بایگانی ماه : می, 2017

کاظم جلالی نماینده اصولگرای تهران که ریاست مرکز پژوهش‌ها و همچنین فراکسیون «مستقلین ولایی» مجلس را نیز برعهده دارد، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در نامه‌ای خطاب به محمدباقر قالیباف یکی از دو کاندیدای اصلی اصولگرایان در این انتخابات، نسبت به وعده‌های معیشتی و شعارهای او درباره افزایش چندبرابری یارانه‌ها هشدار داد و این اقدام را ناممکن و مغایر با قانون هدفمندی یارانه‌ها عنوان کرد.

جلالی در بخشی از این نامه که آن‌را «مشفقانه»‌ توصیف کرده بود، به حمایت‌های همیشگی‌اش از شهردار تهران اشاره کرد و نوشت: «آخرین دفاع اینجانب ازجنابعالی درجریان تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی از شهرداری بود که هم در نخستین جلسه کمیسیون عمران حضور یافتم و نوع اظهارات و واکنش‌های حقیر در آن جلسه در جهت حمایت از جنابعالی، حتی گلایه برخی از همکاران بنده را در مجلس به همراه داشت و پس از آن هم در داخل صحن مجلس از هیچ‌گونه تلاشی دریغ نکردم و تمامی این‌ها به دلیل آن بود که جنابعالی را شخصیتی دلسوز و انقلابی با سوابق درخشان در دوران دفاع مقدس و خدمتگزار به مردم، دانسته و می‌دانم.» چند روز پس از اعلام نتایج انتخابات که از پیروزی حسن روحانی و انتخاب مجدد او برای تشکیل دولت دوازدهم حکایت داشت، درباره این نامه با جلالی گفت‌وگو کرده و ابعاد مختلف آن را بررسی کردیم.

آقای جلالی! شما در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری در نامه‌ای به شهردار تهران به تلاش بی‌دریغ‌تان برای جلوگیری از تفحص شهرداری تهران اشاره کردید و این درحالی بود که در جریان قرائت گزارش پلاسکو و البته در جریان بررسی تفحص از شهرداری تهران، چند نفر از نمایندگان منتقد قالیباف نسبت به صدور احکام مشاور شهرداری تهران برای بعضی نمایندگان و لابی‌های نامتعارف برای توقف تفحص اعتراض کردند؛ نظرتان در این رابطه چیست؟!
در آن نامه قصد داشتم مقدمه‌ای بچینم مبنی بر این‌که اگر آن حرف‌ها را می‌زنم، به‌عنوان یک دوست صحبت می‌کنم. به هر حال پیش از آغاز رقابت‌های انتخاباتی، چندین جلسه به‌مناسبت‌های مختلف خدمت آقای قالیباف بودیم و بعضی از آن جلسات دو نفره و سه‌نفره بود که توصیه بنده به‌طور مرتب، عدم حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری بود ولی هنگامی که آقای قالیباف در انتخابات حاضر شده و بحث افزایش یارانه را مطرح کردند، به‌عنوان یک دوست و برادر نامه‌ای خطاب به ایشان نوشتم.

اما در مورد مباحث قبلی، واقعیت این است که ما به آقای قالیباف هم در بحث تحقیق و تفحص و هم سایر مسائل به شهردار تهران کمک کردیم اما در آن نامه هم که به هر حال به‌عنوان یک سند باقی می‌ماند، تاکید کردم که بنده حتی یک‌بار هم از آقای قالیباف تقاضای شخصی نداشتم. بنابر این نمی‌تواند هیچ شائبه‌ای درمورد بنده وجود داشته باشد اما این‌که دیگران چگونه عمل کرده‌اند را در جریان نیستم و نمی‌دانم که چه ارتباطی با آقای قالیباف داشته‌اند.

بسیار خب! علت این‌که مخالف تحقیق و تفحص از شهرداری تهران بودید، چه بود؟ اساساً چرا کمک کردید که این تحقیق و تفحص متوقف شده و اجرایی نشود؟!
ببینید؛ به هر حال آن‌چه از این تفحص برداشت می‌شد، این بود که تا حدودی رویکرد سیاسی حاکمیت یافته بود. متاسفانه بعضاً مشکل ما این است که رویکردهای سیاسی به اساس کارها آسیب می‌رساند و تصور ما این بود که رویکرد سیاسی در این تفحص وجود دارد و از طرفی برداشت‌مان این بود که آقای قالیباف، فردی است که برای تهران زحمات زیادی را متحمل شده است.

با این حساب، شما موافق نیستید که باید بر شهرداری نظارت صورت بگیرد؟ نظرتان درباره تخلفات شهرداری تهران چیست؟!
به هر حال نیاز نیست که همه تخلفات از طریق تحقیق و تفحص مجلس مورد رسیدگی قرار گیرد. حتماً مراجع نظارتی وجود دارند و این مراجع می‌توانند به این تخلفات احتمالی رسیدگی کنند. معمولاً تفحص‌های مجلس زمان طولانی و مطولی را به خود اختصاص می‌دهد و مهم‌تر این‌که درصورت اجرایی شدن نیز این مجلس است که درصورت صلاحدید رای‌گیری می‌کند که نتیجه بررسی‌ها به قوه قضاییه ارجاع شود یا خیر. به هر حال هر مسئله‌ای زمانی دارد و الان هم که دیگر زمان تفحص مجلس از شهرداری تهران گذشته است.

منبع: بهارنیوز

مهدی دادویی‌نژاد

خودعمارپنداران، این‌روزها به جای نقبی به عملکرد «مردم‌گریز» خویش و اندیشیدن به علل و چرایی ناکامی پیاپی در انتخابات باز هم ره به خطا می‌برند و از آرای حلال رییسی و حرام روحانی سخن می‌رانند! غافل از آنکه، این روزها ایران صاحب منطقی درونی و ورای چارچوب‌های سیاسی شده است و پیام‌های دقیق‌تری را به سطوح کلان تصمیم گیری منتقل می‌کند، جامعه‌ای که تجربه کرده است و از تجارب خود درس آموخته نیک می‌داند رای به بی ثباتی و هیجان چه فرجام تلخی خواهد داشت، جامعه‌ای که در حال یک بلوغ فکری است تا راه را بر روی کنش‌گری‌های یک طرفه برخی نهاد‌ها ببندند و ضمن حفظ آرمان‌ها و اصول خود به برخی بفهماند که مردم و جامعه درک عمیق‌تری از مشکلات خود و راه برون رفت از آن دارند.

فتح مواضع افراطیون در این سال‌ها و بعد از انتخابات ۸۸ نشان داد مردم راه تغییر را درک کرده‌اند و موانعی که از سوی شورای نگهبان برای ایجاد لیست حداکثری اتفاق می‌افتد نیز دیگر چاره‌ساز نیست، منع تصویرچاره‌ساز نیست، حمایت همه‌جانبه صدا و سیما از افراطیون و تحلیل‌گرانی که جز فتنه فتنه کردن چیزی در چنته ندارند چاره‌ساز نیست، حفظ و حراست از نظام و انقلاب و ارزش‌ها امروز باید از شکل سلب اختیار کردن در انتخاب اصلح‌ترین‌ها به شکل دعوت از همگان بدون واهمه تغییر یابد، امروز شرایط جامعه نه پویایی و هیجان دهه اول انقلاب را می‌طلبد و نه نومیدی از حرکت‌های انقلابی دهه ۸۰ را، دیگر دوره واژه‌هایی مانند خودفروخته به سر آمده است، نه اینکه وجودشان را جامعه نفی کند اما دیگر توان جریان‌سازی ندارند.

جامعه در مدار منطق تصمیم می‌گیرد، صدای رجایی‌ها و مظلومیت بهشتی‌ها را در برابر ناملایمات به خوبی درک می‌کند اما سوءاستفاده از آن‌ها را به مثابه ضربه زدن به ارزش‌ها می‌پندارد، ائمه جماعات باید متوجه بشوند که حمایت‌های ماورایی از یک کاندیدای خاص حتی به شرط اصلح بودن هم مجاز نیست و تنها در صورت عملکرد غلط همان اصلح‌ها، فقط جایگاه و شانیت خود کاندیدا از دست نمی‌رود بلکه نوعی هتک حیثیت از اعتقادات مردم صورت می‌پذیرد. این روزها جامعه تعیین‌کننده نهایی است، به طور مثال سوءاستفاده از خواننده‌ای که چند ماه در زندان نگه داشته شده و بر خلاف موازین عرفی جامعه رفتار می‌کند برای جمع‌آوری رای، آیا حرکتی امام رضاپسند بود؟ هزینه این کار را چه کسی بر اعتقادات مردم تحمیل کرد؟ اینگونه آرا حلال است و آرای ۲۴ میلیون ایرانی شرافتمند، حرام؟

جامعه امروز از انقلاب مفهوم غلیان و جوشش را نمی‌خواهد جامعه به دنبال اصلاح است و گزاره‌هایی که شعارهای اصلاحی بدهند را بیشتر می‌پسندد. مهدی چمران بداند عملکرد او در دفاع همه‌جانبه از شهردار تهران در نگاه شهروندان می‌توان زخمی  باشد بر پیکر برادر بزرگوارش، این دفاع غیرمنطقی و سرپوش گذاشتن تنها یک جواب داشت و آن هم از صندوق‌های رای به او داده شد. او باید مانند برادر شهیدش مطالبه‌گر می‌بود و بر امور شهردار نظارت می‌کرد و امروز نیز اعضای راه یافته به شورا باید بدانند جامعه عهد اخوتی با آنها نبسته است و باید پاسخگوی مردم باشند.

شورای محترم نگهبان باید در رویه خود در تایید صلاحیت نامزدها تجدیدنظر اساسی کند. امروز هر فرد در جامعه یک رسانه متحرک است که رفتارهای حذفی پیشین که قیم‌مآبانه بود و گاه براساس بیم‌ها صورت می‌پذیرفت را بر نمی‌تابد، هر فردی که رد صلاحیت می‌شود باید دلایل آن برای مردم شرح داده شود، باید مردم را به شکل واقعی ولی نعمت خود بدانند نه در حرف، مگر می‌شود عده‌ای برای ولی نعمتان خود تعیین مصلحت کنند؟ حال که این تقویض اختیار در قانون اساسی ایران انجام شده است، باید شورای نگهبان عملکردی متناسب با امروز جامعه داشته باشد و علل ردصلاحیت‌ها را هر چند نه به صورت فردی که به صورت کلی بیان دارد تا اذهان بدانند به طور مثال عدم التزام عملی به اسلام با چه شاخص‌هایی سنجیده می‌شود. شورای نگهبان مسئولیتی خطیر برای حراست از آرمان جامعه باز و مطالبه گر دارد تا ثمره انقلاب هر روز بیشتر و بیشتر شود اما امروز چه نسبتی میان عملکرد شورای نگهبان و جامعه وجود دارد؟ چطور قلم کشیدن بر اسم مرحوم آیت الله هاشمی‌رفسنجانی می‌شود توجیه کرد؟ حتی باید برای مردم روشن شود علت رد صلاحیت احمدی نژاد چه بوده است؟

دشمنی با جامعه‌ای که برای استقلال و آزادی خود قیامی جانانه داشته و امروز به این حد از بلوغ رسیده است که شعارها را خوب تحلیل کند و رای می‌دهد قابل تاب‌آوری نیست، مسیر اصلاح حرکت اصیل مردمی تنها با تفویض اختبار به مردم شدنی است، این روزها کسانی دم از فتنه و نفاق می‌زنند که بارها توسط مردم ردصلاحیت شده‌اند و جایگاهی در میان مردم ندارند اما بشترین هزینه در بخش‌های مربوط به ایشان انجام می‌شود. جامعه از جمهوری مداحان عبور کرده است، جامعه امروز متولی جدی امر فرهنگی و مذهبی می‌خواهد، نهادهای تصمیم ساز باید سعی کنند مبتنی بر واقعیات جامعه امروز ایران، طرح داشته باشند. بیشترین تعداد اندیشکده‌ها در اختیار دلواپسان است و به جای تفکرواقعی و جذب جوانان دل‌سوز همچنان در بند یقه و تایید صلاحیت هستند و با جذب افرادی خاص، راه را بر هر نواندیشی می‌بندند.

باید نقش مذهب به عنوان یکی از مولفه‌های غنابخش امر اخلاقی احیا شود، نباید از مذهب برای ماله‌کشی اشتباهات استفاده شود. پسرفت عمیق در مقولات فرهنگی و تبدیل شدن به مفعول فرهنگی در عصر ارتباطات ثمره مخالفت‌های مهندسی شده‌ای است که در داخل  علیه نظریاتی مانند گفتگوی تمدن‌ها به راه افتاد و در نهایت آن‌چنان سستی فرهنگی بر ایران غلبه کرد که مداحان به عنوان سفیران فرهنگی انتخاب شدند اما جامعه باز ایشان را پس می‌زند، و پس خواهد زد، دشمنی با فرهنگ غنی و اصیل عاشورا از طریق شور محض و ربط دادن بی ربط آن به مسائل حال ایران و یزیدی خواندن دیگران باعث استحاله نقش فرهنگی و آزاده پروری شده است.

جامعۀ در حال حرکت به سمت فراخی و گستره دید، همواره دشمنانی از این دست دارد که جهل مردم و جامعه سبب سکه شدن بازار آنها شده است. امروز و با اطمینان می‌توان گفت اگرمردم از بالادست حاکمیت، جوابی درخور برای خواسته‌ها دریافت کنند قطعا و حتما پابه پای آنها حرکت خواهند کرد و بالاخره به مقصد نهایی جامعه باز خواهند رسید. جامعه‌ای با آرمان‌های قوی و اراده‌ای مثال زدنی که اذهانی اندیشمند آن را تغذیه می‌کنند.

منبع: بهارنیوز

حجت‌الاسلام مجید انصاری در گفت‌وگو با «جماران»، در پاسخ به پرسشی درباره حلال و حرام خواندن رأی مردم توسط برخی شخصیت‌ها، اظهار کرد: تعبیر «حلال» و «حرام» در رابطه با آراء انتخاباتی یک بدعت و انحراف در ادبیات سیاسی کشور و مغایر با قوانین و مقررات است، چراکه شاخص در ارزیابی آرا مطابق قانون انتخابات، آراء صحیح و باطل است و معیار تشخیص آن هم ضوابط و مقرراتی است که در قوانین و مقررات کشور پیش‌بینی شده و مرجع اعلان صحت و بطلان آرا هم هیأت‌های اجرایی و نهایتاً شورای نگهبان است.

وی افزود: بنابراین، عبارات حلال و حرام دستاویزی برای توجیه شکست انتخاباتی برخی کاندیداها و هواداران آنها شده است؛ لذا بهتر است به جای فرافکنی و دوقطبی‌کردن جامعه و استفاده ابزاری از تعابیر دینی به بررسی علل واقعی شکست خود در روش‌های نادرستی که در تبلیغات انتخاباتی و اقدامات تخریبی آنها علیه دکتر روحانی و دولت تدبیر و امید ظرف چهار سال گذشته به کار گرفته‌اند جست‌وجو کنند و به تصحیح رفتار و گفتار خود با جامعه بپردازند.

معاون حقوقی رئیس‌جمهور تصریح کرد: تجربه انتخابات نشان داد مردم با نهایت هوشمندی گفتار و رفتار کاندیداها و جریانات سیاسی را رصد می‌کنند و کنار صندوق رأی قضاوت و داوری خودشان را اعلان می‌کنند. انصاری همچنین گفت: از برخی ائمه جمعه محترم انتظار می‌رود که حرمت جایگاه نمازجمعه و شرط عدالت را، که از لوازم این جایگاه هست، نگه دارند و با ادبیات ناعادلانه وارد بازی‌های سیاسی نشوند.

وی در پاسخ به پرسشی درباره عدم امکان رأی دادن چند میلیون نفر از مردم در انتخابات ۲۹ اردیبهشت گفت: متأسفانه نظام انتخاباتی ما دارای نواقص قانونی است که فرصت اعمال سلیقه در نحوه اخذ رأی و تمدید یا عدم تمدید زمان انتخابات را ایجاد کرده است و همین مسأله موجب شد که امسال با کمال تأسف باوجود حضور بی‌سابقه مردم از نخستین ساعات اخذ رأی و بلکه ساعت‌ها قبل از آن تا نیمه شب جمعه در صف‌های طولانی، بعضاً با ۵ یا ۶ ساعت معطلی در صف موفق به ریختن رأی‌شان به صندوق شوند و جمع زیادی که حدود ۴ میلیون نفر پیش‌بینی شده‌اند از دادن رأی محروم شوند.

معاون حقوقی رئیس‌جمهور ادامه داد: به نظر می‌رسد که این موضوع برخلاف مصلحت ملی و منویات رهبری معظم انقلاب بود که بر مشارکت حداکثری مردم در انتخابات تأکید داشتند و طبیعی است هرچقدر میزان مشارکت بیشتر بود، شکوه حماسه بزرگتر و انسجام ملی مستحکم‌تری به دید جهانیان گذاشته می‌شد. انصاری در ادامه خبر داد: معاونت حقوقی ریاست جمهوری مصمم است طی روزهای آینده با همکاری وزارت محترم کشور در اصلاح و تکمیل لایحه جامع انتخابات به گونه‌ای عمل کند که در آینده شاهد چنین نارسایی‌هایی نباشیم تا مردم بتوانند راحت‌تر با صرف وقت کمتر با استفاده از روش‌های نوین و مدرنی که در دنیا متعارف است آراء خود را به صندوق‌ها واریز کنند.

وی در پایان گفت: پیش‌بینی می‌شود که آراء جناب آقای دکتر روحانی در صورتی که همه مردم امکان رأی دادن پیدا می‌کردند به حدود ۲۷ میلیون نفر می‌رسید. انصاری یادآور شد: در دنیا روش‌هایی برای آراء حزبی و جمعی وجود دارد که با تعیین علامت‌ها، نشانه‌ها یا کدهای کسانی که مایل به رأی دادن به یک لیست رأی دهند به ثبت آن علامت و کد اقدام کنند و کسانی که مایل به نوشتن لیست ترکیبی با انتخاب از لیست‌های مختلف یا کاندیداهای مستقل باشند آنها هم مجاز به انتخاب لیست دلخواهشان باشند. همه اینها در دنیا امتحان شده و امیدواریم که با همفکری وزارت کشور و شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی بتوانیم برای انتخابات آینده زمینه مشارکت مردم را تسهیل کنیم.

منبع: بهارنیوز