ممنوعیت های عجیب در چین

هفته نامه همشهری جوان – محمدتقی حاجی موسی: دولت چین ریش و روبنده را در برخی مناطق این کشور ممنوع کرده است. این ممنوعیت های عجیب چه سابقه ای دارند؟

استان سین کیانگ در غربی ترین نقطه چین خانه بیش از ۱۰ میلیون مسلمان است. جمعیتی که اگر در هر کشور دیگری زندگی می کردند، احتمالا جزء گروه های پرقدرت آن منطقه به حساب می آمدند اما در چین بیش از یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون نفری آن ها تنها یک اقلیت کوچک به حساب می آیند. با وجود همین تعداد کم اما از سال ها پیش دولت مرکزی دست به سرکوب و محدود کردن مسلمانان سین کیانگ زده و حالا در جدیدترین اعمال محدودیت ها گذاشتن ریش، پوشاندن سر و آموزش کودکان در خانه ها ممنوع اعلام شده تا به گفته مقامات دولتی با مسلمانان افراطی و کسانی که خیال پیوستن به گروه های تروریستی مثل القاعده و داعش را دارند، مقابله شود.

 دموکراسی چینی
این ممنوعیت ها اما برای مردم چین جدید نیست و از وقتی دولت کمونیست سر کار آمده تاکنون، موارد عجیب و غریب زیادی بوده که توسط آن ها غیرقانونی و ممنوع اعلام شده و با کسانی که قصد شکستن این خط قرمزها را داشته اند، به شدت برخورد شده است. مواردی که بعضی هایشان احمقانه به نظر می رسند و البته فقط چین نیست که چنین قوانینی دارد و در باقی نقاط دنیا هم چنین خبرهایی هست که این جا به تعدادی از آن ها اشاره خواهیم کرد. قبل از آن اما باید ببینیم داستان سین کیانگ و قوانین جدیدش چیست.

آن طور که کارشناسان می گویند، ظاهرا محدودیت ها نسبت به اقلیت «اویغور» یعنی همان مسلمانان چین نسبت به گذشته دو برابر شده است و غیر از ممنوعیت ریش و پوشاندن سر برای خانم ها و آموزش در خانه حالا همه مسلمانان این منطقه موظف شده اند گذرنامه هایشان را به دولت تحویل دهند و البته در خودروهایشان فرستنده GPS نصب کنند تا هر وقت لازم شد بتوان آن ها را رهگیری کرد.

همچنین هرگونه انتشار، دانلود یا خواندن متون یا گوش دادن به صوت هایی که توسط دولت حاوی موارد افراط گرایانه باشد، شامل این ممنوعیت می شود و همه این ها نشان می دهد که دولت کمونیست حسابی نگران اوضاع است و نمی خواهد در کنار مشکلاتی که با جدایی طلبان تبت، کشورهای هم مرز، تایوان و قدرت های جهان دارد، دچار یک مشکل جدید هم بشود؛ سال های اخیر در منطقه سین کیانگ صدها نفر در عملیات هایی که تروریستی توصیف شده، کشته شده اند و مقامات رسمی ادعا دارند این حملات از سوی گروه های افراطی به ویژه اقلیت اویغور بوده است.

 دموکراسی چینی
این عملیات ها شامل حمله به ایستگاه راه آهن شهر کانمینگ در جنوب غربی چین و کشته شدن ۳۱ نفر و حمله ای در پکن می شود که یک خودرو به محل ازدحام جمعیت وارد شد و پنج نفر را کشت. چنین مواردی باعث شد «شی جینپینگ» رییس جمهور این کشور اعلام کند می خواهد یک «دیوار بزرگ آهنین» برای ایجاد امنیت و مبارزه با افراطی گری بنا کند؛ دیواری که البته با دیواری که ترامپ می خواهد بین آمریکا و مکزیک بکشد، متفاوت است و معنای استعاری دارد، چرا که جدا کردن سن کیانگ از چین غیرممکن است و منابع عظیم این منطقه در کنار محل قرار گرفتن این استان در مسیر آسیای میانه باعث شده اهمیت آن برای دولت مرکزی غیرقابل چشم پوشی باشد.

اویغورها کی هستند؟

اویغورها که اکثرا مسلمان هستند به طور مشخص در سین کیانگ زندگی می کنند و خودشان را از لحاظ فرهنگی، نژادی و حتی زبانی به آسیای مرکزی و کشورهایی مثل تاجیکستان، افغانستان و ازبکستان نزدیک می دانند. هر چند در طول تاریخ بیشتر تحت سیطره حاکمان چینی بوده اند.

تنش ها در این منطقه از ۶۰ سال پیش شروع شده که مردم نژاد «هان» یعنی نژاد بیشتر مردم چین به سین کیانگ وارد شدند و تبعیضی که دولت میان دو گروه قائل می شد باعث شد تا از آن موقع تا حالا دیگر این استان رنگ آرامش به خود نبیند.

 دموکراسی چینی

طبق گزارش ها کنگره آمریکا در سال ۲۰۱۱ درباره چین منتشر کرده کارگران نژاد «هان» نسبت به اویغورها کارهای بیشتری را صاحب می شوند و بیکاری بین اویغورها بالاست. همچنین دولت کمونیست تلاش های بسیاری می کند تا زبان، فرهنگ و امور مذهبی اویغورها را از بین ببرد و نمونه اش سختیگری هایی است که نسبت به مسلمانان و در ماه رمضان انجام می شود و نمی گذارند آن ها مثل مسلمانان کشورهای دیگر در این ماه آداب دینی و رسوم خود را انجام دهند.

دولت اما همه این اتهامات را رد می کند. و هفته گذشته وزیر خارجه چین گفت: «مردم در سراسر چین از هر نژاد و مذهبی از زندگی خود لذت می برند و آینده روشنی را در پیش روی خود می بینند و ما با تنها چیزی که مخالف هستیم، ایجاد گروه های تروریستی در یک نژاد یا یک دین خاص است و با آن برخورد می کنیم.»

داعش در چین

پکن به طور رسمی تنها با یک گروه از اویغورها مشکل دارد و آن هم جنبش اسلامی ترکستان شرقی (ETIM) است که از سال ۲۰۰۲ یعنی یک سال بعد از حملات ۱۱ سپتامبر در لیست گروه های تروریستی دولت آمریکا هم قرار گرفته و کارشناسان سیاسی می گویند این گروه در حال حاضر در بیعت القاعده یا داعش است.

 دموکراسی چینی

در فوریه گذشته یک ویدئوی ۲۸ دقیقه ای از این گروه پخش شد که سربازان ایوغور را نمایش می داد و در آن گفته می شد که ما به چین بر می گردیم و رود خون راه خواهیم انداخت. ویدئویی که شباهت بسیاری با نمونه های داعشی داشت و می توان گفت این گروه تحت تاثیر داعش قرار دارد؛ گروهی که در خوش بینانه ترین حالت تاکنون ۱۰۰ نفر از اعضایش به داعش پیوسته اند و در سوریه و عراق جنگیده اند اما آمار دیگری هم وجود دارد که می گوید این تعداد حدود ۳۰۰ نفر هستند و شاید دولت چین از این می ترسد که نکند این تعداد روز به روز بیشتر شود و منطقه سین کیانگ روزی اعلام جدایی کند.

همین ترس باعث شده دولت دست به کارهایی بزند که از دید دیگران احمقانه به نظر می رسد و ممنوعیت های زیادی برای مردمش ایجاد کند؛ ممنوعیت هایی که البته تنها به مسلمانان سین کیانگ محدود نمی شود، موارد بسیار زیادی است که هیچ کدام از چینی ها جرئت نزدیک شدن به آن را ندارند نزدیک شدن به آن برابر با مجازات های سنگین مثل اعدام خواهدبود.

موارد عجیبی که در چین ممنوع هستند

آواتار فقط سه بعدی

گل یاس: شاید بعضی ها فکر کنند دولت چین دلش برای این گونه گیاهی می سوزد که آن را جزء ممنوعیت هایش قرار داده اما واقعیت این است که بعد از انقلاب سال ۲۰۱۱ در تونس که به انقلاب گل یاس معروف شد، دولت کمونیست هر چیزی را در رابطه با این گل ممنوع کرد. مواردی که شامل خرید و فروش، پرورش و حتی صحبت کردن درباره آن می شود.

 دموکراسی چینی
فیلم های خارجی: طبق قانونی که دولت چین وضع کرده هر سال تنها ۳۴ فیلم خارجی اجازه اکران در سینماهای این کشور را دارند که البته بعد از پذیرفته شدن باید کلی سانسور شوند و هر چیزی که دولت کمونیست مخالف آرمان های خودش تشخیص بدهد حذف خواهدشد. هنوز معلوم نیست این عدد ۳۴ از کجا آمده و چرا مثلا ۳۰ فیلم در سالن نمایش داده نمی شود؟

توییتر: دارندگان اکانت توییتر در چین نمی توانند از آن استفاده کنند و در راستای سیاست «فایروال بزرگ چین» بسیاری از سایت ها و شبکه های اجتماعی در این کشور بسته است و همه چیز به شدت سانسور و پیگیری می شود.

هریسون فورد و برد پیت: ستاره ها و آدم های مشهور زیادی در دنیا هستند که ورودشان به چین ممنوع است. برای مثال هریسون فورد و ریچارد گیر به خاطر حمایت آشکارشان از استقلال تبت دچار این محدودیت شدند و برد پیت هم بعد از آن که در فیلم «هفت سال در تبت» بازی کرد، اجازه ورود به خاک چین را از دست داد.

فیلم آواتار نسخه دوبعدی: فیلم آواتار زمان اکرانش در چین بسیار موفق بود و همین موفقیت بسیار باعث شد دولت کمونیست از ترس محبوبیت زیاد چند هفته بعد، اکران آن را ممنوع کند. البته نکته جالب این است که تنها نسخه دو بعدی آواتار در چین ممنوع است و معلوم نیست چرا نسخه سه بعدی آن ممنوع نیست.

دموکراسی چینی

کنسول های بازی ویدئویی: در سال ۲۰۰۰ دولت چین اعلام کرد که همه بازی های ویدئویی و کنسول ها و دیگر ملحقاتشان ممنوع است تا وقت جوانان بیخود تلف نشود و به جایش کار کنند که در ظاهر خیلی هم قانون خوبی است. ژانویه ۲۰۱۴ اما دولت به طور موقت این قانون را لغو کرد و باید دید تا کی می گذارد ملت خودشان بین بازی و کار یکی را انتخاب کنند.

سفر در زمان: این که واقعا برای سفر در زمان قانون وجود داشته باشد به اندازه خود این ماجرا احمقانه است چه برسد به این که قانون آن را ممنوع هم کرده باشد. درواقع دولت چین به دلایلی نامشخص هرجا سخن از سفر در زمان باشد آن را سانسور می کند. انگار که کمونیست ها خیلی دوست ندارند مردم بفهمند قبلا چه بلایی سر اجدادشان آمده است.

آلیس در سرزمین عجایب: انتشار رمان کلاسیک آلیس در سرزمین عجایب نوشته لوییس کارول در چین ممنوع است و علت آن این است که دولت کمونیست دوست ندارد حیوانات حرف بزنند. از نظر آن ها وقتی حیوانات به زبان انسان ها صحبت کنند یعنی در سطح آدم ها قرار گرفته اند و این یعنی فاجعه.


منبع: برترینها

ناصر هاشمی: از آن رنج‌های سال‌های بی‌کاری عبور کرده‌ام

هفته نامه چلچراغ – فرنوش ارس‌خانی: در دهه ۷۰ با پخش سریال‌های تلویزیونی موفق و به‌یادماندنی، جوان‌های زیادی از دل قاب جادویی بیرون آمدند و به سینما معرفی شدند. شاید یکی از سریال‌هایی که در آن سال‌ها بیشتر از همه گل کرد، «پدرسالار» با بازی بازیگران تئاتر، سینما و تلویزیون بود که به دلیل استقبال مردم چندین بار در طول این سال‌ها بازپخش شد. ناصر هاشمی و کمند امیرسلیمانی دو جوان مهم این سریال بودند که قصه در تلاطم رابطه آن‌ها با کاراکتر اصلی فیلم، پدرسالار شکل می‌گرفت. بازیگران جوان این سریال با این‌که موقعیت مناسبی برای فعالیت بیشترشان در آینده فراهم شده بود، اما هر یک مسیرهای متفاوتی را در پیش گرفتند.

روزگارِ غریب… 

شاید یکی از بازیگران مهم این کار، ناصر هاشمی بود که سا‌ل‌ها به دلیل کم‌کاری و وسواس در انتخاب‌هایش، به‌عنوان بازیگر گزیده‌کار سینما و تلویزیون لقب گرفت و همین روش را به‌عنوان اصول و شیوه بازیگری خود انتخاب کرد. او در این سا‌ل‌ها فعالیت چندان پررنگی در بازیگری نداشت و شاید مهم‌ترین کارش «روزگار قریب» بود که نقش جوانی دکتر قریب را بازی می‌کرد. حتی فیلم «خانه پدری» هم که بسیاری از منتقدان بازی او را نقطه قوت کارنامه‌اش می‌دانستند، در اکران عمومی با توقیف و بدشانسی مواجه شد.

شاید حضور ناصر هاشمی در فیلم بعدی‌اش یعنی «برادرم خسرو»، به‌نوعی جبران تمام سال‌های گزیده‌کاری و بدشانسی‌اش است. او با جان و دل در این فیلم ظاهر شد و قدرت نهفته خود را برای مخاطب روشن کرد. شاید هاشمی برای اولین بار است که نقش یک آدم پیچیده خاکستری را تجربه می‌کند. آن‌قدر بازی در این نقش برایش جذاب و دل‌نشین بوده که معتقد است نقش‌های منفی و خاکستری جوهر قدرتمند فیلمنامه هستند.

شما بازیگر گزیده‌کار و سخت‌گیری هستید و تقریبا هر چند سال یک بار در عرصه بازیگری به فعالیت می‌پردازید. دلیل اصلی این موضوع و تن ندادن شما به فعالیت بیشتر در این زمینه چیست؟

من عنوان گزیده‌کاری را دوست ندارم و دلم می‌خواهد مثل هر آدم دیگری صبح که از خواب بیدار می‌شوم، سر کار بروم و مثل اغلب بازیگرانِ تئاتر، بدنم آماده باشد و صیقل پیدا کند. همه آدم‌ها دوست دارند کار کنند، اما وقتی با پیشنهاد چشم‌گیر و قابل توجهی مواجه نمی‌شوند، درنهایت مجبور هستند به بیکاری تن دهند. متاسفانه در طول این سال‌هایی که من از بازیگری دور بودم، هیچ زمینه‌ای برای ابراز توانایی‌های من در کارها فراهم نبود و نقش‌ها خصوصا نقش‌هایی که در سریال‌های تلویزیونی پیشنهاد می‌شدند، انگار ده‌ها نفر دیگر آن‌ها را بازی کرده بودند و نخ‌نما و کلیشه‌ای به نظر می‌رسیدند. در سینماها هم اغلب نقش‌ها را ستارگان و عده خاصی بازی می‌کردند و فرصت برای حضور من در برخی فیلم‌ها فراهم نمی‌شد…

و شما چگونه با این روند غم‌انگیز دست‌وپنجه نرم می‌کردید؟

به‌هرحال جوهر مرد یا انسان کار است و اگر آدم کار نکند، زنگ می‌زند. حتی به لحاظ روحی و مالی آدم در تنگنا قرار می‌گیرد. (خصوصا در سال‌های اخیر که آدم در هر کاری بازی می‌کند، پولش را باید شش ماه یا یک سال و چند سال بعد بگیرد.) من سعی‌کردم با کلاس‌های بازیگری که داشتم یا رفتن به باشگاه، مطالعه، فکر کردن، نوشتن و همه کارهایی که در ارتباط با حوزه کاری‌ام است، خودم را سالم، قوی و آماده نگه دارم. خیلی دوره سختی بود، ولی خوش‌بختانه نتیجه خوبی داشت. چند نقش پی‌درپی در سینما به من پیشنهاد شد که آن‌ها را دوست داشتم و از بازی در آن‌ها لذت بردم. فکر می‌کنم الان دیگر از آن ناراحتی‌‌ و رنج‌های سال‌های بی‌کاری عبور کرده‌ام.

شما در سال‌های نخست فعالیت هنری خود در زمینه نویسندگی و کارگردانی هم به فعالیت می‌پرداختید و حتی تجربه ساخت سریالِ محبوبِ «سمندون» برای تلویزیون را در کارنامه هنری‌تان دارید. چرا در این مدت که از بازیگری فاصله گرفته بودید، به کارگردانی روی نیاوردید؟

ما کارگردان‌های زیادی داریم که بی‌کار هستند. تعداد کارگردان‌های خوب ما محدود هستند و آن‌ها هم هر چند سال یک بار فیلم می‌سازند. ساخت یک پروژه، زمان زیادی می‌طلبد. مثلا من چند فیلمنامه دارم که مدت‌هاست دلم می‌خواهد ‌آن‌ها را بسازم، اما هر بار که می‌خواهم سراغ آن‌ها بروم، شرایط ساخت آن فراهم نمی‌شود، قید آن‌ها را می‌زنم و دنبال بازیگری می‌روم. حرفه ما به شکلی نیست که بخواهی فقط روی یکی از شاخه‌ها تمرکز کنی. ما بیشتر سراغ کاری می‌رویم که بهتر و پشت سر هم بتوانیم انجام دهیم.

روزگارِ غریب… 

 
با بازی در «خانه پدری» به فعالیت دوباره در سینما روی آوردید و پس از آن توانستید در فیلم «برادرم خسرو» یک نقش متفاوتِ از جنس خاکستری را بازی کنید. زمانی که با فیلمنامه «برادرم خسرو» مواجه شدید، به‌عنوان یک نویسنده یا کارگردان هم به آن نگاه کردید؟

بله، اما من همیشه سعی می‌کنم وارد محدوده‌ کاری دیگران نشوم و دخالت نکنم. طبیعی است وقتی شما در مورد کاراکتر و نقش خودتان در گروه صحبت می‌کنید، با دیگر نقش‌ها هم ارتباط پیدا می‌کنید و متوجه نظرات و صحبت‌های مختلفی از سوی دیگران خواهید شد. ما بحث‌های داغ و جذابی در «برادرم خسرو» داشتیم، حتی گاهی اوقات عوامل پشت صحنه و فیلم‌بردار هم به جلسات ما می‌آمدند و در بحث شرکت می‌کردند و ما با کمک هم لایه‌های پنهان و نواقص کار را روشن می‌کردیم…

گویا زمانی که امیر سیدی دستیار احسان بیگلری برای بازی در این فیلم به شما اس‌ام‌اس زده بود، شما گفته بودید من ناصر هاشمی هستم، اگر با مهدی کار دارید، شماره‌اش این است… چرا احساس کردید به شما اشتباهی اس‌ام‌اس زدند و با برادرتان کار دارند؟

چون مدت‌ها بود که من دیگر در سینما فعالیت نداشتم، با هر کسی مواجه می‌شدم (یعنی ۹۹ درصد آدم‌ها) بلافاصله می‌گفتند چرا دیگر نیستی؟! این موضوع برای من عذاب‌آور شده بود و دیگر دوست نداشتم این سوال را از مردم و مطبوعات بشنوم. وقتی هم که این اس‌ام‌اس از سوی امیر سیدی، دستیار و برنامه‌ریز قدیمی سینما، برای من ارسال شد، احساس کردم با مهدی کار دارند، چون او حضور بیشتری در سینما داشت. اما بلافاصله بعد از این اتفاق، آقای سیدی جواب داد که نه با مهدی کار نداریم، با خود شما کار داریم.

اولین بار که با نقش ناصر در فیلمنامه مواجه شدید، تعبیرتان از این نقش چه بود و چطور توانستید ابعاد و زوایای پنهان و خاکستری شخصیت او را درک کنید؟

راستش وقتی فیلمنامه را خواندم، از خوب بودن سناریو خیلی تعجب کردم، چون مدت‌ها بود با سناریویی که تحقیق و آگاهی پشت آن باشد، مواجه نشده بودم.

اما قصه این فیلم واقعی بود و یک حرکت درونی در آن وجود داشت. من فیلمنامه و نقشم را خیلی دوست داشتم، چون احساس کردم بازیگر در این فیلم تاثیرگذار است و بی‌خاصیت و خنثی نیست. رگه‌های پنهانی‌ که این شخصیت داشت، فوق‌العاده جذاب و لذت‌بخش بود و برای بازیگر جای کار بسیاری داشت. به نظرم بازی در چنین نقش‌هایی برای هر بازیگری یک ایده‌آل است و فکر می‌کنم نقش ناصر به قول دوستان سر صحنه، از آن دست نقش‌هایی بود که به‌ندرت در سینمای ایران نوشته می‌شد.

در یکی از مصاحبه‌های اخیرتان گفته بودید که سکانس‌هایی از بازی شما مثل اشک ریختن ناصر بعد از این‌که خسرو را با طناب به تخت می‌بندد، از فیلم حذف شده است. درباره این موضوع توضیح دهید.

به نظرم ناصر در این فیلم دارای ابعاد مختلف و بازتری است، یعنی به‌عنوان یک انسان، علاوه بر خشونت و عصبانیت، ویژگی‌های مثبت مثل محبت و دلسوزی هم دارد. منتها ناصر در شرایط بدی قرار دارد و احساس می‌کند برادرش زمان نامناسبی به خانه‌ او آمده است. ناصر آدم بد و خبیثی نیست. حتی در همین سکانس که اشاره کردید، ناصر بعد از این‌که خسرو را با طناب می‌بندد، گریه می‌کند، اما گریه او از فیلم درآمده است. به نظرم اگر محبت و خشونت ناصر با هم در فیلم وجود داشت، ممکن بود فیلم رنگ و ابعاد بیشتری پیدا کند. اما درنهایت فیلم امضای کارگردان است و من برای تصمیم او احترام قائل هستم.

معمولا این نوع نقش‌ها افت‌وخیز زیادی برای بازیگر به همراه دارد و تا مدت‌ها ممکن است بازیگر درگیر یک چالش باشد. چقدر سعی کردید بعد از پایان بازی‌ در این فیلم از ناصر فاصله بگیرید و تحت تاثیر او قرار نگیرید؟

این نقش‌ها ممکن است مدت طولانی در وجود آدم زندگی کنند. برای همین من خیلی سعی‌کردم از این آدم دور شوم و فاصله بگیرم. چون از این آدم و فضای سرد و محزون خانه او خوشم نمی‌آمد و دلم برایش می‌سوخت. حتی بعد از این‌که پنج، شش بار فیلم را دیدم، الان دیگر دوست ندارم فیلم را ببینم.

اگر بخواهیم به شکل کلی شخصیت ناصر و احساس او را نسبت به خسرو قضاوت کنیم، او را شخصیتی بدون احساسات برادرانه و در عین حال مستبد و خودرأی خواهیم دید. به نظر می‌رسد که ناصر دچار یک‌سری مشکلات درونی است که سرمنشأ اصلی آن‌ها لزوما مختص به زمان حال و آمدن خسرو به خانه او نیست.

روزگارِ غریب…

در اولین سناریویی که به دست ما رسید، این دو برادر تقریبا اختلاف سنی‌شان، دو سه سال بود. حتی قرار نبود من نقش ناصر را بازی کنم، چون من تفاوت سنی‌ام با شهاب حسینی زیاد است. برای همین من را جوان‌تر کردند و اختلاف ۱۰ و ۱۲ ساله‌ای میان دو برادر شکل گرفت.

با آمدن من به فیلم شاید بخشی از سناریو باقی ماند و در فیلم به آن پرداخته نشد. در سناریو اولیه من برادر درس‌خوان و کمی لوسی بودم و برادر کوچک‌تر دنبال هنر و آزادی و رهایی بود. در آن‌جا برادر بزرگ‌تر به خسرو حسادت می‌کند. حتی فکر می‌کنم سکانسی که خسرو می‌فهمد ناصر دعوت‌نامه‌اش را پنهان کرده بود، ریشه در همین حسادت ناصر نسبت به او داشت. این وضعیت در متن نهایی کلی‌تر شد و برای شخصیت ناصر یک‌سری چهارچوب‌ها و اهدافی طراحی شد که جهان او را از برادر کوچک‌تر متمایز می‌کرد.

شاید بخش‌هایی از آن سناریو الان در فیلم باقی مانده باشد و مخاطب بعضی چیزها برایش سوال باشد. علاوه بر این، سکانس‌های کوتاهی از فیلم در نسخه اکران‌شده حذف شده است. مثلا ابتدای فیلم ناصر و زنش اتاق‌ها و خانه را تمیز می‌کنند و بعد که مهمان‌ها می‌آیند، خسرو با سیگار به داخل آشپزخانه می‌آید و این شروع به‌هم‌ریختگی است. رفتاری که خسرو در ابتدای فیلم می‌کند، کمی در فیلم حذف شده و الان به نظر می‌آید ناصر بی‌خودی دارد با او دعوا می‌کند! شاید برای همین هم هست که مخاطب پس از تماشای فیلم کمتر به ناصر حق می‌دهد و بیشتر دل‌بسته خسرو است.

شما چند روز پیش در ششمین جشنواره فیلم‌های ایرانی در سفارت استرالیا توانستید جایزه بهترین بازیگر مرد را دریافت کنید. درباره این جایزه بگویید.

آن جایزه برای من بسیار ارزشمند و مهم است، چون با انتخاب هنرمندان حرفه‌ای سینما که خودشان از مراحل پیچیده بازیگری عبور کردند (فاطمه معتمد آریا، بهروز وثوقی و کارگردان خوب و جوان ما شهرام مکری) به من تعلق گرفت و من از این بابت خیلی خوشحال هستم.

آیا انتظار نداشتید این جایزه را از جشنواره فیلم فجر بگیرید، یا حتی برای بازی در این فیلم کاندیدا شوید؟

من از همان سال‌های جوانی تصمیم گرفتم به جایزه و این‌جور چیزها تکیه نکنم، چون ممکن است به محض این‌که شما منتظر جایزه باشید، جایزه نگیرید و از این بابت خیلی ناراحت و دلگیر شوید. زمانی هم که فیلم «خانه پدری» و «برادرم خسرو» را بازی کردم، منتقدان و اهالی مطبوعات لطف بسیار زیادی نسبت به بازی من در این فیلم داشتند، و فکر می‌کنم همین برای من مثل یک جایزه بود.

با توجه به این‌که «برادرم خسرو» شروع دوره جدیدی در بازیگری شما محسوب می‌شود، چقدر به ادامه مسیرتان بعد از این فیلم فکر کرده‌اید؟

امیدوارم شرایط خوبی فراهم شود تا هر کسی بتواند یک سقف حداقلی را برای خود رعایت کند. من زیاد آدم پرتوقعی نیستم و انتظار ندارم نقش‌های درجه یک را به من بدهند. ولی امیدوارم در یک حد قابل قبولی بتوانم کارم را ادامه دهم.


منبع: برترینها

کتاب هایی که نباید خواند!

روزنامه هفت صبح – یاسر نوروزی: پرونده ای درباره کتاب هایی که به دلایل مختلف از جمله ممیزی، کیفیت ترجمه، ضعف تالیف و … نباید سراغ شان رفت.

کتاب «جنگل نروژی» اثر هاروکی موراکامی، مهم ترین کار این نویسنده است اما تاکنون ترجمه نشده. چرا؟ به یک دلیل ساده؛ این کتاب در ایران غیرقابل چاپ است و با فرهنگ ما مطابقت ندارد، بنابراین مترجمان هم قید ترجمه آن را زده اند. با این حال همین کتاب به تازگی در ایران از سوی مترجمی با اسم مستعار «م. عمرانی» چاپ شده است.

البته این اسم چندان هم مستعار نیست و در همین صفحه توضیح داده ایم که ماجرای واقعی این اسم چیست. با این حال، پرونده ما صرفا به ترجمه ایشان اختصاص ندارد بلکه درباره کتاب هایی است که به جهات مختلف اصلا نباید خواند!

مثلا در کنار «جنگل نروژی» می شود به کتاب «هزار پیشه» بوکوفسکی با ترجمه نیلوفر داد اشاره کرد که واقعا معلوم نیست چطور چاپ شده، چون کتاب پر از مسائل ممیزی است. در هر حال بعضی کتاب های ترجمه در ایران به دلایل ممیزی یا ضعف ترجمه اصلا تبدیل به کتابی دیگر می شوند. بعضی کتاب های نویسندگان خارجی زبان هم هستند که بسیار ضعیف اند اما مترجمان به دلیل بازار فروش سراغ آنها رفته اند. در این صفحه به بعضی از این کتاب ها پرداختیم تا اگر در کتابفروشی دیدید، نخرید و نخوانید!

جنگل نروژی/ هاروکی موراکامی

از جنگل مترجم تا جنگل موراکامی

جو نویسنده ژاپنی همچنان درگیر مخاطبان فارسی زبان است اما بد نیست بدانید بهترین اثر این نویسنده «جنگل نروژی» است که به تازگی به فارسی ترجمه شده. خب! حالا چرا نباید این ترجمه جدید را بخوانید؟ چون رمان پر است از مسائلی که قاعدتا در فرهنگ ایرانی قابل چاپ نیست و مجوز هم نمی گیرد.

کتاب هایی که نباید خواند!

با این حال انتشارات نوای مکتوب، این رمان را با ترجمه شخصی به اسم «م. عمرانی» به تازگی چاپ کرده که احتمالا مقصود ناشر فقط سود مادی بوده است. حالا این «م. عمرانی» کیست؟ به احتمال زیاد مترجم کتابی دیگر از موراکامی است که ترجمه اش با انتقاد شدید مهدی غبرایی مواجه شد. خانم معصومه عباسی نتاج عمرانی چون دیده اند که کتاب قبلی چنین انتقاداتی در پی داشته حالا با اسم مستعار «م. عمرانی» ترجمه جدیدشان را چاپ کرده اند! در هر حال سوتی های درشت ترجمه ایشان را در همین صفحه در بخش رمان «Q84» توضیح داده ایم اما برسیم به ترجمه «جنگل نروژی». هر علاقه مند و اهل رمانی با کوچک ترین تحقیقی می تواند بفهمد چرا «جنگل نروژی» در این سال ها در ایران چاپ نشده است.

ترجمه مهدی غبرایی از این رمان هم مدت هاست در وزارت ارشاد است و مترجم نیز بارها گفته به حذفیات فراوان آن تن نخواهد داد و اگر داستان رمان با حذفیات لطمه ببیند آن را چاپ نخواهد کرد. با این حال شخصی به اسم مذکور کتاب را چاپ کرده و معلوم نیست چه بلایی سر تم اصلی رمان آورده! ضمن این که فارسی مترجم نیز فارسی سلیسی نیست و نشان از ترجمه ای ابتدایی دارد.

عدم آشنایی مترجم با زبان مبدأ یعنی فارسی، به وضوح در متن به چشم می خورد و خلاصه همه چیز جمع شده تا اولین پیشنهاد ما برای نخواندن کتاب، این رمان باشد! البته اگر علاقه زیادی به موراکامی دارید می توانید این رمان را تهیه کنید و بخوانید اما خب بدانید که «جنگل نروژی» که می خوانید جنگل مترجم است، نه جنگل موراکامی!


آهستگی/ میلان کوندرا

موضوع عاشقانه شد!

تقریبا کتابی نیست از نویسنده بزرگ چک در ایران ترجمه نشده باشد. اغلب ترجمه های آن هم ترجمه های مقبولی است و مخاطبان فراوان هم داشته. به خصوص که نام او همواره در سال های مختلف به عنوان یکی از بخت های جایزه نوبل مطرح بوده. هر چند که برخی آثارش حذفیاتی داشته اند و چاپ شده اند اما مترجمان همگی بر این باور بودند که رمان «آهستگی» این نویسنده عملا در ایران غیرقابل چاپ است.

کتاب هایی که نباید خواند!

با این حال یک عالمه مترجم در ایران سراغ این رمان رفته و عجیب این که آن را با تمام حذفیاتش چاپ کرده اند! کیومرث پارسای در نشر علم با عنوان «آهستگی»، نیما زاغبان در انتشارات مطالعات و روشنگران زنان با عنوان «آهستگی»، رویا منجم از انتشارات نگاه سبز با عنوان «کندی»، حمید جاهد در انتشارات سروینه با عنوان «آهستگی» و مینا سرکیسیان در انتشارات آیدا با عنوان «آهستگی». اینها همه ترجمه هایی هستند که به کیفیت آنها کاری نداریم بلکه مسئله آن است که قطعا همگی حذفیاتی داشته اند و عملا بهتر است سراغ «آهستگی» نروید.

در عوض اگر علاقه مند به خواندن آثار این نویسنده بزرگ هستید می توانید «بار هستی»، «زندگی جای دیگری است»، «مهمانی خداحافظی»، «هویت» و … را بخوانید. تمام این آثار هم تمام و کمال نیستند و ممکن است حذفیاتی داشته باشند اما دست کم به «آهستگی» نمی رسند چون همان طور که گفتیم مضمون اصلی «آهستگی» با فرهنگ ما مطابقت ندارد و در بازار کتاب ایران قابل عرضه نیست.

بنابراین هر ترجمه ای هم از این کتاب ترجمه ناقصی است. حتی یکی از ترجمه های فوق، کتاب را شبیه یک کتاب عاشقانه سانتی مانتال در آورده. مترجم دست برده و گویی کتابی دیگر تولید کرده است.


آب کردن/ ای. ال. دکتروف

ترجمه ای بد از مترجمی سرشناس

«ادگار لورِنس دکتروف» معروف به «ای. ال. دکتروف» در سال ۱۹۳۱ در نیویورک متولد شد. او از سال ۱۹۶۹ نویسندگی را به شکل حرفه ای پی گرفت و با رمان «کتاب دانیال» در سال ۱۹۷۱ به شهرت رسید. این رمان یکی از آثار مهم دکتروف است که هنوز به فارسی ترجمه نشده. البته اوج کار دکتروف را رمان «رگتایم» می دانند؛ رمانی که پس از انتشار، یعنی در ۱۹۷۵، برای نویسنده اش شهرت جهانی به همراه آورد. این رمان در ایران به همت نجف دریابندری ترجمه و از آن پس دکتروف به مخاطبان فارسی زبان معرفی شد.

کتاب هایی که نباید خواند!

دریابندری پس از آن «بیلی باتگیت» را نیز ترجمه و منتشر کرد که همین دو رمان از نویسنده ای قدرتمند خبر می داد و علاقه مندان را به سمت مطالعه آثار این نویسنده کشاند. با این حال، تا مدتی مترجمی سراغ آثار دکتروف نمی رفت تا این که چند اثر دیگر از او به فارسی در سال های اخیر ترجمه شد؛ از جمله «پیشروی» (ترجمه امیر احمدی آریان)، «هومر و لنگلی» (ترجمه الهام نظری)، «قصه های سرزمین دوست داشتنی» (ترجمه علیرضا کیوانی نژاد) و «آب کردن» (ترجمه ابراهیم اقلیدی).

برای این که با این نویسنده خلاق آمریکایی آشنا شوید بهتر است «رگتایم» یا «بیلی باتگیت» را بخوانید. اگر علاقه مند شدید می توانید سراغ آثار دیگر این نویسنده هم بروید. با این حال مطالعه «آب کردن» را کلا فراموش کنید چون به علت ترجمه عجیب و غریب آن اصلا نمی توانید بخوانید! عجیب اینجاست مترجم این کتاب آقای ابراهیم اقلیدی از جمله چهره های سرشناس ترجمه هزار و یک شب است.

به نظر می رسد ایشان نباید سراغ ترجمه رمان بروند چون واقعا نمی شود این رمان را با ترجمه ایشان خواند. در واقع می شود گفت ترجمه ای بد از چهره ای شناخته شده است.


موزه معصومیت/ اورهان پاموک

پاموک گناه ندارد؟

هیچ کدام از ترجمه های موجود در ایران از این رمان را نباید خواند. چرا؟ کافی است به تعداد صفحات ترجمه های موجود در بازار نگاهی بیندازید و آن را با نسخه انگلیسی مقایسه کنید. نتیجه نشان می دهد در تمام ترجمه ها حدود ۱۰۰ تا ۳۰۰ صفحه از کتاب غیب شده است! بنابراین پیشنهاد ما این است که اجر ترجمه جدیدی دوباره به بازار آمد لااقل تعداد صفحاتش را نگاهی بیندازید. تعداد صفحات نسخه ترکی کتاب ۵۹۳ صفحه است و نسخه انگلیسی آن ۵۳۱ صفحه. با توجه به آن که مترجمان عموما یک صفحه متن فارسی را یک برابر و نیم یک صفحه انگلیسی می دانند، بنابراین ترجمه فارسی آن باید حداقل حدود ۷۵۰ صفحه باشد.

کتاب هایی که نباید خواند!

پس به این نتیجه می رسیم که اکثر ترجمه ها چنان با حذف منتشر شده اند که بهتر است مطالعه آنها را کنار بگذارید. اما درباره این رمان باید گفت داستان در محله های بالای شهر استانبول مثل نیشانتاشی، چوکورکوما، تقسیم، حربیه و بی اوغلی – محله هایی که نقشی کلیدی در زندگی خود پاموک داشتند – می گذرد. راوی، سرگذشت یک مرد ثروتمند استانبول به نام «کمال» را روایت می کند که به عشق دختری از طبقه فرودست جامعه به نام «فسون» گرفتار می شود.

جالب اینجاست پاموک بعدها موزه ای واقعی به نام «موزه معصومیت» هم به راه انداخت. خودش در این باره می گوید: «در فاصله ۷ تا ۲۲ سالگی دوست داشتم نقاش شوم. در اعماق وجودم یک نقاش مرده وجود دارد؛ من به این نقاش اجازه دادم که کار خود را بکند و نتیجه اش این موزه شد.»

او در ادامه درباره ارتباط رمانش با این موزه گفته: «در دهه آخر قرن گذشته که می خواستم رمان را چاپ کنم، در فکر ایجاد موزه نیز بودم اما از آنجا که انتشار رمان تا سال ۲۰۰۸ ممکن نشد، طبیعتا افتتاح موزه نیز دچار تاخیر شد. با این کار می خواستم خانواده ای خیالی را با خانه و اشیایی که در آن وجود دارد، به وجود آورم تا بعد آنها را به موزه بدل کنم و بعدتر رمانی از روی آن بنویسم.»

تاریخ عمارت این موزه به سال ۱۸۹۷ بر می گردد و برای تبدیل آ« به موزه از یک معمار موزه آلمانی و افراد متخصص دیگر مشاوره گرفته شده است. پاموک با ذکر این که هنوز هم در استانبول حتی یک پروژه «موزه استانبول» وجود ندارد، می گوید کار من در واقع مثل برداشتن قاشقی آب از یک اقیانوس بود!


IQ84 / هاروکی موراکامی

آیا «لهستان» همان «هلند» است؟!

یکی دیگر از کتاب هایی که به لطف مترجم به کلی تباه شده است، رمانی دیگر از هاروکی موراکامی است. این رمان سال ۹۴ با ترجمه شخصی به نام معصومه عباسی نتاج عمرانی (احتمالا همان م. عمرانی که «جنگل نروژی» را ترجمه کرده) جاپ شد. خب رمان، رمان سرشناسی است و در سال ۲۰۱۱ باعث شد بسیاری از مخاطبان رمان در سراسر جهان در صف بایستند تا آن را بخرند و بخوانند. به همین جهت ناشر (انتشارات آوای مکتوب) هم ترجیح داده با ترجمه ای افتضاح آن را به هر قیمتی شده روانه بازار کتاب ایران کند.

کتاب هایی که نباید خواند!

ترجمه آنقدر پر ایراد بود که این بار مترجم آثار موراکامی نتوانست سکوت کند. او در گفتگویی از مترجم اسم نبرد اما درباره آن گفت: «من به طور کلی معتقدم عصر، عصر آزادی جریان اطلاعات است و در این زمینه همه می توانند به این جریان دسترسی داشته باشند. هر کسی می تواند هر کتابی که دوست دارد را ترجمه کند. مثلا ترجمه ای که امیر مهدی حقیقت از کتاب «سوکورونازاکی…» ارائه داده ترجمه ای است که من درباره اش بحثی ندارم و اتفاقا ناشر خوبی آن را روانه بازار کرده اما همین موراکامی مترجمانی در ایران دارد که صرفا دست به کتاب سازی می زنند.

به تازگی کتابی با حجم ۱۲۰۰ صفحه (IQ84) منتشر شده و مترجم به معنای واقعی کلمه از اول تا به آخر آن گند زده است. مثلا Poland را هلند ترجمه کرده و از یک رجوع ساده به منابع هم دریغ کرده و هیچ به این فکر نکرده که ممکن است با این کار تاریخ را تحریف کند یا افلاطون را پلاتو ترجمه کرده یا … آنقدر از این نکات بسیار است که اگر بخواهم شرح دهم خود مجالی جداگانه می طلبد.»

در واقع مترجم حتی نمی داند که افلاطون را در زبان انگلیسی «پلاتو» می نویسند! به همین جهت شاهکاری که ایشان ارائه داده را نیز در فهرست کتاب های نخواندنی گنجانده ایم. اگر دیدید حتما نخرید و نخوانید!


بنجامین باتن/ اسکات فیتز جرالد

برو فیلمش را ببین!

«ماجرای عجیب بنجامین باتن» بعد از پخش فیلم آن به کارگردانی دیوید فینچر، به سرعت در ایران ترجمه شد. تا به حال دو ترجمه از این کتاب منتشر شده که به نظر می رسد هیچ کدام را نباید خواند! نه به خاطر ضعف ترجمه، به خاطر ضعف تألیف. چون اثر سینمایی به مراتب قوی تر از داستان ضعیف فیتز جرالد است.

کتاب هایی که نباید خواند!

«بنجامین باتن» اسکات فیتز جرالد، داستانی است سست و شتابزده. همینگوی راجع به «فیتز جرالد» پر بیراه نمی گوید. او «گتسبی بزرگ» را دوست داشت اما مابقی آثار این نویسنده را چندان نمی پسندید و احتمالا یکی از آن مابقی، همین «ماجرای مرموز…» بوده. داستان با تولد موجودی پیرپیکر و پیرچهره آغاز می شود که باعث شگفتی و البته طعن و تحقیر اطرافیان است. همه از او دوری می جویند و حتی پدر هم به این خرق عادت به دیده بلایی شوم می نگرد. نام این فرزند را «بنجامین باتن» می گذارند و پدر تا پایان زندگی به نوعی او را تحمل می کند.

و جالب است بدانید که در نسخه سینمایی، پدر او را رها می کند (ببینید فیلمنامه نویس چطور به زیبایی در داستان دخل و تصرف می کند.) این دخل و تصرف ها یکی – دوتا نیست.

شروع نسخه سینمایی با صحنه ای فوق العاده تاثیرگذار آغاز می شود که در داستان نیست؛ ساعت سازی که پسرش را در جنگ ویتنام از دست می دهد و تصمیم می گیرد ساعتی بسازد که خلاف عقربه های ساعت بچرخد.

همین خلاف آمد، بنای تولد مولودی می شود متفاوت از دیگران؛ زندگی «بنجامین باتن» جای آنکه از کودکی بیاغازد، از پیری آغاز می شود و روز به روز جوان تر می شود! «اسکات فیتز جرالد» در این داستان، طرح جالبی دارد که می توانست دستمایه تأملاتی اندیشمندانه راجع به انسان و زمان باشد؛ آنچه هرگز محقق نشده و کارگردان فیلم، جای خالی اش را دیده و در جهت پر کردن آن بر آمده است.

متاسفانه «بنجامین باتن» فیتز جرالد داستانی است بسیار شتابزده که تنها اتفاق آن همان به دنیا آمدن «بنجامین باتن» است و نویسنده برای خلق داستان های فرعی و ایجاد اتفاق های دیگر هیچ تلاشی نکرده است.


او بازگشته است/ تیمور ورمش

برنگرد آقای هیتلر، برنگرد!

کتاب «او بازگشته است» اثری است از تیمور ورمش که انتشارات نگاه آن را منتشر کرده. ماجرا درباره بازگشت خیالی هیتلر به دنیاست و قاعدتا باید خواندنی باشد. به خصوص که محصول سال ۲۰۱۱ و از آثار جدید ادبیات داستانی جهان است. با این حال ترجمه اثر چنان ضعیف است که احساس می کنید از خواندن آن عاجزید. نمونه هایی از این آشفتگی را بخوانید:

کتاب هایی که نباید خواند!

«یا آن سیستم به اصطلاح اجتماعی را طراحی کند که گرمای مجانی برای میلیون ها مفتخور به خانه های شان ببرد که در ضمن فقط به نازپرورده و تنبل کردن پیشرفته ختم می شود.» (ص ۱۳۰)

«با این احوال اگر فقط برای انجام کارهای مسخره دفتری در خدمت قرار می گرفت، نوعی بازی شاد کننده می شد. بعد معلوم شد که این دستگاه، یک شکل مخلوط شده و خارق العاده است.» (ص ۱۳۴)

«در این بین فرانسه دشمن خوبی، یکی از نزدیک ترین دوستان ما شده بود.» (ص ۱۳۴) «راکت های او حمل و نقل و سلاح های آمریکایی نابودکننده جهان و در نتیجه ارباب جهان را تضمین می کرد.» (ص ۱۴۵) «نمی توانم پنهان کنم که ابتدا به شدت گیج نشده بودم.» (ص ۱۴۵)

«اما اتفاقی که در این افغانستان می افتاد، دیگر موضوع یک تنش شاداب و دائمی نبود.» (ص ۱۴۸)

«تا جایی که متوجه شدم مهاجرنشینان تازه و بازسازی های محبوب متکی به احساسات قدیمی اجرا نشده بود.» (ص ۱۴۹) در همین چند نمونه میزان تسلط ناکافی مترجم به زبان فارسی و زبان اصلی کاملا آشکار است و نیازی به توضیح واضحات نیست.


دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد/ آنا گاوالدا

یک کتاب دیگر!

کتاب «دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد» نوشته آنا گاوالدا در حال حاضر به چاپ های متعدد رسیده است. ایرانی ها این نویسنده فرانسوی را به شدت دوست داشتند اما واقعیت این است کتابی که خواندید، نوشته آنا گاوالدا نبود بلکه ملغمه ای بود از ترجمه عجیب و غریب مترجم!

کتاب هایی که نباید خواند!

در توضیح این نکته باید گفت در شماره نوروزی مجله زنان امروز، نقدی بر ترجمه این کتاب چاپ شد که همه چیز را روشن می کند. نویسنده در این نقد آورده بود: «ترجمه خانم دارچینیان از کتاب خانم گاوالدا نه تنها ترجمه خوبی نیست بلکه غلط های واضحی که در آن وجود دارد، آدم را در مورد میزان تسلط مترجم به زبان اصلی کتاب به شک می اندازد… من فقط واضح ترین موارد را که جمله فرانسوی اساسا چیزی متفاوت و بعضا برعکس به فارسی برگردانده شده آورده ام (که بعضی از آنها واقعا باورنکردنی است) وگرنه اشتباه در ترجمه زمان فعل یا اشیا و اسامی خاص در همین چند صفحه به چشم می خورد که اگر می خواستم همه آنها را ذکر کنم از حوصله خوانندگان خارج بود.»

نمونه هایی از اشتباه های ترجمه متن کتاب: «بی نظیرترین زوج به نظر می آمدیم.» (صفحه ۱۶) ترجمه درست: «طرف پلاک های زوج بلوار بودیم که ساختمان هایش اعیانی ترند.»

متن کتاب: «(این شعر) هر بار همین طور تمام می شود.» (صفحه ۱۷) ترجمه درست: «(این شعر) هر بار دگرگونم می کند.»

متن کتاب: «بله، کمی عصبی بودم. مانند دختری ناشی که می داند آرایش مویش ضایع شده.» (صفحه ۱۹) ترجمه درست: «کمی عصبی ام، مثل آرایشگر تازه کاری که فهمیده کارش را خراب کرده.»

متن کتاب: «هوا گرگ و میش است، بلوار آرام است، از آن همه اتومبیل اثری نیست.» (صفحه ۲۰) ترجمه درست: «هوا کم کم دارد تاریک می شود، بلوار خلوت شده و اتومبیل ها چراغ های شان را روشن کرده اند.»

متن کتاب: «میزهای کافه ها دوباره پر می شوند…» (صفحه ۳۰) ترجمه درست: «پیش خدمت های کافه ها دارند میزها را می برند تو…»

متن کتاب: «پس من بدبخت اینجا چه کار می کنم!» (صفحه ۲۶) ترجمه درست: «پس فکر می کردی چی، بدبخت؟»

متن کتاب: «به قوطی های کنسرو تخیلاتم لگد می زنم.» (صفحه ۳۸) ترجمه درست: «توی خیالم، به قوطی خالی کنسرو لگد می زنم.»


خاطره دلبرکان غمگین من/ گابریل گارسیا مارکز

کپی کاری گابو

گابریل گارسیا مارکز در یکی از مصاحبه هایش گفته بود آرزو دارد نویسنده یکی از رمان های کاواباتا باشد. مقصود او رمان کوتاه «خانه زیبارویان خفته» بود. مارکز در کتاب «یادداشت های روزهای تنهایی» (ترجمه محمدرضا راه ور) آورده: «روزی که در نوشتن داستانی عاجز مانده بودم، دو کتاب خواندم که معتقد بودم هر دو مفیدند. اولی، کتاب «تربیت احساسات» اثر «گوستاو فِلوبر» بود… کتاب دوم را که دوباره خواندم «خانه زیبارویان خفته» بود از یاسوناری کاواباتا که روح مرا تکان داد.»

کتاب هایی که نباید خواند!

مارکز بعدها رمان «خاطره دلبرکان غمگین من» را به تأسی از همین رمان کاواباتا نوشت. اگر مضامین دو رمان را بررسی کنید، خواهید دید که قرابت های آنها فراوان است. با این حال مارکز دست به کار خطرناکی زد. این کتاب اواخر عمر او چاپ شد و تقریبا تمام منتقدان اذعان کردند که یکی از ضعیف ترین آثار مارکز است. با این حال به خاطر جنجال هایی که در ایران بر سر ترجمه و انتشار این کتاب به راه افتاد، هنوز هم یک عده گمان می کنند رمان با ارزشی است. در حال حاضر نسخه های افست این رمان در بساط دستفروش های میدان انقلاب یافت می شود. عده ای هم تلاش می کنند این نسخه ها را بخرند و بخوانند در حالی که تقریبا تمامی آثار ترجمه شده از این نویسنده، از این رمان بهتر هستند.

ضمن این که اگر قرار است چنین رمانی را بخوانیم، بهتر است سراغ همان اثری برویم که مارکز بر اساس آن این رمان را نوشته؛ یعنی «خانه زیبارویان خفته». البته این رمان ۱۵ سال پیش توسط مترجم ضعیفی برای اولین بار در ایران ترجمه شد. به همین جهت چندان بین علاقه مندان کتاب با اقبال مواجه نشد. بعدها در سال ۸۷ مترجم دیگری هم آن را ترجمه کرد که چهره ای سرشناس نیست و ترجمه درخشانی هم ندارد. با این حال به نظر می رسد خواندن آن به مراتب، بهتر از «خاطره دلبرکان…» باشد.


سفر در اتاق تحریر/ پل آستر

کتابی بد از نویسنده ای خوب

اولین ترجمه ها از آثار پل آستر در ایران با ترجمه های شهرزاد لولاچی شروع شد. انتشارات افق رمان «کشور آخرین ها» را از این نویسنده آمریکایی منتشر کرد که به مذاق مخاطبان اهل رمان خوش آمد. بعد از آن بود که خیل مترجمان سراغ ترجمه آثار این نویسنده رفتند و به سیاق آنچه همیشه در ایران شاهدش بودیم، هر چه بود و نبود از این نویسنده ترجمه شد. اگر می خواهید با این نویسنده آشنا شوید، باید سه گانه نیویورکی یعنی «شهر شیشه ای»، «ارواح» و «اتاق دربسته» را بخوانید.

کتاب هایی که نباید خواند!

آثار دیگر این نویسنده هم کم و بیش قوت و ضعف دارند اما برخی آثارش را رسما می توان به عنوان آثاری پیشنهاد داد که نباید خواند! در فهرست این آثار هم باید «سفر در اتاق تحریر» را آورد. جالب اینجاست که این کتاب با سه ترجمه هم چاپ شده: «سفر در اتاق کتاب» ترجمه احسان نوروزی، «سفر در اتاق تحریر» ترجمه مهسا ملک مرزبان و «سفر در اتاق نسخه برداری» ترجمه مهدی غبرایی. واقعیت این است که این رمان یکی از ضعیف ترین آثار پ    ل آستر است و این که چرا باید سه مترجم سراغ ترجمه آن بروند خود جای سوال دارد!


شن روان/ استیو تولتز

پخته خواری کار قشنگی نیست…

پیمان خاکسار با ترجمه رمان «جزء از کل»، نویسنده ای را به فارسی زبان ها معرفی کرد که پیش از آن کتابی از او منتشر نشده بود. او بعد از استقبال خوانندگان ایرانی از این رمان، سراغ اثری دیگر از این نویسنده رفت که در حال حاضر با عنوان «ریگ روان» چاپ شده و جزو فهرست پرفروش های کتاب ایران است. با این حال مترجمی دیگر هم زمان با خاکسار، سراغ تولتز رفته و این اثر را با عنوان «شن روان» ترجمه کرده.

 کتاب هایی که نباید خواند!

اول اینکه این نوع پخته خواری ها کار چندان جالبی نیست و به نظر درست نمی آید روی موفقیت دیگران خانه بسازیم. بعد هم این که ترجمه به قدری ضعیف است که … اصلا نمونه ای از این فارسی خام و ناپخته و پر غلط را بخوانید و خودتان قضاوت کنید: «در خط ساحلی کف آلود که در آن موج های کوچک و متراکم در سینه صخره های سیاه می ترکند، نجات غریقی با پاهای فرو رفته در ماسه خیس و نارنجی کم رنگ، بدون لباس همچون یک مسیح دریایی (ترجمه درست «دست به سینه» است که مترجم آن را ترجمه کرده «مسیح دریایی») شکوهمند ایستاده است.

ماجراجویی نابهنگام پسربچه ای میان یک موج بزرگ، او را به پشت نحیفش می اندازد. مردی تاس، توپ تنیسی را برای لابرادورش پرتاب می کند و سگ دومی که متعلق به او نیست به دنبال توپ جست و خیز می کند. میان توری از مه، زنی سبزه – قد بلند و از جایی که ما نشسته ایم دو توپ بادکنکی – آب را با پا روی نیم تنه درخشان همراه بلوندش، می پاشد… آندو قطرات نشسته بر لیوان نوشیدنی اش را با دست جمع می کند و از آن برای تر کردن لب هایش استفاده می کند: «می مدانم از این که به خوردت داده شود، خسته ای اما…» واقعیت آن است که ترجمه به قدری بد است که اصلا نمی شود آن را خواند. «به خوردت داده شود.» هم فعل جالبی بود و به کسانی که بتوانند آن را تا پایان صرف کنند، جایزه ای گرانبها تعلق می گیرد!


شمال/ لویی فردینان سلین

نصفه ترجمه کرده ام!

رمانی از نویسنده شهیر فرانسوی، لویی فردینان سلین در ایران منتشر شده با نام «شمال». این کتاب از سوی نشر جامی چاپ شده و گویا هیچ نظارتی روی ترجمه آن نبوده است والا چطور ممکن است رمانی که اصل آن ۶۲۷ صفحه است، در زبان فارسی به ۳۳۳ صفحه تنزل پیدا کند؟ اولین چیزی که به ذهن می رسد این است که شاید نصف آن با ممیزی مواجه شده که به نظر معقول نیست چون عموما کتابی که نیمی از آن با مشکل مواجه شود اصولا مجوز انتشار نمی گیرد.

کتاب هایی که نباید خواند!

بعد اما ناگهان با پیشگفتار عجیب کتاب مواجه می شوید که در آن مترجم اشاره کرده وسط راه خسته شده و ترجیح داده علی الحساب فعلا نصفه رمان را چاپ کند!

«دیربازی است اسیر سلین شده ام! اسیر تیزبینی، نازک بینی، ژرف نگری و پرخاشگری های دهشتبار گاه پوزش ناپذیر سلین! اسیر نیروی ویرانگر و همزمان سازنده سلین! و شناور شدنم در اقیانوس ژرف و بیکران اندیشه های توانفرسا و هشدار دهنده اش و چون توانم بس نبود، میانه راه از پای در افتادم و هنوز سکندری می خوردم و نیمه دوم را پس از بازیابی دنبال خواهم کرد.»

یعنی مترجم علنا گفته فعلا نصف رمان را ترجمه و چاپ کرده تا بعدا زمانی که از «سکندری» خوردن بیرون آمد، مابقی اش را ترجمه کند! بگذریم از نثر دشوار و طاقت فرسایی که اصلا اجازه خواندن همان نصفه را هم نمی دهد چه برسد به مابقی.

در ادامه چند مثال از این ترجمه ضعیف را خواهیم آورد تا متوجه باشید به هیچ وجه سراغ این ترجمه نروید. ضمن این که توجه داشته باشید نثر سلین به زبان «آرگو» و عامیانه معروف است؛ مفهومی که مترجم کلا با آن بیگانه بوده.

«و چه هراس آور است این احساس که آدمی تمام وقت و کوشش خود را صرف این بدهیبت اهریمنی تمامیت خواه بدسرشت بکند خانم! شما کینه خودتان را بفروشید و ساکت شوید!» (ص ۹) «گونه ای دلربایی از گوشه نگاهش می تراوید…» (ص ۱۸۷)


منبع: برترینها

لینکدین، پرکاربردترین ابزار بازاریابی در میان مدیران

امروزه شبکه‌های اجتماعی، یکی از مهم‌ترین و پرکاربردترین ابزارهای بازاریابی محسوب می‌شوند. در بین تمام رسانه‌های اجتماعی، لینکدین با توجه به حضور مدیران و متخصصان، مؤثرترین رسانه برای کسب‌وکارها شناخته شده است و میلیون‌ها انسان حرفه‌ای روزانه از آن برای پیشرفت کسب‌وکار خود استفاده می‌کنند.

امروزه شبکه‌های اجتماعی، یکی از مهم‌ترین و پرکاربردترین ابزارهای بازاریابی محسوب می‌شوند. در بین تمام رسانه‌های اجتماعی، لینکدین با توجه به حضور مدیران و متخصصان، مؤثرترین رسانه برای کسب‌وکارها شناخته شده است و میلیون‌ها انسان حرفه‌ای روزانه از آن برای پیشرفت کسب‌وکار خود استفاده می‌کنند. علاقه مردم به استفاده از این شبکه‌ی اجتماعی رو به افزایش است و همین، بهترین فرصت برای صاحبان کسب‌وکار است تا از ظرفیت به وجود آمده نهایت بهره را ببرند و در این شبکه اجتماعی بازاریابی کنند.

لینکدین، پرکاربردترین ابزار بازاریابی در میان مدیران 

چگونه در لینکدین مخاطبان خود را جذب کنیم؟

۱. پروفایلتان را کامل کنید

داشتن یک پروفایل که کاملاً آپدیت نگه داشته ‌شود بسیار مهم است. یک پروفایل ناقص نه تنها هیچ مزیتی برای شما ایجاد نمی‌کند بلکه به برند شما آسیب هم می‌زند. ابتدا پروفایل پایه انگلیسی خود را بسازید و در بعد در قسمت نسخه‌های دیگر پروفایل (Other Versions)، یک پروفایل دیگر به زبان فارسی بسازید. لینکدین، امکانات بسیار زیادی در قسمت پروفایل به شما می‌دهد که از همه آن‌ها استفاده کنید. مثلاً می‌توانید تابلوی افتخارات و جوایز(Awards) درست کنید، آثار منتشر شده‌تان (Publications)  را قرار دهید، تصویر مدارک حرفه‌ای‌تان را آپلود کنید و غیره. شما ملزم هستید پروفایل خود را به‌گونه‌ای تنظیم کنید تا کاربران مستقیماً به سایت اصلی شما هدایت شوند. در صورت بهینه بودن صفحه پروفایل، به‌طور کلی حدود ۷۴ درصد از مخاطبین لینکدین شما به وب‌سایتتان سر می‌زنند. در کل لینکدین ۴ برابر بیشتر از توییتر و فیس بوک ورودی سایت شما را افزایش می‌دهد.

۲. پروفایلتان را آنالیز کنید

روی لینک آنالیز در بالای صفحه کلیک کنید. اکنون می‌توانید اطلاعاتی مثل تعداد کل تعاملات کاربران، کلیک‌ها و میزان جذب مخاطب به ازای هر پست را ببینید و این اطلاعات، به شما نشان می‌دهد که چه تعداد از افرادی که پروفایل شما را مشاهده می‌کنند با آن ارتباط برقرار می‌کنند.

با استفاده از اطلاعاتی که از این بخش به دست می‌آورید، می‌توانید نقاط ضعف و قدرت خود را شناسایی کنید و در صورت لزوم اصلاحاتی را در استراتژی بازاریابی‌‌ خود اعمال کنید. برای موفقیت در لینکدین باید ساده باشید، خوب بنویسید و البته تعامل برقرار کنید.

۳. موضوع صنایع بیشترین تقاضا را در لینکدین دارد

بر اساس آمار منتشر شده توسط لینکدین، از هر ۱۰ کاربر، ۶ کاربر به محتواهایی با موضوع صنعت علاقه دارند.

۴. پست‌های خود را در غروب، اواخر بعدازظهر و آخر هفته‌ها ارسال نکنید

اگر می‌خواهید از طریق لینکدین مخاطبان بیشتری جذب کنید، باید زمان‌هایی را برای به اشتراک‌گذاری محتوا انتخاب کنید که افراد بیشترین حضور را در این شبکه‌ی اجتماعی دارند. تحقیقات نشان داده صبح و ظهر بهترین زمان ارسال پست است و از میان روزهای هفته، شنبه تا چهارشنبه زمان‌های بهتری هستند.

۵. قسمت عنوان را مناسب انتخاب کنید

انتخاب عنوان (Title) درست که در زیر اسمتان نمایش داده می‌شود، بزرگ‌ترین ابزار بازاریابی و برندسازی شماست. این انتخاب درست نه تنها باعث می‌شود که درنتیجه جست‌وجوها در لینکدین بهتر و بالاتر نمایش داده شوید، بلکه باعث می‌شود در هر تماس و ارتباط و فعالیتی در لینکدین، خودتان و تخصصتان را به بهترین نحو معرفی کنید، زیرا این عنوان همواره در کنار اسم شما در همه جای لینکدین می‌درخشد.

۶. به خلاصه (Summary) اهمیت دهید

این قسمت خلاصه پروفایل شماست و اکثر افراد همین قسمت را می‌خوانند. در این قسمت خودتان، اهدافتان و توانایی‌هایتان و همین‌طور خلاصه‌ای از کارها و پروژه‌های موفقتان را ذکر کنید.


منبع: برترینها

آدم های بدبین، آنقدرها هم بد نیستند!

مجله پنجره خلاقیت – ترجمه شادی حسن پور: بیشتر ما می دانیم که کار کردن با افراد بدبین موضوع چالش برانگیزی در محیط کاری تلقی می شود. شما به عنوان یک مدیر باید به افراد بدبین آموزش دهید که آن روی سکه و دیگر گزینه های موجود را نیز در نظر بگیرند و به آنها کمک کنید تا به تاثیری که روی اطرافیان شان می گذارند توجه کرده و در مورد آن فکر کنند.

اگرچه افراد بدبین چالشی برای اعضای گروه و مدیران شرکت به حساب می آیند اما حضور آنها می تواند فوایدی نیز داشته باشد. باب ابلینگ را می شناسید؟ او یکی از مهندسان ناسا در سال های ۱۹۸۰ بود که به پروژه شاتل چلنجر بدبین بود اما نتوانست دیگران را نسبت به خطر این موضوع قانع کند. تنها ۷۳ ثانیه پس از پرتاب این شاتل منفجر شد و همه هفت نفر سرنشینان آن کشته شدند. ابلینگ به تازگی درگذشته است ولی هنوز نمونه خوبی زا افراد بدبینی به شمار می رود که ای کاش دیگران به حرفش گوش داده بودند.

خب این افراد منفی گرای بدبین چه چیزی می توانند به تیم کاری تان ارائه کنند؟ آنها می توانند باعث کاهش خطرات آینده شوند. اگر تمام اعضای گروه را افراد به شدت خوش بین تشکیل دهند، ممکن است در معرض سه خطر قرار بگیرید:

آدم های بدبین، آنقدرها هم بد نیستند!

۱٫ اتخاذ تصمیمات غیرمنطقی

بسیاری از گروه های کاری خوش بین به مسائل بسیار ضروری نمی پردازند زیرا از مکالمه ها و شرایط دشوار دوری می جویند اما افراد بدبین به طور ذاتی بیش از آن که به راه حل فکر کنند، به مشکلات و سختی ها می پردازند. آنها همان افرادی هستند که مشکلات را می بینند و به سرعت با شما و گروه در میان می گذارند.

۲٫ توافق همیشگی

افراد بدبین می توانند الگوی خوبی برای آنهایی باشند که همیشه «بله قربان» می گویند. اگر شما بخواهید به عنوان یک مدیر فقط از اعضای گروه تان جواب مثبت بشنوید و همیشه با نظر موافق آنها روبرو شوید، باید خودتان را برای شکست آماده کنید. شاید همیشه راه حل درست را ندانید؛ واقعیت همین است. اگر بتوانید به درستی افراد بدبین گروه را مدیریت کرده و برای نظرات شان ارزش قائل شوید، آنها می توانند با سوالات خود و بیان مشکلات و تردیدهای شان به شما در ارائه راه حل های بهتر کمک کنند.

۳٫ عدم آمادگی برای مشکلات

خوش بینی یعنی باور این که همواره نتیجه ای مثبت به دست خواهد آمد. با این حال همیشه اینطور نیست. اگر به نظرات افراد بدبین گوش داده و آنها را ارزشمند قلمداد کنید، می توانید از خطرات و مشکلات احتمالی آینده آگاه شده و نقشه راهی برای روز مبادا تدارک ببینید. افراد خوش بین به نقشه دوم اعتقادی ندارند زیرا فکر می کنند که می توانند همه چیز را در همان نقشه اول به خوبی مهار کنند.

حالا که تقریبا توانسته ام شما را نسبت به حضور یک فرد بدبین در گروه راضی کنم، باید این را نیز به خاطر داشته باشید که حضور این افراد در شرکت نیازمند رویکرد مدیریتی متفاوتی نسبت به دیگران است. شما به عنوان یک مدیر باید مطمئن شوید که نظرات آنها محترم شمرده شده و به آنها گوش داده می شود؛ اما همچنین باید حواس تان باشد که این نظرات فقط یک بار بیان شوند. بیان چندین و چندباره دغدغه ها و نگرانی ها فقط باعث کاهش انرژی و کارایی اعضای شرکت می شود.

داستان باب ابلینگ را به خاطر داشته باشید. زمانی که فرد بدبینی دغدغه اش را با شما در میان گذاشت، بی خیال نباشید و سعی کنید در مورد آن با اعضای تیم خود بحث و گفتگو کنید. نظر دیگران را در مورد نگرانی آن فرد بدبین جویا شوید. اگر اعضای گروه معتقد بودند که می توان آن دغدغه را به خوبی مدیریت کرد، دیگر در مورد آن صحبت نکنید.

از فرد بدبین به خاطر بیان دغدغه ذهنی اش تشکر کرده ولی از او بخواهید که دیگر در مورد آن موضوع بحث نکرده و با دیگران همسو شود. اگر او می خواست دوباره مسئله را باز کند، تعهدش به تیم را به او یادآوری کنید. اما اگر دیگر اعضای گروه نیز بر این عقیده بودند که آن مشکل به توجه بیشتری نیاز دارد، از فرد بدبین به خاطر کمکی که به شما کرده تشکر کنید؛ زیرا او در واقع شما را از وجود خطری احتمالی آگاه کرده است. اگر افراد بدبین را به خوبی مهار کنید، حضورشان می تواند به سود شرکت تان تمام شود زیرا آنها می توانند باعث کاهش خطرات و افزایش میزان موفقیت شما شوند. آنها فقط به توجه بیشتری نیاز دارند.


منبع: برترینها

طنز؛ انتخابات ریاست جمهوری در کشورهای مختلف

ماهنامه خط خطی – مجید دواچی:

۱٫ آمریکای لاتین

نظامیان حاکم بعد از پانزده سال تن به برگزاری انتخابات می دهند. انتخابات برگزار می شود و رئیس جمهور منتخب راهی کاخ ریاست جمهوری می شود. او وقتی دفتر کارش را باز می کند، ستوان سومی را می بیند که روی صندلی اش نشسته پاهایش را روی میز انداخته و در حال سیگار کشیدن است. رئیس جمهور، قبل از این که بپرسد شما کی هستید بازداشت و تیرباران می شود. ستوان سوم فوق الذکر پانزده سال بعد در حالی که ژنرال چهار ستاره شده و هم زمان آلزایمر و پارکینسون گرفته است، به برگزاری انتخابات رضایت می دهد.

۲٫ چین

مردمی که عضو حزب نیستند در مزارع و کارخانه ها مشغول کارند. مردمی که عضو حزب هستند مرخصی ساعتی می گیرند و در انتخابات شرکت می کنند. آنها از بین ۵۱۰۰ نفر کاندیدای معرفی شده، ۵۰۰۰ نفر را برای عضویت در کنگره مرکزی حزب انتخاب می کنند. این نمایندگان از بین سه نامزد معرفی شده برای پست ریاست جمهوری دو نفر را انتخاب می کنند. این دو نفر با هم چونگ چه چانگ (چیزی شبیه شیر یا خط) می کنند و یکی رئیس جمهور و دیگری دبیرکل حزب می شود. مردمی که عضو حزب نیستند خیابان ها را چراغانی می کنند و مردمی که عضو حزب اند مرخصی ساعتی می گیرند و در مراسم جشن حزب شرکت می کنند.

۳٫ کره شمالی

کلمه انتخابات ۳۶ سال پیش به صورت کاملا اتفاقی به ذهن یکی از کارگران خطور کرد. او که توسط همسرش به سرویس اطلاعاتی لو داده شده بود، در عرض ۳۵ ثانیه توسط دادگاه انقلابی خلق محکوم به اعدام شد. وقتی او را جلو توپ ضدهوایی گذاشتند، یکی از مشاوران رهبر بزرگ گفت قربان حیف از مهمات جنگی که خرج این خائن به خلق شود، لذا او را طعمه سگ های گرسنه هار کردند. بعد از آن تاریخ هیچ واژه ای جز میهن و پیشوای بزرگ به ذهن هیچ کس خطور نکرد.

۴٫ انگلستان

چون نظام حکومتی این کشور مشروطه سلطنتی است، امکان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری وجود ندارد. به جای آن، هر سال رفراندوم جدایی اسکاتلند برگزار می شود. مردم جزیره چون روی ایرلند تعصب خاصی دارند، برایش رفراندم جدایی برگزار نمی کنند و عوضش ارتش جمهوری خواه ایرلند را خلع سلاح می کنند تا با شین فن مذاکره کنند.

۵٫ جزایر ترینیداد و توباگو، کومور شرقی و سایر نقاط ناشناخته جهان

هزینه اولین و آخ۰رین انتخابات ریاست جمهوری در این کشورها توسط یکی از روسای جمهور سابق ایران پرداخت شد. چون نام برده دیگر در رأس قدرت نیست و نفت هم خیلی ارزان تر شده است، امکان این حاتم بخشی ها فراهم نیست و در این کشورها نیز انتخابات دیگری برگزار نشده است و همان رئیس جمهور انتخاب شده به کار خود ادامه می دهد. البته یکی دوتا از این جزایر به علت گرمایش زمین و بالا آمدن سطح اقیانوس ها از صفحه گیتی محو شده اند ولی آن رئیس جمهور سابق ایران قول داده است در صورت بازگشت به قدرت مجددا هزینه انتخابات آنها را تامین کند.

۶٫ ترکیه

چون ریاست جمهوری یک مقام تشریفاتی است و تا همین چندی قبل رئیس جمهور توسط پارلمان انتخاب می شد، کسی اهمیت چندانی برای رئیس جمهور و نحوه انتخابش قائل نبود. اردوغان که از بدو طفولیت به شدت به این موضوع حساس بود، رفراندومی در این خصوص برگزار کرد تا کسی دیگر نتواند نسبت به این قضیه حساس نباشد. البته چون برگزاری انتخابات ریاست جمهوری کلی خرج و هزینه روی دست مملکت می گذارد، او خودش را رئیس جمهور مادام العمر کشور خواهد کرد تا به اقتصاد مملکت کمک کند و تلافی نپیوستن به اتحادیه اروپا درآید.

۷٫ آمریکا

بعد از یک سال انتخابات درون حزبی، بالاخره کاندیدای دو حزب دمکرات و جمهوری خواه مشخص می شود. همیشه خدا هم یک نفر سومی به اسم نامزد مستقل وجود دارد که فلسفه وجودی اش مانند آپاندیس در هاله ای از ابهام است. انتخابات برگزار می شود و یکی از نامزدهای دو حزب اصلی واجد اکثرت مطلق آرا می شود. نامزد برگزیده در حال چیدن چمدان خود و نقل مکان به کاخ سفید است که از رادیو می شنود چون آرای الکترالش کمتر بوده است، رقیبش الان در کاخ سفید در حال ادای مراسم تحلیف است.

او بسیار عصبانی می شود و چیزی شبیه sun of a beach (خورشید ساحل!) ادا می کند. عصبانیت او و هوادارانش سه روز دوام می آورد و روز چهارم همه پی کار و زندگی می روند و انگار نه انگار که خانی آمده و خانی رفته است. اما مردانی در سرزمین پارس تا انتخابات بعدی آمریکا درباره سیستم انتخاباتی این کشور و این که چطور شد که این طور شد بحث می کنند. محل برگزاری این مباحث عموما تاکسی های پایتخت است.

۸٫ کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس

به علت طبیعت خشک و بیابانی این مناطق هر چند مردم این سرزمین ها در تلویزیون برف را دیده اند ولی خودشان آن را از نزدیک مشاهده نکرده اند. دقیقا به همین دلیل با آن که از کلفت فیلیپینی یا کارگر هندی خود درباره انتخابات چیزهایی شنیده اند ولی نمی دانند انتخابات و یا رئیس جمهور دقیقا چه شکلی است. البته چون پترودلار هست، غمی هم نیست. با پول حتی می شود میزبانی جام جهانی را هم تصاحب کرد، باقی چیزها که رقمی نیستند.

۹٫ ایران

چون تفریحات سالم در این کشور یا کم است یا پر هزینه، مردم چهار سال انتظار می کشند تا موعد نام نویسی از کاندیداهای ریاست جمهوری فرا رسد. بعد با شناسنامه هجوم می برند وزارت کشور، دو روز در صف انتظار می مانند و وقتی رسیدند پای باجه مربوطه، با شناسنامه های خود عکس سلفی می گیرند و کلی بهشان خوش می گذرد. اگر قیافه جالب توجهی داشته باشند، به جای سلفی، خبرنگاران از آنها عکس می گیرند و بیشتر بهشان خوش می گذرد.

۱۰٫ کشورهای قحطی زده در آفریقا

چون یکی دو بار صندوق های رأی توسط مردم قحطی زده به تصور این که کمک های بشردوستانه است خورده شد، دیگر انتخاباتی در این کشورها برگزار نمی شود. نظامیان حاکم همچنان حاکم هستند و هر چهار سال یک بار با کودتا یا جنگ داخلی جای خود را با رقبا عوض می کنند. هدف از انتخابات نیز دقیقا همین جابجایی قدرت است که خوشبختانه در این کشورها صورت می گیرد و غمی نیست جز شکم خالی.


منبع: برترنها

چیدمان خانه‌های نقلی با دکوراسیونی ساده اما شیک

یک خانه نقلی خانه ای است که زیر ۵۰ متر مساحت داشته باشد، اما داشتن فضای کم دلیل نمی شود که چیدمان خانه های نقلی کاری بسیار سخت و غیرممکن باشد. اگر چیدمان مناسب انجام نشود حتی در صورتی که فضای کافی و متوسط در اختیار داشته باشید بازهم ممکن است منزلتان از یک خانه ای با مساحت نصف گرفته تر و بهم ریخته تر بنظر برسد. درست برعکس همین شرایط هم برقرار است. متاسفانه بسیاری از آپارتمان های نوساز کوچک و متوسط چنین شرایطی دارند. چیدمان داخلی بقدری بد انجام می شود که یک آپارتمان ۶۰ متری اندازه یک سوئیت ۳۰ متری بنطر می رسد. اینجاست که اهمیت چیدمان بیش از پیش نمایان می شود.

در این قسمت قصد دارم خانه هایی را معرفی کنم که از لحاظ مساحت  خیلی کوچک محسوب می شوند اما چیدمان داخلی آنها طوری انجام شده که تمام بینندگان فقط محو زیبای، شیکی و دلبازی خانه می شوند. تمام این خانه ها به سبک مدرن طراحی شده اند و از لوازم طبیعی و امروزی در دکوراسیون استفاده می کنند. اگر شما هم بدنبال راهی جدید و تازه برای چیدمان خانه های نقلی هستید پیشنهاد می کنم به دقت خانه های زیر را بررسی کنید.

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

عکس ابتدایی در شکل هایی پایین بخوبی تنوع بالای دکوراسیون اتاق نشیمن خانه را نشان می دهد. مبلمان و دیوارها خیلی لطیف و ظریف بنظر می رسند، دیوار پشت تلویزیون بافتی متفاوت نسبت به سایر قسمت های خانه دارد و آنهم بخاطر استفاده از بلوک های بتنی یا بتن اکسپوز است. کفپوش چوبی طرح چپ و راست دارد که اصطلاحا بنام کفپوش تیغ ماهی شناخته می شود. حضور گیاهان طبیعی نیز چه در چیدمان خانه های لوکس و بزرگ چه چیدمان خانه های نقلی ضروری است که در این خانه نیز این مورد رعایت شده است.

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

خانه دوم آپارتمانی است که دیوارهای داخلی خانه عوض گچ و سیمان با شیشه ساخته شده است. به همین خاطر فضای داخلی بسیار دلباز و روشن جلوه می کند و شاهد نقطه تاریکی در داخل خانه نیستیم. دکور و چیدمان خانه روشن و طبیعی بوده و از لوازم کاملا مدرن و ساده استفاده شده است. ورودی خانه خیلی زیبا با پنل های چوبی طبیعی از قسمت آشپزخانه، اتاق خواب و نشیمن جدا شده و خود اتاق خواب نیز توسط دیواری با درب های شیشه ای که از دو طرف باز می شود از سایر قسمت ها جدا شده است. کنار اتاق خواب خیلی هوشندانه یک اتاق برای مطالعه و کار در نظر گرفته شده که از خود اتاق خواب جدا است.

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

خانه زیر با مساحت فقط ۳۶ متر مربع بهترین طراحی داخلی نسبت به فضا را در بین چیدمان خانه های نقلی این پست به خود اختصاص می دهد. داشتن چیدمانی لوکس در خانه ای کوچک آن هم با مساحت فقط ۳۶ متر که تقریبا هم اندازه یک سوئیت است، بنظر غیر ممکن می آید اما آپارتمان زیر دقیقا خلاف این موضوع را اثبات می کند. کفپوش های سنگ مرمری، دیوارهای شیشه ای دودی و مبلمانی مدرن و بسیار باکیفیت جزئیات لوکسی هستند که در همان نگاه اول توجه همه را به خود جلب می کنند طوریکه کسی متوجه کوچکی فضا نخواهد شد.

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

اوج طراحی و زیبایی این خانه را می شود در آشپزخانه یکدست مشکی رنگ جستجو کرد. رنگ مشکی مات باعث شده دکوراسیون آشپزخانه مدرن و ساده بنظر برسد. بعلاوه نورپردازی توکار پایین کابینت ها از تاریکی بیش از حد فضای آماده سازی غذا جلوگیری می کند. بعداز آشپزخانه به اتاق خواب می رسیم که توسط شیشه های دودی از سایر قسمت های خانه جا شده است. با این کار در عین حفظ فضای خصوصی، نور به تمام فضای خانه نفوذ کرده و از تاریک و دلگیر شدن فضا جلوگیری می کند. حتی حمام و سرویس بهداشتی کوچک خانه نیز از باکیفیت ترین مواد موجود ساخته شده است.

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

و در نهایت می رسیم به خانه آخر که به سبک اسکاندیناویایی طراحی شده است. این سبک به رنگ بسیار روشن و مدرن و در عین حال فضای گرم و دوست داشتنی اش معروف است. اما چیز جالب در مورد این خانه چیدمان عالی آن است. با اینکه آپارتمان بسیار کوچک است اما هر قسمت از خانه با حفظ حریم خصوصی مناسب از قسمت های اجتماعی خانه جدا شده است. عاملی که باعث شده این خانه خیلی راحت و شیک بنظر برسد تضاد رنگ ها و بافت هاست که بوسیله کفپوش چوبی طبیعی با دیوارهای و سقف تمام سفید خانه ایجاد شده است.

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک

چیدمان خانه های نقلی با دکوراسیونی ساده اما بسیار شیک


منبع: برترینها

روانشناسی به سبک دکوراسیون

مجله منزل – فرحناز همدانی زاده: هنگام صحبت از دکوراسیون و تزیینات داخلی، معمولا موضوع از دیدگاه زیباشناختی مورد بررسی قرار می‌گیرد؛ اینکه چگونه به جلوه‌ای دلخواه دست پیدا کنیم؟ کدام سبک چیدمان را  الگو بدانیم یا چه گرایش‌های جدیدی در این زمینه پدید آمده‌اند؟ ولی اینها فقط بخشی از پازلی را تشکیل می‌دهد که باید به‌درستی چیده شود.

 روانشناسی به سبک دکوراسیون

لغت و معنی!

یکی از مواردی که اغلب نادیده گرفته می‌شود درکی است که از روانشناسی دکوراسیون در ناخودآگاه ما وجود دارد. باور داشته باشیم یا نه، انتخاب‌هایی که در مورد نحوه دکوراسیون مکانی که در آن کار، زندگی یا به هر صورتی گذران وقت  می کنیم، تاثیر قابل ملاحظه‌ای روی احساسات و ادراک ما دارد. بدین صورت لغت به معنا بدل می‌شود؛ معنایی که وسعت زیادی می‌گیرد. اگر می‌خواهید از حضور حس درست در فضایتان اطمینان حاصل کنید به نکته‌های روانشناسانه این حوزه دقت داشته باشید.

 روانشناسی به سبک دکوراسیون

خانواده ۳ ‌نفره

در مورد تاثیر روانی رنگ‌ها بسیار گفته و در شماره‌های پیشین صحبت شده است، ولی اهمیت این امر به‌قدری است که باید همواره بر آن تاکید کنیم. بی‌شک انتخاب‌های رنگی ما تاثیر فوق‌العاده‌ای بر حال و هوا یا به اصطلاح  «مود» ما دارد و این امر یکی از چالش‌های مهم روانشناختی دکوراسیون برای طراح است.  ساده‌ترین شیوه، کاربرد یک مجموعه سه‌تایی از رنگ‌هاست.

 روانشناسی به سبک دکوراسیون

بزرگ‌ترین یا وسیع‌ترین اجزای دکوراسیون را به رنگ خنثی ولی دلخواه در نظر می‌گیریم؛ مثلا رنگ بژ. اجزای درجه ۲ از نظر اندازه یا وسعت را به رنگ دلخواهی که آن را با رنگی خنثی مثلا سفید، ملایم کرده‌ایم کامل می‌کنیم؛ به عنوان نمونه فیروزه‌ای روشن و اجزای تزیینی کوچک‌تر یا تکی دیگر از قبیل یک مبل تکی، مجسمه، گلدان، کوسن و … را با رنگی قوی و سرزنده که به فضا انرژی بصری و روانی خوشایندی می‌بخشد؛   مثل زرد طلایی یا نارنجی پرتقالی. از دیدگاه روانشناسی، این خانواده ۳ نفره زیبا به نسبت یک خانواده تک‌رنگ به سلامت روان نزدیک‌تر است.

 روانشناسی به سبک دکوراسیون

همانی هستم که می‌بینید

هنگام انتخاب رنگ دیوارها به وسعتی که آن رنگ از فضا اشغال خواهد کرد توجه داشته باشید. از دیدگاه جامعه‌شناسی، هرگونه انتخابی در مورد رنگ و نحوه چیدمان وسایل به درک بهتر کارکرد فضا کمک کرده و درواقع به نوعی اطلاع‌رسانی می‌کند، ولی این تمام مطلب نیست و نکته مهم‌تری هم وجود دارد! ترکیب هر جزء از اجزای دکوراسیون و نحوه ساماندهی آن عاملی است که از شخصیت، خواسته ، لذت  و آرزوهای شما سخن می‌گوید.

 روانشناسی به سبک دکوراسیون

روح فضا

وقتی سوال «چگونه چیدمان کنیم؟» در مقابل شماست، شناخت و درک نیازمندی‌های روانی و درک احساسات انسانی اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد. فرقی نمی‌کند که برای خودتان باشد یا برای مشتری، پاسخ به این ابهامات پایه و اساس کار است. دانستن و درک آرزو و دلبستگی، توانایی یا ناتوانی‌های فرد و کارکرد مورد نیاز و مطلوب فضا برای رسیدن به نتیجه قابل قبول مهم است. مهارت‌های روانشناختی چه در مورد شخص خود و اعضای خانواده‌تان و چه در مورد مشتری به بالا بردن کیفیت کار اجرایی کمک می‌کند. چیدمان بخش‌های مختلف فضا چگونه باید باشد تا جوابگوی نیازهای متفاوت بوده و کارایی مناسب را فراهم آورد؟ شناخت روانشناسانه محیط، روح حاکم بر آن را زنده و سیال نگه می‌دارد.

 روانشناسی به سبک دکوراسیون

حوزه‌های سه‌گانه

تاثیر روانشناسانه فضا  در ۳ حوزه قابل بررسی است:

۱- رفتار یا عملکرد: شکل هندسی فضا یا اتاق، میزان وجود نور طبیعی و مناسب برای انجام کار- هر نوع کاری از قبیل مطالعه، انجام تکالیف، آشپزی و … ـ  روی رفتار و عملکرد و میزان بازدهی مثبت ما تاثیرگذار است.

۲- احساسات: انتخاب رنگ، ارتباط با فضای بیرون و طبیعت از راه پنجره و محل قرارگیری آن در اتاق و حضور نمادها و اشیای سمبلیک فردی که نشان‌دهنده شخصیت و آمال ماست روی احساسمان از بودن در آن مکان تاثیرگذار است.

 روانشناسی به سبک دکوراسیون

۳- ادراک: شامل هوشیاری حسی ما از عوامل و عناصر محیطی موجود در فضا می‌شود. برای مثال درک بافت سطوح وسایلی که در اطرافمان است؛ مثلا اینکه نرم است یا زبر، صیقلی یا مات؟ مبلمان دارای چه ویژگی است؟ آیا حسی از راحتی با خود دارد یا برعکس خشک و رسمی است؟ طراحی آن به ما چه می‌گوید؟ یا اینکه در طراحی فضا به وجه خصوصی آن که بتوان بدون مزاحمت بر احساسات و جنبه‌های درونی و تفکرات خود متمرکز شد، پرداخته شده است؟ و بسیاری موارد دیگر بر دریافت ما از یک مکان تاثیرگذار است. وجه دیگر درک فضا می‌تواند به توهم مثبت وسعت فضا ، کمک کند. اگر می‌خواهید فضایتان از لحاظ دیداری بزرگ‌تر به نظر برسد، چاره کار استفاده از مبلمان کوچک‌تر و باریک‌تر است. نصب یک آینه بزرگ روی دیوار پشتی مبلمان و ایجاد عمق مجازی نیز شما را به این هدف نزدیک می‌کند. آویزان کردن وسایل تزیینی روی دیوارها، هم چنین به کار بردن رنگی گرم برای تزیین فضا، درک صمیمانه‌ای از فضا به ما می‌بخشد. چیدمان نزدیک به هم مبلمان و صندلی‌ها و حضور نورهای محیطی مانند آباژور نیز به ایجاد فضای دوستانه کمک می‌کند. اینکه با انتخاب‌های خود به عنوان یک دکوراتور باعث چه دریافتی از فضا از طرف مخاطبان می‌شویم و چه ادراکی از آن را منتقل می‌کنیم، مسئولیت ماست.

این تاثیرات در زندگی روزمره قابل چشم‌پوشی نبوده و بسیار واقعی و مهم است. مطلب دیگر اختیار و ملاک انتخاب وسایل، رنگ‌ها و مدل اشیایی است که  برمی‌گزینیم و تا حد زیادی در این باره آزادی عمل داریم.

 روانشناسی به سبک دکوراسیون

فلسفه‌های دکوری

در این زمینه، ۲ دیدگاه معروف و باستانی و در عین حال کاربردی از گذشتگان برای ما به یادگار مانده است:  فنگ‌شویی و واستو شاسترا که هر دو بر نحوه درست چیدن وسایل و انتخاب صحیح آنها به منظور دست یافتن به بهترین کیفیت جسمی و روانی در فضاهایی که زندگی می‌کنیم، می‌پردازند.

 روانشناسی به سبک دکوراسیون

۴ مورد خاص…

هنگامی که وارد فضایی می‌شویم، ۴ مورد خیلی زود توجه ما را به خود جلب می‌کند:

۱- کارکرد:  آیا فضا با نیازهای ما مطابقت دارد و آنها را برآورده می‌کند؟

۲- ارزش مالی: آیا هزینه‌ای که برای آن شده مفید بوده است؟

۳- وجه سمبلیک: آیا احساسات ما را برمی‌انگیزد و با آن هماهنگی دارد و برای به‌وجود آوردن حس همراهی و همدلی، از چه اشیا، لوازم و مبلمانی استفاده کرده‌اند؟

 روانشناسی به سبک دکوراسیون

۴- نشانه: آیا موارد استفاده شده در دکوراسیون، حالتی شخصی و فردی دارد یا حالتی عمومی و معمولی؟ مثلا آشپزخانه‌ای که روی در یخچال آن تصاویری از افراد خانواده، دوستان و یادگاری‌ها و… قرار دارد، فضای بسیار صمیمانه‌تری برای همه ایجاد می‌کند تا آشپزخانه‌ای مدرن و مینیمالیستی و بیش از اندازه خلوت. انرژی مثبت جاری در فضا با حضور اشیا و رنگ‌ها به افراد منتقل می‌شود و حال و هوای دلنشین‌تری برای ساکنان فراهم می‌آورد.

 برای تهیه مجله منزل می توانید به صورت حضوری از کیوسک های روزنامه فروشی سراسر کشور و برای خرید نسخه الکترونیک از وب سایت  taaghche.ir اقدام نمائید.

ضمنا برای اشتراک نسخه چاپی مجله منزل روی تصویر زیر کلیک کنید:

 روانشناسی به سبک دکوراسیون


منبع: برترینها

عجایب هفتگانه هند؛ حقایقی جالب در مورد هند

عجایب هفتگانه هند، با توجه به جدابیت هایی خاصی که در زمینه هنر و معماری دارند، بسیاری از افراد و گردشگران را در سراسر جهان به خود جذب می کنند.کشور هند در سفر به هند مکان های دیدنی و قدیمی بسیاری دارد که فرهنگ این کشور و همچنین هنر و معماری آن جز خاص ترین ها در دنیا می باشد و این ها را می توان در این عجایب هفتگانه دید. در ادامه با این عجایب هند آشنا می شویم.

عجایب هفتگانه هند؛ حقایقی جالب در مورد هند

معبد طلایی پنجاب

در هند و یا سفر به هند مقدس ترین مکان مذهبی پیروان آئین سیک، “معبد طلایی” یا “دربار صاحب” رو خواهید دید ، که این مکان در جهان نیز در حوزه خود اولین است. پنجمین سیخ گورو یعنی گورو ارجن شهری به نام امریتسار در ایالت پنجاب طراحی کرده است، که این معبد در همین شهر قرار دارد. در این معبد، کتاب مقدس سیخ ها به نام “آدی گرانت”  و همچنین آکال تخت یا “تاج و تخت خدای جاودان” که بت سیخ ها است، قرار دارد. این معبد برای بازدید تمامی ادیان آزاد است. روزانه ۱۰۰هزار نفر از طبقات بالایی این معبد که از طلا پوشیده شده است، بازدید می کنند.

عجایب هفتگانه هند؛ حقایقی جالب در مورد هند

مجسمه بزرگ گوماتارایا

این مجسمه، تندیس مقدس پیروان جین گرایی هند می باشد. محل قرار گیری این مجسمه در ایالت کارناتای هند است. بر اساس افسانه های هند، گوماتارایا، پسر ریشابهانتا بوده و بعد از یک سال بی حرکت ماندن و ژرف اندیشی به رستگاری رسیده است. در این مدت گیاهان و دختان بسیاری در اطراف پای او سبز کردند. این مجسمه به عنوان ادای احترام به مردم در ایام باستان هند، ساخته شده است. طول این مجسمه ۲۱ متر است و در بالای تپه سراوانابلگولا در ایالت کارناتا می باشد. این مجسمه در سال ۹۸۱ میلادی، توسط چاوندارایا، وزیر و فرمانده جنگ سلسع گانگا، ساخته شد.این نکته یکی از عجایب هفتگانه هند است که در مجموعه حقایق این کشور باید بدایند.

عجایب هفتگانه هند؛ حقایقی جالب در مورد هند

دانشگاه نالاندا

این دانشگاه بین قرن ۷ پیش از میلاد تا سده ۱۲۰۰ پس از میلاد، یک صومعه بودایی و مرکز آموزشی بوده است. این مکان از جمله میراث فرهنگی ثبت شده در یونسکو می باشد. نالاندا در ۹۵ کیلومتری پاتنا، مرکز ایالت بهار قرار دارد. این دانشگاه از معروف ترین دانشگاه های هند باستان است که از آموزه های زبان سانسکریت ودایی تاثیر گرفته است. طی سلطنت گوپتا، این دانشگاه به شکوفایی رسیده است. این دانشگاه در زملن اوج، دانش آموختگانی آسیسای مرکزی، تبت، چن و کره داشته است. در سده ۱۲۰۰، سلسله مملوکیان، این دانشگاه را غارت کردند و باعث شد تا این دانشگاه به فراموشی سپرده شود. بعد از مدت ها و سال های بسیار زیادی، دولت هند در حال حاضر آن را مرمت کرده است و افراد بسیار زیادی به دیدن آن می آیند.

عجایب هفتگانه هند؛ حقایقی جالب در مورد هند

تاج محل

تاج محل نماد عشق است و افراد کمی هستند این محل را به این نماد معروف نشناسند. پنجمین امپراتور گورکانی هند، شاه جهان، برای یادبود همسر ایرانی خود، ارجمند بانو، دستور ساخت تاج محل را داده است. همسر او در سال ۱۶۳۱ هنگام وضع حمل از دنیا رفت. آرامگاه ممتاز محل و همچنین شاه جهان، در تاج محل قرار دارد. سال ۱۶۵۳ میلادی این محل تکمیل شده است. تاج محل جز میراث ثبت شده در یونسکو می باشد، همچنین نه تنها جز عجایب هفتگانه هند است، بلکه جز عجایب هفتگانه جهان نیز می باشد.

عجایب هفتگانه هند؛ حقایقی جالب در مورد هند 

پرستشگاه خورشید کونارک

این پرستشگاه در اوریسای هند قرار دارد و در سال ۱۲۵۵، ناراسیمهادوا، یکی از فرمانروایان سلسله گانگا، دستور ساخت آن را داده است. این پرستشگاه معماری شگفت انگیز و مجسمه های زیبایی دارد و بیشتر شهرت آن به همین دلیل است. در این مکان جاذبه گردشگری اصلی، معبد ارابه مانند است که چرخ ها و دیواره ها و ستون های حکاکی شده دارد. بیشتر قسمت های این پرستشگاه تخریب شده است. این معبد به خدای خورشید هندیان باستان تقدیم شده است.

عجایب هفتگانه هند؛ حقایقی جالب در مورد هند

مجموعه یادمان های کاجوراهو

این مجموعه شامل معابد هندویی و جین گرایی است، و در ایالت مادیه پرادش هند قرار دارد. این مکان نیز جز میراث ثبت شده در یونسکو است. شهرت این مجموعه به خاطر مجسمه ها و معماری خاص آن است.بین سال های ۹۵۰ تا ۱۰۵۰ میلادی با دستور سلسله چاندلا، این معابد و یادمان ها ساخته شده اند. تا قرن ۱۲ میلادی، این مکان ۸۵ معبد داشته که در حال حاضر ۲۹ معبد از آنها باقی مانده است. تمامی مجسمه ها و جزئیات و پیچیدگی و طراحی هایی که در این مجموعه وجود دارد، هنر غنی هند باستان را نشان می دهد.

عجایب هفتگانه هند؛ حقایقی جالب در مورد هند

مجموعه تاریخی هامپی

هامپی دهکده کوچکی است که پر از معابد و مقبره های شگفت انگیز و قدیمی است، این دهکده در ایالت کارناتاکای هند قرار دارد. این دهکده، در اوج شکوفایی خود، جز ثروتمندترین شهرهای جهان بوده است. هامپی قسمت از ویجایاناگارا، یکی از امپراطوری های باستانی هند بوده است، فرمانروایان این امپراطوری معروف به عشق، هنر، علم، فرهنگ و حکومتی کارآمد، بوده اند. از مهم ترین یادمان های هامپی، حمام ملکه، مجموعه معابد ویتالا و معبد ویروپاکشا، می باشند.

عجایب هفتگانه هند؛ حقایقی جالب در مورد هند 


منبع: برترینها

حذف پشت‌نوبتی‌های بهزیستی از سال آینده

درحالی‌که با توجه به تصویب افزایش مستمری نیازمندان و به استناد اظهارات مسئولان وزارت رفاه انتظار می‌رفت صف پشت‌نوبتی‌های دریافت خدمات از بهزیستی برای همیشه حذف شود، رئیس بهزیستی کشور زمان تحقق این هدف را سال آینده اعلام کرد و از پرداخت مستمری و تحت حمایت قرار گرفتن پشت‌نوبتی‌های این سازمان از سال آینده خبر داد.

انوشیروان محسنی‌بندپی با بیان اینکه جامعه هدف بهزیستی و کمیته امداد با اجرای قانون برنامه ششم و همچنین بودجه۹۶ مشمول افزایش مستمری شدند، گفت: «قانون برنامه ششم حکم کرده است که در سال۹۶ افزایش مستمری داشته باشیم و در سال۹۷ افراد پشت‌نوبتی تحت پوشش و حمایت قرار بگیرند.»

وی با اعلام اینکه هم‌اکنون ۵۳۰هزار خانوار تحت پوشش هستند، افزود: «مستمری یک خانوار تک‌نفره از ۵۳ به ۱۹۵هزار تومان، دو نفره از ۶۱ به ۲۵۰هزار تومان، سه نفره از ۷۱ به ۳۲۰هزار تومان و پنج نفره از ۱۰۰به ۴۶۵هزار تومان رسیده است.» بند پی پیش از این و در توضیح جزئیات این موضوع گفته بود:

«افرادی که در پشت نوبت دریافت خدمات از نهادهای حمایتی هستند براساس ماده ۸۰قانون برنامه ششم توسعه باید از مستمری که در بودجه سنواتی آمده برخوردار شوند؛ به همین جهت تمام خانوارهایی که درآمد آنها از میزان تعیین شده در این قانون کمتر است برای دریافت مستمری می‌توانند در سامانه خدمات حمایتی ثبت‌نام کنند.»

به گفته بندپی بعد از بازرسی میدانی توسط کارشناسان و تأیید صلاحیت آنها، این افراد تحت پوشش بهزیستی قرار می‌گیرند و مستمری تعیین شده غیر از یارانه‌ای است که به این افراد تعلق می‌گیرد.

چند نفر هستند؟!
براساس آمار ارائه شده از سوی این سازمان به همشهری در سال گذشته، هم‌اکنون در مجموع یک‌میلیون و ۲۸۶هزار و ۸۲۹نفر تحت‌پوشش بهزیستی هستند و ۹۵هزار نفر بیشتر از این جمعیت یعنی یک‌میلیون و ۳۶۴هزار و ۴۵۹نفر در سامانه ویژه سازمان ثبت‌نام کرده‌اند و به‌اصطلاح پشت نوبت هستند. همچنین آنطور که رئیس سازمان بهزیستی در اردیبهشت‌ماه امسال در سفر به استان لرستان اعلام کرده حدود ۱۵۰هزار معلول شدید و نیمه شدید در کشور وجود دارند که تحت پوشش بهزیستی نیستند. به این ترتیب با وعده‌ای که بندپی داده می‌توان انتظار داشت تمام پشت‌نوبتی‌های بهزیستی از سال آینده تحت پوشش قرار بگیرند و دیگر فردی به اسم پشت نوبتی در این سازمان وجود نداشته باشد.


منبع: الف

پاسخنامه و کلید سوالات کارشناسی ارشد منتشر شد

مشاور ارشد سازمان سنجش آموزش کشور عنوان کرد: پاسخنامه و کلید نهایی آزمون ورودی دوره های کارشناسی ارشد ناپیوسته سال ۹۶ بر روی سایت سازمان سنجش قابل دسترس است.

حسین توکلی به ایرنا گفت: داوطلبان با مراجعه به سایت سازمان sanjesh.org و کارنامه خود می توانند با استفاده از لینک مشاهده پاسخنامه و کلید نهایی، محتویات را ببینند و از وضعیت علمی کارنامه خود مطلع شوند.

آزمون کارشناسی ارشد ناپیوسته سال ۹۶ دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی از جمله دانشگاه آزاد اسلامی برای پذیرش دانشجو در ۱۳۲ کدرشته امتحانی در ۶ گروه آزمایشی ، روزهای ۷ و ۸ اردیبهشت ماه ۹۶ برگزار شد.


منبع: الف

جزییات قانون بازنشستگی پیش از موعد کارکنان دولت

معاون فنی و درآمد سازمان تأمین اجتماعی بخشنامه جدید سازمان تأمین اجتماعی در مورد قانون بازنشستگی پیش از موعد کارکنان دولت را تشریح کرد.
محمد حسن زدا گفت: سال ٨۵ قانون بازنشستگی پیش از موعد کارکنان دولت تصویب شد.

در این قانون افراد مذکور با ٢۵ سال سابقه با ٣٠ روز حقوق بازنشسته می‌شدند. وی با بیان اینکه ملاک پرداخت مستمری در سازمان تأمین اجتماعی داشتن ٣٠ سال سابقه خدمت است، افزود: براساس قوانین تأمین اجتماعی، اگر شخصی بخواهد زودتر از موعد بازنشسته شود، باید هزینه‌هایش را بپردازد. زدا افزود: به محض ابلاغ قانون بازنشستگی پیش از موعد کارکنان دولت در سال ٨۵، افرادی درخواست بازنشستگی دادند و تصور می‌کردند هزینه ۵سال زودتر از موعد بازنشستگی را دستگاه پرداخت کرده است که این چنین نبود.

وی با تأکید بر اینکه ملاک محاسبه میزان مستمری بر اساس بیمه‌پردازی ٢ سال آخر خدمت است، گفت: بر اساس قانون تأمین اجتماعی، معیار برای مستمری ٣٠ سال خدمت سال‌های ٢٩ و ٣٠ است اما برای کارکنان دولت که متقاضی بازنشستگی پیش از موعد بودند سال‌های ٢۴ و ٢۵ خدمت محاسبه شد که مورد مخالفت این افراد بود.

معاون فنی و درآمد سازمان تأمین اجتماعی اظهار داشت: در مورد بازنشستگی پیش از موعد کارکنان دولت دیوان عدالت اداری به نفع سازمان تأمین اجتماعی رأی داد و در مجلس در این سالها ٣ مرتبه مطرح شد که در هر سه مورد رد شد. شورای نگهبان نیز ٢ بار آن را رد کرد.

زدا گفت: در برنامه ششم توسعه دوباره ملاک عمل قرار گرفتن سال‌های ٢٩ و ٣٠ در مورد محاسبه مستمری برای کارکنان دولت که متقاضی بازنشستگی پیش از موعد شده بودند مطرح شد که این فرآیند با محاسبات بیمه‌ای مغایرت داشت و در چند سال گذشته سازمان تأمین اجتماعی نظر خود را اعلام کرده بود. وی تصریح کرد: البته مخالفت سازمان تأمین اجتماعی تا قبل از تصویب این قانون بود به محض تصویب برای اجرا و ترمیم ایرادهای آن اقدام کردیم. وی با اشاره به تصویب این قانون در ماده ٢٨ قانون برنامه ششم توسعه توسط مجلس و تأیید شورای نگهبان گفت: بر این اساس، سازمان تأمین اجتماعی بخشنامه جدید را ابلاغ کرد.

معاون فنی و درآمد سازمان تأمین اجتماعی افزود: به سیستم و دستگاه‌هایی که کارکنان دولت را برای بازنشستگی پیش از موعد معرفی کردند اعلام می‌کنیم می‌توانند این افراد را معرفی و هزینه ۵ سال زودتر از موعد بازنشستگی را به سازمان تأمین اجتماعی بپردازند تا محاسبه جدید برای مستمری آنها بر اساس سال‌های ٢٩ و ٣٠ خدمت انجام شود.

زدا خاطرنشان کرد: حدود ١٢ هزار نفر از کارکنان دولت پیش از موعد بازنشسته شدند و در حال حاضر مستمری می‌گیرند و بخشنامه جدید شامل آنها می‌شود. مهلت این قانون در سال ٩۵ به پایان رسید و برای سال ٩۶ بازنشستگی پیش از موعد کارکنان دولت نداریم.
منبع: روزنامه ایران


منبع: الف

اجساد مسافران هواپیمای نظامی میانمار در دریای آندامان پیدا شد

ارتش میانمار اعلام کرد که اجساد مسافران هواپیمای نظامی این کشور که در دریای آندمان سقوط کرده بود، پیدا شده است.

به گزارش فارس، ارتش میانمار روز پنجشنبه (امروز) اعلام کرد که اجساد مسافران یک فروند هواپیمای نظامی که در دریای «آندامان» سقوط کرده بود، پیدا شده است.

خبرگزاری اسپوتنیک گزارش کرد، سخنگوی ارتش میانمار اعلام کرد که چرخ‌های هواپیمای مذکور به همراه اجساد مسافران این هواپیما در مسیر عملیات جستجو پیدا شد. اوایل روز چهارشنبه (دیروز)، مقامات میانمار اعلام کردند که لاشه هواپیمای مذکور را در دریای آندامان درست ساعاتی بعد از آغاز عملیات جستجو و نجات پیدا کردند.

طبق این گزارش، مقامات این کشور در عملیات جستجو از ۶ کشتی و سه هواپیما استفاده کردند.

هواپیمای نظامی میانمار که حامل یکصد مسافر بود حدود ساعت ۰۱:۳۵ به وقت محلی (۰۷:۰۵ صبح چهارشنبه) از صفحه رادار محو شد.

آمار و ارقام ایرلایو نشان می‌دهد که هواپیما حامل ۱۰۶ مسافر از جمله پرسنل نظامی و اعضای خانواده آنها و همچنین ۱۴ خدمه پرواز بوده است. دیگر گزارشات رسانه‌ای حاکی از آن است که شمار افراد سوار بر هواپیما، ۱۰۵ نفر بوده است.


منبع: الف

معرفی خانه‌های استیجاری غیرمجاز

معاون گردشگری به کاربران درگاه‌های اینترنتی غیرمجاز گردشگری هشدار داد.

به‌گزارش تسنیم، معاونت گردشگری سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری به کاربران فضای مجازی که برای انتخاب محل اقامت، تورهای مسافرتی، آشنایی با مقاصد گردشگری و سایر خدمات مورد نیاز به درگاه‌های غیرمجاز اینترنتی گردشگری مراجعه می‌کنند، هشدار داد.

بنا بر اطلاعیه ابلاغی، متولی هرگونه فعالیت گردشگری در کشور، سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری معرفی شده است و مسئولیت مدیریت، سامان‌دهی و نظارت بر فعالیت‌های تأسیسات گردشگری در ارائه خدمات سفر و گردشگری بر عهده این دستگاه است.

در همین چارچوب با عنایت به هماهنگی ایجاد شده با وزارت صنعت، معدن و تجارت و کمیته نظارت بر کسب و کارهای اینترنتی مرکز توسعه تجارت الکترونیک، تمام فعالیت‌های مرتبط با ارائه خدمات مختلف سفر و گردشگری از جمله ذخیره محل اقامت در فضای مجازی باید با مجوز و نظارت این سازمان صورت پذیرد.

در همین راستا سامانه صدور مجوز فعالیت برای ارائه‌کنندگان خدمات مسافرتی و گردشگری به نشانی tnamad.ichto.ir راه‌اندازی شده است. لیکن با توجه به بهبود شرایط و رونق صنعت گردشگری در سال‌های اخیر، متأسفانه طی چند ماه گذشته درگاه‌های اینترنتی مختلفی از جمله سایت‌های معرفی خانه‌های استیجاری با عناوین مختلف از جمله: مهمان‌خانه، خانه مسافر گیلان، سوئیت تبریز، کانون اسکان مسافر و… به‌صورت غیرقانونی و بدون هماهنگی و اخذ مجوزهای لازم از این سازمان مبادرت به فعالیت در فضای مجازی کردده که این امر علاوه بر ایجاد مشکلات برای فعالان و ذی‌نفعان گیرنده خدمات گردشگری، موجب سرگردانی، ایجاد خسارت‌های مادی و معنوی برای مردم و گردشگران نیز شده است و اغلب با ارائه اطلاعات غلط و انجام فعالیت‌های غیرمجاز زمینه سوء‌استفاده و کلاه‌برداری را نیز فراهم می‌کند.


منبع: الف

دعای روز سیزدهم ماه مبارک رمضان

در دعای روز سیزدهم ماه مبارک رمضان می‌خوانیم:

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ طَهّرنی فیهِ من الدَنَسِ والأقْذارِ وصَبّرنی فیهِ على کائِناتِ الأقْدارِ ووَفّقْنی فیهِ للتّقى وصُحْبهِ الأبْرارِ بِعَوْنِکَ یا قُرّهَ عیْنِ المَساکین.

خدایا پاکیزه‌ام کن در این روز از چرک و کثافت و شکیبائیم ده در آن به آنچه مقدر است شدنى‌ها و توفیقم ده در آن براى تقوى و هم ‌ نشینى با نیکان به یاریت اى روشنى چشم مستمندان.


منبع: الف

احتساب دوره سربازی به عنوان سابقه با پرداخت حق بیمه

مدیر کل امور فنی بیمه‌شدگان تأمین اجتماعی گفت: با پرداخت دو سال حق بیمه دوره سربازی مشمولین به‌عنوان سابقه کار برای افراد محسوب می‌شود.

منصور آتشی درگفت‌وگو با میزان، در خصوص احتساب دوره سربازی به عنوان سابقه کار گفت: براساس قانون مصوب شده در مجلس شورای اسلامی و آیین نامه اجرایی هیئت وزیران مدت خدمت نظام‌وظیفه و حضور داوطلبانه در جبهه کلیه مشمولین قانون تأمین اجتماعی با پرداخت حق بیمه دوره سربازی، به‌عنوان سابقه کار محسوب می‌شود.وی افزود: مشمولین قانون تأمین اجتماعی با دارا بودن شرایط مقرر قانونی از جمله بیمه‌پردازی در زمان ارائه تقاضا و داشتن دو سال سابقه بیمه و همچنین پرداخت حق بیمه متعلقه وفق ضوابط مقرر در ماده ۳ آیین‌نامه اجرایی به نسبت کسر ۷ درصد از ۳۰ درصد حق بیمه شده و کسر ۲۳ درصد از ۳۰ درصد سهم دولت امکان‌پذیر می‌شود.

مدیر کل امور فنی بیمه‌شدگان تأمین اجتماعی خاطر نشان کرد: متقاضیان موصوف در صورت تمایل به احتساب سوابق مذکور می‌توانند جهت انجام فرایند مربوطه به آخرین شعب محل پرداخت حق بیمه مراجعه کرده و پس از ارائه درخواست و احراز شرایط مقرر زمینه اقدام لازم در احتساب دوره سربازی به عنوان سابقه کار از سوی شعب فراهم گردد.

وی عنوان کرد: در صورت عدم توانایی بیمه‌شده در پرداخت حق بیمه به‌صورت یکجا امکان تقسیط آن تا حداکثر ۱۲ قسط وجود دارد.

آتشی در خصوص کمبود کارگزاری تأمین اجتماعی یادآور شد: در حال حاضر ۲۰۰ کارگزاری در سراسر کشور در محدوده جغرافیایی ۱۳۳ اداره کل تأمین اجتماعی استان‌ها مشغول به فعالیت هستند که امیدواریم این تعداد با توجه به برنامه‌ریزی‌های به عمل آمده تا پایان سال ۹۶ به ۳۰۰ کارگزاری افزایش یابد.

وی در پایان گفت: سازمان تأمین اجتماعی ارائه خدمات غیرحضوری (اینترنتی) را به‌عنوان رویکرد اصلی کار خود قرار داده است و در نظر دارد در صورت توجیه اقتصادی و اجتماعی این اقدام را با تأسیس کارگزاری عملی کند.


منبع: الف

دانلود ۱٫۲٫۲۴ Power Security AntiVirus ؛ آنتی ویروس قدرتمند،کم حجم با آپدیت رایگان

 باشگاه خبرنگاران جوان؛ گوشی های هوشمند همیشه نیازمند یک نرم افزار امنیتی برای مقابله با تهدیدات ، ویروس ها و باج افزار ها هستند. Power Security AntiVirus Clean یک آنتی ویروس قدرتمند است که با وجود قدرت بسیار بالا در برابر  ویروس ها، بدافزار ها، نرم افزار های جاسوسی ، حجم بسیار کمی دارد و از این نظر برای گوشی های با حافظه کم نیز بسیار مفید است.
 
برخی از ویژگی های اصلی Power Security AntiVirus Clean :

١- آنتی ویروس: بهترین برنامه ی انتی ویروس برای محافظت از دستگاه از طریق اسکن و از بین بردن ویروس ها، بدافزار ها، نرم افزار های جاسوسی، و …
٢_محافظت  بی وقفه : اسکن برنامه های نصب شده و فایل های نصب برنامه، و مسدود کردن ویروس ها و بدافزار ها در حین نصب
٣_امنیت وای فای : شناسایی شبکه های وای فای سارق، محافظت امنیت تلفن شما در حالت انلاین در برابر شبکه های ناشناس
۴- قفل نرم افزار: قفل نرم افزار های مهم و محافظت از حریم خصوصی در برابر دیگران
۵- پاک کننده ی فایل های جانک: اسکن و پاک کردن فایل های جانک در یک زمان کوتاه و افزایش حافظه ی دستگاه
۶_تقویت کننده ی سرعت: بستن برنامه هایی که استفاده نمیکنید و افزایش فوری سرعت گوشی
 
تغییرات نسخه جدید:

     بهبود قابلیت حذف فایل های هرز
    رفع مشکل کرش کردن در اندروید ۴٫۱

این نرم افزار در گوگل پلی استور  امتیاز عالی ۴٫۵ از ۵٫۰  و تاکنون نزدیک به ۵۰ میلیون بار دانلود شده است.

 
برای دریافت اینجا را کلیک کنید


منبع: الف

دانلود ۲٫۱٫۲۱۹ Microsoft Outlook؛ مدیریت ایمیل با نرم‌افزار رسمی مایکروسافت

 باشگاه خبرنگاران جوان؛ نرم افزار Microsoft Outlook یکی از برنامه های مجموعه آفیس شرکت مایکروسافت است. به وسیله این نرم افزار می توانید در محیطی زیبا و جذاب حساب ایمیل خود را مدیریت کنید. با استفاده از این نرم افزار می توانید صندوق پیام خود را چک کنید، ایمیل ها را ویرایش و برای دیگران ایمیل ارسال کنید.

ویژگی ها:

    قابلیت مدیریت تمام جانبه پیام های صندوق ورودی
    دارا بودن یک تقویم کامل و حرفه ای برای استفاده کاربران
    قابلیت اضافه کردن فایل های ضمیمه به صورت بسیار آسان
    قابلیت جستوجو و یافتن هرچیزی که می خواهید


این نرم افزار  حدود ۱۰۰ میلیون بار از گوگل پلی دانلود شده است.

 
برای دریافت اندروید اینجا را کلیک کنید

برای دریافت آی او اس اینجا را کلیک کنید


منبع: الف

فدراسیون فوتبال این شکلی جواب فیفا را داد؛ نگرانی وجود ندارد

تیم‌های ایران و ازبکستان روز دوشنبه به مصاف هم خواهند رفت.

به گزارش خبرآنلاین؛ تیم‌های ملی ایران و ازبکستان دوشنبه شب در چارچوب مقدماتی جام‌جهانی در استادیوم آزادی به مصاف هم خواهند رفت. با توجه به اینکه روز گذشته یک اقدام تروریستی ناگهانی در تهران رخ داد، خیلی‌ها نگران شرایط بازی مهم دو تیم در این شهر بودند. اما حمیسی، رئیس حراست فدراسیون فوتبال اعلام کرده که در حین انجام بازی دو تیم نگرانی وجود نخواهد داشت و خلالی در انجام مسابقه ایجاد نخواهد شد. این در واقع جوابی به فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا هم خواهد بود. ضمن اینکه قرار است بلیط‌فروشی این دیدار هم مثل خیلی از بازی‌ها به صورت اینترنتی صورت بگیرد و خبری از رایگان بودن بازی نیست.


منبع: الف