که یک وزیر زن برای کابینه در نظر گرفته شود؟
درباره وزیر زن نمی‌توان خیلی امیدوار بود زیرا این بحث مطرح است که همچنان مخالفت‌هایی وجود دارد. اما درباره معاونان، روحانی باید بپذیرد که به خواست مردم پاسخ داده و از تعداد بیشتری از بانوان در کابینه استفاده کند.

*ما تجربه وزیر زن را در دولت احمدی‌نژاد داشتیم. آیا این تجربه موفق بوده و در غیر این صورت چه چیزی آن را به یک تجربه ناموفق تبدیل کرده است؟
خود این تجربه فی نفسه تجربه موفقی بود. البته خانم دستجردی به دلیل تخلفات قانونی که از او می‌خواستند اعمال کند و زیر بار نرفت که تخلفات قانونی را بپذیرد، وادار به استعفا شد. در غیر این صورت، تجربه دستجردی تجربه ناموفقی نبود.

*با وجود یک تجربه موفق در وزارت زنان چه چیزی باعث می‌شود این روند در دولت روحانی ادامه نداشته باشد؟
بالاخره دولت‌ها با هم فرق می‌کنند و حسن روحانی هم یک روحانی است. طبیعتا یک نگاه عمده‌ او باید به مرجعیت و روحانیت باشد و حرمت آنها محفوظ بماند، در صورتی که احمدی‌نژاد برای روحانیت هم احترامی قائل نبود.

*یعنی تصور می‌کنید مرجعیت ممکن است با حضور یک وزیر زن مشکل داشته باشد؟ در این صورت چطور می‌توان آنها را متقاعد کرد؟
این موضوع باید بین علمای حوزه به بحث گذاشته شود و آنها اعلام نظر کرده و حضور زنان در کابینه را بپذیرند. باید در این زمینه بسیار کار و تلاش شود تا این مسیر هم به درستی طی شود.

*حضور پررنگ زنان در کابینه از وعده‌های روحانی در زمان انتخابات بود. در نهایت با وجود این فشارها آیا شاهد کاهش حضور زنان خواهیم بود و یا این حضور ادامه داشته و مطابق وعده او، پررنگ‌تر خواهد شد؟
از فحوای کلام روحانی و معاونانش چنین بر می‌آید که زنان بیشتری به کار گرفته شوند. از جمله هواپیمایی که یک زن منصوب شده و این‌ها نشان می‌دهد که روحانی می‌خواهد در راستای وعده‌هایش گام بردارد.

*اما همچنان وجود زنان کارآمدی همچون مولاوردی مورد سؤال است؟
باید توجه داشت برای هیچ یک از زنان که در دوره چهار ساله اول در عرصه سیاسی و اجتماعی فعال بوده‌اند، پذیرفته نیست که روحانی نخواهد از ظرفیت مولاوردی در این عرصه استفاده کند.

*سایر وزرای حسن روحانی چطور؟ برخی از کابینه یازدهم کمتر رنگ و بوی اصلاح‌طلبی داشتند. آیا روحانی می‌تواند به برداشتن وزرایی که در دولت قبلی به آنها انتقاداتی وارد بود اقدام کند و یا در آن خصوص هم تحت فشار است؟
روحانی باید کابینه‌ای را بچیند که می‌توانند همفکری بیشتری با هم داشته باشند. قالب این همفکری هم باید وجه اصلاح‌طلبی داشته باشد زیرا او بیشترین رای خود را از اصلاح‌طلبان گرفته است. بنابراین طبیعی است که انتظار می‌رود وزرایی در کابینه‌اش داشته باشد که همفکر و همراه باشند.


منبع: بهارنیوز

هفت‌ حکم علیه محمود احمدی‌نژاد

 گروه سیاسی- رسانه ها: دادستان دیوان محاسبات، جزئیات تازه‌ای از تخلفات کلان محمود احمدی‌نژاد در دوران ریاست جمهوری را تشریح کرد. گزیده اظهارات فیاض شجاعی در گفتگو با روزنامه اعتماد: را می‌خوانید:


* علیه ایشان (احمدی‌نژاد) هفت حکم صادر شده و همه هم قطعی و در حال اجرا هستند.

* از سال ٩٠ تا امروز، ما تعداد ٣۵٣٩ رای صادر کردیم. از این رای‌ها ١٨٠٠ مورد محکومیت است، اعم از مجازات و جبران ضرر و زیان وارده به بیت‌المال. از این میان، ٨۵٠ مورد صرفا مجازات است یعنی ضرر و زیانی وجود نداشت که موجب رای باشد بنابراین از ١٨٠٠ رای محکومیت، ٩۵٠ مورد آن، هم جبرانی و هم مجازات است. در این مدت ۴٠٠ مورد توبیخ کتبی با درج در پرونده و ۵٢٠ مورد کسر حقوق صادر کردیم. دقت کنید که کسر حقوق از نوع مجازات است و این جبران نیست. یک زمان، حقوق طرف را برای جبران مسدود می‌کنیم. یک زمان حقوقش را که تا یک‌چهارم است از باب مجازات اداری کسر می‌کنیم. به علاوه در این فاصله ۴٠ مورد انفصال از خدمت صادر کردیم. عمده آن دایم است. یک مورد هم اخراج از محل خدمت داریم. اگر بخواهم به ترتیب مجازات را بگویم، توبیخ کتبی با درج در پرونده، کسر حقوق، انفصال موقت، اخراج از محل خدمت و انفصال دایم است.

* در این مدت ۵٠ مورد اعلام و گزارش به مجلس هم داشته‌ایم. همه این ۵٠ مورد یا وزیر بوده‌اند یا رییس‌جمهور چون مثلا اگر فرد معاون رییس‌جمهور یا قوه قضاییه باشد، برایش مجازات اعمال می‌کنیم و نیازی نیست به مجلس اعلام ‌کنیم.

* سال گذشته و در این دوره از انتخابات، یک بار رییس محترم مجلس از من پرسید اینها را که اعلام می‌کنید مجلس چه کار کنیم؟ گفتم من در راستای اجرای قانون این کار را می‌کنم. ایشان گفت با توجه به اینکه رسیدگی دیوان محاسبات براساس تفریغ بودجه، زمانی اتفاق می‌افتد و رای به قطعیت می‌رسد که آن وزیر آنجا نیست، این را که اعلام می‌کنید، دیگر قابلیت استیضاح و سوال ندارد. دیدم حرف کاملا منطقی و عقلایی است. برای حل این موضوع، مساله را در هیات عمومی مطرح کردیم و رای قبلی هیات عمومی اصلاح شد به این ترتیب که دیوان محاسبات می‌تواند ضمن اینکه به عملکرد یا تخلفات وزرا یا بالاتر رسیدگی ‌می‌کند، مانند قبل رای به جبران ضرر و زیان بدهد اما در عین حال تعیین مجازات را هم از توبیخ تا انفصال باید انجام دهد و به مجلس هم اعلام کند؛ حالا چه فرد الان هم در منصب وزارت باشد چه نباشد.

* از سال ٩٠ تا امروز ٨٠ مورد اعلام جرم به مرجع قضایی داشتیم یعنی در رسیدگی‌هامان متوجه وقوع جرم عمومی شدیم و این را به مرجع قضایی اعلام کردیم.

* یکی از مصادیق، همان اعلام جرم در پرونده بابک زنجانی بود. در تاریخ ۵/ ١/ ٩٢ دیوان محاسبات به وزیر نفت وقت اعلام کرد که بدهی شرکت ایزو متعلق به آقای بابک زنجانی از بابت نفت خام، میعانات گازی، نفت کوره، دریافتی از شرکت HK، ٣/ ٢ میلیارد دلار است. همچنین بدهی از باب انتقال وجوه ارزی به پیمانکاران شرکت‌های نفت و گاز پارس هم داشت که ۶٠٣ میلیون دلار هم این بود. همه اینها جمعا دو میلیارد و ٩٠٣ میلیون دلار بود. دیوان محاسبات به وزیر نفت وقت اعلام کرد نسبت به پیگیری و وصول و واریز آن به حساب‌های خزانه نزد بانک مرکزی اقدام کنید یعنی دیوان محاسبات دستور داد که بدهی دیگر بزرگ شده و باید آن را بازگردانید اما متاسفانه به تذکر دیوان توجه نشد. در تاریخ ١٨/ ٣/ ٩٢ علیه مسئولان ذی‌مدخل و مسببین ایراد ضرر و زیان به بیت‌المال گزارش به دادستانی واصل شد یعنی از بخش‌های فنی ما گزارش آمد که اینها اقدام قانونی در این راستا را به عمل نیاوردند. در تاریخ ٢٢/ ۴/ ٩٢، به مسئولان ذی‌مدخل یعنی مسئولان از مجموعه وزارت نفت گرفته تا کسی که این ضرر را به بیت‌المال زده یا این وجوه متعلق به بیت‌المال را مسترد نمی‌کند و اقدام در راستای استرداد آن به عمل نمی‌آورد، توسط یکی از شعب دادیاری ما تفهیم اتهام شد. در ٧/ ۵/ ٩٢ یعنی تقریبا کمتر از یک ماه، مسئولان ذی‌مدخل عدم وصول این پول را توضیح دادند. گفتیم چرا وصول نمی‌کنید؟ گفتند ناشی از تحریم بدهکار و عدم امکان انتقال ارز به داخل کشور به دلایل تحریم است. ما این دلایل را نپذیرفتیم و گفتیم شکل‌گیری این بدهی و بزرگ‌شدن این بدهی در زمانی بود که این شخص بدهکار، تحریم نبود. چرا آن زمان این اقدمات را انجام ندادید و چرا این را منتقل نکردید به کشور؟ چرا از او وصول نکردید؟ اینها سوالاتی بود که آن زمان مطرح شد. در ٧/ ۵/ ٩٢، مسئولان این دفاع را از خودشان کردند که در ١٣/ ۵/ ٩٢، یعنی تقریبا با فاصله شش روزه که ما این دفاعیات را تحلیل کردیم، گفتیم دفاع شما پذیرفته نیست. مبادرت کردیم به صدور دادخواست با ادعای جبران ضرر و زیان وارده به بیت‌المال از طریق استرداد این وجوه و اعمال مجازات برای کسانی که باعث و سبب این ضرر به بیت‌المال شدند. مسئولان که می‌گویم منظور فقط وزیر نیست. ممکن است بخشی از اختیارات تفویض‌ شده بود به فردی در زیرمجموعه وزارت. پس در ١٣ /۵/ ٩٢ دادستانی دیوان محاسبات، دادخواست و ادعانامه را صادر کرد چون دلایل آنها را نپذیرفت. در ٢٠ /٨/ ٩٢ هیات مستشاری، رای جبرانی و مجازات را صادر کرد. رای جبرانی آن بالغ بر ٩ هزار میلیارد تومان صادر شد چون کل خسارات اعم از اصل پول و خسارت‌هایی که در این راستا وارد شده بود، کل ضرر و زیانی که به بیت‌المال از قِبل این یک فقره رویداد مالی صورت گرفته بود، حدود ٨٩ هزار میلیارد ریال یعنی نزدیک به ٩ هزار میلیارد تومان بود. رای جبران ضرر و زیانی که در مرجع قضایی صادر می‌شود نباید از ٩ هزار کمتر باشد چون ما با محاسباتمان به ضرر و زیان ٩ هزار میلیاردی رسیده بودیم. پس رای صادر شد. رای جهت اجرا به محکوم‌علیهم چه از حیث جبرانی و چه مجازات ابلاغ شد. منتها در همان حین متوجه شدیم که ممکن است بابک زنجانی، مقاصد دیگری در ذهنش باشد. این را از نوع رفتارش رصد کردیم چون یکی دو بار برای اجرای رای او را احضار کردیم. از آن تاریخ به دادستان عمومی و انقلاب تهران اعلام کردیم که از این مرحله به بعد را همه در جریان هستند.

* در مورد مسئولان وزارت نفت هم حکم صادر شده است اما ما منتظریم حکم نهایی مرجع قضایی صادر شود. اگر آن حکم تامین‌کننده این بخش از آرای ما هم باشد که هیچ؛ اگر نه، ما رای خودمان را حتی در بعد ضرر و زیان اجرا خواهیم کرد. در بعد ضرر و زیان این متوجه بابک زنجانی است و در واقع او بدهکار است. منتها باید صبر کنیم آنها هم رایشان را صادر کنند و این آرا یک‌کاسه اجرا شود. ما بعد از اینکه در آنجا تکلیف تعیین نهایی شد این رای را می‌فرستیم تا در مقام اجرا لحاظ شود. اگر احیانا رای جبرانی آنها کمتر از ٩ هزارمیلیارد باشد ما حتما رای خودمان را اجرا خواهیم کرد.

* درست است که در مورد بابک زنجانی به دلیل افساد فی‌الارض حکم صادر شده است اما پرونده همچنان مفتوح است. حداقل از حیث اجرا مفتوح است و می‌خواهند ببینند که چه اموالی شناسایی کنند و از چه روش‌هایی می‌شود آنها را برگردانند.

* از بعد تخلف مالی ما به تخلف مسئولان نفت رسیدیم و آرایی هم صادر شده است. در مورد وزیر نفت (دولت قبل)، ما به این جمع‌بندی نرسیدیم.

* بیش از ٩٠ درصد آرایمان مربوط به دوره قبل است.

* این‌طور نیست که چون ۵٠ مورد است پس حتما ۵٠ وزیر مطرح است. ممکن است یک وزیر ۶ حکم گرفته باشد و یک وزیر اصلا حکمی نداشته باشد. این موارد شامل پرونده‌هایی می‌شود که از سال ٩٠ تا ٩۶ تشکیل شده‌اند. با این توضیح که پرونده‌ای که از سال ٩۶ تشکیل شده شامل عملکرد سال ٩۴ می‌شود چون تفریغ را باید طی کند و گزارش آن ارائه شود و تخلفات مستندسازی شود و به دادستانی برای رسیدگی و صدور آرا بیاید.

* از وزرای فعلی هم در میان این احکام هستند. حکم آنها از توبیخ تا انفصال از خدمت را شامل می‌شود.

* به تخلفات آقای احمدی‌نژاد که منجر به ضرر به بیت‌المال شده است رسیدگی شده یعنی هم رای صادر شده و هم رای قطعی شده و اتفاقا شروع به اجرا شده است. در مورد تخلفات ایشان همه آن موارد به مجلس اعلام شده است یعنی موردی وجود ندارد که تخلف منتسب به رییس‌جمهور وقت باشد و ما به مجلس اعلام نکرده باشیم.

* در باب جبران ضررها هم رای صادر و قطعی شده است اما به جهت اینکه آرا و ضرر و زیان‌هایی که ناشی از تصمیمات ایشان بود آنقدر بزرگ است که زمینه اجرای آن را نداریم. خوب باید چه کنیم؟! ایشان اصلا اموالی ندارد که کفاف این موارد را بکند.

* پرونده کلاسه ٣٨٢/ ٩٢ با موضوع محکومیت رییس‌جمهور وقت به جبران جمعا مبلغ ٧٠ هزار و ۴۶٩ میلیارد ریال یعنی ایشان در یک مورد به بیش از هفت هزار میلیارد تومان محکوم شده است. در این مورد رای صادر و قطعی شده و به مجلس هم اعلام شده است. گزارش تخلف و تشکیل پرونده در دادستانی مربوط به سال ٩٢ است که قاعدتا مربوط به عملکرد سال ٩٠ ایشان است. این محکومیت بابت واریز غیرقانونی ٢۶ هزار میلیارد ریال از محل سهم هشتاد و پنج و نیم درصد بابت میعانات گازی تحویلی به مجتمع‌های پتروشیمی و مبلغ ۴۴ هزار میلیارد ریال (که جمع اینها هفتاد هزار میلیارد ریال می‌شود) از محل احتساب سهم ١۴ و نیم درصد شرکت ملی نفت ایران و مواد ١۶ و ٣٨ قانون مالیات بر ارزش افزوده به حساب سازمان هدفمندی یارانه‌هاست. یعنی ایشان تصمیم گرفته این مبالغ را به حساب سازمان هدفمندی یارانه‌ها واریز کند و تخلف کرده است.

* مورد دیگر پرونده کلاسه ٨١٩/ ٨٩ با موضوع جبران مبلغ ۴۶ هزار میلیارد ریال است. در این مورد بر مبنای دستور ایشان نفت خام را با بنزین و میعانات دیگر معاوضه کرده بودند در حالی که قانونگذار اجازه داده بود تا دو و نیم میلیارد دلار نفت خام بدهند و بنزین بخرند. باقی آن را شرکت نفت باید از منابع خودش تامین می‌کرد و بعد از اینکه تامین کردند باید آن قسمت از نفت را به قیمت آزاد توزیع می‌کردند. در حالی که ایشان دستور داده و همه اینها با نفت خام معاوضه و با قیمت یارانه صد تومان آن زمان توزیع شده بود. ممکن است عده‌ای بگویند اینها میان مردم توزیع شده است اما این خودش مصداق ضرر و زیان است چون همه مردم که از این محل منتفع نشده‌اند و فقط به جیب کسانی رفته است که آن زمان بنزین مصرف کرده‌اند. چون آنها باید به قیمت آزاد بنزین می‌زدند اما با قیمت یارانه‌ای بنزین را مصرف کرده‌اند. ما هم نمی‌توانیم از تک‌تک آن مصرف‌کنندگان بنزین این مبلغ ضرر را پس بگیریم. پس کسی که این دستور را صادر کرده است و مسبب این ضرر شده است باید جبران کند. این رای الان در مرحله اجراست. آن را تقسیط کرده‌ایم و هر ماه مبلغی را جبران می‌کنیم.

* حقوق ایشان اصلا در مقابل این ضررها عددی نیست. دادستان اینجا حق تقسیط دارد. وقتی می‌بیند که ضرر را نمی‌تواند جبران کند تقسیط می‌کند و مهلت می‌دهد. چون می‌خواهیم بالاخره به نوعی وصول شود. این نوع تقسیط‌ها به این صورت است که هرچقدر بتوانیم از او می‌گیریم. مترصد این هستیم که اگر مالی به او اضافه شود حتما کسر کنیم. بخشی از این ضرر و زیان هم باید از خود شرکت ملی نفت و از منابع آنجا جبران شود. بنابراین بخشی را از محل منابع شرکت ملی نفت تقسیط کرده‌ایم.

* علاوه بر اینها پرونده ١٩۶/ ٩١ مربوط به عملکرد مالی سازمان هلال احمر هم هست. مبلغ آن ١۵ میلیارد تومان است که در این مورد هم ایشان محکوم شده است. پرونده این مورد هم ٩١ تشکیل شده که مربوط به عملکرد سال ٨٩ ایشان می‌شود.

* پرونده کلاسه ١١٩٧/ ٩٢ که معروف است و مربوط به ١۶ میلیارد تومانی است که با دستور ایشان به حساب دانشگاه ایرانیان که دانشگاه خود ایشان است برداشت شده بود. ما این رقم را به طور کامل وصول کردیم چون به‌موقع از آن مطلع شدیم و بلافاصله حساب ایشان را توقیف کردیم.

* دیگری پرونده ٨١٧/ ٨٧ مربوط به عملکرد شرکت ملی صنایع پتروشیمی است.

* ایشان در این پرونده‌ها دستور مستقیم داده است. مثلا گردش کار گرفته‌اند و گفته‌اند فلان کار را نمی‌توانیم انجام دهیم اما ایشان نوشته: «بسمه تعالی، اقدام شود!».

* در مورد پتروشیمی هم ۶٠٠ میلیارد تومان تخلف قطعی داشته است. این پرونده هم سال ٨٧ تشکیل شده است.

* ما به همه عملکرد نفت چه آنجا که غیرقانونی به کسی نفت فروختند، چه اینکه بحث فروش آن قانونی بوده اما نسبت به وصول پولش اقدام نکرده‌اند رسیدگی کرده‌ایم. اصلا امکان ندارد موردی باشد که بگویند رسیدگی نشده است. برخی از این رسیدگی‌ها رسانه‌ای می‌شود و برخی نه. مثلا مورد بابک زنجانی جزو همین موارد محسوب می‌شود. مورد دیگر نیروی انتظامی بود که در این مورد هم رای جبرانی و هم مجازات آن صادر و رسانه‌ای شده است. اتفاقا مجازات آن در مورد فرمانده نیروی انتظامی وقت اجرا شده و جبرانی آن هم در حال اجراست.وقتی می‌گوییم در حال اجرا یعنی حکم را برای اجرا ابلاغ کرده‌ایم. حالا یا تقسیط شده است یا مالی را شناسایی کرده‌ایم و فرآیند توقیف اموال را شامل می‌شود یا هیچ کدام اینها نیست اما مسئولان فعلی راهکاری پیدا کرده‌اند که این پول برگردد.

* این پول صرف حقوق و مزایای آن سال نیروی انتظامی شده است. ما البته این را نمی‌پذیریم. ما می‌گوییم هر دستگاه اجرایی نیروی انتظامی، قوه قضاییه، مجلس یا سایر دستگاه‌ها در حدی که قانونگذار در بودجه‌اش مصوب کرده حق خرج دارد. در حالی که این پولی غیر از بودجه بوده است. نفت را فروخته و اصل برگرداندن پول این نفت فروخته شده است. این توجیه را نمی‌پذیریم که فرد بگوید من این پول را صرف حقوق و مزایا کرده‌ام. حقوق و مزایا باید از محل بودجه هزینه شود. البته پاسخ فرمانده وقت این بود که به حد بودجه مصوب به نیروی انتظامی بودجه تخصیص نیافت. باز هم پاسخ این است که سازمان برنامه متناسب با تحقق درآمدها می‌تواند تخصیص دهد. اینطور هم نیست که به یک دستگاه هیچ بودجه‌ای تخصیص ندهد و به دستگاهی دیگر صد در صد تخصیص دهد. متناسب با توان دولت به همان نسبت به همه دستگاه‌ها تخصیص داده شده. پس دلیل نمی‌شود فرمانده نیروی انتظامی پول نفت را بگیرد و بگوید صرف حقوق و مزایای پرسنلم کردم. پاسخ ما به ایشان این بود که اگر برای پرداخت حقوق پرسنل با مشکل مواجه بودید می‌توانستید از طریق قانونی اقدام کنید.

* ما گفتیم چرا به این نهاد اجازه فروش نفت داده‌اید؟ البته در زمان تحریم برای هر دستگاهی که می‌توانست نفت را به فروش برساند این اجازه صادر می‌شد. در شرایط اضطراری این اجازه داده می‌شد. البته این شرایط اضطراری و سازمان و نهادی که می‌توانست نفت بفروشد را شورای عالی امنیت ملی و ستاد تدابیر ویژه اقتصادی مشخص می‌کند اما متاسفانه در دولت گذشته قانون‌گریزی به حد اعلا رسیده بود.

* در مورد آقای احمدی‌نژاد، زمانی رای صادر و به مجلس اعلام شد که رویه ما در مورد رییس‌جمهور و وزرا این بود که فقط رای جبرانی صادر شده و به مجلس اعلام شود یعنی آن زمان هنوز مجازات تعیین نمی‌کردیم. اگرچه الان رویه عوض شده و حکم مجازات هم صادر می‌کنیم اما چون به عقب برنمی‌گردیم در مورد ایشان صرفا در راستای ماده ٢۴، اول محکوم به جبران و دوم اعلام به مجلس جهت اتخاذ تصمیم شده است.

* کل اموال ایشان (احمدی‌نژاد) را شناسایی کردیم. کل اموال ایشان به دو میلیارد تومان هم نمی‌رسد. عنوان شد که او را ممنوع‌الخروج کنیم اما معمولا کسی را ممنوع‌الخروج می‌کنند که ممکن است مخفیانه برود و از دسترس خارج شود اما در این سطح چنین موضوعی منتفی است. او آب بخورد نظام متوجه می‌شود لذا در رابطه با ایشان اجرای رای دیوان همان اعلام به مجلس است. مجلس دستش باز است و می‌تواند در مورد ایشان تصمیم بگیرد. به هر حال در مورد افرادی در این سطح باید در سطوح بالا تصمیم بگیرند که چه برخوردی صورت بگیرد. البته این نگاه را در بحث احکام جبرانی نداریم. یعنی در بحث احکام جبرانی رییس‌جمهور با یک کارمند ذی‌حسابی در سیستان و بلوچستان یکسان است. هر کس اقدامش منجر به ضرر و زیان بیت‌المال شود رای جبرانی در موردش صادر می‌شود.

در مورد آقای احمدی‌نژاد مجموعا ٧ پرونده تشکیل شده است. ۵ پرونده نفتی و ٢ پرونده غیرنفتی بوده که همه آنها منجر به حکم قطعی شده‌اند. در بعد اعلام به مجلس اعلام شده و در بعد جبرانی هم در حال اجراست. یعنی این‌طور نیست که کسی مانع اجرای حکم شود بلکه ماهیت تخلف به نوعی است که خیلی طولانی‌مدت باید حکم در مورد آن به اجرا دربیاید. به هر حال حجم این تخلفات خیلی زیاد است. هیچ‌وقت آقای احمدی‌نژاد به اندازه هفت هزار میلیارد تومان مالی به دست نخواهد آورد که بخواهیم آن را توقیف کنیم و به خزانه بازگردانیم. بنابراین شاید امکان اجرای حکم نباشد. به هر حال برخی موضوعات زمینه اجرا ندارد. اگر آقای احمدی‌نژاد در قوه قضاییه به جبران هفتاد هزار میلیارد ریال محکوم می‌شد آنها قرار بود چه برخوردی با او بکنند؟ از کجا می‌خواستند مبلغ را به خزانه برگردانند؟ پس نمی‌توانیم بگوییم آرای دیوان محاسبات ضمانت اجرایی ندارد یا برخی مانع اجرای احکام می‌شوند. هیچ کدام از اینها درباره احکام ما صدق نمی‌کند. هیچ مقامی نمی‌تواند مانع اجرای احکام ما شود.

* ما در مورد هر هفت پرونده لایحه دفاعیه ایشان را دریافت کردیم. در غیر این صورت قید می‌کردیم رای صادرشده غیابی است.

* شروع رسیدگی‌ها در زمان ریاست‌جمهوری ایشان بود و همان زمان هم دفاعیات خودش را برای ما ارسال می‌کرد. منتها آن زمان با لحن دیگری توضیح می‌داد. آن زمان توضیحاتش را با این لحن می‌گفت که خیلی به شما ارتباطی ندارد اما بعد از دوره ریاست‌جمهوری‌اش به صورت جزئی و ریز، موارد را توضیح می‌داد. در هر صورت دفاعیات خودش را فرستاده است.

* الان پرونده‌های آقای احمدی‌نژاد و دولت گذشته تمام شده است چون هم گزارش‌های تفریغ آن دولت نوشته شده است، هم گزارش تخلفات آمده و هم فرآیند رسیدگی به آنها در دیوان محاسبات تمام شده است.

* اگر موضوع تحریم‌ها در میان باشد آنها در دفاعیاتشان به آن اشاره می‌کردند و ما هم اگر ببینیم که ناگزیر در آن شرایط دست به اقدامی زده‌اند هیچ‌وقت دادخواست صادر نمی‌کردیم چه رسد به رای اما وقتی رای صادر شده است یعنی آنها تخلف کرده‌اند. شرایط تحریم برای بقیه هم وجود داشته است اما چرا همه محکوم نشده‌اند؟

* معمولا روسای جمهور در دور دوم ریاست‌جمهوری‌شان بی‌محابا حرکت می‌کنند. شاید به این دلیل که دیگر به رای احتیاجی ندارند و از موضع‌گیری افکار عمومی علیه خودشان واهمه‌ای ندارند. البته افراد عاقل چنین رویه‌ای را در پیش نمی‌گیرند.

* در اینکه میزان تخلفات دولت یازدهم چه از حیث ریالی و چه از حیث آماری و تعدادی نسبت به دولت‌های گذشته به‌ویژه دولت‌های نهم و دهم کمتر بوده است هیچ شکی نیست و این تخلفات به یک‌سوم قبل کاهش یافته است. بخشی از این کاهش یافتن تخلفات به قانونمداری دولت یازدهم برمی‌گردد. بخش دیگر به سیاست‌هایی برمی‌گردد که دیوان محاسبات در سنوات اخیر اتخاذ کرده است که از جمله سیاست پیشگیرانه و سیاست هدایتگرانه است. نه اینکه قبلا چنین سیاست‌هایی نبود. این سیاست‌ها وجود داشتند اما از طرف دولت‌ها مورد استقبال قرار نمی‌گرفتند ولی دولت یازدهم از این سیاست‌های دیوان محاسبات استقبال کرده است. به همین دلیل برخی موضوعات که ممکن است شائبه تخلف داشته باشد قبل از اقدام دیوان وارد شده و اظهارنظر می‌کند و دولتمردان یازدهم به این اظهارنظرها توجه می‌کنند.

* بیشترین همکاری در بحث رسیدگی‌های دیوان را نیروهای مسلح دارند. شاید به دلیل نظم و انضباطی است که آنها به آن اعتقاد دارند. البته ما هم در مورد این سازمان‌ها با روش‌های خاصی رسیدگی می‌کنیم. به هر حال اسناد آنها طبقه‌بندی شده هستند و افرادی که برای رسیدگی می‌روند از فیلترهایی باید رد شوند اما در مجموع آنها مقاومتی ندارند. در رابطه با نهادهای خاص هم ما آنها را با قوانین حاکم بر مجموعه آنها ارزیابی می‌کنیم. برای ما هیچ فرقی ندارد. اگر به حکمی برسیم فرقی ندارد چه نهاد و ارگانی باشد. در این بخش هم ما حکم انفصال دایم از خدمت داشتیم. البته در مورد فرماندهان ارشد نظامی (ارتش و سپاه و بسیج و نیروی انتظامی) اجرای احکام باید با اذن مقام معظم رهبری باشد. دادستان دیوان هم حکم را به اطلاع رهبری می‌رساند و با اذن ایشان اجرا می‌کند. در این مورد هم همین اتفاق افتاد و با اذن ایشان حکم را اجرا کردیم.

* ما در سال گذشته از قبل اجرای احکام رقم ۵ هزار و صد میلیارد تومان وصولی داشته‌ایم. این رقم برای یک سال رقم قابل قبولی است اما واقعیت این است که رقم تخلفات ۴٨ هزار میلیارد تومان هیچ‌وقت صفر نمی‌شود چون در مورد برخی از آنها امکان اجرا نیست و در مورد باقی موارد که احکام اجرا می‌شود هم دوباره در جایی دیگر تخلف تولید می‌شود.


منبع: بهارنیوز

حصر؛ این گره گشودنی است

گروه سیاسی: زخم‌های برجای مانده از انتخابات۸۸ خیال خوب شدن ندارد و هربار به شکلی سرباز می‌کند. خبر کسالت به وجود آمده برای چهره‌های سیاسی که چند سالی است دچار محدودیت‌های گسترده‌ای شده‌اند بار دیگر این پرسش را بر سر زبان‌ها انداخته است که عاقبت این ماجرا چه خواهد شد و آیا برای این ماجرای تلخ پایانی شیرین متصور است؟به شکل همزمان با این اخبار تلخ شاهد سیرک جریان احمدی نژاد – مشایی هم بودیم که به بهانه آزادی یار دیگرشان با «وثیقه مردمی» (!) جشن و پایکوبی به راه انداختند از «سرنگونی» سخن می‌گفتند.

با کنار هم قرار دادن این دو تصویر، ابهام بزرگی برای هر مشاهده‌گر منصفی به وجود می‌آید که آیا به واقع ارزشش را داشت که بزرگان این کشور که از پیش از انقلاب تا بحران۸۸ با وجود اختلاف نظرهای گوناگونی که با یکدیگر داشتند همواره در کنار یکدیگر بوده و ذیل گفتمان انقلاب اسلامی تعریف می‌شدند به واسطه افرادی که حتی یک سیلی هم برای به ثمر نشستن انقلاب۵۷ مردم ایران نخوردند این گونه از هم دور شده و هر یک به سویی بروند. آیا ارزشش را داشت؟

این گره را تا بیشتر از این دیر نشده است باید گشود، و همه در این راه وظیفه‌ای بر دوش دارند. در ادامه به چند گام که می‌تواند منتهی به گره گشایی در این پرونده شود اشاره خواهیم کرد.
۱ـ گام اول؛ دور کردن تندروهای تنش آفرین
شاید بتوان قدم اول در این مسیر را حذف تندروها از این معادله دانست. تا زمانی که تندروها میدان‌دار چنین موضوعاتی باشند و اجازه ایجاد فضایی مبتنی بر پارامترهای واقعی برای تصمیم گیران را ندهند نمی‌توان امیدی به حل و فصل چنین پرونده‌های پیچیده و چند بعدی داشت. شاید اولین قدم برحذر داشتن‌تریبون داران تندرو از بیان مطالب تنش زا در این خصوص است، زیرا سخن گفتن آنان یعنی آغاز تنشی مجدد و پیچیده‌تر شدن وضعیتی که همه در آن به نوعی گرفتار آمده ایم.
۲ـ گام دوم؛ نقش آفرینی نمایندگان مجلس
واقعیت آن است که در چند سال اخیر بسیاری بر این عقیده بوده‌اند که راه حل این چنین پرونده هایی رایزنی‌های پشت پرده و در سکوت خبری است همان تاکتیکی که گفته می‌شود حسن روحانی در گذشته هم از مشابه آن در پرونده حصر مرحوم منتظری استفاده کرده است. به واسطه شرایط خاص چهره‌های سیاسی مرتبط با این پرونده و همینطور به سرانجام نرسیدن رایزنی‌های پشت پرده شاید نیاز باشد که نمایندگان مردم که خواستار تغییر در این وضعیت هستند و در کمترین حالت ممکن نیمی از اعضای مجلس را تشکیل می‌دهند به شکل علنی و صریح وارد میدان شده و خواسته مردم حوزه انتخابیه خود درباره این موضوع را به گوش مقامات کشور برسانند. این که فقط چند نماینده همچون علی مطهری، محمود صادقی، الیاس حضرتی و چند نفر دیگر درباره این پرونده خاص سخن می‌گویند به هیچ وجه نشانه خوبی نیست و برخی از مردم را به این نتیجه می‌رساند که گویا نمایندگان مجلس بیشتر از آن که در فکر خواسته مردم باشند در خیال حضور مجدد در دوره بعدی مجلسند و از رد صلاحیت احتمالی به واسطه مطرح کردن چنین مسائلی واهمه دارند.
۳ـ گام سوم؛ پذیرش یک نکته بدیهی
این که هر چهره سیاسی در زندگی پر فراز و نشیبش خطاهایی را مرتکب شده است امری بدیهی است که بحث و گفتگویی در آن نیست. به خصوص آن که موضوع بحث برهه‌ای حساس و پیچیده مانند بحران پس از انتخابات۸۸ است. اگر این نکته بدیهی را بپذیریم آن گاه خواهیم پذیرفت که چنان بحرانی حاصل خطاهای یک طرف ماجرا نبوده است و هر دو طرف با خطاهایی که مرتکب شده‌اند به آن بحران دامن زده و زخم‌های حاصل از آن کار یکسوی ماجرا نیست. نتیجه این امر آن است که همانطور که خطاهای یک طرف ماجرا (مانند حمایت اعضای شورای نگهبان از یکی از کاندیداها در آن انتخابات) بخشیده شد و یا حداقل برخورد نرم و حداقلی با آن صورت گرفت این انتظار می‌رود که به خطاهای طرف دیگر ماجرا هم با همان دید نگاه شود و حداقل پس از گذشت هشت سال از آن واقعه دیگر امروز به فکر مرهمی برای آن زخم باشیم. شاید پذیرش خطاها از سوی هر دو طرف و قبول این نکته بدیهی که بحران۸۸ حاصل خطاهای یک طرف نبود را بتوان گامی مهم برای حل و فصل این مسئله دانست.   
۴ـ و گام چهارم؛به میدان آمدن اصولگرایان معتدل
شاه کلید این قفل را می‌توان اصولگرایان معتدل دانست. جریان اصلاحات در همه این سال‌ها به دلایل گوناگونی آن طور که باید و شاید روابطی گرم و صمیمی را با تصمیم گیران ارشد کشور نداشته است و اگر هم گهگاه دیدارهایی صورت گرفته است بیشتر از آن که معطوف به تصمیم گیری‌های عملیاتی باشد صرف برطرف ساختن سوءتفاهم‌های به وجود آمده از گذشته شده است. همین سوءتفاهم‌ها سبب آن شده است که شاهد نوعی شکاف و دوری بین اصلاح‌طلبان و ارکان حاکمیت باشیم. از طرف دیگر می‌توان گفت که جریان اصلاحات خودش به اصطلاح یک طرف دعواست و نمی‌توان انتظار داشت که چهره‌هایی از این جریان بتوانند نقش رایزنی به قصد حل و فصل این پرونده را داشته باشند. در نتیجه اگر قرار بر حل این پرونده باشد چهره‌های متعلق به طیف معتدل جریان اصولگرایی در کشور باید بیشتر و عیان‌تر از گذشته وارد میدان شده و وظیفه خود را در این مقطع حساس انجام دهند. پس از درگذشت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی حالا دیگر افرادی همچون حسن روحانی، علی اکبر ناطق نوری، علی لاریجانی و. . . افرادی هستند که علاوه بر جایگاه حقوقی خود به واسطه نقش حقیقی شان می‌توانند به گره گشایی از این پرونده کمک کنند.


منبع: بهارنیوز

دردل‌های «آنجلینا جولی»؛ مادری تنها با قلبی شکسته (۱)

برترین ها: یک
آنجلینا جولی هست که یک مادر مجرد است و هرج و مرج روزانه شش بچه و ضربه
روحی حاصل از جدایی از برد پیت را مدیریت می کند؛  یک آنجلینا جولی دیگر
هست که بعد از آخرین فیلم سینمایی اش، فیلم اوریجینالی محصول شبکه نتفلیکس
درباره نسل کشی کامبوج، به لطف ملت کامبوج، از این رو به آن رو شد. حالا
جولی در عمارت جدیدش در لس آنجلس، تنش بین این دو آنجلینا و دلیل اینکه
زندگی اش دیگر هرگز نرمال نخواهد شد را با ما در میان می گذارد.

مثل
بیشتر چیزهایی که شامل آنجلینا جولی می شوند، قدم گذاشتن به خانه او،
تجربه ای نادر است تا جائی که آدم از خود می پرسد آیا این واقعیت دارد یا
محصول هماهنگی هایی بسیار دقیق است. دروازه عظیم ورودی خانه لُس فِلیز، که
جولی به تازگی این عمارت اربابی ۱۰۰۰ متری با سبک معماری هنرهای زیبا را
خریده و قبلاً متعلق به فیلمساز افسانه ای سیسیل بی. دمیل بوده، به آرامی
باز می شود و محیط سرسبز و درختان انبوه محوطه نمایان می گردند.

برای اولین بار: دردل خواندنی «آنجلینا جولی» با مجله ونیتی فیر 


هیچ کس در محوطه نیست، همه جا ساکت است و فقط صدای آرام فواره ها شنیده می
شود که در یک ردیف روی استخر شنا آبفشانی می کنند. چند تا از درب های خانه
باز هستند – مثل یک معما از یک داستان پریان – و از خود می پرسم که باید
از کدامیک وارد خانه شوم؟ داخل نیز آرام و هواگیر است: همه پنجره ها باز
هستند و نسیم به داخل می وزد، شمع های کرمی و مبلمان سفید و روشن همه جا
دیده می شوند. بالاخره جولی از سمت دیگر خانه ظاهر می شود و با پیراهن گشاد
و بلندی به رنگ سفید به سمتم می آید. موهایش باز است و کفشی به پا ندارد.
خیلی کم آرایش به چهره دارد و پوستش می درخشد. لبخند ملیحی می زند که نشان
از مهربانی و خیرخواهی ابدی او دارد.

ولی به
محض اینکه شروع به حرف زدن می کند، متوجه می شوید که تصورات شما درباره
جولی چندان هم صحیح نیستند. او یک الهه آسمانی نیست. یک نیکوکار توانگر و
متعالی هم نیست. وی آن آدمی که فکر می کنید وسواس کنترل داشتن بر دیگران را
دارد نیست یا حداقل اینطور نشان نمی دهد. به نظرم او یک آدم نرمال،
خونگرم، خودمانی و حتی تا حدودی وراج می آید. قضیه این عمارت بزرگ ولی خالی
را اینطور توضیح می دهد که او همراه با شش فرزندش چهار روز پیش به این
خانه نقل مکان کرده اند.


دلیلش تاریخچه بلندآوازه یا معماری منحصر بفرد این خانه نبود. وی می خواست
فوراً خانه ای پیدا کند که دورافتاده باشد و اتاق های زیادی داشته باشد؛
این خانه که به قیمت حدوداً ۲۵ میلیون دلار به فروش گذاشته شده بود، شش
اتاق خواب و ۱۰ سرویس بهداشتی دارد. پس از درخواست طلاقش از برد پیت در
سپتامبر ۲۰۱۶، او و فرزندانش نه ماه در خانه ای اجاره ای زندگی کردند و
اساساً چمدان هایشان را باز نکردند. بنابراین در این خانه واقعاً هنوز
چمدانش را باز نکرده و خودش هم داخل آن را خوب بلد نیست، تابحال مهمان
نداشته و مطمئن نیست که مناسب ترین جای خانه برای نشاندن مهمان و صحبت کردن
با او کجاست.

با این اوصاف از اتاقی به اتاق
دیگر می رود – آشپزخانه ای دارد که خودش به تنهایی مناسب یک فیلم سینمایی
نانسی مِیِرز است و کتابخانه زیبای خاکستری اش یک نردبان بلند دارد و محبوب
ترین جای خانه از نظر خودش همینجاست – و همه جا را نشان می دهد، یک پاگرد
بزرگ پای یک پلکان مارپیچ هست که یک میز گرد با گلدانی از گل های سفید رویش
خودنمایی می کند. بالاخره به اتاق نشیمن می رسیم که یکی از دوستان طراح
صحنه اش آن را برایش دکوره کرده و دو کاناپه سفید و چند بالش بزرگ در آن
دیده می شوند.

با
کنجکاوی به بالش ها نگاه می کند و می گوید: «اصلاً نمی دونستم به این بالش
ها نیازه. دکوراسیون خونه و کلاً کارهای خونه همیشه کار برد (پیت) بوده.»
درست همین لحظه، داستی، سگ رات وایلر بزرگش، از راه می رسد و با قطرات آبی
که از شنا در استخر از آن می چکد، روی کاناپه می پرد و آن را خاکی می کند.
جولی آهی می کشد و نیمه تلاشی می کند تا با دستش خاک ها را بتکاند، بعد
منصرف می شود و جای دیگری می نشیند.

ظاهراً
زندگی در خانه او به همین شکل است – خاکی، خودمانی و نرمال. بچه ها مودب
هستند ولی نه مودب ظاهری و ساختگی. زاهارای ۱۲ ساله که جولی او را “صخره
محکم” خانواده توصیف می کند، از پله ها پایین می آید. جولی بین جمله اش او
را “زاز” صدا می زند. درباره اینکه بقیه بچه ها کجا هستند با او صحبت می
کند. زاهارا سگ خیس را بغل می کند. جولی می خندد و درباره شنای داستی در
استخر با او حرف می زند. به آشپزخانه می رویم، جایی که جولی برای خودش یک
فنجان چای درست می کند. ویوین ۹ ساله با یکی از دوستانش که شب را در خانه
آنها خوابیده، وارد می شوند. ویوین یک کوله پشتی جین با سنجاق های تزئینی
به دوش دارد و جولی او را در آغوش می کشد.

از
دخترک می پرسم اسمش “ویو” است یا “ویوین”. با لبخندی می گوید “هر دو!”.
وسایلش را روی کانتر می گذارد و بیرون می رود تا با دوستش بازی کند. جولی
یک پتوی کوچک که تا حد نابودی پاره شده را بر می دارد و با خنده توضیح می
دهد: «۳۲ تا پتو داره. خیلی پتو دوست داره و اگه پتوش رو بشوری، خیلی خیلی
عصبانی میشه. یه روز بهم گفت: “مامان پتوم یه مزه ای داره.” من هم جواب
دادم: “عزیزم، این نشونه اینه که این پتو واقعاً واقعاً باید شسته بشه.”»

جولی
وسایل ویوین را مرتب می کند و همان لحظه کل فنجان چایش روی کانتر می ریزد.
بیرون می رویم و شایلو، ۱۱ ساله و ناکس، ۹ ساله، را می بینیم که در حال
بازی هستند. شایلو که دوست دارد مثل پسرها لباس بپوشد، یک کت کاموفلاژ،
شورت بلند و کتانی های سیاه سنگین، علیرغم گرمای تابستان، پوشیده است.


ناکس فوری به سمت جولی آمده و می پرسد که کی قرار است سرسره آبی را راه
بیندازند. جولی بغلش می کند و می گوید: «چطوره اول بگی: “سلام مامان”؟» و
لحنش درست مثل هر مادر مهربان و از کوره در رفته دیگری در آمریکا است. تا
این لحظه فقط یک تابلوی شخصی – تصویری سیاه و سفید از شش فرزند خانواده که
لبخند به لب دارند و حیوانات خانگی مانند سگ و موش و لاک‌پشت به بغل دارند -
بالای شومینه دیده می شود.

جولی و پیت که ۱۲
سال با هم بودند و به نظر می رسید با افتخارترین زوج رشد یافته هالیوودی
هستند، در سپتامبر گذشته از هم جدا شدند. به گفته وکیل جولی، او ناگهان
برای “سلامتی خانواده” درخواست طلاق داد و اعلام کرد که به دنبال حضانت
انحصاری فرزندانش است که سه تا از آنها (مدوکس، پکس و زاهارا) فرزندخوانده و
سه تای دیگر (شایلو، ویوین و ناکس) فرزندان بیولوژیکی هستند. مدتی اوضاع
آشفته بود تا اینکه در سفر با هواپیمای شخصی و دعوای لفظی و فیزیکی پیت با
مدوکس، کارد به استخوان جولی رسید. وقتی هواپیما روی زمین نشست، وی با بچه
ها به خانه رفت و عملاً پیت را از خانه بیرون کرد. این یک “جدایی مسالمت
آمیز و دوستانه” نبود.

 برای اولین بار: دردل خواندنی «آنجلینا جولی» با مجله ونیتی فیر


یک ناشناس به مسئولین، اف. بی. آی. و اداره خدمات کودک و خانواده شهرستان
لس آنجلس زنگ می زند و تجسس و بازرسی هایی علیه پیت در مورد خشونت او با
کودکان آغاز می شود. خیلی زود بی گناهی اش ثابت می شود و بعدها در مصاحبه
ای با مجله جی کیو استایل (GQ Style) پیت می گوید که جای زخم گسیخته شدن
ناگهانی خانواده اش از هم در قلبش هنوز تیر می کشد و اعتراف می کند که مشکل
جدی مصرف الکل داشته است.

شایعاتی هم شنیده
بودیم درباره اینکه پیت با ماریون کوتیار رابطه داشته که هم خودش و هم
کوتیار این شایعات را تکذیب کردند. جولی از دید مطبوعات زود قضاوت کرده ولی
در مقابل، پیت با مصاحبه ای که با جی کیو استایل کرد و تمام گناهان و
تقصیرها را به گردن گرفت، توانست دل ها و فکرها را از آن خود کند. این دو
در حال حاضر هنوز در حال مذاکره در مورد شروط طلاق شان هستند.

برای
جولی، زندگی بسیار پر مسئولیت تر شده و با وجود بازیگری، کارگردانی،
کارهای انسان دوستانه و نیکوکارانه، مراقبت از شش بچه و تدریس حقوق زنان در
دانشکده اقتصاد لندن، گویی همه چیز بطور تصاعدی برایش بزرگتر و پیچیده تر
شده، زیرا حالا همه این کارها را به تنهایی انجام می دهد. از طرفی هرج و
مرج زندگی روزمره و تنظیم قرار بازی بچه ها با دوستانشان، وقت دکتر، بستن و
باز کردن چمدان ها و تنظیم وقت وعده های غذایی، هست و از طرف دیگر، هرج و
مرجی عمیق تر و عاطفی تر هست، وی در این باره می گوید: «این مدت برام
سخت‌ترین دوره بوده و تازه داریم یه نفسی می کشیم. این خونه پرشی بزرگ به
سمت جلو برای ماست و همه مون داریم تلاشمون رو می کنیم تا خانواده مونو
درمان کنیم.»

واقعیت این است که این ضربه روحی
شخصی با جدیدترین فیلم شخصی اش همزمان شده است. جولی فیلم تکان دهنده ای
در مقیاسی عظیم کارگردانی کرده که اقتباسی از کتاب خاطرات لونگ آنگ (منتشر
شده در سال ۲۰۰۰) با عنوان “اول پدرم را کشتند” (First They Killed My
Father) درباره نسل کشی توسط “خِمِرهای سرخ” است که در آن والدین آنگ و دو
تا از خواهران و برادرانش و همچنین حدود دو میلیون کامبوجی دیگر که یک
چهارم جمعیت آن کشور را تشکیل می دهند، کشته می شوند.


این فیلم که تماماً در کامبوج و به زبان خمری فیلمبرداری شده، فیلم
اوریجینالی محصول نتفلیکس است که بزرگترین فیلم تولیدی این کشور است که از
زمان جنگ تابحال ساخته شده و طبق گزارش های کامبوجی هایی که آن را دیده
اند، این فیلم یکی از فاش کننده ترین آثار هنری است که درباره این فصل از
تاریخ این کشور ساخته شده، تاریخی که هنوز هم صحبت کردن درباره اش برای
کامبوجی ها دشوار است. ولی اگر کامبوجی ها این فیلم را چیزی مثل هدیه می
دانند، پس حتماً یک هدیه سپاسگزاری است. برای جولی، کامبوج جایی است که
خانواده اش را بنا نهاده و جایی است که روحش را پاکسازی کرده و تبدیل به
زنی شده که امروز می بینیم.

اگر می توانید،
آنجلینای دهه نود را به یاد بیاورید، دوران اوج دیوانگی “آنجی”. جولی که آن
زمان متخصص ایفای کاراکترهای فرار و تاریک بود و به نظر می رسید این
کاراکترها در واقع آینه ای از روحیه بیقرار و وحشی او باشند، سه جایزه گلدن
گلوب برای نقش هایی که در فیلم های تلویزیونی بازی کرد برد و یک جایزه
اسکار بهترین بازیگر زن در نقش مکمل برای بازی در نقش زنی جوان با اختلال
شخصیتی در فیلم “دختر از هم گسیخته” (Girl, Interrupted) بدست آورد.

وی
علناً و بی رو در بایستی در مورد مصرف هروئین و آسیب زدن به خود و عشق و
علاقه اش به چاقو صحبت می کرد. او و همسرش، بیلی باب ثورنتون، خون خشک شده
یکدیگر را در گردنبندهایشان حمل می کردند و در مورد روابط وحشیانه شان پز
می دادند. در مراسم اسکار سال ۲۰۰۰، جولی صحبت های تحریک آمیزی درباره
علاقه به برادرش جیمز کرد و صمیمیت شرم آورش با او را عموم مردم شاهد
بودند. قطعاً جولی در سال های اولیه زندگی اش، درد و رنج هایی داشته –
پدرش، جان وویت (بازیگر)، به مادرش، مارشلین برتراند، خیانت کرد و این دو
خیلی زود از هم جدا شدند. ولی اینها همه دردهای دنیای اولیه بودند. تبدیل
شدن به “دختر جذاب” جدید هالیوود باعث شد که جولی نقش اول فیلم سینمایی
“لارا کرافت: مهاجم مقبره” (Lara Croft: Tomb Raider) را بدست آورد که بر
اساس بازی ویدئویی محبوبی به همین نام ساخته شد.

برای اولین بار: دردل خواندنی «آنجلینا جولی» با مجله ونیتی فیر 

این
فیلم که نمونه ای از بیهوده ترین فیلم های هالیوودی است، در محلی واقع در
کامبوج فیلمبرداری شد. در آنجا، جولی که در حباب بیخیالی و زندگی مرفه لس
آنجلس و نیویورک بزرگ شده بود، شاهد بود که رنج واقعی چه شکلی است: فقر، از
دست دادن اندام های بدن در انفجار مین های پنهان در زمین، ناپدید شدن و
کشته شدن یک نسل از اقوام و آشنایان. در این دنیا جایی برای ناراحتی های
شخصی و ادا و اطوارهای خودخواهانه نبود. و علیرغم ناملایمات و مصیبت های
عمیقی که این مردم داشتند، جولی می گوید: «من مردمی رو پیدا کردم که خیلی
مهربون، خونگرم و زودجوش بودن و بله، خیلی هم پیچیده بودن. وقتی اینجا –در
کشور خودمون- با ماشین می گردی می تونی آدمای زیادی رو ببینی که خیلی چیزا
دارن ولی اغلب شاد نیستن، ولی اونجا – در کامبوج – میری می بینی خانواده
هایی هستن که زیرانداز و وسایل پیک نیک رو برمی دارن میرن غروب خورشید رو
تماشا کنن.»

جولی ناگهان نسبت به دنیا کنجکاو
می شود و این قضیه را از کشوری که در آن قرار داشته آغاز می کند. روزی در
سیم ریپ در کامبوج، از کنار جاده کتابی را به قیمت ۲ دلار می خرد که موضوعش
خاطرات آنگ بود. این یکی از فاکتورهایی بود که به جولی الهام بخشید تا هدف
والاتری بیابد. در سال ۲۰۰۱، تا جایی که می توانست خود را به دانش بیشتری
مجهز نمود و با سازمان ملل تماس گرفت و در نهایت سفیر حسن نیت کمیساریای
عالی سازمان ملل برای پناهندگان شد.

در
یکی از اولین مأموریت هایش برای سازمان ملل، در سال ۲۰۰۲، به کامبوج
بازگشت تا با کارکنان ان. جی. او. که به مسائل مربوط به مین های زمینی
رسیدگی می کردند، دیدار کند. آنگ، نویسنده آن کتاب الهام بخش، یکی از آنها
بود که بعد از جنگ به آمریکا نقل مکان کرده بود، ولی سال های بزرگسالی اش
را به تلاش برای مشکلات کامبوج گذرانده بود. وی تابحال هیچکدام از فیلم های
جولی را ندیده بود، ولی جولی هم قطعاً شبیه به تصور هیچکس از یک ستاره
سینمایی نبود. آنگ درباره اش گفته بود: «جولی یک انسان خیلی باحاله و اصلاً
از اینکه خاکی یا کثیف بشه ناراحت نمیشه.»

آنگ
و جولی خیلی زود دوست شدند و نقشه کشیدند تا با هم به بخشی از کامبوج سفر
کنند که پر از مین های زمینی بود، جایی که آنگ از زمان جنگ تابحال آنجا
نرفته بود. بنابراین دوره ای آغاز شد که بیشتر شبیه سکانسی از یک فیلم
سینمایی به نظر می رسید، ولی اینطور نبود. آنها با چند نفر خنثی کننده مین
قرار گذاشتند و با موتورهای سبک و فقط یک چراغ قوه و چند تکه دستمال توالت
اضافی راهی شدند تا اینکه بارندگی سنگین موسمی آغاز شد. آنها که سر تا پا
خیس شده بودند، شب را روی ننوهای معلق گذراندند. جولی قبل از به خواب رفتن
دریافت که آنقدر به آنگ اعتماد دارد که از او مطلبی شخصی بپرسد، مطلبی مهم
که مدتی بود به آن فکر می کرد، یعنی پذیرفتن یک یتیم کامبوجی به
فرزندخواندگی.

جولی
اینطور به یاد می آورد: «به عنوان یه یتیم کامبوجی ازش پرسیدم آیا بهش بر
می خوره که کسی مثل من، یعنی یه خارجی، این کارو بکنه، یا این چیز خوبیه»
آنگ با تمام قلبش از این قضیه حمایت کرد و بعدها در این باره می گفت: «آنجی
نسبت به همه اطرافیانش رفتاری مادرانه داشت، نه فقط بچه ها، بلکه بزرگترها
هم این حسو داشتن. من دلم می خواست اون منو به فرزندخواندگی بپذیره.


وقتی هشت سالم بود یتیم شدم و به همین خاطر فکر می کنم وقتی تو همچین
تجربیاتی رو پشت سر میذاری، همیشه یه بخشی از تو هست که آرزو داره تو
زندگیش، والدین کامل و واقعی داشته باشه.» جولی می گوید که اشتیاق آنگ برای
ایده فرزندخواندگی او، فاکتوری بوده که تصمیمش را قطعی کرده است. اگر جواب
آنگ متفاوت می بود، جولی می گوید: «ممکن بود تصمیمم عوض بشه. ممکن بود این
کارو برام خیلی سخت کنه.» از آن زمان تابحال آنگ در زندگی جولی حضور داشته
و حالا یکی از معدود دوستان نزدیک و صمیمی اوست.

جولی
بی درنگ روال فرزندخواندگی را به جریان انداخت. چند ماه بعد، به بازدید از
یک یتیم خانه در شهر باتام‌بنگ رفت و به خود قول داد که فقط به یک یتیم
خانه برود و مثل خرید کردن در پاساژ، دور نزند. ولی همان موقع که در اتاق
های یتیم خانه گشت می زد و با بچه ها دیدار می کرد، حس خوبی نداشت و در این
مورد می گوید: «با هیچکدومشون حس پیوند داشتن نمی کردم. بعدش گفتن: “یه
بچه دیگه هم هست”…» مدوکس کوچولو در جعبه ای که از سقف آویزان بود
خوابیده بود. جولی به او نگاه می کند و او به جولی می نگرد و بعد «فقط گریه
کردم و گریه کردم.»

برای اولین بار: دردل خواندنی «آنجلینا جولی» با مجله ونیتی فیر 

و
بدین ترتیب یک پروژه ۱۵ ساله آغاز شد که در آن جولی برند خود را از نو
ساخت و دنیایش را گسترده تر کرد، خانواده اش، حرفه اش و وجهه اش از این رو
به آن رو شدند. وی خانه ای در کامبوج خرید و شهروند کامبوج شد. در سال
۲۰۰۳، وی چیزی را تأسیس کرد که بعدها بنیاد مدوکس جولی-پیت نام گرفت و این
بنیاد متمرکز بر محافظت از محیط زیست کامبوج، سلامت، تحصیل و زیرساخت های
آن بود. وی کارهایش برای سازمان ملل را بیشتر کرد و به چندین و چند مأموریت
حقیقت یابی رفت، به خطرناک ترین و حساس ترین نقاط دنیا نظیر سیه‌را لئون،
افغانستان، عراق، بوسنی و هائیتی سفر کرد و تا به امروز بیش از ۶۰ مأموریت
را به انجام رساند. جولی از ثورنتون (همسرش در آن زمان) که علاقه تازه
یافته او را درک نمی کرد، جدا شد و فرزند دومش را از کشور اتیوپی به فرزندی
پذیرفت و نامش را زاهارا گذاشت.

در سال ۲۰۰۴
بود که با پیت و سر صحنه فیلمبرداری فیلم سینمایی “آقا و خانم اسمیت” (Mr.
& Mrs. Smith) آشنا شد، یعنی زمانی که پیت هنوز همسر جنیفر آنیستون
بود. برای جولی، آشنا شدن با پیت که پسر طلایی خوش چهره و خودمانی هالیوودی
بود، او را به سطح جدیدی از شهرت رساند. با آنکه او همچنان روی این حرف
مانده است که رابطه آنها تا زمان جدایی پیت و آنیستون رمانتیک نبوده است،
این زوج وقت تلف نکردند و عشق شان را روی صفحات مجله دبلیو نیز به نمایش
گذاشتند و خاله بازی آنها با پنج بچه قلابی، ۳۲ صفحه از این مجله را به خود
اختصاص داد.

آنیستون
در این میان کاملاً ویران شد. ولی برای پیت، دوستی با جولی به این معنا بود
که باید همه چیز را آنطور که جولی می خواست پیش می بُرد، حداقل اوایل
اینطور بود. این رابطه شروع زندگی نیکوکارانه برد پیت –در آفریقا، هائیتی و
نیو اورلئانز- نیز شد و او رسماً مدوکس و زاهارا را به فرزندی پذیرفت. وی
جولی را متقاعد کرد تا فرزندان بیولوژیکی نیز داشته باشند. در سال ۲۰۰۶ بود
که شایلو در نامیبیا به دنیا آمد و دوقلوهایشان، ویوین و ناکس، در سال
۲۰۰۸ متولد شدند.

در
این بین، آنها پکس را از ویتنام به فرزندی قبول کردند. آنها خانه های
بیشتری در فرانسه، اسپانیا، نیویورک و نیو اورلئانز خریدند. در حالیکه پیت،
به عنوان بازیگر و تهیه کننده، یک فیلم معتبر و باپرستیژ را بعد از دیگری
(“مهتاب”، “درخت زندگی”، “مانی‌بال”، “۱۲ سال بردگی”) کار می کرد، جولی
شانسش را با کارگردانی امتحان کرد و فیلم “در سرزمین خون و عسل” (In the
Land of Blood and Honey) را درباره بوسنی کار کرد، پروژه ای که ملهم از
بعضی کارهایی بود که برای سازمان ملل در بوسنی انجام داده بود.

این
دو با هم شکست ناپذیر و توقف ناپذیر به نظر می رسیدند و دو تا از زنده
ترین و خلاق ترین شهروندان روی کره زمین به نظر می آمدند. چیزی نبود که
آنها از پسش برنیایند. این دو با خانواده هشت نفره شان مثل کولی ها به دور
دنیا می گشتند و کارهای نیکوکارانه و هنری انجام می دادند و هر جا که بودند
خانه شان را می ساختند. در سال ۲۰۱۴ و بیشتر به این دلیل که بچه هایشان
خواسته بودند، با هم ازدواج کردند. آنها امکانش را داشتند که هر جا می
رفتند مربی و معلم برای بچه هایشان ببرند. ولی نظر جولی درباره تحصیل به
معنای غرق شدن در دنیا واقعی بود، یعنی درک اینکه نقش کوچک آنها در دنیای
بزرگ چیست. برای مدتی همه اینها به زیبایی پیش رفت.

برای اولین بار: دردل خواندنی «آنجلینا جولی» با مجله ونیتی فیر 

ادامه دارد…


منبع: برترینها

مشهورترین آقازاده های سیاست در ایران

روزنامه هفت صبح: اظهارات اخیر فرزند محمدرضا عارف درباره ماجرای «ژن خوب» بار دیگر توجه ها را به پدیده آقازاده ها جلب کرده است. هر چند در هجمه ها به پسر عارف انگیزه های سیاسی قابل ردیابی است اما در مجموع افکار عمومی هیچ گاه دیدگاه مثبتی نسبت به آقازاده ها نداشته.

آنها همیشه متهم بوده اند به رانتخواری و استفاده از موقعیت پدران شان برای پیشرفت های اقتصادی و اجتماعی. به این بهانه فهرستی تهیه کرده ایم از آقازاده های مشهور جناح های سیاسی ایران. البته که این فقط اسامی افرادی است که در رسانه ها شناخته شده هستند؛ وگرنه تعداد آقازاده هایی که زندگی آنها زیر ذره بین نیست خیلی بیشتر از این فهرست هاست.

نام هایی از این فهرست بیرون هستند که گاهی اخبار غیررسمی درباره فعالیت های آنها منتشر می شود و زود هم فراموش می شود مثل عکس های حاشیه ساز منتسب به فرزند علی آبادی معاون تربیت بدنی دولت نهم یا فعالیت های رسانه ای اخیر فرزند جت الاسلام زم. همین حالا خبر پرونده مربوط به یک شکایت مالی از پسر معصومه ابتکار بر سر زبان هاست یا ماجرای مربوط به دختر نعیمه اشراقی در کانادا یا پرونده مربوط به پسر حجت الاسلام فلاحیان که به یک قتل غیرعمد ختم شد و داستان پسر آن مدیر صنایع مس در دولت دهم و عکس های اوقات خوشش در خارج از کشور.

داستان آقازاده ها داستان طول و درازی است. داستان آقازاده های بیزینسمن و داستان آقازاده های سیاست ورز، و تازه یادمان باشد این پرونده می تواند به دامادها و برادرها هم وصل بشود. ایرانی هستیم دیگر، از آن بالا تا آن پایین همه خانواده دوست!

گروه دیگری از آقازاده ها هم هستند که خودشان رسما ردای سیاستمداران را بر تن کرده اند و حتی برخی از مدیران ارشد نظام هستند. علی مطهری، سورنا ستاری، علی جنتی، مهدی خزعلی، محمدرضا و علیرضا بهشتی، فرزندان آیت الله طالقانی، محمد مهدی تندگویان، مهدی مفتح و … از جمله چهره هایی هستند که صرفا اعتبار خود را از نام پدران سرشناس شان نمی گیرند.

هر چند مطمئنا نسبت شان با پدران سرشناس شان موجب راه هموارترشان در پیچ و خم های سیاست یا صدارت بوده است، بنابراین قرار دادن نام آنها را باید از فهرست آقازاده های جنجالی کنار گذاشت به خصوص که بعضی از آنها با افکار سیاسی پدران شان زاویه دارند.

۱٫ محمد یاسین رامین (فرزند محمد علی رامین معاونت مطبوعاتی احمدی نژاد)

مشهورترین آقازاده های سیاست در ایران

نام یاسین رامین دو مرتبه به شدت مورد توجه رسانه ها قرار گرفت. اولین بار وقتی که ماجرای ازدواج او با مهناز افشار پیش آمد و دومین بار به دلیل پرونده قضایی اش. او رئیس شرکت رشد، یکی از شرکت های وابسته به هلال احمر است که در زمان تحریم ها نقش شرکت واسطه را برای واردات دارو ایفا می کرد و همین اتفاق گویا با اما و اگرهایی همراه شد تا جایی که هلال احمر در سال ۹۵ از او شکایت و یاسین رامین را روانه زندان کرد. دادگاه برای فرزند رامین وثیقه ۲۹ میلیاردی تعیین کرد و تجربه زندان او بیشتر از ۶ ماه طول نکشید. البته پرونده او همچنان باز است و هنوز هیچ اتهامی ثابت نشده است.

۲٫ الیاس قالیباف (فرزند باقر قالیباف شهردار تهران)

مشهورترین آقازاده های سیاست در ایران

«او یک معلم است»؛ این توصیفی بود که پدرش در واکنش به شایعه سازی ها پیرامون فرزندش بیان کرد اما فعال بودن الیاس در رسانه های وابسته به پدرش بر کسی پوشیده نیست. تهران امروز، سایت فردا و … از جمله مواردی بودند که سکانداری شان در دست پسر سردار بود. البته ناگفته نماند که به روایت خبرآنلاین در کنار این فعالیت رسانه ای، الیاس با موسسه مهر هشتم در بلوار سعادت آباد و ایجاد مدرسه های زنجیره ای، طبق گفته پدرش مشغول فعالیت فرهنگی است.

۳٫ مهدی احمدی نژاد (فرزند محمود احمدی نژاد رئیس دولت نهم و دهم)

مشهورترین آقازاده های سیاست در ایران

مهدی، تنها فرزند رئیس جمهور سابق است که در کنار نام پدرش، نام پدر همسر خود یعنی رحیم مشایی را نیز یدک می کشد. نه تنها ازدواج سیاسی او که حتی ادامه تحصیل او در دانشگاه صنعتی شریف شعبه کیش موجب شد تا با یک حساب و کتاب سرانگشتی، خبر تحصیل با هزینه خاص این پسر احمدی نژاد مورد توجه قرار بگیرد. روزی هم غلامحسین کرباسچی در انتقاد از فعالیت های اقتصادی پسر احمدی نژاد خواسته بود که «راجع به حضور پسر آقای احمدی نژاد در شستا و معاملات اقتصادی شان در کیش» تأمل شود.

۴٫ میثم مظفر (فرزند حسین مظفر نماینده پیشین مجلس و از مدیران ستاد قالیباف)

مشهورترین آقازاده های سیاست در ایران

میثم مظفر تا همین چند هفته پیش مدیرعامل تاکسیرانی تهران بود. حسین مظفر در برابر انتقادهایی که به حضور پسرش در تاکسیرانی شده بود گفته بود: «میثم ما قبل از این معاون سازمان فرهنگی هنری شهرداری بود و قبل از آن هم قائم مقام شهردار بود و حتی قبل از آن نیز پست هایی داشته که وزرای ما آن را نداشتند. اتفاقا میثم ما به جرم مظفر بودن از مناصب بالا محروم مانده است. ایشان از هجده سالگی در تشکیلات بوده و اداره جلسات ۲۰۰۰ نفری را به عهده داشته است. او مشاور منطقه آزاد کیش و مدیرکل اتحادیه دانش آموزان کشور بوده و به عنوان مشاوران جوان رئیس جمهور فعالیت می کرده است. همچنین ایشان عضو هیات مدیره موسسه آی تی و معاون سازمان فرهنگی شهرداری بوده و قرار بود شهردار یکی از مناطق شود.»

۵٫ فریدالدین حداد عادل (فرزند غلامعلی حداد عادل نماینده ادوار مجلس)

مشهورترین آقازاده های سیاست در ایران

مهم ترین تصویر از فریدالدین، تصویری بود که در زمان انتخابات مخابره شد. زمانی که ابراهیم رئیسی در قامت یک نامزد انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم برای ضبط گفتگو به صدا و سیما رفته بود، این فرید حداد عادل بود که تلاش کرد تا با قرار گرفتن در کادر دوربین، نشان دهد همیشه قرار نیست در پشت صحنه بماند و با همراهی رئیسی تلاش کرد که پیامی را به دیگر نامزد اصولگرا یعنی قالیباف مخابره کند.

او چندان هم از فعالیت های سیاسی و رسانه ای دور نبود چه آن که سیاستگذاری در رسانه های اصولگرا مانند پنجره، مثلث، هفته نامه همشهری جوان و … (در دوره های مختلف) را در کارنامه خود دارد. فریدالدین مدیریت مدرسه فرهنگ که پدرش بنیانگذارش بوده را نیز بر عهده دارد. در واقع او یک پایش در سیاست و پای دیگرش در فرهنگ است، مانند پدرش که به دلیل این دوگانگی لقب «ادیب سیاستمدار» را گرفته است.

۶٫ فاطمه، محسن، فائزه، مهدی و یاسر هاشمی (فرزندان آیت الله هاشمی)

مشهورترین آقازاده های سیاست در ایران

فاطمه فرزند ارشد آیت الله است که بیشتر در حوزه بیماری های خاص فعالیت می کند. فرزند دوم خانواده هاشمی، محسن است؛ چهره ای که برخلاف دیگر اعضای خانواده اش تا جایی که ممکن است خود را از فضای سیاسی دور نگه داشته. او که بیشتر تخصص را بر رفتار و کار خود حاکم کرده است، ۱۳ سال ریاست هیات مدیره و مدیرعامل شرکت متروی تهران را عهده دار بود و چند سال بعد از شهردار شدن قالیباف از این سمت کنار رفت. او نیز از جمله چهره های اصلاح طلبی است که با حضور در لیست امید، توانست رأی کافی برای حضور در شورای شهر تهران را به دست بیاورد.

فائزه و مهدی هاشمی، بیشترین حاشیه ها را برای خانواده هاشمی ایجاد کرده اند. فائزه در کنار فعالیت های سیاسی، نیم نگاهی نیز به فعالیت رسانه ای داشت. حضور در مجلس پنجم، مدیرمسئول نشریه توقیف شده زن و تجربه ۶ ماه زندان به اتهام تبلیغ علیه نظام نکاتی است که باید در توصیف فائزه هاشمی به آن پرداخت.

مهدی نیز مانند خواهرش فائزه، زندان را تجربه کرده است. او از سال ۹۴ به اتهام رشوه و ارتشاء به ۱۰ سال زندان محکوم شد. او در دوره ای ریاست سازمان بهینه سازی مصرف سوخت را بر عهده داشت. یاسر هاشمی، آخرین فرزند آیت الله که نامش با دانشگاه آزاد و مجمع تشخیص مصلحت نظام گره خورده است و رئیس دفتر پدر در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام بود اما بعد از فوت آیت الله در جریان تغییر و تحولات دانشگاه آزاد، سمت ریاست دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد از او گرفته شد.

۷٫ محمد علیخانی (فرزند قدرت الله علیخانی نماینده پیشین قزوین در مجلس)

مشهورترین آقازاده های سیاست در ایران

وقتی شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان فهرست مورد حمایت خود را برای پنجمین دوره انتخابات شورای شهر تهران اعلام کرد، آنقدر زمان اندکی تا روز انتخابات مانده بود که کمتر کسی توجه کرد فرزند نماینده پیشین مجلس یعنی محمد علیخانی هم در این فهرست قرار گرفته. این برخلاف وعده ای بود که زعمای اصلاح طلب مبنی بر قرار نگرفتن فرزندان چهره های سیاسی در فهرست داده بودند.

محمد علیخانی البته قبل تر در مجلس هفتم نماینده قزوین بوده و در این دوره هم به لطف قرارگیری در فهرست مورد حمایت اصلاح طلبان توانست آرای لازم برای ورود به شورای شهر را کسب کند. او در دوره ای قائم مقام سازمان ترافیک شهرداری تهران هم بوده و به عنوان مشاور وزیر نفت در دولت یازدهم فعالیت می کرد.

۸٫ فاطمه حسینی (فرزند صفدر حسینی رئیس سابق سازمان صندوق توسعه ملی)

مشهورترین آقازاده های سیاست در ایران

همزمانی حضور او در مجلس دهم و قرار گرفتن نام پدرش در لیست دریافت کنندگان حقوق های نامتعارف، موجب شد تا ترکش های این اتفاق، او را هم بی نصیب نگذارد. او متولد ۱۳۶۴ است و به واسطه قرارگیری در فهرست مورد حمایت اصلاح طلبان توانست وارد مجلس شود. اصولگرایان حرف و حدیث هایی در مورد فعالیت های اقتصادی همسر او مطرح کرده اند، ضمن این که او با مدرک کارشناسی ارشد در دوران تبلیغات انتخاباتی مجلس خود را دکتر معرفی کرده بود. نطق او در دفاع از فعالیت های اقتصادی پدر و همسرش، انتقادهای بسیاری را برانگیخت. اظهارنظری با کلیدواژه «سفره انقلاب» به او منتسب است که هیچ منبع رسمی را نمی توان پیدا کرد که او واقعا چنین جملاتی را در دفاع از پدرش بیان کرده باشد.

۹٫ حمیدرضا عارف (فرزند محمدرضا عارف، معاون رئیس جمهور در دولت هشتم و رئیس شورای عالی اصلاح طلبان)

مشهورترین آقازاده های سیاست در ایران

حمیدرضا عارف یک فعال اقتصادی است و در حوزه فناوری اطلاعات فعالیت می کند. او در سال ۱۳۸۴ و در سن ۲۷ سالگی یکی از افرادی بود که شرکت ام تی ان آفریقای جنوبی را برای عقد قرارداد و راه اندازی اپراتور دوم تلفن همراه به ایران آورد. هر چند که خودش گفته دولت وقت نقش او را در انعقاد این قرارداد نادیده گرفته است. حمیدرضا عارف در انتخابات اتاق بازرگانی هم ثبت نام کرده بود که در نهایت موفق به کسب رأی لازم برای ورود به پارلمان بخش خصوصی نشد.

۱۰٫ مصطفی طبسی (فرزند آیت الله واعظی طبسی تولیت فقید آستان قدس رضوی)

مشهورترین آقازاده های سیاست در ایران

«زلال بی انتها» نام مستندی بود که نام مصطفی را بر سر زبان ها انداخت. داستان از زمانی شروع شد  که سحر ریحانی در مصاحبه ای به عنوان تهیه کننده این مستند از هزینه یک میلیارد و پانصد هزار تومانی این فیلم و کمک قابل توجه مصطفی طبسی در قامت رئیس دفتر تولیت آستان قدس خبر داد. این افشاگری با حاشیه های بسیاری همراه شد تا جایی که جمعی از چهره های شناخته شده فرهنگی و رسانه ای کشور در نامه ای خطاب به تولیت آستان قدس، خواهان بررسی این موضوع شدند.


منبع: برترینها

طنز؛ می‌دوزم، پس هستم

وحید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ میرزایی در نوشت:

از وقتی مدرک دکترام رو گرفتم، برای پیدا‌کردن کار وسواسم بیشتر شده و تن به هر کاری نمیدم. صبح همین استدلال رو برای بابام کردم. اول ١٠ ثانیه نگاهم کرد. بعد چشمهاش رو تنگ کرد و زبونش رو آروم آورد بین لبهاش. نفسش رو داد تو و یهو داد بیرون. سرعت بازدم و فاصله مولکولی بین زبون و لب‌های بالایی و پایینی باعث ایجاد صدای ناهنجاری شد. دیگه به این برخوردها عادت کردم. .

تو همین حین چشمم افتاد به آگهی استخدام نیازمندی‌های همشهری که آگهی یه کارگاه خیاطی برای استخدام چند تا خیاط و دستیار بود. صبح علی‌الطلوع رفتم برای مصاحبه. حدود دویست نفر برای مصاحبه صف کشیده بودند. دو ساعت نشستم تا نوبتم شد. مصاحبه‌کننده هم یه مرد میانسال بود با موهای جو گندمی و یه تیک عصبی توی دستاش به‌طوری که هر چند دقیقه یک‌بار دستش رو به حالت برش پارچه درمی‌آورد و چند ثانیه مولکول‌های هوا رو می‌برید. پرسید: «تحصیلاتت چیه؟» گفتم: «دکترای اقتصاد دانشگاه تهران.» پرسید: «پس اینجا چه غلطی می‌کنی؟ الان باید وزیری، وکیلی چیزی باشی.» گفتم: «خوشبختانه کشور به سمتی پیش رفته که وزرا و وکلا رو شوق خدمت مشخص میکنه تا تحصیلات و تخصص.» تیک عصبی‌اش فعال شد و گفت: «ببین پسر؛ من میخوام چند تا خیاط آروم و بی‌سروصدا استخدام کنم.

تو انگار خیلی سر و صدات زیاده. بگو ببینم اگه یه نفر بیاد بگه یه لباس مناسب برام بدوز، از کجا می‌فهمی چی به دردش میخوره؟» گفتم: «بالاخره یه چیزی تنشه دیگه. از همون میشه فهمید طرف چی‌کاره است؛ مثلا اگه کت‌وشلوار آبیِ نفتی با پیراهن آبی آسمونی تنش باشه، حتما کارمند بانکه. اگه پیراهن فسفری با کت قهوه‌ای و شلوار آبی براق بپوشه و یقه پیراهنشم تا ته ببنده قطعا مجری اخبار صداوسیماست. اگه مجری خانم باشه احتمالا چادر داره یا نهایتا مقنعه و مانتو بلند. کلا کار سختی نیست.» سرش رو به نشانه رد حرفام تکون داد و گفت: «دِ همین. اشتباهت همینه. من ٢٠ساله لباس آدم‌های گنده‌ای رو تو مملکت دوختم. به این چیزها نیست که. پیچیده‌تر از این حرفاست. تو فکر کردی مردم همه جا یه سبک لباس میپوشن؟ من مشتری داشتم اول کارمند بانک بوده، سفارش کت‌وشلوار با پارچه معمولی مقدم داده. بعد از چند ‌سال کار توی بانک، دیگه زیر فاستونی متری ٣٠٠‌هزار تومن نمی‌پوشید. چند ‌سال بعدش اومد بهم سفارش تیشرت و شلوارک داد.

الانم تو کازینو‌های کانادا دیده شده با همون شلوارکی که من براش دوختم. لباس‌ها شخصیت دارند، الکی نیست که. همین کارمندای صداوسیما همه مشتری‌های من بودند.» گفتم: «عجب.» گفت: «ببینم میتونی آدم هم بدوزی؟» گفتم: «یا خدا. الان این سوال مصاحبه است.» گفت: «آره بخش روانشناسی و هوشه» گفتم: «نه والا.» گفت: «باید بتونی. ما اینجا سفارشاتی داریم که ازمون میخوان مثلا لب‌های طرف رو بدوزیم که زیاد حرف نزنه. یا مثلا مورد داشتم یه نفر این‌قدر خندیده بود که از شدت خنده نیاز به رفو داشت که من انجامش دادم.» گفتم: «اینارو جدی میگی یا شوخی می‌کنی؟» دوباره تیک عصبی‌اش فعال شد و گفت: «من با تو شوخی دارم؟ اینا چیزایی که تو جامعه هست. پس چی یادتون میدند تو دانشگاه؟» گفتم به خدا هیچی به ما یاد نمیدند. درد ما همینه. دیگه حوصلم رو نداشت. گفت: «بفرما بیرون. برو همون اقتصادت رو بخون.» از خیاطی اومدم بیرون و تو راه دیدم سر در یه سینما نوشته «کارگر ساده نیازمندیم» ببین چقدر وضع کار خراب بود که ٢٠٠٠ نفر صف کشیده بودند. این صحنه رو که دیدم به فکر حرفای صبح بابام افتادم و تو افق محو شدم؛ محوِ محو.


منبع: برترینها

فقط اسم این تیم استقلال است

استقلال به رغم آنکه جزو اولین تیم‌هایی بود که برنامه تمرینی و آماده‌سازی خود را آغاز کرد و از اردوی خارجی هم بهره برد اما در اولین گام مقابل صنعت نفت آبادان بازنده میدان بازی را ترک کرد تا مشخص شود این همه تمرین نتوانسته ثمری برای استقلال داشته باشد و لازم است که مساعی کادرفنی و بازیکنان در روزهای باقی مانده تا نبرد دوم فزونی بگیرد.

ایران ورزشی: استقلال به رغم آنکه جزو اولین تیم‌هایی بود که برنامه تمرینی و آماده‌سازی خود را آغاز کرد و از اردوی خارجی هم بهره برد اما در اولین گام مقابل صنعت نفت آبادان بازنده میدان بازی را ترک کرد تا مشخص شود این همه تمرین نتوانسته ثمری برای استقلال داشته باشد و لازم است که مساعی کادرفنی و بازیکنان در روزهای باقی مانده تا نبرد دوم فزونی بگیرد. گرچه سعی می‌شود این شکست را به عوامل غیره ارتباط دهند اما به واقع در شکست استقلال به صنعت نفت آبادان نه فدراسیون فوتبال مقصر است و نه کمیته انضباطی و استقلال به جز دو پست همه نفراتی را که در بازی‌های آتی در ترکیب اصلی قرار می‌دهد، در اختیار داشت. بنابر این بهتر است مدیرعامل و سرمربی استقلال دنبال دلایل اصلی این شکست باشند و به بیراهه نروند.

استقلال قدم اول در لیگ را با شکست برداشت و این پیشگویی درستی نیست که از هم اکنون منصوریان و تیمش را به واسطه این باخت ناکام دوباره رقابت در لیگ هفدهم بدانیم. لیگ هنوز در ابتدای راه است و همین استقلال که در آبادان تیمی بود بی برنامه و فاقد تاکتیک‌های منسجم می‌تواند در ادامه راه به تیمی هماهنگ بدل شود. استقلال ابزار کافی را در اختیار دارد و همانطور که در بازی با صنعت نفت آبادان مشاهده کردیم به رغم غیبت‌های متعدد بازیکنان اما به جز پست دفاع میانی و پست هافبک دفاعی در باقی نقاط از بازیکنانی بهره برد که در هفته‌های آتی نیز در ترکیب اصلی دیده خواهند شد. به این اسامی بنگرید؛ مهدی رحمتی، پژمان منتظری، میلاد زکی پور، وریا غفوری، روزبه چشمی، خسرو حیدری، داریوش شجاعیان، جابر انصاری، حسن بیت‌سعید و سجاد شهباززاده.

فقط اسم این تیم استقلال است 

این ۱۰ نفر در ترکیب اصلی استقلال حضور داشتند و اگر یکی از میان پادوانی یا مجید حسینی نیز در کنار پژمان منتظری قرار بگیرد و از میان امید نورافکن و فرشید باقری یک گزینه به‌عنوان زوج روزبه چشمی در ترکیب باشد، ترکیب استقلال کامل‌تر خواهد شد. بنابراین از دایره بازیکنانی که در آینده وارد ترکیب اصلی استقلال خواهند شد بازیکنان آنچنانی غایب نبودند و به واقع می‌توان مدعی شد که منصوریان در این میدان از ۸۰ درصد تیم اصلی‌اش سود برد. حتی دست و بال سرمربی استقلال به رغم محرومیت و مصدومیت برخی بازیکنانش در انجام تعویض‌ها نیز آنچنان بسته نبود و دیدیم به تناوب بازیکنانی همچون یعقوب کریمی، علی قربانی و جباروف به ترکیب اصلی تزریق شدند.

مع‌الوصف این استدلال غلطی است که برخی از جمله مدیرعامل و سرمربی استقلال می‌گویند استقلال با نفرات کامل به این میدان نرفت و این قبیل اظهارات تنها توجیهی است برای عوام و آنها که نگاهی سطحی به ماجرا دارند و بی هیچ تفکری هر آنچه از زبان مدیرعامل و سرمربی استقلال بیرون می‌آید را می‌پذیرند.

بی شک برای اینکه راهبردی مناسب پیش روی استقلال قرار دهیم تا این تیم احتمالا در هفته‌های آتی وضعیت فنی مطلوب تری پیدا کند، لازم است پرده از حقایق برداریم و بی هیچ تعارفی به آنها که باخت را ناشی از غیبت بازیکنان کلیدی می‌دانند و حتی فدراسیون را محکوم می‌کنند، گوشزد کنیم که چنین استدلال‌هایی جز آنکه تیم را به انحراف فنی بکشد و از میزان اعتماد به نفس بکاهد، محصول دیگری در بر نخواهد داشت و لازم است بارها تاکید شود که از تیم اصلی فقط یکی، دو بازیکن در بازی با صنعت نفت آبادان حضور نداشتند. تا عوامل موثر در نتایج استقلال قدری به آنچه رقم خورده آگاه شوند و در راستای ترمیم نقاط ضعف گام بردارند.


منبع: برترینها