عناوین روزنامه های امروز پنجشنبه

 


 







 


 

 


 

 


 

 


 

 


 

 


 

 


 

 

 


 

 



 

 


 

 


 

 


 

 


 

 


 

 


 

 


 

 


 

 


 























 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 






 


منبع: بهارنیوز

مملکت‌داری، شعبده‌بازی و تردستی نیست!

رضا صادقیان
 کار رسانه‌های نزدیک به قالیباف روز به روز سخت‌تر می‌شود. مرتبط کردن سخنان متناقض دیروز و امروز شهردار تهران درباره ایجاد پنج میلیون شغل و بیان حرف‌های جدید وی آنقدر دشوار به نظر می‌آید که با استفاده از بهترین چسب‌های موجود در بازار هم شدنی نخواهد بود. براساس گفته‌های اخیر ایشان در صورت کسب رای مردم توسط قالیباف، شاهد یک حرکت نیمه انقلابی در کشور خواهیم بود. وقتی سخنانی در جهت تغییر ساختارها می‌کنید، ناچارا باید بپذیرید دامنه حرف‌های شما تنها به کارهای اجرایی و ایجاد شغل ختم نخواهد شد.

در حاشیه حضور ایشان در ساختمان صدا و سیما، گفته است: به مردم قول می‌دهم اگر در طول این دوره توفیق خدمت به مردم را پیدا کنم ۵ میلیون شغل با کمک مردم ایجاد می‌کنم. همچنین کاندیدای ریاست جمهوری دوازدهم در سخنانی جدید اضافه کرده: تولید ۵ میلیون شغل بازاریابی برای فروش کالای ایرانی را می‌طلبد. بروز تناقض‌های بسیار حیرت‌انگیز در گفته‌های وی بیش از آنکه حکایت استفاده از فضای رسانه‌ها و هیجانات برآمده از فعالیت‌های تبلیغاتی را نشان دهد، فریاد گوش خراش بی‌برنامه بودن است. نمی‌توان به یکباره سخنی را بر زبان جاری کرد و بعد در پی یافتن توجیه آن دوید، از دل این دویدن‌ها و آشفتگی سخنان درهم‌ ریخته قسمت آدمی می‌شود ولاغیر. معمولا کاندیدای ریاست جمهوری براساسا مطالعه و تحقیقات مدون به جمع‌بندی رسیده و براساس همان پژوهش گروهی شعارهای انتخاباتی خود را به مردم کشور ارایه می‌دهند، نمی‌توان ابتدا شعار سرداد و بعد به دنبال جمع‌آوری سند و مدرک برای آن شعارها رفت!

اینکه با گذشته دو هفته آهسته و آرام و با هر سخنرانی تکه‌های این پازل سردرگم را  شرح بدهیم و عامل دیگری را به آن شعار بیفزایم برای یک کاندیدای ریاست جمهوری که سال‌ها سودای کسب صندلی ریاست جمهوری را در اندیشه‌اش پرورش می‌داده و می‌دهد به هیچ عنوان مناسب نیست. شاید بهتر می‌بود آقای شهردار قبل از برگزار شدن انتخابات سال ۸۴ و گرفتن عکس در حالت‌های مختلف از جمله با پوشش لباس خلبانی با همراهی یک تیم خبره و کارشناسان باتجربه و خوش‌نام به تدوین برنامه‌های ریاست جمهوری می‌پرداخت. برای شخصیت سیاسی که با صدایی بلند وارد میدان انتخابات می‌شود و هر روز سخنی جدید و نشدنی را بر زبان می‌آورد، درک چنین شخصیتی و تکرار این نوع گفته‌ها حتی برای انسان‌های ساده‌نگر جالب نیست، ناظران تیزبین رویدادهای اجتماعی جای خود دارند.

نمی‌توان در روز نخست با صدایی رسا خبر از ایجاد پنج میلیون شغل را بیان کرد و در ادامه تبصره‌ای به این مهم زد و خواهان مشارکت مردم برای ایجاد شغل شد! در صورتی که اگر به گفته‌های ایشان استناد کنیم، قرار بود با تولید هر تن از محصولات پتروشیمی ۲۰۰ هزار شغل ایجاد شود (این ادعا و وعده از اساس اشتباه است) ، این کار دقیقا مربوط به دولت است و ارتباطی با کمک کردن و یا نکردن مردم ندارد، گویا مشاوران شهردار در حال ارزیابی دیگری و دادن مشاوره‌های متفاوت هستند ولی یادشان رفته هر کدام از این سخنان بی‌پایه فضای نقدها را تندتر از گذشته می‌کند.

مهمتر آنکه، قالیباف در سخنرانی اخیر خود گفته است: وزارت «امور خارجه» را به «وزارت خارجه و تجارت بین‌الملل» تغییر می‌دهیم. به همین آسانی قرار است وزارت‌ امور خارجه را که وظیفه ارتباط با کشورهای خارجی را براساس سه اصل عزت، حکمت و مصلحت در عرصه بین‌الملل دارد را با تغییری یک نام به تجارت‌خانه تبدیل کند. در واقع قرار است با این حرکت‌ها آقای قالیباف موفق به ایجاد پنج میلیون شغل شود. جهت یادآوری؛ در تمام سفارت‌خانه‌های کشورمان در کشورهای خارجی بخشی مربوط به امور اقتصادی فعال است، قبل از آنکه عده‌ای از تجار به کشورهای دیگر سفر کنند و یا تفاهم‌نامه و قراردادهای تجاری میان دولت و شرکت‌های خصوصی و دولتی منعقد شود، شاهد فعالیت‌ها  و رایزنی بخش اقتصادی وزارت امور خارجه با کشور مربوطه هستیم. گمان می‌کنیم مشاوران ایشان به دلیل کثرت مشاغل و گرفتاری‌های روزمره وقت پرسش از سفیران سابق و فعلی را نداشته باشند، کافیست به نمودار سازمانی وزارت امور خارجه نگاهی بیندازند، بدون‌تردید در کمتر از پنج دقیقه با بخش «معاونت اقتصادی و توسعه انسانی» در این چیدمان روبرو می‌شوند و سخنان عجیب را به عنوان مشاوره به شهردار تهران تحویل نمی‌دهند!  

فراهم کردن یک برنامه اجرایی برای کشور با انجام کارهای از قبیل‌ تردستی و شعبده امکان پذیر نیست. نیاز به وقت و کار کارشناسی داشته و دارد، تجربه مخرب و هزینه‌ساز دولت نهم و دهم که در یک روز ۲۹۰ مصوبه را در سفر استانی و از صبح تا ظهر تصویب می‌کرد برای به یادآوردن اشتباه‌های فاجعه‌بار کافیست. نمی‌توان با یک نشست و برخاست دوستانه و نقل خاطرات گذشته به برنامه‌ای مکتوب برای اداره یک کشور رسید، راه تدوین برنامه کمک خواستن از کارشناسان در همان رشته است، نمی‌توان با شنیدن و یا خواندن چند صفحه متن درهم و برهم به برنامه جامع دست یافت. سخنان قالیباف بیش از هر شخص و جریانی، عملکرد او را در دوران شهرداری برای تمام سال‌ها زیر سوال خواهد برد. در شرایطی که شهردار دایم در حال زدن تبصره‌های بیشتر به سخنان چندروز گذشته خود است،  این سوال برای مردم پیش خواهد آمد که او طی سال‌های قبل براساس کدام نگاه دغدغه رسیدن به صندلی ریاست جمهوری را در سر می‌پروانده است؟


منبع: بهارنیوز

چگونه به سال خود یک هفته اضافه کنیم

برای کارآفرینی هیچگاه زمان کافی وجود ندارد. در واقع، کارآفرینان و صاحبان کسب و کار همیشه از نظر وقت در مضیقه هستند. اما چیزی که در اینجا مهم تر است این است که چه میزان از این مشکل در تمرکز روی موارد غیرضروری ریشه دارد.

بسیاری از رهبران وقت خود را برای مسائل کم اهمیتی صرف می کنند که با هزینه کمتر و کیفیت بهتری توسط دیگران قابل انجام هستند. همانطور که وِین ریورز در وال استریت جورنال می گوید: «اگر هر هفته فقط چند ساعت بیشتر وقت خود را برای توسعه کسب و کار، برنامه ریزی بلندمدت، انتقال ایده ها و ارزشهای خود به اعضای تیم، ارزیابی سختگیرانه استعدادها و استخدام کارکنان فوق شایسته و بهبود عملکرد سازمانی صرف کنند، فورا منافع و تاثیر قابل توجهی را شاهد خواهند بود.»

ما هم موافقیم. اما چگونه می توانید این ساعتهای اضافی گم شده را برای رشد کسب و کارتان پیدا کنید؟ اجازه بدهید برای پیداکردن یک راه حل، یک روش عملی برای احیای حداقل یک هفته اضافی از سال را مورد بررسی قرار دهیم. حساب و کتاب این قضیه آسان است و تنها به چند دقیقه وقت نیاز دارد:

۵۲ هفته × حدود ۴۰ ساعت کاری در هفته، با ۲۰۸۰ ساعت کاری در سال برابر است. بیشتر سازمان ها این را به عنوان یک سال کاری استاندارد در نظر می گیرند. با احتساب ایام تعطیل و روزهای جمعه تعداد روزهای کاری تقریبا به ۲۸۰ می رسد. با احتساب مرخصی های سالانه چیزی حدود ۲۵۰ روز کاری خواهیم داشت.

اگر ۲۵۰ روز را به عنوان معیار در نظر بگیریم، چنانچه روزانه فقط دو دقیقه از وقت خود را تلف کنیم؛ دو دقیقه وقت تلف شده × ۲۵۰ روز کاری با ۵۰۰ دقیقه تلف شده در سال برابر خواهد بود.

این ۵۰۰ دقیقه تقریبا بیش از یک روز کاری است. حال اگر هر روز ۱۰ دقیقه تلف شود، در پایان سال یک هفته کامل وقت تلف کرده ایم. این یعنی اگر هر روز فقط ۱۰ دقیقه ثمربخش را به روزتان اضافه کنید، انگار یک هفته را به سال کاری خود افزوده اید. چند دقیقه اینجا و آنجا واقعا اهمیت دارد.

مطالعات نشان می دهند که کارکنان تقریبا سه ساعت از وقت خود را در روز هدر می دهند. البته تصور می کنیم که این زمان برای صاحبان کسب و کار و کارآفرینان باید کمتر باشد. ایمیل، جلسات و عوامل مزاحم بزرگترین سارقان زمان از موضوعات مهم تر هستند.

با این وجود، بی نظمی و جستجو برای وسایل و اطلاعات به یک اندازه برای کارکنان و مدیران هزینه زمانی دارد. البته نمی توانید همه عوامل اتلاف وقت را حذف کنید، اما می توانید تغییراتی را به وجود بیاورید. این را به خاطر بسپارید که فقط ۱۰ دقیقه در روز می تواند یک هفته را به سال شما اضافه و یا از آن کم کند.

ایمیل های خود را کمتر چک کنید

توصیه ما این است که بیش از ۶ بار در روز این کار را انجام ندهید. اگر بیشتر ایمیل خود را چک می کنید، احتمالا زنگ اخطاری تنظیم کرده اید که دریافت ایمیل جدید را به اطلاع شما می رساند. این اعلانات را غیرفعال کنید. سپس ایمیل خود را در آغاز روز، اواسط صبح، قبل و بعد از ناهار، اواسط بعدازظهر و پیش از پایان وقت چک کنید. همین! در ایمیل، فوریت معنایی ندارد.

گفتگوهای غیر مرتبط را کاهش دهید

وجود روابط اجتماعی در محل کار اهمیت دارد. اما یک «صبح بخیر» ساده نباید به مکالمه ای درباره اینکه فرد مقابل آخر هفته خود را چگونه گذرانده تبدیل شود. به مدت زمانی که برای گفتگو صرف می کنید توجه کنید. کم خوب است، زیاد وقت کشی است.

وقت کمتری را در رسانه های اجتماعی بگذرانید

وقت خود را صرف رسانه های اجتماعی نکنید، مگر آنکه استفاده از آنها بخشی از استراتژی رسانه های اجتماعی شرکت باشد. در یک چشم به هم زدن ۱۵ یا ۳۰ دقیقه و حتی بیش از آن را برای خواندن، لایک کردن و نظر دادن صرف می کنید. این زمانها قطره قطره جمع گردند و وانگهی دریا می شوند. خودتان را عادت بدهید که در ساعات کاری از پلتفورم های مورد علاقه تان فاصله بگیرید. این خودداری به سرعت طبیعی می شود و شما ساعتها وقت به چنگ می آورید.

مسئولیت سپردن به دیگران را بیاموزید

شما به عنوان صاحب کسب و کار، ارزشمندترین سرمایه شرکت هستید. با خودتان رفتاری متناسب با همین صفت داشته باشید. وقت خود را با کارهای جزئی روزمره، تمیزکاری، تعمیر دستگاه کپی، قهوه درست کردن و کارهایی از این قبیل هدر ندهید. زمان شما گرانبها است؛ آن را برای موضوعات بااهمیت صرف کنید. اینگونه فعالیت ها را به کارکنان خود محول کنید.


ده دقیقه در روز، در پایان سال به یک هفته تبدیل می شود. اگر روی روشهایی برای صرفه جویی چند دقیقه از زمان خود تمرکز کنید، چندین و چند ساعت و چه بسا روزها و هفته ها را به وقت مفید خود اضافه خواهید کرد. حذف عادتهای هدردهنده وقت در کنار هدایت زمان و استعدادها به سمت مسائل و فرصت های مهم تر، زمان کافی برای رشد کسب و کارتان را در اختیار شما قرار خواهد داد.


منبع: گویا آی‌تی

علی پروین: به پسرم هم ببازم شب خوابم نمی‌برد

– مهدی زعیم‌زاده: قرمزها در شرایطی دهمین قهرمانی‌شان در لیگ برتر را جشن گرفتند که اضافه‌شدن یک ستاره به لوگویشان را بیش از هرکسی مدیون علی پروین‌اند. اسطوره‌ای که سه بار در مقام سرمربی، پرسپولیس را به مقام قهرمانی رسانده است. در سه قهرمانی دیگر ستاره تیم داخل زمین بوده است. اینها تنها بخشی از ٢٠جامی است که پروین به‌عنوان بازیکن، مربی یا بازیکن-مربی با پرسپولیس فتح کرده است.

پروین در ٧٠سالگی به قول خودش دیگر کشش اینکه در کنار فوتبال باشد را ندارد اما همچنان نقش یک بزرگ‌تر را ایفا می‌کند. اوست که باید برای حل اختلافات پادرمیانی کند. پروین در دهه هشتم زندگی‌اش ابراز امیدواری کرد پرسپولیس به دوران او برگردد، زمانی که به‌راحتی قهرمانی‌اش را تکرار می‌کرد و دیگر برای بردن جام ٩ سال انتظار نکشند.

علي پروين: به پسرم هم ببازم شب خوابم نمی‌برد

‌پرسپولیس دهمین قهرمانی‌اش در لیگ ایران را جشن گرفت. شما با سه ‌قهرمانی در لیگ پرافتخارترین سرمربی پرسپولیس‌ هستید. دهمین قهرمانی پرسپولیس برای علی پروین چه طعمی داشت؟

اول باید بگم که من هم یک ورزشکار بودم مثل بقیه ورزشکارای مملکت. تنها فرقش این بود که مردم بهم محبت داشتند، چون با مردم زندگی کردم. من دلم می‌خواد این قهرمانی‌ها ادامه داشته باشه. دوباره اینجور نشه هشت، ٩ سال دنبال قهرمانی بدویم.

‌شما استاد قهرمانی‌های پشت سر هم بودید؛ اما این‌بار پرسپولیس پس از ٩ سال قهرمان شد…

از زمانی که بازی می‌کردم همه ش یا قهرمان بودم یا دوم. از دومی پایین‌تر نیومدم.

‌چه کار می‌کردید که قهرمانی‌تان مستمر بود و از قهرمانی اشباع نمی‌شدید؟

سال ۶۶ که ما پنج سال پشت‌ سر هم قهرمان شدیم، پولی در کار نبود. ما با صد هزار تومان پرسپولیس را قهرمان می‌کردیم. الان شرایط فرق می‌کند. الان پول اصل شده. پرسپولیس اگر منو نخواد می‌رم سپاهان، اون هم نخواد میرم یه جای دیگه. الان چون پول تو کار اومده و اسم حرفه‌ای روش گذاشتن دیگه شما هیچ کاری نمی‌تونین بکنین. اروپا رو نگاه کنید یه دفعه یه بازیکنشون ٣٠٠ ‌میلیارد پول می‌گیره. کسی هم نمی‌تونه حرف بزنه چون فوتبال حرفه‌ایه. حتی والیبال هم داره اینجوری میشه. تو والیبال هم اون خوباشون قرارداد یک‌میلیارد‌و نیمی می‌بندن.

‌علی پروین اگر الان بازی می‌کرد، قرارداد چند‌میلیاردی می‌بست؟

همون ماهی‌ هزار‌تومنی که اون موقع از پرسپولیس می‌گرفتم بسمونه. هر مقطعی شرایط خودشو داره. زمان ما اونجوری بود. الان ولی فوتبالیست‌ها چلچلی‌شونه. هر کدومشون عاقل باشند پنج، شش سال می‌تونن پول در بیارن. یکی مثل مهدی طارمی اگه عاقل باشه ١٠ سال می‌تونه از پاهاش پول دربیاره. به شرطی که سالم زندگی کنه.

‌به نظر می‌رسد یکی از عوامل قهرمانی‌های پرشمار این بود که از نظر شخصیتی از موفقیت سیر نمی‌شدید و همیشه انگیزه داشتید.

هرکسی یک ذاتی داره. یکی مثل من از باخت بدش می‌آد. من با این محمد پروین والیبال بازی می‌کنم، وقتی منو می‌بره از ناراحتی شب چهار ساعت خواب ندارم. دوست ندارم ببازم. آن موقع که بازی می‌کردم راجرز می‌گفت فقط توپ رو بدید به علی پروین. وقتی تیم حریف می‌ریختن رومون، من توپو می‌گرفتم آروم می‌کردم. یک پاس می‌دادم تیم از فشار درمیومد. من اون موقع که بازی می‌کردم عصای دست مربی تو زمین بودم. از همون موقع باخت رو دوست نداشتم تا اینکه دهه ۶٠ مربی شدم.

خدا هم خواست که موفق شوم. تیم‌مون هم خیلی خوب بود. از گلر بگیر تا اون جلو. سلطانی، وحید قلیچ، پنجعلی، محرمی، انصاری‌فرد، سیدعلیخانی، ناصر محمدخانی، محمد مایلی‌کهن، محمد دادکان؛ اینها همه بیداد می‌کردند. ضیا عربشاهی حمید درخشان، فرشاد پیوس، مرتضی کرمانی‌مقدم. اصلا حریف می‌موند کیو بگیره؟ محسن آشوری رو بگیرن، کرمانی رو چکار کنن؟ اصلا نمی‌دونستن کیو باید بگیرند. الان یک تیم بازی داره میان می‌گن آقا این ریاضتیه خوبه. (رضا ریاضتی از نزدیکان علی پروین است) یکی رو می‌چسبونید بغلش تموم میشه میره. ولی تیم ما کیو می‌خواستن بزارن برای کی؟

خدا حبیب‌ خبیری (بازیکن سابق هما) رو بیامرزه. اونو گذاشته بودن منو بگیره. خب! من بچه باهوشی بودم. این تا میومد بچسبه به من. من می‌رفتم می‌چسبیدم به سهام میرفخرایی دفاع وسطشون. آقای محمد توانایی مربیشون از بیرون داد می‌زد: «وقتی میاد اونجا ولش کن» تا منو ول می‌کرد من می‌رفتم وسط زمین سر جام. مثلا چراغپور با بازی من آشنا بود. می‌گفت: «به من گفتن اگه دستشویی هم رفتی من باهات بیام». همون بازی رو ما هشت تا زدیم چهارتاش را هم من زدم. بازی با راه‌آهن بود. یادتونه؟ نه یادتون نیست.

علي پروين: به پسرم هم ببازم شب خوابم نمی‌برد 

‌تیم برانکو بهتر است یا تیم دهه ۶٠ علی پروین؟ با هم بازی کنید کدام برنده می‌شود؟

این تیم داره میرسه به ما. ولی وقتی میخوان گل بزنن تن مردمو می‌لرزونن. میخوان یه گل بزنن هی کشش میدن.

‌آیا علی پروین با این همه افتخار خودش را بهترین فوتبالیست تاریخ ایران می‌داند؟

 خدا بیامرزه همایون بهزادی رو. من اون موقع که به تیم پیکان رفتم بچه بودم. ته مینی‌بوس می‌نشستم. کوچولو بودم دیگه باید می‌رفتم ته می‌نشستم. کلانی، بهزادی و محراب بزرگای تیم بودند. کمی که گذشت با همایون خیلی قاطی شدم. دوستش داشتم. آن موقع که نمایشگاه سورتمه رو تو هفت تیر داشتیم. طبقه بالایش دفتر باشگاه بود. نشستیم با همایون بهزادی سر بهترین بازیکن ایران بحث کردیم. همایون بهزادی می‌گفت: «تو نفر اولی». من می‌گفتم: «نفر اول پرویز قلیچ‌خانیه، نفر دوم خودتی، من نفر سومم. نه که بخوام تعارف کنما. همایون بهزادی به نظر من بهترین فوروارد ایران تو اون زمان بود. هم سرزن بود هم دوپا.

‌ این بحث شما برای چه زمانی بود؟

حدود ٢۵ سال پیش.

‌در این ٢۵ سال کسی پیدا نشد بیاید در این رده‌بندی؟

چرا فوتبالیست‌های خوبی مثل دایی، علی کریمی، کریم باقری، مهدوی‌کیا خوب بودن. حالا چون یک ‌عده‌شون الان کار فوتبال نمی‌کنن یک خرده اسمشون کم‌رنگ‌تر شده. علی دایی الان داره کار مربیگری می‌کنه مطرح هم هست. ولی علی کریمی کار مربیگری دوست نداره. یک بار کلاس مربیگری رفته بود من تعجب کردم چرا کلاس رفته. یک عده دوست ندارن یک عده هم دوست دارند.

علي پروين: به پسرم هم ببازم شب خوابم نمی‌برد 

‌شما قاعدتا دوست داشتید چون خیلی زود مربی- بازیکن شدید؟

نه. من خودم وقتی سال ۵٨ مربیگری را شروع کردم، اصلا دوست نداشتم. از کار مربیگری خیلی بدم می‌آمد. می‌دونین چرا؟ چون من خودم نفر اول تیم بودم وقتی مربی ارنج رو می‌خوند، آنهایی که بازی نمی‌کردن رو می‌دیدم که همه ناراحتن و دارن غر می‌زنن، از این کار بدم می‌‌اومد.

‌پس چرا مربی شدید؟

وقتی محراب (محراب شاهرخی) رو از مربیگری پرسپولیس کنارگذاشتن، من، محمد مایلی، پنجعلی و دادکان رفتیم دنبال عسگرزاده، اون هم یه شرایطی گفت که ما نتونستیم قبول کنیم. تو راه که داشتیم برمی‌گشتیم، محمد مایلی گفت: «علی‌آقا خودت بشو» گفتم: «من؟» همین‌جور که الان به شما دارم می‌گم، گفتم من نمی‌تونم بشم، اونا گفتن می‌تونی، خلاصه مربیگری رو گردن من انداختن. ما اومدیم هم بازی کردیم، هم مربی شدیم. سال ۶٨ هم مربی تیم ملی شدم. هم‌زمان تیم ملی و پرسپولیس رو قهرمان آسیا کردیم.

‌به نظر می‌رسد بزرگ‌ترین موفقیت دوران مربیگری‌تان را همین قهرمانی در بازی‌های آسیایی پکن می‌دانید؟

بهترین خاطره من همون قهرمانی تیم ملی تو بازی‌های آسیاییه، بعد از ١۶ سال ما قهرمان آسیا شدیم.

‌و بدترین خاطره.

بدترین خاطره‌م قطره، مقدماتی جام جهانی ٩۴، بعد اون باخت‌ها همه اومدن گفتن: «اینو خریدن، اونو خریدن». ولی دلیل باختمون اینها نبود.

‌پس دلیل آن ناکامی بزرگ پس از قهرمانی در پکن چه بود؟

ببین ما تمرین تیم ملی رو تقسیم کرده بودیم. می‌گفتیم: «آقای کماسی اول ٢٠ دقیقه این بچه‌ها دست شما، گرمشون کن». اون موقع دو ساعت، دوساعت‌‌و ربع تمرین می‌کردیم. بعد می‌گفتیم: «آقای ناصر ابراهیمی یک ساعت، یک‌ساعت‌و ٢٠ دقیقه کار تاکتیکی کن. سانتر تمرین کن. تمرین شوت کن». ٢٠ دقیقه تا نیم‌ساعت هم بدشون دست من، من چکار می‌کردم؟ من می‌دووندمشون. اگه یادتون باشه اون آخریا بچه‌های ما اضافه‌وزن داشتن. باسن‌هاشون گنده بود. هیچی! ما تا می‌اومدیم فشار بیاریم کمی اینها رو لاغر کنیم، آقای ابراهیمی می‌گفت بچه‌ها دارن غر می‌زنن، بچه‌ها می‌اومدن غر می‌زدن، نق می‌زدن: «علی آقا! تورو خدا نکن، نکن و نکن». ما رفتیم قطر. همه تیم‌ها تو یک هتل غذا می‌خوردن. عراقی‌ها اومدن، همه ترکه‌ای. به حضرت عباس همون‌جا به ناصرخان گفتم: «ناصرخان ما ول معطلیم».

 
‌یعنی شما عدم آمادگی بدنی را عامل آن باخت‌های تلخ می‌دانید؟

خدا پدرتو بیامرزه، مقصر هم من بودم.

‌بازی اول را هم خیلی بد باختیم؛ سه – صفر به کره‌ جنوبی باختیم و در همان بازی اول تیم از هم پاشید… .

توی بازی اول، کریم باقری رو گذاشته بودیم سمت چپ، همون اول بازی دوتا گل خوردیم، به منافی گفتیم گرم کنه بره جای باقری. هیچ‌کدوم از این دستیارای ما حواسشون نبود به ما بگن علی آقا منافی داره گرم می‌کنه. بچه ٩٠ دقیقه گرم کرد. در کل اصلا خوب نبودیم. حالا کره ‌شمالی و عراق را هم بردیم؛ ولی اصلا خوب نبودیم؛ ولی پکن تیم بودیم.

علي پروين: به پسرم هم ببازم شب خوابم نمی‌برد 

‌شما که این‌قدر از باخت بدتان می‌آید، در سال ٨۴ در آن سال آخر مربیگری‌تان که نتایج بدی می‌گرفتید، چه حالی داشتید؟

یک بازی با فجر رو بد باخیتم، اشکالی هم نداره. شما یک‌سری طرفدار دارید یک‌سری دشمن. البته من با همه خوبم، همه هم با من خوبن. من خیلی از رفیقام و نزدیکام استقلالین.

‌مثل نوه‌تان. راستی چطور می‌شود آدم نوه علی پروین باشد و استقلالی بشود؟

والله نمی‌دونم چرا استقلالی دراومده.

‌آقای پروین در کنار این‌همه افتخاراتی که شما در عرصه مربیگری کسب کردید، همیشه این بحث مطرح بوده که شما یک مربی سنتی بودید. این صحبت را قبول دارید؟

اتفاقا سؤال خوبی کردی؛ بذار یه نمونه شو بگم. همین اوت‌انداختن، ما علی علیزاده رو آوردیم اوت بلند مینداخت. بعدش همه اومدن گفتن فلانه و بیساره. الان تمام تیم‌های ایران و دنیا اوت بلند میندازن. اصلا خودش یه تاکتیکه. شما اگر بیای روی اوت بلند کار کنی، طرف بلند پرت کنه واسه نفر اول، اون بسابونه برای پشت‌سری و بعد پشت‌سری گل بزنه، این بده؟ همین پرسپولیس این فصل این‌جوری گل زد؛ ولی اون موقع به ما می‌گفتن علی اصغری بازی می‌کنید. یه مثال دیگه؛ اون‌موقع من به ناصر محمدخانی می‌گفتم: «ناصر! هر طرفِ تیم مقابل که ضعیفه، تو برو اون طرف، از اون رد شو مثل آب خوردن. به نظر من یه فوروارد باید راحت از دفاعش رد شه، نشه فوتبالیست نیست. بعدش هم تیم دهه ۶٠ ما خداییش خوب بود. داور تا می‌‌اومد سوت بزنه، ما دو تا زده بودیم.

‌یکی از مواردی که در دوران حضور شما در فوتبال به‌ویژه در زمان بازی‌تان به چشم می‌آمد این بود که بی‌حاشیه بودید. برخلاف بازیکنان فعلی به فکر مدل مو و این مسائل نبودید. چرا الان بیشتر بازیکنان بیشتر توجه‌شان به حواشی است؟

الانم بی‌حاشیه‌‌م. بازیکن باید جنبه داشته باشه، جنبه خیلی چیز مهمیه. اگه رفتی بالا، شدی فلانی، اول باید با مردم بجوشی، اول باید با مردم خوب باشی. من دارم تو اتوبان میرم، یه‌دفه یک آقا و خانومی می‌گن علی‌آقا میشه عکس بگیریم. می‌زنم کنار عکس می‌گیرم؛ ولی خیلیا هستن شیشه‌شونو بالا می‌کشن. به نظر من این طارمی الان داره خوب زندگی می‌کنه؛ ولی یکی دیگه رو دیدم با یه وضع لباس ناجور. بهش گفتم آقا یه بازیکن ملی‌پوش نباید این وضع لباس‌پوشیدنش باشه.

‌آیا در زمان مربیگری‌تان به مسائل اخلاقی و انضباطی بازیکنان هم توجه داشتید؟ بعضی‌ها می‌گویند در این زمینه خیلی دقت نمی‌کردید… .

حواسم بود، یه مثال براتون بزنم، ما به شهرهای مختلف سفر می‌کردیم؛ به مشهد، اهواز و…، از فرودگاه که بیرون می‌اومدیم، حداقل پونصدتا هوادار دورمون جمع می‌شدن. حداقل صدتاشون هم دختر بودن. این دختر‌ها هوادار ما بودن می‌اومدن امضا بگیرن. یکی، دوتا از این بچه‌های ما می‌خواستن از مسئله سوءاستفاده کنن؛ اما من حواسم جمع بود، من همون موقع برخورد می‌کردم، بچه‌ها رو جمع می‌کردم تذکر می‌دادم. می‌گفتم شما باید قدم هم برمی‌دارید الگو باشه.

علي پروين: به پسرم هم ببازم شب خوابم نمی‌برد 

‌شما می‌گویید حواستان به بچه‌ها بوده و تذکر هم می‌دادید؛ اما چند شاگرد اصلی شما در ادامه زندگی‌شان دچار لغزش‌های بزرگی شدند… .

من ٢٠٠، ٣٠٠ تا شاگرد دارم. وقتی اینا پیشم میان، کیف می‌کنم، بیشترشونم خوب و موفقن. هرکدوم که موفق می‌شن، من کیف می‌کنم. همین الان مهدی تارتار داره تیمشو میاره لیگ برتر. بهش افتخار می‌کنم. یک‌سری مثل محمد دادکان و محمد مایلی، شاگردای خوب من بودن. ٢٠٠ تا شاگرد داشتم که بیشترشون خیلی موفق بودن و باعث افتخارن.

‌ ۵٠ سال است از حضور شما در سطح اول فوتبال ایران می‌گذرد. ۴٠ سال اول بازیکن و مربی بودید و حضوری فعال در فوتبال ایران داشتید. در ١٠ سال اخیر تقریبا بازنشسته شده‌اید. برای کسی که ۴٠ سال نفر اول فوتبال ایران بود، به‌حاشیه‌رفتن سخت نبود؟

یه موقع میشه که شما دیگه کشش این کارو نداری. من واقعا دیگه خسته شدم. بعد از ۵٠ سال دنبال توپ دویدن، خسته شدم. از‌ ١۴، ١۵ سالگی که با توپ پلاستکی بازی می‌کردم، شروع کردم، تا اومدم مربی پرسپولیس و تیم ملی شدم. به جایی رسیدم که دیگه هیچ‌جور کشش نداشتم. همین الان هم می‌‌یان به من پیشنهاد می‌دن به‌عنوان هیئت‌مدیره یا پست دیگه مشغول بشم. آقای تاج هم به ما محبت داره؛ ولی من خودم خسته شدم. دیگه از من این کارها برنمیاد. سن من جوریه که دیگه این کارا رو نمی‌طلبه.

‌ در واقع شرایط سنی‌تان طوری بود که ترجیح دادید کنار بروید؟

همه همینن. شما نگاه کنید همه فوتبالیست‌ها میان مصاحبه می‌کن می‌گن: «ورزشکاران دوبار می‌میرن، یک بار مردن طبیعیه، یک‌بار هم وقتی ورزش رو کنار می‌ذارن؛ ولی من اینجوری نبودم».

‌یعنی برای شما دل‌کندن از ورزش و مطرح‌بودن سخت نبود؟

نه اصلا.

‌البته شاید به این دلیل بازنشستگی برای علی پروین سخت نبود که شما را در اوج دوران کاری‌تان یکباره پنج سال بازنشسته‌ کردند؟

اون دیگه بماند.

‌ و سؤال آخر؛ نظرتان درباره تیم ملی و کی‌روش؟

اون اوایل آقای کی‌روش رو زیاد قبول نداشتم. با فدراسیون درگیر می‌شد و من مخالف بودم. دو، سه جلسه‌ای تو آکادمی فوتبال باهاش داشتم. دیدم یک ماه مونده به بازی‌ها، دستیاراش دارن تیم‌های حریف رو آنالیز می‌کنن. زمان ما کی اینجوری بود؟ به نظر من آقای کی‌روش بهترین مربی‌ای که به ایران اومده. البته همراه این آقای برانکو. کی‌روش کارشو بلده. من اگه بودم تیمم قطرو تو دوحه شکست داده بود، نمی‌اومدم به ترکیب تیمم دست بزنم؛ اما اومد سه تا عوض کرد، بازی با چین رو برد. البته مهره‌هاش هم خوبن. به نظرم کی‌روش الان دو تا تیم داره. من شرط بستم تیم ملی بدون گل خورده میره جام جهانی. خوشحالم که بدون اما و اگر داریم می‌ریم جام جهانی. به آقا کی‌روش هم قول دادم برید جام جهانی باهاتون میام؛ ولی نمیرم، از هواپیما می‌ترسم.


منبع: برترینها

این موسیقیدان‌ ها نقاش هم هستند

: هنرمندانی هستند که شهرت‌شان را برای فعالیت در دنیای موسیقی کسب کرده‌اند، اما این به آن معنا نیست که آن‌ها هنر دیگری ندارند، برعکس بعضی‌ از آن‌ها رشته دیگری را مانند نقاشی با جدیت دنبال و حتی نمایشگاه هم برگزار کرده‌اند. «پل مک‌کارتنی» یکی از برجسته‌ترین نام‌ها در فهرست این هنرمندان است.

«دویچه وله» گزارشی درباره پنج موسیقیدان اروپایی که کمتر به‌عنوان نقاش شناخته می‌شوند،‌ تهیه کرده است. این هنرمندان، نقاشی را نیز مانند موسیقی به‌صورت حرفه‌ای دنبال کرده‌اند و آثارشان در نمایشگاه‌ها و حراجی‌ها عرضه و به قیمت‌های بالا خریده شده است.

«پل مک‌کارتنی»

یکی از هنرمندانی که نقاشی را به اندازه موسیقی جدی دنبال کرده، «پل مک‌کارتنی» از بنیان‌گذاران گروه راک «بیتلز» است. «مک‌کارتنی» از دوران کودکی به نقاشی علاقه‌مند بود. او در ۱۱ سالگی یک جایزه برای نقاشی خود در مدرسه دریافت کرد. با این حال، تا سال ۱۹۸۳ یعنی در سن ۴۱ سالگی به‌صورت جدی این هنر را دنبال نکرد.

این موسیقیدان‌ها نقاش هم هستند

گفته می‌شود «ویلم دو کونینگ» نقاش اکسپرسیونیست آمریکایی، با «مک‌کارتنی» دوست بود و او را برای ادامه دادن کار نقاشی تشویق کرد. «دو کونینگ» همچنین تأثیر به‌سزایی بر سبک نقاشی «مک‌کارتنی» گذاشت.

با این حال، کارهای این نابغه موسیقی تا سال‌ها بعد در معرض دید عموم قرار نگرفتند و در انباری خانه‌اش ماندند. او سرانجام در سن ۴۱ سالگی آن‌قدر اعتماد به نفس پیدا کرد تا بتواند به سمت بوم نقاشی برود، هرچند تا سن ۵۶ سالگی آثار اکسپرسیونیست خود را در هیچ نمایشگاهی عرضه نکرد.

این موسیقی‌دان انگلیسی خیلی کم درباره علاقه‌اش به نقاشی در مصاحبه‌هایش صحبت می‌کند؛ اما در یکی از این گفت‌وگوها توجه «ولفگانگ ساتنر» به آثار «مک‌کارتنی» جلب شد و او برای نمایش آثار نقاشی او اعلام آمادگی کرد. «مک‌کارتنی» از این بابت خوشحال بود که این کارشناس هنری جذب شهرت او نشده، بلکه بیشتر دوست دارد آثار نقاشی او را از نزدیک مورد بررسی قرار دهد.

گیتاریست گروه «بیتلز» در این جریان احساس می‌کرد به‌عنوان یک هنرمند تجسمی جدی گرفته شده و به همین خاطر «ساتنر» را به انگلیس دعوت کرد. به این ترتیب، اولین نمایشگاه آثار نقاشی «پل مک‌کارتنی» در سال ۱۹۹۹ برگزار شد. او که تجربه چندانی در این زمینه نداشت، با یک نمایشگاه کوچک کار خود را آغاز کرد.

کارشناسان هنری آثار او را در رده اکسپرسیونیست و سورئال دسته‌بندی کردند. با این‌که کارهای هنری «مک‌کارتنی» با شاهکارهای هنرمندان بزرگ جهان قابل مقایسه نیست، کارشناسان بر این عقیده هستند که نقاشی‌های او آن‌قدر خوب هستند که می‌توان آن‌ها را به‌نمایش درآورد. تا کنون نمایشگاه‌هایی از آثار این موسیقیدان در نیویورک و لندن برگزار شده است.

با این‌که این ترانه‌نویس و آهنگساز زیاد به این موضوع علاقه نشان نمی‌دهد، اما نسخه‌های کپی امضاشده نقاشی‌هایش به قیمت چند هزار دلار به فروش می‌رسند. البته این موضوع بیشتر به شهرت او به‌عنوان موسیقیدان ربط دارد. او زمانی در کاتالوگ یکی از نمایشگاه‌هایش نوشته بود: «برای نقاشی کردن، من باید یک سد ذهنی را بشکنم و از آن عبور کنم.»


«اودو لیندنبرگ»

همه‌چیز برای «اودو لیندنبرگ» هنرمند آلمانی از شکلک کشیدن برای هوادارانش شروع شد؛ او روی کارت‌هایی که برای هوادارانش طراحی می‌کرد، صورتک‌هایی با کلاه می‌کشید. این تصاویر سرانجام جرقه عشق این موسیقیدان برای هنر نقاشی را روشن کرد. در اوایل دهه ۱۹۹۰ او مجموعه‌ای از نقاشی‌ها را خلق کرد.

این موسیقیدان‌ها نقاش هم هستند

«لیندنبرگ» هرگز نمی‌خواست موفقیت‌اش در دنیای موسیقی روی نگاه مردم نسبت به نقاشی‌هایش اثر بگذارد. او نیز همان‌طور که «پل مک‌کارتنی»، این دو وادی را از هم جدا کرده بود، وقتی صحبت از نقاشی می‌شد، فروتنانه درباره این هنر خود اظهار نظر می‌کرد. به همین دلیل است که تعداد زیادی از نقاشی‌های این موسیقیدان، نویسنده و نقاش از چشم عموم مردم پنهان مانده است.


«رونی وود»

«رونی وود» پیش از این‌که فعالیت در عرصه موسیقی را آغاز کند، در مدرسه هنر لندن آموزش می‌دید؛ اما او برعکس دو هنرمند انگلیسی قبلی، همزمان با نواختن گیتار در گروه «رولینگ استونز»، به عشق اولش، یعنی نقاشی وفادار ماند.

این موسیقیدان‌ها نقاش هم هستندپ

در واقع موسیقی مهمترین و محوری‌ترین موتیف در نقاشی‌های «وود» است. بسیاری از آثار هنری او پرتره‌هایی از دوستان موسیقیدانش هستند. برخی از کارهای این خواننده، ترانه‌سرا و نقاش به قیمت ۸۰۰ هزار یورو و برخی از آثار چاپی او به قیمت‌های چند هزار یورویی به فروش رفته‌اند.


«رینگو استار»

«رینگو استار» یکی دیگر از مشهوترین ستاره‌های موسیقی انگلیس است که همراه «مک‌کارتنی» تنها افراد باقی‌مانده از گروه «بیتلز» به حساب می‌آیند. گروه پاپ/راک «بیتلز» که در شهر لیورپول ریشه داشت، یکی از تاثیرگذارترین و مشهورترین گروه‌های موسیقی قرن بیستم محسوب می‌شود و هنرمندانی مانند «جان لنون» و «جورج هریسون» دو عضو اصلی دیگر آن بودند.

این موسیقیدان‌ها نقاش هم هستند

اما آنچه «رینگو استار» را به سمت نقاشی سوق داد، کسالت بود. درامر سابق گروه «بیتلز» زمانی که در تورهای موسیقی حضور داشت، وقت خود را با برنامه‌های طراحی در کامپیوتر شخصی‌اش پر می‌کرد. نتیجه این سرگرمی‌، تصاویری شبیه نقاشی‌های کودکان بود که با این وجود خیلی خوب فروخته می‌شدند. به همین سبب «رینگو استار» به این کار خود ادامه داد. شاید دلیل موفقیت «رینگو استار» در این حوزه، این است که او خیلی خودش را به‌عنوان یک هنرمند جدی نمی‌گیرد.


«بونو»

«پل دیوید هیوسن» که با نام هنری «بونو» شناخته می‌شود، نه‌تنها یک خواننده، ترانه‌نویس، گیتاریست و فعال اجتماعی است، بلکه نقاش هم هست. او در عرصه موسیقی به‌عنوان خواننده و ترانه‌سرای گروه راک «U۲» شهرت دارد.

این موسیقیدان‌ها نقاش هم هستند 

«بونو» در همین گروه با همسرش «آلسون استورات» همکاری می‌کرد. این هنرمند ایرلندی در سال ۲۰۰۳ همراه دو دخترش «جردن» و «ایو» تصاویر آلبوم سمفونی کودکانه «پیتر و گرگه» را کشید. این طراحی‌ها به قیمت ۲۸۰ هزار یورو در یک حراجی به فروش رسیدند. مبلغ حاصل از این حراجی به یک سازمان خیریه اعطا شد.


منبع: برترینها

کیک گوشت؛ یک وعده غذایی کامل

در این مطلب طرز تهیه نوعی کیک را به شما آموزش می دهیم که در دسته شیرینی ها قرار نمیگیرد. بلکه به عنوان یک وعده غذایی کامل است. تنوع به خرج داده ایم و طرز تهیه کیک گوشت را برایتان آورده ایم.

 مواد لازم برای تهیه خمیر:

  • تخم مرغ ۴ عدد
  • ماست ۱ لیوان
  • آرد الک شده ۲ لیوان
  • روغن ۱/۲ لیوان
  • بکینگ پودر ۲ قاشق مربا خوری
  • نمک و فلفل به مقدار لازم

مواد میانی لازم:

  • پیاز درشت ۱ عدد
  • گوشت چرخ کرده ۳۰۰ گرم
  • قارچ به مقدار لازم
  • فلفل دلمه ۱ عدد
  • رب گوجه ۱ قاشق غذاخوری
  • پنیر پیتزا به مقدار لازم
  • فلفل و نمک و ادویه به مقدار لازم
کیک گوشت 
طرز تهیه:

تخم مرغ را با نمک و فلفل و روغن با همزن خوب بزنید .سپس ماست و بیکینگ پودر رو اضافه کنید و مخلوط کنید .و در نهایت آرد الک شده رو کم کم اضافه کرده و خوب مخلوط کنید.

طرز تهیه مواد میانی:

۱-پیاز رو نگینی خرد کرده و تفت دهید.گوشت را اضافه کرده و زردچوبه بزنید.آب گوشت که گرفته شد رب گوجه را اضافه کنید و نمک و ادویه بزنید.فلفل دلمه و قارچ را هم اضافه کنید و خوب تفت دهید(مثل مواد ماکارونی)

۲-کف یه قالب متوسط رو کاغذ روغنی بذارید و دیواره رو چرب کنید نصف خمیر رو بریزید

۳-مواد روبه آرومی روی خمیر پهن کنید و روی اون نصف پنیر رو بریزید .بقیه خمیر را هم به آرامی روی مواد بریزید و صاف کنید بقیه پنیر را هم روی کیک میریزیم.

۴-فر ر از قبل گرم کردیم.مواد رو به مدت ۴۵ دقیقه در دمای ۱۸۰ درجه سانتیگراد داخل فر میذاریم تا خمیر خوب بپزه و تا حدودی پف بکنه .میتونید چند دقیقه گریل فر رو هم درپایان روشن کنید تا پنیر برشته شود

۵-اجازه بدید دمای کیک کمی پایین بیاد و اونو به ظرفتون انتقال بدید.

۶-دوستان میتونین کیک گوشت رو درقالبهای تک نفره درست کنین و به شکل فینگر فود سرو کنید.


منبع: برترینها

طرز تهیه قزل آلا با بادام و جعفری

قزل آلا با بادام و جعفری از مجموعه دستورغذایی های مارتا استوارت است که ما طرز تهیه آن را برای شما آماده کرده ایم.

بادام بو داده سسی متفاوت و خوش عطر برای روی ماهی است. برای داشتن شامی سبک تر، ماهی ها را به همراه سبزیجات و برش های لیمو میل کنید.

مواد لازم:
 

  •     روغن زیتون به میزان لازم
  •     نمک  ۱/۲ قاشق چای خوری
  •     فلفل سیاه  به میزان لازم
  •     ماهی قزل آلا  ۴ تکه
  •     بادام  ۸۵ گرم
  •     برگ جعفری تازه  ۱ پیمانه
  •    لیمو ۲ عدد
قزل آلا با بادام و جعفری 

طرز تهیه:

۱-در ماهیتابه ای نچسب کمی روغن بریزید و آن را روی حرارت متوسط رو به بالا بگذارید.

۲-به فیله های ماهی کمی نمک و فلفل سیاه بزنید. با احتیاط ۲ عدد از فیله ها را در ماهیتابه بگذارید(پوست آن ها رو به بالا باشد).

۳-درجه حرارت را به متوسط کاهش دهید و فیله ها را برای حدود ۴ تا ۵ دقیقه تا طلایی رنگ شوند، بپزید. با احتیاط آن ها را برگردانید و آن ها را برای حدود ۲ دقیقه دیگر تا مغز پخت شوند، بپزید.

۴-آن ها را از ماهیتابه خارج کرده، ماهیتابه را تمیز کرده و فیله های باقیمانده را بپزید.

۵-بعد از پخت ماهی ها، ماهیتابه را تمیز کنید، ۱ قاشق غذاخوری به علاوه ی یک قاشق چای خوری روغن زیتون را به همراه بادام ها در آن بریزید و آن ها را برای حدود ۱ دقیقه تا طلایی رنگ شوند، تفت دهید.

۶-ماهیتابه را از روی حرارت برداشته و فورا جعفری خرد شده و رنده پوست لیمو ها را به آن ها اضافه کنید و مواد را با هم ترکیب کنید.

۷-آب لیمو ها را اضافه کرده و مواد را روی حرارت گذاشته و هم بزنید. وقتی سس شروع به قل زدن کرد، آن را از روی حرارت برداشته، روی ماهی ها ریخته و سرو کنید.

نکاتی در رابطه با تهیه ی قزل آلا با بادام و جعفری:

۱- از ۴ عدد فیله ماهی قزل آلا استفاده کنید.

۲- از بادام بدون پوست استفاده کنید، آن ها را خرد کنید.

۳- برگ های جعفری را درشت خرد کنید.

۴- پوست لیمو ها را رنده کرده و آب آن ها را بگیرید. 


منبع: برترینها

تبلیغ خلاقانه برای تشویق مردم به بستن کمربند ایمنی

کمربند ایمنی یک وسیله محافظتی مناسب جهت جلوگیری از جابجایی ناگهانی سرنشین اتومبیل بدنبال توقف یا برخورد با مانع و یا افزایش شتاب ناگهانی اتومبیل در برخورد از عقب است.

بررسی‌ها نشان داده است که استفاده از کمربند ایمنی صدمات جدی و مرگ و میر ناشی از برخورد داخلی با بدنه ماشین و یا پرت شدن به خارج از آن را به میزان ۲۵-۲۰% کاهش می‌دهد.

تبلیغات گسترده ای برای استفاده از این وسیله انجام شده است تا از این طریق افراد با رعایت اصول ایمنی حافظ جان خویش شوند.

به تازگی تصویر جالبی از این تبلیغات در فضای مجازی منتشر شده است که به طور واضح اشاره مستقیم به آسیب وارده به قفسه سینه در هنگام  استفاده نکردن از کمربند ایمنی دارد.

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان


منبع: دکتر سلام

آنچه دیابتی ها در مورد مصرف میوه باید بدانند

افرادی که مبتلا به دیابت هستند، باید رژیم غذایی خاصی را دنبال کنند و از مصرف هرگونه مواد خوراکی بدون آگاهی از نظر پزشک جلوگیری کنند. میوه ها از جمله مواد غذایی هستند که سرشار از ویتامین ها می باشند و منع خاصی برای مصرف آن ها وجود ندارد. بیماران دیابتی با نظر پزشک، بهتر است در طول هفته میوه، به وفور استفاده کنند و خطراتی که دیابت برای آن ها ایجاد کرده را به این وسیله کمتر کنند. برای آگاهی یافتن از مزایای استفاده از میوه جات در افراد دیابتی، متن زیر را حتما بخوانید.

در افراد دیابتی، مصرف میوه تازه بیش از سه روز در هفته با کاهش ۱۷ درصدی خطر مرگ‌و‌‌میر مرتبط است.

شفا آنلاین:به گفته محققان دانشگاه آکسفورد، مصرف یک کاسه میوه در روز خطر ابتلا به دیابت را تا ۱۲ درصد کاهش می‌دهد. همچنین در افراد دیابتی، مصرف میوه تازه بیش از سه روز در هفته با کاهش ۱۷ درصدی خطر مرگ‌و‌‌میر مرتبط است.

یافته‌ها نشان داد مصرف میوه توسط افراد دیابتی <Diabetics>موجب کاهش بروز عوارض ناشی از دیابت شامل بیماری‌های قلبی، کلیوی، چشمی و نوروپاتی از ۱۳ تا ۲۸ درصد می‌شود. در این مطالعه، محققان حدود ۵۰۰ هزار فرد را در چین ارزیابی کردند و دریافتند خطر ابتلا به دیابت طی ۵ سال در افرادی که افزایش مصرف میوه تازه داشتند، حدود ۲/۰ درصد کاهش یافته بود.
مصرف بیشتر میوه تازه در افراد دیابتی، منجر به کاهش خطر مرگ‌و‌میر تا ۹/۱ درصد در طول ۵ سال و همچنین کاهش خطر مشکلات قلبی عروقی می‌شود.


منبع: دکتر سلام

ساخت گردنبند مغناطیسی برای مهار آپنه خواب

پول‌نیوز – مبتکران یک گردنبند مغناطیسی جدید می‌گویند، اختراع آنها می­‌تواند راهکاری مستمر برای جلوگیری از آپنه خواب باشد.

به گزارش دیلی‌میل، این ابزار که مجهز به یک آهنرباست، روی آهنربای دیگری که در استخوان لامی(استخوان نعلی شکل موجود در گلو) کاشت شده، قرار می­‌گیرد. وقتی بیمار حین خوابیدن گردنبند را می‌­پوشد، قدرت این دو آهنربا، دریچه­‌های هوا را باز نگه می­‌دارد.

آهنرباهای نئودیمیوم که در ساخت سامانه جدید به کار رفته­‌اند، محکم­‌ترین آهنرباهای موجود در بازارند و نسخه­‌های بزرگ­ترشان در تولید مولدهای توربین­‌های بادی و موتورهای خودروهای الکتریکی و هیبریدی به کار می­‌روند.

گردبند جدید که Magnap system نام دارد، دارای دو آهنربانی نئودیمیومی است که یکی از آن­ها در استخوان لامی (واقع بین فک و غضروف تیروئید) کاشت می­‌شود. این تنها استخوان گلوی انسان است که به استخوان دیگری متصل نیست.

گفته می­‌شود آزمایش این فناوری بر روی بیماران آمریکایی تا اواخر سال آینده میلادی ادامه دارد.

ابزار موجود در بازار به نام «فشار دریچه هوای مثبت مستمر» (CPAP) استفاده وسیعی بین مردم دارد و از طریق یک ماسک، دریچه هوا را باز نگه می‌­دارد؛ با این حال بسیاری از کاربران در پوشیدن آن با مشکل مواجهند زیرا ممکن است موجب برهم زدن آرامش و سوزش پوست شود.

آپنه خواب، اختلالی شایع است که ۱٫۵ میلیون انگلیسی با آن دست به گریبانند. این عارضه موجب شل شدن بافت گلو می­‌شود و در نتیجه، تنفس فرد را مختل و موجب خرناس می­‌شود.

آپنه علاوه بر تاثیر گذاشتن بر کیفیت زندگی شخص ممکن است خطر ابتلا به فشار خون بالا، سکته مغزی یا حمله قلبی را افزایش دهد زیرا افت ناگهانی عرضه اکسیژن به خون به سیستم گردش خون فشار وارد می­‌کند.


منبع: پول نیوز

وزیر کار سومالی با شلیک اشتباه کشته شد

پلیس سومالی چهارشنبه شب اعلام کرد، وزیر کار این کشوردر نزدیکی کاخ ریاست جمهوری پس از شلیک اشتباه محافظان دادستانی به وی، جان باخته است.

به گزارش ایرنا به نقل از شبکه خبری اسکای نیوز عربی، «سروان محمد حسین» افزود: محافظان شخصی «نور فرح» در نزدیکی یک ایست بازرسی در نزدیکی کاخ ریاست جمهوری به خودروی حامل «عباس عبدالله» وزیر کار و بازسازی، آتش گشودند که درجریان آن کشته شد.

هنوز انگیزه آتش گشودن به روی خودروی عامل وزیر کار سومالی مشخص نیست.

این مسئول پلیس سومالی در ادامه گفت: وزیر دیگری که در خودروی وزیر کار حضور داشت، از شلیک گلوله جان سالم به در برده است.

نگرانی امنیتی به صورت گسترده در موگادیشو پایتخت سومالی شدت گرفته است، همزمان نیز گروه تروریستی الشباب کاخ ریاست جمهوری، تاسیسات نظامی، هتل ها را با خودروهای انفجاری و نیز افراد انتحاری هدف قرار می دهند.

کشته شدن وزیر کار سومالی تنها چندماه پس از آن صورت می گیرد که دولت جدید سومالی در ماه مارس گذشته سوگند یاد کرد.

«محمد عبدالله محمد » در فوریه ۲۰۱۷ به عنوان رئیس جمهوری این کشور انتخاب شد.

وزیر کار سومالی که جوان ترین عضو کابینه دولت جدید این کشور به شمار می رفت، پیش از انتصاب به عنوان وزیر کار یک پناهجو بوده است که بیشتر دوران زندگی خود را در اردوگاهی در «کنیا» سپری کرده بود.

سومالی از سوی دیگر درگیر گروهک تروریستی الشباب است که از سال ۲۰۰۷ برای براندازی دولت سومالی می جنگد، گروهی که در سال ۲۰۱۱ کنترل ماگادیشو و چند پایگاه دیگر خود همچون شهر افجویی را از دست داد.

الشباب به طور معمول حملاتی را در موگادیشو انجام می دهد. این گروه تروریستی که متحد القاعده است، پنج سال پیش از پایتخت سومالی بیرون رانده شد، با این حال به حملات خود علیه نیروهای دولتی، نظامیان و غیرنظامیان و اهداف خارجی در این کشور ادامه می دهد.


منبع: عصرایران

یک وزیر کابینه سومالی به ضرب گلوله کشته شد

وزیر خدمات عمومی سومالی به ضرب گلوله در مگادیشو، پایتخت این کشور کشته شد.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری فرانسه، دولت سومالی در بیانیه‌ای با اعلام کشته شدن عبدالله سیراجی، وزیر خدمات عمومی این کشور، از وقوع این حادثه ابراز تاسف عمیق کرد.

الیاس عبدالله، عضو مجلس سنای سومالی گفت: خودروی حامل وزیر به اشتباه هدف گلوله نیروهای محافظ امنیتی یک مسئول دولتی دیگر قرار گرفت که در نزدیکی کاخ ریاست جمهوری بودند.

یک مسئول پلیس گفت: افراد مسلح سوار بر خودرو به سمت خودروی وزیر گلوله شلیک کردند که به نظر در این اقدام خطا صورت گرفته اما تحقیقات را در این خصوص انجام می‌دهیم.

وی جوان‌ترین عضو کابینه سومالی بود و پیش از انتصاب به این سمت در اردوگاه آوارگان در کنیا بزرگ شده بود.


منبع: عصرایران

۶راه برای ۳ برابر کردن یارانه

دنیای اقتصاد در یادداشتی به قلم مهدی نصرتی اقتصاددان نوشت:بعضی از کاندیداهای محترم وعده سه برابر کردن یارانه، بیکارانه به همه افراد بالای ۱۸سال، وام ازدواج ۲۰میلیونی و از این قبیل داده‌اند که باید دید چه راه هایی برای تامین پول این وعده ها وجود دارد.

۱- حذف یارانه دوسوم از مردم به نفع یک سوم باقی‌مانده: راه خوبی است به شرطی که کاندیداهای ریاست‌جمهوری به صراحت و شفافیت اعلام کنند قرار است یارانه دوسوم مردم قطع شود.

۲- افزایش چندبرابری قیمت بنزین، آب، برق و گاز: این هم راه بدی نیست منتها فورا قابل اجرا نیست و به مردم باید زمان داده شود که بتوانند وسایل پرمصرف خود را با وسایل کم‌مصرف جایگزین کنند. خود این جایگزین کردن هم کلی هزینه دارد.

۳- افزایش شدید قیمت دلار: بعضی از صادرکنندگان خیلی این راه را دوست دارند؛ ولی اکثر مردم از این روش خوششان نمی‌آید.

۴- چاپ اسکناس و ایجاد پول بدون پشتوانه: راحت‌ترین و خطرناک‌ترین راه است. فورا منجر به گرانی‌های بسیار شدید همچون ونزوئلا خواهد شد که پر از ناامنی و قتل و غارت است. این راه بیشتر از همه به ضرر اقشار ضعیف و کم‌درآمد خواهد بود که ثروت و دارایی‌های با ارزش کمتری دارند. به‌طور خلاصه اگر این راه اجرا شود، فاتحه اقتصاد کشور را باید خواند!

۵- حذف یا کاهش شدید خدمات عمومی مثل بیمارستان، مدرسه، واکسن رایگان و از این قبیل: این راه هم بیش از همه به ضرر اقشار کم‌درآمد می‌شود که از خدمات عمومی استفاده می‌کنند و مجبور خواهند شد چند برابر پول دریافتی را خرج موضوعات اولیه مثل درمان، آموزش و… کنند.

۶- فروش دارایی‌ها و سرمایه‌های دولت و کشور: این راه هم مثل این است که کسی خانه و فرش زیرپایش را بفروشد و خرج سفر تفریحی و چلوکباب کند.

علاوه‌بر این راه‌حل‌های عملیاتی و قابل اجرا، یکسری راه‌حل‌های‌ تخیلی هم می‌توان اضافه کرد. راه‌هایی مثل افزایش بهره‌وری، جلوگیری از فرار مالیاتی و از این قبیل که کار یک‌سال و دو سال نیست و زمان‌بر است. اما نکته اینجاست کسانی که با وعده یارانه بیشتر رای می‌دهند، چنین صبری ندارند و از فردای انتخابات، یارانه سه برابری‌‌شان را می‌خواهند. بنابراین خواهش از شما خواننده محترم این است که این موارد را با مردمی که به این وعده‌ها دلخوش کرده‌اند، در میان بگذارید.

پی نوشت:

ذکر دو نکته درباره این مقاله لازم است. ماهیت عوام‌فریبانه وعده‌های داده شده و مخاطبانی که جذب آنها می‌شوند، این الزام را ایجاد می‌کند که برای پاسخگویی به آنها از زبانی بسیار ساده و البته مبتنی‌بر علم اقتصاد استفاده کنیم. بنابراین این مقاله اولا در نهایت اختصار بیان شد. ثانیا تعمدا و مسامحتا به جای عباراتی چون افزایش پایه پولی و ابرتورم، از کلمات بسیار ساده‌ای مثل چاپ اسکناس و گرانی شدید استفاده شد تا برای عموم مردم قابل درک

باشد.


منبع: عصرایران

واژگونی مینی بوس کولبران در مریوان با ۲۱ مصدوم

واژگونی مینی بوس کولبران در مریوان با ۲۱ مصدومفرماندار مریوان گفت: روز چهارشنبه در پی واژگونی مینی بوس کولبران در مریوان، ۲۱ نفر مصدوم شدند.

محمد شفیعی در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: بعدازظهر چهارشنبه(۱۳ اردیبهشت) مینی بوس حامل کولبران روستای مرانه در جاده سیاناو واژگون شد که در این حادثه ۲۱ نفر از کولبران زخمی شدند و توسط آمبولانس‌ به بیمارستان‌های بوعلی و فجر منتقل شدند.

وی خاطرنشان کرد: هم اکنون این مصدومان در بیمارستان‌های مریوان تحت مداوا قرار دارند.

فرماندار مریوان  شامگاه چهارشنبه  از مصدومان این حادثه در بیمارستان‌های بوعلی و فجر مریوان عیادت کرد.


منبع: عصرایران

۱۱ معدنچی همچنان محبوس هستند

مدیر کل مدیریت بحران استان گلستان گفت: پس از ۱۴ ساعت از انجام عملیات امداد و نجات بر روی معدن زمستان یورت، پیکر ۲۱ معدنچی از درون تونل به بیرون انتقال داده شدند. 

به گزارش تسنیم، صادقعلی مقدم اظهار داشت: از مجموع ۳۵ نفر محبوس شده در معدن زمستان یورت، ۲۱ نفر به علت انفجار گاز متان و نشست گاز منوکسید کربن در داخل تونل و کم اکسیژنگی، دچار خفگی شدند و جان خود را از دست دادند. 

وی تصریح کرد: ۱۱ نفر دیگر از معدن‎چیان در داخل  ۲ کارگاه معدن زغال سنگ فعالیت داشتند که هنوز از وضعیتشان خبری نیست. 

مدیر کل مدیریت بحران گلستان افزود: تا مشخص شدن وضعیت آخرین معدنچی عملیات امداد ادامه خواهد داشت. 

ظهر دیروز چهارشنبه ‌در معدن زغال‌سنگ آزادشهر انفجاری شدید رخ داد و سبب تخریب بخشی از این معدن شد که متأسفانه تعدادی از کارگران مشغول به کار در آن مجروح و تعداد زیادی در تونل‌های معدن محبوس شده‌اند که اطلاع دقیقی از وضعیت آنها در دسترس نیست. 

بر اثر این حادثه دردناک ۳ روز عزای عمومی در استان گلستان اعلام شده است.


منبع: عصرایران

ساخت گردنبند مغناطیسی برای مهار آپنه خواب

مبتکران یک گردنبند مغناطیسی جدید می‌گویند، اختراع آنها می­‌تواند راهکاری مستمر برای جلوگیری از آپنه خواب باشد.

به گزارش ایسنا به نقل از دیلی‌میل، این ابزار که مجهز به یک آهنرباست، روی آهنربای دیگری که در استخوان لامی(استخوان نعلی شکل موجود در گلو) کاشت شده، قرار می­‌گیرد. وقتی بیمار حین خوابیدن گردنبند را می‌­پوشد، قدرت این دو آهنربا، دریچه­‌های هوا را باز نگه می­‌دارد.

آهنرباهای نئودیمیوم که در ساخت سامانه جدید به کار رفته­‌اند، محکم­‌ترین آهنرباهای موجود در بازارند و نسخه­‌های بزرگ­ترشان در تولید مولدهای توربین­‌های بادی و موتورهای خودروهای الکتریکی و هیبریدی به کار می­‌روند.

گردبند جدید که Magnap system نام دارد، دارای دو آهنربانی نئودیمیومی است که یکی از آن­ها در استخوان لامی (واقع بین فک و غضروف تیروئید) کاشت می­‌شود. این تنها استخوان گلوی انسان است که به استخوان دیگری متصل نیست.

گفته می­‌شود آزمایش این فناوری بر روی بیماران آمریکایی تا اواخر سال آینده میلادی ادامه دارد.

ابزار موجود در بازار به نام «فشار دریچه هوای مثبت مستمر» (CPAP) استفاده وسیعی بین مردم دارد و از طریق یک ماسک، دریچه هوا را باز نگه می‌­دارد؛ با این حال بسیاری از کاربران در پوشیدن آن با مشکل مواجهند زیرا ممکن است موجب برهم زدن آرامش و سوزش پوست شود.

آپنه خواب، اختلالی شایع است که ۱٫۵ میلیون انگلیسی با آن دست به گریبانند. این عارضه موجب شل شدن بافت گلو می­‌شود و در نتیجه، تنفس فرد را مختل و موجب خرناس می­‌شود.

آپنه علاوه بر تاثیر گذاشتن بر کیفیت زندگی شخص ممکن است خطر ابتلا به فشار خون بالا، سکته مغزی یا حمله قلبی را افزایش دهد زیرا افت ناگهانی عرضه اکسیژن به خون به سیستم گردش خون فشار وارد می­‌کند.


منبع: عصرایران

تضمین سلامت زانوها با کاهش وزن

اضافه وزن حتی به اندازه چند کیلوگرم ممکن است برای زانوها مضر باشد.

به گزارش مهر، افراد چاق و دارای اضافه وزن که ۵ درصد یا بیشتر از وزن شان را در طول چهار سال از دست دادند شاهد فرسایش کمتر غضروف زانو خود در مقایسه با کسانی بودند که وزن شان ثابت باقی مانده بود.

دکتر الکساندرا گرسینگ، سرپرست تیم تحقیق از دانشگاه کالیفرنیا، در این مورد می گوید: «مطالعه ما نشان می دهد که تغییر در سبک زندگی نظیر کاهش وزن می تواند روند فرسایش مفصل زانو را در بیماران در معرض آرتروز کُند نماید.»

به گفته وی، «همین روند موجب کاهش روند تشدید علائم نظیر درد و ناتوانی هم می شود.»

آرتروز یکی از دلایل اصلی ناتوانی در حرکت در سراسر جهان است. به گفته محققان، وزن اضافی با تحمیل وزن بر زانوها می تواند منجر به آرتروز شود و احتمالا نیاز به تعویض مفصل وجود دارد.

بعلاوه در افراد دارای اضافه وزن تغییراتی در نوع راه رفتن شان ایجاد می شود که می تواند بر مفصل زانو تاثیر گذارد. همچنین این افراد دارای میزان پروتئین بیشتری در خون شان هستند که موجب بروز التهاب در مفاصل شده و ریسک پوکی استخوان را افزایش می دهد.

در این مطالعه، گرسینگ و همکارانش داده های حدود ۶۴۰ فرد چاق و دارای اضافه وزن را که مبتلا به پوکی استخوان خفیف یا در معرض آن بودند جمع آوری کردند. میانگین سنی این افراد ۶۹ سال بود.

شرکت کنندگان به سه گروه تقسیم شدند: گروهی که بیش از ۱۰ درصد وزن بدن شان را از دست دادند؛ گروهی که ۵ تا ۱۰ درصد وزن بدن شان را از دست دادند؛ و گروهی که وزن شان ثابت باقی مانده بود.

در طول ۴۸ ماه، محققان دریافتند بیمارانی که ۵ درصد از وزن شان کاهش یافته بود در مقایسه با افرادی که وزن شان ثابت مانده بود میزان فرسایش غضروف شان کمتر بود. در بین بیمارانی که ۱۰ درصد وزن شان کم شده بود فرسایش غضروف به مراتب کمتر بود.

محققان تاکید می کنند کاهش وزن نقش حفاظتی برای مفصل زانوها داشته و روند فرسایش آنها را کُند می نماید.


منبع: عصرایران

۵ نشانه هشدار دهنده زوال عقل

یکی از بارزترین نشانه های زوال عقل کاهش توانایی در انجام و تکمیل وظایف روزمره است. ممکن است فرد مبتلا به زوال عقل قادر به یافتن مسیر همیشگی خود نباشد و یا چگونگی انجام بازی مورد علاقه خود را فراموش کند.

همانند بیشتر بیماری هایی که
به شدت عملکرد شناختی را تحت تاثیر قرار می دهند، زوال عقل نیز یک وضعیت غم انگیز
محسوب می شود.

5 نشانه هشداردهنده زوال عقل

به گزارش گروه سلامت عصر ایران
به نقل از “پاور آو پازیتیوتی”، زوال عقل یک اصطلاح کلی برای افت توانایی
ذهنی به میزانی است که در زندگی روزانه فرد تداخل ایجاد می کند. از دست دادن حافظه
و بیماری آلزایمر – رایج‌ترین نوع زوال عقل – دو نمونه از این دست هستند. زوال عقل
به طور کلی شامل کاهش تدریجی مهارت های حافظه، تفکر و استدلال می شوند.

زوال عقل به خودی خود یک
بیماری خاص نیست. در عوض، این اصطلاح برای نشانه های گسترده ای مد نظر قرار می
گیرد که ممکن است به یک اختلال شناختی شدید اشاره داشته باشند. به واسطه ماهیت
پیچیده این اختلال، زوال عقل می تواند تنها توسط یک پزشک متخصص، به طور معمول
متخصص مغز و اعصاب، تشخیص داده شود.

انواع زوال عقل

همان گونه که اشاره شد،
بیماری آلزایمر شایع‌ترین نوع زوال عقل است و ۶۰ تا ۸۰ درصد تمامی موارد را شامل
می شود. بیماری آلزایمر یک اختلال مرگبار است که سلول های مغز و قابلیت شناختی را
خنثی می سازد.

دومین دلیل شایع زوال عقل به
نام زوال عقل عروقی شناخته می شود و نوعی از زوال عقل است که در نتیجه سکته مغزی
شکل می گیرد. سکته مغزی زمانی رخ می دهد که جریان خون به سمت مغز قطع شده یا کاهش
می یابد. عدم ارسال اکسیژن و مواد مغذی کافی به مغز موجب مرگ سلول های مغز می شود.
سکته مغزی می تواند در نتیجه یک شریان مسدود شده (سکته مغزی ایسکمیک) یا به واسطه
نشت یا ترکیدن یک رگ خونی (سکته مغزی هموراژیک) رخ دهد.

نشانه های بالقوه زوال عقل

دشواری در برنامه ریزی یا حل
مشکلات

برخی افراد مبتلا به زوال
عقل تغییرات ناگهانی در توانایی خود برای توسعه و دنبال کردن یک برنامه را تجربه
می کنند. به عنوان مثال، انجام برخی وظایف ساده مانند پیگیری وضعیت حساب بانکی یا پیروی
از یک دستورالعمل برای آنها به فعالیتی بسیار پیچیده تبدیل می شود. همچنین، در طول
آغاز زوال عقل افزایش مشکلات در حفظ تمرکز شایع هستند.

دشواری در انجام وظایفی آشنا 

یکی از بارزترین نشانه های
زوال عقل کاهش توانایی در انجام و تکمیل وظایف روزمره است. ممکن است فرد مبتلا به
زوال عقل قادر به یافتن مسیر همیشگی خود نباشد و یا چگونگی انجام بازی مورد علاقه
خود را فراموش کند. به طور معمول، اجرای کاری همیشگی عمیقا در فعالیت نورونی ریشه
دارد و یک نفر می تواند بدون فکر کردن کاری را انجام دهد. هر گونه تغییر قابل
مشاهده در توانایی فرد برای انجام وظایف روزمره باید به دقت بررسی شود.

مشکلات جدید هنگام برقراری
ارتباط

افراد مبتلا به زوال عقل اغلب
در دنبال کردن یک گفتگو دچار مشکل می شوند. آنها ممکن است به تعامل خاتمه دهند،
این که درباره چه چیزی صحبت کرده اند را فراموش کنند و حرف های پیشین خود را تکرار
کنند، یا هیچ ایده ای برای ادامه گفتگو نداشته باشند. چالش های واژگانی از جمله
ناتوانی در یافتن واژه درست نیز شایع هستند.

کناره گیری از فعالیت های
اجتماعی یا کاری

هنگامی که یک نفر چالش های
شناختی که به واسطه زوال عقل شکل می گیرند را تجربه می کند، ممکن است به تدریج خود
را از فعالیت های کاری یا اجتماعی کنار بکشد. بخشی از این کناره گیری و انزوا ممکن
است با تغییرات شخصیتی، ترس، یا عدم پذیرش مرتبط باشد.

از دست دادن حافظه مخل زندگی
روزمره

بار دیگر عامل کلیدی «مخل
زندگی روزمره» است. فراموشی برای همه ما رخ می دهد، اما به ندرت این فراموشی ها به
طور قابل توجهی زندگی روزانه را فلج می کنند. طی مراحل اولیه زوال عقل، فراموش
کردن اطلاعاتی که به تازگی یاد گرفته شده اند، یکی از شایع‌ترین نشانه های وجود
مشکلی زمینه ای است. از دیگر نشانه های قابل توجه مشکلات حافظه شدید می توان به
موارد زیر اشاره کرد:

– فراموش کردن تاریخ ها یا
رویدادهای مهم

– پرسش مکرر درباره اطلاعاتی
که به تازگی دریافت شده اند

– افزایش وابستگی به وسایل
کمکی حافظه

– افزایش وابستگی به دیگران
برای به یاد آوردن چیزهای مختلف

نتیجه گیری

در حال حاضر، درمان مشخصی
برای بیماری آلزایمر یا هر گونه زوال عقل پیشرونده وجود ندارد. دارو درمانی گزینه
ای در دسترس است که امکان تسکین برخی نشانه ها را فراهم می کند.

سازمان آلزایمر آمریکا شش
توصیه کلیدی برای پیشگیری از زوال عقل ارائه کرده است که شامل موارد زیر می شوند:

– سیگار نکشیدن

– حفظ فشار خون، کلسترول، و
قند خون در سطوح مناسب

– دنبال کردن یک رژیم غذایی
سالم و متعادل

– انجام ورزش

– حفظ وزن مناسب

– عدم مصرف نوشیدنی های
الکلی


منبع: عصرایران

کاهش وزن از مسیر غذای بیشتر!

مغز برای فعالیت خود به گلوکز موجود در خون متکی است و گلوکز خون از کربوهیدارت هایی که مصرف می کنید، سرچشمه می گیرد. محدود کردن بیش از اندازه مصرف کالری ها و کربوهیدارت ها مغز را تشنه انرژی می کند.

کاهش وزن و پس انداز پول
چندان با یکدیگر تفاوت ندارند. در شرایطی که برای پس انداز پول باید از هزینه های
خود کم کنید، کاهش وزن نیز نیازمند مصرف کالری کمتر است. اما آنچه برخی افراد به
آن توجه ندارند این است که کاهش بیش از اندازه کالری های دریافتی می تواند روند
کاهش وزن را متوقف کند.

وقتی برای کاهش وزن باید بیشتر غذا بخورید!

به گزارش گروه سلامت عصر ایران
به نقل از “پریونشن”، محدود کردن بیش از اندازه کالری های دریافتی
تقریبا همیشه نتیجه معکوس به همراه دارد. این به دلیل آن است که بدن انسان برای
سوزاندن کالری به کالری نیاز دارد.

غذا را می توان همانند شعله
کوچکی در نظر گرفت که برای روشن کردن شومینه از آن استفاده می کنید. غذا سوخت و
ساز شما را روشن می کند و امکان کاهش وزن را فراهم می کند. هنگامی که به میزان
کافی غذا می خورید، بدن ابتدا از غذا برای سوخت استفاده می کند، سپس آن را به چربی
تبدیل می کند تا به عنوان منبع انرژی مورد استفاده قرار بگیرد. اما محدود کردن بیش
از اندازه کالری های دریافتی، بدن را وارد حالت گرسنگی می کند و تجزیه بافت عضلانی
برای حفظ ذخایر انرژی آغاز می شود. در نهایت، این شرایط می تواند آهنگ سوخت و ساز
را کند کرده و کاهش وزن را دشوارتر سازد.

افزون بر این، دنبال کردن یک
رژیم غذایی فوق کم کالری دشوار است. به عنوان مثال، این که به میزان کافی صبحانه
نخورید، احساس گرسنگی شدید در ادامه روز را به همراه خواهد داشت و امکان پرهیز از
مصرف میان وعده های ناسالم یا پرخوری در وعده ناهار را دشوار می سازد.

در شرایطی که نیازهای کالری
با توجه به سطح فعالیت، اهداف، و جنسیت متفاوت است، بنابر گزارش موسسه ملی سلامت
آمریکا، بیشتر زنان باید حداقل ۱,۲۰۰ تا ۱,۵۰۰ کالری در روز مصرف کنند. هنگامی که
با ارقامی کمتر از این سر و کار دارید، اجرای عملکردهای بیولوژیکی که ما را سالم
نگه می دارند برای بدن دشوار می شود. در ادامه با برخی نشانه ها که به دریافت
ناکافی کالری اشاره دارند، بیشتر آشنا می شویم.

تمام مدت درباره غذا فکر می
کنید

وقتی برای کاهش وزن باید بیشتر غذا بخورید!

آیا نمی توانید روی انجام
فعالیت هایی بعد از ظهری در فهرست وظایف روزانه خود متمرکز شوید چون پیوسته درباره
شام رویابافی می کنید؟ این می تواند نشانه ای از مصرف ناکافی غذا باشد. مصرف میان
وعده های سالم بین وعده های غذایی اصلی می تواند به دریافت کالری روزانه کمک کند و
به تمرکز روی چیزهای دیگر جز غذا کمک کند. برای رفع گرسنگی و پیشگیری از پرخوری،
مصرف مواد غذایی سرشار از پروتئین به همراه مواد غذایی حاوی فیبر توصیه می شود.

وعده های غذایی اصلی یا میان
وعده های خود را نادیده می گیرید

وقتی برای کاهش وزن باید بیشتر غذا بخورید!

صبحانه نخوردن (یا تنها
نوشیدن قهوه به عنوان صبحانه) و گرسنگی کشیدن تا ناهار عامل کلیدی در کاهش وزن
محسوب نمی شود. شما باید بر میزان کالری دریافتی خود به منظور کاهش وزن نظارت
داشته باشید، اما از نظر روانی اگر دریافت کالری را بیش از اندازه محدود سازید، به
طور مداوم احساس محرومیت خواهید کرد. و این شرایطی است که احتمال شکستن رژیم غذایی
و پرخوری را افزایش می دهد.

اگر به غذا خوردن نسبتا منظم
عادت داشته اید، دنبال کردن یک رژیم غذایی که شما را تنها به سه وعده غذایی کوچک
در روز محدود می کند، موجب می شود تا با هوس مصرف مواد غذایی بیشتر درگیر باشید.
برای باقی ماندن در مسیر کسب اهداف کاهش وزن خود باید سه وعده غذایی اصلی و دو
میان وعده را برنامه ریزی کنید، و به منابع کالری سالم مانند محصولات تازه، گوشت
بدون چربی، چربی های سالم و غلات کامل متکی باشید.

در دوره های قاعدگی شما
اختلال ایجاد شده است

وقتی برای کاهش وزن باید بیشتر غذا بخورید!

اگر با آهنگی سالم روند کاهش
وزن را دنبال کنید، نباید تغییراتی خاص در چرخه های قاعدگی خود را شاهد باشید. اما
اگر به میزان کافی کالری مصرف نکنید این شرایط می تواند موجب قاعدگی های نامنظم
شود و حتی ممکن است از وقوع آنها جلوگیری کند زیرا بدن از چربی کافی برای تولید
هورمون های جنسی که محرک چرخه قاعدگی هستند، برخوردار نیست.

سردردهای شدید را تجربه می
کنید

وقتی برای کاهش وزن باید بیشتر غذا بخورید!

مغز برای فعالیت خود به
گلوکز موجود در خون متکی است و گلوکز خون از کربوهیدارت هایی که مصرف می کنید، سرچشمه
می گیرد. محدود کردن بیش از اندازه مصرف کالری ها و کربوهیدارت ها مغز را تشنه
انرژی می کند. احساس لرزش، سرگیجه، و سبکی سر یا تجربه سردردهای بی دلیل می تواند
نشانه هایی از مصرف ناکافی غذا و افت بیش از اندازه قند خون باشند. تنها کافی است
کالری ها و کربوهیدارت های بیشتری به رژیم غذایی خود اضافه کنید تا از سردرد
جلوگیری کرده و روند کاهش وزن با سرعت بیشتری دنبال شود.

فکر کار کردن موجب می شود تا
به خوابیدن فکر کنید

وقتی برای کاهش وزن باید بیشتر غذا بخورید!

این که فکر کردن درباره
انجام کاری موجب می شود تا به خواب خوابیدن فکر کنید، ممکن است نشانه ای از این
باشد که به اندازه کافی کالری دریافت نمی کنید. هنگامی که به اندازه کافی انرژی
مصرف نمی کنید، تمام مدت با احساس خستگی درگیر خواهید بود که محرک خوبی برای خواب
است.

فوق العاده تحریک پذیر شده اید

وقتی برای کاهش وزن باید بیشتر غذا بخورید!

اگر پیش از خوردن شام بیش از
اندازه صبر کرده اید، می دانید با حس ناخوشایند گرسنگی آشنا هستید. گرسنگی کشیدن
بیش از اندازه می تواند شما را عصبانی کند که ترکیبی ناخوشایند محسوب می شود.
شرایطی مشابه هنگامی که کالری های دریافتی را بیش از اندازه محدود می کنید، رخ می
دهد.

در حقیقت، برخی پژوهش ها
نشان داده اند که رژیم های غذایی سخت با رفتار عصبانی‌تر مرتبط هستند. اگر در تلاش
برای کاهش وزن خود هستید باید به میزانی کالری های دریافتی را کاهش دهید که موجب
لاغری شما شود و نه این که خلق و خوی شما را تغییر دهد.

وعده های غذایی رضایت شما را
جلب نمی کنند

وقتی برای کاهش وزن باید بیشتر غذا بخورید!

محدود کردن خود به مصرف
سالاد برای شام می تواند احساس گرسنگی را در شما حفظ کرده و به مصرف غذای بیشتر تمایل
داشته باشید. اما اگر به همراه سالاد از غلات کامل، چربی های سالم و پروتئین بدون
چربی به میزان کافی استفاده کنید، احتمال کمتری خواهد داشت تا تمایلی به مصرف دسر
نیز داشته باشید. افزون بر این، مواد مغذی مورد نیاز بدن را فراهم می کنید. کنترل
اندازه وعده غذایی به معنای وعده های غذایی کوچک نیست، بلکه به معنای توجه بیشتر
به مواد غذایی سالم و کاهش مصرف مواد غذایی ناسالم است.


منبع: عصرایران

پاسخ وزارت نفت به اظهارات یک کاندیدای ریاست‌جمهوری

وزارت نفت جهت روشنگری در باره اظهارات اخیر حجت الاسلام رئیسی به قصد انتقاد و زیر سوال بردن دولت در خصوص پالایشگاه ستاره خلیج فارس، اطلاعیه‎ای منتشر کرد.

به گزاش ایسنا، متن اطلاعیه اداره کل روابط عمومی وزارت نفت به شرح زیر است:

جناب آقای رئیسی یکی از نامزدهای محترم انتخابات ریاست جمهوری در سخنرانی انتخاباتی خود به قصد انتقاد و زیر سوال بردن دولت به نکته ای درباره پالایشگاه ستاره خلیج فارس اشاره کرده اند که جای تعجب دارد و از فردی چون ایشان انتظار نمی‌رفت.

جناب رئیسی گفته‌اند: «پالایشگاه ستاره خلیج فارس در سال ٩٢ با ٧٠,۴ درصد تحویل این دولت شد و باید سال ٩٣ به بهره برداری می رسید. سوال این است که چرا سه سال تأخیر روی داده است. ما می توانستیم در این باره ١٠ هزارمیلیارد تومان صرفه جویی کنیم، پولی که کشور برای واردات صرف می کرد می توانست کمتر خرج شود.»

پیش از هر سخنی ذکر این نکته لازم است که جناب رئیسی با سوابق و اطلاعاتی که ظاهراً از فرآیند امور صنعتی دارند به خوبی واقف‌اند که میان خرج کردن پول در پروژه‌ها و رسیدن به تولید تفاوتی اساسی و بنیادین وجود دارد. به بیان روشن‌تر هزینه کردنی که منجر به تولید نشود اساساً نمی تواند ملاک قضاوت درباره واقعیت‌های یک پروژه عظیم صنعی قرار گیرد.

برای این‌که خدای ناکرده اطلاعات نادرستی که در اختیار آقای رئیسی قرار می‎دهند به باور ایشان تبدیل نشود نکاتی را جهت روشنگری به عرض می‌رسانیم.

در مرداد ١٣٩٢، پیشرفت فیزیکی ساختمان و نصب تجهیزات سه واحد اصلی فرآیندی پالایشگاه در مراحل ابتدایی قرار داشت و به ترتیب برابر با ١۴، ١٣ و ١٠ درصد بود که با احتساب خدمات مهندسی طرح و خرید تجهیزات، پیشرفت فیزیکی واحدهای فرآیندی پالایشگاه در مقطع زمانی یادشده برابر با ۴٢ درصد و با احتساب همه واحدهای یوتیلیتی پالایشگاه (آب، برق و …) برابر ۴٧,٩ بوده است که الان این پیشرفت به ٩٠.٣ درصد رسیده است.

جناب رئیسی پرسیده‌اند که چرا سه سال تاخیر روی داده است؟ مزید استحضار ایشان باید بگوییم این پروژه از سال ٨۶ که هیچ تحریمی در کار نبوده آغاز شده و به تایید اهل فن باید ظرف چهار و حداکثر ظرف پنج سال به پایان می‌رسید. حال چرا پس از ۶ سال در میانه سال ٩٢ واحدهایی که به تولید منجر می‌شده‌اند، با هزینه‌ای معادل ٣/٢ میلیارد دلار از زمان شروع طرح، فقط ۴٧ درصد پیشرفت داشته و بخش اصلی و دشوار کار که نصب و اجرا بوده در مجموع حدود ١٣ درصد پیشرفت داشته باشد، پرسشی است که اتفاقاً مشاوران جناب رئیسی که در آن زمان بر مسند مدیریت نفت بودند باید آن را پاسخ دهند! بد نیست مردم شریف ایران بدانند اکنون نیز که به یاری خداوند تولید بنزین از این پالایشگاه آغاز شده، تکمیل کارهای باقی‌مانده، به یکسال کار شبانه‌روزی و صرف هزینه‌های سنگین نیاز دارد در حالی‌که کل طرح می‌بایست تا سال ٩١ و با هزینه‌ای کمتر از سه میلیارد دلار به پایان می‌رسید!

بهتر بود آقای رئیسی از مشاورانشان پاسخ می‌خواستند که چرا پروژه در اختیارشان از سال ٨۶ تا ٩٢ فقط ۴٧ پیشرفت داشته و چرا  سه بار کل پیمانکارانش تغییر کرده‌اند؟! تغییراتی که هر یک به مثابه زلزله‌ای هشت ریشتری بوده و پروژه را با یک درهم ریختگی مدیریتی مواجه کرده بود؟!

در دوره جدید بود که، مدیران شرکت ستاره خلیج فارس و قرارگاه خاتم الانبیاء نهایت صبر و حوصله را برای گره گشایی از کار فروبسته این پالایشگاه از خود نشان دادند.

اگر مشاورانی که جناب آقای رئیسی به خدمت گرفته‌اند، صادقانه  اطلاعات بدهند، بی‌گمان ایشان فردی نیستند که برای چند رأی وارد موضوعات و مباحثی شوند که از مدار انصاف خارج است.

پاسخ پرسش‌های آقای رئیسی را مشاورانشان که چنین معجزاتی داشتند باید بدهند و برای مردم روشن کنند چرا در سال‌هایی که در دولت گذشته بر مصدر امور بودند پروژه‌ها را مطابق آنچه اکنون آقای رئیسی می‌گویند در مدت استاندارد به پایان نرساندند و بیشتر اوقاتشان را صرف بخش جذاب کار یعنی خریدهای خارجی کردند؟!

چنانچه جناب آقای رئیسی توضیحات دولت و مقام‌های وزارت نفت را درباره این پروژه عظیم باور ندارند ایشان را که اعلام کرده‌اند حل معضلات کشور را نباید جناحی کرد، توصیه می کنیم فرای حلقه مشاورانشان که حب و بغضی آشکار با دولت و مدیران وزارت نفت دارند، از برادرانمان در قرارگاه خاتم الانبیاء واقعیت آن‌چه در این پروژه گذشته است را جویا شوند آن‌گاه درخواهند یافت که پروژه ستاره خلیج فارس که بی‌تردید می‌توانست به عنوان مصداق «فاجعه مدیریت پروژه» در دانشگاه‌ها مثال زده شود، چگونه به اینجا رسید و صد البته نقش برجام در تسریع کارها چه بود؟!


منبع: عصرایران