ولایتی: تایید استعفای ناطق نوری / سیدحسن خمینی استعفا نداده

رئیس هیأت موسس و امنای دانشگاه آزاد با اشاره به استعفای ناطق نوری از هیأت موسس این دانشگاه گفت: از وی خواهش کردیم استعفای خود را پس بگیرد.

به گزارش مهر، علی اکبر ولایتی امروز در حاشیه مراسم اهدای حکم ریاست دانشگاه آزاد به فرهاد رهبر در جمع خبرنگاران گفت: از ناطق نوری خواهش کردیم استعفای خود را پس بگیرد چراکه حضور وی در هیأت موسس دانشگاه آزاد مغتنم است.

ولایتی گفت: دوباره از حجت الاسلام ناطق حضورا نیز در خواست خواهیم کرد که استعفای خود را پس بگیرد.

وی ادامه داد: سید حسن خمینی از عضویت هیأت امنای دانشگاه آزاد استعفا نداده است.

روز گذشته حجت‌الاسلام والمسلمین ناطق نوری در پاسخ به نامه یک عضو هیات علمی دانشگاه که نظر وی را درباره تغییرات پدید آمده در دانشگاه آزاد اسلامی سوال کرده، گفته بود: «بنده از عضویت در هیات موسس استعفا داده‌ام و اصلا در جریان آن چه در دانشگاه آزاد می‌گذرد، نیستم و به هیچ وجه در امور دانشگاه دخالت نداشته و ندارم. بنابر این آن چه در مورد این جانب گفته می‌شود، به شدت تکذیب می‌شود.»


منبع: عصرایران

شهر کفتارهای اهلی! (+عکس)

فرادید – زندگی و دوستی انسان و کفتار در شهر “هرار” ایتیوپی اکنون یک جاذبه گردشگری است که سالانه بسیاری را به این منطقه می کشاند.

از زمانی که در سال ۱۹۶۰ برای نخستین بار یک کشاورز در این منطقه به فکر غذادادن به کفتارها افتاد رابطه دشمنی این دو به دوستی بدل شده است.

در آن زمان کفتارها با حمله به مزارع و دام های کشاورزان خسارت های زیادی به بار می آوردند و این ابتکار توانست از این امر جلوگیری کند. اکنون بسیاری در هرار آموخته اند چگونه این حیوان وحشی را اهلی کنند؛ کفتارها دیگر نه به دام ها و نه به مردم حمله نمی کنند و در خیابان های شهر معمولا عبور آنها کسی را وحشت زده نمی کند. اکنون این رابطه دوستی به یک جاذبه گردشگری برای منطقه بدل شده است. 


منبع: عصرایران

ساعت بخار شهر گاس تاون (+عکس)

برترین ها: در فاصله‌ای نه چندان دور از ساحل ونکوور، در محله تاریخی گاس تاون، یکی از جاذبه‌های اصلی این شهر قرار دارد، یک ساعت بخار! این ساعت ۵ متری از چهار جهت زمان را نمایش می‌دهد و هر یک ربع موسیقی وست مینستر را با چهار سوت پخش می‌کند درحالیکه از بالای آن مثل لوکوموتیو بخار خارج می‌شود.

ساعت بخار گاس تاون با وجود ظاهر و تکنولوژی قدیمی که دارد در سال ۱۹۷۷ توسط ساعت ساز مشهور کانادایی ریموند ساندرز ساخته شده است. در دهه ۱۹۶۰ بسیاری از شهرهای آمریکای شمالی مثل نیویورک، تورنتو و سیاتل بزرگراه هایی در شهر یا امتداد ساحل خود داشتند.

ونکوور چنین چیزی نداشت و شهردار آن تصمیم گرفت یک بزرگراه عظیم ایجاد کند که طی آن باید محله‌های تاریخی مثل گاس تاون که در مسیر بزرگراه قرار داشتند، تخریب می‌شد. مردم این محلات اعتراض کردند و برنامه‌های بزرگراه ونککور کنار گذاشته شد. در عوض تلاش‌ها به سوی بازسازی ساختمان‌های تاریخی رفت.

تا سال ۱۹۷۷ بازسازی گاس تاون تقریبا تکمیل شده بود، اما هنور نقطه کانونی که مردم را جذب خود کند، در شهر وجود نداشت؛ بنابراین تاجران و مالکان با هم متحد شدند و ۵۸ هزار دلار جمع کردند تا یک ساعت با ظاهر آنتیک و قدیمی بسازند. ساعت بخار به عنوان نماد گذشته صنعتی این منطقه انتخاب شد.

ساعت بخار گاس تاون دومین ساعت بخاری بود که ساخته می‌شد و متفاوت با ساعت اول بود. درواقع این ساعت با بخار کار نمی‌کرد بلکه با گرانش کار می‌کرد. این ساعت از تعدادی گوی فولادی تشکیل شده که با وزنشان پایین می‌آیند و زنجیری را حرکت می‌دهند که عقربه‌های ساعت را حرکت می‌دهد. موتور بخار کوچکی در پایه زنجیر را به سمت بالا حرکت می‌دهد و توپ‌ها را بالا می‌برد. هم چنین این موتور کوچک مسئول سوت و بخار خروجی است.


منبع: عصرایران

لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج

سلیقه کیت در انتخاب لباس منحصر بفرد است. او شیک ترین لباس ها را که معمولا به سبک کلاسیک هستند، در طرح ها و رنگ های مختلف به تن می کند. ما کلکسیونی از بهترین لباس های او را در اینجا برایتان آورده ایم تا در صورت علاقه از آنها ایده بگیرید.

برترین ها: کیت میدلتون، دوشس کمبریج، همسر شاهزاده ویلیام، دوک کمبریج است که از طرف رسانه‌ها مورد توجه شدید قرار گرفته است. او در بسیاری از لیست‌های خوش پوشان دنیا قرار دارد.

به عنوان مثال طبق انتخاب «دیلی تلگراف» به عنوان «متعهدترین نوظهور» در لیست ۲۰۰۶ برنده‌ها و بازنده‌ها قرار گرفته و در سال ۲۰۰۷ توسط «تاتلر» رتبه هشتم در لیست ده تندیس برتر مد را از آن خود کرده است. او همچنین در مجله «مردم» در سال ۲۰۰۷ و ۲۰۱۰ در لیست خوش پوشان جای دارد. در ژوئن ۲۰۰۸ وبگاه Style.com  کاترین را به عنوان تندیس زیبایی ماه انتخاب کرد. او در جشنواره غرور نیز در لیست خوش پوشان بین‌المللی قرار گرفت.

سلیقه کیت در انتخاب لباس منحصر بفرد است. او شیک ترین لباس ها را که معمولا به سبک کلاسیک هستند، در طرح ها و رنگ های مختلف به تن می کند. ما کلکسیونی از بهترین لباس های او را در اینجا برایتان آورده ایم تا در صورت علاقه از آنها ایده بگیرید.

لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج(عکسها)
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 
لباس پوشیدن به سبک دوشس کمبریج 


منبع: برترینها

گفتگو با «بهرام بیضایی» درباره‌ی زبان آرکائیک در نمایشنامه‌هایش

هفته نامه صدا – ایرج افشاری اصل: برخی از زبانشناسان زبان فارسی را به سه دسته عمده تقسیم کرده اند: ۱٫ دوران زبانی ایران باستان یا آرکائیک، از تاریخ انشعاب زبان های ایرانی از مجموع آریایی یعنی به تقریب از آغاز هزاره دوم پیش از میلاد تا قرن چهارم و سوم پیش از میلاد.  ۲٫ دوران زبان ایرانی میانه از قرن چهارم و سوم پیش از میلاد تا قرن هشتم و نهم بعد از میلاد. ۳٫ دوران زبان ایرانی نوین، از قرن هشتم و نهم میلادی تا عصر حاضر. من درباره زبان آرکائیک آثار نمایشی بهرام بیضایی تحقیق می کنم.

محوریت بحث ما در این پژوهش شقه اول زبان یعنی باستانی یا آرکائیک است و در تقسیم بندی که در آثار نمایشی بهرام بیضایی داشته ام چهار اثر او را می توان به این دسته اختصاص داد: ۱٫ مرگ یزدگرد، ۲٫ اژدهاک، ۳٫ آرش، ۴٫ کارنامه بنداربیدخش. با او درباره این زبان گفتگو کرده ام.

(این گفتگو بخشی از کتاب پژوهشی «زبان آرکائیک در نمایشنامه های بهرام بیضایی» نوشته ایرج افشاری اصل است که انتشارات نظری آن را به زودی منتشر می کند.)

گفتگو با بهرام بیضایی درباره زبان آرکائیک در نمایشنامه هایش

استاد، اولین سوالم از جنابعالی این است که دغدغه زبان شما از کجا شروع شده است و اهمیت زبان در آثار شما از چه جایگاهی برخوردار است؟

– من خودم نمی دانم از کجا شروع شده ولی می دانم که پدرم شاعر بوده و خانواده شاعری داشته و خانه ما انجمن ادبی و شعر بوده ولی به هر حال من همیشه فکر می کردم که چرا نثر ما، نثر پویایی در حد شعر نیست و وقتی که به نثر می رویم متون سنگین ثقیل فاضل مآبانه ای وجود دارد و من که می خواستم کار تئاتر بکنم متوجه شدم که با این زبان اداری یا روزنامه ای نمی شود تئاتر نوشت. در واقع در جستجوی این که چه کار باید کرد، من به اینجا رسیدم و به چنین نثری دست پیدا کردم.

شما در چه مرحله ای نثر آثار خودتان را انتخاب می کردید؟ قبل از نوشتن اثر یا حین نگارش؟ در چه مرحله ای از پروسه نگارش به این نثر و زبان می رسیدید؟

– اغلب با اولین جمله ام که می نویسم زبان متن می آید. گاهی اصلا شاید یک جمله است که مرا راهنمایی می کند به یک نمایشنامه؛ بنابراین اولین سطر این سه برخوانی بقیه اش را با خودش آورد. یعنی به این شکل نبود که به دنبال رسیدن به یک زبان باشم. این جستجوهای ذهنی من احتمالا خودش طی چندین سال به آن زبان رسیده است.

در رسیدن به چنین زبانی چه عواملی موثر بودند؟

– خُب، مرگ یزدگرد در زمان پایان دوره ساسانیان و اول حمله اعراب به ایران اتفاق می افتد.

یعنی زمان اتفاق و واقعه نمایش تعیین کننده زبان نمایش است؟

– خُب چون در این زمان آدم احساس می کند که می تواند یک ترکیب فارسی و عربی را به کار ببرد. یک کمی این خودش به آدم چارچوب یا راهنمایی می دهد. دوره ای که من سه برخوانی را می نوشتم، آن موقع این اسم را نداشت. آرش، اژدهاک و بعدا بنداربیدخش را می نوشتم، آن موقع در فکر این نبودم که چیزی به زبان سره بنویسم، بلکه می خواستم مضمونم را بگویم، منتها به زبانی که آن فاصله تاریخی در آن معلوم باشد، ولی از طرف دیگر تماشاگر امروزی به وضوح بفهمد و مضمونم را درک کند. من به دنبال این بودم.

بعدها متوجه شدم که چند تا کلمه بیشتر عربی ندارد و آنها را برداشتم. به عنوان مثال توی سیاوش خوانی از اول خب می دانستم که مکالمات را می خواهم به فارسی سره بنویسم. یعنی می خواستم آزمایش کنم که می شود به آن زبان نوشت یا موقعی که دیباچه نوین شاهنامه را می نوشتم، می خواستم فردوسی به آن زبان حرف بزند یا مثلا وقتی گزارش ارداویر اف را می نوشتم یا سهراب کشی را، فکر کردم آنها باید به آن زبان حرف بزنند. زبان شان پالایش شده باشد از واژه های لااقل عربی. البته از اول قصد نداشتم ولی وقتی دیدم که این مفاهیم را به راحتی به این زبان مین گویند، باقی کار را به همان زبان نوشتم.

این زبان و نثر از کجاها نشأت می گیرد؟ هر چند نثر شما مختص به خود شما و واقعا بی بدیل است.

– خواهش می کنم.

گفتگو با بهرام بیضایی درباره زبان آرکائیک در نمایشنامه هایش

و اگر کسی چند خطی را به این نثر قلم بزند، رد پای نثر شما در آن مبرهن و آشکار است. مفردات نثر شما از کجا می آید و از کدام آثار و کدام دوران بیشتر تاثیر گرفته اید؟ در حالی که این نثر شما ما به ازای تاریخی ندارد ولی کاملا باورپذیر است و حس دوران باستان را به خوبی منعکس می سازد. لطفا از تاثیرات خودتان از آثار ادوار پیشین بفرمایید.

– موقعی که من شروع کردم ترجمه های خیلی کمی از متن های پهلوی وجود داشت. یکی یادم می آید کارنامه اردشیر بابکان صادق هدایت بود و …

گجسته ابالیش؟

– بله، گجسته ابالیش بود که صادق هدایت ترجمه کرده بود یا چندتایی که ایرانکده در آورده بود، «وَرِ جمکرد» و غیره. من آنها را خوانده بودم و یا چند متنی که مرحوم بهار ترجمه کرده بود. موقعی که رفتم دانشکده ادبیات ما یک سال زبان پهلوی داشتیم. دکتر صادق کیا درس می داد ولی من دانشکده را تمام نکردم و بیرون آمدم.

آنجا هم حدود یک سال من با زبان و آثار پهلوی آشنا شدم. تا حدودی با متن های قبل از اسلام و اوستایی که پورداوود ترجمه کرده بود، آشنا شدم. البته هیچ کدام از اینها را من به قصد این که نمایشنامه بنویسم مطالعه نمی کردم. مربوط می شد به اشتیاق من به این آثار. منتها وقتی من شروع کردم به اینجوری نوشتن، خودم احساس کردم که خب این سرمایه را از یک جاهایی جمعت آوری کرده ام. این سرمایه می توانست از خواندن ترجمه بعضی از نمایشنامه ها که زبان خوبی داشتند مثل نمایشنامه های شکسپیر، مولیر و … باشد، ولی موقعی که من اینها را می خواندم نمایشنامه نویس نبودم، اصلا نمی خواستم هم بشوم.

از این که نمایشنامه نویس شدید پشیمان که نیستید؟

– نه… دارم دلایلم را می گویم یا موقعی که من شاهنامه می خواندم یا بیهقی می خواندم. بعدها در نوشته های من یک جورهایی خودشان را ظاهر کردند و نشان دادند. من فکر می کنم از طریق مطالعه آثار نمایشنامه نویسان غربی در واقع به این فکر افتادم، چطور می توانم منظور خودم را بگویم؛ و تعزیه یا شعرهایی که می خواندم و مجموعه آن چیزهایی که در زندگی ام شنیده ام، حاصلش نمایشنامه های من شده است.

همانگونه که اطلاع دارید، زبانشناسان برای زبان پنج لایه زبانی قائلند: ۱٫ لایه آوایی، ۲٫ لایه واج شناسی، ۳٫ لایه صرف و نحو و دستوری، ۴٫ لایه معنایی، ۵٫ لایه هنری که البته به اعتقاد بنده باید لایه ششمی هم برای زبان در نظر گرفت و آن لایه، سبکی زبان است. جناب عالی در آثارتان بیشتر به چه لایه زبانی اهمیت می دهید؟

– من فکر نمی کنم کسی وقتی می نویسد با علم و اطلاع از این که زبان چند لایه دارد، می نویسد. او می نویسد تا مشکل و مسئله خود را بگوید و من سعی می کنم به فصیح ترین شکل بگویم. این شما هستید که باید بگویید من در چه لایه ای عمل می کنم.

جنابعالی هم در قلمرو واژگانی گاهی واژه سازی می کنید و هم در حیطه صرف و نحو و دستور دست به هنجارگریزی می زنید، این هنجارگریزی چه کارکردی در آثار شما دارند؟

– من موقع نوشتن مجبورم از کلماتی استفاده کنم که معادل فارسی اش هست. مثلا من واژه پارمان را در مقابل آپارتمان آورده ام، چرا که فصیح تر است و اصلا «مان» یعنی «خانه» و «پار» یعنی «جدا». در نتیجه اندیشیدن به زبان یا اندیشیدن به معادل ها اتفاق می افتد.

گفتگو با بهرام بیضایی درباره زبان آرکائیک در نمایشنامه هایش

در سبک نوشتاری «مرگ یزدگرد» ما شاهد واژگان امروزی از قبیل سگ درگاه، عوعو، خفه و … هستیم در مقابل انبوهی از واژگان باستانی و آرکائیک. با استفاده و تلفیق دو جغرافیای واژگانی امروزی و باستانی به غیر از کاربردی که به نوعی فاصله گذاری است و به تماشاچی گوشزد می کنید که شما در عصر حاضر دارید نمایشی از عصر ساسانیان را می بینید چه کارکرد و چه انگیزه های دیگری از این تمهید خود داشتید؟

– فکر می کنم در ادبیات این فرق می کند. ممکن بود من یک موقعی داستان می نوشتم، زبان یکدست می شد؛ اما تئاتر زبان خودش را دارد و در واقع کار خودش را می کند. تئاتر باید در همان موقعی که دیده می شود، فهمیده شود و اگر تماشاگر فکر کند که کلمات نامأنوس سرش می ریزیم اظهار می کند که درک نمی کند.

ممکن است فرار کند. در عین حال که می خواهم فاصله زمانی را یادآوری کنم، در عین حال می خواهم این فاصله را بردارم. یعنی می خواهم افرادی را ببرم به تاریخ تا آن دوران را درک کنند. در نتیجه من در مُغلق نویسی کوشش نمی کنم بلکه در هموار کردن راه دستیابی به آن دوران کار می کنم. در نتیجه بعضی چیزها مثل «بزن به چاک» یا مثلا «خفه» که معادلی برای آن یا اصلا همین ها را داشتند.

زبان فردوسی از زمان کودکی برایم قابل فهمیدن است. جاهایی که قابل فهمیدن نیست، آن جاهایی است که واژه های مهجور خارجی یا واژه های مهجور از بین رفته فارسی قدیم توی شان هست وگرنه زبانی قابل فهمیدن است. بنابراین من چرا باید فاصله ای را ایجاد کنم با متنی که ملت تصور کنند به خاطر بُعد زمان، امکان دستیابی ندارند. آنها شاهنامه را نمی خوانند به دلیل این که فکر می کنند چطور می توانند آن موقع را فهمند. من راه فهمیدن را باز می کنم.

این اتفاق در «سه برخوانی» نمی افتد. این تمهیدی که شما فرمودید واقعا قابل ستایش است، اما در «سه برخوانی» به نظر می رسد باعث کمتر شدن ارتباط با مخاطب می شود.

– ببینید، آرش موقعی که اجرا شد، هر کسی فکر کرد که این مال پریروز است. هیچ کسی فکر نکرد مال دوران باستان است. یا اژدهاک تا به حال بیشترین اجراها را داشته است. کارنامه بنداربیدخش بیشترین اجراها را داشته است. موقعی که اجرا می شوند می بینید که خیلی آسان است. اولش را که می خوانید به هر حال مشکل است اما موقعی که این مشکل برطرف شود، از طریق درست خواندن و نه چیز دیگر، رازها و مفاهیم آشکار می شوند و فیلتر زمان برداشته می شود و جهان پشت واژه ها بیان می شود و مشکل حل می شود.

استاد، به نظر شما زبان آرکائیک باعث چند لایه شدن و غنا بخشیدن به یک اثر نمایشی نمی شود؟ استفاده از عناصری همچون گزین گویه ها و کلمات قصار و امثال حکم و از طرفی صناعات ادبی از قبیل ایجاز و ابهام و استعاره و از طرفی به رهبردن از زبانی که به نوعی زبان فلسفه و علم هم بوده، آیا باعث غنی تر شدن درام نمی شود؟

– برای گفتن مجموعه ای از مفاهیم، زبان آرکائیک بهتر کار می کند تا زبان معاصر و برای گفتن بعضی مفاهیم که به زبان معاصر مربوط است زبان آرکائیک کار نمی کند؛ اما برای مفاهیمی که من به دنبالش بودم، زبان مدرن شلخته است و جواب درستی نمی دهد و زبان این آثار بایستی آرکائیک باشد. بهترین راه این است که زبان با زمان نمایش جاری باشد. یعنی هم زبان آن دوره و زبان این دوره در نمایش جاری شود.

 گفتگو با بهرام بیضایی درباره زبان آرکائیک در نمایشنامه هایش

در آثاری که شما به زبان آرکائیک و باستانی نوشته اید، مسئله ای مطرح است که فکر می کنم به کرّار از جناب عالی سوال کرده اند و آن در مورد زبان شخصیت های آثارتان است، انگار اکثر شخصیت ها به یک زبان واحدی صحبت می کنند. مثلا آرش به همان زبانی صحبت می کند که کشواد یا سردار. یا دقیقا بندار زبانش مشابه زبان شخصیت جم است. یا اژدهاک زبانش به همان نثر توصیفات صحنه است یا یزدگرد زبان یکسانی با آسیابان و سردار دارد؛ اما در آثار مدرن، شما مانور زبانی بیشتری دارید.

مثلا در سگ کشی هر کدام از شخصیت ها برای خودشان فرهنگ واژگانی متفاوت و خاص دارند و جغرافیای واژگانی هر شخصی متفاوت از دیگری است یا در این زمینه «باشو غریبه کوچک» در اوج و قله می ایستد. چرا در آثاری که به زبان آرکائیک نوشته اید این تنوع زبانی در اشخاص نمایش دیده نمی شود؟

– در واقع لغاتی که از آن موقع می شناسیم محدود است و باید گفت که اصلا لغات به دست آمده آن موقع برای این همه مفهوم شاید کافی نیستند. تعداد زیادی از این لغات مهجور هستند و تعدادی غیر قابل فهم هستند. البته می شود آن کاری که شما می گویید را انجام داد اما غیر قابل فهم می شود. کی می داند آن زمان زبان پادشاه چی بوده. هر کسی می داند و می تواند بیاید بنویسد و ما هم ببینیم.

در زمان حاضر زبان گسترش پیدا کرده است و در واقع هر قشری تا حدودی زبان خودش را دارد. هر چند واژگان مشترکی دارند. به هر حال ما همه زبان های معاصر را می فهمیم. من یک فیلمنامه ای چاپ کردم به اسم «ایستگاه سلجوق». توی آن انگلیسی حرف می زنند. در واقع بخش هایی که ترکی حرف می زنند من ترکی ننوشته ام اما معلوم است که دارند ترکی حرف می زنند.

می خواهم بگویم که من متوجه این موضوع هستم. کی می خواهد بگوید زبانی که ۵۰۰ تا لغت هم از آن نداریم را چه جوری می شود تقسیم کرد. مثلا یک لغت «خوردن» داریم. این را پادشاه می گوید. پس آنهای دیگر چه می گویند. موقعی که واژگان محدودتر است، همه به یک زبان حرف می زنند. اصولا توسعه زبان با توسعه جامعه اتفاق افتاده است و تفکیک های زبانی با تفکیک و بزرگ شدن شهرها، تفکیک مشاغل و مهاجرت ها و غیره و غیره اتفاق افتاده است. برای مردم جامعه کوچکی که در یک جای کوچکی زندگی می کنند و واژگان محدودی دارند چنین تغییری وجود ندارد.

به نظر شما درام نویس نباید برای ایجاد تنوع زبان شخصیت هایش در زبان آرکائیک تلاش کند؟

– تلاش که باید باشد اما نه همه اش با کلمات، یک خرده هم با عوامل شنیداری دیداری باید این مسئله صورت بگیرد.

در آثاری که شما به زبان آرکائیک نوشته اید، شخصیت ها را بیشتر از طریق اعمال و کردار و کنش های نمایشی است که می شناسیم.

– بله و از طریق منطق آنها، چرا که منطق هر یک از آنها با دیگری فرق می کند. همانطور که گفتم مثلا در یک جامعه ای که پانصد نفر، دویست نفر یا بعضی دهات و روستاها مثلا دوازده نفر در یک جا زندگی می کنند چگونه می توان تشخیص داد که این یکی کدخداست و آن دیگری زیردست کدخدا است. چون با واژگان محدودی دارند زندگی می کنند. بنابراین تصور من این است که تصور عامه راجع به جوامع اولیه غلط است و این طور نیست که آنجا اینقدر تفکیک زبانی وجود داشته باشد.

یکسری مفردات در آثار شما وجود دارند که متعلق به دوران باستان هستند؛ اما در کل آثار را مدرن می بینم. آیا اعتقاد دارید که آثار شما به نوعی به آثار مدرن ادبیات نمایشی تکیه می زنند؟

– قضاوت نمی کنم. فقط می خواهم بگویم در هر کدام از اینها می خواستم یک حرف امروزی بگویم. در واقع نگاه امروز در آنها هست و این بیان امروزی برای مردم امروز است. در نتیجه اگر مدرن است پس مدرن است.

مسئله دیگری که برای من مطرح است و چند سال پیش در جلسه از جنابعالی سوال کردم مسئله پارادوکس است. به نظر می رسد یکی از دلمشغولی های شما همین مسئله است. این پارادوکس در داستان و شخصیت های نمایشی شما اتفاق می افتد؛ اما انگار این پارادوکس در عنصر زبان هم اتفاق می افتد. یعنی شما از طریق هنجارگریزی واژگانی، واژه ای را انتخاب و جایگزین واژه ای آشنا می کنید و به نوعی پارادوکس زبانی را به وجود می آورد.

– مثل چی؟ یک نمونه اش را بگویید.

گفتگو با بهرام بیضایی درباره زبان آرکائیک در نمایشنامه هایش

مثل واژه «ژکیدن» که واژه ای مهجور در مقابل واژه «غر و لند کردن» است و شما با این گزینش باعث می شوید در یک آن مدلول واحد، دو دال متفاوت داشته باشد. همین یک مدلول واحد در یک لحظه دو دال متفاوت دارد. البته این پروسه به شناخت بیشتر تماشاچی می انجامد.

– ببینید. من می خواهم زبانی را زنده کنم. زبان باستانی و سره همیشه مرده به نظر می رسد. من برای یک تئاتری که زنده است زبانی زنده نیاز دارم. در نتیجه واژه ها را جوری می چینم که از این حالت عادی معمول در بیاید و در واقع زبان یک زندگی دوباره و مشخصی پیدا می کند. در عین حال آدم های ساده ای که توی داستان ها ما می بینیم را من ندارم. آدم های من آدم های پیچیده ای هستند و من ناچارم این پیچیدگی را با همان کلماتی که دارم منتقل کنم. جوری که همه را بچینم و پیچیدگی ذهنی و روحی شخصیتی آن طرف را نشان بدهم. بنابراین همین کار را می کنم، کاری می کنم که پیچیدگی های ذهنی، فکری و روحی آن آدم را نشان بدهم.

مسئله دیگری که در زبان مطرح است «لانگاژ»، «لانگ» و «پارول» است. به نظر می رسد که شما تلاش می کنید پارول با لانگ همپوشانی شود.

– شما مرا وادار می کنید که کارهایم را تحلیل کنم و من می خواهم از این کار در بروم. بنابراین بگذارید این کار شما باشد نه من.

و به رسم عادت گفتگوها، آخر سر اگر حرفی باقی است…

– من سعی می کنم این زبانی که برای نمایشنامه ها و فیلمنامه های مختلفی که می نویسم، زبان خودش را پیدا کند و از این زبان تکراری و عادت شده استفاده نکنم و یا اگر مجبورم از آنها استفاده کنم، آن را به صورتی در بیاورم که زنده بشود، صورت خلق شده به خودش بگیرد، نه نسخه ای از یک عادتی که ما همیشه داریم. آن را دوباره در واقع دوباره سازی کنم. ناچاریم، برای این که در غیر این صورت یک تئاتر مرده یا یک نمایشنامه مرده یا فیلمنامه مرده خواهیم داشت.


منبع: برترینها

استارتاپ های موفق با امکان اجرا در ایران

روزنامه هفت صبح – علی هادی زاده: ایده راه اندازی یک استارتاپ در ذهن همه ما هست. ایده هایی که با دیدن موفقیت بعضی استارتاپ های امروزی مثل اسنپ و زودفود، بسیاری را وسوسه می کند تا ایده خود را سریعا به پول تبدیل کنند. متاسفانه در ایران هنوز فرهنگ استارتاپی درست جا نیفتاده و افراد زیادی بدون در نظر گرفتن نقشه کسب و کار و فقط با یک دو دوتا چهارتای ساده روی کاغذ به این نتیجه می رسند که می توانند پول زیادی به جیب بزنند.

البته الزاما این دو دوتا چهارتاها اشتباه نیستند ولی ریسک زمین خوردن شما را بسیار بالا می برند. از طرفی بسیاری از افراد فکر می کنند باید حتما ایده خاصی داشته باشند یا به سراغ اختراع فناوری عجیب و غریبی بروند تا بتوانند از کسب درآمدشان مطمئن شوند. به همین خاطر سراغ تعدادی از استارتاپ های موفق چند سال اخیر رفته ایم تا هم ایده های ساده و البته جالب آنها را بشناسید و هم متوجه رمز موفقیت این کسب و کارهای نوپا شوید. رمز موفقیتی که ممکن است باعث شود استارتاپ شما هم روزی تبدیل به یکی از موفق ترین کسب و کارها در ایران و یا حتی جهان شود.

۱٫ Comparably؛ مناسب کسب و کارهای تحلیل داده

استارتاپ Comparably بر اساس مشکل بسیاری از افراد در سر کار شکل گرفته است، به خصوص کار کارمندی و فرهنگ سازمانی ضعیف که در نهایت موجب کار اضافه در کنار حقوق کم می شود. این سایت با بررسی میزان حقوق افراد در هر منطقه و با توجه به شغل شان، توانسته یک پایگاه اطلاعاتی خوب برای حداقل و حداکثر حقوق برای هر کاری باشد. در اصل اگر برای تان سوال شده که آیا به اندازه کافی حقوق می گیرید یا نه، این سایت به سوال تان جواب خواهد داد.

 استارتاپ های موفق با امکان اجرا در ایران
هدف اصلی این سایت افزایش فرهنگ سازمانی و قانونمداری در شرکت های مختلف است تا هم کارفرما بداند چقدر باید پرداخت کند و هم کارمند راضی به خانه برگردد. این سایت در ابتدا ۶٫۵ میلیون دلار سرمایه جذب کرد و با توجه به پایگاه اطلاعاتی عظیم خود احتمالا به زودی سرمایه گذاری بزرگ دیگری نیز روی آن انجام می شود.

دلیل موفقیتش چیست:

مسلما ایده اولیه این استارتاپ عامل موفقیت آن بوده است ولی دلیل موفقیت این ایده استفاده از روایت روز جامعه بوده است. روایتی که در آن کارمندان از حقوق و فرهنگ سازمانی خود ناراضی هستند و کارفرما از عدم وجود اطلاعات درست سوء استفاده می کند تا بیشترین کار ممکن را با کمترین حقوق انجام دهند. این مسئله باعث شده تا همه افرادی که با این مشکل روبرو هستند، از این استارتاپ حمایت کرده و آن را قدرتمند کنند.


۲٫ Kaltura؛ مناسب کسب و کارهای کمک آموزشی

این استارتاپ یک سایت برای اشتراک گذاری ویدئو به صورت منبع باز است که در آن افراد مختلف ویدئو منتشر کرده و در مورد ویدئوهای یکدیگر نظر می دهند. ممکن است بگویید خب یوتیوب و یا آپارات خودمان هم همین کار را می کنند؛ درست است اما اینجا دقیقا مسیر این استارتاپ از بقیه سرویس های اشتراک گذاری ویدئو جدا می شود.

 استارتاپ های موفق با امکان اجرا در ایران
این سایت با هدف قرار دادن شرکت ها و موسسه های آموزشی، فقط ویدئوهای آموزنده مرتبط با صنعت و آموزش را در سایت خود می گذارد. ویدئوهایی که بیشتر توسط متخصصان هر امر ساخته شده و محیط این سایت را تبدیل به مکانی برای آموزش تئوری و عملی کرده است. این سایت از ۳۰۰ هزار شرکت و موسسه مختلف برای این کار بهره می گیرد و به تازگی ۲۵ میلیون دلار سرمایه گذاری روی آن انجام شده است.

دلیل موفقیتش چیست:

بسیاری از کسب و کارها با هدف قرار دادن چند حوزه کوچک و البته پرطرفدار، یک بخش خاص از آدم ها را جمع کرده و به راحتی پا می گیرند. اگر زورتان به رقابت با یوتیوب نمی رسد به سراغ بخش های کوچک تر آن بروید و بر اساس مخاطبان آن بخش، سرویس دهی کنید.


۳٫ Pandora؛ مناسب کسب و کارهای پلتفرمی

ایده اصلی استارتاپ Pandora چیز عجیب و غریبی نیست. این سایت مثل سایت های موفقی مثل Spotify عمل کرده و امکان دسترسی به موزیک را برای طرفدارانش مهیا می کند ولی فرق اساسی این سایت با دیگر رقبایش اهمیت زیاد به مخاطب است. این سایت از همان بدو ورود از شما در مورد سلیقه موسیقی تان می پرسد و از شما در مورد هر آهنگ نظر می خواهد. بر اساس جمع آوری این اطلاعات و الگوریتم خاص Pandora سایت به آنها آهنگ هایی پیشنهاد می دهد.

 استارتاپ های موفق با امکان اجرا در ایران
بیشتر سایت ها با توجه به سلیقه ها یک آلبوم را در اختیار فرد می گذارند ولی این استارتاپ آهنگ هایی پخش می کند که فقط مخصوص شخص انتخاب شده اند. امری که باعث می شود مخاطب احساس مهم بودن بکند. این استارتاپ قرار است با رسیدن به ۱۰ میلیون کاربر از یک سرمایه گذاری ۲۳۱ میلیون دلاری بهره بگیرد.

دلیل موفقیتش چیست:

شخصی سازی یکی از مهم ترین دلایل موفقیت خدمات است. هر چه مخاطب بیشتر احساس نزدیکی با خدمات شما بکند، احساس اهمیت داشتن در او تقویت می شود. امری که در ادامه باعث می شود به برند شما کاملا وفادار بماند و آن را با چیز دیگری عوض نکند. این شخصی سازی ها خاطره هایی ایجاد می کنند که با هر تبلیغاتی از ذهن مخاطب پاک نمی شود و مخاطب پیش شما می ماند.


۴٫ Shoe Dazzle؛ مناسب کسب و کارهای مرتبط با پوشاک

استارتاپ Shoe Dazzle بر اساس یک ایده بامزه شکل گرفته است؛ مسئله زمان زیادی که خانم ها برای کفش خریدن صرف می کنند. به خاطر همین این استارتاپ به سراغ یک پلتفرم شخصی سازی شده آنلاین و فروشگاهی رفته است که به زنان کمک می کند کفش دلخواه شان را راحت پیدا کرده و خریداری کنند.

 استارتاپ های موفق با امکان اجرا در ایران
این استارتاپ از زمان تاسیس در سال ۲۰۰۹ پایگاه مشتریانی با بیش از ۱۳ میلیون عضو و ۶۶ میلیون دلار سرمایه کسب کرده است. البته همیشه هم وضعیت به این درخشانی نبوده است. مثلا در سال ۲۰۱۱ این استارتاپ مدل سرویس اشتراک دهی موفق خود را رها کرد. این مدل تجاری الکترونیکی مطمئن که امتحان خود را هم پس داده بود، بعد از کنار گذاشته شدن در آن تاریخ باعث ضرردهی شرکت شد و به خاطر همین مجددا به کار گرفته شد و کمپانی در حال حاضر دوباره رو به رشد است.

دلیل موفقیتش چیست:

خارج از ایده جالب و البته فهمیدن نیاز مشتری، این استارتاپ سریع از اشتباه خود درس گرفته و نگذاشته به برندش آسیب زیادی وارد شود. بسیاری از استارتاپ ها در ادامه روند موفقیت خود از اهمیت خدمات شان به درستی آگاه نیستند و با حذف و اضافه بی مورد قبر خود می کَنند. خلاصه اگر همه چیز در استارتاپ شما نشان از پیشرفت دارد، آن را ناگهان تغییر ندهید.


۵٫ ۲U؛ مناسب کسب و کارهای آموزشی

استارتاپ ۲U توسط چند دانشجو که حوصله سر کلاس رفتن را نداشته اند ساخته شده است. البته فرق این دانشجویان با ما در این بوده است که زمان اضافه نرفتن به کلاس را صرف راه اندازی کسب و کار کرده اند تا زیاد متضرر نشوند. این استارتاپ با دانشگاه های برتر برای ارائه مدارک آنلاین همکاری می کند. این شرکت که توانسته از طریق سرمایه گذاری های خطرپذیر ۱۰۰ میلیون دلار جمع آوری کند، در زمینه دنیای فناوری های آموزشی پیشرو است و زیرساخت ها، بازاریابی و نرم افزارهایی را به عنوان خدمات فناوری به دانشگاه ها ارائه می دهد تا به وسیله آنها بتواند برنامه های خود را تنظیم و دیجیتالی کند.

 استارتاپ های موفق با امکان اجرا در ایران
در قلب موفقیت این استارتاپ، نرم افزارها و رشته ای از ابزارهای پیشرفته مدیریت یادگیری قرار گرفته است که دانشجویان، اساتید و همه فرآیندهای مدیریت دانشگاه و یادگیری را پشتیبانی می کند. استارتاپ ۲U، با تمرکز روی تکنولوژی و استخدام بهترین متخصصین فناوری در این حوزه، توانسته خود را از سایرین متمایز کند.

دلیل موفقیتش چیست:

بسیارای از استارتاپ ها با همین مدل کسب و کار ۲U شکل گرفته اند؛ بسیاری مثل گوگل یا همین دیجی کالای خودمان. ولی در این میان کسی که با استفاده از بهترین ابزارها و به روزترین روش های نرم افزاری و سخت افزاری کار خود را به جلو می برد، موفق می شود. این استارتاپ هم با یادگیری از اشتباهات دیگران و استفاده از متخصص ترین نیروها توانسته خود را متمایز کرده و به نظر موسسات آموزشی بزرگ را جلب کند.


۶٫ Prismatic؛ مناسب کسب و کارهای خبری

فکر نکنید استارتاپ باید ایده خیلی خفنی داشته باشد تا کار و بار شما را سکه کند. بسیاری از استارتاپ ها مثل گوگل از روی یک ایده اصلی پا گرفته اند و زمانی وارد بازار شده اند که رقبایی با همان زمینه فعالیت حضور داشته اند. استارتاپ Prismatic هم مانند گوگل با یک ایده ساده شکل گرفته است.

 استارتاپ های موفق با امکان اجرا در ایران
این استارتاپ یک خبرخوان است که از الگوریتم های خاص برای ساخت یک صفحه خبری اختصاصی مبتنی بر علایق هر فرد استفاده می کند. بر اساس عادت های خواندن هر فرد و محتوایی که او دوست داشته است. این پلتفرم خبرهای مرتبط دیگر را به او پیشنهاد می دهد. هر هفته ۲۵ هزار نفر از این استارتاپ استفاده می کنند و در حال حاضر این شرکت ۱۶٫۵ میلیون دلار سرمایه دارد.

دلیل موفقیتش چیست:

بزرگ ترین عامل موفقیت استارتاپ محیط کاری ویژه ای است که در آن همکاری تنگاتنگی در سطح بالا میان مهندسان، طراحان، محققان و به طور کلی بین تمامی اعضای تیم وجود دارد. به عنوان نمونه بردفورد کراس، مدیر ارشد Prismatic ریزه کاری های طراحی را هم یاد گرفته است تا بتواند برای همکاری تنگاتنگ به طور فعال در تیم حضور داشته باشد.


منبع: برترینها

طنز؛ در ایران لوس نداریم

مهرشاد مرتضوى در نوشت:

«اسپویلد» در لغت خارجستانی به معنی فاسد شده است. یعنی مثلا وقتی می‌خواهیم بگوییم غذایی خراب شده، می‌توانیم بگوییم «ایت ایز اسپویلد». بیشترین تعداد دفعاتی که این کلمه با این معنی استفاده شده نیز مربوط به شبکه «پرس تی‌وی» می‌شود که سعی می‌کند به زبان انگلیسی به همه مردم دنیا بفهماند که غرب در فساد و بدبختی غوطه‌ور است.

یک معنی دیگر «اسپویل» به معنای لو دادن است. مثلا وقتی می‌گوییم در قسمت جدید بازی تاج و تخت، جان اسنو تصمیم می‌گیرد با تارگریان پیمان همکاری ببندد یا عموی گریجوی‌ها به برادرزاده‌های خودش شبیخون می‌زند، سریال را لو داده یا در اصطلاح «اسپویل» کرده‌ایم. (توضیح: نگارنده به احضار روح و علوم خفیه این‌چنینی اعتقاد ندارد، لطفا سوال نکنید!)

اما یک معنی دیگر «اسپویلد» که ما امروز با آن سر و کار داریم، «لوس» است. با وجود اینکه برخی غرب‌زده‌ها تصور می‌کنند خارج جایی است که در آن بچه‌ها در پر قو بزرگ می‌‌شوند و روی‌شان سیستم آموزشی نصب می‌شود و کلی استعدادیابی صورت می‌گیرد اما حقیقت این است که نیمی از همان خارجی‌ها نیز خون آریایی در رگ‌های‌شان جریان دارد و بچه را بعد از دادن سه آوانس، در صورت مشاهده چهارمین خطا جوری می‌زنند که قالی را دم عید آن شکلی نمی‌تکانند. در نتیجه بچه‌ای که کتک نخورد و یا از کتک پنجم به بعد، هنوز به جای خندیدن زار بزند را لوس یا «اسپویلد» صدا می‌کنند.

یکی از مصادیق لوس بودن در دنیای امروز، مصرف بهینه است. الان دیگر میزان منابع طبیعی، به خصوص آب شرب، به حدی رسیده که مطمئنیم چیزی گیر نسل‌های بعدی نمی‌آید. بنابراین رعایت الگوی مصرف و این کارها لوس بازی محسوب می‌شود. درست است که وان ندارید ولی زیر در حمام را خوب بپوشانید و بگذارید بچه حمام را تا ارتفاع یک متر پر از آب کند که پسفردا برای نوه‌هایش خاطره‌ای برای تعریف کردن داشته باشد. یا چه اشکالی دارد پدر خانواده شیر آب را باز بگذارد تا خنک شود؟ به هر حال که نصف روز برق قطع است و هیچ‌وقت آب خنک داخل یخچال نداریم! بنابراین تمام این لوس بازی‌ها را کنار بگذارید و راحت زندگی کنید.

اما اینکه چرا مساله لوس بودن را مطرح کردیم، دلیل خاصی ندارد زیرا:

۱) نه در اقتصاد مصداق دارد؛چون الان شرایط اقتصادی جوری است که فردا بگویند مرغ شده ۱۰ هزار تومن، مردم می‌گویند «برو داداش، زیر ۲۰ هزارتومن تغییر تو یه روز که گفتن نداره» یا اگر بشنویم بیکاری به ۸۰ درصد رسیده، تنها واکنش‌مان این است که بگوییم «اون ۲۰ درصد هم که از خودشونن دیگه».

۲) نه در فرهنگ مصداق دارد؛ چون درست است که فیلمی توقیف نمی‌شود، ولی از کمیسیونی به کمیسیون دیگر می‌رود و آخرش هم که مجوز اکران می‌گیرد، نصف ملت در همین کمیسیون‌ها فیلم را دیده‌اند و یکی هم با موبایل فیلم گرفته و کیفیت روی پرده‌ای‌اش آمده بیرون، تازه وقتی هم اکران می‌شود بعضی از دوستان زحمت پایین آوردن پوسترش را می‌کشند.

۳) نه در سیاست مصداق دارد؛ چون الان به اصولگراها بگویید در انتخابات شکست خوردید، با اعتماد به نفس می‌گویند «کی؟ ما؟ ما که ۱۶ میلیون رای داشتیم!». به اصلاح‌طلبان بگوییم دچار مشکلات داخلی شده‌اید، می‌گویند «کی؟ ما؟ برو داداش ما ژن خوب داریم، این وصله‌ها به ما نمی‌چسبد»

خلاصه لوس بودن در ایران معنی ندارد و مختص همان خارجی‌هاست!


منبع: برترنها

سبک ماوریک؛ دکوراسیون بی قید و بند!

عاشق آخرین مدهای روز هستید؟ دوست دارید هرچه که خواستید را فارغ از همه قوانین در خانه خود گرد آورید؟ می‌خواهید مانند هیچ‌کس نباشید؟ از دیدن زرق ‌و برق‌های امروزی لذت می‌برید و بدتان نمی‌آید سروشکل خانه خود را هم این‌چنینی آرایش کنید؟ دنیای سبک‌ها، هیچ‌وقت کسی را دست خالی رها نمی‌کند. “ماوریک” همان چیزی است که می‌خواهید!

ماوریک چیست؟

سبک ماوریک در طراحی داخلی، دکوراسیون بی قید و بند!

ماوریک “Maverick” واژه‌ای انگلیسی و به معنای فردی مستقل و تک‌رو است که با هیچ گروه و حزبی همراه نمی‌شود. سبک ماوریک جزئی از سبک مدرن با رویکردی مبتکرانه، غیرمعمول و غیرمتعارف است؛ سبکی جوان و گستاخ که به قانون‌ها احترام نمی‌گذارد.

ماوریک در طراحی داخلی امروزی به دلیل نزدیکی زیادی که به رویکردهای دنیای مدرن دارد شهرت پیدا کرده است. این سبک زاییده تخیل است و طراحی‌های حاصل از آن از هیچ‌کدام از قوانینی که می‌شناسیم تبعیت نمی‌کند و تنها به تخیلات ذهن طراح بها می‌دهد.

سبک ماوریک در طراحی داخلی، دکوراسیون بی قید و بند!

ماوریک؟ بله یا خیر!

سبک ماوریک در طراحی داخلی، دکوراسیون بی قید و بند!

بسیاری از افرادی که با سبک ماوریک آشنا نیستند، آن را غیرعادی و از نظر بصری چالش‌برانگیز می‌یابند. این زمینه طراحی بی‌مانند و نوآورانه است؛ افراد در مواجهه با آن یا عاشقش می‌شوند یا متنفر. وقتی بحث ماوریک می‌شود حد وسطی برای دیدگاه‌ها وجود ندارد؛ صفر یا صد.

در این سبک شما طرح‌هایی را تجربه می‌کنید که در نگاه اول عجیب ‌و غریب به نظر می‌رسند و حتی احتمالاً زننده، اما درنهایت، این سبک، سبکی است که خود را جسورانه بیان می‌کند.

سبک ماوریک در طراحی داخلی، دکوراسیون بی قید و بند!

رنگ‌ها در سبک ماوریک

سبک ماوریک در طراحی داخلی، دکوراسیون بی قید و بند!

در طراحی ماوریک محدودیتی برای انتخاب رنگ‌ها وجود ندارد و شما اجازه دارید رنگ‌های پرزرق ‌و برق و جدیدی انتخاب کنید که تاکنون تجربه نشده‌اند. اگر در ذهن خود یک پالت رنگی خاص دارید، تنها کافی است با طراحی هم‌عقیده با خود هم‌تیم شوید که می‌تواند محیطی با دید شما و فارغ از همه قوانین رنگ و ترکیب رنگی برایتان خلق کند.

عناصر دکوراسیونی در سبک ماوریک

سبک ماوریک در طراحی داخلی، دکوراسیون بی قید و بند!

عناصر دکوراسیونی نیز جزء اصلی طراحی داخلی ماوریک به شمار می‌روند. این عناصر دقیقاً شبیه چیزی هستند که در طراحی معاصر به کار می‌رود. اشیایی مانند فرش‌، کوسن‌ و قطعات دیگر دکوراسیونی در این نوع طراحی دخیل هستند با این تفاوت که ممکن است اختلاف قابل‌توجهی با یکدیگر داشته باشند؛ چون انتخاب‌ها کاملاً تصادفی بوده است.

مبلمان در سبک ماوریک

سبک ماوریک در طراحی داخلی، دکوراسیون بی قید و بند!

ازآنجایی‌که سبک ماوریک با دنیای مدرن هم‌خوانی بسیاری دارد، مبلمان و تجهیزات مد روز در آن استفاده می‌شود؛ مبلمانی که جسورانه به نمایش خود می‌پردازد. در بیشتر موارد، مبلمان این سبک عجیب‌ و غریب به نظر می‌رسد، اما با این حال کاربردی است.

ماوریک متعارض اما غیر احمقانه!

سبک ماوریک در طراحی داخلی، دکوراسیون بی قید و بند!

اگر تعدادی خانه با طراحی داخلی به سبک ماوریک را بررسی کنید، به وجود عناصر بی‌مانند و مشخصی پی خواهید برد که در هیچ سبک دیگری از طراحی داخلی با آنها مواجه نشده‌اید؛ برای مثال صندلی‌ها اشکال نامنظم و رنگ دیوارها و کف، سایه‌هایی متداخل و بعضاً متعارض دارند. چیزی که درنهایت می‌بینید ممکن است به چشم برخی از شما ناآشنا باشد، اما هرگز احمقانه نخواهد بود.

ماوریک در کدام فضاها؟

سبک ماوریک در طراحی داخلی، دکوراسیون بی قید و بند!

سبک ماوریک هم در فضاهای کوچک و هم در فضاهای بزرگ می‌تواند به کار رود. شما می‌توانید فضاهای داخلی عمومی با سبک ماوریک را پیدا کنید (موزه‌های مدرن و گالری‌های هنری معمولاً طرفدار این سبک هستند) اما در یک خانه مسکونی مدرن هم به همین اندازه تأثیرگذار می‌تواند به کار گرفته شود.

ماوریک برای چه افرادی؟

سبک ماوریک در طراحی داخلی، دکوراسیون بی قید و بند!

هدف سبک ماوریک در طراحی داخلی، نمایشی دروغین از احساسات و خواسته‌های شما نیست، بلکه با این سبک شما می‌توانید نگاه جسورانه خود را به رخ بکشید و به زیبایی هر چه تمام‌تر به نمایش بگذارید. اگر عاشق مدهای روز و زرق ‌و برق‌های دنیای امروزی هستید و به‌صورت فعالانه‌ای مدهای عصرتان را دنبال می‌کنید، این سبک مناسب‌ترین انتخاب برای شما است.

سبک ماوریک در طراحی داخلی، دکوراسیون بی قید و بند!

ممکن است بسیاری از افراد با معنای ماوریک آشنا نباشند یا حتی درباره آن دیدگاهی ناخوشایند داشته باشند، اما این سبک هم مانند همه سبک‌های دیگر اگر به‌درستی استفاده شود، نتیجه‌ای بسیار خیره‌کننده و منحصربه‌فرد خواهد داشت.


منبع: برترینها

داستان عشقی که از المپیک پا گرفت

مهران عسگری، تکواندوکار ایرانی است که از سال ٢٠١۵ تصمیم گرفت دیگر در تکواندوی ایران حضور نداشته باشد. او ادعا می‌کند شرایط این روزهای تکواندوی ایران را پیش‌بینی می‌کرده و به همین دلیل تصمیم گرفته برای ادامه زندگی ورزشی خود راه جدیدی را انتخاب کند.

او بعد از اینکه مدتی به عنوان مربی بدنساز تیم ملی تکواندوی برزیل فعالیت کرد، تصمیم به ازدواج با یک تکواندو کار ترکیه‌ای گرفت تا به عنوان مربی خصوصی همسرش فعالیت کند و از این طریق زندگی‌اش را بگذراند. ازدواج عسگری با «نور تاتار» علاوه بر اینکه شهرت این دو ورزشکار را افزایش داد، در مدت کوتاهی به خبر مهم رسانه‌های ورزشی ایران و ترکیه تبدیل شد.

جالب اینکه همسر وی یکی از قهرمانان بنام کشور ترکیه است که حالا با مربیگری همسر ایرانی خود به آینده‌ای بهتر می‌اندیشد. این زوج تکواندوکار صحبت‌های جالبی را بر زبان آورده‌اند که خواندن حرف‌هایشان خالی از لطف نیست.

 داستان عشقی که از المپیک پا گرفت

پیش‌بینی این روزهای تکواندو را می‌کردم، کنار کشیدم

عسگری: همه ‌چیز از المپیک لندن اتفاق افتاد

مهران عسگری از تصمیمی که برای ادامه زندگی شخصی و ورزشی‌اش گرفته، راضی است. حالا که نور تاتار توانسته مدال طلای مسابقات جهانی تکواندو را از آن خود کند، خیلی‌ها به نقش پررنگ مهران عسگری در این مدال اشاره می‌کنند و خود تاتار هم طلایی‌شدنش را ناشی از زحمات همسر ایرانی‌اش می‌داند. حرف‌های عسگری را در ادامه می‌خوانید:

  شاید برای خیلی‌ها جالب باشد که بدانند تکواندوکار سابق تیم‌ملی درحال حاضر در ترکیه مشغول چه کاری است؟

من درحال حاضر به عنوان مربی خصوصی و حریف تمرینی همسرم کنار او هستم. از آنجایی که باید مدت زمانی برای آماده‌شدن پاسپورتم در ترکیه صرف می‌کردم، ترجیح دادم با همسرم تمرین کنم تا هم آمادگی خودم حفظ شود، هم بتوانم به او کمک کنم.

  چه اتفاقی افتاد که تصمیم گرفتید برای ادامه زندگی به ترکیه بروید؟

اولویت اول زندگی من، همسرم و شرایط اوست. بعد از ازدواج ما چون همسرم به عنوان یک تکواندوکار حرفه‌ای در سطح اول دنیا باید برای مسابقات آماده می‌شد، در ترکیه ماندیم. اگر من از همسرم می‌خواستم که به ایران بیاید، مطمئن باشید که فدراسیون ترکیه هرگز اجازه این کار را نمی‌داد، چون هیچ کشوری به از دست‌دادن ورزشکاری مثل «نور» راضی نمی‌شود.

  چه اتفاقاتی رخ داد که تصمیم به خروج از تیم ملی و کشور گرفتید؟

من به خاطر زندگی شخصی خودم تصمیم گرفتم دیگر برای تیم ملی ایران بازی نکنم. باید ٢سال در هیچ مسابقاتی برای تیم ملی به میدان نمی‌رفتم و مسابقات دانشجویی سال ٢٠١۵ آخرین حضور من در تیم ملی ایران بود. بعد از آن مسابقات دیگر در هیچ مسابقه‌ای برای تیم ملی بازی نکردم. دلایل زیادی هم برای تصمیمم داشتم. شرایط این روزهای تکواندوی ایران نشان می‌دهد که من تصمیم درستی برای خروج از تیم ملی گرفتم. تیم ملی وارد بحرانی از حاشیه‌ها شده و به این زودی هم نمی‌تواند از این بحران خارج شود. نمی‌دانم چه کسی مقصر این شرایط است، چون من از نزدیک در جریان نیستم اما برای حال و روز تیم ملی ناراحت هستم.

من هر کجای دنیا که باشم، باز هم بازیکن ایرانی‌الاصل هستم و همه من را یک ایرانی می‌دانند، به همین دلیل وضعیت تکواندوی کشورم برایم اهمیت زیادی دارد. با این وجود من مجبور بودم برای زندگی‌ام قید تیم ملی را بزنم، چون از همان موقع می‌دانستم تیم ملی دچار مشکلات زیادی می‌شود. بهتر است کسانی مثل بهنام اسبقی و مهدی خدابخشی بیایند و درباره مشکلات تکواندو حرف بزنند تا مشخص شود چرا تیم ملی به این روز افتاده است.

  علاقه بین شما و نور تاتار چطور و از کجا شکل گرفت؟

نور را از مدت‌ها قبل می‌شناختم اما حضور در المپیک باعث آشنایی بیشتر ما شد. من قبل از المپیک ریو به عنوان بدنساز تیم ملی برزیل فعالیت می‌کردم. وقتی ورزشکار سنگین وزن برزیل که من مربی اختصاصی او بودم، مدال برنز گرفت، فدراسیون این کشور با دستمزد بالایی به من پیشنهاد مربیگری داد اما به خاطر ارتباطم با نور این پیشنهاد را رد کردم. اولین‌بار نور را در مسابقات دانشجویی تکواندو در سال ٢٠١۵ دیدم. هر دوی ما در این مسابقات برنز گرفتیم.

من در المپیک ٢٠١٢ نور را شناختم. آن سال من پشت‌سر یوسف کرمی ماندم و نتوانستم به المپیک برسم اما در جریان همه مسابقات بودم. وقتی بازی نور را دیدم که در المپیک لندن توانست مدال نقره بگیرد، واقعا تحت‌تأثیر قرار گرفتم. ضمن اینکه گزارشگر مسابقه او آنقدر از نور تمجید کرد که اسم او در ذهن من حک شد. بعد از المپیک در مسابقات مختلفی نور را می‌دیدم اما اولین برخورد جدی ما سال ٢٠١۵ بود که در مسابقات دانشجویی حضور داشتیم و هر دو برنز گرفتیم.

 داستان عشقی که از المپیک پا گرفت

  درحال حاضر از تصمیمی که برای زندگی شخصی و ورزشی‌ات گرفتی، راضی هستی؟

بله، خوشبختانه این روزها از وضعیتم بسیار راضی هستم. به عنوان مربی اختصاصی همسرم کنار او کار می‌کنم و به همدیگر انگیزه و انرژی زیادی می‌دهیم. همانطور که گفتم، من آن روزها پیش‌بینی می‌کردم که وضعیت خوبی برای تکواندوی ایران پیش نخواهد آمد و همینطور هم شد. به همین دلیل از تصمیمی که گرفته‌ام، راضی هستم و می‌دانم که راه پیشرفت برای خودم و همسرم باز است. دوری من از نور نه به عنوان همسرم بلکه به عنوان شاگردم برای او اتفاق بسیار بدی خواهد بود، چون تمام شرایط فیزیکی و روحی او به عنوان یک ورزشکار به حضور مربی‌اش بستگی دارد و نبودن من برایش دردسرساز می‌شود.

  از این مسائل بگذریم. وقتی قرار به ازدواجت با نور شد، به خاطر تفاوت‌های فرهنگی با مشکل رو‌به‌رو نشدی؟

اتفاقا نه تنها مشکل پیدا نکردیم، بلکه دیدیم شباهت‌های زیادی داریم. نور در شهر وان که نزدیک‌ترین شهر ترکیه به ایران است، متولد شده. خانواده نور از کردهای ترکیه هستند که وقتی اسم کردها به میان می‌آید، غیرت و تعصب پیش از همه چیز به ذهن می‌رسد. من با چشم بسته و بدون کنکاش وارد خانواده نور شدم و الان هم از تصمیمم بسیار راضی هستم. رسومات ازدواج خانواده نور شبیه ایرانی‌ها بود و خانواده او به اندازه‌ای انسان‌های وارسته‌ای هستند که هیچ سنگی جلوی پای من نینداختند.

حتی پدر همسرم درباره دارایی‌های مالی من چیزی نپرسید و گفت، اگر واقعا دخترم را دوست داری، می‌توانی با او ازدواج کنی. شاید باور نکنید اما من اگر در ایران می‌ماندم، علاقه‌ای به ازدواج نداشتم چون حاضر نبودم تن به چشم و هم‌چشمی‌ها و رسومات تشریفاتی بدهم. شاید باور نکنید اما نور مهریه هم ندارد و خود و خانواده‌اش اعتقادی به این چیزها ندارند.

  فکر می‌کنی ازدواج شما بیشتر به نفع کدام‌یک از شما شده است؟ به نفع خودت یا به نفع نور؟

به نظر من ازدواج ما پیوندی دو سر برد است، چون هم نور ورزشکاری حرفه‌ای در سطح اول دنیاست و هم من به عنوان یک مربی و همسر دارای بهترین خصوصیات هستم. (می‌خندند) البته باید این را بگویم که من و نور واقعا ارتباطی عاشقانه داریم. ما قبل از عقد به مزار مولانا در شهر قونیه که الان هم در آن زندگی می‌کنیم، رفتیم و آنجا برای هم دعا کردیم که بتوانیم همدیگر را خوشبخت کنیم. الان هم از بودن کنار هم خوشحالیم و احساس خوشبختی می‌کنیم.

 داستان عشقی که از المپیک پا گرفت

  حتما مربی نور در کسب مدال طلای جهانی نقش مهمی داشته است؟!

خدا را شکر می‌کنم که توانستم در راه این افتخار بزرگ کنار نور باشم و هر دو جواب زحماتمان را بگیریم.

  شاید خیلی‌ها فکر کنند دو تکواندوکار در زندگی خصوصی اگر با هم مشکل پیدا کنند، حسابی کتک‌کاری می‌کنند!

اتفاقا خیلی‌ها این موضوع را به ما گفته‌اند و حتی توصیه می‌کنند برای منزلمان وسایل زیادی نخریم، چون ممکن است در اولین دعوا همه وسایل‌مان بشکند اما در حقیقت اینطور نیست، چون حرف آخر را در خانه من می‌زنم و به همسرم می‌گویم چشم!


منبع: برترینها

بهترین مکان‌ها برای سفر در تابستان

برترین ها: روزهای گرم و آفتابی تابستان یکی از پرطرفدارترین زمان‌ها برای سفر هستند. درختان و گیاهان سرسبز هستند و فکر مدرسه و دانشگاه هنوز یک واقعیت دور است. برای بسیاری افراد تابستان تن‌ها شانس داشتن یک سفر طولانی و به دور از دغدغه است. دمای هوا و فروانی پوشش گیاهی در بسیاری نقاط بهترین فرصت را برای مشاهده حیات وحش فراهم می‌کند. دمای سرد و خشک کنیا در ماه مرداد باعث مهاجرت‌های بزرگی می‌شود و می‌توان مهاجرت گله‌های عظیم حیوانات وحشی و گوره خر‌ها را در آن دید.

اگر عاشق موجودات دریایی هستید، این ماه یکی از بهترین زمان هاست که سری به گالاپاگوس بزنید و وال ها، شیرهای دریایی و آلباتروس‌ها را ببینید.

خوشبختانه این ماه‌ها میزبان رویدادهای هیجان انگیز زیادی نیز هست. اگر به دنبال آشنایی با فرهنگ‌ها و غذا‌ها هستید، به برلین یا لیوبلینا سر بزنید و تاریخ اروپایی و سرآشپزهای خلاق و منوهای محلی را مشاهده کنید. پورتلند یکی از بهترین شهرهای غذایی آمریکا و همیشه یک انتخاب عالی برای غذاهای مجلل جهانی است. در این مطلب بهترین مقاصد سفر تابستانی را به شما معرفی می‌کنیم.

حفاظتگاه ملی ماسای مارا در کنیا

 بهترین مکان ها برای سفر در تابستان

پارک ملی بیگ بند در تگزاس

بهترین مکان ها برای سفر در تابستان 


صحرای بلک راک در نوادا

بهترین مکان ها برای سفر در تابستان 


دیترویت، میشیگان

بهترین مکان ها برای سفر در تابستان 


برلین، آلمان

 بهترین مکان ها برای سفر در تابستان


جزایر گالاپاگوس، اکوادور

بهترین مکان ها برای سفر در تابستان 


ونکوور، بریتیش کلمبیا

بهترین مکان ها برای سفر در تابستان 


لیوبلیانا، اسلوونی

بهترین مکان ها برای سفر در تابستان 


سنت وینسنت و گرنادین، کارائیب

بهترین مکان ها برای سفر در تابستان 


پورتلند، اورگان

بهترین مکان ها برای سفر در تابستان 


ریو دو ژانیرو، برزیل

بهترین مکان ها برای سفر در تابستان 


جزایر وستمن، ایسلند

بهترین مکان ها برای سفر در تابستان 


منبع: برترینها

اصلاحات جنجالی در لهستان رد شد

به گزارش ایرنا به نقل از رویترز، دودا که از متحدان حزب حاکم قانون و عدالت (PiS) است، گفت : با آنکه با نظر دولت درباره لزوم اصلاح قضایی موافق است اما اصلاحات پیشنهادی مطابق قانون اساسی نیست. ‘دودا’ افزود: اصلاحات به این شکل حس امنیت و عدالت را افزایش نمی دهد. تغییر باید به نحوی باشد که جامعه و دولت را از هم جدا نکند. دودا در نطقی تلویزیونی با بیان اینکه به زودی پیشنهادهای خود را ارائه می کند، اظهار داشت: از حق وتو استفاده می کنم زیرا این پیشنهادها باید تغییر کند تا مطابق قانون اساسی شود.او سپس با نخست وزیر و روسای دو مجلس گفت و گو کرد. در همین حال، «بئاتا ژیدوو» نخست وزیر لهستان که از این اقدام ناراضی است، گفت که دولتش «تسلیم فشار نمی شود» و از اصلاحات صرف نظر نمی کند. اما وی نگفت که دست به چه اقداماتی می زند. حزب حاکم قانون و عدالت از اکثریت کافی پارلمانی برای لغو وتوی رئیس جمهوری برخوردار نیست.

یاروسلاو کاچینسکی رهبر حزب حاکم که قدرتمندترین سیاستمدار لهستان قلمداد می شود، اظهارنظری درباره وتوی رئیس جمهوری نکرده است. بسیاری از لهستانی ها قوه قضائیه را فاسد می دانند که هنوز تحت تاثیر افکار دوره کمونیستی است اما درعین حال، برخی هم تلاش های دولت برای اصلاحات قضایی را تلاشی برای افزایش قدرت می دانند که بر دموکراسی در لهستان تاثیر نامطلوبی می گذارد. در روزهای گذشته هزاران معترض در شهرهایی از جمله ورشو، کراکوف و پوزان به خیابان ها آمدند و خواستار وتوی رئیس جمهوری شدند. این تظاهرات روز دوشنبه نیز در مقابل دفاتر حزب حاکم و دفتر رئیس جمهوری نیز ادامه داشت.

اصلاحات قضایی لهستان به بحران در روابط این کشور با اتحادیه اروپا منجر شده و باعث ایجاد یکی از بزرگترین مناقشات سیاسی پس از فروپاشی کمونیسم در سال ۱۹۸۹ شده است. به گزارش ایرنا، سنای لهستان صبح شنبه با وجود تظاهرات گسترده خیابانی و درخواست ها از سوی اتحادیه اروپا و واشنگتن، اصلاحات جنجال برانگیز دیوان عالی این کشور را تصویب کرد.هفته گذشته قانونی به تصویب رسید که طبق آن دوره فعالیت اعضای فعلی «شورای ملی قضایی» لهستان به پایان رسیده و پارلمان می تواند ۱۵ نفر از ۲۵ عضو این نهاد مهم قضایی را انتخاب کند.حزب ملی گرای قانون و عدالت پس از آنکه در سال ۲۰۱۵ به قدرت رسید، در پی افزایش تسلط دولت بر دادگاه ها، دادستان ها و نیز رسانه ها بوده است.کمیسیون اروپا به تازگی درباره اصلاحات مذکور به لهستان هشدار داده و تهدید کرده بود حق رای این کشور را در این اتحادیه ۲۸ عضوی به تعلیق درخواهد آورد.«فرانس تیمرمان» معاون اول کمیسیون اتحادیه اروپا گفته بود: این قوانین تهدیدهای سازماندهی شده علیه ‘حاکمیت قانون’ را تا حد قابل توجهی افزایش می دهد.’تیمرمان’ درباره لایحه اصلاح دیوان عالی گفت: این طرح پیشنهادی استقلالی را که از قوه قضائیه باقی مانده است، از بین می برد و تحت تسلط سیاسی کامل دولت در می آورد.


منبع: بهارنیوز

پیش بینی حضور ۳ میلیون زائر ایرانی در اربعین

رئیس ستاد بازسازی عتبات عالیات گفت: سال گذشته ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار زائر به اربعین عزیمت کردند که پیش‌بینی می‌کنیم امسال این تعداد به ۳ میلیون نفر برسد. همچنین با این پیش‌بینی خیز خدمات‌رسانی هم به همین مقدار افزایش خواهد یافت.

حسن پلارک در گفت‌‌وگو با فارس، درباره پیش‌بینی‌اش درباره تعداد زائرین اربعین در سالجاری گفت: سال گذشته به صورت رسمی ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار زائر به اربعین عزیمت کردند ضمن اینکه پیش‌بینی ما افزایش تعداد زائران به ۳ میلیون نفر است. همچنین با این پیش‌بینی خیز خدمات‌رسانی هم به همین مقدار افزایش خواهد یافت.

وی گفت: سال گذشته ۱٫۵ میلیون پخت در هر وعده و در طول ۲۴ ساعت ۴٫۵ میلیون پرس غذا بین زائرین اربعین تقسیم شده است که امسال این تعداد افزایش یافته و به ۲ میلیون پرس غذا در هر وعده و در مجموع به ۶ میلیون پرس غذا در ۲۴ ساعت خواهد رسید.

رئیس ستاد بازسازی عتبات عالیات افزود: ظرفیت اسکان زائرین اربعین هم در سال گذشته ۹۰۰ هزار نفر بوده که می‌کوشیم این میزان را به ۱٫۵ میلیون محل اسکان برسانیم که تمامی این اقدامات با استفاده از خدمات مردمی صورت می‌گیرد. البته برخی دستگاه‌های دولتی و خدماتی هم به ما کمک می‌کنند.


منبع: الف

گلایه حافظی از سفر اعضای شورای شهر به مشهد

رییس کمیسیون شورای شهر تهران از سفر اعضای شورای شهر که به میزبانی شهرداری انجام شده، گلایه کرد.

به گزارش ایسنا، رحمت‌الله حافظی صبح امروز در تذکر پیش از دستور خود گفت: هر سال اعضای شورای شهر تهران به میزبانی شهرداری تهران به سفر مشهد می‌روند در سه سال گذشته نیز به این مساله تذکر دادم چراکه میزبانی شهرداری از اعضای شورای شهر تعارض منافع دارد.

رییس کمیسیون شورای شهر تهران با بیان اینکه  از شورا می‌خواهم مانع این سفر شود چراکه شبهه‌ناک است، گفت: بهتر است رییس شورای شهر این دعوت را داشته باشد نه اینکه شهرداری این کار را بکند. چراکه تعارض منافع دارد و شبهه ایجاد می‌کند.


منبع: الف

ربیعی: فقرای ایران ۵ دسته‎اند/حضورم در کابینه بعدی را خدا می‌داند و روحانی

علی ربیعی با بیان اینکه حضورم در کابینه بعدی را خدا می‌داند و روحانی، از ۵ گروه فقیر در کشور نام برد و گفت: بیش از ۲۰۰ هزار میلیارد تومان در بخش رفاه هزینه می کردیم این پول کمی نیست اما فقر کم نشد بنابراین نشان می دهد که نظریه نداشتیم.

به گزارش تسنیم، علی ربیعی در برنامه گفتگوی ویژه خبری با بیان اینکه فقر را تقسیم بندی کردیم، گفت: فقر بیکاران، فقر شاغلان ، فقر آموزشی، فقر از کار افتاده ها و فقر جغرافیایی از انواع فقر هستند.

ربیعی با بیان اینکه  درآمد سه دهک از شاغلان ما و حتی بازنشستگان، کم است، اضافه کرد: در مورد شاغلان، سیاست افزایش مزد بر تورم را پیشه کردیم. وی اضافه کرد: بیش از ۲۰۰ هزار میلیارد تومان در بخش رفاه هزینه می کردیم این پول کمی نیست اما فقر کم نشد بنابراین نشان می دهد که نظریه نداشتیم.

وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در بخش دیگری از سخنان خود درباره طرح کارورزی گفت: این طرح، برنامه جامعی است که در جلسات متعددی با حضور رئیس جمهور و اقتصاد دانان درباره آن بحث شد. ربیعی با بیان اینکه در طرح کارورزی مشوق هایی برای کارفرمایان برای جذب کارورزان در نظر گرفته شده است، افزود: بر اساس قانون، طرح کارورزی برای فارغ التحصیلان است و علاوه بر تعداد زیادی از دانش آموختگان، حدود ۵ هزار کارفرما هم در این طرح نام نویسی کردند.

ربیعی در پاسخ به این پرسش که آیا در دولت دوازدهم حضور خواهد داشت؟ گفت: این موضوع را خدا و آقای دکتر روحانی می داند و بنده اطلاعی در این زمینه ندارم.

مشروح سخنان ربیعی در این برنامه به شرح زیر است:

علی ربیعی ، وزیر تعاون،کار و رفاه اجتماعی درباره اقدامات مهم این وزارتخانه گفت:من به این اعتقاد دارم که با تعاون کار می کنیم تا به رفاه برسیم. در تلاشیم تا سیاست های فقر زدایی و اشتغال را به هم نزدیک کنیم.

وی ادامه داد: اعتقاد دارم وزارت کار هم وزارت تولیدکنندگان است و هم وزارت کارگران و باید امنیت شغلی کارگران را فراهم کنیم. متأسفانه امنیت شغلی به دلیل بهم ریختن عرضه و تقاضا در سال های اخیر دچار مشکل شده است. متأسفانه بنگاه ها ضعیف و کم جان شده اند. با بهم خوردن تعادل در عرضه و تقاضا ریزش نیروی کار شروع شد. یعنی هم باید بنگاه را تقویت کنیم وهم کارگر را. به همین دلیل زمانی که وارد وزارت کار شدم بیان کردم که اینجا وزارت کار است و سپس بیان کردم وزیر بیکارها هم هستم.

 ربیعی افزود: بهبود فضای کسب و کار از طریق شاخص هایی که بانک جهانی اعلام می کند درست است اما کافی نیست. بهبود فضای کسب و کار از جنسی که ما تعریف می کنیم در آن شاخص ها هم گنجانده شده است. در حال حاضر نیازمند بهبود فضای کسب و کار رسته ای هستیم. در شرایطی که کسری شغل داریم باید به سمت رسته هایی برویم که شغل  ایجاد می کند. رسته کسب و کار فضای اختصاصی را دنبال می کنیم.

 وزیر تعاون و کار و رفاه اجتماعی اظهار داشت: به طور مثال در بخش پوشاک با همکاری وزارت صنعت قرار است به سمتی برویم که فضای کسب و کار را تا سطح صادرات گسترش دهیم. اخیراً تعریفی از فضای کسب و کار شنیدم که برایم جالب بود، بیان می کرد که منظور از بهبود فضای کسب و کار این است که بنگاه های کوچک چگونه به سطح بزرگ می رسند و در سطح صادرات توسعه پیدا می کنند.

وی با بیان اینکه باید زمینه استمرار بنگاه ها را فراهم کنیم تا به بازار های جهانی متصل شوند، افزود: نیازمند بهبود فضای کسب و کار هستیم یعنی باید این فضا همه را در بر بگیرد.  در بخش آینده کار به سمت نظام ICT در حال حرکت هستیم.

 ربیعی درباره عملکرد ۴ساله خود گفت: در وزارت کار با سیاست اجتماعی روبرو هستیم. این وزارتخانه اجتماعی است و باید به سمت یکپارچه کردن حرکت کنیم. اصلی ترین وزارتخانه ای است که سیاست های اجتماعی و رفاهی را در جامعه پیگیری می کند، باید سیاست های فقرزدایی و اشتغال را اجرا و به هم نزدیک و امنیت شغلی را تامین کنیم. زمانی که در وزارت کار آمدم نظریه فقرزدایی وجود نداشت. در بخش رفاه نظریه توانمندی را دنبال کردیم.

 وزیرتعاون و کار و رفاه اجتماعی گفت: آخر سیاست رفاهی به اول اشتغال ربط دارد. یعنی ارتباط کاملی بین سیاست رفاهی و اشتغالی وجود دارد. در بخش سیاست های اشتغال مشارکت داریم. مسئول مستقیم ایجاد شغل نیستیم اما مسئول سیاستگذاری هایی هستیم که ایجاد شغل را تسهیل کند. نوع صندوق کارآفرینی امید و نوع مشاغل خُرد مسئولیت ما بیشتر است و دقت بیشتری کردیم.

 وی بیان کرد: در حوزه سیاست های بهزیستی تقریباً موفق بودیم. حداقل سعی کردیم تا بهزیستی مبتنی بر خانواده را دنبال کنیم. سیاست فقر درمان را در طول دوران ۴سال مورد توجه قرار دادیم. ۱۱ میلیون حاشیه نشین شهری را بیمه کردیم، بهزیستی مبتنی بر خانواده را پیگیری و بر روی سیاست های رفاهی مطالعه کردیم. فقر را تقسیم بندی کردیم. فقر بیکاران، فقر شاغلان، فقر آموزشی، فقر از کار افتاده ها و فقر جغرافیایی از انواع فقر هستند. در مورد شاغلان، سیاست افزایش مزد بر تورم را پیشه کردیم. 

 ربیعی بیان کرد: زمانی که من وزیر شدم حقوق بازنشسته ۴۲۰ هزار تومان بود اما امروز این رقم به یک میلیون و ۱۵۰ هزار تومان رسید، البته این درآمد کافی نیست. وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به تفاوت خط فقر در شهر و روستا اشاره و اضافه کرد: باید فقر را بر مبنای قدرت خرید سنجید. احساس فقر در افراد متفاوت است و بستگی به نوع نگرش و زندگی آن ها دارد.

ربیعی با بیان اینکه قدرت خرید شاغلان، بازنشستگان و به ویژه کارگران ما پایین است، گفت: نسبت مزد به نسبت خرید با کرامت پایین است. 

وی با اشاره به اینکه در حال ریشه کن کردن فقر مطلق هستیم، افزود: وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دولت دوازدهم با اجرای سیاست های اشتغال فراگیر و اختصاص یک و نیم میلیارد دلار منابعی که قرار است تخصیص داده و وارد چرخه شود می توانیم فقر مطلق را کنترل کنیم.

ربیعی در پاسخ به اینکه خط فقر چقدر است گفت: این سوال مانند این است که نرخ بیکاری چقدر است؟ معتقد هستم یکی از گرفتاری ما نبود نظریه است . معتقد هستم باید برای حل مشکل سیاست دراز مدت داشته باشیم نه کوتاه مدت. باید سیاست ۲۰ ساله دنبال شود. بیش از ۲۰۰هزار میلیارد تومان در رفاه هزینه می کردیم. کم پول برای رفاه نگذاشتیم. این پول کمی نیست اما فقر کم نشد بنابراین نشان می دهد که نظریه نداشتیم.

 وی با بیان اینکه اگر در مسکن مهر با نظریه حرکت می کردیم موفق بودیم گفت: باید افراد دسته بندی و لایه بندی می شدند. آن وقت هیچ ایرانی بدون مسکن نبود. خط فقر در شهر و روستا متفاوت است. خط فقر یک مفهوم ضمنی است. در برهه های تاریخی مختلف خط فقر متفاوت است.قدرت خرید شاغلان و بازنشستگان و کارگران بسیار پایین است. نسبت مزد به قدرت خرید بسیار پایین است. با داشتن قدرت خرید با کرامت فاصله داریم اما این جهت گیری را در دولت داریم و این جهت گیری به سمت از بین رفتن فقر مطلق برنامه داریم.

 ربیعی بیان کرد: اگر ۱٫۵میلیار دلار وارد چرخه شود بخشی از مشکلات حل می شود.  ارتقای مهارت حرفه ای از جمله برنامه های وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است،  ۱٫۴ درصد کل بودجه آموزش کشور در بخش فنی و حرفه ای است.نیازمند کار مبتنی بر بازار هستیم. در برخی از استان ها ۲۰ درصد آموزش ها مبتنی بر شغل های مورد نیاز آن استان بود.

 ربیعی گفت:امیدواریم افراد بیشتری به سمت کسب صلاحیت حرفه ای بروند تا در کنار افزودن مهارت و دادن صلاحیت حرفه ای آنها بتوانیم مدرکی کاربردی را برای هموطنان خود داشته باشیم. این مدرک بیشتر از مدارک دانشگاهی می تواند به کسب اشتغال برای افراد کمک کند و حتی موسساتی که می خواهند فعالیتی کنند باید صلاحیت حرفه ای لازم را در هر حالتی کسب کنند. ایرانی ها باید به این نتیجه برسند که در کنار آموزش عالی مهارت هایی برای بهتر زندگی کردن و دستیابی سریع تر به شغل نیاز است.

وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی درباره طرح کارورزی گفت: این طرح، برنامه جامعی است که در جلسات متعددی با حضور رئیس جمهور و اقتصاد دانان درباره آن بحث شد. آقای دکتر نیلی و همکاران آنها در این برنامه نظر دادند. از عرضه تا تقاضا مورد بررسی قرار می گیرد.

وی با بیان اینکه طرح کاج را در طرح کارورزی دنبال می کنیم گفت:این یک برنامه ۱۰ گانه است. بحث این است که یک منابعی را گرفتیم و این منابع را به سمتی به کار می بریم که هم کارفرما تمایل ایجاد کنند و هم در ۷ استان پایلوت قبلاً اجرا کردیم موفقیت آمیز بوده است. برای اینکه بتوانیم تقاضا برای نیروی کار ایجاد کنیم. یک سوم حقوق می دهیم و معمولاً کارفرما بقیه را تأمین می کنیم. در صورتی که جذب شود. تا یک سال کارفرما از حق بیمه معاف است. یک دوره ۶ الی ۹ماهه یک سوم حقوق می دهیم و یک دوره یک ساله بیمه نیروی کار را پرداخت می کنیم، اعتقاد داریم بعد از این دوره نیرو جذب بازار شده اند. ۵ هزار کارفرما تا کنون ثبت نام کرده اند. ثبت نام ها زیاد بوده است. اما با توجه به اینکه طرح کارورزی برای فارغ التحصیلان است حائز شرایط تا این لحظه ۷۰ هزار نفر بوده اند. نظام مهندسین کشاورزی خودشان ۳۰هزار نفر را ثبت نام کرده اند.

ربیعی با بیان اینکه در طرح کارورزی مشوق هایی برای کارفرمایان برای جذب کارورزان در نظر گرفته شده است، افزود: بر اساس قانون، طرح کارورزی برای فارغ التحصیلان است و علاوه بر تعداد زیادی از دانش آموختگان، حدود ۵ هزار کارفرما هم در این طرح نام نویسی کردند. باید سالی حدود یک میلیون شغل ایجاد کنیم، برای ایجاد شغل، باید رشد اقتصادی پایدار و با کیفیت باشد. بخش تعاون اشکالات زیادی داشت، تعاون نباید به یارانه  وابسته باشد و این سیاست غلطی است.بخش اشتغال ضد فقر باید بر اساس اجتماعات محلی شکل بگیرد و هدف ما تقویت جاهایی است که تعاون در آن جا زمینه رشد دارد.

ربیعی در بخش دیگری گفت: تلاش داریم نرخ تسهیلات را با مشارکت دولت ۲درصد کاهش دهیم. برش استانی زده شده است. رسته ها در استان ها شناسایی شده است. رسته های منتخب به طور مثال خدمات، گردشگری، IT، خدمات سلامت، خدمات اجتماعی، بخش صنعت را در دستور کار داریم. حتی برش استانی و شهرستانی هم پیش رفته ایم.

 وی با بیان اینکه امروزه رشد اقتصادی اشتغال ایجاد نمی کند گفت: در گذشته بیان می کردیم که هر یک درصد رشد ۱۰۰هزار شغل ایجاد می کند. اما در حال حاضر چنین نیست. فکر می کنیم ۴۰۰ هزار شغل با رشد سنتی ایجاد می شود. هزینه تمام شده شغل بسیار بالا است و با وجود اینکه دولت تدبیر و امید رشد اقتصادی را از منفی به مثبت رساند در حال حاضر با رشد بدون اشتغال مواجه هستیم.

 وزیرتعاون، کار و رفاه اجتماعی با بیان اینکه عده ای سوال می کنند چرا مردم رشد را لمس نمی کنند گفت: رشد باید کیفی شود. درصورتی که رشد پایدار و با کیفیت شود. سهم نفت از رشد کم می شود و مردم رشد با کیفیت را لمس می کنند. ایجاد شغل از طریق طرح تکاپو در دستور کار داریم. در برنامه رفاه با سیاست سوتغذیه را هدف گرفتیم.

 وی  درباره بخش تعاون گفت: در حال حاضر بر روی طرح « تعاون روستا» اقدامات زیادی انجام دادیم.  بخش تعاون اشکالات زیادی داشت، تعاون نباید به یارانه  وابسته باشد و این سیاست غلطی است. در دولت یازدهم اقدامات مهمی در بخش تعاون انجام شد. ایجاد اشتغال با اجرای طرح «روستا تعاون» الگویی مناسب برای افزایش و توسعه مشاغل روستایی در قالب تعاونی‌ها است.

 ربیعی با بیان اینکه اگر تا کنون دولت مداخله کرده است به دلیل یارانه ای بود که دولت می دارد نظارت می کرد. اما هیچ وقت دستوری نداشتیم. ما در بخش تعاون حمایتگر و تسهیل گر هستیم.

 وی درباره اینکه بالاخره  چند سال آخر خدمت ملاک حقوق بازنشستگی چند است گفت: طبق  قانون  ۲سال آخر ملاک تعیین حقوق بازنشستگان قرار گیرد. حدود ۸۰ درصد وصولی سازمان تامین اجتماعی صرف پرداخت مستمری می شود و بیش از نه بیست و هفتم تامین اجتماعی در درمان است.برخی  در کارگاه ها حقوق ۲سال آخر پرش رشد دارند. ۱۳ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر بیمه شده اصلی داریم، که برخی از آن ها حق بیمه خود را خودشان پرداخت می کنند و قرار شد حق بیمه برخی ها را هم دولت پرداخت کند اما محقق نشد.در برنامه ششم  بیان شده است که حقوق بازنشستگان بر اساس دو سال پایان خدمت است. در برنامه ششم توسعه مطرح شد؛ درخصوص بازنشستگان تامین اجتماعی چنانچه نرخ رشد دستمزد اعلام شده در دو سال آخر بیش از نرخ رشد طبیعی باشد و این افزایش بدلیل ارتقاء شغل و تغییر کارگاه نباشد صندوق تامین اجتماعی نسبت به دریافت مابه التفاوت میزان کسور سهم کارفرما و کارگر به نسبت دستمزد واقعی و دستمزد اعلام شده از کارفرمای ذیربط اقدام می نماید.

 وی بیان کرد:در زمینه بیمه کارگران ساختمانی سالیانه حدودهزار و ۲۰۰ میلیارد  تومان هزینه می کنیم و ۷۰۰ میلیارد تومان بیشتر برایمان درآمد ندارد.  مشغول اصلاح ساختاری هستیم و بر روی منابع جدید فکر می کنیم.تأمین اجتماعی جای سیاست حمایتی نیست. اگر از کسی می خواهیم حمایت کنیم سر سفره دیگران نباید حمایت کنیم.

ربیعی در پاسخ به این پرسش که آیا در دولت دوازدهم حضور خواهید داشت؟ گفت: این موضوع را خدا و آقای دکتر روحانی می داند و بنده اطلاعی در این زمینه ندارم.


منبع: الف

ترافیک سنگین در آزادراه کرج ـ تهران

رئیس مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک راهور ناجا از ترافیک سنگین در آزادراه کرج ـ تهران خبر داد.

سرهنگ نادر رحمانی رئیس مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک راهور ناجا در گفت‌وگو با فارس، در مورد آخرین وضعیت جوی و ترافیکی محورهای مواصلاتی کشور اظهار داشت: در حال حاضر ترافیک در آزادراه قزوین ـ کرج با توجه به وقوع یک فقره تصادف فوتی و تداخل آن با بار ترافیک صبحگاهی در محدوده پل فردیس تا پل کلاک نیمه‌سنگین است.

رئیس مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک راهور ناجا تصریح کرد: اگر چه صحنه تصادف جمع‌آوری شده اما هم اینک بار ترافیک موجود در این آزادراه به ادامه مسیر یعنی آزادراه کرج ـ تهران منتقل شده و ترافیک سنگین را در این محدوده شاهد هستیم.

لازم به ذکر است که در ساعت ۴:۳۰ امروز صبح یک فقره تصادف فوتی در ‌آزادراه قزوین ـ‌ کرج مابین سه دستگاه اتوبوس، کامیون و وانت‌پیکان رخ داد.


منبع: الف

انتقاد تند روزنامه شرق از شورای شهر تهران/ اسم اصلاح طلبها را خراب نکنید

روزنامه شرق در صفحه اول خود با تاکید بر اینکه اعضای شورای شهر برای انتخاب شهردار جدید معیار ندارند، نوشت:

شهردار غیر از شرایط قانونی شکلی، باید شرایطی ماهوی نیز داشته باشد. یکی از برگزیدگان در مصاحبه‌ای گفته شرایط برگزیدگان برای انتخاب شهردار عبارت بوده است از «پاکدستی، توان کاری، تجربه کاری موفق در امور مشابه و کلان، روحیه نظارت‌پذیرى و چهره ملی‌بودن». این معیارها آن‌قدر کلی است که برای هر سمتی می‌تواند به کار برود و به شهرداری تهران اختصاص ندارد. وقتی یک معیار این‌قدر کلی باشد، مانند آن است که اصلا معیاری وجود ندارد. معیار یعنی وسیله‌ای برای اندازه‌گیری و معیار کلی اندازه‌ای را نشان نمی‌دهد. این کلی‌گویی بیانگر عدم تسلط و آگاهی برگزیدگان شورای پنجم به پیچ و خم‌های مدیریت شهری و مسائل عدیده شهر تهران است. این بی‌معیاری نتیجه‌اش این شد که بین ٢۴ نفر از اولین فهرست نامزدهای شهرداری تهران، بسیاری از نام‌ها کمترین نسبتی با این سمت نداشته باشند. نام‌هایی که مطرح شدند، اغلب در موقعیت خود نام‌های معتبری‌اند ولی این به معنای مناسبت آنان با شهرداری تهران نیست. در همین زمینه مسئله اصلی این است که آن کسی که قرار است به‌زودی شهردار جدید تهران شود و مدیریت این شهر بحران‌زده را به دست بگیرد، چه برنامه‌ها و دیدگاه‌هایی برای این کار دارد. هیچ معلوم نیست. 

همچنان‌که خود شورا هم فاقد دیدگاه و برنامه بوده است. این ایرادات در فهرست هفت‌نفره بعدی هم باقی ماند.
یک نفر از برگزیدگانی که به نام اصلاح‌طلبی رأی آورده است، نام یکی از معاونان قالیباف را در فهرست نامزدهای شهرداری تهران گذاشته است. او یا خودش را پنهان کرده است یا می‌دانند و نامش را افشا نمی‌کنند. ٢۴ نفر را اول نامزد می‌کنند، بدون آنکه معلوم باشد هریک از آنها اصلا برنامه‌ای برای شهرداری تهران دارند یا ندارند. شبیه آن است که انگار هرکس خواسته کسی از قبیله‌اش باشد. چند نفر را که در همان ابتدا انصراف داده بودند یا اصلا بدون آنکه خودشان بدانند (مانند جنابان آقایان ستاری‌فر و بیطرف)، نامزد شهرداری تهران می‌کنند. بعد که آنها می‌گویند ما بی‌خبر بودیم، برگزیدگان شورای پنجم نمی‌گویند چرا و چگونه نام این افراد وارد فهرست نامزدهای شهرداری شده است؟. کسب اجازه از فرد برای نامزدکردنش، یک شرط اخلاقی ساده و ابتدایی است.

در برابر انتقادات، برگزیدگان شورای پنجم سخن به درشتی می‌گویند، نقدها را برنمی‌تابند، به خود نمی‌گویند که وقتی انتقاد زیاد است لابد کار خودشان هم یک جایی اشکال دارد. اما دوستان ما توجه دارند که احکام اضطراری، تا زمان وجود اضطرار جاری است. با رفع اضطرار، حکم اضطراری منتفی است. انتخابات، دوره اضطرار بود و به پایان رسید. بر همه ایراداتی که فهرست داشت، رأی‌دهندگان باب سخن را بستند و چشم پوشیدند و رأی دادند. اما اینک انتظار نداشته باشند که باز هم باب انتقادات بسته بماند و برگزیدگان شورای پنجم هم سخن‌ها را بی‌پاسخ بگذارند و وقتی کارها از دست رفت و ضربه‌ها به تهرانی‌ها خورد و نام اصلاح‌طلب‌ها هم خراب شد، انتقاد به شورای شهر شروع شود. این همان اشتباهی است که نسبت به فراکسیون اصلاح‌طلبان شورای چهارم شد و نتیجه مخربش بعدها معلوم شد.


منبع: الف

ولایتی: دانشگاه آزاد باید در ذیل آموزش عالی حرف اول را بزند

رئیس هیأت مؤسس و هیأت امنای دانشگاه آزاد با بیان اینکه دانشگاه آزاد باید در ذیل آموزش عالی حرف اول را بزند، گفت: انتظار داریم اهداف بنیانگذاران از جمله امام خمینی(ره)، مقام معظم رهبری و آیت‌الله هاشمی محقق شود.

به گزارش فارس، علی‌اکبر ولایتی رئیس هیأت مؤسس و هیأت امنای دانشگاه آزاد در مراسم اهدای حکم ریاست دانشگاه آزاد به فرهاد رهبر گفت: در درجه اول به فرهاد رهبر تبریک می‌گویم و آرزوی توفیق دارم. وی سابقه طولانی و ارزشمندی در مدیریت دانشگاه دارد و امیدواریم این دانشگاه را با اهدافی که بنیانگذاران آن داشتند هدایت کند.
‍ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌
ولایتی ادامه داد: دانشگاه آزاد باید در ذیل آموزش عالی حرف اول را بزند، انتظار داریم اهداف بنیانگذاران از جمله امام خمینی، مقام معظم رهبری و آیت‌الله هاشمی محقق شود.


منبع: الف

عباس جدیدی: واگذاری املاک در شهرداری مریخی است/ معاون قالیباف: در روزهای پایانی به یاد شهر افتادید!

عضو کمیسیون نظارت شورای شهر تهران گفت: اداره کردن شهر سبک و سیاق دیگری دارد و متاسفانه شهرداری واگذاری همه امور را به پیمانکاران سپرده است.

به گزارش ایسنا، عباس جدیدی صبح امروز در تذکر پیش از دستور خود افزود: متاسفانه شاهد هستیم شهرداری بر سر افتتاح پروژه‌ها رقابت می‌کند و مسوولان شهری برای آنکه جلوی دوربین بروند با یکدیگر مسابقه می‌دهند اما بهتر است پیمانکاران را جلوی دوربین بیاوریم تا بگویند چگونه و با چه مشکلاتی این پروژه‌ها را ساخته‌اند.

وی با بیان اینکه ما در بودجه شهرداری همه مسائل را در نظر می‌گیریم اما در آخر شاهد بالا آمدن بدهی هستیم، گفت: ۶۰ هزار میلیارد تومان بدهی سند خورده وجود دارد که شهرداری آنها را ایجاد کرده و جای سوال است که چرا بدهی بالا آورده‌اند.

عضو کمیسیون نظارت شورای شهر تهران با بیان اینکه شهرداری پاسخ مناسبی به انتقادات نمی‌دهد و گاها پاسخ‌هایی می‌دهد که باید برویم کره مریخ با شازده کوچولو بازی کنیم، گفت: صدها هزار میلیارد تومان عوارض مردم را گرفته‌اند تا این چند پل را بسازند.

جدیدی تاکید کرد: تا وقتی که شهرداری به شهرفروشی و فروش دارایی‌های تهران متکی باشد وضع همین است و به چه زبانی بگوییم که شهرداری نظارت‌پذیر نیست.

عضو کمیسیون نظارت شورای شهر تهران مجددا تاکید کرد: شهرداری پاسخ نامه من را در مورد واگذاری املاک نداده و باید اعلام کنم واگذاری املاک در شهرداری وضعیت نجومی را رد کرده و به مریخی رسیده است.

معاون برنامه‌ریزی و امور شوراهای شهرداری تهران به تذکرات اعضای شورای شهر واکنش نشان داد.

ناصر امانی صبح امروز در پاسخ به انتقادات و تذکرات اعضای شورای شهر تهران در واکنش به تذکرات عباس جدیدی گفت: در مورد تذکر جدیدی برایم جای سوال است که چرا در روزهای پایانی به یاد این موضوعات افتادید؟

وی افزود: آقای جدیدی البته که می‌دانید براساس برنامه پنجم شهرداری تهران، باید عهده کارهای شهرداری از طریق بخش خصوصی انجام شود و ما نیز این موضوع را از طریق پیمانکاران دنبال می‌کنیم و حتی نظافت شهر نیز به پیمانکاران سپرده شده است. شما می‌گویید ۶۰ هزار میلیارد بدهی روی میز شهرداری مانده، به شما پیشنهاد می‌کنم که سندتان را به ما بدهید و به واحدهای نظارتی بدهید اما سندها را رو کنید.

امانی با بیان اینکه همه دستگاه‌های اجرایی بدهی دارند، گفت: برخی مدعی هستند که شهرداری به اندازه ۴ وزارتخانه بودجه دارد و حالا اعلام می‌کنم بنا به اعلام یک وزیر، وزارتخانه مربوطه‌اش ۳۵ هزار میلیارد تومان بدهی دارد.

وی افزود: در ۱۰ سال گذشته ۱۳۰ هزار میلیارد تومان در شهر تهران هزینه شده که ۲۰ هزار میلیارد تومان که بدهی داریم که حدود ۸ درصد می‌شود که عدد قابل توجهی نیست چراکه شهر موجود زنده است.

معاون برنامه‌ریزی و امور شوراهای شهرداری تهران در ادامه با بیان اینکه شما مدعی هستید که شهرداری بدون مصوبه، پروژه‌هایی را آغاز می‌کند، گفت: شما معاون نظارت شورا هستید و بهتر است اگر پروژه فاقد دیدید نامه بزنید.

در این میان عباس جدیدی در حالی که بلند شده بود، خطاب به امانی گفت: جواب نامه من را بدهید که امانی در جواب گفت: شما واگذاری املاک در ۱۲ سال گذشته را می‌خواهید ولی جالب است در روزهای پایانی به یاد این مساله افتادید اما ایرادی ندارد ما در حال گردآوری اطلاعات نامه شما هستیم که البته زمان‌بر است.

 عباس جدیدی در حالی که بدون میکروفن صحبت می‌کرد مورد خطاب نایب رییس شورای شهر تهران قرار گرفت که در غیاب چمران اداره شورا را برعهده داشت. طلایی گفت: آقای جدیدی نظم جلسه را بهم نزنید که هرچیزی شئوناتی دارد.

امانی معاون برنامه‌ریزی و امور شوراهای شهرداری تهران در ادامه به تذکر حقانی درخصوص فروش ساختمان‌های شهرداری نیز واکنش نشان داد و گفت: شهرداری در ۶۰۰ نقطه متمرکز است و به دستور شهردار تهران قرار است که ساختمان‌ها فروخته و در پردیس مدیریت شهری متمرکز شود که این مهم در راستای این هدف است و به معنای فروختن شهر نیست.


منبع: الف

ایجاد ۲۲ خانه امن ویژه زنان در کشور

رییس سازمان بهزیستی کشور از فعالیت ۲۲ خانه امن ویژه بانوان در کشور خبر داد و گفت: از این تعداد ۱۵ مرکز در اختیار بخش خصوصی و هفت مرکز در اختیار بخش دولتی قرار دارد.

به گزارش ایسنا، انوشیروان محسنی بندپی در مراسم افتتاح نخستین خانه امن ویژه بانوان در گلستان، افزود: امیدواریم شاهد حضور بیشتر بخش خصوصی برای کمک به رفع آسیب‌های اجتماعی باشیم. وی با تاکید بر اینکه افرادی که مورد خشونت قرار می‎گیرند باید جایی برای پذیرش و مراقبت آنها وجود داشته باشد، تصریح کرد: به دنبال این هستیم خانه‎ های امن دولتی نیز به بخش‎‌های خصوصی و مردم واگذار شود.

وی عنوان کرد: یکی از رویکردهای جدید بهزیستی برای اثرپذیری بیشتر خانه‌های امن، اضافه کردن تخت کودکان برای کاهش اضطراب مادران حاضر در این مراکز است.

رئیس سازمان بهزیستی کشور اظهار کرد: بهزیستی برای راه‌اندازی هر خانه امن به تناسب اندازه و ظرفیت پذیرش، ۱۰۰ میلیون تومان پرداخت می کند. ظرفیت این خانه امن در گلستان پنج نفر است و اگر نیاز باشد گسترش پیدا می‎کند.

وی با اشاره به طرح نظام مراقبت اجتماعی دانش‎آموزی، گفت: سند خدمات تاثیرپذیری حوزه اجتماعی و مددکاری را تهیه کرده‌ایم تا در بسته‎های اجتماعی و روانی شرایطی را فراهم کنیم.


منبع: الف

بررسی آخرین وضعیت تجرد دختران

در حال حاضر ۲۵.۱ درصد (حدود ۱۰ میلیون نفر) از جمعیت زنان کل کشور را «دختران» جوان تشکیل می‌دهند؛ این در حالیست که ۴۲۶ هزار نفر از آنها که بالای ۴۰ سال سن دارند، دچار «تجرد قطعی» بوده و تاکنون ازدواج نکرده‌اند.

به گزارش ایسنا، بر اساس آخرین سرشماری سال ۹۵ ، حدود نیمی از جمعیت کشور (۴۹ درصد) را زنان تشکیل می‌دهند که حدود یک چهارم این تعداد (۹ میلیون و ۸۹۰ هزار نفر) دختران جوانی هستند که مجرد بوده و تاکنون ازدواج نکرده‌اند.

سوم مرداد ماه به مناسبت ولادت حضرت معصومه(ع) «روز ملی دختر» در کشور نامگذاری شده است که ایسنا به بهانه این روز به بررسی مختصر وضعیت زنان و دختران جوان کشور در ابعاد اجتماعی، آموزشی و اقتصادی پرداخته که مشروح آن در پی می‌آید:

وجود ۱۰۰ پسر در سن ازدواج در برابر ۸۲ دختر
سیدحسن موسوی چلک، رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران در گفت و گو با ایسنا گفت: براساس آخرین سرشماری سال ۹۵ جمعیت کل کشور ۷۹ میلیون و ۹۲۶ هزار و ۲۷۹ نفر است که از این تعداد ۵۱ درصد مرد و ۴۹ درصد زن هستند. این در حالیست که ۴ میلیون و ۴۲۳ هزار و ۲۲۵ نفر دختر مجرد در سن ازدواج (۱۵ تا ۲۹ سال) و ۵ میلیون و ۳۷۲ هزار و ۹۸۹ نفر پسر در سن ازدواج (۲۰ تا ۳۴ سال) در کشور داریم.

چلک همچنین تصریح کرد: در حال حاضر به ازای هر ۱۰۰ پسر، ۸۲ دختر در سن ازدواج در کشور وجود دارد این در حالیست که میانگین سن ازدواج در حال افزایش و به کمتر از ۲۵ سال رسیده است؛ البته میانگین سن ازدواج در میان تحصیلکردگان بیش از جمعیت عمومی کشور است.
۵ درصد دختران کشور در تجرد قطعی

این درحالیست که شهلا کاظمی پور، جمعیت‌شناس نیز در این خصوص به ایسنا گفت: براساس سرشماری سال ۹۵، جمعیت زنان بالای ۱۰ سال کشور، ۳۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر است که ۲۶ درصد آنان مجرد هستند. جمعیت مردان بالای ۱۰ سال حدود ۳۳ میلیون و ۵۶۰ هزار نفر است که ۳۴ درصد آنان مجرد هستند بدین ترتیب حدود ۸ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر مجرد بالای ۱۰ سال در کشور حضور دارند.

وی در ادامه با بیان آنکه برای اعلام نرخ مجردان کشور معمولا جمعیت بالای ۱۵ سال در نظر گرفته می‌شود افزود: جمعیت زنان بالای ۱۵ سال مجرد کشور ۵ میلیون و ۸۶۰ هزار نفر است. این در حالی است که تعداد دختران مجرد بالای ۱۵ سال کشور در سال ۹۰، ۶ میلیون و ۸۵۰ نفر بود. در واقع حدود یک میلیون و ۱۰۰ هزار نفر از جمعیت زنان مجرد بالای ۱۵ سال ، طی ۵ سال اخیر کاهش یافته است که علت آن کاهش باروری و در نتیجه کاهش تعداد دختران کشور است.

به گفته این جمعیت‌شناس، جمعیت مردان بالای ۱۵ سال مجرد در سال ۹۰، ۱۲ میلیون نفر بود اما این رقم در سال ۹۰ به ۱۱ میلیون و ۵۰۰ نفر رسیده است.

کاظمی‌پور ادامه داد: در گروه سنی ۱۵ تا ۱۹ سال دختران کشور، ۸۷ درصد مجرد هستند این در حالی است که در گروه سنی ۲۰ تا ۲۴ سال دختران، ۴۳ درصد، ۲۵ تا ۲۹ سال، ۲۳ درصد و در گروه سنی ۳۰ تا ۳۴ سال نیز ۱۵ درصد دختران مجرد هستند.

وی در ادامه با بیان آنکه بالای ۴۰ سال را برای زنان تجرد  قطعی می‌دانیم گفت: ۱۰ درصد زنان ۳۵ تا ۳۹ ساله کشور مجردند. این در حالی است که در گروه سنی ۴۰ تا ۴۴ ساله ۶.۸ درصد، در گروه سنی ۴۵ تا ۴۹ ساله ۴.۴ درصد و ۵۰ تا ۵۴ ساله‌ها نیز ۳.۱ درصد مجرد هستند که معتقدم این رقم بالایی است.

این جمعیت‌شناس در ادامه با بیان آنکه نرخ تجرد قطعی زنان در سال ۹۰ نیز در حال افزایش بود، تصریح کرد: با این حال نرخ تجرد قطعی زنان در سال ۹۵ بیش از سال ۹۰ است؛ به طوری که در سال ۹۰، ۹.۱ درصد زنان ۳۵ تا ۳۹ سال، ۴ درصد ۴۰ تا ۴۴ ساله‌ها، ۳.۴ درصد ۴۵ تا ۴۹ ساله‌ها و ۲.۲ درصد از زنان ۵۰ تا ۵۴ ساله کشور مجرد بودند.

کاظمی‌پور در ادامه گفت: براساس آمار سال ۹۵ ، جمعیت زنان بالای ۴۰ سال کشور که دارای تجرد قطعی هستند، ۴۲۶ هزار نفراست؛ در واقع حدود ۵ درصد کل جمعیت زنان مجرد بالای ۱۰ سال کشور بیش از ۴۰ سال دارند که در گروه مجردان قطعی قرار می‌گیرند.

افزایش نرخ ازدواج دختران ۱۵ تا ۱۹ سال کشور/ دلیل تجرد دهه شصتی‌ها چیست؟
معاونت زنان و امور خانواده رییس جمهور در گزارشی اعلام کرد که «تغییر و تحولات اقتصادی و اجتماعی که در نیم قرن اخیر در ایران صورت گرفته باعث تغییر در الگوی زناشویی در میان دختران جوان شده است؛ از جمله این تغییرات می‌توان به تاخیر در سن ازدواج و بالا رفتن آمار طلاق در میان آنان اشاره کرد، به طوری که در سرشماری ۱۳۶۵ تا ۱۳۹۰ یک کاهش ۱۰.۵ درصدی در نسبت زنان دارای همسر دیده می‌شود؛ این درحالیست که  شهلا کاظمی پور با بیان آنکه نرخ ازدواج در کشور  تغییر نکرده است، در این خصوص معتقد است: نرخ ازدواج در دختران ۱۵ تا ۱۹ سال کشور در حال افزایش است، هرچند آمار تجرد قطعی نیز در حال افزایش است اما معتقدم این افزایش درخصوص تجرد قطعی دوام نخواهد داشت.

این جامعه‌شناس در ادامه با اشاره به مساله «مضیقه ازدواج»  گفت: سال‌ها آمار تجرد قطعی برای زنان ۲ درصد و برای مردان ۱.۸ درصد بود اما پس از انقلاب اسلامی و بعد از افزایش موالید در دهه ۶۰ با توجه به آنکه به لحاظ فرهنگی دختران باید با دهه قبلی خود ازدواج کنند و با توجه به آنکه تعداد پسران دهه ۵۰ بسیار کمتر از دختران دهه ۶۰ بود، برای این گروه مضیقه ازدواج به وجود آمد و مساله تجرد دختران دهه ۶۰ از اواخر دهه ۸۰ خود را نشان داد.
 
افزایش نرخ ازدواج دهه هفتادی‌ها
کاظمی پور ادامه داد: در حال حاضر ۸۱ هزار نفر مرد ۴۵ سال مجرد در کشور داریم این در حالی است که نرخ زنان بالای ۴۰ سال مجرد ۴۲۶ هزار نفر است یعنی آمار تجرد قطعی مردان حدود یک پنجم تجرد قطعی زنان است.

وی تصریح کرد: در دهه ۷۰ با کاهش باروری مواجه شدیم بدین ترتیب دختران دهه ۷۰ کمتر از پسران دهه ۶۰ هستند و این مساله باعث افزایش نرخ ازدواج در میان دختران دهه ۷۰ شده است؛ به طوری که در حال حاضر با افزایش نرخ ازدواج در دختران میان ۱۵ تا ۱۹ ساله کشور مواجه هستیم و همین مساله باعث می‌شود که نرخ تجرد قطعی در آینده کاهش یابد.

این جامعه‌شناس با بیان آینکه هنوز هم جامعه سنتی هستیم و خیلی مدرن نشده‌ایم، گفت: هنوز هم خانواده‌ها معتقدند که دخترانشان باید در سن خاصی ازدواج کنند و اگر این ازدواج صورت نگیرد نگرانی ایجاد می‌شود که البته در این میان با انگ‌زنی‌ها و برچسب‌زدن‌ها بر دختران مجرد که دارای تجرد قطعی هستند، بسیار مخالف هستم.

افزایش احساس «تنهایی» در میان دختران از ۳۵ سالگی به بعد
کاظمی پور در ادامه به ازدواج دختران تاکید کرد و گفت: ممکن است دختران تا سن ۳۵ سالگی به علت وجود خانواده احساس تنهایی نکنند اما در یک سنی افراد به شدت احساس تنهایی خواهند کرد و این آسیب‌پذیری برای زنان بیشتر از مردان خواهد بود که حتی در غرب نیز به این نتیجه رسیده‌اند.

وی در ادامه با بیان اشاره به پدیده ازدواج سپید نیز گفت: در حال حاضر هیچ آماری مبنی بر ازدواج سپید در کشور وجود ندارد؛ حتی پروژه‌های تحقیقاتی در این زمینه با مشکلات بسیاری مواجه هستند اما با این حال شاهد افزایش آمار ازدواج سپید در کشور هستیم که یکی از دلایل آن افزایش آمار تجرد قطعی زنان است‌؛ اما معتقدم این آمار کاهش خواهد یافت زیرا نرخ ازدواج در دهه هفتادی‌ها رشد یافته است.

در حالی که شهلا کاظمی پور از افزایش آمار ازدواج سپید به علت افزایش تجرد قطعی در زنان خبر می‌دهد؛ براساس مجموعه مستندات، اطلاعات و گزارش‌های معاونت زنان و امور خانواده رییس جمهور، در کشور مشکلات عدیده‌ای پیش روی زنان و دختران جوان بوده و  مهم‌ترین مشکلات کشور از نظر دختران جوان، بیکاری، تورم، فقر و مشکلات اقتصادی، اعتیاد و عدم تحقق عدالت اجتماعی است؛ این درحالیست که در طول سالیان اخیر دامنه آسیب‌های ناشی از مصرف مواد مخدر با وسعت بیشتری در میان جمعیت زنان کشور بویژه دختران جوان گسترش یافته است به طوریکه بر اساس آمار نیروی انتظامی، تعداد و میزان دختران معتاد از سال ۸۵ تا سال ۹۱ کاهش یافته است اما از سال ۹۱ به بعد، با روندی سینوسی افزایش پیدا کرده است.

افزایش گرایش دختران جوان به مصرف دخانیات/ دختران در فضای مجازی آسیب‌پذیر تر از پسران هستند
چلک، رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران نیز در این خصوص معتقد است: در حال حاضر  در زمینه برخی از آسیب‌های اجتماعی همچون گرایش دختران جوان به مصرف سیگار و دخانیات، آمارها رو به رشد است. به طوری که ۱۰ درصد از جمعیت مصرف‌کنندگان مستمر موادمخدر در کشور را زنان تشکیل می‌دهند که عمدتا در سنین جوانی قرار دارند.

همچنین با توجه به افزایش استفاده از اینترنت و رشد فضای مجازی در کشور چلک گفت: به دلیل ضعف سواد رسانه‌ای و فضای مجازی در کشور،  آسیب‌پذیری دختران بیش از پسران است؛ به طور کلی دختران جوان در مقابل آسیب‌های اجتماعی آسیب‌پذیرتر از سایرین هستند حال آنکه جامعه نسبت به پذیرش زنان و دختران آسیب دیده مقاومت بیشتری دارند.

درحالیکه  چلک از بهبود مولفه‌های آموزش، اشتغال، دسترسی به خدمات بهداشت و درمان، دسترسی به تکنولوژی و… زنان در سالهای اخیر می‌گوید، بر اساس مستندات، اطلاعات و گزارش‌های معاونت زنان و امور خانواده رییس جمهور امروزه، دختران به عنوان بخش عمده‌ای از جمعیت دانشجویی کشور شناخته می‌شوند و آموزش عالی نقش مهمی در توسعه توانمندی و مهارت‌های آنان داشته است، به طوری که در سال ۹۲ ، ۵۶ درصد از دانشجویان دانشگاه‌های دولتی را زنان تشکیل دادند ـ تعداد دختران نسبت به کل دانشجویان در مقطع کاردانی، ۳۵ درصد، کارشناسی ۶۰ درصد، کارشناسی ارشد ۵۰ درصد و در مقطع دکترای حرفه‌ای بیش از ۵۹ درصد است.

اما بر اساس همین مجموعه مستندات، هنوز کمتر از ۵۰ درصد دختران روستایی در مقطع متوسطه ترک تحصیل می‌کنند؛ به طوری که میزان پوشش تحصیلی دختران ساکن در نقاط روستایی در مقطع متوسطه ۵۲.۱ درصد و پایین‌تر از میزان پوشش تحصیلی دختران ساکن در نقاط شهری در همان مقطع (میزان پوشش تحصیلی دختران شهری ۸۶ درصد) است، اگرچه در سال‌های اخیر افزایش اندکی در میزان باسوادی دختران و زنان ملاحظه می‌شود.

با این حال باید بدانیم درحال حاضر«دسترسی برابر به فرصت‌ها»، چالش جدی دختران جوان کشور است و باید مسئولان،سیاست گذاران و تصمیم گیرندگان بیش از پیش به این چالش‌ها توجه کنند.


منبع: الف