درد دل‌های «آنجلینا جولی»؛ مادری تنها با قلبی شکسته (۲)

برترین ها: سال
۲۰۱۲ بود که جولی تازه فیلم “در سرزمین خون و عسل” را به اتمام رسانده
بود. دلش می خواست پروژه بعدی اش هم به همین اندازه معنادار باشد و داستان
آنگ تا همین لحظه به مدت یک دهه با او بود. همان برهه ای که یک پیش‌نویس
تمام شده از چیزی که می خواستند بسازند آماده شد، شانس کارگردانی فیلم
“شکست‌ناپذیر” (Unbrocken) بر اساس کتاب پرفروش لورا هیلن‌برند، برای جولی
پیش آمد و در نتیجه آنها فیلمنامه را کنار گذاشتند.


پس از آن مدوکس که داستان زندگی خاله لونگ را می دانست، این قضیه را پیش
کشید و به گفته جولی: «مدوکس بود که گفت: “وقت انجامش رسیده.”» جولی می
دانست که مدوکس عمیقاً درگیر تولید این فیلم خواهد شد و آنجا خواهد ایستاد و
به چیزهای وحشتناکی که هم میهنانش بر سر هم آوردند خواهد نگریست. بنابراین
باید آماده می شد.

جولی و آنگ دوباره روی آن
پروژه برگشتند. مدوکس که در تیتراژ فیلم به عنوان تهیه‌کننده اجرایی نام
برده شده، پیش‌نویس ها را یکی پس از دیگری می خواند و نظراتش را می داد.
جولی این پروژه را به نتفلیکس برد که در آنجا تد ساراندوس، مدیر ارشد
خلاقیت، بی درنگ پای آن امضایش را گذاشت. ساراندوس اینطور به یاد می آورد:
«در اتاق، جولی تجربه ای دیداری از آنچه این فیلم می تواند باشد خلق کرد.
این فیلم از بسیاری جهات درباره مرگ زیبایی است، درباره اینکه چطور خمرهای
سرخ همه چیزهای زیبا را کشتند، حتی رنگ را، که بخشی از شادی زندگی می
شود… این چیزی بود که بیش از بقیه مرا میخکوب و مجذوب کرد.»

علیرغم
پیوندهای کامبوجی جولی، وی حس کرد که نیاز دارد یک فیلمساز کامبوجی در
هدایت این پروژه به او کمک کند. بنابراین با ریتی پان، یکی از مشهورترین
فیلمسازان کامبوج، تماس گرفت. ریتی اعضای خانواده اش را در این نسل کشی از
دست داده بود و در چندین مستند، از جمله در “تصویر گمشده” (The Missing
Picture) خمرهای سرخ را به تصویر کشیده بود، فیلمی که نامزد جایزه اسکار
بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان در سال ۲۰۱۴ شد.

جولی
و پان به این نتیجه رسیدند که تنها راهی که این فیلم می تواند ساخته شود
این است که کامبوج بخواهد این فیلم ساخته شود، و این نتیجه ای پیش بینی شده
و قطعی نبود، با توجه به اینکه کامبوجی ها هنوز هم تا حدودی نسبت به تاریخ
دردناک خود، تودار و کم‌حرف هستند؛ همانطور که می دانید فیلم “میدان های
کشتار” (The Killing Fields) ساخته رولند جافه در سال ۱۹۸۴ درباره خمرهای
سرخ، اجباراً در تایلند و جاهای دیگر فیلمبرداری شد.

دادگاه
های جنگ که در سال ۲۰۰۹ آغاز شدند و هنوز ادامه دارند، به مطرح کردن این
موضوع کمک کردند. با این حال جولی هنوز نگران بود و با احتیاط به وزیر
فرهنگ این کشور نزدیک شد و توضیح داد که آنها می خواهند نه فقط داستان آنگ
بلکه داستان یک ملت را به تصویر بکشند. آنگ می گوید که سابقه کار جولی در
کامبوج بی تأثیر نبود. «در کشوری مانند کامبوج، احترام خیلی جایگاه مهمی
دارد: احترام به یکدیگر، احترام به فرهنگ، احترام به تاریخ، احترام به
بزرگترها. آنجی با این احترام وارد کامبوج می شود.»

برای اولین بار: دردل خواندنی «آنجلینا جولی» با مجله ونیتی فیر 

کامبوج
با تمام وجود او را پذیرفت و به مدت چند روز باتام‌بنگ را برای فیلمبرداری
بستند و به فیلمسازان مجوزهای ورود به مناطق دورافتاده و ممنوعه دادند و
از ارتش واقعی خود، ۵۰۰ نفر در اختیارشان دادند تا نقش ارتش خمرهای سرخ را
بازی کنند. جولی می گوید: «این چیز شعرگونه ای نیست که بگوییم “این فیلم
توسط این کشور ساخته شد”.» با احتساب بازیگران و دست اندر کاران پشت صحنه،
حدود ۳۵۰۰ کامبوجی به ساخت فیلم کمک کردند.

برای
انتخاب بازیگران بچه در فیلم، جولی به یتیم خانه ها، سیرک ها و مدارس
دورافتاده سر زد و بطور خاص به دنبال بچه هایی بود که سختی را چشیده باشند.
برای یافتن بازیگر نقش اول فیلم که نقش لونگ آنگ جوان را قرار بود بازی
کند، مسئولین انتخاب بازیگر، یک بازی طراحی کردند که در واقعیت چیز
آزاردهنده ای بود: آنها روی میز پول می گذاشتند و از بچه ها می خواستند تا
به چیزی فکر کنند که آن پول را برایش نیاز داشتند و بعد پول را بقاپند و
فرار کنند. کارگردان نیز وانمود می کرد که به دنبال بچه می دود تا او را
بگیرد و وقتی بچه را می گرفت، بچه باید یک دروغ سر هم می کرد.


جولی می گوید: «سری موک (دخترکی که در نهایت برای این نقش انتخاب شد) تنها
بچه ای بود که برای مدتی خیلی خیلی طولانی به پول خیره شد. وقتی مجبورش
کردند که پول را برگرداند، غرق در احساسات شد و همه این احساسات متفاوت
دوباره بازگشتند.» جولی زیر گریه می زند و می گوید: «وقتی بعداً از او
پرسیدند که پول را برای چه می خواسته گفت که پدربزرگش مرده و آنها پول کافی
برای یک تشییع جنازه آبرومند نداشتند.»

جولی
می گوید که این پیوند اصیل با درد در همه افرادی که درگیر این پروژه بودند،
بیدار بود و صحنه هایی ساخته بود که وی قبلاً هرگز ندیده بود: «هیچ فردی
در این فیلم نبود که پیوندی شخصی با آن نداشته باشد. آنها برای کار کردن و
انجام وظیفه یا شغل نمی آمدند. آنها برای احترام به مردمی می آمدند که در
خانواده خود از دست داده بودند و به خاطر احترام به آنها بود که برای باز
خلق آن می آمدند… این باعث می شد چیزی برای آنها کامل شود.» بعضی از آنها
کابوس هایشان یا خاطرات شان زنده می شد.


به همین دلیل، یک تراپیست هر روز در صحنه فیلمبرداری حاضر بود. همچنین
عابران و بینندگان عجیب و غریبی بودند که انگار نمی دانستند یک فیلم در حال
ساخته شدن است و تحت تأثیر قرار گرفته و  شوکه می شدند. جولی می گوید: «در
یک صحنه، وقتی خمرهای سرخ به روی پل می آمدند، بعضی از مردم بودند که روی
زانو افتاده و شیون می کردند. آنها از اینکه می دیدند خمرهای سرخ بازگشته
اند، وحشت می کردند.»

با توجه به مقیاس و
پیچیدگی این فیلم، شاید اگر یک کارگردان هالیوودی دیگر بود، آگاهانه یا
ناآگاهانه، مداخله می کرد و به نحوی نفوذش را بکار می برد که گستاخانه و بی
احترامی به نظر می رسید. به گفته آنگ و پان، جولی آنقدر خوب کامبوج را می
شناسد که خصلت های اخلاقی این کشور را پیدا کرده است. پان تعریف می کند که
چگونه وی سر وقت ناهار، مثل بقیه در صف می ایستاده و هرگز صدایش را بالا
نمی برده است. او می گوید: «ما اینجا فریاد نمی زنیم. صحبت می کنیم.» در
کامبوج، داد زدن نه تنها بی احترامی است، بلکه نشانه ای از ضعف هم محسوب می
شود.

چشم های زیادی روی مدوکس بود که حالا به
اندازه جولی در کامبوج مشهور است. جولی می گوید: «این راهی براش بود تا
قدم به جاهایی بذاره که به احتمال زیاد والدین واقعی ش هم به اونجاها قدم
گذاشتن.» جولی مطمئن نبود که واکنش مدوکس به این تجربه چگونه خواهد بود.
آیا ارتباط برقرار خواهد کرد؟ آیا تمایل به فرار خواهد داشت؟ یک روز صبح
هنگام فیلمبرداری وقتی جولی از مدوکس شنید: «می تونم با دوستام برم تو خونه
م بخوابم؟» (منظورش خانه شان در جنگل بود که در سال ۲۰۰۲ جولی خریده بود)
بسیار هیجانزده و خوشحال شد: «تابحال نشنیده بودم به اونجا بگه خونه.


هیچ وقت نمی تونی مجبورشون کنی. نمی تونی بگی: “این عالی نیست؟” فقط باید
یه جورایی دائم اونارو به اونجا ببری و اونو جلوشون بذاری… و امیدوار
باشی که غرور و افتخار رو در اون پیدا کنند و آرامش بیابن.» جولی تلاش برای
پیوند دادن مدوکس با زادگاهش را یک تلاش خانوادگی و نه یک تلاش انفرادی می
داند، همانطور که در مورد زاهارا در اتیوپی و در مورد پکس در ویتنام این
کار را کرد. به همین دلیل، وقتی پیت در حال فیلمبرداری “ماشین جنگی” (War
Machine) در خاورمیانه بود، پنج فرزند دیگر نیز با او به کامبوج رفتند و
نقشی رسمی یا غیررسمی در فیلم مادرشان بازی کردند. پکس عکاسی کرد و چهارتای
دیگر هر روز در صحنه فیلمبرداری بودند و با دیگر بچه بازیگرها، دوستان
صمیمی شدند.

برای اولین بار: دردل خواندنی «آنجلینا جولی» با مجله ونیتی فیر 

در
ماه فوریه، فیلم با ۱۰۰۰ نفر بیننده در آمفی تئاتر فضای باز در نزدیک معبد
انگکور وات برای اولین بار به نمایش درآمد. طبق گزارشات متعدد، این اکران
پر از اشک و گریه، یادآوری گذشته ها و تخلیه روانی بود. چیزی که جولی را
بیش از هر چیز دیگری تکان داد این بود که «مردم کامبوجی یک اکران بزرگ برای
یک فیلم سینمایی داشتن. اونا فیلمی رو تماشا کردن که خودشون صحنه هاش رو
ساختن. این بازیگران خودشون بودن که عالی ظاهر شدن و کشور خودشون بود که
علیرغم همه چیزای وحشتناک، زیبا دیده شد.»

افسوس،
زمانی که جولی مشغول ساختن تاریخ برای یک کشور بود، رابطه اش با پیت رو به
نابودی بود. وقتی فیلم “اول پدرم را کشتند” به مرحله پس از تولید رسید، در
تابستان ۲۰۱۶، اوضاع بد شد. جولی می گوید: «نمی خواستم از اون کلمه (بد)
استفاده کنم… اوضاع “سخت” شد.» حرف و حدیث هایی در هالیوود شنیده می شد
مبنی بر اینکه سبک زندگی شان به پیت فشار آورده و او به دنبال زندگی
پایدارتر و زندگی نرمالی برای کل خانواده است.


وقتی این سوال را مطرح می کنم، تنها لحظه ای است که جولی حالت دفاعی می
گیرد و فوراً با حرارت می گوید: «سبک زندگی ما به هیچ وجه منفی نبود. مشکل
ما این نبود. این یکی از بهترین فرصت هاییه که ما میتونیم به بچه هامون
بدیم و همینطور می مونه… اونا شش فرد فهمیده، با اراده و خاکی هستن. من
به اونا افتخار می کنم.» جولی ثابت کرد که به خاطر بچه ها، نمی خواهد
درباره جدایی حرف بزند. و با این حال به نظر می رسد که می خواهد منظورش را
انتقال دهد و این مستلزم انتخاب محتاطانه کلمات است: «اونا تا الان خیلی
شجاع بودن. اونا خیلی شجاع بودن.»

یعنی چه زمانی شجاع بودن؟

جمله
های ما به یک اندازه رازگونه است: «در زمان هایی که باید می بودن. همه ما
در حال بهبود یافتن از وقایعی هستیم که به درخواست طلاق منجر شدن… اونا
از طلاق حالشون خوب نمیشه. اونا از زندگی، از چیزهایی که تو زندگی هست،
حالشون خوب میشه و بهبود پیدا می کنن.»

به
مصاحبه برد پیت با جی کیو استایل (صحبت های پیت درباره به گردن گرفتن
تقصیرها و بازسازی وجهه اش در دل و ذهن مردم) اشاره می کنم و می پرسم آیا
این قضیه او را غافلگیر کرد که در جواب با حالتی بی اعتنا می گوید: «نه» به
گزارش های مطبوعات در مورد اینکه رابطه شان رو به بهبود است اشاره می کنم و
می پرسم آیا این قضیه حقیقت دارد. مکثی طولانی می کند. پایین را نگاه می
کند و یک جواب آماده می کند: «ما به هم اهمیت میدیم و به خونواده مون اهمیت
میدیم و هر دوی ما برای یه هدف مشترک تلاش می کنیم.» عصبانیت و درد درست
زیر پوستش حس می شود، ولی احساساتش را کنترل می کند: «وقتی بچه بودم، خیلی
نگران مادرم بودم… خیلی. نمی خوام بچه هام نگران من باشن. فکر می کنم
خیلی مهمه که زیر دوش گریه کنم و نه جلوی چشم اونا. اونا باید بدونن که همه
چی درست میشه حتی وقتی خودت ازش مطمئن نیستی.»

تعصب
او نسبت به بچه ها پس از نزدیک شدن به مرز سرطان تخمدان، شدیدتر شده است؛
بیماری ای که زندگی مادرش را در سن ۵۶ سالگی از او و دیگر اعضای خانواده
گرفت. جولی در سال ۲۰۱۳ مقاله ای در نیویورک تایمز درباره تصمیمش برای
جراحی پیشگیرانه مستکتومی دوگانه و جراحی ترمیمی پس از آنکه فهمید دارای ژن
BRCA1 است، منتشر کرد. دو سال بعد، وقتی در اتاق تدوین فیلم “در کنار
دریا” (By the Sea) مشغول کار بود، دکترش با او تماس گرفت و گفت که نگران
نتیجه آزمایش خون او و احتمال وجود سرطان است.


«ده دقیقه بعد، اتاق دور سرم می چرخید و فقط به این فکر می کردم: “چطور
ممکنه؟”» او این خبر را از فرزندانش پنهان کرد و تست های بیشتری انجام داد و
چند روز عذاب آور دیگر هم صبر کرد. وقتی بالاخره فهمید که سرطان ندارد، می
گوید: «به زانو افتادم.» سپس وقت دکتر گرفت تا تخمدان هایش را دربیاورند.
«با خوشحالی به اتاق عمل رفتم. ورجه ورجه می کردم. چون تو اون نقطه و در
اون زمان، این یه اقدام پیشگیرانه بود.» و فوراً یائسه شد.

پارسال،
جولی علاوه بر فشار خون دچار فلج بِل هم شد، که ناشی از صدمه به عصب های
صورت است و باعث می شود یک طرف صورت شل و آویزان شود. وی می گوید: «گاهی زن
ها در خانواده ها، خودشون رو در اولویت آخر قرار میدن تا اینکه این روی
سلامت شون خودشو نشون میده.» وی طب سوزنی را عامل بهبود کامل از این فلج
قلمداد می کند.

برای اولین بار: دردل خواندنی «آنجلینا جولی» با مجله ونیتی فیر 

می
گوید که اخیراً پوستش خشک تر شده و موهای سفید بیشتری دارد و در این باره
می گوید: «نمی تونم بگم بخاطر یائسگیه یا سال بدی داشتم.» اینکه وی هنوز هم
نماد جذابیت برای کسی باشد، برایش خنده دار به نظر می رسد. ولی می گوید:
«در واقع حس زن بودن بیشتری دارم چون حس می کنم در مورد انتخاب هام
باهوش‌تر شدم و خانواده رو در اولویت قرار میدم و مسئول و کنترل کننده
زندگیم و سلامتیم هستم. به نظر من، این چیزیه که یه زن رو کامل می کنه.»

گذشته
از مراسم تبلیغاتی برای فیلم “اول پدرم را کشتند” در ماه جاری در شبکه
نتفلیکس، جولی هیچ علاقه ای به کار کردن روی فیلم دیگری در حال حاضر ندارد،
زیرا زندگی اش جایی برای آن ندارد و می گوید: «فقط می خوام درست صبحانه
درست کنم و خونه داری کنم. این عشق و علاقه منه. به درخواست بچه هام، دارم
کلاس آشپزی میرم. وقتی شب ها به رختخواب میرم از خودم می پرسم آیا امروز
مامان خوبی بودم یا امروز روز متوسطی بود؟» (البته شایعاتی شنیده ایم مبنی
بر اینکه او در حال مذاکره برای نقش آفرینی در فیلم بازسازی شده بیل کاندون
از فیلم “عروس فرانکن اشتاین” محصول سال ۱۹۳۵ است.)

رابطه
اش را با پدرش نیز از نو ساخته، زیرا مدتها بود که این دو با هم حرف نمی
زدند: «اون خیلی خوب درک می کنه که بچه ها در این برهه به پدربزرگشون نیاز
دارن. دیشب یه جلسه تراپی داشتم که اونم حضور داشت. اون قانون اینجارو می
دونه و می دونه که نباید بذاره بازی ش بدن. فقط باید یه بابابزرگ باحال
باشه که خلاقه و با اونا می گرده و قصه میگه و تو کتابخونه کتاب می خونه.»

منبع
اصلی آرامش او آنگ بوده است: «اون از اون دوستاییه که آستیناشو بالا زد،
سوار هواپیما شد و صبح کریسمس کمکم کرد. اون نزدیکترین و صمیمی ترین دوستم
بوده و روی شونه ش گریه کردم.»

فردا، جولی و
فرزندانش عازم آفریقا هستند. آنها به نامیبیا می روند، جایی که شایلو به
دنیا آمد و سپس به کنیا، جایی که جولی باید وارد پروژه پیشگیری از خشونت
جنسی شود، نهادی که خودش همراه با ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه سابق
بریتانیا، آن را بنا نهادند.

اعضای
ارتش بریتانیا و حافظین صلح در مورد نحوه محافظت از زنان در برابر خشونت
جنسی در مناطق بحرانی، آموزش خواهند دید. معلوم است که این یک برنامه سفر
رویایی برای یک بچه نیست و جولی اعتراف می کند که از سوی بچه های بزرگترش
کمی مخالفت شنیده است: «می دونم که پسرا حالا به سن نوجوونی رسیدن و شاید
دلشون بخواد با دوستاشون تلویزیون تماشا کنن و اونا قبلاً به آفریقا رفتن و
شاید به اندازه بچه های کوچکترم هیجانزده نباشن. ولی واقعاً منو به چالش
نمی کشن و اذیتم نمی کنن.

فقط
لب تختم می شینن و میگن: “می خوایم اونجا چیکار کنیم؟”» وی به آنها
اطمینان داده که برایشان فعالیت های سرگرم کننده ای مانند “شن سواری”
برنامه ریزی کرده است. در هر صورت «اونا می دونن که این مهمه و می دونن که
مامان فکر می کنه که وقتی اونا بزرگتر بشن هم این مهم خواهد بود.»

برای اولین بار: دردل خواندنی «آنجلینا جولی» با مجله ونیتی فیر 

وی
می داند که این کمی عجیب و غریب به نظر می رسد، ولی نمی تواند در مورد
شخصیتش کاری کند: «من هیچوقت از خواب بلند نشدم که فکر کنم می خوام یه
زندگی جسورانه داشته باشم. ولی نمی تونم جور دیگه ای هم زندگی کنم. درست
مثل اینکه نمی تونم خوراک بپزم. نمی تونم آروم یه جا بشینم.» با وجود تمام
صحبت هایش در مورد علاقه به خانه داری، حالا که صحبت از آفریقا شده، نطقش
باز شده و قرار ندارد برای اینکه به آنجا فرار کند: «نه ماهه که دارم سعی
می کنم فقط تو خونه داری و جمع کردن مدفوع سگ از روی زمین و شستن ظرف ها و
قصه گفتن شبانه، خیلی خوب باشم.


و تو هر سه اینها دارم بهتر میشم. ولی حالا نیاز دارم به اینکه بوت هامو
بپوشم و به سفر برم.» وی معتقد است که اراده شخصی او به دیگران سرایت می
کند. همین چند روز پیش بود که با ناکس در مورد اینکه “وانمود کن نرمال
هستی” شوخی می کرد. «ناکس بهم گفت: “کی می خواد نرمال باشه؟ ما نرمال
نیستیم. بیا هیچوقت نرمال نباشیم.” مرسی – آره! ما نرمال نیستیم. بیا نرمال
نبودن رو در آغوش بکشیم!»

عکس ها از مرت آلاس، عکاس مشهور ترکیه ای و مارکوس پیگوت / استایلینگ از
جسیکا دیل 

مصاحبه توسط اوجینیا پرتز در ساعت ۱۲:۴۴ بعداز ظهر روز ۲۶
جولای ۲۰۱۷ برای شماره استایل مجله ونیتی فیر


منبع: برترینها

۱۰۰ فوتبالیست برتر تاریخ (۱)

انتخاب بهترین های تاریخ، همواره کاریست که رسانه ها و خبرنگاران علاقه خاصی به آن دارند و کاملاً امری سلیقه ای است، که می تواند موافقین و مخالفین زیادی همراه داشته باشد. وب سایت Fourfourtwo، صد بازیکن برتر تاریخ فوتبال را اینگونه چینش کرده است:

۱۰۰٫ گئورگی هاجی (رومانی)

100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش اول)

با یکی از شگفت انگیزترین مسیرهای زندگی حرفه ای در میان بزرگان دوران جدید، هاجی به عنوان بزرگترین بازیکن و هافبک هجومی در بهترین دوران رومانی مشغول به بازی بود، قبل از اینکه دو سال گاهی موفق و گاهی ناکام در رئال مادرید سپری کند و سپس در بارسلونا نیز دوران مشابهی را سپری نماید.

بین این دو دوره را در ایتالیا سپری نمود و به همراه میرشا لوچسکو یک “رومانی کوچک” در برشا ایجاد کرد. در فصل اول حضورش به همراه برشا راهی سری بی شد، اما با وجود پیشنهادات خوب از سایر تیم های سری آ، در برشا ماند و این تیم را به سری آ بازگرداند. در ۳۰ سالگی ظاهرا به سنین بازنشستگی نزدیک می شد، اما با پیوستن به گالاتاسارای، پنج سال درخشان را تجربه کرد و به طرز موفقی، زندگی افسانه ای را پیش رو گرفت و ۱۰ جام با این تیم کسب نمود.

برهه برجسته زندگی حرفه ای: جام جهانی ۱۹۹۴ آمریکا؛ زمانی که رومانی با الهام از هاجی و پای چپ جادویی اش با عبور از سد آرژانتین راهی یک چهارم نهایی مسابقات شد.


۹۹٫ ماریو کولونا (پرتغال)

100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش اول)

با وجود فقط ۱۷۲ سانتی متر قد، کاپیتان تیم ملی پرتغال در جام جهانی ۶۶، هم در تیم ملی و هم در باشگاهش بازیکن بسیار قوی و سرسختی بود. وی به همراه بنفیکا دو بار فاتح جام باشگاه های اروپا در اوایل دهه ۶۰ شد. کولونا یک هافبک باکس تو باکس اصیل بود که اوزه بیو در ستایش وی گفته بود: “چسبی بود که ما را به هم می چسباند.” او می توانست هم در عقب و هم در جلوی زمین بازی کند و هم تیمی هایش را با ترکیبی از شوخی و اشتیاق به هیجان می آورد.

برهه برجسته زندگی حرفه ای: سال ۱۹۶۱؛ او تلاش غیرقابل توصیف و توقفی در پیروزی ۳-۲ بنفیکا در مقابل بارسلونا در فینال جام باشگاه های اروپا در برن انجام داد.


۹۸٫ ماریو کمپس (آرژانتین)

100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش اول)

تنها چهار بازیکن آرژانتینی موفق به کسب عنوان آقای گلی لالیگا (پیچیچی) شده اند و کمپس یکی از آن هاست. او به عنوان یک مهاجم تنومند و موثر در والنسیا مشغول بازی بود و به خوبی گلزنی می کرد، به ویژه در دو فصل ۱۹۷۶/۷۷ و ۱۹۷۷/۷۸٫ کمپس به همراه والنسیا فاتح جام در جام اروپا در سال ۱۹۸۰ شد. با این حال او بیشتر به درخشش منفجرکننده اش در جام جهانی ۱۹۷۸ شناخته می شود. شش گل به ثمر رساند و آقای گل جام جهانی شد.

برهه برجسته زندگی حرفه ای: فینال جام جهانی ۱۹۷۸؛ به ثمر رساندن دو گل در فینال جام جهانی ۱۹۷۸ به تنهایی برای این انتخاب کافی نیست. کمپس دو بار دروازه هلند را گشود از جمله گل قهرمانی آرژانتین در وقت های اضافی.


۹۷٫ نیمار (برزیل)

100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش اول)

نیمار پس از لیونل مسی و کریستیانو رونالدو، ستاره بزرگ بعدی است. در ۲۵ سالگی نه تنها فوتبال را به مرزهای جدیدی تبدیل می کند، بلکه از منظر سطح عملکرد، بسیار فوق العاده ای است. آنچه که او با سانتوس، بارسلونا و تیم ملی برزیل به دست آورده است، باورنکردنی است (وی ۵۲ گل ملی به ثمر رسانده است و می تواند به رکورد ۷۷ گل پله دست یابد.) او توانایی این مسئله را دارد که در کنار گابریل ژسوس و فیلیپه کوتینیو اثبات نماید که دوران بهترین روزهای کشورش سرنرسیده است.

برهه برجسته زندگی حرفه ای: المپیک ۲۰۱۶؛ نیمار مورد انتقاد بسیاری به عنوان کاپیتان تیم ملی کشورش قرار گرفت، اما با کسب عنوان قهرمانی المپیک ۲۰۱۶ ریو، بر این فشار چیره شد.


۹۶٫ اوبدولیو وارلا (اروگوئه)

100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش اول)

هافبکی که با پنارول درخشید و به همان اندازه در خط دفاعی نیز عملکرد درخشانی داشت. وی به عنوان کاپیتان نقشی محوری و اساسی در پیروزی شوکه کننده اروگوئه در مقابل برزیل در فینال جام جهانی ۱۹۵۰ ایفا نمود. بعد از اینکه مربی رختکن اروگوئه را پیش از بازی فینال ترک نمود، وارلا به بازیکنان دستور داد که دستورات مربی قبل از بازی را نادیده بگیرند و بازی تدافعی را فراموش کنند و در عوض در مقابل میزبان و بدون ترس یک بازی تهاجمی را به نمایش گذارند. اروگوئه دقیقا این کار را انجام داد و موجب تزلزل میزبان شد و اروگوئه با نتیجه ۱-۰ قهرمان شد.

برهه برجسته زندگی حرفه ای: فینال جام جهانی ۱۹۵۰؛ وارلا عمدا شروع به بحث با داور انگلیسی جورج ریدر کرد که سرعت برزیلی ها را کم کند و بعد از پیش افتادن شان، از سرعت گرفتن دوباره شان جلوگیری کند و این نقش بازی کردنش جواب هم داد.


۹۵٫ ژالما سانتوس (برزیل)

100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش اول)

هم تیمی سابق پله که توسط وی به عنوان یکی از ۱۲۵ بازیکن برتر تاریخ فوتبال برگزیده شد. وی در ۹۸ بازی ملی حضور یافت و دو بار به همراه برزیل فاتح جام جهانی شد. وی تنها در یکی از بازی های جام جهانی ۱۹۵۸ به میدان رفت، اما به عنوان بهترین مدافع راست مسابقات برگزیده شد، بنابراین این نمایش او باید دیده شود. در کنار نیلتون سانتوس مدافع چپ برزیل، ژالما سانتوس به ندرت عقب نشینی می کرد و شروع سنت استفاده از مدافعان تهاجمی از برزیلی ها بود و الگویی برای آینده این پست شدند.

برهه برجسته زندگی حرفه ای: فینال جام جهانی ۱۹۶۲؛ در دیدار مقابل چکسلواکی، سانتوس گل آخر را مسابقه را که توسط واوا به ثمر رسید پایه گذاری کرد.


۹۴٫ زلاتان ابراهیموویچ (سوئد)

100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش اول)

یک سوالی که ممکن بود پنج سال پیش به صورت جدی در انگلیس مطرح شود، اما اکنون نه، در مورد سریال قهرمانی های مرد باشکوه و ترشروی سوئدی بود و وی تبدیل به یک قهرمان بی نظیر در عصر مدرن شده است. قبل از اینکه وی در فصل گذشته علی رغم درخشش خود موفق به کسب عنوان قهرمانی لیگ برتر نشود، یه عنوان یک مهاجم بزرگ، در ۱۳ فصل از ۱۴ فصل اخیر موفق به کسب عنوان قهرمانی لیگ شد (با وجود اینکه دو قهرمانی به دلیل کالچوپولی از یوونتوس کسر شد). برخی بازیکنان توانایی های فیزیکی و حتی فنی زلاتان را  داشته اند، اما هیچ کدام چنین هویتی نداشتد.

برهه برجسته زندگی حرفه ای: می توان به پیروزی ۴-۳ سوئد در مقابل انگلیس با چهار گل زلاتان از جمله گل قیچی برگردانش اشاره کرد. یا می توان به فصل ۲۰۱۰/۱۱ اشاره کرد که پس از مشکل با پپ گواردیولا با ترک بارسلونا، به سری آ بازگشت و به میلان در راه آخرین عنوان اسکودتویش کمک کرد.


۹۳٫ فیلیپ لام (آلمان)

100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش اول)

یکی از بازیکنانی که توانایی اش در طول زمان برای شما آشکار می شود. لام یکی از مهمترین مدافع کناری عصر مدرن است. بایرن مونیخ یوپ هاینکس، تیم ملی آلمان یواخیم لوو و بایرن مونیخ پپ گواردیولا همگی حاکی از این مطلب است که لام برای مدتی طولانی، استانداردهای شگفت انگیزی از خود به نمایش گذاشت.

لام به عنوان یک مدافع باهوش و تکنیکی در دو موقعیت بسیار متفاوت، در کمال مطلق بازی کرد. مجموعه جام های وی (از قهرمانی با آلمان در جام جهانی ۲۰۱۴ تا قهرمانی های متعددش با بایرن مونیخ) شاهد خوبی در خصوص عملکرد فوق العاده اش در دوران حرفه ای بود. گواردیولا در خصوص وی می گوید: “شاید او باهوش ترین بازیکنی است که در زندگی حرفه ای با او تمرین کرده ام. او در سطح دیگری است.”

برهه برجسته زندگی حرفه ای: حتی زمانی که به عنوان هافبک میانی به کار گرفته شد، به راحتی  در پست جدیدش بازی می کرد و خودش را وفق داد و به عنوان کاپیتان تیم گواردیولا، سه قهرمانی متوالی بوندسلیگا کسب نمود.


۹۲٫ ساندور کوچیس (مجارستان)

100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش اول)

مسلما بهترین سرزن تمامی اعصار بود، بازیکنی که میانگین گل های زده اش باورنکردنی بود. او در ۶۸ بازی ملی ۷۵ گل به ثمر رساند و به همراه مجارستان قهرمان المپیک ۱۹۵۲ شد و میانگین بیش از یک گل در هر بازی را در طی هفت فصل حضورش در هانود به ثمر رساند و سه بار قهرمان لیگ شد. کوچیس در سال ۱۹۵۸ راهی بارسلونا شد و طی دو فصل نخستش در کاتالونیا قهرمان لالیگا شد، هر چند به دلیل مصدومیتش این نوار پاره شد.

برهه برجسته زندگی حرفه ای: جام جهانی ۱۹۵۴؛ کوچیس با به ثمر رساندن ۱۱ گل در آن مسابقات، نه تنها آقای گل مسابقات شد، بلکه نقش بسزایی در عملکرد باشکوه مجارستان در جام جهانی ایفا نمود، هر چند با شکست ۳-۲ مقابل آلمان درفینال، این تیم نایب قهرمان شد.


۹۱٫ سپ مایر (آلمان)

100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش اول)

سپ مایر دروازه بان بزرگ تیم ملی آلمان، همیشه در بایرن مونیخ عضویت داشت و بین سال های ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۴، چهار عنوان قهرمانی بوندسلیگا کسب نمود. وی همچنین یک نقطه اتکا در تیمی بود که در سال های ۱۹۷۴، ۱۹۷۵ و ۱۹۷۶ سه بار متوالی قهرمان جام باشگاه های اروپا شد. مایر تجسم کامل ثبات چه از نظر عملکرد و چه از نظر انتخاب بود.

او بین سال های ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۹ در ۱۳ سال متوالی در تمامی مسابقات لیگ به میدان رفت و رکورد ۴۲۲ بازی متوالی نیز به ثبت رساند. این رکورد هنوز یک رکورد ملی است. در سطح بین المللی او به همراه آلمان فاتح یورو ۷۲ و جام جهانی ۷۴ شد.

برهه برجسته در زندگی حرفه ای: او با بایرن مونیخ و تیم ملی آلمان موفق به کسب سه گانه  قهرمانی بوندسلیگا، جام باشگاه های اروپا و جام جهانی در سال ۱۹۷۴ شد.


منبع: برترینها

ایروبیک یا ورزش های هوازی از مزایا تا عوارض

ورزش های هوازی مفیدترین ورزش های هوازی دسته بندی ورزش های هوازی تناسب اندام با انجام ورزش هوازی ایروبیک انواع ورزش های ایروبیک

ورزش های هوازی را می توان از جمله مفید ترین ورزش ها نام برد که تقریبا تمام بدن را درگیر فعالیت می کنند؛ علت اصلی روی آوردن افراد به ورزش های هوازی این است که انجام ورزش های هوازی باعث می شود تا شما بتوانید میزان خونرسانی و در پی آن حجم تنفسی خود را بالا ببرید که خود پیامد های بسیار مثبتی را در پی دارد؛ همچنین انجام ورزش های هوازی و ایروبیک میزان بسیار بالایی از چربی ها و کالری های مضر بدن شما را آب می کند. در ادامه با دکتر سلام همراه باشید.

ورزش هوازی یا ایروبیک چیست؟

ورزش هوازی یا ایروبیک ورزشی است که ضربان قلب در حدود ۶۵ تا ۸۰ درصد حداکثر میزان ضربان قلب برای مدت حداقل ۲۰ دقیقه قرار داشته باشد. هر تمرینی که سبب افزایش ضربان قلب برای مدت نسبتا طولانی شود ورزش هوازی است. فعالیت های روزمره مانند پیاده روی و یا بالا رفتن از پله ها اگر با شدت انجام شوند ورزش هوازی به حساب می آیند.

ورزش های هوازی عموما شامل به کار گرفتن عضلات اصلی بدن مانند عضلات ران، بازو ها، عضلات سینه و پشت پا که نیازمند اکسیژن بیشتری می باشند است. دویدن، دوچرخه سواری و شنا از ورزش های هوازی معمول می باشند، اگرچه طیف گسترده ای از فعالیت ها مانند بازی بسکتبال، یوگا و … هم می توانند ورزش هوازی به حساب آیند.

انواع ورزش های ایروبیک

۱٫ ورزش های هوازی در محیط باز

دو، پیاده روی سریع، دوچرخه سواری، طناب زدن، شنا و انواع اسکی از جمله مهمترین ورزش های هوازی هستند که می توان در محیط باز انجام داد.

۲٫ ورزش های هوازی در باشگاه یا خانه

از جمله مهمترین ورزش های هوازی که می توان در یک فضای محدود انجام داد عبارتند از دویدن روی تردمیل، پله کوهنوردی، دوچرخه ثابت، ماشین قایق رانی و الیپتیکال.

همان گونه که متوجه شده اید ورزش های هوازی که در فضای باز انجام می شوند نسبت به ورزش هایی که در فضای بسته انجام می شوند به تجهیزات کمتر و ارزان تری نیازمند هستند. برای انجام ورزش های هوازی در داخل منزل شما به تجهیزات گران قیمتی نیاز دارید.

ورزش های هوازی مفیدترین ورزش های هوازی دسته بندی ورزش های هوازی تناسب اندام با انجام ورزش هوازی ایروبیک انواع ورزش های ایروبیک   ورزش های هوازی مفیدترین ورزش های هوازی دسته بندی ورزش های هوازی تناسب اندام با انجام ورزش هوازی ایروبیک انواع ورزش های ایروبیک

دسته بندی ورزش های هوازی از لحاظ شدت

ورزش هوازی متوسط

برای کسانی که تازه شروع به ورزش کرده اند بهترین انتخاب ورزشهایی است که در ادامه به آنها اشاره میکنیم. با این ورزشها شاید کالری زیادی مصرف نکنید ولی استحکام بدن خود را بالا میبرید. پیاده رویانتخاب بسیار خوبیست هر یک ساعت پیاده روی برای فردی با ۷۲ کیلو وزن ۲۷۷ کالری میسوزاند و ورزشی مانند ایروبیک آبی نیز در طول یک ساعت ۲۹۲ کالری میسوزاند.

ورزشهای هوازی شدید

بعد از اینکه با ورزشهای هوازی متوسطه استحکام بدن خود را بالا بردید بدن خود را با ورزشهای شدید تر بسنجید. با بالا بردن شدت ورزش میزان کالری که توسط بدن شما سوزانده میشود نیز بیشتر میشود و چربی بیشتری از ناحیه شکم آب میشود.یکی از انتخاب های شما دویدن آهسته است که فردی با وزن ۷۲ کیلوگرم در هر ساعت میتواند ۵۸۴ کالری بسوزاند. طناب زدن هم یک انتخاب با تاثیر بسیار بالاست که ۷۳۰ کالری در ساعت میسوزاند. شنا کردن نیز ۵۱۱ کالری در ساعت میسوزاند.

ورزشهای ترکیبی

بعد از گذارندن دو مرحله ی بالا بدن شما هم از نظر استحکام پیشرفت کرده و هم اینکه بدن شما میزان زیادی کالری سوزانده. حالا نوبت آن است که با ترکیب دو نوع ورزشی که گفته شد خود را قوی تر کنیم. ورزش خود را با یکی از ورزشهای هوازی متوسطه شروع کنید مثلا پیاده روی بعد مدتی پیاده روی را تبدیل به یکی از ورزشهای هوازی شدید تبدیل کنید مثلا شروع به دویدن آهسته کنید. بعد از اینکه مدتی این شیوه را ادامه دهید قادر خواهید بود از دویدن آهسته به دویدن با سرعت تغییر حالت بدهید که مسلما کالری بیشتری میسوزانید و در نتیجه چربی بیشتری آب میکنید.

آنچه لازم است درباره ورزش های هوازی یا ایروبیک بدانید!

ورزش هوازی که به آن «کاردیو» یا «ایروبیک» (به معنای با اکسیژن) هم می‌گویند، ورزشی است که در آن، خونِ اکسیژن‌دار توسط قلب پمپاژ می‌شود تا اکسیژن به تمام عضلاتِ در حال فعالیت برسد.

ورزش هوازی سبب افزایش ضربان قلب و تنفس برای مدت نسبتا طولانی می‌شود. بر عکس، ورزش غیرهوازی (بدون اکسیژن) فعالیتی است مانند دو سرعت یا وزنه‌برداری که سبب می‌شود عضلات به صورت ناگهانی تحت فشار شدید قرار بگیرند و شما به سرعت از نفس بیفتید.

ورزش های هوازی مفیدترین ورزش های هوازی دسته بندی ورزش های هوازی تناسب اندام با انجام ورزش هوازی ایروبیک انواع ورزش های ایروبیک   ورزش های هوازی مفیدترین ورزش های هوازی دسته بندی ورزش های هوازی تناسب اندام با انجام ورزش هوازی ایروبیک انواع ورزش های ایروبیک   ورزش های هوازی مفیدترین ورزش های هوازی دسته بندی ورزش های هوازی تناسب اندام با انجام ورزش هوازی ایروبیک انواع ورزش های ایروبیک

نمونه‌های ورزش‌ های هوازی عبارتند از: دستگاه‌های ورزشی هوازی (کاردیو)، رکاب زدن، دویدن، شنا کردن، پیاده‌روی، کلاس‌های ورزشی هوازی، اسکی‌ صحرایی و کیک‌بوکسینگ، البته انواع بسیار دیگری هم وجود دارند.

اگر شدت انجام ورزش‌ هوازی بیش از حد بالا باشد، به ورزش غیرهوازی تبدیل می‌شود. به عبارت دیگر، تفاوت بین ورزش‌ هوازی و غیرهوازی در شدت انجام آنها است.

ورزش هوازی نه تنها به تناسب اندام کمک می‌کند، بلکه مزایای شناخته‌شده‌ای برای سلامتی جسمی و روحی دارد.

ورزش هوازی به جلوگیری یا کاهش احتمال ابتلا به برخی از سرطان‌‌ها، دیابت، افسردگی، بیماری‌های قلبی‌عروقی و پوکی استخوان کمک می‌کند.

برنامه‌ی ورزش های هوازی باید ساده، عملی و واقع‌بینانه باشد. می‌توان از تجهیزات خاص (از قبیل دستگاه‌های ورزشی هوازی) استفاده کرد، اما استفاده از این تجهیزات برای انجام ورزش های هوازی ضروری نیست.

شروع کنید

مهم ترین اصل در انجام ایروبیک تنفس است. میزان تنفس برای یک فرد نرمال ۷/۵ لیتر هوا در ۱min است که توسط دم و بازدم جابجا می شود. هوای وارد شده توسط شما به ریه ها به وسیله نایژک ها به کیسه های تنفسی می رسد و در این اندام co2 تولید شده توسط بدن دفع و گاز اکسیژن از هوا جذب می شود.

رسیدن به تناسب اندام با انجام ورزش هوازی

یک بزرگسال کم‌تحرک حین آزمایش راه رفتن روی تردمیل حدود ۳۵ میلی‌لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه اکسیژن مصرف می‌کند (در این آزمایش از فرد می‌خواهند تا با حداکثر توان خود روی تردمیل راه برود). به عبارت دیگر، فرد به ازای هر کیلوگرم از وزن بدنش در هر دقیقه ۳۵ میلی‌لیتر اکسیژن مصرف می‌کند. این میزان اکسیژن برای کل روز یک فرد معمولی کافی است، اما برای ورزشکاران حرفه‌‌ای این میزان می‌تواند به ۹۰ میلی‌گرم/ کیلوگرم/ دقیقه برسد. اما ورزشکاران چگونه این کار را انجام می‌دهند؟ شاید ژن‌های خوب نقش داشته باشند، اما تمرینات سخت این ورزشکاران هم مؤثر است. بدن این ورزشکاران با تمرینات سخت سازگار می‌شود. خبر خوب این است که بدن ما هم می‌تواند با تمرینات سخت سازگار شود.

یک برنامه تمرینی مناسب

شنبه: ۲۰ دقیقه پیاده‌روی سریع، ساعت ۷ صبح، چهار بار اطراف محل سکونت؛

یکشنبه: تکرار فعالیت روز شنبه؛

دوشنبه: ۲۰ دقیقه پیاده‌روی، ساعت ۶:۳۰ بعد از ظهر (درست قبل شام) اطراف محل سکونت؛

سه‌شنبه: استراحت؛

چهارشنبه: ۲۰ دقیقه پیاده‌روی، ساعت ۷ صبح، اطراف محل سکونت؛

پنج‌شنبه: ۴۵ دقیقه راه رفتن در پارک؛

جمعه: ۶۰ دقیقه دوچرخه‌سواری، وسط روز.

ورزش های هوازی مفیدترین ورزش های هوازی دسته بندی ورزش های هوازی تناسب اندام با انجام ورزش هوازی ایروبیک انواع ورزش های ایروبیک   ورزش های هوازی مفیدترین ورزش های هوازی دسته بندی ورزش های هوازی تناسب اندام با انجام ورزش هوازی ایروبیک انواع ورزش های ایروبیک   ورزش های هوازی مفیدترین ورزش های هوازی دسته بندی ورزش های هوازی تناسب اندام با انجام ورزش هوازی ایروبیک انواع ورزش های ایروبیک   ورزش های هوازی مفیدترین ورزش های هوازی دسته بندی ورزش های هوازی تناسب اندام با انجام ورزش هوازی ایروبیک انواع ورزش های ایروبیک

شما می توانید نوعی دیگری تمرین را نیز در پیش بگیرید! به این صورت که زمان رفت و برگشت  خود را در دو ۵ دقیقه مجزا تنظیم می کنید که ۵ دقیقه اول مسافت مورد نظر طی شده و در ۵ دقیقه دوم به مکان اولیه باز می گردید. شاید در ابتدا این عمل ساده و بی فایده به نظر برسد! اما پس از مدتی خودتان تاثیرات آنرا بر اندامتان مشاهده خواهید کرد.

شما می‌توانید به مرور زمان، مدت انجام این تمرین را افزایش دهید، مثلا با پنج دقیقه شروع کنید و پس از مدتی، آن را به ۷/۵ دقیقه رفت و ۷/۵ برگشت برسانید تا جمعا ۱۵ دقیقه فعالیت کرده باشید. می‌توانید پس از انجام تمرین پانزده دقیقه‌ای، به توصیه‌‌نامه‌ی دوم عمل کرده و تمرین خود را به ۳۰ دقیقه برسانید. اگر بلندپرواز هستید، می‌توانید پس از بازگشت از تمرین، درازنشست و شنای روی زمین را به فعالیت خود اضافه کنید.

برای شنای روی زمین، اگر نمی‌توانید مدل استاندارد آن را انجام دهید، می‌توانید به جای زمین از دیوار یا میز به‌عنوان تکیه‌گاه استفاده کنید، یا زانوان خود را روی زمین قرار دهید. هر چقدر بیشتر به زمین (یا هر تکیه‌گاه دیگری) نزدیک شوید، شدت تمرین سخت‌تر خواهد بود. با دو تا سه سِت ۱۲ تا ۱۵ تایی (درازنشست و شنا) در سه تا چهار روز هفته شروع کنید. پس از آسان شدن تمرین درازنشست، می‌توانید با آهسته‌تر انجام دادن یا خم کردن زانوها و بالا بردن پاها به هوا به شدت آن اضافه کنید. پس از آسان شدن تمرین شنا، وارد مرحله‌ای شوید که در آن، فاصله‌ی صورت‌تان با زمین کمتر می‌شود (مثلا از تمرین شنای دیواری شروع کنید، سپس شنای روی میز و در نهایت شنای زمینی).

مفیدترین ورزش های هوازی کدامند؟

اسپینیگ

◊ ایروبیک- کاردیو

پیاده روی

◊ پیلاتس

دوچرخه سواری

دو

یوگا


در این باره بیشتر بخوانید: ورزشهای هوازی و بخور و نخورهای آن


هرگونه گپی برداری با ذکر نام دکتر سلام و لینک دهی مستقیم مجاز است


منبع: دکتر سلام

سندرم آنتی فسفولیپید چست؟ از علل تا درمان

علل بروز سندرم آنتی فسفولیپید علائم سندرم آنتی فسفولیپید سندرم آنتی فسفولیپید درمان سندرم آنتی فسفولیپید تشخیص سندرم آنتی فسفولیپید

سندروم آنتی فسفولیپید چیست؟ بیماری های خود ایمنی را می توان از انواع مرموز و موزی ترین بیماری هایی که انسان به آنها مبتلا می شود نام برد؛ علل ابتلا به بیماری های خود ایمنی متفاوت است و هر کدام از این دسته اختلالات دلایل مربوط به خود را شامل می شود، اما لازم است تا بدانید که بیماری خود ایمنی به آن دسته از بیماری ها اطلاق می شود که سلول های خودی بدن به بدن حمله ور می شوند که از این دسته بیماری ها می توان به سندرم آنتی فسفولیپید اشاره کرد. در ادامه با دکتر سلام همراه باشید.

سندروم آنتی فسفولیپید Antiphospholipid syndrome APS یک بیماری اتوایمون یا خود ایمنی است که تازه شناخته شده است. در این بیماری که بیشتر در زنان جوان دیده میشود آنتی بادی هایی برعلیه ماده ی فسفولیپید که بطور طبیعی در بدن وجود دارد ساخته میشود. مهمترین علامت بالینی سندروم آنتی فسفولیپید لخته شدن خون در وریدها و شریان های بدن است. این سندروم معمولا همراه با بیماری های دیگری دیده شود که شایعترین آنها بیماری لوپوس است. اهمیت این بیماری در ارتوپدی افزایش احتمال سیاه شدن سر استخوان ران است.

این بیماری می تواند تمامی گروه های سنی را در بر بگیرد؛ اما رایج ترین دوران ابتلا به آن بین ۲۰ الی ۵۰ سال است؛ ابتلا به سندرم فسفولیپید بسیار نادر است، تا حدی که میزان شیوع آنرا حدود ۱% بیان کرده اند؛ زنان در ابتلا به این بیماری خطر بیشتری را نسبت به مردان احساس می کنند به ویژه در دوران بارداری که این نسبت به ۱ به ۵ در بین افراد جامعه می رسد.

علل بروز سندرم آنتی فسفولیپید

سندروم آنتی فسفولیپید یک بیماری اتوایمون یا خود ایمنی است. در این دسته از بیماری ها سیستم دفاعی بدن به اشتباه، بر علیه بافت های خودش عمل میکند و آنتی بادی های میسازد. در سندروم آنتی فسفولیپید آنتی بادی برعلیه دسته ای از مولکول ها به نام فسفولیپید ساخته میشود. این وضعیت موجب افزایش انعقادپذیری خون شده که نتیجه آن لخته شدن خون در شریان و وریدها و در نتیجه انسداد آنها است. بطور مثال لخته میتواند در شریان های تغذیه کننده قلب ایجاد شده و موجب انسداد آنها و در نتیجه بروز سکته قلبی شود.

علل بروز سندرم آنتی فسفولیپید علائم سندرم آنتی فسفولیپید سندرم آنتی فسفولیپید درمان سندرم آنتی فسفولیپید تشخیص سندرم آنتی فسفولیپید   علل بروز سندرم آنتی فسفولیپید علائم سندرم آنتی فسفولیپید سندرم آنتی فسفولیپید درمان سندرم آنتی فسفولیپید تشخیص سندرم آنتی فسفولیپید

علائم سندرم آنتی فسفولیپید

لخته شدن خون در ساق پا (ترومبوز ورید عمقی یا DVT) و انتقال آن به ریه ها (آمبولی ریه) سقط ها یا مرده زایی های مکرر و سایر عوارض بارداری مانند زایمان زودرس و بالا رفتن فشار خون در دوران بارداری (پره اکلامپسی preeclampsia) و استروک را می توان از شایع ترین علائم ابتلا به این اختلال برشمرد.

سایر علائم

نشانه های پی شناسیک. وقتی لخته خون ، جریان رسیدن خون به بخش هایی از مغز را مسدود می کند احتمال بروز سر دردهای مزمن از جمله میگرن ، زوال عقل و تشنج وجود خواهد داشت.
راش rash. در مچ دست ها و زنوان بعضی افراد ، یک راش قرمز رنگ با الگوی شبیه شبکه توری ایجاد می شود که در اصطلاح لیودورتیکولاریس livedo reticularis نامیده می شود.
بیماری قلب و عروق. در افراد مبتلا به سندرم آنتی فسفولیپید ، وجود مشکلات مربوط به دریچه ها ی قلب شایع است. دریچه های قلب برای حفظ گردش خون در چهار اتاق قلب در یک جهت ، بازو بسته می شوند. به طور خاص ، دریچه میترال، mitral valve، یعنی دریچه ای که میان اتاق های بالائی و پائینی سمت چپ قلب قرار گرفته است در این سندرم ضخیم شده و در آن توده هایی به وجود می آید و به این جهت ، خون از این دریچه به عقب پس زده می شود . این حالت را رگورژیتاسیون regurgitation می نامند. دریچه آئورت نیز که میان اتاق پائینی چپ و آئورت قرار گرفته مبتلا می شود.

تشخیص سندرم آنتی فسفولیپید

در فرد مبتلا به سندروم آنتی فسفولیپید ممکن است تعداد پلاکت های خون کاهش یابد.

در ۴۰ درصد افراد مبتلا به بیماری لوپوس آنتی بادی های ضد فسفولیپید دیده میشود ولی تنها در نیمی از آنها لخته و ترمبوز بوجود میاید.

تشخیص این بیماری با دو نوع آزمایش خونی است که میزان آنتی بادی ضد فسفولیپید aPL را نشان میدهد. یکی از این دو آزمایش در دوبار تکرار که باید با فاصله حداقل سه ماه تکرار شوند باید مثبت شوند تا تشخیص این بیماری داده شود. البته این آزمایش ممکن است در بسیاری افراد سالم بدون علامت بالینی هم مثبت شود.

درمان این بیماری ممانعت از انعقاد خون به توسط تجویز داروهای ضد انعقادی است.

علل بروز سندرم آنتی فسفولیپید علائم سندرم آنتی فسفولیپید سندرم آنتی فسفولیپید درمان سندرم آنتی فسفولیپید تشخیص سندرم آنتی فسفولیپید   علل بروز سندرم آنتی فسفولیپید علائم سندرم آنتی فسفولیپید سندرم آنتی فسفولیپید درمان سندرم آنتی فسفولیپید تشخیص سندرم آنتی فسفولیپید   علل بروز سندرم آنتی فسفولیپید علائم سندرم آنتی فسفولیپید سندرم آنتی فسفولیپید درمان سندرم آنتی فسفولیپید تشخیص سندرم آنتی فسفولیپید

درمان سندرم آنتی فسفولیپید 

مصرف داروی ضد انعقاد خون

اگر لازم است برای درمان سندرم آنتی فسفولیپید از داروی ضد انعقاد استفاده شود باید بیش از حد احتیاط کرد تا صدمه ای بروز نکند و از خونروی پرهیز شود . در این مورد باید پیشنهاد های زیر را باید در نظر داشت:

  • از انجام ورزش های دارای تماس با دیگران یا انجام هر نوع فعالیتی که ممکن است خطرناک باشد و یا سبب افتادن بر زمین گردد باید پرهیز کرد.
  • از مسواک نرم تر و نخ دندان مومی استفاده شود.
  • اصلاح ریش با ریش تراش برقی انجام شود.
  • در زمان استفاده از چاقو ، قیچی و سایر وسایل تیز و برنده ، بیشتر احتیاط شود.

مصرف بعضی غذاها و داروها بر آثار داروهای ضد انعقاد تاثیر می گذارد. در این مورد باید از پزشک راهنمایی خواست:

رژیم غذایی

رژیم غذایی که شما به مصرف می رسانید تاثیر بسیار زیادی در میزان سلامت شما دارد؛از جمله مهم ترین عوامل در درمان سندرم فسفسولیپید مصرف ویتامین k است که برای آقایان حدود ۱۲۰ و بانوان حدود ۹۰ میک رو گرم در روز توصیه می شود البته عادات دیگری نیز در این رابطه وجود دارد که به عنوان مثال: باید از خوردن مقادیر زیاد کلم پیچ، اسفناج، کلم بروکسل، جعفری، سبزی های یقه دار، برگ سبز خردل و چغندر برگ پرهیز کرد.

مصرف دارو

بعضی داروها ، ویتامین ها و فرآورده های گیاهی ممکن است به نحوی خطرناک باوارفارین تاثیر متقابل داشته باشند. از میان داروهایی که می توان بدون نسخه تهیه کرد و بروارفارین تاثیر می کنند می توان داروهای مسکن درد، داروهای سرما خوردگی ، داروهای معده یا مولتی ویتامین ها و نیز سیر، جینکو و فرآورده های چای سبز را نام برد.

در صورت عدم استفاده از دارو های ضد انعقادی

اگر آنتی بادی های آنتی فسفولیپید موجود باشند ولی از  داروی ضد انعقاد استفاده نشود، باید احتیاطات زیر رعایت شود:

در مراجعه به پزشک ، باید گرفتاری به سندرم آنتی فسفولیپید اطلاع داده شود.

از پزشک باید خواسته شود برای کمک به پیشگیری از ترومبوز ورید عمقی ، در صورتی که به علت عمل جراحی یا سایر علل طبی ، بی حرکتی وجود دارد ، اقداماتی انجام دهد.

سیگار کشیدن ممنوع است.

برای کمک به پیشگیری از حمله قلبی و استروک باید کارهای دیگری از جمله پائین آوردن کلسترول انجام داد.

علل بروز سندرم آنتی فسفولیپید علائم سندرم آنتی فسفولیپید سندرم آنتی فسفولیپید درمان سندرم آنتی فسفولیپید تشخیص سندرم آنتی فسفولیپید   علل بروز سندرم آنتی فسفولیپید علائم سندرم آنتی فسفولیپید سندرم آنتی فسفولیپید درمان سندرم آنتی فسفولیپید تشخیص سندرم آنتی فسفولیپید   علل بروز سندرم آنتی فسفولیپید علائم سندرم آنتی فسفولیپید سندرم آنتی فسفولیپید درمان سندرم آنتی فسفولیپید تشخیص سندرم آنتی فسفولیپید   علل بروز سندرم آنتی فسفولیپید علائم سندرم آنتی فسفولیپید سندرم آنتی فسفولیپید درمان سندرم آنتی فسفولیپید تشخیص سندرم آنتی فسفولیپید

شروع درمان

در صورتی که ترومبوز موجود باشد، درمان استاندارد آغازین در ابتدا شامل تلفیقی از داروهای ضد انعقاد (رقیق کننده خون) است.

هپارین heparin

به طور مشخص در ابتدا یک شات یا انفوزیون رقیق کننده خون هپارین تجویز خواهد شد که ممکن است با یک داروی رقیق کننده دیگر به صورت قرص همراه باشد مثل وارفارین warfarin ( کومادین Coumadin)

وارفارین

بعد از چند روز درمان توام هپارین و وارفارین، ممکن است هپارین قطع شده و وارفارین، احتمالاً برای باقی عمر ادامه یابد.

آسپیرین

در بعضی موارد، ممکن است پزشک افزودن آسپیرین با مقدار خوراک پائین به برنامه درمانی توصیه نماید.

هپارین

بعضی اشکال هپارین که به نام هپارین با وزن ملکولی پائین شناخته می شوند مانند انوکساپارین enoxaparin (Lovenox) و دالتپارین dalteparin (Fragmin) توسط خود بیمار زیر جلد تزریق می شود. استفاده از هپارین در دوران بارداری مطمئن است.

آسپیرین

همراه هپارین ، ممکن است پزشک توصیه کند تا خانم باردار برای افزایش بخت بارداری موفق روزانه یک قرص آسپیرین مصرف نماید.

به ندرت، مصرف وارفارین سبب ایجاد نقایص تولد می شود و به این جهت معمولاً استفاده از این دارو در دوران بارداری توصیه نمی شود. اما به ندرت ممکن است پزشک در دوران بارداری، وارفارین تجویز کند، اما اگر منافع استفاده از وارفارین به مضارش بچربد، استفاده از این دارو مجاز است.

درمان سندرم آنتی فسفولیپید در بارداری

در دوران بارداری، به ویژه استفاده از درمان ضد انعقادی بسیار پیچیده است. درمان این دوران پر هزینه است و مستلزم انجام تزریقات منظم بوده و احتمال بروز عوارض جانبی قابل توجه را به همراه دارد.


در این باره بیشتر بخوانید: همه چیز را در مورد بیماری‌های خود ایمنی بدانیم


هرگونه گپی برداری با ذکر نام دکتر سلام و لینک دهی مستقیم مجاز است


منبع: دکتر سلام

سناریوهای تعیین قیمت دلار در بازار

سناریوهای تعیین قیمت دلار در بازارپول‌نیوز -تلاطم‌های هر چند آرام چند روز گذشته بازار ارز، برخی‌ را نگران کرده؛ نگران جهشی که دوباره تغییرات نرخ را رقم زند و زمینه‌ساز برخی مشکلات اقتصادی دوباره در اقتصاد ایران شود. از آخرین باری که قیمت ارز مرز ۴۲۰۰ تومان را هم درنوردید، چند ماهی بیشتر نگذشته است؛ همان روزهایی که یادآور جمعه‌های سیاه بازار ارز بود و مردم را نگران آینده نرخ ارز می کرد.

خیز آرام دلار برای عبور از ۳۸۰۰ تومان

اکنون چند روزی است که نرخ دلار رو به افزایش گذشته و به تبع خود، نرخ سایر ارزها را نیز بالا برده است. تا همین چند روز پیش، نرخ دلار با نوسانات جزئی در حد و حدود کمتر از ۳۸۰۰ تومان نوسان می‌کرد؛ اما اکنون این نرخ‌ها سودای گرانی دارند و می‌خواهند تا می‌توانند بالا بروند؛ اما نکته اینجا است که بازار چنین قدرتی را در تحقق این رویا ندارد و هنوز هم دولت، بزرگترین عرضه کننده ارز در بازار است.

البته اگرچه این نرخ‌ها همچنان آرام است و هنوز خیلی در بازار نمی توان از آن برداشت نوسان جدی داشت، اما با همین نوسان اندک هم بسیاری زنگ خطرها را به صدا درآورده اند و بر این باورند که دولت باید یک بار برای همیشه، تکلیف نرخ ارز را مشخص کرده و راه را برای رقابتی کردن بازار ارز و تنظیم بازار بر اساس عرضه و تقاضا هموار کند.

در این میان البته سناریوهای مختلفی برای وضعیت کنونی بازار ایران از سوی کارشناسان و فعالان بازار ارز مطرح می‌شود که دامنه آن از دخالت دولت در بازار ارز و تمایل به اندکی گرانی دلار تا مطرح شدن برخی تحریم‌های جدید بر علیه ایران و تاثیر آن بر بازار ارز کشیده می شود.

دلایل افزایش نرخ ارز

محمد موسوی، کارشناس ارشد مسائل ارزی در گفتگو با خبرنگار مهر با برشمردن دلایل حاصل از افزایش نرخ ارز به صورت کلی می‌گوید: فاکتورهای مختلف می‌تواند در افزایش یا کاهش نرخ ارز تاثیرگذار باشد؛ به این معنا که تزریق ارز به بازار، عدم عرضه توسط بانک مرکزی و شیطنت‌های رخ داده در خلیج فارس از سوی ناوهای آمریکایی، چه به لحاظ سیاسی و چه به لحاظ روانی، می‌تواند در قیمت ارز تاثیر داشته باشد.

 در عین حال نکته دیگری که می‌تواند در افزایش قیمت ارز تاثیر داشته باشد، جبران کسری بودجه دولت بر اساس هزینه هایش است که می تواند یکی از دلایلی باشد که افزایش دهنده نرخ ارز محسوب می‌شود.

وی می‌افزاید: نکته حائز اهمیت آن است که با توجه به اینکه بیشتر افزایش قیمت ارز طی روزهای گذشته، در اسکناس و حوالجات بوده است؛ به نظر می‌رسد که افزایش نرخ متاثر از موضوع حج و اعزام حجاج به عربستان است که به طور سنتی، در زمان حج یک سری نوسانات قیمتی را در بازار شاهد هستیم و می تواند این بار هم، افزایش نرخ اسکناس دلار در بازار، به این دلیل باشد.

این کارشناس ارشد مسائل ارزی می‌افزاید: البته باید این نکته را هم در نظر گرفت که از شروع دولت یازدهم تا امروز که پایان عمر دولت بوده و تقریبا ۴ سال را سپری کرده است، نرخ ارز تفاوت چشمگیری با آغاز به کار دولت یازدهم نداشته؛ در حالیکه تورم سالانه کشور، به صورت میانگین ۱۵ درصد بوده؛ بنابراین فنر نرخ ارز، به صورت دستوری یا با تزریق ارز بیش از تقاضا، پایین نگه داشته شده و در بزنگاههایی که کوچکترین وقفه در عرضه پیش آید، بازار اثرات و تاثیرات منفی خود را با شوک های ارزی جبران می‌کند.

افزایش قیمت ارز جدی نیست

وی خاطرنشان کرد: دولت اکنون در شرایط مناسبی به لحاظ کنترل بازار ارز قرار دارد؛ ولی به هر حال موضوعات سیاسی و تحریم های جدید، در کنار همراهی‌های سه کشور اروپایی با امریکا در موضوع موشکی که چند روز پیش از سوی ایران به فضا پرتاب شد؛ می‌تواند به صورت روانی بر نرخ ارز اثرگذار باشد؛ چراکه کشورهای اروپایی، این اقدام ایران را ناقض قطعنامه‌های شورای امنیت دانستند؛ بنابراین اگر این چنین اثر روانی قرار بود بر بازار حاکم شود، حتما افزایش نرخ ارز بیش از این ارقام فعلی رخ می‌داد؛ بنابراین با توجه به اینکه تفاوت ناچیزی در قیمت رخ داده، به نظر می‌رسد که بیشترین عامل ناشی از ورود تقاضای حجاج به بازار باشد.

در عین حال، یکی از فعالان بازار ارز در گفتگو با خبرنگار مهر می‌گوید: عرضه‌کنندگان عمده ارز چند روزی هست که عرضه را کاهش داده‌اند و البته زمزمه‌ها مبنی بر این است که ارزهای ناشی از صادرات و فروش برخی کالاها در بازارهای جهانی از جمله محصولات پتروشیمی به کشور برنمی‌گردند و همین امر سبب شده تا اندکی مضیقه در تامین ارز بوجود آید.

وی می افزاید: البته دولت بارها اعلام کرده که ارز حاصل از صادرات نفت و پتروشیمی و میعانات گازی را هم به کشور برمی‌گرداند، در حالیکه به نظر نمی رسد که کار انتقال ارز به کشور خیلی با سهولت صورت گیرد. بنابراین نرخ ارز، طی روزهای گذشته با نوسان مواجه بوده و فعالان بازار هم پیش بینی می کنند که این روند، هر چند با شیب آرام، اما طی روزهای آینده هم ادامه داشته باشد.

صرافان نگران کاهش صادرات

نکته دیگری که برخی از کارشناسان و صاحب نظران به آن اشاره دارند، اعلام آمار تجارت خارجی بود که بعد از وقفه ۴ ماهه، اکنون اعلام شده و متاسفانه کاهش را هم نشان می‌دهد؛ بنابراین کاهش میزان صادرات برخی از صرافان و فعالان بازار را نگران کرده که مبادا کشور طی ماههای آینده با مضیقه‌های ارزی مواجه شود.

از سوی دیگر به دلیل اینکه بخش عمده ای از ارز ناشی از صادرات ایران، مرتبط با مشتقات نفتی از جمله میعانات گازی و پتروشیمی است و بازگشت پول آنها نیز با مشکلاتی مواجه شده است، بازار با کمبود عرضه مواجه گردد که اینها تنها گمانه زنی بیش نیست و به طور قطع، مسئولان دولتی ادعای این را دارند که نه تنها دخالتی در بازار ارز ندارند، بلکه ارز هم به میزان کافی در اختیار خود گرفته اند که بتوانند به موقع، بازار را تنظیم کنند.

به هر حال به نظر می رسد که دولت دوازدهم باید یکی از دستورکارهای جدی خود را مدیریت نرخ ارز بر مبنای تورم قرار دهد تا قیمت واقعی شده و کمتر، از شوک‌ها و مدیریت‌های دستوری، تاثیر بپذیرد و روند منطقی به خود گیرد، ضمن اینکه مردم نیز نباید از تغییرات جزئی نرخ ارز هیجان زده نشده و به اقدامات سوداگرانه در بازار روی نیاورند.


منبع: پول نیوز

تحریم های جدید آمریکا علیه صنعت نفت ونزوئلا

پول‌نیوز – روزنامه ‘وال استریت ژورنال’ گزارش داد: مقام های آمریکایی درحال بررسی افزایش تحریم ها علیه صنعت نفت ونزوئلا هستند.

به گزارش وال استریت ژورنال، منابع آگاه گفته اند که شاید این تحریم ها امروز (دوشنبه) اعلام شود.

آمریکا
چهارشنبه گذشته سیزده مقام بلندپایه ونزوئلا را به اتهام فساد، نقض حقوق
بشر و ضربه زدن به دموکراسی در این کشور آمریکایی جنوبی تحریم کرد. قرار
است تحریم های بیشتری علیه سایر مقامات دولتی ونزوئلا وضع شود.

مایک
پنس معاون رئیس جمهوری آمریکا روز جمعه اعلام کرد که اگر رای گیری درباره
تشکیل مجمع ویژه بازنویسی قانون اساسی برگزار شود، «اقدامات قوی و سریعی»
اتخاذ خواهد شد.

دولت ونزوئلا تحریم ها و هشدارهای واشنگتن را رد
کرده و مادورو و مشاورانش تاکید کرده اند که در رای گیری روز یکشنبه به
پیروی خواهند رسید.

ناظران می گویند که تحریم های گسترده علیه
ونزوئلا باعث خواهد شد که فروپاشی اقتصاد این کشور تسریع شود و کاراکاس به
مرحله ای برسد که نتواند بدهی های خود را پرداخت کند.

در حال حاضر،
شدیدترین تحریم ها که شامل تحریم صادرات نفت ونزوئلا به آمریکاست، روی میز
قرار ندارد. به گفته منابع آگاه، ممکن است این تحریم ها بعدا اعمال شود.

گزینه
های دیگری که قرار است در قبال ونزوئلا اجرا شود، عبارت است از ممنوعیت
فروش نفت و تولیدات پالایش شده نفتی آمریکا به ونزوئلا و محدودیت مالی علیه
شرکت دولتی نفت ونزوئلا. این اقدامات به طور بالقوه برای دولت ونزوئلا فلج
کننده است اما تاثیر چندانی بر آمریکا ندارد. البته هنوز در این باره
تصمیم قطعی گرفته نشده است.

مهمترین گزینه تحریمی آمریکا این است که
صادرات نفت خام سبک و تولیدات نفتی پالایشگاهی به کاراکاس ممنوع شود.
ونزوئلا نفت خام سبک را با نفت خام سنگین مخلوط کرده و دوباره به آمریکا می
فروشد. اگر آمریکا صادرات نفت خام سبک را تحریم کند ونزوئلا مجبور خواهد
شد نفت خام سبک را از کشورهای دورتر مانند الجزایر و نیجریه و با قیمت
بالاتر وارد کند.

گزینه دیگر تحریمی علیه ونزوئلا آن است که شرکت نفتی «پترولئوس د ونزوئلا» از استفاده از سیستم بانکی و ارز آمریکایی منع شود.

پالایشگاه
های آمریکایی از جمله «والرو انرژی»، «فیلیپس ۶۶» و «شورون» قویا با تحریم
واردات نفت از ونزوئلا مخالفت کرده اند زیرا این شرکت ها برای تولید سوخت
وابسته به نفت ونزوئلا هستند.

ونزوئلا روزانه ۷۵۰ هزار بشکه نفت به آمریکا می فروشد که بخش اعظم آن به پالایشگاه ها خلیج آمریکا فروخته می شود.

بخش
دیگری از نفت ونزوئلا نیز برای بازپرداخت بدهی ها به چین فرستاده شده یا
با تخفیف زیادی به کوبا و سایر کشورهای حوزه دریای کارائیب فروخته می شود.

تلاش
برای تحریم کاراکاس درحالی است که دولت نیکولاس مادورو رئیس جمهوری
ونزوئلا روز یکشنبه انتخاباتی برای تشکیل یک مجمع ویژه جهت بازنویسی قانون
اساسی برگزار کرد. مخالفان دولت ونزوئلا این رای گیری را تحریم کردند.

هدف از این انتخابات، تعیین ۵۴۵ عضو مجلس مؤسسان است که قرار است اختیارات بسیار گسترده آن هم برای مدتی نامحدود داشته باشد.

رویترز گزارش داد: معترضان به برگزاری رای گیری روز یکشنبه با نیروهای امنیتی درگیر شدند.

همچنین
دادسرای ملی ونزوئلا از کشته شدن یک نامزد انتخاباتی خبر داد. «خوزه فلیکس
پیندا» وکیل ۳۹ ساله از شهر سیودات بولیور در جنوب شرقی ونزوئلا نامزد
انتخابات مجلس موسسان شده بود.

اعتراض های ماه های اخیر علیه نیکولاس مادورو در مجموع بیش از یکصد کشته برجای گذاشته است.


منبع: پول نیوز

۱۱ دلیل برای سفر به زوریخ (+عکس)

زوریخ تقریبا همیشه در فهرست ده شهر گران دنیا قرار دارد و در سال ۲۰۱۷ به عنوان گران‌ترین شهر اروپا انتخاب شده است.

پول‌نیوز -زوریخ غیر از بانک‌های بزرگ و مراکز تجاری مشهور، چیزهای زیادی برای عرضه به گردشگران دارد. تاریخی پرفراز و نشیب و طبیعتی سحرانگیز، زیر چهره‌ی ثروتمند این شهر دیدنی وجود دارد. زوریخ تقریبا همیشه در فهرست ده شهر گران دنیا قرار دارد و در سال ۲۰۱۷ به عنوان گران‌ترین شهر اروپا انتخاب شده است. بنابراین تعجبی ندارد که سفر به این شهر، سفری گران است که هر کسی از پس آن بر نمی‌آید.

11 دلیل برای سفر به زوریخ (+عکس)

برای اینکه در طول زندگی خود حداقل یک بار برای سفر به زوریخ برنامه‌ریزی کنید، دلایل زیادی وجود دارد. در ادامه با چند دلیل برای سفر به زوریخ آشنا می‌شویم.

11 دلیل برای سفر به زوریخ (+عکس)

دریاچه‌ی زوریخ
در دریاچه‌ی زوریخ می‌توانید آب‌تنی کنید. قایق‌های پدالی برای کرایه‌کردن در مناطق ساحلی وجود دارد. اگر نمی‌خواهید شنا و قایق‌سواری کننید، در سواحل دریاچه استراحت کنید و از طبیعت بکر لذت ببرید. در اطراف دریاچه، کافه‌ها و رستوران‌های زیادی وجود دارد که در آنها می‌توانید حین غذا خوردن از چشم‌اندازهای زیبای طبیعی لذت ببرید.

11 دلیل برای سفر به زوریخ (+عکس)

شهر قدیم زوریخ
منطقه‌ی Altstadt یا بخش قدیمی شهر، بدون شک، زیباترین قسمت زوریخ است. این منطقه به دو بخش اطراف رودخانه تقسیم شده است. خیابان‌های پرپیچ‌و‌خم این منطقه با خانه‌های قدیمی از دوران قرون وسطی، احاطه شده است. کافه‌های عالی، رستوران‌ها و فروشگاه‌های متعدد در این منطقه وجود دارد. با کمک تورهای گشت و گذار در شهر قدیم زوریخ، می‌توانید از مهم‌ترین جاذبه‌های تاریخی شهر مثل کلیسای سنت پیتر دیدن کنید.

غذای لذیذ و رستوران‌های عالی
در این شهر زیبا، رستوران‌های فوق‌العاده‌ای وجود دارد که در آنها می‌توانید بهترین غذاهای سنتی سوئیس را امتحان کنید. علاوه بر این، رستوران‌های بین‌المللی زیادی هم در زوریخ وجود دارد تا پاسخگوی سلایق مختلف و تنوع قومی موجود در این شهر باشد.

خرید به‌یادماندنی
زوریخ تقریبا همیشه در فهرست ده شهر گران دنیا قرار دارد و در سال ۲۰۱۷ به عنوان گران‌ترین شهر اروپا انتخاب شده است.

یکی از مهم‌ترین جاذبه‌های گردشگری زوریخ، مرکز خرید Bahnhofstrasse، یکی از مشهورترین مراکز خرید دنیا است. در این مجموعه‌ی تجاری، برترین برندهای دنیا نمایندگی دارند. حتی اگر قصد خرید ندارید و نمی‌توانید برای پوشاک و محصولات برند هزینه کنید، گشت و گذار در این مجموعه و تماشای فروشگاه‌ها و ویترین‌ها را از دست ندهید. غیر از این مرکز خرید، در سراسر شهر، بوتیک‌های کوچک و بزرگ زیادی برای خرید وجود دارد. گالری فروش اشیای آنتیک و بازارچه‌های سنتی، بخش دیگری از مراکز خرید شهر را تشکیل می‌دهند.

بازدید از موزه‌های متعدد
در زوریخ بیش از ۵۰ موزه وجود دارد. برای اینکه با فرهنگ و تاریخ سوئیس آشنا شوید، از موزه‌ی ملی سوئیس دیدن کنید. درباره‌ی تاریخچه‌ی پول در یکی از گران‌ترین شهرهای دنیا، یاد بگیرید و زمین‌لرزه را زیر پایتان در یک شبیه‌ساز زلزله تجربه کنید. تعدادی از بهترین موزه‌های سوئیس در این شهر قرار دارند؛ موزه‌هایی با موضوعات متنوع که می‌توانید با توجه به سلیقه‌ی خود آنها را برای بازدید انتخاب کنید.

مقصدی عالی برای گشت و گذار در سوئیس
زوریخ یک مقصد عالی برای گشت و گذار در نواحی مرکزی سوئیس است. از این شهر می‌توانید سفرهای کوتاه و یک روزه به نواحی اطراف شهر برنامه‌ریزی کنید. آبشار راین، بزرگترین آبشار اروپا، شهر تاریخی و زیبای لوسرن و کوه Mount Titlis همگی در فاصله‌ای نزدیک از زوریخ قرار دارند و در سفر به این شهر برای بازدید از آنها می‌توانید برنامه‌ریزی کنید.

منطقه‌ی (Zurich West)
این منطقه در غرب شهر زوریخ واقع شده است و هر کسی با هر سلیقه‌ای چیزی برای دوست داشتن و لذت بردن در آن پیدا می‌کند. این بخش در زمان‌های گذشته، یک منطقه‌ی صنعتی بوده که امروزه تغییر کاربری داده و به منطقه‌ی جدیدی تبدیل شده است. کارخانه‌های قدیمی به مرکز خرید تبدیل شده‌اند، ساختمان‌های قدیمی اکنون کافه و رستوران هستند و پل‌های روی خطوط آهن، خیابان‌هایی شلوغ و پرزرق و برق و مرکز خرید هستند.

رژه‌‌ی سالانه‌ی خیابانی Street Parade
زوریخ در زمینه‌ی بانک‌داری شهرت جهانی دارد و پایتخت تجاری سوئیس است. به همین دلیل شاید بسیاری از افراد فکر کنند که زوریخ، شهری یکنواخت و خسته‌کننده است. اما این طور نیست و این فستیوال سالانه‌ی مفرح، اثباتی برای این ادعا است. این رژه‌ در مسیری ۲/۴ کیلومتری حوالی دریاچه‌ی زوریخ برگزار می‌شود. این رژه‌ یکی از مهم‌ترین و بزرگترین رویدادهای این کشور است؛ فستیوالی سرشار از موسیقی و رنگ و هیجان.

طبیعت مسحورکننده
گاهی جاذبه‌های شهری و دیدنی‌های تاریخی و فرهنگی بیشتر وقت ما را در طول سفر به خود اختصاص می‌دهند و در چنین شرایطی به آرامش و زیبایی طبیعت، احساس نیاز می‌کنیم. این شهر از آنجایی که با تپه‌ها و کوه‌ها و طبیعتی فوق‌العاده احاطه شده، فرصت‌هایی عالی برای گشت و گذار در طبیعت دارد. برای اینکه ساعاتی را در دل طبیعت بگذرانید می‌توانید از مسیرهای پیاده‌روی مشهور و زیبای زوریخ، پیاده‌گردی در دل طبیعت را تجربه کنید یا از کوه‌ها و تپه‌های زیبا بالا بروید.

 بر فراز کوه Uetliberg که نزدیک‌ترین کوه به شهر است، می‌توانید چشم‌اندازهای فوق‌العاده‌ای از شهر، دریاچه‌ی زوریخ و کوهستان آلپ را تماشا کنید. اگر پیاده‌گردی در طبیعت را دوست ندارید، پارک‌های زیادی در شهر وجود دارد که در آنها می‌توانید گوشه‌ای از طبیعت سرسبز زوریخ را تجربه کنید.

تنوع اقامتگاه‌های توریستی
در زوریخ اقامتگاه‌های متنوعی وجود دارد که با توجه به بودجه‌ی خود می‌توانید هر کدام را که خواستید انتخاب کنید؛ از هتل‌های لوکس و مجلل که ظاهری شبیه کاخ دارند گرفته تا بوتیک‌ هتل‌های کوچک که خانوادگی اداره می‌شوند. البته اقامتگاه ارزان، به ندرت در زوریخ پیدا می‌شود اما اگر بگردید می‌توانید جای مناسبی برای ماندن پیدا کنید.

تفریحات شبانه‌ی پرهیجان
زوریخ شهری پرشور و هیجان است. بسیاری از شهرهای دنیا با غروب آفتاب، رو به خاموشی می‌روند اما در زوریخ، شور و هیجان تا پاسی از شب ادامه دارد. رویدادها و کنسرت‌های موسیقی یکی از تفریحات شبانه‌ی جذاب برای جوانان است. در کافه‌های دنج و آرام می‌توانید نوشیدنی بخورید و در خیابان‌های شلوغ تا دیروقت بگردید و لذت ببرید.

منبع:کجارو


منبع: پول نیوز

بخشش قاتل به شرط خواندن نماز برای مقتول

مادر پسر نوجوانی که ١٢ سال پیش به قتل رسیده‌ است، قاتل پسرش را بخشید و از او خواست دو سال برای پسرش نماز بخواند و روزه بگیرد.

به گزارش شرق، مادر پسر نوجوانی که ١٢ سال پیش به قتل رسیده‌ است، قاتل پسرش را بخشید و از او خواست دو سال برای پسرش نماز بخواند و روزه بگیرد.
 
هفتم شهریور سال ٨۴، مأموران کلانتری ١٢٨ تهران‌نو از وقوع یک درگیری منجر به قتل در میدان تره‌بار پیروزی باخبر شدند. آنها پس از حضور در محل وقوع درگیری و پس از دستگیری شرکت‌کنندگان در نزاع، متوجه شدند مقتول پسر ١۶ساله‌ای به نام مجید است که چند ساعت پس از درگیری، بر اثر جراحات وارده با چاقو، در بیمارستان فوت کرد.
 
در ادامه تحقیقات یکی از شاهدان به مأموران گفت: فرهاد که تمام این حادثه به خاطر درگیری او با مقتول آغاز شد، دنبال من آمد و از من خواست برای دعوا به پیست اسکیت کنار میدان تره‌بار برویم. قمه را از خانه برداشتم و به محل حادثه رفتم. ابتدا از آنها خواستم مشکل را با صحبت حل کنیم؛ اما به حرف‌های من توجه نکردند و با یکدیگر درگیر شدیم. ناگهان متوجه شدم مجید زخمی شده است.
 
از طرفین دعوا خواستم او را به بیمارستان ببریم؛ اما آنها به من اجازه این کار را ندادند. در همین حین، فرشید از موتور پیاده شد و به طرف مقتول رفت و با چاقو یک ضربه به پهلوی او زد و از محل فرار کرد. به این ترتیب، با توجه به تحقیقات پلیس و گفته‌های شاهدان و شرکت‌کنندگان در درگیری، فرشید بازداشت و کیفرخواست علیه او صادر شد و پرونده برای رسیدگی در اختیار شعبه ٧١ وقت دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت.

ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را قرائت کرد، سپس اولیای دم در جایگاه ویژه قرار گرفتند و درخواست قصاص کردند. سپس متهم در برابر قضات ایستاد و گفت: قتل را قبول ندارم. زمان درگیری، محل حادثه شلوغ بود و من متوجه نشدم چه اتفاقی رخ داد.

با پایان گفته‌های متهم، وکیل او در جایگاه ایستاد و با بیان اینکه اظهارات شاهدان در پرونده تناقض دارد، ادعا کرد متهم بی‌گناه است و از قضات درخواست تبرئه او را کرد.
 
در پایان قضات وارد شور شدند و فرشید را به قصاص محکوم کردند. فرشید با گذشت یک سال، توانست رضایت پدر مقتول را جلب کند؛ اما مادر مقتول حاضر به رضایت نشد و به دادگاه گفت در اولین فرصت تفاضل دیه پسرش را پرداخت خواهد کرد تا متهم اعدام شود؛ اما با گذشت ١٢ سال، مادر مقتول تفاضل دیه را پرداخت نکرد و متهم همچنان در زندان به سر می‌برد. به همین خاطر، چندی پیش متهم بر اساس ماده ۴٢٩ قانون، از دادگاه تقاضای تعیین تکلیف کرد.
 
در همین خصوص، پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم بار دیگر پای میز محاکمه حاضر شد. ابتدا مادر متهم در جایگاه حاضر شد و درخواست کرد مادر مقتول فرزندش را به او ببخشد.

سپس مادر مقتول در برابر قضات ایستاد و گفت: زمانی‌که خانواده متهم برای گرفتن رضایت به منزل ما آمدند، به آنها گفتم در ازای دو میلیارد تومان حاضرم رضایت بدهم؛ اما پس از شنیدن حرف‌های مادر متهم، تصمیم گرفتم او را ببخشم؛ اما از متهم می‌خواهم دو سال برای آرامش روح پسرم نماز بخواند و روزه بگیرد و بخشی از دیه قانونی را هم می‌خواهم تا صرف خیریه کنم.

با پایان گفته‌های متهم و اولیای دم، ختم جلسه اعلام شد و قضات برای تصمیم‌گیری درباره صدور رأی از جنبه عمومی جرم وارد شور شدند.

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

خوش استایل ترین ستاره های هفته (۵۸)

برترین ها: تعریف فرهنگ لغت از “استایل”، روش و شیوه انجام دادن یا نشان دادن چیزها است و به ویژگی های معرف یک فرد گفته می شود، همه چیز از نحوه حرف زدن، لباس پوشیدن، مدل مو، منش و رفتار و غیره. ولی اغلب اوقات عموماً در مورد ظاهر فرد کاربرد دارد. افراد کمی هستند که برای خودشان استایل دارند و معمولاً استایل شان باعث می شود که منحصر بفرد باشند، در حالیکه دیگران بیشتر دنبال چیزهایی هستند که در حال حاضر “مد” هستند.

در واقع “استایل” ترکیب شیوه لباس پوشیدن، نحوه حرف زدن، روش انجام کارها و حتی ارزش ها و انتخاب ها و سبک زندگی یک فرد است. ساده تر بگوییم، “استایل” نحوه ابراز کردن خود درونی به دنیای بیرون است. این شامل همه افکار، احساسات، علایق و ارزش ها می شود. “حس و درک فشن” به این معناست که فرد بداند چه چیزی با استایلش جور در می آید و آیا می تواند آخرین ترند های دنیای فشن را به خوبی روی ظاهرش و در استایلش بنشاند یا خیر و اگر این توانایی را داشته باشد می توان گفت آن فرد درک فشن دارد.

لتیسیا، ملکه اسپانیا، همراه با همسرش فلیپه، پادشاه اسپانیا، در بازدید از کاخ باکینگهام در لندن


لیو دی‌کاپریو و کیت وینسلت در جشن بنیاد لئوناردو دی‌کاپریو برگزار شده در سنت تروپز


مونیکا بلوچی با بلوز و دامنی از عزالدین آلایا و جواهرات کارتیه در ضیافت صلیب سرخ در موناکو


 

شارلیز ترون با پیراهنی از سن لوران در مراسم کامیک کان سن دیه‌گو ۲۰۱۷

خوش استایل ترین ستاره های هفته (58) 


سلین دیون با کت بلند و شلواری از ریم عکره در حال خروج از هتلش در پاریس

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


کارا دِلِوین با کت و شلواری از بِربری در مراسم اکران فیلم Valerian در لندن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


نینا دوبرو با بلوز و دامنی از امانوئل اونگارو در مراسم تبلیغاتی ریباک در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)

جیدا پینکت-اسمیت با کت بلندی از مزون ربیع کایروز در Siriusxm

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


جِیمی کینگ با شلوار مشکی و بلوز دانتلی از آلیس+الیویا در مراسم اکران فیلم The Last Tycoon در لس آنجلس

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


الیزابت اُلسن و آبری پلازا با پیراهن های مشابهی از مارک جیکوبز و کفش های سوفیا وبستر در مراسم اکران فیلم Ingrid Goes West در لس آنجلس

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


سوفی ترنر با کت و شلواری از راسیل در مراسم کامیک کان سن دیه‌گو ۲۰۱۷

خوش استایل ترین ستاره های هفته (58) 


گوئندولین کریستی در مراسم کامیک کان سن دیه‌گو ۲۰۱۷

خوش استایل ترین ستاره های هفته (58) 


سارا سامپایو در افتتاحیه عطر جدید الی صعب به نام Girl of Now در پاریس

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


برنیس بِژو در افتتاحیه کلکسیون جواهرات جدید شومه در پاریس

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


امیلی راتایکوفسکی با جامسوتی مشکی و کلاه قهوه ای در لندن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


سیه‌نا میلر با پیراهنی از شنل در شب جشن مطبوعاتی Cat On A Hot Tin Roof در لندن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


دیوید گندی در جشن Style et Luxe برگزار شده توسط کارتیه در فستیوال سرعت

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


کیت بازوُرث با پیراهنی از بالمن در پارتی بالمن برگزار شده در لس آنجلس

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


هنری کاویل در مسابقات فینال پولو کاپ طلایی جگر-لوکولتر

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


کیت بلانشت با کت و شلواری از مونسه در مراسم کامیک کان سن دیه‌گو ۲۰۱۷

خوش استایل ترین ستاره های هفته (58) 


کلارا پاژه در مراسم اکران فیلم Valerian در لندن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


ریچارد مدن، ستاره سریال “بازی تاج و تخت” در شب جشن مطبوعاتی Cat On A Hot Tin Roof در لندن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


لی‌لی کالینز با بلوزی از ریم عکره و دامنی از لا پرلا در مراسم تبلیغاتی فیلم The Last Tycoon

خوش استایل ترین ستاره های هفته (58) 


کیت دوشس کمبریج (با کت بلندی از کاترین واکر) و ویلیام دوک کمبریج در کنار آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


کیت دوشس کمبریج (با پیراهنی از امیلیا ویکستد) و ویلیام دوک کمبریج و فرزندانشان در بازدید از راه آهن برلین

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


کیت دوشس کمبریج (با پیراهنی از مارکوس لوپفر و صندل های پرادا) و ویلیام در تالار کلرشنس بالهاوس در برلین

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


کیت دوشس کمبریج (با پیراهنی از الکساندر مک‌کوئین) و ویلیام دوک کمبریج در یک گاردن پارتی در آلمان

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


کیت دوشس کمبریج (با پیراهنی از جنی پکهام) و ویلیام دوک کمبریج، در مرکز پژوهش سرطان هایدلبرگ طی تور سلطنتی به آلمان

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


کیت دوشس کمبریج (با کت و دامنی از الکساندر مک‌کوئین) و ویلیام در کنار آندری دودا و آگاتا کورنهازر-دودا، رئیس جمهور لهستان و همسرش

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


بهترین های آرایش و استایل مو:

جیرا برنز، یکی از مهمانان پارتی بالمن در لس آنجلس

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


شارلیز ترون در مراسم اکران فیلم Atomic Blonde در برلین

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


کارا دلوین در مراسم اکران فیلم Valerian در لندن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


ریانا در مراسم اکران فیلم Valerian در لندن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


کیت دوشس کمبریج در تور سلطنتی به برلین

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


سارا سامپایو در افتتاحیه کلکسیون جدید ویکتوریاز سیکرت در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


سوفیا ورگارا در مراسم اکران فیلم The Emoji Movie در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (58)


مونیکا بلوچی در ضیافت صلیب سرخ در موناکو

خوش استایل ترین ستاره های هفته (58) 


منبع: برترینها

آن ها که به خانه‌ی من آمدند؛ یک داستان جن زده

مجله جهان کتاب – زری نعیمی:

  • آن ها که به خانه من آمدند. شمس لنگرودی. تهران: افق، ۱۳۹۴٫ ۱۲۰ ص.

«سه روز پس از انتشار «رژه بر خاک پوک» زنگ در خانه ام به صدا درآمد.» با همان اولین خط از داستان، واقعیت و داستان با هم تداخل می کنند. نویسنده «رژه بر خاک پوک»، شمس لنگرودی است. رمان در مورد جن ها و حکومت آن ها بوده. حالا خود نویسنده تبدیل شده به سوژه اصلی داستان.

واقعیت زندگی لنگرودی گره می خورد با رمانش. زنگ در به صدا درمی آید. از طرف دیگر تداخل پیدا می کند این واقعیت با واقعیت دیگری در هفته نامه «کادح». حادثه ای در خمام رشت. جایی که «صاحب خانه اش مدعی است جن همسر و فرزندانش را آن جا آزار می دهد… صفر، راننده چهل ساله شهرداری رشت، شکایت کرده که از هشت ماه پیش، خانه اش سنگباران می شود و موجودات نامرئی زن و بچه هایش را کتک می زنند.»

رمان «رژه بر خاک پوک»، شمس لنگرودی، جن های خمام رشت و زنگ در با هم گره می ورند و داستان آغاز می شود. نویسنده در حالت تعلیق قرار می گیرد. خانه جن زده او را به سمت خود می کشاند و زنگ در از سمتی دیگر. ماجرای خانه جن زده با حضور دادیار در آن خانه هیجان انگیزتر هم شده. چون جن ها، بی آن که دیده شوند، به جان یکی از دختران صفر می افتند: «ناگهان به طرزی باورنکردنی دو پایش از روی زمین کنده شدند و چند لحظه میان آسمان و زمین معلق ماند و بعد به زمین سقوط کرد، صدای شیون و فریادش بلند شد و از اطرافیانش خواست او را از دست موجوداتی که کتکش می زنند نجات دهند.»

 آن ها که به خانه‌ی من آمدند؛ یک داستان جن زده

کسی که پشت در خانه نویسنده، زنگ می زند، یک دسته گل هم در دست دارد. او از واقعیت آمده تا به داستان اعتراض کند و نویسنده را توبیخ کند. خیلی هم مودب است. فقط می خواهد از نویسنده بپرسد: «آمده ام بپرسم چرا درباره من نوشتید.» نویسنده نمی داند این من کیست. اولین بار است او را می بیند. اعتراض او هم به همین است: «چطور ندیده و نشناخته درباره آدم ها کتاب می نویسید؟» بعد هم می رود. ظاهرا می رود.

اما با این زنگ، حضور و پرسش وارد زندگی نویسنده می شود. همه جا هست. بهتر است بگوییم او با دیگرانی از جنس خودش، سایه به سایه زندگی نویسنده می آیند. دیده نمی شوند. اما هستند. و زندگی نویسنده را مختل می کنند و او را به آستانه جنون و فروپاشی می رسانند.

شگردی که نویسنده در ساخت و ساز رمان جدیدش به کار گرفته، شاید تازه نباشد و دیگران هم آن را به کار برده باشند، اما این ساختار تداخلی و حرکت از واقعیت به سمت داستان، و از داستان به سمت واقعیت، یا واقعیت را داستانی کردن، خیلی طبیعی و حساب شده پیاده شده است.

داستان آن قدر با واقعیت درآمیخته که به نوعی یگانگی با آن رسیده، تفکیک این دو را از هم مشکل کرده. و هم چنین ارتباط درونی و بیرونی رمان جدید با رمان قبلی که مثل دو حلقه در هم فرو رفته اند. همه آدرس هایی که راوی (نویسنده) از خودش می دهد، واقعی است. خانه اش، نشر مشهد، دوستی اش با ناشر و… مرز داستان و واقعیت را به هم می ریزد. و همین، ساختی چندجانبه به روند روایت داده و تعلیق داستان را چند برابر کرده است.

ساختار روایت کاملا برخاسته از سوژه ای است که داستان دغدغه پرداختن و نشان دادن آن را دارد. روات زندگی، سرشت و سرنوشت یک روشنفکر در جامعه ای جن زده. داستان با این که روایتی خطی و سرراست دارد و زبانی پیراسته، ساده، روشن و شفاف، اما تونسته حلقه های متفاوتی را کنار هم قرار بدهد.

حلق هایی که زنجیره روایت را پیش می برند و ابعاد تازه ای را به آن اضافه می کنند. یکی از این حلقه های داستانی اشاره ای است به: «داستان روشنفکری زندانی که بر اثر تنهایی و شکنجه طولانی، گیج و بی اراده و مسخ شده است.»

این جمله برگرفته از داستانی است که در دل داستان اصلی گنجانده شده تا چکیده ای تکان دهنده باشد از زندگی تک تک روشنفکران در جوامع بسته، که نویسنده راوی فقط یکی از مصداق های آن است.

 آن ها که به خانه‌ی من آمدند؛ یک داستان جن زده

داستان از ابتدا بر موجودات نامرئی (یا جن ها) تکیه می کند. موجوداتی که می توانند زندگی ها را نابود کنند، به هم بریزند، بی آن که دیده و شناسایی شوند. بی آن که بابت کارهایشان پاسخگو باشند، بی آن که مواخذه شوند. با همان زنگ و دسته گل، موجودات سایه وار وارد زندگی خصوصی نویسنده می شوند.

هرجا که می رود، مهمانی، سر کار، خانه اش و پشت تلفن هستند. او نمی بیندشان. خودشان را نشان نمی دهند. اما از راههای مختلف حضور خود را تحمیل می کنند. اگر دیده می شدند فشاری که وارد می کردند، قابل تحمل تربود. آن ها متخصص ایجاد جنگ نرم روانی هستند. برای رساندن به فروپاشی درونی، استحاله شدن و جنون و تنهایی. یا همان کلماتی که نویسنده به کار برده: برای گیج، بی اراده و مسخ کردن روشنفکر.

ناشناسی که به خانه آمده هم تصویه می کند و هم تهدید: «واژه غسل تعمید را که شنیده اید؟… نه منظورش را می فهمم، نه جوابش را می دهم.» او باز هم می گیود: «همه روزی غسل تعمید می شوند.» کم کم که با داستان پیش می رویم منظور او روشن تر می شود. ناشناس از نویسنده خواسته تا کتابی دیگر بنویسد. کتابی علیه آن کتاب قبلی. آن ها می خواهند کاری کنند یا می خواهند آن قدر فشار روانی وروحی بیاورند تا خود نویسنده کتابی بنویسد علیه تمام باورهایی که داشته و نوشته.

جنگ روانی یعنی همین. کاری کنند که خود او تیشه به ریشه باورها و عقایدش بزند. نویسنده چیزهایی در «رمان رژه بر خاک پوک» نوشته که باید تک تک آن ها را پس بگیرد. غسل تعمید یعنی از او می واهند تا خودش اعتراف کند. اعتراف کند تا از زیر بار آن همه فشار که بر او وارد شده آزاد شود. قبلا چیزهایی نوشته تا نشان بدهد شبیه دیگران نیست. حالا او برای نجات خودش از جنون و فروپاشی باید شبیه دیگران بشود.

این یعنی همان غسل تعمید: «آیا مردم آگاهانه خودشان را در زرورقی از دروغ می پیچند تا شبیه هم شوند؟ آیا به خودم باید دروغ بگویم تا از وحشتشان درامان بمانم؟ نجات من شبیه شدن به کسانی است که قبولشان ندارم؟ آیا منظور آن مرد از غسل تعمید شبیه شدن من به دیگر آدم ها بود؟»

روشنفکر داستان یا نویسنده یک عمر تلاش کرده، مبارزه کرده تا خودش باشد، با باورهای خودش. تا خودش را مثل دیگران در زرورق هایی از دروغ و ریا نپوشاند و حالا باید از طریق نوشتن، همان که با آن به تفاوت داشتن رسیده، به شباهت برسد. بنویسد تا شبیه همه آن ها که هستند بشود. این یعنی درافتادن با فلسفه ای که تمام زندگیش بر آن بنا شده. در هر دو صورت نابود شده است.

شگرد داستانی نویسنده، یعنی استفاده از خودش در متن روایت، و اجرای زیرکانه و توانمند آن از آغاز روایت تا پایان آن، و هماهنگی فرم و محتوای داستان با هم، میزان تاثیرگذاری، عمق، نفوذ و ماندگاری آن در ذهن خواننده را افزایش می دهد. امکان و فرصتی واقعی در برابر خواننده می گشاید تا شخصیت، زندگی و رنج های یک روشنفکر را از نزدیک ببیند و بشناسد. او را وارد خصوصی ترین و پنهانی ترین لحظه های زندگی یک نویسنده می کند. وارد درگیری های درونی و بیرونی او.

روایت پرهیز می کند از زرورق های دروغ و فریب. نخواسته تا از او یک قهرمان شکست ناپذیر بسازد. برعکس می خواهد پرده ها و زرورق ها را کنار بزند. برای همین است که به ترس و لرزهای نویسنده نزدیک می شویم. ضعف هایش را درک می کنیم. شاهد رنج ها و تهایی هایش می شویم  و شاهد فروپاشی و تسلیم شدنش. می توانیم شاهد عینی موقعیتی باشیم که او برای نجات خودش به باورهایی چنگ می اندازد که تمام عمرش با آن ها جنگیده است: «از پنجره مردم را می بینم که، بیش از خطرناک بودن، رقت انگیز به نظر می رسند. آن ها برای لقمه نانی به هزار حقارت و ذلت تن می دهند و نامش را عقل معاش می گذارند. گاو را سر می برند و می خورند و اگر گاوی آن ها را بکشد، وحشی اش می نامند.»

 و هجوم پرسش های ویرانگر از خودش: «آیا زندگی سمت و سوی نوشتن را تعیین می کند یا کتاب ها به زندگی آدم ها جهت می دهند؟ محصول میلیون ها کتاب که نوشته شده چیست؟»

همه آن کتاب یا کتاب هایی که نوشته، اعتراض به باورهای خرافی بوده و حالا باید به همان باورها تن بدهد. سرنوشت نویسنده یا روشنفکر، در جامعه ای جن زده، از این تن دادن ها هم رقت بارتر است: «متاسفانه زندگی حشره ای نیست که بتوانی زیر پایت له کنی، حبابی مدور و شیشه ای است که در آن به دنیا می آیی و همه جا با توست وفقط لحظه مرگ می فهمی دستت به کسی نرسیده و آن را لمس نکرده است. همه مان در برکه ای متولد می شویم که اگر با آب آشنا نباشی، غرق می شوی و هیچ منجی ای مسئول غرق شدنت نیست.»

 آن ها که به خانه‌ی من آمدند؛ یک داستان جن زده

نوینسده در خودش می شکند. تسلیم می شود. از تسلیم شدن هایش بیزار می شود. به استیصال محض می رسد. فکر و خیال های دائمی او را از پا درآورده اند: «ولی فکر و خیال شبانه از پا درآورنده و مرگبار است. وهم شبانه مرز و حساب و کتاب مشخصی ندارد. از واقعیات تلخ روزمره دیوی می سازد که تا مرز نابودی تو پیش می رود و تو نه با واقعیتی بیرونی، با دل و جان خودت درگیری.» ترس هایش شبانه روز او را می جوند و می خورند و از خودش تهی می کنند: «راه نجات از چیزی که می ترسی رفتن به درون آن است. باید از نزدیک لمسش کنی تا نترسی. ترس ترس می آورد. از آدم ها می ترسم. در نظرم همه جنی و جن زده اند. همه جن زده اند و من یکی از آن ها هستم.»

برای نجات از اوهام و آن جنگ روانی که برایش تدارک دیده اند به توصیه یکی از همکارانش، دکتر نشاط، سراغ یک آینه بین و رمال می رود. پیش بانو گلاب، با کودکی هفت ساله که لب خوانی می داند تا او در آینه ببیند. می رود اما: «احساس خفت و سرشکستگی می کنم. هنوز به آینه بین و رمال اعتقاد ندارم» از خودش و آنچه کرده و می کند بیزار است: «یاد ماجرای آینه بینی که می افتم، از خودم بدم می آید.

یاد ذلت و خواری ام که می افتم، دلم می خواهد بلند شوم همه چیز را به هم بریزم. همه چیز را به آتش بکشم.» او می خواسته با جامعه  جن زده مبارزه کند و آن را تغییر بدهد یا اگر هم توانایی تغییر ندارد، حداقل خودش شبیه جامعه ای که در آن زندگی می کند، نشود. اما جامعه جن زده با جن هایش او را به این جا که هست رسانده. برای همین نویسنده با ظرافتی خاص، داستان «جشن تولد» را در روایتش گنجانده، تا شاید تابلویی باشد از زندگی یک روشنفکر در حکومت اجنه: «در منزل یکی از وکلای دادسگتری جشن تولد است… در گوشه تالار، زیر یک نخل قفسی قرار داشت که توش مردی بود… صورتش را گذاشته بود روی دست هایش و چرت می زد.»

داستان جشن تولد از او و آوازخوانی اش می گوید و صاحب خانه (وکیل) توضیح می دهد: «این سلیقه خانم است. ایشان برای تزیین تالار، قناری و پرنده دیگری… دوست ندارند… برای همین یک انقلابی گرفتم. نترسید. رام و دست آموز است… بی هیچ نگرانی ای توی خانه نگهش می داریم. گلدوزی می کند. بالالایکا می زند. آواز می خواند. البته گاه هوای قدیم می کند… او را طوری تربیت کردیم که توی دستمان حتی غذا می خورد… فقط روزهای عید استقلال می گذاریم برود گشتی بزند. می رود و خودش بر می گردد.»

خانم وکیل می رسد و می گوید: «بهتر است بچه ها بروند بخوابند. روی قفس را هم پتو می اندازیم بخوابد.» آقای وکیل گفت: «درست است. حالا انقلابی باید لالا کند.»


منبع: برترینها

غربی ها کدام شاعران ایرانی را پسندیده اند؟

هفته نامه صدا – مجید توکلی: دیک دیویس، مترجم و پژوهشگر بریتانیایی، برای ایرانی ها از چند جهت قابل احترام است. او نه تنها مترجم بخش مهمی از ادبیات معاصر فارسی ست، بلکه مترجم بخش قابل توجهی از میراث کلاسیک فارسی نیز هست. او سال ها پیش دو رمان مهم معاصر ایرانی را به انگلیسی ترجمه کرد که بسیار خوش درخشیدند.

یکی رمان «دایی جان ناپلئون» ایرج پزشکزاد بود که این روزها بعد از چند دهه به صورت قانونی در ایران مجوز انتشار گرفته است و دومی رمان «گاوخونی» جعفر مدرس صادقی است که حالا دیگر جزو رمان های کلاسیک معاصر به شمار می رود. اما کار عظیم دیگری که دیک دیویس در غرب کرده، ترجمه شاهنامه است به زبان انگلیسی.

حدود یک دهه پیش ترجمه او از این متن حجیم و حماسی فردوسی در انتشارات پنگوئن منتشر شد و فصلی تازه در قرائت شاهنامه فردوسی برای غربی ها و خصوصا انگلیسی زبان ها به وجود آورد.

دیک دیویس تنها مترجم نیست. او پژوهشگر و نقاد قابل اعتنایی نیز هست. کتاب «حماسه و نافرمانی» درواقع جستاری است در پاسخ به ایرادهای کسانی امثال ادوارد براون و احمد شاملو. او در کتابش توضیح می دهد که چرا غربی ها به آن اندازه که انتظار می رفته از شاهنامه فردوسی استقبال نکردند و روی خوش به آن نشان  ندادند.

 غربی ها کدام شاعران ایرانی را پسندیده اند؟

دیک دیویس بخش زیادی از تقصیرها را گردن آموزه ها و آرای ادوارد براون می اندازد. اما این همه ماجرا نیست. واقعیت ظاهرا از این قرار است که داوری غربی ها و شرقی ها نسبت به شاهنامه تفاوت های اساسی دارد. شرقی ها آن را یکی از شاهکارهای مسلم ادبیات جهان به شمار می آورند ولی غربی ها نظر دیگری دارند و آن را ملال آور، مطول و خسته کننده می دانند. کتاب «حماسه و نافرمانی» درواقع پاسخی است به این ایرادها.

اما همه کتاب این نیست. بخشی از آن به تفسیر و تحلیل بخش های مختلف شاهنامه می پردازد، خصوصا بخش تاریخی شاهنامه. اما یک فصل بسیار خواندنی کتاب دیویس مربوط به ساختار قصه های شاهنامه ست. او می گوید کشمکش های شخصیت ها در شاهنامه هر چقدر درونی تر می شوند تخیل شاعرانه فردوسی نیز به شکل فعال تری به کار می افتد. با این حال ظاهرا واقعیت این است که بین شاعران بزرگ ایرانی این فردوسی نیست که در غرب جلودار است.

اگر از غربی ها بپرسید از کدام شاعر ایرانی یا شاعر فارسی گو شعری خوانده اند این احتمال بسیار زیاد است که به شما بگویند شعری از عمر خیام را خوانده اند. من جایی ندیده ام که در این باره نظرسنجی کرده باشند تا با قاطعیت بتوانیم درباره اش حرف بزنیم. اما این طرف و آن طرف بسیار خوانده ام که خیام را در غرب بسیار دوست دارند و بسیار شنیده ام که شعرهایش تا حد زیادی رواج یافته است.

مجسمه هایی از او را در بسیاری از شهرهای اروپایی در معابر گذاشته اند و به اسمم تفکری ادیب می شناسندش. اما خیامی که غربی ها می شناسند با خیامی که ایرانی ها به خاطرش سپرده اند تفاوت های اساسی دارد. پیش از آنکه خیام را در محافل عمومی غرب به نام شاعری ایرانی بشناسند این محافل علمی غربی ها بود که او را در مقام دانشمندی ایرانی معرفی کرده بودند. شهرتش در اروپا تا مدت ها براساس آثار علمی اش در زمینه ریاضی و نجوم بود.

 غربی ها کدام شاعران ایرانی را پسندیده اند؟

اولین بار فیتز جرالد در سال ۱۸۵۹ میلادی تعدادی از رباعی های خیام را به شکلی آزاد ترجمه و منتشر کرد، ان هم به انگلیسی. بعد از آن یک فرانسوی تعدادی از رباعی های او را در سال ۱۸۶۷ در پاریس ترجمه و منتشر کرد. همان موقع بود که فیتز جرالد رباعی های خیام را برای بار دوم ویرایش و منتشر کرد. گفته اند نتیجه اش موجی از ستایش ها بود که در جهان غرب نثار خیام شد.

در همان قرن نوزدهم انبوهی پژوهش و تحقیق درباره شعر خیام در محافل آکادمیک صورت گرفت و نتیجه ای که حاصل شد این بود که خیام شاعر بذله گو نیست و اساس نخواسته است با رباعی هایش اظهار شاعری کند. او متفکری بود که از ذوق و طبعی شاعرانه نیز بهره داشت و درک فلسفی خود را از جهان در قالب رباعی ارائه داد.

خیامی که فیتز جرالد در غرب معرفی کرد خیامی است با ۱۱۰ رباعی که به معنای مصطلح امروزی یک ترجمه دقیق نیست؛ یک جور ترجمه آزاد است. در همان اواخر قرن نوزدهم بعد از مرگ فیتز جرالد یکی از محققان دست به بررسی و نقد ترجمه های فیتز جرالد زد و آنها را با نسخه های فارسی رباعیات خیام مقایسه کرد.

۴۹ رباعی از رباعی هایی که فیتز جرالد به اسم خیام به مخاطبان غربی تحیول داده ترجمه آزاد تنها یک رباعی است. تحقیق ا. هرون- آلن نشان داد که ۴۴ رباعی قابل ردیابی در بیش از یک رباعی است. دو رباعی نیز تنها در مجموعه تصحیح شده نیستند. دو رباعی از رباعیاتی که فیتز جرالد به اسم رباعیات خیام به مخاطبان غربی ارائه داده تنها بازتابنده روح کلی دو رباعی از رباعیات اصلی خیام است. دو رباعی نیز در ترجمه های فیتز جرالد است که گفته اند قابل ردیابی در رباعیات عطار است و ربطی به خیام ندارد.

دو رباعی دیگر هم هست که داستان جالبی دارند: آنها هرچند ملهم از خیام هستند ولی بیشتر متاثر از حافظ اند. بنابراین بیشتر جعلی به نظر می رسند. سه رباعی هم اصلا قابل بازیابی و بازشناسی نیستند. این است چیزی که فیتز جرالد از خیام در غرب معرفی کرد. با این حال غرب هنوز هم دست از ستایش خیام ایرانی برنداشته است. از همان اواخر قرن نوزدهم تاکنون انجمن عمر خیام در لندن دایر است و نظایرش هم در گوشه و کنار اروپا و آمریکای شمالی هنوز هم پابرجاست. گفته اند او سال ۱۱۳۱ میلادی در سن ۸۳ سالگی درگذشت.

 غربی ها کدام شاعران ایرانی را پسندیده اند؟

شاعر دیگری که در شرق و غرب بسیار هواخواه دارد و روز به روز بر تعدادشان هم افزوده می شود مولانا جلال الدین محمد بلخی است یا همان رومی، مولانا و مولوی. هفت قرن از مرگ مولانا می گذرد، با این همه شعرهای او هنوز هم این توانایی را دارد که خوانندگانش را شگفت زده کند. همین چند ماه پیش بود که شبکه خبری هافینگتن پست در آمریکا گزارشی با عنوان «۱۰ نکته که احتمالا درباره رومی نمی دانید» منتشر کرد و در آن به ستایش شعرهای مولانا پرداخته بود. گزارشگرشان نوشته بود آثار مولانا در عروسی ها خوانده می شود، موسیقی دان ها و هنرمندها آثارش را اجرا می کنند و کاربران اینستاگرام از آثارش در پست های خود نقل قول می آورند.

در غرب کتاب هایی مُد شده که با عنوان «راز رومی» منشتر می شوند و نویسندگان شان سعی می کنند به مخاطب توضیح بدهند چرا باید مولانا را خواند و چرا او بااهمیت است. بِرَد گوچ یکی از همان نویسندگان آمریکایی ست که کتبای با عنوان «راز رومی» منتشر کرده است. او به هافینگتن پست گفته بود شور و شوق مولانا برای جست و جوی حقیقت و معنویت بسیار «خاص و اغواگرانه» است.

مولانا بدون شک تنها شاعر ایرانی ست که از حالت موزه ای و تاریخ ادبیاتی خارج شده و به عنوان بخشی از ادبیات امروز جهان باز تولید می شود. زندگی عاشقانه و نامتعارف او برای سینماگران آن اندازه جذابیت داشته که براساسش دست به ساخت فیلم ها و سریال های مختلف بزنند. براساس شعرهایش آهنگ ها ساخته اند و نمایش نامه ها اجرا کرده اند. این تنها بخشی از ماجراست. چند سال پیش رمانی با عنوان «ملت عشق» منتشر شد که توجه غربی ها و ترک ها را به خود جلب کرد.

 غربی ها کدام شاعران ایرانی را پسندیده اند؟

الیف شافاک نویسنده ترک، مولانا و درونمایه آثار او را دستمایه رمانی قرار داد و به توفیقات زیادی رسید. از قضا در ایران هم شنیده ام که رمانش بسیار گل کرد و مورد توجه قرا رگرفت.

شاید یکی از دلایل اقبال غربی ها به مولانا را در مقایسه با کلاسیک های دیگر ایرانی باید در این نکته دانست که چند کشور روی او دست گذاشته اند. ترکیه در چند دهه اخیر نشان داده که با سیاست های فرهنگی بازش توانشته توجه دنیای غرب را به خود جلب کند و تا حدودی خود را به عنوان نماینده قابل اعتماد برای مخاطبان غربی معرفی کند. ترکیه با داشتن مزار مولانا و استفاده از حواشی فراوانش توانسته به صنعت گردشگری خود رونق ببخشد و از این طریق برای خود متاعی دست و پا کند.

مولانا در یکصد سال گذشته این اقبال و شانس را داشته که بارها به دست مترجمان مختلف ترجمه و بازخوانی شود. انبوهی مجموعه های گزیده براساس شعرهای او در کشورهای اروپایی و غربی منتشر شده که بخش قابل توجهی از آنها به صورت مستقیم از زبان فارسی ترجمه شده اند.

تحقیق درباره دنیای عاشقانه مولانا و تعالیم و آموزه های او هنوز هم برای دنیای آکادمیک سرشار از جاذبه است. او بدون شک اکنون تنها شاعر ایرانی ست که تا این اندازه شعرها و آموزه هایش در داد و ستدهای فرهنگی رخنه کرده و مورد توجه قرار گرفته است.

بعد از آن باید از حافظ یاد کرد که در یک قرن گذشته اقبال به او روزافزون بوده است. حافظ در قایسه با خیام و مولانا توانسته از مرزهای اروپایی فراتر برود و خصوصا در شرق و آسیای میانه به عنوان یک شاعر مرموز و پر رمز و راز خود را نشان دهد. در آسایی میانه که روزگاری قلمرو ایران به حساب می آمد حالا از حافظ به عنوان روح ایرانی یاد می شود؛ ایرانی که مرزهای پهناور داشت و مردمان همان قلمرو جغرافیایی هنوز هم بخش عظیمی از آیین ها و رسومش را اجرا می کنند و گویی نمی توانند خود را از خصلت هایی برهانند که در شعر پررمز و راز حافظ بازتاب یافته است.

 غربی ها کدام شاعران ایرانی را پسندیده اند؟

شعر حافظ در دویست سال اخیر به ده ها زبان ترجمه شده است. بهاءالدین خرمشاهی در کتابی که با عنوان «حافظ» نوشته نشان داده تنها تصحیح او از دیوان حافظ زبان آلمانی به صورت کامل ۲۶ بار ترجمه شده است و این غیر از ترجمه هایی است که به صورت منتخب از او شده است. شاید این تعدد دفعات برای کسانی جالب باشد که این روزها از انبوه ترجمه های تکراری گلایه می کنند. در ایران هم آثاری هست که ده ها بار به دست مترجمان مختلف در صد سال اخیر ترجمه شده است. «مزرعه حیوانات» جورج اورول و «شازده کوچولو» سنت اگزوپری از جمله این رمان های کوتاه هستند که بیش از سی بار تاکنون به فارسی ترجمه شده اند.

دیوان حافظ تاکنون بیش از ۴۰ بار در دویست سال اخیر به زبان انگلیسی ترجمه شده است. خرمشاهی در کتاب «حافظ» خود نوشته است «در کتابشناسی حافظ ص ۲۰۵- ۲۰۰ مشخصات کتابنشاختی ۷۴ ترجمه کامل یا منتخب از دیوان حافظ به زبان های روسی- یعنی به خط سیریلیک و زبان هایی غیر از روسی هم- آمده است.» (ص ۲۷۸)

شاید جالب باشد که بدانیم عرب ها نسبت به زبان های دیگر علاقه کمتری به دیوان حافظ نشان داده اند و آن را نسبت به زبان هایی مثل ایتالیایی، چینی، اسپانیایی، چکی، لیتوانی، لهستانی، مجاری، هلندی، یونانی، سوئدی، فنلاندی و ترکی کمتر ترجمه کرده اند.


منبع: برترینها

طنز؛ زندگی دوگانه ایرانی‌ها!

سوشیانس شجاعی‌فرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ در نوشت:

«سالم باشه، هر چی میخواد باشه!» زندگی دوگانه ما ایرانی‌ها از پیش از تولدمان و با همین دروغ آغاز می‌شود! حرف مفت است که سالم باشد! سالم بودن ما برای پدر و مادرمان فقط از این جهت مهم است که خرج دوا و بیمارستان روی دستشان نیندازیم و به همان گل‌افشانی به پوشک دانه‌ای فلان تومان اکتفا ‌کنیم! چند روزی که از تولدمان می‌گذرد و درحالی‌که فرق شیر و شیرکاکائو را از هم و نیز دست چپی را از دست راستی تشخیص نمی‌دهیم، باید با گفتن قسطنطنیه و حل معادلات هذلولی حرف مادرمان را ثابت کنیم که «این بچه خیلی باهوشه»!

کمی بعد و وقتی دست و پا در می‌آوریم می‌فهمیم که ما بچه آدم نیستیم که! ما تنظیمات کارخانه‌ای‌مان پرنسس و شاهزاده و پروفسور سمیعی و انیشتین است! دو روز بعدش که می‌رویم مدرسه و داخل جامعه، از طریق تشویق‌های معلمان و همکلاسی‌ها می‌فهمیم که نخیر، ما گاو و گوساله و گوسفندیم! چون مدیر مدرسه معتقد است گوسفند بودن بهتر از شاهزاده بودن است! مدرسه یک دوگانه دیگر هم به ما می‌دهد، آن‌جا که لباس و مدل مو و مدل حرف زدنمان باید با آنچه در خانه بوده فرق کند! این‌که قبل از الفبا یاد می‌گیریم چیزی راجع به آب زرشکی که بابا و عمو به بدن می‌زنند و راجع به میهمانی لواسان و راجع به شغل بابا و راجع به ماهواره همسایه‌مان و سریال اوشین چیزی نگوییم یا دروغش را بگوییم!

چون آقا ناظم خودش اهل آب زرشک و لواسان و شلوارک و ماهواره و اوشین نیست! حتی توی کتاب‌های اجتماعی هم که آقای ‌هاشمی مرد بسیار موجه و چشم و گوش و یقه بسته و اهل خانواده‌ای است و وقتی در راه مدرسه به خانه می‌بینیم برای یک لقمه نان جلوی پای خانم‌های جوان می‌ایستد و با اصرار می‌خواهد آنها را به سرمنزل برساند، تومنی هفت صنار با عمو و بابای ما فرق دارد! کمی بزرگتر که می‌شویم دیگر این زندگی دوگانه برایمان جا می‌افتد! می‌فهمیم که راه رفتن در پارک با جنس مخالف – آن موجود عجیبی که در سن دبیرستان تازه متوجه یک سری تفاوت‌های بزرگ که نه، کوچکی شده‌ایم! – جرم است و باید حتما نسبتی داشته باشیم!

این می‌شود که قبل از هر صحبتی، از رنگ یخچال و مدل تلویزیون و اسم پدربزرگمان به هم می‌گوییم و دخترخاله پسرخاله می‌شویم! حالا کاری به شش ماه بعدش ندارم که با پسرخاله دخترخاله‌مان به تماشای سیگار کشیدن لک‌لک قطبی می‌نشینیم! غیراز این باشد راه رفتن در پارک همان و گیر دادن سرباز همان و سوار ون شدن همان و تعهد کتبی دادن همان! دو روز بعد از تماشای سیگار کشیدن لک‌لک قطبی، دفترچه می‌گیریم و به سربازی می‌رویم و همین‌طور که در پارک مشغول گشتزنی هستیم، یک دخترخاله پسرخاله‌ای را می‌بینیم که احتمالا دختر‌خاله پسرخاله نیستند و باقی ماجرا! بعد از سربازی خودمان، می‌خواهیم استخدام شویم. تنها چیزی که احتیاج نداریم همان چیزی است که در آن تخصص داریم و می‌خواهیم برایش استخدام شویم!

به جای آن در مصاحبه باید چیزهایی در مذمت آب زرشک و ماهواره و دخترخاله پسرخاله و لک‌لک قطبی بگوییم! باید از خودمان بد بگوییم! باید شبیه ناظم و مدیر و کتاب اجتماعی و تعهد کتبی‌مان بشویم! خب زندگی خرج دارد، باید پول در آورد، حتی باید بیشتر پول در آورد! باید خرج سفر خارج را در آورد، باید حق حساب گرفت تا خرج مسافرت جور شود! باید رفت خارج تا کنار ناظم و آقای مدیر و آقای‌هاشمی و عمو و بابا و سرباز و دخترخاله و پسرخاله، چند روزی جوری باشیم که خودمان می‌خواهیم! نه جوری که می‌خواهند! «اینقدر از آدم‌های عادی نخواه که آسمونی باشند! چون تهش گند زده میشه به هر چی زمین و آسمونه! ما اولش «بی ما» شدیم که بعدش بیمار شدیم! «خود»مون رو گم کردیم که همدیگه رو گم کردیم!»


منبع: برترنها

بزرگراه‌های کره شمالی، تصور زنده جاده‌های آخر الزمانی

بزرگراه‌ها قائدتا باید مکانی پر از ترافیک و سر و صدا و شلوغی باشند، اما مشاهده بزرگراه‌های کره شمالی، حس و حال خاصی برمی‌انگیزد که وصف‌شدنی نیست.

یک خوبی بازدید از این بزرگراه‌ها این است که در حواشی آن، زندگی واقعی در کره شمالی و نه آنچه سعی می‌شود در پیونگ یانگ در معرض نمایش قرار گیرد، جاری و قابل مشاهده است.

این بزرگراه‌ها خالی از خودرو هستند و پر از چاله و پستی و بلندی هستند. وقتی با اتوبوس در آنها سفر کنید، برنامه سفر شما کاملا برنامه‌ریزی دنبال می‌شود، طوری که حتی اجازه داده نمی‌شود، غیر از سرویس‌های بهداشتی مقرر بین راه، در جای دیگری توقف داشته باشید.

شاید این بزرگراه‌ها، تنها بزرگراه‌هایی در دنیا باشند که با خیال راحت می‌شود، در آنها دوچرخه‌سواری کرد. آن هم بزرگراه‌هایی که آنقدر عریض هستند که یک هواپیما هم می‌تواند روی آنها فرود آید.

این بزرگراه‌های انقدر خلوتند که گاهی حتی کودکان روی آنها میوه و غلات خشک می‌کنند! بسیاری از مردم ا زاین بزرگراه‌ها برای رفت و آمدهای روتین خود استفاده می‌کنند، مثلا جابجایی احشام و پرندگان.

در این برهوت همان طور که پیش می‌روید، ناگهان به فروشگاه‌هایی در وسط ناکجاآباد برمی‌خورید.

در حاشیه این جاده‌ها گاهی به تجهیزات و ادوات خیلی قدیمی یا سنتی برمی‌خورید، طوری که ناگهان تصور می‌کنید که به سال‌های دهه ۱۹۵۰ بازگشت کرده‌اید.

در همین احوالات هستید که ناگهان بیلبوردهایی حاوی تبلیغ خودرو، جلب نظرتان را می‌کند. معلوم نیست که این تبلیغات، چه جامعه هدفی دارند و آیا مردم عادی قادر به خرید این خودروها هستند یا اصلا این خودروها با چه تیراژی ساخته می‌شوند.

در نزدیکی مرز کره جنوبی، در دو طرف بزرگراه‌ها ستون‌های سیمانی نصب شده تا در مواقع ضروری از آنها برای بستن جاده استفاده شود.

در جای جای این بزرگراه‌ها پوسترهای پروپاگاندا نصب شده. عده زیادی هم مأمور متوقف کردن خودروها و اتوبوس‌ها و بازرسی از آنها هستند. صرف‌نظر از اینکه هر بار باید چند ساعت انتظار بکشند تا خودروی بعدی از راه برسد.


منبع: برترنها

وسایلی که به جای خریدن، باید خودتان بسازید

برترین ها: بیشتر مردم وقتی می‌خواهند چیزی را به جای اینکه از فروشگاه بخرند، خودشان بسازند چند هدف مشخص در ذهنشان دارند: آن‌ها می‌خواهند در پول خود صرفه جویی کنند، خلاق باشند و از تکمیل یک پروژه احساس رضایت کنند. مواردی که در این مطلب می‌بینید همه اهداف بالا را برآورده می‌کنند، اما گزینه‌های ارزشمندی هم هستند، چون فقط متعلق به خود شما خواهند بود.

ورودی خود را سروسامان دهید

شما می‌توانید به راحتی یک چوب لباسی بخرید. اما وقتی خودتان می‌سازید می‌توانید یک چوب لباسی بسازید که نه فقط لباس بلکه هرچیزی که وقتی به درون خانه پا می‌گذارید را در آن قرار دهید. این چوب لباسی با یک شکاف پنهان در بالا، مینیمالیستی و چندمنظوره است.

وسایلی که نباید بخرید، باید خودتان بسازید

به سبک خودتان فضا را روشن کنید

وقتی به دنبال یک چراغ خواب خاص‌تر می‌گردید، سخت‌تر می‌توانید در فروشگاه‌ها همانی را پیدا کنید که مورد نظرتان است. پیشنهاد ما این است که مثل این چراغ خواب چوبی صنعتی که با انواع سبک‌ها سازگاری دارد چراغ خودتان را بسازید.

وسایلی که نباید بخرید، باید خودتان بسازید

یک لوستر شمع سفارشی بسازید

وقتی پروژه ساخت چراغ خواب خاص خود را برای میز کنار تخت تمام کردید، دوست خواهید داشت چیزی به همان اندازه شگفت انگیز برای قسمت‌های معمولی خانه خلق کنید. پس می‌توانید یک لوستر شمع بسازید که فضا را کاملا تغییر خواهد داد.

 وسایلی که نباید بخرید، باید خودتان بسازید

 

زیبایی اتاق خوابتان را ساده سازی کنید

وقتی صحبت از جای خواب و استراحت می‌شود، سادگی معمولا بهترین گزینه است. از طرح چپ و راستی با برش‌های چوب برای قسمت بالای تخت استفاده کنید تا فضا را آرام نگه دارید. این یکی از پروژه هایی است که با آن می‌توانید پول زیادی صرفه جویی کنید و یک چیز باارزش به اتاق خوابتان اضافه کنید.

 وسایلی که نباید بخرید، باید خودتان بسازید

فضای بازی بچه را آماده کنید

برای بچه‌ها هیچ چیز به خوبی یک قلعه فوق العاده نیست. این می‌تواند گوشه معمولی خانه را به یک محل ماجراجویی تبدیل کند.‌ می‌توانید برای این کار خودتان یک سایبان پارچه‌ای برایش درست کنید.

 وسایلی که نباید بخرید، باید خودتان بسازید


فرش‌های قدیمی را به نقاط شیک اتاق تبدیل کنید

بهترین نوع پروژه‌ها آن هایی هستند که وسایل قدیمی را که دیگر قابل استفاده نیستند به وسایل جدیدی تبدیل می‌کنند که سبک خانه شما را تعریف می‌کند. با این پروژه که زمان زیادی هم نمی‌گیرد می‌توانید یک فرش قدیمی را به نیمکتی تبدیل کنید که شاید اگر بخواهید از فروشگاه مبلمان بخرید باید جیبتان را خالی کنید.

 وسایلی که نباید بخرید، باید خودتان بسازید

یک تخته یادداشت بسازید

بااستفاده از پارچه با طرح دلخواهتان، می‌توانید تخته یادداشتی بسازید که هم شما را منظم نگه می‌دارد و هم سلیقه تان را به رخ می‌کشد.

وسایلی که نباید بخرید، باید خودتان بسازید 


منبع: برترینها

روز خونین انتخابات در ونزوئلا

به گزارش ایسنا، به نقل از شبکه خبری سی‌ان‌ان، انتخابات مجلس موسسان قانون اساسی ونزوئلا با ۵۴۵ عضو که روز گذشته برگزار شد به نیکولاس مادورو اجازه می‌دهد تا قانون اساسی را بازنویسی کرده و نهادی رقیب مجلس ملی ونزوئلا به وجود آورد که در کنترل اپوزیسیون است.برگزاری این انتخابات با وجود چندین هفته اعتراضات خیابانی انجام شد که چندین کشته و مجروح به دنبال داشت. تلفات درگیری‌های روز شنبه دست‌کم به شش مورد رسیده که دو تن از آنها نوجوانانی بودند که حین اعتراضات کشته شدند. همچنین یک افسر گارد ملی ونزوئلا نیز طبق اعلام دفتر دادستانی کشته شده است.
براساس بیانیه دفتر دادستانی کل ونزوئلا، تعداد کشته‌ها از آغاز ناآرامی‌های جاری از اوایل آوریل ۱۲۵ مورد بوده است. این آمار شامل دست‌کم دو مورد از کشته‌های روز یکشنبه نیست چراکه تحقیقات در رابطه با آنها همچنان ادامه دارد.با این حال مادورو در پیامی در توئیتر انتخابات مجلس موسسان را که وظیفه بازنگری در قانون اساسی را بر عهده دارد، لحظه‌ای تاریخی توصیف کرد و گفت: امروز روزی موفقیت‌آمیز با مشارکت مردمی بالا بود. امروز روز پیروزی است.

سخنان نیکولاس مادورو، رئیس‌جمهوری ونزوئلا در حالی مطرح می‌شود که انریکه کاپریلس، یکی از چهره‌های شاخص اپوزیسیون میزان مشارکت مردمی را کمتر از ۱۵ درصد اعلام کرد. او همچنین انتخابات را جعلی خواند و خواستار برگزاری اعتراضات گسترده در ظهر امروز به وقت محلی شد. او گفت: میزان مشارکت مردمی در همه‌پرسی نمادین مخالفان در دو هفته پیش سه برابر مشارکت مردمی در انتخابات مورد حمایت دولت در روز یکشنبه بود.در همین حال کمیسیون انتخابات ونزوئلا می‌گوید که میزان مشارکت در انتخابات روز گذشته این کشور ۴۱.۵ درصد بوده است.

روز یکشنبه با شروع رای‌گیری معترضان به خیابانها ریختند که علیرغم ممنوعیت دولتی علیه اینگونه تظاهرات بود.قانون اساسی ونزوئلا پیش‌تر در سال ۱۹۹۹ و در دوران زمامداری هوگو چاوز، رییس جمهوری سابق این کشور بازنگری شده بود.نیکولاس مادورو که در دوران ریاست جمهوری چاوز وزیر خارجه بود، پس از مرگ او در سال ۲۰۱۳ به ریاست جمهوری رسید. رئیس‌جمهوری ونزوئلا که شدیدا به دلیل “عدم مدیریت اقتصادی صحیح” مورد انتقاد است، وعده داده که مجلس موسسان آرامش را به کشور بازگرداند اما منتقدان می‌گویند این اقدام تنها بر قدرت مادورو برای کنار زدن مخالفان خود منجر می‌شود.


منبع: بهارنیوز

بزرگترین جزایر جهان را بشناسید

جزایر متعددی روی زمین وجود دارد که از لحاظ سایز، موقعیت جغرافیایی، آب و هوا و طبیعت کاملا با هم متفاوت هستند.

به گزارش آخرین خبر؛جزایر متعددی روی زمین وجود دارد که از لحاظ سایز ، موقعیت جغرافیایی ، آب و هوا و طبیعت کاملا با هم متفاوت هستند. تقریبا بیش از ۲۰۰۰ جزیره در اقیانوس های مختلف قرار دارند که حتی برخی از آنها هنوز شناخته شده نیستند و نامی ندارند. اما بزرگترین جزایر دنیا بسیار نام آشنا و شناخته شده هستند . با لست سکند همراه باشید تا با ده جزیره بزرگ جهان بیشتر آشنا شوید.

جزیره گرینلند ( Greenland island )


اگر می خواهید بدانید دقیقا بزرگترین جزیره دنیا چه نامی دارد پاسخ آن جزیره گرینلند است. گرینلند با فضایی برابر ۲۱۳۰۸۰۰ کیلومتر مربع بزرگترین جزیره جهان است که بین اقیانوس اطلس و اقیانوس منجمد شمالی قرار گرفته است. گرینلند متعلق به کشور دانمارک است. ۸۰% این سرزمین از یخ پوشیده شده است و فقط ۵۷۶۰۰ نفر در این جزیره زندگی می کنند.

گینه نو (New Guinea Island )


جزیره گینه نو در غرب اقیانوس آرام قرار دارد و دومین جزیره بزرگ جهان با ۷۸۵ کیلومتر مربع مساحت است. این جزیره متعلق به دو کشور است ، بخش غربی آن بخشی از خاک اندونزی و پخش شرقی آن تحت نظر پاپوا گینه نو است. جزیره گینه نو منبع غنی از طلا و مس است. بیشترین گونه های متنوع و زیبای پرندگان در این جزیره زندگی می کنند.

جزیره بورنئو (Borneo Island )


جزیره بورنئو در غرب اقیانوس آرام قرار گرفته است و تنها جزیره جهان است که توسط سه کشور اداره می شود. این سه کشور شامل اندونزی ، مالزی و برونی می شوند. بیشترین بخش این جزیره متعلق به کشور اندونزی است. بورنئو سومین جزیره بزرگ جهان است که تقریبا دو برابر کشور آلمان می باشد. بلندترین قله جنوب شرقی آسیا که در کوهستان کیمابالو قرار دارد در این جزیره می باشد.

جزیره ماداگاسکار (Madagascar Island )


جزیره ماداگاسکار در سواحل شرقی آفریقا در اقیانوس هند واقع شده است. گفته می شود تحقیقات نشان داده که جزیره ماداگاسکار ۸۸ میلیون سال پیش با جدا شدن از شبه قاره هند ، شکل گرفته است. تقریبا ۲۵۰۰۰۰ گونه مختلف حیوانات در این جزیره زندگی می کنند و نکته جالب تر اینست که تقریبا ۷۰% این حیوانات در هیچ جای دنیا یافت نمی شوند.

جزیره بافین (Baffin Island )


بافین بزرگترین جزیره در کانادا است که مساحتی برابر ۵۰۷۴۵۱ کیلومتر مربع دارد. بافین یک جزیره فوق العاده سرد که که متوسط دمای آن -۸ درجه است. حیوانات مختلف و مشهوری در این جزیره یافت می شوند از جمله خرس قطبی و گرگ های قطبی.

جزیره سوماترا (Sumatra Island )


جزیره سوماترا در کشور اندونزی قرار دارد و دومین جزیره بزرگ در اندونزی است. سوماترا جزیره ایست که بیشترین تعداد زمین لرزه و سونامی در آن رخ می دهد. بیشتر قسمت های جزیره پوشیده است جنگل های گرمسیری است. جزیره سوماترا همچنین خانه بسیاری از گونه های تحت انقراض حیواناتی است که فقط در همین جزیره یافت می شوند همانند ببر و اورانگوتان سوماترایی.

جزیره هونشو ( Honshu Island )


جزیره هونشو ، بزرگترین جزیره در ژاپن است. این جزیره تقریبا ۶۰% از خاک ژاپن را به خود اختصاص داده است و پنج شهر مهم ژاپن نیز در این جزیره قرار دارند که شامل توکیو ، کیوتو ، هیروشیما ، یوکوهاما و اوساکا می شوند. بلندترین کوه ژاپن ، کوه فوجی ، نیز در این جزیره واقع شده است. هونشو همچنین بزرگترین دریاچه ژاپن را نیز در اختیار دارد.

جزیره ویکتوریا (Victoria Island )


جزیره ویکتوریا در کانادا قرار دارد و دومین جزیره بزرگ کانادا می باشد. همانطور که از نامش پیداست ، نام جزیره به احترام ملکه ویکتوریا انتخاب شده است. این جزیره با اینکه وسعت زیادی دارد اما فقط ۱۸۷۵ نفر جمعیت دارد و ۶۵۵ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

بریتانیای کبیر ( Great Britain Island )


جزیره بریتانیای کبیر در شمالغربی قاره اروپا واقع شده است و علاوه بر اینکه نهمین جزیره بزرگ جهان لقب گرفته است بلکه بزرگترین جزیره در قاره اروپا نیز می باشد. جزیره بریتانیای کبیر شامل انگلستان ، اسکاتلند و ولز می شود و پرجمعیت ترین منطقه در اروپا نیز به شمار می رود.

جزیره الزمیر ( Ellesmere island )


الزمیره ، سومین جزیره بزرگ در کانادا است که بیشتر فضای آن پوشیده از یخ و کوهستان است. اینطور گفته می شود که جزیره الزمیره از آخرین عصر یخبندان باقی مانده است. این جزیره از شرق از گرینلند ، از جنوب از جزیره دوون و از غرب از جزیره اکسل هایبرگ جدا شده است.


منبع: الف

مسئولیت صدور گواهی نامه رانندگی، اسناد مالکیت و پلاک خودرو بر عهده نیروی انتظامی است

رئیس اداره حقوقی راهبر ناجا تاکید کرد:  مستند به ماده ۲۲ قانون حمل و نقل و عبور کالای خارجی از قلمرو ایران، مسئولیت صدور گواهی نامه رانندگی، اسناد مالکیت و پلاک خودرو در قلمرو ایران بر عهده نیروی انتظامی است.

 به گزارش الف برنامه “صبح و گفت وگو” رادیو گفت و گو با موضوع سند مالکیت خودرو و صدور آن ، با حضور سرهنگ محمد ترحمی رئیس اداره حقوقی راهبر ناجا و محمد عظیمیان نایب رئیس کانون سردفتران و دفتریاران به روی آنتن رفت.

سرهنگ محمد ترحمی با اشاره به ثبت اموال رسمی و غیر رسمی گفت: برابر ماده ۴۷ قانون ثبت، ثبت اسناد اموال غیرمنقول اجباری است و اموال منقول مثل اشیایی که در زندگی روزمره با آنها خیلی سروکار داریم و فراوانی بسیاری هم دارند اینها در دفاتر اسناد رسمی اجباری نیست.

وی متذکر شد: برابر ماده ۲۹ قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی، برای وسایل نقلیه یک استثنا قائل شدند و گفته اند باید این ثبت توسط ثبت رسمی انجام شود.

رئیس اداره حقوقی راهبر ناجا با تاکید بر اینکه صدور سند مالکیت و پلاک خودرو توسط نیروی انتظامی اعتبار سند رسمی را دارد، توضیح داد: نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران برابر شرح وظایفش مستند به ماده  ۲۲ قانون حمل و نقل و عبور کالا از قلمرو جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۸۸ مجلس شورای اسلامی که می گوید مسئولیت صدور سند مالکیت و پلاک خودرو در قلمرو ایران با نیروی انتظامی است و باید صادر کند با توجه به اینکه در حدود صلاحیتش و نزد مامورین رسمی انجام می شود، سند رسمی است و اعتبار سند رسمی را دارد.

وی در خصوص مسئولیت جدید نیروی انتظامی در صدور سند مالکیت گفت: باتوجه به ابهاماتی که در سال های گذشته بود و همچنین ابهامی که در کمیسیون اصل ۹۰ مجلس ایجاد شد، مراتب را توسط فرمانده نیروی انتظامی از مجلس مورد استعلام قرار دادیم. نظر مجلس شورای اسلامی در شانزدهم خرداد ماه سال ۹۶ صادر و در ۳۰ خرداد ۹۶ به نیروی انتظامی ابلاغ شده است. در این نظر می فرمایند مستند به ماده ۲۲ قانون حمل و نقل و عبور کالای خارجی از قلمرو ایران، مسئولیت صدور گواهی نامه رانندگی، اسناد مالکیت و پلاک خودرو در قلمرو ایران بر عهده نیروی انتظامی است.

سرهنگ ترحمی افزود: همچنین بیان شده که به موجب ماده ۱۲۸۷ قانون مدنی سند خودرو صادره از سوی نیروی انتظامی رسمیت داشته و در طرح دعاوی محاکم قضایی می تواند به عنوان سند رسمی تلقی شود.

وی در خصوص نحوه صدر سند مالکیت خودرو بیان داشت: شخصی که برای گرفتن سند مالکیت و نقل و انتقال وسیله اش به مراکز پلیس مراجعه می کند، ابتدا اصالت وسیله نقلیه اش مشخص می شود، دوم هویت متعاملین مشخص می شود. در نهایت با پرداخت دیون معوق و عوارضی که به آنها بار بوده در مدتی که از وسیله نقلیه را داشته اند، تعویض پلاک به نام مالک جدید انجام می شود و یک سندی به نام سند مالکیت که رسمی است و اثبات کننده مالکیت آنها است تحویل داده می شود.

محمد عظیمیان با اشاره به مفاد ماده ۲۹ رسیدگی به تخلفات رانندگی گفت: ماده ۲۹ انقدر واضح است که نقل و انتقال این ماده در دفاتر اسناد رسمی انجام می شود و به صراحت در این ماده دو بار کلمه نقل و انتقال بکار برده شده و بار دوم اشاره شده که نقل و انتقال وسایل مذکور در دفاتر اسناد رسمی انجام می شود.

وی با ابراز تاسف از برداشتی که پلیس از ماده ۲۹ دارد، این برداشت را خلط مبحث بین نقل و انتقال مالکیت و تعویض پلاک دانست و اظهار داشت: مراکز تعویض پلاک فقط اختیار تعیین و تعویض پلاک را دارند و در نقل و انتقال خودرو که یک عمل حقوقی است قطعا صالح به اظهار  نظر و صالح به تنظیم سند نقل و انتقال نیستند.

نایب رئیس کانون سردفتران و دفتریاران با یادآوری نظرات سه قوه در خصوص شکایت کانون سردفتران علیه مرکز تعویض پلاک و پلیس، اظهار داشت: در تاریخ ۱۰/۱۱/۹۵ کمیسیون اصل ۹۰، شکایتی از طرف کانون سردفتران علیه مرکز تعویض پلاک و پلیس شد که چرا اسناد مالکیت نقل و انتقال صادره را از اسناد رسمی را مبنای تعویض پلاک قرار نمی دهند. عبارتی که کمیسیون اظهار نظر کرد؛ الزام ثبت رسمی نقل و انتقال خودرو در دفاتر اسناد رسمی با اکثریت اعضای کمیسیون به تصویب رسید.

وی ادامه داد: در ۲۱/۱۱/۹۵ نیز رئیس قوه قضائیه اعلام فرمود که واحدهای قضایی و ادارات اجرای ثبت اسناد معاملات خودرو که در دفاتر اسناد رسمی ثبت گردیده را به عنوان ملاک تشخص مالکیت خودرو قرار داده و از اعتبار بخشیدن و اتکا به مدارک مربوط به تعویض پلاک خودرو به عنوان سند رسمی مالکیت اکیدا پرهیز نمایند.

عظیمیان  افزود: در تاریخ ۲۵/۲/۹۶ قوه مجریه فرمودند لزوم ثبت نقل و انتقال رسمی سند خودرو در دفاتر اسناد رسمی مشهود است و رای صادره از دیوان عدالت اداری نیز مبین تفکیک صلاحیت قانونی ثبت نقل و انتقال خودرو در دفاتر اسناد رسمی و تعویض پلاک در نیروی انتظامی است.
 


منبع: الف

گزارش روزنامه خراسان از قیمت قبر در مشهد/ با پول یک قبر در حرم چند خانوار را می توان صاحبخانه کرد؟

روزنامه خراسان در گزارشی به قیمتهای عجیب و غریب خانه آخر در شهر مشهد پرداخته است.بخشی از این گزارش را می خوانید:

بهشت رضا

به سنگ قبرها بیشتر دقیق می‌شوم در انتهای هر ردیف افقی یک یا دو قبر با سنگی سفید وجود دارد، روی آنها عبارت سرداب حک شده و یا هیچ ننوشته اند احتمالا قبرهای پیش فروش و یا رزرو شده هستند. برای اطلاع از چند و چون کار تصمیم می‌گیرم به عنوان خریدار به دفتر آنجا مراجعه کنم. خانم کارمندی برگه قیمت پیش فروش قبرها را به دستم می‌دهد و می‌گوید قبرهای دو طبقه ۴ میلیون تومان و قبرهای یک طبقه ۶ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان است که می‌توان حدود یک سوم این مبلغ را پرداخت و مابقی آن را طی دو فقره چک در مدت یک سال پرداخت کرد. قبلا شنیده بودم که قبرهای سه طبقه هم در بهشت رضا وجود دارد کارمند بخش واگذاری قبور، پیش فروش قبرهای سه طبقه را که در جوار آرامگاه میرزا جواد آقای تهرانی است بین ۳۲ تا ۳۶ میلیون تومان عنوان می‌کند.

از خانمی که همزمان با ما در قسمت واگذاری قبور در حال خرید قبر به صورت پیش فروش بود می‌پرسم چرا در زمان حیات خود، قبر می‌خرد؟ می‌گوید در این بلوک پدرم آرمیده است، بر حسب علاقه قلبی خود دوست داشتم بعد از مرگ هم خانه آخرت مان به هم نزدیک باشد، ضمن اینکه حس خوبی دارم بدانم بعد از مرگ در چه جایی دفن خواهم شد.

قسمت پذیرش بهشت رضا قیمت قبر برای دفن به روز متوفی را بین یک میلیون و صد هزار تومان تا یک میلیون و دویست هزار تومان اعلام می‌کند که این قیمت برای خدمات آمبولانس، تغسیل، تکفین، تدفین و… است و جای قبر به صورت رایگان می‌باشد.

اما در این بین خانواده‌هایی هستند که علاقه مندند بعد از مرگ نیز قبورشان در کنار هم باشد. در دو ضلع مقابل، آرامگاه‌های خانوادگی وجود دارد، اکثرشان بسته هستند از شیشه‌ها  که داخل را نگاه می‌کنم مفروش شده اند و قرآن‌هایی بر رحل و چند سجاده پهن شده وجود دارد. تعداد زیادی از آنها را که پشت سر می‌گذارم خانواده‌ای را در یکی از غرفه‌ها  می‌یابم خودم را معرفی می‌کنم و می‌پرسم دلیل شان برای خرید آرامگاه خانوادگی چه بوده است؟ پدر خانواده علت را راحتی بازماندگان عنوان می‌کند و می‌گوید بازمانده‌های متوفیان به راحتی همه بستگان خود را در یک جا زیارت می‌کنند و مشکل پراکندگی بستگان فوت شده وجود ندارد، ضمن اینکه این مکان‌ها  سرپوشیده است و بعضا آب و برق هم دارد و در زمستان و تابستان آسودگی بازماندگان را سبب می‌شود.

 قیمت آرامگاه‌های خانوادگی در بهشت رضا:
اتاق‌ها  دارای ۱۲ قبر به قیمت ۱۹۸ میلیون تومان به صورت پیش فروش عرضه می‌شوند.

آستانه مبارکه خواجه اباصلت
زیارتگاه خواجه اباصلت که میان بهشت رضا و شهر مشهد وجود دارد، نیز دارای قبرستانی است.

قیمت قبور در این آستانه مبارکه بدین صورت است:
قبور دو طبقه  در محوطه( بلوک ۲ ضلع غربی)  یک میلیون و پانصد هزارتومان.
قبور سه طبقه داخل غرفه‌های ضلع غربی هر جا قبر دو میلیون و پانصد هزار تومان.
پیش فروش در این آستانه صورت نمی‌گیرد مگر در خصوص  قبور طبقاتی که یکی از بستگان درجه یک متقاضی در آن دفن شده، واگذاری طبقه بالای همان قبر آن هم با دریافت قیمت روز به صورت علی الحساب و اخذ ما به التفاوت در روز دفن اجازه داده شده است.

خواجه ربیع
آرامگاه خواجه ربیع در انتهای خیابان خواجه ربیع مشهد واقع شده و در واقع قبرستانی شهری است، رفت و آمد به اینجا هم از نظر هزینه و هم صرفه جویی در وقت بسیار راحت است. پایانه خواجه ربیع به چندین نقطه شهر خط اتوبوس دارد.
وارد خواجه ربیع که می‌شوم تا جایی که چشم کار می‌کند سنگ‌ها  سفید مرمری شکل و یکدست است که تفاوت زیادی با بهشت رضا دارد، هیچ دار و درخت و سایبانی بر سر قبرهای داخل محوطه وجود ندارد، بلکه در باغچه‌هایی مجزا فضای سبزی وجود دارد، فضای شهر تاثیر خود را گذارده است. اینجا قبرهای کوچک و مربع شکل چفت هم هستند روی آن‌ها  را که می‌خوانم بعضی نوشته پایین، بعضی وسط و بعضی بالا. به این معنی که قبرها سه طبقه هستند.

قیمت‌ها  را از دفتر آرامگاه به عنوان مشتری جویا می‌شوم که به شرح ذیل است:
باغ اول: قیمت به روز ۱۸ میلیون تومان
پیش خرید بیست و یک میلیون و ششصد هزار تومان
باغ دوم: قیمت به روز ۱۰ میلیون تومان
پیش خرید ندارد.

آرامگاه‌های خانوادگی در خواجه ربیع در باغ دوم عرضه می‌شوند، داخل اتاق‌ها  هر قبر به قیمت روز ۱۷ میلیون و اگر بخواهید پیش خرید کنید هر قبر بیست میلیون و چهارصد هزار تومان است، روی ایوان‌ها  هر قبر به قیمت روز ۱۵ میلیون و به صورت پیش خرید هر قبر ۱۸ میلیون تومان است، هر غرفه دارای ۱۸ تا ۶۰ قبر است.
در این صورت اگر بخواهید یک غرفه با ۱۸ قبر را پیش خرید کنید بیش از ۳۰۰ میلیون تومان برایتان آب می‌خورد.

حرم مطهر امام رضا(ع)
هر کسی دوست دارد توفیق این را بیابد که جسمش در جوار ملجاء نورانی امام هشتم آرام گیرد.
اما این امکان برای همه مردم میسر نیست زیرا قیمت‌های قبور در حرم مطهر بسیار متفاوت تر از سایر مکان‌ها ست.
می توان گفت این توفیق برای مردم طبقه پایین یک آرزوی دست نیافتنی است. در تماس تلفنی با دفتر امور دفن حرم قیمت‌ها  را جویا می‌شوم. پاسخ دهنده اعلام می‌کند در حال حاضر فقط در دو صحن قدس و صحن جمهوری فروش قبر دارند که ۱۲۰ میلیون تومان می‌باشد، ضمن اینکه   پیش فروش هم وجود دارد، اگرچه بین نرخ پیش‌فروش و خرید به روز تفاوتی وجود ندارد. سراغ صحن آزادی را می‌گیرم که می‌شنوم آن جا مخصوص خدام است، اما اگر موردی باشد که صحن آزادی را بخواهد باید درخواست دهد تا بررسی شود. قیمت قبر در صحن آزادی را در سایت‌های مختلف تا ۷۰۰ میلیون تومان هم گزارش داده اند. به قبرستان صحن آزادی که وارد می‌شوم قبور یکدست سفید مرمری نظرم را جلب می‌کند در اینجا نیز قبرها سه طبقه هستند. خانم مسنی دو انگشت خود را بر قبری گذارده و زیر لب فاتحه می‌خواند. خودش را معلمی بازنشسته معرفی می‌کند و می‌گوید اینجا قبر دایی ام است او خادم رسمی حرم بود و این قبر از طرف حرم به او داده شده بود، از او می‌پرسم نظرتان در مورد خرید قبر در حرم مطهر چیست؟ می‌گوید: هر کسی اعتقاداتی دارد اما کاش تاملی کنیم و به این پرسش پاسخ دهیم: جسممان در یک قبر ۷۰۰ میلیون تومانی دفن شود در حالی که روحمان به پرواز درآمده و در کالبد تن نیست؟ یا با ۷۰۰ میلیون تومان برای ۵ خانواده بی بضاعت خانه‌ای در شهر خریده و از آوارگی نجاتشان دهیم؟ یا برای تعداد زیادی نوعروس نیازمند جهیزیه تهیه کنیم و به خانه بخت بفرستیم شان. همچنین می‌توان هزینه معالجه صدها کودک نیازمند دردمند را فراهم کرد و برای صدها نفر جوان بیکار شغلی آبرومند دست و پا کرد. این‌ها  ثواب است و حسنه اخروی دارد یا خریدن جای قبری که تضمینی برای بهشت ندارد؟! آنچه مهم است اعمال و کردارمان در این دنیای فانی است و بس. اما عشق است دیگر و نمی‌توان خریداران این قبرها را ملامت کرد هرکس نظری دارد.
 


منبع: الف

جزئیات دستگیری متهم مواد فروش در پایتخت

رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر پایتخت، از دستگیری توزیع کننده حرفه ای مواد مخدر در محدوده غرب تهران، و کشف ۵۸ کیلوگرم تریاک از خودروی وی خبر داد. 

سرهنگ محمد بخشنده در گفتگو با مهر درباره جزئیات دستگیری این متهم، گفت: در تحقیقات انجام شده از سوی ماموران عملیاتی پایگاه دوم پلیس مبارزه با مواد مخدر فرماندهی انتظامی تهران بزرگ، مشخص شد که یکی از توزیع کنندگان حرفه ای مواد مخدر در محدوده غرب تهران به تازگی اقدام به قاچاق مقادیر قابل توجهی مواد مخدر به تهران نموده و قصد دارد این مواد را توزیع کند.

وی افزود: نتیجه تحقیقات انجام شده در اختیار مقام قضایی قرار گرفت که طی آن دستور دستگیری متهم و بازرسی از خودرو و مخفیگاه وی صادر شد و بلافاصله تیم های عملیاتی پایگاه دوم این پلیس برای دستگیری متهم وارد عمل شدند. 

سرهنگ محمد بخشنده گفت: پس از مدتی تعقیب و مراقبت، خودروی این متهم در محدوده غرب تهران شناسایی و طی یک عملیات ضربتی و غافلگیرانه به همراه مواد مخدر همراهش دستگیر شد. 

رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ افزود: در بازرسی از خودروی این متهم مقدار ۵۸ کیلوگرم تریاک کشف و ضبط گردید و متهم در بازجویی های انجام شده به جرم خود مبنی بر قاچاق و توزیع مواد مخدر مذکور اعتراف کرد. 

وی ضمن تقدیر از زحمات ماموران جان برکف پلیس مبارزه با مواد مخدر فرماندهی انتظامی تهران بزرگ، گفت: ماموران این یگان به صورت شبانه روزی در راه مبارزه با قاچاقچیان و توزیع کنندگان مواد مخدر تلاش می کنند و همچنین سه تن از کارشناسان پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ به صورت شبانه روزی ضمن استقرار در مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ آماده دریافت گزارشات و اخبار شهروندان در خصوص موارد مشکوک هستند.


منبع: الف

بیش از ۵ هزار زندانی محکوم به اعدام در انتظار تصمیم مجلس

سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس گفت: در صورت تصویب طرح تعدیل مجازات اعدام، بیش از ۵ هزار زندانی از مجازات اعدام رهایی پیدا می‌کنند.

حسن نوروزی (سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی) در گفت‌و‌گو با ایلنا، در رابطه با آخرین وضعیت اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر بیان داشت: بررسی این طرح به دلیل تعطیلی مجلس متوقف شده است، اما آخرین تبصره آن که در رابطه با بحث معالجه معتادان از طریق دولت بود، با آخرین نظریات اصلاحی تصویب شده است.

او در پاسخ به این سوال که با اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر چند زندانی از مجازات اعدام رهایی پیدا می‌کنند، بیان داشت: بیش از ۵ هزار زندانی از اعدام نجات پیدا می‌کنند و حکم شان به ۲۰ تا ۳۰ سال زندان تغییر می کند که اگر در زندان رفتاری نشان دهند که متناسب با شرایط جامعه و حضور و بازگشت آن‌ها به جامعه باشد، عفو نیز شامل آن‌ها خواهد شد.

نوروزی تصریح کرد: با اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر بیش از ۹۰ درصد زندانی‌های محکوم به اعدام از این حکم نجات پیدا می‌کنند.

سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس تاکید کرد: طی اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر کسانی که سوءپیشینه ندارند و یا زیر صد کیلو تریاک حمل کرده باشند، شامل تغییر در مجازات خواهند شد.

او با اشاره به انتظار بیش از ۵ هزار خانواده به اجرایی شدن اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر بیان داشت: بررسی این طرح تا هفته آینده تمام خواهد شد و  اگر شورای نگهبان آن را تایید کند به زودی اجرایی خواهد شد.

وی در پاسخ به این سوال که آیا در پروسه بررسی این طرح احکام کسانی که مجازات اعدام داشتند، اجرایی شده است یا خیر بیان داشت: طی بررسی این طرح، اجرای حکم اعدام باید متوقف می‌شد.

سخنگوی کمیسیون قضایی درباره لایحه حمایت از حقوق کودک و نوجوان بیان داشت: کمیسیون در هفته آینده زمان اصلی خود را صرف بررسی این لایحه خواهد کرد.

او افزود: پربحث‌ترین ماده‌های این لایحه ۷، ۸ و ۹ بوده است که این ماده‌ها تصویب شده است و به همین خاطر روند بررسی این لایحه سریع‌تر خواهد شد.


منبع: الف