نماینده مجلس: وعده های یارانه ای نادیده گرفتن شعور سیاسی مردم است

دولت یازدهم به دهکهای پایین جامعه توجه دارد اما کرامت انسانی مهمتر است و باید با کارآفرینی کرامت انسانی آنها را حفظ کنیم.

 نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: نامزدهایی که در مناظرات وعده های عوام گرایانه در مورد پرداخت یارانه می دهند شعور سیاسی مردم را نادیده گرفته اند.

به گزارش ایرنا، فریده اولاد قبا دوشنبه شب در ستاد جوانان و دانشجویان حزب اعتدال و توسعه در مشهد افزود: قانون بودجه سال ۹۶ و برنامه ششم توسعه تصویب شده و جایی برای افزایش یارانه ندارد.

وی اظهار کرد: مردم ایران نیازمند فقیر پروری نیستند بلکه نیازمند کارآفرینی و اشتغال می باشند.

وی گفت: دولت یازدهم به دهکهای پایین جامعه توجه دارد اما کرامت انسانی مهمتر است و باید با کارآفرینی کرامت انسانی آنها را حفظ کنیم.

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه دولت یازدهم در ارائه دستاوردهای خود مظلوم واقع شده است افزود: یکی از این دستاوردها در عرصه سیاست خارجی، برجام است که ایران را از ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل در شورای امنیت خارج کرد.

وی اظهار کرد: این امر از طریق دیپلماسی، گفت و گو و تعامل سازنده با دنیا انجام شد و نگاه ایران هراسی را تغییر داد.

وی گفت: در سال ۹۲ که دولت یازدهم مستقر شد کشور از نظر اقتصادی با رکود تورمی ۴۰ درصدی و رشد اقتصادی منفی مواجه بود اما اینک این رشد به مثبت هفت رسیده است.

اولاد قبا افزود: دولت تدبیر و امید در سه سال اول فقط آواربرداری های دولت قبل را انجام داد تا توانست کشور را به روی ریل ثبات و آرامش برگرداند.

وی تقویت ورزشهای بومی، محلی، عدالت جنسیتی، کاهش ساعت کار بانوان شاغل، افزایش تعداد ناشران و کتابخانه های عمومی و طرح تحول سلامت را برخی از اقداماتی برشمرد که در دولت تدبیر و امید انجام شده است.

وی اظهار کرد: نقش محوری دولت یازدهم در ثبات ایران در حالی که برخی کشورهای همسایه در جنگ و درگیری هستند و همچنین ثبات اقتصادی با وجود کاهش قیمت جهانی نفت برخی دیگر از دستاوردهای این دولت است.

این نماینده مجلس با بیان اینکه دولت تدبیر و امید نگاه ویژه ای نسبت به جوانان و بانوان دارد گفت: به گذشته بر نمی گردیم و با حضور حداکثری و شعور سیاسی ادامه دهنده دستاوردهای دولت یازدهم در دولت دوازدهم خواهیم بود.


منبع: عصرایران

رئیسی امروز به زاهدان ‌می‌رود

ستاد مرکزی حجت الاسلام ابراهیم رئیسی در استان اعلام کرد: سفر حجت الاسلام رئیسی نامزد دوازدهمین دوره ‌انتخابات ریاست جمهوری امروز سه شنبه ۱۹ اردیبهشت ۹۶ به زاهدان انجام خواهد شد.

‌به گزارش ایسنا‌، زمان ورود حجت الاسلام رئیسی به فرودگاه زاهدان ساعت ۱۴:۳۰ دقیقه و دیدار مردمی ساعت ۱۵ در سالن امام علی(ع) خیابان رازی خواهد بود.


منبع: عصرایران

کونته: جمعه باید قهرمان لیگ برتر شویم

خبرگزاری تسنیم: تیم فوتبال چلسی با پیروزی ۳ بر صفر شب گذشته‌اش (شنبه) برابر میدلزبورو، ضمن اینکه میهمانش را به دسته اول فوتبال انگلیس فرستاد، خود نیز در فاصله ۳ امتیازی قهرمانی در لیگ برتر قرار گرفت. چلسی در فاصله ۳ هفته به پایان لیگ برتر ۷ امتیاز با تاتنهام رده‌ دومی فاصله دارد و این بدان معناست که جمعه شب با کسب پیروزی برابر وستهامی که این هفته به طرزی غافلگیر کننده تاتنهام را شکست داد، می‌تواند قهرمانی‌اش را قطعی کند.

آنتونیو کونته، سرمربی چلسی که تیمش در دو بازی پایانی خود در این فصل به ترتیب باید به مصاف واتفورد و ساندرلند سقوط کرده برود، از شاگردانش خواست که همین جمعه قهرمانی‌شان را در ورزشگاه هاتورنز قطعی کنند.

کونته در پایان بازی در پاسخ به این سؤال که به بازیکنان خود چه گفته است، اظهار داشت:حرفی که من به آنها زدم این بود که باید یک قدم دیگر برداریم. در این مقطع از فصل، ما همیشه گفته‌ایم که فقط باید روی کار خودمان تمرکز کنیم نه اینکه منتظر بمانیم و ببینیم سایر تیم‌ها چه کار می‌کنند. جمعه فرصت خوبی برای تمام کردن این لیگ داریم، برای اینکه قهرمان شویم. کارمان آسان نخواهد بود اما حالا سه فرصت دیگر داریم تا قهرمان شویم. تا قهرمانی فاصله‌ای نداریم اما باید یک قدم دیگر برداریم تا قهرمان لیگ برتر شویم که دستاوردی فوق‌العاده برای ما خواهد بود.

سرمربی ایتالیایی آبی‌پوشان لندن ادامه داد: مطمئناً در حال حاضر من کمی آسوده‌ خاطرتر هستم. این پیروزی قدم بزرگی بود. در این مقطع از فصل، هر پیروزی بسیار ارزشمند است اما ما یک بار دیگر باید این کار را انجام دهیم. برای ما خیلی مهم است که قدم به قدم پیش برویم. بازی بعدی‌مان در خانه وست‌بروموویچ است که آنجا کار سختی خواهیم داشت. آنها تیمی فیزیکی هستند پس ما حواس‌مان را خیلی باید جمع کنیم.

کونته در تمجید از سسک فابرگاس که جای انگولو کانته، بهترین بازیکن فصل را در خط میانی چلسی پر کرد و عملکرد خوبی هم داشت، تأکید کرد: سسک یکی از بازیکنان مثال زدنی ما در این فصل بوده است. او با اینکه فرصت‌های زیادی برای حضور در ترکیب اصلی نداشته است، دست از تلاش نکشید و در طول فصل پیشرفت داشت. حالا او دارد در تمام بازی‌ها به میدان می‌رود. پیشرفت سسک، پیشرفت ماست. او دارد نشان می‌دهد چه بازیکن ارزشمندی است. من از او راضی‌ام.


منبع: برترینها

رابطه افسردگی ایرانی ها و اقتصاد بیمار

هفته نامه تجارت فردا: محمداسماعیل ریاحی، عضو هیات علمی دانشگاه مازندران، در حوزه جامعه‌شناسی سلامت و بیماری صاحب تخصص است و در گفت‌وگو با تجارت فردا آثار اختلالات روانی از جمله افسردگی را بر اقتصاد و بازار کار مورد واکاوی قرار داد. البته ریاحی، پیش از پرداختن به این موضوع به تحلیل رابطه بیکاری و افسردگی پرداخت. او می‌گوید برای بررسی این موضوع باید مشخص شود، کسی که بیکار است، از اساس بیکار بوده یا به دلایلی شغل خود را از دست داده است و موضوع حائز اهمیت دیگری که این جامعه‌شناس مورد اشاره قرار می‌دهد این است که ویژگی شغلی افراد نیز می‌تواند روی سلامت روانی فرد اثر منفی داشته باشد. به عقیده این جامعه‌شناس، میزان ابتلای ایرانیان به افسردگی می‌تواند چرخ توسعه کشور را با کندی مواجه کند.

 رابطه افسردگی ایرانی ها و اقتصاد بیمار

‌چندی پیش، مسوولان وزارت بهداشت، اطلاعات تکان‌‌دهنده‌ای از وضعیت شیوع بیماری‌های روانی در کشور از جمله افسردگی ارائه کرده‌اند. علم جامعه‌شناسی به این بیماری چگونه می‌نگرد؟ آیا اقشار مختلف اجتماعی جامعه به یکسان دچار این بیماری روانی می‌شوند؟ نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در توزیع این بیماری چگونه است؟

افسردگی را باید نوعی بیماری روانی-جسمی دانست که کاهش علاقه به روابط با دیگران، گوشه‌گیری، ناامید بودن، مضطرب بودن و بدبینی به آینده و تمایل به خودکشی به عنوان عوارض روانی آن شناخته می‌شود و با برخی از حالت‌های جسمانی مثل کاهش اشتها، کاهش وزن، اختلال خواب و غیره می‌تواند همراه باشد. معمولاً زمانی که تعدادی از این نشانه‌های مهم در فرد بروز کند و به اصطلاح دچار نشانگان افسردگی شود، می‌توانیم بگوییم او افسرده است. اما برای پاسخ به پرسش شما باید بگویم، بیماری‌ها، می‌تواند حداقل متاثر از سه دسته از عوامل زیستی، عوامل روانی-عاطفی و عوامل اجتماعی و فرهنگی باشد. ما در حوزه جامعه‌شناسی و جامعه‌شناسی سلامت با پذیرفتن اینکه، ممکن است، عوامل یک بیماری زیستی و روانی هم باشد، تاکیدمان روی عوامل اجتماعی و فرهنگی است. بر این اساس، چنین انگاره‌ای در میان این طیف از جامعه‌شناسان وجود دارد که پدیده‌های اجتماعی در جامعه به‌طور اتفاقی به‌وجود نمی‌آیند یا توزیع نمی‌شوند؛ به عبارت دیگر، پراکندگی آنها از یک الگوی اجتماعی پیروی می‌کند.

برای مثال، ما چنین می‌پنداریم شانس طلاق افراد متاهل با یکدیگر برابر نیست. در مورد بیمار شدن هم همین طور است؛ یعنی شانس افراد برای بیمار شدن به یک اندازه نیست و بر اساس عوامل اجتماعی این احتمال کم یا زیاد می‌شود. در مورد سلامت روان نیز برخی مولفه‌ها تعیین‌کننده است؛ به عنوان مثال، متغیرهایی مانند جنسیت در ابتلا به بیماری‌های روانی دخیل است؛ از این‌رو اگر شما در گروه اجتماعی‌ای به اسم گروه زنان عضویت داشته باشید، طبیعتاً احتمال خطر برای شما بیشتر است. در عین حال، نژاد، قومیت، طبقه اجتماعی، پایگاه اجتماعی، وضعیت تاهل و وضعیت طبقه مذهبی به‌عنوان متغیرهای اجتماعی تعیین‌کننده به شمار می‌روند.

‌بنابراین آیا مطالعه‌ای صورت گرفته که نشان دهد، در ایران کدام قشر با کدام ویژگی فرهنگی- اجتماعی ممکن است، بیشتر در معرض ابتلا به این بیماری باشد؟

متاسفانه برخلاف کشورهای توسعه‌یافته که نظام آماری و اطلاعاتی سازمان‌یافته، منظم و البته دامنه‌داری دارند و برای مثال، حدود ۱۵۰ سال است که روی این نوع مسائل تمرکز کرده‌اند، در ایران چنین مطالعاتی وجود ندارد که بتوان روی آن مانور داد. اما در آخرین مطالعه‌ای که وزارت بهداشت و درمان در سال ۱۳۹۰ به انجام رساند، مشخص شد که ۶ /۲۳ درصد از افراد ۱۵ تا ۶۴‌ساله از جمعیت کشور، مبتلا به یک یا چند اختلال روانی هستند. میزان ابتلا به اختلالات خُلقی که به‌نوعی افسردگی هم جزو آن محسوب می‌شود، حدود ۶ /۱۴ درصد است که البته مردان و زنان به یک نسبت به آن مبتلا نمی‌شوند؛ نرخ شیوع در میان زنان، ۳ /۱۷ درصد و در مردان، ۹ /۱۱ درصد است. اختلالات اضطرابی هم ۶ /۱۵ درصد اختلالات روانی را به خود اختصاص داده که زنان به میزان ۴ /۱۹ درصد و مردان به میزان ۱۲ درصد به آن مبتلا می‌شوند.

رابطه افسردگی ایرانی ها و اقتصاد بیمار 

همچنین فراتحلیلی که پژوهشگران از مطالعات انجام‌شده در کشور حاصل کرده‌اند، نشان می‌دهد، بر اساس مقیاس افسردگی بِک (تست افسردگی) میزان شیوع افسردگی در میان دانش‌آموزان و دانشجویان حدود ۵۲ درصد است و این رقم در جمعیت عمومی کشور حدود ۳۷ درصد برآورد شده است. علاوه بر این، سالخوردگانی که در منزل خود ساکن هستند، چیزی حدود ۵۸ درصد و کسانی که درخانه سالمندان زندگی می‌کنند، حدود ۸۲ درصد مبتلا به افسردگی هستند. به‌طور کلی اما بر اساس مقیاس بک و در مطالعات مقطعی که از سوی نهادهای مختلف صورت گرفته، ۴۳ درصد مردم دچار افسردگی هستند. در سطح جهانی نیز افسردگی به عنوان یکی از مهم‌ترین اختلالات روانی شناخته می‌شود و برآورد سازمان جهانی بهداشت نشان می‌دهد در سال ۲۰۳۰ افسردگی به عنوان اولین بیماری کُشنده، جایگزین بیماری‌های جسمی می‌شود و سهم بالایی را در ایجاد بیماری، معلولیت و مرگ‌ومیر خواهد داشت.

اما برای قشربندی مبتلایان به افسردگی این الگو وجود دارد که زن‌ها در مقایسه با مردها با احتمال بیشتری برای ابتلا مواجه هستند. افراد بیکار نسبت به افراد شاغل، افراد مطلقه نسبت به افراد مجرد، شهرنشینان نسبت به افراد روستایی، افراد بی‌سواد نسبت به افراد دانشگاهی و درنهایت افرادی که وضعیت اقتصادی و اجتماعی پایینی دارند نسبت به افرادی که وضعیت بهتر و بالاتری دارند، با احتمال بالایی برای ابتلا به بیماری‌های روانی روبه‌رو هستند. قاعدتاً سیاستگذاران می‌توانند بر اساس این الگو برای سیاستگذاری در زمینه پیشگیری و درمان اقدام کنند.

‌شغل چه ویژگی‌هایی دارد که افراد با نداشتن آن افسرده می‌شوند؟

برای پاسخ به این پرسش لازم است در ابتدا به مقدمه‌ای اشاره کنم؛ نکته کلیدی، اهمیت شغل در دنیای امروز است. در گذشته معمولاً هویت افراد اعم از هویت فردی و اجتماعی عمدتاً مبتنی بر ویژگی‌های انتسابی بود نه اکتسابی. یعنی برحسب اینکه فرد در چه خانواده‌ای به دنیا می‌آمد و متعلق به کدام جنسیت، تیره و طایفه بود، هویت او شکل می‌گرفت. هویت بدین معنا که فرد، چیستی و کیستی خود را بداند. مهم‌ترین اتفاقی که در دوران مدرن رخ داد، عوامل اکتسابی، جایگزین عوامل انتسابی شد؛ یعنی اکنون، توانمندی‌های افراد، هویت آنها را می‌سازد. یکی از عوامل مهم هویت‌ساز، شغل است. یعنی شغل عامل اصلی تعیین‌کننده هویت اجتماعی افراد است. به بیان ساده‌تر، ما خودمان را با شغلمان تعریف می‌کنیم؛ به همین سبب، از دست دادن شغل یا بیکار بودن به این معناست که فرد، سرچشمه اصلی هویت خود را که برپایه این اشتغال بنا شده، از دست داده و در مخاطره می‌بیند.

از این رو، از دست دادن شغل می‌تواند، عواقب مهمی برای فرد در پی داشته باشد. جالب است که مبنای طبقه اجتماعی افراد در کشورهای اروپایی، تقسیم‌بندی‌های شغلی است. برای مثال در انگلستان پنج رده شغلی وجود دارد و این سلسله‌مراتب از افراد حرفه‌ای یا متخصص آغاز شده و به رده پنجم که کارگران یدی غیرماهر آن راتشکیل می‌دهند، می‌رسد. به طبقه شغلی نخست، عنوان «طبقه بالای بالا» اطلاق می‌شود و رده پنجم هم «طبقه پایین پایین» نام دارد. در اینجا، نوع شغل کلید قرارگرفتن در طبقات اجتماعی است و طبقه اجتماعی می‌تواند موجب دستیابی به برخی از امتیازات اقتصادی، اجتماعی یا فرهنگی شود. با وجود چنین جایگاهی که برای شغل درنظرگرفته شده، بیکاری می‌تواند مشکلات بسیاری را برای فرد ایجاد کند. بیکاری در جهان به یک بحران تبدیل شده و شوربختانه این مساله در ایران بیشتر، طیف تحصیل‌کردگان دانشگاهی را در‌بر گرفته است. متاسفانه می‌توان پیش‌بینی کرد که معضل بیکاری با ورود موج فارغ‌التحصیلان سال‌های آینده به بازار کار، وضعیت نامناسب‌تری را ایجاد کند.

 

برپایه این برآوردها، اکنون مبحثی تحت عنوان افسردگی فارغ‌التحصیلی نیز مطرح است. تصور کنید خانواده‌ای چند سال، از فرزند خود حمایت کرده و برای او هزینه می‌کند تا درس بخواند و در آینده شغل مناسبی احراز کند. زمانی که این انتظار محقق نمی‌شود خب فشار بسیاری بر این فرزند تحمیل می‌شود. بنابراین روی این حوزه، مطالعاتی در حال انجام است و به نظر می‌رسد، این مطالعات برای کشور ما ضروری باشد. بیکاری علاوه بر اثری که بر میزان دسترسی فرد به منابع می‌گذارد، اثرات روانی و اجتماعی هم در پی دارد. وقتی افراد بیکار می‌شوند، اغلب دچار برخی تغییرات روانشناختی نیز می‌شوند؛ به این معنا که عزت نفس خود را از دست می‌دهند و نسبت به آینده دچار اضطراب می‌شوند. این تغییرات می‌تواند آنها را به سمت گوشه‌گیری، انزوا و افسردگی سوق بدهد. به لحاظ اجتماعی نیز، فرد بیکار، دچار بی‌هویتی است؛ یعنی معضل فقدان نقش پیدا می‌کند. تماس‌های اجتماعی خود را که از طریق شغل برقرار می‌کرده از دست می‌دهد و احساس انزوای اجتماعی هم خواهد کرد.

مساله اساسی این است که بسیاری از این تغییرات، لزوماً به خود فرد بیکار محدود نمی‌ماند و اگر او خانواده‌ای داشته باشد، به‌طور حتم دامن‌گیر آنها هم می‌شود. در عین حال، نکته قابل تامل، آن است که میزان شیوع افسردگی در میان مردان بیکار بیش از زنان بیکار است؛ شاید یکی از دلایل شکل‌گیری این پدیده، نوع نگرش به نقش مردان در جامعه است؛ به ویژه در کشور ما که جامعه و هم عرف اجتماعی، مرد را نان‌آور خانواده تعریف کرده است؛ بنابراین، اگر افراد نتوانند شغلی داشته باشند، قاعدتاً قادر نیستند که ازدواج کنند، تشکیل خانواده بدهند، مسکنی را تهیه کنند و به‌طور کلی هویت آنها شکل نخواهد گرفت. زنان، حداقل این فشار را کمتر احساس می‌کنند. به‌طور کلی، ارتباط میان بیکاری، افزایش مرگ‌ومیر، بیماری‌های قلبی-عروقی، بیماری‌های روانی، خودکشی و جرائم مختلف به اثبات رسیده است.

‌سخنان شما به این معناست که کسی که شغل دارد، فردی سالم است؟

گرچه شغل منبع مهمی برای امرارمعاش، تعریف هویت فرد و موجب دستیابی او به موقعیت‌های اجتماعی می‌شود؛ ولی قاعدتاً به‌طور همزمان می‌تواند منبع آسیب‌ها و مخاطرات دیگری برای سلامت روانی و اجتماعی او باشد. چراکه در محیط کار، محرک‌های فیزیکی، روانی و اجتماعی وجود دارد که هر یک از آنها می‌تواند سلامت جسم و روان فرد شاغل را تحت‌تاثیر قرار دهد. اما به هرحال، شغل، تعیین‌کننده میزان درآمد و پاداش‌های اقتصادی افراد است. کسانی که شغل بهتری داشته باشند، قاعدتاً درآمد بالاتر و قدرت خرید بالاتری دارند. وقتی قدرت خرید بالاست، آنها توانایی بیشتری برای کسب منابع، امکانات و تسهیلاتی خواهند داشت که برای سلامتی‌شان مفید است؛ امکاناتی نظیر تغذیه و مسکن مناسب، خدمات بهداشتی-درمانی و مواردی از این دست. لذا رابطه مستقیمی میان منابع مادی و سلامت افراد وجود دارد که این منابع مادی به‌طور طبیعی از شغل نشات می‌گیرد و مربوط به شغل می‌شود.

در قالب پرسش‌های قبلی، این مساله را مورد بررسی قرار دادیم که بیکاری چه اثراتی می‌تواند روی میزان ابتلا به افسردگی داشته باشد؛ حال این پرسش را مطرح می‌کنم که افسردگی چه تبعاتی می‌تواند روی اقتصاد و بازار کار داشته باشد؟

بارزترین اثر بیماری‌ها این است که جامعه را از طریق ناتوان کردن اعضای آن دچار اختلال می‌کند. یعنی بیماری که یکی از نمونه‌های آن افسردگی است، توانایی افراد برای ایفای نقش‌های اجتماعی‌شان را سلب می‌کند. از این رو توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه دچار مساله می‌شود. در واقع، بیماری‌های همه‌گیر همچون بلایای طبیعی مثل قحطی، زلزله و جنگ می‌تواند اقتصاد را تحت تاثیر قرار دهد. در گذشته بیماری‌هایی مانند طاعون و وبا جامعه و اقتصاد را دچار چالش می‌کرد و در دنیای مدرن هم بیماری‌های واگیردار دیگری ظهور کرده است. بیماری‌ای مانند سارس که در سال‌های گذشته پدیدار شد، اقتصاد جنوب شرقی آسیا را فلج کرد.

رابطه افسردگی ایرانی ها و اقتصاد بیمار 

بنابراین، بیماری می‌تواند از این منظر در ایجاد اختلال در نظم اجتماعی-اقتصادی جامعه تاثیرگذار باشد و افراد را از ایفای نقشی که می‌توانند داشته باشند، ناتوان کند. از سوی دیگر، جامعه مجبور می‌شود، منابع مالی‌ای را که می‌تواند صرف تولید شود، برای درمان بیماری‌های جسمی و روانی ازجمله افسردگی هزینه کند. اگر دولت بخواهد بیماری افسردگی در جامعه را درمان کند، باید منابعی را به این موضوع اختصاص دهد و اگر به این مساله توجهی نداشته باشد، باز هم برای دولت هزینه‌زاست؛ چراکه افراد افسرده توانایی انجام کار را به‌طور صحیح ندارند و این مساله، بهره‌وری کار را کاهش خواهد داد. یعنی این موضوع به منزله یک بازی باخت-باخت برای دولت یا سیاستگذار محسوب می‌شود. بنابراین آثار اقتصادی افسردگی به هزینه‌هایی که دولت صرف پیشگیری یا درمان آن می‌کند، محدود نمی‌شود. افزایش غیبت از محل کار از سوی کارکنانی که دچار افسردگی یا بیماری‌های روانی هستند نیز شامل پیامدهای این بیماری می‌شود.

در عین حال ممکن است شاغلان افسرده، با حداقل ظرفیتشان کار کنند. نکته مهم این است که افراد در محل کار صرفاً، به خود صدمه وارد نمی‌کنند بلکه این ناتوانی آنها در انجام کار می‌تواند موجب نارضایتی ارباب‌رجوع یا اختلال در نظم سازمانی که در آن اشتغال دارند شود. از آن جهت که این افراد تمایل زیادی به روابط اجتماعی با همکاران یا ارباب‌رجوع ندارند و معمولاً نسبت به روندی که بر سازمان حاکم است، ناامید هستند و آینده را مثبت نمی‌بینند. اگر برآورد فراتحلیل‌ها را بپذیریم و این مساله را درنظر بگیریم که به‌طور متوسط ۴۵ درصد مردم دچار افسردگی هستند، به‌طور طبیعی، بخش عمده کسانی که در نهادهای اقتصاد فعالیت می‌کنند، دچار همین مشکل هستند، اگر نگوییم این مساله مانع اصلی توسعه اقتصادی-اجتماعی است، اما می‌تواند چرخ توسعه را کُند کند.

‌فکر می‌کنید راهکار چه باشد؟ یعنی سیاستگذار، دولت یا حتی مردم چه نقشی می‌توانند برای کنترل سرعت این بیماری ایفا کنند؟ یا برای تسکین بیماران افسرده تا زمان احراز شغل چه راهکارهایی می‌توان اتخاذ کرد؟

شاید پاسخ ساده به این پرسش این باشد که نهادهای تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز، اولویت خود را به ایجاد شغل اختصاص دهند و تا جایی که ممکن است مشاغلی را تولید کنند که از میزان بیکاران کاسته شود. مشاغلی که البته در شأن افراد و سازگار با مهارت‌ها و تخصص‌شان باشد. اما واقعیت این است که ما در کشوری زندگی می‌کنیم که شرایط این چنین، آرمانی نیست؛ در این صورت آیا جویندگان کار باید دست روی دست بگذارند و منتظر بمانند، تا برای آنها شغل ایجاد شود و بروند سرکار؟ آنچه اکنون در سایر نقاط جهان، مورد توجه قرار گرفته بحث کارآفرینی است و افراد با تکیه بر مهارت‌هایی که کسب کرده‌اند، پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه یا حتی پایان مقطع متوسطه، شغلی برای خود تعریف می‌کنند.

لذا به‌نظر می‌رسد، یکی از راهکارهای اساسی برای کنترل آسیب‌های ناشی از بیکاری، تغییر نگرش جوانان باشد. مطالعه‌ای که من در سطح استان انجام داده‌ام نشان می‌دهد، فرهنگ کار در میان جوانان این گونه است که اغلب به دنبال مشاغلی هستند که اولاً کم‌دردسر و راحت بوده و ثانیاً درآمد خوبی داشته باشد تا آنها در کوتاه‌مدت بتوانند درآمد بالایی کسب کنند. در حالی که زمان این نوع مشاغل گذشته و جوانان باید نگرش خود را به شاغل بودن تغییر دهند. این تغییر نگرش می‌تواند به آنها کمک کند. راهکار دیگر، تشکیل گروه‌های همیاری یا گروه‌هایی است که بتواند حیثیت اجتماعی افراد بیکار را احیا کند. یعنی تعدادی از افرادی که دارای شرایط مشابه هستند، گروه‌هایی را ایجاد کنند و در این گروه‌ها راهکارهایی را برای شاغل شدن پیدا کنند. به بیان ساده‌تر، چهار یا پنج فرد بیکار می‌توانند کنار هم قرار گیرند و نیازها و امکاناتشان را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. آنها با همت و تلاش جمعی می‌توانند قدمی برای شاغل شدن بردارند.

برای مثال، شاید یک فرد بیکار به‌تنهایی نتواند مغازه‌ای اجاره کند و یک کار هنری در آن انجام دهد؛ اما وقتی چهار پنج نفر دست به دست هم دهند، قدرت آنها افزایش پیدا می‌کند و می‌توانند شغلی برای خود دست و پا کنند. راهکارهایی نیز برای کنترل مورد افسردگی ناشی از بیکاری در سطح خُرد مطرح می‌شود، مانند اینکه افراد به توانمندی‌های خود ایمان داشته باشند، عزت نفس خود را حفظ کنند و به تلاش خود برای یافتن شغلی دیگر بیفزایند. گاهی اوقات، بیکاری فرصتی برای شکوفایی جوهر وجودی فرد، یادگیری مهارت و یافتن شغل‌های دیگر فراهم می‌کند. همچنین کسی که شغل‌اش را از دست می‌دهد، نباید خود را فردی شکست‌خورده و ناکام قلمداد کند، البته حمایت اعضای خانواده هم مهم است؛ اعضای خانوده باید از سرزنش کردن پرهیز کنند تا این فرد، بتواند این شرایط استرس‌زای دوران بیکاری را پشت‌سر گذاشته و بتواند شغل دیگری را برای خود دست و پا کند.


منبع: برترینها

شغل‌های انتخاباتی را بشناسید!

یکی از خاصیت های انتخابات این است که به فراخور فضای رقابتی آن بعضی از مشاغل را با خودش درگیر می کند و به کسب و کار بعضی دیگر حسابی رونق می بخشد.

موقعیت ها و اتفاقات در هر برهه ای از زمان به تناسب خود می توانند قشری را به زحمت بیندازند و به کار و کسب قشری دیگر رونق ببخشند و حتی در مواردی  برای افراد زمینه های کاری و شغلی ایجاد کنند ؛ مشاغلی که به تناسب همین ویژگی می شود به آنها مشاغل فصلی گفت.

 

با آمدن اردیبهشت ماه سال ۹۶و انتخابات ریاست جمهوری به جز درگیری همگانی عمومی مردم برای گزینش کردن کاندید مورد نظرشان و تصمیم گرفتن برای انتخاب بهترین فرد برای تکیه زدن به کرسی ریاست جمهوری می توان به شغل هایی اشاره کرد که به واسطه حجم کار و اقتضای این ایام حسابی درگیر می شوند و پر کار تر از روزهای عادی سرشان به کار کردن مشغول می شود.

رفتگرها

شاید مظلوم ترین و شریف ترین قشری باشند که نه فقط در این ایام که در مقاطعی از روزهای سال به واسطه جمعیت و ترافیک های مردمی در کوچه و بازار حسابی به زحمت می افتند. این گروه با تمام گروه های شغلی که به خاطر انتخابات سرگرم کار می شوند تفاوت دارند، آن هم اینکه که سایر مشاغل شاید در عوض این درگیری و مشغول بودن پول و حقوق بیشتری نصیبشان شود ولی رفتگرهای شهر تبلیغات انتخاباتی، پوستر و تراکت های نامزدها برایشان چیزی جز جارو زدن های اضافه تر و خستگی بیشتر ندارد.

شغل‌های انتخاباتی را بشناسید! 

چاپخانه ها

شاید چاپخانه دارها در سال های گذشته که نقش دنیای مجازی در میان مردم کمرنگ تر بود از چیزی که در حال حاضر به نظر می رسد درگیرتر بودند؛ اما با همه این ها می شود گفت که هنوز که هنوز است هر سال بسته به انتخابات بخش های مختلف سیاسی کشور در جای جای شهرهایمان می شود کوچه ها و خیابان هایی را دید که تراکت ها، بنرها و پوسترهای انتخاباتی از سر و کول آن بالا می رود. کاغذها و اوراقی که همگی خوب می دانیم که پیش از ریختن روی زمین و چسبیدن به دیوارها و تابلوهایی تبلیغاتی سر و کله شان از یک چاپخانه پیدا شده است. این روزها برای چاپ آگهی های انتخاباتی بیش از پیش  خودشان را به کار مشغول کرده اند.

 شغل‌های انتخاباتی را بشناسید!

روزنامه نگاران و خبرنگاران

طبیعی است که اهالی رسانه در ایام مختلفی از سال به خاطر حجم خبرها و حاشیه هایی که دور و بر اتفاق می افتد روزهای پر کاری را سپری می کنند. اما در کنار بازتاب همه اتفاقات و حواشی این همه پرسی سیاسی که ذات کار خبرنگاری است باید به مشغول شدن روزنامه نگار و خبرنگارهایی اشاره کرد که در کنار کار روتینشان بخشی از زمانشان را در ستادهای تبلیغاتی کاندید مورد نظرشان سپری می کنند و علاوه بر نشر خبر به بولتن نویسی و تبلیغات مشغول به کار هستند.

شغل‌های انتخاباتی را بشناسید! 

عکاس ها

حالا چند سالی است که همگی ما با ژست های مختلف نامزدهای انتخاباتی آشنا شده ایم. کافی است در طول همه این روزها عکس هایی با پس زمینه پرچم ایران در حالت های گوناگونی از جمله نگاه به افق با دست های زیر چانه که هر کدامشان مثلا نشانه ای از تعمق،تفکر و دوراندیشی نامزده مورد نظر است اشاره کرد. به اندازه ای که به راحتی می شود ژست عکس های انتخاباتی را یک ژانر کاملا مستقل دانست.

ناگفته نماند که این روزها در کنار عکاس های پرتره عکاس های خبری هم روزهای پر رفت و آمدی را سپری می کنند علی الخصوص که بخواهند عکاس ستاد انتخاباتی باشند چون در این شرایط مجبورند برای پوشش همه نشست ها و سفرهای استانی یک کاندید پا به پایش همه جا را گز کنند.

شغل‌های انتخاباتی را بشناسید! 

 


فیلمسازها

مستندها و فیلم های انتخاباتی یکی از ارکان اصلی فیلم های تبلیغاتی هستند علی الخصوص در انتخابات ریاست جمهوری که تا جایی که بسیاری از مردم برای بهتر شناختن نامزدهای انتخاباتی روی دیدن این مستندهای تبلیغاتی حساب زیادی باز می کنند. ساختن این فیلم های تبلیغاتی بستگی به سطح انتخابات دارد تا جایی که برای ساختن نامزدهای ریاست جمهوری می توانند فیلمسازهای معتبر سینمایی باشند اما در مقیاس های کوچکتر مثل انتخابات شوراها نه مستندساز ها که آدم های بسیاری که کارشان ساختن نماهنگ های پیش افتاده در مجالس مختلف است به واسطه فرا رسیدن ایام انتخابات روزهای پر کارتری را سپری می کنند.

شغل‌های انتخاباتی را بشناسید! 

ادمین های تلگرام

نسل جدید تبلیغات چند سالی است که به واسطه تکنولوژی شکل و شمایل جدیدتر به خود گرفته است برای همین هم تمام نامزدهای انتخاباتی بخش اعظمی از تبلیغاتشان را به فضای مجازی در شبکه های اجتماعی مختلف اختصاص می دهند.

 شغل‌های انتخاباتی را بشناسید!

برای همین در کنار همه شغل هایی که در بالا ذکر شد به شغل نوظهوری می توان اشاره کرد که این روزها شاغلان آن به خاطر ایام انتخابات به کسب و کار مشغول هستند. ادمین های تلگرام که برای گذران زندگی و چرخ کانالشان از راه انتشار پست های تبلیغاتی امرار معاش می کنند در کنار همه آگهی های مختلف بخش عمده ای از پست های تبلیغاتی کانالشان را به آگهی های انتخاباتی نامزدهای انتخاباتی اختصاص می دهند.


منبع: برترینها

امسال ۱۸ هزار فارغ‌التحصیل دانشگاه فرهنگیان جذب می‌شوند

سرپرست دانشگاه فرهنگیان کشور گفت: امسال ۱۸ هزار دانشجو معلم ورودی سال ۹۲ این دانشگاه فارغ‌التحصیل شده و آماده جذب و خدمت در آموزش و پرورش می‌شوند.

به گزارش ایسنا، محمود مهرمحمدی در حاشیه سومین همایش ملی تربیت معلم در جمع خبرنگاران گفت: سال گذشته هم همین تعداد از فارغ‌التحصلیلان دانشگاه فرهنگیان از ورودی‌های سال ۹۱ جذب آموزش و پرورش شدند.او گفت: بخشی از ظرفیت دانشگاه فرهنگیان با جذب دانشجو معلم و از طریق کنکور سراسری انجام و بخش دیگر نیز با برگزاری دوره های مهارت آموزی برای پذیرفته شدگان آزمون های استخدامی  آموزش و پرورش تکمیل می‌شود.

مهرمحمدی افزود: سال آینده حد اقل ۱۰ هزار دانشجو معلم از طریق کنکور سراسری سال ۹۶  پذیرفته  می‌شوند و از ابتدای مهر سال ۹۶ نیز حدود ۲۵ هزار پذیرفته شده آزمون‌های استخدامی آموزش و پرورش برای طی دوره‌های مهارت آموزی یک ساله  وارد این دانشگاه خواهند شد. رئیس دانشگاه فرهنگیان گفت: پذیرش دانشجو در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه فرهنگیان به صورت محدود پیش بینی و اکنون ۲۷ کد رشته محل برای معلمان  شاغل در آموزش و پروش با مدرک کارشناسی پیش بینی شده است .

وی افزود: هم اکنون حدود یک دهم ظرفیت دانشگاه  فرهنگیان به دانشجویان ارشد اختصاص یافته که با افزایش این ظرفیت امکان پذیرش بیشتر دانشجو در این مقطع نیز فراهم خواهد شد .مهرمحمدی با اشاره به بازنشسته شدن نزدیک به یکصد هزار معلم در دو سال آتی در آموزش و پرورش گفت: بر اساس پیش بینی انجام شده حدود ۴۰ هزارنفر از کمبود نیروی انسانی آموزش و پرورش به صورت مستقیم از طریق دانشگاه فرهنگیان تامین خواهد شد و ما بقی این نیاز نیز می‌تواند  با استفاده از ظرفیت سایر دانشگاه‌ها و تحت نظارت دانشگاه فرهنگیان تامین شود


منبع: الف

نزاع دسته جمعی در کوهرنگ یک کشته داشت

 ایرنا| معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی چهارمحال و بختیاری گفت: نزاع دسته جمعی در منطقه «دره نمک» از توابع شهر چلگرد شهرستان کوهرنگ یک کشته برجا گذاشت.

سرهنگ شهریار حیدری افزود: این درگیری بین ۲ طایفه در مناطق عشایری این شهرستان رخ داد که در پی آن یک نفر کشته شد. وی گفت: جوان ۲۵ ساله‌ای در این درگیری طایفه‌ای بر اثر اصابت ضربات چاقو به قتل رسید. به گفته وی، قاتل انگیزه این قتل را اختلافات قبلی اعلام کرده است. سال گذشته هشت هزار و ۲۷۷ نفر مدعی نزاع به مراکز پزشکی قانونی مراجعه کردند که از این تعداد ۶ هزار و ۱۶۸ زن و ۲ هزار و ۱۰۹ نفر مرد بودند.


منبع: الف

متهم به قتل: من باجناقم را نکشتم؛ همسرش قاتل است

مرد میانسال که به اتهام قتل باجناقش در زندان به سر می‌برد، پس از یک سال، اعترافاتش را پس گرفت و مدعی شد در معامله‌ای با همسر مقتول، جنایت را پذیرفته است.

به گزارش  «ایران»، ۲۵ اردیبهشت سال گذشته، خبر قتل مردی در محله سعادت‌آباد تهران، بازپرس ویژه قتل و تیم پلیس آگاهی تهران را به محل جنایت کشاند. بررسی‌های مقدماتی نشان می‌داد قربانی مو جوگندمی، با ضربه جسمی نوک تیز، هنگامی که در خواب بوده به قتل رسیده است. همسر مقتول که تنها شاهد جنایت بود، به کارآگاهان گفت: «۱۰ روز قبل شوهر خواهرم «پرویز» به خانه ما آمد و گفت با خواهرم مشکل پیدا کرده و چون بیکار بود از شوهرم «شایان» خواست تا برایش کاری دست و پا کند.

چند روزی در خانه ما بود تا اینکه صبح امروز با صدای فریاد همسرم از خواب پریدم. همان موقع پرویز را دیدم که با چاقویی خون‌آلود در دستش روی سینه شوهرم نشسته است. وقتی مرا دید به طرفم حمله‌ور شد و خواست خفه‌ام کند که دستش را گاز گرفتم و رهایم کرد. او که معتاد بود در چشم به هم زدنی همه طلاها و پول‌هایم را با خود برد و فرار کرد. لحظاتی بعد هم از همسایه‌ها کمک خواستم.»

با اظهارات این زن تحقیقات برای دستگیری پرویز آغاز شد اما مرد میانسال صبح روز بعد از جنایت با پای خود نزد پلیس رفت و به قتل اعتراف کرد. با اعتراف‌های صریح متهم و بازسازی صحنه جنایت، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری تهران ارجاع شد. اما پرویز در حضور قضات، قتل را انکار کرد و مدعی شد فریب وعده‌های مالی همسر مقتول را خورده و به همین خاطر قتل را به گردن گرفته است.

در پی اعترافات جدید متهم، پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه سوم دادسرای امور جنایی ارجاع شد. متهم وقتی در برابر بازپرس محسن مدیرروستا ایستاد، گفت: «من قاتل نیستم. شب حادثه شایان و همسرش را به محل عروسی رساندم و خودم به سراغ خرید تریاک رفتم. بعد از مصرف مواد دنبالشان رفتم و شب در خانه آنها ماندم. شایان و همسرش مدت‌ها بود که با هم اختلاف داشتند و حتی همسایه‌ها نیز از این موضوع خبر داشتند. خواهر زنم در یک بیمارستان کار می‌کرد و موقعیت خوبی داشت اما شایان همواره در حرف‌هایش، او را تحقیر می‌کرد. من همیشه این رفتار بد او را گوشزد می‌کردم اما گوشش بدهکار نبود. آن شب مثل بقیه شب‌ها با شایان در یک اتاق خوابیدم. اما صبح وقتی با فریاد‌ش از خواب پریدم خواهرزنم را دیدم که با چاقویی خونین بالای سرش بود. رنگش پریده بود. من هم حسابی ترسیده بودم. فوری برایش آب آوردم. شایان کشته شده بود و خواهر زنم دستپاچه و نگران بود. او به من گفت اگر قتل را بپذیرم حاضر است هر چه طلا و پول نقد داخل خانه دارد به من بدهد. حتی گفت ٢٠٠ میلیون تومان به حسابم واریز می‌کند و پول اجاره خانه پسرم را هم می‌دهد. من هم که تمام زندگی‌ام را باخته بودم پیشنهادش را قبول کردم. فردای آن روز وقتی خبر قتل شایان را در روزنامه‌ها خواندم  تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم. اما او در طول این یک سال هیچ کدام از وعده‌هایش را عملی نکرد و به همین خاطر تصمیم گرفتم واقعیت را بگویم.»

 متهم در دفاع از خود ادامه داد: «اگر من قاتل بودم او را هم که تنها شاهد ماجرا بود می‌کشتم. از طرفی همسر شایان گفته که من می‌خواستم خفه‌اش کنم. اما اگر این‌طور بود که او گفته ، پس چرا زمانی که از آپارتمان خارج شدم و دو مرد همسایه مرا دیدند او سکوت کرده بود.»باتوجه به اظهارات متهم، بازپرس مدیرروستا دستور مواجهه حضوری همسر شایان و متهم پرونده را صادر کرد تا ابهام‌های موجود در پرونده فاش شود.


منبع: الف

قاتل زن ثروتمند از قصاص گریخت

 کارگر آژانس کرایه خودرو که سیزده سال پیش و در جریان سرقت، پیرزن ثروتمندی را کشته بود، صبح دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.

به گزارش «ایران»، پرونده این جنایت از روز ۲۲ اردیبهشت سال ۸۴ و هنگامی در دستور کار تیم جنایی قرار گرفت که مأموران کلانتری ۱۲۶ تهرانپارس با جسد زن سالمند در خانه‌اش روبه‌رو شدند.

کارآگاهان پس از تحقیقات جنایی گسترده، به راننده یک آژانس کرایه خودرو ظنین شدند و او را تحت بازجویی قرار دادند. او که ابتدا منکر اطلاع از ماجرای قتل بود، سرانجام وقتی با مدارک پلیس روبه‌رو شد، چاره‌ای جز اعتراف ندید. فریبرز – ۳۲ ساله- پس از اعتراف به قتل و تشریح جزئیات جنایت روانه زندان شد.

با گذشت سیزده سال از این جنایت، صبح دیروز فریبرز از زندان به دادگاه کیفری منتقل شد و قاضی اصغر عبداللهی به همراه قاضی کیخواه – مستشار دادگاه – متهم را محاکمه کردند.در آغاز جلسه متن کیفرخواست خوانده شد. آنگاه متهم پای میز محاکمه ایستاد و در شرح ماجرا گفت: «پیرزن ثروتمند، مشتری دائمی آژانس بود به همین خاطر او را به خوبی می‌شناختم و می‌دانستم تنها زندگی می‌کند. به همین خاطر وسوسه شدم تا از او سرقت کنم. یک شب که از آژانس ماشین گرفت تا به خانه خواهرش برود، مطمئن شدم هیچکس در خانه نیست. بنابراین با خیال راحت وارد خانه‌اش شدم اما ناگهان دیدم از خانه بیرون نرفته است. از آنجا که مرا به خوبی می‌شناخت با هم گلاویز شدیم و من او را با پشت‌پا به زمین زدم که ناگهان بر اثر ضربه‌ای که به سرش خورد جان سپرد. درحالی که خیلی ترسیده بودم و نمی‌دانستم باید چه کار کنم چهار عدد سکه طلا و مقداری طلاهای پیرزن را برداشتم و فرار کردم.»

متهم در آخرین دفاعیاتش به قضات گفت: «با توجه به اینکه از این اتفاق پشیمان هستم و هنگام قتل تحت تأثیر مصرف مواد مخدر بودم درخواست می‌کنم مرا ببخشید. باور کنید خانواده‌ام بیرون از زندان سال‌هاست که به من نیاز دارند و به سختی زندگی می‌کنند.من طراح دکوراسیون بودم که اگر بتوانم از زندان آزاد شوم و کارم را ادامه دهم قول می‌دهم دیه را قسطی هم که شده بپردازم.»پس از آخرین دفاعیات متهم و با توجه به حاضر نشدن اولیای دم در جلسات دادگاه قضات رأی دادند تا متهم با پرداخت نیمی از دیه به صورت نقدی و نیمی از آن به صورت اقساطی از زندان آزاد شود.
 


منبع: الف

چه کسی این روزها شهرداری را اداره می کند؟

عضو هیئت رئیسه شورای شهر تهران گفت: در شرایطی که تمامی معاونت‌های شهرداری تهران امور روزانه شهری را پیگیری می‌کنند، محمدباقر قالیباف برای شهر تهران سرپرست معرفی کرده است.

ابوالفضل قناعتی در گفت و گو با میزان با اشاره به اینکه در حال حاضر امور شهری به صورت روزانه از سوی معاونت‌های مربوطه شهرداری در حال انجام است، گفت: خوشبختانه با مدیریت معاونین شهردار و پیشبرد امور از سوی آنها، مشکلی در اداره شهر وجود ندارد.

وی از انتخاب سرپرست برای اداره امور پایتخت از سوی شهردار تهران خبرداد و تصریح کرد: با وجود اینکه تمامی معاونین شهردار تهران کارهای خود را به صورت روزانه انجام می‌دهند، اما شهردار تهران عیسی شریفی، معاون امور مناطق شهر تهران را نیز به عنوان سرپرست به شورای شهر پایتخت معرفی کرده است.

 قناعتی در خصوص عملکرد اعضای شورای شهر تهران طی روزهای باقی مانده از زمان فعالیت شورای چهارم خاطرنشان کرد: اعضای شورای شهر تهران تلاش می‌کنند در زمان باقی مانده از فعالیت شورا، طرح‌های باقی مانده را بررسی کرده و در راستای تصویب آن‌ها اقدام کنند.

عضو هیئت رئیسه شورای شهر تهران به برنامه ریزی مدیریت شهری جهت تبلیغات کاندیداهای ریاست جمهوری در سطح شهر اشاره کرد و گفت: امیدوار هستیم ستادهای تبلیغاتی از مکان‌های که برای تبیلغات در نظر گرفته شده است استفاده کنند تا چهره شهر همچنان حفظ شود. 

وی تاکید کرد: سازمان زیباسازی به نمایندگی از شهرداری تهران متولی تبلیغات محیطی است و امیدوار هستیم با برنامه‌ریزی های مدیریت شهری، مشکلی در امر تبلیغات ایجاد نشود.


منبع: الف

انتقال زن شوهرکش به بیمارستان روانی

زن میانسال که در جنایتی هولناک شوهر سابقش را به قتل رسانده و جسدش را مثله کرده بود، با رأی پزشکی قانونی و دستور بازپرس پرونده به بیمارستان روانی انتقال یافت.

به گزارش «ایران»، ساعت ۱۲:۴۵ روز پنجشنبه ۷ اردیبهشت‌ماه زنی میانسال در خیابان نیروی هوایی، در حالی که قصد داشت جسد تکه تکه و پتو پیچ شده‌ای را به یک تاکسی منتقل کند با هشیاری همسایه‌ها لو رفت و دستگیر شد. او در جریان تحقیقات جنایی ازسوی بازپرس ایلخانی و تیم تحقیق، به جنایت اعتراف کرد و بازداشت شد.

زن جنایتکار به کارآگاهان گفت: ۱۷ سال قبل با پیروز ازدواج کردم و حاصل زندگی ما یک دختر است. ابتدا زندگی خوبی داشتیم اما چند سال قبل با هم به خاطر موضوعی اختلاف پیدا کرده و محل زندگی‌مان را از هم جدا کردیم. ساعتی پیش از دستگیری، او را به خانه‌ام دعوت کرده و بعد با شربت مسموم بیهوش‌اش کردم. وقتی از هوش رفت با قندشکن چند ضربه به سرش زدم. وقتی مطمئن شدم نفس نمی‌کشد جسدش را تکه تکه کردم و در پتو پیچیدم.اما زمانی که می‌خواستم آن را داخل تاکسی بگذارم همسایه‌ها مشکوک شدند و لو رفتم.»با این اعترافات، متهم که شرایط روحی نابسامانی داشت برای تشخیص سلامت روانی‌اش در اختیار پزشکی قانونی قرار گرفت. صبح دیروز کارشناسان پزشکی قانونی، بیماری افسردگی شدید متهم را تأیید کردند. به این ترتیب بازپرس ایلخانی با استناد به رأی پزشکی قانونی، دستور انتقال متهم به بیمارستان روانی را صادر کرد.


منبع: الف

وضعیت کافه‌های زیرزمینی، بدتر از پارسال!

روزنامه خراسان نوشت: حدود یک سال پیش یعنی اواخر اردیبهشت ماه ۹۵ در مطلبی با عنوان «کافه های مخفی خانگی!» به سراغ بررسی ناهنجاری جدیدی در مشهد رفتیم. فعالیت مخفی کافه های زیرزمینی در سطح شهر مشهد؛ کافه هایی که پس از وضع قانون ممنوعیت عرضه قلیان در کافه های دارای مجوز شهر، روز به روز بر تعداد آن افزوده شد و تعداد مشتری و همچنین سود بالای آن باعث شده بود، افراد سودجو و حتی برخی از کافه داران باسابقه به صورت زیرزمینی و مخفیانه به سراغ این کار بروند.

در آن گزارش، پس از مراجعه میدانی به چند واحد از کافه های غیرمجاز و زیرزمینی درباره وضعیت این دست از کافه های غیرمجاز با سرهنگ مهدی منصورزاده، رئیس اداره نظارت بر اماکن عمومی فرماندهی انتظامی خراسان رضوی گفت و گویی انجام دادیم که وی در آن مصاحبه اوضاع را تحت کنترل پلیس دانست و اعلام کرد که «تعدادی از کافه دارهای قدیمی دنبال این موضوع هستند که بگویند چون کافه های ما جمع شده، کافه ها به خانه ها کشیده شده و کسی هم نمی تواند کنترلشان کند، در حالی که چنین چیزی نیست و ما کنترل اوضاع در دستمان است.»

حال پس از گذشت نزدیک به یک سال از تهیه آن گزارش، بار دیگر به سطح شهر می رویم تا به بررسی تاثیر عملکرد نیروی انتظامی و به خصوص پلیس اماکن بر فعالیت این دست از کافه های غیرمجاز مخفی خانگی بپردازیم. در این گزارش میدانی که تهیه آن چندین روز به طول انجامید، ما به همراه برخی افرادی که در بین کافه چی های زیرزمینی شناخته شده و اصطلاحا کافه باز هستند به چندین و چند کافه غیرمجاز در مناطق مختلف شهر می رویم و در این بین با چند کافه دار قدیمی شهر که برخی از آن ها بار دیگر کافه خود را به صورت زیرزمینی راه اندازی کرده اند و برخی دیگر هم تن به چنین کاری نداده و عملاً این حرفه را، هر چند موقت کنار گذاشتند نیز گفت و گو کردیم.

 آن چه در این گزارش میدانی محسوس بود این بود که وضعیت کافه های زیرزمینی نسبت به بررسی میدانی ما در سال گذشته بدتر شده است.

 کافه ای در کوچه پس کوچه های شهر
همراه با چند نفر از کافه بازهایی که ریز و درشت کافه های مخفی خانگی سطح شهر را می شناسند، به محله های مختلف شهر می رویم و وضعیت تک تک کافه هایی که در مناطق مختلف، پس از ممنوعیت عرضه قلیان در کافه های مجاز، ایجاد شده است را بررسی می کنیم. یکی از آن ها می گوید: «در خیابان گاز شما تا قبل از اجرای این طرح دو یا سه کافه می دیدی، ولی الان می توانم بگویم بیش از ۱۰ کافه مخفی تنها در همین خیابان وجود دارد و اوضاع از قبل هم بدتر شده است.»

اواخر شب، پس از گشت در شهر و ورود به چند کافه غیرمجاز، به حاشیه شهر می رویم، کوچه های عریض و تاریکی که دو طرف آن را کارگاه های صنعتی پر کرده است. در میان این کارگاه های تعطیل، برخی درهای نیمه باز را مشاهده می کنی که سوسوی نور از دور هم در آن پیداست. یکی از کافه بازها ما را به سمت یکی از این کافه ها می برد، حدود ۲۴ خودرو اطراف این کافه مخفی خانگی پارک شده که بیشتر آن ها هم خودروهای گران قیمت است. کافه در زیرزمین یک کارگاه کوچک واقع شده و از تعداد خودروها مشخص است که باید کافه شلوغی باشد.

 صاحب کافه که همراهیان مرا می شناسد، برای ما در گوشه ای از کافه جا باز می کند. درون کافه نشسته ایم و یکی از کافه بازها سر بحث را با صاحب کافه باز و خوش و بشی می کند.

در مسیر یکی دیگر از کافه های مخفی هستیم که یکی از این کافه بازها ادعایی را مطرح می کند و مدعی می شود که بعضی از کافه دارهای مخفی برای این که امنیت داشته باشند، به برخی از مأمورها پول می دهند.  

مسئولان نتوانستند کاری که می خواستند را انجام دهند
در ادامه پای صحبت های چند کافه دار قدیمی می نشینم. یکی از آن ها می گوید: مسئولان با حذف کافه های مجوزدار، می خواستند جلوی خلاف در بعضی کافه ها را بگیرند که نتوانستند، قبلاً در کافه های قدیمی شهر کسی جرأت نمی کرد خلاف کند ولی حالا به راحتی پای خلاف و خلافکارها به کافه های زیرزمینی باز شده است.

 الان شما به محله های حاشیه شهر بروید؛ خین عرب، بولوار کشاورز و خیلی مناطق دیگر، این محله ها پر شده از کافه های مخفی و کافه دارهایی که هیچ کدامشان منش کافه داری ندارند و صرفا برای درآمد بیشتر حاضر به انجام هر کاری هستند.او ادامه می دهد: چندین و چند رستوران را می شناسم و می توانم آدرس تک تک آن ها را هم بدهم؛ رستوران هایی که در همین شهر مشهد برای برخی از مشتری های آشنای خودشان، بعد از صرف غذا، در تخت های انتهایی رستوران قلیان هم چاق می کنند و برای یک قلیان ۳۵ تا ۴۰ هزار تومان پول می گیرند. این کافه دار می گوید: در تمام ایران، کافه دارها به کارشان مشغول هستند و فقط مشهد است که در آن این وضع ایجاد شده است، اگر واقعا می خواستند جلوی فعالیت کافه های مشکل دار را بگیرند، می رفتند سراغ آن ها، به چه دلیل کافه هایی که خلاف نمی کردند را بستند؟

 خودمان هم مخالف کافه های مشکل ساز هستیم
یک کافه دار قدیمی دیگر که در حال حاضر نیز کافه خود را به صورت مخفی راه انداخته است، می گوید: من در این مکان که الان کافه دارم، شش سال است که فعالیت می کنم و تا قبل از شروع شدن این جریانات، کرکره مغازه ام را سه صبح پایین می کشیدم ولی یک نفر بیاید بگوید آیا در کافه من دعوایی رخ داده  یا خلافی اتفاق افتاده و کلانتری به در کافه آمده است؟

 یکی دیگر از این افراد نیز می گوید: ما در حال حاضر تمام حرفمان این است که چرا مسئولان کاری کردند تا باعث شود در عوض فعالیت ۲۰۰ کافه دار قدیمی الان چندین برابر آن کافه در مشهد به صورت غیرمجاز و زیرزمینی فعالیت کنند؟ ما کاری به افراد شروری که خلاف کردند نداریم، خودمان هم با آن ها مخالفیم و حتی به پلیس برای متوقف کردن آن ها کمک می کنیم و تا کنون هم خودمان بارها گفته ایم که برای مثال فلان کافه مشکل ساز است و بدون جواز فعالیت می کند.

 کافه های زیرزمینی آسیب بیشتری دارد
پس از بررسی میدانی موضوع و مراجعه به بیش از ۱۰ کافه غیرمجاز و زیرزمینی در نقاط مختلف شهر با نکاتی مواجه شدیم که در گزارش میدانی سال گذشته وجود نداشت. برای مثال هر چند هنوز هم کافه ها از دوربین های مدار بسته برای بررسی اطراف محل خود استفاده می کنند ولی در این بین کافه های غیرمجازی هم بودند که دیگر از چنین وسایلی استفاده نمی کردند و خیلی آسوده به فعالیت می پرداختند و دیگر خبری از شناسایی افراد برای باز کردن در نبود و در بیشتر این واحدها به راحتی می توان وارد شد.

به هرحال بعد از بررسی میدانی موضوع، برای پیگیری عملکرد نیروی انتظامی در خصوص برخورد با کافه های غیرمجاز و زیرزمینی با سردار بهمن امیری مقدم، فرمانده انتظامی خراسان‌رضوی گفت و گو می کنم.

 سردار امیری مقدم درباره مقابله با این دست از ناهنجاری ها به «خراسان رضوی» می گوید: در بحث ناهنجاری های اجتماعی، باید تلاش کنیم این مسائل به هنجار تبدیل شود و این امکان پذیر نیست مگر با آموزش و فرهنگ سازی. در بحث کافه ها هم یکی از مشکلاتی که سازمان دخانیات کشور و وزارت بهداشت به آن ایراد می گرفتند، وجود قلیان هایی بود که درون آن از مواد سرطان زا استفاده و علاوه بر آن سبب آلودگی و بیماری های گوناگون می شد.

 وی درباره ادعای برخی کافه داران مبنی بر پرداخت وجه به برخی مأمورها برای جلوگیری از تعطیلی آن، ضمن تکذیب موضوع، می گوید: وقتی قرار با خلاف بودن این کار است دیگر پرداخت پول معنایی ندارد، اگر پول می دادند چرا تعطیل شدند؟ما وظیفه مان را انجام می دهیم  و اگر گزارشی درباره کافه های زیرزمینی شود قطعا برخورد می کنیم.فرمانده انتظامی خراسان رضوی درادامه با بیان اینکه کافه ها همچنان در استان  بدون ارائه قلیان فعالیت دارند، در خصوص وضعیت سایر نقاط کشور نیز می گوید: این موضوع بنا به اطلاعاتی که من دارم، باید در همه کشور انجام شود، حال اگر عمل نمی کنند دیگر دلیلش را نمی دانم.
 
دنبال تجدیدنظر درباره عرضه قلیان در کافه های مجاز هستیم
 در ادامه در خصوص مشاهداتم در بررسی میدانی و مراجعه به چندین کافه زیر زمینی و اینکه تعداد آن ها نسبت به گذشته افزایش یافته است، به فرماندهی انتظامی استان توضیحاتی می دهم و درباره اقدامات نیروی انتظامی برای جلوگیری از فعالیت کافه های زیرزمینی سوال می کنم که پاسخ می دهد: در استان ، دستگاه قضایی به واسطه درخواستی که شده بود، خواستند که عرضه قلیان در کافه ها متوقف شود، البته در بحث اینکه کافه ها مخفی شود ما به هیچ عنوان نه راضی هستیم و نه می خواهیم اینطور شود و البته باید فکری کرد و ما از دوستان خواستیم که مجدداً کار کارشناسی انجام دهند تا بتوانیم کمکی به این موضوع کنیم و حرف شما نیز کاملاً درست است. ما نیز گزارش هایی در این رابطه داریم و قطعا اکنون کافه هایی که به صورت زیرزمینی فعالیت می کنند، آسیبشان خیلی بیشتر از آن زمانی است که فعالیت شان آشکار بود به همین منظور در حال حاضر مشغول انجام کارهای کارشناسی هستیم که ببینیم چه کاری می توانیم بکنیم تا نظارت بیشتری بر کافه ها داشته باشیم و معضلاتش هم کمتر شود.

فرمانده انتظامی استان در پاسخ به سوالی که آیا پلیس به دنبال تجدید نظر درباره برخورد با عرضه قلیان در کافه های مجاز است یا خیر، می گوید: ما به امید خدا موضوع را پیگیری می کنیم و دنبال همین هستیم  که اگر آشکار باشد خیلی بهتر از پنهان بودن است.


منبع: الف

قتل زن ۹۳ ساله به دلیل فقر مالی

مرد جوانی که در یک سرقت زن ۹۳ساله‌ای را به قتل رساند و به پرداخت دیه محکوم شده‌ است، ادعا کرد به دلیل فقر نمی‌تواند پول دیه را پرداخت کند و حتی پدرش در یک زیرپله می‌خوابد.

به گزارش شرق، این متهم که رامین نام دارد، سال ۸۴ به جرم قتل زن ۹۳ساله‌ای به نام زهرا دستگیر شد. او که پس از دستگیری به جرم خود اعتراف کرد، به مأموران گفت: منشی آژانس هستم. زهراخانم بیشتر روز‌ها با آژانس ما تماس می‌گرفت و درخواست ماشین می‌کرد. آن روز هم طبق معمول با محل کار من تماس گرفت و برای رفتن به خانه خواهرش درخواست ماشین کرد. مدتی بود با زنی به نام مهناز آشنا شده‌ بودم. آن روز مهناز برای دیدن من به محل کارم آمد؛ کمی آنجا نشست و با هم حرف زدیم. بعد از اینکه مهناز آنجا را ترک کرد، صاحب آژانس به من گفت دیگر حق نداری دوستانت را به اینجا بیاوری. اینجا محل کار است. کمی با صاحبکارم بحث کردم و او من را از محل کارم اخراج کرد. از محل آژانس خارج شدم و در کوچه در حال قدم‌زدن بودم؛ نمی‌دانستم چه کاری باید انجام دهم؛ ناگهان یاد زهرا افتادم که صبح به منزل خواهرش رفته بود. آدرس خانه او را داشتم، تصمیم گرفتم برای سرقت به آنجا بروم. به خانه زهراخانم رفتم، وارد خانه شدم و در را باز کردم؛ ناگهان زهراخانم را دیدم که رو‌به‌روی من ایستاده است؛ از خانه خواهرش بازگشته بود. ترسیدم جیغ بزند یا با پلیس تماس بگیرد؛ برای همین جلوی دهانش را گرفتم و برای اینکه او را بر زمین بنشانم، یک زیرپایی به او زدم. زهراخانم افتاد و سرش به زمین خورد و خون از سرش جاری شد. او را رها کردم؛ وقتی خواست از زمین بلند شود، تعادل نداشت و بار دیگر روی زمین افتاد و بیهوش شد. من هم چهار سکه‌ طلا، ۱۵۰‌ هزار‌ تومان پول نقد و سه ادکلن از خانه برداشتم. هنگامی‌ که می‌خواستم از خانه خارج شوم، به گردنش دست زدم؛ نبضش می‌زد.

برای همین خیالم راحت شد و از خانه خارج شدم. فکر نمی‌کردم زهراخانم فوت کند. فردای آن روز هنگامی که برای گرفتن شناسنامه به آژانس رفتم، متوجه شدم زهراخانم جان خود را از دست داده‌ است. به‌ این‌ ترتیب با توجه به شواهد و مدارک موجود کیفرخواستی علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. به دلیل اینکه اولیای دم مقتول شناسایی نشد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و از دادگاه درخواست پرداخت دیه کرد. سپس رامین در جایگاه حاضر شد و گفت: نمی‌خواستم زهرا را به قتل برسانم.

هنگامی که از خانه خارج شدم، او نفس می‌کشید. نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد که او جان خود را از دست داد. در پایان قضات وارد شور شدند و رامین را به پرداخت دیه یک زن مسلمان محکوم کردند. چندی‌پیش رامین به دلیل اینکه نتوانسته بود پول دیه را پرداخت کند و همچنان در زندان به سر می‌برد، از دادگاه تقاضای اعسار کرد و روز گذشته جلسه رسیدگی به این موضوع با احضار چهار شاهد برگزار شد. ابتدا رامین پای میز محاکمه رفت و گفت: چندین سال است که به دلیل فقر مالی نتوانسته‌ام دیه زهرا را پرداخت کنم و در زندان به سر می‌برم.

از قضات می‌خواهم پرداخت دیه را تقسیط کنند تا بتوانم آن را پرداخت کنم و از زندان آزاد شوم. سپس یکی از شاهدان در جایگاه حاضر شد و پس از اینکه سوگند یاد کرد، گفت: چندین سال است که پدر رامین را می‌شناسم؛ او فرد باآبرویی است. این مرد در جایی کار می‌کرد که قبلا دولتی بود و بعد به بخش خصوصی واگذار شد. قبل از آنکه محل کارش به بخش خصوصی واگذار شود، شب را تا صبح در محل کارش سپری می‌کرد اما پس از آنکه دیگر به او اجازه ندادند شب‌‌‌ها در محل کارش بماند، شب‌ها به اتاق کوچکی در زیرپله مسجد محل ما می‌آید؛ برای همین هم گاهی‌ سرویس‌بهداشتی‌های مسجد را تمیز می‌کند. سپس پدر رامین در جایگاه حاضر شد و در جواب اینکه چه میزان از دیه را می‌تواند پرداخت کند، گفت: پولی ندارم برای همین نمی‌دانم چه میزان می‌توانم تهیه کنم.

می‌خواهم از بانک درخواست وام کنم تا بتوانم بخشی از مبلغ دیه را پرداخت کنم. سپس قضات وارد شور شدند و رأی دادند. براساس رأی دادگاه رامین باید نصف دیه را نقدی و نصف دیگر آن را قسطی پرداخت کند.


منبع: الف

ترافیک روان در جاده‌های کشور

رئیس مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک پلیس راهور ناجا آخرین وضعیت جوی و ترافیکی محورهای مواصلاتی کشور را تشریح کرد.

سرهنگ نادر رحمانی در گفت‌وگو با ایسنا در مورد آخرین وضعیت راه‌های کشور، گفت: در حال حاضر از نظر محیطی شاهد هیچگونه عامل مداخله‌ای همچون بارندگی نیستیم و تمام محورهای مواصلاتی شرایط مناسبی دارند.

وی در مورد وضعیت ترافیکی جاده‌ها اظهار کرد: کلیه محورهای مواصلاتی باز هستند و تنها ترافیک صبحگاهی را در ورودی کلان‌شهرها به خصوص تهران شاهد هستیم. بزرگراه‌های شهر تهران هم با ترافیک صبحگاهی همراه است.

رئیس مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک پلیس راهور ناجا افزود: در مجموع در جاده‌های کشور مشکل خاصی وجود ندارد.


منبع: الف

۱۶ استان درگیر سیل و طوفان/ امدادرسانی به ۵ هزار و ۶۰۰ حادثه‌دیده

رئیس سازمان امداد و نجات با اشاره به وقوع سیل و طوفان در ۱۶ استان کشور گفت:‌ ۵۶۰۰ نفر در این رابطه امدادرسانی شدند.

مرتضی سلیمی در گفت‌وگو با فارس، در ارتباط با وقوع سیل و طوفان در کشور گفت: طی یک هفته گذشته ۱۶ استان آذربایجان غربی، اردبیل، اصفهان، تهران، چهارمحال و بختیاری،‌خراسان رضوی، خراسان شمالی، زنجان، فارس، قزوین، قم، کردستان، کهگیلویه و بویراحمد، لرستان، مازندران و یزد درگیر سیل و طوفان شده است.

وی افزود: ۵۶۰۰ حادثه‌دیده در این زمینه امدادرسانی شدند و ۷۲۵ نفر نیز اسکان اضطراری یافته‌اند. 

رئیس سازمان امداد و نجات با اشاره به برپایی یک اردوگاه در روستای سیدمحمد گفت: ۴ مفقودی این روستا به دلیل سیل هنوز پیدا نشده و در این مدت نیز ۲۲۹ واحد مسکونی از آب تخلیه شد و تعداد زیادی خودرو نیز از مسیر سیلاب رهاسازی شده است.

سلیمی خاطرنشان کرد:‌ تعداد زیادی پتو، موکت، نایلون، کنسروجات، نان، روغن و … میان  حادثه‌دیدگان توزیع شده است و عملیات در فارس، چهارمحال و بختیاری و اصفهان همچنان ادامه دارد.


منبع: الف

ارزش بازار اپل با عبور از ۸۰۰ میلیارد دلار رکورد شکست

باشگاه خبرنگاران جوان، ساعاتی پیش ارزش هر سهم اپل با از مرز ۱۵۳ دلار عبور کرد که نتیجه‌ی آن دست یافتن به رکورد جدیدی توسط اپل بود. ارزش بازار یا مجموع ارزش سهام اپل از ۸۰۰ میلیارد دلار عبور کرد که البته در زمان نگارش این مطلب، ارزش بازار این کمپانی ۸۱۱ میلیارد دلار ثبت شده بود.

اپل در حالی رکورد جدید خود را ثبت کرده که هفته‌ی پیش گزارش مالی مربوط به سه ماهه‌ی اول سال ۲۰۱۷ میلادی را منتشر کرد. هرچند فروش آیفون‌های اپل در زمستان ۲۰۱۷ آماری کمتر از پیش‌بینی وال استریت داشت، اما درآمد اپل راضی کننده بود.

پس از آنکه ارزش بازار اپل به بیش از ۸۰۰ میلیارد دلار رسید، کارشناسان برآوردهای خود را از ارزش هر سهم این کمپانی افزایش دادند، بطوریکه برایان وایت از موسسه‌ی درکسل همیلتون پیش‌بینی کرده که قیمت هر سهم کمپانی به ۲۰۲ دلار افزایش یافته و از این‌رو اپل تبدیل به اولین کمپانی تاریخ تجارت خواهد شد که ارزش بازارش فراتر از یک تریلیون دلار خواهد بود. البته وایت پیش‌بینی خود را بسیار محافظه کارانه خوانده است، چراکه اغلب تحلیل‌گران نگرش مثبتی را در قبال افزایش ارزش سهام اپل طی ماه‌های آینده دارند و دلیل این نگرش مثبت انتظار برای رونمایی از آیفون ۸ به همراه تغییرات گسترده‌ای است که به مناسبت دهمین سالگرد عرضه‌ی آیفون روی خواهد داد.

هرچند اپل موفق نشد تا طی زمستان سال جاری به اندازه‌ی پیش‌بینی‌های انجام شده آیفون بفروشد و حتی در مقایسه با زمستان ۲۰۱۶ نیز آیفون کمتری را راهی بازار کرده است، حال آنکه درآمد با ارزش‌ترین کمپانی تاریخ تجارت تا به امروز از بخش سرویس‌ها و سایر محصولات که شامل اپل واچ نیز می‌شود، رشد داشته است.

اپل همچنین تایید کرده که فروش محصولات پوشیدنی که شامل ایرپاد، اپل واچ و هدست‌های بیتس می‌شود، به بیش از ۵ میلیارد دلار در سه ماهه‌ی اول سال جاری میلادی رسیده است.


منبع: الف

عذرخواهی کاپیتان صبا از طرف کمیته داوران از مردم قم!

رضا عنایتی روی خط برنامه ۹۰ آمد.

به گزارش خبرآنلاین؛ رضا عنایتی کاپیتان تیم صبای قم که پس از بازی با استقلال خوزستان از فوتبال خداحافظی کرد، روی خط تلفنی برنامه نود آمد و در خصوص اتفاقات بازی صحبت کرد.

عنایتی گفت:« در ابتدا از طرف کمیته داوران از مردم قم عذرخواهی می کنم. باید شهامت داشته باشیم تا اگر اشتباهی رخ داد عذرخواهی کنیم. در ادامه هم به عنوان کاپیتان تیم صبا از مردم قم عذرخواهی می کنم که نتوانستیم تیم را نگه داریم. شاید قرعه به نام اشکان خورشیدی افتاده بود تا با اشتباهاتش یک استان را از سهمیه لیگ برتر محروم کند.»

عنایتی در خصوص صحبت های حنیف عمران زاده علیه فردوسی پور گفت:« به هرحال شرایط پس از مسابقه سخت است و بازیکنان ما با توجه به نتیجه ای که رقم خورده بود تحت فشار بودند.»


منبع: الف