نتانیاهو سند سیاسی جدید حماس را پاره کرد و در سطل زباله انداخت (+عکس)

نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی سند سیاسی جدید جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) را سندی «سراسر نفرت و انزجار» دانست و آن را پاره کرد.

به گزارش ایسنا، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در سخنانی که فایل ویدیوئی آن هم توسط رسانه‌ها منتشر شده، اعلام کرده است که جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) با این سند سعی در فریب جهانیان دارد.

نتانیاهو سند سیاسی جدید حماس را پاره کرد و در سطل زباله انداخت (+عکس)

وی افزود: سند حماس کاملا بر روی واقعیت‌ها سرپوش گذاشته و عنوان کرده است که اسرائیل هیچ گونه حق موجودیتی ندارد و هر سانتی‌متر از سرزمین فلسطین به فلسطینیان بازگردانده خواهد شد.

نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی همچنین تأکید کرد:‌ حماس جز به نابودی اسرائیل راضی نخواهد شد.

وی در ادامه گفت: چرا حماس می‌گوید که بر روی تشکیل کشور فلسطینی کوچک اجماع نظر وجود دارد؟ هدف این جنبش نابودی اسرائیل است. آنها تشکیل کشور را هم برای نابودی اسرائیل می‌خواهند.

نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی سند سیاسی جدید جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) را به شدت مورد حمله قرار داده و رسانه‌هایی را که گفته بودند حماس موضعی معتدلانه در پیش گرفته، مورد انتقاد قرار داد.

نتانیاهو اظهار کرد: بر خلاف تحلیل‌های رسانه‌های جهانی مبنی بر این که حماس روند اعتدال در پیش گرفته است، در حقیقت این جنبش خواستار نابودی اسرائیل است و نمی‌خواهد از ذره‌ای از خاک فلسطین چشم‌پوشی کند و هیچ راه‌حلی را به غیر از نابودی اسرائیل قبول ندارد.

نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در پایان این فایل ویدیوئی نسخه‌ای از سند سیاسی حماس را پاره کرد و در سطل آشغال انداخت.


منبع: عصرایران

درآمد ۸ میلیارد دلاری ایران از ورود گردشگران در سال ۹۵

براساس آمار سال گذشته بیش از۶میلیون گردشگر خارجی به ایران آمدند که این میزان در مقایسه با سال ماقبل افزایش بیش از ۲ میلیون نفری را نشان می دهد.

رئیس کمیسیون گردشگری، اقتصاد ورزش واقتصاد هنر اتاق بازرگانی، صنایع و معادن ایران گفت: سال ۹۵ بیش از ۶ میلیون گردشگر خارجی وارد ایران شدند که حاصل آن ورود ۸ میلیارد دلار ارز به کشور بود.

احمداصغری قاجاری که به آبادان سفر کرده است، شامگاه یکشنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: براساس آمار سال گذشته بیش از۶میلیون گردشگر خارجی به ایران آمدند که این میزان در مقایسه با سال ماقبل افزایش بیش از ۲ میلیون نفری را نشان می دهد.

وی اظهار داشت: با ورود این تعداد گردشگر به کشور در سال گذشته، هشت میلیارد دلار درآمد عاید کشورمان شد و پیش بینی می شود با اصلاح و تامین زیر ساخت های مورد نیاز صنعت گردشگری این صنعت بیش از گذشته رونق گیرد.

رئیس کمیسیون گردشگری، اقتصاد ورزش و اقتصاد هنر اتاق بازرگانی ایران گفت:کشورمان جزو ۱۰ کشور گردشگری جهان است و با تامین زیرساخت های گردشگری و توجه به نیازهای مشتریان می توان آمار ورود گرشگران به کشور را افزایش داد.

اصغری قاجاری ادامه داد:امنیت گردشگران در ایران بسیار بالا است به طوری که گردشگران کشورهای مختلف توانایی انجام کارها و برنامه های شخصی خود در جای جای ایران را دارند.

وی تصریح کرد:کمیسیون های گردشگری ایران برای جذب گردشگر و آسان سازی تامین ملزومات گردشگران باید در استان ها بستر ها و زیرساخت ها را فراهم کنند.

رئیس کمیسیون گردشگری،اقتصادورزش و اقتصاد هنر اتاق بازرگانی ایران درخصوص مشکلات خوزستان در جذب گردشگر خارجی نیز تصریح کرد:باید بررسی کرد تا بدانیم نبود انگیزه ورود انبوه گردشگران به این استان چیست زیرا این استان هنوز به نقطه اوج خود نرسیده است.

وی گفت:به این باور رسیدیم که جاذبه های توریستی برای جذب گردشگر درمنطقه خوزستان بسیار بالاست که از جمله می توان به دزفول با توجه به سه ثبت یونسکویی اشاره کرد.

اصغری قاجاری تصریح کرد:استان خوزستان به خصوص در شمال این استان، جاذبه های با انگیزه ای همانند چغازنبیل، سازه های آبی شوشتر و شوش دارد ولی زیرساخت های آن فراهم نیست و نمی توان با این وضعیت مورد استقبال گردشگران قرار گیرد.

وی اظهار داشت:اگر باور ما این است که صنعت گردشگری باید جایگزین صنعت نفت شود باید همت عالی داشته باشیم.

اصغری قاجاری به گردشگران صنعتی، زیارتی، فرهنگی، پزشکی اشاره کرد و دلیل این اتفاق مهم را وجود امنیت در کشور دانست و گفت:امن ترین کشور در جهان جمهوری اسلامی ایران است به همین دلیل گردشگر با خیالی آسوده در منطقه ای همانند کویر زندگی می کند بدون آنکه مشکلی برای آنها رقم بخورد.

وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به بازگشایی اتاق اکو در خوزستان نیز افزود:تمرکز بیشتر تاجران در ایران به کشور عراق است و برای اینکه افزایش صادرات را داشته باشیم درخواست شد تعدادی از اعضای اتاق بازرگانی استان خوزستان در اتاق ایران و اکو عضو شوند تا از این پتانسیل برای ظرفیت استان خوزستان استفاده شود.


منبع: عصرایران

اقساط وام‌های جدید مسکن (+جدول)

ارقامی که به تازگی و با مصوبه شورای پول واعتبار به مبلغ وام مسکن اضافه شده، با توجه به اینکه تغییری در نرخ سود بازپرداخت وجود ندارد همچنان اقساط و سودهای سنگینی را برای متقاضیان رقم‌ می‌زند.

به گزارش ایسنا، شورای پول واعتباری در هفته گذشته با پیشنهادات مطرح شده از سوی بانک مرکزی مصوباتی در رابطه با وام مسکن داشت. در اهم این تغییرات تصمیم به افزایش مبلغ وام از طریق خرید اوراق در بورس گرفته شد و مبلغ فعلی وام به صورت انفرادی و زوجین برای هر نفر تا ۱۰ میلیون تومان افزایش یافت.  

 تا پیش از این متقاضیان وام بدون سپرده می‌توانستند از طریق خرید اوراق در بازار بورس و بر اساس مناطق جغرافیایی خود نسبت به دریافت این تسهیلات اقدام کنند. این تسهیلات به صورت انفرادی در تهران ۶۰ میلیون تومان، مراکز استانها و شهرهای بالای ۲۰۰ هزار نفر جمعیت تا ۵۰ میلیون و سایر مناطق ۴۰ میلیون تومان بود. همچنین برای زوجین نیز به ترتیب مناطق ۱۰۰ میلیون، ۸۰  میلیون و ۶۰ میلیون تومان تعیین شده بود که با مصوبه اخیر شورا به ازای هر نفر تا ۱۰ میلیون تومان اضافه خواهد شد.

در حالی هنوز جزئیات این مصوبه و سازوکار دریافت وام‌های جدید از سوی بانک مرکزی و بانک مسکن تعیین و اعلام نشده است که با توجه به سود فعلی ۱۷.۵ درصدی که برای بازپرداخت وام از طریق اوراق وجود داشته و دوره بازپرداختی تا سقف ۱۲ سال، می توان حدود اقساط و سود پرداختی را تعیین کرد.  

از سویی دیگر متقاضیان دریافت تسهیلات مسکن از این محل باید به ازای هر ۵۰۰ هزار تومان از وام مورد نظر، یک برگ اوراق تهیه کنند. در حال حاضر قیمت هر برگ اوراق حدود ۷۲ هزار تومان است که صاحب وام باید هزینه پرداخت آن را نیز تامین کند.

اما بر اساس مصوبه جدید شورای پول و اعتبار، متقاضیان دریافت وام مسکن می توانند وام جعاله را نیز دریافت کنند. مبلغ وام جعاله تا پیش از  این ۱۰ میلیون تومان بود که با تصمیم اخیر شورا به ۲۰ میلیون تومان افزایش یافته و می‌توان در کنار مبلغ اصلی وام برای دریافت آن نیز اقدام کرد.

در این تصمیم‌گیری تاکید بر این است که در کنار بانک مسکن، بانک های تجاری نیز برای پرداخت وام های جدید اقدام کنند. این در حالی است که پیش‌تر هم شورای پول اعتبار پرداخت وام تا سقف ۶۰ میلیون تومان را برای بانک‌های تجاری آزاد اعلام کرده بود، اما هیچ گزارشی در مورد اقدام بانک‌های تجاری برای پرداخت وام مسکن وجود نداشت و اقدامی نکردند. بنابراین به نظر می‌رسد این بار هم  بانک مسکن است که باید محور اصلی پرداخت وام‌های افزایش یافته جدید باشد.

جدول اقساط وام جدید(ارقام به تومان)

شرح مبلغ قبلی مبلغ جدید اقساط سود وام مجموع بازپرداخت در ۱۲ سال تعداد اوراق مورد نیاز هزینه فعلی خرید اوراق
تهران(انفرادی) ۶۰.۰۰۰.۰۰۰ ۷۰.۰۰۰.۰۰۰ ۶۴۰.۰۰۰ ۶۸.۰۰۰۰.۰۰۰ ۱۳۸.۰۰۰.۰۰۰ ۱۴۰ ۱۰.۰۸۰.۰۰۰
مراکز استان و شهرهای بالای ۲۰۰ هزار نفر جمعیت(انفرادی) ۵۰.۰۰۰.۰۰۰ ۶۰.۰۰۰.۰۰۰ ۵۴۸.۰۰۰ ۵۸.۰۰۰.۰۰۰ ۱۱۸.۰۰۰.۰۰۰ ۱۲۰ ۸.۶۴۰.۰۰۰
سایر مناطق شهری(انفرادی) ۴۰.۰۰۰.۰۰۰ ۵۰.۰۰۰.۰۰۰ ۴۵۰.۰۰۰ ۴۸.۰۰۰.۰۰۰ ۹۸.۰۰۰.۰۰۰ ۱۰۰ ۷.۲۰۰.۰۰۰
تهران(زوجین) ۱۰۰.۰۰۰.۰۰۰ ۱۲۰.۰۰۰.۰۰۰ ۱.۱۰۰.۰۰۰ ۱۱۶.۰۰۰.۰۰۰ ۲۳۶.۰۰۰.۰۰۰ ۲۴۰ ۱۷.۲۸۰.۰۰۰
مراکز استان و شهرهای بالای  ۲۰۰هزار نفر جمعیت(زوجین) ۸۰.۰۰۰.۰۰۰ ۱۰۰.۰۰۰.۰۰۰ ۹۱۵.۰۰۰ ۹۷.۰۰۰.۰۰۰ ۱۹۷.۰۰۰.۰۰۰ ۲۰۰ ۱۴.۴۰۰.۰۰۰
سایر مناطق شهری(زوجین) ۶۰.۰۰۰.۰۰۰ ۸۰.۰۰۰.۰۰۰ ۷۳۰.۰۰۰ ۷۸.۰۰۰.۰۰۰ ۱۵۸.۰۰۰.۰۰۰ ۱۶۰ ۱۱.۵۲۰.۰۰۰


منبع: عصرایران

مسمومیت ۲۶۰ دانشجو در یزد

مسمومیت غذایی، ۲۶۰ دانشجوی یزدی را راهی بیمارستان کرد.

دکتر پیرحسین کولیوند، سرپرست سازمان اورژانس کشور در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به این حادثه گفت: به دنبال گزارش این موضوع به اورژانس در ساعت ۵:۰۵ صبح امروز، ۱۴ دستگاه آمبولانس و یک دستگاه اتوبوس آمبولانس به محل اعزام شدند.

وی با اشاره به مسمومیت غذایی ۲۶۰ دانشجو خوابگاه دانشجویی (آقایان) یزد – خیابان منتظر فرج افزود: عوامل اورژانس اقدامات لازم را برای در محل حادثه انجام دادند و همچنین مسمومین به بیمارستان‌های شهید صدوقی، شاه ولی، شهدای کارگر، گودرز، مرتاض، افشار، فرخی و سیدالشهداء این استان اعزام شدند.


منبع: عصرایران

عملیات جستجو برای یافتن ۴ زن ناپدید شده در چهارمحال و بختیاری

مدیرکل دفتر مدیریت بحران استانداری چهارمحال و بختیاری عملیات جستجو برای یافتن چهار زن ناپدید شده در شهرستان لردگان همچنان ادامه دارد. 

به گزارش  ایسنا، ستار فرهادی با اشاره به جاری شدن سیل در روستای سیدمحمد بخش منج شهرستان لردگان، اظهار کرد: ۳۰ گروه‌ امدادی از صبح امروز برای دومین روز پیاپی در حال جستجوی این چهار نفر هستند. 

وی با بیان اینکه عملیات جستجوی این چهار زن از عصر روز گذشته آغاز شده بود، افزود: عملیات در پایان شب گذشته به دلیل سخت‌گذر بودن منطقه و تارکی هوا متوقف و صبح امروز مجددا آغاز شد. 

فرهادی اضافه کرد: با وقوع سیل در این منطقه، سنگ‌های حدود ۲۰ تنی جابه‌جا شدند و با توجه به حجم زیاد گل و لای، عملیات جستجوی ناپدیدشدگان دشوارتر شده است. 

وی خاطرنشان کرد: بارش شدید باران و جاری شدن سیل موجب وارد شدن خسارت به ۱۰ خانوار روستایی این منطقه شد. 

فرهادی گفت: به زیرساخت‌های آب و برق این مناطق آسیب وارد شد و در حال حاضر برق منطقه وصل شده ولی آبرسانی به صورت سیار در حال انجام است. 

مدیرکل دفتر مدیریت بحران استانداری چهارمحال و بختیاری با بیان اینکه در پی وقوع این سیلاب تعدادی از احشام منطقه از بین رفته است، گفت: متاسفانه ۱۰۰ خانواره عشایر نیز گرفتار سیل شده که با تلاش نیروهای امدادی اسکان داده شدند. 

وی خاطرنشان کرد: در پی وقوع سیل، جادهای ارتباطی منطقه نیز آسیب دیدند.


منبع: عصرایران

۷ توصیه به بیماران قلبی برای ورزش

ورزش کردن می‌تواند از بیماری‌های قلبی و بیماری‌هایی همچون دیابت جلوگیری کند.

به‌ گزارش ‌ایسنا ‌و ‌به نقل از Healthsite، بیماران قلبی برای ورزش کردن با پزشک خود مشورت کنند و نکات ایمنی را رعایت کنند. توصیه‌های زیر می‌تواند به این افراد کمک کند.

۱. اگر مشکل قلبی دارید یا تحت درمان هستید، ورزش بسیار شدید برای شما مضر است و باید از انجام آن خودداری کنید.

۲. اگر اخیرا جراحی قلبی داشته‌اید و قصد دارید ورزش کنید بهتر است پیاده روی آغاز کنید. پیاده روی سریع موثرترین ورزش برای این افراد است. سرعت شما بهتر است چهار تا شش کیلومتر در ساعت باشد. چهار تا شش ‌هفته‌ به پیاده روی ادامه‌ دهید و بعد از آن ورزش های دیگر را آغاز کنید.

۳. اگر حق دارید در خانه یا در باشگاه ورزش کنید پنج تا شش بار در هفته ‌به مدت پنج تا ۱۰ ‌دقیقه یوگا یا ورزش‌های تنفسی انجام دهید. اگر جراحی قلبی داشته اید پنج ‌دقیقه بدن را گرم کنید و پنج ‌دقیقه نیز بدن را سرد کنید.

۴. با ورزش‌های ساده ای همچون پیاده روی سریع و شنا شروع کنید به جای آسانسور از پله استفاده کنید. هر روز ۳۰ ‌دقیقه پیاده روی کنید. مراقب فشار خون و قند خون خود باشید.

۵. می توانید ورزش هوازی و قلبی –عروقی انجام دهید، اما وزنه بلند نکنید.

۶. از ورزش‌هایی همچون شنای سوئدی دوری کنید ، زیرا فشار زیادی به قلب وارد می‌کند و می توانید حرکاتی که عضلات را تقویت می‌کنند انجام دهید.

۷. هنگام ورزش مراقب ضربان قلب خود باشید که از حداکثر ضربان قلب بالاتر نرود. حداکثر ضربان قلب از کاهش سن از عدد ۲۲۰ به دست می‌آید. بهتر است به ۷۵ درصد ضربان قلب خود برسید.


منبع: عصرایران

جزئیات فرو ریختن سن در کنسرت سالار عقیلی

سن سالن اجرای کنسرت سالار عقیلی و گروه «راز و نیاز» در شهر آمل فرو ریخت اما به کسی آسیبی نرسید.

به گزارش ایسنا، این اتفاق در پایان این کنسرت که شامگاه ۱۷ اردیبهشت برگزار شد، هنگام ادای احترام نوازندگان به مخاطبان پیش آمد.

طبق توضیح روابط عمومی این اجرا به ایسنا، دلیل فرو ریختن سن استحکام ناکافی استیج بوده است. این در حالی است که پیش از این از سوی گروه تذکراتی در این زمینه به مسئولان سالن داده شده بود.

همچنین حریر شریعت‌زاده، نوازنده پیانو، دف و همسر سالار عقیلی، در پی این اتفاق به بیمارستان رفت و چکاپ شد اما برای وی مشکلی پیش نیامد و از بیمارستان مرخص شد.

همچنین این حادثه خسارت مالی برای گروه در پی نداشت.

این اجرا برای فرهنگیان و به پاس بزرگداشت روز معلم برگزار شده بود.

سالار عقیلی در ادامه کنسرت‌های خود ۱۸ اردیبهشت در شهرستان نور به اجرا خواهد پرداخت.


منبع: عصرایران

نشانه‌های هشداردهنده افت قند خون

اگر ناگهان و بدون دلیلی مشخص با افراد دیگر تند برخورد می کنید و آستانه تحمل شما به شدت پایین آمده است، این امکان وجود دارد که به دریافت قند یا کربوهیدارت نیاز داشته باشید.

مصرف به اندازه قند یکی از
موضوعاتی است که برای حفظ سلامت باید توجه ویژه ای به آن داشته باشید زیرا مصرف
بیش از اندازه آن می تواند زمینه ساز شکل گیری برخی مشکلات جدی از جمله بیماری
دیابت شود. اما حصول اطمینان از این که قند کافی در بدن شما وجود دارد نیز بسیار
مهم است.

نشانه‌های هشداردهنده افت قند خون

به گزارش گروه سلامت عصر ایران
به نقل از “اکتیو بیت”، ذکر این نکته مهم است که اگر به بیماری دیابت
مبتلا هستید برخی داروها می توانند قند خون را به واسطه انسولین افزایش یافته که
گلوکز (قند) را پردازش می کنند، در سطوح بیش از اندازه پایین نگه دارند، به ویژه
اگر یکی از وعده های غذایی را نخورده باشید. در ادامه با برخی نشانه های قند خون
پایین (هیپوگلیسمی) بیشتر آشنا می شویم.

تحریک پذیری

اگر ناگهان و بدون دلیلی
مشخص با افراد دیگر تند برخورد می کنید و آستانه تحمل شما به شدت پایین آمده است، این
امکان وجود دارد که به دریافت قند یا کربوهیدارت نیاز داشته باشید. این نوسانات
خلقی می توانند موجب گریه هیستریک و همچنین خشم غیر قابل کنترل در برخی افراد شوند.
اگر احساس می کنید سطوح خشم شما رو به افزایش است یا شرایطی عادی بیش از حد معمول
بر شما تاثیرگذار است، مصرف یک موز یا دیگر منابع سالم قند می تواند به بهبود
وضعیت کمک کند.

تعریق

اگر در محیطی با دمای عادی و
متوسط حضور دارید، اما همچنان به شدت عرق می کنید ممکن است افت قند خون مقصر اصلی
این شرایط باشد. تعریق می تواند نشانه ای از افت قند خون خفیف – زمانی که قند خون
به زیر ۷۰ میلی گرم در هر دسی‌لیتر رسیده است – باشد.

هنگامی که قند خون افت می
کند، تعریق بیشتر مواقع در پشت گردن و خط مو صورت می گیرد. به این شرایط هنگام شب
باید توجه داشته باشید زیرا فرد ممکن است در خواب به شدت عرق کند و متوجه آن نباشد
که این شرایط به نام هیپوگلیسمی شبانه نیز شناخته می شود.

تکان و لرزش

به واسطه عدم تعادل در گلوکز
که می تواند سیستم عصبی مرکزی انسان را تحت تاثیر قرار دهد، ممکن است متوجه برخی تکان
ها و لرزش ها در بدن خود شوید. بدن برای متعادل کردن سطوح گلوکز تلاش می کند با
ترشح کاتکول آمین ها (هورمون هایی مانند دوپامین و آدرنالین) شرایط را اصلاح کند،
که به معنای تحریک تولید گلوکز است و می تواند به این نشانه ها منجر شود.

به طور معمول، دوپامین بیشتر
در بدن چیز خوبی است زیرا به عنوان یک ارتقا دهنده خلق و خو و مسکن عمل می کند. اما
اگر فعالیت ورزشی یا تجربه ای لذت بخش مانند خوردن شکلات نداشته اید باید مراقب
این لرزش ها و تکان ها باشید.

سرگیجه

اگر با افت قند خون خفیف
مواجه باشید، احتمال تجربه سرگیجه چندان عجیب نیست، به ویژه اگر به بیماری دیابت
مبتلا باشید. بیماران مبتلا به دیابت ممکن است سرگیجه ناگهانی را تجربه کنند که می
تواند با افزایش ناگهانی دمای بدن همراه باشد و می تواند شرایطی هشدار دهنده باشد.

در زمان وقوع چنین حالتی، فرد
باید به دیگران اطلاع دهد که به بیماری دیابت مبتلا است تا کمک دریافت کرده و در
بهترین حالت یک خوراکی به شما داده شود تا سطوح گلوکز خون افزایش یابد.

در شرایطی که قند خون پایین
می تواند موجب احساس سرگیجه شود، دلایل دیگری نیز می توانند در این زمینه موثر
باشند که دمای بیش از اندازه بالا، کم آبی بدن، یا واکنش به دارو از آن جمله هستند.

از دست دادن تمرکز

مغز به طور ویژه نسبت به افت
سطوح گلوکز حساس است و ممکن است در این شرایط در حفظ تمرکز روی یک موضوع یا درک
صحبت های فردی دیگر که موضوعی را برای شما توضیح می دهد، دچار مشکل شوید. این
ناتوانی در تمرکز ممکن است از خستگی بیش از اندازه ناشی شود، اما بیشتر مواقع می
توان با دریافت قند آن را اصلاح کرد. مصرف خوراکی هایی که از محتوای متعادل
پروتئین ها و چربی ها سود می برند به جای مصرف کلوچه یا شکلات توصیه می شود.

پرش های عضلانی

پرش عضلانی می تواند یکی از
نشانه های افت قند خون خفیف باشد – زمانی شکل می گیرد که قند خون به زیر ۴۰ میلی
گرم در هر دسی‌لیتر برسد. پرش های عضلانی کاملا غیر ارادی هستند و از این رو امکان
متوقف کردن آنها وجود ندارد.

جدا از قند خون پایین، پرش
های عضلانی می توانند نشانه ای از مصرف بیش از اندازه کافئین باشند و بر همین اساس
شاید به کاهش مصرف قهوه و تمرکز بر مصرف کربوهیدارت های پیچیده نیاز باشد.

از دست دادن هوشیاری

افرادی که هوشیاری خود را از
دست می دهند، متوجه این نشانه نمی شوند، از این رو نشانه های هشدار دهنده دیگر به
ویژه اگر به دیابت مبتلا هستید، نباید نادیده گرفته شوند. هیپوگلیسمی دیابتی می
تواند به تشنج نیز منجر شود که نه تنها برای خود بیمار بلکه برای کل افراد درگیر
می تواند وضعیتی وحشتناک باشد. در موارد نادر، هیپوگلسمی دیابتی می تواند مرگبار
نیز باشد.

مصرف قرص گلوکز به عنوان یک
راه حل کوتاه مدت برای بیماران دیابتی می تواند به تنظیم قند خون کمک کند.


منبع: عصرایران

هر روز چقدر میوه بخوریم؟

برخی از افراد نگران قند میوه هستند و تردید دارند که خوردن زیاد میوه برایشان مضر است یا نه. بنابراین هر روز چند وعده میوه باید بخوریم؟

تبیان نوشت:‌ «میوه، بخش مهمی از یک رژیم غذایی سالم است. در واقع رژیم‌هایی که مقدار زیادی از میوه‌ها را در خود دارند، انواع فواید را برای سلامتی دارند؛ از جمله کاهش ریسک بسیاری از بیماری‌ها. با این حال برخی از افراد نگران قند میوه هستند و تردید دارند که خوردن زیاد میوه برایشان مضر است یا نه. بنابراین هر روز چند وعده میوه باید بخوریم؟

مواد مغذی میوه‌ها بسیار متفاوت است اما به هر حال همه آنها دارای مواد مغذی مهم هستند. میوه، ویتامین‌ها و مواد معدنی زیادی دارد که شامل ویتامین ث، پتاسیم و اسید فولیک می‌شود؛ مغذی‌هایی که بیشتر افراد به اندازه کافی آنها را دریافت نمی‌کنند. میوه فیبر فراوانی هم دارد که بسیار مفید است. به این دلیل که میوه‌های گوناگون، مواد مغذی متفاوتی دارند بسیار مهم است که برای بهره بردن از تمام فوایدشان، از انواع میوه‌ها مصرف کنیم. ضمناً چون میوه‌ها کالری نسبتاً کمی دارند، انتخاب خوبی برای آنهایی هستند که قصد کاهش وزن دارند. همچنین ظرفیت آب و فیبر بالای میوه‌ها باعث می‌شود به شما احساس سیری بدهند. بنابراین می‌توانید آن‌قدر میوه بخورید که احساس سیری و رضایت کنید، بدون اینکه کالری زیادی وارد بدن‌تان شود.

آیا میوه برای افراد مبتلا به دیابت خوب است؟

دستورالعمل‌های جدید غذایی توصیه می‌کنند افراد مبتلا به دیابت، دو تا چهار وعده در روز میوه مصرف کنند که همان میزان توصیه شده برای همه افراد است. مطالعات نشان داده میوه‌ای که به طور کامل مصرف شود، تاثیر بسیار کمی بر قند خون دارد. ضمناً فیبر فراوان موجود در میوه باعث کاهش سرعت جذب قند در خون شده و کنترل قند خون را بهبود می‌بخشد. میوه‌ها حاوی پلی‌فنول هستند که ثابت شده، قند خون را کنترل می‌کنند. یک فایده دیگر میوه برای دیابتی‌ها این است که مصرف میوه و سبزی باعث کاهش سطح استرس اکسیداتیو و التهاب در مبتلایان به دیابت می‌شود.

در مورد آنهایی که تحت رژیم کم ‌کربوهیدرات هستند چطور؟

به رژیمی که روزانه ۱۰۰ تا ۱۵۰ گرم کربوهیدرات داشته باشد رژیم کم کربوهیدرات گفته می‌شود. اما بعضی از افراد، رژیم کتوژنیک را انتخاب می‌کنند که روزانه کمتر از ۵۰ گرم کربوهیدرات دارد، رژیم کتوژنیک فراتر از استانداردهای رژیم کم کربوهیدرات است. یک‌تکه متوسط میوه دارای ۱۵ تا ۳۰ گرم کربوهیدرات است، بنابراین مقدار میوه‌ای که باید بخورید بستگی به این دارد که قرار است روزانه چند گرم کربوهیدرات مصرف کنید. بدین ترتیب در رژیم کتوژنیک نمی‌توان روی میوه‌ها چندان حساب کرد. البته این بدان معنا نیست که رژیم کتوژنیک رژیم خوبی نیست، بلکه در حقیقت پیروی از این رژیم به شما کمک می‌کند وزن کم کنید و حتی برای مبارزه با بیماری‌های گوناگون مفید است. در میان تمام میوه‌ها، انواع توت کمترین کربوهیدرات را دارند؛ بنابراین اگر می‌خواهید کربوهیدرات کمتری مصرف کنید می‌توانید سراغ تمشک، توت سیاه، تمشک آبی و توت فرنگی بروید.

آیا می‌توانیم به وفور میوه بخوریم؟ وقتی میوه‌ای را کامل می‌خورید، به سختی می‌توانید زیاد بخورید. چون میوه‌ها آب و فیبر زیادی دارند که باعث می‌شود واقعاً سیرکننده باشند، پس به همین علت، بعد از خوردن کمی میوه احساس سیری خواهید کرد. بنابراین عملاً امکان پذیر نیست که هر روز مقدار زیادی میوه بخورید. با وجود این که خوردن مقادیر زیاد از میوه هر روز، تقریباً غیر ممکن است اما چند تحقیق انجام شده که تاثیرات خوردن ۲۰ وعده میوه هر روز را مورد بررسی قرار داده است. در یک مطالعه، ۱۰ نفر به مدت دو هفته هر روز ۲۰ وعده میوه خوردند و هیچ تاثیر بدی را تجربه نکردند.

در تحقیقی دیگر، ۱۷ نفر به مدت چند ماه، هر روز ۲۰ وعده میوه خوردند و آنها هم اثر نامطلوبی را مشاهده نکردند. محققان حتی فوایدی را هم در این پژوهش‌ها دیدند. هر چند این مطالعات در ابعاد کوچک انجام شدند اما دلایل و شواهدی ارائه کردند که ثابت می‌کند هر مقداری که دوست دارید می‌توانید میوه بخورید. توصیه کلی برای مصرف میوه‌ها و سبزی‌ها، حداقل ۴۰۰ گرم در روز یا پنج وعده ۸۰ گرمی است. یک وعده ۸۰ گرمی معادل یک تکه کوچک میوه، تقریباً به اندازه یک توپ تنیس است.

این توصیه از این حقیقت ناشی می‌شود که خوردن پنج وعده میوه و سبزی در روز، احتماًل مرگ ناشی از بیماری‌های قلبی، سکته مغزی و سرطان را کاهش می‌دهد. یک تحلیل بزرگ شامل ۱۶ مطالعه علمی نشان داده که خوردن بیشتر از پنج وعده میوه در روز، چیزی بر مزایای آن نمی‌افزاید.»


منبع: عصرایران

وزیر راه: ۳ میلیارددلار برای مسکن مهر به شرکتهای ترکیه دادند/ ۱۰۱هزار مجوز ساخت در منظقه یک تهران صادرشده

روزنامه شرق در مصاحبه با عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی،اظهارات او را منتشر کرده است.

بخشی از این مصاحبه را می خوانید:

حدود یک هفته قبل شما خبر از ایجاد رانت در دولت قبل برای تُرک‌ها در مسکن مهر دادید. در دولت گذشته، از قِبل مسکن مهر چه میزان فضای رانتی برای کشورها و گروه‌های دیگر ایجاد شد؟

فارغ از مبانی اصلی برای اینکه چرا مسکن اجرا شد و چقدر بهره‌وری داشت، نحوه اجرای آن، جای تردید جدی دارد. در دولت قبل، فقط ۵٣هزار واحد مسکونی به یک شرکت ترک واگذار شد. انگار مسکن مهر تکنولوژی پیچید‌ه‌ای داشته که پیمانکاران ایرانی از عهده آن برنمی‌آمدند. مبلغی که با یک شرکت ترک قرارداد بسته شده بیش از سه هزار میلیارد تومان است. با توجه به اینکه آن زمان که این قرارداد را بستند، یک دلار، هزار تومان بود، در معنای دیگر می‌توان گفت مبلغ قرارداد واگذارشده بیش از سه‌میلیارد دلار است. این جدا از ادعاهایی است که معمولا پیمانکاران در پایان کار دارند. نتیجه آن نوع شعار‌دادن و کار‌های بی‌فکر، چنین هزینه‌های سهمگینی بر دوش مردم است.

‌ چینی‌ها در این پروژه مشارکت نداشتند؟

عمدتا شرکت‌های ترکیه‌ای قرارداد بسته‌اند.

‌ به گفته برخی کارشناسان، ظاهرا به جز پیمانکاران ترکیه‌ای، پروژه‌ها در داخل به گروه‌های خاصی داده شده بود. این صحت دارد؟

بله، من چندین‌بار اعلام کرده‌ام در کل این مجموعه که واگذار شده و شاید به قیمت امروز بیش از ١٠٠هزار میلیارد تومان باشد، حتی یک مناقصه برگزار نشده است. افراد فنی، مفهوم این کار را متوجه می‌شوند که امکان رانت و خطا و فساد چقدر زیاد است. سازمان بازرسی گزارش جالبی در این زمینه ارائه کرده. به نظرم خوب است که همین گزارش منتشر شود. چون نسبت به نحوه ارجاع کار، مسائل فنی، انتخاب مکان‌ها، واحدهای خالی، گزارش‌هایی که درباره پیشرفت کار داده شده، نشان داده که تخصیص منابع بانک و… اکثرا خطا بوده است. بزرگ‌ترین معترض هم سازمان بازرسی و کمیسیون اصل٩٠ مجلس شورای اسلامی بوده‌اند.

‌ در حوزه بنادر یک‌سری ادعا از طرف بعضی افراد از جمله آقای قالیباف مطرح شده. او در مناظره‌ انتخاباتی به قاچاق از بنادر ایران اشاره کرده که واکنش سازمان بنادر را در پی داشت. پاسخ شما به چنین ادعاهایی چیست؟

باید دید هدف از این بحث‌ها چیست. وقتی درباره قاچاق صحبت می‌شود، اگر میزان قاچاق مشخص باشد ماموران انتظامی و گمرک شناسایی و اقدام قانونی می‌کنند. بنابراین همه حرف‌ها جنبه برآوردی دارد و فکر نمی‌کنم کسی آمار دقیقی داشته باشد. اگر بشناسند و بدانند که باید اقدام و ضبط کنند. ولی آدرس غلط دادن و گمراه‌کردن مردم در این اظهارات بسیار روشن است. بنادر و مبادی رسمی ایران در کنترل دولت، نیروی انتظامی، گمرک و تمام دستگاه‌های نظارتی است و غیرممکن است که چنین اتفاقی بیفتد. بنابراین اگر چنین ادعاهایی مطرح می‌شود عمدتا درباره مبادی ورودی غیررسمی است نه رسمی یا مبادی ورودی‌ای که در کنترل دولت نیست. معمولا این اظهارات کلی که گفته می‌شود، به نظر من هدف گمراه‌کردن اذهان عمومی است که از آن نقطه، توجه مردم را منحرف کنند.

‌ چنین انگیزه‌هایی از طرف برخی کاندیداها صرفا برای رسیدن به ریاست‌جمهوری است یا ممکن است گروه‌هایی خاص پشت این قضیه باشند؟

اطلاع ندارم؛ اما به خوبی متوجه هستم کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند در عملکرد اجرائی خودشان عمدتا متحد همین گروه‌ها هستند. می‌توانید عملکرد شهرداری تهران را ببینید. شهرداری تهران فقط در منطقه یک، به ١٠١هزار واحد مسکونی مجوز داده. مجوز بخش اعظم برج‌هایی که در تهران ساخته شده که اکثرا خلاف مقررات شهرسازی و طرح جامع است، از سوی همین شهرداری صادر شده است. چه کسی تمام منطقه ٢٢ را تبدیل به یک‌سری برج کرده که با تمام مقررات برج‌سازی تهران و طرح جامع مغایرت دارد؟ کسی غیر از شهرداری این کار را کرده؟ همین شهردار، مدعی تقسیم جامعه ایران به چهار درصد و ٩۶ درصد است. واقعا چنین بحثی از سوی این فرد، جوک است.

او کسی است که ظرفیت زیستی این نسل و نسل‌های بعدی را در تهران فروخته‌ است. چندین نسل باید بگذرد تا بتوان شهر تهران را اصلاح کرد. پل صدر را اجرا کردند و شهرداری که مدعی شفافیت است، هنوز هزینه پل صدر را اعلام نکرده است. هزینه آن، از هزار و ٣٠٠ میلیارد تا چهارهزارو ۵٠٠ میلیارد تومان نقل قول می‌شود و معلوم نیست قیمت تمام‌شده این پروژه چقدر است. اگر حداقل قیمت را هزار و ٣٠٠ میلیارد تومان در نظر بگیریم، زمانی است که دلار هزار تومان بود، یعنی ١,٣میلیارد دلار صرف ساخت این پل شده است. این پروژه چه دردی از مردم تهران حل کرده و کجای طرح جامع و طرح تفصیلی بوده؟ همین افراد در تلویزیون مدعی مدیریت مدرن و علمی هستند. واقعا جای شگفتی دارد. 

افرادی که این‌گونه ثروت مردم ایران را هزینه کرده‌اند، بدون پاسخ‌گویی به کسی، بعد که با کسری منابع مواجه شدند، مشکل بزرگ‌تری ایجاد کردند و بخش دیگری از اراضی تهران را فروختند و برج اطلس‌مال را ساختند. مجوز اطلس‌مال را به این دلیل دادند که هزینه پل صدر را تأمین کنند. رهبری و دیگران گفته‌اند که عباس‌آباد باید فضای عمومی برای ملت ایران و شهر تهران باشد، اما آنها بابت پروژه‌های عبثی که در تهران اجرا کرده‌اند، دو برج بزرگ ساخته‌اند. بدون هیچ‌گونه شفافیتی. همه این کارها را کرده‌اند و در چشم مردم نگاه می‌کنند و می‌گویند ما دنبال شفافیت و جنگ ٩۶ درصد علیه چهار درصد هستیم. واقعا این نوع اظهارات گمراه‌کننده جای شگفتی دارد. حرکات پوپولیستی‌ای که هیچ مبنایی ندارد. آب را گل‌آلود می‌کنند، فقط به این دلیل که از پاسخ‌گویی فرار و ذهن‌ها را گمراه کنند.

‌ با توجه به آخرین محاسبات، اختیارات شهردار تهران ٣٣ برابر  یک وزیر برای جابه‌جایی معاملات است. با توجه به این قضیه، ممکن است یک‌سری از این اقدامات ذیل همین اختیارات باشد؟

من در جمع شهرداران سخنرانی کردم و گفتم مسئله ما عدم پاسخ‌گویی است. نظامی که اکنون در شهرداری وجود دارد و شهرداری که داریم، به دولت و شورای شهر پاسخ‌گو نیست. سیستم خودمحور و خودمختار که در شهرداری است، همین مدیریت‌های هرج‌ومرج‌طلبانه را به وجود می‌آورد. باید کاری کنیم شهردار، پاسخ‌گو باشد. شهردار تاکنون به هیچ اقدامی پاسخ نداده. بوستان مادر را از بین می‌برد، پاسخ نمی‌دهد. 

در منطقه ٢٢ که تونل باد تهران است و نفس مردم تهران به این منطقه بستگی دارد، ‌برج‌های خلاف قانون مجوز می‌گیرند و او به کسی پاسخ‌گو نیست. هفت مسیر سیل که از کوهستان به تهران می‌آیند، همه پوشیده و در بعضی حتی ساختمان ساخته شده و این یعنی اگر سیلی در تهران بیاید، ممکن است فاجعه بزرگی ایجاد کند. اگر خاطرتان باشد سیل درکه اوایل دهه ۶٠، خسارت زیادی ایجاد کرد. چنین اتفاقی باز هم ممکن است رخ دهد. فقط ادعا پشت ادعا، بدون هرگونه سند و دلیلی. شاهدیم در فضای تبلیغاتی با یک‌سری اظهارات گمراه‌کننده اذهان مردم را از اتفاق واقعی که رخ داده، منحرف می‌کنند.

‌ آقای رئیسی هم مسائلی را درباره مسکن‌سازی و وام مسکن به جوانان مطرح کرده‌اند. به نظر شما در شرایط کنونی که با خانه‌های خالی و در عین حال رکود مسکن مواجهیم، وعده‌هایی مانند ساخت مسکن بیشتر و افزایش سقف وام مسکن، امکان تحقق دارد؟

کاملا روشن است این وعده‌ها، خلاف سیاست‌های مقام معظم رهبری است. وقتی در جامعه گفته می‌شود می‌خواهیم مخابرات، پتروشیمی و صنایع بسیار پیچیده را به بخش خصوصی بدهیم، مسکن را که سال‌های زیادی در دست مردم بوده به بخش دولتی بدهیم؟ اینکه معلوم است بیشتر یک نوع اقدام عوام‌فریبانه است؛ همان کاری که دولت قبلی کرد. از سال ٨۶ شروع کرد تا دو میلیون مسکن را بسازد، سال ٩۶ است و ١٠ سال می‌گذرد، هنوز ملتی اسیر کار او هستند. می‌خواهند ١٠ سال دیگر مردم را دچار طرح عبث دیگری کنند؟ تعجب می‌کنم می‌شود برای رأی جمع‌کردن، هرگونه تعهدی کرد؟ 

اگر قبلی‌ها نمی‌دانستند چنین اقداماتی چه عواقبی دارد، کسانی که تعهد می‌کنند قطعا می‌دانند چگونه این طرح، اقتصاد ایران را گرفتار کرده‌ است. بیشتر دلم برای خریداران و صاحبان مسکن مهر می‌سوزد. این اقدامات گمراه‌کننده نبود؟ کسانی که می‌توانستند در شهر برای خودشان خانه تهیه کنند، به بیابان رفتند، فقط به خاطر اعتمادی که به دولت کردند. نه می‌توانند زندگی کنند و نه امکانات و امنیت و خدمات آب و برق دارند. این چه حرف‌هایی است که بیان می‌شود؟ واقعا این حرف‌ها غیرمتعهدانه‌ است. افراد باید نسبت به حرف‌هایشان تعهد داشته باشند.


منبع: عصرایران

مردم فرانسه به پوپولیسم «نه» گفتند؛ ما چه می‌کنیم؟

اگر مردم فرانسه در تلویزیون، رسانه‌های مجازی و از راه دور خطر پوپولیسم را احساس کردند، مردم ایران ۸ سال با این شعار زندگی کردند.

عصر ایران؛ مصطفی داننده- فرانسوی‌ها روز گذشته از میان دو راه «میانه روی» و «پوپولیسم» رای به میانه
روی دادند. آنها در روز انتخاب، رای خود را به صندوق جوان ۳۹ ساله‌ای انداخته
بودند که نماد عقلانیت بود. ماکرون در جریان انتخابات فرانسه معتدل ترین چهره را
از خود نشان داد.

در سوی دیگر مارین لوپن
قرار داشت. خانمی که او را ترامپ اروپا می‌نامیدند. شعارهای او ناسیونالیستی، ضدمهاجرتی
و ضد اتحادیه اروپا بود. او شعار انتخاباتی
«فرگزیت» (خروج فرانسه از اتحادیه اروپا) سر داده،بود. او می‌خواست مسیری که
فرانسه تا امروز رفته است را عضو کند.

مردم فرانسه از میان این
دو نامزد رای به نامزد جوان و معتدل دادند. ۶۵ درصد از رای دهندگان فرانسوی گفتند
که عوام فریبی را نمی‌خواهند و دوست ندارند فرانسه در دام پوپولیسم بیفتد. مردم
فرانسه در هنگام این انتخابات، آیینه به نام آمریکا را در برابر خود داشتند. آنها
می‌دیدند اگر به لوپن رای بدهند به شرایط امروز آمریکا دچار می‌شوند.

مردم فرانسه به پوپولیسم «نه» گفتند؛ ما چه می‌کنیم؟

آمریکای امروز ترامپ، یک
آمریکایی ناآرام و پرهیجان است. به نظر بسیاری از تحلیل‌گران بین المللی تا به
امروز ترامپ یک تصمیم کارشناسی نگرفته است و بسیاری از تصمیمات او حاصل از احساسات
است.

مردم فرانسه دوست نداشتند
دچار درد مردم آمریکا شوند. آنها دوست نداشتند آرامش خود را فدای سیاست‌های
پوپولیستی لوپن کنند.

در کنار مردم فرانسه، مردم ایران نیز قرار است
از میان «میانه روی» و «پوپولیست» یکی را انتخاب کنند. این روزها
برخی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ایران سعی می‌کنند با شعارهای عوام
گرایانه رای مردم را به خود اختصاص دهند. شعارهایی که بسیاری از کارشناسان اقتصادی
معتقد هستند این شعارها زمینه ساز تورم و گرانی در ایران خواهد شد. این کارشناسان
می‌گویند تحقق یارانه ۱۵۰ هزار تومانی یعنی بنزین ۶ هزار تومانی و نان لواش ۲ هزار
تومانی.

هشدار پوپولیسیم پشت در
ایران است و ممکن است یکی از این نامزدها پیروز انتخابات شود. مردم ایران اما
مانند مردم فرانسه نیستند که برای رای ندادن به یک پوپولیسم احتیاج به استفاده از تجربه
دیگران داشته باشند. مردم ایران ۸ سال طعم عوام فریبی را به پوست و استخوان درک
کرده‌اند.

اگر مردم فرانسه در
تلویزیون، رسانه‌های مجازی و از راه دور خطر پوپولیست را احساس کردند، مردم ایران
۸ سال با این شعار زندگی کردند. هنوز هم بسیاری از مردم، آن روزهای ایران به عنوان
دوران تلخ ایران یاد می‌کنند. روزهایی که یک مرد با شعار تغییر به صحنه آمد و به
مردم وعده کابینه ۷۰ میلیونی داد. او گفت ریشه فساد در ایران را خشک می‌کند. او از
جیب کتش می‌گفت که نام مفسدان اقتصادی در آن قرار دارد.

او گفت با دادن یارانه به
مردم تمام مشکلات کشور حل خواهد شد. او گفت با پول یارانه « که پول امام زمان است»
دیگر مردم ایران مشکل نخواهد داشت.

وقتی دولت او پایان رسید
اما اوضاع ایران بدترین روزهای خود را تجربه می‌کرد. تورم، بیکاری، اختلاس، تحریم
و… ایران را با خود برده بود.

مردم ایران با این تجربه
بازهم در برابر شعارهای پوپولیستی قرار گرفته‌اند. امروز برخی نامزدها بازهم همان
شعارها را می‌دهند. باید دید مردم ایران با این وعده‌ها چه می‌کنند. آیا آنها هم
مانند مردم فرانسه به پوپولیست نه می‌‎گویند یا بازهم می‌خواهند همان مسیری که یک
بار رفته‌اند را دوباره طی کنند. به زبان ساده آیا مردم ایران حاضر هستند بازهم به
گذشته برگردند یا همچنان نگاه آنها به آینده است.


منبع: عصرایران

چرا باید تحریم انتخابات را تحریم کرد؟

– فاطمه شیرازی: «شاید شما در انتخابات شرکت نکنید ولی هموطنانی هستند که حتماً در انتخابات شرکت کرده و برای شما هم تصمیم خواهند گرفت!»، «رای می‌دهم چون دولت روحانی حقوق‌های نامتعارف را انکار نکرد. عذرخواهی کرد، اصلاح کرد و به خزانه برگردوند.»، «رای می‌دهم چون زیر سایه ثبات نسبی و دولتی عقلانی می‌شود به دموکراسی اندیشید، نه زیر سایه تحریم و خطر جنگ و بی‌ثباتی.»، «صندوق رای‌گیری ساده‌ترین راه رسیدن به اصلاحات هستش.» این جملات نمونه‌هایی از توئیت‌هایی است که مردم با هشتگ «رای-می‌دهم» در توئیتر منتشر کرده‌اند. توئیت‌هایی که نشان‌دهنده نگرانی‌هایی از تحریم انتخابات در فضای مجازی است. این نگرانی‌ها نیز ناشی از مواضع برخی افراد در فضای واقعی و مجازی است که معتقدند تحریم انتخابات می‌تواند بیشتر از شرکت در انتخابات آنها را به اهداف سیاسی‌شان نزدیک کند.

اما مساله تحریم در انتخابات پیش‌رو تا چه حد جدی است؟ به نظر می‌رسد نگرانی از احتمال حضور پیدا نکردن افراد در انتخابات به قدری جدی است که برخی چهره‌های سیاسی فعال در فضای مجازی نیز به آن پرداخته‌اند. حتی شخص رئیس‌جمهوری هم در جمع جوانان و نخبگان آذربایجان شرقی، اظهاراتی مطرح کرد که نشان می‌داد نگرانی از احتمال حضور پیدا نکردن مردم در انتخابات بی‌پایه نیست. حسن روحانی با بیان اینکه روبه‌روی هم نباید بایستیم و انتخابات برای سربلندی ایران است، گفت: «انتخابات برای نزاع و تهمت زدن به یکدیگر نیست، بلکه انتخابات باید در راستای سربلندی کشور باشد و همه وظیفه داریم مردم را برای حضور پرشور پای صندوق‌ها تشویق کنیم، اگر همه پای صندوق بیایند، مطمئناً جایزه این حضور را از صندوق دریافت خواهند کرد.»

چرا باید تحریم انتخابات را تحریم کرد؟ 
اما کدام گروه‌ها و چه افرادی به تحریم انتخابات پیش رو می‌اندیشند؟ استدلال این افراد و گروه‌ها برای تحریم انتخابات چیست؟ آنان چه مطالباتی دارند و چه سودایی در سر می‌پرورانند که می‌پندارند با حضور در انتخابات نمی‌توانند به این مطالبات و آرزوها دست یابند؟ تحریم انتخابات اگر به صورت جدی دنبال شود، چه تبعاتی در پی خواهد داشت؟ چه کسانی از تحریم انتخابات یا مشارکت پایین مردم در انتخابات بیشترین سود را می‌برند؟

چندی پیش شهین‌دخت مولاوردی، معاون رئیس‌جمهور در امور زنان و خانواده، طی یک سخنرانی اظهار کرد: «معمولاً دولت‌ها وقتی روی کار می‌آیند در مرحله اول ریل‌گذاری می‌کنند، اما ما آواربرداری هم کردیم. بذر امید جوانه زده بود. تلاش کردیم که نگذاریم آن پژمرده شود و امیدواریم که تاثیر عملیاتی خودش را در انتخابات آتی نشان دهد.» اما دولت یازدهم چقدر در این زمینه موفق عمل کرده و چقدر توانسته موفقیت‌هایی را که در عرصه‌های مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کسب کرده به اطلاع مردم و طرفدارانی که در انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم به او رای دادند برساند؟ آیا ممکن است عملکرد دولت روحانی در چهار سال گذشته برای برخی هواداران او ناامیدکننده بوده و آنها را به تحریم بکشاند؟ در این صورت، چگونه می‌توان طرفداران ناامید را به عرصه انتخابات بازگرداند؟

 
جبهه تحریم نحیف شده است

بررسی تجربه‌های تحریم انتخابات به ما چه می‌گوید؟ 

سعید شریعتی: بی‌آنکه بخواهم به ارزیابی تغییرات ناشی از همه‌پرسی اخیر ترکیه بپردازم باید اذعان کرد که در آرایش مخالفان و موافقان تغییر قانون اساسی ترکیه سهم اصلی شکست سیاسی مخالفان را باید متوجه تحریم‌کنندگان این همه‌پرسی دانست.

آمارهای منتشر شده گویای آن است که از ۵ /۸ میلیون نفر واجد شرایط حق رای که در همه‌پرسی اخیر ترکیه شرکت نکردند بخش قابل توجهی از آنان به مخالفان سیاسی کرد حکومت ترکیه وابستگی دارند و عمدتاً در مناطق کردنشین استان‌های جنوبی و جنوب شرقی ترکیه بوده‌اند که از موضعی رادیکال در همه‌پرسی شرکت نکردند و عدم حضورشان باعث تحکیم قدرت حزب حاکم و به عمل درآمدن خواسته‌های رجب طیب اردوغان شد. درحالی‌که اگر تنها چهار میلیون نفر از این تحریمی‌ها به همه‌پرسی رای نه می‌دادند، طرح اردوغان برای تغییر قانون اساسی ترکیه شکست می‌خورد.

اگر چنین می‌شد بدون تردید نه‌تنها با توجه به درصد آرای مثبت و منفی پیروزی با مخالفان بود، بلکه چه‌بسا در انتخابات آینده، حزب اردوغان نیز با شکست مواجه می‌شد و آینده ترکیه به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد. کسانی که صندوق‌های رای را در ترکیه «تحریم» کردند یا نسبت به آن «بی‌تفاوت» بودند، امروز باید پشیمان باشند، اما «تاریخ» فقط پیروزی اردوغان را ثبت خواهد کرد و تغییراتی که نسل‌های بعدی ترکیه «باید» تاوان آن را بدهند و پشیمانی آنها را ثبت نخواهد کرد.

متیو فرانکل پژوهشگر موسسه بروکینگز در پژوهشی که در سال ۲۰۱۰ در مورد سرنوشت تحریم انتخابات در ۱۱۷ انتخابات در کشورهای مختلف انجام داد در مورد تحریم انتخابات سراسری عراق از سوی برخی احزاب سنی مدعی است: تا مدتی سیر حرکت به سوی انتخابات سراسری ۲۰۱۰ عراق ‌‬‮یکسره چون تکرار صحنه‌ای آشنا می‌نمود. «جبهه گفت‌وگوی ملی» به‌عنوان یک حزب کلیدی سنی‌مذهب، در اعتراض به رد صلاحیت صدها نامزد انتخاباتی و به‌ویژه صلاح‌المطلق، لیدر آن حزب به اتهام داشتن پیوندهایی با حزب ممنوعه بعث، تصمیم به کناره‌گیری از انتخابات گرفت. در آخرین لحظه، «جبهه گفت‌وگوی ملی» منصرف شده و تصمیم به شرکت گرفت – که خوشبختانه نشانه فهم روزافزون این امر بود که تحریم‌ها به ندرت موفق شده‌اند. عراقی‌های سنی بهتر از همه این را دانسته و درس خود را در انتخابات پنج سال پیش از آن، به بهای سنگینی آموخته بودند. ‬‬‬‬

چرا باید تحریم انتخابات را تحریم کرد؟ 

تصمیم جامعه سنی عراق برای عدم شرکت در انتخابات تاریخی ۲۰۰۵، امروز، یکی از فاحش‌ترین خطاهای راهبردی در دوران پس از صدام دانسته می‌شود. گروه‌های اصلی سنی مانند «انجمن استادان مسلمان»، «حزب اسلامی عراق» و «فدراسیون قبایل عراق» در اعتراض به تبعیض علیه سنی‌ها از سوی احزاب شیعه و دولت موقت ائتلاف نیز با این برهان که یک انتخابات مشروع نمی‌تواند در شرایط اشغال کشور انجام شود، تصمیم به تحریم انتخابات گرفتند. این گروه‌ها ابتدا کوشیدند تهدید به تحریم را به صورت تضمین رسیدن به توافق‌هایی چون حذف ساختار تک‌جمعیتی آرا که به سود شیعه‌ها می‌شد یا طرح زمانبندی برای بیرون رفتن سازمان ملل، به کار ببرند، ولی هیچ یک به نتیجه نرسید.

جای شگفتی نبود که احزاب سنی در انتخابات شکست‌خورده، تنها پنج کرسی از ۲۷۵ کرسی پارلمان را کسب کرده و طی ماه‌های کلیدی و شکل‌دهنده به عراق جدید، در سرمای گزنده خارج از گود باقی ماندند. تحریم همچنین آنها را از روند تدوین قانون اساسی دور نگه داشت و سنی‌ها بدون داشتن نمایندگی کافی در پارلمان، نتوانستند جلوی تصویب قانون اساسی جدید را بگیرند. هنوز هم، لزوم بازبینی‌های لازم در این سند، یکی از نقاط اختلاف میان عراقی‌های سنی و شیعه است. باید به سنی‌ها این امتیاز را داد که زود متوجه خطای رفتارهای خود شدند و در انتخابات دسامبر ۲۰۰۵ شرکت کرده، بدنه نمایندگی خود در پارلمان را ۱۱ برابر، یعنی تا ۵۵ کرسی بالا بردند؛ اما تنش‌های فرقه‌ای برجا ماند.

نمونه عراق، نیز ادعای پژوهش پیش‌گفته را تایید می‌کند: تحریم انتخابات به ندرت موثر می‌افتد و حزب تحریم‌کننده همواره به وضعیت بدتری درمی‌غلتد. از سوی دیگر، تهدید به تحریم می‌تواند فوایدی داشته باشد، به‌ویژه در جوامع و کشورهای مهم و حساس. کوتاه‌سخن، اگر شرکت نکنی، نمی‌توانی برنده شوی.

نخستین نتیجه منفی، به حاشیه رانده‌شدن گروه تحریم‌گر است. این یک نتیجه رایج است، زیرا تحریم یعنی حزب اپوزیسیون به طور خودخواسته، از رقابت دوره‌ای برای کسب قدرت سیاسی کنار می‌رود. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، کنترل دولت و وزرای آن به معنای کنترل مراکز حساس اداره کشور است. پس، گزینه شرکت نکردن، گروه سیاسی را به موقعیت یک «اپوزیسیون زبانی» تنزل می‌دهد که نفوذی در رقابت برای کسب منابع ناچیز حکومتی ندارد. نیروی اپوزیسیون که فاقد ابزارهای به دست گرفتن امور است، وادار به تکیه بر نارضایتی مردم از حکومت شده، آن را به وسیله بسیج تبدیل می‌کند.

به حاشیه رانده شدن، زمانی تشدید می‌شود که حمایت بین‌المللی چنانچه گفته شد، تحقق نمی‌یابد. تصمیم به شرکت نکردن، اغلب می‌تواند به احساس محرومیت و تنش داخلی آسیب‌زننده‌ای بینجامد.

در عرصه سیاسی ایران موضع تحریم انتخابات در سال ۱۳۸۱ و در انتخابات دومین دوره شوراهای شهر از سوی گروه‌های مخالف و منتقد اصلاحات به طور جدی مطرح شد و در فضای دلسردکننده آن روزها مورد اقبال بخش‌هایی از طبقات متوسط شهری که به طور معمول پایگاه رای اصلاح‌طلبان به شمار می‌آمدند قرار گرفت اما در عمل به قدرت گرفتن تندروترین نیروهای راست سیاسی که در دورترین نقطه سیاسی نسبت به مطالبات بیان‌شده تحریم‌کنندگان قرار داشتند منجر شد. در پایتخت اکثریت شورای شهر در اختیار جریانی قرار گرفت که از طریق محمود احمدی‌نژاد هدایت می‌شد و به همین سبب او را به‌عنوان چهره‌ای افراطی و تندرو به شهرداری تهران منصوب کردند.

ارزیابی‌ها از انتخابات سال ۱۳۸۴ نیز گویای آن است که تداوم غلبه گفتمان تحریمی بر گفتمان اصلاحات اصلی‌ترین مسبب شکست اصلاح‌طلبان بود اگرچه بسیاری از تحلیلگران معتقدند عدم ائتلاف اصلاح‌طلبان با یکدیگر و حضور با سه چهره مختلف در عرصه رقابت علت شکست اصلاح‌طلبان و به ریاست‌جمهوری رسیدن محمود احمدی‌نژاد بود اما به باور من رویگردانی بخش‌های موثری از پایگاه رای اصلاح‌طلبان از مشارکت در انتخابات سبب شکست جریان اصلاحات در انتخابات سال ۱۳۸۴ بود و این رویگردانی به هیچ‌وجه متاثر از تکثر کاندیداهای اصلاح‌طلب نبود.

در حالی که در سال ۱۳۸۰ نزدیک به ۶۸ درصد واجدان حق رای در انتخابات شرکت کرده بودند موج تحریم انتخابات موجب شد حدود ۱۰ درصد از این عدد در انتخابات سال ۱۳۸۴ کاسته شود و سطح مشارکت به حدود ۵۸ درصد برسد. ۱۰‌درصدی که مشخصاً از سبد اصلاحات کاسته شد و حتی اگر به شرط حضور میان سه کاندیدای اصلاح‌طلب یعنی آقایان هاشمی و کروبی و معین توزیع می‌شد قطعاً سرنوشت انتخابات نتیجه‌ای غیر از این داشت. پس از روی کار آمدن دولت افراطی و پوپولیست احمدی‌نژاد و در پرتو آثار مدیریت او بر کشور عملاً جامعه ایران عبرت جدی از تحریم کردن انتخابات گرفت و اگرچه در انتخابات پرحاشیه سال ۱۳۸۸ به هر دلیل تغییر شرایط با انتخابات ریاست‌جمهوری میسر نشد اما هیچ یک از نیروهای موثر و جدی سیاسی ایران در سال ۱۳۹۲ حتی با وجود رد صلاحیت مرحوم هاشمی تردید جدی نداشت که با تحریم انتخابات هیچ نتیجه‌ای جز تداوم شیوه‌های به شدت آسیب‌زننده و پرهزینه افراطی‌های راست به بار نخواهد آمد.

چرا باید تحریم انتخابات را تحریم کرد؟ 
پیروزی روحانی در سال ۱۳۹۲ محصول این آگاهی جمعی بود که تداوم آن در انتخابات ۹۴ به تغییر قابل توجه آرایش نمایندگان مجلس به سود جبهه حامی اصلاحات و میانه‌روها انجامید.

امروز نیز در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری شواهد حاکی از آن است که گفتمان تحریم انتخابات جز عده‌ای که به طور سنتی مشروعیت نظام و انتخابات را به چالش می‌کشند و به نظر می‌آید که به نیروهای حذف‌شده از توجه افکار عمومی ایران بدل شده‌اند حامی جدی دیگری ندارد.

حساسیت افکار عمومی نسبت به نتایج هشت سال مدیریت برآمده از قهر انتخاباتی مردم و نیز توجه و حساسیت نسبت به سرنوشت همه‌پرسی ترکیه و البته نتیجه غیرمنتظره انتخاب دونالد ترامپ در آمریکا و نیز نتایج برگزیت در انگلستان قطعاً افکار عمومی ایران را نسبت به ظهور مجدد افراطیون در عرصه قدرت ایران حساس کرده است و به همین لحاظ جبهه تحریم را نحیف و نحیف‌تر می‌کند.

 تحریم تحریم انتخابات 

چرا باید رای داد و به اثرگذاری‌اش امیدوار بود؟

تحریم انتخابات موضوعی است که هنگام برگزاری هر انتخابات با شدت کم یا زیاد مطرح می‌شود. در آستانه برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم بار دیگر این بحث مطرح است. اما تحریم این انتخابات چه تبعاتی می‌تواند داشته باشد؟ عبدالله رمضان‌زاده، سخنگوی دولت اصلاحات و مدرس دانشگاه، می‌گوید: «تعدادی از مردم گاهی رای می‌دهند و گاهی نمی‌دهند و بعضی اوقات حضورشان تعیین‌کننده می‌شود. مثلاً در سال ۸۴ تعداد کسانی که در مرحله دوم به آقای هاشمی رای ندادند، بالا رفت و نتیجه آن هشت سال فاجعه برای کشور، مردم عادی و نیروهای نخبه سیاسی شد و همه ضرر کردند. اگر تحریمی‌ها بتوانند افراد مردد را جذب کنند، امکان بروز یک فاجعه دیگر در کشور وجود دارد.» رمضان‌زاده تاکید می‌کند: «همه کسانی که به آینده کشور علاقه دارند، باید علاوه بر رای دادن، تشویق به رای دادن و ارائه واقعیت‌ها به سایر مردم را در دستور کار خود قرار دهند.» سخنگوی دولت اصلاحات معتقد است: «نفع تحریم انتخابات به آن طیف فکری می‌رسد که به رای مردم اعتقادی ندارند، معتقدند مردم هیچ‌کاره‌اند و رای مردم نباید اثری در تعیین تکلیف کشور داشته باشد. این طیف از رای ندادن مردم استقبال می‌کنند چون وقتی مردم رای می‌دهند،‌ خلاف نظر آنها رای می‌دهند.»

‌در شرایط امروز کدام گروه‌های سیاسی طرفدار تحریم انتخابات هستند؟

من نمی‌دانم چه کسانی دنبال تحریم هستند و چه کسانی نیستند، چون مواضع خیلی شفاف نیست. برخی دوستان در محافل خصوصی مواضعی بیان می‌کنند که در محافل عمومی بیان نمی‌کنند. به‌طور مشخص در خارج از کشور، مجاهدین خلق (منافقان) و سلطنت‌طلبان که همیشه به دنبال براندازی بوده‌اند طرفداران تحریم هستند. به‌جز اینها کسی را نمی‌شناسم که به دنبال براندازی باشد. فکر می‌کنم همه عقلای فعال سیاسی به این جمع‌بندی رسیده‌اند که هر گونه تغییری باید از طریق صندوق‌ها انجام شود، اما در اعلام مواضع محافظه‌کاری می‌کنند. برای تحریم استدلالی ندیده‌ایم که قابل بحث باشد. تنها می‌گویند تغییری ایجاد نمی‌شود.

برخی می‌خواهند به اهداف سیاسی خود برسند و اینکه مردم تحت تاثیر مواضع سیاسی آنها در تنگنا قرار بگیرند برایشان اهمیتی ندارد. در حالی ‌که فعالیت سیاسی برای بهبود وضعیت زندگی عامه مردم است نه برای فقط به نتیجه رساندن افکار خاص یک عده روشنفکر. اگر نتیجه عمل سیاسی ما بهبود وضعیت زندگی مردم یا جلوگیری از بدتر شدن وضع زندگی مردم نباشد، چه فایده‌ای دارد؟ وقتی می‌گویند در دولت یازدهم چه تغییری ایجاد شده، آدم تعجب می‌کند. روند رشد تورم در ایران در سال‌های ۹۰ تا ۹۲ درست شبیه ونزوئلا بود. ونزوئلا همان سیاست‌ها را ادامه داده و الان تورم در آنجا به بیشتر از ۵۰۰ درصد رسیده است. ما با شرکت در انتخاباتی که برخی افراد می‌گفتند چه فایده‌ای دارد، کاری کرده‌ایم که نرخ تورم به زیر ۱۰ درصد کاهش پیدا کند. ما با یک انتخابات کاری کرده‌ایم که بتوانیم با جهان تعامل کنیم و در نتیجه این تعامل درآمد نفتی ما چندین برابر شده و جایگاه منطقه‌ای ما ارتقا پیدا کرده است. آیا این در زندگی مردم اثر نداشته است؟ در فضای مجازی در پوسترهایی که با عنوان چرا به روحانی رای می‌دهم، منتشر شده، پوستری از رئیس انجمن هموفیلی ایران بسیار مورد توجه قرار گرفته است؛ یعنی جایی که زندگی مردم در خطر قرار گرفته بود، اما با اقدامات دولت یازدهم بهتر شده است. بر اثر استفاده از داروی بیهوشی چینی بیمار در بیمارستان جانش را از دست می‌داد، اما امروز دیگر این اتفاق نمی‌افتد.

چرا باید تحریم انتخابات را تحریم کرد؟ 
وقتی به تاثیر طرح تحول سلامت بر زندگی طبقات فقیر جامعه نگاه می‌کنیم، نمی‌توان درک کرد چطور می‌گویند انتخابات تاثیری بر زندگی مردم نگذاشته است. اگر گفته شود خواسته‌های سیاسی ما به‌طور کامل تحقق پیدا نکرده، درست است، ولی کار رئیس‌جمهور فقط تحقق خواسته‌های روشنفکران نیست. رئیس‌جمهور مسوول اداره امور کشور است. امور کشور شامل مسائل اقتصادی، سیاسی،‌ اجتماعی و فرهنگی است. آقای روحانی می‌گوید طی فقط یک سال ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار شغل ایجاد کرده‌ام، در حالی ‌که به گفته دکتر نیلی، در هشت سال دولت احمدی‌نژاد خالص ایجاد اشتغال در هر سال ۱۴ هزار نفر بوده است. این برای مردم تغییر محسوب می‌شود. آیا تغییر فقط باید آن چیزی باشد که من در ذهنم برای خودم بافته‌ام و محقق نشده است؟ آن هم در جامعه‌ای که مشخص نیست عرف جامعه آن تغییرات مورد نظر ما را بپذیرد یا نه.

البته من هم دوست دارم رفع حصر اتفاق بیفتد، فضا آنقدر آزاد باشد که هر کسی بتواند حرف سیاسی خود را بزند و فضا برای حضور زنان در استادیوم‌ها فراهم شود. اینها جزو مطالبات همه ماست، اما آیا محقق نشدن این مطالبات به این معنی است که هیچ اتفاق دیگری هم نیفتاده است. آیا خواسته‌های عمومی مردم فقط همین مطالبات است؟ مردم مشکل طلاق، بیکاری جوانان و تامین نشدن مسکن دارند. آقای روحانی گام‌هایی برای حل این مسائل برداشته است. آیا این تغییر نیست که تا امسال قطر در برداشت از منابع پارس جنوبی از ما جلو بوده،‌ اما امروز ما به قطر رسیده‌ایم و نمی‌گذاریم منابع ملی‌مان به غارت برود؟

‌درواقع نظر شما این است که طرفداران تحریم انتخابات بیشتر اهداف سیاسی دارند و کمتر به زندگی مردم توجه می‌کنند. اما آیا تحریم انتخابات می‌تواند به تحقق خواسته‌های سیاسی آنها کمک کند؟ یعنی این امید را دارند که حمایتی از بیرون دریافت کنند یا با تحریم، حاکمیت را به تغییر رویه وادارند؟

البته من نمی‌گویم اینها به سایر مسائل مردم اعتنا ندارند، بلکه اولویت‌بندی متفاوتی دارند. این افراد باید به این سوال پاسخ دهند که در تمام مدتی که تحریم رخ داده، چه نتیجه‌ای حاصل شده است؟ بالاخره حدود ۴۰ سال از استقرار جمهوری اسلامی می‌گذرد و حداقل ۴۰ انتخابات برگزار شده است. هر انتخابات را عده‌ای تحریم کرده‌اند. حالا دستاورد این تحریم‌ها را بعد از ۴۰ بار تجربه به ما بگویند. اگر جواب نداده، استراتژی غلطی است. من کسی را متهم نمی‌کنم به اینکه به بیرون نگاه دارد، اما می‌پرسم نتیجه ۴۰ سال تحریم چه بوده است؟ اگر می‌گویند مردم در تحریم همکاری نکرده‌اند، خب باز همکاری نمی‌کنند چون استدلال آنها را برای تحریم نپذیرفته‌اند. یکی از افرادی که الان خارج از کشور است، اوایل تابستان ۸۴ به دفتر من آمد که دیگر کار جمهوری اسلامی تمام است، شما هم بیایید علیه جمهوری اسلامی موضع بگیرید.

امسال ۱۲ سال از آن زمان می‌گذرد و من این خاطره را برای اولین بار بیان می‌کنم. من در پاسخ گفتم من سال ۹۶ یعنی سه دوره بعد، باز هم انتخابات را می‌بینم و شما باز هم همین حرف را می‌زنید و من در پاسخ باز خواهم گفت که جمهوری اسلامی ماندگار است. الان هم می‌خواهم بگویم اینکه انتظار اینها از تحریم چیست برای ما مشخص نیست. اگر انتظار دارند با تحریم مواضع همه مردم شبیه مواضع این گروه شود که این اتفاق نیفتاده است. اگر انتظار دارند انتخابات در جمهوری اسلامی تعطیل شود که این ضدهدف است. اگر انتظارشان این است که این رژیم تغییر کند که این اتفاق نمی‌افتد؛ چون پایگاه خاص جمهوری اسلامی بین توده‌های مردم مشخص است که جمع خاصی است و تحریمی‌ها هیچ وقت به آن پایگاه نرسیده‌اند. دیگر اینکه دشمنان خاص کشور همیشه از تحریم استقبال کرده‌اند و این نقطه منفی محسوب می‌شود. بنابراین باید به دنبال انتخاب مسیر دیگری باشند. به نظر من باید مسیر اصلاح تدریجی از طریق صندوق‌های رای را به‌طور جدی پیگیری کرد.

‌به نظر شما تحریم‌کنندگان در انتخابات ریاست‌جمهوری چقدر می‌توانند تاثیر بگذارند؟

تعدادی از مردم گاهی رای می‌دهند و گاهی نمی‌دهند و بعضی اوقات حضورشان تعیین‌کننده می‌شود. مثلاً در سال ۸۴ تعداد کسانی که در مرحله دوم به آقای هاشمی رای ندادند، بالا رفت و نتیجه آن هشت سال فاجعه برای کشور، مردم عادی و نیروهای نخبه سیاسی شد و همه ضرر کردند. اگر تحریمی‌ها بتوانند افراد مردد را جذب کنند، امکان بروز یک فاجعه دیگر در کشور وجود دارد. من صریح می‌گویم که ریاست‌جمهوری برخی افراد را خطرناک‌تر از ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد می‌دانم. از سال ۸۴ همیشه گفته‌ام احمدی‌نژاد نمی‌دانست چه می‌کند و وقتی کسی نمی‌داند گناهش بخشودنی است. اما برخی پیچیده‌تر عمل می‌کنند.

چرا باید تحریم انتخابات را تحریم کرد؟ 
حرف‌هایی که این روزها شنیده می‌شود، در قوطی کدام عطار اقتصادی پیدا می‌شود؟ من مطمئنم می‌دانند تبعات جملاتی که می‌گویند چیست. دادستان می‌گوید در املاک نجومی تخلف رخ داده اما مسوول آن ادعا می‌کند هیچ اتفاقی نیفتاده و هیچ تخلفی نکرده‌ایم. احمدی‌نژاد با وجود حرف‌های نامربوطی که می‌زد، خود را در معرض سوال مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی می‌گذاشت، اما برخی حاضر نیستند با مطبوعات رو‌در‌رو شوند. تحریم انتخابات ممکن است فضایی به وجود بیاورد که چنین افرادی رای بیاورند. آیا می‌‌خواهیم یک بار دیگر این مسائل را تجربه کنیم؟ اگر کسانی که رای‌شان خاکستری است وارد صحنه انتخابات نشوند، ممکن است فاجعه رقم بخورد. البته من تحریم را زیاد موثر نمی‌دانم ولی در این انتخابات یک رای هم یک رای است.

‌چرا عملکرد دولت روحانی در چهار سال گذشته برای برخی هواداران او ناامیدکننده بوده است؟

دلیل نارضایتی برخی از دولت روحانی این است که همه خواسته‌هایشان تحقق نیافته و این درست است. اما من می‌خواهم بگویم تحقق همه خواسته‌ها در دنیای سیاست هیچ وقت امکان‌پذیر نیست. هیچ وقت یک رئیس‌جمهور نمی‌تواند در چهار یا هشت سال به همه وعده‌هایش عمل کند. یک دلیل دیگر این نارضایتی این است که آقای روحانی سال ۹۲ با خوش‌بینی به مسائل نگاه می‌کرد. اما خواسته‌هایی که روحانی نتوانسته برآورده کند، در حوزه اختیار او نبوده است. آنجا که امکان و اختیارش وجود داشته،‌ روحانی موفق عمل کرده است. اگر به مصاحبه‌های من نگاه کنید، می‌بینید که در دو سال اول دولت یازدهم به‌شدت از تیم اقتصادی دولت انتقاد داشتم،‌ اما امروز معتقدم این تیم خوب عمل کرده است. یعنی نتیجه عملکردشان که ما از آن خبر نداشتیم، امروز آشکار شده و این نتیجه به نفع اقتصاد کشور است. در برخی نقاط واقعاً اقدامات اساسی انجام شده است.

من دوباره به پارس جنوبی برمی‌گردم. ما در دولت اصلاحات آرزو داشتیم به جایی برسیم که بتوانیم در برداشت نفت و گاز از منابع پارس جنوبی با قطر برابری کنیم، برای این کار برنامه‌ریزی کرده بودیم و انتظار داشتیم در سال‌های ۸۹ تا ۹۰ به این نتیجه برسیم. دولت احمدی‌نژاد نتوانست کار کند،‌ اما دولت روحانی این آرزو را محقق کرد. ما همیشه آرزو داشتیم مساله‌ بهداشت و درمان مردم و بیمارستان رفتن را حل کنیم، به‌رغم همه نواقصی که طرح تحول سلامت داشته،‌ این اتفاق در این دولت رخ داده است. امروز کسی به خاطر نداشتن پول از بیمارستان بیرون انداخته نمی‌شود. آقای روحانی توانسته آرزوی چندین‌دهه‌ای ایران را برای رسیدن به تورم تک‌رقمی محقق کند. اینها همه معنادار است. تثبیت ارزش پول ملی معنادار است. در حوزه سیاست، نشر کتاب، نمایش تئاتر و سینما هم همین اتفاق‌های مثبت رخ داده است. آقای روحانی کارهای اساسی خوبی انجام داده است، اما تاکید می‌کنم که تیم اطلاع‌رسانی دولت یازدهم ضعیف‌ترین بخش دولت است و نتوانسته به‌خوبی این دستاوردها را به اطلاع مردم برساند.

‌ به نظر شما چگونه می‌توان طرفداران ناامید را به عرصه انتخابات بازگرداند؟

به نظر من همه دوستانی که به آینده کشور علاقه دارند، باید علاوه بر رای دادن، تشویق به رای دادن و ارائه واقعیت‌ها به سایر مردم را در دستور کار خود قرار دهند. هیچ کس نباید ساکت بنشیند با این تصور که دیگران هم از آنچه من می‌دانم مطلع هستند. باید این واقعیت‌ها را به افکار عمومی منتقل کرد. به نظر من این انتقال در فضای مجازی و مطبوعات به‌خوبی در حال انجام است. خوشبختانه عملکرد صداوسیما هم در منفی نشان دادن کارنامه دولت خوب عمل می‌کند و مردم از لج صداوسیما هم که شده به آقای روحانی رای می‌دهند. در انتخابات‌های سال‌های ۷۶، ۸۰ و ۹۲ و هر وقت صداوسیما موضع‌گیری شدیدی علیه کسی کرده،‌ مردم به او رای داده‌اند.

‌چه کسانی از تحریم انتخابات یا مشارکت پایین مردم بیشترین سود را می‌برند؟

نفع تحریم انتخابات به آن طیف فکری می‌رسد که به رای مردم اعتقادی ندارند، معتقدند مردم هیچ‌کاره‌اند و رای مردم نباید اثری در تعیین تکلیف کشور داشته باشد. این طیف از رای ندادن مردم استقبال می‌کنند چون وقتی مردم رای می‌دهند،‌ خلاف نظر آنها رای می‌دهند. خلاف نظر آنها یعنی به گوشه رانده شدن طالبانیسم در ایران. چنین کسانی، از رای مردم خوششان نمی‌آید.

‌به‌طور کلی چه عواملی بر مشارکت مردم در انتخابات تاثیر می‌گذارند؟

جامعه‌شناسان می‌گویند انتظارات عمومی جامعه به صورت سینوسی عمل می‌کند؛ در دوره‌ای انتظارات سیاسی و در دوره‌ای انتظارات اقتصادی بالاست. اگر به هرم نیازهای مازلو اعتقاد داشته باشیم که می‌گوید ابتدا باید نیازهای اولیه تامین شود و بعد نیازهای ثانویه، شاید بتوان گفت وقتی وضع اقتصادی مردم مقداری بهتر می‌شود، خواسته‌های سیاسی پررنگ‌تر می‌شود و بعد چون تحقق این خواسته‌های سیاسی در جامعه ما دشوار است، انتخابی اتفاق می‌افتد که دستاوردهای اقتصادی هم از بین می‌رود. امروز همه اذعان دارند که بهترین دوران اقتصادی کشور دوران هشت‌ساله دولت آقای خاتمی بود که بهبود وضع زندگی مردم اتفاق افتاد، شاهد کاهش ضریب جینی، کاهش نرخ تورم، کاهش بیکاری و افزایش رشد اقتصادی بودیم. وقتی این بهبود رخ می‌دهد،‌ مردم نیازهای دیگری پیدا می‌کنند و حساسیت‌شان نسبت به مسائل اقتصادی کاهش می‌یابد. البته ممکن است در شرایطی هم تغییر جهت نیازها رخ دهد که علت این موضوع را باید جامعه‌شناسان تحلیل کنند. می‌توان گفت رفتار جامعه ایرانی در این زمینه قابل پیش‌بینی نیست.

‌به نظر شما الان نمی‌توان گفت چه انتظاراتی در میان مردم پررنگ‌تر است؟

امروز واقعاً مساله‌ بیکاری و ضرورت ایجاد تحول بیشتر در رشد اقتصادی نیاز عمومی جامعه است، اما وظیفه نخبگان جامعه معقول کردن این نیاز است. این واقعیت دارد که سالانه یک میلیون تا یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر جمعیت جویای کار وارد بازار کار ما می‌شود ولی واقعیت دوم این است که اقتصاد ما ظرفیت تولید شغل برای این جمعیت را ندارد. اگر هم بتوان این میزان شغل ایجاد کرد، به دلیل انباشت بیکارانی که از گذشته شکل گرفته است، حل مساله‌ بیکاری ممکن نیست چون در هشت سال دولت احمدی‌نژاد خالص ایجاد شغل سالانه ۱۴ هزار شغل بوده است، در حالی ‌که باید سالی ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار شغل ایجاد می‌شد و حالا انباشت نیروی بیکار همچنان باقی مانده است.

مهم‌ترین وظیفه نخبگان امروز انتقال این مفهوم به جامعه است که این ظرفیت اقتصادی وجود ندارد و هر گونه کار اشتباه و تنش در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در ایران اوضاع را به هم می‌ریزد. وظیفه ملی همه ایرانیان است که کاری نکنند که با ایجاد تنش، باعث اخلال در روند ایجاد شغل و رشد اقتصادی کشور شود. امروز نیاز جامعه تحقق رشد اقتصادی و ایجاد شغل است که با شعار و وعده کارانه و یارانه محقق نمی‌شود. هیچ کس نباید جز برای تولید، جایی پول خرج کند. دولت برای هزینه‌های جاری‌اش هم پول ندارد و اگر هزینه اضافی دیگری به او تحمیل شود، کشور دچار بحران عظیم اقتصادی می‌شود. اگر بدبینانه نگاه کنیم، دست خارجی را در این می‌بینیم که افرادی بخواهند با شعارهای پوپولیستی و وعده یارانه و کارانه در روند رشد اقتصادی اخلال ایجاد کنند. این کار خیانت به کشور است. باید واقعیت‌های اقتصادی ملی را به مردم توضیح داد. اگر کسی برخلاف این موضوع عمل کند و انتظارات را بالا ببرد، به کشور خیانت و در جامعه تنش ایجاد می‌کند.


منبع: برترینها

هزار نکته باریک تر از «مو» درباره «مو»!

هفته نامه کرگدن – امید توشه: با این که از گذشته های دور آرایش و پیرایش موی سر مردان، راهی برای دل بردن از زنان بوده اما گاه مدل موی مردان نشان دهنده فضای اجتماعی و فرهنگی دوران خود نیز هست.

برخلاف چیزی که تصور می شود، در میان پرندگان آن ها که خوش پر و بال تر و زیباترند، جنس ماده نیستند. طاووسی که دم زیبایی دارد و چترش به زیبایی رنگین کمان پهلو می زند، جنس نر است. ماده اش دمی ندارد که بخواهند بازش کند.

پرندگانی که تاج و کاکل دارند، معمولا نر هستند و ماده های ساده و بی آرایش تنها جفتشان را از میان همین نرهایی که پر و بال رنگی و فکل دارند، انتخاب می کنند. نه این که بشود انسان را با پرندگان مقایسه کرد، اما باید قبول کرد در صدها هزار سال تکامل آدمی، جنس نر بشر هم یاد گرفته با ابزارها و روش های مختلفی خودش را بیاراید که یکی از دلایل عمده آن جلب توجه جنس مخالف است. حجم بالای ژل و سشواری که در چند سال نوجوانی و ابتدای جوانی و غلیان هورمون ها خرج می شود، با باقی عمر برابری می کند.

 هزار نکته باریک تر از «مو» درباره «مو»!
این که یکی از بزرگ ترین دغدغه مردان طاسی سر است، از اهمیت مو خبر می دهد و ریزش موی سر برای مردان همان اندازه مهم و البته آزاردهنده است که برای خانم های محترم، چین و چروک صورت. برای همین است که هر دوره و زمانی یک مدل موست که مد روز می شود. رقابت برای جلب توجه بیشتر از یک سو و اعلام مواضع و دیدگاه های فردی و اجتماعی از سوی دیگر باعث شده تا بتوان با نگاه به مدل موی فردی، بخشی از تیپ شخصیتی و علایقش را حدس زد.

هرچه زمان جلوتر آمده و آدمیان شهری تر و جهان کوچک تر شده، شکل مو و زلف مردان هم معمول تر شده، وگرنه تاریخ پر است از مدل های موی آن چنانی و سنت هایی که مردان برای موی سر و صورتشان وضع کرده بودند. با این که اکنون از جوامع طبقاتی باستانی و ارباب رعیتی خبر نیست، اما همچنان مدل موی سر، مانند لباس می تواند نشان دهنده نوع بینش و خاستگاه و طبقه اجتماعی مردان و زنان باشد.

البته چند قرنی است که موج های همه گیری که «مد» نامش نهاده اند، چون طوفانی شکل موی مردان را تعیین می کند. آن قدر هم این مدها سریع عوض می شود که تنها با نگاه کردن به تصاویر مدل موی افراد می توان حدود سال ثبت آن را حدس زد. موج های اجتماعی و فرهنگی جوامع مردان را در می نوردد و با آن موی مردان (همچون زنان) با آن کج و راست می شود و آنچه باقی می ماند، اهمیت پیرایش و مدل مو در تعیین کاراکتر افراد است.

نسل اول فکلی ها

احمدشاه جزو اولین آدم های مشهوری بود که مدل مویش مد شد. تا آن زمان مدل موی مردان ایرانی ساده و تکراری بود. جز برخی گروه های اجتماعی همچون درویشان و برخی رسته های نظامی، باقی سر خود را با دستار و بعدها با کلاه می پوشاندند. اما آخرین شاه قجر که دلبسته اروپاییان بود، اولین بار عکس هایی بدون کلاه و تاج منتشر کرد.

آن زمان مردانی را که بدون کلاه و دستار در فضای باز حاضر می شدند، افرادی بی قید نسبت به مسائل اجتماعی قلمداد می کردند. اما شاه جوان، متاثر از مد روز پاریس، موهای روغن زده و فرق باز کرده اش را که آلامد» خوانده می شد، آرایش می کرد و چون اروپایی ها که در بیرون سفارت هایشان نیز بدون کلاه حاضر می شدند، مدل جدید موی را به نمایش می گذاشت. این رفتار او از سوی ایرانیان خارج رفته و اشراف و اعیان آن زمان به سرعت مورد توجه قرار گرفت و اولین نسل از مردان فکلی ثبت شد.

 هزار نکته باریک تر از «مو» درباره «مو»!
با روی کار آمدن حکومت پهلوی، نوع پوشش و آرایش زنان و مردان ایرانی تفاوت های جدی پیدا کرد. اگر در دوران قاجار، مردان بدون کلاه و با موهای روغن زده از سوی اقشار سنتی تمسخر می شدند، در دوره پهلوی، سلمانی ها به سرعت مدل های جدید آرایش سر مردان را یاد گرفتند. مدل موی آلمانی که یک بار دیگر در دهه شصت مد شد، نیم قرن قبل ترش در همین تهران مد روز بود. اگر اقشار سنتی و عامه مردم برای برداشتن کلاه و دستارشان سختگیری داشتند، اهالی تجدد از مدل های نو استقبال می کردند. موهای روغن زده و شانه شده که با سبیل های رو به بالا آرایش می شد، تصویر بسیاری از پدر بزرگان نسل امروز است که در قاب های عکس قدیمی جا خوش کرده اند.

خط شکن ها

دهه سی که شروع شد، آرتیست های سینما شدند منبع الهام مدل های موی مردان. بعدها خوانندگان نیز به آرتیست های سینما اضافه شدند. این دوره بود که دوگانه «جوجه فکلی/ کلاه مخملی» به اوج خود رسید. از نظر کلاه مخملی ها، مردان فکلی کراواتی از آنچه آن ها ظاهر مردانه می دانستند، دور بودند. اگر مردان جوان به ظاهر خود می رسیدند، در معابر با کنایه های «داش مشدی ها» و «کلاه مخملی ها» رو به رو می شدند.

چاره دیگری هم نداشتند جز این که راهشان را کج کنند گلاویز شوند؛ البته طبیعی بود برای این که مدل مویشان خراب یا سر و وضعشان خاکی نشود، خودشان را به نشنیدن بزنند. این وضع سال های بعد هم ادامه پیدا کرد. همیشه مردانی که با موی مرتب و مد روز این سو و آن سو می رفتند از سوی شلخته ها با کنایه مواجه می شدند. فرهنگی که تا همین چند دهه پیش وجود داشت و مطابق مد روز بودن، با ارزش های سنتی مردان ایرانی در تضاد تشخیص داده می شد.

 هزار نکته باریک تر از «مو» درباره «مو»!
هر چند حالا اوضاع فرق کرده و هر کسی که دستی به سر و رویش نکشد، ناهنجار رفتار کرده واگر کسی مدل مویش قدیمی باشد، این جا و آن جا باخنده های ریز این و آن مواجه خواهدشد. اما این حاصل مردان خط شکنی است که معتقد بودند مدل موی شیک و مطابق موج روز، منافاتی با مردانگی ندارد.

نسل الویس پریسلی

دهه های چهل و پنجاه که رسید، فرهنگ وارداتی ستاره های غربی و وطنی مجلات، سینماها و رادیو و تلویزیون ایران را در می نوردید. همان زمانی که بیتل ها سمبل جوانان نسل نوی جهان بودند، شکل موی آن ها که روی گوش را می پوشاند یک به یک شهرهای ایران را فتح می کرد. در دهه پنجاه که جنبش هیپیسم تبدیل به پدیده ای جهانی شد، مدل موی مردان ایرانی هم یکسره تغییر کرد. موهای فر بلند که مانند یک توپ فوتبال سیاه رنگ روی سر آقایان سنگینی می کرد یا موهای لختی که شکل یال شیرها، صورت و گردن آقایان را در بر گرفت، تصویر آشنای خیابان های ایران از رشت تا آبادان بود.

آرتیست ها و خوانندگان حالا رقبای جدی به نام ستاره های ورزشی پیدا کرده بودند. ناصر حجاری، حسن روشن، ستار، ویگن و… ملاک های خوبی برای مدل مو بودند. همان زمان بود که مدل های موی بلند هم که پیش از آن مختص خانم ها بود در خیابان های شمال شهر تهران دیده شد.

 هزار نکته باریک تر از «مو» درباره «مو»!
برخی خوانندگان و آن هایی که از گوشه و کنایه دیگران ابایی نداشتند، از این تغییر ظاهر نترسیدند. کافی است آلبوم های قدیمی را ورق بزنید تا عکسی از پدر و بقیه مردان فامیل با شلوارهای پاچه گشاد و یقه خرگوشی و موهایی شبیه الویس پریسلی ببینید. با این که همه فکر می کردند وقوع انقلاب بر این تقلیدها نقطه پایانی بگذارد، اما در عمل اتفاق دیگری رخ داد.

از پشت مو تا آلمانی

دهه شصت با زیر و رو شدن های سیاسی و دفاع مقدس همراه بود. ارزش های اجتماعی تغییر کرد. نگاه ها به تیپ و ظاهر تغییر کرده بود. موهای شانه شده به یک سوی سر که کوتاه و مرتب بود، همان مدل ساده ای بود که میان انقلابیون جوان رایج بود. با این که فضای فرهنگی و اجتماعی دهه شصت چنان بود که گشت های انتظامی به مدل های موی پسران و مردان جوان به اصطلاح «گیر» می داد، اما باز هم مدهای روز دست از سر ایرانیان برنداشت.

شاید مهم ترین سمبل ظاهری و تیپ این دهه را باید در شلوارهای پیله دار و پشت مو تفسیر کرد. مدلی که خیلی زود به قول جوانان «خز» شد و از مد افتاد. در جامعه ای که درگیر جنگ و صف ارزاق عمومی بود، جوانانی که ابتدا پشت مو گذاشتند و در آخر دهه دور سرشان را سفید کرده و مدل آلمانی را دوباره زنده کرده بودند، بیش از بقیه توی چشم بودند.

درازی موی دوم خردادی ها

تنوع ناچیز مدل مو در این دهه بیش از همه نشان دهنده وضعیت فرهنگی آن روزها بود. جامعه ای که در آن سینما و ورزشش سوپراستار تولید نمی کرد و در آن تماشای فیلم با دستگاه های پخش خانگی ویدئو جرم بود. مدارس پسرانه متاثر از همین فضا، یکی از شروط انضباطی اش تراشیدن موی سر با شماره چهار و هشت بود.

نسل کودکان دهه شصت در تمام طول دوران مدرسه خود در آرزوی مدل موی بلند ماندند. اگر نوجوانی در نیمه اول دهه هفتاد می توانست از قوانین سختگیرانه دبیرستانش در برود و مویش را بلند کند، نه تنها باید مانند پدرانش با کنایه همسالان سنتی ترش کنار می آمد، بلکه باید به ماموران انتظامی بهانه ای واقعی می آورد، وگرنه زلفش را با ماشین تراش کلانتری بر باد رفته می دید.

 هزار نکته باریک تر از «مو» درباره «مو»!
همین دوران بود که در نیمه دوم دهه هفتاد و روی کار آمدن دولت اصلاحات، آن چه در شهر بیش لز همه زیاد شد، همین پسرکان موبلندی بودند که به عنوان دانشجویان ترم پایین، معتقد بودند دم دستی ترین حسن دوم خرداد، همین است که دیگر کسی در خیابان به مویشان گیر نمی دهد.

عصر کتیرا

دو دهه از زمانی که دیگر مدل مو، دلیل اصلی سوال و جواب ماموران انتظامی از نوجوانان و جوانان نیست، گذشته است. همان روزها بود که دوران اوج مردان زلف بلند لقب گرفت. آن قدر موی پسران جوان دراز شد که کش موی سر مردانه هم به بازار آمده بود. همه می خواستیم تلافی سختگیری ناظم و مدیر دوران مدرسه را دربیاوریم. حالا این که اگر ججم مویمان کم بود و آنچه در کش می بستیم جای دم اسب، دم موش بود هم باعث نمی شد دست از بلند کردن مویمان برداریم.

نوجوانان حالا از کاربردهای کتیرا بی اطلاعند. در دهه هفتاد که ژل سر، محصولی اعیانی و ناشناخته بود، عطاری ها به منبع درآمد تازه ای دست پیدا کرده بوند. ضمغ نوعی  گون که اگر در آب خیسانده می شد، محلولی چسبناک و لزج شبیه ژل سر به دست می آمد که می توانست مدل موی شما را در فرم مورد نظرتان حفظ کند. «کتیرای اعلا رسید» اعلان پشت شیشه مغازه های مختلفی شد که می خواستند به تقاضای نوجوانان تازه سبیل سبز کرده پاسخ بدهند.

چون پدران این نسل بیشترشان در آستانه سنین کم مویی و کچلی بودند و عکس های دهه پنجاهیشان را با حسرت نگاه می کردند، یادشان رفته بود که باید از چه اندازه کتیرا یا واکس مو استفاده کرد. برای همین نوجوانان کتیرا به سر باید با آزمون و خطا حجم مورد نظرشان را تراز می کردند. برای همین استفاده بیش از اندازه از کتیرا، اشتباهی معمول بود. کافی بود به موی کتیرا خورده دست یا شانه بخورد تا کتیرا روی سر مانند شوره پخش شود. اما خب امکانات کم بود و باید به همین هم می ساختی.

 هزار نکته باریک تر از «مو» درباره «مو»!

از همان زمان بود که سلمانی های پیر و خسته تبدیل شدند به آرایشگران مد روز. پدر و مادرهای زیادی در آن سال ها شب ها با قیچی می رفتند بالای سر پسر جوانشان و زلف هایش را قیچی کردند تا به زعمشان دیگر شبیه دختر خانواده نباشد. مدل های مو با نسل جدید آرایشگران متنوع تر شد.

قارچی و گوجه ای به بازار آمد. البته سنتی ها هم زود واکنش نشان دادند و برای این که نشان بدهند مرد باید خشن باشد، مدل موی بوکسوری و تیفوسی که بچه های پایین آن را مدل موی کشتی گیری می نامیدند، کلی هوادار پیدا کرد. موهای کوتاه برای بدن های ورزشکاری و احتمالا خط خطی در مقایسه موهای بلند افشان پسران لاغر و شاید هم عینکی، یکی از مشخصه هایی شد تا دختران جوان بتوانند مرد مورد علاقه شان را از روی ظاهر راحت تر انتخاب کنند.

مشکل جامعه موی جوانان است؟

دوران اصلاحات با جمله معروف رییس جمهور تازه به پاستور رسیده، تمام شده بود: «آیا واقعا مشکل جامعه ما، موی جوانان است؟» معلوم است که مشکل جامعه این نبود، اما چند سال گذشت تا معلوم شود یکی از مشکلات جامعه همین مدل موهای عجیب و غریب است. وقتی پای خاص بودن به میان می آید، مدل مو یکی از بهترین روش ها برای نشان دادن آن است.

همان زمان بود که مدل موی اژدهایی، چلسی و شیطونکی به لیست پیشنهادهای آرایشگران جوان راه پیدا کرد. البته واکنش های مختلفی هم پدید آورد تا مشخص شود هنوز هم موی سر جوانان می تواند مشکل جامعه باشد.

اما آن تب و تاب دهه هفتاد فرو نشسته بود. مسلی که از راه می رسید دیگر در مدرسه مجبور نشده بود که مدام سرش را مانند سربازان، ماشین کند و برای همین وقتی بزرگ تر هم شد، دلیلی نمی دید تا به تلافی آن موقع ها، چند سال موهیشان را به دست آرایشگر نسپارد. البته این معنایش آن نیست که همه الان مدل مویشان مثل پسرهای مودب و خوب، ساده و یک دست است.

کچلان دیگر قلندر نیستند

هنوز هم مدل موی نوجوانان و جوانان از روی سوپراستارها تقلید می شود؛ اما نسل جدید استارهای خوبی برای تقلید ندارد. از مدل موی «امیر تتلو» بگیرید که  شبیه همان مدل بوکسورها با کمی آب و تاب اضافی است تا «ساسی مانکن» که سال ها یک جور مدل تاج خروسی مدرن را رایج کرد.

 هزار نکته باریک تر از «مو» درباره «مو»!
با این حال مدل های مو همیشه معنای یکسانی نمی دهد. اگر زمان قلندران سر می تراشیدند و در دهه شصت طرفداران «جمشید آریا» و «یول براینر» آن را تقلید می کردند و نشانه ای بود از خشن بودن، امروز مردان طاس و کم مویی که سرشان را زیر کشت مو نبرده اند، سر می ترشاند و کسی هم آن ها را جای خلافکاران نمی گیرد. حالا هر که زلف بلند دارد، درویش نیست، هر چند ممکن است بخواهد به دیگران پیام بدهد که سر در گرو هنر دارد و اهل دل است.

مو؛ نشانه طبقه اجتماعی؟

زمانی کلاه گیس و کلاه های پردار مد بود، مردانی که سرشان پوشش نداشت، افراد بی مبالات و فاقد طبقه اجتماعی بودند. گذر زمان بر شکل و شمایل مردان تاثیر جدی گذاشته است. پدرانی که خود زمانی زلف دراز داشتند، در میانسالی مخالفان جدی پیروی پسران جوانشان از مدت روز می شوند. بی آن که بپذیرند آن پرندگانی که بال و پر رنگی دارند، نرهایی هستند که قرار است علاوه بر جیک جیک کردن، این گونه دل جنس مخالف را نیز بربایند. آرایش سر از همان زمان فراعنه کچل تا همین حالا، نشانه ای از طرز تفکر و دیدگاه و طبقه اجتماعی مردان است. هر چند این مرزها چندان مانند گذشته دقیقه و آنکارد شده نیست، اما بازتابی است از دورانی که در آن زندگی می کنیم.


منبع: برترینها

«ماموریت غیرممکن» تام کروز که همیشه ممکن می شود!

هفته نامه همشهری جوان – علی مسعودی نیا: همه چیز درباره مجموعه فیلم های ماموریت غیرممکن که قسمت ششم آن به تازگی با بازی تام کروز کلید خورده است.

ششمین قسمت از مجموعه فیلم های ماموریت غیرممکن در سال ۲۰۱۸ بر پرده سینماهای جهان به نمایش درخواهدآمد. نویسندگی و کارگردانی قسمت جدید را «کریستوفر مک کواری» برعهده دارد. کارگردانان بزرگی چون «جان وو»، «برایان دی پالما» و «جی جی آبرامز» قسمت های پیشین را با عالی ترین کیفیت فنی و هنری بالایی پیش روی مخاطبان قرار داده اند و فیلم همواره در زمان اکرانش در میان پرفروش ترین های سال جایگاه قابل اعتنایی داشته است.

برای ماموران تیم تجسس و عملیات این فیلم، هیچ غیرممکنی وجود ندارد. هرچه تکنولوژی پیشرفت می کند و ابر قهرمانان دیگر فیلم های اکشن کارهای حیرت انگیزتری انجام می دهند، سازندگان «ماموریت غیرممکن» هم کم نمی آورند و قهرمانانشان را به انجام اعمال باورنکردنی بیشتری وا می دارند. به همین بهانه مروری داریم بر قسمت های پیشین و شنیده از قسمت آتی این مجموعه مشهور.

غیرممکن، غیرممکن است

ماموران ماموریت ششم

«کریستوفر مک کواری» بعد از ساخت قسمت پنجم فیلم، حالا پشت دوربین قسمت ششم رفته، کارگردانی که در کارنامه خود فیلم هایی چون «مظنونین همیشگی»، «مردان ایکس»، «جک ریچر» را دارد. او غیر از این، سریال بسیار محبوب دهه ۹۰ یعنی «ان وای پی دی بلو» را هم در سابقه خود ثبت کرده است. در این قسمت هم باز تام کروز در نقش اصلی ظاهر خواهدشد و «ربه کا فرگوسن»، «وینگ راهامس»، «سایمون پگ»، «الک بالدوین»، و «شون هریس» به ایفای دیگر نقش ها خواهندپرداخت؛ بازیگرانی که همگی دست کم سابقه حضور در یکی از قسمت های پیشین این مجموعه فیلم ها را دارند. «هنری کویل»، «ونسا کربی» و «سایان بروک» تازه واردهای این قسمت هستند.

کمپانی پارامونت تهیه این فیلم را برعهده دارد، آن هم با تهیه کنندگی کارگردان و تهیه کننده معتبری چون «چی جی آبرامز». حالا دو دهه است که مجموعه فیلم های ماموریت غیرممکن جای خود را در میان تماشاگران علاقه مند به سینمای اکشن باز کرده اند.

خوش اقبالی آقای مک کواری

کریستوفر مک کواری بسیار خوش اقبال است که در حالی به سراغ ساخت قسمت جدید «ماموریت غیرممکن» رفته که قسمت پیشین با کارگردانی خود او در صدر اپیزودهای محبوب این فیلم جای دارد و تماشاگران آن را بیش از تمامی قسمت های پیشین پسندیده اند. نوآوری های او در قسمت پنجم «ملت یاغی» از آوردن ربه کا فرگوسن سوئدی به فیلم و بازی درخشان او که یادآور درخشش لورن باکال در دوران فیلم های کلاسیک بود تا تغییرات عمده در شیوه کار تیمی و تکنیک های عملیات گروه قهرمانان.

غیرممکن، غیرممکن است

ماموریت غیرممکن جان وو

وقتی مواد خام خوبی مثل کاراکترها و پیشینه این فیلم را در اختیار داری، کار دشواری است که نتوانی فیلم موفقی بسازی اما این ماموریت غیرممکن را یک کارگردان نام آشنا و مهم هالیوود انجام داده است: جان وو. او که کارگردان قسمت دوم ماموریت غیرممکن بوده، حالا با فیلمش در قعر فهرست محبوب ترین های این مجموعه قرار دارد.

قسمت دوم در سال ۲۰۰۰ اکران شد و اشتباه جان وو این بود که به خصلت همیشگی این مجموعه توجهی نکرد. ماموریت غیرممکن هرگز به عمق داستان و سخنان بلیغ قهرمانانش تکیه نکرده است. جان وو اما همه کار کرد تا آدم هایش فقط مشتی مزدور دارای قوای خاص فکری و بدنی نباشند و آدم های روشنفکری به نظر برسند. همین هم باعث شد فیلم با مغز به زمین بخورد و حتی تخریب آن را مضحکه ای بیش ندانستند.

جان وو بدترین انتخاب ها و کارگردانی را در این مجموعه داشت اما تهیه کننده قسمت آتی، یعنی جی جی آبرامز هم سابقه چندان درخشانی در این حوزه ندارد. او هم با قسمت سوم ماموریت غیرممکن در رده یکی مانده به آخر قرار گرفته است. او بعد از جان وو به میدان آمد تا این فیلم بدنام شده را دوباره احیا کند. زورش را هم گذاشت روی ضدقهرمان ها و فیلیپ سیمور هافمن فقید و اوون دیوین را در نقش قاچاقچی های اسلحه به کار گرفت. اما فیلمنامه جان نداشت و فیلم هم خیلی معمولی از کار درآمد و پر شد از صحنه های کسل کننده اضافی.

احیای پروژه زمین خورده

دو کارگردان سربلند مجموعه براد برد و برایان دی پالما هستند که به ترتیب قسمت های چهارم و اول این مجموعه را کارگردانی کرده اند. خصوصا دی پالما که نسخه سینمایی او از همه نسخه ها به داستان اوریجینال فیلم نزدیک تر است و از منظر کیفیت هنری همچنان چشم نواز و درخشان به نظر می رسد، البته نباید فراموش کرد که نظر منتقدان تا حدی با نظر هواداران این سری فیلم ها متفاوت است.

منتقدان، قسمت چهارم را بهترین می دانند و بعد از آن رتبه های بعدی به ترتیب در اختیار قسمت پنجم، سوم، اول و دوم است. به هرحال نسخه جان وو هم از نظر مردم و هم از نظر منتقدان قعرنشین محسوب می شود و باید آن را به نوعی از گاف های کارنامه درخشان جان وو دانست.

غیرممکن، غیرممکن است

هرگز پیر نشو

تام کروز حالا به مرز پنجاه و پنج سالگی رسیده و هنوز به خاطر تداوم حضورش در نقش های پرجنب و جوش اکشن در اوج شهرت و محبوبیت است. او از نخستین کسانی بود که پای قرارداد بازی در «ماموریت غیرممکن ۶» را امضا کرد و برای آغاز فیلمبرداری به پاریس رفت، البته در همان روزهای ابتدایی مشخص شد که دیگر تام کروز توانایی آن را ندارد که تمام عملیات دشوار را شخصا انجام دهد. در تمام مدت فیلمبرداری یک بدلکار که گریم و لباسی مشابه تام کروز بر تن داشت، در صحنه بود و هر بار نیاز می شد، به جای این ستاره هالیوود ایفای نقش می کرد.

در روزهای نخست کار که هوا بسیار سرد بود و سوز وحشتناکی داشت، تام کروز  بیشتر مواقع خود را در یک پتوی کلفت می پیچید و اجازه می داد بدلکارش با آن لباس مشکی چرمی مشهور به عملیات محیرالعقول بپردازد. با این حال کم کم تام کروز هم سر ذوق آمد و سن و سال را فراموش کرد و حضور بیشتری در صحنه ها داشت. او با کمک اعضای گروه عملیات لازم در هرصحنه را خوش پیش می برد و بدون احساس خستگی، مدام با عوامل فیلم بگو و بخند می کرد.

تام کروز سابقه حضور در پنج قسمت پیشین فیلم را داشته و نقش اصلی، یعنی شخصیت «اتان هانت» را ایفا کرده است؛ یک مامور مخفی مرموز که برای آژانس «ام آی اف» فعالیت می کند.

۲۳ سال با اتان هانت

نخستین قسمت این فیلم زمانی ساخته شد که تام کروز تنها ۳۳ سال داشت اما او هنوز ظاهر خود را جوان نگه داشته است. گفته می شود او تمرینات دشوار بدنسازی خود را از چند هفته پیش از آغاز فیلمبرداری قسمت ششم آغاز کرد. این در حالی است که شایعه شده بود او چنان برای قسمت پیشین به فیزیک و مهارت بدنی مناسبی رسیده که رکورد شش دقیقه حبس تنفس را برای خود ثبت کرده است.

دلیل ثبت چنین رکوردی حضور او در یک صحنه زیر آب بود. به هر حال تام کروز همچنان جذاب ترین بازیگر کلاسیک اکشن هالیوود است و ماموریت غیرممکن بدون او هیچ معنایی ندارد. مردم می توانند تحمل کنند و بتمن و سوپرمن و جیمز باندشان مدام تغییر کند اما اتان هانت فقط همین یک نفر است و بس. خصوصا وقتی بدانیم تام کروز از سرمایه گذاران اصلی هر شش قسمت این فیلم هم بوده است.

غیرممکن، غیرممکن است

فتح گیشه ها

یکی از نکات جالبی که در مورد سری فیلم های ماموریت غیرممکن وجود دارد این است که هزینه تولید آن طی ۲۰ سال گذشته تقریبا ثابت مانده است. از آن جالب تر این است که قسمت دوم این مجموعه که جان وو آن را کارگردانی کرده و گفتیم در فهرست محبوب ترین ها قعرنشین است، اتفاق از همه کم خرج تر بوده و به نسبت خرجش فروش بهتری نسبت به بیشتر قسمت ها داشته است. قسمت دوم مجموعه فعلا با هزینه ۱۲۵ میلیون دلاری کم هزینه ترین و قسمت های سوم و پنجم با ۱۵۰ میلیون دلار پرهزینه ترین فیلم ها بوده اند.

قسمت چهارم به کارگردانی براد برد، با فروش جهانی بالغ بر ۶۹۴ میلیون دلار بهترین گیشه را در کل این ۲۰ سال تجربه کرده است. ضعیف ترین فروش هم متعلق بوده به قسمت سوم با کارگردانی همین جی جی آبرامز که حالا تهیه کننده قسمت ششم است. فیلم او فروشی ۲۶۳ میلیون دلاری را تجربه کرده و از این منظر کاملا یک اثر شکست خورده به حساب می آید. خصوصا که هزینه ساخت آن همان طور که ذکر شد ۱۵۰ میلیون دلار بوده است. بهترین اکران افتتاحیه در این مجموعه متعلق است به قسمت دوم با ۵۷ میلیون دلار و بدترین آن  قسمت چهارم است که پرونده اکران افتتاحیه آن با ۲۹ میلیون دلار بسته شده است.

و حالا ماموریت ششم

درباره داستان قسمت ششم هنوز هیچ اطلاعاتی منتشر شده است. این است که فعلا مجبوریم به حرف و حدیث ها و حواشی آن بپردازیم، نکته اول این است که توافق مربوط به ساخت این قسمت، چندین روز پیش از اکران قسمت قبلی انجام شد؛ یعنی طرفین ماجرا آن قدر از کارشان مطمئن بودند که منتظر بازخورد قسمت پنجم نماندند و مقدمات قسمت ششم را چیدند. با این که انتظار می رفت جرمی رنر بتواند در این قسمت حضور یابد و درگیر پروژه جدید «اونجر» نباشد اما ظاهرا او در قسمت آتی حضور نخواهدداشت.

کریستوفر مک کواری نخستین کارگردانی است که بیش از یک فیلم از این مجموعه را کارگردانی کرده و از این حیث رکوردی به نام خود ثبت می کند. به نظر می رسد هزینه قسمت جدید از ۱۵۰ میلیون دلار بالاتر باشد. اگر چنین اتفاقی بیفتد، قسمت ششم را باید پرهزینه ترین قسمت از این مجموعه فیلم ها دانست. این در حالی است که همچنان بودجه ۱۵۰میلیون دلاری برای ساخت یک فیلم اکشن در هالیوود، چندان رقم عجیب و هنگفتی به نظر نمی آید.

 غیرممکن، غیرممکن است
این فیلم قرار است در روز ۲۷ جولای ۲۰۱۸ اکران شود و به همین خاطر علاقه مندان آن باید حالاحالاها منتظر بمانند. شنیده ها حاکی از آن است که داستان این قسمت با قسمت قبلی پیوند مختصری دارد اما معنایش این نیست که اگر «ملت یاغی» را ندیده اید، با دیدن قسمت ششم سردرگم شوید.

داستان ماموریت غیرممکن از کجا آمده؟

کار تیمی به جای تکروی

حالا حدود سه دهه از ساخت نخستین قسمت سینمایی ماموریت غیرممکن می گذرد؛ فیلمی که باید آن را به عنوان یکی از اولین و مهم ترین آثار اقتباسی هالیوود از سریال های قدیمی تلویزیونی دانست. این فیلم براساس یک سریال محبوب تلویزیونی ساخته شد که از سال ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۳ از شبکه سی بی اس پخش می شد؛ فیلمی که حالا طی ۲۳ سال به قسمت ششم خود رسیده است.

در روزگاری که خبری از جلوه های ویژه رایانه ای نبود و تمامی عملیات محیرالعقول با سیستم های میدانی و مکانیکی انجام می گرفت، سریال ساده و پرهیجان ماموریت غیرممکن توجه بینندگان بسیاری را به خود جلب کرده بود و در بسیاری از کشورهای جهان، از جمله ایران پخش می شد؛ سریالی که واحد دوبلاژ تلویزیون  به رسم آن روزگار نامش را تغییر داده و عنوان «بالاتر از خطر» را جایگزین نام اصلی آن کرده بود. اما خصلت مهم این سریال تفاوتی بود که با دیگر سریال های قهرمان محور اکشن داشت: اگر «آیرون ساید» و «کلمبو»، «سوییچ» و «مرد شش میلیون دلاری» همگی بر مهارت و توانایی و هوش یک قهرمان منحصر به فرد تکیه داشتند، «بالاتر از خطر» سریالی بود که عملیات شگفت انگیز آن براساس کار تیمی انجام می گرفت.

 غیرممکن، غیرممکن است

«پیتر گریوز» فقید در نقش اصلی به عنوان مغز متفکر گروه ایفای نقش می کرد. بقیه نیز هرکدام تخصصی داشتند؛ یکی امور فنی را خوب می دانست، دیگری استاد سخنوری و تغییر ظاهر بود، آن یکی درباره سلاح و بمب اطلاعات زیادی داشت و دیگری در فنون جاسوسی توانا بود. به این ترتیب، گروهی عجیب که توسط سازمانی نامعلوم به ماموریت هایی دشوار گسیل می شدند که تلفیقی بود از عملیات جاسوسی، تعقیب و گریز و درگیری فیزیکی، توجه طیف وسیعی از مخاطبان را به خود جلب می کردند.

دو فصل ابتدایی سریال بیش از یک اثر سرگرم کننده صرف بود و از منظر هنری ارزش های بسیاری داشت و نام «بروس گلر»، خالق این سریال را به یکی از نام های جاودان صنعت سریال سازی آمریکا تبدیل کرد و چندین جایزه «گلدن گلوب» و «امی» را برای این مجموعه به ارمغان آورد، البته این روند در فصول بعدی قدری با افت مواجه شد اما به عنوان نکته آخر بد نیست بدانید که این سریال که خود الهام بخش فیلم های بسیاری شده است، خودش چندان اوریجینال نبود و در حقیقت بروس گلر ایده اصلی آن را از فیلم «توپکایی» ساخته «ژول داسن» اخذ کرده بود. فیلم مذکور که «پیتر یوستیفن» نقش اصلی آن را برعهده داشت، داستان گروهی تبهکار بود که هرکدام در کاری مهارت داشتند و قصد داشتند از موزه توپکایی استانبول سرقت کنند.


منبع: برترینها

با مهم‌ترین فیلم‌های علمی-تخیلی سال ۹۶ آشنا شوید

کارگردان: مت ریوز
بازیگران: اندی سرکیس، وودی هارلسون، استیو زان و جودی گریر
تاریخ اکران: ۲۳ تیر

میمونی که بعدها «سزار» نام می گیرد، به خاطر تزریق دارویی به نام «ALZ- 112» هوشمندتر از هم قطارانش می شود تا جایی که حتی می تواند به صورت دست و پا شکسته با انسان ها صحبت کند. از آن طرف ویروس قوی تر به نام ALZ-113 که جایگزین نسخه قبلی می شود، نوع بشر را تهدید و زمین را به نوعی با دوران آخرالزمان آشنا می کند.

این دو اتفاق به شورش سزار و هم ردیفانش علیه انسان ها کمک می کند، انسان هایی که حالا می بینند باید بخشی از کره زمین را با این جانداران تقسیم کنند. در دو قسمت قبلی سری جدید «سیاره میمون ها» شاهد شکل گیری جامعه کوچکی از نخستی ها به رهبری سزار و بعد درگیری آن ها با انسان ها بودیم، اما طبق گفته «مت ریوز» (Mat Reeves) در قسمت سوم- که جنگ برای سیاره میمون ها» نام دارد- قرار است با یک جنگ حسابی رو به روی باشیم، جنگی که سرنوشت زمین و ساکنین آن را رقم خواهدزد.

البته در کنار حماسی بودن فیلم و جنگ بزرگی که با آن رو به رو می شویم، قرار است مبارزه ای را که درون سزار هم جریان خواهدداشت، شاهد باشیم. سزاری که مخالف خشونت است و فرمان «هیچ میمونی، میمون دیگر را نمی کشد» را صادر کرده است و البته در انتهای فیلم دوم، آن را با کشتن «کوبا» (Koba) می شکند، حالا در موقعیتی قرار می گیرد که باز ممکن است عقایدش را زیر پا بگذارد. همین طور هم که از عکس ها می بینید بخشی از فیلم قرار است زیر برف و بوران باشد که به گفته گروه فنی فیلم، پیشرفت این چند ساله جلوه های ویژه را می توانید در این فیلم و مخصوصا در موهای میمون ها ببینید.

درباره خط اصلی داستان: بعد از اتفاقات قسمت دوم، سزار دست زن و بچه و افراد قبیله را می گیرد و دوباره به دل جنگل بر می گردد، اما این بار سر و کله «سرهنگ» با بازی «وودی هارلسون» پیدا می شود تا رودرروی آن ها بایستد، سرهنگی که خیلی اعصاب درست و حسابی ندارد و جنگ لازمه کارش است.

فیلم هایی که ممکن است امسال شگفتی ساز شوند

Valerian and the City of a Thousand Planets؛ کارآگاهان کهکشانی

کارگردان: لوک بسون
بازیگران: کلایو اوون، جان گودمن
تاریخ اکران: ۳۰ تیر

با مهم ترین فیلم های علمی- تخیلی و فانتزی سال 1396 آشنا شوید 

«لوک بسون» در کارنامه اش چند فیلم علمی- تخیلی با کیفیت های مختلف دارد که اگر بخواهیم بهترین را انتخاب کنیم، احتمالا باید از «عنصر پنجم» (The Fifth Element) نام ببریم. این کارگردان فرانسوی، این بار سراغ یکی از کتاب های مصور علمی- تخیلی سرزمینش رفته که از سال ۱۹۶۷ (۱۳۴۶) تا سال ۲۰۱۰ (۱۳۸۹) به صورت مداوم منتشر می شده است.«والرین و شهر هزار سیاره» درباره دو مامور کهکشانی است ۹ه با قدرت سفر در زمان می خواهند مشکلات پیش روی شان را حل کنند.


King Arthur: Legend of the Swowrd؛ شاه آرتور با طعم ارباب حلقه ها

کارگردان: گای ریچی
بازیگران: چارلی هونام، جود لا، اریک بانا
تاریخ اکران: ۲۲ اردیبهشت

با مهم ترین فیلم های علمی- تخیلی و فانتزی سال 1396 آشنا شوید 

«این فیلم ماحصل درآمیزی فیلم های ارباب حلقه ها و Lock, Stock and Two Smoking Barrels»*؛ این جمله را «چارلی هانم» (Charlie Hinnam) بازیگر نقش اصلی فیلم «شاه آرتور: افسانه شمشیر» می گوید. براساس اطلاعات به دست آمده با یک فیلم حماسی رو به رو هستیم که در آن هر لحظه ممکن است هیولایی، فیل زره پوشی، مارهای جهنده ای، چیزی داخل صحنه شود و آرتور را به چالش بکشاند. برگ برنده فیلم تا این جا، کارگردان طنازش است و الّا حاصل این پیوند عجیب می تواند هیولای فرانکشتاین باشد.

* یکی از بهترین فیلم هایی که «گای ریچی» کارگردانی کرده است.


Mute؛ بر فراز برلین

کارگردان: دانکن جونز
بازیگران: الکساندر اسکارشگرد، پاول راد
تاریخ اکران: ۲۲ اردیبهشت

با مهم ترین فیلم های علمی- تخیلی و فانتزی سال 1396 آشنا شوید 

کارگردان موفق فیلم علمی- تخیلی «ماه» به اصل خویش برگشته است تا شاید دوباره شاهد فیلم خوب دیگری در ژانر علمی- تخیلی باشیم. «لال» (Mute) جدیدترین ساخته «دانکن جونز» است که از تصاویر منتشر شده می توان فهمید فضایی مالیخولیایی شبیه «بلید رانر» ریدلی اسکات دارد. هرچند خود کارگردان این نظریه را رد کرده و گفته فیلمش بیشتر وامدار «M*A*S*H» ساخته «رابرت آلتمن» است. داستان فیلم درباره مرد لالی است که دنبال عشق خود می گردد، در برلین، ۴۰ سال بعد.


The Dark Tower؛ آن سوی آخر دنیا

کارگردان: نیکولای آرسل
بازیگران: ادریس البا، متیو مک کاناهی
تاریخ اکران: ۶ مرداد

با مهم ترین فیلم های علمی- تخیلی و فانتزی سال 1396 آشنا شوید 

فیلم ها و سریال هایی که از روی آثار «استیون کینگ» ساخته می شوند یا تبدیل به شاهکار می شوند یا راهی زباله دان تاریخ. تقریبا حد وسطی در این میان وجود ندارد. امیدواریم «برج تاریک» دچار سرنوشت اقتباس هایی مانند «درخشش» و «رستگاری در شاوشنگ» شود.

فیلم قرار است ادامه ای باشد برای سری کتاب های هشت تایی برج تاریک که کنیگ آن ها را یکی از برترین نوشته های خود می داند. داستان فیلم درباره رسیدن به برج تاریکی است که آن را آخر دنیا می دانند، جایی که می تواند سرنوشت آدم ها و سرزمین ها را تغییر دهد.


Star Wars: The Last Jedi؛ نیرو، تاریکی و دیگر هیچ

کارگردان: ریان جانسون
بازیگران: مارک همیل، کری فیشر، آدام درایور، دیزی ریدلی، اسکار آیزاک، اندی سرکیس و بنی سیو دل تورو
تاریخ اکران: ۲۴ آذر

با مهم ترین فیلم های علمی- تخیلی و فانتزی سال 1396 آشنا شوید 

در این دو سال که بین اکران فیلم اول (نیرو بر می خیزد) و فیلم دوم (آخرین جدای) سه گانه سوم جنگ ستارگان فاصله بوده، اتفاقات بزرگی برای این مجموعه رخ داده است. اول از همه، مرگ «کری فیشر» (Carrie Fisher) خیلی بیش ماری از طرفداران این اپرای فضایی را داغدار کرد تا بعد از این، اگر فیلمی با عنوان جنگ ستارگان اکران شد دیگر منتظر «پرنسس لیا» (Princess Leia) نباشیم، دست کم نه به صورت فیزیکی (برای ساخت قسمت سوم بحث هایی درباره بازسازی شخصیت پرنسس لیا به صورت کامپیوتری پیش آمده که هنوز تایید نشده است).

در همان محدوده زمانی که فیشر از دنیا رفت، اولین فیلم سینمایی مستقل جنگ ستارگان هم اکران شد که «روگ وان» (Rogue One) نام داشت. روگ وان و بقیه هم قطارانش قرار است به گوشه و کنار دنیای جنگ ستارگان سرک بکشند و دور از هیاهوی جنگ های بزرگ دو نیروی خیر و شر، داستان های نگفته شخصیت ها و اتفاقات کوچک تر را روایت کنند؛ فیلم هایی که آن ها را «Anthology films» می خوانند.

اما برسیم به «آخرین جدای» که در سه گانه سوم، دومین فیلم و در کل هشتمین فیلم سری جنگ ستارگان است. هر چند تا اکران فیلم راه درازی در پیش داریم، اما تا این جا دست کم پنج نکته از این فیلم را می دانیم.

۱- لوک باز می گردد

براساس فیلم هایی که کارگردان و نویسنده فیلم، «ریان جانسون» (Rian Johnson) به عنوان منابع الهام خود معرفی کرده- فیلم هایی مانند «دوازده ساعت پرواز» ساخته «هنری کینگ» و «پل رودخانه ای کوای» ساخته «دیوید لین»- باید منتظر فیلمی جنگی/ آموزشی باشیم (البته از این مدل فیلم در سه گانه اصلی هم داشتیم که «یودا»، «لوک» را آموزش می داد تا به یک جدای واقعی تبدیل شود).
بر همین اساس احتمالا «ری» (Rey) با بازی «دیزی ریدلی» (Daisy Ridley) سر وقت لوک اسکای واکر می رود تا به عزلت نشینی آخرین جدای پایان دهد و با تمرینات او، خود به جدای جدیدی تبدیل شود.

۲- روشن و تاریک

درست است که نیرو بر می خیزد بازتابی بود از «امیدی تازه»، اما قسمت هشتم قرار نیست به تیرگی «امپراتور ضربه می زند» باشد. این را کارگردان فیلم می گوید که قرار است به آن اندازه که فیلم گنجایش دارد، درجه تیرگی فیلم را بالا ببرد.

۳- گردهمایی سمت تاریک

رهبر سمت تاریک نیرو، «اسنوک» (Snoke) با نقش آفرینی «اندی سرکیس» (Andy Serkis) بر خواهدگشت و مسلما نقشه های شومی برای «کیلورن» (Kylo ren) خواهدکشید. همچنین او نیم نگاهی به دیگر شخصیت منفی فیلم که دل تورو آن را بازی خواهدکرد، دارد تا بتواند نقشه هایش را از چند جهت پیش ببرد.

۴- نقش هایی که دوباره فراخوانده می شوند

بسیاری از شخصیت های قسمت قبل در این قسمت هم بازی خواهندکرد: در حالی که «کاپیتان فاسما» (Captain Phasma) با بازی «گوئند لاین کریسیت» (Gwendoline Christie) از زندان زباله های فشرده فرار خواهدکرد، «فین» (Finn) و «پو» (Poe) با بازی های «جان بویگا» و «اسکار آیزاک» به همراه «مز» و «ژنرال هاکس» و «C-3 PO» همگی برخواهندگشت. «جان ویلیامز» افسانه ای هم بار دیگر کار آهنگسازی فیلم را انجام خواهدداد.

۵- جواب دادن به سوال های بی جواب

هر چند «جی.جی. آبرامز» کارگردان قسمت قبل، به عنوان تهیه کننده، حی و حاضر است، اما یک دو جین سوال را با فیلمش در ذهن طرفداران جنگ ستارگان باقی گذاشته؛ آیا ری دختر لوک است؟ اسنوک دقیقا چه چیزی می خواهد؟ چرا لوک عزلت نشین شده است؟ به غیر از این که ریان (کارگردان قسمت هشت) به برخی از این سوالات جواب خواهدداد، «مارک همیل»، بازیگر نقش لوک گفته بی خیال جمله «نیرو با تو باد» شوید، چرا که ریان با چند جمله جدید سراغ تان خواهدآمد.

فیلم هایی که ادامه دارند

Pirates of the Caribbean: Dead Men Tell No Tales؛ سالزار علیه جک اسپارو

کارگردان: یواکیم رونینگ، اسپن سندبرگ
بازیگران: جانی دپ، خاویر باردم و جفری راش
تاریخ اکران: ۵ خرداد

با مهم ترین فیلم های علمی- تخیلی و فانتزی سال 1396 آشنا شوید 

«مرده ها قصه نمی گویند» پنجمین فیلم از سری ماجراجویی های دریایی «دیزنی» است. نکته جالب این قسمت، این است که عوامل جدیدی به فیلم اضافه شده اند: دو کارگردان تازه کار از کشور نروژ و «خاویر باردم» که قرار است نقش بدمن ماجرا را بازی کند. در این قسمت «کاپیتان سالزار» (باردم) به دنبال شکار «کاپیتان جک اسپارو» (دپ) است تا بعد از آن بتواند به دریاها حکمرانی کند. جک هم به دنبال «نیزه سه شاخه پوزیدون» است تا از این اتفاق جلوگیری کند.


Thor: Ragnarok؛ قهرمانی بدون پتک جادویی

کارگردان: تایکا وایتیتی
بازیگران: کریس همسورث، تام هیدلستون، کیت بلانشت
تاریخ اکران: ۱۲ آبان

با مهم ترین فیلم های علمی- تخیلی و فانتزی سال 1396 آشنا شوید 

سومین فیلم از دنیای «ثور» و هفدمین فیلم از دنیای سینمای مارول، داستانش درست بعد از اتفاقات «انتقام جویان: عصر اولتران» رخ می دهد. ثور بدون چکشش به دنیای دیگر تبعید می شود و برای این که به «آزگارد» (Asgard)برگردد و دنیایش را از دست رب النوع مرگ، «هلا» (Hela)، نجات دهد، مجبور می شود با «هالک» بجنگد. با این تفاسیر و با اکران سال گذشته «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» شاهد زد و خوردهای بیشتری بین ابرقهرمان های اصلی گروه انتقام جویان با یکدیگر خواهیم بود؛ در آن فیلم، «مرد آهنی» و «کاپیتان آمریکا» رو در روی یکدیگر می ایستادند و این جا هالک و ثور.


Blade Runner 2049؛ بر لبه تیغ

کارگردان: دنی ویلنو
بازیگران: رایان گازلینگ، هریسون فورد، جردلتو
تاریخ اکران: ۱۴ مهر

با مهم ترین فیلم های علمی- تخیلی و فانتزی سال 1396 آشنا شوید 

«بلید رانر» را می شود در هر فهرستی که معرف برترین فیلم های علمی- تخیلی است، پیدا کرد. برای همین، شنیدن خبر ساخت ادامه ای برای آن می تواند همان قدر که شیرین باشد، همان قدر هم دلخراش به نظر برسد، از بس که در این چندوقت بازسازی یا ادامه فیلم های کلاسیک بد از آب در آمده اند. در فیلم جدید با بلید رانر جدیدی رو به رو هستیم به نام «کی» (K) که «رایان گازلینگ» (Ryan Gosling) این نقش را ایفا می کند. او با پیدا کردن رازی مدفون به دنبال «ریک دکارد» (قهرمان فیلم قبلی) می گردد که ۳۰ سال از نظرها پنهان شده است.


Spider- Man: Homecoming؛ باز هم مرد عنکبوتی

کارگردان: جان واتز
بازیگران: تام هالند، مایکل کیتون، رابرت دانی جونیور
تاریخ اکران: ۱۶ تیر

با مهم ترین فیلم های علمی- تخیلی و فانتزی سال 1396 آشنا شوید 

تا این جا از شروع قرن جدید، دو سری فیلم «مرد عنکبوتی» ساخته شده که اولی با سه فیلم و دومی با دو فیلم بنا بر دلایل مختلف سرانجام خوب و خوشی نداشتند و ادامه آن ها کنسل شده است. امسال اکران سری سوم با قسمت «بازگشت به خانه» کلید می خورد؛ یک سری جدید، با «پیتر پارکر» جدید، کارگردان جدید و خیلی چیزهای جدید دیگر مانند توافق سونی و مارول بر سر حضور مرد عنکبوتی در فیلم های دیگر مارول و حضور شخصیت های دیگر مارول در فیلم های مرد عنکبوتی. در اصل این سری دومین «دوباره سازی» (Reboot) مرد عنکبوتی است که چالش های ابر قهرمانش را وقتی زندگی عادی جاری است، به نمایش می گذارد.


Alien: Covenant؛ در جست و جوی بهشت گمشده

کارگردان: ریدلی اسکات
بازیگران: مایکل فسبندر، کاترین واتراستون و بیلی کراداپ
تاریخ اکران: ۲۹ اردیبهشت

با مهم ترین فیلم های علمی- تخیلی و فانتزی سال 1396 آشنا شوید 

بزرگ ترین ایرادی که به یک فیلم ترسناک می شود گرفت، این است که بگوییم «خیلی ترسناک» نبود. درست مانند قوتی که کمپانی «خیلی ترسناک» نبود. درست مانند وقتی که کمپانی «فِراری» خودرویی بسازد که سریع نباشد. «پرومتئوس» (Prometheus)، فیلم قبلی «ریدلی اسکات» از دنیای «بیگانه» (Alien) هم با چنین مشکلی دست به گریبان بود. هر چند هیچ کدام از عوامل فیلم، حتی خود کارگردان قول فیلمی ترسناک را به کسی نداده بودند و حتی بقیه فیلم های این سری هم که کارگردانی غیر از اسکات داشتند، با پیازداغ هایی مانند تئوری توطئه و اکشن، از ترسناک بودن فیلم ها کم کرده بودند، اما وقتی پای دنیای بیگانه وسط باشد همه- دست کم طرفداران این سری- دوست دارند تا مغز استخوان بترسند.

هنگام تماشای «بیگانه: کاوننت» (Convenant: Alien- کاوننت به معنای پیمان است) شما به یک لباس ذخیره نیاز دارید. دست کم از لا به لای حرف های کارگردان و بازیگران فیلم می شود چنین برداشتی کرد که بیگانه جدید بازگشتی شکوهمند است به همان دنیای وهم انگیز و خوفناکی که اسکات در فیلم اول خلق کرده بود: یک خانه جن زده در فضایی بیکران. با این همه قرار نیست کاوننت، تنها اثری ترسناک باشد. خط داستانی ای که اسکات در فیلم قبلی (پرومتئوس) سنگ بنای آن را گذاشت، ادامه خواهدداشت و بار فلسفی آن به این قسمت هم خواهدکشید.

«مایکل فسبندر» (Michael Fassbender) دوباره در نقش رباتی انسان نما به نام «والتر» به فیلم باز خواهد گشت که نسخه آپدیت شده ربات فیلم قبلی با نام «دیوید» است. نقش اصلی فیلم را هم «کاترین واتراستون» (Katherine Waterston) ایفا خواهدکرد که «دنیلز» (Daniels) نام دارد و یک جورهایی ما را یاد شخصیت «ریپلی» فیلم اصلی بیگانه می اندازد.

درباره خط اصلی داستان: بعد از اتفاقات فیلم پرومتئوس، والتر با استفاده از داده هایی که به دست آورده است، اعضای سفینه «کاوننت» را به سمت دنیا می برد که به زعم او، بهشت گمشده ای است که به دنبالش بوده اند. هر چند در پس این بهشت خیالی، رازی مهیب و هیولای ترسناک خوابیده اند.


Ghost in the Shell؛ سایبورگ بازی در شرق دور

کارگردان: روپرت سندرز
بازیگران: اسکارلت یوهانسون، مایکل پیت، ژولیت بینوش
تاریخ اکران: ۱۱ فروردین

با مهم ترین فیلم های علمی- تخیلی و فانتزی سال 1396 آشنا شوید 

برای هالیوود هر چیز پرطرفداری که بشود از دل آن فیلمی ساخت و پولی درآورد به نوعی حکم معدن طلایی را دارد. حالا این که چه بلایی سر آن معدن می آید، انگار زیاد مهم نیست؛ این چیز می تواند یک بازی ویدیویی باشد یا یک رمان. در مورد «شبح درون پوسته» (Ghost in the Shell) ما با یکی از بهترین مانگاهایی (کتاب های مصور ژاپنی) طرف هستیم که نه تنها در کشور زادگاهش، ژاپن، پرطرفدار است بلکه در سراسر جهان آن را دوست دارند تا جایی که اکیپ های طرفدارانش در فضای مجازی و غیرمجازی می توانند به خاطر انتخاب «اسکارلت یوهانسون» در نقش اصلی فیلم دست به اعتراض بزنند. فیلمی که «روپرت سندرز» (Rupert Sanders) و در اندازه بزرگ تر استودیو «پارامونت و شرکا» می خواهند بسازند، نمی تواند خیلی ژاپنی و خیلی پایبند به اصل و ریشه اش باشد. برای همین، سندرز که خود یکی از طرفداران پر و پاقرص این مانگاست می گوید دنیای شبح درون پوسته را زیر و رو کرده تا بتواند فیلمنامه ای قرص و محکم از دل آن بیرون بکشد.

از طرف دیگر، گروه سازنده، شخصیت اصلی فیلم را که «میجر» (Major) نام دارد، به اسکارلت یوهانسون سپرده است که به عقیده آن ها «بهترین بازیگر دوران خود است و برای این نقش به دنیا آمده.» این انتخاب جنجال های زیادی را آفرید و طرفداران این مانگا را هم کم و بیش ناامید کرد. در حالی که قرار است چهره یوهانسون در این فیلم به کمک جلوه های ویژه شبیه چهره های آسیای شرقی شود، آن ها می گویند حرف اصلی شبح درون پوسته درباره خودشناسی است و حضور فیزیکی شخصیت اصلی چندان اهمیتی ندارد.

درباره خط اصلی داستان: میجر، سایبورگی (موجودی با هر دو اجزای ارگانیک و مکانیکی است) است که فرمانده گروه ضدسایبر تروریستی «بخش ۹» (Section 9) را بر عهده دارد؛ گروهی که از خرابکاری های هکرها و تروریست های خطرناک جلوگیری می کند. سندرز گفته شما با یک فیلم ابرقهرمانی رایج تعریف نیستید، شبح درون پوسته، فلسفی و پیچیده خواهدبود. باید ببینیم و تعریف کنیم.


Guardians of the Galaxy Vol. 2؛ نگهبانان عجیب کهکشان

کارگردان: جیمز گان
بازیگران: کریس پرت، وین دیزل، بردلی کوپر، سیلوستر استالون و کرت راسل
تاریخ اکران: ۱۵ اردیبهشت

با مهم ترین فیلم های علمی- تخیلی و فانتزی سال 1396 آشنا شوید 

قسمت اول «نگهبانان کهکشان» (Guardians Of The Galaxy) را یکی از پرمخاطره ترین ساخته های استودیو «مارول» می دانند. گروهی از شخصیت هایی که کمتر کسی با آن ها آشنا بود- با آن ظاهر عجیب و غریب شان- در دل داستانی جای می گرفتند که برخلاف بیشتر کتاب های مارول در فضا می گذشت، اما مخاطره آن ها جواب می دهد و فیلم به یکی از پرفروش ترین فیلم های مارول و جهان (پرفروش ترین فیلم ابرقهرمانی سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۳) و سومین فیلم پرفروش آمریکای شمالی در همان سال) تبدیل می شود. منتقدان هم به خاطر حس و حال فیلم، اکشنش، موسیقی و جلوه های ویژه، آن را ستودند تا همه چیز برای ساخت قسمت دوم مهیا باشد.

کارگردان قسمت دوم هم همان کارگردان قسمت قبل است که «جیمز گان» (James Gunn) نام دارد و گروه بازیگری همان گروه قبلی است که البته دو ستاره قدیمی سینمای جهان هم به آن ها اضافه شده اند: «سیلوستر استالون» (Sylvester Stallone) و «کرت راسل» (Kurt Russell) که دومی قرار است نقش پدر شخصیت اصلی داستان یعنی «پیتر کوییل» (Peter Quill) یا همان «استار- لرد» (Star- Lord) را ایفا کند.

قسمت دوم نگهبانان کهکشان، پانزدهمین فیلم از دنیای سینمای مارول است که البته هنوز مشخص نیست که در کدامین قسمت قرار است ابرقهرمان های این فیلم با دیگر ابرقهرمان های دنیای مارول- که فعلا روی زمین مستقره هستند- دیدار کنند.

درباره خط اصلی داستان: دو سه ماه بعد از اتفاقات قسمت اول، گروه عجیب و ناهنجار «نگهبانان کهکشان»، متشکل از یک راکون سخنگو، درختی به نام «گروت» که تنها می تواند بگوید «گروت»، یک کشی گیر و دو جایزه بگیرد می خواهند با سفر در بین کهکشان ها از گذشته رهبر گروه یعنی پیتر کوییل سر در بیاورند. گان ادعا کرده است می خواهد در قسمت جدید دست از مخاطره بازی برندارد و باز تماشاگران را سر ذوق بیاورد.


منبع: برترینها

ویلای نقلی روستیک در کرج

در شماره ۱۰۴(اردیبهشت) مجله منزل، این ماه با مطالبی جذاب و خواندنی در حوزه دکوراسیون و معماری همراه شما هستیم. امیدواریم بتوانیم در ماه زیبای اردیبهشت، انرژی مثبت و زیباییهای آن را برای خانه های شما به ارمغان بیاوریم. در شماره ۱۰۴ مجله منزل همچون شماره قبل، همراه با فصل زیبای بهار، ایده های کاربردی و متنوع ای را ارائه می دهیم تا بتوانید با کمک آنها وضعیت دکوراسیون منزل تان را هر روز بهبود ببخشید.

 یک منزل اردیبهشتی چگونه باید باشد
تفکرتکانی، ایده های نو در دکوراسیون منزل

نوروز را پشت سر گذاشته‌ایم. دوباره بهار آمده است، بهار زیبا و طبیعتی که به‌راستی نمی‌توان از آن دل کند. یادم می‌آید که مادربزرگ همیشه می‌گفت بهار که آمد زمان تکاندن گردوغبار قدیمی است نه‌تنها گردوغبار خانه، بلکه تکاندن گردوغبار تفکراتمان! بعد از پایان همهمه‌های خانه‌تکانی‌ها و گذشتن از ماه پرتکاپوی فروردین چقدر خوب می‌شود اگر با ایده‌های خلاق از طبیعت بهاری استقبال کنیم و همگام با طبیعت پیش برویم. هنوز برای شروعی دوباره و نو شدن افکارمان دیر نیست.

خانه اردیبهشت

راهکارهایی ساده برای اینکه خانه‌تان حال و هوای اردیبهشت‌ماه را به خود بگیرد وجود دارد. فصل بهار، زمانی است که می‌خواهیم تازگی و طراوت طبیعت در پوشاک خودمان و فضای داخلی خانه‌مان بازتاب داشته باشد. این موضوع برای ما ایرانیان در اردیبهشت‌ماه جذاب‌تر هم می‌شود، چراکه بسیاری از مناطق ایران در این ماه است که جانی تازه می‌گیرد و بهار در آنها خودنمایی بیشتری خواهد کرد.

یک منزل اردیبهشتی چگونه باید باشد 
تورهای خانه گردی در شماره ۱۰۴ مجله منزل

مدنیسم در خانه نواده قاجار

زوجی جوان و خونگرم که چند ماهی می‌شد حضور اشکان پسر کوچکشان معنایی جدید به زندگی زیبایشان بخشیده بود. قرار گرفتن و همزیستی زوجی که در دکوراسیون خانه نظرات متفاوتی نسبت به یکدیگر داشتند، باعث شده بود تا در طراحی داخلی و چیدمان خانه تعادلی کلی و مناسب برقرار شود، البته طبق گفته‌ خانم خانه در بیشتر موارد محمدرضا بود که حرف آخر را در طراحی زده بود. با ما باشید تا به گوشه و کنار این خانه‌ پراحساس سرکی بکشیم.

 

دکوراسیون ویلایی روستیک درکرج

در یکی از مناطق مرتفع و خوش آب‌وهوای کرج قرار گرفته است که با وجود دسترسی نه‌چندان آسان، محیط بسیار محلی و دل‌نشینی دارد. هوای پاک و حس مثبتی که در این مکان وجود دارد، آنجا را به مأمنی آرام و راحت برای تعطیلات آخر هفته و فرار از شلوغی‌ها و آلودگی تهران بدل کرده است. همراه با مجله منزل به کرج بیایید و با دکوراسیون زیبای این ویلا آشنا شوید.

دکوراسیون خانه نورانی زوج تبریزی

در یکی دیگر از تور خانه‌گردی این شماره مجله «منزل» مهمان‌ خانه‌ای گرم و صمیمی و البته پرنور در دیار سرد و زمستانی تبریز شدیم؛ خانه‌ای که پر است از نور و روشنایی و پاکی همچون صاحبانش.

یک منزل اردیبهشتی چگونه باید باشد 
ایده های اینستاگرامر در خانه نقلی

مهسا وحدت از خانه اش می گوید:

برای به خانه برگشتن لحظه‌شماری می‌کنم، هیچ جایی خانه آدم نمی‌شود! می‌آیم و روی کاناپه می‌نشینم، بدون هیچ فکر اضافه‌ای به موسیقی آرامش و سکوت خانه گوش می‌دهم، حتی صدای جریان خون در رگ‌هایم نشانی از زندگی و آرامشم است. اطرافم را نگاه می‌کنم؛ چقدر همه‌چیز سرجای خودش خوب جای گرفته، گیاهان شاداب و سرزنده انرژی بیشتری به کاشانه‌ام داده است و من چقدر خوشحالم از انتخاب بهترین‌ها در زندگی!

گوشه دنج خانه اینستاگرامرها

هرکسی در خانه‌اش فضایی دارد که در لحظه‌های تنهایی به سراغ آن می‌رود، آرامشی که در گوشه دنج وجود دارد می‌تواند خستگی را از تن به درکرده و لحظات به‌یادماندنی و ساده‌ای را برای او رقم بزند. ۳ بانوی اینستاگرامر (سارا صباغی، بهناز شیرازی،ندا مهرانی) محبوب در مورد گوشه دنج خانه خود برایمان می‌گویند.

معماری و منزل

یک منزل اردیبهشتی چگونه باید باشد 
در این شماره هم همچون شماره های پیش قصد داریم دیدگاه جمعی از معماران برجسته کشور را در زمینه موضوعی تازه با شما در میان بگذاریم . سوال این شماره از مجله منزل در خصوصو اهمیت و نقش مبلمان در طراحی فضاهای داخلی خواهد بود. همچنین می توانید با ما همراه باشید تا با طراح ماه، محمد خاوریان و عکاس ماه، مسیح مستاجران آشنا شوید.

ویلای امین با چشم اندازی زیبا در شمال تهران

در این شماره از مجله منزل به خانه‌ای ویلایی در لواسان سرزده‌ایم که با طراحی منحصربه‌فرد خود توانسته رتبه فینالیست جایزه معمار در بخش مسکونی تک‌واحدی‌ سال ۱۳۹۳رااز آن خود کند. درطراحی خانه ویلایی امینازدفتر معماری ایوان به سرپرستیامیر افغاناتصال چشم‌انداز سیال محیطبه هندسه بنا مهم‌ترین چالش طراحی بوده است؛ به‌گونه‌ای که کل منظره موجود در حکم حیاط ساختمان دیده شود و از دید ناظر داخلی وجود هرکدام بدون دیگری بی‌معنا باشد. با این مطلب همراه باشید تا جزییات بیشتر این بنا را از زبان معمار پروژه بشنویم و با ایده‌ طراحی آن بیشتر آشنا شویم.

باغ مشارکتی؛ پیشنهادی برای طراحی فضای سبز

باغ مشارکتی (Community garden) تکه زمینی است که دوستان و همسایگان به‌منظور پرورش سبزی‌ها و گل‌ها و فراهم کردن فرصت‌هایی برای تعاملات اجتماعی سازنده و تفریح به‌صورت اشتراکی می‌سازند. همراه ما باغ مشارکتی را بیشتر بشناسید.

چگونه بالکن خود را زیبا و کاربردی کنیم؟

چه خوب است اگر در لحظه‌های آرام خانه بنشینیم و از این خنکای بهاری لذت ببریم. امنیت خانه در دل طبیعت تجربه‌ای فراموش‌نشدنی است، پس حالا وقت آن رسیده که دستی به سر و روی بالکن خانه خود بکشید و از آن به شکل بهتری استفاده کنید .

یک منزل اردیبهشتی چگونه باید باشد 
شما می توانید ویژه نامه نوروز ماهنامه منزل را با جلد بالا از کیوسک های روزنامه فروشی سراسر کشور تهیه نمایید.

همچنین
می توانید نسخه
الکترونیکی مجله منزل را به صورت آنلاین از طریق اپلیکیشن طاقچه یافیدیبو دریافت نمایید و یا از طریق وب سایت بامیلو نسخه چاپی را
خریداری نمائید.

 

 


منبع: برترینها

سرقت خودروهای گرانقیمت به خاطر یک دختر

ایران نوشت: سردسته عاشق پیشه باند سرقت خودرو در تهران و شهرری که به خاطر دختر مورد علاقه اش، باند دزدی راه انداخته بود همراه اعضای باند شناسایی و دستگیرشد.سناریوی سرقت‌های متعدد خودروهای گرانقیمت مزدا در تهران و شهرری از اواسط سال گذشته کلید خورد. تحقیقات مقدماتی نشان می‌داد سارقان حرفه‌ای، بدون هیچ ردپایی خودروها را سرقت کرده و پس از ۲ روز آنها را در حالی که وسایل ارزشمند داخلی‌شان را به سرقت برده بودند، در گوشه‌ای از شهر رها می‌کردند.

این درحالی بود که شباهت چندین پرونده در سطح تهران و شهرری، کارآگاهان را به این نتیجه رساند که یک باند حرفه‌ای پشت سرقت‌ها قرار دارد. تحقیقات دراین باره ادامه داشت تا اینکه چندی قبل مأموران پلیس شهرری در جریان گشت خیابانی به راننده یک مزدا ۳ مشکوک شده و در بررسی خودرواش مقداری قطعات سرقتی ولوازم داخل خودرو به دست آوردند. «کامران» پس ازدستگیری وانتقال به اداره آگاهی در تحقیقات تخصصی، به سرقت خودروهای مزدا ۳ در پایتخت و شهرری با همدستی پنج مرد و یک زن اعتراف کرد.

متهم درحضورمیروکیلی-دادیار شعبه چهار دادسرای ویژه سرقت- گفت: «سال‌ها پیش یکی از دوستان سرقت سرعتی خودرو را به من یاد داد اما مدتی بود که دور سرقت را خط کشیده بودم.تا اینکه چند وقت قبل با دختری به نام نرگس آشنا شدم.او به مزدا ۳ علاقه زیادی داشت و از رانندگی با آن لذت می‌برد. از آنجا که تخصصم سرقت مزدا ۳ بود و درفاصله ۱۴ ثانیه خودرو را سرقت می‌کردم، تصمیم گرفتم به خاطر او ماشین بدزدم. ما با هم به سرقت می‌رفتیم. بعد خودم یا نرگس پشت فرمان می‌نشستیم و با توقف کنار خودروی موردنظرمان، همه وسایل ارزشمند آن را برداشته و متواری می‌شدیم. دو روزی با مزداهای سرقتی دور دور می‌کردیم و بعد برای اینکه ردی نداشته باشیم خودروها را رها کرده و دنبال سوژه جدید می‌رفتیم.»

با اعترافات کامران، نرگس و ۵ عضو دیگر باند نیز بازداشت شدند. نرگس در تحقیقات گفت: «چند وقت پیش با کامران درشبکه‌های اجتماعی آشنا شدم و نخستین بار همدیگر را در یک پارتی شبانه دیدیم و من برای نخستین بار مواد را تجربه کردم. آن شب می‌خواستم کامران را ترک کنم اما او با تهدید قمه مرا مجبور به ماندن کرد و بعد از آن هم چون معتاد به مواد مخدر شده بودم به او نیاز داشتم. به همین دلیل با او در سرقت‌ها همراه شدم. زمان‌هایی که کامران خسته بود من پشت فرمان می‌نشستم و رانندگی می‌کردم. در بیشتر سرقت‌ها من همراه اعضای باند بودم تا پلیس به ما شک نکند.»با توجه به اظهارات متهمان و تعدد سرقت‌های آنها تحقیقات برای شناسایی دیگر مالباختگان پرونده ادامه دارد.


منبع: الف

تیراندازی خونین در عروسی / کودک۴ساله کشته شد،۲ کودک دیگر مجروح شدند

ایران نوشت: در جریان تیراندازی سنتی هنگام برگزاری مراسم عروسی در یکی از روستاهای استان بوشهر، سه کودک و یک مرد جوان هدف گلوله قرار گرفتند.

در این حادثه کودک ۴ ساله‌ای کشته شد و دو دختربچه هشت و نه ساله و یک جوان ۳۰ ساله مجروح شدند.

به دنبال این حادثه خونین که بامداد شب در روستای «نظرآقا» واقع در شهرستان دشتستان بوشهر اتفاق افتاد، پلیس عامل تیراندازی و صاحب اسلحه را بازداشت کرد. فرمانده انتظامی بوشهر گفت: هرچند پیش از برگزاری مراسم عروسی به خانواده‌های عروس و داماد و افراد فامیل توصیه‌های لازم برای جلوگیری از سنت غلط تیراندازی در این گونه مراسم ابلاغ شده بود ولی متأسفانه باز هم شاهد چنین واقعه‌ای بودیم. در عین حال انتظار می‌رود بزرگان قبایل و طوایف و ریش‌سفیدان محلی خطرات استفاده از سلاح در مراسم جشن و عروسی را به افراد گوشزد کنند.

تیراندازی هوایی در عروسی‌ها یکی از سنت‌های قدیمی در برخی از مناطق روستای استان بوشهر و جنوب کشور است که همزمان با آوردن عروس به خانه داماد، توسط بستگان داماد صورت می‌گیرد. این رسم غلط تاکنون بارها باعث حوادث تلخ شده و عروسی‌ها را به عزا و سوگواری تبدیل کرده است.


منبع: الف

حقوق شهروندی و خصوصی‌سازی مدارس

تناقض‌های بسیاری را در سخن و عمل دولت یازدهم می‌توان مشاهده نمود که نمونه‌ای از آن بیانیه حقوق شهروندی و خصوصی‌سازی مدارس است.  
 
از سویی، دولت با شعار “حقوق شهروندی ” خود را مدعی حفظ حقوق مردم می‌خواند و بدین‌ترتیب برای خود آبرو و جایگاه می‌آفریند و اما از سویی دیگر، به‌شدت پیگیر خصوصی‌سازی مدارس در نظام آموزش‌وپرورش جمهوری اسلامی است. بنابراصل ۳۰ قانون اساسی، دولت موظف تأمین آموزش‌وپرورش یارگان است:

«دولت موظف است وسائل آموزش‌وپرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفائی کشور به‌طور رایگان گسترش دهد.»

همچنین، دولت در اقدامی به تدوین و رونمایی از منشور حقوق شهروندی پرداخت تا مردم را نسبت به حقوق خویش آگاه و هوشیار نماید. ماده ۱۰۴ منشور حقوق شهروندی به‌طور مشخص چنین بیان می‌کند:

«شهروندان از حق آموزش برخوردارند. آموزش ابتدایی اجباری و رایگان است. دولت زمینه دسترسی آموزش رایگان تا پایان دوره متوسطه را فراهم می‌سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد نیاز و ضرورت کشور به‌طور رایگان گسترش می‌دهد. دولت آموزش پایه را برای افراد فاقد آموزش ابتدایی فراهم می‌آورد.»

البته، دولت آشکارا به خصوصی‌سازی نمی‌پردازد و مدعی بهره‌گیری از مشارکت‌های مردمی و تمرکززدایی در آموزش‌وپرورش است. بلکه آن‌چه مشاهده می‌شود، توسعه و گسترش فزاینده مدارس غیردولتی است که کاملاً برخلاف ادعای مشارکت مردمی است. نظام آموزشی ایالات متحده یکی از نظام‌های آموزشی غیرمتمرکز و بزرگ دنیاست ولی با این‌حال به‌شدت متمرکز بر مدارس دولتی است. چرا که تنها ۱۰ درصد از دانش‌آموزان در مدارس خصوصی حضور دارند. و با این‌وجود والدین و سایر اعضای جامعه نیز در مدیریت و برنامه‌ریزی مدارس دولتی حضور و مشارکت دارند که آن نیز تحت تعریف دولت و مبتنی بر قوانین مشخص دولتی می‌باشد.

همان‌طور که بسیاری از صاحب‌نظران و اساتید مختلف مطرح نموده‌اند، تبدیل محیط ارزشمند و مقدس آموزش‌وپرورش به بازار کسب‌وکار، آسیب‌ها و مخاطرات راهبردی و ناگواری را برای آینده تعلیم و تربیت کودکان و همچنین رشد و پیشرفت کشور خواهد داشت. اگر دولت به‌واقع در جست‌وجوی نگاه راهبردی به بسیاری از مسایل و مشکلات اقتصادی است، با کاستن از هزینه‌های آموزش نه تنها هزینه‌های اقتصادی امروز را کاهش نمی‌دهد، بلکه خسارت‌های جبران‌ناپذیری برای آینده کشور رقم خواهد زد.

با این‌حال، اگر هم دولت به‌دنبال تمرکززدایی از آموزش‌وپرورش است، سپردن یکباره و هیجانی مدارس به بخش خصوصی با صرف تصویب لایحه مدارس غیردولتی در مجلس تأثیرات منفی را موجب می‌شود. دولت به‌جای اصلاح و بازنگری در عیوب و نقص‌های سیستم متمرکز آموزش، با سپردن آن به بخش خصوصی خود را از زیربار مسایل آموزش رها می‌کند، اما به این ترتیب، بسیاری از کژکارکردی‌ها و مشکلات موجود در سیستم متمرکز به فضای گسترده جامعه منتقل می‌کند و این می‌تواند منجر به آشفتگی و هرج‌ومرج‌های غیرقابل کنترلی در سطح جامعه گردد. سپردن ساختارهای و فرایندهای حساس تعلیم و تربیت به مردم و جامعه نیازمند طراحی و برنامه‌ریزی سیستمی است. اقدامی که دولت در پیش گرفته است، ساده‌ترین فعالیت ممکن است که می‌تواند نشانی از بی‌توجهی و کم‌اهمیتی به حوزه آموزش و پرورش نسبت به سایر حوزه‌ها باشد.

با این‌وجود، دلایل و نتایج تحقیقاتی معین و مشخصی نسبت به اثربخشی و کارآمدی صد درصدی آموزش‌وپرورش غیرمتمرکز وجود ندارد؛ زیرا نظام‌های متمرکز موفق نیز در حوزه آموزش وجود دارد. بلکه آن‌چه اهمیت بیشتری می‌یابد این است که درون یک سیستم- متمرکز یا غیرمتمرکز- ساختارها، فرایندها و سازوکارهای منطقی و حساب‌شده‌ای تعریف و طراحی شده باشد. یقیناً در درون نظام آموزشی متمرکز فعلی نیز می‌توان با بازنگری و طراحی مجدد سیستمی، کاهش هزینه‌ها را موجب شد و یا منابع درآمدی جدیدی را جایگزین منابع فعلی برای تأمین آموزش‌وپرورش رایگان نمود. و به این‌ترتیب، حقوق شهروندی کودکان و نوجوانان، معلمان، خانواده‌ها و تمامی شهروندان جامعه را پاس داشت.

اقدام شتاب‌زده دولت در خصوصی‌سازی مدارس، پیامدها و تبعات اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و سیاسی گسترده‌ای را در بلندمدت زندگی مردم موجب می‌شود که در این‌جا فرصت پرداختن به تمامی آن‌ها وجود ندارد. بلکه آن‌چه در پایان سخن، ضروری است متذکر شوم که ورود مردم به عرصه آموزش و پرورش و مشارکت فعال و سازنده در تمامی بخش‌ها نیازمند این است که دولت برای تعلیم و تربیت شهروندان اهمیت و جایگاه ویژه‌ای را قائل شود و صرفاً در منشور حقوق شهروندی تظاهر ننماید.


منبع: الف

بیشترین آمار طلاق‌ها مربوط به کدام سالها از زندگی زوجین است؟

رئیس انجمن ازدواج و خانواده کشور با بیان اینکه بیشترین آمار طلاق مربوط به سه سال اول زندگی است گفت: این موضوع نشان می دهد که دختر و پسر خوب همدیگر را نمی شناسند و مراحل ازدواج را طی نمی کنند و از سر وابستگی عاطفی با هم ازدواج می‌کنند لذا منجر به ازدواجهای ناخواسته و ناآگاهانه و احساساتی شده و طبیعتا آمار طلاق بالا می رود.

دکتر خسرو محمدی در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: در بحث آموزش مهارتهای زندگی، دو نوع مهارت را داریم، یکی مهارتهای پیش از ازدواج و یکی مهارتهای زندگی خانوادگی که بخشی از آن فرزندپروری است.

وی افزود: بسیاری از ازدواجها مبنای اصولی ندارد و بر اساس شناخت صورت نمی گیرند و مبتنی بر روابط دوستی و خارج از چارچوبهای جامعه و خانواده ما است.

وی با بیان اینکه بسیاری از جوانان و حتی نوجوانانی که در شرف ازدواج هستند نیاز به مهارتهایی برای ازدواج و انتخاب همسر دارند، تصریح کرد: این مهارتها در چارچوب مهارتهای پیش از ازدواج آموزش داده می شود و در این چارچوب ما سعی می کنیم آن چیزی که اصول انتخاب همسر است و مراحلی که یک فرد برای شروع زندگی لازم است آن مراحل را طی کند، آموزش دهیم.

رئیس انجمن ازدواج و خانواده کشور ابراز کرد: در این رویکرد آموزشها محوریتش بر اساس ازدواج مرحله‌ای است یعنی برعکس ازدواجهای مدرن و ازدواجهای سنتی است که بلافاصله عقد صورت می گیرد و منجر به طلاق می شود.

محمدی با بیان اینکه این آموزشهای مرحله ای سه بخش دارد، یادآور شد: مرحله برخورد تا خواستگاری (مرحله آشنایی)، مرحله خواستگاری تا عقد، (نامزدی) و مرحله عقد تا عروسی، (مرحله عقد) است که زوجین این سه مرحله را اگر خوب طی کنند وارد زندگی خوبی می شوند و شناختهایی که باید از یکدیگر پیدا می کردند پیدا می کنند و ازدواج خوبی سر می گیرد.

وی با اشاره به برگزاری کارگاه آموزشی در رفسنجان، گفت: این کارگاه آموزشی برای روانپزشکان، مشاوران و پزشکان برگزار شد تا این آموزشها را در سطح شهرستان و در خانواده ها و جوانانی که در شرف ازدواج هستند ترویج دهند.

رئیس انجمن ازدواج و خانواده با تأکید بر اینکه خانواده ها در مقوله ازدواج برای فرزندان یک مشاور هستند نه تصمیم گیرنده، تأکید کرد: خانواده ها باید سطح اطلاعات خود را بروز کنند. مدلهایی که ما برای ازدواج داریم قبول کنند و در کنار جوانان کمک کنند که ازدواج خوبی بگیرند.

محمدی با بیان اینکه آمار طلاق بخصوص در سالهای اول زندگی و دوره عقد روند افزایشی داشته و بیشترین آمار طلاق در سه سال اول زندگی روی می دهد، گفت: این موضوع نشان می دهد که دختر و پسر خوب همدیگر را نمی شناسند و مراحل ازدواج را طی نمی کنند و از سر وابستگی عاطفی با هم ازدواج می کنند همین امر منجر به ازدواجهای ناخواسته و ناآگاهانه و احساساتی شده و طبیعتا آمار طلاق بالا می‌رود.

وی اضافه کرد: اگر این آموزشها را عمومی کنیم و همه را تحت آموزشهای روتین قرار دهیم این آمار می تواند کاهش یابد و ازدواج آگانه انجام شود.


 


منبع: الف