فیبر نوری برای منازل رایگان است

در صورتی که منطقه آنها تحت پوشش باشد، ثبت‌نام‌ انجام و مراحل تبدیل به فیبر نوری طی می‌شود و در غیر این صورت می‌توانند برای این سرویس به صورت رایگان درخواست دهند.

فیبر نوری برای منازل رایگان استپول‌نیوز – مشترکان مخابرات ایران می‌توانند به پورتال این شرکت مراجعه کرده، شماره تلفن منزل یا محل کار خود را وارد کنند و استعلام این‌که امکانات فیبر نوری برای آنها وجود دارد یا خیر را بگیرند.
در صورتی که منطقه آنها تحت پوشش باشد، ثبت‌نام‌ انجام و مراحل تبدیل به فیبر نوری طی می‌شود و در غیر این صورت می‌توانند برای این سرویس به صورت رایگان درخواست دهند.

تانوما (تار نوری مخابرات ایران) به معنی «فیبر نوری تا ساختمان/خانه» است. این سرویس به تکنولوژی جدیدی اطلاق می‌شود که به جای استفاده از کابل مسی از فیبر نوری برای انتقال اطلاعات تا ساختمان و یا محل مشتری بهره می‌برد و می‌توان سرویس‌های گوناگونی از جمله تلفن، اینترنت، سرویس‌های چندرسانه‌ای و دیگر سرویس‌های بر بستر دیتا را با سرعت و کیفیتی بسیار بالاتر از کابل مسی در اختیار مشترکان قرار داد.

درخواست فیبر نوری و تبدیل سیم مسی به فیبر برای مشترکان رایگان است و با ارائه سرویس فیبر، آنها می‌توانند از هر یک از بسته‌های موجود در پورتال مخابرات در بخش تانومای اینترنت استفاده کنند.

مشترکان ADSL اگر محدوده‌شان تحت پوشش باشد، می‌توانند فیبر را جایگزین کنند. بنابراین مشتریانی که در حال حاضر روی ADSL هستند می‌توانند شماره تلفن خود را در پورتال وارد کنند و به آنها نشان داده می‌شود که تحت پوشش هستند یا خیر. در صورتی‌که کاربر تحت پوشش باشد، فرآیند راه‌اندازی فیبر ۴۸ ساعت طول می‌کشد. در غیر این صورت می‌توانند تقاضا دهند که کابل مسی برای آنها تبدیل به فیبر شود.

اگر کاربران با مراجعه به پورتال مشاهده کنند که منطقه آنها تحت پوشش فیبر نوری قرار ندارد،  می‌توانند در پورتال به صورت رایگان درخواست دهند و یا به مخابرات منطقه مراجعه کنند تا در نوبت قرار بگیرند. طبق اظهارات مدیرهای مخابراتی، طراحی فیبر بر اساس نیاز کاربران خواهد بود و با جمع‌آوری دیتابیس، همه می‌توانند در اولویت توسعه می‌باشد.

همچنین درخواست تبدیل کابل مسی به فیبر نوری برای کابران هزینه نخواهد داشت، تنها زمان انعقاد قرارداد بر اساس طرح‌هایی که ارائه شده، هزینه می‌پردازند. بسته‌های اینترنتی متعددی در پورتال مخابرات موجود است و کاربران می‌توانند هر کدام از این بسته‌ها را خریداری کنند.


منبع: پول نیوز

رشد صنعتی چین کند شد؟!

رشد بخش خدمات چین هم کم شد و از مقدار ۵۵.۰ در ماه گذشته به مقدار ۵۴.۰ در ماه اوریل رسید اما باز هم قدرتمند باقی ماند.

رشد صنعتی چین کند شد؟!پول‌نیوز – صنعت چین در ماه آوریل شتاب سابق خود را از دست داد و با ثابت شدن تقاضا در بازارداخلی و صادرات و همزمانی آن با سقوط قیمت، رشد آن به کمترین مقدار هفت ماهه اخیر رسید.

به گزارش رویترز، صنعت چین در ماه آوریل شتاب سابق خود را از دست داد و با ثابت شدن تقاضای در بخش داخلی و صادرات و همزمانی آن با سقوط قیمت کالا ها رشد در این بخش کند تر شد و به کمترین مقدار هفت ماهه خود رسید.

داده های رسمی بخش تولید و خدمات که در روز یکشنبه منتشر شد هم به این امر تاکید داشت و این دیدگاه تقویت شد که رشد اقتصادی چین همچنان پابرجاست اما پس از شروع قدرتمند و شگفتی آورش در ابتدای سال، در حال متعادل شدن است.

شاخص مدیران خرید چین ( PMI ) در یک سقوط قابل توجه از مقدار ۵۱.۲ در ماه مارچ به مقدار ۵۰.۳ در آوریل رسید و از پیش‌بینی اقتصاد دانان که مقدار ۵۱.۰ را پیش‌بینی کرده بودند کمتر شد.

این مقدار همچنان بالای مرز ۵۰.۰ است که مرز بین رشد اقتصادی و کوچک تر شدن اقتصادی است اما از لحاظ رشد ماهیانه کمترین مقدار از ماه سپتامبر ۲۰۱۶ را نمایش می‌دهد.

بررسی کارخانجات بخش خصوصی نشان داد که رشد با سرعتی بیش تر از آنچه در بخش رسمی اتفاق می‌افتد در حال از بین رفتن است اما اقتصاد دانان کندی رشد هر دو قسمت را بیشتر مربوط به کاهش جهانی قیمت کالاها و نشانه هایی از معتدل شدن بازار داغ مسکن چین پس از اجرای قوانین تثبیت کننده دولتی عنوان می‌کنند.

بتی ونگ که یک اقتصاد دان ارشد امور چین در ANZ( یک موسسه مهم مالی در استرالیا) است می‌گوید: در اواخر سال گذشته وقتی که قیمت کالا ها شروع به بالا رفتن و سبقت گرفتن از یکدیگر کرد بسیاری از شرکت ها دیدگاه خوشبینانه خیلی قوی داشتند اما این نگرش در حال حاضر دارد تغییر کرده و باعث شده شرکت ها در دخل و خرج خود بسیار محتاط شوند.

این اتفاقات در کنار ابزارهای دولتی محدود کننده سرمایه که در بخش املاک به کار گرفته شد – که محرک اصلی اقتصاد چین است – از ماه مارچ توسعه و گسترش بازار را معکوس کرده است.

بررسی‌های خصوصی نشان می‌دهد تولید و کل سفارشات جدید، کندترین سرعت رشد را از ماه سپتامبر گذشته داشته اند و نسبت به ماه گذشته تنها اندکی بهبود یافته اند.

سقوط چشمگیر قیمت سنگ آهن، فولاد و سایر مواد خام منجر به کاهش قابل توجه تورم در قیمت گذاری تولید کنندگان شد و در عین حال باعث شد برخی شرکت ها مثل کارخانه های فولاد و کارخانه های ذوب بیشترین سود چندین سال اخیر خود را بدست آورند.

PMI تولید رسمی، سقوط آهسته تری داشت اما همچنان از حداکثر مقدار ۵ ساله خود که در ماه مارچ ۵۱.۸ بود به کمترین مقدار ۶ ماهه خود یعنی ۵۱.۲ در ماه آوریل رسید؛ این درحالی است که تحلیل ها مقدار ۵۱.۶ را پیش‌بینی می‌کردند.

رشد بخش خدمات چین هم کم شد و از مقدار ۵۵.۰ در ماه گذشته به مقدار ۵۴.۰ در ماه اوریل رسید اما باز هم قدرتمند باقی ماند.

PMI مقیاسی برای سنجش فعالیت اقتصادی است و بطور کلی منعکس کننده درصد مدیران خرید در یک بخش خاص اقتصادی است که افزایش آن در یک ماه حاکی از شرایط بهتر کسب و کار نسبت به ماه قبل است. PMI بیش از درصد نشان می‌دهد که اقتصاد در حال توسعه است حال آنکه هر رقمی زیر۵۰ درصد موید قرار داشتن اقتصادی در شرف انقباض است.


منبع: پول نیوز

بورلی هیلز میزبان غول های صنعت آمریکا

پول‌نیوز – غول های صنعت آمریکا و وال استریت این هفته در بورلی هیلز کالیفرنیا گردهم می‌آیند تا بر سر این که چگونه از موضوعات داغی مانند اصلاحات مالیاتی ایالات متحده به سلامت عبور کنند، تبادل نظر کنند.

غول‌های صنعت ایالات متحده و وال استریت این هفته در بورلی هیلز کالیفرنیا گردهم جمع می‌شوند تا بر سر این که چگونه از موضوعات داغی مانند اصلاحات مالیاتی ایالات متحده، انتخابات پیش روی فرانسه و رشد اقتصادی به سلامت عبور کنند و از آن سود کنند بحث و تبادل نظر کنند.

صد روز اول ریاست جمهوری دونالد ترامپ و ۱۰۰۰ روز بعدی آن و همچنین دورنمای لیبرال دموکراسی در اروپا و کلید خوردن جریان برگزیت(خروج انگلیس از اتحادیه اروپا) هم در دستور کار مناظرات کنفرانس جهانی موسسه  میلکن قرار دارد.

هدف از این رویداد گرد هم آوردن تیزترین ذهن‌های جهان برای شکست دادن سرسخت‌ترین چالش‌هاست اما شگفتی های سیاسی و بازاری در طول سال گذشته نشان داد که پیش‌بینی‌هایی که توسط این گروه ممتاز شکل گرفته هم می‌تواند از واقعیت دور باشد.

همانطور که دیورید رابنستین، یکی از موسسان  گروه کارلیل ال پی در بحث های یکی از پنل های این کنفرانس در می ۲۰۱۶ اشاره کرد،  اکثر این شرکت کنندگان انتظار داشتند هیلاری کلینتون ترامپ را شکست دهد. و بسیاری پیش‌بینی نمی‌کردند در رای گیری انگلیس به ترک اتحادیه اروپایی رای دهند. نخست وزیر پیشین انگلیس، تونی بلر در مصاحبه ای در کنفرانس سال گذشته در مورد این که احتمالا رای دهندگان انگلیسی در رای‌گیری درباره برگزیت چه کار خواهند کرد، گفت آنها کار معقول را انجام می‌دهند و در اتحادیه باقی می مانند.

جیل پوسنیک مدیر اجرایی ارتباطات موسسه میلکن گفت طبیعی است که بعضی پیشگویی ها به وقوع نپیوندد.

او می‌گوید: ما چندین نقطه نظر را استفاده می‌کنیم و جریان آزادی از ایده ها را تشکیل می‌دهیم که بیشتر برای حل کردن معضلات جهانی طراحی شده‌اند تا این که پیش بینی کنند بازار به چه سمتی حرکت می‌کند.

ببینید و دیده شوید

دیدار ۴ روزه امسال در هتل بورلی هیلتون یکبار دیگر نام های بزرگ صنعت سرمایه گذاری مانند میلیاردرهای معروف جیمی دیمون، استفن شوارتزمن، لئون بلک و کنیس گریفین را در کنار مشاهیر سیاسی تجاری و دنیای سرگرمی شامل وزیر خزانه داری ایالات متحده استیون منوچین، معاون سابق رییس جمهور ایالات متحده جو بایدن، رییس اجرایی شرکت سیستم های سیسکو جان چمبرز، و اسطوره بسکتبال کریم عبدالجبار قرار می‌دهد.

تخمین زده می‌شود که امسال بیشترین تعداد شرکت کننده را شاهد باشیم: در حدود ۴۰۰۰ نفر ثبت شده اند که نسبت به ۳۵۰۰ نفر در سال گذشته افزایشی قابل توجه دارد؛ اکثر شرکت کنندگان در این کنفراس ۱۲۵۰۰ دلار پرداخت می‌کنند مگر این که آنها از طرف اسپانسرهای این رویداد مانند شرکای گوگنهام، شرکت گلدن ساچس و یا سرمایه گذاری تو سیگما ال پی باشند.

برخی از شرکت کنندگان دایمی این رویداد به رویترز گفتند که آنها بیشتر برای بررسی فرصت‌های شبکه شدن فروش محصولات و آگاهی از نکات دور از دسترس در این دیدار حضور می‌یابند و کمتر به دنبال توصیه برای سرمایه گذاری هستند.

یکی از کارفرمایان یک شرکت بزرگ مدیریت مالی که درخواست کرد از او نامی برده نشود  گفت :هدف از حضور در این کنفرانس بیشتر توسعه ارتباطات و دیده شدن است. بنابراین در این کنفرانس شما تعداد کثیری از افراد را در حال نت برداری و به کارگیری توصیه‌های ارائه شده نمی‌بینید.

سال گذشته تعداد کمی از مدیران مالی سرمایه گذاری کلی در سهام آمریکایی را توصیه کردند، و به جای آن پیشنهاد کردند تا سرمایه گذاری های محافظه کارانه‌تر و متمایزتری انجام شود مانند وام های خصوصی و یا حتی نگهداری پول نقد. این در حالی بود که در عمل، بازگشت سود در شاخص S&P ۵۰۰ در طول ۱۲ ماه گذشته در حدود ۱۶.۵ درصد بود. در کنفرانس سال گذشته همچنین کند شدن رشد در چین هم عامل ترس بود.

برای مثال در کنفرانس سال گذشته کایل بس،  مدیر هج فاند در مورد ضرر ۳۰ یا ۴۰ درصدی در سرمایه گذاری چینی بخصوص در بخش مالی هشدار داد. «بس» این شرایط را پرخطر نامید و منظور خود را با تصویر بمبی که فیوزش روشن شده بود نمایش داد. اما در عمل آنچه رخ داد، این بود: بر طبق آنچه دولت اعلام کرد در سال ۲۰۱۶ اقتصاد چین همانطور که انتظار میرفت ۶.۷ درصد رشد کرد و شاخص مالی گلوبال ایکس چین ( CHIXP ) در طول ۱۲ ماه گذشته ۱۶.۵ درصد رشد داشت. این رخدادها باعث شد مطمئن شویم پیشگویی های بازار درست بوده است نه برآورد و توصیه‌های کنفرانس.

البته در عین حال در کنفرانس سال گذشته سارا کترر، مدیر اجرایی مدیریت مالی «کازوی» گفت سهام های مالی و بانکی خرید های ارزانی هستند. دیوید هاردینگ، مدیر اجرایی شرکت مدیریت مالی وینتون، سهام شرکت‌های زغال سنگ را توصیه کرد. استیون تنانبائوم، مدیرمالی ارشد شرکت مدیریت سرمایه گلدن تری ال پی هم برخی بازیگران منتخب بازار مثل سهام شرکت دولتی نفت مکزیک پمکس را توصیه کرد که درستی همه اینها در طول سال گذشته محقق شد.


منبع: پول نیوز

حقایقی جالب در مورد لهستان

پول‌نیوز -جمهوری لهستان یکی از کشورهای اروپایی است که تاریخ آن مملو از حقایق و شگفتی‌های جالب است؛ در واقع بسیاری از پدیده‌ها در زمینه‌های علمی، مد و … ریشه در این کشور دارند، ولی اغلب مردم از آن‌ها بی‌اطلاع هستند. برای آشنایی با این حقایق جالب در ادامه همراه ما باشید.

حقایقی جالب در مورد لهستان

نظریه خورشید مرکزی (Heliocentrism)
در قرن شانزدهم میلادی، نیکلاس کوپرنیک – ستاره شناس لهستانی – با ارائه نظریه خورشید مرکزی مبنی بر چرخش سیاره‌ها به دور خورشید، انقلابی در عرصه علمی به پا کرد. وی از شانزده سالگی روی این نظریه کار می‌کرد و در نهایت پیش از مرگش در سال ۱۵۴۳ در کتابی به نام «گردش افلاک آسمانی» آن را منتشر کرد.

جلیقه ضد گلوله
در سال ۱۸۹۷ میلادی جلیقه ضد گلوله توسط دو لهستانی به نام‌‌های کازمیرز زگلن (Kazimierz Żegleń) – کشیش و مهندس – و ژان شزپنیک (Jan Szczepanik) ساخته شد. این جلیقه از جنس ابریشم – یکی از بادوام‌ترین مواد آن دوران – ساخته شد و در سال ۱۹۰۶ میلادی، پادشاه اسپانیا در جریان ترور پاریس به دلیل استفاده از آن از مرگ حتمی نجات یافت.

ماشین برقی گلف ملکس (Melex)
در سال ۱۹۷۱ میلادی نخستین ماشین برقی برای استفاده در زمین‌ گلف در شهر میلک لهستان ساخته شد.

لوازم آرایش ماکس فاکتور (Max Factor)
جالب است بدانید که برند آمریکایی «ماکس فاکتور» نیز توسط یک لهستانی به نام «ماکسی‌میلیان فاکتوروویچ» بنیان نهاده شده است. وی در سال ۱۹۰۴ از لهستان به آمریکا مهاجرت کرده و شرکت تولیدی لوازم آرایشی خود را ۵ سال بعد تاسیس کرد. گفتنی است ماکس فاکتور در ابتدا در زمینه تولید لوازم آرایشی مخصوص گریم سینما و تئاتر فعالیت می‌کرده و فاکتوروویچ شخصا گریم بازیگران هالیوود را انجام می‌داده است.

کانال مد (Fashion TV)
کانال مد یا به عبارتی فشن تی‌وی برای نخستین بار در سال ۱۹۹۷ توسط بازرگانی لهستانی تبار به نام «مایکل آدام لیزوسکی» راه‌اندازی شد. این فرد در کشور تایلند در زمینه تولید پوشاک مشغول به کار بوده و پس از مهاجرت به پاریس ایده راه‌اندازی این شبکه تلویزیونی در ذهن وی شکل می‌گیرد. وی همچنین ایده جالب به نام «کافه پاریس» را به راه انداخت که در آن ویدئوهایی با محتوای مد روی نمایشگرهای بزرگ در اطراف محل برگزاری نمایش‌های مد و لباس نمایش داده می‌شود.

منبع:کجارو


منبع: پول نیوز

نجات کودک خوش خنده

خنده‌های شیطنت‌آمیز و شیرین پسرک خردسال پشت فرمان خودروی قفل شده مادرش، آتش‌نشانان را در زمان عملیات نجات به وجد آورد.

نجات کودک خوش خنده

خنده‌های شیطنت‌آمیز و شیرین پسرک خردسال پشت فرمان خودروی قفل شده مادرش، آتش‌نشانان را در زمان عملیات نجات به وجد آورد.

به گزارش ایران، در این اتفاق که درپارکینگ یک مرکزخرید در شهر «کورنوال» انگلیس رخ داد، «کریستی گرین» مادر «براندون» ۱۴ ماهه پس از خرید از فروشگاه، پیش از گذاشتن وسایل در صندوق عقب خودرو، پسر بازیگوش‌اش را در صندلی کودک گذاشت و در را بست؛در حالی که او مشغول جاسازی وسایل داخل صندوق بود ناگهان پسرک که خود را پشت فرمان رسانده بودقفل مرکزی خودرو را زد و تمام درها بسته شد.

همان موقع مادر که فراموش کرده بود سوییچ را داخل کیفش در صندوق گذاشته است لبخندزنان درصندوق را بست، اما ناگهان یادش افتاد سوییچ را جا گذاشته است.

این درحالی بود که براندون، از پشت شیشه فکر می‌کرد مادر در حال بازی با اوست. زن جوان که حسابی ترسیده بود از آتش‌نشانی کمک خواست؛ با رسیدن آتش‌نشانان به محل در حالی که تیم عملیاتی از خنده‌های بی‌وقفه کودک انرژی گرفته و با لبخند به کارشان ادامه می‌دادند ضمن سرگرم کردن براندون از پشت شیشه با اهرمی در را باز کرده و پسر کوچولو را نجات دادند.

برچسب ها: ، ، ، ،


منبع: فرادید

انتقال پهپادهای آمریکایی به ژاپن برای کنترل اقدامات کره شمالی

خبرگزاری ژاپن تایمز به نقل از منابع نظامی اطلاع داد که پهپادها ممکن است برای نظارت و مراقبت از اقدامات کره شمالی استفاده شوند.

با فرود یک هواپیمای بی سرنشین آمریکا به خاک ژاپن روند انتقال این هواپیماها آغاز شد.

به گزارش مهر به نقل از اسپوتنیک، نیروی هوایی آمریکا انتقال ۵ هواپیمای بدون سرنشین جاسوسی Global Hawk را به پایگاه نظامی یوکوزوکای ژاپن آغاز کرده است.

براساس گزارش این منبع خبری اولین هواپیما در این پایگاه به زمین نشسته و در آینده ای نزدیک ۴ هواپیمای دیگر از مدل مذکور نیز در یوکوزوکا فرود می آیند.
 
خبرگزاری ژاپن تایمز به نقل از منابع نظامی اطلاع داد که پهپادها ممکن است برای نظارت و مراقبت از اقدامات کره شمالی استفاده شوند.

هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا پیشتر در پایگاه هوایی این کشور در استان آئوموری در شمال ژاپن مستقر شده بودند، اما عملیات نوسازی و تعمیر باند فرود این پایگاه سبب شد تا این هواپیماها به پایگاه یوکوتا انتقال پیدا کند.


منبع: عصرایران

نکاتی در مورد انتخاب بهترین میز تلویزیون و پایه دیواری تلویزیون

وروان کالا امکان
انتخاب و خرید اینترنتی بهترین میز تلویزیون و پایه دیواری تلویزیون را ارائه کرد
.

تکنولوژی با سرعت
بالا رشد میکند و هر روز شاهد ورود تلویزیون های جدید به بازار هستیم و اکنون
تلویزیون ها را با اندازه ها و طرح های متنوع و امکانات پیشرفته تر میتوانیم بخریم
.

طراحی دکوراسیون داخل
منزل نیز امروز متحول شده است و بنابراین برای داشتن بهترین فضا در خانه باید بروز
باشیم و جدید ترین طرح ها را برای دکوراسیون خانه استفاده کنیم. امروز در خانه های
ما تلویزیون در مهمترین بخش خانه قرار دارد و چیدمان تلویزیون در طراحی دکور خانه
بسیار مهم است .

بنا براین پس از انتخاب یک تلویزیون و سایر
وسائل صوتی تصویری اطراف آن ، اولین چیزی که لازم داریم یک میز تلویزیون یا پایه
دیواری تلویزیون با طراحی زیباست .

برای انتخاب بهترین میز تلویزیون یا پایه دیواری تلویزیون لازم نیست حتما به بازار های مختلف در سراسر
شهر سر بزنیم و با ترافیک و هوای آلوده مواجه شویم . فقط کافیست کمی بروز تر باشیم
و به یک وب سایت معتبر برای انتخاب و خرید
اینترنتی میز تلویزیون و پایه دیواری تلویزیون مراجعه کنیم .

وب سایت شرکت وروان
کالا ( www.varvan.com ) را در موبایل یا لپ تاپ
خود باز کنید تا انواع متنوعی از میز تلویزیون و پایه دیواری تلویزیون را مشاهده
کنید .

در سایت وروان کالا
میتوانید بهترین و جدید ترین میزهای تلویزیون و پایه دیواری تلویزیون را با طرح های بسیار متنوع در اندازه های
مختلف مشاهده کنید ، قیمت و مشخصات آن را بررسی کنید و در نهایت میتوانید براحتی و
در چند دقیقه بهترین میز تلویزیون یا پایه دیواری تلویزیون را بصورت اینترنتی
سفارش دهید و درب منزل تحویل بگیرید .

وروان کالا امکان خرید اینترنتی میز تلویزیون ، پایه دیواری تلویزیون ،
میز ال سی دی و براکت دیواری را با قیمت منحصر به فرد و ضمانت کیفیت ارائه میدهد .

برخی از ویژگی های
وروان کالا که باعث محبوبیت آن شده است :

بهترین قیمت

وروان کالا به جهت
جلب رضایت خریداران ضمانت قیمت هفت روزه ارائه میدهد .

تحویل رایگان کالا

خریدارنی که تحویل
کالای آنها در تهران باشد تحویل به صورت رایگان و درب منزل صورت می گیرد و
میتوانند وجه کالا را هنگام تحویل پرداخت کنند.

ضمانت کیفیت

ضمانت کیفیت عالی در
کنار قیمت مناسب تعهدی است که وروان کالا به مشتریان خود می دهد .

با خرید از وروان
کالا ضمانت کیفیت هفت روزه تعویض کالا بدون قید و شرط را دریافت کنید ، همچنین با
خرید کالای ایرانی از تولیدکنندگان ایرانی حمایت کنید.


منبع: عصرایران

مرغ ارزان می شود

تا اواخر هفته روند کاهشی نرخ مرغ کماکان ادامه دارد و انتظار می‌رود با وجود نارضایتی تولیدکنندگان و کشتارگاه‌ها وضعیت از اوایل هفته آتی بهبود یابد.

رئیس اتحادیه پرنده و ماهی نرخ جدید مرغ و انواع مشتقات در بازار را اعلام کرد.

به گزارش خبرآنلاین، مهدی یوسف خانی با اشاره به آخرین وضعیت نرخ مرغ در بازار اظهار داشت: امروز نرخ هر کیلو مرغ زنده درب مرغداری ۴ هزار و ۳۰۰ تومان، مرغ آماده به طبخ در کشتارگاه ۵ هزار و ۸۵۰، توزیع درب واحد‌های صنفی ۶ هزار تومان و خرده فروشی ۶ هزار و ۶۰۰ تومان است.

به گفته وی نرخ هر کیلو ران مرغ با کمر ۵ هزار و ۶۰۰ و ران مرغ بدون کمر برابر با قیمت مرغ ۶ هزار و ۶۰۰ تومان است.

یوسف خانی با اشاره به نرخ سایر مشتقات افزود: همچنین نرخ هر کیلو سینه با کتف ۱۱ هزار و ۵۰۰، سینه بدون کتف ۱۲ و فیله مرغ ۱۴ هزار تومان است.

رئیس اتحادیه پرنده و ماهی با اشاره به وضعیت قیمت مرغ طی روزهای آتی در بازار گفت: تا اواخر هفته روند کاهشی نرخ مرغ کماکان ادامه دارد و انتظار می‌رود با وجود نارضایتی تولیدکنندگان و کشتارگاه‌ها وضعیت از اوایل هفته آتی بهبود یابد.

وی از کاهش نرخ ماهی طی روزهای آتی در بازار خب رداد و اضافه کرد: در حال حاضر نرخ هر کیلو شیر جنوب ۲۷، کپور ۱۲، قزل آلا ۱۳، شیر نیزه‌ای ۱۶، تیلاپیا ۱۹، آمور جنوب ۱۳، آزاد دزفولی ۸ هزار و ۵۰۰، هامور جنوب ۲۲، قزل سالمون ۱۴ هزار و ۵۰۰، شوریده ۳۷، سرخو ۱۹، سنگسر طلایی ۱۷ و حلوا سیاه ۲۳ هزار تومان است.


منبع: عصرایران

انتخاب رشته بیش از ۶۵ هزار داوطلب آزمون دکتری

مشاور عالی سازمان سنجش آموزش کشور از انتخاب رشته بیش از ۶۵ هزار داوطلبان آزمون دکتری ۹۶ خبر داد و گفت: داوطلبان تا فردا چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت‌ماه ۹۶ فرصت دارند نسبت به انتخاب رشته اقدام کنند.

به گزارش ایسنا، دکتر حسین توکلی با اعلام این مطلب اظهار کرد: براساس ضوابط داوطلبانی که در آزمون ورودی دوره دکتری (P.hD) نیمه‌متمرکز سال ۹۶ مجاز به انتخاب رشته شدند برای پذیرش در کدرشته محل‌های تحصیلی دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی (به جز دانشگاه آزاد اسلامی) ضرورت دارد در مهلت مشخص شده و حداکثر تا پایان فردا چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت‌ماه ۹۶ به سایت سازمان سنجش آموزش کشور به نشانی www.sanjesh.org مراجعه و ضمن مطالعه دقیق دفترچه راهنمای انتخاب رشته‌های تحصیلی (شماره ۲) و اطلاعیه‌های منتشر شده این سازمان به ویژه اطلاعیه‌ای که در رابطه با اصلاحات دفترچه راهنمای انتخاب رشته‌های تحصیلی و ظرفیت‌های جدید پذیرش علاوه بر ظرفیت مندرج در دفترچه راهنما می‌توانند حداکثر ۵۰ کدرشته محل (در صورت وجود) از میان کدرشته‌محل‌های تحصیلی مورد علاقه خود از کدرشته امتحانی مربوط انتخاب و حداکثر تا پایان روز چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ۹۶ با مراجعه به سایت سازمان نسبت به انتخاب کدرشته‌محل‌های خود و درج آن در فرم انتخاب رشته اقدام کنند.

وی در ادامه تصریح کرد: تا ساعت ۸ صبح امروزسه شنبه ۱۲ ادیبهشت‌ماه ۹۶ تعداد ۶۵ هزار و ۸۷۰ داوطلب برای انتخاب رشته خود اقدام کردند. به کلیه داوطلبان مجاز به انتخاب رشته که تاکنون موفق به انتخاب رشته مورد علاقه خود نشده‌اند توصیه می‌شود در این مهلت باقی‌مانده نسبت به انتخاب کد رشته‌محل‌های خود اقدام کنند.

مشاور عالی سازمان سنجش آموزش کشور گفت: با توجه به اطلاعیه سازمان سنجش آموزش کشور که از روز شنبه ۹ اردیبهشت‌ماه ۹۶ بر روی سایت سازمان سنجش آموزش کشور قرار گرفته و همچنین در نشریه پیک سنجش امروز دوشنبه ۱۱ اردیبهشت‌ماه ۹۶ نیز منتشر می‌شود ظرفیت پذیرش دانشجو در دوره‌های روزانه و سایر دوره‌های آموزش عالی دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی به جز دانشگاه آزاد اسلامی ۱۴ هزار و ۵۳۷ نفر می‌باشد. یعنی در اصلاحیه جدید ۱۲۳ ظرفیت به ظرفیت‌های قبلی اضافه شده است.

به گفته دکتر توکلی، ضمناً داوطلبانی که مجاز به انتخاب رشته شدند و علاقه‌مند به انتخاب رشته دانشگاه آزاد هستند ضرورت دارد براساس اطلاعیه‌های دانشگاه آزاد و با مراجعه به سایت این دانشگاه نسبت به انتخاب کدرشته‌محل‌های خود اقدام کنند.

وی در پایان خاطرنشان کرد:: امکان انتخاب رشته و پذیرش برای داوطلبان مجاز به انتخاب رشته در هر دو سایت یعنی سازمان سنجش آموزش کشور و دانشگاه آزاد اسلامی به صورت جداگانه امکان‌پذیر است.


منبع: عصرایران

سربازان متأهل به مرز اعزام نمی‌شوند

معاون احضار و اعزام سازمان وظیفه عمومی ناجا گفت:مشمولان متاهل به مراکز آموزشی مرزی اختصاص داده نمی شوند و تنها در مراکز آموزشی بکارگیری می شوند که درشهرمحل سکونت همسرشان دارای رده خدمتی باشد .

به گزارش ایسنا، سرهنگ رحمان علیدوست بااعلام این خبر اظهار کرد: در راستای تدابیر ستاد کل نیروهای مسلح و به منظور خوشایند سازی خدمت سربازی ، در تعیین مراکز آموزش کارکنان وظیفه متاهل تسهیلاتی در نظر گرفته شده است.

وی افزود: به منظور تحکیم بنیان خانواده، مشمولان متاهل به مراکز آموزش مرزی اختصاص نمی یابند، مگر در مواردی که مشمول متاهل ساکن آن مناطق باشد که پس از طی دوره رزم مقدماتی به آن شهر اختصاص می یابد.

معاون احضار و اعزام سازمان وظیفه عمومی ناجا ادامه داد: کارکنان وظیفه متاهل به مراکز آموزش نیرویی اعزام می شوند که در شهر محل سکونت همسرشان دارای رده خدمتی باشد.

براساس گزارش سایت پلیس، علیدوست خاطرنشان کرد: مشمولان متاهل می بایست مدارک تاهل خود را به هنگام ثبت درخواست اعزام به خدمت به دفاتر خدمات الکترونیک انتظامی (پلیس+۱۰) ارائه و یا در دوره آموزش رزم مقدماتی ، مدارک مذکور را به مرکز آموزشی تحویل دهند.


منبع: عصرایران

لیست پوششی برانکو برای فصل بعد پرسپولیس

شنیده می‌شود خالد شفیعی، سینا عشوری و محمد ابراهیمی،از تراکتورسازی در صدر فهرست خرید برانکو قرار دارند.

به گزارش خبرآنلاین؛ اینطور که به نظر می رسد برانکو فقط یک لیست خرید ندارد.

 لیست اصلی او مدتهاست که رسانه ای شده و نام نفراتی نظیر گادوین منشا، شجاع خلیل زاده و سعید آقایی در آن دیده می شود اما انگار لیست دومی هم وجود دارد که سرمربی پرسپولیس نام بازیکنان مورد نظرش را در آن نوشته. شنیده می‌شود خالد شفیعی، سینا عشوری و محمد ابراهیمی،از تراکتورسازی در صدر فهرست خرید برانکو قرار دارند. همچنین از سیامک نعمتی از پیکان و پیمان شیرزادی از استقلال خوزستان به عنوان دیگر گزینه‌های سرمربی پرسپولیس در فصل نقل‌وانتقالات نام می‌برند.حتی شنیده شده مدیران باشگاه پرسپولیس برای جذب این بازیکنان وارد عمل هم شده‌اند.


منبع: عصرایران

معرفی ناشران برگزیده‌ سال ۹۵

ناشران برگزیده‌ سال ۹۵ در مراسم افتتاحیه سی‌امین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران معرفی و تقدیر شدند.

به گزارش ایسنا،  در مراسم افتتاحیه سی‌امین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران که صبح امروز ۱۲ اردیبهشت در شهر آفتاب و با حضور علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی، سیدرضا صالحی امیری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعی از میهمان‌های خارجی و فعالان نشر در شهر آفتاب برگزارشد ناشران برگزیدن سال ۹۵ به شرح زیر معرفی شدند:

ناشر برگزیده بزرگسال  در بخش خصوصی تهران انتشارات میزان.

ناشر خصوصی بزرگسال در بخش شهرستان انتشارات موسسه فرهنگی دارالحدیث.

ناشر بزرگسال غیرخصوصی انتشارات سوره مهر؛ در این بخش انتشارات سمت به عنوان ناشر شایسته تقدیر معرفی شد.

ناشر کودک و نوجوان در بخش خصوصی تهران انتشارات قدیانی؛ در این بخش انتشارات شهر قلم و افق به عنوان ناشران شایسته تقدیر معرفی شدند.

ناشر کودک و نوجوان شهرستان انتشارات جمال و براق به صورت مشترک برگزیده‌ شدند.

همچنین انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان ناشر نمونه سال در بخش غیرخصوصی کودک و نوجوان معرفی شد.

در بخش جنبی و ناشران نوپا نیز انتشارات شهید کاظمی، انتشارات کتابستان معرفت و انتشارات گمان ناشران برتر معرفی شدند.

نماینده انتشارات شهید کاظمی برگزیده این بخش جایزه خود را به شهدای مدافع حرم اهدا کرد.


منبع: عصرایران

مهار آتش سوزی در کارگاه هزار متری کفش پس از ۶ ساعت

خوشبختانه حادثه تلفات جانی نداشت اما خسارت مالی سنگینی را بر جا گذاشته است.

سخنگوی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران از وقوع آتش‌سوزی در یک کارگاه هزار متری کفش در محدوده شورآباد خبر داد و گفت: شعله‌های آتش مهار شد و حادثه تلفات جانی نداشت.

به گزارش مهر جلال ملکی، دربارهٔ جزییات این حادثه گفت: ساعت ۴۵ دقیقه بامداد امروز وقوع آتش‌سوزی در یک کارگاه بزرگ کفاشی در محدود شورآباد به سامانه ۱۲۵ اعلام شد و بلافاصله نجات‌گران چهار ایستگاه آتش‌نشانی به محل حادثه اعزام شدند.

وی با اشاره به اینکه حریق در یک کارگاه هزار متری مملو از مواد اشتعال‌زا به وقوع پیوسته بود، ادامه داد: با حضور آتش‌نشانان در این سوله هزار متری که مملو از کفش و کتانی بود مشاهده شد که آتش در حال گسترش و سرایت به محل دپوی کفش‌های آماده شده است از این رو نجاتگران آتش‌نشانی به چند گروه تقسیم شده و مهار شعله‌های آتش را در دستور کار خود قرار دادند.

ملکی ادامه داد: خوشبختانه محل حادثه خارج از محدوده استحفاظی شهر تهران بود و بافت مسکونی در اطراف آن وجود نداشت، از این رو مأموران آتش‌نشانی بلافاصله نگهبانان و برخی از کارگرانی را که در محل سوله مشغول اضافه کاری بودند را از محل حادثه خارج کرده و موفق شدند با گذشت ۶ ساعت از وقوع حادثه سرانجام شعله‌های آتش را مهار کنند.

سخنگوی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران با اعلام اینکه در ساعت ۶٫۳۰ دقیقه بامداد امروز شعله‌های سرکش آتش مهار شد، افزود: خوشبختانه حادثه تلفات جانی نداشت اما خسارت مالی سنگینی را بر جا گذاشته است. محل حادثه بعد از ایمن‌سازی و لکه گیری به نیروهای آتش‌نشانی کهریزک و شورآباد تحویل داده شد و علت وقوع حادثه از سوی کارشناسان علت یاب سازمان در دست بررسی است.


منبع: عصرایران

پس از ۳۰ سالگی این مواد غذایی را نخورید

در این دوره از زندگی خود باید از مصرف مواد غذایی “دودی” نیز دوری کرد زیرا این مواد اثر منفی روی پوست دارند.

زندگی پس از ۳۰ سالگی باید با رژیم غذایی خاص خود همراه باشد و در نتیجه بهتر است که در میانسالی برخی غذاهای نامطلوب را از رژیم غذایی خود حذف کنید.

به گزارش ایسنا، ۳۰ سالگی و پس از آن دوره بسیار مهمی در زندگی هر فرد محسوب می‌شود و به همین خاطر متخصصان تغذیه نیز بر این امر تاکید دارند که در این سنین باید مصرف برخی از مواد غذایی را ترک کرد.

این مواد غذایی ممنوعه برای پس از ۳۰ سالگی شامل شکلات انرژی‌زا، تنقلات، ذرت بو داده و امثال آنها است. زیرا مواد شیمیایی موجود در این خوراکی‌ها نمی‌تواند برای بدن مفید باشد و در این سن بدن نیاز به مواد مغذی بیشتری دارد.

در دوره ۳۰ سالگی به بعد باید سعی کرد از نان سفید، اسنک‌ها و مواد افزودنی در نان‌ها و حتی کلوچه‌ها در رژیم غذایی خود پرهیز نمود. اینها غذاهای پرکالری هستند و کالری اضافی موجود در آنها موجب اضافه وزن شما خواهد شد.

در  این دوره از زندگی خود باید از مصرف مواد غذایی “دودی” نیز دوری کرد زیرا این مواد اثر منفی روی پوست دارند.

همچنین نوشیدنی‌های الکلی و قهوه در این فهرست گنجانده شده‌اند. کافئین باعث اختلال در کیفیت خواب می‌گردد و الکل عوارض بدی برای بدن دارد.

به گزارش اسپوتنیک، در سنین پس از ۳۰ سالگی سعی کنید بیشتر از مواد غذایی سالم و گیاهی استفاده کرده و بیشتر به فعالیت‌های ورزشی و بدنی روی بیاورید.


منبع: عصرایران

هاشمی‌طبا: وعده الکی نمی‌دهم

مصطفی هاشمی‌طبا در واکنش به شعارهای یارانه‌ای رقبایش در انتخابات ریاست جمهوری، گفت: این شعارها حتی اگر بلوف هم نباشد نمی‌تواند عملی شود. چون منابع مالی دولت‌ها مشخص است.

به گزارش خبرآنلاین، ساختمان انتهای خیابان تخت طاووس، همان دفتر کوچک ۸۰ یا ۹۰ متری، تنها ستاد رسمی یکی از شش نامزد تأیید صلاحیت شده انتخابات ریاست‌جمهوری است. نامزدی که بی‌شک پدیده این دوره و مستقل‌ترین نامزد در بین شش نفر است که آمده فقط حرف‌های خودش را بزند. خیلی کاری ندارد که بازی بقیه چیست اما با گفتمانش می‌تواند به خوبی بازی بقیه شعار دهندگان را خراب کند. مصطفی هاشمی‌طبا که برای دومین بار در تاریخ زندگی‌‌اش نامزد احراز صلاحیت شده انتخابات ریاست‌جمهوری نام گرفته، قطعاً کم‌هزینه‌ترین نامزد ادوار انتخابات ریاست‌جمهوری لقب خواهد گرفت.

مرد اصفهانی که کل تشکیلاتش بر پایه رفاقت شکل گرفته است، می‌گوید آمده برای حفظ ایران. وارد دفتر کارش که می‌شوی، هیچ نشانی از پایگاه و ستاد انتخاباتی ندارد. اولین چیزی که جلب توجه می‌کند، کاغذی است که روی آسانسور چسبیده شده: «آسانسور خراب است.» کاندیدای محترم مثل همه ساکنین دیگر ساختمان، هر روز صبح از پله‌ها این سه طبقه را بالا می‌رود تا به دفتر کارش برسد. دفتری که چهار اتاق دارد؛ یکی از آنها مربوط به فیزیولوژی ورزش است، در اتاق دیگر، کارهای دفتری را انجام می‌دهند. دفتر خودش که کارهای مجله کشاورزی‌‌اش را مدیریت می‌کند و یک اتاق کنفرانس کوچکِ شاید ۱۲ متری.

در دفتری که این روزها شلوغ‌تر از کل این ۱۰ یا ۱۵ سال گذشته است، با همان کت و شلوار روز مناظره‌‌اش، پشت میزش نشسته. نمای پشت‌سرش کتابخانه بزرگش است و عینکش را جلوی میزش گذاشته. بخشی از آکسسوار اتاقش ظرف غذای ناهارش است که از خانه آورده؛ چیزی که می‌خواهیم کمی آن طرف‌تر بگذاریمش اما مهندس می‌گوید: «بابا چه ایرادی دارد؟ بگذارید همه چیز طبیعی باشد.» البته نظم و ترتیب همه چیز را به وضوح می‌شود در میزانسن اتاق دید. تلی از کاغذ جلویش است. نوشته‌ها چیست؟ شماره جدید مجله کشاورزی که رقابت انتخاباتی نباید مانعی در انتشارش باشد.

«مهندس حرف‌ها‌‌یتان جزو بهترین حرف‌های مناظره بود، بیشترین نزدیکی به واقعیت. ولی ضرب لازم را نداشت.» می‌پرسیم و هاشمی‌طبا پاسخ می‌دهد: «ببین من همین شخصیت را دارم. من که نرفته‌ام دعوا. می‌خواهم گفتمانم را مطرح کنم. تازه فکر کرده‌اید در این دو دقیقه‌ای که وقت می‌دهند چه حرف مهمی می‌شود زد؟»

وقتی اینها را می‌گوید کاملاً مشخص است که ریتمش را به همین صورت تنظیم کرده است و قصدی در تغییر لحن‌اش ندارد. می‌تواند با کمی بالا بردن ضرب آهنگ کلامی و کمی حمله به وعده‌های دور از واقعیت رقبا، بازی‌شان را خراب کند و در شرایطی که کل آرایش در انتخابات سال ۱۳۸۰، حدود ۲۸ هزار رأی بوده، این بار نفر آخر این رقابت انتخاباتی نباشد. تقریباً تمام تحلیل‌ها درباره او این است که صادقانه‌ترین استراتژی را در حرف‌هایش دارد. ولی در این بازار داغ کسب رأی باید ریتمش را تغییر دهد‌؛ «ببینید من اهل دعوا و تاختن نیستم. من حرفم مشخص است. می‌گویم بیایید واقع‌بین باشیم. هی می‌گویند چرا چند تا جمله را تکرار می‌کنم. باید اینها را بگویم تا ملکه ذهن همه بشود. من تردید ندارم این مسیری که می‌رویم، این وعده‌ها اشتباه است. قبلاً گفته‌ام، الان هم باز می‌گویم. در بیانیه‌ام هم نوشته‌ام ولی کسی به آن نپرداخت. همان بیانیه همه نظرات من را در بر گرفته. واقعاً ما مریضی خاموش داریم. اینکه می‌گویم سرطان و مرض قند گرفته‌ایم، برای این است که هر دوی این مریضی‌ها کشنده است اما تا زمانی که کامل از پا نندازدت، اصلاً متوجه نمی‌شوی که بیماری و وقتی به آن توجه نمی‌کنی، از درون نابودت می‌کند.»درست می‌گوید. هم این جمله را و حتی وقتی برایش از جمله ابراهیم رئیسی درباره استفاده از ساحل‌ها می‌گویم؛ اینکه گفته ما از ساحل‌ها استفاده نکرده‌ایم و درآمدزایی نکرده‌ایم. او خیلی سریع تشریح می‌کند که این استراتژی می‌تواند درست باشد. همه جای دنیا کارخانجات بزرگ‌شان را در شهرهای بندری و نزدیک آب‌های آزاد می‌سازند. بعد افسوس می‌خورد که ساخت کارخانه فولاد مبارکه در اصفهان که از ابتدا قرار بوده در هرمزگان ساخته شود اما به اصفهان آمده و حالا تأمین آبش چه مشکلاتی به همراه آورده است.

از یک چیز خیلی خوشحال است و می‌گوید: «واقعاً امیدوارکننده است که در گفتمان تقریباً همه رقبا بحث محیط زیست جدی شده. این جای امیدواری دارد.» درباره خودش و اینکه مدام سؤال‌ها را جواب می‌دهد اما رقبایش رفته‌اند که فقط حرف‌شان را بزنند می‌پرسیم و می‌گوید: «خب زشت است. وقتی درباره مسکن یا جوانان می‌پرسند، من حرف دیگری بزنم؟ راستش نه، من هیچ وقت این کار را نمی‌کنم. ترجیح می‌دهم بی‌احترامی به مخاطب و مناظره نکنم. من نیامده‌ام وعده الکی بدهم. نیامده‌ام حرف واهی بزنم. من دنبال اصلاحم. می‌خواهم این را جا بیندازم که با چه مکانیسمی باید این مملکت را حفظ کنیم.»

راستی چرا از گوشی استفاده کرده بود؟ این کار باعث شد تا شوخی‌های زیادی در فضای مجازی با او بکنند و خیلی ریلکس جواب می‌دهد: «واقعاً در آن سالن صدا ضعیف بود. به‌خصوص دوستانی که آن جلو بودند وقتی حرف می‌زدند، صدا به این ته سالن خوب نمی‌رسید. من می‌خواستم دقیق همه چیز را بشنوم و درباره‌شان نظر بدهم. حالا دیدم کلی شوخی کردند، هر کاری بکنیم در فضای مجازی این حرف‌ها هست. وقت انتخابات است دیگر. خیلی نباید روی این چیزها حساسیت داشت. تازه دیدم بعضی‌ها هم نوشته بودند از گوشی با مشاورانشان در ارتباط بوده‌اند!»حرف زدیم و زدیم‌؛ درباره اینکه چطور با تغییر ریتم می‌شود رأی گرفت اما او روی اصولش بود. سؤال از این پرسیدیم که این انتخابات می‌تواند سبب شود در کابینه بعدی کرسی وزارتی داشته باشد و با خنده جواب داد بدون معامله، این پست را چهار سال قبلش پیشنهاد کرده بودند و قبول نکرده و اینها همه شایعاتی هستند که در تب انتخابات می‌سازند.

او استراتژی‌‌اش را روی استفاده از تمام فرصت‌های تبلیغاتی گذاشته که تلویزیون در اختیارش قرار داده و البته شاید یکی، دو مصاحبه جمعی با رسانه‌ها. در این احتمالاً آخرین فرصتش برای حضور در رقابت انتخاباتی ریاست‌جمهوری می‌خواهد اقلا یک حقیقت را به مردم بگوید. او در بین هر شش نامزد تنها کسی است که خیلی صریح وعده‌های مربوط به پرداخت یارانه‌های چند برابری نقدی را نفی می‌کند. همین حالا می‌تواند در یکی از مناظره‌ها این حرف‌ها را بلوف بخواند اما هنوز این کار را نکرده. مهندس ۷۱ ساله درباره اینکه چرا چنین کاری نکرده، می‌گوید: «ببینید من در همان وقت محدود، آنچه لازم است را می‌گویم. وقتی می‌گویم این کارها عملی نیست، فکر می‌کنم دارم واقعیت‌ها را می‌گویم. وقتی درباره یکی از این بحث‌ها گفتم خودم رفته‌ام به یکی از ارگان‌ها دنبال یک مجوزی و برایم مشکل ایجاد کرده‌اند، اقلا خود آن نامزد می‌داند درباره چه چیزی سخن می‌گویم. ولی من کسی نیستم که ادبیاتم تهاجمی باشد.»

ولی بالاخره با این ریتم سخت است، گفتمان او گفتمان غالب باشد. آن هم در این مکاره وعده‌های نقدی! بلوف‌های یارانه‌های چندین برابری به اقشار متوسط به پایین که سابقه نشان داده رأی‌آور هم هستند. سؤالی که قرار است بخشی از پیام تصویری باشد که روی توئیتر این نامزدِ انتخابات ریاست‌جمهوری رفته است، با این پاسخ مصطفی هاشمی‌طبا همراه است: «ببینید این چیزهایی که درباره یارانه نقدی چند برابری گفته می‌شود، حتی اگر بلوف هم نباشد نمی‌تواند عملی شود. چون منابع مالی دولت‌ها مشخص است. درآمد فروش نفت و حامل‌های انرژی‌‌اش مشخص است. برای یارانه چند برابری در این شرایط فعلی کشور، دو راهکار بیشتر وجود ندارد، یا افزایش مالیات‌ها که خودش دردسرهای زیادی دارد، یا فروش ارز با قیمت بالا. هر کدام از این اتفاق‌ها بیفتد مشکلات و فقر را بیشتر می‌کند. برای همین است که من مدام می‌گویم این وعده یارانه‌های چند برابری معنایش فقط بزرگ‌سازی دولت است و هیچ پیامد خوشایندی ندارد. این وعده‌هایی که داده می‌شود اگر دروغ نباشد غیر‌طبیعی و غیر واقعی است و اجرایش اثر منفی روی جامعه خواهد گذاشت.»

او اگر تنها در مناظره‌های اقتصادی و سیاسی همین یک نکته را بتواند خیلی شفاف برای عموم مردم روشن کند، شاید بزرگ‌ترین و کلیدی‌ترین تأثیر را در انتخابات ۲۹ اردیبهشت داشته باشد. اینکه مردم دوباره یادشان بیاید چاپ پول بی‌پشتوانه و بازگشت تورم بالا بر اثر پول کاذب و اثر روانی تورم چه بلایی بر سر زندگی‌هایشان آورده بود. این هدفی است که تنها نامزد مستقل انتخابات ۹۶ اگر عملی‌‌اش کند، بی‌شک توانسته گفتمان مورد نظرش یعنی «حفظ کشور» را به کرسی بنشاند، حتی اگر نتواند پیروز انتخابات باشد.

روایتی که خواندید حاصل ملاقاتی غیر رسمی در دفتر کار مهندس هاشمی‌طباست، او بنای مصاحبه تخصصی و اختصاصی با هیچ رسانه‌ای را ندارد اما در همین دیدار کوتاه از ایشان اجازه گرفتیم تا روایتی از این ملاقات را برای انتشار بنویسیم.


منبع: عصرایران

محمدرضا خاتمی: ما تضمین روحانی هستیم/ اگر روحانی ابقا نشود، وضعیت کشور از دوران احمدی‌نژاد هم بدتر هم خواهد شد

محمدرضا خاتمی درباره این‌که چه تضمینی برای همراهی دولت دوم روحانی و اصلاح‌طلبان وجود دارد؟ می‌گوید: تضمین این مسأله، خود ما هستیم. به گفته خاتمی، اگر روحانی ابقا نشود، وضعیت کشور از دوران احمدی‌نژاد هم بدتر هم خواهد شد.

روزنامه اعتماد نوشت: اصلاح‌طلبان دوباره منسجم شده‌اند و حالا می‌خواهند برای دومین‌بار کلید پاستور را در اختیار کاندیدایی بگذارند که پیش‌تر و در سال ۹۲ او را انتخاب کرده بودند. حسن روحانی، کاندیدای دیروز و امروز اصلاح‌طلبان، اما چه کارنامه‌ای از خود به نمایش گذاشته که باعث می‌شود جریان اصلاحات برای دومین بار او را یگانه نامزد مورد اعتماد خود بداند؟ محمد رضا خاتمی، فعال سیاسی نام‌آشنای اصلاح‌طلبان که روزگاری نایب رئیس مجلس ششم بود و تجربه دبیرکلی جبهه مشارکت ایران اسلامی را هم در کارنامه دارد طی گفت‌وگویی با «اعتماد» دلایل این حمایت مجدد را شرح داد.

او معتقد است برای ارزیابی روحانی نباید به ایده‌آل‌هایمان نگاه کنیم بلکه باید به یاد بیاوریم از او چه می‌خواستیم و حالا برایمان چه دستاوردی داشته است؟ اگر این گونه به کارنامه روحانی نگاه کنیم حتماً او را رئیس‌جمهوری موفق و حتی فراتر از انتظار می‌دانیم. روحانی مطالبات اصلاح‌طلبان را به پیش می‌برد و در شرایط امروز تنها کسی است که می‌تواند این جریان فکری را نمایندگی کند. مهم‌ترین دلیل حمایت اصلاح‌طلبان از روحانی این است که او کشور را از انزوا، اقتصاد را از ورشکستگی و ساختار را از فراگیر شدن فساد نجات دهد. این دلایل خوبی برای اعتماد دوباره به روحانی است. اما انتخابات همیشه یک سوی دیگر هم دارد. اگر روحانی نباشد چه می‌شود؟ خاتمی معتقد است از بین رییسی و قالیباف هرکدام که رئیس‌جمهور شوند وضعیت مردم به مراتب بدتر از دوران احمدی‌نژاد خواهد بود. به همین دلیل هم او می‌گوید: «باید به دنبال این باشیم که آقای روحانی با یک رأی قاطع و بسیار اثرگذاری انتخاب شود که خود به خود بسیاری از مخالفت‌های آینده را خنثی خواهد کرد.»

او در میانه مصاحبه به ترکیب جدید مجلس هم اشاره می‌کند و می‌گوید با این مجلس کابینه دوم روحانی بهتر از قبل خواهد بود. ضمانت این گفته‌اش هم جامعه مدنی، رسانه‌های غیر رسمی و البته جریانی به وسعت و عمق اصلاح‌طلبی است. خاتمی در ارزیابی امروز خود از وضعیت جبهه حامیان روحانی معتقد است موتور محرک جامعه جوانان و طبقه متوسط هستند. این موتور امروز روشن شده و جای امیدواری است که در روزهای آینده بخش‌های دیگر جامعه نیز که در تردید به سر می‌برند به حمایت از روحانی برخیزند.

چرا اصلاح‌طلبان تصمیم گرفتند دوباره از روحانی حمایت کنند؟

به یاد بیاوریم در شرایطی که در سال ۹۲ وارد انتخابات شدیم، انتخاباتی که کاندیدای اول اصلاح‌طلبان آقای خاتمی بود و به هر دلیلی ایشان وارد عرصه نشد و بعد آقای هاشمی بود که به آن نحو با او برخورد شد و بعد دو کاندیدای معتدل و اصلاح‌طلب در میدان بودند، با تدبیر و دور اندیشی اصلاح‌طلبان توانستند صحنه انتخابات را به گونه‌ای سامان دهند که خروجی آن آقای دکتر روحانی باشد. علت اینکه آقای روحانی در آن زمان انتخاب شد، این بود که ما بر سر یک دو راهی بودیم. سقوط کشور یا نجات کشور این دو راهی بود. آقای روحانی اگر انتخاب نمی‌شد کشور سقوط می‌کرد. کما اینکه زمانی که ایشان هم انتخاب شد، چیزی از کشور باقی نمانده بود. اقتصاد ورشکسته، انزوای کامل جهانی، گسترش فساد در همه عرصه‌ها، سوءتدبیر و از همه بدتر سایه جنگ و تحریم بر کشور گسترده شده بود. دولت آقای روحانی دولت نجات بود؛ نجات کشور از سراشیب سقوط. اگر به همه مصاحبه‌ها و سخنرانی‌ها و نوشته‌های آن زمان که مراجعه کنید تنها انتظار ما از دولت آقای روحانی این بود که با عقلانیت، تدبیر و دوراندیشی نگذارد کشور سقوط کند. نه‌تنها در این چهار سال این امر محقق شد بلکه فراتر از آن هم به دست آمد. ما در عرصه بین‌المللی جایگاه و اعتبار خاصی پیدا کردیم. در عرصه اجتماعی و فرهنگی و دانشگاه‌ها گشایش‌های خوبی به وجود آمد. در عرصه اقتصاد هم شاهد هستیم که فرآیند سقوط متوقف شده است. چون فراتر از آنی بود که ما تصور می‌کردیم. آقای روحانی در طول این چهار سال با وجود همه ایرادات و انتقاداتی که ممکن است به او وارد باشد، توانسته است از خرابی‌های وحشتناکی که قبل از خود بوده آواربرداری کند. توانسته فعلا گودالی را از زباله‌ها و نخاله‌ها پاک کند و الان وقت این است که ما سنگ‌های دیگری را روی سنگ بگذاریم. الان در ادامه ماموریت دولت نجات نیازمند دولت توسعه و بازسازی کشور و انقلابمان هستیم. رئیس‌جمهور شدن آقای روحانی به این معنا نیست که او فردی است که ما از هر لحاظ او را بی‌عیب می‌دانیم و کس دیگری را شایسته‌تر از او نمی‌دانیم. بلکه به این معنا است که در شرایط فعلی تنها کسی که در این عرصه با توجه به همه جوانب امر می‌تواند کشور را به پیش ببرد و بخشی از این مشکلات و مصایبی را که از گذشته باقی مانده است، ترمیم کند آقای روحانی است. البته مطمئن هستم در چهار سال دوم آقای روحانی چهار سال اول نخواهد بود. کابینه‌ای خواهد داشت که با کابینه اول متفاوت خواهد بود. الان شرایط سیاسی کشور ما و وضعیت مجلس و آرایش قوای سیاسی نسبت به سال ۹۲ خیلی متفاوت شده است و آقای روحانی هم نشان داده که مرد تدبیر و مرد زمانه خود است. بنابراین فکر می‌کنم اگر به کشورمان دلبسته هستیم، اگر می‌خواهیم رشد و توسعه و پیشرفت داشته باشیم در این انتخابات که کاندیداهایش مشخص است تنها کسی که می‌تواند ما را پیش ببرد آقای روحانی است.

گفتید کابینه دوم آقای روحانی متفاوت خواهد بود. نگرانی‌ای وجود دارد که آیا ممکن است دولت دوم آقای روحانی شبیه دولت دوم آقای هاشمی شود؟ تا حدودی دیدیم که در دولت دوم آقای هاشمی، جریان چپ آن روز که امروز اصلاح‌طلب نام گرفته از کابینه و قدرت جدا شد. چه تضمینی وجود دارد که همراهی‌ای که با آقای روحانی در مقطع انتخابات داریم تا پایان چهار سال دوم ایشان هم وجود داشته باشد؟

تضمینش خود ما هستیم. در آن زمان و قطعه تاریخی که شما نام بردید، جامعه مدنی فعال و پویایی نداشتیم. رسانه‌های عمومی نداشتیم. فضای ارتباطی که الان داریم، نداشتیم. تجربیاتی که جامعه ما در طول این دو دهه کسب کرده است، این امر را سبب می‌شود. می‌بینیم که آن چیز که بر عملکرد دولتمردان تاثیر می‌گذارد بیش از اینکه خواسته‌ها و اراده خودشان باشد، خواسته‌ها و اراده جامعه است. آقای روحانی این ویژگی را در خود نشان داده که به افکار عمومی توجه دارد و قدرشناس جریان‌های سیاسی و افکار عمومی است که به او قدرت داده‌اند. این تضمین را خود ما باید ایجاد کنیم. نظارت و مطالبات مردمی اگر کنار مسوولیت نباشد، آن قدرت می‌تواند هر کسی را بلرزاند و به انحصار گرایی و اقتدار گرایی ببرد. آنچه سبب می‌شود ما مطمئن باشیم که آقای روحانی در دولت دومش دولت بهتر و کارآمدتری از دولت اول خواهد داشت، اعتقاد و باور به خودمان است که می‌توانیم خواسته خودمان را محقق کنیم.

عملکرد دولت که به اعتقاد شما عملکرد مثبت و حتی در برخی حوزه‌ها فراتر از انتظار بوده، نحوه تعامل جریان اصلاحات با آقای روحانی به چه شکل بوده است؟

من سخنگوی جریان اصلاحات نیستم اما می‌توانم یک ارزیابی داشته باشم. در این ۴ سال با توجه به اینکه دولت روحانی از هر طرف مورد حمله بود مجلسی هم داشتیم که هر روز از گوشه و کنار آن صدای مرگ و نفرین و دشنام بلند بود و از هیچ کارشکنی در کار دولت و مخالفت با برنامه‌های اصلاح‌طلبانه فروگذار نمی‌کرد. قوای دیگر هم دست کمی نداشتند. آرایش کلی کشور به گونه‌ای بود که اقتصاد و فرهنگ و سیاست کشور و سیاست خارجی از دست دولت مستقر، چه دولت قبلی و چه دولت روحانی خارج شده بود. سیاست اصلی و کلی اصلاح‌طلبان حمایت همه‌جانبه از آقای روحانی بود. یعنی عدم تحمیل هیچگونه فرد یا برنامه‌ای به آقای روحانی ضمن اینکه همه برنامه‌های آقای روحانی را می‌پسندیدند و آن برنامه‌ها کاملا اصلاح‌طلبانه بود اما شرایط را درک می‌کردند و می‌دانستند که نباید در این میان مانع بیشتری جلوی پای آقای روحانی بگذارند. بنابراین حمایت همه‌جانبه بود اما در عین حال نقد مشفقانه در پشت پرده به دولت بود.

و اثر بخش بود؟

بله. به هر حال در جریان امور ببینید در عرصه سیاست ورزی کلی مثل انتخابات مجلس و خبرگان پیروزی‌های چشمگیری را به دست آوردیم و چه در عرصه اجرای برنامه‌هایی که دارد مثلا کسانی که به آقای روحانی تحمیل شده بودند با تغییر مجلس و تغییر فضای سیاسی، افراد بهتری جایگزین شدند. این سیاست حمایت ادامه خواهد داشت اما در کنار آن نقد و عرضه مطالبات مردمی به خصوص در زمینه‌های اقتصادی و مطالبات معیشتی مردم در ۴ سال آینده بیش از ۴ سال قبل از سوی اصلاح‌طلبان خواهد بود.

چطور می‌توان بدنه اجتماعی را پشت سر آقای روحانی بسیج کرد؟ به هر حال هر کدام از شهروندان ارزیابی‌ای از عملکرد دولت دارند که ممکن است الزاما با ارزیابی شما همگن نباشد. چطور می‌شود جامعه را مجاب کرد که ادامه این راه به سود کشور است؟

در جامعه ما متاسفانه احزاب و سازمان‌های متشکلی که پایگاه‌های خودشان را در بین مردم داشته باشند، نداریم. تنها برخی رسانه‌های غیر رسمی و فضای مجازی را داریم که آن هم عرصه مجادلات فراوانی است. آنچه من شاهد هستم این است که تصمیم‌گیرنده و تصمیم ساز در عرصه‌های مهم سیاسی طبقه متوسط و به خصوص جوانان هستند. آنها خوشبختانه آگاهی و اطلاع کافی از آنچه بر سر کشور آمد و آنچه در این ۴ سال گذشته دارند، می‌دانند ما کجا بودیم، به کجا رسیدیم و به کجا باید برویم. این عقل رشد یابنده که در طبقه متوسط ما وجود دارد شاهد هستیم که امروز کار خود را انجام می‌دهد. هم احساس نگرانی کرده از اینکه ما به آن گذشته تاریک برگردیم، هم امید دارد که اگر بخواهیم به پیش برویم باید به آقای روحانی تکیه کنیم. این به این معنا نیست که همه کسانی که در انتخابات پای صندوق رای می‌آیند از شخص آقای روحانی خوش‌شان بیاید یا از برنامه‌های او حتما حمایت کنند اما این را می‌دانند که راهی جز این نیست. این راهی است که باید آن را بپیماییم. ما باید این را اساس کار خود قرار دهیم تا شفاف برای جامعه روشن شود که کجا بودیم و به کجا رسیدیم و به کجا رفتیم. متاسفانه زبان خود دولت در بیان اینکه کجا بودیم و به کجا رسیدیم الکن است. آنچنان که باید و شاید نتوانسته این وضعیت را برای مردم روشن کند. شاهدیم کسانی در عرصه انتخابات حاضر شده‌اند که به جای اینکه بنویسند مار، مار را نقاشی می‌کنند. اما به نظر من وقتی در میان مردم هستیم می‌بینیم که آن طبقه متوسط اثرگذار که تصمیم‌ساز و رای‌ساز است، به خوبی متوجه این موضوع شده‌اند و ما باید بتوانیم ارتباط لازم را با آنها بگیریم و تشویق کنیم که فقط به این امر کفایت نکنند که خودشان پای صندوق رای بروند، بلکه ستادی شوند و حداقل چند نفر از فامیل و اعضای خانواده شان را وارد این عرصه کنند. من احساس می‌کنم موتور این حرکت روشن شده است. امیدوارم که در روز انتخابات باز هم شاهد این باشیم که این عقلانیت و تدبیر که در جامعه وجود دارد باز هم دولت عقل و تدبیر را روی کار بیاورد.

برای نخستین بار در انتخابات مجلس قبل دیدیم که حاشیه تهران که عمدتا شهروندان کم‌بضاعت‌تر و کمتر برخوردار بودند، نرخ مشارکت‌شان در انتخابات کاهش پیدا کرد و این همان پایگاه رای سنتی جریان مقابل اصلاحات بود. این را چطور تحلیل می‌کنید؟ آیا ممکن است به انتخابات ریاست‌جمهوری تعمیم پیدا کند؟ یا اتفاقی بود که مثل جرقه‌ای زده شد و تمام شد.

بنده خیلی این تحلیل را قبول ندارم که پایگاه رای طبقات جناح محافظه‌کار و مقابل اصلاحات، حاشیه نشین یا فقیر هستند. البته مسائل اقتصادی و معیشتی در تصمیم‌گیری مردم موثر است. لیکن منحصر به طبقات فرودست از نظر اقتصادی نیست. طبقه متوسط ما نیز امروز در مضیقه و تنگنای اقتصادی و فشارهای معیشتی است. کل جامعه ایران به این آگاهی رسیده است که اگر مشکلات اقتصادی وجود دارد، از خود بپرسد در کدام دولت این مشکلات وجود نداشته است؟ شاید در طول سه دهه گذشته درخشان‌ترین عملکرد اقتصادی را دولت اصلاحات داشته است. چه به لحاظ شاخص‌های اقتصادی و چه به لحاظ رضایت مردم. امروز هر جا می‌روید مردم می‌گویند که ‌ای کاش همان دوران تکرار می‌شد. یکی از رموز موفقیت آقای روحانی در سال ۹۲ نیز همین بود. الگویی که ارایه کرد، الگوی دولت اصلاحات برای اداره کشور بود. این دیدگاه عمومیت یافته‌ای است. حتی طبقات حاشیه نشین و دهک‌های پایین جامعه نیز که به لحاظ اقتصادی وضعیت بدتری دارند، با پوست و گوشت خودشان احساس می‌کنند که آن دولت برای آنها بهتر بود. بنابراین این الگوبرداری را در چهره‌هایی که وجود دارد، تطابق می‌دهند. کسانی هستند که آگاهانه در انتخابات شرکت نمی‌کنند، شرکت نکردن آنها به معنای این است که احساس می‌کنند هر دولتی روی کار آمده چه اصلاح‌طلب بوده و چه اصولگرا وضعیت‌شان تفاوتی نکرده است. وضعیت سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی شان فرقی نکرده است. بنابراین به این نتیجه می‌رسند که مشارکت‌شان در این انتخابات تفاوتی در وضعیت‌شان ایجاد نمی‌کند. در عین حال که باید حق این گروه‌ها را به رسمیت شناخت و عدم مشارکت آنها را به عنوان حق ملی آنها به رسمیت شناخت اما یک زنگ خطر است. چه سیاست‌ها و برنامه‌هایی اتخاذ شده است که طبقات و گروه‌هایی که حامی نظام بودند و نه حامی دولتی خاص، الان دیگر در انتخابات شرکت نمی‌کنند. این را باید به عنوان یک ریزش مهم که پشتوانه نظام را تضعیف می‌کند، در نظر گرفت. این زنگ هشداری به مسوولان عالیرتبه نظام است. آیا با این روش‌هایی که ما در انتخابات داریم و با موانعی که بر سر راه منتخبین مردم ایجاد می‌کنیم و وضعیت کشور را نمی‌گذاریم به آن صورتی که باید متحول شود، آیا کار درستی می‌کنیم. کسانی که به هر علتی در انتخابات شرکت نمی‌کنند، دلیل بر این است که امیدی بر اینکه بتوانند از این نظام بهره‌ای بگیرند و وضعیت خود را بهبود ببخشند ندارند.

فشارهای زیادی به روحانی وارد کردند تا او را از حضور در انتخابات منصرف کنند. تحلیل شما از این اتفاق چیست؟

ممکن است خیلی‌ها خوش‌شان نیامده باشد که آقای روحانی بیاید اما این تردید در آقای روحانی نبود. در اطرافیان و حامیانش هم تردیدی نبود. همه می‌گفتند باید آقای روحانی برای بار دوم بیاید. به نکته‌ای اشاره باید کرد و آن عقلانیتی است که در کلیت نظام ریشه دوانده است. در این تایید صلاحیت‌ها خیلی‌ها مطمئن بودند آقای روحانی ردصلاحیت می‌شود.

این اطمینان ناشی از یک فکت و سند بود؟

نه. یک تحلیل بود. حتی قرائن و اشاراتی هم بود که آقای روحانی ردصلاحیت خواهد شد. یا می‌خواستند به آقای روحانی بگویند که نیاید. آن چیزی که نهایتا در تایید صلاحیت‌ها اتفاق افتاد امر پسندیده‌ای نبود چرا که مشخص نیست معیار بررسی صلاحیت‌ها چه بود اما باید گفت که در نظام هم این عقلانیت رشد پیدا کرده است که نمی‌شود یک رئیس‌جمهور مستقر را هر چند از او خوش‌مان نیاید، ردصلاحیت کنیم. در مجموع فکر می‌کنم در مرتبه اعلای نظام با یک عقلانیت قابل توجهی رو به رو هستیم. این به ما امید می‌دهد که بتوانیم در آینده با همفکری و همدلی و درک مقتضیات زمان راه را مطمئن‌تر برویم. این امید را به ما می‌دهد شاید در آینده دست کسانی که به خود اجازه می‌دهند به هر چیزی متوسل و متشبث شوند تا رقیب خود را از پا در بیاورند کمی کوتاه‌تر شود.

تحلیل شما از ریزش و رویش رای آقای روحانی چیست؟ می‌دانیم که دولت‌ها در چهار سال دوم ممکن است به دلیل عملکردشان دچار ریزش رای شوند. همانطور که در دولت دوم آقای هاشمی داشتیم. این امکان هم وجود دارد که در دولت دوم با رای بیشتری از سوی مردم انتخاب شود. تجربه‌ای که در دولت اصلاحات داشتیم.

ما دیگر در عرصه سیاست ایران دیو و پری نداریم. یعنی مردمی که رای می‌دهند ممکن است به کسی رای دهند و بگویند این فرد حتما اوضاع را بهتر می‌کند اما به این معنا نیست که به طرفی که رای می‌دهند هیچ ایمان و اعتقادی نداشته باشند. این نیست. در عرصه نیروهای سیاسی آقای روحانی رویش داشته است. جریان اصلاحات با وجود همه دلخوری‌ها و انتقاداتی که به آقای روحانی دارند، با عقلانیت می‌دانند که باید از آقای روحانی حمایت کنند. امروز هم در عرصه انتخابات بدون هیچ چشمداشتی با تمام قوا وارد میدان شده‌اند. از طرف دیگر ما می‌بینیم که امروز بخش قابل توجهی از نیروهای اصولگرا پشت سر آقای روحانی قرار گرفته‌اند. کسانی که در سال ۹۲ کاندیدای دیگری داشتند و ستادهای دیگری را هدایت می‌کردند و حتی در تخریب روحانی کوشا بودند. اینها نیز پشت سر روحانی قرار گرفته‌اند. نه فقط رای خودشان بلکه فعالیت می‌کنند تا بخش‌های قابل توجهی از جامعه را به این سمت بکشانند. در عرصه اجتماعی تغییر قابل ملاحظه‌ای در توازن سال ۹۲ نخواهیم داشت. مجموع نیروهای اصولگرا را در نظر بگیریم ممکن است ۳۰ تا ۳۵ درصد رای را بیاورند. بقیه طرفداران نیروهای اصلاح‌طلب خواهند بود که امیدواریم در دوره اول پیروزی قاطعی را برای آقای روحانی رقم بزنند.

با توجه به گفته شما که معتقدید توازن نسبت به سال ۹۲ خیلی تغییر نکرده است، این می‌تواند از جهتی نگران‌کننده باشد چراکه اگر درصد کمی از آرای او ریزش داشته باشد، در جریان مبارزه‌های انتخاباتی با چالش بزرگی به نام رفتن به دور دوم رو به رو خواهیم شد. برای جلوگیری از بروز چنین چالشی چه باید کرد؟

ما وقتی باید نگران باشیم که رقیب قدری در برابرمان باشد. ضمن احترام به همه کاندیداهایی که در عرصه هستند واقعا هیچ کدام‌شان در آن حدی نیستند که بتوانند نظر مردم را به سمت خود جلب کنند. جز آرای سنتی که برای‌شان وجود داشت. کسانی که هستند سوابق سیاسی و مدیریتی‌شان را کنکاش کنیم و تجربیاتی که از حضور در ادوار گذشته انتخابات داشته‌اند می‌بینیم که چیزی تغییر نکرده است. تنها امیدشان به یک چیز است و آن اینکه آقای روحانی را تخریب کنند. در این میان همین مناظره‌ها و برنامه‌های رادیو و تلویزیون به حد کافی کفایت خواهد کرد تا این نقشه تخریبی رقبای آقای روحانی را خنثی کنیم. درست است که تخریب ممکن است آرای رقیب را کم کند اما دلیل بر این نیست که الزاما آرای شما را زیاد کند. اصلا این کار را نمی‌کند. برخی از رقبای آقای روحانی کار بسیار خطرناکی برای خودشان انجام داده‌اند و متوسل به شعارهایی شده‌اند که نخستین بازتاب و انعکاسش به خودشان خواهد بود. اگر می‌گویند مبارزه با فساد سوابق آنها در این امر چیست؟ آن زمان که امکانات و اختیارات در مبارزه با فساد داشتند چه کار کردند که حالا بخواهند انجام دهند؟ آیا آن زمان که اختیاراتی داشتند از آن طبق قانون استفاده کرده‌اند یا خیر؟ دوستانی که در این میدان وارد شده‌اند شعارهایی را انتخاب کرده‌اند که سم مهلکی برای خودشان خواهد بود. با موارد و موضوعاتی که خودشان درگیرش خواهند بود، از پس پاسخگویی در مناظره‌ها و مصاحبه‌ها برنخواهند آمد. آیا سابقه و کارنامه قابل قبولی در این امور داشته‌اند؟ در امر مدیریت و مبارزه با فساد چه کارنامه‌ای داشته‌اند؟ آیا فقط برای تخریب آمده‌اند؟ وقتی مردم در این امور متمرکز شوند، آرای آنها ریزش بیشتری خواهد کرد.

اگر آقای قالیباف رئیس‌جمهور شود، چه اتفاقی برای ایران می‌افتد؟

هر کدام از آقایان رئیس‌جمهور شوند، باز هم آفتاب از شرق طلوع و از غرب غروب می‌کند اما جامعه ایرانی به یک وضعیتی بدتر از دوران آقای احمدی‌نژاد خواهد رسید چراکه آقای احمدی‌نژاد بی‌برنامه کشور را تخریب کرد. به نظر افرادی که الان وارد عرصه شده‌اند، برنامه‌هایی که دارند و اعلام می‌کنند، برای تحقق باید متوسل به شیوه‌هایی شوند که جز فلاکت و بدبختی برای مردم ایران نخواهد داشت.

چگونه کاندیداهایی که اعلام کرده‌ بودند قصد حضور ندارند به یکباره اعلام می‌کنند برای برنامه‌هایشان هزاران ساعت کار کارشناسی انجام داده‌اند؟

در کشور ما یک نکته مهم را نادیده نگیرید و آن هم احساس تکلیف است. از همه‌چیز مهم‌تر است. در این صورت فرد همه ملاحظات و جوانب امر را کنار می‌گذارد و مجبور می‌شود وارد میدان شود. برنامه نوشتن هم اگر برای الان نبوده شاید برای چهار سال آینده فکر می‌کردند که این برنامه‌ها را تدوین کنند. فعلا که برنامه‌ای ارایه نداده‌اند. این حرف‌هایی که می‌زنند ادعای برنامه است. شعارهایی داده‌اند که دامن خودشان را بیشتر خواهد گرفت و بی‌پشتوانه بودن آنها را مشخص خواهد کرد. برنامه نوشتن شاید برای‌شان آسان باشد. لابد تجربه‌های عظیمی در عرصه سیاستگذاری‌های کلان کشور دارند.

تحلیل و نه پیش‌بینی شما از اتفاقی که قرار است در ۲۹ اردیبهشت بیفتد، چیست؟

اگر ما بر اساس روندی که در طول دو سه دهه گذشته بوده است، پیش برویم باید به راحتی آقای روحانی را رئیس‌جمهور کنیم. باز هم تکیه ما بر مردم است. مردم همیشه وقتی در طول این سال‌ها به کسی اعتماد کردند اعتمادشان را کامل کرده‌اند. گفته‌اند که به او رای دهیم و امکانات و وقت بدهیم تا بتواند برنامه‌هایش را کامل کند. ضمن اینکه همه مردم این را می‌دانند که آقای روحانی تنها یک سال رئیس‌جمهوری بوده که توانسته کمی نفس راحت بکشد. چون سه سال عمر دولتش را با مجلسی رو به رو بود که در مخالفت با برنامه‌هایش کوتاهی نمی‌کرد. آقای روحانی یک سال در حقیقت رئیس‌جمهور بوده است. مردم نیز در این یک سال دیده‌اند که در حیطه‌ای که قدرت داشته چه کار عظیمی انجام داده است و آن هم برجام بوده است. برجام را فقط حل مساله هسته‌ای ندانیم. مردم هم نمی‌دانند. برجام یعنی پایه‌گذاری بنیانی که روی آن اقتصاد و فرهنگ و روابط خارجی و رشد و توسعه باید بنا شود. فقط این نیست که سایه جنگ را از کشور دور کرده باشیم. فکر می‌کنم مردم حتما این فرصت دوباره را به آقای روحانی خواهند داد که کارش را کامل کند. در چهار سال دومی که سه سالش با مجلسی همراه، طی می‌شود. برای اینکه مشکلات را کم کنیم، عقلانیت و تدبیر مردم این را حکم می‌کند. غیر از سال ۸۸ که مسائل خاص خودش را داشت در بقیه دوره‌ها روسای جمهور دو دوره‌ای بوده‌اند. این همیشه خواست حاکمیت نبوده است اما اراده مردم بر این امر بوده است. در این دوره نیز این امر تکرار خواهد شد اما کار سخت است. رقبای روحانی در تخریب کردن ورزیده شده‌اند. همه امکانات برای تخریب را در اختیار دارند. بنابراین باید تلاش کنیم که فقط رضایت به این نداشته باشیم که آقای روحانی برنده این انتخابات خواهد بود. باید به دنبال این باشیم که آقای روحانی با یک رای قاطع و بسیار اثرگذاری انتخاب شود که خود به خود بسیاری از مخالفت‌های آینده را خنثی خواهد کرد.


منبع: عصرایران

اینجا باشگاه خواب است! (+عکس)

با توجه به وضعیت استراحت، خواب و آرامش در دنیای پر هیاهوی امروزی، تشکیل باشگاهی برای خسته‌ها خیلی هم عجیب نیست! .

به گزارش توریسم‌آنلاین، مشتریان باشگاه خوابالوها، بزرگسالانی هستند که بیشتر اوقات خسته‌اند و استرس دارند.

در کلاس های جدید “خواب” که در انگلستان راه‌اندازی شده‌اند ،به مدت ۱۵ دقیقه حرکات کششی مناسب انجام می شود و به دنبالش ۴۵ دقیقه خواب در دمای مناسب اما در اتاقی پر از غریبه صورت می گیرد.

بر اساس تحقیقات در دانشگاهی در پنسیلوانیا یک خواب ۴۵ دقیقه‌ای در وسط روز باعث کنترل بهتر استرس و عملکرد بهتر مغز می شود.


منبع: عصرایران

ساخت یک تمدن در پس ذهن ایرانی

سالنامه اعتماد – محسن آزموده ،عاطفه شمس: در روزگار ما به دلایل مختلف مثل رشد فناوری و پیامد آن در زندگی روزمره آدم ها، تحولات جامعه شتابی روز افزون یافته است اما آیا این تفاوت ها و جدایی ها را به معنای دقیق جامعه شناختی می توان گسست نسلی خواند؟ آیا اصلا در جامعه ایران سخن گفتن از چنین گسستی دقیق و درست است؟ تقی آزاد ارمکی، استاد قدیمی و شناخته شده جامعه شناسی دانشگاه تهران سال هاست که در زمینه جامعه شناسی خانواده کار کرده است و در این زمینه آثار متعددی نگاشته است.

او در گفتگوی حاضر درباره بحث شکاف نسلی دیدگاه های متفاوت و صد البته تامل برانگیزی ارائه می کند. او برخلاف نگرش رایج، نسل جوان را عامل و بنیانگذار تغییرات در جامعه ایرانی نمی خواند و بر اهمیت نسل میانی تاکید دارد. او همچنین مخالف سرسخت شکاف نسلی در جامعه ایران است و از هم زیستی مخاصمت آمیز نسل ها در خانواده ایرانی سخن می گوید. با این همه آزاد امیدوار است و با وجود انتقادهای تند، نگاه مثبتی به آینده دارد.

ساخت یک تمدن در پس ذهن ایرانی ( اسلایدشو)

آیا مفهوم نسل در جامعه شناسی معنای مشخصی دارد که بعدا بتوانیم از گسست نسلی صحبت کنیم؟

– در جامعه شناسی بحث نسل متاثر از حوزه جمعیت شناسی است و نگاه شان به این مقوله جمعیت شناسانه است و به همین خاطر بین مفاهیم نسل های ۵ ساله و ۱۰ ساله و ۲۰ ساله رفت و برگشت می کنند. بنابراین در دنیا وقتی مطالعات جامعه شناسی به مباحث مربوط به نسل می پردازند، بیشتر به گروه های ۵ ساله و ۱۰ ساله یا نهایتا ۲۰ ساله اشاره دارند اما در همین جامعه شناسی اتفاقی افتاده است و این بیان جمعیت شناسانه را اصلاح کرده و یک بیان جامعه شناسانه ارائه داده است. یعنی چیزی تحت عنوان تجربه نسلی و حوادث تاریخی را نیز به این تقسیم بندی افزوده است که من در کتاب جامعه شناسی نسلی به طور تفصیلی به آن پرداخته ام. یعنی در جامعه شناسی فی الواقع سه شاخص برای تعریف نسل ها و تفاوت میان آنها هست؛ اول، سن، دوم، تجربه و سوم، دوره تاریخی.

وقتی این سه شاخص یا مولفه را ترکیب کنیم، به مفهومی می رسیم که جامعه شناسان از آن با عنوان جامعه چهار نسلی یاد می کنند. البته برخی نیز از جامعه سه نسلی سخن می گویند اما تعبیر دقیق تر و عمومی تر همان اصطلاح جامعه چهار نسلی است. یعنی جامعه ای که در آن گروه هایی با تفاوت سنی ۲۰ سال و بیشتر در دوره های ۸۰-۷۰ ساله تقسیم بندی می شود و هر یک از این نسل ها با تجربه های خاصی در این دوره ها از یکدیگر متمایز می شوند.

بنابراین شاهدیم که در جامعه شناسی، عنصر زمان خیلی مهم است و زمان تعیین کننده است و جامعه شناسان از نسل های نوجوان، جوان، میانسال و کهنسال یاد می کنند. اشاره کردم که این تقسیم بندی مربوط به جمعیت شناسی است اما در جامعه شناسی، بیانی جامعه شناختی یافته و توضیحی که جامعه شناسان از تفاوت آنها ارائه می کنند به شرایط تاریخی، تجربه های نسلی، اتفاقات و رخدادهای تاریخی و ارزش ها و نظام های فرهنگی مرتبط می شود.

در ایران نیز آیا با توجه به این تمایزگذاری به نسل ها توجه شده است؟

– در علوم اجتماعی ایران توجه به جامعه شناسی نسلی با کارهایی که من انجام داده ام، مطرح شده است و علت نیز به کاری باز می گردد که مشترکا با اینگلهارت در بحث ارزش های جهانی پیش بردم و از آنجا به بعد نیز،حوزه جامعه شناسی نسلی توسعه پیدا کرد و آثاری نیز در این زمینه تولید شد. بر این اساس ما نیز در ایران تلاش کردیم این مختصات را رعایت کنیم. یعنی جامعه چهار نسلی با سه مولفه یا شاخص عمده مذکور را در نظر گرفتیم. این تقسیم بندی تا حدود زیادی وضعیت ما را توضیح می دهد.

یعنی نشان می دهد ما شاهد جامعه ای هستیم که در آن دوره های کودکی و نوجوانی و جوانی و میانسالی و پیری و کهنسالی را می توان از یکدیگر متمایز کرد که اتفاقات اساسی جامعه در بازه زمانی میانی یعنی میان ۱۵ سال تا ۷۰ سال (شامل نوجوانی، جوانی، میانسالی و پیران) رخ می دهد. یعنی بالاتر از ۷۰ سال و پایین تر از ۱۵ سال (نوجوانی به پایین یا کودکی) چندان تعیین کننده نیستند و نوجوانان و جوانان و میانسالان و پیران هستند که در حوادث ایران تعیین کننده هستند و اتفاقات هم به واسطه همین گروه ها و در متن زندگی ایشان و موقعیتی که در آن زیست می کنند رخ می دهد.

این نسل های چهارگانه و یک بستر تاریخی چگونه متحول می شوند؟ یعنی چطور می شود که برای مثال نسل ما جوانان با نسل شما میانسالان تفاوت پیدا می کند؟ آیا تحول انسان ها بر اساس منطق تداوم است یا منطق گسست؟

– اولا در نظر داشته باشید که بحث از جامعه نسلی هم در جامعه جهانی و هم در جامعه ایرانی یک اتفاق معاصر است. مثلا در چشم انداز جهانی گفته می شود که بعد از جنگ جهانی دوم موضوع جامعه نسلی جدی می شود. تفاوتی که مینان مدافعان جنگ و مخالفان آن رخ می دهد، بعد از جنگ به بحث دفاع از دموکراسی و زندگی می انجامد. اصولا عنصر جوانی به عنوان یک پدیده اجتماعی بعد از جنگ جهانی دوم ظهور می کند یعنی تفاوت و تقابل میان به جنگ رفته ها و به جنگ نرفته هایی که جوان هستند و مخالفین جنگ هستند و ماجرای میتینگ های ملی را تشکیل می دهد.

در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ از جنگ جهانی دوم فاصله می گیریم و جوانان در دنیا به نیروی حادثه آفرین بدل می شوند که عامل تحولات بعدی می شوند. در علوم اجتماعی گفته می شود که ماجرای جوانان دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در اروپا (فرانسه و آلمان) و آمریکا است که تفکرات جدید مثل اندیشه پسامدرن را تولید می کند.

برای مثال جامعه شناسانی چون میشل فوکو متفکر فرانسوی و یورگن هابرماس اندیشمند آلمانی یا آلن تورن جامعه شناس فرانسوی متفکرانی هستند که همراه جوانان یا به نمایندگی ایشان حرف هایی می زنند و مباحث نویینی در علوم اجتماعی و فلسفه شکل می گیرد.

بنابراین اگر بحث جامعه شناسی نسلی را به منزله امری نوپدید در نظر بگیریم خیلی نمی توانیم گذشته تاریخی را موثر قلمداد کنیم. به عبارت دیگر در دنیا مفاهیمی چون جنگ و انقلاب و جنبش های اجتماعی و تکنولوژی پدید می آیند. وقتی این مفاهیم را جمع می زنیم، مفهوم سطح توسعه یافتگی پدید می آیند. بنابراین متغیر پیرامونی و زمینه ای که امکان ظهور و بازیگری نسل ها را فراهم می آورد، میزان و سطح توسعه یافتگی جامعه است که خود این مفهوم در سطوح مختلفی مثل رسانه ها و امور غیر رسانه ای تبلور پیدا می کند و بحران های اجتماعی مثل فقر و نابرابری را پدید می آورد.

بنابراین تفاوت نسلی در سطح توسعه رخ می دهد. به میزانی که جامعه درگیر این سطح توسعه یافتگی و عوامل موثر در آن و پیامدهای آن هستند، دگردیسی نسلی رخ می دهد. برای مثال در دهه های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ در ایران، رسانه خیلی تعیین کننده نیست اما در این دهه پدیده ای به نام آموزش وجود دارد که خیلی موثر است. در این دهه ها آموزش عالی و آموزش متوسطه و آموزش های جانبی مثل آموزش زبان و آموزش موسیقی و … به ظهور نسل جوان کمک می کند و بعد دستمایه عمل این نسل می شود. همین جوانان هستند که در حوزه دانشگاه عامل تحول می شوند.

ساخت یک تمدن در پس ذهن ایرانی ( اسلایدشو)

میشل فوکو و یورگن هابرماس

 

من خودم به عنوان کسی که در این دهه یعنی در سال ۱۳۵۴ به دانشگاه وارد شدم، شاهد این هستم که نیرویی که تغییرات اجتماعی را پی می گرفتند، از درون فضاهای آموزشی آمده اند، یعنی اهل سینما و اهل هنر و کلاس و درس هستند که در تحولات اجتماعی موثر هستند اما در دهه های ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ این نیروی اجتماعی در فضای سیاست تولید می شود، یعنی نیروی جوانی که در دهه ۱۳۶۰ در جنگ حضور پیدا می کند و در دهه بعد از آن در عرصه سیاسی و اجتماعی حضور موثر دارد و جنبش دموکراسی خواهی شکل می گیرد.

در این دهه ها هنوز عرصه رسانه چندان اهمیت ندارد. نسل دهه های ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰، نسل رسانه های جدید و فضای مجازی است و در این فضا متولد می شود و بازی اجتماعی می کند. بنابراین اگر از دهه ۱۳۴۰ تا دهه ۱۳۵۰ که مفهوم نسل جوان مهم می شود، این ۵ دهه را در نظر بگیریم، می بینیم که ۳ دوره را می توان از یکدیگر متمایز کرد و در هر دوره ای این نسل جوان در موقعیتی که پدید آمده امکان ظهور پیدا می کند. یکی در حوزه آموزش، دومی در حوزه سیاست و سومی در حوزه فضای مجازی، بستر فعالیت و تحول خواهی خود را باز می یابد. این فضاها به سطح توسعه یافتگی ربط دارد و این فضاها هستند که امکان تولید شکل دادن به یک نسل و ارزش های نسلی را فراهم می کنند. به همین خاطر است که نسل دهه های ۱۳۸۰ و ۱۳۵۰ کاملا متفاوت از نسل دهه های ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ و نسل دهه های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ هستند زیرا متنی که نسل جوان در آن زیست می کند، متفاوت است اما همه اینها به سطح توسعه یافتگی ارتباط دارد.

 
شما سطح توسعه یافتگی را در شکل گیری نحوه های ظهور و بروز نسل جوان موثر می دانید. مرتبط با این مفهوم، در جامعه شناسی از مفهوم دسترسی گفتمانی بحث می شود. یعنی کارگزارانی که در یک جامعه زندگی می کنند و در مناسبت با بحث فعلی نسل جوان، به چه گفتمان هایی دسترسی دارند و با بهره گرفتن از این دسترسی نقش آفرینی می کنند.

در دهه های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ این دسترسی گفتمانی از طریق فضاهای آموزشی امکان پذیر می شود، اما در دهه ۱۳۶۰ مباحث سیاسی انقلابی گری، بسیج اجتماعی و … برجسته می شود و نسل جوان برای ظهور و بروز خود، تنها به این عرصه ها دسترسی دارد اما در دهه های بعدی یعنی از دهه ۱۳۷۰ به بعد، امکان دسترسی گفتمانی متنوع می شود. یعنی نسل جوان هم به عرصه آموزش دسترسی دارد، هم به فضای سیاسی و اجتماعی و هم به فضای رسانه ای. چطور می شود که برخی از این فضاهای گفتمانی به حاشیه می روند و به طور مشخص از میانه دهه ۱۳۸۰ به بعد رسانه و فضای مجازی این اندازه برجسته می شود؟

– از دهه ۱۳۸۰ به بعد عرصه آموزش حجیت خود را از دست می دهد یعنی آموزش به یک کالای عمومی بدل می شود و دیگر یک کالای انحصاری نیست. وقتی یک کالا انحصاری است، ارزش انحصاری پیدا می کند و می تواند ارزش آفرین باشد اما وقتی کالای عمومی می شود، آن مطلوبیت و حجیت تعیین کننده را ندارد. در دهه های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ آموزش همان کالای انحصاری است که ارزش آفرینی می کند اما در دهه های ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ آموزش دیگر آن حجیت را ندارد بلکه عرصه جنگ و سیاست و انقلابی گری است که ارزش آفرینی می کند. الان این رسانه است که حجیت تولید می کند.

چه چیز باعث می شود که یک عرصه تعیین کننده شود و حجیت تولید کند؟

– علت اولیه نو بودن است یعنی هر چه آن عرصه نوتر باشد، بیشتر به یک کالای انحصاری و ارزش آفرین بدل می شود اما مسئله بعدی میزان توانمندی آدم ها در این عرصه است. رسانه در دهه های ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ توانمند است و بازیگر اصلی است. اگر همین الان همه آدم ها به فضای مجازی دسترسی پیدا بکنند، اهمیت و ارزش فضای مجازی از بین می رود. این محدودیتی که در دسترسی به این فضا در جامعه ما وجود دارد، به نظر من برعکس عمل می کند زیرا اگر همه دسترسی پیدا بکنند از اهمیت آن کاسته می شود.

الان همه دسترسی ندارند و بیشتر نیروی جوان به این فضا دسترسی دارد و جستجوگر است و آن را با حرص و ولع جستجو می کند و به همین خاطر است که هیجان آفرین می شود وگرنه اگر همه به آن دسترسی داشته باشند، دیگر از اهمیت آن کاسته می شود. مثل ماشین که الان همه دارند و اتفااقا مسئول پیامدهای منفی آن مثل کشت و کشتارهای ناشی از تصادفات به عهده خودشان است اما اگر ماشین محدود بود، آن وقت قضیه فرق می کرد.

دسترسی به فضای مجازی نیز مشابه همین است. محدودیت مطلوبیت ایجاد می کند و باعث می شود آنچه محدود شده، اهمیت پیدا کند و توانایی بیابد و بازیگر شود. به همین خاطر به میزانی که آموزش فراگیر شود، اهمیت بازیگری اش را از دست می دهد. دیگر اهمیتی ندارد که چه کسی دکتر است یا استاد دانشگاه. برای مثال صبح در رادیو خانمی خودش را استاد حوزه و دانشگاه و بلکه همه دانشگاه های کشور معرفی کرد! این خانم استاد همه جا بود! این باعث می شود که دیگر اهمیت استادی دانشگاه از بین برود زیرا وقتی یک آدم می تواند استاد همه جا باشد، دیگر استادی اهمیت ندارد. بنابراین انحصار و محدودیت است که باعث مشروعیت و مطلوبیت و قدرت و نفوذ می شود. بنابراین به طور خلاصه در سه دوره تاریخی مورد بحث، متناسب با محدودیت و مطلوبیت فضاهای به وجود آمده عنصری که حاملیت این نسل جوان را به عهده می گیرد، متفاوت می شود.

شما بر اهمیت عناصر حامل تاکید می کنید. آیا در واکنش به این حامل جامعه، صرفا منفعل است و منتظر است ببیند که بر اساس سطح توسعه یافتگی چه چیز به آن عرضه می شود؟

– خیر، جامعه خودش بازی می کند. اصلا سیستم رسمی اصلا دوست نداشته که فضای مجازی شکل بگیرد. آن موقع نیز سیستم رسمی دوست نداشت که فضای آموزش این اندازه اهمیت پیدا کند و یک حوزه سیاسی و اجتماعی شکل بگیرد. وقتی فضای جدید ایجاد می شود، مناسبات و نیروهای جدید تولید می شود. می دانید چرا دانشگاه مطلوبیتش را از دست داد؟ چون انحصارش را از دست داد و همه بازیگر آن شدند. به عبارت دیگر خود ما بودیم که نیروی دانشگاه را از بین بردیم. برای مثال ما الان در دانشکده علوم اجتماعی بیش از ۷۰-۶۰ استاد داریم.

بیشتر این استادان به جامعه شناسی اعتقاد ندارند و همه شان نیز جامعه شناسی درس می دهند. این به معنای سرکوب جامعه شناسی است. همه اینها دکترای جامعه شناسی نیز دارند. این است که رشته جامعه شناسی را نابود می کند وگرنه دکترای جامعه شناسی وجود دارد. آن نیروی اجتماعی که سازمان یافته است و نظام ارزشی تعریف شده دارد و اجازه بازی به غیر ندارد، به این دلیل است که بازیگری قدرتمندانه و خلاق انجام می دهد و کنار آن زایش نیرو اتفاق می افتد. مثلا شبکه های اجتماعی شکل می گیرد و فضاهای پیرامونی خودش را تحت تاثیر قرار می دهد. چنین نیست که بگوییم جامعه منفعل است.

امروز برای مثال در بحث مصرف و مد گفته می شود که نسل جوان جامعه بی اعتنا به خلقیات و فرهنگ و آداب و سنن ایرانی است. می گویند این نسل لومپن و بی اخلاقی است.

– من مخالف این حرف هستم. حرف من این است که ببینیم این کلیشه و حرف از کجا آمده است؟ کسی که چنین داوری می کند بر اساس الگوهای خودش داوری می کند همان طور که این نسل نیز به کسی که چنین داوری می کند می گوید تو نمی فهمی و سنتی هستی و متعلق به عصر حجری!

حتی برخی جامعه شناسان چنین می گویند.

– بی خود می کنند.

ما شاهدیم که جامعه شناسی موسیقی پاپی که جوانان گوش می کنند را متهم می کند و آن را مبتذل می داند.

– جامعه شناس چرت می گوید. جامعه شناس از موضع خودش سخن می گوید. او ارزش هایی گذاشته و بر اساس این ارزش ها جامعه را متهم می کند و می گوید که لومپن شده است و موسیقی لومپنی گوش می کند. در حالی که ما حق این داوری را نداریم. باید منطق درونی این نسل را دریابیم. جامعه شناس باید این را دریابد. بحث بر سر داوری نسلی متفاوت است. اگر موضوع را از منظر داوری نسلی بنگریم، موضوع متفاوت می شود.

من معتقدم اصلا شکاف نسلی در جامعه ما وجود ندارد. البته فاصله های نسلی را قبول دارم که می تواند به شکاف نسلی نیز بینجامد اما چنین نیست که سه نسل در جامعه با یکدیگر می جنگند. حوزه سیاسی است که با این نسل ها می جنگد. جامعه با نسل های متفاوتش در یک مسیر حرکت می کند. در خانواده های مذهبی و غیر مذهبی، نسل های متفاوت از پدران و مادران تا پسران و دختران، همگی با هم در مسیر نوگرایی حرکت می کنند. اینچنین نیست که در خانواده های سنتی ما پدران و مادران یک جا ایستاده اند و بچه ها در مسیر نوگرایی حرکت می کنند. همه با هم تصمیم می گیرند که مثلا به یک نفر رأی بدهند یا ندهند یا یک کالا را مصرف کنند یا یک فیلم را ببینند.

فیلم شهرزاد را همه طیف سنی دیدند و این یک نسل یا گروه سنی خاص نبود که این فیلم را دید یا ندید. این همه بودن به این معناست که ما با سه نسل جدا شده از هم و در حال ستیز با هم مواجه نیستیم. این ما هستیم که این سه نسل و مناسبات آنها را ستیزگونه تعریف می کنیم و به همین خاطر وقتی این نسل ها می خواهند خودشان را تعریف کنند، خود را در قالب همین ستیزها تعریف می کنند.

این که پدر می گوید بچه های من از من فاصله گرفته اند یا بچه می گوید که پدر من حرف من را نمی فهمد را ما در دهان آنها گذاشته ایم در حالی که متن کنش اجتماعی هر سه نسل خانواده است. با همه گرفتاری های موجود در خانواده امکان کنش سخت در این خانواده است اما چیزی در خانواده و جامعه وجود دارد که آن را حفظ می کند و ویژگی خاص به آن می دهد. ویژگی مهم در روابط بین نسلی در جامعه به نظر من این است که نسل میانی در ایران، نسل تحول آفرین است نه نسل جوان.

ساخت یک تمدن در پس ذهن ایرانی ( اسلایدشو)

منظورتان از این سخن چیست؟ یعنی به نظر شما این نسل جوان نیست که پیشرو است و تحولات را شکل می دهد؟

– بله، اتفاقا من هم در کارهای قدیمی ام چنین نوشته ام که نسل جوان است که عامل تغییر و تحول اجتماعی است اما پژوهش هایی که در ۸-۷ سال اخیر با دقت بیشتر داشته ام و در این زمینه خیلی هم تأمل کرده ام مرا به این نتیجه سوق داده که در جامعه ما، نسل میانی است که عامل تغییر و تحول است و نه نسل جوان، نسل جوان در جامعه ما ابزار تغییر است. پدران و مادران هستند که دغدغه دموکراسی خواهی و تغییر و توسعه دارند تا جوانان. به همین دلیل است که نه پدران و مادران، جوانان شان را رها می کنند و نه جوانان خانواده را رها می کنند. همه خفت همدیگر را گرفته اند. این نسل میانی است که جوان را پیش می برد.

حرف من با پدران و مادرانی که بچه های شان درس می خوانند و می بینند که نتیجه ای ندارد، چرا هزینه آموزشی آنها را تامین می کنند؟ چرا آنها را کلاس موسیقی می فرستند؟ چرا آنها را می فرستند به آموزش رانندگی تا تصدیق بگیرند؟ چرا این امکانات را برایش فراهم می کنند؟ این نشان می دهد که مسئله، مسئله نسل میانی است، نه نسل جوان. نسل جوان، بازیگر و قربانی نسل میانی است. ما تا امروز می گفتیم و می گوییم که این نسل جوان است که حادثه می آفریند، در صورتی که این نسل میانی است که اتفاقات را رقم می زند.

شما بر اهمیت نسل میانی تاکید می کنید اما شواهد چیز دیگری نشان می دهد. مثلا در خانواده خود ما این برادر بزرگ بود که ویدیو را آورد و اتفاقا از سوی نسل میانی یعنی پدر و مادر با آن مخالفت شد.

– چه کسی به او گفته بود که ویدیو بیاورد؟ او از کجا یاد گرفته بود که ویدیو هست؟ چه کسی امکاناتش را به او داد که بیاورد؟ او که پول ندزدید.

منظور این است که پدر کار دیگری نمی توانست بکند جز این که این تغییر را بپذیرد چون اگر مخالفت سرسخت می کرد، جوان و نوجوان از خانه می رفت. یعنی نسل میانی ناگزیر شد که تحول را بپذیرد.

– مسئله همین است. همین ناگزیر شدن نشان می دهد که شکاف نسلی در جامعه ما وجود ندارد زیرا اگر شکاف واقعی وجود داشت، دیگر بحث ناگزیر شدن بی معنا می شد. بحث بر سر این است که در خانواده ایرانی نه یک آشتی مسالمت آمیز، بلکه نوعی آشتی مخاصمت آمیز میان نسل ها اتفاق می افتد. ضمن این که نسل میانی بعد از این که فرزندان تحول را با خود می آورند، آن را می پذیرد و حتی او را تشویق می کند. یعنی درست است که در ابتدا در برابر این تحول مقاومتی اولیه وجود دارد اما بعدا اتفاقا برای بچه های بعدی خودش امکان تحول را فراهم می کند. یعنی مثلا اگر جلوی بچه اول را می گیرد، خودش برای بچه دوم و سوم این امکان را فراهم می کند.

دقیقا این اتفاق در خانواده ما رخ داده است.

– مسئله نیز همین جاست زیرا اگر شکاف برناگذشتی میان نسل ها وجود داشته باشد، این نسل ها باید همیشه در برابر هم مقاومت کنند، در حالی که در واقعیت چنین نیست و نسل میانی بعدا خودش بیشتر این فضا را مهیا می کند.این امر در آموزش، خانه خریدن، مصرف، فراغت، تفریح و … مشهود است. ببینید خانواده های ایرانی چقدر هزینه سفر می کنند. چه کسی این هزینه ها را تامین می کند و چه کسی مسئولیت این هزینه ها را به عهده می گیرد؟ بچه ها ناراضی هستند اما میاندار این اقدام نسل میانی است.

چرا نسل میانی چنین می کند؟

– زیرا می خواهد جلوی یک اتفاق را بگیرد و آن شکاف نسلی است زیرا اگر نسل میانی به شکل سفت و سخت و دائمی جلوی نسل جوان را بگیرد، شکاف نسلی رخ می دهد و بچه ها می روند. نسل میانی نمی خواهد این اتفاق بیفتد و بنابراین با تصمیم و اراده به آن رسیده است. این نسل تجربه جنگ را دارد، بنابراین جامعه به این آگاهی رسیده و مسئولیت به گردن پدر و مادرها افتاده است. نکته دیگر این است که برخی پدران و مادران هستند که خودشان تصمیمات درستی برای زندگی خودشان نگرفته اند و الان دارند برای بچه های شان آن کارهایی را که خودشان نکرده اند یا امکاناتی را که نداشته اند فراهم می کنند.

منظورتان همان عقده های فروخورده و سرکوب شده است؟

– به یک معنا بله. البته من نمی خواهم روانشناسانه بحث کنم اما در واقع همان است. یعنی پدر و مادر در این موارد احساس می کند که آنچه می خواسته را نکرده یا نتوانسته بکند و الان نمی تواند اعلام خطا بکند اما برای این که از خطا جلوگیری کند، می کوشد زمینه هایی را فراهم کند که از طریق نسل جدید دیگر آن خطا تکرار نشود. جوان در خانواده های ما از خانه خارج نشده است و نسل جوان ما همچنان در خانه و خانواده است. عمده طلاق های مان با مجوز پدر و مادر صورت می گیرد. ازدواج کردن بچه ها با اجازه پدر و مادر صورت می گیرد. یعنی در یک فرآیند، پدر و مادرها قبول می کنند که بچه ها ازدواج بکنند؛ تحصیل و تغییر مد و سبک و رفتار نیز همین طور است.

دهه هفتادی ها در برابر خانه طغیان می کرد اما نسل جدید این گونه نیست و هر چه بیشتر به خانه و خانواده وابسته شده است. علت این تغییر از نظر شما چیست؟

– علت سرخوردگی از حوزه سیاست است. جامعه ایران سقف محدودی دارد و باز نیست. ببینید، با فردی اروپایی صحبت می کردم می گفت: «ما در اروپا بچه ها را تا ۱۸ سالگی در خانه نگه می داریم و از او مراقبت می کنیم و پرورش می دهیم اما بعد از ۱۸ سالگی از خانه می رود. این ما نیستیم که او را از خانه بیرون می کنیم، خودش نمی ماند.» چرا در خانه نمی ماند؟ او می رود زندگی اش را می کند و به کارهای خودش می رسد. جامعه این فضا را برای او فراهم می کند.در حالی که اینجا کسی که از خانه می رود، جایی ندارد برود. جامعه ما یک جامعه خط کشی شده است و آدم ها دوباره به خانواده بر می گردند. یک دلیل دیگر نیز آن است که در جامعه ما دامنه عمل خانواده گسترده و بزرگ شده است. در غرب خانواده خیلی کوچک است و دامنه عمل آن هم کوچک است اما اینجا خانواده بزرگ شده است.

چرا بزرگ شده است؟

– این را خانواده انتخاب نکرده است. مجبور شده است زیرا نظام قدرت مسئولیت پذیر نیست. نظام سیاسی و اقتصادی ما مسئولیت باز کردن فضا و ایجاد کار برای نسل جوان و تامین سلامت این نسل را فراهم نمی کند. در نتیجه خانواده ناگزیر است برای بچه هایش چتر حمایتی بگستراند. بچه ها نیز ترجیح می دهند زیر همین چتر بمانند. این برای شان بهتر است. جای بهتری وجود ندارد. اگر دختر یا پسری از خانه بیرون بروند، یا معتاد می شوند، یا مهاجر می شوند یا خل می شوند چون جایی برای زندگی وجود ندارد. در ایران چنین اتفاقی افتاده است. در چنین شرایطی نمی توان گفت که نسل ها از خانواده بیرون افتاده اند. اتفاقا خانواده چتر وسیع تری برای نسل جوان فراهم کرده است و بازیگر اصلی نیز در آن پدر و مادر هستند، یعنی همان نسل میانی.

تا اینجا بیشتر بحث توصیفی بود اما اگر بخواهیم رویکردی هنجاری نسبت به این موضوع داشته باشیم، به نظر شما و از منظر جامعه شناختی این امر مثبت است یا منفی؟

– منفی و مثبت بودن این موضوع از چند جهت قابل بررسی است. یک زمان است که ما در جامعه ای زندگی می کنیم که در فردگرایی مثبت هست و آدم ها مسئولیت پذیر هستند اما جامعه ما چنین نیست. یعنی جامعه ما افراد با فردگرایی مثبت و مسئولیت پذیر تولید نمی کند بلکه آدم های تابع با فردگرایی منفی و خودخواه تولید می کند. در چنین وضعیتی شاهد فقدان مسئولیت پذیری اجتماعی هستیم. مثلا فرض کنید جوانی در جامعه ما ازدواج کند،از فردای ازدواج گرفتاری خانواده شروع می شود. این جوان به این دلیل که آموزش ندیده، نسبت به همسرش مسئولیت پذیر نیست.

بسیاری از مشکلاتی که در ازدواج های ما منجر به طلاق می شود، به خاطر همین فقدان مسئولیت پذیری است. مرد مسئولیت حمایت اجتماعی و اقتصادی از همسرش را به عهده نمی گیرد و زن نیز مسئولیت حمایت عاطفی و اجتماعی از شوهرش را به عهده نمی گیرد. اینها آموزش ندیده اند و انگل شده اند و مدام از من خودشان صحبت می کنند.این همان چیزی است که در ایران مرض تولید می کند. این امر به خاطر آن است که فشار بیش از اندازه به خانواده وارد شده است. در نتیجه خانواده ما آدم تولید نمی کند. اگر ما مسئولیت را به واحدهای دیگر می دادیم، خانواده فرصت داشت که دست کم آداب و اخلاق را به افراد خود آموزش دهد. خانواده های ما فراموش کرده اند که به بچه های شان اخلاق و آداب یاد بدهند در نتیجه ما دچار یک فردگرایی افراطی و خودخواهانه شده ایم. این جنبه منفی قضیه است.

ساخت یک تمدن در پس ذهن ایرانی ( اسلایدشو)

آیا جنبه مثبتی هم هست؟

– بله. به هر حال اگر خانواده این کار را نکند، بچه ها باید کجا بروند؟ این است که پدر و مادرها صبح تا شب دنبال بچه های شان می دوند. او را از کلاس مدرسه به کلاس شنا و بعد به کلاس موسیقی و کلاس قرآن و هیات و … می برند. حتی اجازه نمی دهند که بچه خودش به این کلاس ها برود. در قدیم بچه ها ۵ کیلومتر راه می رفتند تا به مدرسه برسند و هیچ اتفاقی نیز نمی افتاد. البته این که خانواده از فرزندش حمایت می کند، حسن است اما این به هزینه نفی استقلال این فرزند است. بنابراین این حمایت خانواده مثبت است از این حیث که چاره ای دیگر نیست و منفی است از این جهت که نهادهای دیگر اجتماعی کار خود را انجام نمی دهند. دولت باید جامعه را نمایندگی کند در حالی که در جامعه ما چنین نیست. در چنین فقدانی، ناگزیر خانواده وارد می شود.

شما با سایر جوامع نیز آشنا هستید. آیا این اتفاق صرفا در ایران است که رخ می دهد یا در سایر جوامع نیز چنین است؟

– ما نباید خودمان را از جهان منفک کنیم. البته در برخی امور تفاوت هایی هست آن هم به دلیل ویژگی های خاص ما است. ما خانواده را به ایدئولوژی نظام سیاسی و نظام اجتماعی تبدیل کرده ایم. از سوی دیگر همه چیز ما در خانواده است. مثلا عشق، آموزش، اقتصاد و … در خانواده است. در جوامع دیگر اینچنین نیست و همه امور در خانواده صورت نمی گیرد. تفاوت دیگر این است که ما در ایران شاهد همزیستی مخاصمت آمیز در خانواده هستیم. یعنی احتمال خشونت در خانواده وجود دارد در حالی که آنجا شاهد جدا افتادگی نسلی هستیم. اینجا سرمایه محدود و امکانات محدود و نیروی زیاد را شاهدیم در حالی که آنجا سرمایه و امکانات زیاد است اما آدم ها از یکدیگر جدا افتاده اند.

کدام بهتر است؟

– نمی توان مقایسه کرد اما در مورد جامعه خودمان می توانم بگویم ما در دوره سختی زندگی می کنیم و در نهایت به یک تغییرات آرامی در خانواده تن می دهیم که صدای آن در پدیده هایی چون طلاق و مناسبات جنسی و ازدواج سفید و … در آمده است. در نتیجه خانواده ایرانی در حال باز شدن و ریزش کردن و ایجاد ساخت های جدید است. این تغییرات اجتناب ناپذیر است.

چه خواهد شد؟

– به نظر من ۱۵-۱۰ سال دیگر ما با صورت های جدیدی از خانواده مواجه می شویم و نسل میانی بعد که امروز نسل جوان است، حاضر نخواهد بود این هزینه را بدهد. به همین دلیل است که مقاومت می کند و ازدواج نمی کند یا دیر ازدواج می کند یا بچه دار نمی شود زیرا می بیند که پدر و مادرش چقدر اذیت شده اند. اینها زمینه آن تغییر را نشان می دهد. این بدان معنا نیست که نسل جوان به طور کلی از ازدواج دست بردارد یا بچه دار نشود اما دیگر به شیوه پدر و مادر خودش عمل نمی کند.

البته الان نسل جوان در مرکز قدرت نیست و پدر و مادر هستند که تصمیم می گیرند اما وقتی قدرت به دست او بیفتد، شاهد تغییرات اساسی خواهیم بود و آن موقع ساحت جدیدی از خانواده و بازی های متفاوتی از مناسبات اجتماعی را شاهدیم. در چنین شرایطی است که درخواست های مدنی خانواده اهمیت خواهد یافت. خانواده در آن شرایط می پرسد که دست از سر من بردارید. من قرار است چه کار کنم؟ آیا قرار است انسان مدرن پرورش دهم یا انسان تابع؟

در چنین شرایطی است که مذاکره خانواده با نهادهای اجتماعی دیگر شروع خواهد شد. خانواده الان قدرت مذاکره ندارد. امکان مذاکره هم ندارد زیرا آن قدر سرش شلوغ است که نمی تواند و فرصت نمی کند که مذاکره کند اما زمانی که احتمالا بار روی دوش خانواده کم شود و کارهایش کمتر شود، می گوید من این کارها را نمی کنم و برخی مسئولیت هایش را به دیگر نهادهای اجتماعی واگذار می کند.

آیا نتیجه این سخن عبور از خانواده نیست؟

– خیر، من اصلا چنین اعتقادی ندارم. جامعه ایران هیچ وقت از سه چیز عبور نکرده است؛ نخست دین و دیانت، دوم دولت قدرتمند مرکزی و سوم، خانواده. همیشه در تاریخ ایران میل به این سه مشهود است. علت نیز آن است که پس ذهن ایرانی ساختن یک تمدن وجود دارد و تمدن را از طریق این سه تا می توان ساخت. ایرانیان وقتی به خارج از ایران نیز می روند دنبال همین سه تا هستند. یعنی دنبال نظام سیاسی، دین و خانواده. حتی گروه های کاملا سکولار نیز چنین هستند. این یک پدیده فرهنگی مربوط به ایران است. ما از آن متاسفانه بد استفاده می کنیم، مثل نفت که از آن بد استفاده می کنیم.

توصیه شما برای جلوگیری از این سوء استفاده چیست؟

– پیش از هر چیز به تجربه ربط دارد. همه چیز عقل نیست. غرب خیلی عقلانی نیست و عقلانی نیز عمل نمی کند. مجبور شد که عقلانی عمل کند. وقتی در یک جنگ میلیون ها آدم کشته شدند، اروپا مجبور شد که عاقل باشد. وقتی در آمریکا جنگ داخلی بود، بدبختی ها باعث شد که جامعه عقلانی عمل کند. در ایران نیز اجبار لازم است. عقل به تنهایی ارزش ندارد. احساس بیشتر ارزش دارد. هنوز الزام ها پیش نیامده که تصمیم عقلانی بگیریم. کی و چه زمانی را نمی دانم اما قطعا پیش می آید. من خیلی به ایران و جامعه ایرانی خوش بین هستم و آرزو و فهم و امیدم چنین است و فکر می کنم مسیر ما مسیر بسامان است.


منبع: برترینها

عکس: ستاره ها در هفته های مد

برترین ها: در اینجا تصاویری از برخی ستاره ها را که در فشن شوهایی چون بربری، کوچ یا کلوین کلاین شرکت کرده اند، برایتان آورده ایم.

پنه لوپه کروز در شو بربری- هفته مد لندن

 عکس: حضور ستاره ها در هفته های مد

 


یارا شهیدی در هفته مد لندن

 عکس: حضور ستاره ها در هفته های مد

آنیا تیلور-شوی مالبری- هفته مد لندن

 عکس: حضور ستاره ها در هفته های مد

سلنا گومز در فشن شوی کوچ

 عکس: حضور ستاره ها در هفته های مد

کیتی پری در شو مارک جاکوبز

 عکس: حضور ستاره ها در هفته های مد

مدونا در هفته مد نیویورک

 عکس: حضور ستاره ها در هفته های مد

جولیان مور و گوئینت پالترو

 عکس: حضور ستاره ها در هفته های مد

سارا جسیکا پارکر در هفته مد نیویورک

 عکس: حضور ستاره ها در هفته های مد

بلیک لایولی در شو مایکل  کورس

 عکس: حضور ستاره ها در هفته های مد


 

کیتی هولمز

 عکس: حضور ستاره ها در هفته های مد

جولیت لوئیس در هفته مد نیویورک

 عکس: حضور ستاره ها در هفته های مد

امیلی رابینسون در هفته مد نیویورک

 عکس: حضور ستاره ها در هفته های مد

سوفیا کوپولا

 عکس: حضور ستاره ها در هفته های مد

کارلی کلوس و الکسا چانگ در هفته مد نیویورک

 عکس: حضور ستاره ها در هفته های مد

بروک شیلدز در هفته مد نیویورک

 عکس: حضور ستاره ها در هفته های مد

دیانه کروگر در هفته مد نیویورک

 عکس: حضور ستاره ها در هفته های مد

درو بریمور در هفته مد نیویورک

 عکس: حضور ستاره ها در هفته های مد

کریستینا ریچی در هفته مد نیویورک

 عکس: حضور ستاره ها در هفته های مد

کمیلا بل در هفته مد نیویورک

 عکس: حضور ستاره ها در هفته های مد


منبع: برترینها

ظریف: به لطف خدا، سرمان بالاست!

  – اکرم احقاقی و زهرا اصغری: وزیر امور خارجه کشورمان با تاکید بر حضور همه مردم در پای صندوق‌های رای از تمامی سلایق گفت: نوع انتخاب مردم مشخص می‌کند کشور در چهار سال آینده در چه مسیری حرکت خواهد کرد.

او با بیان این‌که “زمان به میوه نشستن تلاش‌ها در چارچوب برجام به تدریج فرا می‌رسد” گفت: برای تداوم اقتدار ایران نیاز است سیاست‌های چهار سال گذشته ادامه یابد.
ظریف با تاکید بر اجرای یکی از مهم‌ترین اهداف وزارت امور خارجه در چهار سال گذشته که گسترش و تعمیق تعاملات اقتصادی بوده است با اشاره به توافق هسته‌ای و اجرای موفق آن گفت: امروز سیاست خارجی به کمک معیشت مردم آمده است.

او به عنوان یک دیپلمات مطرح بین‌المللی پیشنهاد کرد: در دولت آینده نیز سه اولویت مهم در عرصه سیاست خارجی پیگیری شود که مهم‌ترین آن حفظ برجام است.

برخی به دیپلماسی آلرژی دارند

ظریف با تشریح دیدگاه‌های انتخاباتی خود و تاکید بر اهمیت حضور باشکوه مردم در انتخابات دوازدهم گفت: وقتی مسوولیت وزارت خارجه را بر عهده گرفتم این احساس را داشتم که باید خودم را هزینه مردم و کشورم کنم، نه اینکه مردم و کشور را هزینه ادعاهای خود کنم. امیدوارم در این مدت بر اساس همین نگاه حرکت کرده باشم.

وزیر امور خارجه کشورمان در روزهای ابتدایی اردیبهشت سال ۹۶ در حالی که کمتر از بیست روز دیگر به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم باقی مانده در گفت‌وگویی با ما به تشریح عملکرد دستگاه دیپلماسی کشور در چهار سال گذشته پرداخت.

محمدجواد ظریف در پاسخ به این پرسش که دیپلماسی دولت یازدهم در عرصه سیاست خارجی چگونه باعث افزایش اقتدار ایران در منطقه شده است؟ ضمن تبریک فرا رسیدن اعیاد شعبانیه و تبریک روز پاسدار به پاسداران غیور کشور گفت: امیدوارم به برکت این روزها و با افزایش اخوت، برادری و نشاط در بین مردم شاهد مشارکت حداکثری مردم در انتخابات سرنوشت‌سازی باشیم که در چند هفته آینده در کشور برگزار می‌شود.

اقتدار ایران در منطقه و جهان در سایه انتخاب‌های درست به دست آمد

این دیپلمات عالی رتبه کشورمان با بیان این‌که اقتدار ایران در منطقه و جهان بر اساس برخی دلایل ذاتی است که جمهوری اسلامی ایران از آن برخوردار است تصریح کرد: این اقتدار در سایه سیاست‌ها و انتخاب‌های درست به دست آمده است. ما هیچ‌گاه مردم را فراموش نکردیم، از تروریست‌ها حمایت نکردیم و این انتخاب‌های درست در برابر انتخاب‌های غلط دیگران از جمله آمریکا و برخی از کشورهای منطقه باعث شده که ایران در یک موقعیت برتر قرار گیرد و همه این‌ها نتیجه انقلاب اسلامی ایران است.

وی با اشاره به رشادت‌های مردم برای دفاع از انقلاب و زحماتی که رزمندگان و ‌جانبازان برای دفاع از کشور داشته‌اند، گفت: این‌ها بدون تردید عامل مهم و اساسی برای اقتدار کشور و دیده شدن ایران به عنوان قدرت مهم در منطقه است. ما نباید این واقعیت را نادیده بگیریم یا فراموش کنیم، چراکه این امر کفران نعمت است.

تلاش دولت تدبیر و امید این بود که ایران از قدرت خود استفاده کند

ظریف با بیان این‌که “در دولت یازدهم موانعی که باعث می‌شد این اقتدار نتواند خود را به منصه ظهور برساند تا حد قابل توجهی رفع شد و در واقع این اقتدار به ابزار قدرت تبدیل شد” اظهار کرد: ایران قبل از دوران دولت تدبیر و امید در شرایطی قرار داشت که کسانی که از واقعیت‌های انقلاب و وجود یک نظام مردم سالار دینی در منطقه نگران بودند، خیلی راحت می‌توانستند نگرانی‌های واقعی خود را با پوششی از سیاه‌نمایی از ایران و اجرای پروژه امنیتی‌سازی کردن ایران بپوشانند و ایران را مشکل اصلی جلوه دهند. تلاش دولت تدبیر و امید این بود که این پوشش را از روی قدرت واقعی ایران بردارد و این مسیر را فراهم کرد که ایران بتواند از واقعیت‌های قدرت خود استفاده کند. چون قدرت زمانی می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد که به نفوذ تبدیل شود و در نتیجه آسیب‌پذیری را کاهش دهد.

رییس دستگاه دیپلماسی کشور ادامه داد: لطف خداوند، هدایت‌های مقام معظم رهبری و شجاعت‌ دکتر روحانی باعث شد که این دولت بتواند شرایطی را فراهم کند تا جمهوری اسلامی را در سطح منطقه و جهان با یک نگاه مثبت معرفی کند.

به نتیجه رساندن مذاکرات شجاعت می‌خواهد

ظریف خاطرنشان کرد: نکته مهم در این راستا شجاعتی بود که برای تصمیم‌گیری در کشور نیاز بود. به طور قطع وارد شدن به مذاکره و رسیدن به نتیجه بسیار سخت‌تر از مذاکره و سخنرانی بی‌حاصل است. برای ورود به مذاکره و حصول نتیجه باید تلاش زیادی انجام شده و حواس‌ها در تمام طول مذاکره بر روی مساله متمرکز باشد، اما برای سخنرانی و قرائت یک متن، بعد از تهیه و تدوین سخنرانی علی‌القاعده اتفاقی نمی‌افتد و شما نیز نباید خیلی نگران مسائل پس از آن باشید، ‌اما مذاکره و ورود به آن شجاعت می‌خواهد و مهم‌تر از آن داشتن شجاعت برای به نتیجه رساندن مذاکرات است.

وزیر امور خارجه کشورمان تصریح کرد: مذاکره به معنای تحمیل نیست و یک طرف نمی‌تواند نظر خود را به طرف مقابل تحمیل کند و درک این‌ واقعیت‌ها در جریان مذاکرات هسته‌ای توانست در کشور شکل بگیرد. مجموعه این اتفاق‌ها باعث شد اقتدار واقعی ایران که زاییده جمهوری اسلامی است، در صحنه بین‌المللی متبلور شود و زنجیرهایی که علیه ایران از طریق پروژه ایران‌هراسی، تحریم‌ها و قطعنامه‌های فصل هفتمی شورای امنیت ایجاده شده بود، گسسته شود. در آن مقطع شاهد بودیم که هر روز در صحنه بین‌المللی تصمیمی علیه ایران اتخاذ می‌شد ولی این روند با شروع مذاکرات متوقف شد و ایران از کشوری که از ورود به نشست‌های بین‌المللی منع شده بود به کشوری تبدیل شد که خودش در مورد این‌که چه کشورهایی در نشست‌های بین‌المللی حضور پیدا کنند، تصمیم‌گیری می‌کند. این موضوع فقط در مورد نشست آستانه درباره سوریه صورت نگرفت، بلکه در اجلاس لوزان نیز ایران تصمیم گرفت که عراق و مصر را اضافه کند و دیگر کشورها ناگزیر شدند که این موضوع را بپذیرند.

برخی دوستان به تاثیرگذاری دیپلماسی آلرژی دارند

ظریف در بخشی دیگر از این گفت‌وگو با بیان این‌که “برخی از دوستان مقداری به این موضوع آلرژی دارند که بپذیرند دیپلماسی می‌تواند تاثیرگذار باشد” تصریح کرد: این دوستان تصور می‌کنند کسانی که از دیپلماسی صحبت می‌کنند به دیگر ابعاد اقتدار ایران توجهی ندارند،‌ اما واقعیت این است که ما همین قدرت را در گذشته داشتیم، از همین امکانات برخوردار بودیم ولی نه به هیچ اجلاس بین‌المللی دعوت می‌شدیم و نه در هیچ کجا کسی ما را تحویل می‌گرفت. از طرفی هر روز فشارهای جدیدی بر مردم وارد می‌شد. این‌ها همه واقعیت‌هایی است که چهار سال پیش وجود داشت ولی امروز خوشبختانه وجود ندارد و این‌ها همه برمی‌گردد به شجاعت و شهامتی که رئیس‌جمهور تحت هدایت‌های مدبرانه رهبری داشتند و توانستند مسیر دیپلماسی کشور را به سمت درست و مناسب سوق دهند.

برخی به دیپلماسی آلرژی دارند

وزیر امور خارجه کشورمان در پاسخ به این پرسش که شما بارها در صحبت‌های خود یکی از پایه‌های اقتدار کشور را حضور مردم در صحنه انتخابات عنوان کرده و اعلام کردید دولت و دستگاه دیپلماسی کشور با اتکا به قدرت مردم و انتخابی که در سال ۹۲ انجام دادند، امور خود را پیش بردند، با توجه به این‌که در چند هفته آینده انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم برگزار می‌شود،‌ توصیه شما به مردم برای یک انتخاب خوب چیست؟ خاطرنشان کرد: مهم‌ترین نکته‌ای که در این ارتباط باید بر آن تاکید کرد، حضور مردم در پای صندوق‌های رای است. بارها گفته‌ام، اگر حضور ۷۳ درصدی مردم در انتخابات سال ۹۲ نبود، کسانی که اعمال فشار بر ملت ایران را تدارک دیده بودند، احساس می‌کردند که به خواسته خود رسیده‌اند و توانسته‌اند مردم را از حاکمیت جدا کنند، چراکه هدف آنها از تحریم همین موضوع بود. باید توجه داشت هدف تحریم صرفا اعمال فشار بر اقتصاد کشور نبود، بلکه تحریم‌کنندگان می‌خواستند با جدا کردن مردم از حاکمیت به آرزوها و خواسته‌های خود برسند ولی مردم حضوری مناسب در انتخابات داشتند و توهم آنها را شکستند. شکسته شدن آن توهم باعث شد که طرف مقابل به پای میز مذاکره بیاید و ما نباید این را فراموش کنیم.

وی گفت: حضور مردم در صحنه برای تمام کشور اقتدار می‌آورد و به همین خاطر است که مقام معظم رهبری هم در این دوره و هم در دوره قبل تاکید کردند که همه در پای صندوق‌های رای حضور پیدا کنند، حتی کسانی که با سلایق حاکمیت منطبق نیستند و سلایق دیگری دارند، ایشان خواستند آنها نیز پای صندوق‌های رای بیایند برای این‌که با این حضور بدخواهان این ملت ناامید شوند و یک بار دیگر به این نتیجه برسند که با فشار نمی‌توانند خواسته‌های خود را به مردم ایران تحمیل کنند.

مردم با حضور خود در صحنه بارها به دنیا ثابت کردند که “هیچ وقت یک ایرانی را تهدید نکنند”

رییس دستگاه دیپلماسی کشور افزود: مردم ایران در راهپیمایی ۲۲ بهمن سال گذشته بعد از این‌که دولت‌مردان جدید آمریکا به مردم ایران اهانت‌ کردند با حضور یک‌پارچه خود نشان دادند که ایرانی توهین و تهدید را نمی‌پذیرد و باید با ایرانی با زبان تکریم و احترام صحبت کرد. نباید ایرانی را تهدید کرد، مردم ایران با حضور خود در صحنه بارها این جمله را به دنیا ثابت کردند که “هیچ وقت یک ایرانی را تهدید نکنند” و قطعا مردم در انتخابات پیش رو نیز با حضور باشکوه‌ خود بار دیگر این واقعیت را نشان خواهند داد.

نوع انتخاب مردم مشخص می‌کند کشور در چهار سال آینده در چه مسیری حرکت می‌کند

ظریف با بیان این‌که “نوع انتخاب مردم تاثیر اساسی در آینده کشور دارد و این‌گونه نیست که نوع انتخاب کم‌تاثیر باشد” اظهار کرد: شما نمود تاثیر این نوع انتخاب را در فاصله سال‌های ۸۴ تا ۹۲ و هم‌چنین اتفاقاتی که بعد از ۹۲ رخ داد، مشاهده کردید. واقعیت آن است که این انتخاب است که مشخص می‌کند کشور در چهار سال آینده در چه مسیری حرکت می‌کند. مردم می‌توانند قضاوت کنند که سیاست‌های اتخاذ شده در آن هشت سال کشور را به چه مسیری برد و سیاست‌های اتخاذ شده در این چهار سال کشور را به چه سمتی سوق داده است.

در دولت یازدهم سیاست خارجی به کمک معیشت مردم آمد

وی با بیان این‌که برای تداوم اقتدار و حضور عزت‌مندانه ایران در صحنه بین‌المللی و تداوم سیاست تعاملی ایران در عرصه جهانی همراه با حفظ عزت و کرامت ایرانی نیاز است سیاست‌های به کار گرفته شده در چهار سال گذشته ادامه پیدا کند، گفت: تداوم چنین روندی نیاز امروز کشور و اقتصاد میهن عزیزمان است. سال‌های قبل در کشور از جیب و معیشت مردم برای برخی از شعارها هزینه کردیم، ولی امروز در اثر سیاست‌های دولت یازدهم، سیاست خارجی به کمک معیشت مردم آمده و این نشان‌دهنده تفاوتی است که انتخاب مردم در روز رای‌گیری می‌تواند بر آینده کشور و معیشت آنها داشته باشد.

رییس دستگاه دیپلماسی کشور در عین حال با اشاره به اثرات تحریم‌ها بر اقتصاد کشور تاکید کرد که برای اصلاح آن‌چه در آن هشت سال رخ داد، نیاز به زمان داریم.

وی افزود: تا به امروز برای رفع آن مشکلات و حفظ اقتدارمان به میزان قابل توجهی در مسیر صحیح پیش رفته‌ایم. در حال حاضر یک سال و چهار ماه از اجرای برجام می‌گذرد و در این مدت بسیاری از مشکلاتی که غربی‌ها در مراحل متعدد به این کشور تحمیل کردند، آرام آرام رفع شده است.

امروز کم‌تر ناگزیریم پول خود را با چمدان حمل و نقل کنیم

ظریف با اشاره به تحریم نفتی که از سوی غربی‌ها در مقطعی علیه ایران اعمال شد، خاطرنشان کرد: آنها در مقطعی می‌خواستند ایران را تحریم نفتی کنند، به خودشان شش ماه فرصت دادند تا خودشان را در این ارتباط آماده کنند به نحوی که در ارتباط با اعمال این تحریم‌ها ضرر نکنند. ما نیز برای این‌که شرایط را به قبل برگردانیم نیازمند به زمان هستیم. البته الحمدالله با تدابیر خوبی که قبل از پایان تحریم‌ها از سوی رئیس‌جمهور، وزیر نفت و سایر کارکنان صنعت نفت کشور اندیشیده شد، توانستیم سریع‌تر از زمانی که دنیا تصور می‌کرد فرصت از دست رفته کشور در زمینه تولید و صادرات صنعت نفت را بازیابی کنیم. البته در حوزه‌های دیگر ممکن است این روند بیش‌تر طول کشد، ولی واقعیت این است که در مسیر صحیح حرکت کرده‌ایم. امروز سرمایه‌گذاران خارجی در بازار ایران حضور دارند، بانک‌های خارجی با ایران تعامل می‌کنند و ما کم‌تر ناگزیر می‌شویم که پول خود را با چمدان حمل و نقل کنیم.

وزیر امور خارجه کشورمان افزود: در مقطعی میلیاردها دلار از درآمدهای مردم در اختیار کسانی قرار گرفت که معلوم نیست به بهانه دور زدن تحریم‌ها چگونه آن اموال را حیف و میل کردند. ده‌ها میلیارد دلار از پولی که به هر دلار آن مردم این کشور نیازمند هستند به خاطر تحریم‌هایی که به دلیل عدم توجه به واقعیت‌های بین‌المللی به این کشور تحمیل شد، هدر رفت. بنا بر این توجه به این مسایل و تفاوت‌های ایجاد شده در روز انتخابات می‌تواند آینده کشور و مردم را رقم بزند و یقین دارم مردم در این انتخابات نیز مثل گذشته انتخابی هوشمندانه و دقیق خواهند داشت.

او در پاسخ به این پرسش که اشاره کردید در طول چهار سال گذشته دستگاه سیاست خارجی به معیشت مردم توجه داشته است. هم‌چنین در ابتدای سال ۹۶ در سخنانی گفتید از امروز برجام یعنی “برنامه جامع اقتصاد مقاومتی”، وزارت خارجه در ارتباط با اقتصاد مقاومتی و دیپلماسی اقتصادی چه اقداماتی را در این چهار سال انجام داد و پاسخ شما به منتقدانی که می‌گویند رفت و آمد تجار و بازرگانان خارجی به ایران نتیجه‌ای به همراه نداشته است، چیست؟ گفت: در حوزه اقتصاد وزارت خارجه دو کار مهم را انجام داده است. یکی از مهم‌ترین کارها این بود که فکر، طراحی و برنامه‌ریزی اقتصادی را وارد دستور کار وزارت خارجه کرد. وزارت خارجه پیش از این به دلیل واقعیت‌های منطقه‌ای و جهانی و مساله جنگ تحمیلی و موضوع هسته‌ای همواره نگاه سیاسی و امنیتی داشته ولی ما سعی کردیم در طول این مدت نگاه اقتصادی را نیز در این وزارت‌خانه حاکم کنیم که در ابتدای کار دولت، مصادف با آغاز مذاکرات هسته‌ای تاکید بر این شد که وزارت خارجه نگاه اقتصادی را در اولویت قرار دهد.

برخی به دیپلماسی آلرژی دارند

ظریف افزود: از دیگر سو وزارت خارجه در طول این مدت تلاش کرد موانعی که موجب قفل شدن فعالیت‌های اقتصادی خارجی کشور می‌شد را رفع کند. پیش از آن مجبور بودیم برای دور زدن تحریم‌ها ۳۵ میلیارد دلار در اختیار کسانی قرار دهیم که معلوم نیست این پول‌ها را چگونه حیف و میل کردند و کجا بردند. هم‌چنین در آن مقطع به خاطر تحریم‌ها مجبور بودیم مقادیر زیادی از ذخایر ارزی خود را جهت مبادله با دیگر کشورها به ارز محلی تبدیل کنیم یا از این سرمایه‌ها به عنوان ضمانت سرمایه‌گذاری استفاده کنیم، ولی اکنون این موانع برداشته شده است. امروز با همه کشورها بر اساس روند عادی همکاری می‌کنیم. نفت‌مان را می‌فروشیم و پول‌مان را می‌گیریم و اگر بخواهیم سرمایه‌ جذب کنیم بر اساس مقررات عادی در دنیا این کار را انجام می‌دهیم نه این‌که ناگزیر باشیم مقداری از پول خودمان را برای ضمانت سرمایه‌گذاری خارجی یا ضمانت فاینانس بلوکه کنیم.

رییس دستگاه دیپلماسی در پاسخ به ادعای کسانی که می‌گویند رفت وآمد بازرگانان، تجار و کارآفرینان خارجی به ایران نتیجه‌ای نداشته است، گفت:‌ شما برای این‌که یک قرارداد عادی حتی در داخل کشور امضا کنید، ماه‌ها مذاکره می‌کنید. برای خرید یک خانه ممکن است چندین جلسه و مذاکره در دفتر املاک برگزار کنید تا بتوانید یک خانه را معامله کنید. حال شما می‌خواهید بعد از یک دوره طولانی که ایران از نظر اقتصادی از دنیا جدا بوده و موانعی برای توسعه روابط اقتصادی در بعد خارجی داشته یک حرکت جدیدی را آغاز کنید. برای انجام این امر چقدر فرصت نیاز است؟ یک روز، یک ماه، دو ماه؟ چه میزان زمان نیاز است؟ چگونه است برخی از دوستان خیلی سریع به این نتیجه رسیده‌اند که برجام نتیجه نداشته و این رفت و آمدها صرفا تشریفاتی بوده است؟

این دیپلمات ارشد کشورمان با تاکید بر این‌که این رفت و آمدها باید صورت بگیرد، افزود: شما اطمینان داشته باشید صدها سرمایه‌گذار کارآفرین و بنگاه اقتصادی که به ایران آمده بودند نمی‌خواستند با سفر به ایران وقت و پول خود را تلف کنند یا برای نشان دادن حمایت‌شان از کسی این سفرها را انجام نداده‌اند. با رفع موانع یک فرصت جدید برای ایران و جهان آغاز شد و این رفت و آمدها صورت گرفت و وزارت خارجه هم برای جذب این امکانات به وظایف خود عمل کرد.

هواپیماهای کاغذی اکنون روی زمین است و آقایان بر آن سوار می‌شوند

وی خاطرنشان کرد: این رفت و آمدها و گفت‌وگو در نهایت تبدیل به قرارداد می‌شود و این قراردادها به ساخت کارخانه، افزایش صادرات و هر آن‌چه که نیاز کشور است تبدیل خواهد شد. به طور مثال در مورد موضوع خرید هواپیما نگاه کنید همین دوستانی که این اتهام را مطرح می‌کنند که این رفت و آمدها بی‌فایده بوده است، از خرید هواپیما با عنوان “پرواز هواپیماهای کاغذی در فضای انتخابات” نام می‌بردند. اکنون این هواپیماهای کاغذی روی زمین است و خود آقایان بر آن سوار شده‌اند.

ظریف تاکید کرد: برای همین هواپیماها بیش از دو سال مذاکره شد. از همان روزی که برای توافق ژنو مذاکره می‌کردیم این دغدغه را داشتیم که چرا مردم با استرس و نگرانی باید سوار هواپیما شوند. بر اساس همین دغدغه در توافق ژنو توانستیم بحث “تعمیر” هواپیماهای ایرانی را بگنجانیم، بعد از آن، ۱۸ ماه مذاکره برای خرید هواپیما انجام شد و با اجرایی شدن برجام ۹ ماه تلاش شد تا بتوانیم مجوزهای لازم را برای خرید بگیریم. همه این اقدامات زمان‌بر بود. تا کنون ۳ هواپیما در آسمان‌ ایران پرواز می‌کند. هواپیما یک نمونه است، نمونه‌های این موضوع را در بحث نیروگاه، راه‌آهن وموضوعات دیگر نیز شاهد هستیم.

رییس دستگاه دیپلماسی در ادامه تصریح کرد: در دولت یازدهم به دنبال این نبودیم که قراردادهایی ببندیم تا منافع ملی مورد تهدید قرار گیرد. دولت یازدهم در این زمینه وسواس زیادی به خرج داده است. ما اکنون میلیاردها دلار پیشنهاد سرمایه‌گذاری آماده داریم، اما این پیشنهادها به دلیل این‌که ممکن است برخی از شرایط آن خوب نباشد از جمله این‌که میزان استفاده از نیروی انسانی و تکنولوژی کشورمان در این قراردادها کم باشد یا به تولید کالاهای ایرانی ضربه وارد کنند، امضا نشده‌اند.

وی با بیان این‌که در چهار سال گذشته توانستیم مزاحمت‌هایی که در عرصه اقتصادی در خارج از کشور وجود داشت را تا حدودی برطرف کنیم افزود: برای تحقق این هدف نه به دنبال واردات بی‌رویه هستیم، نه به دنبال برنامه بدون هدف. ما در سه حوزه تاکید کرده‌ایم که واردات باید صورت گیرد که این سه حوزه عبارتند از واردات سرمایه خارجی، واردات فن‌آوری و افزایش ورود گردشگران به کشور. این موضوع را نیز به نمایندگی‌های ایران در خارج از کشور اعلام کرده‌ایم. در بحث صادرات نیز به دنبال افزایش صادرات کالاهای غیرنفتی ایرانی هستیم.

تولید مدنظر رهبری به صادرات هم نگاه دارد

ظریف ادامه داد: تولیدی که مورد نظر رهبری است و باید به اشتغال منجر ‌شود به طور قطع با محدود شدن در بازار ایران به دست نمی‌آید و ایشان نیز این موضوع را مطرح کردند که این تولید باید نگاهی به صادرات نیز داشته باشد. تولیدی که برای مصرف‌کننده ایرانی است، اما هم‌زمان می‌شود آن را به خارج از کشور نیز صادرات کرد.

وی هم‌چنین با بیان این‌که ما می‌توانیم در بخش صادرات خدمات فنی، مهندسی نیز گام‌های خوبی برداریم، افزود:‌ صادرکنندگان خدمات فنی، مهندسی در کشور می‌توانند میلیاردها دلار سالانه برای کشور درآمدزایی داشته باشند ولی به خاطر موانع بانکی دوران گذشته که از کاغذ پاره خطاب کردن تحریم‌ها به وجود آمده بود و مردم ما را به آن وضعیت کشانده بود، نمی‌توانستند در این ارتباط اقدامی انجام دهند و خدمات خود را به خارج صادر کنند. ما وظیفه داشتیم که این روند را تسهیل کنیم. اقداماتی در این زمینه انجام شده است، گرچه می‌دانیم هنوز به طور کامل انجام نشده و باید کارها ادامه پیدا کند.

ظریف هم‌چنین بر صدور نیروهای متخصص مازاد در داخل کشور به عنوان یکی از اولویت‌های وزارت خارجه تاکید کرد.

اولویت اول وزارت خارجه در آینده “حفظ برجام و استفاده بهینه از آن برای معیشت مردم” است

وزیر امور خارجه در پاسخ به این پرسش که به عنوان یک دیپلمات مطرح در عرصه بین‌المللی در دولت آینده در عرصه سیاست خارجی باید چه اولویت‌هایی را پیگیری کرد؟ گفت: من سه اولویت را مدنظر دارم. اولویت اول حفظ برجام و استفاده بهینه از آن برای معیشت مردم است. اولویت دوم تعامل با همسایگان و کشورهای منطقه است که همیشه تاکید داشتیم باید روابط‌مان با همسایگان بهبود پیدا کند و محیط امنی در منطقه ایجاد شود. ما در منطقه، کشوری امن هستیم ولی برای امنیت هزینه می‌دهیم و اگر شرایط منطقه بهبود پیدا کند این هزینه کمتر خواهد شد.

وی اولویت سوم را پیشرفت اقتصادی کشور دانست و گفت:‌ به نظرم هر دولتی که روی کار بیاید باید این سه اولویت را در نظر بگیرد و آن‌ها را پیگیری کند. فکر می‌کنم گسترش بستر و سیاست کنونی بهترین راهی است که ما از طریق آن می‌توانیم به این اولویت‌ها دست پیدا کنیم.

برای تغییر خانم افخم فشار بود اما من از آن تاثیر نپذیرفتم

دیپلمات عالی رتبه کشورمان در پاسخ به این پرسش که شما در ابتدای ورودتان به وزارت خارجه به عنوان وزیر در اقدامی ساختارشکنانه یک خانم را به عنوان سخنگوی وزارت خارجه انتخاب کردید، ولی در ادامه به نظر می‌رسد که به علت برخی فشارها در تصمیم‌تان تجدیدنظر کردید و فرد دیگری را به عنوان سخنگو انتخاب کردید و خانم مرضیه افخم نیز به عنوان اولین سفیر ایران در تاریخ جمهوری اسلامی به مالزی اعزام شد، کشوری که چندان در صحنه رسانه‌ای و سیاسی در دنیا مطرح نیست، خاطرنشان کرد: من با پیش فرض شما موافق نیستم. خانم افخم از سخنگوهای بسیار خوب وزارت خارجه بود. به شما اطمینان می‌دهم که فشاری برای تغییر ایشان نبود، البته برای این‌که خلاف نگفته باشم، باید بگویم فشار بود ولی من از این فشارها خیلی تاثیر نمی‌پذیرم.

وی ادامه داد: خانم افخم به عنوان اولین سخنگوی زن وزارت خارجه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی معرفی شدند و بعد از مدتی نیز به عنوان اولین سفیر زن در جمهوری اسلامی ایران و دومین سفیر زن در تاریخ ایران ماموریت خود را در سفارت کشورمان در مالزی آغاز کردند. در آن مقطع در بین افرادی که برای انتخاب یک زن به عنوان سفیر مطرح بودند، خانم افخم تنها کسی بود که توان این کار را داشت، البته در آن مقطع یک همکار خانم دیگر نیز داشتیم که این امکان را داشت که به عنوان سفیر مطرح شود ولی ایشان و همسرشان یک زوج دیپلمات بودند و این دفعه نوبت همسرشان بود که مسوولیت بپذیرند و من نمی‌خواستم در موضوعات خانوادگی باعث اختلافات خانوادگی شوم.

ظریف گفت: در آن مقطع خانم افخم تنها فرد آماده‌ای بود که می‌توانستیم به عنوان اولین سفیر زن بعد از انقلاب اسلامی معرفی‌شان کنیم. بعد از این‌که ایشان مسوولیت سفارت را پذیرفتند، مدت‌ها جستجو کردیم که خانم دیگری را به عنوان جانشین ایشان برای سمت سخنگویی معرفی کنیم. اما این جستجوها به نتیجه نرسید. البته من معتقدم این موضوع ظلم به خانم‌ها است که یک نفر را به خاطر اینکه زن است در مسوولیتی بگذاریم که نتواند از پس آن به خوبی برآید. البته شاید من نیز خوب جستجو نکردم و در نهایت در آن مقطع به این نتیجه رسیدیم که فرد دیگری را به عنوان سخنگو معرفی کنیم.

از اهدافم در جهت ارتقاء زنان و مشارکت آن‌ها در عرصه دیپلماسی عقب‌نشینی نکرده‌ام

رییس دستگاه دیپلماسی با تاکید بر این‌که از اهدافم در جهت ارتقاء زنان در وزارت خارجه و گسترش مشارکت آن‌ها در عرصه دیپلماسی عقب‌نشینی نکرده‌ام، ادامه داد: به طور قطع سفیران زن دیگری نیز خواهیم داشت و از آنان در سمت‌های بالاتر در وزارت خارجه استفاده خواهدشد. البته معتقدبه ظاهرسازی دراین زمینه نیستم وخانم افخم نیزدرآن هنگام که به عنوان سخنگومعرفی شدند،قدیمی‌ترین عضوبخش دیپلماسی عمومی وزارتخارجه بود و اگر می‌خواستیم انصاف به خرج دهیم این حق بود که خانم افخم را به عنوان سخنگو انتخاب کنیم، و بعد هم برای انتخاب اولین سفیر زن، ایشان بر دیگر همکاران مقدم بود چراکه عالی‌ترین زن وزارت خارجه از نظر سمت ایشان بودند.

برخی به دیپلماسی آلرژی دارند

وی با اشاره به اهمیت معرفی مرضیه افخم به عنوان سفیر ایران در مالزی خاطرنشان کرد:‌ بعد از حضور ایشان در نمایندگی ایران در کوآلالامپور روابط ما با مالزی دچار تحول کیفی شد. ما در آن مقطع در بدترین شرایط روابط با مالزی قرار داشتیم، ولی اکنون این روابط به سطحی رسیده که آقای روحانی چندی پیش سفری خوب و موفقیت‌آمیز به مالزی داشتند. روابط دو کشور امروز بهبود پیدا کرده است، اگرچه با سطح مطلوب مورد نظر هنوز فاصله داریم، ولی در مسیر درستی حرکت می‌کنیم.

این دیپلمات عالی رتبه کشورمان تاکید کرد: خانم افخم با انتخاب به عنوان سفیر ایران در مالزی ارتقاء ‌پیدا کردند نه تنزل مقام.

دنبال درگیری با عربستان نیستیم

ظریف در پاسخ به این پرسش که با اعزام حجاج ایرانی، تکلیف رابطه ایران و عربستان چه می‌شود؟ گفت:‌این‌که زائران ایرانی امسال به حج می‌روند اتفاق بسیار خوبی است. ما همیشه برای گفت‌وگو و حل و فصل مشکلات با همسایگانمان آمادگی داشته‌ایم و اگر دولت عربستان از سیاست‌های کوته‌بینانه، حمایت از گروه‌های تکفیری و افراطی و جنگ علیه مردم یمن دست بکشد، ما آمادگی داریم کمک کنیم روابط ایران و عربستان به سمت روابطی سازنده سوق پیداکند.

وی در مورد پیشنهاد میانجی‌گری برخی کشورها بین ایران و عربستان نیز تاکید کرد:‌ ما هیچ وقت میانجی را رد نکرده‌ایم. مقامات پاکستانی، اندونزی، قزاقستانی و روسی پیشنهادهایی را در این ارتباط مطرح کردند و ما مخالفتی نکردیم. ما دنبال درگیری با عربستان نیستیم. مشکل ما با عربستان مربوط به بحث میانجی نیست. مشکل این است که عربستان به دنبال ایجاد تنش است؛ بحث میانجی و غیر میانجی مطرح نیست. آن‌چه لازم است تغییر کند ذهنیت و روش مقامات سعودی است.

ما نمی‌خواستیم در دنیا به مردم ایران به چشم دیگری جز احترام نگاه شود

ظریف در ادامه گفت‌وگویش با ما، در پاسخ به این پرسش چه نگرانی‌هایی موجب شد تا دولت یازدهم و تصمیم‌گیران کشور با رویکردی جدی با شروع به کار دولت یازدهم وارد مذاکره‌ شوند؟ گفت: یک نکته این‌که ما اعتقاد داشتیم، مردم ایران سزاوار احترام بیش‌تری هستند تا این‌که به آنها در دنیا به چشم دیگری نگاه شود. ما آن نگاه به مردم ایران را نمی‌پسندیم و فکر می‌کنیم مردم هم این نگاه را نمی‌پسندیدند. این نوع نگاه و برخوردها با عزت ایرانی و سربلندی مردم ایران سازگاری نداشت و خوب نبود که با مردم ایران این‌گونه رفتار ‌شود.

وی گفت: یک زمانی ویزا نمی‌دادند و انواع توهین‌ها و اهانت‌ها می‌شد اما در دولت یازدهم تلاش شد این روند تغییر کند.

وزیر امور خارجه کشورمان ادامه داد: نکته دوم این بود که آمریکایی‌ها تحریم‌هایی را علیه ایران از سال ۸۶ اعمال کردند که این تحریم‌ها در بستر سازمان ملل متحد و شورای امنیت بود و نتیجه و اثر تحریم‌های آمریکا که از سی سال پیش وجود داشت را بسیار گسترده‌تر کرد. اگر به روند تحریم‌ها نگاه کنید می‌بینید که تحریم‌ها یکی پس از دیگری اعمال می‌شد و کشورهای اروپایی و غیره به دنبال آمریکا، آن‌ها را اجرا می‌کردند. حتی کشورهای کوچک مقررات تحریم‌ها را به تمامی دستگاه‌هایشان ابلاغ می‌کردند و ما این واقعیت تلخ را زمانی متوجه شدیم که پس از برجام تحریم‌ها برداشته ‌شد و ما مجبور شدیم یکی یکی به این کشورها برویم یا رایزنی کنیم و به آنها بگوییم که تحریم‌ها برداشته شده است و آنها باید دستورات قدیمی را لغو کنند و لغو تحریم‌ها را به دستگاه‌هایشان ابلاغ کنند.

ظریف ادامه داد: تحریم‌ها صادرات نفت ایران را در طی یک سال و نیم تا دو سال از دو میلیون و نیم بشکه به ۹۰۰ هزار بشکه رساند. علاوه بر کاهش صادرات نفت، آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها بازار را طوری از نفت اشباع کردند که نه تنها نفت گران نشد، بلکه ارزان هم شد و نفت در دولت دهم از ۱۰۷ دلار روند نزولی به سمت ۹۶ دلار را در اوج تحریم‌ها شروع کرد.

اگر صادرات نفت به کمتر از ۲۰۰ هزار بشکه می‌رسید کدام یک از برنامه‌های عادی کشور قابل اجرا بود؟

رییس دستگاه دیپلماسی گفت: بر اساس قطعنامه‌هایی که در دولت دهم در کنگره آمریکا با پشتوانه تحریم‌های شورای امنیت صادر شد، اگر همان روند گذشته ادامه می‌یافت، امروز صادرات نفت‌مان به کمتر از ۲۰۰ هزار بشکه می‌رسید. سوال من این است که با این میزان صادرات کدام یک از برنامه‌های عادی کشور قابل اجرا بود؟ کدام یک از برنامه‌های رسیدگی به محرومان قابل انجام بود؟ اما این هم پایان کار نبود. روزهای ابتدایی شروع به کار دولت یازدهم، قانونی در مجلس نمایندگان آمریکا که مدت‌ها درباره آن بحث شده بود به تصویب رسید که بر اساس آن فروش نفت ایران در مدت کوتاهی به صفر می‌رسید و بر اساس آن قانون دولت آمریکا دیگر نمی‌توانست حتی با ما مذاکره کند، چون دیگر اختیار تعلیق یا لغو تحریم‌ها را نداشت و این مساله به اجازه سنا منوط می‌شد. هم‌چنین اگر از سوی سنا این قانون تصویب می‌شد، وارد بحرانی می‌شدیم که آن بحران نه این‌که بگویم به جنگ اما حتما به شرایط تندتری می‌انجامید.

توافق کردن بیش‌تر از خارج شدن از مذاکره شجاعت می‌خواهد

به لطف خدا هم سرمان بالاست و هم از جیب مردم خرج نکردیم

وی در ادامه خاطرنشان کرد: اگر مقام معظم رهبری بحث نرمش قهرمانانه را مطرح نمی‌کردند و رییس‌جمهوری شجاعت انجام توافق را نداشت به توافق نمی‌رسیدیم. توافق خیلی بیش‌تر از خارج شدن بدون توافق از پشت میز مذاکره شجاعت می‌خواهد. چون در صورت خارج شدن از مذاکره، همه مردم با احساسات وطن‌پرستی از مذاکره کننده حمایت می‌کنند؛ آن وقت شاید شما سرت را بالا بگیری اما مردم پولش را می‌پردازند. اما الان به لطف خدا هم سرمان بالاست و هم از جیب مردم خرج نکرده ایم.

زمان به میوه نشستن تلاش‌ها در چارچوب برجام به تدریج فرا می‌رسد

وزیر امور خارجه کشورمان در پاسخ به این پرسش که برجام در چهار سال آینده چه تاثیرات و تحولی در زندگی و اقتصاد کشور ایجاد خواهد کرد؟ گفت: در یک سال و چهار ماه گذشته که از اجرای برجام می‌گذرد هرچه پیش رفتیم موفقیت‌های بیش‌تری داشته‌ایم و موانع را یکی پس از دیگری از بین بردیم. توانستیم سرمایه خارجی را وارد کشور کنیم و موانع بانکی را برای صادرات غیرنفتی حذف کنیم تا صادرکنندگان به تدریج به روش‌های معمول دنیا نه از طریق صرافی‌ها کارشان را ادامه دهند. البته هنوز در شرایط ایده‌آل قرار نگرفتیم. در هر حال زمان به میوه نشستن این تلاش‌ها به تدریج فرا می‌رسد و باید اجازه داد بستری که این تلاش‌ها در آن شکل گرفته، ادامه داشته باشد تا از آن استفاده کرد.

وی ادامه داد: هم‌چنین نیاز است با بدعهدی‌های آمریکا با زبانی که آمریکا را منزوی کند نه ما را، برخورد شود. همان‌طور که الان این‌طور است. اکنون شاهد هستیم که حتی اعضای دولت و اعضای کنگره  آمریکا این ادعا را دارند که اگر وارد مسیر تقابلی با ایران شوند و از برجام خارج شوند، آمریکا را در دنیا منزوی می‌کنند.

ظریف تاکید کرد: هنر دیپلماسی ایرانی این بوده است که با پشتوانه مردم، رهبری و رییس‌جمهور توانستیم شرایطی را ایجاد کنیم که برخلاف گذشته الان آمریکا نگران است که اگر بخواهد اقدامی علیه ایران انجام دهد یا از برجام خارج شود، نزدیک‌ترین متحدانش از آن حمایت نکنند.

وی ادامه داد: بازگرداندن شرایط به قبل از تحریم‌ها امری زمان‌بر است. همان‌طور که آثار رکود همان لحظه تحریم نشان داده نشد و یک سال بعد از اعمال سنگین‌ترین تحریم‌ها، به تدریج به رشد منهای ۶٫۸ درصد رسیدیم، امروز باید برای بازگشت به شرایط قبل و بهتر از آن صبر داشته باشیم. به‌علاوه ترجمه بهبود شرایط به بهتر شدن وضع معیشت مردم نیز زمان‌بر است. مردم در گذشته در شرایط ناگواری زندگی می‌کردند و هر روز نیز آن شرایط بدتر می‌شد. یادمان نرفته است که وقتی به فروشگاهی می‌رفتیم و کالایی را خریداری می‌کردیم، روز بعد همان کالا را با قیمتی بالاتر خریداری می‌کردیم و گاهی آن کالا را اصلا به خاطر مشخص نبودن قیمتش نمی‌فروختند.

برخی به دیپلماسی آلرژی دارند

وزیر امور خارجه کشورمان تاکید کرد: امروز بعضی دوستان تلاش می‌کنند مردم را به فراموشی بکشانند اما مردم یادشان نرفته است در چه شرایطی بودند و الان در چه شرایطی. معتقدم امروز در بستری دیگر به سمت حل و فصل مشکلات و بهبود معیشت مردم حرکت می‌کنیم.

ظریف در پاسخ به این پرسش که اگر در دولت آینده آقای روحانی روی کار باشند و شما نیز سکان دستگاه دیپلماسی را در دست داشته باشید و برجام به هر دلیلی از بین برود، رویکرد دستگاه دیپلماسی با این مساله چه خواهد بود؟ با بیان این‌که دیپلماسی همیشه حتی در جنگ باید جریان داشته باشد و این یک واقعیت است، گفت: با این‌که می‌گویند جنگ پایان دیپلماسی است موافق نیستم. دیپلماسی حتی در زمان جنگ هم متوقف نمی‌شود. اما به نظرم وظیفه اول دیپلماسی این است که مانع از بروز تهدید و جنگ شود. دیپلماسی به معنای تلاشی سنگین یا نبردی جدی در حوزه متفاوتی از تعامل است.

وی ادامه داد: درباره برجام فکر می‌کنم لازم است دنیا اجازه ندهد که برجام نقض نشود و ما باید این روند را تقویت کنیم. اما ما که نمی‌توانیم عقلانیت طرف مقابل را تضمین کنیم، کما این‌که کشورهای غربی به ویژه ایالات متحده از این نوع تصمیمات غیرعقلانی درباره ایران در گذشته داشته‌اند. به همین دلیل برای این مرحله نیز در برجام طراحی و پیش‌بینی‌هایی انجام گرفته است.

وزیر امور خارجه کشورمان با اشاره به قطعنامه ۲۲۳۱ که در آن گفته شده است، اگر روزی تحریم‌ها برگردد ایران اعلام کرده است که برنامه هسته‌ای خود را بر می‌گرداند افزود: اگر تمام قطعنامه‌های شورای امنیت را نگاه کنید، حتی یک مورد پیدا نمی‌کنید که در آن نظر کشوری که قطعنامه درباره‌اش صادر شده است را بپرسند و آن را به عنوان راهکار خروج از قطعنامه نیز قید کرده باشند. اما در قطعنامه ۲۲۳۱ به شکل صریح به موضع ایران که در صورت بازگشت تحریم‌ها، ایران نیز اجرای برجام را متوقف خواهد کرد اشاره و به آن استناد شده است. در صحنه عمل نیز با تلاشی که همکاران ما در سازمان انرژی اتمی داشتند، توانستیم این زمینه را فراهم کنیم که اگر طرف مقابل بخواهد برجام را لغو کند نه به شرایط گذشته، بلکه به شرایط بهتر یعنی نه با IR-1  بلکه با R-6  یا IR-8 به غنی‌سازی ادامه دهیم و این را طرف مقابل به لحاظ سیاسی و حقوقی به خوبی می‌داند.

آمریکا متوقف کردن اجرای تحریم‌ها را تمدید خواهد کرد

رییس دستگاه دیپلماسی درباره نتایج برگزاری هفتمین کمیسیون مشترک برجام میان ایران و ۱+۵ در سطح معاونان گفت: نتیجه این کمیسیون این بود که همه از جمله آمریکایی‌ها بر اجرای برجام تاکید کردند. البته آمریکایی‌ها به حساب خود روندی را برای بررسی شروع کردند که از نظر ما مخالف تعهدات بین‌المللی آمریکایی‌هاست و در جلسه همه به ضرورت تعهد و اجرای برجام تاکید کردند و بیانیه ‌مثبتی هم در پایان منتشر شد. در عین حال نگرانی‌های ما از بدعهدی‌ها و تخلفات آمریکا همه ثبت و مکتوب شده است و این ساز و کاری است که در برجام دیده شده است.

ظریف در پاسخ به این پرسش که پیش‌بینی شما از برخورد دولت آمریکا با موضوع تمدید لغو یا تعلیق تحریم‌ها در ۱۹ می چگونه است؟ با تاکید بر گزارش وزیر خارجه آمریکا به کنگره درباره پایبندی ایران به برجام اظهار کرد: البته برای مانع شدن از آثار مثبت این گزارش خیلی فضاسازی منفی کردند، چون نمی‌توانستند برجام را نقض کنند از این رو نیاز بود پایبندی ایران به برجام را به کنگره اعلام کنند ولی در کنار آن فضاسازی منفی درباره موضوعات غیرمرتبط با برجام را هم انجام دادند.

وی در ادامه گفت: من احساس می‌کنم با توجه به سابقه اجرای برجام در این مدت و تعهدات برجامی که به عهده آمریکاست، آنها متوقف کردن اجرای تحریم‌ها را تمدید خواهند کرد.

ظریف امروز پیرتر، با تجربه‌تر و ان‌شالله عاقل‌تر شده است

وزیر امور خارجه در پایان گفت‌وگوی یک ساعته خود با ما در پاسخ به این پرسش که ظریف سال ۹۲ با ظریف سال ۹۶ چه تفاوتی کرده است، با خنده گفت: پیرتر شده است. تجربه بیش‌تری پیدا کرده است و ان‌شاء‌الله عاقل‌تر شده است.

وی ادامه داد: موقعی که این مسوولیت را بر عهده گرفتم این احساس را داشتم که باید خود را هزینه مردم و کشورم کنم و بر این مدار حرکت کنم، نه این که مردم و کشور را هزینه ادعاهای خود کنم، امیدوارم بر اساس همین نگاه حرکت کرده باشم و به آن پایبند بوده باشم و پایبند بمانم.


منبع: برترینها