۱۵ نکته‌ی دفاع شخصی که از شما محافظت خواهد کرد

بیشتر خانم ها از اینکه جواب حمله را پس بدهند میترسند. چون میترسند که مهاجم عصبانی شود یا به خودشان صدمه بزنند. مشتی که میزنید ممکن است به شما صدمه بزند اما درد جزئی است و شاید برای اینکه بتوانید فرار کنید کافی باشد، ارزشش را دارد امتحان کنید!

واکنشتان چیست اگر تنها باشید و مورد حمله قرار بگیرید؟ این موضوعی است که هیچ کدام از ما هیچ وقت دوست نداریم با آن رو به رو شویم، اما دانستن اینکه چگونه در یک موقعیت تهدید آمیز درست رفتار کنیم مهم است و احتمالا باعث نجات جانمان میشود. امیدوارم که هیچ وقت به ۱۵ نکته ی دفاع شخصی زیر احتیاج پیدا نکنید؛ با اینحال دانستن اقدامات احتیاطی لازم ممکن است باعث شود روزی از یک حمله قصر در بروید.

 15 نکته‌ی دفاع شخصی که از شما محافظت خواهد کرد
۱ـ نشان دهید که نسبت به موقعیت آگاه هستید: از آنچه در اطراف شما اتفاق می افتد آگاه باشید. مهاجمان حرفه‌ای معمولا زنانی را مورد هدف قرار میدهند که بنظر مشغول و پریشان می آیند. اگر نگاهی قاطع و محکم داشته باشید و هوشیار بنظر برسید ممکن است آنها هرگز حمله را شروع نکنند.

۲ـ بدنتان را آماده کنید: اگر احساس خطر کردید، بلافاصله حالت شروع یک مبارزه را بخود بگیرید. دستانتان را جلوی قفسه‌ی سینه ی خود بیاورید، یک پایتان را جلوتر از دیگری قرار دهید و بدنتان را بچرخانید. هم اکنون بدن شما آماده‌ی یک رویارویی فیزیکی است.

۳ـ نگذارید موهایتان توی دست و پا باشند: بسیاری از مهاجمان از مو به عنوان یک هدف آسان برای گرفتن استفاده میکنند. بهتر است که موهایتان را ببندید یا در یقه تان بگذارید.

۴ـ دنبال یک سلاح بگردید: یک چتر، یک کلید یا یک خودکار هم میتوانند در یک لحظه‌ی بحرانی بدرد بخورند. یادتان باشد آنها کجا هستند که اگر احساس خطر کردید سریع آنها را در بیاورید و استفاده کنید.

۵ـ درخواست کمک کنید: درخواست کمک ممکن است در درگیری موثر نباشد اما ممکن است مهاجم بترسد و بگذارد فرار کنید. بسیاری از خانم ها در این شرایط میترسند و نمیدانند چی فریاد بزنند. اینکه داد بزنید «آتش» بهتر است و توجه بیشتری جلب میکند تا اینکه فقط داد بزنید«کمک»!

۶ـ با نقاط ضعف بدن آشنایی داشته باشید: اگر مجبور به درگیری فیزیکی شدید میتوانید یکی از پنج نقاط ضعف چشم، بینی، گردن، زانو و کشاله ی ران را مورد هدف قرار بدهید.

۷ـ از مبارزه کردن نترسید: بیشتر خانم ها از اینکه جواب حمله را پس بدهند میترسند. چون میترسند که مهاجم عصبانی شود یا به خودشان صدمه بزنند. مشتی که میزنید ممکن است به شما صدمه بزند اما درد جزئی است و شاید برای اینکه بتوانید فرار کنید کافی باشد، ارزشش را دارد امتحان کنید!

۸ـ سعی کنید فرار کنید: اگر فرصت خوبی برای فرار پیدا کردید حتما فرار کنید. فرار کردن بهتر از مبارزه کردن است و ممکن است دوباره فرصت فرار پیدا نکنید، پس از دستش ندهید!

۹ـ گوش هایتان را آزاد نگه دارید: وقتی در یک محله‌ی بد راه میروید به موسیقی گوش نکنید و با گوشی تان بازی نکنید. شما باید از محیط اطراف خود آگاه باشید و اگر مهاجمی در حال نزدیک شدن به شما بود سریع متوجه شوید.

۱۰ـ از چیزهای اطراف خودتان استفاده کنید: دنبال چیزهایی که ممکن است او را بترساند باشید، شیشه بشکنید، دزدگیر ماشین ها را به صدا در بیاورید یا سطل های زباله را پرت کنید.

۱۱ـ آرامش خودتان را حفظ کنید: بدترین کار ممکن ترسیدن است. مطمئنا این یک وضعیت استرس زا است، اما اگر آرامش خودتان را حفظ کنید به نفع خودتان است.

چطور از گیرانداختن و نگه داشتن های مختلف فرار کنیم؟

۱ـ فشار آوردن از پشت به گلو: از پاشنه ی کفشتان برای خراشیدن پای مهاجم استفاده کنید؛ ضربه ای بزنید که آنقدر شدید باشد و دردی ایجاد کند که مهاجم نتواند تحمل کند و نادیده بگیرد.

۲ـ نگه داشتن از پشت: سرتان را از عقب به صورتش بکوبید یا به فاقش ضربه بزنید.

۳- فشردن سر و گردن: پایش را نگه دارید و بکشید تا کنترلش را از دست بدهد و بیوفتد.

به اینور و اونور خم شوید وتکان بخورید، یک ضربه ی محکم به چانه اش بزنید تا زبانش را گاز بگیرد ودر انتها یک ضربه‌ی قوی به کشاله ی رانش بزنید.


منبع: برترینها

ترس از «دنیای بسته»؛ روان شناسی زندان از درون

مجله جهان کتاب – معصومه علی اکبری:

  • دنیای بسته (جامعه شناسی و روان شناسی زندان از درون). عمادالدین باقی. تهران: سرایی، ۱۳۹۴٫ ۳۳۹ ص. ۱۹۰۰۰۰ ریال.

۱٫ بعضی کتاب ها مثل بعضی چیزها و بعضی کس ها وقتی به دنیا می آیند، خلایی را پُر می کنند و معنای نایافته ای را آشکار می سازند. «دنیای بسته» عمادالدین باقی از این دسته کتاب هاست. از «در» این کتاب که وارد زندان می شوی، آن را به گونه ای دیگر می بینی. ترس ات، شناخت ات و اندوه ات انگار از جنس دیگری می شود.

۲٫ ترس از زندان و شکنجه، ترسی عمومی است که چه بسا عامل اصلی در پرهیز از بسیاری فعالیت های دگرخواهانه می شود. ترس ناتوانی از مقاومت و شکستن و خیانت ورزیدن و ترس از رنجی که بر خانواده و نزدیکان وارد می شود، مانع بزرگی است تا فرد رنج دانایی و ناتوانی اش را در تنهایی اش درون خود بریزد و درد مضاعفی را تحمل کند.

۳٫ ترسی که در این کتاب درباره آن صحبت می شود، ترس به معنایی که گفته شده نیست. یک معنای عام تر و گستره روان شناسی و جامعه شناسی وسیع تری دارد. جون «زندان»ی که با این کتاب به آن پا می گذاری، فقط بند زندانیان سیاسی نیست. زندان است با همه بندها و سلول هایش. از انفرادی تا عمومی. از عادی تا سیاسی و اعتقادی.

چیزهایی که در این زندان می بینی شبیه زندان های دیگر هست و نیست. هست چون ماده خام هر اثری درباره زندان همه جزییات ریز و درشت از اسباب و اثاثیه زندان تا رابطه زندانیان با یکدیگر و با زندانبان، همه را در بر می گیرد و شبیه زندان های دیگر گفته شده نیست، چون از منظر کلان جامعه شناسی و روان شناسی این اجزا را بررسی می کن و تقریبا خبری از خاطره نگاری و یادداشت های شخصی نیست.

عمادالدین باقی توانسته است در این اثر جامعه شناسانه- روان شناسانه اش تجربیات شخصی خودش و دیگران را به کمک مطالعات گسترده اش در همین حوزه، وجهی عام و پژوهشی ببخشد، بی آن که وجه تاثیرگذار و رنج افزای زیستن در دنیای بسته زندان از آن زدوده شود. رنج- آگاهی زیستن در دنیای بسته از ابتدا تا انتهای کتاب خواننده را آرام نمی گذارد.

 ترس از «دنیای بسته»؛ روان شناسی زندان از درون

عمادالدین باقی 

برای فهم متفاوت بودن چنین کتابی با آثار پژوهشی محض یا خاطره نویسی محض می توان به روش پژوهشی نویسنده استناد کرد: «مزیت تحقیقی که پیش رو دارید این است که یک پژوهشگر، به واقع تحت تعقیب و محاکمه قرار گرفته و روانه زندان شده و یک زندانی واقعی است که حتی گاهی محدودیت هایی بیش از زندانیان عادی بر او تحمیل شده است و دنیای او و خانواده اش با دنیای زندانیان یکی بوده است اما تصادفا او یک زندانی بوده که پیش از محکومیت پیشه پژوهشگری و نویسندگی داشته و برای کاهش تألمات زندان می خواهد پیشه خویش را در حبس نیز ادامه دهد و زندان را به یک سوژه تبدیل کند.» (ص ۱۸)

۴٫ این کتاب شش بخش دارد. بخش اول شرح مفهوم «ایده زندانوارگی» به عنوان ایده بنیانی کتاب است. در شرح این ایده مشابهت های میان زندان و جامعه بسته آشکار می گردد. به نظر نویسنده این مشابهت ها تا به حدی است که می توان گفت: «زندان عصاره فضایل و رذایل یک جامعه است.» (ص ۲۶) یا: «زندان یک مدل عریان شده تئوری جامعه زندانوار است که مسائل آن را عمیق تر نمایان می کند.

جامعه زندانوار بیانگر یک گفتمان است که ادبیات، حقوق، بینش، نگرش، مدیریت و اخلاق خاص خود را می سازد.» (ص ۳۰) او گفتمان «زندانوارگی» را تا آن جا مسلط بر مناسبات فردی و اجتماعی و سیاسی در همه جوانب زندگی بشر می داند (حتی فراتر از سنت و مدرنیته یا جامعه باز و بسته) که معتقد است: «اگر روزگاری بشر به حدی از رشد رسید که زندان برچیده شد می شود تاریخ اجتماعی را به دو دوره زندانوار و انسانوار تقسیم کرد… بحث این نیست که زندان خوب است یا نیست. باید برچیده شود یا بماند.

سخن بر سر فهم مدلی از زندگی است که تار و پودش با زندگی زندانوار یکی است.» (ص ۳۲) زندگی در دنیای بسته در هر زمان و مکان متفاوتی که باشد، پیامدهای مشابهی دارد.

به نظر عمادالدین باقی داستایوسکی یا علی دشتی یا پیشه وری یا کاظم بجنوردی، یا کلاهبردار اقتصادی، قاتل یا متجاوز یا هر بزهکار تصادفی، وقتی که پا به دنیای بسته زندان می گذارد از دو چیز محروم می شود: آزادی و تنهایی که به قول داستایوسکی «در زندگی چیزی وجود دارد که تحملش خیلی سخت تر از تحمل عدم آزادی و یا انجام اعمال شاقه است و آن عدم امکان تنها بودن است حتی برای یک لحظه.» (ص ۳۸).

عدم آزادی (امکان بودن در جمع و جامعه) و عدم تنهایی به باور ذهنی و تجربیات عینی عمادالدین باقی دو وجه مشترک دنیای درون زندان او بیرون زندان است.  این نکته بسیار مهمی است که نویسنده بر آن انگشت نهاده است. همین وجه اشتراک است که یکی از عوامل پرشدن زندان ها در جوامع بسته است.

در یک جامعه بسته که گرفتار نهادهای تمامیت گراست (و البته به باور نویسنده جامعه بسته لزوما یک جامعه سنتی نیست، گاه در یک جامعه سنتی ممکن است روابط مبتنی بر «گفت و گو» باشد نه تحکم و اطاعت) از جمله نهاد خانواده نیز از این گرفتاری در امان نیست، روابط افراد با یکدیگر همواره در سایه ای از عدم اعتماد، عدم صمیمیت، ریاکاری، ترس، خیانت و اضطراب و تنش های فراوان شکل می گیرد. حتی محل کار و تحصیل هم از این آسیب های روان شناختی اجتماعی در امان نمی مانند.

فرد در همه جا احساس ناامنی می کند و زیر ذره بین بودن. بودنش در جامعه و انتخاب روابط اجتماعی اش چندان آزادانه و بدون دلهره نیست و حریم خصوصی اش در خانه چندان که باید رعایت نمی شود. آمار بالای طلاق، خودکشی، افسردگی، اضطراب، قتل های ناموسی، اعتیاد براساس پژوهش های رسمی نشانه ای است از سلطه زندگی زندانواره.

افراد در چنین زندگی ای، جزیره های دورافتاده از هم اند که اگرچه مدام هم را رصد می کنند اما از درون یکدیگر کاملا بی خبر و غریبه اند. همین وضعیت غریبگی، جداافتادگی در عین زیر ذره بین بودن، برای یک زندانی هم هست. به همین دلیل باقی هم بر این باور است که در زندانوارگی انسان ها بیرون از زندان نیز گرفتار یک زندان بزرگتر هستند.

شاید سی چهل سال پیش، از این ایده فقط یک برداشت سیاسی می شد و منظور از بودن رد زندان بزرگتر، فقدان آزادی های کوچک و بزرگ سیاسی مثل آزادی بیان و آزادی اعتصاب و تظاهرات بود، اما در شرحی که باقی از این معنا می دهد، می توان این دایره تنگ معنا را شکست و به همه عرصه های روابط انسانی گشود.

آزادی های کوچک و بزرگ در مناسبات خانوادگی، اداری، صنفی، تحصیلی، گروهی، حزبی و حتی دوستان وقتی که حذف می شوند، جایش را خیانت، توطئه، سخن چینی، زیرآب زدن، پنهان کاری و… می گیرد و در چنین شرایطی تمامی نهادها حکم عصای سلیمان پیدا می کند که ظاهرا سالم است اما از درون پوسیده و با تلنگری فرو می ریزد.

ریزش های اخلاقی در این زمینه هاست که سبب افزایش زمینه های بزه می شود. سوءاستفاده از دوستی یا خیانت به دوستی هم می تواند نمونه ای از این بزه ها باشد که عقوبت زندان ندارد و چه بسا به دیده هم نیاید در حالی که طرفین ممکن است گرفتار عوارض همان بزه ها شده باشند.

۵٫ در بخش دوم نویسنده به شرح و تفسیر زندان به منزله یک جامعه بسته و حتی یک کشور می پردازد. «کشوری به نام زندان که از همه ساختارها و اجزا و نهادهای یک کشور واقعی البته در اندازه های کوچکتر و از همان جنس برخوردار است.»

در فصل دوم این بخش نکات خواندنی و تامل و تاسف برانگیزی درباره اوضاع اقتصادی زندان وجود دارد که مشابهت زندان همچون کشور را پذیرفتنی تر می کند. از مافیای اقتصادی و دزدی از سهمیه غذایی زندانیان و قیمت صد در صد گرانتر اجناس تعاونی از قیمت خرده فروشی بیرون از زندان گرفته تا خرده خرج های مشترک زندانیان درون سلول های مشترک و بندهای عمومی که گاه به شمردن لقمه یکدیگر و فرومایگی اخلاقی زندانی می انجامد.

حتی اگر فقط از همین منظر اقتصادی هم نگاه شود، تضاد طبقاتی موجود در زندان درست مثل خارج از زندان، کارکرد ضدفرهنگی و ضداخلاقی دارد. همین یک دلیل اقتصادی کافی است تا با نویسنده هم رای شویم که برخلاف آن چه در آیین نامه سازمان زندان ها آمده: «زندان محلی است که متهمان و محکومان… به منظور اصلاح و تربیت و درمان نارسایی ها و بیماری های اجتماعی نگهداری می شوند.» (ص ۷۰) «زندان کارخانه دشمن تراشی برای حکومت یا برای جامعه و یا هر دو است… زندان ذاتا «ضداخلاقی» است.» (ص ۷۱)

به نظر باقی «زندان از نظر اجتماعی نبض سنج جامعه است… کثرت زندانی ها… در این جزیره یا ایستگاه اجتماعی حاکی از بروز علائم خطر برای تمام جامعه است اما تا به سکته نینجامیده، از چشم جامعه و مدیران آن پنهان می ماند.» اما این تنها وجهی نیست که می توان از زندان برای شناخت دقیق تر اجتماع بهره برد.

«مردم شناسی در زندان» هم وجه دیگری است که به همان اندازه اهمیت دارد. نویسنده از لحاظ تیپولوژی زندانیان را به دو دسته تقسیم می کند (البته یادآور می شود که زندانیان سیاسی را تعمدا در نظر نگرفته چون «از نظر کمّی نسبت آن ها به کل زندانیان چندان ناچیز است که نمی توان پایه تیپولوژی را بر آن نهاد») (ص ۸۶) او دو سنخ روباه و شیر را به طور نمادین معرف دو گروه از زندانیان می داند.

مرتکبین و محکومان جرایم مالی نوعا افرادی محافظه کارند و «پوشیدگی در گفتار و توجهی اعمال شان زیاد است» در حالی که «در بند موسوم به اشرار محافظه کاری کمتر بوده و افراد روراست تر هستند.» (ص ۸۷) گروه اول همچون روباه اند و گروه دوم مثل شیر هستند. هر چند که نویسنده می پذیرد که در زندان اگر شیر هم باشی روباه فریبت می دهد. او عصاره حیله گری انسان را در زندان بهتر می بیند. شاید به این دلیل که زندانی، نیازمندتر و محروم تر است و برای کاستن از این محرومیت تدریجا شیر بی یال و دُم هم می شود. اما بعید است که هر شیری به این کاسته شدن تن بدهد.

نکته روان شناسانه دیگری که عمادالدین باقی در مورد عدم تمایل زندانیان بند اشرار به محافظه کاری و خیانت و سخن چینی مطرح می کند این است که این عدم تمایل ناشی از احساسات عالی انسانی نیست بلکه به تعبیر داستایوسکی از این است که «خوب می داند از این عمل سودی نخواهدبُرد.» (ص ۹۳)

«مدیریت زندان» به اعتقاد نویسنده «یکی دیگر از جهات شباهت زندان با کشور است.» حفظ نظم آهنین زندان با تعادل میان زندانی و زندانبان سهل تر می شود و کم هزینه تر، اما با تشدید خشونت آن رابطه، پرهزینه تر و سخت تر می شود. به باور او همان طور که در مدیریت یک جامعه اخلاق مهم تر از امکانات است در زندان نیز چنین است.

او در چند جای کتاب از جمله در پایان همین فصل این نکته را براساس مشاهده و تجربه شخصی و عمومی اش در زندان بیان می کند و از فردی به نام دوست محمدی رییس اسبق زندان اوین نام می برد که به دلیل رفتار متفاوتش با زندانیان «به عنوان زندانبان نمونه از سوی انجمن دفاع از حقوق زندانیان که یک نهاد مدنی حقوق بشری و مستقل بود معرفی گردید.» (ص ۹۶)

این نوع توجهات است که نشان می دهد نویسنده همان قدر به زندانبان نگاه انسانی دارد که به زندانی. او در ادامه فصل ها به فصلی می رسد که مشخصا به زندانبانی و زندانبان می پردازد. نگارنده همواره فکر می کرده است که زندانبان به معنایی همیشه زندانی است. چون در کشوری به نام زندان زندگی می کند و محل کارش زندان است و سی سال باید در این جا بماند تا بازنشسته شود.

همین بحث را نویسنده با زندانبان ها در گفت و گوهایشان در میان نهاده و از آن ها درباره تصور زندانی شدنشان پرسیده است. تقریبا قریب به اتفاق آن ها از زندان و زندانی شدن می ترسند. حتی آن عده ای هم که خود را زندانی می پندارند در برابر پیشنهاد نویسنده که در حد یک مدت کوتاه کاری کنید که به زندان بیفتید و طعم زندانی بودن واقعی را بچشید، می ترسند و حاضر به تجربه موقت خودخواسته هم نمی شوند.

نکته مهم دیگری که در نگاه نویسنده به جایگاه زندانبان می درخشد، این است که او نه تنها نگاهی نفرت بار به این قشر و به این شغل ندارد بلکه آنان را عمدتا از طبقه محروم و ضعیف و کم سواد جامعه می داند که برای سیرکردن شکم خانواده به این شغل تن داده اند.

تنها کسانی که با دید ایدئولوژیک این شغل را انتخاب کرده اند به نظر او خطرناک هستند. به همین دلیل هم هست که او معتقد است اگر در نظام مدیریتی زندان شرایطی ایجاد گردد که زندانبان هایی که رفتار انسانی با زندانی دارند و در تامین رفاه حداقلی زندانی ها می کوشند مورد تشویق قرار بگیرند، یعنی رابطه زندانبان با زندانی متعادل و اخلاقی باشد، دیگر زندانبان ها در اعمال خشونت و سخت گیری با هم به رقابت نمی پردازند و هزینه کنترل وضعیت را بالا نمی برند.

 ترس از «دنیای بسته»؛ روان شناسی زندان از درون
به این ترتیب باقی اگرچه جنبه ارادی و انتخابی را برای زندانبان به کلی نادیده نمی گیرد و تابع مطلق حکم «مامور معذور» نمی شود، اما یکسره هم آن ها را در طیف خصم قرار نمی دهد نگاه انسانی او به زندانی و زندانبان، نشانه این است که می توان در هر سطحی از فعالیت سیاسی و ازخودگذشتگی و ایثار خانوادگی و  دگرخواهی قرار داشت و متعلق به طبقه نخبه جامعه بود اما نگاهی فرادستانه به فرودست ها نداشت. اگر زندانبان در مورد زندانی های عادی خود را فرادست بشمارد، قطعا در مورد زندانیان سیاسی و عقیدتی چنین حسی را نخواهدداشت. حتی اگر به ظاهر ادعای فرادستی داشته باشد در درون احساسی متضاد خواهدداشت. عمادالدین باقی این حس پنهان شده را در طول سال های مواجهه اش با این قشر دریافته است.

۶٫ یکی دیگر از مباحثی که در واکاوی پدیده زندان مورد توجه نویسنده قرار می گیرد، روابط عاطفی و حساسیت های روانی زندانی در رابطه متقابل با خانواده اش است. یک لرزش دست، یک نگاه، یک جمله کاملا معمولی یا یک پریده رنگی یا لرزش صدا، یا ابراز نارضایتی و سختی های ناشی از این جداافتادگی از سوی هر طرف که رخ بدهد می تواند سبب آشفتگی و پریشانی کوتاه مدت یا بلندمدت طرف دیگر بشود.

برای همین است که هشیار طرفین در هنگام ملاقات تا جای ممکن باید مورد توجه قرار بگیرد. چون لحظه ملاقات، اصلا شبیه لحظه ای نیست که یکی از طرفین بعد از اتمام کار خارج از خانه، در را بگشاید و قدم به درون خانه بگذارد. ملاقات در زندان، ملاقات در لحظه زندانوارگی است که هر دو طرف به شدت گرفتار آنند و باید مراقب اسیب های ناخواسته آن باشند. لحظه ملاقات و روزها و هفته ها و ماه های انتظار ملاقات تنها عامل آشفتگی روانی نیست.

۷٫ خاصیت زندان تهی ساختن هویت و شخصیت است از طریق تنبیه و مجازات های سفید و غیرسفید. بی کاری و بی خبری و عدم دسترسی به منابع خبری، سبب ایزوله شدن ذهنی فرد می گردد. برای همین است که «خبریابی و خبرسازی مکانیسم دفاعی او می شود.» (ص ۱۲۷) یک خبر در زندان سرعت پخش اش اعجاب انگیز است. برای همین است که در فقدان خبر، زندانی ها کنجکاو می شوند که به درون یکدیگر سرک بکشند و از زیر زبان هم سلولی شان چیزی بیرون بکشند که تا مدتی ذهنشان را مشغول دارد. همین سرک کشیدن ها که نمونه ای است از فقدان آزادی و فقدان تنهایی، زندانی ها را دچار انزوای بیشتر و خشونت بیشتر می کند و به موقعیت های تنش آلود دامن می زند.

یک راه مقابله با این وضعیت که به احتمال قوی به زوال عقل منجر می شود، ابداع راهبردهای گوناگون است از به عهده گرفتن کارهای روزمره سلول بند تا آموزش و تحصیل و خلاقیت های هنری. این نوع ابداعات که هم بی کاری و هم بی خبری را تا حدی جبران می کند و حتی می تواند منبع کسب درآمد هم بشود، به باور نویسنده انگار به طور عینی و بسیار ساده چگونگی رشد و تکامل فرایند ابزارسازی و اقتصاد ابتدایی را نشان می دهد. البته با این تفاوت که در تاریخ این رشد بیشتر جنبه ضرورت های مادی را دارا بوده و در زندان برعکس ضرورت های روانی و عقلانی است که فرد را به ابداع ابزارهای گوناگون از پیش پا افتاده ترین لوازم دورریختنی می رساند.

او با کاغذ سیگار پرنده می سازد، گل می سازد تا طبیعت را فراموش نکند تا کشداری زمان را فراموش کند، در حال که همین فرد وقتی که در انتقال از زندان به دادگاه هوای بیرون را می بلعد و گل و درخت و آب را در بوستان های سر راه مشاهده می کند هیچ کدام از آن ها را شاداب و زنده نمی بیند. چون به باور عمادالدین باقی این آزادی است که به طبیعت و به زمان جان می بخشد و معنا می دهد. طبیعت برای انسان منهای آزادی هیچ نیست.

۸٫ در فصل سوم نویسنده به مقوله رفتارشناسی و روان شناسی اجتماعی و فردی در زندان می پردازد. در این فصل تغییر روحیات و اخلاقیات فرد که به تبع تغییر محیط و خروج از دنیای بیرون و ورود به دنیای بسته زندان رخ می دهد، مورد بررسی قرار می گیرد. همان طور که «هنگامی که جامعه ای از شرایط صلح وارد شرایط جنگ می شود، جهان اخلاقی آن دگرگون می شود… فردی که از جامعه به زندان می آید یا زا زندان به جامعه، در این دو جهان دارای دو روحیه و دو اخلاق متفاوت است. حتی فراتر از این در داخل خود زندان نیز از این طرف زندان به آن طرف دیوار و از بندی به بند دیگر ممکن است انسانی متفاوت باشد.» (ص ۱۴۲- ۱۴۳)

البته نویسنده متذکر می گردد که این تفاوت ها در زندان متاثر از عامل دیگری هم هست به نام «طبیعت زندان». زندان به طور طبیعی آستانه تحمل فرد را پایین می آورد و تحریک پذیری اش را می افزاید: «آستانه تحمل زندانیان پایین است. هر کس دنیای درونی پرغوغا اما نامشهود نزد دیگران دارد. یکی دچار مشکلات خانوادگی یا عاطفی است، دیگری با معضل بدهی یا مشکلات اقتصادی رو به روست، یک نفر دچار عذاب وجدان است.

دیگری تاب تحمل محدودیت های زندان را ندارد، یکی خود را در وضع تحقیر می نگرد و هرکس برای خود عامل یا دلیلی در اندوه یا افسردگی یا درگیری های ذهنی دارد لذا ممکن است در لحظه ای که به سختی درگیر مسئله درونی خود شده ناخودآگاه واکنشی نامناسب در برابر موضوعی نشان دهد. مواجهه با آن هم چند وجه دارد. یکی این که زندانیان دیگر او را درک می کنند. لزومی ندارد از درون وی باخبر شوند که بتوانند او را درک کنند کما این که لزومی ندارد دیگران از درون ما باخبر شوند تا ما را درک کنند.

یکی دیگر کنش ها یا واکنش های هیجانی یا نامناسب یک زندانی و بی درنگ برخورد یا مقابله به مثل کردن است. رهیافت دیگر که معمولا بازدارنده تر است، سکوت است و بازدارنده تر از آن، پاسخ خوب به رفتار بد دادن است.» (ص ۱۴۶)

این گزیده متن نسبتا طولانی آورده شد تا تکیه گاهی باشد برای آن مشابهتی که نویسنده در فصل آغازین کتاب یعنی «ایده زندانوارگی» میان دنیای بسته زندان و دنیا بسته بیرون از زندان مطرح کرد. علاوه بر یکنواختی جانکاه و تکراری و محدود بودن فضا و امکانات و کارهای روزمره درون زندان، تفاوت های درونی افراد نیز، مشابهت دیگری را میان این دو دنیا نشان می دهد.

در دنیای روزمره بیرون از زندان، همان تفاوت ها و جداافتادگی های آدم ها همچون جزیره های تنها در وسعت های بیشتر به گونه ای دیگر استانه تحمل را پایین می آورد و دامنه تحریک پذیری را گسترش می دهد.

این همه خشم های ناگهانی خیابانی و خانگی، این همه نابردباری هایی که میان اعضای یک خانواده یا یک مجموعه اداری رخ می دهد، این همه تحمل ناپذیری صنفی که در همه جا نمایان است، نشانه ای است از شدت و عمق یافتن ایده زندانوارگی در بیرون و درون افراد که به دلایل متعدد مثل عدم توزیع عادلانه ثروت، قدرت، شغل، تحصیل، تفریح، و عدم آزادی و عدم دانایی و ناتوانی از به کارگیری عقلانیت، تحریک پذیری ها شدت یافته و نحوه مواجهه با آن ها نه براساس همدلی یا سکوت بلکه بیشتر به صورت معامله به مثل و یا نابردبارانه صورت می گیرد. چه در فضاهای عمومی باشد و عتاب و خطاب از سوی بالاتری ها و چه در فضاهای خصوصی باشد و منازعات همسران و فرزندان و یا همزیستی نسل های متفاوت با هم زیر یک سقف باشد.

۹٫ آن چه برای نگارنده در این کتاب به خصوص براساس ایده بنیادین اش یعنی «زندانوارگی» روشنایی بخش بود، شباهت میان دو دنیای درون و بیرون زندان و امکان تعمیم روابط زندانواره یعنی مناسبات دنیای بسته به روابط روزمره افراد است که زمینه ساز بسیاری از بزه های امروز و هنجارشکنی های مختلف در سطح اجتماع است.

هنجارشکنی هایی که بیشتر شبیه تجاوز به حریم خصوصی دیگران و یا متلاشی کردن حریم عمومی است. این تلاشی فقط در زندگی روزمره در صورت متعارفش یعنی روابط خانوادگی یا شغلی و تحصیلی و دوستانه نیست. این تلاش و افزایش تحریک پذیری را در سطح مختلف می توان مشاهده نمود. مثلا همزیستی اجباری سه نسل از اعضای یک خانواده اگر در دنیای سنتی کاملا پذیرفته شده و بی دردسر بود و کمابیش همه نسل ها کپی همدیگر بودند، در جهان امروز افراد یک نسل حتی چندان شباهتی به هم ندارند و دارند رو به فردیت محض می روند تا چه برسد به افراد چند نسل که زبان و فهم و خواست و احساساتشان با هم متفاوت است.

فهم این تفاوت و مواجهه مناسب با آن مثلا درک متقابل یکدیگر شاید تا حدی بتواند از شدت مجادلات و تنش ها بکاهد اما انتظار چنین ادراکی تقریبا ناممکن است. گویی این نسل ها زندانی آن فضای یکنواخت و تکراری اند که با گریز از هم می کوشند تا کمی از فشار تنگی این فضا بکاهند. این گریز اما از سوی نسل جوانتر ممکن است.

نسل اول بیشتر میل به چنگ زدن به همان روابط و حفظ آن برای بقای خود دارد. چون امکان و قدرت گریز ندارد. شاید یک مواجهه معقول برای زندگی های زندانواره ای از این دست امکان جداسازی فضا باشد اما در بسیاری از موارد به دلیل عدم تمکن مالی چنین جداسازی هایی ممکن نمی گردد و نهایتا فضا تنش آلودتر و روابط غیراخلاقی تر می گردد.

زبان، ادبیات و حتی زبان بدن هم در چنین فضایی کاملا دگرگون می شود. فرد از زبان خودش جملاتی می شنود و رفتارهایی می بیند که پیش از آن در تصورش هم نمی گنجیده. در یک چنین شرایطی مرز میان حریم خصوصی و عمومی (مثل زندان) از بین می رود و هیچ کدام از نسل ها ابایی ندارد از این که آن بخش از وجودش را که در تاریکی تنهایی پنهان کرده بود، حالا علنی سازد و شرمی از عریان شدنش در جمع نداشته باشد.

نمونه دیگری از این ایده زندانوارگی را می توان در نهادهای مدرن و نسبتا مردن خانه های سالمندان و مراکز بهزیستی (محل نگهداری کودکان و نوجوان و بزرگسالان بی سرپرست، بدسرپرست، بی خانمان، معلول ذهنی و معلول جسمی) مشاهده کرد. همان طور که فوکو تیمارستان و زندان هر دو را برای اصلاح و تربیت و مراقبت از جامعه ضروری می دانست امروز هم سرای سالمندان و مراکز نگهداری مثل بهزیستی را می توان به مثابه نوعی زندان (به لحاظ مناسبات حاکم بر آن و به خصوص جداافتادگی شان از جمع و جامعه) انگاشت.

نگارنده براساس مشاهدات اندکی که در جوانی و اکنون در این مراکز داشته است، با خواندن این اثر دریافته است که زیستن در هر کدام از این فضاها تا حدودی شبیه زیستن در زندان است. نخست به دلیل محصور شدن در یک فضای بسته و جداماندگی از دنیای بیرون. دوم به دلیل دامنه تنگ امکانات موجود در این زندگی ها که به تبع آن از دامنه آزادی ها نیز کاسته می شود.

سوم به دلیل مشابهت تفاوت وضعیت اقتصادی افرادی که در این مراکز نگهداری می شوند که می توانند با احترام بیشتر یا حرمت شکنی بیشتر رو به رو شوند (به خصوص در مراکز نگهداری سالمندان خصوصی و دولتی) یا مراکز نگهداری معلولان جسمی و ذهنی در مراکز خصوصی و دولتی. در این فضاهای زندانواره نیز می توان بعضی از همان مناسبات میان زندانیان را مشاهده کرد. مثلا بدگویی، بدخواهی، حسادت، روباه یا شیر بودن و یا گوسفند بودن را در این فضاها دید.

می توان نیاز به آزادی، نیاز به حضور در میان خانواده، حضور در خیابان و سینما و پارک و استخر را در بسیاری از کودکان و نوجوانان حاضر در مراکز نگهداری دید و شنید و خواند. در حالی که براساس نظام مدیریتی این گونه مراکز، افراد تحت سرپرستی مجاز به درددل و گشودن سفره دل پیش تازه واردان و ملاقات کنندگان نیستند و ابراز نارضایتی و یا درخواست های مادی و معنوی با تنبیه و محرومیت مواجه خواهدشد، اما کم نیست گوش هایی که این نارضایتی ها و درخواست ها را می شنوند. هرچند که از این لحاظ شباهت میان زندان و این مراکز اندک است اما ماهیت زندانوارگی و جداافتادگی و محرومیت، این مراکز را بیش از حد به زندان شبیه می کند.

شاید همان طور که عمادالدین باقی در فصل پایانی کتابش مطرح می کند، این جوهر زندان یعنی جبر است که شباهت این مراکز را با زندان این همه افزون می کند. چون این جوهر زندان یعنی جبر در تقابل با جوهر انسان یعنی آزادی قرار می گیرد. انسان چه سالمند باشد چه بدسرپرست، چه معتاد، چه سارق، چه قاتل و چه مبارز سیاسی درست مثل همه انسان های بیرون از زندان، نیازمند آزادی است و بدون آن انسانیتش ناقص و ناتمام است. این یکی از نقاط اوجی است که فهم و وجدان خواننده این کتاب پس از به پایان رساندنش به آن می رسد.

۱۰٫ «دنیای بسته» کتابی است که فقط به کار مبارزان سیاسی و مدنی نمی آید. فقط به کار زندان رفته ها نمی آید. فقط یک اثر پژوهشی ذی قیمت برای جامعه شناسان و روان شناسان نیست. کاش می شد این اثر را به میان خانواده ها برد و از آن ها خواست که بخوانندش تا بفهمند که ریشه بسیاری از تنش هایشان چه قدر همگانی و چه قدر طبیعی است و چه طور می شود با آگاهی از سرشت آدمی (یعنی خودش و دیگری) تا حدودی آن تنش ها را مدیریت کرد و کاهش داد. با خواندن آثاری از این دست که به دور از نثر و زبان تخصصی و پیچیده و همچنین غیرسیاست زده است، می توان تا حدودی از ماهیت زندانوارگی نهاد خانواده به خصوص در جامعه بسته آگاهی یافت و اصلاح را از همین نهاد آغاز کرد.


منبع: برترینها

بازیگران مشهوری که کارگردان هم شدند

: از قدیم در سینما چندان رسم نبوده کارگردانان بیایند جلوی دوربین و بازیگری را به شکل حرفه‌ای تجربه کنند اما عکس این موضوع زیاد سابقه داشته. از همان ابتدای حرفه‌ای شدن سینما تا امروز بازیگران زیادی بوده‌اند که ته دل‌شان دوست داشته‌اند کارگردانی را هم به شکل حرفه‌ای دنبال کنند. شاید برای اینکه در بازیگری همیشه بخشی از خلق یک اثرند و علاقه زیادی دارند یک بار هم که شده خودشان خالق باشند. یک عده این ریسک بزرگ را به جان خریدند و در مقاطع مختلف تاریخ سینما علاوه بر بازیگری، کارگردانی را هم تجربه کردند که ماحصل تلاش آن عده آثار موفق و ناموفقی بوده که یا باعث شده آن بازیگر قید کارگردان شدن را بزند و یا به فعالیت بیشتری در این عرصه بپردازد.

بعضی‌ها از همان ابتدا سعی کردند بازیگری و کارگردانی را با هم جلو ببرند و بیشتر بازیگر و کارگردان فیلم خودشان باشند، از سرشناس‌ترین این عده می‌توان به چارلی چاپلین، وودی آلن و اورسن ولز اشاره کرد. در این میان عده‌ای هم زمانی که به شهرت نسبتا مناسبی رسیده بودند یا کارنامه سینمایی‌شان نسبتا در بازیگری پررنگ بود، به این سمت آمدند؛ از وارن بیتی گرفته تا ران هاوارد، رابرت ردفورد و راب راینر، کلینت ایستوود، سیلوستر استالونه، پیتر برگ، بن استیلر و جین کلی. همان طور که در همین فهرست محدود هم می‌بینید چند چهره سرشناس وجود دارند که هنوز هم فیلم می‌سازند و هم بازیگری را ادامه می‌دهند و در هر دو کارهای قابل قبولی از خودشان ارائه داده‌‌اند.

در میان فیلم‌هایی که سال ۲۰۱۶ ساخته شد و مورد توجه زیادی قرار گرفت دو بازیگر-کارگردان سرشناس حضور دارند. یکی مل گیبسون است که با فیلم «هکسا ریج» در اسکار نامزد دریافت چند جایزه مهم شد و دیگری دنزل واشنگتن است که با فیلم «حصارها» موفقیت و مقبولیت زیادی به دست آورد. گیبسون و واشنگتن به کنار، این هفته به سراغ معرفی پنج بازیگری رفتیم که شاید در این سال‌ها بیش از بقیه منتظر رسیدن فیلمی‌به کارگردانی آنها بوده ایم. چهره‌هایی که پس از تثبیت در بازیگری، کارگردانی را بیش از یک بار امتحان کرده‌اند.

جورج کلونی George Clooney

از آن دست بازیگرانی که کارنامه سینمایی‌اش هم در بازیگری و هم در کارگردانی نشان می‌دهد که روند قابل اعتنایی طی کرده است. کلونی که از سال ۱۹۸۶ بازیگری را آغاز کرده بود با آغاز قرن ۲۱این جرات را به خود داد که عرصه کارگردانی را هم تجربه کند. درست است که او شاهکار نساخته اما عموم فیلم‌هایی که با فاصله سه سال یکبار کارگردانی کرده از اقبال نسبی برخوردار بوده‌اند. کلونی اولین بار در سال ۲۰۰۲ با ساخت «اعترافات یک ذهن خطرناک/ Confessions of a Dangerous Mind» کارگردانی را تجربه کرد؛ فیلمی‌که چارلی کافمن فیلمنامه‌اش را نوشته و سام راکول، درو بریمور، جولیا رابرتز و خود کلونی در آن بازی می‌کنند. این فیلم داستان تهیه‌کننده‌ای تلویزیونی را روایت می‌کند که در شرایط آشفته روحی به گذشته‌ای می‌اندیشد که اتفاقات تلخ زیادی برایش به همراه داشته است.

سرک به پشت دوربین 

بسیاری از منتقدان به عنوان اثر اول یک کارگردان، فیلم کلونی را قابل اعتنا دانستند، اما «شب بخیر و موفق باشید/ Good Night, and Good Luck» که کلونی آن را در سال ۲۰۰۵ ساخته بهترین اثر او تا امروز است. فیلمی‌که روایتگر کشمکش ادوارد مورو یکی از بهترین خبرنگاران رادیو و تلویزیون تاریخ آمریکا با جوزف مک‌کارتی، سناتور پرحاشیه آمریکایی در سال ۱۹۵۳ است. کلونی در دومین فیلم خودش که نامزد ۶ جایزه اسکار شد باز هم به عنوان یکی از بازیگران اصلی در کنار دیوید استراترین، پاتریشیا کلارکسون، جف دانیلز و رابرت داونی جونیور به ایفای نقش پرداخته است. کمدی- درام «کلاه چرمی‌ها/ Leather Heads» سومین تجربه کلونی است که در سال ۲۰۰۸ ساخته شده‌است. کلونی ، رنه زلوگر و جان کرانیسکی بازیگران اصلی این کمدی اند و داستان آن درباره یک بازیکن پا به سن گذاشته فوتبال آمریکایی است که برای جلب توجه یک روزنامه‌نگار جوان با ستاره جوان تیم خود رقابت می‌کند.

کلونی درام سیاسی «نیمه ماه مارس/ The Ides of March» را در سال ۲۰۱۱ ساخت. این بار علاوه بر بازیگری، کارگردانی و تهیه‌کنندگی، نویسندگی فیلمنامه هم بر‌عهده او بود .کلونی برای فیلمنامه اقتباسی‌اش نامزد دریافت اسکار هم شد. این فیلم داستان یک مبارزه درون حزبی بین دموکرات‌ها را روایت می‌کند و نقبی به روابط پشت پرده سیاست در آمریکا می‌زند. تیم بازیگران کلونی در این فیلم قابل توجه است؛ از رایان گاسلینگ و فیلیپ سیمور هافمن تا ایوان ریچل‌وود و پل جیاماتی. «نیمه ماه مارس» اثر خوش ساخت و قابل دفاعی است. بعد از یک درام سیاسی کلونی در سال ۲۰۱۴ به سراغ ساخت فیلمی‌با محوریت جنگ جهانی دوم رفت و نتیجه‌اش شد «مردان آثار ماندگار/The Monuments Men» که تا امروز بدترین فیلم او در مقام کارگردان است.

سرک به پشت دوربین 

او حتی از حضور بازیگرانی چون مت دیمون، بیل ماری، جان گودمن، ژان دوژاردن و کیت بلانشت هم بهره گرفت اما آنها نیز نتوانستند کمکی به بهتر شدن فیلم کنند. «مردان آثار ماندگار» داستان گروهی افسر آمریکایی-انگلیسی است که در طول جنگ جهانی به دنبال آثاری تاریخی می‌روند.آثاری که توسط نیروهای آلمان نازی ربوده شده بودند. حالا همه منتظرند ببینند که در سال ۲۰۱۷ پس از سه سال، آیا کلونی با ساخت کمدی-جنایی «Suburbicon» با فیلمنامه‌ای از برادران کوئن و حضور بازیگرانی چون جولین مور، جاش برولین، اسکار ایزاک و مت دیمون بار دیگر مورد تمجید قرار خواهد گرفت؟


جان فاورو  Jon Favreau

جان فاورو یکی از مهم‌ترین چهره‌های متوسط در بازیگری است که در کارگردانی کارنامه به مراتب بهتری دارد. رزومه بازیگری فاورو در سینما و تلویزیون پر از کارهای ریز و درشتی است که یا در آنها نقش فرعی داشته یا به کل اثری نبوده که چندان مورد توجه قرار گیرد. اما در زمینه کارگردانی ماجرا فرق می‌کند. او از سال ۲۰۰۳ کارگردانی را با ساخت فیلم «Made» آغاز کرد. فیلمی‌کمدی- جنایی که خودش هم نقش اصلی را بازی می‌کرد. فیلم با استقبال نسبی مواجه شد و توجه به آن باعث شد پیشنهادهای بعدی هم به او برسد. فاورو به دلیل شوخ طبعی ذاتی و علاقه‌اش به دنیای تخیل که بیشتر در زمینه فانتزی است تصمیم می‌گیرد به عنوان تجربه دوم کمدی «الف/ Elf» را بسازد. فیلمی‌که با عنوان فیلم کریسمسی سال ۲۰۰۴ روی پرده رفت و فروش غافلگیر‌کننده ۲۰۰ میلیون دلار را به دست آورد.

سرک به پشت دوربین 

موفقیت این فیلم که عنوان یکی از برترین فیلم‌های مخصوص کریسمس را در نظرسنجی‌های مختلف دارد‌، فاورو را به عنوان کارگردانی پولساز به سینمای جهان معرفی کرد. «زاتورا» که شباهت زیادی به فیلم «جومانجی» داشت نتوانست موفقیتی برایش به همراه داشته باشد اما اتفاق مهم کارنامه سینمایی او در سال ۲۰۰۸ با ساخت فیلم «مرد آهنی/ Iron Man» رخ داد. فیلم جذاب و پرحادثه‌ای که فاورو براساس یکی از معروف ترین ابرقهرمانان «مارول» ساخت هم کارنامه سینمایی او را متحول کرد، هم رابرت داونی جونیور بازیگر اصلی فیلم را احیا کرد و هم در نهایت استودیوی سازنده با سود سرشاری که از ۵۸۰ میلیون دلار فروش فیلم به دست آمد، سر و سامانی به خود داد. فاورو قسمت دوم این فیلم را در سال ۲۰۱۰ ساخت که باز هم موفق بود. او در قسمت سوم تنها نقش تهیه‌کننده را ایفا کرد.

سرک به پشت دوربین 

فاورو پس از ساخت فیلم اکشن «کابوی‌ها و بیگانه‌ها/ Cowboys & Aliens» در سال ۲۰۱۱ که فقط موفقیت نسبی گیشه برایش داشت، فیلم مستقل و کم هزینه «آشپز/Che» با فیلمنامه و بازی خودش را ساخت که جزو آثار خوش ساخت سال ۲۰۱۴ بود و مورد تحسین و تمجید زیادی قرار گرفت. این کارگردان خوش ذوق پس از ساخت موفقیت آمیز فیلم رئال-انیمیشن و سه بعدی «کتاب جنگل/ The Jungle Book» که سال ۲۰۱۶ اکران شد و تقریبا یک میلیارد دلار فروخت، تصمیم گرفت علاوه بر ساخت قسمت دوم این فیلم به سراغ بازسازی «شیرشاه/ The Lion King» یکی از موفق‌ترین انیمیشن‌های تاریخ سینما برود. فاورو به خوبی نشان داده که کارگردان خوش ذوق و باهوشی است و بخش سرگرم سازی سینما به وجود آدمی‌مثل او نیاز مبرمی‌دارد. این کارگردان که به تازگی ۵۰ سالش تمام شده‌، اگر به همین مسیری که آمده ادامه دهد احتمالا در آینده‌ای نه چندان دور دیگر کمتر کسی او را به عنوان بازیگر درجه دو به یاد خواهد آورد.


بن افلک  Ben Affleck

حضور بن افلک در سینما به عمری ۲۵ ساله رسیده است. بازیگری که از ۲۰ سالگی فعالیت خود را در سینما آغاز کرد و برای مطرح شدن نیاز به صبر چندانی نداشت. در سال ۱۹۹۷ او با به دست آوردن اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی برای «ویل هانتینگ خوب» همراه با رفیقش مت دیمون حسابی مشهور شدند. بعد از این اسکار دیمون تمرکز خود را روی بازیگری گذاشت، اما افلک رویای کارگردانی را در سرش می‌پروراند. دقیقا ۱۰ سال طول کشید تا رویای او تحقق پیدا کند و نتیجه‌اش در سال ۲۰۰۷ فیلم معمایی-جنایی «رفته عزیزم رفته/Gone Baby Gone» شد. فیلمی‌که افلک آن را براساس رمانی به همین نام اثر دنیس لهان ساخت. برادرش کیسی افلک به همراه میشل موناهان، اد هریس و مورگان فریمن بازیگران فیلم بودند. «رفته عزیزم رفته» داستان به قتل رسیدن دختر جوانی را روایت می‌کند که کارآگاهی خصوصی با وارد شدن به پرونده مرگ او درگیر اتفاقات غیر منتظره‌ای می‌شود.

سرک به پشت دوربین 

پس از نظرات عموما مثبت منتقدان برای فیلم اول افلک، او در فیلم دوم خود به سراغ روایت یک گروه سارق مسلح رفت؛ فیلمی‌اکشن جنایی به نام «شهر/The Town» که حسابی مورد توجه قرار گرفت. افلک این بار خودش هم در فیلم بازی کرد. ربکا هال، جرمی‌رنر و کریس کوپر دیگر بازیگران فیلم بودند. افلک با «شهر» نشان داد که خوبی می‌تواند اکشن شهری بسازد، ولی در فیلم سومش «آرگو» نشان داد که نمی‌تواند اکشن سیاسی خوب بسازد. این فیلم نگاهی است آمریکایی به تسخیر سفارت این کشور در ایران ، درست چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی‌در تهران. فیلم از زاویه دید کارمندان سفارتخانه روایت می‌شود و نمایشگر هراس آن‌ها از سرنوشتی است که انتظارشان را می‌کشد. خیلی‌ها آرگو را راوی صادق آن واقعه تاریخی ندانستند و در نهایت نمره متوسطی به فیلم دادند. گرفتن اسکار بهترین فیلم و فیلمنامه اقتباسی از اسکار ۲۰۱۳ نیز کاملا سیاسی قلمداد شد، خصوصا که جایزه این فیلم از داخل کاخ سفید و توسط همسر رئیس جمهور وقت آمریکا اهدا شد.

سرک به پشت دوربین

«آرگو» با فروشی معادل ۲۲۰ میلیون دلار فروش نسبتا خوبی را تجربه کرد. سال ۲۰۱۶ خبر رسید بن افلک پس از تجربه پرحاشیه «آرگو» تصمیم گرفته رمان دیگری از دنیس لهان را تبدیل به فیلم کند؛ رمانی که این بار داستانش بر افزایش مصرف مواد توهم‌زا در آمریکا تمرکز داشت. اما تلاش دوم او برخلاف اولین فیلمش اثر شکست خورده‌ای از آب درآمد. افلک علاوه بر کارگردانی و تهیه کنندگی به عنوان نقش اصلی فیلم «در شب زندگی کن» جلوی دوربین رفته و نتیجه‌اش شده بدترین فیلم کارنامه سینمایی او تا امروز. او که حضورش در نقش بتمن هم با انتقادات تند و تیزی مواجه شد‌، با شکست «در شب زندگی کن» سال کابوس واری را پشت سر گذاشت. در برنامه‌های بعدی، افلک فعلا پروژه‌ای به عنوان کارگردان ندارد، اما بعید است این بازیگر ۴۴ ساله با وجود شکست در فیلم اخیرش سودای کارگردانی را از سر بیرون کرده باشد.


آنجلینا جولی Angelina Jolie

 دختر جان ویت ، بازیگر سرشناس سینمای جهان همه تصورات دیگران درباره آینده‌اش را در هالیوود به هم ریخت. با برد پیت ازدواج کرد، سفیر حسن نیت سازمان ملل شد، در بحران‌ها به آفریقا و آسیا سفر کرد، فعالیت‌های انسان دوستانه کرد و بچه‌هایی از کشورهای مختلف را به فرزندخواندگی پذیرفت. جنس فیلم‌هایی که بازی می‌کرد در گذر زمان تغییرات زیادی پیدا کرد و بالاخره کارگردان هم شد. کاری را که پدرش نیز یک بار برای ساخت یک فیلم تلویزیونی انجام داده بود. آنجلینا جولی اولین بار در سال ۲۰۱۱ با ساخت «در سرزمین خون و عسل/ In the Land of Blood and Honey»  کارگردانی را آغاز کرد و در اولین تجربه‌اش به سراغ ماجرایی در پس زمینه جنگ بوسنی رفت. فیلم، داستان زن و مردی را روایت می‌کند که مدتی پس از آغاز جنگ در دو سمت مخالف قرار می‌گیرند. موقعیتی نام آشنا برای بیشتر کشورهای جنگ زده.  جولی در اولین تجربه از بیشتر منتقدان نمره قبولی گرفت، هر چند این نمره چندان بالا هم نبود. فیلمی با زبان بوسنیایی ‌که اکثر عوامل آن صرب بودند در گیشه شکست خورد، ولی توانست نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی زبان در گلدن گلوب شود. جایزه‌ای که به فیلم «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی باخت.

سرک به پشت دوربین 

جولی به جبران ضرر مالی تا سه سال هوس فیلمسازی به سرش نزد، ولی بازگشتش با فیلم جنگی «شکست ناپذیر/ Unbroken» در سال ۲۰۱۴ امیدها را درباره او بیشتر کرد. اکثر منتقدان پس از دیدن فیلم ایرادات زیادی به دلیل بعضی مسائل از او گرفتند، اما معتقد بودند جولی نشان داده خمیر مایه کارگردانی را دارد. «شکست ناپذیر» داستان واقعی یک قهرمان المپیک به اسم لوئی زامپرینی است؛ مردی که پس از سقوط هواپیمایش در خلال جنگ جهانی دوم همراه با دو همرزم دیگرش ۴۷ روز تمام روی یک تکه چوب وسط اقیانوس خودشان را زنده نگه داشتند. فیلم در بخش‌های فنی نامزد سه جایزه اسکار شد. در گیشه  هم ۲۰۰ میلیون دلار فروخت تا جولی به سرعت و تنها یک سال بعد فیلم سومش «کنار دریا» را کارگردانی کند؛ فیلمی‌به نویسندگی، تهیه‌کنندگی، کارگردانی و بازیگری خودش و همسر سابق‌اش برد پیت. «کنار دریا» داستان نویسنده‌ای آمریکایی است که در زندگی مشترک با همسرش به بن بست خورده و برای حل این مشکل همراه او به خانه‌ای کنار دریا می‌رود. فیلم واکنش چندان مثبتی به همراه نداشت تا نشان دهد این بازیگر سرشناس حداقل فعلا بهتر است دور ساخت فیلم های رمانتیک و عاشقانه نگردد.

سرک به پشت دوربین

جولی که روز به روز در کارگردانی تجربه و ثبات بیشتری کسب می‌کند بدون توجه به حواشی مدتی است در راستای دو فیلم اولش، مشغول ساخت فیلم جدیدی به نام «اول پدرم را کشتند/First They Killed My Father» شده است. فیلم، اقتباسی است از کتاب خاطراتی به همین نام نوشته لونگ آونگ ، نویسنده و فعال حقوق بشر اهل کامبوج و داستان نجات او از دست خمرهای سرخ. این فیلم قاعدتا بر اساس دغدغه‌های شخصی جولی ساخته می‌شود و باید دید چهارمین اثر او در کارگردانی به بالا رفتن اعتبارش کمک خواهد کرد یا نه.


شان پن  Sean Penn

وسوسه کارگردانی زود به سراغش آمد؛ درست ۱۰ سال پس از تجربه بازیگری و در اوایل دهه ۹۰ میلادی دو فیلم «دونده هندی/ The Indian Runner» و «نگهبان گذرگاه/The Crossing Guard» را ساخت که آثار نیمه موفقی بودند. با این حال تمرکز او از بازیگری به سمت کارگردانی نرفت. با آغاز قرن ۲۱در سه مقطع زمانی‌شان پن سه فیلم ساخت. دو فیلمی‌که با استقبال خوبی مواجه شدند و یک فیلم که یک شکست تمام عیار برای او بود. او «قول/ The Pledge» را سال ۲۰۰۱ براساس اثری از فردریش دورنمات، نمایشنامه نویس و رمان نویس مطرح سوییسی ساخت که حتی تا پای دریافت نخل طلای جشنواره کن هم پیش رفت. فیلمی‌با حضور جک نیکلسون و آرون اکهارت که داستان افسری درآستانه بازنشستگی است و ناگهان با پرونده قتل دختربچه‌ای مواجه می‌شود. افسر به مادر دختر بچه قول می‌دهد تا زمانی که قاتل را پیدا نکرده از اداره پلیس نرود.

 

 سرک به پشت دوربین

«قول» بازخوردهای خوبی بین مخاطبان و منتقدان داشت ولی باعث نشد شان پن برای ساخت فیلم بعدی‌اش عجله کند. او پس از شش سال و در ۲۰۰۶ بهترین فیلم کارنامه سینمایی‌اش تا امروز یعنی «به سوی طبیعت وحشی/Into the Wild» را کارگردانی کرد. فیلمی‌براساس کتاب معروفی به همین نام نوشته جان کراکوئور. این فیلم داستانی واقعی دارد و ماجرای زندگی کریستوفر مک‌کندلس است. جوانی که امیل هرش نقش آن را بازی می‌کند. کریستوفر دانشجویی موفق در اوایل دهه ۹۰ بود که ناگهان یک روز تصمیم گرفت همه چیز در زندگی متمدنانه را کنار بگذارد و برای زندگی به دل طبیعت وحشی آن هم در آلاسکا برود، اما در نهایت غلبه همیشگی نیروهای طبیعت باعث شد او سرنوشت محتومی‌پیدا کند. مخاطبان و منتقدان از فیلم استقبال گسترده‌ای کردند و حتی نامزد چند رشته در اسکار هم شد و شان پن توانست به عنوان کارگردان مورد تایید و تشویق فراوانی قرار بگیرد.

سرک به پشت دوربین 

 «به سوی طبیعت وحشی» انتظارات را از پن به عنوان کارگردان بالا برد. او ۹ سال فیلم نساخت و در حالی که همه منتظر دیدن یک اثر قابل توجه دیگر از این کارگردان بودند فیلم «آخرین چهره/The Last Face» را ساخت. فیلمی‌با حضور شارلیز ترون و خاویر باردم در نقش یک کارگردان و دکتر که برای کمک به مردم لیبریا در آفریقا به این کشور می‌روند. این فیلم در جشنواره کن ۲۰۱۶ برای اولین بار به نمایش درآمد و با انتقاد بسیار شدید منتقدان مواجه شد. این انتقاد تا امروز هم ادامه دارد به نحوی که منتقدان نمره‌ای بهتر از ۱۹ از ۱۰۰ به فیلم پن ندادند. شان پن همچنان فرصت این را دارد که با ساخت یک فیلم درست و درمان دیگر آبروی از دست رفته اش در کارگردانی را مجددا به دست بیاورد اما در شرایط فعلی او بازیگر موفقی است که همزمان کارگردانی نیمه شکست خورده است.


منبع: برترینها

تهدید منتقدین به زندان شایسته مدیران دولت آقای روحانی نیست/اجازه دهید فایل صوتی جلسه ۳٫۵ ساعته منتشر شود

به گزارش الف؛ آقای دیناروند رئیس سازمان غذا و دارو روز گذشته در واکنش عجولانه ای نسبت به نشست خبری دیده بان شفافیت و عدالت ادعاهایی مطرح کردند که در این رابطه نکاتی قابل طرح است‌:

۱-  تهدید منتقدین به زندان و داغ و درفش شایسته مدیران دولت اقای روحانی نیست. جدا از آنکه مدیر اجرایی دولت چگونه می تواند این تهدیدات را عملی کند؟ منتقدین البته آمادگی دارند در دادگاه پاسخگو باشند.

۲-  آقای دیناروند خوب است یک مصداق از سهم خواهیها، امتیاز گرفتن ها و سوء استفاده از بزنگاه‌ها جهت رسیدن به اهداف‌را اعلام نمایند، شاید ماهیت اعضای دیده‌بان برای مردم روشن شود!

۳- اگر جناب آقای دیناروند ترسی ندارد به دیده بان اجازه دهد فایل صوتی جلسه ۳٫۵ ساعته خود با اعضای کارگروه درمان  و دارو  دیده بان در بهمن ماه سال گذشته  منتشر کند تا دیده بان معذوریت اخلاقی برای انتشار آن نداشته باشد.

۴- آن دسته از دعاوی آقای دیناروند که ادبیات کارشناسی دارد در موقع خود توضیح داده می شود.

روابط عمومی سازمان مردم نهاد دیده بان شفافیت و عدالت
۲۶ تیر ماه ۱۳۹۶


منبع: الف

حسین فریدون به بیمارستان دی منتقل شد

یک منبع آگاه با اشاره به انتقال حسین فریدون به بیمارستان دی توسط نیروهای اورژانس، گفت: تنش عصبی سبب بروز مشکل برای وی شده است.

یک منبع آگاه در گفت‌و گو با فارس، در ارتباط با انتقال حسین فریدون به بیمارستان، اظهار داشت: وی به دلیل تنش عصبی توسط نیروهای اورژانس به بیمارستان دی منتقل شده است.

وی افزود: وضعیت عمومی فریدون در حال حاضر مساعد است ولی پیش از این سابقه فشار خون بالا داشته است.


 


منبع: الف

زمان آغاز عملیات اعزام حجاج ۹۶

عملیات اعزام ۸۶ هزار زائر حج تمتع امسال از ۹ مردادماه آغاز می شود.

به گزارش ایسنا، علی عابدزاده رئیس سازمان هواپیمایی کشوری در نشست هماهنگی عملیات حج تمتع که با حضور سرپرست معاونت سازمان حج و زیارت، سرپرست شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران، معاون عملیات شرکت فرودگاهها و ناوبری هوایی، معاون فرودگاهی فرودگاه بین المللی حضرت امام خمینی (ره)، نمایندگان امنیتی و انتظامی و … برگزار شد، از تمامی بخش های مرتبط در امر جابه جایی زائران حج تمتع اظهارامیدواری کرد با همکاری و همراهی تمامی بخش ها و انجام وظیفه به موقع برای سربلندی ایران اسلامی و مردم عزیز کشورمان شاهد انجام عملیات موفقیت آمیز باشیم.

وی ضمن تاکید بر اولویت قرار دادن پروازهای حج در فرودگاه های کشور افزود: پروازهای حج تمتع از بار معنوی بالایی برخوردار است و تمامی انتظارات معطوف به عملکرد شماست به همین منظور تمامی مدیران و مسئولان دخیل در امر پروازها سرعت و دقت در این خصوص را لحظه ای از یاد نبرند.

در ادامه مرتضی دهقان معاون هوانوردی و امور بین الملل سازمان هواپیمایی کشوری به ارائه گزارشی در خصوص زمان اعزام زائران به حج تمتع پرداخت و اظهارداشت: پروازهای حج تمتع از ۲۰ فرودگاه کشور شامل اردبیل، ارومیه، اصفهان، اهواز، بوشهر، بندرعباس، بیرجند، تبریز، تهران(فرودگاه بین المللی حضرت امام خمینی)، رشت، زاهدان، زنجان، ساری، شیراز، کرمان، کرمانشاه، گرگان، مشهد، همدان و یزد انجام می گیرد.

وی با بیان اینکه پیش پرواز عملیات حج تمتع در تاریخ  ۹۴.۵.۳  انجام می شود افزود: عملیات رفت ۸۶ هزار زائر حج تمتع امسال از   ۹۶.۵.۹ آغاز و در  ۹۶.۶.۴ پایان می یابد و همچنین عملیات برگشت حجاج از ۹۴.۶.۱۵ از جده به مقصد تهران آغاز و آخرین پرواز از مدینه منوره در تاریخ ۹۶.۷.۴ پایان می یابد.

دهقان همچنین خواستار اطلاع رسانی به موقع از انجام پروازها و یا تاخیرات احتمالی به صورت آنلاین به تمامی واحدهای ذیربط و همچنین زائران شد. به گفته وی ۵۰درصد پروازهای حج امسال توسط ایران ایر و مابقی توسط شرکت های هواپیمایی طرف سعودی انجام می شود.

فرهمند سرپرست معاونت سازمان حج و زیارت نیز از دست اندرکاران عملیات پروازی حج تمتع امسال خواستار شد تمامی پروازها بدون تاخیر و به موقع انجام شود چرا که عملیات حج امسال به صورت فشرده صورت خواهد گرفت.

وی افزود: تیمی از اعضای کنسولگری ایران در کشور عربستان مستقرو تمامی ویزاهای زائران به صورت الکترونیکی صادر شده است همچنین از پیش بینی شده است به افراد ممنوع الخروج قبل از اعزام به فرودگاه اطلاع رسانی شود تا در صورت امکان نسبت به رفع مشکلات مورد نظر اقدام لازم صورت گیرد.

فرزانه شرفبافی – مدیرعامل ایران ایر – نیز از انجام برنامه ریزی های لازم برای انجام عملیات پروازی حج تمتع خبر داد و گفت: هم اکنون نماینده شرکت هواپیایی جمهوری اسلامی ایران به منظور انجام هماهنگی لازم در کشور عربستان مستقر شده است.


منبع: الف

اختلال درتماس تلفنی مشترکان ۱۱مرکز مخابراتی

تماس تلفنی مشترکان ۱۱ مرکز مخابراتی در تهران به مدت ۳ روز با اختلال مواجه خواهد شد.

به گزارش مهر، عملیات کابل برگردان با هدف توسعه شبکه کابل در مراکز مخابرات اشرفی اصفهانی، شهیدعرب سرخی و شهید لطیفی از روز گذشته آغاز شده است و با اجرای آن به مدت ۳ روز ارتباط مشترکان در این مراکز مخابراتی، با اختلال همراه خواهد بود.

در همین حال امروز نیز، عملیات کابل برگردان با هدف توسعه شبکه کابل در مراکز مخابراتی پیام نور، دکتر حسابی و خاورشهر از امروز آغاز و در مراکز مخابرات الغدیر، شهید رجایی، شهید توکلی، شهید لطیفی، کوشک و یوسف آباد قوام از فردا ۲۷ تیرماه آغاز می شود.

با اجرای عملیات کابل برگردان ارتباط تلفنی مشترکین در مرکز مخابرات اشرفی اصفهانی با پیش شماره های ۳۳۰۵ الی ۳۳۱۰ و ۳۳۱۶ الی ۳۳۱۹ در محدوده خیابان های پاسدار گمنام، اتوبان شهید محلاتی، دهم فروردین و صالحی، در مرکز مخابرات شهید عرب سرخی با پیش شماره های ۳۳۳۷ الی ۳۳۳۹ و ۳۳۷۴ الی ۳۳۷۷ در محدوده خیابانهای شهید منتظری، شهید ابراهیم سرلک، بلوار امام حسین ، بلوار دستواره و مصطفی خمینی به مدت ۷۲ ساعت با اختلال همراه است.

در همین حال ارتباط تلفنی مشترکان مرکز مخابرات شهید لطیفی با پیش شماره های ۲۲۹۳ الی ۲۲۹۸، ۲۶۷۵ و ۲۶۹۱ در محدوده خیابانهای شهید موسوی، شمشاد، بهشت و مازندارانی ظرف مدت ۷۲ ساعت اختلال دارد.

با اجرای این عملیات، ارتباط تلفنی مشترکین در مرکز مخابرات پیام نور با پیش شماره های ۴۴۴۰ الی ۴۴۴۹، ۴۴۶۰ الی ۴۴۶۲، ۴۴۸۹، ۴۶۰۴، ۴۴۲۷، ۴۴۲۹ در محدوده خیابان های مخبری، نیایش، شاهین شمالی، ستاری و در مرکز مخابرات دکتر حسابی (مارلیک) با پیش شماره های ۶۵۱۰ الی ۶۵۱۲، ۶۵۱۴ الی ۶۵۱۷، ۶۵۱۹، ۶۵۵۹، ۳۹۶۱ در محدوده این مرکز از امروز به مدت ۷۲ ساعت و در مرکز مخابرات خاورشهر از ساعت ۲ بامداد امشب به مدت ۴ ساعت با اختلال همراه است. 

ارتباط تلفنی مشترکان مرکز مخابرات الغدیر با پیش شماره های ۳۳۰۰ الی ۳۳۰۴، ۳۳۶۸ الی ۳۳۷۳، ۳۳۴۳ و ۳۶۶۲ در محدوده خیابان های شهید برادران مالکی، طیب، شهید تاری و ۱۷ شهریور و در مرکز مخابرات شهید رجایی با پیش شماره های ۸۸۸۰ الی ۸۸۸۵، ۸۸۸۹، ۸۸۹۰ الی ۸۸۹۴، ۸۸۳۸، ۸۸۴۹ و ۸۶۰۳ در محدوده خیابان های ولیعصر، صدر، پرستو و سربداران تا ۳ روز آینده مختل خواهد بود.

در مرکز مخابرات شهید توکلی با پیش شماره های ۴۴۵۰ الی ۴۴۵۹ در محدوده خیابان های امام خمینی، ولیعصر، بلوار فاطمه، قائم و شهرک آزادی و در مرکز مخابرات شهید لطیفی با پیش شماره های ۲۲۹۳ الی ۲۲۹۸،۲۶۷۵و ۲۶۹۱ درمحدوده خیابان های مژده، وفامنش وکلانتری، ارتباط تلفنی مشترکان از فردا به مدت۷۲ساعت با اختلال همراه است.

با اجرای عملیات کابل برگردان، ارتباط تلفنی مشترکین در مرکز مخابرات کوشک از ساعت ۱ بامداد فردا به مدت ۵ ساعت و در مرکز مخابرات یوسف آباد قوام از ساعت ۲ بامداد به مدت ۴ ساعت دچار اختلال می شود. 


منبع: الف

نظر مطهری درباره حادثه متروی شهر ری

نائب رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به حادثه روز شنبه در ایستگاه متروی شهر ری بر لزوم تشویق پلیسی که در این حادثه عکس العمل به موقع نشان داده تاکید کرد.

به گزارش ایسنا، علی مطهری در مطلبی در اینستاگرام خود با عنوان ” لزوم تشویق سه جوانمرد” نوشت: ‌«حادثه ایستگاه متروی شهر ری که طی آن یک روحانی مصدوم و ضارب شرور کشته شد سه تشویق را ضروری ساخته است، تشویق دو جوانی که به کمک روحانی مظلوم شتافتند و بی‌تفاوت نماندند و دیگر پلیسی که به موقع عکس العمل نشان داد . حتی اگر تیر به پای ضارب عربده کش می‌خورد و او زنده می‌ماند حکم او اعدام بود زیرا مطابق فقه اسلام کسی که با سلاح گرم یا سرد مردم را ارعاب و اخافه کند و رعب و ترس در جامعه ایجاد نماید محارب شمرده می‌شود و حکم او اعدام است. مسئولان خوب است این سه تشویق را انجام دهند.»


منبع: الف

اینترنت نامحدود می‌آید اما در زمان نامشخص!

به گزارش ایسنا، شرکت‌های ارائه‌دهنده اینترنت از سال ۱۳۹۲ با مصوبه شماره ۱۵۲ کمیسیون تنظیم مقررات، برای تعرفه‌های اینترنت با سرعت‌های مختلف، براساس حجم آن‌ها قیمت‌های مختلفی اعمال کردند. این کار در آن زمان باعث کاهش هزینه‌ها برای مشترکان شد زیرا در آن شیوه جدید، کارکرد و حجمی که افراد مورد استفاده قرار می‌دهند، محاسبه شده و لازم نبود مشتری مبلغ خاصی را به طور ثابت پرداخت کند.

همچنین به این دلیل که در اینترنت نامحدود، شرکت‌ها به نسبت ۱ به ۱۰ پهنای باند را به اشتراک می‌گذاشتند، کیفیت اینترنت حجمی به مراتب بهتر از اینترنت نامحدود بود، زیرا در شیوه حجمی همه به یک حجم از اینترنت استفاده می‌کردند.

اگرچه در آن زمان همچنان اینترنت نامحدود و غیرحجمی توسط شرکت‌ها بر اساس نیاز مشترکان و البته با سرعت‌های محدود کمتر از یک مگابیت ارائه می‌شد، سیاست شرکت‌ها در آن زمان این بود که مشترکان اینترنت نامحدود به طور تدریجی به استفاده از اینترنت حجمی روی آورند و به همین دلیل سرعت‌های بیشتر از یک مگ را ملزوم استفاده از سرویس‌های حجمی کرده بودند.

محتوای ویدئویی در دنیا از پرطرفدارترین محتویات وب است که حجم بیشتری را به نسبت فایل‌های متنی و تصویری  به خود اختصاص می‌دهد، بنابراین با گذشت چند سال و افزایش فایل‌های ویدیویی، نیاز مشترکان نیز تغییر کرد. از همان زمان، با این توجیه که در حال حاضر در سایر کشورهای جهان اگرچه ارائه اینترنت موبایل به صورت حجمی متداول است اما اینترنت ثابت بر مبنای سرعت ارائه می‌شود و دیگر حجمی نیست، درخواست‌هایی مبنی بر حذف اینترنت حجمی از وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات افزایش یافت.

طبق آمار پیش‌بینی می‌شود تعداد مشترکان تلفن همراه در سال ۲۰۲۰ به بیش از پنج میلیارد و ۴۰۰ میلیون نفر رسیده و به موازات آن مصرف داده افزایش داشته باشد، تا آنجا که سهم ویدئو از ترافیک داده دنیا از ۶۴ درصد در سال ۲۰۱۴ به ۸۰ درصد در سال ۲۰۱۹ برسد. در عین حال، این آمار در ایران به مراتب پائین‌تر است و مشترکان به دلایل متعددی مانند هراس از پایان زودهنگام حجم اینترنت، ترجیح می‌دهند کمتر به دانلود فایل‌های تصویری و ویدیویی اقدام کنند.

در این میان البته ادعاهایی درباره کم‌فروشی اینترنت وجود داشت که واعظی درباره این ادعاها اظهار کرده بود: آنهایی که می‌گویند کم‌فروشی صورت می‌گیرد باید به این نکته توجه داشته باشند که در گذشته مشترکان چند عکس و یا مطلب مکتوب را دانلود می‌کردند و حجم اینترنت آنها برای مدت بیشتری دوام می‌آورد اما اکنون همین که سه تا چهار فایل ویدئویی دانلود می‌شود، چند برابر فایل‌های عکس و مکتوب حجم مصرف می‌شود.

همچنین پایان سال گذشته بود که نصراللـه جهانگرد -رئیس سازمان فناوری اطلاعات- از انجام مطالعاتی درباره واگذاری اینترنت نامحدود خبر داد تا مشترکان لتوانند در سراسر کشور در تمامی نقاط به شبکه ثابت دسترسی داشته و ترافیک خوب و مطلوبی را دریافت کنند.

حتی تا همین اواخر هم شرکت‌های ارائه‌دهنده اینترنت، مصوبه سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی را فصل‌الخطاب دانسته و می‌گفتند اینترنت حجمی با سرعت مناسب از نظر تعرفه‌ و امکانات برای مشترکان به سود مشترک است و با توجه به مصوبات سازمان تنظیم باید به سمت اینترنت حجمی برویم.

در نهایت به نظر می‌رسد مسوولان قصد دارند وعده خود مبنی بر جایگزینی اینترنت نامحدود با حجمی را عملی کنند. به همین دلیل، وزیر ارتباطات و فناوری همزمان با عید سعید فطر، در صفحه اینستاگرامش نوشت: به منظور حمایت از تولیدات داخلی و رعایت حقوق مصرف‌کنندگان، از سازمان تنظیم مقررات خواستم که ضمن بررسی شرایط بازار، مصوبه‌ای برای خاتمه دادن به فروش اینترنت در بازار اینترنت ثابت ADSL و آغاز ارایه سرویس نامحدود در این بخش تهیه و تا قبل از پایان دولت یازدهم برای تصویب به کمیسیون تنظیم مقررات ارایه کند.

این در حالی است که پیش از این هم اینترنت نامحدود برای مشترکان ارائه می‌شد. اما سرعت پایین آن که بازه‌ای از ۶۴ تا ۵۱۲ کیلوبیت بر ثانیه را شامل می‌شد، سازمان تنظیم مقررات ارتباطات را مجبور کرد مصوبه‌ای برای جایگزینی اینترنت حجمی تصویب کند. البته در حال حاضر و با سرعت‌های بالای اینترنت که تا چندین مگابیت بر ثانیه هم می‌رسد و انتظار مشترکان هم دریافت اینترنت نامحدود با سرعت‌های بالاست، باید دید مصوبه سازمان تنظیم حداقل سرعت را چه اندازه تعریف می‌کند.

در این راستا و در حالی که  برنامه برای خاتمه دادن به فروش اینترنت حجمی اینترنت در دستور کار کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات قرار گرفته، جهانگیر اسدی -سخنگوی سازمان تنظیم مقررات رادیویی با اشاره به ارائه اینترنت نامحدود منوط به مصوبه کمیسیون تنظیم و لازم‌الاجرا بودن مصوبه برای تمامی ارائه‌دهندگان اینترنت، می‌گوید: بنا نیست کیفیت خدمات فدای سرویس‌های جدید شود و حوزه نظارت سازمان مسوولیت کنترل کیفیت خدمات اپراتورها را برعهده دارد و اگر کیفیت کمتر از استانداردها باشد، اعمال مقررات خواهد شد.

در چنین شرایطی، چنانچه پیش از پایان دولت، کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات، نظر و رای خود را در این باره اعلام و آن را به صورت مصوبه ابلاغ کند، تمام اپراتورها نیز موظف خواهند بود در آن چارچوب حرکت کنند.

البته داوود زارعیان -معاون امور مشتریان شرکت مخابرات ایران- بیان می‌کند که در حال حاضر شرکت‌های FCP، اینترنت را به صورت حجمی خریداری کرده و بر مبنای آن به شرکت زیرساخت پول پرداخت می‌کنند. بنابراین آن را به همان صورت حجمی به مشترکان واگذار می‌کنند. به همین دلیل لازم است همان‌طور که در صورت تصویب سازمان تنظیم مقررات برای ارائه‌ی سرویس نامحدود، در تعرفه‌ها و تعامل شرکت‌های PAP و FCP با شرکت زیرساخت و واگذاری به مشترکان تغییر ایجاد شود.


منبع: الف

گریم متفاوت آل‌ پاچینو در فیلمی تازه

به گزارش خبرآنلاین، آل پاچینو در فیلم تازه بری لوینسن نقش شخصیتی واقعی به نام جو پترنو را  بازی می‌کند. پترنو یکی از موفق‌ترین مربیان فوتبال کالجی آمریکا بود. او پس از درگیر شدن در پرونده آزار و اذیت جنسی کودکان از سوی دستیار و همکار قدیمی‌اش جری سنداسکی با دردسرهای بسیاری روبه‌رو شد.
 



لوینسن این فیلم تلویزیونی را برای شبکه اچ‌بی‌او می‌سازد. او پیش از در فیلم‌ «تو جک را نمی‌شناسی» با پاچینو و شبکه اچ‌بی‌او همکاری کرده است. آل پاچینو برای بازی در فیلم «تو جک را نمی‌شناسی» برنده جوایز گلدن‌گلوب و امی شد.جو پترنو سال ۲۰۱۲ در اثر ابتلا به سرطان ریه از دنیا رفت. مرگ او دو ماه پس از اخراجش از جایگاه مربیگری رقم خورد.فیلمنامه‌نویسان این اثر تازه تلویزیونی دبورا چان (نویسنده «آناتومی گری»)، جان سی.ریچاردز و دیوید مک‌کنا هستند.


منبع: بهارنیوز

برانکو: همه از بازگشت طارمی خوشحالیم/ در مورد لغو دربی از باشگاه سؤال کنید نه من

به گزارش خبرآنلاین؛ برانکو ایوانکوویچ ظهر امروز (دوشنبه) پس از بازگشت تیمش از اردوی اوکراین، گفت: ما اردوی‌مان را تمدید نکردیم. همه چیز طبق برنامه بود و شرایطی عالی در کمپ دیناموکیف داشتیم. زمین و هتل عالی بودند و سه بازی دوستانه کردیم. در این بین تنها اشکال این بود که تعداد بازیکنان آن‌طور که می‌خواستیم نبود و بازیکن کم داشتیم.
وی افزود: در مدت زمان اقامت‌مان در اوکراین وحید امیری مشکل کمر درد داشت و منشا هم یک کسالت مختصری داشت که این مشکل نیز به زودی حل خواهد شد.

سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس در واکنش به گلایه بازیکنان از فشار تمرینات گفت: خب طبیعی است که بازیکنان همیشه از فشار تمرینات گله کنند، اما همه آنها عالی کار کردند. من هیچ گلایه‌ای از آنها ندارم، چون همه عالی بودند. همه عالی بودند و باید از بازیکنان تشکر کنم و اکنون نیز باید خودمان را به خوبی برای بازی با الاهلی آماده کنیم.

برانکو در پاسخ به این سؤال که مهدی طارمی در اواخر اردوی اوکراین به تمرینات پرسپولیس اضافه شد و در خصوص بازگشت او و آیا از شرایطش رضایت دارد یا نه، اظهار داشت: خوشحالم که مهدی برگشت. البته او نرفته بود که برگردد. ما، کادرفنی، بازیکنان، باشگاه و همه خوشحال هستیم که مهدی به تیم برگشته است. خود این بازیکن دوست داشت به فوتبال اروپا برود و این اتفاق رخ نداد. طبیعی است حالا که دیرتر به تمرینات آمده، کمی برای آمادگی صددرصد نیاز به زمان داشته باشد، اما مهم این است که او به مهم‌ترین بازی ما که دیدار با الاهلی است، می‌رسد. تا آن بازی ما یک ماه زمان داریم.

وی درباره صحبت‌های متناقضی که مبنی بر برگزاری سوپرجام، دربی و تعویق این مسابقات شنیده می‌شود، تصریح کرد: من از جدیدترین اطلاعات خبری ندارم و نمی‌دانم وضعیت مسابقات چگونه است، اما به هر حال دیدار سوپر جام و همین‌طور شروع مقتدرانه در لیگ برتر برای ما بسیار مهم است.

سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس تصریح کرد: ما امکان این را داریم با برتری در سوپرجام یک جام قهرمانی دیگر را کسب کنیم و همین‌طور برگزاری دربی نیز بسیار جذاب است، اما دقیقاً نمی‌دانم در حال حاضر شرایط برگزاری این مسابقات چگونه است.
برانکو در واکنش به طرح این موضوع که شنیده می‌شود تبعات شکست در دربی باعث برگزار نشدن آن شده است، با عصبانیت گفت: چرا این سؤال را از من می‌پرسید و بهتر است برای دستیابی به این پرسش از مسئولان باشگاه سؤال کنید. من در حال حاضر از هواپیما پیاده شده‌ام و اطلاعات جدیدی درباره این مسابقات ندارم.

«تیم نفت به‌هم ریخته است. این تیم به اندازه کافی بازیکن ندارد و وضعیت ماندن یا رفتن کادرفنی آن هم مشخص نیست. با این شرایط آیا بازی سوپرجام برگزار خواهد شد یا نه؟»، وی در پاسخ به این پرسش نیز خاطر نشان کرد: نمی‌دانم سوپر جام برگزار می‌شود یا نه، اما طبق قانون باید برگزار شود. من اطلاعی ندارم، اما فکر می‌کنم مشکلاتی وجود دارد. شما بهتر از من از مشکلات باخبر هستید.

سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس در مورد زمان دقیق حضور بشار رسن، بازیکن عراقی این تیم در تمرینات سرخپوشان، خاطرنشان کرد: از این موضوع هم اطلاع دقیقی ندارم، اما باشگاه به دنبال وضعیت اوست. این بازیکن چند بازی دیگر باید در لیگ عراق انجام بدهد و پس از آن به تیم ما اضافه می‌شود.


منبع: الف

خبر بد برای پرسپولیس/ منشا نیاز به جراحی دارد

نوع مصدومیت مهاجم نیجریایی پرسپولیس که در چند روز اخیر درگیر آن بود، مشخص شد.

به گزارش ایلنا، گادوین منشا، مهاجم نیجریه‌ای پرسپولیس که در فصل نقل و انتقالات به این تیم پیوسته است، در چند روز گذشته درگیر مصدومیتی بود که باعث نگرانی هواداران و کادرفنی این تیم شده بود.

بعد از انتشار خبر مصدومیت منشا، باشگاه نسبت به آن واکنش نشان داد و اعلام کرد مصدومیت او جدی نیست و مشکلی برای همراهی سرخپوشان در تمرینات و دیدارهای پیش‌رو ندارد ولی صحبتی از نوع و شدت مصدومیت او مطرح نشد.

در همین راستا خبر می‌رسد مشکل منشا مربوط به ناحیه هموروئید او است و این بازیکن برای بهبود ناراحتی خود نیاز به جراحی این ناحیه دارد.

شنیده می‌شود این نوع جراحی مدتی دوران نقاهت خواهد داشت و مشخص نیست این بازیکن تا چند وقت درگیر این مشکل باشد.


منبع: الف

سپاهان بازیکن عراقی خرید

مهاجم تیم ملی عراق رسما به تیم فوتبال سپاهان پیوست.

به گزارش خبرآنلاین؛ مروان حسین بازیکن شاخص تیم ملی عراق و تیم الشرطه این کشور، با حضور در اصفهان و دفتر مدیرعامل باشگاه، با عقد قراردادی دو ساله به جمع زردپوشان ملحق شد.

با توجه به برگزاری مسابقات لیگ عراق و تعهد این بازیکن به باشگاه الشرطه، او مسابقات اول فصل لیگ برتر ایران را از دست می‌دهد.


منبع: الف

سندی که نشان از برگزار نشدن دربی دوستانه دارد + عکس

به گزارش ایلنا، بحث برگزار شدن یا نشدن دربی سرخابی‌های پایتخت در آلمان ظاهراً قرار نیست تمامی داشته باشد و هر روز اخبار ضد و نقیضی در این مورد شنیده می‌شود.

پس از اینکه روز گذشته خبر لغو دربی منتشر شد، صحبت‌هایی در مورد اینکه برنامه‌ریزی مجدد برای برگزاری این دیدار صورت گرفته است و به دلیل بلیت‌هایی که فروخته شده قرار است راهی برای برگزاری آن پیدا شود.

با این وجود با مراجعه به سایت فروش بلیت این دیدار دسترسی به بخش خرید بلیت مسدود شده است و به جای باز شدن سایت، پیامی روی صفحه ظاهر می‌شود که خبر از برگزار نشدن این بازی دارد.

در این صفحه خبر سایت پرسپولیس که در آن لغو داربی به اطلاع علاقه‌مندان رسیده بود منتشر شده است.


منبع: الف

بدهکاران بانکی تا ۴۰ میلیون از سود معاف شدند

در ادامه اجرای طرح بخشودگی سود تسهیلات بدهکاران بانکی کمتر از ۱۰۰ میلیون تومان، بر اساس اولویت‌بندی انجام شده این بار بخشودگی سود و جرایم بدهکاران بانکی تا سقف ۴۰ میلیون تومان در دستور کار قرار گرفته است.

به گزارش ایسنا، طرح بخشودگی سود تسهیلات بدهکاران بانکی تا سقف ۱۰۰ میلیون تومان از اواخر بهمن‌ماه سال گذشته و بر اساس تبصره (۳۵) قانون بودجه ۱۳۹۵ به اجرا درآمد. بر این اساس دولت دارای این اختیار بود تا بتواند تا سقف ۱۰ هزار میلیارد تومان از ۴۵ منابع  هزار میلیارد تومان ناشی از درآمد تسعیرنرخ ارز را برای بخشودگی در این بخش مورد استفاده قرار دهد.

طبق دستورالعمل تعیین شده بدهکاران بانکی که  در اولویت این طرح قرار می‌گیرند، در صورت پرداخت یکجای اصل تسهیلات به طور نقدی مشمول بخشش سود خواهند شد. این سود از محل ۱۰ هزار میلیارد تومان تعیین شده در قانون بودجه و از طریق دولت به بانک‌ها پرداخت می‌شود. از سوی دیگر بانک‌ها موظف شدند جرایم متعلقه به تسهیلات بدهکاران بانکی از جمله جریمه وجه التزام را بخشیده و بدهکار از این سود و جریمه معاف شوند.

اما با توجه به اینکه تعداد پرونده‌های بدهکاران تا سقف ۱۰۰ میلیون تومان بسیار بالاتر از حد ۱۰ هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده بود، بانک مرکزی تصمیم به اولویت‌بندی بخشودگی حساب بدهکاران بانکی کرد. بنابراین در مرحله اول بدهکاران تا سقف ۱۰ میلیون تومان در دستور کار قرار گرفتند که بر اساس آنچه که مقامات بانک مرکزی اعلام کرده‌اند، تا پایان سال گذشته حدود ۲۲۵۰ میلیارد تومان به منظور بخشودگی جرایم تسهیلات بدهکاران زیر ۱۰ میلیون پرداخت و پرونده این گروه بسته شد.

در ادامه و در نیمه اردیبهشت‌ماه امسال بود که با اعلام رئیس کل بانک مرکزی مرحله دوم بخشودگی سود تا سقف ۲۵ میلیون تومان افزایش یافت و به شبکه بانکی ابلاغ شد. این در حالی است که در پایان این مرحله نیز در مجموع ۳۸ هزار و ۴۴۳ پرونده از بدهکاران بانکی تعیین تکلیف شد.

اما در تازه‌ترین تصمیم بانک مرکزی قرار بر این شده تا سقف بخشودگی بدهکاران تا ۴۰ میلیون تومان افزایش یابد. این دستورالعمل به شبکه بانکی ابلاغ شده و بدهکاران تا این سقف می‌توانند با مراجعه به چند بانک خاص در این رابطه اقدام کنند.

بخشودگی سود و جرایم بدهکاران بانکی فقط مشمول بدهکاران بانک‌های ملی، سپه، کشاورزی، تجارت، صادرات، ملت و رفاه کارگران می‌شود و تنها برای “مانده مطالبات تسهیلات اعطایی یارانه‌ای مورد حمایت، حوادث غیرمترقبه و مسکن روستایی” و “مانده مطالبات امحا شده آسیب‌دیدگان ناشی از حوادث غیرمترقبه که در بندهای د تبصره ۱۱ قانون بودجه ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ و همچنین بند و تبصره ۱۳ قانون بودجه ۱۳۹۵ مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

بانک‌های تعیین شده حداکثر تا ۳۱ مردادماه باید در این رابطه اقدام کرده و پس از پایان مهلت تعیین شده و ارزیابی عملکرد آنها و با توجه به امکان تامین منابع در مراحله بعدی نسبت به تغییر اولویت‌ها برای بخشش سود تسهیلات تصمیم‌گیری خواهد شد.


منبع: الف

ادعای روزنامه کویتی درباره فرار ۱۴عضو«باند العبدلی»به ایران

روزنامه «السیاسه» کویت به نقل از برخی منابع عالی‌رتبه امنیتی مدعی شد که حدود ۱۴ عضو باند «العبدلی» پس از صدور حکم نهایی دادگاه فرجام علیه آنها به ایران فرار کردند.

به گزارش فارس، یک روزنامه کویتی مدعی شد که ۱۴ عضو باند تروریستی معروف به « خلیه العبدلی» پس از صدور حکم نهایی درباره حبس آنها به ایران فرار کرده‌اند.

روزنامه «السیاسه» کویت به نقل از برخی منابع عالی‌رتبه امنیتی مدعی شد که حدود ۱۴ عضو باند «العبدلی» پس از صدور حکم نهایی دادگاه فرجام علیه آنها به ایران فرار کردند.

این روزنامه مستندی برای ادعای خود ارائه نکرد و نوشت که پس از رأی دادگاه تجدیدنظر مبنی بر تبرئه و آزادی این ۱۴ نفر تا زمان صدور حکم نهایی دادگاه فرجام، این افراد در تدارک برای فرار به ایران بوده‌اند و به محض صدور حکم دادگاه فرجام درباره حبس ۵ تا ۱۰ ساله آنها، با یک لنج که در ساحل دریا منتظر آنها بود به ایران فرار کرده‌اند.

اسامی این افراد عبارت است: علی عبدالرحیم، محمد الحسینی، حسن جمال، باسل الدشتی که به ۱۵ سال حبس محکوم شدند و محمد حاجی، عباس الموسوی، حسن العطار، عبدالمحسن الشطی، مصطفی خان، حسین الباذر، یوسف غضنفری، مهدی حسین، عیسی باقر و جعفر جمال که به ۱۰ سال حبس محکوم شده‌اند.

دادگاه کویت این افراد را به جاسوسی و تلاش برای انجام اقدامات خصمانه علیه کویت، تعرض به وحدت و سلامت ارضی کویت و در اختیار داشتن مواد محترقه، سلاح گرم ، مهمات و دستگاه‌های شنود متهم کرده است.

ایران بارها هر گونه ارتباط این پرونده یا گروه کذایی مورد ادعای رسانه‌ها و مقامات کویت با ایران را رد کرده است.
 


منبع: الف

محافظان مقام افغان عروسی را به عزا تبدیل کردند

مقامات پلیس در کابل می‌گویند محافظان خانه محمد محقق، معاون رئیس اجرایی افغانستان، یک عروس را کشته و چهار نفر از همراهانش را زخمی ساختند.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، نجیب دانش، سخنگوی وزارت داخله کشور افغانستان می‌گوید به ارتباط این قضیه چهار نفر بازداشت شدند.

به گفته وی، حوالی ساعت یک بامداد روز یکشنبه ۲۵ سرطان/تیر زمانی که قطار خودروهای یک مراسم عروسی در نزدیکی خانه آقای محقق، شلیک‌های شادیانه انجام می‌دادند، محافظان او اشتباها، به آنها شلیک می‌کنند.

او می‌گوید که در نتیجه این رویداد عروس کشته و چهار نفر از همراهانش زخمی شدند.

به گفته وی، وضعیت زخمیان دیگر خوب گزارش شده است.

پیش از این نیز نحوه برخورد محافظان مقامات عالی رتبه افغانستان با مردم، بارها خبرساز شده است.

همچنین، این رویداد در حالی رخ می‌دهد که در هفته‌های اخیر تهدیدات امنیتی در افغانستان به خصوص در شهر کابل افزایش یافته است
 


منبع: الف

پیشنهاد «جامعه مدرسین» به دولت برای انتخاب وزرا

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از پیشنهاد «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» به دولت برای انتخاب وزرای کابینه دوازدهم خبر داد و گفت: جامعه مدرسین اصول کلی پیرامون انتخاب وزرا را مطرح کرده است.

به گزارش فارس، حجت‌الاسلام رضا آشتیانی عراقی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم  از پیشنهاد جامعه مدرسین به دولت برای انتخاب وزرا خبر داد.
 
حجت‌الاسلام آشتیانی درباره جزئیات این موضوع تصریح کرد: معمولا جامعه مدرسین مواضع خود را طی اطلاعیه‌هایی که می‌دهد بیان می‌کند، در جلسات اخیر نیز بیشتر بحث درباره وزرا بود که پیغام دادند در انتخاب وزرا دقت شود و افرادی مدنظر باشند که کارایی داشته و از سلامت برخوردار باشند و و از قشر جوان هم باشند.  
 
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با بیان اینکه  جلسه اینطور بود که این پیغام را برای دولت بفرستند، تاکید کرد: از وزرا هیچ اسمی برده نشد و فقط اصول کلی پیرامون انتخاب وزرا را مطرح کردیم.
 
وی همچنین درباره اینکه آیا این تذکر بصورت کتبی به دولت داده شده است یا خیر گفت: پس از گفت‌وگوها در جامعه مدرسین رای‌گیری نمی‌شود بلکه اعضا به اجماع می‌رسند و پس از آن نیز یا اطلاع‌می‌دهند یا نامه می‌نویسند و نظر خود را کلی بیان می‌کنند.
 
حجت‌الاسلام آشتیانی درباره دیدار با جامعه روحانیت نیز اظهار داشت:‌ هنوز برای دیدار با جامعه روحانیت مبارز صحبتی نشده است و جامعه باید خودش تصمیم بگیرد و هرگاه بنا به برگزاری این جلسه شد اعلام خواهیم کرد.
 


منبع: الف

توضیحات اورژانس درباره وضعیت حسین‌ فریدون

سخنگوی اورژانس از انتقال بردار رییس‌جمهور به بیمارستان دی خبر داد.

حسن عباسی سخنگوی اورژانس تهران در گفت‌وگو با ایلنا اعلام کرد: ساعت ۱۰: ۱۳ به مرکز اطلاع‌رسانی اورژانس اطلاع دادند وضعیت جسمانی آقای حسین فریدون بردار رییس‌جمهور در دادسرا بد شده است.

او با بیان اینکه فریدون سابقه بیماری فشار خون داشته است ادامه داد: به دنبال تنش و فشار عصبی، آقای فریدون در دادسرا با مشکل فشار خون بالا مواجه شده و به همین دلیل به بیمارستان دی منتقل شدند.


منبع: الف

میزان دارایی‌های داماد ترامپ چقدراست؟

روزنامه وال استریت ژورنال در شرح دارایی های احتمالی جرد کوشنر داماد و مشاور ارشد رئیس جمهوری آمریکا، از ارتباط وی با یک شرکت مرتبط با فناوری در این کشور پرده برداشت.

به گزارش ایرنا؛ وال استریت در این گزارش آورد: سرمایه داران و مقام های برجسته صنعت فناوری ماه گذشته در ضیافت شام کاخ سفید شرکت کردند تا در مورد سیاست های آمریکا در ارتباط با مقوله فناوری با دونالد ترامپ رئیس جمهوری این کشور بحث و تبادل نظر کنند، نشستی که جرد کوشنر داماد و مشاور ارشد ترامپ کمک شایانی به سازمان دهی آن کرد.

زاخاری بوکمن مدیر عامل شرکت OpenGov در این نشست، در کنار چهره های درخشان، روسای دانشگاهی و مقام های ارشد کاخ سفید حضور داشت.
طبق افشاگری های دولتی و اطلاعات به دست آمده از منبع داو جونز، برادر کوشنر از طریق یک شرکت سرمایه گذار به نام Thrive Capital، در مالکیت شرکت OpenGov سهیم است.
داماد ترامپ پیشتر در سال جاری در این شرکت سرمایه گذار سهام داشت که بعدها سهام خود را به برادرش واگذار کرد.
این در حالی است که ارتباط کوشنر با شرکت OpenGov در سطحی گسترده مشخص نشده است.
راهیابی شرکت OpenGov به نشست کاخ سفید، نقطه عطفی برای این شرکت به شمار می رود.
مشتریان شرکت OpenGov به طور عمده دولت های ایالتی و محلی آمریکا هستند. ارتباط کوشنر با این شرکت از طریق شرکت سرمایه گذار Thrive Capital برقرار شده است. برادر کوشنر مدیریت این شرکت سرمایه گذار را برعهده دارد. این شرکت، یکی از چهار شرکت سرمایه گذار است که شرکت OpenGov در وب سایت خود به آن اشاره کرده است.
در همین حال، زاخاری بوکمن مدیر عامل شرکت OpenGov تنها مدیر یک شرکت کوچک در میان مدیران ۱۸ شرکت مرتبط با فناوری بود که اجازه یافت سر میز رئیس جمهوری آمریکا در نشست کاخ سفید بنشیند.
براساس اعلام منبع داو جونز، ارزش سهام شرکت OpenGov پس از اکتبر ۲۰۱۵، یکصد و ۸۰ میلیون دلار تخمین زده شده، در حالی که متوسط ارزش بازار ۱۴ شرکت حاضر در نشست کاخ سفید از جمله آمازون، اپل، مایکروسافت و آلفابت حدود ۲۵۰ میلیارد دلار است.
در همین حال، شرکت Thrive Capital از سال ۲۰۱۳ چند مورد سرمایه گذاری در شرکت OpenGov انجام داده است. داماد ترامپ در آن زمان عضو میز هیات مدیره شرکت Thrive بود.
اطلاعات به دست آمده حاکی است که کوشنر در شرکت Thrive سهام داشته است.
کوشنر به تازگی فرم اصلاح شده افشای دارایی ها را تنظیم کرده است که انتظار می رود بزودی منتشر شود.
قرار است این فرم حاوی اطلاعاتی در مورد دارایی هایی باشد که کوشنر در فرم اولیه وارد نکرده است، از جمله اوراق قرضه رژیم صهیونیستی به ارزش ۲۵۰ هزار دلار که وی آن را در سال جاری به فروش رساند.
این فرم اصلاح شده همچنین از دارایی های کوشنر در یک شرکت معاملات املاک به نام Cadre پرده بر می دارد.
وال استریت ژورنال پیشتر در سال جاری گزارش داد که داماد ترامپ در شرکت Cadre سهام دارد، در حالی که در گزارش اولیه افشای دارایی ها اشاره ای به آن نکرده است.


منبع: الف