قیمت انواع خودروهای داخلی + جدول

این هفته قیمت یک مدل خودروی داخلی در بازار کاهش یافته است.
 

به گزارش ایسنا، قیمت ساندرو استپ‌وی اتوماتیک با کاهش ۴۰۰ هزار تومانی همراه بوده است. قیمت باقی خودروهای داخلی در بازار تغییر خاصی نسبت به نرخ این محصولات در هفته گذشته نداشته است.
قیمت برخی خودروهای داخلی به شرح زیر است:
 



خودرو
قیمت کارخانه‌ای
قیمت بازار


تیبا
۲۴ میلیون و ۹۶۸ هزار تومان
۲۵ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان


پراید SE۱۱۱
۲۱ میلیون و ۶۷ هزار تومان
۲۱ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان


پراید ۱۳۱
۲۰ میلیون و ۸۳۷ هزار تومان
۲۱ میلیون تومان


پژو ۴۰۵ SLX
۳۱ میلیون و ۳۸۱ هزار تومان
۳۱ میلیون تومان


سمند EF۷
۳۱ میلیون و ۴۹۹ هزار تومان
۳۱ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان


پژو پارس سال
۳۶میلیون و ۳۷۱ هزار تومان
۳۷ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان


پژو ۲۰۶ تیپ ۵
۳۸ میلیون تومان
۳۸ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان


پژو ۲۰۶ تیپ ۲
۳۲ میلیون و ۸۰۴ هزار تومان
۳۴ میلیون تومان


پژو ۲۰۶ وی ۸
۳۸ میلیون و ۸۴۹ هزار تومان
۳۹ میلیون تومان


رانا
۳۴ میلیون و ۴۹۹ هزار تومان
۳۳ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان


دنا
۴۲ میلیون و ۶۸۰ هزار تومان
۴۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان


ام وی ام S۱۱۰
۳۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان
۳۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان


ام‌وی‌ام ۵۵۰
۵۶ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان
۵۶ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان


جک j۵
۵۳ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان
۵۵ میلیون تومان


جک j۵ اتومات
۶۳ میلیون تومان
۶۴ میلیون تومان


جک S۵
۸۴ میلیون و ۵۵۰ هزار تومان
۸۵ میلیون تومان


ساندرو
۴۳ میلیون و ۵۰ هزار تومان
۴۷ میلیون تومان


ساندرو اتومات
۴۹ میلیون و ۵۰ هزار تومان
۵۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان


ساندرو استپ وی
۴۸ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان
۵۴ میلیون تومان


استپ وی اتومات
۵۴ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان
۶۳ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان


پارس تندر
۳۹ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان
۴۲ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان


تندر ۹۰ اتومات
۴۷ میلیون و ۴۸۴ هزار تومان
۴۸ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان


تندر ۹۰ E۲
۳۷ میلیون و ۵۶۶ هزار تومان
۴۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان




منبع: الف

برنامه وزارت صنعت برای ادغام خودروسازان و قطعه‌سازان

وزارت صنعت، معدن و تجارت راهکارهایی را برای ادغام خودروسازان و قطعه‌سازان در نظر گرفته است.

به گزارش ایسنا، یکی از مشکلات صنعت خودرو و به‌ویژه صنعت قطعه ایران کوچک بودن بیشتر شرکت‌های فعال در این حوزه است. این موضوع باعث افزایش قیمت و هزینه‌های تولید خودرو و قطعات، عدم سرمایه‌گذاری مناسب در بخش تحقیق و توسعه و انتقال فناوری و در نتیجه پایین بودن کیفیت برخی قطعات و در نتیجه خودروهای تولیدی شده است.

این موضوع در برنامه راهبردی وزارت صنعت، معدن و تجارت برای صنعت خودرو مدنظر قرار گرفته و راهکارهایی در این زمینه تعیین شده است. در بخشی از برنامه راهبردی صنعت خودرو با عنوان “توسعه همکاری‌های بین بنگاهی” راهکارهای زیر برای تحقق این هدف در نظر گرفته شده است:” ایجاد مجموعه‌سازان بزرگ در تولید قطعات و مجموعه‌های رقابت‌پذیر با تاکید بر ادغام و تجمیع جهت دستیابی به مقیاس اقتصادی تولید و توسعه متوازن صنعت قطعه‌سازی به میزان حداقل پنج قطعه‌ساز بزرگ در مقیاس جهانی، ایجاد حداقل سه خودروساز بزرگ در مقیاس جهانی با تاکید بر ادغام و تجمیع شرکتهای خودروساز با شرکتهای داخلی و خارجی، خرید سهام یا سرمایه‌گذاری در سایر بنگاه‌ها برای کسب فناوری و تولید تجهیزات پیشرفته، ایجاد شرکتهای مشترک بین تولیدکنندگان برای خرید مواد اولیه، تحقیق و توسعه، صادرات و فعالیتهای دارای ارزش افزوده بیشتر و کاهش قیمت تمام شده و انعقاد قرارداد بلندمدت بین شرکتهای خدمات پس از فروش و خودروسازان یا واردکنندگان خودرو برای ارتقای خدمات پس از فروش”.

وزارت صنعت اخیرا ویرایش دوم “برنامه راهبردی وزارت صنعت، معدن و تجارت” را منتشر کرد که در آن راهبردهای این وزارتخانه برای توسعه بخش صنعت کشور پیش‌بینی شده است. بخشی از برنامه راهبردی این وزارتخانه در حوزه صنایع مربوط به “برنامه راهبردی صنعت خودرو” است.


منبع: الف

پرونده بنغازی علیه هیلاری کلینتون مختومه شد

یک قاضی فدرال در واشنگتن دی سی پرونده مربوط به بنغازی را که علیه وزیر امور خارجه پیشین آمریکا بود، مختومه اعلام کرد.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری اسپوتنیک، “امی برمان جکسون”، قاضی فدرال آمریکا در یافته‌های مربوط به استفاده هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه پیشین آمریکا از سرور ایمیل شخصی برای ارسال مدارک و اسناد دولتی اعلام کرد که پرونده علیه کلینتون باطل است. در این پرونده ادعا شده بود که پروتکل‌های امنیتی ایمیل هیلاری کلینتون باعث شد تا دو تن از شهروندان آمریکایی در جریان حمله تروریستی سپتامبر ۲۰۱۲ در بنغازی لیبی کشته شوند.

قاضی جکسون که از طرف باراک اوباما، رئیس جمهوری سابق آمریکا در سال ۲۰۱۰ به این سمت منصوب شده با ابطال این پرونده اعلام کرد که هیلاری کلینتون هیچ ارتباطی با مرگ این دو آمریکایی ندارد.

این قاضی فدرال همچنین گفت: وزیر امور خارجه پیشین آمریکا شاکیان این پرونده را دروغگو نمی‌دانست. شاکیان ممکن است در برخی موارد اظهارات هیلاری کلینتون را به خاطر دفاع از خودش ناخوشایند دانسته باشند اما او آنها را دروغگو خطاب نکرده است. افرادی که به عنوان شاکیان این پرونده بودند، عزیزانشان را در آن حمله تروریستی از دست دادند.

شاکیان این پرونده پاتریشیا اسمیت و چارلز وودز، هیلاری کلینتون را مسئول حمله بنغازی دانسته و اعلام کردند که استفاده وزیر امور خارجه پیشین آمریکا از سرور ایمیل‌های شخصی‌اش علت اصلی این حمله بوده است.

هر دوی این افراد حامیان دونالد ترامپ، رئیس جمهوری کنونی آمریکا هستند و اسمیت در ژوئیه ۲۰۱۶ در جریان کنوانسیون ملی جمهوری خواهان گفته بود: من هیلاری کلینتون را مقصر اصلی مرگ پسرم که یکی از قربانیان این حمله تروریستی در بنغازی بود، می‌دانم.


منبع: الف

نیروهای سوریه دموکراتیک توافق با داعش برای ترک رقه را تکذیب کردند

سخنگوی نیروهای سوریه دموکراتیک وجود هرگونه توافق با داعش برای خروج تروریست‌ها از شهر رقه را تکذیب کرد.

به گزارش ایسنا، به نقل از شبکه خبری الجزیره، طلال سلو، سخنگوی نیروهای سوریه دموکراتیک وجود هرگونه توافق میان این نیروها و داعش را تکذیب و تأکید کرد: نیروهای سوریه دموکراتیک رقه را از تمامی محورها بجز محور جنوبی محاصره کرده‌اند.

منبعی در وزارت دفاع روسیه روز جمعه اعلام کرده بود که کردها با داعش توافق‌کرده‌اند تا گذرگاه امنی را ایجاد کرده و تروریست‌ها بتوانند از رقه به تدمر بروند.

وزارت دفاع روسیه اعلام کرده بود که کاروان داعش را که درحال رفتن از رقه به تدمر بودند، هدف قرار داده که به کشته شدن بیش از ۱۲۰ تروریست منجر شد.

روسیه با نیروهای سوریه دموکراتیک و حزب اتحاد دموکراتیک کرد در جنگ‌ها با داعش در مناطق حومه حلب مثل عفرین و منبج همکاری می‌کند.

تدمر برای روسیه و نظام سوریه اهمیت زیادی دارد و مقر اصلی نیروهای روسی در بادیه سوریه است.


منبع: الف

ترامپ: نشست سران گروه هفت بسیار مفید بود

رئیس‌جمهوری آمریکا نشست سران گروه هفت را بسیار مفید دانست.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری رویترز،‌ دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا به تحسین از مثمرثمر بودن نشست سران گروه هفت در ایتالیا پرداخت.

وی در جریان سخنرانی خود در پایگاه هوایی سیگونلای ایتالیا که میزبان نیروهای نظامی آمریکایی است، گفت: من برای حضور در نشست گروه هفت به اینجا آمدم و این نشست بسیار مهم بود.

وی ادامه داد:‌ در جریان این نشست من روابط آمریکا با سایر کشورها را تحکیم کردم. ما روابط بسیار خوبی با سایرین داریم.

رئیس‌جمهوری آمریکا تصریح کرد که هفته‌ای واقعا تاریخی را با توجه به تلاش‌های خود در راستای تقویت روابط واشنگتن با برخی از نزدیک‌ترین هم‌پیمانان خود پشت سر گذاشته است.

ترامپ اظهار کرد، تلاش بسیاری برای جلب مضاعف همکاری‌های بین‌المللی در جهت مبارزه با افراط‌گرایی انجام داده است.

وی با اشاره به حملات انتحاری در نقاط مختلف از جمله بمب‌گذاری اخیر منچستر، بر اهمیت مقابله با عناصر افراط‌گرا تأکید کرد.


منبع: الف

درخواست شریعتمداری از کابینه روحانی: مقابل اظهارات هنجارشکنانه او، بی تفاوت نباشید

حسین شریعتمداری در کیهان نوشت: سخن اگرچه درباره آقای روحانی است ولی مخاطب این نوشته اعضای کابینه و روحانیونی هستند که تمام قد به حمایت از ایشان برخاسته‌اند. بدیهی است که حمایت آنان تا آنجا که به رقابت‌های انتخاباتی و دفاع از یک سلیقه سیاسی در مقابل سلیقه سیاسی دیگر مربوط می‌شود، نه فقط قابل ملامت نیست بلکه روالی طبیعی و پذیرفته شده نیز تلقی می‌شود، اما پرسش این است که آیا آن بخش از نظرات اعلام شده آقای روحانی را که در نفی برخی از مبانی نظام و انقلاب بوده است را هم تأیید می‌کنند؟!
 
مثلاً و فقط به‌عنوان یک نمونه- از میان چند نمونه- آیا شما آقایان نیز مانند آقای روحانی معتقدید که جمهوری اسلامی ایران در طول حیات ۳۸ ساله خود به زندانی کردن و اعدام افراد بی‌گناه مشغول بوده است؟! ممکن است بفرمائید منظور ایشان اعدام و زندانی کردن مجرمان بوده است! که در این صورت برداشت وارونه‌ای ارائه داده‌اید، چرا که آقای روحانی از اعدام و زندانی کردن افراد طی ۳۸‌سال گذشته با عنوان یک اقدام زشت و پلشت و جنایت‌آمیز یاد کرده است وگرنه اعدام فلان قاتل یا تروریست بمب‌گذار و آدمکش و یا زندانی کردن فلان سارق و متجاوز به جان و مال و ناموس دیگران که جای اعتراض ندارد آیا غیر از این است؟
 
آقای روحانی بی‌آنکه بخواهد، اسلام، انقلاب، حضرت امام راحل(ره) و تمامی مسئولان نظام را به جنایت متهم کرده است! و این در حالی است که خود ایشان طی ۳۸ سال گذشته یکی از مسئولان بلندپایه امنیتی کشور بوده است. بنابراین اگر در ادعای خود صادق باشد، بدیهی است که خود ایشان از اتهام جنایت مبرا نیست و تعجب‌آور است که با وجود این ادعا چگونه می‌تواند حضور خود در جایگاه ریاست جمهوری کشور را توجیه کرده و توضیح بدهد؟!
 
و اما؛ اکنون از اعضای کابینه و برخی روحانیون که تمام قد به حمایت از ایشان برخاسته‌اند جای این سؤال است که اگر در این ادعا و برخی ادعاهای هنجارشکنانه دیگر آقای روحانی باایشان همراه و همسو نیستید، چرا مهر سکوت بر لب زده‌اید؟ و زبان و قلم به اعتراض نمی‌چرخانید؟! لطفاً  این سکوت غیرقابل توجیه را به تقابل سلیقه‌های سیاسی – که در رقابت‌های انتخاباتی متداول است – نسبت ندهید، زیرا به خوبی می‌دانید که سخن از مبانی و اصول اسلام و انقلاب در میان است و نه، این یا آن سلیقه سیاسی!
 
شما آقایان شاهد بودید که اظهارات مورد اشاره آقای روحانی درحمله به مبانی اسلام و انقلاب و ارائه تصویری وارونه و دشمن‌پسند از نظام اسلامی و حیات طیبه و ۳۸ ساله آن همانگونه که انتظار می‌رفت بلافاصله با استقبال گسترده دشمنان تابلودار انقلاب، گروه‌های تروریستی، رژیم صهیونیستی، آل‌سعود کودک‌کش و… روبرو شد، چرا که آقای روحانی آنچه را که آنان طی ۳۸ سال گذشته با بهره‌گیری از رسانه‌های دروغ‌پرداز و عوامل دست‌نشانده داخلی خود در پی القاء آن بودند، بر زبان آورده بود. ماجرا به اندازه‌ای زشت و پلشت بود که حتی شبکه بی‌بی‌سی وابسته به دولت انگلیس نیز آن را دور از انتظار و تعجب‌آور ارزیابی می‌کند.
 
بی‌بی‌سی ابتدا این سخن آقای روحانی را نقل می‌کند که؛ «اردیبهشت ۹۶ هم یک بار دیگر مردم ایران اعلام می‌کنند آنهایی را که در طول ۳۸سال فقط اعدام و زندان بلد بودند، قبول ندارند» و سپس با تعجبی آمیخته به ذوق‌زدگی می‌گوید؛
 
«کمتر کسی باور می‌کرد که گوینده این جمله حسن روحانی باشد. او که خود در طول چهار دهه گذشته همواره پست‌های بالای امنیتی داشته، نه تنها رقیب، که بخشی از سیاست‌های قضایی نظام جمهوری اسلامی را در سخنرانی‌اش در همدان هدف قرار داده بود… همان موقع بود که به نظر آمد حسن روحانی شمشیر مبارزه انتخاباتی را از رو بسته است»!
 
ممکن است بگوئید اظهارنظر دشمنان نمی‌تواند ملاک باشد که البته سخن به‌‌جائی است ولی نه در این مورد خاص، چرا که آنها در استقبال از اظهارات آقای روحانی تأکید می‌کنند که ایشان همان سخنی را بر زبان آورده که ما -یعنی دشمنان اسلام و انقلاب- سال‌هاست بر آن تأکید می‌ورزیم! به بیان دیگر، آقای روحانی سخن و نظر دشمنان را تکرار کرده است، نه آن که آقای روحانی مطلب متفاوتی گفته و مورد استقبال دشمنان قرار گرفته باشد! و یا رسانه‌های دشمن اظهارات ایشان را تحریف کرده و به گونه‌ای دیگر مطرح کرده باشند.
 
آقای روحانی با اظهارات نسنجیده خود، عمر ۳۸ ساله نظام را به ظلم و جنایت متهم کرده است. این اظهارات برای دشمنان این مرز و بوم یک دستاورد بزرگ! و بادآورده به حساب می‌آید و جای دهها میلیارد دلار که همه ساله برای مقابله با ایران اسلامی و ارائه چهره‌ای وارونه از آن هزینه می‌کنند را پر می‌کند!
 
و البته ماجرا، فراتر از این است و بخش تأسف‌آور دیگر اظهارات آقای روحانی، پیام خاصی است که -خواسته یا ناخواسته- به بیرون مخابره می‌‌شود، توضیح آن که ادعای مورد اشاره آقای روحانی- و برخی دیگر از سخنان هنجارشکنانه ایشان- برای دشمنان بیرونی و گوش خوابانیده، می‌تواند خدای نخواسته این پیام را نیز در خود داشته باشد که جناب روحانی اعتقاد چندانی به انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن ندارد و – با عرض پوزش – به آسانی قابل معامله است!
 
تعجب نکنید، در آغاز مذاکرات هسته‌ای نیز دشمن از برخی مواضع و عملکرد ایشان برداشت مشابهی داشت تا آنجا که وبسایت رادیو فرانسه در اکتبر ۲۰۱۳ – مهر ماه ۱۳۹۲ – نوشت «ارزیابی غرب از وضعیت کنونی دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش منافع ملی کشورش می‌داند. برپایه این جمع‌بندی اگر خریدار صبور باشد، شرایط فروشنده را دشوارتر می‌کند و در همان حال قیمت فروش را کمتر خواهد کرد»!

برداشت رادیو فرانسه در حالی بود که هنوز آقای روحانی با این صراحت عمر ۳۸ ساله انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن را اینگونه زیر سؤال نبرده بود!
 
ولی اظهارات اخیر ایشان برای دشمنان این تلقی را در پی دارد که با دولتی بی‌اعتقاد به انقلاب اسلامی روبرو هستند و به طور طبیعی،  دولتی با این خصوصیات را آماده باج دادن و فروش منافع ملی مردمش تلقی می‌کنند.
 
البته بدیهی است که اگر وحشت دشمن از مردم پاکباخته و رزمندگان اسلام و آمادگی‌ نظامی مثال زدنی کشورمان نبود، به یقین لحظه‌ای در دست‌درازی به ایران اسلامی تردید نمی‌کرد، ولی دشمنان به خوبی می‌دانند که در آن صورت طرف مقابل آنان، آقای روحانی، دولت وی و مشاوران ایشان نیستند بلکه با مردمی روبرو خواهند بود که آمریکا و متحدانش بارها سیلی خوردن از آنان را تجربه کرده‌اند. مردمی که اکثریت قاطع رأی‌دهندگان به آقای روحانی نیز در شمار آنها هستند.
 
 آقایان اعضای کابینه دکتر روحانی و برخی از روحانیونی که به حمایت تمام عیار از ایشان برخاسته بودید، چرا در مقابل اظهارات هنجارشکنانه و تهمت‌های ناروایی که ایشان به اسلام و انقلاب- و نه رقیب انتخاباتی خود- زده است، سکوت کرده و بی‌تفاوت نشسته‌اید؟ سکوت شما در مقابل اهانت آشکار به انقلاب و نظام و حضرت امام(ره) با هیچ توجیهی قابل پذیرش نیست.
 
 نگارنده با خبر است که برخی از شما در این خصوص،  به آقای روحانی هشدار داده و خواستار عذرخواهی ایشان شده‌اید.
 
اگر آقای روحانی که آشکارا – و انشاءالله بی‌آن که بخواهد – به انقلاب تهمت زده است، حاضر به عذرخواهی علنی نباشد، چرا شما آقایان با صراحت اعلام نمی‌کنید که این بخش از اظهارات و سایر بخش‌های هنجارشکنانه ایشان را قبول ندارید. مگر حفظ نظام اوجب واجبات نیست؟ بنابراین، لازم است از آقای روحانی بخواهید که هر چه زودتر اشتباه بزرگ خود را با پوزش از ملت جبران کند و در غیر اینصورت شما آقایان موضع خود را به صراحت مطرح کنید.
عیبی ندارد که دولت ایشان را بهترین و برترین دولت‌ها بدانید، این سلیقه سیاسی شماست و – البته که سلیقه سیاسی شما قابل احترام است- ولی هنگامی که پای اسلام و انقلاب در میان است، سلیقه‌های سیاسی نباید مانع دفاع از اصول و مبانی باشد.
 
یکی از دست‌اندرکاران فتنه ۸۸ گفته بود، من هم می‌خواستم اهانت به حریم مقدس عاشورا را محکوم کنم ولی ترسیدم که دیگران سوء‌استفاده کنند! دقت کنید! ایشان حفظ شخصیت خویش را بر دفاع از حریم حضرت اباعبدالله الحسین(ع) ترجیح می‌دهد… و این لغزش فاجعه‌آمیز است.
 
لطفاً این نوشته را بیرون از محدوده رقابت‌های سیاسی ارزیابی کنید. اگر سلیقه سیاسی نگارنده را نمی‌پسندید و حتی اگر آن را دشمن می‌دارید، با انقلاب و نظام و امام(ره) که سر ستیز ندارید؟
 
به مصداق «انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال» در درستی سخنی که گفته شده اندیشه کنید و چنانچه آن را به حق یافتید، بپذیرید و مهم نیست که این سخن حق را چه کسی گفته است. و کوتاه سخن آن که؛ ناظر امروز، قاضی فرداست.
 


منبع: الف

آغاز جلسه علنی مجلس با ۸۰ کرسی خالی/ سوال از وزیر صنعت در دستور‌کار مجلس

جلسه علنی صبح امروز مجلس شورای اسلامی دقایقی قبل به ریاست علی لاریجانی آغاز شد.

به گزارش تسنیم، یکصد و نهمین جلسه علنی مجلس شورای اسلامی صبح امروز (یکشنبه ۷ خرداد) ، دقایقی پیش به ریاست علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی و با حضور ۲۰۶ تن از نمایندگان آغاز شد.

دستور‌کار امروز مجلس به شرح زیر است:

** گزارش کمیسیون مشترک در مورد طرح تقویت و توسعه نظام استاندارد اعاده شده از سوی شورای نگهبان

** گزارش کمیسیون قضایی و حقوقی در مورد لایحه نحوه برخورد با استفاده‌کنندگان غیرمجاز از آب، برق، تلفن، فاضلاب و گاز

** گزارش کمیسیون اجتماعی در مورد طرح ادغام سازمان‌های آب منطقه‌ای و آب و فاضلاب روستایی با آب و فاضلاب شهری

** گزارش کمیسیون قضایی و حقوقی در مورد لایحه معاهده بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری اندونزی در زمینه استرداد مجرمین

** سوال نادر قاضی‌پور نماینده ارومیه، علیرضا محجوب نماینده تهران و عزیز اکبریان نماینده کرج از محمد‌رضا نعمت‌زاده وزیر صنعت، معدن و تجارت


منبع: الف

کشته شدن ۴۹ داعشی در استان‌های کرکوک و نینوای عراق

منابع امنیتی عراق از کشته شدن ۴۹ نفر از عناصر گروه تروریستی داعش در حملات هوایی به استان کرکوک و استان نینوا خبر دادند.

به گزارش تسنیم به نقل از شبکه تلویزیونی السومریه نیوز، یک منبع امنیتی در استان کرکوک در شمال عراق از کشته شدن ۲۰ عنصر گروه تروریستی داعش در حمله ای هوایی در جنوب غربی این استان خبر داد.

این منبع تصریح کرد: جنگنده های ائتلاف شنبه شب یک مقر داعش در روستای الراویین و یک مقر دیگر را در حدفاصل دو ناحیه الریاض و الرشاد در ۳۵ کیلومتری جنوب غربی شهر کرکوک هدف قرار دادند که به کشته شدن ۲۰ نفر از عناصر این گروه منجر شد.

وی افزود: این حمله هوایی با هماهنگی با دستگاههای اطلاعاتی عراق انجام شد و ضربه سنگینی به گروه تروریستی داعش به شمار می رود.

بازداشت یک تروریست خطرناک در بغداد

یک منبع در پلیس عراق اعلام کرد که واحد اطلاعات نظامی پلیس یک تروریست خطرناک را در منطقه عرب طاحوس در ناحیه ابوغریب در غرب شهر بغداد دستگیر کرد.

وی افزود: این فرد به اتهام متعدد تروریستی مورد پیگرد دستگاه قضایی عراق بود.

کشته شدن ۲۹ تروریست در البعاج و القیروان

ستاد اطلاع رسانی جنگ در عراق از کشته شدن ۲۹ تروریست و انهدام شش خودروی آنها در حمله هوایی به دو منطقه البعاج و القیروان در غرب موصل خبر داد.

ستاد اطلاع رسانی جنگ در عراق گفت: جنگنده های ارتش عراق در حملات خود به تروریست ها در دو منطقه البعاج و القیروان ۲۹ تروریست را کشته و شش خودروی آنها از جمله یک خودروی بمبگذاری شده را منهدم کردند.

این ستاد در بیانیه خود افزود: یک تانکر داعش و دو دستگاه موتورسیکلت نیز در این حمله در آتش سوخت و یک دستگاه خودرو نیز از کار انداخته شد و انبار مهمات داعش در دو منطقه البعاج و القیروان منهدم گردید.


منبع: الف

وزارت خارجه سوریه حمله ائتلاف آمریکا به شهر المیادین را محکوم کرد

وزارت خارجه سوریه حمله جنگنده‌های ائتلاف آمریکا به شهر المیادین در حومه دیرالزور را محکوم کرد و خواهان توقف این تجاوزات شد.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری رسمی سوریه (سانا)، وزارت خارجه سوریه در دو نامه به رئیس شورای امنیت و دبیرکل سازمان ملل اعلام کرد: جنگنده‌های ائتلاف غیرقانونی آمریکا روز پنجشنبه شهر المیادین در جنوب شرق استان دیرالزور را بمباران کردند که به کشته شدن ۳۵ غیرنظامی منجر شد.

وزارت خارجه سوریه در این نامه‌ها آورده است: این تجاوز جدید جزو تجاوزات ائتلاف غیرقانونی آمریکا علیه حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه به بهانه مبارزه با تروریسم است. حملات این ائتلاف تنها به گسترش تنش و آشوب منجر می‌شود.

در این نامه‌ها تأکید شده است: عملیات این ائتلاف با قطعنامه‌های شورای امنیت و قوانین بین المللی مغایرت دارد. ما بار دیگر بر ماهیت خصمانه این ائتلاف و همدستی‌اش با طرف‌هایی که تنها خواهان قتل غیرنظامیان هستند، تأکید می‌کنیم. خود ائتلاف نیز اذعان کرده که طی ماه‌های گذشته صدها سوری بی‌گناه را به قتل رسانده است.


منبع: الف

نظارت رهبر کره شمالی بر آزمایش یک سیستم جدید ضد هوایی

در بحبوحه افزایش تنش‌ها در شبه جزیره کره که به دنبال یکسری آزمایشات موشکی پیونگ یانگ به وجود آمده، رسانه‌های دولتی کره شمالی امروز (یکشنبه) اعلام کردند که رهبر کشورشان بر آزمایش یک سیستم تسلیحاتی جدید ضد هواپیما نظارت داشته است.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری فرانسه، همزمان با تلاش‌های واشنگتن برای اعمال فشار بیشتر در پیونگ یانگ به منظور کنار گذاشتن جاه طلبی‌های اتمی‌اش، در چند ماه گذشته کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی بر چندین مانور نظامی و آزمایش موشکی از جمله پرتاب آزمایشی موشک بالستیک میان‌برد هفته گذشته نظارت داشته است.

 خبرگزاری رسمی کره شمالی گفت: کیم جونگ اون بر آزمایش نوع جدیدی از سیستم تسلیحاتی ضد هواپیمای هدایت شونده نظارت داشته است که اهداف مختلفی را که در مسیرهای متفاوت پرواز می‌کنند، شناسایی و به آنها حمله می‌کند.

این خبرگزاری افزود: پیونگ یانگ برای اولین بار این سیستم تسلیحاتی جدید را در آوریل سال گذشته میلادی آزمایش کرد که در جریان آن برخی از نقاط ضعف این سیستم شناسایی و رفع شد اما کیم جونگ اون اعلام کرد که آزمایش اخیر نتیجه بسیار عالی به همراه داشته است.

کیم جونگ اون گفت: کیفیت و کارآمدی این سیستم تسلیحاتی برای شناسایی و حمله به اهداف مختلف به طرز چشمگیری ارتقا یافته و دقت هدف‌گیری‌اش در مقایسه با سال گذشته بسیار افزایش یافته است.

رهبر کره شمالی ضمن ابراز رضایت خود افزود: باید این سیستم تسلیحاتی به تولید انبوه برسد و در نقاط مختلف کشور از جمله جنگل‌ها مستقر شود تا به طور کامل آرزوی وحشیانیه‌ دشمن برای داشتن برتری هوایی و تسلیحاتی به منظور انجام حمله هوایی به کره شمالی را ضایع کند.

تنش‌ها در این منطقه به خاطر جاه طلبی‌های تسلیحاتی کره شمالی و پرتاب‌های آزمایشی موشک‌های بالستیکش بسیار بالا گرفته است.

کره شمالی از آغاز سال گذشته میلادی با هدف دستیابی به توانایی ساخت کلاهک اتمی برای هدف گرفتن قاره آمریکا دو آزمایش اتمی و چندین پرتاب موشکی انجام داده است.


منبع: الف

ابراز نگرانی روسیه از کشتار گسترده غیرنظامیان در حملات آمریکا در موصل

وزارت خارجه روسیه نسبت به کشتار گسترده غیرنظامیان توسط آمریکا و همپیمانانش در موصل عراق ابراز نگرانی کرد.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری سانا، ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه در بیانیه‌ای که پس از اقرار وزارت دفاع آمریکا به کشتار ۱۰۵ غیرنظامی در حمله به یک ساختمان در ماه مارس در موصل، صادر شد تاکید کرد: اقرار آمریکا به کشتن بیش از ۱۰۰ غیرنظامی به صورت یکجا در موصل خیلی دیر صورت گرفت و برخی گزارش‌های رسانه‌ای نیز حاکی از آن است که احتمالا تعداد کشته‌ها به ۲۰۰ تن می‌رسد.

زاخارووا در ادامه تاکید کرد: آنچه در موصل رخ داد تنها بخشی از سلسله اقدامات خونین در جنگی است که آمریکایی‌ها در عراق و سوریه آغاز کرده‌اند. در میان کشته‌های موصل ده‌ها کودک و زن وجود داشتند.

وزارت دفاع آمریکا اخیرا اقرار کرده که جنگنده‌های این کشور در ۱۷ ماه مارس با حمله به یکی از ساختمان‌های شهر موصل عراق باعث کشته شدن ۱۰۵ غیرنظامی شده‌اند.

زاخارووا در ادامه نسبت به صحت اظهارات آمریکا درباره تلفات جانی غیرنظامیان در عراق در حملات جنگنده‌های ائتلاف تحت امر واشنگتن ابراز تردید کرده و در این باره به بیانیه‌های گروه آیرورز انگلیس درباره تعداد کشته‌های غیر نظامی اشاره کرد که قربانیان حملات ائتلاف را دست‌کم ۳ هزار و ۱۰۰ غیرنظامی می‌داند.

وی گفت: همانطور که می‌دانید تعداد تلفات هشت برابر بیشتر از چیزی است که آمریکایی‌ها اعلام کرده‌اند.


منبع: الف

عشق بی پایان: نقطه مشترک کارآفرینان و والدین

تحقیقات جدید نشان می دهد که اینکه بسیاری از کارآفرینان، کسب و کار خود را مثل فرزند خود می دانند، بی دلیل نیست. مطالعه ای که اخیرا منتشر شد نشان داد که با در نظر گرفتن فعالیت های مغزی، عشق کارآفرینان به کار خود دقیقا مانند عشق والدین به فرزندان شان است.

تهیه کنندگان این تحقیق در بخشی از مقاله خود آورده اند: «عشق کارآفرینی به طرز جالب توجهی به عشق پدر و مادر شباهت دارد. به طور خاص، امتیاز کارآفرینان و پدرها در میزان عشق شان به یک اندازه بالا بود و با شرکت/فرزندان خود حس قرابت و نزدیکی یکسانی داشتند.»

محققان در راستای تحقیقات خود، برای بررسی فعالیت مغزی پدرها و کارآفرینان رشد یافته از روش اسکن MRI استفاده کردند. در طی این تست به کارآفرینان تصاویری از شرکت های خودشان و سایر شرکت هایی که با آنها آشنایی داشتند نشان داده شد، و برای پدرهای مورد مطالعه نیز تصاویر فرزندان خودشان و سایر کودکانی که می شناختند به نمایش درآمد.

اسکن های MRI نشان داد که فعالیت مغزی پدران و کارآفرینان در هنگام مشاهده این تصاویر یکسان بود. علی الخصوص، نگاه کردن به تصاویر فرزند خود انسان بخشهایی از مغز که مسئول نظریه ذهن (theory of mind؛ به طور ساده عبارت است از توانایی ذهن خوانی) و درک اجتماعی هستند را از کار می اندازد. محققان در کارآفرینانی که ادعا می کردند که بسیار به کسب و کار خود وابسته هستند نیز همین الگو را مشاهده کردند.

بر اساس اظهارات تهیه کنندگان این تحقیق، نتایجی که پدران نشان دادند با نتایجی که در تحقیقات قبلی در مادران مشاهده شده بود هیچ تفاوتی نداشت.

آنها در بخش دیگری از مقاله ارائه این تحقیق می گویند: «نتایجی که ما به دست آوردیم جزو اولین مواردی است که عملکرد مغز کارآفرینان را هدف قرار می دهد، و این نتایج نشان می دهند که وابستگی شدیدی که کارآفرینان می توانند به کار خود داشته باشند در همان نواحی مغزی اثر خود را نشان می دهد که وابستگی بین فرزند با پدر و مادر تاثیرگذار است.»

علاوه بر این، فعالیت مغزی هر دو گروه کارآفرینان و پدران با میزان اعتماد به نفس شان نیز ارتباط دارد.

یکی از مولفان این تحقیق که جزو محققان دانشگاه هِلسینکی است در اظهار نظری می گوید: «نتایج ما نشان می دهد که پدران و کارآفرینان مذکری که اعتماد به نفس کمتری دارند، نسبت به خطرات و ریسک های پرورش فرزند و کارآفرینی حساس تر هستند.»

با این وجود، بر طبق یافته های این تحقیق، اعتماد به نفس زیاد نیز مخرب است. محققان این تحقیق دریافتند که اعتماد به نفس بیش از حد و سرکوب احساسات منفی می تواند به دست بالاگرفتن احتمال موفقیت توسط کارآفرینان منجر شود.

این تحقیق با مشارکت محققانی از دانشگاه اقتصاد هانکِن، دانشگاه علوم کاربردی لاریا و دانشگاه آلتو در فنلاند انجام گرفت.


منبع: گویا آی‌تی

افشای ابزار آمریکا برای آسیب‌زدن به ویندوز ایکس پی

افشای ابزار آمریکا برای آسیب‌زدن به ویندوز ایکس پیپول‌نیوز – آژانس امنیت ملی آمریکا با سوءاستفاده از یک آسیب‌پذیری در ویندوز ایکس پی و ویندوز سرور ۲۰۰۳ موسوم به EsteemAudit به رایانه‌های مجهز به این ویندوز حمله می‌کند.
در حالی که باج افزار واناکرای برای بسیاری از رایانه های مجهز به سیستم عامل ویندوز در سراسر جهان مشکل ایجاد کرده، انتشار خبر این سوءاستفاده آژانس امنیت ملی آمریکا باعث نگرانی های فراوان شده است.

این خبر توسط یک گروه هکری به نام Shadow Brokers افشا شده که پیش از این هم در مورد برخی ابزار هکری مورد استفاده آژانس امنیت ملی آمریکا اطلاعاتی را منتشر کرده بودند.

آسیب پذیری EsteemAudit از طریق پرت ۳۳۸۹ رایانه، ویندوزهای ایکس پی و سرور ۲۰۰۳ که وصله های امنیتی به روزرسان بر روی آنها نصب نشده باشد را هدف قرار می دهد.

در صورتی که یک رایانه در شبکه های رایانه ای از این طریق آلوده شود، آلودگی به سرعت گسترش یافته و دیگر رایانه ها هم به بدافزار آلوده می شوند. بنابراین ضروری است ارتباط رایانه آلوده با دیگر رایانه ها و اینترنت به سرعت قطع شود.

برای حل سریع این مشکل کاربران می توانند از بسته های امنیتی خاص شرکت ensile که بدین منظور طراحی شده، استفاده کنند. اطلاعات تکمیلی در این زمینه از آدرس http://pages.ensilo.com/download-the-patch-for-esteemaudit-exploit در دسترس است.


منبع: پول نیوز

بلوتوث ۵ از راه رسید

بلوتوث 5 از راه رسیدپول‌نیوز – استاندارد جدید بلوتوث ۵ از راه رسید، اما بعید است محصولات الکترونیک سازگار با آن تا قبل از سال ۲۰۱۸ روانه بازار شوند.
دو شرکت اپل و سامسونگ از طراحی گوشی های سازگار با بلوتوث ۵ در یک سال آینده خبر داده اند.

گلکسی اس ۸ از معدود گوشی های سازگار با بلوتوث ۵ است و انتظار می رود مدل های جدید گوشی های گلکسی نوت و آیفون هم با بلوتوث ۵ سازگار شوند.

به نظر می رسد با سازگار شدن اکثر گوشی ها با بلوتوث ۵ تا سال ۲۰۱۸ ، عمر استاندارد بلوتوث ۴-۴٫۲ تا چند ماه آینده به پایان برسد. بنابراین بهتر است اگر قصد خرید گوشی جدیدی را دارید، چند ماهی دست نگه دارید تا تلفن همراه جدیدی که با بلوتوث ۵ سازگار باشد را خریداری کنید.

سرعت انتقال داده با استفاده از بلوتوث ۵ دو برابر بلوتوث ۴٫۲ است و البته می تواند تا فاصله حداکثر ۸۰ متری هم به خوبی عمل کند. بنابراین اگر یک بلندگوی سازگار با بلوتوث ۵ خریداری کنید، می توانید از این طریق کل یک خانه را تحت پوشش قرار دهید.

این برد خوب استفاده از محصولات اینترنت اشیا را هم تسهیل کرده و کارشناسان معتقدند بلوتوث ۵ باتوانمندی و سرعتی که دارد می تواند جایگزینی مناسب برای وای – فای خانگی باشد.


منبع: پول نیوز

ساز ناکوک سرمربی تیم ملی و رسانه ها

کارلوس کی روش حالا در آستانه صعود تیم ملی ایران برای دومین بار متوالی به جام جهانی کمترین نیاز را به رسانه ها احساس می کند و البته فاصله اش را با آنها حفظ کرده . تمرینات بدون تماشاگر برگزار می کند و مصاحبه هایش را از طریق سایت فدراسیون منتشر می کند. این بدترین مدل ارتباط کی روش و رسانه ها در مدت حضورش در ایران است.

سرمربی تیم ملی ایران همچنان رابطه خوبی با رسانه ها ندارد. او تمرینات تیمش را پیش از اردوی اتریش پشت درهای بسته برگزار کرد و بعید است فعلا دیگر رابطه خوبی با رسانه ها داشته باشد 

به گزارش عصرایران ، سرمربی تیم ملی همچنان پس از ماجرای اختلاف نظرش با سرمربی پرسپولیس با خیلی ها مشکل اش حل نشده. او هرچند دستیاران خارجی خود را به اردوی تیم ملی دعوت کرده است اما همچنان از مربیانی ایرانی خبری نیست. 

اتفاقی که نشان می دهد سرمربی تیم ملی از اتفاقات رخ داده در ان روزها ناراحت است و هنوز مساله را هضم نکرده. 

مشکل دیگری که از آن روزها با سرمربی تیم ملی مانده اختلافش با رسانه هاست. او تعدادی از رسانه ها را به عنوان حامی خود داشت اما در جریان درگیری اش با برانکو مطالبی را در روزنامه ها خوانده که خیلی باب میلش نبوده است. 

کارلوس کی روش حالا در آستانه صعود تیم ملی ایران برای دومین بار متوالی به جام جهانی کمترین نیاز را به رسانه ها احساس می کند و البته فاصله اش را با آنها حفظ کرده . تمرینات بدون تماشاگر برگزار می کند و مصاحبه هایش را از طریق سایت فدراسیون منتشر می کند. این بدترین مدل ارتباط کی روش و رسانه ها در مدت حضورش در ایران است. 


منبع: عصرایران

افزایش چشمگیر جرایم تیم‌ها و بازیکنان در آیین‌نامه

همچنین در آیین‌نامه جدید کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال که در حال تدوین است جریمه تخلف هواداران نیز به طرز چشمگیری افزایش پیدا کرده و حداکثر سقف جریمه هواداران نیز به ۶ ماه محرومیت برای حضور در ورزشگاه‌ها افزایش پیدا کرده است.

در آیین‌نامه جدید کمیته انضباطی فوتبال، جرائم تخلفات به طرز چشمگیری افزایش یافته است.

به گزارش خبرگزاری فارس، بعد از اینکه میزان تخلفات صورت گرفته از سوی تیم‌ها و بازیکنان فوتبال ایران در رده‌های سنی و لیگ‌های مختلف طی سال‌های اخیر افزایش پیدا کرد، فدراسیون فوتبال که متولی فوتبال کشور محسوب می‌شود در نظر دارد در آیین‌نامه جدید کمیته انضباطی به طرز چشمگیری جرایم تیم‌ها و بازیکنان متخلف را افزایش دهد.

بر همین اساس و بر طبق آیین نامه جدید حداکثر سقف مالی برخورد با بازیکنان متخلف به ۱۰۰ میلیون تومان افزایش پیدا کرده است.

از سوی دیگر حداکثر سقف مالی برخورد کمیته انضباطی با تیم‌های متخلف نیز به ۵۰۰ میلیون تومان افزایش پیدا کرده است.

همچنین در آیین‌نامه جدید کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال که در حال تدوین است جریمه تخلف هواداران نیز به طرز چشمگیری افزایش پیدا کرده و حداکثر سقف جریمه هواداران نیز به ۶ ماه محرومیت برای حضور در ورزشگاه‌ها افزایش پیدا کرده است.

البته در این خصوص تصمیمات دیگر هم در راه است و در آیین نامه جدید این امکان وجود دارد نسبت به شدت و سابقه تخلف صورت گرفته، تنها درصدی از هواداران یک تیم از حضور در ورزشگاه محروم شوند.

در حال حاضر این آیین‌نامه توسط کارشناسان امر در فدراسیون فوتبال در حال تدوین است و به زودی اجرایی خواهد شد. هرچند که باید بندهایی که در بالا آورده شد، توسط مراجع ذیربط از جمله کمیته تدوین مقررات و سایر کمیته‌ها تصویب یا تصحیح شده و در نسخه نهایی آیین‌نامه جدید لحاظ شود.

این در حالی است که فدراسیون فوتبال تمام تلاش خود را انجام داده تا با تصویب آیین‌نامه جدید در هیأت رئیسه یا مجمع فدراسیون، این آیین‌نامه را از فصل جدید لیگ برتر به حالت اجرایی دربیاورد.


منبع: عصرایران

زمین لرزه ۵٫۱ ریشتری در ازمیر ترکیه

زمین لرزه ای به قدرت ۵٫۱ درجه ریشتر روز شنبه منطقه مانیسا در شرق شهر ازمیر در ساحل دریای اژه را لرزاند.

 به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، خبرگزاری رویترز از به نقل از  شبکه خبری «سی ان ان ترک» اعلام کرد، زمین لرزه ای به قدرت ۵٫۱ درجه ریشتر روز شنبه منطقه مانیسا در شرق شهر ازمیر در ساحل دریای اژه را لرزاند.


این شبکه اعلام کرد گزارش های اولیه حاکی است این زمین لرزه تلفات و خساراتی نداشته است.

بر اساس این گزارش، این زمین لرزه در منطقه شاروهانلی در مانیسا در عمق ده کیلومتری سطح زمین روی داد و ساکنان شهرها و روستاهای اطراف نیز آن را احساس کردند.

کریم کینیک مدیر سازمان هلال احمر ترکیه در صفحه خود در تویتر نوشت: مرکز هماهنگی مقابله با فجایع، در حال ارزیابی این حادثه است.

این زمین لرزه در ساعت ۱۶:۵۳ به وقت گرینویچ روی داد.


منبع: الف

« نابسامانی اخلاق جنسی»/بررسی آسیبهای اجتماعی

اشاره :
دکتر یونس نوربخش دانشیار گروه جامعه شناسی در دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران است.وی قبلا ریاست این دانشکده را بر عهده داشته و در حال حاضر رئیس پردیس البرز دانشگاه تهران و رئیس کرسی سلامت اجتماعی و توسعۀ سازمان یونسکو است.

دکتر نوربخش دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را در رشتۀ جامعه شناسی در ایران گذرانده و مدرک دکتری خود را از دانشگاه هامبورگ اخذ و همچنین تحصیلات علوم حوزوی را نیز تا سطوح عالیه دنبال کرده است.

ایشان در آلمان آکادمی اسلامی آلمان را تاسیس نموده و مدتی ریاست این آکادمی را برعهده داشته است.
این استاد دانشگاه معتقد است که سلامت را درداروخانه‌ها نباید جستجو کرد. سلامت در همان روش زندگی ما و در عوامل اجتماعی است و در سطح بالاتر، بحث جامعۀ سالم رامطرح می کنندو معتقدند که اگر پایه‌های یک جامعه سالم ریخته شود، خیلی از آسیب‌های اجتماعی به طور اتوماتیک کاهش پیدا می‌کند .
وی می گوید چون در جامعه ما مشکلات اجتماعی اساسی وجود دارد، پیشگیری هم مشکل است و باید مبنایی این کار را شروع کرد. یعنی  باید بنیادی  عمل کنیم و ببینیم که آیا جامعه ما، ویژگی‌های یک جامعه سالم را دارد یا نه؟ اگر ندارد از آنجا اصلاحات را آغاز کنیم. این اقدامات موجب توسعۀ همه جانبه و پایدار می شود و می‌تواند مانع بسیاری از مشکلات اجتماعی شود.
مصاحبۀ  «الف» با دکتر نوربخش در خصوص موضوع « نابسامانی های اخلاق جنسی در جامعه و علت ها و تبعات آن » تقدیم می شود  :

********************************************
با سلام و تشکر از این که وقت تان را به ما میدهید به عنوان اولین سوال این پرسش را مطرح می کنم که ظاهرا جامعۀ ما دچار آسیب های ارزشی و فرهنگی خاصی در زمینۀ اخلاق جنسی شده که  معمولا جزء تابوهای جامعه بوده اند و حرف زدن در بارۀ آن ها مشکل است . شما نظرتان در بارۀ این موضوعات چیست ؟

این ها آسیب هایی است که معمولا می‌گویند اسمش را نیاور، ولی بشدت هم گریبان‌گیر جامعه شده و گستردگی زیادی پیدا کرده است. مشکلاتی چون پایین آمدن سن بلوغ  جنسی، تنوع‌طلبی‌های جنسی ، خیانت زوجین به یکدیگر ومسلط شدن نگاه جنسی در جامعه که این ها بر خلاف همۀ آن آموزه‌هایی است که در سال های پس از انقلاب روی آن تاکید شده است و حالا شاهد اتفاق افتادن آن در جامعه هستیم. 

 به نظر شما چرا این مسائل رخ داده و چرا ما به این جا رسیده ایم ؟

 به من اجازه بدهید که قبل از اینکه به طور خاص به این بحث بپردازم، رویکرد خودم را  نسبت به این انحرافات و مسایل اجتماعی ایران بگویم. می‌دانید چه در بحث مشکلات جنسی و چه انحرافات اجتماعی بطور عام، رویکردهای مختلفی وجود دارد .

اول این سوال مطرح است که چرا ما این مسائل را انحراف می دانیم و در بحث جامعه شناسی ، اصلا انحراف یعنی چه ؟  جامعه دارای  نرم‌ها و عرف، قوانین و ارزش هایی است که مورد قبول اکثریت است. اما حالا خیلی از رفتارهای اجتماعی ما با آن ارزش ها فاصله پیدا کرده است.

 لذا می‌گوییم انحرافات اجتماعی به وجود آمده است. پس اساسا انحراف چرا در جامعه‌ای بیشتر می‌شود؟ در کدام جوامع بیشتر می‌شود؟ خوب هر جامعه‌ای مقداری از این مسایل را دارد. یعنی هیچ وقت هیچ جامعه‌ای نمی‌تواند مشکلات اخلاقی و آسیب های اجتماعی را به صفر برساند؛  انسانها تحت کنترل کامل دولت ها و سازمان‌ها نیستند که بخواهیم جلوی همه اینها را بگیریم؛ ولی مشکل وقتی از حدی  عبور کند ، تبدیل به مسئله اجتماعی می شودکه در ایران به این مرز رسیده است و انحرافات اجتماعی از مهم ترین مسائل اجتماعی کشور شده است.
 چرا چنین انحرافاتی در جامعه تولید می شود ؟ من وارد بحث‌های نظری نمی‌شوم، ولی از نظرمن  بهترین تئوری که می‌تواند جامعه ایران را تبیین کند و البته کافی نیست و فقط بخش مهمی از مسئله را تبیین میکند، بحث آنومی یا بی هنجاری است.

 بی‌هنجاری یعنی جامعه دارای یک نوع آشفتگی هنجاری شده است؛ یعنی بی سازمانی وفقدان اجماع.  سازمان‌های نظارت کننده ،کنترل و اقتدارشان را از دست داده‌اند و جامعه در حال تحول به سمت یک سری هنجارهای جدید است و تعهد به هنجارهای موجود کاهش یافته است.

 لذا یک حالت آشفتگی به وجود آمده که نه آن هنجار سنتی در جای خودش قرار دارد و نه هنجارهای مدرن کاملا جایگزین شده است . در این آشفتگی ،انسجام اجتماعی از هم می‌پاشد و روابط اجتماعی ضعیف و شکننده می‌شود و پایبندی و تعهد و وفاداری به ارزش‌ها و هنجارها با هر تعریفی کاهش پیدا می‌کند.

جامعۀ ما یک چنین وضعیتی دارد و غیرقابل پیش بینی است.  انسانها قابل پیش‌بینی نیستند. هر لحظه ممکن است به کارهایی دست بزنند. این یک نوع آشفتگی اجتماعی است و خواسته ها در چنین جامعه ای سیری ناپذیر است. از این رو نه تنها مسائل جنسی بلکه همه انواع انحرافات اجتماعی رشد پیدا کرده است .

 قانون ضعیف شده و ارزش های دینی و سنتی و عرفی به هم ریخته است. این مسئله،‌  زنگ خطر بسیار بزرگی است. از این حیث جامعه در حقیقت به معنی واقعی دیگر وجود ندارد. چون ملاط اجتماعی و عامل پیوستگی ، نرم‌ها و هنجارها هستند که رفتار متقابل ما را تعریف می‌کنند وما براساس آنها می‌گوییم که در مقابل این رفتار باید چه عکس‌العملی انجام دهیم.البته دین همچنان نقش مهمی در ایران برای ایجاد همبستگی دارد اما این کافی نیست.

هر روز ما در تاکسی و خیابان می شنویم که می گویندجامعه صاحب ندارد ، رها شده است، انسان ها قابل اعتماد نیستند، این حرف ها یعنی ما نقطۀ اشتراکی نداریم و ریسمان اشتراکی که باید باشد، نیست و یا در حال پاره شدن است.

به نظرمن این مسئلۀ خیلی مهمی است و باید برگردیم و بررسی کنیم که چگونه می توان جامعه را به یک سری هنجارها و ارزش‌ها  پایبند و توافق همگانی ایجاد کرد. باید توجه کنیم که این جریان با زور امکان پذیر نیست و همان طور که گفتم باید توافق همگانی ایجاد شود. نابهنجاری وقتی پیش می آید که هنجارها با واقعیت ها و شرایط تطابق ندارند و یا آن کارایی گذشته را ندارند .

اینجا است که بحث اجتماعی شدن پیش میآید. وقتی من چیزی راپذیرفتم و آن رادرونی کردم  فرزندم را هم سفارش به عمل می کنم، این گونه همه گیر می شود و نظم در جامعه به وجود می آید؛ اما وقتی هیچ کس ارزش ها را درونی نکند و نپذیرد، ارزش ها منتقل نمی شوند. یعنی تا وقتی نگهبانی یا پلیسی وجود داشته  باشد ، عمل می کنیم ، اگر نباشد همه چیز رها می شود.

مشکل ما الان آنومی یا نابهنجاری است. جامعه نابهنجار شده و عرف و ارزش و دین و از همه مهم تر قانون کمرنگ یا کم اثر شده است.

نابهنجاری های رفتاری و اخلاق جنسی باعث نگرانی خانواده ها شده است. بارها والدینی را دیده ام که در مقاطع مختلف تحصیلی و حتی دانشگاه ها برای فرزندان شان از این بابت نگران بوده اند.

 طرح مسایل جنسی در یک دوره‌ای در جامعه ما تابو بود؛ حتی پدر و مادرها با بچه‌های خودشان یا صحبت نمی‌کردند یا مدلی برای صحبت نداشتند. جامعه سنتی بود و این مسئله بین آقایان با آقایان  و خانم‌ها با خانم‌ها و به طور غیررسمی در مجالس صحبت می شد.  اما در جامعۀ امروزی این روابط تغییر پیدا کرده است و به آموزش های جدی تر و رسمی تری نیاز داریم.

 امروزه  روابط شفاهی غیررسمی برای تبادل اطلاعات کافی نیست، چرا؟ برای اینکه اولا روابط تغییر کرده است و دوم اینکه از طریق اینترنت و رسانه‌های جدید دائما از تمام جهان اطلاعات  به گوش ما می‌رسد و ما باید متناسب با جامعه خودمان اساسا یک الگو بسازیم و به صورت انفعالی نمی‌شود حرکت کرد.

به هر صورت الان این مسئله خیلی حاد‌تر شده است و باید دید که علت چیست و چه تغییراتی رخ داده که خیلی از حوزه ها و از جمله حوزۀ مسائل جنسی را دچار بحران کرده است. یک عامل مهم این است که در گذشته جوامع بسته تر و راههای تبادل اطلاعات کمتر بوده است و رسانه های مدرن ارتباطی وجود نداشته است.

اما الان یک جوان ویا یک کودک در همان ساعتی که در خانه نشسته است با ده ها شبکه اجتماعی ارتباط دارد. همین حضور در شبکه‌ها و رسانه‌های مختلف به این معنی است که او دائما در معرض اطلاعات صوتی، تصویری و متنی قرار دارد. تصاویری که می‌بیند و صوت‌هایی که پخش می‌شود در قالب موسیقی و یا هر چیز دیگری و متن‌هایی که می‌بیند او را متاثر می کند.

بخشی از این اطلاعات مسلما در رابطه با مسائل جنسی و روابط دختر و پسر یا زن و مرد است که در گذشته و در جامعه سنتی اصلا چنین چیزهایی دیده نمی‌شد. پس گسترش رسانه‌ها یک فاکتور بسیار مهم است.

تحولات جدید دیگری نیز در جامعه ما رخ داده است مثل افزایش نیروی جوان و تحصیلکرده، شهرنشینی،  مهاجرت ها و مسافرت ها همگی عوامل تاثیر گذار هستند.
یک دانشجوی جوان ازابتدای مقطع کارشناسی اگر حساب کنیم، چیزی حدود بیش از ده سال  در دانشگاه‌ است. در  گذشته تحصیلات اینقدر مهم نبود. و این ده سال یعنی اینکه جوان در معرض افراد مختلف و جنس مخالف است. در حوزه زندگی عمومی هم همین طور است .

زنان وارد بازار کار شده اند و معمولا یک زن بیشتر ساعت های روز را در محل کار می گذراند و کمتر در کنار خانواده اش است. او در محیط کار و در کنار آقایان و خانم‌های دیگر کار می‌کند و محیط کار اقتضائات خاص خودش را دارد. مثلا به تدریج ممکن است در این محیط با هم شوخی کنند، طنز بگویند و روابط  از حالت رسمی خارج شود و یا حرف‌های درون خانوادگی را مطرح کنند.

یک خانم ممکن است روزی سه یا چهار ساعت شوهر و فرزندش را ببیند،  ولی حداقل هفت یا هشت ساعت را در محل کار می‌گذراند. این مسائل تبعات خاص خودش را دارد ، تبعاتی که در گذشته به این گستردگی با آن مواجه نبوده ایم. حضور انبوه زنان در محیط کار قابل توجه بوده و عاملی برای تغییر جامعه شده است.

از طرف دیگر مسئله ای که تغییر پیدا کرده بحث میل است. انسان مدرن انسان لذت‌طلب است؛ لذت‌جو است؛ می‌خواهد از همه چیزهای لذت بخش بهره‌مند شود.  در گذشته انسان این گونه نبود؛ قانع بود؛ با معیشت متوسط و پایین هم راضی بود ؛   انسان فعلی درآمد زیادی دارد، اما باز هم احساس می‌کند که کم است چرا؟ چون استانداردهایی برای خودش تعیین کرده که مثلا سالی چندبار مسافرت برود، یا وسایل تجملاتی بخرد و همه این ها همان افزایش لذت است که در گذشته وجود نداشته است.یعنی انسان امروزی مصرف گرا شده است.

 این لذت طلبی و مطالبۀ آزادی در حوزه فردی به حوزه مسائل جنسی هم وارد شده است. یعنی نگاه یک مرد یا یک زن به همسرش صرفا این نیست که فقط با هم زندگی کنند؛ یعنی بار زحمت زندگی را تقسیم کنند؛ بلکه می‌خواهند لذت ببرند .خوب کم کم به این نقطه می‌رسد که من چرا باید خودم را  تنها به این لذت محدود کنم ؟ باید آن را گسترش بدهم.

 چرا من باید خودم را به یک چیزی به نام شوهر یا همسر و زن محدود کنم ؟ بگذار من مجرد باشم و به شیوه‌های مختلف از همه چیز لذت ببرم. اگر کسی در جامعه خودش محدودیت دارد،  با یک بلیط سوار هواپیما می شود ومی رود جای دیگر و آنجا کاری را که دوست دارد انجام می دهد و باز می گردد.  در گذشته این امکان به این راحتی فراهم نبود، لااقل برای همه نبود و برای قشر خاصی امکان پذیر می شد.

پس  ما با جامعه جدیدی روبرو هستیم که باید برای آن برنامه‌ریزی جدید شود. یعنی می‌خواهم بگویم یک مقدار از تحولات طبیعی است. ما چون برنامه‌ریزی نکرده ایم ،  الان با بحران مواجه هستیم. ما در جامعۀ سی‌سال پیش زندگی نمی‌کنیم وهمه چیز تغییر کرده است.  باید ببینیم چه باید کرد.

 صرفا توصیه‌های اخلاقی کفایت نمی‌کند؛ اولا مراجع اخلاقی در جامعه اقتدار گذشته را ندارند ، مراجع ارزشی و فکری‌ انسان ها متنوع شده است و با هم در رقابت هستند و همسانی و یکنواختی فرهنگی جوامع گذشته وجود ندارد. قبلا اگر یک نفر از یک روحانی اصول اخلاقی و رفتاری را می‌شنید، الان روحانی تنها یکی از مراجع است.

معلم و خانواده تنها یکی از گروه های مرجع هستند؛تلویزیون و ماهواره واینترنت به شدت تاثیرگذارند؛ گروه های همسال تاثیرگذارند و همه اینها مراجع فکری‌ انسان امروز شده‌اند و بشر از هر یک از آنها تاثیری می پذیرد.

بنابر این هیچکدام آن اقتدار گذشته را ندارند. پس باید کارهایمان منطق قوی تری داشته باشد تا یک جوان حرف ما را بپذیرد چون گزینه های انتخاب او بالا رفته است. لذت طلبی، آزادی خواهی و  میل به فرار از قید و بندهای اجتماعی و افزایش قدرت انتخاب او  از یک سو و عکس العمل منفی جوامع سنتی در برابر این تغییرات از سوی دیگر  و هم چنین کاهش اقتدار نهادهای نظارتی و کنترلی همه در جامعه ایرانی موجب یک نابسامانی اجتماعی شده است. در این نوع جامعه دیگر عوامل محدودیت زا  تاثیری ندارند و همه دنبال آرزوی های بی پایان خود هستند.

 اگرچه من معتقدم خانواده همچنان در جامعه ما مهم است اما خانواده نیز با چالش های اجتماعی و اقتصادی جدی مواجه و تاثیر آن رو به کاهش  است. جامعه ما یک جامعه آنومیک است.
 
عده ای معتقدند که همه این مشکلات در اثر تهاجم فرهنگی غرب به وجود آمده ، آیا این اعتقاد به نظر شما درست است؟ به من اجازه بدهید که سوال را گسترده تر مطرح کنم . مثلا اینکه در غرب معیارهای اخلاق جنسی چیست و  کلا مقایسه بین جامعه ما و غرب، مقایسۀ به جایی است ؟

در غرب  افراد برای برقراری رابطه با جنس مخالف آزاد هستند.  اما آنجا هم تعریف های خاص خودشان را دارند.  مثلا  اتفاقی که در جامعه ما افتاده این است که رفتارها پرخطر شده است. 
مثلا در غرب نگاه جنسی به زنی داشتن و نمود این نگاه در رفتارشخص و در محیط کار جرم محسوب می شود.اما در ایران بسیاری از خانم ها این مشکل را دارند که می روند شرکتی یا محلی برای کار کردن و متوجه می شوند که کل قضیه تله ای برای سوء استفاده بوده است.گاهی متاسفانه در مراکز آموزشی این اتفاق می‌افتد ، یعنی حریمی باقی نمانده است . اگرچه هنوز موارد زیاد نیست ، ولی همین آماری را هم که می‌شنویم خودش نگران کننده و جزء رفتارهای پرخطر است . الان  جامعه ما به لحاظ رفتاری و ارزشی به هم ریخته است .

یعنی ما اخباری را می‌شنویم و متوجه می شویم که حریم ها از بین رفته است و این موضوع خیلی خطرناک است. در حالی که در غرب  حریم های قانونی خودشان را رعایت می کنند. البته مقایسه دو جامعه متفاوت شاید درست نباشد. تهاجم فرهنگی هم واقعیتی است که وجود دارد و اتفاقا یکی از علت های بروز آنومی در جامعه ما مسئلۀ تهاجم فرهنگی است یعنی ورود رسانه ای ارزش ها و فرهنگ غربی که تعادل جامعه را بهم ریخته است.
 
شما در صحبت هایتان گفتید علت به هم ریختگی ارزشی ، وضعیت در حال تحول جامعه است. می شود در این مورد بیشتر توضیح بدهید و اینکه دقیقا چه عواملی باعث شده که نابهنجاری های اخلاق جنسی ، گسترده تر به نظر بیاید ؟  

     ببینید مثلا یک بحثی هست تحت عنوان روسپی گری. یعنی کسانی که در مقابل پول ، تن فروشی می کنند . در باره روسپی گری  یکی از علت های مهم ، فقر است. هیچ انسانی دوست ندارد بدن خودش را در اختیار دیگران قرار بدهد. چون برای همه ،عزیزترین چیز است. اما گاهی انسان به نقطه ای می رسد که این کار را انجام میدهد.

آمار و ارقام می‌گوید که یک بخشی به خاطر فقر است. اما بخشی از آن فروپاشی خانواده‌ است  و دختر و پسر هم فرقی نمی کند. وقتی خانمی این کار را انجام می دهد به هر حال یک مشتری هم باید وجود داشته باشد یعنی یک آقایی که این عمل را تقاضا می کند.

دختران و پسرانی که از خانواده‌های نابسامان ، متلاشی و معتاد بیرون می زنند و فرار می‌کنند ، گرفتار آسیب های اجتماعی بیشتری می شوند. فاکتورهای زیادی در گسترش و شکل گیری تن فروشی در جامعه ما وجود دارد.

 تحقیقاتی را من دیدم که افراد عموما در اثر فروپاشی خانواده و اعتیاد و فقر به سراغ این مسئله می روند. اما غیر از تن فروشی و روسپی‌گری، بطور عام در روابط جنسی در جامعه این مشکل پیدا شده است .مثلا مراجعه به سایت‌های جنسی یا پورنوگرافی یکی از شاخص‌هایی است که میزان مراجعه به آنها افرایش پیدا کرده است. با وجود اینکه جامعه ما به هر حال یک جامعه مذهبی و سنتی است و این در حالی است که مراجعه به این سایت ها رو به افزایش است. علت چیست؟

 اولا در جامعه ما اصلا چیزی به عنوان آموزش رفتار های پر خطر از جمله در حوزۀ روابط جنسی وجود ندارد . خیلی چیزها در دانشگاه‌های ما تدریس می شود که به درد زندگی دانشجو نمی‌خورد و دردی از او درمان نمی کند. آشنایی با رفتارهای پر خطر و توانمندسازی اعضاء جامعه به منظور خودکنترلی از برنامه های مهم آموزشی است که می تواند در پیشگیری موثر باشد.

فیلم های پورنو یکی از فضاهای خطرناک فضای مجازی است. متاسفانه در این زمینه هیچ کاری صورت نگرفته است. من وقتی گاه برای سخنرانی به مدرسه ها می‌روم، می بینم بچه‌ها اصلا آموزش ندیده اند. سواد رسانه ای لازم را ندارند. ما دائما تکرار می کنیم خطر دارد ، اما به بچه ها آموزش نداده ایم که چه خطری دارد و او باید چکار بکند.

 فرمودید ما فاقد برنامه ریزی های لازم بوده ایم که به اینجا رسیده‌ایم. حالا یکی ازاین برنامه ریزی‌ها  می‌تواند همین آموزش باشد.  این موضوع آموزش به چه شکل باید باشد که تاثیر درستی برجای بگذارد و عملکرد صحیح در این موارد چگونه است؟

 آموزش‌ مسایل جنسی با آموزش آشپزی و فوتبال متفاوت است. در غرب به راحتی در بارۀ این مسائل سخن می گویند. اما ما بین حوزۀ خصوصی و حوزۀ عمومی تفاوت قائل هستیم.عرف جامعه هم برایمان مهم است. آموزش به معنی پرده‌برداری و عادی‌سازی این موضوع نیست که بخواهیم در سینماها یا با زبان هنر در همه شکل و همه جا به صورت عادی بیان کنیم. بلکه باید در گروه‌های سنی مختلف  برنامه‌ریزی کنند که چگونه این آموزش‌ها صورت ‌بگیرد.

یکی از این آموزش‌ها این است که از تبدیل شدن آنها به رفتار پر خطر جلوگیری کنیم. یعنی به فرد آموزش پیشگیرانه بدهیم که اگر تو از این مرز بیشتر رفتی دچار مشکلات زیادی می شوی.

اما سوال این است که نوجوان و جوان باید با این نیازش چه کند و چگونه پاسخ دهد؟ باید توجه داشت میل و نیاز با هم تفاوت دارد. انسان نیاز به مسایل جنسی دارد ، مثل غذا خوردن، نفس کشیدن و… اما میل سیری ناپذیر است . غذا هم همینطور است.  شما اگر غذا را هم کنترل نکنید ، میل دارید همه غذاها را تست کنید.

 پس آن چیزی که الان در جامعه ما مشکل ساز است به نظر من بحث درمورد نیاز نیست. بلکه بحث میل است. برآورده کردن نیازهای اولیه جنسی حق هر فرد وعضوی از جامعه است که دولت ها باید در آن بکوشند اما پاسخ دادن به میل های پایان ناپذیر که معمولا در جوامع مصرفی افزایش می یابد ضرروت ندارد . اینجا انسان ها باید با کمک باورهای دینی و فعالیت های فرهنگی و آموزش به سمت یک زندگی معتدل عقلانی هدایت شوند. یعنی رشد و تعالی جامعه در مسیر انسانی و نه حرکت در مسیر زوال فرهنگی و شهوت رانی.

جوانی که زمان ازدواجش رسیده و نمی تواند ازدواج کند، نیازش برآورده نمی شود و می رود سراغ گزینه های دیگری که نیازش را تامین کند. اما گاه مرد متاهلی است که به دنبال هوسبازی می رود ، نیاز ندارد بلکه میل به تنوع طلبی دارد و میل سیری ناپذیر است، یعنی هر چقدر جلو بروی، تمام نخواهد شد. روانشناس ها بین نیاز و میل تفاوت قائل هستند.

 چون میل اشباع ناپذیر است وبا منع انسان حریص تر می شود واین  منجر به تنوع طلبی جنسی می شود. اعضاء جامعه باید آموزش ببینند و راههای مشروع و صحیح ارضاء نیارهای خود را یاد بگیرند. آنها باید باور کنند و اعتماد کنند که هنجارها و محدودیت های اجتماعی و فرهنگی در جهت سلامت و رفاه آنهاست.

مثلا در دانشگاهها دختر و پسر باهم درس می‌خوانندو گاه روابط دوستی برقرار می شود . در این مورد دو دیدگاه وجود دارد ،بعضی‌ها معتقدند تفکیک جنسیتی بهتر است. اما بعضی‌ها می‌گویند  که بهتر است این گونه روابط باشد، چون شاید با هم آشنا شدند و ازدواج کردند.
ولی با توجه به آمار، درصد خیلی کمی از این آشنایی ها به ازدواج منجر می شود و بیشتر در حد دوستی باقی می ماند.  نمی‌خواهم بگویم تفکیک تنها راه حل است، اما این اختلاط و دوستی ها هم مقدمۀ ازدواج نمی شود، بلکه با ارضا و اشباع کاذب  میل جنسی می تواند جریان ازدواج را به تاخیر بیندازد.

البته حساسیت های غلطی هم در جامعه ما وجود دارد که به هر گونه ارتباط بین دختر و پسر،  برچسب انحراف می زنند. این برچسب زنی در جامعه ما باید از بین برود و با پدیده ها به صورت واقع بینانه برخورد شود. باید توجه کنیم که جامعه تغییر کرده و از حالت سنتی قبلی خارج شده است.

مثلا قبلا درب منازل دو تاکلون داشت و صدای کلون مردانه با زنانه فرق میکرد تا صاحبخانه متوجه شود که مهمان مرد است یا زن. اما حالا تحولات سریع اجتماعی ، تغییرات زیادی در رفتارها به وجود آورده است. یا یک زمانی می‌گفتند که خانم‌ها مشکی بپوشند. حالا میگویند که در دین روی این موضوع تاکید نشده است. مهم این است که لباس نباید جذاب و محرک باشد و زن و مرد را از حالت طبیعی در اجتماع خارج نکند، اما قبلا می گفتند لباس خانم ها حتما باید مشکی و چادر باشد وگرنه مسئله است.
 
جامعۀ ما سال هاست که دین محور بوده و تبلیغات دینی و ارزشی زیادی انجام شده است. پس چه اشتباهی در سیاست گذاری های فرهنگی وجود داشته که جامعه دچار این مشکلات شده است ؟ 

جامعه مثل فنر می‌ماند. نباید آن را رها کرد و نباید خیلی فشار آورد که با یک واکنش شدید روبرو شویم. ما یک مدت طولانی جامعه را فشار دادیم، حالا رهایش کرده‌ایم. یک زمانی آیین نامه هایی اخلاقی و انضباطی برای ورود دانشجو به دانشگاه آن قدر سخت گیرانه بود که حتی کوچک ترین مسائل در آن ذکر شده بود. اما حالا  انگار جوان و جامعه رها شده است. نه به آن شوری شور و نه به این بی نمکی ! این افراط و تفریط ها همیشه مشکل ساز هستند. حالا باید طوری برنامه ریزی شود که افراط و تفریط ها جبران شوند.نمی توانیم بگوییم که هیچ خبری نیست و خیال همه آسوده باشد. نه آقا ! خبری هست و اتفاقات واقعا نگران کننده است. متاسفانه آغشته شدن مسائل اجتماعی و فرهنگی با مسائل سیاسی ، همه چیز را سیاسی کرده و وجهۀ علمی مسائل مورد توجه قرار نمی گیرد. اگر بگوییم خبری نیست، عده ای میگویند بحران است و اگر بگوییم خبری هست ، دوباره برخوردها شروع می شود .

یعنی با مشکلات اجتماعی بیشتر برخورد سیاسی می شود. باید برای حل مشکلات اجتماعی و فرهنگی جامعه  به دور از مسائل سیاسی ، کار علمی انجام داد. نه اینکه هر جناحی بخواهد خطا را به گردن جناح سیاسی مقابل انداخته و رفع مسئولیت از خود بکند.

من در خیلی از مصاحبه ها شرکت نمیکنم ، چون تا تحلیلی ارائه می دهم ، همان قسمت از مصاحبه حذف می شود!  در حالی که ما کارمان تحلیل جامعه است و به هیچ خط و جناحی وابسته نیستیم. ما در مقابل جامعه مسئولیم و به عنوان جامعه شناس باید آمار و تحلیل های درست را به جامعه ارائه دهیم و وامدار هیچ جناحی هم نیستیم.

ما به جوان هایمان خود کنترلی را یاد ندادیم ، به آن ها آموزش درست ندادیم و فقط به آن ها فشار آوردیم و واکنش های تند نشان دادیم و حالا با این معضلات اجتماعی روبرو شده ایم. درست کردن این موقعیت یک پروسۀ زمانی می خواهد و بهترین راه این است که در دانشگاه ها و صدا و سیما که در خواب مطلق هستند ، بحث ها مطرح و در بارۀ راه حل ها صحبت شود.

باید متعادل باشیم. نه آن گونه حرف بزنیم که جامعه خیلی نگران شود و نه اینکه بگوییم همه چیز در امن و امان است. این مسایل سیاست‌های فرهنگی است که باید به آن توجه شود .به نظر می‌رسد که مسایل جنسی جدا از مسایل دیگر نیست، یعنی وقتی ما بپذیریم که جامعه ما یک جامعه دیگری شده است و جوان ما با انبوهی از مشکلات روبه‌رو است، تحلیل و دیدگاه مان عوض می شود.

 تنوع طلبی جنسی نشانی از یک بیماری روحی است . یعنی انسانی که روان رنجور شده و به هر شکل می خواهد خودش را با مسائل جنسی راضی کند. در حالی که اگر در جامعه فرصت خود شکوفایی و پیشرفت و پرواز و موفقیت تحصیلی و شغلی داشته باشد ، رضایت روحی را به شکل های دیگری به دست می آورد.

  مشکلات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در جامعه ما وجود دارد و باعث می‌شود که یک جوان نتواند به آرمان‌ها و اهدافش برسد و این موجب می‌شود که بعضی های این سرخوردگی را بخواهند  با سکس پاسخ بدهند. یعنی حس می کنند با سکس هم لذت می برند و هم مدتی از آن مشکل فاصله می گیرند و هم حوزه آزادی خود را گسترش می دهند.

 روابط و نیازهای جنسی تابعی از نیازهای دیگر هم هست. اگر جوان در زمینه های دیگر احساس موفقیت بکند، نیاز جنسی اش هم معقول خواهد شد و معقولش همان ازدواج است. یعنی می‌خواهم بگویم که واقعا بعضی اوقات احساس نیاز جنسی خیلی بخاطر جنسیت نیست، بلکه محرومیت ها و ناکامی ها در آن دخالت دارند.

البته وفور پول و نعمت و ثروت هم در میل به هوسبازی خیلی تاثیرگذار است. ولی به طور عمده محرومیت های اجتماعی باعث می شود که عده ای بخواهند از بار مشکلات  با لذت جنسی بکاهند. موضوع دیگر هم بحث رقابت ها و تبعیض های اقتصادی است. وقتی جوانی پشت مرسدس بنز نشسته ، در حالی که هیچ شایستگی ندارد ، خواه ناخواه برای جوانان دیگر احساس ناکامی به وجود می آید و سعی می کنند آن حس را با یک لذت در دسترس و کم هزینه و امکان پذیر و با پرستیژ جبران کنند ، پس به سوی تنوع های جنسی و سکس می روند.

متاسفانه آمار نشان می دهد که اولین تجربه های جنسی از مدرسه ها شروع شده و سن آن به شانزده سالگی یا کمتر کاهش پیدا کرده است. این یک زنگ خطر است. رفتار پر خطر با معضلات اجتماعی و اقتصادی آغاز می شود. جوان برای اینکه خود را مدرن جلوه دهد و به خود هویت ببخشد، در رقابت ها و چشم و هم چشمی ها و نابرابری های اجتماعی و برای پوشاندن محرومیت هایش به سمت سکس می رود و درمان همه دردها را از سکس می خواهد.
به هر حال مسئله خیلی عمیق و چند بعدی است ودر تحلیل آن به مسائل بنیادی دیگری نیز خواهیم رسید که باید آن ها را حل کنیم و توجه به بخشی از مشکل ، پاسخ همه جانبه ای در پی نخواهد داشت.
 
 
 
شما قبلا در بارۀ رابطۀ روسپی گری و فقر صحبت کردید  و حالا هم به نابرابری ها و تبعیض های اقتصادی جامعه اشاره می کنید . به طور کلی تاثیر مشکلات و نابرابری های اقتصادی را در به وجود آمدن نابسامانی های اخلاق جنسی و مشکلات فرهنگی چگونه می بینید ؟

روسپی گری یعنی اینکه فرد در مقابل پول ، بدن خود را برای لذت بردن در اختیار کس دیگری قرار دهد. در تمام دنیا این  پدیده بیشتر با فقر مادی ارتباط پیدا می کند . مرد هم ممکن است روسپی باشد که البته کمتر به چشم می آید. تحصیلات  هم در این زمینه نقش دارد. یعنی افراد با تحصیلات بالا بسیار کم به سراغ روسپی گری می روند.
در جامعه ایران متاسفانه تعدادی از دختران ناخواسته در این دام‌ها افتاده‌اند که به هوس پول و امکانات به سمت آن رفته اند . یا فریب یک رابطه به ظاهر عاشقانه را خورده اند و کم کم تبدیل به یک فرد حرفه ای در این زمینه شده اند.

ولی بیشترین آمار مربوط به زنان و دختران فقیر است . این مشکل، مشکل جامعه است و ما اگر به این آدم ها ، برچسب فاحشه بزنیم و آن ها را طرد کنیم ، صدمه بیشتری خواهند خورد. باید توجه داشته باشیم که به هر حال ، جامعه در بروز این اتفاق نقش داشته است و این افر اد نیز نیاز به درمان دارند و جامعه نیز باید به آنها کمک کند.

فاکتورهای دیگری هم باید در نظر گرفته شود ، یکی اینکه بعضی ها ممکن است مشکلات روحی داشته باشند و به این سمت می روند. اما گاه خانواده هایی هستند که خودشان ، فرزندانشان را برای این کار از خانه بیرون می فرستند که بخاطر فقر مادی و فرهنگی است. شبکه های مافیایی هم وجود دارند که دیگران را به دام می اندازند  و شبکه را گسترده تر می کنند تا ثروت بیشتری بدست آورند.

بحث خرید و فروش دختران ، الان در دنیا بحث مهمی است  که متاسفانه در کشور ما هم این شبکه ها فعال بودند که در جای خودش با آن ها برخوردهای قانونی شده است. این کارها را مافیاهای صنعت سکس انجام می دهند.

پس وقتی مشکلات اقتصادی زیاد باشد ، به هر حال سامان جامعه به هم می خورد. یعنی می توان گفت به طور کلی شرایط اقتصادی نامناسب جامعه باعث ایجاد نابسامانی در اخلاق جنسی جامعه می شود ؟ 

به نظر من این مسئله در سطح کلان ، فقط به مشکلات اقتصادی باز نمی گردد. ما در تاریخ ایران و خیلی از کشورها دوره‌هایی را داشتیم که وضعیت اقتصادی خیلی بدتر بود و مردم فقیرتر بودند، اما این پدیده ها رشد  نداشته است. اینطور نیست که هر جا مشکلات اقتصادی است ،این مشکلات هم به وجود بیاید.آن چیزی که بیش از فقراقتصادی مطرح است ، مسئلۀ نابهنجاری و از هم پاشیدگی هنجاری و ارزشی جامعه است. وقتی جامعه ارزش های خود را از دست داده وتاثیر محرومیت ها تشدید شده است. یعنی اگر فقر را در کنار نابهنجاری های جامعه و فقدان ارزش ها داشته باشیم ، وضعیت خطرناک می شود.
 
مسئلۀ نابهنجاری در ارزش های اخلاقی را تا چه حد می توان به پدیدۀ تهاجم فرهنگی و ورود مدرنیته به ایران مربوط دانست ؟ و تا چه حد می توان آن را با مشکلات و کمبودهای داخلی مرتبط کرد ؟

نقش تهاجم فرهنگی یا هر پدیدۀ دیگری  که در اثر گسترش ارتباطات به وجود آمده و مافیای های بین المللی  پول و قدرت هم در آن نقش دارند ، قابل انکار نیست.
اما به عنوان تحلیل گر اجتماعی باید بررسی کنیم که چرا عوامل اجتماعی تاثیر تهاجم فرهنگی را تسهیل کرده است و چرا تهاجم فرهنگی اینقدر در جامعه ما تاثیرگذار شده است ؟  یعنی الان چه اتفاقی برای ما افتاده که جامعه خیلی سریع از بیرون تاثیر می پذیرد ؟ چرا مقاومت جامعه کاهش پیدا کرده است ؟ چرا این اتفاق افتاده است و چگونه می توان به جریان مقاوم سازی کمک کرد ؟ ما باید این موضوع را آنالیز کنیم . اینجاست که مشکل اجتماعی رخ داده است.

یکی از علت ها تضعیف نهاد خانواده است. البته من از کلمۀ بحران استفاده نمی کنم . چون به نظرم هنور به مرز بحران نرسیده ایم و هنوز اهمیت خانواده در ایران نسبت به خیلی از کشورها بالا است.

ولی آن اقتدار گذشته را ندارد . مثلا آزادی فرزندان خیلی بیشتر از گذشته شده است وما باید بررسی کنیم با این نظام اجتماعی جدید، خانواده را چگونه باید سامان بخشید و خانواده جدید ایرانی باید چگونه باشد تا همچنان نقش مثبت خود را حفظ کند. متاسفانه مقاومت نهاد خانواده پایین آمده است و نظام آموزشی ما در این زمینه ناکارآمد بوده است.
 
به نظر شما برای حل این مشکلات از چه راهکارهایی می توان استفاده کرد؟

راهکار درونی در بارۀ جامعه خودمان  و پاسخ به این سوال که چرا مقاومت جامعه  پایین آمده است و  چگونه می‌شود که گاهی یک دشمن قوی به ملتی که ولوعددشان کم است پیروز نمی‌شود، ولی گاهی با یک حمله کوچک پیروز می‌شود. همۀ این ها بستگی به درون جامعه دارد.
تا در درون جامعه  اتفاقی نیفتاده باشد، دشمن خارجی کاری نمی‌تواند بکند . در داخل جامعه هم یک سری تغییرات طبیعی است ، مثل تغییرات جمعیتی ، تغییرات تحصیلی،تغییرات جنسیتی و این ما هستیم که باید بدانیم با یک جامعه جدید چگونه رفتار کنیم.

مسائل اساسی ما چیست؟ نهاد خانواده در جامعه جدید  ایرانی باید دوباره تعریف بشود. چون نهاد خانواده هم مثل دیگر نهادها در اثر تحولات جامعه متحول می شود.

ما در حال حاضر مدل های مختلف خانواده از بشدت سنتی تا بشدت مدرن  راداریم. اما نمی توانیم از نسخه های سی سال پیش برای حل مشکلات خانواده استفاده کنیم. خانواده های ایرانی با همدیگر خیلی تفاوت دارند. ما شکل‌های واحدی از خانواده‌های ایرانی نداریم . ما باید نهاد خانواده را با توجه به شرایط جدید بازسازی کنیم . در خانوادۀ امروز سلسله مراتب عمودی معنا ندارد. روابط افقی شده است.

موضوع مهم دیگر آموزش است . سهم نظام آموزشی  در کاهش مشکلات اجتماعی چیست و برنامه اش برای این کار چیست ؟ ما نباید  بگوییم که رسانه‌ها همۀ مشکلات را ایجاد کردند ، اگر خانواده و نهادهای آموزشی ما قوی باشند می‌توانند مقاومت کنند ، ولی چون این‌ها دچار مشکل شده‌اند یک گوشی موبایل می‌تواند برای یک خانواده خطرساز شود.

اگر مقاومت خانواده بالا باشد نه یک گوشی، بلکه ده‌ها رسانه هم که بیایند چندان نمی‌تواند ضریب تاثیر بالا داشته باشد. الان ضریب تخریبشان بالا است ، ولی چرا بالا است؟  آیا چون ماهواره‌ها قدرتمند هستند؟  تا حدی درست است .  ولی به نظر من باز به نهاد خانواده باز می گردد. نهادهای مقاومت کننده در برابر آنها یعنی نهادهای هویت ساز ناکارآمد شده اند. چگونه می‌شود یک فرد مثلا مسلمان در دل آمریکا همچنان متدین می‌ماند ولی دردل کشور اسلامی ما مواجه با یک پدیده‌هایی می‌شویم که گاهی در غرب هم به ندرت اتفاق می‌افتد. این مسائل را باید بشکافیم، چرا با این اتفاقات روبرو هستیم ؟
 
می فرمایید که مقاومت در برابر مشکلات اخلاقی کم شده است . در این زمینه آیا با سیاست های سلبی موافق هستید ؟ مثلا فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی مثل فیس‌بوک یا ماهواره و  سیاست‌های سلبی به نظر شما تأثیر دارد؟

من در بحث پیشگیری به خود کنترلی معتقد هستم.  انسان امروز باید کنترل خودش را داشته باشد. باید انسان ها احساس هویت کنند .آن وقت مقاومت می کنند و خودشان را کنترل می کنند تا دچار آسیب های اجتماعی نشوند.  حالا دوره‌ای نیست که ما بتوانیم برای تک تک آدم ها کنترل بیرونی بگذاریم.البته نهادهای نظارت کننده نقش خودشان را دارند. اما به عنوان یک استراتژی بلند مدت اصلا موافق نیستم و امکان پذیر هم نیست.
در کوتاه‌مدت هر جامعه‌ای در اقتصاد هم به همین گونه است. مثلا می‌خواهد تولید داخلی را تقویت کند، با بستن واردات کالاهای خارجی و جلوگیری کردن سعی می‌کند که این فرصت را به کالای داخلی خودش بدهد.

 اما وقتی رشد کرد در را باز می‌کند  لذا به عنوان یک تاکتیک یا روش کوتاه مدت ، شاید کنترل بیرونی موثر باشد، ولی در دراز مدت پاسخ نمی دهد. هزینه بردار و کم تاثیر است.  پس ما باید به  تک  تک انسان‌ها کمک کنیم تا خودشان متوجه شوند  که این مسیری که می‌روند در حقیقت اگر ادامه بدهند چه چیزهایی را از دست خواهند داد و به کجا ختم می‌شود.

 کمک ‌کنیم که خود شخص راه خلاف را ادامه ندهد.  این به عنوان یک اصل است. انسان موجودی است توانمند، انسان موجودی است آگاه و با شعور. او با اختیار خلق شده است، ما چرا می‌خواهیم این را نادیده بگیریم و مرتب برای دیگران تصمیم گیری کنیم . انسان باید خود تصمیم بگیرد و اگر هم شکست خورد پاسخگو باشد.

وقتی من بخواهم از بیرون دائما ارائۀ طریق کنم ، اگر شکست بخورد من را سرزنش خواهد کرد و میگوید شما نتوانستید من را هدایت کنید. لذا دستگاه های ما زیر سوال هستند. جامعه باید آگاهی و آموزش بدهد، افراد را توانمند سازد و از خطرات مطلع کند، احساس هویت را در آنها تقویت کند و این عوامل سهم اساسی در پیشگیری دارند.
 
نه فقط سازمان ها و نهادهای ذی ربط که حتی نسل اول انقلاب هم توسط فرزندانشان زیر سوال هستند. فرزندان به پدر و مادرهایشان می‌گویند که شما  در زمان انقلاب چه اشتباهاتی کردید که حالا ما دچار این مشکلات شده ایم.

اول اینکه تغییرات نسلی خیلی مهم است.  همان طور که ما با نسل گذشته‌ مان خیلی فرق داریم .من البته نسل گذشته را و خودمان را نسل موفقی می‌دانم . یعنی نسل ما نسلی بوده است که انقلاب را شکل داد و کشور را وارد فاز جدید کرد . اما اینکه در ادامه چقدر عملکردمان درست بوده ، از این خیلی دفاع نمی‌کنم .در ادامه شاید عملکرد ما  خیلی قابل دفاع نباشد و باید این را بپذیریم.

اما باید به نسل جدید اعتماد داشته باشیم . فکر نکنیم ما خیلی مومن‌تر از آنها هستیم، چه کسی گفته است که من مومن‌تر از بچه‌ خودم هستم . نباید به همه ، غیر از خودمان و به نسل جدید برچسب انحراف بزنیم.

 نسل جدید، نسل خوبی است. آگاه است. منتهی الان تحولات بسیار سریع است. در دورۀ ما تحولات اینقدر سریع نبود. تکنیک‌های جدید، تکنولوژی‌های جدید ،علم جدید با سرعت همه چیز را متحول میکند. جوان در معرض این تحولات است و مدیریت این جریان بسیار سخت است.

 بنابر این مشکلات نسل جدید بسیار بیشتر از نسل گذشته است.  چون سرعت تحولات بسیار بالا است. پس باید به این نسل حق بدهیم و با او همدلی بکنیم. این ها با ما متفاوت هستند و باید  ارتباط با نسل جدید برقرار باشد. همه جامعه‌شناسان فرهنگ می‌گویند که هر فرهنگی وقتی پایدار است که یک ارتباط خوب برقرار باشد. نسل جدید نمی‌تواند نسل قدیم را کات بکند و بگذارد کنار، اگر آنها را حذف کند گنجینه و سرمایه عظیم فرهنگی‌اش را نابود کرده است.

نسل قبلی هم نمی‌تواند نسل جدید را گرو بکشد و در بند خود بگیرد . باید آنها را آزاد بگذارد. آینده از آن نسل جدید است. برای ما نیست . پس این روابط نسبی است  به نظر من بسیارمهم است.

من متعلق به نسل جدید نیستم، ولی می‌بینم به دلیل تحولات بسیار سریعی که وجود دارد ،کار نسل جدید بسیار سخت‌تر است ، پس ما باید بیشتر کمک کنیم.

 استاد ، من وقتتان را خیلی گرفتم.   با اجازه تان سوال اخر را مطرح میکنم. فکر می‌کنید که چگونه می‌توان ارتباط  نسل جدید را با دین پررنگ‌تر کرد؟

گاهی جامعه دچار بیماری می شود. گاهی هم روش های دینی که ما استفاده می کنیم دچار بیماری می شود. در جامعه ما آسیب‌های دینی وجود دارد. آسیب‌هایی که به نگرش دینی لطمه می زند.  با توجه به تحولات سریع جامعه ، زبان تبلیغات دینی باید تغییر کند. چون انسان ها گزینه های انتخابشان بالا رفته است و مراجع فکری شان متنوع شده است. جوانان حرفها و استدلال  های  قوی‌تر می‌خواهند. دیگر برخوردهای سلبی پاسخگو نیست.

من معتقدم که  بارشد جوامع، گرایش انسان ها  به دین بیشتر خواهد شد ؛ اما کدام دین ؟ بعضی وقتها اعمال غلط ما به دین نسبت داده می شود. هر زمان و در هر دوره‌، هرگاه احیاگران دین با یک زبان صریح آمدند، موج موج جوانان  به آن ها گرویدند.

اما هر وقت روش ها و انتخاب زبان غلط بود  جوانان جامعه فاصله گرفتند.طبیعی است در بحث دین اعمال زور بی فایده است.  خود قرآن می‌گوید بشیرا و نذیرا . من فقط آمده‌ام که به شما بگویم که این بد است و  آن خوب است . گاه جوان حس می کند که درد ، درد دین نیست و درد دنیاست ، درد قدرت است .
این ها را قشر جوان تشخیص می دهد و روی علائق دینی اش تاثیر می گذارد وحرف های دینی کم تاثیر می شود. هر وقت یک جوان می بیند نیت الهی در آن نیست، بی تاثیر می شود. به نظر من جامعه ما گرایش به دین دارد . من هنوز جامعه خودمان را دین‌گریز نمی‌دانم . ولی  وقتی احساس شود که دین ابزار معامله شده است از آن می گریزند.

 یکی از هزینه های زیاد ایرانی‌ها، هزینه‌های دینی است. به قم یا مشهد یا زیارت می‌روند ، سفره می اندازند ، بخش مهمی از سبد خانوارشان مربوط به هزینه های دینی است. اما به نظر من ما خیلی به سمت دین مناسکی رفته ایم و از محتوا دور شده ایم .

یک جوان باید تفاوت معنی دار رفتار یک دیندار با یک غیر دین دار را ببیند.  پیامد دینداری باید این باشد که در زندگی روزمره ام آدم خوبی باشم. از چنین دینی استقبال می شود.  چرا در اروپا و آمریکا از دین برای درمان و مسایل روانی استفاده می‌کنند؟ حتی در پزشکی استفاده می‌کنند؟ می‌گویند دین کمک می‌کند که انسان‌ها به آرامش برسند ،وقتی به آرامش رسیدند ما هم می‌توانیم درمان کنیم.

 در دنیا کارکرد دین این است، ولی آیا ما از این ظرفیت دین استفاده می‌کنیم ؟ یا بیشتر به مناسک دین پرداخته ایم ؟ البته آن هم خوب است زیرا موجب انسجام اجتماعی است. اما همه دین در مناسک خلاصه نمی شود.دین باید پیامدی باشد و دین پیامدی این است که در عمل ما را به سمت یک زندگی صحیح انسانی هدایت کند که ما این را کمتر می‌بینیم.

ما الان در جامعه انسان متدین به معنای انسان پاکدامن، راستگو، امانت دار و صادق کم می بینیم اما متدین به معنی مقید به مناسک دینی زیادتر است.شما چند نفر می‌توانید نشان بدهید که واقعا در زندگی‌اش آن چیزی را که می‌گوید عمل می‌کند ؟در زندگی خصوصی‌ مان یک طور هستیم و در زندگی عمومی طور دیگر عمل می کنیم. خودمان می‌گوییم که غرب بد است و بچه‌هایمان دارند در غرب زندگی می‌کنند و درس می خوانند.  می‌گوییم جنس ایرانی بخرید بعد خودمان جنس خارجی مصرف می کنیم. به نظرمی رسد دینداری دچار مریضی شده است یعنی دینداری  ها نمایشی شده است. جوان می بیند ما یک جور می‌گوییم و جور دیگر زندگی می‌کنیم و دلمان یک جای دیگر است. زبانمان یک جای دیگر است. این جوان  می‌بیند که برای یک وام ناچیز در مانده است . برای ابتدایی ترین مخارج و نیازهایش درمانده است. یعنی کرامت اش آسیب دیده است .تازه مرتب به او می گویند تقوا پیشه کن !  آخر این بنده خدا که در تحصیلات و ازدواج و زندگی ساده اش در مانده است ، دیگر در چه چیز تقوا پیشه کند ؟

در انتها  اگر صحبتی دارید بفرمایید.

به نظر من مشکل حاد جامعه مشکل جنسی نیست. مشکل جای دیگری است  و در نابسامانی های جنسی نمود پیدا کرده است. ناکامی ها و محرومیت های جامعه در نابسامانی و مشکلات جنسی بروز پیدا می کند.

گاهی در این رابطه ها لذتی هم نیست.  بلکه احساس هویت می‌کنند. احساس  می کنند در این جا محروم نیستند و به خواسته شان رسیده اند . در جامعه ما در حال حاضر حس ناکامی و محرومیت و عدم رضایت زیاد است. این خود در آدمها حرص و ولع را افزایش داده است و موجب هنجارشکنی شده است و جامعه را به سمت پرتگاه از هم گسیختگی فرهنگی و اجتماعی می برد.

باید کاری کردکه مردم احساس رضایت کنند ،احساس شکوفایی کنند، ممکن است این احساس با یک کار کوچک هم به دست بیاید، ولی ممکن است که فرد خیلی موفقیت‌ها را کسب کرده باشد، ولی هنوز احساس موفقیت به او دست نداده باشد. در جامعۀ ما احساس ناکامی به صورت گسترده وجود دارد.

هم کسی که ثروت زیادی دارد حریص است و  احساس ناکامی می‌کند و هم کسی که واقعا ندارد و می‌گوید من عقب مانده‌ام .هردو ناراضی اند. همه احساس عقب‌ماندگی می‌کنند و همدیگر را رقیب می‌دانند و فریب می دهند. حالا یک جایی این احساس را باید ارضاء کنند. گاهی سراغ مواد می‌روند گاه سراغ لذت های جنسی می روند.  عوامل محرک و تسهیل کننده مثل اینترنت و دسترسی راحت به سکس نیز موثر هستند ولی مسئله ریشه در جاهای دیگر دارد.
 


منبع: الف

مجازات تظاهر به روزه‌خواری در کشورهای عربی چیست

کشورهای عربی قوانین متفاوتی برای مجازات کسانی که در ماه مبارک رمضان در ملأ عام روزه‌خواری کنند، تصویب کرده اند.

به گزارش العالم، در برخی کشورهای عربی کسانی که در ماه رمضان تظاهر به روزه‌‌خواری کنند، با مجازات ۱ تا  ۶ ماه حبس و پرداخت ۱۲ تا ۱۲۰ درهم مواجه می شوند.

پایگاه اینترنتی المرصد در گزارشی نوشت: کسانی که در مصر در ملأ عام روزه خواری کنند، در اقدام غافلگیرکننده ماموران بازداشت می شوند. این پایگاه، مجازات تعیین شده برای روزه خواری در برخی کشورهای عربی را ذکر کرد.

عربستان
مجازات روزه‌خواری در عربستان عبارت است از زندان و شلاق و در صورتی که فرد روزه‌خوار بیگانه باشد، تبعید می شود.

کویت
در کویت روزه خوران حدود یک ماه حبس یا ۱۰۰ دینار جریمه می شوند.

امارات

در امارات کسانی که در ملاءعام روزه خواری کنند، یا یک ماه حبس یا ۲۰۰۰ درهم جریمه می شوند.

قطر
در قطر روزه خواران حداکثر ۳ ماه حبس یا ۳۰۰۰ ریال جریمه می شوند.

عمان
در عمان نیز روزه‌خواری مجازات حبس و جریمه دارد.

بحرین
روزه خواری در بحرین مجازات حدود ۳ ماه حبس دارد.

عراق
در عراق کسانی که در ملأ عام روزه‌خواری کنند ۵ روز حبس می شوند و البته بیماران و مسافران از این قانون مستثنی هستند.

اردن
در اردن روزه‌خواران به مدت یک ماه حبس و ۲۵ دینار جریمه می شوند.

سومالی

مجازات روزه خوران در این کشور برخی اوقات به مرز قتل نیز می رسد!


منبع: الف