کانال آب در قزوین ۲ قربانی گرفت

دو نفر عصر امروز در کانال آبیاری دشت قزوین غرق شدند.

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ رییس مرکز فوریت های پزشکی استان افزود : ساعتی پیش یک نفر به دلایل نا معلوم در روستای شترک قزوین در کانال مادر سقوط کرد و یکی دیگر از افراد حاضر در صحنه برای نجات وی خود را در آب انداخت و او را بیرون کشید.

وی اضافه کرد: این فرد بعلت شدت جریان آب غرق ولی با کمک ماموران آتش نشانی از آب بیرون کشیده شد.

رییس مرکز فوریت های پزشکی استان گفت : مردجوان نجات یافته به بیمارستان منتقل شد اما کار احیا برای نجات وی موفقیت آمیز نبود و جان خود را از دست داد.

در دو هفته اخیر یک نفر در قزوین و دو نفر در روستای نجف آباد بعلت سقوط در کانال آب جان خود را از دست داده اند.


منبع: عصرایران

انفجار در شمال سوریه با ۹ کشته و ۲۲ زخمی

منابع خبری شامگاه شنبه گزارش دادند که بر اثر انفجار خودروی بمب گذاری شده در حومه ادلب واقع در شمال سوریه دستکم ۹ نفر کشته و ۲۲ نفر زخمی شدند.

به گزارش ایرنا، این انفجار درشهرک دانا واقع در حومه ادلب روی داده است.

هنوز جزئیات بیشتری از این انفجار گزارش نشده است.

شهر ادلب در شمال غربی سوریه (هم مرز با ترکیه) در اشغال تروریست های تکفیری است.

هم اکنون هزاران تروریست تکفیری در استان ادلب تجمع کرده اند؛ تروریست هایی که اکثرا خارجی و چندملیتی بوده و هیچ راهی برای بازگشت به کشورهای خود ندارند و همین مساله باعث شکاف امنیتی بزرگی در این استان شده است.


منبع: عصرایران

کاهش مصرف کربوهیدارت‌ بدون تجربه نوسانات خلقی

اگر مغز به میزان کافی کربوهیدارت دریافت نکند، هورمون ها هر کاری انجام می دهند تا ما را مجبور به مصرف کربوهیدارت ها کنند. و هنگامی که با این سیگنال ها مبارزه می کنیم، مجموعه ای از هورمون ها مانند آدرنالین و کورتیزول ترشح می شوند، که موجب شکل گیری استرس و اضطراب در بدن می شود.

اگر به منظور کم کردن
کیلوهای اضافی وزن خود مصرف کربوهیدارت ها را از رژیم غذایی خود حذف کرده اید،
ممکن است با پیامدهایی مانند دمدمی مزاج شدن و تحریک پذیری مواجه شده و همچنین این
آمادگی را داشته باشید تا در یک چشم بر هم زدن مقدار زیادی شیرینی مصرف کنید.

کاهش مصرف کربوهیدارت‌ها بدون تجربه نوسانات خلقی

به گزارش گروه سلامت عصر ایران
به نقل از “ویمنز هلث”، کربوهیدارت ها نه تنها بخشی ضروری از یک رژیم
غذایی به خوبی متعادل شده محسوب می شوند، بلکه نقش مهمی در وضعیت خلقی انسان ایفا
می کنند. خوشبختانه، شما می توانید بدون این که تبدیل به آدمی بد اخلاق شوید میزان
کربوهیدارت دریافتی خود را کاهش دهید. در ادامه با چگونگی انجام این کار بیشتر
آشنا می شویم.

چرا کاهش مصرف کربوهیدارت ها
موجب بد خلقی می شود؟

هنگامی که واژه کربوهیدارت
را می شنوید، احتمالا نخستین چیزی که در ذهن شما شکل می گیرد، کربوهیدارت های
پالایش شده مانند نان، پاستا، و کوکی ها هستند. از آنجایی که آنها به شدت پردازش
شده و حاوی سطوح بالای کالری، سدیم، قند، و چربی هستند، به طور معمول نخستین غذاهایی
هستند که برای کاهش مصرف کربوهیدارت ها کنار گذاشته می شوند. اما نتیجه غیر منتظره
کاهش مقدار کربوهیدارت های پالایش شده در رژیم غذایی شما این است که معمولا میزان
کالری مصرفی نیز کاهش می یابد. این شرایط موجب شکل گیری یک شکاف کالری می شود که
ممکن است به کاهش وزن منجر شود، اما در فعالیت هورمون های تنظیم کننده گرسنگی و
خلق و خو نیز اختلال ایجاد می کند.

هنگامی که به طور منظم مقدار
بسیار زیادی کربوهیدارت و نشاسته مصرف می کنید، لوزالمعده مجبور به تولید انسولین
بیشتر برای جبران کربوهیدارت های اضافی می شود و با گذشت زمان، سطوح بالای انسولین
می تواند حالتی مزمن پیدا کند. کاهش مصرف کربوهیدارت ها به معنای باقی ماندن
ناگهانی حجم بیش از اندازه انسولین در خون است. این شرایط می تواند به تغییرات
جسمانی، مانند سردرد و لرز، و تغییرات عاطفی، مانند تحریک پذیری و افسردگی، منجر
شود.

افزون بر این، مغز بیش از هر
اندامی دیگری در بدن انسان انرژی مصرف می کند و منبع سوخت مورد علاقه این اندام
کلیدی کربوهیدارت ها هستند. هنگامی که کربوهیدارت مصرف می کنید، یک اثر هورمونی
انتقال تریپتوفان به مغز را تحریک می کند و سپس تریپتوفان به سروتونین تبدیل می
شود. سروتونین یک انتقال دهنده عصبی تقویت کننده خلق و خو محسوب می شود که می
تواند اشتها را نیز سرکوب کرده و بر گوارش تاثیرگذار باشد. کربوهیدارت کمتر به
معنای سروتونین کمتر، افزایش بدخلقی و افزایش هوس های غذایی است.

اگر مغز به میزان کافی کربوهیدارت
دریافت نکند، هورمون ها هر کاری انجام می دهند تا ما را مجبور به مصرف کربوهیدارت
ها کنند. و هنگامی که با این سیگنال ها مبارزه می کنیم، مجموعه ای از هورمون ها
مانند آدرنالین و کورتیزول ترشح می شوند، که موجب شکل گیری استرس و اضطراب در بدن
می شود. اگر هر چه بیشتر گرسنگی را نادیده بگیریم، یک انتقال دهنده عصبی به نام
نوروپپتید Y ترشح می شود که احساس خشم و عصبانیت و همچنین هوس های غذایی قوی که
مدت زمان بیشتری طول می کشند و نادیده گرفتن آنها غیر ممکن به نظر می رسد را
افزایش می دهد.

چگونگی کاهش مصرف کربوهیدارت
ها بدون تاثیرگذاری بر خلق و خو

مغز انسان تقریبا به ۱۳۰ گرم
کربوهیدارت در روز نیاز دارد تا عملکردی درست ارائه کند. پس اگر قصد دارید اندازه
دور کمر خود را کاهش دهید، در شرایطی که همچنان فردی خوش اخلاق باقی بمانید می
توانید به نکته های زیر توجه داشته باشید:

گام های کوچک بردارید

تغییرات چشمگیر و سریع در
رژیم غذایی، مانند حذف ناگهانی کربوهیدارت ها، اغلب چندان دوام نمی آورند و عوارض
جانبی ناخوشایندی را نیز موجب می شوند. بهترین گزینه برای شروع حذف غذاهایی است که
حاوی کربوهیدارت های خالی هستند، اما انجام این کار به صورت تدریجی می تواند عوارض
جانبی را به حداقل رسانده و بدن از زمان کافی برای سازگاری با این تغییرات
برخوردار باشد. شما می توانید این روند را با نریختن شکر در قهوه خود یا محدود
کردن مصرف شیرینی به دو بار در هفته آغاز کنید.

کربوهیدارت های درست را
انتخاب کنید

کربوهیدارت هایی با محتوای
فیبر بالا مانند برنج، کینوآ، پاستای غلات کامل و البته میوه ها و سبزیجات را
انتخاب کنید. فیبر روند گوارش را کند می کند و به بدن اجازه می دهد تعامل بهتر و
کارآمدتری با غذاهایی که مصرف می کنید، داشته باشد. فیبر به پیشگیری از افزایش
ناگهانی قند خون نیز کمک می کند که هوس های غذایی را کاهش می دهد و احساس سیری را
تقویت می کند. در نتیجه، با نوسانات خلقی نیز مواجه نمی شوید.

آنها را پخش کنید

به جای این که مصرف
کربوهیدارت ها را به یک وعده غذایی یا میان وعده محدود کنید می توانید مقادیر اندک
از آنها را در طول روز مصرف کنید تا مغز به منبع پایدار از گلوکز دسترسی داشته
باشد و از نوسانات خلقی جلوگیری شود.

مصرف مواد غذایی که حاوی
تریپتوفان هستند را افزایش دهید

از آنجایی که کاهش مصرف
کربوهیدارت ها به کاهش در سطوح تریپتوفان منجر می شود، افزایش مصرف مواد غذایی که
حاوی این اسید آمینه هستند می تواند به تثبیت شرایط خلق و خو به واسطه تامین سروتونین
مورد نیاز مغز کمک کند.


منبع: عصرایران

۱۰ ماده غذایی که باید پس از ۴۰ سالگی مصرف کنید

مطالعه انجام شده توسط موسسه ملی سرطان آمریکا کارتنوئیدهایی مانند بتاکاروتن را با نرخ های پایین‌تر ابتلا به بسیاری از سرطان ها و به طور ویژه سرطان پستان پیوند داده است.

در شرایطی که سرطان و بیماری
قلبی تا چند سال پیش ممکن بود برای شما نگرانی بزرگی محسوب نشوند، اما با عبور از
مرز ۴۰ سالگی خطر ابتلا به این بیماری ها نیز افزایش می یابد.

10 ماده غذایی که پس از 40 سالگی باید مصرف کنید

به گزارش گروه سلامت عصر ایران
به نقل از “پریونشن”، خطر دیابت و سکته مغزی نیز با عبور از مرز ۵۰
سالگی و ۶۰ سالگی افزایش می یابند.

از سوی دیگر، بیماری های
خودایمنی مانند آرتریت روماتوئید، لوپوس، بیماری کرون، بیماری سلیاک، و ام اس،
اگرچه همواره کشنده نیستند، اما می توانند مردم، به ویژه زنان، را از میانه عمر تحت
تاثیر قرار دهند.

آهنگ کندتر سوخت و ساز و
تغییرات هورمونی عوامل کلیدی برای بسیاری از این خطرات سلامت محسوب می شوند. اگر
پس از عبور از ۴۰ سالگی همچنان رژیم غذایی که در دهه دوم یا سوم زندگی برای شما
کارآمد بوده است را دنبال کنید، احتمالا با مشکل مواجه خواهید شد. کارشناسان
افزودن مقدار زیادی از مواد غذایی که در ادامه به آنها اشاره می شود به رژیم غذایی
را عاملی در کمک به پیشگیری از مشکلات سلامت می دانند که احتمال مواجهه با آنها پس
از ۴۰ سالگی افزایش می یابد.

تمشک

10 ماده غذایی که پس از 40 سالگی باید مصرف کنید

افت سلامت روده و مشکلات
مرتبط با گوارش نادرست با انواع بیماری های خودایمنی مرتبط با التهاب که زنان را از
اواسط عمر خود تحت تاثیر قرار می دهند، پیوند خورده است. کمبود فیبر غذایی بخشی از
مشکل محسوب می شود. میزان مصرف توصیه شده روزانه فیبر ۲۰ تا ۳۰ گرم است. در میان
میوه ها، تمشک از نظر محتوای فیبر یک گزینه عالی محسوب می شود. یک فنجان تمشک حاوی
هشت گرم فیبر است.

عدس

10 ماده غذایی که پس از 40 سالگی باید مصرف کنید

حبوبات سرشار از فیبر هستند.
در این میان، هنگامی که موضوع میزان محتوای فیبر مطرح می شود، عدس و لپه از بهترین
گزینه ها محسوب می شوند.

کنسرو کدو تنبل

10 ماده غذایی که پس از 40 سالگی باید مصرف کنید

مطالعه انجام شده توسط موسسه
ملی سرطان آمریکا کارتنوئیدهایی مانند بتاکاروتن را با نرخ های پایین‌تر ابتلا به
بسیاری از سرطان ها و به طور ویژه سرطان پستان پیوند داده است. بر همین اساس، مواد
غذایی سرشار از این آنتی اکسیدان های قدرتمند باید به رژیم غذایی شما افزوده شوند.
هرگونه سبزی قرمز، زرد، بنفش یا نارنجی و همچنین سبزیجات سبز برگ تیره منبع خوبی
برای کاروتنوئیدها محسوب می شوند. اما هویج های نارنجی و کنسرو کدو تنبل را باید فوق
ستاره های بتاکاروتن در نظر گرفت.

گوجه فرنگی پخته

10 ماده غذایی که پس از 40 سالگی باید مصرف کنید

در کنار بتاکاروتن، یک آنتی
اکسیدان قدرتمند دیگر به نام لیکوپن نیز مبارزی قوی در برابر سرطان به نظر می رسد.
میوه ها و سبزیجات قرمز رنگ – گوجه فرنگی، هندوانه، پاپایا، فلفل دلمه ای قرمز – منابع
خوبی برای لیکوپن هستند. گوجه فرنگی پخته می تواند کمک بیشتری به بدن در جذب هر چه
بیشتر این آنتی اکسیدان مفید کند.

غلات جوانه زده

10 ماده غذایی که پس از 40 سالگی باید مصرف کنید

نمونه های جوانه زده غلات که
حاوی سبوس، جوانه و اندوسپرم هستند، یکی از معدود منابع غذایی برای توکوترینول ها،
نوعی از ویتامین E که ممکن است خطر ابتلا به بیماری های مغزی مرتبط با افزایش سن
مانند آلزایمر را کاهش دهد، محسوب می شوند.

گردو

10 ماده غذایی که پس از 40 سالگی باید مصرف کنید

مصرف اسیدهای چرب خوب می
تواند خطر ابتلا به بیماری دیابت را با افزایش سن در انسان کاهش دهد. اسیدهای چرب
غیر اشباع چند پیوندی که در گردو یافت می شوند ممکن است به محافظت از شما در برابر
این بیماری کمک کنند. مغزهای خوراکی و دانه های دیگر نیز منابع خوبی برای این
اسیدهای چرب سالم هستند.

روغن زیتون

10 ماده غذایی که پس از 40 سالگی باید مصرف کنید

روغن های گیاهی یک منبع خوب
دیگر برای اسیدهای چرب غیر اشباع چند پیوندی هستند. در شرایطی که روغن سویا و روغن
آفتابگردان منابع خوبی برای این اسیدهای چرب هستند، اما روغن زیتون بهترین گزینه
در این زمینه است.

آووکادو

10 ماده غذایی که پس از 40 سالگی باید مصرف کنید

مصرف چربی های سالم یکی از
بهترین روش ها برای کنترل اشتها است و آووکادو منبع خوبی برای این درشت مغذی سرکوب
کننده گرسنگی محسوب می شود.

ماهی سالمون

10 ماده غذایی که پس از 40 سالگی باید مصرف کنید

نتایج یک پژوهش نشان داد که دنبال
کردن یک رژیم غذایی مدیترانه ای می تواند خطر مرگ به واسطه بیماری قلبی را تا ۳۷
درصد کاهش دهد. ماهی یک از اجزا اصلی رژیم مدیترانه ای است و در شرایطی که بیشتر
انواع ماهی برای سلامت انسان مفید هستند، اما ماهی های چرب مانند سالمون بیشترین
فایده را برای سلامت قلب ارائه می کنند. از دیگر ماهی های چرب می توان به ساردین، ماهی
خال مخالی، شاه ماهی و قزل آلای دریاچه ای اشاره کرد.

کلم کیل

10 ماده غذایی که پس از 40 سالگی باید مصرف کنید

هنگامی که موضوع مواد مغذی
سالم مطرح می شود، گزینه های کمی قدرت برابری با کلم کیل را دارند. کلم کیل سرشار
از اسید آلفا لیپوئیک (ALA) است. این آنتی اکسیدان به بدن در تبدیل گلوکز به انرژی و زیر
کنترل نگه داشتن سطوح قند خون کمک می کند. پژوهش های صورت گرفته ALA را با نرخ های پایین‌تر
ابتلا به دیابت، سکته مغزی، آب سیاه (گلوکوم) و بیماری های دیگر پیوند داده اند.


منبع: عصرایران

پنج گروگان ایرانی در ترکیه آزاد شدند

یک خانواده پنج نفره ایرانی که در ترکیه به گروگان گرفته شده بودند، با ایجاد آتش سوزی عمدی در محل حبس و نگهداری خود در شهر استانبول و جلب توجه مردم، توانستند از دست آدم ربایان بگریزند.

به گزارش ایرنا و به نقل از وبسایت شبکه تلویزیونی خبر.ترک، یک خانواده پنج نفره ایرانی که از سوی چهار گروگانگیر به بهانه تورهای مسافرتی در منطقه گردشگری بودروم ربوده شده و به منطقه شیشلی در استانبول انتقال داده شده بودند، با ایجاد آتش سوزی در محل محبوس شدن خود، از دست آدم ربایان نجات پیدا کردند.

بنا بر همین گزارش، این خانواده ایرانی که از سه روز پیش به اسارات آدم ربایان درآمده بودند، بعد از ایجاد آتش سوزی عمدی برای جلب توجه و درخواست کمک از همسایگان ساکن در ساختمان محل نگهداری و حبس اجباری خود، توانستند با متواری شدن گروگان گیران از محل، خود را نجات دهند.

به گزارش ایرنا، این خانواده که یک زن و شوهر ایرانی به همراه سه فرزند خود بودند، با چهار نفر آدم ربا که گفته می شود ۲ تبعه ترک و ۲ تبعه عرب بوده اند، برای شرکت در تورهای گردشگری ارتباط برقرار کرده ولی در نهایت آدم ربایان با اسلحه آنها را از هتل محل اقامت شان خارج کرده و از خانواده آنها در ایران در قبال آزادی درخواست پول کرده بودند.

بنا به اعلام رسانه ها، پلیس ترکیه برای دستگیری آدم ربایان عملیات گسترده ای را آغاز کرده است.


منبع: عصرایران

روایت عارف از اسرار لیست شورای شهر

لیست ٢١ نفره اصلاح‌طلبان برای انتخابات که درست چند روز مانده به انتخابات‌ شورای شهر و ریاست‌جمهوری با شعار «١+٢١» منتشر شد از همان زمان انتشار با واکنش‌های منفی بسیاری مواجه شد. انتقادها آنقدر بالا گرفت که لیست‌های موازی با سرعت بسیاری منتشر شد تا شاید پاسخگوی انتقادها باشد.

به گزارش اعتماد، مخاطب بیشتر انتقادها اما «شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان» یعنی متولی اصلی تهیه لیست بود. محمدرضا عارف اما روز گذشته در مصاحبه مفصلی که با ایسنا داشته است در مورد نحوه بسته شدن لیست اصلاح‌طلبان و شایعات موجود در مورد دریافت پول در ازای گذاشتن اسامی در لیست اصلاح‌طلبان داشته است.

محمدرضا عارف در مورد نحوه آغاز به کار بستن لیست در شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان گفت: در سال ۹۶ هم با توجه به استقبال خیلی خوب نخبگان در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا با تورم کاندیداها روبه‌رو شدیم. همان رویکرد سال ۹۴ را دنبال کرده و فراخوان دادیم. حدود ۷۰۰ نفر در تهران در فراخوان شرکت کردند. گستردگی کار و اینکه از میان ۷۰۰ نفر، باید ۲۱ نفر را انتخاب می‌کردیم قابل پیش‌بینی بود که با چالش‌های جدی روبه‌رو می‌شویم زیرا کاندیداها همه خود را اصلح می‌دانند و کمتر حاضرند به نفع دیگری کنار بروند. در تهران به دلیل حساسیتی که وجود داشت مسوولیت انتخاب لیست به عهده هیات رییسه شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان گذاشته شد، البته شورای عالی در هیچ استانی در مصداق‌ها دخالت نکرد؛ فقط در تهران به دلیل حساسیت آن شورای عالی ورود پیدا کرد. برای ما مبنا این بود تا براساس شاخص‌ها بتوانیم تصمیم‌گیری کنیم.
در تهران به دلیل حساسیتی که وجود داشت مسوولیت انتخاب لیست به عهده هیات رییسه شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان گذاشته شد و در عین حال قرار شد لیست به تایید نهایی شورای عالی برسد. البته شورای عالی در هیچ استانی در مصداق‌ها دخالت نکرد؛ فقط در تهران به دلیل حساسیت آن شورای عالی ورود پیدا کرد.

تشریح روند رسیدن به لیست ٢١ نفره

وی در ادامه تصریح کرد: نظرمان این بود که براساس شاخص‌ها غربالگری انجام شود و با توجه به اولویت‌ها و مصوبات شورا همین مسیر را جلو رفت. ارزیابی‌ها براساس پرونده‌های افراد و مبنا را خوداظهاری قرار دادیم و کارگروهی ۱۴ نفره تعیین شد تا کار کارشناسی را انجام دهند و براساس پرونده‌ها و شاخص‌ها به افراد امتیاز دهند.

کارگروهی ۷ نفره تشکیل شد که ۵ نفر از اعضای آن از هیات رییسه شورای عالی بودند مسوولیت کارگروه بر عهده آقای موسوی‌لاری بود و خانم فرامرزیان، آقایان صادقی، مرعشی و کمالی و خانم کولایی و آقای گرامی مقدم هم از اعضای شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان در این کارگروه فعالیت داشتند. در واقع این ۷ نفر مسوول تنظیم لیست تهران شدند.

کمیته کارشناسی زیرنظر این ۷ نفر کار می‌کرد. با توجه به غربالگری انجام شده به لیست ۱۵۰ نفره رسیدیم از این بعد نگاه دیگر نه امتیاز‌بندی بلکه رای‌گیری بود. بنا بود بر اساس مصوبات شورای عالی و رعایت سهمیه هاْلیست در هیات رییسه و در نهایت پیشنهاد شده بود که از ۷۰۰ نفر بخواهیم تا خودشان با رای‌گیری ۲۱ نفر را به ما معرفی کنند که چهره‌های غیرحزبی با این روند مخالف بودند و می‌گفتند اعضا با هم تعامل می‌کنند و فقط چهره‌های حزبی بالا می‌آیند اما در مرحله‌ای که به ۱۵۰ نفر رسیدیم در جلسه‌ای از این افراد خواستیم در انتخاب لیست نهایی به ما کمک کنند. عارف افزود: براساس تخصص‌هایی که مورد نیاز شورای شهر بود، تخصص‌ها در ۱۰گروه تخصصی تقسیم‌بندی شدند و برای هر گروه ظرفیتی در نظر گرفته شد.

بر همین اساس در جلسه‌ای که این ۱۵۰ نفر حضور داشتند درخواست کردیم تا خودشان در این ۱۰ گروه بر اساس پیشنهاد اولیه خودشان تقسیم شوند و در هر گروه تا سه برابر ظرفیت آن گروه را به ما معرفی کنند. در اینجا یکی از دوستانی که بعدا در فضای مجازی شعار داد و با لیست خیلی مخالفت کرد، مطرح کرد که کار مشکلی است و چون به شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان اعتماد داریم تفویض اختیار می‌کنیم به شورا تا شورا این کار را بکند، آنجا مطرح شد که شما نمی‌خواهید تفویض اختیار کنید این اختیار برای شورا محفوظ است، اما شورا قصد دارد با کمک شما این کار انجام شود و لیست نهایی حتی‌الامکان با نظر این ۱۵۰ نفر بسته شود. در نهایت قرار شد گروه‌ها تشکیل جلسه دهند اگر همه امضا کردند که نمی‌توانیم افراد را انتخاب و معرفی کنیم ما (شورای عالی) خودمان این کار را انجام می‌دهیم و نهایتا همه امضا کردند که نمی‌توانند و بعد از آن کمیته ۷ نفره فعال شد و این مسوولیت را به عهده گرفت.

تصمیم‌گیری در مورد نحوه بستن لیست در انتخابات بعدی

رییس فراکسیون امید مجلس همچنین خاطرنشان کرد: کمیته ۷ نفره پیشنهاد اولیه خود را در هیات رییسه مطرح کرد و در هیات رییسه برای هر کرسی ۲ نفر با رای‌گیری انتخاب شدند. بنابراین برای هر کرسی دو برابر ظرفیت در نظر گرفته شد یعنی لیست ۴۲ نفره تعیین شد و با رای‌گیری در شورای عالی از میان ۴۲ نفر، ۲۱ نفر انتخاب و به مردم معرفی شدند. البته به لیست و چگونگی تعیین لیست انتقادهایی شد. ما نقدها را می‌پذیریم. ماهیت گفتمان اصلاحات نقدپذیری است. از نخبگان جامعه می‌خواهیم عملکرد شورای عالی را در همه زمینه‌ها از جمله بستن لیست نقد کنند و در سه چهار ماه آینده برای ما ارسال کنند قطعا از نظرات آنها در ادامه کار شورای عالی استفاده خواهد شد.
او اما به انتخابات دور بعدی مجلس هم اشاره کرده و گفته است: «در مرحله بعد انتخابات مجلس را در سال ۹۸ پیش رو داریم باید بررسی شود که با این مکانیزم پیش برویم یا مکانیسم دیگری داشته باشیم. ان‌شاءالله با استفاده از نظرات کارشناسی، سعی خواهد شد با خطای کمتر و کیفیت بهتر امور دنبال شود.»

مردم تهران لیست واقعی را تشخیص دادند

عارف اما در ادامه به نگاه مردم تهران به لیست‌های موازی اشاره کرده و گفته است: «ما به هرگونه نقدی احترام می‌گذاریم و سعی می‌کنیم از آنها استفاده کنیم اما مشاهده می‌کنید که مردم در تهران چه کار کردند در این دوره از انتخابات حدود ۵۰ لیست به صورت جعلی و موازی منتشر شد اما مردم تهران لیست واقعی را تشخیص دادند. مردم این انسجام و رویکرد را به خوبی قبول کرده‌اند. دوستانی که نظر می‌دهند، بدانند حفظ سرمایه اجتماعی و حفظ اعتماد مردم برای ما اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد. بالاخره مردم این رویکرد را پذیرفتند که به دهه ۸۰ که خانم‌ها و جوانان سهمی نداشتند، برنگردیم. البته باز می‌گویم در انتقاد باز است و هرجای کارمان اشکال داشته باشد در گام‌های بعدی اصلاح می‌کنیم.»

ماجرای شایعه پرداخت دو میلیاردی پول برای حضور در لیست

موضوع دیگری که عارف به آن پرداخته است شایعاتی است که در مورد پرداخت پول برای حضور در لیست اصلاح‌طلبان در فضای مجازی منتشر شده بود.
او در این مورد گفت: «در مورد هزینه‌های تبلیغاتی برآوردی که دوستان در ستاد تهران داشتند اعلام کردند و البته خیلی مربوط به شورای عالی سیاستگذاری نیست. ستاد تهران برآورد کرده و به این نتیجه رسیده هرکدام از کاندیداهایی که در لیست قراردارند تا سقف مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان برای هزینه تبلیغات‌شان بپردازند. این موضوع در شورای عالی سیاستگذاری و هیات رییسه مطرح شد و مبلغ ۵۰ میلیون تومان برای هزینه‌های تبلیغاتی تعیین و مقرر شد ستاد سایر هزینه‌ها را از تشکل‌ها و خیرین بگیرد.
در مورد دو میلیارد تومان هم قبل از اینکه واردبستن لیست شویم گزارشی دریافت شد مبنی بر اینکه حدود ۶-۵ ماه قبل فردی به یک فرد دیگر گفته برای اینکه در لیست قرار بگیری باید دو میلیارد تومان بپردازی. آن فرد هیچ ارتباطی با شورای عالی سیاستگذاری نداشت. در آن زمان آقای محمودصادقی، نایب‌رییس هیات رییسه شورای عالی بود، او را مامور پیگیری کردیم و ایشان بحث جدی را با هر دو نفر داشت، هم آن خانمی که مدعی شده بود و هم آقایی که قرار بود پول را بگیرد. اولا مشخص شد هیچ ربطی به شورای عالی سیاست‌گذاری نداشته و توسط وابستگان یکی از احزاب این موضوع مطرح شده است. بنابراین هیچ ربطی به شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان نداشت. بعد از آن مجددا این مساله مطرح شد در حالی که ما بنا داشتیم تا از این مسائل بگذریم. نهایتا قرار شد تا این موضوع را پیگیری حقوقی کنیم.
این نکته را باید تاکید کنم که ویژگی بارز جریان اصلاح‌طلب پاکدستی است و نسبت به آن حساس هستیم و اجازه نمی‌دهیم برخی جریانات بخواهند با اتهامات بی‌اساس جریان اصیل اصلاح‌طلب را وارد حاشیه کنند و انتظار هم از اصلاح‌طلبان است که از این ویژگی مهم جریان اصلاح‌طلب به خوبی حفاظت و حراست کنند.

هیچ فرد دیگری در بستن لیست انتخاباتی نقش نداشته است

موضوع دیگری که عارف به آن پرداخته شایعات مبنی بر دخالت پسر او در بسته شدن لیست اصلاح‌طلبان است. او در این مورد گفت: «در مورد نقش پسر بنده در بستن لیست‌ها هم باید بگویم که پسرم مدت‌هاست همکاری در کار سیاسی ندارد و نه در انتخابات مجلس و نه در انتخابات شوراها حضور نداشت.
فرزندم اگرچه از بنیانگذاران بنیاد امید ایرانیان بود و برای تشکیل این بنیاد زحمات زیادی کشید و نخستین مدیرعامل بنیاد هم بود ولی بعد از انتخابات ۹۲ به دلیل اعتقاد به گردش نخبگان به صورت داوطلبانه از مدیرعاملی کناره‌گیری کرد و اکنون در هیات‌مدیره بنیاد امید حضوری ندارد و مسوولیتی هم در بنیاد امید متوجه او نیست و به دنبال علایق شخصی خودش است و فعالیت‌های فرهنگی و اقتصادی او که حق طبیعی هر فردی است ارتباطی با بنیاد امید ایرانیان ندارد. نه تنها فرزند من بلکه هیچ فرد دیگری در بستن لیست انتخاباتی نقش نداشته است. رای، رای شورای عالی بود. هیچ فردی در بستن لیست نقشی غیر از تصمیمات شورای عالی و هیات رییسه نداشت. چه برسد به پسر بنده که اصلا درگیر انتخابات نشد.»

عارف همچنین تصریح کرد: «یادمان نرفته رقیب در ٨-٧ سال پیش فاتحه اصلاحات را در این کشور خوانده بود. از مساله ۸۸ عبور می‌کنم؛ آن بحث جداگانه‌ای دارد اما در انتخابات ۸۶ با تمام توان وارد عمل شدیم و نتیجه در انتخابات مجلس در تهران این شد که ۵-۴ نفر را به دور دوم فرستادیم. در انتخابات ۹۰ چه کردیم؟ هیچ حضوری نداشتیم. طبیعتا اکنون رقیب نمی‌تواند این شرایط را بپذیرد. متاسفانه عملا حذف اصلاحات را مطرح کردند و خیلی از اصلاح‌طلبان هم در اوایل دهه ۹۰ پذیرفته بودند و ما به این مرحله رسیدیم طبیعی است که جریان رقیب هم تلاش می‌کند.» او اما ریشه انتقادها به لیست اصلاح‌طلبان برای انتخابات شوراها را موضوع دیگری دانست و گفت: «طبیعی است که نقدها و انتقادات وجود داشته باشد. چرا این ۲۱ نفری که انتخاب شده‌اند و در لیست قرار گرفته‌اند نقد نمی‌کنند؟ چرا آنهایی که تا روز قبل از بستن لیست در مصاحبه‌های‌شان به به و چه چه می‌کردند فردای آن روز که در لیست قرار نگرفتندصدای اعتراض‌شان بلند شد؟ان‌شاءالله با مکانیزم منطقی و مشورتی اعضای شورای شهر، شهرداری که چهره برجسته و ملی باشد برای شهر تهران انتخاب شود.»

او در مورد دلیل برگزاری جلسه فراکسیون امید با حسن روحانی در آینده نزدیک هم گفته است: «توقع جریان اصلاحات این است که در تشکیل دولت آینده مورد مشورت و رایزنی قرار گیرد تا یک کابینه برجسته با کارایی بالا تشکیل شود. به هر حال جریان اصلاحات با تمام توان به صحنه آمد به خصوص فراکسیون امید که تک تک اعضای آن در سراسر کشور سخنرانی‌های زیادی را انجام دادند. بنابراین توقع جریان اصلاحات این است که حداکثر تعامل را دولت با این جریان داشته باشد. عارف در پاسخ به این سوال که آیا لاریجانی با او مشورت می‌کند یا نه نیز گفته است: «البته من چهره شاخص نیستم. بارها اعلام آمادگی کردم برای مواردی که لازم باشد مشورت کنند. منتها هروقت ایشان تشخیص بدهند ما در خدمت‌شان هستیم. البته ایشان اشراف کامل بر امور دارند. چند دوره رییس مجلس بودند و هر وقت لازم بدانند قطعا ما استقبال می‌کنیم.»


منبع: عصرایران

کره جنوبی؛ جایی که زمان طلاست!

هفته نامه همشهری جوان – رضا صیادی: داستان سفر به کره جنوبی؛ کشور افسانه، تکنولوژی، اینترنت، رودخانه و هر چیز دیگری که با زندگی گره خورده است.

درست ۶۷۵۰ کیلومتر دورتر از این جا، جایی در حوالی شرقی ترین نقطه کره زمین، چشم بادامی هایی زندگی می کنند که چرخ زندگی صنعتی شان، مانند یک ساعت سوئیسی لوکس می چرخد؛ منظم، آرام، بی وقفه و کم هیجان. پیشنهاد سفر به کروه جنوبی، کشور «افسانه و تکنولوژی» که حالا یکی از قطب های صنعتی دنیاست و اینترنتش حرف اول جهان را می زند، حتما وسوسه انگیز است. سفر به کشوری که حالا بازار بسیاری از صنایع کشور ما را در مشت دارد، می تواند سرشار از تجربه های ناب و تکرار نشدنی باشد.

ملاقات با مردمی که صبح زود، مانند بازیگران نمایشی از پیش تمرین شده، از خانه بیرون می آیند و بدون آن که حتی دقیقه ای وقت تلف کنند، کار می کنند، حتما هیجان انگیز است. پرسه در کشوری که قدر صلح را می داند اما همیشه سایه جنگ بر سرش سنگینی کرده است و در همسایگی اش یکی از خطرناک ترین کشورهای دنیا مدام برایش شاخ و شانه می کشد، کمی دلهره آور است اما حتما به امتحانش می ارزد.

کره جنوبی، جایی که زمان طلاست!

مدتی پیش من و تعدادی از همکاران رسانه ای، به دعوت شرکت ال جی سفری کوتاه به کره جنوبی داشتیم که برای همه ما با خاطرات و تجربه های کم نظیری همراه بود. این سفر، کوتاه تر و کاری تر از آن بود که فرصتی برای شناخت دقیق این کشور پهناور به ما بدهد اما به اندازه یک سفرنامه کوتاه، حتما نکته های خواندنی برای تان دارد.

به قلب اینترنت خوش آمدید!

من معتقدم در زمان روشنایی هوا، فرود در یک شهر صنعتی بدشانسی است. باید شب برسی تا بتوانی از پنجره هواپیما آسمانخراش ها را ببینی که نورنمایی می کنند و کنار هم قد برافراشته اند. یعنی تصور من از شهرهای بزرگ و مدرن همیشه نمایی از شب های آنجا بوده. برای همین وقتی ساعت چهار بعداظهر به سئول رسیدیم، با دنیای متفاوتی روبرو شدم.

فروگاه بین المللی اینچئون در شهر سئول، خودش می تواند چند ساعتی سوژه یک خبرنگار باشد؛ یکی از بزرگ ترین و مجهزترین فرودگاه های جهان که چندین سال متوالی در فهرست برترین فرودگاه های جهان قرار گرفته است و با توجه به تعداد باندهایش، فاصله پروازها را به حداقل ممکن رسانده است. اینجا «تاخیر» واژه غریبی است. هواپیما به موقع بلند می شود، به موقع می نشیند، اتوبوس ها به موقع مسافران را سوار می کنند و همه چیز درست مثل ساعت سوئیسی بی وقفه و آرام در حال حرکت است.

مسافران قبل از ورود به کره جنوبی تست سلامت می شوند. یک صف طولانی شکل می گیرد که اگر در کشور ما بود عبور از آن حداقل یک ساعت زمان نیاز داشت اما کره ای ها استاد مقابله با این صف های طولانی اند. به سرعت و احترام همه را معاینه می کنند و ورودشان را به کره خوش آمد می گویند.

ورود به کره با همان دغدغه همیشگی همراه است؛ اینترنت از کجا بیاوریم؟ اینترنت عمومی کره جنوبی در بیشتر معابر و امکان عمومی برقرار است. کافی است wifi دستگاه را روشن کنید و به public wifi وصل شوید. البته میزبانانما اینترنت اختصاصی هم پیش بینی کرده اند که سرعتش از استانداردهای ما یک سر و گردن بالاتر است اما باز تعدادی از همسفران محکم کاری می کنند و سیم کارت کره ای می گیرند.

البته با بروکراسی های عجیب؛ باید حتما پاسپورت تان را نشان دهید تا اطلاعات تان وارد سامانه شود، بعد هم فروشنده کره ای که اصلا انگار در زندگی اش با مفهوم عجله آشنا نشده، با صبر و آرامشی که ما را یاد «شلمان» کارتون های قدیمی می اندازد، دانه دانه فیلدهای فرم ثبت نام را پر می کند و بعد از ۱۵ دقیقه یک سیم کارت تحویل مان می دهد. تقریبا خیال مان راحت است که اینجا لنگ اینترنت نمی شویم؛ یادمان می آید که اینجا پایتخت اینترنت جهان است.

کره جنوبی، جایی که زمان طلاست! 
 
بوی رودخانه، بوی زندگی

عجیب است اما وارد شهر سئول شده ایم، اما هنوز هم سرمان توی موبایل است و داریم در همان دنیای سابق مان پرسه می زنیم. البته چند روزی تا انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده و حق داریم که خودمان را به روز نگه داریم اما به نظرم این شبکه های اجتماعی کلا در ما بحران «دقت» ایجاد کرده، تقریبا همراه هر کاری، نیمی از وقت مان صرف موبایل می شود؛ از پرسه در آن سوی کره زمین گرفته تا فیلم دیدن و غذا خوردن و گپ زدن. به نظرم دنیای جدید ما این شکلی شده است و همه با آن کنار آمده ایم.

سئول شهر بزرگی است. تقریبا به اندازه تهران خودمان جمعیت دارد و احتمالا به همین دلیل است که ترافیک هم دارد اما چیزی که این شهر را زنده تر کرده، رودخانه بزرگی است که از وسط این کلانشهر مدرن عبور کرده است و اجازه نداده زندگی شهری، نشانه های طبیعی زندگی را نابود کند. رودخانه «هان»، پل هایی که از رویش عبور کرده اند، آسمانخراش های معروف اطرافش، بافت متفاوتی به سئول می دهد. بعضی از برج هایی که کنار این رودخانه ساخته شده اند، گران ترین ساختمان های سئول هستند و بسیاری از مراکز توریستی شهر، کافی شاپ ها و رستوران ها نیز در حاشیه همین رودخانه ساخته شده اند.

پل های بزرگی که از روی این رودخانه عبور کرده، یکی از جاذبه های توریستی سئول شده است و در عین حال، یکی از مشکلات امنیتی شهر را رقم زده، گویا بسیاری از افرادی که از زندگی خسته شده اند، سقوط آزاد از این پل ها را بهترین وسیله برای خودکشی می دانند و به همین دلیل پلیس تدابیر امنیتی و حفاظتی سفت و سختی برای این پل ها در نظر گرفته. رودخانه هان برای کره ای ها نماد زندگی است، به طوری که وقتی موفق شدند درآمد کشورشان را در طول حدود سه دهه به افزایشی غیر قابل باور برسانند و اقتصاد کشورشان را متحول کنند، نام طرح شان را «معجزه رود هان» گذاشتند.

در برخی مناطق سئول، رستوران های عربی با برند «حلال» فعالیت می کنند که برای جذب توریست مسلمان بسیار موثر است. در برخی رستوران ها حتی قلیان هم گذاشته اند تا احتمالا ایرانی ها و اعراب احساس کمبود نکنند. با این حال، کره ای ها در طول هفته فقط به کار فکر می کنند و حتی اگر رستوران هم بروند، بسیار سریع و بدون فوت وقت غذای مختصری می خورند و به زندگی شان بر می گردند.

آنها آخر هفته را برای تفریح رزرو کرده اند و یکی دو روز پایان هفته، همه انرژی شان را در مراکز تفریحی تخلیه می کنند تا ابتدای هفته را بدون دغدغه شروع کنند. خوشبختانه هتل محل استقرار ما در نزدیکی همین رودخانه است و فرصت خوبی است تا شب ها از پشت پنجره اتاق طبقه بیست و پنجم به قایق هایی نگاه کنیم که به آرامی قلب رود هان را می شکافند و از معجزه هان لذت می برند.

کره جنوبی، جایی که زمان طلاست!

اینجا زمان ارزش دارد

اینجا برای هر دقیقه به اندازه ۶۰ ثانیه از زندگی احترام قائلند. خانم کره ای راهنمای ما که چند سالی در تهران دانشجوی زبان فارسی بوده و برای خودش نام ایرانی «بیتا» را انتخاب کرده تا حدودی با روحیه ما آشناست و به همین دلیل سعی می کند خیلی اذیت مان نکند.

به ما می گوید: «صبح فردا رأس ساعت هفت صبح لطفا در لابی باشید.» وقتی با مخالفت ما روبرو می شود که زود است و نیاز به استراحت داریم، می گوید: «ایراد ندارد؛ ۷:۱۰ دقیقه خوب است؟!» بنده خدا معنی لبخند ما را در نمی یابد که برای ما واحد زمانی کمتر از نیم ساعت علی القاعده وجود خارجی ندارد! صبح روز بعد وقتی چهل و پنج دقیقه معطل برخی از ما شد، تحیر را می توان در عمق چشمانش دید.

هویتت را فراموش نکن!

فرهنگ اساطیری کره، حالا برای مردم تبدیل به یک کالار پر ارزش موزه ای شده است. مردم قواعد دنیای جدید را پذیرفته اند و همگام با دنیای مدرن، کار می کنند و جلو می روند. به همین دلیل حالا باید کره باستان را در موزه های شهر سئول جستجو کرد و نشانی از این هویت در کوچه – خیابان های شهر نیست.

یکی از مظاهر تجلی این فرهنگ، لباس های باستانی کره است که حالا حتی برای سوغات خریدن هم پیدا نمی شود. مردم شهرهای صنعتی محکومند که مثل هم زندگی کنند و مثل هم لباس بپوشند؛ مردم کره هم همین طور. آن تصویری را که فیلم ها و سریال های کره ای از این کشور برای ما تصویر کرده اند، اگر خوش شانس باشید در حوالی موزه ها ممکن است ببینید.

با این حال، کره ای ها خوب می دانند که توریست ها علاقه مندند تا با این فرهنگ اصیل آشناشوند، به همین دلیل اماکنی را به منظور آشنایی با فرهنگ اصیل کره تجهیز کرده اند. ما هم مهمان یکی از این خانه ها شدیم تا با لباس پادشاهان، ملکه ها، سربازان و وزرا آشنا شویم. هر لباس برای خودش هویتی دارد که برایمان توضیح می دهند. برنامه بعد، ضیافت پر از آداب چای خوردن است! باید دو زانو مقابل مهمان نشست، ابتدا با دست چپ قوری سفالی را برداشت و کمی چای در فنجان ریخت تا فنجان داغ شود.

بعد باید چای را در یک کاسه سفالی که در سینی قرار دارد تخلیه کرد و دوباره چای ریخت و این وسط کلی آداب و رسوم دیگر هم برای ریختن همین فنجان چای ساده وجود دارد که مجال بیانش نیست! مهمان نوازی کره ای ها، طبق سنتی که برای ما توضیح دادند، چون یک چای ساده را آن قدر پر طمطراق سرو می کنند که احتمالا یخ کند و از دهن بیفتد.

کره جنوبی، جایی که زمان طلاست!

آموزش زبان کره ای!

سفر به کره بدون مترجم یعنی مصیبت؛ آنها انگلیسی را هم آنقدر با لهجه کره ای غلیظ ترکیب کرده اند که شما برای گرفتن تاکسی هم دچار مشکل می شوید. با این حال مترجم کره ای ما که برای خودش نام فارسی بیتا را انتخاب کرده، در طول سفر مشکلات ما را حل می کند.

وقتی از او درباره زبان کره ای سوال می کنم، می گوید: «زبان ما خیلی ساده تر از فارسی است و در رتبه بندی جهانی هم زبان فارسی سخت و زبان کره ای ساده محسوب می شود. اگر کمی وقت بگذارید می توانید با این زبان آشنا شوید. ۲۲ حرف و ۱۰ آوا، پایه زبان کره ای است و البته صدها ترکیب منحصر به فرد می سازد.»


منبع: برترینها

چه رنگ رژ لبی به پوست صورت شما می آید؟

برترین ها: امروزه رنگ های مختلفی از رژ لب در بازار وجود دارند اما کدامیک به پوست صورت شما می آیند؟ شاید پیدا کردن رژ لبی مناسب سخت باشد، اما اگر بدانید که هنگام انتخاب آن چه عواملی را در نظر بگیرید، به سادگی در این کار موفق خواهید شد. در این مطلب ما به شما نشان می دهیم که بهترین رژ لب برای تن پوست شما کدام است.

تن پوست صورت تان را شناسایی کنید

زمانی که می خواهید به دنبال رژ لبی مناسب با پوست صورت تان باشید، آنچه اهمیت می یابد تن پوست تان است. در وهله اول باید بدانید که پوست صورت تان چه تنی دارد، زرد و گرم، صورتی و سرد یا خنثی؟

مطمئنا آنچه روی رنگ رژ لب تان تاثیر می گذارد، تن پوست تان است. به طور معمول افرادی که تن پوست سردی دارند، با رنگ های سرد رژ لب و آنهایی که پوستی گرم دارند، با رنگ های گرم تر زیباترند. پوست های خنثی هم با هر رنگ رژی زیبا و جذاب به نظر می رسند.

عوامل مختلفی وجود دارند که بر پوست شما تاثیر می گذارند، به عنوان مثال اشعه آفتاب یا مصرف برخی داروها می توانند رنگ پوست تان را تغییر دهند. بنابراین در قدم نخست مطمئن باشید که پوست تان رنگی طبیعی دارد و کاملا تمییز است. برای این کار صورت تان را با صابون بشورید، سپس به مدت ۱۵ تا ۳۰ دقیقه صبر کنید تا قرمزی های آن از بین رود. سپس زیر نور طبیعی تن پوست تان را تشخیص دهید. حواس تان باشد که نورهای مصنوعی نیز رنگ پوست را تغییر می دهند.

در مرحله بعدی یک برگه کاغذ سفید بردارید و آن را کنار پوست تان قرار دهید. در مقایسه با سفیدی کاغذ، پوست تان چه رنگی است؟ زرد، قهوه ای، سبز…؟ اگر تشخیص تان رنگ های صورتی، رزگلد یا آبی است، شما پوستی سرد دارید. اگر هم رنگ آن متمایل به خاکستری است، شما پوستی خنثی دارید. اگر هم روی صورت تان پر از جوش و آکنه است طوری که نمی توانید به خوبی تن آن را تشخیص دهید، از فردی بخواهید تا کاغذ سفید را کنار گوش تان قرار دهد.

شما می توانید به کمک نور آفتاب نیز رنگ پوست تان را تشخیص دهید. افرادی که به سادگی زیر نور آفتاب برنزه می شوند، تن پوست گرمی دارند. آنهایی هم که پوست شان زیر نور آفتاب قرمز می شود، تن پوست شان سرد است. پوست های خنثی هم می توانند در هر یک از این دو گروه جای گیرند. 

یکی دیگر از راهها این است که به رگ های روی مچ دست تان دقت کنید. اگر رگ هایتان آبی یا بنفش است، شما تن پوست سردی دارید اما اگر سبز است، جزو رنگ های گرم هستید. اگر هم نتوانستید که آن را به درستی تشخیص دهید، احتمالا رنگ پوستی خنثی دارید.

رژ لب برای تن پوست روشن

اگر تن پوست روشنی دارید، مطمئنا زیر نور آفتاب به سادگی می سوزید و پوست تان قرمز و ملتهب می شود. برای خانم هایی که به دنبال رژ لبی مناسب با این رنگ پوست می گردند، رنگ های صورتی، گلبهی، مات و موکا بهترین انتخاب است. این افراد باید از رنگ هایی که تن طلایی دارند نیز خودداری کنند، به این دلیل که رنگ روشن پوست شان را تشدید و چهره آنها را بی روح نشان می دهد.

چه رنگ رژ لبی به پوست صورت شما می آید؟
چه رنگ رژ لبی به پوست صورت شما می آید؟ 

تن پوست های معمولی در آفتاب به آسانی تغییر رنگ می دهند اما نمی سوزند و قرمز نمی شوند. اگر شما هم جزو این دسته افراد هستید، رنگ هایی چون قرمز و بنفش را برای رژ لب انتخاب کنید. به عنوان مثال برای میهمانی های عصرانه رژ لبی جگری بی نهایت شما را زیباتر خواهد کرد.

 چه رنگ رژ لبی به پوست صورت شما می آید؟
چه رنگ رژ لبی به پوست صورت شما می آید؟ 

رژ لب برای تن پوست تیره

منظور از پوست تیره همان تن پوست زیتونی است. اگر شما هم جزو این دسته افراد هستید، شانس با شماست زیرا دیگر مانند دیگران نسبت به نور آفتاب حساس نخواهید بود و پوست تان قرمز و متورم نخواهد شد. برای شما رنگ های قهوه ای بدترین انتخاب و رنگ های بنفش، بهترین انتخاب است. شما همچنین می توانید از رنگ های گلبهی، جگری، صورتی پر رنگ و نارنجی استفاده کنید. 

چه رنگ رژ لبی به پوست صورت شما می آید؟
 چه رنگ رژ لبی به پوست صورت شما می آید؟

رژ لب برای تن پوست خیلی تیره

پوست های خیلی تیره در مقابل آفتاب به هیچ وجه نمی سوزند. اگر شما هم تن
پوستی خیلی تیره دارید به دنبال رژ لب هایی با تونالیته قهوه ای و بنفش
باشید. کاراملی، گردویی و جیگری از جمله رنگ هایی است که به پوست صورت شما
می آید. رژ لب هایی که باید از زدن آنها اجتناب کنید، رژ لب های بی رنگ
است. بنابراین به دنبال رنگ های گرم تر باشید. 

 

 چه رنگ رژ لبی به پوست صورت شما می آید؟
چه رنگ رژ لبی به پوست صورت شما می آید؟ 

در نهایت باید بگوییم که به طور کلی رنگ های سرد رژ لب با تن پوست های سرد و رنگ های گرم تر با تن پوست های گرم هماهنگی دارند. افرادی هم که تن پوست زیتونی دارند می توانند از تمام رنگ ها استفاده کنند. اما یادتان باشد که هیچ قانونی برای زیبایی وجود ندارد، پس اگر دوست داشتید که رنگی جز آنچه به پوست صورت تان می آید را امتحان کنید، حتما این کار را انجام دهید.


منبع: برترینها

«بچه رئیس»، انیمیشنی که سینماهای آمریکا را به هم ریخت

هفته نامه همشهری جوان – آیدا تدین:

اطلاعات فوری

  • کارگردان: تام مک گراث
  • فیلمنامه: مایکل مک کولرز
  • با اقتباس از کتاب «بچه‌ی رئیس» نوشته مارلا فارزی
  • موسیقی: هانس زیمر
  • تدوین: جیمز رایان
  • صداپیشه ها: الک بالدوین، استیو بوشمی، جیمی کیمل، لیسا کودرو راوی ، تونی مگوایر، کنراد ورنون
  • محصول کمپانی: دریم ورکز انیمیشن

وقتی حدود سه ماه پیش، «بچه رئیس» روی پرده رفت، همه جا پر شد که آمریکایی ها دونالد ترامپ را با ساخت یک انیمیشن دست انداخته اند و الک بالدوین به عنوان صداپیشه کاراکتر اصلی، ادای رئیس جمهور منتخب را در آورده. این که چنین ادعایی تا چه اندازه حاصل همزمانی تصادفی بوده و تا چه اندازه عامدانه، مسئله ای است که در ادامه رمزگشایی شده.

 «رئیس بچه»، انیمیشنی که سینماهای آمریکا را به هم ریخت
با این حال بد نیست بدانید این انیمیشن ۱۲۵ میلیون دلاری به عنوان جدیدترین محصول استودیوی «دریم ورکز» اولین بار در بیش از ۳۷۰۰ سینمای آمریکای شمالی روی پرده رفت و با یک افتتاحیه چهل و هفت میلیون دلاری موفق شد عنوان پرفروش ترین فیلم گیشه آخر هفته را از چنگ بازسازی «دیو و دلبر» در بیاورد.

کل فروش جهانی فیلم به مرز ۴۸۰ میلیون دلار نزدیک شده است و تا اینجا، ششمین فیلم پرفروش گیشه ۲۰۱۷ به شمار می رود که اصلا موفقیت کمی نیست. آن هم در حالی که بین منتقدان و هوادارانش تقریبا ۵۰-۵۰ هستند و در وب سایت «راتن تومیتوز» حدود ۵۳ درصد رأی مثبت آورده است. برویم ببینیم «تام مک گرات» که ۳۰ سال است مویش را در آسیاب انیمیشن سازی سفید کرده و به خاطر «ماداگاسکار» معروف شده، واقعا قصدش این بوده با همدستی بالدوین و «دریم ورکز» رئیس جمهور وقت آمریکا را به چالش بکشد؟

برای شروع بهتر است بدانید کمدی فانتزی «بچه رئیس» اقتباسی است آزاد از کتاب قصه ای که «مارلا فارزی» نویسنده و تصویرگر ادبیات کودک در سال ۲۰۱۰ منتشر کرد. از آنجا که دنباله ها فقط مختص دنیای سینما نیستند، خانم فارزی پاییز پارسال بعد از شش سال، اولین دنباله کتابش را با عنوان «رئیس بچه تر» (The Bossier Baby) روانه بازار نشر کرد.

به هر حال در دنیایی که فارزی خلق کرده، بچه فقط رئیس خانه است اما روی پرده سینما، نقش بچه از اینها فراتر رفته و ماموریت مهمی برایش تعریف شده است. در واقع از صدقه سر فیلمنامه جذابی که «مایکل مک کولرز» نوشته و هنر کارگردانی تام مک گرات، چاشنی طنز نسخه سینمایی «بچه رئیس» به مراتب بیشتر و جسورانه تر است و دُز احساساتش هم به قدری بالاست که آدم را خلع سلاح می کند.

خرده حسادت های خواهر و برادری

از طرفی، پای سلطه جویی و رقابت خواهر و برادری در میان است. ماجرا از این قرار است که هر چه «تیم» پسر بچه هفت ساله داستان تقلا می کند به والدینش ثابت کند «بچه» برای خودش یک پا «بیزنس من» است که با نقشه وارد خانواده شده، کسی حرفش را باور نمی کند چون مادر و پدرش خیال می کنند صرفا حسادت کودکانه اش برانگیخته شده.

این داستان ها را با تخیلاتش سر هم می کند. هر بچه ای با داشتن خواهر یا برادر کوچکتر از خودش می تواند با این قصه ارتباط برقرار کند، هر چند در عوالم بزرگسالی هم هیچ بعید نیست یک عده پرتاب بشوند به گذشته های دور و داغ دل شان از یادآوری خاطره اضافه شدن یک تازه وارد کوچک به جمع خانواده تازه شود.

خود مک گراث کارگردان فیلم در یکی از مصاحبه هایش اعتراف کرده با این که بچه کوچک تر خانواده بود اما تا می توانسته برادر بزرگ ترش را اذیت می کرده و اصلا تاثیر تجربقیاتش از همان دوران به جذاب تر شدن روابط بین دو شخصیت محوری این انیمیشن کمک کرده است.

«رئیس بچه»، انیمیشنی که سینماهای آمریکا را به هم ریخت

شوخی و شلیک خنده

مک گراث که کودک درونش همچنان حسابی فعال است، می گوید در روند تولید «بچه رئیس» سعی کردیم تا جای ممکن چاشنی طنز و بامزگی را به داستان اضافه کنیم. آن طور که انیماتور و کارگردان پنجاه و دو ساله تعریف می کند، یکی از اهداف مهم اوبازگشت به سبک سنتی انیمیشن ها بوده که بیشتر شوخی های شان جنبه فیزیکی داشته اند. مک گراث در یادآوری خاطرات دوران کودکی اش می گوید: «در حالی که پدر و مادرش به جوک ها و شوخی های کلامی می خندیدند، او به عنوان بچه فقط جنبه فیزیکی شوخی ها برایش جذابیت داشت.»

کی صدای «بچه رئیس» می شود؟

در هر حال، همه چیز در استودیوی «دریم ورکز» طبق نقشه پیش می رود و مگ گراث که حسابی از کار خودش و انیماتورهای «بچه رئیس» راضی بوده است، آخر فقط با یک پرسش اساسی مواجه می شود: آیا الک بالدوین برای صداپیشگی همکاری می کند؟ این دو نفر قبلا در انیمیشن «ماداگاسکار ۲» با هم همکاری داشتند.

بالدوین آنجا در نقش شخصیت «ماکونگا» حرف زده بود. پروژه مخ زنی شروع می شود و کمدین پنجاه و نه ساله که خودش تجربه زندگی با چهار برادر قد و نیم قد را داشته، با قصه رقابت خواهر و برادری ارتباط برقرار می کند و برای همکاری دوباره چراغ سبز نشان می دهد.

شوخی با رئیس جمهور منتخب

تازه حدود سه ماه از شروع دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ می گذشد که اکران «بچه رئیس» آغاز شد و یکباره موج شایعات به راه افتاد که آی، ایها الناس! بشتابید، بشتابید، انیمیشن دونالد ترامپ روانه پرده سینماها شده است. خیلی از مردم ساده لوحانه خیال کردند این فیلم در عرض همان سه ماهی که ترامپ رئیس جمهور آمریکا شده، تولید شده.

به هم که می رسیدند چه در صف سینما و چه در کوچه و بازار، خیلی جدی از هم می پرسیدند آیا «بچه رئیس» واقعا با الهام از شخصیت ترامپ ساخته شده و بالدوین ادای رئیس جمهور منتخب ملت را در می آورد؟! مگ گراث می گوید وقتی این شایعات به گوشش رسید، حسابی سر کیف آمد، از این که او و همکارانش توانسته اند موجی از تعلیق هیچکاک طور در سطح جامعه سینماروهای آمریکا به راه بیندازند. اما نکته اینجاست که همه این حرف و حدیث ها یک مشت شایعه و گمانه زنی پوچ و توخالی بود.

«رئیس بچه»، انیمیشنی که سینماهای آمریکا را به هم ریخت

به نام ترامپ، به کام سرمایه گذارها

با این اوصاف، واقعیت پشت پرده چه بود؟ شش سال از زمانی که کارگردان «ماداگاسکار» فکر ساختن «بچه رئیس» در ذهنش جرقه زده بود، می گذشت و به قول خودش وقتی شروع کردیم، کی می دانست الک قرار است صداپیشگی کند، اوضاع مملکت این جوری از آب در بیاید و چنین جوی حاکم شود؟

به هر حال خیلی ها، حتی آدم های به ظاهر عاقل و باهوش هم با دیدن این پسر کوچولوی مو بوری که کت و شلوار به تن دارد، ناخودآگاه تصویر ترامپ در ذهن شان تداعی شد. اصلا قدرت این همزمانی را دست کم نگیرید، چون دامن زدن به کنجکاوی خانواده های سینمارو، کم به فروش این انیمیشن در گیشه کمک نکرد.

حمله نرم به گارد بچه ها

حتما بارها برای تان پیش آمده وسط جر و بحث و دعوا با آدم روبروی تان بگویید: «بچه نشو!» یا «بچه بازی در نیار» و حمله های مشابهی که تاکیدشان روی «بچه» بودن طرف مقابل است. از همین بابت مک گراث توضیح جالبی هم درباره عنوان فیلم می دهد و این که چطور شد تصمیم گرفتند کلمه ای را انتخاب کنند که ممکن است در بین عامه مردم و کودکان بار منفی و ناخوشایندی داشته باشد و چه بسا در موارد حاد، باعث پس زدن مخاطب و ریزش تماشاگران شود.

خصوصا به گفته خود مک گراث، در میان کودکان هفت تا ۱۳ سال یک جور سرکشی وجود دارد که اگر «بچه» خطاب شان کنی، حسابی قاتی می کنند. در هر حال انیماتور حرفه ای «دریم ورکز» این طور استدلال می کند که کلیت داستان فرصتی را برای تمرکز بر دو شخصیت داستان فراهم می کند و در پایان مخاطب چشم باز می کند و می بیند غرق دنبال کردن سرنوشت شخصیت ها شده بود. مک گراث می گوید با همین دست فرمان بود که مطمئن شدیم به قدری شخصیت پردازی مان قوی از آب در آمده که استفاده از «بچه» در عنوان فیلم با واکنش منفی روبرو نمی شود.

«رئیس بچه»، انیمیشنی که سینماهای آمریکا را به هم ریخت

روزی که «فیبی» مادر شد

از اتفاقات بامزه این انیمیشن، همکاری دوباره لیزا کودرو و الک بالدوین بعد از ۱۵ سال بود. کودرو که به جای مامان تیم، صداپیشگی کرده، آخرین بار در سریال معروف «فرندز» (یا همان «دوستان») همبازی بالدوین بود؛ اپیزودی که بالدوین در نقش «پارکر» نامزد فیبی بوفی ظاهر می شود و با بعضی عادت های ناخوشایندش طوری روی اعصاب فیبی قدم می زند که عاقبت خیلی زود کارشان به جدایی می کشد.

کودرو می گوید بعد از سال ها همکاری دوباره با بالدوین، تجربه بامزه و خاطره انگیزی بود. ستاره سریال «فرندز» به شیوه روایت «بچه رئیس» به عنوان یکی از جذابیت هایش اشاره می کند؛ این که وقتی بچه تازه ای به خانه می آید و تجربه ای که خواهر یا برادر بزرگ تر با آن مواجه می شود و این که چطور ناگهان یک بچه فسقلی تبدیل به رئیس خانه می شود و همه را گوش به فرمان خودش می کند.

این «بچه رئیس» ول کن ماجرا نیست!

شاهنامه هم که آخرش خوش است و می دانید وقتی در سینمای سرگرمی، محصولی پیدا می شود که بفروش دز آب در می آید، خیلی بعید است دنباله ای برایش ساخته نشود. خصوصا در این مورد خاص که اصلا خانم «فارزی» دنباله کتاب اولش را هم نوشته. پس اگر از «بچه رئیس»خوشتان آمده، از این خبر مطلع باشید که «رئیس بچه تر» در راه است.

استودیوی «دریم ورکز» به تازگی اعلام کرده الک بالدوین قرار است برگردد و دنباله بعدی «بچه رئیس» تا چهار سال دیگر (بهار ۲۰۲۱) آماده نمایش در سینماهای سراسر دنیا می شود. باید منتظر ماند و دید قسمت دوم هم می تواند همین قدر موفق باشد یا نه.

«رئیس بچه»، انیمیشنی که سینماهای آمریکا را به هم ریخت

در دنیایی که خطر کمبود عشق، بچه ها را تهدید می کند، کی به کیه و کی جای کی حرف می زنه؟

رئیس و نوچه هایش

از وقتی پیش تولید «بچه رئیس» شروع شد، الک بالدوین گزینه مورد علاقه کارگردان این انیمیشن برای ایفای نقش شخصیت محوری بود. مایلز بکشی که به جای برادر بزرگ تر حرف زده، برای خودش یک جورهایی «صدا پیشه اولی» محسوب می شود. بعضی ستاره ها مثل کوین اسپیسی حضورشان منتفی شد و در عوض، چهره های مطرح دیگری از «جیمی کیمل» مجری گرفته تا «لیزا کودرو» ستاره سریال «فرندز» در نقش شخصیت های مختلف با این پروژه همکاری کردند.

بچه رئیس

صداپیشه: الک بالدوین

«رئیس بچه»، انیمیشنی که سینماهای آمریکا را به هم ریخت

این عجیب و غریب ترین بچه ای است که تا به حال روی کرده زمین مشاهده شده. کت و شلوار می پوشد و تیپ می زند. سامسونت به دست می گیرد و ماموریت دارد از دلایل پایین آمدن سهام عشق بر و بکس در بازار مکاره دنیا سر در بیاورد و راهکاری برای حل این معضل پیدا کند. بالدوین از سال ۱۹۸۹ کار صداپیشگی و دوبلاژ کرده و در این زمینه حرفه ای محسوب می شود.

تیم تمپلتن

صداپیشه: مایلز بکشی

 «رئیس بچه»، انیمیشنی که سینماهای آمریکا را به هم ریخت
یک پسربچه معمولی با قدرت تخیل خارق العاده. دنیای کامل و بی نقص او ناگهان با ورود برادری کوچک تر از خودش از این رو به آن رو می شود. تیم که مجاب شده برادر کوچک ترش ریگی به کفش دارد، تصمیم می گیرد هر طور شده سر از رمز و راز او در بیاورد. در این بین پدر و مادرش حسابی به او بدبین می شوند اما تیم از رو نمی رود و آن قدر ادامه می دهد تا دست «بچه رئیس» برایش رو می شود.

فرانسیس ئی

صداپیشه: استیو بوشمی

«رئیس بچه»، انیمیشنی که سینماهای آمریکا را به هم ریخت

«فرانسیس» مدیرعامل کاریزماتیک و کمی خل وضع کارخانه «پاپی کو» (سگ سازی) است. او تصمیم گرفته کمپانی «بیبی کورپ» را از صنعت بچه سازی خارج کند و برای رسیدن به هدف شومش حاضر است دست به هر کاری بزند. زمانی قرار بود، کوین اسپیسی که این روزها با فصل پنجم «خانه پوشالی» برگشته، به جای این مدیرعامل نسبتا بدجنس حرف بزند که در نهایت این نقش نصیب بوشمی شد.

یوجین

صداپیشضه: کنراد ورنون

«یوجین» برادر بزرگ تر فرانسیس و دست راست او در پیشبرد اهدافش. وظیفه او این است که مطمئن شود هیچ کس جلوی پای برادر کوچک ترش سنگ اندازی نمی کند. «کنراد ورنون» هم کارگردان، نویسنده و صدا پیشه ای است که تا به حال در انیمیشن های معروفی مثل «ماداگاسکار ۳»، «پنگوئن های ماداگاسکار» و این اواخر هم در «سوسیس پارتی» اثر «ست روگن» نقش داشته است.

تد و جنیس میپلتن

صداپیشه: جیمی کیمل و لیزا کودرو

«رئیس بچه»، انیمیشنی که سینماهای آمریکا را به هم ریخت

«تد و جنیس» والدین از خود گذشته و ضمنا از پا درآمده تیم و رئیس بچه هستند. از طرفی، در عوامل خودشان سیر می کنند و خبر ندارند بچه نوزادشان کمی با بچه های دیگر متفاوت است. کار به جایی می رسد که تد و جنیس تصمیم می گیرند تیم را به خاطر حسادت های بی موردش تنبیه کنند. ستاره سریال «فرندز» و مجری مراسم اسکار پارسال به جای این پدر و مادر خوش خیال حرف زده اند.


منبع: برترینها

«پنج نمایشنامه»؛ حس تراژیک و حس گناه

– نادر شهریوری (صدقی): در آتن شایعاتی گوش‌به‌گوش شنیده می‌شد که سقراط پنهانی به ائوریپیدس در نوشتن تراژدی‌هایش کمک می‌کند. درباره صحت و سقم این شایعه نمی‌توان چندان مطمئن بود، حتی اگر موضوع را صرفا شایعه‌‌ای و نه بیش به حساب آوریم، ‌در این تردیدی نیست که سقراط که حوصله تماشای هیچ تراژدی‌ای را نداشت، برای تماشای نمایش‌های ائوریپیدس همواره حاضر بود. حضور سقراط در محل نمایش‌های اوریپید نه از باب تفریح و نه از ذوقی زیبایی‌شناسانه که به‌واسطه تعلق‌خاطر و همفکری بود که وی به ائوریپیدس از بزرگ‌ترین تراژدی‌نویسان یونانی داشت.*

ائوریپیدس در کنار آیسخولوس (آشیل) و سوفوکل یکی از سه تراژدی‌نویس بزرگ یونان باستان و از نظر زمانی آخرین آنان بود. اما از این سه ائوریپیدس به سقراط نزدیک‌تر بود، این دو خصائل مشترک بسیار داشتند: «ذهنی جست‌وجوگر و خرده‌سنج، قانع‌نشدن به پاسخ‌های متعارف و ناسازگاری با هر چیز که رنگی از خودنمایی داشت‌١.»ذهن جست‌وجوگر و خرده‌سنج ائوریپیدس را به تجزیه و تحلیل و تأملات روان‌شناسانه کشاند، کاری که سقراط زندگی خود را بر سر آن نهاده بود. ‌سقراط به تعبیری بنیادگذار عقل استدلالی بود، مقصود از عقل استدلالی، به معنای دقیق‌تر، عقلانی‌کردن امور و «کندوکاو در ذهن شخصیت‌ها و پی‌بردن به اعمال آنها»٢ است.

تا قبل از این، آن دو تراژدی‌نویس بزرگ دیگر و به‌طورکلی یونانیان آن دوره چندان علاقه‌ای به این قبیل امور نداشتند. آنچه برایشان اهمیت داشت نه ذهنیت و ویژگی روحی و خصوصیات شخصی بلکه کنشی بود که از قهرمانان سر می‌زد. «در اورستیا دیده‌ایم که آیسخولوس هیچ‌گاه ما را از جزئیات شخصیت اورستس آگاه نمی‌کند، درواقع اهمیت این شخصیت به خاطر اعمالی است که از او سر می‌زند نه به خاطر هویت او.»٣

«پنج نمایشنامه»؛ حس تراژیک و حس گناه 

ائوریپیدس در مقایسه با تراژدی‌نویسان بزرگ قبل از خود تراژدی‌نویسی رئالیستی‌تر و بالطبع‌ ملموس‌تر و از نظر اجتماعی، نوع اجتماعی تنوع‌یافته‌تری بود. مقصود از تنوع اجتماعی آن است که وی به علائق و خصوصیات دامنه وسیع‌تری از مردم توجه می‌کرد و درصدد برمی‌آمد تا ذائقه عمومی آنان را مدنظر قرار دهد. این رابطه دوسویه میان ائوریپیدس و تماشاگر تأثیری اساسی در آثار وی برجای گذاشت. در عالم نمایش با ائوریپیدس است که ذائقه تماشاگر اهمیت پیدا می‌کند. زیرا این ائوریپیدس بود که تماشاگر را بر روی صحنه آورد. با ورود تماشاگر ائوریپیدس تلاش می‌کند تا نمایش‌هایش را با مسائل و معضلات آنان میزان کند. از آن پس پای زندگی و واقعیت‌های ملموس روزانه مطرح می‌شود زیرا آنچه برای تماشاگر اهمیت پیدا می‌کند، مسائل روزانه زندگی است که تماشاگر دوست می‌دارد آن را در نمایش ببیند و با آن رابطه برقرار کند تا کنش‌های نمایشی برای او قابل فهم‌تر باشد.

این موضوع را آریستوفان به‌خوبی دریافته بود. «آریستوفان مدعی است که نمایش‌های ائوریپیدس دموکراتیک است، ‌چراکه آدم‌هایی واقعی دارد که به زبانی قابل فهم برای تماشاگران حرف می‌زنند و برخی از شخصیت‌های گمنام نقش‌هایی به‌یادماندنی دارند مثل دایه در آغاز مده‌آ و دایه‌ی فایدرا در ایپولیتوس (که نقش اساسی در کل نمایش‌نامه دارد) همچنین دو پیرمرد خون‌آشام در ایون و الکترا که شخصیت‌های اصلی را به کین‌‌جویی برمی‌انگیزند.»۴

با دموکراتیک‌شدن نمایش توسط ائوریپیدیس، قهرمانی و اساسا جهان‌بینی قهرمانی به‌تدریج کنار گذاشته می‌شود. در این شرایط دیگر قهرمان واجد خصائلی ویژه و منحصربه‌فرد نیست، تا قبل از ائوریپیدس قهرمان تراژیک چه‌بسا ضرورتا القاکننده شکوه بود: حس «بالا»بودن و از بالا به فرد نگریستن حتی آن‌هنگام که قهرمان فرومی‌افتد از ویژگی‌های قهرمان است و از این نظر قهرمان در جایگاهی رفیع در کنار خدایان و نیمه‌خدایان قرار می‌گیرد. اما با ورود ائوریپیدس به جرگه تراژدی‌نویسان قهرمان منحصر‌به‌فرد عمومی و به تعبیر آریستوفان دموکراتیک می‌شود و نه‌فقط اشخاص که مکان‌ها نیز دموکراتیک می‌شوند. مکان‌هایی که ائوریپیدس کنش‌های نمایشی‌اش را به نمایش درمی‌آورد نه دیگر کاخ‌ها، مکان‌های مسطح، رفیع و … که تماشاگر را مرعوب خود می‌کند، بلکه مکان‌هایی عمومی، میدان‌ها و یا حتی کلبه‌های روستایی‌اند.

ائوریپیدس در نمایش‌هایش زبان محاوره‌ را نیز عمومی می‌کند و به یک تعبیر زبان متمایز تراژدی را به زبانی معمولی برمی‌گرداند تا تماشاگرانی که او آنها را به سالن نمایش آورده، آدم‌هایی مانند خود را مشاهده کنند و به‌هیچ‌رو احساس ازخودبیگانگی نکنند. به بیانی کوتاه‌تر ائوریپیدس با نمایش‌های خود پای زندگی و واقعیت‌های روزانه را به صحنه آورد که تا پیش از آن فقط عظمت، قهرمانی و جسارت‌های انسانی را به نمایش درمی‌آوردند.

هنگامی که ذائقه تماشاگر بااهمیت به حساب می‌آید و تماشاگر با ورود به سالن نمایش، بازیگرانی مانند خود را بر صحنه می‌بیند، تا بدان حد که احساس می‌کند با مشکلات و مسائلی مواجه می‌شود که خود در زندگی روزمره با آنها دست‌وپنجه نرم می‌کند، حسی از همذات‌پنداری در خود پیدا می‌کند. در این شرایط او به خود این اجازه را می‌دهد که به داوری درباره نمایشی بپردازد که آن را در زندگی‌اش تجربه می‌کند. وقتی داوری‌کردن و به یک طریق قضاوت‌کردن نیک و بد با سقراط به اندیشه‌ای غالب در یونان بدل گردید و همین نوع داوری در جهان نمایشی نیز با ائوریپیدس تکمیل شد، همزمان مقدمات سستی تراژدی پدید آمد.

اگرچه «ائوریپیدس و مخاطبانش هیچ‌یک از اصطلاح جدید روان‌شناسی سر درنمی‌آورند»۵ اما علاقه وی به کندوکاو در ذهن و مسائل ایده‌آلیستی در نهایت او را به سنجش درباره میزان تقصیر، گناه و حسن مسئولیت نسبت به دیگران کشانید. تولید این مفاهیم که به‌واسطه سقراط و همراهی ائوریپیدس انجام می‌گرفت آن سرخوشی قهرمانان تراژیک قبل از ائوریپیدس را به محاق برد و هم‌زمان و به موازات آن قصور، پشیمانی و حس گناه و به تعبیر نیچه سردرگریبان خود فرو بردن را که بعدها در رم و مسیحیت به تفکری غالب بدل گردید جایگزین کرد، در اینجا می‌توان به رابطه‌ای معکوس میان حس گناه و حس تراژیک توجه کرد: حس گناه مانع از حس تراژیک می‌شود.

چنانکه برمی‌آید با ائوریپیدس علاقه به مضامین فلسفی به‌تدریج رشد پیدا می‌کند و هم‌زمان با آن علاقه به تحلیل و تجزیه مفاهیم نیز شدت می‌گیرد و همچنین سستی ترا‌ژدی قوت پیدا می‌کند. «نمایشنامه ائوریپیدس در بحث از مسئله گناه و انگیزه‌های عمل تراژیک از جنبه دیگری از طرز تفکر سوفسطائیان پرده برمی‌گیرد و آن علاقه به لفاظی است و این خصیصه همراه با عشق و علاقه به مضامین فلسفی، بر سقوط ملاک‌های زیبایی‌شناختی و حتی به تعبیر دیگر بر قبول شتاب‌آمیز مواد و مصالحی که به شیوه‌ای هنرمندانه پیراسته نشده‌اند اشاره می‌دارد»,۶

«پنج نمایشنامه»؛ حس تراژیک و حس گناه 

جلوه‌ای از سستی تراژیک همراه با بروز حسی از گناه و تردید را ائوریپیدس در «الکترا» به نمایش درمی‌آورد. «الکترا» نام نمایشی از اوریپید است. الکترا دختر آگاممنون است، پادشاهی که با دسیسه همسر خود کلوتمنسترا به قتل رسیده است. الکترا را از کاخ بیرون کرده‌اند و او به ناگزیر همسر مردی دهقان شده است. الکترا این حقارت را از چشم مادر خویش می‌بیند و از او متنفر است. تنفر او شاید بیشتر به خاطر حقارتی باشد که به وی شده است.

اما در هرحال او نمی‌تواند با زندگی‌اش کنار بیاید. ائوریپیدس به الکترا جنبه‌ای روان‌شناسانه نیز می‌دهد: «این نمایشنامه در سطح روان‌شناسانه نشان می‌دهد که ما می‌توانیم خود را در سوگواری‌مان غرق کنیم و خود را به زندگی ماننده به مرگ با چسبیدن به گذشته محکوم کنیم,٧» اما این تنها الکترا نیست که از طرف مادر خود رانده شده است. اورستس برادر وی نیز تحقیر شده و آواره گشته است. هر دو فرزند به خاطر خیانت به پدر درصدد انتقام برمی‌آیند. اگرچه اورستس هیچ نقشه و یا تدارکی برای قتل مادر و مردی که عصای پادشاهی پدر را در دست گرفته، تدارک نمی‌بیند اما این هر دو در مسیر تراژیک فرو‌رفتن به رنج و نابودی قرار می‌گیرند. اورستس سرانجام مبادرت به قتل مادر و همدستش می‌کند.

«اورستس: ای خاک و ای خدای بیننده هرچه هست
بنگرید بر من و کار من
که اینک آغشته خون و خوف ایستاده‌ام
آنک دو لاشه خونین
که ضربت دست من به خاک افکند
به بادافره عذابی که دیدم.»٨

قتل مادر، اورستس و الکترا را در اندوه فرو می‌برد. کسی که مادر خود را بکشد قهرمان نیست، ضدقهرمان است اما قبل از هرچیز این حس گناه است که آنان را درهم می‌پیچاند.

پی‌نوشت‌ها:

* سقراط اگرچه کوچک‌تر از ائوریپیدس اما معاصر وی بود و از تأثیرگذارترین اندیشمندان یونان زمان خود و جهان بعد از خود بود.

١، ٢، ٣، ۴، ۵) ائوریپیدس، به نقل از درباره ائوریپیدس نوشته عبدالله کوثری

۶) تاریخ اجتماعی هنر، آرنولد هاوزر، ترجمه ابراهیم یونسی

٧) الکترا، اوریپید، ترجمه غلامرضا شهبازی- به نقل از عشق و انتقام خانوادگی در خاندان آترئوس

٨) الکترا، ائوریپیدس، عبدالله کوثری


منبع: برترینها

شوخی‌های جالب شبکه‌های اجتماعی (۴۱۰)

برترین
ها: نوشته های طنزِ حاصل ذهن خلاق هموطنان ایرانی از ابتدای
پیدایش SMS و ایمیل تا به امروز در شبکه‌های اجتماعی نظیر توئیتر، وایبر،
لاین، واتس آپ، تلگرام و …. حضور همیشگی و پررنگی داشته و دارند. بعید
است که سوژه ای در صدر اخبار و صحبت های روز دنیا یا ایران باشد و مردم
خلاق ما در راه طنازی و لطیفه سازی برای آن سوژه اقدامی نکرده باشند!

سعی داریم در این سری مطالب گزیده ای از این نوشته ها را در اختیار شما قرار دهیم که امیدواریم مورد استقبال شما عزیزان قرار گیرد.

******

۱٫ ماه رمضون تموم بشه این ستاد استهلال ماه شوال از کجا نون میارن میخورن؟

۲٫ ‏تعجب کردم که چطور دوساله صورتم اصلا جوش نزده، دقت که کردم فهمیدم دوساله که اصن مهمونی نرفتم.

۳٫ ‏رفتم مرغ مینا خریدم طرف گف حرف میزنه. اوردم خونه بهش غذا دادم گفتم حرف بزن،نزد. اصرار کردم گفتم حرف بزن لامصب. گف حاجی کی با دهن پُر حرف میزنه؟

۴٫ طرف میگه مخاطب خاصم حتما باس موهاش فر باشه، خوش به حالتون چقدر خرده فرمایش دارید واسه انتخاب، زمان ما فقط مهم این بود که طرف دختر باشه.

شوخی‌های جالب شبکه‌های اجتماعی (410) 

لحظه ای که سایت دانشگاه رو باز میکنم و نمره هامو میبینم 

۵٫ ‏هر موقع خواب بعد از ظهرم به شب کشیده می‌شه، موقع بیدار شدن قشنگ احساس می‌کنم یه بچه پنج سالم که تو مرکز خرید گم شدم و هیچ کسی رو نمی‌شناسم.

۶٫ فسنجونو مینویسید فسنجان هفتاد هشتاد درصد خوشمزگیش میره.

۷٫ حالم شبیه اینترنت اکسپلورریه که ازش فقط یه بار برای دانلود گوگل کروم استفاده کردن.

۸٫ این آهنگه که میگه: هر بار این درو ، محکم نبند نرو… به نظر میاد بیشتر نگرانِ در باشه تا رفتن یارو.

شوخی‌های جالب شبکه‌های اجتماعی (410) 

اوایل خرداد VS اواخر خرداد 

۹٫ ‏باز جای شکرش باقیه که حسینی نیومده وسط راهپیمایی و بگه اونایی که میخوان اسرائیل نابود بشه ۴ رو به ۳۰۹۰ ارسال کنن.

۱۰٫ یادآوریش خنده‌داره؛ زمانی یک هفته منتظر میموندیم یکشنبه بشه، تو برنامه دیدنیها چندتا از این کلیپ‌های سرخوردن رو یخ و افتادن تو استخر ببینیم.

۱۱٫ ‏بچگیام وقتی مامانم منو میبرد حموم وضعیتم جوری میشد که وقتی از حموم میومدیم بیرون دولت میتونست سرپرستیمو بده به یه خانواده دیگه.

۱۲٫ ‏جلو شوهرخالم بدل مسی رو مسخره میکنم میگه نکن، زحمت کشیده به اینجا رسیده. اره، یه زیر پله اجاره کرده اول بدل محمود فکری شده کم کم مسی.

شوخی‌های جالب شبکه‌های اجتماعی (410) 

فتانه ft سازمان زیبا سازی شهرداری تهران 

۱۳٫ یه خانمی میگفت ما خانمها عاشق زیبایی هستیم دوس داریم کلا زیبا باشیم. انگار ما آقایون دوس داریم عینهو گراز پیر جنگلی باشیم.

۱۴٫ استادی که میگه هر کی اعتراض کنه نمره واقعیش رو وارد میکنم اگه دنبال ثابت کردن عقده ای بودنش نیست پس دنبال چیه؟

۱۵٫ خوبیِ روز قدس اینه که ظهر ماه رمضونه عروس داماد نمیان تو راهپیمایی.

۱۶٫ حتی جومونگ و مردم چوسان قدیم که همش با قبیله های دیگه سر نمک جنگ داشتن حلیم رو با شکر میخوردن، آخه تو چرا هموطن؟

شوخی‌های جالب شبکه‌های اجتماعی (410) 

وقتی ظهر تابستون با ماشین میری بیرون و جا کولر زدن شیشه رو میدی پایین 

۱۷٫ تو رستوران دریایی سفره ماهی میندازن رو میز؟

۱۸٫ ‏نوشته اسکار بهترین صدا هم میرسه به صدای کلید انداختن پدر به در خونه، این صدا موقعی که داری تو بالکن سیگار میکشی پشم نمیزاره برات.

۱۹٫ ‏تابستان را تا می توانید میوه بخورید پاییز که بیاد تا نه ماه جز پرتقال و سیب خبری نیست!

۲۰٫ ‏والا من تو رستوران سلف سرویس قابلمه بردم انداختنم بیرون، خب جنبه ندارید سلف نکنید.

شوخی‌های جالب شبکه‌های اجتماعی (410) 

قشنگ معلومه دهن قدم نو رسیده سرویسه 

۲۱٫ با دوست دخترم رفته بودم کافه، به طرف گفتم یه قهوه بده به تلخی سرنوشتم، گفت خب چقد تلخ بوده؟ سرمو بردم نزدیک گوشش گفتم ۱۰ تومن دارم کلا.

۲۲٫ ‏حالا اگه ما شبیه لئو مسی بودیم ایشون سردسته گروهک تروریستی داعش بودن امنیت جانی هم نداشتیم.

۲۳٫ ‏از جواباى پرتتون تو امتحان اصلا ناراحت نباشید. من یه بار زمانو منفى به دست آوردم.

۲۴٫ ‏یسری خودم تنها بودم  تو خونه ۱۰ تا کتلت درست کردم، موقع خوردنش باز هم به من ۲ تا رسید.

شوخی‌های جالب شبکه‌های اجتماعی (410) 

‏از اون نگاه ها که حواسش هست 

۲۵٫ چجوری خیانت می کنید؟ من یه بار رفتم یه جای جدید مو هامو کوتاه کردم تا سه ماه روم نمی شد تو چشای آرایشگرم نگا کنم.

۲۶٫ تو رستوران دریایی سفره ماهی میندازن رو میز؟

 
۲۷٫ ‏بعضی ساندویچی ها جوری رو شیشه مینویسن درایام ماه رمضان ساندویچ سرد موجود است، انگار ساندویچ سرد روزه رو باطل نمیکنه.

۲۸٫ کیبوردو تو حیاط برعکس کنم راحت آذوقه‌ی یه سالِ گنجیشکای محل تامین میشه.

شوخی‌های جالب شبکه‌های اجتماعی (410) 

هرگز حلوا رو با قیف و ماسوره سرو نکنین… حس خوبی به آدم دست نمیده 

۲۹٫ نوجوونیم در انتظار مسعود روشن پژوه، مجری کچل مسابقه محله گذشت. اما خب هیچوقت نیومد محله ما.

۳۰٫ ‏تو فیلمای ایرانی هر کی خیلی سرفه میکنه، آخرش می میره.

۳۱٫ تو اعتراض نمرات برای استاد نوشتم. محبوب من در این لحظه که شما من را انداخته اید، من همچنان به شما فکر میکنم و ترم بعد با خودتان بر خواهم داشت.

۳۲٫ همیشه تو صف پمپ بنزین نفر جلویی آدم خنگ ترین، دست و پا چلفتی ترین، خونسردترین، لج درآر ترین، بیشعورترین و کندترین آدم رو کره زمینه.

شوخی‌های جالب شبکه‌های اجتماعی (410) 

ژست نصف عکسای دهه شصت:))) 

۳۳٫ یه سری استاد گفت ۵ تا سوال از خودتون بیارید سر امتحان که دیگه نگران پاس شدن نباشید. من حتی اونم افتادم.

۳۴٫ ‏تو سربازی همه یه آشنای کلفت داشتن که میتونسته کارشون رو ردیف کنه سر کوچشون خدمت کنن,  منتها اینا نخواستن بهش رو بندازن.

۳۵٫ شماعی زاده تو یه آهنگش میگه «ای که به من صدای خوندن دادی». اینو واسه کرگدن پلی کنی تا دو روز از اون حالت حزن و اندوه همیشگیش در میاد و میخنده.

۳۶٫ بدل مسی اگه همینجوری بهش خوش بگذره خود مسی فوتبالو ول میکنه میاد ایران بدل مسی میشه.

شوخی‌های جالب شبکه‌های اجتماعی (410) 

وختی سر سفره بابا میپرسه بقیه پول ماست ر چیکار کردی؟؟؟ 

۳۷٫ به طرف تو تلگرام پیام دادم،میگه از کجا ای دیمو اوردی،میگم مال اینستا و تلگرامت یکیه ایدیش،کف کرده میگه تو نابغه ای،نه والا،تو خیلی جلبکی!

۳۸٫ شماهم یه خاله دارین که اگه ۱ساعت در روز با مادرتون تلفنی حرف نزنن روزشون شب نمیشه؟؟

۳۹٫ ‏دختره تو بیو اینستا نوشته “خودمم”. انگار مثلا ما روبرتو کارلوسیم.

۴۰٫ ‏اگه پول چرک کف دسته خدا دستای ما رو آنتی باکتریال آفریده.

شوخی‌های جالب شبکه‌های اجتماعی (410) 

روز مرگ زبان انگلیسی

۴۱٫ ‏خدا کنه واقعا هر سلام ۶۰، ۷۰ تا ثواب داشته باشه. خیلی روش حساب کردم، در واقع تنها توشه آخرتمه.

۴۲٫ من اگه وزیر علوم بودم به چارت درسای رشته کارگردانی یه درس اضافه می‌کردم به اسم «خون اون رنگی نیست». به نظرم خیلی واجبه برای کارگردانای ایرانی.

۴۳٫ ‏دیدم خواهرام جیغ میزنن رفتم دیدم یه سوسک گنده اومده تو خونه دستمال کاغذی برداشتم بگیرمش پرواز کرد سه تایی جیغ زدیم این دفعه.

۴۴٫ ‏فک کنم وقتی آدم با تلفن حرف میزنه روح پیکاسو میره تو جسمش. کافیه یه قلم و کاغذ بدی دستش؛ ببین چه شاهکارایی خلق میکنه.

۴۵٫ قرار پسرونه:
-بریم بیرون؟
تا برسی سر کوچه امدم
قرار دخترونه:
یروز بریم بیرون
-حالا یروز با هم هماهنگ میکنیم.

شوخی‌های جالب شبکه‌های اجتماعی (410)

غصه نخور دیگه؛ اون از اولشم لیاقت تو رو نداشت


منبع: برترنها

طنز؛ کدام سریال ماه‌رمضان را می‌بینید؟

شاهین قدیانی در نوشت:

در سال‌های قبل همواره انتقادی به صداوسیما مطرح بود که آن‌قدر در ماه رمضان سریال‌های جذاب و پرمخاطب پخش می‌کند که کلا مردم از کار و زندگی میفتند و حتی وقت نمی‌کنند سفره افطارشان را جمع کنند. یکبار حمید گودرزی بین سال ۶۴ و ۸۸ رفت و آمد می‌کرد و دنبال پنجمین خورشید بود.

یکبار نادر و صابر بر سر ارثیه اوس احمد دعوا می‌کردند و همه منتظر بودند رضا عطاران خودش را به تخت ببندد و بعد از یک هفته درد کشیدن مثل پسر زینال بندری پاک‌پاک بیرون بیاید. زمانی هم آن‌قدر مردم دغدغه دزدیده شدن پول هاشم آقا را داشتند که اگر مثل الان توییتر و تلگرام بود، با جمع کردن پول مشکلش را حل می‌کردند.

یک‌سال بهاره افشاری شیطان می‌شد و سعی می‌کرد حسن جوهرچی را گول بزند، یک‌سال حامد کمیلی سعی می‌کرد امین تارخ را اغفال‌کند. یک‌سال هانیه توسلی به علی نصیریان نخ می‌داد و یک‌بار شازده به مادر آقا هاشم و خلاصه سریال‌های سرگرم‌کننده‌ای ساخته می‌شد.

از آنجا که صداوسیما خیلی به وقت مردم اهمیت می‌دهد و دوست ندارد مردم پای سریال‌های تلویزیون وقت خود را به بطالت بگذرانند. در یک برنامه چند ساله در ابتدا برخی هنرمندان محبوب را خیلی سوسکی‌طور از تلویزیون دور کرد و در مرحله بعد اقدام به ساخت سریال‌هایی کرد که برنامه‌های شبکه چهار در مقابل آن‌ها خیلی هم پربیننده‌اند. یعنی الان طوری شده که مردم بعد از اینکه پای ماه‌عسل یک‌دل سیر اشک ریختند و یاد بدبختی‌هایشان افتادند و خوشحال شدند که پس، بدبخت‌تر از من هم هست. می‌توانند تلویزیون را خاموش کرده و تا شب، به بغض‌های زیرپوستی احسان علیخانی فکر کنند.

البته دورکردن مردم از تلویزیون داخلی فوایدی هم دارد. مثلا مردم سریال‌های جم را می‌بینند وآن‌قدر درگیر ذوزنقه و هشت ضلعی‌های عشقی می‌شوند که احساس می‌کنند همین سریال‌های ایران که وقتی یک ربع آخرش را می‌بینی، کل سریال را متوجه می‌شوی بهتر است، یا مثلا یک قسمت از یک سریال آمریکایی و حمله وایت واکرها را دانلود می‌کنند و متوجه می‌شوند که چقدر در سینمای جهان ریخت و پاش الکی می‌شود و در حالی‌که می‌شود پنج دقیقه از سریال را با رفتن شخصیت اصلی از داخل خانه به جلوی در تمام کرد. چه لزومی دارد این‌قدر جک و جانور به جان هم بیفتند.


منبع: برترنها

معجزه رنگ خاکستری؛ خانه‌ای در آپادانای تهران

در راه برگشت به خانه بودم. همین‌طور که قدم‌زنان پیاده‌رو را طی می‌کردم، تمام تصاویری که از صبح دیده بودم، در سرم یادآوری شد. چهره‌های مختلف، رنگ و صحنه‌هایی که امروز تجربه کرده‌ام مانند همیشه ذهنم را مشغول کرده بود. کمی خسته بودم، ولی می‌دانستم جایی در انتظارم است که همه خستگی و ازدحام شهر را از من می‌گیرد. خانه‌مان را دوست دارم، کنج به کنج آن را با عشق چیده‌ایم و برایش نقشه‌ها ریخته‌ایم. کلید را در قفل می‌چرخانم؛ چه آرامش و سکوت دلچسبی…

 معجزه رنگ خاکستری در دکوراسیون خانه مهسا و حامدسبک معاصر در خانه آپادانا

تور خانه گردی در یک نگاه 

  •  تعداد افراد ساکن: دو نفر
  • شغل ساکنین خانه: کارمند
  • موقعیت: تهران/ شهرک آپادانا
  • متراژ فضا: ۱۵۰  مترمربع
  • سال ساخت: حدود سال ۱۳۶۰
  • طبقه: سوم
  • ملک شخصی
  • تعداد اتاق‌خواب: سه خوابه
  • تعداد سرویس بهداشتی: ۲ عدد
  • سبک دکوراسیون: معاصر
  • رنگ‌های غالب: سفید و خاکستری روشن
  • ویژگی برجسته طراحی: یکنواختی و هماهنگی بصری
  • طراح: گروه طراحی متفاوت
  • مدت زمان طراحی داخلی: حدود سه ماه
  • بازسازی‌شده
  • هزینه دکوراسیون: حدود ۱۸۰ میلیون تومان

 معجزه رنگ خاکستری در دکوراسیون خانه مهسا و حامدسبک معاصر در خانه آپادانا

۱| مبلمان پذیرایی: ۱۰,۰۰۰,۰۰۰
۲| میز پذیرایی: ۱,۲۰۰,۰۰۰
۳| میز ناهارخوری: ۵,۰۰۰,۰۰۰
۴| صندلی‌های ناهارخوری: ۵,۰۰۰,۰۰۰
۵| فرش پذیرایی: ۲,۵۰۰,۰۰۰
۶| مبلمان تخت‌خواب‌شو: ۴,۰۰۰,۰۰۰
۷| فرش نشیمن: ۳,۰۰۰,۰۰۰
۸| میز آشپزخانه: ۱,۲۰۰,۰۰۰
۹| تخت‌خواب: ۶,۰۰۰,۰۰۰ 

آرامش در فضای خانه

«خونه جاییه که حال آدم خوب باشه، این حال خوب می‌تونه مثل خونه ما آروم ِآروم باشه یا رنگی رنگی و پر سر و صدا، حال خوب رو نمی‌شه خرید،  اما  می‌شه ساخت».

 
سبک دکوراسیون در خانه ما معاصر بوده و تا حد ممکن سعی کرده‌ایم ساده و بی‌آلایش باشد. با وجود آنکه در طراحی داخلی جزئیاتی وجود دارد، اما خلوتی، سادگی، ترکیب نور و رنگ‌های ساده و خنثی، آرامش عجیبی به ما می‌دهند. در خانه ما هیچ‌چیز شدید نیست درست مثل خود ما! در تمام طول دوره بازسازی، تمرکز ما بر ایجاد حس و حالی آرام در فضا بود، تا جایی که در فضا از رنگ‌های تند استفاده نکردیم!

  معجزه رنگ خاکستری در دکوراسیون خانه مهسا و حامدسبک معاصر در خانه آپادانا

با توجه به اینکه هر دوی ما شاغل هستیم و خارج از محیط منزل، انواع رنگ، طرح و جزئیات روبه‌روی ما قرار دارد؛ دوست داشتیم فضایی را در منزل ایجاد کنیم که سراسر آرامش باشد. این حس و حال با فضای خارجی منزل هم‌خوانی دارد؛ چون از محوطه بیرون منزل هم در بیشتر مواقع به‌جز صدای پرندگان صدایی به گوش نمی‌رسد و این سکوت و آرامش، دلیل اصلی ما برای انتخاب و خرید این خانه بود.

آشپزخانه مدرن بدون تزئینات اضافی

دکوراسیون آشپزخانه بدون تزئینات و لوازم دکوری اضافه، طراحی شده است. رنگ سبز سدری روشن برای دیوار آشپزخانه و نیز کاشی‌های مربعی کوچک بین کابینت، فضا را اختصاصی کرده و سفیدی دکوراسیون را شکسته است. کابینت سفید مدرن با خطوط صاف و بدون دستگیره و اکسسوری نیز گویای سبک دکوراسیون آشپزخانه است.

 معجزه رنگ خاکستری در دکوراسیون خانه مهسا و حامدسبک معاصر در خانه آپادانا

ترکیب رنگی در خانه معاصر

از آنجایی که رنگ‌های خنثی، فرصت تصویرسازی بیشتری به ذهن می‌دهند، رنگ‌های غالب خانه ما سفید و خاکستری روشن است. ما از رنگ‌های آوانگارد به‌خصوص برای مکان‌هایی که نیاز به آرامش دارند، استقبال نکردیم، چراکه سادگی و آرامش فضای بصری برایمان مهم بود.

 معجزه رنگ خاکستری در دکوراسیون خانه مهسا و حامدسبک معاصر در خانه آپادانا

در بعضی قسمت‌هایی مثل نشیمن، کمی رنگ وارد فضا شده است، چراکه در دکوراسیون آن به تماشای تلویزیون می‌نشینیم و فضای مجازی را نیازمند رنگ دیدیم، اما باز هم تمام تلاش خود را کردیم که در استفاده از رنگ‌ها اغراقی به وجود نیاید.

استفاده از قالیچه سنتی با رنگ‌های گرم در فضای نشیمن و در کنار کوسن‌هایی به رنگ زرد و کرم، بازتابی از نقوش فرش را نشان می‌دهد، ولی تمام رنگ اضافه شده به نشیمن در همین توضیح خلاصه می‌شود. پرده مدرن و لوستر ساده، جایگاه مدرن خود را حفظ کرده‌اند. با توجه به وسایل و مبلمان موجود در این فضا، دکوراسیون نشیمن را می‌توان با ‌عنوان سبک تلفیقی معرفی کرد.

جریان نور، رنگ  و  دکوراسیون

مهم‌ترین ویژگی طراحی در خانه ما، یکنواختی و هماهنگی بصری در تمام خانه است؛ مثل جریانی پیوسته از رنگ، نور و دکوراسیون. اگرچه اتاق و فضاهای مختلف با دکوراسیون متفاوتی در منزل دیده می‌شوند، اما در مجموع، هماهنگی میان اجزا برای ما اهمیت زیادی داشت.

 معجزه رنگ خاکستری در دکوراسیون خانه مهسا و حامدسبک معاصر در خانه آپادانا

فضاهای طراحی شده برای مهمانی‌های کوچک، محیطی راحت و دوست‌داشتنی فراهم کرده که آنها را به‌عنوان مکانی برای پناه بردن به غار تنهایی و دور بودن از دیگران نیز معرفی می‌کنیم. سعی بر این بود که هر دوی این موارد بدون اختلاف در کنار هم قرار بگیرند.

جریان نور را به‌خوبی در پنجره خانه می‌توان حس کرد. در فضایی که میز و صندلی ناهارخوری قرار گرفته‌اند، هماهنگی دکوراسیون به وضوح به چشم می‌خورد.

فضای مدرن در کنار پرده ساده خاکستری، صندلی‌های مخملی به رنگ پرده و لوستر مدرن با قاب فلزی مکعب مستطیلی به خوبی به تصویر کشیده شده است. برای کف‌پوش خانه از لمینتی به رنگ روشن خنثی استفاده شده و نبود فرش هم که به دلیل سبک دکوراسیون خانه است، نتوانسته گرمای دنج خانه را بر هم بزند. رنگ خاکستری روشن برای دیوار خانه هم از دیگر اجزای مدرن و البته کلیدی در طراحی داخلی خانه به حساب می‌آید.

 معجزه رنگ خاکستری در دکوراسیون خانه مهسا و حامدسبک معاصر در خانه آپادانا

داستان طراحی داخلی منزل مهسا و حامد

در ابتدای روند کار و قبل از شروع بازسازی خانه، هفته‌ها صرف وب‌گردی و انتخاب عکس‌هایی شد که با سلیقه ما هماهنگ باشد.  ما به سرعت توانستیم دیدگاهمان را به طراح منتقل کنیم و با اعتماد به او و بیان نیاز و روحیاتمان به ایده اولیه طراحی برسیم. طراحی خانه ما برای متخصص آن، شبیه به نقاشی بر یک بوم بود و مثل یک اثر هنری نه با پیش‌بینی و مشابه‌سازی، بلکه با حرکت روزبه‌روز و شناخت از روحیات مخاطب انجام می‌شد.

 معجزه رنگ خاکستری در دکوراسیون خانه مهسا و حامدسبک معاصر در خانه آپادانا

وسواس در طراحی و چیدمان

جامعه ما در دوران گذر از سنت به مدرنیته است. اگرچه بسیاری از سنت‌های گذشته، خوب و دارای کارکرد مفیدی هستند، اما بسیاری از قالب‌های مدرن با نیازمندی‌های زندگی امروزی تطبیق و سازگاری بیشتری دارند. فضاهای بیش ‌از اندازه منحنی و دارای پیچ‌وخم در قیاس با فضاهای مستطیل شکل و خطوط صاف، کمتر به مذاق فضاهای ذهنی منظم و ساختار یافته خوش می‌آید. سبک خانه ما ساده، تا حد ممکن مینیمال و عاری از منحنی‌های زیاد است که با وسواس ذهنی یا بهتر بگوییم علاقه زیاد ما به نظم و ترتیب، سازگارتر است. تقریبا در فضای منزل ما خطوط منحنی دیده نمی‌شود و این برای ما که ذهن ساختار یافته داریم بهترین اتفاق است. ما تمام قسمت‌های خانه را با وسواس زیادی طراحی و چیدمان کردیم؛ به همین علت از تمام قسمت‌ها لذت می‌بریم و تفاوتی برایمان ندارد.

 معجزه رنگ خاکستری در دکوراسیون خانه مهسا و حامدسبک معاصر در خانه آپادانا

سبک  معاصر

اگر به خوبی به دکوراسیون پذیرایی خانه نگاه کنید، همه ویژگی‌های گفته ‌شده را درک خواهید کرد. استفاده از رنگ خنثی خاکستری که در طیف‌های مختلف به‌کار برده شده، ویژگی اصلی خانه مهسا و حامد است. طاقچه کوچک روی دیوار که مدرنیته را به خوبی بیان می‌کند، نمای بتنی دارد. قرار گرفتن رنگ بنفش در مبلمان پذیرایی، انتخاب هوشمندانه‌ای است که بر طراحی داخلی تأکید دارد. میز جلو مبلی چوبی در کنار فرش هم گرما و آرامش بیشتری به خانه داده است. مبلمان چستر فیلد، پایه‌های چوبی و رنگ استفاده‌شده نیز مشخصه‌های سبک معاصر را بیان می‌کند.

 معجزه رنگ خاکستری در دکوراسیون خانه مهسا و حامدسبک معاصر در خانه آپادانا

توصیه مهسا: کار را به کاردان باید سپرد!

طراحی منزل، یک هنر و حرفه جدی است. ممکن است شما فردی با سلیقه باشید و یا حتی در طراحی هم نظرات خوبی ارائه کنید، اما به احتمال زیاد، بدون استفاده از یک طراح خوب، پول و سرمایه خود را دور خواهید ریخت. یک طراح خوب، مخصوصا اگر مجری هم باشد، شما را در انتخاب گزینه‌های بهینه کمک خواهد کرد. هزینه بالا همیشه به کار باکیفیت بالا منجر نمی‌شود و البته این را هم باید در نظر بگیرید که لزوماً هر طراحی هم این توانایی را ندارد. آنچه ما آموختیم این است که داشتن یک طراح خوب، قابل اعتماد و با تجربه می‌تواند تجربه سخت بازسازی و نوسازی را به یکی از شیرین‌ترین تجربیات زندگی تبدیل کند.

گیاهان آپارتمانی؛ سبزینگی درون فضای خانه

چشم‌انداز خانه ما و محوطه مجموعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، بسیار سرسبز است. با این‌ وجود، ما در خانه، گیاهان آپارتمانی نیز نگهداری می‌کنیم، چراکه وجود گیاهان خانگی، انرژی مثبت فراوانی را به جریان می‌اندازد.

 معجزه رنگ خاکستری در دکوراسیون خانه مهسا و حامدسبک معاصر در خانه آپادانا
 معجزه رنگ خاکستری در دکوراسیون خانه مهسا و حامدسبک معاصر در خانه آپادانا
برای تهیه مجله منزل می توانید به صورت حضوری از کیوسک های روزنامه فروشی سراسر کشور و برای خرید نسخه الکترونیک از وب سایت  اقدام نمائید.

ضمنا برای اشتراک نسخه چاپی مجله منزل روی تصویر زیر کلیک کنید:

 


منبع: برترینها

رضا پرستش؛ مسی با فرهنگ ایرانی

ماهنامه دیده بان – آذین آموزگار: از چه زمانی متوجه شباهت تان با مسی شدید؟ این سوالی است که به محض ادای اولین کلمه خودش را آماده پاسخگویی به آن می کند. در این چند ماه بارها و بارها به این سوال پاسخ داده است اما هنوز هم از نحوه پاسحگویی به آن می توان هیجانش به این شباهت و نقشه هایی که برای آینده اش در سر دارد را فهمید.

رضا ستایش یا بهتر بگویم مسی خودمان، این روزها سخت مشغول این شباهت بی اندازه اش به ستاره آرژانتینی شده است. به اندازه ای که برای مصاحبه با او مجبور شدیم سری به مکان لوکیشن ضبط برنامه آفساید بزنیم. محبوبیتش در عرض چند ماه از پخش اولین تصویر او در رسانه ها به قدری گل کرده که می توان در دنیای مجازی برنامه های روزانه اش را دنبال کرد و با او همراه بود.

در ادامه گپ و گفت دوستانه ای با او و دوستان همیشه همراهش و هم چنین اتفاقات جذاب این چند ماهه اش را می خوانید.

رضا پرستش؛ مسی با فرهنگ ایرانی

لابد مسی هم آبان ماهی است!

می دانید که لیونل مسی دقیقا متولد چه روز و چه سالی است؟

در حال حاضر به خاطر نمی آورم، فعلا مغزم درگیر طراحی است که داشتم انجام می دادم.

می دانید که اختلاف سنی تان چقدر است؟

اگر اشتباه نکنم حدود چهار سال و نیم کوچک ترم.

خودتان متولد چه ماهی بودید؟

۳۰ آبان ۱۳۷۱٫

آبان ماهی ها چه خصوصیاتی دارند؟ به طالع بینی ها اعتقادی دارید؟

اعتقاد خاصی ندارم ولی می گویند آدم ها به دو دسته تقسیم می شوند، یا آبان ماهی هستند یا علاقه دارند آبان ماهی باشند. (با خنده)

خصوصیات اخلاقی خودتان با خصوصیاتی که از مسی خوانده اید چقدر شباهت دارد؟

اگر بخواهم نظر قطعی بدهم از دید مخاطب نوعی مغلطه کردن به حساب می آید، ولی می گویند تن صدایم و لحنم با مسی شباهت هایی دارد.

مصاحبه ها و مستندهایش را که نگاه کنم مشخص است که به دور از فوتبال شخصیت شوخ و بامزه ای دارد و دوستانم می گویند که شیطنت هایم هم شبیه این شخصیت است. حتی در مورد استایل و لباس پوشیدن هم می گویند که شباهت هایی دارم.

فکر می کنم از لحاظ شخصیتی هم سعی کردید خودتان را به مسی نزدیک تر کنید؟ یا از ابتدا به همین صورت بوده؟

از همان ابتدا لباس پوشیدن و استایلم به همین صورت بود.

وقتی مرا با مسی اشتباه گرفتند

شنیده ام که عکس شما را در سایتی به جای عکس لیونل مسی کار کرده اند؟ درست است؟

بله، سایت یورو اسپورت. خبر لغو محرومیت مسی را با عکس من منتشر کرده بود که بعد از ۵ دقیقه با انبوهی از لایک و کامنت از مخاطبان با این موضوع که عکس متعلق به مسی نیست و این بدل مسی است مواجه شده بود و متوجه اشتباه شان می شوند و عکس را اصلاح می کنند.

بعد از این اتفاق واکنش ها چگونه بود؟

خیلی هیجان انگیز بود. الان من با خبرگزاری های کل دنیا از طریق ایمیل در ارتباط هستم. و جدیدا خبری هم منتشر شده که کسی هنوز متوجه آن نشده است و ما هنوز آن را به اشتراک نگذاشته ایم. کنسول بازی پی اس ۴ در هر فصل فیفای آن به بهترین بازیکن آن فصل، کارتی می دهد و این فصل شرکت فیفا این کارت را با عکس من و با نام مسی چاپ کرده است.

 
یعنی با این که می دانند، عمدا این کار را انجام داده اند؟

بله.

رضا پرستش؛ مسی با فرهنگ ایرانی

مسی کچل کند، کچل می کنم

تا کجا قصد دارید شباهت تان را حفظ کنید؟ هر تغییری که مسی توی ظاهر داشته باشد شما هم سریع دست به کار می شوید؟ برای مثال اگر کچل کنند؟

بله، اگر کچل کنند یا ریش را کلا بزنند فرقی ندارد، شباهتم را حفظ می کنم.

دوست رضا با خنده: اگر کل صورتش را تتو کند چه؟

نه دیگر، یک سری از مسائل به فرهنگ ما ربط دارد و اگر این طور موارد پیش بیاید اجازه نداریم که انجام بدهیم.

برای مثال مسی در حال حاضر دستش را تتو کرده، شما قصد ندارید تتو کنید؟ حتی موقت؟

فعلا خیر.

نمی دانستم شباهتم به مسی مهم است

لابد این سوال را خیلی ها از شما پرسیده باشند که…

که از کی فهمیدم شبیه مسی هستم؟ (با خنده)

نه (خنده)، این که وقتی مسی ریش گذاشت متوجه شباهت تان شدید؟

خیر، این داستان بر می گردد به ۷ یا ۸ سال پیش.

در آن زمان هم ریش داشتید؟

نه، خیلی بچه سال بودم. اطرافیان می گفتند شبیه سمی هستم و این سوال به ذهنم می رسید که خوب چه؟ مگر با شباهتم چه کاری می توانم انجام دهم؟ حتی گاهی به خاطر شباهت زیادم با من عکس هم می گرفتند ولی من نسبت به این شباهت بی تفاوت بودم. زمان با این بی تفاوتی می گذشت تا اینکه ۵ یا ۶ ماه پیش پدرم پیشنهاد دادند: حالا که این قدر در دنیای مجازی فعالیت داری یک عکس با لباس بارسلونا و آرژانتین بگیر و برای تعدادی از سایت ها ارسال کن. من تنها برای یک سایت این عکس را فرستادم چون هنوز خیلی درگیر این مساله نشده بودم. شب عکس را فرستادم و ساعت ۹ صبح با من تماس گرفتند.

سایت داخلی یا خارجی؟

داخلی، ورزش سه. با من تماس گرفتند و قرار گذاشتند و عکس و فیلم از من گرفتند و در صفحه اینستاگرام شان منتشر کردند و این اتفاق و جرقه ای که خورد از همان پیشنهاد پدر بود.

بارسلونایی بودم

آن زمان که همه از شباهت تان با مسی می گفتند خودتان هم طرفدار بارسلونا بودید؟

بله، مخصوصا فوتبال های اروپا و آمریکا. کلا تیم های خارجی را بیشتر دنبال می کردم و همان زمان هم طرفدار بارسلونا بودم و در ایران هم طرفدار پرسپولیس هستم.

این موضوع که شبیه مسی هستید شما را تشویق نکرد که فوتبال را به صورت حرفه ای دنبال کنید؟

بازی فوتبالم بد نبود و حالا با فرصتی که پیش آمده سعی در بهتر کردن آن دارم.

صحبتی شده که وارد تیم هنرمندان بشوید؟

خیر، خیلی سعی نمی کنم که سمت فوتبال بروم. بیشتر سعی می کنم از اتفاقی که افتاده و شباهتی که به لطف خدا به وجود آمده است برای وارد شدن به عرصه بازیگری و تبلیغات استفاده کنم چون برای دنبال کردن فوتبال به صورت حرفه ای وقت را از دست داده ام و دیگر دیر شده است.

رضا پرستش؛ مسی با فرهنگ ایرانی

بچه ای که فکر کرد مسی هستم و غش کرد

 
در این فاصله اتفاقات جالبی برایتان افتاده؟

چند روز پیش در مجموعه ورزشی انقلاب در حال قدم زدن بودیم که چند پسربچه نزدیکم آمدند و تا من را دیدند شوکه شدند، شیطنتم گرفت و شروع کردم به انگلیسی صحبت کردن، باورشان شده بود که مسی را از نزدیک دیدند. یکی از آن ها شروع کرد به نفس نفس زدن و دستش را گذاشت روی قلبش و گفت وای میبینی و نشست لبه جدول، احساس خطر کردم و شروع کردم به فارسی حرف زدن که من رضا هستم و سعی کردم باور کند مسی ای در کار نیست (با خنده)

به تازگی برای کار تبلیغاتی به مدرسه ای رفته بودیم دانش آموزان همه دور من جمع شده بودند و شلوغ می کردند، انرژی مثبتی که از هیجان شان گرفتم را فراموش نمی کنم. مدیر و ناظم، هیچ کدام نمی توانستند به کلاس ها هدایت شان کنند و دو زنگ شان تشکیل نشد.

در دانشگاه چه اتفاقات جالبی داشتید؟ به خاطر شباهت نمره هم گرفته اید؟ (با خنده)

درسم خوب است و نمره هایم را می گیرم اما، الان استادان بیشتر هوایم را دارند البته یک سری از دانشجویان اذیت می کنند، سر کلاس نشسته ام می آیند پشت در، در می زنند که به فلانی بگویید بیاید با ما عکس بیاندازد. به تازگی استادان همکاری می کنند و من را در گوشه ای از کلاس می نشانند که کمتر در دید باشم و این اذیت ها وقت کلاس را نگیرد.

سر تمرین پرسپولیس نرفتم

بعد از شهرت تان با کدام فوتبالیست ها ارتباط داشتید؟ از نزدیک کسی را دیده اید؟ برای مثلا سر تمرین های پرسپولیس رفته اید؟

خیر، سر تمرینات پرسپولیس نرفته ام. در مورد فوتبالیست ها هم چون همیشه در شلوغی همدیگر را دیده ایم نشده سمت شان بروم و دورادور ارتباط داشتیم.

از هنرمندان چطور؟ با کسی در ارتباط هستید؟

بله. خیلی ها را از نزدیک دیده ام، از آقای سروش جمشیدی تا مجریان مطرحی مانند آقای علی ضیا و آقای روشن پژوه و آقای حسین رفیعی.

چه زمانی به این فکر افتادید که باید مدیر برنامه داشته باشید؟

از همان ابتدا آن قدر زنگ می زدند و آن قدر شلوغ شده بود که به این فکر افتادم که کسی را برای هماهنگی هایم کنارم داشته باشم.

سریالم به زودی پخش می شود

در رابطه با بازیگری قصد دارید نقش های فوتبالی بازی کنید؟

خیر، در حال حاضر هم مشغول بازی در یک سریال کمدی هستم که در ایران شروع می شود و برای جام جهانی به روسیه و از آنجا به اسپانیا می رود، خیلی نمی توان درباره اش توضیحی بدهم.

رضا پرستش؛ مسی با فرهنگ ایرانی

بازیگرانش چه کسانی هستند؟

نمی توانم بگویم، گفتند نگو (با خنده)

کلاس بازیگری می روید؟

بله، از دو ماه دیگر با کلاس های آقای کیومرث پوراحمد شروع می کنم.

دوست رضا: قبلا تئاتر کار کرده ای، درست است؟

بله، قبلا کار کرده ام.

به صورت جدی؟ یا در قالب تئاترهای دانشجویی؟

خیر، کوچکتر که بودم، پدر و مادرم در کلاس های تئاتر ثبت نامم کرده بودند. اگر اشتباه نکنم بین ۹ تا ۱۳ سالگی بود.

کجا کلاس ها را می گذراندید؟

دو سال اول در کانون پرورش فکری بود.

پورعلی گنجی مرا به مسی رساند

رشته تحصیلی تان چه بود؟ و قبل از تمام این اتفاقات به چه کاری مشغول بودید؟

من در دانشگاه آزاد شهر قدس مهندسی شهرسازی می خوانم و تا پیش از این بیشتر کارهای طراحی انجام می دادم، طراحی روی لباس، طراحی داخلی، نقشه کسی های ساختمان و…

و در زمینه ورزش هم که به طور کلی طرفدار ورزش های آدرنالین دار هستم و اسکیت برد، اسنوبرد، برک دنس را به صورت حرفه ای کار کرده ام.

به واسطه این داستان با کدام فوتبالیست ها ارتباط دوستانه گرفته اید؟ چون همه فوتبالیست ها به مسی علاقه مند هستند.

در داخل ایران اول از مرتضی پورعلی گنجی تشکر می کنم که باعث دیدار من و ژاوی شدند، ایشان یک انسان نمونه و فردی بااخلاق هستند و من به شخصه علاقه زیادی به ایشان دارم.

عکس العمل ژاوی وقتی شما را دیدند چگونه بود؟

به محض این که من را دیدند شناختند و لبخند زدند. من به شدت هول کرده بودم و استرس شدیدی داشتم. لباس شان را که درآوردند و به من دادند زمان و مکان را از خاطر برده بودم و شاید بهتر است بگویم که در دنیای دیگری سیر می کردم.

فکر می کردید که مسی هستید و در بارسلونایید؟ (با خنده)

خیلییی، اصلا نمی تونم حال خودم را در آن زمان توصیف کنم.

به شباهت تان با مسی اشاره ای نکردند؟

اولین جمله ای که گفتند: آی لایک ایرانین مسی بود و می خندیدند و من دست و پا شکسته سعی می کردم به انگلیسی ارتباط برقرار کنم.

رضا پرستش؛ مسی با فرهنگ ایرانی

از اول ریش حنایی بودم

رنگ ریش تان به صورت طبیعی حنایی رنگ است یا برای حفظ شباهت تان رنگش را تغییر داده اید؟

خیر همین رنگی بود، می خواهید یکی برایتان بکنم تا باور کنید؟ (با خنده) البته در برنامه زنده این کار را کرده ام

برای شباهت بیشترتان کاری انجام نداده اید؟

فقط و فقط آرایش مو و ریش ام را تغییر داده ام.

وقتی مسی را ببینم

برنامه ای برای دیدن مسی دارید؟ گویا دعوتنامه ای از سوی ایشان دریافت کرده اید؟

دعوتنامه از شخص مسی برای من ارسال نشده اما تعداد دعوتنامه ها خیلی زیاد است. از کشورها و شرکت های مختلفی دعوت شده ام، که در حال بررسی آن ها هستیم که بتوانیم بهترین گزینه را برای دیدار با مسی انتخاب کنیم.

این ماجرا به تیتر یک روزنامه های آرژانتین و اسپانیا هم مربوط می شود. ۱۰ یا ۱۵ روز پیش بود که تیترهای مختلفی زدند که این دو نفر باید رو به روی هم قرار بگیرند و همدیگر را ببینند که بعد از آن تیتر، پیشنهادها از شرکت ها و هواپیمایی ها زیاد شد.

برنامه تان برای ادامه دادن در همین زمینه است؟ یا برای بازیگری هم برنامه ای دارید؟

برنامه ریزی که برای آینده کرده ام این است که بتوانم از این چهره و از این شباهت به نحو احسن استفاده کنم، درواقع بهتر است بگویم بتوانم جای خودم را در کنار مسی پیدا کنم. بزرگ ترین فوتبالیست تاریخ دنیا به نظر من برای این که بتواند به همه کارهایش برسد زمان کم می آورد. اگر بخواهد به کشوری کمک کند یا… فرصتش را ندارد و من می خواهم به عنوان جانشین در همچین کارهایی در کنارش باشم.

اهدافی که دارید باعث نشده که به فکر یادگیری زبان اسپانیایی یا انگلیسی بیفتید؟

بله، در هر دو ثبت نام کرده ام.

به زودی مسی را می بینم

فکر می کنید چه زمانی مسی را ببینید؟

خیلی زود.

دوست رضا: یک ماه دیگر.

یعنی قصد سفر به اسپانیا را دارید؟

(رضا از زمان دادن دوستش ناراحت است و به او می گوید چیزی مشخص نیست هنوز)

بله، زمانش مشخص نیست.

رضا پرستش؛ مسی با فرهنگ ایرانی

دوست رضا شروع می کند به سوال پرسیدن از او: اگر مسی پیشنهاد بدهد که اتاقی را در حیاط خانه اش برای زندگی به تو بدهد، با او زندگی می کنی؟ (با خنده)

از خدایم است (با خنده)

مسی با فرهنگ ایرانی

به عنوان یک ایرانی که شباهت زیادی هم به مسی دارد فرصتی را برایتان پیش آورده که بتوانید سفرهای زیادی در آینده باشید، برای نشان دادن فرهنگ ایرانی به کل دنیا فکری کرده اید؟

بله. خیلی زیاد به این موضوع فکر می کنم. مسی برای گلی که در جام جهانی به ایران زد، با کامنت های بدی که از بعضی ایرانیان گرفته، خاطره بدی از ایرانیان دارد.

در اولین فرصت که ایشان را دیدم قصد دارم درباره تمدن و فرهنگ مان توضیح دهم.


منبع: برترینها

رضا کیانیان ۶۶ ساله، این مرد نازنین

اصلا لازم نیست برای نوشتن از بازیگری در قواره رضا‌کیانیان بی‌جهت کلمه‌ها را به هم زنجیر کنیم. بعضی‌ها نام شان به اندازه یک سخنرانی مطول و یک نوشتار مفصل کارکرد دارد و قطعا کیانیان یکی از همانهاست. بهترین کار برای احترام مکتوب به او پس شاید همین مرور کوتاه بهترین‌هایی باشد که در حافظه جمعی ما ماندگار شده و تمام. با این حساب هم پیش از همه باید به سال ۶۸ برویم و یادی کنیم از طرحی که منجر شد به ساخت فیلمی برای کودکان. کیانیان هم طرح اولیه فیلم را در جیب داشت و هم بازیگر آن شد.

رضا كیانیان 66 ساله، این مرد نازنین 

پاتال و آرزوهای‌کوچک ساخته شد و بچه‌های آن روزگار را حسابی سرذوق آورد. پنج سال بعد اما کیانیان در نقش یک بدمن جذاب و دوست‌داشتنی خوش درخشید. جمشید در شلیک‌نهایی با آن موهای مدل کوپ خیلی‌ها را شیفته این سریال کرد. سال ۷۶ تحولات فراوانی در سیاست ایران رخ داد اما در همان سال سینمای ایران به مهمانی فیلمی رفت که هنوز هم در فهرست فیلم‌های محبوب افراد مختلف با گرایش‌های متنوع سیاسی در کشور است. سلحشور توانست با آن بازی محشر در آژانس شیشه‌ای، خطرات همسایه‌های ایران را یک‌بار برای همیشه در قامت یک مأمور امنیتی در ذهنمان فرو کند و خلاص.

سال هشتاد دکتر سپیدبخت با آن اضافه وزن عجیب برای ایفای نقشی متفاوت، در عالم بازیگری ایران یک گام متفاوت‌تر برداشت. خانه‌ای روی آب دیدنی بود و کیانیان نشان داد بازیگرهای ایرانی هم می‌توانند برای ایفای نقش‌های مختلف، فرم‌های بدنی مختلفی را تست بزنند. یک سال بعد هاتف در «گاهی به آسمان نگاه‌کن» بدل شد به محبوب ترین روح سینمای ایران که خوش تیپ بود و البته به همان میزان خوفناک.

تا عزیز در ماهی‌ها عاشق می‌شوند از سفر برسد دو سالی از هاتف فاصله گرفته بودیم. همان موقع بود که دیالوگ معروفش در آن فیلم جذاب و خوشمزه ساخته علی رفیعی برای خیلی‌ها حدیث نفس شده ‌بود که: اون موقع‌ها که خیلی جوون بودم و همه دور سفره جمع می‌شدیم، وقتی که غذا تموم می‌شد یه آه بلند می‌کشیدم و می‌گفتم کاش غذا تموم نمی‌شد. کاش اولش بود. نه به‌خاطر غذاها…اون که همیشه بود…فقط به‌خاطر این جمعی که می‌دونستم همیشه باقی نمی‌مونه، ولی خب الان که همه هستیم، پس قدرشو بدونیم دیگه!؟

همان سال بازی در آن فیلم پر از غذاهای خوش‌رنگ، کیانیان یک تکه نان را هم تجربه کرد. بازی در چند نقش با گریم‌هایی سنگین، فیلم تبریزی را نجات داده بود. دیالوگ پیرمردی که کیانیان نقش اش را ایفا می‌کرد و خیلی‌ها کاراکتر او را برداشتی آزاد از شخصیت یکی از عرفای معاصر تهران قلمداد کردند هم در یادها ماند که می‌گفت: دلت گرفته، آره؟ دل همه می‌گیره، دل داشته باشی می‌گیره دیگه…

رضا كیانیان 66 ساله، این مرد نازنین 

کیانیان همین چند وقت پیش در نمایش محدود فیلم دلم می‌خواد که سال ۹۳ ساخته شده‌است هم بازیگری ممتازش را به رخ کشید. او با ایفای نقش نویسنده‌ای به نام بهرام فرزانه در فیلم فرمان‌آرا ثابت کرد که بازیگر می‌تواند پا به سن بگذارد اما سینما را به حضور خودش مجاب کند.

فارغ از اینها باید عکس و مجسمه‌های چوبی و کتاب‌های کیانیان را هم بگذاریم روی میز تا مطمئن شویم که او مثل نام نمایشی است که سه‌سال پیش روی صحنه نقش اصلی‌اش را ایفا کر؛ مردی برای تمام فصول.

بی معرفت با معرفت

پارسال همین روزها بود که یکهو سرو کله‌اش پیدا شد. خیلی وقت بود بی‌خبر بودیم ازش.گاهی با یک پیام کوتاه تلفنی فقط یادآوری می‌کرد محبت همیشگی‌اش را اما راستش از همان روزهای آشنایی دانشکده معروف بود به بی‌معرفتی. بی‌معرفتی‌اش البته جنس خاص خودش را داشت. نه اینکه خدای نکرده کم لطفی‌کند در رفاقت یا دلی برنجاند، نه. بی‌معرفتی‌اش از این قرار بود که ناگهان بی‌خبر گم و گور می‌شد. نه سر کلاس می‌آمد و نه خبری می‌داد و خلاصه آنقدر ماجرا بیخ پیدا می‌کرد که خودش هم به قول خودش رویش نمی‌شد توضیح دهد. همیشه اما عذرخواهی می‌کرد و می‌گفت من کارم یک مقدار غیر‌طبیعیه.این را که می‌گفت شلیک حرف‌های نیش‌دار ما به سمتش آغاز می‌شد که: باشه تو همه کاره مملکت، اصلا سران دول مختلف بدون اجازه تو آب نمی‌خورند، نکنه یه روز نری سرکار مملکت فلج شه و…

واکنش اش فقط خنده‌هایی بود که دریغ نمی‌کرد از رویمان و بعد هم با روی خوش یک چای دبش دم می‌کرد. چای را که می‌ریخت شروع می‌کرد به سؤال‌های همیشگی که خب استاد فلانی تا کجا درس داده و امتحان میان ترم استاد بهمانی چطور بود و بعد هم سراغ جزوه‌ها را می‌گرفت. از من که آبی برایش گرم نمی‌شد چون می‌دانست کتاب و جزوه‌هایم با یک لکه چایی دیگر برایم قابل استفاده نیست چه رسد به اینکه کتاب‌ها را به او بسپارم و شلختگی‌اش. بعد دانشکده و روزهای خانه دانشجویی خیلی وقت بود خبرش را نداشتم. همیشه عادت داشت یکهو آفتابی می‌شد و همین آمدنش هم انصافا می‌چسبید به آدم.

رضا كیانیان 66 ساله، این مرد نازنین 

آخرین‌بار پارسال همین موقع‌ها بود که به دفتر کار جدیدم آمد با گل و یک جعبه ناپلئونی مخصوص که می‌دانست چقدر دوست دارم. لابه لای خنده‌ها و حرف‌های همیشگی و کل‌کل‌های سیاسی تکراری‌مان گفتم پسر تو خسته نشدی از این شغل پر از استرس و دیوانه‌کننده و ناامن. نمی‌خوای بری سراغ یک کار دیگه. باز هم خندید و گفت بابا لامصب الان از قبل اوضاع بدتره.شرایط طوری نیست که بی‌تفاوت باشیم. من هم که کار دیگری بلد نیستم. این جمله آخر را که می‌گفت می‌دانستم که دوباره گیر افتاده در برزخ رفاقت و صداقت و دردسرهای پرسنلی‌اش. با خنده گفتم تو هیچ کارت مثل آدم نیست. من که نفهمیدم شغل تو چیه اما خداییش خیلی مخت تاب داره. این جمله من را هزار بار شنیده و لبخند تحویلم داده‌است. حالا آنقدر بعد از این همه سال رفاقت نزدیک هستیم به هم که حرف چشم‌هایمان را بخوانیم و روی همین حساب بحث را ادامه نمی‌دهم و با ناپلئونی‌هایش از خودش پذیرایی می‌کنم.

حالا چند روز است که حالم بدجور عوض شده‌است.عصر همان روزی که تصاویرعملیات تروریستی تهران دنیا را شوکه کرده بود، هم شوکه بودم و هم غرق امیدواری و غرور. عکس‌اش از زاویه‌ای کور با همان استیل ایستادن و انگشتر عقیق مرغوبش که خیلی برایش عزیز است برای من شبیه یک تابلوی نقاشی چند لت است از روزهای دانشجویی تا الان. در اوج اضطراب اما مدام عکس‌اش را در کانال‌های خبری گوشی نگاه می‌کنم و با خودم می‌گویم این همه شجاعت برای نجات مردم نوبر است.آخه بی‌معرفت دانشکده، تو چقدر با معرفتی…


منبع: برترینها

استقرار بیش از ۱۰۰۰ صندوق برای جمع‌آوری فطریه/ نصب هولوگرام بر روی صندوق‌ها

مدیرکل بهزیستی استان تهران روش‌های پرداخت زکات فطره روزه‌داران تهرانی به بهزیستی را تشریح کرد.

به گزارش ایسنا، اصغر باقری از استقرار بیش از یکهزار صندوق جمع‌آوری زکات فطره و کفاره در سطح استان تهران در روز عید سعید فطر خبر داد و گفت: بنا به هماهنگی‌های بعمل آمده و برای جلوگیری از سوءاستفاده افراد سودجو، امسال بر روی صندوق‌های جمع‌آوری زکات فطریه هولوگرام شورای زکات استان تهران نصب شده است.

وی با اشاره به استقرار این صندوق‌ها در مصلی‌های برگزاری نماز عید سعید فطر و مراکز پرتردد شهرها در سطح استان تهران، افزود: با توجه به استفتائات صورت گرفته از مراجع معظم تقلید، هموطنان می‌توانند زکات فطره خود را جهت مددجویان تحت پوشش بهزیستی از طریق روش‌هایی که اعلام می‌شود به این سازمان واریز نمایند.

باقری با بیان اینکه در عید سعید فطر امسال صرفاً موسسات خیریه‌ای امکان اخذ مجوز جمع‌آوری زکات فطره دارند که بیلان مالی سال گذشته خود را به طور شفاف به بهزیستی ارائه کرده باشند، گفت: موسسات خیریه پس از دریافت مجوز جلب و جذب، هولوگرام‌هایی را که توسط دبیرخانه شورای زکات طراحی شده است را دریافت و بر روی صندوق‌های جمع‌آوری زکات فطره خود نصب می‌نمایند.

مدیرکل بهزیستی استان تهران با اظهار اینکه میزان فطریه با توجه به نظر مراجع معظم تقلید و براساس قوت غالب افراد می‌باشد، خاطر نشان کرد: روزه‌داران می‌توانند در سطح استان تهران علاوه بر صندوق‌های مستقر شده، از طریق شماره کارت ۶۰۳۷۹۹۱۸۹۹۷۴۰۳۹۷ به نام بهزیستی استان تهران و همچنین کد دستوری #۳*۶*۱*۷۲۴* از طریق تلفن همراه، وجوه مربوط به زکات فطره خود را واریز نمایند.

اصغر باقری خاطر نشان کرد: هموطنان برای سهولت در واریز وجوه فطریه و کفاره خود می‌توانند با مراجعه به سامانه اینترنتی پرداخت وجوهات شرعی بانک صادرات ایران به نشانی nik.bsi.ir در سریع‌ترین زمان ممکن مبالغ خود را واریز نمایند.

مدیرکل بهزیستی استان تهران گفت: موسسات خیریه تحت نظارت بهزیستی به هیچ عنوان حق جلب و جذب مشارکت‌های مردمی اعم از نقدی و غیرنقدی به صورت چاپ قبض، مراجعه به درب منازل، تماس تلفنی و توزیع صندوق را بدون اخذ مجوز جلب و جذب از کمیسیون ماده ۲۶ بهزیستی استان تهران را ندارند.

وی با اشاره به تدارک گشت‌های ویژه از سوی بهزیستی جهت نظارت بر حسن اجرای فرآیند جمع‌آوری زکات فطره، ادامه داد: از مردم روزه‌دار  می‌خواهیم زکات فطره خود را در صندوق‌های مشخص شده که دارای هولوگرام می‌باشند و یا با استفاده از روش‌های غیر حضوری اعلام شده واریز کنند و در صورت مشاهده هرگونه تخلف، موضوع را از طریق سامانه پیامکی دفتر ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات به شماره ۳۰۰۰۸۵۳۰ اطلاع دهند.


منبع: الف

ممنوعیت‌ها و تدابیر ترافیکی نمازعیدفطر در تهران + نقشه

پلیس راهور تهران بزرگ تمهیدات ترافیکی عید سعید فطر در اطراف مصلی امام خمینی(ره) را اعلام کرد.


به گزارش ایسنا، این تدابیر شامل یکسری محدودیت در تردد و توقف خودروهاست که به شرح زیر اعلام شده است:

محدودیت تردد

تردد کلیه وسایط نقلیه ازساعت چهار صبح روز عید فطر در معابر محدوده شرح ذیل ممنوع خواهد بود:

 خیابان شهید بهشتی از تقاطع سهروردی به سمت غرب تا خیابان قائم مقام فراهانی.
 خیابان شهید علی اکبری از خیابان شهید مطهری به سمت شمال تا خیابان بهشتی.
خیابان میرعماد از خیابان شهید مطهری تا خیابان شهید بهشتی.
 خیابان پاکستان در ضلع غربی مصلی امام خمینی(ره).
 طول خیابان‌های هویزه و خرمشهر در حدفاصل صابونچی وخیابان شهید قنبرزاده.
 مسیر غرب به شرق بزررگراه رسالت در محدوده مصلی امام خمینی(ره) از تقاطع کردستان(درصورت نیاز وابلاغ رده فرماندهی).
 مسیر شرق به غرب بزررگراه رسالت از پل سید خندان (درصورت نیاز وابلاغ رده فرماندهی).
محدودیت تردد خط ویژه اتوبوسرانی در خیابان های شهید بهشتی و شهید مطهری اعمال می‌شود.

محدودیت توقف

از ساعت ۲۴ شب قبل از مراسم توقف کلیه وسایط نقلیه در محدوده های زیر ممنوع و پاکسازی کامل انجام خواهد شد:
طول بزرگراه مدرس از میدان هفت تیر تا حقانی در هر دو مسیر
 طول بزرگراه رسالت از بزرگراه آفریقا تا بزرگراه صیاد شیرازی در هر دو مسیر(به استثناءاتوبوسهای شرکت واحد)
 طول خیابان شهید قنبرزاده در حدفاصل بزرگراه رسالت تا خیابان شهید بهشتی در هر دو مسیر
 طول خیابان شهید بهشتی از میدان تختی تا خیابان قائم مقام فراهانی
طول خیابان میرعماد در حدفاصل خیابان شهید مطهری تا خیابان شهید بهشتی.
طول خیابان شهید مفتح در حدفاصل خیابان شهید بهشتی تا خیابان شهید مطهری.(به استثناءاتوبوسهای شرکت واحد)
طول خیابان پاکستان از خیابان شهید بهشتی تا بزرگراه مدرس.
طول خیابانهای هویزه و خرمشهر در حدفاصل قنبرزاده تا عشق یار. (به استثناء موتورسیکلت)
محدوده ضلع غربی میدان هفت تیر در حدفاصل خیابان زهره و خیابان قائم مقام فراهانی.
طول خیابان شهید مطهری در حدفاصل بزرگراه مدرس تا خیابان سهروردی.

محل استقرار تاکسی های ون ویژه جا به جایی گمشدگان:

در پارکینگ لجستیک ارتش واقع در خیابان شهید بهشتی نرسیده به خیابان شهید مفتح خواهد بود.

 محل های پیش بینی شده برای توقف موتورسیکلت های نمازگزاران :

طول خیابان‌های هویزه و خرمشهر در ضلع شرقی مصلی، حدفاصل صابونچی وشهید قنبرزاده

 محل های پیش بینی شده برای توقف خودروهای شخصی نمازگزاران:

در محور رسالت پارکینگ های حکمت، گل گشت و بنیاد مستضعفان
پارکینگ لجستیک ارتش واقع در خیابان شهید بهشتی نرسیده به خیابان شهید مفتح

محل های پیش بینی شده برای انتقال خودروهای پاکسازی شده :

 پارکینگ لجستیک واقع در ضلع جنوبی خیابان شهید بهشتی قبل از خیابان شهید مفتح
طول خیابانهای قائم مقام فراهانی و میرزای شیرازی
بر اساس اعلام پلیس راهور پایتخت شهروندانی که خودرویشان در این محدوه بوده و نسبت به جابجایی آن اقدام شده می توانند از طریق تماس با سامانه ۱۱۰ و اعلام شماره پلاک ازمحل انتقال خودروی خود مطلع شوند.


منبع: الف

آیا حق مردم خوزستان آبرسانی با تانکر است؟

مردمی که خودشان در کنار گنج هستند اما در رنج زندگی می‌کنند، آب خوزستان برای کشاورزی دیگر استانها انتقال داده می‌شود، اما متاسفانه مردم بیشتر شهرهای این استان از نداشتن آب در بدترین شرایط زندگی می‌کنند.

به گزارش تسنیم، استان خوزستان دارای ویژگی‌ها و ظرفیت‌های خاصی از قبیل منابع نفت و گاز‌، کشاورزی، صنعت توریسم و گردشگری، رودخانه‌های پرآب کارون، کرخه‌، دز‌، دسترسی به آب‌های آزاد و بین المللی، همجواری خوزستان با بازارهای مصرف جهانی است که این ظرفیت‌ها در کمتر استانی از کشور مشاهده می‌شود.

اما متاسفانه مردم شهرهای مختلف این استان این روزها در هوای گرم بالای ۵۰ درجه علاوه بر قطعی مکرر برق با نبود آب شرب نیز مواجه هستند.

مردمی که خودشان در کنار گنج هستند اما در رنج زندگی می‌کنند، آب خوزستان برای کشاورزی دیگر استان‌ها انتقال داده می‌شود، اما متاسفانه مردم بیشتر شهرهای این استان از نداشتن آب در بدترین شرایط زندگی می‌کنند.

مشکلات آب شرب همه مردم را اذیت کرده است

نماینده مردم شوش در مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با تسنیم اظهار داشت: وضعیت نامناسب آب شرب خوزستان همه مردم و مسئولان استانی و شهرستانی را اذیت کرده است. ما انتظار داریم دولت و وزارت نیرو هرچه سریع‌تر برای رفع مشکل آب شرب روستایی استان خوزستان دست به‌کار شود.

وی گفت: خدمتی که  استان خوزستان به کشور و نظام دارد هیچ استان دیگری ندارد، خوزستان مستحق بسیج عمومی و نگاه ملی و خدمتی مضاعف است که برای رفع مشکلات مردم خوزستان باید انجام شود.

 نوری افزود: مردم و نمایندگان مجلس شورای اسلامی انتظار دارند که دولت و مسئولان با توجه به ظرفیت‌های فراوان خوزستان برای رفع مشکلات اساسی این استان توجه خاصی صورت گیرد.

آبرسانی با تانکر برای مردم روستا 

نماینده مردم شوش در مجلس شورای اسلامی گفت: بخش قابل توجهی از روستاهای حوزه انتخابیه‌ام در گرمای بالای ۵۰ درجه آب شرب ندارند و علیرغم دستور وزیر نیرو اقدامی برای رفع این مشکل از سوی مسئولان امر صورت نگرفته است.

وی با بیان اینکه به این روستاها با تانکر آبرسانی می‌شود، افزود: قطعی آب در این مناطق نه به خاطر نبود آب بلکه به خاطر شکستگی لوله‌ها است و مشکل کار با ۲۰ کیلومتر لوله‌کشی حل می‌شود.

عضو مجمع نمایندگان خوزستان تصریح کرد: مردم این مناطق ماه رمضان امسال را در گرمای بالای ۵۰ درجه با قطعی آب سر کردند و با وجود پیگیری‌های انجام شده هنوز اقدامی برای رفع مشکلات لوله‌های آب این روستاها انجام نشده است.

مردم خوزستان در کنار گنج هستند اما در رنج زندگی می‌کنند

یک شهروند شوشی در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم در شوش اظهار داشت: متاسفانه استان خوزستان با داشتن چندین سد و رودخانه اما هنوز بیشتر مردم شهرهای مختلف این استان آب شرب ندارند و در بدترین شرایط زندگی می‌کنند.

وی گفت: آب خوزستان را برای کشاورزی دیگر استان‌ها انتقال می‌دهند اما مردم خود خوزستان هنوز آب آشامیدنی ندارد، این ظلم بزرگی است در حق مردم خوزستان، اما متاسفانه مسئولان دولتی و نمایندگان فقط شعار می‌دهند و در عمل هیچ گونه کار مفیدی در این رابطه انجام نشده است.

این شهروند شوشی تصریح کرد: نمی‌دانم تا چه زمانی باید مردم شریف خوزستان وعده‌های پوچ مسئولان را گوش دهند؟ 

وی یادآورشد: این روزها مردم شهرستان شوش و دیگر شهرهای خوزستان با کمبود آب شرب مواجه هستند، موضوعی که در این گرما و با توجه به روزه‌دار بودن مردم پررنگ‌تر می‌شود. مردم با بشکه و تانکر آب شرب مورد نیازشان را تهیه می‌کنند، مردم خوزستان در کنار گنج با رنج زندگی کنند.


منبع: الف

شرایط ثبت‌نام دانش‌آموزان اتباعِ غیرمجاز در ایران / ۹۹ درصد اتباع، افغانی و ۱ درصد لبنانی و عراقی‌اند

سرپرست معاونت امور بین الملل مرکز امور بین الملل و مدارس خارج از کشور جزییات ثبت نام دانش آموزان اتباع در مدارس ایران را تشریح کرد.

سید علی حسینی، سرپرست معاونت امور بین الملل مرکز امور بین الملل و مدارس خارج از کشور در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایلنا، در تشریح جزییات ثبت نام دانش آموزان اتباع در مدارس ایران اظهار داشت: اتباعی که مدارک اقامتی معتبر دارند، می توانند از نیمه دوم تیرماه به مدارس مراجعه و ثبت نام کنند، اما کسانی که کارت هویتی و گواهینامه معتبر ندارند، باید از دفاتر کفالت اداره اتباع وزارت کشور (استانداری ها)، “کارت ویژه حمایت تحصیلی” دریافت کنند.

وی با اشاره به اینکه این افراد می توانند برای دریافت کارت کفالت، از اوایل هفته آینده به دفاتر کفالت مراجعه کنند، افزود: دریافت “کارت حمایت تحصیلی” یکی دو ماه زمان می برد؛ چرا که قبل از دریافت کارت، باید مراحل پزشکی و چکاب را گذرانده باشند. پس از این، دفاتر نامه ای صادر می کنند که می توانند با آن ثبت نام کنند.

سرپرست معاونت امور بین الملل مرکز امور بین الملل و مدارس خارج از کشور با بیان اینکه کارت های حمایت تحصیلی سال ۹۵-۹۶ دیگر معتبر نیست، گفت: کسانی که سال قبل کارت حمایت تحصیلی داشتند، برای امسال نمی توانند با این کارت ثبت نام کنند؛ لذا باید کارتشان را تجدید کنند.

حسینی با اعلام اینکه سال گذشته ۴۰۰ هزار دانش آموز اتباع داشتیم که ۹۹ درصد آن ها افغانی و ۱ درصد مربوط به کشور های عراق و لبنان اند که اغلب در قم حضور دارند، گفت: در کل کشور بیش از ۲۵ هزار مدرسه دانش آموزان اتباع را پذیرش می کنند. این مدارس مخلوطی از دانش آموزان ایرانی و افغانستانی است.

وی با تاکید بر اینکه ثبت نام دانش آموزان اتباع رایگان است و شهریه ای نباید بپردازند، گفت: البته مدارس می توانند همان کمک هزینه ای که از دانش آموزان ایرانی دریافت می کنند را از اتباع بگیرند؛ بنابراین اگر انجمن اولیا مربیان تشخیص دهد که این دانش آموزان هم باید کمک های مالی داشته باشند، باید مبالغی را بپردازند.

گفتنی است؛ بر اساس مصوبه مورخ ۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ هیأت وزیران، مدارک معتبر برای ثبت‌نام اتباع خارجی در مدارس وزارت آموزش و پرورش صرفاً شامل گذرنامه که دارای پروانه اقامت باشد، گذرنامه دارای روادید معتبر با اعتبار ۶ ماه (طرح خانواری با هر میزان اعتبار مشمول این طرح است)، دفترچه اقامت معتبر صادره از ناجا، دفترچه پناهندگی معتبر صادره از نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، کارت هویت ویژه اتباع خارجی، برگ تردد خروجی مدت‌دار (کارت آمایش ۱۰) و کارت ویژه حمایت تحصیلی برای اتباع خارجی (معرفی‌نامه حمایت تحصیلی) است.


منبع: الف

کاهش دمای هوای شهرهای شمالی در تعطیلات عید فطر/ افزایش ۷ درجه‌ای دمای هوا در شهرهای جنوبی

کارشناس سازمان هواشناسی از کاهش نسبی دمای هوا در شهرهای شمالی طی تعطیلات عید سعید فطر خبرداد.

معصومه احمدی در گفت و گو با میزان گفت: از فردا دوشنبه ۵ خرداد ماه تا پایان هفته شاهد کاهش نسبی دمای هوا در شهرهای شمالی کشور خواهیم بود. 

وی افزود: این کاهش نسبی دما سبب مطبوع شدن دمای هوا شده و گردشگرانی که در تعطیلات عید سعید فطر در شهرهای شمالی حاضر می‌شوند با مشکل گرمای شدید هوا مواجه نخواهند شد. 

کارشناس سازمان هواشناسی از افزایش دمای هوا در شهرهای واقع در مناطق جنوبی و غربی کشور خبرداد و تصریح کرد: در شهرهای مناطق جنوبی و جنوب غربی کشور نیز شاهد افزایش دمای هوا خواهیم بود و این افزایش حد اکثر ۷ درجه سانتی گراد خواهد بود. 

احمدی از بارش‌های پراکنده در مناطقی از استان سیستان و بلوچستان خبرداد و خاطرنشان کرد: امروز و فردا شاهد بارش پراکنده باران در استان سیستان و بلوچستان خواهیم بود و شهروندان در این استان باید مراقب بادهای شدید نیز باشند. 

وی اظهارکرد: دید افقی در استان سیستان و بلوچستان کاهش خواهد یافت و این موضوع در شهرستان زابل بیش از سایر شهر‌ها دیده می‌شود. 
 


منبع: الف