ازدواج کاوه رضایی با ملی‌پوش والیبال/عکس

به گزارش ایلنا، کاوه رضایی مهاجم استقلال تهران شب گذشته با فرنوش شیخی بازیکن ملی‌پوش والیبال بانوان ازدواج کرد و به جمع متاهلان جدید این تیم پیوست. کاوه رضایی که در این فصل با گل‌های نجات بخش خود یکی از بازیکنان تاثیرگذار علیرضا منصوریان لقب گرفته و اکنون نیز با ۸ پاس گل به دنبال دریافت عنوان برترین پاسور فصل است، با فرنوش شیخی، والیبالیست ملی‌پوش ایران مراسم نامزدی خود را شب گذشته برگزار کرد. فرنوش شیخی، والیبالیست گرگانی تیم ملی برترین مدافع روی تور ایران محسوب می‌شود که در مسابقات انتخابی جام جهانی نیز بعنوان برترین بازیکن معرفی شد.

اتفاق جالب توجه در خصوص این والیبالیست این است که او ابتدا ورزش هندبال را انتخاب کرد و در ادامه با انتخاب فوتبال درون دروازه قرار گرفت و در نهایت با انتخاب والیبال به عنوان ورزش موردعلاقه‌اش به تیم ملی رسید. شماره ۱۶ تیم ملی ایران که علاقه خاصی به شماره ۱۴ دارد، در خصوص دلیل انتخاب این شماره پیراهن گفته: به شماره ۱۴ علاقه زیادی داشتم ولی اون زمان این شماره مخصوص یکی از بزرگان تیم ملی بود من هم به مناسبت اینکه در ۱۶ سالگی به تیم ملی دعوت شدم شماره پیراهنم رو ۱۶ انتخاب کردم. چند روز پیش نیز امید ابراهیمی مراسم ازدواج خود را جشن گرفت و با خسرو حیدری، دیگر بازیکن این تیم باجناق شده بود. در این فصل فرشید باقری و سیدحسین حسینی نیز از جمع آبی‌پوشان به جمع متاهلان پیوستند تا خبرهای خوشی در اردوی استقلال جاری باشد.


منبع: بهارنیوز

دُرد و دَرد بـرجـام!

محمود سعید
روزنامه بهار
توافق هسته‌ای ایران با گروه ۵+۱ در آستانه دو ساله شدن است اما هم‌چنان نقدها و نظرهای زیادی در این زمینه وجود دارد.  برخی از آن تحت عنوان شوکران و جام زهر یاد می‌کنند و بعضی‌ها نیز، برجام را عسل مصفا می‌خوانند اما واقعیت آن است که آنچه در برجام وجود دارد، آمیزه‌ای از حقایق سیاسی، اقتصادی، دیپلماتیک و حقوقی است که نمی‌توان در یک جمله آن را وصف کرد. جام برجام نه دُرد محض است و دَرد صرف که آثاری گاه مثبت و گاه بازدارنده دارد. می‌توان گفت، رفتارهای سیاسی کلان همواره روی اقتصاد آحاد و جوامع ذی‌ربط تاثیر می‌گذارد و طبیعی است که توافق هسته‌ای ایران با شش قدرت جهانی نیز تا حدود زیادی روی اقتصاد ایران و در برخی موارد روی مسائل تجاری کشورهای طرف اقتصادی ایران تاثیرگذار باشد. از این منظر بایسته است که در آستانه دو‌سالگی این اتفاق تاریخی، ارزیابی شفافی از آنچه برجام برجای گذارده است، داشته باشیم. کما اینکه امتیازات طرف ایرانی در مذاکرات هسته‌ای، عموما جنبه اقتصادی داشت که در اثر تحریم‌های اروپایی و آمریکایی، مراودات تجاری و مالی ایران دچار اختلال بزرگی شده بود که در این راستا، در برهه‌ای ایران برنامه‌هایی نیز برای دور زدن تحریم‌ها در پیش گرفت.

جام جهان‌نمای برجام
به‌طور کلی علاوه بر تعهدات طرف ایرانی به گروه موسوم به ۵+۱ که شامل کشورهای ایالات متحده آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، چین و روسیه بود، این شش قدرت جهانی نیز تعهداتی را در زمینه رفع تحریم‌های مرتبط با مسئله هسته‌ای ایران عهده‌دار شدند. براساس راه حل‌های به‌دست آمده، قرار بر این شد پس از اجرایی شدن برنامه جامع اقدام مشترک، تمامی قطعنامه‌های شورای امنیت لغو شود و همه تحریم‌های اقتصادی و مالی چند جانبه اروپا و یکجانبه آمریکا از جمله تحریم‌های مالی، بانکی، بیمه، سرمایه‌گذاری و تمامی خدمات مرتبط با آن‌ها در حوزه‌های مختلف از جمله نفت، گاز، پتروشیمی و خودروسازی لغو شوند. هم‌چنین تحریم‌ها علیه اشخاص حقیقی و حقوقی، سازمان‌ها، نهادهای دولتی و خصوصی تحت تحریم‌های مرتبط هسته‌ای ایران از جمله بانک مرکزی، سایر موسسات مالی و بانکی، سوئیفت، کشتیرانی و هواپیمایی جمهوری اسلامی، کشتیرانی نفت به‌طور همه‌جانبه برداشته شود. هم‌چنین شش کشور طرف مذاکره ایران متعهد شدند از وضع تحریم‌های جدید در موضوع هسته‌ای خودداری کنند. نکته حائز اهمیت در رابطه را رفع تحریم‌ها، مسئله هسته‌ای است چرا که فرایند کلی مذاکرات هسته‌ای ایران با شش قدرت جهانی، که به‌سرپرستی محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه ایران صورت پذیرفت، در زمینه مسائل هسته‌ای و تحریم‌های مرتبط با این موضوع بود.

نفت برنده اصلی بود
قطعا یکی از برندگان اصلی مذاکرات هسته‌ای و برجام، حوزه نفت و گاز ایران بود. امیرحسین زمانی‌نیا، معاون امور بین‌الملل و بازرگانی وزارت نفت، چندی پیش طی اظهاراتی گفته بود که میزان صادرات نفت خام و میعانات گازی در سال ١٣٩٠، دو میلیون و ۴٨٧ هزار بشکه در روز، در سال ١٣٩١، یک میلیون و ٣۶١ هزار بشکه در روز و در سال ١٣٩٢، یک میلیون و ٢٨۴ هزار بشکه در روز و قبل از اجرای برجام در سال ١٣٩۴، یک میلیون و ٣٩٨ هزار بشکه در روز بوده است. این در حالی است که آخرین گزارش سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) برای ماه اسفند سال گذشته حکایت از آن دارد که تولید نفت ایران به بیشتر از سه میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه رسیده و نسبت به دوره گذشته آن در ماه دی و بهمن گذشته روزانه بیش از ۳۶ هزار بشکه بر تولید ایران افزوده شده است. بسیاری از مقام‌های کشورمان و تحلیل‌گران اقتصادی جهان بر ادامه روند افزایش تولید ایران تاکید دارند. آن‌ها بر این باورند که ایران در تلاش است تا سال ۲۰۲۱ تولید نفت خود را به چهار میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه در روز برساند تا درآمد سالانه ۷۰ میلیارد دلاری را کسب کند.

بازگشت خودروسازان به ایران
یک تصور عمومی وجود دارد مبنی بر اینکه خودروهایی که در دوران تحریم در کشور ساخته شده‌اند، فاقد کیفیت لازم هستند علاوه بر آن قیمت محصولات خودروسازان در دوران تحریم‌ها، به‌صورت ناگهانی افزایش یافت؛ تا جایی که قیمت پراید که در سال ۱۳۸۴ حدود هفت میلیون تومان بود، در سال ۱۳۹۲ با رشدی ۲۴۰ درصدی به حدود ۱۷ میلیون تومان رسید و پژو ۴۰۵ در سال ۱۳۸۴ حدود ۱۲ میلیون تومان بود که در سال ۱۳۹۲ با رشدی ۲۳۰ درصدی به قیمت ۲۷ میلیون تومان رسید. علاوه بر دو موضوع مهم کیفیت و قیمت، کمیت و تنوع خودروهای ایرانی نیز دچار افت شدیدی در دوران تحریم شد.
به‌طوری که ایران خودرو، سایپا و پارس خودرو به عنوان خودروسازان بزرگ کشور تنها ۷۳۳ هزار و ۹۹۵ دستگاه محصول سواری را در سال ۱۳۹۱ تولید کرده بودند و این به معنای افت ۶۴۹ هزار و ۴۰۲ دستگاهی آن‌ها در مقایسه با سال ۹۰ محسوب می‌شد اما میزان تولید خودرو در ایران در کل سال ۱۳۹۴ به ۹۷۶ هزار و ۸۳۶ دستگاه رسید حال آن که صرفا در ۹ ماهه اول سال ۱۳۹۵ به ۹۴۹ هزار و ۴۹۷ دستگاه رسید که نسبت به هشت ماهه سال ۱۳۹۴ رشد ۳۹ درصدی را نشان می‌دهد.

رونق بانکداری با برجام
بانکداری یکی از پایه‌های اساسی تجارت داخلی و مراودات تجاری خارجی بود که در اثر تحریم‌های مربوط با مسئله هسته‌ای ایران، شبکه بانکی کشور با مشکل گسترده در زمینه نقل‌وانتقال پول و سایر عملیات بانکی مواجه شده بود. این تحریم‌ها که در چندمرحله به اجرا درآمد بانکداری ایران را از گردونه بانکداری جهانی خارج کرد. تحریم‌های عمدتا هسته‌ای ایران، بخش‌های کلیدی اقتصاد را هدف قرار داده بودند. بخش انرژی و خصوصا صنعت نفت و گاز از آن رو که بخش مهمی از درآمد دولت ایران را تامین می‌کرد، در زمره اهداف کلیدی تحریم‌ها قرار داشت و بخش‌های بانکی و مالی اقتصاد کشور نیز از آن رو که لازمه و پیش‌شرط تمامی فعالیت‌های اقتصادی و تجاری در کشور است نیز جزو اهداف اساسی و کلیدی طراحان و اجراکنندگان تحریم‌ها علیه ایران قرار داشتند. اما با اجرای برجام نتایجی در زمینه بانکداری در کشور به‌وجود امد که می‌توان به مواردی از قبیل‌برقراری روابط کارگزاری بانک‌های ایرانی‌،‌رواج استفاده از اعتبارات و بروات اسنادی‌،‌انتقال عواید نفتی ایران به کشورهای خارجی‌،‌پیام‌رسانی مالی‌،‌تأمین اسکناس دلار آمریکا، طلا و فلزات گرانبها‌،‌تأمین مالی پروژه‌های کشور‌و هم‌چنین‌بهبود رتبه اعتباری کشور و ارتقای جایگاه ایران در مجامع بین‌المللی‌اشاره کرد.

تحریم پر کشید!
برخی‌ها سال ۱۳۹۵ را سال انقلاب صنعت هوایی کشور می‌دانند. بعد از بیش از سه دهه اولین هواپیماهای نو وارد کشور شد که این موضوع از آثار توافق هسته‌‌ای بود. عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی قبل از اجرای برجام گفته بود:‌فرودگاه‌های کشور دچار عقب ‌ماندگی‌اند. به‌طور مثال ظرفیت فرودگاه امام قرار بود ۹۰ میلیون نفر باشد که عملا ظرفیت آن پنج و نیم میلیون نفر است. ‌علاوه بر کاهش ظرفیت فرودگاه‌ها، امنیت پروازها هم به دلیل فرسودگی هواپیماها به یکی از مسائل حاد در کشور تبدیل شده بود. اما با لغو تحریم‌های هسته‌ای ایران، مقامات ایرانی مذاکرات با ایرباس و بوئینگ را آغاز کردند. شرکت‌هایی که پیش از برجام با منع فروش هواپیما و قطعات به ایران از سوی آمریکا مواجه بودند. این‌گونه بود که حسن روحانی در نخستین سفر خود پس از برجام به فرانسه رفت و پیش‌نویس قرارداد خرید ۱۱۴ فروند هواپیمای نو را با ایرباس امضا کرد. علاوه بر این مقامات وزارت راه‌وشهرسازی و سازمان هواپیمایی کشوری در بهمن ماه سال ۹۴ پیش‌نویس قرارداد خرید بیش از ۱۰۰ فروند هواپیما با بوئینگ را به ارزش بیش از ۲۵ میلیارد دلار و ۴۰ فروند هواپیمای کوچک مقیاس با شرکت ATR ایتالیا را امضا کردند.

موج تحریم و تهدید صنعت کشتیرانی
به گفته رئیس کمیسیون حمل و نقل حدود ۹۰ تا ۹۵ درصد تجارت خارجی ایران از طریق دریا انجام می‌شود، ولی ما به دلیل نداشتن تسهیلات ارزان‌قیمت بانکی و محدودیت‌ بندری از این ظرفیت استفاده نمی‌کنیم. در شرایطی که میزان تجارت خارجی ایران از طریق دریا، رقم بسیار بالایی را نشان می‌دهد، وضع تحریم‌ها علیه این صنعت، باعث رکود در کل تجارت ایران شده بود. در واقع در تمام طول مدت تحریم، ناوگان کشتیرانی ایران با ۱۵۵ فروند کشتی به عنوان یکی از محورهای اصلی برای ضربه زدن به اقتصاد ایران، هدف قرار گرفته بود. اگر کشتی‌های ایرانی بیمه نداشته باشند و از تایید موسسات بهره‌مندی هم برخوردار نباشند، عملا نمی‌توانند در آب‌های ایران حضور پیدا کنند. حالا در کنار این مسئله، بخش زیادی از صادرات و واردات ایران نیز وابسته به همین آب‌هاست. در این شرایط، تا کمتر از یک دو پیش، امکان پهلوگرفتن کشتی‌های ایرانی به جز در دو خط، فراهم نبود. اما این روزها، ۱۶ خط بین‌المللی به آب‌های ایران‌تردد می‌کنند و همه ارتباطات با اروپا، آسیای شرقی و آمریکای لاتین، از سر گرفته شده است. هم‌چنین تا انتهای سال ۹۶ نیز، پای ابرکشتی‌های نسل جدید هیوندای، برای نوسازی این ناوگان به آب‌های ایران بازخواهد شد.

برجام صنعت بیمه را بیمه کرد
بدون‌تردید یکی از مهم‌ترین عواملی که صنعت بیمه را در زمان تحریم‌های غیرقانونی یکجانبه آمریکا، اروپا و برخی از کشورهای دیگر از جمله ژاپن و سوئیس تهدید می‌کرد، حبس شدن ریسک در درون کشور بود. در حالی‌که شرکت‌های بیمه اتکایی در سال‌های گذشته و همزمان با تحریم از ارائه خدمات به شرکت‌های داخلی امتناع می‌کردند و این خطر بالقوه وجود داشت که ریسک در درون کشور حبس شود اما پس از برجام هرگونه ارائه پوشش‌های بیمه‌ای به افراد حقیقی و حقوقی ایران و ارائه پوشش‌های بیمه اتکایی به ریسک‌های موجود در ایران مجاز شد. هر چند برای مقابله با تحریم صندوق مشترک بیمه توسط شرکت‌های بیمه‌گر داخلی ایجاد شد اما نباید از این واقعیت غافل شد که در صورتی که کشور شاهد زلزله یا سیل بزرگی بود نه تنها تمامی شرکت‌های بیمه‌گر داخلی ورشکسته می‌شدند بلکه این امکان وجود داشت که قادر به انجام تعهدات خود در قبال بیمه‌گذاران نباشند. هم‌چنین با اجرایی شدن برجام و برداشته شدن بخشی از محدودیت‌های اقتصادی، تحریم‌های OFAC در ارتباط با موسسات بیمه‌ای کشور از جمله بیمه مرکزی باعث شد تا صنعت بیمه بتواند بار دیگر و بدون استفاده از روش‌های غیرمعمول که هزینه بالاتری داشتند، با شرکت‌های بین‌المللی وارد همکاری شود.


منبع: بهارنیوز

جدیدترین قیمت‌ها از بازار ارز و سکه

به گزارش ایسنا، هر گرم طلای ۱۸ عیار نیز بیش از ۱۱۶ هزار تومان قیمت دارد و همچنین نیم سکه و ربع سکه به ترتیب ۶۶۹ و ۳۷۸ هزار تومان فروخته می‌شود.اونس طلا در بازار جهانی نیز بیش از ۱۲۵۵ دلار داد و ستد می‌شود.در بازار ارز نیز یورو ۴۱۵۸ تومان، ‌ پوند انگلستان ۴۸۷۰ تومان و لیر ترکیه ۱۰۸۷ تومان قیمت دارد. دلار مبادله‌ای نیز در بازار امروز ۳۲۴۳ تومان از سوی بانک مرکزی قیمت‌گذاری شده است.لازم به ذکر است که قیمت‌ها در بازار آزاد در طول روز نوسانی بوده و ثابت نیست و جدول زیر بر اساس آخرین قیمت‌ها تا لحظه مخابره گزارش تکمیل شده‌ است.

 




نوع طلا
قیمت


هر گرم طلای ۱۸ عیار
۱۱۶ هزار و ۳۲۲ تومان


مثقال طلا
۵۰۳ هزار و ۸۰۰ تومان


هر اونس در بازار جهانی
۱۲۵۵ دلار و ۴۰ سنت


نوع سکه
 


سکه تمام طرح جدید
یک میلیون و ۲۱۱ هزار تومان


نیم سکه
۶۶۹ هزار تومان


ربع سکه
۳۷۸ هزار تومان


سکه گرمی
۲۵۹ هزار تومان


نوع ارز
 


دلار آمریکا
۳۷۶۳ تومان


یورو
۴۱۵۸ تومان


پوند انگلستان
۴۸۷۰ تومان


لیر ترکیه
۱۰۸۷ تومان


یوان چین
۵۷۱ تومان


درهم امارات
۱۰۳۳ تومان


منبع: بهارنیوز

یک دروغ دیگر علیه دولت یازدهم

علی طیب نیا پس از جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران اعلام کرد:  نقل قولی که۷۰ هزار میلیارد تومان بدهی دولت به ۷۰۰ هزار میلیارد تومان تبدیل شده است، مطلب کذبی بود که در رسانه ها به صورت گسترده منتشر شد، یک خبری در خصوص میزان بدهی های دولت منتشر شده بود که به بنده نسبت دادند؛ این خبر را تکذیب می کنم. وی افزود:در ابتدای شروع کار دولت یازدهم، هیچ نهادی در نظام اداری کشور برای سنجش و اندازه گیری مدیریت بدهی های دولت وجود نداشت. ما در این زمینه در وزارت اقتصاد دفتری برای اندازه گیری میزان بدهی های دولت ایجاد کردیم و بر مبنای گزارش های حسابرسی شده سازمان حسابرسی و همچنین ذی‌حسابان دستگاه ها برای اولین بار میزان بدهی های دولت را محاسبه کردیم.

وزیر اقتصاد گفت: رقمی که من اعلام کرده بودم ۷۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی بر مبنای محاسبات دفتر مدیریت بدهی دولت در وزارت اقتصاد است. وی با تاکید بر اینکه این بدهی شامل همه وزارتخانه ها، دستگاه ها و شرکت های دولت می شود، خاطر نشان کرد: بدهی مجموعه شرکت های دولتی از جمله شرکت نفت نیز در محاسبه انجام شده لحاظ شده است. طیب نیا اضافه کرد: اصل این بدهی ها مربوط به گذشته است و آنچه که در دولت فعلی به آن بدهی ها اضافه شده، سودی است که به طور طبیعی به این بدهی ها تعلق می گیرد.


منبع: بهارنیوز

«پاسداری از برجام» به سبک اصولگرایان

روزنامه بهار: محمد باقر قالیباف یکی از سه نامزد جریان اصولگرا در انتخابات۹۶ در گفتگوی ویژه خبری اظهار کرده است که هر دولت دیگری نیز بود مسیر منتهی به برجام را می‌رفت.معنای دیگر سخن شهردار تهران این است که برجام به یکباره از آسمان نازل شده است و تفاوتی نداشت سکان هدایت پرونده هسته‌ای را  چه کسی بر عهده بگیرد! این نوع نگاه به برجام از جهاتی جای امیدواری دارد، زیرا گویا بالاخره همه، حتی دلواپسانی که در ستاد انتخاباتی قالیباف نیز حضور پررنگی دارند پذیرفته‌اند که باید توافق هسته‌ای وین موسوم به برجام را چه بخواهند و چه نه، بپذیرند و حالا مشغول تخفیف آن به اقدامی بی اهمیت هستند که هر کس دیگری هم توان رسیدن به آن را داشته است. اگر این نظر را بپذیریم این گونه برداشت می‌شود که دولت پیشین تنها به دلیل اینکه مدت حضورهشت ساله اش تمام شده بود موفق به رفع تحریم‌ها نشد و اساسا تفاوتی بین تیم مذاکره کننده دولت یازدهم و تیم مذاکره کننده‌ای که سوغاتش از مذاکرات تحریم‌های پیاپی اثرگذار بر معیشت و زندگی روزمره مردم بود وجود نداشته است.

خلاصه آن که از نگاه شهردار تهران که برای دست یافتن به پست ریاست جمهور دارد هر کاری می‌کند تفاوتی بین جلیلی و ظریف، احمدی نژاد و روحانی، باقری و عراقچی، عباسی و صالحی و. . . نیست و هر دولت دیگری هم بود به برجام دست می‌یافت.  پرسش قابل طرح در برابر این ادعا آن است که چرا همان دولت گذشته در هشت سالی که قدرت را در اختیار داشت به این مهم دست نیافت؟ واقعیت آن است که به نظر می‌رسد برجام به همین سادگی‌ها به دست نیامده باشد و نمی‌توان برای تحقیر دستاوردهای تیم سیاست خارجی دولت اعتدال برجام را موضوعی بی اهمیت تلقی کرد که هر کسی به آن می‌رسید. سابقه تیم مذاکره کننده هسته‌ای و همچنین رییس جمهور روحانی که نقشی تعیین کننده در به دست آمدن برجام داشته است چه در قطعنامه۵۹۸، چه در اواخر دولت اصلاحات که با مذاکراتی فشرده از فرستاده شدن پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت جلوگیری به عمل آمد و چه در همین مذاکرات هسته‌ای اخیر نشان می‌دهد که تفاوت‌های آشکاری بین آن چه روحانی – ظریف و تیم همراهشان در حوزه سیاست خارجی دنبال می‌کردند با ایده‌ها و برنامه‌های یاران امروز آقای شهردار در این حوزه وجود دارد.

آن چه قالیباف و دیگر نامزدهای جریان مخالف دولت در حوزه سیاست خارجی به دنبال آن هستند را می‌توان در بیلبوردها و دیوار نوشته هایی که در کوران مذاکرات هسته‌ای از آن رونمایی می‌کردند و با آن علیه سیاست خارجی دولت اعتدال اعلام موضع می‌کردند مشاهده کرد واقعیت آن است که شاید قالیباف از «پاسداری از برجام» سخن بگوید یا دیگران با حفظ فاصله از برجام از آن با عنوان توافقی حقوقی که مجبور به حفظ آن هستند حرفی بزنند اما در عمل قطعا نمی‌توانند با آن چه در سیاست خارجی به آن اعتقاد دارند از دستاوردهای برجام محافظت کرده و آن را حفظ کنند. شاید بتوان بهترین تعبیر برای نوع مواجهه این دسته از نامزدهای انتخابات۹۶ با برجام را همان تعبیر روحانی درباره «نامادری» بودن آن‌ها نسبت به این «طفل» دانست.

آن‌ها از یک سو چه در حین مذاکرات و چه حتی پس از آن که تمامی ارکان نظام حکم به پذیرش برجام دادند تمامی تلاش خود را در پنهان و آشکار برای برهم زدن این توافق و وارونه‌سازی دستاوردهای حاصل از آن به کار بستند و حالا برای کسب چند رای بیشتر از «پاسداری از برجام» می‌گویند و به طور همزمان برای تخفیف این سند مهم حقوقی که در کنار توانمندی‌های دفاعی سایه جنگ را از کشور دور کرد دست یافتن به آن را کاری ساده می‌پندارند که هر دولت دیگری هم موفق به انجام آن می‌شد. این افراد که گویا متخصص ساده‌سازی امور پیچیده در حوزه سیاست خارجی هستند در خصوص سایر تحریم‌ها قرار است چه بکنند؟

برای تحریم‌های متنوعی که در حوزه‌های حقوق بشر، آزمایش‌های موشکی، بحران‌های منطقه‌ای و. . . گریبان کشور را گرفته است چه برنامه‌ای دارند؟ آیا در این روزها که سرگرم تبلیغات انتخاباتی هستند اصلا به این قبیل مسائل اندیشیده اند؟ این که تا این لحظه حتی یک خط برنامه برای مقابله با این دسته از تحریم‌ها ارائه نکرده‌اند نشانه چیست؟ واقعیت آن است که حضور این دسته از نامزدهای جریان اصولگرا که در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم به صف شده‌اند معنایی جز افزایش روزافزون تحریم‌ها و اجماع دوباره جهانی علیه کشورمان نخواهد داشت. ایران یک بار تجربه حضور افرادی از این جنس را از سر گذرانده است و حضور مجدد افرادی با همان تفکرات و با  نام هایی جدید قطعا نتیجه‌ای بهتر از آن چه بین سال‌های ۸۴ تا ۹۲ در حوزه سیاست خارجی مشاهده کرده‌ایم نخواهد داشت. حضور دوباره این گونه افراد با چنان برنامه هایی که در گذشته نتیجه ملموس منفی آن را به عینه مشاهده کرده‌ایم به معنای آسیب دیدن از جایی است که پیش از این بارها مردم ایران را دچار مشکلات عدیده‌ای کرده است.

 تناقض قالیباف و دیگر نامزدهای جریان اصولگرا در این دوره آن‌جاست که از یک سو تمایلی به تعامل سازنده با جهان از خود نشان نمی‌دهند و در پیشینه شان حتی نشانه هایی از مخالفت با این شیوه مرسوم در سطح کشورهای مختلف وجود دارد و از طرف دیگر از ایجاد میلیون‌ها شغل، بهبود فضای کسب و کار و افزایش صادرات سخن می‌گویند. پرسش اساسی این است که مگر می‌شود از یک سو به دنبال ماجراجویی و بر هم زدن قواعد بازی در صحنه بین المللی بود و از طرف دیگر چنین قول‌های بزرگ اقتصادی را برای کسب چند رای بیشتر به مردم داد؟ مگر می‌توان از طرفی کشور را دچار تحریم‌های مختلف و شدیدی کرد و از سوی دیگر مدعی ایجاد میلیون‌ها شغل که احتیاج مستقیم به سرمایه‌گذاری خارجی دارد بود؟ مگر می‌شود از بهبود فضای کسب و کار و بیشتر شدن صادرات سخن گفت و از یاد برد که مسیر این کار از سیاست خارجی می‌گذرد؟ سخن آخر آن که حضور افرادی از جنس فرمانده اسبق پلیس در راس قوه‌مجریه که در حوزه سیاست خارجی راه و روش دولت‌های نهم و دهم را ادامه خواهند داد معنایی جز افزایش فشارها، تحریم‌ها و تهدیدها نخواهد داشت و بار دیگر می‌بایست شاهد افزایش تنش‌های بین ایران و جامعه جهانی باشیم.


منبع: بهارنیوز

بیانیه حامیان سابق احمدی‌نژاد و جلیلی در حمایت از ابراهیم رییسی

جبهه پایداری انقلاب اسلامی با انتشار بیانیه ای ضمن اعلام شاخص های نامزد اصلح انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری، سیدابراهیم رئیسی را به عنوان نامزد اصلح معرفی کرد. این گروه که در دهه ۸۰ برای حمایت از احمدی‌نژاد تشکیل شد در انتخابات سال ۹۲ از سعید جلیلی حمایت کرده بود.

متن کامل این بیانیه به این شرح است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ﴿۱﴾ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ﴿۲﴾ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ﴿۳﴾
درپی احراز صلاحیت شش نفر از داوطلبین نامزدی ریاست جمهوری، و با توجه به ناکامی دولت یازدهم در تحقق وعده‌های خود در خصوص حل مشکلات اقتصادی و ایجاد اشتغال برای جوانان و تحمیل رکود بی‌سابقه اقتصادی در سال‌های پس از انقلاب و از کار افتادن پی در پی چرخ کارخانجات و بیکاری کارگران و فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها و روآوردن به اشرافی‌گری به جای توجه به معیشت قشر متوسط و ضعیف جامعه، جبهه پایداری انقلاب اسلامی ضمن تبریک اعیاد شعبانیه، به استحضار ملت شریف می‌رساند که پس از بررسی همه‌جانبه و با تمرکز راهبردی جهت حل مسائل اساسی مردم و کشور عزیزمان، جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای سیدابراهیم رئیسی را به عنوان نامزد اصلح ریاست جمهوری به ملت قهرمان پرور ایران معرفی می کند.

ایشان که از سلاله پاک خاندان رسول خدا (صلی الله علیه و اله) می‌باشند به عنوان نامزد مستقل در عرصه انتخابات حضور یافته و از سوی اقشار مختلف ملت عزیز ایران از جمله علما و مجتهدان برجسته، جامعه محترم مدرسین و طلاب و فضلای حوزه‌های علمیه، اساتید دانشگاه‌ها، تشکل‌های دانشجویی و سایر اقشار ملت و بسیاری از نخبگان دینی و سیاسی مورد حمایت قرارگرفته‌اند.

جناب آقای رئیسی به دلیل برخورداری از صفات برجسته‌ای چون تدین و اجتهاد، ولایت‌مداری، عقلانیت، انقلابی بودن، استکبارستیزی، عدالت محوری، باور به توانمندی‌های داخلی، پاکدستی، صداقت، اخلاص، ساده‌زیستی، مردمی بودن، قانون‌مداری، شجاعت و قاطعیت در دفاع از حقوق ملت در عین تواضع و سعه صدر، کارآمدی، پرکاری و کرامت‌مداری، برخورداری از روحیه جهادی، فساد ستیزی و همچنین سوابق درخشانی همچون سابقه حضور حدود یک دهه در سازمان بازرسی کل کشور و اشراف کامل به ماموریت‌های وزارتخانه‌ها، درک عمیق از نقاط ضعف ساختار اجرایی کشور و داشتن برنامه‌های اصلاحی، حضور طولانی مدت به عنوان مدعی و مدافع حقوق ملت در مناصب مختلف، خدمت جهادگونه و موفق در مدت کوتاه تصدی تولیت آستان مقدس حضرت امام رئوف علی بن موسی الرضا(سلام الله علیه)، به عنوان نامزد اصلح مورد اجماع شورای مرکزی جبهه پایداری انقلاب اسلامی قرار گرفته است.

جبهه پایداری ضمن دعوت همگان به شرکت پر شور در انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری امیدوار است ایشان به حمایت و رأی قاطع ملت مستظهر باشند و با عنایات حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و پیگیری مجدانه توصیه‌های امام خامنه‌ای(دام ظله العالی) ولی امر مسلمین جهان فرصت خدمت بی‌منت در این عرصه را به اسلام عزیز، ملت سرافراز و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بیابند.
والسلام علینا و علی عباد الله الصالحین
جبهه پایداری انقلاب اسلامی
۱۳ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۶


منبع: بهارنیوز

همنوایی منتقدین خارج‌نشین با رقبای داخلی

امید پورعزیز
این روزها سیل هجمه‌ها به روحانی و دولتش از جبهه‌ها و جایگاه‌های مختلف صورت می‌پذیرد. شاید تنوع منتقدین روحانی جزء متکثرترین صداهای موجود در تاریخ سیاسی ایران باشد. از طیف اصولگرای سنتی گرفته تا تندروهای محافظه کار داخلی، از اپوزیسیون سلطنت طلب خارج نشین گرفته تا طیف به اصطلاح اپوزیسیون دموکراسی خواه خارج از مرزها، همگی از ظن و گمان خویش با شدت و حدت به روحانی می‌تازند. اتفاقا دولت روحانی نیز به سبب ماهیت نسبتا متکثرش زمینه لازم برای پذیرش انواع و اقسام نقدها را دارد و انتقاد از دولت تا آنجا که به خط قرمزهای حساس حاکمیت مربوط نمی‌شود به امری عادی در داخل بدل شده است. هر چند بخش عمده ای از این انتقادات و هجمه‌ها کاملا مغرضانه و سیاسی می‌باشد ولی می‌توان این قضیه را که دیگر انتقاد علنی از یک مسئول اجرایی نظام جزء خط قرمزها نیست را به فال نیک گرفت. اما خارج از بحث سازنده بودن یا نبودن این نقدها احساس می‌شود . در مقطع فعلی اغلب موضع‌گیری‌ها علیه روحانی در پی اهداف سیاسی خاصی اتخاذ می‌شود. در واقع منتقدان داخلی و خارجی از این موضوع به‌عنوان فرصتی برای جاه‌طلبی‌های سیاسی خود بهره می‌برند.

در مورد منتقدان داخلی که تقریبا تکلیف روشن است و آن‌ها یک مأموریت اصلی بیشتر ندارند و آن پس گرفتن امور اجرایی کشور از فردی است که چندان با سیستم حاکمیتی هشت ساله احمدی نژاد هماهنگ نیست. لذا روحانی حتی اگر طی این چهار سال معجزه هم می‌کرد و خرابه‌های احمدی نژاد را به گلستان بدل می‌نمود باز این منتقدان مدعی می‌شدند که چرا سر تا پای ملت ایران را طلا نگرفته است ولی در مورد منتقدان خارج‌نشین دو نیت اصلی را می‌توان متصور بود، برخی که کاملا خصمانه به همنوایی با منتقدان محافظه کار داخلی می‌پردازند در سر سودای گشایش فرصتی برای جاه طلبی‌های سیاسی خود دارند و‌ترجیح می‌دهند با سیاه نمایی تمام عیارشان، اهداف سیاسی هرچند رویاپردازانه خویش را پیگیری کنند. اما برخی دیگر از این خارج نشینان نیز با یک‌سونگری و بدون توجه به موقعیت کشور و پتانسیل‌های موجود مدام فقط غر می‌زنند ولی در عمل هیچ بدیل دیگر و راهکار جایگزینی نیز ارائه نمی‌دهند.

اما مهم‌ترین اشتراک تمامی گروه‌های همنوای این روزها این است که موضوع مهمی چون منافع ملی و عزت ایران را در درجه اول اولویت خود قرار نمی‌دهند. مسلما دولت روحانی طی این چهار سال بی‌اشکال نبوده است و چه بسا در بسیاری از زمینه‌ها نیز اهمال صورت گرفته است. ولی برای حمایت از روحانی و‌ترجیح دادن او لازم نیست حتما اصلاح طلب و یا حامی دو آتشه نظام بود بلکه شرایط و پتانسیل‌ها و برخی  از اولویت‌ها در مقطع فعلی اینگونه ایجاب می‌کند که در مورد روحانی با بینش عمیق‌تری به جمع‌بندی رسید. شاید یک سال بعد اوضاع اینگونه نباشد و سیاست ورزی هوشمندانه ایجاب کند که حتی شدیدترین انتقادها را متوجه روحانی‌سازیم، ولی در شرایط فعلی و با لحاظ همه پارامترهای پیچیده و چند بعدی با احتمال قریب به یقین روحانی درست‌ترین گزینه برای ایران است.این لفظ درست‌ترین گزینه صرفا در بین شش نامزد موجود نیست بلکه بدون‌تردید متوجه گزینه بی گزینگی هم می‌شود، یعنی با یک نگاه جامع در شرایط فعلی مسلما روحانی بر گزینه تحریم نیز ارجحیت دارد.

حال بسیار مهم می‌باشد که حتی الامکان از اسیر شدن در این ورطه اتحاد نانوشته بین اپوزیسون خارج نشین و دوآتشه‌های داخلی پرهیز کنیم و با تشخیص درست اولویت ها، سیاست ورزی حکیمانه را بار دیگر برای آنها که منافع خودشان را به منافع مردم‌ترجیح می‌دهند هجی کنیم. روحانی در اصل یک شخص و یا یک قهرمان ملی نیست او یک مرحله گذار، یک پیچ تاریخی و شاید یک پل لرزان ولی به شدت کارگشا به سوی دموکراسی برای آینده ایران می‌باشد. ایران در این مقطع زمانی نیازمند یک اتحاد خودخواسته و آگاهانه از سوی مردمش می‌باشد که بتوانند اولویت‌ها را درست تشخیص داده و به صلح آمیزترین شکل ممکن اراده خویش را بر سرزمینشان جاری سازند. این باور باید در ملت ایران ایجاد شود که قرار نیست دم مسیحایی بر این آب و خاک دمیده شود بلکه سعادت ایران در گرو همت، شعور و مسئولیت پذیری همین مردم رقم خواهد خورد. روحانی و تجدید پیمان با دولت او اعطای یک تاج پادشاهی دست و دلبازانه برای چهار سال دیگر به او نیست، روحانی و امتداد این مسیر یک نماد است از تبلور اراده‌ی ملی و خواست عمومی مردم که علی‌رغم ناملایمات و بی انصافی‌های متعدد کماکان پویا و سرزنده است.

لذا برای یکبار هم که شده باید این همنوایی‌ها را به‌خوبی تحلیل نموده و اسیر سوداگری‌های اقلیت‌های زیاده خواه نشد. عمومیت ملت ایران به قدر کافی متکثر، مستعد و نیرومند است که از  پس دموکراسی خواهی خودش برآید و نیازمند دایه‌های مهربان‌تر از مادر نخواهد بود. این باور و امید به خویشتن خویش و عهد و پیمان ناگسستنی با این آب و خاک بهترین نشانه گذاری برای پرهیز از گم شدن در هوای مه آلود سیاسی کشور می‌باشد و مطمئنا با یک درایت ملی و اتحاد ماندگار قادر خواهیم بود ایران سربلند را از تنگ نظری‌ها و خودخواهی‌ها مصون نگاه داریم.


منبع: بهارنیوز

مناظره حسین الله‌کرم و صادق زیباکلام

گروه سیاسی: صادق زیباکلام و حسین الله کرم در مناظره آنلاین خبرگزاری خبرآنلاین، پیرامون انتخابات ریاست جمهوری از دلایل حمایتشان از نامزدهای مورد نظرشان گفتند. کمی قبل از اینکه صدای اذان ظهر بلند شود سردار قدیمی جنگ به همراه دوست و منتقد قدیمی اش به خبرآنلاین آمدند تا اینبار با یک موضوع انتخاباتی رودروی هم به مناظره بنشینند. حاج حسین الله کرم و صادق زیباکلام سال ها است که با یکدیگر رفیقند، از آن رفیق‌هایی که به قدمت همان دوستی قدیمی‌شان آبشان با یکدیگر در یک جوی هم نرفته است. یکی‌شان منسوب به یکی از تندروترین جناح های اصولگرا یعنی انصار حزب الله و یکی شان از فعالان به شدت اصلاح طلب. اما این ها دلیل نمی شد که نماز ظهر که شد پشت سر هم نماز نخوانند. آن ها به محض رسیدن به حیاط خبرآنلاین به تحریریه رفتند و زیباکلام تصمیم گرفت با کنار گذاشتن تمام اختلافات سیاسی و فکری شان به حاج حسین اقتدا کند.

بعد از نماز اما آن ها شمشیرهایشان را علیه یکدیگر تیز کردند و باز هم مناظره ای داغ و شنیدنی را رقم زدند. مناظره ای که پیش از شروع جدیش با شوخی های این دو درباره محل زندگی شان همراه بود. الله کرم، می گفت زیباکلام بالاشهر نشین است و او جنوب شهرنشین و زیباکلام هم …
 

هرچند در شروع مناظره حسین الله کرم با بیان اینکه صادق زیباکلام پیشکسوت است و بهتر است شروع مناظره با او باشد میدان را به او سپرد، اما  بعد از گرفتن فرمان مناظره به تندی به زیباکلام، همفکران و نامزد مورد حمایت اصلاح طلبان یعنی حسن روحانی تاخت.


زیباکلام هم البته با زیر سوال بردن عملکرد سال های اخیر اصولگرایان، نامزدهای مورد تایید این طیف را عاملانی برای ترس دانست؛ ترس از بازگشت احمدی نژادیسم.

زیباکلام و الله کرم درباره میزان انطباق شعارهای نامزدها با عملکرد گذشته آنها، میزان عملیاتی یا پوپولیستی بودن برنامه نامزدها، افزایش مطالبات مردم بر اثر وعده های انتخاباتیِ غیرقابل تحقق و تأثیری که بر ناامیدی مردمی از نظام می گذارد، سخن گفتند. در حالی زیباکلام وعده های ایجاد ۵ میلیون شغل، پرداخت ۲۵۰ هزار تومان به بیکاران بالای ۱۸ سال و ۳ برابر کردن یارانه ها را برآمده از تفکر احمدی نژادیسم و پوپولیسم توصیف کرد که الله کرم این دیدگاه را رد کرد و گفت اینها پوپولیسم علوی است که منتهی به کاهش فاصله طبقاتی می شود.

البته دامنه مباحث به انتخابات شورای شهر نیز کشیده شد و الله کرم که کاندیدای شورای شهر هم شده است برنامه های خود را برای مبارزه با فساد در مدیریت شهری و کارآمدتر و خلاقانه تر کردن این مدیریت در آینده نیز تشریح کرد، اقدامی که با کنایه زیباکلام مواجه شد و خطاب به الله کرم گفت: مراقب باش استکبارجهانی در رأسش آمریکا این طرح ها را ندزدد!

مشروح مناظره خواندنی حسین الله کرم و صادق زیباکلام را در ادامه بخوانید.

در آستانه انتخابات ریاست جمهوری برخی کاندیداها به شعارهای پوپولیستی روآورده اند. آیا قبول دارید این چیزی که الان در حال مطرح شدن است پوپولیسم است؟ به نظر شما این روش در انتخابات جواب می دهد یا خیر؟

زیباکلام:برخی از نامزدها مسائلی را مطرح می کنند که شاید بیشتر نشان دهنده این است که ضرب و تقسیم را یاد نگرفته اند؛ این نامزدها شاید هم ضرب و تقسیم می دانند اما به خاطر اینکه توده ها را با خودشان همراه کنند وعده یارانه ۲۵۰ هزار تومانی می دهند. در سال گذشته کل بودجه عمرانی که تخصیص پیدا کرد ۱۳ هزار میلیارد تومان بود. البته بودجه مصوب ۳۸ هزار میلیارد تومان بود اما آنچه که عملا دولت در دست داشت که برای عمران و آبادانی کشور خرج شد، ۱۳ میلیارد تومان بود. در همین سال ۹۵، ۴۳ هزار میلیارد تومان برای یارانه ۴۵ هزار تومانی پرداخت شد. به عبارت دیگر اگر یارانه ۲۵۰ هزار تومان بشود همه تشویق می شوند ثبت نام کنند وقطعا تعداد یارانه بگیران ما بیشترمی شود و ۵ برابر می شود. منظورم این است که از اولین سالی که هریک از آقایان رئیسی و یا قالیباف رئیس جمهور شوند، این بودجه بالای ۲۲۰ هزار میلیارد تومان نیاز دارد. من سوالم این است که آقای رییسی یا قالیباف یا روحانی این پول را از کجا می خواهید بیاورید که وعده می دهید؟

اصل یارانه فله ای اشتباه بود. صادق زیباکلام به عنوان استاد تمام دانشگاه تهران ۷ میلیون تومان حقوق می گیردو ایرج ایامی که آبدارچی دانشکده است ۷۰۰ هزار تومان حقوق می گیرد. او ۴۵ هزار تومان یارانه می گیرد و منهم همینقدر می گیرم! چنین چیزی در تاریخ بشریت سابقه نداشته که به صورت فله ای به ۷۰ میلیون نفر ۴۵ هزار تومان یارانه پرداخت شود. منشاء این موضوع چه بود؟! منشاء آن پوپولیسم بود که از سوی احمدی نژاد و اصولگرایان شروع شد. حالا یارانه مثل چپق سرخپوستان شده است و همه متوجه شده اند که این یارانه ها چه فاجعه ای برای کشور بوده است؛ هیچ کس جسارت و  شهامت ندارد که بگوید این یارانه، کشور را دارد نابود می کند. در کدام کشور چیزی حدود ۴ برابر بودجه عمرانی اش یارانه می پردازد؟! این غایت پوپولیسم است و کسی که بخواهد این یارانه ها را بیشتر بکند یا جدول ضرب بلد نیست یا اعداد را نمی داند. پوپولیسم که شاخ و دم ندارد!

الله کرم: ما دونوع پوپولیسم داریم، یک نوع پوپولیست معروف است که در غرب شکل گرفته که مردم فریبی است. مثلا آمارهای دولت های ما اکثرا پوپولیستی است. پوپولیست دیگر پوپولیست علوی است. این نوع پوپولیسم یعنی وعده ها را بر اساس خواست مردم اعلام کردن. به نظر من دادن یارانه حق مردم بود؛ آنهم وقتی قرار است سوبسید ها را قطع کنید. زیباکلام نمونه پوپولیست غربی است، چون میگوید منبع یارانه کجا است؟! معلوم که منبع این کار سوبسید است. مثل اینکه آقای زیباکلام نظام اسلامی را نمی شناسد. در نظام اسلامی همه باید مساوی از بیت المال بردارند. زمانی که قرار شد به مردم ۴۵ هزار تومان یارانه بدهیم دلار ۱۰۰۰ تومان بود، در حال حاضر که دلار ۴ هزار تومان است معلوم که باید به مردم ۲۰۰ هزار تومان یارانه بدهیم. من معتقدم که این مقدار یارانه باید به فقرا و محرومین داده شود اما به دکترزیباکلام ها نباید اختصاص پیدا کند. آقای رئیسی یکی از کاندیداها گفت به سه دهک پایین یارانه بدهیم او می خواهد به توی زیباکلام یارانه ندهد! اگر لجت گرفته یک حرفی دیگر است. قالیباف هم می گوید ۲۵۰ هزار تومن به بیکارها می دهم  که کم هم هست. این حرف پوپولیستی نیست این یک نوع پوپولیسم علوی است خواست عموم جامعه را مطرح می کند.

زیباکلام: از سال ۸۷ هم که این داستان یارانه مطرح شد قرار بود که به دهک های پایین تخصص پیدا کند، اما نتوانستند و این داستان مشکل آفرین شد. گفتن اینکه به فقرا یارانه بدهیم خیلی راحت است. اعلام می شود که فقرا بیایند ثبت نام کنند و ۷۵ میلیون نفر در سال ۹۲ ثبت نام کردند. این روش که جواب نمی دهد.از دی ۸۹ که پرداخت یارانه شروع شد این مساله مطرح بوده که به ثروتمندان یارانه ندهیم و در عوض به فقرا بدهیم اما عرضه نداشتیم. مسوولان اجرایی ما چه در دوران احمدی نژاد و چه در دوران روحانی چه در مجلس چه در دولت و چه در مجمع تشخیص مصلحت نظام نتوانستند تصمیم بگیرند که به چه کسی این مبلغ را بدهند و به چه کسی ندهند.من معتقدم که روش درست همان روشی است که غربی ها می کنند و آن ۴۳ هزار میلیارد تومان را فله ای پخش نمی کنند. بخشی از آن را به فقیران واقعی می دهند، بخشی از آن را به آموزش و پرورش و جاده ها و خدمات عمومی اختصاص بدهند

 به نظر شما چه ویژگی هایی در آقایان قالیباف، رئیسی و روحانی وجود دارد که تمایل دارید به آن ها رای دهید؟

الله کرم:جریانی که من قبول دارم جریان انقلابی است. شاخصه این جریان عدالتخواهی و ظلم ستیزی، ساده زیستی، پاکدستی، دین مداری، ولایت مداری و اعتقاد به جامعه مهدوی و ولایت فقیه است  و به نظر من این خصوصیات  در آقایان رییسی و قالیباف خصوصا رییسی وجود دارد. او می تواند کشور را از بیکاری که پایه آسیب های اجتماعی مثل طلاق و مواد صنعتی مخدر و… رهایی ببخشد.

نه به روحانی نه به بیکاری، نه به مشکلات معیشتی و نه به سقوط ساختارهای سیاسی در ارتباط با غرب است. دیگر عزتی برای مردم ایران نمانده است. الان نزدیک به ۴۰ درصد مردم رای نه به روحانی دارند. بنابراین یک جریان انقلابی با تفکر جهادی که معتقد است که چیزی را نه برای خودش که برای همه می خواهد، باید روی کار بیاید. چون در گذشته اقتصاد دست محافظه کاران بود و معتقد به غرب بودند هیچ پیشرفتی نکردند اما ییسی معتقد است که نگاه اقتصادی باید به داخل برگردد. ما می توانیم از منابع نفتی استفاده کنیم. نه به روحانی حفظ کارخانه ها است. فقط کارخانه از بین نرفته است. بازگرداندن عزت و کرامت به انسان بیکار مهم است. من می دانم کاندیداهای مورد حمایت من که آقایان قالیباف و رئیسی هستند می توانند این مشکلات را مرتفع کنند.

زیباکلام: بزرگترین و مهمترین دلیلی که من می خواهم دوباره به روحانی دهم بازنگشتن احمدی نژادیسم به کشور است، اینگونه اظهارات آقای الله کرم و کسانی مانند آقای رئیسی یادآور سال ۸۸ است. آقای احمدی نژاد هم در آن سال می گفت می خواهد اب اشرافی گری و تجمل گرایی مبارزه کند و حق محرومان را به آن ها بدهد و ۸ سال بلایی بر سر این مملکت آوردند که خیلی ها معتقدند ۸ سال جنگ ایران را از پا ننداخت که ۸ سال مدیریت احمدی نژاد ایران را از پا انداخت.

 

الله کرم: آقای زیباکلام باید به وضع کنونی پاسخ بدهد؛ چهارسال آمدند و فرافکنی کردند، الان باید بگویند وقتی به کدخدا اعتماد کردیم، سر ما را تراشیدند و ما را دور زدند و تحریم های بانکی و مالی را برنداشتند برای کشور مشکل به وجود آمد. باز می خواهید همه چیز را گردن احمدی نژاد بیندازید؟ یک روز می گویند برای رفع تحریم ها به روحانی رای دهید، یک روز می گویند از ترس بازنگشتن احمدی نژادیسم رای دهید اما در حال حاضر اساسا رای  نه به روحانی یک برند شده است. مردم اعتمادشان را به دولت روحانی از دست داده است. مگر روحانی نبود که خطاب به دانشگاهیان گفت که چرا خوابند و از دولت حمایت نمی کنند؟! او فکر می کرد دانشگاه هم مثل دولت است و اساتید دانشگاه هم نوکر او هستند. فرد دانشگاهی یک نقاد است اما برای روحانی عادت شده است که به همه توهین کند. روحانی نمیتواند مشکلات را حل کند  فقط به فکر فرافکنی است. پوپولیسم همین موضوع است که نمی توانند پاسخ بدهند و فقط می گویند که همه چیز را دولت قبل خراب کرده است.

زیباکلام: دوباره تاکید می کنم اولین دلیلم که چرا آری به روحانی و نه به رییسی این است که تصور می کنم که دوباره احمدی نژادیسم به کشور بازخواهد گشت، من حافظه ام یاری می کند که چه بر سر این کشور رفت از مفاسد اقتصادی و تحریم ها گرفته تا شیوه مملکت داری و… بنابراین چون من نمیخواهم کشورم به سال ها ۸۴ تا ۹۲ برگردد و بنابراین نباید به رییسی رای بدهیم.

من معتقدم که ما فله ای نمی توانیم در مورد روحانی اظهارنظر کنیم که بگوییم هیچ کاری نکرده است. من اصلا کاری به سال های قبل از سال ۹۲ ندارم اما درباره اینکه از مرداد ۹۲ تا امروز که اردیبهشت ۹۶ است دولت روحانی چه کرده است باید بگویم که یا باید در این زمینه سیاسی برخورد کنیم و بگوییم هیچ کاری نکرده و یا اینکه من میگویم که مثل کارنامه یک دانش آموز ببینیم کارنامه روحانی چه نمره ای می گیرد. من عملکرد روحانی و دولتش را به سه حوزه اصلی تقلیل می دهم: حوزه سیاست خارجی، اقتصاد و توسعه سیاسی و جامعه مدنی.من در سیاست خارجی به دولت روحانی نمره ۱۹ می دهم. چون توانست کشور را از چاه وِیلِ هسته ای که اصولگرایان ملت را در آن انداخته بودند بیرون بیاورد. به آن ها این نمره را می دهم چون روحانی و ظریف  از مساله هسته ای برای استکبارستیزی استفاده نکردند برخلاف احمدی نژاد که از هسته ای برای آمریکا ستیزی استفاده می کرد.

من در اقتصاد به روحانی نمره ۱۱ می دهم، چون تورم پایین آمده و رشد بالا رفته است اما چون بیکاری و رکود و مفاسد اقتصادی هنوز وجود دارد نمیتوانم نمره بالایی به او بدهم. من صرفا به خاطر اینکه تورم را توانسته کنترل کند قبول نمی کنم بلکه به خاطر این موضوع هم هست  که اصولا چقدر از اقتصاد کلان کشور به عهده دستگاه اجرایی کشور است و دولت در آن دست مستقیم دارد و چه میزان زیر نظر سپاه، آستان قدس، بنیاد شهید، بنیاد مستضعفان است؟ نهادهایی که یک ریال هم مالیات نمی دهند. بنابراین باید بگویم که اقتصاد ایران یک اقتصاد ناکارامد دولتی است که به هیچ وجه موفق نخواهد شد، صرف نظر از اینکه چه کسی رییس جمهور باشد. چرا موفق نخواهد شد؟ برای اینکه از قرن  ۱۸ که انقلاب صنعتی شده تا به امروز یک نمونه اقتصادی دولتی نشان بدهید که موفق بوده است. آخرینش اتحاد جماهیر شوروی بود که با صورت به زمین آمد! اقتصاد دولتی در ایران، کره شمالی، سوریه و زیمباوه و چند تا کشور دیگر هنوز وجود دارد. این ها دلایلی است که باعث می شود سقف انتظارات من از روحانی بالا نباشد.

 هر وقت بعد از برجام خارجی ها آمدند در ایران سرمایه گذاری کنند آقایان فریاد زدند که ای وای استعمار وارد کشور شد! بزرگترین اتهامی که به آیت الله هاشمی رفسنجانی زدند این بود که او می خواهد ایران را ژاپن اسلامی کند!  احمدی نژادی ها و همین الله کرم ها بر سر کسانی چون روحانی و آیت الله هاشمی فریاد کشیدند که ای وای ایران از دست رفت.

اما در آخر در حوزه توسعه سیاسی به روحانی نمره ۸ می دهم. برای آزادی مطبوعات، برای انتخابات آزاد و مساله حصر و زندانیان سیاسی  روحانی را رد می کنم. گفته می شود مگر حصر و زندانیان سیاسی دست روحانی است؟ مگر بازداشت خبرنگاران دست آقای روحانی است؟! من می گویم که من عقلم می رسد که این مسائل دست روحانی نیست اما از روحانی انتظار داشتم که لااقل در این ۴ سال حصر را به زبان بیاورد و نشان دهد که دارد به حصر فکر می کند.وضعیت من در رابطه با  روحانی مثل این است که زنی از شوهرش در روز تولدش به شوهرش می گوید که من می دانم تو وضع مالی خوبی نداری اما حداقل می توانستی به من بگویی دوستت دارم! آقای روحانی حداقل باید نشان می دادی که داری به حصر فکر می کنی تا من و بخشی از آن ۱۹ میلیونی که به تو رای دادیم از تو راضی باشیم.

 آقای الله کرم آیا به نظر شما این دغدغه هایی که آقای زیباکلام مطرح کردند یک مطالبه عمومی میان مردم است؟

الله کرم:زیباکلام و دوستانش دچار نوعی ارتجاع گرایی هستند، احمدی نژادیسم یک مکتب نیست. برای من و امثال من وجود عدالت خواهی مهم است. من اساس به سیاست خارجی شکست خورده روحانی نمره قبولی نمی دهم. قرار بود چرخ هسته ای بچرخد و همزمان چرخ زندگی مردم هم بچرخد. اما نه تنها چرخ زندگی مردم نچرخید که چرخ هسته ای هم نابود شد. آقای روحانی ما را می خواست از آوار هسته ای بیرون ببرد. ما ۱۵ همسایه داریم که ۸۰ درصد روابط اقتصادیمان با آنها است. ما که صدها سال است با ترک ها روابط مثبت داریم اما روحانی کاری کرد که هر روز اردوغان به ما حمله می کند. ظریف به کدخدا چسبید اما اروپا و همسایگان را از دست داد. به خاطر همین موضوعات به روحانی نمره قبول نمی دهم.

در اقتصاد به دولت نمره زیر صفر می دهم؛ چون روحانی گفت احمدی نژاد پول داشت من نداشتم. احمدی نژاد در طول ۸ سال ۶۶۸ هزار میلیارد پول داشت و آقای روحانی در سه و نیم سال ۶۸۰میلیارد پول داشت. کدام یک بیشتر است؟!  در مساله عمران، احمدی نژاد از هر ۱۰۰ تومان ۲۲ تومان به عمران می داد اما روحانی از ۱۰۰ تومان ۱۱ تومان به عمراه اختصاص داده است. در مقایسه فروش نفت احمدی نژاد متوسط فروش نفت ۷۹ دلار بود اما آقای روحانی متوسط فروش نفتش ۸۲ دلار بوده است.

مالیات ارزش افزوده از ۹ درصد به بالای ۳۸ درصد رسید که به محرومین فشار آورداما کاهش مالیات بر درآمد حاصل شد که به نفع مرفهین است. روحانی چند بار برداشت غیرمجاز از خزانه داشت که یکی از آن ها برداشت ۱۰۰ میلیار دلار برای مساله آب بود. روحانی قرار بود پول های بلوکه شده ایران را برگرداند اما پول های فروش نفت  را هم برنگرداند. به نظر من رشد نقدینگی از ۴۶۰ هزار میلیارد دلار به ۱۲۵۰ هزار میلیارد دلار رسید که فاجعه است. حقوق های نجومی و وام های نجومی در این دوره اتفاق افتاد. برند های صنعتی ما همچون ارج، آزمایش و داروگر که در جنگ اتفاقی برایشان نیفتاد ببینید الان چه وضعیتی دارد. دولت فعلی فقط صنعت هسته ای را نابود نکرد بلکه صنعت و کشاورزی کشور را نابود کرد. وقتی کارخانه ای از کار می ایستد احیای آن زمان می برد. صندوق بین المللی  پول می گوید که بدهی ایران به ۱۰۰ هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کرده است. همچنین پول طرح سلامت عمدتا به جیب پزشکان رفته است.

بحث توسعه سیاسی هدف دولت نبود. اصلا گفتمان دولت یازدهم براساس مذاکره با کدخدا بود.  اما دولت در فضای مجازی گام هایی را برداشت. مثلا آمدنیوز را که ضد انقلاب است فقط به خاطر اینکه از روحانی حمایت می کند آزاد گذاشته است.  دولت برای بسترسازی درباره فعالیت ضد انقلاب کار کرده است. ادمین ها که بازداشت شده گفتند خود وزیر اطلاعات ما را راه انداخت و در این زمینه ها منافع ملی را زیر پا گذاشتند. همچنین بحث  مکالمه از طریق تلگرام را دولت بست. من به آقای زیباکلام تسلیت می گویم چون دولت پسرفت داشت چون نگذاشت مردم از امکان صوتی ارزان تلگرام به طور مجانی استفاده کنند.

 


زیباکلام: گرچه به دولت آقای روحانی در زمینه توسعه سیاسی، جامعه مدنی و حقوق شهروندی نمره ۸ دادم اما کور نیستم. درست است درباره رفع حصر هیچی نگفت اما فضای دانشگاه های امروز با زمان دور دوم ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد قابل مقایسه نیست. مهر ۸۸ وقتی وارد دانشگاه های کشور شدیم مثل قبرستان بود مثل آنکه گرد مرگ آنجا پاشیده بودند. حتی یک تشکل مستقل دانشجویی اجازه فعالیت نداشت. صدها و هزاران دانشجو به کمیته های انضباطی فراخوانده شدند، در بهترین حالت از آنها تعهد گرفته شد که دیگر فعالیت سیاسی نکنند.

چقدر از ادامه تحصیل محروم شدند. الان دیگر از مصادیق وجود ندارد یا حداقل ابعادش خیلی کاهش پیدا کرده است. در زمینه فعالیت مطبوعات و رسانه ها نیز آنجا که مربوط به دولت بود گشایش رخ داد. در زمینه هنر، موسیقی، نشر کتاب وزارت ارشاد آقای روحانی با وزارت ارشاد آقای احمدی نژاد قابل مقایسه نیست. پس در این زمینه ها فضایی که ظرف ۴ سال اخیر به وجود آمد قابل قیاس با سال های ۸۸ تا ۹۲ نیست.

معتقدم آن مسئله حصر و آزادی زندانیان سیاسی با این مباحث خلط مبحث شود. درباره صحبتی هم که آقای الله کرم گفت آقای ظریف در حوزه سیاست خارجی خراب کرد، نکته ای را بگویم و آن اینکه یک دانش آموز کلاس اول دبستان هم می داند عامل اختلاف ایران با ترکیه و کشورهای حاشیه خلیج فارس به ویژه عربستان و قطر چیست.

به فرض سال ۱۴۰۰ است، ارقامی که آقای قالیباف و آقای رئیسی سال ۹۶ وعده کردند به مردم بدهند، به نظر شما آقای زیباکلام نمی تواند سال ۱۴۰۰ مدعی شود این مبالغی که دادید مملکت را به فقر کشاند؟ یعنی ضمانت اجرای این وعده ها را در کجا می دانید؟

الله کرم: اینکه آقای زیباکلام در حال حاضر از دولت دفاع می کند، به نظرم جای دفاع ندارد. دولت در سیاست خارجی قرار بود رفع تحریم کند، انجام نشد، حداقل تحریم مالی و بانکی ایران ادامه دارد. در مسئله اقتصاد هم به درازا گفتم جای دفاع ندارد. دولت نتوانست شغل ایجاد و مشکلاتی معیشتی مردم را حل کند حتی بر این مشکلات افزود؛ به طوری که امروز ۴۰ درصد در نظرسنجی ها رأی نه به روحانی وجود دارد. در مسئله توسعه سیاسی نیز که از اول دولت یازدهم برنامه ای نداشت. دفاع از آقای روحانی نتیجه اش این می شود که دائم توجه مردم را به مسائل موهومی که هیچ گاه قابل استناد و اثبات نیست سوق دهیم.

اگر سیاست خارجی ما در عراق و سوریه نبود یک چنین توانمندی ملی برای ما حاصل نمی شد. متأسفانه به جای آنکه سیاست خارجی شکست خورده آقای روحانی درباره همکاری با کدخدا، از دست دادن اروپا و کشورهای منطقه و بازنگشتن اعتبار به گذرنامه ایرانی و راه ندادن سفیر ایران در سازمان ملل توسط دولت اوباما را نقد کنند، رویکرد حمایتی می گیرند. دولت آقای روحانی درباره عربستان خیلی کم کاری کرد. پیگیری تجاوز به جوانان زائر ما و کشتار ۵۰۰ نفر از حجاج ایرانی در منا همه کنار گذاشته شد. دولت ما اینقدر بی توجهی کرد که یک عده جوان گرچه به اشتباه به سفارت عربستان ریختند البته نیروهای اطلاعاتی نیز دستی در این کار داشتند تا بتوانند یکسری مدارکی را از سفارت عربستان خارج کنند و نتوانستند. آنها ابتدا هدایت ولی بعد فرافکنی کردند. به طوری که آقای دکتر زیباکلام امروز فکر می کند کسان دیگری این کار را انجام دادند.

معتقدم به این نوع مسائل با طرح مباحث موهوم ورود نکنیم چون وقتی نمی دانیم یا استدلال نداریم بهتر است اصلا وارد مسئله نشویم. اما درباره اینکه سال ۱۴۰۰ مقابل آقای دکتر زیباکلام خجالت زده نباشیم بگویم که تفکر ما روی اندیشه انقلابی است. گفتمان انقلابی وقتی با علم در هم می آمیزد، موجب شکوفایی می شود. ما با دست خالی توانستیم کشور را قدرت هفتم نظامی-امنیتی دنیا کنیم. چه کشورهایی از ما جلو تر هستند؟ آمریکا، چین، روسیه، انگلستان، فرانسه و آلمان از ایران جلو تر هستند.

زیباکلام: محمدرضا پهلوی هم از شما جلوتر بود چون او ایران را قدرت پنجم در دنیا به لحاظ نظامی کرد.

الله کرم: گفتم ما با دست خالی ایران را قدرت هفتم دنیا به لحاظ نظامی-امنیتی کردیم. اگر محمدرضا جلوتر بود به این دلیل شد که ناوگان پنجم آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم در اختیار ایران قرار داشت تا بتواند ژاندارم خلیج فارس برای انتقال انرژی ارزان باشد. دوم آنکه اگر قدرت هوایی یا زمینی به او دادند به این دلیل بود که بتواند ۴۸ ساعت در مقابل شوروی تأخیر ایجاد کند تا آمریکایی ها با لشکر ۸۲ هوابرد بتوانند روی زاگرس پیاده شوند و جلوی شوروی را بگیرند و خلیج فارس را نجات دهند. اما ما امروز با دست خالی در وضعیت تحریم چنین جایگاهی را پیدا کردیم. یعنی از رژیم اشغالگر قدس، هند، برزیل و ۱۷۰ کشور دنیا جلوتر هستیم.

معتقدم دست یابی به صنایع موشک ها با امکانات کم انجام شد و اینها همه بازدارنده است. ما نمی خواهیم از اینها استفاده کنیم مگر اینکه به ما حمله شود. الان بیش از هزاران موشک داریم که دیمونا را هدف قرار داده است، البته ما نمی خواهیم دنیا را با فاجعه انسانی براثر انهدام تأسیسات هسته ای دیمونا مواجه کنیم ولی اگر قرار است آمریکا بزنند و در بروند مثلا حمله به سوریه را در قبال ایران تکرار کند، مسلما این قدرت به حرکت در می آید. این حرکت انقلابی است که با علم ترکیب شد و توانستیم با دست خالی این ظرفیت برسیم. مطمئن هستم اگر مردم ما به جریان انقلابی رأی بدهند و جریان انقلابی براثر پیوستگی اش علم اقتصاد کشور را شکوفا خواهد کرد. هم اکنون اقتصاد ایران در دنیا هفدهم است چون دست اقتصاد ما در دست محافظه کاری بود. بدنه محافظه کاری  و کارگزاری از زمان ریاست جمهوری آقایان هاشمی و خاتمی که ۱۶ سال کشور را در دست داشتند نهادینه شد و زمان ۸ سال ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد بدنه کارگزاری امکان تغییر نیافت، همچنان جریان محافظه کاری بر اقتصاد ما حاکم است. الان هم یک مشت پیرمرد و کسانی که به لحاظ سنی توان کار ندارد در مسئولیت های اجرایی قرار گرفتند.

درآمد نفتی کشور ثابت است، از الان می شود برنامه ریزی کرد که می توان به ۶ میلیون نفر بیکار ماهانه ۲۵۰ هزار تومان پول داد یا یارانه چندبرابری به سه دهک پایین جامعه پرداخت کرد. آیا به لحاظ علمی این کار متصور است؟

الله کرم: آقای رئیسی وعده اصلاح نظام بانکی و برخورد با مفاسد سیاسی و اداری و اقتصادی را داد. اگر جلوی مفاسد گرفته شود مثل ۸ هزار میلیارد تومان فسادی که در صندوق ذخیره فرهنگیان اتفاق افتاد یا خلق پولی ۲٫۵ برابری که در اختیار بانک ها قرار گرفت و صرف پرداخت سود پول سرمایه داران شد، اگر به سمت مسکن مهر برود و این طرح ادامه پیدا کند و ۴۰۰ شغل احیا شود، این چرخ را دوباره به حرکت در می آید و این موضوع را جلو می رود. در واقع اگر رئیس جمهور ما اولین کسی باشد که با فساد برخورد کند می تواند آن شغل ها را ایجاد کند

 آقای الله کرم از کلیدواژه مدیریت انقلابی استفاده کرد که می توان با مدیریت انقلابی مشکلات کشور را حل کرد. آقای زیباکلام  نظر شما چیست؟

زیباکلام: ۸سال در دولت آقای احمدی نژاد مدیریت انقلابی وجود داشت. حالا می گویند در ۱۶ سال دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی و آقای خاتمی و ۴ سال دوره ریاست جمهوری آقای روحانی مدیریت اجرایی کشور انقلابی نبود. اگر این ۲۰ سال را از ۳۹ سال عمر نظام جمهوری اسلامی کم کنیم این نتیجه حاصل می شود که ۱۹ سال مدیریت انقلابی در کشور حاکم بود. آقای الله کرم بگوید این مدیریت انقلابی چه دستاوردی داشته است؟ چند فقره مفاسد اقتصادی در سال های قبل از انقلاب و چندفقره مفاسد اقتصادی بعد از انقلاب اتفاق افتاد؟ آقای الله کرم می گوید اگر رئیس جمهور با فساد مبارزه کند چه می شود. همیشه هم آدرس هایی که می دهند متوجه نهادهایی است که منتخب مردم هستند. من نمی گویم فساد تقصیر چه کسی است؟

اما می پرسم آیا غیر از این است که در جمهوری اسلامی وقتی می خواهند به یک کسی، مدیریت اجرایی یا منصب و مسئولیتی بدهند او را گزینش می کنند؟ غیر از این است که کسی می تواند منصب و مقامی بگیرد که حتما انقلابی، آزاده، ایثارگر و غیره باشد؟

ضمن آنکه در ایران نهادهای مچ گیری و مراقبتی و نظارتی خیلی بیشتر است. حراست، حفاظت، دیوان محاسبات، سازمان بازرسی کل کشور، دفتر بازرسی ویژه ریاست جمهوری و غیره در ایران بر امور اجرایی نظارت می کنند، چرا با وجود این همه نظارت و اینکه می‌کوشند حتما افراد متدین، انقلابی و سالم استخدام شوند، موارد مفاسد اقتصادی و اداری هر روز دارد در جامعه ما بیشتر و بیشتر می شود؟ اینها سئوالات اصلی است که باید به آنها جواب داده شود اما گویا نمی خواهند چنین شود. با کلی گویی به جایی نمی‌رسیم. باید از خودمان سئوال کنیم چرا در ترکیه، هند، ژاپن، نروژ، آلمان، فرانسه و سوئد اینقدر مفاسد اقتصادی وجود ندارد. فرض کنیم آقای قالیباف یا آقای رئیسی رئیس جمهور شود، حجم درآمدهای نفتی و مالیاتی کشور مشخص است این درآمدها را نه آقای رئیسی و نه آقای قالیباف می تواند ۶ برابر کند. جمعیت بیکاران کشور ۵-۷ میلیون نفر تخمین زده می شود، اعلام شده برای ایجاد یک شغل بین ۱۰۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان سرمایه گذاری احتیاج است، اگر ما همان عدد ۱۰۰ میلیون تومان را برای ایجاد یک شغل در محاسبات خود لحاظ کنیم برای ۵ میلیون نفر جمعیت بیکار باید ۵۰۰ هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری انجام شود. سال ۹۵ دولت فقط ۱۳ هزار میلیارد تومان توانست برای عمران و آبادانی کشور سرمایه گذاری کند، حالا آقای الله کرم می گوید آقای روحانی پول های کشور را به سرمایه دارها، نتانیاهو، فراماسون ها و رفقای آمریکایی اش می دهد، کما اینکه ۳۸ سال است از این حرف ها می زنند. حالا چرا آقای روحانی بیشتر از ۱۳ هزار میلیارد تومان صرف پروژه های عمرانی نکرده؟ علتش این است که بیشتر نداشت تا هزینه کند. دولت به عرب و عجم بدهکار است. تأمین اجتماعی، دانشگاه ها، توانیز، پیمانکاران و بانک ها از دولت طلبکار هستند.

 




آقای رئیسی، آقای قالیباف! این ۵۰۰ هزار میلیارد تومان را از کجا می خواهید بیاورید تا ۵ میلیون شغل ایجاد کنید در حالیکه بودجه عمرانی کشور ۱۳ هزار میلیارد تومان است. آقای الله کرم که می گوید سختی آب جنوب شهر بالاست، بداند کل بودجه سازمان محیط زیست با ۶ هزار پرسنل در سال ۹۵ ۳۰۰ میلیارد تومان بود. کل بودجه دانشگاه های کشور در سال ۹۵ پنج هزار میلیارد تومان بود. ۳۸ سال است که دارند شعار مدیریت انقلابی و جهادی می دهند. ترکیه نه یک کپسول گاز دارد و نه یک بشکه نفت. سال ۹۴ قبل از آنکه دچار این بحران های سیاسی شود ۱۵۰ میلیارد دلار صادرات داشت. مالزی ۸۰ میلیارد دلار صادرات داشت. واقعا مالزی، ترکیه، کره جنوبی، برزیل و هند چه کار کردند؟ هند الان بزرگترین صادرکننده نرم افزار در دنیا است. این کشورها چه کردند؟ چرا ما داریم فقط در جا می زنیم. در بهترین حالت صادرات غیرنفتی ما در سال ۹۵ ، ۴۰ میلیارد دلار بود، تازه بخش عمده این صادرات غیرنفتی میعانات گازی و محصولات پتروشیمی است که با مواد اولیه تقریبا مجانی تولید می شوند. کلی گویی و شعار ما را داغان کرد.

واقعا برای تأمین ۵۰۰ هزار میلیارد تومان هزینه ایجاد ۵ میلیون شغل آقای رئیسی یا آقای قالیباف می خواهند از بودجه کدام قسمت بزنند تا به این رقم برسند؟ آیا می خواهند از بودجه موشک سازی، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش یا محیط زیست بزنند؟ آقایان بگویند از کجا می خواهند تأمین اعتبار کنند، من کور شوم اگر بخیل باشم. برای ۵ میلیون شغل که سهل است برای ۵۰ میلیون نفر شغل ایجاد کنند. ۲۵۰ هزار تومان که سهل است ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان یارانه بدهند، نفرین بر کسی که دشمن باشد نخواهد این خدمات را ببیند. مگر من سادیسم دارم که نخواهم این پول به طبقه محروم و کم درآمد برسد. اما روی هوا و خالی بندی یکسری وعده ها می دهند و نمی گویند تأمین اعتبارش را چه طور می خواهند انجام دهند.

الله کرم: سه عنصر نیروهای انسانی، تکنولوژی و سرمایه برای بازسازی کشور نیاز است که مدیریت انقلابی و کارآمد و متدین می تواند به اینها دست پیدا کند. یک زمانی نگاه به بیرون است و همه از جمله سرمایه گذاری داخلی را معطل می کنند تا ببینند وضعیت و رابطه ما با خارج کشور چه طور می شود. اگر مدیریت انقلابی و کارآمد که توانست به تکنولوژی غنی سازی اورانیوم ۲۰ درصد، صنعت موشکی و به ساخت هواپیمای جنگی دست پیدا کند و آنها را به اجرا درآورد، سر کار بیاید می تواند خودرو داخلی تولید کند نه آنکه دائم چشم ما به فرانسه باشد تا کارگران آنها سرکار بروند.

استراتژی نگاه به بیرون اجازه نمی دهد ما به تکنولوژی داخلی که در این سطوح رشد کرده توجه کنیم و بی توجهی نتیجه اش این می شود که فقط به فکر واردات تکنولوژی باشیم. ۳۳ میلیون نیروی کار داریم که ۱۰ میلیون آنها دانشگاهی هستند بنابراین از پتانسیل خوبی برای صادرکردن خدمات برخوردارند. معتقدم نگاه به بیرون باید به نگاه به درون تغییر کند. الان تولید کننده داخل می خواهد وام بگیرد باید ۳۴ درصد برای وامش سود بپردازد. حالا نمی خواهم بگویم چرا این رقم سود وام بانکی است که به فساد بر می گردد. نکته دیگر قاچاق کالاست. ما الان ۲۵ میلیارد دلار در سال قاچاق کالا در کشور داریم که فاجعه است. در مقابل همسایگان ما به تولیدکنندگان خود وام ۴ درصد می دهند، یعنی حدود ۳۰ درصد سود وام های بانکی آنها پایین تر است. ضمن آنکه تولیدکنندگان در آن کشورها ۱۴ تا ۱۵ درصد جایزه صادراتی می گیرد. در چنین وضعیتی کالای داخلی با کالای مشابه خارجی به هیچ وجه قابلیت رقابت ندارد و تولید کننده داخلی همیشه از تولید کننده خارجی عقب است برای جبران این مسئله باید برای واردات کالاهای خارجی ۲۰ درصد تعرفه گمرکی قائل شد تا کالاهای داخلی و خارجی در یک تراز قرار بگیرند، اگر این کار انجام شود تولید داخلی شکوفا خواهد شد. معتقدم مردم باید در اقتصاد به کار گرفته شوند. دولت با نگاه به خارج و استراتژی گفتگو با کدخدا فکر می کرد می تواند کشور را آباد کند اما به این هدف نرسید، حالا باید عذرخواهی کند و کنار برود.

زیباکلام: آقای الله کرم و دوستانش هنوز دنبال روش های دوره ناصرالدین شاه هستند که درهای کشور را ببندند. دائم می گویند بگیر، ببند، بزن، تیرباران کن و …

وقتی درآمد خانوارها کم و مردم دچار مشکلات شوند این مسئله موجب دلزدگی می شود، در چنین وضعیت بد، دشمنی که از حمله نظامی ناتوان است وارد جنگ نرم خواهد شد. همین دولت با سیاست غلط بر تزاید جمعیت بیکار کوشید و متأثر از آن سیاست ها کارخانه ها تعطیل شدند. الان می گویند کشور دست کی و کی و کی است، اگر اینها را می دانستید پس چرا آمدید و اگر نمی توانستید مشکلات را حل کنید پس چرا شعار دادید که الان می خواهید توجیه کنید کسان دیگری قاچاق را وارد کشور می کنند. آقای زیباکلام می گوید ۵۰۰ هزار میلیارد تومان پول برای ایجاد ۵ میلیون شغل لازم است. یادآور می شوم که امسال فقط ۲۰۰ هزار میلیارد تومان فقط برای بودجه جاری درنظر گرفتند این رقم ۱۳۰ هزار میلیارد تومان بیشتر از بودجه جاری دولت قبلی است. می دانید با این پول چقدر شغل می شود ایجاد کرد، این پول ها کجا رفته است؟ جز آنکه برای پرداخت سود سرمایه گذاران ، حقوق ها و وام های نجومی هزینه شده است، اتفاق دیگری افتاد؟ اگر جلوی فساد را بگیریم، اقتصاد را مردمی کنیم و کالای داخلی و خارجی هم تراز شوند معتقدم به شکوفایی خواهیم رسید.

آقای الله کرم شما به دولت آقای روحانی انتقاد دارید چون نگاه انقلابی بر دولت او حاکم نبود اما آیا در شهرداری تهران نگاه انقلابی حاکم بود؟ شما از وضعیت مدیریتی شهرداری تهران اعلام رضایت می کنید یا اینکه فکر می کنید مشکلاتی آنجا هم وجود داشته و باید اصلاح شود؟

الله کرم: من ۱۰ برنامه برای شورای شهر دارم. اولین برنامه طرح ریشه کنی ضربتی رشوه و فساد با حاکم کردن پاکدستی است. کار دومم به کارگیری مدیریت انقلابی و با انگیزه برای خدمت خالصانه است. سوم حمایت از مسکن محرومان و کنترل برج سازی و فروش بی رویه تراکم است. چهارم جلوگیری از ریخت و پاش بودجه و اختصاص آن به شهر است. پنجم کارآمدسازی شورای محله است. ششم نظارت بر استحکام سازه، روکش و بهسازی معابر است. هفتم حمایت از حل معضلات ترافیک با تقویت حمل و نقل عمومی و طرح های ابتکاری در جلوگیری از حرکت خودروهای تک سرنشین است. هشتم کاهش آسیب های جامعه با حمایت از مشاغل خرد است. نهم برطرف سازی عوامل هوای آلوده است. دهم ارتقای فرهنگ اسلام انقلابی با رویکرد به هیأت مذهبی و اجرای پیوست فرهنگی اجتماعی پروژه ها است. الان شهرداری تهران توانست ۱۰۰ کیلومتر تونل بزند، اتوبان امام علی و پل صدر از اقدامات دیگر شهرداری تهران بود. فسادی که در شهرداری است برآمده از فساد کلی است.

 این حرف را آقای زیباکلام هم می تواند بزند که فساد در دولت است چون در همه جا وجود دارد.

الله کرم: بله خوب است. معتقدم باید با فساد به طور ضربتی مقابله شود. البته در شهرداری کار شده و تولید شغل صورت گرفته است. شاید منتقد نحوه نظارت بر استحکام سازه و وقوع برخی فسادها باشم اما معتقدم مدیریت انقلابی و جهادی وجود داشته است. اما آنچه می خواهد بروم در شورای شهر جلویش را بگیرم بحث فساد و اجرای برنامه هایی است که عرض کردم. من به مردم قول می دهم اگر آقای رئیسی رئیس جمهور و من عضو شورای شهر شویم برنامه ما مبارزه ضربتی با فساد است. به نیروهای انقلابی و حزب الهی تندرو می گویند. ما می گوییم به طور تندرو و انقلابی با فساد و قاچاق برخورد می کنیم.

الله کرم: البته ما تا الان حاکم نبودیم.

زیباکلام : بله، تا الان هم حاکم نبودند معلوم نیست چه کسی حاکم بوده است، حتما محمدرضا پهلوی حاکم بوده است. قطعا گرداندن مدیریت شهر ۱۴ میلیونی تهران بسیار دشوار است. از منظر توسعه پایدار و محیط زیست نمره بالایی به آقای قالیباف نمی دهم. حدس زده می شود چیزی حدود ۷ هزار تن زباله در تهران تولید می شود اما هنوز که هنوز فکری برای بازیافت نکردند. با وجودی که حتی ترکیه و پاکستان توانستند بخشی از زباله شان را تبدیل به کمپوست و کود بکنند اما ما همه زباله ها را می سوزانیم. در ۱۲ سالی که آقای قالیباف شهردار تهران بود ۷۰ هزار نفر را در شهرداری استخدام کرد. تنها می توانم بگویم حتما لازم بوده که این تعداد افراد را استخدام کنند. اخیرا اعلام شد ۴ هزار مداح نیز در شرکت مترو استخدام شدند شاید این اقدام به آن خاطر بوده که آنها در زمینه مترو تخصص داشتند.

حدس زده می شود همین الان ۶۰ تا ۷۰ هزار میلیارد تومان شهرداری بدهی دارد. همین الان وقتی به سیمای شهر تهران نگاه می کنم می بینیم این شهر به جنگلی از سیمان و بتن تبدیل شده است. علتش این است که حقوق ۷۰ هزار نفری که به تعداد کارکنان شهرداری اضافه شدند باید از طریق فروش تراکم تأمین و پرداخت شود. الان ۶۰ درصد درآمد شهرداری از محل فروش تراکم تأمین می شود. اساسا شهرداری نمی تواند فروش تراکم را تعطیل کند. گفته می شود آقای قالیباف بیشتر دوست داشته کارهای نمایشی کند، اتوبان صدر را دوطبقه و فلان تقاطع را سه طبقه کند و تونل بزند. در حالیکه همگان معتقدند مترو برای تهران از نان شب واجب تر است. انتظار می رفت سالی ۳۰ کیلومتر به متروی تهران اضافه شود یعنی الان باید ۳۶۰ کیلومتر تونل مترو در شهر می داشتیم که چنین نیست و به طور متوسط ۷ کیلومتر تونل در سال به خطوط مترو اضافه شد. اینها مشکلات و مسائلی است که امیدواریم با مدیریت انقلابی و جهادی که ۳۸ سال دوستان آقای الله کرم دنبالش هستند به بار بنشیند. در اواخر دهه سی دولت امینی قانون از کجا آورده ای را اجرا کرد یعنی مسئولان باید می گفتند که دارایی هایشان را چه طور کسب کردند. یعنی بیش از نیم قرن در ایران داشتیم با فساد مبارزه می کردیم اما روز به روز مفاسد بیشتر و بیشتر شد.

 

مادام که حسین الله کرم ها به علت کاری ندارند و فقط می خواهند بگیرند، بزنند و ببندند، فساد را نمی توان ریشه کن کرد. وقتی این خیار در ایران دانه ای ۵۰۰ تومان هزینه تولیدش می شود و چین آن را دانه ای ۲۵۰ تومان تولید می کند، حسین الله کرم خودش را ریز ریز هم کند نمی تواند کاری کند چون بالاخره یک کسی پیدا می شود که از چین خیار را دانه ای ۲۵۰ می خرد با هزینه حمل و نقل و گمرکی می آید در ایران می فروشد ۴۰۰ تومان. یعنی آقای الله کرم و دوستانش این مسائل ابتدایی اقتصادی را متوجه نمی شوند. فقط می خواهند بگیرند و ببندند. تا زمانی که جنسی در داخل کشور نمی تواند با کالای ترکیه و چین رقابت کند این کالا وارد یا قاچاق می شود. با این چند هزار کیلومتر مرزی که داریم فقط یک راه برای جلوگیری از ورود قاچاق به کشور وجود دارد و آن این است که کالای داخلی بتواند با کالای خارجی رقابت کند.

آقای الله کرم و دوستانش هنوز دنبال روش های دوره ناصرالدین شاه هستند که درهای کشور را ببندند. دائم می گویند بگیر، ببند، بزن، تیرباران کن و … ؛ خیر این کارها جواب نمی دهد. ادم اسمیت مسئله قاچاق را حل کرد، برای اینکه گفت کالای داخلی باید هم قیمت و کیفیت کالای خارجی باشد.

الله کرم: من به همین خیار اشاره می کنم، اگر در کشور ما گران تولید می شود به خاطر سیاست های دولت است. وقتی تولید کننده خارجی وام ۴ درصد و تولید کننده ایرانی وام ۲۴ درصد می گیرد ۲۰ درصد جلو است. دولت با سیاستگذاری اش می تواند این را حل کند. صحبت من براساس بگیر و ببند نبود. جوان ایرانی وقتی غنی سازی ۲۰ درصد انجام داد می تواند خودرو داخلی هم تولید کند. وقتی قاچاق وجود دارد راه های مبارزه با قاچاق از بگیر و ببند ها است تا سیاستگذاری، رفتار و استراتژی دولت. نمی شود برخورد با علت را بگیریم و معلول را رها کنیم. گاهی اوقات در کنار برخورد با علت باید با معلول هم برخورد کرد. آقای دکتر زیباکلام درباره استخدام های شهرداری هم مطالبی گفت من آماده ام برویم داخل ایستگاه مترو و از اولین نفر بپرسیم چه طوری استخدام شده است. اصلا این طور نیست که از طریق مداحی جذب شده باشند.

زیباکلام: مداحان ۴ هزار نفر بودند ۷۰ هزار نفر دیگر می ماند.

الله کرم: استخدام ۴ هزار مداح در شهرداری باید اثبات شود، با تهمت های آمدنیوزی که چیزی اثبات نمی شود. به فرض چند مداح استخدام شده باشند. مداح مگر انسان نیست کار نمی خواهد؟ مترو کار فرهنگی نمی خواهد؟ مگر معتقد نیستیم که پروژه ها باید پیوست فرهنگی و اجتماعی داشته باشند؟ بنابراین استخدام مداحان حتما نباید براساس تخصص در حوزه مترو باشد، بلکه هدف ایجاد فضای فرهنگی و معنوی در مترو است. من اگر عضو شورای شهر شوم چند طرح دارم، دنبال کلاشهر سبز، خلاق محور، دانش بنیان، بدون کربن، بدون پسماند، دیجیتال، گردشگر خلاق، قابلیت حرکت دوچرخه از غرب به شرق و نقل و انتقال عمومی از شمال به جنوب شهر با تلکابین هستم.

زیباکلام: حالا یک عده ای نیایند طرح هایت را بدزدند.(خنده) در رأس آمریکایی ها شاید برنامه برای دزدیدن طرح های شما داشته باشند.

الله کرم: این طنز آقای زیباکلام را هم به قول معروف زیر سیبیلی رد می کنیم. معتقدم به جای طرح باید فرد را بدزدند و اگر بخواهند فردی را بدزدند باید آقای دکتر زیباکلام را بدزدند.

زیباکلام: من اتفاقا در انتخابات شورای شهر به آقای الله کرم رأی می دهم چون می دانم او را نمی توان خرید.

الله کرم: اگر این خصوصیت را در من قبول دارید پس من می توانم با فساد مبارزه کنم.


منبع: بهارنیوز

معضلات اجتماعی و سکوت در مناظره

مرجان کاووسی- روزنامه بهار
نقد مهمی که بر مناظره اجتماعی کاندیداهای ریاست جمهوری در روز جمعه هشتم اردیبهشت وارد است، این نکته است که سؤال در مورد برخی مسائل مهم اجتماعی آسیب‌زا که امروز در جامعه به مرحله بحران رسیده‌اند، انجام نگرفت و کاندیداها نیز برنامه‌ها و دیدگاه‌های خود در مورد این بحران‌های اجتماعی را ارائه نکردند. معضلاتی که بخشی از آنها گریبان‌گیر کل جامعه در سراسر کشور است و بخشی دیگر با وسعت زیاد فضای کلان‌شهرها را احاطه کرده است. معضلاتی که هم علت آسیب‌های اجتماعی دیگر هستند و هم معلول بحران‌های موجودِ.

از جمله گسترش فقر و بیکاری و افزایش شکاف طبقاتی که طبیعتا نارضایتی اجتماعی را به همراه دارد و باید برای آن چاره اساسی اندیشیده شود، معضلاتی چون اعتیاد و طلاق و کار کودکان خودنمایی می‌کند. معضلاتی که معتقدیم نه به دست یک دولت و آن هم در مقام تصدی‌گری، بلکه به دست همه نهادهای تقنینی، نظارتی و حاکمیتی قابل حل و چاره‌سازی است. بدون‌تردید برنامه‌های ارائه‌شده توسط دولت‌ها و کاندیداهای آماده به پذیرش عالی‌ترین مسئولیت اجرایی کشور بایستی با نگاه جامع به تمامی علت‌ها و معلول‌ها و در جایگاه تعامل با تمامی نهادها و دستگاه‌های مسئول طرح و ارائه شود و با واقع‌بینی و درک درست و آمار دقیق، وعده حل مشکلات اجتماعی داده شود.

آنچه در مناظره روز جمعه هشتم اردیبهشت به عنوان پرسش از کاندیداها مطرح شد و پاسخ‌هایی که داده شد، گرچه لازم بود اما کافی نبود و با توجه به تاثیرگذاری و پرمخاطبی این مناظره‌های زنده بهتر بود که پیرامون مسائل جدی‌تر اجتماعی این مباحث مطرح شود. گرچه سلامت نظام اداری و ورزش پهلوانی هر یک به جای خود از مسائل مهم اجتماعی کشور هستند اما بسیاری از مسائل مهم هم وجود دارند که به مرحله بحران رسیده‌اند. بحث فقر و بیکاری از جمله همین موارد مهم مطرح‌شده در مناظره انتخاباتی بود که بحرانی بودن آن در شرایط فعلی بر کسی پوشیده نیست و قطعا ارائه راهکار برای حل آن مورد انتظار جامعه و رای‌دهندگان است. از فقر گفته شد و عدالت اجتماعی و شکاف طبقاتی، اما از آسیب‌های ناشی از فقر از جمله فساد و فحشاء و تن‌فروشی که پایه‌های اخلاقی جامعه اسلامی را نشانه رفته است، سخنی به میان نیامد. از بیکاری و رکود سؤال شد، اما از معلول بیکاری جوانان و عدم امکان ازدواج و شیوع ازدواج سفید که به هیچ وجه در آموزه‌های دینی و فرهنگ ایرانی جایگاهی ندارد حرفی زده نشد.

از برج‌های کلان‌شهر تهران، صدور مجوزهای بی‌رویه و معضل زباله‌های این کلان شهر گفته شد، اما از کودکان مانده بر سرِ چهارراه‌ها و زباله‌گردهای بی‌شمار به عنوان سرمایه‌های اجتماعی بی‌بدیل و برنامه‌ای برای آینده آنها حرفی نبود.  مهم‌تر از همه، از مادر آسیب‌های اجتماعی و بحران جدی اعتیاد که گریبان‌گیر تمام جامعه است و بخش مهمی از سرمایه‌های اجتماعی و مادی کشور را نابود ساخته هم نه پرسشی مطرح شد، نه بحثی پیرامون حل این معضل اجتماعی شکل گرفت و نه راهکاری برای مبارزه با اعتیاد و قاچاق مواد مخدر در کشور ارائه شد. معتقدیم در این مناظره مهم و سرنوشت‌ساز که مخاطبان میلیونی داشت، باید در فرصتی مناسب، عمیق‌تر و جدی‌تر درباره مسائل اجتماعی مهم از قبیل اعتیاد و طلاق و کودکان کار پرداخته می‌شد و کاندیداها رودرروی مردم از برنامه‌هایشان برای حل این بحران‌های اساسی می‌گفتند و راهکارهای عملی خود را شفاف با مردم در میان می‌گذاشتند.

امروز مردم ایران برای حل مشکلات مهم اجتماعی و برطرف شدن آسیب‌های اجتماعی، چشم امید به دولتمردان و مسئولین دوخته‌اند. گرچه معتقدیم آحاد جامعه نیز در قبال اجتماع مسئول هستند و بایستی با آگاهی از نقش خود برای برطرف ساختن مشکلات کشور تلاش و همراهی کنند. نشاط اجتماعی و شادی مردم و رهایی از ناامیدی و افسردگی در فضای امن و آرام اجتماعی نیازمند عزم ملی و همگانی است.


منبع: بهارنیوز

جهانگیری: جاده خاکی بزنند من هم همانطور جوابشان را می‌دهم

گروه سیاسی: معاون اول رییس جمهور گفت: هزینه ستاد نمی‌کنم، بر روی کمک‌های کسانی که به من لطف داشته‌اند حساب کرده‌ام. اگر لازم باشد باز در مورد جریان اصلاح‌طلب با رهبری حرف می‌زنم. جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا باید با یکدیگر در امور کشور مشارکت داشته باشند.


اسحاق جهانگیری در حاشیه هیأت دولت امروز د پاسخ به این سوال که می‌گویند شما پدیده مناظرات هستید اظهار کرد: بالاخره به صحنه آمده‌ام و باید صحبت‌هایم را انجام دهم. انتخابات سازوکار خودش را دارد و در همان سازوکار در ارتباط با حضور و یا عدم حضورم تا پایان دوران انتخابات تصمیم‌گیری می‌شود، صبر کنید تا ببینیم شرایط چگونه پیش می‌رود. وی در پاسخ به این پرسش که آیا نقدی به نحوه برگزاری مناظره اول داشته یا خیر، گفت: من فکر می‌کنم که زمان‌های دو دقیقه‌ای برای پاسخ دادن به پرسش‌ها کم بود. تا موتور سخن گفتن روشن می‌شد با اتمام زمان دو دقیقه موتور خاموش می‌شد.

جهانگیری همچنین گفت: من آدم آرامی هستم که گوشه‌ای می‌نشینم و در چارچوب برنامه‌ها و آینده‌نگری صحبت می‌کنم. دیگران هم اگر در همین چارچوب صحبت کنند من نقد می‌کنم و صحبتم را می‌کنم، اما اگر به حاشیه رفتند و به قول معروف به جاده خاکی زدند من هم همانطور جوابشان را می‌دهم. جهانگیری خطاب به خبرنگاری که پرسید رنگ انتخاباتی‌تان چیست؟ گفت که رنگ انتخاباتی من بی‌رنگ است و رنگ انتخاباتی ندارم.

وی در پاسخ به خبرنگار دیگری که از هزینه‌های انتخاباتی‌اش سوال کرده بود گفت: هزینه انتخاباتی من صفر است. من از امکان صداوسیما برای برنامه‌هایم استفاده کرده‌ام و فکر می‌کنم که دوستان علاقه‌مند در فضای مجازی به اندازه کافی زحمت کشیده‌اند. هیچ ستادی تشکیل نداده‌ام. این کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ارتباط با انتخاب حسین مرعشی به عنوان رییس ستاد انتخاباتش گفت: وزارت کشور تأکید داشت که فردی به عنوان رییس ستاد برای انجام امور تشریفاتی معرفی کنم. از همین رو شخصی را به آنها معرفی کردم.

وی در ارتباط با سازندگان فیلم مستندش نیز یادآور شد: آقای توکلی و خانم طاهرپور سازندگان فیلم مستند من هستند. جهانگیری در بخش دیگری از این گفت‌وگو گفت: شما به سابقه کاری من نگاه کنید، همواره در هر کاری جدی‌تر از کار قبلی بوده‌ام. من در کار آدم جدی هستم یا به کاری وارد نمی‌شوم یا اگر وارد شدم به طور جدی تمام توان خود را برای پیشبرد آن کار با صحبت‌کردن و از طریق چارچوب‌هایی که قبول دارم پیش می‌برم.


منبع: بهارنیوز

قالیباف برای همیشه تمام خواهد شد

گروه سیاسی: معاون هماهنگی اقشار ستاد رییسی در اینستاگرامش نوشت: امان از محبت‌های خاله خرسی که ظرفیت قالیباف را برای سومین بار و برای همیشه خواهد سوزاند. متن یادداشت اینستاگرامی جعفر فرجی به شرح زیر است؛

دلم برایشان می سوزد؛ هر دو به دست یک باند سوختند. قالیباف یکی از ظرفیت های این نظام بود همانطور که احمدی نژاد بود. یکی بخاطر محبت بیش از حد یک باند چهارنفره سوخت و یکی بخاطر کینه همان باند چهارنفره سوخت. قالیباف از سال ۸۴ تا الان در نظرسنجی ها حدود بیست درصد رای دارد و هرکاری در طول این سالیان کرد و هر اقدامی کرد رای منفیش بیشتر شد و این درصد هیچ گاه بالا نیامد و  نخواهد آمد دلیلش ساده است. جماعتی که این دور قالیباف را آوردند در حقش خیانت کردند اگر او چند سال بی سر و صدا کناری میماند ممکن بود بتواند در آینده نزدیک، طلسم بیست درصد نظرسنجی هایش را باطل کند.

امان از محبت های خاله خرسی که ظرفیت قالیباف را برای سومین بار و برای همیشه خواهد سوزاند و او را برای همیشه تمام خواهد کرد. همانطور که ظرفیت احمدی نژاد محبوبترین دولت از مشروطه تاکنون را سوزاند. بازی نظرسنجی ها و نظرسازی ها معادلات واقعی کف صحنه را تغییر نخواهد داد و حیف ظرفیت های بزرگ اصولگرایی که سوختند و امروز به نقطه صفر خود نزدیک می شوند؛ در حالیکه جریان مقابل هیچ کدام از ظرفیت های خودش را نابود نکرد. حرف ها و اقدام انقلابی هم بماند برای بعد از انتخابات که یک سینه سخن موج می زند در درون ما.


منبع: بهارنیوز

بازی در زمین منافع ملی

محمدآزاد جلالی‌زاده -روزنامه بهار
الف: تنور انتخابات روز به روز در حال گرم‌تر شدن است، بازار بحث‌ها و فحص‌ها و قیل و قال‌ها و کمپین‌ها و وعده‌ها و انتقادات و. . . به راه است و هر گروه و جماعتی از ظنّ خود یار یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری گشته و به‌دنبال اثبات حقانیت و اهمیّت و پرفایده بودن برنامه‌های کاندیدای مطبوع خویشند و این امر مبارکی ا‌ست که انتخابات ریاست جمهوری به عنوان نماد اصلی وجه جمهوریت نظام، هر چه پرشورتر و پُر مخاطب‌تر باشد.

ب: با نگاهی به برنامه‌های تبلیغاتی نامزدهای محترم، به‌ویژه برنامه‌های تبلیغاتی‌شان در صدا و سیما اعم از مونولوگ‌ها و مناظره‌ها و دیالوگ هایشان، نکته‌ای بسیار قابل توجه و البته قابل بررسی در این میان خودنمایی می‌کند و آن این است که بیشینه نامزدها، برای به صدر نشاندن خود و برنامه هاشان، مسأله‌ای بنیادی را از یاد برده‌اند و آن اینکه امور کلان را به قربانگه بحث‌های خُرد بردن نه تنها مفید فایده نخواهد بود، بلکه باعث خواهد شد در آینده به سمت پروسه خطرناک و نامیمون «نه از تاک نشانی هست و نه از تاک نشان» رهنمون شویم.

ج: امر انتخابات در هر نظام سیاسی و لاجرم در نظام سیاسی مستقر در ایران، خود با همه اهمیتش، در برابر امری چون «منافع ملی و سرزمینی» ، مساله‌ای خُرد محسوب می‌شود و هدف اصلی‌اش پاسداشت از مولفه بنیادی و اساسی‌تر که همانا «منافع ملی» است، می‌باشد واین خلط مبحث به شدت اشتباه جایگزین کردن امور خُرد وکلان با هم در این دوره از انتخابات، نمود بیشتری دارد.

د: از بدیهیات «حکومت داری» در عصر حاضر علاوه بر عنصر «داشتن قدرت» و «اعمال آن» در «چارچوب‌های سرزمینی مشخص» ، مؤلفه‌ بنیادین «مشروعیت» حاکمیّت است و رکن رکین برای ایجاد و نگهداشت این مؤلفه؛ برقراری حس «اعتماد» بین «حاکمیت» و «ملت» است.
ه: هر ۶ نامزد محترم انتخابات ریاست جمهوری از درون انقلاب و نظام برخاسته‌اند و اغلب هم در ساختار جمهوری اسلامی مشاغل حساس امنیتی، اجرایی و قضایی داشته اند، حال که در چهارمین دهه برقراری جمهوری اسلامی هستیم، همه‌  مسئولان چه در مدیریت‌های کلان و چه در مدیریت‌های خُرد در به وجود آمدن وضعیت موجود- فارغ از ‌داوری‌ها در مورد خوب یا بد بودن وضعیت- سهیم‌اند و طبق این قاعده، علی الاصول این نامزدهای شش گانه هم نمی‌توانند خود را مبرّا از نقاط قوت و یا ضعف ساختار موجود دانسته و به اصطلاح بخواهند از کنار گود، لنگ کنند.

و: بعضاً دیده می‌شود، بعضی از نامزدهای محترم، برای رسیدن به اهداف ذهنی یا عینی خود، ژست «اپوزیسیون نمایی» به خود می‌گیرند و با سیاه نمایی افراطی و به زیر سؤال بردن همه دستاوردها – که خود هم نقش غیر قابل انکاری در به‌وجود آمدن آن داشته‌اند_ اصل اعتماد بین نظام و مردم را که زیربنای مشروعیت نظم سیاسی و نیز اُس اساس پاسداشت منافع ملی ا ست تضعیف می‌کنند و شاید خود یا تیم مشاورانشان این نکته اولیه را درونی نکرده‌اند که مسائل اهم و مهم را از هم تفکیک نمایند و جواهر را به پای عرضیات قربان نکنند.

ز: کوته نکته پایانی آنکه، نامزدها و اتاق‌های فکرشان بهتر است نگاهی مداقه وار دوباره‌ای به زمین بازی بیندازند، دروازه و توپ و بازیکنان همه در زمین «منافع ملی» معنا می‌یابند و اگر بخواهند با گودبرداری غیراصولی زمین را زخمی یا معیوب کنند و در آن چاله و چاه بسازند، علی الاصول اولین مساله‌ای که رخ می‌نماید، آن است که بازی و رقابت در چنین زمینی غیرممکن است.


منبع: بهارنیوز

جذابیت روحانی؛ میانه‌روی و عمل‌گرایی

محمد توکلی
روحانیِ غیراصلاح طلب نامزد نهایی و اصلی جریان اصلاحات به رهبری سیدمحمد خاتمی در انتخابات۹۶ است. اعتدالیون نیز که از سال‌های دور همراه حسن روحانی اند. عقلای جریان اصولگرایی نیز خسته از «معجزه هزاره سوم» شان و در حیرت از احمدی نژادهای ثانی که در این انتخابات بی توجه به منابع کشور و برای مردم فریبی و کسب چند رای بیشتر وعده ایجاد ۵ و ۶ میلیون شغل می‌دهند و چند برابر کردن یارانه پر تکرارترین کلامشان است به سمت روحانی در حال حرکتند.

پس از علی لاریجانی که در چند نوبت پیاپی در روزهای اخیر از عملکرد دولت اعتدال در حوزه‌های اقتصادی و سیاست خارجی تمجید کرد و بر رقبای روحانی به واسطه بیان وعده‌های نشدنی شان خرده گرفت، ناطق نوری نیز بیشتر از قبل وارد میدان شده است. دیدار اعضای تشکلی که خود را اصولگرایان حامی روحانی می‌خوانند با «شیخ نور» که فراتر از دیدارهای مرسوم این بزرگ جریان اصولگرا بوده است نشانگر حضور پررنگ‌تر از گذشته ناطق در انتخابات۹۶ خواهد بود.

پس از درگذشت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی این پرسش در ذهن بسیاری شکل گرفته بود که در ایرانِ پس هاشمی، روحانی چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد؟ این پرسش از آن جا شکل گرفته بود که مهمترین حامی حسن روحانی چه در روزهای انتخابات۹۲، چه در روزهای سخت مذاکرات هسته‌ای که به برجام و رفع تحریم‌ها و دورشدن سایه جنگ از کشور منجر شد، چه در راه عبور از بحران‌های اقتصادی به جا مانده از دولت اصولگرایان «آیت الله» بود.

در تمامی این بزنگاه‌ها سایه حمایتی هاشمی رفسنجانی بر سر دولت و رئیس جمهور بود. بنابراین، شکل گیری این پرسش در اذهان ناظران عرصه سیاست که روحانی پس از هاشمی چه خواهد کرد طبیعی بود. حال امروز، با کنار هم قرار دادن حمایت‌های رهبرجریان اصلاحات و تمامی اعضای جبهه اصلاح طلبی، ناطق نوری و علی لاریجانی به همراه بخش اعظمی از جریان اصولگرا که به میانه روی و عملگرایی متمایلند و همچنین سیدحسن خمینی و بیت امام که جایگاهی ویژه نزد مردم دارند می‌توان گفت آن نگرانی تا حدود بسیاری رفع شده است.

 درباره این تصویر از سیاستِ امروز ایران پرسشی که اندکی ریشه‌ای‌تر و مبنایی‌تر است این می‌تواند باشد که روحانی چه دارد که توانسته است طیف متنوعی از سیاسیون را بر گرد خود جمع کند. برای پاسخ به این سوال ابتدا باید این نکته مهم را مد نظر قرار داد که علت این اقبال دو سوی سیاست به روحانی تنها به ویژگی‌های شخصی او برنمی گردد و می‌بایست برای فهم دقیق‌تر این موضوع مسئله را فراتر از اشخاص بررسی کنیم. با نگاهی به بیش از چهار دهه سیاست ورزی حسن روحانی می‌توان دو ویژگی میانه روی و عملگرایی را برجسته‌ترین ویژگی در رفتار و گفتار او دانست. به بیان دیگر آنچه موجبات جذابیت روحانی برای دو جریان عمده سیاسی کشور شده است علاوه بر ویژگی‌های شخصی روحانی و کارنامه عملکردش دو خصلت میانه‌روی و عملگرایی است.

این دو ویژگی همان چیزی است که باعث می‌شود حسن روحانی بر خلاف رقبایش از وعده‌های فضایی دوری کند و به عنوان مثال هیچگاه دروغ هایی مانند چند برابر کردن یارانه یا ایجاد میلیون‌ها شغل را ندهد. اگر میانه روی روحانی نبود قطعا فرصت حضور نیروهای میانه‌رو در هیات حاکمه ایالات متحده از کف می‌رفت و خبری هم از دورشدن خطر جنگ و رفع تحریم‌های بی شماری که تاثیری مستقیم بر زندگی مردم می‌گذاشت نبود.

اگر عملگرایی سرلوحه کار دولت روحانی نبود مانند دولت پیشین با الگوی اقتصادی نامشخص و بی مبنا همان فجایع اقتصادی تکرار می‌شد و با ادامه یافتن در هم ریختگی ساختارهای اقتصادی فضا برای ادامه غارتگری هایی از جنس پرونده فساد بزرگ نفتی باز می‌شد. سخن آخر آن که آن چه باعث تمایل دو جریان عمده سیاسی کشور به انتخاب مجدد روحانی شده است جذابیت مبانی عملکرد او (میانه‌روی و عملگرایی) و همین طور شرایط خاص کشور که یک دیپلمات با سوابق طولانی مدت در حوزه موضوعات امنیتی را طلب می‌کند است.


منبع: بهارنیوز

ارزشش را دارد این همه وعده توخالی؟

صادق صدرایی
ایام انتخابات است و نامزدهای انتخاباتی در حال تلاش برای جلب توجه مردم و کسب آرا آنان. دراین روزها از وعده‌های غیر قابل اجرا و برخی بی انصافی‌ها نسبت به دولت مستقر که بگذریم با رذیله‌ای اخلاقی مواجه می‌شویم که بیشتر از دوره‌های قبل به چشم  می‌آید. با نگاهی به روایات دینی و سیره بزرگان چه در تاریخ ملی ایران و چه در حوزه مذهبی شاهد نهی صریح مردم از دروغ هستیم و بارها نسبت به عواقب دروغگویی هشدارهایی داده شده است.

حال، امروز و با گذشت نزدیک به چهار دهه از انقلابی با آرمان‌های بلند اخلاقی و فرهنگی شاهد آن هستیم که برخی با ادعای اصولگرایی با دروغ به دنبال کسب رای هستند. پرسشی که می‌توان از این گروه از سیاسیون پرسید این است که رسیدن به قدرت هر چقدر هم که شیرین باشد ارزش دروغگویی را دارد؟

به عنوان نمونه‌ای ملموس از قاچاق ۲۵میلیون دلار خبر می‌دهند در حالی که می‌دانند که میزان قاچاق در سال۹۵ کمتر از سیزده میلیون دلار بوده است. یا از اتمام مسکن مهر تا پایان سال۹۶ در صورت برگزیده شدنشان می‌گویند در حالی که باخبرند مسکن مهر در پایان همین دولت یازدهم تمام می‌شود. یا به عنوان مثالی دیگر که در روزها اخیر هم سروصدای بسیاری به پا کرده است از وعده روحانی مبنی بر ایجاد چهار میلیون شغل از طریق گردشگری می‌گویند در حالی که خود به خوبی آگاهند که آن چه روحانی گفته است با آن چه آن‌ها مدعی‌اند که وعده روحانی است تفاوت آشکاری دارد و. . .

به راحتی دروغ می‌گویند تا به خیال خود چند رای بیشتر را برای خود کسب کنند و به هیچ وجه حواسشان نیست که چنین رفتار و گفتاری که بر مبنای این رذیله اخلاقی بنا نهاده شده است تا چه حد می‌تواند باعث آسیب‌های جبران ناپذیری به باورهای مردم وارد آورد. آن‌ها به این نکته تجربه شده توجه کافی را ندارند که بر فرض آن که رای هم بیاورند و به قدرت برسند، هم کاری که با دروغ آغاز شود برکتی نخواهد داشت.

به نظر می‌آید که پس از انتخابات باید فکری اساسی برای برخورد با چنین رفتارهایی کرد. در سطح اول این برخورد با این رفتارهای غیر اخلاقی بزرگان جریان سیاسی اصولگرا باید باشند زیرا این حرکات بیش و پیش از هر چیزی به وجهه اصولگرایی آسیب زده و میزند. در گذشته نیز شاهد آن بودیم که فردی با ادعای اصولگرایی قوه مجریه را با همین رفتارهای خلاف اخلاق به دست آورد، اما در نهایت نه به جریان اصولگرا وفادار ماند و نه اقداماتش برای مردم ثمره‌ای به همراه داشت. امروز نیز افراد دیگری مدعی اصولگرایی شده‌اند و تمایلی به رعایت حداقل‌های اصول اخلاقی از خود نشان نمی‌دهند تا به خیال خود چند رای بیشتر کسب کنند.


منبع: بهارنیوز

درک واژه برند؛ برند چیست؟

برند با محصول متفاوت است، چرا که برند چیزی است که مصرف کننده آن را خریداری می کند، اما محصول چیزی است که راه حل دغدغه های مصرف کننده است و یک شرکت آن را ارائه می کند. برند آمیزه ای از تداعی های عاطفی و کارکردی است. برند تعهدی است مبنی بر اینکه یک محصول کارکردی متناسب با انتظارات مشتری خواهد داشت. برند به انتظارات مشتری درباره محصول شکل می دهد. برندها معمولا یک علامت تجاری دارند که مانع از استفاده آنها توسط دیگران می شود. یک برند اطلاعات خاصی را راجع به سازمان، کالا یا خدمات ارائه می دهد که آن را از سایر فعالان بازار متمایز می کند. ویژگیهایی که محصول یا خدمات را منحصر به فرد می سازند توسط برند تضمین می شوند. یک برند ابزاری است که به مصرف کننده نشان می دهد که یک شرکت چه محصولاتی را ارائه می دهد و کیفیت آنها چگونه است.

برند برای مصرف کننده دلالت دارد بر:

  • منبع محصول
  • مسئولیت برای تولیدکننده محصول
  • ریسک کمتر
  • هزینه کمتر برای جستجو
  • نشانی از کیفیت
  • معامله یا عهد بستن با تولیدکننده محصول
  • یک نماد

برند تصمیم گیری در جهت خرید را برای مشتری ساده تر می کند. با گذشت زمان، مصرف کنندگان با برندهایی آشنا می شوند که نیازهای آنها را برآورده می کنند. اگر مصرف کننده نسبت به یک برند آشنایی و اطلاعات کافی داشته باشد، به سرعت می تواند برای خرید تصمیم گیری کرده و در وقت خود صرفه جویی کند. علاوه بر این، در هزینه جستجو برای محصول نیز صرفه جویی خواهد شد. تا زمانی که مصرف کننده باور دارد که برند به برآوردن نیازهای او ادامه خواهد داد و عملکرد مطلوب و مستمری از خود نشان خواهد داد، تعهد و وفاداری او نسبت به برند حفظ خواهد شد. تا زمانی که مصرف کننده از مصرف محصولات برند منفعتی کسب کند و خرسند باشد، احتمال خرید او از آن برند زیاد است. به علاوه، برندها در دلالت بر برخی ویژگیهای خاص برای مصرف کننده نقش مهمی را ایفا می کنند.

برند برای فروشنده دلالت دارد بر:

  • مبنای مزیت رقابتی
  • راهی برای ارائه محصولات همراه با تداعی های منحصر به فرد
  • روشی برای حفاظت قانونی از ویژگیهای منحصر به فرد محصول
  • نشانه کیفیت برای مشتری راضی
  • ابزاری برای بازده مالی

برند را به طور خلاصه می توان به عنوان تعهد فروشنده برای ارائه مستمر مجموعه های منحصر به فردی از ویژگی ها، مزایا و خدمات به خریداران یا مصرف کنندگان تعریف کرد. برند یک نام، عبارت، نماد، نشانه یا ترکیبی از همه اینها است که برای ایجاد تمایز بین کالاها یا خدمات یک فروشنده یا گروهی از فروشندگان در برابر رقبا استفاده می شود. برخی از برندهای شناخته شده عبارتند از مرسدس بنز، سونی، کوکاکولا، مک دونالد، دیجی کالا و مواردی از این قبیل.

برند چهار عنصر اصلی یک بنگاه اقتصادی -یعنی مشتریان، کارکنان، مدیریت و سرمایه گذاران- را به هم پیوند می دهد. برند چیزی جز مجموعه ای از خاطرات در ذهن مشتری نیست. برند از ارزشها، ایده ها و حتی شخصیت حکایت دارد. برند مجموعه ای از منافع و تداعی های عاطفی و منطقی است که ذهن بازار هدف را اشغال می کنند. این تداعی ها چیزی جز تصاویر و نشانه هایی که همراه با برند یا مزایای برند به ذهن خطور می کنند نیستند؛ به عنوان نمونه، استحکام گوشی های نوکیا، طعم منحصر به فرد نوشیدنی های کوکا کولا، لوکس بودن اپل و ارزان بودن گوشی های هواوی.


منبع: گویا آی‌تی

می خواهید با پف دور چشم هایتان خداحافظی کنید؟

برای بسیاری از ما اتفاق افتاده است که وقتی صبح از خواب پا میشیم با چشمانی پف کرده روبرو می شویم. در صورتیکه با این وضعیت بیرون برویم شاهد واکنش دوستانمان خواهیم بود که به ما می گویند: مگر دیشب نخوابیدی؟ چقدر داغونی؟! برای رهایی از پف کردن چشم باید چیکار کرد؟ چه راهکارهایی برای این مشکل سراغ دارید. با دکتر سلام همراه باشید.

می‌دانید چه راه‌هایی برای درمان یا حداقل پنهان کردن‌شان وجود دارد که هم در خانه خودتان می‌توانید دست به کار شوید و هم می‌توانید از جراحان و متخصصان کمک بگیرید؟ در این مطلب شمار ا با چرایی این ورم آزار دهنده که زیبایی صورت‌تان را کمتر کرده، آشنا می‌کنیم و همه راه‌های درمان و پوشاندن آن را مرور می‌کنیم؛ با ما همراه باشید.

بدون جراحی با پف‌ها خداحافظی کنید

این روزها روش‌های زیادی برای خلاصی از پفک‌های دور چشم وجود دارد که یکی از آنها لیزر است. در این روش جربی بدون ایجاد برش روی پوست‌(با ایجاد یک شکاف پشت پلک) برداشته می‌شود و افراد مستعد کلوئید (نوعی جای زخم) و همینطور سیاه پوستان می‌توانند با خیال راحت از این روش استفاده کنند؛ هرچند که تمام نژادها و افراد با هر سن و سالی مناسب است مگر کسانی که از داروهای رقیق کننده خون استفاده می‌کنند.

در لیزر پف دور چشم که بعد از بیهوشی عمومی آغاز می‌شود، خونریزی یا جای زخم نداریم؛ پزشک متخصص با دسترسی به غشای مخاطی پلک پایین، به چربی‌های زیر چشم می‌رسد و آنها را بر می‌دارد. بعد هم پوست را لیزر می‌کند که در نتیجه آن پوست زیر چشم کشیده می‌شود. در این روش بخیه‌ای در کار نخواهد بود و بیمار بعد از یک روز،از بیمارستان مرخص می‌شود.

در ضمن، با کمک لیزر می‌توان پوست زیر چشم را سفت‌تر کرد و چین و چروک‌ها و همینطور کبودی یا سیاهی زیر چشم را از بین برد.

در صورتی که از کادر درمانی متخصص و مجرب کمک بگیرید، نهایت خطری که تهدیدتان می‌کند، ایجاد قدری کبودی زیر چشم است که آن هم ظرف چند روز می‌رود پی کارش!

اگر هم پزشک متخصص فقط گزینه جراحی را برای از بین بردن پف دور چشم لازم ببیند، باید برشی در جای طبیعی خط پلک ایجاد کند تا بعدا جای بخیه جلب توجه نکند. برای پلک پایین هم برشی زیر مژه‌ها زده می‌شود بعد از برش دادن، پوست و چربی‌های اضافی برداشته می‌شوند و بعد از یک هفته بخیه‌ها باز خواهند شد.

سنتی عمل کنید

طب سنتی هم معتقد است پف زیر چشم غیر از دلایل ارثی، به خاطر سبک زندگی ایجاد می‌شود و اگر مصرف غذاهای شور و کافئین‌دار را کم کنید، خوب استراحت کنید، زیاد آب بنوشید، به قدر کافی ورزش کنید و تحرک داشته باشید، دیگر چشم پفکی نخواهید بود!

البته بعضی از بیماری‌های آلرژیک یا مشکلات مزمن سینوسی هم می‌تواند چنین عارضه‌ای در جهره فرد ایجاد کند. با این حال، قرار دادن پنبه آغشته به شیر که اسید لاکتیکش برای خواباندن پف چشم مؤثر است یا چای سبز کیسه‌ای (دم کشیده) – که دارای پلی فنول‌های ضد التهاب است، می‌تواند به کاهش پف دور چشم کمک کند.

در ضمن، اگر دستگاه گوارش‌تان را تقویت کنید، پف چشم‌هایتان هم کمتر می‌شود! چون طب سنتی معتقد است افرادی که زیر چشم‌شان پف می‌کند، سیستم گوارشی ضعیفی دارند و از آنجا که بافت زیر چشم بسیار حساس است، دچار ورم و پف می‌شود.

برای این کار کافیست از موادی که باعث راحت تر شدن عملیات هضم می‌شوند، کمک بگیرید و ادویه‌هایی مثل زیره برای غذای‌تان اضافه کنید. یا صبح که از خواب بیدار می‌شوید، یک ساعت قبل از صرف صبحانه، یک لیوان خاکشیر، نبات و آب جوش میل کنید.

حتی خوب است ۱۵ گرم زنیان را با ۲۰ گرم شیرین بیان، ۱۵ گرم انیسون، ۱۰ گرم زیره سبز و ۱۵ گرم سیاه دانه آسیاب کرده، یک قاشق مربا خوری‌اش را بعد از هر وعده غذا میل کنید؛ محلول آسیاب شده را روی زبان ریخته و با یک لیوان آب ببلعید.

یادتان باشد غذاهای خمیری، تند، شور، ترش، پر ادویه، چرب، سرخ شده، کارخانه‌ای، آماده و غلیظ را از برنامه غذایی‌تان حذف کنید. حتی دور قهوه، کاکائو، چای پررنگ و نوشابه گازدار را خط بکشید. با غذای‌تان آب ننوشید و سعی کنید آب یخ هم مصرف نکنید. غذای‌تان را هم خوب بجوید تا عملیات هضم با فشار کمتری به سیستم گوارش‌تان انجام شود.

در ضمن می‌توانید با مالیدن کتیرا یا شیر به پوست زیر چشم، نوعی لایه برداری گیاهی انجام دهید و نه تنها پف دور چشم که تیرگی آن را هم رفع کنید!

راستی! یادتان باشد حالا که بهار آمده و هوا معتدل شده و دفع مواد زائد از بدن آسان‌تر می‌شود، با ریتمی آرام و طولانی ورزش کنید تا اخلاط بدن راحت‌تر خارج شود؛ ورزش شدید باعث زیادی گرم شدن بدن، تحلیل بافت‌ها و در نهایت آسیب به بدن است.

بولتن نیوز


منبع: دکتر سلام

خانم ها هرگز این علائم را بی اهمیت نشمارند

تورم پستان و تغییر رنگ
تورم پستاان یکی از علائمی است که حتما باید به عنوان یک هشدار جدی تلقی شود. گرچه این حالت طی دوران قاعدگی و بارداری بسیار شایع است اما در طولانی مدت غیرعادی بوده و باید هر چه سریعتر به پزشک مراجعه کرد. بروز لکه‌های بنفش یا قرمز رنگ، تغییر رنگ طبیعی و تورم خود به خود می‌تواند نشانه‌ای از سرطان التهابی پستان باشد.
تورم شکم
این حالت نیز در دوران قاعدگی شایع است. بعضی از حساسیت‌های غذایی نیز گاه با احساس تورم و نفخ چند روزه همراه باشد. اما تورم بیش از یک هفته ممکن است هشداری زودهنگام برای سرطان تخمدان محسوب شود. البته سرطان تخمدان با علائم دیگری نیز همراه است که از جمله می‌توان به احساس سیری سریع یا سنگینی پس از غذا، مشکل در غذا خوردن، تکرر ادرار و افت دائم انرژی اشاره کرد. این علائم ممکن است کمی مبهم بوده و فرد به سادگی متوجه نشود. به همین دلیل است که در بسیاری موارد، سرطان تخمدان تا مراحل پیشرفته تشخیص داده نمی‌شود. از همین رو به خانم‌ها توصیه می‌شود در صورت بروز دردهای مداوم شکمی حتما به متخصص زنان مراجعه نمایند.
مدفوع تیره یا خون آلود
رنگ مدفوع با توجه به برنامه غذایی ممکن است تغییر کند. به عنوان مثال مکمل‌های آهن یا داروهای ضداسهال باعث سیاه شدن مدفوع می‌شوند. اما در صورت مصرف چنین داروهایی شاید دچار خونریزی در دستگاه گوارش باشید. اما اگر زنی علاوه بر این مشکل از هموروئید، شقاق، دیورتیکول، بیماری‌های التهابی روده، سرطان و دیگر ناراحتی‌های گوارشی رنج می‌برد، حتما باید با پزشک مشورت کند.
تنگی نفس غیر معمول
بالا رفتن سریع از پله‌ها موجب نفس‌نفس زدن در همه افراد می‌شود اما تنگی نفس پس از یک فعالیت سبک می‌تواند نشانه‌ای زودهنگام از مشکلات جدی در ریه‌ها یا قلب باشد. در چنین شرایطی لازم است به پزشک مراجعه کرد. یکی از علل تنگی نفس اختلال خون‌رسانی شریان کورونری است. در این حالت جریان کافی خون به عضلات قلب نمی‌رسد که ممکن است به علت انسداد جزئی یا کامل شریان‌ها باشد. عدم تشخیص انسداد کامل می‌تواند منجر به حمله قلبی شود.
درصورتی‌که تنگی نفس با علائمی مانند همراه با درد سینه، حالت تهوع و سرگیجه همراه باشد نیاز به مراجعه اورژانسی خواهد بود.
مریم سادات کاظمی

منبع: روزنامه سپید


#علت تغییر رنگ پستان در خانم ها#علت تورم پستان در خانم ها#علت تیره بودن مدفوع#علت وجود خون در مدفوع


۵
۱۰۰۰

ارسال شده در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ توسط خانم انیسی با موضوع سلامت زنان | ۲ بازدید


منبع: دکتر سلام

اخوان: به توافق با کرانچار امیدوار هستم

خبرگزاری تسنیم: مهدی اخوان در خصوص دیدار استقلال و سپاهان اظهار داشت: قطعا بازی بسیار سخت و حساسی خواهیم داشت. استقلال میزبان است و به خوبی از حضور هوادارانش استفاده خواهد برد. ما هم در تهران غریبه نخواهیم بود و هوادارانمان ما را تنها نخواهند گذاشت.

وی تصریح کرد: در دیدارهای اخیر روند رو به رشدی در کسب امتیاز داشتیم و امیدوارم با برتری مقابل استقلال پایان خوشی داشته باشیم. پیروزی مقابل استقلال ما را به کسب سهمیه لیگ قهرمانان آسیا امیدوار خواهد کرد و مطمئناً با توجه به این شرایط تمام تلاش خود را برای پیروزی انجام خواهیم داد.

سرپرست تیم سپاهان در خصوص مصدومیت حسن‌زاده گفت: متاسفانه حسن‌زاده دچار مصدومیت شد و قطعا جای او در مقابل استقلال خالی خواهد بود. امیدوارم هر چه زودتر این بازیکن مصدومیت خود را پشت سر بگذارد و در ترکیب سپاهان به میدان برود.

اخوان با تمجید از استقلال اظهار داشت: استقلال تیم بزرگی است و همیشه نیز بزرگ بوده است. این تیم در حال حاضر از جوانان خوبی بهره می‌برد و عملکرد بسیار خوبی در نیم فصل دوم داشته است. امیدوارم فردا (پنجشنبه) شاهد دیداری جوانمردانه، زیبا و تماشاگر پسند باشیم و در نهایت نیز ما برنده شویم.

وی در خصوص وضعیت آینده همکاری کرانچار با سپاهان گفت: کرانچار و مسئولان باشگاه تا به امروز چندین جلسه را در خصوص تمدید قرارداد برگزار کردند. هم کرانچار و هم باشگاه خواسته‌هایی دارند که نیاز به زمان برای صحبت در خصوص آنها است. امیدوارم ظرف روزهای آینده این توافق حاصل شود و مجددا شاهد همکاری این مربی با سپاهان باشیم.

سرپرست تیم سپاهان در پاسخ به این سوال که به نظر می‌رسد کرانچار خواستار مبلغ سنگینی برای تمدید قرارداد خود شده است، تصریح کرد: قطعا دو طرف در خصوص مسائل مالی نیز صحبت می‌کنند. من در جریان ریز مبلغ درخواستی او نیستم اما امیدوارم هر چه سریع‌تر تفاهم برای ادامه همکاری حاصل شود.کرانچار مربی بسیار خوبی است و من به توافق با او خیلی امیدوار هستم.

اخوان در پایان در خصوص شایعاتی که مبنی بر پیشنهاد این باشگاه به گادوین منشا و امید ابراهیمی منتشر شده است، به تسنیم گفت: تمام اینها شایعه است و هیچ صحبتی با این بازیکنان نشده است. هنوز فصل به پایان نرسیده و تا زمانی که بازیکن در هیئت فوتبال حاضر نشود نمی‌توان از حضور او صحبت کرد. هیچ مذاکره‌ای از طریق ما با این بازیکنان نشده اما اینکه باشگاه به بازیکنی پیشنهاد داده باشد من در جریان نیستم.


منبع: برترینها

پنج تغییر در نیمکت‌های زرد و آبی

ورزش سه: استقلال و سپاهان فردا در حالی مقابل هم صف آرایی می کنند که به نسبت آخرین رویارویی در آزادی با تغییرات گسترده ای روبرو شدند. فصل قبل دو تیم در حالی مقابل هم قرار گرفتند که هدایت استقلال را پرویز مظلومی بر عهده داشت و هدایت سپاهان را ایگور استیماچ کروات. جدالی که در نهایت با تساوی بدون گل به پایان رسید تا امتیازاتش تاثیر چندانی در سرنوشت شوم دو تیم در لیگ پانزدهم نداشته و بیشتر به سست شدن پایه های نیمکت مربیان دو تیم کمک کرد.

استقلال با پرویز مظلومی نه تنها در لیگ برتر به عنوان قهرمانی نرسید بلکه در جام حذفی هم مغلوب ذوب آهن شد تا تیره روزی های پرویز مظلومی ادامه پیدا کرد تا زمینه ورود علیرضا منصوریان به نیمکت استقلال فراهم شود، اتفاقی که با استقبال توده گسترده طرفداران این تیم نیز روبرو شد گرچه خود مظلومی اعتقاد داشت که در حق او خیلی اجحاف شده است.

در سپاهان هم قصه به همین شکل بود چون ایگور استیماچ نتوانست با ورودش به بحران های این تیم محبوب پایان بدهد و در کنار آن اختلافاتش با برخی چهره های سرشناس تیم از جمله محرم نویدکیا و … بیشتر به اتفاقات حاشیه ای دامن زد به خصوص در همین بازی که زمینه قهر کاپیتان محبوب اصفهانی ها در اردوی قبل از بازی فراهم شد.

البته دامنه تغییرات در نیمکت دو تیم به همین جا ختم نشد به خصوص در سپاهان که در سال ۹۶ با دو تغییر دیگر روبرو شد و بعد از آمدن عبدا.. ویسی و ناکامی ادامه دار تیم از چند هفته قبل زمینه برای حضور زلاتکو کرانچار هم فراهم شد تا سپاهانی ها باز هم بات یک کروات مقابل استقلال به میدان بروند به این امید که طلسم ناکامی های چند فصل گذشته را بشکنند.


منبع: برترینها

فیلم هایی که در جشنواره برلین ۲۰۱۷ جلب توجه می کنند

– الهام مشعوف: جشنواره بین‌المللی فیلم برلین یا برلیناله، که دومین جشنواره معتبر فیلم و سینمای دنیا به‌شمار می‌رود، هرساله در شهر برلین آلمان، میزبان فیلم‌هایی است (امسال ۳۳۹ فیلم) که توسط فیلم‌سازان حرفه‌ای و آماتور ساخته می‌شود. سال‌ها تصور می‌شد که این جشنواره رویکردی سیاسی نسبت به فیلم‌ها دارد، اما سطح جشنواره برلین بالا‌تر از آن است که جایی برای عقاید و احزاب سیاسی داشته باشد.

این فیلم‌ها که در فهرست چلچراغ قرار دارد، از قابل توجه‌ترین فیلم‌های ۲۰۱۷ و شصت‌وهفتمین دوره این جشنواره است. پیش‌بینی می‌شود بعضی از فیلم‌ها به پخش سراسری رسیده و برخی هم با بی‌مهری منتقدان رو‌به‌رو شوند.

یک زن خارق‌العاده

A Fantastic Woman

فیلم «یک زن خارق‌العاده»، ساخت کارگردان شیلیایی، سباستین للیو، داستان زندگی مارینا، یک زن تَراجنس را نقل می‌کند. اُرلاندو، نامزد مارینا، که ۲۰ سال از او بزرگ‌تر است، بر اثر حادثه‌ای ناگهانی، جان خود را از دست می‌دهد. در چنین شرایطی، مارینا به جای تسلا و هم‌دلی، با رفتار نا‌خوشایند و آزار‌دهنده‌ای از جانب خانواده اُرلاندو مواجه می‌شود. از سوی دیگر، او مجبور است به سوال‌های غیر‌منتظره پلیسی پاسخ بدهد که مسئول پی‌گیری علت مرگ اولاندو است.

برلین عشق من 

مارینا به‌خاطر تراجنسی بودنش، بار‌ها تحقیر شده. یک بار پزشک بیمارستانی که اورلاندو در آن بستری بود، مارینا را به‌عنوان یک مرد، مورد خطاب قرار می‌دهد. هنگامی که مارینا خود را معرفی می‌کند، پزشک خون‌سردانه می‌پرسد: «مارینا لقب شماست؟» در سکانسی دیگر، پلیس برای بررسی جزئیات رابطه بین مارینا و اورلاندو، از او می‌پرسد که آیا مارینا در ازای دریافت پول در کنار اورلاندو بوده یا خیر.

برلین عشق من 

«یک زن خارق‌العاده»، مضامین آشنایی از قبیل سوگواری، نیاز به پذیرفته شدن و سرگردانی را به شیوه‌ای متفاوت بررسی کرده، در‌نتیجه، نسبت به سایر فیلم‌های هم‌دوره خود، ملموس‌تر و واقعی‌تر به نظر می‌رسد.

با وجود این‌که انتظار می‌رفت جایزه بهترین نقش اول زن به دانیلا وگا، بازیگر نقش مارینای تعلق بگیرد، اما این فیلم توانست جایزه بهترین فیلمنامه را از آن خود کند.


آنا، عشق من

Ana, Mon amour

فیلم قبلی کالین پیتر نتزر با نام «حالت بچه»، محصول سال ۲۰۱۳، درامی عاطفی و تاثیر‌گذار بود که چهار سال پیش توانست خرس طلایی را به خانه ببرد. «آنا، عشق من» نیز به اندازه «حالت بچه» احساس‌بر‌انگیز است و حتی می‌توان گفت استاندارد‌های این فیلم، از یک فیلم جشنواره‌ای فرا‌تر است.

برلین عشق من 

توما و آنا در دانشگاه با هم آشنا می‌شوند و از همین‌جا، رابطه عاشقانه آن‌ها آغاز می‌شود. آنا بعد از مدتی، دائما دچار حملات عصبی شده و در چنین شرایطی، توما به‌طور همه‌جانبه او را تحت حمایت خود قرار می‌دهد. توما وقت و پول خود را صرف بهبود آنا می‌کند. رفتار توما، این حس را به بیننده القا می‌کند که همان اندازه که آنا به وجود توما نیاز‌مند است، توما نیز به وجود آنا وابسته است.

برلین عشق من 

این فیلم مانند «ولنتاین غمگین»، در طول سکانس‌های متفاوت، بیننده را به دوران مختلفی از رابطه بین این دو می‌برد. به نظر نمی‌رسد که نتزر قصد داشته فراز و نشیب‌های رابطه آنا و توما را نشان بدهد، بلکه می‌خواسته شیوه تعامل آن‌ها را در طول دوران رابطه‌شان به تصویر بکشد.

درحالی‌که ممکن است تماشاگران بیشتر فیلم را از نگاه توما دنبال کنند، اما کارگردان کسی را در جایگاهی برتر نسبت به دیگری قرار نمی‌دهد، و بیننده با هر دو کاراکتر، و به یک اندازه هم‌دردی خواهد کرد. این‌که یک فیلمنامه‌نویس بتواند  شخصیت‌هایی خلق کند که قابل درک و ملموس جلوه کرده و در عین حال مانند انسان‌های دنیای واقعی زندگی مملو از خطا و نقصان داشته باشند، کار خارق‌العاده و قابل ستایشی است، و بی‌شک نتزر توانسته از عهده این کار بر‌بیاید.


کولو

Colo

فیلم ترسا ویلاوردی، درامی متفاوت است. این فیلم ۱۳۶ دقیقه‌ای، به شکل زجر‌آوری کُند پیش می‌رود و بی‌معنی به نظر می‌رسد، هم‌چنین به شکل دردناکی نیز واقع‌گرایانه است. حتی اگر جزو معدود تماشاگرانی نباشید که فیلم را پسندیده‌‌اند، مطمئنا با تماشای آن، افکار و ایده‌های زیادی از ذهنتان عبور خواهد کرد.

برلین عشق من 

خانواده‌ای شامل یک پدر، مادر و دختر، به شکل غیر‌قابل کنترلی رو به انحطاط هستند. «کولو»، ساخت کشور پرتغال است؛ کشوری که سال‌ها با بحران‌های اقتصادی عظیم مواجه شده، و این‌طور تصور می‌شود که فیلم مانند فریادی است که به نمایندگی از مردم پرتغال و از سر درماندگی و طلب کمک زده شده.

هر سه کاراکتر فیلم، با شرایط یکسانی مواجه می‌شوند؛ اول از همه اعتمادشان را نسبت به یکدیگر از دست می‌دهند، بعد از آن، باور آن‌ها نسبت به کانون گرم خانواده از بین می‌رود، و در آخر، امید‌شان به‌طور کلی نابود می‌شود. ویلاوردی به این شکل می‌خواهد بگوید که دنیا بدون این‌که متوجه باشیم، رو به پایان است، و حتی شاید خیلی وقت پیش به پایان رسیده و ما هنوز در بی‌خبری به سر می‌بریم.

برلین عشق من

 

در سال‌های اخیر، سینمای فلسفی کمتر مورد توجه قرار گرفته، اما «کولو»، جزو آن دست فیلم‌های فلسفی است که ارزش بار‌ها تماشا کردن را دارد. دور از انتظار نبود که چنین فیلمی موفق به دریافت جایزه‌ای نشود، اما بی‌شک «کولو»، در بین سایر رقبا، حرف تازه‌ای برای گفتن دارد.


حیوانات

Tiere

اگر فیلم «حیوانات» گِرگ زیلینسکی، فیلمی انگلیسی بود، بی‌هیچ تردیدی جزو فیلم‌های پرسروصدا می‌شد، آن هم فیلمی که تنها به این قصد ساخته شده که با روح و روان تماشا‌گر بازی کند. اما برای یک فیلم سوییسی-استرالیایی-لهستانی، چنین اتفاقی بعید به نظر می‌رسد. با این وجود، چنین ژانر‌هایی، همیشه طرفداران خاص خود را پیدا خواهد کرد، و فیلم «حیوانات»، یکی از آن‌هاست.

برلین عشق من 

نیک و آنا قصد دارند به مدت شش ماه به سوییس سفر کنند. آن‌ها از دختری به نام میشا تقاضا می‌کنند تا در نبود‌شان، از آپارتمانشان مراقبت کند. این زوج در طول مسیر‌شان با یک گوسفند برخورد می‌کنند و از این‌جاست که وقوع اتفاقات عجیب و غریب آغاز می‌شود.

برلین عشق من 

باید اذعان کرد که «حیوانات» به سبک فیلم‌های دیوید لینچ ساخته شده، اما با پیچیدگی‌های بیشتر. «حیوانات»، فیلمی سر‌گرم‌کننده است که حتی از فیلم‌های دیوید لینچ هم لینچی‌تر است.


این سیری‌ایتِد

Insyriated

اُم یزدان، که از قاب پنجره شاهد بمباران و تیر‌اندازی‌های بیرون خانه است، به‌سختی سعی دارد خون‌سردی خود را حفظ کند. او حتی نمی‌داند آیا شوهرش توانسته از دل چنین جهنمی زنده بیرون بیاید یا خیر، اما این را می‌داند که در این اوضاع آشفته و هراسناک، تنها کسی است که باید به اطرافیانش دل‌داری داده و شرایط را برای آن‌ها قابل تحمل کند.

برلین عشق من 

معمولا این دست فیلم‌ها خیلی مهیج به نظر نمی‌رسند، اما «اینسیری‌ایتِد»، مخاطب را به هیجان می‌آورد. انسان‌هایی که داخل آپارتمان محبوس شد‌ه‌اند و هر لحظه خطرات مختلفی جان آن‌ها را تهدید می‌کند، و در این بین، یک شیرزن به نام اُم یزدان، با نقش‌آفرینی هیام عباس، آن‌ها را رهبری می‌کند تا بتوانند در برابر خشونتی که از هر طرف آن‌ها را احاطه کرده، جان سالم به در ببرند.

برلین عشق من 

فیلمِ فیلیپ فن لیو، بیننده را به قلب زندگی ذلت‌بار و پر‌اضطراب خانواده‌ای می‌برد که در‌گیر جنگی نا‌خواسته شده‌اند. این فیلم زیبا توانست در بخش پانوراما، جایزه بهترین فیلم داستانی جشنواره برلین را از آن خود کند.


ضیافت

The Party

تصور کنید فیلم «چه کسی از ویرجینیا وولف می‌ترسد؟» را در قالب کمدی باز‌سازی کنند. می‌توان گفت فیلم «ضیافت»، یکی از همین فیلم‌هاست، و حتی فرا‌تر از آن چیزی است که ممکن است تصور کنید.

برلین عشق من

 

دوستان و آشنایان، به مناسبت انتصاب جانت به‌عنوان وزیر بهداشت در منزل او و همسرش، بیل، گرد هم جمع می‌شوند. به نظر می‌رسد هر یک از مدعوین در‌گیری‌های خاص خود را دارند. بعضی از آن‌ها خبر‌های تازه‌ای برای اعلام کردن دارند، برخی هم انگار چیزی از درون عذابشان می‌دهد. در سوی دیگر، بیل، شریک چندین ساله جانت هم متفکرانه با صفحه پخش موسیقی‌ا‌ش سر‌گرم است، گویی اصلا از موفقیت همسرش خوشحال نیست.

برلین عشق من 

«ضیافت»، اقتباسی طنز‌آمیز از دورهمی‌های کلاسیک است. تمام ستاره‌های فیلم (پاتریشیا کلارکسن، برونو گانز، کیلین مورفی، کریستین اسکات توماس و تیموتی اسپال)، نقش‌آفرینی‌های درخشانی ارائه می‌کنند و هر یک با نقل‌قول‌های تامل‌برانگیزشان، ۷۱ دقیقه مفرح را برای تماشا‌گران به ارمغان می‌آورند.


منبع: برترینها