نجات ۲۱۰۰ مهاجر در دریای مدیترانه

به گزارش ایسنا، بنابر اعلام گارد ساحلی ایتالیا نیروهای امداد و نجات اواخر روز جمعه و اوایل روز گذشته (شنبه) ۲۱۲۱ مهاجر را از قایق‌هایشان در دریای مدیترانه نجات داده و همچنین جسد یک مهاجر را نیز پیدا کرده‌اند. در سال جاری بیش از ۴۵ هزار نفر از آفریقای شمالی خود را با قایق به ایتالیا رسانده‌اند که این آمار نسبت به دوره مشابه در سال ۲۰۱۶ میلادی افزایش ۴۰ درصدی داشته است. همچنین طبق سازمان بین‌المللی مهاجرت ۱۲۲۲ نفر از مهاجران هم جان خود را از دست داده‌اند.به گزارش خبرگزاری رویترز، گارد ساحلی ایتالیا جزئیات بیشتری در مورد این مهاجران و ملیت آنها منتشر نکرده‌ اما با این حال بیشتر مهاجرانی که از طریق دریا خود را به ایتالیا می‌رسانند از آفریقای سیاه یا بنگلادش هستند.


منبع: بهارنیوز

استخوان ها هم چربی دارند

به گزارش ایرنا از ساینس دیلی، محققان توجه خاصی به چربی موجود در مغز استخوان دارند؛ زیرا میزان چربی آن با تراکم استخوان ارتباط دارد. با وجود این تاکنون محققان نتوانسته‌اند کاربرد فیزیولوژیکی این چربی را مشخص کنند. اثر فعالیت‌های ورزشی بر چربی بدن بر کسی پوشیده نیست؛ اما محققان در این مطالعه قصد داشتند علت وجود چربی در مغز استخوان را با کمک فعالیت‌های ورزشی، بهتر درک کنند.
برای این منظور دو گروه از موش‌های آزمایشگاهی را یک ماه پس از تولد، با دو نوع رژیم متفاوت به مدت یک ماه تغذیه کردند. گروه اول دارای رژیم غذایی پرچربی بود که موجب چاقی آنها شد. گروه دوم دارای رژیم عادی بود و موش‌ها تناسب اندام داشتند.  پس از چهار ماه، چرخ‌های گردانی در قفس بعضی از موش‌ها گذاشته شد که موش‌ها درون آن تمرین دویدن می‌کردند.

سپس مغز استخوان تمام موش‌ها را مورد آزمایش و تجزیه و تحلیل قرار دادند و دریافتند میزان و اندازه سلول‌های چربی موجود در مغز استخوان موش‌هایی که فعالیت ورزشی داشتند در مقایسه با سایر موش‌ها به میزان چشمگیری کاهش یافته است. در واقع این تغییر به حدی بود که میزان چربی موجود در مغز استخوان موش‌های چاق ورزشکار دقیقا مشابه موش‌های لاغر و حتی موش‌های لاغر ورزشکار بود. همچنین استخوان موش‌های ورزشکار ضخامت بیشتری از استخوان‌های سایر موش‌ها داشت. محققان از این آزمایش ها نتیجه گرفتند که چاقی موجب افزایش انباشت چربی در استخوان‌ها می‌شود و این چربی انباشته رفتاری مشابه چربی انباشته در سایر بافت‌های بدن دارد، و در ضمن، ورزش اثرات مشابه با آثار پیش‌گفته در مورد موش‌ها را بر میزان چربی استخوان‌های انسان بر جای می‌گذارد.


منبع: بهارنیوز

اگر بیل گیتس جوان می‌شد…؟

به گزارش ایسنا و به نقل از بیزینس اینسایدر، بیل گیتس گفت اگر جوان بودم و می خواستم انتخاب رشته کنم رشته‌های هوش مصنوعی، انرژی و علوم زیستی را برمی‌گزیدم. این رشته‌ها را “رشته‌های امیدبخش” می‌نامند که می‌توانند تاثیر بزرگی روی دانشجویان بگذارند. متخصصان فناوری و اقتصاد همگی بر سر این موضوع که در ۲۰ سال آینده شرکت‌های بزرگ جهان با تغییرات قابل توجهی مواجه خواهند شد، توافق نظر دارند.موسسات تجاری در حال استفاده از هوش مصنوعی برای به کارگیری در خودکارسازی کارخانه‌ها، سایت‌های تولیدی و دیگر بخش‌هایشان هستند.
بیل گیتس توضیح داد که علوم زمین‌شناسی را نیز انتخاب می‌کند، چرا که ربات‌ها ممکن است به منابع انرژی تجدیدپذیر نیاز داشته باشند. به عنوان مثال انرژی خورشیدی و بادی می‌توانند بزرگترین کمک به خودکارسازی دنیا باشند.وی پیش‌بینی کرد که بشر در ۱۵ سال آینده با یک معجزه در زمینه انرژی روبرو خواهد شد. در نتیجه بازار بیوتکنولوژی آمریکا به سرعت در حال توسعه‌ای باورنکردنی است. ظاهرا این توسعه به دلیل تلاش شرکت‌های خصوصی برای تولید داروهای دقیق‌تر و بهینه‌تر و درمان‌های پزشکی برای مقابله با باکتری‌های مقاوم در برابر آنتی‌بیوتیک است.
بیل گیتس افزود: انتخاب و معرفی این رشته‌ها حاصل از تجربیات شخصی‌ام است.بنیانگذار مایکروسافت از روسای “بنیاد گیتس” نیز هست که در آن به اخبار دست اول راجع به روند خودکار شدن جهان و جایگزینی ربات‌ها با انسان‌ها دسترسی دارد.حوزه‌های هوش مصنوعی به ریشه‌کن شدن بیماری‌های مختلف و رساندن منابع انرژی‌های جایگزین به محروم‌ترین مناطق کمک شایانی کرده‌اند.رییس مایکروسافت می‌خواهد دانشجویان به جای ترس از حمله قریب الوقوع ربات‌ها، به فکر بهره بردن از آن‌ها و استفاده از هوش مصنوعی برای نفع خودشان باشند. او برای جوانان نخبه یادآوری کرد که زمانی که هم سن آنان بوده چه کارهایی کرده است. مشهورترین مورد، اخراج از دانشگاه هاروارد در سال دوم تحصیلش است.
با این حال وی گفت آرزو داشتم قبل از ترک دانشگاه چند چیز را می‌دانستم. یکی از آن‌ها این است که کاش می‌دانستم هوش شکل‌های متفاوتی دارد. دوم این که کاش از درد و رنج‌های دنیا آگاه‌تر بودم.بیل گیتس جوانان امروز را به چالش کشید که از دانش و امتیازات خود در جنگ با نابرابری در هر شکلش استفاده کنند. جوانانی که امروزه از گذشته وی آگاه‌تر هستند.


منبع: بهارنیوز

این کافئین مرگبار!

دیوس کراپ نوجوان شانزده ساله پس از مصرف یک نوشابه غیر الکلی بزرگ، یک لاته و یک نوشیدنی انرژی‌زا طی یک بازه زمانی کوتاه جان خود را در بیمارستان از دست داد. به گفته والدین وی، دیویس نوجوانی سالم و فعال بود که از مواد مخدر و الکل نیز دوری می کرد.به گفته دکتر گری واتس، این نوشیدنی ها، این میزان از کافئین، و چگونگی گوارش آنها در بدن دیویس پیامدهای وخیمی به همراه داشته که در نهایت به مرگ وی منجر شده است. مصرف مقدار بسیار زیاد کافئین در کمتر از دو ساعت وقوع یک رویداد قلبی را برای این دانش آموز دبیرستانی موجب شده است.
طی چند سال گذشته، موارد متعددی از مرگ در نتیجه مصرف بیش از اندازه کافئین ثبت شده اند – به ویژه در میان نوجوانان و جوانان سالم – و پرسش هایی درباره ایمنی این محرک محبوب، به ویژه در آمریکا، شکل گرفته اند. اگرچه کافئین ماده ای قانونی و پر استفاده محسوب می شود، اما همچنان یک ماده محرک است. به طور کلی، کافئین برای بیشتر مردم بی خطر است، اما مصرف بیش از اندازه آن می تواند خطرناک باشد. بنابر گزارش کلینیک مایو، مصرف تا ۴۰۰ میلی گرم کافئین در روز برای بیشتر بزرگسالان سالم امن به نظر می رسد. این در حدود مقدار کافئین موجود در چهار فنجان قهوه دم کرده، ۱۰ قوطی نوشابه کولا یا دو قوطی نوشیدنی انرژی‌زا است. مصرف بیش از این میزان می تواند سلامت انسان را تحت تاثیر قرار دهد.
مشکل اصلی این است که افراد بسیاری ممکن است توجهی به میزان کافئین موجود در نوشیدنی هایی که مصرف می کنند، نداشته باشند. به عنوان مثال، نوشیدنی های انرژی‌زا سالانه بیش از ۲۰ هزار نفر را راهی اورژانس بیمارستان ها می کنند. مساله دیگر این است که کافئین تنها محرک موجود در این نوشیدنی ها محسوب نمی شود. دیگر مواد تشکیل دهنده نوشیدنی های انرژی‌زا متغیر هستند، اما می توانند مواد گیاهی، ویتامین ها، قندها، و تورین، اسید آمینه ای که در گوشت و ماهی یافت می شود، را شامل شوند. آکادمی کودکان آمریکا عدم مصرف هر گونه نوشیدنی انرژی‌زا برای کودکان و نوجوانان را توصیه کرده است.


منبع: بهارنیوز

برای پاکسازی بدن از سموم بدانید

زمانی که  سموم و آلاینده ها وارد بدن شما می شوند کبد و کلیه  اقدام به جذب آن ها از طریق خون می کنند و در مرحله بعد به کمک مکانیسم های مختلف این سموم را به خارج از بدن هدایت می کنند که به این روند، پاکسازی خون یا سم زدایی گفته می شود.انتخاب مواد غذایی نامناسب، مشکلات گوارشی و استرس می تواند میزان سم را در بدن افزایش دهد. در ادامه مواد غذایی را برای  سموم زدایی  ناشی از آلودگی های صنعتی، هوا و مسمویت با فلزات سنگین مانند سرب، جیوه، و… به شما معرفی  می کنیم.

 

 مرکبات:

ویتامین ث به تبدیل سموم به مواد قابل هضم کمک می کند.

 

فلفل دلمه ای :

فلافل دلمه ای قرمز ۳ برابر پرتقال ویتامین ث دارد .

 

 شلغم :

 محتوای آنتی اکسیدان و سولفور موجود در شلغم به آنزیم های سمزدایی کننده کمک می کند.

 

شاهی آبی :

رادیکال های آزاد را از سلول گرفته و یک دیوروتیک طبیعی نیز هست.

 

تخمه آفتاب گردون:

ویتامین ای و سلنیوم به سم زدایی و کاهش کلسترول کمک می کند.

 

گردو:

گردو با تزریق اسیدهای چرب  امگا۳ به سم زدایی بدن کمک می کند.

 

ماش :

این دانه ها باقیمانده ی سموم را از دیوارهای روده ها جذب می کنند.

 

انواع عدس:

فیبر موجود در عدس موجب کاهش کلسترول و تنظیم قند خون می شود.

 

کنگر فرنگی :

سینارین موجود در آرتیشو به تولید صفرا و هضم کمک می کند.
 

غلات کامل :

فیبرهای غیر محلول آن ها موجب تنظیم عملکرد روده می شود.

 

زردچوبه:

موجب تقویت عملکرد سلول های کبدی برای سم زدایی می شود.
 

خیار:

با مقدار آب زیادی که دارد سموم را بیرون رانده و بدن را قلیایی می کند.

 

گریپ فروت :

کلسترول رات پایین می آورد و از تشکیل سنگ های کلیوی جلوگیری می کند.

 

کلم بروکلی:

با فراهم سازی مقدار زیادی ویتامین، اثرات سم ها را خنثی می کند.

 

سیر:

 موجب تحریک کبد برای ساخت آنزیم های مسئول سم زدایی  می شود.


منبع: بهارنیوز

استقلال یک تیم عصبی است

به گزارش مهر، «زوران مامیچ» در نشست خبری پیش از بازی العین امارات با استقلال تهران در لیگ قهرمانان آسیا که پیش از ظهر امروز در سازمان لیگ برگزار شد، گفت: بازی سختی در پیش داریم. برای استقلال احترام قائلیم. این تیم بازیکنان خوبی دارد ولی می دانم آنها یک تیم عصبی هستند!وی افزود: استقلال را به خوبی آنالیز کرده ایم. برای ما مهم این است که نیمه اول را مدیریت کنیم و نتیجه خوبی بگیریم. از دقیقه اول تمرکز می کنیم تا بازی را اداره کنیم. می دانیم برابر استقلال باید چطور بازی کنیم.

سرمربی العین تاکید کرد: چیزی که برای من قشنگ است و تحت تاثیر آن قرار می گیرم این است که در استادیوم جو خوبی ببینم. مطمئن هستم یک بازی خوبی ارائه می دهیم و با نتیجه خوب به امارات بر می گردیم.مامیچ در خصوص اینکه آیا العین می تواند مقابل استقلال و هوادارانش در تهران به پیروزی برسد یا خیر، گفت: مهمترین مسئله این است که تیم را خوب می شناسم و می دانیم کجا بازی می کنیم. آمده ایم که بازی را ببریم. چیز دیگری نمی توانم بگویم. شرایط را خوب درک می کنیم و آنالیز خوبی داشته ایم.

سرمربی العین در پاسخ به سئوالی مبنی بر سفر «یاسر الشمرانی» به ایران برای بازی با استقلال تصریح کرد: همانطور که می دانید این بازیکن مقابل ذوب آهن هم بازی نکرد. اسم او در لیست تیم ما هست ولی یکسری مسائل سیاسی بین دو کشور هست که نمی خواهم درباره آن صحبت کنم.مامیچ در پاسخ به این سئوال خبرنگار مهر که آیا از برانکو ایوانکوویچ سرمربی پرسپولیس اطلاعاتی درباره تیم استقلال گرفته است یا خیر، تاکید کرد: من با برانکو صحبتی نکرده ام. نیازی به برانکو نیست. استقلال را خوب می شناسیم. من و برانکو دوستان قدیمی هستیم ولی راجع به استقلال هیچ صحبتی نداشته ایم چون شناخت کافی از حریف داریم. استقلال تیم بزرگی است و همه آنرا می شناسند. برای همین نیازی نبود از برانکو اطلاعات بگیرم.


منبع: بهارنیوز

توافق فولادخوزستان با سرمربی پرتغالی

به گزارش مهر، «پائولو سرجیو» که سابقه مربیگری در تیم هایی همچون اسپورتینگ لیسبون و  آکادمیکا، ویتوریا گیمارش و بیرامار را در کارنامه دارد، بعد از مذاکره با مسئولان باشگاه فولاد خوزستان با این باشگاه ایرانی به توافق رسید و امروز برای انجام مذاکرات نهایی در اهواز حضور خواهد داشت.این مربی سابقه حضور در لیگ قهرمانان اروپا و شکست تیم هایی چون منچستریونایتد در زمان هدایت «الکس فرگوسن» را هم در کارنامه دارد.قرار است این مربی پرتغالی بر تمام رده های سنی فولاد نظارت داشته باشد و تیم های پایه این باشگاه را هم زیرنظر بگیرد.محمدرضا شریف عضو هیات مدیره باشگاه فولاد  با تایید توافق این باشگاه با سرجیو، گفت: سرجیو عالی ترین مدارک مربیگری در دنیا را دارد و از وی خواسته ایم تا روی تمام تیم های پایه هم نظارت دقیق داشته باشد.به گفته شریف، یحی گل محمدی یکی از گزینه های هدایت فولاد بود که این گزینه داخلی در نهایت مورد موافقت اعضای هیات مدیره باشگاه فولاد قرار نگرفت.


منبع: بهارنیوز

انتظار رونق در بازار بنفش مسکن

به گزارش ایسنا، تامین مسکن برای تمامی اقشار جامعه از جمله شعارهایی بود که کمابیش در صحبت‌های شش نامزد انتخابات ریاست جمهوری دیده می‌شد اما کمتر درخصوص چگونگی تحقق این هدف با توجه به رکود فعلی بخش مسکن، برنامه ارایه شد. به هر حال مباحث مطرح در این زمینه به پایان رسید و حالا دولت تدبیر و امید با اتکا به اعتماد ۲۳ میلیون و ۵۰۰ هزار ایرانی باید بتواند چهار سال آینده گام‌های موثری برای کاهش انتظار خانه دار شدن خانواده‌های ایرانی از ۱۲ به ۸ سال بردارد.

بررسی‌ها حاکی از آن است که کشور ایران طی سال‌های اخیر سالیانه به حدود یک میلیون مسکن نیاز دارد. اما این حوزه تحت تاثیر اقدامات انبساطی درون و برون بخشی دولت‌های نهم و دهم سرانجام در انتهای سال ۱۳۹۱ وارد رکود شد. مجموعه عواملی همچون تزریق ۴۵ هزار میلیارد تومان برای رونق ساخت و ساز دولتی منجر به این شد که طی سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ قیمت مسکن ۵۰۰ درصد و قیمت زمین ۷۰۰ درصد رشد کند. به همین دلیل فاصله‌ی شدیدی بین قدرت خرید مردم و قیمت مسکن به وجود آمد که دولت یازدهم هرچه تلاش کرد تا رقم وام را بالا ببرد نتوانست این فاصله را کوتاه کند. با این‌که سقف تسهیلات از حدود ۲۰ میلیون تومان به ۱۶۰ میلیون تومان رسید و سود آن پس از ۲۵ سال تک رقمی شد، اقساط بالای ۲ میلیون تومان برای متقاضیان سنگین است و به همین دلیل خروج مسکن از رکود به تدریج اتفاق خواهد افتاد.

آمارها بر این نکته تاکید دارد که اجاره بین سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ حدود ۳.۴ برابر شده و از سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ حدود ۱.۵ برابر شده است. این نشان می دهد هم اکنون شاهد باثبات ترین قیمتها برای بازار مسکن هستیم که مبنایی برای حرکت اصولی به سمت آینده است. هم‌چنین طی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ قیمت زمین از متری ۶۴۰ هزار تومان به متری ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان در شهر تهران افزایش یافته که ۷۰۰ درصد و معادل ۸.۶ برابر افزایش قیمت را نشان می‌دهد. اما از سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ شاهد ۲ درصد افزایش قیمت زمین هستیم.

وزیر راه و شهرسازی این شرایط را به “بمباران” بخش مسکن توسط دولت‌های نهم و دهم تشبیه کرده است. عباس آخوندی با بیان این‌که در بخش مسکن از ویرانه‌های سیاست‌های دولت گذشته آواربرداری کردیم گفت: هرکسی که در این دوره وزیر مسکن می‌شد دو کار می‌توانست انجام دهد؛ یک کار این‌که به همان سیاست عوام‌فریبانه قبلی ادامه دهد و ملتی را گرفتار کند و دیگر این‌که صادقانه با مردم صحبت کند. البته هزینه صداقت در این زمینه برای سیاستمدار بسیار بسیار سنگین است.

هم‌اکنون گفته می‌شود که ۲.۵ میلیون مسکن خالی در کشور وجود دارد که منجر به حبس ۲۵۰ میلیارد دلار سرمایه در این بازار شده است. با این حال عمده این خانه‌ها در دسترس متقاضیان واقعی مسکن قرار ندارد و تنها شاید با مالیات‌های سنگین بتوان بخشی از این تعداد را وارد بازار مصرفی کرد.

از سوی دیگر بخش مسکن دارای رابطه پیشین با ۷۸ بخش اقتصاد و رابطه پسین با ۵۶ بخش اقتصادی با ضریب انتشار ۱.۲ است. یعنی به ازای هر یک اشتغال ۱.۲ اشتغال غیرمستقیم ایجاد شده است. همچنین سهم مسکن و ساختمان در اشتغال مستقیم کشور حدود ۱۲ درصد و تعداد شاغلان این بخش نیز ۳.۱ میلیون نفر هستند. به همین دلیل دولت می‌تواند از ظرفیت این بخش برای خروج از رکود استفاده کند. اما طی چهار سال دولت یازدهم بجز تکمیل واحدهای مسکن مهر، عملا دولت نتوانست تحرکی در بخش مسکن ایجاد کند. با این وجود مسکن مهر به عنوان یکی از دو طرح دیابتی دولت قبل حالا به روزهای پایانی خود نزدیک شده است. به طور کلی از ۲ میلیون و ۲۶۲ هزار واحد مسکن مهر تاکنون یک میلیون و ۸۳۰ هزار واحد افتتاح شده است و مابقی عمدتا در مرحله نازک‌کاری قرار دارد که مسوولان وزارت راه و شهرسازی قول داده‌اند واحدهای بلامعارض را تا پایان عمر دولت یازدهم تحویل دهند. بنابراین روزشمار برای مشاهده اقدامات دولت برای رونق‌دهی به ساخت و ساز بخش خصوصی آغاز شده است.

قبل از انتخابات ریاست جمهوری نشانه‌هایی از ورود بخش مسکن به دوره پیش رونق دیده شد که با نزدیک شدن به زمان انتخابات فروکش کرد. اما پیش‌بینی می‌شود مجددا منحنی معاملات روند صعودی به خود بگیرد و نیمه دوم سال جاری رکود ۴.۵ ساله بخش مسکن به پایان برسد.

با این‌که در فروردین ماه تعداد معاملات آپارتمان‌های مسکونی شهر تهران ۸.۵ درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل کاهش یافت، برآوردها این است که این نزول تحت تاثیر تعلیق معاملات به بعد از انتخابات صورت گرفته و مشتریان به مرور وارد بازار مصرف می‌شوند. بخشی از این مشتریان ۱۶۵ هزار سپرده‌گذرای هستند که از طریق تسهیلات صندوق پس‌انداز مسکن یکم اقدام به خرید مسکن خواهند کرد. هم‌اکنون در این حساب رقمی حدود ۳۵۰۰ میلیارد تومان وجود دارد. این سپرده ها تعهدی است و بانک موظف است آن را انجام دهد. برآورد این است که ظرف یک سال آینده بانک باید دو برابر این رقم را تجهیز منابع کند و با اضافه کردن ۷۰۰۰ میلیارد تومان آن را به حدود ۱۰۰۰۰ میلیارد تومان به بازار مسکن تزریق شود. اهمیت این ۱۰۰۰۰ میلیارد تومان این است که متکی به بودجه دولت نیست و توسط مردم انجام می شود. بنابراین توسعه پایداری را تضمین می کند؛ زیرا تقاضاها به تدریج واردبازار مسکن خواهند شد و شوک قیمتی ایجاد نخواهند کرد.

دولت دو وظیفه را در این شرایط بر عهده دارد؛ اول جلوگیری از جهش قیمت مسکن و دوم رونق‌دهی به ساخت و ساز. در حال حاضر بخش مسکن با پارادوکس­‌های آشکاری، در هر دو مقوله عرضه و تقاضا روبه رو است. به عنوان نمونه براساس سرشماری سال ۱۳۹۵، موجودی مسکن کل کشور (بدون احتساب واحدهای مسکونی خالی) بیش از ۲۲.۸ میلیون واحد مسکونی و تعداد خانوار ۲۴.۱۹ میلیون واحد است. همچنین تراکم خانوار در واحد مسکونی، حدود ۱.۰۵ است. در حالیکه تعداد خانه‌های‌خالی با بیش از ۵۵ درصد رشد، از ۱.۶۶ میلیون واحد در سال ۱۳۹۰ به ۲.۵۸ میلیون واحد، در سال ۱۳۹۵ افزایش یافته است.

علی چگنی ـ‌ مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی و اقتصاد مسکن ـ در این باره می‌گوید: علی­رغم وجود بیش از ۲.۵ میلیون واحد مسکونی خالی در کشور، حدود ۳۰ درصد از جمعیت شهری کشور در بافت‌های فرسوده و سکونت‌گاه‌های غیررسمی زندگی می‌کنند و از دارا بودن مسکن مناسب، ایمن و بهداشتی رنج می­‌برند. همچنین در حالی که بخشی از اقشار جامعه در مسکن­‌های لوکس و با متراژ بالا زندگی می‌کنند و نیز بخش قابل‌توجهی از واحدهای مسکونی گران‌قیمت، فاقد متقاضی است، تقاضا برای مسکن کوچک و ارزان قیمت بالا بوده و اقشار کم درآمد از تأمین مسکن حداقلی عاجز هستند. این موارد گویای برخی پارادوکس‌ها در بازوهای عرضه و تقاضای مسکن و نمونه­‌ای از نمود ناصحیح و احتمال برداشت ناصواب از شاخص­‌های آماری بخش مسکن است (مشخصا تعداد خانه­‌های‌خالی که تصور عدم نیاز به مسکن را در کشور دیکته می­‌کند). تظاهر ناصحیح شاخص‌های بخش مسکن، می‌تواند سیاست‌گذاری را به مسیر نادرست معطوف نماید و موجب هرج و مرج در نظام برنامه‌ریزی و نهایتاً عدم احساس تعلق و آرامش در شهروندان شود.

با این توصیف پیداست که اولویت باید حاشیه‌نشینان و ساکنان بافت‌های ناکارآمد باشند. مدیرعامل شرکت عمران و بهسازی شهری به اجرای بیش از ۲۷۹ پروژه نوسازی و بهسازی در مناطق کمتر برخوردار و ناکارآمد اشاره کرد و گفت: در دولت یازدهم طرح های پروژه محور، کمی، کالبد مبنا، غیر منعطف و بی توجه به خواست و نیاز مردم کنار گذاشته شده است.

محمدسعید ایزدی یکی از گام‌های تحقق این هدف را تدوین برنامه جامع بازآفرینی شهری برای ۲۷۰۰ محله عنوان و تصریح کرد: در ۴۹۵ شهر مشتمل بر ۶۰ هزار هکتار بافت‌های میانی بالغ بر ۱۰۰۰ محله، در ۱۶۸ شهر با وسعت ۲۵ هزار هکتار بافت تاریخی بالغ بر ۶۰۰ محله و در ۹۱ شهر با وسعت ۴۵ هزار هکتار سکونتگاه غیر رسمی و ۱۱۰۰ محله و همچنین تهیه برنامه عملیاتی برای  ۲۷۲ محله در ۸۳ شهر در سال ۱۳۹۵ ( ۵۸ محله تاریخی، ۲۷ محله ناکارآمد میانی و ۱۸۷ محله در سکونتگاه های غیر رسمی) مطالعات دقیقی صورت گرفت.

برنامه دیگر دولت برای کمک به اقشار پایین، مسکن اجتماعی است که اسفندماه سال گذشته جزییات آن ابلاغ شد. بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در دو قالب مسکن حمایتی (کمک به ساخت و خرید مسکن ملکی و کمک بلاعوض) و مسکن اجتماعی (کمک به ساخت مسکن استیجاری، پرداخت کمک اجاره و وام قرض‌الحسنه) باید این طرح را پیش ببرد که در مجموع به تامین سالیانه ۱۰۰ هزار واحد مسکونی اقدام خواهد کرد. مابقی ساخت و سازها باید توسط بخش خصوصی انجام شود که نهادهای مالی باید وظیفه شارژ و تامین نقدینگی آن را بر عهده بگیرند.


منبع: بهارنیوز

اشتغال در سایه امنیت و جذب سرمایه‌

حمید نجف در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: ما باید مدیون امنیت کشورمان باشیم چون همین امنیت است که موجب می‌شود تا سرمایه‌گذار خارجی و داخلی با خیالی آسوده سرمایه‌هایشان را در داخل به کار بگیرند. وقتی بستر سرمایه‌گذاری را آماده کنیم، سرمایه خود به خود جذب می‌شود و تولید شغل هم صورت می‌گیرد.وی باز شدن فضای مناسبات تجاری و بین المللی را یکی از اتفاقات بعد از برجام عنوان کرد و گفت: خوشبختانه بعد از برجام چشم انداز خوبی را در بعضی بخش‌ها مثل صنعت حمل و نقل شاهد بودیم و این فضای باز سیاسی به گسترش مناسبات تجاری و استقبال سرمایه‌گذاران خارجی منجر شد.نجف درعین حال پایه اقتصاد کشورها را حمل و نقل دانست و توسعه صنعت حمل و نقل به ویژه ناوگان هوایی را در تقویت گردشگری موثر خواند.
وی گفت: با گسترش و تقویت این صنعت می‌توانیم شغل‌های مستقیم وغیرمستقیم زیادی ایجاد کنیم. اگر فرضا ۲۰۰ فروند هواپیما وارد کشور شود، اشتغالزایی بالایی در صنعت هوایی و صنایع مرتبط با آن، هتل‌ها، اماکن اقامتی و صنایع دستی به وجود خواهد آمد.به گفته نجف بسیاری از گردشگران خارجی در سال گذشته به دلیل شرایط ثبات و فضای باز سیاسی کشورمان به ایران سفر کردند.
عضو شورای مرکزی حزب اسلامی کار تاکید کرد: دولت دوازدهم باید به موضوع گردشگری توجه ویژه‌ای داشته باشد و به حوزه گردشگری که استعدادش را داریم ورود کند چون همین حالا کشورهایی که نفت ندارند از طریق گردشگری چرخ اقتصاد خود را به گردش درآورده و در جایگاه بالایی قرار گرفته‌اند.نجف متذکر شد: در بخش نفت و انرژی، چاه‌های نفتی و میادین مشترکی با قطر داشتیم که سالها یک طرفه قطری‌ها از این منابع مشترک استفاده می‌کردند ولی ما برداشت از این میادین را پایاپای کردیم و توانستیم درآمدزایی قابل توجهی را نصیب کشور کنیم.
وی درعین حال به دولت پیشنهاد کرد مناطق محروم کشور و استعدادهای آن را بر اساس مطالعه و موقعیت استراتژیک مناطق کشف و از پتانسیل ‌آنها برای ایجاد یک بندر خشک استفاده کند.عضو شورای مرکزی حزب اسلامی کار افزود: در حال حاضر برخی مناطق کشور به راه‌آهن و جاده و فرودگاه دسترسی دارند ولی همچنان در محرومیت به سر می‌برند که دولت می‌تواند آنها را در عمق خاک خودمان به بنادر خشک و سپس مناطق آزاد تبدیل کند. بندر خشک در واقع یک بندر چند منظوره است که مستقیما با جاده یا راه آهن به بنادر دریایی متصل می‌شود و می‌توان از آن به عنوان مرکزی برای انتقال کالا به مقاصد داخلی یا ذخیره و انبار کردن کالا استفاده کرد.


منبع: بهارنیوز

رای مجدد به روحانی یعنی‌ تایید ۴سال‌قبل

هادی‌حق شناس، اقتصاددان با اشاره به حضور پر رنگ مباحث اقتصادی  در مناظره‌های کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری انتخابات ریاست جمهوری، گفت: آنچه در ۲۹ اردیبهشت ماه در ایران اتفاق افتاد در واقع رشد سرمایه اجتماعی کشور بود زیرا سرمایه اجتماعی یکی از مهم‌ترین عناصر توسعه است.وی افزود: رای مجدد به روحانی یعنی‌ تایید سیاست‌های ۴ سال گذشته دولت تدبیر و امید. حق شناس با اشاره به سیاست‌های اقتصادی دولت یازدهم اظهار داشت: کنترل نرخ تورم، کنترل بازارهای مختلف، ثبات و آرامش محیط اقتصاد کلان، ارتباط با بنگاه‌های اقتصادی بین‌المللی، انعقاد قراردادهای پسابرجام، توسعه پارس جنوبی از دستاوردهای اقتصادی دولت یازدهم بود و رای به آقای روحانی به منزله تایید سیاست‌های کلان اقتصادی دولت است.

این اقتصاددان با تاکید بر این که در حال‌ حاضر دولت باید به دو موضوع مهم توجه کند، گفت: اول‌ این که دولت در چهار سال اول مشغول آوار برداری بود و موفق شد، اقتصاد را از لبه پرتگاه نجات دهد اما امروز ملت از دولت انتظار دارد تا از تجارب ۴ سال گذشته برای ایجاد رشد اقتصادی پایدار استفاده شود.حق شناس تصریح کرد: دولت باید سیاست‌هایی را انتخاب کند که بتواند در پارامترهای موثر اقتصادی  به اعداد مطلوب برسد.

وی افزود: انتظار می‌رود در پایان  دولت دوازدهم در سال ۱۴۰۰ ، نرخ بیکاری به زیر ۸ درصد برسد ، نرخ تورم تک رقمی شود و جذب سرمایه گذاری خارجی به ده‌ها میلیارد دلار برسد.این اقتصاددان گفت: مزیت نسبی کشور در این است که در چهار راه جهانی قرار گرفته و دولت باید بتواند از این چهار راه برای‌ترانزیتی بهره کامل را ببرد.وی ادامه داد: انتظار می‌رود دولت دوازدهم کابینه‌ای را تشکیل دهد که ظرفیت بالقوه اقتصادی ایران را بالفعل کرده و رشد اقتصادی بالای  ۸  درصدی را به دست آوریم. کابینه دولت داوزدهم باید با متناسب با هدف رشد ۸ درصدی باشد.

حق شناس با بیان این که ملت پشتیبان دولت است، خاطر نشان کرد: خوشبختانه در این مدت با آرامش و ثبات در اقتصاد کشور روابط خارجی به روال طبیعی برگشته است. رییس جمهور از ۴ سال تجربه کشورداری برخوردار است و وزارت نفت و وزارت جهاد کشاورزی در تولید محصولات و وزارت بهداشت در طرح سلامت و وزرات امور خارجه در دیپلماسی خارجی، کارنامه درخشانی داشته‌اند.وی در خاتمه تاکید کرد: امیدواریم عملکرد این مجموعه‌ها در بخش‌های گوناگون باعث شود که  ایران در ۱۴۰۰ بدرخشد.


منبع: بهارنیوز

عقلانیت بر احساس و شعار غلبه کرد

علی تاجرنیا در گفت‌وگو با  ایلنا در تحلیل پیام رای مردم به حسن روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری گفت: پیام این رای این بود که عقلانیت بر رفتارهای احساسی و شعاری غلبه کرده و قشر متوسط جامعه که اتفاقا در مواقعی نظیر این اثرگذار هستند از اینکه عدم حضور آنها صدمات جبران‌ناپذیری خواهد داشت درک درستی پیدا کرده‌اند و حضور آنها فواید مناسبی برای سرنوشت کشور و مردم دارد.این فعال سیاسی اصلاح‌طلب ادامه داد: در ابتدای مسیر روحانی نتایج نظرسنجی‌ها نشان می‌داد رای روحانی در حد پنجاه درصد بود و این رای مطمئنی نبود. اما اینکه اقای روحانی یک گام به جلو رفت، مواضع خود را شفاف‌تر بیان کرد و تاکید بر اصول اصلاح‌طلبی در بستر اعتدال کرد، به نوعی بخشی از جامعه را که تصور می‌کرد نمی‌توانند اهداف و ایده‌آل‌های خود را در دولت روحانی ببیند امیدوار کرد.
تاجرنیا به اشاره به روزهای اول تبلیغات گفت: خوش‌بین‌ترین‌ها هم این میزان حضور را پیش بینی نمی‌کردند. با افزایش مشارکت و متعاقب آن افزایش رای روحانی او باید در این مسیری که در انتخابات آغاز کرده ترغیب شود. روحانی بداند آنچه این جریان را به حرکت آورد حمایت اصلاحات و مواضع روشن خود ایشان بود.او ادامه داد: روحانی زخم خورده رفتار اصولگرایان است. او باید بداند تبلیغات علیه او حرف‌های اردوگاه اصولگرایی بود و تنها از زبان سه کاندیدای رقیب یعنی میرسلیم و قالیباف و رییسی گفته شد.
تاجرنیا با تاکید بر اینکه روحانی باید به جریان اصلاحات و مردمی که خیلی جدی پای کار ایشان ایستادند تکیه کند، گفت: دولت او باید دولتی با مواضع شفاف‌تر باشد و مطمئن باشد که با این نگاه در تحقق اهداف خودش هم موفق‌تر خواهد بود. روحانی باید بداند با انتخابات همه چیز تمام نشده و اگر ذره‌ای در برابر زیاده‌خواهی‌ها کوتاه بیاید باز این مجموعه با ابزارهایی که در دست دارد کار را برایش سخت‌تر می‌کند .این عضو حزب اتحاد تاکید کرد: جامعه نیازمند آرامش است و در عین حال روحانی در عمل به آنچه گفته شده و مردم اعتماد کردند نباید کوتاهی کند.
او در خصوص اولویت‌های دولت دوازدهم گفت: دو مساله وجود دارد و مورد انتظار مردم است. اول اینکه روستاییان و حاشیه‌نشین‌ها در این انتخابات نقش مهمی داشتند. یک بخش مهمی از طبقه فرودست در این انتخابات قهر کرده بود و احساس می‌کردند اهدافشان را نمی‌توانند دنبال کنند و به اصولگرایان نیز بی اعتماد بودند.  این مجموعه می‌تواند به سبد رای اصلاحات اضافه شود. از این رو معیشت مهم‌ترین نکته این انتخابات است که خواسته همه است. حوزه اقتصاد مورد درخواست تمامی لایه‌های جامعه است که با توجه به منابع و شرایط به سمت رفاه بروند. اولویت اول باید این باشد. 
تاجرنیا اولویت دوم را مساله آزادی‌های سیاسی و اجتماعی خواند و گفت: این مساله مورد تاکید طبقه متوسط است. روحانی با اتکا به این‌ها رییس‌جمهور شده خصوصا آزادی‌های سیاسی. دولت باید با اصلاح قوانین در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی شرایط را به گونه‌ای جلو ببرد که این آزادی‌ها قابل برگشت نباشد.او در توضیح افزود: بحث قانون احزاب و آیین‌نامه‌های مرتبط، بحث آزادی‌های اجتماعی و بحث آزادی‌های فرهنگی و هنری مسائلی است که دولت باید بیشترین توجه را به آن داشته باشد. من فکر می‌کنم با توجه به پشتوانه‌های دولت که مجلسی همراه‌تر و طرفداران آگاه‌تر است امروز توپ در زمین آقای روحانی است که به مطالبات طرفداران خود رسیدگی کند.


منبع: بهارنیوز

آزمون دوازدهم، سربلندی سی و پنجم

دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و پنجمین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا روز جمعه ۲۹ اردیبهشت ماه برگزار شد. انتخاباتی که به عنوان سی و پنجمین دوره این فرایند، در عمر سی و هشت ساله نظام جمهوری اسلامی بار دیگر تاکیدی موکد بر درک اهمیت رکن «جمهوریت» از سوی مردم در نظام جمهوری اسلامی ایران است.

حضور مردم پای صندوق های رای هرچند روز جمعه گسترده و پرشکوه بود، اما این تمرین مردم سالاری دینی نزدیک به چهار دهه است که در ایران انجام می شود. جامعه ایران در مقام کنشگران سیاسی در طول سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با درک صحیح از معیارهای پیشرفت پایدار و تجربه اندوزی از تاریخ یک صدسال گذشته ایران، انتخابات را تنها راه صحیح گذار از دیکتاتوری های پیشین بر مردم سالاری یافتند.

میزان مشارکت در انتخابات، به ویژه انتخابات ریاست جمهوری نشان می دهد که عامه مردم ایران این گزاره را که تنها در سایه صندوق های رای می توان به اصلاح امور همت گماشت، به خوبی درک کرده اند. تجربه های چهار دهه و برگزاری سی و پنج دوره انتخابات نشان می دهد که مردم در مقام صاحبان اصلی کشور و نظام جمهوری اسلامی تنها مسیرتثبیت عزت و سرافرازی، اصلاح و بهبود اوضاع و حفظ جایگاه فراسرزمینی ایران را از گذرگاه صندوق های رای یافته اند.

تاریخچه ای از حضور پرشکوه مردم
برپایه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مردم در بازه های زمانی چهار ساله اعضای شورای شهر، نمایندگان مجلس، اعضای مجلس خبرگان و رییس جمهوری کشور را انتخاب و تعیین می کنند.
نخستین انتخابات تاریخ نظام جمهوری اسلامی، پس از پیروزی انقلاب، همه پرسی ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ بود. میزان مشارکت در این همه پرسی ۹۸ درصد بود. ۲۰ میلیون واجد شرایط رای دادن، به تداوم مسیر جمهوری اسلامی «آری» گفتند. هرچند مردم در طول سال های منتهی به پیروزی انقلاب با حضور گسترده خود در میدان عمل، پشتیبانی خود را از انقلاب نشان دادند، اما این همه پرسی به عنوان نخستین تمرین دموکراسی در ایران پس از انقلاب، تاثیرمهمی در آینده معادلات داخلی وخارجی داشت و ادامه مسیر را برای مردم و مسوولان انقلاب روشن ساخت. هرچند هر انتخاباتی در ایران اهمیت و جایگاه خاص خود را دارد اما فرآیند رای گیری برای انتخاب رییس جمهوری و نفر نخست اجرایی کشور و میزان تاثیرگذاری این جایگاه، اهمیت آن را بیش از انتخابات دیگر نشان می دهد.

نخستین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ۵ بهمن ۱۳۵۸ و به فاصله یک سال از پیروزی انقلاب برگزار شد. از ۲۱ میلیون ایرانی واجد شرایط ۱۴میلیون در انتخابات شرکت کردند و میزان مشارکت مردم ۶۷ درصد اعلام شد. هرچند این دوره ریاست جمهوری در ایران پس از انقلاب کمتر از دو سال دوام داشت اما آمار مشارکت در دومین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ۲ مرداد سال ۶۰ از حضور پررنگ مردم در پای صندوق های رای حکایت کرد. انتخابات ریاست جمهوری سوم که تنها به فاصله چند ماه از انتخابات دوم برگزار شد، مشارکت ۷۴ درصدی مردم را در پی داشت. و پس از این دوره بود که این جایگاه رییس جمهوری به سبب تغییر در قانون اساسی پررنگ تر و انتخابات برگزار شده اهمیت بیشتری یافت.

انتخابات ریاست جمهوری هفتم در دوم خرداد سال ۷۶ و انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری در ۲۲ خرداد، به ترتیب ۸۰ و ۸۴ درصد واجدین شرایط رای را، پای صندوق ها آورد و بیشترین میزان مشارکت در تاریخ انتخابات ریاست جمهوری رقم زد. میزان مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری به طور خاص و همه انتخابات برگزار شده به طور عام مشارکت بالای ۵۰ درصد را در آمار ارائه شده ثبت کرده اند و تنها دوره ای که میزان مشارکت از ۵۰ درصد کاسته و انتخابات در دو دوره برگزار شد، نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بود.

مجموع آمارهای منتشر شده از میزان مشارکت مردم در عمر ۳۸ ساله مردم سالاری دینی در ایران نشان می دهد که مشارکت مدنی مردم در فرآیند سرنوشت ساز انتخابات، ثبات قابل تاملی داشته است. ثباتی که نشانگر پشتیبانی مردم از انقلابی است که برای به ثمر نشستن آن تکاپوهای فراوانی در تاریخ این سرزمین شاهد بودیم.

بسترها و دلایل مشارکت مردم در انتخابات
با پایان یافتن انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم گزارش های وزارت کشور از میزان مشارکت ۷۰ درصدی مردم در این انتخابات حکایت دارند. مشارکت بالایی که ضرورت پرداختن به دلایل آن می تواند جامعه شناسی و روانشناسی مردم ایران را بهتر نشان دهد.
«پایداری بر پیمان» از مولفه های روانشناسی اجتماعی ایرانیان دستکم در چهار دهه گذشته بوده است. پایداری بر پیمانی سیاسی و مدنی در جامعه ای با پایه های لرزان مردم سالاری، در منطقه ای مانند خاورمیانه اهمیت دو چندان دارد. اهمیتی که هربار برگزاری انتخابات و اعلام درصد مشارکت کنندگان آن بیشتر مورد تاکید قرار می گیرد. جامعه ایران طی دهه های گذشته تلاش کرده است بر سر وعده ها و آرمان های انقلاب ۵۷ باقی مانده و برای حفظ آن از تلاشی فروگذار نکند.
اگرچه در روانشناسی تاریخی ایرانیان موضوع ضعف حافظه کوتاه مدت همواره مورد توجه قرار دارد اما روند حضور و پیام مشارکت در پای صندوق های رای دستکم در دهه های پس از پیروزی انقلاب نشان داد که حافظه سیاسی ایرانیان صندوق رای را به عنوان تنها گزینه اصلاح و بهبود فراموش نکرده و نخواهد کرد.

از سوی دیگر جهان پیرامون ایران؛ مردمانش را به سیاست ورزی و سیاسی بودن شناخته اند. این ویژگی طی دهه های گذشته و با گسترش آموزش در کشور، با نوعی آگاهی همراه گشت و در برهه های زمانی به یاری پیشرفت و توسعه سیاسی ایران آمد. می توان گفت شعور و بینش سیاسی مردم ایران طی دهه های گذشته توده مردم جامعه را به این منطق رسانده است که صندوق های رای و انتخابات تنها وسیله و فرایندی است که می تواند بدون هزینه زایی فزاینده معضلات و ناراستی را رفع و اصلاح کند. هرچند برای رسیدن به چنین درک سیاسی بسیار هزینه شد اما ثمرچینی از درخت دموکراسی در فرایندی چون انتخابات سختی های راه را تسهیل کرد.

ایران و تاثیر مشارکت مردم بر آینده
فرآیند انتخابات و میزان مشارکت مردم در آن از مولفه های مهم پیشرفت در جوامع مختلف است. تاثیر میزان این مشارکت هم در عرصه داخلی و هم در عرصه های خارجی مهم ارزیابی می شود. در جهان کنونی سرمایه هر سرزمین و حکومتی، مردمان آگاه و مشارکت آگاهانه این مردم در فرآیندهای مختلف سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی است. اهمیت پشتیبانی مردم از حکومت مستقر در نظریه های کشورداری از توان تدافعی و تهاجمی سرزمینی مهم تر شمرده می شود.

اگر مشارکت و حضور مردم در انتخابات را نشانه ای بر پشتیبانی از دولت و حکومت مستقر قلمداد کنیم، جامعه ایران این نشانه را طی سی و پنج انتخاب تکرار کرده است. از رهگذر این انتخاب دولتمردان برگزیده مردم با توان اجرایی بیشینه به رفع دغدغه های جامعه می پردازند و در تنش های سیاسی با تکیه بر اقبال عمومی مردم رقبای سیاسی را اقناع می کنند. در عرصه خارجی نیز به پشتوانه انتخاب مردم می توانند بر معادلات جهانی تاثیرگذارباشند.


منبع: بهارنیوز

رفتار سوئیسی اکثریت مردم ایران

به گزارش ایلنا، مردم سوئیس در رفراندومی شرکت کردند که از آنها می‌پرسیدند آیا موافقند تمامی افراد بالا ۱۸ سال درآمد معادل ۲۲۶۰ یورو افراد زیر ۱۸ سال ۵۶۵ یورو درماه از دولت بگیرند.طرفداران این طرح استدلال شان این بود که در سوئیس  نباید کسی برای تامین هزینه زندگی اش مجبور به کار کردن باشد و درصورت اجرایی شدن این طرح حقوق بیکاری، کمک هزینه اجتماعی و نیز بازنشستگی برداشته می شد.
عموم شهروندان سوئیس با این استدلال که اجرای این طرح از انگیزه‌های اقتصادی و حس مسئولیت فردی شهروندان خواهد کاست، با آن مخالفت کردند و مردم دنیا بر عقلانیت ملت سوئیس آفرین گفتند.در خلال تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری در کشور عزیزمان ایران یکی از کاندیداها وعده سه برابر کردن مبلغ یارانه‌ها را داد که کارشناسان متفق القول آن را نادرست  دانستند و این حرکت را غیر قابل اجرا خواندند. هدف قانون‌گذار از طرح هدفمندی یارانه‌ها، اصلاح ساختار اقتصاد دولتی ( با پول نفت) به اقتصاد سالم مردم سالار ( با نظارت دولتی) بود تا ضمن استقلال اقتصادی مردم، از فشار وارده بر اثر تعدیل قیمت‌ها به اقشار آسیب دیده بکاهد.
اگرچه با اجرای سیاست های غلط در دولت دهم و تحریم های بین المللی سفره مردم کوچک‌تر و اقتصاد خانواده‌ها رنجورتر شده بود ولی همان نظر بلند ایران و ایرانی، باعث شده که مردم به این حربه در انتخابات رای منفی بدهند و در دام این وسوسه نیافتند، چرا که مردم ایران می دانند که فقط با تلاش و کوشش و رشد صنعت می توان به افزایش اشتغال کمک کرد و با تولید داخلی می توان  به رفاه بیشتر در کشور دست یافت.اینجاست که باید گفت رفتار سوئیسی مردم ایران  چه بسا مهم‌تر از رفتار مردم سوئیس بود چرا که آنها هم‌اکنون از  یک سطح مناسبی از رفاه بهره مند ولی در کشور ایران بعضی از محرومیت ها هنوز برقرار و خانواده‌ها محتاج ترند.


منبع: بهارنیوز

مبارک باشد این حضور

لیلا واحدی
روزنامه بهار
مشارکت حداکثری همان آرزویی است که در طول یک ماه گذشته مکرر از سوی دلسوزان نظام مطرح می‌شد. آرزویی که مردم شعورمند ایران برآورده کردند. استقبال بی نظیر بود. پای صندوق‌های رای حماسه حضور به بهترین شکل ممکن به وقوع پیوست. مردم مانند همه چهار دهه گذشته آمدند.
پای ایران و نظام ایستادند. اینکه امروز نام چه کسی به عنوان رئیس‌جمهوری اعلام خواهد شد در درجه دوم اهمیت است. آنچه مهم است شعور بالای سیاسی در ایران است. مردمی که آگاهانه تنها راه پیشرفت را صندوق رای تشخیص و‌ترجیح دادند. با وجود تمام نگرانی‌ها از کاهش میزان مشارکت، مردم دیروز همه را غافلگیر کردند. غافلگیری‌ای شیرین.

به جز معاندان و نامحرمان خارجی کشور، در داخل ایران هم عده‌ای منتظر بودند تا حداقلی از مردم را پای صندوق‌های رای ببینند و از این رهگذر به آنچه دلخواهشان است رسند. از بیگانه‌ها انتظاری نیست که بسیاری پیشرفت و دموکراسی در ایران را جز از راه صندوق رای می‌دانند و می‌بینند. اما آنچه در روزهای قبل از انتخابات از سوی طیفی مشخص در بوق و کرنا می‌شد تمایل به عدم شرکت مردم در انتخابات بود. تمایلی که با حضور پرشکوه و معنی دار مردم به سرانجامی نرسید. دیروز هر رسانه حقیقی و مجازی را که سراغ می‌گرفتی با حجمی از تصاویر حضور روبه‌رو می‌شدی. حضوری که جز از آگاهی مردم از چیزی حکایت نداشت.  

رئیس جمهورمان نبایدیادش رود که هر ایرانی که انگشت بر برگه رای زده، ایرانی است و مهم. هر رای دهنده‌ای که راه سعادت ایران را در صندوق رای دیده شایسته احترام است، شایسته توجه است. آگاهی مردم در چنین مقاطعی گنجینه نظام و مسئولان است. ایرانیان نشان داده‌اند که رفیق نیمه را نیستند و در راه آبادی ایران و نهادینه‌سازی پایه‌های مردم سالاری دینی همیشه هستند. داخل و خارج ایران دیروز احساس وظیفه کردند. نزدیک چهار دهه است که این احساس وظیفه در نهاد اکثریت ایرانیان است و برای هر مسئول و حاکمی می‌تواند سرمایه‌ای عظیم باشد. باید که هرکس پیروز این انتخابات است این احساس وظیفه را قدر بداند و برای این مردم احساس وظیفه کند.

برای مردمی با این سطح آگاهی باید که جان کند. باید که تلاش کرد، باید که قدر قدرتشان را دانست. نباید از حضورشان و از حمایت شان تعبیر ناچاری داشت. این انتخاب این حضور و این رای از سر آگاهی و شعور سیاسی است. صندوق رای میراث گرانقدر مشروطه در ایران است. میراثی که پشتوانه‌ای مانند خون شهدا دارد.صندوق رای تنها و تنها راه اصلاح همه کجی هاست. تنها راهی است که حتی آسیب دیدگان از شرایط آن را بر گزیده اند. مردم با این حضور بیگانگان را متوجه کردند که بیش از آنکه به گلوله برای نجات خود اعتقاد داشته باشند که برگه رای معتقدند و چه اعتقاد شیرینی.مبارک باشد بر ایران این تمرین آهسته اما پیوسته دموکراسی. مبارک باشد بر همه دلسوزان ایران زمین این شعور و آگاهی جمعی. این حضور بر همه ایران مبارک باشد.


منبع: بهارنیوز

آن مواعید که کردی/ مرود از یادت

محمد توکلی
همه آمدند، همه آن‌ها که شاید دل خوشی هم از برخی موضوعات نداشتند، شاید اعتمادی هم نداشتند، شاید امیدی هم. همه آمدند برای ایران. آمدند تا بی خردان سکاندار اداره امور نشوند. آمدند تا مدعیان انقلابی گری، خود و دیگران را بار دیگر به قهقرا نبرند. همه آمدند تا با صدایی بلند‌تر از آن چه که بتوان فکرش را کرد به تندروی بگویند «هرگز» و به «تَکرار» میانه‌روی بگویند «سلام».  حالا رئیس‌جمهور روحانی می‌تواند با خیالی راحت و البته عزمی جزم در پی تشکیل کابینه دولت دوازدهم باشد.
کابینه‌ای که بسیاری از حامیان او امیدوارند دیگر در آن جایی برای منفعلانی که اعتدال را در اقداماتشان انفعال معنا کردند نباشد و دیگر شاهد آن نباشیم که از درون دولت صداهایی شنیده و عملکردهایی دیده شود که صدوهشتاد درجه با وعده‌های آقای رئیس جمهور و برنامه‌های اصلاح‌گرایانه‌ای که مردم به واسطه آن به روحانی آری گفته‌اند اختلاف داشته باشد.
 در ادامه چند جمله‌ای با آقای رئیس جمهور:
 آقای رئیس جمهور روحانی؛ در هفته‌های اخیرمطالبی را با مردم در میان گذاشتید که می‌توان آن را در همین جمله  شما خلاصه کرد که گفتید: «روحانی همه این‌ها را با شما حساب خواهد کرد، در دولت دوازدهم همه شما را به پای میز حساب خواهم آورد» . جناب رئیس جمهور! ما مردم بی صبرانه منتظر برپایی «میز حساب» برای آن‌ها هستیم که هم مردم و هم مسئولین از آنان شناخت خوبی دارند.
همان‌ها که تمامی امکانات حمل و نقل شهری را برای پرجمعیت نشان دادن تجمعات کاندیدایی خاص بسیج کردند اما در نهایت آن چه از صندوق آرا بیرون آمد خلاف این «صحنه آرایی‌های خطرناک» بود. همان‌ها که مردم به نمایش‌های «اتوبوسی» شان با صدایی بلند نه گفتند و امروز منتظر حساب کشی از آنان هستند.
همان‌ها که خلاف نص صریح قانون از ‌تریبون‌های عمومی به سود کاندیدایی خاص مشغول تبلیغ بودند و با به هم بافتن راست و دروغ سعی در سیاه جلوه داده کارنامه دولت اعتدال داشتند.  همان‌ها که با وجود نهی صریح رهبری نظام وارد جناح‌بندی‌های سیاسی شدند و علیه دولت مستقر از هیچ اقدامی فروگذار نکردند. اقداماتی که فقط گوشه‌ای از آن توسط شما برای مردم گفته شده است. همان‌ها که با پول مردم به شکل شبانه روزی علیه دولت منتخب مردم جوّسازی رسانه‌ای به راه انداختند و بر خلاف نص صریح قانون به حمایت از کاندیدایی خاص برخاستند. همان «باندی» که کارکنان زحمتکش صداوسیما را گروگان امیال جناحی اش کرده است و با‌ترفندهایی کودکانه در همه روزهای تبلیغات انتخابات و پیش از آن سعی در تخریب چهره دولت داشت. آری، آقای مسئول اجرای قانون اساسی؛ ما منتظر برپا کردن میز حساب از سوی شما هستیم تا یک بار برای همیشه اقلیتی که در برابر اکثریت ایستاده است جایگاه واقعی اش را بشناسد که ما «نمی‌گوییم اقلیت نباشد بلکه خواسته مان این است که اقلیت جای اکثریت ننشیند»  آقای رئیس‌جمهور شما علاوه بر وعده برپا کردن «میز حساب» وعده‌هایی دیگری هم داده‌اید که برخی از آن‌ها در این سال‌ها اجرا شده است و بخشی از آن‌ها نه که به قول خودتان «بازوی روحانی قدرت بعضی چیزها را ندارد، اما بعضی کارها با رای بالاتر از ۵۱ درصد شدنی است»
جناب روحانی این هم رای بالای۵۱ درصد، امروز قریب به دو سوم مردم ایران با شما هستند. امید این حامیان راناامید نکنید و همان «بعضی چیزها» را با قوتی که این جمعیت پرشور و پرامید به «بازوی» شما داده است تا دیر نشده به سرانجامی برسانید که عبور کردن برخی امور از وقت خودش خسران عظیمی برای همه دارد و به فرمایش پیامبر رحمت (ص) : «الامور مرهونهٌ باوقاتها» (کارها در گرو زمان خود هستند) .


منبع: بهارنیوز

یادداشت منتجب‌نیا درباره ۲۹اردیبهشت

گروه سیاسی: حجت الاسلام رسول منتجب‌نیا-قائم مقام حزب اعتماد ملی در یادداشتی در روزنامه بهار نوشت:  مردم ایران در روز ۲۹ اردیبهشت بار دیگر حماسه‌ای آفریدند. آنها در این حماسه و حضور بسیار گسترده و معنادار، اولا خواستند حضور خود را در صحنه تصمیم‌گیری به اثبات برسانند و از حق مسلم اجتماعی خود استفاده کنند که آینده را خودشان بسازند و فرد فردشان در نقش‌آفرینی نسبت به آینده کشور سهیم و شریک باشند. ثانیا خواستند با این حضور جلوی یک نوع تفکر و بینش سیاسی و فرهنگی که می‌خواست حاکم بر دستگاه اجرایی شود را بگیرند. یک نوع بینشی که مردم از آن هراس دارند، مردم تجربه‌های تلخی از آن نوع بینش در دست دارند و زخم‌خورده آن بینش هستند. مردم آن بینش را بینشی تنگ‌نظرانه، بر خلاف مصالح کشور و حقوق جامعه می‌دانند. مردم خواستند با حضورشان جلوی حاکمیت آن بینش و آن نوع مدیریت را بگیرند و بینش و مدیریتی که مورد خواست و توجه مردم است را بار دیگر به اریکه قدرت و مدیریت بنشانند.

از طرفی همین مردم با حضور فعال گسترده خود خواستند به همه مسئولان پیام بدهند که ما مردم در صحنه هستیم و ما مردمی نیستیم که بنشینیم تا دیگران برای ما تصمیم بگیرند. ما اگر سکوت می‌کنیم، نجابت به خرج می‌دهیم، اگر برخی از تلخی‌ها و ناروایی‌ها را می‌بینیم و تحمل می‌کنیم این بدان معنا نیست که نمی‌فهمیم یا قدرت مقابله با آن را نداریم. ما مردم به حدی از بلوغ فکری و سیاسی رسیدیم که حرف و تصمیم خود را پای صندوق به مرحله بروز می‌رسانیم. می‌توانیم با فریاد بلند اعتراض کنیم، می‌توانیم از طریق دیگر با ناروایی‌ها مقابله کنیم، اما بهترین راه را در حضور گسترده پای صندوق و در انتخاب فرد و یا افراد مورد نظر خود می‌دانیم. این پیام به مسئولان بسیار مهم است که به خود بیایند و آگاه شوند که با چه مردمی روبه‌رو هستند، با مردمی که صاحب این کشور و انقلاب هستند، مردمی که برای تاسیس این نظام و همچنین تثبیت و استقرار آن از تمامی سرمایه‌های خود صرف نظر کردند. این مردم مسئولان را رها نمی‌کنند، نظام را رها نمی‌کنند که به گوشه‌ای بنشینند و سرگرم کار خود شوند. اگر مردم سکوت می‌کنند و آرامش دارند به دلیل بزرگواری و نجابت و رشد و بلوغ سیاسی آنهاست. این هم پیام بسیار مهمی است که مردم در روز ۲۹ اردیبهشت به مسئولان ابلاغ کردند.


منبع: بهارنیوز

پیام دریافت شد؟!

امید پور غزیز
مسئله مهم در ارتباط با آمار اعلام شده از انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری ایران، تعیین تکلیف‌ ترکیب سیاسی و اجتماعی جامعه ایران می‌باشد. این آمار و میزان مشارکت در این انتخابات عملا گویای واقعیت‌های سیاسی کشورمان است که در صورت برقراری توازن منطقی و رعایت حقوق همه گروه‌ها می‌توان انتظار داشت که صداهای اعتراض در مملکت بیش از حد بلند نباشد و جامعه آرام و روبه رشدی را داشته باشیم.آمار ٣٨ درصدی رأی رئیسی و شرکاء، بدون شک سقف حمایت از موافقان گفتمان اصولگرایی افراطی و غیراعتدال گرا می‌باشد. چرا که شرکت در انتخابات یک وظیفه غیر قابل اغماض و حیاتی در میان این طیف از جامعه می‌باشد، و می‌توان با یک تقریب قابل اتکا عنوان کرد که ٩٩ درصد حامیان این طیف سیاسی در این انتخابات شرکت کرده و میزان وزن سیاسی خود را عینیت بخشیدند. ولی مسأله اساسی این است که تمام این ٣٨درصد هم لزوما وفاداران به گفتمان مذکور نیستند.

چرا که بخش قابل توجهی از این افراد جزء رأی دهندگان معیشت گرا و یا اقشار آسیب پذیر جامعه و بعضا حاشیه نشینان و روستاییان می‌باشند، که اطلاع دقیقی از ماهیت ایدئولوژیک و عقاید این گفتمان نداشته و صرفا تحت تأثیر پروپاگاندا و تبلیغات سوء بر علیه رقیب و همینطور مواضع پوپولیستی به حلقه آرای این آقایان پیوسته اند. هرچند بصورت دقیق نمی‌توان این دو جامعه ناهمخوان را در این بازه ٣٨ درصدی از هم جدا کرد، ولی شاید با یک تقریب منطقی و از روی شواهد تنها بتوان ٢٠ درصد از این جامعه را طرفداران و هواخواهان واقعی گفتمان محافظه کاری ایدئولوژیک در ایران دانست. که در قیاس با مجموع کل جامعه آماری حائز شرایط رأی دادن در کشور، حدودا به ١۵درصد کل جامعه ایران تقلیل می‌یابند.

اما در مورد جامعه آماری رأی دهندگان به روحانی که ۵٧ درصد کل رأی دهندگان را شامل می‌شوند، ضمن حائز اهمیت دانستن همین مقدار باید توجه داشت که اینها لزوما تجمیع همه افراد منتقد و مخالف گفتمان تمامیت خواه محافظه کار در ایران هم نیستند و بخش قابل توجهی از جامعه ایران با درصد تقریبی سی و اندی نیز با عدم مشارکت در انتخابات، لااقل مدعی مخالفت جدی با گفتمان اصولگرایی افراطی می‌باشد. یکی از نقاط اشتراک بین این ۵٧ درصد و سی و اندی درصدی که در انتخابات شرکت نکرده‌اند تمایل بیشترشان به گفتمان دموکراسی خواهی می‌باشد. البته این لزوما یک گفتمان غالب و فراگیر در میان تمام افراد این دو دسته نیست، ولی مسلما یک تفکر غالب در میان این جامعه بالای ٧٠ درصدی غیروفادار به گفتمان تمامیت خواه می‌باشد. این اعداد و ارقام و درصدها بسیار حائز اهمیت بوده و دیگر دوربین‌های تلویزیونی و اردوکشی‌های خیابانی نیستند که قابل مهندسی و دستکاری باشند، و اینگونه نیست که با پروپاگاندا و‌تریبون‌های پرشمار، بیش از‌اندازه بزرگ و تأثیرگذار جلوه داده شوند. باید در نظر داشته باشیم که بیش از ٧٠ درصد جمعیت کشور لااقل تا‌اندازه یی دغدغه‌ی دموکراسی و آزادی و یا حداقل پیشرفت و صلح  دارند.

جمعیتی که حاضر نیستند یک اقلیت ایدئولوژیک برای آن‌ها تصمیم بگیرند. این جامعه آماری قابل توجه،  بیشتر به سمت عقایدی تمایل دارند که حقوق آن‌ها را به‌حساب آورده و به مردم صرفا یک نگاه سیاهی لشگر و یا تلقی یک اهرم فیزیکی نداشته باشد. مسلما علاوه بر انتخاب فردی به‌عنوان رئیس جمهور در مورد سایر موارد تأثیرگذار جامعه نیز باید این درصد انکارناپذیر مردمی لحاظ شده و آرا و نظرات آنها نادیده انگاشته نشود. مهم‌ترین اصل در یک جامعه دموکراتیک این است که اولا توازن سیاسی و اجتماعی موجود در‌ترکیب جامعه در مقوله تقسیم قدرت لحاظ شده و ثانیا در مورد حقوق مسلم بشر و حقوق انکارناپذیر فردی، دیکتاتوری اکثریت بر اقلیت نیز مستولی نگردد. تنها در این جامعه است که رشد و‌ترقی به‌صورت متوازن پیش رفته و امنیت و آرامش آن جامعه تضمین می‌گردد.در واقع سیستم‌های حکومت و مقوله قدرت همچون یک سد در دل کوه هستند. برای اینکه آب به‌صورت دقیق و درست در این سد مهار شده و در خدمت رشد و توسعه و آبادانی قرار گیرد می‌بایست مطالعات جامع و دقیقی صورت گرفته و همه جوانب به دقیق‌ترین شکل ممکن محاسبه شود. جوانبی از قبیل میزان آب ورودی، جنس زمین و کوه‌های اطراف، جنس سد و مقرون به صرفه بودن آن، نیاز شرب منطقه، کشاورزی و میزان انرژی تولیدی و بسیاری ملاحظات دیگر که در ساختن یک سد و میزان بهره برداری از آن باید مورد توجه قرار گیرد. در عرصه قدرت و سیاست نیز چنین سنجه هایی بسیار راه گشا و مفید خواهد بود و از تعارضات و بی نظمی‌های اجتماعی و امنیتی می‌کاهد.

در مورد انتخابات اخیر نیز با توجه به جوی که به‌وجود آمد و با انباشت ملاحظات سیاسی انتخابات‌های گذشته از جمله انتخابات سال ٨٨ و انتخابات سال ٩٢ و همینطور با مدنظر قرار دادن شرایط منطقه ایی ایران و جنگ های نیابتی، اعداد و آمار استخراج شده بسیار روشنگر و پر مفهوم می‌باشد. شاید پربیراه نباشد که نهادهای تصمیم ساز و استراتژیک کشور مطالعات جامع و همه جانبه‌ایی را در این خصوص برای تحلیل تفکرات سیاسی و اجتماعی مردم ایران انجام داده و در سیاست گذاری‌های کلان آن‌ها را مد نظر قرار دهند. عدم واقع‌بینی در این خصوص و نپذیرفتن حقایق موجود جامعه و‌ترکیب جمعیتی صحنه سیاسی ایران، در میان مدت و دراز مدت می‌تواند آسیب زا و مخاطره آمیز باشد. لذا رعایت کردن توازن در عرصه تقسیم قدرت و میزان اثرگذاری آن ضامن امنیت، توسعه و انسجام هر کشوری از جمله ایران خواهد بود.


منبع: بهارنیوز

درگیری فیزیکی کشتی‌گیران شورا!

گروه سیاسی: ایسنا نوشت: درگیری فیزیکی دو عضو شورای شهر تهران جلسه امروز شورا را برای دقایقی متشنج کرد!



صبح امروز دو عضو شورای شهر تهران، عباس جدیدی و علیرضا دبیر، بر سر موضوعات مرتبط با انتخابات شوراها با یکدیگر درگیری لفظی پیدا کردند که متاسفانه به درگیری فیزیکی انجامید. گفته می‌شود، شروع درگیری پس از بیان جملاتی از سوی جدیدی خطاب به دبیر شروع شده است. هنوز از جزئیات این ماجرا اطلاعی در دست نیست، اما با وساطت دیگر اعضا، این درگیری خاتمه یافته است.


منبع: بهارنیوز

۲۳ میلیون را باور کنیم یا ۴ درصد را؟

گروه سیاسی: سایت عصر ایران نوشت: «دولت شما دولت ۴ درصدی است. من نماینده ۹۶ درصد مردم هستم. ما آمده‌ایم به دوران ۴ درصدی‌ها پایان دهیم. در مقابل ۴ درصدی که خون مردم را می‌مکند، می‌ایستیم.» مخالفان روحانی به ویژه قالیباف او را نماینده ۴ درصد مردم می‌دانستند؛ ۴ درصدی که تمام مشکلات کشور حاصل رفتارهای آنهاست. تمام شعارهای این جریان حول این ۴ درصد می‌گذشت. روحانی نماینده ۴ درصد و اصول‌گرایان نماینده ۹۶ درصد. تا روز قبل از رای‌گیری همچنان این شعار، شعار اصلی اصول‌گرایان بود. بر این باور بودند که بر اساس همین شعار پیروز قطعی انتخابات‌اند.


نتایج انتخابات اما داستان دیگری بود. مردم به حسن روحانی رای دادند. ۲۳ میلیون و ۵۴۹ هزار و ۶۱۶ رای از ۴۱ میلیون و ۲۲۰ هزار و ۱۳۱رای به حسن روحانی دادند. ۵۷ درصد مردم تصمیم گرفتند باز هم به حسن روحانی اعتماد و حضور او را در پاستور تمدید کنند. حالا سوالی که در این میان مطرح می‌شود این است که قالیباف و دوستان اصول‌گرایش این ۴ درصد را از کجا آورده بودند؟ آیا ۴ درصد همان ۵۷ درصدی هستند که به روحانی رای دادند؟ یعنی ۴ درصدی که به روحانی رای دادند ۲۳ میلیون نفر هستند؟

نتایج انتخابات مانند دادگاهی است که قالیباف باید در آن پاسخگو باشد که این دوگانه ۴ درصد و ۹۶ درصد را از کجا آورده است؟ بر اساس کدام آمار خود را نماینده ۹۶ درصد و روحانی را نماینده ۴ درصد معرفی کرده است. قطعا شهردار تهران که روزهای پایانی خود را در این پست می‌گذراند، پاسخی برای این سوال‌ها ندارد. همان گونه که حسن روحانی در جریان مناظره‌ها گفت چون انتخابات در سال ۹۶ بود او از ۹۶ درصد استفاده کرده است. شاید اگر او در انتخابات سال ۱۴۰۰ برای چهارمین بار نامزد شوند از اصطلاح ۱۰۰درصدی در برابر صفر درصدی‌ها استفاده کند. چون ۱۴۰۰ به دو صفر ختم می‌شود!

اصول‌گرایان آمده بودند از هر روشی برای شکست روحانی استفاده کنند. حتی اگر این روش‌ها کپی‌برداری از روش‌های انتخاباتی در آمریکا و احمدی‌نژاد باشد. این انتخابات نشان داد اصول‌گرایان برای اداره کشور برنامه‌ای ندارند. آنها می‌توانستند در ۴ سال برنامه‌های خود را برای اداره قوه مجریه آماده و در روزهای انتخاب به مردم ارائه کنند. آنها این کار را نکردند و در روزهایی که باید برنامه به مردم ارائه می‌کردند، روی به تخریب آوردند و بدون هیچ آمار و سندی اعلام کردند که نماینده ۹۶ درصد مردم هستند. بعد از انتخابات سال ۹۲ اصول‌گرایان فقط طعم شکست را چشیده‌اند. می‌توان گفت آنها به فصل شکست رسیده‌‎اند. شکست در برابر جریانی که بسیاری از نیروهای موثر آن اجازه حضور در صحنه اصلی رقابت را ندارند.


منبع: بهارنیوز

نبرد گلادیاتورها….

محمدآزاد جلالی زاده- روزنامه بهار
الف» اولین نکته‌ای که در رابطه با انتخابات دوره‌ی دوازدهم ریاست جمهوری به ذهن متبادر می‌گردد این است که فارغ از نتیجه، آنچه لذت بخش بود، رقابتی نفسگیر، تنگاتنگ، سخت و چهارچوب دار بود، رقابتی تماشایی که تقریباً همه ایمان داشتند نه نمایشی از پیش طراحی شده، بلکه در معنای واقعی کلمه «رقابت» بود.
ب» جمهوری اسلامی در دورانی که در حال تثبیت خویش بود و موانعی بسیار در پیش رو داشت هم شاهد انتخابات بود امّا بنا به دلایلی که در این کوته‌نوشتار نمی‌گنجد، رقابت بسیاری اوقات  به دلیل نبود رقیبان قدر، یک جانبه و قابل پیش بینی دقیق حتی مدتهاقبل از برگزاری انتخابات بود و این امر موجب شده بود که مخالفان داخلی و دشمنان خارجی در بسیاری اوقات کل پدیده انتخابات در جمهوری اسلامی را زیر سوال ببرند.
ج» بعد از دوران گذارِ تثبیت، استحکام نظم مستقر سیاسی بیشینه شد و نظام سیاسی آنقدر اعتماد به نفس پیدا کرد که  انتخاباتی سنگین، نفسگیر و محکم برگزار کند، انتخاباتی همچون انتخابات ۷۶ و ۸۴ و حتی ۸۸ مخصول اعتماد به نفس نظم مستقر سیاسی بودند، انتخاباتی که تقریباً همه مردم ایران را به جدّ درگیر و کنشگر می‌کرد.
د» اما بعد از وقایع عجیب و تلخ انتخابات ۸۸، نوعی نگاه ظن آلود و امنیتی بر پیکره‌ی تصمیم گیریهای کلان و خرد کشور حاکم شد و می‌شد فهمید که نظم مستقر و سپهر سیاسی و حوزه  اجتماعی کشور دچارسوءتفاهم شده و حرف یکدیگر را نمی‌فهمیند و دوران تعلیقی بر کشور سایه گسترد.
ه» انتخابات۹۲، محصول دوران تعلیق در نظام بود، چهره‌های نه چندان کاریزما و اجرایی در غیاب حضور چهره‌های متنفذ و احزاب قوی و نیز ستادهایی بی روح و بی رونق تبلیغاتی در سراسر کشور و در یک کلام نبود جو هیجانی انتخابات موجب شد که تدبیریان و امیدورزان بر سر کار بیایند, امّا اختلاف‌ها با رقیب تنها یکی دو درصد بود.
و» امّا در زمان و مکان فعلی و در طی رقابت‌های انتخاباتی که برگزار شد، می‌شد به نوعی بازگشت نظم مستقر سیاسی به اعتماد به نفس سالهای پیش از ۸۸ را یافت، تایید دو نامزد تحول خواه جدی همچون روحانی و جهانگیری و دو نامزد اصولگرای آتشین همچون رییسی و قالیباف و تب تند انتخابات و هیجان حاکم که کل کشور را در بر گرفت، این دوره از انتخابات را به نبردی گلادیاتوری شبیه کرد که علاوه بر ۶ نامزد، ۴۲ میلیون ایرانی را نیز به میان رقابت کشاند و انتخاباتی تماشایی و ناب را سبب شد.
ز» برنده  این رقابت بی چون و چرا مردمان و نظم مستقر سیاسی و اعتماد ایجاد شده  متقابل مابین شهروندان ایرانی و حاکمیت است که این خود دستاوردی عظیم در حوزه  سیاست داخلی و نیز موجب ارائه چهره‌ای قدر از ایران و ایرانی در ساحت مسائل و روابط بین الملل است. این نبرد گلادیاتوری، نتیجه  فزون شدن  اعتماد به نفس نظم سیاسی، اعتماد دوباره نظم اجتماعی به کنشگری سیاسی و بده بستان چهارچوب دار میان این دو طرف معادله است.
ح» رفتارهای گلادیاتوری تنها به درد زمان رقابت انتخاباتی و جلب توجه رأی دهندگان می‌خورد و بعد از رقابت، ادامه دادن چنین روحیاتی از سوی هر طرف که باشد، نتیجه اش خسران برای مملکت خواهد بود، کنون که رقابت تمام شده، همه باید کلاه‌خودهامان را دربیاوریم و فارغ از اینکه کدام طرف بوده‌ایم به یاری رئیس جمهور تحول خواه برویم، اکنون زمان ۲۳ و ۱۷ میلیون کردن‌ها نیست کنون زمانیست که همه ۴۲ میلیون رای دهنده در ادامه  مسیر توسعه کشور با هم همراه و هماهنگ شوند.


منبع: بهارنیوز