دولت یازدهم و هفت‌خوان کارآفرینی

به گزارش ایرنا، زمانی که دولت در تابستان ۱۳۹۲زمام امور کشور را در دست گرفت، اقتصاد وضعیتی بی سامان را تجربه می کرد. رکود، تورم افسارگسیخته، رشد اقتصادی منفی و … همه از تبعات مدیریت ناکارآمد دولت پیشین بود که به یازدهمین دولت به ارث رسید. در این میان، چالش های اشتغال به عنوانی معضلی دارای ابعاد اقتصادی و اجتماعی، از همان ابتدا مورد توجه مسوولان اجرایی جدید قرار گرفت.دولت یازدهم ساماندهی به وضعیت اقتصادی را در اولویت خود قرار داده و با تلاش بسیار توانسته چرخ های از حرکت مانده اقتصاد را به گردش درآورد؛ تلاش هایی که در مسیر توسعه و تقویت زیرساخت های اقتصادی، کارآفرینی را نیز در پی خواهد داشت.

** معضل بیکاری و راه حل های ناکارآمد در دوره های پیشین
نرخ بالای بیکاری مانند دیگر شاخص های اقتصادی، زندگی بسیاری از افراد جامعه را از خود متاثر می کند.مسوولان اجرایی دولت پیشین اما به جای رفع ریشه ای معضل بیکاری و فراهم آوردن زیرساخت های لازم برای ایجاد اشتغال، با این مساله سطحی برخورد کردند. به گفته «اسحاق جهانگیری» معاون اول رییس جمهوری در اردیبهشت امسال، در بازه زمانی ۸۴ تا ۹۲ میزان شغل خالص ایجاد شده در کشور صفر بوده زیرا در مقابل اشتغالی که ایجاد شده، افرادی نیز بیکار شده اند و این موضوع میزان اشتغال در این سال ها را صفر کرده است.

مهمترین اقدام دولت پیشین در کاهش نرخ بیکاری، تغییر تعریف بیکاری بر مبنایی بود که افرادی با حداقل یک ساعت کار در هفته را هم در زمره شاغلان محسوب می کرد. به این ترتیب، در آن دوره مشکل اشتغال با پاک کردن صورت مساله از فهرست وظایف و مسوولیت های دولتمردان وقت خط خورد. به عبارتی دولتی که بیشترین درآمدهای نفتی را از زمان اکتشاف نفت در ایران در دست داشت و از امکان ایجاد تحول زیرساختی برای کارآفرینی برخوردار بود از رفع اساسی معضل اشتغال چشم پوشید. به این ترتیب، سیاست های نادرست صنعتی- مالی، فشارهای تحریمی، نبود حمایت از تولید ملی، زیان دهی و تعطیلی یک به یک واحدهای تولیدی و … در دوره یاد شده منجر به تعمیق چالش بیکاری شد.

**تلاش دولت یازدهم برای کنترل بیکاری
در شرایط آغاز به کار دولت یازدهم، نرخ بیکاری ۱۰٫۴ درصد برآورد می شد. این رقم در سال ۱۳۹۳ به ۱۰٫۶ درصد و در سال ۱۳۹۴ به ۱۱ درصد رسید. به رغم تلاش های بی وقفه دولتمردان طی سه سال گذشته، بیکاری همچنان روندی افزایشی را تجربه کرده است به طوری که بر اساس گزارش مرکز آمار کشور نرخ بیکاری در سال ۹۵ با افزایش ۱٫۴ درصدی به ۱۲٫۲درصد رسید.این در حالی است که «حسن روحانی» رییس جمهوری در گفت و گوی تلویزیونی خود با مردم در دی ماه سال گذشته با تاکید بر اینکه اشتغالزایی اصلی ترین دستورکار پیش روی دولت است، از رقم ۷۰۰ هزار نفری اشتغالزایی در سال خبر داد که نزدیک به ده برابر سال های پیش از روی کارآمدن دولت یازدهم برآورد می شود.

نبود تناسب میان طرف عرضه و تقاضا در بازار کار موجب شده به رغم ایجاد فرصت های شغلی قابل توجه در سال، معضل بیکاری همچنان برجسته و لاینحل بماند. از دید بسیاری از صاحبنظران، بازار کار از بی توجهی و سیاست ها و اولویت های غیرکارشناسی مسوولان دولت پیشین در حوزه های آموزشی ضربه های بسیاری خورد.رشد تعداد مراکز آموزشی، افزایش ظرفیت های پذیرش دانشجو و گسترش تب مدرک گرایی در دانشگاه ها بدون توجه به نیازهای جامعه و بازار کار، برای مدتی محدود جلوی ورود کارجویان به بازار را گرفت اما به یک باره حجم بالایی از متقاضیان را به سوی بازار کار گسیل داشت. طی سال های اخیر شمار زیادی از دانش آموختگان وارد بازار کار شدند و به دلیل نبود فرصت شغلی مطلوب و متناسب با رشته تحصیلی، به جمع بیکاران پیوستند.

بر اساس گزارش مرکز پژوهش های مجلس در شهریور ۱۳۹۴ در مورد پیش بینی وضعیت اشتغال تا افق ۱۴۰۰، نرخ بیکاری تا ۱۴۰۰ در میان تحصیلکرده ها رشد شتابان تری نسبت به سایر گروه ها خواهد داشت و در بهترین وضعیت(نرخ رشد اقتصادی پنج درصدی) به ۳۶ درصد و در بدترین وضعیت (نرخ رشد اقتصادی یک درصدی) به ۴۸٫۹ درصد خواهد رسید. با این حال، از ابتدای کار دولت یازدهم، اراده مسوولان بر تحول وضعیت بازارکار متمرکز شد؛ نیازی که تنها با افزایش توان تولید داخلی و فعال سازی ظرفیت های مغفول در زمینه های گوناگون صنعتی، خدماتی و کشاورزی و رونق بخشی به اقتصاد کلان برطرف خواهد شد.

طی چهار سال گذشته رفع موانع همکاری های خارجی بنگاه های اقتصادی و تولیدی، برنامه ریزی مالی و ارائه تسهیلات برای تقویت روند خرید کالاهای داخلی و کفه تقاضا در جامعه، حمایت از واحدهای تولیدی و شرکت های دانش بنیان، رفع موانع پیش روی صنعت گردشگری، مبارزه جدی و بی وقفه با قاچاق کالا و تلاش برای توسعه صادرات در ازای کاهش میزان واردات از مهمترین اقدامات دولت یازدهم برای تحول در وضعیت تولید ملی بود.

با وجود دشواری ماموریت پیش روی مسوولان دولت یازدهم برای رفع بیکاری، این دولت تلاش دارد با تقویت زیرساخت ها، بهره گیری از فرصت های تازه در بخش های اقتصادی، ایجاد فضای پویا و مساعد برای کسب و کار، افزایش جذب سرمایه گذاری خارجی و داخلی و … نرخ رشد اشتغال را افزایش دهد. نکته مهم اینجا است که بهبود مبنایی وضعیت اشتغال و حل معضل بیکاری، فرایندی زمان بر است که در بازه زمانی بلندمدت به نتیجه مطلوب منجر می شود. این نتیجه در راستای حرکت در مسیر اقتصاد مقاومتی و در صورت همیاری همه دستگاه ها، پویش بیشینه بنگاه ها و فعالان اقتصادی در بخش های دولتی و خصوصی و رفع موانع بهره جویی از مجموعه ظرفیت های داخلی و همکاری های بین المللی سریعتر حاصل خواهد شد.


منبع: بهارنیوز

ظریف وزیر امورخارجه آمریکا شد!

سریال زیرنویس‌های اشتباه در شبکه‌های صدا و سیما همچنان ادامه دارد و دیشب هم تکرار شد. حسن شمشادی، خبرنگار صدا و سیما با انتشار مطلب و عکسی در اینستاگرامش خبر داد که بخش خبری ساعت ۱۹ شبکه یک صداوسیما، شامگاه چهارشنبه ۲۸ تیر در زیرنویس معرفی محمدجواد ظریف، او را وزیر امور خارجه آمریکا معرفی کرده است!! این چندمین‌بار است که تلویزیون در نگارش زیرنویس‌های اخبار مربوط به دولت دچار اشتباه!! می‌شود، چندی پیش نیز شبکه خبر در زیرنویس سخنان رییس‌جمهور، سخن دکتر روحانی مبنی بر عدم پذیرش مسوولیت در قوه قضاییه و نرفتن به این نهاد را «عدم مراجعه روحانی به احضاریه‌های قضایی» زیرنویس کرد!!

این در حالیست که برخی عقیده دارند این اشتباهات عمدی است و در راستای تخریب هرچه بیشتر روحانی و دولتش توسط عوامل تندروها که در بخش های سیاسی و خبر صداوسیما رخنه کرده‌اند ارزیابی می‌شود.


منبع: بهارنیوز

رفتار منتخبان شورای شهر امیدوارمان کرد

عبدالله ناصری در گفت‌و‌گو با  ایلنا درباره انتخاب ۷ گزینه برای شهرداری تهران با بیان این‌که جلسه دیروز و خروجی آن حاصل تصمیم هوشمندانه و امیدوارکننده است، گفت: دیروز اولین تصمیم آشکار شورای شهر تهران با انتخاب گزینه‌های نهایی برای تصدی شهرداری تهران را مشاهده کردیم.او ادامه داد: افرادی که دیروز انتخاب شدند باید طی ۲ هفته برنامه خود را معرفی کنند و حضور یک خانم در بین افراد نشان می‌دهد که این شورا هوشمند است.عضو شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان تاکید کرد: رفتار اعضای شورا من را به عنوان یک کنش‌گر سیاسی به آینده تصمیمات شورای شهر تهران امیدوار کرد.
او خاطر نشان کرد: از میان این افراد هر شخصی انتخاب شود به اتفاق آرا مورد پذیرش شورای شهر خواهد بود و حتما قابلیت‌هایی که رهبری اصلاحات گفتند را دارند و بر اساس شاخصه‌های مورد تاکید آقای خاتمی انتخاب شدند.ناصری ادامه داد: رهبر اصلاحات تاکید داشتند که شهردار تهران باید کارآمد، پاک دست و ملی باشد که قطعا در جلسه دیروز نیز این ویژگی‌ها مد نظر قرار گرفته شده است.این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه با اشاره به لیست شورای شهر و حواشی پیرامون آن گفت: پرونده هجمه‌ها علیه لیست بسته شده است و باید تاکید کنم که منتخبان مورد حمایت همه اصلاح طلبان هستند.او در ادامه افزود: تصمیم اولین جلسه مهم این شورا قبل از تعیین شورای منتخب بسیار هوشمندانه بود و جامعه رای دهندگان را نسبت به شورای شهر تهران امیدوار کرد.ناصری خاطرنشان کرد: انتخاب این ۷ نفر بر اساس یک رویکرد برنامه محور بوده و کار دیروز شورا نشان داد که برنامه برایش از همه چیز مهم‌تر است.گفتنی است که الهه کولایی، حسن مرعشی، محمدعلی نجفی، محمد شریعتمداری، محسن مهرعلیزاده، حبیب‌الله بی‌طرف و محمدعلی افشانی گزینه‌هایی هستند که امروز از سوی اعضای منتخب تهران برای انتخاب شدند.


منبع: بهارنیوز

عبای تولیت یا ردای سیاست؟

گروه سیاسی: دست پخت جمنا برای انتخابات ریاست‌جمهوری که حضورش موجب شگفتی بسیاری از سیاستمداران حتی دست راستی در ایران شد هم چنان در حال و هوای سیاست است، جمنا به دنبال استفاده از روش انتخاباتی اصلاح طلبان در سال ۷۶ برای شکست رقیب، تمام سرمایه گذاری‌اش را  روی رئیسی انجام داد اما این استراتژی نیازمند اندیشمندانی بود که فهم و درک درستی از جامعه داشته باشند و هم چنان فرد منتخب برای رقابت دارای شاخصه‌های جلب آرا باشد. انتخابات ۲۹ اردیبهشت این استراتژی از قبل شکست خورده در اذهان را بر برگه‌های رای حک کرد و از آن روز تا به امروز، درد جدایی از رویای شیرین ریاست‌جمهوری همچنان در جمنایی‌ها و بیشتر از همه سید ابراهیم رئیسی را می‌آزارد، اخیرا ایشان در مصاحبه‌ای با خبرگزاری فارس همچنان خود را دغدغه‌‌مند انتخابات نشان دادند.

حضور در عرصه سیاسی طبق اصول قانون اساسی برای همگان مجاز است و ایشان نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نخواهند بود، موضوعی که اهمیت دو چندان دارد حفظ حریم رضوی از لوث سیاست و جناح بازی می‌باشد، مرحوم واعظ طبسی سالیان درازی که تولیت آستان قدس را بر عهده داشتند علی رغم پیشینه مبارزاتی درخشان و جایگاهی که داشتند تن به مسائل سیاسی وجناحی ندادند و در عملکرد در حوزه تولیت رویکردی فراجناحی داشتند، این موضوع می‌توانست در مورد ابراهیم رئیسی هم اتفاق بیفتد اما امروز به روشنی و با توجه به ورود او به عرصه سیاسی وبا نگاهی به حامیان او می‌توان به قطعیت اعلام کرد که او نماینده افرادی است که از جمله افراطی‌ترین سیاسیون ایران می‌باشند، افراط گرایانی که بعد از ظهور احمدی نژاد کشور را عرصه تاخت و تاز خود کردند و امروز نیز بر منوال همیشگی خود باقی مانده اند.

شائبه استفاده از ظرفیت‌های آستان قدس رضوی در انتخابات ریاست جمهوری با توجه به حضور تولیت استان قدس در رقابت‌ها جزء گزاره‌های مطرح شده بود و آقای رئیسی برائت خود را از چنین سوءاستفاده‌ای اعلام کرد، اما تصاویری دست به دست می‌شد که خلاف گفته ایشان بود و البته می‌توان گفت شاید خود ایشان تمایلی به این امر نداشتند اما مگر می‌شود چنین ظرفیتی وجود داشته باشد و افرادی در تغافل ایشان و با نیت تحت تاثیر قرار دادن جامعه مذهبی ایران به آن چشم نداشته باشند؟ تولیت آستان قدس رضوی با توجه به دلدادگی مردم ایران به امام رضا (ع) باید وظیفه‌ای مهم بر دوش خود احساس کند، وظیفه صیانت از قداست بارگاه رضوی، در ایام انتخابات فردی از جمع طرفداران ایشان در‌تریبونی رسمی صحبت از کاندیدای امام رضا پسند نمود که قطعا از دید ایشان شخص امام رضا پسند آقای رئیسی بود، این سوءاستفاده از امام رضا نبود؟ نباید پرسید حالا که ۲۴ میلیون نفر به نامزد مورد نظر ایشان رای ندادند خلاف پسند امام رئوف عمل کردند؟ بهترین نیست آقای رئیسی یکبار و برای همیشه انتخابی مهم را انجام دهد؟

مهم‌ترین انتخاب آقای رئیسی برای سالیان پیش رو باید انتخاب میان عبای خادمی و تولیت امام رضا یا انداختن ردای سیاست بر شانه باشد. حفظ حریم رضوی احتیاج به حضور فردی فراجناحی دارد که تمام همت خود را صرف اعتلای مجموعه تحت اختیار تولیت استان رضوی بکند، امروز او از بزرگترین برکت حضور خویش رونمایی کرد و آن هم رساندن صدای مردم به گوش دولت بود، با تصدیق این گزاره این کار را آقای قالیباف هم می‌توانست انجام بدهد و در نهایت به آنچه مد نظر ایشان بود برسد، و امروز شاهد ضربه‌ای هر چند کوچک بر پیکره تولیت استان قدس رضوی نباشیم.

بارگاه ملکوتی و منور امام رضا (ع) بزرگترین مامن آرامش برای همه مسلمانان و شیعیان می‌باشد، جایگاهی که انسان فارغ از هر دسته و گروه و رنگ کوله بار خستگی‌ها و دل مردگی‌های خود را بر زمینش می‌گذارد و سبک بار می‌شود، این چنین جایگاهی قطعا حفظ و حراستی جانانه می‌طلبد، ابراهیم رئیسی مفتخر به خدمت و تولیت این بارگاه عظیم‌الشان است و از او انتظار می‌رود فردی فارغ از نزاع‌های سیاسی باشد و حتی برای رفع نزاع‌های سیاسی واسطه‌ای محکم باشد نه اینکه خود یک طرف این نزاع‌ها باشد. قطعا کسانی که با دین و مذهب مردم مشکل دارند و تمام همت خود را مصروف ضربه زدن به جایگاه دین در ایران می‌کنند مشتریان پرو پا قرص حضور ایشان در این نزاع خواهند بود.


منبع: بهارنیوز

اثر برجام بر روی معادلات منطقه‌ای

روزنامه بهار: درباره ابعاد اقتصادی برجام سخنان بسیاری گفته شده است و همینطور درباره آن که برجام توانسته است تهدیدات بالقوه نظامی و امنیتی علیه کشورمان را به شدت کاهش دهد و به اصطلاح «سایه جنگ» را از کشور دور کند. اما برجام اثر مهم دیگری هم داشت که در این دو سال کمتر به آن پرداخته شده است؛ اثری بر روی معادلات منطقه‌ای. نقش ایران در منطقه پر آشوب خاورمیانه همواره نقشی مهم و حیاتی بوده است. بخشی از علل اهمیت نقش ایران در منطقه ناشی از منابع انرژی و البته توانمندی‌های نظامی در اختیار کشورمان است اما بخش مهمتری از آن که به دوسال اخیر باز می‌گردد ناشی از تاثیر برجام است.

ایران تا پیش از برجام به عنوان کشوری شناخته می‌شد که می‌خواهد قواعد عرصه بین الملل را بر هم زده و بر خلاف نظامات حاکم بر این صحنه عمل کند. قرار گرفتن کشورمان ذیل فصل هفت منشور ملل متحد، بیان سخنانی شاذ از سوی رئیس جمهور وقت که برای بسیاری از رهبران جهان غیر قابل فهم و گاه مضحک به نظر می‌آمد و همینطور عدم کفایت کافی در تیم سیاست خارجی آن دوران سبب آن شده بود که بسیاری از فرصت‌های به وجود آمده در حوزه منطقه‌ای از بین برود و ایران نتواند از امکانات و ظرفیت‌های بالقوه خود در این عرصه به آن‌اندازه که شایسته است در راستای منافع ملی کشور استفاده کند.

پس از برجام که می‌توان مهمترین دستاورد آن را امنیت زدایی از جایگاه ایران در جهان دانست، بار دیگر کشورمان در صحنه بین الملل کشوری همگام با قواعد بین الملل و یا حداقل به عنوان کشوری که سر جنگ با این قواعد را ندارد شناخته شد. برجام جایگاه کشورمان را از کشورهایی که تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی شناخته می‌شوند به جایگاه کشوری در شرایط نرمال تغییر داد. همین امر یکی از مهمترین علل تغییر رویکرد کشورهای جهان به ایران در حوزه پرونده‌های باز در منطقه خاورمیانه است.

  امروزه تمامی طرف‌های درگیردر بحران‌های خاورمیانه چه قدرت‌های فرامنطقه‌ای مانند روسیه و آمریکا چه اتحادیه اروپا و چه قدرت‌های منطقه‌ای همچون عربستان و‌ترکیه به این نکته اذعان دارند که هر راه حلی بدون حضور ایران این منطقه را به سمت و سوی آرامش هدایت نخواهد کرد و راه حل هایی که در آن از نقش ایران غفلت شده است کارایی لازم را نخواهد داشت. این نقش مهم در خاورمیانه علاوه بر توانمندی‌های نظامی و ظرفیت‌های اقتصادی حاصل عامل مهم دیگری نیز هست که همانا برجام است. اگر برجام نبود کشورمان همچنان ذیل فصل هفت منشور ملل متحد تعریف می‌شد و نزدیک‌ترین دولت‌های منطقه به ایران نیز مشغول اجرای بند به بند قطعنامه‌های تحریمی بی سابقه علیه کشورمان بودند.

همانقدر که توانمندی‌های نظامیان ایرانی قابل افتخار است باید به دیپلمات‌های کشور نیز مفتخر بود که توانستند با درایت خود پرونده‌ای سخت و پیچیده را همچون پرونده هسته‌ای به سرانجامی مطلوب رسانده و جایگاه ایران را در منطقه ارتقا دهند به گونه‌ای که رهبری پس از پایان مذاکرات هسته‌ای به صراحت فرمودند که «تیم مذاکره کننده در قضیه هسته‌ای آزمون خوبی را از سر گذراندند» حال امروز نوبت نقش آفرینی مجدد دیپلمات‌ها این بار برای به سرانجام رساندن پرونده بحران‌های منطقه‌ای است و وقت آن است که با اعتمادی مجدد شاهد آن باشیم که آن‌ها با سرلوحه قرار دادن ایده «منطقه قوی به جای قوی‌ترین در منطقه» گفتگوهای منطقه‌ای را آغاز کرده و در نهایت با الگویی همچون برجام به بحران‌های عمیق به وجود آمده در منطقه پایان دهند.


منبع: بهارنیوز

کویت، دفتر رایزنی فرهنگی ایران را بست

گروه سیاسی: دولت کویت ضمن بستن دفتر رایزن فرهنگی ایران در این کشور، تعداد دیپلمات‌های ایرانی در سفارتخانه را کاهش داد.



طبق اعلام رسانه های عربی، دولت کویت این اقدام را به بهانه پرونده «گروه العبدلی» انجام داده است؛ پرونده‌ای که کویت در آن ایران را به ارتباط با عناصر این گروه متهم می‌کند.


منبع: بهارنیوز

باورهای اشتباهی که مردم در مورد ستاره ها دارند!

برترین ها: شاید فکر کنید که ستاره ها به دلیل داشتن شهرت و ثروت، همیشه زندگی آرام و بی دردسری دارند اما واقعیت چیز دیگری است. شهرت و ثروت لزوما خوشبختی نمی آورد. 

در این مطلب باورهای اشتباهی را که مردم در مورد ستاره ها دارند، برایتان آورده ایم که احتمالا شما هم از شنیدن آنها متعجب خواهید شد.

پول حلال تمام مشکلات است

اگر چه پول ستاره ها از پارو بالا می رود اما این بدین معنی نیست که آنها هیچ مشکلی در زندگی ندارند، به بیان دیگر پول حلال تمام مشکلات نیست. تا به حال به پسر مایکل داگلاس دقت کرده اید. اگر برای مایکل داگلاس این احتمال وجود داشت که با پول مشکل پسرش را حل کند، حتما این کار را می کرد اما اعتیاد او به مواد مخدر دردی است که با پول درمان نمی شود. اتفاقا برعکس، اگر پول را در راه درستی خرج نکنیم، نه تنها خوشبخت مان نمی کند بلکه بر بدبختی مان نیز می افزاید.

باورهای اشتباهی که مردم در مورد ستاره ها دارند! 


 

آنها همیشه در ترس خیانت، دست و پا می زنند

ساندرا بولاک در سال ۲۰۱۰ در صنعت سینما به اوج خود رسید. او برنده جایزه اسکار و گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش اول زن بخاطر بازی در فیلم نقطه کور در سال ۲۰۰۹ شد. او همچنین با ۱۰ میلیون دلار دستمزد بیشترین دستمزد را در بین بازیگران زن هالیوود داراست. اگر چه او در زندگی شخصی خود کاملا موفق است اما در زندگی مشترک چطور؟ او با جسی جی ازدواج کرد و صاحب فرزند شد.

همه چیز خوب و ایده آل بود تا زمانی که فهمید همسرش به او خیانت می کند. جسی جی نیز همه چیز را پذیرفت و از او طلاق گرفت. اگر چه او در زندگی حرفه ای خود در اوج بود اما در زندگی عاطفی اش مورد خیانت و بی احترامی قرار گرفت.

 باورهای اشتباهی که مردم در مورد ستاره ها دارند!

آنها از بی احترامی مردم ناراحت نمی شوند

سوپر مدل مشهور، جی جی حدید، پستی را در صفحه اینستاگرام خود خطاب به یکی از افرادی که به او بی احترام  کرد، گذاشت. او نوشت: «علارغم نظرات منفی شما در مورد شغل و اندامم به عنوان یک مانکن مد و فشن، من از آنچه هستم راضی ام و خودم را تغییر نمی دهم.» مطمئنا نظر آن شخص آنقدر بر جی جی حدید تاثیر گذاشته که از خود عکس العمل نشان داده است. 

 باورهای اشتباهی که مردم در مورد ستاره ها دارند!

سلنا گومز نیز اعتراف می کند که حرف های مردم، از زمانی که او رابطه خود را با جاستین بیبر آغاز کرد، او را به شدت رنجاند.

بنابراین ستاره ها سنگ دل نیستند، بلکه آن نیز مانند ما انسان اند و از فحش ها و زخم زبان های دیگران آزرده خاطر می شوند.

آنها بهترین آرایشگران را ۲۴ ساعته در اختیار دارند

این موضوع تا حدودی درست است. ستاره هایی چون لیدی گاگا، ریحانا و لیندزی لوهان.. هر روز مدل موهایشان را تغییر می دهند و فردا از آن پشیمان می شوند و طور دیگری موهایشان را می زنند. آنها هر زمان که بخواهند آرایشگرشان را صدا می زنند و از او می خواهند که مدل موهایشان را تغییر دهد یا که اکستنشن برایشان بگذارند اما گاهی هم پیش می آید که ستاره ها از آرایشگر و به تبع مدل موی خود راضی نیستند.

از این میان به چهره هایی چون جنیفر آنیستون و ناتالی پورتمن… می توان اشاره کرد. در این شرایط آنها مجبور بودند که مدتی صبر کنند تا موهایشان به حالت طبیعی خود باز گردد.

 باورهای اشتباهی که مردم در مورد ستاره ها دارند!

آنها بدون آرایش در مکان های عمومی حاضر نمی شوند

همه ستاره ها مثل کیم کارداشیان نیستند که هر لحظه و همه جا با آرایش حاضر شوند. در واقع او یک استثناست که به خاطر وجود خبرنگاران، هیچوقت بدون آرایش از خانه بیرون نمی آید. اما ستاره هایی چون هیلاری داف، دمی لواتو، کیت هادسون و ان هتوی برای خرید یا خوردن غذا در بیرون از خانه بدون آرایش حاضر می شوند. در حقیقت، ستاره ها هم مانند ما گاهی حوصله یا حتی وقت کافی ندارند تا ساعت ها وقت شان را در مقابل آینه بگذرانند و ترجیح می دهند که بدون آرایش در مکان های عمومی دیده شوند.

 باورهای اشتباهی که مردم در مورد ستاره ها دارند!

 آنها عاشق شهرت هستند

آیا زمانی را که برتنی اسپیرز موهایش را از ته تراشید، به یاد دارید؟ یا زمانی که ستاره ها با خبرنگاران درگیر می شوند یا حتی وقتی که طرفداران آنها برایشان دردسر درست می کنند. اگر چه ستاره ها برای رسیدن به شهرت دست به هر کاری می زند اما گاهی همین شهرت گریبان آنها را می گیرد. بنابراین شهرت همیشه شیرین نیست. چهره های مشهور هم گاهی آرزو می کنند که برای چند ساعت ناشناخته ترین آدم جهان باشند.

 باورهای اشتباهی که مردم در مورد ستاره ها دارند!

 آنها عاشق میهمانی هستند

اگرچه در خبرهای مختلف می بینیم که ستاره ها همیشه در میهمانی به سر می برند اما این بدین معنی نیست که همه ستاره ها عاشق خوشگذرانی و میهمانی اند. برخی از آنها هستند که از رفتن به میهمانی های شبانه به طور مدام بیزارند. جسیکا آلبا، آنا کندریک یا ویکتوریا بکهام از جمله سلبریتی هایی هستند که به ندرت در میهمانی ها و مراسم مختلف دیده می شوند.

باورهای اشتباهی که مردم در مورد ستاره ها دارند! 


منبع: برترینها

طرز تهیه سالمون کبابی با اسفناج و پنیر فتا

اگر اهل غذاهای سالم و سریع که نیاز به پخت زیادی ندارند هستید این دستور ماهی کبابی در کنار اسفناج پخته رو هم امتحان کنید! سالمون کبابی با اسفناج و پنیر فتا از مجموعه دستورغذایی های مارتا استوارت است که در اینجا طرز تهیه آن را برای شما آماده کرده ایم.

اگر اهل غذاهای سالم و سریع که نیاز به پخت زیادی ندارند هستید این دستور
ماهی کبابی در کنار اسفناج پخته رو هم امتحان کنید! سالمون کبابی با اسفناج
و پنیر فتا از مجموعه دستورغذایی های مارتا استوارت است که در اینجا طرز
تهیه آن را برای شما آماده کرده ایم.

مواد لازم:

  •     فیله ماهی سالمون  ۴ تکه
  •     نمک  به میزان لازم
  •     فلفل سیاه  به میزان لازم
  •     روغن زیتون  ۱ قاشق غذاخوری
  •     اسفناج  ۱۵۰ گرم
  •     پنیر فتا  ۶۰ گرم
  •     بادام زمینی  ۱/۳ پیمانه
  •     آبلیمو  ۲ قاشق چای خوری
سالمون کبابی با اسفناج و پنیر فتا 
آماده کردن مواد برای تهیه سالمون کبابی با اسفناج و پنیر فتا:

۱- از ۴ تکه فیله ماهی سالمون، هر کدام به وزن ۱۷۰ گرم استفاده کنید.

۲- پنیر فتا را تکه تکه کنید.

۳- در ترکیب اصلی این دستور به جای بادام زمینی از دانه کاج استفاده می شود.

طرز تهیه:

۱٫    گریل فر را روشن کنید. فیله های ماهی سالمون را در سینی فر بگذارید، به آن ها نمک و فلفل سیاه بزنید و برای ۵ تا ۷ دقیقه کبابی کنید.

۲٫    در این میان، در ماهیتابه ای بزرگ روی حرارت متوسط روغن زیتون را گرم کنید. تا حد ممکن اسفناج ها را در ماهیتابه جا دهید. به آن ها نمک و فلفل سیاه بزنید. آن ها را هم بزنید و وقتی فضای کافی ایجاد شد، بقیه اسفناج ها را اضافه کنید. آن ها را برای حدود ۲ دقیقه تا نرم شوند، بپزید.

۳٫    اسفناج ها را از ماهیتابه خارج کرده و آب اضافی آن ها را بگیرید. تکه های پنیر فتا، بادام زمینی و آبلیمو را با آن ها ترکیب کنید. سالمون های کبابی را روی ترکیب اسفناج گذاشته و سرو کنید.


منبع: برترینها

تشخیص بیماری های بدن با مشاهده دست

شاید برای شما جالب باشید که پزشکان با استفاده از علائم پوست دست و ناخن ها می توانند بیماری های مختلف را تشخیص دهند.برخی تغییر رنگ پوستی در ناحیه دست و تغییر رنگ ناخن دست بیانگر ایجاد بیماری های مختلف از جمله کمبود ویتامین،بیماری های سیستم عصبی و غیره می باشد که باید آن ها را جدی گرفت و درمان نمود.

دست های شما می توانند شما را از برخی بیماری ها و مشکلات در بدنتان مطلع کنند. پس این بار با دقت بیشتری به دست هایتان نگاه کنید.

به گزارش  دکتر سلام به نقل از سایت سیمرغ، هر روز دستان تان را می بینید، ولی آخرین باری که واقعا به آن ها نگاه کرده اید، چه زمانی بوده است؟ اگر خیلی وقت پیش بوده، ممکن است بخواهید نگاهی دوباره به آن ها بیندازید. همه چیز از ناخن های نامرتب گرفته تا انگشتان لرزان، می تواند نشانه ای از ایجاد مشکلی برای سلامتی شما باشد.

لرزیدن دست ها

اگر دستان تان به صورتی غیر قابل کنترل می لرزند، همیشه هم نگران کننده نیست. یک توضیح ساده برای لرزش دست این است که کافئین بیش از حد مصرف کرده اید. بعضی از داروها از جمله داروهای آسم و داروهای ضد افسردگی هم می توانند باعث لرزش در دستان تان شوند. با این حال اگر هیچ کدام از این عوامل مقصر نبودند یا به طور مکرر دچر لرزش های غیر قابل توضیح می شوید، به پزشک مراجعه نمایید. به گفته دکتر دیوید ای بنک (David E. Bank) استادیار در زمینه بیماری های پوستی در نیویورک، یکی از عوامل نادر آن هم می تواند بیماری پارکینسون باشد، اختلال سیستم عصبی که بر حرکت تاثیر می گذارد.

ناخن های ضعیف یا شکننده

اگر ناخن های شما ظریف تر از یک شیشه فانتزی هستند، ممکن است کمبود روی داشته باشید. روی به رشد و بازسازی سلول های پوست کمک می کند. در این صورت بهتر است خوراکی های غنی از روی را به رژیم غذایی تان اضافه کنید تا ببینید بهبودی در مشکل تان ایجاد می شود یا نه. برخی از گزینه ها: جوانه گندم، جو دوسر، آجیل و گوشت.

پوسته پوسته شدن پوست دست

اگر پوست نوک انگشتان تان ناگهان پوسته پوسته شده است، ممکن است کمبود ویتامین B داشه باشید. ویتامین های گروه B، از قبیل نیاسین (B3) و بیوتین (B7) بیشترین اهمیت را برای سلامت پوست دارند. مصرف مکمل بیوتین (biotin) به رشد پوست و ناخن کمک می کند. نیاسین (niacin) با جلوگیری از تشکیل ملانین و افزایش رشد کلاژن و بهبود رطوبت طبیعی پوست، از پوست محافظت کرده و به ترمیم آن کمک می کند. علاوه بر استفاده از مکمل بهتر است به رژیم غذایی تان خوراکی های غنی از نیاسین از قبیل ماهی، بادام زمینی و قارچ، همچنین خوراکی های غنی از بیوتین نظیر آووکادو و ماهی تن را اضافه کنید.

خشکی، خارش و راش پوست دست

اگر به نظرتان استفاده هیچ لوسیونی برای خشکی دستان تان کارساز نیست، ممکن است اگزما داشته باشید. یک بیماری پوستی که باعث خارش، خشکی یا ترک پوستی می شود. با پزشکتان صحبت کرده تا اگر نیاز به یک کرم قوی برای بازگرداندن حالت طبیعی پوست تان داشته باشید، برایتان کرم مناسبی را تجویز کند. اگر دکتر تشخیص داد که اگزما ندارید و فقط دچار خشکی پوست دست شده اید، از مرطوب کننده های قوی حاوی ویتامین A استفاده کنید. شستشوی مکرر دست ها می تواند باعث خشکی پوست شود و تماس با کاغذ یا سایر مواد خشک در طول روز هم به این خشکی می افزاید. شب ها می توانید از ویتامین E استفاده نمایید، چون مدت زمانی که خواب هستیم دستهایمان را نمی شوییم، لذا این محصولات زمان کافی برای نفوذ به پوست مان را دارند.

ناخن رنگ پریده یا سفید

این نوع تغییر رنگ می تواند نشانه کم خونی باشد، به این معنی که شما به اندازه کافی سلول های قرمز خون سالم برای انتقال اکسیژن کافی به بافت خود ندارید. یک آزمایش خون ساده می تواند کم خونی را بررسی کند و درمان به طور کلی شامل مصرف مکمل آهن است، ولی حتما باید قبل از استفاده توسط یک پزشک مناسب ارزیابی شود.

انگشتان آبی

انگشتانی که رنگشان از سفید تا آبی و قرمز تغییر می کند، می توانند نشان دهنده سندرم رینود (Raynaud s syndrome) باشند. این مشکل سبب سردی انگشتان دست و پا می شود که می تواند همراه با درد، بی حسی و سوزش باشد. کارشناسان معتقدند که، رینود به علت اسپاسم عروق خونی و کاهش گردش خون رخ می دهد، اما علت هنوز معلوم نیست. بهترین درمان: پوشیدن دستکش، مصرف داروهای جویزی و اجتناب از استرس های احساسی، سیگار کشیدن و در معرض هوای سرد قرار گرفتن، است.

ناخن انعطاف پذیر

ناخن های نرم و قابل انعطاف می توانند نشان دهنده کمبود پروتئین و کلسیم باشند. یکی از نشانه های هیپوکلسمیا (hypocalcemia، کمبود کلسیم) ناخن های شکننده یا پوست خشک پوسته شده و موی زبر و خشن است. کمبود پروتئین می تواند باعث ایجاد برآمدگی روی ناخن هم بشود.مطمئن شوید که رژیم غذایی تان سرشار از محصولات لبنی، ماهی ساردین و اسفناج است. اگر با تغییر رژیم غذایی تغییری حس نکردید، به پزشک مراجعه نمایید.

وجود یک خط تیره در ناخن

اگر یک خط تیره زیر ناخن تان دارید، فورا به پزشک مراجعه کنید. این علامت می تواند نشان دهنده عوارض اولیه ملانوما (melanoma) باشد، ولی می دانیم که این نوع سرطان پوست زیر ناخن بسیار نادر است. براساس مطالعه ای که در ایتالیا انجام شده فقط حدود ۱ تا ۳ درصد از موارد ملانوم را شامل می شود. نکته: قبل از مراجعه به پزشک هر نوع پولیشی که روی ناخن دارید تمیز کنید تا ارزیابی ناخن تان توسط دکتر به طور کامل انجام شود.

لک های قهوه ای روی پوست دست

این ها لکه های سنی و کبدی هستند که به طور مستقیم از قرار گرفتن در معرض نور خورشید ایجاد می شوند. دست ها به شدت در معرض آسیب های اشعه ماوراء بنفش خورشید هستند، به خصوص هنگام نگه داشتن فرمان در رانندگی. بنابراین مطمئن شوید که از یک ضد آفتاب با SPF بالا روی دست تان استفاده می کنید، به خصوص زمانی که می دانید مدت زمان طولانی در معرض نور مستقیم خورشید قرار می گیرند.
منبع/سلامت نیوز


منبع: دکتر سلام

مصرف سیگار و افزایش احتمال ابتلا به سرطان ریه

مصرف سیگار ارتباط مستقیمی با ابتلا افراد به بیماری های دستگاه تنفسی و ریه دارد و هر سال به تعداد افرادی که به دلیل مصرف دخانیات و ابتلا به سرطان ریه جان خود را از دست می دهند بیشتر می شود.

یک فوق تخصص جراحی قفسه سینه گفت: ۹۰درصد سرطان‌های ریه به علت مصرف سیگار رخ می‌دهد.

به گزارش دکتر سلام به نقل از ایسنا، رامین نصرتی از سیگار به عنوان دلیل اصلی سرطان ریه نام برد و گفت: سرطان ریه به عنوان یکی از کشنده‌ترین نوع سرطان‌ها در جهان سالانه تعداد فراوانی از زنان و مردان را به کام مرگ می‌کشد. سرطان ریه در مراحل اولیه هیچ نشانه‌ای ندارد و بیماران اغلب زمانی به پزشک مراجعه می‌کنند که بیماری در مراحل پیشرفته قرار دارد.

این جراح با بیان اینکه سرطان ریه یکی از مهم‌ترین عوامل مرگ و میر در بیشتر کشورها است، افزود: ابتدا به نظر می‌رسید سرطان ریه بیماری مردان است، اما اکنون زنان به میزان تقریبا برابر مردان به سرطان ریه مبتلا می‌شوند. ۹۰ درصد سرطان‌های ریه و ۷۰ درصد بیماری‌های ریوی، به مصرف دخانیات مربوط می‌شود.

این فوق تخصص جراحی قفسه سینه بیمارستان روحانی بابل با اشاره به اینکه احتمال ابتلا به سرطان ریه در سیگاری‌ها به‌شدت فراوان است، گفت: در افرادی که تا ۱۴نخ سیگار در روز می‌کشند، احتمال بروز سرطان ریه تا هشت برابر بیشتر می‌شود و اگر این تعداد به ۲۵ نخ برسد، احتمال ابتلا به این بیماری تا ۲۰ برابر افزایش می‌یابد.

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی بابل خاطرنشان کرد: خطر مرگ ناشی از سرطان ریه، با افزایش تعداد نخ مصرفی سیگار، افزایش می‌یابد و هر چه فرد تعداد سیگار بیشتری مصرف کند، سرطان ریه در او کشنده‌تر می‌شود.

وی با اشاره به وجود سیانور، بنزن، فلزات سنگین، سرب و غیره در دود سیگار افزود: وجود این مواد موجب ایجاد بدخیمی‌های متعدد، حمله قلبی، حمله مغزی و سرطان‌هایی همچون ریه، حنجره، حفره دهان، حلق، مری، معده، لوزالمعده، کلیه، مثانه، معده، پانکراس، گردن رحم و غیره می‌شود.

این فوق تخصص جراحی قفسه سینه با اشاره به اینکه مهم‌ترین دلیل سرفه‌های مزمن و طولانی، مصرف سیگار و دیگر مواد دخانی است، گفت: سیگار در درازمدت موجب تخریب ریه می‌شود و این تخریب به اندازه‌ای پیشرفت می‌کند که فرد برای ادامه‌ زندگی خود، به پیوند ریه نیاز دارد و بدون کپسول اکسیژن نمی‌تواند زنده بماند.

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی بابل خاطرنشان کرد: سیگار کشیدن مادران نه تنها در دوران بارداری و پس از آن برای خودشان مضر است، بلکه دارای اثرات طولانی مدت بر روی نوزادان و فرزندان‌شان است.

وی گفت: بسیاری از این بیماری‌ها مانند تنفسی و یا کاهش کارکرد تنفسی در نوزادان و کودکان نیز با کشیدن سیگار اتفاق می‌افتد و مصرف هر کدام از والدین شدت این بیماری‌ها را وخیم‌تر می‌کند.

این عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی بابل با اشاره به اینکه نشانه‌های سرطان ریه سال‌های متعددی طول می‌کشد تا خود را نشان دهد، اظهار کرد: تغییر رنگ و مشاهده خون در خلط سینه، دوره‌های مکرر حالت ذات‌الریه یا برونشیت، افزایش میزان خلط سینه، خس خس کردن سینه، خستگی مفرط، از دست دادن اشتها، سر درد، درد استخوان و درد مفاصل، شکستگی‌های استخوان که مربوط به جراحت‌های تصادفی نباشد، عدم تعادل در راه رفتن و یا از دست دادن حافظه به صورت دوره‌ای، ورم گردن یا صورت، از دست دادن بی‌دلیل وزن و غیره از علائم سرطان ریه است.

منبع/ایسنا


منبع: دکتر سلام

ساکت: تیم ملی فوتبال ۸۵ روز اردو خواهد داشت

خبرگزاری فارس: مسعود سلطانی فر با حضور در مرکز ملی فوتبال ایران از بخش مختلف اداری و امکانات سخت افزاری و زمین های چمن این مجموعه دیدن کرد و همچنین با حضور در جلسه هیات رئیسه فدراسیون فوتبال در جریان فرآیند آماده سازی تیم ملی فوتبال ایران قرار گرفت و رهنمودهایی را به منظور تسریع در امور فوتبال مطرح کرد.

سلطانی فر از ساختمان pec، ساختمان پزشکی، زمین های شماره ١و٢، چمن مصنوعی، زمین ساحلی، مهمانسرای شماره ١و٢، هتل آکادمی و سالن فوتسال دیدن کرد.

وزیر ورزش و جوانان همچنین با حضور در تمرینات تیم ملی فوتبال نوجوانان و تیم ملی فوتسال زیر ١٧ سال بانوان از مراحل آمادگی این تیم ها دیدن کرد .

وزیر ورزش و جوانان در جلسه هیات رئیسه فدراسیون فوتبال هم شرکت کرد. در این جلسه گزارشی از طرح توسعه مرکز ملی فوتبال و ساختمان فدراسیون و فعالیت های روزانه مرکز ملی فوتبال ایران به صورت تصویری از سوی ساکت سرپرست دبیرکلی فدراسیون فوتبال ارایه شد.

ساکت گفت: تیم ملی فوتبال ایران برای حضور پرقدرت در جام جهانی روسیه ٨۵ روز اردو در ٧ مرحله را سپری خواهد کرد. پیش بینى بازى با تیم هاى مطرح اروپایى را داده ایم

سرپرست دبیرکلی فدراسیون فوتبال با بیان اهمیت نحوه آماده سازی تیم ملی فوتبال ایران تصریح کرد: پس از آنکه آذرماه قرعه کشی جام جهانی انجام شود به تناسب حریفان خود، برای بازی های تدارکاتی برنامه ریزی خواهیم کرد.

در جلسه هیات رئیسه فدراسیون فوتبال، مهدی تاج رییس فدراسیون فوتبال ایران گزارشی پیرامون برنامه های کلان این فدراسیون همچنین روند اصلاح اساسنامه ارایه کرد.

سلطانی فر در جلسه ای با ارکان حقوقی و قضائی فدراسیون فوتبال هم حضور یافت.


منبع: برترینها

باخت کشتی‌گیر مادرش را روانه بیمارستان کرد!

خبرآنلاین: مادر امیر قاسمی منجزی یک از طرفداران پر و پا قص کشتی‌های پسرش است.

امیر قاسمی‌منجزی است و مادرش.مادری که خیلی از تابوها را شکسته است.او شاید تنها بانویی باشد که بدون هماهنگی و با اراده خودش به سالن مسابقات کشتی می رود و مسابقات پسرش را تماشا می کند.منجزی قهرمان سنگین وزن فرنگی ایران است که البته در رقابت های انتخابی تیم ملی شکست خورد.

او می گوید با آمادگی کامل بر روی تشک نرفت و باورش برای خودش هم سخت بود، ببازد. این کشتی گیر ادامه می دهد:« برای رقابت های جهانی انگیزه داشتم اما پس از یک مصدومیت بی موقع به رقابت های انتخابی وارد شدم.

بعد از باخت بیش از همه شرمنده مادرم شدم . او روی کشتی من بسیار تعصب دارد و باخت من او را روانه بیمارستان کرد.»


منبع: برترینها

دو ویژگی در مردان، که زنان را جذب می‌کند

برترین ها – ترجمه از هدی بانکی: ممکن است شما خیلی خوش‌تیپ باشید، مثلا مانند فلان هنرپیشه‌ی معروف، اما شاید این برای جذب دختری که دوستش دارید کافی نباشد. طبق یک بررسی جدید که توسط محققان لهستانی انجام شده، جذابیت، به ظاهر شما بستگی ندارد، بلکه بیشتر به این مربوط است که صدای شما چقدر آرامش بخش است و چقدر بوی خوب می‌دهید!

محققان برای این بررسی‌ها، به ارزش‌های ادبی سه دهه‌ی گذشته نگاه کردند و چیزی که یافتند این بود که صدا می‌تواند طیفی از رفتارها را به شنونده منتقل کند، مثلا اینکه شما تا چه حد مسلط و چیره‌دست هستید، چقدر اهل کمک و همکاری هستید، وضعیت روحی و عاطفی شما چگونه است و حتی بدن‌تان چقدر تنومند است!

دو ویژگی در مردان، که زنان را جذب می‌کند
 

حالا اگر صدای چندان خوشایندی ندارید نگران نشوید! چون بررسی‌های دیگر هم نشان داده که رایحه‌ای که از شما به مشام می‌رسد هم می‌تواند همین اطلاعات گفته شده را در اختیار دیگران بگذارد. خوشبختانه برای بویی که می‌دهید ترفندهایی وجود دارد!

هر دوی ویژگی‌های گفته شده می‌توانند به جنس مخالف این را القا کنند که خواستنی هستید یا نه!

دانشمندانی که روی این پروژه کار کرده‌اند فکر می‌کنند این یافته‌ها به دلیل تکامل‌ و تحول مثبتی است که به افراد اجازه می‌دهد شما را از راه دور قضاوت کنند (در مورد ظاهر و صدا) و همچنین وقتی نزدیک شما هستند از روی بویی که می‌دهید، درموردتان نظر بدهند. محققان در گذشته دریافته بودند که افراد معمولا جذب کسانی می‌شوند که شبیه خودشان هستند، اما این تحقیق جدید گفته که افراد آنهایی را ترجیح می‌دهند که بویی متفاوت‌تر دارند!

سرنخ‌های شنودی و بویایی، جداگانه یا با هم، روی دریافتی که ما از جذابیت یک فرد داریم، تاثیر زیادی می‌گذارند و بنابراین عقاید و رفتارها و واکنش ها نسبت به فرد مقابل، در درجه‌ی دوم اهمیت قرار دارند.


منبع: برترینها

نازی آباد؛ خاستگاه چهره های سیاسی، ورزشی و هنری

مجله مهرگان نو: محله نازی آباد؛ محله شناخته شده ای است؛ هم خاستگاه چهره های سرشناس سیاسی همچون سعید حجاریان و عباس عبدی است و هم خاستگاه چهره های ورزشی و هنری مانند اکبر عبدی، حمید استیلی، و امیر قلعه نویی و هم چهره های هیاتی هم چون حاج منصور ارضی، سعید حدادیان و برادران طاهری.

جوانان این محله نقش ویژه ای هم در دوران انقلاب اسلامی و مبارزه با حکومت پهلوی داشتند وهم پس از پیروزی انقلاب در جایگاه های مختلف سیاسی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی برای استواری و پایداری پایه های نظام تلاش کردند.

این محله در جنوب تهران [ناحیه ۲ منطقه ۱۶ شهرداری] قرار دارد که از شمال با جوادیه، از غرب با خانی آباد، از شرق با خزانه و علی آباد شمالی و از جنوب با یاخچی آباد و شهر ری همسایه است و بزرگراه بعثت، بزرگراه تندگویان، خیابان شهید خالقی پور و خیابان شهید رجایی آن را در بر گرفته اند. علی اصغر صباغ پور، جامعه شناس و استاد دانشگاه که بزرگ شده نازی آباد است و پیشینه فعالیت سیاسی در دوران پیش از انقلاب دارد، می گوید: «نازی آباد شمالی ترین محله در جنوبی ترین منطقه شهر تهران است که سطح زندگی مردم آن، میان طبقه متوسط و طبقه فقیر جامعه بود.»

 نازی آباد؛ خاستگاه چهره های سیاسی، ورزشی و هنری

ساخت محله نازی آباد، در سال ۱۳۲۰ به دستور محمد مصدق، نخست وزیر وقت پایه گذاری شد. زمین های نازی آباد به بانک ساختمانی که تازه کار بود، سپرده شد تا با هدف جلوگیری از سوءاستفاده زمین بازان، به قیمت ارزان به مردم نیازمند واگذار شود. زمین ها به قطعات ۲۰۰ تا ۶۰۰ متری تقسیم شد و به قیمت متری ۳۰ ریال (متری ۱۰ ریال پیش قسط و مانده آن در اقساط دو تا سه ساله) به درخواست کنندگان واگذار شد.

کودتای ۲۸ مرداد، به کار دولت ملی مصدق پایان داد و عمر دولت او به ساخت این محله نرسید. کلنگ ساخت نازی آباد در سال ۱۳۳۵ زمین زده شد: «نازی آباد براساس اسلوب مهندسی و شهرسازی شکل گرفت و همه چیز در آن دیده شد. مهندس علی اکبر معین فر، طراح و سازنده آن بود [عضو نهضت آزادی ایران؛ نخستین وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران و پایه گذار انجمن اسلامی مهندسین]. او به خاطر اهمیت موضوع، قائم مقام شهردار تهران در منطقه نازی آباد بود که اختیاراتی بیشتر از شهردار یک منطقه داشت.»

محله نازی آباد در چهار خیابان اصلی با بیش از ۳۰ میدان در خیابان ها و کوچه های فرعی طراحی شد؛ خیابان های اصلی در موازات هم قرار دارند که خیابان ها و کوچه های عریض این خیابان ها را به هم پیوند می دهند.

این خیابان ها و کوچه ها در میان خود میدانی بیضی شکل دارند که ویژگی شهری و ارتباطی خاصی برای اهالی کوچه و خیابان و افزایش تعامل تنگاتنگ آن ها با هم فراهم می کند: «از خیابان الف، یک ورودی به طول ۱۵ تا ۲۰ متر دارند و بعد یک میدان بزرگی با فضای سبز در وسط کوچه است و از آن طرف هم دوباره با دهانه ای ۱۵ تا ۲۰ متری به خیابان ب می رسد و این میدان چهار گوشواره به عمق ۱۵ در چهار گوشه اش دارد و دور تا دور این میدان و داخل این گوشواره ها خانه ساخته شده است.

 نازی آباد؛ خاستگاه چهره های سیاسی، ورزشی و هنری

درواقع هر کدام از این کوچه ها مانند قلعه ای بودند که اهل کوچه پیوند نزدیک و تنگاتنگی با هم داشتند و همدیگر را به خوبی می شناختند و پشتیبانی می کردند. نیاز خانوارها به خوار و بار، نان و گوشت هم در همین میدان ها تامین می شد.»

 
زمین های نازی آباد هنگام ساخت در قواره های ۱۰۰، ۱۲۰ و ۲۰۰ متر واگذار می شدند، اما بخش کمتری از خانه ها را در قواره های بالای ۱۰۰ متر ساختند. بسیاری از خریداران زمین ها، توانایی مالی برای ساخت نداشتند، پس زمین شان را به سه قواره کوچک ۳۰ تا ۵۰ متری تقسیم می کردند؛ دو قواره را می فروختند و با پول آن یک قواره مانده را برای خودشان می ساختند.

چنین شد که خیابان ها و کوچه کمتری متراژ واقعی طراحی شده را در خود دیدند: «بیشتر خانه های کوچک در دو طبقه ساخته شده بود که طبقه دوم از حیاط پله می خورد و معمولا آن را اجاره می دادند. خانه ها آب انبار داشتند و آب از شیرهای فشاری سر خیابان ها تامین می شد. دستشویی در گوشه حیاط بود و آشپزخانه هم در زیر پله. خانه ها حمام نداشتند. این خانه های کوچک تنها در کوچه ها نبودند، حتی بیشتر خانه های خیابان های اصلی هم کوچک شدند.»

در ساختار طراحی شده نازی آباد، بافت های شهری دیگری با کاربری های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هم چون بازار، مسجد، پارک، ورزشگاه، سینما، کتابخانه و مرکز فرهنگی پیش بینی می شود تا پاسخگوی بسیاری از نیازهای مردم در خود محله باشد: «در طراحی نازی آباد دو مسجد عمده دیده شد. مسجد سیدالشهداء در انتهای خیابان مدائن و مسجد امام حسن مجتبی (ع) در میدان پارس نازی آباد [میدان شهید اکبر مشهدی].

نازی آباد؛ خاستگاه چهره های سیاسی، ورزشی و هنری 

در قسمت میانی نازی آباد که بعدا به بازار دوم نازی آباد مشهور شد، خرابه ای بود که قمی ها آن جا جمع می شدند و در ایام محرم تکیه راه می انداختند. بعدها از آقای معین فر مجوز ساخت را گرفتند و مسجدالرسول (ص) را ساختند. چون گفته بودند در مسجد باید هیات امنا و یک روحانی هم عضو باشد، آقای محمدباقر دشتیانه را که در میدان باباطاهر ساکن و مستاجر بود، عضو هیات کردند. به تدریج آقای دشتیانه که جاپایش محکم شد، قمی ها را از هیات امنا اخراج کرد و قمی ها در کنار این مسجد زمینی را خریدند و حسینیه حجت را مجلل تر و بزرگ تر از مسجدالرسول (ص) درست کردند که بسیار فعال تر از آن مسجد بود.»

چهار بازارچه در نازی آباد ساخته می شود؛ بازار اول در منتهی الیه خیابان مدائن، بازار دوم در وسط نازی آباد، بازار سوم در خیابان نیاکان [شهید برادران احدی] و بازار چهارم در خیابان شهید رجایی .  جلوی بازارها دو پیاده رو ساخته بودند؛ یکی روباز برای گذر کسانی که می خواستند خرید کنند. پیاده روهای سرپوشیده بازار سوم و چهارم با سردری های هلالی شکل، این بازارها به نوعی بازار بزرگ تهران را یادآوری می کند. [البته پس از انقلاب پیاده ها سرپوشیده به مغازه ها افزوده شدند و از میان رفتند.]

 
دو سینما هم در نازی آباد ساخته می شود؛ سینمای شهلا در بازار دوم و سینما شرق در خیابان ۱۳ آبان [اولی در بهمن ۵۷ به آتش کشیده شده و دومی هم پس از انقلاب تعطیل شد.] سینمای روبازی هم که پرده نمایش آن سنگ سفید بسیار بزرگ بود، در پارک نازی آباد ساخته بودند که شب ها با آپارات برای مردم فیلم پخش می کردند؛ سالن اجتماعات هم نزدیک همین سینمای روباز درست شده بود که کتابخانه نسبتا بزرگی داشت. کانون پرورش فکری و یک مجموعه فرهنگی بزرگ هم در هزار دستگاه نازی آباد  فعال بود. [هزار دستگاه را هاشم صباغیان عضو نهضت آزادی و نخستین وزیر کشور جمهوری اسلام ایران برای اسکان سیل زدگان نهر فیروزآباد ساخت که البته بیشتر کارمندان دولت در آن جا گرفتند.] کانون، کتابخانه، سالن نمایش و تئاتر داشت.

باشگاه ورزشی تاج (استقلال امروز)، مجموعه ورزشی هزاردستگاه (شهید مرغوب کار)، استخر پارک ۲۵ شهریور (۱۷ شهریور امروز) و چند استخر دیگر نیز پاسخگوی نیاز ورزشی و تفریحی نوجوانان و جوانان نازی آباد بودند: «نازی آباد بوی فرهنگ می داد و نوجوانان و جوانان می توانستند با پیاده روی کوتاهی به یک مرکز فرهنگی یا ورزشی برسند و از امکانات آن استفاده کنند.

 نازی آباد؛ خاستگاه چهره های سیاسی، ورزشی و هنری

در کنار این ها جوانان مذهبی نازی آباد هم فعال بودند و چند کتابخانه در مساجد نازی آباد فعال بود. جدای از این که در بسیاری از خانه ها و میدان های نازی آباد در ماه های محرم تکیه برپا می شد و مراسم مذهبی برگزار بود، حسینیه هایی در نازی آباد بود که فعالیت های فرهنگی می کردند. سجادیه یکی از آن ها بود که علاوه بر کار فرهنگی و مذهبی، برنامه های سخنرانی هم برگزار می کرد و جوانان فعال، مقالات و کتاب های افرادی چون شهید مطهری و دکتر شریعتی را برای مردم نازی آبد می خواندند.»

ساکنان نازی آباد بیشتر آذری های تبریز، سراب، اردبیل و برخی هم زنجانی بودند. قمی ها، ساوه ای ها، خلجستانی ها، فراهانی ها، گروه کوچکی از کاشانی ها و شارلی ها [شارل؛ روستای بزرگی در منطقه بویین زهرا] از دیگر ساکنان این محله بودند که هرکدام از این ها هیات های مذهبی خودشان را داشتند.

نازی آباد پیوندگاه فرهنگ شفاهی و فرهنگ نوشتاری بود و گروه های مرجع که بیشتر جوانان و دانشجویان مذهبی و انقلابی بودند، نقش مهمی در پیوند این دو عنصر در کوچه و خیابان این محله داشتند: «کوچکی خانه ها، مردم را به کوچه و خیابان می کشاند؛ مردها با مردها هم کلام می شدند و زن ها بسیاری از کارهای شان را با هم انجام می دادند و نوجوانان و جوانان هم وقت خود را در پارک ها، ورزشگاه ها و کتابخانه ها می گذراندند. پیوند عاطفی عمیق از یک سو و بافت های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مانند مسجد، حسینیه، کتابخانه و بازار موجب شده بود مردم از حال و اوضاع کشور باخبر باشند و اخبار سخنرانی ها و اعلامیه ها در کم ترین زمان به گوش مردم برسد.»

نازی آباد؛ خاستگاه چهره های سیاسی، ورزشی و هنری 

پس از کودتا ۲۸ مرداد، احزاب و نهادهای مدنی سرکوب شده بودند و همیشه در چنین وضعیتی، اشخاص محور فعالیت های سیاسی و اجتماعی می شوند و روند مبارزه را شکل می دهند؛ کسانی چون امام خمینی (ره)، آیت الله طالقانی، مهندس بازرگان، شهید مطهری، دکتر شریعتی، شهید بهشتی و…: «افرادی چون برادران حجاریان، عباس عبدی، مسعود مهرفر، احمد صباغ پور (برادر بزرگ ترم)، آقای صنیع خانی و دیگران که در دانشگاه ها تهران، پلی تکنیک (امیرکبیر) و دانشگاه ملی درس خوانده بودند یا دوران دانشجویی شان را می گذراندند، گروه های مرجع مردن نازی آباد را شکل می دادند.

ان افراد با محافل سیاسی- مذهبی بزرگ ارتباط داشتند و به جاهایی چون کانون توحید، مسجد هدایت، مسجد قبال، مسجد الجواد و حسینیه ارشاد رفت و آمد می کردند و مطالب را در حسینیه ها و کتابخانه ها به مردم و جوانان مر رساندند. برنامه های کتاب خوانی راه می انداختند؛ کتابخانه مسجدالرسول بیش از هزار عضو فعال داشت.

من و برادرم یک کتابفروشی راه انداخته بودیم و من با کمک چند نوجوان فعال، کتابخانه های سیاره راه انداخته بودم که کتاب ها را امانی به مردم محله می رساندند. به هزینه خودشان، اردوهای آموزشی برای نوجوانان برگزار می کردند. در کنار این کارها، به مشکلات مردم هم رسیدگی می کردند؛ برای دانش آموزان کلاس تقویتی برگزار می شد و کمبودهای خوار و بار و دیگر نیازهای مردم را تامین می کردند؛ برای همین، مورد اعتماد و رجوع مردم بودند.

بافت شهری و اجتماعی این محله و حضور چنین افرادی موجب شد گرایش های سیاسی دیگر در نازی آباد جایگاه و پایگاهی پیدا نکنند و نتوانند فعالیت کنند. نتیجه این شد که بسیاری از نیروهای انقلاب که پس از انقلاب به کشور خدمت کردند، از بچه های نازی آباد باشند تا جایی که یکی از مسئولان گفته بود هر جا می رویم، بچه های نازی آباد هم هستند، مگر چقدر جمعیت دارد؟!»


منبع: برترینها

قدرتمندترین سلاح‌های سریال «بازی تاج و تخت»

  Game of Thrones به یکی از محبوب‌ترین سریال‌های تلویزیونی چند سال اخیر تبدیل شده است .در این مقاله قصد داریم به قدرتمندترین سلاح‌هایی که در سریال Game of Thrones و دنیای نغمه یخ و آتش وجود دارند بپردازیم. با ما همراه باشید.

در دنیای نغمه یخ و آتش (مجموعه کتاب‌های نوشته شده توسط جورج آر.آر. مارتین و منبع افتباس سریال Game of Thrones) سلاح‌های زیادی وجود دارند که یکی از دیگری قدرتمندتر و کشنده‌تر هستند که هر کدام تاریخ و داستان مخصوص به خود را دارند. این مجموعه نبردهای زیادی را به خود دیده است و هر کدام از خاندان‌ها سعی دارند با به کارگیری روش‌های جدیدی به پیروزی برسند. گفته می‌شود که آخرین فصل از این سریال دارای بیشترین نبرد در تاریخ این مجموعه و در کل سریال‌های تلویزیونی خواهد بود و بیش‌ترین تعداد مرگ و میر را به تصویر خواهد کشید.

دنریس همچنان در حال تلاش است تا به کمک لشکر و ۳ اژدهای خود، تخت آهنین را از چنگ لنیسترها باز پس گیرد و جان نیز باید در نبرد با وایت واکرها و مردگان پیروز شود. اگر سریال Game of Thrones در مسیر گذشته خود گام بردارد، این نبردها آن طور که انتظار داریم پایان خوشی نخواهند داشت و مطابق کلیشه‌های رایج به تصویر کشیده نخواهند شد.

اگر جزو افرادی هستید که کتاب‌های اصلی را مطالعه نکرده‌اید، این مقاله به شما کمک می‌کند تا سلاح‌های دنیای نغمه یخ و آتش را بهتر بشناسید و حتی اگر هم از وجود این سلاح‌ها مطلع هستید، می‌توانید در این مطلب قدرت آن‌ها را با یکدیگر مقایسه کنید. تهیه کنندگان سریال Game of Thrones به خاطر محدودیت‌هایی نتوانسته‌اند آنطور که شایسته برخی از این سلاح‌ها است، آن‌ها را به تصویر بکشند و در برخی از مواقع مشاهده می‌کنیم که از سلاح‌های قدرتمند به راحتی و بدون تاکید عبور کرده‌اند.

در ادامه می‌توانید لیست قدرتمندترین سلاح‌های سریال Game of Thrones را به همراه توضیحاتشان مشاهده کنید:

۱۵-آتش وحشی (WILDFIRE)

آتش وحشی برای نخستین بار توسط «تیریون» (Tyrion) به مخاطبان معرفی شد. تیریون متوجه می‌شود که پادشاه دیوانه مخازنی از این آتش جهنمی را به صورت پراکنده در زیر بارانداز پادشاه جمع آوری کرده است. او از آتش وحشی برای پیروزی در نبرد بارانداز پادشاه بر علیه «استنیس» (Stannis) استفاده می‌کند. آتش وحشی برای قرن‌های طولانی توسط خاندان‌های مختلف استفاده می‌شده است. توروس اهل میر از آن برای برافروختن شمشیر و «تارگرین»ها (Targaryen) از آن برای رسیدن به اهداف خود استفاده می‌کرد.

قدرتمندترین سلاح‌های سریال Game Of Thrones 

ما از صحبت‌های «جیمی» (Jamie) متوجه می‌شویم که پادشاه دیوانه کل زمین‌های بارانداز پادشاه آتش وحشی جای گذاری کرده است تا قبل از پیروزی شورشیان، پایتخت را به همراه تمامی ساکنانش از بین ببرد. هرچند پادشاه دیوانه نتوانست نقشه شوم خود را عملی کند، اما «سرسی» (Cersei) موفق شد تا با به کارگیری نقشه‌ای مشابه، اکثر دشمنان خود را در یک چشم به هم زدن از بین ببرد. با توجه به نام مجموعه کتاب‌های اصلی (نغمه یخ و آتش)، متوجه می‌شویم که آتش وحشی نقش بسیار مهمی را در برابر «وایت واکر»ها (White Walker) ایفا خواهد کرد.
۱۴-سم

نمی‌توان از تاثیر سم و معجون‌های زهرآلود در تغییر مسیر داستان مجموعه Game of Thrones چشم پوشی کرد. این ماده توسط شخصیت‌های زیادی در مجموعه استفاده می‌شود و گفته می‌شود که استفاده از آن کار بزدل‌ها و زن‌ها است و هیچ شرافتی در استفاده از آن وجود ندارد، اما این تعریف به هیچ وجه از میزان کشنده بودن و تاثیرگذاری آن کم نمی‌کند. زمانی که نمی‌توانید دشمنان خود را به شیوه شرافتمندانه‌ای از بین ببرید، سم می‌تواند به شکلی آرام و بدون سر و صدا هدف شما را برآورده کند.

قدرتمندترین سلاح‌های سریال Game Of Thrones 

«جافری براتیون» (Joffrey Baratheon) یکی از مهم‌ترین‌ شخصیت‌های مجموعه Game of Thrones به شمار می‌رود که توسط سم کشته می‌شود. از مرگ او به عنوان یکی از رضایت‌ بخش‌ترین لحظات کل سریال Game of Thrones یاد می‌شود و او به شکل فجیعی در حالی که صورتش بنفش و کبود شده و از بینی‌اش خون سرازیر می‌شود، می‌میرد. «کوه» (Mountain) یکی دیگر از شخصیت‌های مهم دنیای نغمه یخ و آتش است که قربانی سم می‌شود. تمامی زخم‌هایی که در نبرد با «اوبرین مارتل» (Oberyn Martell) نصیب او می‌شوند، به دلیل سمی بودن نیزه مارتل، عفونت می‌کنند و او را تا نزدیکی مرگ پیش می‌برند.

استاد «کیبرن» (Qybrun) سرانجام موفق می‎‌شود از طریق جادو و روش‌های ناشناخته‌ای که فرا گرفته است، کوه را از مرگ حتمی نجات دهد و به نظر می‌رسد که زن سرخ نیز به کمک همین روش از سمی که در اولین صحنه معرفی خود می‌نوشد، جان سالم به در برده است. این دو (کوه و زن سرخ) تنها مواردی هستند که در دنیای Game of Thrones توانسته‌اند در برابر سم مقاومت کنند و زنده بمانند.

۱۳-شیشه اژدها

شیشه‌ اژدها یکی از مهم‌ترین سلاح‌های مجموعه Game of Thrones قلمداد می‌شود. «فرزندان جنگل» از همین سلاح برای به وجود آوردن وایت واکرها و غلبه بر انسان‌ها استفاده کرده‌اند. نکته مبهمی که در داستان این مجموعه وجود دارد این است که گفته می‌شود فرزندان جنگل اولین ساکنین وستروس بوده‌ و برای انجام کارهای روزمره خود (شکار و …) از شیشه اژدها استفاده کرده‌اند. قبل از آن‌ها هیچ انسانی در وستروس وجود نداشته است، بنابراین، آن‌ها چرا از سنگ و چماق برای شکار حیوانات و ساخت خانه‌های خود استفاده‌ نکرده‌اند؟

قدرتمندترین سلاح‌های سریال Game Of Thrones 

جدای از این حفره داستانی، شیشه اژدها یکی از تاثیرگذارترین سلاح‌های این مجموعه به شمار می‌رود و در جادوگری از آن استفاده‌های زیادی می‌شود. اکنون که در وستروس جادو باری دیگر به دوران اوج خودش رسیده است، انتظار می‌رود که شخصیت‌های سریال نیاز به استفاده از شیشه اژدهای بیشتری داشته باشند.
۱۲-جادو

جادو و جادوگری در دنیای نغمه یخ و آتش وجود دارد، اما درست همانند دنیای واقعی، افراد زیادی آن را جدی نمی‌گیرند و از آن به عنوان یک افسانه یاد می‌کنند. مخاطبان در طول سریال جادوهای قدرتمند زیادی را مشاهده کرده‌اند، اما اکثر شخصیت‌های آن، جادو را بخشی از داستان‌های کودکانه و خرافات و در بهترین حالت، یک قدرت که تنها در گذشته وجود داشته است، می‌پندارند.

قدرتمندترین سلاح‌های سریال Game Of Thrones 

به هر حال، همانطور که قبلا اشاره کردیم، جادو باری دیگر در حال ظاهر شدن در وستروس است و حضور اژدها نیز رابطه مستقیمی با جادو دارد. دنیریس در ابتدا تصور می‌کرد که روئسای شهر «کارت» (Qarth) هیچ قدرتی ندارند، اما در نهایت متوجه شد که آن‌ها مجهز به کمک جادوی قدرتمندی هستند که تا قبل از آن ناشناخته باقی مانده بود.

هرچه بیشتر در داستان مجموعه Game of Thrones پیشروی ‌کنیم، بیشتر متوجه اهمیت و قدرت جادو در این دنیا خواهیم شد. از جادو به عنوان ابزار و سلاحی برای از بین بردن دشمنان و خطرات احتمالی استفاده می‌شود و انتظار داریم که شخصیت‌های مجموعه بتوانند از آن در برابر وایت واکرها و نبرد بزرگ استفاده کنند.

۱۱-کوه

از شخصیت کوه همواره به عنوان یک سلاح کشنده در وستروس یاد ‌شده است. شاید او یک انسان باشد و بتواند تصمیماتش را خودش بگیرد، اما «تایوین لنیستر» (Tywin Lannister) از «گرگور کلگان» (Gregor Clegane)، نام واقعی شخصیت کوه، برای انجام ماموریت‌هایی که هیچ کس حاضر نمی‌شد انجام دهد، استفاده کرده است. کوه بدون کوچک‌ترین رحمی حاضر است هر شخص و هرچیزی که سر راهش قرار دارد را از بین ببرد. به نظر می‌رسد که او وفاداری خاصی به لنیسترها نشان می‌دهد و همه فرمان‌های آن‌ها را بدون اتلاف وقت انجام می‌دهد.

قدرتمندترین سلاح‌های سریال Game Of Thrones 

لازم به ذکر بوده که پس از احیای دوباره کوه توسط استاد کیبرن، او بیش از پیش به یک سلاح انسان نما تبدیل می‌شود به طوری که نصف مغزش از بین می‌رود و قدرتش نیز دو برابر می‌شود. در مقایسه با کوه هیچ انسان قدرتمندتری در سریال Game of Thrones وجود ندارد. حال به نظر می‌رسد که «سرسی» (Cersei) کنترل کامل او را به دست گرفته و خود گرگور کلگان اختیاری از خود ندارد. همین مورد باعث می‌شود که نام کوه را به عنوان یکی از قدرتمندترین سلاح‌های مجموعه در لیست بیاوریم.
۱۰-حیوانات

در نغمه یخ و آتش از حیوانات به عنوان سلاح و ابزار جنگی استفاده می‌شود. «رمزی بولتون» (Ramsay Bolton) همیشه برای کشتن و شکار کردن از سگ‌های خودش استفاده می‌کرد و در یک پایان بسیار راضی کننده توسط سگ‌هایش کشته می‌شود. البته منظور ما از حیوانات در اصل به «وارگ»ها (warg) مربوط می‌شود. وارگ‌ها انسان‌هایی هستند که می‌توانند وارد جسم حیوانات شده و کنترل آن‌ها را به دست بگیرند. در این مجموعه وارگ‌های متعددی وجود دارند، اما بدون شک مهم‌ترین و قدرتمندترین آن‌ها «برن» (Bran) است. او علاوه‌بر کنترل کردن حیوانات، می‌تواند وارد جسم «هودور» (Hodor) نیز شود. اما متاسفانه هم گرگ برن و هم هودور مرده‌اند و باید دید که در ادامه داستان او کنترل چه موجودی (شاید اژدها) را به دست می‌گیرد.

قدرتمندترین سلاح‌های سریال Game Of Thrones 

در جدیدترین تریلر از فصل هفتم سریال مشاهده می‌کنیم که برن کنترل جمعی از کلاغ‌ها را به دست گرفته و بر فراز وایت واکرها در حال پرواز است. اکنون که برن به توانایی‌های خود پی برده است، می‌توانیم تصور کنیم که در نبرد بزرگ حیوانات نیز نقش بسیار تاثیرگذاری را در نتیجه نهایی داشته باشند.
۹- وایت واکرها

در فصل گذشته مشخص شد که وایت واکرها به دست فرزدان جنگل خلق شده‌اند تا آن‌ها بتوانند در جنگ با انسان‌ها پیروز شوند. فرزندان جنگل در مدت زمان کوتاهی متوجه می‌شوند که قادر نیستند موجوداتی را که خلق کرده‌اند، کنترل کنند. البته خوانندگان کتاب‌های اصلی نسبت به این مورد (خلق شدن وایت واکرها توسط فرزندان جنگل) مشکوک هستند چرا که فصل ششم قبل از چاپ جلد جدید مجموعه نغمه یخ و آتش پخش شده و گفته می‌شود که انحرافات زیادی در داستان کتاب و سریال به وجود آمده است. به هر حال، این تنها سرنخی است که از ریشه وایت واکرها داریم و نباید از آن غافل شویم.

قدرتمندترین سلاح‌های سریال Game Of Thrones 

وایت واکرها دارای شمشیرهای یخی هستند که شمشیرهای عادی را پودر می‌کنند و با کوچکترین اشاره‌ای استخوان‌ها و گوشت را از هم می‌درند. تنها شیشه اژدها و فلز «والریایی» (Valyrian) می‌توانند در برابر سلاح وایت واکرها مقاومت کنند. این نکته را هم فراموش نکنید که وایت واکرها می‌توانند مردگان را احیا کنند و کنترل آنان را به دست بگیرند، درنتیجه، جنگیدن با وایت واکرها بسیار دشوار خواهد بود.
۸-فلز والریایی

تا کنون در سریال Game of Thrones هیچ وقت به شکل واضح و مفصل به فلز والریایی پرداخته نشده است، اما در فصل گذشته بود که از آن به عنوان یکی از دو ماده‌ای (مورد دیگر شیشه اژدها است) که می‌تواند یک وایت واکر را به قتل برساند، یاد شد. جدای از آن، فلز والریایی می‌تواند ضربات شمشیرهای یخی وایت واکرها را نیز دفع کند در حالی‌ که شمشیرهای عادی در برابر ضربات وایت واکرها خرد شده و از بین می‌روند. گفته می‌شود که فلز والریایی یکی از قدرتمندترین سلاح‌های مجموعه Game of Thrones برای از بین بردن وایت واکرها خواهد بود. اکنون همه تماشاگران سریال و خوانندگان کتاب‌ متوجه شده‌اند که نبرد بین خاندان‌ها بسیار کوچک و حقیر بوده و جنگ اصلی در واقع آن سوی دیوار و نبرد با وایت واکرها و مردگان است که زندگی همه انسان‌ها و موجودات را تهدید می‌‎کند.

قدرتمندترین سلاح‌های سریال Game Of Thrones

خاندان‌های وستروس شمشیرهای والریایی اجداد خود که احتمالا از آن‌ها در زمان‌های گذشته برای مقابله با وایت واکرها استفاده شده است را گرامی می‌دارند و برخی از خاندان‌های جنوبی اصلا وجود چنین مواردی را باور نمی‌کنند. به همین علت «سموئل تارلی» (Samwell Tarly) شمشیر والریایی پدر خود را به سرقت می‌برد تا در سیتادل آن را مورد بررسی و آزمایش قرار دهد. رفته رفته به اهمیت فلز والریایی در داستان این مجموعه افزوده می‌شود و اکنون افراد بیشتری به ارزش آن پی برده‌اند.
۷-خدایان باستانی

طبق اطلاعاتی که سریال Game of Thrones تا به این لحظه به مخاطبان داده است، در وستروس (سرزمین هفت پادشاهی) دو نوع خدا وجود دارد. خدایان باستانی که اولین انسان‌ها آن‌ها را مورد پرستش قرار می‌دادند و هنوز هم برخی از خاندان‌های شمال آن‌ها را عبادت می‌کنند و نوع دوم که اکثر وستروسی‌ها آن‌ را قبول دارند، خدای هفت‌گانه است. خدای هفت‌گانه وستروسی‌ها عملا هیچ تاثیری در زندگی مردم ندارد و تا به حال قدرتی از خودش نشان نداده؛ این در حالی است که خدایان باستانی نشانه‌های آشکاری را از خودشان بروز داده‌اند. برن به کمک ریشه درختان خدایان باستانی به گذشته سفر کرد و حتی در یکی از صحنه‌های شوکه کننده، توانست با نسخه جوان‌ پدرش ارتباط برقرار کند. جالب است بدانید که وارگ‌ها و فرزندان جنگل نیز قدرت‌های فرابشری خود را مدیون خدایان باستانی هستند.

قدرتمندترین سلاح‌های سریال Game Of Thrones 

شاید خود خدایان باستانی سلاح کشنده‌ای نباشند، اما از قدرت‌های آن‌ها در کارهای خطرناک و نبردهای زیادی استفاده شده است. همانطور که پیش‌تر اشاره کردیم، فرزندان جنگل به کمک شیشه اژدها وایت واکرها را خلق کرده و این فضیه نیز واضح است که آن‌ها قدرت‌های خود را از خدایان باستانی به دست آورده‌اند، با این تفاسیر، وایت واکرها به وسیله نیروهای خدایان باستانی به وجود آمده‎‌اند و مطمئنا این نیروها در از بین بردن آن‌ها نیز به همان اندازه تاثیرگذار خواهند بود.
۶-شمشیر لانگ‌کلاو

«لانگ‌کلاو» (Longclaw) نام شمشیری است که جان اسنو از آن استفاده می‌کند. از آن‌ جایی که جان یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های (شاید مهم‌ترین شخصیت) دنیای نغمه یخ و آتش به شمار می‌رود، شمشیر مورد استفاده او که اتفاقا از فلز والریایی نیز ساخته شده، به یکی از مهم‌ترین سلاح‌های سریال Game of Thrones تبدیل شده است.

قدرتمندترین سلاح‌های سریال Game Of Thrones 

طرفداران پس از دیدن سرنوشت و داستان زندگی «هودور» (Hodor) باید به این موضوع پی برده باشند که جورج آر.آر. مارتین به کوچک‌ترین مسائل داستانی نیز توجه داشته است و هیچ بعید نیست که در آینده جزییات بسیار ریزی که همه از آن‌ها به راجتی عبور می‌کنیم (مانند همین شمشیر)، در آینده نقش کلیدی در پیشبرد داستان این مجموعه ایفا کند. برخی از تئوری پردازان این سریال معتقد هستند که فرمانده نگهبانان شب شمشیر والریایی خاندان خود را به صورت اتفاقی به جان اسنو نداده و هدفی از این کار داشته است.

البته همه این مسائل حدس و گمانی بیش نیستند و شاید لانگ‌کلاو تنها یک شمشیر ساخته شده از فلز والریایی باشد که هیچ رازی را در خود پنهان نکرده است. در هر صورت، لانگ‌کلاو تنها شمشیر والریایی به شمار می‌رود که یک وایت واکر را از بین برده است.

۵- خدای روشنایی

شاید خدایان باستانی، خدایان هفت‌گانه و خدای روشنایی در واقع یک خدای واحد هستند که در تاریخ توسط مردم تحریف شده‌ و نام‌های مختلفی به آن‌ها اختصاص داده شده است. شاید هم این مورد صحیح نباشد و در دنیای نغمه یخ و آتش خدایان متفاوتی با قدرت‌های متفاوت وجود دارند. اگر این سناریو (وجود خدایان مختلف) صحت داشته باشد، قطعا خدای روشنایی قدرتمندترین خدایی است که تا به حال در سریال مشاهده کرده‌ایم.

قدرتمندترین سلاح‌های سریال Game Of Thrones

قبول داریم که خدایان باستانی قدرت زیادی دارند، اما به نظر می‌رسد که تاثیرگذاری و قدرت‌های خدای روشنایی که «ریلور» (R’hllor) نام دارد، از همه هم نوعان خود بیشتر باشد. ریلور به پیروانش این قدرت را می‌دهد تا از طریق شعله‌های آتش اتفاقات را مشاهده کنند، او به آن‌ها اجازه می‌دهد تا از مرگ بازگردند و به «ملیساندرا» (Melisandre) این قدرت را داده‌ است تا سایه‌ای را به دنیا بیاورد و دشمنانش را نابود کند.

فراموش نکنیم که ملیساندرا تنها یک انسان بوده و ممکن است مرتکب اشتباه شود، او برداشت غلطی از آن‌چه که در آتش دیده بود داشت و به همین دلیل استانیس را به نابودی کشاند. بنابراین، اینطور نتیجه می‌گیریم که قدرت‌های خدای روشنایی نیز می‌توانند برای رسیدن به اهداف شخصی مورد استفاده قرار گیرند. با توجه به اینکه «توروس» (Thoros) و دیگر راهبان سرخ‌پوش در فصل هفتم حضر پیدا خواهند کرد، امیدواریم که اطلاعات بیشتری از خدای روشنایی و ماهیتش به دست بیاوریم.

۴-شمشیر داون

اگر جزو افرادی هستید که تا به این لحظه کتاب‌های اصلی را مطالعه نکرده‌اید، احتمالا با شمشیر «داون» (Dawn) که با نام سحر و یا سپیده ‌دم نیز شناخته می‌شود، آشنا نیستید. این شمشیر درست همانند لانگ‌کلاو از فلز والریایی ساخته شده است و این احتمال وجود دارد که مانند همتای خود تنها یک شمشیر والریایی عادی(بدون هیچ داستان ویژه‌ای)  باشد.

قدرتمندترین سلاح‌های سریال Game Of Thrones 

متاسفانه سریال Game of Thrones به ندرت این شمشیر را به نمایش گذاشته است. داون متعلق به خاندان «دین» (Dayne) بوده و بر خلاف خاندان‌های دیگر که شمشیر از پدر به بزرگ‌ترین پسر می‌رسد، این شمشیر در هر نسل به بهترین شوالیه خاندان دین تعلق می‌گیرد. شوالیه‌ای که داون را به دست آورد و آن را حمل کند، «شمشیر صبح» (The Sword of the Morning) لقب می‌گیرد.

در خاطرات برن مشاهده کردیم که ند استارک به شکلی ناجوانمردانه توانست آرتور دین (صاحب شمشیر داون) را در پایین برج لذت شکست دهد. گفته می‌شود که ند به قدری مرد شریفی بود که در اسرع وقت این شمشیر را به خاندان دین تحویل داد. شاید سریال توجه چندانی به این شمشیر نداشته باشد، اما خوانندگان کتاب‌های اصلی معتقدند که داون، لانگ‌کلاو و دیگر شمشیرهای والریایی نقش بزرگی را در نبرد نهایی ایفا خواهند کرد.

۳- اژدها

به جرات می‌توان گفت که ۳ اژدهای دنیریس، قدرتمندترین موجودات سریال Game of Thrones هستند. تمام پیروان و ارتش دنیریس به لطف همین ۳ اژدها به او پیوسته‌ و او را به شخصیت قدرتمندی در سریال Game of Thrones تبدیل کرده‌اند. اژدها به قدری موجود قدرتمندی است که به تنهایی می‌تواند نتیجه یک نبرد بزرگ را تغییر دهد. زمانی که «اگان» (Aegon) برای اولین بار وارد وستروس شد، ارتش بسیار کوچکی داشت، اما به کمک‌ اژدهای خود توانست تمامی دشمنانش را شکست دهد. دنیریس هم همین امتیاز را در نبردهای پیش روی خود دارد.

قدرتمندترین سلاح‌های سریال Game Of Thrones

هر چند ما تا به این لحظه اطلاعات چندانی از وایت واکرها نداریم، اما مطمئن هستیم که آن‌ها از آتش متنفر هستند و در برابر آن آسیب پذیرند. تنها راه غلبه بر مردگان نیز این است تا آن‌ها را بسوزانیم و احتمالا با ما در این مورد هم عقیده هستید که اژدهاییان دنیریس تبحر خاصی در سوزاندن اجسام دارند. با توجه به همه این گفته‌ها، اژدهاییان دنیریس غیرقابل توقف هستند و می‌‍توانند لشکری عظیم از وایت واکرها و مردگان را بدون کوچکترین زحمتی از بین ببرند که البته اندکی بی‌انصافی است، مگر اینکه…
۲-اژدهای یخی

خطر اسپویل: مطلبی که در ادامه مطالعه می‌کنید، ممکن است یکی از هیجان انگیزترین سناریو‌های فصل‌های آینده سریال Game of Thrones را لو دهد!

در طول سریال Game of Thrones هیچ اشاره‌ای به اژدهای یخی نشده است، اما تئوری پردازان و طرفداران این مجموعه معتقد هستند که اژدهای یخی وجود دارد و در آینده ممکن است شاهد حضور او در داستان باشیم. همه این تئوری‌ها از آن جایی نشات می‌گیرند که جورج آر.آر. مارتین قبل از نوشتن نغمه یخ و آتش، داستان کوتاهی را درباره دختربچه‌ و اژدهای یخی نوشته است. در کتاب‌های اصلی این مجموعه نیز اشاره‌های کوتاه و سطحی تنها در حد افسانه‌های باستانی به اژدهای یخی شده است.

قدرتمندترین سلاح‌های سریال Game Of Thrones 

آیا قبول دارید که نبردهای یک طرفه و قدرت مطلق در سریال Game of Thrones جایی ندارد؟ در تمامی نبردهایی که در ۶ فصل گذشته این سریال شاهد بوده‌ایم، هر دو جبهه دارای قدرت‌های مخصوص به خود بوده و نتیجه مبارزه نیز بسیار دور از انتظار و غافل‌گیر کننده بوده است. حال چرا باید نبرد نهایی این سریال بسیار قابل پیش‌بینی و یک طرفه باشد؟ آدم خوب‌های داستان ۳ اژدها و مقدار زیادی شمشیر والریایی و شیشه اژدها دارند، اما وایت واکرها و ارتش مردگان چطور؟ آیا آن‌ها بی‌دفاع خواهند بود و به راحتی شکست خواهند خورد؟

تئوری بسیار محبوبی در سطح اینترنت درز پیدا کرده است مبنی بر اینکه در فصل هفتم این سریال یکی از ۳ اژدهای دنیریس به دست دشمنان کشته می‌شود و «شاه شب» (Night King) آن را به شکل اژدهای یخی دوباره احیا می‌کند. این اژدها درست در مقابل اژدهاییان دنیریس قرار می‌گیرد و به همان اندازه (شاید هم بیشتر) قدرتمند و کشنده خواهد بود.

۱- لایت‌برینگر

«لایت‌برینگر» (Lightbringer) جزو آن دسته از سلاح‌هایی است که برخلاف کتاب‌های اصلی، در سریال پرداخت چندانی به آن نمی‌شود، اما حضور آن در قسمت‌های نهایی سریال تضمین شده است. لایت‌برینگر در اصل به شمشیر «آزور آهای» (Azor Ahai) گفته می‌شود. راهبان سرخ‌پوش معتقد هستند که آزور آهای در گذشته به کمک لایت‌برینگر تاریکی را شکست داده است و در آینده نیز شخصی با همان ویژگی‌ها ظهور پیدا می‌کند و باری دیگر به کمک لایت‌برینگر نیروهای تاریکی را از بین می‌برد.

قدرتمندترین سلاح‌های سریال Game Of Thrones 

هیچ کس نمی‌داند که آزور آهای چه کسی است. ملیساندرا به اشتباه استانیس براتیون را آزور آهای معرفی کرد و بسیاری از تئوری پردازان شخصیت‌های جان، دنیریس، «بریک دنداریون» (Berric Dondarrion) و حتی تیریون را شایسته آزور آهای بودن، می‌دانند. همانطور که گفتیم، لایت‌برینگر سلاحی نام دارد که آزور آهای به کمک آن تاریکی را از بی می‌برد و روشنایی را به دنیا باز می‌گرداند، در نتیجه بدون هیچ شک و شبه‌ای لایت‌برینگر در صدر قدرتمندترین و مهم‌ترین سلاح‌های سریال و تمامی کتاب‌های این مجموعه قرار می‌گیرد.

این سلاح لزوما یک شمشیر نیست و ممکن است هر موجود زنده یا غیر زنده‌ای باشد. شاید لانگ‌کلاو، داون، اژدها یا هر چیز دیگری بوده و یا حتی یک شخص در انتهای داستان تبدیل به لایت‌برینگر شود. تاکنون تئوری‌های بسیار زیادی در این مورد در دنیای مجازی پدیدار شده‌اند اما یک چیز مشخص است، اگر لایت‌برینگر واقعا وجود داشته باشد، هیچ سلاح دیگری در دنیای این سریال توان مقابله با آن را نخواهد داشت.


منبع: برترینها

«سربازان یک چشمِ» هالیوود

: شغل و حرفه‌ و هنرشان جلب کردن توجه بیننده بوده و در این کار جزء بهترین‌های تاریخ جهانند. پنج نفر که کارشان دیدن و هنرشان دعوت به دیدن بود، اما خودشان فقط یک چشم داشتند. پنج کارگردان سینما، از دوران هالیوود کلاسیک که تعدادی از مهمترین فیلم‌های تاریخ سینما را ساخته‌اند. در ادامه با آقایان لانگ، فورد، دِ تات، والش و رِی بیشتر آشنا می‌شویم.

جان فورد: تقصیر خودش بود

فیلمسازی که با آثار وسترنش شناخته می‌شود. جان فورد، متولد ۱۸۹۴، که یک مسیحی کاتولیک سرسخت بود، در فیلم‌هایش نیز همواره به مفاهیم و مضامین اخلاقی مسیحی توجه ویژه داشت. او در بسیاری از فیلم‌هایش به تقدس نهاد خانواده و جایگاه آن در فرهنگ آمریکایی تأکید داشت که برخی از این آثار نظیر «خوشه‌های خشم» (۱۹۴۰)، «چه سرسبز بود دره‌ی من» (۱۹۴۱) و «مرد آرام» (۱۹۵۲) مورد توجه آکادمی اسکار نیز قرار گرفت و جایزه‌ی بهترین فیلم را از آن خود کرد.

فورد یکی از رکوردداران کسب اسکار بهترین کارگردانی است که در سال‌های ۱۹۳۵، ۴۰، ۴۱ و ۵۲ این جایزه را به دست آورد. او که فیلمسازی را از دوران صامت و در سال ۱۹۱۷ آغاز کرد، همچنین یکی از رکوردداران فیلم‌های گمشده است؛ از ۶۱ فیلم صامتی که ساخته ۳۸ فیلم بطور کامل و بخش اعظمی از نگاتیوهای پنج فیلم دیگرش مفقود شده است.

«سربازان یک چشمِ» هالیوود 

او ساخت فیلم ناطق را با «مادر ماکری» در سال ۱۹۲۸ شروع کرد و از همین فیلم بود که همکاری‌اش با جان وین –ستاره‌ی سینمای وسترن- آغاز شد. فورد در دوران ناطق نیز بسیار پرکار بود و ۸۵ فیلم ساخت که در ۲۵ فیلم با بازیگر محبوبش یعنی جان وین همکاری کرد که یکی از موفق‌ترین همکاری‌های بین کارگردان و بازیگر در تاریخ سینما محسوب می‌شود.

از فیلم‌های برجسته‌ی فورد می‌توان به «دلیجان» و «آقای لینکلن جوان» (۱۹۳۹)، «محبوب من کلمنتاین» (۱۹۴۶)، «جویندگان» (۱۹۵۶)، «مردی که به لیبرتی والانس شکلیک کرد» (۱۹۶۲)، و «پاییز قبیله‌ی شاین» (۱۹۶۴) اشاره کرد.

فورد که در فیلم‌هایش همواره علاقه‌ی خود به فرهنگ آمریکایی را نشان داده بود، در سال‌های پایانی عمرش نگاهی انتقادی به جنگ ویتنام داشت و در مستندی که نویسندگی و تهیه‌ی و آن را به عهده داشت، به سیاست‌های آمریکا تاخت. این فیلم به مدت سه سال در محاق بود و در این مدت تغییرات بسیاری به آن تحمیل شد و اثر نهایی تقریباً هیچ‌کس را راضی نکرد.

سال ۱۹۵۶ حین ساخت فیلم جویندگان بود که چشم چپ فورد دچار آب‌ مروارید شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت اما گویا او از وجود پانسمان روی چشمش راضی نبود و این بی‌قراری سبب شد که او زودتر از موعد آن را باز کند و همین باعث کوری او شد. از آن به بعد بود که چشم‌بند مشکی با او همراه شد.

سلامتی فورد از سال ۱۹۷۰ بسرعت رو به افول رفت و او را تقریباً زمین‌گیر کرد. او که بسیار اهل نوشیدن و دودکردن بود، در سال‌های پایانی عمرش دچار سرطان معده شد و دست‌آخر به سال ۱۹۷۳ در هفتادونه‌سالگی در کالیفرنیا مرد.


فریتز لانگ: پیری و کوری!  

کارگردان مشهور آلمانی-  اتریشی است که سال ۱۸۹۰ در وین زاده شد. او با مهاجرت به آمریکا سبک اکسپرسیونیسم را با فیلم‌های خود به هالیوود برد و تأثیر غیر قابل انکاری بر سینمای پس از آن گذاشت.

لانگ، در دانشگاه مهندسی عمران خواند اما بعد به هنر گرایش پیدا کرد و در دانشگاه پاریس نقاشی خواند. او به عنوان نیروی داوطلب در جنگ جهانی اول نیز حضور یافت و در جبهه‌ی روسیه و رومانی جنگید و سه مرتبه زخمی شد. به محض اینکه از شر زخمهایش خلاص شد شروع به نگارش چند طرح و داستان برای فیلم و بازی در نمایش‌های تئاتر وین کرد.

«سربازان یک چشمِ» هالیوود

لانگ از سال ۱۹۱۸ در «استودیوی فیلم آلمان» مشغول نویسندگی شد و از سال بعدش که کارگردانی را شروع کرد، با بهره‌گیری از تکنیک‌های اکسپرسیونیستی تلاش کرد پیوندی میان فیلم‌های سرگرم‌کننده و سینمای هنری ایجاد کند. علاوه بر این او به مطرح کردن مضامین اخلاقی و روانکاوانه در آثارش نیز علاقه‌مند بود و این موضوع در کنار سبک بصری نوآورانه‌اش آثار او را چند پله بالاتر از سایر کارگردانان کلاسیک قرار می‌دهد.

فیلم‌های او را می‌توان به دو دسته‌ی کلیِ صامت و ناطق تقسیم کرد. او در دوران سینمای صامت ۱۵ فیلم ساخت که از آن میان «سرنوشت» (۱۹۲۱)، «دکتر مابوز قمارباز» (۱۹۲۲) و «متروپلیس» (۱۹۲۷) از بقیه برجسته‌ترند.

لانگ با ساخت تریلر روانشناختی «ام» (۱۹۳۱) وارد سینمای ناطق شد. سال ۱۹۳۲ لانگ ساخت «وصیتنامه دکتر مابوز» را کلید زد و با به قدرت رسیدن هیتلر در ۱۹۳۳ نمایش این فیلم ممنوع شد. گوبلز –وزیر تبلیغات آلمان نازی- که با دیدن فیلم «ام» کار لانگ را پسندیده بود از او دعوت به همکاری کرد اما لانگ که جوابش منفی بود، از بیم تبعات چنین پاسخی بار سفر بست و راهی فرانسه شد و با پیشنهاد دیوید او. سلزنیک (تهیه‌کننده هالیوودی) از آنجا به هالیوود مهاجرت کرد.

لانگ در گفت‌وگو با پیتر باگدانویچ در کتاب «تبعید خودخواسته»، درباره‌ی مهاجرتش می‌گوید : «از آلمان که آمدم -پس از در رفتن از چنگ گوبلز که سرپرستی صنعت فیلم آلمان را به من پیشنهاد کرده بود- خیلی خیلی خوشحال بودم از اینکه شانس آوردم در اینجا زندگی کنم و آمریکایی باشم».

با ورود به هالیوود دوران جدیدی در کار لانگ آغاز شد. بیشتر منتقدان، آثار این فیلمساز مؤلف را به دو دسته‌ی «فیلم‌های آلمانی» و «فیلم‌های آمریکایی» تقسیم می‌کنند و برخی معتقدند جنبه‌ی هنری آثار آلمانی او پررنگ‌تر بود. تریلر «خشم» (۱۹۳۶) نخستین فیلم آمریکایی اوست که با بهره‌گیری از ویژگی‌های بصری اکسپرسیونیستی مانند تصاویر پرکنتراست، سایه‌روشن‌های شدید و زوایای تند به تصویر کشیده شده است.

او در دوران کارش با بهره‌گیری از سبک بصری اکسپرسیونیستی، تعدادی از مهمترین فیلم‌های نوآر تاریخ سینما را ساخت. فیلم‌هایی مانند   «تنها یک‌بار زندگی می‌کنید» (۱۹۳۷)، «وزارت ترس» (۱۹۴۴)، «خیابان اسکارلت» (۱۹۴۵)، «تعقیب بزرگ» (۱۹۵۳)، «وقتی شهر می‌خوابد» (۱۹۵۶) و وسترن نوآرِ «مزرعه‌ی بدنام» (۱۹۵۲) که با حضور ستاره‌ی آلمانی، مارلنه دیتریش ساخت، که در کنار بخش پایانی سه‌گانه‌ی دکتر مابوز به نام «هزار چشم دکتر مابوز» (۱۹۶۰) از جمله  آثار برجسته‌ی او در دوران ناطقند.

لانگ در سال ۱۹۵۹ به آلمان برگشت و سه فیلم آخرش را آنجا ساخت. سال ۶۰ پایان بیش از چهار دهه کارگردانی او بود و سال ۱۹۷۶ پایان زندگی هشتادوشش‌ساله‌اش. او در این دوران ۴۴ فیلم ساخت که دوتای اولی گم شدند. در جریان ساخت آخرین فیلمش بود که لانگ بینایی چشم راستش را از دست داد و بینایی چشم دیگرش بشدت ضعیف شد. او سال‌های باقیمانده‌ی عمرش را با یک چشم‌بند مشکی روی صورتش در بورلی‌هیلز گذراند و دست‌آخر در اثر سکته‌ی مغزی از از دنیا رفت.


رائول والش: تصادف

رائول والش از سال ۱۹۱۳ در قامت یک بازیگر وارد سینما شد و پنج سال بعد در فیلم «تولد یک ملت» دستیاری د. و. گریفیث را نیز بر عهده گرفت و همزمان اولین فیلم بلندش را هم ساخت. والش طی جنگ جهانی اول در ارتش آمریکا حضور داشت و بعد از آن در سال ۱۹۲۴ فیلم صامت «دزد بغداد» را ساخت.

والش هم از آن کارگردانان حرفه‌ای هالیوود بود که در طول بیش از نیم قرن فعالیت همه‌جور فیلمی کارگردانی کرد. در میان حدود ۱۲۰ فیلم بلندی که او ساخت، فیلم‌های کمدی، جنگی، تاریخی، ملودرام عاشقانه، جنایی، نوآر، فانتزی و موزیکال دیده می‌شود.

«سربازان یک چشمِ» هالیوود

او به هوشمندی و سرعت عمل در ساخت فیلم‌های اکشن و ماجرایی مشهور بود. مضمون برخی از بهترین فیلم‌های وسترن و جنایی او نیز نشانگر سلحشوری مردان در جنگیدن و عشق ورزیدن است. در میان آثار نوآر سینما چندتا از بهترین‌ها را نیز والش ساخته است. با این حساب می‌توان گفت والش از برجسته‌ترین و پرکارترین کارگردانان حرفه‌ای هالیوود کلاسیک بود که وجه صنعتی سینما را معنا بخشیدند.

گرچه برخی منتقدان آثار والش را بابت فداکردن شخصیت‌پردازی به پای افزایش جذابیت بصری فیلم‌هایش مورد انتقاد قرار داده‌اند، در مقابل او نیز تأکید کرده بود که «تصمیم گرفته‌ام فقط برای مردم کار کنم؛ زیرا این چیزی است که ما را زنده‌ نگاه داشته است».

والش تا سال ۱۹۲۸ حدود ۴۳ فیلم صامت بلند و چندین فیلم کوتاه ساخت که برخی از آنها مانند «دزد بغداد» (۱۹۲۴)، «افتخار به چه قیمت؟» (۱۹۲۶)، «عاشقان کارمن» (۱۹۲۷) و «سدی تامپسون» (۱۹۲۸) بسیار مورد ستایش قرار گرفته‌اند.

او دوران ناطق را از ۱۹۲۹ با فیلم کمدی-موزیکال «دنیای چشم‌خروسی» آغاز کرد و تا سال ۱۹۶۴ که کارش با «صدای شیپورهای دور» به پایان برد، بیش از ۷۰ فیلم بلند برای کمپانی‌های مختلف ساخت. در سومین فیلم ناطق این کارگردان به نام «تعقیب بزرگ» (۱۹۳۰) بود که بازیگری مثل جان وین بعد از چند سال حضور بی‌نام‌ و نشان در هالیوود، به عالم سینما معرفی شد.

فیلم‌های جنایی «دهه‌ی پرخروش بیست» (۱۹۳۹) و «التهاب شدید» (۱۹۴۹)، نوآرهای «آنها در شب می‌رانند» (۱۹۴۰) و «سیرای مرتفع» (۱۹۴۱)، وسترن‌های «آنها چکمه‌به‌پا مردند» (۱۹۴۱)، «رودخانه‌ی نقره‌ای» (۱۹۴۸) و «مردان رشید» (۱۹۵۵)، فیلم‌های حادثه‌ای «کاپیتان هوراشیو هورن‌بلوئر» (۱۹۵۱) و «شیاطین دریا» (۱۹۵۳) و فیلم جنگی «برهنه‌ها و مرده‌ها» (۱۹۵۸) از جمله آثار مهم این کارگردان در دوران ناطق به شمار می روند.

این مرد بلند قامت چهارشانه با آن چهره‌ی خشن و چکمه‌های گاوچرانی‌اش، وقتی چشم راست خود را از دست داد و یک چشم‌بند مشکی جایگزین آن کرد جذابتر هم شد! سال ۱۹۲۸ بود که والش حین رانندگی با اتومبیل شخصی‌اش با یک خرگوش کالیفورنیایی بزرگ برخورد کرد و خرده‌های شیشه جلو باعث کوری چشمش شد.

رائول والش به سال ۱۸۷۷ در نیویورک زاده شد و به سال ۱۹۸۰ وقتی ۹۳ سال داشت در اثر حمله‌ی قلبی در کالیفرنیا  مرد.


نیکلاس رِی: آمبولی

«سینما، یعنی نیکلاس ری»؛ این توصیف ژان-لوک گدار از این فیلمساز است. این کارگردان آمریکایی هالیوود کلاسیک، بیشتر با فیلم «شورش بی‌دلیل» (۱۹۵۵) شناخته می‌شود که علاوه بر کارگردانی ری، بازی جیمز دین نیز یکی از دلایل شهرت این فیلم است.

نیک ری که دانشگاه را رها کرده بود و به گروه‌های تئاتری رادیکال پیوسته بود پس از کارگردانی اولین و آخرین نمایشش، از سال ۱۹۴۶ فیلمسازی را با ساخت فیلم نوآر «آنها در شب زندگی می‌کنند» آغاز کرد اما به دلیل شرایط نامساعد کمپانی «آر. کِی. او» این فیلم تا دو سال اکران نشد اما به محض اکران نقدهای مثبتی گرفت و پس از این موفقیت او چند فیلم دیگر در همین مایه‌ها ساخت.

«سربازان یک چشمِ» هالیوود

این کارگردان میان سینمادوستان به دلیل ساخت فیلم‌های نوآر و جنایی از قبیل «راز یک زن» (۱۹۴۹)، «در مکانی خلوت» (۱۹۵۰)، «بر زمین خطرناک» (۱۹۵۱) و «دختر مهمانی» (۱۹۵۸)، محبوب است اما فیلم‌های خوب دیگری هم دارد که دهه‌ی پنجاه را برای او بدل به موفق‌ترین دوران کارش کردند. فیلم وسترن «جانی گیتار» (۱۹۵۴) که از سوی منتقدان فرانسوی نظیر فرانسوا تروفو ستایش شد و شورش بی‌دلیل که پرفروش‌ترین فیلم این کارگردان بوده در کنار ملودرام «بزرگتر از زندگی» (۱۹۵۶)، در میان ۱۷ فیلمی که در این دهه ساخت،  از جمله آثار ماندگار او هستند.

دهه‌ی ۶۰ اما دوران افول نیک ری بود که بشدت درگیر مصرف الکل و مواد مخدر شده بود خود را در سراشیبی می‌دید. هرچند در سه سال ابتدایی این دهه سه فیلم بلند از جمله فیلم تاریخی «شاهِ شاهان» (۱۹۶۱) را ساخت اما دیگر نتوانست مثل سابق به کارش ادامه دهد.

او از سال ۶۳ تا ۷۳ از سینما دور ماند. ساخت فیلم تجربی «نمی‌توانیم دوباره به خانه برگردیم» نیز که همراه دانشجویانش شروع کرده بود، تلاشی برای بازگشت به عرصه‌ی حرفه‌ای بود که ناکام ماند؛ تصاویر فیلمبرداری شده سال ۷۲ در جشنواره‌های مختلف نمایش داده شد اما نسخه‌ی نهایی سال ۷۶ آماده شد. ری تا واپسین روزهای عمرش مشغول اعمال تغییراتی روی فیلم بود ولی هرگز نتوانست آن را کامل کند.

جاناتان رزنبام، منتقد نامدار سینما درباره‌ی ملاقات اتفاقی خود با نیکلای ری می‌نویسد: «صبحی بارانی در پاریس، وقتی از مقابل «کافه او دو ماگوت» می‌گذشتم او را روبه‌روی خودم مشغول خوردن دیدم؛ کاملاً خیس شده بود و تقریباً رقت‌انگیز به نظر می‌رسید. قبلاً حرف‌هایی درباره‌ی مقادیر الکل و مخدری که اخیراً استفاده می‌کرد شنیده بودم و هردوی آنها آشکارا عوارض خود را نشان می‌دادند. چشم‌بند سیاهی روی چشم راستش بسته بود –بینایی‌اش به دلیل مشکل آمبولی که چند سال قبل در شیکاگو، حین ساخت پروژه‌ی ناتمامش، دچارش شده بود از دست رفته بود- در شصت‌ویک‌سالگی از همیشه آسیب‌پذیرتر و عملاً بی‌سرپرست بود».

نیکلاس ری سال ۱۹۱۱ در ایالت ویسکانسین زاده شد و سال ۱۹۷۹ پس از دوسال تحمل بیماری، در شصت‌وهشت‌سالگی به دلیل ابتلا به سرطان ریه از دنیا رفت؛ سیگار هم زیاد می‌کشید.


آندره د تات: از بچگی همینطور بود!

آندره دِ‌ تات برای «خوره‌ی فیلم» ها بیشتر آشناست تا فیلم‌بین‌های عادی. نام آشناترین اثرش فیلم «خانه‌ی مومی» (۱۹۵۳) است؛ فیلمی در ژانر وحشت با بازی وینسنت پرایس. این فیلم که بازسازی فیلم سیاه‌وسفیدی از مایکل کورتیس است، از معدود آثار سه‌بعدیِ هالیوود کلاسیک است؛ فیلمی که با حدود ۶۶۰ هزار دلار ساخته شد و بیش از ۲۳ میلیون دلار فقط در آمریکا فروش داشت که از سال ۱۹۴۷ تا آن زمان بزرگترین موفقیت تجاری کمپانی برادران وارنر در گیشه بود. همه‌ی اینها در حالی است که او به علت نابینایی یک چشمش اساساً قادر به تماشای فیلم سه‌بعدی نبود!

دِ تات در مجارستان به دنیا آمد و کار در سینما را با تصویربرداری، نویسندگی، دستیاری کارگردان، تدوین و بازی در نقش‌های کوتاه آغاز کرد. با این حال تا قبل از شروع جنگ جهانی دوم توانست پنج فیلم بسازد. او سال ۱۹۴۲ به لس‌آنجلس مهاجرت کرد و فیلمسازی را در هالیوود پی‌ گرفت اما هرگز کارگردانی فیلم‌های «الف» را نپذیرفت و ساخت فیلم‌های کم‌بودجه یا مستقل را ترجیح داد و در طول ۳۰ سال ۳۳ فیلم و چند قسمت از سریال‌های تلویزیونی را کارگردانی کرد.

«سربازان یک چشمِ» هالیوود

فیلم اول او به نام «عروسی در توپرین» (۱۹۳۸) عنوان «هنری‌ترین فیلم» را از وزارت فرهنگ مجارستان دریافت کرد و همکاری او با الکساندر کوردا (تهیه‌کننده هالیوودی) در فیلم «پسر فیل‌نما» در سال ۱۹۳۸ پای او را به عرصه‌ی بین‌المللی سینما باز کرد. او در سال ۱۹۴۲ به همراه کوردا عازم آمریکا شد و در هالیوود شغلی دست‌وپا کرد. یک سال بعد اولین فیلم آمریکایی‌اش را با نام «گذرنامه‌ای برای سوئز» ساخت که فیلمی کم‌بودجه بود.

د تات که سینماگری همه‌فن‌حرف بود از جمله کارگردانان «حرفه‌ای» هالیوود کلاسیک محسوب می‌شد که برای ساخت فیلم در هر ژانری آمادگی داشت. به همین سبب در کارنامه‌ی او از فیلم نوآر «موج جنایت» (۱۹۵۴) گرفته تا وسترن «روز بی‌قانون» (۱۹۵۹)، ملودرام عاشقانه «عشق دیگر» (۱۹۴۷)، تاریخی «مغول‌ها» (۱۹۶۱)، جنایی «ترس پنهان» (۱۹۵۷) تریلر جاسوسی «جاسوس دو سر» (۱۹۵۸) و جنگی «بازی کثیف» (۱۹۶۹) دیده می‌شود.

داستان زندگی د تات هم به اندازه‌ی داستان فیلم‌هایش جالب بود. او در کودکی چشم چپش را از دست داده بود و برای پوشاندنش از چشم‌بند استفاده می‌کرد. در سفری که به مصر داشت چند آدمربا، او را با موشه دایان –نخست‌وزیر اسرائیل- اشتباه گرفتند اما بعد از یک آزمایش فیزیکی ساده معلوم شد او نه‌تنها اسرائیلی نیست، بلکه حتی یهودی هم نیست!

این فیلمساز سال ۲۰۰۲ و در هشتادونهمین سال زندگی‌اش به علت بیماری آنوریسم در لس‌آنجلس درگذشت و در گورستان هالیوود کنار فریتس لانگ به خاک سپرده شد.

* «سربازان یک چشم» نام تنها فیلمی است که مارلون براندو کارگردانی کرد.


منبع: برترینها

۶ نکته برای رونق کسب و کار در اینستاگرام

شما نیاز دارید تا برند خود را در اینستاگرام فعال کنید. اینستاگرام یک شبکه اجتماعی است که توانایی جذب مشتریان بالقوه از تمام نقاط دنیا را دارد. برای پیشرفت در اینستاگرام باید فالوئرهای خود را افزایش دهید. چون هرچه مخاطبین بیشتری داشته باشید، بیشتر دیده می‌شوید.

شما نیاز دارید تا برند خود را در اینستاگرام فعال کنید. اینستاگرام یک شبکه اجتماعی است که توانایی جذب مشتریان بالقوه از تمام نقاط دنیا را دارد. برای پیشرفت در اینستاگرام باید فالوئرهای خود را افزایش دهید. چون هرچه مخاطبین بیشتری داشته باشید، بیشتر دیده می‌شوید. در اینجا ۶ نکته بازاریابی وجود دارد که به شما کمک می‌کند کسب‌وکار خود را رونق دهید.

 ۶ نکته برای رشد برند شما در اینستاگرام
۱.استفاده از ابزارهای رایگان اینستاگرام

اگر پروفایل خود را در حالت business قرار دهید امکانات زیادی از جمله قابلیت آنالیز پست‌های خود را دارید. این قابلیت به شما این امکان را می‌دهد که بتوانید ببینید چه پست‌هایی طرفداران بیشتری دارند و مخاطبین شما بیشتر تمایل به ایجاد تعامل برای کدام پست‌ها را دارند و محتوایی تولید کنید که مطابق میل مخاطبانتان است.

۲. کمک گرفتن از فیس‌بوک

سعی کند تمام مخاطبان دیگر شبکه‌های اجتماعی خود مثل فیس‌بوک و … را به اینستاگرام خود دعوت کنید. با این روش شما مخاطبینی خواهید داشت که از قبل با شما آشنا هستند و در نتیجه تمایل بیشتری به لایک کردن و کامنت گذاشتن پست‌های شما دارند.

۳. پست ممنوع

به حدی پست بگذارید که برندتان به‌اندازه کافی مطرح شود، پشت سر هم پست گذاشتن فالوئرهای شما را عصبی خواهد کرد و آن‌ها شما را آنفالو می‌کنند. هیچ پست جادویی وجود ندارد که برای همه برندها کارساز باشد. شما باید ببینید مخاطبین شما چه عکس‌العملی به انواع پست‌ها نشان می‌دهند. برای مثال پست‌های خود را در زمان‌های مختلفی از روز آپلود کنید تا ببینید در چه زمانی بیشترین لایک و کامنت به شما تعلق می‌گیرد.

۴. برای پیشرفت تعامل برقرار کنید

اگر کسی زمان گذاشت و برای شما کامنت ارسال کرد کمی وقت بگذارید و از او تشکر کنید. این کار می‌تواند یک مشتری وفادار برای شما به دنبال بیاورد. همچنین می‌توانید دو تا از دوستانی که به محتوای شما علاقمند هستند را تگ کنید. این کار باعث می‌شود جمع کثیری از مخاطبان شما را ببینند.

۵. محتوا

اگر برای شما سخت است که به دنبال محتوای مناسب بگردید. ببینید همکاران شما از چه محتواهایی استفاده می‌کنند و آن را از کجا دریافت می‌کنند. برای مثال نام نویسنده آن متن را جستجو کنید و ببینید چه محتواهای دیگری از آن نویسنده وجود دارد که شما می‌توانید از آن استفاده کنید.

۶. خلاقانه با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید

اگر تصاویری که آپلود می‌کنید خلاقانه باشد مخاطبان بیشتری را جذب می‌کنید این کار خیلی مؤثرتر از زمانی است که در پست‌های خود مستقیم تبلیغ خود را می‌کنید.


منبع: برترینها

دانستنی های واجب برای شروع یک کسب و کار

ماهنامه دنیای سرمایه گذاری – عبدالرضا موسوی: برای موفقیت در کسب و کار ابزارهای گوناگونی وجود دارد. بهبود کیفیت و افزایش کمیت کالا فی النفسه امری مثبت تلقی می شوند اما چه بسیارند تاجرانی که بدون شناخت سلیقه و در یک کلام «نیاز مخاطب»، اقدام به تولید یا عرضه کالایی کرده اند که خریدار نداشته و در نتیجه اسباب ورشکستگی کسب و کار خود را رقم زده اند. راز موفقیت در تجارت چیست؟ در این نوشتار سعی شده تا به این سوال مهم پاسخ داده شود.

برخی کاربردهای تحقیقات بازاریابی

شناخت بازار کنونی

  • اندازه بازار چقدر است؟
  • نرخ رشد آن چقدر است؟
  • سودآوری آن چقدر است؟
  • بخش های متمایز بازار کدامند؟
  • تمایزهای آنها چیست؟
  • رقبای اصلی که هستند؟

 اسرار موفقیت در تجارت
شناخت بازارهای بالقوه

  • ایده یابی برای محصولات و خدمات جدید
  • بخش بندی بازار جدید محصولات

ابعاد استراتژیک

  • در قیاس با رقبای خود، کجای بازار قرار داریم؟
  • استراتژی های رقبای ما چیست؟
  • آیا بازار از جذابیت کافی برخوردار است یا باید به بازارهای دیگری برویم؟

ادراک مصرف کنندگان از محصول/ خدمت شرکت

  • برداشت مصرف کنندگان از محصول/ خدمت ما چیست؟
  • ادراک برداشت شده چه رضایت مندی را به بار خواهد آورد؟
  • چه انگیزاننده هایی، مصرف کنندگان را به خرید ترغیب می کنند؟
  • ادراک مصرف کنندگان از نام محصول ما چیست؟
  • چگونه می توانیم محصول خود را متمایز کنیم؟

موضوعات مرتبط با قیمت

قیمت رقبا چقدر است؟
مصرف کنندگان آمادگی پرداخت چه مبلغی را دارند؟
آنها انتظار دارند در ازای قیمت پرداختی چه چیزی دریافت کنند؟
قیمت می تواند چه اثری بر فروش به جا گذارد؟

موضوعات پیش از تبلیغات

  • پیام آن چیست؟
  • مخاطب آن کیست؟
  • هزینه آن چقدر است؟
  • کدام رسانه بیشترین اثربخشی را دارد؟

موضوعات پس از تبلیغ

  • چه پیام هایی دریافت می شوند؟
  • به چه سطحی از آگاهی مصرف کنندگان دست یافته ایم؟
  • کمپین چه اثری بر فروش به جا گذاشته است؟

فرآیند انجام تحقیقات بازاریابی

فرآیند انجام تحقیقات بازاریابی شامل ۶ مرحله مطابق شکل زیر است:

مرحله اول: تعریف مسئله

درک مشکلات و مسائل بازاریابی مستلزم شناخت محیطی است که مسئله در آن اتفاق افتاده و پس از مصاحبه با تصمیم گیرندگان سازمان و خبرگان صنعت و همچنین مطالعه اطلاعات و مستندات موجود در داخل یا بیرون سازمان را می توان بیان کرد. تنها پس از تعریف دقیق مسئله تحقیق است که محقق می تواند با اطمینان خاطر به طراحی و اجرای فرآیند به تحقیق بپردازد.

مرحله دوم: تعیین روش مواجهه با مسئله

تدوین روش، شامل تعیین عوامل موثر بر طرح تحقیق است. عنصر کلیدی این مرحله، انتخاب، تطبیق و توسعه یک چارچوب نظری مناسب برای پایه ریزی طرح تحقیق است. درک ویژگی های متقابل پاسخگویان و موضوعاتی که باید از آنها اخذ شود و بستری که این اتفاق در آن رخ خواهد داد، باید برگرفته از یک تئوری منسجم باشد. تئوری منسجم به محقق در اتخاذ تصمیم درباره این که چه چیزی را باید اندازه گیری کرده و چگونه به بهترین نحو یافته ها را تجزیه و تحلیل و منتقل نماید، کمک می کند.

مرحله سوم: تدوین طرح تحقیق

طرح تحقیق یک چارچوب با برنامه برای انجام پروژه تحقیقات بازاریابی است. جزییات اقدامات لازم برای کسب اطلاعات مورد نیاز در این طرح ارائه خواهد شد. هدف از تدوین این طرح آن است که چنان چارچوبی طراحی شود که با آن بتوان فرضیات تحقیق را تست کرد یا پاسخ های احتمالی پرسش های تحقیق را با آن تعیین کرد و در نهایت اطلاعات مورد نیاز تصمیم گیری را بتوان فراهم ساخت.

انجام هرگونه ای از تکنیک های اکتشافی و تعریف دقیق متغیرهایی که باید اندازه گیری شوند و طراحی مقیاس های مناسب برای اندازه گیری متغیرها نیز می تواند بخشی از طرح تحقیق باشد. باید به نحوه اخذ داده ها از پاسخگویان (انجام پیمایش یا مطالعه تجربی و …) نیز اشاره شود.

مرحله چهارم: گردآوری اطلاعات

این مرحله با گردآوری و تحلیل داده های دست دوم آغاز می شود. چنین داده هایی هم می تواند در داخل سازمان موجود باشد (در ادوار قبل برای منظور دیگری گردآوری شده باشد)، هم از منابع بیرونی تامین شود. مطالعه و استفاده از این داده ها از دوباره کاری های غیرضروری پیشگیری می کند و همچنین شالوده مستحکمی را برای گردآوری داده های دست اول فراهم می آورد.

مرحله پنجم: آماده سازی و تجزیه و تحلیل داده ها

آماده سازی داده ها شامل ویرایش، کدگذاری، ثبت و بازبینی داده ها است. فرآیند آماده سازی و تجزیه و تحلیل داده ها در هر دو روش کمی و کیفی و همچنین داده های گردآوری شده از منابع دست اول یا دست دوم به یکسان اعمال می شود.

مرحله ششم: آماده سازی و ارائه گزارش

پس از به پایان رسیدن پروژه، گزارش آن برای ارائه به ذینفعان آن تهیه و ارائه می شود. گزارش پروژه حاوی پرسش های تحقیق، روش تحقیق، طرح تحقیق، روش جمع آوری و تحلیل داده ها و نتایج و یافته های اصلی است.


منبع: برترینها

حقایقی شوکه کننده در مورد میزان ادرار در استخر‌های شنا!

قبل از اینکه دوباره برای آب تنی به استخر موردعلاقه خود بروید، لازم است بدانید که در اکثر موارد مقداری ادرار در استخر ها وجود دارد؛ در ادامه تحقیقات انجام‌شده در این رابطه را بررسی خواهیم کرد.

حقایقی شوکه کننده در مورد میزان ادرار در استخر‌های شنا!

در یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۲ مشخص شد که یک نفر از هر پنج نفر حداقل یک ‌بار در استخر شنا ادرار می‌کند. بر طبق صحبت‌های کارلی جییِر (Carly Geehr)، از اعضای پیشین تیم ملی شنای آمریکا هم تقریبا تمامی شناگران المپیکی این کار را انجام می‌دهند!

انجمن شیمی آمریکا (ACS) تخمین می‌زند که چیزی بین ۳۰ تا ۸۰ میلی‌لیتر ادرار به ازای هر یک نفر در استخرها وجود دارد. مطالعه‌ای هم که در سال ۱۹۹۷ در این رابطه انجام شد، میزان ۷۰ میلی‌لیتر را تخمین زده بود. با این حال اگر عدد ۸۰ میلی‌لیتر را مبنا قرار دهیم، برای رسیدن به مقدار یک لیتر ادرار باید ۱۲ نفر از استخر استفاده کنند. از طرف دیگر، یک استخر شنای استاندارد المپیکی ۲٫۵ میلیون لیتر آب را در خود جای می‌دهد؛ پس آنقدرها هم جای نگرانی نیست!

حقایقی شوکه کننده در مورد میزان ادرار در استخر‌های شنا!

اما اعداد اعلام‌شده در تحقیقات فقط برآوردهایی از مقدار واقعی هستند. از آنجایی هم که میزان ادرار موجود در استخرها به سختی قابل اندازه‌گیری است، تنها منبع اطلاعاتی ما همین برآوردهاست. درست است، دانشمندان در اندازه‌گیری میزان ادرار در استخرها مشکل دارند؛ یعنی این موضوع که با ادرار کردن در استخر، مواد شیمیایی افزوده‌شده به آب باعث می‌شوند که رنگ آب به بنفش یا قرمز تغییر کند هم شایعه‌ای بیش نیست.

ادرار انسان شامل اجزا مختلفی از جمله آب، نمک، پروتئین و مواد زائد و دفعی دیگر می‌شود. در سال ۲۰۱۳ نتایج یک تحقیق نشان داد که حداکثر ۳ هزار ماده‌ی شیمیایی مختلف در این مایع وجود دارد که همگی مختص ادرار نیستند و در مواد دیگر هم یافت می‌شوند.

بر طبق صحبت‌ها یکی از اساتید شیمی دانشگاه ایندیانا به نام ویلیام کارول (William Carroll)، ادرار حاوی ترکیبات آلی مختلفی است که شبیه به مواد ارگانیک دیگر هستند. کارول در مصاحبه‌ای با وب سایت لایو ساینس (Live Science) اظهار کرد که وقتی این ترکیبات با مواد گندزدایی مانند کلر (Chlorine) تماس پیدا می‌کنند، به واسطه‌ی خواص ضدعفونی کننده ماده موردنظر، ترکیبات به مولکول‌هایی اصلی و ابتدایی تجزیه می‌شوند. بنابراین تنها چیزی که از ادرار در استخر باقی می‌ماند، مولکول‌هایی تجزیه‌شده است که تشخیص منشا آن‌ها از میان ادرار و مواد آلی دیگر غیرممکن است.

راه حلی شیرین برای اندازه‌ گیری ادرار در استخر ها!

در یک مقاله‌ که در ماه مارس ۲۰۱۷ به چاپ رسید، پژوهشگرانی از کانادا روشی برای تعیین میزان ادرار در استخرها پیشنهاد کردند که به نوعی واکنش‌های شیمیایی رخ‌داده را دور می‌زند؛ این پژوهشگران یکی از ترکیبات موجود در ادرار را هدف قرار دادند که با مواد شیمیایی دیگر ادرار و کلر افزوده‌شده به آب استخر واکنش نمی‌دهد. این ترکیب یک شیرین‌کننده‌ی مصنوعی به نام اسسولفام پتاسیم (Acesulfame potassium) است.

نویسندگان این مقاله که در ژورنال Environmental Science & Technology Letters چاپ شد، میزان اسسولفام پتاسیم موجود در ۲۲ استخر شنا و ۸ جکوزی را اندازه‌گیری کردند و مقدار این ماده را در آب آشامیدنی دو شهر کانادا، موردبررسی قرار دادند.

میزان اسسولفام پتاسیم اندازه‌گیری شده از ۳۰ نانوگرم تا ۷۱۱۰ نانوگرم به ازای هر لیتر، متغیر بود که دلیل گستردگی این بازه، فاکتورهایی چون روش فیلتر کردن آب و تعداد افرادی بود که از استخرها استفاده می‌کردند. همچنین، در این تحقیق ادعا شد که به صورت میانگین غلظت این شیرین کننده‌ی مصنوعی در ادرار، ۴ هزار نانوگرم به ازای هر یک میلی‌لیتر آب است.

حقایقی شوکه کننده در مورد میزان ادرار در استخر‌های شنا!

با مبنا قرار دادن غلظت اسسولفام پتاسیم اندازه‌گیری شده از ۲۲ استخر و ۸ جکوزی موردبررسی، محققان ۱۵ نمونه را در یک بازه زمانی سه هفته‌ای، از دو استخر شنا جمع‌آوری کردند؛ بر اساس اطلاعات موجود، تخمین زده شد که میزان ادرار در استخری ۸۳۰ هزار لیتری، ۷۵ لیتر است و یک استخر ۱۰۰ هزار لیتری هم حدودا، ۳۰ لیتر ادرار درون خود دارد.

درست است، تصور ۷۵ لیتر ادرار می‌تواند کمی حال به هم زن باشد، اما در استخری با ظرفیت ۸۳۰ هزار لیتر، این مقدار تنها ۰٫۰۱ درصد کل آب موجود است؛ تقریبا مانند قطره‌ای در یک سطل بزرگ!

اگر مدرک بیشتر برای اثبات وجود ادرار در استخر ها نیاز دارید، دفعه بعدی که در یک مجتمع آبی هستید به بوی آب توجه کنید؛ شاید فکر کنید که بویی که معمولا به استشمام آن عادت دارید، مربوط به کلر باشد، اما برخلاف انتظار این بو ناشی از وجود ترکیبی به نام نیتروژن تری‌کلرید (Trichloramine) است که از واکنش ماده شیمیایی اوره با کلر موجود در آب به وجود می‌آید. اوره در عرق و ادرار انسان یافت می‌شود!


منبع: برترنها

یک هفته و چند چهره؛ غمِ آتنا، فقدان مریم و اصول تتلو

برترین ها – ایمان عبدلی:

مریم میرزاخانی یا (نخبه هفته)

این همه واکنش به مرگ یک نخبه طبیعی است؟

فوت نابغه‌ی ریاضیدان ایرانی واکنش های زیادی داشت. به هر حال تا حدی هم طبیعی بود، مگر چند تا «مریم میرزاخانی» داریم؟ در این سطح و شهرت؟ ما از این مرگ و از واکنش های مردمی به پرسش هایی می رسیم که شاید گره گشا باشد. چه شده که جامعه‌ی ایرانی در گذر سال ها نگاهش به نخبگان خارج نشین دچار تغییر شد و از نگاه افتخار آمیز به نگاه اندوه بار تغییر وضعیت داد؟ به عبارتی مگر همین مردم دهه ها پیش صرف حضور مریم میرزاخانی ها را در جایی مثل آمریکا یک افتخار قلمداد نمی کردند؟ حالا چه شده که این افتخار، حسرت شده؟

میرزاخانی نماد چنین تغییر نگاهی است و ما را با پرسش هایی مواجه می کند. او اگر ایرانی است چه کارکردی برای ما دارد؟ از افتخارش برای ما چه می ماسد؟ ما از شوق وطن دوستی جعلی سال های پیش که با آوارگی هموطنانش در آن سوی آب ها حظ می کرد، به حسرت نداشتن هایمان رسیده ایم. از آن حسرت به خودمان و سهم تقصیرمان از این وضعیت کژ رسیده ایم. با خودمان می گوییم سهم «من» چیست در این کژ وضعی؟

یک هفته و چند چهره؛ غمِ آتنا، فقدان مریم و اصول تتلو

ما بیشتر مقصریم یا دولت ها؟

«سهم من» در این قضیه، همان مساله «روح عمومی» در یک اجتماع است. «روح عمومی» به ما می گوید اگر اشکالی هست و میرزاخانی در این جا و برای ما خیلی کارکردی ندارد گناهش گردن ما هم هست و فقط دولت مقصر نیست. در واقع مساله حفظ مغزها فقط این نیست که سخت افزار کار از سمت دولت ها فراهم شود. اتفاقا بعد اساسی تر کار درک اجتماعی و ظرفیت پذیرش فردی است که متفاوت و برتر از دیگران است.

مساله حفظ میرزاخانی صرفا با چهار تا تقدیر و سکه بهار آزادی ممکن نمی شود. نخبه به غیر از این ها سطح پذیرشی از اجتماع می طلبد که استعدادش را فعلا ندیده ایم. اصلا مگر همین ما نیستیم که به شاگرد زرنگ های کلاس القابی چون خود شیرین می دهیم؟ هر گونه تلاش و پشتکار را می توانیم به چاپلوسی تعبیر کنیم؟ تنبلی را ستایش می کنیم و اصولا زیر کار دررویی را جوری زرنگی می دانیم. این روح عمومی اجتماع ماست و خب دولت ها هم که از سیاره دیگر نیامده اند، در چنین بستری رفتار می کنند و نتیجه اش می شود نخبه کشی و فرار مغزها و…

مسائل عظیم و بغرنج اجتماعی که به بحران تبدیل می شود گاها از مسائلی به ظاهر خرد و مستتر در روح اجتماع سرچشمه می گیرند. دولت های ما چیزی به غیر ازبرآیند روح اجتماعی غالب بر مردم نیستند. مریم میرزاخانی فوت کرده ما ناراحتیم، یک نوع ناراحتی حسرت زده و احساس حقارت می کنیم که چرا این جا نبود، به دولت ها فحش می دهیم و عصبانی می شویم و خود میرزاخانی را خودخواه تلقی می کنیم. همه ی این پرسش هایی که به شکل واکنش های احساسی بروز می کند، حرف ها دارد. همه ی رفتارهای متناقض که در مقابل فوت او را باید جمع بندی کرد با کمی حوصله به پاسخ ها رسید. مرگ تکان دارد؟ مرگ یک نخبه بیشتر.

 


آتنا اصلانی یا (قربانی هفته)

بلایی که سر آتنا اصلانی آمد فجیع بود به واقع، البته که بعید نبود. این اتفاقات بارها افتاده و فیلم ها وکتاب ها ساخته اند و نوشته اند. از روز ازل بوده و احتمالا تا ابد هم ادامه خواهد داشت و منحصر به این جا و آن جا هم نیست. منتهی امروزه شرایط به گونه ای است که جامعه آمادگی بیشتری برای پذیرش اخبار محرک و غم انگیز دارد. مراد از این حرف ها کم کردن شدت قضیه نیست و خب واضح است که جانکاه و دردناک بوده. مقصودم این است که این مدل اتفاق ها همیشه و همه جا بوده و اولی و آخری هم نخواهد بود.

واضح هم هست که چنین وقایعی مثل هر پدیده اجتماعی دیگری تک علتی نیست. گاه با انسداد مواجهیم که تلمبار نیاز جنسی باعث چنین اتفاقی می شود، گاه غفلت است و گاه وسوسه های ذهنی است و … هزارو یک علت می تواند داشته باشد و تمام تحلیل هایی که چنین وقایعی را تفسیر به یک رای می کنند خطرناکند.

مراد از مفسران به رای همین هایی هستند که از آتنا به رد و تایید ۲۰۳۰ رسیدند، مثل تمام موارد مشابه که اتفاقی می افتد، بعد از دو یا سه روز مساله پیچ و تاب پیدا می کند. آن هایی که باید با یک کاور رسانه ای اصل قضیه را مخفی می کنند و جنس خودشان را به خورد ما می دهند .ما هم می پذیریم، چون که ما بیشتر بدوی و ابتدایی رفتار می کنیم و به اندازه کافی شهروند نشده ایم.

یک هفته و چند چهره؛ غمِ آتنا، فقدان مریم و اصول تتلو

شهروند نشده ایم و به جای این که درگیر اصل ماجرا باشیم، درگیر ۲۰۳۰ می شویم و در سطح حرکت می کنیم. مثلا در همین قضیه «آتنا» سطحی رفتار کردن می شود همین هایی که سنگ می زنند به شیشه مغازه قاتل، از فردایش دوباره در تحلیل های سر کوچه ای از رابطه نامشروع یک دختر و پسر هم برنده و بازنده می سازند . پسرهای پیروز زرنگ و با ذکاوت تلقی می شوند، حتی در بحث های خودمانی تقدیر هم می شوند بابت چنین فتوحاتی! دخترها هم منکوب می شوند و القاب درشت و خاصی می گیرند. اگر هم اتفاق در حوالی خودشان باشد به اسم مبهم «آبرو» روزگار می گذرانند، فجایع را زیر فرش می کنند.

پس با چنین شرایطی سیاست مدارهایمان هم حق دارند که هر بار ما را به یک کوچه فرعی و پی نخود سیاه بفرستند. الان هم عرصه برای موافقان و مخالفان ۲۰۳۰ فراهم شده، نه کسی به فکر برنامه سازی و آگاه سازی است، نه کسی به فکر کتاب های درسی، نه کسی آتناهای بعدی را قبل از وقوع فاجعه در آغوش می گیرد. چرخش در روی همان پاشنه؛ ما همان قضاوت ها را خواهیم داشت آن ها هم همان آدرس را به ما خواهند داد.

 


حمید رسایی یا (بحران هویت هفته)

جشن خبرگزاری اصولگرا سرو صدای زیادی به پا کرد و تصاویری که از همنشینی تتلو با ضرغامی رسایی و دیگران منتشر شد، انصافا بازخورد منفی زیادی داشت. علتش هم که مشخص است سبک زندگی و افرادی چون تتلو در دورترین فاصله از مدل فکری اصولگرایانی چون رسایی قرار دارد. به هر حال چند شکست انتخاباتی پی در پی باعث شده که اصولگرایان به صرافت تغییر بیفتند و همین شکست ها آن ها را نسبت به سبد رای کم جانی که دارند نگران کرده. حالا دریافته اند که باید طیف طرفدارانشان را متنوع تر کنند. این از مزایایی دموکراسی است که مردم می توانند با رای هایشان حرف ها را به گوش منصب داران برسانند. در واقع این شکست ها به گوش سران اصولگرا رسانده که نمی توانند با همین مدل فکری محدود و سنتی، پیروز کارزارهای رقابتی و انتخاباتی باشند.

تا این جای کارش هیچ ایرادی نیست. آن ها نیاز به تغییر را حس کرده اند، اما مساله اینجاست هر تغییری در هرسطحی نیاز به پیش زمینه هایی دارد که در ابتدا از لحاظ تئوریک خود مجریان آن تغییر را توجیه کند و بعد در مرتبه ی دوم آن ها را از لحاظ ذهنی مجهز به توانایی بسط و توسعه تئوری مورد کند. یعنی این که خط مشی و راه رسیدن به هدف با جزئیات روشن مشخص شود. این که افرادی مثل رسایی یا حتی ضرغامی و اصلا کل آن مجموعه خبرگزاری تصمیم گرفته اند دایره ی مخاطبان خود را گسترش دهند و در واقع جذاب باشند و جذب کنند در خودش دیگر پذیری و روامداری دارد که شایسته تقدیر است.

یک هفته و چند چهره؛ غمِ آتنا، فقدان مریم و اصول تتلو

پس چرا تضاد ایجاد شده؟

مساله اینجاست که آن ها روا مداری را از دورترین فاصله ها شروع کرده اند. یعنی اگر این جریان به دنبال نماد سازی فرهنگی برای جلب اقشار بیشتری از جوانانی است که به سمت اصلاحات گرایش بیشتری دارند و اگر این طیف از اصولگرایان می خواهد به آزادی های فکری اجتماع جوانان بها دهد بهتر است با آدم هایی عرفی تر و میانه روتر شروع کند.

نوع رفتار اصولگرایان در جشن مورد نظر نشان از نوعی دستپاچگی داشت، مثل بچه ای که می داند کار اشتباهی کرده و نوعی سربه زیری از شرم دارد. مجریان چنین تزی وقتی خودشان توجیه نیستند چگونه می توانند دیگران را توجیه کنند؟ این واکنش های ضرغامی و رسایی هم پس از ملاقات با تتلو قابل پیش بینی بود. صرفِ بازی با واژه هایی مثل توبه و این ها… نمی تواند تناقض و تضاد بزرگ چنین ملاقات های را برای ذهن های بهت زده پر کند. تغییر منش و روش نیاز به زمینه سازی دارد و عمدتا به مرور و از میانه شروع می شود. پای فکری اصولگرایان، یک دفعه خیلی باز شده و این پای خیلی باز به انعطاف تعبیر نمی شود. خیلی هامان گمان می کنیم این شکلی از خود نمایی است. همین بی اعتمادی باعث می شود فکر کنیم شاید ۴ سال بعد تتلو دوباره ایادی استکبار شود و نه قربانی آن!


محمدرضا عارف یا (سهم و سهام هفته)

همه ی آن هایی که اخبار روز را با دقت بیشتری دنبال می کنند در این چند وقت اخیر متوجه اختلاف میان اصلاح طلبان شده اند. اختلافاتی که در دو سطح خودش را نشان داده؛ یکی مربوط به لیست پیروز اصلاحات در شورای شهر تهران مسائل مربوط به انتخاب شهردار است و سطح دیگری از اختلافات هم مربوط به چینش کابینه است. راس اختلافات هم میان عارف و شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان با کارگزارانی ها در یک بخش و در بخش دیگری با اتحاد ملتی هاست.

اتحاد ملتی ها همان مشارکتی های سابق اند. به عبارتی افراطی ترین اصلاح طلب های در عرصه مانده، در اتحاد ملت جمع شده اند. افرادی نظیر: آذر منصوری، هادی خانیکی و مرتضی مبلغ. کارگزارانی هم که طیف تکنوکرات ها هستند که اطراف روحانی، نجفی و جهانگیری را دارند. آن ها فرزندان معنوی هاشمی رفسنجانی اند. یک شورای عالی هم داریم که از انتخابات ۹۲ به این ور ایجاد شد. ریاستش با عارف است و الهه کولایی و محمود صادقی و موسوی لاری از جمله افراد حاضر در آن هستند.

 
در مورد شورای شهر تهران، شورای عالی اصلاح طلبان به ریاست عارف معتقد است که نباید افرادی غیر اصلاح طلب وارد لیست شورا شوند. پس گزینه هاشمی را برای شهرداری منتفی می داند، چون با شهردار شدن هاشمی، چمران وارد لیست شورا می شوند. از آن طرف کارگزارانی ها به شدت روی گزینه هاشمی مومن بودند(طبق آخرین اخبار هاشمی از لیست خارج شده) و گزینه دومشان هم حسین مرعشی است. تکنوکرات ها وجود چمران را حفظ صدای اقلیت می دانند. عارف و دوستانش هم می گویند مردم به لیست اصلاحات رای داده اند که تمام افراد اصلاح طلب باشند نه که دیگرانی از جناح مقابل وارد لیست شوند.

یک هفته و چند چهره؛ غمِ آتنا، فقدان مریم و اصول تتلو

البته در مورد شورای شهر اختلاف فقط همین نیست. در مورد هفت نفر از اعضای منتخب مردم تهران هم حرف و حدیث زیاد است. بخش قابل توجهی از طیف های اصلاح طلب معتقدند برخی ها گمنام بوده اند با سفارش و رانت در لیست جای گرفته اند و عارف و هوادارنش اعتقاد دارند، تخصص گرایی ملاک بوده نه نام و نشان. این از شورا. مساله مهم تر اما کابینه است. اختلافات در این سطح پیچیده تر و مبهم تر است. لابی ها در این زمینه گنگ تر است تنها با مشاهده رفتار رسانه های وابسته طیف های مختلف اصلاح طلب می شود گمان هایی زد که در شهر چه خبر است.

درمورد کابینه، خب عارف و دوستان می گویند دیگر نباید از اصولگرایانی که در دولت اول روحانی بوده اند ، استفاده کرد. وجود فردی مثل نجار در وزارت کشور، یکدستی کابینه را بهم می زند و روند اجرایی کردن خواسته های اصلاح طلبان را کند می کند. انصافا این جای کار را با یک استدلال درست وارد شده اند. عارف می گوید روحانی از شعارهای اصلاحات وام گرفته و اصلا اگر با این منش جلو نمی آمد، رای برنده را نداشت. که این در کمپین ها و فضاهای انتخاباتی واضح بود. اما نقطه مقابل کارگزارانی ها هستند که اعتقاد دارند روند اصلاحات به گونه ای نیست که چنین یکدستی را تحمل کند. آن ها نگران گارد نهادهای مقابل اصلاحات هستند و در واقع کابینه ای تمام اصلاح طلب را برای روحانی هزینه ساز می داند و اصلا دیدگاه آن ها بیشتر کارکرد گرایانه است و یک اصول گرای تقریبا موفق مثل واعظی را به یک اصلاح طلب ریسک دار ترجیح می دهند. یعنی آن ها هنوز جامه‌ی اعتدال را برای تثبیت این وضعیت مناسب تر می دانند. در بحث کابینه البته اتحاد ملتی ها در کنار عارف هستند آن ها کابینه ی اصلاح طلب را بیشتر می پسندند. این ها مرور جریانات این چند روز گذشته بود. البته به زبانی ساده خالی از تحلیل و تفسیر مثل همان کاری در مورد قرارداد توتال انجام دادیم.


حسین فریدون یا (بازداشت هفته)

در مورد پرونده های قضایی که در هاله ای از ابهام هستند و دستگاه قضایی صلاح را در علنی کردن جزئیات آن ندانسته. تا زمانی که فضا مهیا نشود، نمی شود تحلیلی ارائه کرد. شاید تا هفته ی بعد فضا مهیاتر باشد و بشود مبسوط تر و دقیق تر نظر داد. مثل آتنا اصلانی که از هفته ی پیش به این هفته منتقل شد.

یک هفته و چند چهره؛ غمِ آتنا، فقدان مریم و اصول تتلو 


منبع: برترینها