واکنش‌هایی که مردم در شبکه‌های اجتماعی از انتخابات داشتند/ چرا این‌همه جمعیت در حسینیه ارشاد رای دادند؟

روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت: حضور مردم پای صندوق‌های رأی از عکس‌های انتخاباتی در نیوزیلند شروع شد؛ دانشجویانی که کیلومترها رانندگی کرده بودند تا به محل‌های مشخص‌شده برای رأی‌دادن برسند. شهروندانی که در داخل و خارج از کشور با گذاشتن عکس برگه‌های رأی خود در فضاهای مجازی، دیگران را به رأی‌دادن تشویق می‌کردند.

ساعات اولیه رأی‌گیری، بیشترین استقبال در کشورهای دیگری همچون اتریش، ایتالیا، استرالیا، سنگاپور، چین، ژاپن، ترکیه و… بود که صف‌های طولانی از اول صبح، نشان از مشارکتی بی‌سابقه در سال‌های اخیر داشت. در ایران نیز تصاویری که از شهرستان‌ها و مراکز مهم اخذ رأی در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شد، نشان می‌داد شور انتخابات، محدود به پایتخت نمی‌شود و سایر شهرها نیز سهم زیادی در این مشارکت داشتند.

صف‌های طولانی و فرایند کند رأی‌گیری

حوزه‌های شلوغ رأی‌گیری در تهران هم واکنش‌های زیادی در فضای مجازی داشت. کاربرانی که نوشته بودند فرایند رأی‌گیری به‌شدت کند بود و حداقل باید دو ساعت منتظر می‌ماندیم؛ تا جایی که یکی از کاربران نوشته بود: «من ساعت ۷:۳۰ در مدرسه بشرا واقع در شهرک آتی‌ساز داخل صف ایستادم که حدودا ۵٠ نفر هم جلوتر از من منتظر بازشدن حوزه اخذ رأی بودند. رأس ٨ شروع به کار کردند اما تا ساعت ۸:۴۵ فقط ١٠ نفر داخل شده بودند و بسیار کند بود. 

من ساعت ۹:۵۰ بالاخره رأیم را داخل صندوق انداختم اما بابت کد نامزد دچار شک شدم و آنجا از هر مسئولی که سؤال کردم بابت اینکه کجا اسامی و کدها را نصب کردید که من هم استفاده کنم همه اصرار داشتند که به‌دلیل اینکه تشابه اسمی ندارند کد را ننویسید و احتیاجی نیست؛ تا اینکه بالاخره از اینترنت پیدا کردم اما اکثر مردم می‌پذیرفتند که بدون نوشتن کد رأی دهند.» در مقابل یکی از ناظران حاضر در حوزه‌ها نوشته بود: «روند کند احراز هویت و اخذ رأی واقعا تقصیر ما نیست. 

بدون توقف کار می‌کنیم ولی چون کد ملی‌ها و تاریخ تولدها باید در سیستم وارد شود و هر شعبه فقط یک دستگاه برای این کار دارد و همچنین به این دلیل که اجازه نمی‌دن کدهارو دستی وارد کنیم، روند کار کند شده.» تذکر کاربران در فضای مجازی فقط محدود به نوشتن کد اسامی نامزدها نبود. بسیاری تذکر داده بودند که مردم دقت کنند تعرفه رأیشان حتما مهر داشته باشد؛ در غیر‌این‌صورت رأی باطله حساب می‌شود. 

بعد از عکس‌های بسیار زیاد کاربران از برگه‌های رأیشان در فضای مجازی، برخی دیگر واکنش نشان داده بودند که عکس‌گرفتن از خود برگ رأی هم اشکال قانونی دارد و حتی ممکن است منجر به ابطال کل حوزه و کل انتخابات ریاست‌جمهوری شود. تذکرهایی از این دست در فضاهای مجازی نشان از حساسیت و نگرانی مردم و شهروندان بر مشارکت حداکثری در انتخابات داشت؛ فضایی که شاید بتوان نام بی‌سابقه بر آن گذاشت و به نوعی حماسه‌ای اردیبهشتی تعبیرش کرد.

عادت قدیمی رأی‌دادن در حوزه‌های نشان‌دار! 

علاوه‌بر حساسیت کاربران در آگاه‌سازی شهروندان برای جلوگیری از اتفاقات احتمالی و باطل‌شدن رأی‌هایشان، چالش حوزه‌های رأی‌گیری بود. چند روز پیش از انتخابات، رباتی تلگرامی ساخته شده بود که کاربران می‌توانستند ساعت و حوزه رأی‌گیری‌شان را مشخص کنند و به اشتراک بگذارند.

 نکته قابل‌توجه، حوزه‌های تاریخی و قدیمی رأی‌گیری مانند حسینیه ارشاد بود که بسیاری از مردم این حوزه را انتخاب کرده بودند و طبق یک عادت قدیمی، رأی‌دادن در آنجا را به نوعی فعالیت سیاسی قلمداد می‌کردند؛ درحالی‌که به نظر می‌رسد شاید کجا‌ رأی‌دادن اهمیتی نداشته باشد و چه‌بسا در حوزه‌های دیگر رأی‌گیری، وقت کمتری هم از مردم گرفته می‌شود. حوزه‌های دیگری همچون حسینیه جماران، مسجد ارگ و تعدادی از دانشگاه‌ها هم همین وضعیت را داشتند. یکی دیگر از حوزه‌های رأی‌گیری که واکنش‌های بسیار زیادی به‌همراه داشت، بیمارستان‌ها بود. 

پیش‌ازاین نیز وزیر بهداشت درباره حضور صندوق‌های سیار در بیمارستان‌ها گفته بود که از شورای نگهبان، فرمانداری‌ها، استانداری‌ها، هیأت نظارت بر انتخابات، صداوسیما، نیروی انتظامی و همه کسانی که امکان رأی‌گیری در بیمارستان‌ها را فراهم می‌کنند، تشکر و قدردانی می‌کنم. بسیاری از شهروندان که در بیمارستان‌ها بستری بودند هم ‌رأی دادند: «پدرم با اینکه مشکل ریه داره و وضعیت خوبی نداره ولی تو بیمارستان با کمک پرستارها رأی داد اما صف حتی در بیمارستان هم صف خیلی طولانی‌ای بود.» درحالی‌که زمان رأی‌گیری در بسیاری از کشورها تمام شده و نتیجه شمارش آرا به پایان رسیده است، در ۶ شهر استرالیا به ‌دلیل استقبال مردم چند ساعت دیگر تمدید شد.


منبع: عصرایران

ترسناک ترین ترن های هوایی دنیا‎ (+عکس)

در این گزارش نگاهی داریم به پرهیجان ترین ترن های هوایی دنیا که در شهرهای بازی کشورهای مختلف به ویژه کشورهای غربی، نفس را در سینه علاقمندان به این وسایل بازی حبس می کند.

به گزارش مشرق، تصاویری از ترسناک ترین ترن های هوایی دنیا را در زیر مشاهده کنید.

 


منبع: عصرایران

رباتی که یک دستی هواپیما را فرود آورد (+عکس)

این سامانه می‌تواند کارهای معمول را به دست بگیرد و تصمیمات مهم‌تر را برای خلبان باقی بگذارد تا تمرکز وی افزایش یابد.

یک ربات متعلق به سازمان تحقیقات پیشرفته ارتش آمریکا(دارپا) موفق شد با استفاده از یک دست عملیات فرود هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ را در شبیه‌ساز پرواز با موفقیت انجام دهد.

 به گزارش ایسنا و به نقل از نیواطلس، “آرورا”(Aurora) بخش تحقیقات پروازی سازمان دارپا موفق شد با استفاده از ربات عملیات فرود هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ را در شبیه‌ساز با موفقیت انجام دهد. این ربات می‌تواند در هواپیماهای فعلی نیز به راحتی نصب شده و مورد استفاده قرار بگیرد.

این سامانه که “آلیاس” (ALIAS) نام دارد می‌تواند بسیار کارآمد و موثر باشد. با پیشرفته‌تر شدن صنایع هوایی و فناوری‌های مورد استفاده در آن کار برای خلبانان بیشتر از گذشته سخت می‌شود و انجام تمرین فراوان از ملزومات کار در این حرفه خواهد بود.

این سیستم‌ها می‌توانند به عنوان کمک خلبان در کنار خلبان اصلی قرار بگیرند تا از پیچیدگی‌ها بکاهند و کار را ساده‌تر کنند.

سامانه آلیاس یک رابط کاربری نصب ضده بر روی تبلت دارد که با استفاده از پردازش گفتار و یادگیری ماشین می‌تواند با کاربر ارتباط داشته باشد. همچنین امکان غیرفعال کردن آن بوسیله خلبان در شرایط خاص وجود دارد.

این سامانه می‌تواند کارهای معمول را به دست بگیرد و تصمیمات مهم‌تر را برای خلبان باقی بگذارد تا تمرکز وی افزایش یابد.

تست این سامانه در شبیه‌ساز هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ در ماساچوست آمریکا انجام شده است. در این شبیه‌سازی هدایت هواپیما از ارتفاع سه هزار پایی تا زمان فرود در اختیار ربات آلیاس بوده است.

جان ویسلر معاون اول سازمان آرورا گفت: سامانه آلیاس توانسته قابلیت‌های خود را در این تست اثبات کند.

وی افزود: این سامانه می‌تواند حجم کار خلبانان را تا حد زیادی کاهش دهد و گامی به سوی خودکار کردن بسیاری از وظایف خلبانان باشد.


منبع: عصرایران

ظاهر مطمئن را از سیاستمداران یاد بگیرید

ماهنامه آینده روشن – آی ان سی – اَوری بلنگ: طی سال های فعالیت به عنوان وکیل و استراتژیست به افراد و سازمان های بسیاری در پیشبرد اهداف و الویت های شان یاری رسانده ام. من به افراد زیادی از سراسر جهان، همچون تجار و مدیران و صاحبان کسب و کارهای جدید، در زمینه مسائلی همچون استراتژی های شغلی و رهبری فکری و استراتژی های سازمانی راهنمایی و مشاوره ارائه می دهم.

من در هر دو بخش دولتی و خصوصی فعالیت کرده و اخیرا نیز در دانشگاه مریلند در حوزه مدیریت بحران مشغول به کار بوده ام. انجمن ملی وکلای زن، برای فعالیت در زمینه سیاست و پیشرفت زنان از من تقدیر و قدردانی کرده است. نوشته ها و مقالات من در روزنامه ها و نشریاتی چون «واشنگتن پست»، «تایم»، «فورچون»، «فست کامپنی»، «لِوو لیگ» و سایت «لین – این» منتشر شده است.

ظاهر مطمئن را از سیاستمداران یاد بگیرید

در سازمان ها و نهادهایی چون وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا، انجمن حقوق آمریکا (اِی بی اِی) و دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد سخنرانی کرده ام و یکی از اعضای «بنیاد نوآوری تریبکا» نیز هستم. در زمان هایی که مشغول نوشتن یا سخنرانی نیستم، به دیگر نقاط جهان سفر می کنم. من فارغ التحصیل دانشکده حقوق دانشگاه مریلند و همچنین دانشگاه کولگیت هستم. اعتماد به نفس کلید موفقیت شغلی شماست. تحقیقات و مطالعات نشان می دهند دیگران کسانی را که بیش از توانمندی و قابلیت های موجودشان، از خود اعتماد به نفس نشان می دهند، بیشتر تحسین و ستایش می کنند؛ آنان به شأن و جایگاه اجتماعی بالاتری دست می یابند و نفوذ بیشتری بر دیگران دارند.

گاهی نیز ممکن است احساس کنید اعتماد به نفس بالایی ندارید؛ برای مثال، زمانی که روی سِن برای گروهی از مخاطبان سخنرانی می کنید، با فردی جدید یا یک همکار بد اخلاق گفتگو می کنید یا در یک جلسه شرکت کرده اید؛ اما حتی زمانی که احساس می کنید اعتماد به نفس چندان زیادی ندارید می توانید با استفاده از برخی ترفندها در چنین موقعیت هایی از خود اعتماد به نفس بیشتری نشان دهید.

روی حضور فیزیکی خود تمرکز کنید. شما می توانید پیش از گفتن هر حرفی، تنها با استفاده از بدن تان، اعتماد به نفس بیشتری از خود نشان دهید. این کار شما را در نظر دیگران، رهبر و فردی قدرتمند نشان می دهد. در ادامه مطلب ما هشت ترفند را به شما معرفی خواهیم کرد. با به کار بستن آنها دیگران شما را فردی مطمئن و با اعتماد به نفس بالا بدانند.

با طرف مقابل تان ارتباط چشمی برقرار کنید

وقتی با دیگران صحبت می کنید سعی کنید با آنها ارتباط چشمی برقرار کنید. به محیط و وسایل اطراف مثل گوشی موبایل تان نگاه نکنید. اگر تمامی توجه و حواس خود را روی طرف مقابل تان معطوف کنید شخصی که در مقابل شما قرار دارد احساس اهمیت خواهد کرد و اگر این حس را در مخاطب خود ایجاد کنید، بدون شک او به شما احترام خواهد گذاشت.

همیشه برای دست دادن پیشقدم شوید

در ملاقات با دیگران همیشه بردی دست دادن پیشقدم شوید. حال فرقی نمی کند این شخص را برای بار اول ملاقات می کنید یا این که یک دوست قدیمی است. همواره با قدرت با دیگران دست بدهید؛ زیرا این کار شما به نوعی نشان می دهد شما به گرمی از طرف مقابل استقبال و تمامی حواس و تمرکز خود را روی او معطوف کرده اید.

ظاهر مطمئن را از سیاستمداران یاد بگیرید

بر شانه طرف مقابل خود دستی کوتاه بکشید

همزمان که در حال دست دادن با طرف مقابل خود هستید دست خود را به آرامی و البته خیلی مختصر روی شانه طرف مقابل خود قرار دهید. این کار به شما کمک می کند اعتماد به نفس و صمیمیت خود را به فرد مقابل تان نشان دهید. تماس شانه تاثیر بسیار عمیقی دارد و اگر به درستی انجام شود، طرف مقابل متوجه می شود شما اعتماد به نفس بالایی دارید و او نیز در حین گفتگو با شما احساس آسودگی و راحتی بیشتری خواهد کرد.

باراک اوباما، رییس جمهور ایالات متحده آمریکا نیز اغلب اوقات از این ترفند استفاده می کند و از این طریق شأن و جایگاه خود را به طرف مقابل یادآور می شود. اگر شما از نظر سنی از طرف مقابل تان کوچک تر باشید یا در موقعیت و جایگاه پایین تری به او قرار داشته باشید، چنین حرکتی ممکن است کمی گستاخانه به نظر آید اما به یاد داشته باشید اگر می خواهید در شغل خود پیشرفت کنید باید شبیه یک مدیر و رهبر رفتار کنید. لمس شانه طرف مقابل به شیوه ای ملایم و آرام، میزان اعتماد به نفس و توانمندی شما در امر رهبری را به طرف مقابل نشان می دهد.

در مقابل مخاطب خود همیشه مقتدرانه بایستید

چه در مقابل یک جمع سخنرانی کنید و چه در مقابل یک نفر ایستاده باشید، همواره تلاش کنید مقتدرانه و صاف بایستید و از تکیه دادن به اشیا یا وسایل اطراف تان خودداری کنید. اگر در مقابل جمعی سخنرانی می کنید، هیچ گاه به تریبون یا جایگاهی که در آن سخنرانی می کنید تکیه ندهید. صاف بایستید؛ زیرا شما می خواهید به مخاطب یا مخاطبان خود نشان دهید در این گفتگو یا سخنرانی نقش فعالانه ای دارید و شنونده ای معمولی و صرف نیستید.

همواره پاهای خود را روی زمین قرار دهید

زمانی که با شخصی صحبت می کنید یا در مقابل جمعی سخنرانی می کنید حواس تان باشد پاهای خود را به صورت محکم و پایدار روی زمین قرار دهید. قرار دادن یک پا در مقابل پای دیگر، انداختن وزن بدن خود روی یک پا یا تغییر مُدام آن از پایی به پای دیگر تنها شما را بیقرار و عصبی نشان خواهد داد.

هنگام صحبت دست ها و شانه های تان را کمی از هم باز نگه دارید

هر قدر دست ها و شانه های شما فاصله بیشتری داشته باشد، به همان اندازه میزان اعتماد به نفس شما در نظر و دید دیگران افزایش می یابد. از باز کردن دستان و شانه های خود نهراسید و شانه های خود را به همان گونه ای باز کنید که هیلاری کلینتون در سخنرانی هایش این کار را می کند. می توانید از این ترفند در جلسات کاری خود نیز بهره گیرید و از این راه خود را بزرگ تر و با اعتماد به نفس تر از حد معمول نشان دهید؛ اما حواس تان باشد در این کار افراط نکنید، چون می تواند شما را آشفته و بی نظم نشان دهد.

ظاهر مطمئن را از سیاستمداران یاد بگیرید

از شانه های خود به عنوان سپر استفاده نکنید

بسیاری از مردم بی آن که خود متوجه باشند هنگام صحبت با دیگران شانه های شان را به داخل خم می کنند و کف یکی از دستان شان را روی دیگری قرار می دهند. هیچ گاه این گونه نایستید زیرا درست شبیه افرادی خواهید شد که در یک مجلس ترحیم شرکت کرده اند. خم کردن شانه ها به داخل و پوشاندن بخشی از بدن با دست های تان می تواند نشانه ای از عصبانیت یا نگرانی باشد؛ همچنین این نحوه ایستادن می تواند شما را فردی سرد و منزوی نشان دهد و کاری می کند که دیگران در مقابل شما احساس ناراحتی کنند.

در جلسات و میهمانی ها کنار میز اصلی بنشینید

در جلسات یا میهمانی ها همیشه در کنار میز اصلی بنشینید. بسیاری از زنان در جلسات و میهمانی ها روی صندلی های چیده شده در کنار دیوارها یا ردیف های انتهایی سالن می نشینند؛ بنابراین اگر شما به جلسه ای دعوت شدید در کنار میز اصلی بنشینید. این فرصتی برای شماست که دیده شوید و بتوانید در بحث ها و گفتگوها شرکت کنید.

شرلی چیسهولم، نخستین زن سیاهپوست آمریکایی راه یافته به کنگره آمریکا، در این باره می گوید: «حتی اگر دیدید در کنار میز اصلی صندلی خالی برای شما وجود ندارد، با خود صندلی تاشو به جلسه بیاورید.»

بیاید با خود کمی روراست باشیم. قرار نیست ما همیشه و در تمامی شرایط احساس اعتماد به نفس داشته باشیم. رهبران بزرگ به خوبی می دانند حتی اگر اعتماد به نفس هم نداشته باشند باید طوری رفتار کنند که در مقابل دیگران، فردی مطمئن و با اعتماد به نفس بالا به نظر برسند. این ترفندهای ساده به شما کمک خواهند کرد در مقابل دیگران با اعتماد به نفس ظاهر شوید و حتی اعتماد به نفس واقعی پیدا کنید.


منبع: برترینها

حقایق ناگواری که نسل جدید جویای کار باید بدانند!

شاید فقط به دنبال شغل نیستید، بلکه به دنبال یک شغل خاص می‌گردید. شغلی که رضایت شما را جلب کند. شغلی که خوشحالتان کند، شغلی که زندگی شما را تامین کند و از همه مهمتر شغلی که مسیر روشنی به سمت آینده‌ای امیدوار کننده داشته باشد. نمی‌خواهیم حامل خبرهای بد برای شما باشیم، اما …

9 حقیقت ناگواری که نسل جدید جویای کار باید آن‌ها را بشوند! 
اما اکثر اوقات همه این‌ها بستگی به رفتارهایی دارد که شما انتخاب می‌کنید، نه آنچه که کارفرمای شما قول می‌دهد. البته این بدان معنی نیست که هدف‌ها دستیافتنی نیستند.

به‌هرحال، برای ساختن زندگی که خاص خودتان باشد، باید از همان ابتدا بفهمید که به چه چیزهایی نیاز دارید.

۱- شما بابت جایگاهی که در آن قرار گرفته‌اید، پول دریافت می‌کنید

بسیاری از نسل جدیدی‌ها از دستمزدهای ناکافی خود شاکی هستند در حالی که یکی از این دو کار را انجام می‌دهند: آن‌ها به دنبال افزایش دستمزد نیستند، یا این که وقت نمی‌گذارند بفهمند چه کارهایی این افزایش حقوق را تضمین می‌کنند.

حقیقت این است که کارفرمایان در ازای کمترین دستمزد ممکن، بهترین کار را از کارمندان می‌خواهند. پس اگر فکر می‌کنید که به خاطر حضور به موقع‌تان سر کار، آن‌ها تصمیم می‌گیرند حقوقی بیشتر از آنچه که خودتان پذیرفته‌اید به شما بدهند، باید بگوییم در اشتباه هستید. اگر حقوق بیشتری می‌خواهید، باید به دنبال آن باشید، یا آنقدر از خودتان قابلیت نشان دهید که آن‌ها  گزینه‌ای جز افزایش حقوق شما نداشته باشند.

9 حقیقت ناگواری که نسل جدید جویای کار باید آن‌ها را بشوند! 
۲- وقتی درخواست کار می‌کنید، رزومه شما معنای چندانی ندارد

آیا می‌خواهید بدانید اکثر زومه‌ها از کجا سر در می‌آورند؟ در اکانت ایمیلی که هیچکس آن‌ها را نگاه نمی‌کند. اکثر شغل‌ها توسط دوستان، ارتباط‌های شبکه‌ای و توصیه‌های شخصی پر می‌شوند. زندگی همین است. آدم‌ها ترجیح می‌دهد با کسانی کار کنند که آن‌ها را می‌شناسند، چه موکلی که تصمیم می‌گیرد کدام شرکت اجازه بازاریابی او را برعهده داشته باشد و چه کارفرمایی که تصمیم می‌گیرد چه کسی را برای خرده کاری‌‌هایش انتخاب کند.

اگر یک شغل فوق‌العاده می‌خواهید، روزمه خود را آماده کنید، اما کمی صبر کنید تا به شبکه ارتباطی خود دسترسی پیدا کنید و ببینید چه کسانی را می‌شناسید. به دنبال معارفه‌ و آشنا شدن با یکدیگر باشید. با آن‌هایی که می‌خواهید کار کنید قرار ملاقات بگذارید تا کمی آن‌ها را بشناسید. در غیر این صورت، کسی به شما توجه نمی‌کند.

9 حقیقت ناگواری که نسل جدید جویای کار باید آن‌ها را بشوند! 
۳- حضور آنلاین شما مهمتر از آن چیزی است که فکر می‌کنید

معلوم نیست چقدر طول بکشد که اکثر مردم متوجه این حقیقت بشوند. وقتی برای شغل مصاحبه می‌کنید، بهتر است باور کنید که هر کسی که به دنبال رزومه شما است، اسمتان را در گوگل سرچ می‌کند. و حدس بزنید چه می‌شود؟ اگر اثری از شما در گوگل و شبکه‌های اجتماعی نباشد یا LinkedIn شما خالی باشد، باید بگوییم بازنده هستید.

برعکس، اگر کسی اسم شما را در گوگل سرچ کند و شخصیت آنلاین و قابل توجه شما را ببیند، ارزش شما چندین برابر خواهد شد. مثلا وقتی می‌بیند که شما ۲۰ هزار دنبال‌کننده در اینستاگرام دارید. هر چند دوست داریم فکر کنیم که این‌ها چیزهای مهمی نیستند، اما اینطور نیست. اساس تصمیم‌گیری آدم‌ها به نحوه حضور شما در اینترنت برمی‌گردد. ساختن برند شخصی شما بسیار ارزشمند است. آن هم یک ارزش ویژه. لازم به ذکر است که  شبکه اجتماعی یک گیم است. ضمن این که مهم است یاد بگیرید که چگونه خوب این گیم را خوب بازی کنید، ولی نباید منبع ارزشمندی شما باشد.

۴- اگر می‌خواهید آموزش ببینید، باید آغوشتان را برای یادگیری باز کنید

نسل جدید به بی‌تحمل بودن، محق بودن و باقی چیزها معروفند. اما حقیقت این است که این خلق و خوها اغلب نتیجه عوامل محیطی هستند که از ضعف مدیریت و رهبری نشأت می‌گیرند. شما نسل هزاره‌ای‌ها اگر می‌خواهید آموزش ببینید، باید قابل آموزش باشید. اگر می‌خواهید یاد بگیرید باید به این کار تمایل داشته باشید. اگر می‌خواهید از تجربیات خود نهایت بهره را ببرید، باید بتوانید خوب ببینید. این یک رابطه یک سویه نیست.

 9 حقیقت ناگواری که نسل جدید جویای کار باید آن‌ها را بشوند!
۵- هر محیط کاری موافقین و مخالفین خود را دارد. مهم این است که شما از آن‌ها چه می‌سازید

هیچ محیط کاری “کامل” و بی‌عیب و نقص نیست. حتی بهترین آن‌ها یعنی محیط‌های کاری نسل هزاره‌پسند نیز چالش‌های خودش را دارد. ارزش واقعی که شما از محیط کار استخراج می‌کنید، بستگی به چیزهای مفیدی دارد که ارائه می‌دهید. ممکن است بدترین کارفرمای دنیا را داشته باشید، ممکن است بیشتر از آنچه که دوست دارید، کار انجام می‌دهید؛ اما در نهایت درس‌هایی که می‌آموزید نتیجه خط فکری خود شما هستند. می‌توانید به آن‌ها‌ به چشم عقوبت نگاه کنید یا به چشم فرصت. سعی کنید از دیگران درس بگیرید، مهم نیست چقدر کوچک باشد.

۶- موفقیت درازمدت یعنی دانستن چیزهایی که شما نمی‌دانید

بسیاری از جوانان سعی دارند با یک پرش خود را به بالای نردبان برسانند. ۹ ماه در جایی کار می‌کنند و بعد آن جا را ترک کرده به سراغ جای دیگری می‌روند. اغلب در مورد مهارت‌هایشان اغراق می‌کنند به امید این که حقوق بالاتری نصیبشان شود. اما این به معنی موفقیت نیست. اگر واقعاً می‌خواهید در کاری که انجام می‌دهید، موفق باشید؛ باید به دنبال فرصت‌های شغلی باشید و همچنین راه‌هایی برای آموختن چیزهایی که هنوز نمی‌دانید. کسی که شکست را تجربه می‌کند، از دانسته‌ها و ندانسته‌های خود هیچ شناختی ندارد. دانستن چیزهایی که نمی‌دانید، طول عمر شما را زیاد می‌کند و موجب می‌شود تا بتوانید با چالش‌های پیش رو مواجه شوید و بر آن‌ها فائق بیایید و مهارت‌های خود را افزایش دهید.

 9 حقیقت ناگواری که نسل جدید جویای کار باید آن‌ها را بشوند!
۷- حقوق ماهیانه شما از آسمان نازل نمی‌شود

یکی از متواضع‌ترین چیزهای این جهان، کار کردن برای یک کسب و کار کوچک است ( که کمتر از ۱۰ کارمند دارد)، این گونه می‌توانید تاثیر کارتان را در آن شرکت ببینید.

اکثر کسانی که وارد نیروی کار می‌شوند به فکر حقوق، روزهای تعطیل و چیزهایی از این قبیل هستند. آن‌ها فکر می‌کنند تحصیلات دانشگاهی یعنی آن‌ها شایسته این امکانات هستند، بدون آن که سوالی از آن‌ها پرسیده شود. وقتی برای یک کسب و کار کوچک کار می‌کنید، متوجه می‌شوید که شغلی که دارید نتیجه سخت کوشی و تلاش عده‌ای است که نان سر سفره شما می‌آورند. آن‌ها هر روز جاده را صاف می‌کنند تا زندگی را برای خود بسازند، شرکت را سرپا نگه دارند و مهمتر از همه مطمئن شوند که شما حقوق ماهیانه خود را دریافت می‌کنید. اما این که فکر کنید که می‌توانید بدون کار کردن یا بدون اهمیت قائل شدن برای کارتان، فقط چک‌های حقوقتان را جمع کنید؛ دیدگاه اشتباهی است. چیزی که باید بدانید این است شغل شما حق مسلم شما نیست. پولی که می‌گیرید از جیب دیگران است و از آسمان نازل نمی‌شود.

۸- هیچ کس بدهکار شما نیست

می‌خواهید رویاهایتان را به واقعیت تبدیل کنید؟ می‌خواهید کار خودتان را داشته باشید و برای خودتان کار کنید، دور دنیا بگردید و آنگونه می‌خواهید زندگی کنید؟ شاید اکثر آدم‌ها شرایط رسیدن به رویاهایشان را نداشته باشند. اما هر کسی مطمئناً حرف زدن در مورد آن‌ها را دوست دارد. در زندگی، هیچ کس کار به شما بدهکار نیست. هیچ‌کس  مشتری به شما بدهکار نیست. هیچ‌کس حقوق ماهیانه به شما بدهکار نیست. همه این‌ها را باید خودتان بدست بیاورید. پس به جای صحبت کردن در مورد این که می‌خواهید شغل‌تان چگونه باشد، خودتان در جهت یافتن چنین شغلی گام بردارید.

۹- شغلی را پیدا کنید که تلاش جانبی شما را کامل می‌کند

 در صورت امکان شغل روزانه‌ای را پیدا کنید که شغل جانبی شما را کامل می‌کند، با این کار احتمال موفقیت شما چند برابر می‌شود. مثلاً اگر قرار است شغل نویسندگی را دنبال کنید، در طول روز به کارهایی همچون بازاریابی دیجیتالی مشغول شوید و شب‌ها به نویسندگی بپردازید. با گذشت زمان تلاش‌های جانبی شما به شغل اصلیتان تبدیل می‌شود.


منبع: برترینها

مبلمان منزل قدیمی، در دکوراسیون خانه جدید

از اسباب و وسایل زندگی قدیمی و موردعلاقه‌تان ناامید نشوید. جابه‌جا شدن به یک خانه جدید با وسایل قدیمی‌ تان مانند این به نظر می رسد که لباس‌های ۱۰ سال پیش خود را بپوشید. شاید هنوز آن وسایل را دوست داشته باشید، اما ممکن است تمام آنها مانند قبل کاملاً اندازه و مناسب نباشند.

خوشبختانه، روشهای زیادی وجود دارد تا وسایل موردعلاقه قدیمی‌تان را درست کنید تا برای موقعیت جدید شما مناسب شوند. اگر می‌خواهید کمی خلاقیت کسب کنید، برخی از این پیشنهادات را امتحان کنید تا به وسایل و مبلمان منزل قدیمی خود کارایی جدیدی در زندگی ببخشید.

مبلمان منزل قدیمی در دکوراسیون خانه جدید، 12 ایده نو! 
چیدمان فضا و طراحی دکوراسیون را دگرگون کنید

وقتی بعضی از اتاق‌ها را در ذهنمان تصور می‌کنیم، تمایل داریم وسایل و مبلمان خاصی را در آن در نظر بگیریم که البته این اتفاق در مورد اتاق نشیمن بیشتر صدق می‌کند. ممکن است فضای جدیدتان را اینگونه تجسم کنید که یک مبل کلاسیک، یک نیمکت و دو صندلی دارد، اما این تنها طرح کارآمد نیست، پس در اولین تصورتان گیج نشوید.

هر فضا و هر اسباب و اثاثیه محدودیت و امکانات خودش را دارد. سعی کنید وسایلتان را به نحو دیگری در زندگی واقعی و یا بر روی کاغذ چیدمان کنید تا ببینیم چه چیزی به کار می‌آید و چه چیزی به کار نمی‌آید. فضایی که وسایلتان بهتر جا می‌شود و گزینه مناسب‌تری به‌حساب می‌آید را پیدا کنید و بعد به دنبال ایده‌ای برای وسایلی باشید که باید به این فضا اضافه، جابه‌جا و یا حذف شوند تا فضای هماهنگ‌تری بسازید.

مبلمان منزل قدیمی در دکوراسیون خانه جدید، 12 ایده نو!

دکوراسیون جدید با مبلمان قدیمی

آیا مبلمان راحتی شما برای فضای جدیدتان کمی کوچک به نظر میرسد؟ به جای اینکه آن را تعویض کنید، یک مبل زیر پایی اضافه کنید تا یک بخش جدیدتری ایجاد شود. داشتن یک مبل زیرپایی سفارشی که با مبلمان موجود شما هماهنگ و متناسب است، به‌طور قابل‌توجهی ارزان‌تر از خریدن یک مبلمان جدید خواهد بود. شما حتی می‌توانید هم‌زمان مبلمان خود را سفارشی کنید تا به آن ظاهر جدیدی بخشیده و تناسبی عالی از لحاظ پارچه و یا سایه‌های رنگی که ترجیح می‌دهید به دست آورید.

مبلمان منزل قدیمی در دکوراسیون خانه جدید، 12 ایده نو!

اضافه کردن یا استفاده جدید از صندلی غذاخوری

ممکن است فضای خانه بزرگ‌تر اتاق غذاخوری بزرگ‌تری نیز داشته باشد، اما حالا با ست صندلی دونفره خود چه می‌کنید؟ و اگر در حال صرفه‌جویی کردن هستید و نمی‌خواهید هزینه زیادی صرف کنید چه برنامه‌ای در ذهنتان دارید؟

ممکن است هنوز قادر به تهیه دو صندلی همانند صندلی خودتان نباشید، اما می‌توانید با استفاده از صندلی‌های نو برای دو سر میز غذاخوری، صندلی‌های نامتناسب را به یک مغایرت و تضادی دل‌چسب تبدیل کنید. سبکی را انتخاب کنید که کمی بزرگ‌تر و با جزییات بیشتری (شامل دسته صندلی) است تا تضاد، احساس شده و بیشتر به چشم بیاید.

مبلمان منزل قدیمی در دکوراسیون خانه جدید، 12 ایده نو!

اضافه کردن صندلی‌های متضاد به میز غذاخوری توجه زیادی را به خود جلب خواهد کرد که بعدها هم می‌تواند به‌عنوان صندلی کناری در اتاق دیگری دوباره استفاده شوند. به‌عبارت‌دیگر، اگر از اتاق نشیمن قبلی، صندلی‌های کناری اضافی دارید، آنها را برای استفاده صندلی غذاخوری راحت برای میز غذاخوری بیاورید.

در کل، هماهنگ کردن صندلی‌ها در دکوراسیون داخلی خانه، کاری هوشمندانه است چون به‌راحتی می‌توانند در آینده بین اتاق‌ها جابجا شوند. رسیدگی و توجهی که اکنون صرف خانه خود می کنید، در نهایت گزینه‌های ترکیبی زیادی به شما می دهد که در حین جابجایی خانه یا تنها برای یک مهمانی بزرگ به کار می آید.

 مبلمان منزل قدیمی در دکوراسیون خانه جدید، 12 ایده نو!
تشک قدیمی را به تخت خواب تبدیل کنید

آیا تخت خواب بزرگ‌تری می‌خواهید؟ تشک‌های قدیمی لیاقتی بیشتر از دور انداخته شدن دارند! آنها می‌توانند دوباره به‌عنوان تخت خوابی استفاده شوند که برای اتاق کار و یا خلوتگاه عالی است.

یک چارچوب ساده برای تخت خواب تهیه کنید و یا از همان تخت خوابی که داشته اید دوباره استفاده کنید. آن را به یک دیوار تکیه داده و یا قابی دارای دسته انتخاب کنید. تعدادی بالشت روی آن قرار دهید تا مبلمانی راحت برای لم دادن و یا تخت خواب یدک و اضافی برای مهمانان داشته باشید.

مبلمان منزل قدیمی در دکوراسیون خانه جدید، 12 ایده نو!

پایه‌ میز را تغییر دهید

اغلب آنچه که در آینده کارایی یک میز را تعیین می‌کند، پایه‌های آن است، درحالی‌که قسمت بالایی میز ارزش واقعی را دارد. این اتفاق اکثرا زمانی دیده می شود که میز با قطعه سنگ و یا چوب با کیفیت ساخته‌شده باشد.

اگر میز و یا کنسولی مناسبی دارید اما در خانه جدید جایی برای استفاده از آن نیست، به تعویض، اضافه و کوتاه کردن و یا گسترش دادن پایه‌های آن فکر کنید تا آن را به ارتفاع جدیدی برسانید. این کار می‌تواند یک میز غذاخوری کوچک را به یک میز جلوی مبل، یک صندوق را به یک میز تلویزیون یا حتی یک میز دم‌دستی و بوفه را به یک میز توالت تبدیل کند.

 مبلمان منزل قدیمی در دکوراسیون خانه جدید، 12 ایده نو!
نکته: پایه‌های باریک و مانند سنجاق مویی که در تصویر بالا نشان داده‌شده در اندازه‌های گوناگون موجودند و هم‌زمان ظاهری شیک و زیبا به وسایل می‌دهد. شما حتی می‌توانید برای بلند و کوتاه کردن مبلمان و یا تنها برای مدرن کردن ظاهر وسایل نیز از این ترفند استفاده کنید.

مبلمان منزل قدیمی در دکوراسیون خانه جدید، 12 ایده نو!

به‌ جای خرید و فروش، وسایل را مبادله‌ کنید

قطعاً امروزه مکان‌هایی برای فروش مبلمان منزل وسایل استفاده‌شده به‌صورت آنلاین وجود دارد. گرچه قیمت‌گذاری مناسب برای وسیله می‌تواند کار سختی باشد، چراکه مردم اغلب کمتر از نصف قیمت اصلی و گاهی اوقات بسیار کمتر پرداخت می‌کنند.

به‌جای آن که بخواهید مبلمان و لوازم خود را بفروشید، به مبادله آن با یک دوست و یا راه‌های دیگر فکر کنید. نگران این نباشید که چه کسی چیز بیشتری در مبادله به دست می‌آورد، فقط مطمئن شوید با وسیله‌ای که بهترین تناسب را با خانه شما دارد از این مرحله عبور خواهید کرد. این را نیز بدانید که نمی‌توانید فروشی به‌اندازه معامله با فروشگاه دست‌دوم داشته باشید.

مبلمان منزل قدیمی در دکوراسیون خانه جدید، 12 ایده نو!

از میز غذاخوری قدیمی به‌عنوان میزتحریر استفاده کنید

یکی از بزرگ‌ترین مزایای اتاق کار این است که لازم نیست مانند یک اتاق اداری به نظر برسد. اگر یک میز غذاخوری خیلی عالی دارید که اکنون کمی کوچک است، به تغییر کارآیی آن به یک میزتحریر جادار فکر کنید. از داشتن اتاق اضافی برای پخش کردن وسایل لذت خواهید برد و فضای شخصی‌تری را احساس خواهید کرد.

مبلمان منزل قدیمی در دکوراسیون خانه جدید، 12 ایده نو!

نوار را به پرده اضافه کنید

اگر فضای داخلی خانه جدید شما سقف مرتفع‌تر، پنجره بلندتر و یا پنجره‌ای با مدل متفاوت دارد، ممکن است به نظر برسد که نیاز به پرده جدید دارید.  به‌راحتی می‌توانید قواره پرده را با نوارهایی با مواد و الیاف متفاوت که در بالا، پایین یا کناره‌های آن اضافه‌ شده‌اند، گسترش دهید تا به طول و عرض درست برای پنجره برسید و یک اثر رنگی خوش‌آیند را خلق کنید.

متناوباً می‌توانید قواره‌های چند پنجره را با هم ادغام کنید تا بجای آن یک پنجره را بپوشانید؛ بنابراین تمام پارچه‌ها یکسان و باهم هماهنگ‌تر خواهند شد. شما می‌توانید از پرده اتاق نشیمن قبلی نیز استفاده کنید تا پنجره بزرگ‌تر را در اتاق غذاخوری جدید بپوشانید.

 مبلمان منزل قدیمی در دکوراسیون خانه جدید، 12 ایده نو!
مبل ال را در دکوراسیون خانه تفکیک کنید

زمانی که مبل ال به شکلی خریداری‌ شده که در کنار هم بوده، همیشه به این معنی نیست که قطعاً باید به همان حالت بماند و هیچ تغییری نیز در آن صورت نگیرد. اغلب قطعات می‌توانند به شکل دیگری نیز قرار یگیرند تا برای فضای جدید متناسب‌تر باشند.

سعی کنید یک میز جلو مبلی زیر پایی را با ارتفاع صندلی (بستگی به مبلمان، با حدود ۵۰ سانتی متر ارتفاع) ترکیب کنید تا درجایی که قبلاً کنجی وجود نداشته، کنجی جدید ایجاد کنید. مبل ال را تغییر مکان دهید تا قسمت قابل‌ استفاده برای نشستن را گسترش دهید.

مبلمان منزل قدیمی در دکوراسیون خانه جدید، 12 ایده نو!

میز و صندلی دوکاره

طراحان اغلب میزهای عسلی را به‌عنوان ابر قهرمان‌های طراحی چند منظوره تحسین می‌کنند، اما واقعاً قطعات و تکه‌های بسیار زیادی می‌توانند دو وظیفه هم زمان به‌عنوان میز و صندلی را انجام دهند.

در نظر بگیرید چگونه قطعاتی مانند صندوق، صندلی(خصوصاً صندلی‌های بادوام داخلی و خارجی)، صندوق ظروف و همانند آنها می‌توانند مانند میزهای کوچک در سرویس بهداشتی، پایین تخت، پاسیو و … عمل کنند. آنچه از استفاده آنها حاصل می شود، معمولاً به زیبایی منحصربه‌ فرد هستند.

 مبلمان منزل قدیمی در دکوراسیون خانه جدید، 12 ایده نو!
از میزتحریر به‌ عنوان میز پاتختی استفاده کنید

چون از میزهای خلاقانه صحبت کردیم، یک میزتحریر قدیمی‌تر یا کنسول‌هایی با اندازه مشابه یا کابینت نیز می‌توانند میز پاتختی بسیار باشکوهی ایجاد کنند. نگران داشتن یک جفت میز هماهنگ نباشید، شما می‌توانید از موارد کاملاً متضاد در سمت دیگر تخت خواب استفاده کنید و از عدم تقارن آنها هیجان‌زده شده و آن را تحسین کنید. این طرح در کنار تخت خواب محکم خواهد شد، پس بازهم صرف‌نظر از میزهای متفاوت، متعادل و محوری به نظر خواهد رسید.

دیوارها را در ذهنتان خراب کنید

هنگامی‌که با وسیله‌ای در اتاق خاصی برای سالها و سالها زندگی کنید، ممکن است این تفکر در ذهن شما شکل بگیرد که این موضوع و جایگاه همیشگی و ثابت خواهد بود. اگرچه اغلب بهترین مکان برای یک وسیله مورد علاقه قدیمی در خانه جدید، در اتاقی کاملاً متفاوت قرار دارد. این دیوارهای فکری را خراب کنید و هر تکه‌ای را در فضای جدید تصور کنید.

وسایل را در اتاق‌های گوناگون جابه‌جا کنید و قبل از اینکه آنها را در جایی که می خواهید قرار دهید، نور جدید فضا را نیز ببینید. یک صندلی تک می‌تواند برای یک اتاق کار مناسب باشد. یک کمد کشودار نیز می‌تواند از دکوراسیون اتاق‌خواب به اتاق غذاخوری جابجا شود؛ بنابراین زمانی که تصمیم میگیرید دکوراسیون و کارهای متفاوت را تجربه کنید، گزینه های ممکن زیادی پیش روی شما قرار می گیرد.


منبع: برترینها

تبلیغات چهره های معروف در اینستاگرام!

روزنامه تماشاگران امروز: تبلیغات این روزها بخش عمده ای از درآمد سلبریتی ها در همه جای دنیا را تشکیل می دهد. تبلیغاتی که از تیزرهای تلویزیونی تا بیلبوردهای بزرگراه ها و حتی صفحات اینستاگرام هنرمندها را در بر می گیرد و آنها از هر فرصتی برای تبلیغ برندی که با آن قرارداد دارند، استفاده می کنند.این مسئله مدتی است در میان هنرمندان ایرانی هم بیشتر از قبل دیده می شود.

رواج شبکه های اجتماعی مجازی و فعالیت سلبریتی ها در این شبکه ها، و درآمدن انحصار تبلیغات از دست رسانه ملی، تمایل برندهای مختلف تجاری را برای همکاری با هنرمندان بیشتر از قبل کرده و حالا هنرمندان ایرانی هم پا به پای هم صنفان خود در تمام دنیا، با استفاده از محبوبیت خود در جامعه، یک همکاری برد- برد با شرکت های تجاری دارند و سعی می کنند به برند مورد نظرشان رونق بدهند و آن را بیش از پیش به جامعه معرفی کنند و در این میان، از این راه خودشان هم به درآمدی تقریبا چشمگیر برسند. حضور برخی از هنرمندان در این حوزه پررنگ تر و بیشتر است و حضور برخی هم کمتر و کم رنگ تر و نکته این است که یکی دو تا هم نیستند. این روزها همه در اینستاگرام دارند تبلیغ می کنند. از بهنوش بختیاری گرفته تا نیوشا ضیغمی و سیروان خسروی و…

بهرام رادان

 تبلیغات چهره های معروف در اینستاگرام!
تصویر رادان را هم این روزها بیشتر از پرده سینما، بر روی بیلبوردهای سطح شهر و در تبلیغ یک برند چرم می بینیم. بهرام رادان که یکی از غایبان جشنواره سی و پنجم بود، از صفحه اینستاگرامش حسابی برای تبلیغ این برند چرم استفاده می کند و هر از چند گاهی با انتشار ویدئویی از پشت صحنه تصویربرداری تبلیغات این برند، آن را به هوادارانش معرفی می کند.

رضا یزدانی

 تبلیغات چهره های معروف در اینستاگرام!
خواننده همیشه چرم پوش کشورمان سال هاست یک برند چرم را در همه کنسرت هایش می پوشد و به نوعی برای آن تبلیغ می کند. او البته در آخرین کنسرت اش از چرم پوشیدن دست برداشت و لباسی پوشید که طراحی و دوخت آن متعلق به شرکتی بود که چند ماه پیش و چند روز مانده به المپیک با طراحی لباس ورزشکاران در کم ترین زمان ممکن، به داد کمیته ملی المپیک رسید. یزدانی با آوردن نام طراح لباس اش در صفحه شخصی اینستاگرامش برای این برند تبلیغ کرد.

بهاره رهنما

 تبلیغات چهره های معروف در اینستاگرام!
بازیگران زن برای شرکت در پروژه های تبلیغاتی در کشور ما با محدودیت های بیشتری مواجه هستند، اما این باعث نمی شود تا آنها از این فرصت کسب درآمد استفاده نکنند. بهاره رهنما یکی از کسانی است که در صفحه اینستاگرامش از عطر و ادکلن گرفته تا مزون لباس و حتی میک آپ آرتیست اش را تبلیغ می کند. این بازیگر پست های زیادی برای این منظور می گذارد و به تازگی برای کاهش وزن تصمیم گرفته و تبلیغات برای موسسه لاغری و پزشکی که تحت نظر آنها قرار دارد، یکی از روتین ترین پست های صفحه اینستاگرام و کانال تلگرامی اش را تشکیل می دهد.

مهراب قاسم خانی

نویسنده طنزهای محبوب تلویزیونی، این روزها بخش زیادی از محبوبیت اش را به خاطر واکنش به مسائل مختلف اجتماعی در صفحه اینستاگرامش به دست آورده است. مهراب قاسم خانی در این بین اما گاهی به عرصه تبلیغات هم گذری می زند و برای برخی برندها تبلیغ می کند. او که سال گذشته با حضور در افتتاحیه یکی از شعب یک برند پوشاک ورزشی حسابی برای این برند تبلیغ کرده بود، همین هفته پیش به شیوه جدید برای یک برند فروش اینترنتی کالاهای دیجیتال تبلیغات انجام داد.

او زیر پستی که در واکنش به اعتراض راننده های آژانس به اپلیکیشن های تپسی و اسنپ گذاشته بود، خیلی نامحسوس برای این برند تبلیغ کرد واین طور نوشت: «عکس ربطی به اسنپ ندارد و مربوط به شرکت بنده در جشن ده سالگی دیجی کالا می باشد که آن هم مشکوک می زند زیرا بیخودی کارها را آسان کرده و ۲ هزار کارمند آن بی دلیل خوشحال هستند و به خود افتخار می کنند.»

قاسم خانی پیش از این در یک پست برای تبلیغ کافه ای که برادر همسرش افتتاح کرده بود نوشت: «من هم به عنوان یک داماد خودشیرین برایش تبلیغ می کنم که پیش خانواده عزیز بشم!»

فریبا نادری

تبلیغات چهره های معروف در اینستاگرام! 

تصویری از فریبا نادری با پوششی از چادر رنگی این روزها در فضای مجازی حسابی بازنشر شده است. این بانوی هنرمند چهار پست آخر صفحه اینستاگرامش را به تبلیغ برای مزونی اختصاص داده است که ارائه کننده چادرهای مشکی و رنگی مجلسی و روسری و مانتوهای مجلسی است و حسابی برای آنها تبلیغات کرده. عکسی که از فریبا نادری با چادر رنگی دست به دست می شود، مربوط به تبلیغات برای همین مزون است و به نظر می رسد رابطه این بازیگر با این مزون چیزی بیشتر از مدل تبلیغاتی باشد، چون خیلی بیشتر از یک مدل برای این برند انرژی و شاید هم اعتبار گذاشته و تبلیغ کرده است.


منبع: برترینها

گفتگو با بابک جهانبخش، از موسیقی تا دنیای پدرانه‌اش

ماهنامه دیده بان: بعضی از صداها شبیه تم باران اند. می آیند، می بارند و ردشان روی تن احساس جا می ماند. می گویند آنهایی که آوازشان را با قلب شان گره زده اند و در ترانه های شان راوی زندگی شخصی شان هستند و لهجه باران را جایی میان صدای شان پنهان کرده اند، می توانند نبض مخاطب را به دست بگیرند. نمونه این افراد بابک جهانبخش است که سخت صادق و عاشق است.

بهانه این گفتگو روایت زندگی دو نفره بابک و آرتا بود، زندگی که قاعده پدری و پسری را خط زده و مرز عشق را هم درنوردیده است. یک جاهایی آرتا برای بابک پدر می شود و او را زیر رگبار سختی های زندگی در آغوش می کشد و با دست های کوچک مهربانش، زخم های او را نوازش می کند و جای دیگر پدر می شود. همه پناه پسر. این روزها آنها جهان یکدیگرند و از دریچه هم به تماشای زندگی نشسته اند. با بابک و آرتا این پدر و پسر دوست داشتنی در یک بعدازظهر دل انگیز اردیبهشتی در حوالی خیابان الوند قراتر گذاشتیم. گفتگوی ما با جهانبخش از موسیقی شروع شد و به دنیای پدرانه اش گره خورد. با ما همراه باشید.

گفتگو با بابک جهانبخش، زندگی در یک حباب لوکس

در ابتدای راه رد پایی از من نبود

از آخرین گفتگویی که با یکدیگر داشتیم حدود ۱۰ سال گذشته است و نکته جالب اینجاست که در طول این ۱۰ سال با وجود تغییراتی که در زندگی شخصی و حرفه ای تان رخ داد اما شما کمترین تغییر را داشتید. چقدر این موضوع دغدغه شما بود؟

– خوشحالم که شما چنین تصوری را در مورد من دارید. همان طور که خودتان هم در صحبت های تان به این موضوع اشاره کردید شرایط من نسبت به آن دوران حداقل در بخش موسیقی تغییرات زیادی کرده است. در آن مقطع فعالیتم را به تازگی در بازار موسیقی شروع کرده بودم، به همین دلیل جهان بینی ام در عرصه موسیقی نسبت به آن دوران تغییرات زیادی کرده است اما جالب اینجاست که به لحاظ خصوصیان اخلاقی ام، به گواه دوستان و آشنایان تغییر چندانی نکردم و همچنان همان بابک جهانبخش هستم.

شما جزو آن دسته از خوانندگانی به شمار می روید که مسیر موفقیت در بازار موسیقی را یک شبه طی نکردید و سال ها طول کشید تا نبض مخاطب را به دست بگیرید و به جایگاه کنونی تان دست پیدا کنید.

– همین طور است. هر چند در ابتدای راه و با انتشار اولین آلبوم موسیقی و قطعه «چی شده» توانستم خودم را به مخاطبان معرفی کنم و آن ترک به یک اثر هیت تبدیل شد اما اگر بخواهم صادقانه پیرامون آن آلبوم حرف بزنم، باید بگویم آن آلبوم، به جز قطعه «چی شده» حرفی برای گفتن نداشت چرا که در آن مقطع من کم تجربه بودم و با کمترین هزینه سعی کرده بودم یک آلبوم روانه بازار کنم. یادم هست برای «چی شده» یک موزیک ویدئو با مختصات آن دوران ساختم که به شدت مورد توجه مخاطبان قرار گرفت اما وقتی این روزها به آن ویدئو نگاه می کنم نمی توانم رد پایی از بابک جهانبخش را در آن پیدا کنم.

چرا؟

– حس می کنم حرکاتی که در آن ویدئو انجام می دادم و نوع اکت هایم خط دهی شده بود و دقیقا چیزهایی بود که از من خواسته بودند و این حرکات شباهتی به بابک جهانبخش نداشت.

حس می کنم این بی شباهتی تا سال ها رد پایش در کارهای شما وجود داشت.

– دقیقا. بعدها حتی وقتی آهنگ «تازگی ها» را منتشر کرم و این قطعه هم مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و به نوعی من را یک قدم بیشتر به سمت موفقیت و دیده شدن سوق داد اما باز هم آن حس رضایتی که باید در من ایجاد نشده بود. حس می کردم همچنان با خودم فاصله دارم.

گفتگو با بابک جهانبخش، زندگی در یک حباب لوکس

من و بارون با نگاه حرفه ای تر

از چه زمانی فاصله ات را با خودت کم کردی؟

– از قطعه «تو رو دوست دارم». من صدای نازک و چپ کوکی را دارم و نکته اینجاست که در ایران تصور بر این است که صدای خواننده مرد صرفا باید کلفت و حجیم باشد. به همین خاطر صداهایی از جنس من را در زمره صداهای زنانه می دانند (با خنده) اما من در طول فعالیت حرفه ای م سعی کردم از این موضوع به عنوان یک امتیاز برای وجه تمایز صدایم استفاده کنم.

البته این ویژگی صدای تان هم باعث شده بود که جایگاه خودتان را در میان مخاطبان به دست آورید، چون جای خالی یک صدای لطیف در مارکت موسیقی داخلی ایران حس می شد.

– – شاید. به هر حال این موضوع در شنیده شدن صدای من در میان مخاطبان بی تاثیر نبود اما در آن مقطع اشکال حرفه ای که در کارم وجود داشت این بود که در بخش ترانه صرفا از ترانه سرایان خانم شعر می گرفتم و نوع شعرهایی که انتخاب می کردم هم بیش از اندازه لطیف بود. ترکیب این لطافت با صدای من باعث می شد نتوانم آن طور که باید در جایگاه درستی قرار بگیرم اما بعد از آشنایی با حسین شیرالی که از ترانه سرایان خوب کشورمان به شمار می رود،

مسیر فعالیت حرفه ای من دستخوش تغییرات زیادی شد و در من معجزه ای رخ داد و باعث شد بتوانم ترانه بگویم. استارت موفقیت های جدید من هم با اولین ترانه ای که سرودم یعنی تو رو دوست دارم زده شد. بعد از آن هم از حسین ترانه هایی را گرفتم که با روحیه من سازگارتر بود.

اگر اشتباه نکنم ماحصل همکاری شما آلبوم «زندگی من» بود؟

– بله. آن آلبوم در میان مخاطبان با اقبال مواجه شد و قطعاتی نظیر «دوست دارم»، «افسانه» و … توانستند در کنار مخاطبان عام با مخاطبان خاص هم ارتباط برقرار کنند و از آن پس فصل جدیدی از بابک جهانبخش که شباهت بیشتری هم با خود واقعی من داشت رقم خورد.

اما گل اصلی را شما با آلبوم «من و بارون» زدید.

– بله (با خنده). در آن آلبوم هم نگاه من به موسیقی حرفه ای تر شد و هم این که با افراد تاثیرگذارتری در زندگی حرفه ای ام آشنا شدم. در گام نخست در بخش تنظیم با افرادی نظیر کوشان حداد کار کردم که از بینش خوبی برخوردار بود و نوع موزیکی که ارائه می داد هم می توانست نبض بازار را به دست بگیرد و هم مورد توجه منتقدان قرار بگیرد. در ادامه هم با شرکت اکسیر نوین آشنا شدم. محمدرضا خانزاده مدیرعامل این شرکت از انگیزه زیادی برای کار برخوردار بود و کنار هم قرار گرفتن باعث شد در مسیر موفقیت قرار بگیرم و هر دو به آن چیزی که در ذهن پیرامون موسیقی داریم، نزدیک شویم.

گفتگو با بابک جهانبخش، زندگی در یک حباب لوکس

حال خوب «اکسیژن»

مردم ما با گذشت سال ها، همچنان تصورشان بر این است که خواننده ها ترانه هایی را که می خوانند برگرفته از زندگی شخصی شان است و به نوعی روایتگر حال خودشان به شمار می رود. این موضوع در مورد خواننده هایی نظیر شما که غلظت احساس در کارهای شان بیشتر است به نوعی پررنگ تر به نظر می رسد. شما چقدر شبیه ترانه های تان زندگی می کنید؟

– خیلی زیاد. شاید این موضوع چندان حرفه ای نباشد اما من معمولا ترانه هایی را انتخاب می کنم که به نوعی برگرفته از زندگی شخصی ام باشد و حال درونی من را منعکس کند. به همین خاطر می توانم رد پای احساس ام را در اکثر ترانه هایم پیدا کنم. در واقع هر مقطعی از فعالیت کاری من، روایتگر بخشی از زندگی ام بوده است. مثلا در برهه ای که ترانه «تا حالا شده دلت برای خودت تنگ بشه» را اجرا کردم، عمیقا نسبت به خودم دلتنگ بودم و این موضوع در مورد ترانه های دیگر من هم وجود داشت.

به نظر می رسد هر ترانه ای که حال روحی شما را شخم می زد و حس تان را زیر و رو می کرد، به دل مخاطبان تان هم می نشست و آنها هم باورش می کردند.

– همین طور است. من هر وقت حالم با ترانه ای بد یا خوب می شد و به قول شما حس ام با آن زیر و رو می شد حتما این ترانه به دل مخاطبم هم می نشست چون پشت آن عشق همراه با صداقتی وجود داشت و این حال خوب از طریق موزیک من به قلب آنها راه پیدا می کرد.

بعد از آلبوم «من و بارون» شما به سراغ «اکسیژن» رفتید؟

– بله، و آن آلبوم هم توانست در میان مخاطبان به اقبال دست پیدا کند. حال من در آن مقطع همچنان از انتشار «من و بارون» خوب بود و باعث شد این حال خوب به «اکسیژن» هم منتقل شود.

گفتگو با بابک جهانبخش، زندگی در یک حباب لوکس

منتقد آگاه و بی رحم

اما این روند خوب در «مدار بی قراری» به لحاظ مارکت ادامه پیدا نکرد؟

– درست است، در «مدار بی قراری» من تصمیم گرفته بودم که بازاری کار نکنم و صرفا روایتگر احساس خودم باشم. البته این موضوع باعث شد فضای آلبوم من تا حدی تلخ شود. آن کار در قیاس با آلبوم های قبلی من از ادبیات سخت تری برخوردار بود و باعث شده بود که همه نتوانند با آن اثر ارتباط برقرار کنند.

به همین خاطر تصمیم گرفتم در آلبوم بعدی ام به نوعی جبران مافات کنم و صرفا سلیقه بازار را در نظر بگیرم و خودم را به نوعی خط بزنم اما این موضوع باعث شد دوباره از آن طرف بام بیفتم و این کار هم نتواند با وجود آن که مخاطبم را راضی کرد به آن اقبالی که انتظار می رفت دست پیدا کند.

به نظر می رسد که منتقد آگاه و سرسختی نسبت به خودتان هستید؟

– و البته بی رحم. بله، من کاملا نسبت به عملکرد خودم آگاهم و می دانم چه مسیری را در موسیقی طی کردم و نقاط ضعف و قوتم کجاست. به همین خاطر چشمم را نه تنها روی اشتباهاتم نبستم بلکه سعی می کنم با آگاهی درصدد رفع آن باشم.

برای آلبوم جدیدتان و حل مشکل چه راه حلی در پیش گرفتید؟

– در گام اول سعی کردم بین ماجرای کار بازاری و دلی را بگیرم و آلبومی را که ارائه می دهم هم راوی حال خودم باشد و تفکراتم را منعکس کند، هم این که سلیقه مخاطب را در نظر بگیرم. شاید بعضی ها تصور کنند عصر انتشار آلبوم موسیقی در ایران به پایان رسیده است و بهتر است تک ترک به بازار ارائه داد اما من همچنان معتقدم در مارکت شلوغ کنونی ما، انتشار آلبوم می تواند به خواننده ای نظیر من بیشتر کمک کند.

به راحتی خواسته ها و نیازهایم را نادیده می گیرم

در زندگی شخصی تان هم مانند زندگی حرفه ای تان یک ذره بین به دست دارید و مدام در حال آنالیز خودتان هستید؟

– بله. این نگاه وسواس گونه در زندگی شخصی من هم وجود دارد. متاسفانه یا خوشبختانه من مدام خودم را مورد شماتت قرار می دهم و حواسم به رفتارهایم هست که مبادا کار بدی را انجام دهم. این خود مراقبتی باعث شده یک جاهایی فرصت زندگی کردن را از خودم بگیرم چرا که دائم درگیر آن هستم که رفتار اشتباهی از من سر نزند و کسی از من نرنجد و به نوعی الگوی خوبی برای کسانی که من را دنبال می کنند باشم.

گفتگو با بابک جهانبخش، زندگی در یک حباب لوکس

چرا این قدر حواس تان به خودتان هست و درگیر این خودمراقبتی هستید، می خواستید از این طریق توجهات را به خودتان بگیرید و ثابت کنید که شما همیشه آدم خوبه ماجرا هستید و هیچ گاه اشتباه نمی کنید؟

– نمی دانم. شاید، اما فکر می کنم بخش زیادی از این ماجرا به دوران کودکی من باز می گردد، به زمانی که مدام برای من باید و نبایدها را تعیین می کردند. این باید و نبایدهای بیش از اندازه ای که از طریق خانواده ها به من منتقل شد باعث شد من از کودکی برای خودم خط قرمز ایجاد کنم. با بزرگ شدنم هم این خط قرمزها بیشتر و عمیق تر شد.

یادم هست در آن دوران هر وقت کسی من را به رستورانی دعوت می کرد، من ارزان ترین غذای منو را سفارش می دادم تا مبادا به آن فرد فشاری به لحاظ اقتصادی وارد شود؛ در صورتی که می بینم بسیاری از افراد وقتی به رستوران دعوت می شوند سعی می کنند گران ترین غذا را سفارش دهند. من همیشه دیگران را به خودم ارجح تر می بینم و به راحتی خواسته ها و نیازهایم را نادیده می گیرم.

نمونه این نادیده گرفتن ها کجاست؟

– بگذارید یک مثال ساده برای تان بزنم. بارها برایم پیش آمده که بعد از برگزاری دو سانس کنسرت و در حالی که به شدت خسته ام چون دوستانم برای تماشای اجرایم آمدند، نگران شام آنها هستم و بدون این که خستگی خودم را در نظر بگیرم در فکر تهیه شام و پذیرایی از آنها هستم، در حالی که احتمالا آنها اصلا از من چنین توقعی ندارند.

با این اوصاف شما مدام در حال خط زدن نیازهای تان هستید و باید حسابی بدهکار خودتان باشید.

– دقیقا و این نادیده گرفتن ها یک جاهایی آزارم می دهد. اینکه شما مدام دیگران را به خودتان ارجح ببینید و خودتان را وقف آنها کنید، آن هم در شرایطی که این رفتار متقابل را از آنها نمی بینید.

اساس روابط بر پایه داد و ستد متقابل است. به همین خاطر وقتی یک طرف بیش از اندازه محبت می کند و خودش را نادیده می گیرد اصل تعادل به هم می ریزد و کفه ترازو به سمت دیگری سنگینی می کند. این بهم ریختن ها باعث نمی شود ناخودآگاه به جای تغییر خودتان به سمت انزوا بروید؟

– این اتفاقی است که در مورد من رخ داده و در یک سال اخیر هم به نوعی پررنگ تر شده است و حتی تاثیرش را به نوعی روی کار من هم داشته. چون شما زمانی می توانید کار خوب تولید کنید که حال خودتان هم خوب است و از یک جایی به بعد که حس کردم رفتارهایم به نوعی به من آسیب می زند و آن محبتی که به دیگران می دهم را از آنها نمی گیرم ناخودآگاه به پیله تنهایی خودم رفتم. اما این روزها تصمیم گرفتم خودم را تغییر دهم و از این پیله رها شوم و ته مانده بابک جهانبخش را به خاطر آرتا هم که شده نگه دارم و درصدد رفع این مشکل بربیایم.

وقتی داشتید از این خصوصیات اخلاقی تان حرف می زدید با خودم می گفتم این خلق و خو چندان با روحیه سلبریتی ها سازگاری ندارد؟

– همین طور است. فکر می کنم کارم را اشتباه انتخاب کردم چون من نباید سراغ حرفه ای می رفتم که شهرت و دیده شدن به همراه داشت. وقتی شما قدم در حرفه اینچنینی می گذارید و به سمت سلبریتی شدن گام بر می دارید باید قواعد زندگی شخصی تان را تغییر دهید چرا که دیگر نمی توانید با قواعد یک زندگی عادی، زندگی تان را اداره کنید. من این روزها مفهوم این جمله که هنرمند متعلق به مردم است را می فهمم. هر چند که من دوست ندارم صرفا متعلق به مردم باشم و در زندگی شخصی ام از آن بابکی که باید، برای خانواده ام نباشم. اما ظاهرا این دو موضوع با هم جمع نمی شوند. ماجرایی که من سعی کردم همه توانم را برای همسو شدنش انجام بدهم اما از آن آسیب های زیادی خوردم. البته یک ماجرای دیگری هم وجود دارد.

گفتگو با بابک جهانبخش، زندگی در یک حباب لوکس

چه ماجرایی؟

– هیچ وقت با خودتان فکر کرده اید چرا این قدر هنرمندان ما در سن و سال کم با سکته قلبی از دست می روند. چون مردم شما را ناگهان به واسطه کارهای تان به عرش می برند و شما آن بالا بالاها را تجربه می کنید اما بر اثر کوچک ترین اشتباه یا هر اتفاق دیگری که اختیارش ممکن است اصلا به دست تان هم نباشد، ناگهان به زمین می خورید. بعضی وقت ها فاصله این بالا و پایین رفتن ها به اندازه یک پلک زدن است.

گاهی وقت ها با خودم می گویم کاش آدم هیچ وقت آن بالای بالا را تجربه نکند که وقتی به پایین پرت می شود تا این حد از زمین خوردن دردش بگیرد. بعضی اوقات که این حرف ها را می گویم، دوستانم به من می گویند تو ناشکری می کنی، ببین چقدر آدم ها دوستت دارند.

خیلی ها آرزوی شان این است که جای تو باشند اما واقعیت اینجاست که جای من بودن هم راحت نیست چون گاهی حتی باید به شریک زندگی ات بابت محبت های مردم پاسخ بدهی. این که چرا این قدر مخاطبان دوستت دارند و بی دریغ به تو محبت می کنند. در حالی که اقتضای شغل من چنین محبت هایی را می طلبد و من نمی توانم به مردم بگویم من را دوست نداشته باشید و صرفا موزیکم را دنبال کنید.

پدر شدن حس عجیبی دارد

اولین باری که آرتا را در آغوش تان گذاشتند به خاطر دارید؟

– بله به وضوح (با خنده). هیچ وقت یادم نمی رود. وقتی مادر آرتا برای زایمان رفت زمان زیادی طول کشید تا من را صدا کنند و خبر تولد فرزندم را بدهند در حالی که افرادی که قبل و بعد از ایشان به اتاق زایمان رفته بودند، نوزادشان به دنیا آمده بود. این تاخیر باعث شد به اتاق پرستاری بروم و از آنها در مورد چرایی این موضوع بپرسم که آنها در پاسخ گفتند فرزندتان به دنیا آمده است و ما شما را صدا کردیم اما ظاهرا در میان همهمه نشنیدید. پسرتان کنار کانتر در بخش نوزادان است.

وقتی به آن بخش رفتم درون سبد چشمم به نوزاد قرمز با دماغی بزرگ افتاد. در آن لحظه با خودم گفتم ای بابک، این همه گفتم دماغ دیگران را مسخره نکن، بیا تحویل بگیر، پسر خودت با این دماغ به دنیا آمده است. فوری دستبندی که دستش بود را چک کردم تا مطمئن شوم رویش جهانبخش نوشته است.

دیدم بله، خودش هست، پسر من. بعد از آن هر کسی از دوستان و اقوام می آمدند و چشم شان به آرتا می افتاد می گفتند وای این چقدر شبیه بابک است. توی دلم می گفتم این کجا شبیه من است (با خنده) اما خب رفته رفته وقتی آرتا بزرگ تر شد، شباهت ما دو نفر بیشتر و بیشتر شد.

همین که چشم تان به آرتا افتاد حس پدر شدن در شما جوانه زد؟

– همان لحظه جوانه زد اما تا زمانی که با تمام وجودم درگیر پدر شدن شوم، مدتی طول کشید. پدر شدن حس عجیبی دارد چون شما حتی ممکن است بلد نباشید فرزندتان را به درستی در آغوش بکشید اما نسبت به آن مکلف و مسئولید و او بخشی از وجودتان است. اولین بار زمانی پدر شدن را با همه جانم حس و احساس کردم که آرتا بابا صدایم کرد و محبت کردن را یاد گرفت اما شیرین ترین لحظه ای که از رابطه پدر و پسری مان به خاطر دارم به دو سال قبل باز می گردد.

آن زمان آرتا تنها دو سال قبل باز می گردد. آن زمان آرتا تنها دو سال داشت. ما تصمیم گرفتیم به شمال برویم. در آن سفر من با یکی از دوستان قدیمی ام به شوخی با هم کشتی گرفتیم. در آن میان آرتا حس کرد که بین من و دوستم دعوا شده و او دارد من را کتک می زند. در آن لحظه آرتا بی هوا به سمت دوستم رفت و با همان دست های کوچکش شروع به مشت زدن به دوستم کرد تا به نوعی ما را سوا کند. او به روش خودش داشت از من مراقبت می کرد. این صحنه هیچ وقت از یادم نمی رود و از جلوی چشمم پاک نمی شود.

گفتگو با بابک جهانبخش، زندگی در یک حباب لوکس

گوش دادن به صدای استاد بنان و سالار عقیلی حالم را خوب می کند.

در زندگی چه چیزی بیشتر شما را سر ذوق می آورد؟

– سفر رفتن همیشه مسافرت حتی اگر یک جای نزدیک باشد من را هیجان زده می کند البته در کنار آنها شنا کردن هم به شدت برایم جذاب است.

در ماشین تان معمولا چه موزیکی را گوش می دهید؟

– بیشتر موسیقی تلفیقی گوش می دهم یا این که به سراغ موسیقی سنتی و کلاسیک می روم. گوش دادن به صدای داریوش رفیعی، استاد بنان و سالار عقیلی هم حالم را خوب می کند.

این روزها مرگ های ناگهانی همان طور که خودتان هم اشاره کردید در میان هنرمندان زیاد شده است. درگذشت علی معلم، افشین یداللهی و به دنبال آن عارف لرستانی هر یک به تنهایی فاجعه غم انگیزی به شمار می رفت و همزمانی آنها این غم انگیزی را صد چندان کرد؟

– بله. و خب این موضوع گذرا بودن زندگی را بیشتر به ما یادآور می شود. درگذشت افشین یداللهی آن هم در شرایطی که تنها یک ماه از ازدواجش می گذشت بسیار تلخ بود و تلخی این اتفاق با فوت همسرش بیشتر شد. این مرگ عاشقانه آدم را یاد پایان فیلم های تلخ می انداخت و بسیار غم انگیز و اثرگذار بود. مرگ علی معلم و عارف لرستانی هم هر یک به تنهایی غم زیادی را روی دلم نشاند.

این مرگ های ناگهانی باعث نشد که دیدگاه شما نسبت به این مقوله تغییر کند؟

– راستش را بخواهید من از مرگ چندان نمی ترسم. شاید بخشی از این نترسیدن من به این خاطر باشد که عشق این روزها از زندگی ما رفته و همه ما به نوعی ماشینی زندگی می کنیم اما در این بین هر وقت به یاد آرتا می افتم حس می کنم بزرگ ترین کار ناتمام من بزرگ کردن این پسر است چون حضور من به او حس امنیت می دهد. به همین خاطر از خدا می خواهم تا سر و سامان گرفتن او به من فرصت زندگی بدهد.

این روزها دلتنگ چه چیزی هستید؟

– دلتنگ روزهایی هستم که فکر می کردم تلخ ترین اتفاقات هم مانند سرماخوردگی گذرا است و هیچ دردی نمی تواند من را از پا در آورد اما در ادامه دیدم که بعضی از دردها می تواند به تو زخم های عمیقی بزند که برای درمانش باید از روحت تاوان بدهی. به هر حال این روزها به عشق آرتا سعی می کنم همه مشکلات را پشت سر بگذارم و آغوشم را رو به اتفاقات خوب باز کنم. امیدوارم خدا هر بلایی را از آرتا دور کند و من را برای دردها به جای او انتخاب کند.

امیدوارم این بلاها از هر دو شما به دور باشد و در خوشی و سلامت زندگی پدر و پسری تان را ادامه دهید.

گفتگو با بابک جهانبخش، زندگی در یک حباب لوکس

تنها چیزی که در این شرایط آرامم می کند، آرتا است

به نظر شرایط دشوار می آید؟

– همین طور است. وقتی این حجم از توجهات به سمت شما سرازیر می شود، حتی اگر شریک زندگی شما فردی قوی باشد اما باز هم حواشی یک جاهایی اذیتش می کند و این صدمه دیدن را او با خودش به زندگی مشترک می آورد. هر چند که در کنار این مسائل مشکلاتی مانند توقعات مالی از جانب مردم نسبت به زندگی شما وجود دارد.

وقتی شما به شهرت رسیدید همه انتظار دارند که خانه تان در فلان جا باشد و فلان ماشین را سوار شوید و از یک مارک معتبر برای خودتان لباس بخرید. این در حالی است که ممکن است شما اصلا شرایط مالی این هزینه ها را نداشته باشید. گاهی اوقات با خودم می گویم ای کاش کسانی که با توقعات باعث می شوند هنرمندان در یک حباب لوکس زندگی کنند، شرایط را به گونه ای فراهم کنند تا آنها هم بتوانند خودشان باشند و زیر بار فشارهای زندگی دچار افسردگی یا سکته قلبی نشوند.

با این اوصاف ترکش های شهرت بیشتر از حسن های آن است و اولین جایی هم که مورد اصابت این ترکش ها قرار می گیرد، زندگی مشترک است؟

– حس این که دیگران تو را دوست دارند و مورد توجه اید حس کم نظیری است و این موهبت نصیب هر کسی نمی شود. در بخشی از مصاحبه هم به این موضوع اشاره کردم که من آدم شهرت نیستم و نوع تفکرات و سبک زندگی ام با شهرت همخوانی ندارد. به نظرم این که مردم تو را دوست داشته باشند خوب است اما این که به شریک زندگی ات پیغام بدهند که خوش به حالت با فلانی ازدواج کردی و … خوب نیست چون در این شرایط پایه های زندگی ات لرزان می شود و اختلاف ها در زندگی جوانه می زند.

به نظر می رسد یک تلخی این روزها در جان تان ته نشین شده است. زمانی که این تلخکامی به اوج خودش می رسد چه چیزی برای لحظاتی هم که شده، حس شیرینی را به شما منتقل می کند؟

– تنها چیزی که در این شرایط آرامم می کند آرتا است. آرتا برای من مانند مسکن عمل می کند. او با این که تنها پنج سال دارد اما جنس ناراحتی های من را کاملا می شناسد و زمانی که حالم خوب نیست یا غمگینم به سراغم می آید و نوازشم می کند و بی دریغ به من عشق می دهد. حضور او معنای واقعی عشق و معجزه است.

گفتگو با بابک جهانبخش، زندگی در یک حباب لوکس

دوست دارم آرتا شبیه بچه های دیگر باشد

به آرتا این روزها چه چیزی را یاد می دهید؟

– من شاید پدر خیلی خوبی برای آرتا نباشم که بخواهم چیزهای زیادی را به او یاد بدهم.

چرا می گویید پدر خوبی نیستم. چه الگویی از پدر خوب در ذهن تان دارید که خودتان را شبیه او نمی بینید؟

– فکر می کنم پدر باید یک مقدار محکم تر باشد و به نوعی بتواند احساساتش را نسبت به فرزندش مدیریت کند اما من به قدری غرق آرتا هستم و احساساتم نسبت به او غلط است که مرز پدر و پسری را در رابطه با او رد می کنم و این رد کردن مرز که همراه با دوست داشتن بیش از اندازه است باعث شده آرتا از من حرف شنوی نداشته باشد و تذکر و حتی تشرهای من را جدی نگیرد چون به هر حال بچه ها یک جاهایی باید از پدر و مادرشان حرف شنوی داشته باشند اما نکته جالب اینجاست که او این حرف شنوی را نسبت به پدرم دارد و از او حساب بیشتری می برد. گاهی اوقات فکر می کنم پدر من برای آرتا باباتر است.

به هر حال این روزها دارم همه تلاشم را به کار می بندم تا بتوانم جدی بودن را در مقابل آرتا یاد بگیرم. فکر می کنم رفته رفته و با بزرگتر شدن آرتا من بتوانم بیشتر و بهتر پدر بودن را یاد بگیرم.

چه چیزی را در آرتا ببینید حال تان خوب می شود؟

– عشق و مهربانی را. آرتا با وجود این که سن و سالی ندارد اما مهربانی و محبت را به خوبی می شناسد و آن را بلد است. هر چند که این موضوع به همان نسبت که من را خوشحال می کند، باعث نگرانی ام هم می شود.

چرا نگران تان می کند؟

– چون من هم مثل آرتا مهربانی کردن را خیلی خوب بلد بودم و اتفاقا از همین ناحیه هم آسیب دیدم. به همین دلیل دلم نمی خواهد او هم مثل من از این ناحیه آسیب ببیند. شاید به این خاطر است که سعی می کنم بیشتر مراقبش باشم. هر چند که خب آرتا در قیاس با ما در شرایط و امکانات بهتری تربیت شده و همه آن چیزی که به آن نیاز داشته را به نوعی در اختیار داشته است و علاوه بر درون خانه از بیرون هم محبت زیادی را دریافت می کند.

این محبت های بیرون از خانه که به نظر می رسد زیاد هم هست، نگران تان نمی کند که مبادا این توجهات باعث لوس شدنش شود؟

– به نظرم آرتا همین الان هم کمی لوس شده (با خنده) و خب این موضوع به شدت برای من نگران کننده است. شاید باور نکنید. مدتی قبل این حجم از توجهات باعث شده بود به سرم بزند برای تربیت بهتر آرتا به خارج از کشور بروم و آنجا زندگی کنم چون می دانستم بیرون از ایران دیگر کسی من را نمی شناسد و او می تواند درست تر تربیت شود چون متاسفانه فرزندان چهره های مطرح معمولا به دلیل توجهات زیادی که به واسطه پدران و مادران شان به آنها می شود، شبیه بچه های عادی بزرگ نمی شوند. چیزی که من به شدت از آن گریزانم و دوست دارم آرتا شبیه بچه های دیگر باشد.

اما شما با وجود این که دوست داشتید آرتا شبیه بچه های عادی تربیت شود اما ناخودآگاه با انتشار تصاویرش در فضای مجازی او را شریک شهرت تان کردید.

– البته من فکر می کنم شهرت آرتا بیشتر از من است و مخاطبانم او را بیش از من دوست دارند. شاید باور کردنش برای تان سخت باشد اما من هیچ عمدی در این کار نداشتم. آرتا به بخشی از من بدل شده و جدا از من نیست. حتی عکس تلگرام من هم عکس مشترکی با آرتا است. او به قدری در من حل شده که ناخودآگاه وقتی می خواهم در صفحه اینستاگرامم فعالیت کنم سهم او با من برابر می شود.

گفتگو با بابک جهانبخش، زندگی در یک حباب لوکس

نشانه های علاقه به موسیقی را در او دیدید؟

– بله، او کاملا موسیقی را می شناسد و نسبت به آن حساس است. همین امروز وقتی در رستوران بودم موزیک بی کلامی داشت پخش می شد، می دیدم که او زیر لب در حال تکرار آن موزیک است و به درستی آن را ادا می کند.

وقتی این رفتار را از او می بینید نسبت به آن عکس العمل نشان می دهید؟

– شاید در دلم نسبت به هوشی که نسبت به موسیقی دارد ذوق کنم اما در ظاهر کاملا بی تفاوت هستم چون دوست ندارم آرتا موسیقی را به عنوان حرفه اش انتخاب کند و ترجیح می دهم صرفا دلی آن را ادامه دهد.

آرتا نسبت به شغل شما آگاهی کامل دارد و مفهوم خوانندگی و ارتباط با مخاطبان تان را می داند؟

– بله. کاملا و از سن کم نسبت به این موضوع اشراف داشت. وقتی در خیابان با مخاطبان عکس می گیرم به من می گوید بابا اینا هوادارت هستند.

در کنسرت های تان هم حضور دارد؟

– بله، در اکثر آنها حضور دارد و جالب اینجا است مدتی قبل در کنسرت اهواز ناگهان وسط سالن داد زد گفت «بابا، تازگیا رو بخون» در آن لحظه توی دلم گفتم آخه وقتی «تازگیا» را من ساختم تو کجا بودی. (با خنده)

آرتا پز خواننده بودن شما را به دوستانش در مهد هم می دهد؟

– بله، پز می دهد (با خنده). به هر حال هنوز بچه است و اینکه بگوید پدرش خواننده است برایش شیرینی های خودش را دارد اما خب وقتی آرتا را مهد سپردم از مربیانش خواهش کردم با او مثل بقیه بچه ها رفتار کنند و تفاوتی میان او و سایرین قائل نشوند هر چند که می دانم با وجود همه این سفارش ها آرتا برای آنها همچنان ویژه است و باز هم این ویژه بودن من را نگران می کند. به همین خاطر تصمیم گرفتم او را برای دوران ابتدایی در یک مدرسه دولتی ثبت نام کنم تا به نوعی در میان بچه های عادی بزرگ شود. شاید این ماجرا به تربیت درستش کمک بیشتری کند و به نوعی این وجه تمایز را در او کم کند.

فکر می کنید آرتا بعدها که بزرگ شود به چه چیز شما افتخار می کند؟

– فکر می کنم به سلامتم و این که هیچ گاه سعی نکردم از شهرتم سوءاستفاده کنم و همیشه تلاش داشتم به سلامت از کنار بی اخلاقی ها عبور کنم.


منبع: برترینها

فستیوال های پرتابی در کشورهای مختلف

هیچ بازی به اندازه پرتاب کردن چیزی مثل گلوله های برف، بالش یا عنکبوتی که پیدا کرده اید روی دیگران سرگرم کننده و هیجان انگیز نیست. در بسیاری از فرهنگ ها این بازی نه تنها جالب و سرگرم کننده است بلکه به عنوان یک جشن سالیانه برگزار می شود. شاید بعضی از شما این ها را قبلا شنیده باشید یا در سفرهایی که به کشورهای مختلف داشتید دیده باشید اما برای بعضی ها کاملا جدید است.

فستیوال پرتاب گولال (هندوستان)

 فستیوال های پرتابی در کشورهای مختلف
گولال در هند به معنای پودرهای رنگی است. هر سال در ماه مارس برای گرفتن جشن مقدس معروف هندی مردم هندوستان این پودرهای رنگی را به سمت یکدیگر پرتاب می کنند. بدون تردید این جشن یکی از رنگی ترین جشن های دنیاست و بهترین عکس ها را می توان از این جشن گرفت. تمام شرکت کنندگان این جشن باید از عینک استفاده کنند.


فستیوال پرتاب توماتینا (اسپانیا)

 فستیوال های پرتابی در کشورهای مختلف
توماتینا یکی از بزرگ ترین فستیوال های دنیاست. این فستیوال بیش از ۳۰ هزار نفر جمعیت را به سمت روستای کوچک بونول در والنسیا می کشاند. تعداد بومیان این روستا تنها ۹ هزار نفر است. در این فستیوال شرکت کنندگان تا جایی که می توانند به سمت یکدیگر گوجه فرنگی پرتاب می کنند و هر ساله در ماه آگوست برگزار می شود. این جشن با پرتاب گوجه فرنگی، موسیقی، آتش بازی و رژه برگزار می شود.


فستیوال پرتاب ماهی تن (استرالیا)

 فستیوال های پرتابی در کشورهای مختلف
طبیعی است در این کشور که با آب احاطه شده است فستیوالی با ماهی ها برگزار شود. تاریخچه این فستیوال به سال ۱۹۶۲ زمانی که صنعت تن ماهی پایه ریزی شد شکل گرفت. این مسابقه که هر ساله در ماه ژانویه برگزار می شود تبدیل به یک مسابقه جهانی شده و قهرمانان معروفی در آن شرکت می کنند.


فستیوال پرتاب پرتقال (ایتالیا)

 فستیوال های پرتابی در کشورهای مختلف
این فستیوال معروف در یکی از شهرهای ایتالیا به نام ایورا برگزار می شود. در گذشته از این روش از نوع شدیدتر و خشن تر برای مجازات ستمگرها استفاده می کردند. اما امروزه در این فستیوال مردم گروه بندی شده و به یکدیگر پرتقال پرتاب می کنند. توریست ها در این جشن اجازه پرتاب پرتقال را ندارند و اگر کلاه قرمز بپوشند هیچ آسیبی در این جشن نمی بینند.


فستیوال گل و لای (اسپانیا)

 فستیوال های پرتابی در کشورهای مختلف

مطمئنا مالیدن گل و لای به سر و صورت کار زیاد جالبی به نظر نمی رسد اما این کار در جشن گل و لای در شهر گالیسیا در اسپانیا انجام می شود.


فستیوال پرتاب تخم مرغ و آرد (اسپانیا)

 فستیوال های پرتابی در کشورهای مختلف

تاریخچه فستیوال الی انفاریناتس به ۲۰۰ سال گذشته باز می گردد و هر سال در ماه دسامبر در شهر ایبی اسپانیا برگزار می شود. در این فستیوال گروهی قوانینی را وضع می کنند و افرادی که از این قوانین سرپیچی می کنند را با پرتاب آرد و تخم مرغ مجازات می کنند.


منبع: برترینها

مدارس کدام استان‌ها شنبه تعطیل است؟

ادارات آموزش و پرورش ۲۱ استان کشور وضعیت تعطیلی مدارس در روز شنبه را اعلام کردند.

با توجه به مشارکت گسترده مردم در انتخابات و احتمال تمدید زمان رای گیری و طولانی شدن زمان شمارش آرا و همچنین استفاده از فضاهای آموزشی و مشارکت گسترده فرهنگیان در امر برگزاری انتخابات، مدارس بیشتر استان‌ها فردا تعطیل است.

به گزارش ایسنا، با تصمیم ادارات آموزش و پرورش استان‌های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، البرز، اردبیل، ایلام، خراسان جنوبی، زنجان، فارس، قزوین، گلستان، گیلان، مازندران،‌ همدان، یزد، تهران، اصفهان، کرمانشاه و خوزستان، فردا(شنبه) تمام مدارس این استان‌ها تعطیل هستند.  در استان‌های خراسان رضوی، لرستان و مرکزی نیز مدارسی که شعب اخذ رای بودند فردا تعطیل هستند و سایر مدارس دایر است.

مدیر کل آموزش و پرورش استان کردستان نیز در مورد وضعیت مدارس این استان در روز شنبه اعلام کرد: مدارسی که شعبه اخذ رای بودند فردا تعطیل هستند.
وی در مورد مدارسی که عوامل اجرایی آنها امروز در روند فعالیت انتخابات مشغول بودند عنوان کرد: مدیران و روسای آموزش و پرورش شهرستان‌ها و مناطق تابعه با هماهنگی فرمانداران می‌توانند در مورد تعطیلی مدارس تصمیم بگیرند.

مدارس استان کرمان که شعبه اخذ رای بودند هم فردا تعطیل هستند و همچنین حضور کارکنان و معلمانی که درگیر روند برگزاری انتخابات بودند در روز شنبه الزامی نیست.

ناصر نصیری، رئیس ستاد انتخابات استان اردبیل نیز درباره تعطیلی یا عدم تعطیلی برخی مدارس استان در روز شنبه سی ام اردیبهشت گفت: در جلسه ستاد انتخابات استان، تصمیم گیری درباره این امر به فرمانداران و روسای آموزش و پرورش شهرستان های استان موکول شد با توجه به این که تعداد زیادی از معلمان در برگزاری انتخابات همکاری دارند احتمال جابه جایی ساعات کاری دست کم برخی از مدارس استان در روز شنبه وجود دارد.

با تصمیم اداره کل آموزش و پرورش استان خراسان شمالی تمامی مدارس این استان فردا دایر است.


منبع: الف

دختر خردسال: آقای قاضی! من شاهد ملاقات‌های مادرم با مردان غریبه بودم؛ تهدیدم کرد اگر حرفی بزنم…

ایران نوشت: زن جوانی که به اتهام رابطه نامشروع دستگیر شده بود هنگام محاکمه در دادگاه کیفری تهران منکر رابطه شیطانی با مردان شد. اما همان زمان دختر خردسالش قدم در دادگاه گذاشت و شهادت داد که شاهد رابطه شیطانی مادرش بوده است.

بیست و پنجم بهمن پارسال، شوهر این زن با مراجعه به اداره آگاهی علیه همسرش به خاطر داشتن رابطه نامشروع شکایت کرده بود. این مرد به کارآگاهان گفت: چند وقتی بود که به روابط همسرم ظنین شده بودم تا اینکه یک روز به خاطر اختلاف با باجناقم او ادعا کرد که زنم با مردهای غریبه رابطه دارد.ابتدا فکر کردم از روی خصومت چنین اتهامی را به همسرم می‌زند تا اینکه در گوشی تلفن همسرم چیزهایی را دیدم که نشان می‌داد همسرم با مردهای غریبه رابطه دارد.با طرح این شکایت زن ۲۴ساله دستگیر شد و کارآگاهان پس از بررسی تلفن همراه این زن دریافتند که او در نبود همسرش، مردهای غریبه‌ای را به خانه دعوت می‌کند.هفته گذشته زن جوان از زندان به شعبه چهارم دادگاه کیفری منتقل شد تا با ریاست قاضی عبداللهی محاکمه شود.

قضات وقتی از این زن درباره رابطه شیطانی‌‌اش پرسیدند او اتهامش را نپذیرفت وادعا کرد که همسرش این نقشه را علیه او طراحی کرده است. اما ناگهان دختر هشت ساله او وارد دادگاه شد و علیه مادرش شهادت داد و گفت: «مادرم با مردها وحتی با شوهر خاله‌ام زمانی که پدرم در خانه نبود «ملاقات می‌کرد» مرا در اتاقم زندانی می‌کرد و می‌گفت اگر به پدرم چیزی بگویم مرا با قاشق داغ می‌سوزاند وتحویل بهزیستی می‌دهد.پس از اظهارات تکان دهنده دختر خردسال، متهم پای میز محاکمه ایستاد وگفت دخترم دروغگوست و این حرفها را پدرش یادش داده است.

این درحالی بود که قضات بخشی از پیامک‌های زن جوان را خواندند که نشان می‌داد او با مردان غریبه رابطه دارد.اما او بازهم منکر اتهاماتش شد وادعا کرد این گوشی متعلق به او نیست و شوهرش این مکالمات را ضبط کرده وبرایش پاپوش درست کرده است!

پس ازپایان جلسه دادگاه، قضات وارد شورشدند وقرار است بزودی حکم‌شان را صادرکنند.


منبع: الف

حکم قصاصِ قاتلی که در زندان مخفی شده بود

ایران نوشت: جنایتکار فراری که ۹سال در زندان مخفی شده بود با حکم قضات شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران، به اتهام قتل عمد به قصاص محکوم شد.

دراین جنایت که ۲۹ اردیبهشت سال ۸۷ و در جریان نزاع در یکی از محله‌های شهرستان ورامین رخ داد، پسر ۲۵ ساله‌ای به‌نام «فرهاد» کشته شد.

کارآگاهان در جریان تحقیقات دریافتند مقتول ساعتی قبل با پسر جوانی به‌نام «یوسف» -۲۶ ساله- درگیر شده و ضارب پس از قتل گریخته است. یوسف ۹ سال تحت تعقیب پلیس بود تا اینکه اوایل سال قبل ردپایش در یکی از زندان‌های استان تهران شناسایی شد. او پس از انتقال به اداره آگاهی، تحت بازجویی قرارگرفت و به قتل «فرهاد» اعتراف کرد.

محاکمه این زندانی هفته گذشته در شعبه دوم دادگاه کیفری تهران به ریاست قاضی زالی و با حضور قاضی اسلامی- مستشار دادگاه- برگزار شد.در آغاز جلسه نماینده دادستان ورامین، متن کیفرخواست را خواند و از قضات برای متهم درخواست مجازات کرد.

سپس مادر مقتول به‌عنوان ولی دم از دادرسان دادگاه برای قاتل فرزندش قصاص خواست. آنگاه متهم پای میز محاکمه ایستاد و ضمن اعتراف به قتل ناخواسته به سؤالات قضات پاسخ داد.

 وی گفت: « بعد از فرار به خاطر بیکاری مجبوربه کار قاچاق مواد مخدرشدم تا اینکه درجریان حمل مواد مخدردستگیر و به زندان محکوم شدم.اما بالاخره هویت اصلی‌ام فاش شد و با اتهام قتل روبه ‌روشدم. اما باور کنید بشدت پشیمانم، چرا که ناخواسته دستم به خون بچه محل‌مان آغشته شد. حالاهم درخواست عفو و بخشش دارم.»

قضات دادگاه نیز پس از شنیدن اظهارات متهم و با توجه به درخواست اولیای دم، او را به قصاص نفس-اعدام-محکوم کردند.


منبع: الف

داماد پس از لو رفتن بیماری روانی‌اش پول و طلای همسرش را دزدید و به لندن رفت

ایران نوشت: دختر جوان هنگام باز کردن صفحه فیس‌بوک‌اش متوجه پیام یک مرد غریبه شد اما چون او را نمی‌شناخت به آن اهمیتی نداد. اما روزهای بعد تا یک هفته پیام‌های دیگری در صفحه شخصی ترانه ظاهر شد.

 ارسال‌کننده پیام‌ها مرد جوانی به نام «فریدون» بود که خودش را فیزیکدان اهل لندن معرفی می‌کرد و با ابراز علاقه به ترانه از او می‌خواست بیشتر با هم آشنا شوند. ولی ترانه به این پیام‌ها همچون یک سرگرمی تازه نگاه می‌کرد و اهمیتی به احساسات فریدون نمی‌داد. تا اینکه بعد از چند ماه فریدون پیشنهاد ازدواج داد.

درست در ششمین ماه آشنایی‌شان بود که ترانه به او اجازه داد با شماره تلفن همراهش تماس بگیرد تا بیشتر با هم آشنا شوند. شش ماه هم تماس‌های تلفنی آنها ادامه داشت تا آنکه مرد جوان به تهران آمد و درخواست ملاقات حضوری کرد، اما ترانه ملاقات حضوری را تنها با اجازه خانواده‌اش امکان‌پذیر دانست.

فریدون که در روز خواستگاری تنها به خانه ترانه رفته بود تأکید کرد؛ در صورتی که موافقت ترانه و پدر و مادرش را جلب کند، خانواده‌اش از لندن به تهران خواهند آمد تا توافق‌های نهایی را انجام دهند. با این حال ترانه با ازدواج موافقت نکرد و اجازه خواست بیشتر تحقیق کند. او همان شب به برادر خودش گفت: «من به فریدون مشکوک هستم. آخه پسری که تحصیلکرده دانشگاه لندن بوده، خوش تیپه و خانواده ثروتمندی دارد، چرا باید بین این همه دختر منو انتخاب کنه؟»

اما تحقیقات ترانه موضوع خاصی را برایش روشن نکرد، تا اینکه فریدون گفت: «من خواب پدربزرگم را دیده‌ام که گفته فقط با تو خوشبخت خواهم شد!» بعد هم تأکید کرد که عاشق وقار و سادگی او به عنوان یک دختر باشخصیت ایرانی شده است. سرانجام ترانه «بله» را گفت و خانواده فریدون به تهران آمدند. پدر داماد استاد یکی از دانشگاه‌های انگلیس بود و مادرش کلاس‌های آشپزی مشهوری در لندن داشت. بنابراین از نظر پدر و مادر ترانه همه چیز جفت و جور بود و به خاطر همین اعتماد مهریه‌ای بیشتر از ۱۱۰ سکه تعیین نکردند و قرار گذاشتند ترانه بعد از پایان تحصیل و برای زندگی راهی انگلیس شود اما ترانه شرط کرد بعد از عقد رسمی حداقل دو سال باید بگذرد تا زندگی مشترکشان را آغاز کند.

طی دو سالی که زوج جوان با هم عقد کرده بودند تنها چند بار همدیگر را دیدند، چرا که ترانه مشغول گرفتن مدرک لیسانس خود بود و فریدون مشغول کار در لندن. در همان چند رفت و آمد ترانه متوجه برخی از رفتارهای عجیب و غریب شوهرش شد. فریدون عادت داشت شب‌ها بیدار شود و ساعت ها ‌هم بیدار می‌ماند، بی‌جهت شادی می‌کرد و گاهی در یک گوشه با خودش حرف می‌زد. اما در پاسخ به ترانه دلیل رفتارهایش را جابه‌جا شدن و تغییر ساعت خوابش در مسافرت عنوان می‌کرد یا می‌گفت بالش مخصوص خود را به همراه نیاورده است و….

رفتارهای مشکوک فریدون بعد از شروع زندگی مشترک آنها در تهران بیشتر شد. او گاهی صدای موسیقی را آنقدر زیاد می‌کرد که همسایه‌ها اعتراض می‌کردند و گاهی از صدای شستن ظرف‌ها عصبانی می‌شد. بعضی وقت‌ها نیمه شب بیرون می‌رفت و دم صبح به خانه برمی‌گشت. ترانه تصور می‌کرد که شوهرش معتاد است، اما آزمایش خونی که به بهانه‌ای از او گرفت چیزی را درباره اعتیاد او به مواد مخدر یا الکل نشان نداد.

در این مدت پدر ترانه به دخترش فهماند که فریدون تعادل روحی ندارد و بهتر است نزد روانشناس بروند. اما نه تنها فریدون حاضر به این کار نشد بلکه اصرار داشت که ترانه دوستش ندارد و برای ثابت کردن عشقش باید مهریه‌اش را از حالت «عندالمطالبه» به «عندالاستطاعه» تبدیل کند. ترانه هم برای ثابت کردن عشقش این کار را کرد، اما فریدون باز هم عوض نشد. به تدریج مشکلات میان ترانه و فریدون آنقدر زیاد شد که همه فامیل متوجه ناسازگاری‌شان شدند. ترانه در دو سال زندگی مشترک نتوانست با شوهرش به یک مسافرت کوتاه برود و حتی اجازه نداشت خانواده‌اش را میهمان کند. تا اینکه دو ماه پیش فریدون به طور ناگهانی ناپدید شد و بعد از گم شدن او ترانه فهمید چند میلیون تومان پول، دلار و طلاها را هم با خود برده است. او وقتی با پدر و مادر فریدون تماس گرفت و موضوع را گفت، آنها اعلام کردند پسرشان بیماری «اختلال دوقطبی» دارد و…

از وقتی که فریدون خانه و زندگی‌اش را ترک کرده بود دو ماهی می‌گذشت و ترانه سرخورده از سرنوشت شوم‌اش نمی‌دانست چه کار کند؟ او دو راه داشت؛ پیدا کردن شوهر بیمارش و ادامه زندگی با مشکلات فراوان یا طلاق گرفتن و طرد شدن از فامیل.
اما پیش از آنکه دومین سالگرد ازدواج‌شان برسد تصمیم‌اش را گرفت و هفته پیش در تهران به دادگاه خانواده رفت تا از شوهر فراری‌اش طلاق بگیرد. اما در خانواده و فامیل‌شان طلاق امری ناخوشایند بود و هر زنی که از همسرش جدا می‌شد مورد بی‌مهری و قهر فامیل قرار می‌گرفت.

وقتی ترانه از شعبه ۲۶۱ دادگاه خانواده بیرون می‌آمد دستمالی از کیفش درآورد تا نم اشک‌هایش را پاک کند. سپس روی صندلی راهرو نشست تا پدرش کپی مدارک لازم را برای ضمیمه کردن به پرونده بیاورد. اما دلش راضی به طلاق نبود و ترجیح می‌داد به زندگی‌اش سر و سامانی بدهد. به همین خاطر وقتی پدرش از راه رسید، تصمیمش را به اطلاع او رساند و با بستن پرونده دادگاه، راهی خانه شد تا پس از پیدا کردن شوهر بیمارش چاره‌ای بیندیشند و…


منبع: الف

خرمشهر؛ اولین شهری که اعضای شورای شهر پنجمش مشخص شد

ایسنا نوشت: اسامی اعضای منتخب اصلی و علی‌البدل شورای شهر خرمشهر در پنجمین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا اعلام شد.

به نقل از کمیته اطلاع‌رسانی ستاد انتخابات شهرستان خرمشهر، محمدجواد بچاری با ۴ هزار و ۶۸۶ رای، امیر ثامری با ۴ هزار و۵۴۱ رای، موسی مطوری جزیره با ۳ هزار و ۹۲۴ رای، علی بندری با ۳ هزار و ۸۴۷ رای، میلاد پورحمزاوی با ۳ هزار و ۸۲۹ رای، حاتم بندری با ۳ هزار و ۸۰۸ رای و فاخر ربیعی با ۳ هزار و ۷۱۷ رای به عنوان اعضای اصلی انتخاب شدند.

همچنین سیدمنصور فاخری با ۳ هزار و ۴۷۶ رای، ‌احمدرضا یونس‌زاده شیرازی با ۳هزار و ۴۶۸ رای، احمد بوعذار با ۳ هزار و ۳۰۲ رای، مجید حیدری با ۳ هزار و ۳۰۱ رای و عادل چلداوی با ۳ هزار و ۱۷۵ رای به عنوان اعضای علی‌البدل پنجمین دوره شورای اسلامی شهر خرمشهر انتخاب شدند.


منبع: الف

ترافیک سنگین در بزرگراه های تهران

صبح امروز در بزرگراه یادگار امام، شهید فهمیده، شیخ فضل الله نوری ترافیک وجود دارد.

به گزارش فارس، آخرین جریان ترافیکی شهرتهران، شنبه ٣٠ اردیبهشت/٧:۴۵ به شرح زیر است.

*بزرگراه یادگار امام مسیر جنوب به شمال از بلوار شهید گلاب تا بزرگراه همت

**بزرگراه جلال آل احمد مسیر غرب به شرق از پل آزمایش تا پل نصر

*بزرگراه شیخ فضل الله نوری مسیر غرب به شرق از بزرگراه جناح تا پل ستارخان

*بزرگراه شهید فهمیده مسیر غرب به شرق از پارک چیتگر تا بزرگراه شهید باکری


منبع: الف

لحظات نفس گیر نجات کودک گرفتار شده در خودرو + تصاویر

والدین بی خیال این کودک در حالی که وی خواب بود با قفل کردن درب های خودرو به خرید رفته بودند.
 

به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ تصاویری که به تازگی منتشر شده است لحظات نفس گیر نجات یک کودک گرفتار شده در خودرویی در شهر ” دونگوان ” در استان گوانگ دونگ چین را نشان می دهد. پلیس چین  با شکستن شیشه های خودرو توانست جان این کودک را نجات دهد.

والدین این کودک در حالی که فرزند  آنها خواب بود با قفل کردن درب های خودرو وی را تنها رها کرده و به خرید رفته بودند. این کودک بعد از بیدار شدن از خواب شدیدا گریه می کرد. 

 



 

گریه های شدید این کودک باعث جلب توجه عابران و تماس آنها با پلیس شد. پلیس چین با حضور در محل حادثه و شکستن شیشه های خودرو جان این کودک را نجات داد. گفته می شود این کودک حدود ۴۰ دقیقه در گرمای شدید در داخل خودرو محبوس بود. 

گفتنی است؛ انتشار این خبر در شبکه های اجتماعی چین موجب انتقاد شدید کاربران از والدین این کودک شده است.

 



 


منبع: الف

۵۰ نفر به اتهام تخلفات انتخابی در گلستان دستگیر شدند

رئیس کل دادگستری استان گلستان گفت: ۵۰ نفر به اتهام تخلفات انتخاباتی در استان گلستان دستگیر شدند.

رئیس کل دادگستری استان گلستان در گفت‌وگو با میزان ۵۰ نفر به اتهام تخلفات انتخاباتی در استان گلستان دستگیر که ۲۰ نفر از آنان بازداشت هستند.


منبع: الف

کاهش ترافیک و تردد روان در جاده‌ها/ اعمال محدودیت ترافیکی در آزادراه تهران-قم

براساس‌ اطلاعات‌‌‌‌‌‌ ۱۹۳۲دستگاه تردد‌شمار جاده‌ای، کل تردد ثبت‌شده در شبانه‌روز گذشته‌ نسبت به روز قبل ۹.۶ درصد کاهش‌ نشان می‌دهد، در این مدت‌ بیشترین تردد بین ساعات ۱۹ تا ۲۰ و کمترین تردد بین ساعات ۴ تا ۵ صبح ثبت شد.

به گزارش فارس، بر اساس‌ اطلاعات دوربین‌های نظارت تصویری و سامانه‌ هوشمند تردد شمار بر‌خط‌ ‌در حال حاضر غیر از محورهای مسدود و ممنوع ذکر شده در این گزارش، بقیه محورهای مواصلاتی کشور باز است و تردد در آنها به‌ روال عادی ‌جریان دارد.

کل تردد ثبت‌شده در شبانه‌روز گذشته‌ براساس‌ اطلاعات‌‌‌‌‌‌ دریافتی‌ از ۱۹۳۲ دستگاه تردد‌شمار فعال در محورهای برون‌ شهری، نسبت به روز قبل ۹٫۶ درصد کاهش‌ نشان می‌دهد، در همین مدت‌ سهم وسایل نقلیه سنگین در ترافیک راه‌ها ۱۱٫۴ درصد‌، اوج تردد بین ساعات ۱۹ الی ۲۰ و کمترین تردد بین ساعات ۴ الی ۵ صبح صورت پذیرفته که هموطنان با آگاهی از این موضوع می‌توانند ساعات مناسب‌تری را برای سفر انتخاب کنند.

پرترددترین جاده‌های کشور

آزادراه کرج-تهران، آزادراه تهران-کرج‌، آزادراه ‌‌کرج‌-قزوین، آزادراه ‌قزوین‌-کرج، ‌آزادراه‌ ‌‌‌تهران-قم‌‌‌، ‌‌آزادراه ‌قم-تهران‌‌، آزادراه زنجان – قزوین، محور تهران-شهریار و شهریار-تهران‌‌‌‌، محور ساوه-تهران و تهران-ساوه، مسیر کرج-ماهدشت‌،‌ محور اراک-قم و محور تهران-پاکدشت در ۲۴ ساعت گذشته بیشترین ترافیک را داشته‌اند‌.‌‌‌‌‌‌‌‌‌

‌ممنوعیت تردد به دلیل مداخلات جوی و شرایط نامناسب فیزیکی راه

محور شمشک-دیزین و بالعکس ‌واقع در استان‌های تهران و البرز‌ از مورخ ۵ آبان ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل بارش برف و نبود ایمنی کافی‌ مسدود ‌است.

محور رامیان – اولنگ – شاهرود ‌واقع در استان‌های گلستان و سمنان‌ به دلیل نبود ایمنی کافی، فعلاً مسدود ‌است.

‌محور فرعی رودبار – قلعه گنج، واقع در استان کرمان، از مورخ ۲۶ بهمن ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل نبود ایمنی کافی مسدود است.

‌محور فرعی رودبار – کهنوج، واقع در جنوب استان کرمان، از مورخ ۲۶ بهمن ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل نبود ایمنی کافی مسدود‌ است.

محور قدیم فسا – داراب، واقع در استان فارس از مورخ ۶ فروردین ۹۶ تا اطلاع بعدی به دلیل آب‌گرفتگی مسدود است.

محر جدید استهبان – نی‌ریز (‌مسیر رفت‌)، واقع در استان فارس، از مورخ ۷ اسفند ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل رانش زمین و نبود ایمنی کافی مسدود و تردد از مسیر جایگزین محور قدیم استهبان – نی‌ریز انجام می‌شود.

محور کوثر – خلخال، واقع در استان اردبیل، از مورخ ۱۶ فروردین ۹۶ تا اطلاع بعدی به دلیل نبود ایمنی کافی مسدود است و تردد از مسیر جایگزین خلخال – فیروزآباد انجام می‌شود.

‌محدودیت تردد به دلیل عملیات کارگاهی جاده‌ای

‌محور بندرعباس-سیرجان واقع در استان هرمزگان در ‌باند رفت ‌تونل راهدار فداکار خلیل شهسواری از مورخ ۳۰ اردیبهشت لغایت ۳ خرداد ماه ۹۶، ساعت ۸ الی ۱۷، به‌دلیل اجرای عملیات تکمیل و اجرای سیستم روشنایی و تهویه، کیلومتر ۱۰۲، مسدود بوده و تردد از مسیر جایگزین باند رفت محور بندرعباس- حاجی‌آباد (تونل ۱۷ شهریور) به‌صورت دوطرفه انجام می‌شود.

در آزاد‌راه قم – تهران، واقع در استان قم‌، از مورخ ۲ اردیبهشت تا ۲۰ شهریور ۹۶، روزهای شنبه، یکشنبه، دو شنبه و چهارشنبه از ساعت ۸ الی ۱۷ و روز سه‌شنبه از ساعت ۸ الی ۱۲ هر هفته، به غیر از ایام تعطیلات رسمی ‌و همچنین روزهای قبل و بعد از تعطیلات چند روزه، به‌ دلیل اجرای عملیات زیرسازی و نصب نیوجرسی مفصلی در رفوژ وسط آزادراه‌ از کیلومتر ۰ (عوارضی‌) تا کیلومتر ۱۲٫۵، تردد همزمان با اجرای عملیات و رعایت جوانب احتیاط با اعمال محدودیت ترافیکی در یک خط عبور (‌یک سوم مسیر) انجام می‌شود.‌

محور کرج – چالوس حدفاصل‌ تونل کندوان‌ تا میدان امیر کبیر‌ از مورخ ۲ اردیبهشت تا ۲۰ شهریور ۹۶، روزهای شنبه تا  سه‌شنبه از ساعت ۸  الی‌ ۱۷ و روز چهارشنبه از ساعت ۸ الی ۱۲ هر هفته به غیر از‌ ایام تعطیلات رسمی و همچنین روزهای قبل و بعد از تعطیلات چند روزه، به دلیل اجرای عملیات بهسازی و روکش آسفالت‌، کیلومتر ۰ الی ۷۵ تردد همزمان با اجرای عملیات و رعایت جوانب احتیاط  انجام می‌شود.

‌آزادراه تهران – قم‌ حدفاصل عوارضی حرم تا پل فرودگاه امام خمینی (ره)‌ واقع در استان تهران تا روز ۳۱ مرداد ۹۶، روزهای شنبه، یکشنبه، دوشنبه، چهارشنبه از ساعت ۸ الی ۱۸ و همچنین روزهای سه‌شنبه و پنج شنبه از ساعت ۸ الی ۱۴ هر هفته، به غیر از‌ ایام تعطیلات رسمی و همچنین روزهای قبل و بعد از تعطیلات چند روزه به دلیل اجرای عملیات نصب نیوجرسی مفصلی در رفو‍ژ میانی، حدفاصل کیلومتر ۰ تا ۳۰، تردد همزمان با اجرای عملیات و رعایت جوانب احتیاط با اعمال محدودیت ترافیکی در یک خط عبور ( یک سوم مسیر ) انجام می‌شود.

مسافران می‌توانند برای دریافت اطلاعات تفصیلی راه‌ها و خلاصه آخرین وضعیت جاده‌ها، عدد ۱۴۱ را به شماره ۱۰۰۰۱۴۱ پیامک کنند و یا با شماره‌های ۱۴۱ و ۸۸۹۲۵۲۵۲ تماس بگیرند.

پیام‌های آموزشی و توصیه‌‌های ایمنی در رانندگی

ایمنی رفت و آمد در جاده و خیابان‌ها یک نیاز ملی است.

رانندگی‌ کاری دقیق و آگاهانه است، اگر تعداد سرنشینان اتومبیل زیاد باشد، نه تنها به سیستم فنی وسیله نقلیه آسیب می‌رساند، بلکه گاهی اوقات مانع دید راننده شده و از واکنش‌های سریع و به‌ موقع جلوگیری می‌کند.

سنگ بنای مهارت و آموزش‌ ترافیکی را باید از مهد کودک گذاشت‌، مربیان‌ مهد کودک می‌توانند شخصیت ترافیکی بچه‌ها را شکل داده و خطراتی که در کمین کودکان است، را کاهش دهند.

تلاش کنیم، با آموزش صحیح فرزندان‌مان را به آگاهی و مهارت در زمینه ترافیک برسانیم و اگر از این آموزش‌ها یک آسیب‌دیده هم کمتر شود، کار بزرگی انجام شده است.

تابلوهای راهنمایی و رانندگی پیام آوران نظم و قانون هستند، رعایت قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی ‌نشانگر شخصیت و فرهنگ اجتماعی ما است.

به فرامین و توصیه‌های علائم و چراغ‌های راهنمایی توجه و از آنها پیروی کنید، توجه به این تابلوها که نشانه‌های نمادین قوانین و مقررات عبور و مرور هستند، الزامی است، این علائم‌ دستورالعمل رانندگی صحیح را نشان می‌دهند، مطمئن شوید، مفهوم همه علائم را می‌دانید.

آرامش در حین رانندگی موقعیت‌های خطرناک سانحه‌ساز را برطرف می‌سازد.

استفاده از تلفن همراه در هنگام رانندگی بسیار خطرناک است، در صـورت ضرورت پاسخ گویی، خودرو را به منتهی‌الیه سمـت راست خیابان هدایت کرده و سپس به گفت‌‌وگو بپردازید‌، طبق آخرین بررسی‌ها‌ تلفن همراه عامل بسیاری از تصادفات رانندگی است.

شما باید بتوانید شماره خودروها را از فاصله ۲۰ متری بخوانید، اگر در دید خود مشکل دارید، حتما باید در مواقع رانندگی از عینک استفاده کنید.

توصیه می‌شود‌، رانندگان همیشه در داخل خودرو یک دستگاه کپسول آتش‌نشانی استاندارد به منظور خاموش کردن آتش و مـهار ابعاد آن به همراه داشته باشند.

داشتن حس مسئولیت و عدم توجه به منافع شخصی، مهمترین عامل برقراری ایمنی و جلوگیری از بروز سوانح دلخراش رانندگی است؛ اگر جاده و خودرو به گونه‌ای ایمن و صحیح ساخته شوند و در کنار آن کاربران نیز از قوانین تبعیت کنند، مشکلی در رانندگی به وجود نخواهد آمد.

‌گذشت در رانندگی اولین قدم در نظم دادن به ترافیک است.

سرعت زیاد در رانندگی‌، شتاب برای رسیدن به حوادث است؛ رانندگان دقت داشته باشند که‌ کمبود زمان خود را با سرعت زیاد‌ جبران نکنند.

‌رانندگان با رعایت اصول ایمنی، سفری‌ مطمئن خواهند داشت؛ مدت زمان تردد در جاده‌ها از مبدأ تا رسیدن به مقصد هم بخشی از سفر است، بهتر است مسافران از این زمان هم برای بهره‌مندی سفر خود استفاده کنند و فقط به رسیدن به مقصد نیندیشند.

طبق آمار بسیاری از تصادفات رانندگی ‌در فاصله ۳۰ کیلومتری شهرها رخ می‌دهد، راکبان موتورسیکلت‌ در صورت الزام تردد در حاشیه راه‌‌ها، همه قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت کرده و احتیاط را در دستور کار خود قرار دهند‌.

مقررات ترافیکی فقط مخصوص رانندگان نیست، رهگذران پیاده هم باید به آن توجه کنند.

از عابران پیاده‌ در حاشیه شهرها تقاضا می‌شود، تا حد امکان در حاشیه جاده تردد نکنند و عبور عرضی از جاده نداشته باشند‌.

بیشترین تصادفات رانندگی که در ۳۰ کیلومتری شهرها رخ می‌دهد، مربوط به راکبان موتورسیکلت و عابران پیاده است؛ از رانندگان وسایل نقلیه خودرویی تقاضا می‌شود، احتیاط را بسیار بیشتر در این مسیر‌ها در دستور کار خود قرار دهند.

رانندگان عدم تخطی از سرعت مطمئنه و تردد با سرعت مجاز را همیشه در دستور کار خود قرار دهند، بیش از ۵۰ درصد تصادفات رانندگی به دلیل تخطی از سرعت مطمئنه و سبقت غیرمجاز رخ می‌دهد.

‌در بسیاری از تصادفات رانندگی که در سرعت بالای ۵۰ کیلومتر در ساعت رخ می‌دهد، بر اثر برخورد سـر راننده به شیشه جلو و قفسه سینه با فرمان اتومبیل ضربات مرگ‌آوری بر سرنشینان جلو وسیله نقلیه وارد می‌‌شود.

ضربات وارده به ناحیه سر و گردن علت اصلی بیش از ۷۰ درصد تصادفات منجر به فوت است، به همین دلیل بستن کمربند ایمنی برای راننده و سرنشینان ردیف اول وسایل نقلیه در حال حرکت در بزرگراه‌های درون شهری، کمربندی‌ها و جاده‌های بین شهری الزامی است.

طبق مطالعات انجام شده تـوسط سازمان بهداشت جهانی استفاده صحیح از کمربند ایمنی احتمال مرگ و میر ناشی از تصادفات رانندگی را تا ۶۰ درصد کاهش می‌دهد.

هنگام رانندگی در بزرگراه‌ها همواره از سمت راست حرکت کنید، مگر آنکه قصد سبقت داشته باشید‌، تغییر خط عبوری باید با احتیاط و با استفاده از چراغ راهنما انجام شود.

مسافران‌ و رانندگان طول مسیر مبدأ تا مقصد را هم بخشی از سفر بدانند و عجله‌ای برای رسیدن به مقصد نداشته باشند، در طول مسیر استراحتی هر چند کوتاه داشته باشند، تا خواب‌آلودگی رفع شود، بسیاری از تصادفات رانندگی در فواصل ۳۰ کیلومتری مانده به مقصد رخ داده است.

هنگام سفر اطمینان حاصل کنید که شیشه‌های اتومبیل و چراغ‌های جلو و عقب و همچنین چراغ‌های ترمز‌ تمیز و ‌سالم باشد؛ از نور پایین استفاده کنید و در صورتی که نمی‌توانید بیشتر از صد متر مقابل خود را ببینید، چراغ‌های مه‌شکن خود را روشن ‌کنید.

چنانچه قصد دارید، سـرعت خود را کاهـش دهید به آرامی از تـرمزها استفاده کنید، تا با روشن شدن چراغ‌های ترمز، رانندگانی که پشت سر شما حــرکت می‌کنند، از کم شدن سرعت شما آگاه شوند.

در سفر، از وسایل هشدار دهنده خودرو نظیر‌ بوق، فلا‌شر، چـراغ‌های راهنما و غیره ‌‌بازدید کنید ‌و از سالم بودن آنها مطمئن شوید.

اگر در جاده مه غلیظ و شدید شد، به آهستگی به منتهی‌الیه سمت راست سواره‌رو رفته و توقف کنید، سپس‌ فلاشر ماشین را ‌فعال کنید.

‌به یاد داشته باشید، در روزهای بارانی و برفی باید با دقت بیشتری رانندگی کرد‌، زیرا سطح اصطکاک چرخ‌های اتومبیل با آسفالت سطح سواره‌رو در چنین مواقعی کاهش می‌یابد.


منبع: الف

دانلود تلگرام ۴٫۰؛ پیام تصویری ارسال کنید

باشگاه خبرنگاران جوان؛ در بین کاربران ایرانی نرم افزار پیام رسان تلگرام به میزانی مشهور و محبوب است که نیازی به تعریف از این نرم افزار نیست . کاربران ایرانی تلگرام بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون نفر تخمین زده میشوند. مهمترین نکته محبوبیت تلگرام را میتوان ارائه ویژگی های جدید و کاربردی در هر بروزرسانی دانست.

ویژگی های کلی نرم افزار:

    امکان ایجاد و چت به صورت گروهی با اتاق‌های گفتگوی تا بی نهایت نفر!
    امکان ارسال عکس‌ها، ویدئوها و فایل‌ها تا حجم حداکثر ۱۵۰۰ مگابایت (۱٫۵ گیگ)
    ذخیره تمامی مکالمه‌های شما در سرورهای ابری برنامه برای دسترسی با دستگاه‌های دیگر
    دارا بودن رمزنگاری فوق‌العاده قدرتمند برای حفظ حریم خصوصی کاربران که همتا ندارد!
    در اختیار قرار دادن انواع شکلک‌های فوق‌العاده زیبا برای استفاده در محیط چت توسط کاربر
    پشتیبانی از استیکرها با هزاران استیکر فوق العاده برای استفاده + امکان ساخت استیکر
    نمایش تصاویر متحرک GIF بدون نیاز به دانلود و امکان ذخیره آن‌ها برای استفاده در صفحه چت
    دارا بودن نسخه ویندوز برای استفاده از مسنجر برروی کامپیوتر توسط شما!
    امکان ایجاد کانال‌های اختصاصی و دعوت از دوستان با استفاده از لینک و نام کانال
    امکان تعریف مدیر و ادمین برای کانال‌های ایجاد شده توسط مدیر اصلی کانال
    امکان ساخت ربات‌های اختصاصی + ربات‌های پیش فرض ساخت استیکر و …
    اختصاص دادن نام کاربردی دلخواه برای خود + تنظیمات مختلف مربوط به حریم خصوصی
    امکان قرار دادن عکس‌های دلخواه برای پروفایل خود (با اختصاص عکس جدید، عکس قبلی می‌ماند)
    گزینه انتخاب نمایش آخرین بازدید شما و یا متن Last Seen Recently برای مخاطبین و یا همه کاربران
    تابع قدرتمند جست و جو برای پیدا کردن متن دلخواه در میان چت‌های صورت گرفته در گروه‌ها و غیره
    همگام‌سازی خودکار و سریع اطلاعات و کانتکت ها بین نسخه ویندوز و اندروید حساب شما
    تنظیمات مختلف تعیین بکگراند و دیگر موارد برای سفارشی سازی تلگرام شما
    صفحه تنظیمات اطلاع رسانی با ده‌ها گزینه سفارشی سازی مربوط به LED و صدا
    امکان به اشتراک گذاری آسان و مستقیم پیام‌ها، تصاویر و حتی پست‌های کانال
    گزینه کاربردی و جالب ویرایش پیام‌های ارسال شده برای گروه‌ها و یا مخاطبین
    حذف پیام های فرستاده شده در چت ها
    مشاهده مصرف اینترنت در تلگرام در قسمت تنظیمات ‘Data and Storage’
    نمایش آخرین دانلود ها
    پشتیبانی ویدیو ها از قابلیت تصویر به تصویر در صفحات نمایش فورى (Instant View pages)
    امکان تغییر تم و ظاهر تلگرام توسط کاربر
    ویرایشگر جدید برای ایجاد تم های اختصاصی
    در دسترس قرار گرفتن تماس صوتی

ویژگی جدید نسخه ۴٫۰:

    بهینه سازی های مختلف + رفع اشکالات جزئی
    اضافه شدن پِلَتفُرم نمایش درجا (Instant View Platform)
    پرداخت و خرید در ربات ها
    ارسال پیام‌های ویدئویی و تلسکوپ

در ادامه می توانید نسخه اندروید و IOS این برنامه را دانلود کنید.

 
برای دریافت اندروید اینجا را کلیک کنید

برای دریافت آی او اس اینجا را کلیک کنید


منبع: الف