بازگشت ۶ ملوان ایرانی نجات یافته از اقیانوس هند

شش ملوان ایرانی که لنج ماهیگیریشان حدود سه ماه پیش در آبهای اقیانوس هند دچار حادثه شده بود به میهن بازگشتند.

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، این ملوانان ساعتی پیش از طریق فرودگاه بین المللی امام خمینی به کشور وارد شدند.

این شش ملوان با لنج ماهیگیری آسیب دیده دو ماه و ۲۵ روز بر روی آبهای اقیانوس هند سرگردان بودند که در نهایت توسط پلیس دریایی کنیا نجات یافتند.

این شش ملوان پس از طی مراحل قانونی و هماهنگی های سفارت کشورمان در کنیا صبح امروز به میهن بازگشتند.


منبع: عصرایران

شیوع مصرف سیگار در بین دانشجویان دختر دانشگاه‌ها

مدیر کل مرکز مشاوره و سلامت روان دانشجویان وزارت علوم با اشاره به شیوع مصرف سیگار در بین دانشجویان دختر گفت: متاسفانه کشیدن سیگار در حال تبدیل شدن به یک اپوزیسیون اجتماعی و گاه یک ارزش در بین برخی گروه‌های دانشجویی است و باید اقدامات اساسی برای پیشگیری از استعمال دخانیات در دانشگاه‌ها بکار گرفت. 

به گزارش ایسنا، دکتر حمید یعقوبی با اعلام این مطلب مصرف مواد دخانی را یکی از عوامل مهم تهدیدکننده سلامتی افراد دانست و اظهار کرد: استعمال سیگار و قلیان که یکی از موضوعات حساس و از معضلات بشری در سال‌های اخیر است که انسان را به چالش جدی کشیده و برای اولین بار در تاریخ، بشر با اپیدمی مواجه شده که پایه‌ها و بنیان‌ها جامعه انسانی را تهدید می‌کند. 

وی در ادامه تصریح کرد: استعمال سیگار یکی از عوامل مهم تهدیدکننده سلامتی افراد خصوصا جوانان بوده و یکی از اولویت‌های بهداشت عمومی برای کاهش شیوع مصرف سیگار، پیشگیری از سیگاری شدن جوانان است، با این وجود افزایش شیوع مصرف دخاینات در میان دانشجویان به ویژه گرایش اخیر دانشجویان دختر به مصرف دخانیات نشان می‌دهد که قاعده هنجاری برای این مهم از سوی محیط‌های آموزشی طراحی نشده است و متاسفانه کشیدن سیگار در حال تبدیل شدن به یک اپوزیسیون اجتماعی و گاه یک ارزش در بین برخی گروه‌های دانشجویی است. 

مدیر کل مرکز مشاوره و سلامت روان دانشجویان وزارت علوم تاکید کرد: هر ساله ۳۱ مه مصادف با دهم خردادماه ۱۳۹۶، از سوی سازمان جهانی بهداشت (WHO) روز جهانی مبارزه با دخانیات در نظر گرفته شده و شعار امسال سازمان بهداشت جهانی به مناسبت این روز، «دخانیات، تهدیدی برای توسعه» می‌باشد. 

دکتر یعقوبی همچنین به اهداف سازمان جهانی بهداشت به مناسبت روز جهانی مبارزه با دخانیات اشاره کرد و افزود: برجسته‌سازی ارتباط بین استفاده از دخانیات، کنترل دخانیات و رشد پایدار، تشویق کشورهای مختلف در جهت قرار دادن کنترل دخانیات در سند توسعه پایدار ۲۰۳۰، پشتیبانی از کشورهای عضو و جامعه مدنی برای مبارزه با دخالت صنعت دخانیات در فرآیندهای سیاسی که به نوبه خود منجر به کنترل قوی‌تر دخانیات می‌شود، تشویق مشارکت عمومی و گسترده‌تر در برنامه‌های ملی، منطقه‌ای و جهانی با هدف توسعه و اجرای استراتژی‌های توسعه در کنترل دخانیات که نشان بدهد چگونه افراد می‌توانند از طریق عدم استفاده از دخانیات و یا ترک مصرف آن در ساخت یک جهان پایدار و بدون دخانیات مشارکت داشته باشند از جمله این اهداف است. 

مدیر کل مرکز مشاوره و سلامت روان دانشجویان وزارت علوم تاکید کرد: در راستای اهداف روز جهانی مبارزه با دخانیات باید برنامه‌هایی در دانشگاه‌های سراسر کشور اجرا شود تا دانشجویان مصرف‌کننده دخانیات با خطرات آتی مصرف آشنا شده و برای دریافت کمک بیشتر اقدام کنند. همچنین عموم مردم اطلاعات بیشتر و بهتری در مورد دخانیات، علل و پیامدهای احتمالی آن و آنچه کمک‌کننده است و یا می‌تواند برای پیشگیری و درمان در دسترس باشد، آگاه شوند. 

به گفته دکتر یعقوبی،‌ آگاه‌سازی دانشجویان درخصوص روز جهانی مبارزه با دخانیات، افزایش اطلاعات و توانمندی دانشجویان برای تشخیص شرایط بحرانی و انتخاب راهکارهای بهینه برای مقابله با آن و تشویق دانشجویان جهت دریافت کمک جهت ترک سیگار برای خود، خانواده و دوستانشان از جمله اهداف برگزاری برنامه‌های روز جهانی مبارزه با دخانیات در دانشگاه‌ها است. بطوریکه دانشجویان، کارکنان و اساتید دانشگاه جامعه هدف این برنامه است. 

وی خاطر نشان کرد: اجرای برنامه‌های روز جهانی مبارزه با دخانیات ۳۱ مه‌ مصادف با دهم خردادماه ۱۳۹۶ است و با توجه به اینکه تاریخ مذکور با ایام آمادگی برای امتحانات پایان ترم دانشجویان مصادف است، پیشنهاد می‌شود کلیه مراکز و شعبات مربوطه در اجرای این طرح شرایط خاص خود را در نظر گرفته و با توجه به آن سازگاری و انعطاف لازم را در تحقق اهداف «روز جهانی بدون دخانیات» به گونه‌ای به عمل آورند که علاوه بر داشتن ابتکار و نوآوری مقتضی، اهداف کلی و جزئی اشاره شده در این راهنما محقق شود و این برنامه‌ها باید توسط مرکز مشاوره دانشگاه‌ها و همکاری معاونت دانشجویی برگزار گردد. 

به گفته دکتر یعقوبی،‌ با توجه به اهمیت روز جهانی مبارزه با دخانیات در سال ۲۰۱۷ و هدف نامگذاری این روز با شعار «دخانیات- تهدیدی برای توسعه» پیشنهاد  می شود برنامه‌های روز جهانی مبارزه با دخانیات با محوریت آگاه‌سازی دانشجویان درخصوص عوارض مصرف و حساس‌سازی جامعه دانشگاهی نسبت به موضوع مصرف دخانیات در دانشگاه و جامعه برگزار شود. 

مدیر کل مرکز مشاوره و سلامت روان دانشجویان وزارت علوم گفت: حقایقی درباره سیگار، اثرات اعتیادآور نیکوتین، استراتژی‌های ترک مصرف سیگار، چگونه می‌توان بر وسوسه کشیدن سیگار غلبه کرد، عادات رفتاری مصرف سیگار، سیگار و وزن، سیگار و تندرستی، سیگار و ارتباط آن با خلق و استرس،  زندگی بدون سیگار، بازیابی تعادل زندگی، سیگار و فقط یکبار لغزش، انواع راهکارهای مقابله‌ای برای غلبه بر وسوسه مصرف سیگار و موقعیت‌های وسوسه‌انگیز از جمله محتوای پیشنهادی به برنامه‌های روز جهانی مبارزه با دخانیات است. 

دکتر یعقوبی در پایان خاطرنشان کرد: جلب همکاری مرکز بهداشت و درمان دانشگاه، تعامل و همکاری با انجمن‌ها، کانون‌ها، سمن‌ها و سایر مراکز دولتی و غیردولتی دخیل در امر ترک دخانیات، آگاه‌سازی دانشجویان و کارکنان دانشگاه درخصوص روز جهانی مبارزه با دخانیات در قالب توزیع بروشور، پمفلت، بنر، توزیع نشریه و…،  معرفی مرکز مشاوره و شیوه‌های دریافت خدمات ترک دخانیات،‌  برگزاری کارگاه‌های آموزشی بهداشت‌روان با موضوعات آشنایی با اثرات مصرف سیگار و انتخاب راهکارهای مقابله‌ای بهتر در شرایط پراسترس بجای مصرف سیگار، ویژه کارکنان و دانشجویان،‌ حساس‌سازی ذهنی دانشجویان، کارکنان دانشگاه و ارائه نمادها و المان‌هایی که حس عضویت در جنبش و کمپین «دانشگاه عاری از دخانیات» را تقویت می‌کند و برخی موارد دیگر از جمله برنامه‌های پیشنهادی برای روز جهانی مبارزه با دخانیات در دانشگاه‌ها است.


منبع: عصرایران

۴ حرکت ورزشی برای افزایش جریان خون

افرادی که دچار مشکلات عروقی هستند و خون‌رسانی درستی در بدن آنها انجام نمی‌شود معمولا دچار گرفتگی عضلات و ورم پا می‌شوند. ورزش‌های خاص می‌تواند به این افراد کمک کند تا خون‌رسانی در بدن را بهبود بخشند.

به گزارش ایسنا، حدود یک چهارم آمریکایی‌ها دچار مشکلات عروقی هستند. ورزش‌های مختلف می‌تواند جریان خون در بدن را بهبود ببخشد.

۱ـ پیاده روی:

پیاده روی یکی از راحت‌ترین ورزش‌هاست. این ورزش جریان خون را افزایش می‌دهد. می‌تواند پیاده‌روی را در زندگی عادی افزایش دید برای مثال به جای آسانسور از پله استفاده کنید. حتی میزان کمی پیاده‌روی در روز می‌تواند برای شما مفید باشد.

۲ـ حرکت دوچرخه:

بر روی کمر بخوابید و دست‌ها را در کنار بدن قرار دهید. پاها را از روی زمین بلند کنید و حرکت دوچرخه انجام دهید. این کار باعث افزایش جریان خون می‌شود.

۳ـ حرکت بالا بردن پاها:

در حالتی شبیه حرکت قبل قرار بگیرید. یک پا را از روی زمین بلند کنید و چند ثانیه نگه دارید. قسمت پایین کمر در این حرکت باید بر روی زمین باشد. پا را پایین بیاورید تا جریان خون بر پا باز گردد. سپس این حرکت را دوباره تکرار کنید. این حرکت را بر روی پای دیگری نیز انجام دهید.

۴ـ حرکت خم کردن زانو:

هنگامی که بر روی زمین دراز کشیده‌اید یک پا را خم کنید و به سمت سینه و شکم ببرید. چند لحظه پا را در این حالت نگه دارید و دوباره آن را باز کنید. این حرکت را با آرامش انجام دهید.

این چهار حرکت باعث می‌شود که درد در پاها کمتر شود. بهتر است غذاهایی که سدیم کمتر دارند و فیبر زیاد دارند مصرف کنید.


منبع: عصرایران

«دارکوب» روی میز تدوین

فرامرز هوتهم در سومین همکاری با بهروز شعیبی، راف کات فیلم سینمایی «دارکوب» را آماده کرد.

به گزارش مشاور رسانه‌ای فیلم سینمایی «دارکوب»، این فیلم سومین فیلم سینمایی بهروز شعیبی در مقام کارگردان است که فیلمبرداری آن اواخر فروردین در تهران به پایان رسیده بود. با پایان فیلمبرداری، فرامرز هوتهم کار تدوین آن را آغاز و پس از سپری شدن یک ماه، راف کات فیلم آماده شده است.

هوتهم پیش از این، تدوین فیلم سینمایی «سیانور» و سریال «پرده نشین» را برعهده داشته و با بهروز شعیبی همکاری کرده است. علاوه بر این، تدوین فیلم‌های سینمایی «یک دزدی عاشقانه»، «آلزایمر»، «مینای شهر خاموش» و… نیز در کارنامه او به چشم می‌خورد.

«دارکوب» توسط موسسه سینمایی سیمای مهر به تهیه‌کنندگی سیدمحمود رضوی تولید می‌شود. او در جشنواره فجر ۳۵، توانست جایزه‌های بهترین فیلم، بهترین فیلم از نگاه ملی و فیلم محبوب تماشاگران را با «ماجرای نیمروز» به دست آورد.

بر اساس این گزارش، فیلمبرداری «دارکوب» اواخر بهمن‌ماه آغاز شده بود و پس از ۵۵ جلسه به پایان رسید. مهناز افشار، سارا بهرامی، جمشید هاشم‌پور، هادی حجازی‌فر، طوفان مهردادیان، نگار عابدی، شادی کرم‌رودی، ثریا حلی، آتیه جاوید، علیرضا کی منش، ندا عقیقی و امین حیایی در لوکیشن‌های مختلف جلوی دوربین علیرضا برازنده رفتند.

فیلمنامه «دارکوب» توسط حسین تراب‌نژاد و آزیتا ایرایی بر اساس طرحی از بهروز شعیبی به نگارش درآمده است. این فیلم داستانِ اجتماعیِ روابط انسانی افراد جامعه را در رو در رویی با معضلات اجتماعی و اعتیاد، با نگاهی متفاوت روایت می‌کند.

برخی از عوامل تولید فیلم سینمایی «دارکوب» عبارتند از: نویسنده: حسین تراب‌نژاد و آزیتا ایرایی بر اساس طرحی از بهروز شعیبی، کارگردان: بهروز شعیبی، مدیر فیلمبرداری: علیرضا برازنده، صدابردار: کامران کیان ارثی، طراح صحنه و لباس: آیدین ظریف، طراح گریم: فاطمه کمالی و زهرا کمالی، بازیگردان: علی صلاحی، دستیار اول کارگردان: صالح غربی جوان، مدیر برنامه‌ریزی: امیر سلیمانی، مدیر تدارکات: امیر اسکندری، جانشین تهیه: فیاض هوشیار پارسیان، دستیار تهیه: محسن خواجه افضلی، منشی صحنه: غزل رشیدی، دستیار فیلمبردار: محمد عزت‌خواه، جلوه‌های ویژه میدانی: آرش آقابیک، عکاس: مریم تخت‌کشیان، مشاور رسانه‌ای: سیدمحمدصادق لواسانی، مدیر تولید: کامران حجازی و تهیه‌کننده: سیدمحمود رضوی. محصول: موسسه سینمایی سیمای مهر.


منبع: عصرایران

ایده راه‌اندازی «نتفلیکس» از کجا آمد

از آغاز عمر نوع بشر در هزاران سال پیش، تصویر یکی از مهمترین شیوه های بیان احساس و افکار و یکی از اولین راه های ارتباطی بوده است. عمر «تصویر متحرک» اما در قیاس به نوزادی می ماند که در عصر معاصر متولد شد. در واقع نطفه این پدیده با اختراع «کینتوسکوپ» توسط ادیسون و «سینماتوگراف» برادران لومیر بسته و جادوی تصاویر متحرک در پیوند با صنعتی نوظهور به نام «سینما» آغاز شد و بنابر همین آبشخور مشترک است که تاریخ تصاویر متحرک و سینما یکسان انگاشته می شود.

به گزارش مهر، این همزیستی تا میانه قرن بیستم ادامه داشت که اولین انشقاق رخ داد و ایده سینمایی کوچک در هر خانه به اختراع مدیوم اعجاب آور دیگری به نام تلویزیون منجر شد و به سرعت همچون موجی بزرگ سراسر جهان را در برگرفت.

تنها دو دهه بعد شاخه دیگری از این جریان جدا شد. سال های پایانی دهه ۸۰ میلادی اوج شکوفایی صنایع الکترونیک بود و شرکت های مرتبط در این حوزه روز به روز دستگاه ها و فناوری های جدیدی عرضه می کردند. شرکت های ژاپنی به عنوان پیشتازان بلامنازع این صنعت، جنگ الکترونیک خود را به حوزه تصویر گسترش دادند. سونی در دهه ۷۰ با رونمایی از دستگاه های بتامکس فصلی نو در تاریخ ضبط و پخش تصاویر متحرک گشود و تنها چند سال بعد JVC دیگر غول ژاپنی با معرفی دستگاه ویدیو خانگی آن را گسترش داد. یک دهه بعد این تکامل تکنولوژیک با معرفی دیسک های فشردی نوری یا همان CD و بعدتر DVD به اوج خود رسید.

این توضیحات، مقدمه ای نسبتا طولانی برای گشودن فصلی جدید در سری مقالات تاریخ استودیوهای بزرگ سینماست؛ چراکه در دو – سه دهه اخیر کمپانی هایی ظهور کرده اند که به معنای واقعی استودیوی فیلمسازی نیستند اما چنان با تار و پود صنعت سینما و تلویزیون آمیخته اند که نمی‌توان حضورشان را نادیده گرفت.

یکی از بزرگترین بازیگران این صحنه کمپانی آمریکایی «نتفلیکس Netflix» است. ابرشرکتی چندرسانه ای و فعال در صنعت سرگرمی که یکی از کانون های اصلی تهیه، توزیع و پخش محصولات سینمایی و تلویزیونی در دنیاست. نتفلیکسی که سال ها به عنوان واسطه ای آنلاین برای فروش یا اجاره فیلم های سینمایی دیگر استودیوها فعالیت کرد و اینک تولیدات انحصاری خود را در بیش از ۱۹۰ کشور دنیا به ۹۸ میلیون مشترک ثابت خود عرضه می کند.

نتفلیکس با وجود آن که هنوز دو دهه از عمرش نگذشته است، اما سرگذشتی جذاب و پر از فراز و فرود و بزنگاه های حساس دارد و مرور تاریخش برای علاقه مندان دنیای تصویر متحرک خالی از لطف نیست.

تجربه دیروز، سرمایه فردا

نام نتفلیکس در آگوست ۱۹۹۷ در جنوب کالیفرنیا توسط «رید هستینگ» و «مارک راندولف» ثبت شد. رید هستینگ به عنوان ستون اصلی این کمپانی نوپا سابقه ای نظامی داشت. او در جوانی به عضویت نیروی تفنگداران دریایی ایالات متحده در آمد و سپس به بعنوان نیروی پاسبان صلح به سوازیلند اعزام شد.

او که روحیه جنگجو و کارآفرین خود را حاصل آن دوره می‌داند، معتقد است: «وقتی پهنه آفریقا را با تنها ده دلار در جیب بگردی، دیگر راه اندازی یک بیزینس خیلی مخاطره آمیز به نظر نمی آید!»

هستینگ بعد از خدمت نظامی، تحصیلات خود را در ریاضیات و مهندسی به پایان رساند و اولین کمپانی خود در حوزه کامپیوتر را بنا نهاد. تجارت او به سرعت گسترش یافت و تعداد کارمندان او در مدت کوتاهی از ۱۰ به ۶۵۰ نفر افزایش یافت تا جایی که او آن را به فرو رفتن در آب تشبیه می کرد. او که پیشنه ای مهندسی داشت اعتماد به نفس و دانش مدیریت این حجم از تجارت را نداشت و حتی دو بار از هیات مدیره خود تقاضای اخراج از سمت مدیرعاملی کرد!

کمپانی او در نهایت با ادغام در شرکتی دیگر رو به افول نهاد و هستینگ با کوهی از تجربه و البته ثروتی معادل ۷۰۰ میلیون دلار از آن خارج شد. او برای شروع کسب و کار جدید خود بیش از دو سال وقت گذاشت و تفکر کرد!

مقصودی قدیمی؛ طرحی نو درانداختند

بسیاری جرقه ایده خلق نتفلیکس را به یک جریمه نسبت می‌دهند. نقل است که هستینگ بعد از آن که ۴۰ دلار بابت تاخیر در بازگرداندن نوار ویدیوی فیلم «آپولو ۱۳» جریمه شد به فکر تاسیس شبکه اجاره و فروش فیلمی افتاد که در آن بازپس فرستادن فیلم ها ساده تر باشد و از این جریمه های سنگین خبری نباشد. گرچه بسیاری از منابع، درستی این داستان را زیر سوال برده اند اما حتی اگر این ماجرا شایعه ای بیش نباشد به وضوح تفاوت ایده تجاری نتفلیکس را نشان می‌دهد.

در آن زمان «بلاک باستر» بزرگترین کلوب زنجیره ای کرایه فیلم در آمریکا بود که فیلم های آمریکایی را روی نوار ویدیویی در ازای مدتی مشخص اجاره می‌داد و بابت تاخیر در بازگرداندن نوارها از مشتریان طلب جریمه می کرد.

هستینگ و راندولف که هر دو پیش زمینه علوم کامپیوتری داشتند و مدل کسب و کار کمپانی آمازون در دنیای تجارت الکترونیک را تحسین می کردند به طرحی رسیدند که نتفلیکس را به فروشگاهی آنلاین برای کرایه فیلم تبدیل می کرد که در آن مشترکان در ازای مبلغ ماهانه مشخصی می توانند فیلم ها را توسط پست دریافت کنند، در صورت تمایل و با پرداخت مبلغی بیشتر آن را خریده و یا با بازگرداندن آن توسط پست، فیلمی جدید درخواست کنند.

آنها که برای عملیاتی کردن ایده خود به سیستم پست آمریکا متکی بودند متوجه شدند هزینه پست نوارهای ویدیویی سنگین تر از آن است که این طرح صرفه اقتصادی داشته باشد بنابراین آنها سراغ تکنولوژی نسبتا جدید آن زمان یعنی DVD رفتند. دی وی دی ها نه تنها بسیار سبک و کم حجم بودند که امکان ذخیره فیلم با کیفیت بالاتری را نیز فراهم می کردند. آنها بعد از حدود ۲۰۰ بار سعی و خطا و طراحی پاکتی مناسب که امکان پست بی خطر DVD را فراهم می کرد آماده ورود به دنیای تجارت تصویر بودند.

سرانجام نتفلیکس در میانه سال ۱۹۹۸ با ۳۰ کارمند و بیش از ۹۲۵ عنوان فیلم شروع به کار کرد. مشتریان می‌توانستند در ازای پرداخت ۴ دلار به علاوه ۲ دلار هزینه پست هر فیلم را ۷ روز در اختیار داشته باشند. این قیمت ها با افزایش عناوین درخواستی کاهش می یافت. ویژگی دیگری همچون امکان خرید دی وی دی ها و یا تحلیل و نقد فیلم ها و پیشنهاد فیلم بر طبق ذائقه مشتریان بر جذابیت این سیستم می افزود. با این اتفاق، نتفلیکس عصری جدید در صنعت سرگرمی را آغاز کرد.


منبع: عصرایران

بهترین اپلیکیشن برای تماس صوتی باکیفیت چیست؟

احتمالا تا به امروز حداقل یک بار از تماس رایگان اینترنتی
اپلیکیشن های پیام رسان استفاده کرده اید. این قابلیت موضوع چندان جدیدی نیست و
اپلیکیشن های متعددی این ویژگی را به کاربران ارائه می دهند ولی در این میان، تنها
تعداد انگشت شماری از این اپلیکیشن ها، تماس صوتی باکیفیتی به کاربران ارائه می
دهند و بسیاری نیز با قطع و وصل های مداوم و نویز بالا، کاربران را آزار می دهند. البته
نمی توان از این امر چشم پوشی کرد که دنیا به سمت استفاده از اپلیکیشن های OTT پیش می رود و
آینده از آن این اپلیکیشن هاست، در واقع نگاهی به روندهای چند سال اخیر فناوری نشان
می دهد که در آینده، تماس عادی تلفن همراه نیز به سرنوشت پیامک دچار خواهد شد
اگرچه دلیل سرعت پایین تر این جایگزینی در ایران را شاید بتوان به سرعت و کیفیت
پایین تر اینترنت نسبت داد که البته به تدریج در حال رفع شدن است، ولی حتی امروزه
نیز در بسیاری موارد نظیر تماس های طولانی مدت و یا بین المللی، مطمئنا استفاده از
اپلیکیشن های تماس صوتی، بسیار ارزان تر و باکیفیت تر خواهند بود.

از طرف دیگر در چند وقت اخیر با ارائه امکان تماس صوتی در
تلگرام و از طرف دیگر فیلتر شدن آن، بحث تماس صوتی رایگان دوباره بر سر زبان ها
افتاد. حال با توجه به این شرایط و توجه بسیاری از کاربران به این اپلیکیشن ها، در
این نوشتار، برترین اپلیکیشن برای تماس صوتی رایگان را بررسی خواهیم کرد و بهترین
آن ها را معرفی خواهیم کرد.

Whatsapp (امتیاز ۸ از ۱۰)

واتس آپ در بسیاری از نقاط جهان، محبوبترین اپلیکیشن پیام
رسان محسوب می شود و کاربران این اپلیکیشن به بیش از ۱ میلیارد نفر می رسد. واتس
اپ به لحاظ سرعت و دقت و رابط کاربری جزو برترین هاست و تعداد کاربران این
اپلیکیشن نیز شاهدی بر این مدعاست. در زمینه تماس صوتی بر اساس بررسی های صورت
گرفته، میزای دیتای مصرف شده در هر ۱ دقیقه تماس این اپلیکیشن ۷۰۰ تا ۸۰۰ کیلوبایت
است که نسبت به رقبا کمی بیشتر است همچنین در تماس هایی که با واتس اپ برقرار
کردیم اگرچه قطعی در کار نبود ولی کیفیت تماس در حد متوسط ارزیابی شد. در هر صورت واتس
اپ فعلا یکی از برترین پیام رسان هایی است که می توانید با آن تماس های صوتی رایگان
را تجربه کنید.

برای دانلود واتس اپ روی لینک زیر کلیک کنید.

Whatsapp

Wispi (امتیاز
۹ از ۱۰)

ویسپی به لحاظ تعداد کاربران به نسبت سایر اپلیکیشن های
رقیب هنوز در ابتدای راه قرار دارد، ولی با توجه به امکانات بسیار جذاب و فعالیت
های ویژه این اپ در ایران، در لیست ما وارد شده است. این اپلیکیشن به لحاظ سرعت و
رابط کاربری در جایگاه خوبی قرار دارد، اما چیزی که آن را متمایز می کند امکان
تماس صوتی آن است. با بررسی های ما، میزان
مصرف دیتای این اپلیکیشن در هر دقیقه تماس حداکثر ۶۰۰ کیلوبایت است که در جایگاه
متوسطی قرار می گیرد، اما با کاهش سرعت شما، ویسپی به صورت اتوماتیک مصرف دیتای
شما را کاهش خواهد داد. اما به لحاظ کیفیت تماس ، ویسپی بسیار خوب عمل کرد و کیفیت
تماس ها در بررسی های ما بسیار عالی ارزیابی شد. نکته مهم در مورد ویسپی امکان
تماس حتی با کسانی است که ویسپی را در گوشی خود ندارند، در واقع با ویسپی شما می
توانید با خط ثابت و موبایل نیز تماس بگیرید و نکته جالب تر اینکه تماس از ایران
با چندین کشور نیز در این اپلیکیشن رایگان است، ویژگی که در سایر اپلیکیشن های بزرگ
نظیر تلگرام و واتس اپ دیده نمی شود. به طور کلی کیفیت تماس بسیار خوب و امکانات
متعدد باعث شده است که ویسپی در لیست ما امتیاز بسیار خوبی کسب کند.

برای دانلود ویسپی روی لینک زیر کلیک کنید.

Wispi

Telegram (امتیاز
۷ از ۱۰)

تلگرام با حدود ۱۰۰ میلیون کاربر فعال در جهان، محبوب ترین
پیام رسان در کشورمان است. رابط کاربری ساده و زیبا، امکانات متعدد و سرعت بسیار
بالا از ویژگی های اصلی این اپلیکیشن است. انتشار ویژگی تماس صوتی تلگرام در ایران
با سر و زیادی بسیاری همراه بود زیرا تنها چند روز پس از ارائه، این ویژگی توسط
نهادهای قضایی کشور فیلتر شد. جدای این امر، با بررسی های ما، میزان مصرف دیتای هر
دقیقه تماس با تلگرام، بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ کیلوبایت است که البته با انتخاب گزینه use Less Data در تنظیمات
تلگرام می توانید حج مصرفی خود را کاهش دهید که البته تاثیر منفی بر کیفیت تماس
شما خواهد داشت. همچنین کیفیت تماس نیز با ارزیابی های ما خوب ارزیابی شد و هیچ
گونه قطعی در تماس ایجاد نشد. اما به هر حال با توجه به فیلتر شدن آن در ایران و
برخی دیگر از کشورهای خاورمیانه، امتیاز این اپ را در لیست ما بسیار کاهش می دهد.

برای دانلود تلگرام روی لینک زیر کلیک کنید.

Telegram

Viber (امتیاز ۶ از ۱۰)

زمانی در کشورمان، وایبر مهمترین و پرطرفدارترین پیام رسان
محسوب می شد، اما بعد از مشکلات ایجاد شده
برای اپ و کوچ مردم به تلگرام، وایبر تقریبا فراموش شد و جایگاهش را در کشورمان
کاملا از دست داد. وایبر به لحاظ رابط کاربری و سرعت در جایگاه بسیار خوبی قرار می
گیرد و از تماس صوتی و تصویری نیز پشتیبانی می کند، با این وجود در چند وقت اخیر
کاربران این اپلیکیشن از باگ های متعدد آن ناراضی بوده اند. کیفیت تماس های این اپ
در هر متوسط ارزیابی شد و در هر دقیقه تماس حدود ۵۰۰ کیلوبایت دیتا مصرف می کند.
اما عاملی که از امتیاز وایبر می کاهد همانند تلگرام مشکلات در دسترسی به این
اپلیکیشن است، زیرا شما برای ثبت نام احتمالا به ابزارهای تغییردهنده آی پی نیاز
خواهید داشت. همچنین با وایبر نیز همانند ویسپی می توانید با خطوط ثابت تماس بگیرد
ولی خوب همچون ویسپی مقاصد رایگان ندارد و باید بسته خریداری کنید که مشکلات خاص
خود را برای ما ایرانیان دارد.

برای دانلود وایبر روی لینک زیر کلیک کنید.

Viber

Skype (امتیاز ۷ از ۱۰)

اسکایپ یکی از قدیمی ترین و بهترین اپلیکیشن ها برای
برقراری تماس صوتی است. اگرچه در چند وقت اخیر مشکلات زیادی از جمله کرش های پیاپی
و باگ های متعدد در این اپلیکشن شاهد بودیم ولی هنوز تماس صوتی آن با کیفیت و
مناسب است. نقطه ضعف اسکایپ در مصرف دیتای بالای آن است، به طوریکه در هر دقیقه
تماس اسکایپ حدود ۹۰۰ کیلوبایت دیتا مصرف کرد که مقدار بسیار زیادی است. البته
امکانات متعدد اسکایپ همچون کنفرانس صوتی و تصویری و امکان تماس با خطوط ثابت و
موبایل و امکان دریافت شماره اختصاصی، همچنان آن را در دسته اپلیکیشن های بسیار
خوب برای تماس صوتی قرار می دهد، که البته بسیاری از این امکانات به دلیل هزینه آن
برای ایرانیان چندان نیز کاربردی نیست.

برای دانلود اسکایپ روی لینک زیر کلیک کنید.

Skype

Tango (امتیاز ۶ از ۱۰)

تانگو اگرچه مدتی در ایران به واسطه امکانات متعدد آن محبوب
بود ولی روز به روز از تعداد کاربران آن نه تنها در ایران، بلکه در جهان کاسته می
شود، که بیشتر به دلیل رقبای قدرتمند آن و پیچیده شدن اپلیکیشن به دلیل امکانات و
ویژگی های متعدد آن است، همچنین باید تبلیغات را در هر بخشی از این اپلیکیشن تحمل
کنید. در تماس های ما از طریق تانگو، کیفیت کمی از متوسط بالاتر بود و به ازای هر
دقیقه تماس، حدود ۶۵۰ کیلوبایت دیتا مصرف شد. همچنین تانگو امکان تماس با خطوط
ثابت و موبایل را نیز فراهم می آورد که البته نیازمند پرداخت هزینه است.

برای دانلود تانگو روی لینک زیر کلیک کنید.

Tango

به طور خلاصه اگر تعداد کاربران کمتر ویسپی در ایران را در
نظر نگیریم، بهترین گزینه برای تماس صوتی، ویسپی است، دلیل اصلی نیز کیفیت بالای تماس آن و امکان برقراری
تماس بین المللی رایگان با خطوط ثابت است که به نظر ما این اپلیکشن را در آینده به
یک رقیب جدی برای تلگرام تبدیل خواهد کرد.

شما در حال حاضر از چه اپلیکیشنی برای تماس صوتی استفاده می
کنید؟ و به نظرتان جای چه اپلیکیشنی در این لیست خالی است؟

منبع: تابناک


منبع: عصرایران

تفاوت‌های بین التهاب مفاصل، آرتروز و پوکی استخوان

التهاب مفاصل، آرتروز و پوکی استخوان ماهیتی مزمن دارند، نمونه هایی انحطاطی محسوب می شوند و در حال حاضر، درمان موثری برای آنها وجود ندارد.

آرتریت (التهاب مفاصل)،
استئوآرتریت (آرتروز)، و استئوپروسیس (پوکی استخوان) موارد مشابهی نیستند. هر فردی
که به این بیماری ها مبتلا است، از این مساله آگاه است. با این وجود، اشتباه گرفتن
آنها با یکدیگر برای دیگران می تواند آسان باشد.

تفاوت‌های بین التهاب مفاصل، آرتروز و پوکی استخوان

به گزارش گروه سلامت عصر ایران
به نقل از “استپ تو هلث”، التهاب مفاصل، آرتروز و پوکی استخوان شرایط
پزشکی رایجی در دنیای امروز هستند. یکی از تشابهاتشان این است که زنان نسبت به
مردان در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به آنها قرار دارند.

این سه بیماری ماهیتی مزمن دارند،
نمونه هایی انحطاطی محسوب می شوند و در حال حاضر، درمان موثری برای آنها وجود
ندارد. با این وجود، داروهایی وجود دارند که می توانند نشانه های التهاب مفاصل،
آرتروز و پوکی استخوان را بهبود ببخشند. افزون بر این، درمان هایی برای کمک به
کاهش التهاب، بی حسی، یا درد در دسترس هستند.

در ادامه با تفاوت بین التهاب
مفاصل، آرتروز و پوکی استخوان بیشتر آشنا می شویم.

آرتروز

در میان بیماری های
روماتیسمی، آرتروز شایع‌ترین نمونه محسوب می شود. این بیماری در نتیجه انحطاط
غضروف شکل می گیرد.

غضروف بافتی است که انتهای
استخوان های انسان را پوشش می دهد. غضروف قابلیت حرکت را در اختیار استخوان ها
قرار می دهد، بدون این که آنها با یکدیگر تماسی داشته باشند. با این وجود، درد
ناشی از آرتروز به طور معمول زمانی که فرد دراز کشیده یا در حالت استراحت قرار دارد،
کاهش می یابد.

هنگامی که غضروف قدرت یا
کیفیت خود را از دست می دهد، این می تواند موجب اصطکاک، درد، و التهاب شود. آرتروز
در کفل ها، زانوها و قوزک پا (هر مکانی که پشتیبان وزن بدن است) بسیار شایع است.

متاسفانه درمانی برای این
شرایط وجود ندارد. در شرایطی که می توانید آهنگ پیشرفت بیماری را کند کنید، اما
امکان توقف کامل آن وجود ندارد.

اگر به آرتروز مبتلا نیستید
و قصد پیشگیری از آن را دارید، انجام ورزش های سبک و اجتناب از چاقی ایده خوبی
محسوب می شود. همچنین، شما باید یک رژیم غذایی متعادل که سرشار از ویتامین C است را مصرف کنید، زیرا
این ماده مغذی به تولید کلاژن کمک می کند.

با این وجود، اگر به آرتروز
نیز مبتلا شده اید، باید از دریافت ویتامین C یا مواد معدنی مانند
کلسیم و فسفر، منیزیم، سیلیکون و گوگرد به میزان کافی اطمینان حاصل کنید.

التهاب مفاصل

باور داشته باشید یا خیر، التهاب
مفاصل در طول سال ها توسعه نمی یابد. افزون بر این، التهاب مفاصل بیماری نیست که
تنها در زمان پیری شما را تحت تاثیر قرار دهد. اگرچه انواع مختلفی از التهاب مفاصل
وجود دارند، اما این بیماری می تواند در کودکان و افرادی که یک سبک زندگی فعال
دارند، ورزشکاران، و افرادی که فعالیت های شدید و طاقت فرسا را سر کار خود انجام
می دهند نیز شکل بگیرد.

التهاب مفاصل می تواند از
موارد مختلفی سرچشمه بگیرد:

سیستم ایمنی: سیستم ایمنی
بدن شما ممکن است به غشا سینوویال (لایه ای از بافت که مرز درون مفاصل را مشخص می
کند) حمله کند.

ریشه های پس از سانحه: این
زمانی رخ می دهد که فرد یک تصادف را تجربه کرده یا حرکات تکراری (به عنوان مثال،
کار با صفحه کلید رایانه) را انجام می دهد.

همچنین، شکل گیری بلورهایی
از اسید اوریک می تواند به التهاب مفاصل منجر شود.

التهاب مفاصل با درد شدید و
پایدار همراه است. در شرایطی که افراد مبتلا به آرتروز هنگام استراحت درد ندارند،
التهاب مفاصل دارای درد مداوم است.

برای پیشگیری از التهاب
مفاصل، یک رژیم غذایی سرشار از کلسیم، اسیدهای چرب امگا-۳ و اسیدهای چرب امگا-۶ را
دنبال کنید. افزون بر این، فعالیت جسمانی متوسط داشته باشید. همچنین، زمانی را در
خارج از خانه و قرار گرفتن در معرض نور خورشید به منظور تولید ویتامین D در بدن اختصاص دهید.

پوکی استخوان

پوکی استخوان یک بیماری
سیستمیک، مزمن، و ناتوان کننده است که استخوان ها را تحت تاثیر قرار می دهد.
بسیاری از افراد مبتلا به پوکی استخوان تا زمانی که با یک شکستگی ناگهانی استخوان
بدون دلیلی مشخص یا یک رویداد ساده مواجه نمی شوند، از ابتلا به بیماری آگاهی
ندارند.

بافت های استخوانی به طور
مداوم تجدید می شوند و ساختارهای جدید را شکل می دهند و بافت قدیمی از بین می رود.
با این وجود، گاه گاهی و اغلب طی دوران یائسگی، این تعادل به هم می ریزد. شکل گیری
بافت جدید که قوی است، متوقف می شود. با گذشت زمان، فرد با کاهش تراکم استخوانی
خود مواجه می شود، که خطر شکستگی استخوان را افزایش می دهد.

ابتلا به پوکی استخوان موجب
می شود تا استخوان ها، به ویژه در اطراف مچ دست، کفل و مهره ها، متخلخل‌تر شوند.

برای درمان این بیماری، مکمل
های غذایی که سرشار از کلسیم و ویتامین C هستند، مورد استفاده
قرار می گیرند. در صورت توصیه پزشک، بیس فسفونات ها برای نفوذ کلسیم به بافت
استخوانی و کمک به بازسازی آن بسیار مفید هستند.

طی سال های اخیر نیز
داروهایی روانه بازار شده اند که از آنتی بادی های مونوکلونال تهیه شده اند. این
داروها به طور قابل توجهی می توانند کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پوکی استخوان را
بهبود ببخشند.


منبع: عصرایران

آنچه که باید در مورد افسردگی فصلی بدانیم

یک روانشناس گفت: برای درمان افسردگی فصلی زیر نور آفتاب پیاده‌روی کنید.

دکتر محمدعلی سپهوندی در گفت‌وگو با ایسنا بیان کرد: اگر احساس می‌کنید که دچار افسردگی فصلی شده‌اید و گمان می‌کنید علائم این بیماری را دارید حتماً به پزشک مراجعه کنید.

وی با اشاره به اینکه مردم کشورهای نیم‌کره شمالی به دلیل کاهش نور خورشید بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی فصلی هستند، اضافه کرد: افسردگی فصلی از طریق پیاده‌روی در زیر نور آفتاب درمان می‌شود. همچنین افراد مبتلا به این افسردگی می‌توانند تا یک ساعت در مقابل لامپ‌های پرنور و محیط‌های روشن قرار گیرند تا از این طریق احساس غمگینی و ناامیدی آنان رفع شود.

این عضو هیأت علمی دانشگاه لرستان اضافه کرد: پرتودرمانی، درمان شناختی، درمان دارویی، درمان رفتاری از دیگر راه‌های درمان افسردگی فصلی است.

وی خاطرنشان کرد: احساس غم و پوچی در بیشتر ساعات روز، خستگی و خواب‌آلودگی از اعلائم فسردگی زمستانی است. افرادی که به افسردگی مبتلا هستند، دوست دارند تنها باشند و کسی مزاحم‌شان نشود.


منبع: عصرایران

قاضی عسکر: به دروغ گفته‌اند امام جمعه مکه خون شیعیان را حلال کرده

سید علی قاضی‌عسگر، نماینده ولی‌فقیه در امور حج و زیارت گفت که با طرف مقابل [عربستان] به توافق رسیدیم که مسائل سیاسی در امور حج دخالت داده نشود.

ایران نوشت: با طرف مقابل [عربستان] به توافق رسیدیم که مسائل سیاسی در امور حج دخالت داده نشود. توافق‌نامه امضا شده تا جلوی تبلیغات سوء علیه تشیع گرفته شود. همچنین وزیر حج عربستان متعهد شده که سلامت، عزت، کرامت، امنیت و حرمت حجاج ایرانی تا زمانی که در داخل خاک عربستان هستند، حفظ شود. اطمینان می‌دهم که مردم نسبت به حج نگرانی نداشته باشند. 

 درباره پولی که به عربستان بخاطر حج می‌دهیم، باید بگویم ما با دولت عربستان طرف نیستیم، طرف ما بخش‌های خصوصی این کشور هستند که با آنها تعامل مثبت و سازنده داریم. 

 گفته‌اند امام جمعه مکه خون شیعیان را حلال اعلام کرده است؛ در حالی که پژوهشکده حج پس از ۶ ماه بررسی خطبه‌های نماز جمعه مکه، حتی یک جمله در این باره پیدا نکرد و در نهایت دریافتیم که این فتوا به شخصی اردنی منسوب می‌شود که چهره‌اش شبیه یکی از خطبای مسجدالحرام است. 

 دستبندهای که به زائران ایرانی داده می‌شود، ساخت داخل است و اطلاعات آن محفوظ خواهد بود. اطلاعات نرم افزار نصب شده بر این دستبندها محدود و بیشتر اطلاعات فردی است. همچنین انگشت‌نگاری از زائرین کشورمان توسط نیروی انتظامی در کشور و البته با رعایت استاندارد سعودی‌ها انجام خواهد شد و CD آن در اختیار عربستان قرار خواهد گرفت.


منبع: عصرایران

منافقینِ سعودی

ماهنامه همشهری دیپلماتیک – محمد بابایی: چرا آل سعود برای ضربه زدن به تهران بدنام ترین سازمان تروریستی را به بازی گرفته است؟

ایران و عربستان دو قدرت منطقه ای تاثیرگذار در غرب آسیا هستند که همواره رقابتی سخت و نفسگیر با یکدیگر دارند. رقابت هایی که به نظر می رسد ایران در تمامی آن ها توانسته دست برتر را به خود اختصاص دهد و این رقیب دیرینه را پشت سر بگذارد. همکاری مستمر با علیرضا نوری زاده سلطنت طلب لندن نشین، ارائه کمک های مالی به عطاالله مهاجرانی، حمایت و کمک به جریان های جدایی طلب در منطقه شرقی ایران همانند گروهک مذحله ریگی بخشی دست پیدا کنند، سراغ یکی از خطرناک ترین گروهک های تروریستی ضدایران رفته اند تا شاید به واسطه این گروهک و از طریق ضربه زدن به ایران بتوانند، بخشی از عقب ماندگی خود را در منطقه جبران کنند.

منافقینِ سعودی

چرا منافقین؟

در این میان سوال مهم آن است که چرا سعودی ها حاضر شده اند برای فشار به جمهوری اسلامی دست همکاری به سوی گروهک تروریستی منافقین دراز کنند؟ برای پاسخ گفتن به این سوال باید تاریخچه اعمال منافقین علیه ایران را بازخوانی کرد.

واقعیت آن است که گروهک منافقین، جزو معدود گروهک های معاند با جمهوری اسلامی هستند که تشکیلات سازمانی واحد و متمرکزی دارند و همین موضع باعث شده راحت تر بتوانند به سازماندهی اعضای تروریست خود و انجام اعمال تروریستی داخل خاک ایران بپردازند. مروری بر تمام وقایع تروریستی که طی سال های پس از انقلاب داخل خاک کشورمان به وقوع پیوسته، می تواند موید همین ادعا باشد که این سازمان تروریستی سهم عمده ای در این عملیات ها داشته و عملا قدرتمندترین گروهک تروریستی ضدجمهوری اسلامی به شمار می رود.

بمبگذاری در ساختمان نخست وزیری، بمبگذاری در حزب جمهوری اسلامی، سه بار حمله زمینی به خاک ایران با پشتیبانی دولت بعثی صدام، ترور یکی از فرماندهان ارشد نظامی، ایفای نقش در ترور دانشمندان هسته ای ایران و ده ها عملیات دیگری تنها بخشی از پرونده گروهک منافقین در قبال جمهوری اسلامی است. در عین حال منافقین نقش فعالی در پرونده هسته ای ایران ایفا کردند و بارها اسناد و اطلاعات مربوط به تاسیسات و فعالیت های هسته ای کشورمان را که توسط سمپات های خود داخل کشور به دست آورده اند، به سازمان های جاسوسی غرب فروخته و این کار را به محلی برای ارتزاق خود تبدیل کرده بودند.

بنابراین سعودی ها با مشاهده این تاریخچه متوجه شدند منافقین یکی از موثرترین و در عین حال خطرناک ترین گروه های ضدایرانی است و با توجه به آن که رژیم آل سعود همواره علاقه ای وافر به برقراری ارتباط با گروه های تروریستی خطرناک همچون القاعده، النصره و بوکوحرام دارد، وظیفه تقابل مستقیم با جمهوری اسلامی را به گروهک تروریستی منافقین سپرد.

 منافقینِ سعودی
اما نکته مهمی که عربستانی ها قادر به درک آن نبودند، این بود که منافقین با اقدامات تروریستی خود، هیچ مقبولیت و پایگاه اجتماعی داخل ایران ندارند و همه مردم ایران با هر تفکر سیاسی و اعتقادی از این گروهک متنفر هستند. این موضوع نه تنها بین مردم ایران بلکه بین سایر اپوزیسیون ها هم صادق است و مخالفان جمهوری اسلامی در تمام طیف ها در یک دیدگاه مشترک، معتقدند منافقین یک گروهک تندرو و تروریستی است. از این رو هم هیچ کدام از اپوزیسیون ایرانی حاضر به همکاری با منافقین نیستند. از این رو عربستان نه تنها نمی تواند از طریق این گروهک به اهداف خود علیه ایران برسد، بلکه حاکمیت این کشور نزد افکار عمومی ایران منفورتر از هر زمان دیگر خواهدبود.

عربستان و منافقین

اما در نوع ارتباط و حمایت عربستان از گروهک منافقین علیه جمهوری اسلامی ایران چند رده قابل ذکر است.

رده نخست، حمایت های مالی: عربستانی ها طی سال های گذشت همواره مهم ترین حمایت خود از منافقین را برپایه اعطای کمک های مالی استوار کرده اند. براساس این در سال ۱۳۸۶ اسنادی منتشر شد که سعودی ها برای ایجاد چالش برای دولت نوری المالکی، مبلغی حدود ۷۵۰ هزار دلار به منافقین پرداخت کردند. این مبلغ هر سال و همزمان با تعریف ماموریت های جدید برای این گروهک تروریستی افزایش پیدا می کرد.

به نحوی که اخیرا سید حسین موسویان، معاون پیشین سیاست خارجی دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی ایران در یادداشتی در روزنامه آمریکایی هافینگتون پست عنوان کرد که تهران اطلاعات دقیقی در مورد کمک های مالی ریاض به گروه تروریستی منافقین گروه تروریستی منافقین دارد و می داند این کمک ها در دو سال اخیر بیش از ۸۰۰ درصد افزایش یافته است. براساس این گفته می شود که عربستان این اواخر مبلغی حدود سه میلیون دلار به منافقین پرداخته است.

منافقینِ سعودی

رده دوم،  کمک های تبلیغاتی: این یک واقعیت غیرقابل انکار است که منافقین به واسطه چهره منفوری که نزد افکار عمومی ایران و منطقه  دارند، به هیچ وجه توانایی پیشبرد برنامه های خود را ندارند. از این رو، سعودی ها در دومین طرح خود، به واسطه رسانه هایی که در اختیار دارند، به دنبال بهبود چهره گروهک منافقین هستند.

به عنوان نمونه شبکه العربیه ارگان تبلیغاتی آل سعود مجموعه مستندی را تحت عنوان «دورانی در جهنم» ساخت و پخش کرد که در آن به دنبال تطهیر چهره تروریستی گروهک منافقین بود. در این مستند، شبکه العربیه می کوشید تا چهره ای خشن از جمهوری اسلامی ایران برای مخاطبان خود به تصویر بکشد تا نه تنها به منافقین هویت ببخشد، بلکه جنایت آل سعود در سوریه، عراق و یمن را پشت این ادعاها پنهان کند.

همچنین در جریان نشست اخیر منافقین در پاریس، رسانه های سعودی به صورت زنده این نشست را پخش کردند و پس از آن هم دیگر رسانه های آن ها شروع به ارائه تحلیل واهی در خصوص موقعیت منافقین در ایران کردند.

منافقینِ سعودی

رده سوم، هویت بخشی: سعودی ها در کنار تمامی حمایت های مالی و رسانه ای خود از منافقین، پروژه هویت بخشی به این گروهک تروریستی را هم پیگیری می کنند تا از این طریق بتوانند قدرت چانه زنی آن ها در عرصه بین المللی را بالا ببرند. در همین ارتباط بود که در نشست قبلی منافقین در پاریس، ترکی فیصل شاهزاده سعودی و رییس سابق دستگاه جاسوسی این کشور شرکت کرد و در سخنرانی خود به تمجید از سرکرده فعلی و پیشین منافقین پرداخت.

سوءاستفاده منافقین

اما گروهک منافقین هم که پس از خروج از عراق و حضور در آلبانی دچار اضمحلال و فروپاشی شدیدی شده بود، با سوءاستفاده از شرایط فعلی منطقه و تنش میان ایران و عربستان سعی کرده برای بقا، خود را بار دیگر به یکی از دشمنان ایران نزدیک کند. کاری که در سال ۱۳۶۰ و در بحبوحه جنگ تحمیلی هم انجام داد و سرکرده این گروهک دست دوستی به سمت دشمن شماره یک وقت کشورمان دراز کرد.

در این ارتباط دو سال پیش بود که مریم رجوی، سرکرده سازمان منافقین با تکرار عملکرد همسر دوم خود، دیداری با «محمد آل الشیخ» سفیر سعودی در پاریس انجام داد و از آمادگی این گروهک برای کمک و همکاری با عربستان در تجاوزاتش علیه ملت یمن خبر داد. رجوی در این دیدار همچنین تاکید کرد که عربستان هرگاه از مجاهدین خلق درخواست کمک کند، این سازمان آماده اجرای درخواست های این کشور فورا و بدون ذره ای تردید است.

منابع آگاه همچنین خاطرنشان کردند که رجوی و آل الشیخ تاکنون چندین بار با یکدیگر در پاریس دیدار داشته اند و رجوی در این دیدارها از کمک ها و حمایت های مالی عربستان سعودی در سال های گذشته از این گروه به ویژه پس از طردشدن از عراق، تقدیر و تشکر کرده است.

 منافقینِ سعودی
این اقدام سرکرده منافقین در حالی بود که پیش تر این گروه تروریستی، حمله و جنایات داعش در عراق را انقلاب مردم مظلوم عراق نامیده و به حمایت از آنان برخاسته بود. همچنین در سوریه هم منافقین حمایت های گسترده ای از تروریست های سوری انجام دادند. حال باید منتظر ماند و دید که آیا سرانجام حمایت عربستان از گروهک منافقین، همچون سرانجام حمایت صدام از این گروهک خواهدشد یا خیر؟

پوست اندازی منافقین بعد از استقرار در آلبانی در گفت و گو با سید محمدجواد هاشمی نژاد

مرگ رجوی دروغ است

جعفر تکبیری: گروهک تروریستی منافقین که پس از استقرار دولت مردمی عراق، با فشارهای روزافزون مردم این کشور باری خروج از خاک؛ عراق مواجه بودند، سرانجام تحت نظر سازمان ملل مجبور به ترک عراق و حضور در آلبانی شدند. اتفاقی که خلاف میل باطنی سران گروهک بود، چرا که دور شدن آن ها از خاک ایران و حضور در جغرافیایی که شناخت کمتری از آن دارند، اضمحلال این گروهک را شدت می بخشید.

حال سوال اصلی این است که آینده گروهک تروریستی منافقین در آلبانی چگونه خواهدشد؟ آیا این گروهک می تواند بار دیگر اعضای خود را سازماندهی و آماده کند؟ درباره این موضوع گفت و گویی با سید محمدجواد هاشمی نژاد، دبیر کل کانون هابیلیان (شهدای ترور کشور) انجام دادیم.

در خصوص آخرین شرایط گروهک منافقین توضیح دهید.

شرایط منافقین پس از ترک عراق و مهاجرت به آلبانی به هیچ وجه مطلوب نیست. این گروهک دچار ریزش شدیدی در نیروهای خود شده است. چه زمانی که در عراق حضور داشت و اعضا از کمپ اشرف و لیبرتی می گریختند و خود را تسلیم نیروهای ایرانی می  کردند و چه حالا که در آلبانی حضور دارند. در مدت همین جا به جایی ها از عراق به آلبانی هم تعدادی از اعضا موفق شدند از چنگال سازمان بگریزند و به کشورهای دیگر بروند.

علاوه بر این اخباری که در اختیار داریم هم حکایت می کند از این که شرایط مکانی و زیستی اعضای سازمان به هیچ وجه مناسب نیست و همین موضوع اذهان اعضا را دچار مسئله کرده است. به همین دلیل است که اعضای دیگر هم در حال فراهم سازی شرایط برای ترک سازمان هستند. البته به نظر می رسد شرایط برای اعضای جداشده که به کشورهای دیگر رفته اند هم چندان مساعد نیست و با توجه به سابقه این سازمان، کشورها حاضر به پذیرش آن ها نیستند.

 منافقینِ سعودی
نکته مهم این است که گروهک منافقین مشکلاتش در آلبانی متفاوت تر از عرق است. شاید به دلیل همین است که برخی از سرکردگان این گروهکی طی هفته های اخیر به آلبانی سفر کرده اند تا بتوانند به اعضای خود روحیه و شرایط را سر و سامان بدهند.

با توجه به مسائلی که عنوان کردید، آیا سران منافقین می توانند بار دیگر اعضای خود را سازماندهی کنند؟

هم اکنون آلبانی چند ساختمان در اختیارشان قرار داده و اعضا در شرایط نامساعدی در این ساختمان ها اسکان داده شده اند اما به نظر میر سد که سران این گروهک تصمیم دارند کمپ بزرگ و مجهزی را در این کشور تشکیل دهند.

هم اکنون سازمان در آلبانی چند نیرو دارد؟

تعداد قابل توجهی نیستند. حدود ۲۷۰۰ تا ۲۸۰۰ نفر نیرو در آلبانی حضور دارند.

به نظر شما چرا منافقین آلبانی را برای این جا به جایی انتخاب کردند؟

منافقین جزو سازمان های تروریستی هستند و به دلیل سابقه بد این سازمان هیچ  کشوری حاضر به پذیرش آن ها نشد. به همین دلیل هم بود که منافقین تلاش زیادی کردند در عراق بمانند. اما در نهایت با هماهنگی آمریکایی ها، آلبانی را انتخاب کردند.

آلبانی از نظر اقتصادی شرایط بسیار نامساعدی دارد و همواره از کشورهای مختلف پول دریافت می کند. زمانی هم که بحث انتقال منافقین مطرح شد با رایزنی های وزیر خارجه سابق آمریکا و در ازای ارائه وعده های مالی، آلبانی که تابع آمریکاست، پذیرفت این گروهک تروریستی را بپذیرد.

منافقین اخیرا روابط نزدیکی با عربستان برقرار کرده اند، آیا این احتمال وجود دارد که پایگاهی را در این کشور تشکیل دهند؟

عربستان به واسطه رقابت های منطقه ای که با کشورمان دارد، همواره با معاندان و اپوزیسوین ایرانی روابط نزدیکی داشته. اسناد مختلفی هم در زمان های مختلف از روابط عربستان با معاندان ایران منتشر شده است. این روابط نامتناسب با میزان دشمنی های ایران و عربستان علنی می شود.

درخصوص منافقین هم همین گونه است. هم اکنون گزارش های متعددی وجود دارد که منافقین ۳۰میلیون دلار از عربستان دریافت کرده اند. اما باید این واقعیت  را دانست که با توجه به سابقه سیاه منافقین، هیچ کشوری از جمله عربستان نمی خواهد در بلندمدت این معضل را تحمل کند و تنها به استفاده ابزاری از آن ها بسنده می کند. دلیل عدم اجازه عربستان به منافقین برای ایجاد پایگاه در خاک این کشور همین دلیل است.

منافقینِ سعودی

نظر شما درخصوص رفتار دولت جدید آمریکا با گروهک منافقین چیست؟ آیا دولت ترامپ منافقین را به عنوان یک ابزار علیه جمهوری اسلامی استفاده خواهد کرد یا خیر؟

گروهک منافقین با سیستم های امنیتی غربی در ارتباط است و طبیعتا این سیستم های امنیتی هستند که روابط دولت ها را با منافقین تنظیم می کنند. همان سال هم که نام منافقین توسط آمریکا در لیست سازمان های تروریستی قرار گرفت، این گروهک با دستگاه امنیتی آمریکا ارتباط داشت. البته منافقین برای اصلاح چهره خود، روابطی را هم با شخصیت های رده چندم آمریکایی برقرار کرده اند که با توجه به روی کار آمدند دولت ترامپ، این شخصیت ها توانستند وارد دولت جدید آمریکا شوند. بنابراین با توجه به این که آمریکایی ها همواره از همه ابزارها علیه ایران استفاده می کنند، بعید نیست منافقین هم آلت دست دولت جدید آمریکا شوند؟

آیا این احتمال وجود دارد که منافقین بار دیگر بخواهند دست به سلاح ببرند و علیه کشورمان اغتشاش مسلحانه کنند؟

منافقین ابزار نظامی و سلاح را در ظاهر کنار گذاشته اند و فکر نمی کنم بار دیگر بخواهند به دنبال ترور و سلاح و اقدام نظامی بروند. اگرچه نمی توان منکر نقش آنان در جنایت هایی همچون ترور دانشمندان هسته ای کشور شد. اما در ظاهر برای خروج از لیست سازمان های تروریستی و ادامه حیات خود، گزینه نظامی را کنار گذاشتند. علاوه بر این سازمان هم قالب عوض کرده تا دیگر کسی درباره جنایت های آن ها سوال نپرسد.

منظور از قالب عوض کردن چیست؟

منظور کنار گذاشتن مسعود رجوی از رهبری سازمان و انتخاب یک زن به این سمت است.

منافقینِ سعودی

مگر با مرگ مسعود رجوی، رهبری سازمان جا به جا نشد؟

تحلیل من این است که مسعود رجوی زنده است و این جا به جایی تنها با هدف تغییر قالب سازمان صورت گرفته است. با توجه به حذف صدام و گرفته شدن فضای اقدام نظامی از سازمان، ران این گروهک تصمیم گرفتند خود را به جای سازمان نظامی، یک سازمان سیاسی معرفی کنند. یعنی همان قالب را عوض کنند. اما این تعویض قالب یکسری نیازمندی ها داشت. چرا که خاطره ترورها و جنایت های منافقین قابل فراموشی نبود. به همین خاطر مسعود رجوی از رهبری سازمان کنار رفت و همسر خود را رهبر سازمان کرد.

پس از آن مطبوعات رده چندم هم خبر مرگ مسعود رجوی را منتشر کردند تا این تغییر قالب باورپذیرتر شود. این در حالی است که هیچ سند و مدرکی درخصوص مرگ مسعود رجوی وجود ندارد. این تغییر قالب نه تنها باعث فراموشی جنایات گروهک می شد، بلکه خروج سازمان از لیست تروریستی را هم فراهم می کرد و حیات آن ها طولانی تر می شد. رهبران سازمان هم در همین ارتباط فعالیت های خود را آغاز کردند و در قالب جدید شروع به همکاری با احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل علیه ایران کردند.

به گونه ای که در تمامی گزارش های احمد شهید، اطلاعات دروغ منافقین برجسته بود. بنابراین ارائه دروغ مرگ مسعود رجوی تنها یک استراتژی برای تغییر قالب سازمان بود.

آیا ایران می تواند بار دیگر نام گروهک منافقین را به لیست سازمان های تروریستی اضافه کند؟

طبیعتا منافقین یکی از دشمنان جمهوری اسلامی است و نزدیک به ۳۵ سال است که با آن ها در تقابل مستقیم هستیم. بنابراین جمهوری اسلامی هر اقدامی بتواند علیه آنان انجام خواهدداد. آن ها هم دشمن ایران و ایرانی هستند و قطعا تا وجود تک به تک این عناصر تقابل با آن ها ادامه دارد.


منبع: برترینها

راهنمای خوردن غذای فرنگی در رستوران‌های داخلی

هفته نامه همشهری جوان – محمد وفایی: شاید باورش سخت باشد اما بعضی وقت ها جواب «چی بخوریم؟» پیتزا و چلوکباب نیست؛ به ویژه اگر اهل غذای بیرون باشید، بعد از مدتی از تکرار غذاها خسته می شوید و دنبال مزه های جدید می گردید. در این مطلب می خواهیم بررسی کنیم که اگر دلمان غذای فرنگی خواست، باید دقیقا چه کار کنیم و چطور بهترین انتخاب را از بین غذاهای رنگارنگ ملل مختلف انجام دهیم. مهیار مقیمی، جوان بیست و نه ساله ای که کارشناس ارشد مهندسی صنایع است، به عنوان یک رستوران گرد حرفه ای به ما کمک کرده و تجربیاتش را با ما به اشتراک گذاشته است.

مکزیکی؛ با فلفل سیر شوید

بیشتر غذاهای مکزیکی تند هستند و ادویه هایی مانند کاری و فلفل قرمز در آن ها زیاد به کار می رود. فاهیتا یکی از غذاهای محبوب مکزیکی است که در سه نوع فاهیتای مرغ، گوشت و میگو پخته می شود؛ «غذای اصلی یک تکه مرغ یا گوشت یا میگوی گریل شده است که حتما باید در ظرف چدنی گریل شده باشد. در کنار آن، سبزیجات گوناگونی مانند سیب زمینی پخته و تنوری، لوبیای خاص، نان های مکزیکی که به آن تردیلا می گویند، فلفل های بزرگ هالوپینو و… می گذارند که مجموعه کاملی را تشکیل می دهد. یک نوع ماست شبیه ماست چکیده خودمان هم به عنوان سس در کنارش قرار می دهند و در مجموع این بشقاب را فاهیتا می گویند.»

پیش غذا: نوعی پیش غذای مکزیکی با نام تاکو داریم که نان های تاشده شبیه به نان لواش خودمان است که در آن مواد مختلفی مانند تکه های کوچک مرغ، سبزیجات و… قرار می دهند و مهیار می گوید مزه اش نزدیک به سمبوسه خودمان است، ولی سمبوسه نانش بسته شده و تاکو باز است و می توانید همه موادش را ببینید.

 ریزه کاری های خوردن غذاهای خارجی در رستوران های داخلی
قیمت: فاهیتای مرغ ۴۰ هزار، فاهیتای گوشت ۵۰ هزار و فاهیتای میگو ۶۰ هزار تومان- تاکو حدود ۱۰ هزار تومان.

نکته کنکوری: قیمت غذاهای رستوران های فرنگی زیاد است و معلوم نیست به مزاجتان سازگار باشند یا نه. بنابراین پیشنهاد می شود با شکم خالی خالی و به امید سیرشدن نروید. دو سه نفری با دوستانتان و به هوای داشتن یک تجربه متفاوت بروید این جور جاها. در بدترین حالت این گزینه را هم در ذهنتان داشته باشید که شاید مجبور شوید آخر شب با نان و ماست خودتان را سیر کنید.

با این واقع بینی هم هزینه اش سرشکن می شود و هم اگر غذا را دوست نداشتید، دلتان بابت پولی که هدر داده اید نمی سوزد. تازه اگر غذا را دوست داشتید می توانید با سرچ در اینترنت دستور پختش را پیدا کنید و آن را به منوی غذاهایتان اضافه کنید؛ اتفاقی که برای سوشی به عنوان یک غذای خارجی افتاده و الان کنار میرزاقاسمی در برنامه غذایی خیلی ها جا گرفته.

ایتالیایی؛ پنیر می خورم پس هستم

چیزی که غذای ایتالیایی را متمایز می کند، وجود پنیر در بیشتر غذاهاست؛ «حتی در سالادهایشان پنیر دارند و بیشتر از پنیر پارمزان روی غذاها استفاده می کنند، البته سیر هم سهم پررنگی در غذاهای ایتالیایی دارد.» همان طور که می دانید، رایج ترین غذاهای ایتالیایی در کشور ما پیتزا و پاستاست که پاستا تخصصی تر به حساب می آید و هر آشپزی نمی تواند پاستای حرفه ای درست کند؛ «پاستا چند مدل مختلف دارد؛ پنه، لازانیا، فتوچینی و… محبوب ترین نوع آن، پاستا پنه است. پاستا پنه با سس آلفردو شامل خامه، سیر و پنیر پارمزان انتخاب خوبی است. پاستا پنه آلفردو با گوشت گوساله یا مرغ سرو می شود.»

 ریزه کاری های خوردن غذاهای خارجی در رستوران های داخلی
قیمت: پنه آلفردو با مرغ ۲۴ تا ۳۰ هزار تومان و پنه آلفردو با گوشت ۳۰ هزار تا ۳۵ هزار تومان

فرانسوی: گوشت قدبلند

در رستوران های فرانسوی استیک کلمه کلیدی است. مهیار از بین انواع استیک، «فیله مینیون» را محبوب ترین نوع آن می داند. «یک تکه گوشت گوساله به ضخامت پنج سانتی متر که در سه نوع «ول دان»، «مدیوم» و «ریر» پخته می شود.» فیله مینیون اصیل به این شکل است اما ظاهرا در ایران معمولا این گوشت ضخیم را برش می زنند و به سه تکه با ضخامت دو سانتی متری تبدیل می کنند؛ «با این کار اصالت غذا از بین می رود اما همان مزه خوب را دارد. نکته جالب این جاست که فیله مینیون با وجود قطر زیادش به خوبی پخته می شود، چون طوری با شعله داغ و در زمان سریع  آن را می پزند که هم سطح گوشت نسوزد و هم مغزپخت شود.» برای استیک سس های زیادی وجود دارد که رایج ترین نوع آن سس خامه و قارچ است.

پیش غذا: محبوب ترین پیش غذا سوپ پیاز فرانسوی است: «در این سوپ یک پیاز درسته را بازمی کنند و شکل گل به آن می دهند، مایه گوشت گاو و رب گوجه فرنگی و انواع طعم دهنده مانند فلفل و آویشن را وسط و دور پیاز می ریزند که طعم خوبی دارد.»

 ریزه کاری های خوردن غذاهای خارجی در رستوران های داخلی
قیمت: فیله مینیون با توجه به اندازه گوشت بین ۵۰ تا ۸۰ هزار تومان در نوسان است و سوپ پیاز حدود ۱۵ هزار تومان قیمت دارد.

مدیترانه ای؛ در خطر نقرس

در این نوع رستوران ها بیشتر غذاهای لبنانی سرو می شود اما چند نوع از غذاهای عربی دیگر کشورها را هم سرو می کنند. «ویژگی اصلی این رستوران ها این است که گوشت در آن ها حرف اول را می زند و بیشتر غذاهایشان گوشت دارد. حجم غذاها هم زیاد است و یک پرس شاید برای دو نفر کافی باشد. معمولا غذاهای چربی است و ادویه هم زیاد دارد.»

در این رستوران ها «اسکندرکباب» ترکیه خیلی معروف است و چیزی نزدیک به کباب ترکی خودمان است ولی گوشت آن بهتر و شبیه به کباب برگ است. «اسکندر کباب به صورت دونر پخته می شود و آن را با نان پیتا یا همان مدیترانه ای می خورند.» رستوران های مدیترانه ای یک نوع کباب به نام «شیش طاووق» هم دارند که یک سیخ کباب کوبیده با سبزیجات معطر و ابعاد کوچک تر و یک سیخ مرغ کباب شده است که با برنج شیرین شامل کشمش و خرما سرو می شود.

 ریزه کاری های خوردن غذاهای خارجی در رستوران های داخلی

سالاد: سالاد فتوش که با اسفناج، دانه انار و نان پیتای سرخ شده درست می شود، طرفداران زیادی دارد.

قیمت: اسکندرکباب ۴۰ هزار، شیش طاووق ۵۰ هزار و سالاد فتوش ۲۵ هزار تومان قیمت دارند.

هندی؛ عطسه ای قبل از غذا

حتما می دانید که مشخصه اصلی غذاهای هندی تند و پرادویه بودن است. «انواع ادویه ها مانند کاری، فلفل، زنجبیل، آویشن و… در غذاهای هندی پیدا می شود و غذاهایشان آن قدر ادویه دارد که وقتی وارد یک رستوران هندی می شوید، ممکن است عطسه تان بگیرد!» این طور که مهیار می گوید، در رستوران های هندی بهتر است بدون معطلی سراغ شاهی قورمه داخل برویم؛ «شاهی قورمه از پنج شش تکه گوشت قورمه داخل یک مایع شبیه به آبگوشت خودمان تشکیل شده است. قورمه از قبل کباب شده و آن مایع هم پر از ادویه و کمی خامه است. شاهی قورمه را با نان یا برنج سرو می کنند.» نکته کنکوری این که قیمت غذاهای هندی در ایران نسبتا بالاست و کسی هم علتش را نمی داند.

 ریزه کاری های خوردن غذاهای خارجی در رستوران های داخلی
قیمت: شاهی قورمه ۵۰ تا ۶۰ هزار تومان قیمت دارد.

آسیایی؛ صفر و یک با سوشی

معمولا در ایران غذاهای ژاپنی، چینی و کره ای با هم در رستوران هایی که به  آن ها آسیایی می گویند، به فروش می رسند. مهیار می گوید مهم ترین غذایی که در این رستوران ها طرفدار دارد، سوشی است؛ «سوشی انواع مختلفی مانند سوشی دراگون، سوشی سالمون و… دارد. در همه سوشی ها جلبک خام با موادی از قبیل برنج ژاپنی و ماهی خام پر می کنند و آن را رول می کنند تا شکلی شبیه به لواشک لوله شده بگیرد، علاوه بر برنج و ماهی که جزء مشترک همه سوشی هاست، در بعضی از سوشی ها آووکادو، گوشت، مرغ و… هم می ریزند.»

در نهایت این رول های کوچک را در بشقاب های شش تایی، دوازده تایی یا بیشتر با سویا سس و ترشی زنجبیل (کیمچی) سرو می کنند. مهیار مقیمی می گوید ایرانی ها یا خیلی سوشی دوست دارند یا اصلا دوست ندارند و این موضوع صفر و یک است؛ «طعم غذاهای آسیایی ترکیبی از تندی و شیرینی است؛ مثلا در سس هایشان هم فلفل می ریزند هم عسل اما چیزی که در غذاهای آسیایی توی ذوق می زند این است که حجم غذایشان خیلی کم است و برای ایرانی ها جواب نمی دهد.»

 ریزه کاری های خوردن غذاهای خارجی در رستوران های داخلی
قیمت: پرس شش تایی سوشی حدود ۳۰ هزار تومان آب می خورد، البته بستگی به مواد به کار رفته در آن هم دارد؛ مثلا سوشی سالمون قطعا گران تر از سوشی سبزیجات است.

باخت ندهید

این هم مهم است که در رستوران های فرنگی چه غذاهایی را سفارش ندهیم، برای همین از مهیار درباره تجربه هایش از غذاهای نه چندان خوشمزه فرنگی پرسیدیم؛ «در یکی از رستوران های آسیایی «اُ چیکن» خوردم، تکه های مرغ بود که داخلش با پرتقال و یک سس عسل مانند پر شده بود و طعم ترش و شیرینش را اصلا دوست نداشتم. یک پیش غذای مکزیکی به نام دیپ لوبیا هم هست که در آن لوبیا پخته شده، قارچ و تردیلا می ریزند. چون پختن لوبیا کار زمانبری است، معمولا در رستوران ها از کنسرو استفاده می شود که کیفیت بالایی ندارد.»

بعضی از غذاها هم هست که به شکل مامان پز یافت می شود و دلیلی برای خرج کردن برایشان وجود ندارد؛ «اگر در رستوران های ایتالیایی اسپاگتی سفارش بدهید، دقیقا همان ماکارونی است که در خانه می خوریم و فرقی ندارد. چون نوع پاستا همان است و سس آن هم دقیقا گوشت چرخ کرده و رب است.» در رستوران های مدیترانه ای هم گول اسم شاورما را نخورید، همان کباب ترکی خودمان است.


منبع: برترینها

سریال «۱۳ دلیل که چرا»؛ نمایشی تاریک و قوی از یک تراژدی

– آرش واحدی: شاید کمتر کسی می‌توانست گمانه‌زنی کند که مجموعه تلویزیونی «۱۳ دلیل که چرا» توسط خواننده نوجوان‌پسندی چون سلنا گومز تهیه شود و بتواند همزمان نظر منتقدان و مخاطبان سریال‌ها را با هم جلب کند. این مجموعه پخش فصل اول خود را در ۱۳ قسمت از طریق رسانه نت‌فلیکس به اتمام رساند و در‌کمال تعجب به محبوب‌ترین سریال سال تا به این لحظه مبدل شد. سازنده این اثر برایان یورکی نام دارد، شخصی که فیلمنامه تمام قسمت‌های فصل اول را با اقتباس از رمان جی‌ آشر به رشته تحریر درآورده است.

مرگ من روزی فرا خواهد رسید!

سریال قدرت ستاره‌ای بخصوصی ندارد و بازیگران جوان (مانند پدیده سال گذشته محصولات تلویزیونی «چیزهای عجیب و غریب») تمام بار جذابیت‌های مجموعه را بر دوش می‌کشند؛ و در مرکز تمام آن‌ها نقش آفرینی تکان‌دهنده دو بازیگر اصلی مجموعه دیلان مینت و کاترین لانگفورد که در هیچ شرایطی نمی‌توان شخص دیگری را جای آن‌ها متصور بود. بازیگرانی که بی‌شک در سال‌های پیش‌رو حرف‌های بیشتری از آن‌ها خواهیم شنید. اما ماجراهای سریال از این قرار است؛ دختری با نام هانا (با نقش‌آفرینی لنگفورد) به‌صورت ناگهانی و عجیبی خودکشی کرده است، او که در نگاه اول زندگی عادی و ساده‌ای در دبیرستان داشته با این عملکرد خود باعث به‌هم‌ریختن نظم طبیعی زندگی دوستانش شده است. در همین هنگام با پسر نوجوان دیگری آشنا می شویم، پسری با نام کلی جنسن (با نقش‌آفرینی مینت) که فردی گوشه‌گیر و ساکت به‌نظر می‌رسد.

کلی که از مرگ هانا شوکه شده است به‌خاطر می‌آورد که روزگاری با او همکار بوده و خاطراتش درباره این دختر مرده را روز تا شب مرور می‌کند. کلی روزی بسته‌ای را نزدیک به در ورودی منزلش می‌یابد که در آن هفت نوار کاست قرار دارد، نوارهایی که شماره‌هایی روی آن حک شده است. کلی با گوش کردن نوار شماره‌یک متوجه می‌شود این کاست‌ها توسط هانا پر شده است و در آن ۱۳ دلیل برای خودکشی‌اش ذکر شده است. درحقیقت هر‌سوی این کاست‌ها متعلق به یکی از آشنایان دبیرستانی هاناست که با کارهایشان وی را به‌سوی خودکشی سوق داده‌اند. شنیدن هر سوی این کاست‌ها برای کلی یک قسمت به‌طول می‌انجامد و با عبور هر قسمت شاهد تغییرات روحی شدیدی در او هستیم، البته شایان ذکر است که کلی جنسن با عبور چند‌صباحی متوجه می‌شود یکی از همین نوارها درباره خودش است.

ماجراهای سریال «۱۳ دلیل که چرا» با تمی نوجوان‌پسند آغاز می‌شود و به‌مرور زمان مسیر خود را به‌سوی دنیای بزرگسالانه باز می‌کند، از سویی سریال روایت دقیقی درباره ورود زندگی نوجوانان به دنیای بزرگسالی را روایت می‌کند و همین قبیل افراد را در بدنه جوامع مختلف به‌عنوان مخاطب هدف قرار می‌دهد. ارزش‌های سریال با نزدیک شدن فصل اول به قسمت‌های پایانی بیشتر و بیشتر می‌شود و در پایان مخاطب را با معادله‌ای روان‌شناسانه و پیچیده روبه‌روست.

مرگ من روزی فرا خواهد رسید!

معمای مرگ خودخواسته هانا به‌خوبی با مرور زمان برای مخاطب جنبه‌هایی شخصی پیدا می‌کند، سخت است شما دوران نوجوانی را پشت‌سر گذاشته باشید و در جایگاه هانا یا اشخاصی که باعث مرگ وی شده‌اند قرار نگرفته باشید، اثر با ارزش برایان یورکی و رمان‌نویس اصلی کار جی آشر درباره ریز رفتارهاست و با اصرار انگشت خود را روی ضعف‌های اجتماع‌های مدرن می‌فشارد، رفتارهایی که در نگاه‌های نخست بسیار ساده و جرئی از زندگی روزمره همه ما به‌حساب می‌آیند ولی از سویی دیگر و از نگاه دیگران می‌توانند به‌حدی مهلک و رنج‌آور باشند که باعث مرگ دخترکی جوان شوند؛ از نپذیرفتن یک دعوت ساده برای نوشیدن قهوه تا حرف‌هایی که پشت‌سر کسی می‌زنیم در دنیای مدرن می‌تواند مانند یک سلاح کشنده باشد و فقط کافی است شما چند قسمت از مجموعه تلویزیونی «۱۳ دلیل که چرا» را با حوصله ببینید تا متوجه عمق فاجعه شوید.

از سویی دیگر مجموعه برایان یورکی سوال‌های مهمی را در مورد رفتارگرایی و تفکرات اجتماعی مطرح می‌کند، سوال‌هایی که هیچ‌کدام از پاسخ‌های آن به‌صورت مستقیم مطرح نشده است و شما را در موقعیت قضاوت قرار می‌دهد. موج تفکری یک اجتماع (حال در مقیاسی کوچک چون دبیرستان یا در مقیاسی بزرگ چون یک کلانشهر) تا چه اندازه حق کنترل اعضای خود را دارد!؟ شما برای قرار گرفتن در این موج حاضر به انجام چه کارهایی هستید!؟ چه متری برای اندازه گرفتن میزان اشتباه جمعی در میان اعضای جامعه وجود دارد؟

تمام این سوال‌ها عیار سریال «۱۳ دلیل که چرا» را بسیار بالا می‌برد و مخاطب را درگیر پاسخ دادن به ابعاد مختلف چنین پرسش‌هایی می‌کند، زیرا درحقیقت شخصیت هانا جزو کاراکترهایی است که حاضر به قرار گرفتن در موج پیش آمده در چنین جوامعی نیست، خواسته او از زندگی بسیار ساده است؛ او زندگی آرامی‌ طلب می‌کند که در آن ارزش‌های کرامت انسانی حفظ شود و به دور از ارزش‌گذاری‌های معمول براساس زیبایی، ثروت یا تفکر سیاسی به ذات انسانیت احترام گذاشته شود. اشخاصی که هانا را به‌سوی مرگ سوق داده‌اند (درحقیقت هانا در حرکتی خشن و نمادین آن‌ها را به‌شدت مجازات کرده است) دید متفاوتی به اتفاق‌های محیط اطراف خود دارند و درحقیقت بسیاری از اتفاقات (که برای ما هم رخ می‌دهد) را جزو جدانشدنی زندگی روزمره خود می‌دانند؛ دروغگویی، ورود بی‌اجازه به حریم شخصی افراد، استفاده از لقب‌های مختلف برای متمایز کردن دیگران نسبت به دوستان خود، سوءاستفاده‌های کلامی از موقعیت اجتماعی و اقتصادی خانواده‌های کم درآمدتر، نادیده گرفتن نیازهای کوچک و بزرگ انسانی و خودخواهی مفرط دلایلی هستند که سالیانه باعث نابودی زندگی اشخاص مختلف می‌گردند.

مرگ من روزی فرا خواهد رسید!

در مبحث بازیگری پس از تمجید دوباره و دوباره از نقش‌آفرینی‌های بی‌نظیر دیلان مینت و کاترین لنگفورد می‌توان به هنرنمایی اشخاصی چون درک لوک (در نقش مشاور روان‌شناس دبیرستان)، کیت والش (در نقش الیویا بیکر مادر داغ دیده هانا) و برایان دی آرسی جیمز (بازیگر کهنه‌کار تئاتر انگلستان در نقش پدر هانا) اشاره کرد.

در پایان باید ذکر شود که مجموعه «۱۳ دلیل که چرا» جزو معدود آثار تلویزیونی اخیر دنیای سریال سازی است که نوجوانان را وادار به مسئولیت‌پذیری و قبول اشتباهاتی که مرتکب می‌شوند می‌کند و در صورت لزوم آن‌ها را تشویق به گرفتن حق افراد ناتوان‌تر می‌کند. درحقیقت تمام افراد یک جامعه برای رسیدن به شرایط آرمانی خود باید سخت‌گیرترین قانون‌گذار باشند. در دنیای این سریال هیچکس بی‌گناه نیست زیرا یک انسان است ولی تمام افراد قادر به جبران خسارت‌هایی که وارد کرده‌اند هستند. به‌راستی که یک دختر مرده چگونه می‌تواند بر سرنوشت ۱۳ نفر دیگر تاثیر بگذارد و باعث ایجاد تغییر در زندگی یک شهر شود!؟ برای یافتن پاسخ این سوال باید با کمی حوصله تمام قسمت‌های این مجموعه با ارزش را به تماشا نشست.


منبع: برترینها

«موراکامی» چطور خواننده را مسحور می‌کند؟

: وقتی از «موراکامی» حرف به میان می‌آید، همه اذعان دارند که میان دیدگاه هواداران و منتقدان او نوعی تقارن خاص وجود دارد؛ همه توافق دارند که کتاب‌های او عجیب و مرموز هستند و دیالوگ‌هایش خنده‌دار.

موراکامی چطور خواننده را مسحور می‌کند؟

«ولچر» نوشت: شخصیت‌های داستان‌های «موراکامی» اغلب به هم می‌گویند: «تو یه جورایی عجیبی!» و این هر بار به نوعی خنده‌دار است. قهرمان‌هایش بدون این که خواسته باشند وارد یک ماجرای کارآگاهی و با بی‌میلی به «فیلیپ مارلو» (شخصیت داستانی در رمان‌های «ریموند چندلر») تبدیل می‌شوند.

در رمان‌هایش گربه‌ها، کارهای پیش‌پاافتاده آشپزخانه، بارهای کثیف و تم موسیقی پاپ یا کلاسیک، رودرروی فضای سوررئال و منطقه خطری قرار می‌گیرد که قهرمان پرمایه اما فروتن داستان باید برای پیدا کردن چیزی که گم کرده به آن پا بگذارد و اغلب هم در پایان چیز دیگری پیدا می‌کند. قهرمان کتاب‌های «موراکامی» مدتی را ته یک چاه یا یک مکان عمیق به تنهایی می‌گذراند. ذهن و قلبش بین آرزوی یک زن آسمانی و اثیری و یک میل زمینی و پست، گیر کرده اما در پایان مشخص می‌شود تمایل دومی در اصل همانی بوده که او در طول تمام این سفر نیاز داشته است.

«موراکامی» ۴۰ سال است که مسیری چرخش‌وار را در حوالی این موضوعات طی کرده و بارها در مصاحبه‌هایش به عادت خود از تکرار چرخه یک المان اشاره کرده است. او همچنین دوست دارد با زبان ورزشی خود از سبک نوشتنش بگوید: «نوشتن یک رمان بلند مثل تمرین تکنیک‌های بقا می‌ماند؛ قدرت بدنی به اندازه حساسیت‌ هنری اهمیت دارد.»

اما کمتر او را به خاطر تکرارهایش مورد سرزنش قرار می‌دهند. آن‌چه بین منتقدان او شکاف ایجاد می‌کند، این است که آن‌ها تحمل دور شدن او از منطق و تمایل به خلق جهان‌های رویایی را دارند یا نه؛ دنیایی که در برابر وابستگی مقاومت می‌کند و به نظر می‌رسد مستقل از قوانین اعمال‌شده از سوی هر نویسنده‌ای است.

موراکامی چطور خواننده را مسحور می‌کند؟

علاقه‌مندان به «موراکامی» که از میان آن‌ها می‌توان به «جاناتان فرنزن»، «کاترین شولتز» و «ریوکا گالچن» اشاره کرد، این خصوصیات را در کارهای او تشخیص می‌دهند اما دوست دارند این‌ها را هزینه پذیرش یک جهان غنی که در جای دیگری پیدا نمی‌شود، تلقی کنند.

اما منتقدان کارهای «موراکامی» ‌از جمله «تیم پارکس»، «میچیکو کاکوتانی» و من (گرچه من زمانی معتاد کارهای او بودم و حالا جزو منتقدانش شده‌ام)، اغراق‌آمیز بودن آثار او را به ذهنیت بزرگسالی که حتی در میانسالی قهرمان‌هایش مقاومت می‌کند، متصل می‌دانند. چه مسأله پیشرفت یا پسرفت و چه توقف ایده‌آل‌گرایی عاشقانه یک جوان باشد، این اغراق همیشه آن‌جاست و این جریان از زمانِ «کافکا در کرانه» در کتاب‌های او در حال افزایش است. همیشه کمی از «چندلر»، «کافکا» و «سلینجر» در داستان‌های موراکامی وجود دارد.

حال «موراکامی» ۶۸ ساله شده و نظر منتقدان چندان برای مخاطب بین‌المللی او مهم نیست. در ژاپن از کارهای او مثل رمان‌های «هری پاتر» استقبال می‌شود و در آمریکا هم اولین چاپ ترجمه کارهایش، تیراژ چندصدهزارتایی دارد. «جان ایروینگ» جایی گفته: «موراکامی خوانندگانش را با معتادان به هرویین مقایسه می‌کند و این شاید این یکی از دلایلی است که او مدام جنس خالص‌تر ارائه می‌کند.»

سال‌هاست علاقه‌مندان «موراکامی» به‌خصوص کتاب‌خوانان انگلیسی، منتظر اعطای جایزه نوبل به او هستند. تعداد کمی از منتقدان این رمان‌نویس ژاپنی انکار می‌کنند که کارهای ابتدایی او ـ که از تلفیق سبک و شیوه غربی با زندگی ژاپنی و تاریخ این کشور پدید آمدند ـ او را در لیگ نوبلی‌ها قرار می‌دهد. با این حال یک آدم بدبین ممکن است بگوید: بعد از «دیلن»، همه اجازه ورود به این عرصه را دارند.

«مردان بدون زنان» جدیدترین کتاب «موراکامی»، مجموعه‌ای از هفت داستان است که اکثرا قوی بودن نویسنده را به رخ خواننده می‌کشند. می‌توان گفت با یک استثنا، تمام داستان‌های این مجموعه جذاب، خنده‌دار و دربردارنده تصاویر تکان‌دهنده هستند و پیچش‌های سوررئال را بدون چرخش به سمت نبود انسجام – که ویژگی رمان‌های اوست – نشان می‌دهند.

موراکامی چطور خواننده را مسحور می‌کند؟

چند نوجوان در این داستان‌ها وجود دارند و مردان میانسال که فکر می‌کنند خودِ ۱۴ ساله‌شان، هسته اصلی شخصیت‌شان است. گربه‌های گم‌شده و زنانی که برای قهرمان زخم‌خورده داستان، حکم مدیومی بین فضای واقعی و روحانی را دارند، هم از دیگر المان‌های این مجموعه داستان هستند.

 دو داستان در این کتاب، نام ترانه‌های «بیتلز» را یدک می‌کشند. از «کافکا» زیاد استفاده شده اما فرم داستان، میزان اغراق‌ها را کنترل می‌کند. عنوان کتاب که از دومین مجموعه داستان «همینگوی» قرض گرفته شده، نشان می‌دهد که اثری سودازده است. یکی از تأثیرات جالب داستان‌های این مجموعه این است که مردها، مردهای دیگر را از دیدگاه زنان و برعکس می‌بینند.

«هاروکی موراکامی» ۶۸ ساله اخیرا کتاب «وقتی از نوشتن حرف می‌زنم، از چه حرف می‌زنم» را روانه بازار کرده است. این اثر، مقاله‌ای بلند با موضوع ادبیات است و او در این کتاب به داستان‌نویس شدنش، تاثیر نوشتن بر او و تجربیات خود، هم به عنوان نویسنده و مترجم و هم خواننده پرداخته است. «موراکامی» در این کتاب به نویسندگانی چون «فرانتس کافکا»، «ریموند شندلر»، «فئودور داستایوفسکی» و «ارنست همینگوی» اشاره کرده است.

این چهره ادبی متولد ۱۲ ژانویه ۱۹۴۹ است و نویسندگی را پس از پایان تحصیلات دانشگاهی و راه‌اندازی یک کلوب جاز در توکیو شروع کرد. رمان عاشقانه «جنگل نروژی» او که در سال ۱۹۸۷ منتشر و به اثری پرفروش تبدیل شد، او را به عنوان یک ستاره ادبی به شهرت رساند. « «۱Q۸۴طولانی‌ترین رمان «موراکامی» است که سال ۲۰۰۹ در سه جلد به زبان ژاپنی چاپ شد.

»سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش «آخرین رمان او پیش از «قتل یک افسر شوالیه»، در سال ۲۰۱۳ روانه بازار و با استقبال زیادی مواجه شد. مجموعه داستان کوتاه «مردان بدون زنان» در سال ۲۰۱۴ به زبان ژاپنی منتشر شد و نسخه انگلیسی‌زبان آن روز نهم می از سوی انتشارات «کی‌ناف» به چاپ می‌رسد.

رمان «قتل افسر شوالیه» جدیدترین رمان «موراکامی»، اثری ۲۰۰۰ صفحه‌ای است که از ماه فوریه روانه بازار شده و به کشتار نانجینگ پرداخته است. این موضوع که از مسائل حساس کشور ژاپن محسوب می‌شود، موجب شده برخی «موراکامی» را به باد انتقاد بگیرند.


منبع: برترینها

پنج تیپ آدم بدقلق

آیا تابه‌حال در ایجاد ارتباط درست با دوستان و همکاران و مشتریانتان به مشکل برخوردید؟ آیا اتفاق افتاده است که نتوانید آن‌ها را درک کنید و ارتباط مناسبی با آن‌ها داشته باشید و به‌طورکلی ارتباطتان را با آن‌ها قطع کرده باشید.

 
از آنجا که نمی‌توانید دیگران را تغییر دهید بهتر است دیگران را بشناسید و نحوه درستِ برقراری ارتباط با آنها را بیاموزید.

این ۵ تیپ به ترتیب افراد تانک یا تهاجمی، زیرآب زن، نارنجکی، همه‌چیزدان، بادکنکی، همیشه موافق، همیشه مخالف، ممکنی یا شایدی، خنثی، نق زن می‌باشند.

پنج تیپ آدم بدقلق 
افراد تانک

افراد تانک صدای کلفت و خشنی دارند و با تن صدای بلند صحبت می‌کنند و جملات آن‌ها به‌صورت کوتاه و زورگویانه است و به‌صورت تهاجمی رفتار می‌کنند.

هنگامی‌که این افراد شما را به‌صورت لفظی مورد حمله قرار می‌دهند و متهم می‌کنند باید رفتار شما بر اساس احترام باشد، چون این افراد به‌سادگی نمی‌توانند به افرادی که به آن‌ها احترام می‌گذارند حمله کنند. افراد مهاجم نیاز به پاسخ قاطعانه دارند. رفتار شما باید یک سیگنال روشن که شما قوی و توانا هستید را به این افراد منتقل کند.

راهکارهایی که در برابر افراد تانک باید داشت:

در جای خود محکم ایستادن: نه عقب و نه جلو بروید و به چشم‌های او نگاه کنید و توجه خود را به تنفس خود معطوف کنید تنفس عمیق باعث می‌شود که مجدد کنترل خود را به دست بیاورید.

با احترام رفتار کردن: یک راه‌حل مسالمت‌آمیز پیشنهاد دهید، یک‌زمان و موقعیت دیگر را برای ادامه صحبت انتخاب کنید.

کارهایی که در برابر افراد تانک نباید انجام داد:

عقب‌گرد نکنید، نباید حرف‌های خودشان را به خودشان توضیح داد و مرور کرد.

قضاوت نکنید، برای مثال نخواهید به آن‌ها بگویید که منظور شما این بود.

ارتباط را کامل تمام نکنید و درهای مذاکره برای آینده را نبندید.

مثالی برای ارتباط مناسب با افراد تانک

اگر مشتری دارید که فکر می‌کند خدماتی را که از شما دریافت کرده است کامل نبوده است و جز تیپ افراد تانک است و به‌صورت پرخاشگرانه و بلند صحبت می‌کند. بهترین برخورد شما این هست که محکم جلوی مشتری بایستید و هیچ تغییری در رفتار و جای شما مبنی بر ترس و عقب‌نشینی مشاهده نشود. هنگام نفس‌گیری چند بار نام مشتری را خطاب قرار می‌دهید و توجه مشتری را جلب می‌کنید و با ۷۰ تا ۷۵ درصد تن صدای مشتری شروع به صحبت کنید و از کلمه ما به‌جای من استفاده کنید.

افراد زیرآب زن

افراد زیرآب زن به‌صورت طعنه‌آمیز صحبت می‌کنند و تخصص زیادی در احمق نشان دادن شما دارند و اصولاً سعی می‌کنند با نقاط ضعفتان شما را در موقعیت ضعیف قرار دهند.

راهکارهایی که در برابر افراد زیرآب زن باید داشت:

عقب‌گرد کنید: قسمتی از جملات خودش را به‌صورت سؤالی بازگو کنید.

از سؤالات مستقیم استفاده کنید.

شفاف‌سازی کنید: با شفاف‌سازی امکان دارد این افراد به حالت افراد تانک تبدیل شوند که در این مواقع استراتژی‌های ارتباطی با افراد تانک را بدانید تا بتوانید درست برخورد کنید.

کارهایی که در برابر افراد زیرآب زن نباید انجام داد:

با قواعد خودشان رفتار نکنید، چون این افراد در رفتار خود حرفه‌ای هستند و از نقاط ضعف شما استفاده می‌کنند.

مثالی برای ارتباط مناسب با افراد زیرآب زن

فرد زیرآب زن به شما طعنه‌ای می‌زند و شما می‌توانید با سؤالی که من هنوز منظور شما را از بیان این جمله متوجه نشدم» که با این کار شخص را از موضع پشت پرده بودن خارج می‌کنید و در این موارد معمولاً جواب‌های افراد زیرآب زن این هست که من شوخی کردم. این نوع سؤال باعث می‌شود که احتمال رفتار مشابه را در آینده با شما از بین ببرد.

افراد نارنجکی

این افراد رفتارشان ما بین افراد تانک و زیر آب زن است اصولاً این افراد ساکت هستند و دنبال تائید می‌گردند.

راهکارهایی که در برابر افراد نارنجکی باید داشت:

توجه این افراد را جلب کنید. هنگامی‌که این افراد کنترل خودشان را از دست می‌دهند، توجه آن‌ها را با خطاب قرار دادن نامشان جلب کنید

موقعیت و جایگاه خود را در برابر این افراد محکم نگه دارید؛ و سعی کنید متناسب با تن صدای فرد نارنجکی صحبت کنید.

به این افراد آرامش بدهید. در طول مکالمه کم‌کم تن صدای خود را پایین بیاورید به این شکل این افراد متوجه می‌شوند که هم به آن‌ها توجه کرده‌اید و هم به آرامش آن‌ها.

عقب‌گرد کنید.

کارهایی که در برابر افراد نارنجکی نباید انجام داد:

برای این افراد به‌هیچ‌عنوان عصبانی نشوید.

اصلاً قضاوت نکنید، چون با کوچک‌ترین موردی امکان دارد این افراد به حالت افراد تانک تبدیل شوند.

افراد همه‌چیزدان

این افراد سطح آگاهی و دانش خیلی بالایی دارند که تعدادشان خیلی کم هست؛ و سرعت بالایی در صحبت کردن دارند و مجال صحبت کردن به شما نمی‌دهند. در ۹۸ درصد مسائلی که شما صحبت می‌کنید اطلاعات دارند و می‌توانند مشکلات را حل کنند.

راهکارهایی که در برابر افراد همه‌چیزدان باید داشت:

به‌صورت محترمانه و با تأیید به حرف‌هایشان عقب‌گرد کنید.

دیدگاه‌هایتان را به‌صورت غیرمستقیم بیان کنید. با جملاتی که ممکن هست و یا شاید

نقش شاگرد و مربی را ایفا کنید. اگر بتوانید نقش شاگردی را در برابر این افراد بپذیرید مجال این را پیدا خواهید کرد که نظرات و ایده‌های خود را بیان کنید.

خیلی خوب و مؤثر گوش دهید. این افراد باید متوجه شوند که شما دارید حرف‌هایشان را خوب گوش می‌کنید، چون اگر احساس کنند که شما حرف‌هایشان را گوش نمی‌کنید مجدد تکرار می‌کنند پس هر از چند گاهی بعضی از جملاتشان را تکرار و تأیید کنید.

کارهایی که در برابر افراد همه چیزدان نباید انجام داد:

چیزی را برای آن‌ها نخواهید که اثبات کنید، چون شما را به نتیجه نخواهد رساند.

روی ایده‌های خودتان اصرار نکنید، چون به‌صورت قطع شکست خواهید خورد.

مثالی برای ارتباط مناسب با افراد همه‌چیزدان

آقای… اگر درست متوجه شده باشم برنامه آموزشی برای کارکنانتان و مشخص کردن استراتژی‌هایتان در راستای برنامه‌ریزی برای برندتان هست.

افراد بادکنکی

این افراد در مورد همه‌چیز اظهار نظر می‌کنند و زیاد صحبت می‌کنند و این افراد بسیار دنبال تأیید هستند و هدف آن‌ها جلب توجه است. بیشتر از جملات همیشه و اکثراً استفاده می‌کنند و در حقیقت تعمیم می‌دهند.

راهکارهایی که در برابر افراد بادکنکی باید داشت:

عقب‌گرد کنید:، چون این افراد دنبال جلب‌توجه و دیده شدن هستند عقب‌گرد به جملاتشان احساس خوبی را به آن‌ها می‌دهد پس سعی کنید از جملات خودشان استفاده کنید.

سعی کنید تا حد امکان نظرات ایشان را تأیید کنید، ولی در کار و زندگی‌تان نظراتشان را به کار نبرید.

چرخه تکرار را بشکنید: درصورتی‌که تند تند صحبت می‌کنند با اسم ایشان را خطاب قرار می‌دهید و قسمتی از حرف‌های ایشان را تکرار و تأیید کنید به‌این‌ترتیب سریع‌تر به نتیجه می‌رسید.

کارهایی که در برابر افراد بادکنکی نباید انجام داد:

به‌هیچ‌عنوان حبابشان را نترکانید: دنبال این نباشید که به این افراد ثابت کنید که نظراتشان اشتباه است.

زود قضاوت نکنید.

مثالی برای ارتباط مناسب با افراد بادکنکی

فرد بادکنکی ادعا می‌کند که مقاله‌های زیادی در رابطه با موضوع مدیریت و ارتباط مؤثر خوانده است و مدام در مورد آن‌ها صحبت می‌کند و در این مورد می‌توانید چرخه تکرار را بشکنید و بگویید، ولی من متأسفانه فرصت مطالعه این مقاله را نداشتم و به‌اصطلاح فرصت پیدا می‌کنید تا مذاکره را زودتر به نتیجه برسانید.


منبع: برترینها

۶ کار ضروری برای راه اندازی یک تجارت موفق در شبکه های اجتماعی

مجله پنجره خلاقیت: تعداد زیادی از مدیران کسب و کار، روش اشتباهی برای بازاریابی رسانه ای در نظر گرفته اند. آنها فقط شنیده اند که باید در رسانه های اجتماعی فعال باشند اما نمی دانند این کار مستلزم چه شرایطی است. بازاریابی رسانه ای باید تاثیرگذار و قابل اجرا باشد اگر به شکل درستی اجرا شود می تواند منجر به تعادل هر نوع کسب و کاری شود. اگر از روش های سنتی مانند تبلیغات تلویزیونی و رادیویی و چاپ آگهی استفاده کنید یا پیامتان را به مخاطبان نادرست انتقال دهید، حداقل نتیجه ممکن را به دست می آورید.

من با شش کارآفرین صحبت کردم و فهرستی از «بایدها»یی که به شما کمک می کند بازاریابی رسانه ای موفقی داشته باشید را برایتان تهیه کرده ام.

4 کار ضروری برای راه اندازی یک تجارت موفق در شبکه های اجتماعی

۱٫ برای یادگیری عملکرد رسانه های اجتماعی وقت بگذارید

نکات زیادی در مورد بازاریابی رسانه ای وجود دارد که شما می توانید به صورت رایگان و آنلاین از آنها استفاده کنید (البته سایت هایی وجود دارند که برای کلاس های آنلاین خود از شما هزینه دریافت می کنند) اگر برای این کار وقت بگذارید، می بینید که خیلی پیچیده نیست.

چارلز کامبلی، مدیر شرکت مخابراتی «فلاور» می گوید: «با اینکه اصول بازاریابی رسانه ای تقریبا برای تمام کسب و کارها یکسان است، شما باید برای یادگیری نکاتی که مناسب کسب و کار خاص شما است، وقت بگذارید تا بتوانید باعث جلب توجه مشتری هایتان شوید. ابتدا از تمام منابعی که در دسترستان است استفاده کنید، سپس می توانید به دنبال جزییات مد نظرتان باشید.»

۲٫ به خواسته های مشتری ها گوش کنید.

رایان کوچل، معاون رییس شرکت بازاریابی «ای.بی.او.دی.او» (برند سس ها و غذاهای تند و ادویه دار): «تنها راهی که بتوانید خواسته های مشتری ها را درک کنید این است که به حرف هایشان گوش دهید. خیلی مهم است که از رسانه های اجتماعی برای شنیدن نظرات مشتری ها درباره خدماتتان استفاده کنید، زیرا این روزها مردم برای ارائه نظراتشان از شبکه های اجتماعی بیشتر از تلفن و ای میل استفاده می کنند.»

یاد بگیرید به مخاطبانتان گوش کنید زیرا اطلاعات ارزشمندی به دست می آورید.

۳٫ از سیستم خودکار اطلاع رسانی استفاده کنید.

از سیستم های خودکار اطلاع رسانی استفاده کنید و مراقب باشید. با تبلیغات بیش از حد مخاطبان را کلافه نکنید، زیرا این کار سریع ترین راه برای از دست دادن همه آنهاست. شما باید از این طریق با مخاطبان ارتباط برقرار کنید و اطلاعات مفید و ارزشمندی را در اختیارشان قرار دهید. به این ترتیب شما پشتیبان های برندتان را افزایش می دهید و باعث افزایش فروشتان می شوید.

دنبل موراک از شرکت «استریت سا»: «اگر کارمندان تمام وقت برای ساماندهی شبکه های اجتماعی برندتان فعال هستند، نرم افزارهای زیادی مانند «هوت سوییت» برای خودکار کردن فعالیت شبکه های اجتماعی وجود دارد. این نرم افزار رایگان است و باعث افزایش تاثیرگذاری شما می شود. شما می توانید پست های شبکه های اجتماعی برندتان را به صورت خودکار برنامه ریزی کنید تا وقت بیشتری برای ارتباط و پاسخگویی به مخاطبانتان داشته باشید.»

4 کار ضروری برای راه اندازی یک تجارت موفق در شبکه های اجتماعی

۴٫ با مخاطبان در ارتباط باشید و خشنودشان کنید.

روی سوردج از بوتیک پیچز: «فعال بودن در رسانه های اجتماعی مسئله مهمی نیست. بلکه شما باید با مخاطبان در ارتباط باشید و باعث شوید که به مشتری های رضایتمند برندتان تبدیل شوند. من مدیران کسب و کارهای کوچک زیادی را دیده ام که روزانه دوبار در شبکه های اجتماعی پست می گذارند و فکر می کنند راه درستی را در پیش گرفته اند. بازاریابی رسانه های به این معنا نیست که فقط در شبکه های اجتماعی پست بگذارید، اگر این روش را انتخاب کنید مهم ترین فرصت ارتباط با مخاطبانتان را از دست می دهید.»

ارتباط با مخاطبان به شما کمک می کند مشکلات کسب و کارتان را که باعث عدم رضایت مشتری می شود، شناسایی کنید و قبل از اینکه آن مشکل از کنترل خارج شود و باعث از دست دادن مشتری ها شود، حلش کنید.

۵٫ لازم نیست در تمام شبکه های اجتماعی فعال باشید.

فعال بودن در تمام شبکه های اجتماعی، تقریبا غیرممکن و بی نتیجه است. من همیشه به برندهای تازه کار توصیه می کنم در ابتدا با دو یا سه شبکه اجتماعی، که مطمئن هستند، شروع کنند و وقتی به محبوبیت بالایی رسیدند، به تفریح با پیشرفت کسب و کارشان از شبکه های اجتماعی دیگر نیز استفاده کنند.

جاسپر هیلاد یکی از مدیران «الف ۹۲۵» به اهمیت استفاده از رسانه هایی که مکمل برند شما هستند، تاکید می کند و می گوید: «ممکن است بازاریابی از طریق پینترست برای بعضی کسب و کارها تاثیرگذار نباشد، اما برای ما فوق العاده بود.

وقتی یک شبکه اجتماعی برای شرکت های حقوقی مناسب نیست، دلیل نمی شود که برای شما هم مناسب نباشد. شما باید در شبکه هایی تمرکز کنید که می دانید مخاطبانتان از آن استفاده می کنند.»

۶٫ عملکرد و نتایجتان را بررسی کنید.

اریک ریتر، بنیانگذار و مدیرعامل دیجیتال نیبر: «اگر نتایج و عملکردتان را بررسی نکنید، بازاریابی رسانه ای موفقی نخواهیدداشت. بسیار مهم است که برای خودتان هدف گذاری کنید و ببینید تلاشتان نتیجه ای دارد یا خیر. با جمع آوری اطلاعات و بررسی آنها، شما می توانید در روش هایتان تغییر ایجاد کنید تا به نتیجه دلخواه برسید.»

اینکه بودجه روزانه شما برای بازاریابی رسانه ای، ده دلار است یا یک عدد شش رقمی، کاملا بی اهمیت است. هدف شما یکسان است. شما فقط باید پیامتان را به مخاطب های درست برسانید و آنها را به ارتباط با شما و کسب و کارتان تشویق کنید.

جاناتان لانگ
مترجم: غزاله رسول زاده


منبع: برترینها

موزه تلاقی ها؛ ابر کریستال یا دایناسور سایبورگ

فصلنامه همشهری معماری: معماری می تواند چون غولی آرام و سنگین باشد؛ به ویژه وقتی پای پروژه های فرهنگی پیچیده و بزرگ مقیاس در میان است. به کتابخانه بریتانیا بنگرید که چگونه دهه ها ساختش به طول انجامید و زمانی هم که تمام شد، یادمانی از دوره ای گذشته بود.

چهارده سالی که کار اجرای «موزه تلاقی ها» اثر دفتر «کپ هیملیلاو» در لیون۳ به طول انجامیده (ده سال عقب تر از برنامه و همچنان ناتمام در زمان افتتاحیه اش در دسامبر) کافی است تا این موزه را هم به اثری دوران گذشته تبدیل کند و چه دورانی! این بنا آخرین پروژه از پروژه های عظیم و فرعون وارِ «پیشا – بحران مالی» است که مستقیما از توفیق گوگنهایم بیلبائو الهام می گرفتند (دست کم در فرانسه).

سوسک، مارمولک، غول؛ ابر کریستالی یا دایناسور سایبورگ؟

اول بار در سال ۱۹۹۹، دو سال بعد از موفقیت پروژه بیلبائو، قرار بر این بود که «موزه تلاقی ها»، مانند الگویش، نقشی کلیدی را در باززنده سازی یک منطقه سابقا صنعتی ایفا کند. سایت موزه زمینی باریک است که از مرکز لیون به سمت جنوب امتداد می یابد و و حد انتهایی آن به تلاقی گاه رودخانه های سون۴ و رون۵ می رسد. در این مکانِ راهبردی، به بیان اولین مدیر پروژه، میشل کوت۶، قرار بود موزه ای که «شبیه هیچ موزه دیگری در دنیا نیست»، از زمین سر بر آورده علم، هنر، انسان شناسی و فناوری های نو را در تلاقی آزادانه در دسترس مردم قرار دهد.

با توجه به گونه گونی مجموعه های موزه، از آنجا که این موسسه نو قرار بود میزبان «همه چیز و هر چیز»۷ باشد (مجموعه های موزه تاریخ طبیعی لیون که پیشینه اش به «قفسه های غرائب۸» قرن هفدهمی می رسید؛ مایملک «موزه گیمه۹» لیون که کارخانه داری قرن نوزدهمی با جمع آوری طیف وسیعی از انواع اشیا و آثار هنری، خود موزه ای دینی تاسیس کرده بود؛ دارایی های موزه «استعمارِ لیون» و مجموعه های مردم شناسانه مسیونرهای کاتولیک «جامعه ترویج ایمان۱۰» که از ۱۸۲۲ شروع به جمع آوری این مجموعه کرده بودند)، این رویکرد عملا تنها رویکرد ممکن بود.

در مارس سال بعد اعلام شد چنین برنامه ریزی شده بود که موزه در سال ۲۰۰۵ افتتاح شود. از هفت شرکت کننده، از جمله استیون هول۱۱ و پیتر آیزنمن۱۲ که به وسیله برگزار کنندگان دست چین شده بودند، «منو ببین۱۳» ترین پروژه پیروز شد: «ابرِ کریستالی» کوپ هیمل باو۱۴، پروژه ای که به قول طراح کاریزماتیک اصلی اش، وولف پریکس۱۵، «مانع دسترسی به طبیعت نمی شود، بلکه راهی متشکل از عناصر مصنوع را رو به طبیعت می گشاید.» این انتخابی بحث برانگیز بود.

معماری «دیکانستراکتیویست» موزه (ببینید چقدر این اصطلاح قدیمی و از مُد افتاده به نظر می رسد)، برای بسیاری به وضوح به شکل بیلبائو جلوه می کرد. پس از آن، این مجادله، به دلیل دیرکرد «رسوایی برانگیزش» و هزینه های فزاینده اش، برای همیشه دامن گیر این پروژه ماند.

در سال ۲۰۰۰، ۶۱ میلیون یورو بودجه برای پروژه در نظر گرفته شده بود؛ اما از آن موقع هزینه پروژه دست کم چهار برابر شده است. میزان رسمی آن در حال حاضر ۲۵۵ میلیسون و چهارصد هزار یورو اعلام شده است. در توجیه این مسئله عذرهای زیادی آورده شده: تورم، افزایش قیمت مصالح، پیمانکار اولیه پروژه که از پس پروژه برنیامد (که باعث شد ساخت و ساز برای دو سال به منظور یافتن پیمانکار جدید تعطیل شود)، «کمبود توضیحات واضح» از سوی معمارها، که به قول شرکت سازنده اسکلت فلزی به معنای «انجام دادن دوباره همه محاسبات» بود، طبیعت بی ثبات سایت کنار رودخانه که تلاش برای تقویت آن تمام بودجه اولیه پروژه را در خود بلعید، و دیگر عذرها.

 سوسک، مارمولک، غول؛ ابر کریستالی یا دایناسور سایبورگ؟
اما باید گفته شود که این گونه دست کم گرفتن بودجه در فرانسه نامعمول نیست: مرکز ژرژ پمپیدو در متز۱۶ ۱٫۸ برابر برآورد اولیه اش خرج برداشت، لوور شهر لنز۱۷ ۱٫۷ برابر و MuCEM در مارسی۱۸ ۱٫۹ برابر؛ در حالی که انتظار می رود فیلامونی۱۹ تازه افتتاح شده ولی ناتمامِ ژان نوول۲۰، بیش از دو برابر محاسبات اولیه اش خرج بردارد.

آن چه درباره دو نمونه حادتر این تعدی ها، یعنی «موزه تلاقی ها» و «فیلارمونی»، واضح است، این است که هزینه های اجرای این پروژه ها به عمد کمتر از آن چیزی که بود برآورد شد تا این اطمینان حاصل شود که طرح ها در وزارت دارایی فرانسه مهر تایید می خورد. قاعدتا هر کسی در لیون باید می دانست که شن های سایتی که در تلاقی گاه دو رودخانه بزرگ واقع شده است، همواره دچار جابجایی هستند و ساخت پروژه پرجزییات پریکس حتی روی پی های مقاوم هم ساده یا ارزان نخواهد بود.

هنگامی که در مسابقه «فیلارمونی» زها حدید۲۱ حوصله بازی های شان را نداشت و هزینه [ساخت] پروژه اش را سیصد میلیون یورو ارزیابی کرد، به سادگی از بازی کنار گذاشته شد؛ اما نوول چنین وانمود کرد که پروژه اش می تواند با هزینه ۱۷۳ میلیون یورو ساخته شود و این چیزی بود که همه می خواستند بشنوند (هزینه نهایی اجرای طرح از ۳۸۱ میلیون یورو هم بیشتر خواهد شد).

اما هیچ چیزی زیر این آسمان کبود تازه نیست: در قرن نوزدهم، تکمیل اُپرای۲۲ شارل گارنیه۲۳ پانزده سال طول کشید و بنا به مشکلات پیش بینی نشده ای که ناشی از پی های مرطوب و نرم [سایت] بود، بسیار بیش از بودجه اولیه خرج برداشت. اما آنچه در آن زمان به طور مفتضحانه ای خانمان برانداز به نظر می رسید، اکنون به میراثی جواهرگون بر تاجِ پاریس تبدیل شده است.

علاوه بر این، آن گونه که مدیر کنونی موزه تلاقی ها، هلن لافونت کوتریه۲۴، اشاره می کند، هزینه نسبی است. به بیان او شما می توانید با همان قیمت تمام شده موزه، تنها ۴۰ کیلومتر بزرگراه بسازید. در همان حال، از نظر کوپ هیمل باو، این موزه «کم هزینه تر از یک هواپیمای جنگنده است که پس از پنج سال یا سقوط می کرد، یا هدف حمله قرار می گرفت یا روانه زباله دان می شد.»

سوسک، مارمولک، غول؛ ابر کریستالی یا دایناسور سایبورگ؟

بنابراین در واقع سوال ۲۵۵٫۴ میلیون یورویی ما این است: آیا لیون صاحب شاهکاری شده است که نسل های آینده گرامی بدارند؟ هنگامی که به سایت می رسید، اولین چیزی که چشمان شما را می گیرد، غول آسایی ساختمان است. لقب های زیادی هم نثارش کرده اند: سفینه فضایی، سوسک، مارمولک؛ اما اگر از پارک ده بیژ۲۵ به آن بنگرید، به هیچ چیز به اندازه یک دایناسور سایبورگ که در حال تلوتلو خوردن به سمت لبه رودخانه است شبیه نیست (این احتمالا بهترین استعاره برای یک موزه تاریخ طبیعی قرن بیست و یکمی است).

از نظر سازمان [فضایی]، موزه به سه بخش اصلی تقسیم می شود. اول، سکوی موقر و کاربردی بتنیِ موزه که در آن سالن چند منظوره، اتاق های کنفرانس، انبارها و دیگر فضاهای خدماتی جا داده شده اند. رو به لیون و در انتهای سکوی بتنی، «کریستال» قرار دارد؛ سرسرایی غول آسا از فلز و شیشه که ارتباطات عمومی، میزهای بلیط فروشی و فروشگاه موزه را در بر می گیرد.

در مجاورت «کریستال» و رو به تلاقی گاه، «ابر» کوری وجود دارد که با آلومینیوم محاط شده و بر فراز تکیه گاه های بی شکل قرار گرفته است. «ابر» در دو طبقه پایینی خود فضاهای راست گوشه جعبه های سیاه نمایشگاه۲۶ را جای داده است (در مجموع شامل نُه گالری است: پنج تا برای نمایشگاه های موقت و چهارتا برای نمایش دائمی)، و کافه تریا و مدیریت موزه در بالای این بخش از موزه قرار دارد. بنا به گفته پریکس، «کریستال از انگاره تلاطم نشئت گرفت. تلاش کردیم حسی از شناور بودن را در «ابر» پدید آوریم که با انقطاع های گرداب واری که با اهداف کاربردی گوناگون در احجام آن به وجود آمده، کامل می شود.»

میان «پایه» و «ابر»، فضایی بیرونی قرار دارد که حوض ها، فواره ها و براسِری۲۷ موزه را شامل می شود؛ فضایی که به روانی به پارک منظره پردازی شده ای می پیوندد که سر حد اسطوره ایِ سایت است: خودِ «تلاقی گاه».

یک رشته پله شما را به فضای غارگونه کریستال می سپارد؛ گویی ورودی در پشت دایناسور بحث ما تعبیه شده است. برای دسترسی به گالری ها می توانید راه مستقیم را از طریق بالابرهایی سرگیجه آور پی بگیرید یا از «مسیر تفرجی۲۸» موزه را – که مسیری پیاده و معلق است که همه طور تمهیدات محیرالعقول نمایشی در بالاترین حد ممکن در آن در نظر گرفته شده و، آن گونه که معماران می گویند، «فضایی ارتباط دهنده» است – برگزینید.

 سوسک، مارمولک، غول؛ ابر کریستالی یا دایناسور سایبورگ؟
هر کدام را که انتخاب کنید، «چاه گرانش۲۹» را خواهید دید؛ گردابی از فلز و شیشه که هم ستون است و هم سقف و هم، آن گونه که وب سایت کوپ هیمل به او می نویسد، «نمایانگر تلاش های سازه ایِ به کار گرفته شده و تندیس درخشنده بنا است».

به محض ورود به ابر، بازدیدکنندگان در هر دو سوی راهروهای بسیار پهنۀ گالری های جعبه مانند سیاهی را می بینند که صاف و ساده روی هم انباشته شده اند و در انتها با راه پله ای نیمه مات با هم در ارتباط اند. آن گونه که درخواهید یافت، این راه پله تنها جایی در داخل موزه است که «تلاقی گاه» دیده می شود، حسی شبیه به نقطه اوجی ناامیدکننده به طریق مشابه، کافه تریای روی سقف با دیدهای مسدود شده فراوانش، به طور چشم گیری غیر چشم گیر است.

تلقی بریکس از محیط سایت آن بود که فارغ از دو راه۸ آب اصلی، یک بزرگراه و یک خط راه آهن، سیاق قابل توجهی ندارد که بخواهد به آن واکنشی نشان دهد و بنابراین، خود باید آن سیاق را خلق کند. در نتیجه، همانگونه که می بینیم، این پروژه می تواند به منزله قطعه ای غول پیکر از یک منظره پردازی تندیس وار تفسیر شود که در این نقطه راهبردی، رویدادی معمارانه خلق می کند: توتمی در ورودی شهر برای مسافرانی که از جنوب به لیون می آیند اما آیا هیچ گاه شکاف میان نیت و اجرا بیش از شکافی که «کریستال – ابر» دارد، بوده است؟

در مصاحبه پریکس درباره موزه او با نقل قول از موبی دیک۳۰ چنین گفت: «کاشکی کاشکی این باد جسم می داشت.۳۱» من معماری را این گونه تصور می کنم. هیچ نیروی گرانش و، از همه مهم تر، هیچ ستونی نیست. مسئله [معماری] بیشتر مسئله ساختمان هایی است که به ابرها متصل اند…» ولی عجب که گرانش بر این توده فلزی، بتنی، شیشه ای و آلومینیومی سوار بر ستون کاملا چیره شده است.

اگر در تصاویر ارسال شده برای مسابقه، «کریستال» براق و شفاف به نظر می آید، در واقعیت همان قدر کریستالی است که یک آبکش نسبت به آنچه در رندرها می بینیم، ساختمان نیازمند اعضای سازه ای بسیار تنومندتری بوده است. احتمالا چاه گرانش قرار بوده نماد آن تصویر دهه شصتی گرداب وارِ وهم آور باشد۳۲، اما بعد از ساخت به طور مضحکی ایستا و سنگین است.

سوسک، مارمولک، غول؛ ابر کریستالی یا دایناسور سایبورگ؟

با این حال، از یک نظر، موزه به واژه های پریکس جامه عمل پوشانده: بادهای سردی که از دره رون با بیشترین سرعت از طریق «مسیر عناصر مصنوعِ گشوده به طبیعت» می گذرند. دو پروژه دیگر که اخیرا در فرانسه اجرا شده اند و از معماری به منزله منظره پردازی بهره برده اند، بنیاد لویی ویتونِ۳۳ فرنک گِری۳۴ و فیلارمونی نوول هستند. هر دوی آنها به اندازه «موزه تلاقی ها» غول آسایند و همان تمایل به کوه سان بودن را هم دارند؛ اما لااقل می توان از آنها بالا رفت و از منظره لذت برد.

اینجا قرار بوده شما از داخل «کریستال» شهر لیون را مشاهده کنید؛ اما سازه چنان سنگین است و حواس را پرت می کند که به زحمت متوجه بیرون می شوید. همچنین در حالی که فضای «مرتبط کننده» نمایش خود ارجاعِ خویش را عرضه می کند، از حیث رازآلودگی یأس آور است.

از آنجا که همه چیز بلافاصله پس از ورود به ساختمان عیان می شود، با گذر از مسیر تفرجی کریستال هیچ چیز تازه ای از فضا دستگیرتان نمی شود. همچنین به نظر می رسد جنبه های عملکردی به کلی در اولویت دوم بوده اند. پله های برقی بلافاصله بعد از فضای ورودی به بالا می روند؛ اما اولا باید تمام راه را برگردید تا بلیت بگیرید؛ در حالی که آسانسوری که به سکو می رسد و درست در کنار در جلویی قرار دارد، با توجه به مکعبِ بتنی زشتی که آن را احاطه کرده، به وضوح عنصری الحاقی و نو است.

آثار متعالی معماری در گذشته معمولا حاصل خلاقیت در محدوده قوانین بودند؛ اما اینجا، در نمودی دیررس از شمایل گرایی دهه ۱۹۶۰، همه قوانین به گردباد حواله شده اند. در حالی که تناسب و هندسه معماری گوتیک، معماری کلاسیک و معماری لوکوربوزیه را راهبری می کرد، بی توجهی عمدی پریکس به این دو – در همراهی با منابع ظاهرا بی پایان مالی و مکتب معماری که محدودیت های عملی را بی اهمیت می شمارد – تنها به بزم پوچی۳۵ منجر شده است.

خطای کار باید تا حدی در شرح پروژه نهفته باشد: آیا شش هزار متر مربع فضای گالری واقعا به هفده هزار متر مربع فضاهای کمکی شناور در لاشه عظیمی به مساحت چهل هزار متر مربع (که تنها بخش بسیار کوچکی از آن را انبارها تشکیل می دهند و تازه گنجینه در خارج سایت است) نیاز دارد؟

آنچه در این پروژه نظم و ترتیبی دارد، مدیون سازندگان و مهندسان است که قهرمانانه این توده بی شکل عمرانی را به پا کرده اند. هنگام ساخت اسکلت فلزیِ «ابر» مشکلی رخ نمود؛ اشکالی که ناشی از باد و تغییرات دمایی در بالای تکیه گاه های بتنی سازه بود. برای حل این مسئله، مفاصلی نئوپرنی۳۶ تعبیه شد که آنها را از اعمال فشار بر جرزهای قوسی مانند از [زیر خود] بازدارند.

سوسک، مارمولک، غول؛ ابر کریستالی یا دایناسور سایبورگ؟

در همین حال فردی بی نوا باید مسئول نظارت بر محاسبات بی پایانِ لازم برای کنار هم چیدن هفده هزار پانل آلومینیومی منحصر به فردِ «ابر» می شد. با این حال، به رغم تلاش مهندسان، هر چه بیشتر بکوشید نیروی گرانش و ماده را انکار کنید، آنها خود را بیشتر به رخ شما می کشند. در این ساختمان، جدایی مطلقی میان نیت و اثرگذاری وجود دارد. در حقیقت این جدایی در جای جای پروژه حکمفرماست.

میان معماران و مهندسان، میان ایده و اجرا، میان مصالح و احساسات و نیز میان ظرف و محتوا. بی شک فضاهای بسیار بزرگ و کاملا خود ارجاع «ابر»، می توانند هر چیزی را در بر گیرند. در نتیجه اگر هزینه های مدیریت موزه زیادی گران شود، تغییر آن به مرکزی فراغتی یا یک مرکز خرید نباید برای شهر چندان دشوار باشد؛ روندی که به نظر قطعا رخ خواهد داد زیرا تنها هزینه تمیز کردن «کریستال» سالی صد هزار یورو برآورد شده است.

پریکس، ملال زده، درباره موضوع بینال ۲۰۱۰ ونیز چنین گفته بود: «حقیقتا پوچ، پرزحمت، طاقت فرسا، غم انگیز و ملال آور است. دیگر خبری از بحث های زنده و نقد موضوعات مربوط به معماری معاصر نیست؛ بلکه جای آن را پوسته هایی تهی، محافظه کارانه و پوپولیستی گرفته که معنایی عاریتی بر آنها نشسته است.» در واقع، چنان که چارلز هالند۳۷، عضو گروه معماری FAT، در همان زمان [در واکنش به پریکس] توییت کرده بود، «وولف پریکس! به کتری سیاه سلام کن. کتری! به وولف پریکس، قوری معروف، بگو سلام.۳۸»

هر چه جسم پر جرم تر باشد، چاه گرانش آن عمیق تر و گسترده تر است. به نظر می رسد نویسنده متن، به طعنه، مفهومی علمی را به فراخور محتوای علمی – طبیعی موزه برای توصیف آن به کار می گیرد. م.

 سوسک، مارمولک، غول؛ ابر کریستالی یا دایناسور سایبورگ؟
  • اندرو آیرز۲
  • برگردان کامیار صلواتی 
پی نوشت:

۱٫ The Musee des Confluences
2. Andrew Ayers
3. Lyon
4. Saone
5.Rhone
6. Michel cote
7. tout et n’importe quoi
8. cabinet de curiosites
 

قفسه هایی شامل مجموعه ای دایره المعارف وار از اشیای گوناگون که در دوره رنسانس ایجاد می شدند و هنوز مرزبندی دقیقی برای دسته بندی اشیای آنها وجود نداشت. این قفسه ها نیاز موزه های امروزی هستند و اشیای تاریخ طبیعی، اشیای باستان شناسانه، اشیای هنری، اشیای انسان شناسانه و دیگر اشیا را در بر می گرفتند.

۹٫ Guimet
10. Ceuvre de la Propogation de la Foi
11. Steven Holl
12. Peter Eisenman
13. m’as-tu vu
14. Coop Himmelb(l)au
15. Wolf Prix
16. Centre Pompidou Metz
17. the Louvre Lens
18. MuCEM in Marseille
19. Philhamonie
20. Jean Nouvel
21. ZahaHadid
22. Opera
23. Charles Gamier
24. Helene Lafolnt-Couturier
25. Parc des Berges
26. Orthogonal Black-Box Exhibition Spaces
27. Brasserie:
نوعی خاص از رستوران های فرانسوی. م.
۲۸٫ promenadearchitecturale
29. Gravity Well:

چاه گرانشی یک مدل مفهومی از میدان گرانشی اطراف یک جسم است.

۳۰٫ Moby Dick

31. اصل جمله انگلیسی در موبی دیک چنین است: Would now the wind but had a body. در ترجمه این جمله از برگردان صالح حسینی از موبی دیک (نشر نیلوفر، ۱۳۹۵) استفاده شده است.

۳۲٫ این توصیف به نشانه ای تصویری و آشنا در خرده فرهنگ «سایکدلیک» در دهه شصت اشاره دارد. این خرده فرهنگ، که در متن تحولات فرهنگی دهه شصت میلادی بروز کرد، با عناصری چون مصرف داروهای روان گردان و خلق آثار موسیقایی و بصری تحت تاثیر این مواد شناخته شده است. م.

۳۳٫ Fondation Louis Vuitton
34. Frank Gehry
35. orgy of gratuitousness
36. Neoprene
خانواده ای از لاستیک های مصنوعی است. م.
۳۷٫ Charles Holland
38. ضرب المثل انگلیسی معادل «دیگ به دیگ میگه روت سیاه».


منبع: برترینها

بازگشت شش ملوان ایرانی به کشور

شش ملوان ایرانی که لنج ماهیگیریشان حدود سه ماه پیش در آبهای اقیانوس هند دچار حادثه شده بود به میهن بازگشتند.

به گزارش شبکه خبر، این ملوانان ساعتی پیش از طریق فرودگاه بین المللی امام خمینی به کشور وارد شدند. ملوانان با لنج ماهیگیری آسیب دیده دو ماه و ۲۵ روز بر روی آبهای اقیانوس هند سرگردان بودند که در نهایت پلیس دریایی کنیا آنها را نجات دادند. شش شش ملوان پس از طی مراحل قانونی و هماهنگی سفارت کشورمان در کنیا صبح امروز به میهن بازگشتند.

 


منبع: الف

متهم: تجاوزنکردم، به خواست خودش آمد

پنجم شهریور پارسال زن ۲۷ ساله‌ای به‌نام «رویا» به اداره آگاهی تهران رفت و از مردی به‌نام «حمید» – ۳۲ ساله – شکایت کرد.

به گزارش روزنامه ایران، او گفت: «مرد جوان من را به خلوتگاهش در شمال تهران کشانده و بعد هم نقشه شوم‌اش را اجرا کرد.»

پس از این شکایت، حمید با ردیابی‌های پلیسی در خانه‌اش دستگیر شد و با صدور قرار از طرف بازپرس به زندان افتاد تا اینکه دیروز در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی «بابایی» و با حضور «قاضی تولیت» – مستشار دادگاه – محاکمه شد.

در ابتدای جلسه دادگاه زن جوان در جایگاه ایستاد و در شرح واقعه گفت: «تقریباً سه ماه قبل از این ماجرای تلخ، حمید به عنوان بیمار به مطبی که منشی‌اش بودم مراجعه کرد و پس از چند جلسه دیدار به من اظهار علاقه کرد و خواستار ازدواج با من شد تا اینکه یک روز از من خواست برای آشنایی با خانواده‌اش به دیدن آنها بروم. اما او به این بهانه مرا به آپارتمانش کشاند و ضمن آزار و اذیت، به من تعرض کرد.»

سپس «حمید» در دفاع از خود گفت: «قبول دارم که در این مدت با رویا دوست بودم و حتی با او رابطه داشتم اما این رابطه به خواسته خودش بوده و ادعای تعرض به او را قبول ندارم. من فریبش نداده‌ام بلکه او با پای خودش به آپارتمانم آمده بود.»

قضات پس از شنیدن اظهارات متهم با توجه به اسناد پزشکی قانونی او را به خاطر رابطه نامشروع به ۹۹ ضربه شلاق و یک سال تبعید به یکی از شهرهای دورافتاده محکوم کردند.


منبع: الف

دومین حکم اعدام یک جنایتکار

تبهکار سابقه‌دار که برای پرداخت دیه قربانی قتل، به اتفاق همدستانش به یک طلافروشی دستبرد مسلحانه زده بودند، پس از نقض حکم اعدام در دیوانعالی کشور، صبح دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران محاکمه و برای دومین بار به قصاص محکوم شد.

به گزارش «ایران»، مرد ۳۸ ساله، شامگاه ۲۹ تیر سال ۹۴ در جریان درگیری خونین، پسر جوانی را با ضربه چاقو به قتل رسانده بود.در ادامه تحقیقات پلیسی، عامل جنایت شناسایی شد اما هیچ‌کس از مخفیگاهش اطلاعی نداشت. تا اینکه در جریان دستگیری عاملان سرقت مسلحانه از یک طلافروشی در محله خانی‌آباد تهران معلوم شد سرکرده باند سرقت، قاتل فراری است. او پس از بازجویی در اعترافاتش گفت: چون ۲۰ روز قبل از سرقت از طلافروشی مرتکب قتل شده بودم برای پرداخت دیه به فکر پول بودم به همین خاطر نقشه سرقت از طلافروشی را اجرا کردیم.صبح دیروز متهم بار دیگر به دادگاه منتقل شد و این بار به اتهام قتل عمد در برابر قضات شعبه چهارم دادگاه کیفری ایستاد. در این جلسه که به ریاست قاضی اصغر عبداللهی و با حضور قاضی کیخواه برگزار شد، پدر مقتول خواستار قصاص قاتل پسرش شد.

سپس متهم در دفاع از خود گفت: روز حادثه مقتول و دوستش بی‌جهت با من درگیر شدند. آنها چند مرتبه با من درگیر شده بودند اما هر بار من کوتاه آمدم و حتی مقتول را بوسیدم اما او باز هم به این وضعیت ادامه داد. تا اینکه روز حادثه عصبانی شدم و چاقوی یک هندوانه‌فروش دوره گرد را برداشتم و برای دفاع از خودم ضربه‌ای به او زدم که متأسفانه جان سپرد. حدود ۲۰ روز بعد از این حادثه نیز با دوستانم به طلافروشی خانی‌آباد دستبرد زدیم تا مقداری پول برای پرداخت دیه داشته باشم.

وی ادامه داد: چند نفر صحنه درگیری را دیده‌اند و می‌توانند شهادت دهند. این درحالی بود که دو شاهد حاضر شده در دادگاه نتوانستند موضوع دفاع مشروع متهم را ثابت کنند و به دادگاه این اطمینان را بدهند که ضارب برای دفاع از خود چاقو کشیده است. همچنین قضات با بررسی بیشتر اسناد پزشکی قانونی دریافتند که نوع ضربه قاتل کشنده بوده بنابراین پس از اعلام ختم جلسه و مشورت با یکدیگر بار دیگر متهم را به اتهام قتل عمد به قصاص محکوم کردند.


منبع: الف

متهم به قتل: مقتول هم‌سن پسرم بود از خودم دفاع کردم

مردی که متهم است در یک درگیری جوانی را به قتل رسانده و مدعی ‌است از خودش دفاع کرده‌ است، یک ‌بار دیگر پای میز محاکمه رفت تا دلایل خود را برای دفاع مشروع بگوید.

به گزارش شرق، ٢٩ تیرماه سال ٩۴، مرگ پسری ٢۴ساله به نام فرهاد به دلیل اصابت چاقو به پلیس اطلاع داده شد. تحقیقات نشان داد قاتل مجرم سابقه‌داری به نام بهزاد است که ٢٠ روز بعد از قتل نیز با همدستی سه نفر دیگر به شکل مسلحانه به یکی از طلافروشی‌های خانی‌آباد دستبرد زده و اکنون در یکی از شهرهای شمالی کشور مخفی شده است. با کسب این سرنخ، متهم دستگیر شد و در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و گفت: آن شب در کوچه بودم که مقتول و یکی از دوستانش، جلویم پیچیدند و با من درگیر شدند. صورتشان را بوسیدم تا مانع دعوا شوم اما فایده نداشت.

ناگهان فرهاد و مردی که همراهش بود، به طرف من حمله کردند و من با صندلی آنها را زدم اما وقتی با چاقو به سمتم حمله‌ور شدند، چاقوی یکی از میوه‌فروش‌های محله را گرفتم و با آن به مقتول ضربه زدم. من از خودم دفاع کردم و قصد کشتن فرهاد را نداشتم.  به‌این‌ترتیب پرونده برای رسیدگی در اختیار شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی قرار گرفت و متهم به قصاص محکوم شد اما دیوان عالی کشور رأی را نقض کرد و پرونده برای رسیدگی مجدد درباره ادعای دفاع مشروع که از سوی متهم مطرح شده‌ بود، به دادگاه بازگردانده شد. متهم صبح دیروز پای میز محاکمه رفت و در جلسه دادگاه گفت: من انگیزه‌ای برای کشتن فرهاد نداشتم؛ فرهاد هم‌سن پسر من بود؛ خودش و خانواده‌اش را می‌شناختم؛ نمی‌دانم چرا سعی داشت با من دعوا کند. من فقط می‌خواستم از خودم دفاع کنم.

سپس یکی از شاهدان در جایگاه قرار گرفت و گفت: روز حادثه فرهاد چهار بار به محله ما آمد و عربده‌کشی کرد تا اینکه دفعه آخر با بهزاد درگیر و با چاقو کشته شد. هر دفعه که فرهاد به محل آمد، بهزاد سعی در آرام‌کردن او داشت اما نمی‌دانم فرهاد چه مشکلی داشت که باز هم به آنجا می‌آمد و قصد دعوا داشت. من دیدم که فرهاد و دوستش با چاقو به طرف بهزاد حمله کردند؛ او نیز چاقوی وانت میوه‌فروشی را برداشت و یک ضربه به فرهاد زد و او روی زمین افتاد و جان خود را از دست داد.

با پایان گفته‌های متهم و اولیای‌دم، وکیل متهم در جایگاه حاضر شد؛ او دفاعیات خود را از متهم انجام داد و سپس ختم جلسه از سوی رئیس دادگاه اعلام شد. با پایان جلسه رسیدگی قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.


منبع: الف