چینی‌ها در کنگو سد برق‌آبی زدند

پول‌نیوز – جمهوری کنگو یک سد برق‌آبی ۱۰۹ میلیون دلاری افتتاح کرد که توسط گروه گژوبای چین ساخته شده است.

این سد ۱۹.۹ مگاواتی در شهر لیوسو، تولید برق‌آبی کنگو را به ۲۱۴ مگاوات می‌رساند که حدود نصف تولید برق ملی است. طبق اعلام دولت جمهوری کنگو، این کشور تنها ۸۹ مگاوات در سال ۲۰۰۰ تولید کرد.

دنیس ساسو نگسو، رییس جمهور کنگو در مراسم افتتاح این سد گفت: سد لیوسو ظرفیت تولید بزرگی برای شرکت‌های حاضر در این منطقه فراهم خواهد کرد با این همه وزیر زیرساخت کنگو خاطرنشان کرد دولت هنوز برای سه چهارم از تولید این سد خریداری نیافته است.

بر اساس گزارش رویترز، جمهوری کنگو چهارمین تولیدکننده بزرگ نفت آفریقاست و نفت حدود ۶۵ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور آفریقای مرکزی به حساب می‌آید. اما این کشور قصد دارد با افزایش سرمایه‌گذاری در زیرساخت و همچنین بخش‌های معدنکاری و جنگلداری، اقتصادش را متنوع کند.


منبع: پول نیوز

دیدنی های شهر رنگارنگ روسیه (+عکس)

سن پترزبورگ بناهای تاریخی متعددی دارد و اگر بخواهید از تمامی آن‌ها دیدن کنید، باید حداقل ۴ یا ۵ روز در این شهر بمانید.

پول‌نیوز -سن‌ پترزبورگ یکی از زیباترین شهرهای روسیه است که گردشگران بسیاری از سراسر دنیا برای بازدید از جاذبه‌های آن به این کشور می‌آیند. برای آشنایی با دیدنی‌های ای شهر با ما همراه باشید.

دیدنی های شهر رنگارنگ روسیه (+عکس)

سن پترزبورگ بناهای تاریخی متعددی دارد و اگر بخواهید از تمامی آن‌ها دیدن کنید، باید حداقل ۴ یا ۵ روز در این شهر بمانید.سن پترزبورگ در سال ۱۷۰۳ به دستور پتر کبیر ساخته شد و از دوران تا سال ۱۹۱۸، پایتخت روسیه بود. مدتی این شهر را پتروگراد نامیدند اما بعد از سرنگونی فرمانروایی تزارها، با نام لنین، لنینگراد شناخته شد.

دیدنی های شهر رنگارنگ روسیه (+عکس)

 اما باز با فروپاشی شوروی، نام قبلی آن دوباره برگزیده شد. سن پترزبورگ در زمان جنگ جهانی دوم، نقش بسیار مهمی در تاریخ روسیه ایفا کرد. امروزه این شهر به مرکز فرهنگی روسیه شهرت دارد. اگر شما هم دوست دارید سفری خوب در سن پترزبورگ را تجربه کنید، در ادامه ما را همراهی کنید تا با تمامی جاذبه‌های این شهر، سفری به یاد ماندنی داشته باشید.

دیدنی های شهر رنگارنگ روسیه (+عکس)

شبهای سفید سن پترزبورگ
شب‌های اوایل فصل تابستان سن پترزبورگ را «شب‌های سفید» می‌نامند.
سن پترزبورگ همچنین شمالی‌ترین شهر پرجمعیت جهان محسوب می‌شود و در اوایل تابستان، به دلیل طولانی شدن زمان تابش آفتاب، در تاریکی شهر فرو نمی‌رود و تمامی مدت شبانه‌روز یا هوا روشن است یا گرگ و میش صبحگاهی دارد. به همین دلیل شب‌های اوایل فصل تابستان سن پترزبورگ را «شب‌های سفید» می‌نامند. شب‌های سفید پدیده‌ای طبیعی است و یکی از مهم‌ترین دیدنی‌های این شهر محسوب می‌شود. بسیاری از گردشگران در اوایل تابستان، خود را از دیگر نقاط جهان برای دیدن شب‌های سفید سن پترزبورگ به این شهر می‌رسانند.

دیدنی های شهر رنگارنگ روسیه (+عکس)

جزیره واسیلوسکی (Vasilevskiy Island)
اینجا بزرگترین جزیره‌ی سن پترزبورگ است که جاذبه‌های شگفت‌انگیزی دارد که از آن جمله می‌توان به دو مجسمه‌ی ابوالهول متعلق به قرن ۱۵ از مصر اشاره کرد که در سمت رودخانه قرار دارد. موزه‌ی بیولوژیکی عجایب نیز جایی است که می توانید اسکلت و قلب مستخدم شخصی غول‌پیکر پتر کبیر را ببینید. ستون‌های روسترال هم در این جزیره قرار دارد که قدمت آن‌ها به قرن ۱۹ بازمی‌گردد و مشعل‌های آن در مواقع خاص روشن می‌شود. جزیره‌ی واسیلوسکی بهترین جا برای گشت و گذار در کرانه‌ی رود نوا است.

کاخ پترهوف سن پترزبورگ
باغ‌های زیبا، فواره‌ها و کاخ‌های پترهوف (در ۲۰ مایلی سن‌پترزبورگ) تا حد زیادی تحت تاثیر بازدید پتر کبیر از ورسای در سال ۱۷۱۷ ساخته شده است. این عمارت گواه عشق مشهور تزار به اروپا است. قایق‌های باله‌دار در مقابل موزه‌ی ارمیتاژ، مسافران را به عمارت پترهوف می‌برند. همچنین یک سرویس اتوبوس هم بیرون ایستگاه متروی Avtovo گردشگران را به این عمارت زیبا می رسانند. برای بازدید از این باغ‌ها و کاخ‌های پترهوف، باید ۶ یورو پرداخت کنید.

تزارسکو سلو (Tsarskoe Selo)
کاخ کاترین یا دهکده‌ی تزارها در مکانی به نام تزارسکو سلو قرار دارد که در گذشته قصر تابستانی کاترین اول، همسر پتر کبیر بود. در سال ۱۷۰۸، پتر کبیر این منطقه را به همسر خود هدیه داد و به دستور کاترین اول، برانشتین، معمار بزرگ روسی قصری باشکوه و سنگی اینجا بنا کرد. از دیگر بناهای تاریخی این محل می‌توان به گالری کامرون، پارک کاترین همراه با دریاچه مصنوعی آن، قصر و پارک الکساندر اشاره کرد. در سال ۱۹۳۷ به مناسبت صدمین سالگرد فوت پوشکین، شاعر نامی روسی، نام این مکان را به شهر پوشکین تغییر دادند و تا به امروز نیز به همین نام شناخته می‌شود.

تمام وسایل اتاق کهربا از جنس کهربا ساخته شده بود
یکی از مهم‌ترین جاذبه‌های گردشگری این ملک باشکوه، اتاق کهربا (Amber Room) است. تمام وسایل این اتاق از قبیل میز و صندلی و تزئینات دیوار و سقف از سنگ کهربا ساخته شده بود اما در جنگ جهانی دوم، کهرباهای آن توسط سربازان نازی غارت شد این اتاق بین سال‌های ۱۹۷۹ تا ۲۰۰۳ با ۳تن کهربا، با دقت و زحمت بسیار مانند شکوه سابق خود مرمت شده است. برای رفتن به این عمارت باشکوه، در ایستگاه Vitebsk سوار قطار برقی شده و در ایستگاه Detskoe Selo پیاده شوید. سپس باید سوار اتوبوس خط ۳۷۱ یا ۳۸۲ شوید. برای بازدید از این عمارت باید ۶ یورو بپردازید.

کاخ زمستانی سن پترزبورگ
کاخ زمستانی یکی از قصرهای مشهور روسیه و سن پترزبورگ است که از سال ۱۷۳۲ تا سقوط تزارها در سال ۱۹۱۷ میلادی، محل سکونت تزارهای روسیه بود. این کاخ بین سال‌های ۱۷۵۴ تا ۱۷۶۲ میلادی ساخته شده و دختر پتر کبیر، ملکه الیزابت بانی ساخت آن بود. کاخ زمستانی ۱۵۰۰ اتاق، ۱۷۸۶ درب و ۱۹۴۵ پنجره دارد. طول نمای اصلی کاخ ۱۵۰ متر بوده و ۳۰ متر هم اتفاع دارد. در گذشته زبقه‌ی اصلی، محل سکونت امپراطور و اتاق‌های اصلی بود. امروزه طبقه‌ی همکف معمولا دفترهای اداری و داخلی قرار دارد و طبقه‌ی دوم عمدتا محل استقرار مقامت عالی رتبه است.

میدان کاخ (Palace Square)
میدان کاخ رویدادهای تاریخی زیادی اتفاق افتاده است
میدان کاخ نام میدانی در قلب سن پترزبورگ است که پل کاخ را به خیابان نوسکی پروسپکت وصل می‌کند. میدان کاخ میدان مرکزی شهر سن پترزبورگ و امپراطوری روسیه بود و به سمت جزیره‌ی واسیلوسکی هدایت می‌کند. در این میدان، چندین رویداد مهم تاریخی رخ داده است که از آن جمله می‌توان به یکشنبه‌ی خونین در سال ۱۹۰۵ و انقلاب اکتبر سال ۱۹۱۷ میلادی اشاره کرد. قدیمی‌ترین بنایی که در این میدان ساخته شده است، کاخ زمستانی سفید و نیلی تزارها است که به سبک معماری باروک ساخته شده و نام این میدان نیز از آن گرفته شده است.

کلیسای جامع کازان (Kazan Cathedral)
کلیسای جامع کازان بین یکی از بزرگترین کلیساهای سن پترزبورگ است که سال‌های ۱۸۰۱ تا ۱۸۱۱ میلادی ساخته شد و معمار آن، آندری وارانیخین، معمار توانمند روس بود. این کلیسا به شکرانه‌ی پیروزی بر ناپلئون ساخته شد چون مردم اعتقاد داشتند که با کمک مریم مقدس به این پیروزی رسیدند. داخل کلیسا تصویری از حضرت مریم وجود دارد که مسیحیان در مقابل آن، با احترام ایستاده و دعا و نیایش می‌کنند. ساختمان این کلیسا به شکل نیم دایره است و معماری روسی در هر گوشه‌ی آن استفاده شده تا یادآور تمدن این کشور باشد.

اراتا Erarta
Erarta بزرگترین موزه‌ی شخصی هنرهای معاصر در روسیه است که در سن پترزبورگ قرار دارد. هدف از ایجاد این موزه جمع‌آوری و به نمایش گذاشتن هنرمندانه‌ترین و ماهرانه‌ترین هنرهای هنرمندان معاصر است. کنار موزه گالری‌هایی برای فروش آثار هنری، یک کارگاه چاپ و نشر و برنامه‌های آموزشی و همچنین رویدادها و فعالیت‌های مختلف فرهنگی وجود دارد.

منبع:کجارو


منبع: پول نیوز

انفجار در مرکز کابل

انفجار در مرکز کابلانفجار شدیدی مرکز شهر کابل نزدیک محل سفارتخانه‌های خارجی را لرزاند.

به گزارش ایسنا، به گزارش منابع خبری، این انفجار در منطقه‌ای از شهر روی داده که کاخ ریاست جمهوری و شماری از سفارتخانه‌های خارجی در آن واقع است.

دود غلیظی بر آسمان محل انفجار دیده می‌شود.

گزارش‌های اولیه حاکی از آسیب به چندین دستگاه خودرو و همچنین ساختمان‌های نزدیک محل انفجار است.

برخی از منابع خبری محل انفجار را نقطه‌ای در نزدیکی سفارت آلمان و عامل انفجار را یک خودرو بمب‌گذاری شده گزارش کرده‌اند.

هنوز جزئیات بیشتری از این واقعه و تلفات احتمالی آن در دست نیست.


منبع: عصرایران

ترامپ به رهبران جهان شماره داد!

رئیس جمهورِ آمریکا، شمارۀ تلفنِ همراه خود را به رهبران جهان داد و از آن ها خواست به او زنگ بزنند!  

به گزارش العالم به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس، این اقدام دونالد ترامپ، درخواستی غیرعادی به شمار می رود و پروتکل های دیپلماتیک را نقض می کند و نگرانی هایی را در خصوص امنیت و محرمانه ماندن ارتباطات رئیس جمهور آمریکا موجب می شود. 

مسئولان کنونی و سابق آمریکایی تاکید کردند که ترامپ، از رهبران کانادا و مکزیک خواست، با تلفن همراه او تماس بگیرند. 

به گفتۀ این مسئولان، شاید تاکنون “جاستین ترودو” نخست وزیر کانادا تنها کسی باشد که از این پیشنهادِ ترامپ استفاده کرده باشد. 

مسئولان فرانسوی نیز گفتند که دونالد ترامپ به “امانوئل ماکرون”، رئیس جمهور فرانسه نیز شماره داد و شمارۀ تلفن همراه او را گرفت.


منبع: عصرایران

قیمت گوشت گوساله در ماه رمضان تغییر نمی کند

رئیس اتحادیه گوشت گاوی با بیان اینکه قیمت گوشت گوساله در ماه رمضان تغییری نمی کند، گفت: هم اکنون قیمت هرکیلوگرم گوشت گوساله به طور مخلوط برای مصرف کننده ۳۷هزارتومان است.

علی خندان روی جوان در گفتگو با مهر با بیان اینکه هیچ اتفاق خاصی در بازار گوشت گوساله طی هفته های اخیر رخ نداده است، اظهارداشت: هم اکنون قیمت هرکیلوگرم گوشت گوساله به طور مخلوط برای مصرف کنندگان ۳۷ هزار تومان است.

وی با اشاره به اینکه قیمت این نوع گوشت حدود ۵ الی ۶ ماه است که تغییری نداشته، اضافه کرد: دلیل اینکه قیمت گوشت گوساله نسبت به گوشت گوسفندی از ثبات بیشتری برخوردار بوده، آن است که تولید این نوع گوشت بیشتر است، واردات نیز انجام‌ می شود ضمن اینکه قدرت خرید مردم نیز کاهش یافته است.

رئیس اتحادیه گوشت گاوی با بیان اینکه قبلا قیمت گوشت گوساله بین ۳۲ تا ۳۳ هزار تومان بوده است، گفت: هم اکنون نرخ این کالا ۳۷ هزار تومان برای مصرف کنندگان است و برای ماه مبارک رمضان نیز تغییر قیمتی نداریم.

جوان ادامه داد: باید منتظر بمانیم ماه رمضان تمام شود و بعد ببینیم چه اتفاقی برای بازار این محصول رخ می دهد.


منبع: عصرایران

توهم بارداری و اقتصاد ایران

یکی از مشکلات شناخته‌شده در روان‌شناسی آن است که بانویی تمامی علائم بارداری را دارد و برای مدت‌ها خود را باردار می‌داند ولی از نظر پزشک متخصص، او هرگز باردار نبوده و فرزندی به دنیا نمی‌آورد! به‌عبارت ‌دیگر، در بارداری کاذب همه نشانه‌های بارداری وجود دارد ولی جنینی در کار نیست!!

یکی از پدیده‌هایی که در اقتصاد بسیار شبیه به بارداری کاذب است، شرایط تورمی بالای ٢٠ درصد است. در این شرایط بسیاری از فعالان اقتصادی احساس می‌کنند که بازار رونق دارد و خرید و فروش انجام می‌شود و انواع معاملات صورت می‌گیرد؛ یعنی به نظر می‌رسد که همه علائم رونق اقتصاد وجود دارد، اما گاه از یک دیدگاه دقیق‌تر این علائم به‌مثابه بارداری کاذب یا «توهم بارداری» است!

در بارداری کاذب تورم، کسی که ملک یا زمینی را خریده است احساس رضایت می‌کند چون می‌داند که به‌زودی آن را گران‌تر می‌فروشد. شخصی که خودروی جدیدی خریده، شاد و امیدوار است که پس از چند‌هزار کیلومتر رانندگی، ماشین خود را گران‌تر از مبلغ خرید می‌فروشد!

تولیدکننده، مواد اولیه‌ای را که خریده است بدون آنکه در فرایند تولید به ‌کار بگیرد، آن را گران‌تر از خرید می‌فروشد و احساس سودآوری می‌کند!  اما و‌ هزاران اما که با وجود همه این احساس رضایت‌ها و خوشحالی‌ها، در پی یک معاینه دقیق و سونوگرافی مشخص می‌شود که این اقتصاد از بارداری کاذب رنج می‌برد! به‌واقع، جنینی در رحم اقتصاد نیست و هرگز رشد اقتصادی رخ نداده است.

ممکن است تورم بالای ٢٠ درصد در اقتصاد یک کشور، احساسی در بازارهای مختلف به وجود بیاورد و بسیاری از نشانه‌های ظاهری اقتصاد فعال و پررونق وجود دارد، ولی رشد اقتصادی در کار نیست.

در حال حاضر نیز بسیاری از کسانی که در تورم بالای ٢٠ درصد احساس رونق می‌کردند، شرایط کنونی را رکود اقتصادی می‌دانند و بسیار ناراضی هستند!
احساس کاذب رونق، همان توهم بارداری است که بر اثر نرخ تورم ٣۵ درصدی ایجاد شده بود. توهم رونق اقتصادی در شرایط تورم افسارگسیخته، بیماری روان‌تنی اقتصاد است؛ یعنی مردم در شرایط تورم فزاینده، احساس کاذب انجام فعالیت اقتصادی و رونق اقتصادی می‌کنند زیرا بدون آنکه هیچ‌گونه ارزش افزوده‌ای در کالا یا ملک و خودرو و… ایجاد کرده باشند، به علت تورم موجود، احساس می‌کنند که ارزش اموال آنان بالا رفته و چون هر روز ممکن است بتوانند اموال خود را گران‌تر از روز پیش بفروشند، با وجود کاهش قدرت خریدشان، تمایل زیادی به خریدن دارند! 

در مقابل این وضعیت، وقتی تورم به زیر ١٠ درصد می‌رسد، مانند شرایط کنونی، دیگر آن فعالیتهای اشتباه رونق ندارد.

نمونه مشهود بارداری کاذب تورم، بازار مسکن در سال‌های گذشته است. بر اساس سرشماری سال ٩۵، بیش از ٢,۵‌ میلیون واحد مسکونی خالی بر اساس خوداظهاری مردم، وجود دارد!! این تعداد مسکن خالی چهار تا هفت‌برابر نیاز واقعی مسکن در هر سال در کشور است!
تولید انبوه مسکن که رونق بازار مصالح ساختمانی و رضایت فعالان این بازار را در پی داشت، جز در شرایط تورمی بالای ٢٠ درصد هرگز امکان نداشت.

بنابراین، وضعیت قبلی بازار مسکن، رونق واقعی و مبتنی‌بر نیاز کشور نبود و بازار سرد تولید و خرید مسکن در وضعیت کنونی نیز ناشی از رکود اقتصادی نیست. احساس نیاز به ساخت بی‌حساب مسکن ناشی از بارداری کاذب اقتصاد بوده است و‌ این نگاه باید در کل اقتصاد تغییر کند.

*شرق


منبع: عصرایران

دستگیری فروشندگان سئوالات تقلبی امتحانات نهایی در تهران

رئیس پلیس فتای تهران بزرگ از دستگیری سه کلاهبردار که با ادعای فروش سئوالات امتحانات نهایی اقدام به کلاهبرداری از دانش‌آموزان کرده بودند، خبر داد.

سرهنگ محمدمهدی کاکوان در گفت‌وگو با ایسنا در این باره گفت: چند روز قبل پلیس فتا از فعالیت افراد سودجو در فضای مجازی با ادعای فروش سئوالات امتحانات نهایی باخبر شده از سوی دیگر آموزش و پرورش نیز از پلیس فتا درخواست رسیدگی به موضوع را داشت که بلافاصله با هماهنگی سازمان آموزش و پرورش شهر تهران تحقیقات در این زمینه توسط کارگاهان پلیس فتا آغاز شد.

رئیس پلیس فتای تهران بزرگ با اشاره به تحقیقات ماموران در این خصوص افزود: کارآگاهان پلیس فتا در تحقیقات اولیه خود متوجه شدند که این افراد به هیچ عنوان به سووالات امتحانات نهایی دسترسی نداشته بلکه سووالات مربوط به سال‌های گذشته را که در بازار موجود است به وسیله فتوشاپ و دستکاری در تاریخ امتحان به عنوان سووالات امتحانات نهایی سال جاری معرفی کرده و از این طریق از دانش‌آموزان کلاهبرداری کرده‌اند.

کاکوان ادامه داد: ماموران از طریق مهندسی معکوس و انجام اقدامات فنی و تخصصی موفق به ردیابی سه نفر از این کلاهبرداران در فضای مجازی شده و محل آنان را در نقاط مختلف تهران شناسایی کردند.

وی با بیان اینکه دو نفر از این افراد روز دوشنبه و یک نفر دیگر روز سه‌شنبه دستگیر و به مقر پلیس فتا منتقل شدند، ادامه داد: این افراد فاقد سابقه کیفری بوده و ۲۴، ۲۳ و ۲۱ سال سن داشتند و از این طریق ۱۵،‌ ۱۶ و ۹ میلیون تومان کلاهبرداری کرده بودند.

به گفته رئیس پلیس فتای تهران بزرگ این افراد سئوالاتی را که ادعا می‌کردند سئوالات تخصصی امتحانات نهایی است را هر کدام به مبلغ ۱۸۰ هزار تومان و سئوالات عمومی را به مبلغ ۱۰۰ هزار تومان به مالباختگان فروخته و پس از دریافت وجه عکسی را که ادعا می‌کردند سئوالات مربوط به امتحانات است برای متقاضی ارسال می‌کردند.

وی با اشاره به تشکیل پرونده برای این افراد خاطرنشان کرد: هر سه متهم به بزه انتصابی اعتراف کرده و پس از تشکیل پرونده برای ادامه روند رسیدگی به جرم به دادسرا معرفی شدند.

رئیس پلیس فتای تهران بزرگ با تاکید بر اینکه با پیگیری‌های آموزش و پرورش مشخص شد که هیچ سوالی از امتحان نهایی لو نرفته و ادعاهای اینچنینی کذب است، تصریح کرد: دانش‌آموزان و دانشجویان باید هوشیار باشند و بدانند افراد سودجو در ایام امتحانات و ایام کنکور به بهانه‌های مختلف قصد کلاهبرداری از آنان را دارند که یکی از بهانه‌های آنان فروش سئوالات اصلی است اما این سوالات به هیچ‌عنوان سئوالات امتحانی نبوده و تنها سبب از بین رفتن پولشان می‌شود.

وی اضافه کرد: از سوی دیگر متاسفانه در همین پرونده اخیر دانش‌آموزانی با این تصور که به سئوالات امتحانات نهایی دست یافتند از درس خواندن منصرف شده و به گفته خودشان موفق به اخذ نمره قبولی در آزمون‌ها نشدند از این رو من به دانش‌آموزان و خانواده‌هایشان توصیه می‌کنم که فریب اینگونه تبلیغات را نخورده و حتما از طریق درس خواندن به دنبال اخذ نمره قبولی باشند.


منبع: عصرایران

سرگردانی مسافران پرواز تهران- کیش در فرودگاه بندرعباس (+عکس)

پرواز شب گذشته تهران – کیش، به دلیل نامساعد بودن دید در جزیره، ناگزیر از فرود در بندرعباس شد.

مسافران در فرودگاه این شهر پیاده و منتظر پرواز شدند اما تا صبح، بدون هیچ امکاناتی و بدون این که به هتلی منتقل شوند، در محوطه فرودگاه رها شدند! تصاویر را همکار عصر ایران از فرودگاه بندر عباس برایمان فرستاده است.

آخرین خبر این که از مسافران هنوز فرودگاه بندر عباس، سرگردان هستند و نارضایتی ها در حال تبدیل به تنش است.


منبع: عصرایران

از فواید سلامت کمتر شنیده شده چای

کاتچین ها (نوعی آنتی اکسیدان) موجود در چای نشان داده اند که در کاهش کلسترول و فشار خون موثر عمل می کنند، در شرایطی که سلامت قلبی عروقی و ترمیم بافت سیاهرگی را بهبود می بخشند.

در فرهنگ های سراسر جهان، از
انگلیس تا هند، افراد بسیاری روزانه چای مصرف می کنند، که گاهی اوقات تا چندین
فنجان در روز را نیز شامل می شود. در شرایطی که مصرف چای سبز به لطف فواید سلامت
مختلف روند رو به رشد محبوبیت خود را در جهان شاهد بوده است، اما انواع دیگر چای
که آنها نیز به همان اندازه می توانند مفید باشند، نیز باید مورد توجه قرار
بگیرند.

از فواید سلامت کمتر شنیده شده چای

به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از “منز فیتنس”،
جدا از چای سبز، فواید سلامت چای سفید و چای سیاه نیز فراوان هستند. این مساله
درباره چای رویبوس (Rooibos) نیز صادق است.

ارتقا سلامت قلب

کاتچین ها (نوعی آنتی
اکسیدان) موجود در چای نشان داده اند که در کاهش کلسترول و فشار خون موثر عمل می
کنند، در شرایطی که سلامت قلبی عروقی و ترمیم بافت سیاهرگی را بهبود می بخشند.

مطالعات نشان داده اند که
چای رویبوس فشار خون را کاهش می دهد، زیرا هورمون های تولید شده توسط غدد آدرنال
را تنظیم می کند. همچنین، رویبوس حاوی آنتی اکسیدان آسپالاتین است و تنها غذا یا
نوشیدنی محسوب می شود که حاوی این نوع از آنتی اکسیدان است. آسپالاتین به طور ویژه
برای سلامت قلب مهم است، زیرا در برابر اکسیداسیون، ایسکمی، و التهاب عروقی از آن
محافظت می کند.

از نظر فواید محافظت از قلب،
چای سیاه مشابه با چای رویبوس است. افزون بر ایجاد تعادل در کلسترول، نتایج یک
مطالعه نشان داد که مصرف نه گرم چای سیاه در روز به طور قابل توجهی عوامل خطرآفرین
بیماری قلبی را کاهش می دهد.

تقویت سیستم ایمنی

چای سفید، سیاه و رویبوس
همگی حاوی آنتی اکسیدان هایی هستند که به مبارزه با بیماری و تقویت سیستم ایمنی
بدن انسان کمک می کنند. به ویژه، کوئرستین آنتی اکسیدانی قدرتمند است که در چای
یافت می شود و مقابله با بیماری های مختلف از جمله عوامل بیماری قلبی، دیابت، تب
یونجه، آب مروارید، زخم معده، آسم، نقرس، عفونت های ویروسی و … را ممکن می سازد.

همچنین، آنتی اکسیدان های
موجود در چای ضد باکتری هستند و نشان داده اند که توانایی از بین بردن باکتری های
مضر مانند اچ. پیلوری را دارند که می تواند بر دستگاه گوارش تاثیرگذار باشد و
عملکرد سیستم ایمنی بدن را تضعیف کند.

کمک به مبارزه با سرطان

چای سیاه، سفید، و رویبوس
نشان داده اند که توانایی مبارزه با سرطان را دارند. به طور ویژه، فلاونوئیدهای
موجود در این چای ها توانایی مقابله با سرطان های روده بزرگ، پروستات و معده را از
طریق کمک به کند کردن یا از بین بردن رشد سلول های سرطانی را نشان داده اند.

و بار دیگر، کوئرستین نقش
مهمی در این زمینه ایفا می کند. این آنتی اکسیدان روند جهش سلولی را متوقف می کند
که مانع از رشد تومور بدخیم می شود.

همچنین، مطالعات صورت گرفته
مصرف چای سیاه را با خطر کمتر ابتلا به سرطان پروستات پیشرفته، به همراه توقف رشد
سلول های سرطان تخمدان پیوند داده اند.

کاهش خطر دیابت

انواع مختلف چای نشان داده
اند که خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ را کاهش می دهند. به طور ویژه، چای رویبوس به لطف
محتوای آسپالاتین خود در مبارزه با دیابت موثر عمل می کند. نظر بر این است که
آسپالاتین یک اثر ضد دیابتی قوی افزون بر کمک به مبارزه با سرطان دارد.

کمک به گوارش

ترکیبات مختلفی در چای وجود
دارند که نشان داده اند در درمان درد شکمی، اسهال، و ناراحتی معده موثر هستند.
باور بر این است که تانن های موجود در چای نقش بزرگی در این زمینه ایفا می کنند.

پشتیبانی از استحکام استخوان

به طور ویژه، چای سفید و چای
رویبوس به لطف ویتامین ها و مواد معدنی خود از جمله منگنز، کلسیم و فلوراید، می
توانند به افزایش استحکام استخوان کمک کنند. این مواد مغذی به افزایش فعالیت
استئوبلاست کمک می کنند، که به تولید و ساخت توده استخوانی کمک می کند.

همچنین، رویبوس حاوی
اورینتین و لوتئولین – دو فلاونوئید که محتوای مواد معدنی استخوان را افزایش می دهند
– است.

بهبود سلامت پوست و مو

بسیاری از محصولات زیبایی
حاوی عصاره های چای در فرمول خود هستند زیرا تراکم بالای آنتی اکسیدان ها در چای
به محافظت از پوست و مو در برابر رادیکال های آزاد و آسیب محیطی کمک می کنند. به
طور خاص، چای توانایی خود در پیشگیری از چین و چروک ها و محافظت از فولیکول های مو
در برابر آسیب را نشان داده است. آلفا هیدروکسی اسید یکی از عناصر موثر در این
زمینه است، که اثر محافظتی بسیار قوی روی پوست و مو دارد.

فواید بیشتر

فوایدی که در بالا به آنها
اشاره شد از برجسته‌ترین نمونه ها در میان انواع مختلف چای محسوب می شوند. اما
فواید این نوشیدنی محبوب تنها به این موارد خلاصه نمی شود. چای رویبوس نشان داده
است که به درمان آلرژی ها کمک می کند، در شرایطی که چای سیاه ممکن است از انسان در
برابر سکته های مغزی محافظت کرده و کاهش هورمون های استرس را موجب شود.

همچنین انواع کمتر شناخته
شده چای مانند یربا ماته و پائو دارکو نیز وجود دارند. افزون بر کمک به نابودی
سلول های سرطانی روده بزرگ، تحریک سیستم ایمنی، کاهش کلسترول و کمک به کاهش وزن
سالم همانند دیگر انواع چای، یربا ماته همچنین به افزایش دریافت مواد مغذی روزانه کمک
می کند، حاوی حداقل ۱۵ اسید آمینه، تانن ها، آنتی اکسیدان ها، مواد معدنی، پلی
فنول ها، فلاونول ها، کلروفیل، کاروتن و … است.

چای پائو داکور فواید زیر را
نشان داده است:

کاهش درد

مبارزه با کاندیدا (قارچ)

کاهش التهاب

درمان اولسرها

سم زدایی بدن


منبع: عصرایران

چند باور غلط در مورد خواب

خوابیدن بخش مهمی از زندگی انسان است که اکثر افراد آن را دوست دارند و برایشان لذت‌بخش است اما عده اندکی هم هستند که ممکن است به دلایلی همچون بی‌خوابی، برنامه کاری سنگین یا حتی ناتوانی در دل کندنِ از شبکه‌های اجتماعی نتوانند به اندازه دیگران از این بخش از زندگی بهره‌مند شوند.

به گزارش ایسنا، افرادی که برای خوابیدن مشکل دارند به راهکارهای متفاوتی همچون شمردن گوسفندهای فرضی متوسل می‌شوند و این درحالیست که در برخی افراد این تلاش‌ها بی‌اثر است.

سایت مدیکال دیلی به توضیح مختصری درباره برخی از باورهای اشتباه در مورد خواب پرداخته که بین افراد شایع است و شامل موارد زیر می‌شود:

افراد مبتلا به بی‌خوابی نمی‌توانند به خواب بروند: معمولا مردم تصور می‌کنند بی‌خوابی به این معنی است که فرد نمی‌تواند به خواب رود اما این تنها یکی از علائم این اختلال است. در واقع به اعتقاد کارشناسان بیدار شدن در نیمه‌های شب و سخت به خواب رفتن بعد از آن و حتی نداشتن احساس سرحالی در هنگام صبح می‌تواند از نشانه‌های اختلال بی‌خوابی باشد.

افراد مسن به خواب زیاد نیاز ندارند: الگوهای خواب با افزایش سن تغییر می‌کنند اما میزان ساعت‌هایی که فرد به خواب نیاز دارد تغییر نمی‌کند. افراد مسن در طول شب چندین بار از خواب بیدار می‌شوند که چرت زدن در طول روز می‌تواند برای آنها مکمل خواب شب باشد.

خوابیدن در طول روز مانع از آن می‌شود که شب خواب راحتی داشته باشیم: به گفته کارشناسان چرت ظهرگاهی مانع از آن نمی‌شود که شب فرد به راحتی به خواب نرود. چرت زدن در طول روز البته مادامی که به غروب موکول نشود می‌تواند به فرد کمک کند هوشیارتر باشد، قدرت حافظه را افزایش می‌دهد و سطح عملکرد فرد را تقویت می‌کند. البته چرت زدن نباید بیش از ۳۰ دقیقه طول بکشد و زمانی که فرد اختلال جدی خواب ندارد، مفید است.

شمردن گوسفند فرضی برای خواب راحت: محققان این روش را در ۴۱ فرد مبتلا به بی‌خوابی آزمایش کردند و مشخص شد این افراد با شمردن گوسفند فرضی دیرتر به خواب می‌روند.

تماشای تلویزیون قبل از خواب فرد را با مشکل روبرو می‌کند: نتایج مطالعات در این مورد اندکی متفاوت است. بررسی‌ها نشان می‌دهد نور آبی می‌تواند الگوی خواب را تغییر دهد اما شواهدی وجود ندارد که ثابت کند تماشای تلویزیون قبل از خواب باعث می‌شود فرد هنگام شب خواب راحتی نداشته باشد. هرچند این کار از سوی بسیاری متخصصان تایید نمی‌شود.


منبع: عصرایران

گزینه‌های ۳ فراکسیون امید، ولایی و مستقلین برای انتخابات هیات رییسه مجلس (+جدول)

جلسات مجمع عمومی سه فراکسیون امید، ولایی و مستقلین شب گذشته برگزار شد و هرکدام از فراکسیون‌های سیاسی مجلس طبق توافق صورت گرفته گزینه‌های خود را برای انتخابات امروز( چهارشنبه) هیات رییسه مجلس معرفی کردند.

به گزارش ایسنا، آخرین توافق صورت گرفته بین سه فراکسیون مستقلین، ولایی و امید حفظ رئیس، معرفی دو کاندیدای نایب رئیسی از سوی فراکسیون امید و معرفی یک کاندیدای نایب رئیسی از سوی هر کدام از فراکسیون‌های مستقلین و ولایی و همچنین تقسیم سایر کرسی‌های هیات‌رئیسه به نسبت ۳-۳-۳ بوده است.

گزینه‌های 3 فراکسیون امید، ولایی و مستقلین برای انتخابات هیات رییسه مجلس (+جدول)


منبع: عصرایران

لاریجانی تنها کاندیدای ریاست مجلس

علی لاریجانی به عنوان تنها کاندیدای ریاست مجلس شورای اسلامی معرفی شد.

به گزارش ایسنا، با توجه به در دستور کار بودن انتخابات هیات رییسه مجلس شورای اسلامی، امیرحسین قاضی‌زاده عضو هیات رئیسه مجلس، علی لاریجانی را به عنوان تنها کاندیدای ریاست مجلس برای سال دوم مجلس دهم معرفی کرد.


منبع: عصرایران

سریال «داستان ترسناک امریکایی»؛ وحشت به معنای واقعی کلمه!

هفته نامه کرگدن – اسم نویسندگان، به متن رجوع شود: خودتان را حسابی آماده کنید چون سریال «داستان ترسناک امریکایی» قرار است شما را در چند قسمت وحشت زده کند، وحشت زده به معنای واقعی کلمه.

مثل گاج و قلم چی

رامبد خانلری: بیشتر آدم هایی که می شناسم یا علاقه زیادی به فیلم های ترسناک دارند یا فیلم ترسناک نگاه نمی کنند. خود من وقتی به نیت سرگرمی قصد تماشای فیلم داشته باشم، به سراغ همانی می روم که روی کاورش عکس چشم سفید، دندان نیش بلندی، عجوزه ای، چیزی باشد. وقتی فکرم مشغول است دیدن فیلم ترسناک برایم از هر کاری راحت تر است.

از نوجوانی تا امروز این قدر فیلم ترسناک دیده ام که مدرک معادل دکترای فیلم ترسناک از هالیوود دارم. حالا دیگر کمتر از کارگردانی در ژانر وحشت رودست می خورم. به وقت تماشای فیلم می دانم کجا قرار است دستی از زیر تخت بیرون بیاید، کجا قرار است موجودی پشت قهرمان فیلم یک باره ظاهر شود و حتی حدس می زنم از میان شخصیت های اصلی فیلم کدامشان تا انتها می مانند و کدامشان رفتنی هستند.

 از ترس زهره ترک می شوید

وقتی از فیلمی رودست بخورم، می فهمم این یکی فیلم ترسناک خوبی است، حداقل برای من این طور است. با وجود این وقتی یک نفر از من می پرسد در این چند ساله چند فیلم ترسناک خوب دیده ام، بعد از کمی فکر کردن جز یکی، دو عنوان چیز دیگری به ذهنم نمی رسد و این یعنی در این ژانر فیلم خوب کمتر ساخته می شود یا این ژانر، ژانر مشکلی است.

برای این که به چنین شناختی نسبت به این ژانر دست پیدا کنید باید چند صد عنوان فیلم ترسناک نگاه کنید تا زیر و بم این ژانر دستتان بیاید. این ژانر، بیشتر از ژانرهای دیگر تصویری است و زیر و بم آن را بیشتر از هر مدیای دیگری سینما و تلویزیون مشخص می کند. فیلم همین خاطر است که همه باید و نبایدهای این ژانر در هالیوود خلاصه می شود.

سریال «داستان ترسناک  امریکایی» نکات مهم این ژانر را در شش فصل پوشش داده است؛ یعنی شبیه کتاب های طلایی گاج و قلم چی در ژانر وحشت را که قرار بود با تماشای چند صد فیلم ترسناک به آن ها برسید، خواهید شناخت.

هر فصل از این سریال سیزده قسمت است و داستان مجزایی برای خودش دارد. یعنی همین حالا می توانید سریال را از فصل ششم تماشا کنید و فصل ها را با همین ترتیب وارونه یا هر ترتیب دیگری که دوست دارید ادامه بدهید. هنرپیشه های سریال ثابت هستند و هرکدام در هر فصل نقشی مجزا را بازی می کنند.

در فصل اول و فصل ششم محور ماجرای خانه ای است که تسخیر شده، داستان ها کمی به هم شبیه هستند، اما یکی ساختار پست مدرن دارد؛ شخصیت ها رو به دوربین صحبت می کنند و هنرپیشه دیگری نقش آن ها را در داستان بازی می کند و دیگری پرداختی کلاسیک دارد. هر فصل خودش مکانی شناخته شده و مجزا دارد. به غیر از خانه تسخیر شده، یک فصل در یک تیمارستان می گذرد، یک فصل در مدرسه ای جادوگری شبیه «هاگوارتز»، فصل در سیرک و فصلی دیگر در هتل.

در دو فصل آخر علاوه بر هنرپیشه های ثابت سریال، «لیدی گاگا» (فقط برای فصل پنجم) و «وس بنتلی» (پیش از این در فصل چهارم هم به عنوان هنرپیشه مهمان قسمت ویژه هالووین در سریال حضور داشت)، به سریال اضافه شده اند.

بازیگران اصلی سریال در نقش های مختلف بازی های درخشانی از خودشان ارائه می کنند. چندتایی از آن ها از همین سریال راه به فیلم های مطرح هالیوودی مانند «کارول» برده اند.

یکی از خوبی های این سریال این است که نمی شود گفت کدام فصل از فصل های دیگر تماشایی تر است. تمام فصل ها همان کاری را می کنند که فیلم های ترسناک قابل تماشا می کنند، با این تفاوت که اگر یک فیلم ترسناک شما را برای یک ساعت و نیم سرگرم می کند، هر فصل از این سریال شما را برای حدود دوازده، سیزده ساعت سرگرم می کند.

فصل پنجم نسبت به سایر فصل ها طرفداران بیشتری دارد. شاید علت این توجه ویژه حضور لیدی گاگا باشد، شاید قصه این فصل مخاطبان را بیشتر راضی می کند؛ قصه ای که براساس مضمون ترانه مطرح «هتل کالیفرنیا» نوشته شده است.

این سریال در سراسر دنیا طرفداران زیادی دارد چون این ژانر، ژانر پرطرفداری است. در میان دیگر سریال های وحشت مثل «ماوراءالطبیعه»، «پنی دردفول»، «موعظه گر» و… داستان ترسناک امریکایی سریال آبرومندی است، هم سریال خوش ساختی است و هم بازی های درخشانی دارد. تماشای این سریال را به تمام کسانی که علاقه زیادی به تماشای فیلم های ترسناک دارند، توصیه می کنم.

از ترس زهره ترک می شوید

بگذار مرگ روی ماهت را ببوسد

روناک حسینی: ما نمی ترسیم. این شعار همیشگی کسانی است که مدعی اند در سینما طرفدار ژانر وحشت هستند و هر بار هم از اطرافیان می خواهند ترسناک ترین فیلم ها را برایشان رو کنند تا آن ها در خلوت خود در حالی که پتوپیچ نشسته اند در تاریکی و نور مانتیور لپ تاپ روی صورتشان افتاده، قاه قاه به صحنه های قابل پیش بینی بخندند.

این عده معتقدند موقعیت های ترسناک فیلم ها، نهایتا شوکه شان می کند و نمی تواند خواب شبانه شان را آشفته کند. نه به ارواح اعتقاد دارند، نه از اجنه می ترسند، نه بشقاب پرنده ها و هجوم بیگانگان کنجکاو و خونریز فضایی را باور دارند و نه حتی از حضور قاتل سایکوی سریالی در میان همسایگان ترسی دارند. البته که این روحیه نترس و شجاع قابل تحسین است، اما اگر نه حس ترسی در کار باشد، نه هیجانی و نه از ترشح لذتبخش آدرنالین خبری باشد، چه دلیلی دارد آدم بنشیند و فیلم ترسناک نگاه کند؟ این که مثلا بنشینیم و میان دوستانمان به خاطر نترسیدن مان از جن و پری و دیوانه های زنجیری قاتل پز بدهیم؟

ژانر وحشت را ساخته اند تا با ترسیدن از آن لذت ببریم. آن هم با زندگی در دنیایی که دیگر نه ناچاریم از حمله حیوانات وحشی به غارها پناه ببریم و نه قرار است هر روز با نیزه، بر سر وعده های غذایی مان با دیگران بجنگیم- البته که می جنگیم حالا به شیوه ای دیگر.

برای لذت بردن از ترس و هورمون های تدافعی هشیارکننده در خونمان، فیلم های زیادی ساخته شده اند، اما اگر وقت نداریم بگردیم و خیلی فوری می خواهیم از لذتی دنباله دار بهره مند شویم، «داستان ترسناک آمریکایی» انتخاب مناسبی محسوب می شود.

ویژگی تماشای سریال ترسناک این است که ترس را چندین ساعت و در چندین فصل و قسمت ادامه می دهد و می توان روزها با آن سرگرم شد. گمانم ادگار آلن پو بود که می گفت اگر قرار است حرف های مهم و فلسفی بزنیم، داستان ترسناک بهترین انتخاب است.

اگر دنبال نوعی تصویر از زندگی هستید، داستان ترسناک امریکایی باز هم انتخاب مناسبی است. اگر حوصله فانتزی و واقعیت، همزمان با هم را دارید که چه بهتر. مثل آن اسطوره یونانی می توانید با سپر فانتزی به جنگ مار هفت سری بروید که با نگاهش شما را می کشد. مثل او سپر را جلوی چشم هایش بگیرید تا با نگاه خودش بمیرد. می توانید با فانتزی، جور دیگری با زندگی مواجه شوید و ناچار به جنگ مستقیم با موقعیت ها نباشید.

داستان ترسناک امریکایی در پنج فصل، داستان پنج فضای جدا از هم را برای مخاطب روایت می کند. طرفدار هر نوعی از انواع ژانر وحشت باشید، ردی از آن در میان داستان ها پیدا خواهید کرد. فصل اول، زندگی در خانه ای جن زده را روایت می کند، فصل دوم ماجراهای یک تیمارستان مذهبی در اوایل دهه شصت میلادی است، فصل سوم جنگ جادوگرها با وودوگرها یا همان جادوگران سیاه، فصل چهارم روایت چند آدم عجیب الخلقه است که در سیرک کار می کنند و فصل پنج هم به داستان هایی می پردازد که در یک هتل اتفاق می افتد و البته تجربه ثابت کرده هتل به عنوان رویدادگاه واقعی ترسناک، انتخاب بسیار خوبی است.

 از ترس زهره ترک می شوید

این سریال در هر قسمت و تقریبا در تمام طول مدتی که در حال تماشای آن هستید، چیز تازه ای دارد که برایتان رو کند. غافلگیر خواهید شد و البته هیجان زده. از رحم و مروتی که در بعضی فیلم های ترسناک برای تلطیف فضا نشان مخاطب می دهند هم خبری نیست. آدم ها واقعا در خطرند و زندگی مداوم در حال نشان دادن احوالات مختلف از آن روی وحشت آورش است.

شخصیت های منفی نفرت انگیز نیستند، اما عاشقان هم نخواهید شد احتمالا. گفتم عاشق؟ عجیب آن که در این سریال آدم ها در موقعیت های غریبی که اطرافشان پر از درد و رنج و وحشت و تاریکی است، عاشق هم می شوند و البته عشق است و بی دوامی اش. آدم ها می خواهند از فضای وحشت نجات پیدا کنند، درواقع می خواهند از وحشت برگردند، اما وحشت از آن ها بر نمی گردد.

در یکی از فصل های سریال، فرشته مرگ در قالب یک زن جاافتاده متین و مهربان، در لباسی سرتاسر سیاه و با لبخندی بر لب، در برابر آدم های مستاصل ظاهر می شود و از آن ها می پرسد آیا آماده اند تا جانشان را بگیرد و نجاتشان دهد و به آرامش برساندشان؟ اگر پبذیرند، با بوسه فرشته مرگ بر صورتشان زندگی را با تمام جنگ هایش پایان خواهندداد و به قول مرگ، به آرامش خواهند رسید و خستگی در خواهند کرد.

مواظب باشید گرفتار کابوس نشوید

المیرا حسینی: بدجوری دارم با خودم کلنجار می روم. چهل و هشت ساعت است به این فکر می کنم که اصلا توصیه کردن چنین سریالی کار درستی هست یا نه. منظورم این نیست که سریال «داستان ترسناک امریکایی» سریال بدی است؛ اصلا! اتفاقا خیلی هم خوب است و مخاطب را با خودش تا آخر مسیر می کشاند و بیننده متوجه نمی شود چطور اپیزود چهل و خرده ای دقیقه ای تمام شده و قسمت بعدی را شروع کرده است.

عناصر وحشت خوب در جای خودشان قرار گرفته اند، روایت داستان منطقی است و بازی ها حرف ندارند. هر بازیگری در هر شخصیتی که قرار گرفته، خوش نشسته و کاملا باورپذیر است؛ حالا بعضی بیشتر و بعضی کمتر. آن چیزی که باعث می شود دست و دلم موقع نوشتن از این سریال بلرزد، طلسم آن است. یک جور جادو در داستان هایش وجود دارد که نمی توانید آن را نصفه و نیمه رها کنید.

بگذارید دقیق تر بگویم؛ بازی جومانجی را یادتان هست؟ همان بازی جهنمی که اگر کسی نصفه رهایش می کرد، همه چیز در همان مرحله می ماند و باید تا انتهایش می رفت تا اوضاع به حالت اول برگردد. «داستان ترسناک امریکایی» یک جومانجی درون دارد. نمی توانید تماشای قسمت های بعدی را به زمان مناسبی موکول کنید. باید تا تهش بروید؛ مجبورید.

 از ترس زهره ترک می شوید

تا زمانی که تمامش نکنید، مثل یک کابوس رها شده، مثل جومانجی، نصفه بازی شده، یقه تان را می گیرد و شما را از زندگی می اندازد. آن وقت شاید مجبور باشید مثل رابین ویلیامز سال ها با شیر و پلنگ زندگی کنید و نفهمید کی کارخانه کفش سازی پدرتان به مخروبه تبدیل شده است. تا زمانی که یک پدربیامرزی پیدا شود و این بازی را ادامه دهد و شما را از شر کابوس هایتان رها کند.

حسن بزرگش این است که هر فصل سریال، یک داستان را دنبال می کند. مثلا در فصل دوم، فصل مورد علاقه من، داستان در یک تیمارستان می گذرد، داستان اصلی در سال ۱۹۶۴ اتفاق می افتد و ما به فراخور داستان در طول زمان حرکت می کنیم و به سال های قبل و بعد می رویم.

نکته مهم در این فصل این است که فضای سریال بیش از هر چیز دیگری ذهن شما را به بازی می گیرد؛ آن هوای نیمه تاریک همیشگی، تهدیدها و تنبیه ها، بی اعتماد شخصیت ها به یکدیگر، بی پناهی آدم های سریال- حتی آدم بدها- و… عناصری هستند که بیش از صحنه های ترسناک شما را به خود مشغول می کنند.

داستان حسابی شلوغ است؛ از مواجهه با فضایی ها در قصه هست تا جنایت های پزشکی باقیمانده از ارتش آلمان نازی، حلول شیطان در ارواح پاک انسانی و قاتل سریالی، اما هیچ کجا سررشته قصه از دستتان در نمی رود. فقط بارها از خود می پرسید این همه گره کور که در داستان افتاده، قرار است با چه دندانی باز شود؟ اما خیالتان راحت باشد. نویسنده سریال کاملا به موقع وارد عمل می شود و با مهارت تمام گره ها را با داستانش باز می کند و برای بازکردن آن ها، طناب داستان را زخمی نمی کند. این مهارت در تمام فصل های سریال به چشم می خورد؛ چه آن جا که از مرگ عجیب الخلقه های سیرک می گوید و چه در فصل هایی که خانه های جن زده را به نمایش می گذارد و چه در سایر فصل ها.

حالا که جذابیت های سیال من را تسلیم کرد و درباره اش نوشتم، اجازه بدهید مراسمی را که برای تماشای «داستان ترسناک امریکایی» استفاده می کنم، به شما بگویم. شاید این روش به کارتان بیاید. به احتمال زیاد سیزده قسمت را نمی توانید پشت سر هم ببینید. بعد از آن که به میزان کافی سریال دیدید، آدرنالین خونتان حسابی بالا رفته است و حال عجیبی دارید.

 از ترس زهره ترک می شوید
پیشنهاد می کنم در این مرحله یکی، دو قسمت سریال دوستان (فرندز) را پلی کنید و در حالی که زیر پتو بستنی می خورید، ذهنتان را از هر آنچه دیده اید، آزاد کنید. این کار هر چه تا این لحظه دیده اید، تمام آن هیاهوها و اتفاقات عجیب و غریب را می شوید و با خودش می برد. اگر هم از طرفداران سریال دوستان نیستید، کاری از دست من برایتان ساخته نیست. با ترس هایتان کنار بیایید تا در زمان مقتضی باقی سریال را ببینید یا سیزده قسمت یک فصل را یک نفس سر بکشید و خودتان را خلاص کنید.

مختصر و مفید درباره سریال «داستان ترسناک امریکایی»

تهیه و ترجمه: مستانه تابش

•    به گفته رایان مورفی و براد فالچاک، سازندگان سریال داستان ترسناک امریکایی، یک سال طول کشید تا داستان و خط سیر اصلی آن مشخص شود. مورفی در مصاحبه ای گفته بود که موقع نوشتن فصل دوم هیچ ایده ای نداشته که دیلان مک درموت قرار است نقش پسر سارا پالسون (در نقش لانا) را بازی کند و وقتی داستان جلو رفته، او احساس کرده این انتخاب واقعا عالی خواهدبود.

•    با وجود این که هر فصل از سریال داستانی مجزا دارد و در همان فصل به پایان می رسد، ولی در سال ۲۰۱۴ مورفی اعلام کرده بود همه فصل ها به نوعی با یکدیگر ارتباط دارند.

•    جسیکا لنگ که به خاطر بازی اش در این سریال مورد تحسین قرار گرفته و جایزه امی، جایزه گلدن گلوب و جایزه انجمن بازیگران فیلم را دریافت کرده، در ابتدا اصلا قصد نداشته به عنوان بازیگر به این سریال ملحق شود! او در ابتدا بازی در نقش کنستانس در فصل یکم را نپذیرفت، ولی مورفی آن قدر به او اصرار کرد تا بالاخره راضی اش کرد جلوی دوربین برود.

جسیکا لنگ پیش از این در هیچ سریالی بازی نکرده بود و در اولین حضور تلویزیونی اش توانست گلدن گلوب را از آن خود کند و در تمام فصل های بعدی نیز نامزد این جایزه باشد. مورفی و لنگ حین فیلمبرداری فصل اول سریال آن قدر با هم دوست شدند که مورفی حتی برای نوشتن فصل های بعد با لنگ مشورت می کرد.

•    لیدی گاگا، ترانه پرداز و خواننده مشهور، در این سریال حاضر شد و نقش الیزابت مرموز را بازی کرد و یکی از مهم ترین بازیگران فصل پنجم سریال بود. او برای بازی در این نقش توانست جایزه امی را از آن خود کند.

 از ترس زهره ترک می شوید

•    در فصل چهارم فیلمبرداری صحنه هایی که بیت و دات (با بازی سارا پالسون در نقش دوقلوها) در آن حضور داشتند، ده ساعت طول می کشید، چون باید بارها و بارها تکرار می شد تا تعامل سارا را در دو نقش و در مقابل سایر بازیگرها نشان دهد. سارا در یکی از مصاحبه هایش گفته گاهی فقط برای یک صحنه مجبور بوده پانزده ساعت کار کند!

•    داستان های مربوط به هتل کورتز در این سریال از حواشی مربوط به هتل سیسیل الهام گرفته شده است که تاریخچه تاریکی از چندین قتل و خودکشی دارد و قاتل های سریالی مثل ریچارد رامیرز و جک آنتروگر نیز در آن اقامت داشته اند. نام هتل سیسیل چندی پیش با مرگ مرموز الیسا لم دوباره سر زبان ها افتاد. فصل پنجم سریال به او تقدیم شده است.

•    موزه The American Morbidity یک مکان واقعی در فیلادلفیاست که از چندین دهه پیش فعالیت است و یکی از معدود موزه هایی در دنیاست که اسکلت و اعضای بدن باقیمانده از آدم هایی را که بدن های غیرطبیعی و عجیب الخلقه داشته اند، به نمایش می گذارد. کبد به هم چسبیده برادران دوقلوی سیامی چانگ و انگ بانکر در این موزه نگهداری می شود.

•    ایوان پیترز نیز مانند سارا پالسون سختی زیادی برای بازی در داستان ترسناک امریکایی کشیده است. او برای بازی در این سریال مجبور بوده لباس کاملا تنگی از جنس لاتکس بپوشد و چندین ساعت آن را تحمل کند. او در مصاحبه ای گفته بود این لباس آن قدر تنگ بوده که چندین دست آن سر صحنه و موقع فیلمبرداری پاره شده است.


منبع: برترینها

فیلم «شبح در صدف»؛ برخوردهای سایبری در شهر بزرگ آسیایی

– وصال روحانی: نسخه تازه ای که روپرت ساندرز آمریکایی از داستان «شبح در صدف» ارائه کرده، یک موضوع اوری ژینال نیست و اگر فیلم اصلی تری در کار باشد، در سال ۱۹۸۹ توسط ماسامونه شیرو ژاپنی ساخته و عرضه شد و در نتیجه فیلم جدیدی که با این نام عرضه شده، ورسیون آمریکایی آن و کاری است که ساندرز با آن فیلم انجام داده و آن را سریعتر و چشمگیرتر و دربردارنده ستیزها و برخوردهای بیشتری کرده است.

هر دو فیلم مورد بحث وامدار اقتباس های کارتونی ای هم هستند که مامورو اوشیلی ژاپنی از روی این داستان انجام داد ولی آنچه این ورسیون جدید را از نمونه های قبلی پیش می اندازد، برخوردار بودنش از امکانات و پیشرفت های فنی حاصل آمده طی سالهای اخیر در هنر سینما است که طبعا فیلم را به لحاظ بصری و جلوه های تصویری به سطوحی بالاتر از نمونه های قبلی رسانده است.

برخوردهای سایبری در شهر بزرگ آسیایی 

یک شعار

کاراکتر اصلی و نقطه مرکزی فیلم «شبح در صدف» یک افسر زن به نام سرهنگ میرا کیلیان است و او نه یک انسان صرف و عادی بلکه موجود روبوت وار و اندرویدی است که وظیفه اش مبارزه با تروریست های ناشناخته در عصر زندگی سایبری است. دائماً در گوش او و همکاران و همتاهایش این شعار و عبارت درس گونه طنین انداز می شود که: ما به خاطرات چنگ می زنیم زیرا آن را عنصر شکل دهنده خود می دانیم اما این طور نیست و آنچه ما را شکل می دهد، چیزی است که اینک انجام می دهیم.

اسکارلت یوهانسون آمریکایی رل کیلیان را با همان سردی و خشکی بازی می کند که این نقش بر اساس قصه مرجع موجود می طلبد اما از بدو بهره گیری از وی بسیاری از اهالی سینما و به ویژه آسیایی ها از انتخاب وی برای این رل انتقاد کرده اند زیرا طبق داستان سرهنگ میرا کیلیان جوان یک زن آسیایی و متعلق به شرق این قاره است.

روپرت ساندرز بی اعتنا به این گونه انتقادها، شدت و حدت وقوع اتفاقات در فیلم جدیدش را نسبت به کار فانتزی قبلی خود («سفید برفی و شکارچیان» محصول ۲۰۱۲) افزایش بخشیده است و همسو با آن تکه ها و صحنه هایی از ورسیون کارتونی سال ۱۹۹۵ «شبح در صدف» را نیز در متن فیلم خود آورده است تا دوستداران آن قبیل فیلم ها را راضی نگه دارد ولی آنچه هدف اصلی او بوده و به اجرا هم آمده، شتاب چشمگیر در ترسیم داستان و هیجان بخشیدن هر چه بیشتر به رویدادها است و به همین سبب است که فیلم بعد از ۱۰۷ دقیقه پایان می گیرد و با این که این نیم ساعت طولانی تر از نسخه انیمیشنی فیلم است اما به سبب شتاب مورد بحث و سرعت در وقوع اتفاقات بنظر می رسد که این فیلم جدید کوتاهتر از آن ورسیون کارتونی باشد و قدر مسلم این که میزان نا آرام بودن فیلم از آن ورسیون بسیار بیشتر است.

غربی کردن یک فرآیند شرقی

کار دیگری که ساندرز در این نسخه آمریکایی انجام داده، غربی کردن اتفاقات و آدم هایی است که در داستان سال ۱۹۸۹ ماسامونه شیرو طبعا ورسیون های شرق آسیایی آنها را دیده بودیم. آنچه به ساندرز در این راه یاری رسانده، طراحی عالی و پست مدرن صحنه ها توسط یان روئلفز و لباس های طراحی و ارائه شده به وسیله زوج هنری موسوم به کورت و بارت است.

برخوردهای سایبری در شهر بزرگ آسیایی 

بازیگران فیلم نیز یا نامدارانی مثل جولی یت بینوش فرانسوی، تاکه شی کیتانو ژاپنی و البته اسکارلت یوهانسون هستند و یا آسیایی ها و غربی هایی که گزینش هر یک از آنها دلیلی خاص داشته و از شباهت شان با کاراکترهای قصه نشات می گرفته است. در این میان ما پیلو اسبائک هنرپیشه تازه اوج گرفته دانمارکی را هم داریم و کیتانو ژاپنی در حالی در این فیلم به عنوان بازیگر نقش آفرینی می کند که فیلم های متعدد پست مدرنی و جنایی سایبری با کارگردانی وی در ۲۰ سال اخیر روانه بازار شده و تخصص او در این زمینه زبانزد بوده است.

امروز و آینده

همچون ورسیون های قبلی «شبح در صدف» محل وقوع اتفاقات فیلم شهری بزرگ به نام نیوپورت است که می توان آن را یک مگالو پولیس آسیایی تلقی کرد و چیزی بین توکیو، هنگ کنگ و لس انجلسی است که در فیلم «بلید رانر» ریدلی اسکات در سال ۱۹۸۲ به تصویر کشیده شده است و با این حساب ما با محلی طرف هستیم که هم شبیه به معماری های فعلی است و هم مربوط به آینده دور. در چنین فضایی و بر اساس قصه فیلم میرا کیلیان یک افسر شاخص حاضر در قوای ضد تروریسم حکومت است ولی آنچه به او قدرت بخشیده، نه انسان ها و مدیران بشری بلکه سازمانی به نام هانکا است که صدها اندروید را بر اساس مدل های روبوتیک انسانی ساخته و تربیت و روانه عرصه زندگی کرده و این تحول بزرگ سایبری را پی ریخته است.

یکی از مدیران ناظر بر حسن اجرای این طرح ها و دقت عمل اندرویدها یک جراح نابغه در پیوند نسوج انسانی با قابلیت های ماشینی و خصلت های روبوتی به نام اوئه لت (جولی یت بینوش) است و او در مورد نحوه زندگی و کارهای سرهنگ کیلیان هم دقت و وسواسی را به خرج می دهد که انگار مادر اوست. شاید هم حرف اصلی را رییس هیات مدیره هانکا به نام کاتر (پیتر فردیناندو) می زند که می گوید: کیلیان از دید من یک روبوت و ماشین نیست بلکه یک سلاح و سازنده آینده کمپانی من است.

شرایط امن نیست

با این حال امروز برای کاتر و شرکت او در بردارنده خطراتی آشکار است زیرا یک خلافکار بزرگ به نام کوزی (مایکل کارمن پیت) که در هک کردن خطوط مراسلاتی شرکت ها و سرقت از دارایی و امکانات آنها از این طریق استاد است. حالا به جان هانکا افتاده او از هر راه و سلاحی برای محو کردن قابلیت های الکترونیک و مهارت های فنی و هوش حرفه ای برگزیدگان هانکا بهره می گیرد و در کنار دستیارش باتو (پیلو اسبائک) به هیچ چیز و هیچکس رحم نمی کند.

برخوردهای سایبری در شهر بزرگ آسیایی 

زمان تلاقی او با کیلیان هم زمانی از راه می رسد که کیلیان دچار یک بحران هویتی شده و از میان فلزها و سیم های تشکیل دهنده پیکره فلزی ـ گوشتی اش احساسات ناب سابق وی در مقام یک انسان صرف در حال بیرون زدن مجدد است و همسو با آن گذشته وی به آرامی بیش از پیش رو می شود. این ستیزی است که از نظر روپرت ساندرز بیش از آن که نتیجه اش مهم باشد، تاکید بر روی دادن گریز ناپذیر آن در آینده ای نه چندان دور واجد اهمیت است. این یک «باید» در دنیای «نباید»های سایبری است.

مشخصات فیلم

عنوان: «شبح در صدف»

محصول: کمپانی های پارامونت و دریم وورکز

تهیه کنندگان: استیون پل، مایکل کاستیگان، جفری سیلور، تتسو فوجی مارا و یوش نوبو نوما

سناریست ها: جیمی ماس، ویلیام ویلر و ارن کروگر بر اساس کمیک بوکی از ماسامونه شیرو

کارگردان: روپرت ساندرز

مدیر فیلمبرداری: جس هال

تدوینگران: نیل اسمیت و بیلی ریچ

موسیقی متن: لورن بالفی و کلینت منسل

طول مدت: ۱۰۷ دقیقه

بازیگران: اسکارلت یوهانسون، پیلو اسبائک، تاکه شی کیتانو، جولی یت بینوش، مایکل کارمن پیت، چین هان، دانو سیا سامال، پیتر فردیناندو، کائوری موموی، آنا ماریا مارینکا، دانی یل هنشال، لازاروس راتوئره و یوتاکا ایزو میهارا.


منبع: برترینها

طنز؛ اعتراض مسی به چهاردرصدی‌ها!

فریور خراباتی در نوشت:

اساساً و اصولاً ما درکشورمان دو چیز خیلی زیاد داریم، اولی نفت است که خوشبختانه آن را صادر می‌کنیم، دومی آدم طلبکار است که متأسفانه روی دست‌مان باد کرده‌اند. برخی از این آدم‌های طلبکار این روزها به‌عنوان سردبیر برخی رسانه‌ها و مشاور برخی از سیاستمداران شده‌اند. همان طور که درجریان هستید تیم فوتبال استقلال تهران پریشب در یک مسابقه فوتبال مغلوب تیم العین امارات شد. پس از این شکست برخی از خبرگزاری‌ها و کانال‌های تلگرامی دلواپسان با انتقاد ازعلیرضا منصوریان اعلام کردند که بهتر بود او به جای حضور در میتینگ‌های سیاسی، تیم خود را درست ارنج می‌کرد.

پس از شنیدن این اظهارنظر زین‌الدین زیدان سرمربی رئال مادرید(که اسمش هم مشکل اخلاقی داره!) اعلام کرد که می‌خواهد به الجزایر برگشته و در زمین برادرش روی تراکتور کار کند که با وساطت بزرگان از تصمیم خود صرف‌نظر کرد. درهمین رابطه یکی از مشاوران لوله محور و گازانبرپرور نیز اعلام کرده که«افرادی که با دولت فعلی رابطه خوبی دارند، اهل تعامل و عقب‌نشینی در برابر دیگران هستند.»پس از شنیدن این جمله لیونل مسی ستاره آرژانتینی بارسلونا ضمن انتقاد از این رویه اعلام کرد: «وجداناً همه‌اش زیر سر این فضای مجازیه، من برای چهاردرصدی‌ها متأسفم، همین‌ها نذاشتن بارسلونا امسال قهرمان لالیگا بشه، اگه رونالدو چهاردرصدی نباشه، لابد شوهرعمه من چهاردرصدیه! نه به برجام!»

باور کنید بنده چند سالی بود که این سؤال در ذهنم ایجاد شده بود که چرا هشت سال مملکت ما از همه نظر و تا دسته زیر مشکلات فرو رفته بود، حال که نگاه می‌کنم، متوجه می‌شوم که خب هر علتی یک معلولی دارد، حالا اگر ما علت را هم فراموش کرده باشیم، معلول(یعنی همین مشاوران عزیز و فرهیخته و اندیشمند و پُرمغز و کلی صفت دیگر در همین وزن!) اصرار دارند که به ما یادآوردی کنند که چرا شرایط آن گونه بود.

وجداناً بنده اگر یکی از این مشاورها را ببینم، از او می‌پرسم: «خب دیگه خندیدیم، حالا شغل واقعی‌ات رو بگو!»البته ما منتظریم که دوستان پس از انتشار آهنگی جدید از تتلو هم اعلام کنند: «اصولاً هرکس با ماست، کارش درسته و اهل تعامل و عقب‌نشینی هم نیست.» چون تتلوی نازنین به طورکل گارد حمله دارد و پس از شکست استقلال در مقابل العین دلیل این شکست را«حضور نداشتن خودش در ترکیب استقلال» عنوان کرد. باور کنید اگر یک روز مایکل جکسون دلیل شکست بارسلونا را حضور نداشتن خود در ترکیب این تیم اعلام می‌کرد، او را به نزدیک‌ترین روانپزشک معرفی می‌کردند!


منبع: برترنها

دستگیری فروشندگان سئوالات تقلبی امتحانات نهایی در تهران

رئیس پلیس فتای تهران بزرگ از دستگیری سه کلاهبردار که با ادعای فروش سئوالات امتحانات نهایی اقدام به کلاهبرداری از دانش‌آموزان کرده بودند، خبر داد.

سرهنگ محمدمهدی کاکوان در گفت‌وگو با ایسنا در این باره گفت: چند روز قبل پلیس فتا از فعالیت افراد سودجو در فضای مجازی با ادعای فروش سئوالات امتحانات نهایی باخبر شده از سوی دیگر آموزش و پرورش نیز از پلیس فتا درخواست رسیدگی به موضوع را داشت که بلافاصله با هماهنگی سازمان آموزش و پرورش شهر تهران تحقیقات در این زمینه توسط کارگاهان پلیس فتا آغاز شد.

رئیس پلیس فتای تهران بزرگ با اشاره به تحقیقات ماموران در این خصوص افزود: کارآگاهان پلیس فتا در تحقیقات اولیه خود متوجه شدند که این افراد به هیچ عنوان به سووالات امتحانات نهایی دسترسی نداشته بلکه سووالات مربوط به سال‌های گذشته را که در بازار موجود است به وسیله فتوشاپ و دستکاری در تاریخ امتحان به عنوان سووالات امتحانات نهایی سال جاری معرفی کرده و از این طریق از دانش‌آموزان کلاهبرداری کرده‌اند.

کاکوان ادامه داد: ماموران از طریق مهندسی معکوس و انجام اقدامات فنی و تخصصی موفق به ردیابی سه نفر از این کلاهبرداران در فضای مجازی شده و محل آنان را در نقاط مختلف تهران شناسایی کردند.

وی با بیان اینکه دو نفر از این افراد روز دوشنبه و یک نفر دیگر روز سه‌شنبه دستگیر و به مقر پلیس فتا منتقل شدند، ادامه داد: این افراد فاقد سابقه کیفری بوده و ۲۴، ۲۳ و ۲۱ سال سن داشتند و از این طریق ۱۵،‌ ۱۶ و ۹ میلیون تومان کلاهبرداری کرده بودند.

به گفته رئیس پلیس فتای تهران بزرگ این افراد سئوالاتی را که ادعا می‌کردند سئوالات تخصصی امتحانات نهایی است را هر کدام به مبلغ ۱۸۰ هزار تومان و سئوالات عمومی را به مبلغ ۱۰۰ هزار تومان به مالباختگان فروخته و پس از دریافت وجه عکسی را که ادعا می‌کردند سئوالات مربوط به امتحانات است برای متقاضی ارسال می‌کردند.

وی با اشاره به تشکیل پرونده برای این افراد خاطرنشان کرد: هر سه متهم به بزه انتصابی اعتراف کرده و پس از تشکیل پرونده برای ادامه روند رسیدگی به جرم به دادسرا معرفی شدند.

رئیس پلیس فتای تهران بزرگ با تاکید بر اینکه با پیگیری‌های آموزش و پرورش مشخص شد که هیچ سوالی از امتحان نهایی لو نرفته و ادعاهای اینچنینی کذب است، تصریح کرد: دانش‌آموزان و دانشجویان باید هوشیار باشند و بدانند افراد سودجو در ایام امتحانات و ایام کنکور به بهانه‌های مختلف قصد کلاهبرداری از آنان را دارند که یکی از بهانه‌های آنان فروش سئوالات اصلی است اما این سوالات به هیچ‌عنوان سئوالات امتحانی نبوده و تنها سبب از بین رفتن پولشان می‌شود.

وی اضافه کرد: از سوی دیگر متاسفانه در همین پرونده اخیر دانش‌آموزانی با این تصور که به سئوالات امتحانات نهایی دست یافتند از درس خواندن منصرف شده و به گفته خودشان موفق به اخذ نمره قبولی در آزمون‌ها نشدند از این رو من به دانش‌آموزان و خانواده‌هایشان توصیه می‌کنم که فریب اینگونه تبلیغات را نخورده و حتما از طریق درس خواندن به دنبال اخذ نمره قبولی باشند.

انتهای پیام


منبع: الف

تلگرامی " کارت اهدای عضو" بگیرید

می‌دانید در حال حاضر ۲۷ هزار و ۸۱ نفر در انتظار پیوند هستند و هر روزانه بالغ بر ۱۰ بیمار در کشورمان به دلیل طولانی بودن صف انتظار پیوند فوت می‌کنند.

به گزارش تسنیم، انجمن اهدای عضو ایرانیان برای سهولت مردم و داوطلبان در جهت گرفتن کارت اهدای عضو؛ شرایطی را فراهم کرده است تا علاقه مندان برای این کار خیر بتوانند از طریق ربات تلگرامی ehdayeozv_bot@ در کمترین زمان ممکن کارت خود را دریافت کنند.

همچنین داوطلبانی که در سامانه‌های دیگر ثبت نام کردند و از طریق این سامانه‌ها و یا از طریق مراجعه به هر یک از  واحدهای فراهم آوری کشور یا ارگان‌های دیگر کارت دریافت کردند می‌توانند برای ثبت اطلاعات خود در سامانه www.ehda.center نیز اقدام کرده تا اطلاعات آنها در سامانه مرکزی نیز ثبت شده و از تمام کشور قابل دسترسی باشد.

در صورتیکه علاوه بر ثبت اطلاعات تان در سامانه مرکزی اهدای عضو تمایل دارید کارت اهدای عضو را نیز دریافت کنید، می‌توانید کارت خود را بلافاصله پس از تکمیل اطلاعات پرینت گرفته و کارت پرینت شده را پرس کرده و استفاده کنید، البته کارت اهدای عضو صرفاً نشان دهنده رضایت قلبی هر شخص برای اهدای عضو در زمان مرگ است و جنبه‌‌ قانونی ندارد.

 در این رابطه کتایون نجفی زاده – مدیر عامل انجمن اهداء عضو ایرانیان نیز با اشاره به اینکه روزانه بالغ بر ۱۰ بیمار در کشورمان به دلیل طولانی بودن صف انتظار برای پیوند فوت می‌کنند، اظهار داشت: هم اکنون از جمعیت ۸۰ میلیونی کشور فقط ۴ میلیون نفر دارای کارت اهدای عضو هستند، درحالیکه در کشورهای موفق بالغ بر نیمی از جمعیت آنها دارای کارت اهدای عضو هستند و اگر فرهنگ اهدای عضو در ایران نهادینه شود، مطمئن هستیم که تعداد ثبت نام در ایران به دلیل روحیه ایثار مردم ما از دیگر کشورها نیز بیشتر خواهد شد.


منبع: الف

عشق، طلاق و خودکُشی / لطفا از هم فاصله بگیرید؛ شما مَحرم نیستید

برنامه «ماه عسل» در سومین روز ماه مبارک رمضان به روایت داستانی اختصاص داشت که با عشق آغاز و در نهایت به طلاق و خودکُشی رسیده بود.

به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، زنی به نام نسترن روی صندلیِ داغِ ماه عسل نشسته است و ماجرای زندگی پُر از عشقش با همسرش را تعریف می کند. او از عشقی آتشین و با حرارت می گوید که در نهایت به طلاق کشیده است. طلاقی که در آن میان یک بچه هم هست. نسترن در صحبت هایش گاهی با شور و حرارت از عشق روزهای اول می گوید و گاهی هم با اشک و حسرت از روزهای اختلاف و در نهایت هم از طلاق می گوید. موضوع برنامه «ماه عسل» در نهم خرداد ۱۳۹۶ باز هم مانند روز گذشته، به طلاق اختصاص دارد.

محمد وارد صحنه می شود و می گوید که بسیاری از تقصیرها بر گردن من بود و شیطنت های زیادی در طول زندگی مشترکمان کردم.

بعد از این صحبت های محمد، گفت و گوهایی میان او و همسر سابقش شکل گرفت که حاصل این گفت و گو و البته برخی صحبت های احسان علیخانی مجری برنامه را، در ادامه می خوانید:

محمد: رفتارهای بد همسرم تاثیر بسیاری در رفتارها و خیانت من به همسرم داشت. حرف هایی که به من می گفت احساس می کردم که غرورم دارد میشکند. آن موقع نمی توانستم درست فکر کنم. بیکاری هم نقش زیادی داشت. کار می کردم اما اینقدری نبود که زندگیمان تامین شویم.

نسترن: خانواده ام به ما خانه داده بودند و مشکلات مالی ما را حل کرده بودند. خیلی انتظار مادی زیادی از زندگی ام نداشتم. هر روز خرید و خانه مجلل نمی خواستم. می دیدم که محمد تلاش می کند و نمی شود. به خاطر شیطنت های محمد عصبی میشدم و وقتی با خیانت های او روبه رو شدم به او میگفتم از خانه من برو بیرون. به محمد می گفتم من را ببین، من نسترنم. من همانم که برای به دست آوردنش و به خاطرش هر کاری کردی. می گفتم محمد اگر نمی توانیم اشتباه هایمان را به هم بگوییم، بیا آنها را بنویسیم. من تقصیرها را به گردن محمد نمی اندازم. من هم مقصرم. به نظرم در یک طلاق یک نفر مقصر نیست. اوج دعواهای ما از ۲۰ سالگی شروع و تا ۲۵ سالگی ادامه داشت.

محمد: با همه این اتفاق ها، نسترن باز هم می گوید که اشتباه کردم و تقصیر دارم. این برای من بسیار با ارزش است.

نسترن: خیلی به محمد گفتم که سراغ طلاق نرو و این کار را نکن. به خاطر من، نه به خاطر بچه ات. نه این که جا نداشته باشم که بخواهم پیش محمد بمانم. خانواده ام من را با آغوش باز می پذیرفتند.

محمد: خیلی در حقش بی رحمی کردم. (رو به نسترن می کند و می گوید) بابت همه چیز معذرت می خواهم.

علیخانی: (اشاره می کند به محمد که به سمت نسترن چرخیده است) شما بچرخ رو به این ور. شما الان مَحرم نیستید. فردا نامه اش برای من می آید.(اشاره ی علیخانی به اخطارهای مدیران صدا و سیما بود)

نسترن: (در حالی که صحبت های انجام شده اشک او را در آورد) من دو دوست خوب دارم که در واقع یک اکیپ هستیم. دو دوست خوب هستند که همه چیز را به آنها می گفتم. اما هرگز پیش آنها گریه نمی کردم. اما الان گریه کردم.

علیخانی: البته این که همه چیز را به دوستان بگوییم هم همیشه خوب نیست و گاهی همین گفتن ها و اظهار نظر دیگران موجب اختلاف های دیگر می شود. البته مطمئنم که دوستان شما شخصیت های مثبتی بوده اند و راهنمایی های خوبی برای شما داشته اند.

محمد: با خیانتم به همسرم اشتباه کردم. بار دوم که به همسرم خیانت کردم، او من را دید. بعد از آن ماجرا دیگر نمیشد ادامه داد. بسیاری از حرمت ها طی چند سال شکسته شد. حتی جوری شده بود که زمانی برای صحبت کردن و بیرون رفتن به هم نمی دادیم. بعد از این که هنگام خیانت، همسرم من را دید دیگر آرام آرام خورد شدم.

نسترن: یک روز خانه دوستم بودم. از خواب بیدار شدم. دیدم محمد پیام داده که عزیزم من خیلی دوستت دارم و در حقت خیلی بدی کردم. مراقب خودت و پارسا باش. بهش پیام دادم که مراقب پارسا هستم و عزیزتر از جانم است. پیام دیگر فرستادم اما جواب نداد. شب با دوستم و همسرش برای شام رفتیم بیرون. دیدم خواهر محمد زنگ زد و گفت که بیا بیمارستان که محمد خودکشی کرده است.

محمد: ناامید بودم. دیدم همه چیزم را از دست داده ام. خودم را جای نسترن قرار دادم و دیدم که قابل بخشش نیست.

علیخانی: الان با همه این ماجراها می خواهید چه کنید.

نسترن: محمد عاقل شده و با فکر و با عقل باید تصمیم بگیرد.

علیخانی: الان برای برگشت به زندگی چه می خواهید. این حرف اشتباهی است که به خاطر بچه بخواهید برگردید. به هر حال شما هر کدام آرزوها و نیازهایی دارید.

نسترن: به خاطر خودم و خودش. اگر خودم و خودش را پیدا کنیم می توانیم پارسا را هم پیدا کنیم.

محمد: من فقط می خواهم که نسترن آرامش داشته باشد.

علیخانی: چه زمانی یک زن به آرامش می دهد.

نسترن: زمانی آرامش می آید به خانه که زن بداند همسرش به فکرش هست و یک مرد واقعی است. باید زن احساس امنیت کند. باید احساس زن بودن کند نه این که سربار باشد.

علیخانی: الان چه تصمیمی می خواهید بگیرید. لطفا جوگیرِ جلوی دوربین بودن نشوید.

نسترن: باید فکر کنیم و بعد تصمیم بگیریم. چرا که اگر الان تصمیم بگیریم باز هم همان زندگی قبلی تکرار می شود.

 


منبع: الف

اسامی فرآورده های خوراکی غیر مجاز اعلام شد

روابط عمومی سازمان غذا و دارو به قصد مبارزه با ارائه محصولات غیر مجاز در سطح عرضه اسامی بر خی فرآورده های غیر بهداشتی را اعلام کرد.

به گزارش مهر، روابط عمومی سازمان غذا و دارو در اطلاعیه‌ای فرآورده های غذایی ﻣﻌﺴﻠﻪ ﺧﺮﻣﺎ با نام تجاری ﮔﻠﺒﺎﻧﮓ، ﻣﺎﯾﻊ زﻋﻔﺮان نام تجاری آﺗﻮﻧﯿﺎ، ﮔﻼب و ﻋﺮﻗﯿﺎت ﮔﯿﺎﻫﯽ  اﻓﺸﺎر ﮐﻮﯾﺮ ﮐﺎﺷﺎن،ﺧﺸﮑﺒﺎر  نام تجاری ﭘﺎﺗﺮﯾﺲ، ﭘﻨﯿﺮ ﺳﻔﯿﺪ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪی  ﻣﯿﻼد ﻟﺒﻦ – ﺳﻠﻤﺎﻧﯽ، رﯾﺲ وﻧﻮﻗﺎ نام تجاری ﺷﯿﺮﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎم، ﻗﻨﺪوﺷﮑﺮ – ﻣﺎرال درﯾﺎﻧﯽ ﺳﺎﯾﺪا- ﻋﻠﯿﺴﺎآﯾﻼرﺻﺪرآذرﺑﺎﯾﺠﺎن و ﻧﺎن ﺟﻮ رژﯾﻤﯽ  ﭘﺮدﯾﺲ ﺟﻬﺎن آرﯾﺎ را به دلیل نداشتن مجوزهای بهداشتی غیرمجاز و تقلبی معرفی کرد.

روابط عمومی سازمان غذا و دارو با تاکید بر اینکه ﻣﺤﺎﻓﻆ ﻏﺬا از ﺟﻨﺲ pvc با نام تجاری اﯾﺮی- ﮔﻠﺮﻧﮓ، ﻓﯿﻠﺘﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺣﻤﻞ اﻧﺘﯽ اﮐﺴﯿﺪان (اﺳﺘﯿﮏ اﻟﮑﺎﻻﯾﻦ)، ﺟﻮاﻧﻪ ﮔﻨﺪم  ﺟﻮاﻧﻪ ﺷﺒﺪر  ﺟﻮاﻧﻪ ﻣﺎش  ﺟﻮاﻧﻪ ﻣﯿﮑﺲ  ﺷﺮﮐﺖ ﮐﺸﺖ و ﺻﻨﻌﺖ ﻗﺎرچ ﻣﻬﺮ ﺗﻮﺗﯿﺎ پس از ارائه مدارک و استعلام های لازم از لیست محصولات غیر مجاز حذف گردیده اند از ﻟﻮاﺷﮏ روﻟﯽ با نام تجاری  ﻧﺎرﯾﺶ، ﻟﻮاﺷﮏ ﺷﺮﮐﺖ ﺗﺮک اوﻏﻠﯽ ﺻﻮﻓﯿﺎن با نام تجاری  ﻧﺎزﮔﻞ، ﺳﺮﮐﻪ و ﻗﻨﺪ و ﺷﮑﺮ با نام تجاری  ﻟﻨﺪی –  اﻋﺘﻤﺎد، اﻧﻮاع ﺳﺒﺰﯾﺠﺎت ﭘﺨﺘﻪ- ﺳﺮخ ﺷﺪه- ﻣﻨﺠﻤﺪ  اﻧﻮاع ﺣﺒﻮﺑﺎت وﺳﺒﺰﯾﺠﺎت)  واﺣﺪ ﺗﻮﻟﯿﺪی ﺑﻬﺎدر با نام تجاری  بهادر و زﯾﺘﻮن ﭘﺮورده با نام تجاری اوﭼﻤﺎ  و  ﻧﻤﮏ با نام تجاری  آذرﺧﺶ به دلیل جعل مستندات مورد نظر اداره کل نظارت و ارزیابی فرآورده‌های غذایی، آرایشی و بهداشتی سازمان غذا و دارو بعنوان فراورده های غذایی غیر مجاز نام برده است.

روابط عمومی سازمان غذا و دارو در ادامه با اعلام اینکه این معرفی اسامی به قصد مبارزه با ارائه محصولات غیر مجاز در سطح عرضه صورت می گیرد؛ از تولید کنندگان خواست قبل از تکمیل مدارک و ثبت برند از ارائه محصول به بازار خود داری کنند.

همچنین در اطلاعیه روابط عمومی سازمان غذا و دارو از افرادی که محصولات نامبرده را در مراکز فروش مشاهده می‌کنند خواسته شده است معاونت‌های غذا و داروی دانشگاه‌های علوم پزشکی سراسر کشور را مطلع سازند تا نسبت به جمع‌آوری آنها اقدام لازم به عمل آید.

شماره تلفن ۶۶۴۰۵۵۶۹ روابط عمومی سازمان جهت دریافت مشخصات مکان‌های عرضه فرآورده‌های غیرمجاز اعلام شده است


منبع: الف

زندگی اینگونه از هم پاشید/شوهر،نه توانست خرج زندگی بدهد،نه به همسرش اجازه کار داد

ایران نوشت: دختر دانش‌آموز که به اصرار خانواده، در ۱۷ سالگی و از پشت نیمکت کلاس پای سفره عقد نشانده شده و تن به ازدواج با پسرعمویش داده بود با گذشت پنج سال از عقد زودهنگام، روی نیمکت راهرو دادگاه خانواده نشست تا از زندانی که شوهرش برای او ساخته بود نجات پیدا کند.

زن جوان که در راهرو مجتمع قضایی ونک در انتظار ورود به دادگاه خانواده نشسته بود، چهره‌ای شبیه یکی از ستاره‌های سرشناس سینمای ایران داشت. به خاطر همین شباهت بعضی از مراجعان زیر چشمی او را برانداز می‌کردند. اما «فرشته» بدون توجه به نگاه‌های دیگران، غرق در خاطرات سال‌های تلخ‌اش بود و ماجرای زندگی‌اش همچون فیلم سینمایی در پرده‌های مختلف از خاطرش می‌گذشت.
نخستین پرده از زندگی تلخ فرشته در ۱۴ سالگی‌اش کلید خورد. در آن روزها هنوز از عروسک‌هایش دل نکنده بود که پسر عمویش «داوود» با او گرم گرفت و ذهنش را پر کرد. دخترک، دانش‌آموز مقطع راهنمایی بود و درک چندانی از عشق، علاقه و ازدواج نداشت.به همین خاطر داوود را به چشم عضوی از خانواده و فامیل می‌دید که در نبود برادر جای خالی‌اش را برایش پر می‌کرد. داوود خانواده‌اش را درسمنان ترک کرده و برای تحصیل در رشته مورد علاقه دانشگاهی‌اش به تهران آمده بود و با مادربزرگش زندگی می‌کرد. دیدارهای دخترعمو و پسرعمو معمولاً در میهمانی‌ها، تماشای مسابقه فوتبال و زمان امتحانات اتفاق می‌افتاد. اما کم کم دیدارهایشان به کافی شاپ و سینما و مراکز خرید کشید. در آن ۴ سال داوود که در تهران احساس تنهایی می‌کرد در هر فرصتی با دخترعمویش قرار می‌گذاشت و در این ملاقات‌ها از آرزوهای بزرگش برای او می‌گفت. در مقابل فرشته می‌گفت مصمم است در رشته مجسمه‌سازی ادامه تحصیل دهد تا یک روز در جهان هنرمند مشهوری شود. در همان روزها بود که داوود برای فرشته یک قفس و قناری خرید و قول داد بزودی قناری را از تنهایی درآورد. وقتی رابطه آنها به مکالمه‌های طولانی تلفنی رسید خانواده فرشته با خانواده داوود تماس گرفتند که نگران ضعف تحصیلی دخترشان هستند و ترجیح می‌دهند این رابطه قطع شود، چرا که ماجرای طلاق دخترخاله و پسرخاله فرشته از هم تجربه تلخی برای فامیل به جا گذاشته بود و آنها نمی‌خواستند این تجربه در فامیل پدری هم اتفاق بیفتد. بنابراین همان‌طور هم شد و داوود با توصیه پدرش به خانه عمویش پا نگذاشت.

 اما داوود در پرده دوم داستان فرشته را به قرارهای بیرون از خانه دعوت کرد و دخترجوان هم که به پسرعمویش وابسته شده بود دلش نمی‌خواست او را برنجاند، تا اینکه خانواده‌ها از موضوع با خبر شدند و پدر فرشته دعوای سختی به راه انداخت. اما داوود دست بردار نبود و مادربزرگ را واسطه کرد تا به خواستگاری برود. در حالی که هیچ‌کدام از خانواده‌های دو طرف راضی به ازدواج آنها نبودند، خانواده داوود به مشکلات ژنتیکی دخترعمو و پسرعمو برای بچه دارشدن اشاره می‌کردند و خانواده فرشته هم ازدواج دخترشان را در مقطع دیپلم به صلاح نمی‌دانستند. اما اصرار داوود برای ازدواج و قبول کردن هر مهریه پیشنهادی، باعث شد خانواده‌ها تسلیم شوند و به شرط ادامه تحصیل فرشته دختر عمو و پسرعموی جوان با هم عقد کنند. آن روز فرشته فقط ۱۷ سال داشت و داوود ۲۲ ساله بود.

اما پرده جدید زندگی زوج جوان در آغاززندگی مشترک‌شان شکل گرفت. داوود که وارد ترم دوم دانشگاه شده بود، از حمایت خانواده‌اش محروم ماند و ناچار شد ضمن تحصیل کار کند. او مشکلات مالی را بهانه کرد و اجازه نداد فرشته در کنکور سراسری شرکت کند، فرشته هم تصمیم گرفت به کاری مشغول شود و در عین حال کمک حال همسرش باشد، اما داوود اجازه کار کردن به همسرش نداد و حتی فرشته را از معاشرت با دوستانش منع کرد و اصرار داشت که نباید بدون اجازه شوهر پایش را از خانه بیرون بگذارد. به ناچار فرشته روزهای تنهایی‌اش را با قناری یادگار دوران مجردی‌اش می‌گذراند. پرنده‌ای که جفتی نداشت و به تنهایی آواز سر می‌داد.

در پرده بعدی از زندگی مشترک زوج جوان، فرشته تصمیم گرفت پنهان از شوهرش در کلاس‌های آرایشگری شرکت کند و به خاطر استعدادش موفق شد شش ماه بعد در آرایشگاهی معروف یک صندلی اجاره کند. اما به سر سال نرسیده شغل مخفی فرشته لو رفت و داوود در محل کار همسرش جنجال بزرگی راه انداخت. فرشته هم با ناامیدی به خانواده‌اش پناه برد، اما آنها او را به صبوری دعوت کردند و دخترشان را به خانه اجاره ای‌اش برگرداندند. در سال سوم فرشته توانست با پس‌انداز و فروش طلاهایش یک خودرو شخصی بخرد، اما داوود اجازه رانندگی به او نداد و ماشین آنها ماه‌ها در پارکینگ خاک خورد. آنها گاهی برای هفته‌ها با هم قهر بودند و کاری به هم نداشتند. اما این وضع برای فرشته قابل قبول نبود و او را از آرزوهایش برای آینده دور می‌کرد بنابراین با هر دو خانواده صحبت کرد تا با هزینه خودش همسرش را نزد مشاور خانواده ببرد.

در پرده بعدی زن و شوهر جوان چند جلسه با مشاور خانواده و چند جلسه با روانشناس گفت‌و‌گو کردند و مشکلاتشان را در میان گذاشتند. همه مشاورها معتقد بودند که آنها در سن مناسبی ازدواج نکرده‌اند و خصوصاً داوود به قدر کافی اعتماد به نفس ندارد و برای از دست دادن همسرش نگران است. با این حال مرد جوان فقط دو هفته خودش را کنترل کرد و بعد از آن دعوا و اختلافاتشان ادامه یافت. در این مدت فرشته افسرده شده بود و با خانواده‌اش هم رابطه خود را قطع کرده بود. همه دلخوشی او همان قناری در قفس بود تا اینکه تصمیم گرفت برای کنکور سال آینده آماده شود و همین موضوع رابطه‌اش را برای همیشه با شوهرش قطع کرد و پــــــــــرده آخر فرا رسید.

فرشته قبول کرده بود که چاره‌ای جز طلاق ندارد و داوود هم به این نتیجه رسیده بود که با بخشیدن مهریه و نفقه و اجرت‌المثل همسرش دردسری برایش پیش نمی‌آید. روزهای قبل از عید بود که فرشته قناری‌اش را آزاد کرد و به خانه پدرش بازگشت.

 و حالا در یک روز بهاری زن و شوهر جوان با وکلایشان به شعبه ۲۶۱ دادگاه خانواده آمده بودند تا پنهان از دو خانواده دادخواست طلاق توافقی‌شان را امضا کنند. با اینکه همه مراحل رسیدگی انجام شده بود. قاضی«محمود سعادت» به زن و شوهر جوان توصیه کرد نسبت به هم گذشت داشته باشند و طلاق نگیرند. اما طرفین پرونده روی جدایی اصرار داشتند. چند دقیقه بعد برگه‌ها را امضا کردند و از دادگاه خارج شدند.

 


منبع: الف