وزارت بهداشت: ۳۳ مورد ابتلا به تب کریمه کنگو شناسایی شده است

وضعیت شیوع این بیماری در کشور در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته تفاوت چندانی نداشته است و شیوع این بیماری در این فصل از سال، کاملا طبیعی است و هر ساله تقریبا همین تعداد به تب کریمه کنگو مبتلا می‌شوند و امسال حساسیت‌ها و توجهات نسبت به این بیماری افزایش یافته است.

رییس مرکز مدیریت بیماری‌های واگیر وزارت بهداشت گفت: تاکنون در کشور ۳۳ مورد ابتلا به بیماری تب کریمه کنگو شناسایی شده است و متاسفانه سه نفر بر اثر این بیماری، جان خود را از دست داده‌اند.

 به گزارش وبدا، دکتر محمد مهدی گویا اظهار داشت: تمام افرادی که به بیماری تب کریمه کنگو مبتلا شده بودند، تحت درمان قرار گرفتند و آخرین موارد شناسایی شده، مربوط به استان مازندران است که هر دو بیمار وضعیت باثباتی دارند و رو به بهبود هستند و نگرانی‌ها در مورد هر دو نفر آن‌ها، رفع شده است.

رییس مرکز مدیریت بیماری‌های واگیر وزارت بهداشت یادآور شد: وضعیت شیوع این بیماری در کشور در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته تفاوت چندانی نداشته است و شیوع این بیماری در این فصل از سال، کاملا طبیعی است و هر ساله تقریبا همین تعداد به تب کریمه کنگو مبتلا می‌شوند و امسال حساسیت‌ها و توجهات نسبت به این بیماری افزایش یافته است.

 وی شیوع بیماری تب کریمه کنگو را بیشتر مربوط به فصول بهار و تابستان دانست و گفت: تب کریمه کنگو عمدتا بیماری افرادی است که با دام سر و کار دارند و سایر افراد بیشتر بر حسب اتفاق به این بیماری مبتلا می‌شوند.

 دکتر گویا خاطرنشان کرد: افرادی که به صورت مستقیم با دام سرو کار دارند از طریق گزش کنه‌ای که روی بدن دام قرار دارد، ممکن است به این بیماری مبتلا شوند اما و در اکثر موارد ابتلا، افراد بر اثر کنه آلوده، گزیده شده‌اند که قبلا روی بدن قرار داشته است و مواردی از ابتلا نیز در زمان ذبح یا تماس با احشای(اعضای داخلی بدن) و ترشحات و خون دام، شناسایی شدند.

 رییس مرکز مدیریت بیماری‌های واگیر وزارت بهداشت تاکید کرد: مردم حتما گوشت را از محل مطمئن و مورد تایید سازمان دامپزشکی کشور خریداری کنند اما زمانی که فرد بدون رعایت نکات بهداشتی اقدام به ذبح دام کند و یا وقتی که دام در کنار خیابان به فروش رسیده و همان لحظه ذبح می شود، خطرات زیادی برای مردم ایجاد می شود.

 وی تصریح کرد: دامی که ذبح می‌شود باید ۲۴ ساعت در شرایط ویژه و دمای یخچال، نگهداری شود تا ویروس موجود در بدن، گوشت و احشاء(اعضای داخلی بدن) دام از بین برود و قابل استفاده باشد که در غیر این صورت، فردی که بدن دام را تمیز می کند یا گوشت آن را خرد می کند، ممکن است به طور سهوی آلوده و مبتلا به بیماری تب کریمه کنگو شود.

 دکتر گویا ضمن تاکید بر اینکه بیماری تب کریمه کنگو از طریق خوردن گوشت پخته و بهداشتی منتقل نمی‌شود، افزود: بر خلاف تصور بسیاری از افراد، این بیماری از طریق خوردن گوشت پخته و بهداشتی منتقل نمی‌شود و گوشت یا جگری که در شرایط مناسب بهداشتی نگهداری شده و خوب پخته شده باشد، امکان انتقال تب کریمه کنگو را به صفر می‌رساند.

 وی در پایان یادآور شد: یکی از راه‌های پیشگیری از انتقال و ابتلا به بیماری تب کریمه کنگو این است که افرادی که دام دارند، پشم گوسفندان را در فاصله زمانی اندک، اصلاح کنند.


منبع: عصرایران

دختر ۱۹ ساله با حلق آویز کردن خود در کوهستان خودکشی کرد

این دختر که به همراه خانواده عشایری خود در دامنه این کوه به ییلاق آمده بودند بنابر دلائل نامعلومی به زندگی خود پایان داد.

فرمانده انتظامی شهرستان نهاوند گفت: دختر ۱۹ ساله در یکی از مناطق ییلاقی شهرستان نهاوند با حلق آویز کردن از درخت به زندگی خود پایان داد.

به گزارش خبرآنلاین، سرهنگ منصور ملکی، فرمانده انتظامی این شهرستان طی گفتگویی با اعلام مطلب فوق افزود: این دختر جوان ۱۹ ساله و مجرد، روز شنبه در کوهستان های اطراف یکی از روستاهای بخش زرین دشت نهاوند با حلق آویز کردن خود از درخت، اقدام به خودکشی کرد.

وی خاطرنشان کرد: این دختر که به همراه خانواده عشایری خود در دامنه این کوه به ییلاق آمده بودند بنابر دلائل نامعلومی به زندگی خود پایان داد.

سرهنگ ملکی اظهار داشت: وی روز گذشته با طنابی که همراه داشته از محل سکونت ییلاقی خود فاصله گرفته و به دامنه کوهی در نزدیکی محل زندگی خود رفته و از درختی که در آن حوالی بوده اقدام به حلق آویز کردن خود نموده است.

رئیس پلیس شهرستان نهاوند گفت: بنابر اعلام خانواده این دختر، وی از لحاظ شرایط روحی مناسبی برخورد نبوده و دچار افسردگی بوده است.

وی افزود: با حضور مقام قضایی و عوامل پلیس آگاهی این شهرستان، جسد این دختر جوان تحویل پزشکی قانونی شد.


منبع: عصرایران

مشاور رئیس‌جمهور: درباره کابینه دولت دوازدهم هنوز بحثی مطرح نیست

برای حضور من در کابینه دوازدهم نیز گفت‌وگویی نشده و این بحث‌ها هنوز مطرح نیست.

مشاور رئیس‌جمهور تاکید کرد که هنوز بحثی در رابطه با وزرای کابینه دولت دوازدهم مطرح نشده است.

محمدعلی نجفی در گفت‌وگو با ایسنا، گفت: هنوز درباره کابینه هیئت دولت با فرد خاصی صحبتی نشده است.

وی افزود: برای حضور من در کابینه دوازدهم نیز گفت‌وگویی نشده و این بحث‌ها هنوز مطرح نیست.


منبع: عصرایران

معاون پارلمانی روحانی: امیدواریم قضات ما براساس عدل و انصاف رفتار کنند/ نباید بعد از اتمام انتخابات مردم به حاشیه رانده شوند

همانطور که آقای شریعتمداری گفتند در مواردی برخی احضار شدند که باید منتظر پاسخ قطعی و قانونی باشیم.

 معاون پارلمانی رئیس جمهور گفت: درمورد اظهار برخی از روسای ستاد آقای روحانی باید منتظر پاسخ قانونی باشیم اما امیدواریم قضات ما براساس عدل و انصاف رفتار کنند

حسینعلی امیری در گفت‌وگو با  ایلنا، درباره شکایت برخی از نامزدها از اسحاق جهانگیری و حسن روحانی گفت: شورای نگهبان اعلام کرده است که شکایاتی واصل شده است. البته همانطور که مشاهده کردید آقای کدخدایی اعلام کردند برخی از این شکایات جزئی بوده و برخی دیگر نیز پس از تایید شورای نگهبان رسیدگی خواهد شد.

او درباره بازداشت برخی از روسای ستاد و یا اعضای ستاد حسن روحانی در سراسر کشور گفت: همانطور که آقای شریعتمداری گفتند در مواردی برخی احضار شدند که باید منتظر پاسخ قطعی و قانونی باشیم.

معاون پارلمانی رئیس جمهور خاطرنشان کرد: مردم عضو ستاد آقای روحانی بودند و این مردم برای ما عزیز هستند.

امیری خاطرنشان کرد: نباید این ذهنیت برای آنها به وجود بیاید که هرگاه نظام خواسته است آنها حضور داشتند اما بعد از اتمام انتخابات به حاشیه رانده شدند.

او ادامه داد: برخی رفتارها در ایام انتخابات عجیب و غریب نیست اما امیدواریم قضات ما در این مورد هم براساس عدل و انصاف رفتار کنند.


منبع: عصرایران

دنیای وسوسه انگیز و جذاب «هزار و یک شب»

هفته نامه کرگدن – نصرالله پورجوادی: هزار و یک شب برای من با کتاب های دیگر فرق دارد، این کتاب برای من مهم تر از کتاب های دیگر است به خاطر این که مرا بیش از کتاب های دیگر به یاد دنیای کهن می اندازد؛ دنیایی که پیش از قرون وسطی بود.

بعضی ها صحبت از پرخوری فکری و گرفتن سوءهاضمه ذهنی بر اثر مطالعه زیاد می کنند؛ من نه. این روزها یا بهتر است بگویم این سال ها مطالعه ام کم شده و سال به سال و بلکه ماه به ماه کمتر هم می شود. نشانه آن کتاب های فراوانی است که در گوشه و کنار، روی میز کامپیوتر، میز ناهارخوری، کنار تختخواب و ده جای دیگر، روی هم چیده ام تا روزی آنها را بخوانم و آن روز نمی آید و شاید هم هیچ وقت نیاید.

چند روزی است ترجمه جدید کتاب هزار و یک شب به قلم محمدرضا مرعشی پور را گذاشته ام کنار دستم که از سر تا ته بخوانم، ولی هر بار که آن را برداشته ام کار دیگری پیش آمده و می ترسم این کتاب هم به سرنوشت کتاب های دیگری که کنار دستم گذاشته ام و نخوانده ام، دچار شوم. ولی هزار و یک شب برای من با کتاب های دیگر فرق دارد. این کتاب برای من مهم تر از کتاب های دیگر است. به خاطر این که مرا بیش از کتاب های دیگر به یاد دنیای کهن می اندازد؛ دنیایی که پیش از قرون وسطا بود.

 بیرون آمدن از دنیای هزار و یک شب

کتاب های دیگری هم هست که ما را با دنیای کهن آشنا می کند، مثل ارداویرافنامه و درخت آسوریک یا تا حدود زیادی شاهنامه فردوسی و البته آثار یونانی مثل ایلیاد و ادیسه، ولی هزار و یک شب به نظرم با روحیه من و خاطرات کودکی و جوانی من سازگاری بیشتری دارد و دنیای کهن را به گونه ای معرفی می کند که من با آن احساس بیگانگی نمی کنم.

من گمان می کنم برای همه ما ایرانیان هزار و یک شب بهترین کتاب برای یادآوری دنیای کهن است؛ یادآوری جهان بینی قدیم، جهانی که مرز میان خیال و واقعیت در آن زیاد مشخص نیست، درست معلوم نیست حادثه ای که یکی برای دیگری گزارش می دهد در خواب است یا بیداری، در دنیای واقعی است یا خیالی.

دنیای هزار و یک شب دنیای انیمیستی یا زنده انگاری است؛ عالمی است که نه فقط حیوانات در آن با هم حرف می زنند، بلکه موجودات دیگر، از درخت و گیاه گرفته تا سنگ و ریگ هم زنده اند و حرف می زنند. حتی فلاسفه در این دنیا طبیعت را دارای نظم و نوعی درک و دریافت ذهنی می دانند. دنیای هزار و یک شب جهانی است که جن و پری سایه به سایه انسان ها زندگی می کنند، دنیای هزار و یک شب دنیای کهن ماست، دنیایی که در آن پیامبران مبعوث می شوند و برای اثبات مدعای خود معجزه می کنند و ابدال و اولیاء خدا دست به کرامات می زنند.

دنیای هزار و یک شب دنیای قهرمانان عطار در تذکره الاولیاء و در مثنوی های مصیبت نامه و منطق الطیر است. در این دنیاست که خدا هنگام خلقت آدم با فرشتگان سخن می گوید و سپس با دست خود گل آدم را به صورت آدم در می آورد و در او می دمد. با همین دم است که انسان زنده می شود و وقتی این دم از او گرفته شد، می میرد و باز با همین دم دوباره زنده می شود.

مرگ در دنیای کهن انتقال است، رفتن از یک سرا به سرای دیگر است. سرای دیگر که زندگی پس از مرگ است، در واقع به نوعی ادامه همین زندگی دنیاست. خوشی ها و دردهای آن، خوشی ها و دردهای دنیاست منتهی با شدت بیشتر.

زندگی در دنیای کهن با مرگ خاتمه نمی یابد؛ زندگی با مرگ متحول می شود و به همین دلیل تصور معاد روحانی در دنیای کهن معمول نیست. در دنیای کهن انسان از یک عنصر و یک گل ساخته شده و هنوز معنای روح مجرد در فکر و ذهنش جا نیفتاده است. به همین دلیل مسئله معاد روحانی برایش مطرح نیست. معاد یک معاد است. دنیا و آخرت هم یک جاست، نه دو جا. آخرت امتداد این دنیاست؛ به قول فرنگی ها اکستنشن این جهان است.

بیرون آمدن از دنیای هزار و یک شب

جهان کهن جایی است که عصای موسی اژدها می شود و درخت با او سخن می گوید. جایی است که ابراهیم خورشید و ماه و ستارگان را می بیند و خیال می کند خدا را دیده است. در اواخر دوران کهن است که انسان مردد می شود که آیا در این دنیا هم خدا را خواهد دید یا نه. در آخرت خواهد دید، ولی در دنیا معلوم نیست. دیدن خدا هم فقط یک نوع است؛ چه در دنیا و چه در آخرت.

خدا در دنیای کهن نه فقط دیده می شود، بلکه شنیده هم می شود. آ<از یا صوت خدا را در دنیای کهن هم انبیاء می شنوند و هم اولیاء. برای انبیاء وحی است و برای اولیاء هاتف. پس داستان هایی که درباره هاتف به عنوان موجودی واقعی که دیده نمی شود، ولی صوت یا آوازش شنیده می شود، مربوط به دنیای کهن است؛ دنیای هزار و یک شب. هاتف در دنیای بعدی یعنی دنیای قرون وسطا هم هست ولی در قرون وسطا هاتف تبدیل به فرم مجازی (متافور) می شود. هاتفی که از گوشه میخانه با حافظ سخن می گوید، هاتف قرون وسطایی است؛ هاتفی که متافور است و متعلق به خیال شاعرانه.

هزار و یک شب ظاهرا در دربار خلفای عباسی، در نیمه دوم قرن دوم اتفاق می افتد، ولی در حقیقت این کتاب کل دنیای کهن را، با علم و معرفت و جهان بینی و هنر و ارزش های آن برای ما مجسم می سازد. همان طور که دنیا و جهان بینی آن را می توان دنیا و جهان بینی هزار و یک شب نامید، هنر آن و علم و ارزش های آن را هم می توان هنر و علم و ارزش های هزار و یک شب نامید.

مفهوم علم و مفهوم هنر در دنیای هزار و یک شب با مفهوم علم و هنر در دنیای جدید و حتی در دنیای قرون وسطا یکی نیست. ارزش آنها هم یکی نیست. در دنیای هزار و یک شب، انسان «علم» را (با همان تصور خاصی که از علم دارد) بیشتر برای این می خواهد که حال او را خوش تر کند. اصلا در دنیای هزار و یک شب حال مهم تر و ارزشمندتر از علم است. همه چیز در آن دنیا برای این است که انسان حالش خوش شود؛ دین هم همین طور.

دین در دنیای کهن در وهله اول برای پیدا کردن معرفت نیست، بلکه برای رسیدن به حال است، برای یافت حال، یا یافت «وقت». در دنیای کهن انسان باید به دنبال علمی باشد که او را به دریافت وقت یا حال، چه در این دنیا و چه در جهان پس از مرگ، برساند. در دنیای کهن بشر عبادت می کند برای این که حالش خوش یا خوش تر شود. نماز می خواند و روزه می گیرد بیشتر برای این که حالش خوش تر شود؛ هم در دنیا و هم در عقبی.

برای شناخت دنیای کهن می توان هم آن را با دنیای جدید مقایسه کرد وهم با دنیای قرون وسطی. آفتاب این دنیا از اوایل دوران خلافت عباسی شروع به افول می کند و یکی، دو قرن بعد غروب می کند؛ البته نه به کلی. ما در قرن سوم از این دنیای کهن آهسته آهسته بیرون می آییم. این بیرون آمدن مرحله برزخی است. برزخ مرحله ای است که ما یک پایمان در دنیای کهن است و پای دیگرمان در قرون وسطاست. این مرحله برزخی را رنسانس هم می نامند. در این مرحله است که مرز میان خیال با واقعیت معلوم می شود و با مشخص شدن واقعیت علم جدیدی هم تاسیس می شود.

بیرون آمدن از دنیای هزار و یک شب

عواملی که به انتقال از دنیای کهن به دنیای قرون وسطی کمک کرد، متعدد است. قرون وسطی دوره مطرح شدن تعریف جدیدی از علم است و غلبه آن در تمدن اسلامی؛ همان چیزی که فرانتز روزنتال درباره اش کتاب نوشته (Knowledge Triumphant). برای مقایسه مفهوم علم در قرون وسطی با مفهوم علم در دنیای هزار و یک شب یک راه میانبر وجود دارد و آن مقایسه اقسام علم در کتاب هایی چون احصاءالعلوم فارابی یا مفاتیح العلوم خوارزمی با اقسام علم نزد ذالنون مصری است که در طبقات الصوفیه خواجه عبدالله انصاری آمده است.

در قرون وسطی علوم شرعی و غیر شرعی (ریاضیات و طبیعیات) هر دو ارزشمند است، در حالی که در دنیای کهن علوم غیر شرعی، علوم غیر نافع و زائد است؛ آپاندیس است. گاهی باید آن را کند و انداخت دور. مفهوم علم و اقسام آن قبل از دوران خلافت عباسی هم توسط متفکران مشائی عنوان شده بود؛ ولی جزوی از جهان فکری ما مسلمانان نشده بود. مفهوم علم و اقسام علوم قرون وسطایی از قرن سوم به بعد به تدریج جایگزین مفهوم علم در دنیای کهن شد.

اگر عباسیان به جای امویان حکومت و خلافت را به دست نگرفته بودند، معلوم نیست علم قرون وسطایی می توانست این جایگاه را پیدا کند. اگر دربار خلیفه از دمشق، که زمانی جزو سرزمین امپراتوری روم بود، به بغداد که شهری در اصل ایرانی بود، منتقل نشده بود، اگر کتاب های ایرانی و یونانی از زبان های پهلوی و سریانی و یونانی به عربی ترجمه نشده بود، اگر زبان عربی زبان همگانی (لینگوا فرانکا) نشده و علومی که رنسان اسلامی و دوران قرون وسطی را پدید آوردند، تدوین و تحریر نشده بود، اگر فرهنگ کاملا شفاهی دنیای کهن یک قدم در راه کتبی شدن پیش نرفته بود، اگر کاغذ در ابتدای عصر عباسیان به جهان تازه تاسیس اسلامی نیامده و هیچ علمی و شناختی و معارفی انتشار نیافته بود، تحول از دنیای هزار و یک شب به دنیای قرون وسطی هم صورت نمی گرفت. قرون وسطی را نه فقط عصر تاسیس و تدوین و تبویب علوم، بلکه همچنین دوران انتشار علوم و انتشار عناصر فرهنگی نیز باید دانست.

انتقال از دنیای کهن به دنیای قرون وسطی دفعتا صورت نگرفت. همان طور که گفته شد دوران برزخ دویست، سیصد سال طول کشید و تازه بعد از این مدت هم نگاه قدیم ما به جهان به کلی تغییر نکرد. اهمیت حال و محو بودن مرز میان واقعیت و خیال، متوسل شدن به کرامات برای تحکیم ایمان، شنیدن سخن جانوران و همچنین هاتف و خلاصه زیستن در دنیای هزار و یک شب حتی امروز هم به کلی دست از سر بعضی از ما بر نداشته است.

اکثر عوام الناس در دوران قرون وسطی همچنان در دنیای کهن زندگی می کردند و نفس می کشیدند. بعضی از آنها امروز هم همان طورند. فقط خواص مردم که عالم و دانشمند و حکیم و فیلسوف بودند، از دنیای کهن بیرون آمدند و سعی کردند علومی تاسیس کنند (علم با همان مفهوم قرون وسطایی آن)؛ علومی چون علم حدیث، علم فقه و اصول آن، علم تفسیر، علم رجال، علم کلام، علم تصوف، ریاضیات و نجوم، علم طب، فلسفه و روانشناسی، علم اخلاق و ده ها علم دیگر که بسیاری از آنها را ما امروزه علم نمی دانیم.

بیرون آمدن از دنیای هزار و یک شب

با مفهوم قرون وسطایی علم و تقسیم قرون وسطایی علوم بود که ما از دنیای کهن به دوران قرون وسطی و تمدن جدید اسلامی قدم گذاشتیم. بعضی ها مقاومت می کردند. بسیاری از صوفیان ترجیح می دادند در دنیای کهن بمانند؛ در همان دنیایی که عمر خطاب بالای منبر فریاد فرمانده اش را در جبهه جنگ می شنید و در همان دنیایی که ستون حنانه می نالید و از دوری پیغمبر (ص) شکایت می کرد. مولانا وقتی به منکران حنانه فحش می دهد، در واقع به کسانی فحش می دهد که از دنیای کهن به قرون وسطی قدم گذاشته اند. در قرون وسطی آواز حنانه مانند آواز هاتف متافور است. عالم خیال در قرون وسطی خیال شاعرانه است.

تقسیم عوالم از لحاظ تاریخی را برخی متاثر از تفکر اروپایی می دانند، در حالی که این تقسیم دقیقا با عوالم ما هم انطباق پیدا می کند. انتقال از دنیای کهن که من آن را دنیای هزار و یک شب نامیدم، در جهان اسلام رخ داد. با پیدایش تمدن اسلامی بود که ما از دنیای کهن به جهان قرون وسطی آمدیم. گاهی آدم فکر می کند و از خود می پرسد که اگر این دوران انتقال از دنیای کهن به قرون وسطی با تمدن اسلامی رخ نداده بود، آیا انتقال از دنیای قرون وسطی به دوران جدید هم در اروپا رخ می داد؟ والله اعلم.

انتقال از عالم قرون وسطی به عالم جدید در اروپا صورت گرفت و سپس به جاهای دیگر نیز سرایت کرد. این انتقال اگر در میان ما شرقی ها هنوز به صورت کامل صورت نگرفته است، نگران نباید بود، چون در خود اروپا هم هنوز همه جا به طور کامل صورت نگرفته است. انتقال از یک دنیا به دنیای دیگر، از یک جهان بینی به جهان بینی دیگر، از تغییر دین هم برای انسان مشکل تر است.

به هر حال کار یک شب و دو شب نیست، به خصوص که بعضی ها اصلا نمی خواهند از دنیای قرون وسطی یا حتی از دنیای هزار و یک شب بیرون بیایند. همانجا جا خوش کرده اند. خود من هم وقتی دوست دارم هزار و یک شب بخوانم، مگر غیر از این است که دلم برای آن دنیا تنگ است و به قول بچه ها احساس «نوستالژی» پیدا کرده ام؟


منبع: برترینها

سریال «تویین پیکس»، پر از معما و اتفاقات عجیب

هفته نامه چلچراغ – الهام مشعوف: امواج دریا، بدن کبود و بادکرده دختر جوانی به نام لورا پالمر را در حالی که درون یک کیسه پلاستیکی پیچیده شده بود، به ساحل آورد. پیرمردی که در آن اطراف مشغول ماهی گیری بود، جسد دختر را پیدا می کند. در پی این واقعه، پلیس شهر، به همراه مامور کارکشته اف.بی.آی، دیل کوپر، به دنبال پاسخ به این سوال می گردند: «چه کسی لورا پالمر را کشت؟»

ربع قرن از آخرین باری که با اهالی «تویین پیکس» دیدار کردیم می گذرد. یک سریال تلویزیونی جنایی و رازآلود که در سال ۱۹۹۰ توسط دیوید لینچ ساخته و از شبکه ABC پخش شد. پس از اتمام پخش فصل دوم سریال «تویین پیکس» در سال ۱۹۹۱، فیلم سینمایی آن با نام «تویین پیکس: آتش با من هم قدم است» نیز در سینماها اکران شد.

این سریال در زمان خود با اقبال گسترده ای رو به رو شد و نقدهای مثبتی از طرف منتقدان دریافت کرد. اما در طول پخش فصل دوم «تویین پیکس»، تعداد بینندگان آن به شدت افت کرد، در نتیجه ساخت فصل جدید سریال لغو شد. با این حال، بعد از گذشت ۲۵ سال، دیوید لینچ و مارک فراست، با اعلام خبر پخش فصل سوم این مجموعه از ۳۱ اردیبهشت ماه طرفدارانشان را به وجد آوردند. در این مطلب، نکات جالب توجه این مجموعه شگفت انگیز را بررسی خواهیم کرد.

سریال محبوب «تویین پیکس»، پر از معما و اتفاقات عجیب

فصل سوم، اتفاقات ۲۵ سال بعد را روایت می کند

اگرچه تا به حال هیچ گونه اطلاعاتی از خط داستانی سری جدید «تویین پیکس» به بیرون درز نکرده، اما این را می دانیم که داستان فیلم در زمان حال و ۲۵ سال بعد از زمانی که سریال به پایان رسید، اتفاق می افتد.

به گفته لینچ، در فصل جدید، جایی برای حدس زدن وجود ندارد، و نباید براساس هر آن چه می بینید، نتیجه گیری کنید. او حتی آشکارا اعلام نکرده که آیا بازیگران در قالب همان کاراکترهای قدیمی ایفای نقش می کنند یا خیر، به جز کایل مک لاکلن که هم چنان در نقش مامور اف.بی.آی، دیل کوپر، نقش آفرینی خواهدکرد. شخص دیوید لینچ نیز در نقش گوردن کُل، رییس کوپر، در سریال بازی خواهدکرد. تنها نکته ای که لینچ در مورد نقشش گفته این است: «گوردن شخصیت فوق العاده ای است.»

گفته شده اسرار ناگفته ای از جمله راز اتاق قرمز و علت ناپدیدشدن مامور کوپر، در فصل جدید مشخص خواهدشد.

سریال محبوب «تویین پیکس»، پر از معما و اتفاقات عجیب

بازگشت بسیاری از بازیگران اصلی

«تویین پیکس» بدون وجود مامور کوپرِ عشق قهوه، کاملا بی معنی می شد، بنابراین حضور کایل مک کلاکن، نکته کلیدی و با اهمیت سریال است. علاوه بر مک کلاکن، اکثر هنرپیشگان اصلی از جمله شریل لی، دانا اشبزوک، شرلین فن و غیره نیز در فصل جدید حضور دارند.

تعداد بازیگران فصل سوم، از قبل بیشتر و حدود ۲۱۷ نفر خواهدبود. که حتی برای بسیاری از آن ها هنوز نامی انتخاب نشده. در میان بازیگران، نام های آشنایی از قبیل دیوید دوچونیِ ایکس فایلز، مایکل سِرا، اشلی جاد، آماندا سیفرید، نائومی واتس، مونیکا بلوچی و دیوید لینچ، به چشم می خورد.

چه بر سر مامور کوپر آمده؟

توقف پخش «تویین پیکس» نه تنها برای طرفداران این سریال ناراحت کننده بود، بلکه آن ها را از به نتیجه رسیدن یکی از جالب توجه ترین سریال های تلویزیونی آن دوره، محروم کرد. به احتمال زیاد، آخرین تصویری که از «تویین پیکس» در ذهن ها باقی مانده، سر خون آلود و هذیان گویی های مامور کوپر است.

هنوز مشخص نیست که آیا فصل سوم، دلایل قانع کننده ای برای مخاطبانش خواهدداشت یا خیر، ولی در پیش نمایشی که اخیرا از فصل جدید منتشر شده، مامور کوپر را دوران میان سالی می بینیم. به گفته کایل مک کلاکن: «بعد از این که تویین پیکس رو ترک کردیم، یک نیروی اهریمنی با تسخیر مامور کوپر، در شهر باقی ماند.» بنابراین به نظر می رسد هر آن چه در طول این چند سال اتفاق افتاده، در حال روشن شدن است.

سریال محبوب «تویین پیکس»، پر از معما و اتفاقات عجیب

بازگشت آنجلو بادالامنتی

یکی از بهترین و تاثیرگذارترین نکات در رابطه با «تویین پیکس»، موسیقی آن است که توسط آنجلو بادالامنتی ساخته شده. موسیقی زیبای این مجموعه، یکی از نمادهای دوست داشتنی و خاطره انگیز برای مخاطبان آن است. ساخته تازه بادالامنتی، در پیش نمایش فصل سوم با نام نُت لورا پالمر، به همراه تصاویری از جنلگ «تویین پیکس» منتشر شد.

مشهورترین طرفداران

تعجبی ندارد که چنین مجموعه رمزآلود و عجیبی، طرفدار پر و پاقرصی مثل کوئنتین تارانتینو داشته باشد. از بین سایر طرفداران مشهور این مجموعه، می توان به استیون اسپیلبرگ اشاره کرد. برخی از نویسندگان با همسر اسپیلبرگ در ارتباط بودند، و هنگامی که متوجه شدند او یکی از هواداران «تویین پیکس» است، به اسپیلبرگ پیشنهاد کردند که فصل دو م این سریال را کارگردانی کند. اما زمانی که این خبر به لینچ رسید، با این کار مخالفت کرد، او ترجیح می داد که خود شخصا، کارگردانی تمام پروژه را برعهده داشته باشد.

میخاییل گورباچف هم یکی دیگر از طرفداران بود، و به حدی نسبت به آن هیجان داشت که از جورج بوش پدر خواست تا با استفاده از قدرت سیاسی اش، کشف کند چه کسی لورا پالمر را کشته. اما تلاش های جورج بوش نتیجه بخش نبود، به انی دلیل که لینچ هنوز تصمیم نگرفته بود چه کسی را به عنوان قاتل انتخاب کند. ملکه الیزابت دوم نیز با اشتیاق فراوان تمام قسمت های «تویین پیکس» را تماشا کرده است.

سریال محبوب «تویین پیکس»، پر از معما و اتفاقات عجیب

آتش با من هم قدم است

دیوید لینچ طی مصاحبه ای اعلام کرد: «داستان هفت روز آخر زندگی لورا پالمر، برای درک بهتر فصل سوم اهمیت  سیار بسیار زیادی دارد.» نام اصلی داستانی که لینچ به آن اشاره کرده، «هفت روز آخر زندگی لورا پالمر» نام دارد که در سینما با نام «آتش با من همقدم است» اکران شد. این فیلم که در انتهای فصل دوم مجموعه «تویین پیکس» اکران شد، المان های تازه ای را به فصل دوم این سریال اضافه می کند. اول از همه، قدرت های ماورایی بیشتر از آن چیزی است که در ابتدا تصور می شد. به علاوه، روند آینده داستان با جمله لورا به مامور کوپر که می گوید «۲۵ سال دیگه می بینمت»، تغییر می کند.

فصلی پر از معما و اتفاقات عیجب، اما آیا همین کافی است؟

ترکیب معما و اتفاقات غیرعادی، «تویین پیکس» را به بهترین سریال دهه ۹۰ تبدیل کرده بود، و همین مسئله شبکه Showtime را ترغیب کرد تا ادامه یکی از اسرارآمیزترین مجموعه های آن دوره را برای سال ۲۰۱۷ تولید کند. علت اصلی پرطرفدار بودن «تویین پیکس» این است که بینندگان نمی توانند حدس بزنند که سازنده فیلم های «کله پاکن» و «مخمل آبی»، چه غافل گیری ای برای آن ها خواهدداشت.

لینچ با همکاری مارک فراست مجموعه ای ساخت که مرزبندی های تلویزیونی را بازتعریف کرد. تلفیقی از ژانرهای مختلف، که از یک داستان نوآر جنایی و رازآلود به داستانی سورئال، رویاگونه و ماورایی تبدیل می شد. از طرفی، سوژه داستانی «تویین پیکس»، الهام بخش مجموعه «فارگو» بود. ماجراهای عجیب و هولناکی که در دل یک شهر کوچک و آرام اتفاق افتاد.

 سریال محبوب «تویین پیکس»، پر از معما و اتفاقات عجیب

با نگاهی به دو فصل قبل این مجموعه، متوجه خواهیم شد که «تویین پیکس» چیزی بین برنامه های تلویزیونی دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی است، گاهی به نظر می رسد که روش ساخت سکانس ها از مد افتاده بوده و بازی ها سرهم بندی شده و خام است، و کل مجموعه، با وجود تعاریف مثبتی که از آن می شود، عالی و بی نقص نیست. با این حال، «تویین پیکس» سرشار از لحظات نمادین است که هم چنان برای طرفدارانش مهیج است و در ساخت مجموعه های تلویزیونی متعددی تاثیرگذار بوده است. حالا سوال این جاست که آیا لینچ و فراست در دوره ای که مجموعه های تلویزیونی با موضوعات جذاب و متنوع، این رسانه را قبضه کرده اند، خواهند توانست شگفتی بیافرینند یا خیر؟


منبع: برترینها

بهترین فیلم های عملی تخیلی قرن ۲۱

روزنامه هفت صبح – ترجمه صوفیا نصرالهی: ژانر فیلم های علمی- تخیلی قدمتی به اندازه تاریخ سینما دارد. فیلم «سفر به ماه» ژرژ ملی یس می تواند سرآغاز این ژانر تصور شود اما دوران اوجش به دهه ۸۰ میلادی بر می گردد. پایه و اساس خیلی از سری فیلم های علمی- تخیلی که امروز سینما از آنها تغذیه می کند از آن دهه زده شد.

با این حال کودکان آن دهه به یاد می آورند که چطور مشتاقانه منتظر رسیدن قرن بیست و یکم بودند و به فیلم های علمی- تخیلی جسورانه ای فکر می کردند که در این قرن می توانست ساخته شود. کارگردانان پیش از این در فیلم هایشان قول داده بودند که در قرن بیست و یکم شاهد چیزهای عجیب و غریبی خواهیم بود: ربات های پیشخدمت و سفرهای فضایی و باید اعتراف کنیم که ۱۶ سال اول قرن بیست و یکم واقعا در ژانر عملی- تخیلی پربار عمل کرده است. این فهرستی از بهترین فیلم های علمی- تخیلی جسورانه ای فکر می کردند که در این قرن می توانست ساخته شود.

کارگردانان پیش از این در فیلم هایشان قول داده بودند که در قرن بیست و یکم شاهد چیزهای عجیب و غریبی خواهیم بود: ربات های پیشخدمت و سفرهای فضایی و باید اعتراف کنیم که ۱۶ سال اول قرن بیست و یکم واقعا در ژانر علمی- تخیلی پربار عمل کرده است. این فهرستی از بهترین علمی- تخیلی این شانزده سال است به جز «بیگانه: پیمان» ریدلی اسکات که به تازگی اکران شده و هنوز منتقدان ایندی وایر درباره اش به نظر قطعی نرسیده اند. و البته شامل فیلم های ابرقهرمانی هم نمی شود که ممکن است شباهت هایی به ژانر عملی- تخیلی داشته باشند اما طبقه بندی مخصوص خودشان را دارند.

لبه فردا (edge of tomorrow)

  • کارگردان: داگ لیمن
  • بازیگران: تام کروز، امیلی بلانت
  • امتیاز متاکریتیک: ۷۱ از ۱۰۰
 بهترین فیلم های عملی تخیلی قرن 21

اقتباسی از رمانی ژاپنی به نام «تنها چیزی که نیاز داری کشتن است» که سال ۲۰۰۴ منتشر شد. فیلم با فلاش بکی به سال ۲۰۱۵ آغاز می شود. وقتی گروهی از موجودات بیگانه به آلمان حمله کرده اند. اما اتفاقات فیلم در اصل در سال ۲۰۲۰ رخ می دهند.

ویلیام کیج (تام کروز) افسری است که تجربه عملیاتی ندارد اما از طرف مافوق هایش ماموریت پیدا می کند در اولین حمله علیه بیگانگان حضور داشته باشد. کیج وارد یک حلقه زمانی می شود که هر بار در جنگ می میرد، دوباره از خواب بلند می شود و خودش را در روز قبل از عملیات می بیند. منتقدان می گویند یکی از دلایلی که این فیلم کار می کند، این است که همه عناصر ژانر را داخل یک مخلوط کن ریخته و نتیجه اش چیزی بدیع و تازه و اوریجینال شده است. فیلمی زنده که به اندازه شوخ طبع است و صحنه های اکشن درجه یکی هم دارد.


میان ستاره ای؛ (interstellar)

  • کارگردان: کریستوفر نولان
  • بازیگران: ماتیو مک کاناهی
  • امتیاز متاکریتیک: ۷۴ از ۱۰۰
 بهترین فیلم های عملی تخیلی قرن 21

یکی از بحث برانگیزترین فیلم های علمی- تخیلی قرن بیست و یکم. از آن فیلم هایی که فقط کریستوفر نولان می تواند قصه اش را بنویسد: یک گروه فضانورد که برای نجات زمین و یافتن سرزمین جدید برای مردم به فضا می روند و از سیاهچاله ها می گذرند. در حالی که ده ها سال روی زمین زمان گذشته برای آنها این سفر به اندازه چندماه طول کشیده. فیلمی که در کنار شگفتی های بصری اش درباره رابطه پدر و دختری و بُعد زمان هم هست. به نظر منتقدان یک داستان ماجراجویانه درباره کهکشان است که هم زیباست و هم جسورانه.

برداشت های سورئال و رویا مانندی هم می شود از آن داشت. اما در عین حال آن قدر پایش محکم روی زمین است که کاملا واقعی به نظر می رسد. خیلی ها معتقدند که بهترین فیلم کارنامه نولان و جاه طلبانه ترین آنهاست. فیلمی که در عین حال که هوشمندانه است خیلی هم جذاب و سرگرم کننده مخاطب را به دنبال خودش می کشاند.


هوش مصنوعی (artificial intelligence)

  • کارگردان: استیون اسپیلبرگ
  • بازیگران: جود لا، فرانسیس اوکانر
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۵ از ۱۰۰
 بهترین فیلم های عملی تخیلی قرن 21

کارگردان دوست داشتنی سینمادوستان، استیون اسپیلبرگ تکمیل پروژه ای را برعهده گرفت که یکی از تحسین شده ترین کارگردانان تاریخ سینما، استنلی کوبریک به عنوان آخرین پروژه سینمایی اش در نظر گرفته بود. در نتیجه اجتناب ناپذیر بود که بعضی ها از نتیجه کار ناامید شوند و زمان زیادی طول کشید تا این فیلم محصول ۲۰۰۱ نزد منتقدان و طرفداران ژانر علمی- تخیلی به عنوان یکی از بهترین آثار ژانر پذیرفته شود.

داستانی احساساتی درباره پسری از جنس ربات که بعد از مدت ها می فهمد انسان واقعی نیست و دست به سفری اودیسه وار می زند تا تبدیل به یک پسر واقعی شود. منتقد شیکاگو تریبون درباره اش نوشته که این فیلم جادوی خالص است. فیلمی فانتزی در سه پرده که درست شبیه بهترین فیلم های تاریخ سینما ما را داخل جهان خودش می کشند. جایی که حس مبهمی از لذت و وحشتی هذیانی وجود دارد. فیلم نقطه تلاقی تفاوت های دو فیلمساز از دو نسل است.


طول سیاره میمون ها (dawn of the planet of the apes)

  • کارگردان: مت ریوز
  • بازیگران: گری اولدمن
  • امتیاز متاکریتیک: ۷۰ از ۱۰۰
 بهترین فیلم های عملی تخیلی قرن 21

جمعیت گونه ای از میمون ها که از نظر ژنتیکی جهش یافته اند، رو به رشد گذاشته و آنها کنار انسان ها دقیقا مثل موجوداتی برابر زندگی می کنند. سزار در حقیقت پادشاه میمون هاست و آنها را هدایت می کند. تعداد زیادی از ابنای بشر بر اثر ویروسی مرده اند و بازمانده ها با میمون در صلح هستند تا زمانی که یک جنگ مهیب بین دو نژاد رخ می دهد و نتیجه اش تعیین می کند کدام شان صاحب زمین خواهدماند.

منتقد ورایی گفته بود این فقط یک فیلم خوب ژانر نیست. یک فیلم علمی- تخیلی بزرگ است. در تمام طول فیلم صبر و هوش فیلمساز و عوامل مشهود است. فیلمی که آنقدر تنش دارد که برای یک لحظه هم در دو ساعت دیدنش خسته نمی شوید. از لحاظ تکنیکی یک گام رو به جلوست. از نسخه قبلی فیلم «ظهور سیاه میمون ها» بهتر است. فیلمی بسیار زنده و روشن و واضح که در عین حال یک بیانیه قدرتمند انسانی است.


اکس ماشینا (Ex Machina)

  • کارگردان: الکس گارلند
  • بازیگران: آلیشیا ویکاندر
  • امتیاز متاکریتیک: ۷۸ از ۱۰۰
 بهترین فیلم های عملی تخیلی قرن 21

فیلم علمی- تخیلی که با بودجه ۱۵ میلیون دلار ساخته شد درباره دانشمندی که به خانه عجیب و غریب مردی وارد می شود که در علوم کامپیوتری و هوش مصنوعی برایش حکم مرشد را داشته و آنجا متوجه می شود، مرد با استفاده از هوش مصنوعی یک شبه انسان ساخته که حتی احساسات را هم تجربه می کند. ما این شبه انسان باعث دردسر برای خالقش می شود.

تونال فیلم درباره این فیلم نوشته بود: درست شبیه این است که فرانکنشتاین با بلید رانر در یکی از آثار آلفرد هیچکاک ملاقات کند. تا همین حد غافلگیرکننده شما را به دام می اندازد. ریشه فیلم اسطوره ای است و برای دقیق فهمیدنش حداقل باید دو بار آن را دید. با فیلمنامه ای مجذوب کننده و کارگردانی دقیقه وسواسی گارلند. پر از تعلیق، کنایه و طعنه، هوشمندی، باشکوه و با سبک بصری منحصر به فرد است. در فیلم های عملی- تخیلی کمتر پیش می آید که فیلمی تا این حد مبهوت کننده باهوش باشد.


گزارش اقلیت (minority report)

  • کارگردان: استیون اسپیلبرگ
  • بازیگران: تام کروز، کالین فارل
  • امتیاز متاکریتیک: ۸۰ از ۱۰۰
 بهترین فیلم های عملی تخیلی قرن 21

داستان فیلم در سال ۲۰۵۴ می گذرد و در حقیقت اسپیلبرگ در این فیلم تلاش دارد تا تصویری از آینده بشریت ارائه دهد. محور اصلی داستان بر مبنای سیستمی است که برمبنای سه انسان کار می کند و می تواند جرایم را پیش از وقوع پیش بینی کند و بدین ترتیب ماموران اجرایی پیش از وقوع جنایت جلوی آن را می گیرند و بدین ترتیب مدت هاست که دیگر جنایتی رخ نداده است. اما همین سیستم پیچیده هم ممکن است فریب بخورد.

زمانی که ماشین پیش بینی می کند در زمان مشخصی یکی از ماموران اصلی پروژه دست به قتل خواهدزد. او با این پرسش مواجه می شود که آیا خود اراده تغییر آینده خود را دارد یا مجبور است به تقدیر تن در دهد و در این راه معمای پیچیده ای را باز می کند. منتقدان در عین حال که فیلم های «گزارش اقلیت» به خصوص قسمت اول آن را که محصول ۲۰۰۲ است سرگرمی خالص می دانند، معتقدند در عین حال فیلمی کاملا کلاسیک و سرشار است.


منبع: برترینها

اشتباهات رایج کسب و کار در فرآیند برندسازی

می‌توان گفت اکثر بازاریابان در تلاش برای به موفقیت رساندن برند کسب و کارها هستند و فشار زیادی را برای تحقق این امر تحمل می‌کنند. اما سوال اینجاست که برای موفقیت برند چه کارهایی باید انجام گیرد؟ و از همه مهمتر این‌که برندهای محبوب چگونه موفق به کسب این موفقیت شده‌اند؟ در حقیقت می‌توان گفت یکی از چالش برانگیزترین موضوع‌هایی که برندهای بزرگ با آن رو به رو بوده‌اند بحث موفقیت برند بوده است. از سوی دیگر تلاش برای کسب شهرت باعث شده است که بسیاری از برندهای بزرگ جهان بهای سنگینی را بپردازند. در ادامه این مطلب اشتباهاتی را که یک کسب و کار برای موفقیت برند خود مرتکب می‌شود، مورد بررسی قرار می‌دهیم.

 اشتباهات رایج کسب و کارها در فرآیند برندسازی و موفقیت برند
کسب سهم از ذهن مشتری

بسیاری از برندها سهم از ذهن مشتری را معادل با سهم از بازار برند می‌دانند. از این رو تمام تلاش خود را برای کمک به ماندگاری نام برند خود در ذهن مشتری انجام می‌دهند. برندهایی که اهمیت زیادی به داشتن سهم از ذهن مشتری قائل هستند، تمام تلاش خود را برای جلب توجه مشتری می‌کنند. این برندها با کسب محبوبیت در شبکه‌های اجتماعی تعداد مخاطبان خود را افزایش می‌دهند. اما نکته‌ی مهمی که نباید از آن چشم‌پوشی کرد این است که این سهم از ذهن مشتری زمانی برای برند موثر واقع خواهد شد که سبب جذب مشتری وفادار و افزایش فروش شود. در غیر این صورت ارزشی ندارد. از این رو داشتن مدل صحیح کسب و کار در کنار توجه به بستر نرم‌افزاری مناسب می‌تواند گام موثری در موفقیت برند باشد.

درک نادرست از تعامل با مشتری

به عنوان یک بازاریاب حرفه‌ای باید این نکته را همواره به خاطر داشته باشید که سوالات رایجی مثل درخواست قیمت محصولات به معنی تعامل اثربخش با مشتری نیست. در حقیقت افزایش حاشیه‌ی تعامل با مشتری و پرسش و پاسخ‌های سازنده است که می‌تواند به موفقیت برند کمک کند. هر چند منحصر به فرد بودن و شهرت یک برند می‌تواند سودآوری زیادی برای یک کسب و کار داشته باشد. اما در نهایت این جذب مشتری وفادار است که قادر خواهد بود حاشیه سود را افزایش دهد.

 اشتباهات رایج کسب و کارها در فرآیند برندسازی و موفقیت برند
موفقیت برند

سوالات رایجی مثل درخواست قیمت محصولات به معنی تعامل اثربخش با مشتری نیست. بلکه افزایش حاشیه‌ی تعامل با مشتری و پرسش و پاسخ‌های سازنده است که می‌تواند به موفقیت برند کمک کند.

ناتوانی در پوشش تقاضای مشتری

هر کسب و کاری در تلاش برای افزایش محبوبیت برند خود و جذب مشتری است. اما متاسفانه بسیاری از آن‌ها در صورت افزایش تصاعدی تقاضا از ارائه‌ی محصول مورد نظر مشتری عاجز می‌مانند. در حقیقت می‌توان گفت که برنامه‌ی از پیش تعیین شده‌ای برای پاسخ به نیازهای مشتری و پوشش تقاضای محصولات ندارند. این عامل یکی از اشتباهات رایج کسب و کارهای نوپایی است که در تلاشند تا جای پای خود را در میان برندهای مختلف محکم کنند.

بیش از حد در دسترس بودن

یک برند برای موفقیت و جذب مشتری لازم است که همواره در دسترس باشد و با مخاطبان خود ارتباط برقرار کند. اما جالب است بدانید که بیش از حد در دسترس بودن یک برند نتیجه‌ی منفی خواهد داشت. زیرا عموم مردم ترجیح می‌دهند کالاهایی را خریداری کنند که فقط در فروشگاه‌های معتبر موجود است. بنابراین بیش از حد در دسترس بودن محصولات یک برند ذهنیت منفی در مورد کیفیت آن ایجاد خواهد کرد.

منتظر نگه داشتن مشتریان وفادار

درست است که روش آزار مشتری و منتظر نگه داشتن او یکی از شیوه‌های بازاریابی است. اما این نکته را فراموش نکنید که منتظر نگه داشتن مشتریان وفادار سبب از بین رفتن محبوبیت برند در بین آن‌ها خواهد شد. زیرا مشتریان وفادار یک برند با داشتن درک کاملی از آن تصمیم به خرید می‌گیرند. از این رو انتظار دارند تا در سریع‌ترین زمان ممکن خدمات یا محصول مورد نظر خود را دریافت کنند. بنابراین در کنار ارسال سیگنال‌های فریبنده برای جذب مشتری سعی کنید زمان انتظار مشتریان وفادار خود را نیز تا جای ممکن کاهش دهید.

موفقیت برند ۲

منتظر نگه داشتن مشتریان وفادار سبب از بین رفتن محبوبیت برند در بین آن‌ها خواهد شد. زیرا مشتریان وفادار یک برند با داشتن درک کاملی از آن تصمیم به خرید می‌گیرند. از این رو انتظار دارند تا در سریع‌ترین زمان ممکن خدمات یا محصول مورد نظر خود را دریافت کنند.

بیان تمام ایده‌ها و برنامه‌های آینده

هر چند ارائه‌ی چشم‌اندازی از اهداف و برنامه‌های آینده یک کسب و کار تاثیر مثبتی در موفقیت برند آن خواهد داشت. اما این نکته نیز قابل چشم پوشی نیست که رقبای هر برند و رهبران بازار در صورت اطلاع از تمام ایده‌ها و برنامه‌های آینده یک برند ممکن است به کپی برداری از ایده‌ها بپردازند. بنابراین برای کمک به موفقیت برند خود لازم نیست که تمام ایده‌ها و برنامه‌های آتی خود را در اختیار عموم قرار دهید. اطلاع رسانی از زمان رونمایی محصول جدید و تخفیف‌های خاص می‌تواند تاثیر مثبتی بر روی موفقیت برند شما داشته باشد.

در نهایت می‌توان گفت که موفقیت عملی ذهنی و نسبی است که طرز تفکر شما آن را شکل می‌دهد. عواملی مانند طرز تفکر صاحبان کسب و کار، اعتماد به نفس آن‌ها و میزان سرمایه‌گذاری و قدرت ریسک‌پذیری دست در دست هم می‌دهند تا منجر به شکست یا موفقیت یک برند یا کسب و کار شوند.


منبع: برترینها

راز موفقیت سوئیس در نوآوری چیست؟

مجله چشم انداز ایران – فیلیپ بوئر*، ترجمه مریم پوررحیم:

نوآوری محصول فکر منطقی نیست، اگرچه نتیجه گره خورده به ساختاری منطقی است.» (آلبرت اینشتین)

نوآوری با یک جرقه به وجود نمی آید

در ارتقای کامیابی اجتماعی هیچ عاملی از نوآوری مهم تر نیست. ایجاد و توسعه نوآوری در سطح قانون گذاری و سیاست به هیچ وجه کار ساده ای نیست. از یک سو تعداد کسانی که باید درباره پروسه رسیدن به موفقیت در نوآوری بدانند کم هستند: چگونه ایده ها به وجود می آیند؛ چگونه اینده ها به محصولات مفید تبدیل می شوند و چگونه این محصولات به طور موفقیت آمیزی در بازار وارد می شوند؛ و از سوی دیگر چون اغلب دسته بندی کردن نوآوری سخت است می تواند به سرعت در دام خودکامگی های سیاسی بیفتد.

به طور کلی می توان هر حرکت سیاسی در جهت ارتقای موقعیت اقتصادی را عملی در راستای نوآوری دانست. در سال های اخیر، عملا تمام اقتصادهای توسعه یافته تصریح کرده اند که نوآوری به عنوان اولویت سیاست رشد و توسعه آنها بوده است که به افزایش چشمگیری در برنامه های سیاسی منتج شده است.

 راز موفقیت سوئیس در نوآوری چیست؟
به ویژه در دوره های رونق اقتصادی، سیاستمداران مبالغ هنگفتی را برای تسهیلات پژوهش و پروژه ها وعده می دهند. در این میان کشورهایی هستند که با مشکلات مالی مواجه شده اند و تا تنظیم جدید بودجه ملی شان مجبورند پروژه های تحقیق و هزینه های مربوط به تحصیلات را قطع و متوقف کنند.

مشکل اینجاست که پژوهش مستلزم میزان مشخصی از ثبات است و این یعنی، تعهدات دولتی و بخش خصوصی نباید وابسته به شرایط اقتصادی باشد. پرسش مهم این است که برای حفظ و توسعه ظرفیت نوآوری در دنیای امروز چه می توان انجام داد؟ امکانات بسیاری وجود دارد ولی هر تصمیمی منتهی به موفقیت نمی شود و در برخی موارد آنها می توانند نتیجه معکوس داشته باشند. نوآوری نه می تواند با فناوری خاصی یکسان فرض شود و نه می تواند به صورت یک دستور پیش ساخته از یک کاتالوگ بیرون بیاید.

سوئیس با تولید ناخالص ملی حدود ۸۰ هزار دلار برای هر نفر، نرخ بیکاری ۳٫۵ درصد و ضریب ۳۵ درصد بدهی دولت، از نظر اقتصادی در شرایط بسیار قوی و مستحکمی است. نوآوری و مهارت سنگ بنای این رونق است. سوئیس به عنوان کشوری کوچک و بدون منابع طبیعی همیشه باید بر ثروت ایده هایش تکیه کند

. در سوئیس نوآوری و ابتکارات از قدیم ارزش بسیاری داشته است و این سنت هنوز در مقایسه با اروپا و جهان به قوت خود پابرجاست اما ستون های سازنده موفقیت حال حاضر سوئیس کدام اند؟ در ادامه تلاش می کنیم که مهم ترین عوامل را در قالب هفت اصل موفقیت بیان کنیم. بیشتر این عوامل بالذاته طولانی مدت هستند و هیچ کدام یک شبه به وجود نمی آیند.

مفهوم و تخریب خلاق

نوآوری به وسیله فرهنگ، اندیشه و طرز برخورد مردم هر جامعه تعریف می شود و از نظر سیاسی تغییر این عوامل نرم کار ساده ای نیست. به علاوه آماده شدن برای توسعه های جدید جرأت می خواهد. تغییرات می تواند تنها به وجود بیاید، اگر ما آماده ترک سنت ها و عادات کهنه و قدیمی پشت سرمان شویم. اصطلاح تخریب خلاق به خوبی این موضوع را بیان می کند. این هفت اصل موفقیت چارچوبی را تشکیل می دهد که نیاز است از طریق ظرفیت سیاسی ایجاد شود تا نوآوری و رفتارهای خلاقانه را تشویق کند به نحوی که افراد بتوانند به رشد ادامه دهند یا به بیان دیگر محیطی را مهیا کند که برای در آغوش کشیدن یک تخریب خلاق آماده است.

اصل اول: تقویت رقابت

وقتی از سیاست نوآوری صحبت می شود، هم زمان درباره سیاست رقابت و موقعیت نیز گفته می شود. این ها به طور مجازی از یکدیگر جداناپذیرند. به گفته شومپیتر، «کارآفرینان خلاق» باید قادر به گستردن بال های شان باشند. فعالیت سیاسی باید چالش واقع شود و در زمان دخالت دولت با احتیاط بررسی شود. از همین رو زمانی که پای رقابت به میان می آید، کشورهایی مانند سوئیس، سنگاپور، سوئد، فنلاند و آلمان در موقعیت بسیار قوی در سطح جهان قرار دارند.

جالب است بدانیم که معمولا همین کشورها در شاخص های نوآوری پیشتاز هستند. رقابت و نوآوری همگام با یکدیگر حرکت می کند. در نتیجه پیمودن راه نوآوری به معنای تقویت رقابت رو به رشد است.

راز موفقیت سوئیس در نوآوری چیست؟

این واقعیت که سوئیس در حال حاضر در شاخص های نوآوری در جایگاه بسیار خوبی قرار دارد، می تواند به سیاست متوازن آن مرتبط باشد که در هماهنگی با بخش تجارت، بستر برای نوآوری و شرایط ساختاری مفید ایجاد می شود.

سیاستی که بر معیارهای سنتی قانونی (دسترسی آزاد به بازار، مالکیت خصوصی ابزار تولید، آزادی قراردادها، اصل مسئولیت و سیاست ثبات اقتصادی) استوار است، بهترین راه توسعه و ارتقای رقابت یک کشور است.

اقتصاد خرد، پایداری سیاسی و حقوقی نقش بسیار مهمی را ایفا می کند. شرکت ها باید بتوانند روی داشتن یک جو باثبات حساب کنند، در غیر این صورت آنها تمایل به ایجاد سرمایه گذاری بلندمدت نخواهند داشت. به علاوه استاندارد آموزشی یک کشور اثر عمده ای بر رقابتش دارد. شرکت ها به پرسنل واجد شرایط برای موفقیت نیازمندند. اهمیت شاخص قانون گذاری نیز نباید دست کم گرفته شود.

اصل دوم: ترویج و ترقی ریاضیات و علوم

مردم و توانایی های شان همیشه نقطه شروع هر نوآوری هستند. ولی این شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است که مشخص می کند تا چه میزان مردم می توانند توانایی های شان را توسعه و بروز دهند. فرصت ها می توانند تنها سودمند باشند، اگر مردم بتوانند بهترین استفاده ممکن را از آنها ببرند.

امروزه، آموزش یکی از اساسی ترین شاخص های تضمین ارتقای توسعه و نوآوری است و از این منظر بسیار مهم است که مطمئن شویم استانداردهای آموزش همراه با بهبود تکنولوژی توسعه می یابد. زمانی که نوبت به تولید ظرفیت های تحقیق می رسد، ارتباط بنیادینی بین آموزش از یک سو و پژوهش و فعالیت های آموزشی از سوی دیگر وجود دارد. داشتن تعداد کافی پرسنل واجد شرایط و با تحصیلات بالا پیش شرطی برای تضمین بهترین استفاده ممکن از سرمایه های عمومی و خصوصی است.

اگر ما آموزش را از منظر نوآوری در نظر بگیریم، اهمیت کیفیت آموزش نمی تواند به قدر کافی مورد تاکید واقع شود. مبتکرانی مانند لاری پیج و سرگی برین (از استنفورد)، جفری بزوس (از پرینستون)، تیم برنرزلی (از دانشگاه ام آی تی) و دنیل بورل (از دانشگاه پلی تکنیک لوزان) تنها گزیده کوچکی از اشخاص خلاقی هستند که در چند سال گذشته جهان را از طریق ایده های تجاری شان تغییر داده اند.

تنها چیزی که در این افراد مشترک است این واقعیت است که آنها در دانشگاه های تراز اول تحصیل کرده اند. یکی از مهم ترین نقش های این دانشگاه ها این است که برترین ذهن های جهان را دور هم جمع می کنند. آمریکا با دانشگاه های ممتازش به طور ویژه ای اثر بین المللی قوی دارد که در عملکرد اقتصادی اش نمود دارد.

سوئیس بیشترین تراکم جهانی را در بین پانصد دانشگاه برتر در درآمد سرانه دارد. سیستم آموزش سوئیس ممکن است در موقعیت بسیار خوبی در مقیاس بین المللی قرار داشته باشد اما سبقتش بر دیگر کشورها بسیار ضعیف است. این یک واقعیت ناخوشایند است که در مقطع دوم تحصیلی، اهمیت رشته های دانشگاهی در علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات (که در ادامه آنها را رشته های چهارگانه خواهیم نامید) در سال های اخیر کاهش یافته است.

در برنامه آموزشی مقطع دوم مدرسه، اهمیت کمتری به علوم تجربی به خصوص در مقایسه با زبان و علوم انسانی داده می شود و تعداد دانش آ»وزان رشته های چهارگانه در دانشگاه ها و مراکز آموزشی فناوری در مقایسه با تعداد دانشجویان علوم انسانی و علوم اجتماعی کاهش یافته است. از منظر سیاست نوآوری، این روند بی نهایت مشکل ساز خواهد بود. بی شک نیروی انسانی کافی دارای تحصیلات در رشته های چهارگانه برای نگهداری قدرت در حوزه نوآوری و برای تضمین بهبود فناوری در آینده ضروری است.

در نتیجه برای حل این معضل رویه های موجود باید سریعا اصلاح شوند و در این راه آنچه از همه مهم تر است این است که سرمایه گذاری بیشتری می بایست در تدریس رشته های چهارگانه صورت گیرد چه برای افزایش کارایی آموزشی استادان و چه برای جذاب تر کردن این دوره های آموزشی برای دانشجویان.

راز موفقیت سوئیس در نوآوری چیست؟

گام دیگر تنظیم اهمیت این رشته ها در تحصیلات دبیرستانی است، زیرا صرفا از این طریق است که دانشجوی لازم برای تحصیلات دانشگاهی فراهم خواهد شد و زمینه لازم برای موقعیت شغل های مرتبط با رشته های چهارگانه در جامعه ایجاد خواهد شد. در قدم اول درک متناسبی از فناوری و علوم نیاز است که به وجود آیند به ویژه به دلیل این که تصور عام این است که رشته های چهارگانه رشته هایی سخت تر و زمان برتر از رشته های علوم انسانی هستند. در برنامه آموزشی امروزه دبیرستان ها، زبان به طور چشمگیری اهمیت بیشتری برای پیشرفت تحصیلی در مقایسه با علوم تجربی دارد و اینجاست که ضروری است حداقل وضعیت تعادلی بین این دو برگردانده شود.

اصل سوم: ایجاد نظام آموزشی دوگانه

تحصیلات عالی تنها یک طرف سیستم آموزشی خوب است. اگر ما رزومه کارآفرینان موفق را بررسی کنیم، یک نکته سریعا آشکار می شود: آنها در جریان تحصیلات شان تمایل به کسب یک حوزه وسیعی از مهارت ها و توانایی های نشان می دهند. این عملکرد با نظریه کارآفرینی «جک لازر» مطابقت دارد. نظریه ای که بر پایه این فرضیه است که کارآفرینان بالقوه طرفدار یک تحصیل متعادل و وسیع هستند.

در حالی که جویندگان مشاغل متمایل هستند که بیشتر بر یک حوزه خاص آموزشی تمرکز کنند. اقتصاددانان این تئوری را موضوع یک پژوهش میدانی در سوئیس قرار دادند: یافته های شان این فرضیه را تایید می کند که کارآفرینان ترکیبی از تحصیلات آکادمیک و فنی حرفه ای را ترجیح می دهند در حالی که برعکس، کارمندان مایل اند که یکی از این دو را انتخاب کنند، زیرا به این طریق آنها می توانند مهارت های تخصصی شده ای را به نسبت تحصیلات وسیع به دست آورند. در نتیجه گیری شان، نویسندگان پژوهش پیشنهاد می کنند که تغییر بین رشته ها باید در سوئیس آسان تر شود به طوری که جوانان بتوانند تحصیلاتی با حوزه وسیع تر یا ترکیبی داشته باشند.

سیستم آموزشی دوگانه در سوئیس نشان می دهد که به لطف امکان انجام کارآموزی آسان تر پس از دوره سوم تحصیلی، در سوئیس، تحصیلات در حوزه وسیع تری نسبت به سایر کشورها صورت می پذیرد؛ بنابراین سهم کارآفرینان در سوئیس به طور چشمگیری در مقایسه با سایر کشورهای اروپایی بالاتر است و این پژواک روشنگر این وضعیت است که ساختار سیستم آموزشی به ساختار اقتصادی و به تشکیل شرکت ها وابسته است.

این یک واقعیت است که کارآفرینان نیاز دارند که هم در زندگی تجاری و هم حرفه ای ریشه داشته باشند. آنها می توانند تنها انتظار فرصت های خوب تجاری را داشته باشند اگر با بازار آشنایی داشته باشند و به نیازهای خاص مصرف کنندگان آگاه باشند. آنها همچنین نیاز دارند که دارای مهارت های عملی ضروری باشند.

در سوئیس برای جوانان تقویت مهارت هایی که برای کارفرمایان ضروری است، فرصت مطالعه در سطح بالاتر بعد از تکمیل کارآموزی یک عامل تعیین کننده است. اگر ما به بازار کار در حال حاضر سوئیس نگاه کنیم در می یابیم که شرکت ها آشکارا دانشجویانی که تازه تحصیلات شان را در دانشگاه های صنعتی تمام کرده اند به سایر فارغ التحصیلان ترجیح می دهند.

محتمل ترین دلیل برای این موضوع این است که در دانشگاه های صنعتی علاوه بر آ»وزش های آکادمیک، دانشجویان ملزم به گذراندن دوره های کارآموزی نیز هستند که در طی آن مهارت های عملی را فرا می گیرند. در نتیجه روشن است که برای به دست آوردن یک موقعیت شغلی مطمئن صرفا داشتن تحصیلات عالی تعیین کننده نیست. قابلیت انتقال و ارتباط عملی نیز عناصر مهمی هستند برای تضمین این که جوانان قادر به بهره برداری از تمام ظرفیت های شان باشند.

راز موفقیت سوئیس در نوآوری چیست؟

اصل چهارم: فراهم کردن سرمایه برای تحقیق و پژوهش

همسو با یک جهت گیری استراتژیک به سمت نوآوری در چند سال گذشته کشورهای مختلفی تلاش شان را برای ارتقای تحقیق و توسعه تشدید کرده اند. به دنبال امضای استراتژیک معاهده لیسبون اروپا در سال ۲۰۰۰، سران کشورها و دولت های اروپایی یک برنامه برای ارتقای ظرفیت نوآوری و رقابت ارائه کرده اند. چندین کشور آسیایی و همچنین اعضا یکشورهای بریکس۱ نیز اولویت های خودشان را از نو تعیین کرده اند.

در فوریه ۲۰۰۶ برای مثال چین برنامه جدید سیاست نوآوری خود را که با هدف ارتقای توسعه علوم و تکنولوژی با تاکید زیاد بر اغنای ظرفیت های نوآوری کشور تا سال ۲۰۲۰ است اعلام کرد. سهم هزینه های مربوط به تحقیق و توسعه قرار است تا ۲۰۲۰ به ۲٫۵ درصد از سرانه ملی برسد. در همین دوره زمانی قرار است ظرفیت سیستم دانشگاه های چین به منظور بهبود توسعه دانشگاه های برتر افزایش یابد.

امروزه روند آشکاری به سمت انتقال تسهیلات پژوهش به آسیا وجود دارد. تقریبا سه چهارم مراکز تحقیق و توسعه قرار است در آینده در چین یا در هند ایجاد شوند. در نتیجه این روند ترس آن می رود که موقعیت قوی سوئیس در زمینه های تحقیق و تکنولوژی در طی این مدت از بین برود. برای مثال نرخ رشد هزینه خالص تحقیق و توسعه در بخش خصوصی در دوره چهار ساله ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸ تنها یک افزایش متوسط را برای سوئیس بیان می کند.

برای اسرائیل که در حال حاضر در رأس است، این رقم تقریبا چهار برابر بیشتر است. در آمریکا و کره جنوبی نیز نرخ رشد تقریبا سه برابر بیشتر از سوئیس است. حتی شرکت های سوئیسی در حال سرمایه گذاری در خارج از کشورند تا از شرایط جذاب موجود در جاهای دیگر بهره بیشتری ببرند. در اواخر دهه هشتاد، سوئیس برای شرکت های داخلی برای مراکز پژوهش جذاب تر بود. تا سال ۲۰۰۸ شرکت های سوئیسی تقریبا ۲۵ درصد بیشتر در خارج از کشور سرمایه گذاری کرده بودند.

اولویت هزینه های تحصیلات و پژوهش

در اینجا به طور اورژانسی یکسری اقدامات خنثی کننده لازم است. به عنوان کشوری کوچک با میزان بالای مهارت بدون منابع طبیعی، سوئیس بر میزان کافی سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه تکیه دارد. بخش خصوصی و دولتی هر دو باید با این چالش روبرو شوند. نیاز است که هزینه برای تحقیق و توسعه اولویت سازی شود و به طرز چشمگیری افزایش یابد ولی این به معنای انتقال مسئولیت از بخش خصوصی به دولتی نیست. برعکس این واقعیت که بخش زیادی از سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه از طریق بخش خصوصی انجام می شود یکی از نقاط قدرت سوئیس است.

مشارکت دولتی (اکثرا در تحقیق های پایه) بنایی را تشکیل می دهد که بخش خصوصی بر آن می تواند ساخته شود. با توجه به فاصله زمانی طولانی بین سرمایه گذاری دولت در آموزش و پژوهش با آغاز رشد نوآوری به یک سیاست طولانی مدت نیاز است. از آنجایی که بیشتر پروژه های تحقیق چند سالی زمان می برد، دانشگاه ها باید بر اساس برنامه طولانی مدتی تنظیم شوند. اعمال سیاست های کجدار و مریز برای هزینه های دولتی در تحصیلات و تحقیق اگرنه غیرممکن ولی بسیار سخت است.

راز موفقیت سوئیس در نوآوری چیست؟

اصل پنجم: باز نگه داشتن بازار

ظرفیت نوآوری اشخاص حقیقی و شرکت های خارجی در سوئیس همیشه فراوان بوده و قدمتی طولانی داشته است. افرادی مانند هنری نسله (نسله)۲، والتر باوری (ای بی بی)۳ و بسیاری دیگر همگی نقش عمده ای در کامیابی هایی داشته اند که سوئیس از آن بهره می برد. بسیاری از شرکت های پیشرو حال حاضر در سوئیس شرکت هایی هستند که یا از شرکت های خارجی منشعب شده یا اصالتا در خارج تاسیس شده اند. جذابیت سوئیس برای شرکت ها تا امروز ادامه دارد و این که بیش از ۳۰ سازمان بین المللی سوئیس را به عنوان مقر خود تعیین کرده اند گواه این ادعاست.

در حالی که نرخ پایین مالیاتی مهم ترین استدلال برای انتخاب مقر در نظر گرفته می شد، امروزه عوامل دیگری در حال اهمیت یافتن هستند؛ برای مثال کیفیت سطح زندگی و ثبات سیاسی و شرایط قانونی. سوئیس در موقعیت بسیار قدرتمندی قرار دارد و در نتیجه قادر به جذب شرکت های خارجی و پرسنل کارکشته است. در سال های اخیر این امر به «تسخیر مغزها»ی عظیمی منجر شده است که بدون آن سوئیس قادر نبود این موقعیت برجسته جهانی را به دست بیاورد.

قدرت نوآوری هر کشور زمانی رو به افزایش می رود که تعداد زیادی پرسنل خارجی داشته باشد. مع الوصف اثبات یک رابطه علی – معلولی دشوار است، چرا که کشورهای کامیاب و نوآور در همه زمینه ها جذاب اند خصوصا برای مهاجران.

مطالعات اخیر در آمریکا به روشنی اثر مثبت سیاست تعادلی مهاجرت را بر رشد و توسعه اقتصاد کشور نشان می دهد. دو عامل بسیار مهم، انگیزه ها و سطح تحصیلات مهاجران است. به بیان دیگر انتخاب، قطعا قاطع است. طبقه گفته جنیفر هانت، اقتصاددان، مهاجران جوان و دارای شرایط عالی که دانشجو یا کارمند بسیار شایسته ای هستند، قادرند سطح بالایی از ارزش افزوده را در اقتصاد در دراز مدت ایجاد کنند.

آنها همچنین زمان راه انداختن شرکت ها فعال تر می شوند. در آمریکا آنها به عنوان مثال دو برابر بیشتر از مردم محلی حق اختراع ثبت کرده اند. این واقعیت بسیار با اهمیت است که آنها در زمینه علوم و تکنولوژی برترین شرایط را دارند. دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد یا دکتری سودآورترین گروه هستند و در نتیجه باید به طور ویژه ای جذب و حمایت شوند.

تسهیلات استخدام پرسنل خارجی برای بازار کار سوئیس در گذشته به شدت بحث برانگیز بوده و هست. در دهه های ۶۰ و ۷۰ و ۸۰ میلادی مهاجران زیادی که نسبتا شرایط مناسبی نداشتند در سوئیس ساکن شدند اما در دهه های گذشته تمرکز سیاست مهاجرت به سمت پرسنل واجد شرایط تغییر کرده است. اگرچه هنوز برای نتیجه گیری قاطع این تغییر خط مشی زود است. یک نکته پیش از این روش شده است که عمدتا مهاجرانی که امروز استخدام می شوند (اغلب از کشورهای همسایه) نه تنها به طرز بسیار راحتی در جامعه پذیرفته شده اند، بلکه مشاغلی را برای شهروندان سوئیسی ایجاد کرده و در افزایش بهره وری اقتصادی مشارکت می کنند.

اگرچه این موج جدید مهاجرت به آثار جانبی منفی متنوعی منجر شده است ولی سود خالص اساسا مثبت است حتی وقتی که هزینه های اجتماعی در نظر گرفته می شود.

اصل ششم: ارتقای شبکه بین المللی

این مورد اتفاق نظر بسیاری است که استارت آپ ها۴ و شرکت های کوچک و متوسط، محرکان مهم نوآوری هستند ولی نقش اصلی شرکت های چند ملیتی در زمینه نوآوری نادیده گرفته می شود. این شرکت ها معمولا عنصری مسلم برای رشد اقتصادی هستند.

 راز موفقیت سوئیس در نوآوری چیست؟
به لطف شبکه های عالی جهانی و استخدام بین المللی و ظرفیت های توزیعی شان، شرکت های چند ملیتی کانون اصلی نوآوری را تشکیل می دهند. این شرکت ها حدود ۲۵ درصد از تولید خالص داخلی را تشکیل می دهند و نرخ رشد توسعه متوسط شان در بازه زمانی ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۶ تقریبا دو برابر دیگر شرکت ها بود. آنها ۷۴ درصد ارزش افزوده به نسبت هر کارمند تولید کردند و بیش از ۱۴۰ هزار شغل ایجاد کردند.

فعالیت بین المللی به عنوان محرک نوآوری

در شرکت های بزرگ، شبکه های بین المللی یکی از نیروهای محرک اصلی در ظرفیت نوآوری هستند و همین نیز برای اقتصاد به طور کل می تواند گفته شود. در این راه سوئیس قادر است تا حدودی ضررهایی را که به عنوان کشوری کوچک باید بر آنها فائق شود جبران کند. مهارت و ایده ها در مرزهای ملی متوقف نمی شوند و پروسه های نوآوری به بخش های فردی محدود نمی شود.

اگرچه امکان حمایت مستقیم نظام سیاسی از بخش خصوصی وجود ندارد مع الوصف همچنان این امکان برای دولت ها وجود دارد تا با حذف موانع پیش روی شرکت های خصوصی برای فعالیت در خارج از کشور، به آنها در مسیر نوآوری و توسعه کمک کنند. همچنین دولت ها می توانند امکان برخورداری بخش خصوصی از منابع دولتی مرتبط با پژوهش را فراهم آورند.

اصل هفتم: سیاست ایجاد آزادی عمل

اقتصاددان، جان تینبرگن، این واقعیت را به روشنی بیان کرده است که ابزار سیاست اقتصادی همیشه باید برای دستیابی به یک هدف واحد استفاده شود. اگر وسیله ای برای برآورده کردن بیش از یک هدف به کار رود، در پایان هیچ یک از اهداف به طور کامل به دست نخواهند آمد. یکی از دلایل این است که تعارض منافع می تواند به وجود بیاید. درباره حمایت از محیط زیست برای مثال بسیاری از اقدامات اثر منفی بر رشد و در نتیجه بر اشتغال دارند ولی این به آن معنا نیست که این اقدامات نباید اجرا شوند. در اینجا ضروری است که هزینه های اجتماعی در مقابل مزایای حاصله سنجیده شود.

توانمندسازی مردم برای تحقق کامل پتانسیل های شان

یک سیاست نوآوری درست آزادی عمل ایجاد می کند. این خود سیاست نیست که می تواند نوآوری ایجاد کند یا آن را ارزیابی کند، بلکه این پتانسیل مردم است که باید در موسسات و شرکت های پژوهش از طریق قوانین و مقررات مربوطه به طور دقیقی ارتقا یابد. اگر شرایط اصلی درست نباشد، نوآوری نمی تواند به دست بیاید.

به بیان دیگر سیاست هم دوست و هم دشمن نوآوری است. با یک سیاست قوی، نوآوری می تواند زمینه را برای رشد و موفقیت ایجاد کند در حالی که یک سیاست ضعیف نوآوری باعث هزینه های بالا بدون ثمر دادن هیچ سودی می شود یا حتی ممکن است به اقتصاد صدمه بزند. در حالی که ایده های سیاسی زیادی در اولین نگاه به نظر می رسد که نوآوری را ارتقا می دهد، با یک نگاه دقیق تر بی بازده بودن آنها را آشکار می سازد.

راز موفقیت سوئیس در نوآوری چیست؟

یک پازل با تکه های بسیار زیاد

دوره زمانی که برای معرفی هر تولید جدید لازم است از سرمایه گذاری در آموزش و پژوهش شروع شده و می تواند خیلی طولانی باشد و امکان قصور نیز عنصر ذاتی در هر پروسه نوآوری است. چنین پروسه هایی هرگز در یک روش خطی یا مطابق با الگویی قابل پیش بینی به پیش نمی روند. نه تفکیک روشنی بین دانشگاه ها، مراکز پژوهش تکنولوژی و بخش خصوصی وجود ندراد و نه در عمل تفکیکی بین تحقیق های پایه، تحقیق های کاربری و توسعه بازار خاص شدنی است. در عوض، همه چیز ابتدا یا باید مانند تکه های یک پازل در کنار یکدیگر قرار گیرند. دولت قادر است بعضی از این تکه ها را بهینه سازی کند و در ادامه امید داشت که فرد دیگری در تکه های دیگر همکاری کند و آنها را به نحو درستی در کنار یکدیگر قرار دهد به طوری که یک ایده یا یک تصویر کلی پدیدار شود.

تنها از این طریق است که یک نوآوری با ارزش افزوده ارائه می شود. در پروسه نوآوری بنابراین باید اعتماد در یک عملکرد روان اقتصاد بازار قرار بگیرد. همچنین مهم است که بسیاری از معیارها که اثر غیر مستقیم بر ظرفیت نوآوری کشور دارند شناسایی و به رسمیت شناخته شوند … برای مثال سیستم مالیاتی یک کشور و نرخ های مالیاتی بر رقابت پذیری اش اثر می گذارد و بنابراین بر ظرفیت نوآوری آن ولو به نحو غیرمستقیم اثر می گذارد.

رقابت، انگیزه ساز است و نه تهدید

در این نوشتار، هفت اصل برای سیاست نوآوری موفق بر اساس مدل سوئیس ارائه شد. در حالی که برخی از پیشنهادها بسیار خاص هستند، اما بسیاری از موارد به نحو کلی برای استفاده عمومی بیان شد. رقیبان خارج از اروپا به ویژه از اقتصادهای نوظهور مانند چین و برزیل به سرعت در حال یادگیری و پیشرفت اند اما این موضوع بیشتر از این که تهدید پنداشته شود، باید فرصتی برای منفعت بردن از یکدیگر و انگیزه ای برای توسعه و تعقیب سیاست نوآوری قوی در نظر گرفته شود.

* Philipp c. Bauter


منبع: برترینها

معماری مصرف گرا در چارسو

فصلنامه همشهری معماری – مسعود تقوی:

«مراکز خرید، کلیساهای سوداگری در کیش بازار هستند.» (Pahl, 2007)

«مال»، فضایی برجسته و تحریک کننده است؛ جایی که هیچ چیزی نباید به شانس و اقبال واگذار شود تا موفقیت تجاری حداکثری حاصل شود. از طراحی راه پله ها تا ورودی، دمای هوا، نور، موسیقی، و … همه و همه باید به دقت طراحی و انتخاب شوند. بهترین حالت این است که روندی ساخته شود که مشتری را از بیشترین فرصت های مصرف بگذراند.

بگذارید ابتدا مصرف گرایی را تعریف کنیم: «مصرف گرایی، یا به عبارت دقیق تر فرهنگ – ایدئولوژی مصرف گرایی، به گروهی از باورها و ارزش ها اطلاق می شود که به انسان ها می باوراند که ارزش انسانی و خوشبختی در گروه چیزهایی است که مصرف می کند و دارد.» (Sklair L., 2010). مرکز این فرهنگ شهرهای مدرن، معبد این کیش مراکز خرید و فریضه این فرهنگ، خرید کردن است. حیات این فرهنگ به مصرف مومنانش بستگی دارد. پس همواره افراد را به مصرف تشویق می کند. معابد این کیش باید شکوهمند و گیرا باشند و اینجاست که پای معمار به میان می آید.

معماری مصرف گرا در چارسو

مرکز خرید به عنوان اصلی ترین جایی که فریضه خرید و مصرف رخ می دهد، به دقت طراحی می شود. هیچ چیزی در آن اتفاقی نیست؛ از محل قرارگیری اش در شهر، تا ورودی ها و صندلی های این بنا فکر شده است و همگی افراد را تا جایی که می توانند در معرض موقعیت خرید قرار می دهند. بازار به محیطی نیاز دارد که مشتری (مصرف کننده) به سرعت با محصول ارتباط برقرار کند – محیطی باشکوه که بیانگر اصالت و ارزش محصولات باشد.

تبلیغ خودِ محصول برای مصرف کافی نیست، معمار باید تجربه های خوش یا حتی معنوی برای مشتریان به وجود آورد. این چنین است که در طراحی مراکز خرید، عناصر طبیعی زیادی چون آب، گیاه و نور استفاده می شود. آب و فواره در مرکز خرید به هیچ دردی نمی خورد، نمی توانید آن را بنوشید یا در آن شستشو کنید. آب در مرکز خرید نماد است؛ نماد حیات و زندگی، پاکیزگی در واقع وجود آب ناخودآگاه این پیام را به مشتری می رساند که زندگی و حیات این جاست، طبیعت همین مصرف است. (Pahl, 2007)

وجود گیاهان در مراکز خرید نیز به همین منوال است. تا به حال هیچ گیاه خشک شده ای را در مراکز خرید دیده اید؟! گیاهان در مراکز خرید هیچ گاه نمی خشکند؛ چرا که مرکز خرید «حیاتی طبیعی» است؛ جایی که جانداران رشد می کنند. اگر درختچه ای در این فضای مصرف گرایانه سرسبز است، پس احتمالا شما نیز با مصرف سرسبز خواهید شد.

در این نوشته قصد داریم به برخی از تصمیماتی که معمار در مجتمع چارسو، یکی از اخیرترین و معروف ترین (حداقل در جامعه معماران) مراکز خرید تهران، برای پیشبرد اهداف مصرف گرایی اتخاذ کرده است، بپردازیم. مجموعه چارسو در نبش تقاطع خیابان های جمهوری و حافظ قرار دارد و طراح آن دفتر بن سار، اخیرا مقاوم سوم را در گروه بناهای عمومی در جایزه معمار کسب کرده است.

معماری مصرف گرا در چارسو

حجم مجتمع چارسو از سه مکعب مستطیل روی یکدیگر تشکیل شده که حجم میانی در آن کمی چرخیده و روی آن را پوسته ای از تزئینات ایرانی فرا گرفته است. در این مجتمع سه کاربری عمده وجود دارد: فرهنگی (سینما)، فود کورت (به عبارت فارسی تر غذاخوری یا به عبارت مصوب فرهنگستان، سرای غذا) و تجاری، که بخش تجاری خود به دو بخش تقسیم می شود. دو طبقه اول و «شفاف۱» به فروشگاه های بزرگ اختصاص دارد و بخش میانی به فروشگاه های کوچک تر.

از کل به جزء؛ طراحی گرایانه در مجتمع تجاری چارسو

«معماری در اشاعه برند مانند تبلیغات عمل می کند.» پاتریتسیو برتلی۲، مدیرعامل پرادا۳ (Lovine, 2003)

چارسو با استفاده از ترفندهای تکنولوژیک (چرخش حجم میانی)، موتیف و تزیینات (نقش های فلزی روی نما)، گرافیک منحصر به فرد (فونت مخصوص رنگ برای مجزا کردن فضاهای خاص)، اندازه بزرگ، و فراواقعیت ها (نقش های ایرانی روی نما و انتخاب اسمی ایرانی برای «اصالت» دادن (شریفی، ۱۳۹۳) و ایرانی کردن بنا) تلاش دارد بنایی شاخص۴ در سطح تهران باشد. در توجیهِ ساختن چنین بناهایی، بیشتر طراحان و سازندگان به رونق شهری اشاره می کنند. (Sklair L., 2006)

در اینجا نیز سایت دفتر بن سار، درباره ایده اصلی چارسو چنین می گوید: «ایده بازار چارسو بر اساس توجه به ظرفیت های نهفته در [بخش مرکزی» شهر تهران و تجدید حیات آن با ایجاد یک مرکز تجاری با تلفیق فعالیت های تجاری، فرهنگی و تفریحی شکل گرفته است.»

معماری مصرف گرا در چارسو

درک رابطه معماری شاخص و مصرف گرایی نباید چندان سخت باشد. فضا خود کالایی مصرفی محسوب می شود و شاخص بودنِ معماری، تبلیغات این کالاست. شاخص بودن ارزش اقتصادی زمین و فضا و هر آن چه در خود جای داده است را افزایش می دهد (Piatkowska, 2012). جذابیت بصری و تشخص در سطح شهر یعنی دیده شدن و چارسو مانند ستاره ای درخشان همواره می خواهد در معرض دیدگان عابران باشد و با حجم کنجکاوی انگیزش افراد را به سمت خود بکشاند. شاخص بودن تنها درباره حجم بیرونی بنا مطرح نیست، بلکه درون چارسو با به کارگیری همان نقش و نگارهای رویِ نما، نورگیر سقفی۵، استفاده از رنگ برای تمایز فضاهای خاص و … نیز شاخص محسوب می شود. «شاخص بودن، افراد را تهییج به خرید می کند.» (Sklair L., 2009)

افراد با قرار گیری در فضای معمارانه متمایزی به تخیل و تصور تشویق می شوند. در چنین فضایِ مسحور کننده ای، کالبد کالا از مادّیت تهی می شود و جای آن را میل و شهوت پر می کند (Pahl, 2007). لزلی اِسکلِر، مدرس مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن، درباره ارتباط معماری شاخص و سرمایه داری، در مقاله «معماری شاخص و جهانی شدن کاپیتالیستی۶» چنین می گوید: «در شرایط جهانی شدن کاپیتالیستی، شاخص بودن جزء مهمی در فرهنگ – ایدئولوژی مصرف گرایی است.

توانایی افزودن مقامِ شاخص بودن بر ساختمان، معمار یا فضا، منبع مهمی است که طبقه سرمایه دار می تواند اتخاذ کند تا فرآیند جذب عموم مردم مردم به فرهنگ – ایدئولوژی مصرف گرایی آسان تر شود تا مردم پیوسته خرج کنند و سودشان بیشتر شود. طبقه سرمایه دار تولید معماری شاخص را به همان دلیل و هدفی تزویج می کند که باقی نمادهای فرهنگی را، با جذب هنرمندان خلاق تا معنا بسازند و قدرت سرمایه داران را به تصویر بکشند تا سود تجاری حداکثر حاصل شود.» (Sklair L., 2006)

سطح زیادی از حجم بیرونی بنای چارسو با شیشه پوشیده شده است، به طوری که شب ها به خوبی تشخیص داده می شود و مانند فانوسی نوید عرصه ای امن و گرم را به رهگذران درمانده از پیاده روهای تنگ و معیوب شهر می دهد. مراکز خرید نسبت به دیگر مکان های عمومی۷، ساعات بیشتری باز هستند و مکان های امن تری۸ محسوب می شوند. هنگامی که رهگذر به مجتمع می رسد با فروشگاه های بزرگ برند مواجه خواهد شد.

 معماری مصرف گرا در چارسو
دیوارهای این فروشگاه ها شیشه ای است و در تاریکی شب، درون آنها به خوبی دیده می شود. در واقع این فروشگاه می خواهد حس شفافیت و صداقت را به مشتری تلفیق کند، به عبارتی «ما چیزی برای مخفی کردن نداریم!» و بدین منوال اعتماد او را جلب می کنند. این فروشگاه های منور و شیک با پلاتی باز و سیرکولاسیونی آزاد و کارکنانِ همیشه خندان چنان اطمینانی به مشتری می دهد که مشتری به احتمال بسیار بیشتر کالا را از آنجا می خرد، حتی به قیمتی گزاف تر.

ورودی و خروجی های مراکز خرید معمولا از بیرون هویدا و دعوت کننده اند؛ ولی هنگامی که وارد می شوید به ناگهان پنهان می شوند. این قطعا درباره ورودی غربی بنای چارسو صدق می کند که پشت چند فروشگاه قرار گرفته است و اگر قبلا چندین بار به این مجتمع سر نزده باشید، به احتمال بسیار زیاد گم خواهید شد. طبقات تجاری چارسو همگی شبیه یکدیگرند و تابلویی برای خروج وجود ندارد. اگر شما یک درصد وقت اضافه داشته باشید و مشتاقانه آرزوی فرار از این معبد صندلی هایی انتخاب کرده اند. نشستن شما روی صندلی مساوی است با رد نشدن از جلوی ویترین های مختلف که مساوی است با درآمد کمتر.

طبعا چارسو نمی خواهد شما را برنجاند (مبادا از خرید خسته شوید)؛ پس جای ویژه ای برای نشستن و استراحت شما تعبیه کرده است. شما می توانید به طبقه فود کورت بروید و تا هر وقت بخواهید بنشینید و بخورید. یا اگر اهل فرهنگ ممتاز۱۱ هستید، با یک ظرف پف فیل به مصرف فیلم بپردازید. این طور بگویم؛ تقریبا همه نیازهای شما در این مجتمع فراهم است. همه چیز در کنار هم، تا شما وقت گران بهای تان را جای دیگری تلف نکنید.

چرخه تقریبا کاملی است: در طبقات پایین می خرید، در فودکورت می خورید و در سالن های سینما، سطح فرهنگی تان را بالا می برید. من حتی برخی را دیده ام که در فودکورت روی لپ تاپ های شان کار می کنند. با وجود اینترنت همراه، شما می توانید کارمندی تان را نیز در همین مجتمع انجام دهید، سپس با حقوق تان برای خشنودی خود یک قاب جدید بخرید.

معماری مصرف گرا در چارسو

مراکز خرید؛ معابد عصر مصرف گرایی

هنگامی که از خانم پرادا، همسر پاتریتسیو برتلی، پرسیدند که آیا استفاده از قالیچه ای سفید در فروشگاه کار عاقلانه ای است، گفت: «بلی. انگیزاننده است.» (Iovine, 2003)

معماری کاربران را تحت تاثیر قرار می دهد و با تحریک احساسات شان، آنها را مجبور حبه واکنش می کند. بیشتر افرادی که به خرید می روند، درباره چیزی که می خواهند بخرند متخصص نیستند؛ اما آنها احساسات و هیجانات خود را به خوبی درک می کنند. در نتیجه معمار فضا را طوری طراحی می کند که احساسات خوشایندی به کاربر دست دهد.

بر همین اساس مجتمع چارسو تلاش می کند فضایی برای به جریان افتادن تخیل و تصور و احساسات نوستالژیک ما باشد؛ جایی برای اجتماعی شدن و معاشرت کردن (البته در لباسی به ظاهر عمومی ولی در اصل خصوصی و شدیدا کنترل شده). چارسو می خواهد خود را با هویت جلوه دهد و وانمود می کند که به بافت اطراف خود توجه دارد و حتی ادعا می کند این بافت را زنده کرده است. در چارسو مراسم و جشن های فرهنگی و اجتماعی برگزار می شود و در اعیاد، این مجتمع پر از آدم می شود. متاسفانه مراکز خرید معابد عصر سرمایه داری اند.

معماری مصرف گرا در چارسو

پی نوشت

۱٫ http://charsou.com
2. Patrizio Bertelli
3. Prada
4. Iconic
5. بوسیکو (Boucicaut)، سرمایه گذار لِبُن مارش (Le Bon Marche) یکی از اولین مراکز خرید جهان درباره کاربرد نورگیر سقفی در فضای معماری می گوید: «در این ترکیب درخشان، معماری نقش گوهر دارد؛ باید نور روز با نهایت شدت وارد فضا شود تا صفحات و ویترین های نیمه روشن اطراف وُید طوری زنده وشاداب و شیک به نظر برسند که انگار بیرون در نور روز قرار دارند.» (نقل به مضمون) (Frampton Futagawa, 1983).

6. Iconicarchitecture and capitalist globalization

7. لازم به ذکر است که مجتمع های تجاری گرچه تلاش می کنند فضاهای عمومی (Public) به نظر برسند، در واقع فضاهای اجتماعی (Community) محسوب می شوند. مارگارت کان در کتاب همسایگی های قشنگ و نو: خصوصی سازی فضاهای عمومی درباره تفاوت اجتماع و عموم می نویسد: «اجتماع جایگزین ملیح زندگی عمومی است.

اجتماع تمام خوبی های جامعه پذیری را بدون ناملایمات [افراد] ناآشنا فراهم می کند… [اجتماع] درز عمومی و خصوصی را مخدوش مین کند. اجتماع علاقه مردم به معاشرت را در کانتکستی برآورده می کند که ترکیبی از جذابیت های زندگی خصوصی در خود دارد. امنیت، آشنایی، هویت و (برای برخی) کنترل» (Kohn, 2004).

8. امن تر از این جهت که با افراد خاصی مواجه خواهید شد، طبقه متوسط مصرف گرا.

چگونگی این پالایش را الین استهلی و دان میچل در سه چیزی می بینند: کنترل کاربری ها در مجتمع رخ می دهد (در چارسو می توان به تیپ رستوران و غذافروشی ها (فوت کورت ها) اشاره کرد)؛ کنترل دامنه شمول انسان ها (به عبارت ساده تر اجازه ورود دادن به افراد ویژه. در چارسو با برگزار کردن جشنواره های هنری ویژه در سینماها، افراد خاصی هدف گذاری و به مجتمع دعوت می شوند. این کنترل به وسیله نگهبانان به صورت برخورد فیزیکی نیز انجام می شود)؛ و کنترل فعالیت هایی که در مجتمع رخ می دهد. (Staehli Mitchell, 2006)

9. Ira G. Zepp

10. چنین مبلمانی را در بسیاری از فضاهای تجاری جهان می توان دید؛ برای مثال فرودگاه هیترو که سالانه شاهد ۳۵ میلیون مسافر است، تنها ۷۰۰ صندلی دارد تا مجبور شوید در کافه ها و رستوران های فرودگاه بنشینید یا شایعه ای وجود دارد که صندلی های مک دونالدز طوری طراحی شده اند که نتوان بیش از ۱۵ دقیقه بر آنها نشست.

۱۱٫ Hig Culture


منبع: برترینها

بازیگران مرد موفق سینمای امروز ایران

روزنامه هفت صبح:

۱٫    شهاب حسینی. مرد اول سینمای ایرانی است و به پشتوانه سال های موفقیت زنجیره ای و پیاپی حالا پدرخوانده برخی سینماگران جوان تر نیز شده است. او با شهرزاد و نقشی ضدقهرمان به محبوبیتی مضاعف دست یافت و با حضور پیاپی اش در فیلم های (درباره الی، جدایی نادر از سیمین و فروشنده) موقعیت خود را در هر دو جبهه سینمای تجاری و هنری تثبیت کرده است. او ۴۳ ساله است. رقم دستمزدهای او برای فیلم های بزرگ سرسام آور است اما برای فیلم های فیلمسازان جوان تخفیف های خاصی قائل می شود.

 10 بازیگر مرد موفق سینمای امروز ایران

۲٫    رضا عطاران. او طرفداران پر و پاقرص خود را دارد و فهرست فیلم های پرفروشش چشم راه سیاه می کند. نهنگ عنبر ۱، نهنگ عنبر ۲، دراکولا، ورود آقایان ممنوع، من سالوادور نیستم، گینس، استراحت مطلق، طبقه حساس و… او از مهم ترین عناصر سینمای تجاری امروز ایران است که به عنوان فیلمساز ذائقه خاص خود را دنبال می کند.

10 بازیگر مرد موفق سینمای امروز ایران 

۳٫    حمید فرخ نژاد. اگر سال پیش قرار بود این فهرست را تهیه کنیم احتمالا نامی از فرخ نژاد در ده نفر اول هم نبود اما او امسال همزمان دو فیلم بسیار پرفروش تاریخ سینمای ایران را روی پرده دارد. گشت ۲ و خوب، بد، جلف. در واقع شکست پیاپی فیلم های درام او مثل استرداد و یا زندگی مشترک آقای محمودی و بانو، راه او را مسدود نشان می داد اما بازگشت او به سینمای کمدی او را بار دیگر به سطح اول سینمای ایران بازگردانده است. فرخ نژاد ۴۸ ساله است.

 10 بازیگر مرد موفق سینمای امروز ایران

۴٫    بهرام رادان، در نیمه دوم دهه ۸۰ به سم گیشه مشهور شده بود اما در دهه ۹۰ با همان درایت همیشگی اش به سطح اول سینمای ایران بازگشت و با فیلم هایی مثل بارکد، عصر یخبندان، آتش بس ۲ و پل چوبی جایگاه خود را در صنعت سینما بیش از پیش تحکیم کرد. رادان ۳۸ ساله است.

10 بازیگر مرد موفق سینمای امروز ایران 

۵٫    محمدرضا گلزار. مدت طولانی از سطح اول سینمای ایران دور بود اما در ۴۵ سالگی بازگشت مناسبی به سینمای ایران داشت و با فیلم های مثل سلام بمبئی و خشک سالی و دروغ نشان داد که هنوز طرفداران خاص خود را دارد. از اول فیلم مادر قلب اتمی در انتظار صدور پروانه نمایش و بیرون آمدن از محاق توقیف است. گلزار ۴۰ ساله است.

 10 بازیگر مرد موفق سینمای امروز ایران

۶٫    علی مصفا، مرد روشنفکر و خاص سینمای ایران، گزیده و کم کار است. مهم ترین فیلم او در این چند سال اخیر در دنیای تو ساعت چند است، بود که دوست و شریکش صفی یزدانیان آن را ساخته بود. او در گذشته در وارونگی، مرگ ماهی و خانه ای در خیابان چهل و یک حضور داشته و عموما همان تصویر مشهور از مردی کم حرف و عمیق و کمی افسرده را به نمایش می گذارد. مصفا ۵۰ ساله است.

10 بازیگر مرد موفق سینمای امروز ایران 

۷٫    پرویز پرستویی. ستاره سینمای دهه ۷۰ ایران آرام آرام در رنکینگ بازیگران تاثیرگذار سینمای ایران در حال پایین آمدن است. او هر چند با بادیگارد برنده سیمرغ بلورین بازیگر مرد شد اما فاصله میان فیلم های مهمش بیشتر و بیشتر می شود. دو، بوفالو، امروز، خرس و مهمان داریم، شماری از شکست های این بازیگر در سال های اخیر بوده است. او ۶۱ ساله است.

 10 بازیگر مرد موفق سینمای امروز ایران

۸٫    امیر جدیدی. بی سر و صدا آمد و جای خالی ستاره های جوان پسند را در سینمای ایران پوشش داد. او در دو، سه سال گذشته با رخ دیوانه، من و اژدها وارد می شود، به ستاره بدل شد. او کارش را بسیار خوب انجام می دهد و آینده روشنی در انتظارش است. امیر جدیدی ۳۲ ساله است.

10 بازیگر مرد موفق سینمای امروز ایران 

۹٫    حامد بهداد، پنج سال پیش ستاره بی رقیب سینمای ایران بود اما بی توجهی اش در انتخاب نقش و اعتماد به نفس بیش از حدش، موجب شد نقش های مناسب را به تدریج به رقبای تازه نفس تر واگذار کند. نیمه شب اتفاق افتاد، هفت ماهگی، خانه دختر و آرایش غلیظ از فیلم های مهم او در سال های اخیر بوده اند.

 10 بازیگر مرد موفق سینمای امروز ایران

۱۰٫    ساعد سهیلی. حضور این یکی واقعا مایه شگفتی است. پسر سعید سهیلی که با زوج فرانسوی اش گلوریا هاردی از مشاهیر شبکه های مجازی است. او با کمدی هایی مثل ۵۰ کیلو آلبالو و گشت ۲، رخ دیوانه و کلاشینفک آرام آرام خودش را میان ستارگان پولساز سینما جا کرده است. او ۲۹ ساله است.

10 بازیگر مرد موفق سینمای امروز ایران

•    انتخاب ویژه: محسن تنابنده چندین فیلم پرفروش دارد اما بیشتر فعالیتش این سال ها در تلویزیون بوده است. کاراکتر او در سریال پایتخت با نام نقی بر کل کارنامه سینمایی او سایه انداخته است.

•    احتمالا از نگاه فنی مهدی هاشمی بهترین بازیگر فعلی سینمای ایران است اما این بازیگر ۷۱ ساله از روند سینمای تجاری ایران تا حدی دور مانده است.

•    یک جایگاه ویژه هم باید برای استاد علی نصیریان در نظر گرفت.


منبع: برترینها

پیشنهاد ویژه گردشگری؛ یک مکان پُر رفت و آمد و بکر

روزنامه هفت صبح – هانیه درویش: گزارشی درباره جاده ای کم رفت و آمد که جاذبه های فراوان و کمتر دیده و شنیده شده ای در خود دارد.

اگر اصل طبیعت گردی هستید و در روزهای باقی مانده از بهار می توانید دو روز آخر هفته تان را به این کار اختصاص دهید یک پیشنهاد ویژه برایتان داریم؛ طبیعتی بکر و دست نخورده در جاده ای که یک طرفش به بعد از تونل کندوان در جاده چالوس می خورد و طرف دیگرش به جاده هراز در ۴۵ کیلومتری آمل. طول کلی این جاده ۱۱۳ کیلومتر است که یک بخش به نام بلده و تعداد زیادی روستا و ده با نام کلی اوزرود را به در خود جای داده است.

جاده ای که برخی روستاهایش روی تپه شکل گرفته است و بعضی دیگر در بین دره هایی خوش آب و هوا که به علت جاری بودن رودخانه هایی دائمی آن منطقه را محل مناسبی برای زندگی کرده است. دهستان هایی که هر یک علاوه بر جاذبه های طبیعی جاذبه های مذهبی و تاریخی هم دارند.

برای رفتن به این جاده کوهستانی که مسیر کم ترددی است و جز ماشین های افراد بومی آن منطقه  کمتر آدم غریبه یا توریستی را می بینید، می توانید از شرق تهران از جاده هراز به سمت اول جاده بلده حرکت کنید و ۳ ساعت در راه باشید و یا می توانید جاده چالوس را انتخاب کرده و بعد از گذشتن از کرج و رسیدن به پل زنگوله وارد جاده یوش- بلده شوید که باز هم همان ۳ ساعت راه است.

 پیشنهاد ویژه گردشگری، یک مکان رفت و آمد و بکر
از هر طرف که وارد این جاده کوهستانی شوید جذابیت خاص خودش را دارد. ما مسیر جاده چالوس را انتخاب کردیم و بعد از رسیدن به پل زنگوله و خوردن بستنی قیفی محلی با شیر گاو تازه وارد جاده ای شگفت انگیز شدیم. جاده ای که آبی آسمان و تازگی و سرسبزی کوه هایش چشم را می زند. شاید این منطقه به علت کوهستانی بودنش هیچگاه به پای سرسبزی کوه های شهرهای ساحلی نرسد اما بکر بودنش بسیار ملموس و لذت بخش است.

کوهی آزاد

چند کیلومتری که از اول جاده پیش می رویم سر و کله کوهی بلند که یک سر و گردن از کوه های اطرافش بلندتر است دیده می شود. کوهی که در چهار فصل سال قله ای پوشیده از برف دارد و به آزادکوه معروف است. در این مسیر بعد از گذر از روستاهایی به نام الیکا، نسن و پیل به جاده فرعی نزدیک می شویم که راه دسترسی به این کوه است.  

این جاده آسفالت که گویی متناهی به بهشتی گمشده می شود تا چند سال پیش خاکی بوده است و دلیل اصلی آن هم این بوده که مردمان ده کلاک پایین و کلاک بالا هیچ تمایل نداشتند که آنجا را به منطقه ای توریستی تبدیل کنند و هر کسی با دیدن جاده ای آسفالت و باصفا دلش هوای رفتن و سرزدن به آن روستا را کند. نه اینکه اهالی آن مهمان نواز نباشند نه. آنها بیشتر نگران آسیب ها و خسارت هایی هستند که ممکن است افراد غیربومی در رفت و آمدهای گاه و بی گاه به ده شان بزنند.

۱۰ دقیقه ای طول کشید که این مسیر زیبا و پرپیچ و خم که در یک طرفش رودخانه ای جاریست را با زیرصدای آب رودخانه طی کنیم تا به کلاک بالا برسیم. روز اول سفر را می توان به همین ده کوچک اختصاص داد. دهی که حالا شاید ۵ خانواده سکنه دائمی داشته باشد و اگر غیر از این افراد کسی آنجا دیده شود همه بومیانی هستند که به خاطر آب و هوای ییلاقی و زادگاه آبا و اجدادی این وقت از سال به صورت تفریحی به آنجا آمده اند و چند روزی هستند و بعد سر خانه و زندگی هایشان می روند.

در همان بدو ورود گنبدی سبزرنگ بالای تپه مشرف به گورستان دیده می شود. طیب و طاهر نام امام زاده ایست که اهالی آن منطقه به آن معتقدند. می توانید بعد از زیارتی کوتاه و قدری استراحت در محیط امام زاده یا مسجد محل که برای توریست ها محیا شده، به سمت آزاد کوه حرکت کنید.

اگر کوهنورد حرفه ای باشید و قصد صعود داشته باشید حدود سه زمان طول می کشد تا به قله با ارتفاع ۴۲۰۰ متری برسید اما اگر صرفا برای طبیعت گردی به آن منطقه آماده باشید میانرود یا پایه قله مکان مناسبی برا برپا کردن چادر و گذراندن شبی سرد است.

 پیشنهاد ویژه گردشگری، یک مکان رفت و آمد و بکر

جالب اینجاست که حتی اگر وارد کوه نشوید و در ده خانه ای پیدا کنید و بمانید شبی سرد را حتی در چله تابستان تجربه می کنید. شبی که دوست دارید زیر یک کرسی گرم و نرم به خواب روید و این درحالیست که مردم دیگر در دیگر شهرها با کولر شب را صبح می کنند.

نکته جالب دیگر این ده که البته می تواند هم مثبت و هم منفی باشد کور بودن منطقه از آنتن تلفن همراه است. در اینجا به طور کلی از موبایل و اتفاقات خوب و بد زندگی شهری و فضای مجازی دور هستید و تنها امکان مورد استفاده تلفن همراهتان شاید چراغ قوه آن باشد که در شب های تاریک آنجا به کمکتان می آید.

یک آبادی به نام یوش

شب ها دیدن آسمان پرستاره کلاک را از دست ندهید، دیدن حجم زیادی ستاره در آسمان چیزی بیش زا شگفت زدگی برایم به بار آورد. اما شب را که صبح کنید می توانید صبحانه ای با پنیر و کره و سرشیر تازه محلی به همراه چای صحرایی بخورید، کمی سبزی کوهی بچینید، از چشمه های معروف ده آبی بیاشامید و عازم نقطه دیگری شوید که حتما باید بروید و ببینید.

 حال از این ده تا ده یوش که محل زندگی نیما یوشیج پدر شعر نو در ۱۱۰ سال پیش بوده است ۲۵ کیلومتر و کمتر از نیم ساعت فاصله دارید. در طول مسیر از خانه های قدیمی و جدیدی که ساخته شده است و آب و هوای پاک و صافش لذت ببرید تا به یوش برسید. جایی که نیما می گوید تو را من چشم در راهم.

دیدن از خانه زیبا با آن آجرکاری و گچ بری های الهام گرفته از دوره قاجار نیما حس خوبی دارد. گوشه ای از خانه به شکل موزه ای از آثار قدیمی و حتی شخصی او درآمده و در وسط حیاط نیز مقبره او با مرمر ساده قرار دارد. بعد از خارج شدن از یوش ۷ کیلومتر راه دارید تا یگانه شهر این جاده که بلده نام دارد را ببینید. بعد از یک گشت چند ساعته و بازدید از اماکن تاریخی چون بقایای قلعه پولاد متعلق به اوایل دوره اسلامی و بقعه سلطان احمد و کتیبه چوبی اش که به تاریخ ۱۱۰۲ هجری قمری بر می گردد و خوردن یک ناهار دلچسب محلی در آنجا می توانید با کوله باری از خاطره راهی دیار خود شوید.


منبع: برترینها

تشکر پوتین از ترامپ برای بارش برف در روسیه!

رئیس جمهور روسیه به مسئله خروج آمریکا از توافقنامه آب و هوایی پاریس به طرز جالبی واکنش نشان داد.

به گزارش العالم، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه درگفتگو با خبرنگاران در شهر سن پترزبورگ به شوخی در اشاره به خروج آمریکا از توافقنامه آب و هوایی پاریس و برف و بارانی شدن آب و هوای شهرهای سن پترزبورگ و مسکو گفت: باید قدردان رئیس جمهور ترامپ باشیم. امروز مسکو شاهد ریزش برف است. اینجا هم بارانی و بسیار سرد است. حالا می توانیم وی (ترامپ) و امپراطوری آمریکا را مسئول آن بدانیم.

پوتین سپس با لحنی جدی افزود: از همه افراد ذیربط می خواهد که از سر وصدا و شلوغ کاری درباره خروج آمریکا از توافقنامه پاریس خودداری کنند و به جای آن شرایط را برای کار مشترک مهیا کنند.

ترامپ پنجشنبه گذشته اعلام کرد می خواهد از توافقنامه آب و هوایی پاریس خارج شود. این امر خشم سران بسیاری از کشورها را به همراه داشته است.

منابع رسانه ای به نقل از یک مسئول سازمان جهانی هواشناسی گزارش دادند حرارت زمین تا سال ۲۱۰۰ میلادی به علت تصمیم ترامپ ۰٫۳ درجه افزایش خواهد یافت


منبع: الف

تمرین تخلیه کودکان ژاپنی از ترس کره شمالی

دولت ژاپن تمرینات تخلیه مکان برای دانش آموزان مدارس ابتدایی با هدف آماده کردن آنها در مقابل حملات موشکی کره شمالی برگزار کرد.
به گزارش ایرنا به نقل از رویترز، در اولین دور این تمرینات که روز شنبه در یک شهر کوچک در ۷۶۰ کیلومتری غرب توکیو پایتخت این کشور انجام شد به کودکان و والدین آنها آموزش داده شد که در صورت شنیدن آژیر خطر ناشی از حمله فرضی موشکی قریب الوقوع کره شمالی چگونه در اسرع وقت مدرسه را تخلیه کرده و در سالن ورزشی پناه بگیرند.
این اقدام در واقع اولین بخش از برنامه های آماده سازی شهروندان ژاپن برای مقابله با آنچه که آنها امیدوارند هرگز اتفاق نیفتد یعنی حمله موشکی کره شمالی است.
توکیو پیوسته آزمایش های موشکی کره شمالی را محکوم کرده و شینزو آبه نخست وزیر این کشور از ابتدای سال به شهرداری ها دستور داده است مانوورهای تخلیه برای شهروندان برگزار کنند تا حساسیت آنها نسبت به این موضوع اضطراری را بالا ببرند.
متخصصین امور امنیتی می گویند چنین تمرین هایی هیچ تاثیری در دفاع و تامین سلامت شهروندان در صورت وقوع یک حمله موشکی نخواهد داشت اما آگاهی و حساسیت آنها درباره چنین تهدیداتی را بالا خواهد برد.
براین نگرانی ژاپن از آزمایش موشک های بالستیک توسط کره شمالی چندان جدی است که این کشور اخیرا یک رزمایش دریایی مشترک با آمریکا در شبه جزیره کره و در آبهای دریای شرقی انجام داد.
رزمایش های مشترک نیروهای دریایی دو کشور که نسبت به قبل با افزایش بیشتری همراه شده، در حالی برگزار می شود که منطقه شبه جزیره در نابسامان ترین و بحرانی ترین شرایط خود بسر می برد.
ژاپن تایمز گزارش کرد به باور تحلیل گران انجام این رزمایش تهدیدی مستقیم علیه کره شمالی است که در ماههای اخیر چندین موشک بالستیک آزمایش کرده است.


منبع: الف

شرایط برقراری مستمری بازنشستگی و درمان برای ایرانیان خارج از کشور

ایسنا نوشت: معاون امور بیمه ایرانیان خارج از کشور اداره کل اتباع سازمان تامین اجتماعی درباره شـرایط برقـراری مسـتمری بازمانـدگان بیمـه ایرانیـان خارج از کشــور نیز گفت: یک شرط احراز آن است که بیمه‌شـده متوفـی ظـرف ۱۰ سـال قبـل از تاریـخ فـوت حداقـل دارای یک سـال سـابقه پرداخـت حق بیمـه بـوده، مشـروط بـر اینکـه ۹۰ روز آن مربـوط بـه آخریـن سـال حیـات باشـد. شرط احراز دوم نیز این است که بیمه‌شــده متوفــی حداقــل ۲۰ ســال ســابقه قابــل قبــول داشــته باشــد.

مجید حسن‌زاده مزایای حمایت درمانی از بیمه ایرانیان خارج از کشور را تشریح کرد و گفت: در حــال حاضــر بیمه‌شــدگان صرفــا از خدمـات درمانـی مراکـز ملکـی و یـا طـرف قـرارداد سـازمان بـرای خـود و افـراد تحـت تکفـل قانونـی در داخل کشور برخـوردار می‌شوند. همچنیـن پرداخـت وسـایل کمـک پزشـکی (پروتـز و اروتـز) و هزینـه کفـن و دفـن بـه ایـن قبیـل از بیمه‌شـدگان بـا رعایـت کلیـه شـرایط قانونـی انجام می‌شود.

وی درباره نحــوه انجــام معاینــات پزشــکی در شــروع بیمه پـردازی عنوان کرد: یکی از عمده مشکلات عقد قرارداد بیمه بین متقاضیان و سازمان برای ایرانیان ساکن در خارج از کشور انجام معاینات پزشکی بود که با توجه به توافقات بعمل آمده فیمابین سازمان تأمین اجتماعی و وزارت امور خارجه، معاینه پزشکی متقاضیان برابر استانداردهای داخل کشور انجام می­‌گیرد. نمایندگی سیاسی، کنسولگری، کارگزار و یا وابسته کار پس از احراز هویت متقاضی، وی را جهت انجام معاینات به پزشک معتمد(ترجیحاً پزشک متخصص داخلی) که مورد تأئید مراجع یادشده در خارج از کشور می باشد، معرفی و متقاضی نیز پس از انجام معاینات مربوطه، پس از تأئید نمایندگی سیاسی، کنسولگری و یا وابسته کار نتیجه را به انضمام کلیه مستندات پزشکی (شامل مدارک کلینیکی و پاراکلینیکی) به سازمان ارسال می کند. البته امکان ارسال از طریق کارگزاران برون مرزی تأمین اجتماعی از طریق سامانه متمرکز فراهم شده است.

حسن زاده افزود: واحـد اجرایـی ذیربـط موظـف اسـت در اسـرع وقـت نتیجــه معاینــات و مــدارک مربوطــه را بــه کمیســیون پزشــکی بیمه‌هــای خــاص ارســال و کمیســیون پزشـکی مذکـور نیـز بـا بررسـی دقیـق مسـتندات در خصـوص سلامت و امکان انعقاد قرارداد با تعهد مستمری ازکارافتادگـی اظهـار نظـر و مراتـب را بـه واحـد اجرایـی اعلام کند.

معاون امور بیمه ایرانیان خارج از کشور اداره کل اتباع سازمان تامین اجتماعی در ادامه شــرایط برقــراری مســتمری بازنشســتگی بــرای ایــن گــروه از بیمه‌شــدگان را اینگونه برشمرد و گفت: دارا بـودن حداقـل ۲۰ سـال سـابقه پرداخـت حـق بیمـه و ۶۰ سـال سـن بـرای مردان و ۵۵ سـال سـن بـرای زنان، داشـتن ۳۰ سـال سـابقه پرداخـت حـق بیمـه بـا ۵۰ سـال سـن بـرای مـردان و ۴۵ سـال سـن بـرای زنـان و یا داشتن ۳۵ سال سابقه پرداخت حق بیمه بدون شرایط سنی شروط برقراری مستمری بازنشستگی است.

معاون امور بیمه ایرانیان خارج از کشور اداره کل اتباع سازمان تامین اجتماعی درباره نحوه دریافـت مزایـای مسـتمری بـرای شـخصی کـه از طریـق بیمـه ایرانیـان خــارج از کشــور توســط کمیســیون‌های فنــی و پزشــکی ایــن ســازمان ازکارافتــاده کلــی شــناخته می شــود گفت: چنانچـه بیمـه شـده در برابـر تعهـد بازنشسـتگی، ازکارافتادگـی و فـوت قــرارداد منعقــد و پــس از پرداخــت حق بیمــه درخواست بهره مندی از مزایای ازکارافتادگی و بالطبع شــرکت در کمیســیون پزشــکی را داشته باشــد، در صــورت صــدور گواهــی پزشــک معالــج متخصــص مرتبـط مبنـی بـر غیرقابـل علـاج بـودن بیمـاری، اتمـام درمان‌هــای انجــام شــده و همچنیــن ازکارافتادگــی، شــخص بیمه شــده بــه همــراه مــدارک درمانــی طبــق مقــررات ســازمان و بــا فرمــت تعریــف شــده بـه کمیسـیون پزشـکی کـه در داخـل کشـور تشـکیل می‌شــود، معرفــی می‌شود و کمیسـیون پزشـکی موضوع ماده ۹۱ قانـون تأمین اجتماعی، از کارافتادگـی کلی بیمه‌شـده را بـه میزان حداقل ۶۶ درصـد و یا بالاتر تعیین می کند.

حسن زاده ادامه داد: بیمه شـده باید حداقـل دارای یـک سـال سـابقه پرداخـت حق بیمـه ظــرف ۱۰ ســال قبــل از شــروع بیمــاری و همچنیــن ۹۰ روز ســابقه پرداخـت حق بیمـه ظـرف یـک سـال قبـل از شـروع بیمـاری منجـر بـه ازکارافتادگـی باشـد.

وی درباره شـرایط برقـراری مسـتمری بازمانـدگان بیمـه ایرانیـان خارج از کشــور نیز گفت: یک شرط احراز آن است که بیمه‌شـده متوفـی ظـرف ۱۰ سـال قبـل از تاریـخ فـوت حداقـل دارای یـک سـال سـابقه پرداخـت حق بیمـه بـوده، مشـروط بـر اینکـه ۹۰ روز آن مربـوط بـه آخریـن سـال حیـات باشـد. شرط احراز دوم نیز این است که بیمه‌شــده متوفــی حداقــل ۲۰ ســال ســابقه قابــل قبــول داشــته باشــد.

معاون امور بیمه ایرانیان خارج از کشور سازمان تامین اجتماعی افزود: در صورتــی کــه بیمه‌شــده متوفــی فاقــد شــرایط مذکـور بـوده لیکـن دارای سـابقه پرداخـت حق بیمـه بیـن ۱ تـا ۲۰ سـال باشـد بازمانـدگان واجـد شـرایط وی اســتحقاق دریافــت مســتمری بــه نســبت ســنوات پرداخــت حق بیمــه ( بــدون الــزام بــه رعایــت مــاده ۱۱۱ قانــون تأمیــن اجتماعــی موضــوع پرداخــت حداقــل مســتمری ) و بــه نســبت ســهام مقــرر در مــاده ۸۳ قانـون را خواهنـد داشـت.

حسن زاده گفت: سازمان تأمین اجتماعی ج.ا. ایران امیدوار است با ارائه این قبیل تسهیلات و حمایت ها زمینه‌های برقراری و ارتقاء رفاه را برای آحاد ایرانیان در هر نقطه از دنیا فراهم کند و این انتظار وجود دارد که هموطنان خارج از کشور با بهره مندی از بستر بیمه‌ای فراهم شده نسبت به مشارکت در نظام تأمین اجتماعی اقدام کرده و از خدمات و تعهدات قانونی مربوطه بهره مند شوند.


منبع: الف

فروش نوزاد در کنار سطل زباله/ مردم معتاد فرزندش را ۵۰ هزار تومان فروخت

پدر معتاد برای رهایی از فرزندش، نوزاد چند ماهه خود را به بهای ۵۰ هزار تومان فروخت.

به گزارش میزان، سومین فرزند یک خانواده معتاد است. تنها چند روز از تولدش نگذشته که از سوی پدر فروخته می‌شود. 

مرد معتاد، زیر قیمت تمام خرید و فروش‌های نوزاد در این چند وقت اخیر، نوزادش را به بهایی اندک می‌فروشد. رقمی معادل ۵۰ هزار تومان. 

خرید و فروش در کنار سطح زباله انجام می‌شود. پدر سراسیمه و برای رهایی از گریه‌های بی امان نوزاد گرسنه، تصمیم به فروش فرزند خود می‌گیرد.

زنی رهگذر در حالی که کیسه‌ای زباله در دست دارد با مردی تکیده مواجه می‌شود که یک نوزاد چند روزه را در آغوش گرفته است. با او همکلام می‌شود و سراغ مادر نوزاد را می‌گیرد. در دلش هزار بار آرزو می‌کند که‌ای کاش خودش مادر نوزاد بود. در همان چند ثانیه افکار مختلفی را در سر می‌پروراند. در میان افکارش غوطه ور است که مرد پیشنهاد فروش نوزاد را می‌دهد. 

زن برای خرید نوزاد، پول هایی که در کیف دستی اش داشته را به مرد معتاد پیشنهاد می‌دهد و در نهایت پدر می‌پذیرد که نوزاد خود را به مبلغ ۵۰ هزار تومان بفروشد. 

معامله انجام می‌شود و زن نوزاد را با خود به خانه می‌برد. 

برای بررسی وضعیت نوزاد فروخته شده و شرایط خانوادگی وی خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری میزان با زهرا موسی خانی، مددکار اجتماعی موسسه خیریه مهرآفرین گفت و گویی را داشته است. 

وی با اشاره به وضعیت خانواده نوزاد فروخته شده می‌گوید: مادر “شهاب”، نوزادی که چندی قبل به بهایی اندک فروخته شده، ۳۲ ساله و معتاد است. او ۱۵ سال قبل با فردی معتاد ازدواج می‌کند و در نهایت خودش نیز معتاد می‌شود. 

این مددکار اجتماعی می‌افزاید: پدر و مادر انواع مواد محرک و مخدر را مصرف کرده و وابستگی شدیدی به مواد مخدر دارند. 

موسی خانی با اشاره به شرایط خانوادگی نوزاد فروخته شده می‌گوید: خانواده نوزاد در محله اوراقچی‌های شوش ساکن بوده و خانه‌ای نمور و محقر داشتند. از نظر نظافت نیز خانه شرایط بسیار بدی داشت. مادر پیش از به دنیا آوردن شهاب، ۲ فرزند پسر ۱۳ و ۵ ساله دیگر نیز داشت که آن‌ها نیز به هیچ وجه شرایط خوبی نداشتند. 

وی در رابطه با شرایط دشوار زندگی کودکان به همراه مادر و پدر خود می‌گوید: پدر ماده مخدر شیشه مصرف می‌کرد و دائم دچار توهم‌های مختلف می‌شده است. همین موضوع نیز سبب شده بود که بار‌ها به سمت همسر و فرزندانش حمله ور شده تا آن‌ها را با چاقو بکشد. 

این مددکار اجتماعی در خصوص چرایی فروش نوزاد از سوی پدرش می‌گوید: تنها چند روز پس از تولد نوزاد، شدت توهمات مرد افزایش یافته و به تهدیدهایش نیز افزوده می‌شود. در نهایت، مادر برای نجات جان خود، مدتی خانه را ترک می‌کند و این ترک کردن خانه مصادف می‌شود با فروش نوزادی که تازه متولد شده است. 

موسی خانی می‌افزاید: پدر قادر به نگهداری از نوزاد نبوده و یک روز زمانی که برای جمع آوری ضایعات در خیابان حاضر می‌شود، نوزادش را به بهای ۵۰ هزار تومان به یک رهگذر می‌فروشد. 

وی در خصوص وضعیت حال حاضر دو فرزند دیگر این خانواده می‌گوید: پس از اطلاع از فروش نوزاد، بررسی هایی را در رابطه با وضعیت دو فرزند دیگر این خانواده داشتیم. در نهایت پس از تماس با اورژانس اجتماعی، فرزند بزرگ خانواده که پسر بچه‌ای ۱۳ ساله بود به سازمان بهزیستی واگذار شده، اما پسر ۵ ساله از سوی مادر به مکانی نامعلوم برده می‌شود و اکنون اطلاعاتی از وی در دسترس نیست. 
 


منبع: الف

آخرین جزئیات پرونده شکایت پلیس از بخشدار جوکار

رئیس اداره حقوقی پلیس راهور ناجا با بیان آخرین جزئیات پرونده شکایت پلیس از بخشدار جوکار گفت: پلیس راهور به شکایت خود پایبند است تا قانون احقاق شود.

سرهنگ محمد ترحمی رئیس اداره حقوقی پلیس راهور ناجا در گفت‌وگو با فارس، درخصوص آخرین وضعیت پرونده شکایت پلیس راه از بخشدار جوکار اعلام کرد: بخشدار بعد از ۲ روز بازداشت با قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد شده است.

وی تصریح کرد: این پرونده نیز در دست پیگیری است و پلیس راهور به شکایت خود پایبند است تا قانون احقاق شود؛ چرا که مامور پلیس راهور در حین انجام وظیفه و اجرای قانون صدمه دیده است.

لازم به ذکر است که راننده خودروی حامل فرماندار ملایر و بخشدار جوکار به علت سرعت بالا با اعلام ایست مامور پلیس راه بخش جوکار مواجه شده و پس از برخورد با مأمور پلیس از محل دور می‌شوند.

رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی در بیان جزئیات بیشتری در این خصوص به خبرنگار فارس گفت: مامور ما برای اعمال قانون راننده متخلفی را که با سرعت غیرمجاز در حال حرکت بود متوقف کرد و از آن مدارک خواست که در این لحظه بخشدار به جای راننده پشت خودرو می‌نشیند و با مأمور برخورد می‌کند؛ مأمور ما عنوان کرد که وقتی خودرو به وی برخورد کرد پرت شده و برف پاک‌کن ماشین را گرفته و بخشدار با حرکت مارپیچ کاری می‌کند که مأمور به وسیله جاده پرت شود.

سردار مهری در پاسخ به دیگر پرسش فارس مبنی بر واکنش پلیس نسبت به این اقدام اعلام کرد: اقدام بخشدار جوکار در این قضیه توهین‌آمیز، غیر قانونی و مجرمانه است؛ ایراد ضرب و جرح به مامور وظیفه‌شناس ما که از جانبازان شیمیایی جبهه است اقدامی مجرمانه و غیرقانونی است.

وی تصریح کرد: فرماندار شهرستان ملایر نیز در آن خودرو حضور داشته و شاهد اقدام مجرمانه بخشدار بوده ولی با توجه به اینکه ایشان مسئول شورای ترافیک شهرستان بوده، اقدام مسئولانه‌ای نیز نداشته‌اند، حتی نسبت به انتقال مامور مجروح ما به بیمارستان نیز عملی انجام نداده‌اند.

عالی‌ترین مقام راهنمایی و رانندگی کشور اعلام کرد: پرونده در مرجع قضایی همدان مطرح است و ما منتظریم تا قانون اجرا شود چرا که قانون برای همه یکسان است و مسئول و غیر مسئول ندارد و باید همه از قانون تبعیت کنند.


منبع: الف

دانلود ۱٫۷۲٫۱ Subway Surfers برای اندروید و ios / بازی پرطرفدار فرار در مترو این بار در کشور پرو

 باشگاه خبرنگاران جوان؛ Subway Surfers بازی جذابی که باید به جک و دوستانش کمک کنید از دست ماموران قطار فرار و از موانع و بین قطارها عبور کنند تا با جمع آوری سکه‌ها امتیاز کسب کنید. نسخه‌های قبلی در  فضای کشورهای مختلف ساخته می شد. اگر از علاقه‌مندان این بازی هستید خوب است بدانید در نسخه جدید این بازی جک و دوستانش به کشور پرو سفر کرده اند .

برخی از ویژگی های بازی Subway Surfers  :

    دارا بودن گرافیک اچ دی خیره کننده (HD) و رنگارنگ
    امکان باز کردن شخصیت های جدید بازی
    امکان مسابقه با دوستان به صورت آنلاین
    قرار داشتن دستاوردهای مختلف در مسیر بازی برای هیجان بیشتر
    انجام حرکات آکروبایتک توسط جک برای افزایش جذابیت
    گیم پلی اعتیادآور با کنترلرهای بصری-لمسی عالی


این بازی دارای امتیاز عالی ۴٫۵ از ۵٫۰  در گوگل پلی می باشد  و تا کنون نزدیک به  یک میلیارد بار از این فروشگاه نرم افزاری دانلود شده است که در ادامه نسخه اندروید و Ios آن را در زیر میتوانید دانلود کنید.

 
برای دریافت اندروید اینجا را کلیک کنید

برای دریافت آی او اس اینجا را کلیک کنید


منبع: الف

مشکلات اقتصادی آل سعود هزاران پاکستانی را بیکار کرد

تصمیم آل سعود مبنی بر لغو مجوز رانندگی برای خارجی‌ها که ناشی از مشکلات اقتصادی است هزاران پاکستانی را بیکار کرد.
به گزارش تسنیم، جنون جنگ و قدرت طلبی آل سعود و به آتش کشیدن خانه‌های مسلمانان مظلوم یمنی،دامن سران این رژیم را گرفته و آنان را نیز دچار مشکلات شدید اقتصادی کرده است.
این مشکلات تا آنجا پیش رفته است که حکام سعودی در اقدامی عجیب مجوز رانندگی توسط افراد خارجی را لغو کرده‌اند.
این تصمیم بیش از همه گریبان رانندگان دو شرکت پاکستانی «کریم و اوبر» را گرفته است که سهم بسزایی در بازار حمل و نقل عربستان داشته‌اند.
دستور لغو مجوز رانندگی توسط افراد خارجی توسط وزارت حمل و نقل عربستان صادر شده است و حداقل ۷۰ هزار نفر را از کار بیکار خواهد کرد.
بدیهی است این افراد با بیکار شدن مجوز اقامت خود را نیز از دست داده و مجبور می‌شوند به وطن خود مراجعت کنند.
روند اخراج اتباع کشورهای خارجی از عربستان چندی است شدت گرفته و صدها تبعه پاکستانی به بهانه‌های مختلف از خاک عربستان اخراج شده‌اند.
قرار است تا سال ۲۰۲۰ هیچ کارمند خارجی در عربستان باقی نماند.
جنگ افروزی عربستان در یمن هزینه‌های سرسام آوری برای آل سعود داشته و سران سعودی اینک به دنبال راهکاری برای خروج از باتلاق یمن هستند.


منبع: الف