جدول دستمزد داوران فوتبال اعلام شد

جدول دستمزد داوران فوتبال در بخش آقایان اعلام شد.

به گزارش فارس، در حالیکه مسئولان داوری فدراسیون فوتبال به دنبال افزایش دستمزد داوران تا سقف یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان بودند اما ظاهرا این پیشنهاد تا امروز مورد موافقت قرار نگرفته است.

جدول دستمزد داوران فوتبال آقایان به شرح زیر است:

لیگ برتر:  داور ۷۰۰ هزار تومان، کمک داور ۴۵۰ هزار تومان، داور چهارم ۳۰۰ هزار تومان 

دسته اول:  داور ۲۰۰ هزار تومان، کمک داور ۱۴۰ هزار تومان، داور چهارم ۷۰ هزار تومان

دسته دوم:  داور ۱۲۰ هزار تومان، کمک داور ۷۵ هزار تومان، داور چهارم ۴۵ هزار تومان

دسته سوم:  داور ۱۰۰ هزار تومان، کمک داور ۷۰ هزار تومان و داور چهارم ۴۵ هزار تومان

جوانان، نوجوانان و نونهالان: داور ۶۰ هزار تومان، کمک داور ۴۵ هزار تومان و داور چهارم ۲۰ هزار تومان


منبع: الف

آخرین خبر از دربی سرخابی‌ها در آلمان / چشم انتظار دستور پلیس فدرال

ورزش سه نوشت: تکلیف بازی دوستانه بین استقلال و پرسپولیس که قرار است در آلمان برگزار شود چهارشنبه مشخص می‌شود.

پیش از این قرار بود دربی تهران برای اولین بار در خارج از کشور برگزار شود اما اتفاق هایی که در نشست گروه جی ۲۰ در هامبورگ رخ داده است و تظاهراتی که در این شهر اتفاق افتاده است کمی برگزاری این بازی را پیچیده کرده است.

در حال حاضر باشگاه بیله فلد و البته فدراسیون فوتبال آلمان با برگزاری این بازی موافقت کرده اند اما برای نهایی شدن برگزاری دربی باید پلیس فدرال آلمان با برگزاری این بازی موافقت کند.

در واقع پلیس فدرال آلمان باید اجازه برگزاری این بازی را بدهد و البته تضمین بدهد که امنیت بازیکنان و کادرفنی دو تیم، هواداران حاضر در استادیوم و البته میهمان های این بازی را تامین کنند که قرار است آنها فردا به اسپانسر مشترک دو باشگاه استقلال و پرسپولیس خبر نهایی بدهند.

نکته جالب این است که در حال حاضر اسپانسر مشترک دو باشگاه استقلال و پرسپولیس کارهای نهایی برگزاری این بازی را انجام داده است و تنها منتظر نهایی شدن آن هستند است. در صورتی که پلیس فدرال با برگزاری این بازی در کشور آلمان مخالفت کند این بازی به طور قطع در تهران و در ورزشگاه آزادی برگزار خواهد شد.


منبع: الف

آلمانی‌ها دربی استقلال و پرسپولیس را لغو کردند!

پلیس آلمان و باشگاه بیله فلد حاضر نشدند تعهد لازم برای برقراری امنیت بازی تیم های استقلال و پرسپولیس را در آملمان بدهند. مسابقه ای که قرار بود در پایان تمرینات اروپایی دو تیم در شهر بیله فلد برگزار شود ، به همین سادگی لغو شد.

ترس برقراری امنیت ، مهمترین تهدید این رخداد ورزشی بود که سرانجام سبب شد مسابقه برگزار نشود.


منبع: الف

منصوریان سر دو راهی/ احتمال حذف مگویان از استقلال جدی شد

سرمربی استقلال برای حذف بازیکنان باید بهترین تصمیم را بگیرد و بازیکنانی را کنار بگذارد که نمی‌توانند به این تیم کمک کنند.

به گزارش جام نیـوز، استقلالی‌ها بعد از جذب جباروف به دنبال این هستند که قرارداد رابسون را هم تمدید می‌کنند و نکته عجیب این است که با حضور این بازیکن لیست بزرگسال آبی‌ها ۳ بازیکن اضافی پیدا می‌کند و عجیب‌تر اینکه هنوز منصوریان اظهارنظر روشنی در مورد نفراتی که قرار است از لیست این تیم خارج شوند انجام نداده است. در این روزها شایعاتی در مورد خروج نام مگویان از لیست استقلال شنیده می‌شود ولی هزینه زیادی که فسخ قرارداد این بازیکن برای آبی‌ها در پی دارد جدایی او را تا حد زیادی منتفی کرده است. نکته عجیب ماجرا همانطور که گفته شد این است که منصوریان هنوز اظهارنظر خاصی در مورد اینکه کدام بازیکنان را می‌خواهد از لیست خود کنار بگذارد انجام نداده است ضمن اینکه با حضور احتمالی رابسون یک بازیکن دیگر هم باید از لیست خارج شود که هنوز نامش هم در رسانه‌ها مطرح نشده است. با این شرایط به نظر می‌رسد منصوریان هرچه زودتر باید تصمیم گیری کند تا حداقل بازیکنان لیست خروج قدرت تصمیم‌گیری داشته باشند چراکه در حال حاضر لیست اکثر تیم‌های لیگ برتری پر شده است و تصمیم دیرهنگام سرمربی استقلال می‌تواند در آینده فوتبالی این بازیکنان تاثیرگذار باشد. آنچه مسلم است منصوریان در تدارک تیمی قدرتمند برای قهرمانی در لیگ برتر است و با توجه به حضور استقلال در ۳ جام و فشردگی بازی‌های این تیم، طبیعتا بازیکنانی از لیست خارج می‌شوند که در تمرینات این تیم همسطح بقیه بازیکنان نبوده‌اند.

سرمربی استقلال برای حذف بازیکنان باید بهترین تصمیم را بگیرد و بازیکنانی را کنار بگذارد که نمی‌توانند به این تیم کمک کنند. البته منصوریان روی مگویان چندان نظر مثبتی ندارد اما به هر حال منافع باشگاه را نیز باید در نظر بگیرد.


منبع: الف

آمریکایی‌ها و تجارت آزاد

 روزنامه «جام‌جم» در یادداشتی نوشت: ماهیت تعاملات بین‌المللی و به عبارت ساده‌تر جوهره نظم مستقر را بازیگرانی رقم می‌زنند که فزون‌ترین و متنوع‌ترین توانمندی‌ها، متعددترین ابزارها و ظرفیت اعمال اولویت‌ها و گسترده‌ترین میزان اراده برای مدیریت نظم بین‌المللی را متجلی می‌سازند. کشورهایی که این جایگاه را در اختیار دارند به عنوان مطرح‌ترین نقش‌آفرینان صحنه جهانی جلوه‌گری می‌کنند. در میان اینان به دلایل عدیده بازیگری خاص موقعیتی منحصربه‌فرد می‌یابد و محوریت را برای خود می‌سازد. از سال ۱۹۹۹ به منظور مشروعیت‌بخشیدن هر چه بیشتر به ارزش‌ها و نهادهای قوام‌دهنده نظم لیبرال و از سویی دیگر به رسمیت شناختن این که بعضی از کشورها جایگاهی معتبر و نافذتر در صحنه جهانی تصاحب نکرده‌اند اجلاس گروه ۲۰ پایه گذاشته شد.

لیبرالیسم مدرن که به‌دنبال پایان جنگ دوم مبنا و اساس حیات‌بخش نظم مستقر جهانی قرار گرفته است، ایجاد نهادها و رژیم‌ها را محوریت قرار می‌دهد. این اعتقاد وجود دارد که برای شکل دادن به محدودیت در رفتارهایی که کشورها در چارچوب منافع خود تعریف می‌کنند و در جهت تطبیق دادن آن رفتارها با نیازهای نظم و در عین حال به وجود آوردن شبکه‌های متعدد که از طریق آن تعاملات مطلوب نظر بازیگران برتر فرصت تجلی پیدا کنند بهترین شیوه و چارچوب همین نهادها هستند. اساس نظم لیبرال کنونی سرمایه‌داری بازاری است. این سیستم اقتصادی که به درجات و شکل‌های مختلف جهان را در نوردیده در بطن خود در بلندمدت و بتدریج ارزش‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی جهان غرب به رهبری آمریکا را گریزناپذیر می‌سازد.

به همین روی برای نهادینه کردن حرکت کشورهای جهان به سوی پذیرش هر چه بیشتر اقتصاد سرمایه‌داری بازاری تصمیم گرفته شد که تنیدگی شبکه‌ای هم به وجود آید. کشورهایی از قبیل چین، هندوستان و برزیل که با سرعت فراوان از اقتصاد برنامه‌ریزی شده با تاکیدهای چپگرایانه دور شده بودند با شکل‌گیری اجلاس گروه ۲۰ تشویق شدند که این راه را ادامه دهند و برای این که آنان در صحنه جهانی به وسیله کشورهای غربی تائید قابل لمس را تجربه کنند ورود آنان به عنوان بازیگرانی همتراز کشورهای غربی حداقل از دیدگاه در کنار هم‌بودن و پشت یک میز قرار گرفتن و صحبت درخصوص مسائل حاد جهانی میسر شد.

اجلاس هامبورگ در شرایطی برگزار شد که آمریکا به عنوان سمبل نظم لیبرال حاکم تفسیر بسیار متفاوت و درک فراوان غیرسنتی را مطرح کرد.

رهبری جدید ساکن کاخ سفید ‌افزون‌تر از همیشه خواهان این است که جایگاه آمریکا ارتقای سریع و وسیع‌تری را برای خود تضمین کند ولیکن با این تفاوت که حداقل مانند هشت سال گذشته در چارچوب امتیازدهی واشنگتن به دیگر بازیگران نباشد؛ بلکه براساس تحمیل نیازها و اولویت‌ها، رهبر نظم جهانی جلوه‌گری کند. در شرایطی که چین کمونیست به عنوان طرفدار همه‌جانبه تجارت آزاد در کنار صدر اعظم آلمان قرار گرفته آمریکا به نقد شکل کنونی و مستقر فعالیت‌ها در قلمرو تجارت آزاد پرداخته است. دونالد جان ترامپ به عنوان رهبری که خواهان ایجاد یک سری محدودیت‌ها در مسیر تجارت آزاد به عنوان قلوه‌گاه سرمایه‌داری جهانی است در برابر آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان قرار گرفته که پرچمدار تجارت آزاد در مفهوم آدام اسمیتی آن است.

آنچه به این معادله ماهیت پارادوکسیکال بخشیده جابه‌جایی نقش‌هاست. آمریکایی‌ها با توجه به این که سردمداری در عرصه اقتصاد را در اختیار دارند خواهان این هستند که هزینه صادرات دیگر بازیگران عرصه رقابت اقتصادی را افزایش یافته بیابند تا از دست دادن جایگاه اول اقتصادی را با توجه به شرایط چین و اتحادیه اروپا شاید بتوان گریزناپذیر قلمداد ساخت، به عقب بیندازند.

آمریکا متوجه است که در حال حاضر بزرگ‌ترین بازار مصرفی جهان و در نتیجه جذاب‌ترین مقصد صادراتی برای دیگر کشورها بویژه چین را در اختیار دارد و به‌همین دلیل در تلاش است که بیشترین بهره را از این وابستگی دیگر بازیگران به بازار خود به دست آورد. آلمان برخلاف آمریکا اقتصادی را شکل داده که کاملا متکی به صادرات است و به همین سبب رویارویی با آمریکا را تنها مسیر تداوم در اختیار داشتن اقتصاد اول اروپا می‌یابد.

اصول و قواعد بازی را بازیگران با توجه به شرایط و منافع کنونی خود تفسیر و تعریف می‌کنند حتی اگر خودشان پایه‌گذار اولیه قواعد و مقررات باشند. آمریکایی‌ها که در طول قرن نوزدهم و بیستم بیشترین منفعت را از عملکرد اصل تجارت آزاد بردند، حال که در می‌یابند این امکان وجود دارد که با دستکاری این اصل، اقتدار خود را همچنان حفظ کنند، ابایی از به صحنه آوردن این واقعیت ندارند.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی


منبع: الف

برترین اقتصادهای آسیایی در سال ۲۰۵۰

در نیمه قرن بیست و یکم ارزش تولید ناخالص داخلی ایران بر مبنای برابری قدرت خرید به ۲.۳۵۴ هزار میلیارد دلار می‌‌‌رسد و این کشور شانزدهمین اقتصاد بزرگ دنیا معرفی می‌‌‌شود.
 
به گزارش خبرآنلاین از اتاق تهران، اقتصاد دنیا در سال‌های اخیر با سرعت زیادی تغییر کرده است. کشورهای در حال توسعه به مدد سرمایه‌های خارجی توانستند با سرعت زیادی رشد کنند و به اقتصادهای بزرگ و برتر دنیا تبدیل شوند. اهمیت اقتصادهای در حال توسعه در ساختار کنونی اقتصاد دنیا به اندازه‌ای زیاد است که در گزارش‌های مختلف از این اقتصادها به عنوان موتور محرک اقتصاد دنیا در سال‌های  بحران در غرب یعنی سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۳ میلادی یاد شده است.

از ابتدای قرن بیست و یکم تاکنون ارزش اقتصادی چین افزایش یافت و توانست به عنوان دومین اقتصاد بزرگ دنیا جایگزین ژاپن شود. این کشور در سال ۲۰۱۷ از نظر بزرگی تولید ناخالص داخلی بر مبنای برابری قدرت خرید جایگاه اول دنیا  را داشت و به تنهایی بالغ بر ۱۸ درصد تولید ناخالص داخلی دنیا را به خود اختصاص داد. ولی با توجه به سرعت بالای رشد اقتصادی در چین انتظار می‌‌‌رود ارزش تولید ناخالص داخلی آن در سال ۲۰۵۰ بیشتر از ۶۵ درصد نسبت به سال جاری رشد کند.

سرعت بالای رشد اقتصادی در هند هم زمینه را برای تبدیل شدن این کشور به یکی از ابرقدرت‌های اقتصادی در دنیا فراهم کرد. هند یکی از کشورهای بسیار پرجمعیت است که اصلاحات اقتصادی انجام‌شده در دوره رئیس‌جمهوری فعلی این کشور سبب شد تا  سرعت رشد اقتصادی در کشور افزایش یابد و فرصت‌های شغلی زیادتری در این کشور ایجاد شود.

اما برای اینکه عملکرد اقتصادی دنیا تا پایان نیمه اول قرن بیست و یکم مشخص شود باید پیش‌بینی‌های درستی انجام شود. سؤال اصلی این است که اقتصاد دنیا تا سال ۲۰۵۰ چه تغییری خواهد کرد و کدام کشورها می‌‌‌توانند در صدر فهرست اقتصادهای برتر دنیا جای داشته باشند؟ آیا اروپا و امریکا سهم بزرگ‌تری از اقتصاد دنیا خواهند داشت یا اینکه آسیا می‌‌‌تواند سهم خود را در اقتصاد دنیا افزایش دهد؟
ایندیپندنت در گزارش مفصلی ارزش تولید ناخالص داخلی کشورهای مختلف بر مبنای برابری قدرت خرید در سال ۲۰۵۰ را به نقل از صندوق بین‌المللی پول اعلام کرده است. این نشریه انگلیسی در گزارش مذکور بزرگی اقتصاد کشورهای مختلف را در سال ۲۰۱۷ با بزرگی آن در سال ۲۰۵۰ مقایسه کرد و نوشت: چین بیشترین رشد را در ارزش تولید ناخالص داخلی خود شاهد خواهد بود و همچنان از نظر برابری قدرت خرید در صدر فهرست کشورهای دنیا قرار خواهد داشت.

این نشریه در مورد دلیل استفاده از ارزش تولید ناخالص داخلی بر مبنای برابری قدرت خرید نوشت: شاخص مذکور برای تعیین نرخ بهره‌وری اقتصادی و ارزیابی استاندارد زندگی مردم در دوره‌ای از زمان استفاده می‌‌‌شود و به همین دلیل می‌‌‌تواند ارزیابی درستی از وضعیت اقتصاد کشورها در سال ۲۰۵۰  ارائه دهد. طبق این گزارش اغلب کشورهایی که هم‌اکنون در میان ۱۵ اقتصاد برتر دنیا قرار دارند تا سال ۲۰۵۰ همچنان در صدر باقی می‌‌‌مانند ولی ممکن است رتبه آنها در مقایسه با دیگر کشورهای دنیا تغییر کند. نکته مهم اینجاست که در بیست سال پایانی این دوره کشورهای در حال توسعه و اقتصادهای در حال گذار به عنوان مالکان بزرگ‌ترین اقتصادهای دنیا معرفی می‌‌‌شوند و سهم کشورهای اروپای غربی در اقتصاد دنیا کاهش خواهد یافت.



آسیایی‌ها در صدر

آسیا بیشترین سهم از جمعیت دنیا را در خود جای داده است ولی تاکنون بیشتر بازار مصرف بود تا یک قطب بزرگ تولیدکننده محصولات اقتصادی. اما سرمایه‌گذاری‌های انجام‌شده در اقتصادهای آسیایی در کنار  تغییر دیدگاه سردمداران در زمینه مسائل اقتصادی سبب شد تا این منطقه بیش از پیش رشد کند. حال قاره آسیا نه‌تنها یک بازار مصرف بزرگ است بلکه از نظر ارزش تولید ناخالص داخلی هم سهم قابل توجهی در اقتصاد دنیا دارد. اما به نظر می‌‌‌رسد این سهم تا نیمه قرن بیست و یکم پررنگ‌تر هم خواهد شد.

در میان پنج اقتصاد بزرگ دنیا درسال ۲۰۵۰، چهار کشور در قاره آسیا واقع شده‌اند و تنها امریکا خارج از این قاره است. در سال ۲۰۵۰ چین بزرگ‌ترین اقتصاد دنیا خواهد بود و ارزش تولید ناخالص داخلی این کشور بر مبنای برابری قدرت خرید به مرز ۳۸.۰۰۸ هزار میلیارد دلار می‌‌‌رسد. ارزش تولید ناخالص داخلی چین نسبت به سال ۲۰۱۷ میلادی ۶۵ درصد افزایش خواهد یافت و سطح درآمد مردم هم بیشتر خواهد شد. این رشد در شرایطی اتفاق می‌‌‌افتد که ارزش تولید ناخالص داخلی امریکا بر مبنای برابری قدرت خرید برابر با ۲۳.۴۷۵ هزار میلیارد دلار است و این کشور در جایگاه دوم دنیا قرار خواهد داشت. انتظار می‌رود تا نیمه قرن بیست و یکم ارزش تولید ناخالص داخلی کشور هند بر مبنای برابری قدرت خرید به ۱۹.۵۱۱ هزار میلیارد دلار برسد و  به همراه ژاپن و اندونزی از نظر بزرگی تولید ناخالص داخلی جایگاه سوم تا پنجم فهرست را از آن خود کنند. در سال جاری آلمان به عنوان پنجمین اقتصاد بزرگ دنیا معرفی شده است ولی تا پایان نیمه اول اندونزی در این جایگاه خواهد بود و آلمان به عنوان هفتمین اقتصاد دنیا در رده‌بند‌ی‌های جهانی معرفی می‌‌‌شود.

نکته مهم این است که ارزش تولید ناخالص داخلی چهار اقتصاد برتر آسیا در سال ۲۰۵۰ تقریبا سه برابر ارزش تولید ناخالص داخلی  امریکا در سال ۲۰۵۰ خواهد بود و این نشان می‌‌‌دهد که آسیا جایگاه قدرتمندتری در تعاملات اقتصادی دنیا خواهد داشت. قدرت بیشتر اقتصادهای آسیایی در پایان نیمه اول قرن بیست و یکم باعث می‌‌‌شود تا سیاست‌های اقتصادی این منطقه هم تاثیرگذاری بیشتری در سطح جهانی داشته باشد. از طرف دیگر طرح پیشنهادی چین مبنی بر ایجاد جاده ابریشم مدرن هم یکی از عوامل بسیار مهم در تقویت قدرت اقتصادی آسیا محسوب می‌‌‌شود زیرا کشورهایی که در مسیر این جاده ابریشم قرار دارند ۶۵ درصد از جمعیت جهان را در خود جای داده‌اند و مالک دوسوم از اقتصاد دنیا هستند. با راه‌اندازی این مسیر تجاری مدرن است که ارزش تجارت آسیا و سهم اقتصاد آسیا در جهان بیشتر خواهد شد.

ایران، شانزدهمین اقتصاد دنیا

در نیمه قرن بیست و یکم ارزش تولید ناخالص داخلی ایران بر مبنای برابری قدرت خرید به ۲.۳۵۴ هزار میلیارد دلار می‌‌‌رسد و این کشور به عنوان شانزدهمین اقتصاد بزرگ دنیا معرفی می‌‌‌شود درحالی‌که هم‌اکنون ارزش تولید ناخالص داخلی ایران بر مبنای برابری قدرت خرید برابر با ۱.۵۳۶ هزار میلیارد دلار است و این کشور جایگاه هجدهم دنیا را از آن خود کرده است. ارزش تولید ناخالص داخلی ایران در فاصله سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۵۰ میلادی ۵۳ درصد رشد خواهد کرد. برداشته شدن تحریم‌های اقتصادی و بازگشت ایران به اقتصاد دنیا  و قرار گرفتن این کشور در مسیر جاده ابریشم مدرن که طرح پیشنهادشده توسط  چین برای توسعه اقتصاد و تجارت آسیا است، از اصلی‌ترین دلایل رشد اقتصادی ایران و ارتقای جایگاه این کشور در معادلات اقتصادی دنیا خواهد بود.

در سال  ۲۰۵۰ کشورهای عربستان سعودی، کره جنوبی و ایتالیا جایگاه سیزدهم تا پانزدهم را در میان اقتصادهای دنیا خواهند داشت و کشورهای اسپانیا و کانادا و مصر از نظر ارزش تولید ناخالص داخلی بر مبنای برابری قدرت خرید هفدهمین تا نوزدهمین اقتصاد دنیا شناخته می‌‌‌‌شوند. در سال جاری عربستان هفدهمین اقتصاد دنیا است و ارزش تولید ناخالص داخلی آن بر مبنای برابری قدرت خرید برابر با ۱.۷۹ میلیارد دلار است.
 


منبع: الف

تولید خودروهای بی کیفیت، ادامه شماره گذاری و بالا رفتن تصادفات جاده ای/ مقصر این وضعیت کیست؟

در شرایطی که شرکت های خودروسازی در سطح جهانی هر روز مدل های جدیدی را به بازارهای جهانی ارائه می کنند تا رضایت مشتریان را بیش از پیش کسب کنند در ایران خودروهایی که از کیفیت مناسب و قابل قبول برخوردار نیستند بعد از حدود سه دهه و با کمترین تغییر، خط تولید فعال دارند. این در حالی است که اگر چه صنعت از خودورسازی ایران حدود پنجاه سال می گذرد اما متناسب با این مدت هرگز توسعه و رشد نیافته است. بدتر آن که به باور برخی از کارشناسان حتی در زمینه تولید برخی خودروها پسرفت بوجود آمده و این خودروهای تولیدی، کیفیت سابق را ندارند.

به گزارش الف، بدون شک تولید خودروهای بی کیفیت ضرر و زیان فراوانی به خانواده های ایرانی و به کشور بابت تصادفات و بالا رفتن تلفات وارد می کند. به همین دلیل است که صنعت خودروسازی در ایران  از نگاه عموم مردم و کارشناسان نیازمند تحولات جدی برای ارتقای کیفیت خودروهای تولیدی می باشد. اما وجود انحصار، عدم رقابتی بودن بازار خودرو و تعرفه های بسیار بالا موجبات بی توجهی مسئولین و خودروسازان به این امر مهم شده است.

چرا خودروهای بی کیفیت شماره گذاری می شوند

در این بین یکی از راه ها رسیدن به چنین هدفی شاید این باشد که در شماره گذاری خودروهای بی کیفیت دقت نظری بیشتر اعمال شود. در این راستا سردار حسین اشتری فرمانده نیروی انتظامی در همایش فرماندهان راهنمایی و رانندگی که دیروز(سه‌شنبه) برگزار شد، اظهار داشت: ارتقای صنعت خودروسازی و رانندگی می‌تواند تلفات و تصادفات را کاهش دهد و باید خودرو سازان نسبت به تولید خودروی ایمن اقدام کنند. فرمانده نیروی انتظامی کشور در ادامه افزود: باید تمام استانداردها در تولید خودرو رعایت شود… باید از خودروسازان بخواهیم که در اجرای وظیفه خودشان که حفظ جان و سلامت سرنشینان است تلاش کرده و تمام استانداردها را رعایت کنند و هر جا که مراعات نشود، پلیس ممانعت و برخورد خواهد کرد.

سردار تقی مهری، رئیس‌پلیس راهور هفته قبل درباره شماره گذاری خودروهای بی کیفیت گفت: آنچه قانون برای پلیس مشخص کرده این است که ابتدا خودروها از سازمان ملی استاندارد، استانداردهای لازم را دریافت کنند، سپس نتایج کتبی استاندارد خودروها به پلیس اعلام شود، پلیس هم از لحاظ فنی آنها را بررسی و تائید کند، همچنین از نظر زیست‌محیطی، خودروها باید مورد تائید سازمان حفاظت محیط‌زیست قرار گرفته باشند که پلیس می‌تواند آنها را شماره‌گذاری کند. البته در سال‌های گذشته شاهد ارتقای استانداردها بوده‌ایم مانند نصب ترمز ضدقفل، نصب کیسه هوا و برخی تجهیزات دیگر، منتها مشکل اصلی این است که این استانداردسازی، شامل برخی قطعات خودرویی است که توسط شرکت‌های قطعه‌ساز تولید می‌شود که آن کیفیت لازم را ندارند. ممکن است حتی برخی از این قطعات مجوز استاندارد را هم بگیرند، اما درواقع نمی‌توانند انتظارات پلیس را در ایجاد ایمنی جاده‌ای فراهم کنند.

خودروهایی که هیچ وقت بازنشسته نمی شوند

گفتنی است بررسی جدیدترین گزارش ارزیابی کیفیت خودروهای داخلی (خرداد ۱۳۹۶) نشان می‌دهد که همچون ماه‌های پیش از آن برخی از خودروهای تولیدی از سوی ایران خودرو، سایپا، مدیران خودرو و کرمان خودرو همچنان در پایین‌ترین سطح کیفی و با همان کیفیت سابق تولید می‌شوند. این خودروها شامل سایپا ۱۳۱، سایپا ۱۱۱، سایپا ۱۳۲، تیبا، تیبا هاچ‌بک، ساینا، ام‌وی‌ام ۱۱۰ اس، سمند، پژو پارس، پژو ۴۰۵، لیفان ایکس ۶۰ و ام‌وی‌ام ۵۵۰ هستند که تنها یک ستاره از پنج ستاره کیفی را کسب کرده‌اند.

از این رو در ماه های اخیر بحث های زیادی درباره زمان بازنشستگی و تعطیلی خط تولید برخی خودروهای داخلی شده است. خودروهایی که بیش از دو دهه در ایران بدون هیچ گونه ارتقای کیفیتی، تولید شده اند و این در حالی است که بر اساس قانون باید خودروهایی که ۱۰ سال از طول عمرشان سپری می‌شود، با توقف خط تولید روبرو شوند. به عنوان مثال پراید خودرویی است که از سال ۱۳۷۲ تولید آن در ایران و در شرکت سایپا آغاز شده و طبق قانون باید خط تولید اتومبیل‌هایی که ۱۰ سال از عمر آنها می‌گذرد، متوقف شود. حال نه‌تنها با گذشت حدود ۲۴ سال از آغاز تولید این خودرو خط تولید آن متوقف نشده بلکه تا دی ماه سال آتی نیز فرصت پیدا کرده‌ تا توسط شرکت تولیدکننده در بازار عرضه شود. طول عمری که شاید در هیچ کجای دنیا شاهد آن نباشیم و حتی در صورتی که استانداردهای مورد نظر را به همراه تغییر پلت‌فرم رعایت کند، پس از سال ۱۳۹۷ کماکان شاهد تولید این خودرو باشیم. حال سوالی که در مورد این خودرو مطرح می‌شود این است که آیا هرگز قرار نیست که خط تولید پراید متوقف شود؟ .

مونتاژ و تولید پژو ۴۰۵ نیز از سال ۱۳۶۹ در ایران کلید خورد و تا کنون حدود ۲۷ سال است که از آغاز تولید این خودرو در کشور می‌گذرد. نکته جالب آن جاست در ۶ ماه گذشته چندین بار خبر توقف تولید این دو محصول بی کیفیت مطرح شده و باز هم تکذیب شده است. چرخه باطلی که نشانه‌ای از وضعیت نابسامان صنعت خودروسازی کشورمان است.

وزیر صنعت نیز چند روز قبل با حضور در رسانه ملی از کیفیت نامناسب خودرو و قطعات انتقاد کرد و گفت: با وجود اینکه وضعیت تولید رو به بهبود است باید شرکت های خودروساز و قطعه ساز برای افزایش کیفیت قطعات برنامه ریزی کنند .

بر این اساس کارشناسان و صنعتگران نگران‌ هستند که بی‌توجهی به خواست مصرف‌کنندگان برای تولید خودروهای با کیفیت و نبود طرح‌های جدی تحقیق و توسعه و حرکت نکردن در جهت کیفی‌سازی محصولات موجب شود صنعت خودرو هم در آینده قدرت رقابت خود را از دست بدهد و اشتغال ایجاد شده و سرمایه‌گذاری‌های انجام شده در این صنعت به خطر بیفتند.

لزوم ارتقای فرهنگ رانندگی

با تمامی این تفاسیر اما نباید از نقش رانندگی بد و نامناسب برخی از مردم در افزایش تصادفات نگفت. در واقع با وجود خودروهای نه چندان مناسب، سهم مردم در ایمن کردن سفربسیار زیاد است. از این رو باید گفت قانون‌مداری در رانندگی بسیار مهم است. همچنین لازم است رانندگان هر زمان که نیاز به استراحت داشتند، توقف کنند و خسته یا بدون تمرکز پشت فرمان ننشینند و از سرعت غیرمجاز نیز پرهیز کنند.

گفتنی است بر اساس آمار اعلامی در تابستان سال گذشته، بیش از ۴۸۰۰ نفر در تصادفات جاده‌ای جانشان را از دست دادند که علت فوت ۶۰ درصد از سرنشینان خودروها، ضربه به سر است که با بستن کمربند ایمنی مسلما این آمار کاهش می‌یابد.


منبع: الف

آغاز فرایند اصلاح قانون کار پس از ابلاغ

معاون وزیر کار گفت: پس از اعلام وصول استرداد لایحه اصلاح قانون کار در جلسه یکشنبه مجلس شورای اسلامی، منتظر ابلاغ بازگشت لایحه هستیم تا در خصوص فرآیند اصلاح قانون کار تصمیم‌گیری شود.

احمد مشیریان در گفتگو با مهر با اشاره به اعلام وصول استرداد لایحه «اصلاح قانون کار» در روز یکشنبه هفته جاری در صحن علنی مجلس شورای اسلامی درباره فرآیند آغاز اصلاح قانون کار گفت: بازگشت لایحه اصلاح قانون کار هنوز از سوی دولت به وزارتخانه ابلاغ نشده اما به محض ابلاغ رسمی، قطعا تمهیدات و سیاستگذاری لازم در خصوص فرایند اصلاح قانون کار انجام می‌شود.

وی با بیان اینکه قانون کار یکی از مهمترین قوانین کشور است که بخش زیادی از جامعه را در بر می‌گیرد، ادامه داد: نباید برای اصلاح قانون کار شتابزده عمل کرد چراکه یک قانون حساس است و باید تامل خاصی درخصوص زمان اصلاح آن داشته باشیم. در دولت گذشته تشکل‌های کارگری و کارفرمایی به نحوه ارسال و عدم اعمال نظرات آنها انتقادات بسیاری داشتند اما اکنون فارغ از این مسائل باید با یک سیاستگذاری صحیح در خصوص تدوین یک لایحه کارآمد انجام شود.

معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با اطمینان به تشکل‌های کارگری و کارفرمایی برای بررسی دقیق قانون کار گفت: پس از ابلاغ رسمی بازگشت لایحه اصلاح قانون کار به وزارتخانه و اتخاذ سیاست های کلان در خصوص نحوه اصلاح قانون از سوی شخص وزیر، برنامه ریزی های لازم در جهت جمع آوری استدلال‌های منطقی انجام شود.

وی با تاکید بر رعایت اصل سه جانبه گرایی در فرایند تدوین اصلاح قانون کار گفت: قطعا در این فرایند یکی از مهمترین موضوعات  شناسایی محل اختلاف نظرهای شرکای اجتماعی بر سر مواد مهم این قانون کار است ضمن اینکه باید بر روی چند ماده کلیدی تامل ویژه‌ای داشته باشیم.

مشیریان، «امنیت شغلی» را یکی از موضوعات مهم و دارای اهمیت در قانون کار عنوان کرد و گفت: این موضوع در ماده ۷ قانون کار لحاظ شده است که این ماده یکی از همان مواد کلیدی و دارای اهمیت است که بررسی پیرامون آن باید با دقت خاصی صورت گیرد. در این خصوص باید سبقه امنیت شغلی در ایران و دنیا نیز به طور دقیق بررسی شود.

این مقام مسئول با بیان اینکه تجمیع نظرات شرکای اجتماعی و اتخاذ تصمیمات مشترک به ویژه در فرایند صلاح قانون کار آسان نیست، افزود: طبیعتا از مواد کلیدی این قانون به سادگی نمی‌توان گذشت و ممکن است اختلاف نظرهایی بر سر این مواد بین شرکای اجتماعی وجود داشته باشد اما این اختلاف نظرها در نهایت منتج به یک تصمیم مورد توافق طرفین بر حسب منافع و مصلحت کشور خواهد شد. همچنیناین اطمینان به شرکای اجتماعی داده می‌شود که با شفافیت و با رعایت اصل سه جانبه گرایی قانون کار اصلاح شود.

معاون وزیر کار در امور «تنظیم روابط کار» همچنین در خصوص برخی اخبار مبنی تهیه آیین‌نامه تبصره یک ماده ۷ قانون کار در راستای تعیین حداکتر مدت قرارداد برای کارهای غیرمستمر بدون حضور تشکل‌های کارگری و کارفرمایی گفت: قطعا در همه امور مربوط به روابط کار خود را ملزم به رعایت سه جانبه گرایی می‌دانیم و اخباری که در زمینه تدوین این آیین نامه بدون رعایت سه جانبه گرایی بعضا منتشر می‌شود صحت ندارد و بنای اصلی اصلاح امور مربوط به تنظیم روابط کار «شفافیت» است.

به گزارش خبرنگار مهر، بر اساس تبصره یک ماده ۷ قانون کار، حداکثر مدت موقت برای کارهایی که طبیعت آنها جنبه غیر مستمر دارد باید توسط وزارت کار تهیه و به تصویب هیات وزیران برسد؛ در همین زمینه پیشه از این معاون وزیر کار از تهیه این آیین نامه با هدف ساماندهی قراردادهای موقت در آینده‌ای نزدیک خبرداده بود.


منبع: الف

پیاز اشک مردم را درآورد/ افزایش ۹ برابری قیمت

نائب رئیس اتحادیه بار فروشان کاهش تولید را سبب افزایش قیمت پیاز از کیلویی ۴۰۰ تومان در سال گذشته به ۳۵۰۰ تومان در سال جاری اعلام کرد.

به گزارش صداوسیما، علی قربانی با اشاره به اینکه دولت خرید تضمینی پیاز را چند سال انجام نداده است ، افزود: تعطیل شدن این رویه از سال گذشته تا کنون سبب کاهش سطح زیر کشت وکاهش تولید پیاز شده است.

وی توسعه نیافتن صنایع تبدیلی را از دیگر مشکلات مازاد محصولات و فرآوری آنها عنوان کرد که می تواند در تنظیم بازار و جلوگیری از این نوع مشکلات اثرگذار باشد.

نائب رئیس اتحادیه بار فروشان بروز سیل در بندر عباس و جیرفت را نیز دیگر دلایل کاهش تولید اعلام کرد و افزود: این اتفاق نیمی از محصولات پیاز در این منطقه را از بین برده است.

قربانی گفت: سرمازدگی محصولات اصفهان و دزفول نیز کاهش عرضه پیاز را به همراه داشته است در حالی که محصولات این استانها هم اکنون باید در بازار عرضه می شد.

وی افزود: مشکل قیمت با ورود محصولات دیگراستانها در ۲۰ تا ۲۵ روز آینده بر طرف خواهد شد.


منبع: الف

خطر سقوط نفت به زیر ۴۰ دلار

دنیای اقتصاد نوشت: عملکرد فراتر از انتظار تولیدکنندگان نفت شیل و رشد ناگهانی تولیدات لیبی و نیجریه موجب شده که بسیاری از موسسات بین‌المللی برآورد خود از آینده قیمت نفت را کاهش دهند.

در این میان، گلدمن ساکس به اوپک هشدار داده که اگر سیاست‌های خود را تغییر ندهد و توافق برای کاهش تولیدات را تعمیق نبخشد، بازار نفت کف حمایتی ۴۰ دلاری را نیز واگذار خواهد کرد. کارشناسان این بانک به اوپک توصیه می‌کنند که این اقدام باید بدون اطلاع قبلی و به‌‌صورت غافلگیرانه انجام شود تا نتیجه‌بخشی موردنظر برای رشد قیمت‌ها را داشته باشد.

گلدمن ساکس می‌گوید اوپک «باید» بازار نفت را با تصمیمات خود «شوکه» کند، وگرنه شاهد رسیدن قیمت نفت به سطوح کمتر از ۴۰ دلار خواهیم بود. روز گذشته مجددا موجی از ناامیدی بازار نفت را فراگرفت و با وجود اینکه در شروع بازگشایی معاملات الکترونیکی، قیمت نفت برای صعود خیز بر‌داشته بود، با اعلام برخی خبرها در مسیر کاهشی قرارگرفت. مجموع این اخبار حول و حوش ناامیدی به بازار نفت بود، برخی بانک‌های بین‌المللی گزارش‌هایی از بازار نفت ارائه دادند که در آنها وضعیت بازار نفت ناامیدکننده توصیف شده و برآوردها از بهای نفت به شدت کاهش یافته بود. گلدمن ساکس یکی از این بانک‌ها است؛ گلدن ساکس به اوپک توصیه کرد اگر تولیدات خود را به یکباره کاهش ندهد و بازار نفت را شوکه نکند، به زودی شاهد معامله شدن نفت در کانال ۳۰ دلار خواهیم بود.

این اظهارات در حالی مطرح می‌شود که بازار نفت نسبت به موثر بودن توافق اوپک و متحدانش بر بازار نفت امیدی ندارد و افزایش تولید نفت لیبی و نیجریه به‌عنوان دو عضو معاف از توافق بر شدت نگرانی‌ها افزوده است.


منبع: الف

مظنه خرید مسکن در منطقه نواب + جدول قیمت

برای خرید مسکن درمنطقه نواب باید از ۱۰۸ میلیون تومان تا ۲۲۰ میلیون تومان هزینه کرد.

به گزارش میزان، قیمت مسکن بسته به موقعیت مکانی و سال ساخت تغییر می‌کند.

مظنه خرید یک واحد آپارتمان نوساز ۹۰ در بلوک ارسباران یک نواب، ۱۶۰ میلیون تومان است.

قیمت برخی از واحدهای مسکن در منطقه نواب به شرح جدوب زیر است:


منبع: الف

کیا و نیسان به‌زودی به ایران می‌آیند

دنیای اقتصادنوشت: در شرایطی گروه خودروسازی سایپا در حال آماده‌سازی خطوط تولید سیتروئن در سایپای کاشان است که به گفته‌ مدیرعامل این شرکت همکاری مجدد سایپا با دو شریک سابق خود یعنی کیا و نیسان نیز به‌زودی به نتیجه خواهد رسید. م

هدی جمالی در حاشیه مراسم آغاز واگذاری پنج هزار دستگاه وانت زامیاد به مددجویان کمیته امداد امام خمینی (ره) با اشاره به اینکه همکاری با کیا از قدیم در جریان بوده و حتی در دوره تحریم نیز این همکاری‌ها ادامه داشته است، گفت: بنابراین مذاکرات با کیا در وضعیت خوبی به سر می‌برد که نتایج آن به‌زودی اعلام می‌شود.

وی در مورد آخرین وضعیت مذاکره با شرکت نیسان نیز گفت: سایپا در گذشته شریک انحصاری نیسان در ایران بود و به دلیل تحریم‌ها این همکاری قطع شد، اما هم‌اکنون در حال مذاکره برای آغاز مجدد همکاری و تولید مدل‌های جدید نیسان در ایران هستیم که به‌زودی به نتیجه خواهد رسید.
وی از عرضه چهار خودروی جدید صددرصد ایرانی ظرف دو سال آینده خبر داد و گفت: در حال حاضر هیچ جایگزینی برای خودرو پراید وجود ندارد. مهدی جمالی اظهار کرد: به‌رغم آنکه صحبت‌های بسیاری پیرامون پراید صورت می‌گیرد، اما این خودرو جزو محصولات کارآفرین بوده و ایجاد اشتغال زیادی در سیستم حمل‌و‌نقل عمومی داشته است. البته در حال یافتن جایگزین‌هایی مناسب برای خودروهای پراید و زامیاد هستیم.

وی با اشاره به اینکه هم‌اکنون مگاپلت‌فرم ملی سایپا در دست طراحی و تولید است، گفت: ظرف دو سال آینده چهار خودروی صد در صد ایرانی روی این پلت‌فرم تولید خواهد شد.
وی همچنین درباره زمان عرضه خودروی کوییک اظهار کرد: پیش‌فروش کوییک به‌زودی آغاز می‌شود و به‌دنبال آن تحویل این خودرو صورت می‌گیرد. مدیرعامل گروه سایپا در مورد زمان اعمال افزایش قیمت‌های اعلام شده از سوی شورای رقابت نیز اظهار کرد که درخواست ما برای افزایش قیمت محصولات بیش از آن چیزی بود که شورای رقابت تصویب کرد؛ بنابراین این افزایش قیمت حداقلی به مرور اعمال خواهد شد البته سعی می‌کنیم که کمترین فشار به مصرف‌کننده وارد شود.


منبع: الف

خطر «قفل‌شدگی» ایران

روزنامه «وطن‌امروز» در یادداشتی از «مهدی خانعلی‌زاده» نوشت: «بین‌الملل‌گرایی نئولیبرال» یک جریان فکری در فضای روابط بین‌الملل است که قائل به اعمال قدرت سیاسی از طریق ابزارهای اقتصادی است؛ یعنی پوشاندن چهره زشت «استعمار» با هدیه‌ زیبای «توسعه».

در این رویکرد، کشورهای جهان – بویژه آنهایی که دارای بافت اندیشه‌ای مستقل هستند و الگوی تدوین شده‌ای برای مدیریت جهانی برخلاف نظم مصنوعی حاکم دارند – ابتدا باید تحت عناوینی نظیر قراردادهای اقتصادی و اجتماعی که با هدف توسعه و شکوفایی اقتصاد آنها امضا می‌شود، با ساختار نظام جهانی هماهنگ شوند و اصطلاحا خود را به اقتصاد جهانی «قفل» کنند.

پس از گذشت چند سال و گره خوردن منافع اقتصادی این کشورها به همراهی با قدرت‌های بزرگ، نوبت به تنظیم رویکردهای سیاسی می‌رسد؛ یعنی اگر در یک موقعیت خاص، کشوری تصمیم بگیرد با سیاست‌های قدرت‌ها مخالفت کند، زیرساخت‌ها و دستاوردهای اقتصادی خود را در خطر ببیند و چاره‌ای جز تبعیت از طرف مقابل و همراهی با آن نداشته باشد.

نمونه دقیق اجرای این سیاست را می‌توان در ۲ کشور هندوستان و برزیل مشاهده کرد. هند که سودای تبدیل شدن به قدرت اقتصادی جهانی را در ذهن می‌پروراند، در سال‌های اخیر تبدیل به یک تابع بی‌چون و چرای غربی‌ها شده است و برزیل هم که پس از اندکی توسعه اقتصادی تلاش کرد استقلال سیاسی خود را نیز حفظ کند، با فشار سیاسی آمریکا درگیر یک کودتای پنهان شد.

این مقدمه را باید ضمیمه «برجام» دانست؛ توافقی که عنوانی هسته‌ای داشت اما ماهیت سیاسی آن حالا در این ایام که قراردادهایی با شرکت‌های خارجی در تهران در حال امضاست، مشخص‌تر از همیشه شده است. از همان روزی که نام IPC یا مدل قراردادهای جدید وزارت نفت در فضای خبری کشور مطرح شد، تا همین امروز که قرارداد گازی با شرکت فرانسوی توتال امضا شده، موافقان و مخالفان فراوانی در انتقاد یا حمایت از آن سخنانی را بیان کرده‌اند.

منتقدان این قرارداد، محرمانه بودن آن را نشانه‌ای از نامناسب بودن مفاد و جزئیات این توافق برای منافع ملی کشورمان دانسته‌اند. همچنین طولانی بودن زمان این توافق – یعنی ۲۵ سال – انتقادات زیادی را مطرح کرده است. سابقه نامناسب برخی فعالان حوزه نفت – مانند امضای قرارداد فسادانگیز کرسنت – که در امضای قرارداد جدید هم نقشی پررنگ داشته‌اند، محور دیگر انتقادات را تشکیل می‌دهد.

از طرف مقابل، حامیان این قرارداد از آن به عنوان نماد شکسته شدن تحریم‌ها و ورود سرمایه جهانی به ایران برای انجام پروژه‌های بزرگ توسعه‌ای نام می‌برند و سخنگوی دولت هم از آن با عنوان «فرو ریختن دیوار تحریم‌ها» یاد کرد.

اما در میان موافقان و منتقدان این قرارداد گازی، یک محور مشترک هم وجود دارد و آن، لزوم کنترل دقیق مراحل اجرای قرارداد است، چرا که شرکت توتال قبلا برای توسعه فاز ۱۱ پارس‌جنوبی با ایران قرارداد داشت ولی آن را یکطرفه و به بهانه تحریم‌ها نقض کرد. این شرکت فرانسوی از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۸ وزارت نفت را معطل گذاشت و ضرر و زیان ناشی از نقض یکسویه پیمان خود را نیز نپرداخت. به همین دلیل «بی‌اعتمادی» نخستین نگاه به قرارداد جدید با این شرکت فرانسوی است؛ قراردادی که تا ۲۵ سال قرار است اجرایی شود و باید به صورت لحظه‌ای مورد توجه و کنترل قرار بگیرد تا به سرنوشت «روح برجام» دچار نشود.

اما نکته‌ اصلی IPC و قرارداد جدید با توتال، نه ایرادات فنی آن بلکه ماهیت «قفل‌کنندگی» آن است. صنعت نفت و گاز به عنوان مادر اقتصاد ایران با این قرارداد – و احتمالا چندین قرارداد دیگر که  در راه است – حدود ربع قرن درگیر تعامل با یک غول فرانسوی می‌شود که اهرم اجرایی خواسته‌های سیاسی و راهبردی کاخ الیزه در جهان است و این همان نقطه‌ کلیدی ماجراست. تا چند سال دیگر، توتال و دوستان اروپایی و آمریکایی آن چرخه حیات اقتصادی ایران را در دست می‌گیرند و آن زمان است که هرگونه مخالفت با خواسته‌های سیاسی غربی‌ها تبدیل به یک بحران احتمالی اقتصادی برای کشورمان خواهد شد.

برزخ شکل‌گرفته در زمان بحران‌ها را تصور کنید: تهران باید بین حمایت از مردم فلسطین و درآمد ناشی از صادرات گاز، یکی را انتخاب کند؛ تهران باید بین نقش‌آفرینی در مدیریت منطقه غرب آسیا و دریافت پول حاصل از فروش نفت خود، یکی را انتخاب کند و دوگانه‌های متعددی از این دست. قربانی کردن «استقلال» زیر پای «توسعه»، نسخه‌ای است که این روزها برای ایران نیز پیچیده می‌شود؛ نسخه‌ای که به دنبال آن است تا اولویت‌های طرف قرارداد را بر هر اولویت ملی، ارزشی، اعتقادی و ایدئولوژیک دیگری ترجیح دهد.

 


منبع: الف

ابهامات و سؤالات قابل تأمل در مورد قرار داد نفتی جدید با توتال

این روزها، حرف و حدیث‌های فراوانی در مورد قرارداد جدید نفتی ایران با شرکت توتال در فضای مجازی و سایر رسانه‌ها به چشم می‌خورد، گروهی بر این باورند که این قرارداد نشانه فرو ریختن دیوار تحریم است و آن را افتخاری برای کشور می‌دانند و گروهی دیگر نیز معتقدند که این قرارداد استعماری و حاوی ابهامات فراوان است و صرفاً در جهت بهره‌برداری سیاسی برای اثبات فروپاشی رژیم تحریم‌ها منعقد شده است.

این در حالی است که اولاً دولت محترم، همواره اطلاع‌رسانی شفاف و مبتنی بر حقیقت را حق مردم برشمرده و ضروری دانسته است و ثانیاً عدم پاسخگویی دولت به این ابهامات، می‌تواند به تشدید شایعات منجر گردیده و در افکار عمومی جامعه حمل بر صحت شود، بنابراین؛ نباید رفع دغدغه‌های مردم در این زمینه، نادیده انگاشته شود.
مهمترین این سؤالات و ابهامات عبارتند از:

۱-    فرض کنیم بر اساس نظر وزیر محترم نفت، شرکت‌های ایرانی با آزمون و خطا و با هزینه بیشتری پروژه‌ها را به اتمام می‌رسانند، اما باتوجه به نکات ذیل، چرا اینقدر بر عقد قرارداد با خارجی‌ها اصرار می‌شود؟
اولاً؛ تجارب قبلی، کارآمدی و توانمندی شرکت‌ها و مؤسسات ایرانی در اجرای موفق پروژه‌های صنعتی، حتی در بخش نفت و گاز را به اثبات رسانده است، ثانیاً؛ بخش قابل توجهی از علل احتمالی مشکلات می‌تواند با بررسی مشکلات و رفع موانع برطرف شود، ثالثاً؛ ضمن این‌که، مشکل با نظارت دقیقتر قابل کنترل است، در هر حال منافع کار شرکت‌های داخلی نیز از کشور خارج نمی‌شود، رابعاً؛ واگذاری کار به شرکت‌های داخلی (حتی با هزینه بالاتر و صرف وقت بیشتر)، در نهایت به کسب تجربه و کارآمدی بیش از پیش شرکت‌های ایرانی و ارتقاء روند خودکفایی و بومی‌سازی فن‌آوری‌های موردنیاز کشور منتهی می‌شود و در نهایت این‌که؛ باید توجه داشته باشیم که شرکت‌های ایرانی، نوپا هستند و هنوز در تأمین نیازهای خود به طور کامل به خودکفایی نرسیده‌اند و به خاطر تحریم‌ها، مجبورند نیازهای تجهیزاتی خود را از طریق واسطه‌ها و با صرف وقت و هزینه بیشتر ابتیاع نمایند و این مسئله خود باعث افزایش قیمت تمام شده می‌شود.

۲-گفته می‌شود که این قرارداد بیانگر لغو تحریم‌هاست، اما با توجه به اظهارات اخیر مدیران توتال که گفته‌‌اند؛ در صورت اعمال تحریم مجدد، ظرف سه ماه ایران را ترک خواهند کرد، و با توجه به این‌که حاضر به دادن ضمانت برای اجتناب از ترک پروژه به‌خاطر تحریم‌های احتمالی آتی نشده‌اند، آیا واقعاً این وضعیت شکننده می‌تواند، به معنای لغو تحریم‌ها باشد.

۳- اصولاً آیا با توجه به اطمینانی که دولت محترم نسبت به لغو تحریم‌ها دارد و با توجه سابقه قبلی خیانت شرکت‌هایی مانند؛ توتال‌، آیا نمی بایست، تمهیدات لازم برای جبران زیان، در صورت ترک احتمالی پروژه (به هر بهانه‌ای، به‌خصوص تحریم) در این قرارداد اندیشیده می‌شد؟

۴- آیا تآخیر چند ساله و فرصت‌سوزی توتال در اجرای پروژه‌های سنوات گذشته و درخواست مهلت برای مطالعه دوساله در پروژه جدید و تمرکز بر اجرای پروژه بر روی مخازن غیرمشترک و نیز اظهارات پنهان و آشکار دولتمردان غربی در مورد اهداف توتال برای بازگشت مجدد به ایران، مشکوک و قابل بررسی نیست و آیا لازم نبود، نظرات کارشناسان در این زمینه بیشتر مورد توجه قرار گیرد؟

۵- از قدیم گفته‌اند «نباید همه تخم مرغ‌هایتان را در یک سبد بگذارید»، حالا چطور شده که دولت محترم  به کشوری که به منافقین تروریست پناه داده و  وقیحانه از آنها حمایت می‌کند، خون آلوده به ایران فروخته، در محافل بین المللی بارها خصومت خودش نسبت به ایران اسلامی را نشان داده و …… مجدداً بدون اخذ ضمانت معتبر اعتماد می‌کند و قراداد نفتی ۲۵ ساله با آنها می بندد و هواپیما و ماشین و سایر تجهیزات مورد نیاز را از آنها خریداری می‌کند

۱۰- گفته می‌شود موفقیت شرکت‌های ایرانی در فازهای مستقل پارس جنوبی مشارکتی و مرهون همکاری شرکت‌های خارجی بوده است، با فرض صحت موضوع و با توجه به این که در هر حال کار آنها موفق بوده، سؤال این است که:
اولاً؛ با توجه به‌ این‌که، کار مشارکتی با مدیریت شرکت‌های ایرانی مناسب‌تر و منطقی‌تر از واگذاری کامل کار به شرکت‌های خارجی است، اشکال تداوم روش مورداشاره چیست و چرا همین روش که انتقال دانش و کسب تجربه بیشتری را به همراه دارد ادامه پیدا نکرده است و شیوه جدید که ۵۱ درصد کل کار را به یک شرکت خارجی و ۳۳ درصد دیگر را به شرکت غیرایرانی دیگر داده‌اند، ترجیح پیدا کرده است؟ ثانیاً؛ آیا به راستی هزینه بالای قیمت تمام شده کار توسط شرکت‌های ایرانی بیشتر از خسارت تأخیر چندین ساله (عدم نفع از مخازن مشترک) ناشی از عدم اجرا و ترک پروژه توسط شرکت‌هایی مانند؛ توتال و یا خسارت شکایت مربوط به کرسنت است؟

۱۱- با توجه به سابقه بیش از صدساله ایران در صنعت نفت و شعار استقلال و خوداتکایی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، تا کی و تا کجا قرار است به بهانه دستیابی به تکنولوژی مورد نیاز کشور، زیر بار قراردادهای استعماری برویم؟ آیا بهتر نیست همانند؛ صنایع نظامی، صنایع موشکی، صنایع هسته‌ای، صنعت نانو و دیگر صنایع پیشرو که در گذشته موفقیت‌های علمی و عملی فراوانی را کسب کرده‌اند، بخشی از سود هنگفتی را که در قالب این‌گونه قراردادها به شرکت‌های خیانتکاری مانند؛ توتال می‌پردازیم، صرف افزایش سهم تحقیق و توسعه و تولید تکنولوژی مورد نیاز نماییم، تا از میزان نیازمان به دیگران حداقل در زمینه موضوعاتی مانند نفت که در ردیف محصولات عمده تولیدی ماهستند کاسته و به شایعات پایان داده شود؟

۱۲- اصولاً با توجه به شرایط منطقه و اهداف پنهان و آشکار استکبار که قصد دارد از طرق مختلف از جمله؛ نفوذ و تهدید و تحریم و جنگ‌افروزی و ایجاد آشوب در منطقه، هم تسلیحاتش را به کشورهای منطقه و هم کالا و خدمات تولیدی‌اش را به چند برابر قیمت به ما بفروشد، هم پول و مواد اولیه ما را با شگردهای جدید به یغما ببرد، آیا  نباید به جای توسل به دشمنان قسم خورده اسلام، راهبرد اقتصاد مقاومتی و تولید علم و دانش با جدیت بیشتری پیگیری و عملیاتی شود؟

۱۳-گفته می‌شود؛ً شرکت توتال با هدایت آمریکایی‌ها، از یک‌سو در پی نفوذ مجدد در ایران و اجرای اهداف خاص برای ضربه زدن به منافع انقلاب اسلامی در زمان مشخص است و از سوی دیگر در جریان یک توافق پنهان با قطری‌ها، تلاش دارد تا در قالب قرارداد جدید (ظاهر فقط به نفع شرکت قطری و در واقع به نفع خودش)، با اصرار بر کار مطالعاتی طولانی مدت و اولویت به اجرای مخازن غیرمشترک، به فرصت‌سوزی برای استفاده ایران از مخازن مشترک، اقدام نماید، یعنی به مصداق ضرب‌المثل معروف «هم از توبره می‌خورد و هم از آخور» هم از بذل و بخشش قطری‌ها منتفع شود و هم از سرمایه ایران اسلامی نفع ببرد و هم در وقت مقرر با ترک پروژه به صنعت نفت کشور آسیب مضاعف وارد نماید.

بنابراین سؤال دیگر این است که؛ آیا سرعت بخشیدن به استفاده از منابع گازی مخازن مشترک می‌تواند، بهانه مناسبی برای سرازیر کردن منافع کار به جیب غربی‌های حامی صهیونیست و کسانی که عامل اصلی پیدایش تروریست و ایجاد تفرقه بین مسلمین هستند، باشد؟

۱۴- با توجه به این‌که معمولاً عقد قراردادهای بلند مدتِ بین‌المللی، مستلزم تصویب ارکان عالی نظام از جمله؛ مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی است، چرا چنین اقدامی صورت نگرفته و اگر فرآیند لازم طی شده است، چرا با واکنش خاصی از سوی نمایندگان محترم مجلس یا سایر تصمیم گیران کشور مواجه نبوده است؟

کلام آخر این‌که؛ با وجود این همه ابهام، آیا افکار عمومی جامعه حق ندارد، این سؤال را مطرح نماید که؛ آیا این قرارداد در جهت اجرای تعهد دولت محترم برای تحقق اقتصاد مقاومتی و ایجاد اشتغال در کشور منعقد شده، یا ناشی از قولی است که رئیس جمهور محترم در جریان سفر چندی پیش، به رئیس جمهور فرانسه مبنی بر ایجاد اشتغال برای جوانان این کشور دادند.

*کارشناس ارشد مدیریت

 
 


منبع: الف

وزیر خارجه آلمان«مرکل»را در اعتراضات خشونت بار هامبورگ مقصر دانست

وزیر امور خارجه آلمان با انتقاد از صدراعظم این کشور، او را مقصر اصلی تظاهرات اعتراضی و خشونت آمیزی دانست که همزمان با اجلاس «جی ۲۰» در شهر بندری هامبورگ برگزار شد.

به گزارش مهر به نقل از رویترز، «زیگمار گابریل» وزیر امور خارجه آلمان در حمله ای لفظی و تند علیه «آنگلا مرکل» صدراعظم این کشور وی را برای اعتراضات خشونت آمیزی که شهر هامبورگ در حاشیه برگزاری اجلاس «جی ۲۰» شاهد آن بود، مقصر دانست.

این اظهارنظر تند و انتقادی در حالی مطرح شد که تنشها در درون ائتلاف حاکم بر آلمان- میان حزب دموکرات مسیحی آنگلا مرکل و حزب سوسیال دموکرات زیگمار گابریل حدود دو ماه مانده به انتخابات سراسری ۲۴ اُم سپتامبر شدت گرفته است.

برخی صاحب نظران انتخاب شهر هامبورگ- زادگاه مرکل- را برای میزبانی این اجلاس به باد انتقاد گرفتند. آنها می گویند که تمایل و تلاش مرکل برای نشان دادن پایبندی خود به آزادی بیان نتیجه ای معکوس داد.

مرکل در سخنرانی خود در شهر «اِسِن» آلمان در پاسخ به این انتقادات گفت که اجلاس «جی ۲۰» با توجه به شمار نمایندگان شرکت کننده در آن باید در یک مکان شهری بزرگ برگزار می شد.

گفتنی است که در جریان نشست دو روزه اعضای «جی ۲۰» در شهر هامبورگ آلمان- روزهای هفتم و هشتم ژوئیه- حدود ۲۰۰۰۰ نیروی پلیس برای مهار صدها معترضی که به آتش زدن خودروها، غارت فروشگاهها و پرتاب کوکتل مولوتف و سنگ دست زده بودند، به شهر هامبورگ اعزام شدند. طی این درگیریها دست کم ۵۰۰ افسر پلیس زخمی شدند.


منبع: الف

زنگنه درباره قرارداد توتال به نمایندگان گزارش می‌دهد

وزیر نفت در جلسه علنی امروز مجلس شورای اسلامی درباره ابعاد قرارداد توتال برای توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی به نمایندگان گزارش می‌دهد.

به گزارش ایسنا، امیرحسین قاضی زاده عضو هیات رئیسه مجلس با قرائت دستور جلسه امروز مجلس گفت: در جلسه علنی امروز مجلس، بیژن زنگنه وزیر نفت درباره قرارداد توتال توضیحاتی را به نمایندگان ارائه می‌کند.

به گفته این عضو هیات رئیسه مجلس، لایحه اصلاح تبصره ماده ۸۶ اصلاحی قانون مالیات های مستقیم، لایحه مقابله با تقلب در تهیه آثار علمی، لایحه عضویت دولت جمهوری اسلامی ایران در مجمع مقامات مالیاتی کشورهای اسلامی، لایحه موافقت‌نامه بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت جمهوری ارمنستان در مورد استفاده مشترک از دروازه مرزی نوردوز – مغری، لایحه موافقتنامه همکاری در زمینه پبشگیری و واکنش به شرایط اضطراری در دریای خزر و گزارش کمیسیون انرژی در مورد بحران اخیر بروز ریزگردها، قطعی آب، برق و مخابرات در استان خوزستان در دستور کار مجلس قرار دارد.


منبع: الف