قطر ایرویز به دنبال خرید سهام ایرلاین آمریکا است

شرکت هواپیمایی «قطر ایرویز» پیشنهاد خرید ۱۰ درصد از سهام شرکت هواپیمایی «آمریکن ایرلاینز» را داده است که البته تا این لحظه، با مخالفت مدیرعامل این ایرلاین آمریکایی روبرو شده است.

قطر ایرویز به دنبال خرید سهام ایرلاین آمریکا استپول‌نیوز – مدیرعامل قطر ایرویز، به دنبال خرید ۱۰ درصد از سهام شرکت هواپیمایی «آمریکن ایرلاینز» ایالات متحده است.
شرکت هواپیمایی «قطر ایرویز» پیشنهاد خرید ۱۰ درصد از سهام شرکت هواپیمایی «آمریکن ایرلاینز» را داده است که البته تا این لحظه، با مخالفت مدیرعامل این ایرلاین آمریکایی روبرو شده است.  

به گفته «دوگ پارکر»، مدیرعامل «آمریکن ایرلاینز»، این پیشنهاد قطری ها در شرایطی است که این دو شرکت رقابت تنگاتنگی را با هم دارند و این امر، عجیب به نظر می رسد.  

در همین حال، مدیر عامل «آمریکن ایرلاینز» گفت: «اکبر الباکر»، مدیرعامل قطر ایرویز پیشنهاد ۱۰ درصد از سهام ایرلاین آمریکایی را که در حدود ۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار ارزش دارد، به وی داده است.

همچنین این ایرلاین قطری در بیانیه ای اعلام کرده که فرصت سرمایه گذاری مطلوبی در ایرلاین های آمریکایی وجود داشته و قصد دارد که یک سرمایه گذار در بخش ایرلاین های آمریکا، بدون داشتن نقش مدیریت یا عملیاتی در آمریکا را ایفا کند.  

البته این پیشنهاد قطری ها موجب واکنش از سوی اتحادیه اصناف آمریکا شده است؛ یعنی فعالانی که بیم از دست رفتن مشاغل در آمریکا را در صورت افزایش نفوذ شرکت های حمل و نقل خاورمیانه ای ایالات متحده را دارند.  

بر پایه این گزارش، قطر ایرلاینز ۴۹ درصد از سهام هواپیمایی «مریدیانا» ایتالیا که دومین شرکت هواپیمایی بزرگ اروپا است را در اختیار دارد، ضمن اینکه ۱۰ درصد از سهام «لاتام» شیلی را هم به ارزش ۶۰۸ میلیون دلار خریداری کرده است.

بر همین اساس، قطر ایرویز به دنبال ایجاد رابطه مالی با بخش گروه بین المللی ایرلاین های بریتیش ایرویز انگلیس است که نظارت ۲۰ درصدی بر روی ایرلاین های اروپایی را دارد.


منبع: پول نیوز

همکاری منطقه آزاد ماکو و سوئد به زودی

ماگنوس آلمن (Magnus Almen) مقام ارشد تجاری کشور سوئد در ایران، در دیدار با مدیرعامل سازمان منطقه آزاد ماکو علاقمندی کشورش را برای توسعه روابط تجاری و اقتصادی با منطقه آزاد ماکو اعلام کرد.

همکاری منطقه آزاد ماکو و سوئد به زودی

پول‌نیوز – در دیدار کمیسیونر تجاری سوئد با مدیرعامل سازمان منطقه آزاد ماکو گام های نخست برای افزایش روابط تجاری منطقه آزاد ماکو و سوئد برداشته شد.

به گزارش گروه گردشگری پول‌نیوز، ماگنوس آلمن (Magnus Almen) مقام ارشد تجاری کشور سوئد در ایران، در دیدار با مدیرعامل سازمان منطقه آزاد ماکو علاقمندی کشورش را برای توسعه روابط تجاری و اقتصادی با منطقه آزاد ماکو اعلام کرد.

وی با اشاره به پیشینه مناسبات ایران و سوئد بر ضرورت توسعه و گسترش روابط تجاری فیمابین تاکید کرد و گفت: تقویت روابط منطقه آزاد ماکو و سوئد می تواند برای هر دو طرف مفید باشد.

وی پتانسیل های منطقه آزاد ماکو برای سرمایه گذاری را مهم ارزیابی کرد و افزود: متاسفانه تحریم ها در روابط ایران و سوئد تاثیر گذاشته بود که خوشبختانه بعد از برجام درصدد از سرگیری مناسبات تجاری، اقتصادی بین دوکشور هستیم.

این مقام تجاری سوئد منطقه آزاد ماکو رامنطقه ای استراتژیک و در ورودی ایران از سمت اروپا عنوان کرد و اظهار داشت: این منطقه بهترین موقعیت برای صادرات کالا به کشورهای حوزه دریای سیاه و اروپا را دارد.

آلومن، با بیان اینکه فعالان اقتصادی سوئد بخصوص در حوزه کشاورزی و دامپروری را با ظرفیت های منطقه آزاد ماکو آشنا می کنیم، ابراز امیدواری کرد: از فعالان حوزه کشاورزی جهت بازدید از منطقه آزاد ماکو دعوت به عمل خواهم آورد.

مدیرعامل سازمان منطقه آزاد ماکو نیز در این دیدار ضمن اعلام حمایت منطقه از سرمایه گذاران سوئدی گفت: منطقه آزاد ماکو زیرساخت های لازم برای سرمایه گذاری کشورهای خارجی را آماده کرده است.

حسین فروزان ادامه داد: تبدیل فرودگاه ماکو به مرکز هوایی باری و بین المللی، احداث پایانه صادراتی، احداث بازارچه های مرزی ، شهرک های صنعتی و همچنین شرایط مساعد جوی و آب و هوایی برای کشاورزی و دامداری زمینه سرمایه گذاری را در این منطقه برای تاجران سوئدی فراهم کرده است.

وی افزود: تبدیل دامداری سنتی به مدرن با ویژگی های زیست محیطی، استفاده ازدانش و تجربه کشور سوئد در حوزه کشاورزی و دامپروری برای منطقه آزاد ماکو مهم است.

لازم به ذکر است؛ سوئد از کشورهای شبه‌جزیره اسکاندیناوی است که در شمال قاره اروپا واقع شده و از غرب با نروژ، از شمال شرق با فنلاند، از شرق با خلیج بوتنی، از جنوب شرق با دریای بالتیک و از جنوب غرب با دانمارک همسایه ‌است.

این کشور با مساحت ۴۵۰ هزار کیلومتر مربع و ۹ میلیون نفر جمعیت، از کشورهایی است که فقر به ندرت در آن به چشم می خورد و معمولا همیشه بالاترین شاخص رشد انسانی را داشته است که این شاخص، مردم کشورهای مختلف را از لحاظ امید به زندگی، دانش و استانداردها زندگی رتبه بندی می کند.

در سال ۲۰۱۵ تولید ناخالص داخلی سوئد ۴۶۷٫۴ میلیارد دلار با نرخ رشد ۲٫۸ درصد بوده که ۱٫۸ درصد در بخش کشاورزی، ۳۳٫۵ درصد در بخش صنعت و ۶۴٫۷ درصد در بخش خدمات را شامل می‌شود.

صادرات این کشور در همین سال برابر ۱۵۱٫۱ میلیارد دلار بوده که شامل ماشین‌آلات، وسایل نقلیه موتوری، محصولات کاغذی، کاغذ و خمیر چوب، آهن و فولاد و مواد شیمیایی است و به کشورهای نروژ، آلمان، انگلستان، فنلاند، دانمارک، آمریکا، هلند، بلژیک و فرانسه صادر شده است.

واردات این کشور نیز ۱۳۳٫۲ میلیارد دلار از کشورهای آلمان، هلند، نروژ، دانمارک، انگلستان، چین، روسیه، فنلاند و فرانسه شامل ماشین آلات، نفت و فرآورده های نفتی، مواد شیمیایی، وسایل نقلیه موتوری، آهن و فولاد، مواد غذایی و لباس بوده است. منابع معدنی سوئد شامل مس، طلا، انرژی آبی، سنگ آهن، سرب، نقره، الوار، اورانیم و روی است.

میزان صادرات ایران به سوئد در سال ۲۰۱۴ میلادی، ۱۴ میلیون و ۶۶۶ هزار دلار و واردات از این کشور، ۳۳۰ میلیون و ۱۵۰ هزار دلار بوده است. صادرات عمده ایران شامل فرش و سایر کفپوش های نسجی، میوه های خوراکی، آجیل، پوست مرکبات، خربزه، قهوه و چای و واردات اصلی تجهیزات الکترونیکی، ماشین آلات، راکتورهای هسته ای، دیگ های بخار، محصولات دارویی، خمیر چوب، مواد سلولزی الیافی، کاغذ، مقوا و … بوده است.


منبع: پول نیوز

وبا دریمن همه گیر شد

معاون دفتر نمایندگی کمیته بین المللی صلیب سرخ در یمن با اعلام امکان ابتلای نیم میلیون یمنی به وبا وجود دارد، گفت: نیازمند واکنش متناسب و قوی جامعه جهانی درخصوص یمن هستیم.

به گزارش ایرنا ازدفتر صلیب سرخ در تهران، «جوناس برائر» با اعلام ابتلای بیش از ۲۰۰ هزار یمنی به وبا و مرگ بیش از یک هزار و ۳۰۰ نفر، اظهارکرد: امکان ابتلای بیش از۵۰۰ هزار یمنی به وبا وجود دارد.

به گفته وی، شرایط بشر دوستانه دریمن ازهمیشه بدی قراردارد وبا وجودی که پیشگیری از وبا کارسختی نیست، اما دسترسی نداشتن مردم به آب سالم، انباشت زباله درشهرها و از کار افتادن شبکه فاضلاب شهری سبب همه گیری وبا شده است.

وی با بیان اینکه ازکار افتادن ۴۵ درصد ازخدمات درمانی دریمن در نتیجه حملات مستقیم است، اظهارکرد: نتوانستن تامین سوخت و دسترسی به تنها ۳۰درصد از داروهای مورد نیاز از دیگر عوامل شیوع سریع وبا دراین کشور است.

برائر افزود: در مدت دوسال جنگ در یمن منجر به قتل ۱۰ هزار نفر شده است و در کمتر از هفت هفته از شیوع وبا، بیش از یک هزار نفر جان باخته اند.

معاون دفتر نمایندگی کمیته بین المللی صلیب سرخ در یمن خواستار واکنش متناسب و قوی جامعه جهانی دراین زمینه شد.

از زمان شیوع وبا دریمن کمیته بین المللی صلیب سرخ به عنوان بزرگترین سازمان بشر دوستانه کمک رسان دریمن، ۲۰درصد ازمبتلایان را درمان کرد و تا کنون موفق به ارسال ۵ محموله هوایی ملزومات درمانی به یمن شده است.

علاوه برخدمات درمانی، کمیته بین المللی صلیب سرخ با اعزام نیروهای متخصص سعی در بهبود وضعیت بهداشتی و درمانی شهرها داشته است تا بتواند از شیوع بیشتر این بیماری جلوگیری کند.


منبع: عصرایران

با ۱۹ میلیون پیش پرداخت از سواری یک سدان زیبا لذت ببرید

شرکت مدیران خودرو مدل دنده ایی اریزو۵ را نیز به بازار عرضه نموده ، که از ویژگی های بارز این محصول می توان به شتاب بالا و استهلاک پائین آن اشاره نمود.

 چری اریزو۵ سدان خوش تیپ چینی که  در طول ۱ سال گذشته ، از زمان عرضه تاکنون به لحاظ ظاهر زیبا و کیفیت مناسب خود در میان خودروهای هم رده مورد توجه قرار گرفته است. که مشتریان زیادی را توانسته به خود جذب کند.

با 19 میلیون پیش پرداخت از سواری یک سدان زیبا لذت ببرید

با 19 میلیون پیش پرداخت از سواری یک سدان زیبا لذت ببرید

شرکت مدیران خودرو مدل دنده ایی اریزو۵ را نیز به بازار عرضه نموده ، که از ویژگی های بارز این  محصول می توان به شتاب بالا و استهلاک پائین آن اشاره نمود.

اخیرا شرایط فروش  ویژه و مناسبی نیز برای این خودرو در نظر گرفته شده است که علاقمندان برای کسب اطلاعات بیشتر می توانند به سایت چری www.cheryco.ir  مراجعه نمایند.


منبع: عصرایران

راه اندازی دستگاه دبی سنج مخزن ذخیره آب شهر خنداب

با نصب یک مجموعه پنل خورشیدی در مخزن ذخیره آب شهر خنداب دستگاه فلومتر الکترومغناطیس نصب شده در خروجی این مخزن راه اندازی  و وارد مدار بهره برداری شد.

به گزارش عصرایران به نقل از شرکت آب و فاضلاب استان مرکزی، مهندس بهمن آنالویی معاون بهره برداری شرکت  با اعلام خبر فوق افزود: با استفاده از این دستگاه  علاوه بر قابل اندازه گیری بودن میزان دبی لحظه ای و تجمعی  مخزن آب شهر ،میزان آب مصرفی شهر و همچنین پرت آب شبکه آبرسانی نیز قابل اندازه گیری بوده و می توان اقدامات اصلاحی در راستای کاهش آب به حساب نیامده را انجام داد.

معاون بهره برداری شرکت آب و فاضلاب استان مرکزی  ضمن اشاره به صرفه جویی بسیار بالا درهزینه های  برق مصرفی توسط پنل خورشیدی تامین کننده برق  مورد نیاز  دستگاه فلومتر الکترومغناطیس نصب شده در مخزن ذخیره آب ۲۰۰۰ مترمکعبی خنداب تصریح کرد:  همچنین هزینه نصب این پنل یک دهم هزینه برق رسانی  به این مخزن را در بر داشته است.


منبع: عصرایران

جزییات اسیدپاشی مشهد

رئیس اداره حوادث و مدیریت بحران دانشگاه علوم پزشکی مشهد گفت: حدود ساعت ۱۱ امروز، اورژانس در پی اعلام اسیدپاشی به محل حادثه در یک پمپ بنزین واقع در بلوار توس مشهد، اعزام شد.

شهرام طاهرزاده در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا، اظهار کرد: صبح امروز ۴ خردادماه دو نفر که گفته می‌شود از گذشته با یکدیگر اختلاف داشته‌اند، با هم مواجه می‌شوند و یکی از این افراد ظرفی را که گفته می‌شود محتویات آن اسید بوده به سمت صورت دیگری ریخته است.

وی افزود: اورژانس مصدوم را با حال عمومی مناسب تحویل بیمارستان امام رضا(ع) مشهد داده است.

باغستانی، مدیر روابط عمومی بیمارستان امام رضا(ع) مشهد در پاسخ به ایسنا، عنوان کرد: حدود ساعت ۱۴ امروز این مصدوم با سوختگی صورت پذیرش شد و بلافاصله به دلیل وضعیت حادی که در ناحیه صورت داشت به آی.سی.یو مردان منتقل شد.

وی خاظرنشان کرد: در حال حاضر مصدوم با ۱۰ درصد سوختگی اسیدی درجه دو بستری و تحت نظر است تا اقدامات درمانی برایش انجام شود؛ این فرد ۳۶ ساله است و امید است که وضعیت وی رو به بهبود باشد.


منبع: عصرایران

ارکستر ملی در چهلستون می‌نوازد

ارکستر ملی ایران در اولین اجرای تابستانه خود، در شهر اصفهان و در عمارت چهلستون روی صحنه می‌رود.

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی بنیاد رودکی، ارکستر ملی ایران که اجرای برنامه در مراکز استان‌ها را در دستور کار دارد، با همکاری دفتر تخصصی موسیقی هنر «سرای خورشید» وابسته به سازمان فرهنگی – تفریجی شهرداری اصفهان و بنیاد رودکی ۱۰ و ۱۱ تیرماه میزبان هنردوستان اصفهانی است.   

خواننده کنسرت جدید ارکستر ملی ایران به رهبری فریدون شهبازیان، علی‌اصغر شاهزیدی است.

قطعات این اجرا از ساخته‌های فریدون شهبازیان، علی تجویدی و حسین دهلوی و تصنیف‌هایی از آلبوم‌های چرخ گردون و سروش آسمانی است.

اجرای تصنیف‌هایی مانند سروش آسمانی، کاخ بلند، جام مدهوشی و سرو دلجوی از جمله برنامه‌های این کنسرت است.

در این کنسرت قطعاتی مانند به یاد صبا، سرود گل، سبکبال، پرلود گریز و پرلود جام تهی و شوشتری برای ویلون و ارکستر با تکنوازی علیرضا خلج اسماعیلی اجرا می‌شود.

علی‌اصغر شاهزیدی، خواننده این اجرای ارکستر ملی ایران، مدرس آواز و ردیف‌دان، متولد سال ۱۳۲۷ در اصفهان است. او در جوانی به محضر استاد آواز جلال تاج اصفهانی راه یافت و به مدت ۱۱ سال به‌طور مستمر از او تعلیم گرفت. شاهزیدی علاوه بر تسلطی که به آواز ایرانی دارد، با نواختن نی آشنایی بسیار دارد. از جمله افتحارهای او می‌توان به کسب رتبه‌ نخست در رشته‌ آواز در دومین آزمون سراسری باربد اشاره کرد.

اجرای ارکستر ملی ایران ۱۰ و ۱۱ تیرماه از ساعت ۲۱ و در عمارت چهلستون همزمان با جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان است.


منبع: عصرایران

کمک چپاروف به استقلالی شدن ماشاریپوف

سرور چپاروف با اعلام فدراسیون تحت قرارداد استقلال است اما آبی ها می دانند که این بازیکن در فصل پیش رو برای آنها بازی نخواهند کرد و حالا تصمیم دارند تا با انتقال این بازیکن به سپاهان و یا ازبکستان، پول نقد مورد نظر خود را فراهم کنند.

استقلالی ها تلاش می کنند تا با فروش چپاروف بخشی از رضایت نامه ماشاریپوف را فراهم کنند.

به گزارش “ورزش سه”، جلال الدین ماشاریپوف یکی از بازیکنانی است که از ابتدای فصل نقل و انتقالات نام او در حوالی استقلال شنیده شد اما در شلوغی نقل و انتقالات آبی ها و بعد از فعالیت پر رنگ آبی ها در بازار تابستانه به فراموشی سپرده شد. هافبک مهاجم جوان تیم ملی ازبکستان و باشگاه لوکوموتیو که می تواند سمت چپ استقلال را در لیگ هفدهم فعال کند اما سد بزرگ قیمت رضایت نامه فعلا مانع از استقلالی شدن این بازیکن شده است.

آبی پوشان برای دریافت رضایت نامه این بازیکن نیاز به پول نقد دارند که فعلا در خزانه ی آنها موجود نیست و به همین دلیل در تلاش هستند تا با فراهم کردن مبلغ مورد نظر باشگاه ازبک، این بازیکن را جذب کنند. سرور چپاروف با اعلام فدراسیون تحت قرارداد استقلال است اما آبی ها می دانند که این بازیکن در فصل پیش رو برای آنها بازی نخواهند کرد و حالا تصمیم دارند تا با انتقال این بازیکن به سپاهان و یا ازبکستان، پول نقد مورد نظر خود را فراهم کنند.

مدیران استقلال در روزهای آینده با چپاروف پای میز مذاکره خواهند نشست تا با انتقال این بازیکن بخشی از مبلغ انتقال ماشاریپوف را فراهم کنند.


منبع: عصرایران

آلکاسر: گل نزدن برای بارسا کلافه ام کرده بود

در شروع کار شانس با من همراه نبود اما هرچه که فصل جلوتر رفت من اعتماد به نفس بیشتری به دست اوردم. هم تیمی هایم همیشه از من حمایت می کردند و همین باعث تفاوت در انتهای فصلم شد.

پاکو آلکاسر تابستان گذشته با امید و آرزوی زیادی به بارسلونا پیوست ولی ماه ها برای زدن اولین گلش انتظار کشید.

به گزارش “ورزش سه”، مهاجم اسپانیایی در تابستان از والنسیا جدا شد و به بارسلونا پیوست ولی با حضور MSN در خط حمله آبی اناری ها، عملا جایی برای آلکاسر در تیم وجود ندارد. آلکاسر تنها در مقطع پایانی فصل بود که توانست بدرخشد. او در مصاحبه با مارکا به ارزیابی فصل گذشته پرداخت.

اولین سال حضور در بارسا:«  در شروع کار شانس با من همراه نبود اما هرچه که فصل جلوتر رفت من اعتماد به نفس بیشتری به دست اوردم. هم تیمی هایم همیشه از من حمایت می کردند و همین باعث تفاوت در انتهای فصلم شد.

واضح است که وقتی باشگاهتان را تغییر می دهید اوضاع پیچیده می شودچون باید خودتان را تطبیق دهید و امیدوارم که در ادامه بیشتر خودم را وفق دهم و از عملکردم رضایت دارم. در بارسلونا هدف تیم همیشه کسب پیروزی است و زمانی که برنده نمی شوید این فشار را حس می کنید.»

جدایی از بارسلونا:« هرگز، من هرگز قصد ترک بارسلونا را ندارم.بارسا به من اعتماد کرد و من قصد دارد سال ها اینجا بمانم تا پاسخ این اعتماد را بدهم. می خواهم در بارسلونا پیشرفت کنم»

 مقطع طولانی ناکامی در گلزنی:« نه تنها در بارسلونا بلکه هر موقع گل نزنم ناراحت می شوم اما خدا را شکر که همیشه خونسرد و متمرکز بودم ولی درنهایت یک مهاجم را بر اساس تعداد گل هایش ارزیابی می کنند. همیشه سعی داشتم در خدمت تیم باشم و انریکه در این راه کمک زیادی به من کرد. همه من را برای ادامه مبارزه تشویق می کردند.

روند عدم گلزنی ام طولانی شده و کلافه شده بودم. نتیجه و تیم رقیب مهم نبود چون من باید گل می زدم تا از این فشار رها شوم و این برای همه مهاجمان صادق است. می خواستم به هر طریقی که شده گلزنی کنم.»

بازی در کنار مسی:« امیدوارم که برای سال ها هم تیمی لئو باشم. بازی کنار مسی، نیمار و سوارز حس خوبی به شما می دهد. بازیکنان کمی چنین افتخاری نصیب شان شده است.»


منبع: عصرایران

تمدید زمان نام‌نویسی آزمون‌های استخدامی دستگاههای اجرایی و مدرسین دانشگاه علمی کاربردی

مشاور عالی سازمان سنجش آموزش کشور از تمدید مهلت نام نویسی چهارمین آزمون استخدامی مشترک فراگیر دستگاه‌های اجرای و آزمون تعیین صلاحیت تدریس دانشگاه جامع علمی کاربردی تا ساعت ۲۴ یکشنبه ۱۱ تیر خبر داد.

حسین توکلی عصر یک شنبه به ایرنا گفت: ثبت نام برای آزمون تعیین صلاحیت تدریس دانشگاه جامع علمی کاربردی که از ۲۹ خردادماه آغاز شده و امروز (یکشنبه ۴ تیرماه) پایان می یافت تا ۱۱ تیرماه تمدید شد.

این فراخوان ویژه استان تهران است.
وی با بیان اینکه داوطلبان برای نام نویسی در آزمون استخدامی فراگیر باید به سایت اینترنتی به نشانی www.sanjesh.org مراجعه کنند، اظهار داشت: دفترچه راهنمای ثبت نام شامل شرایط، ضوابط و مشاغل مورد نیاز نیز در این سایت اینترنتی منتشر شده است.

توکلی افزود:تا ساعت ۱۲ ظهر امروز ۱۶۲ هزار و ۴۴۶ نفر در آزمون استخدامی نام نویسی کرده‌اند.

وی خاطرنشان کرد: هزینه نام نویسی ۳۳ هزار تومان است که با کارت‌های بانکی عضو شبکه شتاب و از طریق سایت اینترنتی یاد شده قابل پرداخت است.

مشاور عالی سازمان سنجش آموزش کشور با بیان اینکه این آزمون جمعه سوم شهریور ماه برگزار می‌شود، گفت: کارت ورود به جلسه چهارمین آزمون استخدامی از سه شنبه ۳۱ تیر ماه و از طریق سایت اینترنتی سازمان سنجش توزیع می‌شود.

داوطلبان از روز سه شنبه ۳۱ مرداد تا روز دوم شهریور ساعت ۲۴ به سایت سنجش مراجعه و برای تهیه پرینت کارت و برگ رانمای مربوط اقدام کنند.

وی گفت: با توجه به آمار شرکت کنندگان و حسب مورد آزمون در مراکز استانها برگزار خواهد شد.
توکلی توضیح داد: ملاک تعیین حوزه امتحانی ، شهرستان محل اقامت فعلی داوطلبان است که در تقاضانامه اینترنتی ثبت نام درج کرده اند.

به گفته مشاور عالی سازمان سنجش آموزش کشور ، ظرفیت پذیرش آزمون استخدامی کل کشور ۱۰ هزار و ۹۶۰ نفر است.


منبع: عصرایران

تعطیلی چند روزه برج آزادی

مجموعه فرهنگی – هنری برج آزادی در تعطیلات عید سعید فطر، خدمات بازدیدی ارائه نخواهد داد.

این مجموعه در روزهای دوشنبه و سه‌شنبه، پنجم و ششم تیرماه تعطیل خواهد بود.

علاقه‌مندان می‌توانند از چهارشنبه، ۷ تیر طبق روال گذشته، هر روز به‌جز شنبه‌ها از ساعت ۹ تا ۱۷ و جمعه‌ها از ساعت ۱۰ تا ۱۷ از قسمت‌های مختلف این مجموعه شامل موزه و طبقات دیدن کنند.

همچنین هموطنان می‌توانند برای اطلاع از برنامه‌ها و اخبار مربوط به برج آزادی به سایت این مجموع به نشانی www.azadi-tower.com مراجعه کنند.


منبع: عصرایران

توقف فعالیت برخی از سایت‎های گردشگری

وی اظهار کرد: متأسفانه در سالهای اخیر به دلیل اهمال کاری برخی از سازمان های مرتبط با تجارت الکترونیک، نماد T برای سایت های گردشگری به وجود آمد.

دبیر انجمن صنفی کسب و کارهای اینترنتی گفت: برخی از وب سایت های گردشگری که اقدام به رزرو هتل می کردند در روزهای اخیر به دلیل نداشتن نماد T سازمان میراث فرهنگی، فیلتر شده اند.

رضا الفت نسب به مهر گفت: برخی از سایت های گردشگری از روز چهارشنبه فعالیت آنها محدود شده و یا فیلتر شده است. آن هم به این علت که نماد T سازمان میراث فرهنگی را نداشته اند. این فیلترینگ به دستور سازمان میراث فرهنگی بوده است.

وی اظهار کرد: متأسفانه در سالهای  اخیر به دلیل اهمال کاری برخی از سازمان های مرتبط با  تجارت الکترونیک، نماد T برای سایت های گردشگری به وجود آمد. در صورتی که بنا به اعلام وزارت اقتصاد تنها مجوز فعالیت در فضاهای مجازی داشتن نماد E  است و پروانه کسب یک فروشگاه اینترنتی که البته هنوز اتحادیه کسب و کارهای مجازی  تشکیل نشده تا این پروانه را صادر کند.

الفت نسب تصریح کرد: نماد E نشانی است که اگر سایتی راه اندازی می شود از سوی وزارت صنعت، به آن سایت تعلق می گیرد. اما در کنار آن سازمان میراث فرهنگی برای خودش نماد T را نیز ایجاد کرده که براساس اعلام دفتر امور مقررات زدایی وزارت اقتصاد و دارایی این نماد دارای اشکال است چون در قانون نیامده است. البته ما هم هنوز این نماد را ندیده ایم و فقط نام آن را شنیده ایم.

دبیر انجمن کسب و کارهای اینترنتی ادامه داد: کسانی که در حوزه سایت های اینترنتی فعالیت می کنند یا خودشان آژانس گردشگری دارند یا اینکه با آژانسی قرارداد محکم بسته اند. پس چرا دوباره ملزم می کنند که نماد T را هم بگیرند. باید نظارت ها را در زمانی که نماد تجارت الکترونیک به سایت ها داده می شود، قوی تر کند تا هر کسی اقدام به راه اندازی کسب و کار اینترنتی نکند. نه آنکه هر سازمانی برای خودش دوباره نماد جدید ایجاد کند.

الفت نسب بیان کرد: فیلترینگ زمان بر است. اکنون این سایتها روی برخی از اپراتورهای تلفن همراه باز نمی شود و یا فعالیت آنها متوقف شده است. این اقدامات نشان می دهد که سازمان میراث فرهنگی فیلتر کردن این سایت ها را آغاز  کرده است. قرار است با مرکز توسعه تجارت الکترونیک جلسه گذاشته و این موضوع را مطرح کنیم. مشکل این است که متولیان زیاد شده اند. اگر جلوی این کار گرفته نشود هر سازمانی می خواهد برای سایت های مرتبط با حوزه کاری اش یک نماد ایجاد کند. در صورتی که این راه و روش درست نیست.


منبع: عصرایران

مراسم تحلیف رئیس‌جمهور منتخب طبق روال قانونی و قبلی برگزار خواهد شد

مدیرکل روابط عمومی مجلس شورای اسلامی گفت: مراسم تحلیف رئیس‌جمهور منتخب طبق روال قانونی و قبلی برگزار خواهد شد.

مهدی کیایی در پی حاشیه‌سازی برخی رسانه‌های خارجی در مورد برگزاری مراسم تحلیف ریاست جمهوری، در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: مراسم تحلیف رئیس‌جمهور منتخب حجت الاسلام والمسلمین آقای دکتر حسن روحانی طبق روال قانونی و قبلی در اولین جلسه علنی مجلس، پس از تنفیذ حکم توسط رهبر معظم انقلاب برگزار خواهد شد.


منبع: عصرایران

توکلی: اهانت به مسوولان جمهوری اسلامی، با هدف امام و رهبری در تعارض آشکار است

نماینده سابق تهران در مجلس شورای اسلامی در واکنش به اهانت به رئیس جمهوری در روز قدس با بیان این که تعرض و اهانت به مسوولان جمهوری اسلامی، با هدف امام و رهبری در تعارض آشکار است تاکید کرد: تا دیرنشده عقلای دو جناح تفاهم کنند.

به گزارش ایرنا، احمد توکلی درباره برخی حاشیه ها علیه رئیس جمهور در روز جهانی قدس امروز یکشنبه یادداشتی را کانال تلگرامی خود منتشر کرد.

وی در این یادداشت نوشت: در چنین روز وحدت‌آفرینی(روز قدس) تعرض و اهانت به مسئولان جمهوری اسلامی، با هدف امام و رهبری در تعارض آشکار است.

توکلی افزود: رئیس‌جمهور منتخب اکثریت مردم ایران است که حکمشان را رهبری تنفیذ می‌کنند. اگر اهانتی به وی صورت گیرد، متوجه مردم و رهبر نیز می‌شود و ناروا را نارواتر می‌سازد. این اتفاق که در گوشه‌ای از گستره عظیم تظاهرات انقلابیون روزه‌دار رخ داد. اگر حاصل برنامه‌ریزی منافقانه برای تهییج برخی از متدینان عصبانی از حوادث انتخابات و تشدید اختلاف نبوده باشد، مسلماً قطعه بسیار کوچکی از جمعیت عظیمی بود که راه و زمان غیرقابل قبولی را برای ابراز مخالفت برگزیدند.

توکلی گفت: هر کس باید سهم خویش را هم ببیند تا کار از هر دو سر اصلاح گردد. این جهان کوه هست و فعل ما ندا/ سوی ما آید نداها را صَدا.

وی افزود: این حادثه تلخ در روز قدس امسال با روح این روز مهم نمی‌خواند. رسانه‌های مسلط از کار زشتی در گوشه‌ای از تظاهرات چنان تصویری ساختند که فقط به کار ادامه دوقطبی ماندن ملت می آید.

توکلی همچنین تصریح کرد: خیرخواهانه پیشنهاد می‌کنم از کج‌روی‌ها و کج‌اندیشی‌های گذشته توبه کنیم و عقلای دلسوز از دو جناح تا دیر نشده برای تفاهم در چارچوب تمام اصول قانون اساسی به نتیجه برسند.

به گزارش ایرنا، در راهپیمایی روز جهانی قدس، عده ای اندک در مسیر راهپیمایی به رییس جمهوری اهانت کردند که این اتفاق مورد انتقاد بسیاری از مسوولان، گروه های سیاسی و مردمی قرار گرفته است.


منبع: عصرایران

«سامی الجابر» از قطری‌ها اعلام برائت کرد!

خبرگزاری مهر: «سامی الجابر» ستاره پیشین تیم ملی فوتبال عربستان اعلام کرد که هیچ رابطه‌ تجاری با قطری‌ها ندارد.

 در روزهای گذشته سامی الجابر سرمربی تیم فوتبال الشباب عربستان که سابقه همکاری تجاری با قطری ها را داشته است، به تداوم همکاری با این کشور متهم شده است.

سامی الجبار در این خصوص تاکید کرد که همکاری اش با قطری ها به عنوان سفیر جام جهانی ۲۰۲۲ مربوط به سال ۲۰۱۰ بوده و به اتمام رسیده است.

سرمربی الشباب عربستان همچنین تاکید کرد که دیگر با شبکه «بین اسپورت» قطر قرارداد ندارد و با این شبکه همکاری نمی کند.


منبع: برترینها

نیمار در صدر رده‌بندی ارزشمندترین بازیکنان دنیا

خبرگزاری تسنیم: در رده‌بندی ارزشمندترین بازیکنان دنیای فوتبال، مهاجم برزیلی بارسلونا در صدر قرار دارد و هم‌تیمی آرژانتینی او هم هفت پله بالاتر از رقیب پرتغالی‌اش ایستاده است.

مؤسسه تحقیقاتی و مطالعاتی سی‌آی‌اس فوتبال آبزروتوری (CIES Football Observatory) سوئیس که مؤسسه‌ای مستقل در حوزه تحلیل آماری فوتبال جهان است، رده‌بندی ارزشمندترین بازیکنان حال حاضر دنیای فوتبال را منتشر کرده است که در این رده‌بندی نیمار، مهاجم بارسلونا با ارزشی در حدود ۲۱۰٫۷ میلیون یورو در صدر است.

در واقع طبق تحلیل‌های سی‌آ‌ی‌اس حداقل رقمی که بارسلونا در حال حاضر می‌تواند برای فروش مهاجم برزیلی‌اش دریافت کند را دو برابر رقمی می‌داند که منچستریونایتد تابستان سال گذشته برای جذب پل پوگبا از یوونتوس و تبدیل کردن او به گران‌قیمت‌ترین بازیکن دنیا پرداخت.

پس از نیمار، دو بازیکن تیم فوتبال تاتنهام در رده‌های بعدی قرار دارند. نفر دوم رده‌بندی دله آلی، هافبک هجومی تاتنهام با ارزش تقریبی ۱۵۵٫۱ میلیون یورو و نفر سوم هم‌تیمی انگلیسی او در خط حمله سفیدپوشان لندن یعنی هری کین با ارزشی در حدود ۱۵۳٫۶ میلیون یوروست.

در این رده‌بندی ارزش لیونل مسی، مهاجم آرژانتینی تیم فوتبال بارسلونا ۱۵۱٫۷ میلیون یورو تخمین زده شد و به این ترتیب او در جایگاه چهارم قرار گرفته است. این در حالی است که رقیب اصلی او کریستیانو رونالدو در رئال مادرید با ارزشی در حدود ۱۱۲٫۴ میلیون یورو در رده یازدهم قرار گرفته است.

رده‌بندی مؤسسه‌ سی‌آی‌اس از ۲۰ بازیکن ارزشمند حال حاضر دنیا را در زیر مشاهده می‌کنید:

۱- نیمار (بارسلونا) ۲۱۰٫۷ میلیون یورو

۲- دله آلی (تاتنهام) ۱۵۵٫۱ میلیون یورو

۳- هری کین (تاتنهام) ۱۵۳٫۶ میلیون یورو

۴- لیونل مسی (بارسلونا) ۱۵۱٫۱ میلیون یورو

۵- آنتوان گریزمان (اتلتیکو مادرید) ۱۵۰٫۳ میلیون یورو

۶- لوئیس سوارس (بارسلونا) ۱۴۰٫۸ میلیون یورو

۷- پل پوگبا (منچستریونایتد) ۱۳۴٫۳ میلیون یورو

۸- گونسالو ایگواین (یوونتوس) ۱۲۰٫۲ میلیون یورو

۹- ادن ازار (چلسی) ۱۱۷٫۲ میلیون یورو

۱۰- پائولو دیبالا (یوونتوس) ۱۱۵٫۳ میلیون یورو

۱۱- کریستیانو رونالدو (رئال مادرید) ۱۱۲٫۴ میلیون یورو

۱۲- کوین دی‌بروین (منچسترسیتی) ۱۱۰٫۵ میلیون یورو

۱۳- روملو لوکاکو (اورتون) ۱۰۵٫۴ میلیون یورو

۱۴- روبرت لواندوفسکی (بایرن مونیخ) ۱۰۰٫۶ میلیون یورو

۱۵- رحیم استرلینگ (منچسترسیتی) ۹۸٫۸ میلیون یورو

۱۶- یانیک کاراسکو (اتلتیکومادرید) ۹۷٫۶ میلیون یورو

۱۷- الکسیس سانچس (آرسنال) ۹۵٫۵ میلیون یورو

۱۸- کایلیان امباپه (موناکو) ۹۲٫۶ میلیون یورو

۱۹- عثمان دمبله (بورسیا دورتموند) ۸۷٫۱ میلیون یورو

۲۰- روبرت فیرمینو (لیورپول) ۸۵٫۳ میلیون یورو

رده‌بندی کلی سی‌آی‌اس از ارزشمندترین بازیکنان حال حاضر دنیا را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.


منبع: برترینها

فاجعه‌ی سردشت، سی ساله شد

هشت هزار نفر در سردشت مصدوم شیمیایی شدند.

توفیق بی‌توشه: «فقط می‌خوام تحت پوشش درمانی بنیاد باشم»

توفیق بی‌توشه :«طی یک سال چند بار پوستم کنده میشه»

ستاره فتاح پور : «سردشت طی ۳۰ سال گذشته رنگ خدمت به خود ندیده است»

ستاره فتاح‌پور:«خودکشی در شهرزیاد شده، اما کلینیک اعصاب و روان نداریم»

کوچه‌های شهرِ مصدومان شیمیایی هنوز خاکی است

عراق برای جبران شکست‌هایش از سلاح شیمیایی استفاده کرد

اسعد اردلان: «بی‌توجهی سازمان ملل به هشدارهای ایران، عراق را در استفاده از سلاح شیمیایی گستاخ‌تر کرد»

بعد ازظهر است و شهر در استراحت. به نظر می‌رسد که نیروهای نظامی درحالت آماده‌باش هستند. صدای غرش هواپیمای دشمن بعثی به گوش می‌رسد.

بازهم مثل روزهای پرشماری که سردشت مورد حمله جنگنده‌های دشمن قرار می‌گیرد، دل مردم در سینه می‌تپد.این‌بارقرار است بمب بر سر کدام همشهری فرود آید . صدای غرش تمام می‌شود اما هیچ اتفاقی نمی‌افتد. نفس راحتی از سینه خارج می‌شود اما هنوز دقایقی نگذشته است که صدای هواپیماهای دشمن دوباره آسمان شهررا فرا می‌گیرد. صدای انفجار بمب‌ها یکی پس از دیگری شهر را می‌لرزاند.

 لاله هاي واژگون سر دشت


هواپیماها می‌روند و ردی از خون و فریاد به جای می‌گذارند. فریادی بلند
می‌شود. «شیمیایی زدن»، شهر از خلسه ترس و هیجان بیرون می‌آید. فریاد، خانه
به خانه و کوچه به کوچه به گوش می‌رسد. مردم از دور و نزدیک به مرکز شهر
می‌آیند. یکی برای کمک آمده و دیگری برای پیدا کردن عزیزش.

هوای شهر مسموم است. بوی سیر و لیموی سوخته در تمام شهر پیچیده است. بدن آن‌هایی که در محل حادثه بودند از ماده‌ای تیره رنگ پوشیده شده است. نم نمک نفس کشیدن دشوار می‌شود . آن‌ها که توان دارند مصدومان را درآغوش می‌کشند که به بیمارستان یا جای امن ببرند غافل از اینکه خود از عامل شیمیایی متاثر می‌شوند اما چه باک، همسایه به کمک نیاز دارد. خون و دود و اشک با بوی میوه گندیده آمیخته است . کودکی گریه می‌کند به دنبال مادرش است. مادری نوزاد خود را به سینه چسبانده و سرگردان، به علت ازدست دادن اعضای خانواده‌اش زار می‌زند . یکی در آغوش برادر با بدنی پوشیده از عامل شیمیایی ترکیبی دشمن و باصورتی که از بی‌نفسی به کبودی رفته است، جان می‌دهد. همه به هم کمک می‌کنند. مجروحان و جان‌باختگان را برهم سوار کرده به شهرهای مختلف اعزام می‌کنند.

چنین بود که در آن نیمروز بی‌فراموشی، هشت هزار نفر از شهر ۱۲ هزار نفری سردشت – اولین شهر قربانی جنگ افزارهای شیمیایی در جهان- دچار آسیب‌های شدید شدند. مردم سردشت قربانی سلاح شیمیایی ترکیبی عراق شدند؛ سلاحی که درآن از«گاز خردل و تاول‌زا» و چند ترکیب دیگر ساخته شده بود تا مردم مظلوم این شهرمرزی را از پای بیندازد.

براساس آمارهای رسمی از ۸۰۲۵ نفر مصدومان شهر، حداقل چهار هزار و ۵۰۰ نفر نیاز به درمان داشتند که سه هزار نفر از آن‌ها در شهر به صورت سرپایی درمان شدند. ۱۵۰۰ نفر از مصدومان حال وخیم تری داشته و باید بستری می‌شدند که به خارج از سردشت اعزام شدند . ۶۰۰ نفر از این گروه ۱۵۰۰ نفری به تهران و مابقی به چند شهر شمال غربی کشور اعزام شدند . در آن روز ۱۳۰ نفر براثراین جنایت به شهادت رسیدند که ۲۰ نفرآن‌ها در سردشت و در همان دقایق و ساعات نخستین پس از بمباران شهید شدند .۱۰ نفر حین انتقال از سردشت و ۱۰۰ نفرنیز طی مدت ۷-۳۰ روز پس از حادثه به‌تدریج در بخش‌ مراقبت‌های ویژه بیمارستان‌های مختلف کشور به شهادت رسیدند.

از هفت بمب شلیک شده به این شهر، چهار بمب به مناطق مرکزی از جمله مسیر ورودی شهر، یک بمب به سرچشمه آب شهرو دو بمب به روستای «رشهرمی» انداخته شد که به گفته شاهدان عینی دراین روستا حداقل یک خانواده که در حال شست‌و شو در کنار رودخانه بودند، به طور کامل از بین رفتند.

اما آثار مرگبار این حمله جنون‌آمیز تنها به کشتار و مصدومیت اهالی ختم نشد. این گاز نه تنها اهالی سردشت بلکه مواد غذایی ،میوه جات ،سبزیجات ،مزارع و آب و حتی حیوانات شهر را مسموم کرد تا مردم شهرتا مدت‌ها بامسمومیت های گوارشی دست و پنجه نرم کنند و محصولات برخی مزارع، آلوده و غیر قابل استفاده شود.

 
تنها ۲۰ درصد از مصدومان شیمیایی، مورد تایید بنیاد شهید

یکی از اهالی سردشت که امروز به دنبال احقاق حقوق همشهریان خود است دراین باره می‌گوید:« آن زمان بچه بودم و خوب یادم هست که ناچار شدیم دو ماه در یکی از روستاهای نزدیک شهرکه درنقطه مرتفعی قرار داشت، میان درختان زندگی کنیم. به یاد دارم که سردشت در مجموع بیش از دو هزار بار بمباران شد به نحوی که رژیم بعث ، ۱۸ روز بعد از جنگ بمب «ناپالم» برسرمان ریخت، اما حمله شیمیایی زندگی مردم را فلج کرد. اگر هوای نسبتا معتدل شهر کوهستانی‌مان نبود و مردم سریع شهر را ترک نمی‌کردند، حتما تلفات‌مان بیشتر می‌شد».

براساس گزارش‌ها باوجودگذشت سه دهه از این فاجعه و احراز قربانی شدن بیش از هشت هزار نفر از سکنه سردشت، متاسفانه تنها هزار و ۴۰۰ نفر از آنان توسط بنیاد شهید و امور ایثارگران به عنوان جانباز یا شهید مورد شناسایی قرار گرفتند. به عبارت دیگر فقط ۲۰ درصد از هزاران قربانی این فاجعه مورد تایید و شناسایی واقع شده و تنها ۵ درصد ازآنان از حقوق و مقرری ماهانه برخوردار هستند. ۹۵ درصد مابقی نیزجانبازی‌شان مورد احراز واقع نشده و اگر هم مورد تایید قرار گرفته، به دلیل پایین بودن درصد تعیین شده هیچ حقوقی به آنان تعلق نمی گیرد.

بدن مردم سردشت پوشیده از ماده سیاه

توفیق بی‌توشه، یکی از مصدومان حادثه است که درآن زمان تنها ۱۳ سال داشته است و امروز به قول خودش برای روزنامه‌ها می‌نویسد. او در این خصوص به «قانون »می‌گوید: «متوجه شده بودم که شهر حالت آماده باش دارد و نیروهای نظامی در شهر ماسک به صورت دارند و مجهز هستند. رفتم سهمیه قند خانواده را بگیرم.هواپیماها یک بار اومدن و رفتن بیرون شهر می‌خواستن مسیر باد رو مشخص کنن. فکر کنم ساعت چهار و ربع بود که دوباره برگشتن. با دیدن هواپیماها به سمت سرچشمه فرار کردم.صدای بمب آمد. خودم را زمین انداختم. چند دقیقه بعد از جا بلند شدم و شروع به دویدن و فرار از محل کردم ».

بی‌توشه ادامه می‌دهد:«به سمت شهر برگشتم که برم خونه، زمزمه‌هایی شنیدم که می‌گفتن شیمیایی زدن. معنی‌اش رو نمی‌فهمیدم. برخی میان مردم نایلون پخش می‌کردند که جلوی دهان‌مان رابگیریم. می‌گفتن باید برین جای امن‌تر که از سطح شهر بالاتر باشه. رفتم خونه خواهرم. آن‌ها هم نمی‌دونستن چه اتفاقی افتاده. براشون گفتم که میگن شیمیایی شده. آن‌ها به خودشون آب زدند. چند دقیقه بعد دامادمون اومد خونه. دیدیم به بدنش مواد خاکستری تیره چسبیده،با آب بدنش رو شستیم و بهش آب ‌زدیم. رفت دوش گرفت اما حالش بدتر شد. وقتی اومد بیرون داشت کبود می‌شد. کم کم حالش بدتر و بدتر شد. باقی اعضای خانواده هم به خونه خواهرم اومدن و دامادمون رو بردن بیمارستان سردشت ودر آنجا فوت کرد».

توفیق تاکید می‌کند:« دو تا از خواهرها ویکی از دامادهامون به عنوان جانباز شناسایی شدند و ۲۵در صد جانبازی بهشون دادن که این دامادمون هم از دنیا رفت.اما برادرم با اینکه پرونده بالینی داشت، درصد جانبازی نگرفت. هیچ حمایتی ازش نشد و حدود ۱۵ سال پیش دراثر بیماری که تشخیص داده نمی‌شد از دنیا رفت».

او می‌گوید:«من و پدر و مادرم پرونده بالینی نداریم.من و پدرم رو تخت بیمارستان در حال مداوا عکس داریم.اما چون سرپایی درمان ‌شدیم و دربیمارستان بستری نشدیم، نتونستیم پرونده بالینی تشکیل بدیم».

تمام اعضای خانواده توفیق، مصدوم و دربیمارستان‌های شهرهای مختلف بستری بودند. به همین دلیل توفیق و پدر و مادرش تصمیم می‌گیرند به جای بستری شدن در بیمارستان، اعضای خانواده‌شان را پیدا کنند. به همین دلیل هم درشهرهای مختلف به صورت سرپایی مداوا می‌شدند و به جست‌وجوی خود ادامه می‌دادند.

«پدرم توفیق دچار مصدومیت شدید شده و تاول ناشی از عامل شیمیایی تمام بدنش را پوشانده بود اما به درمان سرپایی ادامه دادیم. ما نمی‌دونستیم که چه فاجعه‌ای در بدن ما اتفاق میفته ، حتی آن زمان خبرنگارای خارجی ازپدرم در حال مداوا عکس گرفته بودن و من هم کنارش هستم . پدرم تا آخر عمرش دچار خارش شدید بدن بود و سرآخرم فوت کرد»، این‌ها را توفیق می‌گوید.

بنیاد ،جانبازی‌ام را قبول نکرد

او درباره مشکلات جسمی خود می‌افزاید:« به ما گفتن باید برین متخصص چشم، پوست،ریه و اعصاب . متخصص پوست تا من رو دید گفت، پوست تو شیمیاییه ، متخصص چشم هم قبل از اینکه پشت دستگاه برم گفت تو شیمیایی هستی. من خیلی ترسیدم چون از هیچ جا حمایت نمی‌شدیم. بعد که چشمم را معاینه کرد گفت، چشمت رو عمل کن دوتا لک شیمیایی داره.عمل نکنی کور میشی. از نظر اعصاب هم شرایط خوبی ندارم و دارو می‌خورم .من برای عمل کردن چشم پول ندارم. تا الانم هرچی دکتر رفتیم با هزینه خودمون و قرض و قوله بوده. حتی جسد برادرم رو به خاطر اینکه نمی‌تونستیم دو میلیون تومان پرداخت کنیم به ما تحویل نمی‌دادن».

توفیق می‌گوید:« وقتی بهار و پاییز از راه میرسه و حساسیت فصلی شروع میشه، من خفه میشم. نمی‌تونم نفس بکشم. الان دارم اسپری تنفسی مصرف می‌کنم. پیرتر بشم چه کنم. متخصص چشم و پوست و اعصاب،در کمیسیون تعیین، جانبازی من رو تایید کردن، اما متخصص ریه که رفتم با یه صف هزار نفری رو به رو شدم که هر کس رو پنج دقیقه معاینه و تست تنفس می‌کردن. نتیجه هم اومد که سالم هستم. کمیسیون به نظر متخصص ریه توجه کرد .به نظر شما میشه در عرض پنج دقیقه معاینه دقیق کرد.من بارها پیش دکتر ریه رفتم و تایید کردن که من شیمیایی هستم ومشکل ریوی دارم. پدروبرادرم رو که از دست دادم.اونا خیلی زجر کشیدن. هردو صورت سانحه دارن یعنی فرمانداری مصدومیت‌شون رو تایید کرده، پرونده هم دارن اما درصد جانبازی ندارن و حقوقی از بنیاد نگرفتن ».

 لاله هاي واژگون سر دشت
وی با ناامیدی و ناراحتی تاکید می‌کند:«به خدا من امضا میدم که درصد و پول نمی‌خوام. فقط می‌خوام اسمم باشه که پیرشدم بیشتر از این زجر نکشم. چشمام نیاز به عمل داره پول ندارم. پوست صورتم سیاه شده ،خارش بدن دارم، پوست دستام یه جوری شده که پوست میندازه .طی یک سال چند بار پوستم کنده میشه پماد هم فایده نداره. من فقط می‌خوام که تحت پوشش درمانی باشم و اسمم تو بنیاد شهید و امور ایثارگران ثبت بشه ».

کودک ۱۳ ساله روز حادثه و مرد ۴۰ ساله امروز از ترس خود برای ازدواج و تشکیل خانواده می‌گوید. از اینکه می‌ترسد حالش بدتر شود، بینایی خود را از دست بدهد و نتواند از همسر و فرزندش حمایت کند. او به رغم داشتن مشکل ریوی ناچار است برای امرار معاش در مغازه عطرفروشی‌اش کار کند و ماسک بزند بی‌آنکه امیدی به فردای پیش‌رو داشته باشد.

او در پایان می‌گوید:«حق پدرو برادرم که مردن ، ضایع شد اما من زنده‌ام. کاری کنند که حق من ضایع نشه ».

اهالی سردشت آن نیمروز را فراموش نمی‌کنند

در ادامه ستاره فتاح‌پور، ساکن و عضو شورای شهر سردشت به «قانون » می‌گوید: «سردشت یکی از مظلوم‌ترین شهرهای ایران است. این شهر بارها و بارها در زمان جنگ تحمیلی درگیر حملات شیمیایی بود. اما حمله شیمیایی یک مساله به یاد ماندنی است. هیچ یک از اهالی سردشت نمی‌توانند آن نیمروز را فراموش کنند. مجامع بین‌المللی هم در برابر فاجعه سردشت سکوت عجیبی کردند و الان هم آنچنان که باید و شاید در باره آن صحبت نمی‌شود. این شهر نقطه مرزی و نقطه اتکا و قوت قلب رزمندگان اسلام بود. به‌همین خاطر هم حمله شیمیایی اتفاق افتاد».

وی ادامه می‌دهد: «ما مردم شهر واقعا نمی‌دانستیم چه به روزمان آمده . ساعت چهار بعدازظهر که مردم درمنزل درحال استراحت بودند، شهر بمباران شد. ما فکر می‌کردیم مثل دفعات قبل است .نمی‌دانستیم شیمیایی است به همین دلیل برای کمک به مناطق بمباران شده رفتیم و مردم را‌ درآغوش می‌کشیدیم و کمک می‌کردیم. در اثر همین تماس‌ها بسیاری از مردم شهر شیمیایی شدند. وقتی تاول‌های عزیران‌مان را دیدیم، وقتی دیدیم که جسد آن‌ها انباشته برهم است و همه چشم‌ها پف کرده و کسی چیزی نمی‌بیند، تازه متوجه شدیم که چه بر سرمان آمده است. اما دیگر دیر شده بود. ما اواخر شب متوجه آثار این بمب‌ها شدیم و دیدیم عزیزان‌مان جلوی چشمان‌مان پرپر می‌شوند و به صورت انباشته بر هم به بیمارستان‌های شهرهای مختلف اعزام می‌شوند.این نوع انباشتگی باعث شد که عزیزان دیگر هم شیمیایی شوند. آن‌ها که برای امداد آمده بودند و در زمان بمباران از شهر دور بودند نیز گرفتار شدند».

سلاح شیمیاییِ ترکیبی بر سرمان فرود آمد

فتاح پور با تاکید براینکه به گفته کارشناسان، آثار حمله شیمیایی تا ۵۰ سال در شهر ماندگار خواهد بود، افزود: «آن روز آب‌ هم قطع شد. مردم به تنها استخرکوچکی که در سرچشمه وجود داشت روی آوردند اما بازهم کفاف نداد» .

وی می‌گوید: «بمباران شیمیایی سردشت از لحاظ بیولوژیکی و زیست محیطی نیزآثار مخرب زیادی داشت. گاز خردل به خودی خود بیش از دو هفته در طبیعت نمی ماند ولی رژیم صدام با اضافه کردن مواد شیمیایی دیگر به این گاز، ماندگاری آن را در طبیعت به ۵۰ سال افزایش داد. این گاز علاوه بر آثار مخرب بر گونه‌های گیاهی و جانداران، آثار ماندگاری بر انسان دارد و ما این آثار را در شهر می‌بینیم» .

این عضو شورای شهر سردشت می‌گوید:«جانبازان شیمیایی سردشت از دردهای لاعلاج شیمیایی که بیشتر اعصاب، پوست، ریه و قلب آنان را درگیر کرده است رنج می‌برند، یعنی شهروندان عزیز ما باید تا آخر عمر کیسه های دارو و کپسول‌های اکسیژن را در کنار خود داشته باشند تا ادامه نفس کشیدن و زندگی برای آنان میسر باشد. همه در خانه‌ها کپسول اکسیژن دارند و حتی برخی آن را باخود حمل می‌کنند».

او که خود به عنوان جانباز ۱۵ درصد شناسایی شده و بدون اسپری تنفسی نمی‌تواند زندگی کند، یادآورمی‌شود: «ما جانباز ۷۵ درصدی داریم که برای آمدن به شهر باید کپسول اکسیژن حمل کند. در شهر ما افسردگی بسیار زیاد است در حالی که یک اورژانس اجتماعی نداریم. خودکشی زیاد شده اما کلینیک اعصاب و روان نداریم . تا چهار سال پیش، زنانی که درصد بالای جانبازی داشتند، یا نمی‌خواستند بچه‌دار شوند یا اینکه اگر تحت نظر دکتر نبودند فرزند دارای ناهنجاری به دنیا می‌آوردند».

اورژانس اجتماعی و کلینیک تخصصی نداریم

فتاح‌پور با اشاره به عدم وجود کلینیک تخصصی در شهرمی‌گوید:«ما تنها یک کلینیک جانبازان داریم که کارآمد، تخصصی و مجهز نیست . تنها یک یا دو پزشک متخصص دارد که هفته‌ای دو روز از بیمارستان امام خمینی سردشت به این کلینیک می‌آیند و خدمات کلینیک در حد یک درمانگاه معمولی است. بارها مسئولان به شهر ما آمده یا ما برای تجهیز بیمارستان به تهران رفته ایم اما تا الان کاری انجام نشده ا ست».

وی ادامه می‌دهد: «سردشت پس از بمباران شیمیایی و فاجعه تحمیل شده بر مردم مرزدار آن هرگز درخور شأن و جایگاهش از طرف دولت‌های پیشین طی ۳۰ سال گذشته رنگ خدمت به خود ندید. محرومیت‌ها و چهره غبار گرفته شهر برای هر رهگذر و مسافر راهی این دیار ملموس است. عمران و آبادانی و حتی مزار شهدای این شهر آنچنان که باید در شأن و منزلت شهدای آن نیست».

این عضو شورای شهر سردشت می‌افزاید: «شهرداری شهر، فاقد درآمد کافی برای اداره شهری است که نیازمند بازسازی است. شهری که بیشتر سکنه آن جانبازان و مصدومان شیمیایی هستند، عوارض و منابع کسب درآمد ندارد. به همین علت با وجود اینکه بیشتر مصدومان ما مشکل ریوی دارند اما خیابان‌ها و کوچه های شهر بیشتر خاکی هستند. ما امسال تنها توانستیم یک سوم شهر را آسفالت کنیم».

این بانوی ۵۲ ساله می‌گوید: «ما یک پارک مناسب برای شهروندان و خانواده ها به ویژه بانوان نداریم هرچند که در حال حل این مساله هستیم و جدیدا کلنگ‌زنی آن را انجام داده‌ایم. کشاورزی‌مان هم در حال مکانیزه شدن است و طی سه سال اخیر توجه به کشاورزی بیشتر شده است. در وسط شهر خانه‌ای هست که مورد اصابت بمب قرار گرفته و اگر بخواهند تخریب کنند، به دلیل وجود صد درصدی آثار شیمیایی در آن هرکس به خانه نزدیک شود حتما دچار مشکل خواهد شد».

راه‌های مواصلاتی، روستایی است

فتاح‌پور با بیان اینکه سردشت تنها یک راه ورودی و خروجی دارد که در صورت بروز بحران در این شهر مشکلات جدی برای شهروندان پیش خواهد آمد، می‌گوید:« این شهر با وجود داشتن بیش از ۵۰ درصد از جنگل‌های آذربایجان غربی، گونه‌های متنوع و کمیاب گیاهان دارویی، درختان جنگلی و وحشی، چشمه سارها، آبشارها و رودخانه های دایمی و فصلی، مغفول مانده است. شرایطی که برای صنعت گردشگری مناسب بوده و می‌تواند چرخ زندگی مردم این شهر را نیز به حرکت در آورد. این درحالی است که ما حتی یک هتل برای استراحت توریست‌ها نداریم . با وجود آنکه راه‌ها گردشگر را به سردشت می رسانند اما از لحاظ ساختاری و زیر ساختی چندان به این شهر رسیدگی و توجه نشده و تقریبا همه راه‌های اصلی و مواصلاتی به شهرهای بانه، مهاباد و پیرانشهر نیز بیشتر از اینکه به یک راه اصلی شبیه باشند، رنگ و روی راه روستایی دارند».

او ادامه می‌دهد: «با وجود اینکه آب معدنی گراوان و آبشار شلماش، جزو هشت بهشت آذربایجان غربی هستند، نه ساماندهی شده اند و نه راه و امکانات رفاهی مناسبی دارند.فناوری فرآوری محصولات بومی مانند انگور سیاه، عسل و سماق وحشی و حتی میوه درخت بلوط در سردشت وجود ندارد ؛ مساله‌ای که بر رشد اقتصادی منطقه اثرگذار است و می تواند تا حد زیادی برای مردم این شهرستان اشتغال ایجادکند».

فتاح‌پور بر ضرورت اشتغال‌زایی و ایجاد مراکز رفاهی برای بانوان تاکید کرده و می‌گوید: «رسمی شدن مرز کیله نیز از اهم خواسته‌های مرزداران و مرزنشینان برای اشتغال‌زایی است. همچنین توجه ویژه به کلینک جانبازان و ایجاد کلنیک ها ی اعصاب و روان و مشاوره ای خصوصا برای بانوان از ضروریات است».

وی ادامه می‌دهد: «توجه از طرف دولت با اختصاص بودجه های جهشی برای رفع غبار از چهره شهر سردشت می‌تواند کمی از آلام سنگین مردم این شهر که در همه صحنه ها وفاداری خود را به نظام و خاک مقدس کشور اثبات کرده‌اند بکاهد. جانبازان شیمیایی و بدنه زخمی سردشت، اسناد زنده جنایات غرب علیه ایران هستند و تنها دادگاه بین المللی که در طول حیات انقلاب اسلامی با پیروزی ایران تمام شده است، با اتکا به اسناد بمبماران شیمیایی سردشت بوده است».

بی‌توجهی جامعه جهانی به استفاده عراق از سلاح شیمیایی در ایران

دکتراسعد اردلان، حقوقدان و مشاور امور بین الملل انجمن دفاع از مصدومان شیمیایی سردشت در خصوص پیگیری ابعاد حقوقی این حادثه به «قانون» می‌گوید: «هربارکه عراق از نیروهای ایران در جنگ تحمیلی شکست می‌خورد، به واکنشی تند دست می‌زد و از سلاح‌های غیرمتعارف که استفاده آن‌ها در جنگ ممنوع بود استفاده می‌کرد؛ مثل سلاح شیمیایی که تنها نوع از سلاح‌های ممنوعه بود که این کشور در اختیار داشت».

وی ادامه می‌دهد: «سال‌ها پیش از بمباران شیمیایی سردشت و حلبچه، بارها عراق از این نوع سلاح در جبهه‌ها استفاده کرده است، چنانکه در جزایر مجنون در روستای زرده منطقه سرپل ذهاب و… یعنی هرجا که نیروهای ایران فشار می‌آوردند و معادله به زیان عراق می‌شد، این کشور از سلاح شیمیایی استفاده می کرد».

اردلان با یادآوری هشدارها و یادداشت‌های مکرر وزارت امورخارجه ایران به سازمان ملل درخصوص استفاده دولت عراق از سلاح شیمیایی علیه نیروهای ایرانی، می‌گوید: «ازآنجایی که فضای بین‌المللی و به‌خصوص شورای امنیت علیه ایران بود و همه از عراق حمایت می‌کردند ،به این یادداشت‌ها و هشدارها توجه نشد، تا اینکه در هفتم تیر ۱۳۶۷ به شهر سردشت حمله شیمیایی شد».

مشاور امور بین الملل انجمن دفاع از مصدومان شیمیایی سردشت با اشاره به اینکه عراق از مدت‌ها قبل جنگ را به شهرهای ایران کشانده وکرمانشاه و سوسنگردو شهرهای مرزی را به موشک بسته بود و در نهایت نیز در سردشت از سلاح شیمیایی استفاده کرد، می‌افزاید: «تحلیل من از فرآیند جنگ آن است که دولت عراق برای جبران شکست‌ها و عقب‌نشینی‌ نیروهایی خود، از سلاح شیمیایی استفاده می‌کرد».

هشت هزار سردشتی، قربانی حمله شیمیایی عراق

وی با بیان اینکه درآن روز هشت هزار نفر از شهروندان سردشتی قربانی سلاح‌شمیایی شدندکه برخی دچار آسیب سطحی و برخی نیزبا آسیب‌کلی منجر به شهادت مواجه شدند،‌عنوان می‌کند: «عدم انجام اقدامات قاطعانه از سوی سازمان ملل در برابر هشدارهای ایران، عراق را در استفاده از سلاح‌های شیمیایی گستاخ‌تر کرد. لذا وقتی این کشور مشاهده کرد به هشدارها و یادداشت‌های ایران توجه نمی‌شود، روز به روز دامنه استفاده خود از این نوع سلاح‌ها را گسترش داد تا به فاجعه سردشت و حلبچه منجر شد». اردلان با اشاره به بمباران شیمیایی حلبچه در ۱۶ مارس ۱۹۸۶ که منجر به شهادت پنج هزار نفر شد، خاطرنشان می‌کند: «دراین زمان جهان متوجه وخامت اوضاع شده و درخواست‌های قبلی ایران نیز مورد رسیدگی قرار گرفت.

اما مهم‌ترین اتفاق در این زمان آن بود که تدوین و تصویب کنوانسیون سلاح‌های شیمیایی در دستور کار و مذاکره قرار گرفت».وی یادآور می‌شود: «در سال ۱۹۷۲ میلادی (۱۳۵۱خورشیدی)که کنوانسیون ممنوعیت سلاح‌های میکروبی به تصویب رسید، کنوانسیون منع سلاح‌های شیمیایی نیز در دستور کار قرار داشت که به تصویب نرسید. زمانی‌که حادثه حلبچه رخ داد، رسیدگی به این کنوانسیون تسریع و تشدید شد.در نهایت با تکمیل پیش‌نویس پروتکل ۱۹۲۵ژنو، براساس مذاکراتی که در خصوص سلاح میکروبی و شیمیایی شده بود، کنوانسیون منع سلاح‌های شیمیایی تدوین و در ۱۹۹۳ به تصویب رسید».

 لاله هاي واژگون سر دشت
ایران همیشه می‌تواند از عراق مطالبه خسارت کند

این حقوقدان درباره پاسخگویی دولت عراق در خصوص این جنایت با بیان اینکه اصولا کنوانسیون‌ها و تعهدات بین المللی عطف به ماسبق نمی‌شوند، خاطرنشان می‌کند: «دولت عراق از زمانی ملزم به پاسخگویی بوده و مشمول مجازات می‌شود که به کنوانسیون منع سلاح‌های شیمیایی پیوسته است. هرچند که این کشور در سال ۱۹۲۹ به پروتکل ۱۹۲۵ ژنو درباره منع استعمال گازهای خفه‌کننده، سمی و شبیه آن پیوسته بود و برهمین اساس نباید از سلاح‌های شیمیایی استفاده می‌کرد».

وی اضافه می‌کند: «پروتکل یادشده ضمانت اجرایی نداشت اما کنوانسیون منع سلاح‌های شیمیایی دارای ضمانت اجرایی بوده وچنانکه کشور عضو این کنوانسیون مرتکب تخلف شود، مشمول مجازات و پیگرد قضایی بین‌المللی می‌شود».

اردلان در پایان تاکید می‌کند: «پرونده جنگ ایران و عراق همچنان باز است و ایران همیشه می‌تواند از عراق ادعای خسارت کند.ضمن اینکه جرایم کیفری در حقوق بین‌الملل مشمول مرور زمان نیستند، اما ضروری است ایران دراین خصوص ادعا کند که فعلا به دلیل همراهی کشورمان با دولت جدیدعراق در این خصوص اقدامی نشده است».

بمباران شمیایی سردشت از مصادیق جنایت علیه بشریت

بمباران شمیایی سردشت را می‌توان از مصادیق جنایت علیه بشریت دانست زیرا براساس مقررات حقوق بشردوستانه حاکم بر مخاصمات مسلحانه، استفاده از سلاح شیمیایی در طول جنگ ممنوع است چراکه باعث رنج بیهوده نظامیان و افراد غیرنظامی می‌شود. جرمی که تحت شرایطی قابلیت پیگیری را دردیوان کیفری بین‌المللی وحتی ایجاد دادگاه ویژه برای رسیدگی به جنایت دولت وقت عراق دارد.

همچنین بیراه نیست اگر بگوییم کشورهایی که در زمان جنگ میان دو کشور، مواد شیمیایی لازم برای ساخت سلاح شیمیایی را ولو به بهانه استفاده صلح‌آمیز و غیرجنگی در اختیار یکی از طرفین قرار می‌دهند نیز در این زمینه دارای مسئولیت بوده و باید پاسخگو باشند؛ مساله‌ای که تاکنون به سکوت برگزار شده و به نظر می‌رسد مسئولان کشورمان نیز در این زمینه اقدامات کافی انجام نداده‌اند . مناسبات دوستانه ایران و دولت کنونی عراق نیز نمی‌تواند نافی حقوق از دست رفته و جان تفتیده مردم سردشت باشد و باید برای دلجویی از این مردم، توافقاتی میان دودولت صورت بگیرد مبادا که جان هموطنان‌مان قربانی مناسبات سیاسی شود.

از سوی دیگرمردم سردشت علاوه بر رنج بی‌توجهی مجامع بین‌المللی و رنج جان‌فرسایی که به دلیل تاثیر و تاثر از عامل شیمیایی هرروز در وجود خود احساس می‌کنند، درد بی‌توجهی مسئولان به نیازها و خواست‌های‌شان و زجر محرومیت و فقر را نیز تحمل می‌کنند. در این شهر بیکاری فریاد می‌زند و دانش‌آموزان و چه بسا همین جانبازان برای امرار معاش ناچار به کولبری و کارگری هستند. بدون‌شک تاریخ روزی به قضاوت ما خواهد نشست که با مردمی که در نهایت مظلومیت و بی‌گناهی، قربانی یکی از دهشتناک‌ترین انواع جنایات ضدبشری شدند، چه کردیم و چگونه آن‌ها را مورد حمایت قرار دادیم. بنیادی که برای حمایت از چنین گرو‌هایی تشکیل شده، امروز باید پاسخ بدهد که از این مردم به چه نحو حمایت کرده و دلیل ناله و گلایه این مردم از نحوه نگاه بنیاد به آن‌ها چیست. آری تاریخ به قضاوت ماخواهد نشست.مبادا که آن‌روز رخسارمان سیاه‌تر از چهره مردمانی باشد که به خاطر بمباران شیمیایی، رنگ صورت‌شان به تیرگی نشسته است.


منبع: برترینها

رابطه موسیقی و سیاست؛ از خدمت تا خیانت

ماهنامه هنر موسیقی – محمداشکان نظری: «سیاست تعریف های مختلفی دارد. تعریف ساده و رایجی آن را علم یا شیوه حکومت کردن معرفی می کند. تعریفی دیگر و دقیق تر، کار سیاسی یا سیاست ورزی را کرداری می شناسد که با آن حدود و شکل رابطه میان دولت و جامعه تعیین می شود.» (احمدی ۱۳۹۱، صص ۲۴۹ و ۲۵۰)

مسائلی چون شکل نهادهای دولت، دامنه اختیار و قدرت حکومت، نحوه وضع قانون ها و اجرای آن ها و سازمان یابی افراد در گروه های اجتماعی در دامنه علم سیاست قرار می گیرند. «امروزه تعریف های دیگری هم از سیاست مطرح شده اند، برخی سیاست را وسیله ای می دانند که به یاری آن اهداف اجتماعی آشکار می شوند و افراد و گروه ها آن اهداف را دنبال می کنند.» (همان، ص۲۵۰)

در برداشت های مختلف از سیاست، قدرت حکومت و گاه قدرت به معنای کلی، موضوع های محوری دانسته شده اند. هنرمند همواره با حکومت، سیاست و قانون سر و کار دارد. در زمینه های روابط اجتماعی و هنر رابطه هایی با قانون و اخلاق پیدا می کند. در جوامع مدرن، قانون تعیین کننده حوزه فعالیت های هنری است.

در آزادترین کشورهای جهان نیز برای هنرمندان، توسط قانون، حد و مرزهایی تعیین شده اند. «مثلا هیچ پدیدآورنده ای در کشورهای دموکراتیک حق ندارد که قوانین مربوط به ممنوعیت پرنوگرافی کودکان را نقض کند.» (همان، همان جا) با اینکه در کشورهای دموکراتیک می توان گفت که سانسور وجود ندارد، اما آثاری که به پرنوگرافی کودکان مربوط می باشند، توقیف می شوند.

 رابطه موسیقی و سیاست

 
در کشورهایی که به شکل استبدادی یا غیردموکراتیک اداره می شوند، هنرمند آشکارا در برابر قدرت حکومتی قرار می گیرد. آثار او سانسور می شوند و گاه امکان باخبری از تحول هنری در کشورهای دیگر را ندارد. هنرمندان در رژیم های فاشیستی یا کمونیستی و رژیم های نظامی تابع قدرت حکومت می شوند، وگرنه یا باید خاموشی را برگزینند یا آثارشان ممنوع می شوند و حتی جانشان به خطر می افتد.

بخش عمده تاریخ موسیقی شاهد سانسور و خودسانسوری بوده است. سانسور در آغاز پیدایش اپرا به صورت سانسور متن نوشتاری اپراها و بعدها بر اجرای آن آثار اِعمال می شد. سانسور به معنای نظارت پیش از اجرا، گاه به دلایل سیاسی بود مثل حذف چند نمونه از اپرای «ریگولتو» در سال ۱۸۵۱ اثر «جوزپه وردی» در نخستین اجرای آن و گاهی هم سانسور دلیل اخلاقی داشت؛ چون سانسور اپرای «پلناس و ملیزاند» اثر «کلود دبوسی». (همان. ص ۲۵۱)

یکی از نمونه های رابطه سیاست و موسیقی، اپراهای وردی هستند که در دوره مبارزه مردم ایتالیا علیه ارتش اشغال گر امپراتوری اتریش با وجود سخت گیری ها و سانسور بر صحنه می رفتند و نقش مهمی در برانگیختن مردم به مبارزه داشتند. نمونه دیگری از رابطه سیاست و موسیقی، نهاد نظارت بر موسیقی نازی ها است. نظارت کامل بر این نهاد توسط حکومت بود و سیاست های نازی ها روند فعالیت های این نهاد را تعیین می کرد.

در حکومت های کمونیستی فعالیت های هنرمندان تحت کنترل بود. از تمام موسیقی دانان اتحاد شوروی این امکان سلب شد که با هنر جهانی آشنا شوند و بسیاری از آثار بزرگ به بهانه اینکه مُبلّغ فرهنگ امپریالیستی هستند، ممنوع شدند. در دوران انقلاب فرهنگی چین، موسیقی غربی ممنوع بود. در دوران جنگ تحمیلی ایران، موسیقی یکی از عامل های مهم برای ادامه جنگ بود، بسیاری از مفاهیم ملی، مقاومتی و غیره از طریق موسیقی منتقل می شدند.

نمونه های بسیاری در دست است که نشان می دهد فعالان سیاسی چگونه از موسیقی همچون عاملی اثرگذار در پیاده کردن برنامه های خود بهره برداری کرده اند. انواع خیزش ها، انقلاب ها و جنگ ها تا دهه ۵۰ قرن بیستم در جهان معمولا مبتنی بر تحرکات عیان نظامی و فیزیکی صورت می گرفت؛ لیکن با ورود جدی تر هنر در این عرصه، این نوع معادلات که اساس آن ها بر زورآزمایی فیزیکی بود، بر هم ریخت. ترانه ها و آوازهای سیاسی و انقلابی از عوامل تعیین کننده در چنین معادلاتی هستند […] از آخرین استفاده های سیاسی از موسیقی می توان به آهنگ هایی اشاره کرد که آمریکا و کشورهای هم پیمانش در جنگ های اخیر افغانستان و عراق از آن ها استفاده می کردند. (آزاده فر، ۱۳۹۴، ص ۲۶۶)

 رابطه موسیقی و سیاست

می بینیم که موسیقی و سیاست، ناگزیر با هم در ارتباط هستند. گاه، موسیقی سیاست را تحت تاثیر خود قرار می دهد و گاه، سیاست، موسیقی را متاثر می کند. گاهی شخصیت های سیاسی برای حفظ منافع خود، موسیقی خاص را حمایت می کنند و نیز گاهی در جهت همین منافع، موسیقی خاصی را منع می کنند. «در مورد تاثیرپذیری موسیقی از فعل و انفعالات سیاسی در هر جامعه می توان به راحتی ردپای اتفاقات سیاسی را در دگرگونی عوامل ساختاری موسیقی و آواز دید. این تاثیرپذیری در مواردی تا به آن حد است که خود، باعث به وجود آمدن گونه های جدیدی شده است.» (همان، ص ۲۶۴)

کردستان عراق یکی از مناطقی است که حداقل در یک قرن اخیر همیشه مستقیما با سیاست و جنگ در ارتباط بوده است. کردها به دنبال به دست آوردن قدرت سیاسی مستقل و ایجاد حکومت خودمختار، همیشه با حکومت مرکزی عراق در جنگ و جدال بوده اند و همین امر باعث شده تا هنر و به ویژه موسیقی ارتباط تنگاتنگی با سیاست داشته باشد.

تاریخ رابطه موسیقی و سیاست در کردستان عراق را می توان به دو دوره قبل و بعد از حکومت کردی تقسیم کرد. قبل از دوران حکومت کردی در واقع، دوران مقاومت، مبارزه و جنبش های انقلابی است؛ دورانی که کردها تحت حکومت اعراب بوده اندو از قدرت سیاسی برخوردار نبودند. دوران پس از حکومت کردی دورانی است که مبارزه، مقاومت و جنبش های انقلابی به پایان رسیده یا حداقل مفهوم گذشته را ندارند. این دو دوران را از دو نگاه رفتار موسیقی در مقابل سیاست و رفتار سیاست در مقابل موسیقی بررسی می کنیم. این دو رفتار چهار جنبه مختلف را دارند:

۱٫    موسیقی در حمایت از سیاست؛
۲٫    موسیقی در تقابل با سیاست؛
۳٫    سیاست در حمایت از موسیقی؛
۴٫    سیاست در تقابل با موسیقی.

ابتدا لازم است تا مفاهیم مقاومت و مبارزه را شرح دهیم.

قدرت و مقاومت

«جان فوران» در کتاب مقاومت شکننده، در کاربرد مقاومت، مفهوم تنش را محور کار خود قرار می دهد: «تنش ها به صورت یک رشته اعتراض ها، شورش ها، انقلاب ها، جنبش های جدایی خواهانه و کودتاها رخ نموده و سرچشمه آن ها در مقاومتی است که بخش های گوناگون جامعه در برابر واقعیت های سلطه خارجی و خودکامگی دولتی نشان می دهند.» (فوران، ۱۳۸۵، ص ۱۹) در عقیده فوران، مقاومت شکلی آگاهانه و عینی دارد و مترادف جنبش به کار رفته است.

«کاستلز» از تقابل شبکه و فرد و از دست رفتن کنترل تدریجی افراد بر زندگی خود، از ظهور هویت های مقاوم در هیئت جمع های دینی، فرهنگی، ملی، قومی و محلی سخن می گوید. این هویت ناشی از انواع احساس طرد و کنارگذاشته شدگی است که به ایجاد جمعیت ها و جماعت های با گرایش خاص منجر می شود. (کاستلز، ۱۳۸۰، صص ۲۲ و ۲۳)

مفهوم مقاومت مفهومی مشترک در میان بسیاری از محققان و صاحب نظران است؛ اما طیف گسترده ای از معناها و دلالت ها را در خود جای داده است. گویی این مفهوم برای توصیف اعمال و رفتارهای متنوعی در سطوح خُرد، میانه و کلان اجتماعی در عرصه ملی و بین المللی علیه نظام سیاسی، رییس، مدیر، استاد، نظام سرمایه داری، مدرنیته و از این قبیل به کار گرفته شده است. (شفیعی، ۱۳۹۳، ص ۱۴۳)

مقاومت بیش از هر چیز با قدرت ارتباط دارد. از نظر «فوکو» هرجا که قدرت هست مقاومت نیز وجود دارد. از همین رو، مقاومت هرگز در موقعیت بیرونی نسبت به قدرت وجود ندارد. (فوکو، ۱۳۸۳، ۲ ۹۹) «آنتونی گیدنز» با طرح سیاست زندگی، مقاومت را رفتاری آگاهانه علیه قدرت و سلطه می داند. از نظر او زندگی روزانه جلوه گاه جنبه هایی از قدرت است؛ قدرتی که با واژگون سازی الگوهای عادی روزانه تهدید می شود.

 رابطه موسیقی و سیاست

میشل فوکو

گیدنز مقاومت را از وجوه سیاست زندگی می داند: «مقاومت، حرکت از نگرشی عام که پیش از هر چیز معطوف به آزادسازی افراد از قید و بندهایی است که آن ها را از دستیابی به فرصت های موجود در زندگی شان باز می دارد و به سیاستی گفته می شود که مبتنی بر فرد و علایق و منافع اوست.» (گیدنز، ۱۳۸۲، ص ۲۵۹)

«میشل دوسورتو» یکی از نظریه پردازان حوزه سیاست و مقاومت است. از نظر او قوی ترها (صاحبان قدرت)، سنگین، فاقد خلاقیت و به شدت سازمان یافته اند. برعکس، ضعیف ترها خلاق، منعطف و چابک هستند. (شفیعی، ۱۳۹۳، ص ۱۵۷)

می توان باری مقاومت سه ویژگی اساسی برشمرد: اول آنکه حتما باید کنشی به وقوع بپیوندد تا مقاومت به منصه ظهور رسد. اجماع نظری وجود دارد که مقاومت کیفیت یک کنشگر یا وضعیت حضور او نیست؛ […] بلکه رفتاری فعالانه، ولو کلامی، شناختی یا فیزیکی است؛ دومین ویژگی وجود دست کمی تضاد با وضع موجود است. این تضاد در قالب کلیدواژه هایی چون، مخالفت، مقابله، تناقض، تغییر اجتماعی، تخریب و اختلال بیان می شود, […] ویژگی سوم ماهیت متعامل مقاومت است. مقاومت تنها در برداشت مقاومت کنندگان نسبت به موضع و کنش خود جان نمی گیرد. بلکه حیات آن در گرو تشخیص دیگر کنشگران به عنوان شاهد یا مخاطب مقاومت است. (همان، صص ۱۷۵ و ۱۷۶)

مبارزه مدنی

«رابطه اجتماعی زمانی مبارزه خوانده می شود که رفتار فرد عامدانه به سمت حاکم کردن اراده اش بر مقاومت فرد یا افراد دیگر معطوف شود. اگر ابزار این مبارزه متضمن خشونت فیزیکی بالفعل نباشد، در آن صورت، فرایند چنین مبارزه ای مسالمت آمیز تلقی می شود.» (وبر، ۱۳۹۲، ص ۱۰۳)

روش های مبارزاتی مدنی یکی از راه های عمل مستقیم بدون خشونت است که آن، معترضان برای نشان دادن غیرعاقلانه، ناعادلانه و غیراخلاقی بودن عملکرد، رفتار یا قوانین یک حکومت یا گروه، آگاهانه اقدام به قانون شکنی یا همکاری نکردن با آن حکومت می کنند. امروزه به واسطه مبارزات مدنی «ثورو»، «گاندی» و «لوترکینگ»، مبارزه مدنی در جهان بیش از پیش شناخته شده است.

مبارزه مدنی اگرچه عملی بدون خشونت است؛ ولی هیچ تضمینی وجود ندارد که توسط حکومت به خشونت کشیده نشود. یکی از اهداف مبارزه مدنی نمایش و علنی کردن قوانین و رفتارهای غیرانسانی و ناعادلانه حکومت ها برای ایجاد جنبشی اجتماعی علیه آنان است. موسیقی یکی از ابزارهای مبارزه مدنی علیه قدرت و حکومت های غیردموکرات است؛ چرا که از این طریق، بدون خشونت به اعتراض می پردازند.

رابطه موسیقی و سیاست

مختصری در باب رابطه سیاست و موسیقی در کردستان عراق

درخصوص آوازهای سیاسی به طور کلی می توان تاریخی کهن در نظر گرفت. ژانرهای لاوک و حیران در بسیاری از آوازها، درباره ظلم، قدرت و ظالمان سخن می گویند. در سده اخیر یکی از بانوان خواننده بهنام «دایکی جمال» یا مادر جمال که از مقام دانان مشهور کرد بوده است، در دهه ۱۹۲۰ از نخستین کسانی بود که سرود و تصانیف سیاسی می ساخت و اجرا می کرد. (ئه مین، ۲۰۱۵، ص ۲۳) مادر جمال زنی یهودی بود که به دین اسلام گروید.

در دهه ۱۹۲۰ میلادی دو شرکت «بیزافون» و «اوریون» در شهر سلیمانیه چندین تصنیف را از او ضبط کردند که بیشتر آن ها مضامین سیاسی و اعتراضی یا وطن دوستی داشتند. یکی از آن ها تصنیف «وطن من کردستان» است. در جنگ شهر سلیمانه، مشهور به جنگ بَردَرکی سَرا در دهه ۱۹۳۰، بسیاری از جوانان به ساخت آهنگ های انقلابی روی آوردند. بسیاری از این آهنگ ها در مدارس وقت، توسط دانش آموزان خوانده می شدند. این تصانیف یکی از مهم ترین دلایل ایستادگی مردم در مقابل دشمنانشان بود. (همان، ص ۲۴)

این روند تا جنبش مشهور به ۱۴ تموز در سال ۱۹۵۸ ادامه داشت. پس از این دوران احزابی  چون پارتی (دموکرات کردستان عراق) و یَکیَتی (اتحادیه وطنی کردستان) هر کدام به حمایت از موسیقی دانان خود پرداختند. این احزاب در ساخت و اجرای آهنگ های انقلابی و سیاسی به نوعی به رقابت می پرداختند و موسیقی را ابزاری برای رقابت های حزبی خود قرار داده بودند. نخستین حمایت های جدی سیاسی از موسیقی دانان در همین دوران آغاز شد.

دو حزب اصلی پارتی و یکیتی و نیز احزاب کوچک تر دیگر به صورتی جدی در پی حمایت از موسیقی دانان برجسته بودند تا با ساخت و اجرای تصانیف سیاسی و ملی به شمار طرفداران خود بیفزایند. این حمایت ها باعث به وجود آمدن گروه های موسیقی مانند گروه مولوی و گروه سِلمانی شد. این گروه ها که توسط جمعی از بهترین نوازندگان و مقام دانان آن روزگار تشکیل شده بودند، بیشتر وقت خود را در جهت ساخت و اجرای تصانیف سیاسی و انقلابی صرف می کردند.

در این دوران بود که «اَنوَر قره داغی» (از اساتید موسیقی مقامی کردستان عراق) شروع به جمع آوری و نت نویسی این تصانیف کرد. با حمایت های احزاب کرد، نت نویسی های انور قره داغی در کمترین زمان با بیشترین تیراژ به چاپ می رسیدند و به همه شهرها و مدارس کردستان ارسال می شدند. «همین مسئله موجبات نگرانی حکومت وقت را فراهم کرد. حکومت سریعا به تمام نهادهای تحت نظارت خود دستور داد تا از این روند جلوگیری شود و به همین منظور هیئتی تشکیل داده شد تا مستقیما از ساخت و نشر آهنگ های انقلابی جلوگیری شود و در همین راستا بسیاری از دست اندرکاران این جریان دستگیر و زندانی شدند.» (همان، ص ۲۵)

 رابطه موسیقی و سیاست

انور قره داغی و بقیه همکاران او با وجود نظارت های شدید حکومت، دست از انتشار این تصانیف برنداشتند و روند نشر آن ها را ادامه دادند. در سال ۱۹۷۴ قره داغی و دوستانش از شهر بیرون رفته و به صف مبارزان در بلندی های کردستان پیوستند. گروه موسیقی «شورش» (شورش در زبان کردی به معنی منفی و رایج آن در زبان فارسی نبوده و معنی مبارزه علیه ظلم را دارد) را تشکیل دادند و به ضبط آثار انقلابی و سیاسی ادامه دادند. این گروه به یکی از اجلاس های سیاسی میان اعراب و کردها در اربیل دعوت شدند؛ سرود «آی رقیب» را اجرا کردند و پس از آن حساسیت های حکومت مرکزی بر موسیقی کردی و سرودهای سیاسی بیشتر و بیشتر شد.

این روند تا جنبش سال ۱۹۹۱ ادامه داشت. پس از این جنبش نیروهای عراق از مناطق کردنشین خارج شدند و اداره این مناطق به دست کردها افتاد. آزادی نسبی ای به دست آمد و موسیقی دان ها بدون ترس از دستگیری و زندانی شدن به اجرا و نشر آثار خود پرداختند. پس از جنبش سال ۱۹۹۱ گروه جدیدی به نام گروه موسیقی «هنرهای زیبای کرد» تشکیل شد. این گروه نیز بیشتر به اجرای تصانیف سیاسی و ملی می پرداخت. بعدها توسط اعضای این گروه جشنواره ای با عنوان «سرود و آهنگ آزادی» برگزارشد.

پس از سقوط صدام حسین در سال ۲۰۰۳ میلادی، وضعیت کردها بیش از پیش بهبود یافت و ساختار سیاسی حکومت کردی به صورتی مستقل درآمد و حکومت خودمختار کردستان شکلی جدی به خود گرفت. پس از این دوران می توان گفت که جنبش های ناسیونالیستی و مبارزه به شکل قبلی خود از بین رفته و کردها مستقیما با هیچ حکومتی در حال مبارزه نیستند.

در یک دهه اخیر شکل جدیدی از تصانیف و آهنگ های سیاسی به وجود آمده که درواقع آهنگ هایی هستند برای دعوت و ترغیب مردم برای شرکت در انتخابات. انتخابات در کردستان به دو صورت برگزار می شود. انتخاباتی که برای تعیین رییس جمهور، نمایندگان مجلس، شهردارها و مسئولیت های سیاسی داخلی اقلیم کردستان هستند و انتخاباتی که برای تعیین همین پست های سیاسی حکومت مرکزی عراق انجام می شوند.

در شکل اول خود، تصانیف و سرودها به صورت حزبی بوده و هر حزب سعی می کند با تصانیف ساخته شده توسط طرفداران خود، به میزان راه دهندگانش بیفزاید. اما در انتخابات حکومت مرکزی شکل آهنگ ها متفاوت بوده و در پی ملی گرایی و انسجام یک پارچه کردها بدون حزب گرایی هستند.

«صدام حسین» یکی از  دشمنان اصلی کردها محسوب می شد و سال ها در پی کشتار کردها بود. این مسئله بازخوردی دوگانه در زمینه موسیقی داشته است: نخست اینکه در این دوران کردها به راحتی نمی توانستند به اجرا یا ساخت موسیقی بپزدازند.

دکتر «عبداله جمال سگرمه» از اساتید رشته موسیقی دانشگاه سلیمانیه در این باره در گفت و گویی با نگارنده در سال ۱۳۹۵ یکی از خاطرات خود را چنین تعریف می کرد: «هنگامی که نوجوان ۱۵ ساله بودم، نیروهای صدام در شهر سلیمانیه حضوری قدرتمند داشتند. همیشه از حمل ساز می هراسیدم؛ چرا که کردها همیشه توسط نیروهای عراق مورد توهین، آزار و شکنجه قرار می گرفتند. همیشه خانواده ام مرا از پرداختن به موسیقی از ترس جانم منع می کردند. یک روز که در راه هنرستان بودم و سازم را در دست داشتم به نیروهای بعثی برخوردم. مرا به دلیل همراه داشتن ساز تا حد مرگ کتک زدند و با میانجی گری مردم و یکی از سربازان، مرا آزاد کردند.»

 رابطه موسیقی و سیاست

بدیهی است که صدام حسین و سیاست های حکومت او، علیه موسیقی کردها بوده و در این دوران ساخت و اجرای موسیقی سیاسی در کردستان امری دشوار و خطرناک محسوب می شد. کرکوک که یکی از نفت خیزترین شهرهای عراق است توسط صدام حسین تعریب شد. این شهر از مراکز مهم فرهنگی و هنری کردها نیز محسوب می شود.

در واقع مهم ترین مرکز رشد مقام های کردی، شهر کرکوک است. سال ها سعی می شد تا کردها از این شهر رانده شوند و اعراب در آن سکونت یابند. یکی از جنبه های فرهنگی این مسئله، سعی در کم رنگ کردن مقام و موسیقی مقامی کردی بود. حکومت وقت، در تلاش بود تا با تعریب شهر کرکوک، هم زمان، مقام های کردی را که از جنبه های هویت کردی بود، از بین برده و مقامات عربی را جایگزین آن کند.

دوم این که هنرمندان کرد در حمایت از احزاب خود، میهن دوستی یا علیه دشمنانشان آثار متعددی ساختند. سرود «مام جلال» یکی از سرودهایی بود که در حمایت از «جلال طالبانی» و حزب او ساخته و اجرا شد. تصنیف «خوایا وه ته ن ئاوا که ی» از تصانیفی است که در همین دوران، نشانگر حس میهن دوستی کردها بود. سرود «ای رقیب» که امروزه کردهای عراق آن را به عنوان سرود ملی خود می دانند نمونه ای از موسیقی هایی است که علیه دشمن خوانده می شد.

بسیاری از تصانیف نیز برای پیش مرگ های کرد ساخته شده اند که هدفی جز ترغیب و تشویق و ایجاد روحیه سربازان در میدان های جنگ ندارند. پس از شکست صدام حسین در جنگ کویت و اعمال تحریم های جهانی علیه عراق، به نظر می رسد برخی سیاست های فرهنگی حکومت بعث تغییر یافته اند. همان طور که قبلا گفته شد از سال ۱۹۹۴ سیاست های دولت بعث تا حدودی در جهت حمایت از موسیقی مقامی کردی قرار گرفت.

گروه موسیقی شهید کارزان

گروه موسیقی شهید کارزان در سال ۱۹۸۱ شکل گرفت. اعضای این گروه معتقد بودند که یکی از راه های مبارزه، هنر و به طور اخص از طریق موسیقی است. این گروه یکی از مصادیق حمایت قدرت از موسیقی برای پیشبرد اهداف سیاسی است.

جلال طالبانی با شنیدن پیشنهاد تاسیس این گروه، همه مخارج مادی گروه را متقبل شده و به حمایت تمام عیار از آن پرداخت. این گروه توسط چند جوان و با امید و هدف آزادی کردستان تاسیس شده بود.

دو ایده سیاسی و اجتماعی در شکل گیری این گروه نقش مهمی داشتند؛ حزب زحمت کشان کردستان با رویکردی مارکسیستی و حزب یَکیَتی نیشتمانی کردستان، با رویکردی سوسیال دموکرات. بیشتر اعضای این گروه تحت تاثیر افکار چپ گرایانه و سیاست های حزب زحمت کشان بودند. آثار این گروه کمتر ادبیاتی ملی گرایانه داشتند و بیشتر در راستای افکار انقلابی و مبارزانه بودند و با هدف ترغیب و تشویق مبارزان و پیش مرگان اجرا می شدند.

موسیقی دانانی که دستگیر و زندانی شدند

بسیاری از موسیقی دانان در دوران حکومت صدام حسین به دلیل اجرای آثار سیاسی و انقلابی دستگیر و زندانی شدند. یکی از این افراد «قادر کابان» است. قادر کابان از هنرمندانی است که بسیاری از آثار خود را علیه ساختار سیاسی وقت می ساخت. یکی از این آثار تصنیف «در به دری» است. قادر کابان پس از انتشار این تصنیف که نقد تندی علیه ظلم و ظالمان بود، توسط حکومت دستگیر و زندانی شد.

 رابطه موسیقی و سیاست

یکی از هنرمندان موسیقی مقامی «عَبَی مَلا» (عبدالله مَلا) است؛ یکی از موسیقی دانان انقلابی و ضد حکومت بعث که با آثار خود به مبارزه با صدام حسین پرداخت و در نهایت توسط نظامیان بعث کشته شد. «محمد صالح دیلان» و «طاهر توفیق» که از استادان مشهور مقام در کردستان عراق هستند نیز بسیاری آثار سیاسی اجرا کرده اند و هر دو به همین دلیل دستگیر و زندانی شده اند.

«محمد جزا» از اساتید مقام دان کردستان عرق بود که با آثار سیاسی اش می توان او را یکی از جدی ترین هنرمندانی دانست که به مبارزه سیاسی پرداخته است. محمد جزا بارها و بارها توسط حکومت، دستگیر، زندانی و شکنجه شده است. بسیاری از مقام های اجرا شده توسط او مضامین سیاسی و انقلابی دارند. «پس از دستگیری های متعدد، از طرف حکومت به او دستور داده شده بود که کلمات وطن، سرزمین و کردستان را در آثار خود به کار نَبَرد و استفاده از این کلمات برای او ممنوع شده بود.» (ئه مین، ۲۰۱۵، ص ۳۶)

امروزه اما بسیاری از اساتید موسیقی مقامی از سیاست های دولت کردی در برابر موسیقی مقامی راضی نیستند. بسیاری از موسیقی دانان در گفت و گو با نگارنده به شدت به وضع موجود اعتراض داشتند. نمونه نبود این حمایت ها، مرکز مقام علی مردان است که به دلیل حمایت نکردن دولت و قطع بودجه آن، رو به تعطیلی نهاده است.

موسیقی در حمایت از سیاست

قبل از دوران حکومت کردی، موسیقی مقامی کردستان عراق و موسیقی دانان این حوزه با آثار خود، از سیاست های انقلابی و اعتراضی کردها علیه حکومت مرکزی عراق حمایت می کنند. این آثار در حمایت از احزاب، رهبران احزاب، مبارزان و پیش مرگان و غیره هستند. آثاری که در حمایت از حکومت باشند به هیچ وجه وجود ندارند و درواقع تا اینجا با مرحله ای از آثاری انقلابی رو به رو هستیم.

پس از حکومت کردی اما آثار موسیقایی همچنان در دو وجه حمایت از احزاب و حمایت از حکومت کردی وجود دارند. شکل این آثار تغییر کرده و بیشتر به هنگام انتخابات خود را نشان می دهند.

موسیقی در تقابل با سیاست

قبل از دوران حکومت کردی به وضوح بسیاری از آثار سیاسی در تقابل و ضدیت با حکومت عربی عراق هستند. از طریق این موسیقی، سیاست های حکومت زیر سوال می روند، مردم به مبارزه علیه آن دعوت می شوند و اساس مشروعیت حکومت به شدت تهدید می شود. پس از حکومت کردی و دستیابی به وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بهتر، موسیقی تاکنون در تقابل با حکومت کردی قرار نگرفته و نیز آثاری که در تقابل با حکومت مرکزی عراق نیز باشند وجود ندارند.

 رابطه موسیقی و سیاست

سیاست در حمایت از موسیقی

قبل از دوران به قدرت رسیدن کردها تا سال ۱۹۹۴ هیچ حمایتی از طرف حکومت عراق از موسیقی کردی دیده نمی شود. از سال ۱۹۹۴ به نظر می رسد برخی از سیاست های دولت تغییر کرده و حداقل در خانه مقام عراقی در شهر کرکوک، از موسیقی مقامی کردی توسط صدام حسین حمایت هایی مختصر صورت می گیرد. در این دوران اما احزاب کردی به حمایت کامل از موسیقی پرداخته اند. این احزاب برای پیشبرد اهداف خود که شامل اهداف حزبی و اهداف ملی می شود همیشه موسیقی دانان را مورد حمایت قرار داده اند.

امروزه نیز در دوران حکومت کردی، همچنان حمایت های حزبی از موسیقی را در شرایط و زمان های خاصی می توان مشاهده کرد؛ اما وضعیت کلی موسیقی مقامی به ویژه در یک سال اخیر، از نظر موسیقی دانان بسیار نامطلوب بوده و حکومت به نحو احسن از این موسیقی حمایت نمی کند و همین امر سبب روند رو به تعطیلی مرکز مقام علی مردان شده است.

سیاست در تقابل با موسیقی

با توضیحاتی که داده شد، بسیار واضح است که قبل از جنبش ۱۹۹۱، سیاست حکومت ها همیشه در تقابل با موسیقی کردی بوده است. از نشر آثار جلوگیری می شده، در فرایند تعریب کرکوک سعی شده تا مقام کردی از بین برود و همه به مقامات عربی روی بیاورند، بسیاری از موسیقی دانان دستگیر، زندانی و حتی کشته شده اند. امروزه اما سیاست های حکومت کردی به هیچ وجه در تقابل با این موسیقی نیستند. اگرچه موسیقی دانان از حمایت های دولتی راضی نیستند؛ اما آزادانه در هر زمینه ای می توانند فعالیت کنند.

موسیقی و مبارزه مدنی

موسیقی در میان کردهای عراق در سال های طولانی مبارزه سیاسی و جنبش های مختلف، به عنوان یکی از راه های مبارزه مدنی همیشه در صف اول مبارزات سیاسی وجود داشته است. ساخت و اجرای آثاری که در تقابل با حکومت عراق بوده اند، نشر آثار انقلابی توسط انور قره داغی و دوستانش با وجود غیرقانونی بودن آن و غیره را می توان از مبارزات مدنی و بدون خشونت کردها دانست.

نتیجه

موسیقی مقامی همیشه در ارتباطی تنگاتنگ با سیاست در عراق بوده است. سال های زیاد، موسیقی نقشی دوجانبه در برابر سیاست داشته و سیاست نیز چنین نقشی را در قبال موسیقی ایفا کرده است. موسیقی مقامی از طرفی ابزاری بوده برای حمایت از سیاست های احزاب کرد و جنبش های سیاسی مردم و از طرفی در تقابل و مبارزه با سیاست و حکومت بعث عراق بوده است. این موسیقی نقشی پررنگ در حرکت های مردمی و در نهایت آزادی مردم کردستان عراق داشته است.

بسیاری از آثار، مستقیما پیش مرگان کرد را در جنگ ها یاری داده و حمایت کرده است. از جنبه ای دیگر، سال ها، سیاست های حکومت عراق علیه موسیقی مقامی بوده و نقشی مهم در جلوگیری از روند رو به رشد این موسیقی داشته است. بسیاری از موسیقی دانان، دستگیر و حتی کشته شده اند.

در روند تعریب شهر کرکوک، حکومت عراق، آگاهانه سعی در از بین بردن هویت کُردیِ مقام ها و جایگزینی آن ها با مقامات عربی داشته است. پس از شکل گیری حکومت خودمختار کردستان عراق و سقوط صدام حسین، این موسیقی، آزادانه به فعالیت خود ادامه داده و به ویژه، مجلس مقام خوانی و مراکز آموزش مقام، فعالیت های خود را از سر گرفته و شرایط بهتری را تجربه کرده اند.

آثار سیاسی هنوز وجود دارند؛ اما شکلی جدید به خود گرفته اند. حکومت خودمختار و احزاب سیاسی هنوز از موسیقی مقامی به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف خود استفاده می کنند. مصداق بارز این مسئله، آثار موسیقایی ای هستند که به منظور ترغیب مردم برای شرکت در انتخابات ساخته و اجرا می شوند.


منبع: برترینها

فیلم «شیون»؛ تلنگر سینمای کره به ژانر وحشت

– آرش واحدی:

فیل هود (گاردین)

ترسی که شما را در لبه پرتگاه رها می‌کند

سبک جدید سینمای کره اساتید منحصربه‌فرد خودش را دارد، برای مثال پارک چان ووک و بونگ جون هو با آثار شاخص خود در این سال‌‌ها توجه بسیاری از علاقه‌مندان به سینما را جلب کرده‌اند. نا هونگ جین با دو اثر پیشین خود به‌خوبی ثابت کرد که استاد روایت‌‌های پرجزئیات است، روایت‌‌هایی که با کمک اعمال‌‌ غریزی قهرمان‌‌هایش به‌شکلی ساده پیش می‌رود و با پیچش‌‌های شوک‌آور فیلمنامه‌ای مخاطب را شگفت‌زده می‌کند. «شیون» در دنباله این راه جایگاه مناسبی برای خود به‌وجود می‌آورد، گروهبانی با نقش‌آفرینی کواک در پی وقوع قتل‌‌هایی خانوادگی متوجه مرتبط بودن آن‌ها با یکدیگر می‌شود. اولین گمانه‌زنی او مربوط به شیوع بیماری جنون‌آمیزی است که روان طعمه‌‌هایش را برهم می‌ریزد. حضور یک غریبه مرموز در روستا به این گمانه‌زنی‌‌هایش دامن می‌زند.

تلنگر سینمای کره به ژانر وحشت 

فیلم با تکیه بر بخش خرافات و ترس کار خود را آغاز می‌کند و باتوجه به بی‌مهارت بودن تمام پلیس‌‌های قصه شکلی کمدی به خود می‌گیرد، این فضای کمدی بسیار زود با اتفاقات فجیع و وحشت‌‌آوری که می‌بینیم فضای فیلم را تغییر داده و وحشت را زیر پوست مخاطب تزریق می‌کند. یکی از راهکارهای هونگ جین برای انتقال وحشت بیشتر به تماشاگران در بروز لایه‌ای اطلاعات به آن‌ها خلاصه می‌شود، روایت ترسناک اثر لایه‌‌های بسیار زخیمی دارد که با دقت روی هم چیده شده‌اند و به‌تدریج ارائه می‌شوند. پنهانکاری یکی از بزرگ‌ترین امتیازات فیلم محسوب می‌شود؛ شیوه‌ای که بدون توهین به شعور مخاطب او را در منجلابی شیطانی قرار می‌دهد. شما در انتهای داستان حس می‌کنید مدت زمان زیادی است که جریان را حدس زده‌اید ولی جرات لازم برای کنار هم قرار دادن و نتیجه‌گیری را نداشتید. فیلم با اشاره بر مقوله‌‌هایی چون خرافات، شایعه‌پراکنی و گناه، روایتی ترسناک را از ابعاد مختلف به نمایش می‌گذارد و مخاطب را نگران وقوع چنین اتفاق ماوراءطبیعی می‌کند.

بنجامین مرسر (ای‌وی‌کلاب)

تلفیق صحیح وحشت، کمدی و معما

روایت فیلم «شیون» پنج بار مسیر تغییر می‌دهد و می‌توان گفت که تمامی آن‌ها کارآمد نیستند ولی درنهایت تلفیق مناسب وحشت و کمدی و معما می‌تواند کلیت اثر را واجد جذابیت‌‌هایی هوش‌ربا کند. فیلم با سبک و مکانیک خاص روایتش قوه تخیل شما را به کار گرفته و مجبور به حدس زدن می‌کند. شما با سری قتل‌‌هایی مواجه هستید که در نگاه اول زیاد ترسناک به نظر نمی‌رسند، اما با پیش رفتن داستان متوجه ابعاد دیگر فاجعه شده و ترس را زیر پوست خود حس می‌کنید. روایت ذره به ذره برای شما حقایقی را رو می‌کند تا قوه تخیل و گمانه‌زنی خود را به چالش بکشید و به‌ناگهان با سکانس‌‌هایی مواجه می‌شوید که بسیار تکان‌دهنده است و شما را میخکوب می‌کند. یکی از نکات مثبتی که ارزشگذاری فیلم را تحت تاثیر قرار می‌دهد محیطی است که ماجرا در آن اتفاق می‌افتد.

روستایی دور افتاده با بافتی سنتی که تاثیر زیادی روی باورپذیری نیروی شر موجود در داستان می‌گذارد. نا هونگ جین در راه ساختن «شیون» بار دیگر با فیلمبردار آثار پیشین‌‌اش هنگ کیونگ پیو همکاری کرده است، آن‌ها موفق شده‌اند در محیطی ساده و به‌ظاهر عادی، حس شومی را به وجود بیاورند و مشخص است برای تمام صحنه‌‌های تکان‌دهنده موجود در اثر زحمات بسیار زیادی کشیده شده است. «شیون» به‌علت پایان‌بندی عجیب و غریب خود شاید در اذهان باقی بماند ولی مدت زمان طولانی اثر از علاقه تماشاگران برای شروع ماجرا می‌کاهد، بهتر بود هونگ جین به‌جای به‌کار بردن پیچش‌‌های داستانی بی‌موردی که در برخی از لحظات فیلم خسته‌کننده می‌شود بر حل معمای اصلی‌‌اش پافشاری می‌کرد تا زمان اثر نیز کمتر شود.

مگی لی (ورایتی)

گمانه زنیِ یک ذهن پارانوئید

هیچ چیز ترسناک‌تر از این نیست که ندانید باید از چه چیزی بترسید. روستای آرامی را تصور کنید که یک سری جنایت دهشتناک در آن رخ دهد، قتل‌‌هایی که کاملا شبیه به همدیگر است ناگهان شکل جدی‌تری به خود گرفته و شما را مجبور به گمانه‌زنی می‌کند؛ گمانه‌زنی‌‌هایی که با پیشرفت داستان‌گویی از یک ذهن بیمار و پارانوئید نشأت می‌گیرد. یکی از استادهای سبک جدید سینما در کره‌جنوبی نا هونگ جین این‌بار، سراغ داستانی پرتعلیق رفته است تا مرزهای وحشت بومی کشورش را تا گیشه‌‌های معتبر جهان چون آمریکا و چین گسترش دهد. «شیون» بسیار بی‌پروا ساخته شده است، همین تلفیق جهان روستایی و جهان ماوراءطبیعی که به مقوله‌‌هایی چون آنیمیزم(همزادگرایی) و فرقه‌‌هایی این چنین اعتقاد دارند دلیل خوبی برای اثبات این ادعا محسوب می‌شود.

تلنگر سینمای کره به ژانر وحشت 

ما با یک فانتزی توهم‌زا مواجه هستیم که پیش از این در سینمای ژاپن کونیمورا با آن نگاه اقتدارگرایانه‌‌اش به قتل آن را بررسی کرده بود. «شیون» بی‌شک علاقه دارد توسط مخاطبان قضاوت شود، حدس‌‌هایی که هنگام تماشای این اثر که دوساعت‌ونیم به طول می‌انجامد، می‌زنید تاثیر زیادی در پیچش انتهای داستان دارد. درحقیقت تاثیر فضای توهم‌زای فیلم، هنگامی بهتر اثر می‌کند که با منطق آن همراه شوید و خود را به دست بازی ذهنی هونگ جین بسپارید. برای نشان دادن جامعه رو به پیشرفتی که هنوز در خرافات باستانی غوطه‌ور است هنر فیلمبردار اثر هنگ کیونگ پیو کاملا چشمگیر است، تصاویر اثر باتوجه به استفاده از نور طبیعی و بافت غبارآلود تصویر، بازده تاریکی ارائه داده است که در انتقال وحشت کلی اثر بی‌تاثیر نیست.

در سکانس‌‌های کلیدی اثر هیچ نمای بسته‌ای از بازیگران دیده نمی‌شود و حتی گاهی فوکوس مناسبی روی هیچ یک از سوژه‌‌ها وجود ندارد، این عملکرد حس گمنامی انسان در برخورد با مقوله‌ای چون خرافات را تداعی می‌کند. این نکته را نیز باید در نظر داشت که اشیای دنیوی در فیلم کارایی شومی دارند و درنهایت باعث قربانی شدن انسان‌‌ها می‌شوند، نگاه هونگ جین به سینمای وحشت نه‌تنها پر از تعلیق و هیجان است بلکه ابعادی فلسفی به خود گرفته است؛ نگاهی که وجه تمایز اثر با دیگر آثار ترسناک این سال‌‌ها به شمار می‌رود.

گلن کنی (نیویورک تایمز)

فیلمی که می‌ترساند و قلب شما را می‌شکند

فیلم «شیون» درباره قدرت مخرب خرافاتی است که می‌تواند به اندازه نیرویی شیطانی مخرب باشد. این اتفاق نادر و غیرطبیعی است که یک فیلم در ژانر وحشت مدت زمانی دوساعت‌ونیم داشته باشد، چنین رویکردی نشان می‌دهد که فیلمساز هونگ جین علاقه دارد مخاطبان نیز همراه با خط روایی داستان پیش رفته و انتهای آن را حدس بزنند. فیلم اشتباهات خاص خودش را دارد، همین که شخصیت اصلی داستان هر بار از خواب بیدار می‌شود و حس کابوس بودن آنچه دیده است را به او انتقال می‌دهد یکی از ضعف‌‌های فیلم محسوب می‌شود. البته باید توضیح داد این عملکرد با تکرار بیش از حد باعث به‌وجود آمدن این حس می‌شود. جون کونیمارا در نقش غریبه ژاپنی در «شیون» بار دیگر درخشان ظاهر شده است. فیلم موجی از جرم و جنایت و بیماری جسمی به سوی مخاطبش روانه می‌کند.

تلنگر سینمای کره به ژانر وحشت 

توجه داشته باشید که «شیون» گرچه شما را می‌ترساند ولی همزمان قلب شما را نیز می‌شکند. کشاندن مبحث خرافات به کلیسا چیزی نبود که از فیلمسازی چون هونگ جین توقع داشتیم و همین نکات به همراه پایان‌بندی نه‌چندان جذاب فیلم ارزش‌‌های اثر را کم می‌کند. «شیون» روی نکات بسیار مهمی دست می‌گذارد و با آن شما را به وحشت می‌اندازد، اثری سخت چه از لحاظ ساختار، چه از لحاظ فهم و چه از لحاظ مرز باریک مقوله‌‌هایی که به آن می‌پردازد، بنابراین فیلم را می‌توان مانند بسته خطرناک و مجهولی در نظر گرفت که باید با احتیاط حمل شود.

کارگردان و فیلمنامه‌‌نویس: نا هونگ جین

بازیگران: جون کونیمورا، وانگ جونگ مین، کواک دو وون

ژانر: ترسناک، فانتزی، درام

زمان: ۱۵۶دقیقه

فروش کلی: ۵۱,۳ میلیون دلار

افتخارات: حضور در فستیوال کن۲۰۱۶، کسب جایزه بهترین کارگردانی از جوایز فیلم آسیا۲۰۱۷، کسب جوایز بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر مکمل مرد، بهترین تدوین و بهترین موسیقی متن از فستیوال فیلم کره‌جنوبی ملقب به اژدهای آبی و…

امتیاز از منبع‌‌های معتبر سینمایی:‌ ای‌ام دی بی‌: ۷,۵ از ۱۰، روتن تومیتوز: %۹۹، گاردین: ۵ ستاره از ۵

خلاصه داستان: بیماری روانی واگیرداری در روستایی واقع در کره‌جنوبی شیوع پیدا کرده است، مردم به جنون رسیده و تمام اعضای خانواده خود را به‌شکلی فجیع سلاخی می‌کنند. در همین حین پلیسی با نام جونگ گوو(با نقش‌آفرینی کواک دو وون) متوجه حضور غریبه‌ای ژاپنی در اطراف روستا می‌شود و…

توضیحات: این سومین اثر بلند سینمایی نا هونگ جین محسوب می‌شود، وی پیش از این با ارائه فیلم «تعقیب‌کننده» در سال۲۰۰۸ به شهرت رسیده بود با اثر مشهورش «دریای زرد» مورد استقبال منتقدان در فستیوال کن سال۲۰۱۰ قرار گرفته بود. «شیون» در ادامه موفقیت‌‌های این فیلمساز کره‌ای در فستیوال کن۲۰۱۶ به نمایش درآمد و مورد توجه علاقه‌مندان به ژانر وحشت قرار گرفت.


منبع: برترینها

کارآفرینان برتر، برای رسیدن به رویاهایشان چه کردند؟

نه تنها موفقیت اتفاقی نیست، بلکه هیچ گاه بدون از خود گذشتگی هم امکان پذیر نیست. کارآفرینانی که امروزه به موفقیت فوق العاده‌ای رسیده‌اند،‌ راه‌های پیشرفت و موفقیت‌شان را با ما در میان می‌گذارند. در این مطلب کارآفرینان موفق درباره بعضی از کارهایی که لازم است تا رویاها به واقعیت بپیوندند صحبت می‌کنند.

 کارآفرینان برتر جهان برای رسیدن به رویاهای‌شان چه کرده‌اند؟

1- من از سرگرمی‌هایم گذشتم

گرنت کاردن، کارشناس فروش برتر

یک امپراطوری واقعی املاک به ارزش ۵۰۰ میلیون ساخته و نویسنده یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز به نام «وسواس داشته باشید یا معمولی بمانید» است.

« قبل از سال ۲۰۰۸ هفته‌ای سه‌بار گلف بازی می‌کردم. تمرکز را از دست داده بودم. حواسم به مسایل دیگری پرت شده بود و به خودم مغرور شده بودم. به افتخارات گذشته تکیه کردم و خانواده‌ام را در خطر انداختم. تصمیم گرفتم برروی کار و درآمدم متمرکز شوم، حتی اگر به قیمت گلف بازی نکردن یا به خطر افتادن موقعیت اجتماعی‌‌ام باشد. هیچ اشکالی ندارد اگر سرگرمی و خوش‌گذرانی امروزتان را فدای آزادی فردا بکنید. من خودم را مجبور کردم از تفریحاتم بگذرم. هر روز از خودم می‌گذشتم و کارهایی را انجام ‌می‌دادم که شاید نمی‌‌خواستم، اما به هر حال برای رسیدن به آینده بهتر آن‌ها را انجام می‌دادم.»

2- من تا پنی آخر پولم را خرج کردم

یولی زیو، موسس و مدیر عامل استایل کوالیتیشن

او یکی از پرفروش‌ترین نویسندگان آمازون و پیشگام در بازاریابی تاثیر‌گذار است. یولی مهاجری بنیان‌گذار بود که تجارت خود را از صفر شروع کرد و به میلیون رساند.

«برای من تقریبا دو سال طول کشید تا ایده‌ام را به یک تجارت تبدیل کنم. باید انتخاب می‌کردم که به بازار کار برگردم یا آخرین شانس را به تجارتم بدهم. آن موقع من ۴۰۱ هزار دلار از آخرین کارم داشتم که تنها دارایی‌ام بود و می‌توانستم با آن، چند ماه دوام بیاورم. صرف کردن آخرین پنی‌هایم برای شرکت و تجارتم ترسناک بود، اما دست برداشتن از رویاهایم ترسناک‌تر به نظر می‌رسید. در طول آن چند ماه‌، من یک شراکت درآمدزا با مجله «ال» آغاز کردم. این از خودگذشتگی باعث شد به توانایی‌های خودم اعتماد کنم و به سمت موفق شدن گام بردارم.»

کارآفرینان برتر جهان برای رسیدن به رویاهای‌شان چه کرده‌اند؟

3- یک سال دور از خانواده‌‌ام زندگی کردم

جان هانا، مدیر عامل گروه فیرچایلد

جان مدیر یک موسسه راهنمای سرمایه‌گذاری است و کتاب پر فروش «راه ثروتمند شدن» هم تالیف اوست. «زمانی بود که من و همسرم نمی‌توانستیم اجاره خانه را پرداخت کنیم. پس تصمیم گرفتیم همسرم با خواهرش و من با مادرم زندگی کنم. در واقع ما همدیگر را ترک نکردیم و فقط تا وقتی که من روی پای خودم بایستم، جدا از هم زندگی می‌کردیم. اخیرا پسرم که حالا ۲۵ ساله است این موضوع را به من یادآوری کرد. به او توضیح دادم آن کار برای این که تجارتم را بسازم و زندگی‌ای که لیاقتش را دارد به او بدهم، ضروری بود. پسرم امروز در شرکت من کار می‌کند و این نتیجه و پاداش سختی‌های گذشته است. برای من دوری از خانواده در آن یک سال اصلا آسان نبود اما می‌دانستیم این از خود گذشتگی ارزشش را دارد. اگر امروز ثروتمندیم به خاطر این‌ست که من کاری انجام دادم که باید برای ساختن رویایم انجام می‌دادم.»

4- سبک زندگی‌ام را ساده کردم

تام شیا، مدیر ارشد Crimcheck که یک موسسه بررسی پیشینه و تایید اعتبار است.

« در طول سال‌های اولیه ساختن بدنه یک بنیاد مالی من و همسرم خانه‌مان را ترک کردیم. به زیر زمین خانه خانواده همسرم اسباب‌کشی کردیم و خانه خودمان را اجاره دادیم. ما تقریبا با ده درصد درآمد زندگی می‌کردیم و نود درصد آن صرف گسترش تجارت‌‌مان می‌شد. در مراحل اولیه کارآفرینی‌، می‌توانید سبک زندگی ساده‌ای داشته باشید یا ثروت. اما هر دو را نه! ما انتخاب کردیم که ساده زندگی کنیم تا ثروت و دارایی بسازیم و اجازه دادیم گذشت زمان تلاش‌های ما را جمع و ترکیب کند. تصور کنید با کنار گذاشتن ۲۵ یا ۵۰ یا حتی ۹۰ درصد از درآمد خود برای سرمایه‌گذاری روی تجارت‌تان، پنج سال بعد کجا خواهید بود. این همان کاری است که ما کردیم و با وجود همه سختی‌هایش، می‌ارزید.»

5- من از زمان گذشتم.

جوکاکاتی، بنیان‌گذار و رییس سنترال

« شغل من به عنوان بنیان‌گذار و ریاست شرکت، تمام وقتم را می‌گیرد، اما انجمن لوسمی و لنفوم از من خواست که برای تحقیقات سرطان خون به آنها کمک کنم، این یعنی پذیرفتن یک تعهد بزرگ و صرف زمان و منابع و انرژی. سرطان همه جا هست و بر همه تاثیر می‌گذارد. مادربزرگ من که یک مهاجرسوری بود همیشه می‌گفت اول خانواده. من این کار خیر را به عنوان عضوی از خانواده‌ام پذیرفتم و به همین خاطر زمان زیادی را صرفش کردم و برای دنبال کردن رویاهای خیریه‌ام از تجارتم فاصله گرفتم.»


منبع: برترینها