کارنامه اقتصادی چهار دولت

گروه اقتصادی_رسانه ها: روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: کمترین بازده منابع ناشی از صادرات نفت و گاز در رشد اقتصادی در «دولت دهم» و بهترین عملکرد مربوط به دولت‌های «پنجم» و «هشتم» بوده است. نکته دوم آنکه جنس رشد اقتصادی در یک دهه اخیر «اشتغال‌زا» نبوده؛ به‌نحوی‌‌که این رشد اقتصادی طی دوره ۱۳۸۷ تا پایان ۱۳۹۳ را می‌توان غیراشتغال‌زا یا بی‌کیفیت دانست. 
 

نکته سوم این است که شاخص‌های نابرابری (ضریب جینی) جزو معدود شاخص‌هایی بودند که با رشد درآمد نفتی همگرایی نداشتند و دولت‌هایی که همزمان با اعمال سیاست‌های بازتوزیعی غیرشتابزده، تورم را کنترل کردند، در کاهش نابرابری موفق‌تر بودند. یافته‌های این پژوهش علاوه‌بر ترسیم این وضعیت در دولت‌های گذشته تاکید می‌کند که در سال ۱۳۹۵، مسیر سراشیبی اقتصاد کشور متوقف شده و راه برای اصلاحات ساختاری هموار شده است. البته این گزارش تاکید دارد تنها با اصلاحات ساختاری، امکان خروج معجزه‌آمیز از وضعیت نامناسب نهادی و سیاستی اقتصاد وجود دارد.

 

مدیریت اقتصاد یک کشور به مثابه راننده ماشینی است که مسیر را از عقب می‌بیند و از مسیر فعلی و آینده خود مطمئن نیست. بنابراین هر چه مسافت بیشتری از مسیر را بپیماید، مسیر پشت سرگذاشته را بهتر می‌بیند و از مسیر گذشته، برای هدایت ماشین استفاده می‌کند. بررسی مسیر سه دهه‌ای اقتصاد ایران و تحلیل روند متغیر‌های کلان اقتصادی، درس‌هایی به گردانندگان چرخ اقتصاد کشور می‌دهد که دانستن و البته جدی گرفتن آنها مطمئنا سرعت حرکت به سوی توسعه را بیشتر می‌کند. 

 

مرور تاریخ سه دهه گذشته اقتصاد ایران، حاکی از این است که بعضی از دولت‌ها، سیاست خاصی را برای بهبود متغیر خاصی اعمال کرده‌اند، که گاه این سیاست‌ها در بلندمدت نتیجه عکس داده یا حتی دیده شده که برای بهبود یک متغیر، نسخه‌های متعددی پیچیده شده و با کنترل روند بلندمدت، این نتیجه به‌دست آمده که جایگزین همه آن نسخه‌های هزینه بر، نسخه‌ای ساده تر و موثرتر بوده است.

 

مرکز پژوهش‌های مجلس در همین راستا مهم‌ترین متغیر‌های کلان اقتصادی را به تفکیک چهار دولت قبلی مورد بررسی قرار داده است. رشد اقتصادی، میزان اشتغال، سطح رفاه، درآمدهای نفتی و میزان بهره‌وری آنها از جمله متغیرهایی هستند که در گزارشی با عنوان «تصویری از عملکرد اقتصاد کلان در دولت‌های مختلف» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. با این بررسی می‌توان عملکرد دولت‌ها را با توجه به منابعی که در اختیار داشتند، در ایجاد شغل و افزایش سطح رفاه خانوارها مورد قضاوت قرار داد. 

 

گزارش مرکز پژوهش‌ها عملکرد دولت دوم سیدمحمد خاتمی و دولت اول حسن روحانی را از حیث متغیرهای اقتصاد کلان در جایگاه بهتری نسبت به ۵ دولت دیگر قرار می‌دهد. این گزارش تاکید می‌کند که اگر روند رشد اقتصادی که در دولت یازدهم آغاز شده در سال جاری نیز ادامه یابد، سال ۱۳۹۵ می‌تواند به‌عنوان نقطه چرخش سوم اقتصاد ایران تلقی شود و مسیر سراشیبی اقتصاد جای خود را به رشد بادوام بدهد.

 

نشانه‌هایی از سومین نقطه چرخش اقتصاد

به‌عنوان یک تصویر جامع از روند سه دهه‌ای رشد اقتصادی، این متغیر از مقدار ۱۰ درصد(به‌عنوان بالاترین نرخ رشد در کل مسیر) در اوایل دوره ریاست جمهوری هاشمی شروع شده و به مقدار ۹ درصد در پایان دوره اول ریاست جمهوری روحانی رسیده است. پایین ترین تجربه نرخ رشد نیز مقدار ۶- درصد در دوره دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد بوده است. میانگین نرخ رشد اقتصادی در این دوره سه دهه‌ای ۵ درصد بوده و در دولت‌های مختلف نوسانات قابل توجهی حول میانگین اتفاق افتاده است. روند سراشیبی نرخ رشد اقتصادی در اوایل ریاست جمهوری هاشمی آغاز شد، به‌طوری که در ۸ سال ریاست جمهوری او به جز دو سال ۱۳۶۹ و ۱۳۷۵ روند رشد اقتصادی نزولی بوده است. در زمان تحویل دولت به خاتمی این نرخ به مقدار صفر درصد کاهش یافته است. علت اصلی روند صعودی نرخ رشد اقتصادی در سال اول دولت سازندگی را می‌توان به فضاهای خالی اقتصاد کشور در اثر جنگ ۸ ساله منسوب کرد. همچنین رشد حاصل شده در سال ۷۵ نیز ناشی از افزایش صادرات نفت و گاز در این سال بود.در ابتدای ریاست جمهوری خاتمی شاهد پایان روند سراشیبی رشد اقتصادی و افزایش پایدار این متغیر در سال‌های بعدی هستیم. 

 

در حالی که نرخ رشد صفر درصدی در ابتدای دوره از دولت ششم به ارث رسیده بود، میانگین نرخ رشد اقتصادی در ۶ سال از هشت سال دولت اصلاحات به بالاتر از میانگین سه دهه‌ای آن رسید. نرخ رشد اقتصادی در هشت سال دوره ریاست جمهوری احمدی‌نژاد بار دیگر وارد مسیر سراشیبی شده و به جز در سه سال، در بقیه سال‌ها روند نزولی با شیب تند را تجربه کرده است. در پنج سال از این دوره هشت ساله، نرخ رشد پایین‌تر از میانگین سه دهه‌ای آن بوده و دو سال رشد اقتصادی منفی تجربه شده است. کمترین رشد اقتصادی سه دهه اخیر نیز در این دوره (۶ – درصددر سال ۱۳۹۱) اتفاق افتاده است. 

 

شروع دوره ریاست جمهوری روحانی پایانی دوباره به روند سراشیبی نرخ رشد اقتصادی است. روند نرخ رشد اقتصادی در این دوره، مشابه با سه سال اول دولت خاتمی بوده است. با این تفاوت که سرعت افزایش این متغیر در دوره روحانی بیشتر بوده است. 

 

البته در سال دوم ریاست جمهوری روحانی، کاهش خفیفی در رشد اقتصادی رخ داده است که به نظر می‌آید علت اصلی آن، کاهش صادرات نفت در این سال بوده است. اما در سال ۹۵ رشد اقتصادی ۹/ ۸ درصدی در اقتصاد ایران ثبت شده که در صورت تداوم این روند، به ویژه رشد بخش‌های مختلف اقتصادی مانند ساختمان و مسکن در سال ۱۳۹۶، شاید بتوان سال ۱۳۹۵ را سال پایانی سراشیبی اقتصاد ایران در این مقطع دانست. به تعبیری سال ۹۵ می‌تواند نقطه چرخشی در اقتصاد ایران به حساب آید.علاوه بر مقدار رشد اقتصادی، کیفیت رشد اقتصادی نیز از مواردی است که در این گزارش به آن توجه شده است. یکی از شاخص‌هایی که در بررسی کیفیت رشد اقتصادی مورد استفاده قرار می‌گیرد، میزان اشتغال ایجاد شده همراه با رشد اقتصادی است. 

 

بررسی این متغیر از سال ۱۳۸۵ حاکی از این واقعیت است که رشد اقتصادی از سال ۱۳۸۵ تا سال ۱۳۹۳ رشد غیراشتغال‌زا بوده است. میانگین تعداد شغل خالص ایجاد شده در دوره هشت ساله ریاست جمهوری احمدی‌نژاد ۸ هزار نفر و در سه و نیم سال اول ریاست جمهوری روحانی تقریبا ۲ میلیون نفر بوده است.

 

رشد منابع درآمدی در دولت‌های نهم ودهم

اطلاعات بعدی که به تفصیل برای سال‌های ۶۸ تا ۹۵ در این گزارش آمده است، درآمدهای کشور از بخش صادرات نفت و گاز است. این درآمدها به قیمت ثابت ۲۰۱۰ محاسبه و بر حسب میلیارد دلار گزارش شده‌اند. در نگاه اولیه به این آمار یک نکته قابل تامل به نظر می‌آید؛ صادرات نفت و گاز در یک بازه ۸ ساله فاصله معناداری با سال‌های دیگر دارد. میانگین درآمدهای این بخش در بین سال‌های ۶۸ تا ۸۲، ۷/ ۲۶ میلیارد دلار برای هر سال است. حداکثر درآمد سالانه در سال ۶۹ بوده که ۳۷ میلیارد دلار برآورد شده است. کمترین درآمد صادرات نفت و گاز نیز در سال ۷۷ بوده که به ۶/ ۱۳میلیارد دلار رسیده بود. 

 

اما در سال ۸۳ برای اولین بار درآمد صادرات نفت و گاز به قیمت ثابت سال ۲۰۱۰، سطح ۴۰ میلیارد دلار را فتح می‌کند و به ۵۷/ ۴۱ میلیارد دلار می‌رسد. اتفاق ویژه‌تر از سال ۸۴ رقم می‌خورد، جایی که درآمدهای این بخش با افزایش ۵۰ درصدی در یک سال به ۶۰ میلیارد دلار ارتقا می‌یابد. این شیب افزایشی در سال‌های بعد ادامه می‌یابد و سطح درآمد نفتی کاملا از سطح سال‌های قبلش فاصله می‌گیرد، تا جایی که در سال ۹۰ این متغیر حیاتی در اقتصاد ایران به ۱۰۹ میلیارد دلار می‌رسد. درآمد بخش نفت و گاز کشور پس از این فراز ۶ ساله، با همان شدت فرود می‌آید. 

 

در سال ۹۱ با کاهش نزدیک به ۵۰ درصد، صادرات نفت و گاز ۶۰ میلیارد دلار درآمد نصیب کشور می‌کند. اما باید توجه داشت که همچنان این رقم نیز نسبت به سال ۸۴ و همچنین میانگین درآمدنفتی در بین سال‌های ۶۸ تا ۸۲، بسیار بالاتر است. سطح درآمدهای این بخش در سال ۹۳ به ۴۵ میلیارد دلار می‌رسد تا پس از ۱۰ سال به سطح نقطه آغاز حرکت افزایشی بازگردد. شیب کاهشی در سال‌های بعد نیز ادامه دارد تا جایی که صادرات نفت و گاز در سال‌های ۹۴ و ۹۵، به ۲۶ و ۳۸ میلیارد دلار می‌رسد تا بار دیگر درآمدهای نفتی اقتصاد ایران به حول عدد میانگین خود برگردد.

 

میزان بهره‌وری درآمدهای نفتی

بررسی دیگری که پژوهشگران این گزارش انجام دادند، سنجش بهره‌برداری از درآمدهای نفتی است. آنها برای این کار، رشد اقتصادی دوره‌های ۴ ساله هر دولت را با درآمدهای نفتی آن دولت مقایسه کرده‌اند تا کارآیی هر دولت در بهره‌گیری از درآمدهای نفتی روشن شود. پژوهشگران نسبت صادرات نفت و گاز ۴ساله را به رشد اقتصادی کل دوره تقسیم کرده‌اند؛ این نسبت به‌طور تقریبی نشان می‌دهد که هر دولت برای تحقق یک درصد رشد اقتصادی، چه میزان از درآمدهای نفتی را در اختیار داشته است. در بین اعداد ارائه شده برای هفت دولت مختلف، یک عدد نگاه‌ها را به خود جذب می‌کند. بین سال‌های ۸۸ تا ۹۱ این نسبت، ۱۸/ ۶۷ میلیارد دلار به ازای هر درصد رشد گزارش شده است. در حالی که بیشترین مقدار نسبت مورد بحث در دولت‌های دیگر ۸۷/ ۱۷ میلیارد دلار درآمد نفتی به ازای هر درصد رشد اقتصادی بوده که آن هم مربوط به دولت نهم است. این اختلاف فاحش گویای این است که به مقداری که صادرات نفت و گاز در دولت دهم افزایش داشته، به هیچ عنوان اقتصاد کلان از آن بهره نجسته است. 

 

این نسبت هر چه کمتر باشد، به نوعی استقلال اقتصاد از درآمد نفتی را بازگو می‌کند. نسبت درآمدهای صادرات نفت و گاز به ازای یک درصد رشد اقتصادی، در دولت اول سازندگی و دولت دوم اصلاحات کمترین مقدار است. نسبت اشاره شده در این دو دولت به ترتیب ۱۸/ ۴ و ۹/ ۴ گزارش شده است. میانگین این نسبت در دولت‌های سازندگی و اصلاحات، ۸۹/ ۵ بوده که این میانگین پس از سال ۸۴ دستخوش تغییر زیادی شده است. در دولت یازدهم نیز به ازای هر درصد رشد اقتصادی، نزدیک به ۱۴ میلیارد دلار درآمد نفتی در اختیار دولت بوده است. این نسبت در قیاس با دولت پیشین، کاهش قابل توجهی داشته اما همچنان نسبت به دولت‌های سازندگی و اصلاحات بالا است.

 

رفاه خانوارها

در این گزارش معیار اندازه‌گیری رفاه خانوار با نسبت هزینه خوراکی به کل هزینه خانوار سنجیده شده است. کاهش این نسبت بیانگر بهبود سطح رفاهی خانوار محسوب می‌شود. این نسبت در طول دولت‌های ششم تا نهم مرتبا کاهش یافت. در دولت اول سازندگی میانگین نسبت هزینه خوراکی به کل هزینه ۷/ ۳۴ بود و در یک شیب کاهشی در دولت نهم به ۲۳ رسید. 

 

اگر دولت اول سازندگی را با توجه به شرایط جنگی کشور در نظر نگیریم، بیشترین کاهش این نسبت در دولت دوم اصلاحات اتفاق افتاده است. به‌طور کلی در همه دولت‌ها این شاخص نسبت به ابتدای دوره دولت کاهش داشته است به جز در دولت دهم. در دولت دوم محمود احمدی‌نژاد این نسبت افزایش یافت تا نشان‌دهد سطح رفاه خانوار شهری در طول سال‌های ۸۸ تا ۹۱ تنزل پیدا کرده است. در دولت یازدهم اما این نسبت بار دیگر روند کاهشی در پیش گرفت تا فشار هزینه به خانوارهای ایرانی کاهش یابد. این نسبت در سال ۹۴ به سطح سال ۸۹ نزدیک شد.

 

حداقل دستمزد حقیقی نیز نماگر دیگر رفاه خانوار است. دستمزد حقیقی که از اختلاف دستمزد اسمی از تورم بدست می‌آید، می‌تواند قدرت خرید خانوار ایرانی را در طول دولت‌های مختلف نشان دهد. این گزارش نشان می‌دهد که حداقل دستمزد حقیقی به جز در دو دولت، در باقی دولت‌ها در انتهای دوره نسبت به ابتدای دوره بهبود یافته است. اما در دولت دوم سازندگی، ۷ درصد کاهش یافت و در دولت دوم احمدی‌نژاد نیز این متغیر ۱۷ درصد کاهش یافت تا بیشترین فشار را به قدرت خرید ایرانی‌ها وارد کند.

 

در دولت اول سازندگی به دلیل کاهش شدید سطح دستمزد حقیقی که ناشی از جنگ بود، دستمزد حقیقی رشد قابل توجهی یافت. اما فارغ از این دولت، بهترین عملکرد را دولت حسن روحانی داشته است. در دولت یازدهم، حداقل دستمزد حقیقی افزایش ۲۸ درصدی داشته است. در رتبه بعدی نیز دولت دوم اصلاحات قرار می‌گیرد که دستمزد حقیقی توانست به اندازه ۲۲ درصد طی ۴ سال افزایش یابد.

 

 مقایسه در نابرابری درآمد

متغیر دیگر بررسی شده، ضریب جینی است. این متغیر وضعیت نابرابری درآمد را نشان می‌دهد و هر چه بالاتر باشد، وضعیت نابرابری بدتر است. ضریب جینی در دولت هاشمی، چهار سال اول خاتمی و چهار سال اول احمدی نژاد تقریبا روند ثابتی را حول میانگین سه دهه‌ای تجربه کرده است. کمترین دوره برای نابرابری برحسب ضریب جینی در دولت دهم بوده و بالاترین آن برای دولت هشتم است. کاهش ضریب جینی در دولت دهم از سال ۱۳۸۶ رخ داده و به‌جز یک مورد افزایش در سال ۱۳۸۸، تا سال ۱۳۹۰ روند کاهشی داشته است. کاهش شدید ضریب جینی طی سال‌های ۱۳۸۹و ۱۳۹۰ تا حدود زیادی متاثر از اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها و توزیع یکسان یارانه نقدی به خانوارهای ایرانی بوده است. از آن جهت که یارانه پرداختی به همه گروه های درآمدی یکسان بوده، این یارانه وضعیت دهک‌های پایین درآمدی را نسبت به دهک‌های بالاتر بیشتر بهبود داده، زیرا سهم بالایی از درآمدهای آنها را داشته و در نتیجه هزینه‌های این دهک به یکباره افزایش قابل ملاحظه داشته است. با افزایش تورم، آثار ناشی از این بهبود در وضعیت توزیع درآمد به مرور زمان از بین رفته است.

 

دولتی با فرضیه معکوس تورمی

تورم، متغیر دیگر اقتصاد کلان است که در این گزارش بررسی شده است. یکی از معیارهای رایج برای قضاوت درخصوص حفظ رفاه و قدرت ثبات‌آفرینی دولت‌ها در عرصه اقتصاد، تورم و نوسانات تورم است. نموار روند تورم برای هفت دولت دارای سه قله است. قله اول در دولت مرحوم هاشمی در سال ۷۴ اتفاق افتاده است. 

 

دو قله بعدی در دولت‌های محمود احمدی‌نژاد محقق شده است. میانگین بالاترین رقم تورم اقتصاد ایران در بین دولت‌های هفت گانه در دولت ششم اتفاق افتاده که تورم میانگین ۴/ ۳۲ درصد بوده است. بعد از آن دولت دهم قرار دارد. کمترین نرخ تورم میانگین نیز مربوط به دولت دوم اصلاحات است که ۵/ ۱۴ درصد ثبت شده است. 

 

پژوهشگران این گزارش تحلیل می‌کنند که معمولا سیاست‌های بلندپروازانه دولت‌ها در دور اول منجر به افزایش تورم در دور دوم می‌شود. این فرضیه برای دولت‌های هاشمی و احمدی‌نژاد صدق می‌کند. از طرفی دولت سید محمد خاتمی، تنها دولتی است که سطح تورم آن در دوره دوم نسبت به دوره اول افت کرده است. برای دولت حسن روحانی باید منتظر ماند و دید که آیا سطح تورم در دوره دوم ریاست جمهوری او افت می‌کند یا طبق فرضیه این گزارش افزایش می‌یابد؟

 

عملکرد دولت‌ها در یک‌نگاه

در یک نگاه جامع به داده‌های داده شده، می‌توان عملکرد دولت‌ها در تحقق رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال و بهبود سطح رفاه خانوار را بهتر بررسی کرد. اگر دولت اول هاشمی را به دلیل شرایط پس از جنگ در نظر نگیریم، در دولت دوم خاتمی در عین اینکه نسبت درآمدهای نفتی به ازای یک درصد رشد اقتصادی کمترین عدد است، بیشترین رشد اقتصادی و کمترین تورم در کنار افزایش قابل ملاحظه سطح دستمزد حقیقی حاصل شده است. در نقطه مقابل، در دولت دوم محمود احمدی‌نژاد با نسبت بسیار بالای درآمدهای نفتی، سطح دستمزد حقیقی افراد با کاهش روبه‌رو شد و سطح رفاه خانوار ایرانی تنزل یافت. 

 

همچنین رشد اقتصادی در طی این چهار سال ۵ درصد بوده که کمترین مقدار در بین همه دولت‌ها است. خروجی این عملکرد نیز تورم میانگین ۸/ ۱۸ درصدی بوده است. به نظر در دولت یازدهم مسیر اقتصاد به دولت دوم خاتمی نزدیک بوده است. با توجه به اینکه منابع نفتی در این دولت به نصف دولت پیشین کاهش یافت؛ اما سطح دستمزد حقیقی بیشترین افزایش را در بین همه دولت‌ها داشته است. همچنین رشد اقتصادی در طی دولت یازدهم ۱۲ درصد بوده است.

 


منبع: بهارنیوز

تداوم افزایش نرخ رشد

روزنامه بهار
بر اساس گزارش مر کز آمار ایران ،‌رشد اقتصادی سال ۱۳۹۵ با احتساب نفت ۸. ۳ و بدون نفت ۶. ۳ درصد بوده است.به گزارش مرکز آمار ایران، محصول ناخالص داخلی به قیمت ثابت سال ۱۳۷۶ در سال ۱۳۹۵ به رقم ۶۷۳۰۹۴ میلیارد ریال با نفت و ۶۴۱۳۷۵ میلیارد ریال بدون احتساب نفت رسیده است، در حالی که رقم مذکور در سال قبل با نفت ۶۲۱۲۳۷ میلیارد ریال و بدون نفت ۶۰۳۴۹۴ میلیارد ریال بوده که نشان از رشد ۸٫ ۳ درصدی محصول ناخالص داخلی با نفت و ۶٫ ۳ درصدی محصول ناخالص داخلی بدون نفت در سال ۱۳۹۵ دارد. محصول ناخالص داخلی به قیمت ثابت سال ۱۳۷۶ در سال ۱۳۹۵ به رقم ۶۷۳۰۹۴ میلیارد ریال با نفت و ۶۴۱۳۷۵ میلیارد ریال بدون احتساب نفت رسیده است، در حالی که رقم مذکور در سال قبل با نفت ۶۲۱۲۳۷ میلیارد ریال و بدون نفت ۶۰۳۴۹۴ میلیارد ریال بوده که نشان از رشد ۸٫ ۳ درصدی محصول ناخالص داخلی با نفت و ۶٫ ۳ درصدی محصول ناخالص داخلی بدون نفت در سال ۱۳۹۵ دارد. نتایج مذکور حاکی از آن است که در سال جاری رشته فعالیت‌های گروه کشاورزی ۵، گروه صنعت (شامل: معدن، صنعت، انرژی و ساختمان) ۱۱٫۳و گروه خدمات ۷٫ ۱ درصد نسبت به سال قبل، رشد داشته است. لازم به ذکر است رشد گروه صنعت عمدتاً ناشی از افزایش صادرات نفت خام و گاز طبیعی بوده است.

محاسبات فصلی در مرکز آمار ایران در قالب ۱۵ بخش اصلی متشکل از ۴۲ رشته فعالیت انجام می‌شود که بر این اساس گروه کشاورزی شامل زیر بخش‌های زراعت و باغداری، دامداری، جنگل داری و ماهیگیری، گروه صنعت شامل زیر بخش‌های استخراج نفت خام و گاز طبیعی، استخراج سایر معادن، صنعت، تأمین آب، برق و گاز طبیعی و ساختمان می‌باشد و گروه خدمات شامل زیر بخش‌های عمده فروشی و خرده فروشی، هتل و رستوران، حمل و نقل و ارتباطات، واسطه گری‌های مالی، مستغلات، امور عمومی، آموزش، بهداشت و مددکاری و سایر خدمات است.

ضریب جینی بهبود می‌یابد؟
گزارش‌ها حاکی از آن است که افزایش تورم در مقطع زمانی سالهای ۹۰ تا ۹۳ سبب شد تا توزیع درآمد به تدریج در کشور رو به نابرابری بگذارد؛ شاخصی که در اقتصاد آن را با ضریب جینی ارزیابی می‌کنند. ضریب جینی متغیری است که وضعیت نابرابری درآمدی را نشان می‌دهد و هر چه بالاتر باشد، وضعیت نابرابری بدتر است. میانگین این متغیر برای دولت‌های یازدهم، نهم، ششم و پنجم تقریبا شبیه به هم بوده است. کمترین دوره برای نابرابری برحسب ضریب جینی در دولت دهم بوده و بالاترین آن برای دولت هشتم است. کاهش ضریب جینی در دولت دهم از سال ۱۳۸۶ رخ داده و به جز یک مورد افزایش در سال ۱۳۸۸، تا سال ۱۳۹۰ روند کاهشی داشته است. کاهش شدید ضریب جینی طی سال‌های ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ تا حدود زیادی متاثر از اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها و توزیع یکسان یارانه نقدی به خانوارهای ایرانی بوده است.

از آن جهت که یارانه پرداختی به همه گروه‌های درآمدی یکسان بوده، این یارانه وضعیت دهک‌های پایین درآمدی را نسبت به دهک‌های بالاتر بیشتر بهبود داده، زیرا سهم بالایی از درآمدها را آنها داشته و در نتیجه هزینه‌های این دهک به یک‌باره افزایش قابل ملاحظه داشته است. با افزایش تورم، آثار این بهبود در وضعیت توزیع درآمد به مرور زمان از بین رفته است. کارشناسان پیش بینی می‌کنند که با ادامه دار شدن کاهش نرخ تورم، ضریب جینی رو به کاهش گذاشته و شکاف درآمدها کاهش خواهد یافت. گزارش‌ها حاکی از آن است که در سال ۱۳۹۲ نرخ تورم به حدود ۴۰ درصد افزایش یافته بود.

پایان سراشیبی اقتصاد
در همین رابطه مرکز پژوهشهای مجلس اعلام کرد: «در صورت تداوم روند رشد بخش‌های مختلف اقتصادی مانند ساختمان و مسکن در سال ۱۳۹۶، شاید بتوان سال ۱۳۹۵ را سال پایانی سراشیبی اقتصاد ایران در این مقطع دانست.»
نرخ رشد اقتصاد ایران پس از یک دوره افت طی سال‌های ۱۳۵۶ تا ۱۳۶۷ و تجربه ۶ سال رشد اقتصادی منفی که نتیجه طبیعی بی‌ثباتی سال‌های نخست انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بود، مجددا از سال ۱۳۶۸ در مسیر رشد بلندمدت قرار گرفت. براساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، اقتصاد ایران طی سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۶ بالاترین نرخ رشد را تجربه کرد و از سال ۱۳۸۶ روند نزولی در متغیر رشد اقتصادی و سایر متغیرهای اقتصاد ایران مانند رشد بخش صنعت و. . . آغاز شده است. در پایان سال ۱۳۹۴، تولید ناخالص داخلی سرانه در ایران همچنان به سطح این متغیر در سال ۱۳۸۶ نرسیده و با ملاحظه رشد اقتصادی ۸٫ ۹ درصدی برای سال ۱۳۹۵ می‌توان عنوان کرد که در پایان سال ۱۳۹۵، تولید ناخالص داخلی سرانه از سطح این مقدار برای سال ۱۳۸۶ بیشتر شده و به سطح سال ۱۳۸۹ رسیده است. در صورت تداوم روند رشد اقتصادی رخ داده شده در سال ۱۳۹۵ و به‌ویژه رشد بخش‌های مختلف اقتصادی مانند ساختمان و مسکن در سال ۱۳۹۶، شاید بتوان سال ۱۳۹۵ را سال پایانی سراشیبی اقتصاد ایران در این مقطع دانست.

 علاوه بر مقدار رشد اقتصادی، کیفیت رشد اقتصادی نیز از مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد. یکی از شاخص‌هایی که در بررسی کیفیت رشد اقتصادی مورد استفاده قرار می‌گیرد، میزان اشتغال ایجاد شده همراه با رشد اقتصادی است. در حالت معمول رشد اقتصادی باید همراه با ایجاد شغل باشد، اما در برخی موارد به خصوص در کشورهایی که دارای منبع طبیعی هستند، رشد بدون اشتغال نیز مشاهده شده که موجب بی‌کیفیت شدن رشد اقتصادی می‌شود. بررسی میزان اشتغال ایجاد شده از سال ۱۳۸۵ به بعد (از زمانی که داده‌های مربوطه موجود است) نشان می‌دهد که رشد اقتصادی طی دوره ۱۳۸۷ تا پایان ۱۳۹۳ را می‌توان رشد غیراشتغالزا نامید.

تورم به کدام سو می‌رود؟
طبق آمارهای بانک مرکزی تورم از بهمن ماه سال گذشته رو به افزایش رفت و در اردیبهشت ماه به ۹. ۸ درصد رسید. با این حال پیش‌بینی محافل کارشناسی بر این است که تورم سالانه برای سال ۱۳۹۶ نهایتا بیش از ۱. ۵ درصد نسبت به تورم سالانه سال ۱۳۹۵ افزایش نیابد.  کارشناسان اقتصادی ‌یکی از مهم‌ترین دستاوردهای اقتصادی دولت یازدهم را «مهار تورم» لجام گسیخته‌ای می‌دانند که از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ در شیب تندی رو به افزایش رفت.گرچه تورم اقتصاد ایران در سال‌های بعد از انقلاب ۱۳۵۷ -به جز یک مقطع محدود-همواره دو رقمی بوده است، ولی از ابتدای دولت دهم اولا سطح عمومی قیمت‌ها با سرعت زیادی شتاب گرفت و دوما همزمان با افزایش تورم، اقتصاد ایران درگیر رکود هم شد، تا در شرایط اقتصادی رکودی- تورمی، دولت بین سیاست‌های پولی و مالی خروج از رکود و یا کنترل تورم مجبور به انتخاب شود. راهی که دولت انتخاب کرد، کنترل تورم بود. به این‌ترتیب تورم از ۳۶ درصد سال ۱۳۹۲ به ۱۵ درصد در سال ۱۳۹۳، ۱۱ درصد در سال ۱۳۹۴ و ۸. ۹ درصد در سال ۱۳۹۵ رسید. با این حال در این سال‌ها به دلیل برخی تکانه‌های خارجی مانند تحریم‌ها و کاهش قیمت نفت و. . . دولت موفق نشد همه بخش‌های اقتصاد ایران را از رکود خارج کند.

مسیر تورم در آینده
طبق اعلام بانک مرکزی ایران تورم اقتصاد ایران از ۸. ۶ درصد آبان، آذر و دی به ۹. ۸ درصد در اردیبهشت ماه رسیده است و برخی پیش‌بینی‌ها نشان از آن دارد که تورم اقتصاد ایران بار دیگر در مسیر افزایش قرار دارد و برخی نیز پیش‌بینی می‌کنند که ممکن است تورم بار دیگر به مسیر دو رقمی برگردد.
علت افزایش دوباره تورم و نزدیکی آن به تورم دو رقمی، علاوه بر سیکل‌های فصلی، برخی اقدامات در جهت افزایش تولید و رونق بازار عنوان شده است. در این زمینه علی قنبری، عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه‌تربیت مدرس عنوان کرده است: اکنون دولت سیاست‌هایی را برای  افزایش تولید و کاهش نرخ بیکاری در نظر دارد. طبیعتا به دلیل رابطه الاکلنگی تورم و بیکاری با یکدیگر، رونق اقتصادی و کاهش نرخ بیکاری حدی از تورم را به دنبال خواهد داشت. بنابراین طبیعی است که در مقطعی اندکی تورم بر اقتصاد ایران تحمیل شود که در ازای آن شاهد افزایش افزایش تولید و اشتغال و کاهش نرخ بیکاری باشیم.

این سخنانی است که معاون وزیر اقتصاد نیز به آن اشاره کرد. وی در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه تورم اقتصاد ایران اکنون معقول است با اشاره به منحنی فیلیپس بیان کرد: تورمی که اکنون درگیر آن هستیم بسیار معقول است و در ازای این تورم تولید و اشتغال ایجاد می‌شود که خواسته مردم است. دولت نیز به نیاز مردم پاسخ می‌گوید و دولت در سال جاری هر زمان اراده کند، تورم را می‌تواند کنترل کند. این موضوع نیازمند این است که سیاست‌های انقباضی پیش بگیرد که باید خواسته عموم باشد. در شرایط کنونی خواسته عمومی این بوده  که دولت و ابزارهایش سیاست‌هایی را پیش بگیرد که به افزایش تولید و اشتغال منجر شود. تاکید می‌کنم تورم امسال لجام‌گسیخته نیست و تلاش دولت این است که در نهایت بتواند با یک افزایش تورم یک درصدی تولید و اشتغال مدنظر را ایجاد کند.


منبع: بهارنیوز

وضعیت بازار خودروهای خارجی

به گزارش ایرنا،«کوروش طواحن» در گفت وگو با  ایرنا افزود: امروز با وضعیت نامناسبی در بازار خودروهای خارجی مواجه ایم و رکودی «وحشتناک» بویژه از عید امسال تاکنون بر آن حاکم است.به گفته این فعال بازار خودرو، پیشی گرفتن عرضه از تقاضا، یکی از دلایل اصلی این رکود است که فضای انتخاباتی بر آن بی تاثیر نبوده است.وی در ادامه با انتقاد از برخی قوانین داخلی، اظهار داشت: ورود خودروهای بی. ام . و (BMW) سری X (شامل X3 و X4) از حدود ۹ ماه پیش تاکنون( با وجود پرداخت پول و حق گمرکات) به دلیل اینکه به سفارش آمریکا در آلمان ساخته شده ، بسته شده ؛ این در حالی است که دولت به خرید هواپیما از آمریکایی ها مبادرت کرده است.
 

طواحن همچنین با اشاره به مشکلات گمرکی، یادآوری کرد: این مشکلات سبب شد تا بهمن و اسفند ماه پارسال اجازه ورود خودروهای خارجی به بازار داده نشود، اما ورود ناگهانی و یکباره آنها پس از ایام عید نوروز بازار را با مازاد عرضه مواجه کرد.فعال بخش خصوصی حوزه خودرو عوامل اصلی رکود در بازار خودروهای خارجی را نبود تقاضا در بازار، بی پولی یا کم پولی مشتریان و همچنین دست نگه داشتن از خرید تا زمان اطلاع از سیاست های جدید دولت بویژه پس از انتخابات عنوان کرد.

 

وی پیش بینی کرد امسال اتفاق خاصی را در بازار خودروهای خارجی شاهد نباشیم.طواحن در ادامه با اشاره به اینکه در ۲ سال اخیر شاهد بازار «بد»ی در خودروهای خارجی هستیم، افزود: پس از اجرایی شدن برنامه جامع اقدام مشترک( برجام) تاکنون شاهد تغییر هر روزه قوانین هستیم و مردم منتظرند ببینند چه چیزی پیش می آید؛ این مساله دردسرهای جدی برای واردکنندگان اتومبیل داشته و رکودی عمیق در بازار حاکم شده است.

 

فعال بازار خودرو با تقدیر از عملکرد دولت در کاهش نرخ تورم و ثبات نسبی قیمت ارز که ثبات در تصمیم گیری های واردکنندگان خودرو را به دنبال داشته، تاکید کرد: با این وجود رکود حاکم بر بازار آزاردهنده است.طواحن همچنین با اشاره به کم شدن تنوع خودروهای خارجی در بازار پس از برجام، بیان داشت: از سال ۲۰۱۳ به دلایل زیست محیط از ورود خودروهای با حجم موتور بالای ۲۵۰۰ سی سی و همچنین واردات خودروهای لوکس جلوگیری شد و همین مساله به کاهش تنوع خودرو در بازار انجامید.

 

وی افزود: پس از آن، با تصویب قوانینی برای حمایت از مصرف کنندگان، جلوی ثبت سفارش بسیاری از خودروهای خارجی گرفته شد و رکود در بازار را مضاعف کرد.اواخر اسفندماه پارسال مرکز واردات و امور مناطق آزاد و ویژه گمرک در بخشنامه ای به گمرکات سراسر کشور اعلام کرد : ثبت سفارش و ورود خودروهای سواری با حجم موتور بیش از ۲۵۰۰ سی سی به کشور در سال ۱۳۹۶ همچنان مجاز نیست.

 
براساس مصوبه هیات وزیران در دهم تیرماه ۱۳۸۲ در مورد آیین نامه اجرایی ضوابط فنی واردات خودرو، ورود خودرو به کشور منوط به داشتن نمایندگی رسمی خدمات پس از فروش، اخذ گواهی های فنی و زیست محیطی از سازمان ملی استاندارد و سازمان حفاظت محیط زیست و رعایت نو بودن و قدمت سال ساخت است؛ بر این اساس واردات و ترخیص هر خودرویی که این شرایط را ندارد ممنوع بوده و تاکنون نیز هیچ خودروی ممنوعه ای وارد نشده است.


منبع: بهارنیوز

دغدغه‌ای از جنس تاریکی

به‌گزارش ایسنا، یکی از مواردی که موجب افزایش مصرف برق در فصل تابستان می‌شود استفاده از وسایل سرمایشی است چراکه به طور متوسط استفاده از وسایل سرمایشی از جمله کولرها حدود ۳۰ درصد از کل مصرف برق کشور را شامل می شود و پیش بینی این است که در تابستان سال جاری نیز مصرف برق این وسایل سرمایشی به حدود ۲۰ هزار مگاوات برسد.طبق اعلام مسئولان برقی کشور بر اساس پیش بینی های انجام شده و با توجه به شروع زودتر فصل گرما در سال جاری به نظر می رسد که پیک بار مصرف برق در مقایسه با پیک تابستان سال گذشته با افزایش قابل ملاحظه ای روبرو باشد.

از سوی دیگر مقایسه متوسط مصرف برق در هفته جاری با مدت مشابه سال گذشته نشان می دهد که حدود ۳۰۰۰ مگاوات مصرف برق با افزایش روبرو بوده که به گفته چیت‌چیان وزیر نیرو این مساله  یعنی ممکن است روزهای پیک در تابستان سال جاری در مقایسه با سال های گذشته افزایش یابد.وی از راهکارهای بسیار مهم برای کنترل پیک مصرف برق در تابستان و اجتناب از فرآیند خاموشی را همکاری بخش های مختلف از جمله صنایع و مشترکان خانگی و اداری برای مصرف برق در زمان های کم باری شبکه برق دانست و افزود:لازم است که برای مدیریت پیک بار همه با هم متحد شویم.

طبق برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته، قرار شده که حدود ۳۵۰۰ مگاوات نیروگاه جدید وارد مدار شود و پیش‌بینی می‌شود تا زمان پیک تابستان سال جاری حدود ۱۴۰۰ تا ۱۵۰۰ مگاوات از این ظرفیت جدید وارد مدار شود. با این حال دغدغه خاموشی تابستان وجود دارد لذا لازم است تا مدیریت مصرف به‌طور جدی صورت گیرد تا امسال نیز همچون سال گذشته شاهد خاموشی فراگیر نباشیم.


منبع: بهارنیوز

سهم ۲ درصدی ایران از تولید خودرو جهان

به گزارش ایسنا، وزارت صنعت اخیرا ویرایش دوم “برنامه راهبردی وزارت صنعت، معدن و تجارت” را منتشر کرد که در آن راهبردهای این وزارتخانه برای توسعه بخش صنعت کشور پیش‌بینی شده است. بخشی از برنامه راهبردی این وزارتخانه در حوزه صنایع مربوط به “برنامه راهبردی صنعت خودرو” است.در برنامه راهبردی صنعت خودرو راهکارهایی در زمینه توسعه و تقویت صنعت خودرو در حوزه‌های مرتبط پیش‌بینی شده و اطلاعاتی نیز در زمینه وضعیت و جایگاه فعلی صنعت خودروی ایران ارائه شده است.براساس این اطلاعات، ایران با دارا بودن جمعیتی در حدود یک درصد جمعیت جهان سهم دو درصدی از تولید خودرو در جهان را دارد.ایران در سال ۱۳۹۰ با تولید بیش از یک میلیون و ۶۰۰ هزار دستگاه رکورد تولید خودرو را شکست و به رتبه سیزدهمین تولیدکننده بزرگ خودرو در جهان دست یافت.البته در سال‌های بعد از آن با کاهش تولید این جایگاه از دست رفت به‌گونه‌ای که در سال ۱۳۹۲ تولید خودرو با افت شدید به حدود ۷۵۰ هزار دستگاه کاهش یافت.با این حال از سال ۱۳۹۳ با مدیریت دولت یازدهم روند تولید خودرو در کشور مجددا صعودی شده و سال به سال افزایش یافت. برای سال جاری نیز رشد ۲۵ درصدی تولید خودرو پیش‌بینی شده است.


منبع: بهارنیوز

مدل ۲۰۱۹ ب‌ام‌و X4 پیش از عرضه

 


 

این پروتوتایپ مثل مدل X3، از پلت‌فرم ماژولار CLAR بهره می‌برد. شاید برایتان جالب باشد که بدانید، این پلت‌فرم در سری ۷ مدل ۲۰۱۶ برای اولین بار استفاده شده و حالا به خانواده سری X این شرکت ورود پیدا کرده است. حتی گفته شده که مدل پلاگین هیبرید ب‌ام‌و سری اکس‌ ۳ ممکن است در آینده نه چندان دور عرضه شود. بنابراین این احتمال وجود دارد که سری X4 مثل X3 در نسخه پلاگین هیبرید هم تولید شود.

 


 

پیشرانه‌های این اتومبیل در حجم‌های ۲ و ۳ لیتر عرضه می‌شود و مجهز به سیستم پرخوران توربوشارژ هستند. یک جعبه دنده ۸ سرعته خودکار نیز این اتومبیل قوی هیکل را همراه می‌کند. از رقبای مدل X4 می‌توانیم به لندرور Range Rover Evoque، مرسدس‌بنز GLC کوپه و پورشه ماکان اشاره کنیم.

 


 

ب‌ام‌و درنظر دارد نسخه قدرتمند این سری را به عنوان مدل X4 M40i را در آینده عرضه کند. این نسخه، قوی‌ترین مدل این سری خواهد بود که می‌تواند با مدل‌هایی مثل GLC63 Coupe رقابت ‌کند.

 
 


منبع: بهارنیوز

شغل جدید احمدی نژاد و بقایی!

گروه سیاسی:احمدی نژاد و بقایی در اقدامی عجیب به بهانه تخلیه ساختمان محافظان، با اعلام شماره حساب شخصی از مردم خواستند به آنها پول بدهند و توضیح دادند پول را برای تامین هزینه فعالیت های فرهنگی و اجتماعی شان می خواهند!

 


منبع: بهارنیوز

متلک جدید به قالیباف، چمران، کیهان

گروه سیاسی:ضمیمه طنز «بی قانون» امروز هم به برخی اخبار و اظهار نظرهای سیاسی، واکنش نشان داد.


منبع: بهارنیوز

چقدر به گلریزان احمدی نژاد پول دادند؟

گروه سیاسی_رسانه‌ها: روزنامه  وقایع اتفاقیه نوشت:«دکترجان به خدا قسم، حسابم خالی است ولی با خانواده به توافق رسیدیم که یارانه این ماهمان که می‌شود ۲۲۷ هزار و ۵۰۰ تومان را به حساب شما بریزیم. ببخشید ولی تواناییم در همین اندازه است»؛این شروع جریانی بود که دوشنبه‌شب حدود ساعت ۱۰:۳۰ کانال تلگرامی دولت بهار، در اطلاعیه‌ای با عنوان معرفی حساب بانکی برای کمک‌های مردمی به راه انداخت. اطلاعیه‌ای که در آن خبر از تصرف محل استقرار محافظان احمدی‌نژاد و ایجاد محدودیت در حفاظت از جان ریاست‌جمهوری سابق می‌داد.
 

در این اطلاعیه آمده بود: «به‌دنبال این اتفاق، افراد و گروه‌های مختلف از اقشار مردم با ارسال پیام‌هایی، خواستار اعلام شماره‌حسابی برای اعطای کمک‌های خود شدند. بر‌این‌اساس دفتر ریاست‌جمهوری دولت‌های نهم و دهم با انتشار بیانیه‌ای با سپاسگزاری از حساسیت و محبت مردم ایران، شماره‌حسابی را به منظور واریز‌شدن کمک‌های مردمی اعلام می‌کند.»بسیاری از مردم هم از همان ساعات اولیه انتشار این اطلاعیه، مبالغی را واریز می‌کردند و با نوشته‌ای حمایت و علاقه خودشان را به احمدی‌نژاد نشان می‌دادند. فیش‌های واریزی با اکانت خود کاربران در کانال دولت بهار فوروارد می‌شد که با تعدادی از آنها صحبت کردیم و توضیحی برای چرایی این کار از آنها خواستیم. گروهی از مردم که باتوجه به گذشت نزدیک به پنج سال از ریاست‌جمهوری او، همچنان از او حمایت می‌کنند؛ حمایتی که بیشتر به‌نوعی به رابطه مرید و مرادی شبیه است.

جمع‌آوری کمک به نام محمود و حمید
در متن این بیانیه آمده بود: «درپی تصرف محل استقرار محافظان جناب آقای دکتر احمدی‌نژاد، پیام‌های محبت‌آمیز و دلگرم‌کننده شما که سرشار از هوشیاری و احساس مسئولیت بود، از سراسر کشور واصل و مثل همیشه موجب غرور و امید بیکران به آینده‌ای بهتر برای ایران عزیز شد. برای این دفتر مایه مباهات بسیار است که مراتب سپاس جناب ایشان را به محضر شریف یکایک شما بزرگواران اعلام و در پاسخ به درخواست اکید و مصرانه شما ملت فرهیخته مبنی‌بر اعلام شماره‌حسابی جهت اعطای کمک‌های مردمی برای تأمین منابع لازم و پشتیبانی از فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی دفتر ریاست‌جمهوری سابق، شماره حساب ذیل را به استحضار می‌رساند.»

 

شماره‌حسابی مشترک با نام «محمود حمید احمدی‌نژاد بقایی» که از مردم خواسته بود پول واریز کنند تا ساختمانی برای محافظان احمدی‌نژاد خریداری شود. مدت کوتاهی از انتشار این اطلاعیه گذشته بود که فیش‌های واریزی در کانال تلگرامی دولت بهار فوروارد می‌شد؛ فیش‌هایی که مبالغ آنها مشخص شده بود و کنار هرکدام پیغامی برای احمدی‌نژاد و حمایت از او نوشته شده بود. نکته جالب میزان مبالغ واریزی بود که بخش عمده آنها بازی با اعدادی مانند ۳۱۳ و ۷۲ بود و احمدی‌نژاد را به گمان خود، یکی از یاران امام‌زمان(ع) می‌دانستند.


فیش‌های میلیونی به عشق «مردمی‌نژاد»
تا بعدازظهر دیروز، حدود ۱۰۰ میلیون تومان به حساب اعلام شده واریز شده بود که با تخمینی جزئی می‌توان به حجم زیاد این مبالغ پی برد. گروهی که مبلغ بسیار کمی در حسابشان بود و باوجوداین کمک کرده بودند و حسابشان صفر شده بود. افرادی هم بودند که احمدی‌نژاد را به امیرکبیر تشبیه کرده بودند و نوشته بودند: «هنوز حقوق نگرفته‌ام. موجودی حسابم ۲۱ هزار تومان بود و این مبلغ ناچیز را به صورت نمادین تقدیم کردم.» بیشترین مبلغ واریزشده هشت میلیون تومان بود و کمترین مبالغ واریز‌شده ۵۰ هزار تومانی بودند.

 

کنار یکی از فیش‌های واریزی نوشته بود: «منم به سهم خودم، مقدار ناچیزی ریختم. هرکس این حجم انسانیت را ببیند، بغضش می‌گیرد. تو چقدر محبوبی سلطان محمود دوست‌داشتنی! تمام بودجه کل تاریخ ایران را هم جمع کنند، نمی‌توانند ذره‌ای محبت تو را بخرند. تو با این مردم چه‌کار کردی که با وجود فقر و نداری، حاضر هستند تمام دارایی‌شان را در راهت فدا کنند. زنده باشی امید دل ملت! زنده باشی مردمی‌ترین مردمی‌نژاد! تو هنوز هم شوق و برق امید چشم‌های یک ملت هستی.»


«خدمتگزاری برای رئیس‌جمهوری قلب‌ها!»
کسانی هم بودند که حرف‌های بیشتری برای گفتن داشتند و دلیل حمایتشان را با اشتیاق توضیح می‌دادند. پسری حدودا ۳۰ ساله است که در یکی از شهرهای شمالی زندگی می‌کند و ۵۰ هزار تومان برای احمدی‌نژاد واریز کرده است. «احمدی‌نژاد در زندگی من تأثیر خیلی مثبتی داشت؛ البته هرکسی ایده و نظر متفاوتی دارد ولی من با مصداق و واقعیت این تأثیر را حس می‌کنم. حداقل ۱۰، ۱۵ خانواده بی‌خانمان را می‌شناختم که در دولت احمدی‌نژاد صاحب خانه شدند.

 

خانه‌های مسکن‌مهری هم که در شهر ما ساخته شده، انصافا خوب است و من با رفت‌و‌آمدی که به این خانه‌ها دارم، کیفیتش را حس می‌کنم. علاوه‌براین در بافت‌های فرسوده شهرمان هم خانه‌های خوبی با وام‌های ارزان ساخته شد. اینها به کنار، من با اندک پولی که برای بیمه تکمیلی می‌دادم، هزینه‌های درمانم رایگان بود؛ البته سالم هستم ولی آقای احمدی‌نژاد حتی به فکر بیماری ما هم بود.» مهم‌ترین خواسته مردم را شغل و درآمدزایی می‌داند و تحقق این خواسته را به دست احمدی‌نژاد.

 

«وقتی ساخت‌وساز یا کارهای عمرانی رونق داشته باشد، بیکاری هم کم می‌شود. وام‌های ارزان در دولت قبل، تحرکی در بخش مسکن ایجاد کرد که بیکاری هم کاهش یافت. درمان این مشکلات فقط به دست دکتر است.» مورد بعدی، معلمی بازنشسته است که با وام مسکن مهر در دوره احمدی‌نژاد، موفق به ساخت خانه شده است و مبلغ ۵۰ هزار تومان واریز کرده است. «ما خدمتگزاری خالصانه را از نزدیک دیده‌ایم و برای قدردانی از فرزند ملت و رئیس‌جمهوری قلب‌ها، هرکاری می‌کنیم.»


«شما خانه و زندگی‌شان را دیده‌اید؟»
پسری ۳۴ ساله است که در یک آژانس کار می‌کند، تمام موجودی حسابش هشت هزار تومان است که سه هزار تومان آن را به حساب مشترک احمدی‌نژاد و بقایی واریز کرده است و می‌گوید اگر بیشتر هم در حسابم بود، کوتاهی نمی‌کردم. «واقعیتش این است که احمدی‌نژاد را قلبا دوست دارم. نه‌تنها من بلکه کل فامیل‌هایمان هم عاشقانه دوستش داریم. من هرچیزی را از احمدی‌نژاد دیدم، مثبت بوده. اقتصاددان نیستم که بدونم شاخص فلان چیز چیه یا دلار چیه؟ من نزدیک‌ترین دوستم را هم که دوست داشته باشم، به او هدیه می‌دهم؛ چه پولدار باشد، چه نباشد. دکتر برای ما زحمت کشید؛ شما خانه و زندگی‌شان را دیده‌اید؟ از زندگی من سطحش پایین‌تر است.

 

در دوره دکتر من می‌توانستم خانه بخرم، سرکار بروم، یارانه بود و خیلی چیزهای دیگر ولی الان چی؟ با یک پراید ناچارا تو آژانس کار می‌کنم. فریب تبلیغات علیه احمدی‌نژاد را نخورید و بدونید احمدی‌نژاد از جنس مردم بوده و هست.» یکی دیگر از این افراد، فرد معلولی است که مبلغ ۳۱۳ هزار و ۳۱۳ ریال را با نوشته: «از طرف یک معلول ازکارافتاده به فرزند واقعی انقلاب و خادم محرومان» واریز کرده و می‌گوید: «من فقط وظیفه‌ام را نسبت به کسی که از صمیم قلب دوستش دارم در حد توانم انجام دادم. اینکه ایشان با این مبلغ ناچیز چه کاری می‌کنند، صلاح خودشان است.»


«این پول‌ها ارزشی ندارد»
می‌گوید طلایی‌ترین کارت به کارت عمرم را انجام داده‌ام و خیلی خوشحالم. حدودا ۵۰ ساله است و خودش را مرید احمدی‌نژاد می‌داند. «تنها کسی که می‌تواند این کشور را از چنگ باندهای مافیایی قدرت و ثروت نجات دهد، احمدی‌نژاد است و بس. این مبلغ فقط و فقط عشق و ارادتی است که به ایشان دارم وگرنه آقای روحانی به فقرا کمک می‌کنند. ما از ته قلب و بندبند وجودمان به احمدی‌نژاد اعتقاد و ایمان داریم. اگر چشم‌هایتان را باز کنید، می‌فهمید چرا همه دشمنان خارجی، به‌ویژه آنهایی که بدجور از دکتر شکست خورده‌اند، چطور او را اذیت می‌کنند.

 

این کمک‌ها نمادین است وگرنه جانمان را هم فدای اهدافش که همان اسلام ناب محمدی است، می‌کنیم. این پول‌ها ارزشی ندارد؛ به خاطر اینکه دلیلش را پرسیدید، مصمم شدم دوبرابر مبلغ قبلی را دوباره واریز کنم.» می‌گوید یک ویلا در لاهیجان داریم که همراه خانواده بیایید؛ به عشق احمدی‌نژاد در خدمتتان هستیم، رایگان رایگان. «احمدی‌نژاد که رفت، همسرم یک هفته گریه می‌کرد و نمی‌دانستم چطور جلوی گریه‌اش را بگیرم. هرچقدر من به احمدی‌نژاد علاقه دارم، ضربدر بی‌نهایت، همسرم به ایشان علاقه دارد. اگر با ما معاشرت کنید، شاید بتوانید علت این علاقه را کشف کنید.»


«حاج محمود ذاتا آدم صادقی است!»
نوشته حاج‌محمود قلب و روح و روان گل‌های بهاری را تسخیر کرده و خاری است در چشم ظالمین و فیش واریزی‌اش را فرستاده. «حاج محمود، ذاتا آدم صادقی است. در هشت سال ریاست‌جمهوری‌اش به اندازه کل ۲۴ سال دولت‌های گذشته کار کرده. راه‌سازی، جاده‌سازی و… این تغییرات و پیشرفت‌ها را ما به‌عینه در مملکت دیدیم. متأسفانه برنامه‌ها و سیاست‌های کلی نظام که هر چهار یا پنج سال توسط رهبری تدوین می‌شود، علی‌رغم قانونی‌بودنش در کشور ما اجرایی نمی‌شوند. دولت احمدی‌نژاد یک دولت برخاسته از مردم بود و مردم و مشکلات آنها را می‌فهمید و درک می‌کرد و تمام تلاش خودش را برای خدمت به آنان انجام می‌داد؛ البته گاهی اشتباهاتی در یکسری موارد از قبیل مسکن مهر، آن‌هم فقط به خاطر محدودیت زمانی‌ای که در اختیار داشت، انجام داد که اجتناب‌ناپذیر بود و از کیفیت کار کاسته شد و رکود شدیدی در زمینه مسکن ایجاد کرد.

 

به‌عنوان مثال مسکن مهر اگر در ۱۲ سال اجرایی می‌شد، هم کیفیت کار بالا می‌رفت و هم اشتغال ایجاد می‌شد. مشکل جوانان هم حل می‌شد و بحث رکود مسکن ایجاد نمی‌شد. بقیه دولت‌ها دلسوز نیستند و مردم را درک نمی‌کنند، فقر را نچشیده‌اند. حاج محمود در قلب ماست و قرارگرفتن محبت کسی در دل انسان‌ها، به‌ویژه مؤمنین فقط کار خداست و انسان‌های مخلص، لیاقت تسخیر قلب‌ها را دارند. مردم که عاشق چشم و ابروی احمدی‌نژاد نیستند، حتما برایشان کار انجام داده است. این همه سفر استانی رفتند و از نزدیک درد مردم را دیده‌اند.»


منبع: بهارنیوز

صفایی فراهانی: یک رفراندوم بود

گروه سیاسی_رسانه ها: محسن صفایی فراهانی در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: انتخابات سال ۹۶ تنها مکانیزمی برای انتخاب یک رئیس‌جمهور نبود، بلکه یک رفراندوم برای گفتن آری یا خیر به چند موضوع بود که جامعه در روز ۲۹ اردیبهشت ۹۶ به آن پاسخ داد. نخستین رفراندوم برای تعامل بین‌المللی و تداوم دیپلماسی در منطقه و دیگری برای این مهم بود که ملت شریف ایران خواهان توسعه همه‌جانبه است یا تنها به توسعه اقتصادی اکتفا می‌کند.

 

سومین موضوع هم برای گفتن آری یا خیر به یارانه‌ها بود که در نهایت جامعه به افزایش یارانه‌ها «نه» گفت.‌ ‌ملت ایران با حضور پرشور خود در انتخابات، نیک نشان داد که خواهان توسعه همه‌جانبه و مصلحت ملی است. امروز آنچه در اولویت قرار دارد مصالح و منافع ملی است که باید مسئولان امر به آن توجه داشته باشند.‌

 

برای نمونه با اینکه تا پایان دوران تصدی‌گری نخست‌وزیر انگلستان زمان زیادی باقی مانده بود، او از برگزاری رفراندوم برای ماندن در اتحادیه اروپا یا خروج از آن استقبال کرد و زمانی که ۵۲‌ درصد از جامعه انگلستان به برگزیت رأی منفی دادند، از سمت خود استعفا داد و ترزا می به عنوان موافق برگزیت جایگزین دیوید کامرون نخست‌وزیر سابق انگلستان شد. این مهم نشان می‌دهد که پست و مقام نمی‌تواند تعیین‌کننده اهداف ملی باشد، بلکه توجه به اهداف ملی و گام نهادن در مسیر تحقق آن است که جایگاه افراد را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در اردیبهشت ۹۶ تقریبا ۵۸‌ درصد مردم ایران به ایده‌های حسن روحانی پاسخ مثبت دادند، تنها به این خاطر که کابینه جدید روحانی تا پایان دولت دوازدهم انتظارات و مطالبات عمومی را محقق سازد.

 

در حقیقت «نه به یارانه» بدین مفهوم است که جامعه توسعه ملی را به یارانه‌ها ترجیح می‌دهد؛ ملت ایران به توسعه همه‌جانبه در مقابل توسعه اقتصادی رأی موافق داد، بدین‌خاطر که مسائل اجتماعی، بین‌المللی و فرهنگی به اندازه موضوعات اقتصادی و معیشتی برای عموم اهمیت دارد. جامعه برای توسعه همه‌جانبه به تداوم دولت روحانی رأی موافق داد، به همین دلیل‌ رئیس‌جمهور برای تحقق مطالبات عمومی باید در چیدمان کابینه خود در دور دوم توجه کافی داشته باشد.

 

همان‌طور که پس از برگزاری رفراندوم در انگلستان و در نتیجه خروج این کشور از اتحادیه اروپا، کامرون از سمت خود کناره‌گیری کرد و این جایگاه را برای تحقق اهداف و مطالبات مردم این کشور به ترزا می ‌نخست‌وزیر محافظه‌کار بریتانیا واگذار کرد، اکنون روحانی باید وزرایی را انتخاب کند که اهداف و خواسته‌های جامعه ایران را تا پایان دولت دوازدهم محقق کنند. از سوی دیگر نباید فراموش کرد که بسیاری از هموطنان اهل تسنن به روحانی رأی دادند و نتیجه آرا به‌خوبی نشان داد که روحانی در مناطق اهل سنت به‌ویژه در کردستان، سیستان و بلوچستان و… بالاترین آرا را کسب کرد، بنابراین پاسخ به مطالبات عمومی حتی اقلیت‌ها و گروه‌ها به چگونگی چیدمان کابینه از سوی روحانی بستگی دارد.

 

بسیار مهم است که روحانی در انتخاب وزیر کشور و استانداران چگونه عمل کند، زیرا عملکرد مطلوب دولت دوم روحانی و رضایت‌خاطر جامعه از آن، تنها به این چهار سال محدود نخواهد شد، بلکه بستری برای سال ۱۴۰۰ و حتی ۱۰ سال پس از پایان دولت دوم روحانی خواهد بود. آنها خواهان صلح پایدار در منطقه، رفاه نسبی و عدالت اجتماعی در جامعه، کاهش ناهنجاری‌ها و آسیب‌های اجتماعی هستند. بنابراین تحقق این مطالبات، جامعه ایران را امیدوار می‌کند که از طریق رفراندوم و انتخاب گزینه مطلوب به نتیجه بهتری دست خواهند یافت. بر این اساس امید می‌رود که کابینه جدید روحانی توانایی تحقق مطالبات عمومی را در صحنه اجرایی کشور داشته باشند.


منبع: بهارنیوز

نایب رییسی پزشکیان و مطهری تثبیت شد

به گزارش ایسنا، در انتخابات هیات رییسه برای سال دوم فعالیت مجلس، علی لاریجانی به عنوان تنها کاندیدای ریاست مجلس در معرض رای نمایندگان قرار گرفت که با کسب ۲۰۴  رای، رئیس مجلس ماند.نمایندگان همچنین از بین علی مطهری، مسعود پزشکیان، هادی قوامی و حمیدرضا حاجی بابایی، مجددا مسعود پزشکیان و علی مطهری را به ترتیب با ۱۷۹ و ۱۶۳ رای به عنوان نواب رییس اول و دوم مجلس انتخاب کردند.
در ادامه احمد امیرآبادی فراهانی، فریده اولادقباد، اکبر رنجبرزاده، محمدحسین فرهنگی، امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی، غلامرضا کاتب، محمدعلی وکیلی و علی اصغر یوسف‌نژاد برای سمت دبیری هیات رئیسه اعلام کاندیداتوری کردند که از این بین اکبر رنجبرزاده، محمدحسین فرهنگی، امیرحسین قاضی زاده هاشمی، غلامرضا کاتب، محمدعلی وکیلی و احمد امیرآبادی فراهانی به عنوان ۶ دبیر هیات رییسه انتخاب شدند.پیش از این علی اصغر یوسف‌نژاد در سمت دبیری هیات رییسه حضور داشت که با رای امروز مجلس محمدحسین فرهنگی جایگزین وی شد.
همچنین بهروز نعمتی، محمد قسیم عثمانی، رسول خضری، محمد آشوری، مجید ناصری نژاد، اسدالله عباسی، محمد محمودی شاه نشین و محمد فیضی برای سمت کارپردازی(ناظر) هیات رییسه مجلس کاندیدا شدند که نمایندگان محمد آشوری، بهروز نعمتی و اسدالله عباسی را به عنوان سه ناظر هیات رییسه انتخاب کردند.در ترکیب هیات رییسه سال اول مجلس محمدقسیم عثمانی یکی از سه ناظر هیات رییسه بود که با رای نمایندگان اسدالله عباسی جایگزین وی شد.بر این اساس ترکیب ۱۲ نفره هیات رییسه مجلس با دو تغییر نسبت به سال اول فعالیت مجلس دهم شکل گرفت.
در جدول زیر گرایش سیاسی اعضای جدید هیات رییسه مجلس آمده است:



رییس
نواب رییس
دبیر
ناظر


علی لاریجانی
مسعود پزشکیان (امید)، علی مطهری (امید)
اکبر رنجبرزاده(ولایی)، محمدحسین فرهنگی (ولایی)، امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی (ولایی)، غلامرضا کاتب (مستقلین)، محمدعلی وکیلی (امید)، احمد امیرآبادی فراهانی (ولایی)
محمد آشوری (مستقلین)، بهروز نعمتی (مستقلین) و اسدالله عباسی (ولایی)


منبع: بهارنیوز

مطالبات ۱۶میلیونی یا ٢۴ میلیونی؟

گروه سیاسی- رسانه ها: روزنامه شهروند نوشت: پس از آنکه نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری مشخص شد، انتظار می‌رفت که دوران انتخابات و رقابت‌های آن به پایان رسیده تلقی شود و رقبا ضمن تبریک به فرد پیروز، برای او و دولت بعدی آرزوی موفقیت کنند و آمادگی خود را برای ایفای نقشی سازنده در این آرزو نیز تعریف و اعلام نمایند، ولی متاسفانه برخی از آنان چنان از شکست خود و جناح متبوع دچار شوک شده‌اند که گویی همچنان در دوران انتخابات به سر می‌برند و جالب اینکه معلوم نیست چرا این نتیجه بسیار عادی و طبیعی انتخابات برای آنان غیرمنتظره بود که تا این حد بی‌تابی می‌کنند. کسانی که از شکست طبیعی این اندازه بی‌تاب هستند، درصورت پیروزی چه کار می‌کردند؟ بگذریم.
 

یکی از مسائلی که این نامزدها مطرح کرده‌اند، این است که ما پیگیر مطالبات ١۶میلیون نفری هستیم که به نامزد اصولگرایان رأی داده‌اند و چنان سخن رانده‌اند که گویی مطالبات این افراد متفاوت از مردم دیگر بوده و اولویت اول را درجامعه و کشور دارد. این یادداشت درمقام نفی و رد این نوع نگاه است. اول از همه باید متمرکز شد. نیازی نیست که آقایان فقط پس از انتخابات پیگیر مطالبات این ١۶میلیون نفر باشند. 

 

اتفاقا باید از ۴‌سال پیش پیگیر چنین مطالباتی می‌بودند، نه آنکه یک‌ماه مانده به انتخابات وارد سیاست شوند و تازه بعد از انتخابات بگویند که پیگیر مطالبات رأی‌دهندگان به خودشان هستند. هیچ‌کس چنین ادعایی را باور نمی‌کند؛ چراکه امر سیاست و پیگیری خواست‌های مردم، موضوعی مستمر است و سیاست با انتخابات آغاز نمی‌شود، بلکه انتخابات پایان یک مرحله از راه و شروع دوباره آن است. آنان که از انتخابات آغاز می‌کنند، درهمان انتخابات هم کارشان تمام می‌شود.

 

ازسوی دیگر، پیگیری مطالبات ١۶میلیون نفر یا هر تعداد دیگر وقتی امکان‌پذیر است که مشروعیت تحقق خواست‌های ٢۴میلیون نفر به رسمیت شناخته شود. در واقع ابتدا باید اذعان کرد که اکثریت مردم حق داشتند و الگویی را پذیرفتند که اجرای آن الگو بر هرچیز دیگری مقدم است. سپس در ذیل اجرای این شیوه باید به مطالبات و خواست‌های قانونی دیگران نیز پرداخته شود، و الا اگر اکثریت ٢۴میلیونی را نادیده بگیریم و اولویت را به تامین مطالبات اقلیت بدهیم، این نقض غرض فلسفه انتخابات است.

 

واقعیت مهمتر اینکه؛ ایران به ١۶میلیون و ٢۴میلیون نفر منحصر نمی‌شود، حداقل ١۴میلیون نفر دیگر نیز رأی نداده‌اند که هرکدام می‌تواند دلیل خاص خود را داشته باشد. فارغ از دلایل عدم مشارکت این گروه آنان نیز واجد حق و حقوق و مطالباتی هستند که باید مورد توجه قرار گیرد. بنابراین نمی‌توان موضوع را محدود به ١۶ و ٢۴میلیون نفر کرد. حتی کسانی که به دو نامزد دیگر رأی دادند. هرچند اندک باشند، باید بتوانند کسانی را به‌عنوان پیگیری‌کننده مطالبات خود درجامعه داشته باشند، ولی شرط همه اینها احترام‌گذاشتن واقعی و نه فقط زبانی به برندگان انتخابات است. درحقیقت باید قواعد و نتایج این بازی سیاسی بر هرچیز دیگری اولویت پیدا کند.

 

نکته مهمتر ازهمه این موارد این است که مسأله اصلی دراین انتخابات پیگیری مطالبات اقشار گوناگون نبود؛ چراکه مطالبات اصلی مثل اشتغال، رفع فساد و رشد اقتصادی، خواسته عموم مردم است و فرقی میان ٢۴میلیون و ١۶میلیون و سایرین ندارد. اینها مطالبات مهم و با اولویت همه اقشار جامعه است. مردم را از حیث مطالبات نمی‌توان تجزیه کرد؛ چراکه وضعیت جامعه ایران به‌گونه‌ای است که اکثریت قاطع مردم با مشکلات اصلی مشابهی مواجه هستند. عدم رشد اقتصادی و بیکاری و فساد گریبان همه مردم را می‌گیرد و نه یک قشر خاص را، ولی مردم درجریان انتخابات میان شیوه‌های حل مشکل یکی را به دیگری ترجیح دادند. به تعبیر دیگر، راه و بیراهه را متمایز کردند. مردم راه و چگونگی تحقق مطالبات را تعیین کردند. 

 

از این‌رو دیگر بحثی درباره پیگیری مطالبه ١۶میلیون و ٢۴میلیون باقی نمی‌ماند. تامین مطالبات اصلی به نفع همه و خواست‌ همه است. بنابراین اگر دولت و آقای روحانی نتوانند کار موثری دراین زمینه انجام دهند، همه مردم نسبت به آن رویگردان خواهند شد و اگر بتوانند کاری شایسته انجام دهند، آن ١۶میلیون و سایر مردم نیز به خیل حامیان دولت اضافه خواهند شد. به‌طور خلاصه می‌توان گفت که تاکید بر پیگیری مطالبات خاص ١۶میلیون نفر، حرف دقیقی نیست و عمدتا ناشی از باقی‌ماندن در فضای انتخاباتی است و ازاین طریق می‌کوشند که فشار روانی ناشی از شکست را کاهش دهند.


منبع: بهارنیوز

تنظیم نظام‌نامه گزینه شهرداری تهران

گروه سیاسی: عضو شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان گفت: برای گزینه شهرداری اکنون در حال تنظیم نظام‌نامه هستیم و تا این امر صور ت نگیرد نمی‌توان به مسائل دیگر پرداخت.

سیدمحمود میرلوحی در گفت‌وگو با ایلنا درباره تصمیم‌گیری شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان در مورد گزینه شهرداری تهران گفت: برای گزینه شهرداری اکنون در حال تنظیم نظام‌نامه هستیم و تا این امر صور ت نگیرد نمی‌توان به مسائل دیگر پرداخت. عضو شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان در ادامه افزود: قبل از انتخابات صحبتی درباره گزینه شهرداری مطرح نشده بود. او در رابطه با گام چهارم اصلاح‌طلبان گفت: اولین قدم در گام چهارم باید این باشد که لطف و اعتماد مردم را مورد توجه قرار دهیم و با برنامه‌ریزی تا دو سال آینده برای انتخابات مجلس اعتماد مردم را افزایش داده و آن را از دست ندهیم. میرلوحی خاطرنشان کرد: بنابراین باید رابطه‌مان با بدنه جامعه افزایش یابد و امانت‌دار خوبی باشیم  لذا در شهرهای بزرگ مردم در زمینه شورای شهر به ما اعتماد کردند و باید قدم بزرگی برای آبادانی، بهبود و سازندگی در شهرها و روستاها  فراهم شود.


منبع: بهارنیوز

کارآمدی فروشی نیست

روزنامه بهار: همچنان صداهایی در اعتراض به فهرست جریان اصلاحات برای شورای شهر تهران موسوم به «لیست امید» شنیده می‌شود. صداهایی که از پیش از انتخابات به گوش می‌رسید، در هنگام انتخابات کار را به انتشار لیست‌های جعلی و موازی و زیر پا گذاشتن حداقل‌هایی از چارچوب‌های اخلاقی و کار حزبی کشانید و این روزها هم این صداهای اعتراضی از نقش پررنگ «پول» در تهیه فهرست اصلاح طلبان برای شورا سخن می‌گویند و مدعی هستند که افرادی میلیاردی خرج کرده‌اند تا در فهرست امید قرار بگیرند. فاطمه دانشور یکی از اعضای شورای شهر که جایی در شورای آینده نخواهد داشت و با رای مردم این کرسی را از دست داده می‌بیند، یکی از همین صداهاست. فردی که تا پیش از انتخابات دوره گذشته شورا چهره‌ای چندان شناخته شده نبود و نامش گهگاه به عنوان یکی از زنان کشورمان که در فعالیت‌های اقتصادی به موفقیت هایی رسیده است شنیده می‌شد.
 
در آن دوره از انتخابات به واسطه قلع و قمع چهره‌هایی از اصلاح طلبان نظیر محسن هاشمی، معصومه ابتکار، فاطمه راکعی و. . . از سوی مجلس اصولگرای نهم شاهد انتشار فهرستی از سوی این جریان سیاسی بودیم که چهره‌های ناشناسی همچون دانشور در آن دیده می‌شدند. حال پرسش اساسی این است که فردی که تا همین چند سال پیش در سپهر سیاسی ایران ناشناخته بوده است و جایگاهی نداشته است بر چه اساسی به خود اجازه می‌دهد که چنین تهمت‌های ناروایی را به تهیه‌کنندگان فهرست امید وارد آورد؟ از سوی دیگر ایشان بر مبنای کدام تجربه و فعالیت سیاسی مشغول تعیین تکلیف کردن برای یک جریان کارآمد و با سابقه سیاسی در کشور هستند و درباره تعداد نامزدهای احزاب مختلف اظهار نظر می‌کنند؟ ظاهرا در نگاه این نامزد ناکام انتخابات شورای شهر تهران افراد می‌توانند به دلیل قدرت و ثروتی که از آن بهره مند شده‌اند برای تشکل‌ها، احزاب و ائتلاف‌ها هم خط مشی و سهمیه تعیین کنند.

به نظر می‌آید که بهتر باشد خانم دانشور و دیگر نامزدهای شکست خورده چه در انتخابات شورای شهر، چه انتخابات ریاست جمهوری و چه هر رقابت دیگری به جای بر هم زدن قواعد بازی و  سخن گفتن‌ها و تهمت‌زنی‌های این چنینی در خلوت خود کمی درباره عملکردشان بیندیشند و حداقل خودشان به این پرسش پاسخ دهند که چرا مردم با صدایی بلند به آن‌ها پاسخ منفی داده اند؟ فاطمه دانشور و دیگر اعضای فعلی شورا – اعم از اصولگرا یا اصلاح طلب – دقیقا برای بهتر شدن حال شهروندان چه اقداماتی را انجام داده‌اند که حالا توقع رای داشته‌اند؟

تفاوت شهر تهران و یا هر شهر دیگری در روزی که این افراد با رای مردم وارد ساختمان شورای شهر شدند با چند روز دیگر که از این ساختمان، شاید برای همیشه، خارج می‌شوند در چیست؟ آیا آن‌ها توانسته‌اند تنها چند قدم کوچک وضعیت مدیریت شهری را بهبود ببخشند؟ شاید بهتر باشد آن دسته از معترضان به لیست امید که از زاویه نگاه دانشور و افرادی مانند او که بیشتر از تهیه کنندگان فهرست، از پاسخ منفی مردم خشمگین شده‌اند پیش از اتهام زنی و پرخاشجویی نسبت به بزرگان جریان اصلاح طلبی کشور به این سوالات پاسخ دهند. آیا پاسخ منفی مردم به برخی از اعضای فعلی شورا لزوما فقط به دلیل عدم قرار گرفتن نامشان در فهرست امید بوده است؟ این نوع نگاه بیشتر شبیه نوعی فرافکنی است. اینکه دانشور و دیگرانی نتوانسته‌اند در این چند سال طولانی که بر کرسی عضویت بر شورای شهر تهران تکیه زده‌اند قدم‌های ملموسی برای بهبود اوضاع زندگی مردم در ابعاد مختلف بردارند چه ارتباطی به نحوه تهیه فهرست انتخاباتی جریان اصلاحات دارد؟

پرسش مشخص مردم این است که در این چند سال برای ما چه کرده اید؟ وقتی نتوانسته یا نخواسته‌اید کاری کنید و یا حداقل نتوانسته‌اید به شکل درستی گزارشی از اقدامات خود را به جامعه عرضه کنید طبیعی است که با پاسخ منفی مردم هم روبه‌رو شوید. حالا که دیگر انتخابات تمام شده است خوب است که تمامی افرادی که به دلیل عدم درج نامشان در فهرست پیروز انتخابات اعتراضاتی دارند برای مردم بگویند که بودنشان در شورای شهر چه فوایدی داشته است که حالا امروز مردم باید دلواپس عدم حضور آنان در پارلمان شهری باشند؟

شاید تصور برخی از افراد که تازه به دنیای سیاست آمده‌اند این باشد که می‌توان با ثروت و قدرت کارنامه‌ای مملو از کارآمدی برای خود ساخت و یا مثلا برای افرادی که سال هاست مشغول فعالیت سیاسی هستند و در این راه صدمات بسیار و هزینه‌های زیادی را متحمل شده‌اند تعیین تکلیف کنند.این تصوری نادرست و غیر واقعی است که باعث می‌شود افرادی با همین تصور که توهمی بیش نیست نسبت به تعداد نامزدهای احزاب در فهرست‌های انتخاباتی اعتراض کرده و تهمت‌های ناروایی همچون نقش پول در قرار گرفتن در فهرست‌ها را بدون ارائه هر نوع سند و مدرکی مطرح کنند.

ادعاهایی که از یک سو خوراک رسانه‌ای خوبی برای جریان رسانه‌ای – سیاسی مخالف اصلاحات است و از طرف دیگراین نوع اعتراضات که می‌توان برای آن صفت «مبتذل» را به کار برد سبب آن می‌شود که برخی نقدها و اشکالات واقعی وارد بر فهرست امید که بعضا از سوی چهره‌های ارشد اصلاح طلب نیز شنیده شده است را هم تحت الشعاع خود قرار دهد. به این معنا که ممکن است مردم و برخی از درون اصلاحات که مسئولیت تهیه فهرست نامزدهای اصلاح طلب برای شورا با آن‌ها بوده است با شنیدن چنین اعتراضات بی مبنایی که بیش از آن که از سر دلسوزی باشد به واسطه ناراحتی از شکست است همه انتقادات را به یک چوب رانده و چندان به آن توجهی نکنند.    
 


منبع: بهارنیوز

ظریف اظهارات یک تندرو را شرم‌آور خواند

گروه سیاسی: وزیر امور خارجه کشورمان با اشاره به رابطه خوبی که بین وی و سردار قاسم سلیمانی وجود دارد در مورد صحبت‌های اخیر سید محمود نبویان، یک فعال سیاسی تندرو مبنی بر این‌که ظریف به آمریکایی‌ها تعهد داده که در برابر کاهش تحریم‌های اقتصادی ایران سردار سلیمانی را به این کشور تحویل می‌دهد،‌ تأکید کرد: این سخنان شرم‌آور است و ایشان باید رسماً عذرخواهی کند.


محمدجواد ظریف ظهر روز چهارشنبه در حاشیه جلسه هیأت دولت ادامه داد: صحبت‌های مطرح شده شرم‌آور است و ما می‌خواهیم که ایشان (نبویان) به طور رسمی بابت بیان این سخنان عذرخواهی کند چون تهمت نادرستی زده‌اند. ایشان باید به خاطر بیان این سخنان توبه کنند. به عنوان یک برادر کوچک‌تر به ایشان این توصیه را می‌کنم. ظریف در پاسخ به این سوال که از این فعال سیاسی به خاطر این اظهارات شکایت خواهید کرد؟ گفت: من به طور کلی هیچ علاقه‌ای به انجام این امور ندارم و اگر می‌خواستم در مورد این‌گونه سخنان پیگیری حقوقی کنم باید یک اتاق در دادگستری در این ارتباط دایر می‌کردم، اما در این مورد با توجه به علاقه و رابطه خوبی که من با آقای سردار سلیمانی دارم این موضوع را پیگیری می‌کنیم، مگر اینکه ایشان (نبویان) معذرت‌خواهی و توبه کند.

رییس دستگاه دیپلماسی هم‌چنین در مورد ادعای روز گذشته یک نماینده مجلس مبنی بر نقض حریم هوایی ایران از سوی یک هواپیمای سعودی که حامل مقامات نظامی این کشور بوده است و مماشات وزارت امور خارجه در این ارتباط با ارائه توضیحاتی در مورد اصل این موضوع گفت: ‌در این مورد اصلاً وزارت امور خارجه اطلاعی نداشته و نقشی در این‌گونه پروازهای عادی ندارد و نباید داشته باشد و این پرواز نیز مثل چند صد پروازی است که به طور معمول به صورت روزانه از حریم هوایی ایران عبور می‌کرده است و نباید هیچ منظور سیاسی را به آن اضافه کرد.


منبع: بهارنیوز

طنز؛ نبرد میزها

علی رمضان در نوشت:

زنگ تفریح زودتر از بقیه خودش را به کلاس رسانده بود و داخل میزمان نشسته بود. بین من و سالار. هرچقدر هم که کشیدیم و فشارش دادیم، باز از جایش تکان نخورد. فریبرز بغل‌دستی سابق اصغر که گنده‌ترین بچه مدرسه به حساب می‌آمد، پهن شده داخل نیمکت آخر کلاس، پایش را جای سابق اصغر دراز کرده بود و داشت ما را تماشا می‌کرد. بدون کفش و جوراب، کیف می‌کرد. بچه‌های میز جلویی فریبرز هم به اندازه من و سالار شاکی بودند. بوی پای فریبرز دماغ را می‌سوزاند.

سالار روی یک تکه‌کاغذ، طوری که اصغر نبیند، چیزی نوشت. بعد کاغذ را لوله کرد و خیلی آرام از پشت گردن اصغر انداخت داخل یقه من. سرم را بردم داخل جامیزی و کاغذ را خواندم.: ‌»با علامت من میز رو خالی کن… بعد من اینو هل میدم بیفته بیرون.» هیچ بعید نبود، با اصغر گاوبندی کرده باشد و همین که میز را خالی کنم، جایم را از دست بدهم. آن‌وقت مجبور می‌شدم بروم پیش فریبرز بنشینم و یک‌سال بسوزم و بسازم، اما چاره‌ای جز اعتماد نداشتم.

با چشمک سالار، خودم را از میز پرت کردم بیرون. سالار هم که پشتش را به اصغر چسبانده بود، پاهایش را به میله‌های پایینی میز ستون کرد و با یک حرکت سریع اصغر را انداخت بیرون. اصغر دراز به دراز، خوابید کف کلاس و من خیلی سریع برگشتم سر جای خودم. عملیات با موفقیت انجام شده بود اما مقاومت برای حفظ تمامیت میز هنوز ادامه داشت.

اصغر که انتظار چنین هماهنگی را از من و سالار نداشت، برای درخواست نیروی کمکی به سراغ فریبرز رفت. فریبرز هم که می‌دانست شکست اصغر دراین جنگ، یعنی پایان رویای او برای نشستن پابرهنه در کلاس، پاهایش را به پشت میز جلویی چسباند و پشتش را به دیوار انتهای کلاس تکیه داد. بعد هم با نعره یک دو سه، شروع کرد به هل‌دادن ردیف میزها به جلو. فریبرز داشت به تنهایی، یک ردیف از میزهای کلاس را جلو می‌برد و همزمان یک جمله را فریاد می‌زد: «اصغرو راه بدین… اصغرو راه بدین…»

بچه‌های میز جلویی که می‌دانستند با موفقیت فریبرز در فرستادن اصغر به میزی دیگر، باید تا آخر ‌سال بوی جوراب فریبرز را تحمل کنند، با تمام قوا در برابر پیشروی او مقاومت می‌کردند. اصغر هم که دیگر از ورود زمینی به داخل میز ناامید شده بود، یک نگاه به در کلاس انداخت و بعد خیلی سریع روی صندلی معلم رفت. بعد روی میز کلاس پرید و برای یک پرش بلند دورخیز کرد.

معلم آن زنگ، آقای فکور بود. در لحظه ورود آقای فکور به کلاس، اوضاع به این شرح بود.

اصغر بین زمین و آسمان داشت پرواز می‌کرد. می‌خواست از طریق هوایی، فاصله بین میز آقای فکور تا نیمکت ما را طی کند و بعد درست وسط میز فرود بیاید. من و سالار هم برای مقابله با این چتربازی اصغر، مدادهای تازه تیزشده‌مان را به سمت هوا گرفته بودیم. اینطوری فرود برای اصغر، واقعا دردناک می‌شد. میزهای کلاس، با فشار مداوم فریبرز، به صورت تپه‌ای از آهن و چوب و بچه درآمده بودند و فریبرز که دیگر از دیوار انتهایی کلاس خیلی فاصله گرفته بود، طوری داشت میز جلویی را دو دستی هل می‌داد که انگار میز، ماشینی است که باتری تمام کرده و باید هلش داد تا روشن شود.

آقای فکور با دیدن این صحنه مکث کوتاهی کرد. بعد دستی به موهای پرکلاغی‌اش کشید و رفت. درکلاس را هم پشت سرش کوبید. کلاس مثل یک عکس ثابت شد. حتی اصغر هم برای چند لحظه، همان‌طور معلق بین زمین و آسمان ماند. بعد اما روی مدادهای ما فرود آمد و آه سوزناکی کشید. فارغ از ناله‌های اصغر، همه‌جا ساکت بود. همه زل زده بودیم به در و منتظر ورود فراهانی بودیم. تنبیه سختی درپیش داشتیم.


منبع: برترینها

سال‌های اشغال و قحطی در ایران

گرچه یک روز پس از آغاز جنگ جهانی دوم، ایران طی اعلامیه‌ای بی طرفی خود را در این نبرد اعلام کرد و به اتباع خارجی نیز اخطار داد از هرگونه بروز احساسات  منافی با بی طرفی ایران بپرهیزند اما این امر نیز نتوانست مانع از سرایت آتش جنگ به خاک ایران شود.
 
در ۳ شهریور  ۱۳۲۰، نیروهای متفقین شامل انگلیس و شوروی بدون توجه به بی طرفی ایران از جنوب و غرب و از زمین و هوا به ایران حمله کردند و شهرهای سر راه را اشغال کردند به سمت تهران آمدند.  

اگرچه در آن زمان بهانه‌ متفقین برای حمله وجود عده‌ای جاسوس آلمانی در ایران عنوان شد اما حوادث بعدی نشان داد اشغال ایران بخشی از نقشه جنگی متفقین علیه هیتلر بوده است. چرچیل بعدها در این باره در خاطرات خود نوشته است:‌ لزوم ارسال انواع و اقسام ساز و برگ و مهمات برای شوروی از یک طرف و اشکالات روزافزون راه اقیانوس منجمد شمالی و نقشه‌های استراتژیکی متفقین در آینده از طرف دیگر بیش از پیش ما را بر آن می‌‌داشت که برای استفاده کامل از ایران به منظور ارتباط با شوروی اقدام فوری معمول داریم چاههای نفت ایران به منزله‌ عامل مهمی در جنگ به شمار می‌رفت عده‌ کثیری از آلمانیها در تهران استقرار یافته و جبهه‌ آلمان در ایران روز به روز بهتر می‌شد به هم خود در نقشه‌‌ی شورش در عراق و اشغال سوریه از طرف انگلیس و فرانسه که در فاصله‌ی کمی صورت گرفت ،‌نقشه‌های هیتلر را در خاورمیانه مواجه با اشکالات بسیار نمود. بنابراین ما از موقعیت استفاده کرده و بر آن شدیم که به روسها دست اتحاد بدهیم و به اتفاق مبادرت به لشکر کشی به ایران کنیم.

با یورش متفقین تمامی راه‌های کشور به خصوص خطوط راه آهن و شوسه تحت کنترل نیروهای اشغالگر در آمد. نیروی کار ایرانی برای تهیه تدارکات ارتش‌های درگیر در جنگ با نازل‌ترین دستمزد به کار گرفته شدند. منابع نفتی کشور غارت شد و بحران غذایی در کشور به اوج خود رسید.

زمزمه‌های برکناری شاه نیز از جلسه اضطراری دولت شنیده شد؛ فردای اشغال ایران هیئت وزیران در حضور شاه در کاخ سعدآباد تشکیل جلسه داد و رضاخان در این جلسه اعلام کرد که ابتدا تصمیم به خروج از کشور داشته است اما به توصیه مشاورانش ابتدا در دولت تغیراتی صورت دهد. بر این اساس محمدعلی فروغی را به نخست وزیری منصوب و او را مامور کرد با انگلیس و شوروی مذاکره کند اما شرط متفقین کنار رفتن رضاشاه از قدرت بود.

سرانجام رضاشاه ناچار به استعفا شد و توسط بریتانیایی‌ها بازداشت و به آفریقای جنوبی و سپس جزیرهٔ موریس تبعید شد و سلطنت به پسر و ولیعهد او محمدرضا منتقل شد. آلبوم زیر عکس ها نادر و کم یابی از سال های اشغال ایران به دست متفقین را نشان می دهد.

سال‌های اشغال و قحطی در ایران
سال‌های اشغال و قحطی در ایران
“لوئیز دریفوس” همسر وزیرمختار امریکا در حال توزیع غذا و مایحتاج از میان مردم گرسنه در حاشیه تهران
سال‌های اشغال و قحطی در ایران
سال‌های اشغال و قحطی در ایران
“لوئیز دریفوس” همسر وزیرمختار امریکا در حال توزیع غذا و مایحتاج از میان مردم گرسنه در حاشیه تهران
سال‌های اشغال و قحطی در ایران
نشست ژنرال” دونالد اچ کانلی” فرمانده وقت نیروهای آمریکا در ایران و عراق در تهران
سال‌های اشغال و قحطی در ایران
ژنرال” دونالد اچ کانلی” فرمانده وقت نیروهای آمریکا در ایران و عراق پس از نشست خبری با خبرنگاران گفتگو می کند.
سال‌های اشغال و قحطی در ایران
ژنرال “استنلی اسکات” از فرماندهان متفقین در تهران
سال‌های اشغال و قحطی در ایران
خلبانان انگلیسی، امریکایی و روسی در پایگاه هوایی متفقین در تهران
سال‌های اشغال و قحطی در ایران
پرستاران ارتش آمریکا در حال سوار شدن بر خودروهای نفربر نظامی
سال‌های اشغال و قحطی در ایران
نیروهای پشتیبانی متفقین در حال تعمیر و ساخت ادوات جنگی در پایگاه کتفقین در تهران
سال‌های اشغال و قحطی در ایران
نوجوان ایرانی به نیروی آمریکایی برای بلند شدن هواپیمای بمب افکن به مقصد شوروی کمک می‌کند.
سال‌های اشغال و قحطی در ایران
مکانیک ایرانی در حال تعمیر هواپیمای امریکایی پیش از پرواز به سمت شوروی
سال‌های اشغال و قحطی در ایران
دو امریکایی سوار بر قطار پیش از حرکت به سمت شوروی به دو مرد گرسنه و قحطی زده کمک می کنند.
سال‌های اشغال و قحطی در ایران
مهندسان آمریکایی و بریتانیایی پیش از حرکت لوکوموتیو حامل مواد کمکی به ارتش سرخ شوروی عکس یادگاری می گیرند.
سال‌های اشغال و قحطی در ایران
“کلنل جانسون” از فرماندهان امریکایی قوای متفقین در کنار قطاری که تجهیزات و ادوات کمکی به سمت شوروی می برد.
سال‌های اشغال و قحطی در ایران

عکس یادگاری مهندس امریکایی و انگلیسی با لوکوموتیوی که قرار است ادوات و تجهیزات کمکی را به شوروی برساند.

سال‌های اشغال و قحطی در ایران
زنان لهستانی آواره جنگ جهانی دوم در کمپ آوارگان در حومه تهران
سال‌های اشغال و قحطی در ایران
زن و کودکان لهستانی آواره جنگ جهانی دوم در حال شستشوی رخت و لباس در کمپ آوارگان
سال‌های اشغال و قحطی در ایران
زنان لهستانی در کارگاه دوخت لباس برای سربازان جنگ جهانی دوم در تهران کار می کنند.
سال‌های اشغال و قحطی در ایران
اردوگاه آوارگان جنگ جهانی دوم در تهران


منبع: برترینها

PMS همسرتان را درک می کنید؟

PMS چیست؟ با بیماری PMS همسرتان، آشنایی دارید؟ شاید اگر این بیماری را بشناسید، بهتر بتوانید رفتارهای همسرتان را درک کنید و با خشونت ها و بد اخلاقی های او کنار بیایید. آن وقع است که متوجه می شوید رفتارهایی که در بعضی از مواقع از او سر می زند ناشی از PMS همسرتان است.

PMS را بهتر بشناسید

٣٠ درصد خانم‌ها در طی دوران قاعدگی از عوارض سندرم پیش از قاعدگی یا PMS رنج می‌برند .

این سندرم، مجموعه‌ای از مشکلات فیزیکی درونی بوده که ۷-۲ روز قبل از قاعدگی، شروع و با آغاز عادت ماهانه ، تمام می‌شود.

علایم عصبی این نشانه‌ها شامل افسردگی، احساس غم و اندوه، عصبانیت، تحریک پذیری بیش از حد، کاهش تمرکز و خواب آلودگی است.

ازجمله علایم گوارشی این سندرم می‌توان به تهوع، استفراغ، اسهال، نفخ و افزایش وزن ناشی از جذب مایعات اشاره کرد.

احساس درد عضلات، سردرد، خشکی یا چربی بیش از حد موها نیز از علائم دیگر این سندرم بوده که البته این علائم با هم بروز نمی‌کند.

نحوه نادرست برخورد آقایان با تغییرات خلقی همسر، یکی از بزرگ‌ترین نگرانی‌های روحی روانی خانم‌ها در دوره نشانگان پیش از قاعدگی است

زنان و دختران روزهایی از ماه عصبی و بد اخلاق می‌شوند و در واقع آنقدر تحریک‌پذیر هستند که با کوچک‌ترین مساله‌ای بشدت واکنش نشان می‌دهند.

نشانه های سندرم قاعدگی عوارض سندرم پیش از قاعدگی درک PMS همسر PMS چیست PMS   نشانه های سندرم قاعدگی عوارض سندرم پیش از قاعدگی درک PMS همسر PMS چیست PMS

بعضی شوهرها از بروز این تغییر خُلق در همسرشان احساس ترس می‌کنند و سعی دارند در چنین موقعیتی اکثر وقت خود را در خارج خانه بگذرانند.

مردها کنترل خود را از دست داده و بین آنها و همسرشان دعوای شدید ایجاد می‌شود.

بهتراست همسران در دوره نشانگان پیش از قاعدگی بخشی از وظایف را به عهده بگیرند تا همسر بتواند استراحت کافی داشته باشد.

نحوه نادرست برخورد آقایان با تغییرات خلقی همسر، یکی از بزرگ‌ترین نگرانی‌های روحی روانی خانم‌ها در دوره نشانگان پیش از قاعدگی است.

نا آگاهی و رفتار غلط شوهر، هنگامی که همسرش دوره نشانگان پیش از قاعدگی را می‌گذراند، می‌تواند به طلاق و جدایی منجر شود.

بیشتر مردانی که با این پدیده آشنا هستند، می‌دانند که حمایت عاطفی آنها از همسرشان بسیاری از مشکلات را حل می‌کند.

بهداشت نیور


منبع: دکتر سلام

نگاهی به ۱۰ تکنولوژی انقلابی آینده (+ عکس)

پول‌نیوز – مدت‌ها است که تکنولوژی در شکل‌گیری نحوه کار و سبک زندگی انسان‌ها نقش مهمی ایفا می‌کند. هرچه بیشتر دنیا به سوی زندگی دیجیتالی می‌رود، نرم‌افزار و اپلیکیشن‌های بیشتری نیز در جهت تسهیل زندگی انسان‌ها ساخته می‌شوند.

تکنولوژی منحصر به‌فرد هرچه که باشد، تفاوتی ندارد، چرا که قدرت تغییر دنیا را خواهد داشت. برای اطلاع از تکنولوژی‌های انقلابی بعدی و نحوه تاثیرگذاری آنها بر زندگی انسان‌، از ۱۰ کارآفرین عضو بنیاد کارآفرینان جوان سوالاتی را مطرح کردیم.

چه تکنولوژی‌هایی در ۵ سال آینده قابلیت ایجاد انقلاب در دنیای آی‌تی را خواهد داشت؟ تاثیرات آن بر کسب و کار شما چه خواهد بود؟

نگاهی به 10 تکنولوژی انقلابی آینده (+ عکس)

هوش مصنوعی

Murray Newsland از شــرکــت Sighted: هوش مصنوعی امروزه، به ایجاد انقلاب در دنیای دیجیتال و وب ادامه خواهد داد و انسان نیز بیش از پیش به ماشین‌ها اجازه انجام وظایفش را خواهد داد. با استفاده از دستگاه‌های مجهز به هوش مصنوعی، انسان‌ها بیشتر از قبل با ماشین‌ها تعامل برقرار خواهند کرد آنها نیز بیشتر فعالیت‌های خسته‌کننده روزمره را برایمان انجام خواهند داد. هوش مصنوعی بر کسب و کار من تاثیر بسزایی خواهد داشت؛ چرا که حیطه فعالیت من در بخش تکنولوژی روبات‌های سخنگو است.

نگاهی به 10 تکنولوژی انقلابی آینده (+ عکس)

واقعیت مجازی

Matt Doyle از Excel Builders: واقعیت مجازی مدت‌ها است که به عرصه تکنولوژی وارد شده است. به نظرتان چه‌مدت طول می‌کشد تا کاربران از طریق واقعیت مجازی بتوانند درون وب‌سایت یا مکان‌های خدماتی قدم بزنند؟ برای مثال، اگر بخواهید خانه جدیدتان را بسازید، به نظرتان بهتر نیست که از وب‌سایتی استفاده کنید که به کاربران اجازه دهد از طریق هدست‌های واقعیت مجازی داخل خانه‌ای که قرار است در آینده بسازند، قدم بزنند؟ با استفاده از واقعیت مجازی افراد حتی می‌توانند قبل از اجاره اتاق یا منزل نیز درون آن را مشاهده کرده و در آن قدم بزنند.

نگاهی به 10 تکنولوژی انقلابی آینده (+ عکس)

روبات‌های سخنگو

Andrew O’Connor از مرکز American Addiction Centers: روبات‌های سخنگو در آینده به یکی از ابزارهای استاندارد در جهت کمک به مشتریان و کاربران شناخته خواهند شد و به‌زودی انجام بسیاری از وظایفی را که امروزه از اهمیت زیادی برخوردارند، برعهده خواهند گرفت. در حوزه فعالیت من، این روبات‌ها در کنار ارتباط هرچه بیشتر با مشتریان و جلب رضایت آنها، در زمینه جمع‌آوری دیتا و اطلاعات بیشتر نیز فعالیت خواهند کرد.

نگاهی به 10 تکنولوژی انقلابی آینده (+ عکس)

دستیارهای صوتی هوشمند

دیگو ارجولا از کمپانی Cables & Sensors: سیستم تشخیص دستورات صوتی با سرعت زیادی در حال پیشرفت است و در کنار آن دستیارهای صوتی هوشمند نیز با انسان‌ها تعامل خوبی برقرار کرده‌اند. من بر این باورم که دستیارهای هوشمند صوتی با سرعت بسیار زیادی در دنیای دیجیتال گسترش پیدا کرده و موجب حذف ماوس، کیبورد و نمایشگرهای بزرگ در برخی از کسب و کارها خواهند شد. این تکنولوژی باعث سهولت در رفت و آمد بین دفاتر و شرکت‌ها و در ادامه موجب افزایش چشمگیر اشتغال از راه دور خواهد شد.

نگاهی به 10 تکنولوژی انقلابی آینده (+ عکس)

WebAssembly

ویک پاتل از شرکت Future Hosting WebAssembly: یک فرمت باینری استاندارد نوین در دنیای وب محسوب می‌شود. اپلیکیشن‌هایی که از طریق WebAssembly اجرا می‌شوند، سرعتشان برابر با سرعت اپلیکیشن‌های پیش‌فرض خواهد بود. این یعنی بازی‌هایی که از طریق وب انجام می‌شوند، سرعتشان با بازی‌های نصب شده روی اسمارت‌فون‌ها، بازی‌های واقعیت مجازی و واقعیت افزوده برابر خواهد بود و اپلیکیشن‌های تحت وب نیز می‌توانند مانند اپلیکیشن‌های پیش‌فرض، امکانات مختلف را به‌راحتی به کاربران ارائه دهند. به‌عنوان یک ارائه‌دهنده، بی‌صبرانه منتظر ظهور نسل جدید اپلیکیشن‌های طراحی شده بر پایه این پلت‌فرم هستم.

نگاهی به 10 تکنولوژی انقلابی آینده (+ عکس)

خبری از واقعیت مجازی نخواهد بود

سایمون برگ از شرکت Ceros: دقیقا نمی‌دانم چه تکنولوژی بیشترین تاثیر را در آینده دنیای دیجیتال خواهد داشت اما شخصا معتقدم که واقعیت مجازی نقش بسزایی در آینده دنیای دیجیتال ایفا نخواهد کرد. واقعیت مجازی به دنیای عجیب و غریبی پا گذاشته که هنوز مشخص نیست کاربرد و تاثیر آن در صنعت و کسب‌وکارها چه خواهد بود. در حال حاضر تقاضا برای این تکنولوژی بسیار بالاست اما بسیاری از افراد هنوز نمی‌دانند که آیا تکنولوژی واقعیت مجازی تنها در زمینه گیم و سرگرمی کاربرد خواهد داشت یا در آینده نقش مهمی در دنیای دیجیتال ایفا می‌کند.

نگاهی به 10 تکنولوژی انقلابی آینده (+ عکس)

پخش زنده از اینترنت (Live-Stream)

Leila Lewis از Be Inspired PR: انتظار داریم که سرویس پخش زنده حتی از وضعیت فعلی نیز بهتر و گسترده‌تر شود. مشتریان با وجود اینکه مایل به دریافت اطلاعات مختصری از دنیا هستند، بیشتر به‌دنبال تجربه‌ای خصوصی از این سرویس هستند. در آینده نزدیک، مردم از محتوای تولید و آپلود شده در رسانه‌های اجتماعی خسته خواهند شد و بیشتر به محتویات معتبر و موثق از طریق اینترنت روی خواهند آورد.

نگاهی به 10 تکنولوژی انقلابی آینده (+ عکس)

حمل کالا با پهپاد

Firas Kittaneh از Amerisleep: در دنیای ما که تقاضا روز به روز افزایش پیدا می‌کند، باید انتظار داشت که حمل کالا از طریق پهپادها در آینده نزدیک عملی شود. برند Amerisleep که در زمینه تجارت الکترونیک فعالیت می‌کند، می‌تواند روند به‌کارگیری پهپادها برای انتقال محصولات و خدمات متنوع به مشتریان را تسریع ببخشد. بدون شک تمام افرادی که مستقیما در زمینه ارائه محصول و خدمات به مشتریان فعالیت دارند، با پی بردن به کارآیی‌های پهپاد در این زمینه، شگفت‌زده خواهند شد.

نگاهی به 10 تکنولوژی انقلابی آینده (+ عکس)

تلفن همراه

Bryanne Lawless از شرکت BLND Public Relation: من معتقدم که تلفن همراه در حال ایجاد انقلاب در دنیای وب است؛ چراکه در حال حاضر ۵۰ درصد جست‌وجوهای تحت وب از طریق تلفن‌های همراه انجام می‌شود. برای بسیاری از برندها به‌خصوص شرکت من، تمرکز روی پلت‌فرم‌های طراحی شده برای موبایل از جمله اینستاگرام یا اسنپ‌چت، باعث ایجاد فرصت‌های زیاد برای تعامل بیشتر با مشتریان و گسترش وفاداری کاربران به برندها خواهد شد.

نگاهی به 10 تکنولوژی انقلابی آینده (+ عکس)

پوشیدنی‌ها

Peter Bonac از شرکت Bonac Innovation: همین‌طور که هوش مصنوعی پیشرفته‌تر می‌شود، دنیای وب نیز پتانسیل بیشتری برای ورود و ایفای نقش در سبک جدید زندگی انسان‌ها پیدا می‌کند. گجت‌های پوشیدنی با ارائه اطلاعات مرتبط به کاربر و محیط اطراف، موجب به حداقل رسیدن تعامل مستقیم کاربران با دنیای وب می‌شوند. از این رو با شیوه نوین جست‌وجو، استفاده و ارائه اطلاعات از طریق گجت‌های پوشیدنی هوشمند ممکن خواهد شد.

منبع: اقتصاد آنلاین


منبع: پول نیوز